Click here to load reader
Upload
atelieahjam
View
260
Download
2
Embed Size (px)
Citation preview
اصلی : عنصر معماری فضا
نظریه اكثر اعتقاد منبع به یک عنوان به دسترس، فضا در و الیتناهی . معماران، عموم میرود شمار به معماری جوهری ماده و موضوع
. میشناسند معماری عناصر اصلیترین از یكی یا اصلیترین را فضاسردنیسالسدن بغرنج چنانكه عنوان به را معماری، فضا جنبه ترین
. دیدگاه از میكند معرفی آن عصاره است لیكن سرمنزلی فضا وی، . در فضا او نظر در بنابراین كند حركت آن سوی به باید معماری كه
. گیدئون زیگفرید میشود محسوب نهایی هدفی Sigfried )معماریGiedion ) كتاب در به نیز فضا از معماری، و زمان فضا، خود مشهور
یاد معماری مركزی و اصلی بحث .میكند عنوان
است، شده ارائه معماری از تاكنون كه مختلفی به تعاریف اغلبوجه بطوریكه میكنند، تأكید معماری در فضا اهمیت بر گونهای
بسیاری فن مشترك عنوان به معماری تعریف در تعاریف، این از . دیگر عبارت به است فضا این سازماندهی معماری اصلی موضوع
روش و مصالح انواع از استفاده با را فضا چگونه كه هایاستسازمان خالق نحوی به . مختلف، زوی برونو عقیده به كنیم )دهی
Bruno Zevi ) هنر می معماری فضا پره. ساختن اگوست دیدگاه از باشد(Auguste Perret ) سازمان هنر از دهیمعماری هنر این که فضاست
. اپژوكوم میلر ادوارد میشود بیان ساختمان Edvard Miller)راهUpjokom ) محصور را آن كلی هدف و ساختن هنر را معماری نیز
بشر استفاده برای فضا میكند كردن .تعریفدر معماری تحول از بخشمهمی نیز تاریخی دیدگاه دورههای از
. است گرفته نشأت فضا تدوین و تنظیم مبانی دگرگونی از مختلف،به این نگاهی بیانگر گذشته قرون در مختلف ملل معماری تاریخ
تحوالت ایجاد عامل كه است دگرگونی واقعیت معماری، در اساسیسازمان روش و های سلیقه در تغییر نه است، بوده فضایی دهی
تاریخ. را معماری تاریخ پوزنر نیكوالس اینرو از زیباییشناسیدست به فضا میداند شكلگیری .انسان
معماری: اصلی عنصر 2فضافضا، چندزمانی فضا، روشنایی با اعصار همه در خلوص معماری
غنای فضا، بودن چندارزشی فضا، تنوع فضا، سنگینی و سبكی فضا،قبیل این و مفاهیم فضا این تحقق برای و است بوده درگیر مفاهیم
روش كاربرد در سختگیری و هیچگونه . ها این از نمیكند اعمال مصالحاین در بحثی و میآید میان به معماری از اسمی هرجا زمینه رو
قرار معماری كنار در نوعی به نیز فضا مقوله میگردد، مطرحدر. a خصوصا توجه سال میگیرد مورد معماری در فضا مسأله اخیر های
و فضا مباحث و گرفته قرار محور ویژه فضایی، سازماندهیهایداده بخشعمده تشكیل را معماری معاصر مطالعات از .است ای
عملکردی، اجتماعی، مختلف مسائل فضا، بر و عالوه ساختمانیمؤلفه از نیز شکل تزیینی در الزم برای های اما هستند، معماری گیری
معماری ارزش تشخیص جوهره و مایه زیرا نیستند، کافی معماری هایخانه،. نمای چهار هم فضاست چقدر هر عظیم ساختمانی یا و کلیسا
جعبه فقط باشد، خود زیبا داخل در که است گرانبهای ای گوهر . این روی که است ممکن است کرده محصور را فضا یعنی معماری
با کنده جعبه مهارت با باشد، شده کار با ظرافت یا و شده کاریباشد، سلیقه شده تزیین خاص . ای بنایی هر است جعبه هرحال به اما
آن محتوای یا مظروف که است شده ساخته جعبه یک فضای شاملبناست .داخلی
معماری اساسی عنصر فضا شد، گفته آنچه به توجه و با است . تا فضاست شناخت به وابسته آن فهم کلید یافتن و بنا ادراک توانایی
که آن زمانی و بفهمیم معماری در را فضا نظری جایگاه نباشیم قادردر اساسی عنصری مثابه به زبان را همان با ببریم، بکار معماری نقد
