Upload
others
View
0
Download
0
Embed Size (px)
Citation preview
بهشتی شهيد دانشگاه
زمين علوم دانشکده
عنوان:ارشد کارشناسی دوره درسی جزوه
روستایی توسعه های دیدگاه و ها نظریهسعیدی عباسدکتر
راد سعیدی : مجید تنظیم و تهیه92 دکتری آزمون1 رتبه
1
روستایی توسعه نظریههای و دیدگاههامفاهیم: و تعاریف
ـ راهبرد ـ رویکرد ـ مدل ـ تئوری ـ پارادایم ـ مکتب ـ آگاهی ـ /علم دانش ایدئولوژی
است. علم هدف شناخت، بر مبتنی هستند.آگاهی تئوریها علم اساساست. آگاهی مبنای است.شناخت شناخت مولود آگاهی
دارند. اساسی اهمیت علم در تئوریها تقسیمبندی دانش و علم اجتماعی علوم تجربی، علوم میشوند.مثال
و قوانین این و میرسند ؟؟ قانون به برسد اثبات به صحتشان تئوریها وقتی ـاز اجتماعی علوم در ولی برخوردارند بیشتری ثبات از تجربی علوم در قانونمندیها
برخوردارند. کمتری ثبات تئوریها ـ میشوند گذاشته کنار که نیست این معنایش ولی میشوند رد دائماتقویت علم پیکرهی بدینترتیب و میشوند واصالح میشوند تکمیل مدام بلکه
میشود.بشناسیم نیز را قبل تئوریهای باید بفهمیم درست را تئوری یک بخواهیم اگر ـ
اینجا به تا کرده طی را طوالنی مسیری انسان اندیشهورزی گفت میتوان بنابراینرسیده.
معنای به این ولی میشود رد نسبت تئوری میآید کوانتومی تئوری وقتی ـنیست. آن بیارزشبودن
فقط نو ایده این و نرسیده دیگران فکر به که چیزی ناب، اندیشه یعنی تئوری ـمیکند. مطرح )تئوریش(را نابش دیدگاه نفر آن و رسیده نفر یک ذهن به
است. امروز علم اساس و ساخته را تئوریها اندیشهورزی، و اندیشه ـدارد: )تئوری(خصوصیاتی ناب اندیشه ـاز یا قیاس راه از یا هستند آزمونکردن و تست قابل یعنی هستند، منطقی ـ1
دو هر یا و استقرار راه
را بیرونی و درونی نیروهای و عوامل بین ارتباط یعنی باشد قانونمند باید ـ2میکند. بحث پدیدهها پدیدارشدن علل از و میکند بررسیباشد. آزمون و پیگیری قابل باید تئوری ـ
2
آزمون و پیگیری قابل که میکنیم بررسی را چیزهایی علم در کانت:ما نوئل اماباشند. لمسکردن و
نمیکنم. صحبت موردش در نباشد جستجو قابل که چه ابنسینا:آننمیگنجد. علم در نیست پیگیری قابل ولی میآید ما ذهن به که پدیدههایی
است. ذهنی و عینی جستجوهای بر مبتنی علمی تئوریمقولهی و موضوع یک سر بر و هستند همسو هم با که تئوری پارادایم:چند
میدهند. تشکیل را پارادایم میکنند بحث مشخصتشکیل را پارادایم همسو تئوریهای و مدلها رویکردها، روشها، مجموعهی
دستگاه پایدار.این توسعه پارادایم میکند.مانند ایجاد فکری دستگاه یک که میدهنداست. خاصی محور حول فکری
دیدگاههای و تئوریها آن درباره اما است مشخص مقوله یک پایدار توسعهدارد. وجود مختلفی
هستند. پارادایم نیز فضایی جغرافیای و نوگرایی یا مدرنیسمو دیدگاهها آن درباره و باشد یکسان و مشخص بحث محور وقتی واقع در
میشود. ایجاد پارادایم میشود مطرح مختلفی تئوریهایانسان دانایی میکند.چون تغییر و مییابد تکوین یعنی است، اعتباری علم ـ
علوم در هم و تجربی علوم در هم اعتباریبودن .این نیست ایستا و پویاستاست. اجتماعیاست. مطرح مکتب لفظ پارادایم، از قبل
است. فردی اصالت دارای تئوریها.پس حول نه میگردد فرد مکتب:حول هم .بقیه میکنند مطرح بحثهایی مقوله یک دربارهی نفر چند یا نفر یک مثالاست. فردگرا میشوند.پس آن طرفدار و میکنند مطرح بحثهایی آن دربارهی
شیکاگو مکتب مانند
است. گرفته را مکتب جای پارادایم امروزه ولیایجاد باعث است ناب اندیشه یک اینکه به توجه با تئوری یک است مدل:ممکن
مدل پایه است.یا تئوری زاییدهی مدل گفت میتوان میشود.پس مدل چند یا یکاست. تئوری
دارد. بیشتری عملی ارزش مدل ولی دارد بیشتری نظری ارزش تئوریدارد وجود تئوری در که قانونمندی یک براساس فقط است ممکن مدل یکبگیرد. شکل
3
گرفته یکسان نمونه و الگو با مدل اوقات دارد.گاهی مختلفی معانی مدلمیشود. مدل هم تئوری به حتی گاهی منظور ذهنی، مدل میگوییم وقتی میگویند.مثال
است. تئوری همان ذهنی مدل این ازتفکر. نوع و تلقی نوع یعنی ذهنی مدل
طرز به توجه با را افراد و کنند می ایجاد ها مدل و ها تئوری که ای رویکرد:جاذبهشود. می نامیده رویکرد کنند، می جذب خود به دارند که فکرهاییایجاد جاذبه که هستند پارادایمها بیشتر امروزه و مکتبها بیشتر گذشته درمیکنند. تقویت یا و ایجاد را رویکردها و میکنندوجود مختلفی پارادایمهای چون میآید، وجود به مختلفی رویکردهای علم دردارد.
