مهربان خداوند نام بهحقوق انكشاف تاريخ دروس

غالب عالي تحصيالت موسسه

حمورابي القوانين مجمع

حمورابي- 1 معرفيدرسال – 1-1 او قانوني لوح آمدن 1902بدستبر – 1-2 حمورابي لوح بودن ماده 282مشتملآن – 1-3 وعرض وپنج دومتروبيست لوح طول

متر سانتي ونود متر يكحمورابي- 2 قانون هاي ويژگي

اي – 1-2 قبيله ازآداب بعضي رفتن ازبينازراه) زناشويي ، جويي انتقام ، خونخواهيدختران ( بردن وغنميت كردن اسير ، ربودن

قضايي – 2-2 رسيدگي برامر نظارتوترحم – 3-2 زنان بيوه به نسبت عدالت

بريتيمانقضايي – 4-2 نهايي مرجع شناسايي

زن – 5-2 مالي استقالل شناساييمردم – 3 طبقات

1-3 – ( روساي لشكر،‌ سران عملو اولويامعابد ( اولياء ، دولت دربار،عمال

2-3 – (، دهاقين ، بازاريان تجار، مسكينووران ( پيشه ، كارگران

3-3) ( بردگان – اردو طبقه

پزشكي – 4 نظامآن – 1-4 به خاص وتوجه طبابت اهميتاطباء – 2-4 دستمزد به مربوط مسايل

3-4 – ( ، ها جريمه جزايي مسئوليت طرحفاميل ( اعضاي وكشتن ء اعضا قطع

معمار – 5 مسئوليتقراردادها – 6داشت - زياد رونق تجارتبود- - شده معين وغيرمنقول منقول اموال

غيرمنقول - به نسبت منقول اموال اهميتبيع - بودن مروجقراردادها - آزادي اصلقراردادي - ازتعهدات تخلفبانكداري – 7

اشخاص – 1-7 نفع به ووساطت وام اخذثالث

بهره – 7- 2 نرخ فيصد بيست تعيين

خانوادگي -8 روابطركن كوچكترين ، تشكيل ازاوان خانواده

برخورداربوده زيادي وازاهميت اجتماعدانستند . مي خانواده را واحد درابتدا است

به متعلق اموال ‌، را خانواده افراد نه ، خانواده اعضاي به مربوط نه بود خانواده

خانواده اعضاي برجميع رئيسخانوادهداشت . تسلط

خانواده مشخصاتبهادر 1 اموال عنوان به دختران قراردادنپدراو – 2 به دختر قيمت پرداختازدادن – 3 امتناع درصورت خسارت جبران

دخترطالق – 4 وموجوديت زوجات تعددزن – 5 براي ازدواج واجازه انفاق عدماينكه – 6 گفتن درصورت زن انداختن اب به

نيستي شوهرمن توديگراين – 7 درقبال سيم مبلغ وپرداخت زن طالق

جدايي

زن – 8 مالي استقاللمادرشان – 9 به فرزندان احترام

شوهرش – 10 درمقابل زن بودن كنيز

منقول براموال خاصحاكم رژيموغيرمنقول

به – 1 دوباره خريدا توسط زمين خريدوهروقت ثمن همان

وغيرمنقول – 2 منقول اموال رهن

جزاها سحر،- ) 1 ، افترا اعدام مستوجب جرايم

،‌فروشمال كذب شهادت ، گواه تهديد ، پادشاه يا پرستشگاه اموال سرقت غير،‌

، وآرامش نظم اختالل ، راهزني ، ياغيگري)... و غير، فرزند ربودن

با – : ) 2 درآب شدن غرق زنا جرم جزايمي نيز شاه زنش، شوهرازجرم گذشت

) بگذرد فاسق ازجرم توانستبود- 3 شده برپدرباال كه فرزند دست بريدنازحدقه – 4 چشم كشيدن بيرون

اسرار بخاطرافشاي

مانو قانوناست انسان معني مانوبه سانسكريت وا‌ژه

عنوان به جا چندين مهابهاراتا درحماسه . او كتاب است شده ابوالبشرازاوياد

است . باب بردوازده مشتملآفرينش- 1شاگرد – 2 وتكاليف وپرورش اموزشرئيسخانواده – 3 ووظايف زناشوييواخالق – 4 اعاشهزنان – 5 وتطهيروتكاليف پرهيزانه

