≽درس اول≼ · Web viewin order to + verb expression ) (عبارت فعلی) John went to the store for some books. for + noun phrase نكته1: قيدهاي هدف به پرسش

زبان فشرده دستورانگلیسی

)جدید و همراه با توضیحات جالب وضروری و نکات تلفظی(

مؤلفان:کاظم برزگر

دکتر علی فتاحی بافقی

اعضای هیئت علمی دانشگاه

ویژه دانش آموزان دوره دبیرستان، پیش دانشگاهی، دانشگاه، دبیران، و سایر

عالقمندان

مقدمه کتاب حاضر هدیه کوچکی به جامعه زبان دوست ایرانی است که

به منظور آسان نمودن امر یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان با رویکردی کاربردی طراحی و تالیف شده است. در(EFL)خارجی

بررسی کتاب های دستور زبان موجود در بازار به این نتیجه رسیدیم که این کتابها یا به زبان انگلیسی بوده و فهم آنها برای زبان آموزان مبتدی و متوسط غیر مسلط به زبان انگلیسی مشکل می باشد، یا

بسیار حجیم بوده و زبان آموزان با دیدن حجم کتاب مایوس، ترسیده و دلسرد می شوند، و یا از نظر محتوا ناقص و غیرکارآمد هستند. به همین دلیل مؤلفان سعی نموده اند گلچینی از مجموعه های دستور زبان انگلیسی موجود در بازار کتاب را ماهرانه و هدفمندانه تلفیق و تالیف نموده و در قالب کتابی با حجم متوسط و قابل قبول به زبان

شیرین پارسی در دسترس زبان آموزان ایرانی و معلمان و مدرسان گرامی قرار دهند تا رهگشای آنان در وادی زبان آموزی باشد. در

ضمن، نویسندگان سعی نموده اند تا از بکار بردن اصطالحات زبان شناسی و نحو شناسی نحویون تا حد ممکن پرهیز نمایند تا به این اثر

جنبه کاربردی تری ببخشند. نکته دیگر اینکه هر جا الزم دیده شده است، تلفظ درست کلمات و مخفف ها و...داده شده است تا زبان

آموزان از همان ابتدای امر کلمات را با تلفظ درست یاد بگیرند و از جلوگیری(error fossilization)پدیده فسیل شدگی خطاهای زبانی

شود. موفقیت این اثر ناچیز در گرو استقبال، همیاری، و همکاری اساتید

محترم زبان، مدرسان، معلمان، دانشجویان، دانش آموزان و کلیه عالقمندان به این هنر پر فایده می باشد چرا که دانستن یک زبان خارجی دریچه ای به دنیای نوین است. نقطه نظرهای سازنده و

ارزنده شما خوانندگان گرامی در تکمیل کتاب و رفع نواقص آن بسیار مؤثر خواهد بود و کمکی به رفع حتی یک نکته گنگ و مبهم از خواننده

ای می باشد که به قول مرحوم استاد دکتر محمد معین "مغتنم" استکه این خود موجب تشفی و رضایت خاطر مؤلف خواهد بود.

از آنجاییکه نویسندگان عاشقانه و صبورانه عالقمند به تحقیق و تالیف می باشند از خوانندگان محترم درخواست می نمایند نظرات

اصالحی و سازنده خود را برای باال بردن کیفیت و رفع نواقص و

نارساییهای موجود ارایه فرمایند تا بتوان اثری بی عیب و نقص را بهجامعه فرهنگ دوست و ادب پرور ایرانی ارایه نمود.

کاظم برزگر- دکتر علی فتاحی بافقی اعضای هیئت علمی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی شهید

صدوقی یزد

: به تقدیم

دانش و دانشجویان کلیه

که پژوهانیدلسوزانه زحمات از قدردانی با

اساتیددر پیشروی به را آنان معلمان، و

این. نمایند می و نموده دلگرم وادی،

مطالب فهرست عنوان

صفحه درس1........................................................................... اول .A فعلto be : "am, are, is " .Bجمالت خبری و پرسشی :It is green. Is it green? .Cمخفف ها :It's green. It isn't green. .Dجواب های کوتاه :Yes, it is.

.......................................................................درس دوم 7

.A زمان حال ساده با افعال غیرto be .B :جمله های خبریHe works. .C" جمله های پرسشی باdo, does": Does he work?

.D " : محل قید های تکرار تک-کلمه ای در جملهnever, sometimes, seldom, occasionally, rarely, always,

usually, often, etc 13 .............. .............................................. درس سوم

.A ( قید های زمان و مکانAdverbials of Place and Time) .B " گذشتهto beدر جمله های خبری، پرسشی، و جواب های "

کوتاه Past tense of "be" in statements, questions, and short answersHe was here. Was he here? Yes, he was.

.C ( زمان گذشته افعال با قاعدهPast tense of regular verbs)

(: "-Regular past tense ending )عالمت زمان گذشته با قاعدهed"

He worked. .D " جمالت پرسشی و پاسخهای کوتاه باdid:"

Did he work? Yes, he did. چهارمدرس

............................ .........................................17A. پرسش با واژگانwh– ( دارwh-questions)B.( حال استمراریPresent Progressive)C.:کاربرد اسم ها و صفت ها برای توصیف اسم ها

small، )صفت و موصوف( grammar class)مضاف و مضاف الیه( class

.......................................................................درس پنجم 23

A. ساختارbe + going toبرای نشان دادن زمان آینده He is going to sing.

B.( جمالت منفیNegative Statements)He isn't here. He didn't come.

صفحه عنوان

C.جمالت منفی با قید های تکرار تک_کلمه ایHe isn't always here. He doesn't always study.

D. کاربرد"some, any"

....................................................................درس ششم27

A. ( حروف تعریفthe articles : )the, a, anB.( اسم های قابل شمارش و غیر قابل شمارشcount and

non-count nouns : )a pencil, some inksC.( عبارات بیان کمیتquantity expressions : )much,

many, a few, etc .D.( صفات اشارهdemonstratives : )this, that, these,

thoseE.( صفات ملکیpossessive adjectives : )my, your, his,

etc.

......................................................................درس هفتم33

A. ( درخواست هاrequests )Please read the book. )would you; let's(

B.( اسم های جمع بی قاعدهirregular nouns )man, men, people.

C."oneبه عنوان جایگزین اسم "D." کاربردother" و "another"E. :ضمایر مفعولیme, him, them, etc.

.....................................................................درس هشتم39

A. فعل ( و مفعل غير مستقيمindirect object)Give her a book. Give a book to her.

B.زمان گذشت افعال بي قاعده eat, ate, give, gave, etc.

.........................................................................درس نهم47

A. ( قيدهاي حالتadverbs of manner :)correctly, well, etc.

B.( عبارت اسمي + توصيف كنندهnoun phrase + modifier)

The chair near the doorC. پرسش باwh-word هاي who و whom:

Who)m( does Mary see? Who sees Mary?

........................................................................درس دهم51

A. افعال كمكي(modal auxiliaries) :will, can, etc.صفحه عنوان

B. :ربط جمله ها باand…too، and…either و ،but

....................................................................درس یازدهم61

A. جدانشدني: و جداشدني دوقسمتي افعال ساختارهايHe called them up. ( مفعول + قسمت دوم فعل :particle + )

→فعل He called on them . →فعل اضافه +حرف :مفعول +→

B.( قيد هاي هدف(adverbials of purpose: He went to buy some books .

C.( قيد هاي وسيلهadverbials of means :)He came by plane .

He wrote with(: adverbials of instrumentقيدهاي ابزار ) a pen .

.................................................................درس دوازدهم67

.A اول: فعل از بعد دوم فعل كاربردverb + to + verb: George wants to go .برود. خواهد مي جورج

verb + noun phrase + to + verb :George wants John to go. George told John to go.

.Bبا + مصدر صفت ساختار to:Be + adjective + to + verb: This is easy to learn.

.Cكاربرد very, too, enough

................................................................. سیزدهم درس73

A. كاربردهاي از برخي it فاعلي: موقعيت درIt's early. It's easy to understand this lesson.

B. كاربردbe there در نقش expletive:There is a book on the table.

C . ofو مالكيت 's:مالكيت -The legs of the table. The dog's legs.

Dملكي . ضماير (possessive pronouns :)mine, yours, etc.

Eكاربرد . whoseFكاربرد . one و ones.

صفحه عنوان

................................................................ چهاردهم درس83 .Aای: مقایسه صفات کاربردthe same as, different

from, like, the same….as, as…as .B سیالبی چند برتر صفات و سیالبی دو برتر صفت کاربرد (

comparative adjectives):more … than, -er than .C کاربرد صفات برترین دو سیالبی و چند سیالبی

(superlative adjectives ):

The most…., the ….-est

................................................................... پانزدهم درس93

A. گنجاندنی: جمالتI know that he lives here.B.گنجاندنی: موصولی عبارات I know who lives here.

................................................................. شانزدهم درس97

A. موصولي عبارات (relative clauses)B.كاربرد when, for, during, while, before, after, until

................................................................... هفدهم درس107 .A زمان حال کامل(the present perfect) :have studied .B زمان حال کامل استمراری(the present perfect progressive) :

have been studying .C زمان ماضی بعید(the past perfect) :had studied .D :پاسخ های کوتاهYes, I have. No, I haven't. .E افعال بی قاعده(irregular verbs) :go, went, gone,

etc.

............................................................... هیجدهم درس117

A. جمالت مجهول(passive sentences):The letters were written.

B. :کاربردstill, anymore, already, yet C. صفت فاعلی–ing دار و صفت مفعولی–edدار یا بی قاعدهD. :ساختارadjective + preposition combinations

Interested in music, excited about musicصفحه عنوان

................................................................ نوزدهم درس125

A. كاربرد فعل دوم بعد از فعل اولB. جمالت آرزو(wish sentences)C.:ساختارwh-word + to + verb

................................................................... بیستم درس131

A. :كاربرد must have, might have, should have, could have

B.كاربرد must have :همراه با فعل استمراري must have been going

C. :پاسخ هاي كوتاهDid they go? _They must have.D. جمالت آرزو(wish) :در زمان گذشته I wish you had

visited them.

..........................................................درس بیست و یکم 137

.A ساختار جمالت شرطي و پيرو باsubordinators:

If, unless, because, although, whether, whenever .B كاربردbecause of, in spite of, regardless of

...........................................................درس بیست و دوم 141

A. شرطی جمالت(conditional sentences): If he knows the answer, he will tell her.

If he knew the answer, he would tell her . If he had known the answer, he would have told

her.

.........................................................درس بیست و سوم 145

A. کاربردso….that: so busy that he can't go. such ….that: such a busy man that he can't go .

Bمنفی الت . سؤا: Isn't the teacher here?

C :سؤاالت ضمیمه .John is here, isn't he?

.......................................................درس بیست و چهارم 149A. انعکاسی ضمایر (self pronouns) :myself, yourself, etc.

.I enjoyed singingدیگر: افعال از بعد دارing– افعال

عنوانصفحه

.......................................................درس بیست و پنجم 153

A. :کاربرد اسم بعد از مفعول مستقیم به عنوان مکمل They elected Kennedy president.

B.:کاربرد صفت بعد از مفعول مستقیم به عنوان مکملHe pushed the door open.

C. کاربرد: "فعل-ingبه عنوان مفعول مستقیم:→ دار + اسم "We watched the boys playing.

.....................................................درس بیست و ششم 157

A.فعلی عبارت –ingاسمی: عبارت نقش در دارTraveling is fun.

.Bفعلی عبارت –ing:دار در نقش جمله پیروSitting in the chair, he watched TV.

.......................................................درس بیست و هفتم 159

A. :کاربرد حروف ربط and , but, or . however, therefore, also, etcرابط های دو جمله:

B :کاربرد قید زمان و مکان در اول جمله .At nine o'clock we have class.

.C عبارات خالصه گویی(summary statements): In other words, ...

.......................................................درس بیست و هشتم165

.Aنقل قول جمله های خبری Bنقل قول جمله های پرسشی .Cنقل قول جمله های امری . Dنقل قول جمله های ندایی .Eنقل قول جمله های مختلط ..Fتبدیل جمله های غیر مستقیم به مستقیم

فهرست منابع و ماخذ...........................................................175

(Pronunciation Table)

یجدول عالیم فونتیک

VowelsConsonantsPhonetic

Transcription

Key Word

SymbolPhoneticTranscription

Key Word

Symbol

/bi:t/beat/:i//pæn/pan/p//bit/bit/i//ænb/ban/b//bed/bed/e//tip/tip/t//bæk/back/æ//du:/do/d/

/ba:/bar/:a//ki:/key/k//blɔk/block/ɔ//gəʊ/go/g/

/bɔ:/bore/:ɔ//tʃɜ:tʃ/church/tʃ//bʊk/book/ʊ//dʒʌdʒ/judge/dʒ//bu:t/boot/:u//`fi:və/fever/f//blʌd/blood/ʌ//`vaiərəs/virus/v//bɜ:n/burn/:ɜ//`ɵairɔid/thyroid/Ɵ/

/`sainəs/sinus/ə//ðəʊ/though/ð//rei/ray/ei//`siərəm/serum/s/

/bəʊn/bone/əʊ//zip/zip/z//tai/tie/ai//ʃift/Shift/ʃ/

/maʊs/mouse/aʊ//`meƷə/measure

/ʒ/

/bɔi/boy/ɔi//hɔt/hot/h//biə/beer/iə//`maikrəʊb/microb

e/m/

/rɛə/rare/ɛə//`neizl/nasal/n//`pʊə/poor/ʊə//siŋk/sink/ŋ//`pleiə/player/eiə//`lɔ:nsit /lancet/l//`ləʊə/lower/əʊə///rætrat/r//`taiəd/tired/aiə//jes/yes/j//`flaʊə/flower/aʊə//wet/wet/w/

/im`plɔiə/employer/ɔiə//lɔx/loch/x/

الفبای انگلیسی

Capital Printingالف( حروف کتابی بزرگ )Letters)

A B C D E F G H I J K_ L__ M N O P Q R S T U V W_X _ Y Z

(Small Printing Lettersب( حروف کتابی کوچک )

a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

ج( مقایسه اندازه و شکل حروف کوچک و بزرگ باتوجه به خط زمینه

Aa Bb Cc Dd Ee Ff Gg Hh Ii Jj Kk Ll Mm Nn Oo Pp Qq Rr Ss Tt Uu Vv Ww Xx Yy Zz

(Capital Writing Lettersد( حروف خطی بزرگ )

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

(Small Writing Letters )کوچک( حروف خطی ه

a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

و( تلفظ صحیح الفبای انگلیسی

a /ei/ b /bi:/ c /si:/ d /di:/ e /i:/

f /ef/ g /dƷi:/ h /eitʃ/ i /ai/ j /dƷei/

k /kei/ l /el/ m /em/ n /en/ o /əʊ/

p /pi:/ q /kju:/ r /a:)r(/ s /es/ t /ti:/

u /ju:/ v /vi:/ w /dʌblju:/ x /eks/

y /wai/ z /zed/ U.S. /zi:/

≽درس اول≼

درساهداف A. فعلto be : "am, are, is "?It is green. Is it green: جمالت خبری و پرسشی-.It's green. It isn't green: مخفف ها-.Yes, it is: جواب های کوتاه-

B اسم های مفرد و جمع .

.A1 به محل قرار گرفتنis پرسشی توجهدر جمالت خبری و نمایید:

STATEMENT: The desk is yellow. QUESTION: Is the desk yellow?

STATEMENTS QUESTIONSNoun phras

e

Be Adjective

Be Noun phrase

Adjective

The desk is yellow.

Is the desk yellow?

The table is Is the table

heavy. heavy?Jack is happy.

Is Jack happy?

ترتیب دستوری جمله سؤالیyes/no هنگام ساختن سؤاالت نکته: ☺ را به کار ببرید و از کاربرد ترتیب دستوری جمله خبری در جمله

پرسشی بپرهیزید زیرا این ساختار فقط در موقعیت های خاص خود بهکار می رود.

,book, desk, table, pencil, John" واژگانی چون "توجه: ↯Susan, Mary, etc.( اسم noun" می باشند. عباراتی چون )

the book ,the table, John, Mary, etc.( عبارت اسمی "noun phraseمی )

باشند.

.A2 " به رابطه بینam, are, is( و عبارت اسمی فاعلی "subject noun phrase.توجه نمایید )

___________________________________________________ دستور فشرده زبان2

انگلیسی

Noun Phrase Be Noun Phrase Be__________ ____ ___________ ___ I am happy. You are happy.Jack is happy. → He is happy. Susan is happy. → She is happy.The desk is yellow. → It is yellow.You and I are happy. → We are happy.Jack and I are happy. → We are happy. You and Jack are happy. → You are happy.

Susan and Jack are happy. → They are happy.The desks are yellow. → They are yellow.

" میam, are, is" دارای سه شکل ""be: زمان حال ساده نکته ☺باشد.

A3." به مخفف هایی که با am, is, areساخته می شوند، توجه " فرمایید.

CONTRACTION __________________I am hungry. → I'm hungry.You are hungry. → You're hungry.He is hungry. → He's hungry.She is hungry. → She's hungry.It is hungry. )e. g. the cat( → It's hungry. We are hungry. → We're hungry. You are hungry. → You're hungry.They are hungry. → They're hungry.Jack is hungry. → Jack's hungry.Susan is hungry. → Susan's hungry.________________________________________________________

درس اول3

مخفف ها معموال در گفتگو های روزانه به کار می روند.:1نکته ☺ مخفف ها معموال در یادداشت ها و نامه هایی که به:2نکته ☺

دوستان و آشنایان نوشته می شوند، به کار می روند. با این وجود، در

نگارش رسمی مانند مقاله های دانشجویان در دانشکده شکل کاملاین افعال به کار می رود.

A4. به الگوهایی که با be :به کار می روند توجه نمایید

Noun Phrase Be Adjective Phrase-----------------------------------------------------------------------The table is brown.John is thirty years old.He is sleepy.

Noun Phrase Be Noun Phrase-----------------------------------------------------------------------Mr. David is a professor.Mary is a teacher.

Noun Phrase Be Adverbial-----------------------------------------------------------------------Elizabeth is from Mexico.She is in class.He is in the yard.

به کار می روند عبارتند از: "be صفات دیگری که با نکته: ☺thirsty, right, wrong, warm, cold, tired, sleepy."

دو جمله زیر را با هم مقایسه کنید:توجه:↯1. He is thirty year s old . )مکمل(2. He is a thirty-year-old man. )صفت(

A5:به کاربرد جواب کوتاه توجه نمایید .

___________________________________________________ دستور فشرده زبان4

انگلیسی

QUESTION SHORT ANSWER---------------------------------------------------------------------------

Is John busy? Yes, he is.

,Yes" یا ".Yes, John is busy" به معنای ".Yes, he is ":1 نکته ☺he's busy..می باشد "

AFFIRMATIVE SHORT ANSWERS )جواب های کوتاه مثبت(-----------------------------------------------------------------------------Yes, I am. Yes, we are.Yes, you are. Yes, you are.Yes, he is Yes, they are.Yes, she is.Yes, it is.

در آخر جمله نوشته می شود، به شکلbe هنگامی که :2نکته ☺نمی شود.مخفف نوشته

A6:به پاسخ های کوتاه منفی توجه کنید .

QUESTION SHORT ANSWER---------------------------------------------------------------------------Is the pencil red? No, it isn't.

NEGATIVE SHORT ANSWERS )پاسخ های کوتاه منفی(---------------------------------------------------------------------------No, I'm not. No, we aren't.No, you aren't. No, you aren't.No, he isn't. No, they aren't.No, she isn't.No, it isn't.

پاسخ های کوتاه منفی به اشکال زیر نیز قابل قبول می باشند: توجه:↯No, you're not. No, we're not.

________________________________________________________ درس اول

5

No, he's not. No, you're not.No, she's not. No, they're not.

No, it's not.A7.:به کاربرد ضمایر توجه نمایید

Jesus is from Chicago. He's a student.Is the door closed? No, it isn't. It's open.

در اینگونه جمله ها نمی توان عبارت اسمی را به طور کاملنکته: ☺ حذف کرد. برای جلوگیری از تکرار عبارت اسمی یا مؤ کد

,I, you, he, she, it, weساختن آن می توان ضمیر فاعلی مناسب )you, they .را به جای آن به کار برد )

B1" به شکلهای مفرد و جمع اسم ها و کاربرد .a, anبا اسم های " مفرد توجه نمایید:

SINGULAR PLURALI'm a student. We're students.You're a student. You're students.It's a marker. They're markers.He's an engineer. They're engineers.He's a doctor. They're doctors.Joe's a student. Joe and Catherine are

students.Catherine's a student. Catherine and Joe are

students.Jack and John are students.

They're students.

" را فقط با اسم های مفرد به کار ببرید.a, anدر این الگو، " نکته: ☺ را در صورتی به کار)an )indefinite articleحرف تعریف نامعین

شروع, ...(a, i, e, u, o, ho, hi)ببرید که واژه بعدی با یک مصوت شود.

B2" به شکل صفات و حرف تعریف معین .the" )definite article( توجه نمایید.

The book is new.The books are new.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان6

انگلیسی

The student is busy.The students are busy.

" برای اسم های مفرد وthe صفات و حرف تعریف معین "نکته: ☺جمع یکسان می باشند.

a good studentthe good studentthe good studentssome good students

***************************************************

≽درس دوم≼

اهداف درسA. زمان حال ساده با افعال غیر to be

.He works-جمله های خبری: ?do, does": Does he work-جمله های پرسشی با "

B" : محل قید های تکرار تک-کلمه ای در جمله .never, sometimes, seldom, occasionally, rarely, always,

usually, often, etc"

A1.به شکل فعل در زمان حال ساده توجه کنید .

I run every evening. We run every evening.You run every evening. You run every evening.He )she, it( runs every evening. They run every evening.

( "he, she, it در زمان حال ساده، فعل برای سوم شخص ):نکته ☺s).می گیرد مانند: )به تغییرات امالیی نیز توجه نمایید "-

work + -s = works try + -s = triesdo + -s = does have + -s = haspay + -s = pays go + -s = goes

مالکیت(s- جمع، یا s-- سوم شخص، s- )s اگر حرف قبل از توجه:↯ / و اگر با صداs به صورت /s--( باشد، voiceless=voice بی صدا )

(+voice = voiced/ باشد به صورت )zتلفظ می شود. به مثالهای / زیر توجه نمایید:

)third person -s ( helps /helps/ asks /æsks/ writes /raits/

)third person -s( aids /eidz/ pays /peiz/ goes /gəʊz/

)plural –s( masks /mæsks/ pops /pɔps/ desks /desks/

___________________________________________________ دستور فشرده زبان8

انگلیسی

)plural –s( tables /`teiblz/ chairs /tʃɛəz/ spoons /spu:nz/

)possessive –s( Jack's /dƷæks/ Bush's /bʊʃs/ Mary's /mɛəriz/ Joe's /dƷəʊz/

-

voice

+voice

/p/ /b//t/ /d//k/ /g //f/ /v//ɵ/ /ð//s / /z//ʃ/ /Ʒ//tʃ/ /m//h/ /n//x/ /ŋ/

/l//r//w//j/

/dƷ /( می باشند.voice+ تمام مصوت های انگلیسی صدادار ):2توجه ↯

A2" به کاربرد .does.در جمالت سؤالی توجه نمایید "

.John works in the morning خبری: ?Does John work in the morning : پرسشی

________________________________________________________ دوم درس

9

جواب داده شوند،yes/no برای ساختن سؤاالتی که باید با نکته: ☺ باید از ساختار جمله سؤالی استفاده کرد. جمله خبری را می توان در

موقعیتهای خاصی فقط با کاربرد لحن سؤالی به صورت سؤالی در ?John works in the morningآورد:

" به.John has a book در انگلیسی آمریکایی، جمله: "توجه:↯ " سؤالی می شود. شکل دیگر?"Does John have a bookصورت:

" می باشد. به مثالهای?Has John a bookسؤالی آن به صورت: "بیشتری توجه نمایید:

Does Mr. Smith practice in class?Does the student study?Does Mary read Spanish?

A3" کاربرد .do, does:را در جمالت سؤالی مقایسه نمایید ".He works in the morning خبری :?Does he work in the morning : پرسشی

.They work everyday : خبری ?Do they work everyday : پرسشی

" برای بقیهdo" برای سوم شخص ها و "does فعل کمکی "نکته: ☺اشخاص بکار می رود. به مثالهای بیشتری در این مورد توجه نمایید:

Do I speak well? Do we speak well?Do you speak well? Do you speak well?Does he/she/it speak well? Do they speak well?

A4.به کاربرد پاسخ های کوتاه مثبت توجه نمایید .?Does John like coffee : سؤال.Yes, he does : پاسخ کوتاه مثبت

?Do Mr. and Mrs. Allen like tea : سؤال .Yes, they do : پاسخ کوتاه مثبت

___________________________________________________ دستور فشرده زبان10

انگلیسی

,Yes" به معنای ".Yes, he does در جواب کوتاه های باال، "نکته: ☺John likes coffee." و "Yes, they do" به معنای "Yes, Mr. and

Mrs. Allen like tea. .می باشند "

( :Affirmative Short Answersجواب های کوتاه مثبت )

)Plural )جمع )Singular )مفردYes, we do.Yes, I do.

Yes, you do.

Yes, you do.

Yes, they do.

Yes, he/she/it does.

A5.به کاربرد پاسخ های کوتاه منفی توجه نمایید .

No, he جواب کوتاه : → ?Does John sing well : پرسشdoesn't. : جواب کوتاه →?Do Mr. and Mrs. Allen sing well : پرسشNo, they don't.

Negative Short Answers )پاسخ های کوتاه منفی(

PluralSingularNo, we don't.No, I don't.No, you don't.No, you don't.No, they don't.No, he/she/it doesn't.

B1" به محل قید های تکرار مانند .always, never, occasionally, frequently, usually, etcتوجه نمایید. ." )قید های تکرار در زمان "

toحال ساده قبل از فعل اصلی جمله، بعد از فعل کمکی، و بعد از be). روند می بکار مشتقاتش و

at night.

studies

alwaysJohn

at studieusuallyMar

night.syat night.

studies

oftenBob

at night.

studies

sometimes

Bill

________________________________________________________ دومدرس

11

at night.

studies

seldomAlice

at night.

studies

neverTom

at night.

studies

occasionally

Jack

at night.

studies

frequentlyJill

always → 100% … all of the timeusually → … most of the timeoften → 50 % … much of the timesometimes → … some of the timeseldom )rarely(→ … almost never never → 0% … not at any time

برخی از این قید ها در موقیتهای اجتماعی خاص در جاهاینکته: ☺دیگر جمله نیز بکار می روند مانند:

Sometimes I study at night.B2" موقعیت .always:را در دو جمله زیر مقایسه کنید "

1. John always studies at night.2. John is always busy.

B3" به موقعیت .always:در جمالت پرسشی توجه نمایید ".John always studies at night : خبری?Does John always study at night : پرسشی

.Mary is always busy : خبری

?Is Mary always busy : پرسشی

در جمالت پرسشی نیز قید های تکرار قبل از فعل اصلی،نکته: ☺ و مشتقاتش می آیند.to beبعد از فعل کمکی، و بعد از فعل

.B4 به سؤاالتی با ever":و پاسخ های کوتاه مربوطه توجه نمایید "

?Do you ever have cornflakes for breakfast : پرسشها Are you ever sleepy?

___________________________________________________ دستور فشرده زبان1 2

انگلیسی

-برخی پاسخهای کوتاه ممکن:Yes, always.Yes, usually.Yes, often.Yes, sometimes.No, never.

" می باشد، در جملهat any time" که به معنای "ever "نکته: ☺ موقعیت یکسانی شبیه قید های تکرار دارد. این قید فقط در جمالت

پرسشی بکار می رود." یا "do راه دیگر ساختن پاسخهای کوتاه اضافه کردن ":1توجه↯

be" می باشد. در اینگونه پاسخ های کوتاه، قید هایی مانند "always" " بکار می روند )بر خالف قاعده کلی(،do, beقبل از صیغه های "

مانند:Yes, I always do.Yes, I always am.

" در برخی جمالت خبری نیز بکار می رود مانندever قید ":2توجه ↯مثال زیر:

He seldom, if ever, studies at night. " پاسخهای کوتاه مناسبیbut جواب های کوتاه زیر با ":3توجه ↯

" می باشند.everبرای سؤاالت دارای "Does he ever go to the church?-Yes, but seldom.Yes, but rarely.Yes, but not often.etc.

**************************************************

≽درس سوم≼

اهداف درسA( قید های زمان و مکان .Adverbials of Place and Time)B" گذشته .to beدر جمله های خبری، پرسشی، و جواب های کوتاه " Past tense of "be" in statements, questions, and short

answers))He was here. Was he here? Yes, he was.

