American English File: Vocabulary, Grammar

راهنماي گرامر و نكات كاربردي

American

English File 3

سومجلد

1393ارــــبه: پ دوماـــچ عليرضا معتمد: گرد آوري و تاليف

- 1358 معتمد، عليرضا،:سرشناسه

.گردآوري و تاليف عليرضا معتمد/ American English Fileراهنماي گرامر و نكات كاربردي:عنوان و نام پديدآور .1392 تحليلگران، : تهران:مشخصات نشر

.م س5/21×5/14؛ . جدول: .ج4:مشخصات ظاهري 978-600- 5866-38- 1 4.ج 978-600-5866- 37-7دوره:شابك

978- 600-5866- 41-4 4.ج 978- 600-5866-40- 7 3.ج 978-600- 5866-39-1 2.ج

فيپا:فهرست نويسي.باشد مي] ديگران[و ... تاليف كاليو آكسندن " American English file"كتاب حاضر راهنمايي بر كتاب :يادداشت.نامه واژه:يادداشتUpper‐Intemediate. 4.ج Intermediate. 3.ج Pre‐Intermediate. 2.ج Elementary. 1.ج:مندرجات

زبانان فارسي -- راهنماي آموزشي --زبان انگليسي:موضوعآكسندن ، كاليو:شناسه افزودهOxenden , Clive:شناسه افزوده

PE 1128/ م 6ر2 1392:رده بندي كنگره

428/0076:رده بندي ديويي 3310866:شماره كتابشناسي ملي

انتشارات تحليلگران ناشر آموزش از راه دور زبان انگليسي

هجدهم، گاندي ونك، خيابانتهران، ميدان 80801223: تلفن 2، واحد18پالك

www.TahlilGaran.org : اينترنت سايت [email protected] : الكترونيك پست

جلد سوم – American English Fileراهنماي گرامر و نكات كاربردي :نام كتاب عليرضا معتمد :گردآوري و تاليف

1393 بهار: چاپ دوم صفحه 64: قطع رقعي نسخه 1000 :شمارگان

978- 600-5866-37-7 :شابك دوره 978-600-5866-40-7 :شابك ريال45000:بها

كليه حقوق مادي و معنوي اين اثر براي ناشر محفوظ است و هرگونه نسخه .برداري از آن پيگرد قانوني دارد

به نام آنكه جان را فكرت آموخت Americanكتابهاي آموزشي زبان انگليسي English File ،يكي از بهترين

با جهت آموزش زبان انگليسي آموزشي انتشارات دانشگاه آكسفورد بوده كه التمحصوبه نوجوانان و جوانان غير انگليسي زبان، بصورت كاربردي و با شيوه لهجه آمريكايي

هر درس شامل مجموعه اي از لغات جديد به همراه نكات . اي نوين طراحي شده استبوده و موجب افزايش مهارتهاي چهارگانه زبان ...، شيوه تلفظ صحيح و گرامري

. مي گردد) خواندن، نوشتن، مكالمه و درك مطلب شنيداري(انگليسي

يكي از نكات برجسته درسها، استفاده از زبان محاوره واقعي با اقتباس از زندگي مردم از از طرف ديگر بيان موضوعاتي . مي باشددر كنار آموزشهاي آكادميك انگليسي زبان

مواردي از كاربرد زبان ... قبيل خريد كردن، تاكسي گرفتن، سفارش غذا در رستوران و .انگليسي در زندگي روزمره بوده كه در اين كتاب به آن پرداخته شده است

كتاب حاضر مجموعه اي از نكات گرامري به همراه واژگان جديد و راهنماي تلفظ ي باشد كه در چهار جلد ويژه هر سطح ارايه لغات هر درس از امريكن انگليش فايل م

شده و مي تواند به عنوان كتاب راهنما و خودآموز زبان انگليسي در كنار كتابهاي اصلي .امريكن انگليش فايل مورد استفاده قرار گيرد

به ياد داشته باشيد كه تكرار و برنامه ريزي، كليد موفقيت شما در آموختن هر زبان . جديد مي باشد

موفق باشيد عليرضا معتمد

موسس و مدير مسئول

:فهرست مطالب

زمان حال سادهيادآوري .1درس يادآوري زمان حال استمراري

افعال حركتي و غيرحركتي

و گذشته استمراري ان گذشته سادهيادآوري زم

يادآوري زمان گذشته كامل

كاربردwill وshall

كاربردbe going to

6

يادآوري زمان حال كامل .2درس زمان حال كامل استمراري

صفت تفضيلي

صفت عالي

16

بيان الزام در زبان انگليسي .3درس كاربردcan’t وmight وmust

كاربردcan وcould وbe able to

26

جمالت شرطي حقيقي .4درس جمالت شرطي غير حقيقي نوع اول و دوم

كاربردused to

31

ها Quantifierكاربرد .5درس

حرف تعريف نامعين و معين

كاربرد مصدر و اسم مصدر

37

نقل قول مستقيم و غير مستقيم .6درس جمالت معلوم و مجهول

ضماير ربطي

44

جمالت شرطي غير حقيقي نوع سوم .7درس جمالت پرسشي ضميمه

جمالت پرسشي غير مستقيم

افعال دو جزئي

51

فهرست موضوعي واژگان

58

منابع و مراجعفهرست

64

راهنماي گرامر و نكات كاربردي 6

Unit 1 Grammar

زمان حال سادهيادآوري : در زبان انگليسي براي بيان حقايق و يا امور روزمره و روتين از زمان حال ساده استفاده

به معني خواندن زبان انگليسي .)من انگليسي مي خوانم(مثال جمله .مي شوددر فصل تابستان زمين گرم مي (بصورت روزمره و تكراري مي باشد و يا جمله

.استبه مفهوم بيان حقايق در خصوص فصلها .)شود :زير مي باشد ساختار جمالت زمان حال ساده بصورت

فاعل+ فعل + )مفعول يا ساير تركيبهاي مكمل ( :به مثال زير توجه نماييد

I Speak English. You Speak English.

I , You فاعل جمالت وSpeak فعل وEnglish مفعول مي باشد.

پرسشي جمالت به كوتاه پاسخ : زمان حال ساده مي توان از تركيبهاي زير استفاده پرسشي در پاسخ كوتاه به جمالت

:نمودDo you speak English? Yes, I do. Does she speak English? Yes, she does.

doتوجه داشته باشيد كه بجاي not مي توان از مخفف آنdon't و بجاي does not از مخفف آنdoesn't استفاده نمود:

Do you speak English? No, I don't.

7 American English File 3

زمان حال استمرارييادآوري: حاضر در حال وقوع بوده و همچنين فعل حال استمراري رويدادي است كه در زمان

:مثال . تكرار پذير باشدI am smoking now. .هم اكنون من دارم سيگار مي كشم

در حاليكه جمله .فوق استمرار سيگار كشيدن در حال حاضر را نشان مي دهد هجملI smoke a cigarette من كال سيگار مي . (استبه مفهوم عادت سيگار كشيدن

:زير مي باشد ساختار جمالت حال استمراري بصورت )كشمفاعل + am,is,are + فعل اصلي + ing

:مثالI am wearing jeans. You are walking to work. It is working.

، كافيست پس از افعال تركيبهاي منفي زمان حال استمراريبراي ساختن : توجه am,is,are از واژهnot همچنين جمالت سوالي با آوردن . ماستفاده نماييam,is,are مثال . دنبه ابتداي جمله ساخته مي شو:

I am not wearing jeans. Are you walking to work? Yes, I am. No, I am not.

