Upload
exit-theatre
View
228
Download
6
Embed Size (px)
DESCRIPTION
کارگردان، نمایشنامهنویس، تئوریسین و مدرس تئاتر ژاپن
Citation preview
«تئاتر هستهای را شکل میدهد که دیالوگ حول جممجمحور آن رشد میکند» مصاحبه با اوریزا هربیربراتا
به قلم: مانابو نودا گزیت (شربیربرین مربیربرزانژاد) ترمججمجمهی گروه تئاتر ا
اوریزا هربیربراتا متولد ١٩۶٢، مبنمبمایشنامهنویس، تئوریسنبینبن و مدرس تئاتر، چهرهای کلیدی در صحنهی تئاتر ژاپن است که جایزههای متعددی در ژاپن و جهان دریافت کرده است. او کمپاىبنىبی تئاترش سینندان (به معنای لیگ جوانان) را در سال ١٩٨٣ هنگامی که دانشجوی کاجللجلج بود پایهگذاری کرد. سبک آرام و خودماىبنىبی هربیربراتا در کنار حس تارجبیجبخی قویاش و ىبیىبیاش تضاد روشىبنىبی با مبنمبمایشهای پرزرق و برق شاعرانه و پرجنبوجوش نسلهای پیچیدگیهای گاهبهگاه رئالیسم جادوپیشنبینبن از مججمجمله هیدکی نودا و یورو کارا به مبنمبمایش میگذارد. مبنمبمایشهای او در اوایل دههی ١٩٩٠ میالدی که اصالت هربنربریاش در جممجمحفل منتقدان مورد تایید قرار گرفت، تئاتر سکوت لقب گرفته بود. او مهھمهمچننبینبن به عنوان تئوریسنبینبن تئاتر بسیار پرکار بوده است. آثار متعددی از وی به چاپ رسیده که از مججمجملهی آهبنهبها «برای تئاتر جممجمحاورهای معاصر» (١٩٩۵) است که در آن به نظریهپردازی دربارهی روششناسی تئاتری و جببجبحث دربارهی احتمال وجود تئاتر مدرن واقعی در ژاپن پرداخته
است. این کتاب مهم و تارحتیحتخساز با استقبال فراواىبنىبی روبرو شد و اهللهلھامجببجبخش هربنربرمندان تئاتر جوانتر در ژاپن قرار گرفت. گورا است که کمپاىبنىبی تئاترش نربیربز در مهھمهمانجا استقرار دارد. خانهی هربیربراتا مدیر هربنربری و نربیربز مالک و مدیر خانهی تئاتر کومابا آژاپن به سراسر از جممجمحلی بسیاری تئاتری کمپاىبنىبیهای معرىففىفی عامل که است سال را بنیان هبنهبهاده، بیست آن او که تئاتری گورا جبتجبجربه و دانشی را برای او فراهم کرد که منجر به جممجمخاطبان در توکیو بوده است. چننبینبن برنامهریزیهای شبکهای در آ
!1
قبول مسئولیت مدیریت هربنربری در خارج از این جممجمجموعه از سوی او شد: مدیر فستیوال در فستیوال هببهبهاری توگا (١٩٩٩)، مدیر هربنربری تاالر فرهنگ فوجیمی، کربیربراری موجیمی در جببجبخش سایتاما (٢٠٠٢-٢٠٠٧).