C( زمان گذشته افعال با قاعده .Past tense of regular verbs)-" :)Regular past tense ending( عالمت زمان گذشته با قاعدهed"He worked.

":did_جمالت پرسشی و پاسخهای کوتاه با "Did he work? Yes, he did.

A.به محل عبارات قیدی در جمله توجه نمایید:

Adverbial of Time

قید زمان

Adverbial of Place

قید مکان..........................

..here.He studies

Englishin the morning.……………………

…..He studies

in the morning.hereHe studies English

at 9 o'clock.to classHe comes every day.in classHe practices

: ترتیب قرار گرفتن قید در جمله انگلیسی به صورت "حمز =نکته ☺ (→ +حالت→ + مکان→حالت + مکان + زمان" می باشد. )زمان

مانند:He usually drives the car carefully on this highway at night.

B1" به کاربرد .was, wereتوجه نمایید ":

___________________________________________________ دستور فشرده زبان14

انگلیسی

I was busy.اول شخص مفردYou were busy.دوم شخص مفرد

He/she/it was busy.

سوم شخص مفرد

We were busy.اول شخص جمعYou were busy.دوم شخص جمعThey were busy.سوم سخص جمع

می باشند.to be" شکل گذشته was, were: "1نکته ☺" برای اول شخص مفرد و سوم شخص مفرد، و "was: "2نکته ☺

were.برای سایر اشخاص بکار می رود "

B2" به محل قرار گرفتن .was, wereدر جمالت پرسشی توجه " نمایید:

.John was busy :خبری?Was John busy :پرسشی

.You were busy :خبری?Were you busy :پرسشی

B3:به کاربرد جوابهای کوتاه توجه نمایید .?Was John busy :پرسش.Yes, he was :جواب کوتاه

Affirmative Short Answers )پاسخ های کوتاه مثبت(

Singular )مفرد( Plural )جمع(Yes, I was. Yes, we

were.Yes, you were. Yes, you

were.Yes, he was. Yes, they

were.

Negative Short Answers )پاسخهای کوتاه منفی(

________________________________________________________ سومدرس

15

Singular )مفرد( Plural )جمع(No, I wasn't. No, we weren't.No, you weren't. No, you weren't.No, he/she/it wasn't No, they weren't.

/weren't = /wɜ:nt توجه نمایید: weren't: به تلفظ توجه↯

_به مثالهای بیشتری توجه نمایید:

Were you busy last night? Yes, I was.Was I right yesterday? Yes, you were.Were the students here yesterday? Yes, they were.Was John tired on Monday? No, he wasn't.Were the lessons difficult? No, they weren't.

C1:به شکل گذشته افعال توجه نمایید .

I studied English yesterday. John studied English yesterday.

برای تمام اشخاص فقط دارایto be: افعال دیگر غیر از 1نکته ☺یک شکل فعل می باشند.

: بیشتر افعال انگلیسی دارای زمان گذشته باقاعده می2نکته ☺باشند. به مثالهای بیشتری در این مورد توجه نمایید:

I walked. We walked.You walked. You walked.He/she/it walked. They walked.He arrived at nine o'clock.He watched a television program.She wanted a glass of milk.

C2" به کاربرد .did:در جمله های پرسشی توجه نمایید "

.John worked here yesterday :خبری___________________________________________________

دستور فشرده زبان16انگلیسی

+ Did John work here yesterday? )do :پرسشیed=did(

" ازdo, does: در الگوی پرسشی زمان گذشته، به جای "1نکته ☺" استفاده نمایید.didفعل کمکی "

: فعل اصلی در جمله سؤالی زمان گذشته به شکل مصدر2نکته ☺ساده می آید.

C3:به کاربرد پاسخ های کوتاه توجه نمایید .

?Did John study yesterday :پرسش.Yes, he did :جواب کوتاه

Affirmative Short Answers )پاسخ های کوتاه مثبت(

Singular )مفرد( Plural )جمع(Yes, I did. Yes, we did.Yes, you did. Yes, you did.Yes, he/she/it did. Yes, they did.

Negative Short Answers )پاسخ های کوتاه منفی(

Singular )مفرد( Plural )جمع(No, I didn't. No, we didn't.No, you didn't. No, you didn't.No, he/she/it didn't. No, they didn't.

_به مثالهای بیشتری در این زمینه توجه نمایید.

Did you study grammar yesterday? Yes, I did.Did I answer the question? Yes, you did.Did Mary want the book? Yes, she did.Did you study last night? No, I didn't.

***************************************************

≽درس چهارم≼اهداف درس

.A پرسش با واژگانwh– ( دارwh-questions) .B( حال استمراریPresent Progressive) .C: کاربرد اسم و صفت برای توصیف اسم

small class )صفت و موصوف(, grammar class ) مضاف و)مضاف الیه

A1 به "ترتیب واژگان" در پرسش های .yes/noو پرسش با واژگان wh:دار توجه نمایید-

.John likes coffee :خبری?yes/no: Does John like coffee پرسش

What does John like? پرسش با واژگان : whدار-

,who-دار با یکی از واژه های "wh پرسش با واژگان :1نکته ☺whom, whose, when, where, why, whatشروع می شود و "

wh-word" بالفاصله بعد از ,…do, does, did, isافعال کمکی "قرار می گیرند.

برای نقش مفعولی،whom برای نقش فاعلی، who :2نکته ☺when ،برای زمان where برای مکان، و whatبرای اشاره به

مفعول اسمی بکار می رود. به مثال های بیشتری در این مورد توجهنمایید:

)Short Answer( پاسخ کوتاه

(Questionپرسش )

Coffee.What does John like?English.Grammar.

What does he study?What did he study yesterday?

In the library.At home.

Where does he study at night?Where did he study last night?

In the morning.In the morning.

When does he usually study?When did he study yesterday?

Mary.Mary.

Who doe he visit every day?)غیر رسمی(

Whom doe he visit every day? ) )رسمی

___________________________________________________ دستور فشرده زبان18

انگلیسی

A2. به ترتیب واژگان در پرسش با be:توجه نمایید

.John is in class :خبری John in class? Is پرسش با yes/no

Where is John? پرسش با: wh-word _مثال های بیشتر:

Who was that man? → My father.What is he? → An architect.What are you? → A student.Where is John? → In class.

When is he here? → In the morning.

A3." به کاربرد عبارت do what:توجه نمایید "

.John studies English every day :خبری Does John study English every day ?پرسش:

Yes/no?What does John do every day :الگوی جدید

" جایگزینی برای فعل و هر یک از اجزای اصلیdo what "نکته: ☺" با عبارت فعلی "do whatعبارت فعلی می باشد. در این مثال، "

study English .مطابقت دارد "

A4:به محل قرار گرفتن حروف اضافه توجه نمایید .John looks at Mary every day.Does John look at Mary every day?Who)m( does John look at every day?

I am from New York. → Where are you from?He is looking at the table. → What is he looking at?He is writing with a pen. → What is he writing with?He is looking through a microscope. → What is he looking through?

________________________________________________________ چهارمدرس

19

B1:حال ساده را با حال استمراری مقایسه کنید .

I write every day. ) )حال سادهI am writing now. )حال استمراری(

زمان حال ساده برای نشان دادن عمل یا رویداد تکراری،:1نکته ☺ ,every secondعادتی، یا مرسوم بکار میرود و با قید هایی چون "

every minute, every hour, every x hour, every day, every week, every month, every season, every year,

every decade, every century, every millennium…,همراه " است.

"be + verb-ingزمان حال استمراری که به صورت " :2نکته ☺ بکار می رود، داللت بر عملی می نماید که هم اکنون در حال انجام

بوده و در هر لحظه ممکن است پایان یابد و معموال با قیدهای زمان "now:همراه است. به نمونه های بیشتری توجه نمایید "

We are studying lesson four now.ما حاال داریم درس چهار را می خوانیم.

They are studying verbs today.ما امروز داریم "فعل" را می خوانیم.

We are studying grammar this semester.ما تابستان امسال داریم دستور زبان می خوانیم.

She is studying English this year.او امسال دارد انگلیسی می خواند.

B2به کاربرد حال ساده با افعالی که نشان دهنده موقعیت ها یا . حاالت می باشند توجه نمایید:

He likes milk.He wants the book now.He is here.He has a new bicycle.

,like, want, be, know افعال حسی و احساسی مانند "نکته: ☺mean, see, understand, enjoy, have )possess(, smell,

hear, need, live ,نشان دهنده وضعیت ها و حاالت می باشند تا اینکه

___________________________________________________ دستور فشرده زبان20

انگلیسی

نشان دهنده اعمال یا رویداد ها باشند. این افعال فقط در زمان حال ساده بکار می روند و در زمان حال استمراری بکار نمی روند. به

مثال های بیشتری توجه نمایید:

I see Mary. I like apples. I live in Florida.

I hear John. I prefer bananas. I need a book.

" یک اقدامI am looking at an appleدقت نمایید که " توجه:↯ " نشان دهنده یک.I see an appleداوطلبانه است، در حالیکه "

حالت است.

B3 به محل قرار گرفتن فعل .to be در پرسشهای yes/noحال استمراری توجه نمایید:

.John is studying grammar خبری?yes/no : Is John studying grammar پرسش .No, he isn't یا .Yes, he is : پاسخ کوتاه

.B4" ترتیب واژگان را در پرسش های yes/noو پرسش با واژگان "

wh:دار مقایسه نمایید- .John is studying grammar : خبریYes/no: Is John studying grammar?Wh-question: What is John studying?

.D به شکل و محلmodifiers:مضاف و موصوف ( توجه نمایید(

صفت و موصوفIt is a new store.The store is

new.مفر

دThey are new stores.

The stores are new.

جمع

________________________________________________________ چهارمدرس

21

توصیف کننده اسم می تواند یک صفت یا یک اسم دیگر: 1نکته ☺ ( قبل از اسم اصلی قرار میmodifiersباشد. این توصیف کننده ها )

گیرند و برای اسم مفرد و جمع یکسان می باشند.

مضاف و مضاف الیهIt is a book store.The store sells books.مفردThey are book stores.The stores sell books.جمع

"، تکیه هجای درجه یک )noun + nounدر ساختار " :2نکته ☺Primary stress( روی توصیف کننده )modifier :قرار می گیرد )

book store = /`bʊkstɔ:/

" استرس درجه یکadjective + nounدر حالی که در ساختار " nju:`stɔ:/ newروی موصوف قرار می گیرد: /

store=

,bookstore, shoestore, drugstoreواژه هایی چون " توجه:↯ " معموال به صورت یک کلمه واحد نوشته می شوند. با این حال، به…

( به صورت جدا از اسمmodifiersطور کلی بیشتر توصیف کننده ها ) furniture store, groceryبعد از خود نوشته می شوند مانند: "

store, grammar book, etc.به مثال های بیشتری در این مورد ." توجه نمایید:

A milk bottle is a bottle for milk.The bottle milk is the milk in the bottle.A law school is a school where you can study law.A school law is a regulation of the school.A school bus is a bus that takes children to school.A coffee cup is a cup that you can use for coffee.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان2 2

انگلیسی

یادداشت

***************************************************

≽درس پنجم≼

اهداف درس .A ساختارbe + going toبرای نشان دادن زمان آینده

He is going to sing. .B( جمالت منفیNegative Statements:)

He isn't here. He didn't come. .C:جمالت منفی با قید های تکرار تک_کلمه ای

He isn't always here. He doesn't always study. .D کاربرد"some, any"

A1 به کاربرد ساختار .be + going toبرای نشان دادن زمان آینده توجه نمایید:

وجت↯ ه:

در الگوی باال معموال در گفتگوهای روزانه و نگارش be شکل هایغیر رسمی به صورت مخفف به کار می روند، مانند:

I'm going to read tomorrow.

A2 به ترتیب واژگان در جمالت خبری و پرسشی ساختار .to be going to:توجه نمایید

.George is going to read a book : خبریYes/no question : Is George going to read a book?Wh-qyestioin: What is George going to read?

_به مثالهای بیشتری در این زمینه توجه نمایید:

Are they going to study tomorrow? → Yes, they are.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان24

انگلیسی

read tomorrow.am going to

Iرد

مف read tomorrow.are going to

You

read tomorrow.is going toHe/she/it

read tomorrow.are going to

We

معج read tomorrow.are going

toYou

read tomorrow.are going to

They

Are we going to play baseball tomorrow? → Yes, we are. )Yes, you are.(Is John going to study engineering? → Yes, he is.Is David going to be a dentist? → Yes, he is.What is Tom going to study? → Engineering.When is he going to visit us? → Next year.

B1به شکل های منفی زیر توجه نمایید .:

ContractionsFull Forms: be + not

I'm not tired.You aren't tired.He/she/it isn't tired.We aren't tired.You aren't tired.They aren't tired.

I am not tired.You are not tired.He/she/it is not tired.We are not tired.You are not tired.They are not tired.

I wasn't tired.You weren't tired.He/she/it wasn't tired.We weren't tired.You weren't tired.They weren't tired.

I was not tired.You were not tired.He/she/it was not tired.We were not tired.You were not tired.They were not tired.

B2. به شکل های منفی که با افعال غیر be بکار می روند، توجه نمایید:

ContractionsFull Forms : do + notI don't study.I do not study.He/she/it doesn't study.

He/she/it does not study.

They didn't study.They did not study.

________________________________________________________ پنجمدرس

25

C به محل قرار گرفتن .doesn't و isn't:توجه نمایید

John doesn't always study at night.Mary isn't always busy.

قید های تکرارقبل از فعل اصلی و بعد از افعال کمکی قرارتوجه:↯می گیرند.

.D به کاربردsome و any:توجه نمایید

?Do you need some pencils :پرسش Do you need any pencils?.I need some pencils : جمله خبری مثبت.I don't need any pencils : جمله خبری منفی

، معموال با تلفظ بدون استرس، به معنای تعدادsome : کلمه نکته ☺ ,some pencils, some booksنامعینی از اشیای قابل شمارش )

some studentsیا مقدار نامعینی از اشیای غیر قابل شمارش می ) ، و در جملهany ، در جمله منفی از someباشد. در جمله مثبت از

استفاده می شود.any و هم از someسؤالی هم از

___________________________________________________


یادداشت

***************************************************

≽ششمدرس ≼

اهداف درس .A( حروف تعریفthe articles : )the, a, an .B( اسم های قابل شمارش و غیر قابل شمارشcount and

non-count nouns : )a pencil, some ink .C( عبارات بیان کمیتquantity expressions : )much,

many, a few, etc. .D( صفات اشارهdemonstratives : )this, that, these,

those .E( صفات ملکیpossessive adjectives : )my, your, his,

etc.

.A( به کاربرد حروف تعریف معینthe( و نامعین )a, anتوجه ) نمایید.

I bought a comb and a pencil yesterday.The comb is black and the pencil is red.

در جمله اول نشان می دهد کهa حرف تعریف نامعین : 1 نکته ☺a comb و a pencilکه گوینده در مورد آنها صحبت می کند برای بار

حرف می باشند. در جمله دوم، نکرهاول ذکر شده و برای شنونده وcomb بکار رفته تا نشان دهد که اسم های the تعریف معین

pencil می باشند. معرفه قبال ذکر شده اند و بنابراین برای شنونده

" حروف تعریف نامیده می شوند.a, an, the : کلمه های "2 نکته ☺ با اسم های معرفه، حرفtheبه طور کلی، حرف تعریف معین

با اسمan با اسم های نکره، و حرف تعریف نامعین aتعریف نامعین ( شروع می شوند بکار میروندvowelهای نکره ای که با مصوت )

a book, an apple, an hour, an index, a bench, anمانند: artery…,

( تکرار اسم نکره1_سه راه برای معرفه کردن اسم ها وجود دارد: ( اضافه کردن2برای بار دوم موجب معرفه شدن آن می شود.

عبارت توصیفی به اسم مانند مثال های زیر: The book on Mr. Allen's desk is yellow.The philosophy of Aristotle is interesting.I like the hat that you are wearing.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان28

انگلیسی

مانند( معرفه شدن اسم از راه شناسایی آن در موقعیت کاربردی3 " توسط معلمی که?Is the door open در پرسش: "doorکلمه

همزمان با این پرسش به در کالس اشاره می نماید.

Bاسم های قابل شمارش و غیر قابل شمارش را با هم مقایسه . نمایید:

اسم های غیر قابل شمارشNon-count nouns

اسم های قابل شمارشCount nouns

ink1 pencil, 2 pencils, 3 pencils,…

water1 table, 2 tables, 3 tables, …

air1 chair, 2 chairs, 3 chairs,…coffee1 apple, 2 apples, 3 apples,

…........................................……………………………………

.. : به طور کلی، نمی توان عددی را همراه با اسم های غیرنکته ☺

قابل شمارش بکار برد. به عالوه، اسم های غیر قابل شمارش را نمیتوان جمع بست.

" با اسامی درsome" و "the, a, anکاربرد حروف تعریف "توجه:↯جدول زیر خالصه شده است:

اسم های غیرقابل شمارش

اسم های قابل شمارش

مفردجمعsome coffeesome applesan appleنامعینthe coffeethe applesthe apple معین

_به عالوه، هنگامی که اسمی به گونه خاصی اشاره نکند، بلکه به طور کلی به یک مقوله اشاره نماید، هیچ حرف تعریفی بکار نمی رود،

مانند:

Apples grow in Michigan. I like apples.Coffee grows in Hawaii. I like coffee. ________________________________________________________

ششمدرس29

C به عبارات کمی که مثال با اسم قابل شمارش .appleو اسم غیر بکار می روند، توجه نمایید:waterقابل شمارش

قابل شمارشغیر قابل شمارشA little waterA few applesaMuch waterMany applesbA lot of waterA lot of applesc

_جمالت مثبت:)a( I want a few apples. I want a little water.)c( I want a lot of apples. I want a lot of water.

_جمالت منفی:)b( I don't want many apples. I don't want much water.)c( I don't want a lot of apples. I don't want a lot of water.

:yes/no_پرسش های )a( Does he have a few apples? Does he have a little water?)b( Does he have many apples? Does he have much water?)c( Does he have a lot of apples? Does he have a lot of water?

با شکل های جمع اسم های قابل شمارشmany و a few: نکته ☺ با اسم های غیر قابل شمارش بکار much و little aبکار می روند.

با اسم های غیر قابل شمارش و شکل هایa lot ofمیروند. عبارت جمع اسم های قابل شمارش بکار میروند.

معموال در نقش عبارتmany و muchعبارات کمی : 1توجه↯ مفعولی )مفعول( جمله مثبت بکار نمی روند. این کلمات معموال در جمالت منفی و سؤالی و نیز در نقش عبارت فاعلی )فاعل( جمالت مثبت بکار می روند. در عبارت مفعولی )مفعول( جمالت مثبت، به

، به ویژه در موقعیت های غیر رسمی، عبارات:many و muchجای a lot of, a

___________________________________________________ دستور فشرده زبان30

انگلیسی

great deal of و نیز عبارت a large amount ofو عبارات مشابه بکار میروند.

کمی با هم تفاوتfew, a few, little, a littleعبارات : 2توجه↯ برای اشاره به تعداد کمی از اشیای قابل شمارش باA fewدارند.

برای اشاره به تعداد بسیار کمی از اشیای قابلfewجنبه مثبت، برای اشاره به مقدار کمی شیی غیرa littleشمارش با جنبه منفی،

برای اشاره به مقدار بسیارlittleقابل شمارش با جنبه مثبت، و وfewکمی از شیی غیر قابل شمارش با جنبه منفی بکار می روند.

little به معنای "not…many"" و not...much :می باشند، مانند "

John has a few good friends. داردجان تعدادی دوست خوب . John has few good friends. نداردجان دوستان خوب زیادی .

.D:به معنی و کاربرد صفات اشاره توجه نمایید

نزدیک به گویندهدورتر از گویندهthatthisمفردThosetheseجمع

That book is yellow.This book is green.That ink is red.This ink is blue.He bought that book.I bought this book.

John wants those Mary wants these

books.books.

شکل صفات اشاره در موقعیت های فاعلی و مفعولی:توجه↯یکسان است.

E:به کاربرد صفات ملکی توجه نمایید .

________________________________________________________ 1 ششمدرس

3

صشخ

تعداد مفرد جمع

اول شخص my ourدوم شخص your yourسوم شخص His/her/its their

My books are in my room. My new book is on her table.Your coffee is hot. John washed his face and hands.George and Paul washed their hands. It's its tail.

صفات ملکی برای موصوف های مفرد و جمع شکل:1نکته ☺my book, my booksیکسانی دارند، مانند:

برای اشاره به قسمت های بدن از صفات ملکی:2نکته ☺ استفاده نکنید.theاستفاده می شود. برای این منظور از

قبل از اسم های مفرد قابل شمارش تقریبا همیشه:توجه↯حرف تعریف، صفت اشاره، یا صفت ملکی به کار می رود:

John has a car. Where is the car?This car is old. My car is gray.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان3 2

انگلیسی

یادداشت

****************************************************

≽مدرس هفت≼

اهداف درس .A( درخواست هاrequests :)

Please read the book. )would you; let's( .B( اسم های جمع بی قاعدهirregular nouns :)

man, men, people. .C"oneبه عنوان جایگزین اسم " .D" کاربردother" و "another" .E :ضمایر مفعولیme, him, them, etc.

.A.به ساختار جمالت درخواستی توجه نمایید

.Please open your books :امری.Would you please open your books :امری مؤدبانه.Please don't open the door :امری منفی )نهی(

(":inclusive request_درخواست "گوینده شمول )

.Let's watch television : مثبت.Let's not watch television :منفی

" را می توان در جمله امری حذف کرد. باplease: کلمه "1نکته ☺ این وجود، اضافه کردن آن جمله را مؤدبانه تر می سازد. این واژه را

در آخر جمله هم می توان آورد.

را قبلnot، منفی کننده let'sبرای منفی کردن ساختار : 2نکته ☺ از فعل اصلی می گذاریم. به اشکال دیگر جمالت درخواستی توجه

نمایید:

Will you please open the window.Won't you please open the window.Could you please open the window.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان34

انگلیسی

الگوهای زیر اغلب برای بیان درخواست بکار می روند و در :توجه↯واقع سؤالی نمی باشند:

Why don't you open the window.Why don't we go to the movies.

: این ساختار همیشه به شکل سؤالی می باشد وجمله دعوت_مستلزم پاسخی مانند بله یا خیر می باشد:

Would you like to go to the movies?

.B:به جمع های بی قاعده توجه نمایید

مفردمعنیجمعمعنیmanمردmenمردان

gentlemanنجیب زادهgentlemenنجیب زادگانpolicemanپلیسpolicemenپلیس هاbusinessmبازرگانان

enbusinessmaبازرگان

nwomanزنwomenزنان

childکودکchildrenکودکانwifeهمسرwivesهمسران

knifeچاقوknivesچاقوها قرص های

)نان(loaves)قرص )نانloaf

shelfقفسهshelvesقفسه هاfootپاfeetپا ها

toothدندانteethدندانهاmouseموشmiceموشها

sheepگوسفندsheepگوسفندانfishماهیfishماهیها

peopleمردمpoliceنیروی پلیس

clothesالبسه

شکل مفرد ندارند. people, police, clothes: اسم های 1نکته ☺

________________________________________________________ 5 هفتمدرس

3

وgentleman: هیچ اختالفی در تلفظ مصوت آخر کلمات 2نکته ☺gentlemen و نیز ،policeman و policemenوجود ندارد و

بنابراین شکل مفرد و جمع این کلمات دارای تلفظ یکسانی می باشند.gentleman & gentlemen /`dƷentlmǝn/policeman & policemen /pǝ`li:smǝn/

در مصوتwomen و woman: اختالف تلفظ کلمه های 3نکته ☺اول و آخر آنهاست.

/`wimǝn/= women /`wimin/ و woman /`wʊmǝn/ غیر قابل شمارش و مفرد می باشد.هنگامی کهnews: اسم 1توجه↯

این کلمه فاعل جمله باشد، فعل آن مفرد می آید:The news is good.No news is good news. بی خبری خوش خبری است.

انگلیسی: 2↯توجه علمی درمتون نیز التین قاعده بی های جمع: روند می بکار

مفردمعنیجمعمعنیgingivaeلثه ها

/`dƷindƷivi:/gingivaلثه

/`dƷindƷivǝ/ مجرا های

مرکزیForaminaمجرای

مرکزیforamen

appendixضمیمهappendicesضمیمه هاdiagnosesتشخیص ها

/ˌdaiǝ`gnǝʊsi:z/diagnosisتشخیص

/ˌdaiǝ`gnǝʊsis/stigmaجوشگاهstigmataجوشگاه ها

استخوان های انگشت دست یا

پا

phalangesاستخوان انگشت

دست یا پا

phalanx

spermatozoonاسپرمspermatozoaاسپرم هاovumتخمکovaتخمک هاembolusآمبولیemboliآمبولیها

.C به کاربردone:به عنوان جایگزین اسم توجه نمایید ___________________________________________________


Did you buy any pencils yesterday ? نکره آیا دیروز هیچ مدادی خریدی؟

No, I'm going to buy some tomorrow. نه، می خواهم فردا .چند تا بخرم

Did you buy a pencil yesterday? آیا دیروز یک مداد خریدی؟ نکره

No, I'm going to buy one tomorrow. نه، می خواهم فردا یکی .بخرم

Did you buy the pencil)s( yesterday? )آیا دیروز مداد)هاخریدی؟ معرفه را

No, I'm going to buy it )them( tomorrow.

نه، می خواهم فردا آن )ها( بخرم.

.D به کاربردanother one و the other one:توجه نمایید

I have a pen here on the table. من یک قلم در اینجا روی.میز دارمI have another one at home. من یکی دیگر هم در خانه دارم. This one is old, and the other one is new.

این یکی کهنه است، و آن یکی نو است.

به معنای یک چیز اضافه تر یا متفاوت می باشد.other: 1نکته ☺

an + other = another: 2نکته ☺

another pen به معنای another one: در مثال های باال، 3نکته ☺ می باشد. the other pen به معنای the other oneو

.Eبه ضمایر شخصی فاعلی و مفعولی توجه نمایید.

________________________________________________________ 7 هفتمدرس

3

مفردجمعایر

ضملی

عومف

مفردجمع

ایرضم

لی اع

ف usme1weI1Youyou2youyou2them

Him/her/it

3theyhe/she/it3

,to, by, for, with, before, afterبعد از حروف اضافه :توجه↯from, towards, about, near, above, under, beside,

between, among, etc. :ضمایر مفعولی بکار می روند، مانند

He studies with me. او با من درس می خواند. She is standing beside you. او کنار شما ایستاده است. They are coming near us. آنها دارند به ما نزدیک می شوند.

فاعلفعلمفعولMe.seesHeYou.seesShehim.followe

dIt

Etc.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان38

انگلیسی

یادداشت

****************************************************

≼درس هشتم≽اهداف درس

.Aفعل ( و مفعول غير مستقيمindirect object:)Give her a book. Give a book to her.

.B:زمان گذشته افعال بي قاعدهeat, ate, give gave, etc.

A1 به موقعيت .to Mary و Mary:در جمله توجه نماييد

A He is going to give a book to Mary.B He is going to give Mary a book.

(a bookفعل جمله داراي يك مفعول مستقيم )هنگامي كه :1نكته ☺ ( مي باشد، دو الگو ممكن ميMaryو يك مفعول غير مستقيم )

باشند:

A. مفعول غير مستقيم + مفعول مستقيم + فعل Give the object to the

person B. مفعول مستقيم + مستقيمغير مفعول + فعل

Give the person the object

عبارتند از: give افعال ديگر خانواده :2هنكت ☺ write )نوشتن( read )خواندن( show )نشان دادن( teach ) درس دادن، ياد دادن، آموزش )دادنtell )گفتن( sell)فروختن(

send )فرستادن، ارسال كردن( lend )قرض دادن( bring )آوردن( take ) گرفتن، با خود آوردن، دارو )خوردنpass )گذشتن، پاس كردن درس(

. بكار مي روندB و هم با الگوي A_ اين افعال هم با الگوي

___________________________________________________ دستور فشرده زبان40

انگلیسی

He borrowed مي باشد مانند: " to متضاد from: توجه↯something from us. افعال "demand, steal, takeنيز با حرف

بكار مي روند:fromاضافه

To demand something from somebody چيزي را از كسي تقاضا كردنTo steal something from somebody چيزي را از كسي دزديدنTo take something from somebody چيزي را از كسي گرفتن

حرف اضافه را حذف كرد.نمي توان_در اين موارد

A2 به كاربرد مفعول غير مستقيم بعد از فعل .ask:توجه نماييد

B He asked the teacher a question.B Please ask him his telephone number.

