29
1 جا ی م ن ج ـ ام جا ن م عماریقتصادیرش ا کیا

جام- جان معماری3

  • Upload
    -

  • View
    33

  • Download
    5

Embed Size (px)

Citation preview

Page 1: جام- جان معماری3

1

عماریمن جاامـجنمی جا

کیارش اقتصادی

Page 2: جام- جان معماری3

2

جا کتا جان آفرین بیی هب انم

جـام ام های نگارهم جان م های گمانهی جا

:جان کالم

عماریمن در جا

عماریمدر جا

Page 3: جام- جان معماری3

3

بگو آبـادی انِــج رازِ ز با ما جان من

بگو معـماری امِـج میـان را در ما حال

فـزا را جـا مـذار جایـِگاه جـانچندوچونِ

بگو ی دربیاندازی آن مِ ما در وز خُمی کز

Page 4: جام- جان معماری3

4

!چه شد نوشتم؟

های کاشان کاشان خونم زیاد شده بود و جاذبه خانهدوباره

چون دالالن همه روزم سخن خرید آنها برای خودم و

دوستانم شده بود

که ونگ میزند و شدی ؛ چون کودکیگفت رضا مهدی

اش از اصرار خریدن خواسته ؛کشد خود را به زمین می

این میان شاهد بود در محسن عطارها هم

شود گفت بس کن که آنچه باید بشود می

جای این کارها بنشین و بنویس

وار به که هدیه سوانحکتاب خوانشبا و این همزمان بود

دستم افتاد

نیست ها خانه و آنمستی آن کتاب اثر بی ها و این نوشته

مگُ مدُشُدُم که نابخوخود پخته

خامـُمنم که الُــام است خیـخ

وشـخام مِخَ می در چَ خُم خبره

با خـالی خود پختـه شود خُـم

:پایبندی یا قفل ادراک

های همسرم را وقتی این متن را هنگامی که گفتهکردم؛ این میخواند، در ذهن مرور در کنار من می

:ای آشنا و تکراری طنین انداز شد گفته

.شاید دیگران درک نکنند

:تا از پس آن این چنین اندیشیدم؛ کهکه نگران درک نکردن ها هنگامی خیلی وقت

دیگران هستیم، فرصت درک کردن را از خودمان ی گیریم؛ زیرا خود را جای یک درک نکننده می

!گذاریم فرضی میهمانطور که ما ممکن است بتوانیم که در حالی

برخالف لحظات قبل، درک جدیدی بیابیم، پس .دیگران هم شاید بتوانند

روی درک خودمان، از ترس شاید ترمز بستن بهچه بسا . مورد باشد درک نکردن دیگران بی

های درک یکدیگر را پیشاپیش هرکدام از ما روزنه .باز کنیم

نظر خواهی، مشابه دیگر این برخورد هنگام :چنین است

.کنند آنها قبول نمی

نظر شما چیست؟ نه : که سوال این است در حالی .آنها

یعنی از ترس عدم موافقت دیگری، سهم رای .خود را حذف کردن

گویی شاید طفره رفتن از اعالم این شیوه پاسخنظر خود است یا فروختن سهم نظر خود به نفع

.دیگری استاینگونه قربانی یا سرکوب ها بسیاری اندیشه

.شوند شوند یا درست نقد نمی می

Page 5: جام- جان معماری3

5

جان که با جان جور شد اییرمز آن جانانه جاه

؛ دم و بازدم بناست ،ها مد انسانآجریان زندگی در بنا جان معماری است؛ رفت و آبادانی و از یک سو

.بناست افزای جان و همین است که مهمان حبیب خداست؛ که روح بخش

.پس در خانه بروی مهمان باز است

.دهند که جان بیشتری در خود جای می ؛، کالبدهایی هستنداز دیگر سو

چهارستون بدنشان سرشار از تندرستی است

گوهر خاک و زمین زا پرمایه و های سترگشان تنومند پایهراست قامتند و استخوان بندی

هایشان سرشار های گشایش در شش و زندگی باد بخش انج گردشدمشان گرم و نفسشان حق است و

و حریف سرما نور و گرما درآن درخشا برکت و تابش و گسترشگوارششان درست و

و پهنه آرامش آب در میانشان فروتن و شکیباروانشان لبریز از مهربانی است

. های جانداری کالبد معماری است اینها ویژگی

جان را داراست آنکه جایگاه کافی برای

.غوغاست شو خاک و آفتاب در بادآب و انبوه و پذیرش

به من آموخت؛ که دوستی

های پیشینیان در کتاب نویسی حاشیهچقدر ارزشمند بوده و کتابی که حاشیه نویسی داشته، بسته به کیفیت آن یا

