92
وﺟﻮب ﮔﺬاﺷﺘﻦ رﻳﺶ ﻣﺆﻟﻒ: ﺣﻀﺮت ﺷﻴﺦ اﻟﺤﺪﻳﺚ ﻣﻮﻻﻧﺎ ﻣﺤﻤﺪ زﻛﺮﻳﺎ ﻛﺎﻧﺪﻫﻠﻮي) رﺣﻤﻪ اﷲ( ﻣﺘﺮﺟﻢ: ﻋﺒﺪاﻟﻠﻄﻴﻒ ﻧﺎروﺋﻲ

ˆ˙˝ ˘ˇ ( ' ( ˇ ) # $%˙!˛˚ · [email protected] ﻪﻨﻟﻮ ﻮﻧﺎﻧﺍﻮ ﻭﺍ ﻮﻨﻠﺼﺤﻣ ﺩ ﺪﻬﻋ +93 (0) 786 584 528 +93 (0) 786 173 970 2 ˛˚

  • Upload
    others

  • View
    19

  • Download
    0

Embed Size (px)

Citation preview

وجوب گذاشتن ريش

:مؤلف موالنا محمد زكريا الحديث حضرت شيخ

)رحمه اهللا (كاندهلوي

:مترجم عبداللطيف ناروئي

فهرست مطالبفهرست مطالبفهرست مطالبفهرست مطالب

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

2

مشخصات كتاب

شيوجوب گذاشتن ر : اسم كتاب

يا كاندهلويموالنا محمدزكر : فيتأل يف ناروئيعبداللط : ترجمه

يقيانتشارات صد : ناشر اول : نوبت چاپ

1384بهار : سال چاپ دژ : چاپخانه

نسخه3000 : راژيت

بفهرست مطال صفحه عنوان

5............................................................................................................شگفتار مترجميپ 8...................................................................................................نامه مؤلف يزندگ

8.................................................................................................شانيوالدت و خاندان ا 8.......................................................................................... علم و دانشيريدوران فراگ

9.............................................................................................................. موالنايسفرها 10...............................................................................................شانيخ اياستادان و مشا

10............................................................................................................شانيشاگردان ا 11................................................................................................شانيصفات و اخالق ا

11........................................................................................................................فاتيتأل 12..........................................................................................................................وفات

13..........................................................................................................مقدمه مؤلف 25.....................ان و استنباط از آني با شرح و بيث نبوي در مورد احاد:بخش اول

29..................................................................ليش و كوتاه نمودن سبيدستور گذاشتن ر 33.............................................-صلى اهللا عليه وسلم- ش حضرت رسوليانبوه بودن ر

37.............................................................................................نش خداوندير در آفرييتغ 39.................................................................................................................شيمقدار ر

43....................................................................................................................ازالة شبهه 44............................................................................................. اصحاب مذاهبيفتواها 60.......................................................................ار نمودن مردانيت مشابهت اختيممنوع

60................................................................................................با زنان و زنان با مردان 65........................................................................................................ليكوتاه كردن سب

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

4

71.............................................................تراشان شيپاسخ به شبهات ر :بخش دوم

89...................................................................................................................بحث آخر

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

5

ميالرح الرحمن اهللابسم

مترجمشگفتاريپ ي ها در گستره انساني و خوشبختيابي كامي برا-لعزوج- د خداونديبدون ترد

ات، هر دستورش موجب ية حي را فرستاده است كه هر حكم آن ماين كامليزمان، د يتيكران حكمت و معرفتش، مشعل فروزان هداي بيايسعادت و هر رهنمودش از در

يها هقت، پليشرفته است؛ اما در حقي كه به ظاهر پيتيت؛ بشريراه بشرز فراباشد يم ي مضاعف طيآور و تالش سرسامي را با سرعتيختگيگس و لجاميگيفروماانحطاط،

.كند يم است، و انسان يآور عزت، شرف و بهروز امي گهربارش، پياسالم و رهنمودها

يبردار رسد كه طوق اطاعت و فرمان ي ميقي و سعادت حقيمسلمان آنگاه به عزت واقع و يم اسالم با عمل به احكام اسالمين نهد، و از حر بر گرديني امور ديرا در تمام

.دي نماي پاسداري نبويها عت و سنتي به شريبنديپا يها روبرو هستند؛ عالوه بر بحرانيا دهي با مشكالت عديامروز، جوامع اسالم

ن همه بحران و مشكل يد اياند كه شا گرفتار آنيتي كه مسلمانان در سراسر گيميعظ در يانگار و سهلينينش چون عقب. باشند يم يپرور و نفسيزيگر نين دي هميامدهايپ

كه بسا امكان قلع و قمع ييها زاست؛ بحران بحراني و نبوي و احكام الهينيامور د .رود يمسلمانان در آن م

ز هست كه ي نيست؛ بلكه بدعملي نيعمل ين گونه موارد تنها بي هم در ايعلت اصل يريرپذيم بر اثر تأثينيب يچه آن كه روزانه م. باشديعمل ي بتر از قيتر و عم د سختيشا

ها عمل نمودن به سنتي هرگز به سويا نابجا و ناآگاهانه از فرهنگ منحط غرب، عدهل و ي كه گرفتار آن هستند دست به تأويا يگر با بدعملي ديبرخ. دارند ي برنميگام، زبان به اعتراض ي هم بنابر علل مختلفها از انسانيپردازند، بعض يمورد ـ م ير ـ بيتفس

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

6

امت، خطر زوال يح فقهاين گونه موارد، به تصريند كه چه بسا در ايگشا يو استهزا م .رود يمان ميا

كنند، امت ي ميش فداكارياز خويت و امتي حفظ و هوي براي كه هر ملتيدر حال .ديايان بديش به ميت خوي هوي مبارزه، جهت حفظ بقايد در راستاياسالم با

ش يستند از رسم و عمامه خوي حاضر نيطيدر هر جا و هر مح» ها كيس«امروزه يا گستردهيها تين اخبار ـ با فعاليتر چنانكه در هندوستان ـ بنابر تازه. نندي گزيدور

هم ي و نظاميسيپلدر مراكز ) ها كيس(ن گروه ياند حكومت را قانع كنند كه ا توانستهت يخورده، به انجام مسئول ش گرهي با عمامه و ريعني، ي اصلتيد با همان وضعيبا

.بپردازندخواهد كه در يار دور افتاده است و ميت و عزم راسخ بسين قاطعياما مسلمان از ا

. بسر كنديش زندگي خويت واقعير از هويگر غي ديتيهو ي قاسمقاسم محمدي استاد محترم ـ حضرت موالنا مفتي ن رو بود كه به اشارهياز ا

رحمه (ايث موالنا محمدزكريالحد خي حضرت شي اقدام به ترجمه رساله- اهللا حفظه -ن سنت ي اياي باشد در راه احيد قدميش بود، اقدام نمودم تا شايكه درباره سنت ر) اهللا

ي باشد برايا زهي و انگ-صلى اهللا عليه وسلم- حضرت رسول اكرمي شده تركاند؛ تا ظاهر و باطن خود را قرار گرفتهيه غفلت و ناآگاه كه تاكنون در ورطيمسلمانان

امبر اكرمي پيها از سنتيرويت خالق كه منوط به پيند و رضاياراي بيور سنت نبويبا ز .ندي است، حاصل نما-صلى اهللا عليه وسلم-

تراشان را از شيست كه ري آن نن كتاب لزومايان ذكر آنكه هدف از ترجمه اينكته شان يم؛ بلكه منظور آنست كه ايي منسوب نمايگريا به اتهام ديم ياسالم خارج كنرة يدا

- صلى اهللا عليه وسلم- آن حضرتين سنت واالي كه نسبت به اييپروا ي بيفضان گناه بزرگ مبتال هستند، متوجه شده، ي كه ناآگاهانه به ايشود، شكسته شود و كسان يم

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

7

د انسان آن را يچرا كه گناه هر قدر باشد، نبادنظر كنند، يش تجدي خويدر ساختار ظاهره بر عفو و ي دارد و تكي قانون-عزوجل- پندارد؛ چون خداونديكوچك و معمول .پروا و جسور گرداند يد انسان را نسبت به اوامرش بي، نبايگذشت خداوند

ست؛ لذا ي و نقص ني از كاستين ترجمه خاليادآور شوم كه ايدر خاتمه الزم است . دهندياريشمندان ما را در جهت اصالح آن ينظران و اند ارم كه صاحبدويام

ميالعرش الکرهو رب ه توکلت ويباهللا علال إيقيوما توف

يف ناروئيعبداللط

1نامه مؤلف يزندگ شانيوالدت و خاندان ا

در ق ه1315 در سال يا كاندهلويث، موالنا محمد زكريالحد خيحضرت شنه علم و ي چشم به جهان گشود كه در زميا در خانوادهيو. ا آمديهند به دن» كاندهله«

بزرگمردان و يها يژگيازات و وي از امتيكياند و داشتهي طوالنيا ن سابقهيمحنت دن و صالبت در آن و حرص بر حفاظت يتمسك به دن خاندان محترم، ياسالف ا

ن آنان عالمه يكه از بارزترباشد ي م والسالمالصلوة صاحبها ي علياهللا و سنت نب كتاباس ي بزرگ، حضرت موالنا محمد اليو داع) ي هجر1245 يمتوفا( بخش ي الهيمفت

غ، و والد بزرگوار يانگذار نهضت دعوت و تبليبن) ي هجر1363 يمتوفا (يكاندهلوكه عمرش را در ) ي هجر1334 يمتوفا (ي كاندهلوييحيمؤلف حضرت موالنا محمد

.باشند يع آن گذراند، مي و توزيني ديها كتابن و نشر يخدمت علم دتا ق دهد يز توفين رحمت قرار دهد و ما را نيخداوند متعال همه آن بزرگواران را قر

.ميمند شو از آثار گرانقدرشان بهره علم و دانشيريدوران فراگ

ين دروس ادب فارسيد و نخستيم موفق گردي به حفظ قرآن عظيدر هفت سالگ يو فرا ياس كاندهلوي بزرگ، حضرت موالنا محمد اليش، داعي خوي از عمو رايو عرب ينيرخت سفر بسته به دانشگاه د» سهارنپور«سپس همراه با پدر بزرگوارش به . گرفت

ر عالمه يمحدث كبمحضر از ل در آن جامعه، يوست و در دوران تحصيمظاهرالعلوم پشان فرا ي را از ايسنن ترمذ و يح بخاري استفاده برد و صحيل احمد سهارنپوريخل

ث بود يش كه در آن جامعه، مدرس حدياز محضر پدر بزرگوار خون يگرفت و همچن .ز بهره گرفتين

.131اعالم المحدثين في الهند في القرن الرابع عشر الهجري، ص : برگرفته از كتاب. 1

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

9

ن ييل شد، همانجا بعنوان مدرس تعيالتحص و پس از آنكه در همان جامعه فارغاست ي نگذشت كه ريمدت. د در آن دوران بودين اساتيكه كوچكتري در حالد؛يگرد

ف بود و بنابر يث شريشان حديشه اين غم و انديتر بزرگ. ديدار گرد را عهدهنيمدرس به يكه پس از مدت يا گونه ش بود، بهين آرزويث داشت باالتري كه نسبت به حديرغبتشان در جامعه يد ايمعروف گرد» ثيالحد خيش«افت و باالخره به يش دست يآرزو

و ) (داود يسنن اب(س يشتر به تدري بس نمود ويث را تدريمظاهرالعلوم كتب مرجع حد يدي تا مدت مديماري و هجوم بييناياشتغال داشت و با وجود ضعف ب) يح بخاريصح

.ديشان محول گرديف، به ايث شريس حدياست تدرينكه ريتا ان برنامه را ادامه داد، يا موالنايسفرها

ج با استاد خود ن بار در سفر حينخست. دي حج و عمره مشرف گردكبار بهيش از يبدر (» داود يب حل أيبذل المجهود ف«، صاحب ينپوررل احمد سهايمحدث عالمه خل

وجز أ«ش ير كتاب ارزشمند و معروف خوين سفر تحريكه در هم) ي هجر1344سال . ست و نه سال بوديشان بي كه عمر ايرا آغاز نمود؛ در حال »مالكموطأ يلإالمسالك

افزا و متبرك رخت سفر بست و چند سال قبل از اكن روحن اميا يپس از آن باز به سو شتافت و ) والسالم منورها الصلوةعلى(نه منوره ي مديمهاجر از هند به سوطور وفات، به

د و ي گرد-صلى اهللا عليه وسلم- اهللا ه مسجد رسوليدر آنجا رحل اقامت افكنده همسان اهداف و ي از بزرگتريكي پرداخت، و يهمواره به ذكر و عبادت، ارشاد و موعظه م

در بالد مغرب نشر و اشاعه شوند و ين اسالم و علوم اسالميشان آن كه دي ايآرزوهاكا و كانادا ي مختلف اروپا و آمرين اساس شاگردانش را به شهرها و كشورهايبر هم

ند و ي نمايگذار هيس و پاي و مدارس را تأسينيها مراكز د نيفرستاد كه در آن سرزم يمقا سفر يكبار به انگلستان و آفريش از ي بيماريو ب يسال ز با وجود كهنيشان نيد اخو

.نمود

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

10

شانيخ اياستادان و مشا

كه از ) ي هجر1346 يمتوفا( يل احمد سهارنپوريعالمه خلر يكبمحدث -1شان گذراند ي را تحت نظر ايا شان بود و مدت قابل مالحظهيخ اين مشايبزرگتر

ياريشان را ي، ا»داود ي حل سنن ابيالمجهود فبذل «ب ف كتاين در تأليو همچن .و مساعدت نمود

1363 ت (ياس كاندهلوير، موالنا محمدالي بزرگ عصر حاضر، مصلح كبيداع -2 . مؤلف كتابيغ و عموياكنندة نهضت دعوت و تبلياح) يهجر

).ي هجر1334 يمتوفا (ي كاندهلو يحيىشان موالنا محمديپدر ا -3 .يف برقاصوياللطعالمه موالنا عبد -4 .يد سنبليموالنا عبدالوح -5

شانيشاگردان ا

كه از يار بود و شاگردان و كسانيشان از تمام جهان بسي اي طالب به سويآور يرو بسنده خواهم يا نجا به ذكر عدهيش از حد شمار بود كه در ايدند بيمند گرد شان بهرهيا

:كردت است و يث و روايت حديوسف متاال كه حامل رايعالمه محدث موالنا محمد -1

.باشد يز مي انگلستان نهياالسالم هيانگذار دارالعلوم العربيبنه ي حنفيمفت) ي هجر1422 يمتوفا (ي محمد عاشق الهيعالمه بزرگ موالنا مفت -2

.نه منورهيدر مد اعظم يمفت) ي هجر1417 يمتوفا (يحسن گنگوه محموديحضرت موالنا مفت -3

.سابق هند جامعه يث فعليالحد خي شيونس جونفوريمحمدمحدث بزرگ موالنا -4

.مظاهرالعلوم سهارنپور

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

11

ف در يث شرياستاد حد اهللا حفظهيحضرت موالنا محمدهاشم جوغوار -5 .انگلستاندارالعلوم

س جامعه يفرزند مؤلف و رئ(اهللا حفظهيحضرت موالنا محمد طلحه كاندهلو -6 ).مظاهرالعلوم هند

نه منوره و ي سپس مهاجر مديحلب( اهللا خ محمد عوامه حفظهيعالمه محدث ش -7 ).محدث آن شانيصفات و اخالق ا

درنگ، پرنشاط، يما، سفيس چهارشانه، خوش) رحمه اهللا (ايموالنا محمد زكر -صلى اهللا عليه وسلم- اهللا روح، پر اشك بودند كه هرگاه از اخبار حضرت رسول سبك

ار عبادت يبسگشت، يبار مار اشكيدگانش بسيشد د يان مياء بيا اوليو اصحاب كرام ار ارج يغ بسي دعوت و تبليها در ارتباط بود به جماعتينيكرد و همواره با مراكز د يم بلند يقدمف ينه مطالعه و تألين در زميبند بود و همچنيار پاينهاد، بر اوقاتش بس يم

.داشت فاتيتأل

يفي تصنيرهان كايد و از نخستيف مشغول گرديل به مطالعه و تألياز دوران تحصن يتر و مهم. ده استيباشد كه هنوز به چاپ نرس يم» ه ابن مالكيلف أ شرح«شان يا

:ن قرارنديشان از ايفات ايتأل .)در پانزده جلد(مام مالك اإلموطأ يلأوجز المسالك إ -1 كه از عالمه يشان است بر دروسيقات ايتعل (يالبخار جامعي عليالمع الدرار -2

). جلد10در ( ،) فرا گرفتيبخاربر يد احمد گنگوهيرششان بر دروس حضرت موالنا يقات اي تعل،يالترمذ جامعي عليالكوكب الدرر -3

).در چهار جلد (يد احمد گنگوهيرش

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

12

).در سه جلد) (يمام البخارح لإلي الجامع الصحيف(األبواب و التراجم -4 .-صلى اهللا عليه وسلم- يالوداع و عمرات النب حجة -5 .ل اعماليفضا -6 ).دي كه ترجمه آن را در دست داريكتاب. (اللحيةفاء عب إوجو -7

.ن وشقائهميالمسلم ةسعادسباب أ -8

). و اردوي عربيها به زبان (ي امام ترمذ،يةالمحمدالشمائل شرح -9 .ل صدقاتيفضا - 10 وفات

كرد كه در جوار يهمواره آرزو داشت و دعا م) رحمه اهللا (ثيالحد خيحضرت شوندد و در قبرستان ي بپي روحش به ملكوت اعل-عليه وسلمصلى اهللا - اهللا حضرت رسول

شان را يز اين -عزوجل- خداوند. سر گرددي مييت او را جايع در كنار صحابه و اهل بيبقم ي شتافت؛ جمع عظيار باقيبه د) ي هجر1402(ش رسانده در آخر ماه رجب يبه آرزو

ين جمع بزرگي كه چنيا هشان شركت نمودند به گونيجنازه ا ع يي در تشياريو خلق بسخ و يت كرام و در كنار شيده بودند و در محدوده اهل بي كمتر دي وفات عالميرا برا

لى اهللا تعارحمه. ( به خاك سپرده شديل احمد سهارنپورياستاد خود حضرت موالنا خل ).ح جنانهيسكنه فسأجزل مثوبته وأو

مقدمه مؤلف

نهما يب زي، وماألنثىسان الذكر ونجعل من اإل، وى خلق فسويالحمدهللا الذ

من جاء بالنور علىالسالم والصلوة و، للحىالرجال باو 1بالذوائبن النساء يفز

ومن ،على آله وأصحابه أولي التقى، ولضحىا ي، وفاق نوره الشمس فىوالهد

.القرىمصار وتبعهم بإحسان من أهل األ

:اما بعدث يچنانكه در احادباشد؛ يع مي شني ناروا و گناهيش امريدن ريد تراشيبدون ترد

ح شده است و بنده از همان دوران ي بدان تصر مذاهب چهارگانهيها ح و كتابيصحداشتم؛ چون ـ الحمداهللا ـ در يش را ناپسند ميدن و كوتاه نمودن ريتراش ينوباوگمن در محضر استادان ييافتم و شكوفايپرورش صالح و در دامان صالحان يخاندان

و خواص عوامن هندوستان، يصورت گرفت و در سرزم 2 و عرفاي ربانيو علماكامل كه ي كه عوام پشت سر كسيي برخوردار هستند تا جايش از اهتمام خاصيدرباره ر

.ش نباشندير يگرچه خود داراخوانند، يكند نماز نم يا آن را كوتاه ميتراشد يش مير ماند، ين هندوستان باقي در سرزميديس مدت مدينكه استعمار انگليبه اتوجه با

ها، باشند، و در لباسيشان فرنگ يدند كه در زندگيپسند يمردم از آن متأثر گشتند و م. نمودنديرويدند، و از آنان پي را برگزيهود و نصاريوه كفار يشغذاها، ظاهر، و رفتار،

).5/15العرب لسان. (گردد جمع ذوابة، به موي بافته شده سر اطالق مي: الذوائب -1

يي يافته بود كه شهرت بلنـدي در راسـتاي زهـد، تقـوي و نيكـو در خانداني پرورش ) حمه اهللا ر(مؤلف -2

اش حضرت عالمه محمديحيي كاندهلوي و عموي بزرگوار توان از پدر گرامي داشتند و قبل از همه مي

طور تفـصيل در زندگينامـه نام برد چنانكه به ) حمه اهللا ر(ايشان حضرت موالنا محمدالياس كاندهلوي

.مؤلف ذكر گرديد

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

14

نمود كه يخواهه ، مشاهديفكني بيچون به عرب و عجم نظر. بر نهج آنان قدم گذاشتند كه يا كودكان از هر گروه و فرقهيها، مردان و زنان و حت ران، جوانيران، پيا، فقياغن

ي از آن مستثنياند و جزء مؤمنان مخلص كس باشند لباس دشمنان اسالم را به تن كرده .اند ز اندكينخواهد بود و آنان ن

-صلى اهللا عليه وسلم- ماكر شتن را به رسولي كه خويرتم از مسلمانانيمن در حده، در گفتار يش را تراشيپسندند؛ لذا ر يشان را نمياما صورت و ظاهر ادهند؛ ينسبت م

.كنند ي اقتدا نم-صلى اهللا عليه وسلم- اكرم و كردار به رسول ان يراون قرآن، يوبا عام شده است تا بدانجا كه حاملن ياكه است تأسف ي بسيجا

شان يشوند كه در زندگ ين و اسالم مشاهده مي ديث و دعوتگران به سويحدكنند ينامند و گمان م ي ميشرفت و روشنفكريپسندند و آن را تمدن، پ ي را ميمĤب فرنگ

است كه آنان را يشرفتين پيك و در هميتار ين روشنفكري در هميكه عزت و سربلند .امبرشان باز داشته استيره پين و سياز اتباع دا انسان ي آ:دهم كه بگو ي تو را به خداوند سوگند م،سلمان و مؤمن برادر ميپس ا

وه دشمنان يابد؟ و با اتخاذ نمودن شي ي خداوند عزت ميت و نافرمانيمسلمان با معصر نخواهد يپذ هرگز امكانيزين چيرسد؟ به رب كعبه سوگند كه چن ي ميخدا به سربلند

.بود

)139: النساء( . ﴾فإن العزة لله جميعاأيبتغون عندهم العزة ﴿ده بن جراح، ي به حضرت ابوعب-رضي اهللا عنه- حضرت عمربن خطابيبايا گفتار زيآ

إنا كنا أذل « : كه در سفرش به شام فرموديست؟ هنگامي ني عبرت ما كافين امت، برايام

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

15

خرجه أ (.»ذلنا اهللاعزنا اهللا أر ما أيسالم، فمهما نطلب العز بغقوم فأعزنا اهللا باإل

.3)يقره الذهبأن ويخي شرط الشيح علي صح:و قال 2مان من المستدركي اإلكتاب يف 1الحاكم

از حفاظ بزرگ حديث و صاحب تصانيف محمد بن عبداهللا بن نعيم الضبي النيسابوري مشهور به حاكم، . 1

الصحيحين و معرفة علل الحديث و تاريخ المستدرك علي: باشد از جمله تأليفات ايشان در اين زمينه مي

رجوع . ( دار فاني را وداع گفت405 هجري زاده شد و در سال 321در سال . باشد نيشابور و غيره مي

).6/226االعالم للزركلي : كنيد به

- حضرت عمر:ت كرده است كه فرموديابن شهاب روا و با سند خود از طارق1/62ر مستدرك خود حاكم د. 2

ز همراه با ما بود حضرت ي ن-رضي اهللا عنه- دةبن جراحيش گرفت و ابوعبي راه شام را در پ-رضي اهللا عنه

ش را درآورد و يها موزهاده شده، يدند، از شتر پي رسي بر شتر سوار بود كه بر گذرگاه آب-رضي اهللا عنه- عمر

رضي اهللا - دهيحضرت ابوعب. گذرگاه آب حركت نموديلذا لگام شترش را گرفته به سو. اش گذاشت بر شانه

د و يده يت قرار ميها ت را درآورده بر شانهيها د، موزهيكن ي مين كاري شما چن،نيرالمرمني امي ا: فرمود-عنه

مشاهده ين حاليرا ناپسند است كه اهل شهر شما را در چند؟ ميشو يلگام شترت را گرفته در آب داخل م

تو يگر به جاي دين سخن را كسي اگر ا،دهي ابوعبياو، ا «: فرمود-رضي اهللا عنه- حضرت عمر. ندينما

م كه خداوند ين قوم بوديتر ليدادم، ما ذل ي قرار م-صلى اهللا عليه وسلم- امت محمدي برايگفت او را عبرت يم

ده ير آنچه كه خداوند ما را بدان عزت بخشيد، پس هرگاه عزت را در غيم ما را عزت بخشبه حرمت اسال

.»ل خواهد كردليم، خداوند ما را ذياست جستجو كن

او محمدبن احمد بن عثمان بن قايماز بن عبداهللا فاروقي است اصلش تركماني، ساكن دمشق : ذهبي. 3

محدث و مورخ و از بزرگان حفاظ ) الدين بوعبداهللا، شمسا. (باشد ملقب به ذهبي و شافعي مذهب نيز مي

در همان شهر وفات 748 هجري در دمشق متولد شد و به سال 673باشد، در سال حديث و ناقدان مي

االسالم الكبير، ميزان االعتدال في تاريخ: از تصانيف بسيارش به تعدادي اشاره خواهيم نمود. يافت

).290-8/289المؤلفين رجوع كنيد به معجم... (ر اعالم النبالء و غيره نقدالرجال، تذكرة الحفاظ، سي

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

16

د يله اسالم ما را عزت بخشي بوس- عزوجل- م كه خداونديه بوديار فرومايما قوم بساوند ما م خديير آنچه خدا ما را بدان عزت داده است جستجو نمايو هرگاه عزت را در غ