حذف مي eبه آن، ing‐ختم شود، هنگام اضافه شدن eاگر انتهاي فعل به :توجه :مانند. شود

write ► writing


اگر انتهاي فعل به حرف بي صدا ختم شود و ماقبل آن حرف صدادار قرار :توجه :مانند. به فعل، حرف بي صدا تكرار مي شود ing‐داشته باشد، هنگام اضافه شدن

run ► running افعال حركتي و غير حركتي :

افعالي هستند كه صورت گرفتن عملي را نشان مي action verbsافعال حركتي يا ...دويدن، راه رفتن، نوشتن و : مانند. دهند

افعالي هستند كه براي نشان دادن حالتي بكار state verbsافعال غير حركتي يا ...مانند متنفر بودن، دوست داشتن، ترجيح دادن و . مي روند

:مهمترين افعال غير حركتي عبارتند از Thinking & opinions: believe, feel, hate, know, like, love, prefer, think, understand, want Sense: appear, feel, look, seem, smell, sound, taste

. بكار برده نمي شوند) دار ing(افعال غير حركتي معموال بصورت استمراري :توجه :مثال

I feel cold. I see her. David likes art and music. Phil and Julie have three children.

زمان گذشته سادهيادآوري : زمان گذشته ساده براي بيان فعلي استفاده مي شود كه در گذشته اتفاق افتاده و خاتمه

:مثال . پيدا كرده باشدI worked yesterday. .من ديروز كار كردم

:زير مي باشد ساختار زمان گذشته ساده بصورتفاعل+ گذشته فعل اصلي


به انتهاي آنها به فعل گذشته ساده تبديل مي ed‐افعال با قاعده با افزودن : توجه :مانند . گردند

rain ► rained work ► worked

ختم شده باشد، براي ساختن زمان گذشته فعل ، eزمانيكه انتهاي فعل به : توجه :مثال . كافي مي باشد آنبه انتهاي d‐افزودن

exercise ► exercised صدا وجود داشته بيحرف yختم شده باشد و قبل از yزمانيكه انتهاي فعل به : توجه :مانند . قرار مي گيرد - iedحذف شده و بجاي آن yباشد،

study ► studied وجود داشته حرف صدادار yختم شده باشد و قبل از yزمانيكه انتهاي فعل به : توجه

:مانند . نوشته مي شود - yedباشد، گذشته فعل بصورت عادي play ► played

ختم نشود ولي ماقبل آن )a, e, i, o, u( اگر انتهاي فعل به حروف صدا دار: توجه :مانند . حرف آخر تكرار مي شود -edحرف صدا دار باشد، هنگام اضافه شدن

stop ► stopped شته استمراري زمان گذيادآوري:

زمان گذشته استمراري براي اموري استفاده مي شود كه در زمان مشخصي از گذشته :مثال. رخ داده و در همان زمان استمرار داشته است

I was listening to the radio yesterday. .من ديروز داشتم به راديو گوش مي كردم

ساختار .نشان مي دهد زمان گذشتهدر گوش دادن به راديو را فوق استمرار هجمل :زير مي باشد استمراري بصورت گذشتهجمالت

was/were + فاعل + فعل اصلي + ing


:مثال I was watching TV. .من داشتم به تلويزيون نگاه مي كردم

، كافيست پس از افعال تركيبهاي منفي زمان گذشته استمراريبراي ساختن : توجه was, were از واژهnot همچنين جمالت سوالي با آوردن. استفاده نماييم was, were مثال . دنبه ابتداي جمله ساخته مي شو:

Was he sitting in the garden? No, he wasn’t.

براي بيان اموري كه در زمان گذشته استمرار داشته و با كار ديگري برخورد : توجه كه معموال با عبارت (ي همراه با يك جمله حال ساده مي كند، زمان گذشته استمرار

when مثال. بكار مي رود) همراه است: He was watching TV when we arrived. .زمانيكه ما رسيديم، او داشت تلويزيون نگاه مي كرد

كاربردwhile وas در زمان گذشته استمراري: در ابتداي جمالت گذشته استمراري )هنگاميكه(به معني asو whileكلمات

:مثال. هنگام اتصال به جمالت گذشته ساده بكار مي روندWhile you were driving, I saw you. .هنگاميكه داشتيد رانندگي مي كرديد، من شما را ديدم I was watching TV as he came. .هنگاميكه او آمد، داشتم تلويزيون نگاه مي كردم


حذف ) ,(در وسط جمله بكار رود، عالمت when, while, asميكه هنگا :توجه مابين جمله گذشته ساده و گذشته استمراري استفاده ) ,(مي شود، در غير اينصورت از

:مثال. مي كنيمI saw you while you were driving. While you were driving, I saw you.

شما را ديدمهنگاميكه داشتيد رانندگي مي كرديد، من

زمان گذشته كامليادآوري : قبل از عمل (زمان گذشته كامل يا ماضي بعيد، بيانگر عملي است كه در گذشته دور

معموال اين زمان همراه با يك جمله كوتاه گذشته . كامل شده باشد) ديگري در گذشته :ساختار زمان گذشته كامل بصورت زير مي باشد. ساده همراه است

فاعل+ had+ اسم مفعول ) + كلمه ربط+جمله كوتاه گذشته ساده( :مثال

I had arrived when you called. .وقتي تماس گرفتي، رسيده بودم

لذا براي سوالي نمودن جمله مي . فعلي كمكي مي باشد hadدر زمان گذشته كامل، hadرا به not را به ابتداي جمله آورده و همچنين در تركيبهاي منفي، hadبايست

:مثال. اضافه مي كنيمI hadn’t seen the movie when it came out on DVD. .من فيلم را نديده بودم زمانيكه روي دي وي دي منتشر شد Had the film finished when you went there? آيا زمانيكه به آنجا رسيدي، فيلم تمام شده بود؟

:در قسمت گذشته ساده بكار مي روند قيدهاي زمان زير معموال: توجه when )هنگاميكه( , before ) قبل از اينكه( , by )تا(

:مثال


By 2001, she had already met her husband. I had already seen the movie when it came out on DVD. I had learned to speak Greek before I graduated.

:زير معموال در قسمت گذشته كامل بكار مي روندقيدهاي زمان : توجه after ) بعد از اينكه( , as soon as )به محض اينكه(

:مثالI became a good driver after I had finished my work. I became a good driver as soon as I had graduated.

و قبل از اسم مفعول hadپس از ) قبال(به معني alreadyمعموال كلمه : توجه :مثال. بكار مي رود

I hadn’t already seen them. گاهي در مكالمه هاي غير رسمي بجاي زمان گذشته كامل، از گذشته ساده : توجه

:مثال. نيز استفاده مي شودBefore I graduated, I learned to speak Chinese.

كاربردwill, shall : در زمان حال بيان بيشنهاديا قول دادن انجام كارمي توان براي willاز

:مثال. استفاده نمودWe will send you a postcard. .ما قول مي دهيم كه براي شما يك كارت پستال ارسال كنيم I’ll open the door for you. چطور است كه درب را برايتان باز نمايم؟

براي قول دادن انجام كار يا بيان پيشنهاد در جمالت willنيز مانند shall: توجه :مثال. بكار مي رود) weو I(پرسشي اول شخص مفرد و جمع

Shall I lend you some money? چطور است كه مقداري پول به شما قرض دهم؟


كاربرد زمان حال استمراري در آينده ساده : در زمان آينده زي انجام فعلبرنامه ري از جمالت حال استمراري مي توان جهت

:مثال. ساده استفاده نمودI am working tomorrow. You are taking a day off next week. He is leaving tonight. We are meeting him for lunch. They are going home after the lesson. Are you going home after the lesson? No, I’m not.