مبنمبمایش باالی لبه ‐ ٢٠٠٩
در و است رشد حال در مهھمهمچنان کنون تا و کرد کار به شروع کره در ١٩٩٣ سال در بنبینبنامللململلی مهھمهمکاری شبکهی در رودخانه مبنمبمایش «آنسوی برای او است. یافته گسربتربرش ایرلند و آمریکا اسربتربرالیا، چنبینبن، فرانسه، مهھمهمچون کشورهاىبیىبی می» (که در تئاتر ملی جدید در توکیو برای اولنبینبن بار به روی صحنه رفت) و در آن با هربنربرمندان تئاتر ژاپن و کره به عنوان نویسنده و کارگردان مهھمهمکاری کرده بود، هم در کره و هم در ژاپن جایزه گرفت. مبنمبمایش «در قلب جنگل» او که برداشىبتىبی آزاد از «قلب تاریکی» کربنربراد است در سال ٢٠٠٨ با موفقیت در تئاتر رویال فالماند بلژیک بر روی صحنه رفت. رابطهی بنبینبنامللململلی پایدار دیگر او با فرانسه است که از سال ١٩٩٨ آغاز شده است. «یادداشتهای توکیو» و «شهروندان سئول» او بارها در آجبنجبجا اجرا شدهاند و «باالی لبه»، اقتباسی از منبتنبن میشل ویناور در سرتاسر ژاپن و فرانسه به روی صحنه رفته
.(٢٠٠٩-٢٠١٠) است متون هربیربراتا به عنوان مدرس تولید تئاتر، ارتباطات و سیاست هربنربری بر اساس روش کارگاهیاش برای کتب دبربیربرستاىبنىبی ژاپن مورد اقتباس و استفاده قرار گرفته است. او در دانشگاههای متعددی در ژاپن و خارج از آن تدریس کرده است. او در کا، مرکز مطالعات طراحی ارتباطات رفت. دانشگاه اوبربیربرین استاد تئاتر بود (٢٠٠٠-٢٠٠۶) و پس از آن به دانشگاه اوزاتولید به منجر هومسشمسمند رباتهای البراتوار مدیر ایشیگرو هربیربروشی با کا اوزا دانشگاه در او مشربتربرک پژوهشی پروژه مبنمبمایشهای رباتیک/اندرویدی متعددی شده است. وی اخربیربراً در دانشگاه هربنربر توکیو به عنوان استاد پروژه برگزیده شده
است.
!2
هربیربراتا به خاطر دستاوردهای سیاسیاش نربیربز شناخته شده است. او در قانونگذاری ژاپن در زمینهی مدیریت هربنربری و سیاستهای سوبسید که قانون آن در سال ٢٠١١ اجراىبیىبی شد نقشی کلیدی داشته است. او در سالهای ٢٠٠٩ تا ٢٠١١
مشاور جممجمخصوص کابینه بود و در هبتهبهیهی پیشنویس جبنجبخستنبینبن سخربنربراىبنىبی سیاسی جبنجبخست وزیر وقت یوکیو هاتویاما نربیربز نقش داشت.
مصاحبهی زیر در ٢۴ ژوئن ٢٠١۴ در دفربتربر هربیربراتا در توکیو صورت گرفت.
مانابو نودا: مسشمسما در دههی اول فعالیتتان دربارهی خود و کمپاىبنىبیتان گفتید:«تنها از طریق تئاتر است که من میتوامبنمبم با دیگران مرتبط باشم. به عبارت دیگر انگربیربزهی مسشمسما برای کار تئاتر بسیار شخصی بود. آیا در اواخر دههی هشتاد که شروع
به پایهگذاری روششناسی تئاتری خودتان کردید، دیدگاهتان از شخصی به عمومی تغیربیربر کرده بود؟ اوریزا هربیربراتا: آرزو و هدف من به عنوان یک هربنربرمند مهھمهمواره این بوده است که کاری کنم که مرا درک کنند. این هیچ گاه بودم که شیوهی تئاتری من جممجمخاطب ده یا بیستهزارتاىبیىبی جذب جبنجبخواهد تغیربیربری نکرده است. اما من از مهھمهمان ابتدا کامالً آباشد؛ زیادی افراد طبیعی انتخاب آن در من مبنمبمایش دیدن و آمدن که بسازم جامعهای میخواستم بنابراین کرد. کنون من درگربیربر آموزش هستم و موضوعاىبتىبی مهھمهمچون ارتباطات و سیاستهای فرهنگی را در انگربیربزهای بسیار خودخواهانه. اوارد من بر هم نقدهاىبیىبی که هستم متوجه و است خودخواهانه انگربیربزهام هم باز میکنم. تدریس دانشگاهی سطح
میشود، اما من به صورت عمومی اعالم کردهام که مقصر کارمندامبنمبم هستند (میخندد).