تری شهرت حاشیه نگار، ارزش افزون .یافته می

ها پدیدارشناسانه و نوشته این و چونو است بیشتر حاصل درک و تجربه نگارنده

با قطعیت کمتر میانه دارد، بیشتر نیازمند دوستان است؛ تا همچون نویسی حاشیه

گفتگویی در میان جمع پربار شود و از .سخنرانی تک محور دور شود

پس شایسته است در کنار این نوشته

، نویسی همواره جای خالی حاشیه

آشکار و دعوت از خوانندگان برای

.پربار کردن آن، پر خواهش باشد

ها شما هم بنگارید بر خالی برگه

به دگر یار سپاریدی خود را وآن تازه

این چالش معماری ما همچو درختی

با بارش اندیشه به بارش برسانید

کلمات تخصصی در زیرنویس توضیح داده شود

Page 6: جام- جان معماری3

6

نوای ناسازه

ارزش سکوت در گفتار و موسیقی. تندرستی بدون درمان . هنر نساختن

هاب پزشکی سنتی، به ترتیب اول با توکل، سپس شیوه زندگی و تنفس و خورد و خواب در کتاب

حاال بدن سالم را زیر تیغ جراحی .آورند با غذادارو و پس از آن به دارو روی می بعدو مانند اینها،

.برند میزیبایی

ساختن خانه ها شکل روستا و قلعه اول از پی یافتن آب و سپس آباد سازی زمین و از پس آن

هایی که آب سوار آن است و پر خاک تر، به کشاورزی و در روستاهای کوهستانی ، زمین .گیرد می

حاال اول خیابان ؛ اماگیرند های روی شیب را برای ساخت خانه و سرپناه کوچک در نظر می صخره

.کارند میو ساختمان و دست آخر در جاهای خالی درخت

اگر ؛ هوا اند شتهایوان و مهتابی و دیگر فضاهای نیمه باز در معماری سهم باالیی داحیاط خانه،

فتاب نیاز آاگر هم سرپناهی بر باران و ؛مناسب نباشد، جایی بهتر و دلپذیرتر از فضای باز نیست نا

ستان در فضایی نیمه بسته در تاب. دآی پوشاندن نمای روبرو ضرورت ندارد؛ پس ایوان پدید می ،است

به در و پنجره و بخشد تنفس هوا را به فضای داخلی می، مشبکدیوار یا پنجره ،نشین یا سرداب

.شیشه خور نیازی نیست

.ناسازه خالی نیست، پر از هنر آفرینشی است که خارج از دستان ما پدید آمده

در شهر شود؛ فضای نیمه باز بی بها می که شود ، همین میآید افراط که در ساخت و ساز پدید

.شوند دست به ساخت میشود و برای درخت و گیاه هم مشتی خاک دشوار پیدا می

Less is more

رکم ساز و گزیده ساز چون دُ

!تا ز اندک تو جهان شود پر

Page 7: جام- جان معماری3

7

: ، تنفس معماریکاواکی

همانطور که موجودات زنده . در بناست یا فضای منفی حفره، گودی، فرورفتگیمنظورم از کاواکی،

.جایی که هوا نفوذ کند و تنقس ایجاد شود. ها دارای منافذی هستند؛ در پوست، بینی، دهان یا برگ

رنو ، هُها ها، مشبک ها، دالون پذیری عنصر باد در خود هستند؛ ایوانناهای اصیل ما سرشار از این نفوذب

؛ و بازنیمه های سرپوشیده و ، ناکشو بادگیر( گنبدک مشبک سقفی) و خیشخان( نورگیر سقفی)

نیز همین ( گودی حجمی در دیواره یک اتاق)شکم دریده . بوده است ا بازهدرحتی ورودی خانه که

.حکم را در اتاق دارد

.دنک یم مسر ار یسیطانغم نادیم طوطخ هباشم ،فقس زا نآ جورخ و اه هرانک زا اوه شدرگ بیکرت

شود و جایش را به تنفس مصنوعی کم این راه تنفس طبیعی بنا گرفته می گویا از دوران پهلوی کم

.دهد های تهویه و کولرها می کانیکی از طریق دستگاهم

رفتند، جایشان را به شیشه و به همین شکل فضاهای منفی که در نما تا عمق ساختمان پیش می

دستگاه جان یا یک جسم بیکند و ساختمان را به تر می دهند که سطح نما را تخت هایی می پنجره

.کند تا موجود زنده تر می شبیه

شود، پوشاندن بنا با ها ساخته می های نویی که با الهام از معماری اصیل در این سال معماری حتی در