مجسمه و نقاشی نقد نقد مورد را بناها به سازی و داد خواهیم قرارانتزاعی طور به که پرداخت خواهیم بناهایی از تمجید ستایشو
گشته ساخته تصور و ملموسطراحی بطور که بناهایی آن نه اند،بی. شده به اند موارد توجهی در که است گردیده باعث فضا مسأله
طریق از بیشتر شده ساخته بنای به سطوح بسیاری و دیوارهاتوجه . محصورکننده بخش آن معماری فضای طریق از تا شود
از اختصاص وسیعی فرهنگی و اجتماعی تاریخ به نیز معماری تاریخجوهره و معماری مورد در و صورت یافته کاری چنین آن فضایی
. معماری طراحی و تئوری در که دارد جا رو این از است نگرفتهاز تا گیرد قرار توجه پیشمورد از بیش فضا تأثیرگذار و مهم مسأله
بتوان طریق فضای این به صلب گرافیکی حجم یک از را معمارینمود تبدیل زندگی برای دلنشینی و نشان . مطلوب نیز تاریخی تجربه
گذاشته تأثیر جنبشمعماری بر بناهایی تنها است به داده ماندگاری ویافته اساسو دست به معماری، با مرتبط مسائل سایر کنار در که اند
آن نموده جوهره توجه نیز فضا طراحی .اندیعنیچیست؟ فضاو ( Space)فضا متعدد زمینههای در كه است رشتههای واژهای
بطور شهرسازی و معماری جامعهشناسی، فلسفه، قبیل از گوناگوناستفاده معنی. وسیع به فضا واژه كاربرد mر تكث لیكن میشود
تمام در مفهوم این از یكسان بلكه برداشت نیست، فوق زمینههای . مطالعات است بررسی قابل مختلف دیدگاههای از فضا تعریف
واژه این از میرسد نظر به كه مشتركی درك وجود با میدهد نشان a تقریبا دارد، مباحث وجود در فضا تعریف مورد در مطلقی توافق
تعدد از واژه این و نمیخورد چشم به باالیی علمی a نسبتا معناییكه ندارد وجود جامعی تعریفمشخصو و است برخوردار
. دربرگیرنده این در رو این از باشد مفهوم این جنبههای تمامیدر کلیات برخی ذکر به می یادداشت بسنده فضا مفهوم .کنیممورد
. را هستی جهان تمام فضا است عام بسیار مقوله یك میكند فضا پر . زیست محیط به فضا است كرده احاطه زندگی طول تمام در را ما و
ما یك اطراف در آن اهمیت كه میبخشد امنیت و راحتی احساسلذت محلی زندگی و آفتاب نور از نیست بخش آرامشكمتر .برای
فضایی جنبه یك دارای میدهد، انجام انسان كه به هركاری است، نیز . دلبستگی دارد فضا به احتیاج میشود، انجام كه عملی هر عبارتی
به . بشر از دلبستگی این است برخوردار عمیقی ریشههای از فضابا ارتباط ایجاد به انسان زبان نیاز طریق از كه انسانها هایسایر
. همچنین میگیرد سرچشمه میپذیرد، صورت را گوناگون خود بشرو میدهد وفق فیزیكی اشیاء با تكنولوژی، و فیزیولوژی از استفاده با
( از ( ، اشیاء محیط و انسان بین پویا تعادل و رابطه یك طریق اینمیان ارتباط بر . عالوه اساسیك بر اشیاء این میآید بوجود انسانها،
بیرونی، و درونی به خاص روابط متحد، سری و منفرد نزدیك، و دور . بتواند بشر اینكه برای شدهاند تقسیم گسسته و تصورات پیوسته به
آنها و كند درك را روابط این كه بایستی بخشد، عینیت خود ذهنیات ودر . را نوع بیانگر فضا لذا نماید هماهنگ فضایی مفهوم یك قالب
ارتباط ایجاد از و ویژهای جامع است صورتی بلكه نیست،چه و انسانها میان چه ارتباط، ایجاد نوع هر و دربرگیرنده انسان میان
.محیطسیال، نهری چون كه دارد مانند جیوه ماهیتی تعریف فضا و تسخیر
. نباشد، محكم كافی اندازه به قفسآن اگر مینماید مشكل را آنمی براحتی رسوخ بیرون . به چنان میتواند فضا میشود ناپدید و كند
آید نظر به وسیع و برای ) نازك برود بین از بعد احساسوجود كهبه بعد بدون a كامال فضا وسیع، دشتهای در ( مثال یا و میرسد نظر
خود حیطه در چیزی هر به كه باشد بعدی سه وجود از مملو چنانبخشد مفهومی .خاص
