Upload
exit-theatre
View
222
Download
6
Embed Size (px)
DESCRIPTION
به قلم: یون-چئول کیم - رئیس انجمن جهانی منتقدان تئاتر و مدیر تئاتر ملی کره ترجمهی گروه تئاتر اگزیت- شیرین میرزانژاد
Citation preview
مصاحبه با جاناتان میلز مدیر فستیوال بنبینبنامللململلی ادینبورگ
به قلم: یون‐چئول کیم (رئیس اجبنجبجمن جهاىبنىبی منتقدان تئاتر و مدیر تئاتر ملی کره)
گزیت (شربیربرین مربیربرزانژاد) ترمججمجمهی گروه تئاتر ا
و اسربتربرالیا متولد ادینرببربرگ، فستیوال مدیر و شده شناخته آهنگساز میلز جاناتان سر دانشگاه معماری دانشکدهی در میالدی ٩٠ دههی در است. انگلیس کن ساکوستیک مشغول بود. اپراهای او RMIT در ملبورن اسربتربرالیا به تدریس طراحی آکنون در ارکسربتربر و آنسامبل جممجمجلسی فعالیت جوایز متعددی را دریافت کردهاند و هما
میکند. گون اسربتربرالیا و وی مدیر فستیوالهای موسیقی و چندهربنربری بسیاری در شهرهای گونا
انگلیس بوده است و از سال ٢٠٠٧ تا کنون مدیر فستیوال ادینرببربرگ است. کنون استاد میهمان دانشگاه ادینرببربرگ و دانشگاه ناپربیربر ادینرببربرگ، عضو جامعهی او هم اسلطنىبتىبی ادینرببربرگ و صاحب کرسی در گروه رایزىبنىبی هربنربری شورای فرهنگی بریتانیا است.
وی اخربیربراً از سوی دولت اسربتربرالیا به عنوان مشاور بنیاد فرهنگی هربنربری سدهی اسربتربرالیا منصوب شد.
او برای دستاوردهای هربنربریاش از سوی دولتهای اسربتربرالیا، بریتانیا، فرانسه، هللهلھستان و ىببىبی مورد تقدیر قرار گرفته است. کره جنو
— دربارهی نقش نقد تئاتر در قرن ٢١ چه فکر میکنید؟
جاناتان میلز: ما باید حکایت را از جبتجبحلیل جدا کنیم. فکر میکنم بیان این مطلب منبع هر با که است بوده این اینربتربرنت نامطلوب تبعات از یکی است. مهم بسیار اطالعاىبتىبی به شکل یکسان برخورد میشود. این بدین معناست که با افرادی که به و گاهند آ که کساىبنىبی یا میکنند، رفتار آنارشیسىبتىبی و هستند دردسرسازی دنبال جبتجبحصیلکرده هستند، یکسان برخورد میشود. برای صداهایشان ارزش یکسان قائل میشوند. از نظر من این اولنبینبن مطلب مهم است. این موضوع در بسربتربری که فرهنگ در
آن ساخته میشود در حال پذیرفته شدن است. دومنبینبن مطلب —که بر اساس آجبنجبچه پیشتر گفتم، حىبتىبی مهمتر است— این است که من فکر میکنم منتقدان بیش از اندازه بر اساس فرضیات ناقص دربارهی اینکه اثر از بسیاری با من میکنند. سفید و سیاه قضاوت دهد اجبنجبجام میخواسته چه مربوطه منتقدان که درک مقصود کار برایشان دشوار است، مهھمهمدردی میکنم. اما فکر میکنم امروزه نقش منتقد باید بیشربتربر جامعهشناسانه باشد. باید بسربتربر و قصدی که در پس هر
کار هربنربری هبنهبهفته است را درک کرد. به مهھمهمنبینبن علت من اغلب نقدهاىبیىبی میخوامبنمبم که میگویند:«من از این کار خوشم مبنمبمیآید چون با این بسربتربر موافق نیستم.» اما در واقع آهبنهبها تالش مبنمبمیکنند که زمینه و بسربتربر کار را کنشی است. «من بسربتربر این مبیمبم، بیشربتربر اوقات نقدشان نوشتهای وا بپذیرند و صرحتیحتح بگوعادت آن به که نیست است»،«چربیربزی بد میکنم مبنمبمیکنم»،«فکر درک را مبنمبمایش داشتم»… چند سال پیش در یک فستیوال بارها با چننبینبن برخوردهاىبیىبی روبرو شدمبیمبم؛ کت بودند، یعىبنىبی عمداً نسبت به یک فرم مشخص اجرای موسیقی ىببىبیتوجه مردم سابودند: موسیقی قدمبیمبمی نواخته شده با سازهای قدمبیمبم، یا سازهاىبیىبی که از روی سازهای
سازهای در چون میرسد»، متفاوت نظر میگفتند:«به آهبنهبها بود. شده ساخته قدمبیمبمی جممجمختلف صداهای جممجمختلفی میسازد. اما در واقع مسشمسما باید دربارهی سازها بدانید.