رضي اهللا - ن آمده كه حضرت عمري چن1گر از حاكمي ديتيل خواهد كرد و در روايرا ذل

.»رهي العزة بغنبتغيسالم فلن اهللا باإلعزناإنا قوم أ« : فرمود- عنه

رضي اهللا -وقتي كه حضرت عمر : مستدرك حاكم، و بطور كامل چنين آمده كه طارق ابن شهاب گفت. 1

اي به شام رسيد لشكرها به استقبال ايشان آمدند در حالي كه بر ايشان شلوار، دو موزه و عمامه-عنه

اي اميرالمؤمنين، : لگام شترش را گرفته بود و قصد عبور از گذرگاه را داشت كسي آمد گفتبود و خود

رضي اهللا -آيند و شما در چنين حالي هستيد؟ حضرت عمر لشكرها و فرماندهان شام به ديدار شما مي

از آن، ما قومي هستيم كه خداوند ما را به حرمت اسالم عزت بخشيده است و ما به غير«: فرمود-عنه

نمايد، همانا گفتار زيباي حضرت سخن مناسبي كه ايرادش ضروري مي. »عزتي را جستجو نخواهيم كرد

) نائب رئيس مجمع فقه اسالمي جده(اهللا محدث كبير، فقيه و قاضي موالنا محمدتقي عثماني حفظه

قطر برگزار هجري در دوحه پايتخت 1400باشد كه آن را در كنفرانس سيرت نبوي كه در سال مي

را -رضي اهللا عنهم-هنگامي كه در مورد اين موضوع زندگي صحابه : ايشان فرمود. گرديد، ايراد كرد

رسيم كه ايمان آنان تنها ايمان عقلي و نظري نبود، بلكه ايماني قلبي و كنيم به اين نتيجه مي بررسي مي

پسنديدند پس آنان نمي. بخشيد طبيعي بود كه محبت شديدشان نسبت به خدا و رسول آن را نيرو مي

را در زندگاني، همزيستي، اخالق، سيرت، عبادت و -صلى اهللا عليه وسلم-مگر سيرت رسول خدا

هاي اتباع سنت آنها آن بود كه در اين باره از مالمت و يكي از ويژگي. معامله حتي در صورت و پوشش

گاه به مسخره كفار، استهزاء بيگانگان و سبك گر و انكار هيچ منكري هراس نداشتند و هيچ هيچ مالمت

شمردن مشركان توجه نكردند بلكه بنابر محبتي كه با سنت داشتند بر آن استوار ماندند و اعتقاد جازمي

بر آن داشتند كه وراي سنت خيري وجود ندارد و بخاطر ارضاي مشركين يا مدارات با كفار يا به خاطر

دانيم نيز سنت را رها در اشيايي كه ما آن را بسيار سطحي ميبدست آوردن قلب بيگانگان و حتي

.نكردند

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

17

روايت نموده است كه در معركه ) اي دراز در قصه(بن سلمة و او از پدرش ابن ابي شيبه و غيره از اياس

رسان به سوي مكه فرستاده بعنوان پيغام-رضي اهللا عنه-بن عفان حديبيه هنگامي كه حضرت عثمان

سپس پسرعموي او ابان بن سعيد، او را بر . كفار او را مسخره نموده، با او به بدي سخن گفتندشد، لشكر

اي پسر عمويم، چرا تو را : وقتي رسيدند ابان گفت. زين پشت سر خود سوار نموده و به منزل خود برد

ست كه در اين ترديدي ني. بينم؟ شلوارت را پايين بكش؛ زيرا شلوار ايشان تا نصف ساق بود فروتن مي

بدان رضايت نداد و -رضي اهللا عنه-مشوره در ظاهر بعضي مصالح را در نظر گرفته بود؛ اما عثمان

).56 / 8كنزالعمال . (شلوار سرور ما چنين است: اينگونه آنان را جواب داد گفت

ي اهللا رض- كه حضرت عمر -رضي اهللا عنه-همچنين ابن منده و ابونعيم از جثامة بن مساحق كناني

من نشستم اما ندانستم : اند كه فرمود ايشان را بعنوان سفير به سوي هرقل فرستاده بود، روايت كرده-عنه

ام، وقتي آن را مشاهده نمودم و ام، ناگهان متوجه شدم كه من بر صندلي زريني نشسته كه بر چه نشسته

آورديم؛ چرا از آن فرود آمدي؟ما عزت تو را با اين صندلي بجا : هرقل خنديد و گفت. فرود آمدم

كرد؛ لذا فرود آمدم ي مي طال نهيام كه از استفاده صندل دهي شن-صلى اهللا عليه وسلم- اهللا من از رسول:گفتم

خ ما مملو از يشوند و تار يافت ميار يث بسي در كتب احادياتين رواي چن.)1/328 و االصابة 7/15كنزالعمال (

:عش آن است كهيات و وقاين رواياما حاصل ا. باشند ي از اتباع سنت مييباين واقعات مبارك و زيچن

گاه خواهشات چي كه هيا گونه طور كامل در راه اتباع سنت قدم برداشتند؛ به به-رضي اهللا عنهم- اصحاب كرام

ن يرك داشتند و نه از استهزاء كفار و مشيف شدند و نه از اجانب هراسيآنان را مغلوب نساخت؛ نه دچار تحر

.ييپروا

بهترين سيرت -صلى اهللا عليه وسلم-اما، ما با اين كه ايمان داريم بر اين امر كه سيرت حضرت رسول

مان باشد شويم، آن را كه مطابق خواسته هاي ايشان امتياز قائل مي است، باز هم در ميان سنت

. و اتباع آن بر ما الزم نيستگوييم اين سنت عادي است كنيم گاهي مي گزينيم و ديگري را رها مي برمي

لذا آن را اتباع و . ايم را يافته-صلى اهللا عليه وسلم-اهللا گويا ما عادتي بهتر از عادت حضرت رسول

شويم كه اين سنت در حال حاضر خالف مصلحت پيروي نموديم ـ العياذباهللا ـ و گاهي مرتكب مي

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

18

ده است؛ يبه حرمت اسالم عزت بخش ما را - عزوجل- م كه خداوندي هستيما قوم( ).ردم كي اسالم جستجو نخواهي را ورايپس عزت

را يان داشته است؛ زيقت را بي راست و حق- رضي اهللا عنه- د حضرت عمريبدون ترددانستند آنها در تمام ي را كه خداوند به آنان داده، عزت خود مي عزتيمسلمانان تا وقت

اما . م فرود آوردنديعالم عزتمند بودند و مستكبران عالم، همه در برابر آنان سر تسلدشان نمودند در يدند و تقليل گشته، عادات آنان را پسنديمنان ما دشي كه به سويزمان

رقابل انكار ين امر بر همه مشهود و غيچنانچه ا. ل و پست گشتنديز ذلينزد آنان ن

-صلى اهللا عليه وسلم-اهللا سنت در دوران رسولكنيم كه اين تراشي مي باشد و گاهي همچنين بهانه مي

.مشروع بوده، اما اكنون مشروع نيست

مان از جنبه محبت با شويم بر آن داللت دارد كه ايمان پس چنين تأويالتي كه ما شب و روز مرتكب مي

ابه نقص دارد و فرق عظيمي كه در ميان ايمان ما و ايمان صح-صلى اهللا عليه وسلم-سنت رسول خدا

. وجود دارد، همين است-رضي اهللا عنهم-

خواهيم به همان عزت و كرامت و پيشرفت و سربلندي كه مسلمانان صدر اسالم و قرون پس اگر ما مي

صلى اهللا -اوليه به سبب اتباع سنت بدان دست يافتند برسيم، الزم است كه ما نيز پيروي رسول خدا

و تابعين پيروي نمودند بدون تحريف و تمويه و بدون ارضاي را بكنيم، آنگونه كه صحابه -عليه وسلم

خواهشات نفساني و بدون خوف و هراس از مسخره بيگانگان، پس به خدا سوگند، عزت در

هاي فاخر نيست؛ بلكه همانا عزت در اتباع و پيروي رسول هاي بلند، قصرهاي عالي و لباس ساختمان

ي كه روزي سير و روزي ديگر گرسنه بود آنكه بر حصير كس. باشد مي-صلى اهللا عليه وسلم-اكرم

كرد و با دست بست، آنكه خندق را حفر مي خوابيد و بر شكم مباركش از فرط گرسنگي سنگ مي مي

طور كرد، پس براي ما نيز عزتي نيست؛ مگر اينكه به هاي بناي مسجد را كار مي مبارك خويش خشت

و 397به زبان اردو، ص » ديده جهان«برگرفته از كتاب . (يمكامل و در همه چيز به رنگ ايشان درآي

).اهللا مابعد آن از حضرت عالمه قاضي محمدتقي عثماني حفظه

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

19

خ و صاحبان يمشاان علما، ي در مين گناه عام شده است؛ حتيد ايبدون ترد. باشد يمان مدارس يرا هم مثل دانشجونها ي ا.يپژوهان علوم اسالم ث و دانشير و حديتفس

.ه راجعونينا الإهللا و ناكنند، إ يا كوتاه ميتراشند يش را ميم، رينيب ي ميامروز يند و شكيت بدان توجه نمايد صاحبان مسؤولي است كه بايبت بزرگين مصيا

توجه و نسبت بدان يو در مورد احكام خداوند ب. اند ست كه آنها گنهكار و مقصرين كه باطل را ي بازگشت، توبه و رجوع به طرف حقياوند آنان را به سوخد. مسؤولندنه منوره به ي كه از مدي هنگامي هجر1395در سال . ت گردانديست هداي نيبدان راه

قلبم را فرا گرفت يشتريش تنفر بيدن ري هند سفر كردم، نسبت به تراش1طرف سهارنپورش ي را كه ريش كسانيش از پي بيبزمپس در هر مجلس و . ش از آنچه كه در قبل بوديب

ن گناه عام ين بود كه ايكردم و علتش هم ا يكردند نكوهش م يا كوتاه ميدند يتراش يرا ماش ير زندگي اخيها در سال2ين احمد مدنيدحسين حضرت موالنا سيهمچن. شده بود

:آمد يز در ذهن مين باره دو چيو در ا. داد ين عمل را به شدت مورد نكوهش قرار ميا

شهر سهارنپور در استان اتراپرادش هند قرار دارد و افتخار آن را دارد كه يكي از بزرگترين مراكز ديني . 1

هجري تأسيس 1283جامعه در اوايل رجب سال اين . را در خود جاي دهد» مظاهرالعلوم«هند جامعه

هاي مختلف علم و دين تحويل جامعه گرديد، و بسياري از علماء صالح و مردان معنوي را در جنبه

هاي اي را در زمينه شرح كتاب التحصيالن اين جامعه خدمات و آثار ارزنده اسالمي داد و علماء و فارغ

ند و بر بسياري از كتب حديث شروحات مختلفي را به حديث و خدمت اين فن شريف بر جاي گذاشت

رشته تحرير درآوردند و در بيشتر مدارس اسالمي هند اين روش تعليم را نشر كردند و اين جامعه همان

جزاه اهللا عن -. تا مدت درازي امهات كتاب حديث را در آن تدريس نمود) رحمه اهللا(است كه مؤلف

).131از عالمه شيخ ابوالحسن ندوي . الهند المسملون في: بنگريد. (-االسالم و المسلمين خيرالجزاء

باشد كه از علماي مي) رحمه اهللا(االسالم موالنا حسين احمد مدني او مجاهد كبير حضرت عالمه شيخ. 2

الهند محمود حسن ديوبندي فرا گرفته، حديث را از شيخ. رود بزرگ و محدثين هندوستان به شمار مي

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

20

ره اما هنگام ارتكاب يدن شراب و غي زنا، لواط، نوش:اند مثل ارينكه گناهان بسي ا:اول بدان اشارت -صلى اهللا عليه وسلم- گردد؛ چنانكه حضرت رسول يآن بنده گنهكار م

:نموده است

سرق وهو مؤمن، والي نيسرق السارق حي وهو مؤمن والزيني ني ح الزاينزينيال«

.) ومسلمي رواه البخار،ثيالحد( .)شرا وهو مؤمني نيشرب اخلمر حي ي دزدي كسيوقتشود نه مؤمن؛ ي گفته ميدر آن وقت او زانكند، ي زنا مي كسيوقت

نوشد در آن ي شراب مي كسيشود نه مؤمن؛ وقت يكند در آن وقت او سارق گفته م يم .شود نه مؤمن يگسار گفته مي و ميوقت او شراب يمان چگونه از آدمي ا: گفتم- مارضي اهللا عنه- ن به ابن عباس م:ديگو يعكرمه م

گردد؟ يجدا م

صلى - همراه ايشان بود، سپس به مدينه منوره سفر كرد و آنجا مقيم شد و در مسجد نبوي مدت درازي

تا هفده سال درس حديث را جاري نمود، كه در خالل اين مدت بسياري از علماي -اهللا عليه وسلم

آمدند، در محضر ايشان زانوي بزرگ و صاحب نفوذ حجاز و مسافريني كه از نقاط مختلف جهان مي

هاي سياسي سپس به هند بازگشته با همت نادر و نيروي اراده به تدريس و كار در برنامه. زدندتلمذ

پرداخت و عليه انگليس از همت وااليش كار گرفت و به همين سبب بازداشت شده همراه با شيخ خود

؛ اما تبعيد گرديد، و مدت سه سال را در تبعيد گذراند» مالتا«حضرت موالنا محمود حسن به جزيره

هنگامي كه از تبعيد بازگشت، باز هم در زمينه مبارزه و جهاد عليه انگليس همان رويه را اعمال نمود و

چون هندوستان استقالل يافته از چنگال استعمار انگليس بدر آمد، به تدريس و خطابه و نصيحت روي

امالي ايشان بر » ير بخاريتقر«: آثار علمي ايشان. به دار باقي شتافت1377آورد تا اينكه در سال

دارالعلوم ديوبند، : بنگريد. (رحمه اهللا. امالي ايشان بر جامع ترمذي» معارف مدينه«صحيح بخاري، و

).78-77الهند و اعالم المحدثين في122مدرسة فكرية

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

21

رون آورد؛ پس اگر توجه ينگونه و انگشتانش را داخل هم قرار داده، سپس بي ا:فرمود .1)يالبخار رواه. (گردد و انگشتان را دوباره داخل هم قرار داد يد، دوباره باز ميكن

ش و كوتاه يدن ريرسند؛ اما تراش يمل به انتها مافتن عيان ين گناهان با پايپس ا ي است چون براي باقي مستمر و در حال انجام و زماني، گناه2نمودن آن برخالف شرع

عت يفق با شرشش همواره بزرگ و موايمسلمان و مؤمن در هر حال الزم است كه ر كه از يا د، در هر لحظهينما ي ميچيعت سرپي از امر شريپس وقت. مطهر اسالم باشد

ش را هم آنگونه كه دستور ي كه توبه نكند و ريگذرد گنهكار است تا وقت ياش م يزندگ .ديد؛ و بلندتر از سنت، نگذاري است، نگذار-صلى اهللا عليه وسلم- حضرت رسولو در حال . كند يحج و عمره مخواند، يرد، نماز ميگ يروزه متراش شيپس فرد ر

يو حت. باشد يت مين معصيحال مرتكب ان يست و با ان همه عبادات بزرگ ايانجام اه، ين گناه است و در هر ثانيناخواه حامل ا در حال خواب و خورد و نوش هم خواه

.يشگيت ناروا و همين معصيشود؛ به سبب هم ي و گناه پرتر مياهياز ساش فهيصح ده شده است، حضرت رسوليش آن تراشي را كه ريا واضح است كه چهره:دوم

ن افراد ي از ايكي كه يپس هنگام. دارد يمار ناپسند ي بس-صلى اهللا عليه وسلم- اكرم ناپسند با ن چهرهيدهد كه با ا يشود، چگونه به خود جرأت م يرد و در قبر نهاده ميم يم

كتاب در 8/195: از جمله. بخاري اين حديث را در جاهاي متعدد و با الفاظ نزديك به هم آورده است. 1

باب بيان نقصان ( در كتاب االيمان 1/76و مسلم ) باب ال يشرب الخمر(الحدود و ما يحذر من الحدود

رضي اهللا -هريره هر دو از ابي). اإليمان بالمعاصي ونفيه عن الملتبس بالمعصية علي إرادة نفي كماله

. مرفوعا-عنه

.آيد باشد چنانچه مي خالف شرع، كمتر از يك مشت مي. 2

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

22

است كه در قبر هث آمدي روبرو گردد؟ چون در احاد-صلى اهللا عليه وسلم- رسول اكرم :شود كه يده ميپرس مورد سؤال قرارگرفته، چگونه بوده -صلى اهللا عليه وسلم- ن شخص حضرت رسولينظرت در مورد ا

صلى اهللا - در آن هنگام چهره حضرت رسول:اند ث گفتهي از شارحان حديا عده1است؟ .شود ي م2اندهي به او نما- عليه وسلم

باب ما جاء في عذاب القبر وقوله (اين جزء حديث درازي است كه امام بخاري آن را در كتاب الجنائز . 1

در كتاب الجنة وصفة نعيمها 2201-4/2200 و مسلم 2/123 ﴾إذ الظالمون في غمرات الموت...﴿: تعالي

2870 عذاب القبر و التعوذ منه، به شماره وأهلها، باب عرض مقعد الميت من الجنة أو النار عليه وإثبات

.اند آورده-رضي اهللا عنه-هر دو از انس بن مالك

از «: چنين آمده است146از سيوطي صفحه ) القبور الصدور في شرح حال الموتي في شرح(در . 2

را -سلمصلى اهللا عليه و-شود كه رسول اكرم آيا براي مرده كشف مي: االسالم ابن حجر پرسيده شد شيخ

اند كه خود قابل ببيند؟ جواب داد كه در اين زمينه حديثي وارد نشده است و كساني چنين ادعا نموده

تواند دليل اعتماد نيستند آن هم بدون دليل شرعي غير از همين عبارت ـ في هذا الرجل ـ و اين نمي

أوجز (موالنا زكريا در باشد و مؤلف الذهن مي قرار گيرد چون در اينجا اشاره به سوي حاضر في

رود كه صورت احتمال آن مي: عياض گفته است: آورده است) 4/203 اإلمام مالك موطأالمسالك إلي

تر آنست كه نام مبارك براي ميت گرفته شود و قول واضح تمثيلي براي مرده در قبر نشان داده مي

گفتي ـ اشاره به سوي د چه ميدر مورد اين مر: در صحيحين از حديث انس چنين آمده است. شود مي

الزم براي : اند عالمه طيبي و شارحان مصابيح گفته. حضرت محمد صلى اهللا عليه وسلم است ـ الحديث

امام . عهد ذهني است و در اين اشاره به طور مبالغه حاضر معنوي به منزله صوري قرار داده شده است

مقصودش از رجل ) ت تقول في هذا الرجل؟ما كن: ( تحرير نموده است17/203نووي در شرح مسلم

باشد و ايرادش با چنين عبارتي كه در آن تعظيمي وجود ندارد به مي-صلى اهللا عليه وسلم-نبي اكرم

گوينده محمد بن : (من گويم. باشد تا تعظيم عبارت سائل تلقيني براي او نباشد خاطر امتحان مسؤول مي

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

23

آورم و ر دري به رشته تحرين امور، در دلم آمد كه رساله مختصريو به خاطر هم صحابه، فقها و اصحاب -صلى اهللا عليه وسلم- دگاه رسول اكرميش را از ديحكم ر

.مي نماي از مذاهب اربعه گردآوريفتوپس از نماز ظهر ) ي هجر1395( ذوالحجه 29 به حجاز بازگشتم در روز چهارشنبه يوقت

ق يم و به توفن رساله را آغاز نموديا) والسالم صاحبه الصلوةعلى(ف ي شريدر مسجد نبودر هند و ) بحمداهللا(و سپس ) ي هجر1396(ان رساندم و در پنج صفر يخداوند آن را به پا

)والحمداهللا. ( از بندگان خدا از آن بهره بردندياريد و بسيپاكستان چاپ شده، پخش گرد ت عمل و اطاعت دستور خدا و دستوريآرزومندم كه برادران مسلمان با تدبر و تفكر و به ن

ن رساله را مورد مطالعه قرار دهند و در مورد آنچه آنان ي ا-صلى اهللا عليه وسلم- خدارسولب نخورند كه آن يا فري دني و تازگيكنند و به سرسبزشه يدهد، اند ير نفع ميرا در روز رستاخ

و -صلى اهللا عليه وسلم- ست و در آخرت جز محبت خداوند و محبت رسولي نييرا بقاگر ي ديزيها چ يهودگي از گناهان و بيز از منكرات و ممنوعات و دوريو پرهاعمال صالح

.سودمند نخواهد بودش يدن ري شخص، تراشينكه همانگونه كه براينجا قابل تذكر است اي كه در ايامر

ا برخالف حكم ي را بتراشد يش كسيز حرام است كه ريشگر ني آرايز است برايناجا مسلمانان را به يشگر حرام است كه موهاين بر آرايهمچن د، ويعت آن را كوتاه نمايشر

ت است؛ ي در جهت گناهان و معصيارين اعمال يها كوتاه كند چون همه ا يروش فرنگ .باشند يلذا حرام م

اي از گردد آنست كه در اينجا نزد عده از اين نقول ظاهر ميآنچه ) باشد آدم كوثري صاحب تعليق مي

بيند، اما قول راجح و اي كه ايشان را مي گردد به گونه ظاهر مي-صلى اهللا عليه وسلم-شارحان، پيغمبر

.واهللا اعلم. باشد قول اكثر آن است كه اين اشاره براي حاضر در ذهن مي

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

24

يازهاين نيام كه در راه تأم شگران خوشبخت را مشاهده كردهي از آرايمن خود برخشت قرار دارند از ي معي كه در تنگيا با وجوداند ام مشغوليشگريشان به كار آرا يزندگهمواره بر يول. تين معصيز از ايورزند فقط بخاطر پره يش امتناع ميدن ريتراش

ان نخواهند يش مشتريدن ري حاضر به تراشيچ صورتيعهدشان استوار هستند كه به ه .بود

ي رضامندير عطا فرموده، همه را به سوي خيشان را جزاي ا-عزوجل- خداوند .ديت فرمايق عنايش توفيخو :ن رساله من شامل دو بخش استيا . آنيها و برداشت)التحية صاحبها الصلوة ويعل(ه يث نبوي در مورد احاديكي . به آنانيين و پاسخگويل مخالفي درباره داليگريد

آله علىه وي على اهللا تعالصلىه يبه وصفيمة حب جعلنا من أيهللا الذ والحمد

والبالد ىهل القرع أيسأل الرشاد والسداد، لجماهللا أوسلم ووصحبه وبارك

.وف بالعبادإنه رؤ. وم التناديوالعفو والغفران كان اهللا لهي مهاجر مدنيا كاندهلويمحمد زكر

15/4/1400

بخش اول

در مورد احاديث نبوي

با شرح و بيان و استنباط از آن

ميالرح الرحمن اهللا بسم

مي الكر رسولهعلى ينحمده ونصل

.ل از فطرت استيودن سبش و كوتاه نميبلند گذاشتن رصلى اهللا - ت شده است كه رسول خداي روا- ارضي اهللا عنه- از حضرت عائشه-1

: فرمود- عليه وسلم

قص ، والسواک واستنشاق املاء واللحىعفاء إ قص الشارب، و:عشر من الفطرة«

.»بط وحلق العانة وانتقاص املاءنتف اإلظفار، وغسل الرباجم، واأل ينيش، مسواك، آب در بيل، بلند گذاشتن ري كوتاه كردن سب:دان ز از فطرتيده چ

دن يو تراشربغل ي زيها، شستن بندها و مفاصل، كندن مو نمودن، كوتاه نمودن ناخن .ر ناف و استنجاءي زيمو

:ت كرده است كه فرموديث است از مصعب رواين حديان اي از راويكيا كه يزكر يعني : انتقاص الماء:ع گفتي وك.مضمضه باشدام كه ممكن است را فراموش كردهيدهم

.1رواه مسلم و ابوداود. استنجاء

و ابوداود در سنن 261به شماره ) باب خصال الفطرة(هارة در كتاب الط1/223مسلم در صحيح خود . 1

به ) باب ما جاء في تقليم األظفار (-صلى اهللا عليه وسلم-اهللا االدب عن رسول در ابواب4/469خود

باب ( در كتاب الزينة 5/405اين حديث حسن است و نسائي در سنن خود : و گفته2757شماره

به ) باب الفطرة(ها در كتاب الطهارة و سنن6/107جه در سنن خود و ابن ما9286به شماره ) الفطرة

اين حديث : گفته است1/76الراية ألحاديث الهداية در نصب6/137 و احمد در سنن خود 293شماره

الدين در را گرچه مسلم در صحيح خود آورده است اما دو علت در آن وجود دارد كه آن را شيخ تقي

و به سبب همين دو علت امام : به اين بنده نسبت داده است، سپس گفت كه استذكر كرده و) االمام(

). و مابعد آن1/76الراية نصب: ك. ر. (بخاري آن را نياورده است

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

27

گفتار ن يح ايدر توض) داود يببذل المجهود شرح سنن أ( در 1)رحمه اهللا (خيش ده خصلت از يعني »عشر من الفطرة« :-صلى اهللا عليه وسلم- حضرت رسول

يرويده شده است تا از آنها په به ما دستور داين آياء هستند كه در اي انبيها خصلت :ميينما

﴿هداقت ماهدفبه ى اللهده ينالذ ك90 :انعام( .﴾أولئ( .ن منقول استيشتر علما چنياز ب. ميا ده شدهين فطرت آفريا ما بر ايپس گو

باشند در اواخر صفر سال ي ميل احمد سهارنپورير حضرت موالنا خليشان استاد مؤلف، عالمه محدث كبيا. 1