نمای بنا پخ است و هوا . دهد های کار تفاوت روشنی با بنای اصیل را نشان می شیشه و پنجره تا لبه

.ترسیم گویا از هوای آزاد می .در گودی آن نفوذ ندارد

اوــــــــه نایرـــــج

Page 8: جام- جان معماری3

8

(:آکس) گشایش در میانصفه، شکم ترین دهانه یا ایوان، در یک معماری جا افتاده ایرانی، گویا گشاده

ای نشانم داد که جزوه دوستی. در میان است ،گنبد خانه یاحیاط مرکزی دریده،

فضای میانی پالن وداییدر معماری ": درآن چنین اشاره شده بود که

؛ مانند بدن انسان، چاکراها و "نام دارد و باید خالی باشدبرهمستان یچهاربخش

.راه تنفس و خوردن

"چینگ ای"در کتاب . ها فرد هستند تا بازشو در میان باشد تا بشود، چند دری

و اعداد زوج ( عنصرباد)از فرهنگی کهن چین آمده؛ که اعداد فرد آسمانی

است فرد و بهتر ( باد)ها هستند و در معماری ما بازشو( عنصر خاک)زمینی

.شوند طبعا زوج می( خاک)دهنده آنها های شکل بنابراین ستون

پس چون . روی تار خنثی است و بیکاره هاز نظر علم ایستایی در یک ردیف ستون، ستون میانی ب

.ستونی در میانه نباشد، گشایش در میانه است

ی مرسوم سنتی نیز گشایش در میان را به ارمغان ور شد که بازشوهای دو لنگهآ یاد دوستی

.وهای یک سویه ملموس استورد؛ که احساس دلگشای آن را نسبت به بازشآ می

تاقچه و رف و یا دورادور کف اتاق است و میان اتاق روی هبیدمان در یک اتاق اصیل ایرانی، چ

.ماند گشوده و خالی باقی می

گویا راه گشایی در میان در خدمت هوا و انرژی است؛ که بسیاری جاها راه را در میان بر

حوض میانی، . وار نباشد سدی بر این گشایش سبکهای ما میبندند تا حتی تن ما هم فدم

ها بستن مسیر مستقیم در هشتی بناهای بزرگ عمومی، برداشتن پله های ورود به بلندی ایوان

.ها از این دست است و شاهنشن

ها میکشانند تا دور بزنی و با گردش، مغناطیس را کامل کنی همچنین اینگونه راه را به کناره

.در ترسیم گردش انرژی در چاکراها هم دیده میشود گونه تابیدن این

ما چو ناییم و نوا در ما زتست

موالنا قول از نویسی فرزین ایزدپناه حاشیه

Page 9: جام- جان معماری3

9

:سویه 6روی پیشهمان شش محوری که بدن ما در . پیش و پس، راست و چپ، زیر و زبر

کعبه نیز نشانی از آن استشاید و شود یا شناخته می راستای آنها رشد کرده

.

چهارتاقی، چهارباغ، چهارصفه، چهارایوانی،

که ؛های چلیپایی دارند همگی پالنچهارسو

هند و د روی چهار جهته دورادور را نشان می پیش

گنبد یا نورگیر درروی به باال پیش ،درمیانه

. خورد با نور و آسمان و ماهیت گرما پیوند می حیاط، ی سقف یا آسمان برآمده

حوض یا گود یا دهانه بازی در کف به سرداب یا حوضخانه باروی به پایین پیش

ی سربینه و خانه، کوشک میان باغ زورخانه، حیاط چهار ایوانی، حوضدر زیرین

.دهد ماهیت آب و سرما و فروتنی پیوند می باحمام،

:دیوان شمس

"شش جهت حدست و بیرون راه نیست": عقل گوید

"ام من بارها راه هست و رفته": عشق گوید

المکان روزنو حمام جهت شش

جمال شهریار روزنبر سر

:حافظ

رشمه و خوبان ز شش جهتکت پر سشهری ا

چیزیم نیست ورنه خریدار هر ششم

فریاد که از شش جهتم راه ببستند

آن خال وخط و زلف و رخ و عارض و قامت

:ابوسعید ابولخیر

بودفردا که زوال شش جهت خواهد

قدر تو به قدر معرفت خواهد بود

Page 10: جام- جان معماری3

11

Page 11: جام- جان معماری3

11

ما و برش محرابین

.نماد باد یا آسمان را گردی گفته اند و نماد خاک یا زمین را چهارگوش

.گیرد باد سبک است و خاک سنگین؛ پس گردی آسمان روی چهارگوش زمین جای می

.است و بیشتر چهارگوش که زیر و ته رنگ همان پالنست باالکه آسمانه گنبد است

.گردی بروی چهارگوش، همچون نقش محرابی است؛ نمای درگاه، طاقچه یا ایوان قوس دار

.خانه یا اتاق پوشیده با طاق گرد، حاشیه محرابی در نگارگری یا تذهیب یا برشی از گنبد