ناممکن حتی و دشوار مشخصفضا و دقیق تعریف اینکه است، با . كافی فضای هنوز aمیگوییم مثال است اندازهگیری قابل فضا ولی
یا است . موجود فضا كه است این تعریف نزدیكترین است پر فضا اینمیتواند كه بگیریم نظر در خالئی از را یا و دهد جای خود در را شیء
شود آكنده .چیزی
خاطرنشان باید فضا تعریف مورد در كه دیگری است نكته این كرد،ثابت و شده تعیین پیش از چیزی كه نسبت اساسیك بر همواره كه
. نیست، موقعیت بطوریكه دارد وجود فضا و ناظر میان ارتباطیتعریف را فضا شخص، به مكانی وی دید نقطه به بنا فضا و میكند
میباشد ادراك قابل مختلف .صورتهای
فضا مفهوم تاریخی تحول 1سیراز بسیاری توسط دیرباز از که است مفهومی مورد اندیشمندان فضا
دوره در و گرفته قرار اساسرویکردهای توجه بر تاریخی مختلف هایشیوه به رایج، فرهنگی و است اجتماعی تعریفشده گوناگون .های
مورد در متفاوتی نظرات اینکه با هندیها و داشتند، مصریها فضافضای بین مشخصی مرز هیچ كه داشتند اشتراك اعتقاد این در اما
تصور ( )درونی ( ) وجود عینی واقعیت برونی فضای با ذهنی واقعیتذهنی. و درونی فضای واقع در با ندارد افسانهها و اساطیر رویاها،
. هر بیشاز آنچه بود شده تركیب روزمره واقعی فضای دنیای در چیز
نظام و ساختی جنبه میكند، معطوف خود به را توجه اساطیریفضاست، صورت یافته نوعی به مربوط یافته نظام فضای این ولی
تخیل از برخاسته كه است میباشد اساطیری .آفرینندهوجود فضا برای واژهای باستان، یونانیان زبان بجای. در آنها نداشت
. شیء را فضا یونان فیلسوفان میكردند استفاده مابین لفظ از فضا . پارمیندز میخواندند فضای ( Parmenides)بازتاب دریافت، كه وقتی
را صورت این وجود به كه دلیل بدین را آن كرد، تصور نمیتوانناپایدار حالتی عنوان به ندارد، . خارجی لوسیپوس كرد )معرفی
Leucippos ) ،ندارد خارجی وجود جسمانی نظر از اگرچه را فضا نیزنمود تلقی حقیقی .لیكن
تیمائوس دیدگاه از بیشتر را مسئله كرد ( Timaeus )افالطون بررسیبه را آن ولی نمود، برداشت الفضاء علم عنوان به هندسه از و
) كند ) كامل را توپوز فضا تئوری تا واگذاشت .ارسطو . فضا او مكانهاست از مجموعهای فضا ارسطو نظر عنوان از به را
. قیاس ظرف با را فضا ارسطو مینماید توصیف اشیاء تمام ظرفآن و باشد میكند بسته آن پیرامون بایستی كه میداند خالی جایی را
و باشد داشته وجود بتواند . تا در دارد وجود نهایتی آن برای نتیجه درظرف یك محتوای فضا ارسطو برای .بود حقیقت
ارسطو، ( Lucretius)لوكریتوس نظریات به اتكاء با با نیز فضا از: : . است مبتنی چیز دو بر كائنات همه میگوید او نمود یاد خالء عنوان
دارا اجرام را خود به مخصوص مكانی خالء در اجرام این كه خالء، ودر آن در و .حركتاند بوده
تئوری اساسهندسه بعدها بر فضا به مربوط بیان های اقلیدسیتفكرات در فضا مورد در یونانیان تفكر مشخصه بطوریكه میشد،
یا . اقلیدس جمع با اقلیدس است مشاهده قابل اقلیدسی هندسهدر هندسه به مربوط قضایای كلیه و آوری بابلیها مصریها، میان
سیستمی كه نمود پایهگذاری را هندسه جدید علم بر هندوها مبتنی . پیوسته و همگن یكسان، فضایی اقلیدسی فضای بود ذهنی انتزاع
آن در كه . بود فضای نداشت وجود انحنایی یا برآمدگی چاله، هیچاندازهگیری قابل فضایی .بود اقلیدسی،
در كلی بطور و یونان در شد، گفته آنچه به توجه دو با باستان عهداست بررسی قابل گرایشفكری دو بر مبتنی فضا برای تعریف :نوع
و . 1 ثابت هستی یك همانند را فضا كه افالطونی بین تعریف ازدارد جای فضا این داخل آید، بوجود هرچه كه میبیند .نرفتنی