مانابو نودا: مسشمسما در یکی از کتابهایتان گفتهاید:«ممممممکن است مسشمسما هیچ متوجه نشوید که یک فرد چه میخواهد بگوید، گر هدف مسشمسما تنها این باشد که جببجبخواهید بگویید من اینجا هستم، این موقعیت به اما میفهمید که میخواهد چربیربزی بگوید. اتنهاىبیىبی مهھمهمپایهی رسیدن به هدفتان است.» من فکر میکنم این برداشت شخصی مسشمسما از انگربیربزهی هربنربری را نشان میدهد. از طرف دیگر، در مهھمهمان زمان نوشتید از آجبنجبجا که ژاپىبنىبیها به وضوح در رابطه با گزارههای بنبینبنامللململلی دچار کمبود حساسیت هستند، مشغول به کار بر روی هببهبهبود بیشربتربر زبان ژاپىبنىبی بودید تا بتواند از طریق دستیاىببىبی به فرمی که مناسب این زبان باشد، ىببىبی کنار بیاید. فکر میکنم این جنبهی عمومی عالقهی هربنربری مسشمسما به فرم احتماىللىلی ژاپىبنىبی است که بتواند کلیات و با منطق غر
مفاهیم جهاىبنىبی را منتقل سازد.
کانت و هگل خواندم. درس فلسفه رشتهی در دانشگاهیام اولیهی جبتجبحصیالت دوران در من هربیربراتا: اوریزا (فیلسوف نیشیدا کیتارو آثار اما شوم. متوجه را مطالبشان میتوانستم توضیحات و پانویسها کمک با و میخواندم ١٨٧٠-١٩۴۵) کامالً برامبیمبم قابل درک بود، حىبتىبی با این وجود که به زبان ژاپىبنىبی بود (میخندد). بنابراین به این فکر افتادم گر زبان ژاپىبنىبی به مهھمهمنبینبن صورىبتىبی که هست نتواند تفکر فلسفی غرب را بپذیرد، مطالعهی فلسفه چه فایدهای دارد؟ که ابرای میکند، دنبال را انساىبنىبی حقیقت که است نظامی فلسفه گر ا اما است، ارزمسشمسمند خود خودی به اطالعات واردات ژاپىبنىبیها حیاىبتىبی است که بتوانند آن را به زبان ژاپىبنىبی دنبال کنند. این زماىبنىبی بود که عالقهی من به خود زبان افزایش یافت. من به کره رفتم تا زبان کرهای که شبیه به زبان ژاپىبنىبی است را فرابگربیربرم و در طول دوراىبنىبی که در آجبنجبجا بودم، ایدههای
بسیاری را پروراندم، ایدههاىبیىبی که سنگ بنای نظریه و روششناسیام بود.
مانابو نودا: در حدود سال ١٩٨۶-١٩٨٧ نوشتید که بازیگران باید آنچه ورای کلمات است را عرضه کنند، چرا که کلمات در اصل از مبنمبمایشنامهنویس آمدهاند. به نظر میرسد عالقهی مسشمسما از منبتنبن ایستا به مراودهی پویای کالمی تغیربیربر کرده
است.
!3
اوریزا هربیربراتا: حىبتىبی امروز هم من خود را به عنوان مبنمبمایشنامهنویس میبینم تا کارگردان. آجبنجبچه در آن زمان دریافته بودم این بود که ما آنگونه صحبت مبنمبمی کنیم. زباىبنىبی مانند ژاپىبنىبیِ نیشیدا بازیگر را جممجمحدود میکند. هنگامی که من شروع به کارگرداىبنىبی کردم، دریافتم که با بسیاری از مشکالت میتوان در مرحلهی نوشنبتنبن دستوپنجه نرم کرد؛ به عنوان مثال پیچاندن ترتیب کلمات. این تاثربیربر شگرىففىفی در مبتمبمرین داشت. مهھمهمنبینبن کشفیات در استفاده از زبان در زندگی روزمره مسبب
شکلگربیربری حرفهی من به عنوان کارگردان شد.