.استوار نشانهطبیعی و و همپاسخی سازه ای همچهارگوش پس نقش محرابی یا گرد بر

.همچون سر بروی تن یا کاکل درخت بروی تنه

.بخشی عناصر، در فرهنگ چین باستان، چوب به جای باد آمده 5بندی در دسته

گردی چوب در مقطع و جنس نرم آن به نسبت دیگر مصالح

.همتای باد است

شده، همان حس پوشیده می بناهایی که سقف آن تیرهای چوبی

.آورد سبکی و گردی را باالی سر پدید می

.مند زیر پا نرمی و گردی باالی سر و سختی و پایداری قاعده

Page 12: جام- جان معماری3

12

:مغناطیس در معماری

: اند دو شیوه القای الکتریکی چنین

پیچ گردش دو قطب دور سیم

. جایی دو قطب میان سیم پیچ یا جابه

محوری ترکیبی از حرکت دورانی دور ،در هردو

.میان آن استدر

میانی در حیاط یا محور دو قطب ،در معماری ما

گنبدخانه مرکزی میان زمین و آسمان یا نور و آب دیده

.ها کند؛ همانند تغییر قطب که در شبانه روز یا گردش فصول تغییر می ؛دشو می

راهروی دور حیاط گودال ) روی شارم هیا ب م گرد،یا غالخانه گردش ما دور گنبدهرگاه فضای و

چون فراهم است؛ یا ایوان دورادور یک خانه گیالنیهای تو در تو دور حیاط و درون اتاق، (باغچه

همچون طواف که گویا . کند القای الکتریکی میبه نوعی گردش ما ،بار الکتریکی داریمنیز ما