هستند. استراتژیها همان است.راهبردها راهبرد در ما راهبرد:رویکرداستفاده مورد دست دور هدف یک به رسیدن برای که استراتژی:روشهایی
میگیرند. قرارباید مراحل این برسیم.در دوردست هدف به تا شود طی مراحلی باید
برسیم. دوردست هدف به تا شود گرفته کار به تکنیکهایی و راهبردی برنامه یک و است استراتژی دارای سرزمین آمایش طرح مثالاست. درازمدت
همان واقع میشود.در مربوط فرد یک است.به رویکرد از دیدگاه:جزئیتراست. نقطهنظر
بر ...داللت و ملی توسعه منطقهای، توسعه روستایی، شهری:توسعه توسعهاست.Change آن و بود خواهد ما بحثهای همهی اساس آن که دارد چیزی یک
دارد. نسبی حالت مطلوب وضعیت واقع درندارد. پایانی و نهایت مطلوب وضع است.چون همیشگی روند یک تغییر رونداست. توسعه اساس واقع در و میگیرد صورت همیشه تغییر این پس
از شد.منظور گرفته کار به بار اولین برای19 و18 قرن ایدئولوژی:دراز را انسانی معرفت مجموعه بود.و اندیشهشناسی و ایدهشناسی همان ایدئولوژی
میدادند. قرار بررسی مورد ایدئولوژی طریقو گرفت خود به سیاسی بار شدت به اکتبر انقالب از بعد خصوص به20 قرن در
دینی باورهای به و شد مطرح مارکسیست چارچوب در و شد سیاسی ابزار یکشد. نزدیک
4
مفهوم یک به بود علمی مفهومی زمانی یک که ایدئولوژی مفهوم واقع درشد. تبدیل سیاسی
شبیه را چیز همه میخواهد و دارد موضوع یک تثبیت در سعی ایدئولوژیکند. خودش اعتقادات
Changeاست. بشری جامعه :ذاتیوضعیت سوی به همیشه و رفتن مطلوب وضعیت به موجود وضعیت تحول:از
است. مناسب:می کنند تقسیم کلی دسته ی2 به را نظریه تحول، وChange بحث درو هدف یعنیFinal theories(:Final تکاملی نظریه های یا تئوری ها ـ1
آن به رسیدن برای و میکنند تعیین را هدفی یک پیش از تئوریها غایت(بعضیهستند.مانند غایتمند و هدفمند تئوریها میکنند.این طی را مراحلی هدف،
تمام ومیگوید است غایتمند تئوری دارای اسپنسر تکاملی و تاریخی تئوریهای روستاها میشوند. تبدیل شهر به نهایتا
: Causal theories علمی نظریه های یا تئوری ها ـ2و نمیکند تعیین را چیزی پیش از و میباشد معلول و علت بر مبتنی تئوری اینکه است مکانی و زمانی شرایط و بسترساز ویژگیهای و عوامل به توجه با میگویدمیگیرد. صورت فعالیتهاروستایی و شهری توسعه تئوریهای دارد.مانند اثرگذار نیروهای به بستگی پس
مدرنیستی تئوریهدی و
تکاملی: تئوریو دارند وجود پیچیده تا ساده از موجودات که رسیده ایده این به داروین:داروین
میرسند. دیگر جای به جایی یک از موجودات دارد.پس وجود حلقههایی آنها بین خشکی داخلی موجودات این گفت:شاید پس دالیل به و بودند آب در قبال و کرده پیدا تغییر اندامهایشان و شدند خشکی وارد و شدند خارج آب از مختلف مثالشدهاند. دست به تبدیل بالههادارد. وجود موجودات بین تکاملی سیر خط یک گرفت نتیجه وبه نهایت در تا پرداخت آبی سلولی تک و ساده موجودات به دیگر تحقیقات در واو نظر شد.به شگفتی و تردید و شک دچار رسید انسان به که رسید.وقتی انسان... و اجتماعی زندگی اندیشهورزی، دارای زیرا است پیچیده و عجیب موجودی انساناست.
میان میگوید بلکه نمیگوید، شده ایجاد میمون از انسان که را این داروینمیان گویا میگوید و دارد وجود شباهتهایی میمون و انسان استخوانهای و انداهم
5
نه و بوده انسان نه که دارد وجود )حیوان(گمشدهای حلقه یک میمون و انسانندارد. وجود و رفته بین از اکنون و میمون
داروین. شکل به نه ولی میکند مطرح را مباحث همین اسپنسر و می دهد نسبت انسانی جوامع به را تکاملی روند این اسپنسر
هستند. تکاملی روند دارای جانوران مانند هم انسانی جوامع می گوید ساده.یعنی بسیار شکل به ولی داشته وجود ابتدایی جوامع در کار تقسیم مثال
تدریج میرفت.به شکار به مرد و میکرد نگهداری بچهها از زن خانواده یک در شد پیچیدهتر هم کار تقسیم این و کردند پیشرفت جوامع ساخت کار به افرادی مثالهم امروز پیشرفتهی بسیار و صنعتی جوامع در و پرداختند تولید یا و مبادله ابزار،دارد. وجود پیچیدهتر بسیار البته و دیگر شکلی به کار تقسیم
ساده شکل از و میکنند طی را تکاملی سیر یک انسانی جوامع میگوید اسپنسراست. تکاملیافتن همان اسپنسر نظر از پیچیدگی این و میروند پیچیدگی سمت به
شوند. تبدیل شهر به نهایت در روستاها همه میشود باعث روند این میگوید اوپیمود. یکی یکی را تکاملی مراحل این نباید همیشه البته
هر یافتهاند تکامل که جوامعی و نیافتهاند تکامل که جوامعی است این اساسمیبرند. سر به توسعه از مرحلهای در کدام
Changeنیست. تکامل رفتن.ولی دیگر حالت به حالتی از دگرگونی، :یعنیمطلوب حدودی تا که نقطهای به رسیدن تا مختلف مراحل کردن تکامل:طی
است.انطباق: یا سازگاری مبحث
adaptationسازگاری :انطباق/
adaptationاست. طبیعی عوامل مطیع و امر تحت انسان :یعنی ـ+adaptationنیستند. طبیعی عوامل اسیر انسانها :یعنی
ندهید. نسبت من به را او اعتقادات و مرده میگویند:اسپنسر پارسونزتکاملی: نظریه
همه برای را اصالت این است.داروین قائل اصالت تکامل برای تکاملی نظریه ـمیداند. انسانی جوامع برای را تکامل اصالت اسپنسر ولی میداند موجودات
میکند. فرق انقالب و پیشرفت توسعه، با تکامل ـاز و میشوند محو گونهها از بعضی دارونیسیسم، یا داروین تکاملی تئوری در ـبیاورند. دوام تکامل فرآیند در نتوانستهاند چون میروند بین
6
با سازگاری باید دارد.یعنی زیادی اهمیت آوردن دوام تکامل فرآیند در پس ـبگیرد. صورت انطباق باید واقع بگیرد.در صورت محیطخود پیرامون محیط با را خود بتوانند که میشوند موفق وقتی انسانی جوامع ـدهند. وفق
است.Determinism جبرگرایی قدیم، جغرافیای در مبحث این مشابهاست. اجتماعی اسپنسریسم و جبرگرایی میان نزدیکی نسبت پس
Revolutionانقالب: ، Evolution،تکامل: Adaptationموجود، وضعیت :پذیرش سازگاری
محیطی تغییرات با انطباق و سازگاری با جوامع که است اشتباه حرف این آیا میکنند؟ پیدا تکامل
تکاملی: تئوری به وارده انتقاداتانسانی جوامع تکامل و تحول موجب که نیست طبیعی محیط تغییرات فقط ـ1
