102
1 ان رسیدن ساخت سدا با به پای ه که این محوطهز آنجا انجام کاوش آب خواهند رفت ا سد به زیرری و آبگی کوهرنگی نمودوری مه مخزن سد ضرودر محد نجات بخشی د هایهرنگ وی سد تونل سوم کون اجرای با مساعدت مسئو لذارنده واگذارم به نگا این مهنجامسی ا شناشکده باستان پژوهی شده، یک محوطه شناسای از چهل وتوجه به این کهید. با گردی و شناسایرسیسط گروه برش تو جهت کاو محوطه یازده در این محوطه بازنگریی کارر ابتداه بود د شد پیشنهاد های:ند از محوطهارت بود گرفت، این محوطه عبنجام ا ها(2 و1 ، کارخانه).KD (هدان ، کا)022.KD ( 1 اری شهری(3 و2 اری، شهری)035.KD (1 س، گی)021&020.KD حوطه چم، م)07.KD ( نامطه بدون، محو)034 & 033.KD ، تپه)015 & 014 & 013.KD( 3و2 ،1 آباد)029.KD (اری شهریطه روستای، محو)027.KD ( بیدامین.)030.KD ( محوطه چغاخرگوشی واری، کارخانه شهری هایادی فوق محوطه پیشنه محوطهز یازده اوه بر آن دونتخاب شدند. ع ا جهت کاوش، قلعه دزک2 و1 ای در دامنة قلعه دزک و¬ محوطه نویافته دیگر شامل محوطه و042 ی و با کد شناسای2 محوطه کارخانه در نزدیکگری دی)1388 ،لیسماعینک. ا(.نجام گرفت ا ثبت و کاوش در آنها043 فی کاوش توصیرش مقدماتیص به گزاختصاضر ا مقاله حا توسط020.KD که با کد1 در محوطه کارخانهD10 ترانشهد که مطابق آزمایش کربنه بود دارمگذاری شدرسی نا گروه بران بازمی گردد.شکانیمت آن به دوران ار آن، قده دنجام شد ا14 -C8-C7-C6 مربع هايش در این محوطه درقع کاو در واید که مطابق آزمایشات کربننجام گرد نیز اB7-D7-D6 نک.(نه است میام ایی¬ دوره گرفته مربوط بهنجام ا14 .)1388 ،لیسماعی ا)1 شمارهنقشه( بوم شناسیستان چهارن ارین شهرستاانی ت کوهرنگ، کوهستشهرستان« اینه شمال غربی الی در منتهیری است که محال و بختیاکل از دو بخشهرستان متش واقع شده است. این شستان اوه ازیکدیگر کوه زردکوسط رشته که تزفت است مرکزی و باز شمالن، اصفهان استال به از شمان این شهرستا جدا شده اند. ا به بخش، از جنوب به خوزستانن، از غربستان لرستا به ا غرب مقدمه بوده است.ود آب مواجها کمب ایران ب در طول تاریخ کشور اند که ازم دادهنجاتی را اما جهت حل این مشکل اقدایان ایراند، کانالبن-، ساخت بند و پلع قناتله می توان به ابدا آن جمشاره مرتبط دیگر ا مهندسی آبی های آبرسانی و سازه هایین آب عمدهه با مشکل تامز طرف دیگر جهت مقابل کرد. اوص درکنار منابع آبی بخص در طول تاریخنسانیی ارها استقراه می توان به نمونوانه است که بعن ها شکل گرفت رودخانهار رودخانهفته در کنخی شکل گرز تاری پیش ا تمدن هایی های و ... و یا چشمهون، دز، کرخه، جراحیی چون کار هایه کرد.شار ری ار چشمه علی نظیظور تامین به منط با آن های مرتبمروزه ساخت سد و سازه ارف صنعتی ازب و کشاورزی و جهت مصا توزیع آب شر و آید گوه حساب مینسانی بی جوامع ا نیازها ترینساسی ای دارد. تمدن بشره ای به قدمتنی سابق عمراکه این اقدام این وشور از یک سوسازی در ک عمرانی سد های وسعت پروژهی امروزی بهرهای عمده از استقرا رفتن بخش هایه زیر آب ب سازمانیسو و ری نیرافق وزیران باعث شد تا با تو زیر آبور پیش ازگری کشع دستی و گردش، صنایراث فرهنگی میی که های شناسی محوطه باستانی سدها کار مطالعات آبگیرار میی وابسته به آن قر هاا و سازهری سدهوده آبگیر محد دوان امر شناختی بعن و کاوش های باستانرسی گیرد، شامل برنجام گیرد.ت بخشی آن ا نجاستان چهاروده ار محدت نیرو دهم وزار های م پروژه از جمله تونل سوم کوهرنگی طرح ساخت سد و محال و بختیار به سال این پروژه شناسی در باستان می باشد. آغاز مطالعاتی و شناسایرسی برنامه بردد که در طی آن بازمی گر1386 تونل سومری سد ووده آبگیاسی آثار باستانی محد شن باستاناسان مجرب شنز باستانی اروش روستای کوهرنگ توسط کورسی و این برفت. در طینجام گرسی ا شناشکده باستان پژوه کوهرنگِ در حال ساختاچه ی پشت سد دریوده یر محد د ها شد. این محوطهی شناسای باستانی محوطه ی41 شمار قاجاریهز گورستانهای را تشکیل میدهند، اف گوناگونی طیی عصرار استقرً حتمای ا هاه تا محوطهپهلوی گرفت- )1386 ی روستای(.وسنگی ن در( / 020.KD 1 محوطه کارخانه( D10 ترانشهِ نجات بخشیرش مقدماتی کاوش گزا)بخش اول( ارینگ در چهار محال بختی تونل سوم کوهره سد وود محد* لی جلوداریل اسمعیسماعحمد ا م تهراننشگاهسی دا شنا علمی گروه باستان * عضو هیئت

GAMANE2 Rearrange

Embed Size (px)

Citation preview

Page 1: GAMANE2 Rearrange

1

سد ساخت رسیدن پایان به با ها محوطه این که آنجا از کوهرنگ و آبگیری سد به زیر آب خواهند رفت انجام کاوش نمود در محدوده مخزن سد ضروری می نجات بخشی های و کوهرنگ سوم تونل سد اجرایی مسئوالن مساعدت با لذا واگذار نگارنده به مهم این انجام شناسی باستان پژوهشکده گردید. باتوجه به این که از چهل و یک محوطه شناسایی شده، شناسایی و بررسی گروه توسط کاوش جهت محوطه یازده محوطه این در بازنگری کار ابتدای در بود شده پیشنهاد های: محوطه از بودند عبارت محوطه این گرفت، انجام ها شهریاری KD ( 1.022( ، کاهدان) KD.(، کارخانه 1 و 2) KD.020&021(، گیالس 1) KD.035(، شهریاری 2 و 3) KD.033 & 034(، محوطه بدون نام) KD.07(، محوطه چم آباد 1، 2وKD( 3.013 & 014 & 015(، تپه )029.KD (محوطه روستای شهریاری ،)027.KD ( بیدامین

.)030.KD (و محوطه چغاخرگوشیاز یازده محوطه پیشنهادی فوق محوطه های شهریاری، کارخانه 1 و 2، قلعه دزک جهت کاوش انتخاب شدند. عالوه بر آن دو محوطه نویافته دیگر شامل محوطه¬ای در دامنة قلعه دزک و دیگری در نزدیک محوطه کارخانه 2 شناسایی و با کد 042 و 043 ثبت و کاوش در آنها انجام گرفت.)نک. اسماعیلی، 1388( کاوش توصیفی مقدماتی گزارش به اختصاص حاضر مقاله ترانشه D10 در محوطه کارخانه 1 که با کد KD.020 توسط گروه بررسی نامگذاری شده بود دارد که مطابق آزمایش کربن 14 انجام شده در آن، قدمت آن به دوران اشکانیان بازمی گردد. -C8-C7-C6 در واقع کاوش در این محوطه در مربع هاي

کربن آزمایشات مطابق که گردید انجام نیز B7-D7-D6است)نک. میانه ایالم دوره¬ی به مربوط گرفته انجام 14

اسماعیلی، 1388(.بوم شناسی)نقشه شماره 1(

»شهرستان کوهرنگ، کوهستانی ترین شهرستان استان چهار این غربی شمال الیه منتهی در که است بختیاری و محال بخش دو از متشکل شهرستان این است. شده واقع استان ازیکدیگر بازفت است که توسط رشته کوه زردکوه و مرکزی جدا شده اند. این شهرستان از شمال به استان اصفهان، از شمال غرب به استان لرستان، از غرب به خوزستان، از جنوب به بخش

مقدمهاست. بوده مواجه آب کمبود با ایران کشور تاریخ طول در ایرانیان جهت حل این مشکل اقداماتی را انجام داده اند که از آن جمله می توان به ابداع قنات، ساخت بند و پل-بند، کانال آبرسانی و سازه های مهندسی آبی مرتبط دیگر اشاره های تامین آب عمده با مشکل مقابله از طرف دیگر جهت کرد. استقرارهای انسانی در طول تاریخ درکنار منابع آبی بخصوص بعنوان نمونه می توان به رودخانه ها شکل گرفته است که رودخانه کنار در گرفته شکل تاریخی از پیش های تمدن هایی چون کارون، دز، کرخه، جراحی و ... و یا چشمه هایی

نظیر چشمه علی ری اشاره کرد. امروزه ساخت سد و سازه های مرتبط با آن به منظور تامین از صنعتی مصارف جهت و کشاورزی و شرب آب توزیع و گو آید می حساب به انسانی جوامع نیازهای ترین اساسی اینکه این اقدام عمرانی سابقه ای به قدمت تمدن بشری دارد. وسعت پروژه های عمرانی سدسازی در کشور از یک سو و به زیر آب رفتن بخش هایی عمده از استقرارهای امروزی به رییس سازمان و نیرو وزیران توافق با تا باعث شد زیر آب از پیش کشور گردشگری و دستی صنایع فرهنگی، میراث آبگیری سدها کار مطالعات باستان شناسی محوطه هایی که در محدوده آبگیری سدها و سازه های وابسته به آن قرار می گیرد، شامل بررسی و کاوش های باستان شناختی بعنوان امر

نجات بخشی آن انجام گیرد. از جمله پروژه های مهم وزارت نیرو در محدوده استان چهار کوهرنگ سوم تونل و سد ساخت طرح بختیاری و محال می باشد. آغاز مطالعات باستان شناسی در این پروژه به سال 1386 بازمی گردد که در طی آن برنامه بررسی و شناسایی باستان شناسی آثار باستانی محدوده آبگیری سد و تونل سوم کوهرنگ توسط کوروش روستایی از باستان شناسان مجرب پژوهشکده باستان شناسی انجام گرفت. در طی این بررسی و در محدوده ی دریاچه ی پشت سد در حال ساخِت کوهرنگ این محوطه ها باستانی شناسایی شد. شمار 41 محوطه ی قاجاریه گورستانهای از میدهند، تشکیل را گوناگونی طیف عصر استقراری احتمااًل های محوطه تا گرفته -پهلوی

نوسنگی.) روستایی 1386(

گزارش مقدماتی کاوش نجات بخشِی ترانشه D10 )محوطه کارخانه KD 1.020 / ) در محدوده سد و تونل سوم کوهرنگ در چهار محال بختیاری )بخش اول(