عقوب يخ ياش ش ييده به جهان گشود، علم را نزد دايتوابع سهارنپور د نانوته از ي در روستاي هجر1269

) مظاهرالعلوم سهارنپور(و ) وبندي دارالعلوم د در جامعه(گر از علماء ي دي و كسانيخ مظهر نانوتوي و شينانوتو

ن بيخ عبدالغنيه، شي شافعيخ احمد دحالن، مفتيخ و صاحبان اسناد چون شيو از بزرگان مشا. فرا گرفت

م داشت و ي عظيتيث عناينه حديف در زميس و تصنيره اجازت حاصل نمود، و به تدري و غيد مجدديسع

آغاز نمود ي هجر1335سد كه در سال ي بنويش آن بود كه بر سنن ابوداود شرحين آرزوهاي از بزرگتريكي

ن عمل سترگ يو توان به ارو ي نمود و با تمام نيغيدر ي بياريز مساعدت و يشان ـ مؤلف ـ نيد ايو شاگرد رش

را به يميمند بود و خداوند خلق عظ بهرهيا العاده علوم از استعداد فوقيخ احمد در تماميش. مصروف گشت

يليالتحص شان به فارغيرنظر ايخ زي از علماء بزرگ و مشايا د و عده قابل مالحظهيمند گردان شان بهرهيله ايوس

و برادرش مصلح ي كاندهلوييحيلف ـ حضرت عالمه موالنا محمد پدر مؤ:ن آنانيدند كه از بارزتريرس

عا ياهللا جم باشند ـ رحمهم يا مي و مؤلف كتاب موالنا محمد زكرياس كاندهلويبزرگ حضرت موالنا محمدال

نه يكه در زم) المفنديالمهند عل( :بين ترتيز دارند بدي نيگريفات ديونفعنا بهم ـ عالوه از بذل المجهود تأل

قسام ي أد فيةالرشيهدا(و ) مامةي مرآة اإلمطرفة الكرامة عل(و ) ب الحكمي تبويتمام النعم علإ(باشد يه مديعق

ع در ي شتافت و در قبرستان بقيار باقينه منوره به دي در مدي هجر1346اآلخر سال عي رب16شان در يا). ديالعن

).1/21داود ي حل سنن ابيهود ف بذل المج:ك. ر (.ياهللا تعال رحمه. ديت دفن گرديمدفن اهل ب

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

28

سالم بر آن يها عتيا آنچه طبيباشد، ي م-عليه السالم- يميا هم مراد سنت ابراهين قول يافته است و ايب ي آن با خردشان تركيكو و خوبياند از اخالق ن ده شدهيفرآ

فرموده -عزوجل- ن است؛ چنانكه خداونديباشد و هم مراد از فطرت، د يتر م روشن :است

.)30 :روم( ﴾فطرت الله التي فطر الناس عليها﴿ن افعال از يده است و ايآدم برگز ي بنن مخلوط ازي نخستين خداوند كه براي د:يعني

ن يدشود، ده تا از توابع ين ميش چنين هستند به حذف مضاف، پس معنايتوابع دث يمراد از فطرت در حد : نقل كرده است كه3 از ابوشامه2يدر فتح البار 1 حافظ.هستند

يرتزها را به انجام برساند فاعل آن متصف به صفت فطين چي ايباب آنست كه اگر كس آن اعمال يده و آنان را برايها را بر آن آفر انسان- عزوجل- خواهد شد كه خداوند

ز ين صفات حايتر ين و گراميتر ب داده است تا در هر صورت بر كامليخته و ترغيبرانگ .گردند

الدين بن محمد كناني، عسقالني، ابن حجر، ابوالفضل، شهاب او حافظ ابن حجر عسقالني، احمدعلي. 1

باشد، از پيشوايان علم و تاريخ است در قاهره زاده شد و وفات يافت تصنيفات ايشان گرانقدر و مي

االصابة في تمييز (در رجال حديث و ) ذيب التهذيبته(و ) الباري شرح صحيح بخاري فتح(بسياراند مثل

هجري به دنيا آمد و در سال 773و غيره در سال ) الثامنةئةالدرر الكامنة في أعيان الما(و ) الصحابة

).1/178االعالم زركلي، : ك. ر. ( دار فاني را وداع گفت852

). الشاربباب قص( در كتاب اللباس 10/417: الباري شرح صحيح بخاري فتح. 2

بكر بن عباس مقدسي، دمشقي، شافعي، معروف او عبدالرحمن بن اسماعيل بن ابراهيم بن عثمان بن ابي. 3

كتاب الروضتين في أخبار : (به ابوشامة، محدث، حافظ، مورخ، مفسر، فقيه است از تصنيفات ايشان

).عال الرسولالمحقق من علم األصول فيما يتعلق بأف(و ) الدولتين النورية والصالحية

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

29

ث آمده ي را كه در حديفطرت 2يضاوي بي قاض:گر فرموده استي د1ييحافظ در جاپس ن و سنت، ي حمل نموده است از جمله، اختراع جلبت، د واردهياست بر تمام معان

ده و يالسالم آن را برگز همياء علي است كه انبي فطرت همان سنت كهن:فرموده است .اند ده شدهي است كه بر آن آفريا يا آن امر جبلينظر دارند و گو ع بر آن اتفاقيشرا

ليش و كوتاه نمودن سبيدستور گذاشتن ر

ت نموده است ي روا-مارضي اهللا عنه- خود از ابن عمر3حي صح دري امام بخار-2 : فرموده-صلى اهللا عليه وسلم- كه رسول خدا

.»حىأکوا الشوارب وأعفوا الل« ).ديش را بلند بگذاريها را خوب كوتاه نموده ر ليسب(ت ي روا-صلى اهللا عليه وسلم- از رسول خدا-رضي اهللا عنه- رهي حضرت ابوهر-3

:ت كه فرمودكرده اس

.1 رواه مسلم.» وخالفوا اوسللحىأرخوا اجزوا الشوارب و«

.10/417: الباري فتح. 1

او عبداهللا بن عمربن محمد بن علي شيرازي ابوسعيد، ناصرالدين بيضاوي است، ايشان قاضي مفسر و . 2

ديده به جهان گشود و از تصانيف ايشان ) در فارس نزديكي شيراز(باشند، در شهر بيضاء عالمه مي

لب الباب في (و ) االصول منهاج الوصول الي علم(ر تفسير د) انوار التنزيل و اسرار التاويل(توان مي

).4/110االعالم زركلي : ك. ر. ( هجري به لقاءاهللا پيوست685را نام برد ايشان در سال ) االعراب علم

در كتاب الطهارة 1/222و مسلم در صحيح خود ) باب اعفاء اللحية( در كتاب اللباس 7/209بخاري . 3

احفرا الشوارب و اعفوا اللحى، و ا بن ابي شيبة در مصنف : به لفظ259به شماره ) باب في خصال الفطرة(

باب ما يؤمر به الرجل من اعفاء اللحية و االخذ من الشارب، به شماره ( در كتاب االدب 8/379خود

544.(

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

30

.دييد، به مجوس مخالفت نمايش را بگذاريد و رييها را قطع نما لي سبيعني -صلى اهللا عليه وسلم- از رسول خدا-صلى اهللا عليه وسلم- حضرت انس-4 :ت نموده است كه فرموديروا

.2يلطحاو ارواه .»هوديتشبهوا بال والىللحعفوا اأحفوا الشوارب وأ« . دييار ننمايهود مشابهت اختيد و با يش را بگذاريها را قطع نموده، ر ليسب

همزه و خاء با»رخواأ«شان يقول اگفته است، 4ح مسلمي در شرح صح3يامام نوو

م ي با ج»رجواأ«جه ن آمده است و در نزد ابن مايها چن تيشتر روايمعجمه است و در ب

و در .اند حذف نمودهفايبا همزه بوده است و همزه را تخف »رجئواأ«آمده است اصل آن

در ، و احمد260باب خصال الفطرة، به شماره ( در كتاب الطهارة 223-1/222مسلم در صحيح خود . 1

).366-2/365مسند خود

كشف الخفاء و (عجلوني در ) باب حلق الشارب( در كتاب الكراهة 4/230اآلثار طحاوي در شرح معاني. 2

از آن جمله روايتي است كه طحاوي آن را با سند ضعيفي از انس : گفته است1/58) مزيل اإللباس

تشبهوا والاللحىعفوا أحفوا الشوارب وأ«: روايت نموده است، چنانچه سيوطي نيز گفته است با لفظ

باشد، ابوجعفر، امام، عالمه، اما طحاوي ايشان احمدبن سالمة ازدي، مصري، طحاوي، حنفي مي .»باليهود

و » اآلثار شرح معاني«: توان نظير بود، از تصانيف ايشان مي حافظ، فقيه، ثقه و قابل اعتماد و شخصيتي بي

چشم از جهان فرو ه321 ديده به جهان گشود و در سال ه237ر سال د. را نام برد» اآلثار مشكل«

).3/88تذكرة الحفاظ عالمه ذهبي : ك. ر(بست

باشد، الدين مي حوراني، نووي، شافعي، ابوزكريا، محي: الدين بن حسن حزامي يحيي بن شرف: نووي. 3

: هاي ايشان رفت، از كتاباي در زمينه فقه و حديث بود والدت و وفاتش در نوي صورت گ عالمه

رياض الصالحين من كالم (و ) المهذب المجموع شرح(و ) الطالبين منهاج(و ) المنهاج في شرح مسلم(

).8/149األعالم زركلي : ك. ر. ( هجري وفات يافت631باشند در سال و غيره مي) سيدالمرسلين

).باب في خصال الفطرة( در كتاب الطهارة 3/151. 4

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

31

وفوا، أعفوا، وأ( :ت بدست آمديروان پنج ي بنابرا»للحىاوفروا « : آمده استيت بخاريروا

ش به حال خود گذاشته شود و ي همه آنست كه ريو معنا )رجوا ووفرواأرخوا، وأو

از ابن 1يالبار اند، حافظ در فتح ر نمودهيتفس» اكثار «يرا به معنا »اوفرو« از علماء يا عدهل قرار دادن سبب در مقام ير از قبير اعفاء به تكثي تفس:ن نقل نموده استيد چني الع2قيدق

ش به حال خود يهمان ترك است و گذاشتن ر» اعفاء«قت يباشد چون حق يمسبب م . باشد ير آن ميمستلزم تكث

- صلى اهللا عليه وسلم- از رسول اكرم-مارضي اهللا عنه- حضرت ابن عمر -6. شيل و گذاشتن ريشان دستور دادند به قطع نمودن سبيت نموده است كه ايروا

.3)رواه مسلم(ش داده شده يات بر آن داللت دارند كه در اسالم دستور به بلند گذاشتن رين رواي ا

كثار، كامل گذاشتن، و بلند ث آمده است، همان اي اعفاء كه در حدياست و معنا نباشد و ي كه مانعيد تا زمانيآ يجاب مي ايباشد و ظاهر است كه امر برا يگذاشتن آن م

).باب إعفاء اللحية(باس كتاب الل. 1

الدين قشيري است كه چونان پدر و جدش بن وهب بن مطيع، ابوالفتح، تقي محمدبن علي: ابن دقيق العيد. 2

رود، از تأليفات يافته است، قاضي، مجتهد و از كبار علماء اصول به شمار مي به ابن دقيق العيد شهرت

)االحكام احكام: (ايشان

و ترمذي در سنن خود 259شماره ) باب خصال الفطرة( در كتاب الطهارة 1/222مسلم در صحيح خود . 3

2764شماره ) باب ما جاء في إعفاء اللحية (اهللا صلى اهللا عليه وسلم االدب عن رسول در ابواب4/473

.اين حديث حسن صحيح است: و گفته است

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

32

- صلى اهللا عليه وسلم- ن اهتمام رسول اكرميو همچن. وجود ندارد1يچ مانعينجا هيدر ان كامل گذاشتن آن از جانب اصحاب يش و همچنيبر كامل نگهداشتن ردر طول عمر

اند كه ما در اين مقام به بخشي از هاي اصول در اين زمينه با بسط و تفصيل به سخن پرداخته كتاب. 1

عالمه نسفي كه از اصول » كشف االسرار في شرح المنار«كنيم، در گفتارهاي اهل اصول بسنده مي

موجب امر وجوب است نه ندب و استحباب و نه هم توقف ـ «: چنين آمده است1/37احناف است در

كنيم ن وجوب است، پس بر همان حملش ميباشد ـ در نزد ما حقيقت امر هما اي مي چنانكه مذهب عده

اي برخالف آن نباشد و اگر قرينه يافته شد پس بر حسب مقام بر همان قرينه، امر را مادامي كه قرينه

صيغه افعل : مسأله: آمده است1/373» فواتح الرحموت بشرح مسلم الثبوت«حمل خواهيم نمود و در

غير آن و نزد ابي حاتم براي ندب است و قول شافعي نيز آيد نه نزد جمهور در حقيقت براي وجوب مي

و در . »همين است از ميان دو قول ايشان، چون قول ديگرشان آنست كه اين صيغه براي وجوب است

چون ثابت شد «: چنين آمده است79عالمه باجي از اصول مالكيه » االصول احكام الفصول في احكام«

لت دارد و نيز ثابت گشت كه ايجاب و ندب هر دو در تحت امر داخل كه لفظ افعل به تنهايي بر امر دال

اي شود كه قرينه گردند، پس مجرد امر بر ايجاب داللت دارد و در صورتي كه به ندب برگردانده مي مي

اند و مذهب فقها نيز وجود داشته باشد و قاضي ابومحمد و شيخ ابوتمام از اصحاب ما بر همين قول

فليحذر الذين يخالفون عن أمره أن تصيبهم فتنة ﴿: باشد گفته ما، قول خداوند عزوجل ميهمين است و دليل

يمأل ذابع مهيبصي 63: النور(﴾ أو(.

ورزي نمايد خداوند عزوجل او را به عذاب دردناك وعيد داده است و پس كسي كه از امر ايشان خالف

وإذا قيل لهم اركعوا ال ﴿): ج(گفتار خداوند : دليل دوم. ل واضحي بر وجوب امر ايشان استاين دلي

در اينجا هم مذمت آناني بيان شده است كه امر . )49- 48 :املرسالت(﴾ ويل يومئذ للمكذبني * يركعون

. اند ايشان را اطاعت ننموده

در اينجا هم . )12: ألعرافا (﴾ تسجد إذ أمرتكما منعك أال﴿: براي ابليس) ج (گفتار خداوند: دليل سوم

يا أيها الذين آمنوا ما لكم إذا قيل لكم ﴿): ج(گفتار خداوند: دليل چهارم. باشد توبيخ عدم امتثال امر مي ماثاقلت بيل اللهي سوا فرفاناةيالح اعتا مفم ةرالآخ نا مينالد اةيبالح ميتضض أرإالإلى الأر ةري الآخا فينيل الدقل *

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

33

ا كوتاه يش و يدن ريكدامشان تراش چي كه از هيا ن به گونهيهم اجمعياهللا عل رام رضوانك :اند كه يل واضحينها همه، داليت نشده است؛ لذا اينمودن آن كمتر از مشت روا

.باشد يش واجب ميگذاشتن ر

-صلى اهللا عليه وسلم- اكرمش حضرت رسوليانبوه بودن ر

ش يز ريش دستور داده؛ خود ني به بلند گذاشتن ر-وسلمصلى اهللا عليه - امبر اكرميپ :ث وارد شده استي احاديچنانكه در برخ. گذاشت يمبارك را بلند م

- 38 :التوبة(﴾ لى كل شيء قدير تنفروا يعذبكم عذابا أليما ويستبدل قوما غيركم وال تضروه شيئا والله عإال

ايشان را عتاب و توبيخ نموده است به جهت عدم امتثال امر در گفتار و اين دليل است ) ج( خداوند.)39

صلى اهللا عليه -گيرد نه به قراين و دليل از جانب احاديث نبوي بر آنكه وجوب به گفتار تعلق مي

داد، هنگامي كه حضرت ابوبكر نماز مي- عليه وسلمصلى اهللا- آنست كه حضرت رسول اكرم -وسلم

چرا : به ايشان فرمود-صلى اهللا عليه وسلم-ايشان را آواز داد اما او اجابت ننمود، لذا رسول اكرم

يا ﴿: اي كه فرموده است را نشنيده) ج(هنگامي كه تو را آواز دادم اجابت نكردي؟ آيا اين گفتار خداوند

ينا الذهأياكمعول إذا دسلرلو لهوا لجيبتوا اسنو توبيخ و عتاب خداوند ايشان را بر عدم .)24: ألنفالا (﴾ آم

اجابت، دليل آنست كه مجرد امر اقتضاي وجوب را دارد و دليل اين امر از اجماع اينست كه امت در

): ج(ارند بر رجوع به قول خداوندتمامي اعصار در مورد همه عبادات و تحريم محرمات اجماع د

﴾ وال تأكلوا أموالكم بينكم بالباطل﴿ )32: االسراء(﴾ وال تقربوا الزنى﴿ )43: البقرة(﴾ وأقيموا الصالة﴿

ب نظر وجود دارد بر اين كه ظاهر امر براي وجو پس با اين دليل ثابت گرديد كه اتفاق. )188: البقرة(

. طور كامل از آن پاسخ گفته است باشد، سپس مصنف بعضي از اشكاالت و ايرادات را ذكر نموده، به مي

و االحكام في اصول 1/14 و اصول سرخسي 1/3و همين مضمون را بنگريد در المستصفي غزالي

.صولهاي ا و در ساير كتاب48-47و اللمع في اصول الفقه از شيرازي ... و 2/15االحكام آمدي

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

34

به حضرت خباب ما :اند كه فرمود ت نمودهي از ابومعمر روا1 و ابوداودي بخار-6 :ودخواند؟ فرم ي در ظهر و عصر قرائت م-صلى اهللا عليه وسلم- ا رسول اكرمي آ:ميگفتن لفظ يا. شانيش مبارك اي از تكان خوردن ر:؟ فرموديدي از كجا فهم:مي، گفتيآر

از :د؟ فرموديص داديم، چگونه تشخي ما گفت: است و در ابوداود آمده استيبخار .-صلى اهللا عليه وسلم- شانيش مبارك ايدن ريجنبهمانا «:مودت كرده است كه فري روا-رضي اهللا عنه- بن مالك از انس 2 ابوداود-7

ر يك كف آب را برداشته زيگرفت ي وضو مي وقت-صلى اهللا عليه وسلم- رسول خدا

ابوداود در سنن ) باب من خافت القراءة في الظهر والعصر( در كتاب الصلوة 1/197بخاري در صحيح . 1

- آيا رسول خدا « و لفظ چنين است 801شماره ) باب في قراءة الظهر( در كتاب الصلوة 1/504خود

با : فهميديد؟ فرمودچگونه : آري، گفتيم: خواند؟ فرمود در ظهر و عصر قرائت مي-صلى اهللا عليه وسلم

در إقامة الصلوة و السنة فيها 1/270ابن ماجه نيز آن را در سنن خود . »تكان خوردن ريش ايشان

.5/109 ذكر نموده و احمد در مسند 825شماره ) باب القراءة في الظهر و العصر(

1/54 در سنن كبري و بيهقي145شماره ) باب تخليل اللحية( در كتاب الطهارة 1/101ابوداود در سنن . 2

اما «: فرموده است1/86حافظ ابن حجر در التلخيص الحبير ) باب تخليل الحية(در كتاب الطهارة

باشد و الحال مي احاديث انس را ابوداود روايت كرده است و در سند آن وليد بن زروان فردي مجهول

عفربن البختري و مستدرك حاكم طرق ديگري نيز از انس دارد كه ضعيف هستند، چنانچه در فوائد ابوج

از طريق موسي بن ابي عائشه از زيدبن ابي انيسة از يزيد الرقاشي از انس روايت نموده و ابن عدي آن

ابن القطان آن را از طريق ديگري صحيح «نامه جعفربن الحارث ابي االشهب آورده است، و را در زندگي

حديث بيان كرده است و او از زبيدي و او از زهري و محمدبن خالد به ما : گفته است، ذهلي گفته است

وضو نمود پس انگشتانش را -صلى اهللا عليه وسلم-رسول خدا «زهري از انس روايت نموده است كه

پروردگارم اين چنين به من دستور داده : زير ريش مبارك داخل كرده، با انگشتان خالل نمود و فرمود

اند كه اين حديث و از محمدبن حرب و او از زبيدي حديث بيان كردهاست، ذهلي از يزيدبن عبد ربه و ا

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

35

ن دستور داده است ين چني ا:نمود و فرمود يش مبارك را با آن خالل ميچاه برده ر .»پروردگارم به من

ت نموده ي روا-رضي اهللا عنه- خود از جابربن عبداهللا1حي امام مسلم در صح-8د ي سف- صلى اهللا عليه وسلم- ش رسول خداي سر و ري قسمت جلو:وداست كه فرم

كه موها پراكنده يشد اما هنگام يد معلوم نميمال ي كه آن را روغن ميشده بود، و هنگام .»ار بوديشان بسيش مبارك اي ريگشت و مو يشدند، ظاهر م يم

يها ييباي ز هاله كه در مورد محاسن وي خود از ابن اب2 در شمائلي امام ترمذ-9ت كرده است ي داشت روايزيانگ ان دليار بي بس- صلى اهللا عليه وسلم- حضرت رسول

.» انبوه و پرپشت بود-صلى اهللا عليه وسلم- ش مبارك رسول خداير«كه

را از طريق انس دريافت داشته است و حاكم قبل از اين، اين حديث را صحيح گفته است و نزد اين دو

.اين علت موجب قدح نخواهد بود

ديث چنين است تمام ح1823شماره ) باب شيبه صلى اهللا عليه وسلم( در كتاب الفضائل 4/1مسلم . 1

خير بلكه چونان آفتاب و ماه و دايره : بود؟ فرمود) درخشان( ايشان چون شمشير مردي گفت آيا چهره«

اش مشاهده نمودم كه مثل تخم كبوتر و مشابه جسم مبارك ايشان مانند بود و خاتم را در موضع شانه

.5/104بود، و احمد نيز در مسند

از حديث هند بن ابي 38ت كه امام ترمذي آن را در شمايل محمديه اي از حديث درازي اس اين حصه. 2

آجري از ابوداود چنين نقل «: گفته است2/111هالة آورده است، عالمه ابن حجر در تهذيب التهذيب

: هالة ـ كذاب نباشد و عجلي گفته است بن عمر ـ راوي حديث هند بن ابي ترسم جميع مي: كرده است كه

و بيهقي نيز اين حديث را در داليل النبوة » يثش نوشته شود گرچه قوي نيستاشكالي ندارد، حد

5/412 از محمد بن علي از پدرش و نسائي در سنن كبري 1/98 آورده، و احمد در مسند خود 1/217

. آورده است-رضي اهللا عنه- از حديث براء 9328شماره ) باب اتخاذ الشعر(در كتاب الزينة

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

36

ت نموده يطالب روا يبن اب ي از عل2»المصطفىحوال الوفا بأ«در ) ره(1ي ابن جوز- 10 .» بزرگ بود-ى اهللا عليه وسلمصل- ش حضرت رسولير «:است كه فرمود

ش مبارك رسول خداير «:ت شده است كه فرمودي روا رضي اهللا عنها از ام معبد- 11 .3» انبوه بود-صلى اهللا عليه وسلم-

يك امر فطريش، يحات ثابت گشت كه بزرگ گذاشتن رين همه تصريپس از ا دستور داده شده و از ز بدانين اسالم نيده شده است و در دياست كه انسان بر آن آفر

ت نشده است كه ي رواي صالحيا ولي و يچ نبيو از ه. باشد يالسالم م همياء عليسنن انبك يا كمتر از يتراشد يش را مي كه ريپس كس. ا كوتاه نموده باشديده يش را تراشير

او را بر آن -عزوجل- كه خداونديعتيگرداند، او با فطرت و طب يمشت آن را كوتاه م يو انحراف. ننديگز يش را رهروان راه فسق برميدن ريز است و تراشيده است در ستيآفر . والسالمالصالة هميعلاء يوه انبيباشد از ش يم

بن حمادي بن احمدبن محمدبن جعفر قرشي، تيمي، بغدادي، ي بن محمدبن عبيداهللاعبدالرحمن بن عل. 1

ايشان محدث، فقيه، حافظ، اديب، سخنور، مورخ ) الدين ابوالفرج جمال(حنبلي معروف به ابن جوزي

و» األمم المنتظم في تاريخ«و » المسانيد جامع«و » القرآن المغني في علوم«باشند از تأليفات ايشان مي

. وفات يافت597 هجري به دنيا آمده در سال 510توان نام برد، در سال را مي» الموضوعات«

).5/156المؤلفين، معجم(

.»اللحيةكان ضخم الهامة عظيم «ن لفظ ي با ا1/216ل النبوة ي در داليهقي و ب1/116 و احمد در مسند 2/329. 2

بن حبش با لفظ از حديث هشام10-3/9 مستدرك را حاكم در) عاتكة بنت خالد است(حديث ام معبد . 3

اند و االسناد است اما شيخين آن را نياورده اين حديث صحيح: آورده و گفته است) وفي لحيته كثاثة(

بن حبيش آن را روايت از حديث هشام4/48الكبير ذهبي نيز موافقت نموده است و طبراني در المعجم

.نموده است

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

37

نش خداوندير در آفرييتغ

باشد؛ ي م-عزوجل- نش خداوندير در آفريي تغيش نوعيدن رين منوال تراشيبر هم :طان گفتي كه ش در سوره نساء متذكر شده است-عزوجل- خداوند

﴿الله لقن خريغفلي مهنرلآمام وعآذان الأن كنتبفلي مهنرلآمو﴾. )119: النساء(

ده و بدان يطان آن را پسندي است كه شيرييز از همان تغيش نيدن ريو تراش« .»دهد يدستور م

