28
ه و چ ب ر س پ ت خ در ت ی س( دا ص اه ر م ه)

پسربچه و درخت سیب ( همراه صدا )

  • Upload
    carsyn

  • View
    86

  • Download
    13

Embed Size (px)

DESCRIPTION

پسربچه و درخت سیب ( همراه صدا ).  يكی نبود يكی بود ... در روزگاران قديم درخت سيب تنومندي بود ... با. ......... پسر بچه كوچكي.  این پسر بچه ... خیلی دوست داشت با اين درخت سيب مدام بازي كند ... از تنه اش بالا رود از سيبهايش بچيند و بخورد و در سايه اش بخوابد.  زمان گذشت ... - PowerPoint PPT Presentation

Citation preview

پسربچه و درخت سیب

( همراه صدا )

 يكی نبود يكی نبود

يكی بود ...يكی بود ...

در روزگاران در روزگاران قديمقديم

درخت سيب درخت سيب تنومندي تنومندي بود ... بود ...

با ...با ...

پسر بچه كوچكيپسر بچه كوچكي ..................

 این پسر  این پسر بچه ...بچه ...

خیلی دوست خیلی دوست داشت داشت

با اين درخت با اين درخت سيب مدام بازي سيب مدام بازي

كند ...كند ...

از تنه اش باال از تنه اش باال رودرود

از سيبهايش از سيبهايش بچيند و بخوردبچيند و بخورد

و در سايه اش و در سايه اش بخوابدبخوابد

 زمان گذشت ...  زمان گذشت ...

پسر بچه پسر بچه

بزرگتر شد و به درخت بي بزرگتر شد و به درخت بي اعتنااعتنا

ديگر دوست نداشت با او ديگر دوست نداشت با او بازي كندبازي كند

........

........

........

اما روزي دوباره به سراغ اما روزي دوباره به سراغ درخت آمددرخت آمد

 درخت سيب درخت سيب

به پسر گفت : به پسر گفت :

» های ...» های ...

بيا و با من بيا و با من

بازي كن... « بازي كن... «

پسر جواب داد :پسر جواب داد :

» من كه ديگر بچه » من كه ديگر بچه نيستمنيستم

كه بخواهم با درخت كه بخواهم با درخت سيبسيب

بازي كنم....« بازي كنم....«

» به دنبال » به دنبال سرگرمي هائیسرگرمي هائی

بهتر هستم بهتر هستم

و براي خريدن آنهاو براي خريدن آنها

پول الزم دارم . «پول الزم دارم . «

  درخت گفت:درخت گفت:

» پول ندارم من» پول ندارم من

ولي تو مي ولي تو مي توانيتواني

سيب هاي مرا سيب هاي مرا بچينيبچيني

بفروشيبفروشي

و پول بدست و پول بدست آوري. « آوري. «

 پسر تمام سيب های درخت را چيد و  پسر تمام سيب های درخت را چيد و رفترفت

سيبها را فروخت و آنچه را که نياز سيبها را فروخت و آنچه را که نياز داشت خريدداشت خريد

و ........و ........

....

فراموش کرد ... فراموش کرد ... باز باز درخت را درخت را

و پيشش نيامد..و پيشش نيامد..

و درخت دوباره غمگين شد...و درخت دوباره غمگين شد...

....

مدتها گذشت و پسر مبدل به مرد مدتها گذشت و پسر مبدل به مرد جوانی شدجوانی شد

و با اضطراب سراغ درخت و با اضطراب سراغ درخت آمد ...آمد ...

» چرا غمگینی ؟ «» چرا غمگینی ؟ «

درخت از او پرسید :درخت از او پرسید :

» بیا و در سایه ام بنشین» بیا و در سایه ام بنشین

بدون توبدون تو

خیلی احساس تنهائی خیلی احساس تنهائی می کنم... «می کنم... «

پسر ) مرد جوان ( پسر ) مرد جوان (

جواب داد :جواب داد :

» فرصت کافی ندارم...» فرصت کافی ندارم...

باید برای خانواده ام تالش باید برای خانواده ام تالش کنم..کنم..

باید برایشان خانه ای باید برایشان خانه ای بسازم ...بسازم ...

نیاز به سرمایه دارم ...«نیاز به سرمایه دارم ...«

  درخت گفت : درخت گفت :

» سرمایه ای برای کمک » سرمایه ای برای کمک ندارم ...ندارم ...

تو می توانی با شاخه تو می توانی با شاخه هایمهایم

و تنه ام ...و تنه ام ...

برای خودت خانه برای خودت خانه بسازی ... «بسازی ... «

پسر خوشحال پسر خوشحال شد...شد...

... و تمام شاخه ها و تنه ی درخت را برید... و تمام شاخه ها و تنه ی درخت را برید

و با آنها ... خانه ای برای خودش و با آنها ... خانه ای برای خودش ساخت ...ساخت ...

