6

Click here to load reader

sinama va memari سینما و معماری

Embed Size (px)

Citation preview

Page 1: sinama va memari سینما و معماری

معماري و سينما همايش نخستين گزارش

هويت نتيجه ارتباط سينما و معماري است

Page 2: sinama va memari سینما و معماری

سپيده حاتمي، احسان هوشيارگر«اگر به سينماي ايران به صورت دقيق نگاه كنيم، مي بينيم كه در سينماي ما روايت موجود منعكس كننده محيط اطرافمان نيست و

اصوًال سينماي ايران در الزمان و المكان اتفاق مي افتد.»جمله باال از گفته هاي مهندس سيدمحمدبهشتي، دبير علمي نخستين همايش سينما و معماري، در روز اول اين همايش، سه شنبه 25 دي ماه، در مجموعه هنرپژوهي نقش جهان بود. رئيس گروه تخصصي معماري فرهنگستان هنر در ابتداي سخنان خود پس از توضيحي مختصر در خصوص واژه معماري گفت: در معماري ما با روايت و هويت سر و كار داريم و اگر اين نوع نگاه را به عنوان يك شيوه منتسب به معماري داشته باشيم، مي بينيم كه سينما هم با روايت سر و كار دارد و سينمايي نمي توانيم داشته باشيم كه داراي

روايت نباشد. هر حركتي در سينما براي بيان بهتر روايت است.بهشتي ادامه داد: سينما و معماري مي توانند با روايت كردن زمان و مكان در جامعه، آن را داراي هويت كنند كه متأسفانه بحران هويت در حال حاضر دامن گير اين رشته ها نيز شده است، به طوري كه وقتي به سينماي ايران مراجعه مي كنيم، مي بينيم كه هويت و روايتي كه سينماي ما دارد، منعكس كننده روايت موجود در محيط اطرافمان نيست و اساساً سينماي ايران به دنبال مكان هايي مي

گردد كه ناشناخته باشد و به همين دليل به دنبال هويت بخشيدن به مكان ها نيست.وي در ادامه صحبت هاي خود به نبود زمان و هويت تقويمي در سينماي ايران اشاره كرد و تنها نمونه موفق در اين مورد را فيلم «چهارشنبه سوري» دانست. سپس به مقايسه سينماي ايران با سينماي ساير كشورهاي جهان نظير آمريكا پرداخت كه به دليل بهره گيري از زمان و مكان، آمريكا براي ما از طريق سينما داراي مكانت شده چون مخاطب تصوير آشنايي مثًال از تگزاس در ذهن دارد، در

صورتي كه براي مثال شهرستاني از ايران مثل بيرجند را بسياري از مردم ايران نمي دانند در كدام موقعيت جغرافيايي قرار دارد.بهشتي در خاتمه صحبت هاي خود اظهار داشت: بايد معماري در سينماي ايران داراي شخصيت شود و نبايد به راحتي پا بر روي روايت

هاي تاريخ معاصرمان بگذاريم؛ امري كه در سينماي جهان به شدت به آن توجه شده است.پس از پايان صحبت هاي مهندس بهشتي، مهندس يارزاده به ارائه گزارشي كوتاه از برنامه هاي همايش پرداخت و اظهار داشت: در

اين همايش شاهد نوزده مقاله تخصصي و سه فيلم در ارتباط با معماري و سينما خواهيم بود.اولين سخنران رسمي روز اول همايش مهندس شهرام جعفري نژاد بود كه با عنوان «فتح بابي در رابطه با افق كالم سينما و معماري»

به ايراد سخن پرداخت.وي اهدافش را از اين سخنراني روشن كردن افق هاي كالم سينما و معماري و سپس مشخص كردن چارچوب مقاالت ارائه شده دانست و پس از تقدير از افرادي نظير دكتر فالمكي، مهندس كالنتري، مهندس ديبا، مهندس شيخ زيدالدين، دكتر حاتمي و دكتر زيد

به دليل نقش و تالش آنها در كمك به برگزاري همايش، براي بررسي رابطه سينما و معماري سه رابطه را پيشنهاد كرد.جعفري نژاد رابطه اين دو هنر را خارج از اين سه منظر تلقي نكرد: 1- مفهومي كه صورت محتوايي و شكلي دارد، 2- ارجاعي و

3- ابزاري. وي در پايان صحبت هايش به بررسي فيلم هايي كه نقش معماري در آنها پررنگ بوده است پرداخت.پس از مهندس جعفري نژاد، دكتر منصور فالمكي مطالبي را در خصوص نقش معاني فضا و زبان در آفرينش هنري مطرح كرد و پس از اشاره به بي تجربه بودن خود در حوزه سينما گفت: زمان و مكان و تصور و ذهن، مي تواند مقوله هاي پايه اي و اساسي در زندگي آدميان دانسته شود. فضاي مجازي براي اينكه نمايان شود به وسيله صورت نمايان مي شود، چرا كه حقيقت همواره به كمك پنج حس درون و پنج حس برون به سرانجام مي رسد. بر خالف سينما، در معماري اين صورت بايد با كمك آميختگي كاربري، آميختگي