.آورد میانه پدید می با باال را در گردبادی آرام است که چرخش آن نیروی رو

.کند کمک میها باز شدن چاکرابه در تمرینات یوگا، چرخش بدن به من آموخت که دوستی

"دورت بگردم ": شناسیم که و عبارتی عامیانه در القای محبت می

Page 13: جام- جان معماری3

13

Magnetism معنای جذابیت هم به

اینچنین بنایی هم تولید انرژی .هست

.یتکند، هم جذاب می

،رابطه گردش به دور هسته

ی ازنماد است که خاکو باد رابطه همچون

.دید توان در خطوط مداری زمین آن را می

،مانند رابطه قطب مثبت و منفی

النهار که خطوط نصف ؛است رابطه آب وآتش

.آن باشدتواند نمادی از میهای پرتقال پره یا

پس چنانچه این تصویر فضایی معناطیسی را

بر حجم فضایی یکی از بناهای اصیل ایرانی

یاد شده منطبق کنیم، طوری که محور میانی

نشین بیفتد و در حیاط یا گنبد خانه یا شاه

روی فضای گردان دور بنا، گردش مداری به

منظور نگارنده از مغناطیس در معماری به

.ه شده استتصویر کشید

Page 14: جام- جان معماری3

14

تشابه تصویر فضایی چنین خطوط

حجم درتوان مغناطیسی را همچنین می

یک سیب، خطوط مغناطیسی زمین، خطوط

های آهن تحت تاثیر آهنربا مغناطیسی براده

.دید و نقش ترنجی یا تصویر فرکتال درخت

Page 15: جام- جان معماری3

15

در مورد طواف مطالبت خیلی جالب بود و

بچه که بودم همش . تجربوش کردم من هم

در مستطیل حاشیه فرش حرکت می کردم

االن هم . و به دور گل وسط می چرخیدم

من همون نوع فرش رو دوست دارم

علیرضا شاه محمدپور

Page 16: جام- جان معماری3

16

نیروی نارسیدن

.این همان فراق در معماری است

ی زیاد، بدون دسترسی یا با دسترسی دشوار یا پیچیده ایجاد کشش و جاذبه

ی میان حوض یا فضای تهی ی حجم بیرونی و داخلی گنبد، وسوسه جاذبه

باغچه، کشش باالترین جای مناره، یا نقوش و تزیینات باالدست؛ باالی گودال میان

. همگی بی آنکه بدون تخته و داربست به آنها دسترسی باشد

وقی آورد و جریان ش این تضاد بین کشش و نارسیدن، در درون قلیانی پدید می

.سازد که جان افزاست می

ی در قاب روبروی هشتی همینطور است تماشای حیاط باغ یا مسجد و مدرسه

ورودی در حالیکه راه روبرو به سوی این تماشگه دلبرانه بسته است و باید از

های چپ و راست راه را دور بزنی و وقتی پیمودی دیگر آن نما را آنگونه داالن

این آزار کرشمه وار برگرفته از رفتار معشوق است در . بینی که دیده بودی نمی

.معماری

.کند، راه رو برو به آن بسته است، باید دور بزنی نشین هم که دلبری می ایوان شاه

ها، همین تقویت رمزآلودگی شاید یک دلیل پنهان سازی جای پلکان در گوشه

.دسترسی باشد

تالف پتانسیل و میرایی انرژی را دسترسی همچون تخلیه بار الکتریکی، کاهش اخ

.در پی دارد

دوام عشق اگر خواهی مکن با وصل آمیزش

کند خامـوش آتش را که آب زندگـانی می صائب تبریزی

الهام بخش من در این جا بیشتر ادبیات

عاشقانه و عارفانه است تا معماری و

ی کتاب خوانش تازه از تنور درآمده

بیشترین انگیزه بخش این تعبیر حسوان

است

Page 17: جام- جان معماری3

17

(:ضربان)تپش

تپش . سازد تپشی می ،جریان نوسان میان دو ضد

ای از سرزندگی است و کاهش ضربان و امواج نشانه

.ی مرگ است صاف، نشانهتپنده و میل به خط

به دیوار و قطاربندی، ها ها و ضربان طاقچه رواق

دیوار صاف و پخ ، دلمردگی لی،و ؛بخشند جان می

. دهد را بر خط صاف شده تپش نگار دیوار نشان می

طاق و چشمهچوبی سقف یا نطور بر ریتم تیریهم

.نیز تپشی هست

نگاه آشود، اتاق در مسطیل آن تعریف می حجم. شکم دریده تپشی بزرگ در دیوار اتاق است

آورد، میان حجم اتاق و و عمقی پدید می دکن میبخشی از میان یک یا چند دیوار عقب نشینی

.تپشی بزرگ و آرام همچون تنفس شکمی پدید می آید دریده، شکمروی پس

:شود های دیگری نیز در زمان حرکت در معماری بر ما پدیدار می تپش

و آمد است و نبض زندگیش خوب از دشت پهناور به اتاق کوچکش در رفتوز و شب روستایی ر

؛ همچنین است در تپش باریکه داالن به پهنای اتاق یا حیاط؛ یا تپش فضاهای بزرگ زند می

توان ؛ که میدستدونهایی چون طاقچه و پستو و دوالبچه و نشین و ایوان تا ریز فضا همچون شاه

.نامیدشتپش فرکتالی

به نسبت و محل کار های خانه این تغییر ابعاد در فضاهای شهری، از خیابان به خودرو و اتاق

.یابد جریان میقلب درک فضایی در تری ش ضعیفپتیابد و کاهش می

Page 18: جام- جان معماری3

18

پایداری دنده دنده

.دارندها ریتم یک درمیان نرم و سخت های قفسه سینه یا ستون مهره دنده

.میان دهنده ها ماهیچه و میان ستون مهره ها غضروف است

.بینیم مشابه این رتیم را در طاقچه و جرز و یا طاق و تویزه می

ها یا لنگه ها را می تویزه ،که امتدادشان در سقف ها یا گشایش ها های میان طاقجه جرز

تر و فضای نرم دیواره نازک فضای خالی یا و هستند مانند استخوان سخت دنده ها ،سازد

.هستند تر ترم ،های بین تویزه ها تر تاق ها و یا الیه نازک طافچه

کند و بخش نرم تر انعطاف و تغییر ای بخش سخت تر بار را تحمل می در این ریتم سازه

تر که خرد شدگی به بخش سخت وترک یاپذیرد تا این تغییر شکل شکل را می

.را عهده دار است وارد نشودمسوولیت اصلی پایداری

.شود اگر تمام سقف یا دیوار یکپارچه سخت باشد، آسیب پذیرتر می

Page 19: جام- جان معماری3

19

:فرکتال

. فرکتال نظم پنهانی است که در ریز و درشت یکسان باشد

جور شدجفت و ن جانانه جاهایی که آرمز

به روی دیواری از دو ردیف طاقچه . سازد شود و طاقی بروی آن و طاقچه را می دو پایه چیده می

های دوسویشان میان دو اتاق و داالن. شود دو داالن طاق اتاقی سوار می روی به. شود داالنی برپا می

