6
ﻫﺴﺘﻨﺪﻋﻼﻗﻪ و ﺳﺮدرﮔﻢ ﻣﺎ ﻣﻨﺘﻘﺪان ﮐﺎرﮔﺮدان و ﺑﺎز ﯾﮕﺮﺎرﺳﺘﺎن، ﻣﻠﯽ ﺗﺌﺎﺗﺮ ﺳﺎﺑﻖ ﻣﺪﯾﺮ آﻟﻔﻮﻟﺪی، راﺑﺮت ﺑﺎ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﭼﺎﺳﮑﯽ ﺟﻮدﯾﺖ: ﻗﻠﻢ ﺑﻪ(زاﻧﮋادﯾﻦ) ا ﮔﺰﯾﺖ ﺗﺌﺎﺗﺮ ﮔﺮوهﻪی ﺗﺮ ﺳﺎل۴١ ﺗﻨﻬﺎﮐﻪ ﺣﺎ در،٢٠٠٨ ﺳﺎل از( ﮐﺎرﮔﺮدان وﺑﺎزﯾﮕﺮ) آﻟﻔﻮﻟﺪی راﺑﺮتوزی در او دوران. ﺑﻮدﺎرﺳﺘﺎن ﻣﻠﯽ ﺗﺌﺎﺗﺮ ﻣﺪﯾﺮ٢٠١٣ ﺳﺎل ﺗﺎ داﺷﺖ، اﯾﻦ. دﯾﺪ ﺧﻮد ﺑﻪ را اﺳﺎﺳﯽا ﺗﻐﯿ٢٠١٠ ﺳﺎل اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت درزِ ﻓﯿﺪ ﺣﺰب ﭼﺸﻤﮕ ﮐﻨﺎر در او: واداﺷﺖ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮی ﭘﺎﯾﺎن رﺳﺎﻧﻪای و ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺟﺪال ﺑﻪ را آﻟﻔﻮﻟﺪی ﻣﺴﺌﻠﻪ اﯾﻦ ﺣﺎل اﯾﻦ ﺑﺎ. ﺷﺪ ﻣﺘﻬﻢاﺧﻼ وﮔﺮا ﺟﻬﺎ ﻣﺪرﻧﯿﺴﻢ،اﻟﯿﺴﻢ، ﻟﯿ ﺑﻪ دﯾﮕﺮان. ﺑﻮد ﺷﮕﻔﺖآور ﻣﻮﻓﻘﯿﺖﻫﺎی دورهی ﮔﺮوﻫﺶ و رﭘﺮﺗﻮار ﺧﺎﻃﺮ ﺑﻪ ﻣﻠﯽ ﺗﺌﺎﺗﺮ ﺑﺮای دوره ﻣﯽرﻓﺖ ﺻﺤﻨﻪ روی ﺑﻪﺎر ﺟﺪﯾﺪ آﺛﺎر و ﻣﺪرنﺎﯾﺶﻫﺎی ﮐﻨﺎر در ﮐﻼﺳﯿﮏﺎﯾﺶﻫﺎی اﻧﺘﺨﺎبی دﯾﺪﮔﺎه و ﮐﺎری ﺷﯿﻮهی ﻧﻈﺮ ازدهای ﮔﺴ ﻃﯿﻒ از ﮐﺎرﮔﺮداﻧﺎن و درﻌﯿﺖ ﺗﺼﺎوﯾﺮ و ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ﻣﯽ ﺻﻒ ﮔﯿﺸﻪ ﻣﻘﺎﺑﻞ در ﺷﺐﺎم ﺎﺷﺎﭼﯿﺎن . ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ و ﻣﻨﺘﻘﺪان ﺳﻮی از اﺟﺮاﻫﺎ و ﺗﺌﺎﺗﺮ ﮔﺮوه. ﻣﯽﺷﺪ ﺟﺎ در ﺳﺮﻋﺖ ﺑﻪﻧﺖ اﯾﻨ. ﻣﯽﮔﺮﻓﺖ ﻗﺮار اﺳﺘﻘﺒﺎل ﻣﻮرد ﺻﺎ ﻣﺮاﺟﻊ

منتقدان ما سردرگم و بیعلاقه هستند

Embed Size (px)

DESCRIPTION

مصاحبه با رابرت آلفولدی، مدیر سابق تئاتر ملی مجارستان، بازیگر و کارگردان به قلم: جودیت چاسکی ترجمه‌ی گروه تئاتر اگزیت - شیرین میرزانژاد