ساختاري و كالبدي ساخته شود تا به حقيقت برسد.اسماعيل پناهي سخنران بعدي مراسم بود كه مقاله خود را با عنوان «تحليل ماهيت سينما و معماري بر اساس مفاهيم حضور زمان

و بازي در فلسفه گادامر» ارائه داد.پس از پايان بخش اول همايش در روز نخست فيلمي با عنوان «كوالژي از كاربردهاي معماري در سينماي جهان» به كارگرداني

آرش خوشخو پخش شد كه باعث شد حاضران نتيجه گيري مناسبي از نشست اول داشته باشند.نشست دوم همايش سينما و معماري بعداز ظهر روز نخست همايش به رياست ايرج كالنتري برگزار شد.

كالنتري گفت: معماري و سينما به نظر من پديده اي بسيار پيچيده است و مي شود درباره آن مدت هاي مديدي به گفت و گو پرداخت و از زواياي مختلفي آن را بررسي كرد. البته درباره اين مسئله بايد طبق محورهاي تعريف شده اي پيش برويم تا بتوانيم بحث

سيستماتيك و منظمي را دنبال كنيم.وي در ادامه با اشاره به رابطه و شباهت هاي عميق اين دو هنر افزود: با شناخت و شباهت هاي عميق و ذاتي اين دو رشته بايد تالش

كنيم عرصه هاي گسترده تري براي همكاري اين دو حوزه فراهم كنيم.در ادامه اين نشست يعقوب رشتچيان مقاله خود را با عنوان «معماري و سينما» ارائه داد. وي گفت: جايگاه ما در برابر اين دو رشته وضعيت دوگانه اي دارد: يكي وضعيتي كه بر اساس همانندي استوار است و دومي وضعيتي بر اساس ناهمانندي: وجه همانند فيلم و اثر معماري اين است كه ما به عنوان ناظر از بيرون يك ارتباط ديداري با اين دو پديده برقرار مي كنيم و در گام بعدي وارد دنياي معماري

رشتچيان: معماري پديده اي بيروني است

كه از راه طراحي صحنه در جهان درون فيلم نمود

مي يابد

ه 4مار

/ شال

خيآينه

71

Page 3: sinama va memari سینما و معماری

يا فيلم مي شويم. در مورد معماري اين ورود به طور فيزيكي انجام مي شود ولي در مورد فيلم به طور ذهني. وجه دوم كه بر ناهمانندي استوار است، بحث پويايي و ايستايي است. معماري ايستا است، يك كالبد ايستاي شكل گرفته كه ظاهراً حركتي ندارد و اين ناظر است كه در درون اين جهان حركت مي كند. اين حركت مي تواند از طريق راه رفتن و يا از طريق نگاه كردن باشد، بنابراين در مواجهه با اثر معماري ناظر عنصر متحرك و اثر معماري عنصر ايستا است. اما در فرآيند ديدن فيلم قضيه برعكس است. ما در يك فضاي بسته

ساكن مي نشينيم و در واقع عنصر ايستا هستيم و آنچه پويا و در حال حركت است فيلم است و عنصر متحرك محسوب مي شود.وي معماري را به عنوان پديده بيروني كه از راه طراحي صحنه در جهان درون فيلم نمود مي يابد، بررسي كرد.

سپس مقاله «در جست و جوي بعد سوم» توسط منوچهر طياب، مستندساز، ارائه شد. طياب در مقاله خود با اشاره به رابطه تنگاتنگ همه هنرها با هم گفت: اكثر هنرها با هم رابطه دارند، كما اينكه مي گويند معماري موسيقي منجمد است. در ادبيات از معماري بسيار زياد استفاده شده است. در تئاتر از عامل معماري به عنوان دكور استفاده مي شود. در نقاشي عامل معماري و پرسپكتيو را داريم. اما در سينما اين رابطه بسيار قوي تر است، چون در سينما امكان به وجود آمدن بعد سوم مجازي را به خوبي داريم، و در واقع سينما با استفاده از حركت، لنزها، تاريك و روشن ها و نقطه ديد ناظر مي تواند مكان ها و آثار معماري سه بعدي را در سينماي دو بعدي با

القاي بعد سوم به تصوير بكشد.سپس وي با نشان دادن عكس هايي از آثار معماري و مقايسه آنها با تصوير متحرك فيلم از همان فضاها به اهميت حركت در القاي