محمد اسماعیل اسمعیلی جلودار*

* عضو هیئت علمی گروه باستان شناسی دانشگاه تهران

Page 2: GAMANE2 Rearrange

2

مرکزی شهرستان اردل، و از شرق به شهرستان های شهرکرد شهرستان کلی شناسی زمین میشود. محدود فارسان و کوهرنگ از زمین-شناسی زاگرس طبعیت می کند. بخشهای غربی این شهرستان، شامل بخش بازفت، در ناحیه ی زاگرس چین خورده قرار دارد و نواحی شرقی، شامل بخش مرکزی در بخش زاگرس ُخردشده.)Thrust( تقریبًا تمام سازند های تشکیل دهنده ی ارتفاعات این شهرستان از نوع رسوبی است و در این میان سنگ آهک بخش عمده ی آن را تشکیل می دهد. اصلی ترین ویژگی چشم انداز شهرستان کوهرنگ وجود ارتفاعات است. این ویژگی باعث شده تا ریخت شناسی این ارتفاعات توسط که عظیم ی دره تعدادی شکل به منطقه باشد. به خاطر نرخ باالی تخریب جانبی تشکیل شده است و فرسایش، ارتفاعات این منطقه معمواًل پوشیده از واریزه ها هستند و جسم صخرهای و سنگی ارتفاعات در زیر آنها قرار دارد. این وضعیت در مورد توده ی اصلی زردکوه دیده نمی و سنگی ای ارتفاعات، صخره غالِب سیمای اینجا در شود؛ دارای معمواًل ارتفاعات توسط تشکیل شده دره های است. زمین-های مسطح اندکی در بخش های میانی هستند و این امر باعث شده که زمین های کشاورزی در این منطقه محدود فالت مناطق ترین مرتفع جزو کوهرنگ ی منطقه باشند. بخش در شهرستان این ی نقطه ترین پایین است؛ ایران ارتفاع آن به حدود 1500 متر از سطح دریا بازفت است که میرسد. با وجود این، بیشتر بخش های این شهرستان ارتفاعی باالتر از 2000 متر دارد؛ رشته کوه زردکوه با داشتن قله های متعددی باالتر از 4000 متر بلندترین نقطه ی شهرستان است. ارتفاع زیاد این شهرستان باعث شده که یکی از پربارش ترین نقاط ایران به شمار آید.منطقه ی کوهرنگ سرچشمه ی دو تا از رودهای پرآب ایران است: کارون و زاینده رود. سرچشمه در رودخانه این است. زردکوه دامنه های در کارون رود ی پس و است معروف بیرگان ی رودخانه نام به بخش این از پیوستن شاخابه هایی مانند رودخانه ی خرسان و ورود به خوزستان به نام کارون شناخته می شود. سرچشمه ی زاینده رود نیز تونل معروف کوهرنگ است که در دهة 1320 ساخته شد و بخشی از آبی که به طور طبیعی به سوی خوزستان روان می شد را به داخل فالت ایران، نواحی اصفهان، منتقل می کند. چشمه ی معروف و پرآب دیمه یکی از سرچشمه های اصلی زاینده رود است که حدود 5 کیلومتر پایین دست تونل گیاهی نظر پوشش .از پیوندد رودخانه می این به کوهرنگ

شهرستان این مختلف های بخش در توجهی قابل تفاوت دیده می شود. به طورکلی بخش های شرقی کوهرنگ دارای ی ناحیه غربی، های بخش و است علفزار گیاهی پوشش بازفت، دارای پوشش گیاهی جنگلی. وجود مراتع غنی باعث شده که این منطقه از دیرباز شیوه ی معیشت کوچ نشینی را

در خود بپروراند.« )روستایی 1386:3(.

موقعیت جغرافیاییحوضه آبی کوهرنگ که از زیر حوضه های رود کارخانه کارون استان در مربع کیلومتر 1225 با برابر مساحتی با باشد می چهارمحال و بختیاری واقع شده است که این مساحت در تراز ارتفاعی 1600 متر در منطقه خروجی حوضه تا ارتفاع بیش از 4000 متر در قست آبگیر حوضه توزیع است جهت ارتفاعات از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده است و از نظر اقلیمی عوامل گوناگونی بر روی آن موثر می باشد که می توان این عوامل را در گروه های عوامل سیاره ای، منطقه ای، محلی و

فیزیکی منطقه دانست. مساحت منطقه بیرگان در حدود 98/73 کیلومتر مربع می باشد و از نظر وضعیت طبیعی منطقه مرتفع و جزء زاگرس رورانده می باشد. از شمال به دشتک و از غرب به ارتفاعات زردکوه و از شرق به کوه سالداران و از غرب به کوه قیصری محدود مختصات نظر از منطقه این 1/50000 نقشه در شود. می جغرافیایی بین مدار 32 درجه و 15 دقیقه تا 32 درجه و 20 و تا 50 درجه دقیقه دقیقه عرض شمالی و 50 درجه و 12 استان در تقسیمات سیاسی نظر از و دقیقه طول شرقی 20چهارمحال و بختیاری، شهرستان کوهرنگ و دهستان شورات تنگزی واقع شده است ) شرکت مهندسی مشاور پردیس ایران

.)2 :1385

منابع آبیرودخانه کوهرنگ از سرشاخه های رودخانه آب ونک و کارون استان چهارمحال و بختیاری علیا محسوب می گردد که در جریان دارد.این رودخانه از ارتفاعات برف گیر کوه ونک که از رشته کوه های زاگرس به حساب می آید، سرچشمه گرفته و در جهت جنوب شرق جریان دارد. این رودخانه ضمن الحاق آبراهه های دائمی و فصلی و همچنین ورود چشمه های متعدد می آباد بهشت رودخانه به آباد بهشت روستای نزدیکی در

ریزد.

Page 3: GAMANE2 Rearrange

3

زیر حوضه از سه تا محل سد کوهرنگ رودخانه کوهرنگ اول، تونل و سد حوضه از عبارتند که است. شده تشکیل تونل و سد میانی حوضه و دوم تونل و سد میانی حوضه سوم ) در دست مطالعه و احداث( مهمترین آبراهه هایی که به رودخانه کوهرنگ می ریزند شامل آب کوفی، آب دزدک، دوآب، شهریاری و بیرگان بوده و همچنین مهمترین چشمه ماربره، سرداب، مروارید، پرجفت، منطقه شامل چشمه های باشد. می شهریاری و آباد، غالم آب، بلغ بلغ ریز، دینه با رودخانه تا محل تالقی از سرشاخه ها این رودخانه طول بهشت آباد حدود 102 کیلومتر بوده و تا محور پیشنهادی سد کوهرنگ 3 در حدود 65 کیلومتر می باشد و مساحت حوضه رودخانه کوهرنگ در محل سد پیشنهادی حدود 620 کیلومتر مهاب مشاور مهندسی )شرکت است گردیده محاسبه مربع

قدس.1384: 11(.وضعیت توپوگرافی:

تاثیر پستی و بلندی در تکامل خاکهای منطقه بسیار زیاد بوده و از عمده محدودیت های منطقه به شمار می آید و با توجه به فرسایش پذیری مواد اولیه تشکیل دهنده خاکها و مارنهای از به طور کلی تشکیل دهنده، ساختار زمین شناسی منطقه قسمت های مرتفع و انباشته شده در قسمت های عمیق تر پیوسته جریان داشته و آنچه امروزه مشاهده می گردد و دره اراضی دره های نسبتا عمیق( البته اطراف ( های کم عمق است که قسمت های مرتفع را از یکدیگر جدا ساخته و سیمای اراضی تپه ماهوری کم عمق را بوجود آورده و به طور کلی از جمله خواص از ویژگی های خاک بسیاری بر توپوگرافی بیولوژیکی و رژیم رطوبتی، ضخامت، و فیزیکی و شیمیایی نوع و درجه تکامل سخت الیه ها و مقدار امالح محلول و درجه حرارت خاک تاثیر چشم گیری دارد وجود خاکهایی با بافت درشت و سنگریزه دار در دامنه و شیبهای تند به موقعیت و پستی وبلندی اراضی منطقه مربوط می شود و خاکهای قابل Inseptisols مشاهده در منطقه در تپه ماهورها بیشتر از نوعتکامل یافته و در دامنه های شیب دار Entisols متکامل و جوان می باشد. اما بیشترین مقدار اراضی بازدید شده از نوع با خاکهایی اسیدی سنگهای هستند Inseptisols خاک شرایط فیزیکی مناسب و سنگهای قلیایی خاکهایی سرشار از مواد غذایی را به وجود می آورد. با توجه به تشکیالت زمین شناسی و لیتولوژ منطقه که عمدتًا از شیل، ماسه سنگ با میان الیه های آهکی، آهک اربیتولین دار و کنگومرا، ماسه سنگ،

مطالعه مورد خاکهای محدوده تشکیل شده، استوان سیلت بسیار متنوع با گروه های بافتی خیلی سنگین تا متوسط می مناسب هوای و آب شرایط و آهکی سنگهای وجود باشد باعث تشکیل خاکهای با افق کلسیک و تجمع آهک ثانویه و خاکهایی با افق cambic ) افق های ساختمان همراه با انتقالی( شده است واریزه های بادبزنی مقادیر آهک و رس شکل سنگ ریزه دار در بخش کوچکی از محدوده که شامل دامنه کوههای محدوده مطالعاتی گسترش دارد و این واریزه شود می مشاهده هستند، برخوردار مناسبی از ضخامت ها

)شرکت مهندسی مشاور پردیس ایران 1385: 2 تا 4(.بختیاري، و محال چار 1386دراستان سال بررسی طی شهرستان کوهرنگ و در محدوده حوزه آبگیري سد و تونل کوهرنگ 3 محوطه کارخانه 1 شناسایی شد.)روستایی 1386( محوطه کارخانه 1 برفراز تپه ای طبیعی قرار گرفته که تونل

سد کوهرنگ دقیقا از زیر ان می گذرد. )تصویر شماره 1(توصیف محوطه

محوطه کارخانه 1 در 600متری جنوب غرب روستای ده گه و 50 متری غرب پاسگاه انتظامی سد کوهرنگ و داخل فنس های کارخانه شن و ماسه سد قرار دارد. این محوطه از شرق به دره نسبتا عریضی که چشمه مروارید در آن جاری است و روستای ده گه که در باالدست آن قرار دارد، منتهی می شود. از شمال هم به تپه ماهوري طبیعي و از جنوب با فاصله 800 متری به رودخانه بیرگان مرتبط است.

است. آن بر سطح قلوه سنگ فراوانی تپه این بارز ویژگی راس تپه مساحتی در حدود 80 × 40 متر را در بر می گیرد. جهت محوطه شمالی جنوبی و میزان خاک بر راس تپه بیشتر آثار خاکستر آن نقاط از بعضي از سایر قسمت هاست. در بر روي سطح مشاهده مي شود. مواد فرهنگی یافت شده از سطح محوطه سفال و ابزار سنگی است. سفال های سطحی جمع آوری شده دارای پوشش قرمز مایل به نارنجی با خمیرة

سیاه و تعدادی هم به رنگ نخودی هستند.

چشم انداز محیطیمهمترین چشم انداز محیطی این منطقه وجود تپه ماهورهای و باغات از متشکل مسطحی های دشت و پیوسته هم به زمین های زراعی و نیز روستای ده گه و حاجی جلیل و نیز با چند کیلومتر فاصله در بخش جنوبی رودخانه بیرگان، روستای شهریاری قرار دارد. کوه های مرتفع نیز محیط اطراف آن را

Page 4: GAMANE2 Rearrange

4

بیرگان رودخانه هم آن دست پایین در است. کرده احاطه دریا سطح از زیاد ارتفاع دلیل به منطقه این است. جاری )باالی 2000 متر( دارای بارش زیاد در فصول مختلف است. این بارش ها چراگاه های غنی و پهناوری را در منطقه بوجود طول در نشین کوچ عشایر تجمع باعث که است آورده در زمستان، بجز فصل منطقه این است. آن شده در تاریخ سایر فصول محل مناسبی برای چرای دام ها است. چشمه های پراکنده و پر آب هم در نقاط مختلف آن قرار دارد که روستاهای امروزی عمومًا در کنار آنها قرار دارند. محصوالت عمده کشاورزی منطقه گندم، جو و یونجه است که بصورت

دیم و کمتر آبی کشت می شوند )تصویر شماره 2(هدف کاوش

کاوش در محوطه کارخانه 1 در قالب کاوش نجات بخشی سد و تونل سوم کوهرنگ با نظارت پژوهشکده باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی انجام گرفت. درواقع، با آبگیری سد

آن این محوطه به زیر آب خواهد رفت.