فقطaskكاربرد مفعول غير مستقيم بعد از فعل براي :هنكت ☺ ممكن مي باشد. Bالگوي

افعال معدودي وجود دارند كه عبارتند از: askخانواده در :توجه↯cost )هزينه داشتن، ارزيدن، قيمت خوردن(save (پس انداز كردن، صرفه جويي كردن)charge (پاي كسي حساب كردن)wish (آرزو كردن)

_به مثال هايي در اين مورد توجه نماييد:

The book cost me ten dollars. آن كتاب ده دالر براي من .هزينه داشت

The man charged me five dollars. آن مرد )آن را( پنج .دالر پاي من حساب كرد

John saved me fifteen dollars. جان باعث شد پانزده دالر .صرفه جويي كنم

He wished us a pleasant journey. او براي ما سفر .خوشي را آرزو كرد

A3 .به كاربرد to با فعل explain:توجه نماييد ________________________________________________________

هشتمدرس 41

A He explained the lesson to me. او درس را براي من .توضيح داد

فقطexplainبراي كاربرد مفعول غير مستقيم بعد از فعل :نكته ☺ عبارتند از:explain امكانپذير است. افعال ديگر خانواده Aالگوي

announce )اعالم كردن( describe )توصيف كردن( introduce )معرفي كردن( mention )ذكر كردن(prove )ثابت كردن( repeat )تكرار كردن( say )گفتن( speak )سخن گفتن( suggest )پيشنهاد كردن( report )گزارش كردن(

_به مثال هاي بيشتري در اين رابطه توجه نماييد:

The teacher announced the examination to the students.We described our class to him.He introduced his father to us.He mentioned the money to Mr. Miller.He didn't prove anything to us.We repeated our names to him.He always says "hello" to me.He is speaking English to me.He didn't suggest anything to us.The students reported their progress to the teacher.

A4 به كاربرد .for Mary:توجه نماييد

الگو هاي قبلي

A B1 Give a book to Mary. Give Mary a book.2 ------------------------------- Ask Mary a question. 3 Explain the lesson to

Mary.----------------------------

___________________________________________________ دستور فشرده زبان42

انگلیسی

الگوهاي جديد

A B1 Buy a book for Mary. Buy Mary a book.3 Open the door for Mary. -----------------------------

بكار مي روند. حرف اضافهfor با toبرخي از افعال به جاي نكته: ☺forقبل از مفعول غير مستقيم بكار مي رود. مهمترين افعالي كه با for: قرارند اين از روند، مي بكار

buy( خريدن ,)get( گرفتن، خريدن ,)make( ،درست كردن (, ساختن

find( پيدا كردن، يافتن ,)do( انجام دادن )

1

open( باز كردن ,)answer( پاسخ دادن ,)close( بستن ,)cash pronounce(, پول درشت را خرد كردن )change(, نقد كردن)(تجويز كردن )prescribe(, تلفظ كردن)

3

و هم باA( هم با الگوي 1: طبق جداول باال، افعال گروه )1توجه↯ ( فقط با3، و افعال گروه )B( فقط با الگوي 2، افعال گروه )Bالگوي بكار مي روند.Aالگوي

معموال به معناي "بهforحرف اضافه ، A.4در الگوي : 2توجه↯ گاهي به معناي "به جاي" ميforسود، براي" مي باشد. به عالوه،

باشد مانند:

Alice is writing my letters for me because my arm is broken.

را نمي توان حذف كرد.for_در اين كاربرد،

B1به زمان گذشته افعال بي قاعده )همراه با تغيير مصوت يا . vowel:توجه نماييد )

We study everyday. → We studied گذشته با قاعدهyesterday .قاعده گذشته بي We eat everyday. → We

ate yesterday . بيشتر افعال گذشته در زبان انگليسي با قاعده بوده و بانكته: ☺

به آخر مصدر ساده ساخته مي شوند، اما افعال زياديed_افزودن نيز

________________________________________________________ هشتمدرس

43

هستند كه داراي گذشته بي قاعده مي باشند و بايد آنها را تك تكحفظ نمود. به مثال هاي بيشتري در اين زمينه توجه نماييد:

Did John eat an apple or an orange? → He ate an apple.

Did John give a book or a magazine? → He gave a book.

Did John come last night or this morning? → He came last night.

Did John become a doctor or a lawyer? → He became a doctor.

Did John meet Mary or Alice? → He met Mary.Did John read /ri:d/ a book or a paper? → He read /red/ a

book.Did John sit here or in the library? → He sat here.

Did John begin lesson eight or lesson nine? → He began lesson

eight.Did John drink tea or coffee? → He drank tea. Did John get a chair or a table? → He got a chair.Did John forget a book or a pencil? → He forgot a book.Did John see a car or a train? → He saw a train.

Did John tear /tɛə/ his shirt or a piece of paper? → He tore his shirt.Did John wear /wɛə/ a suit or a sportcoat? → He wore a suit.Did John speak to George or Paul? → He spoke to George.Did John break a cup or a plate? → He broke a cup.Did John wake up at six o'clock or seven? → He woke up at six.Did John write a letter or a postcard? → He wrote a letter.Did John choose a pomegranate or a tangerine? → He chose a tangerine.Did John take a pen or a pencil? → He took a pencil.Did John know the verbs or the nouns? → He knew the verbs.

B2به زمان گذشته افعال بي قاعده )همراه با تغيير مصوت يا . vowel:توجه نماييد )

___________________________________________________ دستور فشرده زبان44

انگلیسی

.We spend some money everyday : حال ساده.We spent some money yesterday : گذشته ساده

_به مثال هاي بيشتري در اين زمينه توجه نماييد:

Did John send a letter or a postcard? → He sent a letter.Did John spend $5 or $10? → He spent $5.Did John lend a letter or a newspaper? → He lent a letter.Did John make one sandwich or two? → He made one.Did John have coffee or tea? → He had coffee.

_افعالي كه شكل حال و گذشته شان يكسان است:

Did John cut paper or cloth? → He cut paper.

Did John put the book on the table or under it? → He put it on the table.Did the book cost $3 or $4? →It cost $3.

B3به زمان گذشته افعال بي قاعده )همراه با تغيير در مصوت و . صامت ها( توجه نماييد:

.We buy something everyday :حال ساده.We bought a book yesterday :گذشته

_به مثال هاي ديگري توجه نماييد:Did John do his homework last night or this morning?→ He did it last night.Did John feel happy or sad? → He felt happy.Did John sleep until seven o'clock or eight? → He slept until seven.Did John mean "ship" or "sheep"? → He meant "ship".Did John leave early or late? → He left early.

________________________________________________________ تمهشدرس

45

Did John say "hello" or "How are you?" → He said "hello".Did John go to Chicago or New York? → He went to Chicago.Did John hear a cat or dog? → He heard a cat.Did John think fast or slowly. → He thought fast.Did John bring a pen or a pencil? → He bought a book.

جدول كامل افعال بي قاعده انگليسي و معادل هاي فارسي:توجه↯آنها در ضميمه كتاب داده شده است.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان انگلیسی 46

یادداشت

***************************************************

≼منهدرس ≽اهداف درس

.A( قيدهاي حالتadverbs of manner :)correctly, well, etc.

.B( عبارت اسمي + توصيف كنندهnoun phrase + modifier:)

The chair near the door .C پرسش باwh-word هاي who و whom:

Who)m( does Mary see? Who sees Mary?

A1:به كاربرد قيدهاي حالت و صفات توجه نماييد .John answered correctly. قید

The answer was correct. It was a correct answer.

صفت صفت

صفتمعنيقيدمعني

correctصحيحcorrectlyبه طور صحيحquietآرامquietlyبه آراميbadبدbadlyبد جوري

به روشني، بهوضوح

clearlyروشن،واضح

clear

به سرعت، بهچابكي

quicklyسريع، چابكquick

با ناراحتي،غمگينانه

sadly،غمگين ناراحت

sad

به آرامي، بيسروصدا

silentlyآرام، بي صدا

silent

عاقالنه،خردمندانه

wisely،عاقل خردمند

wise

sincereارادتمندsincerelyارادتمندانه مراقب،carefullyمحتاطانه، بادقت

محتاطCareful

carelessبي دقتcarelesslyغیر محتاطانهbeautifulزيباbeautifullyبه زيباييeasyآسانeasilyبه آساني

___________________________________________________ دستور فشرده زبان انگلیسی48

به كندي، بهآهستگي

slowlyكند، آهستهslow

goodخوبwellبه خوبيfastسريعfastبه سرعت

hardسختhardبه سختي، شديدا

loudبلند)loud )loudlyبا صداي بلند با حالتي تشويق

كنندهencouragement

تشويقكننده

encouraging

به صفت ساخته مي شوند، اماly–بيشتر قيد ها با افزودن نكته: ☺ برخي صفات داراي قيدي همانند خود مي باشند و برخي قيدها هم به

طور كلي از صفت مربوطه شان متفاوت مي باشند، مانند:The teacher should talk to the students encouragement.He acted wisely.

He is studying hard.He can hardly study.

A2 .:به محل قرار گرفتن قيدهاي حالت در جمله توجه نماييد

مفعولقيد حالتقيد مكانقيد زمانمستقيم

فاعفعلل

yesterday.

in classrapidlyEnglish

spoke

He

at night.in the citycarefully

his cardrives

He

---------------

everywhere

carefully

------------

drives

He

ترتيب قرار گرفتن قيد ها در جمله انگليسي معموال به :نكته ☺ مي باشد. اين قاعده→قيد زمان+ قيد مكان + قيد حالت صورت:

را مي توان با سرواژه "حمز" بيان كرد. ترتيب "حمز" براي قيد هاي حالت، مكان، و زمان خيلي: 1توجه↯

مكان اغلب قبل . قيد هايرايج است اما تنها ترتيب ممكن نمي باشداز قيدهاي حالت مي آيند.

________________________________________________________ م نهدرس

49

( در جملهadverbials of degreeقيد هاي ميزان و درجه ): 2توجه↯ در موقعيتي همانند قيدهاي حالت يعني بعد از فعل و مفعول آن قرار

مي گيرند:

She doesn't like milk very much. او شير را خيلي زياد دوست.نداردShe likes coffee a lot. او قهوه را خيلي دوست دارد .

_دو جمله زير را كه شامل عبارات كميت بوده و از نظر معنايي با دوجمله باال خيلي متفاوت مي باشند، با هم مقايسه نماييد:

She doesn't like very much milk. او شير زيادي دوست ندارد. She likes a lot of coffee. او مقدار زيادي قهوه دوست دارد.

B( "به كاربرد "عبارات حروف اضافه .prepositional phraseبه ) ( توجه نماييد:modifierعنوان توصيف كننده )

The student speaks French.

He is from Canada. The student from Canada speaks French.

The student from Canada = the Canadian student

عبارت حرف اضافه بعد از عبارت اسميي قرار مي گيرد كه :نكته ☺آن را توصيف مي كند. به مثال هاي بيشتري در اين مورد توجه ماييد:

The shoe store on State Street is very good. فروشگاه كفش واقع در خيابان "ستيت ستريت" خيلي خوب است.

The chair near the door is old. صندلي نزديك در كهنه است. The student at the door is new. دانشجوي پشت در جديد .استThe desk in this room is small. ميز تحرير اين اتاق كوچك .استThe student with Mary is nice. دانش آموز همراه مري آدم خوبي.است

براي بيان مالكيت نيز مي تواند بكار رود:with حرف اضافه :توجه↯___________________________________________________


The man is a teacher. He has a book. The man with a book is a teacher.

C دو الگوي سؤالي .who:را با هم مقايسه نماييد

الگوي مفعولي.Mary sees Mr. Miller :خبريyes/no سؤال: Does Mary see Mr. Miller? _Yes.Wh-question: Who does Mary see? )who=whom(

–Mr. Miller .

Who does Mary see? = مري چه كسي را مي بيند؟

John Mary Mr.

Miller

whomي مفعولي از who: در انگليسي رسمي، به جاي 1توجه↯مفعولي استفاده مي شود.

لگوي فاعليا John sees Mary.

:خبري?yes/no: Does John see Mary سؤال

Who sees Mary ? سؤال با :who Who sees Mary? = چه كسي مري را مي بيند؟

داراي نقش فاعلي مي باشد.who: در اين الگو، 2توجه↯ : قيد ها نيز مانند عبارات حروف اضافه بعد از اسمي كه آن3توجه↯

را توصيف مي كنند، مي آيند: The shoe store is very large. It is downtown.

The shoe store downtown is very large. فروشگاه كفش .مركز شهر خيلي بزرگ است

________________________________________________________ 51 م نهدرس

_محل قرار گرفتن صفت را مقايسه كنيد:The shoe store is very large. It is new.The new shoe store is very large.

_به مثال هاي ديگري توجه نماييد:The table upstairs is long. ميز طبقه باال دراز است.People everywhere want peace. مردم در همه جا صلح مي.خواهندThe teachers here are American. معلم هاي اينجا آمريكايي.هستندThe lecture yesterday was good. سخنراني ديروز خوب بود.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان52

انگلیسی

یادداشت

***************************************************

≼مدهدرس ≽اهداف درس

.A افعال كمكي(modal auxiliaries) :will, can, etc. .B :ربط جمله ها باand…too، and…either و ،but

A1:به شكل ها و معاني افعال كمكي توجه نماييد .

Be going toزمان آيندهwill

الح Be able toتوانايي انجام كارcan

Be permitted, have permission to

mayاجازه-امكان

Requesting permission

shallدرخواست اجازه

Polite request , conditional sentences

درخواست مؤدبانه-شرطي نوع دوم

would

شتهگذ

Polite request , conditional sentences, ability

درخواست مؤدبانه-شرطي نوع دوم-

توانايي

could

It is possible that…اجازه-امكانmightOught to-اجبار وظيفه

مطلوبيتshould

Obligation, desirability

اجبار وظيفه-مطلوبيت

ought to

It is very probable that…

Have to

استنباط-نتيجه گيري-احتمال-

ضرورت و اجبار

must

We will study.I will study.You will study.You will study.

They will study.

He/she/it will study.

_به مثال هاي بيشتري در اين زمينه توجه نماييد:

___________________________________________________دستور فشرده زبان انگلیسی 54

1. we'll read the book tomorrow. )زمان آينده(ما فردا كتاب را خواهيم خواند.

2. John can play the piano very well. )توانايي( جان مي تواند پيانو را خيلي خوب بنوازد.

3. The students can smoke in the hall. )اجازه(دانشجويان مي توانند )اجازه دارند( در سالن سيگار بكشند.

4. The students may smoke in the hall. )اجازه(دانشجويان مي توانند )اجازه دارند( در سالن سيگار بكشند.

5. John may receive a letter today. )احتمال(

جان ممكن است امروز نامه اي دريافت كند. 6. John might receive a letter today. )احتمال(

جان ممكن است امروز نامه اي دريافت كند. 7. John should study everyday. )بايد، وظيفه(

جان بايد هر روز درس بخواند. 8. Mr. Smith must be about forty years old. )،استنباط

)نتيجه گيريآقاي ا سميت بايد حدود چهل سال داشته باشد.

9. Mary must study tonight. )She has to(. )اجبار(ماري بايد امشب درس بخواند. )مجبور است.(

: شكل افعال كمكي براي همه اشخاص و فاعل مفرد و جمع1نكته ☺يكسان است.

: محل قرار گرفتن فعل كمكي در جمله، بعد از فاعل و قبل2نكته ☺از بقيه جمله است.

be going toمعنايي همانند willدر اشاره به زمان آينده، :1توجه↯دارد:

I'll study the book tomorrow.I'm going to study the book tomorrow.

گاهي براي نشان دادن "رضايت" يا )همراه با فعلwill_به عالوه، منفي( براي امتناع بكار مي رود:

Will you help me? __Yes, I will.None of my friends will lend me money.

________________________________________________________55م دهدرس

هيچيك از دوستانم به من پول قرض نخواهند داد.

( همراه با ضمايرformal style در سبك رسمي )shall_فعل كمكي براي نشان دادن زمان آينده بكار مي رود. با اينحال،we و Iفاعلي

متفاوتshall و willتوجه داشته باشيد كه در جمالت سؤالي، معناي مي باشند:

Will we go to Boston? آينده ساده براي پرسش در مورد يك))پيشگويي

Shall we go to Boston? درخواست نظر مشورتي شما در مورد رفتن .به بستون

در هر عبارت فعلي فقط يك فعل كمكي مي توان بكار برد. :2توجه↯ مي تواند بهI presume you are able to run fastمثال جمله:

شكل زير بيان شود:You must be able to run fast. شما بايد قادر به دويدن

.سريع باشيدI presume you can run fast. تصور مي نمايم شما

.قادر به دويدن سريع باشيد

.*You must can run fastاما اين درست نيست كه بگوييم:

مي باشد:could، فعل can گذشته :3توجه↯Now she can speak three languages.

او هم اكنون مي تواند به سه زبان صحبت كند.

Last year she could speak only one. پارسال فقط به يك .زبان مي توانست صحبت كند

-اما براي رويداد منفردي كه در گذشته انجام شده و به پايان رسيده استفاده نكنيد. به جاي گفتن:couldاست از فعل

.We succeeded in visiting the British Museum …We could نه اينكه بگوييد ..We were ableبايد بگوييد:


When we were in London, we were able to visit the British Museum.

به معنای استنباط، نتیجه گیری، یاmust_به مثال هایی در مورد فرض معقول توجه نمایید:

1. Juan is from Mexico. He must speak Spanish. "جوان" اهل مکزیکو می باشد؛ )پس( باید اسپانیایی صحبت کند.

2. George plays the piano very well. He must practice a lot.

جورج پیانو را خیلی خوب می نوازد؛ پس او زیاد تمرین نوازندگی میکند.

3. George knows every one in the class. Therefore he must know Paul.

جورج همه را در کالس می شناسد؛ پس باید پل را هم بشناسد.

4. Paul recently finished high school. Therefore, he must be about eighteen years old. پل اخیرا دوره دبیرستان را تمام کرده است؛ بنابراین، باید هیجده

سال داشته باشد.

5. Helen lived in Japan for ten years. She must speak Japanese.

هلن ده سال در ژاپن زندگی کرد؛ پس باید )بتواند( ژاپنی صحبت کند.

A2:به شكل هاي منفي افعال كمكي توجه نماييد .

Short answerscontractionsNo, he won't.won'twill notNo, he can't.can'tcannotNo, he couldn't.couldn'tcould notNo, he may not.--------------may notNo, he might not.--------------might notNo, he shouldn't.shouldn'tshould notNo, he mustn't.mustn'tmust not

_جمالت خبري:

________________________________________________________مدهدرس

57

Mr. Miller won't go to Chicago tomorrow. آقای میلر .فردا به شیکاگو نخواهد رفت

Paul can't speak French. پل نمی تواند فرانسوی صحبت کند. You may not drive without a license. شما نمی توانید

.بدون گواهینامه راننگی کنیدPaul may not go to George's house tonight.

پل امشب نمی تواند به خانه جورج برود.

Children shouldn't play with matches. کودکان نباید .)وظیفه( با کبریت بازی کنند

Children mustn't play with matches. کودکان نباید )اجبار( باکبریت بازی کنند

معموال به شكل مخفف نوشتهmight not و may not: نكته ☺نمي شوند.

معموال به صورت يك كلمه نوشته مي شود. cannot :1توجه↯ وhave toبه نکته ای در مورد جمله های منفی محتوی :2توجه↯

must:توجه نمایید _جمله های زیر معنای یکسانی دارند:

)1( He has to go. = )2( He must go. او باید برود. ( معنای متفاوتی دارند:2( و )1با این وجود، جمله های منفی قرینه )

)3( He doesn't have to go. ≠ )4( He mustn't go.او نباید برود. ≠( 3 )او مجبور نیست برود.

منفی می شود و به معنای have to go( کل عبارت 3_در جمله ) مثبت است وmust(، 4"عدم نیاز به رفتن" می باشد. اما در جمله )

منفی شده است و به معنای "ضرورت نرفتن" می باشد.goفقط به معنای فرض معقول یا استنباط می باشد،must_هنگامی که

must not:معموال مخفف نمی شود، مانند She must not be a student here.

فقط فعل بعد از آن می باشد.پس:notدر اینجا، دامنه It is reasonable to suppose that she is not a student

here.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان 58

انگلیسی

می باشد که در عینhad to به شکل have toگذشته :3توجه↯( و )5 در معنای ضرورت نیز می باشد. جمله های )mustحال گذشته

( می باشد:6( و )5( گذشته )7( در زیر معنای یکسانی دارند. جمله )6

)5( He has to wait. = )6( He must wait. او باید منتظر .بماند

)6( He had to wait. او می بایست منتظر می ماند. به نکته زیر توجه نمایید: :4 توجه↯

Have = داشتن → /hæv/ have to = مجبور بودن → /`hæf tǝ/has = /hæz/ has to /`hæs tǝ/

A3:به طرز سؤالی کردن با افعال کمکی توجه نمایید .

John Mary Mr.

Miller

خبری Mary can see someone.مفعول Who?

whoسؤال بامفعولی

Who can Mary see? ) غیر)رسمیWhom can Mary see? )رسمی(

________________________________________________________5هم ددرس

9

خبری Someone can see Mary.فاعل Who? whoسؤال با

فاعلیWho can see Mary? John.

که دارای فعل کمکی می باشند،yes/no در پرسش های :1نكته ☺فعل کمکی قبل از فاعل قرار می گیرد.

ی مفعولی نیز فعل کمکی قبل از فاعلwho در پرسش با :2نكته ☺قرار می گیرد.

قبل از فعلwhoی فاعلی و مفعولی، who در پرسش با :3نكته ☺کمکی قرار می گیرد.

خبری John can see Mary. پرسشyes/no

Can John see Mary?

Yes, he can.

B1 به ربط دو جمله مثبت با .and…too:توجه نمایید

A. John can play the piano.B. Alice /`ælis/ can play the piano.

A + B → C : John can play the piano, and Alice can, too .

جان می تواند پیانو بنوازد و آلیس هم همینطور.A. George studies hard.B. Helen studies hard.

A + B → C : George studies hard, and Helen does too.

جورج سخت درس می خواند و هلن هم همینطور.

A. Paul is a student.B. Mary is a student.A + B → C : Paul is a student, and Mary is too.

پل دانشجوست و مری هم همینطور.


را می توانB و Aدو جمله ساده با گزاره های یکسان مانند : نكته ☺ به دستC به هم متصل کرد تا جمله مرکبی مانند andبا حرف ربط

به طور کامل تکرار نمی شود. درCآید. گزاره مشترک در جمله حتما باید فعل کمکی متناسب با زمان جمله هایCقسمت دوم جمله

A و B گنجانده شود. صیغه های to beنیز فعل کمکی به حساب می آیند. به مثال های بیشتری توجه نمایید:

Helen is going to play tennis, and Alice is too.George wrote a letter, and Paul did too.We have to take an exam, and they do too.Ali was a teacher last year, and Hamid was too.He has finished his homework, and she has too.They would buy a car, and we would too.

B2 به ربط دو جمله منفی با .and…either:توجه نمایید

A. John isn't a teacher.B. Mary isn't a teacher.

A + B → C : John isn't a teacher, and Mary isn't either.

جان معلم نیست و مری هم همینطور.

A. Paul can't play the violin /`vaiǝlin/.B. Alice can't play the violin.

A + B → C : Paul can't play the violin, and Alice can't either.

پل نمی تواند ویولن بنوازد و آلیس هم همینطور.

A. Helen doesn't play baseball.B. Alice doesn't play baseball. A + B → C : Helen doesn't play baseball, and Alice doesn't either.

هلن بیسبال بازی نمی کند و آلیس هم همینطور.

________________________________________________________ همددرس

61

برای ربط دو جمله منفی بکار می رود کهand...either :نكته ☺معنای گزاره های آنها یکسان باشد. به چند مثال دیگر توجه نمایید:

Alice isn't going to eat in a restaurant, and Helen isn't either.Paul wasn't hungry, and George wasn't either.Mr. Smith didn't forget the address, and Miss Ford didn't either.Homework isn't always easy, and examinations aren't either.

استفاده کرد مانند:and so می توان از and…tooبه جای جه:وت↯)1( I can go, and John can too.)2( I can go, and so can John.

( معنلی یکسانی دارند. به همین ترتیب، می توان2( و )1_جمله های ) استفاده کرد مانند:and neither از and…eitherبه جای

)3( Mary can't go, and Helen can't either.)4( Mary can't go, and neither can Helen.

( یکسان می باشد. توجه نمایید که بعد از4( و )3_معنای جمله های ) فعل کمکی باید قبل از فاعل قرارand neither و and soعبارات

گیرد.

B3 به ربط دو جمله با .but:توجه نماييد براي ربط دو جمله اي بكار مي رود كهbut در الگوي زیر، :نكته ☺

داراي گزاره يكساني مي باشند با اين استثنا كه يكي از گزاره ها مثبت و ديگري منفي مي باشد.در گزاره دوم اينگونه جمله ها فقط

نيز فعل كمكي بهbeفعل كمكي بيان مي شود. شكل هاي ساده حساب مي آيند.


همچنين براي ربط ديگر جمله هاي مقابله اي بكار ميbut توجه:↯رود:

John will go to Detroit, but Mary will go to Chicago.Helen likes chocolate, but Alice prefers vanilla.

_به نمونه هاي بيشتري در اين مورد توجه نماييد:

John is going to go, but Mary isn't.John can play the piano, but Mary can't.John went, but Mary didn't.Mary wasn't here, but john was.Mary can't play the piano, but John can.Mary didn't go, but John did.

مثبتمنفيB. Mr. Hill isn't a

student. A. John is a student.

A + B: John is a student, but Mr. Miller isn't.منفيمثبت

B. John is a student.A. Mr. Hill isn't a student.

A + B: Mr. Hill isn't a student, but John is.

****************************************************

≼ميازدهدرس ≽

درس اهداف .Aجدانشدني: و جداشدني دوقسمتي افعال ساختارهاي

مفعول + قسمت دوم فعل )particle( + قعل→ : He called on them.→ مفعول + حرف اضافه + فعل : He called on them.

.B( قيد هاي هدف(adverbials of purpose:He went to buy some books.

.C( قيد هاي وسيلهadverbials of means:)He came by plane .

.D( قيدهاي ابزارadverbials of instrument :)He wrote with a pen .

.A به محل قرار گرفتن ضميرthem در رابطه با حرف اضافه onو توجه نماييد:call upقسمت دوم فعل

The teacher called on the students. He called on them.

معلم دانش آموزان را صدا زد. او آنها را صدا زد.The teacher called up the students. He called them up.

معلم به دانش آموزان تلفن زد. او به آنها تلفن زد. ، ضمير مفعوليcall on در مورد عبارات حرف اضافه مانند :1نكته ☺

بايد بعد از حرف اضافه بيايد. ، ضميرcall up دار مانند particle در مورد عبارات :2نكته ☺

قرار گيرد. particleمفعولي بايد قبل از اگر قسمت دوم فعل دو قسمتي حرف اضافه ):1توجه↯

prepositionباشد، آن فعل "جدا نشدني" است. حروف اضافه رايج ) on, at, to, from, for, of, intoعبارتند از:

باشد، آن فعل particle اگر قسمت دوم فعل دو قسمتي :2توجه↯ ,up, down, on, offهاي رايج عبارتند از: particle جداشدني است.

in, out, away, back, over. ها particleنيز ممكن است قبل از عبارات اسمي كوتاه: 3توجه↯

بيايند:___________________________________________________

دستور فشرده زبان انگلیسی64

The teacher called John up.

-به چند مثال روشنگر توجه نماييد:Look at the book. → Look at it. به كتاب نگاه كن. Talk to Mary. →Talk to her. با مري صحبت كن. Listen to John. → Listen to him. به جان گوش كن. Look for the pencils. → Look for them. به دنبال مدادها بگرد. Ask for the package. → Ask for it. بسته را بخواه. Wait for Mr. Miller. →Wait for him. منتظر آقاي ميلر بمان. Think of his name. → Think of it. به اسمش فكر كن.

برخي از افعال دو قسمتي داراي مترادف هاي رايج مي :4 توجه↯باشند:

فعل دومترادفمعنيقسمتي

فعل دومترادفمعنيقسمتي

examinelookبررسي كردنover

كاملكردن

complete

fill out

آتش را خاموشكردن

extinguishput out

پسدادن

returngive back

discusstalkبحث كردنover

تحوي ل

submithand in

دادن discardthrowدور انداختن

away توزيعكردن

distribute

hand out

make aيادداشت كردنnote of

write down

پخشكردن

distribute

give out

حذفphonecall upتلفن زدنكردن

omitleave out

به دو ساختار ديگر توجه كنيد::نكته ☺قسمت دوم + فعل →

Hurry upعجله كن )كنيد(. ________________________________________________________

5 دهم یازدرس 6

.Stand up بلند شو )شويد(. Get up at sixساعت شش از خواب بلند شو )شويد(.

o'clock.