مبنمبمایش یادداشت های توکیو ‐ ٢٠١٠
مانابو نودا: پس حرفهی مسشمسما به عنوان مبنمبمایشنامهنویس و کارگردان در کنار پیگربیربری زبان مبنمبمایشی ژاپىبنىبی هببهبهربتربر شکل گرفت.
تکنیک به که هنگامی است: کوزهگری مهھمهمانند دارد. احتیاج نربیربز صنعتگری مهارت به مبنمبمایشنامهنویسی هربیربراتا: اوریزا جدیدی دست مییابید، طبیعتاً از این که چه نوع فنجاىبنىبی خواهید ساخت هیجانزده میشوید. پس فکر میکنم دو جنبه وجود دارد: من در جستجوی زبان ژاپىبنىبی به عنوان زبان مبنمبمایشی هببهبهربتربر، و من به عنوان صنعتگر. من در طول پانزده سال گذشته در خارج از ژاپن نربیربز کار کردهام، مثالً در فرانسه و کره. این ذهن مرا کمی بیشربتربر باز کرد. من به زبان ژاپىبنىبی کار میکنم، اما بودن در معرض زبانهای دیگر تغیربیربراىبتىبی در من اجبیجبجاد کرده است. در حال حاضر عالقهی هربنربری اصلی من در
این تغیربیربرات است.
!4
مبنمبمایش سه خواهر، بازی اندروید ‐ ٢٠١٢
مانابو نودا: در سال ١٩٩٩ نوشته بودید که «ما (ژاپىبنىبیها) باید مهھمهمگی به این شناخت برسیم که هنوز ارتباط شفاهیمان مبیمبم: در حال حاضر ما هیچ درسىبتىبی یا را قاعدهمند نکردهامبیمبم. این واقعیىبتىبی است که برای شروع ابتدا باید با آن روبرو شومبیمبم.» منظورتان چه بود؟ آیا به این موضوع اشاره میکردید که باید به دنبال هر چه بر زیباىبیىبی قاعدهمندی در زبانمان ندار
آن اساس ذاتاً ژاپىبنىبی است باشیم یا اینکه مسشمسما خود رهرببربری را در ساخنبتنبن قواعد بر عهده میگربیربرید؟ اوریزا هربیربراتا: هر دو! (میخندد) مهھمهمانطور که گفتم انگربیربزهی هربنربری اصلی من خودخواهانه است، اما انگربیربزههای دیگری نربیربز ىبیىبی برای مبتمبمرین دموکراسی عمل کند. تفاوت وجود دارند و یکی از آهبنهبها برقراری دیالوگ است که میتواند به عنوان الگواصلی میان مبنمبمایشهای من و مبنمبمایشهای ژاپىبنىبی پیش از من فکر میکنم این است که مبنمبمایشهای من ساختار دیالوگجممجمحور دارند. با این حال از آجبنجبجا که زبان ژاپىبنىبی جای کمی برای پذیرش دیالوگ دارد، من بسیار تالش کردهام که شرایط مناسب
را در زبان ژاپىبنىبی بیامببمبم تا بتواند دیالوگی را به زبان خودمان در خود داشته باشد. من از حدود سال ١٩٩۵ شروع به استفاده از واژهی دیالوگ (taiwa) در مقابل مکامللملمه (kaiwa) کردم؛ مهھمهمان ساىللىلی که کتامببمبم «برای تئاتر جممجمحاورهای معاصر» به چاپ رسید. در این کتاب استدالل کرده بودم که برقراری دیالوگ برای ما ژاپىبنىبیها شرط رسیدن به مدرنیتهی واقعی در تئاتر است. بدون دیالوگ، تئاتر تنها تبدیل به رشتهای از کلمات خواهد شد، مهھمهمانند