بعد سوم مكان ها در تصوير اشاره كرد.در ادامه، طياب تأكيد كرد: در سينما نبايد فقط از معماري به عنوان پس زمينه استفاده كنيم. اتفاقاً در خيلي از فيلم ها معماري به عنوان عنصري دخيل در روند دراماتيك فيلم از نظر ايجاد اتمسفر بسيار مهم است. البته كسي كه قصد دارد از فصول مشترك بين معماري

و سينما در كار سينما به خوبي استفاده كند بايد هر دو حوزه را به خوبي بشناسد و بداند چگونه با آنها رو به رو شود.ژان پير برتومه، مورخ سينما و محقق در حوزه دكور و طراحي صحنه، به عنوان سخنران بعدي همايش به ارائه مقاله اي با عنوان «دكور در سينما و معماري: دو هنر، دو حرفه» پرداخت. وي در ابتدا با تشكر از برگزار كنندگان همايش گفت: موضوع رابطه معماري و دكور سينما در جهان امروز بسيار مطرح است و من بسيار خوشحالم كه در ايران هم اين موضوع مورد بحث قرار گرفته و به آن

توجه شده است.ژان پير برتومه با تأكيد بر مجزا بودن دو هنر معماري و دكور با ارائه نقشه ها و تصاويري از دكورهاي طراحي شده براي صحنه هاي فيلم هاي مختلف افزود: طراح دكور مانند يك معمار براي بناهاي حقيقي عمل نمي كند. طراح دكور فقط نگراني اش اين است كه چطور قسمت هايي را طراحي كند كه به درد فيلم بخورد؛ در حالي كه يك معمار واقعي بايد فضاهايي را طراحي كند كه كاربردي و قابل زندگي و در تناسب با محل هاي اطراف باشند. در واقع اين اولين تفاوت بين كار معمار و دكوراتور (طراح صحنه) است. طراح صحنه در واقع مكان نمي سازد بلكه تصوير مي سازد، تصويري كه بتواند به نمايش در بيايد و وقتي تماشاگر تصور كند كه آن مكان

واقعي است، در واقع به مكان واقعي تبديل شده است.وي تفاوت عمده ديگر معماري و طراحي صحنه را بحث ماندگاري عنوان كرد و توضيح داد: معمار براي اين بنا مي سازد كه ماندگار باشد و از ابزارها و موادي استفاده مي كند كه در استحكام و ماندگاري بنا مؤثر باشند، در حالي كه در سينما قانون اين است كه هيچ چيز ماندگار نيست. طراح صحنه دكوري را مي سازد و در پايان فيلم آن را از بين مي برند، اما در واقع اين مواد هستند كه نابود مي شوند و خود دكور در فيلم و تصوير ماندگار شده است، تفاوت در معماري و طراحي صحنه در استفاده از مواد است. معمار موادي را به

كار مي برد كه دايمي باشد و از بين نرود، ولي طراح صحنه موادي استفاده مي كند كه به راحتي از بين برود.وي در انتها تفاوت عمده ديگر معماري و طراحي صحنه را منطقي بودن يكي و دراماتيك بودن ديگري توصيف كرد و افزود: معمار يك فضاي منطقي مي سازد، چه از نظر كاربردي، چه فرم و چه فضاي بيروني كه بايد از يك منطق پيروي كند و مكاني حقيقي و واقعي مي سازد؛ ولي طراح دكور، دكوري را مي سازد كه كاربرد دراماتيكي داشته باشد و جواب گوي خواسته هاي فيلم باشد كه حتي

در بعضي موارد يك فضاي نامتجانس و ناهمگون است.ايرج رامين فر به عنوان آخرين سخنران اين بخش به موضوع «معماري و سينما» پرداخت و گفت: معماري را مي توان هنر ساختن و خلق كردن تعريف كرد؛ هنري كه از گذشته هاي دور تا امروز دوام داشته و در حقيقت هنر طراحي و ايجاد فضاي زيست، بر اساس آرمان ها و نيازهاي انسان هر دوره و جامعه اوست. يك اثر معماري به غير از ارائه ويژگي هاي هنري از طريق اجزا، شكل و سبك، خود نيز منعكس كننده خصوصيات و حال و هواي انسان و جامعه و زمان اوست. معماري و سينما دو هنر موازي اند. گاهي بي تفاوت از كنار هم مي گذرند و گاه از هم استفاده مي كنند. ممكن است معماري به شكل واقعي خودش در فيلم ها نباشد، اما برداشت هايي

از اين سبك ها در فيلم ها در دوران بخصوص خودش وجود دارد.وي با تأكيد بر اهميت طراحي دكور در سينما افزود: گاهي طراحي دكور و طراحي فضا در سينما ارزش باالتري از معماري دارد، چون مفهوم دارد. دكور و طراحي فضا در سينما از مرزي عبور مي كند و به مرزي مي رسد كه پر از فكر و ايده و مفهوم است. اينها بستگي

به اين موضوع دارد كه چطور تجربه معماري را به خدمت فيلم درآوريم.