_ساختار فعل دوقسمتي كه به دنبال آن حرف اضافه به عالوه عبارتاسمي بيايد:

Verb + particle +preposition + noun phraseLook out for cars .

John won't run out of paper.John gets along with Paul.

.B:به قيد هاي هدف توجه نمايید

Why did John go to the store ?John went to the store )in order( to buy some books .

in order to + verb expression) )عبارت فعلی(

John went to the store for some books. for + noun phrase

پاسخ مي دهند.why قيدهاي هدف به پرسش :1نكته ☺ مخفف مي شود.to معموال به صورت in order to :2نكته ☺ را همراه باfor را همراه با عبارات فعلي، و in order to: 3نكته ☺

عبارات اسمي بكار ببريد.

مي باشد.why به معناي what…for :1توجه↯What did John go to the store for?

so و because هچنين مي توانند با whyپرسش هاي با :2توجه↯that.پاسخ داده شوند

Why did John come here?Because he wanted to learn English.So that he could learn English.

C1:به كاربرد قيدهاي وسيله و قيدهاي ابزار توجه نماييد .

A. How did John come? جان چگونه آمد؟ He came by plane. او با هواپيما

.آمد___________________________________________________


How did he send the letter? او چگونه نامه را ارسال كرد؟ He sent it by airmail. او آن را با پست هوايي ارسال كرد.

B. John wrote with a pen. Mary answered with a gesture.

براي بيان قيد وسيله )حمل و نقل( بكارby حرف اضافه :1نكته ☺ ,by plane, by bus, by taxi, by car, by shipمي رود، مانند:

by bicycle, by train, by spaceship, etc. براي بيان قيد ابزار بكار مي رود، مانند:with حرف اضافه :2نكته ☺

with a new pen, with a gesture, with a smile, with a nod, etc.

استثنائا هيچ حرف)حمل و نقل( در عبارت اسمي قيد وسيله :توجه↯ ( كه اين امر بر.by ø plane, etcتعريفي همراه اسم بكار نمي ورد )

خالف قاعده كلي كاربرد حرف تعريف مناسب با اسم هاي قابلشمارش است. به مثال هاي بيشتري توجه نماييد:

They sent the news by radio. آنها اخبار را با راديو .فرستادندShe came to class by taxi. او با تاكسي به كالس آمد. We communicated by telephone. ما با تلفن با هم ارتباط

.برقرار كرديمHe is going to Europe by ship. او دارد با كشتي به اروپا مي.رود

He opened the door with a key. او در را با كليد باز كرد. Mary took some pictures with her new camera.

مري با دوربين جديدش چند تا عكس گرفت. Mrs. Miller answered with a smile. خانم ميلر با

.لبخند جواب دادMr. Miller answered with a nod. آقاي ميلر با سر تكان

.دادن جواب داد

C2( به كاربرد قيد چگونگي .by + verb + -ing :توجه نماييد)John passed the test by studying hard.

جان با درس خواندن زياد در امتحان قبول شد.________________________________________________________

6دهم یازدرس 7

John learned English by practicing a lot.جان با تمرين زياد انگليسي را ياد گرفت.

)و تمام حروف اضافه ديگر( فعل بهby بعد از حرف اضافه :نكته ☺دار بكار مي رود.ing–كل

مي باشد:in order not to به شكل in order to: منفي 1توجه↯He came in order not to miss the concert.

او آمد تا كنسرت را از دست ندهد.

ميby not verb-ing به شكل by + verb-ing: منفي 2توجه↯باشد.

He pleased them by not coming late.او با دير نيامدن خود آنها را خوشحال كرد.


یادداشت

*********************************************

≼مدوازدهدرس ≽

درس اهدافA.اول: فعل از بعد دوم فعل كاربرد

verb + to + verb: George wants to go. خواهد مي جورج :verb + noun phrase + to + verb .برودGeorge wants John to go. George told John to go.

B.با + مصدر صفت ساختار to:Be + adjective + to + verb: This is easy to learn.

C.كاربرد very, too, enough

A1كاربرد . به toفعل از قبل to go نماييد: توجهGeorge wants to go.George plans to go.

to، فعل دوم به شكل مصدر با want بعد از افعالي مانند :نكته ☺ عبارتند از:wantبكار مي رود. افعال ديگر خانواده

فعلمعنيفعلمعني موافقتto likeدوست داشتن

كردنto agree

تصميمto needنياز داشتنگرفتن

to decide

toانتظار داشتنto planبرنامه ريزي كردنexpect

toقول دادنpromise

to hopeاميدوار بودن

toقصد داشتنto try سعي كردن- امتحان

intendكردنto learnياد گرفتنto wantخواستن

– فعل به شكل ,…enjoy, see, hear_بعد از افعال حسي مانند ing.دار بكار مي رود

بكار مي رود.to فعل دوم به شكل مصدر بدون make و let_بعد از بكارto و هم بدون to فعل دوم هم به شكل با need_بعد از فعل

مي رود. دار در آخر جمله توجهing– و toبه تفاوت معنايي فعل با : توجه↯

كنيد:


He stopped eating. او خوردن را متوقف كرد. He stopped to eat. او توقف كرد تا بخورد.

A2 به حذف فعل بعد از .to:توجه كنيد

A. John doesn't study medicine. B. He wants to study medicine /`medsn/.A + B : John doesn't study medicine, but he wants to.________

در آخر جمله مي ماند اما فعل حذف ميto در اين ساختار، :نكته ☺شود. به مثال هاي بيشتري توجه نماييد:

John didn't go, but he plans to.جان نرفت اما برنامه ريزي مي كند كه برود.

Mary plans to go, but she doesn't want to.مري برنامه ريزي مي كند كه برود، اما او نمي خواهد برود.

John should study tomorrow, but he isn't planning to. جان بايد فردا درس بخواند، اما او در حال برنامه ريزي براي آن

نيست.

A3:قسمت هاي منفي شده جمله هاي منفي را با هم مقايسه كنيد .

جمله مثبت George promised to go.جورج قول داد كه برود.

جمله هاي منفي A. George didn't promise to go.

جورج قول نداد كه برود.B. George promised not to go.

جورج قول داد كه نرود. ، فقطB كل گزاره منفي شده است. در جمله A در جمله :1 نكته ☺

قرار گرفته منفي شده است. notبخشي از گزاره كه بعد از

A4 + به ساختار: فعل .to توجه نماييد:→ + عبارت اسمي + فعل

George wants John to go ..جورج از جان مي خواهد كه برود ________________________________________________________

مدهدوازدرس 71

مي باشد.to go فاعل فعل دوم بعني John در جمله باال،:2 نكته ☺به مثال هاي بيشتري توجه نماييد:

George would like John to go. جورج دوست دارد كه جان برود. George expects John to go. جورج انتظار دارد كه جان برود. The teacher wants the students to learn English.

معلم از دانش آموزان مي خواهد كه انگليسي ياد بگيرند.He would like them to practice everyday.

او دوست دارد كه آنها هر روز تمرين كنند.He expects them to learn quickly. او از آنها انتظار دارد كه به.سرعت ياد بگيرند

B:به ساختارهاي زير كه معناي يكساني دارند توجه نماييد .

A. To understand this lesson is easy. فهميدن اين درس .آسان است

B. This lesson is easy to understand. C. It is easy to understand this lesson.

ميunderstand مفعول فعل this lesson عبارت اسمي :نكته ☺ بلكه به فعلthis lesson نه تنها به easyباشد. به عالوه، صفت

understand.اشاره دارد جمله زير را با جمالت باال مقايسه كنيد::1توجه↯

This lesson is easy for John to understand.

مي باشد.understand فاعل John_در اين جمله هر سه جمله زير داراي معناي يكساني مي باشند::2توجه↯

To pronounce long words is often difficult.Long words are often difficult to pronounce.It is often difficult to pronounce long words.

.C به كاربردvery, too, enough:توجه كنيد ___________________________________________________


موقعيت الگوي جديدJohn is very tired .

جان خيلي خسته است.Therefore, he can't study.

بنابراين، او نمي تواند درسبخواند.

John s too tired to study. جان آنقدر خسته است كه

نمي تواند درس بخواند.

موقعيت الگوي جديدJohn is 21 years old.

جان بيست و يك ساله است.Therefore, he can vote.

بنابراين، او مي تواند راي بدهد.

John is old enough to vote. جان به سن كافي رسيده

كه راي بدهد.

به معناي "بيش ازtoo به معناي "تا حد زيادي" و very :1نكته ☺حد" مي باشد.

به اختالف معنايي دو جمله زير توجه نماييد::2نكته ☺John is very tired; Yet he can study.

درس بخواند.مي تواندما جان خيلي خسته است اJohn is too tired to study . نميجان آنقدر خسته است كه

درس بخواند.تواند

_به مثال هاي بيشتري توجه نماييد:We are too short. We can't reach the ceiling.We are too short to reach it. ما آنقدر قدكوتاه هستيم كه .دستمان به سقف نمي رسد

We are not tall enough. We can't reach the ceiling.We are not tall enough to reach it.

ما به اندازه كافي قد بلند نيستيم كه دستمان به سقف برسد.The ceiling is too high. We can't reach it.

The ceiling is too high for us to reach. سقف آنقدر بلند است كه دست ما به آن نمي رسد.

The ceiling is too high to reach.سقف آنقدر بلند است كه دست به آن نمي رسد.

________________________________________________________ دهم دوازدرس

73

The ceiling is not low enough. We can't reach it.The ceiling is not low enough for us to reach.The ceiling is not low enough to reach.

هم قبل از اسم و هم بعد از اسم مي آيد:enough :توجه↯We have enough time. = We have time enough.


یادداشت

***************************************************

≼مسيزدهدرس ≽درس اهداف

.Aكاربردهاي از برخي it فاعلي: موقعيت درIt's early. It's easy to understand this lesson.

.Bكاربرد be thereنقش در expletive:There is a book on the table.

C . ofو مالكيت 's:مالكيت -The legs of the table. The dog's legs.

D.ملكي ضماير (possessive pronouns:) mine, yours, etc.

E.كاربرد .whoseF. كاربرد one و ones.

A1كاربرد . به it توجه هواشناسي و زمان به مربوط هاي جمله در كنيد:

.ساعت ده است .It is ten o'clock : زمان It is Tuesday. سه شنبه است. It is late. دير شده است. .امروز هوا خوب است .It is nice today : هواشناسي It rains in the summer. در تابستان باران مي .بارد It snows in the winter. در زمستان برف مي بارد.

در فرهنگ انگليسي گاهي به شش ماه بهار و تابستان، :توجه↯summer:مي گويند، مانند

One swallow does not make a summer. با يك گل بهار نمي شود

پيدا مي شوند.springبهار( ( _حال آنكه پرستوها در اول

نوشته مي شود.It's معموال به شكل مخفف It is: 1نكته ☺___________________________________________________


to be، غير از فعل ربطي It: در جمالت مربوط به زمان با 2نكته ☺فعل هاي ربطي ديگر نيز بكار مي روند:

It seems late.It gets warm in the afternoon.It became cloudy.

_به مثال هاي ديگري توجه نماييد:

What time is it?It's a quarter after ten. ساعت ده و ربع است. It's ten thirty. ساعت ده و نيم است. It's a quarter to eleven. ساعت يازده ربع كم است. It's 11 A.M. ساعت يازده صبح است It's 12 noon. ساعت دوازده ظهر است. It's 12 midnight. ساعت دوازده نيمه شب است. It's half past seven. ساعت هفت و نيم است. It's nine twenty-five. ساعت نه و بيست و پنج دقيقه است. What day is it today?It's Saturday. It's Sunday. It's Monday.It's Tuesday. It's Wednesday. It's Thursday.It's Friday. امروز جمعه است. What's the date? يا What date is it today? امروز چندم است؟It's October first. )second, third, fourth, fifth,…(What month is it? االن چه ماهي است؟ It's January /`dƷænjʊəri/. It's February /`febrjʊəri/.It's March /ma:tʃ/. It's April /`eiprəl/.It's May /mei/. It's June /dƷu:n/. It's July /dƷu:`lai/. It's August /`ɔ:gəst/.It's September /sep`tembə/. It's October /ɔk`təʊbə/.It's November /nəʊ`vembə/. It's December /di`sembə/.Do we have much time?No, it's late. نه، دير شده است.Yes, it's early. بله، زود است. ________________________________________________________

77 سیزدهمدرس

Yes, it seems early. بله، به نظر مي رسد زود است. No, it's getting late. نه، دارد دير مي شود. How is the weather? هوا چطور است؟ It's nice.خوب است. It's wonderful. عالي است. It's beautiful. زيباست It's cold. سرد است. It's warm. گرم است It's hot. داغ است. It's cloudy. ابري است It's windy. باد ي است. It's snowy. برفي است. It's rainy. باراني است. It's sunny. آفتابي است. It's stormy. طوفاني است. It's foggy. مه آلود است. It's smoky. غبارآلود است. It seems cool and it's getting windy.How is the weather n the winter? It's terrible. It snows everyday and it gets very cold. .وحشتناك استHow is the weather now?It's raining. It's snowing.

در جمالتي كه براي شناسايي افراد بكار مي روند نيزIt :توجه↯استفاده مي شود:

Who is at the door? It's John.Who is on the phone? It's Mary.Who is at the door? It's Helen and Alice.Who was that? It was my uncle.Who was the man in the car? It looked like Dr. Martin.

A2 به كاربرد .It:در جمالت مربوط به بيان فاصله توجه نماييد __ : 1مثال From Paris to Rome is 700 miles. It is 700 miles from here to Paris.

2مثال : From here to Brighton is 20 miles. It is 20 miles from here to Brighton. It is 20 miles to Brighton.

شكل رايج بيان فاصله مي باشند.)it is )it's جمالت داراي :نكته ☺ هر2 و 1 را مي توان حذف نمود. در مثال هاي from hereعبارت

دو

___________________________________________________


رايجتر و مفيدتر2جمله داراي معناي يكساني مي باشند اما جمله است. به مثال هاي بيشتري در اين زمينه توجه فرماييد:

It is two blocks from here to the post office. از اينجا تا اداره پست دو بلوك راه است.

It is two blocks to the post office. تا اداره پست دو بلوك راه .استIt isn't far to the post office. تا اداره پست راه زيادي نيست. It's a long way to Tipperary. تا تيپراري راه زيادي هست. It is five hours by car form here to Chicago.

با ماشين از اينجا تا شيكاگو پنج ساعت راه است.It's an hour and a half by plane from here to New York.

از اينجا تا نيويورك با هواپيما يك ساعت ونيم راه است.

B1 به كاربرد .be there در نقش expletive:توجه نماييد

مفردعبارت اسمي نكره قيد

A A book is on the table.B There is a book on the table.

جمععبارت اسمي نكره قيد

A Some books are on the table.B There are some

bookson the table.

معنايي ندارد و فقط براي پر كردن there در اين جمله ها :نكته ☺ معناي يكساني دارند، اماB و Aجاي فاعل بكار مي رود. الگوهاي

خيلي رايج نيست.Aالگوي

قيدي از نظر معنايي متفاوت است:there فاعلي با there :1توجه↯

________________________________________________________79 سیزدهمدرس

There is a book there. يك كتاب آنجا هستقيد مكان فاعلي

_there فاعلي هميشه بدون استرس مي باشد. قيد مكان there وقتي در اول جمله واقع شود داراي استرس مي باشد:

Where's the pen? 'There it is__on the table. آنجاست، روي .ميزقيد مكان

)شكل مفرد(there is در موقعيت هاي غير رسمي گاهي :2توجه↯قبل از عبارت اسمي جمع بكار مي رود:

There's some books on the table.( ارجح است:there areاما در اينگونه موارد شكل جمع )

There are some books on the table.:مثال هايي بيشتر_There are a few books on the table.There are a lot of students in the class.There weren't many students here yesterday.There is a little milk in that glass.There isn't much milk in that glass.There were several chairs in that room.There are three elephants in the city zoo.

There will be a party here tomorrow.There could be an accident on the road if the drivers weren't careful.There has been an earthquake there yesterday.There have been many wars in this century.

توجه نماييد:there be به شكل سؤالي :3 توجه↯

خبري سؤالي و پاسخ كوتاهThere is a book here. Is there a book here?

_yes, there is. _No, there isn't.

There has been an earthquake here.

Has there been an earthquake here? _Yes, there has.No, there hasn't.

___________________________________________________


There have been many wars in this century.

Have there been many wars in this century? _Yes, there have.No, there haven't.

There were several chairs in that room.

Were there several chairs in that room? _Yes, there were.No, there weren't.

.C( به كاربرد نشانه هاي مالكيتthe…of و '–s:توجه نماييد )

The table has legs. → The legs of the tableءمربوط به شيي شييء

The dog has legs. → The dog's legsمربوط به جانور جانور

John has legs. → John's legsمربوط به شخص شخص

براي نشان دادن مالكيت در اشيايthe …of تركيب :1نكته ☺ براي نشان دادن مالكيت در اشياي جاندار مانندs_'بيجان، و تركيب

انسان و حيوان بكار مي رود. اين دو تركيب براي نشان دادن روابطديگري نيز بكار مي روند مانند:

The work of the machine كار دستگاهThe boy's work كار پسره

استفاده ميs_' براي نشان دادن مالكيت قيدهاي زمان از :2نكته ☺شود:

Today's homework. تكليف امروز a week's vacation تعطيلي يكزمان زمان هفته

موارد باال شكل رايج و رسمي مي باشند. با اين وجود،:1توجه↯گاهي گويشوران انگليسي اين قواعد را دقيقا رعايت نمي كنند، مانند:________________________________________________________

81 سیزدهم درس

The father of the boy talked about the world's problems. The boy's father the problems of the world

را با هم مقايسه كنيد:'s_ و s_' ساختار هاي :2توجه↯The boy has the books. → the boy's books. مفرد The boys have the books. → the boys' books. جمع

)مالكيت( اضافه شود، چون خود كلمه جمعs_'_اگر به اسم جمعي مالكيت را حذف مي كنيمs جمع مي باشد، در آنصورت s_مختوم به

را مي نويسيم._' در كنار هم قرار نگيرند و فقط sتا دو هنگامي كه معني واضح باشد، اسمي كه بعد از عبارت:3توجه↯

مالكيت مي آيد حذف مي گردد:.Do you have John's book? → No, I have Mary's :مفرد.Do you have john's books? → No, I have Mary's :جمع

.D:صفات ملكي را با ضماير ملكي مقايسه كنيدThis is my book. → It is mine.These are my books. → These are mine.

ضميرمعنيملكي

صفتمعنيملكي

mineمال منmine

كتاب منكتاب هاي من

my bookmy books

yoursمال توyours

كتاب توكتاب هاي تو

your bookyour books

hisمال او )مذكر(his

كتاب او )مذكر(كتاب هاي او

his bookhis books

hersمال او )مؤنث(hers

كتاب او)مؤنث(

كتاب هاي او

her bookher books

oursمال ماours

كتاب ماكتاب هاي ما

our bookour books

___________________________________________________

دستور فشرده زبان انگلیسی 82

yoursمال شماyours

كتاب شماكتاب هاي شما

your bookyour books

theirsمال ايشانtheirs

كتاب آنهاكتاب هاي آنها

their booktheir books

ضمير ملكي مي تواند در جمله جايگزين صفت ملكي شود::1نكته ☺My books are here. → Yours are on the table. )yours = your books(

شكل مفرد و جمع ضماير ملكي يكسان است::2نكته ☺Mine is here. و Mine are here.

.E به ساختار جمالت سؤالي باwhose:توجه نماييد

John's father Paul Mary's father

ويلگ

الي

اعف

John's father sees Paul. پدر جان پل را مي بيند. Who sees Paul? چه كسي پل را مي بيند؟Whose father sees Paul? پدر چه كسي پل را مي بيند؟

________________________________________________________83 سیزدهم درس

ويلگ

الي

فوم

.Paul sees Mary's father پل پدر مري را مي بيند. Who does Paul see? پل چه كسي را مي بيند؟Whose father does Paul see? پل پدر چه كسي رامي بيند؟

يك عبارت اسم مالكيت بكار مي رود.whose در جواب :نكته ☺ يكسان اما معنايشان متفاوت ميwho's و whose تلفظ:توجه↯

باشد:

Whose father is in the living room? → _Mary's.مال چه كسي

Who's in the living room? → _Mary's father.Who is

.F به كاربردone و ones:توجه نماييد

oneبه عنوان جايگزين اسم مفرد onesبه عنوان جايگزين اسم جمعDo you want a shirt?Yes, I want this one. that one. a large one. a good one. the red one. this red one.

Do you want some shirts?Yes, I want some red ones. these red ones. a few nice ones. several new ones. five green ones.

,this به عنوان جايگزيني براي اسم مفرد بعد از one :1نكته ☺that يا يك صفت توصيفي مانند large, good, red.بكار مي رود

بعد از صفت فقط به عنوان جايگزين اسم جمع ones :2نكته ☺ بكار several و theseتوصيفي بكار مي رود و بعد از كلماتي مانند

نمي رود. مثال هاي زير را با جمله هاي باال مقايسه كنيد:___________________________________________________

دستور فشرده زبان انگلیسی84 Do you want some shirts? → _Yes, I want some.

these. a few.

several. five.

صفتsome, these, a few, several, five_كلمه هايي مانند قرار گيرند.onesتوصيفي نمي باشند و بنابراين نمي توانند قبل از

***************************************************

≼مچهاردهدرس ≽

درس اهدافA.ای: مقایسه صفات کاربردthe same as, different

from, like, the same….as, as…as

B.سیالبی چند برتر صفات و سیالبی دو برتر صفت کاربرد)comparative adjectives(:more … than, -er than

C. کاربرد صفات برترین دو سیالبی و چند سیالبی(superlative adjectives): The most…., the ….-est

A1 به کاربرد .the same as و different from:توجه نمایید

مداد من و مداد تو یکسان هستند. هیچ تفاوتی وجود

ندارد.

My pencil and your pencil are the same.There is no difference.

.My pencil is the same as yoursمداد من عین مال توست. کت جان بزرگ و قهوهای

است. کت پل کوچک وخاکستریست.

John's coat is large and brown.Paul's coat is small and gray.

کت جان از کت پل متفاوتاست.

John's coat is different from Paul's.

برای مقایسه دوdifferent from و the same as :نكته ☺شخص، دو چیز، دو مکان، دو حیوان و غیره بکار می روند.

different than از different from گاهی اوقات به جای :توجه↯ ارجح different fromاستفاده می شود، اما در نگارش کاربرد

است.

A2 به کاربرد .the same…as و as…as:توجه نمایید

My pencil is the same length as yours.

مداد من هم اندازه مال توست.My pencil is as long as yours.

مداد من به بلندای مداد توست.


as….as همراه با اسم ها بکار می رود. the same ….as :نكته ☺همراه با صفات بکار می رود. به مثال های بیشتری توجه نمایید:

This pencil is the same length as the other one.اسم This pencil is as long as the other one. long ≠ short

صفت This street is the same width as the other one.

This street is as wide as the other one. wide ≠ narrowThis book is the same thickness as the other one.This book is as thick as the other one. thick ≠ thinThis shelf is the same height as the other one.This shelf is as high as the other one. high ≠ lowThis student is the same height as the other one.This student is as tall as the other one. tall ≠shortThis lake is the same depth as the other one.This lake is as deep as the other one. deep ≠shallowThis piece of metal is the same hardness as the other one.This piece of metal is as hard as the other one. hard ≠ softThis student is the same age as the other one.This student is as old as the other one. old ≠youngThis chair is the same weight as the other one.This chair is as heavy as the other one. heavy ≠lightThis chair is the same size as the other one.This chair is as big as the other one. big ≠ smallThis chair is the same price as the other one.This chair is as expensive as the other one. expensive≠inexpensive, cheapThis train is the same speed as the other one.This train is as fast as the other one. fast ≠ slowThis store is the same distance as the other one.This store is as far as the other one. far ≠ near, close________________________________________________________

87 هم چهارددرس

,much, many) همچنین همراه با عبارات کمیت as…as: 1توجه↯little, few):بکار می رود

Bob bought five books, and George did too. → Bob bought as many books as George.Bob had two cups of coffee, and George did too. → Bob had as much coffee as George. )Bob had as much as George. Bob had as many cups of coffee as George.(The number of people entering the sickroom should be restricted to as few as possible.

همچنین با قیدها نیز بکار می رود:as …as: 2توجه↯John speaks very clearly, but Paul doesn't. → Paul doesn't speak as clearly as John.John sings very well, but Paul doesn't. → Paul doesn't sing as well as John.

در بسیاری از متون علمی و عمومی بهas well as: عبارت 3توجه↯معنای "و همچنین، و نیز.." می باشد، مانند:

Fats, sugars, as well as carbohydrates constitute the major groups of foods. He shot the deer with his gun and cut its head as well.Viruses, microbes, fungi, as well as many other organisms are the causes of diseases. )…as well as…, …as well. = و همچنین، و نیز(

می تواند بعد از گروهی از کلمات کهas…as: عبارت 4توجه↯معادل یک جمله می باشند، بیاید:

1. John speaks English as fast as he reads it._با این وجود، اغلب فقط بخشی از جمله ظاهر می شود:

2. Mary reads English as fast as Paul )reads English(.3. Mary reads English as fast as )she reads( French.

_قسمتهای داخل پرانتز الزم نیست آورده شوند زیرا از خود جمله که در آن عبارت فعلی هر دو3و2فهمیده می شوند. در مثال های

قسمت یکسان می باشند، به جای عبارت فعلی قسمت دوم می توان استفاده کرد:doesاز فعل کمکی


1. Mary reads English as fast as Paul does. یا یک فعل کمکی را می توان به جایbe_به همین ترتیب، صیغه های عبارت فعلی کامل بکار برد:

2. She is as tall as Paul is.3. She can swim as fast as Paul can.

اختیاری می باشند، اما اگر بهdoes, is, can 6، و 5، 4_در جمالت ضمیر شخصی فاعلی قرار بگیرد، معموال این افعال کمکیPaulجای

آورده می شوند:4. Mary reads English as fast as he does.5. She is as tall as he is.6. She can swim as fast as he can.

_نکته های باال در مورد عبارات زیر قابل اعمال می باشند:A. the same as )but not like(. The same ….as As…..asB. more …than و -er than

B .با )تفضيلي(به ساختار صفات برتر –er و more:توجه كنيد

پل بلند قد است.جان خيلي بلند قد است.

جان از پل بلندقدتر است.

Paul is tall.John is very tall.

John is taller than Paul.

–: براي ساخت صفت برتر از صفات تك سيالبي به آخر آنها 1نكته ☺er:اضافه مي كنيم

صفتساده

معني صفت برتر معني

tall بلند قد taller بلند قدترclear روشن، واضح clearer روشنتر، واضحترfast سريع faster سريعترhard سخت harder سختتر

________________________________________________________89 چهاردهمدرس

nice خوب، قشنگ nicer خوبتر، بهتر، قشنگترquick تند، سريع quicke

rتندتر، سريعتر

soon زود sooner زودترnice خوب، قشنگ nicer خوبتر، بهتر، قشنگتر

quick تند، سريع quicker

تندتر، سريعتر

soon زود sooner زودتر

براي ساخت صفت برتر از صفات دو سيالبي و چند سيالبي:2نكته ☺ اضافه مي كنيم:moreقبل از آنها

صفت سادهمعنيصفت برترمعنيcarefulمراقبmore carefulمراقبتر

beautifulزيباmore beautifulزيباترexpensiveگرانmore expensiveگرانترinterestinجالبmore interestingجالبتر

gimportantمهمmore importantمهمترnecessaryالزمmore necessaryالزمتر

oftenاغلبmore oftenغالبا

i به y– ، ابتدا y– در مورد صفات دو سيالبي مختوم به :3نكته ☺ مي گيرند:er–تبديل شده و سپس

صفتمعنيبرتر

صفتمعنيساده

busyمشغول، گرفتارbusierمشغولتر، گرفتارترeasyآسان، سادهeasierآسانتر، سادهتر

happyخوشحال، خوشبختhappierخوشحالتر، خوشبختترheavyسنگينheavierسنگينتر

lazyتنبلlazierتنبلترprettyزيباprettierزيباترearlyزودearlierزودتر


ساخته ميmore نيز با ly– قيد برتر قيدهاي مختوم به :4نكته ☺شود:

قيد سادهمعنيقيد برترمعنيcarefullyبا احتياط moreبا احتياط بيشتر

carefully moreبه طور واضحتر

clearlyclearlyبه طور واضح

easilyبه آسانيmore easilyبا آساني بيشتر با سرعت

بيشترmore quickly

quicklyبه سرعت

با سرعتبيشتر

more rapidly

rapidlyبه سرعت

برخي از صفات ساده داراي صفت برتر بي قاعده مي:5 نكته ☺باشند:

صفت برترمعنيبي قاعده

صفتمعنيساده

goodخوبbetterبهترwellخوب )سالمتي(betterبهتر )احوال(

badبدworseبدترbadlyبه طور بدي )قيد(worseبه طرز بدتري

fartherدورتر)further(

farدور

مي توانند به جاي هم بكارfurther و fartherبه طور كلي :توجه↯ مي تواند در معناي "بيشتر، ديگر" بكار رود،furtherروند، اما فقط

مانند: A further example = )يك مثال ديگر )بيشتر

B. به ساختار صفات برترين )عالي( و قيدهاي برترين كه با–est ساخته مي شوند توجه نماييد: mostو

________________________________________________________ دهم چهاردرس

91

جان از پل بلندقدتر است اما جورج از همه بلندقدتر است )او

بلنددترين است.(

John is taller than Paul, but George is the tallest.