كاربردgoing to در آينده ساده : در زمان آينده ساده تصميم انجام فعلمي توان جهت بيان going toاز تركيبات :مثال. استفاده نمود

I am going to lose weight. .قصد دارم تا وزن كم كنم He is going to learn Japanese. .او قصد دارد تا زبان ژاپني بياموزد

:الي و منفي زير توجه نماييدبه تركيبهاي سوAre you going to join a gym? No, I’m not. Yes, I am.

بر اساس وقايع جاري نيز پيش بيني آيندهمي توان براي going toاز : توجه :مثال. استفاده نمود

I’m going to start work. It is going to fall.


Vocabulary

accident according to adjust admit advantage affect age gap amount atmosphere awful ban be addicted (to something) bee bite blame bowl career celebrity cereal cheat cheer chef close club compete complicated cool couple cousin coworker crash criticize (somebody) crowd cut down (on something) deaf decision defend (somebody) definitely depressed

half-brother half-sister healthy heat up honey improve infamous in-laws jockey kids liquid loss make up (after an argument) meal nephew nervous niece nuclear family offer only child pain partly peak physical education pick pinch plant pleasure position prediction pretend price professional promise promote proper protest quantity rare


description diet disadvantage discover discovery disgrace dish divorce drop (something) earn money eat out even examine exception exciting experience extended fail failure fair fall down fashionable fast food fat favorite founder fuel generation generous get better glamour great-grandparents guest

ready-to-eat recognition recover relationship relative retire retirement reunion salad service serving shape single-parent snack soup spiky stand out stepfather stepmother stew still strict sweet tooth sword talent teenager thin tie top touch trophy truth TV commentator typical unhealthy variety vegetarian well-done westernized whole wheat wide worry (about something)


Unit 2 Grammar

زمان حال كامليادآوري : رفتن علي مفهوماين جمله به . توجه نماييد )علي به مدرسه رفته است(به عبارت

در گذشته مي باشد و در حال حاضر نيز اثر رفتن علي مشخص بوده و تا كنون ادامه

به عبارت ديگر حال كامل . به اين زمان حال كامل يا ماضي نقلي گفته مي شود .دارد .باشدزماني است كه در گذشته شروع شده و نتيجه و اثر آن در حال حاضر باقي مانده

:زير مي باشد مل بصورتساختار جمالت حال كافاعل + have / has +قسمت سوم فعل

:مثال He learns English every day.

)حال ساده( او هر روز انگليسي مي آموزد He has learned English for two years.

)حال كامل. (او براي مدت دو سال انگليسي خوانده است

يا )...براي مدت (به معني forدر انتهاي جمالت حال كامل معموال از : توجه since مثال . به همراه قيد زمان استفاده مي شود )كنونتا ،...از (به معني:

She has lived in Iran since 1380. .زندگي كرده است تا كنون در ايران 1380او از سال She has lived in Iran for two years. او براي دو سال در ايران زندگي كرده است

از گذشته نامعلوم شروع كاربرد ديگر زمان حال كامل در جمالتي است كه : توجه :مثال. باشدشده و اثر آن تا كنون باقي مانده

I haven't gone there. من به آنجا نرفته ام


اسم مفعول( قسمت سوم فعل( : مانند زمان (به انتهاي آنها ed‐فعال با قاعده با افزودن ا مسواسم مفعول يا قسمت

از قاعده سوم آنها قسمتدرخصوص افعال بي قاعده . بدست مي آيد) گذشته سادهسوم برخي از افعال قسمت .مي بايست به تدريج آموخته شودخاصي پيروي نكرده و

:زير استبي قاعده بصورت have ► had go ► gone see ► seen begin ► begun sing ► sung do ► done take ► taken draw ► drawn choose ► chosen forget ► forgotten

كاربردfor, since, yet, just : به معني forانتهاي جمالت حال كامل معموال از در مثالهاي قبل ديديم،همانطور كه

به همراه قيد زمان استفاده )كنون تا ،...از (به معني sinceيا )...براي مدت ( :مثال. مي شود

I’ve worked here for six years. We’ve lived in this house since 1995.

yet هنوز(به معني( و در جمالت منفي يا پرسشيjust به معني)چند لحظه نيز در جمالت مثبت )اينپيش از ( معنيبه alreadyو در جمالت مثبت )قبل :مثال. تواند بكار رودمي

Have you had breakfast yet? No, not yet. I haven’t had a shower yet. I’ve just made some coffee. They’ve just got up.


They’ve already gone to work.

,haveمابين فعل كمكي alreadyو justهمانطور كه ديده مي شود، : توجه

has همچنين . و اسم مفعول بكار مي روندyet معموال در انتهاي جمالت حال كامل .نوشته مي شود

در انتهاي جمالت حال كامل استفاده مي )قبال(به معني beforeگاهي از : توجه

:مثال. شودI haven’t seen her before.

به همراه يك جمله كوتاه حال sinceدر جمالت حال كامل مي توان از : توجه :مثال. ساده نيز استفاده نمود

I haven’t seen that book since you came here.

در زمان حال كامل مابين فعل كمكي neverو everكلمات گاهي: توجه have, has مثال. و اسم مفعول بكار مي روند:

Have you ever seen Isfahan? No, I have never seen it.

زمان حال كامل استمراري : زمان حال كامل استمراري، بيانگر عملي است كه در زمان بخصوصي از گذشته آغاز

ساختار زمان حال كامل استمراري . گشته و تا كنون بصورت مستمر ادامه داشته باشد :بصورت زير مي باشد

فاعل+ + been have/has+فعل + + ing + forقيد زمان :مثال


I have been learning English for a long time. .براي مدت طوالني به آموختن زبان انگليسي پرداختم و تا كنون نيز ادامه دارد

:به تركيبهاي پرسشي و منفي زمان حال كامل توجه نماييد

I haven’t been learning English for a long time. Has she been learning English for a long time?

همانگونه كه در درسهاي گذشته ديديم، افعال غير حركتي معموال بصورت :توجه افعالي state verbsافعال غير حركتي يا . بكار برده نمي شوند) دار ing(استمراري

مانند متنفر بودن، دوست داشتن، . هستند كه براي نشان دادن حالتي بكار مي روند ...ترجيح دادن و

:مهمترين افعال غير حركتي عبارتند از Thinking & opinions: believe, feel, hate, know, like, love, prefer, think, understand, want Sense: appear, feel, look, seem, smell, sound, taste

:مثال

I feel cold. I see her. David likes art and music. Phil and Julie have three children.


صفت تفضيلي : علي از مانند . بكار مي رودنسبت بهم دو اسم برتري صفت تفضيلي براي مقايسه

.صفت تفضيلي مي باشد بلندقدتر در اين جمله .مريم بلندقدتر استبدست به انتهاي صفتهاي تك سيالبي er‐در زبان انگليسي صفت تفضيلي با افزودن

:مثال . مي آيدtall : بلند ► taller : بلندتر Ali is taller than Mary. علي از ماري قدبلندتر است

than جهت مقايسه دو )از(در جمالتي كه داراي صفات تفضيلي هستند به معني

.اسم بكار مي رود :مثال

This book is not cheaper than that book. نيستكتاب ارزان تر از آن كتاب اين

به انتهاي صفتهاي تك سيالبي كه حرف انتهاي آنها بي er‐هنگام افزودن :توجه مانند . حرف انتهايي تكرار مي شود صدادار است، آخرصدا بوده و حرف ماقبل

hotter ,bigger , fatter سيالبها در زبان انگليسي :

catبه لغاتي مانند , dog , horse كلمات تك شوند ،كه در يك بخش ادا ميكه در دو بخش ادا مي monkey , dolphinلغاتي مانند . سيالبي گفته مي شود

ي مانند همينطور لغات. شوند ، كلمات دو سيالبي گفته مي شوندkangaroo , elephant سه سيالبي هستنددر سه بخش ادا گرديده و كه.