ر خود به نام ي ـ قدس سره ـ در تفس1ي تهانويعل االمت حضرت موالنا اشرف ميحك .باشد ير داخل ميين تغيش در ايدن ري همانا تراش:ر نموده استيتحر» ان القرآنيب«

يكي » تهانه بهون« االمة موالنا اشرف علي تهانوي، در شهر دست حكيم ربي چيرهعالمه مصلح كبير، م. 1

از شهرهاي غربي استان اتراپردش هند ديده به جهان گشوده، آنجا نشو نما حاصل نمود و به همين

علت به تهانوي ملقب گرديد، تعليمات ابتدايي را در شهر خود فرا گرفت سپس در دامان دانشگاه

جاي گرفت از مصلح و رباني بزرگ حاجي امداداهللا مهاجر مكي بسيار بهره ) ارالعلوم ديوبندد(مشهور

دست موالنا رشيد احمد گنگوهي استفاده نمود، گر چيره برد و همچنين از عالمه فقيد بزرگ و اصالح

ينه عقيده و ها و تأليفات ايشان در زم ايشان از بزرگمردان راه علم و دين بودند كه به وسيله سخنراني

مند گردانيد و هزاران مسلمان از ايشان نفع حاصل نمودند، ايشان رايت بسياري را بهره) ج(عمل خداوند

اصالح را از ميان مصلحان ديگر براي امت اسالمي در شبه قاره هند برافراشتند و زير تربيت ايشان

ث ظفر احمد عثماني تهانوي شان عالمه محد التحصيل شدند كه مشهورترين شاگرد فارغ140حدود

صاحب قواعد في علوم الحديث و اعالء السنن كه به دستور شيخ و اشاره ايشان صورت گرفت (

. باشد و مفتي اعظم سابق هند و پاكستان حضرت موالنا مفتي محمد شفيع ديوبندي و غيره مي) باشد مي

رسد، تعدادشان حدود نهصد كتاب ميايشان تأليفات بسيار و گرانقدري دارند اعم از كوچك و بزرگ كه

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

38

- رضي اهللا عنه- حضرت عبداهللا «:ت نموده است كه فرمودي از علقمه روايبخار يزنان هستند و 2 چهرهيازاله موها را كه خواهان يكنند و زنان ي م1ي را كه خالكوبيزنان

سخنان ايشان بر » المسك الزكي«و » احياءالسنن«اي در زمينه حديث و مجموعه» اآلثار جامع«منجمله

بيان «شرح مختصري بر سنن ترمذي و » الثوب الحلي«و » كالم الملوك«و » بوادر النوادر«ترمذي و

گفتار ارزشمند محقق كبير زاهد كوثري درباره ايشان در و 77الهند اعالم المحدثين في: ك. ر» «القرآن

تحت عنوان احاديث االحكام و أهم الكتب المؤلفة فيها و تناوب األقطار 94مقاالت كوثري

.را نيز بنگريد» ضطالع بأعباء علوم السنةاال في

3/1678و مسلم در صحيح خود ) باب المتنمصات( در كتاب اللباس 7/213بخاري در صحيح خود . 1

. 2125شماره ) باب تحريم فعل الواصلة والمستوصلة الخ(در كتاب اللباس و الزينة

اين است كه زن سوزن و يا مثل آن را در پشت دست يا بند دست يا لب يا : الواشمات، از الوشم:تذكر

ند تا سبز غيره از بدن زني ديگر فرو ببرد كه خون بيرون آيد سپس آن را با سرمه و اشياي ديگر پر ك

كند و هم بر كسي كه خواهان آن است بر هر دو گردد و اين عمل هم بر كسي كه چنين كارهايي را مي

.باشد حرام مي

به زناني اطالق » متنمصات«كند و گردد كه موها را از چهره زن مي هايي اطالق مي به زن: نامصات. 2

هاي زن بيرون است مگر آنكه ريش يا سبيلشود كه خواستار چنين عملي هستند و اين كردار حرام مي

گردد كه اگر در صورت از عبارت فقهاء ظاهر مي(آيند پس ازاله آنها حرام نيست بلكه مستحب است

شود براي ويز جايز است كه كند و از زينت زن كاسته مي زن موي بيرون آيد كه شوهر از آن نفرت مي

البته اگر مصود از آن تزيين براي بيگانگان باشد يا در موها را بكند چون زينت براي زن مطلوب است

.»مترجم«) 5/264ردالمحتار، (ها جايز نيست شود در چنين صورت كندن موها ضرري به زن الحق مي

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

39

نش يبا جلوه كنند و آفريكنند تا ز ي و برابر م1ها را اصالح كرده ن دندانيرا كه ب ؟ييگو ين مي چرا چن:عقوب گفتيدهند لعنت نموده، ام ير ميي را تغيخداوند

صلى اهللا - را كه رسول خدايم كساني چرا لعنت ننمائ: فرمود-رضي اهللا عنه- عبداهللا به خدا سوگند :عقوب گفتيز آمده است، ام ير كتاب اهللا ن لعنت نموده، و د- عليه وسلم به خدا :م، عبداهللا فرمودا افتهي نيزين چيام اما چن ان دو لوح قرآن را خواندهيمن در م

:يافتي ين ميه را چنين آي ايخواند يقسمت اگر تو م

)7 :حشر( .﴾وما آتاكم الرسول فخذوه وما نهاكم عنه فانتهوا﴿گردد و آنچه ينش خداوند سبب لعنت مير در آفرييد كه تغين امر به ثبوت رسيپس ا

- نموده است در نزد خداوندينه از آن-صلى اهللا عليه وسلم- كه حضرت رسولار ظاهر است، البته آنچه كه بدان دستور ين امر بسيشود و ا ي شمرده مي هم نه-عزوجل

ر ييز شمرده است جزء تغيعت مطهره اسالم آن را جايا كه شر ريرييا تغيداده شده است ها دن ناخنيرناف و چي زيدن موهايگردد مثل ختنه، تراش يز محسوب نميممنوع و ناجا

.رهيو غ شيمقدار ر

از شان ي و ا-رضي اهللا عنهما- ابن عمر ت نموده از ي روا2ح خودي در صحيبخار :رده كه فرمودت كي روا-صلى اهللا عليه وسلم- اهللا رسول

هاي ثنائيات و رباعايت را تراش داده اصالح كند و چنين عملي را بيشتر پيرزنان مراد آن كه بين دندان. 1

نند تا جوان به نظر آيند و اين عمل اگر براي طلب زيبايي باشد حرام است اما ك و زنان بزرگسال مي

).14/106شرح مسلم از نووي . (براي ضرورت اشكالي ندارد

باب ( در كتاب الطهارة 1/222و مسلم در صحيح خود ) باب تقليم األظفار( در كتاب الباس 7/206. 2

.»وفوا اللحىأحفوا الشوارب وركين أخالفوا المش«: ، به لفظ52شماره ) خصال الفطرة

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

40

.»حفوا الشواربأ واللحىن وفروا يخالفوا المشرك«

).دييها را قطع نما ليار گذاشته سبيش را بسيد ريبا مشركان مخالفت نمائ(ش يك مشت از ريبرد يف ميا عمره تشري حج ي عمر هرگاه برا ابنحضرت

.گرفت يش را گرفته مازاد بر آن را ميخوبا مشركان «:ن آمده استيره چنيث ابوهريدر حد : است فرموده1يالبار حافظ در فتح

ث ابن يو در حد» دييبا مجوس مخالفت نما«و در مسلم آمده است كه » ديمخالفت ورز .دنديتراش ي آن را ميا ش را كوتاه كرده، عدهين مراد است چون آنان ريعمر هم

ه است سپس ان شديشود ب ي كه گرفته ميث باال مقداري در حد:2ن گفته استيهمچن-ابن عمر ص حضرت ين تخصيكه اگردد آنست يان ميث نماين حدي آنچه از ا:فرمود

شان امر به يژه مراسم حج نبود؛ بلكه ايو) گرفتن مازاد بر مشتيعني( -رضي اهللا عنهمانمود كه چهره انسان به سبب بلند بودن ي حمل ميش را بر حالتيبلند گذاشتن ر

: گفته است3يطبر. ا عرض بدنما و ناجور نباشديل ش از جانب طوي ريرمعموليغش را از جانب طول و عرض مكروه ياند و كم كردن ر ث را گرفتهي ظاهر حديا عده

ندارد سپس با ياند، گرفتن وكم كردن مازاد بر مشت اشكال گفتهيا اند و عده دانسته

).باب تقليم األظفار( در كتاب اللباس 10/430الباري شرح صحيح البخاري فتح. 1

.مصدر سابق. 2

ايشان داراي تصانيف . باشد او محمدبن جرير طبري، ابوجعفر، مورخ، مفسر، امام و از علماي بزرگ مي. 3

البيان في جامع«كه به تاريخ طبري شهرت دارد و » الملوكأخبار الرسل و«بسياري است كه از آن جمله

هجري زاده شد و به سال 224در سال . توان برشمرد و غيره را مي» الفقهاء اختالف«و » تفسيرالقرآن

).6/69االعالم للزركلي . ( دار فاني را وداع گفت310

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

41

ن يشان چنيات نموده است كه ي روا-رضي اهللا عنهما- ابن عمر خود از حضرت 1سندت يز رواي ن-رضي اهللا عنه- و از حضرت عمر) گرفت ي زائد از مشت را ميعني(كرد يم

ت كرده يره روايك قبضه برابر كرد و از ابوهري را با يش مرديشان رينموده است كه از يشان نيت كرده است كه ايره روايز مازاد بر قبضه برابر كرد و از ابوهريشان نياست كه ا را آورده يتي از جابر روا2»سند حسن«ن ابوداود با يهمچن. كرد يقبضه را كم ممازاد بر

ش يش را به حال خويما ر :»و عمرة حج أيال فإ السبال يكنا نعف« :است كه فرموده

ت ين روايم و ايگذاشت يطور كامل م آن را بهيعني. ا عمرهيم مگر در حج يكرد يرها مف يبه كسر مهمله و تخف(كرد چون سبال يد مييتأ را -رضي اهللا عنهما-ابن عمر قول

باشد و حضرت يش مي بلند ري آن موهاياست و معنا) با دو فتحه(جمع سبله ) موحده يعني(م يمن گو. كردند يجابر بدان اشاره دارد كه آنان در حج و عمره آن را كوتاه م

مازاد بر قبضه در مورد ما مذاهب را در :)يا كاندهلويث محمد زكريالحد خيموالنا ش . ميا ل ذكر نمودهي با بسط و تفص3وجز المسالكشرح مؤطا أ

ن مورد چند قول ياند و در ا ش بزرگ اختالف نمودهيپس بدان كه علما در مورد ر :دارند

ن ي را از آن كم نكنند قول مختار شوافع هميزي بر حالش گذاشته شود و چ:اول .ن استيز همي از دو قول حنابله نيكيو ح داده است يز آن را ترجي نياست و نوو

.مراد امام طبري است. 1

و حافظ ابن حجر 4201شماره ) باب في أخذ الشوارب(رحل در كتاب الت4/414ابوداود در سنن خود . 2

.آن را حسن گفته است

).باب السنة في الشعر( و مابعد آن 15/3أوجزالمسالك إلي مؤطا اإلمام مالك از مؤلف . 3

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

42

از آن يا ن موارد رفتن حصهي مثل قول اول، بجز در دوران حج و عمره كه در ا:دوم .مستحب است

. ح شد استيتصر) رحمه اهللا (ين قول از امام شافعي هم:حافظ گفته است ن حدودييبدون تع. شده باشد، مستحب استيار طوالني كه بسي گرفتن قدر:سوم

1اضي عيو قاضن است يهم) رحمه اهللا (و قول مختار امام مالك) مشت(آن با قبضه .ح داده استين قول را ترجيا

ن است در يز همي گرفتن مازاد بر قبضه مستحب است و قول مختار احناف ن:چهارم كه كمتر از قبضه يش در حاليو كوتاه كردن از ر اما گرفتن : آمده است2الدر المختار

اباحت آن را يچ كسيكنند ـ ه ينما م از اهل مغرب و مردان زني چنانكه بعضباشد ـ .باشد يان هند و مجوس عجم ميهودي كردار شيدن همه ريفتوا نداده است و تراش

ابن . باشد يش قبضه مي سنت در مورد ر: آمده است3»الدر المختار«ن در يهمچنرد و مازاد بر آن را يبا مشت بگش خود را ي مراد آنكه شخص، ر: گفته است4نيعابد

باشد، عالم مغرب و امام او عياض بن موسي بن عياض بن عمرون يحصبي سبتي مالكي ابوالفضل مي. 1

شرح «و » الشفا بتعريف حقوق المصطفي«: ان خود بود، تصانيف او از اين قرارنداهل حديث در دور

هجري چشم به 476در سال » اإللماع إلي معرفة أصول الرواية وتقييد السماع«و » علي صحيح مسلم

).5/99االعالم للزركلي، : ك. ر. ( به ديار باقي شتافت544جهان گشود و در سال

الصوم و عبارت فقهاء از كتاب2/113راألبصار حصفكي همراه حاشيه ابن عابدين الدرالمختار شرح تنوي. 2

.در اين باره با تفصيل ذكر خواهند شد

. در كتاب الحظر و االباحة5/66. 3

او محمد امبن بن عمربن عبدالعزيز عابدين دشمقي حنفي است كه فقيه اصولي و خاتمة المحققين . 4

از . چشم از جهان فرو بست1258ر دمشق زاده شد و همانجا به سال هجري د1198باشد، در سال مي

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

43

ن ين نقل كرده است و گفته است، همياآلثار از امام چن د، امام محمد در كتابيقطع نما .ميريگ يقول را م

ازالة شبهه

كند كه ي را رد ميا ن پندار عدهين مقام مذكور گشتند اي كه در ايثيمجموع احادگذارد به ي ميرا چند روزش ي كه ري ندارد و كسيش حد و مقداري ر:نديگو يم

صلى - د امر حضرت رسوليش مشاهده نمايننده آن را بر چهره صاحب ري كه بيا گونه . را اطاعت نموده است-اهللا عليه وسلم

را يباشد ز ي همه مسلمانان از جانب آنها مي خودشان و براي برايرنگيب و نين فريااند با ث وارد شدهيش كه در حدير بزرگ گذاشتن ير به معنايكه ـ اعفاء، ارخا، و توف

ث بر آن ياحادگردد، و ظاهر يا برنج ظاهر شود حاصل نمي كه به قدر جو ي اندكيمو .ش بر حال خود رها كرده شود، نه كوتاه شود نه هم كم گردديداللت دارد كه ر

كه از قبضه فراتر باشد، يم در صورتيا البته ما بر جواز كوتاه كردن آن حكم نموده به -رضي اهللا عنه- رهي و ابوهر-رضي اهللا عنه- ات عمل حضرت عمرينة رواين در آچو

ن عمل را هرگز انجام يكردند، و ا يده است كه آنها مازاد بر قبضه را كوتاه ميما رسشان ي به ايزي چ1-صلى اهللا عليه وسلم- نه از رسول اكرمين زميدادند مگر آنكه در ا ينم

و » العقود الدرية في تنقيح التفاوي الحامدية«و » حاشيه رد المختار علي الدر المختار«: تأليفات ايشان

).9/77المؤلفين، معجم: ك. ر. (توان نام برد را مي» مجموعه رسائل ابن عابدين«

گرفتن از : صاحب در مختار گفته استيعني«) خذ منهاو أما األ: قوله (:ديگو ي م2/113ود ه خين در حاشيابن عابد. 1

-صلى اهللا عليه وسلم- اهللا ن ابن عمر از رسوليحيات مذكور و آنچه در صحين رواين گفتار در فتح بيبا ا» ...ش ير

ت ي چون با روا:ت داده و گفته استمطابق» ديش را بزرگ بگذاريد و ريها را كوتاه كن ليسب«ت كرده است كه يروا

شان ين عمل ايگرفت پس اگر ما ا يشان مازاد بر قبضه را ميثـ آمده است كه اين حدي ايح از ابن عمر ـ راويصح

ن عمل ين حال كه اين است با ايتش همي برخالف رواينه عمل راويچنانكه قاعده در زم(م يرا بر نسخ حمل ننمائ

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

44

ش را كوتاه كرده باشد و از قبضه يست كه ري منقول نيا يبچ صحايده بود، و از هيرسرضي اهللا - رهيو ابوهر كه كردار حضرت عمر، ابن عمر، يز كمتر كرده باشد، و كسين

رسد يم كه ييش را به حال خود بگذارد تا هر جايكند پس ر ي نميرويرا پ -معنها برنج يكند و به قدر جو نكه آن را كوتاه يده را دارند، نه اين عقي هم1يچنانكه گروه

عمل نموده است، پس - صلى اهللا عليه وسلم- بگذارد و گمان كند كه به سنت رسول .ت و محبتش رهنمون سازديرا به رضاخوب فهم كن خداوند من و تو

اصحاب مذاهبيفتواها

ش حرام است و يدن رين است كه تراشيره ايه اصحاب مذاهب چهارگانه و غينظرصاحب المنهل (2خ محمود خطابيباشد ش يتراشد گنهكار و فاسق م ي م كه آن رايكس

باز هم بلند .)ت شده استي روا-صلى اهللا عليه وسلم- و از رسول اكرميراو ريز غ قطع مازاد بر قبضه ايعني

ن است كه يا اكثر آن قطع نشود چنانكه كردار مجوس عجم هميش يم كه همه ريكن يش را بر آن حمل ميگذاشتن ر

: فرمود-صلى اهللا عليه وسلم- اهللا كند كه رسول يد مييره تأيت مسلم از ابوهرين گفتار را روايتراشند، و ا يش را مير

گاه علت قرار ين جمله در جايپس ا» ديين مخالفت نمايد و با مشركيش را بزرگ بگذاريها را قطع نموده ر ليسب«

چ كس آن يكنند ه ينما م كه كمتر از قبضه باشد چنانكه اهل مغرب و مردان زنيگرفته است اما گرفتن از آن در حال

.ز نگفته استيرا جا

در كتاب 8/39» تحفةاالحوذي بشرح جامع ترمذي«ن ظاهريه و پيروانشان هستند و مباركپوري در آنا. 1

.همين قول را ترجيح داده است» اللحيةباب ما جاء في إعفاء (اللباس

او محمودبن محمدبن احمد خطاب سبكي، مالكي ازهري است ايشان فقيه مشهور و محدث بود در ازهر . 2

» أعذب المسالك المحمودية«كه مذكور شد، و » شرح سنن ابي داود«: نيف ايشانتدريس نمود، از تصا

به ديار باقي شتافت 1352 هجري زاده شد و به سال 1274توان برشمرد در سال و غيره را مي

).12/193المؤلفين معجم(

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

45

ش نزد ائمه يدن ريلذا تراش« :فرموده است) داودي شرح سنن ابيالعذب المورود ف .» حرام است1رهي و احمد و غيفه، مالك، شافعيمسلمانان ابوحنن يمجتهد

دارند بر حرمت ت استنباط احكام راي كه اهليياقوال فقها «: است2ن گفتهيهمچن يد بر مقتضايباشد پس با يث مي احاديح دارند چنانكه مقتضايش تصريدن ريتراشژه اهل علم ـ واجب است كه از عمل بر يث عمل كرده شود چون بر مكلف ـ بوياحاد

وارد شده است، امتناع - صلى اهللا عليه وسلم- كه بر زبان حضرت رسولياحكام .»نورزند

پژوهان تساهل به خرج داده، از دانشيارين دوران بسيو در ا« :3ن گفته استيهمچن از كفار مشابهت ي از آنها با بعضيا گذارند عده ي مي كلفتيها ليتراشند و سب يش را مير

از ياريگذارند و بس ي را بزرگ مينير بيده، زيها را تراش لياند و اطراف سب ار نمودهياخت .»اند دهب آنان گرفتار آمينادانان در دام فر

ش يو بلند گذاشتن رل ي گفته است همانا كوتاه كردن سب5»يالمحل« در 4ابن حزم استدالل نموده است كه مرفوعا- رضي اهللا عنهما-ابن عمر ث يفرض است و از حد

:ت نمودهيروا

).ن الفطرةباب السواك م( در كتاب الطهارة 1/186المنهل العذب المورود في شرح سنن ابي داود . 1

.189-1/188مصدر سابق . 2

.مصدر سابق. 3

از ائمه اسالم يكي، ابومحمد است دانشمند اندلس در دوران خود و يدبن حزم ظاهري ابن احمدبن سعياو عل. 4

صول االحكام في أ«و » يالمحل«و » هواء والنحلاأل الملل ويالفصل ف «:شانيفات اين تصنيباشد مشهورتر يم

).4/254، ي االعالم للزركل:ك. ر (. شتافتيار باقي به د456 زاده شد و درسال 384سال در » االحكام

).باب الفطرة( در باب 2/220المحلي . 5

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

46

.1»اللحىعفوا أحفوا الشوارب وأن، يخالفوا المشرك«

صاحب . ديش را بلند بگذاريد و رييماها را قطع ن ليده، سبين مخالفت ورزيبا مشرك( :ن آورده استي چن2) مضار االبتداعيبداع فاإل«

.3»اند ح نمودهيدن آن تصريش و حرمت تراشيمذاهب اربعه بر وجوب بزرگ گذاشتن ردن ي حرام است بر مرد تراش: گفته است4»الدرالمختار«در :اول مذهب احناف است

ش ياز رت بر وجوب قطع مازاد بر قبضه اما گرفتن ح نموده اسيتصر» هيالنها«ش و در يركنند، ينما م از اهل مغرب و مردان زنيا كه كمتر از قبضه باشد چنانكه عدهيدر صورت

هندوها و ،انيهوديش كردار يدن همه ريز ندانسته است و تراشيچ كس آن را جايهقطع نمودن است ه كه واجب ين قول صاحب نهايو ا) فتح(باشد ي ميپرستان عجم آتش

ت شده است كه ين گونه روايز همي ن-صلى اهللا عليه وسلم- اهللا مازاد بر قبضه، از رسول

.تخريج آن قبال گذشت. 1

التحصيل باشد، ايشان سخنور، مرشد و عالم بود كه از ازهر فارغ مي) رحمه اهللا(او شيخ علي محفوظ . 2

الدرة «: و ارشاد در دانشكده اصول دين دانشگاه ازهر نيز بود، از تأليفات ايشانگشته بود و استاد وعظ

توان نام برد، به را مي» هدايةالمرشدين«و » اإلبداع في مضار االبتداع«و » البهية في أخالق الحميدية

).7/175المؤلفين معجم. (از جهان فروبست هجري چشم 1361سال

و تدريس اين كتاب در قسمت وعظ و سخنراني ازهر ... و بعد آن 423االبداع في مضار االبتداع . 3

آن را آورده 94در مجموعه رسائل ) رحمه اهللا(شريف جزء برنامه بود چنانكه عالمه شيخ محمد حامد

هايي كه مردم آن را امروزه ترين عادت و از قبيح« آمده است 423... همچنين در كتاب االبداع . است

ها بنابر همزيستي با باشد و اين بدعت مثل بقيه بدعت ند، تراشيدن ريش و گذاشتن سبيل مي اختيار نموده

شان را هاي دين زيباييشان به اهل مصر نيز سرايت نموده است تا جايي بيگانگان و پسنديدن عادات

.»اند را ترك نموده-صلى اهللا عليه وسلم-ناپسند داشته، سنت رسول اكرم

).مطلب فيما يكره للصائم( در كتاب الصوم 2/113» رد المحتار علي الدر المختارحاشيه«: ك. ر. 4

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

47

يث را امام ترمذين حدي چنانكه ا.»گرفت يش مبارك خود ميشان از طول و عرض ريا«افته ي يحاتين تصري چن2 احنافيها آورده است و در اكثر كتاب1يالترمذ در جامع

باب ما جاء في (اهللا صلى اهللا عليه وسلم االدب عن رسول در ابواب4/472ترمذي آن را در سنن خود . 1

از عمروبن شعيب از پدرش و او از جدش آورده است، ترمذي گفته 2762شماره ) االخذ من اللحية

عمروبن هارون «: گويد از محمدبن اسماعيل شنيدم كه مي. اين حديث غريب است«: تاس

- صلى اهللا عليه وسلم-اهللا است حديثي ديگر از رسول) اصطالحي در فن رجال حديث(الحديث مقارب

او منفردا روايت كرده باشد به جز اين حديث كه پيامبر از : سراغ ندارم كه اصل نداشته باشد يا فرمود

. »شناسم مگر از حديث عمروبن هارون گرفت اين حديث را نمي طول و عرض ريش مبارك خود مي

از حديث عمروبن «: آورده است) باب اعفاء اللحية(اللباس در كتاب10/430الباري ابن حجر در فتح

گرفت از طول و عرض ريش مبارك مي-صلى اهللا عليه وسلم-شعيب از پدرش و از جدش كه پيامبر

ستدالل شده است و اين حديث را ترمذي آورده است و از امام بخاري نقل شده است كه در مورد ا

طور به. من حديثي از او سراغ ندارم كه منكر ـ ناشناخته ـ باشد بجز اين حديث: عمروبن هارون فرمود

.اند عموم گروهي عمروبن هارون را ضعيف گفته

ة ي از كتاب الكراه5/358» ةي الهنديالفتاو «:شود يجا آورده مني احناف در ايها از نصوص كتابيبعض. 2

فراتر از مشتش بود آن را قطع يزياگر چ. رديش خود را با مشت بگي ندارد كه ري اشكال:ن آمده استيچن

افزون يزيرد اگر چيش خود را با مشت بگيباشد و قص آنست كه مرد ر ين باره قص ميد و سنت در اينما

ش از يدن ريتراش «: آورده است2/141» البدائع« در كتاب الحج از ي و كاسان.دي را قطع نمابر مشتش بود آن

ده است چنانچه ينت بخشيسوها زيش و زنان را با گيباشد چون خداوند عزوجل مردان را با ر يل مثله ميقب

