30
دهای ن ی رآ ف رآ ف اله ق م ش ی پ گ ن ه ر ف دن ه ش ان ن! ی و دن ه ش ان ن ز ی گ ن ه ر ف ی س ا ن ش عه ام+ ج ی ل ض ا له ف ل آ ت م ع ن ر کت اد: د ن ش آ

cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

  • Upload
    others

  • View
    5

  • Download
    0

Embed Size (px)

Citation preview

Page 1: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

فرافرآیندهای مقاله پیش

فرهنگ شدن تنانه و شدن زنانه

فرهنگی شناسی جامعه

فاضلی: الله نعمت دکتر استادشریفی ( زهرا اجتماعی) علوم پژوهش ارشد کارشناسی دانشجوی

فرهنگی مطالعات و انسانی علوم پژوهشگاهاول 1393نیمسال

Page 2: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

: مطالب فهرست

پیشگفتار

مقدمه

شدن زنانه

شدن زنانه مفهوم

شدن زنانه مصادیق

سازماندهی .1 و ها سازمان شدن زنانه2. ( : های آسیب و فقر شدن زنانه ، ادارات و مشاغل شدن زنانه نگاری آینده اقتصاد شدن زنانه

اجتماعی(ادبیات .3 و هنر شدن زنانهمرگ .4 شدن زنانهاجتماعی .5 های جنبش شدن زنانهآلترناتیو .6 مثابه به شدن زنانه

: شدن تنانه

فکری مختلف های نحله در بدن مفهوم

گرایی طبیعت اجتماعی ساختارگرایی ترکیبی رویکردهای

ایران در بدن گفتمان تغییرات

Page 3: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

:پیشگفتار

نمودهای وجود رغم به شدن تنانه یا و شدن زنانه عنوان با مبحثی کنم اشاره است الزم شروع از پیشمطرح مدون یا معمول طور به عناوین، این با حداقل ایران شناسی جامعه جامع عرف در هنوز آن، فراوان

. تردید با مباحث این در موجود های پراکندگی بندی جمع در نیز بنده که نیست شکی بنابراین است نشدهشده شخصی های بندی جمع و ها گیری نتیجه به ناگزیر موارد از بسیاری در و ام بوده روبرو فراوانی های . آنچه اما بود خواهد روبرو بسیاری خطاهای با تر اندک دانشی و اندک بسیار تجربه به نظر مسلما که ام،شد سبب که بود، موضوع این تازه و ناب نسبتا ماهیت همین العاده فوق کشش ندارم تردیدی آن در

گشوده بشری نوین جامعه حتی که نوین شناسی جامعه تنها نه از جدیدی های دریچه من خود برای حداقلشود.

آن از جزئی آیا ؟ دارد شدن تنانه با نسبتی چه شدن زنانه که بود آن شده مطرح های تردید اولین جمله ازدر که دارد یکدیگر از فارغ هایی بخش هریک آید می نظر به آنکه به توجه با حتی یا و آن، از تر عام یا است

هریک دو این یا و دانست دیگری از جزئی را یکی توان می حقیقتا آیا گنجد، نمی دیگری آن حلقهشوند؟ می محسوب امروز فرهنگ های فرافرآیند مجموعه از مرتبط شدت به اما مستقل فرافرآیندهایی

نسبه به موضوعی از ارجمند استاد درسگفتارهای در مرسوم سنت طبق که شد آن بر تصمیم نهایتا اما . که کرد خواهم آغاز شدن زنانه با رو این از بگشایم را آن تر گسترده ابعاد بحث طی در و حرکت تر خاص

. است بوده نیز من خود زندگی از سالهایی دغدغه جهتی از شده گفته خصوصیت بر عالوهنهایی مقاله در ام داشته قصد آنکه به توجه با مقاله، پیش این از مختصری های بخش در این بر عالوه

و فرهنگ آینده از احتماالتی و مصادیق برم، پیش مذکور های فرافرآیند نگاری آینده سمت به را موضوع. نمایم ذکر خارجی، و داخلی اندیشمندان نظرات از مدد با روند، این در را فرافرآیند این تأثیرات

Page 4: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

: مقدمه

" " " " طبیعت با آن پنداری دوگانه های زمینه و فرهنگ مفهوم از مرتبط بسیار و کوتاه توصیفی ابتدا در . داد خواهم ارائه خدمتتان

" " ) - ( سنت برخالف آن، بر حاکم پیشرفت اندیشه براساس آمریکایی انگلیسی آنگلوساکسون سنت در اساسا" اروپایی- فرهنگ " مفهوم دو که " )(Civilization)آلمانی تمدن " دانند،( Cultureو می یکدیگر از متفاوت را

. آلمانی، سنت در که چرا نمایند می قلمداد فرهنگ تر یافته رشد مرحله را تمدن و مرتبط را مفهوم دو اینکه( Kultur " )گفرهن" حالی در شود اطالق انتزاعی و غیرمادی وجوه به تواند (Sivilizationتمدن" )"می

. از توانند می مختلف امور و جوامع اروپایی، سنت در ترتیب بدین شود می شامل را تری عینی های نمودداشته نازلی سطح تمدنی سنت بجنبه در درحالیکه باشند، داشته واال سطحی فرهنگی جنبه از اما اشند

(. بود- خواهد فرهنگ تکامل از ناشی تمدن نگرش این طبق که چرا نیست، امکان این انگلیسی (1امریکایی

دوگانگی صورت به را خود فلسفی سازوکاری با فرهنگی امر بر تمدنی امر برتری این که آید می نظر به " . و فرهنگ" " طبیعی" امر و طبیعت که طوری به داد اشاعه نیز طبیعت بر فرهنگ تسلط و تفوق و طبیعت

هر به نیز فرهنگ و شد برشمرده فرهنگی امر از تر فرودست و تر ارزش کم موقعیتی در منطقا الجرم . یافت می دست تر پیشرفته تمدنی به یافت، می غلبه آن بر طبیعت از استقالل عین در که میزان

طبیعت بر فرهنگ برتری و دوگانگی غالبی طرز به ها قرن که بود آنگلوساکسون اندیشه همین به استناد با: داد نشان ذیل شرح به دیگری های نمود در را خود

فرهنگ طبیعتمرد زن

مردانه زنانهمنطقی عاطفی

احساسی غریزیروان بدن و روح

انسان گیاه و حیوانمتمدن جوامع بدوی جوامع

پیشرفته جوامع مانده عقب جوامعفمنیستی، های جنبش دوم موج و رادیکال های نحله جمله از نیز، ها اندیشه ترین انتقادی حتی آنکه عجیب

راه تنها و شده گفتگو این بستر وارد بلکه نساختند، وارد نقدی شده انگاشته مسلم کلیشه براین تنها نهدر و مردانه، های خصیصه به بیشتر چه هر شدن تبدیل و تشبه را مردانگی و مردان انقیاد از زنان رهایی

، یافته اعتال فرهنگ به پایه دون طبیعت شدن تبدیل های پتانسیل از صحبت و کردن تبدیل تر، عام بیانیدانستند.