، صفت تفضيلي با oldو tallانند همانطور كه ديديد در صفتهاي تك سيالبي م

olderو taller: مانند. به انتهاي لغت تشكيل مي شود er‐افزودن صفت تفضيلي چند سيالبي :

more، صفت تفضيلي با افزودن beautifulدر صفتهاي دو يا چند سيالبي مانند more beautiful :مانند . به ابتداي لغت تشكيل مي شود

:اين زمينه توجه نماييدبه مثالهايي در My mother is older than your mother. مادر من از مادر تو مسن تر است My father is more hardworking than my uncle. پدر من از عمويم سختكوش تر است

صفت هاي تفضيلي بي قاعده : به انتهاي صفت ساخته نمي er‐و با افزودن بوده بعضي صفتهاي تفضيلي بي قاعده

:مانند . شوندGood : خوب ► Better : بهتر Bad : بد ► Worse : بدتر far : دور ► further : دورتر

كاربردless : به معني moreبجاي )كمتر(به معني lessگاهي صفتهاي تفضيلي چند سيالبي با

:مثال . نفي خواهد داشتدر اين حالت جمله مفهوم م. مي شوند نوشته )بيشتر(

My book is more expensive than your book. كتاب من از كتاب شما گرانتر است


Your book is less expensive than my book. كتاب شما از كتاب من گرانتر نيست

صفت عالي : علي مانند . چندين اسم بكار مي رود برتري ميانصفت عالي براي مقايسه

.صفت عالي مي باشد بلندقدتريندر اين جمله . بلندقدترين دانش آموز استساخته به انتهاي صفتهاي تك سيالبي - estدر زبان انگليسي صفت عالي با افزودن

:مثال . مي شودtall : بلند ► tallest : بلندترين Ali is the tallest student. علي قدبلندترين دانش آموز است

در جمالتي كه داراي صفات عالي هستند هميشه قبل از صفت عالي the: توجه :مثال . بكار مي رود

Ali is the youngest child. علي جوانترين بچه است

صفت عالي چند سيالبي : به most، صفت عالي با افزودن beautifulدر صفتهاي دو يا چند سيالبي مانند

most beautiful :مانند . مي شود ساختهابتداي لغت :مثال

Isfahan is the most beautiful city in Iran. اصفهان زيباترين شهر ايران است


صفت عالي بي قاعده : به انتهاي صفت ساخته نمي est‐بعضي صفتهاي عالي بي قاعده هستند و با افزودن

:مانند . شوندGood : خوب ► Best : بهترين Bad : بد ► Worst : بدترين far : دور ► furthest : دورترين

تركيبmuch با صفت عالي : veryدر اين حالت از . (مي دهد )خيلي(با صفت عالي به آن مفهوم muchتركيب

:مثال) استفاده نمي شود This book is much cheaper than that book.

.نتر مي باشداين كتاب از آن كتاب بسيار ارزا


Vocabulary

afraid ahead of amazing angry apartment apes apply for (a job) approximately argue as soon as aside from average bag of chips belongings bill blazing blow boiling bright broke can (of soda) chain store coat contacts convenient credit card culture cyclist dangerous deep delicious dining car dirty distraction elementary school enormous equally estimate exchange

horrible increase insane judge (somebody) keeper line mall manager mistake mistreated out of breath own passenger pay attention pay raise possessions questionnaire quick race rescue rescue rob safe safety scenery schedule seat security service station set off (on a trip) set up (a business) smooth social life spend starving stressed subway take care (of) take time off


exciting exhausted Exit (sign) expert farmhouse fast ferry fill up filthy freezing furious give away (money, etc.) give up (smoking) good-tasking greedy

terrified throw away tiny tired toothpaste tour guide trivial truck tunnel turn up (= appear, arrive) unfamiliar union wallet wealthy wheel whole year off


Unit 3 Grammar

بيان الزام در زبان انگليسي: can, may, be allowed to امور در انتخاب آزادانه مجاز بودن وبه معني

:مثال. جمالت بكار مي رودWe can have lunch any time we want. Everyone was allowed to leave early.

don’t have to, needn’t براي بيان مواردي استفاده مي شود كه انجام آن :مثال. ضروري نباشد

You needn’t finish that report today. I didn’t have to go to the meeting. must, have to, have got to, be supposed to, can’t,

mustn’t, must never در جمالت بكار مي رودضرورت و اجبار به معني. :لمثا

Sally has to work eight hours a day. You mustn’t smoke in the office. The nurses had to wear a blue uniform. We weren’t supposed to send personal emails.

should, ought to جهت بيان و درخواست ... بهتر است كه به مفهوم :مثال . در جمالت بكار مي رودالقي نصايح، راهنمايي و پيشنهاد و الزام اخ

I am tired. I should go to bed . My mother is ill. She should not go to work . You ought to keep a first aid kit in your car. You shouldn’t leave medicine where children can reach it.


كاربردmust, might, can’t يري و قياس در نتيجه گ: must به مفهوم نتيجه گيري در جمالت انگليسي، هنگامي كه از نتيجه فعل مطمئن

:مثال. باشيم، بكار مي رودHe must be very rich if he’s got a Rolls-Royce.

might مثال. زمانيكه از نظر گوينده نتيجه محتمل است، بكار برده مي شود:

The shutters are closed. She might be asleep. can’t زمانيكه از نظر گوينده نتيجه غير محتمل و بعيد باشد، بكار برده مي شود . :مثال

They can’t be poor if they live in the most expensive part of town.

:ثالم. مي باشد mustمنفي can’tدر مفهوم نتيجه گيري و قياس، : توجهIt must be difficult to live without electricity. It can’t be easy to live without electricity.

كاربردcan, could, be able to, managed to : can, could, be ableعبارتهاي to در جمالت توانايي عموميبه عنوان

:مثال. حال يا گذشته ساده بكار برده مي شوندI can speak French. Many dogs are able to swim. She could swim when she was a child. He had a car so he was able to travel a lot. I was able to understand everything she said.


managed to, succeededعبارت in, couldn’t وbe able to براي :مثال. بكار برده مي شوند وقعيت خاص در زمان گذشتهتوانايي در يك مبيان

They were able to book the flights on the Internet. We all managed to pass the English test. She succeeded in passing all her exams. Have they managed to cure him? We have been able to save enough money for a holiday.


Vocabulary (a) date (be) good / bad at (something) accountant advice agreement aim allowed amazed ambitious amputate annoy (somebody) appearance as long as aside from attack background believe booth bring up busy call back cheek compare complain (about something) corner crazy dehydrated deliberately depressing determined dial direct disappointed disappointing disgusting do (somebody) a favor elegant embarrassed embarrassed

majority make a living make an effort manage to (do something) manners masculine mention musical instrument musician noisy owner perfect permitted polite pour (a drink) present private promising proud qualify renew (a passport) research reverse ride ring ring tone rude sail scream seasoning shark shave shout skinny smile spy step on (somebody’s foot) steps stereotype


embarrassing expect fail failure For goodness sake! frightened frightening frustrated frustrating gift give up (= stop trying) guests gymnastics hands-free hang up hideous hips honk huge idiot improve judge keep on leave (a message) look like (somebody)

swallow take up (a hobby) tear tennis shoes text thin thrilled toe translate (into) turn (something) off / on vain vice versa wave wave wig wisely


Unit 4 Grammar

جمالت شرطي: ‐main و) شرط( if‐clauseدر زبان انگليسي جمالت شرطي از دو قسمت

clause )تشكيل مي گردند) پاسخ شرط. . توجه نماييد درجه گرم كني، به جوش مي آيد 100اگر آب را تا به عبارت

و ) if clause(جمله شرطي درجه گرم كني 100اگر آب را تا در اين عبارت .خواهد بود) main clause(ط پاسخ شر به جوش مي آيدعبارت

جمالت شرطي حقيقي:

بيانگر يك واقعيت كلي بوده و جمالت شرطي حقيقي به جمالتي گفته مي شود كه )درجه گرم كني، به جوش مي آيد 100اگر آب را تا (: مانند. مي باشندهمواره صحيح

و) شرط(جمالت شرطي حقيقي بصورت زمان حال ساده در هر دو قسمت :مثال . نوشته مي شود) پاسخ شرط(

If you heat water to 100C, it boils. If there is something good on, I usually stay in and watch TV. If I eat too much, I gain weight.