سخربنربراىبنىبی سیاسی، مونولوگ، بسیار احساساىبتىبی… دو نکتهی بسیار مهم وجود دارد که دیالوگ را معنادار میسازد. اول این که هر دو طرف دستخوش تغیربیربر میشوند. مناظره نیست که یکی از طرفنبینبن برنده یا بازنده شود، بلکه هر دو طرف در نتیجهی دیالوگ تغیربیربر میپذیرند. دوم این که دیالوگ باید باز باشد— دیالوگ فعالیىبتىبی عمومی است، در حاىللىلی که مکامللملمه خصوصی است. فکر میکنم تئاتر برای اجبیجبجاد
فرصت برای تغیربیربر از طریق دیالوگ ایدهآل است. من گاهبهگاه در دانشگاههای غرب سخربنربراىبنىبی کردهام و برداشت من از دیالوگ به عنوان شرطی برای تئاتر مدرن ظاهراً
موجب تأمل شده است. ظاهراً تفاوت میان دیالوگ و مکامللملمه به قدری برایشان بدهبیهبهی بوده است که حىبتىبی زمجحمجمت توجه به !5
مبنمبمایش خداحافظ اندروید ‐٢٠١٢
کسفورد به دنبال کلمهی دیالوگ بگردید، گر در وبسایت واژهنامهی آ آن را به خود نداده بودند. جای تعجب است که اىبیىبی میان دو یا چند نفر به عنوان جببجبخشی از کتاب، مبنمبمایش یا فیلم». شاید من به عنوان به این تعریف برمیخورید:«گفتگوىببىبیها یک خارجی از حللحلحاظ فرهنگی در موقعیىبتىبی بودم که مرا قادر ساخت به موضوع از دیدگاهی نگاه کنم که از نظر غردور مانده بود. در ژاپن که هیچ تفاوىبتىبی میان دیالوگ و مکامللملمه گذاشته نشده است، مبنمبمایشنامهنویسان باید به گونهای هدفمند
بنویسند که دیالوگ —و نه مکامللملمه— بتواند گسربتربرش یابد.
مانابو نودا: هربنربرمندان میتواند به عنوان داوران زیباىبیىبی رفتار کنند، اما در هنگام تدریس باید دموکراتیک عمل کرد. آیا هرگز از برقراری دیالوگ با منتقدان تئاتر یا افراد خارج از تئاتر هببهبهره بردهاید؟
گاه پیش میرود. این به این معناست که نتیجهی پایاىبنىبی چربیربزی اوریزا هربیربراتا: جببجبخش اعظم روند خالقانهی هربنربرمند ناخودآگاهانه نبوده است و گاه آن چربیربز میتواند ارتباط اجتماعی قوی داشته باشد. هبتهبهیهکنندگان را در بر دارد که جبتجبحت کنربتربرل آىببىبی عمل می کنند. من به واسطهی ماسائو نوسو بود گاه هربنربرمند به جامعه به خو خوب، برای مثال، در مرتبط کردن ناخودآکه شروع به تدریس در دانشگاه و برگزاری کارگاه کردم. در آن زمان او هبتهبهیهکنندهی تئاتر آئویاما در توکیو بود. او این از یکی من نظر به باشند. هبتهبهیهکنندگان حتماً نیست الزم کرد. تدریس به تشویق مرا و بود دیده من در را تواناىبیىبی