در الخصوص علی آن، متعدد نقض موارد ظهور با و پسامدرن ای اندیشه خالل در تدریج به نگرش این اماکه ای گونه به شد، هایی تردید درنتیجه و ها شکست دچار محیطی زیست فجایع و جهانی های جنگ زمینهرا خود های تحلیل مبدأ و اتکا نقطه مهمترین امروزه فرهنگی، و فلسفی اجتماعی، علوم نوین اندیشمندان

... . مطالعات نوین مباحث کانون در و تنانگی و بدن زنانگی، و زن نتیجه در دادند قرار زنانه و تنانه وجوه بر . گرفت قرار فرهنگی

Page 5: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

شده ) گفته دالیل به بنا که شدن تنانه و شدن زنانه از صحبت بگوییم اگر نیست راه بی و گزافه بنابراین ) و است فرهنگ کالسیک تعریف از بخش ترین فرهنگی غیر از صحبت ، دارند یکدیگر با بسیاری پیوستگی

مهم فرافرآیند یک قالب در فرهنگی شناسی کیهان حتی و ساختار در بنیادین تغییراتی از خبر کمابیش. دهد می فرهنگی

: شدن زنانه

: شدن زنانه مفهومگوییم، می سخن شدن زنانه و زنانگی از که هنگامی شد، مشخص زیادی حدود تا فوق مقدمات بیان با

تر علنی و بیشتر مراتب به حضور صورت به را خود ،که است مطلب این کمی و عینی وجوه تنها نه مقصود( بیولوژیکی جنس نوع یک مصادیق عنوان به به ) ،(Sexزنان، و عمومی حوزه متعدد و مختلف های بخش در

) این تعاقب به بلکه دهد، می نشان جوامع همان ی گذشته نسبت به و جوامع تمامی در تقریبا آمار، گواهی ) ( نوعی ی گونه به را خود آن، از مؤثرتر حتی و فوکویی تعبیری با زنان قدرت کمیتی کانونهای گیری شکلزندگی اجتماعی و فرهنگی وجوه تمامی تدریج به آید می نظر به که کند می ابراز معرفتی فراگیر گفتمان

. تر کیفی مفهوم این در گیرد می بر در جنسیت ،را از آرمانی نمونه نوعی نشانگر انتزاعی ماهیتی با زنانگی(Gender. گیرد( می بر در را روزمره زندگی از متعددی مصادیق گویی که است

تر : عمومی و تر بصری های حوزه در زنان جمعیت حضور افزایش عینی و کمی

شدن زنانه مصادیق ( : زنان تنها لزوما زنانه گفتمان برندگان کار به زنانه گفتمان رشد انتزاعی و کیفی

نیستند (

: شد خواهد اشاره مصادیق این از بخشی به ادامه در

1.: اجتماعی سازماندهی و سازمان شدن زنانه

می نشان نیز فرهنگ شدن زنانه فرافرآیند در را خود که زنانه اصطالحا های شاخصه ترین عمده جمله ازروش جای به ، زنانه به موسوم و سر بی اصطالحا و ای شبکه عملکرد و رویکرد ، منظر جایگزینی دهد،

( مراتبی سلسله های بینش و مردانه،( Hierarchicها به موسوم و و مدیریت از امور، بسیاری درمی محسوب هنر، ی فلسفه بنیادین ساختارهای تا گرفته اجتماعی های جنبش حتی و سازمانها سازماندهی

. آمد خواهد ادامه در که شود، " در " انبوه از ای گره فرد هر آن در که دهیم، قرا نظر مد را التور برونو ای شبکه جامعه نظریه اگر اساسا

نشان خود کنه در شدن، ای شبکه این گفت بتوان شاید است، اجتماعی متعدد روابط های شبکه تنیده هم . باشد می جامعه فرهنگی زبان شدن زنانه نوعی ی دهنده

نحوه بر مبتنی مراتبی، سلسله و صلب ساختارهای و زنانه را ای شبکه و سیال ساختارهای چرا بپرسید اگرو ندارم آن برای متقنی دلیل هنوز شخصا شود، می دانسته جامعه در مردانه گفتمان و قدرت مردانه اعمال

Page 6: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

ندارند، آن برای درخوری پاسخ بسیار های بافی فلسفه رغم به هم نظر این نظران صاحب کنم می گمانهایی تفاوت اجتماعی روانشناسان تجربی دستاوردهای به بنا که پذیرفت را حد این تا توان می اینجا تا اما

و زنانه زنی برچسب که شده دیده مردان و زنان ارتباطی های مهارت و اجتماعی ارتباطات نحوه در . سیمون بیان به ویا بودن زن ذاتی را آن آنکه سوای حال برد کار به آن برای همچنان توان می را مردانه

از تبعیت به حتی یا و بدانیم، زنان پذیری جامعه سیر در شدن زن حاصل فرانسوی، شهیر فمنیست دوبوار،صورت _ _ هر در مردانه، زنانه و مرد زن میان سیال جنسیت، و جنس از طیفی در مدرن، پست نظرات

چنین با را شدن زنانه نظر حوزه در شد، گفته که آنچنان آرمانی هایی نمونه تعیین عنوان به توان میآورد نظر در هایی .برچسبغیر های مدل است معتقد آمریکا، ساکن نگار آینده ، حالل ویلیام ، ها سازمان شدن زنانه خصوص درمورد اسکاندیناوی و اروپا شمال کشورهای در همکنون که ها سازمان در بروکراتیک کمتر و مراتبی سلسلهکالن های سازمان جای به تر کارآمد بدیلی عنوان به توانند می اند، گرفته قرار بررسی و مطالعه

. باشند داشته مثبتی نقش ایفای اجتماعی های سازمان آینده در بروکراتیک

2.: اقتصاد شدن زنانهزنان بیشتر چه هر حضور شاهد مختلف کشورهای در جنسیتی، توسعه به مربوط ارقام و آمار به نگاهی با

. هستیم اشتغال و اقتصادی فعالیت حوزه دردهه آمریکای و s،1/3 50در داشتند حضور وقت تمام صورت به کشور این کار بازار در شرایط، واجد زنان

. 2/3امروزه خالل در که است حالی در این کارند بازار در وقت تمام جایگاههای دارای شرایط، واجد زنانبا مردان اشتغال مدت به% 12این . 27افت، است% رسیده

سال زنان 2014در سهم آسیا شرق کشور یک عنوان به ژاپن و جنوبی اروپای از ایتالیا چون کشورهایی دراز بیش کار بازار . 40در است% بوده

علت به زیادی میزان به اشتغال، حوزه در زنان حضور کمی افزایش این اقتصادی کارشناسان گفته به . شرقی آسیای نوظهور بازارهای در الخصوص علی است بوده خدماتی به تولیدی از مشاغل، ماهیت تغییر

هر مقابل در موجود، آمار بر بنا موفقیت 83مرد 100که و دارند اشتغال کار نیروی عنوان به زنصنایع این در زنان بکارگیری در منسوجات، بخش ویژه به صادراتی صنایع بخش در آسیا شرق اقتصادهای

. است نهفتهآورده همراه به اقتصادی هایی منش و ها روش تدریج به خود با فیزیکی حضور این تر، عمیق نگاهی با اما

. توان می مثال برای باشد می زنان نیازهای و سالیق ذائقه، کننده طرف بر و دارد زنانه بویی و رنگ کهمی تشکیل را کننده مصرف و کننده تولید جامعه بزرگترین آن در زنان که جهان پوشاک صنعت در گفتنوع در بیشتر ظرافت رنگی، تنوع چون هایی ویژگی با زنانه ای سلیقه و ذائقه نیاز، ردپای تدریج به دهند،تنوع ... و خانگی لوازم کارایی ارتقاء به امروزه تکنولوژی از عظیمی بخش ویا نمود، مشاهده را و الیافجهت در عمال خانگی، کارهای دانستن زنانه به مربوط های سنت به توجه با که است، یافته اختصاص آنهاحوزه کلی طور به و کار بازار در آنان بیشتر چه هر حضور به مددرسانی و زنان نیازهای رفع مستقیم

. باشد می عمومی . به عمدتا، زنان که آنجایی از است بوده نیز فقر شدن زنانه اقتصاد، شدن زنانه سکه دیگر روی همه این با

( فمنیستی تعبیر به که تر پایه دون خدماتی کارهای در همچنان اشتغال، افزایش رغم علی مختلف دالیل ) عمال شوند، می کار به مشغول است منزل از خارج محیط در خانگی کارهای همان روح تداوم از ناشی . فقر شدن زنانه عنوان با مفهومی پیدایش با که جایی تا دارد تداوم همچنان زنانگی و زنان فرودستی

. است شده تجمیع فقیر شاغالن مسئله با ایران در که روبروهستیم

Page 7: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

به تاریخ طول در هرگز که زند رقم را جدیدی داری برده فکوهی دکتر گفته به تواند می خود مسائل این " : . کنونی اقتصادی بحران افزاید می گفتگویی در همچنین وی است نبوده برجنسیت مبتنی امروز اندازه

می حساب به مذکر سلطه از ناشی حدی تا است، خطرناک شدت به و مدت ساختاری،بلند ازنوع که جهانداری سرمایه و گری نظامی آن حاصل و دلیل که است، مدیریت مردانه الگوی در بحران نوعی یعنی آید،