براي بيان نصيحت يا توصيه دادن در خصوص امري، مي توان از جمالت امري : توجهدر زمان حال ساده آغاز شده باشند در قسمت پاسخ shouldتي كه با و يا جمال

:مثال. شرط، استفاده نمودIf there’s an accident, call the police. If the road is flooded, don’t try to drive. If you cycle on a busy road, you should wear a helmet.


If you see a bear, you shouldn’t run after it. If there’s a fire, what should we do?

جمالت شرطي غير حقيقي: جمالت شرطي غير حقيقي به جمالتي گفته مي شود كه بيان آن با احتمال همراه

جمالت شرطي غير حقيقي به سه نوع جمالت شرطي نوع اول ، نوع دوم و نوع . است .سيم مي شوندسوم تق

جمالت شرطي غير حقيقي نوع اول:

جمالت شرطي نوع اول به جمالتي داللت دارد كه احتمال رويدادي در آينده نزديك را :مثال. به شرط انجام فعلي در زمان حال بيان نمايد

If I have time, I will phone you. اگر زمان داشته باشم به تو تلفن خواهم كرد

:الت شرطي نوع اول بصورت زير مي باشدساختار جمif جمله شرط در زمان حال ساده, جمله پاسخ در زمان آينده ساده

:مثال If he studies hard, he will pass the exam. .اگر به سختي درس بخواند در آزمون قبول خواهد شد If I have time, I'll finish the homework this afternoon.

.فرصت داشته باشم، تمريناتم را اين بعدازظهر تمام خواهم كرداگر

:نيز بكار بردهمچنين مي توان جمالت شرطي نوع اول را بصورت زير جمله شرط در زمان حال ساده if جمله پاسخ در زمان آينده ساده

:مثال


He will pass the exam if he studies hard.

سختي درس بخواند در آزمون قبول خواهد شد اگر به I'll finish the homework this afternoon if I have time. تمريناتم را اين بعد ازظهر تمام خواهم كرد اگر فرصت داشته باشم

كاربرد جمالت شرطي غير حقيقي نوع دوم: دوم، زماني استفاده مي شود كه انجام جمله شرط براي گوينده جمالت شرطي نوع

يا اگر خانواده اش مي .... مثال اگر چيني صحبت مي كردم. (ممكن باشد فرضي و غير ...)دانستند و

:بصورت زير مي باشد دومساختار جمالت شرطي نوع if ساده گذشتهجمله شرط زمان , در گذشتهجمله پاسخ زمان آينده

:مثال

If I spoke Chinese, I would apply for that job. .چيني صحبت كنم، براي آن كار درخواست مي دادماگر مي توانستم

If her parents knew about her tattoo, they would be angry. .اگر خانواده اش خالكوبي را مي فهميدند، عصباني مي شدند

wereمعموال از wasدر قسمت شرط جمالت شرطي نوع دوم، بجاي : توجه :مثال. استفاده مي شود

If I were you, I wouldn’t go there. .اگر بجاي تو بودم، به آنجا نمي رفتم If he were rich, he could help you. .اگر او پولدار بود، مي توانست به شما كمك كند


asعبارتهاي : توجه long as, unless, when, as soon as, until مي :مثال. در قسمت شرط بكار روند ifتوانند بجاي

I’ll buy the camera as long as it’s cheap. I won’t buy the camera unless it’s cheap. We’ll buy a car when we’ve saved enough money. We’ll buy a car as soon as we’ve saved enough money. We won’t buy a car until we’ve saved enough money.

كاربردused to : used to جهت بيان عادت به انجام كاري در ...)عادت داشتن به (به معني

:مثال) كه در زمان حال ترك شده باشد. (زمان گذشته بكار مي رودI used to drink too much coffee. .در گذشته عادت به نوشيدن مقدار زيادي قهوه داشتم

مي didده از فعل كمكي بيانگر زمان گذشته است، با استفا used toاز آنجائيكه :مثال. توان جمالت را سوالي و منفي نمود

I didn’t use to eat coffee. .در گذشته عادت به نوشيدن قهوه نداشتم Did he use to avoid sweet? آيا او عادت به پرهيز از شيريني داشت؟No, he didn’t. خير


Vocabulary

(paint) brush adviser airy behavior bell bet biology break up (with somebody) cafeteria cafeteria capital ceiling celebrate celebration chemistry china cabinet classmates close friend coffee break coma comb competition contact (somebody) conventional coworker cross-country run cupboard dazed diary directory effective entrance except expect experiment extraordinary fall in love (with) fascinating finally

keep in touch (with) known leader literature lose touch (with) mail make an excuse math meet member methods minimalist modern one-story (house) painting patio period pet physics politician popular promise punish real realize rebel recognize register reply reveal review list second share shutters similar sip slightly socialize spacious


first of all floor friendship gallery geography get along well (with) get in touch with get rid of get to know hand (something) in hard have (something) in common history huge ideal imagine impractical in return in search of information technology intense interrogate intimate invent

spacious spreadsheet statue strands stylish superficial surrounded by tend to upstairs useful view web page whiteboard wonder


Unit 5 Grammar

كاربردQuantifier ها : quantifiers )به كلماتي اطالق مي شود ) لغاتي كه بيانگر كميت و تعداد مي باشند

. آمده و كميت آنرا مشخص مي كند) شمارشي يا غير شمارشي(كه قبل از اسم :ها عبارتند از quantifierپركاربردترين

all(100%) most(90%)

a lot of(80%) lots of(80%) many(80%) much(80%) some(70%) any(70%)

a few(30%) a little(30%) few(10%) little(10%)

none(0%) ماقبل اسامي قابل شمارش و غير مقداري و چندتايي به معني some: توجه

:مثال. قابل شمارش در جمالت مثبت بكار مي رودI’ve got some oranges. I’ve got some water.

تنها در جمالت مثبت بكار مي رود، بجاي آن در جمالت someاز آنجاييكه : توجه :مثال. استفاده مي شود anyمنفي و سوالي از

I haven’t got any apples. Have you got any bread?

,muchو كلماتشمارشي فقط براي اسامي many, a few, few: توجه

a little, little شمارشي بكار مي روندقابل فقط براي اسامي غير .


كاربردmuch, many, a lot of : much ماقبل اسامي غير قابل شمارش و در جمالت منفي و مقدار زيادبه معني

:مثال. سوالي بكار مي رودHow much water is there? There isn’t much water.

many ماقبل اسامي قابل شمارش جمع و در جمالت منفي و تعداد زيادبه معني :مثال. سوالي بكار مي رود

How many oranges are there? There aren’t many eggs.

a lot of بجاي تعداد و مقدار زيادبه معنيmuch وmany ماقبل اسامي :مثال. ر جمالت مثبت بكار مي رودقابل شمارش و غير قابل شمارش و د

There are a lot of oranges. There is a lot of water.