هستند. نیز اجتماعی محیط و اقتصادی محیط تغییرات شامل جوامع تحول و میشودتئوری از گوشهای جبرگرایی است(ـ استوار انداموارگی بر اسپنسر )تئوری
است. تکاملیکه است سوءاستفادههایی است وارد تئوری این به که نقدهایی از دیگر یکی ـ2
از فاشیسم و نازیسم مانند سیاسی گرفته.ایدئولوژیهای صورت تئوری این ازکردهاند. سوءاستفاده تکاملی تئوری
Hegemonبرتری : یعنی
اونی یعنی اصلح بقایای گفت داروین میآید.چون تکاملی تئوری از برتریجوییمیماند. باقی است اصلحتر و بهتر همه از که
شود. ماندگار میتواند دارد قدرت کسی یعنی برتری یا هژمونی در میخواهد آمریکا و آسیا در میخواهد چین خاورمیانه، در میخواهد ایران مثال
باشد. داشته هژمونی جهانکرد مطرح را اصلح بقای بحث داروین که میشود ناشی آنجا از امر این واقع در
این دادن نسبت ولی است صادق حیوانات میان در حدودی تا طبیعت در مسئله ایناست. نادرست انسانی اختیار و اراده شعور، نادیدهگرفتن و انسانی جوامع به مسئله
ندارد. قبول را آن دیگر و شده خارج تکامل تئوری از هژمونی امروزهنشد. ایجاد تکامل تئوری از انسانی غیر رویکردهای و تئوریها ـ
7
واقع میگیرد.در صورت مختلف صورتهای به طبیعی منابع از بهرهبرداری ـ3درک مختلف صور به انسانی جوامع توسط قابلیتهایش و نیروها طبیعی، محیط
میشوند.Concept= درک ،=Conception /استنباط ادراک
)فضا(را خردهفرهنگها و انسانی جوامع انسانی، نیروهای و قابلیتها واقع درعوامل، بپذیریم باید واقع در بپذیریم را تکاملی تئوری میکنند.اگر درک متفاوتعمل یکسان واقعیت در چرا میکنند.اما عمل یکسان طبیعی نیروهای و محیط
با برخوردها و دارند متفاوتی برخوردهای آنها مقابل در انسانی جوامع چون نمیکنند؟است. مختلفی هایConcept فضا است.از متفاوت محیط
و تفکر ادراک، تاریخی، پیشینه با انسان بلکه است، تعیینکننده که نیست محیطمیباشد. تعیینکننده که است خود استنباطباشد. درست نمیتواند تکاملی تئوری پس
او نیست.برخالف تکاملی مارکس :تئوریمارکس کارل تاریخی تئوری ـرا مراحل همه نیست الزم توسعهیافته جوامع میگوید روستو اقتصادی جهش تئوریکنند. جهش را مراحلی سرمایهگذاری انجام و هزینه صرف با میتوانند بلکه کنند طی
روستو =کتاب غیرکمونیستی مانیفست یک اقتصادی، جهش
مارکس =کارل کمونیستی مانینست
است. واقعی دنیای شدهی ساده :الگوی مدل ـدارد اجرایی ارزش که کنیم این به تبدیل را دارد نظری ارزش که تئوری یک اگردارد. اجرایی ارزش حال عین در که است تئوری مدل منشاء واقع در مدل میشود
کارکردی: ـ ساختاری نظریه نظریهی یک و میشود شناخته نیز کارکردگرایی نظریه نام به نظریه این تقریبااست. تکاملیاست اصولی بر مبتنی کارکردگرایی نظریه یا کارکردی ـ ساختاری نظریه که چرا
است. داشته تاکید آنها بر پارسونز کهاست.کتاب صاحبنظر بسیار اجتماعی نظام مباحث زمینه در پارسونز
اجتماعی جغرافیای مباحث از بسیاری مبنای کتاب این استSocial system معروفشاست.
است. مطرح بسیار فضایی پارادایم زمینه در همچنین پارسونز
8
Dahrendorf کارکردگرایی نظریه ی و پارسونز جدی مخالفین از یکیاست.
Dahrendorfبحث به تبدیل بعدها که کرد مطرح را مفصلی بسیار :بحثشد. اکولوژیکی
هر است.انسان طبیعیت و انسان میان اصلی تضاد جامعه در میگفت اوجنسش برای شد مبنایی بحث میکند.این ستم طبیعت به باشد داشته که اعتقادی
اکولوژی. و سبزرا انسان کارکردهای کتاب اینت اجتماعی«است.در »انسان معروفش کتاب
است. ساخته مطرح را تعارض تئوری او کرده بیان محیط درDahrendorfنظریه یک را آن و است کارکردگرایی تئوری مخالف اینکه با
است. کرده تشریح را آن خوب بسیار ولی میداند ارتجاعی
: Dahrendorf بیان از کارکردگرایی نظریه تشریحمختلف عناصر از مرتبط پیوند هم مجموعهی یک از شده تشکیل جامعهای هر ـ1
جامعه یک فرهنگ یا کرد، جدا جامعه آن از نمیتوان را جامعه یک حکومت است.مثالسطح با هماهنگ جامعه یک تکنولوژی یا است مشخص جامعه آن مردم آحاد رفتار در
است. جامعه آن گاهی آ و دانشاثر هم بر هم و میگیرند اثر هم از هم جامعه در موجود متفاوت عناصر این ـ2
میگذارند.یک دارند.یعنی عهده بر را ویژهای کارکرد جامعه در عناصر این از یک هر ـ3اثر هم از هم و میگذارند اثر هم بر هم )که است مختلفی عناصر دارای که جامعه
میدهند.بنابراین انجام و میپیرند وظیفهای و نقش کارکرد، یک کدام میگیرند(هراست. عناصر این از یک هر مختلف کارکردهای عهده بر جامعه در امور گردشدارد. وجود کارکردگرایی در سیستمی نگاه یک بنابراینرا جامعه رضایت کارکردهایشان، و عملکردها با همراه عناصر مجموعه این ـ4هستند. جامعه رضایت خدمت در یعنی میآورند فراهم
را اجتماعی نظامDahrendorf نظر از کارکردگرایی نظریه ی واقع درمی کند. فرض ایستا
9
اسپنسریسم چهارچوب در و است جبری نگرش یک کارکردگرایی واقع دراست. اجتماعی
است. دترمینسیتی یا جبری نظریه یک دید این از کارکردگرایی میگوید:من پارسونز ـ میپذیرد را انطباق و سازگاری نیستم.او تکاملگرا اصال
میدهند.پارسونز ادامه خود حیات به انطباق و سازگاری براساس جوامع میگوید ومنفی گاهی و مثبت گاهی سازگاری این میگوید و نمیداند مطلق را سازگاری این
است. گروه و فرد اینکه یعنی منفی سازگاری در ولی میپذیرند را مسئله کامال
جوامع دهند.بنابراین تغییر و سازند دگرگون را عناصر که دارند تالش مثبت سازگاریهستند. ایستا گاهی دگرگونی(و حال )در پویا گاهیفرهنگی پویش به بودن منفی و مثبت یا ایستایی و پویایی این پارسونز نظر بهبرمیگردد: عنصر4 و جامعه مذهب ـ1
گروهها( و افراد )بین ارتباطات ـ2 اجتماعی سازماندهی ـ3
تکنولوژی و فناوری ـ4
برمیگردد: عامل4 این به مثبت یا منفی سازگاری پسموجب میتواند هم و منفی سازگاری موجب میتواند هم مذهب:مذهب ـ1
موجب شوند نزدیک سکوالریزم مذهب نظر از جوامع اگر شود.یعنی مثبت سازگاریمنفی سازگاری موجب نرسند سکوالریزم حد به اگر ولی میشود مثبت سازگاریمیشود.