تناقض مهھمهمنبینبنجاست: مبتمبمام اینها مربوط به یک تناقض بسیار بسیار پیچیده است. در مبیمبم، فرصتهای در حال زماىبنىبی که بیش از هر زمان نیاز به ترمججمجمهی زمینه و بسربتربر کار دارگذری برای منتقدان جدی وجود دارد. روزنامهها این موضوع را پوشش مبنمبمیدهند و جممجمحافل اینربتربرنىبتىبی به خاطر طبیعت ىببىبیانسجامشان زمان و یا منابع الزم برای این کار را ندارند. بنابراین در دوراىبنىبی که دنیای ما در حال پیچیدهتر شدن است و بیش از پیش
نیازمند اشکال مشخصی از ترمججمجمه است، این اتفاق مبنمبمیافتد. نقش منتقدان نربیربز کاهش یافته است، چرا که نه مجحمجمایت رسانهی سنىبتىبی (غربیربرشنیداری) برای جبتجبحقق این موضوع وجود دارد و نه در رسانهی جدید که چننبینبن امکاىبنىبی در آن کنش وجود دارد، مبتمبمایلی برای درک چگونگی یافنبتنبن یک مدل جبتجبجاری یا حىبتىبی یک تراساده وجود دارد. فکر میکنم از نظر آیندهی نقد، در حال حرکت به سوی یک چالش و یک مسئلهی بغرحتنحتج هستیم. از این رو منتقدان بسیاری در تونل زمان حبس شده
اند. ما در آغاز یک انقالب هستیم. مفاهیم به شکلی اساسی تغیربیربر کردهاند. ما در حللحلحظهای مبیمبم که میبایست درک بیشربتربری از بسربتربر در حال گسربتربرشی که هربنربر در آن ساخته قرار دارمیشود داشته باشیم. ما با افرادی روبرو هستیم که به قلمروهای آشنای خود فرار از بیش برایشان این زیرا میمانند، خود مرزهای داخل و میشوند پنهان میکنند، اندازه دشوار است. آهبنهبها به دور تکهی کوچکی از دنیا که برایشان آشنا و قابل فهم است حصار میکشند. مشکل اینجاست که این دیگر دنیاىبیىبی نیست که در آن زندگی
میکنیم.
— به عنوان مدیر فستیوال، آیا پیشنهادی برای منتقدان دارید؟
جاناتان میلز: به مهھمهمنبینبن سادگی: من اغلب نقدهاىبیىبی بر این فستیوال دریافت میکنم که تنها بر اساس جبتجبحلیل برنامهی تئاتر، برنامهی رقص، یا برنامهی موسیقی یا اپرا است. کید کنم که این فستیوال در واقع فقط فستیوال موسیقی یا رقص یا تئاتر یا اپرا باید تاگر تنها بر یک ژانر متمرکز باشند، مبتمبمام آن را از دست دادهاند. با این نیست. پس ا
حال هنوز مردم برای نقد آن به سراغ متخصص آن حیطهی مشخص می روند. پس مبیمبم؟ کساىبنىبی که بدانند چگونه مبتمبمامی ژانرهای جممجمختلف اجرا چرا متخصص فستیوال ندارکمپاىبنىبیهای از دسته آن خالف بر میکنند، نقد را فستیوالها که کساىبنىبی میشوند،
عتیقهای که از قرن ١٩ به یادگار ماندهاند و در حقیقت دردسری بزرگ هستند. فستیوالها خوب عمل می کنند، اما این جاهای دیگر نه.