حرف تعريف نامعين : كه ماقبل اسامي قابل شمارش مفرد بكار برده مي شوند، حروف تعريف anو aبه

مانند. در جمالت بكار مي رود) ي(حرف تعريف نامعين به معني . نامعين گفته مي شود

a book )كتابي( و همچنين a, e, i, o, u(قبل از اسامي مفرد كه با حروف صدا دار anحرف تعريف

h مثال. آغاز شده باشند بكار مي رود) نا ملفوظ: an actress, an English singer

. قبل از اسامي مفرد كه با حروف بيصدا آغاز شده باشد، بكار مي رود aحرف تعريف :مثال

a dentist, a Spanish actor


حرف تعريف معين : the حرف تعريف معين بوده و ماقبل اسامي كه براي مخاطب مشخص باشد بكار مي :مثال. قبل از اسامي مفرد و جمع مي تواند بكار برده شود theحرف تعريف . رود

The window )كه مي شناسي(پنجره ) همان( a window پنجره اي

:در موارد زير بكار مي رودthe ن حرف تعريف معيقبل از اسامي رشته كوه ها، رودخانه ها، اقيانوس ها، درياها، مجموعه جزاير، – 1

...بيابان و ...قبل از اسامي روزنامه ها، شركتهاي دولتي و ملي، پست سازماني و – 2 .قبل از نام كشورهايي كه تركيبي از چند لغت باشند – 3 ...قبل از اسامي ترتيبي مانند اول، دوم و – 4 قبل از صفات عالي – 5 ...قبل از اسامي منحصر به فرد مانند ماه، خورشيد، زمين و – 6

:مثالthe Andes, the River Seine, in the Middle East The New York Time, The United Nation, The managing director The United Kingdom The first of March The best The moon, The North Pole

حرف تعريف معين در مواردي از قبيل اسامي خاص، كوه هاي منفرد، بنابراين: توجه :مثال. بكار نمي رود.. مناطق، كشورها، جزيره هاي منفرد، شهر و درياچه و


She lives in Western Australia. They climbed Mount Everest. France is in Europe. President Obama

كاربرد مصدر :

همانند مصدر در زبان فارسي حالت اوليه و بدون زمان براي Infinitiveمصدر يا مي باشد، گاهي to+ صورت اوليه فعل از آنجاييكه مصدر شامل . افعال مي باشد

مصدر مي to goدر مثال زير . مي گويند Infinitive with toيا toآنرا مصدر با :باشد

I want you to go with him. . بطور كلي مصدر به تنهايي در جمالت بكار نمي رود مگر بعد از بعضي افعال خاص

)در مثال قبل wantمانند (بكار برده مي شود، ) toبا (پركاربرد ترين افعالي كه بعد از آن فصل دوم بصورت مصدر

:ازعبارتند want, agree, be sure, choose, decide, expect, hope, learn, need, plan, seem, wish, would like

:مثال. نوشته مي شود toقبل از notدر تركيبات منفي مصدر، : توجه I want you not to go there.


كاربرد اسم مصدر : مانند . به انتهاي فعل ساخته مي شود ingبا افزودن Gerundاسم مصدر يا painting )به معني نقاشي(

:مثال. اسم مصدر بصورت اسم در جمالت انگليسي بكار مي رودShe enjoys painting. They discussed going on vacation.

:پس از افعال زير اسم مصدر بكار مي رود: توجه enjoy, feel, like, mind, practice, quit, suggest, would you mind, can’t help, can’t stand, to be used to

:مثالI enjoy watching TV.

:مثال. پس از حروف اضافه، فعل بصورت اسم مصدر بكار مي رود: توجه Thanks for asking.


Vocabulary

aim balance encourage flavor global increase organic protect reduce tragic abroad ban benefit counterrevolution delighted fridge gym hardly ever instead keep in shape laugh mass-produced meditation multinational (work) overtime promote propose remind resident rule salary see friends succeed survive tip tough unemployment value wildlife

junk food massage pedicure planet play games polish sauna sheets skin spa stay in steam stick to sticky subject tend to thermal bath topic treatment trivial contestant industry judge marketing pretend regret (doing) sale seem TV series also analytical apply (for a job) architecture boss caring challenge criminal election employee


according to gossip however in general (finger) nails on the other hand smooth soap sticky absent admire anniversary be lost cleansing concentrate DJ facial frivolous fuel injection glad heaven

engineering (be) fired get a job improvise instinct interview optimistic persuade (sb to do sth) politics professional promoted publishing punish résumé salary shake spatial stock market swap team theoretical unemployed


Unit 6 Grammar

نقل قول مستقيم: انگليسي در زبان . توجه نماييد ".من به مدرسه مي روم": علي گفتبه جمله

هرگاه جمالت شخص غايب را عينا و بدون هيچ تغييري بيان كنيم، به آن نقل قول :مثال .مستقيم گفته مي شود

Ali said, “I am going to school.”

استفاده مي ) ,(و عالمت sayمان مناسب فعل جهت بيان نقل قول مستقيم، از ز .مي نويسيم) ” “(سپس جمله مورد نظر را بدون هيچ تغيير داخل گيومه . نماييم :مثال

They said, “The weather is awful.” They said to me, “The weather is awful.”

نقل قول غير مستقيم: در نقل قول غير مستقيم، جمالت شخص غايب را با اندكي تغيير و با حفظ مفهوم آن

در . توجه نماييد ".من به مدرسه مي روم": علي گفتبه جمله . بيان مي كنيم) .علي گفت كه او به مدرسه رفت(نقل قول غير مستقيم جمله فوق بصورت

:مثال. نوشته مي شودAli said that he went to school.

براي تغيير جمالت نقل قول مستقيم به نقل قول غير مستقيم بصورت زير : توجه

:عمل مي كنيم


.استفاده مي كنيم thatرا حذف نموده و بجاي آن از رابط ) ,(عالمت – 1 .را از جمله حذف مي كنيم) “ “(عالمت – 2 .زمان جمله نقل شده را يك زمان به عقب مي بريم – 3 :در ضماير فاعلي، مفعولي و صفات ملكي از الگوي زير پيروي مي كنيم – 4

I ►He / She You ► I / We We ► They

:در صورت نياز از الگوهاي زير براي تبديل لغات استفاده مي كنيم – 5this► that these ►those here ►there now ► then ago ► before today ► that day yesterday ►the day before tomorrow ►the next day

:مثالThey said, “The weather is awful.” ► They said that the weather was awful. Dan said, “We all had the flu.” ► Dan said that they had all had the flu.

:مثال. در جمالت غير مستقيم مي تواند حذف شود thatرابط :توجه They said the weather was awful.

براي تبديل جمالت نقل قول مستقيم امري به نقل قول غير مستقيم از الگوي :توجه :زير پيروي مي كنيم

فاعل+ said/told/asked+ مفعول ) + toبا (مصدر... +


:مثالHe said, “Read the book.” ►He asked me to read the book. She told Dan, “Call me tomorrow.” ►She told Dan to call her the next day.

اگر جمله نقل قول مستقيم درخصوص يك رويداد علمي و يا حقيقت انكار :توجه . نشدني باشد، هنگام نوشتن جمله نقل قول غير مستقيم تغيير زمان نخواهيم داشت

:مثالThey said that English is an international language.