عنوان . 2 به را فضا كه ارسطویی مكان Topos تعریف میكند یا بیانمحدوده با آن محدوده كه میداند كلیتر فضای از جزئی را آن و
كه دارد حجمی تطابق است، داده جای خود در را .آنطول در ارسطو تعریف از بیشتری موفقیت افالطون تاریخ تعریف
مفهوم به و شد تكمیل نیوتن تعاریف با رنسانس دوره در و كرد پیداسهبعدی پر فضای را آن كه كالبدهایی و زمان از متشكل و مطلق و
درآمد .میكنند،فضا مفهوم تاریخی تحول برونو 2سیر در( Giordano Bruno)جیوردانو
مقابل در نظریههایی كپرنیك، نظریه به استناد با شانزدهم قرن
ارسطو . نظریه آن در آنچه طریق از فضا او عقیده به كرد عنوان ) می ) درك ، ها جداره دارد و قرار فضای شود یا پیرامون فضای به
. میان روابط از است مجموعهای فضا میگردد تبدیل ـ مابین و اشیاءنمی آن a حتما ـ است داشته بیان ارسطو كه همه گونه از كه بایست
محصور باشد سمت داشته نهایتی همواره .وبر فضا مفهوم a مجددا رنسانس، و وسطی قرون اواخر اساس در
. در را نقشمهمی جیوتو هنر، عالم در گرفت شكل اقلیدسی اصولفضا مفهوم مبنای تحول بر پرسپكتیو كاربرد با او بطوریكه كرد، ایفا
برای جدیدی شیوه اقلیدسی، ایجاد سازمان فضای فضا ارائه و دهی.كرد
تابعی عنوان به سهبعدی فضای رنسانس، دوره ظهور پرسپكتیو با ازقرون فضایی مفاهیم از برخی تقویت باعث كه گردید معرفی خطی
حذف و . وسطی فضا بیان از جدید شكل این پیروزی شد دیگر برخیجهان بین اختالف وجود به توجه بدین باعث و بصری میدان و بصری
آنچه و است آگاه آن وجود از بشر آنچه بین تمایز شد ترتیب .میبیند،و باروك تجربهگرایی هجدهم، و هفدهم قرون مفهوم در رنسانس،
آن سازماندهی و پیچیدهتر بسیار كه آورد بوجود را فضا از پویاتری . از فضا متافیزیكی مفاهیم تدریج به رنسانس از بعد بود مشكلتر
و مكانی آن مفاهیم متافیزیكی جنبههای به بیشتر و جدا آن فیزیكیزمینههای برعكسدر ولی شد، فضا توجه مكانی مفهوم علمی،
گشت .پررنگتردر هفدهم، قرن اندیشمندان تأثیرگذارترین از بین دكارت حدفاصل
سویی از اروپا فلسفه اعتالی و یكسو از كلیسا شكوفایی دورانتأكید. دیگر، فضا متافیزیكی خصوصیت بر او نظریات در میباشد
او حال عین در ولی اصل شدهاست، مكانیك، و فیزیك بر تأكید با ) قابل ) برای را دكارتی راستگوشه مختصات شناسایی سیستم
درباره اقلیدس مهم فرضیه از نمودی كه برد بكار فاصلهها كردن . در بود برخوردارند فضا ارزشیكسانی از سطوح همه روشدكارتی
قسمت عنوان به اشكال فضای و از . هایی تا میشوند مطرح نامتناهیمكان و داشت كیفی بعد و اهمیت تنها فضا دكارت، از به پیش اجسام
. و فضا به كمی بعد دادن او نقشعمده نمیشد بیان اعداد كمك.بود مكان
و بود نسبی فضای نظریه طرفداران از فضا الیبنیتز داشت، اعتقادو حجم بدون چیزهای میان روابط از كه است سیستم نوعی a صرفا
. ذهنی یا همزیست اشیای نظام عنوان به را فضا او میشود تشكیلاشیایی تمام برای وجود میدید نظام همزماناند، .كه
الیب خالف و بر نقاط از متشكل فضایی به نیوتن متشكل نیتز، زمانیو اجسام از مستقل زمان و فضا این وجود كه داشت باور لحظات از
. حوادثی مطلق به قائل او اصل، در میگرفتند قرار آنها در كه بودنظریه ) زمان و فضا . بودن ) و فضا نیوتن عقیده به بود مطلق فضای
ظرف و واقعی اشیایی گسترش زمان به . هایی درون هستند نامتناهیتعریفشده جایگاهی جهان، در طبیعی رویدادهای توالی كل آنها
وقوع. به واقع در اشیاء سكون یا حركت ترتیب بدین مییابندرابطه به و نمیشود میپیوندد مربوط اجسام دیگر تغییرات با .آنها