دخالت معنوی امور در باید بلکه کند دخالت دنیوی امور در نباید سکوالریزم:دینکند.باشد پیچیدهتر و گستردهتر ارتباطات و روابط چه هر جامعه یک ارتباطات:در ـ2منفی سازگاری محدود و بسته جوامع در و میشود بیشتر مثبت سازگاری امکاناست.
است. مثبتتر سازگاری باشد، بیشتر روابط دامنهی چه هر پسسازگاری باشد پیچیدهتر اجتماعی سازماندهی چه اجتماعی:هر سازماندهی ـ3دارد. بیشتری پیشرفت قابلیت یعنی میشود مثبتباشد اختراعات(بیشتر اکتشافات، )ابزارسازی، تکنولوژی چه تکنولوژی:هر ـ4میکند. پیشرفت بیشتر نیز جامعه
10
دارد: قرار محور4 روی پارسونز گرایی کارکرد مدل پس تکنولوژی و فناوری ـ4 اجتماعی سازماندهی ـ3 ارتباطات ـ2 مذهب ـ1
شوند: مطرح نیز دیگر عنصر6 باید شوند متحول بتوانند عصر4 این اینکه برایکنند پیشرفت نمیتوانند هستند یکدست همه که اجتماعی:جوامعی الیهبندی ـ1
جامعه پیشرفت امکان باشد مراتبیتر سلسله و گستردهتر اجتماعی الیهبندی چه هراست. بیشتر نیز
کند. پیشرفت نمیتواند نباشد سکوالر جامعه سکوالریزم:اگر ـ2اداری نهادهای چه )بوروکراستی(هر بوروکراتیک نهادهای کالن گسترش ـ3
کرد. خواهد پیشرفت بیشتر نیز جامعه شود گستردهتربرابر قانون مقابل ر د همه )حقوقی(باید قضایی یکساننگر و فراگیر سیستم ـ4است. فراگیر قانون یک این که باشند و یکپارچه مالی نظام ـ5 برای و باشد فراگیر باید کمی با سیستم فراگیر:مثالباشد. یکسان مردم همهیدموکراتیک. منتخب رهبری ـ6اصل4 واقع در و هستند شده گفته اصلی خصوصیت4 دارای جوامع همهی ـپیدا تکامل چگونه اصل4 این اینکه دارد.اما وجود جوامع همهی درUniversal اصلی
و توسعه میزان نشاندهندهی میکند، پیدا ادامه تکامل این حد چه تا و میکننداست. جوامع پیشرفت
و اختراعات این و است مهم بسیار اکتشافات و اختراعات پارسونز دیدگاه از ـباشد. داشته وجود آزاداندیشی جامعه در که میدهد رخ زمانی اکتشافات
کار تقسیم ی مسئله شود می خارج اشتراکی ی مرحله از جامعه وقتی واقع درچه .هر میآید وجود به کار تقسیم از بعد اجتماعی و قشری تحوالتشود. می مطرحمیشود.آزاداندیشی ریزتر نیز کار تقسیم کند پیدا پیشرفت و تحول بیشتر جامعهرا امکان این افراد سری یک کار تقسیم براساس که میآید وجود به جامعه در وقتینوع بپردازند.این اندیشیدن و تفکر به و ندهند انجام فیزیکی کار که باشند داشته
دارد. دنبال به را اندیشه و فکر کارکردن،آزاداندیشی که زمانی تا نمیآید وجود ادیسون(به )مثل مرحله این به رسیدن
آزاداندیشی به رسیدن با اکتشافات و اختراعات به آید.رسیدن وجود به جامعه دراست. جدید اکتشافات و اختراعات نتیجهاش و میشود محققفعالیتهایشان که است معتقد شرقی و سوم جهان جوامع برای پارسونز ـ
سوم جهان کشورهای در )فعالیت(ها و سرمایهداری میگوید و است غیرتولیدیجهان کشورهای در میگوید واقع است.در تولیدی غربی کشورهای در و غیرتولیدی
11
استبداد به را آن و نمیکنند پیدا پرورش و زایش امکان اندیشهها شرقی و سوممیدهد. ربط شرقی
همان به دراز سالیان طی در ولی شد ساخته شرقی کشورهای در چرخ مثالوجود خاطر به غرب در ولی گرفت قرار استفاده ...مورد و ارابه در ابتدایی صورت
بسیار کاالهای در و شد جدید کاالهای و اکتشافات و اختراعات به تبدیل آزاداندیشیگرفت. قرار استفاده مورد پیشرفته و مدرن و جدید
را امر این دالیل مهمترین از یکی و میدهد ربط استعمار به را مسئله این اومیداند. شرقی و سوم جهان کشورهای در استعمار وجود
پشت اکتشافات و اختراعات شد، رایج جامعه در آزاداندیشی وبر:وقتی مارکساست. مسئله تاریخی سیر این واقع در و میآید وجود به هم سر
میگویند. تاریکی عصر آزاداندیشی از قبل دورهی به اروپائیان ـکرد. اظهارنظر کرد، فکر کرد، سوال آزادی به بتوان یعنی آزاداندیشی ـمردم اجتماعی مبارزات سال صد چند نتیجهی اروپا در موجود آزاداندیشی ـ
اروپاست.صورت اکتشافی و اختراعات چنین است باستانی تمدن مهد که شرق در ـ
است. آزاداندیشی نبود آن دلیل و نگرفتهاست. اختراعات و اکتشافات بر مقدم آزاداندیشی پس ـاین زدیم جا در و نکردیم پیشرفت تاریخ طول در که ما جامعه مشکالت از یکی ـخیش. نکرده.مانند پیدا تحول و بوده ثابت تولید، ابزار که است
تعارض: دارندورف تئوری
نیز پارسونز مخالف و بود مارکسیست میبراشد.اوDahrendorf از تئوری ایناست. اجتماعی انسان معروفش کتاب بود.نام
Dahrendorfدر است.او محیط و انسان بین اصلی تضاد جامعه یک در بود معتقدنتیجهی دگرگونیهایشان و تحوالت بشری جوامع همه میگفت تعارض تئوری