جمالت معلوم و مجهول :

به جمالتي كه در آن فاعل نقش موثري را به همانطور كه در درسهاي گذشته ديديم ، به . شود ، جمله معلوم گفته ميو فعل جمله به فاعل آن بر مي گردد عهده دارد

و فعل بصورت عمل انجام شده جمالتي كه در آن مفعول نقش موثري را به عهده دارد :زير توجه نماييد تبه جمال. مي گويند، جمله مجهول به مفعول نسبت داده شود

Ali sees me. )جمله معلوم. (علي من را مي بيند

I am seen. )جمله مجهول. (من ديده مي شوم

بتداي به ارا جهت تبديل جمالت معلوم به مجهول، ابتدا مفعول همانطور كه مي بينيد

صورت اسم مفعول فعل اصلي جمله را به حذف نموده و ، سپس فاعل را دهجمله آور .ذكر مي كنيم to beهمراه زمان مناسب آن به


حال ساده ساختار جمالت مجهول: مفعول+ am/is/are+ اسم مفعول ) ... + by+ فاعل (

:مثالThe police arrest criminals. ► Criminals are arrested.

حال استمراري ساختار جمالت مجهول: مفعول+ being + +am/is/areاسم مفعول) ... + by+ فاعل ( :مثال

The police are arresting the murderer. ► The murderer is being arrested.

ساختار جمالت مجهول حال كامل :

مفعول+ been + +have/hasاسم مفعول) ... + by+ فاعل ( :مثال

The police have arrested the burglars. ► The burglars have been arrested.

گذشته ساده ساختار جمالت مجهول: مفعول+ was/were+ اسم مفعول ) ... + by+ فاعل (

:مثالThe police arrested the criminals. ► The criminals were arrested.


ضماير ربطي : Relative Pronounsهمانگونه كه در درسهاي گذشته ديديم، ضماير ربطي يا

ضمايري هستند كه براي اتصال who, what, when, where, thatمانند :مثال. مابين جمالت اصلي و جمالت تابع بكار مي روند

Fred is the man. Fred cleans the school. ► Fred is the man who cleans the school.

.مدرسه را تميز مي كند كهفرد مردي است

Relative Clause يا موصول به دو دسته موصول وصفي و غير وصفي تقسيم ميدر موصول وصفي، جمله پيرو جهت توضيحات بيشتر درخصوص جمله پايه بيان . شوند

:مانند. مي شودI saw the author who wrote that book.

who wroteجمله اگر عبارت در اين that book حذف شود، جمله از نظر .مخاطب گويا نخواهد بود

موصول غير وصفي به جمالتي گفته مي شود كه جهت توضيحات بيشتر درخصوص . جمله پايه بيان مي شود ولي حذف آن تاثير چنداني در درك مخاطب نخواهد داشت

:مثال

My sister, who is from Barcelona, speaks Castellano and Catalan. Sam, whose father is a doctor, is studying French.


Edinburgh, which is in the east of Scothland, is a beautiful city. Edinburgh, where we spent our holiday, is a beautiful city. The accident happened on Tuesday, when I was driving home.

قبل و بعد از موصول غير وصفي، (,)همانطور كه مي بينيد، بكار بردن عالمت همچنين در جمله موصول وصفي كه در آن ضمير ربط بصورت . ضروري مي باشد

درصورتيكه ضمير . مي توان ضمير ربط را حذف نمود مفعولي در جمله نوشته مي شود، .وصفي قابل حذف شدن نمي باشدربط در موصول غير


Vocabulary (filmed) on location argument asthma award battlefields branch breathtaking check choice compensate (for something) compensation complaint deliver delivery desk clerk destroy destroy diagnose disaster elegant for instance foundation goods guarantee guided guided tour hero hunger illness impressed in stock inspire instructions insult interpret interpreter justice laptop (computer) law

magnificent masterpiece movie crew movie set nicknamed nightmare objective otherwise out-of-date outstanding penny poster poverty prize racism racist raise (money) rebuild refugee refugee replace retailer royalty sack satisfactory scenery service software speech staff status suitable tirelessly translate trilogy unbearable unforgettable uninhabited vaccinate


Unit 7 Grammar

كاربرد جمالت شرطي غير حقيقي نوع سوم: سوم، زماني استفاده مي شود كه انجام جمله شرط فقط در زمان جمالت شرطي نوع

مثال اگر چيني صحبت كرده . ( گذشته امكان انجام داشته ولي انجام نگرفته باشد ... ) يا اگر خانواده اش دانسته بودند و .... بودم

:بصورت زير مي باشد سومساختار جمالت شرطي نوع

if كامل گذشتهجمله شرط , در گذشته كامل جمله پاسخ آينده

:مثال If I had had a cell phone, I could have called you. .اگر يك گوشي موبايل داشته بودم، مي توانستم با تو تماس بگيرم She wouldn’t have been late if she had checked the map. .او دير نمي كرد اگر نقشه را چك كرده بود

ضميمهجمالت پرسشي : در زبان فارسي براي تاكيد . توجه نماييد اين فيلم ايراني است، مگه نه؟به جمله

اين عبارتها . استفاده مي كنيم )مگه نه(بر روي جمالت پرسشي خود از عباراتي مانند بوده و جهت تاييد كردن اطالعات معروف Tag Question در زبان انگليسي به

.توسط مخاطب بيان مي شوند :مثال


This film is from Iran, isn't it? ؟اين فيلم ايراني است، مگه نه

كه در اين درس به آن جمله پرسشي ضميمه Tag Questionجهت افزودن

:خواهيم گفت، به قوانين زير توجه نماييد .برعكس و بود خواهد منفي ضميمه، پرسشي جمله باشد، مثبت پايه، جمله اگر -1 اصلي جمله رويداد زمان در و كمكي فعل از استفاده با ضميمه پرسشي جمله - 2

.شود مي ساخته isn't it مانند. شود مي نوشته مخفف بصورت هميشه ضميمه پرسشي جمله - 3 ضميمه پرسشي جمله براي aren't I از amn’t Iبجاي ساده حال زمان در - 4

. شود مي استفاده

:مثال You know that man, don't you? She doesn't know where the museum is, does she? She didn't have a ticket, did she? Mary wasn't at the theater, was she? My friends were at the cinema, weren't they? Ali will go to the museum with us, won't he? There won't be two films at the cinema, will there? You aren't going to the cinema, are you?

willدر جمالت امري ، جمله پرسشي ضميمه بصورت : توجه you? به معني

:مثال. نوشته مي شود )ممكنه؟(Sit in that row, will you? Don't be late for the film, will you?


جمله پرسشي ضميمه بصورت، شده باشندآغاز Let'sدر جمالتي كه با : توجهshall we? مثال. نوشته مي شود:

Let's go cinema, shall we?

تلفظ صحيح جمالت پرسشي ضميمه : ، معموال پاسخ پرسش را نمي دانيم و هدف از پرسيدن جمالت پرسشي مثبتدر

در اين حالت جمله پرسشي را مي بايست با آهنگ . پاسخ مناسب استدريافت ،سوال .به اين صورت كه در خاتمه جمله، صدا در اوج خود قرار بگيرد. باال ادا نماييم

در . قصد داريم تا پاسخ مثبت مخاطب را بدست آوريم، جمالت پرسشي منفيدر به اين صورت كه در خاتمه . اين حالت جمالت پرسشي را با آهنگ پايين ادا مي كنيم

:مثال . يردجمله، صدا در پايين ترين سطح خود قرار بگYou don't have a ticket to the cinema, do you? Yes, It's in my pocket. It's a great music, isn't it? Yes, it's wonderful.

جمالت پرسشي غير مستقيم: Nounهمانگونه كه در درسهاي گذشته ديديم، عبارتهاي اسمي يا Clauses

هم از قبيل فعل، فاعل و مفعول بوده كه بعنوان اسم مجموعه اي از كلمات مرتبط با :مثال. در جمالت ظاهر مي شوند

I don’t know who the author is. ,I don’t knowبه جمالتي از قبيل yes/noبراي اتصال جمالت پرسشي

Do you know, Could you tell me از قوانين زير پيروي مي كنيم... و:

راهنماي گرامر و نكات كاربردي 54 :يكي از عبارات مشابه زير شروع مي كنيمجمله را با – 1

I don’t know I wonder I’d like to know Do you know Could you tell me Would you mind tell me

به whetherيا ifجمله پرسشي را از حالت سوالي خارج نموده و آنرا توسط – 2 .جمله مورد نظر متصل مي كنيم

:مثال

Is it any good book here? ►I don’t know if it’s any good book here. Did he like the novel? ► I wonder whether he liked the novel.