للمؤمن ينبغيما يفصل ف(» ل المختاريار لتعلياإلخت«ة يو در كتاب الكراه. »ث وارد شده استيدر حد

ش گذاشتن آن است تا گنجان و يفه آورده كه اعفاء ريمحمد از ابوحن. شي و اعفاء ر:آمده است) اآلداب من

د يش را با مشت گرفته مازاد بر آن را قطع نماير آنست كه مرد رير در آن سنت است و تقصياد شود و تقصيز

.ف سنت استنت و طول فاحش آن خالينت و كثرت آن از كمال زيش زيچون ر

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

48

ز يچ كس آن را جايه«شان كه يزاد بر قبضه جلوتر گذشت و قول اشود و حكم ما يم .ح داردين باره تصريبر اجماع در ا» ندانسته است

ن اگر كوتاه كردن به يمچنش است و هيدن ريز حرمت تراشيه نيك مذهب مال:دومصورت بزرگ شود و كوتاه كردن آن يصورت مثله باشد هم ممنوع است؛ اما اگر اندك

و مكروه است چنانچه از شرح رساله يرد آن هم خالف اوليگ يخود نممثله را به .2گردد يبر آن ظاهر م) رحمه اهللا (ي عدو1هيابوالحسن و حاش

بن محمد احمد بن مكرم صعيدي عدوي است ايشان فقيه، مالكي و او علي: عدوي صاحب حاشيه. 1

حاشية علي «و » اي كه ذكر شد حاشيه«: باشد، شيخ المشايخ عصر خود بود از تصانيف او مصري مي

مصطلح حديث، در در » ألفية العراقيعلىحاشية علي شرح القاضي زكريا «و » الجوهر لعبد السالم شرح

).4/260االعالم، . ( دار فاني را وداع گفت1189 هجري زاده شد و به سال 1112سال

بر رساله » كفاية الطاب الرباني«اين حاشيه شيخ علي صعيدي عدوي بر شرح امام ابوالحسن است به نام . 2

گرفتن يعني مستحب و اشكال ندارد«: باب الفطرة و نص آن چنين است (410-1/409ابن زيد قيرواني

اگر بسيار : قوله. (است از طول آن اگر بسيار بزرگ شود و همچنين مستحب است گرفتن از عوارض آن

حكمش اين نيست بعضي از شارحان . يعني اگر بسيار بزرگ نباشد يا كمي بزرگ باشد) بزرگ شود

پس مستحب است . فراتر باشداند كه از حد معمولي كه غالب مردم دارند كثرت را بدين نحو تفسير كرده

در صورتي كه طويل نباشد يا : اگر گويي. كند كه زايد را كم كند زيرا كه ماندنش در نظر قبيح جلوه مي

اند كه كم كردن آن اي از شارحان تصريح نموده عده: اندكي بزرگ باشد حكم كوتاه كردن چيست؟ گويم

و ظاهر آنست كه محل حرمت در صورتي است در صورت حرام است همانگونه كه تراشيدن حرام است

و اين امر در صورت عدم طول يا طول كم كه در كوتاه كردن . كه از كم كردن صورت مثله حاصل گردد

آيد ظاهر از حد بگذرد ظاهر است اما اگر ريش بزرگ شود و با كوتاه كردن به صورت مثله درنمي

.باشد آنست كه اين هم خالف اولي مي

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

49

دن ي تراش:اند خان گفتهيش) دهيفا (:ه، در شرح عباب گفته استي مذهب شافع:سوم در ي شافعد، اماميفرما ياعتراض نموده من قول ي بر ا1ش مكروه است و ابن الرفعهير

قول : گفته است2يح نموده است و اذرعيرش تصيدن ريتراشكتاب االم بر حرمت ه ابن قاسم يش بدون علت حرام است، در حاشيدن همه ريصواب آنست كه تراش

.ن آمده استيز چني ن3يعباد

مقابل قول مالك اينست كه چيزي را از ريشش كم نكند گرچه : مان كتاب آمده است كههمچنين در ه

اي كه به حد شهرت رسيده است يعني مطلق كوتاه كردن ريش مكروه است مگر در بزرگ شود، به گونه

.حج و يا عمره

فعي و از فاضالن ايشان فقيه شا. او احمدبن محمدبن علي انصاري، ابوالعباس معروف به ابن الرفعة است. 1

645و غيره از او است در سال » االيضاح والتبيان في معرفة المكيال والميزان«باشد، كتاب مصر مي

).االعالم للزركلي: ك. ر. ( چشم از جهان فروبست701هجري زاده شد و به سال

ه فقه را فرا گرفت، باشد، در قاهر الدين اذرعي، فقيه شافعي مي او احمدبن حمدان بن عبدالواحد، شهاب. 2

ديده 783 هجري زاده شد و به سال 708باشند در سال و غيره از ايشان مي» شرح المنهاج«هاي كتاب

)1/119االعالم . (از جهان فروبست

ه يو در حاش) قةي العقيفصل ف (9/376 ي بر تحفه المحتاج شرح المنهاج نوويه ابن قاسم عبادي حاش.3

:يابن قاسم عباد. اند ن آمده است و هر دو با هم چاپ شدهيز چني المحتاج ن بر تحفةيد شروانيعبدالحم

ر از يباشد و غ ي از اهل مصر مين، فاضليالد ب شهاي و ازهري شافعي، مصرياواحمدبن قاسم صباغ، عباد

در .هريدر اصول فقه و غ» شرح جمع الجوامعيه عليحاش «:ز دارد مثلي نيگريفات ديه مذكوره و تأليحاش

1/290» المجموع« در يو نوو) 1/198االعالم (.م كردين تسلي جان بجان آفر992مجاورت مكه در سال

د كه بزرگ گذاشتن يث مذكور گردي در حد:فرع«: گفته است) خصال الفطرةيمسائل ف(در كتاب الطهارة

اشتن بدون گرفتن ش و گذياد گذاشتن ري زيعني اعفاء :اند ره گفتهي و غيباشد و خطاب يش از فطرت مير

ش و ي كوتاه كردن ري پوشش كسر: ما مكروه است گفته استيها برا ي از آن و گرفتن آن مثل عجميزيچ

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

50

از آنان يا باشد، عده يش ميدن ريح بر حرمت تراشي مذاهب حنابله تصر:چهارمبر حرمت از آنان يدن آن است و بعضي كه قول معتمد حرمت تراشاند ح نمودهيتصر، چنانچه با 1اند مثل صاحب انصاف ذكر نكردهيح نموده اختالفيش تصريدن ريتراش .4شود يده مي فهم3رهي و غ2اآلداب و شرح1يالمنته از شرحيآگاه

يا اند، عده ش بزرگ اختالف نمودهي سلف در مورد ر:اء گفته استي در احيل بود، غزاليبلند گذاشتن سب

ن ي از تابعي سپس گروه:ابن عمر. نديا قطع نما ندارد كه آن را با مشت گرفته افزون بر آن ري اشكال:اند گفته

آن را :اند اند و و حسن و قتاده آن را ناپسند داشته و گفته دهين آن را پسنديري و ابن سياند و شعب ن كردهيچن

يغزال) ... ديش را بزرگ بگذارير( فرموده است -صلى اهللا عليه وسلم- اهللا بزرگ بگذارد چون رسول

كه از حد بگذرد ي مورد سهل است اگر منجر به كوتاه شدن فاحش آن نگردد، چون طولني امر در ا:ديگو يم

مكروه و ناپسند ش مطلقايح آنست كه گرفتن از ري بود و صحين گفتار غزاليكند، ا يجاد ميب اينش عيدر آفر

ث يحدد، اما يش را بزرگ بگذاريث آمده است كه رياست بلكه آن را به حال خود رها كند چون در حد

ن يگرفت، ا يش خود مي از طول و عرض ر-صلى اهللا عليه وسلم- امبريب از پدر و جدش كه پيعمروبن شع

.باشد يت كرده است كه قابل استدالل نمي روايفي با سند ضعيث را ترمذيحد

يفصل ف( در كتاب الصلوة 2/468 ي نوو بر تحفة المحتاج شرح منهاجيبن قاسم عباداه ين در حاشيو همچن

آن بطور عموم مطلوب است يش در همه موارد ازاله موير رين است كه غيفرق ا «:آمده است) آداب الجمعة

.»اءيه اشيش برخالف بقي ريش و همانا گفته شده است به حرمت ازاله مويبرخالف ر

عرفة اإلنصاف في م«هايش باشد، از كتاب بن احمد مرداوي، دمشقي فقيه حنبلي مي بن سليمان او علي. 1

وفات ه885 زاده شد و در سال ه817در اصول فقه در سال » تحريرالمنقول«و » الراجح من الخالف

باب السواك ( در كتاب الطهارة 1/121: و نص كتاب اإلنصاف از اين قرار است) 4/292: األعالم. (يافت

اش مادامي كه بزرگي:ابن جوزي در مذهب چنين گفته است. و ريش را بلند بگذارد): و سنة الوضوء

الدين اين را ذكر كرده است و گرفتن افزودن بر مشت ناپسند نباشد و تراشيدن آن حرام است شيخ تقي

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

51

اشكالي ندارد گرفتن آن و گرفتن آنچه كه زير حلق باشد و در . مكروه نيست و عبارتش اين است

.»رها كردن آن بهتر است«: المستوعب گفته است

و ريش را بزرگ بگذارد «: در كتاب الطهارة عبارتش چنين است1/85ادات از بهوتي شرح منتهي االر. 1

الدين اين را ذكر كرده است و گرفتن مازاد بر مشت و آنچه كه و تراشيدن ريش حرام است، شيخ تقي

.»زيرگلو باشد اشكالي ندارد

و گذاشتن «نين آمده است و همچ334-1/333غذاء األلباب شرح منظومة اآلداب از سفاريني حنبلي . 2

مادامي كه طولش ناپسنديده : ريش و موي رخسارها و ذنخ و چيزي از آن نگيرد، ابن جوزي گفته است

فعل امر مؤكد است، براي مويي كه نزديك به حلق است يعني حلقوم، » خذن«نباشد، و گفته شده است

ن موهاي زير ريش مكروه نيست و پس مذهب معتمد چنانچه در اقناع و غيره آمده است اين كه گرفت

: و همچنين آمده است. »همچنين آنچه كه زايد از قبضه باشد و آنچه حكايت شده مذهب معتمد است

.معتمد در مذهب حرمت تراشيدن ريش است

القناع عن متن اإلقناع از بهوتي در كشاف: گردند هاي حنابله ذكر مي هاي ديگر از كتاب بعضي از عبارت. 3

اي كه چيزي از و بزرگ گذاشتن ريش به گونه: آمده است) باب السواك و غيره( كتاب الطهارة در1/75

الدين مادامي كه طولش ناپسند نباشد تراشيدن آن حرام است، شيخ تقي: آن نگيرد، در مذهب گفته است

ن مكروه گرفتن از آ: آن را ذكر كرده است و مكروه نيست گرفتن مازاد بر قبضه و عبارتش چنين است

نيست و نه هم گرفتن آن چه زير حلق است چون ابن عمر چنين كرده است البته در دوران حج و عمره

باب ( در كتاب الطهارة 28-27از بهوتي » الروض المربع بشرح زادالمستنقع«و در ) البخاري رواه(

و گرفتن مازاد بر آمده است و ريش را بزرگ بگذارد و تراشيدن آن حرام است) السواك و سنن الوضوء

و 130-1/129قبضه مكروه نيست و همچنين زير حلق، و مثل همين در كتاب الفروع ابن مفلح

. آمده است1/31المعتمد في فقه االمام احمد

.نقل از االبداع في مضار االبتداع از شيخ علي محفوظ به پايان رسيد. 4

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

52

رسول ت نموده است كه ي روا- رضي اهللا عنهما-ابن عمر خود از 1حيمسلم در صحد و يها را قطع كن ليسبمخالفت نموده، ن يبا مشرك «: فرمود-صلى اهللا عليه وسلم- خدا

ن و ي به مخالفت مشرك- صلى اهللا عليه وسلم- رسول اكرم. »ديش را بزرگ بگذاريرث آمده است و ي دستور داد چنانچه در احاديهود و نصاري ،ن به مخالفت مجوسيهمچن

روانش را يباشد، و اسالم پ ي اسالم مخالفت با دشمنان معت مطهرهي از دستورات شريكيده است تا چون ياز بخشيها از دشمنان اسالم، امت از عالمتياريژه و بسي ويتيبا هو

و در هر جا و يگاهين نروند و در هر منزل و جايبان دشمنان از يك در آب در منمباشد يد كه از اعمال قلب ميقاله عيو چنانكه مسلمانان بوس. از آنان ممتاز باشنديمكاناز يد امتيز بايره نينه اعمال جوارح و ظواهر و غين در زمياز دارند همچنيگران امتياز د

ن مخالفت يزه ايانگ. رسد ي به تكامل مي و باطنياز ظاهرياز آن امتداشته باشند كه پس نانكه رد چيگ ي سرچشمه مي و مودت باطنيآنست كه مشابهت در ظاهر از نوع دوست

يو مشابهت ظاهر. ان استي عين امري را در بر دارد و اي، مشابهت ظاهريمحبت باطن كه شخص پس از يا گردد به گونه ي منجر ميج و ناخودآگاه به مشابهت باطنيبه تدر

- نوراهللا مرقده- ين احمد مدنيدحسياالسالم س خيش. ابدي ي ميگذشت زمان بدان آگاهژة مسلمانان ياز ويش و لزوم امتيان حكمت بلند گذاشتن رينه بيزم كه در يا در رساله

:ميآور ي از آن را ميده قسمتيل فاي تكمي ارزشمند دارد كه برايباشد گفتار يمس ي دارد لباس پليا ژهي لباس وي هر كشورياسيا نظام سيدر هر حكومت معتبر و «

ها ي و لباس پستچ جداجدا استيياي و دريني زميرويباشد لباس ن يو ارتش جداجدا م

در 7/206 و بخاري نيز آن را در صحيح خود 52ه شمار) باب خصال الفطرة( در كتاب الطهارة 1/222. 1

آورده »حفوا الشواربأفروا اللحى وخالفوا المشركين و«: با اين لفظ) باب تقليم األظفار(كتاب اللباس

.است

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

53

ش را استعمال يژه خوياش لباس و فهينها در دوران وظي از اياگر افسر. با همه فرق دارد. شود يمه هم مينكند به شدت مورد مؤاخذه و بازخواست قرار خواهد گرفت؛ بلكه جر

ار مسلمانان از ي معي بلنديز براين -عزوجل- پس چنانكه ادارات هر سلطنت خداونداگر بررس . قرار داده شده استي آنان ضروريش برايل، گذاشتن ريو قباه اقوام يبق

ژه ي پرچم جدا و ويكيره هر يشود مشاهده خواهد شد كه فرانسه، انگلستان، آلمان و غ را در همان لباس بشناسند و با ي دارند تا مردم آنجا افراد خودي مخصوصيها و لباس

خواهان ياست شناخته شوند و هر قوميسدان جنگ، مرزها و مراكز يهمان لباس در م خود را يار شناخت مليآنست كه پرچم خود را تا حد توان محفوظ نگهدارند و مع

مداخله صورت ين اموريقت آنست كه هرگاه در چنيطور كامل حفظ كند، و حق بها به يد و يندازيرون آورده بي را بي رخ داده است، اگر پرچم كسيگرفته حاالت نامناسب

د از يد كه چگونه نوبت جنگ هم فرا خواهد رسينيب يم دي كنياحترام ي به آن بيعنوج بوده ي راي مذهبيها ن نظام شناختن كشورها اقوام و گروهيم تا به حال ايزمان قد

ر يپذ كشورها امكاني دولتيها ن نباشد پس شناخت كارمندان ارگانياست و اگر چن و راهزن چگونه ي، سپاهياز ارتش و شهريتن بناشد پس اميو اگر چننخواهد بود،

.خواهد بودن منوال ادامه يدانند و تا امروز بر هم ي مين را ضروريها و كشورها ا همه ملت

توانند برقرار كنند، در يش را نميژه خوياز و عالمت وي كه امتييداشته و اقوام و كشورها نام و فرهنگ آنها هم گردند كه يگر هضم خواهند شد و چنان معدوم مي ديها ملت

كنند و يش ظاهر مياز خود را با گذاشتن مو و ريامت» كيس« نخواهد ماند، قوم يباق به يا ك قوم زندهيده است، و امروزه يك قوم آزاد عطا گردانيت يثين امر، آنان را حيهم

.روند يشمار م

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

54

ه سال آنجا ست و پنجايبا دويس در آخر قرن شانزدهم به هندوستان آمد و تقريانگلن كشور هم كت و ين وجود، در اير آمده بودند اما با ايك كشور سردسيماند و آنان از ار گرم بود و ي كه هندوستان بسيشان را رها نكردند در حال مخصوصيها شلوار و كاله

ت بزرگ هندوستان هضم ي كه داشتند در جمعين سبب بود كه با تعداد اندكيبه همشان را برقرار ازي امتيك ملت مسقليقتدار آمدند و بعنوان نگشتند بلكه بر سر ا

.گذاشتندازشان را برقرار ينها امتي آمدند اگر ا)به هندوستان ( هزار سال قبلبايمسلمانان تقر

يكيوسته يپنها آمده بودند با هندوها ي كه قبل از اييها گذاشتند همچون ملت ينمان آمده ي به ميشان ذكر ها از آنها و فرهنگ تابنكه در كيها بجز ا شدند و از آن ملت يم

نكه لباس ي وجود ندارد مسلمانان نه تنها ايا از آنها نام و نشانيدن يچ جاياست ه مردان و زنان، روش يها ، ناميني ديها ذاشتند؛ بلكه از ارزششتن را برقرار گيخو

ن سبب است كه يشتن را هم برقرار داشتند و به همي، رسم و رواج و زبان خويزندگازشان را برقرار بگذارند زنده ي كه امتياند و تا زمان ك ملت زندهيآنها در هندوستان

گر ي ديها در ملتيطور خطرناك بهپروا شوند ين امر بيخواهند ماند و هرگاه نسبت به ا .هضم خواهند شد

تواند ي فقط تا آن زمان ميشود كه هر ملت و مذهب ين امر روشن مين سخنان اياز ا يطور كامل از شكل، فرهنگ و تمدن، زبان و رسم و رواج پاسدار برقرار بماند كه به

ن اسالم، بر همة امت مسلمان واجب است كه سنن ي ديكنند؛ لذا به منظور حفظ و بقاور سنت آن ي را ارج نهند و خود را به ز-صلى اهللا عليه وسلم- امبر اكرميپ يگرانبها

ا يرفتار و روش گواستقامت در كردار، . ندين نماي مز-وسلمصلى اهللا عليه - حضرت . بدهنديد قربانين مقصد مسلمانان باي ايباشد و برا يقائم نگذاشتن م

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

55

ها مبعوث گشت؛ به همه انساني به سو-صلى اهللا عليه وسلم- امبريظاهر است كه پاز بعثت اند، قبل ق از انس و جنس كه همه امت دعوتي عرب و عجم، همه خاليسو

- امبريار بود؛ پس پي بسيزيا را شرك و كفر فراگرفته بود و فساد و خونريشان، دنيا اعمال صالح ي و به سويد خداوندي توحيها را به سو همه انسان-صلى اهللا عليه وسلم

صلى اهللا عليه - مان آورده، آن حضرتي كه اي فرا خواند، و هر آن كسيو عدل و تقوكرد، لذا يدا ميرت پين و كفار مغاي در گفتار و كردار با مشرك نموديروي را پ-وسلمشدند؛ خداوند ين اهللا داخل ميگروه در د شان گرد آمده، گروهي نزد اياري بسيها انسان

ئت و كردار يهرت و صورت، يد و دستور داد تا در سيگران گردانيآنان را امت ممتاز از د يرويپ -صلى اهللا عليه وسلم- غمبرشاني از سنت پيو عادات و در همه شئون زندگ

:كنند و فرمود

)21 :احزاب( .﴾لقد كان لكم في رسول الله أسوة حسنة﴿شان را در ظاهر ي ايها جسته، سنتيغمبرشان تأسيرت پيد به سيپس امت مسلمه با

ند؛ ي نمايروي پيو باطن و در هر حال و موقع و هر جا و مكان و در هر حركت و قدماهللا ن است كه رسولي هميند و برايمشابهت ننما يهود و نصارين و كفار و يو از مشرك

.1»من تشبه بقوم فهو منهم« :فرمودند

و امام 4، 31شماره ) باب في لبس الشهرة( در كتاب اللباس 4/214اين حديث را ابوداود در سنن خود . 1

باب ما ذكر في ( در كتاب الجهاد 313 و ابن ابي شيبة در مصنف خود 2/50احمد در مسند خود

4/247الراية زيلعي در نصب. اند روايت كرده-رضي اهللا عنهما-همه از حديث ابن عمر ) الجهاد فضل

آمده و از حديث ابن عمر، حذيفه، ابوهريره »من تشبه بقوم فهو منهم«و در اين باب حديث : گفته است

ايت شده است، حديث ابن عمر را ابوداود در سنن خود در لباس از عبدالرحمن بن ثابت بن و انس رو

. »باشد ثوبان از حسان بن عطية از ابومنيب جرشي از ابن عمر روايت كرده است، و ابن ثوبان ضعيف مي

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

56

ها شمرده ار كرده خود را مثل آنان كند از همانيت اخته مشابييها هركس با انسان .شود يم

.1» القالنسعلىن العمائم ين المشركيننا وبيفرق ما ب« :ن فرموده استيو همچن

.باشد يان ما و مشركان عمامه بر كاله ميق مفرره در لباس و ي و غيهود و نصاريو مسلمانان را به مخالفت با اهل شرك و كفر و

ز ين) تر از شتالنگ نييپا( كه در دراز گذاشتن شلوار يپوشش دستور فرموده است حت .ا باشندمنع نموده است تا از متكبران و سركشان جد

اهللا م كه از رسولي داريازاتيز امتي است و ما نيازاتي را امتيخالصه كالم آنكه هر قومباشد؛ پس بر يره ميل و غيش و قطع نمودن سبي از آنان بلند گذاشتن ريكيم يا فرا گرفته

م تا در نزد خدا و رسول و در نظر يبند باشيما الزم است كه با دل و جان بر آن پا .مييا و آخرت در شمار مسلمانان درآي دشمنان در دندوستان و

بش ي و همه حاالت حبرت، لباس،يظاهر است كه دوستدار هر آنچه را از صورت، سم ينيب يها را م انكار نخواهد كرد و احزاب و گروهين سخن را عاقليپسندد، و ا يند، ميبب

عيف همانا ابن ثوبان مختلف فيه است ابن معين و نسائي او را ض: ابن حجر گفته است: گويم من مي

) 6/150تهذيب التهذيب ابن حجر . (اند بن المديني و ابوداود و ابن حبان او را تعديل كرده اند و علي گفته

. آمده است10/337الباري و اسناد اين حديث را ابن حجر حسن گفته است چنانچه در فتح

شماره ) العمائم فيباب( در كتاب اللباس 4/340اين حديث را روايت كرده است ابوداود در سنن خود . 1

باب (-صلى اهللا عليه وسلم- در ابواب اللباس از رسول خدا 4/380 و ترمذي در سنن خود 4066

اين حديث غريب است و سندش برابر نيست و «: و گفته است1748شماره ) العمائم علي القالنس

در كتاب معرفة 3/452شناسيم، و حاكم در مستدرك خود ابوالحسن عسقالني و ابن ركانة را نمي

.اند همه از حديث ركانة روايت كرده4614 به شماره 5/71الصحابة و طبراني در المعجم الكبير

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

57

ند، پس بر ما ينما ي ماريدارند و پوشش آنان را اخت ير رهبرشان را دوست ميكه تصوكا و ي آمري جسته از غالميمان تأس امبريب و پيرت و صورت حبيالزم است كه بر س

ده، ي گزيخردان شرق و غرب دور يدن به دامان بين از چسبيم و همچنيياروپا بدر آصلى اهللا - امبرين پين و آخريره اوليم و با تمسك جستن به سيابي خود را دريمقام واال .مييده است، عزت حاصل نماي بخشي كه خداوند ما را به سبب آن بزرگ- معليه وسلنه يم در زميش؛ تا بتوانيدن ري تراشيم براي ما مجبور:نديگو يان مي از دانشگاهيا عده

ره با هموطنان هندو و ي هندسه و طب و غيها در دانشكدهي و دانشگاهيامتحانات علمم در امتحانات مردود يش بگذارياگر رم، يره به رقابت بپردازي و غيمشرك و نصار

.ميمان ي باز مي حكومتيها دن به پستيم شد و از رسيخواهم كه با ينيب يها را م كيرا سيتر از تار عنكبوت نخواهد بود، ز ين گفتارشان قويا

كنند و در امتحانات و ي رقابت ميامروزنه علوم يگر خود در زميهموطنان د يرسند با وجود كم يز مي ني دولتيها گردند و به پست يوز مري مذكور پيها يابيارزشر از يا غيپس آ. رهيش كامل و غيشان از گذاشتن ر ازاتيت و محكم نگهداشتن امتيجمع

صلى اهللا - امبرانيشود؟ البته ما اگر بر روش پ يشود با ما معامله م يآنچه كه با آنان م در يعلتم و به چه يمان ي باز مي امروزل علميم چگونه از تحصيم باشي مستق- عليه وسلم

كه آنان را به هالكت ير از گمانين كالم فاسدشان به غيم؟ و ايشو يامتحانات مردود م .)ديان رسيبه پا) رحمه اهللا (ياالسالم مدن خيگفتار ش. (ستيگر ني ديزيانداخته است چ

ا به دست نامه دعوت به اسالم ر- صلى اهللا عليه وسلم- كه رسول خدايهنگام آن -رضي اهللا عنه- فرستاد، عبداهللاي كسري به سو-رضي اهللا عنه- بن حذافه عبداهللا