و آگاهانهتر تعارض این قدر چه میدهد.هر رخ گروه دو بین که است تعارضیدرک را نابرابری و ستم و ظلم که کسی یعنی مارکسیست، در )آگاه باشد واضحتر
و بود مخالف پارسونز با که است علت همین میافتد.به اتفاق سریعتر کرده(تحولجبرگراست. پارسونز میگفتگروه ـ2تصمیمگیران( و )سرمایهداران حاکم گروه ـ1از: عبارتند گروه دو اینندارند. تاثیری امور پیشبرد در و هستند اول گروه تابع که گروهی یعنی محکومموجود( )وضع است برقرار که وضعیتی به میکنند سعی کدام هر گروه دو این
بپردازند.
12
گروه و دارد نگه پایدار و کند حفظ را موجود وضعیت میکند سعی اول گروهکند. ایجاد جدیدی وضعیت و دهد تغییر را وضعیت این میکند سعی دوم
که زمانی میدهد؟ رخ دگرگونی و تحول توسعه، موجود وضع در زمانی چهمیشوند. مطرح نهادسازی عنصر و آزادی عنصربه رسیدن برای را نهادهایی میکنند سعی گروه دو این از کدام هر واقع درو ارتش مانند نهادهایی ایجاد طریق از اول کنند.گروه ایجاد مطلوبشان وضعیتمانند نهادهایی ایجاد طریق از دوم گروه و دارد خود هدف به رسیدن در سعی لشکر
این از کدام هر دارد خود هدف به رسیدن در سعی منفعت هم گروههای و تعاونیهاکنند. مسلط را خودشان نهادهای میکنند سعی گروه دو
صورت به موجود وضع که است این گروه دو این بین تعارض نهایی نتیجهیمییابد. بهبود و میکند تغییر پویایی
مدرنیستی: تئوری هایمیشود. شامل را تئوریها از وسیعی طیف مدرنیستی تئوریهای ـ مارکس کارل تئوری است مدرنیستی تئوریهای جزء که تئوریهایی جمله از ـ
است. روستو اقتصادی جهش وآورد. حساب به پارادایم یک میتوان را مدرنیسم ـاست. جبرگرایی نبودن، مدرنیست و بودن مدرنیست بین مرز ـجبرگرایان که حالی نمیداند.در مقدر را امری است، مدرن که تئوریای ـمیدانند. آنها تابع را مولفهها بقیهی و میدهند قرار اساس را مولفهها بعضی ـ و میداند اقتصاد را جامعه اساس که چرا جبرگراست استالینیسم مثال
اسپنسر مانند میدهد.ساختگراها قرار امور دیگر اساس را اقتصادی ساختهایرا امور بقیهی و میدهند قرار رااساس ساخت جبرگرا که چرا هستند جبرگرا نیز
میدهند. قرار مطالعه مورد اصل این براساسنیست. مقدر و ثابت هیچچیز و است جستوجو قابل چیز همه مدرنیسم در ـسیبرنیتیک نظریه شد مطرح1950 دهه در که مدرنیستی نظریههای اولین از ـ
است.سیبرنیتیک: نظریه
در بشری جوامع یا اجتماعی نظامهای همهی که است معتقد نظریه ایندسته2 به را سیستمها چارچوب این در و هستند سیستم یک مختلف مقیاسهای
میکنند: تقسیمبسته سیستمهای آنها به و تغییر بدون و هستند پایدار و ثابت که آنهایی ـ1
در که است بسته:سیستمی نمیکنند.)سیستم پیدا تحول سیستمها این و میگویند
13
بسته سیستم بشری جوامع در ندارد.امروزه ارتباط سیستمها سایر با محیطنداریم(.
و هستند متحول و پویا که سیستمهایی ـ2 امکان هستند.این تغییر حال در دائمابرمیگردد.)در جریانها و شبکهها از مجموعهای به نظری چهارچوب در تغییر
فیزیکی:راهها، میشود(.شبکههای غیرفیزیکی و فیزیکی شبکههای شامل شبکهها جادهها
الکترونیکی و اینترنتی خبری، غیرفیزیکی:شبکههای شبکههای
به که میگیرد قرار عرصهای و فضا در سیستم هر سیبرنتیک نظریهی براساسپیدا تحول نظریه این چهارچوب در که سیستمهایی میگویند.آن سیستم محیط آن
این است.براساس کم محیط داخل در سیستمها دیگر با متقابلشان ارتباط نمیکنندپیشرفت و تحول ولی هستند پایدار و نمیروند بین از ایستا سیستمهای این نظریه
پیدا تحولی و تغییر هیچ دراز سالیان طی که روشها از بعضی نمیکنند.مانند پیدا هممیدهند. ادامه خود حیات به ولی نکردهاندبیشتری جریانهای و شبکهها باشد بیشتر محیط در سیستمها روابط قدر چه هرمیشوند. ایجادهماهنگ محیط با را خودش میتواند که دارد قابلیتهایی سیستم پویایی:یعنی ـ پویایی گفت باید دهد حیات ادامهی و کند نیست. بهترشدن و توسعه معنی به لزوما
نیست. ملموس که است بطئی و کند آنقدر سیستم تغییرات ایستایی:یعنی ـسرعت باشد بیشتر سیستمها میان جریانها قدر چه هر میگوید تئوری اینشبکه وارد که باشد داشته وجود قابلیت این ابتدا در میشود.باید بیشتر نیز تحولنوآوری موجب امر شد.این بهرهمند جریانها از میتوان شبکه داخل در سپس و شد
رسید. تحول و تغییر به میتوان ترتیب این به میشوداست. سیستمی نظریه بر مبتنی حدی تا سیبرنتیک تئوری گفت میتوان بنابراین
که دارد شبکه خود بطن در سیستم هر واقع است.در سیستم ذات در شبکه ـنمییابد. پرورش گاهی و مییابد پرورش شبکه اینت گاهی
هستند. اجزایی دارای چون میکند عمل شبکهای صورت به همه سیستمهاجمعی ارتباط وسایل شد مطرح سیبرنتیک تئوری دنبال به که مباحثی از یکیاست.