ژان پير برتومه: طراح صحنه در واقع مكان نمي سازد، بلكه تصوير مي سازد؛ تصويري كه بتواند به نمايش دربيايد و وقتي تماشاگر تصور كند كه آن مكان واقعي است، به مكان واقعي تبديل شده است

ه 4مار

/ شال

خيآينه

72

Page 4: sinama va memari سینما و معماری

وي با نام بردن از سينماگراني همچون چارلي چاپلين، مورنائو، فليني، آنتونيوني و پازوليني، به استفاده هنرمندانه و استادانه آنها از معماري در سينما و خلق فضاهاي خاص و مفهومي در فيلم اشاره كرد و گفت: ما تاريخ معماري بسيار درخشاني در ايران داريم. حتي در دوره مدرن افرادي را داشتيم كه تجربيات زيادي در معماري داشتند و معمار زمان خودشان بودند و با وفق دادن معماري زمان با شرايط ايران، آثار باشكوهي را خلق كردند؛ ولي متأسفانه اثري از اين معماري در سينماي ما نيست، شايد به اين دليل كه ما شناخت

درست و كافي از اين مقوله نداريم.رامين فر در انتها آرزو كرد روزي برسد كه تمامي فرهيختگان در امور هنرهاي تجسمي و به خصوص معماري به طرف سينما جذب

شوند و با تجربياتشان به فضا، دكور و صحنه آرايي فيلم كمك كنند و ايران صاحب سينماي بهتر و با هويت تري شود.در نشست سوم روز نخست همايش به رياست محمدعلي حسين نژاد اولين مقاله توسط نرگس آيت، مهندس معمار و دانشجوي كارشناسي ارشد طراحي شهري با عنوان «بررسي تصوير معماري و شهرسازي كنوني ايران و نقد آن در هفت فيلم داستاني ايراني

(بين سال هاي 1375 تا 1385)» ارائه شد.آيت با اشاره به ارتباط متقابل معماري و سينما گفت: يكي از مباحث عمده در بررسي رابطه ميان معماري و سينما، آن است كه چگونه هر يك از دو حوزه مي تواند در ارتقا و پيشرفت حوزه ديگر مؤثر باشد. به عبارتي چگونه كسب آگاهي در زمينه معماري مي تواند به يك سينماگر در ساختن اثري بهتر ياري رساند و به عكس، سينما چگونه مي تواند به حرفه معماري و در يك مقياس بزرگ تر، طراحي شهري كمك كند. در نگاه اول به نظر مي رسد كه در اين رابطه متقابل، اهميت شناخت معمارانه و تسلط بر هنر فضاسازي براي سينماگران به مراتب ملموس تر و شناخته شده تر از اهميتي است كه سينما مي تواند در ياري رساندن به معماران و شهرسازان

داشته باشد، اما بايد گفت كه سينما از جوانب مختلفي مي تواند در حوزه هاي معماري و شهرسازي اثرگذار باشد.وي نكات مورد بررسي خود را در مقاله اش با نشان دادن تصاويري از فيلم هاي «سلطان»، ساخته مسعود كيميايي، «سگ كشي»، ساخته بهرام بيضايي، «زيرپوست شهر»، ساخته رخشان بني اعتماد، «ديوانه اي از قفس پريد»، ساخته احمدرضا معتمدي، «چهارشنبه سوري»، ساخته اصغر فرهادي، «كافه ستاره»، ساخته سامان مقدم و «بچه هاي ابدي»، ساخته پوران درخشنده مقايسه كرد و افزود: يكي از مسائل مهم براي هر معماري آگاهي يافتن از ساليق و ايده آل هاي كساني است كه قرار است معماري براي آنها طراحي شود. اثر سينمايي چه مخاطبان اندكي داشته باشد و چه زياد، محصول جامعه خويش است و منعكس كننده تفكرات و تصورات گروهي از مردم. از اين لحاظ آنچه كه به عنوان معماري ايده آل و يا شهر ايده آل در آثار سينمايي نشان داده مي شود، مي تواند معيار خوبي براي

معماران و شهرسازان در درك تصورات كل جامعه در اين مقوله باشد.در ادامه همايش جواد طوسي، منتقد سينما، مقاله خود را با عنوان «جامعه شهري در برابر دوربين» ارائه كرد.