جان از پل محتاطتر است، اماجورج محتاطترين )فرد( است.

John is more careful than Paul, but George is the most careful.

براي ساختن صفت و قيد برترين )عالي( از صفات ساده:1نكته ☺ اضافه مي شود:est–تك سيالبي به آخر آنها

صفت سادهصفت برترصفت برترينمعنيthe tallesttallertallبلند قدترينthe clearestclearerclearواضحترينthe fastestfasterfastسريعترينthe hardestharderhardسختترين

the nicestnicerniceبهترين، عاليترينthe quickestquickerquickسريعترين

براي ساختن صفت و قيد برترين )عالي( از صفات ساده:2نكته ☺ est– تبديل شده وبه آخر آنها i به y- ، ابتدا y-دو سيالبي مختوم به

اضافه مي شود:

صفتمعنيبرترين

صفتبرتر

صفتساده

مشغولترين،گرفتارترين

busiestbusierbusy

easiesteasiereasyآسانترين خوشحالترين،خوشبختترين

happiesthappierhappy

heaviestheavierheavyسنگينترينlaziestlazierlazyتنبلترينprettiestprettierprettyزيباترين

earliestearlierearlyزودترين، سحرخيزترين___________________________________________________


برخي صفات داراي صفات برترين بي قاعده مي باشند::3نكته ☺

صفتصفت برترصفت برترينمعنيساده

the bestbettergoodبهترينthe bestbetterwellبهترينthe worstworsebadبدترين

از همه بدتر )قيدبرترين(

the worstworsebadly

theدورترينfarthest

fartherfar

براي ساختن صفت برترين )عالي( از صفات ساده دو:4نكته ☺ را قبل از صفت مي گذاريم: the mostسيالبي و چند سيالبي عبارت

صفت سادهصفت برترصفت برترينمعني the mostمحتاطترين

carefulmore carefulcareful

the mostزيباترينbeautiful

more beautiful

beautiful

the mostگرانترينexpensive

more expensive

expensive

the mostجالبترينinteresting

more interesting

interesting

the mostمهمترينimportant

more important

important

ضروريترين

the most necessary

more necessary

necessary

براي ساختن قيد برترين از قيدهاي دو يا چند سيالبي:5نكته ☺ قرار مي دهيم: the most قبل از آنها ly–مختوم به

________________________________________________________93 دهم چهاردرس

قيد سادهقيد برترقيد برترينمعني از همه

محتاطترthe most carefully

more carefully

carefully

از همهواضحتر

the most clearly

more clearly

clearly

از همهآسانتر

the most easily

more easily

easily

از همهسريعتر

the most quickly

more quickly

quickly

از همهسريعتر

the most rapidly

more rapidly

rapidly

با اسم ها نيز بكار ميthe most و more…thanعبارات :1توجه↯روند:

Mary has more books than Alice. مري از آليس كتابهاي .بيشتري داردHelen has the most books. هلن بيشترين كتاب را دارد.

بدون هيچ اسمي بعد از آنها نيز بكار ميmost و more :2توجه↯روند:

Alice has a lot of intelligence. آليس هوش زيادي دارد. Mary has more than Alice. مري از آليس هوش بيشتري دادرد. Helen has the most. هلن از همه بيشتر هوش دارد.

مي باشند. بهmost متضاد least و more متضاد less :3توجه↯ more با همان اسم هايي بكار مي روند كه least و lessطور كلي،

با آنها بكار مي روند:mostو .John and Paul are more careful than George :صفت George is less careful than John and Paul. George is the least careful.

.John and Paul write more carefully than George :قيد George writes less carefully than John and Paul. George writes the least carefully.


:اسم غير قابل شمارش

John and Paul have more time than George. George has less time than John and Paul.George has the least time.

)fewer و the fewset) را بكار ببريد: اسم قابل شمارش John and Paul have more books than George.George has fewer books than John and

Paul.George has the fewest books.

***************************************************

≼مپانزدهدرس ≽

اهدافAگنجاندنی: . جمالتI know that he lives here. .Bگنجاندنی: موصولی عبارات I know who lives here.

.Aبه کاربرد: جملهthat + →:بجای عبارت اسمی توجه نمایید

I know something.عبارت اسمی John is from Chicago. جمله I know that John is from Chicago.

something, someone, the newیک عبارت اسمی ) :1نکته ☺student, John, etc. می تواند بعد از )I knowبیاید. به عالوه، یک ( می تواند به عنوان.John is from Chicagoعبارت گنجانده شده )

عبارت اسمی ایفای نقش کند.

را می توان در این الگو آورد یا حذف کرد. بهthatکلمه :2نکته ☺مثال های بیشتری توجه نمایید:

I believe that John is from Chicago. اعتقاد دارم که جان .اهل شیکاگو است

I think it rained yesterday. فکر می کنم که دیروز باران بارید. I imagine that John is going to be late.

تصور مینمایم که جان دارد دیرش می شود.

بکار برد.want را نمی توان بعد از فعل thatعبارتهای با :1توجه↯ باشد.to باید به شکل مصدر با wantفعل بعد از

I want John to go. I want to study.


-دار میthat که بعد از آنها عبارت know افعال خانواده :2توجه↯آید در جدول زیر آورده شده اند:

فعلمعنیفعلمعنیagreeموافقت کردنhearشنیدن

answerپاسخ دادنhopeامید داشتنassumeفرض کردنimagineتصور کردن

اعتقاد داشتن، ایمانknowدانستنداشتن

believe

concludeنتیجه گیری کردنlearnیاد گرفتنdecideتصمیم گرفتنnoticeتوجه کردن

discoverکشف کردنrealizeتشخیص دادنdoubtشک کردنregretتاسف خوردن

dreamبه رؤیا فرو رفتنrememberبه یاد آوردنfeelاحساس کردنsayگفتن

forgetفراموش کردنsupposeفرض کردنguessحدس زدنthinkفکر کردن

understandفهمیدن، درک کردن

بکار می رود:tell_الگوی مشابهی برای افعالی مانند I told him )that( Louise came early. _در این جمله یک مفعول بعد از فعل می آید. در واقع بعد از فعل باید

یک ضمیر مفعولی بیاید. توجه داشته باشید که بعد از افعالی مانندknow:ضمیر مفعولی نمی آید

I know )that( Louise came early.I said )that( Louise came early.

عبارتند از:tell_افعال دیگر خانواده assure = مطمئن ساختن notify = یادآوری کردنconvince = متقاعد کردن remind = یاد کسی آوردنinform = اطالع دادن

_در یک الگوی سوم، یک ضمیر مفعولی اختیاری بعد از فعل می آید:He wrote )me( that John is in Paris.

عبارتند از:write_افعال دیگر خانواده promise = قول دادن teach = یاد دادن، آموزشدادنshow = نشان دادن warn = هشدار دادن________________________________________________________

دهم پانزدرس 97

اختیاری بعد از فعل می آید:to us_در یک الگوی چهارم، یک

He explained )to us( that a quick answer was important. عبارتند از:explain_برخی دیگر از افعال شبیه

فعل معنی فعل معنیadmit پذیرفتن repeat تکرار کردنannounce اعالم کردن reply پاسخ دادنmention ذکر کردن report گزارش کردنpoint out اشاره کردن say گفتنprove ثابت کردن suggest پیشنهاد کردنread خواندن write نوشتن

.B به کاربرد عبارت موصولی بعد از افعالی مانندknow:توجه نمایید

John Mary Mr. Miller

من می دانم که جان مری .I know John sees Mary :فاعلی.را می بیند

I know who sees Mary. من می دانم که چه کسی مری را می .بیند

.I know Mary sees Mr. Miller :مفعولیمن می دانم که مری آقای میلر را می بیند.

I know who(m) Mary sees. Wh-clause

من می دانم که مری چه کسی را می بیند. ___________________________________________________


who جایگزین فاعل می شود.مثال، whoدر الگوی فاعلی، : 1نکته ☺ جایگزین)who)m می شود. در الگوی مفعولی، Johnجایگزین

می شود. در هر دوMr. Miller جایگزین whoمفعول می شود.مثال، می آید.wh-clause در ابتدای whoمورد،

فعل اصلی یا کمکی عبارت موصولی بالفاصله بعد از فاعل :2نکته ☺عبارت موصولی می آید.

.I know who sees Mary فاعلی:فعل فاعل I know who can see Mary.فعل کمکی فاعل .I know who Mary sees :مفعولیفعل فاعل I know who Mary can see.

فاعل فعل کمکی

در انگلیسی غیر رسمی هم در نقش فاعلی و همwho: 3نکته ☺ در انگلیسی رسمی فقط در نقشwhomمفعولی بکار می رود. مفعولی بکار می رود.

( و عباراتembedded statementsجمالت گنجاندنی ): 4نکته ☺موصولی در موقعیت فاعلی نیز می توانند بکار روند:

I heard that John was happy.That John was happy made me happy.

I know how he traveled.How he traveled was easy to discover.

I know why he left early.Why he left early is a difficult question.

را نیز می توان در جمله گنجاند. قبل ازyes/noسؤاالت : 5نکته ☺ قرار گرد. توجه نماییدwhether یا ifاینگونه سؤاالت گنجاندنی باید

که شکل اینگونه جمالت خبری است، نه پرسشی:Is he home? I wonder__ → I wonder if he is home.Did he go? I'll ask__ → I'll ask if he went.

**************************************************

≼مشانزدهدرس

درس اهداف .Aموصولي عبارات (relative clauses) .Bكاربرد when, for, during, while, before, after, until

.Aنماييد: توجه موصولي عبارات كاربرد به

John Mary Mr. Miller

فاعليI am pointing to the student. آموز دانش آن به دارم من

كنم مي اشاره .The student sees Mary. بيند مي را مري آموز دانش آن . I am pointing to the student that (who) sees Mary.

بيند. مي را مري كه كنم مي اشاره آموزي دانش آن به دارم من

I am pointing to the man. من دارم به آن مرد اشاره مي .مري آن مرد را مي بيند .Mary sees the man .كنمI am pointing to the man that Mary sees. who من دارم به آن مردي اشاره whomمی کنم که مري او را مي بيند


فاعل فعل بعد از خود مي باشد. درwho در الگوي فاعلي، :1نكته ☺ مفعول و گاهي اوقات قيد مي باشد. در هر)who)mالگوي مفعولي،

دو الگو، فعل اصلي يا كمكي بالفاصله بعد از فاعل مي آيد.

: عبارات موصولي هميشه حتي در شكل سؤالي داراي2نكته ☺ مي باشند:subject-auxiliary يا subject-verbترتيب

Are you pointing to the student that sees :فاعليMary?فعل فاعل ?Are you pointing to the man that Mary sees :مفعوليفعل فاعل

براي اشيا وwhich براي اشخاص، whom و who: 1توجه↯ براي اشخاص، اشياع و حيوانات بكار مي رود.thatحيوانات، و

براي اشيا و جانوران كاربردthatدر الگوي فاعلي، :2توجه↯ براي اشخاصthat و هم who دارد. هم whichبيشتري نسبت به

ترجيح داده مي شود.whoخيلي كاربرد دارند، اما گاهي در الگوي مفعولي، ضمير موصولي را مي توان به طور كلي:3توجه↯

حذف كرد:I am pointing to the student that Mary sees.I am pointing to the student ф Mary sees.

يا حذف كامل ضميرthat_در عباراتي از اين نوع، معموال كاربرد ارجحيت دارد.who, whom, whichموصولي بر كاربرد

فقط در الگوي مفعولي كاربرد دارد. اين ضميرwhom :4توجهموصولي در نگارش رسمي و گفتار رسمي كاربرد دارد.

عبارات موصولي براي توصيف عبارات اسمي در موقعيت:نكته ☺فاعلي نيز بكار مي روند:

:فاعلي The man gave me a map. + the man who drove the bus

----------------------------------------------------------------- = The man who drove the bus gave me a map.________________________________________________________

101 دهم شانزدرس

:مفعولي The man gave me a map. + I was talking to the man

- ------------------------------------------------------------ =The man I was talking to gave me the map.

A2 به كاربرد .whose:در عبارات موصولي توجه نماييد

فاعليThe man ……………………………………came

yesterday. The man's book is here.

The man whose book is here came yesterday.

The man ………………………………….came yesterday.

John bought the man's car.The man whose car John bought came yesterday.

با فاعلwhose در الگوي فاعلي، ضمير موصولي ملكي :نكته ☺ باwhose( مي آيد. در الگوي مفعولي، bookعبارت موصولي )

( مي آيد.(carمفعول

عبارات موصولي كه در باال توضيح داده شدند عبارات:1توجه↯ limiting, restrictive, orموصولي محدود كننده يا تعريف كننده )

defining relative clausesناميده مي شوند. اما عبارات ) موصولي غيرمحدود كننده نيز وجود دارند، مانند:

The girl who lives in New York brought :محدود كنندهthe book. Mary, who lives in New York, brought : غير محدود كنندهthe book.

_عبارت موصولي محدود كننده بخش اصلي جمله بوده، قابل حذفبرعكس، عبارت موصولي نيست، و نيازي به كاما ندارد.


غيرمحدودكننده نقشي شبيه بدل را دارد، بخش اصلي جمله نيست، نياز به كاما دارد، و مي توان در صورت عدم ضرورت آن را حذف

كرد. به معناي "تا به حال"everدر عبارات موصولي زير، كلمه :2توجه↯ مي باشد:at any timeيا

Mr. Miller is the tallest man that I ever saw.Mr. Miller is the tallest man that ever entered this room.The best book that I ever read was an old one.

A3" به عبارات موصولي داراي ."that isو جمله معادل آن بدون that is:توجه نماييد

A: The man that is talking to Mary is Mr. Smith.B: The man ф talking to Mary is Mr. Smith. A = BC: The book that is on the table is expensive.D: The book ф on the table is expensive. C = D

از عبارت موصولي حذف مي شود درthat be هنگامي كه :1نكته ☺معناي آن تغييري حاصل نمي شود.

دار فعل بيايد، به ويژهing– شكل be: هنگامي كه بعد از 2نكته ☺that beاز عبارت موصولي حذف مي شود. به مثال هاي بيشتري

توجه نماييد:

The man )that is( sitting in the car is my brother.مردي كه در خودرو نشسته است برادر من است.

My brother is the man )that is( sitting in the car. برادر من آن مردي است كه در خودرو نشسته است.

The student )that is( from Canada speaks French.دانشجويي كه اهل كانادا است فرانسوي صحبت مي كند.

The store )that is( near the bank sells briefcases.مغازه اي كه نزديك بانك است كيف )سامسونيت( مي فروشد.

ياas..as يك عبارت محتوي that be هنگامي كه بعد از :1توجه↯like بيايد، مي توان that be:را حذف نمود

I never read a book )that was( as good as that one.________________________________________________________

103 دهم شانزدرس

هيچ وقت كتابي نخواندم كه به خوبي آن يكي باشد.I am going to get a bicycle )that is( like yours.

مي خواهم دوچرخه اي بخرم كه مثل مال تو باشد.I want a shirt )that is( as colorful as John's.

پيراهني مي خواهم كه به رنگارنگي مال جان باشد.There aren't many cities )that are( as beautiful as this one.

شهرهاي زيادي وجود ندارند كه به زيبايي اين يكي باشند.

را حذف كرد:thatدر جمله زير مي توان :2توجه↯I saw a fish that weighed thirty pounds.

دار بيايد:ing– حذف شود، فعل بايد به شكل that_اگر I saw a fish weighing thirty pounds.

_فقط تعداد معدودي از عبارات موصولي مي توانند به اين ترتيب تغيير يابند و اين امر بستگي به فعل دارد. عباراتي كه مي توانند بدين ترتيب تغيير يابند، متناظر جمله هايي هستند كه محتوي فعلي هستند

دار بيايند:ing-كه نمي تواند به شكل .The fish was weighing 30 pounds* :شكل غلط

غلط _به مثال هاي بيشتري توجه نماييد:

Peter bought a bicycle that cost $1.Peter bought a bicycle costing $1.

He used a relative clause that began with "that is".He used a relative clause beginning with "that is".

He wrote a sentence that contained a relative clause.He wrote a sentence containing a relative clause.

I read a book that describes the early history of California.I read a book describing the history of California.

The book that belongs to Mr. Smith is on the table.The book belonging to Mr. Smith is on the table.

B1 به كاربرد .for و during:توجه نماييد ___________________________________________________


How long did you study? → For an hour.When did you study? → During the afternoon.

how long براي نشان دادن مدت زمان و در پاسخ به for :1نكته ☺ an hour, two hours, eight weeks, a longبكار مي رود، مانند:

time , .و غيره براي نشان دادن يك دوره زماني و در پاسخ بهduring :2نكته ☺

when :بكار مي رود، مانند the afternoon, the course, the summer ,:به مثال هاي بيشتري توجه نماييد .

How long did you study? شما چه مدت مطالعه كرديد؟

We studied for one hour. ما به مدت يك ساعت مطالعه كرديم. twenty minutes. بيست دقيقه several days. چندين روز a few minutes. چند دقيقه an hour. يك ساعت a little while. مدت كوتاهي

a long time. مدت زيادي

When did you study? شما كي مطالعه كرديد؟ We studied during our vacation. ما در طي تعطيالت مطالعه .كرديم the summer. the afternoon. the day. the noon hour.

را مي توان حذف كرد و حذف آن معني را تغيير نميfor :توجه↯ را نمي توان حذف كرد. duringدهد، اما

B2 به كاربرد .while و when:توجه نماييد

John left while Mary was studying. در آن اثنا كه مري مشغول مطالعه بود جان رفت.

Mary was studying when John left.

________________________________________________________ هم شانزددرس 105

مري مشغول مطالعه بود هنگامي كه جان رفت.

براي نشان دادن وقوع همزمان دو رويدادwhen و while :1نكته ☺يا وجود همزمان دو حالت بكار مي روند.

در مقايسه با عمل توصيف شده در عبارت اصلي، وضعيت:2نكته ☺ داراي مدت زمان مساوي يا طوالني ترwhileتوصيف شده در عبارت

مي باشد. لحظه اي بوده و دارايwhen رويداد ذكر شده در عبارت :3نكته ☺

مدت زمان كوتاهتري نسبت به وضعيت توصيف شده در عبارت اصليمي باشد.

، رويدادی يا(Mary was studying) در ماضي استمراري :4نكته ☺حالتی تصور مي شود كه طي يك فضاي زماني ادامه داشته باشد.

هرگزwhile بكار مي رود، اما while گاهي به جاي when: 1توجه↯ بكار رود. به چند مثال ديگر توجه نماييد:whenنمي تواند به جاي

The phone rang while I was studying.Mary was reading while John was writing.

I was studying when the phone rang.John left when the bus arrived.

گذشته استمراری واقعی در انگلیسی به شکل فعل گذشته :2توجه↯ساده می آید:

He went to school everyday last year. .می رفتاو پارسال هر روز به مدرسه

The patients died even after the slightest operations..می مردندبیماران حتی بعد از جزئی ترین اعمال جراحی

نیزused to +verbماضی استمراری انگلیسی با ساختار :3توجه↯ساخته می شود:

He used to go there everyday. او هر روز به آنجا می رفت. توجه نمایید:useبه معانی گوناگون :4توجه↯

Use /ju:s/ )noun( = استفاده، کاربردTo use /ju:z/ )verb( = استفاده کردن، بکار بردن


…used to + verb = ماضی استمراریTo be used to + -ing = to be accustomed to + -ing=

عادت داشتنThe use of gas is very common.He used a pen to write the letter.He used to watch bacteria under his microscope.He is used to studying at night.

B3 به كاربرد .before, until و after:در عبارات زماني توجه نماييد

before until + embedded sentence after

The phone rang before John arrived.

Mary studied until John arrived.Mary turned on the radio after John arrived.

before until + noun phrase after

The phone rang before five o'clock.Mary studied until five o'clock.Mary turned on the radio after five o'clock.

يك جمله گنجاندني يا يكbefore, until, after بعد از :نكته ☺عبارت اسمي مي تواند قرار گيرد.

دار نيز مي تواندing– عبارت فعلي until و before بعد از :1توجه↯بكار رود:

Mary studied before eating.Paul left after getting his money.________________________________________________________

10 دهم شانزدرس 7

دار با فاعل فعل اصلي يكسانing–_در اينگونه جمالت، فاعل فعل ( يا(to to eatمي باشد. توجه كنيد كه در اينجا نمي توان از مصدر با

(to get) اسفاده كرد. هرگز عبارات before to eat يا after to get the money .را بكار نبريد

را بكارuntil با عبارات مربوط به مكان يا مسافت و فاصله :2توجه↯ until يا until the drugstore* صحيح و Until todayنبريد.

Tehran غلط و ناصحيح مي باشند. با عبارات مكاني *as far asرا as far as the drugstoreبكار ببريد:

متفاوت مي باشند:afterwards و after كلمات :3توجه↯ afterwards = later, after that, then, at a later time=

بعد از آن, بعدا_جمله هاي زير را با هم مقايسه كنيد:

He went to class after he ate breakfast. بعد از اينكه او صبحانه خورد به كالس رفت.

John ate breakfast. Afterwards he went to class.جان صبحانه خورد. سپس به كالس رفت.


یادداشت

***************************************************

≼مهفدهدرس ≽

درس اهداف .A زمان حال کامل(the present perfect) :have studied .B زمان حال کامل استمراری(the present perfect

progressive) :have been studying

.C زمان ماضی بعید (the past perfect) :had studied .D :پاسخ های کوتاهYes, I have. No, I haven't. .E افعال بی قاعده(irregular verbs) :go, went, gone, etc.

.A:به ساختار جمله ماضی نقلی توجه نمایید قسمت( + برای سوم شخص has )have= فعل ماضی نقلی

سوم فعل

I have answered two questions today. . پاسخ داده اممن امروز به دو سؤال

John has talked to Bill twice this week. .صحبت کرده استجان این هفته دو بار با بیل

Paul has bought four new books this year..خریده استپل امسال چهار کتاب نو

زمان حال کامل برای بیان رویدادی در گذشته که آثار و:1نكته ☺نتایج آن تا زمان حال و آینده باقی است بکار می رود.

در زمان حال کامل )ماضی نقلی( از قید های زمان حال:2نكته ☺ استفاده, …today, this week, this year, this morningمانند:

می شود و قیدهای زمان گذشته را نمی توان با حال کامل بکار برد:

.I have opened the window a minute ago* :جمله غلطقید زمان گذشته

به شکل مخفف فعل های ماضی نقلی توجه نمایید::1توجه↯


مخفکاملمخففف

مخفکاملف

کاملمخففکامل

You'veYou have

It'sIt has

He'sHe has

I'veI have

They've

They have

We've

We have

She's

She has

You've

You have

قسمت سوم بسیاری از افعال-تمام فعل های باقاعده و:2توجه↯بسیاری از افعال بی قاعده- همانند زمان گذشته آنها می باشد.

answer, answered, answeredtalk, talked, talkedbuy, bought, boughtcut, cut, cut

بکار می رودrecently و just زمان حال کامل همچنین با :3توجه↯ تا نشان دهد که چیزی که اندکی قبل اتفاق افتاده است هنوز در زمان

حال مهم و مرتبط است.John has just opened the window. جان همین االن پنجره را.باز کرده است

Mary has recently written home. مری اخیرا به خانه نامه نوشته .استJohn has given a talk recently. جان اخیرا صحبتی کرده است.

به معنای "تا لحظه صحبت کردن" می باشد:so far_عبارت We've completed 17 lessons so far. ما تا کنون هفده درس را کامل کرده ایمI've lived in this city one month and have liked it so far.

A2 به کاربرد .since و for:در ماضی نقلی توجه نمایید

We have studied since seven o'clock.ما از ساعت هفت درس خوانده ایم.

John has waited for twenty minutes. جان به مدت بیست دقیقه منتظر مانده است.

________________________________________________________ دهمهفدرس

111

have studied, has) در جمالت باال، افعال حال کامل :نكته ☺waited)اعمال یا وضعیت هایی را توصیف می کنند که در گذشته

شروع شده و در زمان حال ادامه دارد:I have studied for two years. )=the last two years(

من به مدت دو سال )دو سال گذشته( درس خوانده ام.I studied for two years. )any two years, e.g., five or seven years ago( من به مدت دو سال )هر دو سالی می تواند باشد( درس خواندم.

برای نشان دادن شروع نقطهsince: در زمان حال کامل، 1توجه↯ برای نشان دادن طول مدت زمان بکار می رود.forای از زمان و

since= از for= به مدت

since early this morning for two hourssince seven o'clock for three dayssince yesterday for a weeksince last week for a yearsince three weeks ago for ten secondssince I was a child for two millenniums

have به فعل کمکی n't یا not زمان حال کامل با افزودن :2توجه↯)has(:منفی و سؤالی-منفی می شود

John hasn't eaten breakfast. → Hasn't John eaten breakfast?We haven't studied since yesterday. → Haven't you studied since yesterday?

توجه نمایید:have: به کاربردهای گوناگون 3توجه↯They have a car. He has a bicycle. → have = داشتنHe doesn't usually have coffee. → have = خوردنWe have to go. He has to stay. → have = مجبور بودنHe is going to have his fiancée. → have = نزدیکی یا آمیزش کردنShe has eaten two eggs since this morning. → have = فعل کمکی


به طور کلی زمان حال کامل هنگامی بکار می رود که عمل:4توجه↯ یا حالت توصیف شده در جمله به زمان صحبت کردن گوینده مرتبط باشد. بنابراین، این زمان هنگامی بکار می رود که یکی از دو شرط

زیر برقرار باشد: حالت توصیف شده بوسیله فعل یا نتیجه عمل انجام شده تا الف(

زمان حال ادامه داشته باشد:John has been here for ten minutes. )He is here now.(John has opened the window. )It is still open.(

_دو جمله باال را با جمالت زیر مقایسه نمایید:John was here for ten minutes. )He is somewhere else now.(John opened the window. )Perhaps it is closed now.(

عملی که به وسیله فعل جمله تکرار شده بتواند در آینده تکرارب( شود:

John has visited New York three times. )He can visit it again.(

_جمله باال را با جمله زیر مقایسه کنید:George Washington visited New York many times.

نشان می دهد که عمل یاhave_در سؤاالت حال کامل کاربرد وضعیت توصیف شده هنوز در زمان صحبت کردن یا در زمان آینده

فقط در? Have you eaten breakfastممکن است. مثال، سؤال صبح بکار می رود یعنی هنگامی که هنوز امکان خوردن صبحانه وجود

دارد. این سؤال هنگام شب یا موقع شام پرسیده نخواهد شد. مثالهای منفی زیر را در نظر بگیرید:

A: I haven't eaten breakfast this morning.B: I didn't eat breakfast this morning.

می تواند در صبح بکار رود، اما در طول روز هنگامی کهA_جمله استفادهBشما دیگر نمی توانید وضعیت را عوض نمایید باید از جمله

در زیر در مورد چیزی می پرسد کهCنمایید. به همین ترتیب، جمله در مورد چیزی میDامکان انجام آن وجود دارد در حالیکه جمله

پرسد که دیگر انجام آن ممکن نیست:

C: Have you seen the President on TV?D: Did you ever see John F. Kennedy in person? In person= شخصا________________________________________________________

دهم هفدرس 113

اگر شما هم اکنون در آمریکا باشید، مردم ممکن است سؤاالتی مانندسؤاالت زیر را از شما بپرسند:

Have you visited New York?Have you seen the Rocky Mountains?

در جمالت باال به این امر اشاره دارد که هنوز برای شماhaveکاربرد امکان دیدن نیویورک یا کوه های راکی وجود دارد. هنگامی که از

آمریکا به کشور خود بازگشتید، مردم )اگر انگلیسی زبان باشند( به از شما سؤال خواهند کرد:didاحتمال بسیار زیاد با

Did you visit New York?Did you visit the Rocky Mountains? اما اگر شما به صورت مکرر به آمریکا سفر می کنید، این سؤاالت را

نیز می توان پرسید زیرا فرصت بازدید از مکان های دیدنیhaveبا آمریکا در آینده وجود خواهد داشت.

B:به کاربرد حال کامل استمراری توجه نمایید .