ومرتاض - 6 نشين گوشه زاهد وظايفنظام – 7 وصنف پادشاه وظايف و حكومتحقوق – – 8 وقانون قضايي رسيدگي

وجزا خصوصيوخدمتگزار – 9 بازرگانان طبقات وظايف

طبقات – 10 ووظايف مختلف طبقاتوپريشاني سختي بهنگام

گناهان – 11 وكفاره پشيمانيجاوداني – 12 وسعادت ارواح تناسخ

آيين . هنديانست مقدس مانوازكتب كتابشده بيان كتاب دراين برهمايي يا برهمني

مي ديده درانجا آريايي ازتمدن وآثارگرانبهاييشود.

مانو قانون هاي ويژگيمساوات – 1 عدم2 ( – ، كاهنان چهارطبقه به هنديان تقسيم

وكارگران ( بازاريان برزگران، ، سپاهيانطردشدگان – 3 گروهطبقات – 4 براي خاص امتيازات درنظرگرفتن

خاص

بوخوريس قانونهزاره به مصريان قانوني الواح تدوين تاريخ

برمي مسيح ازميالد پيش سوم تا دوموماوراء. مذهبي جنبه الواح اين اكثر گرددالواح بوخوريس ولي اند داشته الطبيعي

داد واجتماعي مدني صبغه خويشرا وقتالطبيعي وماوراء مذهبي ازقيد را وان

سالهاي . اودرحدود كرد 718تا 712بيرونكرده . مي حكمروايي سرزمين دراين

بوخوريس قانون هاي ويژگيحمورابي – 1 ازقوانين الهاممذهبي – 2 بعد كاهشومرد – 3 زن ن ميا مساواتعقد – 4 درانعقاد ومرد زن اراده آزادي

ازدواج دربرابر – 5 زوجه توسط نكاح فسخ حق

زوج طالق حقان – 6 خالف مگراينكه زوجات تعدد پذيرش

باشد شده شرط عقد حين

زن – 7 مالي استقالل شناختن برسميتپدر – 8 واليت كردن محدوددرعقود – 9 تراضي واصل قراردادها آزادي

به – 10 پايبندي خاطر به سوگند اداي عدمتعهدات ايفاي

قراردادها – 11 شدن كتبي به تاكيدازطرف – 12 صرف حبسمديون محدوديت

ومعابد دولتفقدان – 13 ودرصورت مديون اموال توقيف

مي تعلق دائن به مديون ذمه صرف مالاو جسم نه گرفت

وثيقه – 14 وتوديع رهن احكام توسعهوازدواج اجاره چون عقودي به آن وسرايت

يهود قوانينسالهاي مسيح 1300حدود ازميالد قبل

درسرزمين مختلفي وطوائف اقوام . بيشتراين اند كرده مي زندگي فلسطينالعرب ازمصروجزيرة مهاجراني طوائف . ازاين يكي اند بوده النهرين بين ونواحياردن رود هاي دركناره كه مهاجر اقوام

مي خوانده كنعان قوم بود استقراريافتهازجزيره ديگري قوم سالها درهمين شد

كردودرحد مهاجرت سرزمين اين به كريتقوم اين نام شد مستقر ويافا غزه فاصل

محل برسرزمين بعدا بود فلسطين كه. شد اطالق استقرارآنها

مهربان خداوند نام بهحقوق انكشاف تاريخ دروس

غالب عالي تحصيالت موسسه

مهربان خداوند نام بهحقوق انكشاف تاريخ دروس

غالب عالي تحصيالت موسسه

مهربان خداوند نام بهحقوق انكشاف تاريخ دروس

غالب عالي تحصيالت موسسه

مهربان خداوند نام بهحقوق انكشاف تاريخ دروس

غالب عالي تحصيالت موسسه

مهربان خداوند نام بهحقوق انكشاف تاريخ دروس

غالب عالي تحصيالت موسسه

مهربان خداوند نام بهحقوق انكشاف تاريخ دروس

غالب عالي تحصيالت موسسه

مهربان خداوند نام بهحقوق انكشاف تاريخ دروس

غالب عالي تحصيالت موسسه