393

رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

  • Upload
    others

  • View
    8

  • Download
    0

Embed Size (px)

Citation preview

Page 1: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا
Page 2: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

.سایت نگاه دانلود تهیه و منترش شده، و متامی حقوق آن نزد این سایت محفوظ است دراین کتاب

شناسنامه ی کتاب

رماندسته بندی: مردگان قیام: رمان نام

دانلود نگاه انجمن کاربر mehran__ : __نویسنده عاشقانه ترسناک،: ژانر

sima.ch: ناظر Pari_A و* بهار بانو: *ویراستاران

خالصه داستان

زامبی به تبدیل جمعیت بیشرت ،شودمی پخش کشور کل در ویروسی که هنگامی دارند؛ن را کشور از خروج یاجازه اند،مانده باقی که هم محدودی تعداد آن. شوندمی .بجنگند ویرووس این از وگیریجل برای باید زیرا

به نوزه که کمی تعداد آن پس دهند؛منی را هاایرانی ورود یاجازه دیگر هایدولت تالش دارند، دوستش که هرکسی و خود جان نجات برای باید اند،نشده تبدیل زامبی .کنند

با قیاتفا طوربه کرده، گم را خود یخانواده که پدرام اسم به پرسی میان، این در .بردمی رس به تنها و رسدرگم نیز او که شودمی آشنا دخرتی

Page 3: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

2

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

۱۴۰۲ سال - تهران پشت رفته، باال قلبم ضربان کهدرحالی و شده تند هامنفس

وحشتناک یصحنه شاهد هامچشم با و شدم پنهان دیواری رو جوون دختر یک و پسر یک زامبی تعدادی. هستم ایدیگه

که درسته. کننمی حرکت سمتشون به آروم و کردن محاصره و دارند زیادی تعداد اما نیست؛ زیاد کردنشونحرکت سرعت اون و خودش از دفاع برای پسر اون که اینه ماجرا تلخ قسمت یک فقط نداره، گرم یاسلحه کشیده ش*و*غ*آ به که دختری

البته. گرفته هازامبی سمت به نوسان با رو همون که تشهدس چاقو میشن ترنزدیک و نزدیک هااون ترسونه،نمی رو هازامبی چاقو این

غالب که وحشتی به درمیارن، گلشون ته از صداهایی کهدرحالی و اوقات گاهی و خِرخِر مثل صداهایی کنه؛می اضافه شده زوج اون

.کشنمی که هاییفریاد

Page 4: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

3

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

توی حتی لرزه،می بید مثل کهدرحالی بیچاره دختر اون شک، بدون. گیرهنمی آروم هم شموردعالقه پسر ش*و*غ*آ

شموردعالقه دختر وقتی اما شده؛ حاکم پسر به درون از وحشت در رو خودش کنهمی سعی گرفته، جای ش*ش*و*غ*آ توی از رو مرگ تونممی توصیف این با اما بده؛ نشون محکم ظاهر چون بکنن؛ حرکتی تونننمی نفر دو اون. ببینم هاشچشم داخل

از سختی به من و دادن، تشکیل هازامبی رو دورتادورشون نه و دارن پیش راه نه دونفر اون. بینمشونمی هازامبی الیبهال هازامبی به رو خودشون فقط بدن انجام که حرکتی هر پس، راه

.کردن ترنزدیک ندارم، چندانی فاصله هااون با کهدرحالی. یهوحشتناک یصحنه تونمنمی اما بندم؛می صحنه این به رو هام چشم و گردمبرمی میشه، چی نفر دو اون عاقبت نبینم که بکنم تحمل زیادی زمان

یک*ـحر*تـ رو من بیشتر این و رسهمی گوشم به صداشون چندبار حتی. کنم حرکت سمتشون به کمک برای که کنهمی

Page 5: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

4

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کنار دیوار پشت از که شدم آماده و گذاشتم اسلحه روی رو دستم خطر به هم رو من خود کار این چون شدم؛ پشیمون هربار اما برم؛

.زیاد هازامبی اون تعداد هم و محدوده هامگلوله هم میندازه، با پسره اما بزنه؛ حرف درست تونهنمی و اومده بند دختره زبون

:میگه صداش نوسان !متأسفم خیلی بودم، عاشقت میشهه - برگشتم؛ سمتشون به دوباره گفت، رو شجمله اینکه محض به

پسر اون. کنم باور نتونستم که شدم روبرو ایصحنه با ولی کشید دختر گردن روی به سریع خیلی بود دستش که رو چاقویی

حتی دختر به اینکه بدون و کرد عبور هازامبی بین از خودش و خون بوی کهدرحالی. کرد دویدن به شروع بکنه، دیگه نگاه یک

بهش و بینن نمی رو پسر اون دیگه خورده، هازامبی مشام به با پس کنه؛می سرحال رو هازامبی خون بوی. رسونننمی آسیبی حرکت داره ریزیخون که قربانیشون سمت به بیشتری سرعت

Page 6: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

5

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

چند اگه که بود داخلش حرف قدری به دختر نگاه آخرین. کننمی .بیاره زبون به رو همه کردنمی فرصت داشت، زمان دقیقه*** مردگان قیام خیلی نیست؛ دائمی شدنیمخفی جایهیج هستن، جاهمه هامُرده به و کننمی نفوذ هم هانقطه کورترین و ترینتاریک به حتی زود

هم خاطر همین به. کننمی شکار رو موندهباقی هایانسان راحتی حال در دائم و نمیشم مستقر جایی یک وقتهیچ من که هست. زندگی برای دوباره شانس یعنی حرکت هاروز این هستم، حرکت

گلوشون خِرخِر صدای از نه ندارم؛ هراسی هیچ هااون از من البته اون حتی خاکستریشون، و پریدهرنگ پوست از نه و ترسممی. نداره اهمیتی برام هم خونشون از پر دهن و کردهپف هایرگ

دیگه من اما رسند؛می نظربه وحشتناک کمی هااون درسته .کردم عادت بهشون

Page 7: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

6

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

هازامبی اون از بعضی. داره خودشون به بستگی هااون کشتن قانونی هیچ اما هستن؛ وحشی خیلی و کننمی حرکت سریع واقعا. هستن شکل همین به همیشه هااون کنه ثابت که نداره وجود ندارند، زیادی هوش و کننمی حرکت آروم ها،اون از خیلی اتفاقاً

معمولی انسان یک کنار که میشن متوجه دیر خیلی طورهمین .ایستادن

اون. شدم متوجه تازگی به که داره وجود مهمی خیلی ینکته اما تر،وحشی بخوره، مشامشون به خون بوی که هنگامی هازامبی هایانسان توننمی راحتی به و میشن ترشباهو خیلی و ترسریع

قیامت این از که اولی درس پس بدن؛ تشخیص رو اطرافشون هنگام بدم اجازه نباید وقتهیچ» که بود این گرفتم، یاد مردگان شه؛ شکافته بدنم یا و وپادست روی به زخمی هااون با روبرویی

.«شهمی کم دنبوزنده برای شانسم صورت این غیر در چون گذره،می ویروس شدنپخش از که ماهی دو و سال دو از بعد البته

هامرده اون گیر خطرناک صورت به هنوز من بار، یک از غیر به

Page 8: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

7

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

اولی با کرده، کمکم خداوند یا بودم شانسخوش دونمنمی. نیفتادم شانس اسم به چیزی اصالً هستم معتقد چون بیام؛ کنار تونمنمی

خودشون برای هاانسان که تلقینه یک فقط این و نداره وجود .باشم امیدوار دومی، وجود به تونممی حدقل ولی کنن؛می

هاشونچشم جلوی هاشونبچه که هستن زیادی هایخانواده مادرها و پدر چشم جلوی مردگان. شدن هازامبی اون خوراک

هم بهش فکرکردن حتی واقعاً. کردن پارهتیکه رو هاشونبچه که اینه میده، عذاب رو من داره همواره که چیزی اما آوره؛عذاب

و پلیسه افسر یک پدرم که درسته. ندارم خبری هیچ مخانواده از اما کنه؛ دفاع امخانواده از تونهمی و بلده رو کردنتیزاندازی خوب طوری و کننمی گیرغافل رو هاآدم اوقات از خیلی هامُرده اون

که کننمی پاره رو انسان یک گردن سر، پشت از پنهانی فرد اون ودادجیغ صدای که این از بعد. نمیشه متوجه کسیهیچ

و مات یچهره با و گردنبرمی سمتش به همه درمیاد، قربانی .میشن خیره بهش مبهوت

Page 9: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

8

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

ویروس پخش شروع از. شده تنگ مادرم و پدر برای دلم واقعاً این. ماه دو و سال دو به نزدیک یعنی ندیدم؛ رو هااون دیگه

از حدقل. ترهسخت من برای هازامبی با روبرویی از حتی موضوع و مادر از تونهمی خوب و پلیسه افسر یه من پدر که خوشحالم این

.کنه دفاع ترمکوچیک خواهر کردممی اصرار پدرم به مدام بود، سالمسیزده-دوازده که وقتی از

باید چطوری و بگیرم دست به لحهاس باید چطور بده یاد من به که تا. کردنمی توجه هامحرف به اصالً پدرم البته. کنم تیراندازی

مثل دارم دوست واقعاً دید که هنگامی و رفت باالتر سنم کمی تو و داد بهم مشقی هایتیر با اسلحه یه بشم، پلیس افسر خودش کمکم و کرد وصل جلوم آهنی سیبل یه خلوت، و باز خیلی فضای

تازه موقع اون میاد یادم. داد آموزش بهم مشقی هایگلوله با .بودم شده سالهپونزده

Page 10: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

9

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

هفته چند وقتی ولی پدرم؛ کمک با اول. کردم تیراندازی به شروع به اسلحه. کردممی شلیک سیبل به تنهایی به خودم گذشت،

.داشت هیجان من برای خیلی موقع اون گرفتن دست

یاسلحه شلوارم کمربند زیر از و برممی باسمل پشت به رو دستم که باری آخرین در پدرم رو اسلحه این. کشممی بیرون رو کُلتم دفاع هازامبی مقابل در جونم از که داد بهم بودیم، همدیگه پیش .بکنم

نتوستم هنوز و کرده درگیر رو ذهنم اواخر این که سؤالی بیشترین میشن تبدیل زامبی به هانسانا وقتی که اینه برسم، جوابش به

به تبدیل وقتی هاآدم نگاه که دونممی. بیننمی رو دنیاشون چطور خیلی. چطوری دقیقاً دونمنمی هنوز اما میشه؛ عوض میشن زامبی از قبل هرچند برگرده، زندگی به دوباره مرده انسان یه که عجیبه هیچ و کشیدنمی نفس فقط که بودن هاییانسان ویروس، پخش

Page 11: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

10

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

هامُرده با زیادی فرق هم هااون بردن،نمی زندگی از تی*ـذ*لـ .نداشتن ینقطه یه دنبال باید و ندارم، پناه سر هاشب اکثر مثل هم امشب

که شدم پنهان قدری به نباشه، هازامبی از خبری که بگردم کور قدم خیابون وسط االن البته حفظم، رو شهر کور هاینقطه یهمه بشن، ظاهر جلوم هازامبی ممکنه لحظه هر یعنی این و ارمدبرمی جا مردم بین اصطالح به که خاص هایزامبی اون از هم شاید

.«قرمز هایزامبی» افتاده، ،شده گذاشته روشون به هاشونچشم خاطر به اسم، این دلیل یگوشه از ببینن عادی انسان یک که این از بعد اکثرا سریع، وحشی، واقعا هااون کنه،می چکه خون هاشونپلک .هستن باهوش و خوارخون به که افتادم قرمز هایزامبی گیر بار یک فقط مدت، این توی

بزرگترین هاروز این و ببرم، به در به سالم جون تونستم سختی

Page 12: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

11

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

تعداد هااون ولی هاست،زامبی اون با مجدد، روبرویی من، کابوس .ندارن زیادی از خیلی دیگه وقته خیلی کهدرحالی و تاریکه اریکت هوا اکنون

در برقی تیره هیچ ندارن، برق نیروی کشور و شهر هایقسمت .هست ماه ینصفه هالل نور، منبع تنها و نیست روشن خیابون یک به کهدرحالی و ذارممی اسلحه یماشه روی به رو انگشتم قدم ریطو شم،می نزدیک شده شکسته هاییشیشه با ماشین خوردن مشغول که دیدم ماشین توی رو هازامبی اگر که دارمبرمی

.نشن من حضور یمتوجه باشن، هاقربانی. بود درست حدسم خوره،می گوشم به کمکم هااون خِرخِر صدای به آرومی به اما شنوم،می هم رو گوشت جویدن و زدن گاز صدای تاریکی در و دهرانن شکسته یشیشه از و میشم نزدیک ماشین یک خوردن مشغول که بینممی رو زامبی تا چند سختی به شب،

فرمون پشت که یخانواده پدر ،هستن نفره چهار یخانواده از قسمتی و ریخته صندلی روی به اشروده و دل تموم نشسته،

Page 13: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

12

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

پاشون و دست یا هم خانواده اعضای بقیه شده، کنده هم صورتش مشغول هازامبی اون یا و شده قطع اهزامبی هایدندون توسط

.هستن صورتشون خوردن .اندازممی اطرافم به نگاهی گیرم،می فاصله ماشین از

چون وکوره،سوت فعال بگم بهتره البته وکوره،سوت جاهمه قربانی کردن پیدا برای مدام و هستن حرکت حال در هامُرده .شده بیشتره خیلی هاآدم به نسبتشون. کننمی رو و زیر رو جاهمه

میشم، باریک خیابون یک وارد و گیرممی فاصله محل اون از هامچشم به شدن پال و پخش که زامبی تعدادی بالفاصله

سمتی یک به کدوم هر و دارنبرمی قدم هم از جدا که خورنمی .کننمی حرکت

هستن، قرمز هایزامبی از بیشتر خیلی هازامبی از نوع این واقع در الگو اون به و شکل اون به که میده رخ اتفاقی چه دونمنمی حتی دونم،نمی هازامبی ماهیت از زیادی چیز اصال من رسن،می

شد، پخش و اومد وجود به ویروس چطوری نمیاد یادم درست

Page 14: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

13

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

یا و نشد جاجابه حرفی اومدنش وجود به مورد در خیلی چون قدراین و افتاد قاتفا سریع خیلی. نرسید مردم گوش به چیزی

.نگشت دلیلش دنبال اصال کسی که شد حاکم کشور توی وحشت دوست اصال که میشه ردوبدل مردم بین شایعه سری یک البته دونممی چون بکنم، فکر بهشون یا و بدم گوش بهشون ندارم

که زمانی تا میدم ترجیح هستن، محض دروغ درصد نود احتمال توسط معتبر و رسمی طور به ویروس اومدن وجود به خبر

کنن،می آزمایش و تحقیق ویروس این روی دارن که متخصصانی .بگذرم مردم حرف از نرسیده بهم به فرقی یعنی نداره، وضعیت این توی هم چندانی اهمیت البته بعد و اومده وجود به چطور زامبی اولین بدونم که نداره حالم

دونممی رو این ولی شد؛ پخش ایران توی ویروس چطور هایکشور یا و سوریه افغانستان، لبنان، مثل همسایه هایکشور توی ویروس که این از و نیستن ویروس این به مبتال آسیا، دیگه

بسته کشورها یهمه مرز دارن، وحشت بشه پخش کشورشون

Page 15: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

14

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

همسایه هایکشور نداره، رو خروج یا ورود حق انسانی هیچ و شده در که کمکی ترینکوچیک حتی کنن،ینم ایران به کمکی هیچ هایکشور توی خبر باشه، غذایی مواد مقداری فرستادن حد

رو مسخره اعتقاد این امریکا کشور و پیچیده هم امریکا و اروپایی وجودبه رو ویروس این ایران در غیررسمی سازمان یک که داره

بانقال یک و ببره بین از رو کشور مردم تا کرده پخش و آورده این توی فقط و ندارم قبول رو این من ولی بده؛ رخ رو عظیم

و هافشنگ اسلحه، همین بستم دل بهش که چیزی تنها وضعیت، .تیراندازیمه مهارت

هازامبی میان از و دارمبرمی قدم باریک خیابون توی آرومی به و پهن آب جوی یک و هست دراز و باریک خیابون کنم،می عبور

دارن و افتادن توش هازامبی از بعضی که داره یفکث شدت به تو بزنم تیر یه نفری دارم دوست بیان، باال بتونن که کننمی تقال محدوده هامگلوله تعداد که بکنم فراموش نباید ولی شون؛همه مخ

.کشونممی خودم سمت به رو بیشتری هایزامبی کارم این با و

Page 16: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

15

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

به اینکه از قبل هااون ونچ سرده، هازامبی یهمه بدن و دست فاصله آب جوی از داشتم که وقتی. بودن مُرده بشن تبدیل زامبی

تالش داشت جوی توی که هازامبی اون از یکی گرفتممی سمتم به ناگهانی خیلی بکشه، باال رو خودش بتونه تا کردمی

جدول از ،کرد پرتاب سمتم به رو خودش کهدرحالی و آورد یورش یکی با و انداخت آسفالت روی رو بدنش باالی ینیمه و داوم باال

.کرد اسیر رو پام مچ استخوونیش هایدست از تا کردممی سروصدا خیلی نباید اما ریخت، فرو دلم و خوردم جا

با که زامبی همون حتی نشن، من حضور متوجه هازامبی بقیه طمئنم کامالً گرفته، محکم رو من پای استخوونیش و سرد دست و میده تکون رو سرش مدام هستم، انسان یک من که نیست حس از کنهمی سعی طورهمین و سابهمی بهم رو هاشدندون .بکنه استفاده خون یبو تشخیص برای خودش بویایی

مثل درست داره، رنگی خاکستری پوست و میانساله زن یک اون .هازامبی باقی

Page 17: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

16

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

مچ دور به رو دستش هنوز کهدرحالی و میدم قورت رو دهنم آب کهدرحالی و میدم حرکت رو مباالتنه ینیمه آروم خیلی گرفته، پام بیرون رو هست همراهم که چاقویی میشم، خم راست سمت به

به هامنفس صدای حتی نمیارم در خودم از صدایی کشم،می .برممی پیش رو کارم سکوت نهایت در و رسهنمی گوش

سرش کهدرحالی هالعنتی اون از یکی دازم،مین اطرافم به نگاهی حرکت من سمت به داره سر پشت از درست لنگونلنگ پایینه

.نداره باالیی سرعت البته هستم آدم من فهمیده اون کنه،می روی به و آبه جوی توی که زامبی اون سمت به حال هر به

خیلی و چرخممی کرده اسیر رو من پای مچ و خمیده آسفالت دست و میشم خم دارم، چپم دست توی که چاقویی با سریع

تعادلش بالفاصله کنم،می جدا آرنج یمنطقه از رو استخونیش سریع خیلی اما میشه؛ پرت آب پهنِ جوی داخل و خورهمی همبه

باال رو شناله و خِرخِر صدای و میاره یورش سمتم به دوباره خراشگوش فریاد یک نازک صدای با نهایت در و برهمی

Page 18: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

17

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

سرش وسط به رو چاقو زیاد قدرت با دوباره سریع خیلی کشه،می که کُند زامبی همون از غیر به میشه، قطع صداش. کنممی فرو

من حضور متوجه ایدیگه زامبی کرد،می حرکت سمتم به داشت .کشممی بیرون سرش از رو چاقو و کشممی عمیقی نفس نشد،

کنممی شروع نیست من به واسشونح دیگه هایزامبی کهدرحالی .کنممی عبور هازامبی بین از بلند هایگام با

سمتم به هاشونبعضی شدممی رد هازامبی اون کنار از وقتی ازشون کمی اینکه از بعد اما گرفتن؛می حمله حالت و گشتنبرمی .برگشتن خودشون عادی حالت به دوباره گرفتم فاصله

.ندارند زیادی هوش هامُرده از نوع این یک دنبال باید اوقات اکثر مثل ولی چنده؛ ساعت دونمنمی

.بکنم صبح جااون رو شب تا باشم امن و وکورسوت محل سرد یاسلحه یک کدوم هر ندارن، زیادی قدرت که عادی مردم روننمی شهر سطح توی واردیوانه کهدرحالی و دارن دستش توی

Page 19: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

18

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

پیاده پای با هم ایعده کنن،می فرار هازامبی از زیاد سرعت با .بشن مستقر جااون که هستن محلی دنبال به من، مانند

تاریک و تنگ کوچه یک وارد و کنممی عبور دوراهی یک از کوچه داخل رو بستم کمرم به که کوچیکی یقوه چراغ نور. میشم

شتنهپایین از که زامبی یک کنم،می بررسی رو کوچه و میندازم به کشیده، دراز آسفالت روی شکم به بدن نصف با شده جدا

به شروع گلوش ته از کمکم انداختم روش به رو نور اینکه محض غرق زیادی خون میان در زمین روی کهدرحالی و کرد، خِرخِر تا کشهمی زمین روی به رو هاشدست ثانیه چند از بعد شده، یک اون. کرد کشیدن ادفری به شروع همزمان بکنه، حرکت بتونه

داره، صورتش روی که بزرگی سوراخ توی و الغره پیرمرد .خورهمی چشم به زیادی هایکرم

باال رو راستم پای. پیچیهمی کوچه داخل خراششگوش صدای مغزش و میشه خفه صداش. کوبممی سرش روی محکم و میارم با اما. نرسوند آسیبی من به زامبی این پخش، زمین روی

Page 20: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

19

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

حرکت سمتم به بیشتری هایزامبی شد باعث کرد که سروصدایی وارد زامبی زیادی تعداد شدم متوجه اومدم خودم به تا بکنن، .ایستادم انتهاش در که شدن بستیبن کوچه بیرون رو ماسلحه آرومی به و ذارممی اماسلحه روی رو دستم

رو هازامبی و کنممی پخش رو نور دیگه دست با و کشم،می همین شهروند روز یک که هاییبچه و مرد زن، واقع، در بینم،می

قربانی رو من خوانمی آورتهوع وضع این با حاال بودن شهر کرد؟می رو فکرش کی واقعا بکنن، خودشون

بالفاصله. کنممی شلیک زامبی اولین سر به و میدم فشار رو ماشه زیادی نور قوه چراغ کهدرحالی میشه، بیشتر هازامبی بقیه سرعت

سریع خیلی اما ببینم، تونممی رو هااون از کمی تعداد فقط نداره بهش دوباره میره، خطا تیرم کنم،می شلیک زامبی دومین به

سرعت دوباره افتاد زمین روی که این از بعد کنم،می شلیک .شد بیشتر هازامبی

Page 21: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

20

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

زامبی کی ناگهانی خیلی چرخوندم، خودم راست سمت به رو نور تو تیر یه و دادم جاخالی سریع العملعکس یک با پرید، سمتم به

.کردم خالص مخش گاز برای هستن، روبروم درست هااون از دیگه تا دو کهدرحالی زمین روی به عقب از رو خودم اما میارن، یورش سمتم به گرفتن با و میشم بلند شده، کمتر هازامبی تعداد کهدرحالی و میندازم یکی لحظه آخرین در اما کنم؛می عبور بینشون از زیادی سرعت

من با همراه رو خودش و گرفت پیراهنم به رو دستش هااون از با و کنممی رها رو مقوه چراغ سریع خیلی کشوند، زمین روی

قطع رو دستش و کشممی بیرون غالف از رو چاقوم دستم همون صورت نقش و کوبمیم صورتش به کفشم کف با سپس کنم،می .میندازم آسفالت روی رو ششدهله

به دارن هازامبی کهدرحالی و دارمبرمی زمین روی از رو قوه چراغ هایقدم با و گیرممی سمتشون به رو اسلحه گردنبرمی سمتم حرکت عقب سمت به نخوره همبه تمرکزم که طوری آهسته

Page 22: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

21

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

بدن به شلیک کنم،می شلیک سرشون به نوبت به و کنممی سرشون به وقتی ولی کنه،می کم رو سرعتشون فقط هااون

.میشه سره یک کارشون کنممی شلیک دیگه خشابم موندن، زامبی تا سه حاال خورم،می دیوار به پشت از

نباید اما هست همراهم دیگه خشاب دوتا البته نداره، گلوله با و گردونممیبر شلوارم کمربند زیر به رو اسلحه بکنم، حرومشون

کنم،می حرکت سمتشون به هست همراهم که چاقویی انگشتش ناخون با و آورد یورش سمتم به زامبی تریننزدیک خونریزیم به توجه بدون انداخت، دستم ساق روی بزرگی خراش

رو چاقو که این بدون و کنممی فرو فکش زیر به محکم رو چاقو حمله سمتم به بود آماده که بعدی زامبی سمتم به بکشم بیرون وجودم عمق از که فریادهایی و متوالی هایمشت با و میرم بکنه،

.کنممی له رو صورتش کشم،می کنممی خاموش رو قوه چراغ نور دیگه، زامبی یک مونهمی حاال وارد دوباره و کشممی بیرون زامبی اون فک زیر از رو مچاقو

Page 23: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

22

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

جسد الیالبه من ،کرده گُم رو من زامبی اون حاال میشم، کوچه ولی دارم خونریزی دستم ساق روی اینکه با نشستم هازامبی هایخون از کمی هستم، مُرده هایزامبی زیادی تعداد بین وقتی زود خیلی و مالممی پیراهنم روی به رو شدهریخته زمین روی ه،موند باقی زامبی اون بر عالوه بنابراین گیرم،می رو هااون بوی تشخیص هاییساعت برای رو من تونهنمی ایدیگه زامبی هیچ به رو هامچشم کمی سخت روز یک از بعد بتونم شاید حاال بده، .بذارم هم روی***

یالشه روی کالغ زیادی تعداد پرم،می خواب از هاکالغ صدای با خشک گلوم کهدرحالی گردن،می غذا دنبال به و نشستن هازامبی .میدم قورت سختی به رو دهنم بآ شده،

آوره،تهوع واقعا کنم،می نگاه اطرافم به و میشم بلند زمین روی از روی که هاییخون و گرفتن بدی خیلی بوی هازامبی یالشه .ماسیده آسفالت روی بود، شده ریخته زمین

Page 24: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

23

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

دست ساق ناحیه از دیشب هم من میشم، بلند زمین روی از که ایدکمه پیراهن از قسمتی خاطر نهمی به داشتم خونریزی

دور به و کردم پاره رو بودم پوشیده رنگمشکی تیشرت روی از فکر این مدام چون بخوابم؛ تونستم سختی به اما بستم؛ زخمم به زامبی اون ناخن روی از ویروس شاید که کردمی عبور ذهنم

ویر از هستم، آدم هنوز من و شده صبح حاال اما بشه، منتقل من به رو نورش خورشید میرم، بیرون کوچه از و میشم بلند زمین تشنگی احساس گرمه هوا که طورهمین و کرده پهن زمین روی دهنم آب تونممی سختی به و خشکه خشکِ گلوم کنم،می شدید

.بدم قورت رو نذاشتم، جا این به پا حال به تا اصال که میشم خیابونی یک وارد اطراف این حال به تا موقع هیچ که هستم یمحل توی من واقع در

.بود نیفتاده کارم برای بتونم تا گردممی مارکت سوپر فروشگاه یک دنبال به

یدیگه طرف به هامچشم بردارم، جااون از چیزی صبحونه

Page 25: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

24

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

ترنزدیک بهش هست، بزرگ فروشگاه یک که خورهمی خیابون .هست باز مارکت سوپر درِ میشم متوجه و میشم

و ذارممی فروشگاه در روی به رو دستم و دارمبرمی قدم آرومی به .میدم هل آرومی به

چندین به هامچشم و میشم غذایی مواد بزرگ فروشگاه وارد دنبال به من مثل درست هم هااون که خورهمی خانواده و انسان

به و میشم رد هااون کنار از بگم چیزی اینکه بدون هستن، غذا .میرم کنسرو هایقفسه سمت

نایلون داخل رو هااون و دارمبرمی عدسی و لوبیا کنسرو تا چند برای و میرم کلوچه و کیک هایقفسه سمت به سپس میدم، قرار

جااین زیادی هایخانواده. دارمبرمی رو هااون از چند صبحونه دارن،برمی خوردن برای رو هستن سالم که موادغذایی و هستن

چون باشه، داشته معنی کردن دزدی هاروز این دیگه ونمدمی بعید این که درسته موندن، زنده برای بکنن کاری هر باید هاانسان

هم فرد اون شکبی اما خاصیه؛ شخص به متعلق فروشگاه

Page 26: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

25

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

همین به کرده، بازی هاانسان بقا توی نقشی که میشه خوشحال در و فتهگر دولت از رو جدید موادغذایی که هست هم خاطر

.گذاشته باز رو سوپرمارکتش کنج که تلوزیونی چون باشه، داشته برق محل این میاد نظر به

.گفتن اخبار حال در مرد یک و روشنه شده وصل فروشگاه اون و تلویزیون به باشم، زمان گذشت یمتوجه که این بدون .شدم خیره کرده باز رو عجیبی بحث که مردی

:گفت مرد اون میاد نظر به نکنید، استفاده ماه مرداد موادغذایی زا لطفا -

.گوشتی مواد مخصوصاً باشن، آلوده ویروس به موادغذایی، روی به اختیاربی بودم، میوهآب خوردن مشغول که طورهمین شروع سپس میشه، رها دستم از میوهآب بطری و افتممی زمین

باال رو خوردم فروشگاه این توی که هرچی آوردن، باال به کنممی جلب من به فروشگاه از عظیمی قسمت توجه کهدرحالی. میارم فروشگاه از ایگوشه که نفرهسه خانواده یک به من توجه شده،

Page 27: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

26

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

یک که خانواده پسر شد، جلب بودن غذایی مواد برداشتن مشغول .کنهمی متوالی و بلند هایسرفه به شروع ستساله دوازده ده بچه بود، نوشیدنی برداشتن مشغول فروشگاه یخچال از هک خانواده پدر

سمت به سریع خیلی نگرانی با و کرد رها رو بود دستش تو هرچی و خورهمی زمین به نوشیدنی هایشیشه کهدرحالی دوید، پسرش

و رسونهمی پسرش به رو خودش میشه، پخش داخلش مایع :میگه پسرش به رو میشه خم که طورهمین

م؟پسر شده چی - هایسرفه کهدرحالی ولی کشید؛ پسر سر روی به دستی همسرش

شدت با و افتهمی زمین روی به داره ادامه همچنان پسربچه اون توی که هاییانسان کنه،می کردن سرفه به شروع بیشتری نگران هایچهره با و میشن جمع خانواده اون دور هستن فروشگاه

.میشن خیره کنهمی هسرف عجیبی طرز به که ایپسربچه به گرد هامچشم پسر اون عجیب رفتار از بقیه، مثل درست هم من

همراه و پیچهمی خودش به افتاده زمین روی به کهدرحالی شده،

Page 28: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

27

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

که مادرش و پدر به دست با و کشهمی فریاد بلند، هایسرفه با .زنهمی ضربه بکنن بلندش زمین روی از دارن قصد

عنوان به نه اما میشه بلند زمین روی از رپس اون کشهنمی طولی شده، خاکستری صورتش رنگ کهدرحالی بلکه معمولی، آدم یک هاشچشم یگوشه از آرومی به و کرده پف صورتش هایرگ

.شده قرمز زامبی یک به تبدیل اون. کنهمی چکه خون درهای سمت به و کننمی وحشت فروشگاه در حاضر جمیعت دو فروشگاه این کهدرحالی ولی میشن ور لهحم فروشگاه خروجی

. شده قفل بیرون از هادر میشن متوجه داره خروجی و ورودی در تا ورودی در تا دو هر چون داده انجام رو کار این یکی حتماً عجیبه،

!بود باز فروشگاه خروجی و زمین روی از ابتدا در قرمز زامبی اون بگم، بهتر یا پسربچه اون پدرش خون کهدرحالی زد، گاز پدرش گردن به سریع و شد بلند

برداشت وحشت هم رو مادرش ریخت، کنسرو هایقفسه روی حرکت عقب سمت به فرار برای حتی نکرد، حرکتی هیچ ولی

Page 29: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

28

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

درد گرد، هاییچشم با و نکرد دفاع خودش از زن اون نکرد، جیغ با همراه ظریفش و الغر بدن روی به رو پسرش هایدندون .کرد احساس کشید، که خراشیگوش صورتشون، پوست کم کم کهدرحالی دیگه قرمزِ زامبی تا دو حاال

خودشون قربانی اولین به که وقتی میشه، پریده رنگ و خاکستری زمین روی به پلکشون یگوشه از خون آرومی به زدن، گاز

.ریخت شکاری اسلحه جوونه مرد یک که حاضر جمعیت افراد از یکی

شلیک سمتش به و گیرهمی خانواده پدر سمت به رو خودش قرمز زامبی اون تا بود کافی همین میره، خطا تیرش اما کنه،می

مردِ اون از کهدرحالی بکنه، انتخاب رو قربانیش و بشه تروحشی ثانیه چهار سه از ترکم توی نداره زیادی یفاصله دست به اسلحه داخل نکرد فرصت مرد ونا اصالً که دوید مرد سمت به طوری .بندازه تیر اسلحه

Page 30: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

29

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

با که وقتی شد، ورحمله مرد اون مغز به و پرید بدنش روی به .کرد مغزش جویدن به شروع کرد پاره رو مرد اون سر دندون مسلح غیر مردم به شدن، مبتال که هم دیگه قرمز هایزامبی دفاع شده که نحوی هر به خودشون از مردم و شدن ور حمله

واقعاً قرمز هایزامبی چون بیارن دووم تونننمی خیلی اما کردن، عبور جمعیت از سختی به. هستن باهوش و وحشی سریع،

بزرگ در به همدیگه با دارن فروشگاه هایآدم از تعدادی کنم،می یک من با همراه بکنن، باز رو در بتونن تا زننمی ضربه آهنی و

مشغول جمعیت بقیه ماا دوید، در سمت به هم جوون پسر .کننمی تالش موندن زنده برای و هستن هازامبی با جنگیدن محکم یشیشه گلوله، تا دو با و کنممی عوض رو ماسلحه خشاب

سمت به شیشه، خالی جای از سپس شکنم،می رو فروشگاه در .کنممی شلیک شده زده در روی که قفلی :میگه نفس تنگی با ایستاده دستم ـل*بغـ که مسن زن یک

.کن عجله -

Page 31: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

30

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

جمعیت بیشتر من خدای کنم،می نگاه عقب به و گردمبرمی بر قفل سمت به. شدن زامبی به تبدیل فروشگاه در حاضر

کهدرحالی بشکونمش، شممی موفق گلوله تا چند با و گردممی سرعت با کشونده سمتمون به رو قرمز هایزامبی هاگلوله صدای از قبل و بزرگه خیلی فروشگاه اما دون،می سمتمون به زیادی و بندازم دستگیره روی به رو دستم میشم موفق برسن ما به اینکه

زیادی خیلی سرعت با قرمز هایزامبی بالفاصله بکنم، باز رو در زمین روی به خون قطره قطره هاشونچشم یگوشه از کهدرحالی

موندیم، باقی یکم جمعیت کنن،می حرکت ما دنبال به ریزهمی خودم سن هم که پسر یک و مسن زن یک مرد، یک من، فقط

.هست رو ما و زد فریاد مرد اون که شدیممی پراکنده همدیگه از داشتیم

.کشید خودش سمت به .بیاید همراهم -

Page 32: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

31

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

اما کردم حرکت داره، ماشین مرد اون دیدم و برگشتم سمتش به از و داد تکون رو سرش. پرید جلوم قرمز زامبی یک ناگهانی خیلی

به خودم اینکه از قبل ولی اورد؛ در رو وحشتناکی هایصدا گلو ته .داد انجام رو کار این سر پشت از نفر یک بکنم شلیک سمتش

یک با که دیدم رو جوون پسر اون افتاد زمین روی به زامبی وقتی .گرفته هدف سمتش به قدیمی یاسلحله

ترنزدیک بهم دیگه قرمز هایامبیز که این از قبل سریع خیلی .میشم ماشین سوار بشن اون اما هستیم، ماشین سوار فروشگاه هایبازمونده یهمه حاال .نمیشه روشن ماشین چرخونهمی رو سوئیچ قدر هرچه مرد

رد و کوبنمی شیشه به محکم ماشین طرف دو از هازامبی که مردی ،ذارنمی جا به شیشه روی به خون با رو خودشون

موفق باالخره تا چرخونهمی رو سوئیچ مدام نشسته فرمون پشت

Page 33: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

32

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

روی قرمز زامبی یک کهدرحالی اما بکنه؛ روشن رو ماشین میشه هاپنجره یلبه به رو هاشدست چسبیده، ماشین جلوی یشیشه یگوشه از و زنهمی ضربه شیشه به محکم سرش با مدام گرفته،

پشت که مردی شده، جاری هشیش روی به خون هاشپلک میره، عقب دنده سرعت با و خوابونهمی رو دستی ترمز فرمونه زنهمی دور خیابون باز فضای توی و چرخونهمی رو فرمون سپس

دنده چسبیده، شیشه به همچنان قرمز زامبی اون نداره، فایده ولی کهدرحالی و میده فشار گاز پدال روی رو پاش و کنهمی عوض رو منطقه اون از خوب خیلی و رونهمی سرعت با داره کمی دید اینم

واردیوونه که ماشین تا چند از غیر به و خلوته خیابون. میشه خارج .خورهنمی چشم به ایپیاده انسان کنن،می رانندگی

روی قرمز زامبی اون همچنان ولی شدیم؛ دور فروشگاه اون از ترک شیشه روی شده موفق سرش هایضربه با و چسبیده شیشه کهدرحالی و میده فشار ترمز روی عصبانیت با راننده بندازه،

اون. میشه پیاده ماشین از دارهبرمی پاش زیر از رو آهنی یمیله

Page 34: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

33

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

و متوقف ماشین شد متوجه تا داره زیادی هوش که قرمز زامبی این از بعد و کرد رها رو خودش سریع خیلی شده، پیاده نفر یک شد، بلند سریع خیلی اما افتاد آسفالت روی به خورد پوتکا به که

زامبی سر به محکم و برد عقب به رو آهنی میله هم مرد اون که سیاهی خون با همراه شده، شل که زامبی اون سر. زد ضربه زامبی اون اما بره؛ فرو سرش تو میله میشه باعث ریزه،می بیرون از. برسونه آسیب مرد به داره سعی هاشدست دوتا با هنوز قرمز

مغزش بالفاصله کنم،می شلیک سرش به و میشم پیاده ماشین فواره مرد اون پیرهن و صورت روی زیادی خون و میشه متالشی

.کنهمی :میگه نهایت در و کنهمی نگاه بهم ثانیه چند

ممنونم - :میگم جواب در و میدم تکون رو سرم

.کنیم عجله باید -

Page 35: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

34

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

و شینهمی فرمون پشت دوباره هم مرد اون یم،میش ماشین سوار .کنهمی روندن به شروع رو هاجاده دارم شناسمنمی که هاییآدم با من و صبحه ده ساعت

بهتر جای یک برای فقط و نداریم مقصدی هرچند کنم،می طی .کنیممی تالش

از موادغذایی تعدادی عقب صندلی از مسن زن اون کهدرحالی :میگه بلند کشهمی بیرون نایلون

.کنممی ضعف وگرنه بخورم چیزی یه باید من - به ماشین جلوی آینه از بالفاصله نشسته فرمون پشت که مردی

:میگه بعد و کنهمی نگاه زن اون .میاد امن نظر به منطقه این -

.میده فشار ترمز رو سپس چیه؟ تو اسم - :میگم و گردمبرمی راننده سمت به پدرام -

Page 36: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

35

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه و کنهمی دراز سمتم به رو شدست .وقتمخوش هستم، کیارش منم - :میگم و میدم دست کیارش با .همچنین - رو ما و دادی نشون العملعکس سریع خیلی بودی، عالی کارت - .دادی نجات فروشگاه اون از

و نشسته عقب صندلی روی که هم مسن زن اون بالفاصله :میگه ستصبحونه خوردن مشغول

ما تقدیر توی شما هستیم، مدیون شما به رو جونمون ما درسته، - .داشتید مهمی نقش

:میگم آرومی لحن با بالفاصله .خودشه خط دست هرکسی تقدیر کنید، بس -

:میگه بهم خطاب و کنهمی مکث کمی خوری؟نمی چیزی چرا -

:میگم جواب در و شینهمی لبم یگوشه لبخندی

Page 37: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

36

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.ندارم خوردن برای چیزی چون - دستش که نایلونی کیارش گفتم رو جمله این که این محض به

:گفت و گرفت سمتم به رو بود .بردار هابیسکویت این از بیا -

.میشم خوردنشون مشغول و دارمبرمی بیسکویت از تا چند امروز تابه،می صورتم به مستقیم آفتاب و گرمه شدت به هوا

سر پشت رو تابستون ماه دومین داریم و ماهه مرداد بیست .ذاریممی

صندلی روی که جوون پسر اون بودن، خودشون حال تو همه .شکوند رو جو بر حاکم سکوت نشسته ماشین عقب

برید؟ خوایدمی کجا -

:میگه آروم و ذارهمی فرمون روی به رو دستش کیارش .باشم زنده خواممی فقط که من -

Page 38: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

37

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه مسن نومخا اون ادامه در و کنممی سکوت .بشم اردوگاه یک عضو خواممی منم -

:میگه جواب در و زنهمی لبخندی کیارش باید حتماً گیرن،نمی عضو هم راحتی همین به هااردوگاه -

که بکنه کمکت و بگیره رو دستت آشنایی یا باشی بلد تخصصی .بشی عضو

:میگه ثانیه چند از بعد رفته، فرو فکر به مسن زن اون کهدرحالی .کنم آشپزی براشون تونممی -

:میگه عجله با بود نشسته دست به اسلحه که جوون پسر اون .برم باید من -

و میشه پیاده ماشین از باشه ما جواب منتظر اینکه بدون سپس .کنهمی دویدن به شروع هستیم، جاده کنار همچنان ما و رسیده دقیقه ده و یازده به ساعت

به بکنم، اعتماد بهش بتونم و باشه خوبی آدم رشکیا میاد نظر به یادامه زن اون و کیارش با همراه گرفتم تصمیم خاطر همین

Page 39: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

38

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

داره هوا و تابهمی مستقیم آفتاب کهدرحالی کنم، طی رو جاده و دارمبرمی نایلون از کوچیک آب بطری یک میشه، ترگرم و گرم

.خورممی رو اون نصف نفس یک کنممی شروع و هاجاده کردن طی به شروع خانوممرضیه و کیارش با رههم

تهران از قسمتی به ساعت یک از بعد و کنیممی هاخیابون .زده رقم برام گذشته در رو خوبی خیلی خاطرات که رسیممی این بشیم، محل این وارد که بود من پیشنهاد این حقیقت در

وصامخص کنه،می زنده رو بچگی خاطرات من برای محل .شده واقع کوچیک پارک یک روبروی که معروفش سینمای

با پدرم و من هفته آخر ماه هر ولی نداشت؛ عالقه فیلم به مادرم با همراه سینما تو مختلف هایفیلم دیدن رفتیم،می سینما به هم

.دادمی خوبی حس من به پدرم کودکی دوران محل به زیادی شباهت دیگه محل این االن و

.مردگانه تسخیر مورد حاال و نداره من ینوجوون

Page 40: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

39

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

یصحنه رسیدیم، پارک روبروی سینمای اون به کهدرحالی مرد یک. کنهمی پاک رو من گذشته هایتصویر تموم وحشتناکی

شدت به و شده قطع آرنج یمنطقه از هاشدست از یکی که یحلقه فندک با و ریخت بنزین خودش دور به داره، خونریزی

ولی بکنن حرکت سمتش به نتونن هازامبی تا کرد رستد آتیشی چون شد؛ مرتکب شخص اون که بزرگه خیلی اشتباه یک این

قربانی که هنگامی و ندارن زیادی هوش و عقل هازامبی گوشتش جویدن و گرفتن گاز برای بکنن انتخاب رو خودشون .کننمی هرکاری

خودش دور به شخص اون که آتیشی از همزمان زامبی تا سه باعث گیرنمی آتیش خودشون که همزمان و میشن رد کشیده .بگیره گــُر بیشتر آتیش میشن به زدن گاز برای که همزمان و میشن نزدیک مرد به هازامبی

آتیش هم دفاعبی مرد اون میشن باعث برن،می یورش سمتش

Page 41: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

40

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

چه که هست این از نشون مرد اون خراشگوش هایفریاد بگیره، .کشهمی داره یعذاب سمت به و کننمی عبور آتیش از آهسته هم هازامبی باقی

.کننمی حرکت قربانیشون :گممی و کنممی کیارش به رو .کنیم حرکت باید کن، عجله -

:میگه جواب در کیارش پس خورن،می رو انسان اون خون و گوشت دارن هازامبی اون -

داره احتمال بکنیم اهیاشتب ما اگه شدن، ترباهوش و تروحشی .برگردیم باید بیفته، هم ما به چشمشون

:میگم و میدم تکون رو سرم جا این که رفیقم پیش برم خواممی چون گردم،برنمی من -

.کنهمی زندگی :میگه خانوم مرضیه بالفاصله

.بشم رد هازامبی اون و آتیش یحلقه اون کنار از تونمنمی من -

Page 42: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

41

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگم و کنممی قطع رو حرفش آرامش با .دارم رو هواتون سر پشت از افته،نمی اتفاقی هیچ -

.کشممی بیرون رو ماسلحه سپس با کردن، چپ آتیش یحلقه اون کنار هم ماشین تا چند کهدرحالی :میگم کیارش به بعد و کنممی اشاره هاماشین اون به انگشت

و باش اشتهند عجله اصالً کن، عبور هاماشین اون بین از - بهت که این از قبل خورد تو به چشمش هم ایزامبی اگر نترس، از بشیم موفق اگر کنم،می خالصش دقیق تیر یه بکنه، حمله کردن پیدا برای رو زیادی راه کنیم، فرار هم هازامبی این دست

.رفتیم سرپناه میشه خم میده تکون رو سرش کهدرحالی و کشهمی عمیقی نفس

.کنهمی حرکت به شروع آهسته و چون میشه پنهان پشتش رسهمی کردهچپ ماشین اولین به وقتی سمتش به بود خونی لباش دور کهدرحالی هازامبی از یکی

Page 43: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

42

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

ببینه، رو کیارش نتونست اما کشید؛ گلو ته از فریاد و برگشت .کرد قربانیش خوردن به شروع دوباره

ماشین تا دو از اهاشتب ترینکوچیک بدون و خوب خیلی کیارش دستش تا دو دیگه قدم تا چند با و گذشت هم بعدی یکرده چپ

براش اتفاقی و سالمه که عالمت این به پرید باال و گرفت باال رو .نیفتاده حرکت که میشه آماده هم خانوم مرضیه میارم، پایین رو ماسلحه

کنم،می چک رو اسلحه خشاب و کنممی متوقفش ولی بکنه !نداره گلوله ماسلحه خشاب میشم متوجه صلهبالفا

زمین روی رو قبلی خشاب و کشممی بیرون جیبم از خشاب یه

.کنممی رها هستن، خودشون قربانی خوردن مشغول هنوز هازامبی کهدرحالی شروع آرومی به و میشه خم کیارش مثل درست هم خانوممرضیه

Page 44: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

43

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

از تا دو که بود تهنرف رو زیادی مسیر اما کنه؛می حرکت به .برگشتن سمتش به آتیش میون از هازامبی

شروع سرعتش حداکثر با و شد بلند پاهاش روی از خانوممرضیه از سریع خیلی زامبی تا دو اون! نداشت فایده اما کرد دویدن به

که هازامبی از یکی. پریدن خانوممرضیه سمت به آتیش میون رو گاز اولین سوختمی یشآت توی داشت و گرفته آتیش خودش

یکی اون سریع خیلی زد، خانوممرضیه راست سمت بازوی به. گرفت گاز رو خانوم مرضیه گردن زیر و شد اضافه هم زامبی زجر داره که طورهمین و کنهمی فواره گردنش از زیادی خون زامبی تا دو اون بین کمکم و گیرهمی آتیش به لباسش کشه،می

.کنهمی سوختن به شروع که میشم خیره زن اون به فقط و نمیاد بر من از کاری دیگه .خورنمی رو گوشتش هازامبی و سوزنهمی رو پوستش آتیش

Page 45: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

44

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

جسد سمت به دقیقه چند از بعد و میارم پایین رو ماسلحه از بعضی و سوخته گوشتش و پوست کنم،می حرکت خانوممرضیه .رسیده استخوون به بدنش هایقسمت