؛ داالن هستند ها حجمی در هر مرتبه پایه. ایوان گنبد چهار روی بهزنند و طاق ایوانی بزرگ را می

. ای خالی مانند قاب سازههایی تو حجم. ی ایوان پایه اتاق، اتاق پایه

خطوط انرژی تکلیفشان در ریز و درشت کار روشن است؛ شک . این فرکتال در ایستایی است

.تر باشد ر گونه پایدا شود؛ شاید این کمتری به آنها وارد می

Page 20: جام- جان معماری3

21

:کوچ .نشینی حفظ کرده است این صفت را تا یکجانشینی و شهر. آریایی کوچ نشین بوده ،ایرانی

.ها هم هست ها و روستا کوچ بیرونی یا ییالق و قشالق، گذشته از عشایر در بسیاری از شهر

ن، سرداب، حیاط، گودال باغچه، ایوا. ها ایجاد نموده است کوچ درونی را با تنوع کیفی فضا

نشین ها و شاه خانه و چند دری حوضنشین، سرپوشیده، ین، تابستانمهتابی، زمستان نش

.شده است هریک در ساعاتی از روز و روزهایی از سال کارایی بهتر دارند؛ که به آنها کوچ می

تر نمود؛ که حتی دو اتاق در یک ضلع بنا، ممکن است دوستی این نکته را برایم پررنگ

انداز یا به آنکه درخت یا دیوار کناریشان چگونه سایهکیفیت متفاوتی داشته باشند، بسته

گیرتر یا بادگیرتر شوند؛ یا زاویه دیدشان بر باد باشند و کدام یک در چه ساعتی آفتاب پناه

.چه و چه باشد

.شود این کوچ با چیدمان ورچیدنی ممکن می

(: رتابلپُ)چینش ورچیدنیهرچه اشیای منقول آسانتر . باد به خاک استنسبت اشیای منقول به کالبد نامنقول نسبت

.این صفت کوچ نشینی است. تر هستند و سبکتر ورچیده شوند؛ باد

رختخواب پهن شود؛ اتاق خواب . وار ندارد کاربری در خانه ایرانی بادوار است و تثبیت خاک

ن همینطوراست برای ابزار کار یا میز تحریر زمی. است و سفره انداخته شود؛ غذاخوری

.کند نشین؛ یا دور هم جمع شدن که فضا را نشیمن می

تنوع . تواند کاربری مورد نظر را بیابد بسته به فصل و ساعات روز هریک از فضاهای خانه می

شود؛ تجربه خواب در سرداب، ایوان، پدید آمده از تجربه فضایی چندین برابر می ماتریسی

ماتریسی که ستون . ذا خوردن در هریک از اینهاو یا تجربه غ... حیاط، مهتابی، شاه نشین و

.آن فضاها و ردیف آن کاربری هاست

تغییر میدان

، تغییر میدان ایجاد جریان میکند در علم فیزیک و برق

که در کوچ پس شاید بتوان گفت تغییر فضا در معماری

همچون تغییر میدان فضایی شود، درون خانه تجربه می

کند، است که در آن هستیم و در ما ایجاد جریان می

؛ همان احساس خوبی که وقتی جریانی که جان افزاست

از ماندن زیاد در یک جا که کسالت آور است، با تغییر

.جا به دنبالش هستیم

یاد دارم در سفری با دانشجویان در فضای باز حیاطی

و گفتگو میکردیم؛ صحبتمان ته بروی چمن نشسته بودیم

: گفت دوستیکشید و سکوت کسالت آور چیره شد؛

شود؛ چینی جایمان را عوض کنیم، گفتارمان تازه می

ای رفتیم، یک ساعت گفتگوی کردیم، به اتاق نیمه ساخته

.پر شور در آنجا پیش آمد

Page 21: جام- جان معماری3

21

شکیباسازی

Page 22: جام- جان معماری3

22

خراب دلبرانه

.یا ژولیدگی زیبا

روزها مد است که شلوار جین نو را فدری پاره پوره این

.فروشند و پر خریدار هم است کرده، پشت ویترین می

کنند تا قیمتی شود قالی را کهنه می

.مکنند تا زیبایی کهنه کاری بیابد اشیا را پتبینه

.دروغین است؛ که به گرایشی اشاره داردکاری کهنه هایی از نمونه اینها

یافته ام که باور دارند بناهایی که پس از مرمت بی عیب و تر و تمیز دوستانی را

.دهد و از این بابت کم مایه میشود شود؛ بوی تاریخی اش را از دست می می

.که چون محو گردد، از این باب الل شود ؛دوران است بر بنا اثرگوی خرابی سخن

(12کولی، نشر ثالث، ص به روایت قاسم کش) :آورده سوانح امام احمد غزالی در

اما . که حدود او همه عمارت است. علم از این مقام خبر ندارد و اشارت آن بدو نرسد...