فضا مفهوم تاریخی تحول 3سیرعنوان 1800 به را فضا كانت ارسطو، از بعد درك سال از جنبهای
. جنبههای او داد قرار توجه مورد ماده، از مستقل و متمایز و انسانیذهن تا خارجی دنیای مرحله از را نیوتن نظریه در زمان و فضا مطلق
و داد گسترش آنها انسان اساس بر را خود فلسفی نظریات . مسائل زمان و فضا كانت، عقیده به كرد و پایهگذاری مفهومی
جای او فكری ساختار در و انسان ذهن در a دقیقا كه هستند شهودیاز و به ارگان دارند قائم نمیتوانند و میشوند محسوب ادراك های
. و تجربی مفهومی فضا باشند در ذات آمده بدست تجارب حاصل . دیدگاه از را فضا a صرفا میتوانیم نیست بیرونی تعریف دنیای انسان
باشد،. كه شكلی هر به فضا بازنمودهای ما، ذهنی وضعیت فرای كنیممقادیر معنایی و ویژگیها از یك هیچ نشانگر نه كه چون ندارد،
در آنها از نشانی نه و . فضاست با و ترتیب بدین یكدیگر با رابطهشانمینامیم، خارجی اشیای ما چه آن دیدگاه جز این دیگری چیز هیچ
فضاست شكلشان كه نیستند ما احساسهای صرف .نمودهایاز تن سه دیدگاه به است بهتر یادداشت این پایان معاصر در فالسفه
. . در نبود معتقد زمان و فضا حقیقت به هگل گردد اشاره فضا دربارهدیدن نظر در ما توانایی عدم از ناشی كه است توهمی a صرفا زمان او
. فلسفه در است از كل ماده مشخصه عنوان به فضا نیز برگسون . برعكس است حقیقت كه برمیخیزد جریانی خصوصیت قطع زمان
. ریاضی زمان زمان، او عقیده به است ذهن یا زندگی اساسیتجمع بلكه واقع نیست، در ریاضی زمان و است لحظات همگن
فضاست از .شكلیواژه تبیین در معاصر فیلسوفان از دیگر یکی )فضا هایدگر
Raum,Rwm ) كه است جایی معنی به فضا كه است عقیده این برآماده جایگیری افق. برای و محدوده یك كه چیزی به فضا باشد
. فضا، از تعریف این میدهد جا مفهوم رهاست، با حدودی تا میتواندو فضایی اشیاء توسط هنوز كه جایی و فضایی فضا، مكانی مادی
. جا این هایدگر حال این با باشد منطبق است، نیافته تحقق صورتمادی بعد . بین میگوید او میكند خلط تمییز فضا صوری بعد و فضا
جا كه است همان خود ذات در فضا آن كه برای ساخته( for which )از . است فضا از تصوری مستلزم فضا از تعریف این است كه شده
آن برای كه است داشته وجود یابد، تحقق كه این از پیش فضا صورت . این شود ساخته . جا میسازد انتزاعی را آن a صرفا فضا از تصویر
تحقق از پیش فضا برای كه آن برای باید زیرا آید، بوجود آنجا صوریكرد انتزاع ذهن در a صرفا را آن
زمان و فضابا نه و دارد ارتباطی حركت با نه فضا اول نگاه زبان. در در اما زمان
سال از كم دست فضا واژه آكسفورد، فرهنگ طبق 1300انگلیسی،داشته میالدی باهم را مكانی و زمانی معنی دو هر طرف، این به
قرن،. این آغاز از پیش تا مجزا است مفهوم دو همواره زمان و فضا . نظریههای شكلگیری زمان از اما میآمدند شمار خاصو به نسبیت
ـ فضا تركیبی مفهوم به روز به روز زمان و فضا مجزای مفاهیم عام،. زمان سال در كه مینكوسكی هرمان گفته به شدهاند 1908نزدیكتر
كرد، مطرح را مفهوم است این چهاربعدی پیوستگی یك زمان ـ فضامیكند تركیب زمان بعد با را فضا بعد سه نه . كه شیء هر بنابراین
زمانی تداوم باید كه باشد داشته ارتفاع و عرض طول، باید نیز تنهاباشد .داشته
مستتر آن در زمان در تداوم كه زمان ـ فضا و مفهوم هنر در است، . به معماری میكند پیدا مصداق فضا درون در حركت با معماری
شود معنای زندگی میتواند است، یافته جسمی موجودیت كه مكانیمیتواند یا شود پیموده زمانی و اندازهگیری و مكانی اندازهگیری
كامل. درك برای بیننده كه معنی بدین یك شود و معماری فضایجهات از را آن بتواند تا كند حركت آن در بایستی فضایی تركیب