مثل درست هم کردن حمله خانوممرضیه به که زامبی تا دو ناو توی خوردنمی رو خودشون قربانی آتیش وسط که هازامبی بقیه

.کنممی حرکت آهسته هایقدم با. سوختن آتیش :میگه بهم رو پریده رنگی با کیارش

رو زن اون تونستیمی تو نکردی؟ شلیک هازامبی اون به چرا - .بدی نجات با کشم،می عمیق نفس یک کهدرحالی و میدم تکون رو سرم :میگم آرومی لحن

.دارم نیاز هامگلوله به - :میگه بهم رو و ذارهمی سرش روی به رو دستش کیارش

چطور زن اون ندیدی نمیشه، پاک ذهنم از وقتهیچ صحنه این - سوخت؟ آتیش توی

Page 46: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

45

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه ادامه در و کنممی سکوت درسته؟ کنی طعمه اول رو تا دو ما خواستیمی - :میگه فریاد با سپس میشه ترنزدیک بهم و میاد سمتم به .بزن حرف -

:میگم شدم، خیره اینقطه به کهدرحالی و کنممی سکوت نه - .کوبهمی امـینه*سـ به دست با چی؟ پس -

سپس کوبم،می بینیش به رو مکردهگره مشت ناگهانی خیلی یه گذاشته بینیش روی به رو دستش و شده خم که جورهمون

اون از یکی به و میره عقب سمت به زنم،می بدنش به لگد کشممی بیرون رو ماسلحه کنه،می برخورد شده چپ هایماشین

.کشممی رو ماشه گیرم،می نشونه سرش سمت به کهدرحالی و ایدیگه کسهیچ به مهمه، خودم موندن زنده فقط من واسه -

.میدمن اهمیت

Page 47: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

46

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

از افته،می آسفالت روی به آروم داده، تکیه ماشین به کهدرحالی فقط بگه چیزی اینکه بدون. داره شدیدی خونریزی بینی ناحیه تا گیرهمی اشبینی روی رو دستش تا دو و بندهمی رو هاشچشم هاشانگشت الیالبه از حال این با اما بشه، خونریزی از مانع یک با و دارممی بر ماشه روی از رو دستم زنه،می بیرون خون .کنممی رفتن راه به شروع عمیق نفس

به و وایمیستم کمی هست، دوراهی یک رسم،می خیابون سر به زیادی رفیق و دوست منطقه این توی من کنم،می نگاه طرف دو

.شایان زندگیم، دوست بهترین مخصوصا دارم، .بود خوبی خیلی پسر اون شدم، آشنا دبیرستان توی شایان با من

شد، تازه امحافظه کمکم کردم، نگاه هاخیابون این به کمی وقتی یک توی هااون خونه. اومد یادم هم شایان یخونه پالک حتی و

طوالنی و باریک نسبتاً یکوچه که بود نسترن اسم با ایکوچه .بود

Page 48: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

47

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

مقد به شروع و کنممی انتخاب رو راست سمت دوراهی بین از دوم و اول سال وقتی کنم،می قدیمی محل توی برداشتن .بود اطراف همین ما یخونه بودم راهنمایی

شانسم من اما زیاده، خیلی باشه رفته خونه اون از که این احتمال .کنممی حرکت خونه اون سمت به و کنممی امتحان رو

رسیده، ظهر دوازده به ساعت میندازم، مچیم ساعت به نگاهی قدم شایان یخونه سمت به و میشم نسترن یکوچه ردوا

.دارمبرمی پر پرنده دارن، قدیمی ساختار هاشخونه و باریکیه یکوچه شده، رد وسطش از هم کوچیک جوی یک طورهمین و زنهنمی

خوره،می نوزده پالک به هامچشم و رسم،می کوچه اواسط به همین هستم نمطمئ اما نشسته، پالک روی خاک و گرد کمی .شایانه خونه سبز، در یخونه

بعد نهایت در تا کوبممی رنگ سبز و آهنی در به بار چند ارومی به :گفت گرفته صدایی با شایان مدتی از

Page 49: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

48

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کیه؟ -. خودشه صدای هستم مطمئن اما گذشته، زیادی زمان که این با

.ریزهمی فرو دلم و میشم زدههیجان .ودیمحم پدرام منم، رفیق -

این توی شچهره خودشه، کرد، باز رو خونه در ثانیه چند از بعد .نکرده فرقی هاسال صورتش روی لبخندی کمکم و زنهنمی حرفی ست،خیره بهم .شینهمی

*** ترکیه به منم تا دادن انجام رو تونستنمی که هرکاری مخانواده -

.شده بسته هاکشور تموم مرز ولی برم، رو اون از جرعه یه که همزمان و دارمبرمی ور چای لیوان

:میگم خورممی

Page 50: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

49

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کردن؟ سفر ترکیه به تفریح برای تخانواده گفتی - به ولی برم؛ باهاشون منم تا داشتن اصرار من به خیلی آره، -

.موندم شده خراب این توی دانشگاه خاطر پخش خبر و اومد وجود به ویروسی ماه چند از بعد که هم وقتی

دونستننمی و بودن شده دیوونه رسید هاشونگوش به وسویر باهام طوری و کردمی گریه تلفن پشت مادرم کنن، کار چی باید

.ببینه رو من نیست قرار وقت هیچ دیگه انگار که زدمی حرف .نکن فکر منفی انقدر شایان، کن بیرون سرت از رو فکر این - زدن قدم به وعشر خونه هال توی و میشه بلند مبل روی از

گذاشته، که ریشی ته با همراه و داره متوسطی قد شایان کنه،می .روشنه صورتش پوست

میشه، رد سرم از بدی فکرهای پدرام، نیست خودم دست - زدی؟ سر من به که شد چی راستی :میگم آروم و ذارممی بر میز روی رو چای لیوان

Page 51: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

50

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

اون نه، یا هستن هزند دونمنمی خبرم، بی که مادرم و پدر از - که هم وقتی نزدن، زنگ بهم بود نشده قطع هابرق که هم موقعی

هم تو از غیر. بود خاموش موبایلشون زدم زنگ بهشون من .بزنم سر بهش که نرسید ذهنم به ایدیگه شخص :میگه آرومی لحن با ستخیره بهم که طورهمین

.تنهام خیلی منم - :میگم کوتاهی مکث از بعد هست؟ امن چی؟ تونهخ -

به که طورهمین و کنهمی جمع میز روی از رو چای هایلیوان :میگه بلندی لحن با کنه،می حرکت آشپزخانه سمت

.باشم هوشیار همیشه باید ندارم، ایچاره ولی! نه خیلی - رسید، گوشم به ایمردونه هایفریاد که بگم چیزی خواستممی

به رو میشم بلند مبل روی از که همزمان و میدم قورت رو حرفم :میگم شایان

شنوی؟می رو هاصدا -

Page 52: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

51

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

وارد و کنهمی حرکت ثانیه چند از بعد و کنهمی تیز رو هاشگوش باز رو خونه در کنم،می حرکت دنبالش به هم من میشه، حیاط

به رو. میشم خارج خونه از گیرهمی قوت هاصدا کهدرحالی کنه،می :میگم شایان

.خبره چه ببینم میرم نم - با میده، تکون رو سرش بگه چیزی اینکه بدون هم شایان

دستم کهدرحالی و کنممی طی رو نسترن کوچه آهسته هایقدم روی دختر چند که هستم این شاهد گذاشتم ماسلحه روی رو روسریشون و شال و ایستادن بلندی نسبتاً ساختمون باالی یلبه که هااون از یکی گرفتن، دستشون تو و دنآور در سر روی از رو

.هست کردن صبحت مشغول بلندی لحن با ایستاده، وسط تا شیش-پنج اون کننمی سعی و شدن جمع دورشون جمیعت

طبق هم دیگه هایبعضی بکنن، منصرف خودکشی از رو دختر .هستن برداریفیلم مشغول و آوردن در رو موبایلشون معمول

:بزنه حرف بلند کنهمی سعی خودش، ظریف صدای با دختر اون

Page 53: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

52

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

قبل ما نه، یا باشیم زنده وضعیت این توی نداره ما برای فرقی - حق نتونستم و نکردیم زندگی هم بشه پخش ویروس که این از

زندگی بتونیم باید چرا االن بگیریم، زندگی این از رو خودمون بگیرم؟ رو حقمون و بکنیم

قبول آورشرم هایپیشنهاد دادن با ایعده یه میریم جایی هر من همراه که هادختر این یهمه بدن، سرپناه ما به که کننمی

یا دادن دست از رو هاشونخانواده یا ایستادن ساختمون این باالی هم پناه سر همچنین کنه، مراقبت ازشون که نیست مردی هیچ

.بکشن رو خودشون مرگ انتظار خیابون توی باید و ندارن سعی زننمی که هاییحرف و کشنمی که هاییفریاد با مردم یهمه اما بکنن، منصرف خودکشی از رو دختر تا چند اون دارن هستن خیره روبرو به فقط سرد، و عبوس ایچهره با هادختر اون

.کنننمی حرکتی هیچ و صبحت به شروع دوباره ایثانیه چند سکوت از بعد دختر همون :کنهمی کردن

Page 54: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

53

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کنیمی پمپاژ خون که همین میگم قلبم به هاوقت بعضی - فیلم ما از داره که هرکسی نداری، شدن عاشق حق تو کافیه،

به برسه تا بکنه پخش رو هافیلم هست که هرطوری گیره،می و ساکنن تهران جای بهترین تو که اشخاصی اون دست مسلح هایآدم نظر زیر و کردن پاکسازی رو خودشون هایمحل دارن کردن، قطع اینجا که برقی از و کننمی زندگی راحت

.کننمی استفاده به که اینه کننمی که کاری تنها هاکلیپ این دیدن از بعد هرچند

هاییاحمق عجب هااین» میگن دلشون توی و خندنمی ما روز یک حتی و فهمننمی رو ما حال هااون وقت هیچ. «هستن

.کنن زندگی ما یجا به تونننمی هم رو خودش ساختمون باالی از شد تموم حرفش که این محض به به همزمان هم دخترها بقیه بالفاصله ،کرد رها پایین سمت به

و هرج میان در هااون از یکی سر زود خیلی پریدن، پایین سمت

Page 55: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

54

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

دل شجمجمه شدن شکسته صدای و خورد آسفالت به مردم مرج .لرزوند رو حاضر جمعیت

*** دوم فصل شروع و شد پیاده ماشین از تجهیزات با قدبلند و مسلح مرد یک

.کرد زدن قدم به جسد شدن، پیاده ماشین از دیگه مسلح آدم تا چند بالفاصله

هااون از که خونی و شد جمع زمین روی از مردم توسط دخترها .شستن رو بود شده خارج

میونشون از گرفته، لشک مردم بین زیادی مرج و هرج کهدرحالی با همراه که رسونممی مردی اون به رو خودم و کنممی عبور

.شدن پیاده ماشین از افرادش از تعدادی

Page 56: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

55

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

پشت از نفر یک که بکنم حرکت مرد اون سمت به خواستممی با و گشتم بر عقب سمت به م،شونه روی گذاشت رو دستش سر

.شدم مواجه شایان یچهره اده؟افت اتفاقی چه -

.میگم جوابش در آروم خیلی .بیا همراهم -

دیگه مسلح آدم تا چند با همراه که مرد اون سمت به سپس شدم نزدیک بهش تا اما کنم،می حرکت هست زدن حرف مشغول

.پرسید سوال یک من از بزنم، حرفی من اینکه از قبل افتاده؟ اتفاقی چه جا این -

:میگم عمیق نفس یک کشیدن از بعد .کردن خودکشی دختر تا چند -

:میگم بعد و کنممی مکث کمی .شدم خسته هاصحنه این دیدن از دیگه - :میگه و گردهبرمی سمتم به

Page 57: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

56

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کردن؟ خودکشی ادختر اون چی برای - :میگم میره فرو هم تو هامابرو کهدرحالی و میدم تکون رو سرم

.کردن راحت وضعیت این از رو خودشون - .هاشونخانواده پیش بریم باید -

:میگم و کنممی متوقفش .نداشتن ایخانواده - نگاه افرادش به و برگشت عقب سمت به گفتم رو جمله این تا

.کرد :گفت و برگشت من سمت به سپس

.ممنونم خیلی - بشه ماشین سوار اینکه از قبل ولی کرد، برداشتن قدم به شروع مرد اون به رو خودم کهدرحالی و کشممی بیرون رو ماسلحه :میگم کنممی نزدیک

شما به تونممی دارید اردوگاه شما اگه هستم، بلد تیراندازی من - .بکنم کمک

Page 58: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

57

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه بهم رو بشه ماشین سوار اینکه از قبل و وایمیسته کردن کمک ما یوظیفه بکشی، بیرون رو تاسلحه نبود الزم - .هاستهموطن به

:میگم همزمان و شینهمی لبم روی لبخندی بیام؟ شما همراه تونممی یعنی -

:میگه افرادش از یکی به رو قدبلند مرد اون داریم؟ ظرفیت - .بله -

سوار اینکه از قبل اما گردونم،برمی اولش جای به رو ماسلحه سمت به و گیرممی فرصت مرد اون از دقیقه یک بشم، ماشین .کنممی حرکت شایان رو شده، خیره بهم ایستاده، جمعیت بین که طورهمین شایان :میگم بهش

کنه، کمک من به خوادمی اردوگاهه، یک رئیس مرد اون - میای؟ همراهم

Page 59: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

58

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه نهایت در و کنهمی فکر کمی چی؟ مخونه پس -

:میگم بالفاصله هااردوگاه مهمه، موندن زنده فقط هاروز این کن، ول رو خونه -

.گیرنمین عضو راحتی همین به هم :میگه آروم و میده تکون رو سرش

.خب خیلی - هرچی کنیم،می عبور جمعیت میون از دوباره و کنیممی حرکت

سوار سختی با باالخره میشه، بیشتر مرج و هرج گذرهمی که با جمعیت میان از و چرخونهمی رو فرمون. میشیم مرد اون ماشین به وابسته یدیگه ماشین تا دو سپس کنه،می عبور کمی سرعت .کننمی حرکت مرد، اون دستور با هم اردوگاه و داره دستش توی رو سیمبی نشسته، فرمون پشت که مردی برقرار ارتباط هستن سر پشت هایماشین توی که افرادش با مدام .کنهمی

Page 60: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

59

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.باشه کافی امروز برای کنممی فکر شده، تکمیل ما ظرفیت - باال کمی رو سیمبی کهدرحالی و میگه سیمبی توی رو این .مونهمی جواب منتظر گیرهمی .قربان شده تکمیل هم ما ظرفیت -

:میاد سیمبی از دیگه صدای یک بالفاصله .داره ظرفیت دیگه نفر دو یا یک ما ماشین - .بکنیم پیدا رو نفر دو یکی اون تا بگردیم باید پس، خب خیلی -

دستش تا دو با کهدرحالی و ونهگردبرمی اولش جای به رو سیمبی .میده گاز زیادی سرعت با گیرهمی رو فرمون از دیگه قسمت یک به و میشیم رد قدیمی محل از زود خیلی .رسیممی تهران و بسته پشت از رو موهاش بلنده، قد مرد یک که اردوگاه رئیس

بلند بعد و کنهمی نگاه من به آینه از. داره صورتش روی ریشیته :یگهم .کنن معرفی رو خودشون لطفا هاواردتازه -

Page 61: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

60

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

جلو سمت به دوباره و میندازم شایان به نگاهی بالفاصله .گردمبرمی

.هستم پدرام - مسنی مرد اون و کنهمی معرفی رو خودش هم شایان بالفاصله

روحیبی و سرد خیلی صدای با نشسته، شایان دست ـل*بغـ که .میگه

رفتم و خوردم تیر حادثه یک توی بودم، ارتش عضو قبالً من - داشتم، که مقامی از برگشتم زندگی به دوباره که هم وقتی کما،

.بزنید صدا داوود رو من تونیدمی. دادم استعفا :میگه تا سه ما به رو و میده تکون رو سرش هم اردوگاه رئیس

.هستم اردوگاه رئیس هم من - :میگه اردوگاه رئیس هب رو شایان بعد و گذرهمی زمان کمی

ست؟منطقه کدوم توی شما اردوگاه - .کنهمی نگاه شایان تصویر به آینه از

Page 62: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

61

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

در من شاید بکنم، اضافه باید رو این البته. برسیم نمونده چیزی - از وقتی. دارم رو دو همیشه ولی برسم؛ نظر به خوبی آدم ظاهر وقتی. میشید مواجه من یچهره یکی اون با نکنید پیروی هاقانون

جا یک رو امروز هایواردتازه یهمه برسیم اردوگاه به که هم شکلی چه به من هایقانون میدم توضیح براتون و کنممی جمع

شما که بزنم بهتون حرفی حاضر حال در بخوام اگر ولی هست؛ مشکل و امنه کامالً من اردوگاه که اینه بکنه، خوشحال کمی رو

هم کردن حموم برای آشامیدن، از غیر به آب .نداریم غذایی مواد راحت رو شب تا داریم کانکس و چادر کافی یاندازه به و هست

.بخوابید

در که این محض به رسیدیم، اردوگاه به زدیم هم به چشم شدیم که اردوگاه وارد. کردن باز مسلح آدم تا دو رو اردوگاه

. میشیم پیاده نماشی از. شد بسته در سریع خیلی و بالفاصله

Page 63: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

62

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کاری انجام مشغول کدوم هر که خورهمی هاییانسان به هامچشم .هستن

سرپناه که هست اردوگاه این توی زیادی هایکانکس و چادر باز، خیلی فضای این توی طورهمین. شده ـناه گـبی آدم ایعده و دیواری هایگرمکنآب با همراه و شده انجام هاییکشیلوله

.شده درست بهداشتی سرویس و حموم تا چند بزرگ به که ایاسلحه که همزمان و میشه پیاده ماشین از اردوگاه رئیس

از یکی به و کشهمی بیرون گردنش دور از رو بود بسته کمرش :میگه بهمون رو میده، افرادش

.کنید حرکت - به انسان تعدادی که رسیممی قسمتی به و میریم راه سپس

گذاشته هااون جلوی تابلو یک کهدرحالی و تننشس مرتب صورت .کشنمی رو اردوگاه رئیس انتظار شده

رو رنگ آبی ماژیک و کنهمی حرکت تابلو سمت به اردوگاه رئیس و مرد. میشیم اضافه جمع به داوود اقا و شایان و من داره،برمی

Page 64: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

63

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

به چشم درهم، و خسته ایچهره با دارن که سنی هر با هازن گوش ذارهمی مرد اون که هاییقانون به و دوختن ردوگاها رئیس .میدن

برای باشید آماده باید فردا از و میشید بندیگروه دوستان شما - .کنممی مشخص براتون که هاییمنطقه توی زدنگشت

اضافه جمع به رو شخصی متوالی شب سه هاگروه از کدوم هر اگر هشت ساعت صبحونه بکنه، ترک رو اردوگاه باید متاسفانه نکنه، پخته شب ده ساعت شام و بعدازظهر چهار ساعت نهار صبح، .میشه به رو هاییمسئولیت ارشد و کنممی انتخاب ارشد گروه هر برای و شدید خارج اردوگاه این از دلیلی هر به اگر. گیرهمی عهده

هیچ به اردوگاه درِ برگردید، شب هشت ساعت از قبل نتونستید روز صبح تا کنید صبر باید شما و نمیشه باز روتون به دیگه عنوان

گروه رو شما شکیبایی محسن آقای ندارم، ایدیگه حرف. بعد .کنهمی بندی

Page 65: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

64

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

ـل*بغـ مرد دست به رو ماژیک سپس کنه،می مکث کمی .کنهمی ترک رو جمع خودش و میده دستش

که رفیح اولین داره، تن به ارتشی کاله و لباس که محسن آقای :بود جالب برام زد کرده خدمت کشور ارتش توی که هست کسی شما بین از -

باشه؟ با. داوود آقای از غیر به زنهنمی حرفی کسی هیچ مطلق، سکوت جو سکوت جوگندمیش موهای و خشکش و سرد یچهره همون

.شکوند رو :گفت بلند و برد باال رو دستش

من - لبخندی داره، ایورزیده اندام و دبلن بسیار قد که شکیبایی آقای :میگه آرومی لحن با و نشینهمی صورتش روی

.میای ما کار به شما - :گفت تربلند سپس

Page 66: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

65

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.کن بندیگروه رو واردتازه افراد این لطفاً - مکث از بعد هم داوود آقای گیره،می جمعیت سمت به رو ماژیک به بلندی هایقدم با و کنهمی جدا رو خودش جمعیت از کوتاهی

مرد اون دست از رو ماژیک و کنهمی حرکت محسن آقای سمت تک به تک رو اسامی تخته روی و کشهمی عمیقی نفس. گیرهمی رو دارن خاصی مریضی که اشخاصی و هابچه سپس نویسه،می تا ده به زنیگشت برای رو واردتازه افراد آخر، در و زنهمی خط

.کنهمی تقسیم نفره سه گروه سالم نیروی نبودن علت به شایانه با همراه که من گروه البته

.موند دونفره*** از بعد میرم، دوش زیر کهدرحالی و کنم،می باز رو داغ آب شیر

.بگیرم گرم آب دوش کنممی فرصت دوباره هامدت از بعد هم هااون تا هستن منتظر حموم در پشت زیادی هایانسان خاطر همین به ببرن ت*ـذ*لـ کردن حموم از بتونن هامدت

Page 67: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

66

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

رو وقت چند این خستگی تموم داغ آب اما ندارم؛ چندانی فرصت .شست تنم از

که جدید هایلباس با و بستم رو داغ آب شیر دقیقه چند از بعد .میشم خارج حموم از دادن، بهم اردوگاه توی

دسر سالح با هانگبهان کهدرحالی رسیده، شب هشت به ساعت بزرگی قفل کشتن، اردوگاه در جلوی رو هازامبی اون از تا چند .زدن در روی

هستن هاییجوون همون نیستن، عجیبی هایآدم هم هانگهبان شونبچه زندگی خوانمی خدا از روز و شب هاشونخانواده که

شده، تموم هااون روز نگهبانی شیفت. نره دست از راه این توی پراکنده مختلف هایچادر سمت به شونکدوم هر کهدرحالی .میشن جایگزین هستن، شب شیفت که جدید هاینگبهان میشن،

چادر داخل شایان کهدرحالی. میرم ۴8 شماره چادر سمت به سر از شدم چادر وارد من تا گذاشته، بالشت سرش زیر و خوابیده

:گفت بهم رو نگرانی یچهره با و شد بلند جاش

Page 68: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

67

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.نیستم راحت اصالً پدرام، نمیاد خوشم جااین از من - :میگم بخشیآرامش لحن با جواب در و میدم تکون رو سرم

چی داری، امنیت اردوگاه این توی کنی،می عادت نباش نگران - تالش دارن امنیت برای هاانسان یهمه هاروز این تر؟مهم این از

یخونه و ماشین و لباس فکر توی دیگه کسی هیچ کنن،می .نیست خوب .بندهمی رو هاشچشم آروم و کشهمی دراز دوباره غریبه انسان زیادی خیلی تعداد با داریم باشه، شایان با حق شاید

باید ولی نکنیم؛ راحتی احساس میشه باعث این و کنیممی زندگی .کنیم فکر مثبت و باشیم مثبت نیستیم مجبور دیگه و داریم امنیت داریم، غذا داریم، خواب جای از خبری که کنیم رو و زیر رو تهران مختلف هایمنطقه مدام

.نباشه هازامبی دو کشیدم، دراز چادر توی کهدرحالی و رفتم فرو عمیقی فکر به

کهدرحالی شب ده ساعت. گذروندم شکل همین به رو ساعت

Page 69: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

68

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

و رفتم اردوگاه رستوران سمت به من رفته، فرو خواب به شایان چادر داخل که طورهمین برگشتم، چادر به سپس خوردم رو شام چادر زیپ. زنهمی صدا رو من چادر بیرون از داوود آقا کشیدم دراز که شدم مواجه روحش بی و سرد یچهره با و کشیدم پایین رو

:گرفته دستش برگه یک گشت برای باید و میشه داده ماشین و اسلحه شما به فردا از -

رئیس رو بره باید شما گروه که هاییهمنطق. باشید آماده زدن .کرده مشخص اردوگاه

میندازم، بهش سرسری نگاه و گیرممی داوود آقا دست از رو برگه :میگم داوود آقا به رو سپس

.شدم متوجه - :میگه و میده تکون رو سرش

نیم و هفت ساعت راس بشید، بیدار زود که بخوابید زود باید - .باشید صبحونه صف توی و هشد بیدار خواب از باید

.شدم متوجه -

Page 70: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

69

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.کشممی باال دوباره رو چادر زیپ بستم، رو هامچشم کهدرحالی و گذاشتم سرم باال رو برگه

.رفتم فرو خواب به کی نفهمیدم وحشتناک کابوس یک یوسیله به صبح پنج ساعت بعد روز صبح

.پریدم خواب از بدنم روی سردی قعر شده، حاکم اردوگاه توی سنگینی سکوت دارم که ای سرگیجه با همراه و شده خشک گلوم نشسته، .کنممی شدید گرمای احساس

آسمون تازه، هوای تنفس به کنممی شروع و میشم خارج چادر از دارن هانگبهان. رسه نمی گوش به صدایی هیچ و میشه و گرگ

چشمم به ایدیگه انسان ها،اون از غیر به میدن، نگهبانی .خورهمین

کنممی حرکت هست اردوگاه یگوشه که بزرگی سنگ سمت به آرامش احساس ولی دونم؛نمی رو دلیلش. نشینممی روش و

همیشه مدت این توی که داده دست بهم اردوگاه این توی خاصی

Page 71: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

70

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

این به پام من که بود خدا خواست این کنممی فکر بودم، دنبالش این از قبل تا. باشم داشته ندگیز شانس دوباره و بشه باز اردوگاه

نه؛ یا هستم زنده فردا دونستمنمی بشم اردوگاه این وارد من که بمیرم، نیست قرار هازودی این به حدقل دونممی حاال ولی

قوت ذهنم توی مخانواده با مجدد دیدار فکر و دارم هاییهدف .گرفته پسر با همراه مرد، یک که بودم رفته فرو عمیقی فکر توی

بهداشتی سرویس سمت به و شدن خارج چادرشون از خردسالش .کردن حرکت

،شده زیادی هایانسان سرپناه و بزرگه خیلی اردوگاه این به رو ننشستن ایگوشه فقط و کردن حرکت که هاییانسان

خودت که شرطی به ولی خوبه، کردن دعا. کنن دعا و آسمون خودت توی رو داری داخ از که ایخواسته کردن عملی جرئت .ببینی

Page 72: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

71

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

بهم زیرچشمی نگاه گرفته، رو خردسالش پسر دست که مردی .میشه رد کنارم از سریع و کنهمی که آدم تا دو برسه چه نداره اعتماد برادر به برادر دیگه هاروز این

.بیننمی رو همدیگه اوله بار برای حال در کم کم هوا پیچه،می موهام داخل و وزهمی خنکی باد

و اومدن بیرون هاشونچادر از هاانسان از خیلی و شدنه روشن برای هم مسن خیلی هایانسان حتی. چرخنمی اردوگاه داخل میدن انجام رو میاد بر دستشون از کاری هر خودشون جون حفظ

.باشن آرامش توی رو عمرشون باقی که زود یلیخ انرژی، از پر و هستن جوون خیلی هنوز که ایعده اما

.دادن باخت بیماری این برابر در و شدن تسلیم خودشون ساختمون باالی از که سالیوسن کم هایدختر اون مثل

بزرگترینشون شاید و نداشتن سنی هااون واقعاً انداختن، پایین رو .بود ساله بیست بود، کردن صبحت حال در که

.باشن داشته آرامش بعدی تولد توی حدقل امیدوارم

Page 73: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

72

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

همین به داریم، و داشتیم زیادی هایمحدودیت کشور این توی ما. بکشیم قرمز خط خودمون برای حداقل نباید که هست هم خاطر

خیلی تعداد میون در اگر حتی کنم،نمی خودکشی هیچگاه من توی رو من روح خداوند باشم، شده گرفتار هازامبی اون از زیادی

انسان یک عنوان به زندگی انسش بهم و دمیده، انسانی کالبد این برم، آخرش تا شرایطی هر توی دارم وظیفه من و داده رو سالم .بشه تموم تلخ قراره آخرش اگر حتی

حاال کهدرحالی و میشم بلند اردوگاه یگوشه بزرگ سنگ روی از قاطی هستن، زدن قدم مشغول اردوگاه داخل زیادی هایانسان

عجیبی حس هم هنوز کنم،می دنز قدم به شروع و میشم هااون .دارم

.شد پخش اردوگاه رستوران داخل صبحونه صبح هشت ساعت خوبیش ولی بدن اردوگاه اعضای به که نداشتن زیادی چیز البته .خوردیم دردسربی که بود این

Page 74: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

73

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کرد جمع رو هاواردتازه اردوگاه، رئیس صبحونه از بعد ساعت یک زنیگشت تا داد ماشین یک وئیچس و اسلحه تا دو گروه هر به و

.بکنن شروع رو انسانی هر و بریم شده مشخص هایمنطقه به خواست ما از اون .بیاریم اردوگاه به خودمون با همراه رو داره کمک به نیاز که کهدرحالی و شینممی فرمون پشت. میشیم ماشین سوار شایان با

شروع رم،سپمی شایان به رو داده بهم که کالشی یاسلحه البته خونم،می کاغذ روی از رو شده مشخص هایمنطقه کنممی تونممی من که گفت شایان ولی شناسم،نمی من رو هامنطقه این

.بکنم کمک فشار گاز پدال روی به رو پام و خوابونممی رو ماشین دستی ترمز

چرخونممی رو فرمون کنن،می باز رو اردوگاه در هانگهبان میدم، .رونممی رو ماشین بیشتری سرعت با و

رو هازامبی اون از زیادی تعداد که بودیم نرفته رو زیادی مسیر حرکت سمتی به کدوم هر هم از جدا و پال و پخش که دیدیم

Page 75: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

74

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

سمت به که همزمان و کوبممی هااون از بعضی به کنن،می :میگم گردممی بر شایان

.بده هشدار بهم تمرفمی اشتباه داشتم که رو مسیری هر - :میگه برگرده سمتم به اینکه بدون و میده تکون رو سرش شایان

.باشه - رو جو سکوت نهایت، در تا میشه حاکم ماشین توی سکوت کمی :شکونهمی شایان خود

توی واقعاً بود، تو با حق کردم، فکر خیلی دیشب من پدرام - .زندگیه برای خوبی جای و داریم امنیت کمپ

.داریم زندگی برای دوباره شانس کمپ توی ما سته،در - :میگم بعد و کنممی مکث کمی

بلدی؟ رو کردن تیراندازی - میده، تکون منفی ینشونه به رو سرش بگه چیزی اینکه بدون

:میگم بالفاصله .نکن استفاده اسلحه از تو پس -

Page 76: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

75

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کشم،می بیرون غالفش از رو هست همراهم که چاقویی همزمان :میگم و گیرممی متشس به اون استخون حتی تونیمی راحت خیلی کنم،می تیزش مدام -

.ببری باهاش هم رو هازامبی :میگه همزمان و گیرهمی دستم از رو چاقو

متحرک مردگان اون با رو خودم خیلی حال به تا من راستش - .نکردم درگیر

گردمبرمی سمتش به که همزمان و شینهمی لبم یگوشه لبخندی :میگم بهش رو شوخی لحن با .موندی مثبت بچه راهنمایی دوران مثل - به کهدرحالی و جدیه خیلی اون شدم، خیره شایان یچهره به

بعد اما خنده؛نمی کردم باهاش که ایشوخی به دوخته، چشم جاده : کشید فریادی ثانیه چند از .ببین رو جلوت -

Page 77: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

76

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

ایستاده، جاده وسط خصیش برگشتم، جاده سمت به سریع خیلی اون با کمی خیلی فاصله در و میدم فشار ترمز پدال روی رو پام

.دارممی نگه رو ماشین دختر، خیره بهش که طورهمین بکوبم، بهش که بود نمونده چیزی .کشممی عمیقی نفس اختیاربی هستم

رو زنده انسان یک داشتم تپه،می امـینه*سـ توی تند داره قلبم .میشم پیاده ماشین از. گرفتممی زیر و روشنه صورتش پوست داره، بلندی نسبتاً قد دختر، اون

.سبزرنگن درشتش هایچشم کت و جین شلوار با همراه و داره فرمیخوش و تراشیده بینی

و کرده پاش رنگیایقهوه یچکمه پوشیده، که چرمی و مشکی سرش روی ایقهوه دارلبه کاله یک شال، یا روسری جای به

زیر از رنگشمشکی و بلند و لَخت موهای از مقداری البته گذاشته، .شده ریخته هاششونه از یکی روی کالهش

Page 78: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

77

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

به بزنم حرفی اینکه بدون ثانیه چند و دارمبرمی قدم سمتش به حرفی هم دختر اون میشم، خیره سبزرنگش و درشت هایچشم .ستخیره بهم جدی و سرد خیلی یچهره با اما زنه،نمی

بلندی نسبتاً صدای با همزمان و میشه پیاده ماشین از هم شایان :میگه

...ب وایساده جاده وسط چی برای - شایان سمت به کهدرحالی دختر اون مونه،می تمومنیمه حرفش

:میگه عصبی حالت یک با گردهبرمی ...شو ساکت -

دستش ساننو از گیره،می شایان سمت به هم رو دستش همزمان ترسیده، بود جاده وسط اینکه از هم خودش میشم متوجه

:میگم جوون دختر اون به رو بالفاصله متوقف برای نبود الزم طورهمین بکنی، دعوا ما با نیست الزم -

.بندازی خطر به رو جونت ماشین کردن :میگه آرومی لحن با و گردهمی بر سمتم به

Page 79: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

78

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.گرفتممی رو ماشین یک جلوی باید بود که طوری هر - زیادی تعداد زود خیلی رسه،می گوشمون به هازامبی یناله دای

.کننمی نزدیک ما به رو خودشون آهسته زامبی، :میگم و کنممی صاف رو صدام

.کنممی کمک بهت من -

به بشه، بیشتر هست که اینی از هازامبی تعداد که این از قبل شایان دست از رو کالش یحهاسل و کنممی حرکت ماشین سمت

اون به خطاب و کنممی حرکت هازامبی سمت به سپس. گیرممی :میگم دختر

.وایسا عقب - بیرون لباسش پشت از رو کلتش یاسلحه بهم توجه بدون اما

تیراندازی به شروع و گیرهمی نشونه دقت با سپس کشه،می .کنهمی

Page 80: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

79

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

همین اما نیست خوب شتیراندازی مونم،می خیره بهش ثانیه چند میده نشون داره رو هازامبی با روبرویی و تیراندازی جرئت که

مونفاصله و داریمبرمی قدم عقب به که همزمان شجاعیه، دختر .کنیممی شلیک هازامبی سمت به کنیم،می بیشتر هازامبی با رو .بگیری هدف رو سرشون کن سعی -

تیراندازی به خوادمی که یجور اون حرفم به توجه بدون دوباره .میده ادامه کردن

یک شدن نزدیک صدای که زمانی تا داشت ادامه وضعیت این .رسید گوشمون به سر پشت از موتور روی شد، کم سرعتش از شد نزدیک ما به موتور اون که وقتی بودن نشسته بلند هایقد و زخمی هایصورت با مرد تا دو موتور

.اومدن پایین موتور روی زا رسیدن بهمون تا که سمت به که این محض به کردم، متوقف رو هازامبی به تیراندازی

به بود دستش که سفتی چوب با هااون از یکی برگشتم، عقب گیج کهدرحالی و کشید سوت گوشم بالفاصله زد، ضربه گوشم

Page 81: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

80

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

زمین روی به که این از قبل اما شد، رها دستم از اسلحه شدم، نهایت در. ذارممی گوشم روی رو دستم و رخمچمی بیفتم

.افتممی خیابون داغ آسفالت روی به ناخواسته اون سمت به شد، پیاده ماشین از کشید، فریادی شایان بالفاصله

.شد درگیر هااون با و رفت مرد تا دو که بینممی رو هازامبی کشیدم، دراز آسفالت روی که طورهمین

.میشه بیشتر و بیشتر داره تعدادشون با ولی میشم؛ بلند آسفالت روی از ثانیه چند گذشت از بعد

.بستم رو هامچشم اختیاربی که شدم مواجه خراشیدل یصحنه از یکی گردن به بار چند بودم، داده بهش که چاقویی با شایان

بیرون و کرد فرو گردنش توی رو چاقو مدام و زد ضربه هامرد اون .کشید

با شده، احساساتی صحنه این دیدن از کهدرحالی یکی اون اما با بکنه حرکتی شایان اینکه از قبل کشهمی که هاییفریاد

Page 82: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

81

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

به متوالی هایمشت با و کوبهمی دماغش به محکم سر، یضربه .کنهمی خون غرق رو اون صورتش

اما کردم، شلیک و گرفتم سرش سمت به رو اسلحه سریع خیلی .نداشت تیر شکال یاسلحه خشاب

غرق شایانِ میشه من متوجه داره، هم خشنی یچهره که مرد اون کنه،می حرکت سمتم به سرعت با و کنهمی رها رو خون اجازه بار این اما بکوبه، سرم به دوباره چوب همون با خواستمی

یاسلحه نهایت در و دادم جاخالی بزنه، آسیب بهم دیگه ندادم وسط گلوله یک و کشممی بیرون لباسم پشت از رو کلتم

.کردم خالص پیشونیش دختر اون به نگاه یک افته،می زمین روی به مرد اون جسد دستش توی که کوچیکی چاقوی با و شده تموم تیرش که کنممی :زنممی داد بلند جنگه،می هازامبی اون با داره

.بگیر رو اسلحه این -

Page 83: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

82

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

رو کالش خودم و کردم پرتاب سمتش به رو ماسلحه بعد زمین روی کهدرحالی. کنممی حرکت شایان سمت به و دارمبرمی

نیمه حالت رسهمی نظر به و شده خون غرق صورتش افتاده، .باشه داده دست بهش بیهوشی

باز رو ماشین عقب صندلی در و کنممی بلندش آسفالت روی از. میدم جا ماشین عقب صندلی روی رو شایان سپس کنممی

هیچ ست،بسته هاشچشم که طورهمین و داره ادامه ونریزیشخ .کنهنمی حرکتی روی ذارممی رو دادن بهم اردوگاه طرف از که کالشی یاسلحه افتاده زمین روی که چوبی بندم،می رو ماشین در و راننده صندلی

.کنممی حرکت هازامبی سمت به و دارمبرمی رو. بـرده بین از رو هازامبی یهمه خترد اون مونده، باقی کمی تعداد .کشیممی هم با هم رو مونده باقی هایزامبی

که فریادی با همراه و برممی باال رو محکم و سفت چوب آخر، در .کوبممی زامبی آخرین سر وسط به محکم کشممی دلم ته از

Page 84: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

83

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

بعد. کشممی نفس تند تند رفته، باال قلبم ضربان دوباره کهدرحالی پیراهنم بودن خیس متوجه و میشه رها دستم از چوب ثانیه چند از

.میشم میشم متوجه راستم، گوش سوزش با و میارم پایین رو سرم آروم

.دارم خونریزی شدت به

:میگه بهم خطاب و کنهمی حرکت سمتم به دختر اون .بگیری رو خونریزی جلوی باید -

به فقط بگم چیزی اینکه بدون و میشم خیره بهش ثانیه چند گذشت از بعد اما ست،خیره من به هم اون کنم،می نگاه شچهره :میگم بهش رو کمی

هم رو بقیه دارم، رو وظیفه این و هستم کمپ یک عضو من - .بکنم کمپ عضو

:میگم کوتاهی مکث از بعد داره،برمی قدم سمتم به

Page 85: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

84

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

میای؟ من همراه - :زنهمی لبخندی

.شیبا گفته راست اگر - :میگم بعد و کشممی عمیقی نفس

بگم؟ دروغ بهت باید چرا ولی میای، عاقلی دختر نظر به - یلبه نشسته، لبش یگوشه واریشیطنت لبخند هنوز کهدرحالی

:میگه بعد و میده پایین رو کالهش هست؟ منطقه کدوم توی شما اردوگاه -

.دممی بهش رو اردوگاه دقیق آدرس بعد و کنممی مکث کمی چی؟ باشی گفته دروغ اگه -

:میگم بعد و شینهمی لبم روی لبخندی کمکم مشکوکی؟ قدران همیشه -

ماشین سمت به و دارهبرمی هامچشم از رو درشتش هایچشم .شینهمی ماشین جلوی صندلی روی و کنه،می حرکت

Page 86: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

85

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

شایان و گردمبرمی عقب سمت به بالفاصله میشم سوار هم من بدون بازه، هاشچشم کهدرحالی و اومده هوش به اون .بینممی رو

ماشین سقف به و گذاشته سرش روی رو دستش بزنه حرفی اینکه .شده خیره

:میگم آروم گردم،می بر عقب سمت به کهدرحالی .هست دکتر جااون اردوگاه، گردیمبرمی االن رفیق - :میگه بعد و کنهمی نگاه من به بده خیلی حالم -

:میگم اصلهبالف .هست دکتر اردوگاه توی که گفتم -

:میگه بعد و میده تکون رو سرش کشتم، رو زنده آدم یک من نیست، خونریزیم منظورم پدرام، نه -

با من که بود خدا هایانسان از یکی اونم چی؟ یعنی فهمیمی ...کشتمش خودم هایدست

:کنممی قطع رو حرفش

Page 87: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

86

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

ندیدی مگه کشت،می رو ما ناو کردینمی رو کار این اگه - رو ما خواستنمی نفر دو اون! زد ضربه من به چوب با چطوری

سر رو خودت بردارن، رو داریم که امکانتی هر و ماشین تا بکشن .نکن زنش

:برهمی باال رو صداش تُن یه به تبدیل هااون مثل هم ما پس؟ چیه هااون با ما فرق االن -

.کشتیم آدم نماشی برای و شدیم حیوون .کنممی سکوت و کشممی عمیقی نفس

صدای تن با و کنهمی عوض رو صداش لحن هم شایان :میگه تریپایین

داره؟ حکمی چه خدا پیش این دونیمی آدم، یک کشتن - .شایان کن بس -

:کشهمی فریاد دوباره

Page 88: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

87

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

توی کنم؟ بس رو چی بگو کنم، بس رو چی کنم؟ بس رو چی - ببین کردم،می رو زندگیم بود که طوری هر اشتمد خودم یخونه !انداختی وضعی چه به رو من .تخونه برگردونم رو تو تونممی نشده، دیر هم االن -

ریزهمی اشک هاشپلک یگوشه از شکنه،می بغضش کهدرحالی :میگه آروم و تموم با برابر گناهی یعنی این کشتم، رو نفر یک زدم من -

.خوندم ازنم که هاییسال .کن بس شایان -

:میگه ستخیره هامچشم به کهدرحالی برگردون اردوگاه به رو من زدم، داد سرت که خواممی معذرت -

ما از که باشه مذهبی آدم یه جااون شاید که این خاطر به فقط بگیرم کمک آدمی همچین از خواممی باشه، نزدیک خدا به بیشتر .خونه گردمبرمی خودم بعدش

Page 89: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

88

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کهدرحالی و گردمبرمی جلو سمت به دارم،برمی ازش رو نگاهم و کنممی روشن رو ماشین گیرم،می فرمون روی رو هامدست :میگم آروم

.رفیق باشه - به سرسری و زیرچشمی نگاه یک بکنم، حرکت اینکه از قبل اما

.بود فکر در غرق که انداختم دختر اون :میگم و گردمبرمی سمتش به آروم

.بود عالی کارت - :گفت گشت بر سمتم به کهدرحالی و اومد بیرون عمیق فکر از هوم؟ - .کردی تیراندازی خوب خیلی گفتم هیچی، - توی من آخه بگیرم؛ یاد که بودم مجبور یعنی گرفتم، یاد خودم -

.بکنم دفاع خودم از باید خودم هستم، آدم تنهاترین کشور این :میگم تمهس خیره بهش کهدرحالی

.تنهام منم -

Page 90: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

89

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

میدم، پایین رو ترمزدستی که همزمان و گردمبرمی جاده سمت به که مسیری زیاد سرعت با و میدم فشار گاز پدال روی به رو پام

نبودیم، دور اردوگاه از خیلی. گردیمبرمی رو بودیم اومده سه ساعت یعنی ساعت، یک از بعد خلوته هاجاده کهدرحالی

.رسیدیم اردوگاه به بعدازظهر

و کنممی کم ماشین سرعت از. کردن باز رو اردوگاه در هانگبهان. میشم پیاده ماشین از کنممی پارک ایگوشه رو ماشین کهدرحالی حرکت سمتمون به دستشه که خودکاری یه و کاغذ یه با آقاداوود

:میگه بعد و کنهمی .کن معرفی رو خانوم این پدرام -

:میگه خودش بگم، چیزی من نکهای از قبل .هستم مارال -

Page 91: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

90

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

رو مارال اسم ،خودش جدی و سرد یچهره همون با آقاداوود :گفت آروم شایان، و من به کردن نگاه کمی از بعد و نویسهمی .زنممی صدا رو دکتر االن -

:میگه مارال به رو سپس کنم،می تشکر و میدم تکون رو سرم .هستی گروه کدوم توی بگم ات بیا من همراه خانوم -

که آمیزیشیطنت لبخندِ همون با برداره قدم اینکه از قبل مارال بهم و گشت بر سمتم به ثانیه دو یکی برای سواره، هاشلب روی حرکت آقاداوود دنبال سپس داد پایین رو کالهش یلبه کرد، نگاه .زنممی لبخند اختیار بی هم من. کرد

زنیگشت هایماشین و میشه باز ردوگاها در مدام کهدرحالی یک و پزشک یک با همراه آقاداوود که نکشید طولی گردن،برمی .اومدن ما مداوای برای اولیه هایکمک جعبه

من گوش به بعد و کرد باندپیچی رو شایان سر ابتدا پزشک .کرد مداوا هم رو من گوش نهایت در و کرد رسیدگی .کرد متوقفش شایان که کردمی حرکت داشت آقاداوود

Page 92: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

91

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.ببخشید - .کرد نگاه شایان به و برگشت عقب سمت به آقاداوود

اومده؟ پیش مشکلی - :میگه بعد و کشهمی عمیقی نفس شایان

بکنه؟ کمک بهم بتونه که هست مذهبی آدم جا این - .نشست آقاداوود صورت روی رنگیکم لبخند باالخره

هست؟ چی مشکلت - :میگه یجد لحن با شایان

.کشتم رو زنده آدم یک - :میشه پاک آقاداوود یچهره روی از لبخند

بهم قدران اما هستم، جااین که روزه یک و شب یک فقط من - تاسیس من رو اردوگاه این کننمی فکر همه که دادن مسئولیت

کمکت اون بذار میون در اردوگاه رئیس با رو مسئله همین کردم، .کنهمی

Page 93: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

92

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

برداشتن قدم به شروع بگه، ایدیگه چیز اینکه بدون سپس جمع رو وسایلش شده، تموم کارش که هم پزشک اون. کنهمی .میره ما پیش از و کنهمی

برداشتن قدم به شروع و کنهمی خواهیمعذرت من از شایان .میره اردوگاه رئیس کانکس سمت به سپس کنه،می

رئیس کهدرحالی ،کنممی حرکت شایان دنبال بلند هایقدم با وارد شایان سر پشت هم من کرده باز شایان برای رو در اردوگاه :میگم محمدرضا به خطاب و میشم کانکس

.رئیس سالم - گذاشته، سیگار هاشلب روی کهدرحالی و میده تکون رو سرش

و فره تقریباً موهاش کرده، باز االن رو رنگشایقهوه موهای .راستش سمت چشم لویج اومده موهاش از قسمتی بیرون رو دود کهدرحالی و دارهبرمی هاشلب روی از رو سیگار :میگه بعد و کنهمی نگاه بهم رنگشایقهوه هایچشم با میده،

.باشی رسمی قدران نیست نیاز نیست کسی که وقتی -

Page 94: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

93

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه شایان به رو سپس هست؟ چی مشکلت حاال خب خیلی -

:میگه مقدمه بدون شایان زنده آدم تا دو با شدیم مجبور بودیم رفته زنیگشت برای وقتی -

گـ احساس االن. کشتم زدم رو هااون از یکی من بشیم، گالویز بکنم، گفتگو مذهبی آدم یه با دارم دوست کنم،می شدید ـناه