پیشینه پژوهشیاول برنامة فصل محوطه کارخانه 1 در سال 1386 در طی کوروش توسط کوهرنگ شهرستان شناسایی و بررسی روستایی از باستان شناسان مجرب پژوهشکده باستان شناسی،

برای نخستین بار شناسایی گردید)روستایی، 1386(

توصیف کاوشبر 020.KD محوطه در کاوش تیم مجدد بررسي طي سطح محوطه و در قسمت جنوبی آن چهار قلوه سنگ بزرگ با نظم مشخص مشاهده شد که درجهت شمال امتداد داشتند )تصویر باشند معماری بقایای به مربوط داده شد احتمال و

شماره 3(.که جایي در و محوطه مختلف هاي قسمت در همچنین بر روي سطح دیده مي آثار خاکستر بود بیشتر حجم خاک از بعد 1 کارخانه محوطه در کاوش شواهد بنابرهمین شد. )D10(نقشه برداري محوطه، در ترانشه ای به ابعاد 5×5 متراست دارای شیب مالیمی آن درجایی که در بخش جنوبي میشد، مشاهده برسطح احتمالي سنگچین دیوار یک آثار و آمد خواهد گفته ادامه در آن گزارش که گرفت انجام

)تصویر شماره 3(.توصیف نقشه برداري

قبل از شروع کاوش در محوطه KD.020 )کارخانه 1( این ماهور تپه به تراس محوطه تا جایي که از شمال محوطه طبیعي منتهي مي شود و از غرب و جنوب و شرق تا آغاز شیب محوطه نقشه برداري و شبکه بندي شد. بدین صورت در متر 10× 10 ابعاد در هایي شبکه به محوطه کل که جهات اصلي تقسیم بندي و مربع ها از شمال به جنوب با حروف الفباي التین و از شرق به غرب با اعداد نامگذاري شدند. کاوش در این محوطه در ترانشه D10 با توجه به آثار سطحي )بقایاي سنگهاي منظم( در مربعي در ابعاد 5×5 متر

آغاز شد )نقشه شماره 2(.

توصیف کاوشروش کاوش در محوطه KD020 بصورت لوکوسي است، بدین صورت که نهشته ها و سازه هاي معماري در غالب لوکوس شماره¬گذاري شده و نوع، ساختار و ارتباط آنها با یکدیگر تعریف شدند. از ارتباط لوکوس هاي سازه اي )دیوار( از از سه طرف بسته و فضاهایي شکل گرفتند که معموال نامگذاري و اعداد با نیز این فضاها باز هستند. یک طرف

توصیف شدند.

TR.D10:شرح لوکوسدر طی کاوش در ترانشه شمار 8 لوکوس به شرح زیر ثبت گردید. این لوکوس ها به ترتیب از شماره 100 تا 108 ثبت

شدند.

لوکوس 100این لوکوس خاک سطحی است که در سطح ترانشه های کاوش شده قرار گرفته است. عمق میانگین این خاک 10 سانتی متر است. خاک سطحی شامل رس، قلوه سنگ های ریز و متوسط ) کوچکترین انبه عرض ؟ میلیمتر و بزرگترین کم فراوانی درصد با خاکستر ) . است متر سانتی ان10 سطحی خاک روی گیاهی پوشش گیاهی. های ریشه و شامل گون و خار است. در اکثر ترانشه ها این لوکوس بر روی لوکوس 101 قرار دارد. در این ترانشه روي لوکوسهاي این کل است.از گرفته قرار 101،102،103،105،و106

لوکوس 2 قطعه سفال بدست آمد )تصویر شماره 4(. لوکوس 101

بزرگ هاي سنگ از شده ساخته دیواري لوکوس این

Page 5: GAMANE2 Rearrange

5

دارد. قرار ترانشه جنوب در که است چین خشکه بصورت ابعاد بزرگترین سنگ به کار رفته در آن 35×50 و کوچکترین آنها 10×15 سانتیمتر است. این دیوار در زیر نهشته سطحي )گوشه شمال نقطه کمکي از از عمق 40- )لوکوس 100( روي بستري گراولي – ترانشه(شروع و در عمق 65 غربي در دیوار این طول رسد. مي پایان به ) 108 )لوکوس 25 ارتفاعش و آن40 عرض ،230 جنوبي شمالي جهت سانتیمتر است. این دیوار با یک دیوار شرقي غربي در شمال میدهند. را تشکیل درجه زاویه 90 خود)لوکوس 102( یک همچنین از ارتباط این دو دیوار و دیواره-هاي غربي و جنوبي

ترانشه تشکیل یک فضا مي دهند )تصویر شماره 4(.لوکوس 102

این لوکوس دیواري است که از قلوه سنگهاي بزرگ و کوچک بصورت خشکه چین در جهت شرقي غربي در شمال غرب ترانشه ساخته شده است. دیوار در زیر نهشته اي متشکل

از گراول ،گچ و رس )لوکوس 103( و از عمق 20- سانتیم)لوکوس گراولي بستری روي بر و گردید آشکار تری ابعاد بزرگترین سنگ آن 45×45 و 108( قرار گرفته است. از دیوار این است. سانتیمتر 20× 7 آن سنگ کوچکترین جنوب به دیواري شمالي جنوبي )لوکوس 101( و از شمال با کف فضاي 1 )لوکوس 104( و دیوار شمالي جنوبي دیگري )لوکوس 105( ارتباط دارد. این دیوار با دیوار شمالي خود و دیواره هاي غربي و شمالي ترانشه فضاي 1 را تشکیل میدهد 280 سازه این است. همدیگر از 1و2 فضاي کننده جدا و سانتیمتر طول و در بیشترین قسمت 75 سانتیمتر عرض و

45 سانتیمتر ارتفاع دارد )پالن شماره 1؛ تصویر شماره 5(.

لوکوس 103نهشته اي که زیر الیه سطحي ترانشه قرار گرفته و کل سطح از نقطه ترانشه را در بر مي گیرد..این نهشته از عمق 30- کمکي شروع و در عمق 50- به پایانمي رسد و 20 سانتیمتر ارتفاع دارد.رنگ این نهشته قهوه اي تیره با تراکم کم و دانه بندي گراول،گچ و رس است. این نهشته باالي لوکوس هاي 101 لوکوسهاي توسط و گرفته قرار 102،105،104و106 کلنگ ضربه با نهشته شود..این مي بریده 105 و 102 و انریشه گیاه هم از بستر جدا مي شدو و در بصورت پودري وجود داشت.مواد فرهنگي این نهشته سفال و استخوان است

)تصویر شماره 5(.

لوکوس104 داخل در روشن اي قهوه رنگ به اي نهشته لوکوس این گرفته قرار 103 لوکوس زیر در که است 1،2و3 فضاهاي پایان می رسد. به نمایان و در عمق 75- از عمق 50- و ضخامت آن 20 سانتیمتر و داراي تراکم زیادي است. بافت این نهشته شامل دانه های سفید گچ ،زغال، خاکستر و سفال است. با توجه به نوع بافت این نهشته که در آن دانه هاي گچ مشاهده می شود این احتمال را که مربوط به کف فضا باشد را نشان می دهد. مواد فرهنگي یافت شده از آن سفال و استخوان)حیواني( است. از این فضا تکه های زغال جهت انجام آزمایش کربن 14 نمونه برداری گردید )تصویر شماره

.)7

لوکوس 105و بزرگ هاي سنگ قلوه از شده ساخته دیواري لوکوس کوچک است که بزرگترین آنها )60 × 18( و کوچکترینشان )15 × 12( سانتیمتر است و در جهت شمالي جنوبي امتداد دارد. این دیوار با دیوار جنوبي خود )لوکوس 102( و دیواره را تشکیل مي دهد. ترانشه فضاي 1 هاي غربي و شمالي این لوکوس در زیر نهشته ي قهوه اي تیره )لوکوس 103( بستر روي -65 عمق در و شده نمایان – 32 عمق از و ارتفاع . رسد مي پایان به )108 )لوکوس ترانشه گراولي طول سانتیمتر 150 دیوار این است. سانتیمتر 33 لوکوس با و در بیشترین قسمت 60 سانتیمتر عرض دارد. ز جنوب با سازه اي از شرق )لوکوس 102( و دیواري شرقي غربي اجاق مانند)لوکوس 106( و کف احتمالي فضاي 3)لوکوس 104(و از غرب هم با کف احتمالي فضاي 1 )لوکوس 104 (

ارتباط دارد )تصویر شماره 5(.

لوکوس 106)اجاق( × 15( اندازه میانگین با هایي سنگ قلوه شامل لوکوش آنها شبیه 15( سانتیمتر در شرق ترانشه که شکل چیدمان یک اجاق است و با توجه به قرار گرفتن دو قطعه سفال ریز آشپزخانه اي در آن احتماال به عنوان اجاق استفاده مي شده است. این سازه زیر نهشته قهوه اي تیره )لوکوس 103( در عمق 60- نمایان و روي بستر گراولي ترانشه )لوکوس 108( در عمق 70- به پایان میرسد. این اجاق 75 سانتیمتر طول و

Page 6: GAMANE2 Rearrange

6

60 سانتیمتر عرض دارد. از غرب هم با دیواري شمالي جنوبي )لوکوس 105( ارتباط دارد. )تصویر شماره 5(.

لوکوس 107)آوار سنگی(داخل که اي پراکنده کوچک و بزرگ هاي سنگ قلوه 1و2 هاي لوکوس آوار احتماال و اند گرفته قرار 2 فضاي هستند. این سنگ هاي آواری از عمق 60- و زیر لوکوس 104 )کف احتمالي فضاي 2( نمایان شدند و در عمق 75 –

به پایان مي رسند )تصویر شماره 5(.

لوکوس108معماری آثار تمامی که محوطه گراولي و طبیعی بستر طبیعی بستر اند. شده ساخته آن روی محوطه در موجود رودخانه درشت و ریز های سنگ قلوه از متشکل محوطه ای به همراه شن و ماسه با تراکم فراوان و رطوبت متوسط. میتوان مختلف نقاط در شده ایجاد سونداژهای به توجه با احتمال داد که این سطح بصورت تعمدی برای ساخت و ساز محوطه سطح مالیم شیب به توجه با است. شده انتخاب متفاوت ها ترانشه مختلف نقاط در بستر این شروع عمق

است )تصویر شماره 8(. TR.D10 :شرح فضا

در طی کاوش در ترانشه D10 بقایای یک دیوار طولی در جهت شمالی جنوبی و یک دیوار قائم بر آن در بخش غربی این ساختار تشکیل سه فضا، شامل دو مشخص گردید که فضای شمالی و جنوبی در بخش غربی پالن کاوش شده و یک فضا در بخش شرقی آن گردید. فضای شمالی و جنوبی به ترتیب با شماره یک و دو و فضای شرقی با شماره 3 ثبت

گردید که توصیف آنها در ادامه خواهد آمد.فضای شماره 1 )تصویر شماره 9؛ پالن شماره 1(.

این فضا اطاق شمالی فضاهای بخش شرقی معماری کاوش یافته 105تشکیل 102و های لوکوس از فضا است. شده است. طول این فضا 1/50× 3/25 متر است و لوکوس 104 لوکوس 104 در فضای این فضا است. درون احتمالي کف 1چسبیده به انتهای لوکوس 102 در دیواره غربی با فاصله 5 سانتیمتر و110سانتیمتری دیواره شمالی در عمق65- ظرف این ظرف قطردهانه آمد. بدست پیاله بشکل سالمی تقریبا 10سانتیمتر و ضخامتش 5 میلیمتر و رنگ درون و بیرون و

خمیره آن نخودی است )طرح شماره 1 تا 2(.

)تصویر شماره 10؛ پالن شماره 2 و طرح فضای شماره 2 شماره 3(

ترانشه در شده کاوش مجموعه غربی بخش جنوبی اطاق که از دو جهت شمال و شرق دارای دیوار سنگی است با نام فضای شماره 2 ثبت گردید. این فضا در جهت شمالي جنوبي لوکوس 104 کف فضاهای است. لوکوس های از متشکل در فضاي2 است. پوشانده را 3 فضای اعظم 2و1وقسمت جهت شرقي غربي 2/75متر عرض و در جهت شمالي جنوبي

3 متر طول دارد.فضای شماره 3 )تصویر شماره 11؛ پالن شماره 3(

بخش شرقی ترانشه که در مرکز و متصل به دیوار شمالی – جنوبی آن یک اجاق سنگی با پالن تقریبا مدور قرار دارد با فضای شماره 3 ثبت گردید. این فضا متشکل از لوکوسهای 101و 105 است. فضا در جهت شمالي جنوبي 5 متر طول و عرض آن در بیشترین قسمت 2 متر است. در قسمت شمالی سانتیمتری 50 و شمالی دیواره 45سانتیمتری از فضا این ظرف یک از هایی قسمت -50 عمق در شرقی دیواره )لبه.،بدنه و کف( در نزدیکي اجاق و داخل این فضا )لوکوس 106( بدست آمد. این سفال داخل لوکوس 104 قرار داشت.