. که معرفت را حدی از خرابی است. معرفت بر او داللت کند

چون کشتی بی لنگر هی کج میشد و مج میشد

موالنا وز حسرت او مرده صد عاقل و فرزانه

خراب کجا صالح کار کجا و من

ببین تقاوت ره از کجاست تا به کجا

دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس

کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا حافظ

Page 23: جام- جان معماری3

23

(م)جا ها وجورِ جورِواجور جای چفت و چندوچون

.گیرد بر می ای از مفاهیم فضایی را در طیف گسترده جا،

؛ جایی را نشان دهیم که از تاقچه هم کوچکتر است ممکن است. ترین فضاها ریزترین تا درشت از

و یا به بزرگی یک میدان و ی یک ظرف یک نوشته یا گوشه ه یا حرفی در واژحتی به کوچکی

.ی زمین و چه بسا کره شهریک حتی

.گیرد و هر کیفیت فضایی را بر می هر کاربری را در جا،

.بنامیمجا توانیم ف کنیم، میاش را تعری یی که حتی نتوانیم شکل یا کاربریجا

.جایی که نام ندارد؛ نامش جا است

:اش ممکن است محو شود شود و با سپری شدن دوره زمانی موقتی تعریف می جاها خیلی وقت

مو بگیر؛ تا برگردم جا

:نه با عناصر معماری؛ بلکه با خاطره تعریف شود ،ییجاممکن است

...بود کهجا این

:به حس مکانی اشاره داردو نیستجای مشخصی ،جای گاهی واژه

عجب جاییه

:نه کالبدیباشد؛ یا اجتماعی حتی ممکن است فضای مجازی

شما در این جمع جایی ندارید

تر باشیم و اگر کسی پرسید هد در خلق فضای معماریمان خالق د زه میجابه ما ا جای واژه

؛ از هر جایی که به بیش است جا،؛ هرچند بیش نیستیی جام یجا چیه؟ بتوانیم راحت بگوی این

.دارد تعاریف بیشتری بگیرد جا؛ چون با نام خاص، محدود گشته

.ها بسیار دارد جامعماری ما از این

شود و با نیازهای ایستایی خته میسا ییفضا هنگامی که معماری ما بر مبنای حکمت هندسه

الی های بسیاری در البهجادهد؛ می جاشکل بی د و نظم هندسی را در دل زمینیگیر شکل می

:شود گونه بیان می شاید این ،ترین کاربری آن که مهم ؛یدآ جرزها و فضاهای اصلی پدید می

!روجا این

(.تونید حدس بزنید ش رو شما هم می ی کار داره و بقیه اجاخیلی ،جای ؛ چون واژهبگذریم)

.کند بودنشان کم نمی جاکه چیزی از ؛هم دارند تری ها نام مشخص جاالبته خیلی از

:پرداختمها جااین برداشت و تجربه ام درباره برخی از به جا در این

Page 24: جام- جان معماری3

24

دسدون:

جایی که انقدر کوچیک باشه که نشه توش بایستی ولی . هم از اون جاهاس دون یا دست دسدون

تا چیزی توش بشه مثال خیزکی یا نیم تنه توش بری یا ی جوری دستتو به داخلش برسونی

. بذاری

به نظر میاد فضای دسدون رو از باقیمانده فضاهایی که در حجم معماری میتونسته پرت فضایی

ها گاهی باال، گاهی پایین و گاهی برای همین دسدون .گیرنمحسوب بشه، به خدمت می

.اند گوشه

:پستو

سقف پستوها دست کم . از پس ی جای اصلی که معموال اتاقه ،پس تو یعنی رفتن تو یه جایی

. متری میشه 1ی قد هست و حدود

.اتاقی که پستو داره میتونه خلوت بمونه

.عنی پایه جفتی با فاصله تقریبی یک متر برای اتاقی. در فرکتال سازه ای مانند حجم دالونه

:دوالب و دوالبچه

.دوالب ، کمد تو دیواری و دوالبچه کمد نیم قد تو دیواره

یعنی یک اتاقک با . چه همون جایگاه طاقچه و درگاه رو دارن ای دوالب و دوالب در فرکتال سازه

.باشهی طاقچه و درگاه ای تو مایه عمق جرز دیوار و دهانه

Page 25: جام- جان معماری3

25

:طاقچه، کاهش مفیدها در نیمه باالیی دیوار، کاهشی در چیدن مصالح طافچه

:هستند و به دالیل زیر مفید

شود مصالح کمتری مصرف می.