.بشه سبک شاید کنه،می خاموش رو سیگارش و میده بیرون رو دود اردوگاه رئیس رو پرتقال آبکنه،می حرکت یخچال سمت به هکدرحالی سپس .کشهمی سر نفس یک و کشهمی بیرون :میگه شایان به رو سپس

خوب؟ پسر بکنه کار چی خوادمی مذهبی آدم مثال - من گردهمی هاواژه دنبال کهدرحالی و کنهمی مکث کمی شایان

:میگم جاش به .بزنه گول هادروغ با دوباره رو خودش خوادمی فقط -

Page 95: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

94

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

رئیس. کنهمی بهم چپیچپ نگاه و گردهبرمی سمتم به شایان :میگه شایان به خطاب اردوگاه

آدم اون میارم، رو نفر یک االن بشینین جاهمین نداره، عیب - .بکنه کمکت تونهمی و باسوادیه

به بشه، خارج کانکس از که این از قبل اما کنه،می حرکت سپس :میگه شوخی لحن با و گردهبرمی سمتمون

.نزنید دست چیزی به - و برگشت سمتم به عصبانیت با شایان شد، خارج کانکس از تا

خارج کانکس از صداش تا کنهمی کنترل رو خودش کهدرحالی :میگه بهم رو نشه

! اومدی من دنبال چی برای - بدون هستم خیره روبرو به کهدرحالی و نمیدم، بهش جوابی

.زنمنمی حرفی هیچ تحرک،

Page 96: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

95

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

بعد زدمی حرف ازش اردوگاه رئیس که باسواد و مذهبی فرد اون .شد کانکس وارد دقیقه چند از

ینشونه به رو دستش کهدرحالی و شد بلند شایان بالفاصله پسر مذهبی فرد اون. کرد سالم گذاشت، اشـینه*سـ روی احترام سبیحت طورهمین بلند، هایریش و کوتاه موهای با جوونیه از بعد و کنهمی حرکت ما سمت به. داره دستش توی رنگیمشکی :میگه ما به رو احوالپرسی و سالم

هست؟ شما از یکی کدوم شایان آقا - که صدایی با و عجله با شایان بگم چیزی من اینکه از قبل :میگه لرزهمی .من - .هستم مصطفی هم من خب، خیلی -

بهش رو و گردهمی بر یانشا سمت به مصطفی آقا بالفاصله :میگه

Page 97: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

96

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

خواممی اما گفته، هاییچیز یه محمدرضا آقای برادر، ببین - .بدی توضیح بیشتر برام خودت :میگه ست،شرمنده که لحنی با و گیرهمی پایین رو سرش شایان

.کشتم رو زنده آدم یه من - :میگه شایان به رو مصطفی آقای

خواممی دقیق افتاد، اتفاقی چه بکن تعریف بگیر، باال رو سرت - .بدونم

. شدیم زامبی تعدادی گرفتار وقتی بودیم، رفته زنیگشت برای - تا دو رسید ما به موتور وقتی اومد، سر پشت از موتور یک صدای

و خودم از دفاع برای شدم مجبور منم شدن، ورحمله ما به مرد .بکشم رو هااون از یکی دوستم

هنوز کهدرحالی و کشهمی هاشریش روی هب دستی مصطفیآقای با شایان به رو داره دستش توی رو رنگمشکی تسبیح اون

:میگه شمرده شمرده کلمات از استفاده

Page 98: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

97

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

انجام رو کار این خودت جون از دفاع برای شما که این وجود با - ... د خداوند نزد سنگینی ـناه گـ انسان، یک قتل اما دادی، صدای با و پرهمی حرفش وسط نداره خوشی لحا اصال که شایان :میگه لرزان

بدم؟ انجام باید کاری چه - کمی که نهایت در کنه،می برداشتن قدم به شروع مصطفی، آقای :گفت شایان به رو کرد فکر

برادر؟ خونیمی نماز - .میده تکون مثبت ینشونه به رو سرش شایان

از که ثوابی با تا میدم، پیشنهاد شما به راه یک من خب، خیلی - جبران رو سنگین ـناه گـ اون بتونی کنی،می کسب کار این

.بکنی :پرسهمی امیدواری با شایان

بدم؟ انجام تونممی کاری چه -

Page 99: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

98

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

رو بود دستش توی که رنگیمشکی تسبیح ابتدا در مصطفی، آقای : گفت ایشمرده کلمات با بعد و سپرد شایان به با شاید که کننمی زندگی زیادی هایانسان اردوگاه این توی -

رو غذات از مقداری تونیمی نشن، سیر میشه پخش که غذایی و هست دیگه افراد به کمک منظور به هم بکنی، پخش افرد بین شما برای فرشتگان باشید مطمئن گرفتن، روزه منظور به هم

.نویسنمی ثواب :میگه کردن فکر کمی از بعد شایان

شد، عوض تصمیمم االن ولی برم، اردوگاه این از استمخومی - انجام رو گفتید شما که کاری این و مونممی اردوگاه این توی .میدم

وارد اردوگاه رئیس بود، کردن صبحت حال در شایان که زمانی .شد کانکس

با شد تموم شایان حرف اینکه از بعد و برداشت قدم ما سمت به :گفت رسایی صدای

Page 100: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

99

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

نه؟ یا بود موثر مالقات این پسر، - :میگه گرفته صدایی با شایان

.بله - نشسته هاشلب روی رضایتی لبخند کهدرحالی هم مصطفی آقای تکون رو سرش آروم و گردهمی بر اردوگاه رئیس سمت به بود، .میده

به رو دستم کهدرحالی و کنممی صاف سرفه تا چند با رو صدام :میگم بلند. گیرممی مصطفی آقای تسم به دادن دست ینشونه

.خوشحالم شما با آشنایی از - :میگه همزمان و میده دست من با .برادر همچنین -

و کنممی اردوگاه رئیس به رو بشم خارج کانکس از اینکه از قبل :میگم بعد

Page 101: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

100

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

درگیر مـُرده و زنده هایانسان با زنیگشت توی ما که زمانی - هدایت درست راه به رو اردوگاه هایانسان آقا این هستیم،

.کنهمی :میگم تریآروم لحن با بعد و کنممی مکث کمی

! باشیم داشته بیشتر رو هاانسان جور این هوای باید - .میشم خارج کانکس از سپس چهار نزدیک ساعت شده، شلوغ اردوگاه. کشممی عمیقی نفس

رستوران سمت به غذا خوردن برای کمکم مردم و بعدازظهره .کننمی حرکت اردوگاه

و داده تکیه اردوگاه دیوار به که بینممی رو مارال ها،انسان بین از بهش فقط. رفته فرو عمیقی فکر به نشسته، زمین روی کهدرحالی

به رو نگاهش نیست، من به حواسش دختر اون میشم، خیره رو ذهنش قدرآن موضوعی چه نیست معلوم زده، گره اینقطه .کرده درگیر

Page 102: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

101

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

آهسته هایقدم با نهایت در تا بود، پایدار وضعیت این لحظه چند خودش به شدم نزدیک بهش که وقتی. کنممی حرکت سمتش به

روی رنگیکم لبخند چرخوند، من سمت به رو سرش و اومد .برگشت جلو سمت به دوباره و نشست هاشلب

:میگم آرومی لحن با .نیستم که مزاحم -

:میگه بعد و میده تکون رو سرش .نه -

رو توجهم که زده بوییخوش خیلی ادکلن مارال شینم،می کنارش :کنهمی جلب

بپرسم؟ ازت سوال یک نداره اشکال - :میگه دوباره قبلی لحن همون با .بپرس - هست؟ چی زدی که ادکلنی اسم -

Page 103: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

102

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

رئیس کانکس به نگاهم اختیاربی گفتم، رو جمله این که همزمان ازش اردوگاه رئیس با همراه آقامصطفی و شایان که افتاد دوگاهار

.شدن خارج .کنمنمی توجه هاادکلن اسم به من - :میگم شوخی لحن با پس؟ جوریه این اِ؟ -

.افتهمی چال صورتش یگونه تا دو روی و زنهمی لبخندی .جوریه همین آره، -

:میگم تریجدی لحن با و کنممی عوض رو زدنم حرف لحن کردی؟می زندگی کجا اینجا بیای که این از قبل -

:کشهمی عمیقی نفس خیابون -

:کنممی مکث کمی

Page 104: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

103

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

خیابون توی اردوگاه این از قبل تا هستم، جااین دیشب از منم - زندگی سقف یک زیر قبالً ما گفت میشه پس کردم،می زندگی

.کردیممی سبز و درشت یهاچشم با کهدرحالی و میده تکون رو سرش

:میگه ستخیره بهم پررنگش .کننمی زندگی خدا سقف زیر دارن همه هاروز این -

:میگم بعد و مونممی خیره هاشچشم به اختیار بی ثانیه چند .داره رنگیخوش خیلی هایچشم -

.دارهبرمی نگاهم از رو نگاهش و افتهمی چال اشگونه دوباره چی؟ تو خبرم،بی مخانواده از من - .کردن فوت - .متاسفم - توی رو مادرم و پدر سالگی ده از من وقته، خیلی ولی ممنون؛ -

اون از االن اما کرده بزرگ رو من عَموم دادم، دست از حادثه یک .خبرمبی هم

Page 105: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

104

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

توی هانگهبان از یکی صدای تا بود سکوتی ما بین دقیقه چند .شد پخش بلندگو توسط اردوگاه

زیادی تعداد برگردن، هاشونچادر به سریع گاهاردو اعضای - .شدن نزدیک اردوگاه به زامبی مردم البته و رسید گوشمون به تیراندازی صدای که نکشید طولی

.کننمی حرکت هاشونچادر سمت به که ایزدهوحشت هاییاسلحه با و میشه بیشتر مسلح هاینگهبان تعداد سریع خیلی

.گیرنمی هدف رو وحشی ایهزامبی دارن، دست در که .میارن فشار اردوگاه آهنی در به دارن و زیاده خیلی هازامبی تعداد

*** سوم فصل با و میشه اضافه هانگهبان به زود خیلی هم اردوگاه رئیس اردوگاه در کنه،می تیراندازی به شروع داره دست در که ایاسلحه

Page 106: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

105

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

هازامبی هامیله الیبهال از کننمی سعی خاطر همین به ایه،میله کوبنمی آهنی در به محکم قرمز، زامبی چندین. بگیرن نشونه رو فشار در به گلوشون، ته از هایصدا و کشنمی که هاییفریاد با و

.میارن :میگم و گردممی بر مارال سمت به .وایسا جا همین -

روی که کالشی یاسلحه با و میشم اضافه هانگهبان به سپس .گیرممی هدف رو هازامبی افتاده، ینزم

از یکی مخ اما سخته؛ خیلی هامیله الیالبه از تیراندازی یمیله هایقسمت از بعضی. کنممی متالشی رو قرمز هایزامبی

.شده خم داخل سمت به هازامبی زیاد فشار از در، تیراندازی از رو هانگهبان زنهمی که فریادی با اردوگاه رئیس

با زمانهم و کشهمی رو نارنجک یک ضامن کنه،می قفمتو :میگه فریاد

.عقب برید -

Page 107: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

106

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

محض به نارنجک کنه،می پرتاب در باالی از رو نارنجک سپس مهیبی صدای با همراه و میشه منفجر افتهمی زمین روی که این تا چند هنوز اما بره؛می بین از رو هازامبی بیشتر کنه،می تولید که

.موندن باقی دیگه زامبی به و گیرهمی میله به رو هاشدست تا دو قرمز هایزامبی از یکی

هانگبهان اینکه از قبل میره، باال آهنی هایمیله از پاهاش کمک با و کنهمی متوقفشون اردوگاه رئیس بکنن، شلیک سمتش به

از چطور که کنهمی نگاه باهوش زامبی اون به متعجب یچهره .انداخت زمین سمت به در باالی از رو خودش و اومد باال میله یگوشه از قطره قطره خون و مَرده یک که قرمز زامبی اون

سمت به اردوگاه رئیس خود کنه،می چکه زمین روی چشمش ایضربه بلند چاقوی با ،سریع حرکت یک با کنه،می حرکت اون روش به زامبی، اون به لگد یک با بالفاصله. زنهمی صورتش به

.برید چاقو با رو بدنش پایین ینیمه و پرید

Page 108: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

107

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

زمین روی خودش با همراه و گرفت رو اون لباسش از سپس :گفت هانگهبان به رو همزمان کشوند،

رو مونده باقی هایزامبی کنید عجله کنید؟می نگاه چی به - .بکشید ،کننمی تیراندازی به شروع دوباره و میان خودشون به هانگهبان رئیس یوسیله به قرمز زامبی اون باالی ینیمه کهدرحالی میرم، دنبالش به هم من میشه، کشیده زمین روی اردوگاه

متعلق که چادری میشه، اردوگاه انتهای در چادری وارد محمدرضا .دکتره یک به

نفر دو اون بین که هاییحرف به ایستادم، چادر بیرون کهدرحالی .میدم گوش میشه بدل و رد تکمیل به نظرت به. اومد باال اردوگاه در باالی از یکی این -

کنه؟می کمک پروژه شدن

Page 109: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

108

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

. میندازه زامبی اون به نگاهی نشسته صندلی روی که دکتری مهار محکم طناب یک یوسیله به رو زامبی اون اردوگاه رئیس .کرده

این و میشن، ترباهوش دارن هازامبی این روز هر جالبه، خیلی - .کنهمی کمک پروژه انجام به صددرصد

و چرخید، من سمت به هاشچشم گفت، رو این دکتر اون تا :پرسید تعجب با بعدش

کیه؟ آقا این - .کنهمی نگاه بهم و گردهبرمی عقب سمت به اردوگاه رئیس

.پدرام - :میگم بعد و کنممی صاف رو صدام

کاری چه برای شما رو نصفه زامبی این بدونم بود جالب برام - .خواستیدمی

:میگه بهم رو محمدرضا .تو بیا -

Page 110: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

109

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه بعد و گردهبرمی دکتر اون سمت به سپس همه تا بشه تکمیل پروژه شب ده ساعت از قبل تا کنیمی فکر -

بشه؟ گذاشته میان در اردوگاه اعضای با چی :میگه ثانیه چند از بعد و رهمی فرو فکر به دکتر اون

تجزیه رو مغزش ببرم، خودم آزمایشگاه به رو زامبی این دبای - فقط یا داره صحت هستیم، دنبالش که چیزی اون ببینم و بکنم

!مونهمی باقی نظریه یک حد در رو راستش دست کهدرحالی و میده تکون رو سرش اردوگاه رئیس

:میگه دکتر به رو ذاره،می من یشونه روی به تا باید. میرید آزمایشگاه سمت به پدرام با همراه نهار، از بعد -

.بدید جواب من به شب :میگه و گردهبرمی من به رو سپس

هستی؟ آماده - سرم دادن تکون با و میشم خیره رنگش ایقهوه هایچشم به

:میگم

Page 111: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

110

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

خوابم نکنه تهدیدم خطر شب یک هستم، آماده همیشه من - .برهنمی

:میگه بعد و کوبهمی امشونه به دوباره .باشی موفق -

طناب با کهدرحالی زامبی. گردهبرمی زامبی اون سمت به سپس .کنهمی ناله گلو ته از شده، بسته

«گان شات» اسلحه یک بهم اردوگاه رئیس نهار، خوردن از بعد .باشه دکتر به حواسم خواست من از و داد

ازگ هستم، فرمون پشت من میشیم، ماشین سوار دکتر همراه. میشه بسته اردوگاه در بالفاصله میشم، خارج اردوگاه از و میدم

زمین روی هایزامبی دارن اردوگاه معمولی اعضای از تعدادی رو هااون خون زمین، روی آب گرفتن با و کننمی جمع رو افتاده

.شورنمی اردوگاه در جلوی از

Page 112: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

111

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگم بعد و کنممی دکتر اون به رو برم؟ کجا باید - به مرتب رو موهاش و داره صورتش روی عینک یک دکتر ونا

.ریخته سمت یک رسیدی خیابون انتهای به هاست،نزدیکی همین من آزمایشگاه - رو راست سمت دوباره دوراهی بین از و بچرخ راست سمت به

.همونجاست من آزمایشگاه بکن، انتخاب گیرانند به شروع بیشتری سرعت با و کنممی عوض رو دنده .کنممی

که کرد پرت رو حواسم قدری به اردوگاه به هازامبی اون یحمله رو خلوت خیابون زیادی سرعت با. رفت کجا مارال نفهمیدم اصالً دکتر سمت به که حاکمه ماشین توی سکوت. کنممی طی

:میگم بعد و گردمبرمی چی زدمی حرف ازش رضامحمد آقای که ایپروژه اون ماهیت -

بود؟

Page 113: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

112

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه بکنه نگاه بهم اینکه بدون و میده تکون رو سرش .ستمحرمانه بگم، بهت تونمنمی متاسفم، -

سمت متر، چند از بعد و چرخونممی راست سمت به رو فرمون فکر که چیزی از آزمایشگاه. کنممی انتخاب رو دوراهی راست

.بود ترنزدیک کردممی هایقربانی منتظر که نگارا زامبی تا سه آزمایشگاه در جلوی اما

:میگم دکتر به رو. هستن خودشون عالمت بهتون شد تموم کارم بکشم، رو هازامبی اون میرم من -

.میدم به و میشم پیاده ماشین از بمونم جواب منتظر اینکه بدون سپس گان شات یاسلحه داخل رو هاگلوله دوم،می هازامبی اون سمت

هر و زنم،می سوت یه میشم، نزدیک هایزامب به آروم و میندازم، .گردونمبرمی خودم سمت به رو زامبی تا سه

سمتم به آروم استخونی و خونی صورت و خاکستری پوست با از یکی سر و گیرممی نشونه سرشون سمت به کنن،می حرکت

Page 114: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

113

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

زامبی تا دو اون تیر صدای بالفاصله کنم،می متالشی رو هااون میدم اجازه. دونمی سمتم به و کنهمی یک*ـحر*تـ رو دیگه دو به که وقتی بشه، نزدیک بهم مسنه زن یک که زامبی اون

زنم،می ضربه سرش به محکم م،اسلحه ته با رسه،می من قدمی سرش و کوبممی سرش روی پا با افتهمی زمین روی کهدرحالی

به تا اما کنم؛می له ریزه،می بیرون که سیاهی خون با همراه رو نزدیک بهم ست،دختربچه یک که زامبی یکی اون اومدم خودم یاد و رممی فرو فکر به اختیاربی هستم، خیره بهش. میشه

.افتممی خواهرم اسلحه بینم،می رو خواهرم دارم انگار هستم، خیره صورتش به

هرکاری اما داشتم؛ کافی یاندازه به هم گلوله د،بو دستم داخل خیلی و پرهمی باال زامبی اون. بکنم شلیک بهش تمنتونس کردم .گیرهمی گاز رو بازوم هاشدندون با سریع

سمت بازوی روی رو زامبی اون هایدندون درد اینکه محض به صورتش به مشت یضربه با و میام خودم به کنم،می حس چپم

Page 115: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

114

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

باال رو اسلحه داره، شدیدی خونریزی بازوم کهدرحالی. کوبممی .کنممی شلیک دختربچه اون سر به باالخره و گیرممی

شدیدی خونریزی کهدرحالی و میشه رها دستم از اسلحه بالفاصله با و میشه پیاده ماشین از دکتر گردم،برمی عقب سمت به دارم

شدت به و پریده امچهره از رنگ کهدرحالی. میاد سمتم به عجله کنهمی کمک و میده هتکی خودش به رو رمقمبی بدن کردم، عرق

.برم راه بتونم تا درد گلوم دارم، شدیدی سردرد احساس بینم،می تار رو جاهمه دهنم توی خون یمزه کنممی سرفه که این محض به کنه،می

.میشه پخش هامسرفه کهدرحالی و کنممی تف زمین روی خون مقداری

.دارم شدیدی تنگی نفس احساس داره، ادامه همچنان و کنهمی آزمایشگاهش وارد رو من بود که هرطوری دکتر ناو

سمت به عجله با کنهمی رها زمین روی به رو من کهدرحالی ببینن، تونننمی درست دیگه هامچشم. دَوِهمی هادارو و هاسرنگ

Page 116: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

115

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

از و گرفتم آتیش کنممی احساس و میشه تار داره کامالً دیدم .سوزممی دارم داخل

ببینمش خوب تونمنمی. شد نزدیک بهم مرد اون مدتی از بعد توی که کردم حس رو سرنگی البته و کنممی حسش کنارم فقط .شد تزریق دستم رگ

.رفتم هوش از و شد بسته کامالً هام چشم*** عادی حالت به اندکی، زمان گذشت با اما دیدم؛می تار اولش

.کردم حس بدنم توی رو خون یدوباره گردش و برگشتم پای خوردن لیز با و ندارم تعادل ولی میام؛ پایین تخت روی از

اون بالفاصله. افتممی آزمایشگاه سرامیکی زمین روی راستم، و متعجب یچهره با و میاد کنار مانیتورش پشت از هم دکتر

درشت رو هاشچشم کهدرحالی و میشه خیره من به زدهشگفت هامچشم. کنهمی نگاه بهم فقط ثانیه چند حرفی هیچ بدون کرده،

Page 117: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

116

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

روی از سختی به لمسه، پاهام و دست کهدرحالی و میدم مالش رو .میشم بلند زمین سمت به آهسته هایقدم با و کنممی جمع رو خودم قوت تموم :میگم بعد و دارمبرمی قدم دکتر اون

نشدم؟ تبدیل من چرا - بلند یصندل روی از که همزمان و کنهمی کنترل رو هیجانش

:میگه بهم رو میشه، کار روش که ایپروژه پرسیدی من از ماشین توی یادته -

!چیه؟ کنیمی :میگم آروم بعد و میدم تکون رو سرم

آره - .بگم بهت بتونم و نباشه محرمانه دیگه کنم فکر -

مانیتورش سمت به رو من و گیرهمی دستم بازوی از سپس انسان یک و زامبی سازیهشب یک به هام چشم. کنهمی هدایت .خورهمی معمولی

Page 118: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

117

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه بعد و کنهمی مکث کمی با واحد داروی یک روی من شد، پخش ویروس که وقتی از -

خون، گردش به مربوط که مختلف داروی تا چند ترکیب از جلوگیری داروی ترمهم همه از و سردرد گلودرد، از جلوگیری

دارو این فرمول روی لیخی. کردم کار سگ، هاری و گاوی جنون به بینممی رو اشنتیجه که االن اما گذاشتم؛ زمان و کردم فکر

.بیارم در بال دارم که هستم خوشحال قدری سمتم به رو کوچیک یشیشه داخل رنگآبی محلول سپس

:میگه و گیرهمی وقتی بدم، نجات رو کشورم تونممی من محلول، این فرمول با -

بدنمون توی ایماده یک گیره،می گاز رو ما وحشی سگ یک که پیدا شیوع بدنمون توی سگ هاری میشه باعث که میشه ترشح

رو سالم انسان یک جوریهمین دقیقاً هم "ASR" بیماری. بکنه ترشح بدنمون توی ماده اون اگه بنابراین کنه،می تبدیل زامبی به

.گرفتممی رو ماده اون جلوی باید پس نمیشیم، تبدیل هم ما نشه

Page 119: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

118

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

زامبی به داره که شخصی بدن توی رو پادزهر این که وقتی توی بیماری و نمیشه ترشح ایماده دیگه بزنیم، میشه، تبدیل

چه جمهور رئیس جناب از کن تصور. کنهنمی پیدا شیوع بدنمون .بگیرم قراره پاداشی

:میگم آروم گرفته، صدای با و کنممی پاک رو پیشونیم روی عرق بودم؟ بیهوش مدتی هچ - .ساعت نیم -

:زنهمی حرف هیجان با همچنان داشتی؟ حسی چه راستی-

مرور ذهنم توی رو داده رخ هایاتفاق و کنممی مکث کمی :میگم نهایت در و کنممی اگه بودم، نشده نزدیک مرگ به قدران وقتهیچ دیدم، رو مرگ - گیر پیرهنم به زد، گچن بهم وقتی بود بلندتر عزرائیل ناخن ذرهیه

.کردمی :میگه همزمان و خندهمی

Page 120: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

119

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.بوده گرفته رو هاشناخن آوردی شانس پس - :میگه خوشحالی و هیجان با و گیرتممی ش*ـو*غـ*آ در .گردیمبرمی اردوگاه به خب، خیلی -

توی که محلول یشیشه با همراه گفت، رو این که زمانهم .بشم ماشین سوار تا کنهمی کمک من به دستشه

فرمون پشت خودش سپس کنه،می قفل رو آزمایشگاه در سرعت با و میده گاز. کنهمی روشن رو ماشین و نشینهمی رو اردوگاه در برگشتیم، اردوگاه به دقیقه پنج از بعد. رونهمی

.شدیم اردوگاه وارد ما و کردن باز هانگهبان .میشه پیاده نماشی از و کنهمی پارک قبلش جای در رو ماشین من به که میگه نفر دو به میشه، پیاده ماشین از کهدرحالی سپس .بشم پیاده ماشین از تا بکنن کمک

رو من پسر تا دو اون. اومدم پایین ماشین از نفر دو اون کمک با .کردن همراهی چادرم تا

Page 121: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

120

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

من به هاشچشم تا. نشسته داخلش شایان و پایینه چادر زیپ با و کنهمی حرکت سمتم به بینهمی رو روزم و حال و خورهمی

:میگه بهم رو نگران ایچهره شده؟ چی -

سرم و کشممی دراز کهدرحالی بشم، چادر وارد تا کنهمی کمکم :میگم آروم ذارم،می بالش روی رو .بخوابم خواممی م،خسته خیلی -

:میگه اعتراض با شایان .بزن حرف نگرانتم، پدرام - :میگم بعد و کشممی عمیقی نفس ،جوابش در حرکت آزمایشگاه سمت به شدم، خارج اردوگاه از دکتر یه با -

اون از. گرفت گاز رو من زامبی یک آزمایشگاه در جلوی کردیم، و کردممی تحمل رو شدیدی درد ولی نمیاد؛ یادم رو بعد به لحظه

هامچشم شدم،می ترنزدیک مرگ به گذشتمی که لحظه هر .بودم تخت روی اومدم هوش به که دقیقه چند از بعد شد، تهبس

Page 122: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

121

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:پرسهمی نگرانی با ... چرا پس گرفت گاز رو تو زامبی اگه -

:میگم قبلی لحن با و کنممی قطع رو حرفش من روی بار اولین برای که ساخته رو دارویی یک دکتر اون -

.کرد امتحانش خواب به شایان هایحرف به توجه بدون و بندممی رو هامچشم

.میرم فرو عمیقی

که بود اول بار برای خوابیدم، ت*ـذ*لـ با رو زیادی هایساعت

نمیاد یادم دقیق. ببرم ت*ـذ*لـ خواب از تونستم هامدت از بعد. نیست زدنیمثال که داشتم آرامش قدری به اما دیدم؛ خوابی چه

کندم دل نشیری خواب از و کردم باز رو هامچشم که هنگامی در که رسید گوشم به دکتر با اردوگاه رئیس زدنحرف صدای

Page 123: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

122

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

نهایت، در تا کردم گوش هاشونحرف به. زدنمی حرف من مورد :گفت دکتر به اردوگاه رئیس

.کن بیدارش خوابیده، کافی یاندازه به - .بخوابه دیگه ساعت یک بذار -

صدای با و کشیدم پایین رو چادر زیپ خودم که نکشید طولی :گفتم سختی به گرفته

بیدارم - شیش پنج من شده، تیره کامال هوا کردم، نگاه آسمون به سپس

.خوابیدم ساعتی :میگه بهم رو خوشحال ایچهره با اردوگاه رئیس

.کنممی افتخار بهت من رفیق - اعضای. میام بیرون چادر از شده، بهتر خیلی حالم کهدرحالی خوشحال، هایچهره با و اومدن بیرون هاشونچادر از همه اردوگاه

اردوگاه به رو خوبی خیلی جو هاشونخنده و هاحرف و هاشوخی با .رسیده گوششون به محلول اون بودن موثر خبر میاد نظر به. دادن

Page 124: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

123

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگم اردوگاه رئیس به رو .من نه دکتره شخص اون بکنی، افتخار کسی به قراره اگه -

اردوگاه رئیس به رو بعد و نشینهمی ردکت صورت روی لبخندی :میگه

عمل بود، شده تبدیل زامبی به کامالً که شخصی روی دارو - باید شدن مبتال از قبل و داره رو واکسن نقش دارو این. نکرد

تبدیل زامبی به کامالً هنوز هم پدرام پدرام، آقا مثل. بشه تزریق .بود نشده

:میگه بعد و نهکمی تائید رو دکتر حرف رضا محمد ندیم اجازه و بدیم نجات رو موندهباقی هایانسان تونیممی ما -

.بکنه منقرض رو نسلمون ویروس این سمتمون به جمعیت بین از مارال گـه بگم چیزی خواستممی

در صورتش روی لبخند و شیطون یچهره همون با و کرد حرکت :گفت اردوگاه رئیس به رو ابتدا

.نباشید خسته -

Page 125: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

124

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:گردهبرمی مارال سمت به محمدرضا ممنون -

:میگه و کنهمی حرکت من سمت به مارال سپس چطوره؟ حالت االن دونم،می رو چی همه -

:میگم بعد و نشینهمی صورتم روی لبخندی کمکم رو آزمایشگاهی موش یک نقش که دارم خوبی خیلی حس -

.کردم بازی یچهره با بعد و کنهمی من به رو اردوگاه رئیس خندیم،می سپس :میگه جدی

جمع رو دارم اعتماد بهشون که اعضایی ترسریع هرچی باید -. بکنم مشورت باهاشون ویروس این تولید و پخش برای و بکنم رو سرم باشی، داشته حضور جلسه این توی هم تو خواممی پدرام :پرسممی تعجب با و میدم تکون

داری؟ اعتماد من به - .دارم اعتماد بهت هآر -

Page 126: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

125

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.شناسیمی شب سه دو فقط رو من که تو ولی - برای رو ایدیگه هایمعیار من نیست، مهم من برای زمان -

.هستم بلد هاانسان شناخت شوخی با و پرهمی حرفم وسط مارال که بگم چیزی خواستممی

:میگه بکنم؟ شرکت جلسه این توی تونممی هم من رئیس اقای -

:میگه شوخی با و خندهمی محمدرضا .حتما -

*** کانکس توی جلسه شام، خوردن و پخش از بعد شب ده ساعت رئیس ففط نداشتیم، زیادی تعداد گرفت، شکل اردوگاه رئیس

مسنِ مرد یک خانومش، با همراه آقا یک ،رضایی دکتر اردوگاه، .من و ویلچر رویِ فلج

جمع به رو ایمهمقد هیچ بدون و کرد باز محمدرضا رو بحث :گفت

Page 127: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

126

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

عنوان به بهتره آوردیم، دستبه رو بخش نجات فرمول ما - .بکنیم پخشش واکسن

:میگه محمدرضا به رو ایستاده همسرش کنار که جوون مرد اون داریم؟ رو واکسن اون از مقداری چه -

:میگه مرد اون به رو رضایی دکتر مهم... داریم رو واکسن این از مقدار چه ما که نیست این مهم -

فرمول گرفتم، رو پاداشم من هروقت آوردیم، دستبه که فرمولیه این هم هااون تا میدم ایران سراسر در متخصصان بقیه به رو

.بکنن درست رو واکسن :میگه و پرهمی رضایی دکتر حرف وسط اردوگاه رئیس

باید کار این برای بگیری، رو پاداشت که توئه حق این درسته، - جمهور رئیس جناب برای رو واکسن این از تعدادی مستقیم واکسینه رو کشور انسان ترینمهم اول یمرحله در تا بفرستیم

و میشه پخش خبر زود خیلی بشیم کار این به موفق اگه. بکنیم .رسهمی داره رو لیاقتش که پاداشی به هم دکتر نهایت در

Page 128: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

127

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگم محمدرضا به رو کانکس، توی ایثانیه چند سکوت از بعد بکنیم؟ برقرار ارتباط جمهور رئیس با باید چطوری - مستقیماً هستیم مجبور ما کردم،می فکر همین به داشتم -

عازم جمهور رئیس جناب به هاواکسن رسوندن برای رو هایینیرو .بکنیم

بلند هست همسرش کنار و داره حضور کانکس توی که خانومی :میگه

داری که هایینیرو بهترین باید کار این برای ا،محمدرض موافقم - .بکنی انتخاب رو

مکث از بعد و کشهمی بلندش ریش روی به دستی محمدرضا :میگه کردن

.درسته - و نشسته ویلچر روی که چرخهمی مسن مرد اون سمت به سپس :میگه

نداری؟ نظری شما مرادی آقای -

Page 129: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

128

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.گیرهمی باال رو راستش دست بگه چیزی اینکه بدون گشادی هایلباس و داره جوگندمی ریش و مو مسن، مرد اون

جلسه این توی داره که ایتجربه و باال سن خاطر به حتماً. تنشه .داره حضور

:میگم دکتر به رو کنی؟می کار محلول این روی داری که وقته چند -

آقامحسن همسر بگه چیزی اینکه از قبل اما کنه؛می فکر کمی :میگه

.خردسالی زمان از - :میگه خانوم اون به رو و خندهمی دکتر

هفت شیش و سال یک حدقل زیادیه، زمان واقعاً میگه، درست - رو محلول قدریان کردم، کار ویروس این روی شب و صبح ماه،

زیاد، تغییرات با باالخره تا کردم، امتحان مختلف های آدم روی .بود مثبت جوابش و ردمک امتحان شما روی بار آخرین برای

:میگه جمعیت به رو محمدرضا

Page 130: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

129

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

فعالً اومدید، که ممنونم بود، مفیدی و کوتاه یجلسه خب،خیلی - .کنممی صداتون دوباره داشتم، مشورت به نیاز اگر شد تموم جلسه

شب یازده نزدیک ساعت کهدرحالی و میشیم خارج کانکس از

فکر داده رخ هایاتفاق به و زنممی قدم اردوگاه توی کمی هست .کنممی

از بعد شدیم بلند خواب از صبح هفت ساعت وقتی بعد روز صبح که شایان بار این اما شدیم؛ زنیگشت یآماده صبحونه خوردن

هایقدم با پریده، صورتش از رنگ و نداره خوبی یروحیه اصالً .شد نزدیک بهم آهسته بگم، چیزی من اینکه از قبل میدم، پایین رو ماشین یشیشه

.کنهمی زدن حرف به شروع خودش

Page 131: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

130

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

چون کنم،نمی زنیگشت دیگه من زدم، حرف اردوگاه رئیس با - بهم که غذایی نصف و هستم اردوگاه این توی هفته یک فقط

.میدم دیگه انسان یک به رو میدن شدم، خیره بهش لحظه چند که این از بعد و میشم پیاده ماشین از :میگم بهش نهایت در پا از بدی ادامه غذا کردن پخش به بخوای اگه ولی خب؛خیلی -

.افتیمی :میگه جواب در سریع خیلی

.بکنم زندگی وجدان عذاب با که اینه از بهتر - :میگه و کوبهمی مشونه به رو دستش کوتاهی مکث از بعد .باش مواظب هم تو -

.گیرهمی فاصله من از و کنهمی حرکت سپس برای و بکنم زنیگشت نفرهیک من باید حاال که بودم این فکر تو

. نکشید طول خیلی فکر این ولی بیارم؛ جدید عضو اردوگاه

Page 132: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

131

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

چرخوندم، رو سوئیچ و شدم ماشین سوار دوباره که هنگامی .کوبید شیشه به چندبار آقاداوود

مارال یچهره با بالفاصله میدم، پایین رو شیشه و میام خودم به .ستخیره بهم و وایساده آقاداوود دست کنار که میشم روروب برن زنیگشت به نفریسه گروه اعضای بقیه نیست انصاف این - من از شدی تنها تو فهمید وقتی خانوم مارال خود تنهایی، تو و

.بیاد تو همراه زنیگشت برای و بکنم عوض رو گروهش خواست سپس کنم،می مارال به سرسری نگاه یک و میدم تکون رو سرم

:میگم آقاداوود به و کشممی درهَم رو ابروهام تنها باید بعد به این از جوریچه که بودم این فکر تو منم -

.بکنم زنیگشت :میگه و گردهمی بر آقاداوود سمت به مارال

.ممونم خیلی - به. شینهمی ماشین جلوی صندلی روی و کنهمی حرکت سپس

:میگم و گردممی بر سمتش به شد، اشینم سوار که این محض

Page 133: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

132

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

شدم؟ تنها من فهمیدی کجا از - :میگه بعد و کنهمی اشاره اردوگاه از قسمتی به دستش با گروه تو شده، نوشته هاگروه اسامی که هست تابلو یک جا اون -

اسم «حنیفی شایان و محمودی پدرام» . بود اسم تا دو شما .بود خورده خط کاغذ روی شایان صورتم روی رنگیکم لبخند کهدرحالی و میدم تکون رو سرم :میگم بهش رو بسته نقش

که چیزی از اخالقم من باشی؟ گروه یه تو من با اومدی چرا - .گندتره خیلی کنیمی فکر :میگه بهم رو بعد و افتهمی چال شگونه روی

...اردوگاه این توی آوردی رو من تو چون بودم، بدهکارم بهت - :میگه بعد و کنهمی مکث کمی

.باشه گند اخالقت کنمنمی فکر ضمن در - ...از -

Page 134: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

133

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

به سر پشت از ماشین هایبوق صدای بزنم حرفی خواستممی تا .رسید گوش فرمون کنممی عوض رو دنده اینکه از بعد و میدم قورت رو حرفم

.رونممی زیادی سرعت با و چرخونممی رو امروز برای من گروه زنیگشت یهامنطقه توش که کاغذی

تهران ینقشه به دقت با و گیرممی دست توی رو شده مشخص هاییمنطقه کنم،می نگاه شده رنگ ماژیک با که هاییمنطقه و

و هستن دور خیلی اردوگاه از ولی شناسم؛می رو بریم باید که .بکنم گیریسوخت ماشین برای باید راه توی حتماً

از مارال که سوالی به زمانهم و میدم فشار گاز لپدا روی رو پام .میدم جواب پرسید من کنی؟می فکر چی خودت -

:میگه کوتاهی مکث از بعد سال۲۲ -

:میگم و میدم تکون رو سرم

Page 135: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

134

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.گفتی اشتباه - :میگم خودم بالفاصله

سالته؟ چند تو بزنم حدس من خوایمی حاال - :کنهمی نگاه بهم درشتش هایچشم با .آره - رد گذر زیر یک از اینکه از بعد و کنممی کم ماشین سرعت از

:گفتم و کردم بهش رو شدیم، .بیست یا نوزده -

:میگه خنده با بالفاصله .کن مشخص دقیق - گفتم؟ درست - !نه هنوز -

به دوباره دارمبرمی جاده از رو نگاهم کهدرحالی و کنممی مکث :کنممی نگاه صورتش به دقت با و گردمبرمی سمتش

.بیست -

Page 136: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

135

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

بعد و زنممی لبخندی میده، تکون مثبت ینشونه به رو سرش :میگم

.گفتی ترکم سال یک سالمه، ۲3منم - خیلی بزنی اگه ریشاته، خاطر به خوره،می ترکم بهت آخه -

.میای نظر به ترسنکم :میگم بعد و کشممی ریشم روی به دستی

یک میاد بدش ریش از که پسری ،مردونگیه ینشونه ریش - ...محترمه خانومِ دختر

از و دارهبرمی من از رو نگاهش زنه،می لبخند که طورهمین .میشه خیره بیرون به پنجره

کردیم، طی رو خلوت هایخیابون و هاجاده که دقیقه چهل از بعد کرده مشخص برامون که رسیدیم ایمنطقه همون به انجام سر

از یکی که افتاد دختربچه یک به هامونچشم زود خیلی بودن، و داده، مرد یک به رو شدیگه دست و زن یک به رو هاشدست

.هستن کردن حرکت حال در آهسته هایقدم با

Page 137: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

136

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

از دارم،می نگه جلوشون رو ماشین و چرخونممی رو فرمون نگاه شونانگیزهبی و رمقبی یچهره به و میشم پیاده ماشین

.کنممی منتظر و شدن خیره بهم فقط ندارن، زدن حرف رمق حتی هااون

.بزنم حرفی من شاید تا موندن کمک بهتون تونممی هستم، اردوگاه یک عضو من سالم، -

.بکنم به و میشه نزدیک بهم کثیف هایلباس و صورت با مرد اون

:میشه خیره هامچشم بکنی؟ کمک ما به خوایمی و هستی اردوگاه یک عضو گفتی -

:میگم جواب در و میدم تکون رو سرم .کنید زندگی ترراحت تونیدمی بعد به این از بله، -

اون به رو و میشه پاک صورتش روی از امیدی نا یچهره کم کم لحن با و چرخهمی باشه همسرش میاد نظر به که زنی

:میگه ایامیدوارانه

Page 138: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

137

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

بینه؟می هم رو ما خدا گفتم دیدی - .«خدا ممنونم» میگه آسمون به رو و گیرهمی باال ور سرش سپس

:میگه داره، که خاصی یلهجه با همسرش بالفاصله میگه؟ راست بهمون داره که معلوم کجا از نکن، شلوغش -

:میگه و چرخهمی همسرش سمت به مرد اون به. بکن نگاه داره که ماشینی به بکن، نگاه سرووضعش به -

هستی؟ مشکوک چی همه به چرا ؟میگه دروغ داره نظرت :میگم آرومی لحن با بحثشون و جر وسط

.بکنم کمک بهتون تونممی بخواید اگه خانوم، نمیگم دروغ من - دستش دادن، دست ینشونه به و میشه نزدیک بهم خانواده مرد :میگه بعد و کنهمی دراز سمتم به رو .بکن کمک ما به لطفا -

مثل که کنهمی اشاره شتربچهدخ به شدیگه دست با سپس .داره کثیفی صورت و لباس خودش

.بچه این خاطر به حدقل -

Page 139: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

138

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگم همزمان و کوبممی مرد اون یشونه روی به .بشید ماشین سوار - دور میشن، ماشین سوار و کننمی باز رو عقب صندلی در عجله با

.گردیمبرمی رو بودیم اومده که مسیری و زنممی نفره سه یخانواده اون به و کنممی صاف رو ماشین یجلو آینه بودن، ناامیدی اوج توی پیش دقیقه چند همین تا که کنممی نگاه .رسنمی نظر به امیدوار حاال ولی از که مارال. دنیاست مرز ترینکوتاه ناراحتی و خوشحالی مرز واقعا

آورده شکالتی هایبیسکویت بسته یک خودش همراه اردوگاه دختربچه اون سمت به و کشید بیرون نایلون از رو بیسکویت ود،ب

.گرفت مارال به رو گرفته صدای با و نشینهمی صورتم روی لبخندی

:میگم .مهربونی خیلی تو -

:میگه بکنه نگاه بهم که این بدون

Page 140: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

139

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کنی؟می فکر طوریاین - :گممی هستم خیره بهش هنوز کهدرحالی

.آره - .گردمبرمی جاده سمت به

هستن، خودشون هایقربانی خوردن مشغول زامبی تعدادی ـل*بغـ از زیادی سرعت با و کنممی عوض رو ماشین یدنده

.میشم رد دستشون مشغول دوباره بعد و گرفتن باال لحظه یک برای رو سرشون اردوگاه در هانگهبان. رسیدیم اردوگاه به شدن، هاقربانی خوردن

.کردن باز رو اسامی و کنهمی حرکت سمتمون به آقاداوود. میشیم اردوگاه وارد

توی خوشحالی که هم خانواده اون کنه،می لیست وارد رو جدید .کننمی تشکر من از صمیمانه مشخصه، کامالً شونچهره

:میگه بهم رو آقاداوود .بکنن پخش رو نهار تا بکنید استراحت برید ها،بچه مرسی -

Page 141: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

140

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه مارال بالفاصله دوستای از یکی به بریم خوایممی تازه نیستیم، خسته ما ولی -

.بزنیم سر من :میگه بهمون رو داره، که سردی یچهره با داوود اقا هایکار برای رو ماشین ندارن حق اردوگاه اعضای متاسفم، -

.بردارن شخصی :میگم آقاداوود به رو .فهمهنمی کسی بیخیال، -

:میگه بهم رو دبع و کشهمی عمیقی نفس .خودتونه با کار این مسئولیت -

:میگه بعد و کنهمی مکث کمی .برگردید زود -

:میگم داوود آقا به رو میشیم، ماشین سوار دوباره گردیمبرمی زود -

Page 142: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

141

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

اردوگاه از و میدم فشار گاز پدال روی بازه، اردوگاه در کهدرحالی .میشم خارج

:گممی مارال به رو بالفاصله بزنی؟ سر دوستات از یکی به خوایمی فتیگ -

:میگه شیطونش یچهره با و میده تکون رو سرش .بزنیم بیرون اردوگاه یخفه فضای از تا گفتم رو این بابا، نه -

:میگه کوتاهی مکث از بعد . بزنی سر من دوست به نمیاد بدت هم تو کنم فکر ولی -

با و کنممی عوض رو دنده بگم چیزی اینکه بدون و زنممی لبخند .رونممی سرعت

سوار ولی کردم؛ پر رو ماشین باک رسیدیم، بنزین پمپ به وقتی توی که خورد ایزامبی یک به هامچشم چون نشدم، ماشین

به ستآینه روبروی کهدرحالی و وایستاده بهداشتی سرویس .شده خیره خودش تصویر

Page 143: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

142

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

به. بشه پیاده اشینم از که کنممی اشاره مارال به عجیبه، خیلی کشید بیرون رو شاسلحه مارال کنیم،می حرکت زامبی اون سمت

.کنممی متوقفش ولی بکنه، شلیک زامبی اون به تا :میگم آروم و خیره خودش تصویر به جوریچه کن نگاه بکن، دقت بهش -

.شده نگاه زامبی اون یچهره به و میشیم بهداشتی سرویس وارد خیره خودش به داره غم انگار که نگاهی با مبیزا اون کنیم،می

.شده گفتن برای حرفی برگشت ما سمت به وقتی کنممی احساس همدیگه روی از رو هاشلب و انداخت باال رو ابروهاش داشت،

.برداشت تصویرش به و گردهبرمی آینه سمت به دوباره ثانیه چند از بعد

.میشه خیره :میگم مارال به رو

Page 144: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

143

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

به نشده، زامبی به تبدیل کامالً هنوز که انگار دمر این - .بکن دقت هاشحرکت :کنهمی موافقت باهام مارال

اومده؟ در شکل این به که افتاده اتفاقی چه درسته، - :میگم کردم تعجب واقعا کهدرحالی و میدم تکون آروم رو سرم

.بود اینجا رضایی دکتر کاشکی دونم،نمی - کهدرحالی و میشه ترنزدیک آینه یشیشه به زامبی اون

خرخر آروم. کنهمی نگاه خودش به همچنان ریزشده هاشچشم .گردهبرمی ما سمت به مدام و کنهمی

:میگه زامبی اون به رو مارال شنوی؟می رو من صدای - ثانیه چند از بعد اما میشه؛ خیره بهش و گردهبرمی مارال سمت به

صورتش روی و کنهمی چکه ونخ هاشچشم یگوشه از آروم سمت به لنگون لنگ و کنهمی ترباز رو ریزش هایچشم. ریزهمی .کنهمی حرکت ما

Page 145: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

144

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

نشونه سرش سمت به و کشممی بیرون لباسم زیر از رو ماسلحه زامبی اون که کشهنمی طولی. میشم تیراندازی یآماده و گیرممی

سمتمون به میاره در گلوش ته از که هاییصدا با. میشه وحشی گلوله یک بزنه آسیب ما به بخواد اینکه از قبل اما میشه، ورحمله .کاشتم سرش توی

هایزامبی کردم، که شلیکی صدای. افتاد زمین روی به بالفاصله که طورهمین و بندممی رو در. کرده جذب سمتمون به رو اطرافم :میگم مارال به رو میدم، تکیه بهش

تونیمی ببین هم تو دارممی نگه رو بهداشتی یسسرو در من - .داشتنش نگه برای کنی جور ایمیله

تک کنهمی شروع بگه چیزی اینکه بدون و میده تکون رو سرش پیدا چیزی هیچ کهدرحالی و گردهمی رو هادستشویی تک به

.میده تکیه در به من کنار و کنهمی حرکت سمتم به نکرده

Page 146: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

145

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

میاد نظر به میارن، فشار بهداشتی سرویس در به دارن هازامبی این از بیشتر و شده زیاد خیلی فشار. باشه زیاد خیلی تعدادشون