دوباره درخت تنها مانددوباره درخت تنها ماند............

و پسر بر نگشتو پسر بر نگشت............

زمانی طوالنی بسر آمدزمانی طوالنی بسر آمد............

پس از سالیان دراز...پس از سالیان دراز...  

در حالی برگشتدر حالی برگشت

که پیر بود و...که پیر بود و...

غمگین و ...غمگین و ...

خسته و ...خسته و ...

تنها ...تنها ...

 درخت از او پرسید : درخت از او پرسید :

» چرا غمگینی ؟ » چرا غمگینی ؟

ای کاش می توانستم ... ای کاش می توانستم ... کمکت کنم ..کمکت کنم ..

  اما دیگر .... نه سیب   اما دیگر .... نه سیب ….….دارم ....دارم ....

نه شاخه و تنهنه شاخه و تنه

حتی سایه هم ندارم برای پناه حتی سایه هم ندارم برای پناه دادن به تو ...دادن به تو ...

هیچ چیز برایهیچ چیز برای» ...» ... بخشیدن ندارمبخشیدن ندارم

پسر ) پیر مرد ( درجواب گفت :پسر ) پیر مرد ( درجواب گفت :

» خسته ام از این زندگی» خسته ام از این زندگی

و تنها هم ....و تنها هم ....

فقط نیازمند بودن با تو ام ...فقط نیازمند بودن با تو ام ...

آیا می توانم کنارت بنشینم ؟ «آیا می توانم کنارت بنشینم ؟ «

....

... . ..

... . ..

... . ..

پسر ) پیر مرد ( پسر ) پیر مرد (   

کنار درخت کنار درخت . . . .نشست . . .نشست . . .

. . .. . .

با هم بودند با هم بودند

به سالیان و به به سالیان و به سالیانسالیان

در لحظه های در لحظه های شادی و شادی و

اندوه . . . اندوه . . .

آن پسر آیا بی رحم و خود خواه بود ؟؟؟ آن پسر آیا بی رحم و خود خواه بود ؟؟؟   

؟؟؟؟؟؟

؟؟؟؟؟؟

؟؟؟؟؟؟

؟؟؟؟؟؟

؟؟؟؟؟؟

نه . . .نه . . .  

ما همه شبیه او هستیمما همه شبیه او هستیم

و با والدین خود چنین و با والدین خود چنین رفتاری داریم ...رفتاری داریم ...

؟؟؟؟؟؟

درخت همان والدین ماستدرخت همان والدین ماست

تا کوچکیم ...تا کوچکیم ...

دوست داریم با آنها بازی کنیمدوست داریم با آنها بازی کنیم

......

تنهایشان می گذاریم بعد ...تنهایشان می گذاریم بعد ...

و زمانی بسویشان برمی گردیمو زمانی بسویشان برمی گردیم

که نیازمند هستیمکه نیازمند هستیم

یا گرفتاریا گرفتار

برای والدین خود وقت نمی گذاریم ...برای والدین خود وقت نمی گذاریم ...  

به این مهم توجه نمی کنیم که به این مهم توجه نمی کنیم که ::

پدر و مادر ها همیشه به ما همه پدر و مادر ها همیشه به ما همه چیز می دهندچیز می دهند

  

تا شاد مان کنندتا شاد مان کنندو مشکالتمان را حل ...و مشکالتمان را حل ...... و تنها چیزی که در عوض می خواهند ... و تنها چیزی که در عوض می خواهند

اینکه ...اینکه ...

*** تنهایشان نگذاریم ****** تنهایشان نگذاریم ***

 به والدین خود عشق بورزید به والدین خود عشق بورزید فراموششان نکنید فراموششان نکنید

برایشان زمان اختصاص دهیدبرایشان زمان اختصاص دهید

همراهی شان کنیدهمراهی شان کنید

شادی آنهاشادی آنها شما را شاد دیدن است شما را شاد دیدن است

گرامی بداریدشانگرامی بداریدشانو ترکشان نکنیدو ترکشان نکنید

 هر کس می تواند هر زمان و به هر تعداد  هر کس می تواند هر زمان و به هر تعداد

فرزند داشته باشدفرزند داشته باشد

ولی پدر و مادر راولی پدر و مادر را

فقط یکبارفقط یکبار

برای نشان دادن احترام خود به والدینانبرای نشان دادن احترام خود به والدینان

را برای تمام دوستانتان بفرستید را برای تمام دوستانتان بفرستید فایل فایل ایناین

شما مي توانيد منتظر بمانيد تا موسيقي تمام شود

يا با فشار Esc از برنامه خارج شويد دادن

I LI Loveove W Walkingalking I Inn TThehe RRainain B Becauseecause

NNobodyobody C Canan S Seeee M Myy T Tears ears ! !