)طرح شماره 4 و 5(تصویر 5؛ تا 1 شماره های طرح و کاتالوگ سفال) شرح

شماره 13(از کل کاوش انجام شده در ترانشه TR.D10 جمعا 110 قطعه سفال بدست آمد که اکثر آنها چرخ ساز هستند. از این تعداد سفال 70 قطعه چرخ ساز و 40 قطعه دست ساز بودند. سفالها بیشتر در طیف نخودي با پخت مناسب هستند. از 110 قطعه سفال بدست آمده12قطعه لبه، 3 قطعه کف و 95 قطعه بدنه هستند. )نمودار شماره 1 و 2( سفال های بدست آمده از این ترانشه با سفال های کاوش شده در ترانشه های بخش مرکزی محوطه کامال متفاوت و از نظر ویژگی شامل پخت مناسب، شاموت ماسه نرم و پوشش نخودی تا نارنجی مشابه سفال های دوران تاریخی ) احتمااًل اشکانی( با توجه به فرم نکته جالب توجه باشند. آمده می تقریبا سالم بدست ظرف پیرامون سفال های بدست آمده از ترانشه D10 تفاوت کامال مشهود آن با سفال های ترانشه های بخش شمالی محوطه می باشد به هیچ عنوان قابل مقایسه و شباهت نمی باشند. آزمایش کربن 14 انجام شده بر روی نمونه های زغال بدست مورد جنوبی ترانشه و محوطه شمالی های ترانشه از آمده

Page 7: GAMANE2 Rearrange

7

اشاره در این مقاله دو دوره فرهنگی متفاوت را نشان داد. بر این اساس ترانشه های شمالی به همراه مجموعه معماری آن که تک دوره ای است مربوط به ایالم میانه و ترانشه مورد کاوش مربوط به بازه زمانی قرن اول قبل از میالد و دوره

اشکانی است. بحث و نتیجه گیری

جداگانه فضاي سه TR.D10 ترانشه کاوش پایان در و دیوار سه به توجه با فضا هرسه که شدند مشخص پالن هیچکدامشان و گرفته شکل ترانشه دیواره¬هاي مشخص یک فضاي کامل را ندارند و به نظر قسمت اعظم قلوه از دیواري اند.کلیه سازه هاي رفته بین از فضاها این سنگ هاي بزرگ و کوچک به صورت خشکه چین ساخته کوبیده گل از استفاده با احتماال فضاها این کف اند. شده شده ایجاد شده اند. )لوکوس 104( کلیه لوکوسهاي سازه اي روي بستر گراولي ترانشه )لوکوس 108( ساخته شده اند .در این از وضعیت الیه هاي زیرین نهایت براي کسب اطالع ترانشه در فضاي 1 سونداژي ایجاد شد که از سطح ترانشه بافت لوکوس نتیجه در تا عمق 1متر خاکبرداري شد و در 108 یعني بستر گراولي هیچ تغییری ایجاد نشد و در نهایت با D10 حصول اطمینان از بکر بودن الیه هاي زیرین ترانشهشماره تصویر 1؛ شماره )برش شد. متوقف آن در کاوش 12( به منظور پي گردي دیواره غربي این ترانشه )لوکوس هم دیگري سونداژ ترانشه از خارج و آن امتداد در )102در 102 لوکوس شد مشخص آن نتیجه در که شد ایجاد ترانشه D10 به پایان مي رسد و خارج از آن امتداد ندارد. در ادامه براي حصول اطمینان از وضعیت این ترانشه در شمال مربع 5×5 ایجاد شده )D10( ترانشه 5×5 دیگري باز شد که پس از برداشتن الیه سطحي به بستر گراولي در این ترانشه )لوکوس 108( رسیدیم و مشخص شد محدوده کلیه آثار در این قسمت از محوطه در داخل ترانشه D10 قرار گرفته و خارج از آن هیچ اثري وجود ندارد و در صورت وجود هم که بسیار بعید به نظر می رسد، بنا بر دالیلی که ما نمی دانیم از

بین رفته اند.دانشگاه آزمایشگاه توسط شده انجام 14 کربن آزمایش آکسفورد تاریخ سن سنجی مطلق آن را مربوط به نبمه دوم میالد از بعد اول قرن اول نیمه و میالد از قبل اول قرن نشان داد )جدول شماره 1( و از این نظر معماری یافت شده مربوط به یک استقرار کوچ نشینی موقت می باشد. شرایط

در اسکان نیز امروزه حتی که کوهرنگ منطقه جغرافیایی آمدن پذیر است، بدست امکان به دشواری زمستان در آن های سفال قطعات و اجاق کوبنده، سنگ سنگی، دوک

آشپزخانه ای همگی تاییدی است بر این نوع استقرار.

Page 8: GAMANE2 Rearrange

8

منابع و ماخذ؛- روستایی،کوروش. گزارش بررسی و شناسایی فصل میراث سازمان تهران، ( کوهرنگ، شهرستان اول فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری استان چهارمحال و

بختیاری و پژوهشکده باستان شناسی، 1386(- سازمان آب منطقه ای استان اصفهان، طرح جابه جایی روستاهای منطقه بیرگان از توابع شهرستان کوهرنگ، و محال چهار استان اسالمی انقالب مسکن بنیاد بختیاری،مشاور: شرکت مهندسی مشاور پردیس ایران،

1385سد طرح اصفهان، استان ای منطقه آب سازمان -هیدرولوژی، مطالعات گزارش ،3 کوهرنگ مخزنی مهاب مشاور مهندسی شرکت تهران، ( دوم، مرحله

قدس، اردیبهشت 1384(. مخزنی سد طرح اصفهان، ای منطقه آب سازمان -گزارش یک، مرحله تکمیلی مطالعات ،3 کوهرنگ تیرماه مهندسی، شناسی زمین و ژئوتکنیک مطالعات

1382، صص. 7-10بررسی اصفهان، استان ای منطقه آب سازمان -ژئوتکنیکی ساختگاه و مخزن سد کوهرنگ 3، مهندسین

B15 – 1500 ،مشاور مهاب قدس- Baker, Diana, Report of Data Samplings C14 from Kohrangh Dam)Iran(. RESEARCH LABORATORY FOR ARCHAEOLOHY AND THE HISTORY OF ART)UNIVERSITY OF OXFORD(, 30 JUL,2009, REF No.: C3101/14

تقدیر و تشکر؛ مقاله حاضر بخشی از نتایج پژوهش کاوش در محدوده مساعدت با که باشد می کوهرنگ سوم تونل و سد پژوهشکده و اصفهان ای منطقه آب سازمان مالی کاوش انجام شک بدون گردید. انجام شناسی باستان بدون نجات بخشی سدوتونل سوم کوهرنگ پروژه در سعید آقایان از متشکل شده یاد هیئت اعضاء همیاری ذوالقدر، بهنام قنبری، حامد ذیفر، حمزه کریمی و احمد آقایان خوبم دوستان های همفکری بویژه و درویشی دکتر کوروش روستایی و دکتر علیرضا خسروزاده) به ترتیب اعضاء هیئت علمی پژوهشکده باستان شناسی و دانشگاه شهرکرد( میسر نمی بود، لذا بدینوسیله از ایشان

کمال سپاس را دارم. همچنین از مساعدت ریاست وقت فرهنگی میراث سازمان و شناسی باستان پژوهشکده اسفندیار مهندس و نشلی فاضلی دکتر آقایان شهرکرد خانم سرکار ایشان محترم وقت معاون و پور حیدری مهندس ریاحی صمیمانه سپاسگزارم. همکاری با مردم مهمان نواز و دوست داشتنی بیرگان کوهرنگ، خاطره ای فراموش نشدنی است که از ایشان نیز کمال قدردانی

را دارم.

Page 9: GAMANE2 Rearrange

9

نقشه شماره 1( نقشه تقسیمات سیاسی استان چهار محال و بختیاری و موقعیت بخش مرکزی)کوهرنگ( در آن.

Page 10: GAMANE2 Rearrange

10

KD.020

تصویر شماره 1( موقعیت محوطه KD.020 در باالی تونل سوم کوهرنگ

تصویر شماره 2( نمای عمومی از ترانشه پیش از کاوش و جانمایی لوكوس 100در آن

Page 11: GAMANE2 Rearrange

11

تصویر شماره 3( بقایای قلوه سنگهای منظم مشاهده شده بر سطح

تصویر شماره 4( لوكوس 101 قبل از شروع كاوش

Page 12: GAMANE2 Rearrange

12

نقشه شماره 2( محوطه KD.020 با جانمایی ترانشه D10 و سایر ترانشه های کاوش شده در آن.

Page 13: GAMANE2 Rearrange

13

S3-S1 تصویر شماره 5( جانمایی لوكوس 101 به همراه سایر لوکوس ها فضاهای معماری

تصویر شماره 6( جانمایی لوکوس 101 تا 103 درترانشه

Page 14: GAMANE2 Rearrange

14

تصویر شماره 7( جانمایی لوكوس 104 در ترانشه

تصویر شماره 8( جانمایی لوكوس 108 در ترانشه

Page 15: GAMANE2 Rearrange

15

تصویر شماره 9(جانمایی موقعیت فضاي 1در ترانشه.

. KD020 پالن شماره 1(جانمایی فضاهای کاوش شده در پالن ترانشه

Page 16: GAMANE2 Rearrange

16

. KD020 طرح شماره 1( سفال های شاخص بدست آمده از فضای 1 ترانشه

. KD020 طرح شماره 2( سفال های شاخص بدست آمده از فضای 1 ترانشه

Page 17: GAMANE2 Rearrange

17

تصویر شماره 10( جانمایی موقعیت فضاي 2 در ترانشه.

. KD020پالن شماره 2( جانمایی فضای شماره 2 در پالن ترانشه

Page 18: GAMANE2 Rearrange

18

. KD020 طرح شماره 3( سفال های شاخص بدست آمده از فضای 2 ترانشه

. KD020 تصویر شماره 11( جانمایی موقعیت فضای 3 در ترانشه

Page 19: GAMANE2 Rearrange

19

. KD020 پالن شماره 3( جانمایی فضای شماره 3 در پالن محوطه کاوش شده ترانشه

. KD020 طرح شماره 4( سفال های شاخص بدست آمده از فضای 3 ترانشه

Page 20: GAMANE2 Rearrange

20

. KD020 طرح شماره 5( سفال و دوک سفالی بدست آمده از فضای 3 ترانشه

Page 21: GAMANE2 Rearrange

21

چرخ ساز دست ساز

نمودار شماره 1( سفال های ترانشه D10 بر اساس تکنیک ساخت آنها

نمودار شماره 2( فراوانی سفال های بدست آمده از ترانشه D10 بر اساس نوع قطعه

لبهبدنهكف

Page 22: GAMANE2 Rearrange

22

قدمتتوضیحاتنوع، تکنیک ساخت، خمیره، رنگ خمیره) داخل، وسط، خارج(، پختشمارهاشکانیS1.loc103لبه، دست ساز، ماسه نرم، نخودي، دودزده، خاكستري روشن، ناكافي1

2به مایل قرمز دود زده، نارنجي، دانه هاي سفید، و لبه، دست ساز، شن

نارنجي، ناكافيS1.loc103اشکانی

اشکانیS1.loc104لبه، چرخ ساز، شن، نخودي، نخودي، نخودي، كافي3اشکانیS1.loc104لبه، چرخ ساز، شن ، نارنجي ، دودزده، نارنجي، ناكافي،4اشکانیS1.loc104لبه، چرخ ساز، شن، نخودي، نخودي، نخودي، كافي5اشکانیS2.loc103لبه، دست، شن و دانه هاي سفید، نخودي، نخودي، نخودي، كافي6اشکانیS2.loc103لبه، چرخ ساز، شن و دانه هاي سفید، نخودي، نخودي، نخودي، كافي7اشکانیS2.loc103لبه، چرخ ساز، شن و دانه هاي سفید، نخودي، نخودي، نخودي، كافي8اشکانیS3.loc104لبه، چرخ ساز، شن و دانه هاي سفید، نخودي، نخودي، نخودي، كافي9

10قطعات مربوط به یك ظرف، دست ساز، شن و دانه هاي سفید، خاكستري

تیره، دود زده، خاكستري روشنS3.loc104اشکانی

اشکانیسطحيكف، چرخ، شن و دانه هاي سفید، نخودي، نارنجي، نخودي، كافي11

کاتالوگ شماره 1

C a l i b r a t e d D a t e ) c a l B C /

calAD(DateMaterial

)species(SampleOxA.

