Embed Size (px)
DESCRIPTION
استاندارد شماره 14 حسابدارینحوه ارائه داراييهاي جاري و بدهيهاي جاري
Citation preview
14 شماره حسابداري استاندارد
جاري بدهيهاي و جاري داراييهاي ارائـه حوهن
مندرجات فهرست
بند شماره1مقدمه.2كاربرد دامنه.3ـ5جاري بدهيهاي و جاري داراييهاي مورد در موجود ديدگاههاي.6ـ10غيرجاري و جاري اقالم تفكيك محدوديتهاي.11ـ12جاري داراييهاي.13ـ15جاري بدهيهاي.16بدهيها و داراييها طبقهبندي تجديد.17ـ18مالي صورتهاي در ارائـه نحوه.19اجرا تاريخ.20حسابداري بينالمللي استانداردهاي با مطابقت.
14 شماره حسابداري استانداردجاري بدهيهاي و جاري داراييهاي ارائـه نحوه
و حســابداري"مطــالعه اســتانداردهاي بــر "مقــدمهاي به تــوجه بــا بايد استاندارد اين شود. بكارگرفته
مقدمهبـــراي واحـــدتجاري مـــالي وضـــعيت تحليل در ميتوانـــد كه مفيـــدي اطالعـــات جمله .از1
بـدهيهاي و جـاري داراييهـاي جـداگانه ارائــه شود، واقع مفيد مالي صورتهاي استفادهكنندگانK ترازنامه در جاري داراييهاي "خالص جاري، بدهيهاي بر جاري داراييهاي مازاد به است.معموال
بــدهيهاي "خــالص جاري برداراييهاي جاري بدهيهاي مازاد به گردش"و در "سرمايه جاري"ياميشود. جاري"اطالق
كاربرد دامنه2 گـرفته بكـار ترازنـامه در جـاري بـدهيهاي و جاري داراييهاي ارائـه براي بايد استاندارد اين.
شود.
جاري بدهيهاي و جاري داراييهاي مورد در موجود ديدگاههايارائـــه جــاري"، "غــير "جــاري"و به بــدهيها و داراييهــا طبقهبنــدي از هــدف برخي، نظر .از3
بــدون روزمــره، فعاليتهــاي انجام در آن توانايي يعني تجاري، واحد نقدينگي از تقريبي معياريتشخيص براي ابزاري بهعنوان طبقهبندي اين به ديگر، است.برخي مالي مشكالت با مواجهه
دارد. مستمر گردش كه مينگرند تجاري واحد تعهدات و منابع از حصه آن
ــور .اهــداف4 ــا تاحــدي مزب ــرا اســت، ناســازگار يكــديگر ب ــدينگي، ســنجش در زي مالك نقآينـده در آنهـا تسـويه يـا و نقدشـدن امكـان غيرجـاري، يا جاري به بدهيها و داراييها طبقهبندي
ــزديك ــار ولي اســت، ن ــا تشــخيص معي ــدهيها و داراييه ــوان به ب K در "اقالم عن گــردش"عمــدتاتجــاري واحد معمول عملياتي چرخه طي درآمد ايجاد راه در آنها تسويه يا مصرف به معطوف
K تجاري، واحد يك است.چرخهعملياتي كه موادي "تحصيل بين زماني فاصله متوسط معموالنقد"است. وجه به آنها نهايي "تبديل ميشود"و عمليات فرايند وارد
K باال، متفاوت نظرات به .باتوجه5 كه ميشود منظور جاري داراييهاي جزء اقالمي معموالطوالنيتر كدام هر تجاري، واحد معمول عملياتي چرخه طي يا سال يك ظرف رود انتظار14 شماره حسابداري استاندارد به است،
آن شـدن نقـد كه ديگـري دارايي يـا نقـد وجه جـاري بـدهيهاي و جاري داراييهاي ارائـه نحوه انتظــار كه ميشود محسوب جاري بدهيهاي عداد در اقالمي و شود تبديل است يقين به قريبكــدام هــر ترازنــامه، تــاريخ از ســال يك ظرف يا تجاري واحد معمول عملياتي چرخه طي رود
طــوالني خيلي يــا نامشخص تجاري واحد عملياتي چرخه گردد.هرگاه تسويه است، طوالنيتريــاد تــرتيب به غيرجاري و جاري عناوين تحت مالي صورتهاي در بدهيها و داراييها تفكيك باشد،و دارد قراردادي جنبه بيشتر كه است كلي قاعده يك باال عمل بود.نحوه نخواهد مناسب شدهــا جاري داراييهاي بهعنوان خاص اقالمي انعكاس عدم يا انعكاس است ممكن مواردي در لذا ي
K جاري بدهيهاي باشد. نداشته تطبيق فوق معيارهاي با لزوما