". گیرد می فرا را بشریت کل خطرش که است بوده آن ابعاد تمام در وحشی و مند ضابطه غیر

3.: ادبیات و هنر شدن زنانهدهه نقد 1970از مورد هنر، و فلسفه تاریخی سنت معاصر، هنر سیاسی عملگرایی با همزمان میالدی،

. تثبیت و دهنده بازتاب همزمان طور به روز آن تا هنر ی فلسفه فمنیستی، رویکرد در گرفت قرار جدی . فلسفه باب در ها فمنیست بنیادی های پرسش است بوده جنس و هویت جنسیت، اجتماعی صور کنندهسلسله منش بر ندارد، جنسیت به مستقیمی ربط آنکه با که است مفاهیمی ی بردارنده در اغلب هنر

(. استوارند جنسیت از مأخوذ (2مراتبی

میان در برجسته نویسندگان و هنرمندان تعداد بودن کمتر شود می گفته اغلب نگرشی چنین اساس بر . نحله اما است زنانه ماهیت در اول، طراز هنرمند یک برای الزم خالقانه نبوغ وجود عدم از ناشی زنان،زنان : کمرنگتر حضور این علت اند داشته اذعان هنر، شناسانه زیبایی اصول بازتعریف در فمنیسم از هایی

و فنون یادگیری به دسترسی در زنان فرودستی و محرومیت ها قرن علت به اوال خالقه، هنر حوزه دراز مردانه تعریف ازسیطره ناشی فرودستی این مهمتر، جایگاهی در حتی و ثانیا ؛ بوده هنری تولید ابزارهای

. " باشد" می هنرمند خالقانه نبوغهنر ارسطویی سنت که آنجا داد، خواهم انجام هنر کالسیک اصول به ای مراجعه مختصر امر این درتوضیح

) ( . ) ( ) یا ) ها ابژه ها پدیده بازنمایی نوعی به میمسیس بود میمسیس تقلید بر متکی و تخنه مهارت بر مبتنی . از حاصل لذت که هنر، به افالطونی نگاه سیطره با نگاه این اما است ها اندیشه دراماتیک بیان نوعی

جهان با قیاس در را، انتزاعی جهان های فرم و دانست می عقالنی مسیر از دوری موجب را میمسیس(. شد رانده حاشیه به شمرد، می بر واقعیت از واالتری مرتبه واجد فیلسوفان( 3عینی، و هنرمندان گفته به

انتزاعی بنای آن در که است جنسیتی مستقیم غیر های داللت از مشحون افالطون فکری دستگاه معاصر،(. یابد می رجحان ها ابژه انگیز لذت و گذرا عینی، جهان بر مراتب، سلسله بر مبتنی های فرم آل ایده (4و

سلسله نگاه این که، دارد قرار نکته این افالطون، شناختی زیبایی نظرات از فمنیستی نقد مرکز درمی تقویت است، جنسی توازن عدم و نابرابری با عمیق پیوند در که را روان و تن میان پارگی دو مراتبی،

( 5کند)

: مادون در عینی و تقلیدی هنر شود می افزوده شده گفته های دوگانگی بر دیگری های دوگانه ترتیب بدین . زن تن ابژکتیویته بر هنرمند مرد سوبژکتیویته سیطره و انتزاعی، و هنر خطیب بورک، ادموند که ھنگامي

که خطوطی جاذبه و ظرافت که گويد مي ايرلندی، پیچ فیلسوف يادآور آورند مي وجود به را زيبا ھای ابژهجنسي امري را زيبايي صراحتا اند، زنانه اندام ھاي . وخم لذت ابژه زنان اگر كند مي تعريف شھواني و

لذت آنکه برای گر مشاھده پس ھستند سیطره زيباشناسانه آنان بر بايد کند تجربه را ناب شناختي زيباييمربوط يا و مردانه نوعا ای خواسته اين که . ) يابد، است مخالف جنس (6به

مردانه سوژه برتری تا اند داشته آن بر سعی معاصر هنر های جنبش که بود رویکردی چنین با تقابل در امادهند نشان و داده قرار جدی نقد مورد را زنانه عمال برابژه را ذوق که ھستند ھايي سوژه ضمن در زنان

. اين کنند مي ھستند، تجربه زيباشناسانه ابژة ھم و سوژه ھم واحد زمانی در زنان که دھد مي نشانمردان شود، می گفته که طوری به شود، می مشاهده نیز زنان جنسی عمل در همزمانی این که همچنان . نگرش این آن غیر یا مرد بدن دستکاری تحت خود بدن از زنان و برند می لذت زنان بدن از جنسی عمل در

هنر عنوان با را خود و گیرد می قرار معاصر هنر مرکز در بدن که رود می پیش بدانجا تا امروز پسامدرنپرفرمنس ) یا . ( Body Artتنانه وسیله همزمان هنرمند تن و جسم هنر، از نوع این در نماید می معرفی

Page 8: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

بعضا و نامتعارف کارهایی انجام به دست حتی و شود می واقع هنری کار پرداخت مصالح و ساخت. نماید خلق گذار تأثیر شدیدا عمقی تا زند می خودآزارانه تظاهرا ویا خودآزارانه

جامعه نگاه خصوص در شریعتی سارا دکتر خانم سوی از هایی کوشش نیز ایران در است ذکر به الزمبر که است، شده انجام عنوان همین با ای مقاله در ، ادبی آثار بر تکیه با هنر عرصه شدن زنانه به شناختی

. " " " " " باشد " می هنری آثار و کار زمینه در بوردیو وارثان و هنر قواعد یا عشق ، تمایز نظریات پایهنوع این در زن تصویر تغییر سیر بررسی به پاپ، موسیقی خصوص در تحقیقی با نیز وی شاگردان از یکی . زن از تصویر این که است آمده تحقیق این در است پرداخته انقالب از پس سالهای خالل در موسیقی ازتر، متأخر ای دوره در سپس و گیرد می قرار مرد تفاوتی بی مورد عصیانش که عاصی زنی به معشوق

. قابل نکته شریعتی است یافته تغییر گیرد، می قرار مرد توهین حتی و کینه و خشم مورد که عاشق زنیکرده چه اجتماعی واقعیت عرصه در زن این که کند می مطرح پرسش این صورت به را سیر این در توجه

شود؟ می شناخته مرد جانب از خشمی چنین مستوجب که شده سبب را تغییراتی چه و است

4. : مرگ شدن زنانهگرفته خو تدفین و سوگواری تشریفات، قبیل از مفاهیمی با ما گوردن، الکس گفته قرن به در اما 21ایم؛

نشانه از ای کرده مجموعه ظهور مرگ برای مدرنی فرهنگی کدهای و نمادها برای ها، الزم پتانسیل که اند: . افزاید می انگلستان در مرگ مقوله تغییر به اشاره با ادامه در وی دارند را مرگ به ما تفکر و نگرش تغییر

می" مربوط آن روند و مرگ به که رفتارهایی و مردم فرهنگی و اجتماعی سنتی، حال آیین در همگی شوندنشانه از جدیدی مجموعه که جایی تا هستند . بازبینی طور به ظهورند حال در فرهنگی کدهای و نمادها ها،

شکل حال در مرگ برای جدیدی شناسی نشانه نوع خالصه، مراسم، انجام چگونگی که است، گیریدر قرن  رفتارمان در مرگ به نسبت ما تفکر چگونگی نهایت در و آیین " )21این داد خواهد تغییر (7را

و دهد می نشان ذیل شرح به جدولی در را سوگواری و مرگ جدید های کدگذاری خالصه طور به گوردونبه مرگ طولی و مراتبی سلسله منظر تغییر جمله از را، جدید های کدگذاری این اغلب که دارد می اذعان