%68.2 probability40calBC) )%68.2

25 calAD%95.4 probability

79 )%0.9(86 calBC55calBC) )%94.5

70 calAD

29 +2001charcoalIX.KD.020.LOC.104OxA20685-

Table.1- RESEARCH LABORATORY FOR ARCHAEOLOHY AND THE HISTORY OF ART)UNIVERSITY OF OXFORD(, 30 JUL,2009, REF: C3101/14

Page 23: GAMANE2 Rearrange

23

برش شماره 1( برداشت سكشن شمالي سونداژ ترانشه D10 در مقیاس 1/10

تصویر شماره 12( برش شمالي سونداژ داخل فضاي 1

Page 24: GAMANE2 Rearrange

24

. KD020 تصویر شماره 13( تصاویر سفال های شاخص بدست آمده از ترانشه

Page 25: GAMANE2 Rearrange

25

. KD020 تصویر شماره 13( تصاویر سفال های شاخص بدست آمده از ترانشه

Page 26: GAMANE2 Rearrange

26

. KD020 تصویر شماره 13( تصاویر سفال های شاخص بدست آمده از ترانشه

Page 27: GAMANE2 Rearrange

27

. KD020 تصویر شماره 13( تصاویر سفال های شاخص بدست آمده از ترانشه

Page 28: GAMANE2 Rearrange

28

. KD020 تصویر شماره 13( تصاویر سفال های شاخص بدست آمده از ترانشه

Page 29: GAMANE2 Rearrange

29

چکیده:

شناخت عمومًا گیالن منطقه باستانی یادگارهای و آثار از جمله از گیالن که آن حال است، دست در اندکی بسیار مناطقی است که بیشترین حجم اطالعات مربوط به دامنه زمانی بین نیمه دوم هزاره دوم قبل از میالد و قرون اولیه عصر که آن رغم به است. داده جای خود در را میالدی ایران باستان شناسی اصلی دوره های از یکی هخامنشی است، تقریبًا هیچ شناختی از فرهنگ ماّدی این دوره از خود بناهای وجود با که است عجیب و نیست دست در ایران هیچ گسترده کتیبههای و نقاشی ها تندیس ها، و باستانی شیء دست ساختی از این دوره، به ویژه در کاوش های علمی مقابر و مناطق مسکونی پایتخت امپراطوری هخامنشی، به

دست نیامده است. کافی شواهد که است محوطه هایی معدود از کوتی قلعه برای بررسی فرهنگ ماّدی و سنن تدفینی گیالن در دوره هخامنشی از آن به دست آمده است. در مقاله حاضر آیین تدفین و یافته های مقابر این محوطه توصیف و با یافته های محوطه های دیگر مقایسه می شود و بر اساس آن وجود تأثیر

هخامنشی در منطقه گیالن اثبات می گردد. ... نگارنده در مقاله اخیر خود برای عصر آهن I تا IIIدر گیالن قدمتی از حدود قرن چهاردهم ق.م. تا قرن ششم یا هفتم ق.م. را پیشنهاد داد)1( و این دوره زمانی طوالنی مدت به تقسیمبندی کرد. در آن مقاله عمدتًا به سه دوره نیز را دهه در ژاپنی باستان شناسان تحقیقات از حاصل شواهد برخی نیز و مارلیک تپه در نگهبان 1960، تحقیقات دکتر

اطالعات پراکنده از محوطههای دیگر استناد گردید.چپاول و غارت سبب به که است ذکر شایان هم چنین، عتیقه بازار وارد زیادی بسیار اشیای گیالن گورستان های شده و این امر دستیابی به شناخت صحیح از تطّور فرهنگ

ماّدی این منطقه را با دشواری مواجه می سازد.اگر چه تصویر گیالن در ابتدا کم و بیش مبهم بود، اما در آن مقاله گونهشناسی سفال ها و اشیای فلزی به دست آمده از

قبرهای هر یک از این سه دوره ارایه گردید. نگارنده در مقاله ای دیگر به طور عمده به سفال های ایران

در حدود سال های 250 ق.م. تا 225 میالدی پرداخته)2( و دو دوره سفالی را در گیالن مشخص ساخته است.

آمده عمل به گیالن منطقه از کمی بسیار شناخت عمومًا است. با این حال، باید اذعان کرد این منطقه یکی از مناطقی است که بیشترین مقدار اطالعات را در خصوص دامنه زمانی طوالنی مدت بین نیمه دوم هزاره دوم قبل از میالد و قرون

اولیه میالدی را در خود جای داده است. در مقاله حاضر تالش می شود تا خأل موجود میان مقالههای پر شود و دوره هخامنشی/ عصر سال1983 و سال 1988 اما، این مطالعه صرفًا آهن IV مورد مطالعه قرار می گیرد. بود. خواهد ــ تاریخی نه و ــ باستانشناختی دیدگاه از قبلی هدف بررسی واقفیم که هر دو امر این به هم چنین، متفاوتی داشت و استنباط ما نیز از آنها متفاوت بود، با این فرهنگ تطّور از کلی میتوان طرحی اکنون معتقدیم حال، ماّدی گیالن ترسیم کرد که بر اساس آن میتوان با ژرفای

بیشتری به بررسی تکامل آن پرداخت.عصر هخامنشی با توجه به وجود بناهای باستانی پاسارگارد، مهم ترین از یکی غالمان دهانه و شوش جمشید، تخت دورههای باستان شناسی ایران است. به عالوه، گفتنی است تقریبًا هیچ شناختی از فرهنگ ماّدی این دوره در خود ایران در دست نیست. با وجود بناهای باستانی و شواهد مربوط به تندیس ها، نقاشی ها و کتیبه ها، عجیب است که هیچ شیء مناطق و مقابر علمی کاوش های در ویژه به دست ساخت، به دوره این از هخامنشی، امپراطوری پایتخت مسکونی

دست نیامده است. در زمینه هدفی که در نوشته حاضر دنبال می شود، تنها در یک محوطه، یعنی قلعه کوتی I و II، میتوان به شواهد کافی برای بررسی فرهنگ ماّدی و سنن تدفینی گیالن در دوره

هخامنشی دست یافت. در مقاله سال 1988، درباره عصر آهن در گیالن اشاره شد که منتشرات موجود اطالعات بسیار زیادی درباره عصر آهن II در خود دارند، اما حجم اطالعات مربوط به عصر آهن Iدر خصوص عصر منابع این در است. اندک بسیار آنها در آهن III نیز اطالعاتی موجود است که البته مقدار آن قطعًا از اطالعات مربوط به عصر آهن I کمتر است. در مورد عصر

دوره هخامنشی )عصر آهن IV( در گیالن

نویسنده : ارنی هرینکمترجمان : صمد علیون/ محمد فیض خواه

Page 30: GAMANE2 Rearrange

30

در دست اندکی اطالعات نیز IV آهن یا عصر هخامنشی با این حال، به نظر میرسد، همانند کاری که نگارنده است. برخی میتوان است، داده انجام قبلی دورههای مورد در اظهارنظرهای کلی درباره محتویات مقابر این دوره ارایه داد. اشیای به دست آمده از قلعه کوتی I و II را، که مشمول دوره مورد بحث حاضر است، هیئت باستانشناسی ژاپن )اعزامی از دانشگاه توکیو( در یک دوره کوتاه مدت ــ اندکی بیش از یک ماه ــ در ژوالی سال 1964 میالدی کشف کرده است. این هیئت به طرز کم سابقهای گزارش نهایی خود را در سال

1968 منتشر ساخت.)3( محوطه قلعه کوتی در بخش دیلمان، واقع در ارتفاعات شرق دره ای صعب الوصول در رود، پل علیای رود و ساحل سفید است. دسترسی قابل پیاده پای یا قاطر با تنها و دارد قرار حفاری به کوتی قلعه از بخش چهار در ژاپنی محققان آزمایشی پرداختند، اما تنها بخش های I و II با بحث حاضر

ارتباط می یابد.

آیین تدفین قبرهای و I کوتی قلعه 9 و 5 شماره قبرهای عمده مقابر شماره 2، 3، 5 و 6 قلعه کوتی II را شامل می شود. بر این اساس، شواهد موجود در حالت کلی بسیار محدود است، به قبرهای محتویات از کلی شناخت حصول برای که طوری قبر شش داده های به باید تنها گیالن در هخامنشی دوره

اکتفا کنیم. تقریبًا تمامی این قبرها چاله های ساده انفرادی هستند )غیر از قبر شماره 9 قلعه کوتی I که چندین جسد در آن وجود داشت( و روی هیچ یک از آنها سرپوش سنگی وجود ندارد. جسد در اغلب موارد به صورتی دفن شده است که بدن در سمت چپ یعنی قبرها، این منقبض می شود. طول کوچک ترین اندکی قبر شماره 6 قلعه کوتی II، 1/20 متر است. طول بقیه قبرها تقریبًا 2 شماره قبر طول و )5 و 3 )قبرهای متر 2 تقریبًا 2/70 متر است. تمامی آنها تقریبًا 1 متر یا کمتر عرض دارد. قبر شماره 5 قلعه کوتی II شدیداً تخریب شده است و از آن نمی توان در مقام سند استفاده کرد. اما، در قبر شماره 9 قلعه کوتی I شش تدفین متوالی صورت گرفته و هر جسد بر روی جسد قبلی دفن شده است. به نظر میرسد قدمت اولین تدفین

به دورههای بسیار قدیمیتری باز میگردد.در مطالعه قبلی )1988( در مورد گیالن اشاره کردیم که در عصر آهن I تمامی قبرها برای تدفین انفرادی ساخته میشد

و اکثر آنها قبرهای سنگبست با سرپوشی از یک تخته سنگ بود؛ البته تدفین چاله ای نیز رواج داشت. در عصر آهن IIو

III از قبرهای عصر آهن I دوباره استفاده شده است.