و جریانها ایجاد موجب هم و میکنند عمل شبکهای هم جمعی ارتباط وسایلاینکه مگر نمیشود متحول جامعه گفت میتوان ترتیب این هستند.به نوآوریمیشود. بیشتر نیز تحول باشد بیشتر نوآوری جا هر .پس باشد داشته نوآوریرا اجتماعی کنترل باشند، بیشتر جریانها و ارتباطی شبکههای قدر چه هرمیکنند. تضعیف
14
و مباحث برای را زمینهای دیگر تئوریهای و مدلها در سیبرنتیک تئوریاز برخی برای را مناسبی بستر تئوری این واقع در کرد فراهم جدید حرفهایآورد. فراهم پیوندها و شهری منطقه مانند تئوریهاخصوص برمیگردد.به1970 دههی به سابقهاش جریانها و شبکهها بحث
کمی است.انقالب رفته بین از کمی انقالب دهه این در انگلیسی جغرافیدانان توسطنکرد. عمر بیشتر سال5 تا4 علمی مباحث در
مفاهیم با شبکهها بحث بعد به2000 سالهای از و بیستم قرن در و امروزهشد. مطرح نو از جدیدی
سیبرنتیک تئوری تئوریها این شهری:بهتر ـ روستایی پیوندهای و شهری منطقهاست.
برمیگردد.1970 دههی به سابقهاش جریانها و شبکهها بحثجمعی ارتباط وسایل شد مطرح سیبرنتیک تئوری دنبال به که مباحثی از یکیجریانها و ارتباطی شبکههای قدر چه هر نوآوری و جریان هم و شبکهای است.هم
میکنند. تضعیف را اجتماعی کنترل باشند، بیشتر مدرنیستی ـ مارکس ـ طبقاتی تضاد تئوری
روستو: اقتصادی جهش تئوریداشت. گرایش تکاملی تئوری و مرحلهبندی به روستوکردهاند. مقایسه مارکس تئوری با را روستو تئوری خیلیهاطول در جوامع و هست تکامل در جبر نوعی معتقدند مارکسیستها و مارکس
میروند. دیگر شیوه به شیوه یک از و میکنند پیدا تکامل طبقاتی مبارزهی با و زمانشرایط سری یک مرحله هر برای نیست.او تکاملی معنا این به روستو بحث اما
به مرحلهای از جوامع نشود، فراهم جوامع برای شرایط این اگر که میگیرد نظر درنمیروند. دیگر مرحلهی
میکند. تقسیم دسته چند به را انسانی جوامع روستو ـ سنتی جامعه ـ1
است. جهش برای آمادهشدن حال در جامعهای ـ2در )یعنی صنعتی انقالب و دارد قرار اقتصادی جهش مرحلهی در که جامعهای ـ3
میکند(. پیدا جهش سرعت به صنایع جامعه اینصنعتی( است.)جامعه پیشرفته و یافته قوام اقتصادی لحاظ از که جامعهای ـ4رفاه. جامعه یا انبوه مصرف جامعه ـ5است. قائل زیادی ارزش انسانی نیروی برای روستو ـ
15
کند. جهش میتواند و است جهش شرایط دارای ایران بود معتقد روستو ـاست. متفاوت انبوه مصرف جامعه با مصرفی جامعه ـ
اختیار در را مایحتاج و امکانات همه که جامعهای یعنی انبوه مصرف جامعهبرایشان جامعه و بخواهند جامعه آن افراد که نیست چیزی و میدهد قرار افزایشغذایی مواد از دارد وجود امکانات وفور جامعه این در دیگر عبارت به نکند فراهم.... و صنعتی کاالهای تا گرفته
تقسیم فرعی ؟؟ چند به است تودهوار مصرف دارای که پنجم نوع جامعهدر هم باز رسیدهاند انبوه مصرف مرحلهای به که کشورهایی همهی میشود.یعنی
یعنی شود توزیع ناموزون طور به مصرف این است ممکن یعنی نیستند سطح یکاست. نسبی امکانات و برخورداری آنها نمیتوان ولی هستند انبوه مصرف جامعهی دو هر آلمان هم و ایتالیا هم مثال
کدام هر کرد.چون مقایسه هم با نمیتوان را نروژ و آلمان یا و کرد مقایسه هم با رادارند. قرار جامعه نوع این از فرعی شاخهی یک در
فراهم را شرایطی باید کند پیدا اقتصادی جهش بتواند اینکه برای دوم جامعه ـ طوالنی بسیار مرحله این است معتقد روستو خاطر همین کند.به آلمان است.مثالشوند. آماده جهش برای تا کشید طول سال70 ژاپن و سال150
و شود تربیت متخصص انسانی نیروی باید چون میکشد؟ طول قدر این چرا حاالببیند. آموزش جامعه
میشود. تقسیم دسته2 به دوم مرحلهی خودسنتی جوامع همان واقع در که دارد وجود جوامع دسته دو دوم مرحلهی دردارند: سه مرحله به ورود برای را شرایط و هستند
ـ سیاسی ساختار که هست برایشان امکان این که هستند سنتی جوامع اولنیز فرهنگیشان ارزشگذاری نظام تحول این کنار در و کند پیدا تحول اقتصادیشان
و تحول این که است الزم گاهی جوامع از اول نوع این شود.در دگرگون و متحولتحول این به دیگر جوامع کمک با باشد.یعنی برونزا نیروهای کمک با دگرگونی
جمعیتشان کشورها گونه برسند.این حال در جمعیت کل و است روستایی عمدتا و است شتابان رشد میکنند. زندگی روستاها در جمعیت این عمدتا
باید میکند پیدا تحول اقتصادی و سیاسی ساختارهای اینکه ضمن حالت این در پیدا کاهش نیز روستایی ساختار نظام باید واقع در جمعیت، درصد75 زیر کند.مثال
از و کند پیدا توسعه شهری فرهنگ نوعی و شود متحول فرهنگیشان ارزشگذاریشوند. دور روستایی فرهنگ
نظر از که هستند کشورهایی شوند، جهش آمادهی باید که جوامع از تیپ دومینهستند.این قوی نیز فرهنگی و تاریخی سابقه نظر از و هستند غنی طبیعی منابع جوامع خاطر به ندارند جمعیتی مشکل که هستند مستقر سرزمینهای در قاعدتا
16
از و میدهد نشان را کوچکی عدد جمعیت نسبی توزیع هنوز زیادشان.یعنی وسعتدارد. وجود کشورها گونه این در تحول پذیرش هم فرهنگی نظر
است ممکن آغازینش نقطه و هستند آمادهتر اول تیپ به نسبت کشورها نوع ایناینکه یا و کند پیدا گسترش تکنولوژیک نوآوری اینکه یا و باشد سیاسی انقالب یک
آنها در خارجی بازرگانی و مبادله و تولید منختلف بخشهای در معینی کاالهای تولیدکه است این سیاسی انقالب از روستو کند.)منظور پیدا افزایش گسترده طور به