Citation preview

منتقدان ما سردرگم و ىببىبی‌عالقه هستند مصاحبه با رابرت آلفولدی، مدیر سابق تئاتر ملی جممجمجارستان، بازیگر و کارگردان

به قلم: جودیت چاسکی گزیت (شربیربرین مربیربرزانژاد) ترمججمجمه‌ی گروه تئاتر ا

سال ۴١ تنها حاىللىلی‌که در ،٢٠٠٨ سال از کارگردان) و (بازیگر آلفولدی رابرت پربیربروزی ىبپىبی در او دوران بود. جممجمجارستان ملی تئاتر مدیر ٢٠١٣ سال تا داشت، چشمگربیربر حزب فیدِز در انتخابات سال ٢٠١٠ تغیربیربراىبتىبی اساسی را به خود دید. این کنار در او واداشت: ناپذیری پایان‌ رسانه‌ای و سیاسی جدال به را آلفولدی مسئله دیگران به لیرببربرالیسم، مدرنیسم، جهاىبنىبی‌گراىبیىبی و ىببىبی‌اخالىفقىفی متهم شد. با این حال این دوره برای تئاتر ملی به خاطر رپرتوار و گروهش دوره‌ی موفقیت‌های شگفت‌آور بود. مبنمبمایش‌های کالسیک در کنار مبنمبمایش‌های مدرن و آثار جدید جممجمجار به روی صحنه می‌رفت انتخاب هربنربری دیدگاه و کاری شیوه‌ی نظر از گسربتربرده‌ای طیف از کارگردانان و می‌شدند. مبتمبماشاچیان مبتمبمام شب در مقابل گیشه صف می کشیدند و تصاویر مججمجمعیت در اینربتربرنت به سرعت در مهھمهمه جا جبپجبخش می‌شد. گروه تئاتر و اجراها از سوی منتقدان و نربیربز

مراجع صاجللجلح مورد استقبال قرار می‌گرفت.

وی پس از پایان دوره‌ی مدیریتش در تئاتر ملی، تئاترهای بسیاری را در داخل و خارج از جممجمجارستان کارگرداىبنىبی کرده است. او بارها جممجمخالفتش را با سیاست‌های دولت فعلی جممجمجارستان ابراز کرده و در راهپیماىبیىبی دفاع از حقوق مهھمهمجنس‌گرایان نربیربز شرکت کرده است. او در فصل اخربیربر، مرگ دانتون را کارگرداىبنىبی کرده است و در آن به انتقال پیام سیاسی اثر تکیه کرده است. پس از آن «قفس ناداىبنىبی‌ها» را کارگرداىبنىبی کرده است که در آن مبتمبمایالت مهھمهمجنس‌گراستربیربزی را در جممجمجارستان به استهزاء گرفته است. استعداد هربنربری او صرحتیحتح و مشهود است؛ ایده‌آل هربنربری‌اش ترکیب‌بندی تئاتری چشم‌نواز، رسا،

حساس از نظر اجتماعی، انتقادی و در عنبینبن حال پرطرفدار و قابل هضم است.

تئاتری افراد و منتقدان برای این هرچند مبیمبم، دار شخصی رابطه‌ای هم با —ما غربیربرمعمول یا غربیربر طبیعی نیست. یادتان هست که برای اولنبینبن چطور این ارتباط شکل

گرفت؟

من ونربیربزی» «تاجر درباره‌ی مقاله‌ای مسشمسما هست. یادم که البته آلفولدی: رابرت برای اما نداشت وجود آن در شکسپربیربر جممجمجدد تفسربیربر استعداد که گفتید نوشتید.

جممجمخاطبان تئاتر بازاری پر زرق و برق اما توخاىللىلی جذابیت داشت.

ک را کشتید — من جور دیگری به یاد دارم. من تنها از این که در پایان شایالخوشم نیامده بود، چون حس می‌کردم در مبنمبمایش دست برده‌اید.

رابرت آلفولدی: به هر حال، من در یک مصاحبه گفتم که مسشمسما باید حرفه‌ی دیگری را انتخاب می‌کردید. بعد مسشمسما برامبیمبم یک امبیمبمیل فرستادید. بعد…

دوسىبتىبی می‌توانیم را آن از بعد خوردمبیمبم. قهوه و نشستیم هم با شاید —…بعد بنامیم.