ای دارای عرض پایه بیشتر نسبت به دیوار دندانه

مثال یک . ار صاف استهمان میزان مصالح در دیو

02تر پایه عریضسانتیمتر 02 -12دار دیوار تاقچه

.سانتی عرض پایه کمتری دارد 02سانتی دارد؛ ولی با همان میزان مصالح دیوار

کاهش بار دیوار در نیمه باالیی آن که طاقچه از آن کاسته شده، اینرسی را هنگام

.دهد زلزله در باالی دیوار کاهش می

های دوسوی هطاقچه، فرصت لرزش بهتری به پای فضای نرم یا خالی ایجاد شده در

. دهد خود می

دهد و عمق و گسترش و تنوع در دیوار فضای منفی طاقچه اتاق را بزرگتر نشان می

.آورد پدید می (!)نچسب و دل و بی مزه دنده یک ،دُگمتختِ

ماند برای تر می فضای خالی طاقچه جایی است برای گذاشتن چیزها؛ اتاق خالی

.تر حرکت آزاد

دیوار است روی بهمانند قاب نقاشی سه بعدی چیدمان درون طاقچه.

دری تغییر شکل در پنج( انبار خان و چهارسو بین گذرهای آب)هنگام قولنامه خانه عصار کاشان

صاف دیوار شده بود و از آن درها آهنی شده و تاقچه ها با هم. داده همان خانه نشسته بودیم

پی و دیوار . زده از دیوار بود، کار کرده بودند تاقچه های دوران پهلوی که یک تخته گچی بیرون

آمد این پر کردن تاقچه ها برای افزایش و طاق اتاق به اندازه ای پایدار و سالم بود که به نظر نمی

از عباس عصار، برادر بزرگ و میانسال خانواده پرسیدم؛ برای چه آن موقع . استحکام دیوار باشد

! جای دیگر هم دیده ام ها طاقچه ها را پر میکردن؟؛ چند

!ی زمانی میگفتند اینطوری مُده، میخواستم عروس بیارم، مثال اینطوری به خونه رسیدم: گفت

Page 26: جام- جان معماری3

26

ایوان

پله

Page 27: جام- جان معماری3

27

: شکم دریده

نشین یا مهتابی، در یک فضای مانند اتاق، سرداب، شاه

ی یک یا چند آنگاه از میانه. شود چهارگوش تعریف می

گویی شکم اتاق . نشیند دیواره آن، حجمی به عقب می

که کف آن یا ایوانی مانند صفه . در آن ضلع دریده شده

.همسطح اتاق باشد

. شکم دریده برای من همتای تنفس شکمی است

.مغان میارهم به اری، یک نفس راحت شکمی رو براهقرارگیری در فضایی که شکم دریده دار

نیز گویا تنفس در خواب و در کودکان. یافتم آرام بخش رها و تنفسی آنرا. شود تنفس شکمی در تمرینات تندرستی معنوی بسیار سفارش می

.شکمی است

(عنصرباد)عشق است به آسمان پریدن

(تنفس شکمی در شکم دریده)صد پرده به هر نفس دریدن دیوان شمس

شود؛ زیرا حجم اضافه شده، که دهانه اصلی بزرگتر نمی دهد، درحالی از نظر اجرایی و ایستایی نیز، شکم دریده افزایش حجم اتاق را به دست می

.دهانه به نسبت کوچکی دارد که پاکار دهانه اصلی خواهد شد

Page 28: جام- جان معماری3

28

استاد معماری ماچهار

.چهار استاد نام دیگری است که برای چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش آمده

.هارآخشیج که جمع آنها آخشیگان استهمینطور چهار گوهر یا چ

!که از این آخری خیلی خوشم میادهمچنین چهار کیا ؛

.توانیم بیابیم پزشکیمان میبه نظر بیشترین توضیحات روشن درباره چهار عنصر را در میراث مکتوب

های آشنای اند که خاک عنصری، باد عنصری و آب و آتش عنصری، مفاهیم انتزاعی یا نمادهای مفهومی هستند؛ نه آن پدیده آنها اشاره کرده

.خوانیمشان طبیعت که با این چهار نام می

.اند گویای مفاهیم انتزاعی مورد نظر باشند توانسته که میاند های نمادین و همه آشنایی بوده اما شاید این چهار نام بهترین نام

.بسیار دارد یهای انتخاب شده همخوان این چهار عنصر با نامصفات

اقتصادی کیارش

2032 اسفند -بهمن

Page 29: جام- جان معماری3

29