. شمرد بر زنانه هایی ویژگی دارای توان می راستا، هم و عرضی نظر نقطه

Page 9: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

جدید شناسی مرگ: نشانه

موجود ظهور کدهای حال در کدهای

زنانهمردانه

انتخابناتوانی

پایین به باال از قدرت باال نظام به پایین از قدرت نظام

شده هماهنگ فردگرایی تشریفات و تنوع

انگیز حزن و کننده رسمی سرگرم و رسمی غیر

جشنسوگواری

بسته / باز / پنهان آشکار

فاصله ما در از دور ما ای اکنون در

رشدفرسودگی

رفتن بین شدن از تازه

طرفه تعاملی یک و طرفه دو

روح مجازی جاودانگی جاودانگی

باالپایین

بودن قطعی  خطی پایان بودن و ای ناپذیری  چرخه پایان و

Page 10: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

5.: اجتماعی جنبشهای شدن زنانه

تجربه از مجملی توصیف ارائه طریق از بهتر تفهیم ایجاد برای را قسمت این توضیح خواهم می اجازه . دهم انجام کشورمان متأخر بسیار تاریخ در خودم مطالعاتی

سال و 1388در سؤاالت بار اولین برای ایران، در مدنی جنبش یک از جدی فرم گیری شکل پیرو . جنبش خرده آیا که بود آن اصلی سؤال شد مطرح عمومی عرصه در مهمی ی زنانه های شاخصه

ویا بماند، مسکوت خواهی دموکراسی نام به کلیتی در باید آنها مطالبات و زنان جنبش چون هاییاین است؟ ها جنبش خرده همین مطالبات از برآیندی که منتزع، کل یک نه دموکراسی بلعکس،های ویژگی بر منطبق نوعی به که شد می برشمرده جنبش این برای هایی شاخصه که بود درحالی

: . از بودند عبارت شاخصه این اهم بود شدن زنانه یا زنانهو_ ) اینترنتی مجازی های جمعیت از اعم معترض های جمعیت میان در زنان جمعیت گیر چشم حضور

) ها خیابان در حاضر حقیقی یامعترض_ های جمعیت تر خشونت بی مراتب به و مدنی عمدتا جویانه، مصالحه منش

انتقادات_ مورد که جنبش این سر بی اصطالحا یا و رهبر بی مراتبی، سلسله غیر منسجم، غیر ماهیتگرفت می قرار مختلفی های تشویق یا و

جنبش_ ابتدای در حاضر اجتماعی های گروه انواع باالی تکثر

برخی در مدنی های جنبش از دیگر ای پاره معاصر تاریخ در آن از پیش که هایی ویژگی چنین مجموعهبودن زنانه عنوان به بسیاری نظر از بود، شده مشاهده نوین اجتماعی های جنبش عنوان با کشورها . جنبش همچون جهانی های جنبش از اقسامی آن بر عالوه اما شد می شناخته جنبش این گفتمان نوع

. باشد می دارا را چنین این هایی ویژگی از شمایی نیز زیست محیط های

7.: بدیل مثابه به شدن زنانهزندگی و فرهنگ شدن زنانه های پتانسیل به توجه با جهان اجتماعی و فرهنگی نظران صاحب از برخی

. آن از اند کرده عنوان ایدئولوژیک فرهنگ فراگیر خشونت برابر در بدیلی یا آلترناتیو را آن تقویت روزمره،ها سازمان در او مراتبی سلسله غیر نگاه جایگزینی به به که اند حالل ویلیام چون نگارانی آینده جمله

. شد اشاره پیشترکه : دارد می بیان عنوان همین با ای مصاحبه در نیز فکوهی دکتر

Page 11: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

که" است آن فرهنگی و سیاسی اقتصادی، تاریخی، های قالب در زنانگی عمیق درکیعنی موقعیت این و کند هدایت کنترل قابل الاقل موقعیتی سوی به را جهان است ممکن

) ( " " و هم با انسانها میان آمیز خشونت غیر و متوازن رابطه ای گونه درون یافتن سازشبه" " ) نه و موجودات دیگر عرض در و موجودات سایر با مشابه ای رابطه ای گونه برون

" " ) مثابه به نه جهان، شدن زنانه من که است چیزی همان ، برداری بهره و تسلط قصد. ) ( کنم می یاد آن از اتوپیایی حدودی تا بدیل آلترناتیو یک مثابه به بیشتر بلکه ناگزیر واقعیت

مهمتر بسیار من نظر به طبیعت، با و یکدیگر با تر متناسب و بهتر زنگی یعنی آلترناتیو، این . " " " این " و است محدود و معدود هایی ساحت در توسعه و رشد از تر ضروری ما برای و

". است پذیر امکان مذکر منطق جای در ، تاریخ مؤنث منطق پذیرش و درک برکت به تنها

: فرهنگ شدن تنانه " و " پردازد می بدان تاریخی ای گونه به شدن متمدن فرآیند کتاب در الیاس نوربرت آنچه طبق انسان بدن " آن " پسامدرن جامعه در بدن تر متأخر وجوه درمورد روزمره زندگی و فرهنگ کتاب در انگلیس دیوید بعدهامی در فرهنگی تربیت تحت باید که شد، می شناخته طبیعی و سرکش موجودی همواره دهد، می ادامه را

ساخته دگرگون را بدن و فرهنگ رابطه ماهیت گیری چشم ی گونه به پسامدرن جهان در آنچه اما آمد، . است فرهنگ این تاریخی، لحظه و موقعیت این در یعنی است فرهنگ شدن تنانه عنوان با ای مقوله است، . بدن، مدیریت سازوکارهای انواع تحت آن بر عالوه متأخر بدن باشد شده بازنمایی بدن گوی پاسخ باید کههای جراحی و ها کلینیک مانند بدن، روی بر مدرن پزشکی های دستکاری یا و ها آیین و قوانین از اعم

. گیرد ... می قرار و زیباییخودبیگانگی با های روایت از روایتی کننده نقل امروز، فرهنگ فرافرآیندهای دیگر همچون شدن تنانه

. تنانه تغییراتی مورد فرافرآیند این طی در دانست، می بدن مربی روزی را خود که فرهنگی است فرهنگ . . است شده بازنمایی بدنی ، آن معانی تمامی در فرهنگ صحنه اول ستاره گفت بتوان شاید گیرد می قرار

ادامه در و بود خواهید شاهد را بدن به نسبت مختلف های رویکرد تاریخی سیر از شرحی ابتدا ادامه درشیرینی به مفصال فاضلی دکتر کتاب در که ایران در بدن گفتمان تغییرات نظریه به شد خواهد ای اشاره

. گیرد می قرازر مطالعه مورد و است شده پرداخته بدان

: شناسی جامعه در بدن مفهومذهن، آن طی و است بوده غرب فلسفه مبنای طوالنی مدت برای ذهن و بدن جدایی شد گفته آنچه بر بنا

. و غایب هایی بدن از ، بدن و جامعه عنوان با خود کتاب در ترنر برایان شد می گرفته نظر در بدن از برتربدنمندی ) و شده غرق بررسی (corporalityیا مورد اجتماعی تعامالت در شده گرفته تاریخی نادیده سیر در

نتوانسته تاکنون شناسی جامعه کالن و خرد های پارادایم که شود می آور یاد و کند می یاد شناسی جامعه: نمایند توصیف یا تبیین بدن در را جامعه حتی و جامعه در را بدن جایگاه اند

( خود خاطر به را بدن خرد، شناسی جامعه حالیکه در (Selfدر اجتماعی بازیگر مثابه به ، به بدن از صحبت ورود از نیز کالن شناسی جامعه کند، می حذف شود، می برساخته تعامل

(. دارد اجتماعی سیستم بر نظری تمرکز زیرا کند، می ممانعت شناختی جامعه ( 8مباحث

جامعه مختلف های حوزه از یکی تنها عنوان به نه را بدن شناسی جامعه ترنر، رسد می نظر به رو این از . پارادایمی نماید می معرفی شناختی جامعه جدید پارادایم یک مثابه به ، تری فراخ دعوی با بلکه شناسی،

. این دلیل ادامه در ترنر هستند آن فرهنگی های برساخته تمام با بشری ابدان آن اصلی گران تعامل که

Page 12: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

در آن ورود و شناسی زیست از انتقاد خواسته نا پیامد شناسی، جامعه تئوری در را بدن شدن گرفته نادیده. کند می عنوان کالسیک شناسی جامعه تعابیر