:میگم مارال به رو. داریم نگه رو در تونیمنمی داری؟ تیر تا چند - .کافی اندازه به -

:میگم بالفاصله خیلی و بگیر دستت رو تاسلحه. شمارممی سه تا خب،خیلی -

.برو بهداشتی سرویس انتهای سمت به سریع روی هنوز دارشلبه کاله حالی در و میشه خیره بهم ثانیه چند

:میگه سرشه .باشه -

:کشممی عمیقی نفس .سه ، دو یک، -

بیرون رو هاموناسلحه که همزمان و کنیممی ول رو در سپس .دویممی بهداشتی سرویس انتهای سمت به کشیممی

Page 147: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

146

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

این. دونمی سمتمون به خونی هاییچشم با ،گشنه هایزامبی .هستن گشنه و وحشی نهایتبی هازامبی

زمین پخش رو مخشون و گیرممی نشونه رو هازامبی از تا دو از مارال بود، شده نزدیک ما به که زامبی سومین اما کنم،می

زیر به داشت که کوچیکی و جیبی چاقوی با و دراومد خجالتش .کرد فرو فکش

زامبی مخ به بعد و بدن به اول یمرحله در شاسلحه با بالفاصله .زنهمی ضربه بود گرفته نشونه که

به تیرم چسبیدم دیوار به کهدرحالی و کنممی عوض رو خشابم .کرد برخورد قرمز هایزامبی از یکی چشم

زمین روی زیادی خون و ترکید راستش سمت چشم بالفاصله .ریخت که زامبی اون دستم تا دو با و کنممی رها زمین روی رو ماسلحه رو سرش و چسبونممی آینه به رو شد،می مارال نزدیک داشت .کوبممی آینه به محکم

Page 148: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

147

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

بست نقش آینه روی زامبی سر داخل سیاه خون و خورد ترک آینه .ریخت زمین روی ازش قطرهقطره و

به داره طورهمین و هستن بهداشتی سرویس توی هازامبی هنوز .دارمبرمی زمین روی از رو ماسلحه میشه، اضافه تعدادشون

و شده پخش بهداشتی سرویس توی زامبی زیادی تعداد خون که هاییزامبی ریخته، هامونلباس روی هازامبی خون هم کمی

بوی هم ما چون بدن تشخیص رو ما تونننمی میشن اضافه .گرفتیم رو خودشون

:میگه بهم رو مارال بگیر قالب - چشم به کوچیک پنجره یک کهدرحالی و چسبممی دیوار به

.میشم خم و چسبونممی همدیگه به رو دستم تا دو خورهمی پنجره از بتونه تا میشم بلند همزمان میره، دستم روی مارال نگران ایچهره با و پرهمی پایین ثانیه چند از بعد. ببینه رو بیرون

:میگه بهم رو

Page 149: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

148

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.بدتره کنی فکر که چیزی از اوضاع مپدرا- :پرسممی بعد و کشممی عمیقی نفس

زیاده؟ تعدادشون - سرش روی از رو کالهش که همزمان و میشه خیره هامچشم به

:میگه بهم رو دارهبرمی شنیدی؟ هاگرگ یگله رحم بی یفرقه مورد در قدرچه -

:میگم تعجب با و کنممی درشت رو هامچشم ها؟گرگ یگله -

زیادی تعداد میون و ذارهمی بینیش روی رو شاشاره انگشت :میگه زامبی

.بزن حرف آروم - :میگم بعد و میارم پایین رو صدام لحن

.ترسونیمی داری رو من مارال، بده توضیح - :میگه آروم صدای لحن همون با بعد و کنهمی مکث کمی

Page 150: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

149

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کار سازمان کی برای که هستن گروهی یک هاگرگ یگله - گرگ نقاب همیشه هااون هستن، عادی ضدمردم و کننمی شناسایی رو همدیگه بتونن و بشن جدا عادی مردم از تا زننمی

:میگه بعد و کنهمی کوتاهی مکث. بکنن ...ویروسه خالق که هستن سازمانی یمجموعه زیر -

قرمز زامبی یک بود کردن صبحت مشغول مارال که طورهمین تشخیص کرد سعی بویایی حس از استفاده با و شد نزدیک بهش

بخوره تکون اینکه بدون هم مارال. نه یا انسانه مارال بده .ذارهمی همدیگه روی به رو هاشچشم

به بده،دستی تشخیص رو مارال نتونست زامبی اون که این از بعد :میگم بهش رو و کشممی صورتم روی

نفرن؟ چند -

Page 151: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

150

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

هستن، مسلح سرد هایسالح بهترین با ولی ر؛نف هفت شیش - .برن هااون تا کنیم صبر باید

و میدم تکیه دیوار به کنارش هم من شینه،می زمین روی .شینممی زمین روی بهداشتی، سرویس یگوشه

در و کنممی نگاه درشتش و سبزرنگ هایچشم به ثانیه چند .زنممی صدا رو اسمش نهایت

عکس بر اما گرده؛برمی سمتم به ناراحت و درهم ایچهره با .بسته نقش من صورت روی رنگیکم لبخند مارال،

هاروز تو هایچشم روی کرد،می خلق رو ما داشت وقتی خدا - سرِهَم ایدقیقه شیش پنج رو من هایچشم ولی گذاشته؛ وقت .کرده

گیره،می پس من از رو نگاهش که همزمان و زنهمی لبخندی :میگه آروم

هاست؟حرف این وقت االن - :میگم هستم خیره بهش که طورهمین و کنممی مکث کمی

Page 152: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

151

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

مغزت توی چی هر نداره، وجود مناسب وقت دیگه هاروز این - .بیاری زبون به باید رو گذرهمی

و زنهمی لبخندی بزنه حرفی اینکه بدون میشه، خیره بهم دوباره .کنهمی برجسته رو شگونه روی چال تا دو

جمع رو ریخته دوشش روی که رو رنگشمشکی و لَخت موهای .ذارهمی سرش روی رو دارشلبه کاله دوباره و کنهمی

هاساعت بندم،می رو هامچشم و کوبممی دیوار به رو سرم آروم .شده تاریک هوا و گذشته

:میگه همزمان و پره،می پایین گرفتم براش که قالبی روی از با هم رو ماشینمون ولی کردن؛ گم رو گورشون بالخره -

.بردن خودشون بهم رو هامدندون زیاد حرص از کهدرحالی و وایمیستم آینه جلوی

:میگم بلندی لحن با سابممی ...شـمی قایم جا این نباید -

:کنهمی قطع تریبلند لحن با رو حرفم

Page 153: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

152

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

شدیم،می گیر در هااون با رفتیممی اگه نکن، هم رو فکرش - نشون که چیزی از هااون تعداد همیشه. مردیممی نکن شک .بیشتره میدن از پر شیر زیر رو دستم تا دو که همزمان و کشممی عمیقی نفس

خیره خودم به آینه توی و ریزممی صورتم روی به کنم،می آب .میشم

بوی که زامبی جسد زیادی تعداد میون از و بهداشتی سرویس از سرویس کف خون قدری به کنیم،می عبور نگرفت گندی

پامون شدن خارج برای میشیم مجبور که شده، ریخته بهداشتی .بذاریم هاخون روی رو

کهدرحالی و میشیم خارج بهداشتی سرویس اون از بالخره پمپ کوچیک سوپرمارکت سمت به کنیممی تازه رو هاموننفس .کنیممی حرکت بنزین

خوردن قابل که چیزی هر و شکنممی رو شهشی اسلحه یدسته با .دارمبرمی رو باشه

Page 154: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

153

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

داری؟ ساعت - تکون منفی ینشونه به رو سرم و گردمبرمی مارال سمت به

.میدم باز دیگه بعد به هشت ساعت از اردوگاه درِ گفت اردوگاه رئیس -

چنده؟ ساعت نظرت به نمیشه، :یگمم گرفته صدای با و میندازم باال رو هامشونه

.مارال دونمنمی کن باور - :میگم بعد و کنممی مکث کمی

.میشیم اخراج اردوگاه از ام،لعنتی ماشین اون فکر تو - :میگه بهم رو و کشهمی درهَم رو هاشابرو مارال

کنیم سرِهَم داستان یه باید بگیم، راست بهشون نیستیم مجبور - رو مسیر یادامه پیاده و بکنیم رها رو ماشین شدیم مجبور که

.بکنیم طی جلوی یلبه به آروم دست، با هستم خیره بهش که طورهمین

:میگم بعد و زنممی ضربه کالهش

Page 155: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

154

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

راحتی؟ همین به - :میگه بهم رو و میاد سمتم به اعتراض با. دارمبرمی قدم تا چند

کردیم، پیدا تازه رو اردوگاه اون کنی؟ کار چی خوایمی پس - بشیم؟ یالشخبی خوایمی

زل زنهمی بنزین ماشینش برای داره که مردی اون به کهدرحالی :میگم زدم

.مونده راه یک فقط نه، - نگاه مرد اون به و گردهبرمی عقب سمت به گیره،می رو نگاهم رد

:میگه بهم رو اعتراض با. کنهمی .نداری رو کار این حق پدرام نه -

تا دو با دارم،برمی دمق مرد اون سمت به بهش توجه بدون متوقفم کنهمی سعی و گیرهمی دستم ساق از ظریفش هایدست اینکه از قبل و دوممی مرد اون سمت به. نمیشه موفق ولی بکنه؛ :میگم بعد و گیرممی سمتش به رو ماسلحه بشه، ماشین سوار

.خواممی رو ماشینت رفیق، متاسفم -

Page 156: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

155

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

سرش وسط از موهاش که باالست سن مرد یک ماشین صاحب لرزش با و گیرهمی باال رو هاشدست تا دو ترس از ریخته، :میگه صداش

.نکن شلیک - ثانیه چند از بعد و میدم گاز روشنه، ماشین. میشم ماشین سوار

.کنممی باز براش رو در و میدم فشار ترمز پدال روی مارال، جلوی رو در عسری و میشه سوار نشسته، صورتش روی که اخمی با

رو جوابم کنممی صداش هرچی دلخوره من از ولی بنده،می .نمیده***

.ستدقیقه پنج و چهل و بیست ساعت کار چی باید گذشته هشتم از ساعت مارال، دیگه کن بس -

کنیم؟ قائلی؟ اهمیت من حرف برای مگه -

Page 157: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

156

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

باالیی چه نبود معلوم داشتیمبرنمی رو ماشین این اگه کن، بس - ...میو سرمون

:میگه اعتراض با و کنهمی قطع رو حرفم از دسته همون از میاد؟ چی بقیه سر نیست مهم برات پس -

...خود به فقط که هستی هاآدم :کنممی قطع رو حرفش من بار این

تا چند ببین بنداز اطرافت به نگاه یه مارال، مهربونی زیادی تو - داری؟ گلوله تا چند بنداز تاسلحه به نگاه یه حاال بینی،می زامبی :میگم تریآروم لحن با و کشممی عمیقی نفس

موندن زنده برای کاری هر متنفرم، خودم از حاضر حال در منم - امید هنوزم. دارم انگیزه هامکار این برای کن باور ولی دادم، انجام رو کسی اگه هم تو. ببینم رو مخانواده مرگ، از قبل بتونم دارم

به دست موندن زنده برای کشید،می رو دیدنت انتظار که داشتی .زدیمی هرکاری

Page 158: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

157

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

ماشین کوچیک پارک یه کنار کهدرحالی و میدم فشار ترمز روی هاینیمکت از یکی روی و میشم پیاده ماشین از دارممی نگه رو

.شینممی چوبی نفس تندتند و رفته باال قلبم ضربان شدم، عصبی کهدرحالی

شدم خیره آسمون به که طورهمین کشم،می وقت خیلی آخه نباشه، کسی مال که گردممی ایستاره دنبال به

عاشق که زد،می چشمک من زندگی سیاهی توی ایستاره پیش، .بود دیگه پسر یک عاشق وقتهیچ دیگه اون از بعد ولی افتادم، یادش چرا دونمنمی

.نشدم دختری توی باد. میشه پیاده ماشین از هم مارال کمی زمان گذشت از بعد

تنش از رو بود شده خونی که جینی کت. پیچهمی موهاش هاینگار و نقش روش که سفیدرنگی تیشرت همون با و درآورده نیمکت روی کنارم و کنهمی حرکت سمتم به داره ایبرجسته

.شینهمی

Page 159: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

158

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه بهم رو بسته نقش صورتش روی که رنگیکم لبخند با .میشی ترجذاب میشی عصبانی وقتی -

:میگم بهش رو و زنممی لبخندی اختیار بی .باشم بدهکار بهت خواهی معذرت یه کنم فکر -

بهم رو ـزش*آمیـشیطنت یچهره با و کنهمی لوس رو خودش :میگه

.منتظرم خبخیلی - :میگم و زنممی گره همبه رو هامدست

.متاسفم - .نداشتم نظوریم هم من کنم،می خواهش -

:میگم بعد و کشممی عمیقی نفس .دونممی -

:میگم بهش رو دقیقه چند از بعد. بندهمی رو هاشچشم رو ویروس این داخلی سازمان یک کردمنمی رو فکرش اصالً -

.باشه کرده درست خودش کشور مردم برای

Page 160: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

159

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.میشه پاک شگونه روی چال و میشه جدی کمی اشچهره .کردن نفوذ کشور به فقط نیستن، ایرانی هم کامالً هااون البته - کردممی فکر ولی بودم، شنیده دیگه هایآدم از رو این هم قبالً - .باشه شایعه حد در .بابا نه - :میگم سردرگمی با بودن زده گرگ نقاب که هاییآدم اون با بود اول بار برای ولی -

.شدم روبرو توی کننمی نفوذ دارن جدیداً ،کننمی کار سازمان همون برای -

جلوی که هاییانسان نابودی برای کشور، مختلف هایشهر یدختربچه یک به حتی ندارن، رحم اصالً. نشدن تسلیم هازامبی

.بستن تیر به رو خانواده یک خودم چشم جلوی... ساله ده :میگم خنثی لحنی با .بزنیم حرف خوب هایچیز مورد در بیا کن، ولش -

Page 161: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

160

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

تیر چراغ زیر. کنهمی پریشون رو موهامون که وزهمی خنکی نسیم :میگه بهم رو نشستیم، برق

چی؟ مثالً - .بزن حرف برام خودت مورد در - من از رو نگاهش هست هاشلب روی که لبخندی همون با

:میگم خودم بگه، چیزی اینکه از قبل. دارهبرمی ئه؟تو مال ستاره کدوم بکن، نگاه آسمون به -

چند از بعد. دوزهمی چشم آسمون به و زنه،می رنگیکم لبخند :میگه بعد و کنهمی اشاره هاستاره از یکی به دست با ثانیه،

.زنهمی چشمک داره که ایهستاره اون من یستاره - و گیرممی رو دستش رد میشم ترنزدیک مارال به که طورهمین :میگم و گردمبرمی سمتش به. کنممی تنفس رو خوبش بوی

هستی؟ مطمئن - :میگه و میدم تکون رو سرش آروم

.زدمی چشمک بهم داشت اوهوم، -

Page 162: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

161

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگم آروم و کشممی عمیقی نفس .کردم انتخاب رو ستاره اون من پیشم، بیای که این از قبل - :میگه و گرده برمی سمتم به ! نکن شوخی -

:میگم مشد خیره بهش که طورهمین و زنممی لبخندی شدی؟ عاشق حال به تا -

.میده تکون منفی ینشونه به رو سرش کوتاهی، مکث از بعد هم و خوندممی درس هم باید نداشتم، وقت شدن عاشق برای -

که اوناییه برای شدن عاشق نداشتم، راحتی زندگی کردم،می کار .نخوابیدن گشنه شیکم با وقت هیچ :میگه کوتاهی مکث از بعد شدی؟ عاشق ی؟چ تو -

:میدم تکون رو سرم آروم هستم خیره ای نقطه به کهدرحالی .نه هنوز-

Page 163: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

162

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگم کوتاهی مکث از بعد ای؟خسته -

:میگه و کنهمی تایید رو حرفم .میاد خوابم واقعاً آره، -

:میگم بالفاصله اون سروکله اگر هست، حواسم نمیاد خوابم من بخواب، تو -

.کنممی دارتبی شد پیدا هازامبی :میگه بهم رو مرسی -

:میگم و زنممی لبخندی .کنممی خواهش -

.رفت فرو عمیقی خواب به که نکشید طولی و بست رو هاشچشم کنار شب، سکوت توی دادم، تکیه چوبی نیمکت به کهدرحالی

.کنممی آرامش احساس مارال

Page 164: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

163

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

رو مهاچشم بود، نشده روشن هنوز هوا کهدرحالی بعد روز صبح گرفته بدنم عضالت شدم، بیدار خواب از مارال از قبل و کردم باز .شده خشک گلوم و خواب از رو مارال اسم کردن صدا بار چند با گرفته، صدای با

.کنممی بیدارش پشت کهدرحالی و کنممی حرکت ماشین سمت به بالفاصله

م،کنمی روشن رو ماشین و چرخونممی رو سوئیچ شینممی فرمون سردرد کهدرحالی بشه، سوار هم مارال تا مونممی منتظر سپس که متوالی هایخمیازه با و مالممی کمی رو هامچشم دارم خفیفی

.کنممی نگاه ساعت به کشممی از کهدرحالی و میشه ماشین سوار هم مارال صبحه، هفت ساعت :میگم بهش رو مشخصه، خوابیبی شچهره

.کنممی بیدارت دوگاهار رسیدیم بخواب، - و میده تکون رو سرش بزنه حرفی اینکه بدون بالفاصله

.بندهمی رو هاشچشم

Page 165: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

164

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

*** :میگه بهم رو و کنهمی حرکت سمتم به محمدرضا

.نبودی که حیف ولی گشتممی دنبالت دیشب - :پرسممی و کنممی صاف سرفه تا چند با رو صدام

کاری؟ چه برای - به فرستادم هاواکسن و مسلح تیم یه با راههم رو رضایی دکتر -

تو خواستممی میشه، مراقبت جمهور رئیس جناب از که اردوگاهی .بری همراهشون هم

از یکی که آقامحسن بالفاصله میدم، تکون میلیبی با رو سرم :میگه رسایی صدای با اردوگاهه این مهم افراد

ما به تونهمی جمهور رئیس جناب گرفتیم، خوبی تصمیم خیلی - .بکنه کمک

زنهمی کنار صورتش جلوی از رو رنگشایقهوه موهای محمدرضا :میگه بعد و .محسن میگی درست -

Page 166: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

165

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگم بلند بزنه، حرف بخواد شخصی اینکه از قبل کنه؟می زندگی کجا جمهور رئیس -

:میگه و گردهمی بر سمتم به محمدرضا .رفته یادم رو اردوگاهش اسم -

:میگم محمدرضا به رو و کنممی تایید رو حرفش لهبالفاص نقاب و هستن مردم ضد که مسلحی هاینیرو اون مورد در شما -

دونید؟می قدر چه زننمی گرگ :میگه آروم و کنهمی نگاه بهم تعجب با محسن

ها؟گرگ یگله - :گردمبرمی سمتش به آره -

:میگه خنثی لحنی با محمدرضا افراد. کردن بازی قیامت این توی رو مهمی بخش گروه اون -

. زدن کثیفی هایکار به دست شخصی منافع برای که باد حزب عضو که بودن خواسته من از چون شناسممی خوب رو هااون

Page 167: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

166

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

هایاسلحه با رو خودم کشور مردم و بشم هاگرگ یگله شورای .ببندم تیر به امریکایی

محمدرضا به رو بودم تهرف فرو عمیقی فکر توی اینکه از بعد :میگم

میدن؟ پرورش خودشون هم رو یافتهجهش هایزامبی - :میگه همزمان و کشهمی رنگش ایقهوه ریش روی به دستی

فقط هاگرگ یگله داره، زیادی هایزیرمجموعه سازمان اون - ببنده، تیر به رو هاستموندهباقی جزو که انسانی هر دارن وظیفه از یکی هم رو قرمز هایزامبی همون یا یافتهجهش هایزامبی

به مربوط که بخشی میده، پروش اصلی سازمان هایزیرمجموعه .میشه ژنتیکی هایاختالل :میگه ایناامیدوارانه لحن با محمدرضا از بعد محسن

.شدن موفق زیادی حدود تا البته و - اصالً هستن، قدرت راس توی هاروز این که هایینکبت اون -

.ندارن ایرانی اصلیت

Page 168: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

167

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگم بعد و کنممی صاف رو صدام چی؟ یعنی - ایران کشور توی داره که خارجیه کشور تا چند ینقشه این -

.میشه عملی بده؟ انجام کاری تونهنمی ارتش نیروهای چرا پس - این از جلوگیری برای رو خودش تالش یهمه داره ارتش -

اسون اصالً ویروس این از یجلوگیر اما میده انجام ویروس واکسن تونست زیاد هایتالش با رضایی دکتر آقای ولی. نیست

شدن، واکسینه از بعد بکنه، درست رو بیماری این از جلوگیری !گردهبرمی مردم به امید دوباره

*** چهارم فصل

Page 169: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

168

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

و شده خلوت اردوگاه تابه،می هامچشم به مستقیم آفتاب نور زمان این. خوابیدن هاشونچادر توی وگاهارد اعضای بیشتر

وقت شدن تموم از بعد تا میشه داده هاگروه یهمه به استراحت .بکنن شروع رو زنیگشت استراحت

فکر این به مدام نشستم، زمین روی کناری گوشه کهدرحالی «میشه؟ تموم داره چی همه یعنی» که کنممی

رئیس وقتی میاد نظر به .گردهبرمی اردوگاه به رضایی دکتر امشب خوب رو چی همه بود، کرده برقرار ارتباط تیمش با اردوگاه به رو هاواکسن تا نمونده زیادی مسیر گفتن و کردن توصیف

دکتر خود از غیر به کسهیچ هنوز ولی برسونن؛ جمهور رئیس .نیست بلد رو فرمول این دقیق پنجاه و پانزده میندازم، ساعت به نگاه یه و کشممی عمیقی نفس .دقیقه

از دارن یکی یکی اردوگاه اعضای و نهاره وقت دیگه یدقیقه پنج من هاشب همین توی بیارم شانس اگه میشن، بلند ظهر خواب

Page 170: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

169

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

انگار زنه،می شور داره دلم چرا دونمنمی ولی میشم؛ واکسینه هم .من از غیر به بشن، واکسینه قراره اردوگاه اعضای یهمه کهدرحالی. بکنم دور ذهنم از رو منفی هایفکر کنممی سعی

قدم اردوگاه رستوران سمت به رسیده بعدازظهر چهار به ساعت .دارمبرمی سرپرست که آقاداوود از و خوردم رستوران توی رو نهار

.کردم کلت یاسلحه خشاب تا چند خواست در هاستگروه به هوا. بیاد هم مارال تا مونممی منتظر و میشم ماشین سوار

پاک رو پیشونیم روی عرق کاغذی دستمال با گرمه، شدت .بود سالم داغون، ماشین این کولر دارم دوست فقط االن. کنممی

سمتم به و میشه خارج رستوران از آهسته هایقدم با هم مارال زنیگشت هایمنطقه کاغذ و میشه ماشین سوار کنه،می حرکت .گیرهمی سمتم به رو ما به مربوط

Page 171: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

170

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

توی بکنم نگاه بهش که این بدون و گیرممی دستش از رو کاغذ رو زیادی مسیر هنوز اما میشم، خارج اردوگاه از. میدم جا داشبورد

:گفتم مارال به رو که بودیم نکرده طی .نیست خوب حالم من فرمون، پشت بشین بیا -

زا کنه،می باز رو کمربندش بزنه ایاضافه حرف اینکه بدون .شینهمی فرمون پشت و میشه پیاده ماشین

میده دستم بهم تهوع حالت احساس بشم سوار که این از قبل اما دهنم دور. میارم باال خیابون کنار کوچیک جوب توی انجام سر و

.کنممی پاک رو :کنهمی حرکت سمتم به و میشه پیاده فرمون پشت از مارال

.ردیوا گچ مثل شده صورتت رنگ پدرام - :میگم بعد و مونممی خیره بهش ثانیه چند

هم هوا میشم، ماشین سوار دارم مدام روزه چند اینه خاطر به - .شده گرم خیلی که

.میشه خیره بهم فقط بزنه حرفی که این بدون

Page 172: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

171

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگم ثانیه چند از بعد بیارش گذاشتم، آب بزرگ بطری یه ماشین عقب صندوق توی -

.سرم رو کن خالیش بیرون :میگه و زنهمی لبخندی

ایدیوونه تو - :میگم بالفاصله

.میشم دیوونه دارم کمکم نیستم، دیوونه هنوز من - ماشین سمت به. میشه پاک صورتش روی از آرومی به لبخندش

پر بطری و کنهمی باز رو عقب صندوق در و میره عقب صندوق و میارتش، من سمت به و کشهمی بیرون دستش تا دو با رو آب از :میگه بلند رسهمی بهم تا ای؟آماده -

:میگم و کشممی عمیق نفس کوتاهی، مکث از بعد .آره -

Page 173: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

172

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

خالی سرم روی رو بطری یخ آب کل و کنهمی باز رو بطری در جا رو حالم یخ آب کهدرحالی و کشممی جیغ اختیار بی کنه،می

.میشه بهتر حالم کمکم اورده بلند زمین روی از کهدرحالی بعد و مکشمی عمیق نفس تا چند

:میگم میشم داری؟ حوله -

:میگه بعد و کشهمی درهَم رو هاشابرو بود؟ کجا محوله - خشک تا بدم تکون رو خودم هاسگ مثل باید االن یعنی پس -

شم؟ بهم رو داره ادامه همچنان بلند صدای با مارال خندیدن کهدرحالی

:میگه .ریندا ایدیگه راه -

:میگم تعجب با و اندازممی باال رو هامابرو .باشه -

Page 174: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

173

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه اعتراض با مارال. کنممی خشک هاسگ مثل رو خودم بعد .دیوونه ریخت منم روی -

بهم رو مارال کنه،می حرکت سمتمون به داره زامبی یک همزمان :میگه

.خودم به بسپارش - توی رو داره که چاقویی بمونه، من منتظر که این بدون سپس

گیرهمی باال رو چاقو کنه،می حرکت سمتش به و گیرهمی دستش زمین روی حالبی زامبی اون. کنهمی فرو سرش توی مستقیم و

.میشه خارج سرش از سیاهی خون و افتهمی سمتم به کهدرحالی و کشهمی بیرون سرش از رو چاقو مارال

:میگه همزمان و شینهمی فرمون پشت دوهمی .کن عجله میان، دارن دیگه تای چند - خیره بهشون ثانیه چند و گردممی بر حالبی هایزامبی سمت به

دو هستم آب خیس کهدرحالی و میشم ماشین سوار سپس میشم، .کنممی باز رو پیرهنم باالی یدکمه تا

Page 175: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

174

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

یشیشه. میشه رد هازامبی کنار از و میده گاز سرعت با مارال .خورهمی بهم خنکی باد و پایینه پنجره

چرخونهمی خودش راست سمت به رو فرمون و رونهمی سرعت با همون به دقیقه چند از بعد میشه، ایجاده تونل یک وارد و

.شده مشخص برامون کاغذ توی که رسیدیم ایمنطقه به. ندیدیم هم آدم یک حتی روحیه،بی و خلوت خیلی محل

:میگم مارال به رو خورد فروشگاه کی به هامچشم که این محض .بردارم سیگار نخ چند برم باید من دار،نگه رو ماشین -

پیاده ماشین از بالفاصله داره،می نگه فروشگاه جلوی رو ماشین باز رو فروشگاه در دارم،می بر قدم فروشگاه سمت به و میشم

توی کسیهیچ. دارمبرمی سیگار نخ چند و میشم وارد. کنممی دو و کنممی حرکت هانوشیدنی یخچال سمت به نیست، فروشگاه

.دارمبرمی مشکی ینوشابه تا

Page 176: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

175

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

حرکت ماشین سمت به شدم، خارج فروشگاه از که نکشید طولی سمت به رو هانوشابه از یکی کردم، باز رو هانوشابه در. کنممی

.خورممی نفس یک رو یکی اون خودم و گیرممی مارال رو نوشابه از کمی کنهمی رانندگی داره که مزمانه هم مارال

:میگه بهم رو و خورهمی شنوی؟می رو هاصدا این هم تو -

:میگم و دهممی تکون رو سرم هایی؟صدا چه -

:کنهمی سکوت .شدم خیاالتی شاید -

ترجلو کمی وقتی. نبود ماجرا پایان ولی گفت؛ رو جمله این مارال .رسید گوشم به غریبی و عجیب هاییادفر یصدا هم من رفتیم

اصالً صدا ولی گیره؛می قوت صدا اون داره لحظه هر گذشت با :میگم مارال به رو نیست معمولی آدم یک صدای

.برگردیم باید -

Page 177: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

176

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

به رو پاش هم مارال کشیدم، فریاد بلندی صدای با رو جمله این .شده دیر دیگه ولی داد، فشار گاز پدال روی

بیرون چاق و پیکرغول زامبی یک جاده کنار هایرختد بین از سنگین هایقدم با. رنگهایقهوه بدنش پوست و لباسه بدون اومد،

اول بار برای. پیکرهغول خیلی زامبی اون. دوهمی ما سمت به بزرگه گرز یک دستش توی همچنین. بینممی هیوالیی همچین

.چرخونهمی رو گرز اون مدام که رو دنده لرزه،می پاهاش و دست و شده دستپاچه مارال کهدرحالی رو فرمون میره عقب دنده که این از بعد و کنهمی عوض

.زنهمی دور و کنهمی عوض رو دنده چرخونه،می به که این قصد به و برد باال رو گرزش پیکرغول زامبی اون

ماشین به که این از قبل کوبید، زمین روی به بزنه ضربه ماشین و داد گاز زیادی سرعت با مارال بکنه له رو چی همه و بخوره

و دنبالمونه همچنان پیکرغول زامبی اون اما کرد، عوض رو دنده سرعت. میاد دنبالمون به سر پشت از خودش، سنگین هایقدم با

Page 178: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

177

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

مارال دست از ماشین کنترل کهدرحالی و شده زیاد خیلی ماشین .کوبهمی نخیابو کنار جدول به شده خارج

.میشیم پیاده ماشین از میاد، در دودش ماشین بالفاصله بشیم، پیاده ماشین از که ایفاصله این توی پیکرغول زامبی اون

.کرد نزدیک بهمون رو خودش تقریباً نشونه رو پیکرغول زامبی اون سر و کشممی بیرون رو ماسلحله

اون و نداره هفاید ولی زنم،می سرش به تیر تا چند. گیرممی به رو داشت که گرزی ناگهانی خیلی. میشه تر نزدیک بهمون

.کنهمی پرتاب سمتمون زمین روی رو خودم که زمانهم و گیرممی رو مارال دست مچ

.افتهمی زمین روی خودم با همراه میندازم، با کهدرحالی و شد رد سرمون باالی از کمی خیلی یفاصله از گرز

.کرد قطع رو درخت ناحیه همون از خورد ختدر یه به قدرت .کنممی عوض رو خشابم

.قرمز هایزامبی پدرام، -

Page 179: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

178

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

توی رو قرمز زامبی تا سه دو و گردمبرمی خودم راست سمت به .بینممی خودم کم یفاصله

تیر یک با رو هااون از تا دو مخ و رفت ماشه روی دستم اختیار بی جلو و ایستاده ثابت پیکرغول زامبی اون. ریختم زمین روی به

رو بتونه که چی هر و کشهمی خراشگوش هایفریاد مدام نمیاد، .کنهمی پرتاب سمتمون به

دیگه زامبی یک. کنهمی فرو قرمزی زامبی سر به رو چاقو مارال در و میشم مانع لگد یک با بزنه، گاز مارال بدن به تا بود آماده

.کردم حروم سرش توی تیر یه نهایت پیکرغول زامبی اون که بودیم قرمز هایزامبی کشتن مشغول

ایستادم، حرکتبی. کرد پرتاب من سمت به رو بزرگ سنگ یک .شد رد بغلم از کمی خیلی یفاصله با سنگ

که خورهمی ماشینی به هامچشم و کنممی عوض رو خشابم باک. ایستاده کنارش پیکرغول زامبی اون کردیم، تصادف باهاش

Page 180: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

179

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

تیر بالخره کردن، شلیک بار چند با و گیرممی نشونه رو ماشین .کنممی منفجرش و زنممی ماشین باک به رو خالص کهدرحالی اما سوزن،می آتیش توی اطراف اون قرمز هایزامبی

هایفریاد با گرفته، آتیش پیکرغول زامبی اون پای تا سر .کنهمی حرکت ما سمت به خراشیگوش کنم،می دویدن به شروع جاده توی و گیرممی رو ارالم دست

به ثانیه یک برای. کنممی حس سر پشت از رو آتیش حرارت از رو گرزش داره که دیدم رو زامبی اون و برگشتم عقب سمت آتیش توی داره منطقه اون کهدرحالی کشه،می بیرون درخت

کهلیدرحا و کشهمی بیرون درخت توی از رو گرزش سوزه،می رو گرز بار چند میاد، ما دنبال سنگین هایقدم با سر پشت از داره .کنهمی پرتاب سمتمون به دوباره رو گرز نهایت، در و چرخونهمی بینممی رو گرز اون نگاهی،نیم وتوی گردمبرمی عقب سمت به در و دویممی بیشتری سرعت با. میاد ما سمت به مستقیم داره که

.زنیممی شیرجه خیابون داغ آسفالت روی هم با همزمان نهایت

Page 181: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

180

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

از که ماشین یک رسیدیم، جاده سر به کهدرحالی و بالفاصله داد، فشار ترمز روی کردمی طی رو جاده داشت راست سمت .بکنه زیرمون که بود نمونده چیزی ماشین اون سمت به و میشیم بلند آسفالت روی از معطلی بدون با پیرمرد یک که راننده پریم،می پشتش و کنیممی حرکت وانت تا نهایت در و کنهمی مکث ثانیه چند ست،خوردهگره هایاخم

با و میده فشار گاز روی خوره،می پیکرغول زامبی به هاشچشم .کنهمی دادن گاز به شروع سرعت، حداکثر

ایساله دوازده ده یدختربچه نشستیم، ما که وانت این پشت توی خیره اینقطه به تحرک بدون و ریزهمی اشک آروم و نشسته

.شده سوار رو ساله دوازده ده یبچه این چی برای پیرمرد این دونمنمی

قانع طوری این رو خودم کردن فکر کمی از بعد کرده، ماشینش .کرده سوارش و خورده بهش هاشچشم راه توی حتماً که کردم

Page 182: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

181

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

هایاتفاق خاطر به کهدرحالی کنم،می ترنزدیک مارال به رو خودم تحرک بدون و پریده صورتش از رنگ ترسیده، شدت به داده رخ .رفته فرو عمیقی فکر به سمتم به و اومد خودش به شدم، نزدیک بهش اینکه محض به

اون کهدرحالی و کنممی ـقه*ـلـ*حـ دورش رو دستم برگشت، ایهـ*سـ*ـو*بـ پیشونیش روی به میدم تکیه خودم به رو

.زنممی هایچشم و کنهمی رها شم*ـو*غـ*آ توی رو رمقشبی بدن

.ذارهمی هم روی رو رنگشخوش حرکت نای دیگه و کنیممی کوفتگی و خستگی احساس شدت به

ماشینش سوار که پیرمردی از که هستم این فکر توی. نداریم .بده پناه ما به رو ساعتی چند تا بکنم کمک درخواست هستیم و میشه بسته همدیگه روی داره زیاد خستگی از هامچشم

آرامش بهم رفته، خواب به شم*ـو*غـ*آ توی مارال کهدرحالی پاک دیدم از دنیا و هستیم مارال و من فقط که انگار میده، خاصی

Page 183: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

182

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

تنها داده تکیه من به که نش*ـد*بـ و ـرش*ـطـ*عـ بوی شده، .کنممی حس االن من که چیزیه کنهمی آشنا خوبی حس با رو من داره مارال ها،مدت از بعد دوباره

.بودم غریبه باهاش لحاظ هر از اواخر این که نگه رو خودم هست که هرطوری ولی میاد؛ خوابم شدت به

پیرمرد اون بخوابم، اگه هم من خوابیده که مارال چون. دارممی به ایدنب هاروز این. بده انجام ما با تونهمی بخواد که کاری هر

حکم الکی، اعتماد هاروز این چون بکنی اعتماد کسیهیچ .داره رو خودکشی

. زد کنار رو مارال سر روی شال و وزید خنکی باد ایلحظه برای رو رنگشمشکی شال و بست نقش صورتم روی رنگکم لبخندی

.گذاشتم سرش روی دوباره. سیمبر پیرمرد اون یخونه به تا کشید طول ساعت یک نزدیک

!متروکه محلی در ساخت قدیمی یخونه یک

Page 184: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

183

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

خجالت حس یک با بالفاصله کنم،می بلند خواب از رو مارال آروم صاف رو سرش روی شال که زمانهم و شد جدا شم*ـو*غـ*آ از

:گفت بهم رو کرد .متاسفم -

:میگم و زنممی لبخندی خونه این توی تونیممی حداقل ولی شدیم، دور خیلی اردوگاه از -

.بکنیم استراحت :میگه و میده تکون رو سرش

چنده؟ ساعت - و بگیر دوش یک فقط االن. نکن رو هاچیز این فکر دونم،نمی -

.کن استراحت و بخواب خواستی که قدرچه هر بعدش هایابرو و سرد یچهره با پیرمرد کنیم،می حرکت خونه سمت به

.همیار پایین وانت از رو بچه رفته، توهم با بار چند و کنهمی حرکت خونه سمت به بچه همراه سپس

مرد یک که کشهنمی طولی. کوبهمی خونه آهنی در به دستش

Page 185: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

184

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

هاشچشم تا. کنهمی باز رومون به رو در پسرشه ظاهراً که قدبلند :میگه پدرش به رو خورهمی مارال و من به .کننمی کار چی جا این هااین بابا -

:میگه کوتاهی مکث از بعد و گردهبرمی من سمت به پیرمرد .هستن ما مهمان خانوم این و آقا این - .تو بفرمایید خب،خیلی - همبه خیلی یخونه. میشیم خونه وارد کنه،می باز برامون رو در

از یکی توی و میشیم وارد ناچاری، روی از ولی کثیفیه؛ و ریخته .میریم هااتاق

ظاهر، روی از اما ستگیرانهگوشه هااون رفتارهای یکم که درسته من ولی رسن،نمی نظر به بدی هایآدم هاشپسر و پیرمرد اون

.کنممی آماده باطن برای رو خودم همیشه :میگم مارال به رو .بهتره بخوابی زمین روی کثیفه خیلی تختشون -

:میگه بالفاصله

Page 186: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

185

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.بودم همین فکر تو هم خودم - مارال. کشهمی دراز اتاق قدیمی و قرمز فرش روی و میگه رو این

کهدرحالی هم من میره، فرو خواب به و بندهمی رو هاشچشم هامچشم میاد، خوابم خیلی دادم، تکیه دیوار به و نشستم زانو چهار

جلوی هست، که هرطوری اما میشه؛ بسته اختیاربی و شده خشک .نرم فرو خواب به تا گیرممی رو خودم

که پیرمرده اون هایپسر از یکی شد، باز ناگهانی خیلی قاتا در :میگه من به رو بعد و کنهمی اتاق داخل رو سرش

ندارید؟ کم چیزی - :میگم ایگرفته صدای با آروم و میدم تکون رو سرم

! نه - .بست سرش پشت رو در بزنه حرفی که این بدون

دیگه تاقا یک وارد پیچه،می خونه سکوت توی هاشقدم صدای .رسهمی گوشم به در بستن صدای و میشه

Page 187: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

186

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

به فکر به شروع میشم، تنها خودم با که هاییوقت مثل بازم افکار این چرا دونمنمی کنم،می مسخره و مزخرف هایموضوع

.دارهبرنمی من از سر دست منفی قرار دیگه واقعاً یعنی که پرسممی رو سوال این خودم از مدام

ببینم؟ رو مادرم نیست یک هم خاطرات بهترین ولی هستم، زنده خاطراتش با چند هر .دارم نیاز جدید هایخاطره و مخانواده به من میشن، کهنه روز

. کنممی نگاه بهش رفته، فرو عمیقی خواب تو مارال کهدرحالی حال به تا که دختریه ترینخوشگل من نظر از مارال شک بدون .باطنی لحاظ از هم و ظاهری حاظل از هم دیدم، زندگیم توی

زمانی توی شدم،می آشنا باهاش ایدیگه زمان یه توی کاشکی با ما روز هر عجیبه، واقعا. دادنمی ترس و وحشت بوی قدران که باهم ما کنیم،می تالش موندن زنده برای فقط اما هستیم؛ هم

اضافه اردوگاه هایانسان تعداد به که این برای فقط هستیم ... و بشم وابسته بهش کمکم میشه، باعث موضوع همین بکنیم،

Page 188: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

187

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

پایان به قلبم و مغز بین جنگ اینکه از بعد اما بستم؛ رو هامچشم کنممی باز رو اتاق در آرومی به و میشم بلند زمین روی از رسید،

.بندمشمی آروم خیلی برسه گوش به در صدای اینکه بدون و زدن حرف صدای که هست هم گهدی اتاق یک طبقه، این توی .رسهمی گوشم به اتاق اون از خانواده اون روی به رو گوشم کهدرحالی و میشم ترنزدیک چوبی در به آروم

.بشنوم رو هااون زدن حرف صدای تونممی بهتر ذارممی در بیدارن؟ هنوز - .بیداره هنوز پسره ولی خوابیده؛ دختره که گفتم - توش و کن درست پررنگ چای لیوان یه دیگه دقیقه چند -

.بریز آورخواب شربت .بده انجام رو میگه بهت که کاری پدرته، با حق - .چشم - رو عضوش کدوم دیگه دختربچه، اون هایکلیه از غیر به -

بفروشیم؟ سیاوش به تونیممی

Page 189: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

188

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

ولی شد؛ بحثم باهاش قیمت سر. خرهمی رو هاکلیه فقط - .گفتمی اون که کردیم توافق رو قیمتی همون هم آخرش

توش مارال که میشم اتاقی وارد کهدرحالی و گیرممی فاصله در از به سپس کنم،می باز رو در بیاد در صداش اینکه بدون خوابیده،

.زنممی صدا رو اسمش آروم خیلی و میشم نزدیک مارال نگران یچهره و گرفته صدایی با و کنهمی باز رو هاشچشم

:رسهپمی شده؟ چی - :میگم آرومی صدای و لحن با .نکن سروصدا ولی بریم، اینجا از باید باش زود -

در آرومی به. میشه بلند زمین روی از سردرگمه هنوز کهدرحالی برسه گوش به در شدن بسته صدای اینکه بدون و کنممی باز رو ترینکوچیک بدون و میریم پایین رو هاپله میشیم، خارج اتاق از

روی رو دستم. کنیممی حرکت خونه خروجی در سمت به صدایی .قفله در ولی میدم، پایین رو دستگیره و ذارممی دستگیره

Page 190: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

189

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.شکوند رو حاکم سکوت سر پشت از صدایی ثانیه چند از بعد برید؟ خوایدمی زودی همین به -

پیرمرد اون هایپسر از یکی با و گردیمبرمی عقب سمت به آروم .میشیم جهموا صورتش روی که زنی بهم حال یخنده و موزی یچهره با

زول بهمون داره دستش توی که ساطوری با و وایستاده هست، .زده

گرفتم نشونه رو سرش کهدرحالی و کشممی بیرون رو اماسلحه چرخممی در سمت به. ریزهمی دیوار روی خونش کنم،می شلیک

رو کوبممی در روی پا با که مزمانه ندارم تیر دیگه کهدرحالی و :میگم مارال به نداری؟ تیر - .نه -

رو مخش که پسر اون یخانواده اومدن پایین صدای زود خیلی پسرش به پیرمرد اون رسید، گوش به کردم دیوار و زمین پخش

Page 191: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

190

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

که پسرش یکی اون اما کشه؛می بلندی فریاد و میندازه نگاهی و برداشت زمین روی از رو برادرش ساطور داره هم بزرگی اندام

بیرون لباسم زیر از رو دارم که چاقویی دوید، سمتمون به نزدیک رو چاقو شدم گالویز مرد اون با که همزمان. کشممی

تا چند و شیکمم به لگد یک با سریع خیلی اما کنم؛می گردنش مارال سمت به سپس کرد دور خودش از رو من صورتم به مشت

.کرد حرکت برد باال زدن ضربه قصد به رو بود دستش توی که چاقویی مارال

به محکم سیلی یک و گرفت دستش از رو چاقو. نشد موفق اما به دوباره اینکه از قبل اما شد، زمین پخش مارال زد، صورتش

با سریع خیلی و میشم بلند زمین روی از برسونه آسیب بهش خواد فرو کمرش به رو دارم دستم توی که چاقویی بلند هایقدم .کنممی

کمرش پشت که چاقویی کرد سعی کهدرحالی و کشیدمی فریاد .گرفت فاصله مارال از دربیاره، رو کردم فرو

Page 192: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

191

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

با سپس کنم،می بلندش زمین روی از و گیرممی رو مارال دست چوبی، در به مارال و من محکمِ یضربه تا چند و دورخیز یک

.یمبشکن رو در میشیم موفق به اما ؛میشیم خارج خونه از گرفتم رو مارال دست هنوز کهدرحالی دختر اون هایگریه صدای شدیم خارج خونه از که این محض

.رسید گوشمون به بچه که نکشید طولی ولی کنیم،می دویدن به شروع سرعت نهایت با

:گفت و برگشت سمتم به مارال میشه؟ چی بچه اون پدرام -

هاشچشم به کهدرحالی و وایمیستم گیرم،می گاز رصح با رو لبم :میگم بهش رو هستم خیره

.بفروشن رو بدنش اعضای خوانمی هاعوضی اون - :میگه بهم رو و ریزهمی اشگونه روی مارال چشم از اشک اولین

....کنممی خواهش بکنیم، کمکش بهش باید - :میگم بهش رو هستم خیره بهش که طورهمین

Page 193: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

192

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

شرطی یک به طفق - :میگه سریع خیلی

پدرام؟ شرطی چه - :میگم بالفاصله

.میارم رو دختر اون میرم من وایسا، جا همین تو - و میده تکون رو سرش نهایت در مونه،می خیره بهم ثانیه چند

:میگه .باشه -

.دوممی خونه اون سمت به و کنممی جدا دستش از رو دستم

رد فقط. گرفتم دستم توی محکم رو چاقو. میشم خونه وارد خبری. خورهمی هامچشم به شده ریخته زمین روی که هاییخون

و کردن جمع هم رو جسد حتی نیست، هاشپسر و پیرمرد اون از .رسهنمی هامگوش به خونه توی از صدایی ترینکوچیک

Page 194: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

193

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

اول یطبقه از اتاق اولین سمت به و کشممی عمیقی نفس داخلش هیچکسی ولی کنم،می باز رو در رومیآ به. میشم نزدیک .نیست

دارمبرمی قدم گرفته خاک و قدیمی فرش روی آهسته هایقدم با .میرم اول یطبقه از در دومین سمت به و

کنممی باز رو در کهدرحالی و ذارممی دستگیره روی رو دستم همون با و بندممی رو در. خورهنمی هامچشم به کسی هیچ ندیدم اول یطبقه توی رو هیچکسی اینکه از بعد آهسته ایهقدم مثل میشم، دوم طبقه وارد و میرم باال رو خونه چوبی هایپله

.خورهنمی چشم به کسیهیچ و وکورهسوت جا همه اول یطبقه انگار. نیست کسیهیچ ولی گردم،می هم رو دوم طبقه هایاتاق با ولی میرم پایین رو اول یطبقه زمین، توی رفتن و شدن آب که

هامچشم و بشم زده تعجب میشه باعث که میشم مواجه ایصحنه .بشه درشت اختیار بی

Page 195: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

194

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

به آهسته هایقدم با. ستبسته حاال بود، باز کامالً که خونه در از کالمیبی موسیقی صدای بالفاصله کنم،می حرکت در سمت حرکتی هیچ بدون ثانیه چند رسه،می گوشم به دوم یطبقه

جیغ جاش به و شد قطع موسیقی صدای نهایت در تا وایمیستم .لرزوند رو گوشم ایدختربچه

دستم توی رو چاقو کهدرحالی و دوممی هاپله سمت به عجله با روبرو ضبط یک با بالفاصله. میشم دوم یطبقه وارد گرفتم