1 John has studied.2 + John is studying. 3 → John has been studying.

جان داشته مطالعه می کرده است. = جان در حال مطالعه بوده است.

فاعل= فرمول حال کامل استمراری +have )has(+been+ -ing فعل

بیان می دارد که جان مطالعه کرد و این امر به1 جمله :نكته ☺ بیان می دارد که جان هم اکنون در2زمان حال مرتبط است. جمله

بیان می دارد که مطالعه جان در گذشته3حال مطالعه است. جمله شروع شده و در زمان حال ادامه دارد و این نکته که مطالعه او هنوز

ادامه دارد مورد تاکید قرار گرفته است.

C به کاربرد ماضی بعید .(past perfect) :توجه نمایید


در مورد گذشته می باشند اما کاربردB و A هر دو جمله :نكته ☺had + past participleنشان می دهد که عمل توصیف شده در

انجام شده است.A قبل از عمل جمله Bجمله فاعل= ماضی بعید +had+قسمت سوم فعل +…

نشان می دهد که چیزی قبل ازhad + past participle :1توجه↯ beforeچیز دیگر روی داده است. با وجود این هنگامی که کلمه های

در جمله گنجانده شوند، این یک ضرورت مطلق نیست که ازafterیا ماضی بعید استفاده کنیم بلکه گذشته ساده کافیست. مثال در جمالت

اختیاریست:hadزیر کاربرد George packed his suitcase immediately after he )had( decided to go.Susan )had( finished her homework before she went to the meeting.

برای نشان دادن اینکه یک فعالیت در گذشته قبل از فعالیت:2توجه↯ استفاده میماضی بعید استمراریدیگری در حال انجام بوده، از

کنیم: You had been walking in the park before it rained.George had been writing letters before Paul came.

D:به شکل سؤالی ماضی نقلی و پاسخ های کوتاه توجه نمایید .

?Have you visited the museum :سؤال.No, I haven't یا .Yes, I have :پاسخ کوتاه

A: John answered all the questions correctly.B: He had studied very hard. او سخت درس خوانده .بود

پاسخ های کوتاه مثبت پاسخ های کوتاه منفیYes, I have. No, I haven't.Yes, you have. No, you haven't.Yes, he/she/it has. No, he/she/it hasn't.Yes, we have. No, we haven't.Yes, you have. No, you haven't.Yes, they have. No, they haven't.

________________________________________________________ دهم هفدرس115

به شکل سؤالی ماضی بعید و پاسخ های کوتاه توجه نمایید::3توجه↯

Had you finished the lesson before I arrived? _Yes, I had.

پاسخ های کوتاه مثبتپاسخ های کوتاه منفیNo, I hadn't.Yes, I hadNo, you hadn't.Yes, you had.No, he/she/it hadn't.Yes, he/she/it had.No, we hadn't.Yes, we had.No, you hadn't.Yes, you had.No, they hadn't.Yes, they had.

E.به شکل قسمت اول، دوم، و سوم افعال بی قاعده توجه نمایید . این گروه از افعال دارای شکل دوم و سوم یکسان می باشند:

معنی مصدر ساده قسمت

سوم همراه ,haveبا

has, hadو مجهول

گذشته بیقاعده

مصدر ساده

/readread /red/read /ri:dخواندنfedfedfeedغذا دادن

bledbledbleedخونریزی کردن

رهبری کردن، هدایتکردن

ledledlead

metmetmeetمالقات کردنkeptkeptkeepنگه داشتن

sleptsleptsleepخوابیدن، خواب رفتنsweptsweptsweepجارو کردن

feltfeltfeelاحساس کردنdealtdealtdealمعامله کردن، رفتار کردنmeantmeantmeanمعنی دادن، منظور داشتن

leftleftleaveترک کردن، راه افتادن


bentbentbendخم کردنlentlentlendقرض دادن

sentsentsendفرستادن، ارسال کردنspentspentspendخرج کردن، صرف کردن

builtbuiltbuildساختن، ایجاد کردنsaidsaidsayگفتن

heldheldholdنگه داشتن داشتن، خوردن، آمیزش

کردنhadhadhave

mademademakeساختن، وادار کردنstoodstoodstandایستادنunderstooفهمیدن

dunderstood

understand

costcostcostارزیدن، قیمت خوردنcutcutcutبریدن

hithithitبرخورد کردنhurthurthurtآسیب زدن، آزردن

putputputگذاشتنletletletاجازه دادن

setsetsetمرتب کردن، چیدن اشیاfoundfoundfindپیدا کردن، فهمیدن

boundboundbindصحافی کردنwoundwoundwindدور قرقره پیچیدن

broughtbroughtbringآوردنthoughtthoughtthinkفکر کردن

caughtcaughtcatchگرفتن

taughttaughtteachدرس دادنboughtboughtbuyخریدن

foughtfoughtfightجنگیدنsoldsoldsellفروختن

toldtoldtellگفتنsatsatsitنشستن

shotshotshootکشتن، شلیک کردنslidslidslideلغزاندن، سردادن

گم کردن، از دستدادن

lostlostlose

________________________________________________________ دهم هفدرس 117

E2به افعال بی قاعده ای که هر سه شکلشان با هم تفاوت دارد . توجه نمایید:

قسمت سوممعنی مصدر ساده همراه با

have, has, hadو

مجهول

گذشته بیقاعده

مصدرساده

راندن، رانندگیکردن

drivendrovedrive

writtenwrotewriteنوشتنriddenroderideسواری کردن

brokenbrokebreakشکستن بیدار کردن، بیدار

شدنwakenwokewake

انتخاب کردن،برگزیدن

chosenchosechoose

منجمد کردن، منجمدشدن

frozenfrozefreeze

spokenspokespeakصحبت کردنstolenstolesteelدزدیدن

wornworewearپوشیدن، کهنه شدن اشک ریختن، پاره

کردنtorntoretear/

tɛǝ/

قسم خوردن، فحشدادن

swornsworeswear

blownblewblowدمیدن، وزیدن رشد کردن، بزرگ

شدنgrowngrewgrow

knownknewknowدانستن، شناختنthrownthrewthrowپرتاب کردنflownflewflyپرواز کردن

drawndrewdrawکشیدنeatenateeatخوردن

givengavegiveدادن___________________________________________________


comecamecomeآمدنbecomebecamebecomشدن

efallenfellfallافتادن

shakenshookshakeتکان دادنtakentooktakeگرفتن، بردنsungsangsingآواز خواندنsunksanksinkغرق شدن

زنگ زدن، زنگخوردن

rungrangring

drunkdrankdrinkنوشیدنshrunkshrankshrinkچروکیده شدن

begunbeganbeginشروع کردنswumswamswimشنا کردن

runranrunدویدن تاب خوردن، باد

خوردنswungswungswing

wrungwrungwringچالندن، تاباندنwonwonwinبرنده شدن

آویزان کردن، دارزدن

hunghunghang

dugdugdigحفر کردنstruckstruckstrikeزدن، برخورد کردن

gottengotgetگرفتن، بردنforgottenforgotforgetفراموش کردن

seen sawseeدیدنlainlaylieدراز کشیدن

gonewentgoرفتنdonediddoانجام دادن

beenwas/werebeبودن نشان دادن، نمایش

دادنshownshowedshow

نیش زدن، گازگرفتن

bittenbitbite

مخفی کردن، مخفیشدن

hiddenhidhide

≼مهیجدهدرس ≽

درس اهداف .A جمالت مجهول(passive sentences) :The letters were

written. .B :کاربردstill, anymore, already, yet .C صفت فاعلی–ing دار و صفت مفعولی–edدار یا بی قاعده .D :ساختارadjective + preposition combinations

Interested in music, excited about music

.A:به ساختار جمله های معلوم و مجهول توجه نمایید

زمان حالThey write letters everyday. 1 2 3.آنها هر روز نامه می نویسند

=active معلوم

Letters are written by them everyday. 3 2 1

passiveمجهو=

ل

نامه ها هر روز به وسیله آنها نوشته می

شوند.

زمان گذشتهThey wrote letters yesterday. 1 2 3

آنها دیروز نامه ها را نوشتند.

=active معلوم

Letters were written by them yesterday. 3 2 1

به وسیله آنها نوشته شدند. نامه ها دیروز

passiveمجهو=ل

___________________________________________________ دستور فشرده زبان120

انگلیسی

همان فاعل جمله مجهول متناظر آن، مفعول جمله معلوم:1نکته ☺می باشد.

:شد فرمول جمله مجهول به صورت زیر می با:2نکته ☺be + نایب فاعل قسمت سوم فعل اصلی معلوم + صیغه مناسب + by + ضمیر مفعولی مناسب

اختیاری می باشد. بهby + object pronoun عبارت :3نکته ☺جدول مجهول زمان های مختلف توجه نمایید:

General pattern of Active voice: الگوی کلی فعل معلوم Subject + Transitive Verb + Complement )direct object, object of preposition, adverbs of manner, place, or time,…..(

General pattern of passive voice:Direct Object + passive verb )proper from of “to be” + past participle of the main verb( + by + object pronoun or a noun

Tense Example of Active Voice

Passive Voice

Simple Present Tenseزمان حال ساده

1. Ali eats an apple every night.2. They eat two oranges every week.3. She plays the piano everyday.

1. An apple is eaten )by Ali( every night.2. Two oranges are eaten by them every week.3. The piano is played by her everyday.

Present progressive Tenseحال استمراری

1. I am writing a letter now.2. She is peeling three potatoes now.3. They are drinking some coffee now.

1. A letter is being written by me now.2. Three potatoes are being peeled by her now.3. Some coffee is being drunk by them now.

Simple Past Tenseگذشته ساده

1. Joe bought two pens yesterday.2. Hamid sold two pieces of clothes last week.3. We saw an airplane last night.

1. Two pens were bought by Joe yesterday.2. Two pieces of clothes were sold by Hamid last week.3. An airplane was seen by us last night.

________________________________________________________121 دهم یجدرس ه

Progressive Past Tenseگذشته استمراری

1. They found a gold coin while they were digging a hole.

1. A gold coin was found by them while they were digging a hole. OR A gold coin was found by them while a hole was being dug by them.

Present

Perfectحال کامل

1 .She has eaten a banana.

2 .They have studied four

articles.3 .They have broken the

window.

1 .A banana has been eaten by her .

2 .Four articles have been studied by them.

3 .The window has been broken by them.

Present Perfect Progressiveحال کامل استمراری

1 .I have been studying two books since

yesterday morning.2 .She has been taking

the medicine since last

year.

1 .Two books have been being studied by me since yesterday

morning.2 .The medicine has been being

taken by her since last year.

Past Perfectگذشته بعید

1 .You had read the novel

when I saw you there.2 .He had killed the

victim when the police

arrived.

1 .The novel had been read by you when I saw you there.

2 .The victim had been killed by him when the police arrived.

Simple futureآینده ساده

1 .I will buy it tomorrow.2 .Catherine will do it

next year.

3 .We will eat them at night.

1 .It will be bought by me tomorrow.

2 .It will be done by Catherine next year.

3 .They will be eaten by us at night .

Present Forms of Auxiliariesزمان حال افعال کمکی

1 .She shall eat the apple one hour hence.

2 .You can write the letter

now.3 .You may draw a

picture here.

1 .The apple shall be eaten by her one hour hence.

2 .The letter can be written by you now.

3 .A picture may be drawn by you here.

Past Forms of Auxiliariesگذشته افعال کمکی

1 .They would clean the yard.

2 .You should spell it now .

3 .He could play the dulcimer there.

4 .Ali might sell this car.

1 .The yard would be cleaned by them.

2 .It should be spelled by you now.3 .The dulcimer could be played by

him there.4 .This car might be sold by Ali.

To be going to.…

1 .I am going to destroy the old building.

2 .She is going to paint the

walls.3 .We are going to drink

a coke.

1 .The old building is going to be destroyed by me.

2 .The walls are going to be painted

by her.3 .A coke is going to be drunk by

us.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان122

انگلیسی

Conditional Sentences Type I

1. If it rains, I will use an umbrella.2. If I run out of gas, I will stop the other cars.

1. If it rains, an umbrella will be used by me.2. If I run out of gas, the other cars will be stopped by me.

1. If it snowed, he would 1. If it snowed, a wheel

Conditional SentencesType II

use a wheel chain.2. If she did not have enough money, she should borrow some.3. If Hassan passed the exam, he might give some sweets to his classmates.

chain would be used by him.2. If she did not have enough money, some should be borrowed by her.3. If Hassan passed the exam, some sweets would be given to his classmates by him.

می توانند مجهول(transitive verbs)فقط افعال متعدی :1توجه↯شوند و افعای الزم مجهول نمی شوند.

فاعل جمله معلوم بی اهمیت یا ناشناخته باشد، که هنگامی :2هتوج↯به جای جمله معلوم از جمله مجهول متناظر آن استفاده می شود:

Where was that car made? → It was made in England.

_فاعل منطقی جمله باال-یعنی افرادی که خودرو را ساختند- برای گوینده ناشناخته است. به عالوه، هنگامی که مفعول منطقی فعل

"موضوع بحث باشد از جمله مجهول استفاده می شود.در جمله زیر the letter":موضوع اصلی بحث است، نه نویسنده آن

That letter was written many years ago. _باالخره، هنگامی که گوینده نخواهد فاعل را ذکر کند یا بخواهد بعدا

آن را ذکر کند از جمله مجهول استفاده می کند.

B1 به کاربرد .still و any more:توجه نمایید

جان هنوز در نیویورک زندگی میکند.

جان هنوز ماشین ندارد.مری هنوز اینجا نیست.

مری هنوز در شیکاگو است. او هنوز می تواند به خوبی اسکیت

کند.

John still lives in New York.

John still doesn't own a car.Mary still isn't here.Mary is still in Chicago.She can still skate very well.

________________________________________________________123 دهم یجدرس ه

Alice isn't here anymore. آلیس دیگر اینجا نیست. نشان می دهد که یک وضعیت، چه مثبت و چهstill کلمه :1نکته ☺

در نقش صفت به معنای "آرامstillمنفی، همانند گذشته ادامه دارد. و ساکت" می باشد:

The baby can't keep still. He is standing still.

در جمالت منفی بکار می رود تا نشانany moreعبارت : 2نکته ☺دهد که یک وضعیت قبال ادامه داشته است اما دیگر ادامه ندارد.

قبل از فعل اصلی و کلمات منفی کننده می آید اماstill :3نکته ☺ می آید., …be, canبعد از افعال کمکی مانند

در آخر جمله میany moreمحل معمولی قرار گرفتن :4نکته ☺باشد. به مثال های بیشتری توجه نمایید:

Carol lived in Japan when she was a child, and she can still speak Japanese.Alice has been in Japan a year, but she still can't speak Japanese.Ralph spoke both Japanese and English as a child, but he can't speak Japanese any more.

B2 به كاربرد .already و yet:توجه نماييد

Alice is in New York already.Paul hasn't read the book

yet.

آليس هم اكنون در نيويوركاست.

پل هنوز كتاب را نخوانده است.

نشان دهنده زماني زودتر از زمان مورد انتظارalready :1نكته ☺ نشان دهنده زماني ديرتر از زمان مورد انتظار ماست.Yetاست.

در موردyet در مورد موقعيت هاي مثبت و already :2نكته ☺موقعيت هاي منفي بكار مي رود.

متضمن مفهوم امكان وجود يك تغيير ممكن درyet معناي :1توجه↯ Nobody in the class speaks"وضعيت موجود مي باشد. مثال،

French". صرفا توصيف كننده يك وضعيت است، اما " Nobody in the class speaks French yet".مي تواند بر اين امر داللت كند كه

برخي از دانشجويان دارند به سمت يادگيري فرانسه پيشرفت ميكنند.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان124

انگلیسی

را مي توان در انتها يا در ميان جمله قرار داد.already :2توجه↯ اگر آن را در وسط جمله قرار دهيم در آنصورت آنرا قبل از فعل

قرار مي دهيم.,…be, canاصلي يا بعد از افعال كمكي مانند

در انتهاي جمله مي باشد.yet محل معمولي قرار گرفتن :3توجه ↯به مثال هاي بيشتري در اين زمينه توجه نماييد:

They know the answer already. يا They already know the answer.They're here already. يا They're already here.They've left already. يا They've already left.They aren't here yet.We don't know the answer yet.We haven't received the information yet.

C :به ساختار صفت فاعلي و صفت مفعولي توجه نماييد .

A: The story interests John.B: The story is interesting.C: John is interested in the story.

آن داستان جان را عالقمند ميكند.

آن داستان جالب )عالقه( است.جان به آن داستان عالقمند است.

interested و interesting، كلمات C و B در جمالت :1نكته ☺ the توصيف كننده interesting صفت Bصفت مي باشند. در جمله

story يعني فاعل جمله A مي باشد. بنابراين، صفت فاعلي –ingدار ، صفتCتوصيف كننده فاعل منطقي مي باشد. در جمله

interested كلمه John يعني مفعول جمله A.را توصيف مي كند بنابراين، صفت مفعولي توصيف كنده مفعول منطقي مي باشد.

دار بوده و صفت مفعولي بهing– صفت فاعلي به صورت :2نكته ☺دار يا بيقاعده( مي باشد.ed-صورت قسمت سوم فعل )

جمالت داراي صفت مفعولي بسيار شبيه جمالت مجهول:1توجه↯مي باشند:

a( The dish is broken. قسمت سوم فعل در نقش صفت))مفعوليb( The dish was broken by John. )جمله مجهول(________________________________________________________

125 دهم یجدرس ه

را مي توان به دو صورت تفسير نمود. در تفسير اول،b_جمله broken مانند صفتي است كه وضعيت the dish.را توصيف مي كند

در تفسير دوم، جمله مجهول بوده و يك رويداد را گزارش مي نمايد.

بسياري از صفات فاعلي و مفعولي را مي توان مانند صفات ساده درمقابل اسم بكار برد:

John is interested. He is an interested person.The story is interesting. It is an interesting story.The excited people were listening to an exciting speech.

اختالف معنايي صفت فاعلي و مفعولي توجه نماييد: به :2توجه↯

صفت فاعلي معني صفت مفعولي معنيinteresting عالقمند كننده interested عالقمند شدهencouraging دلگرم كننده encouraged دلگرم شدهamusing سرگرم كننده amused سرگرم شدهmanufacturing

توليد كننده manufactured توليد شده

defending دفاع كننده defended دفاع شدهinjecting تزريق كننده injected تزريق شدهexposing مواجه كننده exposed مواجه شدهreacting واكنش دهنده reacted واكنش يافتهdiscouraging دلسرد كننده discouraged دلسرد شده

D . :به تركيبadjective + preposition( توجه→ )حرف اضافه + صفت نماييد:

جان به موسيقي كالسيكعالقمند است.

مري به كنسرت رفتن عالقمنداست.

جورج در مورد يك كتاب نو بهوجد مي آيد.

سوزان در مورد رفتن بهكاليفرنيا هيجان زده مي شود.

John is interested in classical music.

Mary is interested in attending a concert.

George is excited about a new book.

Susan is excited about going to California.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان126

انگلیسی

" يك عبارت اسمي→ به دنبال تركيب "حرف اضافه + صفت :نكته ☺ مي آيد و يا يك عبارتa new book يا classical musicمانند

going to يا attending a concertدار مانند ing–فعلي California.مي آيد

و ياhappy: حروف اضافه بعد از صفات معمولي مانند ↯توجهروند worriedصفات مفعولي مانند مي بكار اصطالحي صورت به

: مانند شوند گرفته فرا واحد اصطالح يك صورت به بايد واصطالحمعني

to be tired of somethingاز دست چيزي خسته شدن to be bored withاز دست چيزي خسته و بيحال شدن

something.to be accustomed to sthبه چيزي عادت كردن to be disappointed withاز چيزي نااميد شدن

sth..to be pleased with sthاز چيزي خوشحال شدن

.to be worried about sthدر مورد چيزي نگران شدن.to be happy about sthدر مورد چيزي خوشحال شدن

.to be unhappy about sthدر مورد چيزي ناراحت شدن.to be in favor of sthطرفدار و حامي چيزي بودن

.to be surprised at sthاز چيزي تعجب كردن

***************************************************

≼منوزدهدرس ⋞

درس اهداف .Aكاربرد فعل دوم بعد از فعل اول .B جمالت آرزو(wish sentences) .C:ساختارwh-word + to + verb

A. به كاربرد فعل دوم به شكل مصدر بدونto اول فعل از بعد: نماييد توجه

We saw him go.

ما او را ديديم كه رفت.

بعد از فعلto در اين الگو فعل دوم به شكل مصدر بدون :نكته ☺ ,see, hearاول بكار مي رود. فعل دوم بعد از افعال حسي نظير

watch, feel و نيز افعال let, make, haveبه شكل مصدر ساده مي آيد:

I saw him leave. او را دیدم که می رود. He heard you sing. او صدای شما را شنید که آواز می خواندید. They watched me play. آنها مرا تماشا کردند که بازی میکردم. I let him go. به او اجازه دادم که برود. He made me come. او مرا مجبور کرد که بیایم. I had him repair my car. از او خواستم ماشین مرا تعمیر کند.

– فعل دوم به شكل see, hear, feel, watch بعد از افعال :هتوج↯ing:دار نيز مي آيد

We saw him going.We heard him going.

_let, make و have در اين الگو با –ing .بكار نمي روند Let در به معناي "باعث شدن وmakeالگوي جديد به معناي "اجازه دادن" و

وادار كردن" مي باشد.

We let him go. = We permitted him to go. به او اجازه داديم او را مجبور .We made him go. = We forced him to go .برود .كرديم برود

___________________________________________________ دستور فشرده زبان128

انگلیسی

_haveدر الگوي جديد در موقعيتي بكار مي رود كه شخصي از شخص دومي مي خواهد كه كاري را انجام دهد و شخص دوم هم با آن

موافقت مي كند. در اينجا معموال شخص اول بر شخص دوم اختيار واقتدار دارد:

The boss had the secretary call the airport.Mrs. Smith had her daughter clean her room. _گاهي هم شخص اول هيچ اختياري بر شخص دوم ندارد و شخص دوم

كاري را در برابر دستمزد براي او انجام مي دهد:Mr. Miller had the architect design a new house.Mrs. Smith had the mechanic fix her car.

و هم به شكل سادهto فعل دوم را هم به شكل با help_بعد از فعل مي توان آورد.

We helped him to find the answer.We helped him ф find the answer.

.B به كاربرد فعل دوم در جمالت آرزو(wish sentences)توجه نماييد:

WishوضعيتI wished that Tom lived in the city.

آرزو دارم اي كاش تام در شهرزندگي مي كرد.

Tom doesn't live in the city.

تام در شهر زندگي نميكند.

فعل دوم به صورت گذشته بكار مي رود. البتهwish در جمله :نكته ☺ معني اين فعل گذشته به زمان گذشته اشاره نمي كند بلكه به حال

اشاره دارد. اين فعل واقعيتي بخالف آنچه واقعا وجود دارد را آرزو ميكند.

در جمله هاي آرزو اختياري است.that كاربرد :1توجه↯I wish Tom lived in the city.

از(formal English) در انگليسي رسمي wish در جمالت :2توجه↯ براي تمام اشخاص بكار مي رود. اما در were فقط صيغه beفعل

________________________________________________________129 دهم نوزدرس

براي اول شخص مفرد و(informal English)انگليسي غير رسمي هم بكار برد، مانند:wasسوم شخص مفرد مي توان

انگليسي رسميانگليسي غير رسميI wish I was in Paris.I wish I were in

Paris.I wish you were in Paris.

I wish you were in Paris.

I wish he was in Paris.I wish he were in Paris.

I wish she was a nurse.

I wish she were a nurse.

هنگامي كه وضعيت يا رويدادي ممكن باشد و بر خالف:3توجه↯ استفاده مي كنيم:hope از wishواقعيت نباشد به جاي

I hope you feel better today. اميد وارم امروز حالت بهتر شود. I hope it rains tomorrow. اميدوارم فردا باران بيايد.

_به مثال هاي بيشتري توجه نماييد:My father works in an office all the time. I wish he worked outdoors. پدرم تمام اوقات را در اداره كار مي كند. اي كاش بيرون از اداره كار

مي كرد.I wish the other people spoke as clearly as you do.

اي كاش ديگران نيز مانند شما واضح صحبت مي كردند.My wife is a wonderful dancer. I wish she was also a good cook.

همسر من رقاصه خيلي ماهري است. كاش آشپز خوبي نيز بود.I wish we didn't have to go out tonight.

كاش امشب مجبور نبوديم بيرون برويم.Ann wishes that she could drive a tractor.

"آن" آرزو دارد كاش مي توانست تراكتور براند. We can only get to the stadium on foot. I wish we could get there by bus.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان130

انگلیسی

ما فقط پياده مي توانيم به استاديوم برويم. كاش مي توانستيم بااتوبوس به آنجا برويم.

They won't help us. I wish they would help us.آنها به ما كمك نخواهند كرد. كاش آنها به ما كمك مي كردند.

The weather is awful. I wish the rain would stop.هوا وحشتناك است. اي كاش باران متوقف شود.

B. + به ساختار: فعلto + wh-expression→:توجه نماييد

A: We decided where to go .ما تصميم گرفتيم كه به كجا برويم.

B: We knew which road to take .ما مي دانستيم كدام راه را برويم.

وWe decided where we should go معادل A جمله :نكته ☺ مي.We knew which road we should take معادل Bجمله شامل مثال هايي از اين قبيل مي باشند:Wh-expressionsباشد.

The place one should live = where to live.The time one should leave = when to leave.The people one should invite = who)m( to inviteThe way one should park a car = how to park a carThe things one should buy = what to buy one = شخص، فرد

_به مثال هاي بيشتري توجه نماييد:I'd like to know how to get to Ireland.

دوست دارم بدانم چگونه به ايرلند برسم.Can you tell me which provinces to visit?

مي تواني به من بگويي از چه استانهايي ديدن كنم؟I haven't decided how long to stay there.

تصميم نگرفته ام چه مدت آنجا بمانم.I'm going to ask someone what kinds of clothes to wear.

قصد دارم از يكنفر بپرسم چه نوع لباسهايي بپوشم.I don't even know who to ask.

من حتي نمي دانم از چه كسي سؤال كنم.

________________________________________________________13 دهم نوزدرس

1

چنين فهميده مي شودtell و advise بعد از افعالي مانند :1توجه↯ ، همان مفعول فعل اصلي است نه فاعل آن: toكه فاعل فعل بعد از

The lawyer advised us how much money to send. )We send the money.(

The engineer told us how to use our new machine. )We use our new machine.(

بكار ميwh-expression نيز در الگوي جديد whether :2توجه↯رود:

I don't know whether to go by bus or plane.نمي دانم با اتوبوس بروم يا با هواپيما.

We haven't decided whether to visit Chicago or not.تصميم نگرفته ايم از شيكاگو ديدن كنيم يا خير.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان132

انگلیسی

یادداشت

***************************************************

≼مبيستدرس ⋞درس اهداف

.A:كاربرد must have, might have, should have, could have

.Bكاربرد must have :همراه با فعل استمراري must have been going

.C :پاسخ هاي كوتاهDid they go? _They must have. .D جمالت آرزو(wish) :در زمان گذشته I wish you had

visited them.

.A به كاربردhave:براي بيان گذشته بعد از افعال كمكي توجه نماييد

bزمان گذشته )الگوي جديد( aزمان حال يا آينده 1. They must know him. 1. They must have

known him.

2. They might hear us. 2. They might have heard us.

3. They should study. 3.They should have studied. )but they didn't.(

4. They could play tennis now. )but may be they won't.(

4. They could have played tennis, )but they didn't.(

معناي جمالت باال در الگوي جديد از اين قرار است: :1نكته ☺b1( I conclude that they knew him.

من نتيجه گيري مي كنم كه آنها او را مي شناختند.b2( It is possible that they heard us.

ممكن است كه آنها صداي ما را شنيده باشند.b3( It was right and desirable for them to study, but they didn't.

اين براي آنها كاري درست و مطلوب بود كه درس بخوانند امانخواندند.

b4( They had the capability or opportunity of playing tennis, but they didn't.

آنها توانايي يا فرصت تنيس بازي كردن را داشتند اما بازي نكردند.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان134

انگلیسی

.1" از اين قرار است: → + فعل كمكيhave معني ":2نكته ☺must haveبيان كننده يك نتيجه گيري در مورد يك وضعيت در

به اين معني است كه وضعيت ياmight have. 2گذشته مي باشد. should. 3رويداد گذشته به عنوان يك امر ممكن پذيرفته شده است.

haveدر اين درس اين باور و اعتقاد را بيان مي كند كه يك رويداد يا وضعيت درست و مطلوب بوده است، اما آن رويداد اتفاق نيفتاد يا آن

به اين معني است كه فاعلcould have. 4وضعيت وجود نداشت. توانايي يا فرصت انجام كاري را داشت اما به داليلي آن كار را نكرد.