. مختلف زمان ترتیب این به دارد زمان به احتیاج حركت و ببییندچهارم بعد به تبدیل a . اصطالحا بعد عبارتی به میشود فضا ادراك در
میبخشد تحرك فضا به زمان، یعنی .چهارم ) شكلی ) به را زمان چهارم بعد میتوانیم كه فضا روشی به معنادار
فضا تحول و تكامل فرایند به را خود توجه كه است این كنیم، وارد . شدن دگرگون و شدن ساخته سیر خط كردن دنبال كنیم معطوف
كه میدهد اجازه ما به خود فضا فضایی درك به را بعد چهارمینسیاسی. روند متن در را فضا باید سو یك از تولید بیفزاییم اقتصادی و
. محصولی مثابه به فضا دیدن با دیگر سوی از كنیم بررسی آن كننده. دهیم جای خود فضایی درك در را چهارم بعد میتوانیم اجتماعی،
روابط در تحركی مفهوم چراكه بكارگیری تنها كه است اجتماعیچنین میآورد بوجود را امكان این زمان ـ روابط فضا به تحركی
. مواردی از فضا، در زیست تجربه شود وارد فضاساختی ـ اجتماعیكه است است نهفته آن در .زمان
معماری فضای تدوین در زمان پارامتر دخالت لحاظ فضا از گونه دواست تفكیك قابل معماری :یا
و شوند پیموده سادگی به میتوانند بناها از برخی موجودیت ـترتیبی به اینكه یعنی شود، شناخته و آشكار بیننده برای مكانیشان
كه . باشند بناها این در شود چیره آن بر یكباره به بتواند بینندهبر و زمان بر شده اندازهگذاری تجربه تواناییهای حیطه در مكان
با انطباق در شده ساخته فضای ادراك در صورت انسان یكدیگرطرحریزی یكدیگر موازات به و همزمان موجودیت دو این و میگیرد
و . میشوند است سكون ویژگی دارای معماری فضای حالت، این درآن در كه میدهد ارائه را هرنقطه تصویری از مكان شكلی كلیات
قصد به كه نیست آن بر نیاز را شخص و مینماید شناخت یكسانكه راهی پیمودن باز به بنا تشكیلدهنده یا تركیبكننده مكانهای
.بپردازد پیمودهبنا عرض و طول در گذر و دیدار دیگر، بناهایی در شناخت ـ متضمن
مستولی آنها بر یكباره نمیتواند بیننده و نیست آنها مكانی موجودیت
كه. است میسور هنگامی تنها مكانی فضای شناخت بناها این در شودبه نتواند یافتن بیننده مرتبت آمیزشو یا تركیب و پیوند چگونگیهای
مگر یابد، دست مكانی بیش، پارههای نوبتهایی به یا نوبت دو آنكه . منظور كه است روشن و كند گذر بنا عرض و طول كردن از گذر نه
ویژگی بازخوانی بلکه قراردادیاش، یا عینی معنای به هایمجددبنا است شكلی مختلف اوقات در و متفاوت دیدگاههایی .از
معماری و هنر در زمان 1مفهوممختلفی نظرات زمان، و فضا یاداشت انتشار پی مفهوم در درباره
این نیز مهندسیوسفی جناب و شد مطرح دوستان سوی از زماندر را . موضوع نیز و بحث تداوم برای گذاشتند بحث به وبالگشان
در موجود ابهامات برخی شدن تا روشن شدیم آن بر فوق یادداشتمبسوط کمی را موضوع قرار این بررسی و بحث مورد .دهیم تر
آمدن بوجود تا رنسانس دوره در پرسپكتیو كشف زمان و از كوبیسمایستایی نفی پی در جریانهایی دو هر كه بیستم قرن فوتوریسمدر
ایستا پرسپكتیو دید نقطه یك از تنها همیشه بصری ادراك بودند، . بكارگیری با كوبیسم میشد گسترشحوزه تصور و چهارم بعد
را همزمانی اصل و آورد پدید فضا از جدیدی مفهوم فضا، دریافت . سه در را اشیاء كه رنسانسی، پرسپكتیو كردن رها با كرد معرفی
میداد، نشان حل بعد بر عالوه براک و پیکاسو بخصوص كوبیستهانمایشسه ( مسأله به ) ، فضا فرم دست نتیجه بعدی جدید a کامال ای
. نقاش بود تصویر در زمان چهارم بعد تبلور آن و در یافتند پاریسی: 1912سال می را جسمی من داد ارائه را منطقی را چنین آن و بینمزاویه. می ارائه از را میزی یا جعبه مثال طور به می دهم از ای و بینم