.میاد داخلش از جیغ صدای که شم،می دور سردرگم. کنممی خاموش رو طضب و کنممی حرکت آروم

هااون از خبری ولی کنم،می نگاه اطرافم به و چرخممی خودم .نیست به اول یطبقه از ایدختربچه جیغ صدای دوباره که نکشید طولی .ترطبیعی و واقعی خیلی صدای با دفعه این ولی رسید، گوشم

قطع دختربچه اون صدای ولی وایمیستم؛ تحرک بدون ثانیه چند اهمیت برام دیگه کهدرحالی و کنممی حرکت عجله با نمیشه،

Page 196: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

195

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

به میرم، پایین سریع رو هاپله بشنون، رو پاهام صدای نداره دیدم رو ایدختربچه همون. رسیدم اول یطبقه به اینکه محض

.بود نشسته وانت پشت که زمین روی دختر اون کنم،می حرکت سمتش به فریاد یک با

خوره،می چشم به بزرگی زخم شیکمش روی کهرحالید و افتاده روی از رو سرش و کنممی حرکت سمتش به. داره خونریزی

.میشم خونریزیش از مانع دست با سپس کنممی بلندش زمین جیغ نای حتی کرده عرق و شده مجروح شدت به که دختر اون

.نمونده باقی براش هم کشیدن :میگم بهش رو ه،کرد خیس رو خودش و شده زرد رنگش

.میشه خوب حالت - :میگم بهش رو آرومی لحن با کشه،می نفس دل ته از مدام

کجان؟ هااون - :میگه سختی با نهایت در و کنهمی جمع رو خودش نیروی تموم

سرت پشت -

Page 197: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

196

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

اما گردم؛برمی عقب سمت به بالفاصله میشه، درشت هامچشم .مکرد حس سرم گاهگیج به رو محکمی یضربه تا شیش پنج شده، تار هامچشم کهدرحالی و افتممی زمین روی .ایستادن سرم باالی که بینممی رو مرد

کهدرحالی و ندادن فرصت ولی بشم، بلند زمین روی از خواستم ...زدن بهم ایضربه یک کدوم هر شدن، نزدیک بهم

*** کهدرحالی و بستن آهنی هایمیله به زنجیر با رو دستم تا دو

.کردن زنجیر هم رو پاهام تا دو وایستادم مستقیم و صاف هر که خورهمی چشمم به پیرمرد اون از غیر به مرد تا شیش .هستن آماده من به زدن ضربه برای کدوم

. کردم شدیدی یسرگیجه احساس اومدم، هوش به که این از بعد متمس به پیرمرد اون نشسته، پیشونیم روی عرق کهدرحالی

Page 198: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

197

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

فریاد بهم رو ناراحت، و عصبی شدت به یچهره با. کنهمی حرکت :کشهمی کردی؟ کار چی دونیمی تو -

:میده ادامه آرومی لحن با بعد و کنهمی مکث کمی .شناسینمی رو من هنوز که این مثل ولی کشتی؛ رو من پسر - رو سرفه تا چند از بعد و گردهبرمی هامرد اون از یکی سمت به

:میگه بهش .هستم کی من بگو بهش -

روی میاد، سمتم به که همزمان و زنهمی لبخندی مرد اون به که چرمی کمربند نهایت در ریزه،می یخ آب بدنم سرتاسر

پشت به آروم های قدم با و کشهمی بیرون رو بود بسته شلوارش .کنهمی حرکت سرم

:میگه بهم ،خطاب ایستاده سرم پشت کهدرحالی ای؟آماده -

Page 199: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

198

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

هامدست تا کنممی رو تالشم تموم و سابممی همبه رو هامدندون .نداره ایفایده ولی بکنم؛ جدا زنجیر از رو

سریع خیلی زنه،می ضربه بهم محکم و برهمی عقب رو کمربندش روی از خون هایقطره.زنهمی کمرم به دیگه یضربه تا چهار اون. ریزهمی زمین روی لباسم پشت از و خورهمی سر کمرم

:میگه بلند پیرمرد .پسرم بیار من برای صندلی یه کافیه، -

و پایینه سرم کهدرحالی میاره، براش چوبی صندلی یک نفر یک بهم رو بعد و شینهمی صندلی روی پیچم،می خودم به درد از دارم

:میگه .بگیر باال رو سرت -

.گیرممی باال رو سرم آروم هستم؟ کی من باشی فهمیده حاال کنم فکر خوب، پسر آفرین -

:میگه ادامه در و کنهمی مکث کمی

Page 200: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

199

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

هستن؛ هامپسر مثل من افراد کشتی، رو من افراد از یکی تو - پدرشون مثل رو من هم هااون کردم، بزرگشون بچگی از چون

زندگی من با بچگی از که پسری کشتن برای پس... دارن دوست مرگ تو مجازات باشه یادت بپردازی، رو گینیسن تقاص باید کرده

.مرگه آرزوی نیست، خودش با همراه رو چوبی صندلی و میشه بلند صندلی روی از

.میشه خارج اتاق از و کشونهمی دستش کهدرحالی و میشه نزدیک بهم هااون از یکی بالفاصله

میندازه دستم ناخون ترینبلند روی رو قیچی کوچیکه، قیچی یک یگوشه از خون میاد، در فریادم کنهمی کشیدن به شروع و

.زنهمی بیرون هامناخون غلیظی خون کشه،می بیرون انگشتم از کامالً رو ناخونم نهایت در

برام حرکتی هیچ نای دیگه کهدرحالی و ریزهمی زمین روی .خورممی سُر زمین روی زانوهام با و کنممی رها رو خودم نمونده،

Page 201: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

200

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

تحمل رو انگشتم کشیدن ناخون درد احساس دارم که ورطهمین یک دلم ته از هامدت از بعد و بندممی رو هامچشم کنم،می

با رو سرم «نرسه مارال به دستشون» کنممی خدا از رو خواهشی داخلش که شیشه یک با هااون از دیگه یکی گیره،می باال دستش

.کنهمی حرکت سمتم به هست موش یک گیرهمی رو موش یشیشه گذاشته فکم زیر به رو دستش که اونی

:میگه بهم رو و چطوره؟ هاموش با اتـه*ـطـ*بـ*را -

.خنده زیر زنهمی هست اتاق توی که هرکسی بالفاصله، غذا یموندهته مشونه روی کهدرحالی و کنهمی باز رو شیشه در

.میندازه مشونه روی رو موش ریزه،می حرکت مشونه روی چندشش و کثیف پاهای با نگرسیاه موش

بالفاصله. غذا هایموندهته خوردن به کنهمی شروع و کنهمی رو کمربندش دوباره کهدرحالی پیرمرد هاینوچه اون از یکی

گرفته دستش

Page 202: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

201

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه بهم رو فریاد با نخور تکون -

اون. بندممی رو هامچشم و گیرممی پایین رو سرم تحرک بدون رو هست که ایموندهته هر و کنهمی حرکت مشونه روی وشم

.خورهمی

شیشه داخل به و دارهبرمی مشونه روی از رو رنگمشکی موش :میگه بهم رو خودش سپس. گردونهبرمی

باشه گذشته خوش بهت االن تا امیدوارم - :میگه کوتاهی مکث از بعد و کنهمی صبر کمی

.بگذره خوش هم تربیش بهت قراره بعد به حاال از - شد، اتاق وارد پیرمرد همون و شد باز اتاق در که نکشید طولی

:گفت بلند بعد و انداخت بهم نگاهی

Page 203: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

202

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

همراهم بگیره، تحویل رو هاکلیه تا اومده سیاوش کافیه، فعالً - .بیاید

فریاد با و کنممی جمع رو مموندهباقی انرژی تموم بالفاصله :میگم

.نیست شما مثل مه حیوون - به شروع بلند صدای با میشن خارج اتاق از تک به تک کهدرحالی

.کننمی خندیدن پیدا فرار راه یک تا کنممی نگاه اطرافم به میشه، خلوت اتاق

.هست ممکن غیر زیادی حدود تا کردن فرار ولی بکنم، در خدا هامدت از بعد که هستم خوشحال موضوع این از اما

قرار اگه. نیفتاده هاعوضی این گیر مارال و شنید، رو بیمقل خواست زامبی اون با رویی به رو تو حداقل کاش ای بمیرم امروز بود

.مردممی پیکرغول و اومده بند ناخنم جای خونریزی باالخره کشم،می عمیقی نفس .کرده لَخته کمرم پشت خون

Page 204: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

203

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

بودم، هشد خودم از تربزرگ دختر یک عاشق بودم که نوجوون کردم گم که عشقی کنممی حس االن ولی شد؛ ناپدید عشق اون مارال مثل که باشن زیادی هایدختر شاید. کردم پیدا مارال با رو

خاطر به من اما خوبی؛ باطن هم و باشن داشته خوبی یچهره هم .میشه پیدا خودش توی فقط که شدم مارال عاشق چیزی فروش مشغول که رسهیم گوشم به هااون زدنحرف صدای

کمی رو راستم دست مچ هستن، دختربچه اون هایکلیه بیرون بستن مچم دور که زنجیری یحلقه از دستم تا چرخونممی .بیاد اتاق داخل رو سرش پیرمرد اون افراد از یکی میشه، باز اتاق در

سپس ،بندهمی رو در بهم، سرسری نگاه انداختن با و کنهمی .کنهمی برداشتن قدم به شروع

ساعت نیم از بعد. بشه تموم هااون کار که کشید طول دقیقه چند تو پیرمرد اون کهدرحالی. شدن وارد و کردن باز رو اتاق در دوباره

Page 205: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

204

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

رو چوبی صندلی دوباره تومنیه، صدهزار تراول بسته چند دستش .نشینهمی روش و ذارهمی جلوم

بهش کینه و حرص با سابممی همبه رو هامدندون که همزمان داره دستش توی که هاییپول بعد و زنهمی لبخندی. کنممی نگاه

:میگه و کنهمی صورتم نزدیک رو خیلی برگشتی، دوباره دختربچه یک جون نجات برای تو -

فروش حاصل از هاپول این و مُرده دختربچه اون حاال احمقی، .اومده دست به هاشکلیه :میگه بعد و کنهمی مکث کمی

ولی بکنی فرار ما چنگ از بودی احمقی،تونسته خیلی دیگه تو - اون هم و افتادی وضع این به خودت هم حاال و برگشتی دوباره .بود همراهت که زیبایی خانوم دختر

توجهبی کشم،می که هاییفریاد تموم به و خندهمی بالفاصله .میشه

.کشمتمی بشه کم سرش از مو یه اگه -

Page 206: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

205

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میده جواب ستخیره بهم که درحالی و میشه بلند صندلی روی از .زیباست واقعاً دختر اون -

خارج اتاق از دیگه نفرِ دو با همراه پیرمرد اون و خندنمی دوباره .میشه

هااون از یکی میشن، ترنزدیک بهم شموندهباقی افراد بالفاصله :میگه بهم رو مخصوصاً. بود نخورده قالبمون به دختر قربانی بود وقت خیلی -

.دختری همچین .میندازم تف صورتش روی و کنممی نزدیک بهش رو سرم به دست، همون با بعد و کشهمی صورتش روی دست با آروم

به سرعت با کنهمی دورخیز کمی کهدرحالی و کوبهمی صورتم .زنهمی ضربه شیکمم به مستقیم زانو با و میاد سمتم خودم به درد از دوباره افتممی که طورهمین و مکشمی فریاد هر باقیشون بالفاصله کنه،می بلندم هااون از یکی. پیچممی

.زننمی ضربه بهم توننمی که طوری

Page 207: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

206

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

*** مارال

:میگه فریاد با و کنهمی بهم رو عصبی حالت با .وراون برو -

هایقدم با محسن آقا که کشهنمی طول ولی نمیگم؛ چیزی :میگه بعد و کنهمی حرکت سمتم به آهسته

خانوم؟ شده چی - :میگم بغض با ،کنم کنترل رو صدام لرزش کنممی سعی بالفاصله

.بکنیم کمک بهش باید شده، اسیر خونه یه توی پدرام - :میگه بهم رو محسن آقا شده؟ چی کردن؟ اسیرش چی برای -

:کنممی قطع رو حرفش

Page 208: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

207

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

بهم باشه، مرده حتی شاید نیست، دادن توضیح برای وقت - کنید؟می کمک

کنارش که شخصی به رو بعد و میده تکون رو سرش محسن :میگه ایستاده

.کن آماده هم رو ماشین کن، خبر سریع رو افراد - :میگه هم من به .بدی نشون رو مسیر تا بیای ما با باید شو، آماده هم تو -

کشم،می عمیقی نفس که طورهمین و کنممی عوض رو خشابم :میگم

.هستم آماده من - ماشین عقب صندلی پشت افرادش از تا دو با همراه محسن

روی هم من شینهمی فرمون پشت هم افرادش از یکی شینه،می .شینممی جلو صندلی

یخونه سمت به زیادی خیلی سرعت با و میشیم خارج اردوگاه از .کنیممی حرکت پیرمرد اون

Page 209: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

208

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

خودشون زامبی تا دو برسیم پیرمرد اون یخونه به تا مسیر، توی داد گاز کمی راننده که وقتی ولی انداختن؛ ماشین شیشه روی رو .افتادن زمین سمت به کاپوت روی از

.برسیم پیرمرد اون یخونه به تا کشید طول ساعت یک اسلحه کهدرحالی و میشن پیاده ماشین از افرادش با همراه محسن

.کننمی حرکت در سمت به آروم فتن،گر دست به و کوبهمی شده شکسته چوبی در به لگد با افرادش، از یکی سپس .میشن خونه وارد محسن آقا با همراه به مسلح مرد زیادی تعداد و میشه بلند خونه داخل افراد صدای شونهمه اما رسوندن، در جلوی به رو خودشون سرد هایسالح

دقیقه دو یکی از بعد بستن، تیر به فرادشا همراه به آقامحسن رو .قاتل هاییاغی اون اجساد و خون از شد پر خونه کل از قبل اما کنیم؛می حرکت دوم طبقه سمت به آقامحسن همراه به

و شد باز هااتاق از یکی در بکنیم حرکت هااتاق سمت به اینکه .شد شلیک افرادمون سمت به هاگلوله

Page 210: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

209

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

افرادمون از یکی چپ یـینه*سـ سمت به یقاًدق هاگلوله از یکی بخوره، تیر ایدیگه شخص که این از قبل بالفاصله خورد،

.کرد خالی پیرمرد اون مخ توی تیر یه آقامحسن اون سمت به افرادش کنه،می حرکت احتیاط با خودش کهدرحالی .کننمی حرکت خورد تیر که مردی

پدرام به هامچشم بالفاصله میشیم، اتاق وارد آقامحسن همراه به حسابی شده، بسته زنجیر به پاهاش و دست کهدرحالی خوره،می

به زیادی هایکبودی و زخم صورتش روی و کرده خونریزی .خورهمی چشم

هامچشم توی که هاییاشک با و کنممی حرکت سمتش به :میگم بهش رو زدهحلقه

! ایهزند که شکر رو خدا - :میگه بهم رو و میده تکون یسخت به رو سرش

خوبه؟ حالت -

Page 211: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

210

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

و زنممی لبخندی زده، حلقه هامچشم توی هااشک که طورهمین :میگم

.بپرسم تو از باید من رو سوال این - :میگه بعد و کنهمی مکث کمی

شکنجه من مثل هم رو تو دارن کردممی فکر مدت تموم - .شنید رو صدام خدا دفعه این واقعاً کنم فکر پس میدن،

با بعد و کنهمی باز زنجیر از رو پدرام پاهای و دست محسن آقا :میگه فریاد

.خورده تیر سعید - :میگه افرادش به رو و میشه خارج اتاق از .کنید جمع زمین روی از رو سعید جسد -

:میگه من به رو پدرام کیه؟ سعید - اردوگاه افراده از یکی -

:میشم مانعش دست با بشه، بلد مینز روی از کنهمی سعی پدرام

Page 212: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

211

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.بکنی استراحت باید - به و کوبهمی دیوار به رو سرش میده تکیه دیوار به کهدرحالی :میگه سختی

مُرده؟ من خاطر به نفر یک - :میگم بعد و کنممی پاک رو هامچشم اشک

.نیست خوب حالت اصالً نکن، فکر چیزی هیچ به فعالً - اتاق وارد محسن افراد از تا دو شدم خیره پدرام به کهدرحالی .بشن بلند زمین روی از تا کننمی کمک بهش و میشن هم رو سعید آقا جسد میشم، خارج خونه از و کنممی تشکر ازشون

جسد کشونه،می ماشین سمت به و گرفته ـل*بغـ محسن خود خودش و میده جا ماشین عقب صندوق توی رو بیچاره مرد اون

.شینهمی نماشی پشت تا چند. کنیممی حرکت اردوگاه سمت به و میشیم ماشین سوار

رد کنارشون از بهشون توجه بدون که هستن جلومون زامبی

Page 213: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

212

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

اردوگاه به زیادی سرعت با بخوریم بهشون اینکه بدون و میشیم .رسیممی قبرستون تریننزدیک توی مرد اون خاکسپاری مراسم ظهر فردا

قران خط چند اردوگاه فرد ترینمذهبی و شد برگزار اردوگاه به .شد پخش خرما اردوگاه افراد بین و خوند یمغازه یک به هامچشم گشتیمبرمی اردوگاه به داشتیم وقتی

.خورد فروشیگل کوچیک یک سمت به و کردم باز رو مغازه در کردم، حرکت سمتش به

پدرام برای رو گل دسته این و کردم حرکت سرخ گلدسته دوباره که شد من تقصیر چون بیارم در دلش از خواممی. برداشتم

.افتاد روز و حال این به و شد خونه اون وارد

اردوگاه هایپزشک از یکی و خوابیده گروهمون چادر توی االن .کنهمی مراقبت ازش زنهمی سر مجروح افراد به مرتب که

Page 214: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

213

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کاری اولین یمبرگشت اردوگاه سمت به خاکسپاری مراسم از وقتی و رنگمشکی تیشرت با و درآوردم تنم از رو مانتوم کردم، که

تا چادر زیپ. کردم حرکت گروه چادر سمت به مشکیم جین شلوار .شدم وارد بود، باز نصفه دستم که خورهمی من به هاشچشم تا داره وخیمی حال که پدرام یول بشه، بلند زمین روی از که خواست سرخه گلدسته یک

لحنی با و گیرممی سمتش به رو گلدسته. کنممی متوقفش :میگم پرانرژی

...بفرما - .گیرهمی دستم از رو گلدسته و زنهمی لبخند

.ممنونم - بهش رو میشه پاک صورتم روی از لبخندم کمکم کهدرحالی

:میگم .برگشتی خونه اون به که شد من تقصیر پدرام، خواممی معذرت -

:میگه آروم زنهمی که لبخندی با ستخیره بهم هکدرحالی

Page 215: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

214

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.شو ساکت - :میگم نهایت در تا مونیممی خیره همدیگه به ثانیه چند

اومد؟ خوشت گلدسته از - :میگه هست خیره بهم کهدرحالی

.خیلی - پس من از رو نگاهش که طورهمین و کشهمی عمیقی نفس

:میگه آرومی لحن با گیره،می ...کلی هم آخر بدم، نجات رو دختربچه اون نشدم موفق ولی -

:میگم و کنممی قطع رو حرفش .کن ولش -

:میگه بعد و زنهمی لبخندی .بزنیم حرف خودمون مورد در بیا پس - :میگم خنده با .گفتم بهت رو چی همه نمونده، خودم از چیزی دیگه -

:میگه آرومی لحن با ست،خیره بهم کهدرحالی

Page 216: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

215

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

بیاد؛ نظر به مسخره برات شاید که دارم حرفی هنوزم من ولی - .داره حقیقت ولی

:میگم نشسته لبم یگوشه که لبخندی با .شنوممی - .میشم ناامید چی همه از زنم،می زل هاتچشم به وقت هر -

:میگم تعجب با و بندممی رو هامچشم چی؟ برای - .رسهمین نظر به قشنگ چیزی هیچ هات،چشم از بعد چون، -

:گفت ناگهانی خیلی که نکشید طولی .دارم دوسِت -

رو شده ترجدی مچهره کهدرحالی و کنممی باز رو هامچشم آروم :میگم بهش

.بشناسیم رو همدیگه بیشتر باید ما پدرام - :میگه بالفاصله

.شناختم رو تو کافی یاندازه به من -

Page 217: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

216

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

... است شده منتشر و ساخته دانلود نگاه سایت در کتاب این

www.negahdl.com .... .بشناسمت بیشتر خواممی من ولی -

:میگه همزمان و گذارهمی بالش روی رو سرش داری حق -

.کنممی عوض رو زدن حرف موضوع بعد و کنممی مکث کمی رو جوابم تند خیلی کردم کمک خواست در محمدرضا از وقتی -

.بودمش ندیده شکلی اون وقتهیچ داد، :میگه قبلی لحن همون با با و کردن برقرار ارتباط که باری آخرین برنگشته، هنوز دکتر -

.بود رفته پیش خوب چی همه زدن، حرف همدیگه ازشون خبری هنوز ولی برگردن؛ اردوگاه به دیشب بود قرار

:میگم نگران لحن با نیست،

Page 218: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

217

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

افتاده؟ دکتر تیم واسه بدی اتفاق یعنی - :یگهم خنثی لحنی با .طورههمین ظاهراً -

:میگم پدرام به رو پیچید، اردوگاه داخل ومرجیهرج صدای نشو بلند جات از تو -

فرد یک میاد نظر به و بازه اردوگاه در. میشم خارج چادر از سپس ییقیه هاشدست از یکی با رضامحمد. شده اردوگاه وارد ناشناس

یکی زده، گرگ نقاب صورتش روی کهدرحالی. گرفته رو فرد اون اینکه از قبل اما داره؛برمی رو شخص اون نقاب هانگهبان از

لحن با زده گرگ نقاب که کسی اون خود بزنه حرفی رضامحمد :کنهمی زدن حرف به شروع تمسخرآمیزی

.میریدمی زودی به شما یهمه بگم فقط تا جا این اومدم من -*** پنجم فصل

فرستاده؟ رو تو کی -

Page 219: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

218

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه قبلیش لحن با زنهمی نیشخند کهرحالید .بشناسیش خوب کنم فکر ها،گرگیگله ِفرمانده -

مرد اون پیراهن یقیه هاشدست از یکی با محمدرضا کهدرحالی لحنی با و کوبهمی صورتش به شکرده گره مشت با گرفته رو

:میگه خنثی شخفه دمخو هایدست با بگو زادهم*و*ـر*حـ اون به برو -

.کنممی لحن با بسته نقش صورتش روی نیشخندی که طورهمین

:میگه تمسخرآمیزی .بگی بهش خودت تونیمی اینجا، میاد داره اون -

از یکی بالفاصله. کنهمی زدن قهقه به شروع دوباره سپس .کرد خالی مخش توی تیر یه هانگهبان

سمت به لندب هایقدم با و میشه بلند زمین روی از محمدرضا از رو اردوگاه افراد یهمه بلندگو پشت از و کنهمی حرکت بلندگو .کشهمی بیرون هاشونچادر

Page 220: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

219

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

میان، بیرون چادرهاشون از اردوگاه اعضای یهمه کهدرحالی دور رو دستش کنه،می حرکت سمتم به لنگون لنگ هم پدرام نزمی و بکنه حفظ رو تعادلش تا کنممی ـقه*ـلـ*حـ مشونه

.نخوره .کنهمی کردن صبحت به شروع بلندگو پشت از محمدرضا

باید که داریم هاگرگ یگله با حساب خرده یه افرادم و من - بکنید، ترک رو اردوگاه تا ندارید زیادی زمان شما بکنیم، تسویه

اسلحه کافی اندازه به بجنگید افرادم و من همراه بخواید اگر البته به و هستن بزرگی گروه هاگرگ یگله. داریم مهمات و

بکنید رو چیزی هر بینیپیش پس مجهزن، امریکایی هایاسلحه .بگیرید تصمیم بعد

لحن با همیشه مثل آقامحسن آقامحسن، به میده رو بلندگو سپس :کنهمی صبحت به شروع داره که خاصی

.بشن جدا معمولی افراد از دیدهتعلیم افراد - :یگهم نگهبانا به رو سپس

Page 221: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

220

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

که چیزی هر. برن بتونن هاخانواده تا بکنید باز رو اردوگاه درِ - .نذارید جا چیزی و بردارید رو دارید

:میگم پدرام به رو .بریم اینجا از باید هم ما -

:میگه بعد و میده تکون آروم رو سرش پدرام .بذاریم تنها رو رضامحمد نباید ما نیست، درست کار این ولی - :میگم ینگران با به نگاه یه. میدیم دست از رو جونمون نریم اردوگاه این از اگه -

.وایسادی پاهات روی من کمک با تو بنداز، حالت :میگه آروم و کشهمی عمیقی نفس

از ولی بوده؛ خودم جون نجات خاطر به کردم کاری هر االن تا - تو خواممی فقط نیست، مهم برام خودم جون دیگه بعد به این .بمونی زنده

:میگم و زنممی لبخندی .کنیم عجله باید -

Page 222: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

221

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

راه تا کنممی کمکش کردم حلقه دورم رو دستش که طورهمین .بیاد این از قبل و میشم نزدیک مشکی و بلند شاسی ماشین یک به :میگم بلند بشه سوار فرمون پشت شراننده که .آقا ببخشید - .داریههخانواد و مسن مرد گرده،برمی سمتم به اصالً دوستم حال بشیم، ماشینتون سوار دوستم و من میشه -

.کنید کمک به لطفاً. نیست خوب سپس کنه،می نگاه بهمون ثانیه چند بگه چیزی اینکه بدون

.میده تکون تایید ینشونه به رو سرش پدرام و من دخترش و پسر با همراه ماشین، عقب صندلی توی صدایی با ماشین جلوی صندلی ویر هم همسرش. شینیممی هم .کن حرکت زود میگه بلند لرزهمی که

هاپدال روی بازه اردوگاه در کهدرحالی و چرخونهمی رو سوئیچ .میده فشار

Page 223: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

222

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

سوار کردن،می زندگی اردوگاه توی که اشخاصی بیشتر تقریباً .میشن خارج اردوگاه از هم سر پشت و شدن هاشونماشین تعداد تیراندازی صدای که بودیم نکرده طی رو زیادی مسیر

.رسید گوشمون به هاگرگ یگله از زیادی جلویی هایماشین اومده، وجود به ترافیک جاده وسط کهدرحالی

.بزنن دور رو مسیر یا بدن ادامه راهشون به دونننمی ما، مثل هم میشن نزدیک هستیم توش ما که ماشینی به دارن هاگرگ یگله

مردم با همراه بندندمی تیر به رو ـناه گـبی مردم که رطوهمین و .کشنمی بلند هایفریاد تمسخر با عادی، لرزش به هاشدست کهدرحالی نشسته فرمون پشت که مردی اما میده؛ فشار ترمز روی رو پاش و زنهمی جا عقب رو دنده افتاده،

قبیع ماشین به زیادی سرعت با و نچرخوند رو فرمون موقع به .کوبید

کنهمی عوض رو مسیرش میشه جدا ماشین عقب سپر کهدرحالی به دارنقاب هایآدم اون از یکی تیر اینکه از قبل زیاد سرعت با و

Page 224: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

223

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

عبور هادرخت الیالبه از بخوره، ماشین داخل اشخاص یا ماشین خیلی سرعت با افتادیم خاکی جاده داخل کهدرحالی و کنهمی

هستم مردمی هایضجه شاهد خودم هایگوش اب. رونهمی زیادی .شدن کشته و خوردن تیر هاشونخانواده که کمی هایماشین میشیم، اصلی یجاده وارد بود که زحمتی هر با

در به سالم جون هاگرگ یگله رگبار از ما با همراه شدن موفق .ببرن دقیق و یک یدرجه هایاسلحه. بود زیاد خیلی هااون تعداد

.بودن زده گرگ نقاب استثناء بدون شونهمه طورهمین شتن،دا تشکر راننده اون از سختی به نیست خوب حالش اصالً که پدرام

:میگه شخانواده و مرد اون به رو گرفته صدایی با و کنهمی .دادید نجات رو دوستم و من جون شما ممنونم، خیلی -

رفته، کنار سرش روی از رنگشمشکی شال کهدرحالی خانواده زن .دار نگه رو ماشین میگه همسرش به رو کرده که بغضی با همراه

Page 225: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

224

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

باز رو ماشین عقب در زن اون. میشه متوقف ماشین بالفاصله توی رو پسرش و دختر هاشدست نوسان با و کنهمی

شگونه روی چشمش از اشک اولین گیره،می ش*ـو*غـ*آ :میگه آروم و چکهمی .شد تموم -

*** ...بعد ماه هشت و سال ود

و میشه ترنزدیک پدرام شده تموم برفیآدم ساخت کهحالیدر صورت روی بینی، جای به رو داره دستش توی که هویجی

:میگه و کنهمی بهم رو سپس ذارهمی برفیآدم چطوره؟ -

:میگم و زنممی لبخندی .عالیه -

و گیرهمی رمس باالی رو چتر باره،می برف همچنان که طورهمین :میگه بهم رو داره صورتش روی که لبخندی با

Page 226: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

225

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

فقط زمستون هر. بودم برفیآدم کردن درست عاشق بودم بچه - .داشتم دوست هابرفیآدم عشق به رو برف باریدن داخلش که زیبایی یمنظره از کهحالیدر و کشممی عمیقی نفس

:یگمم و چرخممی سمتش به آروم برممی ت*ـذ*لـ هستیم .نداشتم آرامش احساس قدران بود وقتخیلی پدرام، -

:میگه بسته، نقش صورتش روی لبخند که همچنان .باشی داشته آرامش کنارم یعنی همین، یعنی عشق -

چند از بعد. شده تموم تقریبا که هست برفیآدم به رسیدن مشغول :میگه بعد و کنهمی صاف سرفه تا چند با رو صداش ثانیه،

.دارم خاصی آرامش کنارت منم طور؛همین منم - دستکش و خودم چپ دست دستکش کنم،می حرکت سمتش به

.کشممی بیرون رو پدرام راست دست گره راستش دست به رو شده سرخ زیاد سرمای از که دستم

به جدیدی دید از و داریمبرمی عقب سمت به قدم تا چند زنم،می .کنیممی نگاه شده تموم تشساخ کامالً حاال که برفیآدم

Page 227: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

226

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگم پدرام به رو .شده خودت شبیه -

:میگه و کنهمی درشت رو هاشچشم !چرا؟ -

:میگم و اندازممی باال رو هامشونه .شده تو شبیه ولی دونمنمی - هاییابرو با و کنهمی جدا دستم از رو دستش گرده،برمی بهم رو

درست برفی یگلوله یک زمین روی از و میشه خم خورده، گره بکوبه بهم رو برفیگلوله اینکه از قبل و زنممی جیغ. کنهمی

.کنممی دویدن به شروع زدهیخ یرودخونه یه به میشه، رد هایخ روی از و میاد دنبالم

به. کنممی عبور ساختن روش که چوبی پل روی از رسیم،می که برفی یولهگل شده، نزدیک بهم کهحالیدر گردم،برمی عقب به برف یگلوله کنه،می پرتاب سمتم به رو داره دستش توی

هایبرف روی میدم، دست از رو تعادلم کهحالیدر. خورهمی کمرم

Page 228: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

227

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

و کشممی درهم رو هامابرو. خورممی زمین نهایتدر و سر زده یخ یه کنم،می درست بزرگ برفی یگلوله یه دستام دوتا با کهدرحالی

.میره ریسه داره و ایستاده میندازم؛ بهش سرسری نگاه. کنممی گِردش خوب و گردمبرمی کردم گلوله که برفی سمت به کردم درست که بزرگی برفی یگلوله با و میشم بلند زمین روی از

که پدرام به رو. کنممی حرکت زدهیخ زمین روی آروم خیلی :میگم وایستاده، طورهمین

.بخوری تکون تجا از نداری حق - :میگه اعتراض با و خندهمی !کردی؟ فرار تو چرا پس -

:میگم و کنممی قطع رو حرفش بالفاصله .نزن حرف -

که این بدون. کنممی پرتاب سمتش به رو برف یگلوله بالفاصله .میشه پخش بدنش کل توی برف بخوره، تکون

Page 229: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

228

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کهرحالید و میشه نزدیک بهم بالفاصله خندم،می بلند صدای با و کنهمی بلند زمین روی از رو من کنه،می حلقه دورم رو دستاش

به توجه بدون چرخه،می اینکه با همراه. ذارهمی دوشش روی برف که قسمتی سمت به سریع هایقدم با کشم،می که هاییجیغ

روی به رو من درنهایت، و کنهمی حرکت شده جمع زیادی هابرف توی بالفاصله کنه،می پرتاب شده انباشته هایبرف سنگین زیاد، هایلباس پوشیدن خاطر به کهحالیدر. میرمفرو

دست هابرف بین من که طورهمین. بخورم تکون تونمنمی شدم، .رفته ریسه خودش برای پدرام زنم،می پا و .کشمتمی پدرام -

سختی به. برهمی ترباال رو هاشخنده صدای حرفم به توجه بدون .کشممی بیرون رو خودم هابرف بین از

:میگه و کنهمی حرکت سمتم به بالفاصله .بده من به رو دستت -

Page 230: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

229

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

بهش رو دستم دارم که رنگیکم لبخند و چپچپ نگاه یه با که طورهمین و کنهمی بهم رو. کنهمی بلندم زمین روی از میدم، :میگه میده، جا انگشتش دوتا الی رو بینیم

.نکن شلوغ قدرآن بچه، خورییم سرما - :میگم میدم تکیه بهش که طورهمین

.کلبه برگردیم - .عزیزم بریم -

:گفتم بهش رو که بودیم نکرده طی رو زیادی مسیر داریم؟ هیزم - هست هاشحرف توی همیشه که بخشیآرامش لحن همون با

:میگه .بسه فعال آره، -

Page 231: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

230

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

چتر کهدرحالی. بارهمی آسمون از همچنان هابرف یگلوله ازقبل ولی رسیم؛می کلبه به گرفتم، سرمون باال رو رنگمشکی یکی پای! خورهمی زامبی تا دو به چشممون بشیم کلبه وارد اینکه

طورهمین. رفتهفرو برف توی و کرده گیر سنگ دوتا بین هااون از تحرکبی و زدن یخ سرما از نشسته، هم هازامبی روی برف که .دنش

با زامبی یکی اون. میده کاهش شدت به رو هازامبی سرعت برف .کنهمی حرکت سمتمون به ایآهسته سرعت

همراه سالحی، هیچ که حالیدر و کنهمی حرکت سمتش به پدرام کوبه،می زامبی اون استخوونی بدن به لگد با نیاوردیم خودمون فرو برف توی سرش کوبه،می سرش به دیگه لگد با بالفاصله

.میره که زامبی اون به کهحالیدر و کنممی حرکت آهسته هایقدم با

:میگم پدرام به رو رسم،می کرده گیر بزرگ سنگ دوتا بین پاش کنیم؟ کارچی یکی این با -

Page 232: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

231

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.شده سردم واقعاً من کلبه؛ توی بریم. عزیزم کنولش - .بریم باشه -

در. کنیممی کتحر کلبه سمت به و میدم دستش به رو دستم .میشیم وارد و کنیممی باز رو کلبه

و کنیممی حرکت شومینه سمت به ایاضافه حرکت هیچ بدون .شینممی کنارش

مونده؟ برامون غذاییمواد قدرچه - :میگم بهش رو بعد و کنممی فکر کمی

.کم خیلی - .بیارم موادغذایی تا گردمبرمی شهر به نهار از بعد - رو پدرام بشه، گرم تا سابممی دیگه همبه رو دستم دوتا هکحالیدر

:میگه بهم .بکنی روشن رو رادیو شیش ساعت نره، یادت -

:میگم جدی ایچهره با و میندازم باال رو هامابرو .انداختی یادم شد خوب -

Page 233: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

232

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه بعد و کنهمی مکث کمی .کن روشن رو رادیو فقط نزن، دست فرکانسش به -

:میگم بعد و کشممی یعمیق نفس میان؟ هم ما کمک برای یعنی - تنش از رو کاپشنش که همزمان و گیرهمی فاصله شومینه کنار از :میگه امیدوارانه لحن با میارهدر .نکن شک -

:میگه بعد و کنهمی مکث کمی کمک بهشون که داده وعده مونده باقی مردم به دولت خود -

.کنهمی در رو شالم و کاپشن که همزمان و گیرممی صلهفا شومینه کنار از

.کنممی حرکت کلبه کوچیک یآشپزخونه سمت به میارم قدیمی، یخچال و گاز یه فقط نیست، آشپزخونه توی زیادی چیز

.پنجره یه طورهمین

Page 234: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

233

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

گاز و برق نیروی دولت توسط هستیم، داخلش ما که روستایی این و من ولی برگشته هاشهر از خیلی به گاز و برق البته. رسیده بهش انتخاب رو وهواآبخوش روستای این خواستیم خودمون پدرام زندگی شهر توی قبالً که دیگه هایانسان از خیلی مثل ؛کنیم .باشه وهواآبخوش که بردن سرپناه جایی به و کردنمی تهران سمت به ماشین با و شد خارج کلبه از پدرام نهار از بعد

.کرد حرکت کرده، گیر سنگ تا دو بین پاش که ایزامبی اون هنوز کهدرحالی

.کنممی حرکت سمتش به چاقو یه با همراه خوره،می چشمم به داره، قرمز هایرگ که هاشچشم از و رنگهخاکستری پوستش

.باشه یافتهجهش زامبی زنممی حدس اینکه محض به ناباوری کمال در اما کنم؛می حرکت سمتش به بین از رو پاش و داد تکون رو هاشچشم شدم، نزدیک هشب

.کرد پرتاب سمتم به رو خودش و کشید بیرون هاسنگ

Page 235: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

234

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

زمین روی به بکنه حرکت نداشتم انتظار کهحالیدر و خورممی جا گرفتن گاز برای رو سرش و افتهمی روم هم زامبی اون افتم؛می

.کنهمی بدنم نزدیک***

واقعاً رونم؛امامی آرومی سرعت با هستن لغزنده هاجاده کهحالیدر .خورنمی چشم به کمی خیلی هایماشین و خلوته هاجاده یه تا کشید طول کمی رسیدم، شهر به ساعت یه از بعد

. باشه داشته ایتازه غذاییمواد که کنم پیدا مارکتیسوپر .شدن احیا دولت توسط اندکی هایداروخانه و هاسوپرمارکت

که کنممی حرکت سوپرمارکتی سمت به میشم، پیاده ماشین زا استفاده تازه غذاییمواد از و هستن داخلش زیادی هایانسان

دارم الزم که موادی هر و گردممی رو هاقفسه هم من. کننمی .دارمبرمی رو

غذاییمواد یهمه و دارمبرمی شده تصفیه آب بسته دو سر، آخر .یدمم جا ماشین داخل رو

Page 236: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

235

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

شیش اندازم،می ساعت به نگاه یه. میشم ماشین سوار دوباره شیش روز هر. میده گوش رادیو داره مارال االن حتماً. غروبه کمک برای ایران، هایمنطقه کدوم به میشه اعالم غروب

.میشه فرستاده هلیکوپتر .گشتمبر کلبه به شب هفت ساعت

از که طورهمین و کردم پارک کلبه چوبی در جلوی رو ماشین .زنممی صدا رو مارال میشم پیاده ماشین نظر به کهدرحالی. میارم بیرون عقب صندوق از رو برنج گونی صدا رو اسمش تربلند بار یک باشه، نشنیده رو صدام مارال میاد .زنممی .کرد حرکت سمتم به مارال و شد باز کلبه در ثانیه چند از بعد هم خوردگیسرما هایقرص آوردم، غذاییادمو ماه یه یاندازه -

.خوردیم سرما که روزی برای آوردم :میگه بهم رو پوشیده گرملباس که طورهمین

.عزیزم ممنونم -

Page 237: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

236

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کلبه سمت به و دارهبرمی رو غذایی مواد هایکیسه از تا دو سپس کلبه وارد و دارممیبر خودم هم رو وسایل باقی کنه،می حرکت .میشم حرکت شومینه سمت دربیارم، تنم از رو کاپشنم اینکه بدون

:میگم بلند خورد، بهم شومینه گرمای اینکه بعداز. کنممی کردی؟ گوش رادیو مارال، -

:میگه ست،آشپزخونه توی جدید وسایل چیدن مشغول کهدرحالی .نبود منطقه این از اسمی ولی آره، - .میشه هم منطفه این نوبت بالخره نباش، نگران -

:میگه آروم لحن با و میاد بیرون آشپزخونه از کوتاهی مکث از بعد از اسمی ولی میدیم گوش رادیو به داریم هست ماهی چند االن -

.کنیم عوض رو زندگیمون یمنطقه باید. نشده بـرده منطقه این :میگم جدیخیلی و کنممی عوض رو زدنم حرف لحن بالفاصله

شاخه اون به شاخه این از نباید نیست، درست اصالً کاراین - .بپریم

Page 238: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

237

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگم بعد و کنممی مکث بره،می زمان و سخته بزرگی این به کشوری به کمک رسوندن -

جزو کنیممی زندگی توش داریم ما که روستایی اینه مهم .دولته منتخب هایمنطقه اینکه بدون و میده تکون هامحرف تایید ینشونه به رو سرش

داغ چایی لیوان تا دو با و میشه آشپزخونه وارد بگه اییگهد چیز .گردهبرمی .شینهمی کنارم. کنممی تشکر و گیرممی دستش از رو چایی لیوان

یادته؟ رو بود کرده گیر سنگ دوتا بین پاش که زامبی اون - میدم، تکون رو سرم همزمان و خورممی رو چای از ایجرعه

:میده ادامه بالفاصله هاسنگ بین از رو پاش رفتم سمتش به تا. کردمی بازی نقش -

.کرد حمله سمتم به و کشید بیرون :پرسممی نگرانی با و ذارممی زمین روی رو لیوان

نزد؟ آسیب که بهت -

Page 239: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

238

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه ایشمرده لحن با روزی هر ولی کشتمش، بگیره گازم بخواد که این از قبل نه، -

.میشن رتباهوش دارن گذره،می که محلول تزریق با و کننمی شناسایی رو هاشونضعف دارن ،اآره -

.ذارنمی مثبت تاثیر هایافتهجهش هوشیاری روی مختلف های کلبه یپنجره از رو نگاهم دارم؛برمی زمین روی از رو چای لیوان

.دوزممی برف هایدونه و بیرون به :میگم هستم، یرهخ بیرون به کلبه یپنجره از که طورهمین

.دیدم بدی خواب دیشب - :میگه آروم و خورهمی رو چای از کمی

دیدی؟ خوابی چه - جدا پنجره از رو نگاهم که همزمان و کشممی عمیقی نفس

:میگم و گردمبرمی مارال سمت به کنم،می حالشون اصال ولی نمیاد یادم دقیق دیدم، رو مخانواده خواب -

...نبود خوب

Page 240: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

239

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه میاد، سمتم به که همزمان و کنهمی قطع ور حرفم .نکن فکر منفی افکار به -

:میگه بعد و کنهمی مکث کمی نیست؟ خودت شعار این مگه -

:میگم و میدم تکون رو سرم .درسته - و کنممی بغلش بالفاصله زنه،می بهم ایـه*سـ*ـو*بـ

:میگم رگهدو صدایی با گرفته، صدام کهدرحالی .ترسمنمی بهش رسیدن از که بستیهبن تنها تو ـل*بغـ -

میشه جدا شم*ـو*غـ*آ از شد حاکم کلبه توی که سکوتی از بعد :میگه بهم رو و .کنم درست شام برای چیزی یه برم من بخواب دقیقه چند -

:میگم ایاضافه حرف بدون .دارم دوسِت -

Page 241: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

240

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

الچ اشگونه روی که همزمان و زنهمی لبخندی بالفاصله :میگه افتهمی .طورهمین منم -

گوشم به مردگان از چندتا صدای کهحالیدر شام خوردن از قبل یه چوب، تخته تا دو با همراه و شدم بلند زمین روی از رسید،می

.کردم حرکت کلبه سمت به میخ چهارتا و چکش روی چکش با و گذاشتم در روی ضربدر، شکل به رو هاچوبتخته .کوبیدم هامیخ

رو هاالمپ کشممی رو هاپرده و کنممی حرکت هاپنجره سمت به نفتی چراغ دوتا شده تاریک کلبه کهدرحالی کنم،می خاموش هم .کنممی روشن رو داریم که

***

Page 242: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

241

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کهدرحالی. بشه آب بارید که سنگینی برف تا کشید طول روز چند :میگم محمدرضا به رو تابهمی داره آفتاب

داری؟ شابخ - به رو هست همراهش که خشابی همزمان و میده تکون رو سرش :میگه و گیرهمی سمتم

.آخریشه دیگه این - .رفیق مرسی -

که زامبی سمت به رو اسلحه که همزمان و زنممی جا رو خشاب .کنممی شلیک گیرم،می نشونه کنهمی حرکت سمتمون به داره

برف روی رو هازامبی از یکی مخ داره، که کلتی با هم محمدرضا .ریزهمی

رو حصار که این از قبل هستیم مجبور ما و زیاده هازامبی تعداد .بکشیم رو هااون از تعدادی بشکنن چاق مرد یک که زامبی، تریننزدیک به و گیرممی باال رو اسلحه

.کنممی شلیک رنگه،خاکستری پوست و خون در غرق صورتی با

Page 243: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

242

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

بینشون یافتهجهش هایزامبی. پایینه خیلی هازامبی سرعت .راحته خیلی کشتنشون و نیستن

رو اردوگاه کردن، حمله اردوگاه به هاگرگ یگله اینکه از بعد ،دادن دست از هم رو افرادشون از خیلی اما کردن نابود

در به سالم جون متاسفانه ولی بوده همراشون هم شونفرمانده .برد و آقامحسن همرا به محمدرضا ،شد نابود ردوگاها اینکه از بعد

زندگی ما که روستایی سمت به ،هانگهبان و افراد از چندتا و گرفت تماس باهام محمدرضا واقعدر. کردن حرکت کنیممی .کنه زندگی روستا این توی و بیاد گفتم بهش که بود، موقعاون

به بیشتر نای از تا کنیممی شلیک هازامبی به که طورهمین آویزون که صلیبی گردنبند به چشمم نشن، نزدیک هامونکلبه

:میگم خنثی لحن با بهش رو خوره،می محمدرضاست گردن هستی؟ مسیحی تو -

Page 244: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

243

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

و چرخهمی سمتم به کنه،می متوقف رو کردن شلیک بالفاصله :میگه زنهمی که لبخندی با همراه

مسیحیت به اگر ه،دار قشنگی زنجیر چون انداختم گردنم نه - .جهنم میرن مسلمون میلیارد نیم و یک باشم معتقد :میگم و میدم تکون رو سرم

.جهنم میرن مسیحی ملیارد دو هم باشی مسلمون اگه - .گیریمی رو نکته سریع میاد خوشم -

کنم،می شلیک زامبی یک سمت به که این از بعد و خندممی : میگم

یهمه نمیشن، خالصه دین یک توی فقط خوب هایانسان - وقتی تا ولی پرستا، گاو اون حتی هستن، محترم من برای هادین نرسونن، آسیب من به کننمی پرستش که گاوی اون با که !دیگه؟ میگم چی گیریمی :میگه و میده تکون رو سرش تایید ینشونه به آره -

Page 245: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

244

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

. کارهمی هازامبی از یکی مخ توی هم رو شگلوله آخرین تعداد داره، که چاقویی یوسیله به زیاد عمل سرعت با الفاصلهب

.برهمی بین از حصار پشت از رو هازامبی از زیادی خیلی بیرون رو چاقو بالفاصله کنم،می شلیک هم رو گلوله آخرین

هازامبی بیشتر حرکت از جلوگیری به چاقو وسیله به و کشممی .کنممی کمک صورتم روی به هازامبی از یکی خون درگیری هنگام البته اون خون کهدرحالی. بندممی رو هامچشم بالفاصله ریزه،می

از دوباره تا میشم آماده کنممی پاک صورتم روی از رو زامبی .بگیرم هدف رو مردگان اون سر حصار پشت

:میگم محمدرضا به رو !زیاده خیلی تعدادشون بدیم؟ ادامه باید کی تا -

Page 246: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

245

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

هاشچشم جلوی از رو رنگشایقهوه و بلند موهای بالفاصله :میگه بهم رو و زنهمی کنار

.بدیم ادامه باید فعال - دارم که چاقویی با و گردمبرمی خنگ و کند هایزامبی سمت به .کنممی جلوگیری هااون پیشرفت از اصالً که روستا این چون میان، شهر از هازامبی این میاد نظر به -