فقط براي بيان فرض و تصور بكار must have تركيب :1توجه↯ مي رود و هرگز براي بيان اجبار يا ضرورت بكار نمي رود. براي بيان

They had to go استفاده كنيد مانند: had toضرورتي در گذشته از early.

براي بيان اين امكان كه چيزي روي داده است گاهي به:2توجه↯ استفاده ميmay have يا could have از might haveجاي شود:

They might have gone.They may have gone.They could have gone.

هر سه جمله باال مي توانند بكار روند تا معني زير را بيان كنند. )در استفاده كنيد(:might haveاين درس براي بيان اين مفهوم از

"It is possible that they went." شرطي آنگونه كه در اين درس بكار رفته از نظرcould :3توجه↯

گذشته ساده كه بيان كننده توانايي انجام كاريcouldشكل و فرم با در گذشته مي باشد، يكسان است:

).They could play tennis now, )but they won't :شرطي.In 1969 they could play tennis like professionals :گذشته

_could،شرطي به اين نكته اشاره دارد كه چيزي اتفاق نخواهد افتاد گذشته چنين اشاره اي ندارد.couldاما اشكال منفي::4توجه↯

must not have مخفف ندارد((might not have مخفف ندارد((

should not have shouldn't havecould not have couldn't have

________________________________________________________

13 م بیستدرس 5

جمالت منفي: :5 توجه↯He must not have known it = I conclude that he didn't know it.They might not have heard us = It is possible that they didn't hear us.They shouldn't have studied. = It was desirable for them not to study.He couldn't have played tennis yesterday. = In my opinion, it was not possible for him to play tennis yesterday.

_به مثال هاي بيشتري توجه نماييد:The lake is frozen. It must have been very cold last night.Why didn't the mayor welcome us? I don't know. He might not have received our message. Or he might have forgotten.My friend left for the airport at 7 a.m. yesterday, but he missed the plane. He should have left at 6:30.You shouldn't have gone out without your coat. You could have caught a cold.The books we bought last year were very valuable. Without them we couldn't have passed our exams.

.Bبه كاربرد فعل استمراري همراه با افعال كمكي گذشته توجه نماييد:

past completeگذشته كامل past incomplete گذشته ناكامل

He must have washed the car. )I conclude that he washed the car.(

He must have been washing the car. )I conclude that he was washing it.(

He might have traveled by air.

He might have been traveling by air.

He should have attended regularly.

He should have been attending regularly.

He could have worked in He could have been

the garden. working in the garden.

: شكل استمراري: نكته ☺___________________________________________________


→ )must, might, could, should( + فعل کمکی +have + been + -ing

ساخته مي شود، مي تواند بعد ازing– و beكه با فعل كمكي بكار رود. شكلmight have و must haveعبارات كمكي مانند

استمراري نشان دهنده رويدادي كامل نشده يا در حال تداوم با توجه به زماني كه موقعيت فعل جمله نشان مي دهد، مي باشد. به مثال

هاي بيشتري توجه نماييد:

_What was John doing when you saw him in the office? He wasn't doing anything, but he should have been working. جان داشت چه كاري مي كرد وقتي شما او را در اداره ديديد؟ او هيچ

كاري نمي كرد اما او مي بايستي در حال كار كردن مي بود. _There was nobody with him, but he was looking at the floor and smiling. He must have been thinking about something very amusing.

كسي با او نبود، اما او در حال نگاه كردن به كف اتاق و لبخند زدنبود. او بايستي در حال فكر كردن به چيز خيلي خنده داري بوده باشد._I don't know why he was still there at that hour. He might have been waiting for somebody.

نمي دانم چرا او در آن ساعت هنوز آنجا بود. بايد منتظر كسي بودهباشد.

.C:به شكل كوتاه شده عبارات فعل كمكي توجه نماييد

شكل كامل شكل كوتاه شدهDid the Johnsons leave early?Yes, they must have left early.

Yes, they must have.

We didn't buy it, but we could have bought it.

We didn't buy it, but we could have.

We weren't working hard, but we should have been working

We weren't working hard, but we should

hard. have been.

________________________________________________________13 درس بیستم

7

: در پاسخ هاي كوتاه و نيز جمالت متصل معموال فعلنكته ☺ must have, could have, should have, mightاصلي بعد از

have در عبارات كوتاهbeenحذف مي شود. به عالوه، كاربرد فعل كمكي

در مثال باال اين نكته را روشن ميshould have beenشده مانند سازد كه شكل استمراري مد نظر است. به مثال هاي بيشتري توجه

نماييد:_Should I have left earlier? Yes, you should have._Could he have brought the car? Yes, he could have._Was it raining? I don't know; it might have been._Did they hear us? I'm not sure; they might not have._Did she borrow your umbrella? No, but she certainly could have._Some of the boys were singing when they shouldn't have been._We didn't give you all the help we should have.

.D به كاربردhad:در جمالت آرزوي گذشته توجه نماييد

ي گو

اللي

قب

وضعيت يا رويداد كنوني wishI don't live in a big city now.

The boys are fighting now.

I wish I lived in a big city.

I wish they weren't fighting.

ويلگ

اديد

ج

وضعيت يا رويداد گذشته wishI didn't live there then.I broke my window.

I wish I had lived there then.I wish I hadn't broken it.

يك وضعيت يا رويداد خالف واقعيتهايwish بعد از فعل :نكته ☺ بيان مي شود.wish و قسمت سوم فعل بعد از hadگذشته با

اگر شما بر اين باوريد كه آرزوي شما امكان عملي شدن:1توجه↯ استفاده كنيد:hope از wishدارد به جاي

I'm sorry you dropped your glasses. I hope they didn't break.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان138

انگلیسی

عينhadn't يا had در صورتي كه عبارت فعلي بعد از :2توجه↯ آنچه هم اكنون گفته شده است باشد اين عبارت فعلي معموال حذف

مي شود:

We didn't go to Moscow; I wish we had.It was raining when we got off the plane. I wish it hadn't been.

_به مثال هاي ديگري توجه كنيد:I'm sorry you fell in the mud yesterday, but I wish you hadn't been wearing my sweater at the time.Alice went shopping after lunch and tonight she has to go to a meeting. Now she wishes that she had taken a nap when she had the chance.I borrowed ten dollars from you yesterday and now I wish I hadn't. I wish I didn't owe anybody any money.Carol said: "Did you answer all the questions on the test yesterday? I hope you did." And Michael answered: "No, I didn't. I wish I had."

شروع ميI wish كه با wishعالوه بر جمالت آرزو با :3توجه↯ استفاده كنيم:I wishedشوند، همچنين مي توانيم از

a( All last summer, I wished I owned a car.b( During the exam, I wished I had studied harder.

"آرزو كردن" و "نداشتن ماشين" بطور همزمان اتفاقa_در جمله گذشته مي باشد. اما درwishافتادند. در اينگونه موارد فعل بعد از

"آرزو كردن" بعد از "درس خواندن" اتفاق افتاده است. درbجمله به صورت ماضي بعيد مي آيد.wishاينگونه موارد فعل بعد از

***************************************************

≼بيست و يكمدرس ⋞درس اهدافA. ساختار جمالت شرطي و پيرو باsubordinatorsادات(

شرط(:If, unless, because, although, whether, whenever

B. كاربردbecause of, in spite of, regardless of

A1 به كاربرد .if و unless:توجه نماييد

John will stay home if the weather isn't nice.اگر هوا خوب نباشد جان در خانه خواهد ماند.

John will stay home unless the weather is nice. جان در خانه خواهد ماند )بيرون نمي رود( مگر اينكه هوا خوب

باشد.

معرفي عبارات پيرو يعني جمالت براي unlessو if :1نكته ☺ گنجانده شده در جمله اصلي بكار مي روند. اين عبارات داراي يك

و يك عبارت فعلي مي باشند.the weatherفاعل مانند مي باشد.if….not به صورت unless معناي اصلي :2نكته ☺

A2 به كاربرد .because و although به عنوان subordinator توجه نماييد:

.It was rainingموقعيت: Mary wore a raincoat because it was raining.

مري باراني پوشيد زيرا باران مي باريد.John wanted to go out although it was raining.

جان مي خواست بيرون برود هرچند باران مي باريد. حقيقت يا توضيحي را ارائه مي دهد تا ايدهbecause :1نكته ☺

موجود در عبارت پيرو را تاييد نمايد.

معرفي مي شود يكalthough: عبارتي كه به وسيله 2نكته ☺حقيقت مخالف واقعيت مطلوب عبارت پايه را بيان مي نمايد.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان140

انگلیسی

although از نظر معني مشابه even thoughو though: توجه↯ evenمي باشند. براي بيان فرض و تصور )و نه براي بيان حقيقت( از

if:استفاده كنيد Even if the weather is bad tomorrow, John will want to go out.

_مثال هايي بيشتر:_Although the traffic held us up, we got to the airport on time._I forgot my appointment although my secretary reminded me of it._We don't know who he is, but even if he is the mayor we won't let him talk.

A3 به كاربرد .whether or not در نقش subordinatorادات( شرط( توجه نماييد:

.I wear a raincoat if it is raining :موقعيتاگر باران ببارد من باراني مي پوشم.

I wear a raincoat if it isn't raining.اگر باران نبارد من باراني مي پوشم.

I wear a raincoat whether or not it is raining.من باراني مي پوشم چه باران ببارد و چه نبارد.

يكWhether or not دارد. if معنايي مشابه whether :نكته ☺وضعيت وخالف آنرا معرفي مي كند.

را مي توان به صورت جدا از همwhether or not :1توجه↯نوشت:

I wear a raincoat whether it is raining or not.

پايه پيروJohn will call Mary if he has time.If he has time, John will call Mary.

Mary wore a raincoat because it was raining.Because it was raining, Mary wore a raincoat.John didn't wear a raincoat although it was raining.Although it was raining, John didn't wear a raincoat.

________________________________________________________14 م بیست ویکدرس

1

"every time" يا "at any time" به معناي whenever :3توجه↯مي باشد. اين كلمه نيز مانند ديگر ادات شرط بكار مي رود:

I go swimming whenever the weather is nice.I wear a raincoat whenever it rains.I read whenever I have time.

.B به كاربردbecause of, in spite of, regardless ofتوجه نماييد:

Mary wore a raincoat because it was raining.مري باراني پوشيد زيرا باران مي باريد.

Mary wore a raincoat because of the rain.مري به خاطر بارش باران باراني پوشيد.

John didn't wear a raincoat although it was raining.هر چند باران مي باريد اما جان باراني نپوشيد.

John didn't wear a raincoat in spite of the rain.عليرغم بارش باران جان باراني نپوشيد.

I wear a raincoat whether or not the weather is nice.

من چه هوا خوب باشد و چه خوب نباشد باراني مي پوشم.I wear a raincoat regardless of the weather.

من بدون توجه به وضع هوا باراني مي پوشم.

معناي هر جفت جمله موجود در جدول باال اساسا يكي:1نكته ☺است.

عباراتي را معرفي ميbecause, although, whether :2نكته ☺ becauseكنند كه معادل جمالت مستقل مي باشند. از طرف ديگر،

of, in spite of , و regardless of.قبل از عبارت اسمي مي آيند

___________________________________________________ دستور فشرده زبان142

انگلیسی

یادداشت

***************************************************

≼بیست و دومدرس ≽

درس اهدافAشرطی . جمالت(conditional sentences):

If he knows the answer, he will tell her.If he knew the answer, he would tell her.If he had known the answer, he would have told her.

.A1:به ساختار جمالت شرطی نوع اول توجه نمایید

.If he knows it, he will tell her :شرطی نوع اولجواب شرط شرط

اگر او آن را بداند، به او خواهد گفت.)در شرطی نوع اول، در جمله شرط فعل زمان حال ساده :نکته ☺

knows)و در جواب شرط، زمان حال یک فعل کمکی به عالوه مصدر می آید. این نوع شرطی توصیف کننده یک وضعیت(will tell)ساده

ممکن در زمان حال یا آینده است.

A2:به ساختار جمالت شرطی نوع دوم توجه نمایید .

.If he knew it, he would tell her :شرطی نوع دومجواب شرط شرط

اگر او آن را می دانست، به او می گفت.

در شرطی نوع دوم، در جمله شرط فعل زمان گذشته ساده :نکته ☺(knew)و در جواب شرط، زمان گذشته یک فعل کمکی به عالوه

می آید. این نوع شرطی توصیف کننده یک(would tell)مصدر ساده وضعیت فرضی که یا خالف وضعیت واقعی کنونی است یا وقوع آن در

آینده غیر محتمل است می باشد.

A3:به ساختار جمالت شرطی نوع سوم توجه نمایید .

___________________________________________________ دستور فشرده زبان144

انگلیسی

If he had known it, he would have :شرطی نوع سومtold her. جواب شرطشرط

اگر او آن را دانسته بود، می بایستی به او گفته باشد.

در شرطی نوع سوم، در جمله شرط فعل زمان گذشته بعید :نکته ☺(had known)و در جواب شرط، زمان گذشته یک فعل کمکی به

می(would have told) به عالوه قسمت سوم فعل Haveعالوه آید. این نوع شرطی توصیف کننده یک وضعیت فرضی که در گذشته

اتفاق نیفتاده است می باشد. به مثال های بیشتری در مورد یکموقعیت توجه کنید:

I think Mr. Taylor is going to drive to Detroit :موقعیتtomorrow. I don't think he is going to go to New York tomorrow.

من فکر می کنم که آقای تیلور می خواهد فردا با ماشین خود بهفرودگاه برود. فکر نمی کنم او می خواهد به نیویورک برود.

_جمالت زیر بر پایه موقعیت باال بنا شده اند:

I will go with him if he goes to Detroit.I will ride with him if he drives to Detroit.I will go to Detroit if he does.I would go with him if he went to New York.I would ride with him if he drove to New York.I would go to New York if he did.

A4:به ساختار جمالت شرطی نوع چهارم توجه نمایید .

.Were I you, I would buy that car :شرطی نوع چهارمجواب شرط شرط

اگر به جای شما بودم، آن ماشین را می خریدم. شرطی نوع چهارم همان شرطی نوع دوم است که در آن:نکته ☺

حذف شده و فعل جمله شرط به اول جمله منتقلifادات شرط یعنی شده است.

________________________________________________________14 بیست ودوم درس

5

A5:به ساختار جمالت شرطی نوع پنجم توجه نمایید .

: شرطی نوع پنجم Had he studied enough, he would have passed the exam. جواب شرط شرط

اگر او به اندازه کافی درس خوانده بود، در امتحان قبول شده بود.

ifشرطی نوع پنجم همان شرطی نوع سوم است که در آن :نکته ☺ به اول جمله منتقل می شود.hadحذف شده و

به مثال های بیشتری از انواع شرطی توجه نمایید:_

I will study algebra next year if I have time.I can study algebra next year if I have time.I must study algebra next year if I have time.I might study algebra next year if I have time.I am going to study algebra next year if I have time.I have to study algebra next year if I have time.I expect to study algebra next year if I have time.I would study algebra next year if I had time.I could study algebra next year if I had time.I might study algebra next year if I had time.

بکار روند توجه نمایید:if_به کلماتی که می توانند به جای

John would enter the university next year if he spoke English.He wouldn't enter the university unless he spoke English well.He could go to a smaller college whether or not he spoke English well. He would study there until he learned English well.

انواع دیگری از جمالت شرطی نیز وجود دارند: گروه اول: توجه↯شامل رویدادهای ممکن یا احتمالی می باشند.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان146

انگلیسی

If Mary wrote the letters, he was happy.If Mary is writing the letters, he is happy.If Mary writes the letters, he will be happy.

_جهت پیکان ها عباراتی را نشان می دهد که می توانند به هم بپیوندند. بنابر این، در این مثال کال شش جمله وجود دارد. گروه دوم

شامل رویدادهای فرضی می باشند:

If Mary had written the letters, he would have been happy.If Mary was writing the letters, If Mary wrote the letters, he would be happy.

****************************************************

≼بیست و سومدرس ≽

درس اهدافA کاربرد .so….that: so busy that he can't go .

such ….that: such a busy man that he can't go. Bمنفی الت . سؤا: Isn't the teacher here? C :سؤاالت ضمیمه .John is here, isn't he ?

.A به ربط دو جمله باso…that و such….that:توجه نمایید

Mr. Miller is very busy. He can't leave his office..Mr. Miller is too busy to leave his office :الگوی قبلی آقای میلر آنقدر گرفتار است که نمی تواند اتاق کارش را ترک

کند. Mr. Miller is so busy that he can't leave :الگوی جدیدhis office. صفت

آقای میلر آنقدر گرفتار است که نمی تواند اتاق کارش را ترک کند.

Mr. Miller is such a busy man that he can't leave his office. عبارت اسمی

آقای میلر مرد آنقدر گرفتاری است که نمی تواند اتاق کارشرا ترک کند.

..…so جمالت نمونه باال همگی تقریبا معنای یکسانی دارند. :نکته ☺that .با صفات بکار می رود such…thatبا عبارت اسمی بکار می رود.

هم بکار می رود:that بدون so…that الگوی :1توجه↯Mr. Miller is so busy he can't leave his office.

همراه با قید و نیز عبارات کمیتی بکارso…thatالگوی : 2توجه↯می رود:

He left so quickly that we didn't have time to say goodbye.

او آنقدر سریع رفت که ما فرصت خداحافظی کردن نداشتیم.John spoke so rapidly that I couldn't understand him.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان148

انگلیسی

Mary had so much work that she was busy all day.John has so little money that he can't buy the book.

.B:به پاسخ سؤاالت منفی توجه نمایید

سؤالپاسخYes, he is.No, it isn't.

Is the teacher here today?Is this lesson 27?

))مثبت الگویقبلی

Yes, he is.No, it isn't.

Isn't the teacher here today?Isn't this lesson 27?

)منفی( الگویجدید

پاسخ به یک سؤال منفی عین پاسخ به سؤال مثبت متناظر:نکته ☺ باشد، پاسخ به سؤال منفی"yes"آن است. اگر پاسخ به سؤال مثبت

"no" خواهد بود و اگر پاسخ به سؤال مثبت "yes"متناظر آن نیز خواهد بود."no"باشد، پاسخ به سؤال منفی متناظر آن نیز

سؤاالت منفی باال با جمالت مثبت زیر مطابقت دارند::توجه↯The teacher is here today.This is lesson 27. _اگر گوینده شواهدی داشته باشد دال بر اینکه این عبارات ممکن

است واقعیت نداشته باشند و اگر او در مورد این شواهد حیرت زده می باشد، او می تواند از سؤاالت منفی استفاده کند. گاهی اوقات

گوینده باز انتظار دارد که وضعیت های بیان شده به وسیله جمله های مثبت واقعیت داشته باشند و او این سؤاالت را برای تایید یا حصول

اطمینان می پرسد. .C:به سؤاالت ضمیمه توجه نمایید

جمله + سؤال ضمیمه پاسخJohn is here, isn't he? Yes, he is.

No, he isn't.Mary isn't here, is she?

No, she isn't.Yes, she is.

________________________________________________________14 بیست وسوم درس

9

سؤاالت ضمیمه می باشند. جمله?Is she و ?Isn't he :1 نکته ☺ های مثبت دارای سؤال ضمیمه منفی و جمله های منفی دارای سؤال

ضمیمه مثبت می باشند. به مثال های دیگری توجه نمایید:

You can go, can't you?She hasn't gone, has she?John doesn't have a TV, does he?They have a car, don't they?Mary speaks Spanish, doesn't she?

اگر جمله خبری دارای فعل کمکی باشد از آن در سؤال: 2 نکته ☺ ضمیمه استفاده می کنیم و اگر جمله خبری فعل کمکی نداشت با

توجه به فاعل و زمان جمله از فعل کمکی مناسب استفاده مینماییم.

سؤال ضمیمه دارای لحن نزولی نشان می دهد که گوینده:1 توجه↯ فکر می کند جمله او واقعیت دارد. او انتظار دارد که پاسخ سؤال

ضمیمه او با گفته او موافق باشد:

پاسخ های قابلانتظار

John is here, isn't he?Mary isn't here, is she?

Yes, he is.No, she isn't.

_با این وجود، اگر جمله خبری واقعیت نداشته باشد، پاسخ با آنموافق نخواهد بود:

پاسخ هایقابل انتظار

John is here, isn't he?

No, he isn't.

Mary isn't here, is she?

Yes, she is.

_هنگامی که در سؤال ضمیمه از لحن صعودی استفاده می شود، گوینده لزوما انتظار ندارد که پاسخ با گفته او مطابقت داشته باشد. به

مثال های بیشتری توجه نمایید:___________________________________________________


It's a nice day today, isn't it? → Yes, it is.It wasn't very nice yesterday, was it? → No, it wasn't.

There's going to be a football game tomorrow, isn't there? → Yes, there is.There isn't going to be a dance, is there? → No, there isn't.It hasn't been very cold this winter, has it? → No, it hasn't.It had snowed by this time last year, hadn't it? → Yes, it had.We should study tonight, shouldn't we? → Yes, we should.We shouldn't have gone to the party last night, should we? → No, we shouldn't.You are going to be home tonight, aren't you? → Yes, I am.We must try to practice more, mustn't we? → Yes, we must.Argentina is the largest country in South America, isn't it? → No, it isn't.

را در موافقت باyesدر مثال آخر گوینده اول انتظار پاسخ :2 توجه↯ گفته او دارد، اما گوینده دوم فکر می کند که گفته او اشتباه است و

می دهد.noپاسخ

****************************************************

≼بیست و چهارمدرس ≽

درس اهدافAانعکاسی . ضمایر (self pronouns) :myself, yourself,

etc .B.افعال –ingدیگر: افعال از بعد دارI enjoyed singing.

A1:به کاربرد ضمایر انعکاسی توجه نمایید .

John sees himself in the mirror.مفعول فاعل

هنگامی بکار می روند کهhimself ضمایر انعکاسی مانند :نکته ☺ فاعل و مفعول جمله یک شخص واحد یا یک چیز باشد. به مثال های

دیگری توجه نمایید:

ضمایر انعکاسی درمعنیجمله

.I see myselfمن خودم را می بینم.

ردمف

.You see yourselfتو خودت را می بینی..He sees himselfاو )مرد( خودش را می بیند..She sees herselfاو )زن( خودش را می بیند.

.It sees itselfآن )خنثی( خودش را می بیند..We see ourselvesما خودمان را می بینیم.

معج You seeشما خودتان را می بینید.

yourselves. They seeآنها خودشان را می بینند.

themselves.

همانطور که قبال گفته شد، برخی افعال دارای دو الگو برای :توجه↯افعال دو مفعولی )مفعول مستقیم و غیر مستقیم( بودند:

John bought a book for Mary. مفعول غیر مستقیم مفعول مستقیم

___________________________________________________ دستور فشرده زبان152

انگلیسی

John bought Mary a book.م. غیر م مفعول مستقیم .

_به همین ترتیب هنگامی که مفعول غیر مستقیم فعل یکضمیرانعکاسی می باشد، دو الگو ممکن می باشند:

John bought a book for himself. یا John bought himself a book. .م.غ.م. م.م

م.م م.غ.م. .A2:به کاربرد ضمایر انعکاسی تاکیدی توجه نمایید .

John bought a tie himself. تاکید م.م.

جان خودش )و نه کس دیگری( یک کراوات خرید.

ضمایر انعکاسی تاکیدی، بر انجام کار به وسیله فاعل جمله :نکته ☺تاکید می نمایند.

ضمایر انعکاسی تاکیدی بالفاصله بعد از فاعلی که بر آن تاکید :توجه↯ می کنند نیز می آیند. این کاربرد بیشتر در نگارش رایج است تا در

گفتار.

John himself bought the tie. .B به کاربرد افعال–ing.دار بعد از افعال خاص دیگر توجه نمایید

الگوی قبلی الگوی جدیدI wanted to sing.

من خواستم آواز بخوانم.I enjoyed singing.

از آواز خواندن لذت بردم.I kept on singing.

به آواز خواندن ادامه دادم.I finished singing.

به آواز خواندن پایان دادم.

دار فعل را بکار ببرید:ing–بعد از افعال زیر شکل :نکته ☺to keep on = ادامه دادن to avoid = اجتناب کردن، پرهیزنمودن

________________________________________________________15 بیست و چهارمدرس

3

to consider = در نظر گرفتن، تلقی کردنto finish = تمام کردن، پایان بخشیدنto get through = تا آخر تحمل کردن، فهماندن، موفق به تماستلفنی با کسی شدنto insist on = اصرار کردن

_به مثال های بیشتری توجه نمایید:I enjoy dancing very much.

من از رقصیدن خیلی لذت می برم.I can keep )on( dancing very much.

من می توانم به زیاد رقصیدن ادامه دهم.Paul avoids going to dances whenever he can.پل هر وقت که بتواند از رفتن به مجالس رقص اجتناب می کند.

He insists on staying home tonight.او بر این امر که امشب را در منزل بماند اصرار می کند.

I must finish doing my homework before the dance.من باید انجام تکلیفم را قبل از آغاز رقص تمام کنم.

I hope I get through working early tonight.امیدوارم امشب بتوانم کارم را زود تمام کنم.

Will you consider helping me with my homework?ممکن است به کمک به من در انجام تکلیفم فکر کنی؟

George can't help* asking questions.جورج نمی تواند جلو سؤال پرسیدن خودش را بگیرد.

یک اصطالح بوده و به معنای "ناتوانی درcan't help :1توجه↯ = can't help)اجتناب کردن یا ناتوانی درمتوقف کردن" می باشد

can't avoid, can't stop)".– و هم شکل toبعد از برخی از افعال هم شکل مصدر با :2توجه↯

ing:دار را می توان با معنای تقریبا یکسان بکار برد They began studying here last night.They began to study here last night.They started learning English immediately.

آنها یاد گرفتن انگلیسی را فورا شروع کردند.They started to learn English immediately.

آنها فورا شروع به یاد گرفتن انگلیسی کردند.They continue practicing everyday.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان154

انگلیسی

They continue to practice everyday.

They prefer studying together.They prefer to study together.

در مثال های زیر بعد از فعل اول جمله، فعل دوم هم به :3توجه↯ دار می آید اما معنی دو جملهing– و هم به شکل toشکل مصدر با

یکسان نمی باشند:

John stopped eating. جان خوردن را متوقف کرد. John stopped to eat. جان توقف کرد تا بخورد.

Mary remembered writing to her family. مری نامه نوشتن به خانواده اش )در گذشته( را به خاطر آورد.

Mary remembered to write to her family.مری یادش آمد که به خانواده اش نامه بنویسد.

****************************************************

≼بیست و پنجمدرس ≽درس اهداف

.A:کاربرد اسم بعد از مفعول مستقیم به عنوان مکمل They elected Kennedy president.

B:کاربرد صفت بعد از مفعول مستقیم به عنوان مکمل .He pushed the door open.

.C کاربرد: "فعل-ingبه عنوان مفعول مستقیم:→ دار + اسم "We watched the boys playing.

A.به کاربرد اسم بعد از مفعول مستقیم به عنوان مکمل توجه نمایید:

A: They elected Kennedy. B: He became president. C: They elected Kennedy president.

B و A تقریبا معادل مجموع معانی جمالت Cمعنای جمله :1نکته ☺می باشد. مکمل بعد از مفعول مستقیم می آید.

فقط تعدادمعدودی از افعال در این الگو بکار می :2نکته ☺روند.برخی از این افعال عبارتند از:

فعل معنی فعل معنیappoint منصوب

کردنelect انتخاب کردن

call صدا زدن make منصوب کردنchoose برگزیدن name نامیدنdesignate

تعیین کردن nominate نامگذاری کردن

select انتخاب کردن_به مثال های بیشتری توجه نمایید:

They appointed me chairman of the committee.آنها مرا به عنوان رئیس کمیته منصوب کردند.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان156

انگلیسی

Do they call William Brown Will? _No, they call him Bill.

آیا آنها ویلیام براون را "ویل" می نامند؟" _نه، آنها او را "بیل" مینامند.

They made Mr. Ramsey Director of Courses.آنها آقای رامزی را مدیر گروه )درسها( کردند.

Mr. and Mrs. Clark named their new baby Alice.آقا و خانم کالرک نوزاد جدیدشان را آلیس نامیدند.

میas در مورد برخی از افعال خاص، قبل از مکمل فعل، :توجه↯آید:

They chose John as their leader.They selected Mr. Smith as their representative.Who did they select as chairman?