وي گفت: تشخص و هويتمندي فيلم ساز مؤلف و صاحب سبك را بايد در فضا و لوكيشن هاي انتخابي اش جست و جو كرد. فيلم سازي چون مسعود كيميايي از طريق مكان هاي انتخابي در آثار متقدم و متأخر و معماري به كار برده شده در آنها، جايگاه و موقعيت معاصر طبقاتي آدم هاي برگزيده اش را مشخص مي سازد. نوع حضور و تعداد اين آدم ها در لوكيشن و فضاي منتخب كيميايي،

همچون گذر از تاريخ پر التهاب معاصر است.طوسي با اشاره به فيلم هايي همچون «قيصر»، ساخته مسعود كيميايي، «خشت و آيينه»، ساخته ابراهيم گلستان و آثار فيلم سازاني چون داريوش مهرجويي، علي حاتمي، ناصر تقوايي، عباس كيارستمي، بهرام بيضايي، رخشان بني اعتماد، ابراهيم حاتمي كيا، رسول مالقلي پور، مجيد مجيدي، كيانوش عياري و بهروز افخمي افزود: ويژگي هاي واقع گرايانه يا تأويل گونه و يا اسطوره اي و همچنين فضا و معماري صحنه با خصايص و خاستگاه اجتماعي آدم هايي كه كانون تراژدي و بحران را شكل مي بخشند، در سينماي اين فيلم سازان به چشم مي خورد و ابعاد متفاوتي دارد. بخشي از نشانه شناسي سينماي ايران را مي توان با رديابي و مقايسه مرحله به مرحله

در اين آثار، پايه ريزي كرد.طوسي در انتها گفت: معماري يعني عشق، زندگي زير يك سقف و ثبت خاطره ها. بايد سعي كنيم معماري را در ساحت هنرمندانه اش معنا كنيم و براي اين روزگار بي قواره طرحي نو در اندازيم و نگذاريم نشانه ها و هويت اصلي شهرها و مكان هاي اصيلمان رنگ

ببازد؛ روحي تازه به اين تن رخوت زده بدميم و نگذاريم هنرمند با ذوق در چشم اندازي از مه گم شود.آخرين سخنران روز نخست همايش اميرشهاب رضويان، فيلم ساز بود كه در ابتدا از چهار شخصيت مهم در سينماي ايران ياد كرد و گفت: ولي اهللا خاكدان، علي حاتمي، دكتر كوشان و ساموئل خاچيكيان، چهار عنصر اصلي در وارد كردن دكور و دكورسازي در سينماي

ايران بودند و اولين كساني بودند كه به دكورسازي و طراحي صحنه در سينماي ايران اهميت دادند.وي با اشاره به ناهمگوني معماري و شهرسازي در ايران و تأثير آن بر سينما افزود: ما در شهرسازي و معماري شهري و فضاهاي شهري مان همخواني نداريم، بنابراين فيلم هاي شهري ما تصاوير زشتي دارند. فيلم بردار هيچ وقت نمي تواند تصوير خوبي از شهري بگيرد كه حتي از لحاظ تركيب بندي يكدست و همگون نيست. فيلم بردار ايراني وقتي از فضاي شهري فيلم مي گيرد، عناصر مزاحم

زيادي پيِش رو دارد كه مانع از ايجاد فضاي يكدست در تصاويرش مي شود.در پايان روز نخست همايش فيلم «سفر مردان خاكستري»، ساخته اميرشهاب رضويان براي حاضران به نمايش درآمد كه به گفته

رامين فر: دكور و طراحي فضا در سينما از مرزي

عبور مي كند و به مرزي مي رسد كه پر از فكر و

ايده و مفهوم است

ه 4مار

/ شال

خيآينه

73

Page 5: sinama va memari سینما و معماری

كارگردان، فيلم نگاهي به معماري، محيط زيست و مقوالت ميراث فرهنگي دارد.دومين روز از همايش معماري و سينما، صبح روز چهارشنبه 26 دي ماه در مجموعه هنرپژوهي نقش جهان فرهنگستان هنر با حضور

اساتيد حوزه معماري و سينما، دانشجويان، هنرمندان و عالقه مندان اين دو حوزه ادامه يافت.سجاد محمد يارزاده، دبير اجرايي همايش و رئيس مركز هنرپژوهي نقش جهان، به عنوان رئيس اولين نشست با ابراز اميدواري به تأثير مفيد و ارزنده مقاالت و مباحث ارائه شده در ديدگاه هاي دست اندركاران، دانشجويان و اساتيد در حوزه معماري و سينما، گفت: آنچه حاصل نشست هاست اين جريان را ايجاد خواهد كرد كه دوستان عرصه سينما و معماري با نگاه انديشمندانه تر به اين مقوالت بپردازند و نگاه واقع بينانه تري به عرصه مجازي كه در هر دو حرفه وجود دارد پيدا كنند و به مباحث علمي در اين دو رشته بيش از