.نداره چندانی جمعیت کشتن مشغول دستشه که چاقویی با محمدرضا که طورهمین :میگم بهش رو هاستزامبی

اومد؟ رضایی دکتر سر بالیی چه نفهمیدی آخر - خون کشه،می بیرون یافتهجهش زامبی یک چشم از رو چاقو

:میگه و چرخهمی سمتم به ریزه،می حصار روی غلیظی ! کشتنش -

:شهمی درشت هامچشم کشتنش؟ هازامبی -

Page 247: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

246

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه و کشهمی عمیقی نفس .بودنش کشته هازامبی کاش -

خون که همزمان و کشممی بیرون زامبی اون مخ از رو چاقو :میگم محمدرضا به رو ریزهمی بیرون غلیظی

.کافیه امروز برای - هم محمدرضا. کنیممی دویدن به شروع و گردیمبرمی سپس .کننمی زندگی کلبه توی افرادشون و آقامحسن با همراه

:میگه بهم رو بشیم جدا همدیگه از اینکه از قبل .باش خودت مواظب -

میدم، تکون تشکر ینشونه به رو سرم و گیرممی باال رو دستم .میدوم خودمون کلبه سمت به شدیم جدا همدیگه از کهحالیدر

خوره؛سرمی زدهیخ برف و زمین روی راستم پای ایلحظه برای روی اما. کنممی حفظ رو تعادلم و کشممی درخت به رو دستم اما

. کنممی ریزیخون به شروع و میاد وجود به بزرگی خراش دستم

Page 248: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

247

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

به خون بوی زود خیلی و کشنمی بو دارن اطراف هایزامبی .میدون دنبالم بیشتری سرعت با و خورهمی مشامشون

دویدن به شروع برابر دو رعتس با برسن، بهم که این از قبل رو تعادلم کنممی حرکت هابرف روی که طورهمین و کنممی

کلبه به برسم تا و نیست پام مناسبی کفش اما کنم،می حفظ .خوردم زمین دوبار یکی،

مارال رو کلبه در زدم، صدا رو مارال شدم، کلبه نزدیک وقتی اما و بندهمی رو کلبه در اصلهبالف میشم، کلبه وارد سرعت با کرد، باز و بندهمی رو هاپنجره کوبه،می در روی دوباره هاچوب تخته با

.کشهمی رو هاپرده از رفته، باال قلبمضربان و کشممی نفس تندتند دارم کهحالیدر

و کنممی حرکت هاملباس کمد سمت به و میشم بلند زمین روی .کنممی عوض ور نشسته برف روشون که شلوارم و لباس :میگه بهم رو نگرانی با و کنهمی حرکت سمتم به مارال

!شده؟ چی دستت -

Page 249: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

248

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.عزیزم نیست چیزی - .دورش بپیچم بیارم، پارچه برم وایسا -

رو هامدست دوتا. سوزهمی داره و شده قرمز زدگییخ از هامدست .کنم گرمشون کردن ها با کنممی سعی و سابممی همبه

که آتیشی سمت به رو مزدهیخ هایدست و شینممی ینهشوم کنار .گیرممی سوزه،می داره

به رو موهاش کنه،می حرکت سمتم به خشکی یپارچه با مارال پیچونه،می زخمم دور رو پارچه دقت با و برهمی گوشش پشت :میگه بهم رو سپس

.بخوریم شام بیام بشورم، رو دستام برم من - .ممنونم باشه، - .میره بهداشتی سرویس سمت به و میشه بلند زمین روی از بود؟ خوب حالش محمدرضا -

بلندی صدای با ستکلبه بهداشتی سرویس توی مارال کهدرحالی :میگم

Page 250: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

249

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.بود خوب آره - :میگه بهم رو میشه خارج بهداشتی سرویس از اینکه از بعد میشیم؟ راحت وضعیت این از فردا نظرت به -

:میگم و میدم نتکو رو سرم این از باالخره که دارم باور من. نیستم کردن دعا اهل زیاد -

.میشیم راحت وضعیت خودم دور رو پتو. میده بهم پتو یه و کنهمی حرکت سمتم به

.میندازم ساعت به نگاهی. کشممی .دقیقه چهل و سیزده یه با همراه رو سوپ ظرف یه و میاد بیرون آشپزخونه از مارال

:میگه و گیرهمی سمتم به نون هتیک .کن امتحان شده، خوب خیلی -

گیرم،می دستش از رو سوپ ظرف که همزمان و زنممی لبخندی :میگم بهش

.بشین کنارم بیا -

Page 251: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

250

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

قاشق شینه،می کنارم که همزمان و بندهمی پشت از رو موهاش به رو قاشق سپس کنه،می فوت آروم و زنهمی سوپ توی رو

.خورممی رو سوپ هم من گیره،می دهنم سمت قارچه؟ سوپ -

قاشق اولین اینکه از بعد. میده تکون مثبت ینشونه به رو سرش گفتم بهش، رو خوردم رو .عالیه خیلی -

:میگه و گیرهمی دهنم سمت به دیگه قاشق یه دوباره بالفاصله .داده یادم عمومزن رو سوپ این -

.رسهمی غروب شیش به ساعت منتظر و کنممی حرکت رادیو سمت به روز هر مثل دوباره

.بکنه آمادگی اعالم هامنطقه به گوینده مونممی

Page 252: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

251

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

نام رو ایران شهر مختلف هایمنطقه داره گوینده و روشنه رادیو از خبری ولی شنونممی رو هامنطقه از دونه به دونه بره،می

!نیست کنیممی زندگی توش ما که روستایی .کنممی خاموش رو رادیو و بندممی رو امهچشم هر برای» گفت آخر در و برد نام رو زیادی هایروستا و شهر اسم

ظهر سه ساعت فردا تا و میشه فرستاده هلیکوپترهایی منطقه .«میشن تخلیه منطقه ساکنین تموم مارال سنگین نگاه به کهدرحالی و کنممی خاموش رو رادیو

کنار رو پرده کنم،می حرکت پنجره سمت به میشم توجهبی .کنممی نگاه بیرون به و زنممی

دارن و هستن حصار پشت که هستن زیادی هایزامبی هموز مارال. کشممی دوباره رو پرده. بشکنن رو حصار تا میارن فشار :میگه و میشه نزدیک بهم

نشکسته؟ هنوز حصار - :میگم و میدم تکون رو سرم

Page 253: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

252

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

نه - .گیرممی فاصله رهپنج کنار از

میز چوبی صندلی روی کنه،می حرکت سمتم به هم مارال .شینیممی خورینهار هاانسان از زیادی خیلی تعداد. میشه ترکم هاانسان تعداد روز هر .کننمی حل خودشون توی رو شهر دارن و شدن تبدیل زامبی به .کنممی نگاه نبیرو به پنجره از بارهمی برف داره دوباره کهحالیدر

خاصلحن با و میده دستم به رو دستش گرفته صدایی با مارال :میگه بهم رو خودش

پدرام؟ - :میگم برگردم، سمتش به اینکه بدون

جانم؟ - :میگه کوتاهی مکث از بعد رو ما بیان منطقه این به کمک برای هاهلکوپتر اینکه از بعد -

ه؟نباش هازامبی از خبری که برنمی کجا

Page 254: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

253

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگم و گردمبرمی سمتش به کشم،می عمیقی نفس به شدن سوار برای میدن رو مخصوصی هایکاغذ ما یهمه به -

کاغذ اون توی میره، اطراف کشورهای به مستقیم که هواپیمایی ...شده نوشته اطالعات یهمه

:میدم ادامه بالفاصله هایمسافر پذیرش آمادگی که هستن کشور تا چند فقط البته -

به بستگی دیگه بیفتم کشور کدوم توی ما دارن، رو ایرانی .داره شانسمون

:میگه آرومی، لحن با ستخیره بهم کهدرحالی با بریم که جا هر اینه مهم باشیم، کشور کدوم توی نیست مهم -

.میدیم خانواده تشکیل و کنیممی ازدواج همدیگه :میگم و زنممی لبخندی

.درسته - هنوز که رنگیکم لبخند دوزم،می بیرون به رو هامشمچ دوباره درشت هام چشم. میشه پاک آرومآروم بسته، نقش صورتم روی

Page 255: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

254

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

دست محکم میشم بلند صندلی روی از که طورهمین و! میشه و میدم نشون العملعکس سرعتم، حداکثر با و گیرممی رو مارال .گیرممی اصلهف پنجره از کنن شلیک سمتمون به که این از قبل یشیشه شد شلیک ما سمت به که تیری افتیم،می زمین روی

که طورهمین. بستن تیر به رو کلبه بالفاصله شکوند، رو پنجره هم مارال مادر و پدر عکس قاب به شکنن،می دارن رو وسایلمون

.شکننمی و کننمی شلیک و میرم آوردم همراهم اردوگاه از که کالشی یاسلحه سمت به

کردن، متوقف رو تیراندازی کهحالیدر زنم؛می جا رو خشابش شده شکسته یپنجره سمت به داره،برمی رو اشاسلحه هم مارال

ناپدید اونا نیست، هاگرگ یگله از خبری اما کنیم؛می حرکت !شدن

پشت از بالفاصله کنیم،می باز رو در کنیم،می حرکت در سمت به وارد کنن،می شلیک سمتمون به و میان بیرون نفر دو ماشینم

Page 256: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

255

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

شلیک سمتشون به رو تیر اولین حالیدر و میشیم کلبه ایوان .کنهمی برخورد خودم ماشین به کنممی

سمت به و میاد باال ماشین پشت از هااون از دیگه یکی بالفاصله و گیرممی نشونه رو سرش. میره خطا تیرش کنه؛می شلیک مارال .کنممی شلیک سرش وسط رو گلوله

چوبی ستون پشت و گردمبرمی ایوان هاینرده پشت به بالفاصله مارال مونده نفر دو اون از دیگه یکی فقط کهدرحالی. میشم پنهان

اما بندمشمی تیر به من بالفاصله کنه،می شلیک بدنش به متوقف رو تیراندازی اختیاربی شد باعث محمدرضا فریاد صدای .کنیم حرکت شونکلبه متس به و کنیم***

محمدرضا یه گرفتن رو هامدست هاگرگ یگله افراد از دوتا که طورهمین

هایقدم با شونفرمانده گذاشته، سرم روی مستقیم رو اسلحه نفر

Page 257: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

256

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

سیگار لبش یگوشه کهدرحالی کنه،می حرکت سمتم به آهسته :میگه تمسخرآمیزی، لحن با و میشه خم پاهاش روی ذاره،می همه این که شخصی اردوگاه، ِفرمانده عبدی، محمدرضا -

جنگ در رو مردان ترینشجاع مدال و داره شخصی هایافتخار که افرادی حتی که هستی کسی تو! کرده دریافت عراق و ایران

احترام بهت بیشتر هایتجربه و سن با دارن باالتری درجات !ذارنمی

:همید ادامه بعد و کنهمی مکث .میشه له داره هاگرگ یگله یفرقه چنگ تو چی؟ حاال اما -

گیرهمی فکم زیر به رو دستش میشه، ترنزدیک بهم که طورهمین :میگه آروم و میزنه کنار رو موهام میاره، باال رو سرم و .نشدی ما از یکی که کردی بزرگی اشتباه -

:میگم و زنممی تحقیرآمیزی لبخند .نشم تو مثل آشغالی آدم ینوچه ولی بمیرم حاضرم -

Page 258: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

257

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کنهمی اشاره افرادش به دستش، حرکت با و گیرهمی فاصله من از .کنن ماشین سوار رو من پدرام و مارال به هامچشم بشم ماشین سوار من اینکه از قبل اما

رو سرم زنممی که لبخندی با زدن، زل بهم دور از که خورهمی .میدم تکون آروم ماشین تا چهار دارن؛ زیادی خیلی تعداد که هارگگ یگله

.کننمی پر رو رنگمشکی و بلندشاسی هستم خوشحال این از ولی کنن؛ کارچی من با خوانمی دونمنمی .نشدم تسلیم راحت و جنگیدم باهاشون تونستممی که جایی تا که

از رو من و داد فشار رو ترمز هاگرگ یگله یراننده که وقتی

.ایستادم(A.S.R) سازمان جلوی دقیقا کردن، پیاده ماشین من گرفتن، رو هامدست پشت، از هاگرگ گله از نفردو کهدرحالی

توی زیادی هایانسان. کشوننمی سازمان ورودی در سمت به رو از نیستن، ایساده هایانسان کدومهیچ اما هستن آمد و رفت

Page 259: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

258

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

از چندتا حتی هستن، اردسرمایه معلومه دارن که سرووضعی ...آمد و رفت این توی هم رو کشور مهم هایانسان که هستن کسایی با االن، اما داشتن اعتماد هاانسان این به مردم

.کردن تولید رو (A.S.R) ویروس کشور، نابودی برای به هامچشم کشوننمی زمین روی رو من که طورهمین میاد نظر به. خورهمی نسازما اطراف هایمیز و هاشاپکافی

. سازمانه این به متعلق باشه، داشته قدرت و پول که هرکی یمنظره که طورهمین و تهرانه شهر قسمت بهترین توی سازمان

.وهواییهآبخوش محلِ هم زمستون توی داره، ایالعاده فوق سمتم به سر پشت از هاگرگ یگله رئیس میشم سازمان وارد عقب سمت به رو سرم گیره،می موهام از که طورهمین و میاد .کشونهمی بهت خوادمی بزرگیه، شخص. کنه دیدار شما با خوادمی دکتر -

این غیر در چون نکن فراموش رو ادب بده؛ مهمی پیشنهاد

Page 260: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

259

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

پیشنهاد این نره یادت. میدی دست از رو خودت جون صورت .داره برات رو زندگی و مرگ حکم

مکردهمشت دست توی رو حرصم تموم ه،کنمی ول رو موهام .میدم قورت رو بزنم خواستممی که حرفی و کنممی خالی

رفت هم سازمان داخل کشونن،می برقی هایپله سمت به رو من هاییونیفرم با زیادی زن و مرد هایکارمند و هست زیادی آمد و

.کننمی فعالیت پیشرفتهفوق تجهیزات و وسایل با دارن مشخص، من کنن،می استفاده آسانسور از دارن زیادی هایانسان کهدرحالی

.رسیممی دوم یطبقه به. کشوننمی هاپله سمت به رو نوشته روش که میشم، مواجه دیجیتالی تابلوی یه با بالفصله

به که هنگامی و میریم باال هم دوم طبقه از. «ژنتیک واحد» که میشم مواجه دیگه تالیدیجی تابلوی یک با رسیدم چهارم طبقه توی و میریم باال هم چهارم طبقه از. «امنیت واحد» نوشته روش نوشته روش که میشم مواجه دیگه تابلوی یک با شیشم طبقه

Page 261: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

260

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

آخر یطبقه یا هشتم طبقه به باالخره اما... «هاگرگ یگله واحد» .رسیممی شمرده هایقدم با گرفتن رو هامدست پشت از که نفری دو اون باز رو در سپس و زننمی در باریه کنن،می حرکت اتاق سمت به

.کننمی خالق که برداشتم قدم کسی سمت به مستقیم شدیم وارد وقتی

.هست (A.S.R) ویروس خیلی یچهره گذاشته، میز روی رو پاهاش و نشسته صندلی روی

داره، سبیل صورتش روی و استخوونیه صورتش داره، مرموزی عقب سمت به ژل با رو موهاش و ریزه هاشچشم طورهمین

.چسبونده

یگله به خطاب آرومی لحن با و دارهبرمی میز روی از رو پاهاش :میگه هاگرگ

Page 262: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

261

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.هستن عزیزی مهمون آقا این ،کنممی خواهش - رئیسشون، به احترام اَدای از بعد و کننمی ول رو دستم بالفاصله

.بندنمی سرشون پشت ور در و میشن خارج اتاق از :میگه بهم رو هست صورتش روی که لبخندی با .بشینین لطفا -

حرفی من اینکه از قبل اما شینممی میزش جلوی صندلی روی .کنهمی کردن صبحت به شروع خودش بزنم،

الیقی ِفرمانده شناسم،می خوب رو شما من عزیز، عبدی آقای - ندارم شک اما کردید؛ یزیاد هایخدمت میهن برای و هستید

کنید؛ خفه رو من دارید دوست و دارید تنفر من از لحظه این توی انجام رو کار این تونید نمی هستید من سازمان توی چون ولی این زدن حرف کمی از بعد بشم موفق شاید نداره، اشکالی. بدید فقط و مُردم تازگی به من نکن فراموش اما ببرم؛ بین از رو حس نشده زامبی من نکن، اشتباه. برگشتم دنیا به دوباره که ساعته چند

... شدم سپرده خاک به زمین سطح از ترپایین متر شیش من بودم،

Page 263: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

262

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

حتما. هستیم ۱۴۰۴ سال توی االن... باشه سخت باورش شاید شد، انتخاب جدید جمهور رئیس که زمانی هست خاطرتون توی هم جون به هاکاندید یهاطرفدار. بود آشوب کشور توی قدرچه

.داشتن اعتراض جدید، جمهور رئیس انتخاب از و بودن افتاده کرده تبدیل جایی به رو ایران بود منظمیبی و ریزیخون و خون

تنهایی به خلوت هایخیابون توی تونستنمی خانوم یه که بود ویروس شدن تکمیل با شد مصادف دقیقاً دوره اون. برداره قدم

(A.S.R)، و کردم آزمایش انسان اولین توی رو ویروس این من سال ده زحمت باالخره شد، تبدیل زامبی به مرد اون که هنگامی من که بود پیش سالچهارده دقیقاً. گرفتم رو تحقیقم و آزمایش رو هاییروز همچین چون کردم شروع رو ویروس این ساخت فرو کثافت توی بیشتر داشت روز هر کشورم. کردممی بینیپیش خبر روز هر نداشتم، رو وضعیت این دیدن تحمل من و رفتمی

.ـاوز*تجـ و قتل درگیری،

Page 264: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

263

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

وارد رو قربانی اولین بدم، پایان وضعیت این به گرفتم تصمیم پخش به موفق کردممی فکر که اونی از ترزود و کردم شهر

گرفته تماس باهام مدام خارجی هایکشور از. شدم ویروس .پیچیده جهان کل توی خبر فهمیدم که بود وقت اون .شدمی ولی آتیش؛ روی شدم آبی که این از بودم خوشحال زمان اون

براشون زندگی که دیدممی رو کشورم مردم گذشت زمان وقتی حرکت نابودی سمت به بیشتری تعداد روز هر و بود شده سخت

یول بود؛ سخت من برای خراشدل هایصحنه دیدن. کردنمی عصر بسازم، ایران توی رو جدیدی عصر شدممی موفق داشتم

...کشور مثل درست مدرن و پیشرفته میز روی به رو دستم که همزمان و کشممی فریاد بلند صدای با

:میگم اعتراض با کوبممی نابود الکی کشورت از نسل یک نبود مهم برات اصال یعنی -

!بشه؟

Page 265: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

264

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

بلند صندلی روی از شسته،ن صورتش روی لبخندی که طورهمین قبلی آروم لحن با. کنهمی زدن قدم به شروع اتاقش توی و میشه :میگه

قبول هرگز اما شدن؛ نابود زیادی هایانسان که دارم قبول - نسلی یه سازم؛می ایدیگه نسل یه من بوده، بیهوده کار این ندارم

به هاشونبچه که نباشن نگران این از دیگه ساکن، هایانسان که طول کمی... بشه ـاوز*تجـ بهشون یا بشن کشته عمد قتل .کنممی عملی رو کار این میدم قول بهت رو این ولی کشه،می

بعد میدم، مالش هامدست یوسیله به رو هامچشم که طورهمین :میگم عمیقی نفس از کارچی من با بیارن؟ رو من تا فرستادی رو افرادت چی برای -

داری؟ و کنهمی حرکت میزش پشت سمت به آهسته هایقدم با

بیرون برگه یه شینه،می صندلی روی دوباره که طورهمین .ذارهمی میز روی و کشهمی

Page 266: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

265

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه بالفاصله .دارم برات پیشنهادی -

:میگم و پرممی حرفش وسط بالفاصله .کنمنمی ـیانـت خــ خودم کشور مردم به من دونیمی که تو -

:کنهمی خندیدن هب شروع .بخون رو برگه این لطفا فرمانده، هستی جالبی آدم واقعاً تو -

خودم سمت به میز روی از رو برگه و دارمبرمی ازش رو نگاهم .کشونممی ***

ششم فصل :میگم تعجب با استخدام یبرگه به کردن نگاه چندثانیه از بعد ؟کنی استخدام سازمانت توی رو من خوایمی تو -

هاشلب روی مرموزش لبخند و ستخیره بهم که طورهمین از بالفاصله. میده تکون منفی ینشونه به رو سرش بسته نقش :میگه بهم رو و میشه بلند صندلی روی

Page 267: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

266

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.فرمانده بیا من همراه لطفا - ...می کار چی -

یدستگیره روی رو دستش که طورهمین و کنهمی قطع رو حرفم :میگه آروم ذارهمی در .بیا من همراه لطفا -

بلند صندلی روی از نهایت، در تا مونممی خیره بهش ثانیه چند .کنممی حرکت سمتش به آهسته هایقدم با و میشم

. کنممی حرکت دنبالش به. میشه خارج اتاق از و کنهمی باز رو در هست امنیت واحد که چهارم یطبقه به و میشیم آسانسور سوار .ممیشی وارد

کردن کار درحال پیشرفته هایسیستم پشت زیادی هایکارمند کنیممی حرکت سالن انتهای سمت به بهشون توجهبدون هستن،

سفیدرنگ یپرده روی نورپرداز یوسیله به ایران کل ینقشه که .شده انداخته

Page 268: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

267

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

دیگه هایبعضی و قرمزرنگ نقشه توی ایران مناطق از بعضی اما خورهمی چشم به هم سفید یمنطقه البته هستن، آبی

.کمه تعدادشون .کنهمی اشاره تهران به دستش با تهران از هازامبی چون دراومده، مردگان تسخیر به تهران کل -

.شدن پخش شیراز به و میده حرکت نقشه روی رو دستش کوتاهی مکث از بعد

.کنهمی اشاره هستن هم به نزدیک که اصفهان و هاییانسان هم هنوز یعنی فرمانده؛ هستن رنگ آبی مناطق این -

باید ما پس. کننمی زندگی و کشنمی نفس جااون که هستن به هلیکوپتر یوسیله به بشن، زامبی هم هااون که این از قبل

.هستن پرواز حال در مدام که برسونیم هاییهواپیما :میگم بعد و کنممی اشاره سفید هایمنطقه به دست با چی؟ یعنی سفیدرنگ مناطق نای -

Page 269: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

268

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

که هاییمنطقه یعنی هستن، ایران جدید عصر هامنطقه این - هنوز اما نیست، هم هازامبی از خبری حتی و شدن تخلیه کامالً

...نداره رو سفید هایمنطقه در زندگی حق انسانی :میگه بهم رو و گردهبرمی سمتم به کوتاهی مکث از بعد .بیاید همراهم لطفا -

.میشیم ژنتیک بخش وارد و میشیم آسناسور وارد اولیش سمت به دارن، قرار هم کنار اتاق چندین واحد این توی

سمت به و ذارهمی دستگیره روی رو دستش کنیم،می حرکت .میده فشار پایین

هایشیشه توی که میشم مواجه زامبی چندین با بالفاصله و فقرات ستون به مسی چندین کهدرحالی هستن شکلایاستوانه

که همزمان و چرخهمی سمتم به سازمان رئیس. وصله مغزشون رو من خوادمی که خودش خاص لحن با کنهمی اشاره هازامبی به :میگه بیاره، وجد به

Page 270: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

269

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

هایزامبی. ستیافتهجهش هایزامبی به مربوط بخش این - ونبهش هاسیم اون و گیرنمی قرار شیشه این توی وقتی معمولی

وحشی خیلی یعنی میشن، یافتهجهش زمان مرور به میشه، وصل .بشن پیکرغول ممکنه حتی تر،سریع و باهوش

که داره بستگی هاییسیم اون به هاویژگی این از کدوم هر یعهده به هازامبی این پخش یوظیفه البته و وصله بهشون

.هاستگرگ یگله گروه یگله بودن، یافتهجهش هایبیزام که کجایی هر کنید دقت اگه

ایفا لحظه اون توی رو نقشی یه حداقل یا بودن هم هاگرگ .کردن :میگم نهایت در و مونممی خیره سازمان رئیس به کمی

رو بودی ساخته که ویروسی شدنمی آشوب کشور توی اگر - کردی؟نمی پخش

:میگه و میده تکون آروم رو سرش کوتاهی مکث از بعد .هرگز -

Page 271: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

270

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

به گرفتم پایین رو سرم که طورهمین و کشممی عمیقی نفس .میدم گوش هاشحرف

و بزنی حرف باید که تویی االن ندارم، حرفی دیگه من فرمانده، - ...کنی اعالم رو تصمیمت

ادامه کشهمی بیرون جیبش داخل از رو موبایلش که زمانهم :میده

ویژه هلیکوپتر کی برات تونممی ایثانیه چند تماس یه با - از مستقیم بشی هواپیما وارد دیگه حتی اینکه بدون و بفرستم

.کنه خارجت ایران خاک :میگه آمیزی،یک*ـحر*تـ لحن با ادامه در و کنهمی مکث کمی

خوایمی تو باشی، کردن فرار اهل که نیستی کسی تو ولی - هاواحد از کدوم هر اگه. باشی داشته سهم کشورت بازسازی توی

.دبو خواهد تو فرمان تحت واحد اون بخوای، رو باالخره کردم، فکر خوب که این از بعد و میارم باال رو سرم

.کنممی اعالم قاطعیت با رو گرفتم که تصمیمی

Page 272: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

271

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.بشم استخدام سازمانت توی که کنممی قبول شرط تاسه به - :میگه کنجکاوی با و زنهمی لبخندی

.فرمانده شنوممی - :میگم فاصلهبال توی ویروس این از شرایطی هیچ تحت دیگه بده قول بهم -

برای ندی اجازه طورهمین نکنی، استفاده ایران جدید عصر کشور این به دیگه هایکشور از تولیدمثل و کشور بازسازی یه که اینه آخرم شرط و بشن تابعیت دو که کنن، مهاجرت .بفرستی کنممی مشخص که ایمنطقه برای ویژه، هلیکوپتر

:میگه همزمان و میده تکون رو سرش کوتاهی مکث از بعد .فرمانده قبوله -

*** .کنممی فرو زامبی سر توی حصار پشت از رو آهنی یمیله

Page 273: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

272

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

گرم، هایلباس با پوشیده آبی جین شلوار یه کهدرحالی هم مارال :میگه بهم رو ایستاده، دستم کنار

یان؟م کجا از هازامبی این - :میگم و میدم تکون رو سرم

.کن استراحت کلبه توی برو. دونمنمی - عقب سمت از برگشت، عقب سمت به مارال اینکه محض به اما عقب سمت به رسید، گوشم به زامبی یه خِرخِر صدای هم

میشم مواجه محسنآقا تصویر با ناباوری کمال در و گردیمبرمی .شده زامبی به تبدیل هم اون که :میگم مارال به رو !شد؟ زامبی به تبدیل کی این -

.گردهبرمی سمتم به بگه چیزی اینکه بدون مارال کنه،می حرکت سمتمون به لنگونلنگ آقامحسن کهدرحالی هایرگ که طورهمین و شده رنگخاکستری صورتش پوست

Page 274: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

273

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

صدای گلوش ته از مدام شده، برجسته هاشدست و صورت .درمیاره رو متحرک مردگان

سمت به آهسته هایقدم با کهدرحالی و گیرممی رو مارال دست محکم رو دارم دستم توی که آهنی یمیله کنیم،می حرکت عقب .میدم فشار

ما به شده دیگه موجودی به تبدیل دیگه حاال که آقامحسن بهمون تا میشه ورحمله ما سمت به که طورهمین. میشه نزدیک

فرو سرش توی محکم و برممی عقب رو آهنی یمیله بزنه گاز .کنممی

رها دستم از بالفاصله کشم،می بیرون سرش از رو آهنی یمیله :میگم مارال به رو کشممی عمیقی نفس که زمانهم و میشه

بریم - آقامحسن سر باال که طورهمین کنه،نمی حرکت مارال اما

:میگه بهم رو ایستاده، .ستزنده هنوز -

Page 275: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

274

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

دراز سمتش به رو دستم که طورهمین و میدم تکون رو سرم :میگم کردم،

.بریم بیا عزیزم، خیالشبی - کلبه سمت به میده؛ دستم به رو دستش و کنهمی حرکت سمتم به

.کنیممی حرکت رو شومینه درمیارم، تنم از رو گرمم هایلباس. ظهره پنج ساعت از بطری یک کنم،می حرکت یخچال سمت به و کنممی روشن

خوردن به شروع نفس یه و دارمبرمی شده تصفیه هایآب .کنممی

صدایی با هست هاشلباس کردن عوض مشغول کهدرحالی مارال :میگه بلند

داری؟ خشاب عزیزم - یخچال توی رو بطری و بندممی رو بطری در که طورهمین

:میگم ذارم،می .نه -

Page 276: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

275

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگم کوتاهی مکث از بعد ری؟دا تو - .کلت برای خشاب یک - .دارنگه خوبه، - کنه،می حرکت سمتم به جدید تیپی با. میشه خارج کلبه اتاق از

و براق یسره یه لباس و بسته اسبی دم پشت از رو موهاش :میگم آرومی لحن با. کرده تنش رنگیمشکی

.شدی خوشگل خیلی - :میگه ستخیره بهم که طورهمین

صمیمیم هایدوست از یکی تولد جشن برای رو لباس این - .داشتمش نگه سالم هنوز که دارم دوستش قدران بودم، خریده

روی از مارال. خوردیم ساالد یه حد در سبک خیلی رو شام :میگه همزمان و میشه بلند صندلی

.کنیم بازی پوچ یا گل بیا سرمیره محوصله - :میگم و زنممی لبخندی بهش رو

Page 277: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

276

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.باشه - در به نفر یه کردم، فرو گوجه توی رو چنگال که این محض به

روی از. میده انجام رو کار این دیگه بار یه بالفاصله کوبید، کلبه کلبه اتاق داخل از بیاره کاغذ بود رفته که مارال میشم بلند صندلی

:میگه .کیه ببین برو - .نباش نگران عزیزم باشه - با پنجره از و کنم،می حرکت پنجره سمت به آهسته هایقدم با دوباره اینکه از بعد. میشم مواجه وسالسنکم دختر یه و پسر یه هیچ بدون بالفاصله،. کردم باز روشون به رو در ،زدن در

:میگن بهم رو زیاد خواهش و التماس با ای،مقدمه .بدید پناه ما به لطفا -

:میگم هستم خیره بهشون که طورهمین .بکنم رو کار این تونمنمی من متاسفم -

.زدن در دوباره که نکشید طولی اما بستم، رو کلبه در بالفاصله

Page 278: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

277

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه آروم و میشه خارج اتاق از مارال بود؟ کی - .بدیم پناه بهشون که خوانمی بچه، تا دو -

از االن که زدم حدس خودم پیش بگه چیزی مارال که این از قبل .کنیم کمک بهشون که خوادمی من کنهمی حرکت کلبه در سمت به که طورهمین و نگفت چیزی اما :گفت بالفاصله خورد بهشون هاشچشم تا. کنهمی باز رو در !نیستن بچه که هااین پدرام -

:میگن مارال به رو تمنا و التماس با دوباره .لطفا مونیم،می اینجا رو امشب همین فقط خانوم -

:میگه بهشون رو مارال .تو بیاید -

با و کنهمی بهم نگاهی ست،حامله ظاهراً که دختره بالفاصله .کنهمی سالم مصنوعی لبخند

Page 279: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

278

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

اون از رو نگاهم نیستم راضی مارال تصمیم این از کهدرحالی حرکت میز سمت به بگم چیزی اینکه بدون و دارمبرمی دختر .میشم شام خوردن مشغول و شینممی صندلی روی و کنممی

:میگه بهشون رو مارال ایستادن که ورطهمین گشنتونه؟ -

:میگه آرومی لحن با ستخیره مارال به کهدرحالی پسره .بله -

:میگه پسر اون به رو مارال بالفاصله .میارم کنممی آماده چیزی یه براتون االن. بشینید برید - .ممنونم - طورهمین شینن،می صندلی روی کنن،می حرکت میز سمت به :میگم پسره به رو هستم ساالد خوردن مشغول که سالتونه؟ چند شما -

Page 280: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

279

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

هیفده نامزدم نوزده، من - با همراه رو کاهو که طورهمین و دارمبرمی پسره از رو نگاهم :میگم ،خنثی لحن با میدم، جا دهنم توی سس کمی

زودی؟ همین به - درشت هاشچشم کهدرحالی و میده تکون رو سرش تعجب با

:میگه شده !چیه؟ منظورتون -

.کنممی اشاره دختره به سر با و کنممی سکوت ثانیه چند :میگه درنهایت، اما کنه،می مکث

.بود اتفاقی - :میگم و میدم تکون رو سرم

بود؟ اتفاقی چی - :میگه تعجب با دوباره

!شده حامله نامزدم که موضوع همین - :میگم همزمان و زنممی نیشخند

Page 281: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

280

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

سنهم منم. زده دستش روی نامزدت که ایهپروانه تتو ورممنظ - دادنمی اجازه پدرم ولی بودم حرکات این عاشق بودم، شما .ایبچه هنوز گفتمی

توی از مارال و انداخت باال رو هاششونه پسره شد تموم حرفم تا :گفت آشپزخونه

.نذار سرشون به سر پدرام - وارد دارم،برمی رو ظرفم که نهمزما و میشم بلند صندلی روی از

دم آروم و کنممی حرکت مارال سمت به. میشم آشپزخونه :میگم گوشش

.دادیمی راه رو هابچه این نباید - :میگه جدی لحن با .کن بس - حرکت پسره سمت به که همزمان و میشم خارج آشپزخونه از

:میگم و کوبممی ششونه روی رو دستم کنم،می کنید؟ دفاع هازامبی مقابل در خودتون از هستید بلد اهبچه شما -

Page 282: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

281

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه جوابم در دختره .نه -

:میگم بالفاصله موندید؟ زنده جوریچه االن به تا پس -

بود، ششونه روی هنوز که دستم سمت به رو نگاهش پسره :میگه و چرخونهمی .شانسی -

تحرک اتاق سمت به و دارمبرمی ششونه روی از رو دستم :میگم بلندی لحن با و کنممی .ندارم اعتقاد شانس به من میگی، دروغ داری -

به غذا ظرف دو با همراه و میشه خارج آشپزخونه از مارال :میگه زمانهم و کنهمی حرکت سمتشون

.کنهمی احتیاط داره فقط پدرام ها،بچه ببخشید - :میگه دختره بالفاصله

!باشیم؟ کخطرنا که میاد ما به واقعا -

Page 283: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

282

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه و میده تکون رو سرش مارال بالفاصله .عزیزم بخور رو غذات -

:میگم کنممی تنم رو گرمم هایلباس دارم که زمانهم وگرنه باشن، خطرناک نمیاد بهشون که بترسی کسایی از باید -

.ندارن ترس که خطرناک هایآدم به پنجره از کهدرحالی و کنممی حرکت پنجره سمت به

:میگم مارال به رو کنممی نگاه حصار پشت هایزامبی برم باید میارن فشار حصار به دارن اومدن، هازامبی دوباره -

.بکشم رو هااون از تعدادی روی رو دستش که زمانهم و کنهمی حرکت سمتم به مارال :میگه آرومی لحن با بهم رو ذارهمی مشونه

.بگیری سخت قدران نیست زنیا ان،بچه تا دو فقط هااون - :میگم بلندی لحن با بالفاصله

.بیاد من همراه باید آقاپسر اون ولی انبچه هااون اره - :پرسهمی تعجب با مارال

Page 284: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

283

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

!چی؟ برای - شبچه و زن از بتونه فردا بریزه هازامبی از ترسش خواممی -

.کنه دفاع !ها؟زامبی پیش یشبرمی داری دوباره تو آورده، پناه ما به اون -

:میگه مارال به رو و میشه بلند صندلی روی از پسره بالفاصله دستپخت ضمن در میرم، آقاپدرام همراه من خانوم؛ نداره اشکال -

.نداره حرف شما .نکن شیرینیخود بچه، باش زود - رو نامزدش پیشونی که همزمان و میده تکون رو سرش بهم رو :میگه کنه،می س*ـو*بـ .پدرام آقا اومدم - :میگم مارال به رو .رفتیم ما - .باشین مواظب -

Page 285: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

284

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

به رو بشیم خارج کلبه از اینکه از قبل و کنممی باز رو کلبه در :میگم دونمنمی رو اسمش حتی که پسر اون

یه کنارش زمین، افتاده زامبی یه حصار نزدیک بیرون اون - .بیار رو اون برو هست آهنی یمیله

به میندازم رو قوهچراغ نور قدم چند از بعد میشیم، خارج کلبه از خبری دیگه بار این اما بود، افتاده آقامحسن جسد دقیقاً که جایی

!نیست ششدهزامبی جسد از آهنی یمیله سمت به خودم شده، درشت هامچشم که طورهمین :میگم پسر اون به رو آرومی لحن با و کنممی حرکت

داره سرگردون زامبی یه احتماال اطراف این ه،بچ باش مواظب - .زنهمی قدم خودش برای

*** کنی؟ بازی شطرنج بلدی -

Page 286: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

285

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

چشم به شطرنجی یصفحه آهنی، یپایه یه روی که طورهمین بیرون یجعبه داخل از رو سفید و سیاه هایمهره خوره،می :میده ادامه چینه،می صفحه روی که این از بعد و کشهمی .داده جا خودش توی رو زیادی هایراز بازی این -

کوتاهی، مکث از بعد و دارهبرمی صفحه روی از رو شاه یمهره :میگه

فقط مهره این واقع در مصرفه،بی همیشه که شاهی شاهه؛ این - خب... بشه داده کیش ظاهر در بهش که شده ساخته این برای شاه یمهره به دوباره و میندازیم دیگه هایمهره به نگاهی حاال

.گردیمبرمی از رو وزیر گردونه،می بر اولش جای به رو شاه یمهره کهدرحالی :میگه زنهمی که لبخندی با و دارهبرمی کنارش

کنار همیشه شطرنجه، یمهره بهترین مهره، این شاه برعکس - اصل در اما دستشه؛ ظاهر در چی همه کنترل و ایستاده شاه

.گردهبرمی مصرفبی یمهره اون به چیههم دوباره

Page 287: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

286

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

که این بدون هم من گردونه،برمی جاش سر رو وزیر یمهره .هستم خیره بهش فقط بکنم کاری یا بزنم حرفی :میگه قبلیش لحن با بعد و کشهمی سبیلش روی به دستی

ندارن زیادی قدرت اما دارن؛ رو تکرار بیشترین سرباز هایمهره - بازی وارد تربزرگ هایمهره خاطربه شدن ربانیق برای فقط و

دوست وقتهیچ هاوزیر که باشه یادت رو موضوع این میشن، ،بره پیش دشمن یصفحه ینقطه آخرین تا سرباز یک ندارن .میشه دیگه وزیر یه به تبدیل چون بهشون تونهمی شده وزیر حاال که سربازی دونهمی اولی وزیر یه خودش برای وقتی فایده چه اما نه؛ک کمک جنگ این توی

تقسیم رو هاغنیمت نداره دوست کسی هیچ کرده؟ پیدا شریک .بکنه

کشممی هست طرفم که سیاه اسب یمهره روی به چپ دست با :میگم و بگی؟ من به خوایمی رو چی حرفا این با -

Page 288: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

287

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.فرمانده نکن عجله - :میگه همزمان و دارهبرمی رو فیل یمهره

تونستنمی تاریخ، توی که میندازه هاییآدم یاد رو من مهره نای - در و رفتن کج ولی کنن، حرکت و بگیرن پیش رو مستقیم راه

حقیقت در اما کردن؛ سرپیچی ترباال هایمقام دستور از ظاهر توی هم هااون بفهمیم تونیممی کنیممی نگاه بازی این به وقتی .بوده بازی قانون رفتنشون کج و بودن بازی رو شاه یمهره که همزمان و گردونهبرمی جاش سر رو فیل

جمع تخته روی از رو سفید هایمهره یهمه دست با دارهبرمی باال رو ابروهاش بالفاصله گردونه،برمی جعبه به دوباره و کنهمی

:میگه و میده از و بزنی رو من هایمهره یهمه بشی موفق که هنگامی -

بکنی، ماتم و کیش باشی نشده موفق هنوز ولی کنی خارج صفحه رو من متوالی هایکیش وسیله به تا داری فرصت محدودی تعداد موقعیت تا دو برسه مرحله این به بازی اگه. کنی مات و کیش

Page 289: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

288

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

من داری که هاییمهره با تونیمی تو یا که اینه اولیش میاد؛ پیش موفق یا بکنی ماتم دادن، کیش فرصت محدود تعداد با رو

شاه که این بدون و میشه تموم بازی که بشی، موفق اگر. نمیشی اگر اما میشه تموم چی همه برداری بازی یصفحه روی از رو من

.میشه اعالم برابر چی همه که هست وقت اون نشی موفق تخته از شاه یمهره یه وقتهیچ بگیریم نتیجه تونیممی پس

طول در اینکه با نمیشه کشته وقتهیچ نوعی به یا و نمیره بیرون نکن فراموش رو این. میشن کیش به تهدید هاشاه مدام بازی

هایمهره برای تن به تن جنگ و بزرگ هایمهره برای تهدید .ارزشهبی شطرنج یصفحه روی از هم رو من طرف هایمهره دست با

با ریزه،می جعبه داخل رو هامهره که همزمان و کنهمی جمع :میگه بهم رو بسته نقش صورتش روی که مرموزی لبخند

توی سیاه هایمهره همراه سفید هایمهره بازی، اتمام از بعد - بازی توی که نیست مهم موضوع این و گیرنمی قرار جعبه یک

Page 290: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

289

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

هایمهره برای وقتهیچ پس جنگیدن،می همدیگه با هااون واقعاً این و کنننمی فادهاست جعبه تا دو از سیاه، هایمهره و سفید

...شباهت بعد و میشه خم بهم رو میشه، بلند صندلی روی از که زمانهم

:میگه به تا من نظر از باشی؟ مهره کدوم خوایمی تو حاال فرمانده، -

ولی بشی؛ وزیر روز یه داشتی دوست که بودی سربازی اون االن االن تا که یهست آدمی فقط تو چیدن، مانع برات هاوزیر بقیه کنار بازی یصفحه روی از نبود قرار وقتهیچ که شاهی برای .جنگیدیمی بره،

.بوده وطنم برای کردم که هرکاری من -

رو در خانوم یه بالفاصله. زد در نفر یه که بگه چیزی خواستمی :گفت خورد من به چشممش اینکه محض به اما کنه؛می باز

Page 291: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

290

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.ببخشید - :میگم و میشم بلند صندلی روی از که ببنده رو در خواستمی .رفتممی داشتم دیگه من تو، بفرمایید -

:میگم رفیعی دکتر به رو بالفاصله .دکتر بینمتمی -

.میشم رد خانوم اون کنار از و کنممی حرکت سپس شدم استخدام سازمان این توی و کردم امضا رو برگه که این از

مردمی و بشه تموم چیهمه یدهرس وقتش دیگه. نیستم پشیمون این از بودن محروم شهروندی سادگی زندگی از هاسال این که

توی رو زندگیم هایسال کل باشه الزم اگه بشن، خارج کشور تموم و کنم بیشتر رو کار سرعت باید من. کنممی حروم راه این

قرار دیگه که جایی به برن. ببرم بیرون کشور این از رو مردم .بشن روبهرو متحرک مردگان با نیست

که کنممی حرکت اتاقی سمت به و میشم امنیت واحد وارد و میشم وارد. هلیکوپترهاست فرستادن و کردن هماهنگ مسئول

Page 292: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

291

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

معرفی کارت. میشم مواجه میز پشت کارمند تا دو با که زمانهم خیلی لحن با و گیرممی سمتشون به رو دارم دستم توی که رو

:ممیگ جدی .بفرستید هلیکوپتر میگم، که جایی به زود -

.کنهمی بررسی و گیرهمی دست از رو کارت هااون از یکی از بعضی هنوز. بکنن گیریسوخت باید هلیکوپترها متاسفم -

بگید من به رو آدرستون شما اما نشدن، تخلیه کامالً هامنطقه .کنممی یادداشت سیستم توی دقیق آدرس هااون از یکی به رو دبع و کشممی عمیقی نفس

رو کننمی زندگی توش مارال و پدرام و آقامحسن که روستایی سیستم روی که اینقشه توی رو هاکلبه دقیق محل حتی و میگم .کنممی مشخص هست :میگم بهشون رو بعد و گیرممی سازمان کارمند از رو کارت

.گیرممی دستم توی رو واحد این مدیریت من بعد به حاال از - .قربان بله -

Page 293: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

292

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

پشت از گفت، کارمندها از یکی به رو جمله این اینکه، محض به .رسید گوشم به زدن دست صدای سرم

مواجه ها،گرگ یگله فرمانده با و گردممی بر عقب سمت به حالت با و کنهمی حرکت سمتم به افرادش از تا دو با که میشم

.زنهمی نیشخند تمسخر بهش کهدرحالی و کنممی نزدیک بهش رو خودم بلند هایمقد با

رو انگشتم که همزمان و کنممی درشت رو هامچشم هستم خیره :میگم گیرممی سمتش به .دارم کار یکی تو با -

به تنه زدن با و کنممی حرکت کردن صبر بدون و میگم رو این .میشم خارج اتاق از افرادش از یکی*** رو اطرافم گرفتم دستم توی محکم رو آهنی یمیله که طورهمین

.نیست آقامحسن یشدهزامبی جسد از خبری گردم،می

Page 294: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

293

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

رو میله کنم، پیدا رو محسن نشدم موفق که دقیقه چند از بعد :گفتم بهش رو و همراهمه که پسری دست دادم

چیه؟ اسمت - .بابک - سر وسط به محکم حصار، الی از میله این با باید بابک -

.بزنی ضربه هازامبی دستم از رو میله بزنه حرفی که این بدون و میده تکون رو سرش

از نمیاد نظر به اما. کنهمی حرکت حصار سمت به و گیرهمی .بترسه هازامبی صداهایی چسبوندن حصار به رو خودشون هازامبی که طورهمین

رنگیخاکستر و استخوونی هایصورت با و درمیارن گلو ته از .کننمی باز رو دهنشون مدام فرو هازامبی از یکی سر توی محکم و برهمی عقب رو میله تا زنهمی زور کمی کرده گیر سرش توی میله کهدرحالی کنه،می

Page 295: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

294

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

بیرون که این محض به اما بکشه، بیرون رو میله دوباره بتونه .زد بیرون رنگی سیاه و غلیظ خون کشید

:میگم و کشممی بیرون رو تهس همراهم که چاقویی .حساسن خون به شدت به هازامبی این -

به رو کوچیکی خراش و کشممی دستم پوست روی به رو چاقو زمین روی به دستم از قطرهقطره کهدرحالی بالفاصله میارم، وجود ثانیهچند بعداز و کشممی حصار به رو دستم میشه، ریخته خون

.کنممی حرکت گاز برای و میان حصار پشت از همراهم هم هامبیزا بالفاصله

هنوز اما کردن حرکت هازامبی یهمه. میارن فشار حصار به زدن تحرک بدون و ایستاده بود، قبالً که جاییهمون هااون از یکی .شده خیره بابک به زیاد

:میگه و چرخهمی سمتم به بابک !نمیده؟ نشون العملیعکس هیچ چرا یکی این -

Page 296: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

295

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

روزی اون یاد ناخودآگاه شدم خیره زامبی اون به که طورهمین آینه جلوی که دیدم رو زامبی اون بنزینپمپ توی که افتممی

بزنه آسیب اینکه بدون و بود خیره خودش تصویر به و بود ایستاده .بگه ما به رو چیزی داشت سعی

فشار صارح به دارن هازامبی که زمانهم. گیرممی پایین رو دستم و نشده زامبی کامالً هنوز که میشم مواجه مرد یک با میارن