سفالبعدی و قبلی دورههای سفال های با دوره این سفال های تفاوت دارد. از این رو، سفال های این دوره را میتوان مجموعه به III آهن قلمداد کرد. عمده سفال های عصر جداگانهای رنگ نارنجی بسیار زیبا و به صورت ساده یا صیقلی است. بر روی گردن، آبریز و دستههای کوزهها تزئینات کنده اجرا شده است. برخی از آنها نیز از پایههای مدّور و دستههای پرتفصیل دو صورت به نقوشی نیز دیگر برخی روی بر برخوردارند. انسان پیکر به شبیه یا و زیگزاگی تزئینات کنده، دایره کنده مثلث های با دیگر برخی هم چنین، می شود.)4( دیده تزئین شده است و از این حیث میتوان آنها را به سفال های موسوم به»ظروف نقش کنده«)5( یا »ظروف مثلثی منقوش«)6(

کردستان و آذربایجان مرتبط کرد.سفال با بسیاری تفاوت گیالن در IV آهن عصر سفال دورههای قبلی دارد، اما دوباره باید اذعان کرد که اطالعات موجود بسیار اندک است و از این رو هرگونه اظهار نظر در این

خصوص باید به صورت فرضی و غیر قطعی باشد.قالب دو گونه سفالی این مجموعه در نمونه های موجود در عمده قابل بررسی است. گونه اول را میتوان »ظروف قرمز )15-14 شمارههای5-1، :1 )شکل نامید اخرایی« قرمز تا III آهن عصر سفالی سبک استمرار بر مدرکی را آن و دانست. گونه دوم را نیز میتوان ظروف خاکستری یا قهوهای و 11 ،7 شمارههای6، :1 )شکل سیاه به مایل اخرایی تا 16(، قهوهای تیره تا سیاه )شکل 1: شمارههای 8 و 10( و نام گذاشت یا خاکستری مایل به سیاه )شکل 1: شماره 9( عصر سفال یعنی متعاقب سفالی سبک طالیه دار شاید که اشکانی باشد.)7( سطح برخی از سفالینه ها صیقلی یا براق است )شکل 1: شمارههای1، 2، 4، 7، 9-12 و 15(. سطح بقیه تنها پرداخت شده است )شکل1: شمارههای 1، 3، 5، 6، 8، 13، 14 و 16(. در اغلب موارد مغز سفالینه ها به رنگ خاکستری یا قهوهای تیره است )شکل 1: شمارههای 2، 5، 9، 10، 14 ریز بسیار کانی شاموت های فقط سفالینه ها این در .)15 و استفاده شده است. در حال حاضر اطالعات بیشتری در مورد

این سفال ها در دست نیست.اکثر این سفالینه ها به صورت ظروف دهانه تنگ می باشد. تنها

Page 31: GAMANE2 Rearrange

31

سه نمونه دهانه گشاد یافت شده است. دو کاسه با لبههای پهن و پایههای مدّور به دست آمده است )شکل 1: شماره های 1 از سفالینه های عصر آهن به برخی و 2( که شباهت جزئی III دارد.)8( کاسه ای با بدنه زاویهدار )شکل 1: شماره 3( نیز در مجموعه سفالی به چشم می خورد که مربوط به یکی از

گونه های سفالی رایج در دوره هخامنشی است. )10 تا 8 شمارههای :1 )شکل بیضوی بدنه با کوزه های نیز شاید طالیهدار گونه های سفالی اواخر هزاره اول ق.م. تا

اوایل هزاره اول میالدی در همین منطقه باشد.)9(از قبر شماره 3 قلعه کوتی II نیز تنگی یافت شده )شکل 1: شماره 10( که در قسمت شانه و بدنه با خطوط کنده زینت یافته است و میتوان آن را به تنگی با آبریز استوانهای که در قسمت انتهایی به صورت برگ شبدری است)10( تشبیه کرد. تنگ اخیر از قبر شماره 28 توماجان یافت شده و به جرأت می توان آن را به طور قطع به دوره هخامنشی تاریخ گذاری شیشهای مهرههای از گردنبندی قبر همین در زیرا کرد، داشت.)11( وجود نیز خورشید قرص شکل به سینهریزی و هم چنین، از قبرهای شماره 2 )شکل 1: شماره 14( و شماره 6 )شکل1: شماره 15( قلعه کوتی II دو کوزه با آبریز عمودی یافت شده است. این گونه سفالی به سبکی شناخته شده تعلق دارد)12( و نشان دهنده استمرار گونه های خاصی است که از

آنها به آسانی نمی توان در زمینه تاریخگذاری استفاده کرد. شاید بتوان کوزه دودستهای )شکل 1: شماره 13( را که در قسمت باالی دستههای آن برجستگی خاصی برای انگشت ششم تا هشتم قرن سفال های به است شده تعبیه شست

ق.م. غرب و شمال غرب ایران نسبت داد.)13(

شیشهاشیای شیشهای بسیار جالبی از قبر تخریب شده شماره 5 قلعه کوتی I )شکل 2: شماره های 1 و 2( به دست آمده است. در میان یافته های این قبر دو ظرف کوچک وجود دارد که بر روی میله فلزی قالبریزی شده است. باستانشناسان عمومًا بر این باورند که از این ظروف برای نگهداری سرمه استفاده میشد. ظرف اول )شکل 2: شماره 1( به رنگ سبز کم رنگ و دراز و باریک است و شکلی استوانهای و لبه ای برگشته و کوچک دارد. بدنه بیرونی آن با حلقه ای از جنس شیشه که به صورت مارپیچ دور آن پیچیده شده تزئین یافته است.)14( )Dan Barag( باراگ دان گونه شناسی طبق ظرف این

در به دست آمده نمونه تنها و است)15( IIa گونه به مربوط کاوش های علمی است. نمونههای بسیار زیادی از این ظروف

در مجموعههای خصوصی وجود دارد.سرمهدان دیگر مکشوفه از قلعه کوتی نیز دراز و باریک است، اما مقطع عرضی آن به صورت چهار ضلعی است )شکل 2: شماره 2(.)16( تمامی قسمت های بدنه آن با طرح های جناغی است. شده تزئین کنده قطری خطوط با آن پایه و کنده ترصیع اصلی این سرمه دان افتاده و موجود نیست. این ظرف در گونه شناسی باراگ به گونه Ia تعلق دارد. باراگ دو نمونه )Vani( بسیار مشابه برای این ظرف از نمرود در عراق و وانیدر گرجستان ذکر کرده که هر دو از محوطههای هخامنشی در نوع سرمهدان این باراگ گفته به است. آمده به دست عصر هخامنشی بسیار رایج بود و ظاهراً در شمال غرب ایران

تولید میشد.)17( III اطالعات بیشتر درباره قدمت و بافت این ظروف در قبرکوستجی )Kutsji( در گرجستان با قدمت دوره هخامنشی با نگین کندهکاریشده، قبر حلقهای این از ثبت شده است. یک و منقوش سفال چشم، شکل به شیشهای مهرههای ظرف استوانهای با تزئینات جناغی در اکثر قسمت های بدنه شده کشف باال قسمت در شیشهای مارپیچی حلقه پنج و است.)18( ظرف استوانهای اخیر در گونه شناسی باراگ مربوط به گونه IIb است، اما با این حال شباهت بسیاری به ظروف

یافت شده از قلعه کوتی دارد.حلقه و ضلعی چهار عرضی مقطع همان دارای ظرف این شیشهای مارپیچی شکل موجود در نمونه اول است و تزئیناتی

مشابه نمونههای دیگر دارد. از قبرهای شماره 5 و 9 قلعه کوتی I و هم چنین قبر شماره به شیشهای مهره زیادی بسیار تعداد نیز II کوتی قلعه 3تا آمده است )شکل 2: شمارههای 3 به دست شکل چشم از اروپا تا چین به خصوص 6(.)19( این اشیا به طور گسترده یافت میالدی اول قرن دو و اول ق.م. هزاره دوم نیمه در می شود.)20( کاوشگران محوطه قلعه کوتی این اشیا را در دو گونه طبقه بندی کرده اند. گونه اول ترصیع گرد و زرد رنگی بر روی سطح آبی رنگ مات دارد )به طور مثال، قبر شماره 3 قلعه کوتی( و گونه دوم دارای چشم آبی تیره و خاتمکاری گرد سفید رنگ بر روی سطح آبی کم رنگ است )قبر شماره .)I حدود 235 عدد؛ قبر شماره 9 قلعه کوتی :I 5 قلعه کوتی

عصر محوطههای در که شیشهای مهره نوع این تولید

Page 32: GAMANE2 Rearrange

32

هخامنشی بسیار متداول بود )و البته در دوره اشکانی نیز رواج داشت( احتمااًل در قرن ششم ق.م. آغاز شده است.)21( از قبر بدون شیشهای مهره زیادی تعداد II کوتی قلعه 9 شماره

تزئین یافت شده است.)22(

بدل چینی از قبر شماره 5 قلعه کوتی II نیز نمونهای از اشیای موسوم به چشم هوروس از جنس بدل چینی یافت شده است )شکل 2: شماره 7(.)23( روشن است که کاوشگران محوطه موفق به شناسایی آن نشده بودند، زیرا در گزارش خود تصویر آن را به

صورت سر و ته چاپ کرده اند.برجسته سیاه رنگ با هوروس چشم این ابروی و چشم رایج بسیار اشیای از هوروس چشم است. شده مشخص است و در بسیاری از محوطههای عصر هخامنشی، به عنوان کاالی وارداتی از مصر،)24( یافت میشود. از آن جمله میتوان تل هویوک)26(، دوه اللوز)25(، کامد چون محوطههایی به این ایران در کرد. اشاره نیپور)29( و رفاعه)28( تل برسیب)27(، اشیا در همین دوره در جونو)30(، تخت جمشید)31( و شوش)32(

یافت می شود.

فلزگوشواره: گوشوارههایی که از قلعه کوتی یافت شده شکل های سادهای از قبیل نمونههای ساده یا مارپیچ طال از جنس، نقره نمونه ها بقیه تا 8(.)33( دارد )شکل 3: شمارههای 5 یا مس شکل پیچیدهتری دارد که بدنه اصلی از جنس طال است و آویزهایی به شکل بادام از جنس بدل چینی آبی یا قیر به آن افزوده شده است )شکل 3: شمارههای 1 تا 4(.)34( گوشواره به دست از قبر شماره 14 توماجان )گیالن( تقریبًا مشابهی آمده است. این قبر مربوط به عصر آهن I است و از آن در عصر آهن III یا ــ حتی به احتمال بیشتر ــ در عصر آهن

IV، یعنی دوره هخامنشی، دوباره استفاده شده بود.)35( آنها جالبترین اما دارد، سادهای شکل انگشترها انگشتر: نمونههایی است که بر روی آنها فضای گرد یا بیضوی جهت تعبیه نگین وجود دارد )شکل 3: شمارههای 9 و 10(. گونه اخیر شاخصه دوره هخامنشی و دوره بعد از آن است. در این

دوره ُمهرهای استوانهای منسوخ میشود.)36( قبر از به ویژه النگوهای زیادی )شکل های 4 و 5(، النگو: شماره 5 قلعه کوتی I)37(، کشف شده که جنس تمامی آنها از

مفرغ است. برخی از آنها به شکل حلقه با انتهای باز و ساده است و محل اتصال آنها ساده، کنده کاری شده یا قالبگیری شده است )شکل 4: شماره های 1 تا 5(. بقیه به صورت حلقههای بسته است و محل اتصال تخت آنها با نقوش کنده به شکل اشکال هندسی تزئین شده است )شکل 4: شمارههای 6 و 7(. محل اتصال تعداد زیادی از این النگوها به شکل حیوانات و به صورت سر گوساله یا مار است )شکل 4: شمارههای 8-13؛

شکل 5: شمارههای 4-1(. سر شکل به تزئیناتی آنها انتهای در که النگوهایی یافت وفور به هخامنشی عصر در است شده اجرا حیوانات می افتد هم روی بر آنها از برخی اتصال محل می شود.)38( حدودی تا وسط قسمت در یا )4-3 شماره های :5 )شکل منگنه شده است )شکل 5: شمارههای 1، 2 و 5( تا قفل شده و از مچ دست پایین نیفتد.)39( گروه دیگری از این النگوها از مفتول تاب خورده ساخته شده است )شکل 5: شمارههای 5 و 6(. النگوی دیگری نیز از ورق مفرغی ساخته شده و بر روی آن نقطهها و خطوط حکاکیشده به چشم می خورد )شکل 5:

شماره 7(. سنجاق سر: سنجاق های سر از قبر شماره 5 و الیه مربوط به تدفین هشتم قبر شماره 9 قلعه کوتی I یافت شده است. این اشیا به دو نوع تقسیم میشود.)40( نوع اول دارای فنر )شکل3: شماره 11( و نوع دوم دارای لوال )بند( )شکل 3: شماره های 12 و 16( است. نوع اول از جنس مفرغ ساخته شده و قوس مارپیچ نیم دایره یا مثلثی شکلی دارد که تا حدودی گرد است و در محل اتصال فاقد تزئین است )شکل 3: شماره های 11 و 12(. به نظر میرسد ساخت این نوع از سنجاق ها در اصل در مناطق قفقاز و ماورای قفقاز باب شده است. یک نمونه بسیار مشابه با قدمت دوره هخامنشی نیز از سانتا )Santa( واقع در گرجستان یافت شده است، اما قوس آن گردی بیشتری دارد و تنها دو سوم آن مارپیچ است.)41( نوع دوم گونه خاصی از سنجاق های قفل دار است و ظاهراً در گیالن بسیار رایج بوده I است. سه نمونه از این سنجاق ها از قبر شماره 5 قلعه کوتییافت شده که از جنس نقره )شکل 3: شماره های 14 و 15( و یا مفرغ مطال است )شکل 3: شماره 16(. یک نمونه مفرغی نیز از قبر شماره 9 )الیه مربوط به تدفین هشتم( قلعه کوتی I یافت شده است )شکل 3: شماره 13(. تمامی این سنجاق ها یا نقطههای تزئینات حکاکیشده با لوزی شکل قوس تخت

برجسته دارد که به روش خالکوبی ایجاد شده است.)42(

Page 33: GAMANE2 Rearrange

33

پیش تر به قبر شماره 14 توماجان اشاره شد که گوشواره هایی بسیار شبیه نمونه های قلعه کوتی در آن وجود داشت. از این قبر، که دوباره استفاده شده بود، دو سنجاق قفل دار نیز یافت نقطه دارای چهار و لوزی شکل آنها از است.)43( یکی شده برجسته است و دیگری قوس گرد یا هاللی شکل دارد و با است. یافته تزئین هندسی طرح های در برجسته نقطههای قدمت تدفین دوم این قبر را، بر اساس این اشیا و گوشوارهها،

میتوان به عصر هخامنشی نسبت داد.

