You Have Two Choices Farsi 1

Preview:

Citation preview

دارید انتخاب دو شما

. است رستوران یک مدیر جریخوبی روحی حالت در همیشه او

. برد می سر به

می او از شخصی که هنگامیرا روحیه این چگونه که پرسدپاسخ معموال کند، می حفظ

: دهد می

این” از بهتر کمی من اگربودم

“. شدم می دوقلو

را کارش محل او که هنگامیتغییر

از بسیاری دهد مینیز رستوران پیشخدمتهای

کنند می ترک را کارشان

به رستورانی از او با بتوانند تاداشته همکاری دیگر رستوران

باشند.

چرا؟

اینکه برای

روحیه فرد یک ذاتا جری. است دهنده

باشد، داشته بدی روز کارمندی اگر

بگوید او به تا هست همیشه جریاوضاع مثبت جنبه به چگونه که

. کند نگاه

واقعا رفتار سبک این مشاهدهیک بنابراین کرد، تحریک مرا کنجکاوی

: پرسیدم و رفتم او سراغ به روز

! نمی هیچکس فهمم نمی من . تو باشد مثبتی آدم همیشه تواند

را اینکار چطورکنی؟ می

از ” که صبح روز هر داد، پاسخ جریخودم به و شوم می بیدار خواب . دارم انتخاب دو امروز گویم، میخوبی روحی حالت در توانم می

روحی حالت توانم می یا و باشمرا بد

برگزینم.

را خوب روحی حالت همیشه منکنم می انتخاب

می رخ بدی اتفاق که وقت هرکه کنم انتخاب توانم می دهد،یا کنم بازی را قربانی نقشرویداد آن از که کنم انتخاب

. بگیرم درسی

برای شخصی که وقت هرمی آید، می من نزد شکایت

او شکایت که کنم انتخاب توانمکه کنم انتخاب یا و بپذیرم را

توجه مورد را زندگی مثبت روی . دهم قرار

زندگی مثبت روی همیشه من. کنم می انتخاب را

کار ” این اما کردم اعتراض مننیست سادگی این به “همیشه

“ است ” همینطور گفت جری

. است ” کردن انتخاب زندگی کلموضوعات همه شما وقتی

کنار را پاگیر و دست و اضافیموقعیت موقعیتی، هر گذارید، می

. است گیری تصمیم و انتخاب

به چگونه که کنید انتخاب توانید می شما. دهید نشان واکنش موقعیتها

چطور افراد که کنید می انتخاب شماقرار تاثیر تحت را شما روحی حالت

دهند.روحی حالت در که کنید می انتخاب شما

. باشید بدی یا خوبزندگی چطور که شماست انتخاب این

کنید“

بعد، سال چند

تصادفا جری که شدم آگاه منهرگXز کXه است داده انجام کارینباید داری رستوران صنعت در

داد انجام

را رستورانش پشتی درب اوبود گذاشته .باز

؟؟؟ بعد و

هنگام ،صبح

شد روبرو سارق مرد سه با او

خواستند؟ می چه آنها

#123*+!@$%&*~

گاوصندوق داشت او درحالیکهکرد می باز را

دستش شدن عصبی علت بهدست از را تعادلش و لرزید

داد.

او به و کرده وحشت دزدان. کردند شلیک

پیدا سریعا را جری خوشبختانه،بیمارستان به و کردند

رساندند.

از جراحی 18پس ساعت

ویژه مراقبتهای ها هفته و

شد ترخیص بیمارستان از جریگلوله از بخشهایی حالیکه در

وجود بدنش در هنوز ها داشت.

از پس ماه شش را جری من. دیدم واقعه آن

چطور که پرسیدم او از که هنگامیاست،

بهتر ” اندکی من اگر داد، پاسخ . می شدم می دوقلو بودم

ببینی؟ را گلوله جای “خواهی

امتناع او زخمهای دیدن از منپرسیدم او از اما کردم،

اتفاق سرقت که هنگامیمی چه فکرت در افتاد

گذشت.

چیزی ” اولین داد، پاسخ جریبود این گذشت فکرم از کهمی را پشت درب باید که

بستم“

من” به آنها که هنگامی بعد،روی که همانطور کردند شلیک

خاطر به بودم، افتاده زمین : می دارم انتخاب دو که آوردمزنده که کنم انتخاب توانستم

. کردم انتخاب من بمیرم یا بمانم“. بمانم زنده که

“ بودی : ” نترسیده پرسیدم

پزشکی ” کادر داد، ادامه جری . من به مرتبا آنها بودند عالیخواهم خوب که گفتند می

شد.

اتاق سوی به مرا که وقتی امادر من و بردند می اورژانس

پرستارها و دکترها چهرهرا وضعیت

. بودم ترسیده واقعا دیدم، می

خواندم می آنها چشمان از من“. است” مردنی مرد این

“ کنم” کاری باید که دانستم می

“ کردی ” چکار پرسیدم

پرستار ” یک آنجا خوب، گفت جریمن از بلند صدای با که بود تنومندحساسیت چیزی به آیا پرسید می

دارم “ نه یا

“ بله ” دادم پاسخ من

ناگهان پرستاران و دکترهامنتظر و کشیدند کار از دست

. شدند من پاسخ

کشیدم عمیق نفس یک

“ گلوله ” دادم پاسخ و

خندیدند می آنها درحالیکهگفتم:

. بمانم زنده که کردم انتخاب منزنده آدم یک مثل مرا لطفا. ها مرده مثل نه کنید عمل

البته و دکترها مهارت لطف بهحیرت فکر طرز خاطر بهماند زنده جری انگیزش،

که آموختم او از من

را انتخاب این شما روز هرلذت خود زندگی از که دارید. باشید متنفر آن از یا و ببرید

واقعا که است چیزی تنها فکر طرزنمی – هیچکس و شماست مال

شما از یا و کرده کنترل آنرا تواندبگیرد.

محافظت آن از بتوانید اگر بنابراین،تر ساده زندگی امور سایر کنید،

. شوند می

: دارید انتخاب دو شما حال

.1. کنید پاک را پیام این توانید می

دیگری 2. فرد به آنرا توانید می. کند توجه آن به که بفرستید

شماره که .2امیدوارم کنید انتخاب را

. کردم را اینکار که من