کند(. پیدا تحول و تغییر که باشد داشته را قابلیت این سیاسی نظاماین دوم نوع کشورهای خصوص به کشور نوع دو این در اگر است معتقد روستو
به شوند.یعنی سه مرحله وارد و کنند طی را مرحله این میتوانند بیفتد اتفاقاتبروند. صنعتیشدن سمتاز اصالحاتی و گردید مطرح سفید انقالب عنوان تحت سیاسی انقالب ایران دربرای اصالحات نوع این که ارضی اصالحات نظیر شد انجام سفید انقالب طریقبود. الزم جهش
چند روستو آقای صنعتی انقالب و جهش مرحله یعنی سوم مرحله به ورود برایترتیب این به و میکند محول کشاورزی بخش به را شرایط این و میگذارد را شرطمیگیرد. نظر در حیاتی بسیار نقش کشاورزتی برای
باید که میگیرد نظر در وظیفه3 کشاورزی بخش برای کشورها اینت در اوشود: تحقق و برآوردهکند. پیدا افزایش باید نو روشهای و شیوهها از استفاده با تولید سطح ـ1
موردنیاز غذایی مواد اینکه دارد:الف(اول وظیفه2 تولیدات افزایش اینبه بتواند که باشد زیاد تولیدش اضافه قدر آن اینکه ب(دوم و کند تامین را جمعیتبگیرد. قرار استفاده مورد صادراتی کاالی عنوان غذایی مواد و خام مواد صدور طریق از خارجی ارز کسب ـ2
بود(. کشاورزی کشور یک1349 سال تا )ایرانواقع است.در صنعتی نهادههای و ماشینآالت برای تقاضا وظیفه سومین ـ3 میکند پیدا گسترش کشاورزی وقتی مورد پیشرفته ماشینآالت و آالت ابزار مسلماصنعتی مختلف نهادههای رشد موجب کشاورزی بخش بنابراین میشود.پس تقاضا
میشود. صنعتی واحدهای ومیکند. پیدا پیشرفت هم صنعت کشاورزی، پیشرفت با یعنیمطرح اجتماعی سرمایه بحث جامعه کل در شود انجام درست وظیفه3 این اگر
میشود.تقسیم مختلف اقشار به میکند، پیشرفت جامعه :وقتی اجتماعی سرمایهگسترش و میشود پیچیدهتر قشربندی این میرود جلوتر جامعه چه میشود.هر
17
مختلف اقشار این که داشت توجه میشود.باید توسعهیافتهتر و میکند پیدا بیشتریجنسیت، به توجه با ...که و ثانویه نیازهای بنیادین، دارند:نیازهای متفاوتی نیازهایاست. ...متفاوت و مهارتسرمایه ایجاد برای را مناسب بستر کند پیدا گسترش تشکل ها چه هر ـ
مردمی تشکلهای به چیز هر از قبل اجتماعی سرمایه میکند.پس فراهم اجتماعیبرمیگردد.
تشکلها جامعه، قبول مورد گروهبندیهای کانونها، شامل اجتماعی سرمایهی ـنیازها تبدیل برای محملهایی اتحادیهها و تشکلها کانونها، میباشد.این اتحادیهها وهستند. تقاضا به
گویند. می منفعت هم گروههای تشکلها، و گروهها این به جامعهشناسی در منفعت هم گروههای
و گسترده بسیار تشکلها این که میگویند توسعهیافته و پیشرفته جامعهای بهباشند. متنوع همچنین و باشد سازمانیافته
تشکلها این باشند. دولت به وابسته نباید و باشند آزاد باید حتمااجتماعی سرمایه سمت به جامعه کند، پیدا گسترش تشکلها این چه هرمیرود. آید در شبکهای صورت به باید نهادها و تشکلها این بعد مرحلهی در محله .قبال
این باید شبکهای حالت در دارد، انجمن یک نیز چیزر محله و دارد انجمن یک ولکباشند. ارتباط در هم با انجمنها
میشود. اعتماد ایجاد باعث اجتماعی سرمایه شما میگوید دوازده منطقه معلمان کانون به یک منطقه معلمان کانون مثالحمایت(. و اعتماد حس وجود خاطر )به کردید کار چه مسئله فالن دربارهیباشد، بیشتر اعتمادسازی و آنها میان شبکهبندی و تشکلها و کانونها این چه هرمیشود. بیشتر جامعه در نیز اجتماعی سرمایه
نیز جامعه کل باید میکند، پیدا گسترش کشاورزنی که حالی در میگوید روستوکند. حرکت اجتماعی سرمایه ایجاد سمت به
مطرح جدیدی نیازهاهی میآید، وجود به جامعه در اجتماعی سرمایه وقتیمیشود. مشکل دچار سیاسی نظام ترتیب این به و میشود
در نکته2 شد فراهم و جمع3 و2 مراحل موردنیاز شرایط تمام کنید فرضمیشود: مطرح اینجا
به و آورند دست به را سیاسی قدرت کنند تالش باید جامعه برگزیدگان این ـ1این به دارند مسئلهای و سوال و بحث مردم اگر که معنا این به آیند در مرجع صورت
18
چارهجویی آنها برای بتوانند برگزیدگان تا آورند روی شدهاند مرجع که برگزیدگانکنند. عقلی
باشند(. برگزیدگان باید جامعه در مرجع افراد میگوید )روستودر و هستند مراجع کسانی چه سنتی جوامع در که میآید پیش سوال این حال هستند؟ کسانی چه مراجع توسعهیافتهتر و پیشرفته جوامع
رفتارکردن عاقالنه و عادالنه شکیبایی در شکیبایی، مدارا، یعنیTolerance ـ2نماید. تحمل را آنها و کند مدارا هم مخالف افراد با حتی و شود شکیبا باید جامعه
اگروپلیتن: نظریهPolice= روستاست خدمت در که کانونی
است. خدماتی مکان یک بلکه ـ شهر روستا نه و است شهر کشت نه پلیس اگروفریدمن: فکری چهارچوب در اگروپلیسمکان یک نه است پیرامونی روستاهای به خدمترسانی آن اصلی عملکرد
سلطه
و میگیرد صورت خدماتی فعالیتهای و نمیشود انجام کشاورزی اگروپلیس درمکان عنوان به میکند کمک پیرامونی روستاهای به که فعالیتهاست نگونه این
کنند. عمل مرکزی خدماتی قابلیتهای
است. روستا به خدمترسانی و روستا ادارهی اگروپلیس:کانونناحیه: ـ
دارد. طوالنی سابقهی ایران علمی ادبیات در ناحیهدر روستاهایی و دارد خدماتی کوچک شهر یک که میشود گفته جایی به ناحیهاجتماعی ـ اقتصادی ارتباطات دارای شهری کانون این با که دارند قرار آنت اطرافهستند.