غيرجاري و جاري اقالم تفكيك محدوديتهايمندرج الزامات رعايت با بايد ،7 بند در مذكور موارد استثناي به ، تجاري واحدهاي كليه.6،18 الي11 بندهاي در در جــداگانه طبقــاتي عنوان به را جاري بدهيهاي و جاري داراييهاي
. كنند منعكس ترازنامه
مورد در جاري بدهيهاي و جاري داراييهاي عنوان به بدهي و دارايي اقالم برخي طبقهبندي.7مشمول بدهيها و داراييها ارائـه و طبقهبندي نحوه با درارتباط كه تجاري واحدهاي از دسته آن
واحدهاي از دسته آن نيز و است مشخص آمره قوانين مفاد يا خاص حسابداري استانداردهاي.اين نيســت الــزامي ، باشــد طــوالني خيلي يــا نامشــخص آنهــا عمليــاتي چــرخه كه تجــاري
ــا بـــراي فـــرعي جمعهـــاي ارائــــه از بايـــد تجـــاري واحـــدهاي ذهن در كه بـــدهيها و داراييهـ. كنند پرهيز ، كند تداعي را موصوف طبقهبندي مالي صورتهاي استفادهكنندگان
8K ميشــود، حاصــل غيرجــاري و جــاري اقالم تفكيك از آنچه كه اســت بــراين عقيده .عموماK داراييهــاي مشخصشدن مقـابل در كه اسـت تجــاري واحــد نقـد وجه به سـريعالتبديل نســبتا
عنــوان به ميرسـد فــرا تجــاري واحــد معمــول عمليــاتي چرخه طي آنها سررسيد كه تعهداتيــداوم داراي تجاري واحدهاي در ميكند.بااينحال عمل حفاظي يا احتياطي عاملي ــاليت، ت فعدر بلكه ندارد، مصداق همواره جاري تعهدات قبال در حفاظي عنوان به جاري داراييهاي نقش
را رفته فـروش كـاالي موجـودي مثال براي خود عمليات ادامه جهت بايد تجاري واحد موارديشــامل جــاري داراييهــاي است ممكن كند.همچنين جايگزين جديد موجودي با مداوم طور به
رسد. فروش به نزديك آينده در نميرود انتظار كه باشد كااليي موجودي
واحــد مطلــوب مــالي وضــعيت نشانه را جاري بربدهيهاي جاري داراييهاي مازاد .بسياري،9تلقي تجــاري واحــد مــالي مشكالت نشانه را جاري داراييهاي بر جاري بدهيهاي مازاد و تجاري
اجـزاي و تجــاري واحـد عمليـات مـاهيت به تـوجه بـدون نتيجهگيريهـا قـبيل اين ميكنند.اما،نيست. منطقي آن جاري بدهيهاي و داراييها دهنده تشكيل
بدهيهاي و جاري داراييهاي مشخصكردن كه دارند عقيده عدهاي كه درحالي بدينترتيب.10محــدوديتهاي كه باورنــد بــراين ديگــر بــرخي اســت، مــالي تحليل و تجــزيه مفيد ابزار از جاريموارد، از بسياري در حتي و ميدهد كاهش را آن مفيدبودن غيرجاري، و جاري به اقالم تفكيك
بـدهيهاي و جـاري داراييهـاي كـردن مشـخص بـراي كلي مقررات ميسازد.وضع گمراهكنندهــذا، مسائل اين به بيشتر توجه از مانع است ممكن مالي صورتهاي در جاري الزامــات شود.لبــا رابطه در تجــاري واحــدهاي كه اســت رويههــايي كــردن همــاهنگ بــراي تنهــا استاندارد اين
ميكنند. اتخاذ مالي صورتهاي در جاري بدهيهاي و جاري داراييهاي كردن مشخص
جاري داراييهايكه: شود طبقهبندي جاري دارايي عنوان به بايد زماني دارايي يك.11
ــامه تاريخ از يكسال ظرف يا تجاري واحد معمول عملياتي چرخه طي رود الف.انتظار ، ترازننقــد كه ديگــري دارايي يــا نقــد وجه به يــا شــود، فــروخته يا مصرف است، طوالنيتر كدام هر
يا شود، تبديل است، يقين به قريب آن شدناست. نشده محدود آن از استفاده كه باشد نقدي وجه معادل يا نقد .وجه ب
شود. طبقهبندي غيرجاري داراييهاي عنوان به بايد داراييها ساير
از: عبارتست ميشود طبقهبندي جاري دارايي عنوان به كه اقالمي .نمونه12در محدوديت اعمال كه مواردي استثناي به بانكي، حسابهاي مانده و نقد وجوه ماندهالف.