سياست حوزه‌هاي در آن پيامدهاي و غربي جوامع در سالخوردگان جمعيت رشد به رو افزايش کلی طور بهخود به جهاني شکل آن اقتصادي تبعات که مسکن، و پزشکي پيشگيري بازنشستگي، اجتماعي، گذاري

. مي‌باشند بدن به توجه در مؤثر عوامل از است، تعريف  (9 )گرفته بررسي به بدن، جامعه‌شناسي چنين، هم . مصرفي فرهنگ در مذکور مفاهيم است پرداخته سالخوردگي و جواني مفاهيم با نسبت بدن از اجتماعي

. از برخوردار ترکة و جوان بدن‌هاي به ارزش مصرفي، فرهنگ در هستند نمادين ارزش‌هاي حاملدارد پي در را بدن نمادين ارزش در کاهش پير، بدن‌هاي و مي‌گردد ضميمه شهواني وبلن (10).جاذبيت‌هاي

مي‌دانست منزلت نماد و مفيد را زيبايي «  (11)نيز، « » که » جايي در را کردن ضايع و سودمندي بين تمايز ومي‌دانست ) مشکل بسيار کاري اند، آميخته هم در افتخار کسب و آسا( . 12زيبايي تن طبقه کتاب در وبلن

. شود می بازنمایی و تربیت مصرف منظور به که تولید برای نه که شمارد می بر ای پدیده را مدرن بدن

فکری مختلف های نحله در بدن مفهوم

حدي هنري،به آفرينش‌هاي و ادبيات قانون، پزشکي، حوزه‌هاي در دکارتي sذهن بدن دوانگاري تأثيرگذارياس برده بين از را باره اين در متفاوت فلسفي ديدگاه‌هاي بروز امکان تقريبا که است منزلت ت.گسترده

علت به معلوالن، و يدي مشاغل دارندگان خادمان، بردگان، دهقانان، کارگران، زنان، پايين اجتماعي. است sذهن بدن دوانگاري لوازم از آنان، زندگي در بدني فرآيندهاي و فعاليت‌ها محوريت

. جمله، آن از شود می دیده دن ویژه توجه با رابطه در کارهایی معدود نیز کالسیک شناسی جامعه در البته" " " دیوانساالر" های نظام در بدن شدن عقالنی چگونگی و مارکس آثار در ، ماشین از کارگر های بدن تابعیت

. برد نام توان می راارائه خدمتتان را تجسدی شناسی جامعه و بدن شناسی جامعه تکوین سیر در عمده نگرش سه ادامه در

. داد خواهم

گرايي طبيعت

» « » « فرض شناختي زيست مبناي داراي و اجتماعي قبل ما اي پديده بدن گرا، طبيعت ديدگاه‌هاي در » « » مي‌گردند » استوار آن بر جامعه و خود ساخت‌هاي رو که پي  .13مي‌گردد در نابرابري، گوناگون انواع

. زنان بدن‌هاي ثباتي بي مدلول جنسيتي نابرابري مي‌کنند پيدا مشروعيت شناختي زيست بدن ويژگي‌هاي . تهديد جامعه اخالقي و اجتماعي ثبات براي همواره زنان بدن‌هاي است، معتقد ترنر، مي‌شود پنداشته

است؛ شده از  14محسوب كه است يافته تربيت گونه‌اي به آنان احساسات فيزيولوژيك ساخت زيرا. مي‌گردند متمايز عمومي حوزه در خنثي عقالنيت

اجتماعي ساختارگرايي

. مي‌گردد ابداع و محدود جامعه سوي از که است اجتماعي معاني شامل بدن اجتماعي گرايي ساخت در. است شناختي زيست پديده عنوان به بدن تحليل با مخالفت ساختارگرايي، نحله‌هاي مشترک وجه

Page 13: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

. » « » وي » مي‌کند تبيين را آنها بين فاصله بروز چگونگي ، انساني خود و اجتماعي خود از بحث در گافمن » « . افراد خود مي‌شوند اجرا روزمره زندگي در كه مي‌داند نمايش‌هايي را اجتماعي موقعيت‌هاي و نقش‌ها « . دادن نمايش اصطالح طرح با گافمن مي‌يابد معنا مي‌كنند، اجرا موقعيت‌ها اين در كه نقش‌هايي وسيله به

» « » « » « و« خصوصي فضاي ، صحنه روی ، صحنه پشت حسب بر اجتماعي متقابل کنش بررسي و خود . » « » مي‌پردازد» جسمانيت در کاو کندو به آنها، با متناظر عمومي فضاي

" " " " " را " چهره به چهره تعامل در زنی نقاب اصل خصوصی و اجتماعی صورت گونه دو از صحبت با گافمنشود کی محسوب نقاب آوردن بدست برای مفیدی وسیله آرایش که سازد می نشان خاطر و دارد می بیان

. شود می زده کنار تنهایی و صمیمی دوستان جمع در یا و احساسی شدید شرایط در تنها و

» « همواره بدن که اي گونه به دارند، بدن با بالفصل چسبيدگي نوعي ، قدرت روابط فوکو نظر از « » « » « » « » در» شرکت ، وظايف انجام براي و مي‌گيرد قرار تربيت و نشانه‌گذاري ، گذاري سرمايه مورد » « . » « به« خود راهبردهاي چنين، هم مي‌گيرد قرار فشار تحت نشانه‌ها انواع کردن ساطع و مناسککار خود بدن‌هاي روي رضايت حس به رسيدن براي آن‌ طريق از افراد که مي‌شود اطالق روش‌هايي

متأثر آنها از را خود بدن‌هاي فرهنگي سياسي، اجتماعي، غالب گفتمان‌هاي تأثير تحت افراد و مي‌کنند » « » « » دسته‌بندي،. » روش‌هاي طريق از که هستند متجسد و بدني‌شده اجتماع، برساختة‌ هاي خود مي‌سازند

. زني چانه قدرت افراد به بدن، ظاهري ويژگي‌هاي مي‌گردد حاصل آن کشيدن انضباط به و بدن مديريت. مي‌کنند استفاده گذاري سرمايه براي آن از افراد و 15مي‌بخشد

مهم نکته دو مدرن، جوامع سازماندهي رکن به تبديآلن و اجتماعي نهادهاي و روابط در بدن بکارگيري نحوة . براي نويني استراتژي‌هاي و رژيم‌ها تولد اجتماعي، بدن‌هاي به نسبت نگراني مي‌باشد فوکو آثار در . » « » « ايجاد به دغدغه‌ها گونه اين مي‌شود تيمارستان و پزشکان روان ظهور موجب و مهار جداسازي،

شکل‌هاي ايجاد و جنسي تمايالت کردن منضبط زندان، ارتش، آموزشي، سازمان‌هاي مدرن، پزشکي » « مي‌شود منجر حکومت از فرايندهاي  . 16جديدي وسيله به بدني، فعاليت‌هاي تنظيم تأثير تحت افراد

. » آدمي » پيکر تحليل ادامه در فوکو مي‌کنند پيدا خاصي درک خود مناسب رفتار از و خود از اجتماعي، توزيع » مي‌داند » مطيع بدن‌هاي شكل‌گيري موجب را انضباطي ساختکارهاي ، قدرت ساختارهاي با ارتباط .17در

» « » « » « » زمينه » در متراکم انتقال نقطه جنسيت ، لذت و دانش ، قدرت از برآمده نظام در فوکو، نظر از » مي‌باشد» قدرت « .18روابط « » « داشته وجود مقاومت جنسي،همواره ميل بر قدرت تحميل برابر در و

. .18است. » « » آغاز» با عقيدهفوکو، به دارند قرار يکديگر کنار در همواره مقاومت و قدرت بهعبارتديگر، » « » و » انسان بدن مورد در کالبدي سياست طريق از جنسي، ميل ويژه به ، زندگي بر نظارت سدهجديد،

» ضروري» وسيله جنسي ميل صورت، دو هر در و گرفت قرار تأکيد مورد شناختي زيست جمعيتي سياست. است شده بشر زندگي نوع و بدن به دسترسي 19براي

» - « . » بنيان » را فرايندي قدرت دانش مي‌شود نهادينه و توليد نو از گفتمان، صورت به قدرت جريان در بدن » « . » « فرايندي نظارتي خود مي‌کند شناسايي ابژه عنوان به را خودش خودبدن، آن طريق از که مي‌نهد

