جنگ یک کار فو کنگ پاندایعاشق . او است اژدها جوی . اعضای است برنجی کوفته ) می ) پو او به یشم قصرگویند.
. او است پینک آقای اینپاندا همان یا پو پدرباباشعله. او به پو استچون گوید می هم پزآشپز سر یک پینک آقایی همه برای و استکوفته یا آش محله. میکند درست برنجی
. او است ببری اینآتشین پنج گروه جزءخیلی. را او من است. دارم دوست
. او است میمون اینآتشین پنج گروه درسریع از یکی و است. است نفرات ترین
که مانتیساست اینآتشین پنج گروه درترین. کوچک او است. است جنگجو
. او است افعی این . است آتشین پنج جزءجنگجویی تنها اونرم بدنش که استاست.
. او است لک لک اینآتشین پنج جزء همابریشم. به او است . او دارد حساسیتاست جنگجویی تنها. کند پرواز میتواند که
. او است شیفو اینپو و آتشین پنج استادکنگفو آنها به و است . میدهد یاد
) وی ) اوگ استاد اینشیفو. استاد او استپو و آتشین پنج و
پو. اوگوی استجنگجوی برای را. کرد انتخاب اژدها
چین الهی درخت ایندرخت. یک این است . با اوگوی است هلوهلو درخت های برگبین از و شد پنهانرفت.
بوفالو استاد ایناز. یکی او استاستاد همراهاناز که است کرگدنگانگمه شهر . میکند محافظت
یا تمساح اشک استاد این. است تمساح استاد همان
می تمساح اشک استاددقیقه چند درعرض تواند
. از یکی هم او بماند درآبکرگدن استاد همراهان
است.
کرگدن استاد اینامپراطور. او استاشک و بوفالو استاد . حتی او است تمساحشهر امپراطورهست . هم گانگمه
همان یا طاووس این . با او است شنگکه ای وسیله از استفادهاستاد کرد درسترساند قتل رابه کرگدنراتصرف گانگمه شهر وبدجنس. چه اگر کردمن ولی استعاشقشم!
استاد ی دایه ایشون . از پس هستند شنگمادر و پدر مرگاستاد از او شنگ. کرد مواظبت شنگ
برج ارتفاع حداقلکه گانگمه شهرتصرف را آن طاووس. بود قدر این کرد
های نگهبان ها این . هستند شنگ استادبخواهید را راستششنگ های نگهبان . رئیس هستند گرگچشمش یک ها گرگ. است کور
. او است گوریل اینهای نگهبان از یکی . است شنگ استاددوتا شنگ البته! دارد گوریل نگهبان
. ) می ) او است النگ تای اینشود اژدها جنگجوی خواستسوء کنگفو از نشد وقتی اما . بازداشت او کرد استفاده . رفت چرگان زندان به و شد . قدرت کرد فرار زندان از او . خواست می او شد زیاد اوجنگجوی ولی بکشد را شیفواو و گرفت را او جلوی اژدها
. رساند قتل به را
راهزن تمساح اینهمراهانی. البته است ! پنج و پو دارد هماز را مردم آتشینها راهزن این دست. میدهد نجات
هستند زیادی دشمنانهارا آن من که! نکردم معرفیبا میتوانید شما
تصویر از استفادهها آن شکل رو روبه
کنید . مشاهده را
همه و اژدها جنگجویآتشین پنج گروه اعضایدر که جایی از کنند می سعی ( دره یعنی کنند می زندگی آن ) ( ) یشم قصر حتی و صلح یی دره برای و کنند محافظت
. بیاورند آرامش صلح
: کننده توانگر تهیه پریا