پيش بپردازند و رابطه اين دو حوزه را عميق تر و دقيق تر بررسي كنند.سپس كامران صفامنش، معمار و مديرعامل شركت صفامنش و همكاران، به عنوان اولين سخنران اين بخش به ارائه مقاله خود با عنوان «طرح فيلم خانه ملي سينما» پرداخت. وي در مقدمه به رابطه داستان گويي در معماري و سينما اشاره كرد و گفت: همه ما مي دانيم معماري قبل از اينكه سينما به وجود بيايد به داستان پردازي مي پرداخت، با مجسمه يا نقاشي و نمادها. به خصوص در دوران رنسانس آنچه در قصه هاي مسيحي شكل مي گرفت و توصيف مجدد اين داستان ها حتي تا انتهاي دوره پست مدرنيسم هم ادامه

داشت و در شهري مثل تهران اين قصه گويي در معماري هنوز ادامه دارد.در ادامه، وي به طرح فيلم خانه ملي پرداخت و افزود: فيلم خانه ملي را من بيش از ده سال پيش طراحي كرده بودم. مكان طراحي اين مجموعه، باغ تاريخي قاجاري (باغ فردوس)، همراه با ساختماني قديمي پر از نگاره ها و انگاره ها و ظرافت هاي خود بهانه اي بود براي در هم ريختن زمان و مكان روزمره و آغاز سفر به سرزمين خيال در قالب معماري و سينما براي دست يابي به حقيقت بي زمان و مكان كه انگيزه اصلي جست و جو در هر آن كسي است كه به نوعي به هنر سينما دلبستگي دارد؛ كه البته اين طرح به مرحله اجرا نرسيد. اين طرح ها به صورتي بودند كه تعامل سينما و معماري در آنها كامًال مدنظر قرار گرفته بود و با استفاده از امكانات معماري،

فضايي سينمايي به وجود مي آمد و اين دو حوزه تأثير كامًال متقابلي بر هم داشتند.صفامنش در ادامه به نمايش و تشريح طرح ها پرداخت و در انتها افزود: آنچه مهم است نگاه كردن به اين موضوع است كه بحث تصوير چنان تحولي در دنيا فراهم مي كند كه كل جامعه و كل معماري و در واقع كل زندگي ما را تغيير مي دهد. نگاه ما به عنوان

معماران و سينماگران اين زمانه بايد به اين پديده ها و تغيير و تحول ها باشد.سخنران بعدي همايش مهندس محمود دهقان هراتي، كارشناس ارشد پژوهش هنر و مدرس دانشگاه يزد، با مقاله «حركت در معماري مسجد جامع يزد» بود. وي در ابتدا به ماهيت مشترك بين سينما و معماري، يعني ماهيت حركت اشاره كرد و گفت: تاريخ سينما با تداعي حركت در تصاوير آغاز شد و ما اين حركت را به گونه اي متفاوت در معماري مي بينيم. همان طور كه در سينما با حركت دوربين مفهوم و معاني را تداعي مي كنيم، در معماري هم معاني و مفهوم با حركت تداعي مي شوند. حركت در معماري را از سه جنبه بايد در نظر گرفت: نحوه قرار گيري در تركيب بندي فضاها و تداعي حركت، تزيينات وابسته به فضاها و معماري و حركات موجود در آن، و

نحوه ايجاد ارتباط مردم با معماري و حركات ايجاد شده.دهقان هراتي براي تشريح موضوع مورد نظر خود مسجد جامع يزد را به عنوان نمونه برگزيده بود و با ارائه تصاويري از نقاط مختلف مسجد با نقوش و تزيينات آن و افراد بازديد كننده و مردم مرتبط با آن به توضيح موارد الزم پرداخت و پس از بررسي نقاط مشترك اين دو حوزه افزود: تفاوت عمده حركت در سينما و معماري در موضوع عنصر پايدار و ايستا، و عنصر متحرك است. در سينما حركت فيزيكي از مخاطب نمي بينيم، مخاطب ايستا است و سينما (فيلم) حركت مي كند، ولي در معماري بالعكس، مخاطب حركت مي كند

و بنا و اثر معماري ايستا و ثابت است.در ادامه اين نشست، بهزاد بلوكي به ارائه مقاله «آي مكس: معماري پيشرفته در خدمت سينماي تكنولوژيك» پرداخت.