رفاقىبتىبی هیچ حرفه‌ای وجه در است؛ شخصی فضای یک دوسىبتىبی آلفولدی: رابرت وجود ندارد. مسشمسما سخت‌گربیربرترین و گاه خشن‌ترین منتقد من هستید.

—بعد با هم یک کتاب تالیف کردمبیمبم: یادگار طلسم پنج‌ساله‌ی مسشمسما به عنوان مدیر تئاتر ملی. من پرتره‌ای از این تئاتر را با اطالعات و مصاحبه‌های بسیار نوشتم و مسشمسما

نظرات خود را درباره‌ی آن نوشتید.

ما مهھمهمه‌ی بود؛ آخر فصل بود. رضایت‌جببجبخشی و سخت کار بله. الفولدی: رابرت می‌دانستیم که این آخر کار است. آجبنجبجا بود که باید درباره‌ی مهھمهمه‌ی این‌ها دوباره فکر

می کردم تا آجبنجبچه اجبنجبجام داده بودمبیمبم و دستاوردهامبیمبمان را ارزیاىببىبی و مججمجمع‌بندی کنم.

—بله. این از رابطه‌ی شخصی‌مان. درباره‌ی نقد تئاتر به طور کلی چه فکر می‌کنید؟

رابرت آلفولدی، مدیر سابق تئاتر ملی جممجمجارستان، بازیگر و کارگردان

رابرت آلفولدی: به طور کلی؟ هیچ. به طور مشخص؟ بسیار. نقد تئاتر —هر نوعی دوره‌هاىبیىبی دارد. قرار دشواری بسیار وضعیت در جممجمجارستان در امروز نقد— از مساعد برای منتقدان وجود داشته است، اما امروز این‌گونه نیست. با این حال فکر می‌کنم نقد جببجبخشی اساسی از هربنربر تئاتر و تولید تئاتر است. نه تنها به خاطر اینکه نوعی از آشناسازی جممجمخاطب است، بلکه به این دلیل که ما تئاتری‌ها بدون آن مبنمبمی‌توانیم کار

کنیم.

گر مسشمسما واقعاً فکر می‌کنید که بدون نقد تئاتر مبنمبمی‌توانید به کار خود ادامه دهید، —اچه نوعی از نقد تئاتر مورد نظرتان است؟

رابرت آلفولدی: قدم اول ساده است: مقاله باید درباره‌ی خود اجرا صحبت کند و نه درباره‌ی دیدگاه منتقد. من عالقه‌ای به تفسربیربر آهبنهبها از مبنمبمایش مورد جببجبحث ندارم. من

عالقه دارم بدامبنمبم درباره‌ی مبنمبمایشی که به روی صحنه برده‌ام چه فکر می‌کنند.

مبیمبم؟ —آیا می‌توانیم نامش را تنها مهھمهمدىللىلی بگذار

رابرت آلفولدی: به نوعی بله. اما مهھمهمدىللىلی آهبنهبها نه باید با من باشد و نه با بازیگران، بلکه با خود اجرا. آهبنهبها باید زبان، شیوه و چهارچوب کار را بپذیرند. جبتجبحلیل باید در قالب چهارچوب کار ارائه شود. این ممممممکن است پیش‌پاافتاده و معموىللىلی به نظر برسد، اما در

عمل به این وضوح نیست. نقد مهھمهمیشه درباره‌ی اجرا در یک شب مشخص است.

—آیا نقد شکلی از بازسازی نوشتاری مبنمبمایش است؟ آیا این وظیفه‌ی منتقد است؟

رابرت آلفولدی: تنها مسئله‌ی پذیرش است، نه دوست داشنبتنبن، تایید کردن یا تشویق گر من ببینم که منتقد مبنمبمایش را فهمیده است و زبانش را پذیرفته کردن. جالب است: اگر از آن خوشش نیامده است، و تنها بر روی آجبنجبچه دیده است مبتمبمرکز کرده باشد، حىبتىبی اباشد یا حىبتىبی از آن متنفر باشد به هیچ وجه رجبنجبجیده خاطر مبنمبمی‌شوم. مسئله شخصی

نیست—مسئله درباره‌ی یک اثر هربنربری است. تقابل دیدگاه‌ها و سلیقه‌هاست، مهھمهمنبینبن. این آدم را مبنمبمی‌رجبنجبجاند.