گاه مانده است را توصیف و تعریف کنند. بزرگترین رسالتهای منتقدان این است که آنچه در هربنربرمند ناخودآبا این حال یک دشواری این است که نقد تئاتر ماهیت ادىببىبی مستقلی است و به مهھمهمنبینبن ترتیب میتواند نيازها و خواستهای هربنربرمند را برآورده سازد اما از طرىففىفی اجباری هم به این کار ندارد. دراماتورگها این روزها در ژاپن مورد توجه روزافزون قرار گرفتهاند و کارشان این است که نیاز هربنربرمند را تامنبینبن کنند. البته هربنربرمندان انواع جممجمختلفی دارند. برخی از دراماتورگ کمک میگربیربرند اما برخی دیگر ترجیح میدهند به تنهاىبیىبی کار کنند. مواردی نربیربز وجود دارد که دخالت در آهبنهبها برای روند
!6
گاه خالقانه مضر است. باالخره هربنربرمندان میتوانند بدون آهبنهبها نربیربز کار کنند، چرا که به هر حال جببجبخش اعظم کارشان ناخودآاست. اما در مقابل، این جممجمخاطب است که به دراماتورگ و منتقد نیاز دارد. با این اوصاف، حىبتىبی در این اجتماع که مورد گر منتقدان بتوانند به هجمهی اطالعات فشرده است، هربنربرمنداىبنىبی هستند که تا صد سال بعد هم شناخته جبنجبخواهند شد. ا
ىببىبی است. کاهش این زمان انتظار به پنجاه یا سی سال کمک کنند، اتفاق خومانابو نودا: مسشمسما در عرصهی سیاست که دیالوگ کنربتربرل شده در آن امری ضروری است نربیربز فعالید. آیا فکر میکنید منتقدان تئاتر میتوانند یک طرف دیالوگ سیاسی با هربنربرمندان تئاتر باشند؟ فکر میکنید منتقدان در قرن ٢١ چه نقشی میتوانند در
برقراری دیالوگی از نظر سیاسی موثرتر داشته باشند؟ گورا هستم و مهھمهمانطور که از نامش پیداست، بنا بوده که جممجمحفلی باشد برای اجتماع اوریزا هربیربراتا: من مالک و مدیر تئاتر آگورا در یونان باستان جممجمحلی باز بوده است که برای گردمهھمهماىبیىبی یا برپاىبیىبی بازار از مردم و برقراری دیالوگ میان آهبنهبها. [ت.م: آآن استفاده میشده است.] من فکر میکنم چننبینبن مکانهاىبیىبی برای جبتجبجمع امهھمهمیىبتىبی اساسی دارند. مسلم است که دیالوگ میتواند در تئاتر اتفاق بیافتد. در تئاتر من که عیناً اتفاق میافتد. من مهھمهمچننبینبن فکر میکنم تئاتر هستهای را شکل میدهد
که دیالوگ حول جممجمحور آن رشد میکند، حال چه بر روی کاغذ باشد و چه در وب. گورا مستقر است و هربنربرمندان جوان بسیاری را پرورش داده است که امروز در تئاتر صاحب نام کمپاىبنىبی تئاتر من در آهستند. چرا؟ چون در ژاپن کمپاىبنىبی ما به تنهاىبیىبی فرصتهاىبیىبی برای نقد دوجانبه بر اساس زبان مشربتربرکی که در نتیجهی داشنبتنبن پیشینهی آموزشی مشربتربرک شکل گرفته، اجبیجبجاد کرده است؛ یعىبنىبی آهبنهبها مهھمهمه در معرض روش من بودهاند. این که تنها بگوییم از این خوشم میآید و از آن خوشم مبنمبمیآید منجر به دیالوگ مبنمبمیشود؛ و متاسفانه فکر میکنم بسیاری از تئاتریها در ژاپن ىبیىبی در سر مهھمهمچنان در این مرحله گربیربر کردهاند. دیالوگ نیازمند درک مشربتربرکی است در رابطه با این که نوع تئاتر ما چه آرزو
میپروراند، سیاستهامبیمبمان و شیوهی نگاهمان به جهان.