از اســتفاده كه مــواردي شــود.در جــاري عمليات براي اقالم اين استفاده از مانع آنها مصرفجــزء را آن ميتــوان صــورتي در تنهــا باشد، محدوديت مشمول جاري عمليات براي نقد وجوه
به كه باشــد تعهــدي سررســيد زمان تا حداكثر محدوديت مدت كه كرد منظور جاري داراييهايــامه تاريخ از سال يك ظرف محدوديت اينكه يا است شده طبقهبندي جاري بدهي عنوان ترازن
شود. برطرفحصهاي. ب ظرف ميرود انتظار كه غيرتجاري و تجاري دريافتني اسناد و حسابها از
به قــريب آن شــدن نقــد كه شود تبديل ديگري دارايي يا نقد وجه به ترازنامه تاريخ از يكسالاست. يقين
اينكه از صــرفنظر بلندمــدت، پيمانهــاي پيشــرفت درجريــان كار و كاال و مواد .موجودي ج K آن از اقالمي است ممكن عمليــاتي چــرخه يك يــا ترازنــامه تــاريخ از ســال يك ظــرف احتماالنشود. نقد معمول
نشده تحصيل نگهداري قصد به كه بهاداري اوراق ساير و مشاركت اوراق شركتها، .سهام د است. نقدشدن قابل سهولت به و
جاري. داراييهاي خريد .پيشپرداختهاي ه ترازنــامه تــاريخ از ســال يك ظــرف ميرود انتظار كه مواردي در هزينه .پيشپرداختهاي و
برسد. مصرف به كامل بهطور
جاري بدهيهايچرخه طي رود انتظار كه شود طبقهبندي جاري بدهي بهعنوان بايد زماني بدهي يك.13
اســت، طــوالنيتر كــدام هــر ترازنــامه، تاريخ از يكسال ظرف يا تجاري واحد معمول عملياتيشود. طبقهبندي غيرجاري بدهيهاي عنوان به بايد بدهيها .ساير شود تسويه
نيز و شود مطالبه ترازنامه تاريخ از سال يك ظرف رود انتظار كه عندالمطالبه بدهيهاي.14مـدت ظرف مربوط، قرارداد شرايط مبناي بر رود انتظار كه بلندمدتي بدهيهاي از قسمت آنــدي جاري بدهيهاي جزء شود تبديل دينحال به ترازنامه تاريخ از سال يك توضــيحات و طبقهبن
ميشود. ارائه توضيحي يادداشتهاي در مورد اين در كافي
و بانكي مالي تسهيالت قبيل از بلندمدت بدهيهاي از حصهاي نيز و بدهيها از دسته آن.15ظــرف رود انتظــار كه مشــتريان از پيشدريــافت و ماليــاتي بدهي تجاري، بدهيهاي غيربانكي،
حــال، اين ميشود.با طبقهبندي جاري بدهي عنوان به گردد، تسويه ترازنامه تاريخ از يكسالشــود، تســويه ترازنــامه تــاريخ از سال يك ظرف رود انتظار كه بلندمدت بدهي يك از حصهايآنهـا محل از بـدهي آن بـازپرداخت كه ترازنـامه تـاريخ در موجـود داراييهـاي اينكه بر مشروطعنـوان تحت اوقـات گـاهي باشـد، نشـده طبقهبنـدي جاري دارايي عنوان به ميگيرد، صورتاســت ممكن مربوط شرايط و مبلغ افشاي اخير مورد ميشود.در طبقهبندي بلندمدت بدهي
يابد. ضرورت
بدهيها و داراييها طبقهبندي تجديدواحد مديريت توسط مالي صورتهاي تصويب از قبل ولي ترازنامه تاريخ از پس هرگاه.16
و غيرجــاري بــدهيهاي و داراييها به جاري بدهيهاي و داراييها تبديل جهت در رويدادهايي تجاري،عنوان با5 شماره حسابداري استاندارد طبق آن با حسابداري برخورد نحوه دهد، رخ بهعكس
بود. خواهد ترازنامه تاريخ از بعد رويدادهاي حسابداري
مالي صورتهاي در ارائه نحوهشود. داده نشان ترازنامه در بايد جاري بدهيهاي كل جمع و جاري داراييهاي كل جمع.17
كسر ديگر جاري دارايي يا جاري بدهي از نبايد جاري بدهي يا جاري دارايي يك مبلغ.18بـا1 شـماره حسـابداري اسـتاندارد در منـدرج بـدهيها و داراييها تهاتر شرايط مگرآنكه شود،باشد. مالي"برقرار صورتهاي ارائه "نحوه عنوان
اجرا تاريختاريخ از آنها مالي دوره كه مالي صورتهاي كليه مورد در استاندارد اين الزامات.19
الزماالجراست. ميشود، شروع آن از بعد و1/1/1380
حسابداري بينالمللي استانداردهاي با مطابقتبــا1 شــماره حســابداري بينالمللي اســتاندارد مفــاد استاندارد، اين الزامات اجراي .با20
ميشود. رعايت نيز مالي صورتهاي ارائـه نحوه عنوان