میکند. خدماترسانی اطرافش روستاهای به که است شهری یک نائینعمل اینگونه که هستند شهرهایی دیگر از نطنز قمصر، کاشان، دلیجان، آشتیان،شوند جایابی مکانهایی در باید خدماترسان شهری کوچک کانونهای میکنند.این
بروند. دوردست بزرگ شهرهای به نشوند مجبور اطراف روستاهای کهاست. داده گسترش را آن و گرفته را ایده همین راندینلی ـبه تدارکات و خدمات تامین برای نباید میگویند.مردم داگالس و فریدمن ـ
میتوانند تدارکاتی و خدماترسانی ایستگاههای در بلکه بروند بزرگ شهرهایشهر نه یعنی هستند اگروپلیسها همان ایستگاهها این کنند تامین را خود نیازهای
19
روستایی شهری پیوندهای به ایده هستند.این تدارکات کانون ولی روستا نه و هستندفریدمن. منطقهای شبکهی همچنین و میشود ختم داگالسمیدهند. ایده یک کدام هر تئوریها اینو میکند مطرح روستایی توسعهی در را محلی بازارهای راندینلی:نقش ـ
میشوند. روستاها توسعهی موجب که هستند محلی بازارهای میگویدتولیدات میتوانند میدهند انجام که ساماندهی با محلی بازارهای واقع در
کنند. بازاریابی آنجا در و ببرند شهر بزرگ بازارهای به حتی را روستاییاست. اگروپلیس وظایف از بخشی محلی بازارهای اینمکانهای باید مکانیابی میکند:در مطرح را ایده این راندینلی نیزUFRDدرکنند. تسهیل را خود اطراف روستاهای امور بتوانند تا کنیم پیدا را مرکزیخدمت در که شهری کارکردهای است؟ مدنظر شهری کارکردهای چه اینجا در
باشند. روستایی توسعهیاست. گاتمن مدل یافتهی تکامل نوع ـاست. فضایی انتظاهم در گام اولین مراتبی سلسله تبیین ـ که شهرهایی چرا ـ تغییر مناسبات چون نیستند؟ اکنون بودند اگروپلیتین قبالاست. کردهمیکرد. عمل اگروپلیتن عنوان به ناحیه گذشته در ـ)باستان(وجود قدیم ایران در که است چیزی آن شدهی مدرن اگروپلیتن بحث ـاست. داشتهبگیریم. ایده گذشته از باید بگیریم.ما پند و عبرت گذشته از باید ما ـ
یکپارچه توسعه جانبه 1مقایسه همه توسعه 2و
توسعه و رشد زمان از ای برهه در تاریخی روند این در است تاریخی دارای توسعهدهه در که طوری به گردید جدا یکدیگر اواسظ 1950از در و اقتصادی رشد از بیشتر
.1960دهه شد می صحبت اقتصادی توسعه ازدهه در روند این جانبه )1970در همه دارای( Comprehensivتوسعه شد،که مطرح
مانند دیگری ابعاد بعدها بودولی توسعه اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی گوناگون ابعاد
1Integrated Development2Comprehensive Development
20
از بسیاری در چون گردید مطرح سیاسی بعد مخصوصا تاریخی و محیطی ابعاد. کردند پیدا استقالل متفاوت نحوی به هرکدام و گرفت صورت کودتا دنیا کشورهای
دهه یعنی دهه همین .1970در خانم شد مطرح اکولوژیک و محیطی جدید های بحثوارد " ((B.wardباروارا " انسانها ما که کرد مطرح را نکته این زمین یک تنها کتاب در
" نقل " فکر به آن نابودی و تخریب با توان ونمی داریم زمین نام به سیاره یک فقط. بود دیگری ی سیاره به مکان
دهه اواخر در مسائل این طرح دهه 1960با اوایل جانبه، 1970و هه توسعه از بعد( یکپارچه توسعه نام به جدید رویکرد و الگو Integratedیک Development)مطرح
محیطی ابعاد و مشارکت ابعاد بر آن در شدکه جانبه همه توسعه وجایگزین گردید . دیگر عبارت به گردید می تاکید هم وتاریخی و هماهنگی ، مشارکت هم
مهمترین یکپارچگی از یکی توان می را ویژگی این و است نظر مد رویکرد این در. کرد عنوان یکپارچه و جانبه همه توسعه های تفاوت
در است پایین به باال از رویکردی جانبه همه توسعه که نمود اذعان توان می واقع در . توسعه بر انتقاد عمده دالیل از یکی باالست به پایین از یکپارچه توسعه که صورتی
در بود عامرانه و دولتی و نداشته نقشی مردم آن در که بود مسئله این جانبه همه. ورزد می تاکید مردم مشارکت و مختلف ابعاد بر یکپارچه توسعه در که صورتی
یکپارچه ی توسعه بزرگ شهرهای اطراف روستایی های سکونتگاه در چین کشور در( سعیدی، دارد وجود جانبه همه توسعه ربزی برنامه دورتر روستاهای در (.1391و
پایان
21
1392 راد سعیدی مجیدباشد پیروز
22