که هنگامی زیرا میخورم غبطه اروپا به من است. جهاىبنىبی بُعدی داشنبتنبن دیالوگ، برقراری در دیگر کلیدی عنصر مبیمبمیىبنىبی پروتکل» پدیدار میشوند، منتقدان به تقال میافتند تا این هربنربرمندان جدید را واقعیتهای تئاتری جدید مهھمهمانند «ردرک کنند، آهبنهبها را در بسربتربر موجود مطالعه کنند و نگاه آهبنهبها را از بعد جهاىبنىبی مورد بررسی قرار دهند. هنگامی که در فرانسه ىبیىبی با یکدیگر بر سر بررسی مبنمبمایشهای من و کار من مورد جببجبحث منتقدان متعدد قرار گرفت برامبیمبم بسیار ارزمسشمسمند بود. گوکه هستند مشتاق آجبنجبجا منتقدان اروپاست. تئاتر نقد قدرت این بودند. رقابت در آهبنهبها دربارهی جدید نکات یافنبتنبن استعدادهای جدید را پیدا کنند و آهبنهبها را به جممجمخاطبان جهان معرىففىفی کنند و بگویند:«این یک شیوهی جدید برخاسته از این و آن بسربتربر فرهنگی مشخص است. نظر مسشمسما چیست؟» متاسفانه اینگونه بعد جهاىبنىبی تا امروز در ژاپن وجود ندارد. روابط مبیمبم که بتوانند به عنوان پل بنبینبن فرهنگی در قرن ٢١ بیش از این حائز امهھمهمیت خواهد شد. ما قطعاً به افرادی نیاز دار
فرهنگی عمل کنند.
مانابو نودا: مسشمسما مبنمبمایشنامههاىبیىبی نوشتهاید که در آن شخصیتهای ربات و اندروید وجود دارد. این را در کجای پیگربیربری مسشمسما برای دیالوگ موثر در تئاتر میتوان قرار داد؟
تئاتر کسی مبنمبمیکنم گمان من است. عروسکی تئاتر از دیگری شکل تنها من روبات/اندرویدی تئاتر هربیربراتا: اوریزا عروسک جای به اندروید و روبات که هنگامی اما کند، سرزنش انساىبنىبی دیالوگ حذف خاطر به را کو بونرا عروسکی
میآید، چننبینبن نقدهاىبیىبی را برمیانگربیربزد. رسانهی نو قطعاً مورد انتقاد قرار میگربیربرد. کادمیک نربیربز به این مسئله دارم. آهبنهبها که به تئاتر روباتها و اندرویدها موضوع جبتجبحقیق من هستند، بنابراین من نگاهی آپیچیده کارهای میتوانند علمی‐جبتجبخیلی فیلمهای مانند روباتها که میکنند فکر شاید میکنند انتقاد روبات/اندرویدی اجبنجبجام دهند. در واقعیت، واداشنبتنبن بازیگران انسان به درست صحبت کردن به اندازهی کاىففىفی دشوار است. طبیعتاً دربارهی
!7
روباتها مشکل دوچندان است. روباتها در ارتباط شفاهی به شدت معلول هستند. پژوهش من در این زمینه —روباتهای سخنگو— میتواند در زمینهی آموزش زبان یا توامبنمبمندسازی مبتالیان به اوتیسم کارساز باشد. این به آموزش تئاتر نربیربز کمک خواهد کرد. در مطالعهی افرادی که مشکالت تکلم دارند میبایست تبادالت انضباطی متقابل بیشربتربری صورت بگربیربرد. من فکر میکنم انباشت اطالعات در زمینهی آموزش تئاتر به توامبنمبمندسازی گسربتربردهی افرادی که مشکالت ارتباطی دارند کمک شایاىبنىبی خواهد کرد. از آجبنجبجا که من ظاهراً تنها فردی هستم که استفادهی عملی روبات/اندروید در تئاتر
را بررسی میکند، فکر میکنم پژوهش من میتواند تاثربیربر اجتماعی شگرىففىفی داشته باشد.
—منبع: نشریهی اجبنجبجمن جهاىبنىبی منتقدان تئاتر‐ مسشمسماره ١٠
دربارهی نویسنده: مانابو نودا استاد دانشگاه میجی در توکیو، ژاپن است. او منتقد تئاتر و پژوهشگر است و مقاالت و کتابهاىبیىبی دربارهی بازیگری انگلیسی و ژاپىبنىبی و نربیربز تارحتیحتخ تئاتر به رشتهی جبتجبحریر درآورده است. وی در حال حاضر عضو
هیئت جبتجبحریریهی هربنربرهای مبنمبمایشی (اجبنجبجمن جهاىبنىبی منتقدان تئاتر در ژاپن) است.
!8