» « » « به تن عمومي سالمت چون مفاهيمي با آگاه، و فعال اعضاي عنوان به سوژه‌ها آن در که است. . مي‌شود دار خدشه عمومي و خصوصي مفاهيم بين مرز حالت، اين در مي‌دهند پزشکي آزمايشات

نظارت به موظف بسياري نهادهاي که است اجتماعي امري بلکه نيست، شخصي اي مسئله فرد، سالمت. هستند آن نمي  41بر مقاومت نظارت‌ها اين برابر در تنها نه مطيع، يا و مدني شهروندان عنوان به افراد

. » « . جمعيت‌ برخورد مي‌داند بدن بر نظارت را تالش‌ها اين هدف فوکو مي‌دهند تن آنها به آگاهانه کنند،بلکهسا‌ل‌هاي ميرهاي و مرگ مي‌دهد، افزايش تولدهارا تعداد که است نوين پزشکي دستاورد بدن، با شناسانه

. بدن، شدن خرد چگونگي است کرده جدا مثل توليد از را افراد جنسي روابط و داده کاهش را زندگي اولاز بدن قسمت‌هاي تمام کارگيري به و تسلط منظور به جديد پزشکي وسيله به متفاوت قسمت‌هاي به . يک عنوان به بدن که فرايند اين در است نموده کمرنگ را تکنيکي و فيزيکي بدن ميان مرزهاي آن، سوي . يک عنوان به توارث عليه که مخالفت‌هايي مي‌شود فهم رقابت درحال سوژه دو بين در متغير مفهوم

. » « » است » کاسته فرو ارگانيسم و مکانيسم از مرکب ماشيني به را بدن آمده، وجود به متافيزيکي سيستم20

Page 14: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

. » كه » ابتکاري، روش‌هاي از نبايد ترتيب، اين به شود تبديل نيز مقاومت کانون به مي‌تواند بدن وجود، اين با . » متقابلي » مفاهيم فوق، نگرش‌هاي گيري شکل با همزمان پوشيد چشم مي‌شوند، تلقي مقاومت نوعي

» « » « » گونه» اين و شد مطرح جامعه‌شناسي در اخاللگر بدن‌هاي و افراطي بدن‌هاي ، ياغي بدن‌هاي نظير . » اساس، » همين بر گرفتند قرار تأکيد مورد اجتماعي و سياسي تمرد ، مقاومت ابزارهاي عنوان به بدن‌ها

در برمي‌شمردند، نادلخواه شرايط اهم‌دست يا شرايط قرباني را جوانان که کالسيکي رهيافت‌هاي . کتمان بزرگتر ساختار اقتدار اينکه بدون بينش، نوع اين در ندارند پيشين مدخليت امروز اجتماعي مطالعات

توجه ذاتي جزء جسماني فرايندهاي بر نظارت مي‌گردد لحاظ هم فردي بدن‌هاي مقاومت نقش شود، . براي بدن، چگونگي و کيفيت به آگاهي دهد نشان خويش رفتار به نسبت بايد فاعل که است مداوم بازتابي

. بر نظارت منطقي دنباله حقيقت، در دارد اساسي اهميتي زندگي، از لحظه هر عيار تمام دريافتنپارچه يک کل نوعي عنوان به بدن و اصلي اندام‌هاي بر نظارت و پيراموني محيط از حسي ورودي‌هاي

22است.

. " مي‌کند " تأکيد بدن به شده تشبيه ساخت‌هاي در نهادها خوردن گره چگونگي بر کارکردهاي  23داگالس وي . » بدني » اشتراک علي‌رغم مي‌داند آن توليد وباز بدن اخالقي مديريت با ارتباط در را نهادها اجتماعي

کار به گوناگون اجتماعي تجربه‌هاي بيان براي که بدن، بر مبتني نمادهاي و اجتماعي شرايط انسان‌ها،. است متفاوت هم با 24مي‌روند،

ترکيبي رويکردهاي

« . پروژه مي‌دهد قرار تأکيد مورد را بدن بودن پروژه که است بدن چيستي به پاسخ پي در ترکيبي رويکردبراي« بالقوه طور به بدن محتويات حتي و شکل اندازه، ظاهري، نماي که معناست اين متضمن بدن بودن

وسيله به منحصرا که است جسماني اي پديده وبدن، است باز بدن دارنده طرح‌هاي راستاي در بازسازي. مي‌کند ايجاد را آن اجتماعي، روابط مبناي دادن شکل با بلکه نمي‌گيرد، قرار تأثير تحت اجتماعي نظام‌هاي

25

» « تحول و پرخاشگرانه رفتارهاي کنترل بدن، ساختن منضبط فرايند ، يابي تمدن فرايند نظريه در الياس . از طبيعي و اجتماعي فرايند‌هاي وي، نظر از مي‌کند تبيين را معاصر دوران تا عتيق عهد از بدن، فرهنگ

. توانايي‌هاي مي‌کنند مداخله بدن توسعه در انسان‌ها، شده نياموخته يا شده آموخته ظرفيت‌هاي طريقشده‌ان محدود بدن وسيله به آگاهي و رفتار  26دزباني از بيشتري ابعاد زمان، گذشت با الياس، نظر باور به

» آن، » پي در و شده برده اجتماعي زندگي صحنه پشت به و تلقي ناشايست رفتارهاي عنوان به انساني،. است رفته باال افراد در بدن فعاليت‌هاي به نسبت شرمساري توسعه  27آستانه رويکرد الياس ترتيب، بدين

فرايندهاي نتيجة را بدن احساسي و فيزيکي نماي در آمده وجود به تغييرات و مي‌پذيرد بدن مورد در را اي. مي‌داند جامعه و افراد در سازي 28تمدن

. » است » طبيعي و اجتماعي محيط‌هاي از آن استقالل و شدن شخصي غربي، جوامع در متمدن بدن ويژگي » « نمايش به ضمن و داراست را عاطفي احساسات کنترل اعمال و شدن عقالني توانايي متمدن بدن

شکل به را اجتماعي گوناگون موقعيت‌هاي در مطلوب رفتار ضرورت‌هاي ديگران، و خود کنش‌هاي گذاشتن. مي‌سازد دروني قبولي از  29قابل كاستن و انسان رفتار در تدريجي ثبات بر مشتمل غرب، تمدن فرايند

. است مبتني گونگي‌هاي چند افزايش و تابوهاي 30تضادها تدريج به مدنيت، رشد فرايند در الياس، نظر به. ميشود ساخته .  31بدني كه، حالي در است جامعه بر حاكم نظم تر كوچك گونه بدن، بر حاكم نظم همچنين،

محيط از كه ميكوشند نيز افراد مي‌رود، پيش منفرد هويتهاي برساختن و محدوديتها ايجاد سوي به اجتماع. جداييهاست اين اعمال مناسب نقطه بدن و باشند مستقل اجتماع افراد ساير و اطراف

. مي‌داند اجتماعي هنجارهاي نمادين حامل را بدن و  32بورديو، هاست جسم نظم اجتماعي نظم وي، نظر از. مي‌گذارند اثر برجسم‌ها فيزيکي و نمادين صورت به اجتماعي، شناخت  33الزامات کسب امکان بر بورديو

» « . شده اجتماعي جسم نباشد، کار در استعاليي سوژه وقتي جهت، اين از مي‌کند تأکيد جسم طريق از. است جهان عملي شناخت حقيقي عامل

Page 15: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

» سرمايه » صورت‌هاي ديگر با را جسماني ويژگي‌هاي ارتباط فيزيکي سرمايه مفهوم از استفاده با بورديو،. مي‌کند «  34تشريح « مي‌داند بدن در شده گذاري سرمايه فرهنگي منبع را بدني سرمايه توليد .35وي

. » مي‌شود» اجتماعي زمينه‌هاي در ارزش حامل بدن آن، طي که است بدن توسعه گرو در فيزيکي سرمايه36.  » « » نابرابري‌هاي » نگهداشت براي آن گسترش و است نمادين ارزش‌هاي حامل ناتمام ماهيت يک بدن