آن دید زاویه می همان ترسیم بعد سه در بین را را جسم اگر اما کنم،دور دست به خودم یا و بچرخانم زاویه هایم قدم هر در بچرخم، میز
می عوض باید دیدم دید زاویه هر از جسم ارائه برای و پرسپکتیو شود . خالصه پرسپکتیو بعد سه در جسم حقیقت در دهم ارائه را جدیدی
برای. نمی بی شود باید جسم کامل زاویه ارائه از پرسپکتیو نهایتکنیم ترسیم بیشمار .دیدهای
سه بر عالوه دید، زاویه مکرر تغییر با مطرح بنابراین دیگری بعد بعد،هنری. آثار در بعد چهارمین عنوان به زمان که بود چنین تبلور گردید
مختلفجسم. تصاویر دادن قرار هم روی با کوبیست نقاشان یافتزاویه . هایاز کشیدند تصویر به واحد زمان در را مجموعه آن متفاوت،
قطعه قطعه طوری را اشیاء نقطههای آنها از همزمان كه میكردند . نقطه یك از اجسام دیگر باشند دیدن قابل متعددی دیده دید
بطور متعدد نقاط از و مختلف نماهای تصویر یك در بلكه نمیشدند،نشان . همزمان فضایی جنبه بر تأكید با طریق این به میشدند داده
زمان نتیجه در و حركت . اجسام، پیش حركت البته شد نقاشی واردلحظه یك فقط همیشه اما داشت، وجود هنر در نیز این آن از از
. فرایند و طرح از جزئی زمان بعد كوبیسم در اما میشد داده نشانوابسته میتوان ادراك كه است حركت بوسیله تنها و است آن به
آن مختلف قسمتهای بین ارتباطات و . فضا جریان در كرد تجربه راتصویر در حركت گنجاندن هدف با نیز فوتوریسم یعنی بعدی هنری
( ) بصری دید كوشیدند فوتوریستها ، پویایی اصل كشیدن تصویر بهبه با را ترسیمات متعارف و ها نقاشی در حركت كارگیری
نمونهاشدر بهترین كه بخشند وسعت شهر معماریشان پروژههای ( Citta Nuova )جدید آپارتمان آن در كه است سانتالیا آنتونیو اثر
متصل هم به متفاوت سطوح در مختلف حركتی وسایط با بلندمرتبه.شدهاند
معماری و هنر در زمان 2مفهومچگونگی و پیدایشکوبیسم روند به که نگاهی با در اینک زمان تبلور
داشته نقاشی راحت آثار می ایم، در تر زمان مفهوم کنکاشدر به توانیمبپردازیم :معماری
مجسمه دست ما بین را می ای را هایمان آن تا جهات چرخانیم تمامی ازمجموعه اطراف در یا مجسمه ببینیم از می ای از ها را آنها تا چرخیم
. کنیم بررسی گوناگون فواصل از و سمت هر از مختلف، جهاتترتیب به معماری .فوق بررسی است زمان عامل همان بیانگر الذکر،
و درک برای ساختمان و معماری در واقع فضا، در در زیست تجربه . که باشیم داشته توجه باید اما است ناپذیر اجتناب عامل این وجود
معنای دو نقاشی در و معماری در زمان، یعنی جدید عامل این . نقاشی در دارد و متفاوت معرفی برای است کیفیتی بعد چهارمین
نقاشآن که است عنصری واقع در یا اجسام حقیقت ارائه از رامی انتخاب صفحه روی بر آن کردن تصویر منظور به نیازی جسم و کند
حضور شخصنظاره به . خود پدیده معماری اما نیست است گر ای . است انسان اینجا در متفاوت a به کامال بنا داخل در خود حرکت با که
می بوجود مطالعه را بعد چهارمین اصطالح به و در می پردازد و آوردمی فضا به را آن کمال و تمام .بخشدحقیقت
سه ابعاد بر عالوه ترتیب یعنی بدین معماری ارتفاع، گانه و پهنا درازا،در تأثیرگذار عامل یک عنوان به هم زمان یعنی چهارم معماری بعد
می می. محسوب مطرح اینجا در که سؤالی که شود است این شود،چگونه زمان ترکیب می عنصر بعدی سه مختصات محورهای با تواند
صورتی در جنس شود، دو از دو این . که به پاسخ برای هستند متفاوتانسان توسط معماری فضای ادراک نحوه به بایستی پرسش این
نمود .توجهمی تدریج به معماری موجودیت این یک و شود فهم تدریجی تواند فهم
. ترتیب بدین پدیده شناخت به رسیدن برای زمان کردن هزینه یعنیبه می معماری درک زمان طول در پدیده یک می. عنوان زمان تواندشود