آن ي كسري داد وقتيز آن نامه را به كسريل داد؛ او نين تحوينامه را بدست سردار بحر ييعادشان بديه اي عل-صلى اهللا عليه وسلم- اهللا اش كرد؛ لذا رسول پاره نامه را خواند،

صلى - اهللا د، و پس از آنكه نامه رسوليتكه نما طور كامل تكه خداوند آنان را بهنمود كه

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

58

ن مضمون فرستاد يمن بود ـ بدي به باذان ـ كه حاكم ء را پاره نمود نامه-اهللا عليه وسلماورند پس ين مرد كه در حجاز است بفرست تا او را گرفته بي اي را بسويكه دو نفر قو

نه منوره ينها به مديان را فرستاد و ايگر از فارسي ديكيه ـ و يوباذان قهرمان خود ـ بابصلى اهللا عليه - كه بر رسول خداي آمدند، و هنگام- صلى اهللا عليه وسلم- اهللا نزد رسول

ده وارد شدند چهره را از آنان برگرداند و از يش تراشي بلند و ريها لي با سب-وسلم

بر يوا (»؟مركما بهذاألكما من يو« :ودد و فرمي آن دو امتناع ورزيستن بسوينگر

) دستور داده است؟ين عملي شما را به چنيشما چه كسپس رسول دستور داده است، ن ي ما را چني كسريعني صاحب نعمت ما :آن دو گفتند

وقص يتيلحعفاء بإي ربيمرنأولكن « : فرمود-صلى اهللا عليه وسلم- خدا

.ش دستور داده استيها و گذاشتن ر ليسبكن مرا پروردگارم به كندن يل :»يشارب

قتل ربكما ين ربإ« : به آن دو فرمود-صلى اهللا عليه وسلم- رسول خداسپس

را بر او ) هيرويش( فرزند او .)شب رب شما را كشته استيارم دهمانا پروردگ( »لةيالل

ن قصه ياآن دو برگشته به نزد باذان آمدند چنانكه درآورد، يره ساخت تا او را از پايچ

ذكر 1»البداية والنهاية« در 2ريو ابن كث 1»يحوال المصطفالوفاء بأ« در يرا ابن جوز

.اند كرده

.2/7330الوفاء بأحوال المصطفي . 1

او اسماعيل بن عمربن كثير بن صنوين درع قرشي، بصروي سپس دمشقي، ابوالفداء، عمادالدين است، . 2

البداية «هاي ايشان تند و براي تحصيل علم سفرها نمود از كتابايشان حافظ، مورخ، فقيه، مفسر هس

701توان برشمرد در سال و غيره را مي» الحديث اختصار علوم«و » تفسيرالقرآن الكريم«و » والنهاية

).1/320االعالم . ( در دمشق وفات يافت774هجري زاده شد و در سال

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

59

ستن بدان دو ي نگر- صلى اهللا عليه وسلم- ن قصه ظاهر گشت كه رسول اكرمياز ا مسلمان كه كردارش ي باشد برايا زهيد انگين امر بايقت ايمرد را ناپسند داشت و در حق

ها كه ما گروهياورد؛ در حاليرا فراهم ن -صلى اهللا عليه وسلم- رسول خداموجب آزارم و يت زعيكوشد تا رضا يم كه هر كدام ميكن ي را مشاهده مياسي و احزاب سيهنيمي

ئت از او يرت و صورت و لباس و هي كه در سيا ش را فراهم آورد؛ بگونهيخو رهبررتم يمن در ح. كنند يز مي او گردد پرهي كه موجب آزردگيد و از كردارينما ي ميرويپ

صلى اهللا - اهللا كه رسوليين كردار ناروايتراشند و با وجود چن يش را مياز آنان كه ر - صلى اهللا عليه وسلم- شتن را به آنحضرتيآزارند چگونه خو ي را با آن م-عليه وسلم

.فشارد يشان را نم هم قلبيگونه احساس چيدهند و ه ينسبت مك يشان را يانه اي صوفيها ل قابل ذكر است كه سخنيرزا قتيان قصه مي منيدر ا

رزا ي به نزد ميوقت. شان روانه شديدار و مالقات اي ديد و برايده و متأثر گردي شنيرانيا آقا، :گفت. ران شديار حيبسش است؛ يدن ريد مشاهده نمود كه او در حال تراشيرس ؟يتراش يش مير

انه را حواله ين نظر صوفيخراشم، و ا ي را نميم اما دل كستراش يش مي، ري آر:گفت . را نرنجانيكن دل كسي كن وليداد كه هرچه خواه

-صلى اهللا عليه وسلم- اهللا جناب شما دل رسول: فرموداده فوري سخن او را شنيرانيا- اهللا كه دل رسوليد در حاليا را نرنجاندهيد دل كسيكن يد؛ شما فكر ميخراش يرا م

هوش شد، يل افتاده و بيرزاقتين جواب ميدن ايبا شن. ديا را آزرده-صلى اهللا عليه وسلم : به هوش آمد، گفتيوقت

از يزيدبن حبيب مرسال روايت 2/6555ن را در تاريخ خود همچنين ابن جرير آ4/269البداية والنهاية . 1

. آورده است2/97» الكامل في التاريخ«كرده است و ابن اثير در

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

60

يجزاك اهللا كه چشمم باز كرد

يمرا با جان دل همراز كرد

با زنان و زنان با مردان ار نمودن مردانيت مشابهت اختيممنوع

:ت كرده كه فرمودي روا-رضي اهللا عنهما-بن عباس خود از ا1حي در صحيامام بخار

ن من الرجال بالنساء ي المتشبه صلى اهللا عليه وسلماهللا لعن رسول«

.»والمتشبهات من النساء بالرجال

ند و يار نماي را كه با زنان مشابهت اختي مردان-صلى اهللا عليه وسلم- رسول اكرم .ستار كنند لعنت كرده اي را كه با مردان مشابهت اختيزنان

ست يز ني مردان جاي برا: فرموده استي با نقل از طبر2يالبار حافظ ابن حجر در فتحن يار كنند و بالعكس همچنيژه زنان است با آنان مشابهت اختي كه وينتيكه در لباس و ز

و ابوداود در سنن خود ) باب المشتبهون بالنساء أو المتشبهات بالرجال( در كتاب اللباس 7/205. 1

أنه لعن المتشبهات من النساء (: لفظ با4096شماره ) باب في لباس النساء( در كتاب اللباس 4/254

اهللا صلى اهللا عليه وسلم و ترمذي در ابواب االدب عن رسول).بالرجال والمتشبهين من الرجال بالنساء

اهللا صلى اهللا عليه لعن رسول«: با لفظ2784شماره ) باب ما جاء في المتشبهات بالرجال من النساء(

اين حديث : و ترمذي گفته است. »لمتشبهين بالنساء من الرجالوسلم المتشبهات بالرجال من النساء وا

شماره ) باب في المتخنثين( در كتاب النكاح 1/614حسن، صحيح است و ابن ماجه در سنن خود

.اند آن را ذكر كرده1/339 و احمد در مسند خود 1904

).باب إخراج المتشبهين من البيوت( در كتاب اللباس 10/409الباري فتح. 2

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

61

هستند كه يث مردانين حدي مراد از لعن در ا: نقل نموده كه فرموده است1نياز ابن الت .ديار نماي كه با مردان مشابهت اختيا زنيند يار نمايابهت اختدر پوشش با زنان مش

كه ي حكمت در لعن كس: نقل كرده كه فرموده است3 جمره يخ ابي از ش2نيهمچن يا به گونه-جل جالله- نيكم را كه احكم الحايزيار كند آنست كه چيمشابهت اخت

حكمت اشاره شده ن ي اصال به همث، لعنت برويدهد و در حد ير مييوضع كرده تغت يدهند و در روا ير ميي را تغينش خداوندي كه آفريزنان» اهللا رات خلقيالمغ«است كه

: آمده است كه فرمود-رضي اهللا عنهما-بن عباس از ا4يبخار

ن من الرجال والمترجالت من ي المخنث صلى اهللا عليه وسلميالنب لعن«

را كه با مردان ي را كه با زنان و زنانيدان مر-صلى اهللا عليه وسلم- امبر اكرميپ .»النساء

.كنند لعنت كرده است يار ميمشابهت اخت

كشف الظنون (باشد و شرحي بر صحيح بخاري دارد او عبدالواحد بن التين از بزرگان علماي حديث مي. 1

).1/546عن اسامي الكتب و الفنون

.410-10/409الباري، فتح. 2

باشد او مالكي و از او عبداهللا بن سعدبن سعيدبن ابي جمرة ازدي اندلسي ابومحمد از علماء حديث مي. 3

األعالم . ( وفات يافت695باشد در سال بهجة النفوس شرح صحيح بخاري مي: ايشانهاي كتاب

).4/89للزركلي

أخرجوهم : وقال«: و تمامش چنين است) باب إخراج المتشبهين من البيوت( در كتاب اللباس 7/205. 4

.» وأخرج عمر فالنافأخرج النبي صلى اهللا عليه وسلم فالنا: من بيوتكم، قال

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

62

است كه ي مخنث كس:فرمود نقل كرده است كه 3ي از كرمان2ي در شرح بخار1ينيعباشد و ي مين امر خلقتي ايكند، و گاه يار ميدر كردار و گفتار با زنان مشابهت اخت

.عون و مورد مذمت قرار گرفته است نه اولن نوع دوم ملي كه هميفل تكيگاهش حاصل يدن ريله تراشيكند كه تشبه كامل با زنان، به وس ي شك نمچ كسيو ه

ش مرد يباشد چون ر يره مين مشابهت باالتر از مشابهت در لباس و غيگردد و ا يماهر همه ظين امر برايان مرد و زن است؛ چنانكه اين فرق در مياز و بزرگترين امتينخست

ب ي كه بخواهد خود را فري آن را انكار نخواهد كرد؟ مگر كسيباشد و كس يو مسلم م ي مردانگيبايد و پس از آنكه خداوند او را با نعمت زي نمايرويدهد و خواهشات را پ

نت زن به يسوان، زيده است خود را با زنان مشابه گرداند و همانگونه كه گينت بخشيزباشد و رسول ي مي مرد و عالمت مردانگييبايش هم زيرگونه نيد، هميآ يحساب م

:ن امر اشاره نموده است كه فرمودي به هم-صلى اهللا عليه وسلم- اكرم

.1» والنساء بالذوائباللحىالرجال ب نيسبحان من ز«

محمدبن احمد بن موسي بن احمدبن حسين بن يوسف بن محمود عينتابي حلبي، قاهري، حنفي او. 1

معروف به عيني است ـ بدرالدين ابوالثناء ابومحمد ـ است ايشان فقيه، اصولي مفسر محدث، مورخ،

: رنداند، برخي از تصانيف ايشان از اين قرا لغوي، نحوي و بياني و فصيح در دو لغت عربي و تركي بوده

هجري 597و غيره، در سال » عقد الجمان في تاريخ أهل الزمان«و » شرح الجامع الصحيح للبخاري«

).12/150المؤلفين معجم. ( وفات يافت682زاده شد و در سال

).باب إخراج المتشبهين بالنساء من البيوت( در كتاب اللباس 22/42عمدة القاري شرح صحيح البخاري . 2

الدين كرماني است كه عالم در زمينه حديث نيز بود اصل او يوسف بن علي بن سعيد، شمساو محمد بن . 3

را برشمرد در سال » الكوكب الدراري في شرح البخاري«توان باشد از تأليفات ايشان مي از كرمان مي

).7/153االعالم زركلي . ( وفات يافت786 هجري زاده شد و در سال 717

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

63

).ده استينت بخشيسوان زيش و زنان را با گي كه مردان را با ريپاك است ذات(نكه زن سرش را ي نموده است از اي نه- اهللا عليه وسلمصلى- ن رسول اكرميو همچن

.2ئيالنسا رواه. بتراشدن سبب يباشد و به هم ي زن ميدن سر براي مرد چون تراشيش برايدن ريپس تراش

آمده است كه اگر زن مجتبىدر «: گفته استي فقه حنفيها از كتاب» الدر المختار«در افزون بر آن » هيبزاز«رد در يگ ي لعنت قرار مد گنهكار شده موردي خود را قطع نمايمو

ت ي كه معصييآمده است كه اگر چه با اجازه شوهر باشد چون اطاعت مخلوق در جاخود را ش ي مرد حرام است كه رين سبب برايست و به هميز نيخداوند باشد جا

.»باشد يار نمودن با مردان مي كه باعث حرمت گشته همان مشابهت اختيبتراشد و امر مردان مؤثر است همان يش برايدن ري كه در حرمت تراشين امري همچن:ميمن گو

د چنان ي درآمد دستور داده شود تا آن را قطع نمايش زنيباشد؛ اما اگر ر يتشبه با زنان م كه يكسان. اند ح نمودهين امر تصري از فقها بر ايث و صاحبان فتويكه شارحان حد

روايت -رضي اهللا عنها- از عايشه 6488 شماره 4/157بار بمأثور الخطاب ديلمي در فردوس األخ. 1

روايت كرده -رضي اهللا عنها-حاكم از عائشه : گفته است1/444كرده است، عجلوني در كشف الخفاء

مالئكة السماء «از حافظ ابن حجر اثناء اين حديث » مسند الفردوس«است و در تخريج احاديث

»الرجال باللحى والنساء بالذوائب سبحان الذي زين«: الرجال يقولونلحىاء ويستغفرون لذوئب النس

.مسندا از عائشه ذكر كرده است

از 929شماره ) باب احفاء الشوارب و اعفاء اللحية( در كتاب الزينة 5/407» سنن الكبري«نسائي در . 2

باب ما جاء في كراهية (ج در ابواب الح2/246 و ترمذي در سنن خود -رضي اهللا عنه-حديث علي

و گفته -رضي اهللا عنه- و از حديث علي -رضي اهللا عنها- از حديث عائشه 914شماره ) الحلق للنساء

و گفته 6/2371» الكامل في ضعفاء الرجال«در حديث علي اضطراب وجود دارد و ابن عدي در : است

.است اميد دارم كه اشكالي داشته نباشد

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

64

ده و نه هم نر و ماده بلكه آنان ي نه آنان را زن آفر- جلعزو- تراشند خداوند يش را ميرانده است؛ اما آنان شباهت ي را بر چهره آنان روي و مردانگيده و عالمت مرديرا مرد آفر

د كه در مورد مشابهت مردان با زنان آمده يد شدين وعيار نمودند و در ايبا زنان را اختها ده و فتنهي آشكار پوشيا از گمراههمه ما ر -عزوجل- شوند، خداوند ياست داخل م

.نيآم. به فضل و كرمش محفوظ دارد :اند را ذكر نمودهيديش فواي گذاشتن ريگر، پزشكان و اطبا براياما از جانب د

كه يگرداند و كس يف مي را ضعيينايدن بر چانه و رخسار بيگذراندن آلت تراش -1ش از ياما صاحب رف خواهد كرد يد چشمان او را ضعيبر آن مداومت نما

ن امر يماند چنانكه ا يگردد محفوظ م يدن حاصل مي كه بر اثر تراشيينايضعف ب .بر پزشكان محقق ثابت شده است

.شود ينه ميكروب به ظاهر و سيدن ميش مانع رسير -2 .كند و به منزله پوشش بر آن است ي حفظ ميعيها را از عوارض طب لثه دندان -3رسند و يباشد كه به داخل بدن م ي مي روغنيها ه رگيدارا) شي ريمو(ن مو يا -4

اش در آن يات و تازگي حيماند و شاداب يتر و تازه م بر اثر آن پوست نرم گشته اهان سبز باشد ي از گي پوششيكه دارا يدار ن نرم و نميگردد بسان زم ينمودار مش، يدن رين نرود و تراشياش از ب ي كه همواره آب به آن برسد و تازگيا به گونه

گونه ابانين برده آن را خشك و بي چهره را از بيد براي مفيها ن جنبهيا .اندينما يم با بلند ي هستند پس مردانگي مخفي ارتباطيدارا) يمن (يزيش و ماده غرير -5

دن ي اگر مردم عادت تراش:اند از اطباء گفتهيا رد، عدهيگ يش قوام ميگذاشتن رش، زاده يجه نسل هشتم بدون ريدر نتند ش را نسل اندر نسل ادامه دهير

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

65

هستند كه گرچه در ) نما زن(ن مطلب همان افراد مخنث يخواهند شد و گواه ا .ش ندارنديه اعضاء همچون مردان هستند اما ريبق

ر درآمده يش به رشته تحرينه بلند گذاشتن ريم كه در زمي برگرفتيد را از كتابين فوايام ورنه فرد مسلمان در عمل به سنت يرا ذكر نمودل موضوع آن ياست و بخاطر تكم

صلى اهللا عليه - نخواهد داشت و او را دستور خدا و رسولينگار ن فلسفهي به ايازين . خواهد بودي كاف-وسلم

ليكوتاه كردن سب

ل حكم كوتاه كردن آن وارد ياما در مورد سبم يان نموديش را بيدر گذشته حكم رن دستور به كندن و قطع كردن آن يهمچن. ديرساله ذكر گردن يا 1ه اولكشده است چنان

.ز وارد شده استينت را ين روايآمده و هم» حلق«ث لفظ ي در حد:گفته است 2يالبار حافظ در فتح

ن باب آورده است و يبا سند در ا 3هينيان بن عيد از سفيزي از محمدبن عبداهللا بن ينسائخ يات از شيه رواين بقياند و همچن ت نمودهيروا» قص«نه به لفظ يياران ابن عيتمام

.است كه تخريج آن در قبل گذشت» عشر من الفطرة«: اند غيره آن را روايت نمودهحديثي كه مسلم و . 1

).باب قص الشارب( در كتاب اللباس 10/426الباري فتح. 2

باشد، االسالم، كوفي ثم مكي مي سفيان بن عيينه بن ابي عمران، امام كبير، حافظ دوران خويش، شيخ. 3

هجري زاده شد و به سال 107 سال زيست در سال 91و حديث را فرا گرفت و بزرگان را دريافت

).8/454سير اعالم النبالء . ( وفات يافت198

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

66

ره با لفظ ي از ابوهريق مقبري از طريهمانگونه آمده است و در نسائ 1يشان زهريا »انهكوأ«ت ي و روا»حفواأ«ت ي و روا»جزوا«ت يسپس رواآماده است، » ر الشاربيتقص«

مبالغه در ازاله ن الفاظ بر آن داللت دارند كه مطلوبي همه ا:را ذكر نموده و گفته است .باشد يآن م

-رضي اهللا عنهما- ابن عمر حضرت : خود آورده است كه2حي در صحيو امام بخار .گشت ي پوست ظاهر ميديكرد كه سف يكوتاه مها را چنان ليسب

يق عبداهللا بن ابياز طر 4يهقي و بي طبر: فرموده است3يالبار حافظ ابن حجر در فتحبن ، جابربن عبداهللا، بن عمر، رافع يد خدري من ابوسع:رمودت كرده است كه فيرافع روا

ها را به لي، سلمه بن اكوع، و ابورافع را مشاهده نمودم كه سبيد انصاريج، ابا اسيخد

او ابوبكر محمدبن مسلم بن عبيداهللا بن عبداهللا بن شهاب قرشي زهري مدني است از ابن عمر و انس بن . 1

وفات 124 هجري متولد شد و به سال 50مالك و سعيدبن مسيب و غيره حديث فراگرفت در سال

.)1/108تذكرة الحفاظ . (يافت

پس از . تعليقا آورده است) باب قص الشارب( در كتاب اللباس 7/205بخاري آن را در ترجمة الباب . 2

اين روايت را ابوبكر اثرم از طريق عمربن سلمة از پدرش : آورده است10/412آن ابن حجر در فتح

كرد كه هيچ ها را چنان كوتاه مي را مشاهده نمودم كه سبيلابن عمر : متصال بيان نموده است كه فرمود

ابن عمر را مشاهده كردم «: گذاشت و طبري از طريق عبداهللا بن عثمان آورده است كه چيزي از آن نمي

گرفت و اين روايت تأويل كساني را كه در مورد اين عمر چنين تأويل ها را مي كه باال و پايين سبيل

).الباري فتح. (كند آن تنها ازاله موهايي است كه بر كناره لب هستند رد ميكنند كه مراد از مي

.10/427الباري فتح. 3

او احمد بن علي بن عبداهللا بن موسي بيهقي شافعي است، ايشان محدث و فقيه است، براي فراگيري . 4

لمصنف في شعب الجامع ا«و » ىالسنن الكبر«ار تأليف نمود، مثل حديث سفرها نمود و در آن بسي

).1/206المؤلفين معجم( وفات يافت 458 هجري زاده شد و در سال 384و غيره، در سال » االيمان

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

67

آمده يهقيت بي است و در رواين لفظ طبرياند ا دهيا تراشيكردند كه گو ي كم ميا گونهق عروه، سالم، قاسم و ي از طريدند، و طبركر يها را همراه كنار لب كوتاه م لي سب:است

دند و در اول باب اثر ابن يتراش يشان را ميها ليشان سبيت كرده است كه ايابوسلمه روا پوست آن ظاهر يديكرد كه سف يها را چنان كوتاه م ليشان سبيعمر گذشت كه ا

ييمه موهاكنند كه مراد از آن كندن ه يت مين احتمال را تقويات ايگشت و همه روا يم باشد يين احتمال را هم دارد كه مراد از آن كندن موهايد و ايرو ياست كه بر لب باال م

كه در ينظر بدان معن. ه را شامل نگرددي لب باال هستند و بقيكه متصل با سرخ يد و غذا باقيايق نيباشد و باز در قلب خورنده تشو يت آن مخالفت مجوس ميمشروع

ث متفرق يله احاديوس نيگردد و بد يم حاصل مي كه ما ذكر كرديتبماند، و همه در صور كم يبرا 1يعربال ابن :ن حافظ پس از چند سطر فرموده استيافتند، و همچنيمحمل

بنابر يني آب ب: استخراج نموده و فرموده استيفي ظريل معناي سبيكردن موهادن آن سخت است آن چسبد و در هنگام نظافت، شستن و پاك كر ي به موها ميچسبندگ

قرار دارد لذا كوتاه كردن يياي بويعني باشرافت انسان يها از حواسيكي يكيهم در نزدن امر با ي ا:ديحافظ گو. و منفعت آن به كمال برسدييبايشد تا زده يل مشروع گردانيسب

ست گرچه از نظر نظافت بهتر ي به كندن آن نيازيگردد و ن يل حاصل ميكم كردن سب ين باب اختالف وجود دارد طحاوي در ا: گفته است3ي در شرح بخارينيع .2است

ايشان قاضي و از حفاظ . او محمد عبداهللا بن محمد مسافري، اشبيلي، مالكي، ابوبكر بن العربي است. 1

و » القرآن احكام« و »عارضة االحوذي في شرح الترمذي«هايش رفت از كتاب حديث به شمار مي

. دار فاني را وداع گفت543 هجري زاده شد و به سال 468باشند در سال مي» الناسخ و المنسوخ«

.گفتار حافظ ابن حجر تا اينجا به پايان رسيد. 2

).باب قص الشارب( در كتاب اللباس 22/44عمدة القاري شرح صحيح البخاري . 3

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

68

.دن آن بهتر استيل از تراشينه برآنند كه كوتاه كردن سبي از اهل مدي گروه:گفته است، 4ري جعفربن زب3ريبن زب عروه2بيدبن مسي سالم، سع1ن گروهي مراد از ا:)ديگو ي مينيع(اند، باشند كه فرموده ي م6وبكر بن عبدالرحمن بن حارث و اب5داهللا بن عبداهللا بن عتبهيعب

، 7دبن هالليند و حميها را برگرفتن كامل از آن برگز ليمستحب آنست كه كم كردن سب

باشد، ايشان فقيه و حجت است و در ميان علم و عمل و زهد و ميسالم بن عبداهللا بن عمربن خطاب . 1

. هجري دار فاني را وداع گفت106شرف جمع نمود، از پدرش و عائشه و غيره سماع نمود و در سال

).89-10/88تذكرة الحفاظ ذهبي (

ه و سيدتابعين سعيدبن مسيب بن حزن بن ابي وهب ابن عمرو است، ايشان امام و پيشوا و عالم اهل مدين. 2

).4/217سير اعالم النبالء (. هجري وفات يافت86در دوران خود بود در سال

عالم به سيرت، حافظ باشد ايشان عروة بن زبير بن عوام، ابوعبداهللا قريشي اسدي تابعي و عالم مدينه مي. 3

تذكرة (.فت وفات يا94هستند در خالفت عثمان متولد و در سال ) ثبت( مضبوطي راو انسان بسي

).10/62الحفاظ

باشد، فرزندان او ترين فرزندان زبير مي باشد و از كوچك جعفربن زبير بن عوام، قريشي اسدي مي. 4

).2/92تهذيب التهذيب (.گفتاري بود اند او شاعر خوش شعيب، محمد و غيره از ايشان روايت كرده

باشد از عائشه، دست و يكي از فقهاي هفتگانه مي بن عبداهللا بن عتبة بن مسعود، فقيه چيره عبيداهللا. 5

. هجري دار فاني را وداع گفت98 اخذ علم نمود و به سال -رضي اهللا عنهم-بن عباس ابوهريره و ا

).89-1/88تذكرة الحفاظ (

ابوبكر بن عبدالرحمن بن حارث بن هشام قريشي مخزومي مدني است، ايشان فقيه و يكي از فقهاي . 6

هجري در 94باشد به سال باشد و تابعي نيز است، ايشان ثقه، حجت، امام و كثيرالرواية مي هفتگانه مي

).1/63تذكرة الحفاظ . (مدينه وفات يافت

حميدبن هالل عدوي، بصري، ابونصر است، از انس، ابوقتادة عدوي و عبداهللا بن صامت و غيره اخذ علم . 7

).3/51تهذيب التهذيب، (.شد تر از ايشان يافته نمي در بصره عالم: كرد، و ثقه بود گفته شده است