.Bبه کاربرد صفت بعد از مفعول مستقیم به عنوان مکمل توجه نمایید:

A: He pushed the door open. C: He pushed the door open.B: It is open now. مکمل

می A وB تقریبا معادل مجموع معانی جمالت C معنی جمله :نکته ☺ می آید. در(door) بعد از مفعول مستقیم (open)باشد. مکمل فعل

این الگو، صفت نشان دهنده حالت یا وضعیتی است که حاصل عملی است که با فعل جمله نشان داده می شود. به مثال های دیگری توجه

نمایید:

He painted the house. It is white now. → He painted the house white.He painted the yellow house. It is white now. → He painted the yellow house white.↯ یک الگوی مرتبط با الگوی باال هم هست که شامل صفت به :توجه

________________________________________________________15 بیست و پنجمدرس

7

عالوه مکمل می باشد. در این الگو، حالت یا وضعیت مشخص شده بهوسیله صفت حاصل عمل فعل جمله نمی باشد:

1( I found the room clean. اتاق را تمیز یافتم. 2( I want everything ready. همه چیز را آماده می خواهم.1(= I found that the room was clean.= I found the room to be clean.2(= I want everything to be ready.

_به الگوهای زیر نیز توجه نمایید:I want the house white. )مکمل، صفت می باشد(I want the house painted. ) مکمل، قسمت سوم فعل می)باشدI want the house painted white.

)مکمل، شامل قسمت سوم فعل +صفت می باشد(

.C به کاربرد: "فعل-ingبه عنوان مفعول مستقیم→ دار + اسم " توجه نمایید:

الگوی قبلی الگوی جدیدI heard Mary sing. I heard Mary singing.

فعل دوم هم به شکل مصدر ساده و همhearبعد از فعل :1نکته ☺ نیز همینگونهsee, feel, watchدار می آید. فعل های ing–به شکل

اند. برخی از افعال دیگری که در الگوی جدید می آیند عبارتند :2نکته ☺

از: observe= مشاهده کردن feel= احساس کردنsmell= بو دادن imagine= خیال کردنfind= یافتن، پیدا کردن catch= گرفتن

–معموال این دو الگو اختالف معنایی ندارند. با اینحال، شکل :توجه↯ingدار گاهی داللت بر تداوم فعالیت می کند. دو جمله زیر متفاوت

می باشند:I saw John hit the boy. من دیدم که جان آن پسر را زد. I saw John hitting the boy. من جان را در حال زدن آن پسر .دیدم

_به نمونه های دیگری توجه نمایید:You can hear the children playing games.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان158

انگلیسی

You can see your friends waving to you.You can watch Mr. Smith painting his house.You can observe the men working.You can feel the toaster getting hot.You can smell the fish frying on the stove.You can imagine somebody calling you on the phone.

You can find Paul and me shoveling the snow.He will catch all of you throwing chalk.The boss keeps everyone working very hard.John left his coat lying on the sofa.

***************************************************

≼بیست و ششمدرس ≽درس اهداف

.Aفعلی عبارت –ingاسمی: عبارت نقش در دار Traveling is fun .

.B عبارت فعلی–ing:دار در نقش جمله پیروSitting in the chair, he watched TV.

A به کاربرد شکل .–ing:دار فعل در نقش فاعلی توجه نمایید

الگوی قبلی الگوی جدیدA: It is fun to travel. کیف دارد سفر کنیمB: To travel is fun. سفر کردن کیف .دارد

C: Traveling is fun.سفر کردن کیف دارد.

دار می توانند به عنوان عبارت اسمیing–عبارات فعلی :نکته ☺ایفای نقش کنند.

نمونه هایی ازC در traveling و هم B در to travelهم :توجه↯ خیلیC و A( می باشند. الگوهای nominalization"اسم سازی=

عمدتا برای روشن ساختنBرایج و مفید می باشند. با اینحال، الگوی بکار می رود.Cمعنی

B به کاربرد فعل .–ing:دار برای توصیف اسم توجه کنید

الگوی قبلی الگوی جدیدA: John was sitting in a chair. He watched television.

B: Sitting in a chair, he watched television.

– می باشد. فاعل فعل A عین معنای جمله B معنای جمله :نکته ☺ing.دار عین فاعل عبارت اصلی استالگوی جدید در نگارش رایجتر از گفتار است. :1توجه↯دو ساختار زیر را با هم مقایسه نمایید: :2توجه↯

___________________________________________________ دستور فشرده زبان160

انگلیسی

1. Walking to town, John saw an interesting sight.2. Having written a letter, Mary went to the movies.

دار توصیف شده استing– عملی که به وسیله فعل 1_ در جمله + 2havingهمزمان با عمل عبارت اصلی صورت می گیرد. در جمله

past( participleدر عبارت اول جمله نشان می دهد که عمل ) توصیف شده در این عبارت قبل از عمل عبارت اصلی روی می دهد.

****************************************************

≼بیست و هفتمدرس ≽

درس اهداف .A:کاربرد حروف ربط and , but, or

. however, therefore, also, etcرابط های دو جمله: B:کاربرد قید زمان و مکان در اول جمله .

At nine o'clock we have class. .C عبارات خالصه گویی(summary statements): In other

words ,

A1 توجه داشته باشید که حروف ربطی مانند .and, but, orبرای ربط جمالت و نیز ربط بخشهای یک جمله بکار می روند:

حروف ربطی که جمالت را به هم ربط می دهندGeorge studied in the library, and Paul watched a movie.

جورج در کتابخانه مطالعه کرد و پل فیلم تماشا کرد.Mary went to the picnic, but Alice stayed home.

مری به اردو رفت اما آلیس در خانه ماند.

We can go to the movies, or we can watch television.

ما می توانیم به سینما برویم یا تلویزیون تماشا کنیم.

حروف ربطی که بخش های یک جمله را به هم ربط میدهند

He sat in a chair and read a book. او در یک صندلی نشست و کتاب خواند.

We were happy but tired. ما خوشحال اما خسته شما می توانید با .You can go by bus or taxi .بودیم.اتوبوس یا تاکسی بروید

هنگامی که حروف ربط برای پیوستن جمله ها بکار می :1نکته ☺روند، معموال یک کاما قبل از حرف ربط بکار می رود:

Sentence, but sentence .Sentence. But sentence :الگوهای دیگر Sentence; but sentence.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان162

انگلیسی

هنگامی که حروف ربط برای پیوستن دو بخش یک جمله :2نکته ☺ بکار می روند، معموال کاما قبل از حرف ربط بکار نمی رود. نمونه

هایی از بخش های یک جمله عبارتند از:sat in a chair... :گزاره ...read a bookhappy... :صفات ...tiredbus... :اسم ها ...taxi

در نگارش توصیه می شود فقط یکی از روش ها و قواعد:توجه↯ عالمتگذاری بکار رود. با اینحال، برخی نویسندگان روش های دیگر را

نیز بکار می برند. به نمونه های دیگری توجه نمایید:He wants to go, but he can't.He wants to lie down and sleep.He wrote two weeks ago but hasn't received an answer yet.Mary bought a new car, and Helen did too.

_ربط دو یا چند چیز:He bought a book, two pens, and some paper.

He sat in a chair, read a book, and drank a glass of lemonade.

A2:به کاربرد رابط دو جمله برای ربط دو جمله توجه نمایید .

دو جمله مجزا و رابط میان آنها معنیMary was happy.However, Alice was very sad.

مری خوشحال بود.با اینحال، آلیس خیلی ناراحت بود.

Mary was happy.Alice, however, was very sad.

مری خوشحال بود.آلیس، با اینحال، خیلی ناراحت بود.

Mary was happy.Alice was very sad, however.

مری خوشحال بود.آلیس خیلی ناراحت بود، با اینحال.

هنگامی که رابط ها برای ربط دو جمله بکار می روند،:1نکته ☺ معموال در آخر جمله اول نقطه می گذاریم. برای این منظور هرگز از

می تواند در این(semicolon)کاما استفاده نمی کنیم. اما نقطه-کاما مورد

________________________________________________________16 بیست و هفتمدرس

3

بین دو جمله بکار رود. رابط جمله می تواند در اول، وسط، یا آخرجمله قرار گیرد.

می باشد. هر دوی آنهاbut مشابه معنی howeverمعنی :1توجه↯ برای نشان دادن تضادی بین اطالعات قسمت بعد از حروف ربط با

" برای ارائهThereforeاطالعات قبل از حروف ربط بکار می روند. "نتیجه یا پیامد بکار می رود:

It is always warm in Hawaii. Therefore, there is never any snow there.

در هاوایی هوا همیشه گرم است. بنابراین، در آنجا هرگز برفی وجودندارد.

توجه : 2↯توجه جمله دو های رابط و ربط حروف فهرست بهنمایید:

)حروف ربط conjunctions)

sentence)رابط های دو جمله connectors)

but= اماyet= با اینحال

however= با این وجودnevertheless= با وجود اینstill= تازه، با اینحالon the contrary= بر عکسon the other hand= از طرف دیگر in contrast= بر عکسin spite of = despite= علیرغمconversely= بر عکس

and = و also= همچنینbesides= به عالوهmoreover= به عالوه، از این گذشتهfurthermore= به عالوهindeed= در واقعlikewise= به همین ترتیبsimilarly= به همین سیاق، به همین ترتیبin addition )to(= به عالوهin fact=در واقعas a matter of fact= در واقع

so= پس، بنابراین therefore= بنابراینconsequently= در نتیجهthus= بنابراینas a result= در نتیجه

___________________________________________________ دستور فشرده زبان164

انگلیسی

.Bبه کاربرد عبارات قید زمان و مکان برای ربط دو جمله به یکدیگر توجه نمایید:

1. We have breakfast at eight o'clock. At nine o'clock we have class.2. We have classes all morning. In the afternoon there is the library period.3. Farms are usually small in the East. Farther West you'll find much larger ones.

4. There are cotton fields in the South. In the North there are many

cornfields.

هر جمله نمونه باال دارای یک عبارت قید مکان یا زمان می:1نکته ☺ باشد. در جمله دوم هر جفت جمله، قید در اول جمله قرار دارد. این

قید به ربط جمله دوم به جمله اول کمک می کند. be بین قید و یک صیغه thereاغلب )اما نه همیشه( کلمه :2نکته ☺

توجه4 و 2)یا افعال خاص دیگری ( قرار می گیرد. )به شماره های نمایید.( به نمونه های دیگری توجه نمایید:

1. We began our practice of English sentence patterns with short

sentences. Then we practiced long and complex sentences. Later we practiced long and complex sentences. Next we practiced long and complex sentences. Afterwards we practiced long and complex sentences.

2. We are practicing long and complex sentences now.

Earlier we practiced short sentences.3. We began practicing intonation the first day in class.

Before we had never heard of it.4. It never snows in my country.

________________________________________________________16 بیست و هفتمدرس

5 Here it snows a lot.5. The winter is very cold here. There it is warm.6. I don't like the winter here. Elsewhere I have enjoyed it.

در جمالت زیر توجه نمایید. دقت داشته باشید که درthere-به کاربرد بعد از قید زمان وbeافعال دیگری غیر از there این الگو همراه با

مکان بکار رفته اند:1. New Mexico and Arizona were the first states we visited. Next, there was California.2. Los Angeles was the first city we visited. Next, there came San Francisco.

3. Driving to San Francisco, we had the ocean on our left. On our right, there rose high mountains.4. San Francisco is on the west side of a large bay. On the east side there lies the city of Berkeley.5. We hadn't seen many forests in Southern California. North of San Francisco there grow large forests of all trees.

C کاربرد عبارت . In other wordsبرای آوردن جمله ای که اطالعات قبلی را خالصه می کند توجه نمایید:

Bob enjoys swimming and playing tennis. He likes to watch football.In the summer, he goes to baseball game Saturday. In other words, he likes sports.

برخی از عبارات رایجی که برای خالصه کردن اطالعات در :نکته ☺اول جمله یا پاراگراف بکار می روند عبارتند از:

In other words,... به عبارت دیگر In summary, ... به طور خالصه In a word, ... در یک کلمه

___________________________________________________ دستور فشرده زبان166

انگلیسی

In brief,... به طور خالصه Briefly,.... به طور خالصه Briefly speaking,.... اگر بخواهیم بطور خالصه بگوییم In general,... به طور کلی Generally speaking,... به طور کلی To summarize,... به طور خالصه To sum up,.... به طور خالصه

***************************************************

≼بیست و هشتمدرس ≽

درس اهداف Aنقل قول جمله های خبری .

B نقل قول جمله های پرسشی .C نقل قول جمله های امری . D نقل قول جمله های ندایی .E نقل قول جمله های مختلط ..F تبدیل جمله های غیر مستقیم به مستقیم

A1به نکات کلی در مورد نقل قول مستقیم و غیر مستقیم توجه . نمایید:

_برای بیان مجدد گفتار از دو نوع نقل قول می توان استفاده کرد:

Direct speech, direct quotation, direct)نقل قول مستقیم.1narration) :

که شامل بیان گفتار بدون هیچ تغییری است:He said: "I go to school everyday."

Indirect speech, indirect)نقل قول غیر مستقیم.2quotation)که شامل بیان مجدد گفتار با تغییراتی در ساختار :

جمله از طرف گوینده منتها بدون تغییر اساسی در مفهوم و معنیجمله می باشد:

He said that he went to school everyday.در نقل قول مستقیم نکات زیر را باید رعایت کرد: :نکته ☺ ),(بعد از فعل اصلی یا فعل مقدماتی یا فعل معرف عالمت کاما .1

بکار می رود.);(و گاهی نقطه-کاما قرار می گیرد.)"..."(سخن نقل شده بین عالمت نقل قول .2 capital)اولین حرف اولین کلمه سخن نقل شده با حرف بزرگ .3

letter).نوشته می شود

A2 توجه نمایید:نقل قول جمله های خبری. به را در نقل قول غیر مستقیم حذف)"..."(و گیومه ),(عالئم کاما .1

می کنیم.___________________________________________________


می گذاریم که می توان اینthatبعد از فعل اصلی، حرف ربط .2حرف را در مکالمات حذف نمود.

. ضمایر بر حسب اینکه گوینده و نقل قول کننده چه کسانی هستند3به ترتیب توضیح داده شده در زیر تغییر می کنند:

_اگر گوینده گفتار خود را تکرار کند، ضمایر شخصی و ملکی و صفاتملکی اول شخص تغییر نمی کنند:

I said: "I am going to visit my friend." )مستقیم( I said that I was going to visit my friend. )غیر مستقیم(

_اگر گوینده گفتار مخاطب را نقل کند، ضمایر و صفات از اول شخصمفرد و جمع به دوم شخص تبدیل می شوند:

You said: "I am too busy to do my homework." )مستقیم(You said )that( you were too busy to do your homework. )غیر مستقیم(

_اگر گوینده گفتار سوم شخص غایب را نقل کند، ضمایر و صفات ازاول شخص به سوم شخص تبدیل می شوند:

He said: "I shall sell my car." )مستقیم( He said that he would sell his car. )غیر مستقیم(

Ali said: "She is an intelligent student." )مستقیم( Ali said that she was an intelligent student. ) غیر)مستقیم

Ali said: "You are an intelligent student." )مستقیم( Ali said that I was an intelligent student. )غیر مستقیم(

در زمان گذشته باشد برای تطابق زمانها زمان . اگر فعل معرف4افعال در جمله نقل شده به یک زمان قبل بر می گردد:

نقل قول مستقیمنقل قول غیر مستقیمHe says that she goes to school.He says: "She goes to

school."I say that you are a student.I say: "You are a student."She says that they go to the church.

She says: "They go to the church."

You say that your brother is a butcher.

You say: "My brother is a butcher."

________________________________________________________16 بیست و هشتمدرس

9

They say that the man near you is his brother.

They say: "The man near you is his brother."

They say hello.They say: "Hello!"He said that she went to school.He said: "She goes to school."I said that you were a student.I said: "You are a student."She said that they went to the church.

She said: "They go to the church."

You said that your brother was a butcher.

You said: "My brother is a butcher."

They said that the man me was his brother.

They said: "The man near you is his brother."

جدول این تغییرات زمانی بدین شرح است:_

نقل قول غیر نقل قول مستقیممستقیم------------------- ---------------------

گذشته ساده → حال سادهگذشته استمراری → حال استمراریگذشته کامل → گذشته ساده

گذشته کامل استمراری → گذشته استمراریگذشته بعید → حال کامل

گذشته کامل استمراری → حال کامل استمراریگذشته کامل استمراری → گذشته کامل استمراری

آینده در گذشته ساده → آینده سادهآینده در گذشته استمراری → آینده استمراری

آینده در گذشته کامل → آینده کاملآینده در گذشته کامل استمراری → آینده کامل استمراری

_به مثال های بیشتری توجه نمایید:


He said: "I shall go to England next year." )مستقیم( He said that he would go to England the following year. )غ.م.(

He said: "We have seen this picture many times." ))مستقیم He said that they had seen that picture many times. ))غیر مستقیم

. تمام قید ها و الفاظی که حاکی از نزدیکی هستند، در کالم غیر5مستقیم به شرح زیر به الفاظ و قیود دور تبدیل می شوند:

غیر مستقیم مستقیم----------- -----------------this → thatthese → those

here → therenow → thenthus → sotoday → that daytonight → that nighttomorrow → the next daynext week → the following weeknext month → the following month next year → the following yearyesterday → the day before The previous daylast week → the week before The previous weeklast month the month before The previous monthlast year → the year before The previous year ________________________________________________________

171 بیست و هشتمدرس

last night → the night before The previous nightjust → thenago → before

تبدیل می شود:go نیز گاهی به come: توجه↯

He said: "I may come tonight." مستقیم He said that he might go that night. غیر مستقیم

وجود داشته باشد، در نقل قول غیرto حرف say. هر گاه بعد از 6 تبدیل می شود:tellمستقیم به فعل

The teacher said to the students: "I shall examine you next week."The teacher told the students that he would examine them the following week.

: اگر در حالت نقل قول مستقیم، گفتار موقعی باشد که هنوزتوجه↯ واحد زمان نقل قول مستقیم تمام نشده باشد، قید زمان در گفتار غیر

مستقیم تغییر نخواهد کرد )توجه نمایید که به طور استثنایی به جای (will )گذشته would از shall به عنوان گذشته shouldاستفاده از

استفاده می شود:

He said: " I shall see him today." مستقیمHe said that he would see him that day. غیر مستقیم

. اگر فعل معرف در گفتار مستقیم در زمان حال یا آینده و یا حال7 کامل باشد، طبق قاعده تطابق زمانها در گفتار غیر مستقیم در زمان

افعال نقل قول تغییری پدید نمی آید:He says: "I am writing an English composition at the moment."He says that he is writing an English composition at the moment.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان172

انگلیسی

_اگر منظور از گفتار مستقیم بیان واقعیتی باشد، زمان فعل گفتار غیرمستقیم تغییر نخواهد کرد حتی اگر فعل معرف در زمان گذشته باشد:The teacher said: "The earth goes round the sun." مستقیمThe teacher said that the earth goes round the sun. غیرمستقیم

در مورد تاکید با اشخاص مختلف مفاهیم خاصیshall و will_کاربرد دارد. در موقع تبدیل جمله به صورت غیر مستقیم باید تغییرات ممکن

will و would را به shallضمایر را در نظر داشت و در صورت لزوم، تبدیل کرد.shouldرا به

_افعال مخصوص زیر معموال در نقل قول غیر مستقیم تغییر نمی کنند:"would, should, ought, had better, used to, could, must,

might"

He said: "I might be here." مستقیمHe said that he might be there. غیر مستقیم

She said: "I would help him if I could." مستقیم

She said that she would help him if she could. غیرمستقیم

.B در انگلیسی سؤال به دو نحوهای استفهامی یا سؤالیجمله : تشکیل می شود:

?May I go_به وسیله افعال کمکی مخصوص ?Whom did you see_به وسیله یکی از افعال نه گانه استفهام

_با توجه به دو حالت استفهام، برای تبدیل جمالت سؤالی از حالتمستقیم به غیر مستقیم باید به نکات زیر عمل کرد:

فعل معرف به فعلی که مفهوم پرسشی دارد تبدیل می شود،.1...Ask, inquire, want to knowمانند:

اگر فعل جمله سؤالی به وسیله یکی از الفاظ مخصوص آغاز.2 شود، در سؤال غیر مستقیم پس از به کار بردن فعل معرف و حذف عالمت نقل قول، برای ربط قسمت داخل گیومه با فعل

را بکار می برند. اگر فعلif یا whetherمعرف یکی از الفاظ ,who)جمله سؤالی با یکی از الفاظ نه گانه استفهام یا پرسش

whom, when)...,

________________________________________________________17 بیست و هشتمدرس

3

ضرورتی ندارد زیرا الفاظwhether یا ifآغاز شده باشد، کاربرد .3استفهام خودشان این کار را انجام می دهند.

نقل قول از حالت پرسشی به صورت خبری در می آید، یعنی.4 do, does, didفاعل قبل از فعل قرار گرفته و کلماتی مانند

حذف می شود.ضمایر طبق حالت خبری تغییر می یابند..5 زمان فعل نقل قول، در صورتی که فعل معرف گذشته باشد، به.6

یک زمان قبل بر می گردد. تغییرات دیگر مانند تغییرات قیود و ضمایر شبیه نقل قول خبری.7

است. سرانجام باید توجه داشت که در جمالت غیر مستقیم همواره به.8

جای عالمت سؤال آخر جمله، نقطه قرار می گیرد:He said to me: "Did you go there yesterday?" مستقیمHe asked me if I had gone there the day before. غیرمستقیم

He said to me: "What are you writing now?" مستقیمHe asked me what I was writing then. غیر مستقیم

_if و whetherدر حالت غیر مستقیم می توانند به جای هم بکار است، اما غالباif not و هم به معنای if هم به معنای whetherروند.

کاربرد دارد.ifحرف ربط باشد، معموال به صورت زیر حالتno یا yes_جمالتی که جواب آنها

غیر مستقیم پیدا می کنند:He said: "Will you do me a favor?" Yes. مستقیمHe asked if I would do him a favor and I said I would. غیر مستقیمHe said: "Do you like this picture?" No. مستقیم He asked if I liked that picture but I said I didn't. غیرمستقیم

.Cنقل قول جمله های امری (imperative sentences)در : جمالت امری غیر مستقیم فعل خارج از نقل قول باید همواره با

مفهوم امر داخل نقل قول رابطه مستقیم داشته باشد. به عبارت دیگر، گویای مفهوم واقعی امر باشد. باید توجه داشت که فعل امر در

انگلیسی برای بیان منظور های مختلفی از قبیل خواهش و تقاضا،دعا، توصیه،

___________________________________________________


پند و اندرز و باالخره امر واقعی بکار می رود. پس باید دقت کرد که فعل معرف بیان کننده منظور گوینده در حالت غیر مستقیم باشد. با توجه به نکات کلی باال، هنگام تبدیل جمله امری به صورت نقل قول

غیر مستقیم باید به موارد زیر عمل کرد:

، اگر بهaskاگر فعل امر به منظور خواهش باشد، از فعل معرف .1 ، اگر برای توصیه و پند باشد،begمنظور استدعا باشد، از فعل

، وwarn، اگر برای آگاهی و اخطار باشد، از فعل adviseاز فعل command یا orderباالخره اگر برای امر واقعی باشد، از فعل

در نقل قول غیر مستقیم استفاده می شود. برای تبدیل امر مستقیم به غیر مستقیم عالیم نقل قول را حذف.2

می کنند.

برای ارتباط قسمت خارج نقل قول با قسمت داخل، در صورتی.3 not to، و در صورتی که منفی باشد از toکه امر مثبت باشد، از

استفاده می کنند. سایر قواعد در حالت امر از نضر تغییرات قیود و ضمایر نظیر نقل.4

قول خبری است.: در امر غیر مستقیم گاهی از قوانین زیر پیروی می نمایند:توجه↯ که دارای افعالبعد از بیان فعل معرف، یک عبارت اسمی _

اینباشد، بکار می برند. must, is to, are toمخصوصی از قبیل حالت امر معموال جنبه تکلیف و وظیفه دارد:

He asked: "Keep the gate closed." مستقیمHe told them that they were to keep the gate closed. غیر مستقیمHe told them they must keep the gate closed. غیرمستقیم

استفادهnot to و to_اگر منظور، بیان امر و دستور و تقاضا باشد، از می کنند. جمله باال در این حالت به صورت زیر در می آید:

He told them to keep the gate closed. مستقیمHe told them not to keep the gate closed. غیر مستقیم

_وقتی منظور سخن، پند و اندرز باشد، در این حالت نیز می توان یک بکار برد:must, is to, are to به جای shouldقضیه اسمی را با

Never live beyond your means. مستقیم

________________________________________________________17 م بیست و هشتدرس

5

He told us that we should never live beyond our means. غیر مستقیم

Always take heed of good advice. مستقیمHe told us that we should always take heed of good advice. غ م

_البته می توان این حالت را با مصدر نیز بیان کرد:He warned us never to live beyond our means. غیرمستقیم

.Dنقل قول جمله های صوتی یا ندایی (exclamations and wishes).این نوع جمله ها نسبت به انواع قبلی کاربرد کمتری دارند :

هنگام تبدیل اینگونه جمالت به غیر مستقیم، باید فعل معرف بیان کننده نوع ندا و آرزو باشد. انتخاب فعل معرف مناسب در این حالت نیز خیلی مهم است. برای ربط فعل معرف به قسمت داخل گیومه

غالبا مانند جمله های خبری عمل می کنند ولی ممکن است با استفاده و گاهی بدون ربط و بر اساس معنی، فعل معرف را با جملهtoاز

داخل نقل قول مربوط ساخت: He said: "Oh, what a beautiful sunset it is!"He exclaimed what a beautiful sunset it was.

He said: "Alas, it's your sacrifice."He cried with sorrow that it was my sacrifice.He said: "Bravo! You have won your race."He applauded him, saying that he had won his race.

ممکن است در یکی از حالت های خبری، سؤالی، امری یا: توجه↯ ندا، فعل معرف بعد از جمله نقل قول مستقیم یا وسط جمله قرار

گیرد:Can you go to the party with me tomorrow? he asked

us .مستقیمHe asked us if we could go to the party with him the next night.

غیر مستقیم"I'll have a cup of tea." My father said. "I'm not in a

hurry ".مستقیمMy father said that he would have a cup of tea and added that he was not in a hurry.

___________________________________________________ دستور فشرده زبان176

انگلیسی

.Eنقل قول های مختلط (mixed Quotations)گاهی ممکن : است نقل قول از چند جمله تشکیل شود که البته هر یک از این جمله ها در یکی از حالت های ساده است. در این صورت برای هر یک از

این جمالت، متناسب با حالت آن باید فعل معرف انتخاب کرده وتغییرات الزم را با توجه به وضع جمله در آن انجام داد:

He said: "I saw some historical places yesterday. Can you show me other interesting monuments?" مستقیم

He said that he had seen some historical places the day before and asked me if I could show him other interesting monuments. غیر مستقیم

He said to me: "Where are you going now? I think you intend to go to the cinema." مستقیمHe asked me where I was going then and said that he thought I intended to go to the cinema. غیر مستقیم

.Fتبدیل جمله های غیر مستقیم به مستقیم برای تبدیل نقل قول غیر مستقیم به مستقیم بایستی بر عکس موارد ذکر شده در بند های قبل عمل شود. بهترین راه برای پرهیز از اشتباه

این است که خود را به جای گوینده کالم تصور کنیم:

He said that he had seen me the day before. غیر مستقیمHe said: "I saw you yesterday." مستقیم

He asked me if I would see him the next day .غیر مستقیمHe said to me: "Shall you see him tomorrow "?مستقیم

***************************************************________________________________________________________

17 فهرست منابع و مآخذ 7

مآخذ و منابع فهرست

1. Cohen, Barbara Janson )2004(. Medical Terminology: An Illustrated Guide. (4th Edition.) Lippincott Williams & Wilkins: Philadelphia, U.S.A.

2. Gimson, A. C. )1999(. A Practical Course of English Pronunciation Practice: A Perceptual Approach. Edward Arnold Publishers, Ltd., London, England.

3. Krohn, Robert et al )1971(. English Sentence Structure. The University of Michigan Press: Michigan, U.S.A.

4. Longman Group )1995(. Longman Dictionary of Contempo- rary English: New Edition. Longman Group, Ltd., U. K.

5. Modiri, A. Hossein )1988(. A Complete English Grammar. )Fifth Edition(. Amir-e-Kabir Publications: Tehran, I. R. of Iran.

6. Murphy, Raymond )2007(. English Grammar in Use with Answers: Reference and Practice for Intermediate Students: Cambridge University Press (2nd Edition), UK.

A Comprehensive New Approach

http://www.amazon.com/exec/obidos/search-handle-url?_encoding=UTF8&search-type=ss&index=books&field-author=Raymond%20Murphy

Authors:

Kazem BarzegarDr. Ali Fattahi Bafghi

University Faculty Members

July 2008

Documents

≽درس اول≼ · Web viewin order to + verb expression ) (عبارت فعلی) John went to the store for some books. for + noun phrase نكته1: قيدهاي هدف به پرسش