اشیای متفرقهاز برخی از این مقابر زنگوله های مفرغی )شکل 6: شماره 1( دگمههای طال )شکل 6: شماره 2( چند زین اسب زینتی به شکل ویلون )شکل 6: شماره 5(،)44( آیینه )شکل 6: شمارههای 6 و 7(، زره سینه )شکل 6: شماره 8()45( و تعدادی چوب سرمه نیز که قسمت باالی یکی از آنها به شکل سر اسب بود )شکل

6: شماره های 3 و 4( به دست آمده است.)46(یک سگگ مشبککاریشده از جنس مفرغ نیز در میان یافته های این مقابر دیده می شود که بر روی آن تصویر حیوانی وجود دارد که بر روی پاهای عقب خود نشسته و پاهای جلو را خم کرده است )شکل 6: شماره 9(. تا جایی که نگارنده اطالع دارد این سگگ نمونه مشابهی در سایر محوطهها ندارد. البته، انتساب این سگگ به سکاها- سارمات ها را نمی توان رد کرد

و سونا و فوکایی نیز نظر مشابهی ابراز کرده اند.)47(هم چنین، از قبر شماره 5 قلعه کوتی I کاسهای از جنس رخام به یافت شده است )شکل6: شماره 10( که پایه حلقوی با نمونههای یافت شده از تخت جمشید شباهت دارد.)48( اشیای فلزی به دست آمده از این مقابر نیز چاقوها و خنجرهای بدون

تزئین را شامل می شود.)49(

حاصل سخنرا متجانسی گروه شد بررسی حاضر نوشته در که اشیایی شکل می دهد و با اشیای دوره های آهن I تا III و اشیای مربوط به اواخر دوره اشکانی در گیالن تفاوت دارد. نه تنها دارد تفاوت مزبور اشیای با کوتی قلعه مقابر سفال های چشم قبیل از دیگری اشیای آنها یافته های میان در بلکه شکل به مهرههایی و میلهای شیشهای ظروف هوروس، دستبندهای و نقش دار انگشترهای سر، سنجاق های چشم، متهی به سرهای حیوانی نیز دیده میشود. تمامی این اشیا در

قبرهای هخامنشی، به طور مثال در َدَوه هویوک، کامد اللوز، تل برسیب، شوش، قبرهایی در گرجستان و یا در محوطههایی که الیههای هخامنشی بابل و نیپور تخت جمشید، قبیل از

دارند، نیز یافت شده است. ماّدی فرهنگ در هخامنشی تأثیر نوعی است مسلم آنچه مناطق وسیعی از خاور نزدیک به چشم میخورد و گیالن نیز از این قاعده مستثنی نیست. این تأثیر در اشیای به دست آمده امید است قابل مشاهده است. از قبرهای گیالن مشخص و در آینده مطالعات و تحقیقات بیشتری در قبرستان های دوره هخامنشی به ویژه در ایران انجام گیرد تا برای تأیید نتیجهای که در این مقاله کوتاه به آن رسیدیم شواهد بیشتری در دست

داشته باشیم.

Page 34: GAMANE2 Rearrange

34

توضیحات

1. Haerinck, E., 1988. 2. Haerinck, E., 1983, pp. 173-149, fig. -2427, Pl. XI-XII3. Sono, T.; Fukai, S., 1968.4. Dyson, R.H., 1979, p. 11, fig. 5; Haerinck, E., 1988, Pl. 69.5. “Ritzversierte Keramik.” Boehmer, R.M., 1986.6. Haerinck, E., 1983, pp. 96-94.7. Haerinck, E., 1983, pp. 154-153. 8. Sono, T.; Fukai, S., 1968, Pl. LXXXI, 4, Pl. LXXXVII, 2; compare Haerinck, E., 1988, Pl. 69, n 15 ,10 ,3 ,2. 9. Haerinck, E., p. 157, fig. 25, n 9 ,8; p. 163, fig. 27, n 13 ,7-5. 10. Samadi, H., 1969, p. 102, fig. 57; p. 58 = Tomb n 28. 11. Haerinck, E., 1988, p. 73, Pl. 70, n 2.12. Haerinck, E., 1988, Pl. 59, n 13 ,12; Pl. 69, n 15-13. 13. Kroll, S., 1976, p. 144, type 83a.14. Sono, T., Fukai, S., Pl. LI, n 18; Pl. LXXXV, n 2; Colour Plate n 2. 15. Barag, D., 1975, p. 27, p. 30, fig. 27.16. Sono, T., 1968, Pl. LI, n 17; Pl. LXXXV, n 3. 17. Barag, D., 1975, pp. 27-26, p. 30, fig. 4-3; Barag, D., 1985, pp. 79-78, n 78-77, fig. 6, Pl. 10. 18. Gagochidze, Y., 1982, Pl. VI, n III, 3. 19. Sono, T., Fukai, S., 1968, Pl. L, 6 & 3; Pl. LXXIX, 9 ,8; Pl. LXXXV, n 36-34; Pl. LXXXVII, n 27 ,18.20. Moorey, P.R.S., 1985a, p. 211; Taniichi, T., 1983a, p. 83 and 1983b. See also Curtis, J., 1984, pp. 43-42, n 378 and n 477 who cites e.g. also Persepolis, Deve Hüyük, Kamid el-Loz; add to this also Gagochidze, Y., 1982, Pl. VI; Nagel, W., Strommenger,

E., 1985, colourplate. 21. Curtis, J., 1984, pp. 43-42کاوش های در مهره ها این از زیادی تعداد هم چنین، سال های 1987 و 1988 در اددور )امارت ام القوین در کشور امارات متحده عربی( و در کاوش های یک هیئت باستان شناسی بلژیکی از دانشگاه گانت در قبرهای متعلق

به قرن اول میالدی کشف شده است.22. Sono, T., Fukai, S., 1968, Pl. LXXXVII, n 26-19.23. Sono, T., Fukai, S., 1968, Pl. LI. n 6; Pl. LXXXV, n 17; Barag, D., 1975, p. 25 Haerinck, E., 1978, pp. 82-80. 24. Moorey, P.R.S., 1985a, p.157.25. Poppa, R., 1978, p. 40 and p. 143 note 57. Taf. 11.26. Moorey, P.R.S., 1980, p. 119, fig. 20, n 505 m; p. 121, fig. 21, n 514 ,512 ,511; p. 123, fig. 22, n 523 m. 27. Thureau-Dangin, F., Dunand, M., 1936, p. 77.28. Seton, Williams, M. V., 1961, Pl. XLI, n 10. 29. Mc Cown, D. E., Haines, R. C., Hansen, D., 1967, Pl. 150, n 48; Gibson, Mc. G., 1978, fig. 27, n5. 30. De Morgan, J., 1896, p. 111, Pl. V; Haerinck, E., 1978, pp. 82-80.31. Schmidt, E., 1957, Pl. 43, n 3. 32. Chirshman, R., 1954, p. 69, Pl. XVII, n 14; Pl. LIII.33. Sono, T., Fukai, S., 1968, Pl. LI, 5-3; Pl. LXXXV, 16-14.34. Sono, T., Fukai, S., 1968, Pl. LI, 2-1; Pl. LII, 8-7; Pl. LXXXVII, n 12 ,11. 35. Haerinck, E., 1988, p. 65, Pl. 72.36. Koldewey, R., 1914, p. 267, fig. 190; Schmidt, E., 1957, p. 46; Moorey, P.R.S., 1980, p. 85.37. Sono, T., Fukai, S., 1968, Pl. LXXXIV; Pl. XLIX. ,.e.g. Thereau-Dangin, F., Dunand, M .38

Page 35: GAMANE2 Rearrange

35

Pl. ,1954 ,.Pl. XVIII; Ghrishman, R ,1936 ,.Poppa, R ;1958 ,.Amandry, P ;16 ,XVIII ;18 ,16 ,11 ,10 ,4 .Taf ,56-55 .pp ,1978 .12-11 .fig ,80-74 .pp ,1980 ,.Moorey, P.R.S .p ,1958 ,.and Amandry, P 38 Cfr. Note .39

.32 .p ,1985 ,.Moorey, P.R.S ;1140. Sono, T., Fukai, S., 1968, Pl. LI, 12-8; Pl. LII, 11, Pl. LXXXV, 13-9; Pl. LXXXVII, 8; Vanden Berghe, L., 1978, pp. 61-60, fig. 11, n 19-12, pp. 69-68.41. Gagoschidze, Y., 1982, Pl. V, n 5-0. 42. See also: Nagel, W., Strommenger, E., 1985, Taf. 11, n 22: a closely related hinged fibula.43. Vanden Berghe, L., 1978, p. 56, n ,12 13; Haerinck, E., 1988, p. 65, Pl. 72.44. Sono, T., Fukai, S., 1968, Pl. LXXXVII: قس باشد. بیشتر شاید سفال این ,.Merhav, R:قدمت 1981, pp. 97-96 45. Sono, T., Fukai, S., 1968, Pl. LXXVII, 10-9; Pl. XLV, 7-6. ;3 ,Pl. XLVI ,1968 ,.Sono, T., Fukai, S .46.11 ,Pl. LXXX ;1 ,Pl. LXXIX ;4 ,Pl. XLVII

است: شده یافت صمدلو در مشابهی بسیار نمونه 29 ,Pl. LXI ,1981 ,.Gagochidze, Y

47. Sono, T., Fukai, S., 1968, Pl. LXXVII, 8; XLV, 8; p. 43.نک جمشید، تخت از شده یافت کاسه های برای .48: Schmidt, E., 1957, Pl. 59 ,58

لبه اکثر این کاسه ها منقوش است.49. Sono, T., Fukai, S., 1968, Pl. LXXVII, 12-11; Pl. LXXIX, 15-12; Pl. LXXXI, 8; Pl. LXXXVII, 40.

کتابنامه

Amandry, P., 1958, Orfevrerie achéménide, Antike Kunst I, 1, pp. 24-9, ill.Barbag, D., 1975, Rod-formed kohl-tubes of the mid-first millennium B.C., Journal of Glass Studies vol. XVII, pp. 55 ,36-23 fig. 1985-------, Catalogue of Western Asiatic Glass in the British Museum, vol. I, LondonBohemer, R.M., 1985, Ritzversierte Keramik aus dem Mannäischen )?( Bereich, Archaeologische Mitteilungen aus Iran, Neue Folge, Band 19, pp. 115-95, fig.Curtis, J., 1984, Nush-I Jan III. The Small Finds, London.de Morgan, J., 1896, Mission Scientifique en Perse, Tome IV, Paris.Dyson, R.H., 1979, Questions and Comments on “Amlash” Pottery, Highlights of Persian Art )= Persia Art Series n 1(, Boulder, pp. 15-3, fig. 7.Gagochidze, Y., 1982, Samadlo, Tbilissi. 1981-------, Mogilniki Trialeti. Katalog III. Mogilniki Antitsjioj Apochi, Tbilisi.Ghrishman, R., 1954, Village perse-achéménide, MDP XXXVI, Paris.Gibson, Mc G., 1978, Excavations at Nippur. Twelfth Season, Chicago.Haerinck, E., 1978, Painted Pottery of the Ardabil Style in Azerbaidjan )Iran(, Iranica Antiqua, vol. XIII, pp. 91-75, fig. 9, Pl. I.1983-------, Là Ceramique en Iran pendan la période parthe )ca. 250 av. J.C. à ca. 225 après J.C.(. Typologie, chronologies et distribution, Gent.1988------- Iron Age in Guilan—Proposal for a Chronology, Bronzeworking Centers of Western Asia c. 539-1000 B.C. )J. Curtis, ed.(, London, pp. 78-63, Pl. 72-57.Koldewey, R., 1914, The Excavations at Babylon, London.