نيز مشابه قسمت قبل عمل كرده ولي WHبراي ارتباط جمالت پرسشي با :توجه :مثال. استفاده مي كنيم WHاز همان كلمه پرسشي whetherيا ifبجاي

What’s the book about? ►I don’t know what the book’s about.

افعال دو جزئي: ، افعالي هستند كه از دو كلمه شامل فعل اصلي Phrasal Verbsافعال دو جزئي يا

مانند . و حرف اضافه، تشكيل شده و معني متفاوتي نسبت به فعل اصلي دارندturn on )روشن كردن (


:جزئي رايج عبارتند از برخي از افعال دو

turn on, turn off, fill up, try on, take off, put out, break up, take out, give up, pick up, look up, put on, put off, turn up, turn down

:مثال I will turn on the car.

:عبارت فوق بصورت زير نيز مي تواند نوشته شودI will turn the car on.

.در اين جمله مفعول مابين دو قسمت افعال دو جزئي قرار مي گيرداگر بجاي مفعول از ضماير مفعولي استفاده نماييم، ضمير مفعولي مي بايست : توجه

به عبارت ديگر جمالت زير از نظر نگارش . مابين دو قسمت افعال دو جزئي نوشته شود :صحيح بوده و معني واحدي مي دهد

I will turn off the light. I will turn the light off. I will turn it off.

:ولي جمله زير نادرست استI will turn off it.

برخي از افعال دو جزئي قابليت جداشدن از هم را نداشته و همواره بصورت :توجه :نمونه اي از اين افعال عبارتند از. يك تركيب مورد استفاده قرار مي گيرند

look for, search for, think of, look for, hold on, get on, catch on, get off, keep on, ask for, fall off,

:لمثاI am looking for my book.

:به عبارت ديگر جمله زير نادرست مي باشدI am looking my book for.


Vocabulary

(a) cold (a) well achieve (a goal) associate battery bring up (children) brutal bump into (something/somebody) cabin crew candle cardiologist careful careless century charge convince cough detective dice discuss DNA effort electricity embarrassed emergency engagement fall asleep fascinated fear fiancé fictional first and foremost flexible foggy forehead fortunate freezer gadget genuine

leave behind light bulb list live off (the land) living luck lucky make fun of member merchant miss miss (somebody) murder murderer mystery nod panic press (a button, etc.) prove quiz show reality show realize rise robbery routine rub rush sarcasm schedule scream seem signal soap operas solution solve (a problem) surprise suspect sweep the floor talk show


godparents grow (something) habit heart attack incredible inhabitant innocent instinct invent iron iron ironic

technique terminal theory towel TV channel unfortunate unlucky vacuum cleaner vague vary victim wedding witness


Topic wordlist Food and restaurants appetizers baked potatoes beans boiled rice desserts duck fish fork fresh fried eggs frozen fruit glass grilled fish homemade knife lettuce low-fat main courses meat napkin peaches pepper plate raw roast chicken salmon salt sausage seafood shrimp spicy spoon steamed vegetables strawberries sweet takeout vegetables

Sports beat captain coach course court do fan field get in shape get injured go lose play players pool referee score slope spectators stadium sports arena team tie track train warm up win


Topic wordlist Personality affectionate aggressive ambitious bossy charming clever competitive dishonest disorganized friendly generous hardworking honest imaginative impatient independent insecure insensitive irresponsible jealous kind lazy manipulative moody organized outgoing patient quiet reliable responsible self-confident selfish sensible sensitive shy sociable spoiled stingy stupid

talkative unambitious unfriendly unimaginative unkind unreliable unselfish unsociable Money ATM be worth bill borrow can’t afford charge coin cost earn inherit invest lend loan mortgage owe salary save take out tax waste


Topic wordlist Transportion and travel aisle baggage claim bike bike lane boarding card / pass bus car check-in counter car crash flight gas station gate highway helmet journey land luggage motorcycle parking lot parking ticket pedestrian area platform public transportion rush hour seat belt speed limit streetcar suitcase take off taxi taxi stand the subway ticket office traffic jam traffic light train station trip truck van

Describing people about attractive bald bangs beard beautiful blond brown curly dark early fat forties good-looking gray hair handsome heavy late long medium height mid- mustache overweight plain ponytail pretty red short shoulder-length slim straight tall thin ugly wavy well built


Topic wordlist Education behave cheat college discipline do homework elementary school fail graduate learn leave math pass preschool principal private school professor public school review schedule secondary school semester start strict student study subject take test results uniform

Houses apartment building armchair balcony bathroom bedroom bedside table chimney coffee table cottage dishwasher downtown dresser fence garage garden gate house kitchen living room patio porch residential area roof second floor shower small town steps stove suburbs country toilet townhouse village yard


Topic wordlist Work accountant actor chef conductor contract electrician employee employer experience full-time in charge of in college lawyer librarian part-time permanent plumber psychologist qualifications quit responsible (for) retire scientist self-employed temporary training course working hours

Shopping bakery bargain basket bookstore buy on credit buy online cash register complain customer department store discount drugstore / pharmacy farmers’ market flower shop I’m just looking manager newsstand pay sales tax receipt refund sale salesperson sell shoe shore stand in line store window shopping cart shopping mall stationery store supermarket travel agency try on


Topic wordlist Phrasal verbs ask for break up bring up bump into call back calm down check in eat out find out get along with get back get up give away give up go out grow up hand in hang up keep on look forward to look out make into make up pass away pick somebody up pick something up plug in sell out set off set up slow down take back take off take out take up throw something away

turn down turn off turn on turn up warm up Movies action movie audience based on cast comedy direct director dub extra film horror movie musical play the part plot scene science fiction script sequel set shoot on location soundtrack special effects star subtitles thriller western


منابع و مراجع

Clive Oxenden & Christina Latham-Koenig, American English File 3, Oxford University Press 2008

Mark Hancock & Annie McDonald, English Result Intermediate, Oxford University Press 2010

Raymond Murphy, English Grammar in Use 3rd Edition, Cambridge University Press 2010

Alireza Motamed, TDictionary, TahlilGaran 2012 Alireza Motamed, PersianVi Intermediate, TahlilGaran 2010

آموزشگاه مجازي زبان انگليسي

تحليلگران ، برنامه اي جهت ارتقاي مهارتهاي زبان انگليسي بصورت آموزشگاه مجازي زبان انگليسي

مطالعات نشان داده اند آموزش از راه دور . خودآموز و براساس زمانبندي دلخواه شما مي باشدهمان انگيزشي كه در كالسهاي سنتي وجود دارد را فراهم آورده و دركل نود درصد سريعتر از

.آموزش انفرادي نتيجه مي دهد

، پاسخي است به نياز كساني كه جهت صرفه جويي در آموزشگاه مجازي زبان انگليسيموزشي مناسب همچنين اين برنامه آ. وقت و هزينه ، تمايلي به شركت در كالسهاي درسي ندارند

.افرادي مي باشد كه قصد دارند در حين كار و تحصيل به مطالعه و آموختن زبان دوم بپردازند

جهت كسب اطالعات بيشتر به سايت اينترنتي گروه آموزشي انتشارات تحليلگران www.TahlilGaran.org :مراجعه نماييد

Documents

American English File: Vocabulary, Grammar