. مي‌باشد ضروري .37اجتماعي

حرکات صورت به خود، جسم بر نشاندن با را خود اجتماعي دستي فرو سلطه، زير انسان‌هاي ترتيب، بدين. مي‌کنند دروني رويي کم و بدني که  38ناشيانه مي‌دهد شکل را او جسم با فرد رابطه جنسي هويت

کرد اشاره مؤدبانه حرکات و رفتن راه طرز ها، حالت چون مواردي به افراد  .39مي‌توان موضع عالوه، به . » اجتماعي، » گروه خاص ذهني تصاوير معرف زندگي، نشانه‌هاي است آنها ساليق کننده تعيين جامعه در

. است قدرت طيف در يابي جا براي آن اراده و جامعه در گروه اين نسبي .40موضع

. ديگران از را خود ترتيب، بدين اند شده بندي دسته خود داوري‌هاي با اجتماعي سوژه‌هاي بورديو، نظر از . بد و ذوقي‌ها خوش اين‌رو، از به مي‌شود آشکار عيني بندي‌هاي دسته در آنها موضع و مي‌سازند متمايز . که مي‌کند عمل اجتماعي مهري هم‌چون ساليق اين دارد بستگي اجتماعي مسير به کس هر ذوقي‌هاي

. تأثير تحت را افراد فرهنگي قريحه اجتماعي، طبقه مي‌سازد آشکار گروهي به را عامل اجتماعي تعلق. » « » « » مي‌شوند » خود براي مشروعيت و برتري ، تمايز مدعي فرايند، اين خالل در افراد و مي‌دهد 41قرار

. به توجه مي‌باشد مجدد تخصيص و تخصيص تعامل، براي مکاني شخصيت، همانند بدن، است معتقد گيدنز، . » و » قواعد به مقيد که را، مشخصي تعريف آن، به رجوع با مي‌توان است هويت براي جستجويي بدن،

. نمود جستجو نيست، اجتماعي » 43انتظارات هستي خطرناک رويدادهاي برابر در بدني مهارت‌هاي. است« برخوردار زيادي نفوذ قدرت از خود  42شناختي بدن‌هاي از افراد که مي‌کند اشاره حالتي به گيدنز

» « آسيب دچار آنها شخصي هاي هويت بدن، از بيگانگي از ناشي اضطراب پي در و مي‌گردند بيگانه44مي‌شود.

» « آرايش به اشاره ضمن جديد، عصر در بدن مديريت شدن ساختمند بيان در گيدنز « : فراهم شده شناخته مکان اين در را ناشناخته‌ها کوتاه مشاهده امکان فضا مي‌نويسد خودرو در زنانآرايش. به خانم‌ها نياز به تا مي‌کنند نصب را آيينه‌ها آفتابگيرها روي اتومبيل، سازندگان امروزه مي‌آورد

. جنبه‌هاي از برخي که است آن دهنده نشان وضع اين دهند پاسخ : » « . از جزيي اين گفت بايد اتومبيل در آرايش يابي ساخت براي است کرده رسوخ آنها تنهايي در مدرنيته

. موقع به افراد اين که باشد قرار اگر است جديد دوران در مکان و زمان محدوديت‌هاي بر غلبه براي تالش . در بيشتري رانندگان ازدحام، ساعات در نتيجه، در نمايند به عجله بايد برسند، خود کار محل يا خانه به . رژ ديگر دست در و اتومبيل فرمان دست يک با که اي راننده رو، اين از مي‌شوند متوقف معابر و خيابان - به حمام خلوت از را آرايش کار که مکانمدرنيته، زمان بغرنج ديناميک وسيله به دارد، دست در را لب

.» » است » شده ساختمند داده، اتصال اتومبيل 45صندلي

» « » « زنده تجربه هم و شناختي زيست موجودي هم همزمان طور به بدن ترنر، ترکيبي ديدگاه درمي‌پردازد  46 نقش ايفاي به اجتماعي روابط در که فلسفي  .47مي‌باشد انسان‌شناسي گيري کار به با ترنر،

« » « معاني ، آلي شيء يک عنوان به بدن به پايبندي عين در توانست بدن، جامعه‌شناسي در داگالس. بپذيرد« وسيعي مقياس در را آن به انضمامي هستند  48اجتماعي طبيعي محيط‌هاي انسان‌ها بدن اين‌رو، از

چگونگي از تابعي افراد اخالقي موقعيت و مي‌كنند، عمل آن در اخالقي كارگزاران عنوان به افراد كه » « » « . » را» فوق استعاره در ذهن و بدن بين فرهنگي تمايز است فردي مسئوليت عنوان به بدن مديريت

» « » و » بدن بين ارتباط ، تجسم مفهوم که نمود تفسير صورت بدين مي‌توان فلسفي، بازخواني يک ضمن » مي‌دارد» بيان بيشتر بسندگي با را انساني زندگي در .49آگاهي

» « رقم انسان بدن براي را جديدي معاني کيفيت، نظر از اجتماعي بندي‌هاي طبقه است معتقد کانل،. نيستند تبيين قابل بدن شناختي زيست ساختار به رجوع با که »  .50مي‌زنند اجتماعي رويه‌هاي هم‌چنين،

. مي‌شوند« بدن در تغيير موجب بدن در جسماني تغييرات اعمال با ، نفي. » 51جنسييتي فرايند‌هاي باالخره، » « . » و است جنسيتي تفاوت‌هاي مقوله با مرتبط ، بدن نفي فرايند دارند تعاملي رابطه يکديگر با استعالء و

» « » « . کار ابژه بدن، که معناست اين به استعالء مقابل، در مي‌آورد وجود به را اجتماعي بندي‌هاي تقسيم

Page 16: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

. پيشرفت‌هاي مي‌گيرد صورت کار فرايند آن روي اجتماعي جهان و طبيعي جهان افراد، سوي از و استوجود به بدن ترکيب و اندازه شکل، در را تغييراتي پيوند، عمل و جراحي وسيله به مستقيم طور به فناوري

« 52مي‌آورند. « فرهنگي اعمال مقابل، در و است فرهنگي اعمال كارگزار ادراك‌گر، بدن ديگر، عبارت به. » مي‌باشد » فعال شناسنده s بدن كار 53نتيجة

» « و بدني تظاهرات ها، نمايش آفرينش احساس، مديريت معناي به را بدن عاطفي مديريت هاکشيلد،. دهند بروز خود از را آنها مي‌رود انتظار سازمان‌ها در شاغل کارکنان از که مي‌داند خاص اي چهره نمايش

» « نابرابري بيانگر تا دهند تغيير اي گونه به را خود عواطف کارمندان است الزم ، عاطفي مديريت در. باشد کار محيط در بروکراتيک  54اجتماعي سازمان‌هاي در حضور نابرابري، وجوه بر عالوه همچنين،

. مي‌باشد الزم جنسي جاذبيت‌هاي از برخوردار و يافته رسميت زنانه بدن وجود 55مستلزم

. » کنش‌گر » که هنگامي است عاطفي مديريت عيني مصاديق از آن، گوناگون وجوه در سازماني بدن تدارککنش سطحي اجراي شود، نمي احساس چيزي که مي‌کند وانمود خود، واقعي احساس کردن پنهان با . » چيزي» تغيير معناي به عاطفي کنش عميق اجراي ديگر، سوي از است افتاده اتفاق عاطفي مديريت

. مي‌کند احساس واقعي طور به را آن کنش‌گر که «  56است « را عاطفي مديريت پيامدهاي و شرايطضمن مي‌رود انتظار وي از آن، موجب به که کرد تحليل هواپيما زن دار ميهمان عملکرد نحوة در مي‌توان

. اين شوند برخوردار آرامش احساس از مسافران تا آورد وجود به را شرايطي مسافران، مسائل به توجه. است ... و بخشي اطمينان زدن، لبخند قيافه، چگونگي به زن دار ميهمان جدي توجه گرو در دقت 57مهم،

» « » « مانند مشاغلي افزون روز رشد با که است عاطفي مديريت ضروريات از بدن مديريت در الزم. است ازدياد به رو هم‌چنان آن با درگير افراد تعداد متأخر، مدرنيته در گردي جهان و بيمه 58بانکداري،