کمکم ثانیه چند گذشت بعداز اما داره، انسان به زیادی شباهت تغییر صورتش رنگ که طورهمین و زد بیرون صورتش هایرگ ریزیخون هاشچشم یگوشه از کشید، که فریادی با کرد، طوری وحشیانه حالت با و میاره یورش حصار سمت به و کنهمی هایفریاد زامبی اون لرزه،می حصار سرتاسر که کوبه،می حصار به

این بگم، تونممی جرئت به کشه؛می گلو ته از بلندی خیلی .دیدم هاسال این کل توی که هست زامبی ترینوحشی

Page 297: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

296

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

دارم دستم توی که چاقویی شد، خم حصار از قسمتی کهدرحالی .کنممی فرو سرش وسط به محکم رو

به حاال گرفتن رو من خون بوی رد شونهمه که دیگه هایزامبی :میگم بابک به رو. میارن فشار دارن حصار از ایدیگه قسمت

.بکش رو هااون از تا چند برو - راه به شروع داره دستش توی که ایمیله با آهسته هایقدم با

حصار به دارن هازامبی که قسمتی اون به وقتی کنه،می رفتن رو میله هاشدست لرزش با و برد عقب رو میله رسید، میارن فشار

.کرد فرو هازامبی از یکی سر به حصار الی از بردن بین از توی دارم که چاقویی با و کنممی حرکت سمتش به

از یکی سر از رو چاقو. کنممی کمک بهش هااون از تعدادی به رو پاشهمی بیرون خون که مانهمز و کشممی بیرون هازامبی :میگم بابک

.بود خوب کارت بچه، کافیه -

Page 298: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

297

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کنه،می حرکت دنبالم به داره دستش توی که ایمیله همون با رو خودمون گرم هایلباس کهدرحالی و میشیم کلبه وارد دوباره

و گرفته گرم حسابی دختره اون با که بینممی رو مارال درمیاریم، .هست ردنک صبحت مشغول

:میگم بهش رو و کنممی حرکت سمتش به .بخوابم میرم من عزیزم، -

آروم و گردهبرمی سمتم به فقط نیست بهم حواسش کهدرحالی .میده تکون رو سرش اتاق سمت به برداشتن قدم به شروع و کشممی عمیقی نفس تموم مارال هایصبحت که این محض به ولی کنم،می خواب

دیگه شد باعث ناخودآگاه که گفت چیزی حامله دختر اون شد؛ .برندارم قدم

دستشویی برم باید کن کمک بیا پوریا - سمت به آروم. میشم خیره اینقطه به ایستممی که طورهمین :میگم هستم خیره پسره به که طورهمین و گردمبرمی عقب

Page 299: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

298

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

!بود بابک اسمت که تو - بهم رو دختره خود بگه چیزی پسره که این از قبل بالفاصله

:میگه کنم،می صداش پوریا من ولی بابکه، اسمش شناسنامه توی -

.میاد خوشم پوریا اسم از چون پیراهنش ییقه از که طورهمین و کنممی حرکت پسره سمت به

:میگم فریاد با و چسبونمشمی دیوار به گیرممی .گمشید جا این از -

رو شکرده گره مشت و نهزمی پس شیقه روی از رو دستم ولی .کوبهمی صورتم به

روی که این از قبل اما کوبه؛می بدنم به پا یضربه با بالفاصله زمین روی خودم همراه و گیرممی رو پسر اون پای بیفتم زمین

صورتش به مشت با افتممی روش کهدرحالی. میندازمش .کنهمی خراشگوش هایجیغ کشیدن به شروع نامزدش کوبم،می

Page 300: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

299

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

صورتش که طورهمین کوبم،می صورتش به هم مشت آخرین بیرون رو فلفی اسپری لباسش پشت از شده خون در غرق بلند زمین روی از بالفاصله گیره؛می صورتم سمت به و کشهمی

و میشه مانعش مارال اما کنهمی حرکت نامزدش سمت به و میشه :میگه بهش رو داره که ایاسلحه با .خورن تکون -

.بزنه هامچشم به رو اسپری نشد موفق بدون سریع خیلی پسر اون نداره، تیر مارال یاسلحه کهدرحالی

بعید حاال که ایحامله دختر هایاشک و کشیدن جیغ به اینکه همزمان و کرد حرکت کلبه در سمت به باشه، نامزدش دونممی .کنهمی دویدن به شروع زیادی سرعت با کنهمی باز رو در که

کنم؛ حرکت سمتش به خواستم خورد، زمین هابرف روی البته دویدن به شروع دوباره و شد بلند زمین روی از زود خیلی ولی گریه داره که ایحامله دختر سمت به و بندممی رو در کرد، .چرخممی کنهمی

Page 301: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

300

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.باشید نداشته کاری من با کنممی خواهش -

:میده ادامه لکنت با و بعد و کنهمی مکث کمی به که کردمی زورم اون خدا به خواستم،...نمـ من...ـن...مـ -

.کنیم دزدی جااون از و بریم مردم هایخونه :میگم فریاد با و کنممی حرکت سمتش به کشتید؟ هم رو کسی حاال تا -

و دوزهمی زمین به رو نگاهش کنه؛می گریه داره که طورهمین :میگه آروم

گناهی من ولی ؛کشت رو باال سن مرد یک و زن یک پوریا - .باشید نداشته کاری من با لطفاً. نکردم سیگار پاکت سمت به که طورهمین و کشهمی عمیقی نفس مارال

.شینهمی صندلی روی و کنهمی روشن سیگار یه کنه،می حرکت

Page 302: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

301

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

باید و بودی عوضی اون دستهم ببخشم، رو تو تونمنمی من - .بشی مجازات سمت به و کشممی بیرون محکمی طناب کلبه اتاق از کهدرحالی

روی و بندممی رو پاهاش و دست کنم؛می حرکت دختر اون حرکت سیگار پاکت سمت به سپس. زنممی پهن چسب یه دهنش

.ذارممی لبم روی سیگار یه و کنممی کابوس مدام و بخوابم خوب اصالً رو شب ناو نتونستم کهدرحالی

خبر که این امید به غروب شیش ساعت بعد روز دیدم،می به کنه، خوب دوباره رو حالم ما یمنطقه به هلیکوپتر فرستادن

سیگارم کردم روشنش که طورهمین و کردم حرکت رادیو سمت .کردم دود آرومآروم رو

که دوختم مارال رنگ سبز هایچشم به رو هامچشم کهدرحالی کشید،می انتظار داشت فقط حرفی هیچ ونبد و بود خیره بهم

پای که کسی هر هم و مارال من، هم که گفت چیزی گوینده !برد فرو تعجب و بهت باتالق توی رو نشسته رادیو

Page 303: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

302

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

حاال از برسانم اطالع به باید عزیز هایوطنهم از عذرخواهی با» فرستاده جدیدی شهر به هلیکوپتری نامعلومی مدت به بعد به

اندازه به سوخت و آمده پیش مشکالت سری یک زیرا ،شودنمی .«نیست کافی

دستم الی رو صورتم که طورهمین و کنممی خاموش رو دستگاه هیچ رمق و شده خشک بدنم. گیرممی شدیدی سردرد برممی

از هازامبی صدای وقتی کلبه سکوت توی حتی ندارم، حرکتی بشه شکسته حصار دارم دوست. رسهمی هامگوش به حصار پشت

.کنن سره یه رو کارمون هازامبی و حرکت سمتم به دلداری برای مارال که بده حالم قدری به

سعی کشهمی سرم روی به آروم رو دستش که طورهمین. کنهمی با سوزم،می دارم درون از کهدرحالی اما بده؛ امیدواری بهم کنهمی

:میگم بهش رو آرومی لحن .بخورم هوا بیرون میرم من -

Page 304: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

303

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کلبه از پوشممی که کاپشنی با همراه و دارمبرمی سیگار نخ چند شده قطع درخت روی و میشم نزدیک حصار به. میشم خارج

به هوای توی سختی به و ذارممی لبم روی رو سیگارم و شینممی .ذارممی لبم روی و کنممی روشن رو سیگارم سرد شدت

چرخهمی سرم دور داره دنیا که رطوهمین و میدم هوا به رو دود باید وضعیت این از کردن پیدا نجات برای» میگم خودم با مدام «بکنم؟ کارچی

روی که طورهمین. کنم فکر تونمنمی دیگه شده، قفل مغزم به چشمم نشستم؛ حصار نزدیک یشده قطع نیمه درخت خودش دور سرگردون داره جلوتر متر چند که خورهمی ایزامبی

زامبی اون فهمممی و کنممی دقت بهش کمی چرخه،می .محسنه

فکر به کنممی که ایسرفه با همراه و کشممی عمیقی نفس .فرومیرم عمیقی

Page 305: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

304

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

روشن دیگهیکی بالفاصله میندازم، هابرف الی رو سیگارم واقعا که هست اولی بار برای این. ذارممی لبم روی و کنممی

و شکنهمی سرم پشت حصار زودی به کنممی حس و شدم ناامید جایی هر میشیم، هازامبی همین از یکی به تبدیل هم مارال و من که هست حصاری یک جا این حدقل همینه، وضعیت بریم هم

...باشه مردگان مانع این آخه رسه،نمی خدا به کشور این مردم صدای چرا دونمنمی .کننمی دعا هم با همزمان دارن آدم همه به حسرت با و بکنن زندگی طوریاین باید نسل این اچر

نیستیم؟ خودش مخلوق ما مگه بدوزن، چشم دیگه هایکشور ...باید چرا

.میام خودم به سوزهمی هامانگشت بین کهدرحالی

Page 306: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

305

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

برداشتن قدم به شروع و میشم بلند شدهقطعنیمه درخت روی از .کنممی

میگم خودم با کنممی رکتح کلبه سمت به دارم که طورهمین «کنیم؟ کارچی حامله دختر این با باید»

که میشم مواجه مارال رمق بی یچهره با شدم کلبه وارد وقتی حالش کرد سعی خورد من به نگاهش تا ولی نشسته، صندلی روی

حالش خودم مثل بفهمم تونممی واقعا ولی بده؛ جلوه خوب رو .بده خیلی

تا دو میشم، خم که طورهمین و کنممی حرکت سمتش به :میگم آرومی لحن با و زنممی زل بهش و گیرممی رو هاشدست

این از زودی به میدم قول بهت میدم، نجات جااین از رو تو من، - یه و کنیممی ازدواج همسایه کشور یه توی و میشیم خارج کشور

.کنیممی شروع رو جدید زندگی

Page 307: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

306

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

یگوشه از اشک اولین کهدرحالی و میده تکون رو سرش آروم آرومی لحن با و زنهمی لبخند ریزهمی شگونه روی هاشچشم .کنهمی تایید رو حرفم از رو گرمم هایلباس که طورهمین و کنممی ول رو هاشدست

روی که چسبی و میشم حامله دختر اون نزدیک. درمیارم تنم .کنمیم باز رو پاهاش و دست و کنممی رو زدم دهنش

.بدم دوباره شانس یه بهت خواممی - که لبخندی با میشه بلند زمین روی از سختی به که طورهمین

.کنهمی تشکر زنهمی دستش دو با که طورهمین و کنهمی حرکت سمتش به مارال

:میگه آرومی لحن با گیرهمی رو دختر اون صورت .باش تبچه مواظب -

:میده هادام خودش و کنهمی مکث کمی .نشده عوض پدرام تصمیم تا کن عجله زود -

Page 308: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

307

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

پوشهمی که طورهمین و کنهمی حرکت داره که پالتویی سمت به :میگه بهم رو .ممنونم خیلی -

خارج و کنهمی باز رو کلبه در ایدیگه حرفهیچ بدون سپس :میگم مارال به رو. میشه

بیرون؟ بریم بشه عوض هوات و حال خوایمی اگه - :میگه بعد و میده تکون منفی ینشونه به رو رشس .ندارم کاری هیچ حال و حس. نه -

:میگم نشستم، صندلی روی کهدرحالی دقیقه چند از بعد .بود تو با حق -

:میگه بالفاصله لحاظ؟ چه از - .ستزنده هنوزم زامبی اون... محسن -

:میگه ایدیگه لحن با بعد و میده تکون رو سرش آروم .بدهکارم بهت خواهیمعذرت یه کنم فکر پدرام -

Page 309: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

308

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

ادامه خودش زنم،نمی حرفی هستم، خیره بهش که طورهمین :میده

.بدیم راه کلبه توی رو کسی هر نباید دیگه ام،ساده خیلی من - :میگم بعد و زنممی لبخندی

.پاکه قلبت نیستی، ساده تو - هیچ بدون رو نگاهش افتهمی چال شگونه روی که طورهمین .دوزهمی بهم حرفی

:میگه بهم رو ثانیه چند از بعد مارال و بد مارال و شدی زندگیم وارد که هستی پسری تنها تو -

.داره دوست همدیگه کنار در رو خوب :میگم بالفاصله

.داری دوست بد، پدرام کنار در رو خوب پدرام هم تو چون - .آره - توی باید ما چرا. میشیم قغر داریم مطلق تاریکی توی االن -

!شدیم؟می آشنا هم با سیاهی

Page 310: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

309

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه و خندهمی .کنی نگاه ترعمیق چیزهمه به باید فقط خوبه، هم تاریکی - تاریکی توی بشی، عمیق هم خیلی که تاریکه قدران اینجا -

بهای باید روشنایی یدوباره کردن پیدا برای و میشی گم مطلق ! بپردازی سنگینی

.مونهمی شدن کور لمث - :میگم و زنممی لبخندی

.دقیقاً - بریم؟ بیرون داری حال هنوزم -

:میگم بعد و میدم تکون رو سرم .دارم حال هستم کنارت وقتی همیشه من - .بپوشم رو گرمم هایلباس برم من پس خب،خیلی -

دارهبرمی رو پالتوش و کنهمی حرکت اتاق سمت به که طورهمین :میگم بلندتری لحن با کردیم؟ آزاد رو دختر اون که کردیم درستی کار نظرت به -

Page 311: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

310

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه کوتاهی مکث از بعد .نداشت گناهی هم بیچاره دختر اون. آره -

:میگم بعد و کنممی تایید رو حرفش آدم که درسته نداشت، گناهی من نظر از هم پسر اون حتی -

برای روزها این ولی ما؛ پیش بود اومده بدی نیت با و بود کشته .جنگید باید کردن زندگی

رو آرامش که برداشته چشم شخانواده از دختر اون من نظر به - کرده پیدا غریبه پسر یه ش*ـو*غـ*آ توی

بچگی از عقده، عقده، عقده، طوره،همین ما از خیلی سرگذشت - کج راه یک با دختر، اون مثل نهایت در تا میشه جمع ما توی نیاز مادرش به هنوز خودش دختر اون. میشه خالی کم، سن توی بهش دختر اون بابای گذشته توی وقتی! باشه؟ مادر باید چرا داره، پسر یک به ساده دوستی برای حتی هاشچشم دادهنمی اجازه طوری این بشه رها اسارت بند از وقتی معلومه بخوره، غریبه وضعیت که هم هاپسر کنه،می خالی رو شده جمع هایعقده

Page 312: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

311

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

نیاز تا هزار روی سرکه با مجبورن هم هااون ندارن، بهتری .بریزن :میگه و خندهمی مارال

سرکه؟ - :میگم و زنممی نیشخند منم

رو کاپشنم برم من کن، ولش. بود خدا بنده یه پیشنهاد آره، - .بپوشم

سمت به و گیرهمی رو دستم کنهمی حرکت سمتم به کهدرحالی .میشیم خارج کلبه از و پوشممی رو کاپشنم کشونه،می در. داریمبرمی قدم زدهیخ هایبرف روی آهسته هایقدم با

هرچند خورن،می چشم به همچنان حصار پشت هایزامبی .نمیارن فشار حصار به دیگه و شده کمتر خیلی تعدادشون

زدن یخ هاآب. شدیم برکه یک به نزدیک و گرفتیم فاصله کلبه از .نشدن آب هابرف هنوز تابه،می آفتاب که این با و

:میگم مارال به رو

Page 313: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

312

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

آشنا هم با ما اما افتادنمی هااتفاق این اگه شدمی چی - شدیم؟می

:میگه بالفاصله آشنا هم با هم تو و من اومدننمی وجود به هازامبی این اگه -

هاسال این توی رو زیادی هایسختی دونممی شدیم،نمی .دارم ازت سوال یه خاطرم همین به کشیدی

:میگم بالفاصله جانم؟ - انتخاب حق دوراهی توی و گشتبرمی عقب به زمان اگه -

و کردی طی که راهی این کردی؟می انتخاب رو راه کدوم داشتی، نیست ویروسی هیچ از خبری که رو راهی یا من به رسیدی تهش شدی؟نمی آشنا من با ولی

:گرفتم رو دستش که ریطوهمین .دیوونه عاشقتم من -

:میگم بعد و کنممی مکث

Page 314: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

313

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.کردممی انتخاب رو کردم طی که راهی همین معلومه - .فشارممی ترمحکم رو دستش حرفی،هیچ بدون و زنممی لبخندی

مارال به رو شدیم دور خیلی کلبه از آهسته هایقدم با کهدرحالی :میگم

نکنیم؟ مگ رو برگشت راه - :میگه بالفاصله

.عزیزم نه - قدم صدای شده، حاکم روستا توی که قشنگی سکوت با

.رسهمی گوشمون به هابرف روی برداشتنمون جلوی که دیدیم رو پرجمعیت یخانواده یه رفتیم جلوتر که کمی

توی که هاییاستکان با و کردن درست آتیش شونخونه در میاد نظر به. هستن خندیدن و زدن حرف مشغول هست؛ دستشون

نداشته خاصی دلیل خوشحالیشون برای و باشن خوش همدیگه با

Page 315: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

314

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

خورد مارال و من به هاشونچشم که این محض به اما باشن؛ هاصورت روی از لبخندها و شد جدی بارهیک به هاشونچهره .شد پاک

رد کنارشون از خواستممی گرفتم رو مارال دست که طورهمین .کرد متوقفم زد که حرفی با خانواده پدر هک بشم

ما به رو آتنا شدن پیدا خبر اومدید ندیدم، اطراف این رو شما - بدید؟

که افتممی ایدختربچه اون یاد و میشه درشت هامچشم بالفاصله .بود شده دزدیده افرادش و پیرمرد اون توسط

:میگه مارال بگم چیزی من که این از قبل !میشیم رد جا این از داریم فقط ما. نه -

به دوباره بود شده امیدوار شچهره لحظاتی برای که خانواده پدر :میگه آروم و گردهبرمی قبلی حالت

.ببخشید -

Page 316: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

315

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

رسه،می گوشم به آتیش سوختن صدای میشه، حاکم سکوت کمی :میگم گرفته صدایی با بالفاصله

دارید؟ تونگمشده دختر از عکسی شما - پسری سمت به بهش توجهبی ولی کنه،می نگاهم تعجب با مارال

:گفت که کنممی حرکت .بله -

مواجه دختری همون یچهره با و گیرممی دستش از رو موبایلش .فروختن رو هاشکلیه افرادش و پیرمرد اون یوسیله به که میشم

هست داداشش ظاهراً که پسری اون به رو موبایل ثانیه چند از بعد .ردونمگبرمی پدرش و مادر سمت به کهدرحالی بعد و میشم خیره بهش کمی :میگم آرومی لحن با گردمبرمی

.دیدم رو شما یبچه من - هیجان با و کنهمی حرکت سمتم به خانواده پدر بالفاصله

:پرسهمی

Page 317: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

316

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

!دیدی؟ کجا رو آتنا - تونممی هستم؛ خیره پرجمعیت خانواده اون به کهدرحالی

تکون رو سرم ناامیدی با. ببینم شونهمه چهره توی ور خوشحالی :میگم و میدم

بودن، دزدیده رو دخترتون افرادش و پیرمرد یه پیش دوسال - قربانی عنوان به ما از و دزدیدن هم رو دوستم و من هااون

.کردن سوءاستفاده کهدرحالی و کنهمی قطع رو حرفم خانواده مادر بالفاصله

:کشهمی جیغ بلندی لحن با شده جاری شنهگو روی هاشاشک آوردن؟ من کوچولوی دختر سر بالیی چه -

***

اتو هایلباس و آراسته ظاهری با (A.S.R) سازمان رئیس نشسته دوربین جلوی سازمان مخصوص انجمن با همراه کشیده،

.آمریکاست کشور جمهور رئیس با بحث و صبحت مشغول و

Page 318: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

317

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

و بازسازی شعاع در تصویری ستما این اصلی بحث واقع در

(A.S.R) سازمان رئیس که رفیعی دکتر ایرانه، یدوباره ساخت

کردنش رد که میده آمریکا جمهور رئیس به رو پیشنهادی هست، .رسهمی نظر به دشوار انگار

در کمک عوض در گازها و نفت منابع تمام از درصد پنجاه) .(شده تعیین پیش از دستورات طبق ایران شهرهای بازسازی

همراه کهدرحالی نیومد، بدش پیشنهاد این از آمریکا جمهور رئیس :گفت رفیعی دکتر به خطاب و نکرد اعالم رو قطعی جواب تیمشه،

جواب میگیره، شکل بعد روز دو که بعدی تصویری تماس در- .کرد خواهیم اعالم رو قطعی

و کاآمری هایمقام ترینمهم که تصویری تماس این توی

تنها داشتن، حضور (A.S.R) سازمان هایمقام ترینمهم شد، امضا طرف هردو بین و شد نوشته دور راه از که دادیقرار

Page 319: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

318

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

البته آمریکاست، در ایرانی هایموندهباقی به دادن پناه شرایط آمریکایی متخصصان توسط که زهریپاد توسط هاموندهباقی

با کشور پاکسازی طی در اگر که و میشن واکسینه شده ساخته .نباشن ویروس به مبتال معرض در شدن مواجه هازامبی

توننمی شدن، واکسینه موندهباقی هایانسان که این از بعد به یا بسازن رو جدیدی زندگی و بمونن آمریکا در کنن انتخاب تموم البته. بسازن رو جدیدی عصر و برگردن خودشون کشور .شده عوض هاقانون

دوششون روی سنگینی وظیفه ندارن زیادی تعداد که هاموندهاقیب تا شده داده بهشون دوباره شانس یه انگار نوعی به هست،

تموم از رو مغزهاشون و کنن جبران رو گذشته اشتباهات سال همه این مانند تا کنن، پاک فرهنگی و اجتماعی هایسموم

.نکنن سپری خرافات و نادانی و جهل در گذشت، بیهوده که آرامش و صلح برقراری رفیعی دکتر هدف ترینمهم بعد به حاال از از راحتی به دیگه کنه،می تکرار خودش با مدام ،کشوره در

Page 320: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

319

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

طراحی بردن سود برای هاقانون و نمیشه رد قتل و ـاوز*تجـ حتی میشه، لحاظ افراد یهمه برای باید قانون احکام نمیشه،

هر توسط ممکنه خطا چون مذهبی، فوق و باال مقام با هاآدم .بده رخ انسانی رو جدید عصر قراره که ایران کشور موندهباقی مردم هرچند شرایطی طبق بار این ولی هستن قدیمی عصر همون از بسازن،

بر کامالً شرایط اون که دارن رو کشور توی شدن ساکن یاجازه زندگی جدید وبیچهارچ توی نوعی به یا قدیمه عصر شرایط ضد .گرفته قرار دوستی و صلح در و عادالنه که چهارچوبی کنن؛می

صندلی روی از رفیعی دکتر شده قطع تصویری تماس کهدرحالی بعد و کنهمی هاگرگ یگله فرمانده به رو عجله با و میشه بلند

:میگه مختلف شهرهای به امکانات با رو افرادت تموم امروز، همین از -

زیادی وقت کنن؛ شروع رو هازامبی پاکسازی کار تا بفرست .کن عجله نداریم،

Page 321: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

320

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

صدای با و میده تکون رو سرش هاگرگ یگله گروه رئیس :میگه رسایی

.قربان چشم - و میشه نزدیک امنیت، واحد مدیر محمدرضا، به رفیعی دکتر

کامالً لحن با کوبه،می ششونه روی به رو دستش که طورهمین :گهمی جدی

مجبور رو هاخلبان هست که طورهر دوباره خوام،می هم شما از - آمریکا سمت به شونهمه شب فردا باید هواپیماها. بکنی پرواز به

برای روستاها، و شهرها به باید هلیکوپترها طورهمین کنن؛ پرواز سوخت هاخلبان میاد نظر به. کنن پرواز هاموندهباقی کردن تخلیه

.بکشی کار ازشون باید فرمانده،. کنن استراحت تا کردن بهونه رو :میگه آروم و میده تکون رو سرش محمدرضا

.بله -

Page 322: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

321

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

حضور در سخنرانی یآماده و میشه خارج اتاق از رفیعی دکتر رو نتیجه تا میشه، ایران جدید عصر قدرتمندِ و مهم هایانسان

.بگه بهشون سازمان از شخصی یگاردباد تا دو همراه به استوار هایقدم با

چیده هم کنار هاییصندلی سازمان جلوی کهدرحالی. میشه خارج رو ویروس این به غلبه قدرتِ که برگزیده هایانسان و شده

هاصندلی روی نداشتن، رو رفیعی دکتر به غلبه قدرت اما داشتن .هستن رفیعی دکتر سخنرانی کردن گوش یآماده و نشستن

چند از بعد و گیرهمی قرار میکروفون و رانیسخن میز پشت دکتر به شروع میندازه، توافق هایبرگه به رو آخر هاینگاه که ثانیه

.کنهمی کردن صحبت

*** آخر فصل

Page 323: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

322

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

با روز هر من ولی ندیدم؛ رو دخترمون ما که سالهسه نزدیک - .شدممی بلند خواب از دخترم دیدن امید رو خانواده پدر کنه،می رخنه رشماد گلوی تو که بغضی از بعد :میگه بهم

برعکس من درآوردید، بالتکلیفی از رو ما که ممنونیم شما از ما - .نداشتم دخترم یدوباره کردن ـل*بغـ برای امیدی دیگه همسرم

:میگم آروم و میدم تکون رو سرم .بده صبر بهتون خدا -

. کنهمی گریه ندبل صدای با و ریزهمی اشک خانواده مادر بالفاصله دادن، دلداری برای آلوده،اشک شونهمه چشم که هاشبچه بقیه

دلداری، برای که نیست کسی اما کننمی ـل*بغـ رو مادرشون که انگار کرد، رفتار خشک خیلی خانواده پدر. کنه ـل*بغـ رو اونا

...بود زده حدس :میگم مارال به رو کلبه؟ برگردیم عزیزم -

Page 324: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

323

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:گهمی آروم مارال .آره -

:میگه بهم رو خانواده پدر بالفاصله ندارید؟ احتیاج چیزی به -

اون گرفتم، رو مارال دست که طورهمین و میدم تکون رو سرم :میگم و گیرممی باال رو دستم یکی

.ممنونم نه - اون یخونه از و کنیممی برداشتن قدم به شروع هابرف روی

داده؛ دست بهم بدی خیلی احساس گیریم،می فاصله خانواده .دارن من به رو حس همین خودم یخانواده دونممی چون :میگه بهم رو شده شوکه خیلی که مارال

!بود خدا کار این - :میگم و گردمبرمی سمتش به تعجب با !بود؟ خدا کار چی - :میگه قبلیش لحن با

Page 325: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

324

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

ردپیرم اون که برگردیم روستایی به تا بودیم خدا یواسطه ما - رو مرده پیش سالسه که دختری مرگ خبر و کردمی زندگی .برسونیم شخانواده به اتفاقی خیلی گردیمبرمی کلبه سمت به گرفتم، رو مارال دست که طورهمین

تیراندازی صدای با باالخره تا بود؛ شده حاکم سکوت ما بین .اومدیم خودمون به و برگشتیم عمیق فکر از ناگهانی،

قصد به دوباره که دیدیم رو هاگرگ یگله از زیادی یخیل تعداد هر به بلکه ها،انسان کشتن قصد به نه بار این اما اومدن؛ کشتن پاکسازی قصد و کننمی شلیک خورهمی چشمشون که ایزامبی رد ما کنار از هاگرگ یگله نیروهای از تا چند. دارن رو محل

میشه باعث این و باشن داشته کاری ما با که این بدون میشن، .نیومدن روستا هایانسان کشتن برای بار این که بشیم مطمئن

به هست که طوری هر رو خودمون و کنیممی حرکت احتیاط با به هامچشم بشیم، وارد که این از قبل ولی رسوندیم؛ کلبه

Page 326: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

325

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

شده زیاد وحشتناک تعدادشون که خورهمی حصار پشت هایزامبی .شکننمی رو حصار میارن، که فشاری با دارن و

از قبل نداریم، خشاب دیگه کهدرحالی و گیرممی رو مارال دست بندیممی رو هاپنجره میشیم، کلبه وارد بشه شکسته حصار که این

در روی به ضربدری رو هست دستم دم که چوبتخته تا دو و .کوبممی

که بینیممی رو حصار پشت هایزامبی پنجره یگوشه از بالفاصله ورحمله و شکستن رو حصار دارن که زیادی تعداد با دیگه حاال

جاهمه ثانیه چند از کمتر توی و زیاده تعدادشون خیلی. شدن حصار پشت رو اطراف هایزامبی هاگرگ یگله شدن، پخش باالخره حصار اما بکشنشون؛ بتونن، ترراحت تا کردن جمع

.شد شکسته هازامبی حرکت از مانع و دارن خوبی ایهاسلحه هاگرگ یگله

هاگرگگله افراد از یکی روی به هازامبی از تا دو هرچند. شدن .کردن پاره تیکه رو مرد اون گردن هاشوندندون با و پریدن

Page 327: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

326

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

یه خودش بالفاصله و میندازه نارنجک یه هاگرگ یگله فرمانده و میریم کنار هپنجر از هم مارال و من سریع خیلی. زنهمی شیرجه با اما گیریممی رو هامونگوش شینممی زمین روی که طورهمین

هاییزامبی البته و شنویممی رو مهیبی صدای دوباره توصیف، این و دارن زیادی تعداد همچنان اما میشن؛ متالشی که بینیممی رو .کننمی حمله هاگرگ یگله افراد به تایی سه دو

که هستیم این شاهد نداریم، هم تیر نهدویه حتی کهدرحالی از که خونی با پنجره از و کوبنمی کلبه در به دارن هازامبی .کننمی نگاه کلبه داخل به میشه؛ خارج هاشونپلک یگوشه

دفاع خودمون از باهاش تونیممی کنیممی فکر که ایوسیله هر

،هستیم یرهخ در به ایستاده که طورهمین و داریمبرمی رو کنیم طولی. میندازن زمین روی به در از رو چوبتخته اولین هازامبی .افتاد زمین روی به در، از هم چوبتخته یکی اون که نکشید

Page 328: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

327

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

برای اطرافم هایصدا یهمه رفته، باال قلبم ضربان کهدرحالی داره که شنوممی رو قلبم ضربان فقط و میشه قطع ایلحظه

.کوبهمی مـینه*سـ توی تندتند لرزهمی هاشدست که طورهمین گردم،برمی مارال سمت به

.فشارهمی محکم رو داره دستش توی که چاقویی به وحشی هایزامبی بالفاصله میشه، شکسته هم کلبه در

و میشن کلبه وارد معمولی هایزامبی هم. کننمی حمله سمتمون حرکت میز سمت به سریع هایقدم با. یافتهجهش هایزامبی هم مانع و میندازم زمین روی به رو میز بهش، زدن لگد با و کنممی

.میشم اونا از تعدادی حرکت از از مارال ،شدن ورحمله مارال به اونا از دوتا که طوریهمین

اونا از یکی سر توی رو داره که چاقویی و کنهمی دفاع خودش که چاقویی با و کنممی حرکت سمتش به عجله با. کنهمی فرو .کنممی فرو زامبی یکی اون سر پشت به دارم

Page 329: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

328

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

یمیله با ببینم چیزی که این بدون کشه،می جیغ مارال بالفاصله .زنممی ضربه سریعخیلی و گردمبرمی دارم دستم توی که آهنی روی که طورهمین اما کنه؛می برخورد هازامبی از تا دو به میله

.گیرنمی رو دورتادورم امبیز از تا چند افتادم زمین روی کنه،می چکه هاشچشم یگوشه از که هااون از یکی خون

پاره تیکه رو من تا بودن آماده هازامبی اون. ریزهمی صورتم در اما دیدم هامچشم با لحظاتی برای رو مرگ نوعی به. بکنن به شروع و شدن وارد هاگرگ یگله از تعدادی آخر یلحظه. هستن مارال و من دور که کردن هاییزامبی به زیتیراندا

از زیادی تعداد کهدرحالی و شدیم بلند زمین روی از درنهایت قبل رو نارنجکی ها،گرگ یگله فرمانده شدن کلبه وارد هازامبی

کلبه داخل به بشیم، خارج کلبه از هم مارال و من که این از .انداخت

با گرفتم، رو مارال دست که ورطهمین و کشممی بلندی فریاد آخر لحظات در و کنیممی حرکت در سمت به سرعت حداکثر

Page 330: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

329

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

یفاصله کلبه از کهدرحالی. بشیم خارج کلبه از میشیم موفق نیروی با همراه که آتیشی و ترکید کلبه بودیم، نگرفته زیادی .بشیم پرتاب جلوتر متر چند شد باعث زد، سر پشت از که زیادی و دست روی زیادی هایخراش افتادیم زمین روی که رطوهمین

طوری هر. دید ضربه شدت به بدنمون و اومد وجود به صورتمون روی مارال که طورهمین ولی میشم بلند زمین روی از هست که

:میگه ناامیدی با افتاده زمین .شکسته پام مچ کنم فکر -

:میگم بالفاصله پا؟ کدوم -

.پرهمی سرم از خودم درد کشه،یم درد داره کهدرحالی .راست -

کج که بینممی رو راستش پای مچ و زنممی باال رو جینش شلوار .شکسته ظاهراً ،افتاده روش که بزرگی خراش با و شده

Page 331: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

330

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

از هاگرگ یگله فرمانده کنم،می بلندش زمین روی از کهدرحالی :میگه و کشهمی فریاد دور راه .رسنمی کمک برای هلیکوپترها االن نیدک تحمل دقیقه چند -

لبخندی کمکم شدم شوکه خبر این شنیدن از که طورهمین :میگم بلند و زنممی واقعاً؟ -

مشغول و کنهمی عوض رو شاسلحه خشاب حرفم، به توجه بدون .میشه تیراندازی

و کرده عرق صورتش که مارال به رو زمان، کردن تلف بدون :گممی شده، زرد رنگش

عزیزم؟ شنیدی -. میده تکون رو سرش بگه چیزی که این بدون

طورهمین و کنممی بلندش زمین روی از و ـمش*سـ*ـو*بـمی محلی دنبال به و میندازمش دوشم روی کنم،می بلندش که .نباشه هازامبی اون از خبری که گردممی

Page 332: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

331

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

چند از بورع از بعد و دارمبرمی قدم احتیاط با یخبندونه، کهدرحالی به که ایکارهنیمه و خراب دیوار سمت به زارچمن و درخت تا

.کنممی حرکت خورهمی چشمم

هم هاگرگ یگله خورن،می چشم به هازامبی بینممی رو جاییهر

.نیست کسیهیچ کمک برای و مُردن شونهمه تقریبا بالفاصله بده، تکیه دیوار به مارال تا کنممی کمک زیاد احتیاط با

وجودم تموم با کهدرحالی و شینممی کنارش هم خودم لحن با بعد و کنممی س*ـو*بـ رو سرش کنم،می ـلش*ـغـ*بـ

:میگم آرومی .شد تموم چی همه دیگه -

:میگه بهم رو گرفته صدایی با مارال کنم،می سکوت کمی !کنیم؟می پیدا نجات وضعیت این از داریم دیگه واقعا یعنی -

Page 333: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

332

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

که طورهمین و بندهمی نقش صورتم روی رنگکم بخندیل :میگم آروم لحن همون با شدم، هاشچشم محو دوباره

.کنیممی پیدا نجات وضعیت این از داریم. درسته - دیوار به رو سرش داره،برمی رو من از کهدرحالی و زنهمی لبخندی

.بندهمی رو هاشچشم و میده تکیه .رسهمی هامونگوش به طرفی هر از هازامبی صدای

تا چند به چشمم که این تا گذشت، ترس و استرس با دقیقه چند کنن،می حرکت سمتمون به روبرو از لنگونلنگ که ایزامبی .خورد

:میگم و کنممی مارال به رو .عزیزم نیست چیزی -

:میگه آروم و میده تکون رو سرش .باش مواظب - .هستم -

Page 334: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

333

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

رو دارم همراهم که چاقویی همزمان و میشم دبلن زمین روی از اون سمت به ایآهسته هایقدم با بالفاصله. فشارممی دستم توی

نزدیک کنن،می حرکت سمتمون به زیادی سرعت با که هازامبی اما کنم؛می فرو یافتهجهش زامبی اولین سر به رو چاقو و میشم

به هااون از یکی هستن، وحشی شدت به هازامبی کهحالیدر زمین شد باعث داشت، سمتم به که یورشی با و شد ورحمله سمتم رو صورتم داشت سعی کشید که هاییفریاد با و افتاد روم. بخورم

بدم، نجات زامبی اون از رو خودم بخوام که این از قبل. بگیره گاز با افتادم که طورهمین اما کرد، حرکت سمتم به هم زامبی آخرین .کنممی دورش پام یضربه برق مدام و کشنمی نفس تندتند یافتهجهش هایزامبی .خورهمی هامچشم به خونیشون هایدندون زامبی بتونم تا کنممی جمع بازوهام توی رو خودم نیروی تموم

بزنم، پس رو افتاده روم که وحشی

Page 335: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

334

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

اون ندارم، دیگه رو مقاوت توان افتاده، لرزش به هامدست اما و شد بلند زمین روی از شد، دور پام یضربه با که زامبی یکی پام ساق نزدیک رو هاشدندون که طورهمین پرید، پاهام روی و کنممی جمع رو پاهام سرعت با و کشممی فریادی کنهمی

جمع رو هامدست کهدرحالی زنم،می ضربه بهش پام با دوباره که یافتهجهش زامبی اون خورم،می غلت زمین روی کنم،می

.افتهمی آسفالت روی آورد،می هامدست به زیادی فشار داشت و فروریخت قلبم ناخوداگاه کشید مارال که جیغی صدای با

سمت به افتادم، زمین روی که طورهمین. شد سیخ دستم موهای دیوار پشت از یافتهجهش زامبی دوتا کهدرحالی گردم،برمی عقب

راستش سمت بازوی هااون از یکی. ردنآو یورش مارال سمت به و میشه بلند زمین روی از سختی به مارال گرفت، گاز رو از یکی با فقط کنهمی سعی مصدومه پاهاش از یکی کهحالیدر

. خورهمی زمین دوباره و نیست موفق اما بکنه حرکت پاهاش .گیرنمی رو دورتادورش زیادی هایزامبی بالفاصله

Page 336: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

335

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

زامبی از رو خودم که طورهمین و کشممی جودمو ته از فریادی نزدیک بهم دوباره که این از قبل ، دادم نجات بود افتاده روم که

یوسیله به رو هازامبی از تا چند. دَوممی مارال سمت به بشه، عقب دستم با رو تا چند و میندازم زمین روی چاقو، یضربه

از برسونن، آسیب مارال به دوباره بخوان که این از قبل و کشممی دوشم روی. کنممی دورش منطقه از و کنممی بلندش زمین روی

داره که صدایی با داره، ریزیخون راستش سمت بازو. میندازم :میگم بهش رو لرزهمی .بکش نفس -

عمیق هاینفس و کنهمی سرفه فقط بگه، چیزی که این بدون چشم به هازامبی اون از زیادی تعداد جا،همه کهدرحالی. کشهمی که طورهمین. ذارممی زمین روی رو مارال و ایستممی خورن،می

رو دارم که سنگینی بغض با کنه،می چکه مگونه روی هاماشک :میگم بهش

.متاسفم -

Page 337: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

336

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه بهم رو کنه،می تغییر داره صورتش رنگ کهدرحالی .بری باید تو -

که بینممی رو هلیکوپتری و گردمبرمی عقب سمت به بالفاصله و گردمبرمی مارال سمت به کنه،می حرکت ما سمتم به داره

سختی با بهم رو گرفتم، خونریزیش روی رو، دستم که طورهمین :میگه

.بری باید تو عزیزم، - دوتا. میدم تکون رو سرم کنممی گریه دارم که طورهمین :میگم ومیآر لحن با و گیرممی صورتش روی رو هامدست

.دارم دوسِت - میشه، عوض داره اشچهره که طورهمین و کنهمی سرفه تا چند

از قبل هم رو حرفش آخرین و ذارهمی دستم روی به رو دستش :میگه بهم رو سختی با ببنده رو هاشچشم که این

.میری اونا با همراه که بده قول بهم -

Page 338: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

337

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

. بندهمی آروم رو هاشچشم نهایت در تا موند، خیره بهم ثانیه چند توی ترمحکم و شینممی کنارش بگم، چیزی اینکه بدون

.فشارمشمی شم*ـو*غـ*آ پایین رو طنابی که طورهمین و شد نزدیک بهمون هلیکوپتر :گفت اونا از یکی انداخت،

.کنید عجله - :میگم و کشممی بلندی فریاد

.شید گم جا این از - کشیدن باال رو طناب درنهایت، اما نایستاد سرم باالی لحظه چند

.کردن حرکت دوباره و هایقدم با گرفتن، رو دورتادورم زیادی هایزامبی کهدرحالی برای فقط که بود وقت خیلی کنن،می حرکت سمتم به آهسته کار این نشدم موفق که االن. کشیدممی نفس مارال جون نجات

.بدم ادامه یدنکش نفس به نداره دلیلی پس بدم انجام رو

Page 339: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

338

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

واقعا اما ؛شدن ترنزدیک هازامبی شد، دور هلیکوپتر اینکه از بعد توی مارال دوباره که داره اهمیت این ،نداره اهمیتی دیگه

هاشچشم دیگه باریه من و کرد باز رو هاشچشم شم*ـو*غـ*آ .باشه شده قرمز اگه چند هر دیدم، رو

(هاطایفه نگج آب، قحطیِ) دوم بخش مردگان قیام. نیست زندگی جای دیگه امنیتی، نه و هست آبی نه منطقه این در

خون به آبیبی از و افتادن هم جون به منطقه این طوایف جهنمه؛ مثل روستا این هایخیابون کوچه. هستن تشنه همدیگه باید ندارن، خوردن برای آبی که مردمی و تابهمی مستقیم خورشید

طرف از که رو دارویی و غذاییمواد و ننک کار دما، این توی نیست هم کسیهیچ. بکنن پخش مردم بین رسهمی بهمون دولت

از داریم آرومآروم میشه آب داره که شمعی مثل. برسه ما داد به تشنگی باید دیگه قدرچه نیست معلوم واقعاً. میشیم آب آبی،بی

باید کنهمی دگیزن روستا این توی که انسانی هر البته و... بکشیم تا ببره، بزرگ شیخ برای لیوان یه خودش سهم از باریه ایهفته

Page 340: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

339

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

قانون از باید هم ما. بباره بارون آسمون از کنه دعا شیخ اون جزو کنیممی زندگی داخلش داریم ما که روستایی. کنیم پیروی .آبهبی و خشک مناطق

به نگاهم بالفاصله. کنممی عبور درختان خشک یشاخه بین از به پشتش درواقع. نشسته بزرگی سنگ روی که خورهمی فاطمه

روستا این معروف یدرّه گرفته؛ قرار عمیقی یدرّه روبروی و منه .بود زیبایی آبشار زمان یه که فکر تو غرق قدری به. میشم نزدیک فاطمه به آهسته هایقدم با

بغلش سنگ، روی. نشنید رو من هایقدم صدای حتی که بود فاصله من از کمی که زمانهم و میاد خودش به. شنیممی :میگه بهم رو لرزهمی که صدایی با و چرخهمی سمتم به گیره،می !اومدی دیر -

:میگم بالفاصله درهمی؟ قدران که اومده پیش مشکلی دوباره -

Page 341: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

340

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

دارهبرمی من از رو نگاهش که طورهمین و کشهمی عمیقی نفس .زهدومی آسمون به .کردن شک بهم داداشم و بابام کنم فکر -

.میدم قورت رو دهنم آب و ریزهمی فرو قلبم ناگهان !فاطمه؟ کردن شک چی به -

آسمونی به شکشیده و مشکی هایچشم با فقط نمیگه، چیزی .شده خیره هست شدنتاریک حال در که :گفت ثانیه چند از بعد میشم بیدار که زود صبح نهمو از. شده آورعذاب خیلی زندگیم -

خواب وقت کنن؛می رشد به شروع سرم توی منفی هایفکر مدام منفجر رو سرم خوانمی که میشن بزرگ فکرها اون قدری به هم

!کنن رو میدم پایین رو بندمساق کهدرحالی و کشممی عمیقی نفس :میگم بهش

.فاطمه داریم راه یه فقط هستن، ما مثل کشور این مردم یهمه -

Page 342: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

341

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

سمتم به کهدرحالی و گیرهمی آسمون از رو نگاهش آرومی به .میده تکون بودن،کنجکاو ینشونه به رو سرش چرخه،می

:میگم آرومی لحن با باید که کردیم گناهی چه کنیم، فرار شدهخراب این از باید ما -

کنیم؟ تحمل رو وضعیت این کنیم؟ فرار کجا -

:میگم و میدم تکون رو سرم .بهتر جای یه - وقته خیلی که هم ما بسازیم، خودمون باید رو بهتر جای یه -

.کردیم گم رو ساختن قدرت ..کنیم پیدا رو ساختن قدرت دوباره باید پس -

*** که پدرم ناله،می مختلف هایبهانه از کوچیکم داداش کهدرحالی

رسایی، صدای با بزرگه روستای این هایطایفه از یکی خان :میگه داداشم به خطاب

Page 343: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

342

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

!امیر کن بس - توی رو کوچیکم برادر و کنهمی حرکت امیر سمت به مادرم

ازش رو نگاهم. ترکهمی امیر بغض. میده جا شش*ـو*غـ*آ صدای با کنم،می حرکت اتاقم سمت به که طورهمین و دارمبرمی .میشم متوقف مادرم آروم

.میشه آماده شام االن - :میگم و مچرخمی سمتش به .نیستم گرسنه - درهم رو ابروهاش کهدرحالی و کنهمی اشاره پدر به سر با

:میگه آروم لحن همون با کشه،می .میشه ناراحت - هایپشتی از یکی به که طورهمین چرخم،می پدرم سمت به

و بسته رو هاشچشم داغون اعصابی با داده، تکیه خونه رنگقرمز ناخوداگاه که ثانیه چند از بعد. هگرفت سرش روی رو دستش حرکت میز سمت به خوردنشام برای بود، شده قفل روش چشمم

Page 344: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

343

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

همین به روستاست؛ کل توی خونه ترینبزرگ ما یخونه. کنممی زندگی ما با همراه پدریم، یخانواده اکثر که هست هم خاطر

ازهاند به آب اما هست؛ کافی اندازه به غذاییمواد هرچند. کننمی .پخت غذا راحتی به نمیشه یعنی نباشه، هم آب اگه و نیست کافی به رو نگاهم و شینممی میز چوبی هایصندلی از یکی روی

داره اواخر این. دوزممی داره سن سالسی که عموم ترینکوچیک میده؛ انجام غریبی و عجیب حرکات و میده دست از رو عقلش

مشکالت ترینبزرگ از یکی. مادرزاد هایدیوانه مانند حرکاتی اعضای یهمه پدرم. شاهرخهعمو همین روزها، این تو پدرم

همچین شاهد تونهنمی و داره دوست قلب صمیم از رو خانواده .باشه هاییصحنه

Page 345: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

344

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

باز رو نیشش کهدرحالی و گرفته دستش رو نونی تکه شاهرخ عمو و کنهمی ستهبازوب با رو هاشچشم و خندهمی وجود تموم با کرده .خورهمی تکون صندلی روی مدام

:میگم پدرم به رو بلندی صدای با نبودم گشنه کهدرحالی .شدم سیر - کنم،می تشکر مادرم از که طورهمین و میشم بلند صندلی روی از :میگم جمع به رو .خیربه شب -

یطبقه هایاتاق از یکی جزو که خوابم اتاق سمت به سپس و میشم اتاقم وارد ها،پله کردنطی از بعد. کنمیم حرکت سومه

اتاقم یپنجره چون. میشم زمین پهن. بندممی سرم پشت رو در .وزهمی خنکی باد ثانیه چند برای بازه،

به و بندممی رو هامچشم خوابیدم،می زمین روی که طورهمین من مانند شرایطی هم اون. کنممی فکر فاطمه امروز هایحرف