وي با اشاره به ديدگاه هاي گوناگون و وجوه مختلف قابل تأمل و بررسي در بحث تعامل ميان سينما و معماري و شباهت هاي ماهيت و شكل از جمله نور، فضا، حركت، پرسپكتيو و ساير عناصر مشترك اين دو حوزه گفت: در بحث تعامل اين دو حوزه، موضوعي كه كمتر بدان توجه شده جايي است كه معماري، سينما را در آغوش مي كشد و آن سالن هاي نمايش فيلم است كه جزو كاربردي ترين

نقاط تعامل سينما و معماري است. در واقع سينما هنري است كه براي دريافتش از طرف مخاطب، بيشترين نياز را به معماري دارد.ارائه نهايي محصوالت سينمايي در سينماهاي آي مكس وي در مقاله اش سعي كرد به بررسي بسترسازي مناسب براي (Image maximum) كه مي تواند نمودي از تعامل عملكردي ميان معماري و سينما باشد، بپردازد و به مطالبي چون رفتارشناسي مخاطبان در برخورد با سينماهاي معمولي و آي مكس، گونه شناسي مخاطبان اين نوع خاص از سينما، جذابيت هاي گردشگري آي مكس و شكل خاص سينما به عنوان يك نشانه شهري (Landmark) در ايجاد جذابيت در جهت

جلب مخاطب پرداخت.وي در انتها افزود: هدف از ارائه اين مقاله تمجيد يا نكوهش اين فن آوري نبود، بلكه معرفي و تعامل آن با معماري اهميت داشت. قابل

ذكر است كه آي مكس به عنوان يك فن آوري سينمايي براي ارائه بهتر نياز به فن آوري معماري دارد.

طوسي: تشخص و هويتمندي فيلم ساز مؤلف و صاحب سبك را بايد در فضا و لوكيشن هاي انتخابي اشجست و جو كرد

ه 4مار

/ شال

خيآينه

74

Page 6: sinama va memari سینما و معماری

در پايان نشست اول روز دوم همايش فيلم «پري»، ساخته داريوش مهرجويي براي حاضران به نمايش درآمد. همايش در روز دوم با نشست بعدازظهر به رياست شهرام جعفري نژاد ادامه يافت.

در اين نشست ابتدا محمدعلي حسين نژاد مقاله اي را با عنوان «سير تحوالت معماري سينما در بستر تحوالت اجتماعي» ارائه داد. حسين نژاد با اشاره به تاريخ تحول سينما و سالن هاي نمايش فيلم در طول تاريخ سينما گفت: اكنون بيش از يك قرن است كه سينما به عنوان مكاني براي نمايش و تماشاي فيلم در بافت شهرهاي مدرن به ويژه در كشورهاي غربي وجود دارد. در طي اين دوران، جوامع شهري دچار تحوالت اجتماعي زيادي شده اند. اين تحوالت اجتماعي موجب شده است كه نقش و كاركردهاي اجتماعي سينما

نيز مدام در حال تغيير باشد.وي در مقاله خود كه به بررسي تأثير تحوالت بر طراحي معماري سالن هاي سينما از آغاز تا امروز پرداخته بود، تأثير تك تك دوره هاي

تاريخي، اجتماعي و هنري و سبك هاي مختلف را بر سبك هاي سينمايي، به طور مستقيم بر سبك هاي معماري نيز مؤثر خواند.در ادامه همايش احمد طالبي نژاد، فيلم ساز و منتقد سينما، مقاله خود را با عنوان «قطعه ناتمام؛ رابطه سينماي ايران با ساير هنرهاي ايراني» ارائه كرد. طالبي نژاد به بررسي ارتباط سينما با ساير هنرهاي ايراني پرداخت و گفت: سينماي ايران به داليل گوناگون، رابطه اي زنده، پويا و كمال بخش با ذخاير فرهنگي و هنري اين سرزمين پهناور، كه تاريخي چند هزار ساله را پشت سر خود دارد و عرض و طول آن سرشار از فرهنگ ها و خرده فرهنگ هايي است كه از بدو پيدايش تمدن ايراني در تعامل با يكديگر هويت ملي ما را رقم زده اند، نداشته است.از جمله شاخص ترين وجوه هنري اين سرزمين ادبيات، موسيقي، معماري، رقص، نگارگري و خطاطي و هنرهاي

تزييني هستند كه هر يك به نحوي جلوه اي از شور و شعور و عشق را در ميان ايرانيان بازتاب مي دهند.وي با اشاره به كارگرداناني چون علي حاتمي كه معماري اصيل و باشكوه ايراني را در فيلم هايش به تصوير مي كشيد، بهرام بيضايي، مسعود كيميايي، داريوش مهرجويي و ناصر تقوايي به جلوه هاي معماري در آثار آنان پرداخت و افزود: از فيلم هايي كه در آن از معماري به عنوان يك عنصر و ويژگي در جهت نشان دادن معنا و مفهوم استفاده بسيار خوبي شده است مي توان به «حاجي آقا، آكتور سينما»،

«سارا»، ساخته داريوش مهرجويي و «اي ايران»، ساخته ناصر تقوايي اشاره كرد.وي در پايان تأكيد كرد: بايد در نظر داشته باشيم كه از مكان هاي تاريخي و اصيل ايراني فقط با نگاه توريستي استفاده نكنيم و از اين