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

69

اند و مذهب ن قول رفتهي بر هم3 رباحي، و عطاء بن اب2نيري، محمدبن س1يحسن بصرل يدن سبيحلق و تراش از سلف بر منع يراي بس:اض گفته استي ع.ن استيز هميمالك ن

داد تا يپنداشت و دستور م ين است و حلق را مثله ميز همياند و مذهب مالك ن دادهيرأپنداشت و مستحب يش را ناپسند مين گرفتن از بااليفاعل آن ادب داده شود و هم

ينيع (.باشد ين عمل بهتر از كوتاه كردن ميها را بطور كامل بتراشد و ا ليآنست كه سبباشند و ي جمهور سلف منجمله اهل كوفه ميگران در قول طحاوي مراد از د:)ديگو يم

-وسف و محمد يفه، ابوي و ابوحن6 ابن عمري مول، نافع5، محمدبن عجالن4مكحول

. حسن بصري بن ياسر، ابوسعيد، تابعي جليل و حبر امت در زمان خود بود و يكي از علماء، فقهاء بود. 1

).2/226االعالم (. وفات يافت110 هجري متولد و در سال 21در سال

اي در تعبير فقيه و امام متبحري در علم و عالمهمحمدبن سيرين ابوبكر، غالم انس بن مالك است ايشان. 2

).1/78تذكرة الحفاظ . ( هجري وفات يافت110خواب بود و در پرهيزگاري سرآمد بود به سال

عطاءبن ابي رباح، ابومحمد قريشي راهنماي برجسته و مفتي و محدث اهل مكه بود در خالفت عثمان ـ . 3

114به جهان گشود، از عائشه و غيره سماع نمود، در سال و بنابر قولي خالفت حضرت عمر ـ ديده

).تذكره الحفاظ (.هجري وفات نمود

لم اهل مدينه بود اصل او از كابل افغانستان امكحول، ابوعبداهللا بن ابي مسلم هذلي، فقيه و حافظ و ع. 4

تذكرة (.گفت هجري دار فاني را وداع 113باشد، از انس بن مالك و غيره روايت كرد، به سال مي

).108-1/107الحفاظ

محمد بن عجالن ابوعبداهللا مدني، مقتدا بود، از انس و پدرش و عكرمة و غيره روايت كرد و مفتي، فقيه . 5

)166-1/165تذكرة الحفاظ . ( هجري وفات نمود147و عالم عاملي بود، در سال

ائشه و غيره حديث بيان كرد، بخاري و نافع، ابوعبداهللا عدوي مدني، از آقاي خويش ابن عمر و از ع. 6

. هجري وفات يافت117باشد در سال ترين سندها مالك از نافع از ابن عمر مي صحيح: اند غيره گفته

).100-1/99تذكرة الحفاظ (

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

70

ل مستحب و بهتر از كوتاه ي قطع كردن سب:اند نها فرمودهيرا كه اي ز- ياهللا تعال رحمهمج، سلمه بن اكوع، يبن خد ، رافعيد خدريابوسعباشد، و از عمل ابن عمر و يكردن آن م

ن افراد را ابن يت شده است، همه اين روايد و عبداهللا بن عمرو چنيجابربن عبداهللا ابواس .2ا سند خود تا آنان ذكر نموده است ب1بهي شياب

4»المهذب شرح« و در 3ح مسلمي در شرح صحيمذهب شوافع آن است كه امام نوو يها را چنان كوتاه كند كه اطراف لب ظاهر شوند و معنا ليبان داشته است كه سيبن ياند از ب ح دادهي كه كوتاه كردن را ترجيدر نزد كسان» ث آمده استياحفاء كه در حد«

ن باره همانست كه يها باشند و مذهب حنابله در ا باشد كه فراتر از لب ي مييبردن موهال مستحب است چون از يه كردن سبده است كه كوتاي ذكر گرد5»ريالشرح الكب«در

.گردد يبا ميباشد و اگر دراز باشد ناز يفطرت مشان ي در مورد امام احمدبن حنبل فرمود كه ا2 اثرم: گفته است1»يالهد« در 6ميابن ق

شان در ي كه از ايكرد و هنگام يار كوتاه ميش را بسي خويها ليرا مشاهده نمود كه سب

ن محدث، حافظ، فقيه و مفسر باشد، ايشا او عبداهللا بن محمدبن ابراهيم بن عثمان كوفي عبسي ابوبكر مي. 1

در سال .باشند مي» يماناإل«و » المسندحاديث واآلثار والمصنف في األ «: تأليفات ايشان از.هستند

).4/117االعالم زركلي (. دار فاني را وداع گفت235 هجري ديده به جهان گشود و به سال 159

.كالم عيني به پايان رسيد. 2

).باب خصال الفطرة( كتاب الطهارة 3/150. 3

).مسائل من خصال الفطرة( در كتاب الطهارة 1/287ب المجموع شرح المهذ. 4

باب السواك وسنة ( در كتاب الطهارة 1/150) الدين شمس(الشرح الكبير علي متن المقنع البن قدامة . 5

).الوضوء

باشد، پدر ايشان قيم مدرسه الدين مي بكر ايوب بن سعد زرعي دمشقي ابوعبداهللا شمس او محمدبن ابي. 6

ابن تيمية زانوي امام ا ايشان به قيم الجوزية لقب يافته بود، يكي از علماء بزرگ بود در نزدجوزيه بود لذ

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

71

طور كامل قطع شوند چنانكه د بهي با:دم كه فرمودي شن.ده شديل پرسيمورد سنت سب : فرمود-صلى اهللا عليه وسلم- رسول اكرم

»حفوا الشواربأ«

).ديها را كامال قطع كن ليسب(فرمود ا كوتاه كنند، يل ها را قطع كنند يا سبي آ: به امام احمد گفته شد:ديگو يحنبل م

3ابومحمدبن قدامة. ندارديند باز هم اشكال ندارد و اگر كوتاه كنياگر قطع كنند هم اشكالدر 5ديا آنها را كوتاه نمايها را قطع كند ليار دارد كه كامال سبي اخت: گفته است4يدر مغن

. ن آمده استيز چني ن6وجز المسالكأ

مدارج «و » اعالم الموقعين«: شد تصانيف ايشان اي كه از اقوال ايشان خارج نمي تلمذ زد به گونه

عالم باقي به751 هجري متولد شد و به سال 991باشد در سال و غيره مي» زادالمعاد«و » السالكين

).6/56االعالم زركلي (.شتافت

.1/180باشد، مي» زادالمعاد في هدي خيرالعباد«مراد كتاب . 1

باشد، از امام احمد و غيره اخذ اثرم، احمدبن محمد هاني طائي ابوبكر بن االثرم از حفاظ حديث مي. 2

261باشد به سال ن مياز ايشا» ناسخ الحديث و منسوخه«و » علل الحديث«هاي علم نمود، كتاب

).1/105االعالم . (هجري ديده از جهان فرو بست

. باشد الدين، فقيهي از اكابر حنابله مي او عبداهللا بن محمدبن قدامة مقدسي دمشقي حنبلي ابومحمد، موفق. 3

هجري 541در سال » المغني«در اصول فقه و » روضة الناظر«: ايشان داراي تصانيفي هستند منجمله

).4/67االعالم ( وفات نمود 620 شد و به سال زاده

.1/105المغني . 4

.پايان نقل از زادالمعاد. 5

بحث طويلي در مورد كوتاه كردن سبيل در اين 14/23مام مالك از مؤلف ؤطا اإللي مأوجز المسالك إ. 6

.كتاب مذكور است

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

72

كه يا به گونهرد يره لبها را بگيد از دايل آنست كه زاي گرفتن سب: گفته است1يقرطب :ن گفته استيها نباشد همچن جاد نكند و محل اجتماع چركياش يبر خورنده تشو

.گرفتن است» قص«ل همان ي در مورد سب»احفاء و جز«اند ح دادهيل را ترجين كوتاه كردن سبي از مجتهديا ن نقول ثابت گشت كه عدهيبا ا ازيا از مثله و عدهيو نه) توجه به لفظ قص با(ها ظاهر شود لبي كه سرخيا به گونهاند و ار نمودهيل اختيمبالغه را در گرفتن سب» احفاء و انهاك«ن با توجه به لفظ يمجتهد

ل در ي مباح قرار نداده است؛ لذا بلند گذاشتن سبيها را احد ليهرگز بلند گذاشتن سب فرموده - صلى اهللا عليه وسلم- چه آن حضرت رسول. باشد ينزد همه مسلمانان ممنوع م

:است

د ي عن ز2ي والترمذيحمد والنسائأخرجه أ(. »س مناي شاربه فلأخذ منيمن لم «

.)حيصحث حسن ي حد:ي وقال الترمذ-رضي اهللا عنه- بن ارقم .ستيرد از ما نيش نگيها لي از سبي هر كسيعني

احمدبن : و قرطبي) ب خصال الفطرةبا( در كتاب الطهارة 512شكل من تلخيص كتاب مسلم أالمفهم لما . 1

صاحب قرطبي باشد از رجال حديث و استاد عمربن ابراهيم ابوالعباس، انصاري، قرطبي، فقيه مالكي مي

االعالم (. دار فاني را وداع گفت656 متولد و به سال 578باشد در سال مي) حكام القرآن أل الجامع(

).186زركلي،

و نسائي 2761شماره ) باب ما جاء في قص الشارب( ابواب اآلداب در4/471ترمذي در سنن خود . 2

و 4/266 و احمد در مسند خود 14شماره ) باب قص الشارب( در كتاب الطهارت 1/66در سنن كبري

عفاء اللحية واألخذ إباب ما يؤمر به الرجل من ( در كتاب االدب 8/377ابن ابي شيبة در مصنف خود

).5545من الشارب شماره

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

73

يدي اكيد و نهيد شديوع» ستياز ما ن« كه - صلى اهللا عليه وسلم- امبرين گفتار پيو ا .شان را بزرگ بگذارند يها لي كه سبي كسانياست برا

آمده 1ن رسالهيث در آغاز ايل داخل است در فطرت چنانچه حديو كوتاه كردن سب صلى يكان النب« :ت شده است كه فرمودهي روا-رضي اهللا عنهما-بن عباس است و از ا

خرجه أ( .»فعلهيم يبراهإل الرحمن يكان خلأخذ من شاربه ويو أقص ي -اهللا عليه وسلم .)حسنه و 2يالترمذ

م يا است كه دستور به اتباع آن داده شده-عليه السالم- مين امر از ملت ابراهيپس انكه كوتاه كنند چنان بلند يها را بدون ا ليران سبي از جوانان و پيا پس آنچه كه عده

هم يعل-اء ياز سنت انب. باشد يز مي ناپسند و ناجايپوشاند امر يشان را ميكنند كه لبها يم

باشد، يرون است؛ بلكه كردار مجوس و كفار ميز بي و از روش اسالم ن-السالمة والصال )نيآم. (خداوند ما را از مشابهت آنان محفوظ دارد

.اند روايت كرده32صفحه . 1

و گفته 2760شماره ) باب ما جاء في قص الشارب(االدب در ابواب4/471ترمذي در سنن خود . 2

صلى اهللا اهللا كان رسول« : با لفظ1/301و احمد در مسند خود » اين حديث حسن، غريب است«: است

و ابن ابي شيبة در مصنف خود .»ببراهيم من قبله يقص الشارأبوكم إ يقص شاربه وكان عليه وسلم

صلى اهللا عليه اهللا كان رسول« :به لفظ) عفاء اللحيةباب ما يؤمر به الرجل من إ(االدب در كتاب 8/379

اهللا كان رسول«: به لفظ4/230 و طحاوي در شرح معاني اآلثار .»و من شاربيه يقص من شاربه أوسلم

.»يم يجز شاربهبراهإ بجز شاربه وكان صلى اهللا عليه وسلم

بخش دوم

تراشان پاسخ به شبهات ريش

بدان -صلى اهللا عليه وسلم- حضرت رسول اكرم:نديگو ي از مردم ميبرخ -1شان ي قوم اگذاشت و قومش را هم بدان دستور داد كه يش بلند ميجهت ر

ز از همان رسم ي ن-صلى اهللا عليه وسلم- امبريگذاشتند پس پ يش ميها ر عربن هم بسنده نكرده، ي از غافالن بديا نموده با آنان مخالفت ننمود، و عدهيرويپش يبود، البته كه ر ين دوران مي در ا-صلى اهللا عليه وسلم- امبري اگر پ:نديگو يم

. ديتراش يخود را م به - صلى اهللا عليه وسلم- امبر اكرميرا كه پي است زيا ن گفتار جاهالنهياهللا ااذبيالعشان يشان و امت اي ايكند كه خداوند متعال آن را برا ي مي عمل و امر و نهييزهايچ

ت داده است و يده و بدان رضايرت و صورت برگزياز كردارها و اخالق و سكسو ملت ي به طور است كهشان دستور دادهيبه ا -عزوجل- ن خداونديهمچنپس . ز بدان امر كرده استيد و مسلمانان را ني نمايروي را پ- عليه السالم- ميابراه ي باق-عليه السالم- ميها از ملت پدرشان ابراه عربيعنيل ياسماع ي كه در بنيصفات

چه آن. نمود يده بدان عمل مي آن را برگز-صلى اهللا عليه وسلم- امبريمانده بودند، پشان از ي بود، نه بدان جهت كه ا-عليه السالم- ليم خليها از ملت ابراه خصلت

بر -صلى اهللا عليه وسلم- امبر اكرميپمگر نه آنكه . نمود ي ميرويجامعه آنروز پش و ي خويد و آن را براي عرب خط بطالن كشيها از عادات و خصلتياريبس رواج داشت؛ ي از عادات جاهليارينكه در آن دوران بسيد؛ با ايش نپسنديان خويامت

و وصل نمودن موها و قتل نمودن فرزندان و زنده به گور كردن يمثل خالكوبشان ين بر اي از مشركي كه برخييحاجت تا جا ي در هنگام قضايانيدختران و عر

و چون ربا در داد و ) هيبالتشب(كنند يشان مثل زن ادرار مي ا:گفتند يراد گرفته ميات پدر بر فرزندش و يها و چون جنا ر در ماهيم و تأخيها و تقد ارتستد و تج

ان و بازگشت از مزدلفه در دوران يعر بالعكس و طواف نمودن به صورت لخت و

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

76

ن يش و امثال آن، و چني و گره در ر2 و منابذه1ع مالمسهيانا و بي عريرو ادهيحج و پ- م، پس اگر حضرت رسوليداند كه از خوف اطاله كالم بسنده كر اري بسييها مثال

ن امور را، باطل اعالم ينا ايقيكرد، ي ميروي از جامعه آن روز پ-صلى اهللا عليه وسلم .گشود يها باب مخالفت را نم ش با عربي خويكرد و در زندگان ينمن يش باتوجه به مخالفت با مجوس مشركيند، بلند گذاشتن ريگو يگر مي ديا عده -2

گذارند پس بر ما يش ميهود ريم كه ينيب يو امروزه مشد ي واجب شمرده ميامرن گفتار بر يد ايم بدون تردييشان مخالفت نمايش با ايدن ريالزم است كه با تراش

ش يدن ري دارد؛ چون گذاشتن و تراشينده آن داللت واضحي گوي و كودنينادانشان ي موجود بودند پس ا-صلى اهللا عليه وسلم- دو در دوران آن حضرت هر

كه بلند (تر بود موافق-عليه السالم- ميد كه با ملت ابراهي را برگزيهمان امرو بدان دستور فرمود و آنرا كه برخالف ملت بود ) باشد يش ميگذاشتن ر

. مود بر آن انكار ني متعدديها با الفاظ و روشمردود دانسته، ) شيدن ريتراش(شان را بلند گذاشته، يها شي اقوام ريز برخين دوران نيپس بر همان منوال در ا

ش يكنندگان ر م تا با تراشندگان و كوتاهيتراشند و ما بدان مامور يگر مي ديا عدهش بزرگ دارند ي كه رينكه با كسانيم نه ايهر دو گروه علم مخالفت برپا كن

هود انجام ي كه يبود كه ما از اعمال يم و اگر قاعده چنان ميمخالفت ورزپس . كنند يهود ختنه ميرا كه يم؛ زيد ختنه را هم ترك كنيم، بايز كنيدهند، پره يم

از (كنند و چون مشتري بر آن دست گذاشت معامله الزم شود آنست كه دو نفر كااليي را رايزني مي. 1

).معامالت دوران جاهليت است

كند، اندازد و هيچكدام به آن نگاه نمي اش را براي ديگري مي آنكه مثال هر يكي از دو طرف پارچه. 2

).507قواعد الفقه، (.رد انداختن پارچه بيع الزم شوداند آنست كه به مج اي گفته عده

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

77

و هوس سرچشمه يهو يرويش از اتباع و پيد كه گفتار تراشندگان ريظاهر گرد . ندارنديونديچگونه پيه - عزوجل- ن خداونديرد و با ديگ يمبند و يفر يش خود ميداران، مردم را با ر شي همان ر:نديگو ي از مردم ميا عده -3

اند تا عموم ا قرار دادهيارزش دن ي بيل كاالي تحصي برايا عهيش را دام و ذرير هستند يك و صالحي نيها بند و گمان كنند كه آنان انسانيله آن بفريمردم را بوس

. كرده استي نفاق است كه اسالم از آن نهين نوعيو اان آنان يست، پس اگر در ميداران ن شيب منحصر به ريله و فري ح:مييگو يما مز ي ما جايدهند برا يب مردم قرار ميعه فريش بلند را ذري هستند كه ريكسان

از يا موجود در عدهيها ي بديم و بنابر برخيمان را بتراش يها شيست كه رينم بلكه بر يي را ترك گو-صلى اهللا عليه وسلم- مردم سنت و دستور رسول اكرم

م و يي را اجرا نما- عليه وسلمصلى اهللا- ما الزم است كه دستور رسول اكرمبرند، ي به كار ميبيله و فرين حي كه چني اصالح حال خود و حال كسانيبرام ييم و به آنها بگويكنندگان را به خاك بمال ن كردار پوزه اعتراضيم و با ايام كنيقم به يش بلند داريد چون بحمداهللا ما هم ري ثابت كنيرنگيله و ني ما حيد براييايب

- يو اتباع سنت حضرت محمد مصطف - عزوجل- خداونديطر طلب رضاخام كه ما را اصالح نموده حاالت ما يخواه ي و از خداوند م-صلى اهللا عليه وسلم

ب، يرا از ابتالء همه گناهان چون فرز اصالح گرداند و ما و تمام مسلمانان يرا ندارد باز هم محفوظ نگهره يش و غيدن ريتراشن از يرنگ و همچنيله و نيح

ه گناهان نخواهد يعه نجات از بقيش هرگز مشكل را حل ننموده و ذريدن ريتراشب و نفاق، بلكه بر مسلمانان يرنگ و فري مثل نين گناهان بزرگيژه چنيبود، بو

يآنچه نهبند بوده از همه يالزم است كه بر همه آنچه دستور داده شده است پا

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

78

را يد، زي را حاصل نما-عزوجل- خداوندت يز كند تا رضايكرده شده است پره .باشد ي مقصود و مطلوب مي خداوند در هر حاليكه رضا

م تا عمر ما يتراش يش را بدان جهت ميند، ما ريگو يپژوهان م از دانشيا عده -4 ي كه از سن جواني كسانيل علم و كمال برايكمتر معلوم شود چون تحص

.شود ياند عار محسوب م گذشته- از جانب خداونديرا كه عمر بخششيباشد، ز ي مي و باطلن سخن وهميا

ن يدن ايشتر باشد باز هم نعمت است و پوشيباشد و هر قدر كه ب يم -عزوجل نزد يل علم و كمال پس از دوران جوانيباشد باز تحص ي مينعمت ناشكر :نديگو يرا كه مردم ميباشد؛ ز يممردمان ست بلكه سبب مدح ي نيخردمندان عار

ن يكند، ا ي هم آن را رها نميريص است و در حال پي شخص بر علم حرنيا .باشد ي قدس سره مياالمت تهانو ميسخن حك

د ي علما و بزرگان تقليا ش از عدهيدن ري ما در تراش:نديگو ي مردم ميبرخ -5 كه بر ي است، كسيبين سخن عجيا. تراشند يش ميم؛ چون آنان هم ريكن يم

تواند در يكند، چگونه م ي عمل نم- عليه وسلمصلى اهللا- سنت حضرت رسول- اهللا رسوليتراشد نافرمان يش را مي كه ريرا كسيرد؛ زيعت حجت قرار گيشر

كه باشد هر جا باشد و از زمره هر يهر كس. كند ي را م-صلى اهللا عليه وسلم هر يا رد، و عدهيگ يت كه همواره از مرتكب آن صورت مي باشد و معصيگروه

) تراشند يش را مي ريعني(كبار ي هر دو روز يا ورزند و عده يآن اصرار مروز بر بن عباس از ا1مانياال در شعبيهقيگردانند امام ب يره ميو اصرار بر گناه آن را كب

»رةيه العبد كبيصر علكل ذنب أ«ت كرده است كه ي روا-رضي اهللا عنهما-

.7149، شماره 5/428االيمان بيهقي در شعب. 1

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

79

ن ابن يو همچن. شود ي ميلقره تيورزد، كب ي كه بنده بر آن اصرار ميهر گناه(ت ي روا-رضي اهللا عنهما-بن عباس از ا2 حاتمي و ابن اب1ر، ابن المنذريجر

:ا هفت هستند؟ فرمودياند آ ره چنديد، گناهان كبيشان پرسي از اياند كه مرد كرده نخواهد ماند ي باقيا رهيتراند، البته با استغفار كب كينسبت به هفت تا هفتصد نزد

).گردد يره محسوب ميبلكه كب. (ماند يره نميز با اصرار صغيره نيو صغمان از ابن ياال در شعبيهقي و ب4ير، ابن المنذر، طبراني، ابن جر3ديعبدبن حم

- هر آنچه كه خداوند:ت كرده است كه فرمودي روا-رضي اهللا عنهما– عباس .باشد يره مي از آن باز داشته است كب-عزوجل

ره ي خداوند كبيهر نافرمان «:ت كرده است كه فرمودي رواشانير از ايو ابن جر :ن آمده استيز چني ن2ي شوكان1ريالقد در فتح.»باشد يم

باشد و شيخ باشد، ايشان فقيه، مجتهد و از حفاظ مي مي) ابوبكر(او محمدبن ابراهيم بن منذر نيشابوري . 1

242است در سال » السنناالوسط في «و » المبسوط في الفقه«: هاي ايشان حرم مكه بود، از كتاب

).5/294االعالم، (. در مكه چشم از جهان فرو بست291هجري ديده به جهان گشود و به سال

باشد، از تأليفات از بزرگان حفاظ حديث مي) ابومحمد(او عبدالرحمن بن محمد ابي حاتم تميمي رازي . 2

هجري متولد شد و 240ند، در سال باش مي» علل الحديث«و » التفسير«و » التعديلالجرح و «:اييشان

).3/324االعالم، (. به عالم باقي شتافت327به سال

باشند در باشد، ايشان محدث، حافظ، جهانگرد و مفسر مي او عبدبن حميدبن نصر كسي، ابومحمد مي. 3

.دباشن مي» ر القرآنيتفس«و » المسند الكبير« هجري در دمشق وفات نمود، از آثار ايشان 249سال

).5/66المؤلفين معجم(

باشد، ايشان محدث و حافظ هستند و براي طلب مي) ابوالقاسم(بن احمدبن ايوب، لخمي، طبراني سليمان. 4

و غيره » المعاجم الثالثة«حديث رخت سفر بربست و از بسياري حديث سماع نمود از تصانيف ايشان

).4/253معجم المؤلفين (. باقي شتافت ديار به360ري متولد شد و به سال هج260باشند در سال مي

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

80

صلى اهللا عليه - رسوليها از سنتيش سنتي بلند گذاشتن ر:نديگو ي ميا عده -6م چون در ترك سنت يش بلند بگذاريست كه ريباشد، و بر ما الزم ن ي م-وسلم .ستي نيگناه

آن -صلى اهللا عليه وسلم- ن امر سنت است بدان معنا كه رسول خداي ا:ميگو يم است كه يدين سنت زاي كه ايده است نه بدان معنين مشروع گردانيرا در د

به بلند -صلى اهللا عليه وسلم- شود، چون رسول اكرم يتارك آن گنهكار نم وجوب يش دستور داده است، و چنانچه در قبل گذشت امر برايگذاشتن ر

ش بلند گذاشته ي ر-صلى اهللا عليه وسلم- كه خود رسول اكرميباشد در حال يمشان يز از ايان از امت نيو متقن صالحان ياران و اصحاب و همچنيبودند و

ن عمل سنت است بدان معنا كه واجب يم كه ايريا اگر بپذي كردند و ثانيرويپ - لى اهللا عليه وسلمص- سنت حضرت رسول:د گفت كهيست در جواب باين

م و آن را ي ما تا به آن جامه عمل بپوشانيست بلكه سنت است براي ترك نيبرا .3مينيش برگزيدر ظاهر و باطن خو

او محمدبن علي بن محمدبن عبداهللا شوكاني است، ايشان محدث، فقيه، مجتهد، قاري، مورخ و مفسر . 1

هجري 1173و غيره هستند در سال » شرح منتفي االخبار«، »نيل االوطار«باشند، از تأليفات ايشان مي

). و بعد آن1/7تصدير نيل االوطار (.ن فروبست چشم از جها1250متولد شد و به سال

در تفسير اين » فتح القدير الجامع بين فني الرواية والدراية من علم التفسير«امام شوكاني اين آثار را در . 2

-رضي اهللا عنهما–بن عباس از ا. )31: النساء(﴾ إن تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفر عنكم سيئاتكم﴿: آيه