: ایران در بدن گفتمان تحول

گفت سه به پایان شامل مدر که کنم می اشاره ایران در بدن مورد در فاضلی دکتر اشاره مورد انقابل مدرن ایران فرهنگی تاریخ کتاب در و باشند می مدرن پسا و مدرن ، مذهبی ، طبیعی های گفتمان

. باشد می دوستان مطالعه

____________________________________________________________

منابع: 1. . مرادی علی دکتر میتوسی و لوگوسی تمدن مقاله2.: . . سایت از نراقی سولماز ترجمه فمنیسم هنر شناسی زیبایی مقاله

http://plato.stanford.edu/entries/feminism-aesthetics/

همان.3همان.4همان.5همان.67. . مرگ جدید شناسی نشانه . مقاله . سایت از نقل به سیدجاللی بدری ترجمه گوردون الکس

فرهنگ و شناسی انسان8. . . فرهنگ و شناسی جامعه کتاب از نقل به ترنر اس برایان بدن و جامعه کتاب دوم فصل ترجمه

Page 17: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

مقاله. 58تا .9 از نقل و به معقول حیات نظریه مبنای بر آن‌ نقد و بدن جامعه‌شناسی گفتمان . خمینی امام پژوهشی و آموزشی مؤسسه نشریات پایانه از نقل به اسالمی بینی جهان

10.  McNeil, M. Body. in T. Bennet and L. Grossberg and M. Morris )eds.( New Keywords, A Revised Vocabulary of Culture and Society, p.15 -17

11. 13 . Shilling, Chris, Body and Social Theory, p. 24

12. 14 . Turner, B., Recent Developments in the Theory of Body, p. 149

13. 15 . Shilling, Chris, Body and Social Theory, p.23

14. ديگران، . 16 و لوپز اجتماعي  خوزه نظريه ص ساخت قاضيان، حسين ترجمه ،147

15. 17 . Turner, B., Recent Developments in the Theory ofBody, p.23

16. 18 . Ibid, p.173

17. 19 . Synnot, Anthony. "Truth and Goodness, Mirrors and Masks, part II: Sociology of Beauty and Face."British Journal of Sociology, Vol.41, No.4, p. 611

18. وبلن، . 20 مرفه  تورستن طبقه ص نظريه ارشاد، فرهنگ ترجمه ،159

19. 21 . Turner, B., Max Weber: From History to Modernity, p. 122-3

20. 22 . Shilling, Chris, Body and Social Theory, p. 38

21. 23 . Martin, E., The Women in the Body, p.94

22. 24 . Beck, U., Risk Society: Toward a new Modernity, p.69

23. 25 . Shilling, Chris, Body and Social Theory, p. 41

24. 26 . Turner. B.S., Medical Power and Social Knowledge, p. 85

25. ديگران، . 27 و هام فمينيستي  مگي نظريه‌هاي ص فرهنگ ديگران، و مهاجر فيروزه ترجمه ،169

26. 28 . Shilling, Chris, Body and Social Theory, p. 41

27. ديگران، . 29 و لوپز اجتماعي  خوزه نظريه ص ساخت قاضيان، حسين ترجمه ،155

28. ريتزر، . 30 معاصر  جورج دوران در شناسي جامعه ص نظريه‌هاي ثالثي، محسن ترجمه ،296

29. ديگران، . 31 و لوپز اجتماعي  خوزه نظريه ص ساخت قاضيان، حسين ترجمه ،155

30. 32 . Shilling, Chris, Body and Social Theory, p. 82

31. 33 . Ibid, p.83

Page 18: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

32. 34 . Synnot, Anthony. "Truth and Goodness, Mirrors and Masks, part II: Sociology of Beauty and Face."British Journal of Sociology, Vol.41, No.4, p. 611

33. سعيدذکايي، . 35 جوانان  محمد مطالعات ص فرهنگ ،124

34. ديگران، . 36 و لوپز اجتماعي  خوزه نظريه ص ساخت قاضيان، حسين ترجمه ،158

35. گيدنز، . 37 جديد  آنتوني عصر در شخصي هويت و جامعه تشخص، و ص تجدد موفقيان، ناصر ترجمه ،88

36. 38 . Foucault, M., The History of Sexuality, p. 120

37. ريتزر، . 39 معاصر  جورج دوران در شناسي جامعه ص نظريه‌هاي ثالثي، محسن ترجمه ،556

38. 40 . Foucault, M., The History of Sexuality, p. 87

39. 41 . Netelton, Sarah and Watson, Jonathan, The body in everyday life, p. 78

40. 42 . Ibid, p.41

41. گيدنز، . 43 جديد  آنتوني عصر در شخصي هويت و جامعه تشخص، و ص تجدد ،114

42. ديگران، . 44 و لوپز اجتماعي  خوزه نظريه ص ساخت قاضيان، حسين ترجمه ،161

43. 45 . Turner. B.S., Medical Power and Social Knowledge, p. 85

44. 46 . Douglas, Marry, Natural Symbols: explorations in cosmology, p.127

45. 47 . Ibid, p.72

46. 48 . Turner. B.S., Medical Power and Social Knowledge, p. 85

47. 49 . Turner, B., Max Weber: From History to Modernity, p.70

48. سعيدذکايي، . 50 ايران  محمد جوانان شناسي ص جامعه ،175

49. 51 . Shilling, Chris, Body and Social Theory, p. 99.

ديگران،. 50.52 و لوپز اجتماعي  خوزه نظريه ص ساخت قاضيان، حسين ترجمه ،145.

51. 53 . Shilling, Chris, Body and Social Theory, p. 9

52. استونز، . 54 شناسي  راب جامعه بزرگ ص متفکران ميردامادي، مهرداد ترجمه ،218

53. ص . 55 156همان،

54. ص . 56 151همان،

55. ص . 57 218همان

56. 58 . Douglas, Marry, Natural Symbols: explorations in cosmology, p. 56

Page 19: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

ديگران،. 57.59 و لوپز اجتماعي  خوزه نظريه ص ساخت قاضيان، حسين ترجمه ،161

ديگران،. 58.60 و شويده بورديو  كريستين ص واژگان كتبي، ترجمهمرتضي ،71

سعيدذکايي،. 59.61 جوانان  محمد مطالعات ص فرهنگ ،124

ايران  همو،. 60.62 جوانان شناسي ص جامعه ،176

61. 63 . Shilling, Chris, Body and Social Theory, p. 128

62.64 .Ibid, p. 127

ديگران،. 63.65 و شويده بورديو  كريستين ص واژگان كتبي، مرتضي ترجمه ،71

ص. 64.66 72همان،

ص. 19همان،

فاضلي،. زندگي  محمد سبک و ص مصرف ،47

ديگران، 43.. و لوپز اجتماعي  خوزه نظريه ص ساخت قاضيان، حسين ترجمه ،157

44 , ص. 87همان

45 , ص. 91همان

استونز .46 شناسي  راب جامعه بزرگ ص متفکران ميردامادي، مهرداد ترجمه ،438

46. lived experience

47. Shilling, Chris, Body and Social Theory, p. 100

48. Ibid, p. 103

49 . Turner. B.S., Medical Power and Social Knowledge, p. 84

50. Shilling, Chris, Body and Social Theory, p. 107

51 . Ibid, p.108

52.. Ibid, p.110

53. Crossly, N, Merleau Ponty , The Elusive Body and Carnal Sociology , Body and Sociology, 1)1(, p. 60

54. Hochschild, A., The Managed Heart, Commercialization of Human Feeling, p. 7

53. Gottfried, Heid. "Tempting Bodies: Shaping Gender at Work in Japan." Sociology, Vol.37, No.2, p. 259

54. Hochschild, A., The Managed Heart, Commercialization of Human Feeling, p. 7

Page 20: cld.persiangig.comcld.persiangig.com/dl/fiLTtp/زنانه Ø... · Web viewمي توان با رجوع به آن، تعريف مشخصي را، که مقيد به قواعد

55. Shilling, Chris, Body and Social Theory, p. 120

56. Ibid, pp.120, 123

57. Beckford, J., Religion and Advanced Industrial Society, p.

58. Turner, B., Max Weber: From History to Modernity, p. 117