—درباره‌ی وضعیت فعلی منتقدان جممجمجار چه فکر می‌کنید؟ کار ما اخربیربراً سخت شده است: ما به طور مهھمهمزمان باید هم نقد کنیم و هم مجحمجمایت.

رابرت آلفولدی: من فکر می کنم منتقدان ما سردرگم و ىببىبی‌عالقه هستند. تئاتر به عنوان یک حرفه، به عنوان نوعی از هربنربر، در وضعیت بسیار دشواری به سر می‌برد. جممجمجموعه‌های تا است نیاز مورد پیش از بیش تشویق و مهھمهمدىللىلی حرفه‌ای، مهھمهمبستگی سیاسی فعلی را خنىبثىبی کرده و تئاتر را به جایگاه پیشنبینبن خود به عنوان هربنربری با بسربتربر مبیمبم که این کار باید توسط منتقدان به تنهاىبیىبی صورت گربیربرد، سیاسی بازگرداند. من مبنمبمی‌گوامروز دهند. اجبنجبجام کاری راستا این در که مبنمبمی‌بینم هم را چنداىبنىبی مهھمهمکاران اما می‌بینیم که تنها کاری که تئاترها —و بسیاری از منتقدان— می‌کنند کمابیش دامن

زدن به شرایط است.

—این یعىبنىبی چه؟

رابرت آلفولدی: مقاالت سرراست و ىببىبی‌پرده و دیدگاه‌های رسا، واضح و بدون اهببهبهام وجود ندارند. دامبئمبم می‌خوانیم «از طرف دیگر»، «از طرف دیگر». می‌دامبنمبم که ما باید جممجمجارستان معاصر تئاتر در هربنربری گون گونا گرایش‌های زیباىبیىبی‌شناسی مسائل درباره‌ی صحبت کنیم. اما برای این کار باید صرببربر کنیم تا زمان هببهبهربتربری فرابرسد. در حال حاضر مبتمبمرکز بر روی موضوعی با جنبه‌ی وجودی است: چطور می‌توانیم اسباب بقای تئاتر را فراهم کنیم؟ به آینده‌ای دور فکر کنید: چه نوع تئاتری را در آجبنجبجا می‌بینید؟ چه نوع

نقد تئاتری را می‌بینید؟

—من آن‌قدر دور را مبنمبمی‌بینم. من می‌بینم که نقد مهھمهمانند مسائل فرهنگی به طور کلی، در انتهای فهرست رسانه‌ها قرار داده شده است، پس ما فضای چنداىبنىبی برای ابراز

مبیمبم. دیدگاه‌هامبیمبمان ندار

کس هر بگویید؟ چربیربزی چننبینبن اینربتربرنت عصر در می‌توانید چطور آلفولدی: رابرت خواهد وجود هم عامی جممجمخاطب مهھمهمواره و کند ابراز را عقیده از نوعی هر می‌تواند داشت که آن را جببجبخواند. مسشمسما منتقدان تئاتر باید صداىبیىبی قوی‌تر و بلند‌تر اجبیجبجاد کنید تا به

جممجمخاطب کمک کنید آجبنجبچه ارزش یافنبتنبن دارد را بیابد.

مسشمسما چه نوع نقد تئاتر را می‌پسندید؟ در حال حاضر مبتمبمایالت قوی تئوریک و نربیربز —مقاالت پرطرفدار و بازاری وجود دارند.

راهنماىبیىبی به که دارم را نقدهاىبیىبی انتظار من روزمره، فعالیت در آلفولدی: رابرت جممجمخاطب کمک کند. خود من طبیعتاً به جببجبحث‌های تئوریک عالقمندم—در دوران صلح مبیمبم، امروز دوران جنگ است. من انتظار دارم منتقدان و و آرامش. اما واضح بگونقدهایشان برای من مانند ‐منطقه‌ی پشت جبهه باشند، هر چقدر هم که انتظار زیادی

باشد.

درباره‌ی نویسنده: گیار ناراحتنحتچ» و سردبربیربر وبسایت نقد جودیت چاسکی منتقد آزاد تئاتر در هفته‌نامه‌ی «مادانشگاه تئاتر دپارمبتمبمان در کرسی صاحب و دانشیار مهھمهمچننبینبن وی است. «رِویزور»

کاپوسوار است.

—منبع: نشریه‌ی اجبنجبجمن جهاىبنىبی منتقدان تئاتر‐ مسشمسماره ١٠