.روايت كرده است

در مقدمه خويش بر كتاب )رحمه اهللا (حضرت عالمه، محدث بزرگ، فقيه زبده، شيخ عبدالفتاح ابوغده. 3

اي عصر حاضر عده در«: نويسد از امام لكنوي، در اين مورد مي» برار األحياء سنة سيدتحفة األخيار بإ«

مسك به دين به تساهل شهرت دارند چنانند كه اگر در مورد ترك بعضي پيشگان كه در ت از علما و فقه

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

81

صلى اهللا عليه - محبت حضرت رسولي كه ادعايو من در عجبم از كسانشان را يپسندند بلكه صورت دشمنان ا يشان را نمي را دارند اما صورت ا-وسلم

يو ظاهر است كه محب صادق هر آنچه را كه منسوب به سو. ننديگز يبرم. رت، لباس و ظاهرياعم از صورت، س. دارد يب و دوست او باشد، دوست ميحب

پس از تعريف فقهي سنت، معناي . باشد اين عمل سنت و جايزالترك مي: گويد ها گوشزد شود، مي سنت

گزيند و معناي مثبت آن را كه همان اقتضاي عمل و پيروي سلبي و منفي آن را كه جواز ترك است برمي

در حالي كه براي مسلمان پايبند اين كردار، شايسته نيست، گذشتگان اولين چنان كند، است رها مي

دادند، بدون امتياز در ميان بود ـ انجام مي بودند كه هر مطلوب شرعي را ـ ولو استحباب و فضيلت مي

باشند و هاي مشروعه دژي براي فرايض واجبه مي واجب و فرض و استحباب و سنت، زيرا كه سنت

ها و انوار، و دليل محبت و اتباع سيرة حضرت كننده براي افزايش نيكي باشند فراراه عمل اي مي دروازه

.باشند در تمامي حاالت مي-صلى اهللا عليه وسلم-رسول

ها و زيباترين صفات و برترين طاعات و هاي نبوي و عمل بر آن از بزرگترين غنيمت حرص بر سنت

اي پيش آمد كه يكي از گاهي چنين واقعه. بر آن عمل بنماي،لمانپس اي برادر مس. باشد عبادات مي

اي را كه علماء و برادران اساتيد ما به بيماري شديدي گرفتار شد، لذا براي معالجه او طبيب پاكستاني

پس او را معالجه نمود تا اينكه تندرستي را بازيافته . متدين و داراي ريش بود به منزل او فرا خواندند

اي طبيب پاكستاني با زبان عربي شكسته. افت و ريش اين شيخ مثل اكثر اهل كشورش تراشيده بودشفا ي

اين سنت است ـ يعني بنا به رأي او تراشيدنش جايز : اي شيخ؟ شيخ گفت ريش كجاست:به او فرمود

-سلمصلى اهللا عليه و-اين سيماي رسول . دانم سنت و واجب را من نمي،اي شيخ: است، طبيب فرمود

به يقين . نماييم چون الگو و اسوه ماست باشد و ما به خاطر اقتدا و مشابهت به ايشان بر آن عمل مي مي

.تر بود تر و فقيه كه اين طبيب از اين شيخ با بصيرت

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

82

1مورد شاعرن يكند و در هم يز محبت ميش نيها وار و لباسي كه با منزل و ديحت :سروده است

هلهاار ألي حب الديمن عادتو

مذاهبعشقون يما يوللناس ف

مردم يدارم ول ي آن دوست مي را به خاطر اهالياريعادت من آن است كه هر د . دارنديدر محبت و عشق اغراض مختلف

: گفته است2يگريو د

يليار ليار دي الديمر علأ

الجداراا قبل ذا الجدار وذأ

يار شغفن قلبيحب الد وما

ارايولكن حب من سكن الد

. زنم يوار را بوسه ميوار و آن دين ديا كرده، گذريليار ليمن بر دار سكونت كرده ين دي كه در ايربوده، بلكه محبت كسه ار قلبم را نيمحبت د

.استشان يمان دارد، آن دو در نزد او از ماسواي كه به خدا و رسول او ايپس كس سنت در همه موارد وادار و يروين محبت صاحبش را به پيو ا. تراند محبوب

: فرموده است-عزوجل- خداوند. گرداند يبور ممج

﴿الله كمببحوني يبعفات ون اللهبحت مت31 :عمران آل(. ﴾قل إن كن(. محض است و ي وادار نكند، ادعايروي صاحبش را به پيو اگر محبت و دوست

:نه سروده استين زمي در هم1 و شاعر.شود ي محسوب نميمحبت

.42فراس، ص ابوالفراس همداني اين را سروده است و ديوان ابي. 1

ديوان مجنون ليلي مع الشرح لعدنان ذكي درويش، «: تقيس بن ملوح مجنون بين عامر اين را سروده اس. 2

.»127ص

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

83

نت تظهر حبهأ و اإللهيعصت

عي الفعال بدي فيهذا لعمر

طعته أللوكان حبك صادقا

عيحب مطين المحب لمن إ

ن ي، قسم به عمرم كه ايينما ي كرده اظهار محبت او را ميپروردگار را نافرمان .ب استيكردار تو عج

فرمانبردار را كه محب ي زيكرد ي ميبود او را فرمانبردار ياگر محبت تو صادق م .باشد يمحبوب خود م

نه بودم ي من در حال راه رفتن در مد:ت شده است كه فرمودي روايك صحابياز تر و بهتر كي نزديشلوارت را بلند كن كه به تقو «: از پشت آواز داديكه انسان

صلى اهللا عليه - رسول اكرمشان يمتوجه شدم كه ا. خودم را برگرداندم» است ين چادري ا-صلى اهللا عليه وسلم- رسول خداي ا:گفتممن . هستند-وسلم

من به » ستم؟ي تو نيا من الگويآ«: فرمود. د داردياه و سفي سيها است كه خط يخرجه الترمذأ. (باشد يشان تا نصف ساق ميدم كه شلوار ايستم ديشان نگريا .2) الشمائليف

ن يچن» استيدار ن چادر خطيا« كه ين قول صحابي اي در مورد معنايا عدهست كه در مورد آن گمان ين چادر كهنه و قابل توجه نياند كه ا اظهارنظر كرده

).61ديوان امام شافعي، ص () حمه اهللار( منجمله امام شافعي: اند ابن ابيات به افراد متعددي منسوب. 1

از صلى اهللا عليه وسلماهللا زار رسول إفةباب ما جاء في ص( در 88، ص »يةالشمائل المحمد«ترمذي در . 2

و 120شماره ... كرد ام شنيدم كه از عمويش چنين حديث بيان مي من از عمه: سليم كه فرموداشعث بن

و احمد در مسند 9682شماره ) باب موضع االزار( در كتاب الزينة 5/484» السنن الكبري«نسائي در

ز ا1/355» تهذيب التهذيب« از اشعث از عمه خود و او از عموي خود، و ابن حجر در 5/364خود

.باشد ابن معين، ابوحاتم، نسائي، ابوداود، بزار و ابن حبان نقل كرده است كه اشعث ثقه مي

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

84

صلى اهللا عليه - امبريپس پ. او لحاظ شودي و بهتريا پاكيكبر و غرور شود يروين عذرها باز هم بر تو الزم است كه از من پي با وجود ا: فرمود-وسلم

.يينمان يالعالم در همه شؤون محبوب رب-ليه وسلمصلى اهللا ع- امبري از پيپس تأس

ان واجب و يست چون محب در بي موارد واجب نيگرچه اتباع در بعض. باشد يم كه با محبوب خود دارد او را يشود؛ بلكه بنابر محبت يل نمي قايرواجب فرقيغ ما را هم -عزوجل- دانند؛ خداوند ين امر را اهل محبت ميو ا. دينما ي ميرويپ

. محبت با خدا و رسول قرار دهداز اهل يه روح و پاكسازين، اصالح قلب، تزكي اصل و اساس در د:نديگو ي ميبرخ -7

به بلند يازيافت و باطن پاك شد ني كه قلب صفا يپس وقت. باشد يباطن م . لباس نخواهد بوديد بودن با نوعيش و مقيگذاشتن ر

را كه يد زينما ي را نقض مگري دي از آن بعضيباشد؛ بعض ين گفتارشان فاسد ميا انجام يه شد، بناچار برايافت و اندرون پاك شد و روح تزكي صفا يقلب وقت

يابد حتما جوارح او تابع اسالم خواهند شد و اعضاي يق ميتوف ياوامر خداوند ي او منقاد خواهند شد، و صفايز از نواحي امتثال اوامر خداوند و پرهيز براياو ن

ره جمع نخواهد يا كبيره باشد يت صغيدرون و طهارت قلب با اصرار بر معص .شد

ام و باطنم را من قلبم را اصالح كرده، روحم را پاك كرده:ديگو ي كه ميپس كسز ي پره-صلى اهللا عليه وسلم- ام، باز هم از اوامر رسول اكرم ه نمودهيز تصفين. ره شده استي بر او چيؤون زندگطان در همه شيش. ديگو ياو دروغ م. كند يم

- امبر اكرميبود، پ ي ميه باطن كافيت خداوند، تصفي جلب رضايباز اگر براآورد ي را كه به اعضاء و جوارح متعلق هستند، نمي اوامر- صلى اهللا عليه وسلم

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

85

را كه ين مردانيكرد، و همچن ي نميرند نهيگ ي كه باربار صورت ميو از منكراتكنند، يار ميمردان مشابهت اخت را كه با يا زنانيكنند يار مياختبا زنان تشابه

...كرد و يلعنت نم باطله يها لهيده و حيفا يل بين داليا! برادر مسلمانيپس خودت انصاف كن ا

دهد بر ي ميا قلبت گواهي خواهند داشت؟ و آي تو سوديامت برايدر روز قن كلمات ينه فرزندان، با امثال ابخشد ي مي كه نه مال سوديآنكه تو در روز

يتوان يداند، م ي كه ظاهر و آشكار را م- عزوجل- كننده در نزد خداوند گمراه ؟ينجات كن

شان موافق ن با خواهشاتي از امور ديب آنكه هواپرستان چنانند كه اگر امريعجدد ارزش درص يار بيالت بسيع و تأوي شنيها لهيرند وگرنه با حيپذ يافتد، آن را م

ت و استغفار و توبه راه يو گناه كردن و سپس اقرار به معص. زنديخ يرد آن برم. باشد ين گناهان مياما انكار حق و باطل جلوه دادن آن از بزرگتر. استيسهل

.باشد ي ميرا كه عناد و فساد بزرگيز﴿عمألقى الس أو قلب كان له نمى لكرلذ كي ذلإن فهيدش وهق(﴾ و: 37(.

ست و انسان با يش نيمان و اسالم منحصر در ري ا:نديگو يگر مي ديگروه -8 كنند؟ ي ميرينه سختگين زميپس چرا علما در ا. گردد يدن آن كافر نميتراش

از گناهان كبائر يا رهيش و استمرار و اصرار بر آن كبيدن ري تراش:مييگو يمگردد چنانچه ينممان خارج ي از اسالم و اباشد و اگر شخص به سبب آن يم

كن شما به ي كه مرتكب آن، آن را حالل نداند، لياند در صورت نيهمه گناهان چنت نزد يو محبوب - عزوجل- ت نزد خداوندي مقبوليمان برايخدا اگر اسالم و ا

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

86

ن يباشد، و همچن يگر مي دي به اوامر و نواهيازي است، پس چه نيشان كافياب از اعمال ير و ترهي اعمال خيب به سويث مملو از ترغي حديها بد كتاينبا

.بد باشند .شدند ي به عذاب قبر و عذاب جهنم وعده داده نميمعاصاهل و

ش ي را دربارة خو-صلى اهللا عليه وسلم- باز هم علما فقط دستور رسول اكرمان يمردم ب ي را شب و روز براي احكام و اوامر شرعيكنند؛ بلكه تمام يغ نميتبل -صلى اهللا عليه وسلم- ش به دستور رسول اكرميالبته تراشندگان ر. كنند يم

ن را اطاعت كرده از ياطيند و شينما ي ميرويرا پتوجه ننموده، خواهشات صلى اهللا عليه - نين و اآلخريداالوليكنند و دستور حضرت س يد ميدشمنان تقل

.رنديگ ي را به باد استهزاء م-وسلم :ديگو ي ـ قدس سره ـ ميم االمت موالنا تهانويخ حكيشاالم خيش

ده، آن را خوب بداند و گمان كند كه بلند يش اصرار ورزيدن ريهر كس بر تراشداران را استهزاء و مسخره كند، امكان شيش عار و ذلت است و ريگذاشتن رمان و ي و امان او سالم بماند؛ بلكه بر او قطعا الزم است كه توبه كنديندارد كه ا

را ـ د، و بر او الزم است كه صورت رسول خود ينماد يش را تجدي خو1نكاح .ندي مسلمانان برگزيش و تمامي خويده، برايه و سلم ـ پسندي اهللا عليصل

كه با عنايت شيخ »برارتحفة األخيار بإحياء سنة سيد األ« محمد عبدالحي لكنوي در امام ابوالحسنات. 1

حكم سنت مؤكده و پس از بيان . 92-91ة ـ رحمهما اهللا تعالي ـ به چاپ رسيده است عبدالفتاح ابوغد

خالصه آن كه ترك سنت بنابر استخفاف و استهزاء بدان ـ گرچه از : گويم من مي«: ترك آن فرموده است

اگر . نه بر سبيل استخفاف مكروه تحريمي است سنن زوائد باشد ـ كفر است و ترك نمودن آن عمدا

همچنين .» سنت صحابهبرابر است كه سنت رسول باشد يا. مؤكده باشد موجب سرزنش و گناه است

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

87

از احمقان سبب عار يا ش نزد عدهي اگر بلند گذاشتن ر:ن فرموده استيهمچنر واجبه را به خاطر احمقان و ست كه امويز ني مرد مسلمان جاياست، باز هم برا

م، امكان برقرار ماندن ما بر يو اگر ما از گفتار مردم متأثر شو. ديهان ترك گويسف. پندارند يمان را عار مين، اسالم و ايرا كه كفار و مشركيمان نخواهد بود؛ زيا

اذباهللا ـ يمان و اسالم را هم ـ العيد اي كردن دشمنان و كفار بايپس بخاطر راض !!ن نخواهد شديم؟ هرگز چني كنرها

نكه ي ـ ولو ايم و در هر حالين اسالم چنگ زديمان آورده به دي كه ما ايپس وقتن بر ما الزم است كه به ظاهر يهمچن. ميت داديبر آن رضاكفار را ناپسند باشد ـ

ه و سلم ياهللا عل يامبر رحمت است ـ صليامبرمان كه پي بوده، به پياسالم هم راض ين را برايرغم فاسقان كه صورت و شكل كفار و مشرك يعل. ميي جويتأسـ

از يسي دشمنان تلبي ارضايرا كه همت گماردن برايز. ننديگز يشتن برميخوفرموده -عزوجل- كه خداونديباشد در حال ي محال ميو امرطان يجانب ش

:است﴿ى تتى حارصال النو ودهالي كنى عضرت لنو وه ى اللهدقل إن ه مهلتم بعت

)120 :بقره( .﴾الهدىابد ي ي مي حسرت و افسوس فزون:م االمت فرموده استيحضرت حكن يهمچن. ن گناه مبتال هستندي به اينيعلوم دآموزان و طالب م دانشينيب يكه م يهنگام

نان از جرم يكند و جرم ا يها را حمل م است كه كتابيشان، مثال االغ پس مثال دارند و باز ي كتاب و سنت آگاهينها بر محتوايباشد چون ا يشتر ميگران بيد

در مورد انجام 126-125ص » بستان العارفين«در ) رحمه اهللا (بنگريد به آنچه امام نووي

.ها تحرير نموده است استهزاءكنندگان سنت

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

88

صلى اهللا - اهللا نند كه مخالف كتاب اهللا و سنت رسوليگز ي را برميهم كردار بد .باشد ي م- عليه وسلم

سوء و يشدند كه در مورد علما ي مي سختيدهايسان مستحق وع نيپس بدنها به يوارد شده است و نحوست گناه اكنند، يشان عمل نم كه به عملبدكردار

كنند و از يد مينها تقليرا كه جاهالن و عوام از ايكند، ز يت ميز سرايگران نيدن منكر و ينها سبب هستند در اشاعة ايپس ا. ورزند يشان استدالل ميكردار ا

رد وبال گناه يگ قرار يو ظاهر است كه هر كس سبب گناه. ستيعمل ناشا .گردد ي خودش برميبسو

كه طالب آنها به ينين مدارس دي سرپرستان و مسؤولينظر من آنست كه تمام ين افراديد چني مبتال هستند، بايگريا گناهان ديش ـ و يدن رين گناه ـ تراشيا

د آنان را از مدرسه اخراج يه قرار دهند و در صورت اصرار، باي مورد تنباديرا شد اسالم و ي با هالكت و تباهيراسالمين طالب غيرهبر قرار دادن چن. ندينما ينست كه رهزنيم دادن نافرمان و سركش مثل ايو تعل«مانان مترادف است مسل

.1»مييرا مسلح نما .تراشم ينظافت مش را به خاطر يمان است و من ري نظافت از ا:نديگو ي ميا عده -9

گفته شده است و در آن استهزاء به ينادان است كه بنابر يا ن گفتار جاهالنهياش را بزرگ ي ر:باشد كه فرمود ي م-صلى اهللا عليه وسلم- دستور رسول اكرم

ش پرپشت يشان ريز مسخره است چون ايشان نين به كردار ايو همچن. ديبگذار

بر همين مبنا بسياري از مراكز شرعي و مدارس ديني در هند و پاكستان و همچنين در انگلستان به . 1

دهند يا اينكه آن را كمتر از قبضه كوتاه كنند و اگر ريش را نميآموزان اجازه تراشيدن دانش

.آموزان مخالفت ورزند از مدرسه اخراج خواهند شد دانش

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

89

ن مردمان ين و طاهرتريتر ن، پاكيتر فينكه نظيهمراه با ا. داشتنديو انبوه .بودند

ل يده، سپس دليش را تراشير. كرده استيروينده از دشمنان اسالم پين گويات يش نظافت را رعايدن رين بهانه كه با تراشي را آورده است به ايربط يبكند ين كار را هرگز نميتراشد؟ ا يبه خاطر نظافت چرا سر را نم پس. كند يم

ن يرا كه ا ييها باشد چون آنها ها و شپش گرچه سرش مملو از چرك و كثافتستند؛ بلكه يدن سر ني به تراشيراضكا ـ ي اروپا و آمريعنيكند ـ يد مينده تقليگو

شود و نه يشود و نه شانه م يد كه نه شسته مپسند يده را هم ميهمان سر ژولنها يسپس ا. آورند يشرفت و تمدن به حساب مين را پيشود و ا يده ميروغن مال

بخدا ) د بادين تقلي دو صد لعنت بر ايا(ذ باهللا ايو الع. دشان سرگرداننديدر تقل .ده و دلي دي، ضاللت و كوريم از حماقت، اتباع هويبر يپناه م

بحث آخر

يم، براي كه ذكر نموديا يت شدند و اقوال فقهي كه روايفيث شريد احاديبدون ترد .باشند ي و بسنده ميح، كافي و خواهان معرفت صحينيقت ديمنصف و جستجوگر حق

ن خداوند و شرع او يش از دين كه بزرگ گذاشتن ريح دارند بر ايح تصريث صحياحاد، فسق، غفلت ير آن نادانيده است و عمل بر غي مخلوقات مشروع گردانيباشد كه برا يم

و . باشد يم -صلى اهللا عليه وسلم- يدالخلق حضرت محمد مصطفيرة سياز سو انحراف بت، ي و كمال آن و هيانگد مرييبايد كرد كه ز، مشاهده خواهق بنگردي عمياگر كسنت يش زيرا كه خداوند مردان را با ريز. باشد يش ميو مروت در بزرگ گذاشتن روقار، ن عمل يو ا. باشد ي و مروت مي و ترك مردانگيدن آن بدچهرگيده است و تراشيبخش

داوند در نش خداوند و متهم كردن خير آفريي بر تغيطان در دستور آن مبنياطاعت ش

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

90

م يباشد و پاك است خداوند عل ي ميهودگي خداوند به بي نمودن كارهايحكمتش و تلق . استيو باز يهودگيم كه منزه از بيو حك

ان زن و مرد يگر در مي ديباشد چون موها يش مين رين مرد و زن همياز بيو امت ... .ربغل و ي سر، زيمثل مو. مشترك هستند

رنظر داشته باشد و با ي است كه همواره آخرت را ز بر مؤمن الزم:خالصه آنكه يار كوتاه است و هر كسيبسا يب نخورد چون عمر دنيبنده، فري فرياين دني ايها جلوهستادن يز جبار ايدر حركت است و آنجا در بارگاه عز) آخرتيسرا( دارالقرار يبه سو

.كند محاسبه خواهد شد ياست و از هر آنچه انسان م بعد از مرگ عمل ي است كه نفسش را محاسبه نموده، برايگ كسهمانا زرن« نموده و بر خداوند هم يروي را پي است كه خواهشات نفسانيد،و عاجز كسينما

.1» داردييآرزوهاسته است كه در همه امور، خداوند را مدنظر قرار دهد كه ي شاي هر مسلمانيپس برا

و يابي، غنا و فقر، كامي و خرابيبادانرا كه عزت و ذلت، آيز. ز در دست اوستيهمه چ .هالكت همه در دست خداوند متعال هستند

:فرموده است -صلى اهللا عليه وسلم- همانا صادق مصدوق

الناس يمن التمس بسخط الناس كفاه اهللا مؤنة الناس ومن التمس رض«

.1)يرواه الترمذ (» الناسيلكله اهللا إبسخط اهللا و

) ابواب صفة القيامة والرقائق والورع( در 4/249اين الفاظ حديث مرفوع هستند، ترمذي آن را در سنن . 1

و ابن ماجه در » اين حديث حسن است «: گفته آورده و-رضي اهللا عنه- از شداد بن اوس 2459شماره

و احمد در مسند خود 4290شماره ) باب ذكر الموت واالستعداد له( در كتاب الزهد 2/1423سنن خود

.4260 و 1/57 و حاكم در مستدرك 4/124

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

91

ت خداوند را جستجو كند، خداوند او را از يرضا مردم، يرغم ناراضگ ي عليهر كس - عزوجل- خداونديرغم ناراضگ ي خواهد بود و هر كس عليزحمت مردم كاف

.ت مردم را جستجو كند خداوند او را به مردم واگذارديرضا -صلى اهللا عليه وسلم- اكرم در اتباع رسول-عزوجل- خداونديو همانا رضا

م چنانچه يت خداوند را بدست آوريشان رضاي كه ما بدون اتباع اباشد امكان ندارد يم :فرموده است -عزوجل- خداوند

﴿الله كمببحوني يبعفات ون اللهبحت مت31 :عمران آل( ﴾قل إن كن(. است و -عزوجل- خداوندي نافرمان-صلى اهللا عليه وسلم- رسول اكرميو نافرمان

: فرموده است-عزوجل- وارد شده است چنانكه خداوندين نافرماني بر ايديشدد يوع

﴿يمأل ذابع مهيبصي ة أونتف مهيبصأن ت رهأم نفون عالخي ينذر الذحفلي﴾. )63 :نور(

صلى اهللا - امر رسول اكرم» عن امره« مراد از :خود گفته است 2رير در تفسيابن كثوه و رفتار، روش، ي همان ش-صلى اهللا عليه وسلم- اهللا باشد و امر رسول ي م-عليه وسلمشان موازنه يپس كردارها و گفتارها با كردار و گفتار ا. باشد يشان ميعت ايسنت و شرشود و هر كدام با آن مخالف باشد بر يرفته ميهر كدام با آن موافق افتد پذ. خواهند شد

و ابن حبان در صحيح خود به ترتيب 2414 در ابواب الزهد شماره 214-4/213: ترمذي در سنن خود. 1

عمن التمس رضاه بسخط باب ذكر رضاء اهللا جل وعال( در كتاب البر واالحسان 1/510بن بلبان ا(

199شماره ) باب االخالص و النية( در 66، ص »الزهد و الرقائق« و ابن مبارك در 276شماره ) الناس

. رضي اهللا عنهااز حديث عايشه

2 .6/2535-2536.

وجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريشوجوب گذاشتن ريش

com.gmail@aahadtolana ولنه�وانانو � د محصل�نو اوعهد +93 (0) 786 584 528

+93 (0) 786 173 970

92

- ره از رسول اكرمي و غ1نيحيدر صح. باشدي و فاعلش مردود است هر كسندهيگو :ت شده است كه فرمودي روا-صلى اهللا عليه وسلم

ما انجام دهد كه دستور ي عمليهر كس( .»مرنا فهو ردأه يس عليمن عمل عمال ل«

). ست، پس مردود استيبر آن ن -صلى اهللا عليه وسلم- عت رسولي كه در ظاهر و باطن با شريد كسي بايعني

.2د حذر كرده، بترسديمخالفت ورزد باپس حمد و سپاس خداوند . ق خداوند پادشاه عالمين گفتار است به توفين آخريو ا

د مخلوقات و بر آل و اصحاب پاك و يرا بطور كامل و درود و سالم بر رسول او س .امتي روز قاند تا كردهيروي پيكي كه آنان را به نيبزرگوار او و كسان

اليجوز : باب النجش و من قال( در كتاب البيوع 3/91. ورده است آن را آبخاري با همين لفظ تعليقا. 1

رضي اهللا - مرفوعا از عايشه»مرنا هذا ما ليس منه فهو ردأحدث في أمن «ذلك البيع و آن را با لفظ

و مسلم ) ردودذا اصطلحوا علي جور فالصلح مباب إ(يت كرده است در كتاب الصلح روا3/241 -عنها

.1718شماره ) موررد محدثات األحكام الباطلة وباب نقض األ(» قضيةاأل« در كتاب 3/1343

.انتهاي نقل از تفسير ابن كثير. 2