هنرهاي ملي و ويژگي هاي اصيل ايراني در سينما و در جهت رشد و ارتقاي سينما بهره بگيريم.سپس محمد ديده باني و مژده درخشاني مقاله «نماد، زبان بنا و تصاوير» را قرائت كردند. در اين مقاله به نماد به عنوان سومين نوع نشانه اشاره شده بود كه زمينه اي است براي عينيت بخشيدن به يك محتواي ذهني. آنها در مقاله خود به اهميت نماد به عنوان

عنصري تأثيرگذار در هنرهاي معماري و سينما پرداختند و آن را مورد تحليل و بررسي قرار دادند.ديده باني در ادامه افزود: آن زمان كه انسان انديشه را شناخت در حقيقت مفهوم نماد نيز زاده شد و اين نماد است كه در ظرف هاي گوناگون زندگي ما روزي در اين و روزي در آن جاي مي گيرد. نماد در معنايي كه در تفكر اسالمي وجود دارد، هرگز از اين عالم جدا نخواهد شد، چرا كه در همه چيز معنايي نهان و دروني وجود دارد كه مكمل صورت خارج آن است. از سويي نقش ضروري زيبايي شناسي در كنار نمادگرايي، براي برقراري ارتباط اوليه مخاطب با اثر هنري و پايداري اين كند و كاو ذهني در آثار جاودانه هنر معماري

و آثار تأثيرگذار هنر سينما بسيار قابل تأمل است. از نماد مي توان به عنوان فصل مشترك هنرهاي معماري و سينما نام برد. آخرين مقاله اين همايش تشريح پروژه استوديوي بين المللي هشتگرد بود كه توسط مهران مخبر ارائه شد. وي در اين مقاله به معرفي اين پروژه به اجرا درنيامده با استفاده از مستندات تصويري پرداخت و خصوصيات طرح معماري استوديوي هشتگرد را به صورت كلي مورد بررسي قرار داد. مخبر به دستاوردهاي مطالعات و طراحي استوديوي هشتگرد پرداخت و گفت: از جمله دستاوردهاي پيش بيني شده براي مطالعات اين پروژه مي توان به ساختار و كاركردهاي استوديو و تأثير آن بر صنعت سينماي ايران، معرفي گسترده فعاليت استوديو در سطح داخلي و بين المللي، تهيه طرح توجيه اقتصادي، تهيه دو گزينه معماري توسط مهندسان مشاور ايراني و خارجي، انجام پژوهش هاي مرتبط با بازارهاي هدف و ارتقاي طرح به سطح يك منطقه ويژه سينمايي، برقراري ارتباط با جامعه بين المللي فيلم سازي در جهت انتقال

فن آوري و سازمان دهي آموزش هاي مورد نياز، آماده كردن زمين هاي طرح براي ورود به مرحله اجرايي و ... اشاره كرد.در پايان همايش سينما و معماري سيدمحمد بهشتي، دبيرعلمي همايش، به جمع بندي دو روز همايش پرداخت و گفت: سينما و معماري در سطوح مختلف نسبت هايي با هم دارند، و علي رغم اينكه اين اولين همايش ما در اين حوزه بود و شايد اولين باري بود كه اهالي سينما و معماري به طور جدي به تعامل اين دو حوزه توجه مي كردند، اما مقاالت و بحث هاي ارائه شده نشان داد كه نسبت هاي فراواني ذاتاً ميان معماري و سينما وجود دارد. اما متأسفانه مسائل حوزه معماري و شهرسازي با مسائل سينماي ما خيلي پشت به

هم به مسيرشان ادامه مي دهند، در عين اينكه بسيار به هم محتاج اند و بايد از هم بهره بگيرند.وي در ادامه سخنانش ضمن ابراز اميدواري براي نزديكي هر چه بيشتر اين دو حوزه با هم و بهره مندي آنها از هم تأكيد كرد: اين همايش به عنوان اولين همايش، قابل قبول و خوب بود، اما بايد در سال هاي آينده صرفاً به طرح مقاله اكتفا نكنيم و الزم است نمايشگاه هايي در اين رابطه، مرور فيلم ها و دعوت از مستندسازان و فيلم سازان داشته باشيم، زيرا اين حوزه به قدر كافي سوژه براي

مطرح شدن دارد و اين همايش مي تواند در آينده به يك رويداد بزرگ در عرصه معماري و سينما تبديل شود.

بهشتي: ميان سينما و معماري ذاتاً نسبت هاي

فراواني وجود دارد، اما متأسفانه مسائل حوزه معماري و شهرسازي با مسائل سينماي ما خيلي پشت به هم به

مسيرشان ادامه مي دهند

ه 4مار

/ شال

خيآينه

75