راه آدمی ادراکی فضای درک به زمان گذر در را فضا انسان و یابدمی. که است زمان گذر در تنها به کند نزدیک توان معماری واقعیت
.شدتجربه به زمان طول در معماری حقیقت و درک ذهنی شخصی های
. فضای مخاطب اوست تصورات تابع همچنین و دارد بستگی نیز فرداساس بر برداشت معماری زمان گذر در خود را تجارب متفاوتی های
می دست به معماری یک این از که گذشته برداشت آورد از متفاوت هازمان. طی در فضایی خانه تا مدرسه مسیر در مثال بطور است
می نحوه شودکشف بر همواره فضا این طول در متعدد ذهنیات که
تأثیر آن هم می ادراک یا راه مسیر در گلها جلوه a مثال صحبتگذارند، ... a تماما و دوستان با تعریف بودن فرد برای را متعددی فضاهای
.کندمیبا که است مفهومی زمان شد، گفته آنچه به توجه آن با از گذر
. می نادیده معماری در را زمان عامل اگر برد پی معماری عمق به توانداشت نخواهیم معماری فضای در کشف برای عنصری هیچ .بگیریم،
بشری هنر اجتماعیترین معماریمعماری فضای و به. انسان استتا گذشته از شهر و بنا فضا، حضور خوراك، گردآوری دوران از غیر
در و و امروز نبوده غایب آدمیان روزمره زندگی از لحظهای آینده،بود .نخواهد
تأثیرات مقابل در را او كه است فضایی نیازمند محافظت بشر محیطنداشته. چندانی تغییر امروز به تا زندگی ابتدای از نیاز این نماید
كه . است است مركزی معماری، فضای همان یا محافظ فضای اینارتباطات تمامی آن مبنای . بر میشوند سنجیده و یافته شكل فضایی
از پیچیده است سیستمی افراد، بین فضایی به ارتباطات تمایلفضای ... دلیل این به ، و نكردن توجه گرفتن، نادیده فرار، نزدیكی،
باشد، معماری شده طرح ریاضی فضایی به توجه با تنها نمیتواندبه فضا استطرح الزم ارتباطات بلكه تمامی كه باشد ترتیبی
الاقل اینكه یا شوند تقویت انسانها روانی ـ آنها اجتماعی براینشود ایجاد .مزاحمتی
كلیه معنای به كالبدی فضای یا شده ساخته فضای شكلهای مفهومانسان كه لمسی قابل شكل كالبدی تغییر یا و میآورند وجود به هاییها
در بین كه مفصل یك صورت به میتواند میكنند، اعمال زمینه همینو طبیعی ـ كالبدی . فضای فضا این تعریفشود انسانها زیستی فضای
است محیط شناخت برای انسان شروع .نقطهاست ظرفی یا مكان مادی توصیف بیانی به معماری آن فضای در كه
. بنابراین میپذیرد صورت بشر زندگی به مربوط فعالیتهای از بخشی. فضای هنگامی انسان دارد ناگسستنی رابطهای زندگی با معماری
میشود، جدا مادر رحم از همان كه كه میگیرد قرار جدید فضایی در . زندگی معماری فضای در انسان است معماری به فضای میكند،
. نظم به هنر معماری مینماید خلق را فضا و میكند فكر فضافضاست منظم درآوردن را خود افعال آنكه از قبل نمیتواند انسان و
سازمان نوعی خود زندگی به و نظم كرده به را فضا باشد، بخشیده.درآورد
كه روزمره است رابطهای معماری فضای با انسان بخش رابطه . رابطه از پیچیدهتر رابطه این میگیرد بر در را او زندگی از مهمی
با این انسان انسان زیرا است، سازی مجسمه و نقاشی هنری فضایتجربه نیز درون از را قرن. فضا از بعد رو این از مسأله میكند هنوز ها،
چگونگی و زندگی و فضا معماری، . اصلی است دو این بین ارتباططریق از است، معماری وجه اصلیترین كه معماری فضای
. اینكه با شود ایجاد میتواند خالقیت یعنی زندگی وجه اصلیترینفضای به معماری این فضای ولی است، مربوط انسانها زندگی
. زندگی فضای نمیشود نتیجه خاصی فرمول از بصورت ارتباطایدهآل جهان در شده، تعیین پیش از بلكه الگویی ندارد، وجود ها
ایجاد است بایستی آن ایجاد مسؤول معمار و .شود