یا تئاتری جامعهی به میتوانند چگونه منتقدان میکنید فکر سوال. آخرین —جامعهی هربنربری کمک کنند تا اهللهلھامجببجبخش باشد؟
جاناتان میلز: در واقع من فکر میکنم که منتقدان در هربنربرهای مبنمبمایشی و فرهنگ هربنربرهای جبتجبجسمی امروز نقشی اساسی و مهم —که روز به روز مهمتر میشود— منظورم کنند. حرکت چالشبرانگربیربز کامالً عرصهای در که جممجمجبورند منتقدان دارند. کادمیک بسیار ارزمسشمسمند و مهم است، اما میتواند کادمیک است. نقد آ منتقدان غربیربرآگفته] دربارهی کار هربنربری را در بر گربیربرد، بسیار نادرست هم باشد. میتواند بدهبیهبهیات [ناکادمیکها چرا که آهبنهبها گمانهزىبنىبی نربیربز میکنند— و در آن حللحلحظه حىبتىبی میتوان گفت که آ
در دورترین نقطه از ذهن هربنربرمند قرار دارند. من فکر میکنم در این زمان باید منابع بیشربتربری در اختیار منتقد واقعی گذاشته شود پس این کار پژوهش کند و اطمینان حاصل شود که از جممجمختلف میان ژانرهای تا در برمیآید. یک منتقد امروز باید بیشربتربر دربارهی بسربتربری که مهھمهمواره در حال تغیربیربر و جبتجبحول
است بداند. چالش مهھمهمنبینبنجاست. افرادی هستند که چننبینبن منابعی به آهبنهبها داده نشده است. و با وجود کوچکتر شدن پرداخت حقوق منتقدان و روزنامهنگاران به سابقاً که اقتصادی ىبیىبی الگو گسربتربرهی شبکههای چشمگربیربر رشد و کادمیک آ منابع کاهش دیگر سوی از و میکرد اجتماعی… این به این معناست که دیگر هیچ تفاوىبتىبی میان صحبت یک فرد دربارهی قسمىبتىبی از یک سریال با صحبت از مبنمبمایش شکسپربیربر نیست؛ مهھمهمه با هم برابرند. آنگاه ما مبیمبم. ما باید نقش منتقدان را پیدا کنیم. شاید تنها الزم باشد بر هم باید این را بپذیرروی منتقدان و هربنربرمندان منتقد سرمایهگذاری کنیم. باید الگوی مجحمجمایىبتىبی دیگری پیدا کنیم، چه جبتجبحصیالت دانشگاهی باشد، چه دورههای روزنامهنگاری، نقد ادىببىبی، تئوری
مبیمبم که آمادهاند بار قضاوت را از دوش روند فرهنگی و … . ما به افرادی نربیربز نیاز داردقیق چننبینبن پژوهشی بردارند.
اولنبینبن است. سوال آخرین اغلب بربپربرسد، خودش از باید منتقد یک که سواىللىلی اولنبینبن سوال این است که: شرایطی که هربنربرمند برای خود قرار داده است چیست؟ چالشی که یا کارکرد در دروىبنىبی منطق نوع چیست؟ است آورده وجود به قطعه یا اثر این گر بتوان این را دریافت، کمک بزرگی به رمزگشاىبیىبی از مکانیسم این اثر کدام است؟ اآن است. به نظر من تنها در این زمان است که مسشمسما در جایگاهی قرار میگربیربرید که میتوانید دربارهی موفقیت یا عدم موفقیتش بر اساس اینکه شرایط قرار داده شده توسط هربنربرمند چه بوده است، قضاوت کنید. زیرا صد سال پیش، بسربتربر پذیرفته شده و مورد توافقی وجود داشت که میان مهھمهمه مشربتربرک بود. اما این روزها هیچ بسربتربر مشربتربرکی میان اشکال هربنربری، نسلها و فرهنگها وجود ندارد. یک منتقد حساس و باهوش باید باز آغوش با را تفاوتها این که جهاىبنىبی— بلکه چندفرهنگی، باشد —نه جهاىبنىبی بپذیرد و بتواند این تفاوتها را ترمججمجمه کند: تفاوت در ژانرها، نسلها، بسربتربرها و شرایط.
دربارهی نویسنده: یون‐چئول کیم رئیس اجبنجبجمن جهاىبنىبی منتقدان تئاتر و مدیر تئاتر ملی کره، دریافت کنندهی نشان افتخار فرهنگی کره و و کره هربنربرهای ملی دانشگاه تئاتر، دانشگاه استاد نربیربز سردبربیربر نشریهی اجبنجبجمن جهاىبنىبی منتقدان تئاتر است. وی تا به جایزهی برندهی نربیربز بار دو و کرده منتشر کتاب ده حال
منتقد سال بوده است.
—منبع: نشریهی اجبنجبجمن جهاىبنىبی منتقدان تئاتر‐ مسشمسماره ١٠