برادر تاسه. بیشتره محدودیتش و دختره که تفاوت این با ره،دا

Page 346: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

345

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

سخت براش هم رو کشیدننفس حتی و دارنش نظر زیر تربزرگ خودش دیگه و داره سن سالنوزده انگار نه انگار اما کردن؛

.بگیره تصمیم زندگیش برای تونهمی***

د،شکون رو پدرم قیمتی وسایل از یکی عموشاهرخ وقتی بعد روز حتی. باشه عصبانی و ناراحت دوباره شب آخر تا پدرم شد باعث با و کرد حرکت سمتم به بشم، خارج خونه از خواستم که وقتی :گفت بهم رو شده ترجدی همیشه از که ایچهره و ابروهاش اخم

سعید؟ میری کجا - .کنممی مکث کمی

.بخورم هوا برم خواممی فقط - لرزید، خونه ستونچهار که فریاد یه با ارب این و شد ترنزدیک بهم

:گفت میری؟ داری کجا گفتم -

Page 347: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

346

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

لحن با بعد و کنممی هدایت عقب سمت به رو موهام دست با :میگم آرومی

.بمونم خونه تونممی میاد، پیش براتون مشکلی اگه - حس صورتم روی رو خونه داخل هایآدم سنگین نگاه کهدرحالی

:میگه بلندی صدای و لحن با پدرم کنم،می از یکی توی رو تو اگه ولی چیه؛ نظرت از مشکل دونمنمی -

میگم؟ چی فهمیمی! کشنتمی بیارن گیر هاکوچهپسکوچه توی خودت برای راحت خیال با که نیست قدیم مثل دیگه اینجا !برداری قدم روستا تنم از که خونگی هایلباس سمت به و میدم تکون آروم رو سرم

.کنممی حرکت آوردمدر بود، کرده درگیر رو ذهنم کل موضوع یه فقط شام خوردن از بعد .«فاطمه»

. شدم بلند خواب از افرادش و پدر هایفریاد صدای با بعد روز و پدرم اتاقم پنجره از شده باز زور به که هاییچشم با دستپاچه،

Page 348: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

347

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

زیادی خیلی تعداد سردشون هایسالح با که دیدم رو افرادش تلخ قسمت ولی کشتن؛ داشتن پیشروی ما یخونه تا که رو زامبی یرودخونه روی اتفاقی طوربه هازامبی از یکی که اینه ماجرا جمعیت کل موردنیاز آب و میشه رد روستا کل از که افتاده بزرگ .کنهمی تأمین رو روستا

توی که رو ساطوری رسیده، جنون ینقطه به پدرم کهدرحالی با. افتهمی زمین روی به زانوهاش با و کنهمی رها هست دستش متوالی هایفریاد با و زنهمی چنگ سرش موهای به هاشدست .کنه خالی رو دشخو کنهمی سعی

خونه از خانواده افراد بقیه با همراه و گیرممی فاصله پنجره از افراد تموم تقریباً. کنممی حرکت پدرم سمت به و میشم خارج

هاشونچشم توی که اندوهی با و شدن جمع پدرم دور ما ییفهطا ازش که خونی و زامبی جسد که هستن این شاهد فقط هست روستا یموندهباقی آب سرعتی چه با شده، پخش رودخونه توی

رودخونه از رو زامبی جسد مردم هرچند. کشونهمی نجاست به رو

Page 349: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

348

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کل داره و شده یفکث آب نداره، فایده دیگه اما کشیدن؛ بیرون .کنهمی آلوده رو رودخونه

این از هم دیگه هایطایفه مردم کردیممی فکر که اونی از زودتر رودخونه داخل یشدهپخش خون رد وقتی و شدن مطلع موضوع

هایخان زود خیلی. رسیدن ما طایفه یمنطقه به گرفتن، رو هایسالح اب و کردن محاصره رو ما افرادشون با دیگه هایطایفه .خواستن توضیح پدرم از جنگ، یآماده گرمِ و سرد مرد یه بیفته، رودخونه داخل زامبی شد باعث که خاطی فرد اون

پوست حاال که هست الغر اندامی و جوگندمی موهای با مسن سنگینی مجازات دونهمی چون لرزه؛می داره و شده زرد صورتش

.بپردازه باید رو به هاخان از یکی میده، هل جلو سمت هب رو فرد اون پدرم

شمشیری خواستنی، توضیح هیچ بدون و کنهمی حرکت سمتش فواره خون کشید، مرد اون گردن روی به داره دستش توی که رو

.افتاد زمین روی به جونشبی جسد و کرد

Page 350: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

349

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه پدرم به رو و گردونهبرمی جاش سر به رو شمشیر !جنگ یعنی این -

شاهد فقط و نمیگه چیزی هیچ هست، پایین رشس که پدرم قحطی خاطربه بالخره بود، درست حدسم. هاستخان هایتوهین

رود شد،نمی کثیف آب اگه حتی. افتاد اختالف هاطایفه بین آب، زودیبه و بود شدنخشک درحال و شدنمی آب قدیم مثل دیگه هم آب ینکها از قبل تا. موندنمی باقی خونهرود داخل آبی هیچ

چون نداشتیم؛ رو رودخونه آب از استفاده حق خیلی ما بشه، کثیف افراد از خیلی. بودن سهیم خونهرود آب توی هم دیگه هایطایفه

روستا هایزن حتی نکردیم، حموم وقته خیلی من خود جمله از .کردننمی استفاده آب از غذا هایظرف شستن برای و گرم و سرد هایسالح داشتنبر با و برگشت خانه به پدرم .شد هرچیزی یآماده جنگجو افراد کردنآماده با بود، کردنغروب درحال خورشید وقتی همیشه معمول طبق دیدارمون همیشگی محل سمت به و شدم خارج خونه از ایبهونه

Page 351: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

350

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

سرد یچهره با و شدم رد خشک هایشاخه بین از. کردم حرکت داخل از رو حرف کلی که شدم مواجه فاطمه یپریدهرنگ و

تا. نگفت چیزی اما. بخونم تونستممی ششدهخط هایچشم زمانهم و شد سرازیر اشکش قطره اولین خورد، من به چشمش

.داد جا م*ش*و*غ*آ توی رو خودش کرد، حرکت سمتم به که باری آخرین و اولین این اما کشیدمش؛ ش*و*غ*آ به دقیقه چند شک هرچند گیرمش؛می ش*و*غ*آ به یادن این توی که بود

.کنیممی تکرار دیگه جاییه توی رو کار این دوباره ندارم که کرد رو کاری شد، جدا م*ش*و*غ*آ از که این محض به

چپم دست مچ به و داد باال رو دستم بندساق. نداشتم انتظار اصالً نقش چپم دست مچ روی که هاییتیغ رد به بالفاصله. شد خیره

کهدرحالی بالفاصله میشه، خیره بهش ثانیه چند. کرد نگاه ستهب کرده رخنه گلوش توی که بغضی با داره، ادامه ریختنش اشک :میگه

.دونستممی مدت تموم -

Page 352: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

351

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

بغض کهدرحالی. میشم خیره شکشیده و مشکی هایچشم به رها رو خودم حرکتی هیچ بدون کرده، رخنه هم من گلوی توی دست با. کنممی خالی ایاضافه چیز هر از رو ذهنم و کنممی

من به که طورهمین. گیرهمی رو دستم سردش، و ظریف :میگه بهم رو ست،خیره

جون به ما هایخانواده که باشم این شاهد تونمنمی من - .بشه غرق خون توی روستامون و بیفتن همدیگه

ایهقدم با فشارهمی سردش دست با رو دستم که طورهمین هاریزهسنگ قدم هر با که کنهمی حرکت ایدرّه سمت به آهسته

...و بندممی رو هامچشم. خورنمی سُر پایین سمت به

*** اجتماعی امنیت و مالی رفاه به کشورها بقیه که ۱۴۰۴ سال در

که زد مثال میشه رو روستاهایی همچین کشور، داخل رسیدن،

Page 353: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

352

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

یا و شده ریزیخون و خون هاخانواده بین آب، کمبود خاطربه به زندگیشون تشنگی از آب، قطره یه حتی نکردنِ پیدا خاطربه

.رسیده پایان حاضر کدومشون هیچ که مختلف هایطایفه با روستا این برای اما

کنن، مکان نقل ایدیگه جای به و کنن ترک رو روستا نبودن به گیزند بفهمن نکردن فرصت که خورد رقم جوری یه سرنوشت

.معناست چه همدیگه گردن و کتف توی رو سردشون هایسالح که هنگامی

گرگی هاینقاب و آمریکایی هایاسلحه با ایعده کردن،می فرو هاطایفه تموم دقیقه چند توی و رسیدن راه از زدن، صورت به که انداختن، روستا داخل که هایینارنجک و بمب با و بستن تیر به رو

.کردن منفجر رو هاخونه کل به هلیکوپتر باالی از که طورهمین ها،گرگ یگله رئیس

رفیعی دکتر به رو و زنهمی لبخندی دوخته، چشم قرمز یرودخونه :میگه

Page 354: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

353

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.ندارن کشیدن نفس حق هاآدم این امثال - سبیلش روی به دستی داره، که عادتی روی از هم رفیعی دکتر صورتش روی که هاییچروک و چین و لبخند با بعد و کشهمی

هلیکوپتره، داخل که خانومی خبرنگار و مجری به رو بسته نقش :میگه

!نه؟ مگه. میشه ثبت ایران تاریخ توی من اسم - پرت روستا قدیمی هایخونه روی هانارنجک و هابمب کهدرحالی اون و هاگرگ یگله رئیس رفیعی، دکتر که هلیکوپتری میشن، اوج روستا از خروج قصد به بودن، نشسته داخلش خبرنگار خانوم .گرفت

و گرفته شش*ـو*غـ*آ توی رو خردسالش فرزند تا دو مادر، یه شکلی چه به روستا هایخونه که اینه شاهد نشسته زمین روی رو مرگ طوریچه روستا، موندهباقی مردم و میشن منفجر دارن از و کنهمی ریز رو هاشچشم. کننمی لمس بمیرن اینکه از قبل

Page 355: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

354

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

رو مسلح هاینیرو از دوتا هوا در معلق هایخاک و گرد میان .زدن گرگ نقاب صورتشون روی که بینهمی

هایچشم گیره،می رو پسرهاش هایچشم دست با کهدرحالی .شده دوخته آسمون سمت به همیشه از بازتر خودش

ش*وـ*غـ*آ در رو فرزندانش که مادری سمت به هاگرگ یگله زن سر روی رو اسلحه هااون از یکی. کننمی حرکت گرفته

تیر به هم هاشبچه بالفاصله. میده فشار رو ماشه بعد و ذارهمی دمشمر که روستا این برای میشه تلخی پایان این و میشن بسته

...افتادن همدیگه جون به آب قحطی خاطر به و چرخهمی رنگا سمت به بسته نقش صورتش روی که لبخندی با :میگه هست، صداش توی همیشه که خَشی با بودن افتاده هم جون به که هاییطایفه و روستا این دارم دوست - .کنی اشاره بهشون جدید عصر کتاب توی هم رو

:میگه رفیعی دکتر به رو و میده تکون آروم رو سرش نگار

Page 356: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

355

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.چشم - :میگه رفیعی دکتر خود بالفاصله

روی دست بحران، از قبل که بودن هاییهمون روستا مردم این - نژاد بهترین خودشون، نژاد کردنمی فکر و ذاشتنمی هم یشونه

چه به دست بحران توی هاانسان کردم ثابت من اما کشوره، .زننمی کارهایی

.میگید درست - عوض رو پرواز جهت و چرخونهمی رو فرمون خلبان کهدرحالی

نگار، درشت هایچشم توی رو هاشمچش رفیعی دکتر. کنهمی :میگه بعد و کنهمی ریز نباش؟ رسمی من با قدران گفتم بهت بار چند -

!زنهنمی حرفی هیچ و دوزهمی بیرون به پنجره از رو نگاهش نگار :میگه هاگرگ یگله رئیس به رو و کشهمی عمیقی نفس

با من دید،ب انجام تنهایی به رو امروز ماموریت یادامه باید - .دارم کار خانومنگار

Page 357: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

356

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگه خلبان به رو و میده تکون رو سرش هاگرگ یگله رئیس .گردیمبرمی سازمان به -

:میگه بعد و چرخهمی نگار سمت به رفیعی دکتر بالفاصله خبر؟ چه تاریخی آثارهای از -

،شده خیره بیرون به هلیکوپتر یپنجره از که طورهمین :میگه ناراحتی با عمیقی نفس از بعد و کنهمی زری رو هاشچشم

جمشید تخت هایستون از خیلی امروز. هستن نابودی درحال - اتفاق این داشت امکان شدمی بیشتری توجه بهش اگر. ریختفرو

.نیفته :میگه خنثی لحن با بعد و پرهمی نگار حرف وسط رفیعی دکتر

کنم،می اداره ارمد رو کشور یه ندارم، تقصیری من عزیزم - فراموش ،شدن ویروس به مبتال هاشآدم بیشتر که رو کشوری

هازامبی از رو معمولی هایانسان که اینه من اصلی یوظیفه نکن .بکنم جدا

:میگه عصبانیت با نگار بالفاصله

Page 358: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

357

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

تا کنی نابود رو تاریخی آثار که همینه هدفت دونممی که من - .یسیبنو اول از رو ایران تاریخ رفیعی دکتر. بوده مجری و خبرنگار گذشته در و سالشه۲5 نگار رو ایران تاریخ تا کرده انتخاب داره که خوبی قلم خاطر به رو نگار

.بنویسه رو موهاش عسلی، هایچشم با و جوگندمیه نگار صورت پوست .زده طالیی رنگ

سازمان در شغل این قبول برای رو خودش دالیل هم نگار هرچند .داده انجام درستی به رو کارش حال به تا اما اشت؛د

*** رفیعی دکتر همراهمه، تاپملپ که طورهمین میشم، سازمان وارد .کنهمی دعوت اتاقش به رو من

Page 359: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

358

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

چیده مرتب وسایلش یهمه همیشه مثل میشیم، دفترش وارد حرکت میزش سمت به خوره،نمی چشم به نظمیبی هیچ و شده صندلی به دست با شینهمی صندلی روی که مانهمز و کنهمی

سرم روی شال. کنهمی اشاره هست میزش روبروی که ایدیگه .شینیممی آروم و کنممی حرکت صندلی سمت به و میدم باال رو

دوتا ثانیه، چند از بعد و دارهبرمی من از رو نگاهش بالفاصله .کوبهمی دیگه همبه و میاره باال رو دستش توی کهدرحالی و شد اتاق داخل افرادش از یکی که نکشید طولی

.شده گذاشته قرمز سیب یه سینی روی سینیه، یه دستش روی رو، سینی و کنهمی حرکت رفیعی دکتر سمت به شخص اون

.میشه خارج اتاق از احترام ادای از بعد و ذارهمی میزش و چرخهمی من سمت به سپس کنه،می تشکر ازش رفیعی دکتر

بهم مقدمه بدون داره،برمی سینی روی از رو سیب که همزمان :میگه

Page 360: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

359

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

بهم ببینم بگو کردی، کار من سازمان توی که مدتی این از بعد - داری؟ اعتماد رو رنگمطالیی موی از قسمتی که همزمان و کنممی مکث کمی :میگم آرومی لحن با میدم، جای شال داخل

.بله - آرومی لحن با و میشه ترپررنگ تشصور روی لبخند بالفاصله

:میگه .بزن سیب این به گاز یه پس -

و میدم قورت رو دهنم آب. گیرهمی سمتم به رو سیب سپس :میگم بگیرم، دستش از رو سیب که این بدون

بدم؟ انجام رو کار این باید چرا - .داری اعتماد من به چون -

دوزم،می بهش ور نگاهم گرفته، طرفم به رو سیب که طورهمین با ثانیه چند از بعد! قرمزه غیرطبیعی ولی باشه؛ خراب نمیاد نظر به

:میگه دستوری لحن

Page 361: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

360

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.بگیر من دست از رو سیب این داری اعتماد من به اگر - .گیرممی دستش از آرومی به رو سیب و کشممی عمیقی نفس :نمیشه پاک صورتش روی از لبخند

.گاز یه فقط بزنی، سیب این به گاز یه خواممی حاال خب،خیلی - از ذارم،می میز روی رو سیب که طورهمین کنم،می مکث کمی :میگم قاطعیت با و میشم بلند صندلی روی

.کنمنمی رو کار این من دکتر - ریزش هایچشم با و میشه پاک صورتش روی از لبخند باالخره

تا دو زدن دست ینشونه به دیگه باریه درنهایت میشه، خیره بهم نیروی از دیگه یکی که نکشید طولی کوبه،می همبه رو دستش

.شد اتاق وارد هاگرگ یگله میذاره، احترام رفیعی دکتر به اول یمرحله در جوونه، مرد یه اون

شخص اون بشه، جاجابه بینشون حرفی هیچ که این بدون سپس .زد بهش گاز یک و برداشت میز روی از رو سیب

Page 362: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

361

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کمکم اما شد؛ خیره نقطه یه به تحرکی هیچ بدون ثانیه چند رها زمین روی به دستش از سیب و کرد لرزش به شروع بدنش

باد صورتش هایرگ که زمانهم و شد خارج دهنش از کف شد، و افتهمی زمین روی به. کرد شدید لرزش به شروع بدنش کرد

زمین روی هب خون قطرهقطره گرفته، پایین رو سرش کهدرحالی حاال. میاره باال رو سرش خراشگوش فریاد یه با ریزه،می

خون هاشچشم یگوشه از و شده خاکستری کامالً صورتش سمتم به که این از قبل اما کشه؛می فریاد یه دوباره ریزه،می

!کاشت سرش توی خالص تیر یه رفیعی دکتر بکنه، حمله و کشممی جیغ اختیاربی افته،می زمین روی به زامبی اون جسد .میرم عقب به قدم چند

وارد زامبی کردن خارج برای نفر دو و میشه باز اتاق در بالفاصله .میشن

Page 363: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

362

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

ایلحظه اون خودم با مدام شده وارد بهم بزرگی شوک کهدرحالی رو سیب که این جای به بودم، گرفته تصمیم که میارم یاد به رو .بزنم گاز بهش بذارم میز روی به

پیراهنش روی رو کراواتش دکتر کنن،می خارج اتاق از رو زامبی روی به نیفتاده اتفاقی هیچ انگار کهدرحالی و کنهمی صاف

:میگه آرامش با بعد و شینهمی صندلی واقع در هست، هافروشگاه توی امروز که غذاییمواد از خیلی -

کشور سرسرا توی مردم از خیلی و کننمی عمل سیب همین مثل هر واقع در. شدن تبدیل یافتهجهش زامبی به شکل همین به

یه از معمولی زامبی هر و معمولی زامبی یه از یافته،جهش زامبی از یکی غذاییمواد از نوع این اما میاد؛ دست به معمولی انسان .کنهمی بیشتر رو کار سرعت و زنهمی دور رو مراحل

Page 364: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

363

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

رو هاشچشم مدام زنه،می حرف من با رفیعی دکتر که طورهمین .دوزهمی قرمز سیب اون به

دارم دوست که امخسته قدران ،کشممی صورتم روی به دستی .بکشم دراز تختم روی و مخونه توی برم فقط

رفیعی دکتر به رو گرفته که صدایی با درهَم و خسته صورتی با :میگم

.کنید مرخص رو من لطفا. مخسته خیلی - که طورهمین و میده تکون منفی ینشونه به آروم رو سرش

بعد و میده باال رو ابروهاش کشه،می سبیلش روی به رو دستش :میگه

.بدم انجام رو کار این تونمنمی. نه - :میگم بالفاصله

!چرا؟ - .بپرسم تو از باید که مونده دیگه سوال یه چون -

Page 365: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

364

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

سرم روی از شال کهدرحالی و میدم تکون رو سرم کالفگی با :میگم رفته کنار

.میدم گوش - همدیگه به دوباره رو ابروهاش و کنهمی کج کمی رو لبش .کشهمی داری؟ اعتماد من به -

.بشه راست تنم به مو اختیاربی شد باعث که کرد تکرار رو حرفی :میگم آرومی لحن با ایثانیه چند سکوت از بعد .نه -

میشه بلند صندلی روی از که طورنهمی و زنهمی لبخند بالفاصله :میگه

که دارم ویژه پیشنهاد یه برات چون کنی،می اشتباه داری ولی - .بده تغییر رو زندگیت تونهمی :میگه کوتاهی مکث از بعد بگم؟ بهت رو پیشنهادم داری، اعتماد من به اگر -

Page 366: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

365

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

:میگم آرومی لحن با و کنممی پنهان دستم تا دو الی رو صورتم .رفیعی دکتر شنوممی -

:زنهمی نیشخندی چیزی خواممی من راستش داری، اعتماد بهم هنوز دونستممی - موضوع این از محدودی تعداد فقط شاید که بگم بهت االن رو

.باشن داشته اطالع :میگم کنجکاوی با .شنونممی خب،خیلی - .باشه داشته تصویری تماس تو با خواد،می رفیعی دکتر -

هاشچشم به بزنم حرفی که این بدون و میشه درشت هاممچش :میگه بعد و دارهبرمی میز روی از رو رنگ قرمز سیب. میشم خیره

حتماً ایستاده، کشور یه قدرت راس توی که کسی هر واقع در - خوبی به رو فرد اون نقش باید که میشن پیدا زیادی هایانسان

.کنن ازیب مرگ از قبل چه و مرگ از بعد چه

Page 367: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

366

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

این دیگه من خوادنمی ست،زنده رفیعی دکتر هنوز که حاال یه باید داد دستور بهم هم خاطر همین به کنم، اداره رو سازمان

یشیوه به ندم انجام رو کار این اگه و بزنم سیب این به گاز که طورهمین بالفاصله میاره، باال رو سیب. میشم کشته بدتری

یه و کنهمی باز رو دهنش نهایت در کنه،یم نگاه بهش ثانیه چند .زنهمی بهش گاز

این محض به. میشم خارج اتاق از عجله با و بلند صندلی روی از

میشم مواجه هاگرگ یگله رئیس با بستم، سرم پشت رو در که لحن با رئیسشون وایستادن، جلوم افرادش از تاسه با همراه که

:میگه آمیزیتمسخر نه؟ یا کردی قبول رو رفیعی دکتر دپیشنها -

Page 368: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

367

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

حرکت به شروع بلندی هایقدم با و دارمبرمی ازش رو نگاهم لحن با و کنهمی قفل بازوم دور به رو دستش اما کنم؛می

:میگه تریجدی خودت چون نداری، رو سازمان این از خروج یاجازه دختر، -

تموم رو کتاب اون باید پس. بنویسی رو جدید عصر کردی قبول و هستیم ایرانی ما نره یادت. کنی چاپ بعد هاینسل برای و کنی

بینیمی که هاییاتفاق فقط بدی، تغییر رو ما اصل نداری حق تو .آیندگان قضاوت برای باشه ایوسیله تا کن بازگو رو

: میگه بهم رو دوباره و کنهمی ول رو دستم .خوابیمی سازمان همین توی رو امشب -

*** سازمان این بیمارستان خواب تخت روی و بندممی رو هامچشم هستن بستری کنارم که افرادی به تا کنممی رو خودم سعی تموم .نکنم توجه

Page 369: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

368

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

اونا از بعضی صورت پا، یا ندارن دست یا کدوم هر که هاییانسان .رسیده استخوون و گوشت به هازامبی توسط هم

خودم خوابیدم راست سمت به کهدرحالی و بندممی رو هامچشم از پُر مغزم قدری به اما ریزم،می اشک آروم و کنممی جمع رو

زدن گول برای فقط هام،چشم بستن که امروزه هایاتفاق مرور .بخوابم تونمنمی کنممی که کاری هر چون خودمه؛

هایچشم با شد، شروع وحشتناک خیلی صبحش همون از امروز همدیگه جون به چطوری که دیدم رو طنمهمو هایطایفه خودم .بودن افتاده

...وحشتناک هایاتفاق اون و رفیعی دکتر هم بعدش توی که کردم قبول مخانواده و خودم جون حفظ برای فقط شاید با همراه بخوام اگر دونستممی چون کنم؛ کار سازمان این

برای زیادی شانس بکنم، زندگی سازمان این از خارج مخانواده .نداریم موندن زنده

Page 370: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

369

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

که چیزی اولین با هم صبح فردا بخوابم، خوب نتونستم رو شب رو من افرادشون از تا دو که بود هاگرگ یگله گروه شدم مواجه پشت رفیعی دکتر که کردن هدایت اتاقی سمت به و کردن بیدار

.بود منتظرم تصویری تماس یه به گردن روی ندوربی کادر و نیست معلوم شچهره هرچند با نشستم صندلی روی که این محض به اما شده؛ بسته پایینش .کرد سالم نیست، آشنا اصال که صدایی :میگم آروم نشستم، صندلی روی که طورهمین

.سالم - :میگه مقدمه بدون

االن. بزنم رو هامحرف تند خیلی مجبورم ندارم، وقت زیاد من - توانایی انسان قدرچه که دمشنی راستش. هستم آمریکا توی من

رد رو اون بتونی کنمنمی فکر که دارم پیشنهاد یه برات. هستی .بکنی

Page 371: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

370

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

تا مونممی منتظر بگم چیزی که این بدون کنه،می مکث کمی .بزنه رو حرفش ادامه

درحال داده، رخ هاییاتفاق با ـطه رابـ در ایماهواره یشبکه یه - در و باشی شبکه این هایمجری زا یکی خواممی تو از. تاسیسه

و کنی گریمجری ایران یلحظه به لحظه اخبار با ـطه رابـ خاک و گرد روش که ایآینه البته باشی، حوادث این بر ایآینه

.نشسته رابـ در شرط اولین کن، گوش خوب. بذارم برات باید رو شرط دوتا آمریکا رکشو به رو خودت فقط من یعنی هست، تخانواده با ـطه

بهت من شدی شبکه مجری وقتی که، اینه دوم شرط و میارم من که چیزی هر دارم انتظار عوض در ولی میدم خونه و پول

مردم خورد به اگری و اما هیچ بدون رو کنممی مشخص برات .بدی سازمان داخل رفیعی دکتر به رو جوابت شده، تموم من آزاد وقت .میشه انجام الزم هاینگیهماه بود مثبت جوابت اگر بگو،

Page 372: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

371

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

زدهشوک پیشنهاد این از کهدرحالی. میشه قطع تصویری تماس .میرم فرو عمیقی فکر به و کشممی موهام روی به دستی شدم،

اتاق سمت به و میشم بلند صندلی روی از دقیقه چند از بعد و کنممی عوض رو هاملباس کنم،می حرکت خودم خصوصی

.بشم خارج ازمانس از تا میشم آماده عمیقی نفس میشم، خارج سازمان ورودی در از اینکه محض به

شدم خارج سازمان از. کنممی برداشتن قدم به شروع و کشممی فکر پیشنهاد اون با ـطه رابـ در و بخوره امکله به بادی فقط که

کنممی تکرار خودم با میشم دور سازمان از که طورهمین. کنم میشم راحت بدبختی تا هزار از کنم قبول رو هادپیشن این اگه»

از دوری طاقت شاید و میدم دست از هم رو امخانواده ولی .«باشم نداشته رو امخانواده

پیر هایدرخت جاده طرف دو از که میشم سرسبزی یمنطقه وارد دوتا رویایی و زیبا یجاده این وسط. خورنمی چشم به بلندی و

Page 373: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

372

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

روش و کنممی حرکت اولیش سمت هب هست، چوبی نیمکت .شینممی بالفاصله زنه،می کنار رو سرم روی شال و وزهمی خنکی باد

غرقِ زود خیلی کهدرحالی و میشه پریشون باد یوسیله به موهام مرضوع این از اما میشه؛ پرت اطرافم از حواسم میشم، فکر در

تهران از قسمت این توی متحرکی یمُرده هیچ که بودم مطمئن .نیست

خوبی به هم خاطرهمین به شده، جَو بر حاکم مطلق سکوت دقایقی کنم، فکر شده داده بهم که پیشنهادی مورد در تونستم و شد پیروز مغزم درنهایت مغزم و قلبم بین جنگ از بعد و گذشت .کرد ثبت رو نهایی تصمیم

و من ـناه گـ کنه،می پیدا گسترش داره روز به روز ویروس این تونممی کنیم، زندگی وضعیتی همچین توی باید که چیه امثالم

فرو (A.S.R) ویروس باتالق توی داره که کشور این از رو خودم هرچند. بشم حقوق و خونه صاحب آمریکا توی و بکشم باال میره،

Page 374: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

373

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

این نباید ولی نیستم؛ خوشحال بکنم خواممی که کاری با خیلی .بکنم رد رو پیشنهاد

ظهره نزدیک شدم متوجه و اومدم خودم به ممعده رفتن ضعف با با. تابهمی صورتم روی آفتاب. نخوردم هم صبحونه هنوز من و

که راهی و میشم خارج ساکت و دنج یمنطقه از آهسته هایقدم قدران برسم سازمان به که وقتی تا. گردمبرمی رو بودم اومده با اما رسیدم؛ مقصد به جوریچه نفهمیدم که بود مشغول فکرم

پاک ذهنم از رو فکرها این دقایقی برای که شدم مواجه تصویری گرفتن، رو مردی هایدست هاگرگگله از نفر دو کهدرحالی. کرد

روی که نیشخندی با و کنهمی حرکت سمتم به هاگرگگله رئیس آمیزی،تمسخر لحن با و کنهمی کج رو لبش بسته نقش صورتش

:میگه .باشه حواست. ببینتت خوادمی رفیعی دکتر - .میشم سازمان وارد و میشم رد کنارشون از سریع هایقدم با

Page 375: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

374

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

رو گرفتم که تصمیمی و بزنم حرف رفیعی دکتر با خواستممی خاطرهمین به باشه؛ شلوغ سرش میاد نظر به اما کنم اعالم بهش

.شینممی مرایانه و میز پشت و کنممی حرکت اتاقم سمت به که میشم ایبرنامه وارد کهدرحالی و کنممی روشن رو رایانه

دونه رو هاشورق تموم. نوشتم رو ایران جدید عصر تاریخ باهاش بعد هرچند. بمونه ازش اثری هیچ ذارمنمی و کنممی پاک دونه به از گرفتم تصمیم که حاال اما شد؛ غالبم عجیبی استرس کار این از

.بمونن باقی هانوشته این نداره دلیلی دیگه برم جا این ممعده رفتن ضعف با دوباره و کشممی صورتم روی به دستی بودن مشغول دلیل به اما بخورم صبحونه خواستممی میشم متوجه

.کردم فراموش ذهنم و فکر کارت و سازمان مخصوص یونیفرم با و میشم بلند صندلی روی از

.میشم خارج اتاق از تمانداخ گردنم دور به که معرفی***

Page 376: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

375

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

روز، هر معمول طبق هاهلیکوپتر. رسهمی غروب شیش به ساعت هاشون،هموطن به کمک برای هاخلبان و کننمی خاک و گرد

.میشن پرواز یآماده فکر به دوختم چشم هلیکوپترها به اتاقم یپنجره از کهدرحالی

گـبی هاینانسا به کمک برای هلیکوپترها وقتی که هستم این بهشون حالی و حس چه ـناه گـبی هایانسان اون رسن،می ـناه

خوشحال قدرچه کرد رو تصورش حتی نمیشه واقعا میده؟ دست پخش از قبل تا که هستن هاییانسان همون درواقع میشن، رسیدن نقطه این به حاال اما نالیدن؛می وضعشون از مدام ویروس

. باشه باارزش قدرچه تونهمی کردن یزندگ و موندن زنده فقط که زندگیم از بشه پخش ویروس اینکه از قبل هم من خود راستش عروسیمون قرار و کردم دعوا نامزدم با که هم وقتی دم،نبو راضی

...نشم بلند صبحش بخوابم، شب داشتم دوست ریخت همبه ممدا و دونننمی رو دارن که هاییچیز قدر. هاستانسان ذات این ولی خورن؛می حسرت و کننمی فکر ندارن که چیزهایی به

Page 377: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

376

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

اون از غیر به. هستن برابر هم با دنیا هایانسان یهمه دراصل اون دارن، باالتری جایگاه هاانسان بقیه از کننمی فکر که افرادی

.هستن ترپایین ایزنده موجود هر از واقع در افراد ندارم که چیزهایی به و بشم ورمغر دارم که چیزهایی رو گرفتم یاد

. ندونستم باالتر انسانی هیچ از رو خودم وقتهیچ اما نکنم؛ فکر .میاد دنیا به تربیش کروموزوم یه با که ایبچه همون از حتی افتخار این به تونممی حداقل نبودم موفقی انسان حال به تا اگر

کل هرچند. نخوردم رو چیزی هیچ حسرت وقتهیچ که کنم رو خدا لبخند که باشم خوب قدریان کردم سعی فقط زندگیم

.بکنه خلق من مثل درست دیگه دختر یه کنم وادارش و ببینم مغزم و قلب مجدد درگیری بین و گیرممی فاصله پنجره از

از اگه میگه قلبم. شدم گرفتار دوباره گرفتم که تصمیمی یدرباره درست تصمیم میگه مغزم. بینینمی رو تخانواده دیگه بری ایران

.بدی نجات وضعیت این از رو خودت باید همینه،

Page 378: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

377

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

اتاق از سازمان مخصوص یونیفرم با و میشم بلند صندلی روی از نفس. رسونممی رفیعی دکتر اتاق به رو خودم و میشم خارج کارم

به رو دستم بالفاصله کوبم،می در به دوبار و کشممی عمیقی .میدم فشارم پایین سمت به و ذارممی دستگیره روی

.میشم مواجه رفیعی دکتر تصویر با بالفاصله خودش و زد گاز سیب به که آدمیه همون شبیه خیلی. من خدای

.کرد ویروس به مسموم رو صندلی روی دیدم، سازمان به برگشت موقع که هم فردی اون

.خورهمی چشم به شطرنجی یصفحه نفر، دو اون بین و نشسته :میگم خورهمی مرد اون به نگاهم که این حضم به .ببخشید - صندلی روی از ناشناس مرد اون بشم، خارج اتاق از خواستممی تا

:میگه بهم رو و میشه بلند .رفتممی داشتم دیگه من. بفرماید -

:میگه رفیعی دکتر به رو بالفاصله

Page 379: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

378

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

.دکتر بینمتمی بعداً - خارج اتاق از و میشه رد مکنار از خودش بلند هایقدم با سپس .میشه

سالم جدید رفیعی دکتر به رو بالفاصله بندم،می سرم پشت رو در :میگه بهم رو سالم دادن جواب از بعد کنم،می چیه؟ اسمتون شما - .نگار - من به ویژه پیشنهاد با ـطه رابـ در بود قرار که دختری همون -

بده؟ جواب .بله - دکتر به هم من تا بگو من به رو گرفتی که تصمیمی خب،خیلی -

.بگم رفیعی :میگه بهم رو بزنم، حرفی که این از قبل و کنممی مکث کمی

.بشینید بفرمایید -

Page 380: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

379

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

صندلی روی و کنممی حرکت صندلی سمت به آهسته هایقدم با .شینممی

:میگم ایشمرده لحن با و کشممی عمیقی نفس .کردم قبول رو پیشنهادش من بگید رفیعی دکتر به لطفاً -

باهاش من که قدیم رفیعی دکتر مثل درست و زنهمی لبخندی مرموزی لحن با! کشهمی سبیلش به رو دستش کردم همکاری

:میگه وظایفی چه دونممی و خانوم نگار شناسممی خوب رو شما من - نوشتید که کتابی اون باید اول پس داشتید، سازمان این توی رو .کنید ارسال نم برای رو

:میگم بهش رو و میدم قورت رو دهنم آب کوتاهی مکث از بعد غلط نیست، باشه باید که صورتی اون به هنوز کتاب اون -

.بشه بازنویسی باید هاشقسمت از بعضی و داره امالیی شروع مضحکی صورت به درنهایت و مونهمی خیره بهم ثانیه چند

:کنهمی بلندی صدای با خندیدن به

Page 381: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

380

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

کتاب های صفحه یهمه پیش، یدقیقه یازده دونممی که من - ! کردید پاک رو

: میگم زبون لکنت با و میشم پاچه دست ...این... مـــن...ن...مـ -

:میگه آرومی لحن با بهم رو و کنهمی قطع رو حرفم دوباره یه از کنه،می اداره رو کشور یک داره که سازمانی کردی فکر -

خوره؟می دست رو ساله شیش پنج و بیست دختر :میگه قبلی لحن با درنهایت و مونهمی خیره بهم کمی

شونهمه کردی، پاک رو کتاب هایصفحه که این محض به - .شد ارسال من سیستم برای

:میگم و کشممی عمیقی نفس نشستم صندلی روی که طورهمین .نگید کسی به رو موضوع این لطفا - .درسته که کنمیم رو کاری من - :میگه و کنهمی اشاره در به دست با .بفرمایید -

Page 382: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

381

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

*** (پایانی! )موندهباقی هایانسان دوم، بخش هنوز چون من؛ برای البته باشه؛ شده تموم چیهمه دیگه شاید رو رادیو شیش ساعت روز هر که هستن گناهیبی هایانسان هم

به بشه اعالم تا نمونمی منتظر رادیو جلوی و کننمی روشن .شد خواهد کمک کشور هایمنطقه کدوم

مستقیم رسن،می بهشون کمک برای هلیکوپترها که اشخاصی اما هستن پرواز درحال مدام که هاییهواپیما و هافرودگاه سمت به

کنن،می مهاجرت دیگه کشورهای به که هنگامی و میشن بـرده به حاال که هایییایران میشه، هااون با خوبی خیلی رفتار

و کنن،می زندگی راحت دارن کردن مهاجرت مختلف کشورهای .برگرده ایران به هااون از زیادی تعداد دونممی بعید

Page 383: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

382

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

منتظر مردم و دارن زیادی خیلی امنیت هافرودگاه حاضر حال در تونهنمی کسیهیچ البته. برسه پروازشون به نوبت تا موننمی

به کردن قبول که هاییکشور بین از کشور کدوم به بکنه انتخاب کسیهیچ برای موضوع این ولی کنه؛ مهاجرت بکنن، کمک ما

دوباره توننمی کشور، کامل پاکسازی از پس چون نداره، اهمیت .برگردن کشور به شده نوشته که جدید قوانین و شرایط طبق

گرفته، آتیش هادرخت بین کلبه یه که رسیممی ایمحله به :میگه بلندی لحن با هلیکوپتره کنترل درحال که لبانیخ .بدیم نجات رو نفر دو این باید -

پایین سمت به رو طنابی و کنممی باز رو هلیکوپتر در بالفاصله، .کنممی پرتاب ش*ـو*غـ*آ به رو دختری جوونه، پسر یه که هااون از یکی

خلبان. زهریمی اشک وجود تموم با هازامبی میان در و کشیده :زنهمی دفریا رسایی صدای با هلیکوپتر،

.باشید زود -

Page 384: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

383

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

از آلود،اشک هاییچشم با و گردهبرمی عقب سمت به پسر، اون :کشهمی فریاد وجودش تموم

.شیدگم جا این از - باال رو طناب ثانیه چند از بعد رفتم، فرو عمیق فکر به کهدرحالی

.کنهمی هلیکوپتر هدایت به شروع خلبان و کشممی به پنجره از و گردمبرمی عقب سمت به دوباره هاییثانیه برای ورحمله سمتش به دوجهت از هازامبی. کنممی نگاه پسر اون

.ریزهمی بیرون رو شروده و دل زامبی اولین و میشن اون عشق قدری به اما ندارم؛ رو هاییصحنه همچین دیدن طاقت

اختیاربی که بود زیبا برام بود کرده ـل*ــغ*بـ که دختری به پسر .ریختفرو دلم

.میده ادامه پرواز به و گیرهمی اوج بیشتری سرعت با هلیکوپتر

*** امریکا ،۱۴۰۷ سال

Page 385: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

384

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

آماده که هاییکاغذ به رو نگاه آخرین و کشممی عمیقی نفس که نیست باری اولین این. میندازم گذاشتم میز روی و کردم اما میگم؛ اخبار تلوزیونی یشبکه توی و شینممی دوربین جلوی

نه زیادی خیلی یبیننده و ستهمیشه از ترجدی خیلی بار این .داره جهان کل در بلکه ایران در تنها

از خیلی با و نکردم انتخاب خودم رو بگم خواممی که اخباری جلوی رو چیزهایی مجبورم مجبورم، اما هستم؛ مخالف مسائل دادن جهت برای فقط و جعلیه هااون از خیلی که بگم دوربین

که این از اما ندارم؛ دوست رو کار این. شده نوشته مردم افکار .بهتره خیلی بجنگم متحرک مردگان با و باشم ایران توی

جهان سراسر و ایران اخبار اکنونهم عزیز، هایبیننده به سالم - .گفت خواهم شما خدمت به رو

ویروس با که ایران داخل مردم از درصد6۰ حدود

(A.S.R)از یا اکنونهم کردن،می تالش بقا برای و جنگیدنمی .هستن پرواز منتظر هافرودگاه صف توی یا و شدن خارج کشور

Page 386: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

385

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

را ایران سراسر داخل هایفرودگاه از ایزنده تصویر اکنونهم یهاانسان دیدید که طورهمون بله... کنیممی پخش شما برای

باقی رفیعی دکتر جناب یگفته به و کردن پیدا نجات زیادی کشورهای به و میشن خارج کشور از آینده هایماه تا هم هاانسان

روز هر مانند و نباشید نگران اصال پس کنن،می مهاجرت مختلف، که بمونید منتظر و کنید روشن رو رادیو غروب، شیش ساعت .شد خواهد کمک هاهمنطق کدام به کنه، اعالم گوینده که هاگرگ یگله یفرقه کرده اعالم رفیعی دکتر جناب

قراره و شدن دستگیر کردن، تاسیس ایران داخل هاامریکایی .برسن هستن الیقش که قصاصی به شونهمه میلیون پنج دقیق، آمار طبق ها،سامانینابه و ویروس پایان از بعد هفتاد که کردن نام ثبت هادانشگاه در تحصیل یادامه برای نفر

.هستن هاخانوم هم درصد سی و آقایان درصد مسائل مورد در تا کردیم برقرار تماس... کارشناس... آقای با بله،

.بزنیم حرف باهاشون ایران داخل

Page 387: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

386

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

که هاییقول به رفیعی دکتر آقای شما نظر به... آقای سالم - کنه؟می عمل داده

قول همه این بتونه تنها انسان یک کنمنمی فکر من واقعیتش - .دممر آرامش برای فقط میگه دروغ داره ایشون بکنه، عملی رو یادامه به تمایل بیشتر ایران، داخل مردهای چرا شما نظر به -

دارن؟ تحصیل شغلی باید و هستند مسئول هامرد خانواده، تشکیل برای طبیعتاً -

.سادگی همین به باشند، داشته با دادن، پناه هاایرانی به که دیگه هایدولت رفتار میان این در -

خارجی کشورهای در مهاجر هایایرانی یعنی طوریه؟چه مردم خیر؟ یا دارن آرامش و امنیت

که تلویزیون همین از دارم دوست واقعاً پرسیدید، خوبی سوال - انایر داخل هایهموطن به و بکنم اعالم داره، زیادی یبیننده هاایرانی با همسایه هایدولت رفتار نشید، خارج ایران از لطفاً بگم،

Page 388: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

387

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

محروم انسانی های نیاز ترینکوچیک از هاایرانی افتضاحه، .هستن

ایران داخل که مردمی که هستش این شما پیشنهاد یعنی پس - بمونن؟ کشور داخل هستن

بله - هستم، مطمئن که بپرسم سوالی شما از خواممی عزیز،... آقای -

بدونن خوانمی بار یک برای مردم. هاستایرانی از خیلی حرف

!شده تولید کسانی چه توسط و معناست چه به(A.S.R) ویروس ویروس پخش اوایل محترم، هایبیننده و شما خدمت به عرضم -

سازمان یک کشور ساخت ویروس که شد زیادی های زنیگمانه رفیعی دکتر به رو ننگ ینا حتی و امریکاست، به متصل

...چسوبندنمی پخش موضوع این واقعاً یعنی کنم؛می قطع رو حرفتون ببخشید -

بوده؟ رفیعی دکتر (A.S.R) ویروس خالق که بود شده

Page 389: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

388

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

و شهرت رفیعی دکتر ست،مسخره خیلی واقعا دقیقاً، بله، - در آورد، دست به کرد درست که پادزهری خاطر به رو محبوبیتش

تا سه ساخت (A.S.R) ویروس بگم باید هم بعدی سوال مورد هم کنار رو خودشون اسم اول تریتب به که ستنابغه و روانی آدم

.آوردن وجودبه رو A S R مخفف و گذاشتن در امشب و کردید قبول رو ما پیشنهاد که جناب ممنونم خیلی -

.داشتید حضور ما یبرنامه .کنید همراهی بمخو همکار با رو برنامه یادامه

بلند صندلی روی از چرخه،می ایدیگه مجری سمت به دوربین .میشم خارج*** یشبکه ساختمان از و میشم

از ساعت. میشم سوار و کنممی حرکت ماشینم سمت به بالفاصله به کمی تا میدم پایین رو ماشین یپنجره گذشته، هم شب هشت

حتی دارم، وخیمی الح غربت توی هم امشب. بخوره باد صورتم رو خودم نتونستم م؛عالقه مورد هایآهنگ و ضبط کرد روشن با

.کنم وجورجمع

Page 390: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

389

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

که ساختمانی سمت به و کنممی پارک پارکینگ داخل رو ماشینم بشم، وارد اینکه از قبل اما کنم؛می حرکت هستم مستقر توش

و نشسته ساختمان جلوی که خورهمی باال سن مرد یه به نگاهم گرفته خودش جلوی ایران داخل حوادث با موضوع در روزنامه یه خیلی که این تا کنم،می نگاه بهش کمی ست،مطالعه مشغول و

.میشه خیره بهم و میده پایین رو روزنامه ناگهانی داخل رو کلیدم و کنممی حرکت ساختمان سمت به دستپاچگی با

آپارتمانم وارد که نای محض به. میشم وارد و میندازم ساختمان در کنم،می حرکت آشپزخونه سمت به و درمیارم تنم از رو مانتو. شدم

.نیست خوردن برای غذایی هیچ اما کنم؛می باز رو یخچال در فست یه به و کنممی حرکت خونه تلفن سمت به ناامیدی با

مبل روی. میدم سفارش همبرگر ساندویچ و زنممی زنگ فودی .خورممی ریختم، خودم برای که آبی انلیو از و افتممی

برای مجبورم ولی خورد؛ همبه دروغ همه این از خودم حال .برم پیش دستورات طبق زندگی یادامه

Page 391: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

390

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

آپارتمان زنگ صدای دقیقه چند از بعد باالخره ام،گرسنه شدت به .میاد در صدا به

به و دارمبرمی رو بودم گذاشته میز روی که رو ساندویج پول باز رو در زنممی که لبخندی با. کنممی حرکت خونه در سمت

از رو لبخند کم کم که میشم مواجه تصویری با اما کنم؛می ساختمان جلوی که باالیی سن مرد همون. کنهمی پاک صورتم ایستاده باشه، روزنامه خوندن مشغول اومدمی نظر به و بود نشسته

.شده خیره بهم و یه دستش یکی اون داخل و ستاسلحه اشهدست از یکی داخل صدایی با ستخیره بهم که طورهمین زنهمی لبخندی قرمز، سیب :میگه آشنا

.شده تموم تو تاریخ - ...گیرهمی سمتم به رو قرمزرنگ سیب سپس پایان

اثر این خلق برای ی نویسنده از باتشکر

Page 392: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

391

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

دانلود نگاه سایت در و شده نوشته دانلود نگاه انجمن در رمان این .است شده ساخته

/252672http://forum.negahdl.com/threads/: نگارش منبع نویسنده با ارتباط

:/20155http://forum.negahdl.com/members/

negahdl_com :اینستاگرام

http://forum.negahdl.com/

negahdlcom :گوگل پالس

http://forum.negahdl.com/

Page 393: رمان قیام مردگان | mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود · 2 ناگدرم مایق نامر W W W . N E G A H D L .C O M دولناد هاگن نمجنا

392

قیام مردگان رمانW W W . N E G A H D L . C O M

دانلود نگاه انجمن کاربر

__mehran__

negahdl.com سایت:

forum.negahdl.com : انجمن

negahdl : تلگرام

negahdl_com :اینستاگرام

http://forum.negahdl.com/

negahdlcom :گوگل پالس