Page 36: GAMANE2 Rearrange

36

Kroll, S., 1976, Keramik urartäischer Festungen in Iran, Berlin.Mc Cown, D.E., Haines, R.C., Hansen, D., 1976, Nippur I, Chicago.Marhav, R., 1980, A glimpse into the past. The Joseph Ternbach Collection, Jerusalem.Moorey, P.R.S., 1980, Cemeteries of the First Millennium B.C. at Deve Hüyük, Oxford. 1985-------a, Materials and Manufacture in Millennum in Ancient Mesopotamia: The Evidence of Archaeology and Art, Oxford.1985-------b, The Iranian Contribution to Achaemenid Material Culture, Iran vol. XXIII, pp. 37-21, fig. 6. Nagel, W., Strommenger, E., 1985, Kalakent. Früheisenzeitliche Grabfunde aus dem transkaukasischen Gebiet von Kriovabad /Jelisavetopol, Berlin.Poppa, R., 1977, Kamid el-loz. 2. Der eisenzeitliche Friedhof. Befunde und funde )= Saarbrücker Beitrage zur Altetumskunde Band 18(, Bonn.Samadi, H., 1959, Les découvertes fourtuites, Arts Asiatiques, vol. 6, pp. -175194, ill.1969-------, Les Découvertes fourtuites et l’état de la civilizasion chez l’homme prémédique, Teheran.Seton, Williams, M.V., 1961, Preliminary Report on the Excavations at Tell Rifa’at, Iraq, vol. XXIII, pp. 87-68, Pl. XXXI-XLISono, T., Fukai, S., 1968, Dialaman III. The Excavations at Hasani Mahale and Ghalekuti 1964, Tokyo.Taniichi, T., 1983a, Pre-Roman and Roman Glass Recently Excavated in China, Bulletin of the Okayama Orient Museum, vol. 3, pp. 141 ,105-83.1983-------b, western Designed “Composite Eye” Glass Beads Recently Excavated

in China, Bulletin of the Ancient Orient Museum, vol. V, pp. 339-323, ill.Thereau-Dangin, F., Dunand, M., 1936, Til Barsib, Paris.Vanden Berghe, L., 1978, Les fibulas provenant des fouilles au Pusht-I Küh, Iranica Antiqua, vol. XIII, pp. 74-35, fig. 11, Pl. IV.

Page 37: GAMANE2 Rearrange

37

ت قلعه کوتی در نقشه ایرانموقعی

Page 38: GAMANE2 Rearrange

38

شکل 1. سفال های مکشوفه از قلعه کوتی )گیالن(

Page 39: GAMANE2 Rearrange

39

شکل 2. ظروف شیشه ای )شماره های 1-2(؛ مهره های به شکل چشم )شماره های 3-6(؛ و چشم هوروس از جنس بدل چینی )شماره ی 1( مکشوفه از قلعه کوتی )گیالن(

Page 40: GAMANE2 Rearrange

40

شکل 3. گوشواره ها )شماره های 1-8(؛ انگشتری ها )شماره های 9-10(؛ و سنجاق های قفلی )شماره های 11-16( مکشوفه از قلعه کوتی )گیالن(

Page 41: GAMANE2 Rearrange

41

شکل 4. النگوهای مفرغی مکشوفه از قلعه کوتی )گیالن(

Page 42: GAMANE2 Rearrange

42

شکل 6. اشیای مفرغی )شماره های 1، 3-9( و طال )شماره ی 2(؛ کاسه از جنس رخام )شماره ی 10( مکشوفه از قلعه کوتی )گیالن(

شکل 5. النگوهای مفرغی مکشوفه از قلعه کوتی )گیالن(

Page 43: GAMANE2 Rearrange

43

شهر نهادی مدنی است که در نقطه¬ایی از محیط زیست و اجزاء و یابد می توسعه و رشد گیرد، می شکل انسانی ارکان از .یکی یابد می ظهور صورت آن کالبدی عناصر شهر یک حیات استمرار و توسعه فرم، ایجاد بر تأثیرگذار .این باشد آن می ایدئولوژی سازندگان و باورهای مذهبی تأثیر بخصوص پس از ورود اسالم به ایران و تغییر نگرش مردم بحدی شگرف است که براساس آن می-توان تاریخ شهرسازی ایران را به دو دوره کلی شهرسازی پیش از اسالم و دوره اسالمی تفکیک کرد. اگرچه اطالعات ما از چگونگی فضایی، خصوصیات کالبدی، های ویژگی و یابی شکل چگونگی عناصر و اجزاء فضاهای شهری، مسکن عامه، نظام کمبود دلیل به اول گروه شهرهای تعداد حتی و محالت پژوهش های باستان شناسی اندک است ،لیکن این نقصان درخصوص شهرهای قرون اولیه اسالمی به ویژه دوره انتقال

از ساسانی به اسالمی چشمگیرتر به نظر می رسد. که مردم مذهبی باورهای تغییر و ایران به اسالم ورود با حادث جدید حاکمانی زمامداری و سیاسی تغییرات پی در شد، شهرها نیز دستخوش تحوالت شگرفی گشتند. ساکنان خود، دیرین اصول از ایی پاره به وفاداری ضمن شهرها تعاریف و مفاهیم و شریعت دین جدید را در ساخت، توسعه، مدیریت و تداوم واحدهای مسکونی و محالت شهری اعمال دگرگونی با را خود ساسانی دوره شهرهای برخی نمودند های عمیق اجتماعی، مذهبی و فرهنگی متأثر از تحوالت سیاسی– مذهبی همنوا ساخته و حیاتشان استمرار یافت و حتی که رفتند میان از چنان و گشته متروک نیز گروهی که همانطور شد. پاک ها خاطره و یادها از نیز نامشان ساسانی ادوار شهرهای مطالعه در جدی خالیی شد گفته اولیه و میانی اسالمی وجود دارد که ضرورت و سده های دو را زمینه این در باستان-شناسی های پژوهش انجام های پرسش زمینه این در همچنین سازد. می چندان زیادی درباره میزان دگرگونی فرم و عملکرد فضاها اعم از فضاهای عمومی و شهری و فضاهای مسکونی و خصوصی ونیزسازمان اجتماعی ساکنان شهرهای انتقال یافته به دوره اسالمی و نیز دالیل تداوم و حیات برخی و اضمحالل برخی دیگر مطرح است که پاسخ به آنها مستلزم انجام مطالعات

مدتمند باستان شناسی می باشد.

پاسخ بتوان آن در پژوهش با که شهری جستجوی در نگارنده طی چند یافت، را پرسشهای مطروحه از تعدادی که ویگل باستانی محوطه از 1383 سال در خود بازدید متعاقب وقوع حفاری های متعدد غیرمجاز اهمیت و ادوار بررسی برنامه یک اجرای بود، درک قابل آن استقراری پاییز در و نمود ریزی طرح آن برای را باستان-شناسی برنامه این شناسی باستان هیأت یک تشکیل با 1385های ماه در سپس و شد گذاشته اجرا مرحله به بررسی خرداد و تیر 1389 فصل اول کاوش باستانشناسی خود را

به اجرا گذاشت. محوطه باستانی ویگل در 10 کیلومتری جنوب شرقی شهر امروزی آران و بیدگل در شمال استان اصفهان واقع شده

است .این محوطه وسیع باستانی که بالغ بر یکصد هکتار را شامل از ماسه های انباشت ضخیمی با می شود در حال حاضر روان پوشیده شده است و از نظر توپوگرافی مرکب از پشته ایی است که ماسه بزرگ نسبتًا و تپه های کوچک و ها تمامی این محوطه را می پوشاند. با توجه به آسیب ماسه های روان به محدوده های آباد حومه شهر آران و بیدگل، در طی دهه های اخیر با کاشتن درختچه های طاق تاحد زیادی موفق به مهار و تثبیت ماسه ها شده اند که این امر انباشت شنها را بر روی آثار فرهنگی محوطه سبب گردیده

است اما روند پیشروی صحرا همچنان ادامه دارد. پس از بررسی های سطحی معلوم شد که این محوطه از دارای هرکدام که شده تشکیل هم مجاورت در شهر دو سازمان فضایی و عناصر و اجزای مستقل و مجزا از هم اند. مکانی مساعد و رودها در مجاورت احداث شهرها اگرچه برای کشت و کار آنقدر معمول بوده که ابن خلدون آن را به صورت قاعده ای بیان می دارد: »... باید شهر را بر ساحل نهاد بنیان پرآب و گوارا های برابر چشمه در یا رودخانه مورد لیکن دو شهر ، زندگی است« از ضروریات چه آب مطالعه در منطقه ایی خشک واقع شده اند که میزان بارش ساالنه آن به زحمت به 140 میلیمتر می رسد و عاری از هرگونه آبهای سطحی است و تنها از طریق هدایت آب از نقطه ایی دیگر به آن می توانسته بوجود آید. در واقع، این دو شهر با هدایت آب از طریق قنات - این ابداع تمدن ساز

* استادیار گروه باستان شناسی دانشگاه کاشان

محوطه باستانی ویگلدکتر محسن جاوری*

Page 44: GAMANE2 Rearrange

44

عرصه به پا محوطه این غربی های بخش از ایرانیان- بنابراین اند داشته دوام قرن چند برای و گذاشته وجود خلق آنها حاصل تمدن کاریزی است شایان ذکر است که شهرهایی که از آب قنات هابهره مند می گردند و تعداد آنها در ایران کم نیست، همانگونه که با قنات تولد می یابند، در صورت نقصان آب قناتها و یا خشک شدن آنها، روند رشد و توسعه آنها نیز دچار نقصان و ناپویا شده و یا در نهایت به نابودی کشیده می شوند؛ اتفاقی که شاهد حدوث آن در محوطه ویگل هستیم. به هرحال وقتی شهری بوجود می آید، »در صورتی می تواند بقا داشته باشد که واجد برخی علمکردهای اجتماعی یا اقتصادی باشد. در واقع شهرهای تبدیل شوند ارگانیک طبیعی باید به شهرهای خلق شده وگرنه بقایی نخواهند داشت، زیرا قدرت سیاسی به خودی

خود نمی تواند یک شهر را حفظ نماید« .سازگاری ایران شهرهای ماندگاری در دیگر موثر عامل و تطابق کامل آنها با محیط و شرایط اقلیمی پیرامونشان است و به همین علت است که در مناطق کویری شهرها محیطی شرایط از تابعی که اند گرفته شکل نحوی به شان باشند »این شهرها چنان هم آوا و همرنگ با طبیعت آن شده از جزیی خود که اند کرده رشد و گرفته شکل و آب با تفاهم در را نظیری بی و وحدت یگانگی و اند خاک و هوا نصیب خود کرده اند«. »این عوامل عالوه بر تأثیر بر شکل و سیمای شهرها، اساس و شرایط اقتصادی، اجتماعی، جمعیت و نوع معیشت ساکنان را نیز تعیین می کرده اند« در محوطه موضوع پژوهش حاضر نیز همرنگی و سازگاری با طبیعت و اقلیم در اتخاذ نوع مصالح، تعیین به فرم فضاها و آن وشکل الگوی گسترش جهت شهر، خوبی هویدا است، در اینجا قواعدی برای زندگی در کویر خلق شده که البته خود حاصل تجربیات پیشتر خود است اما، در معماری این منطقه قرنها پس از ترک این شهرها

تداوم یافته است. از نظر موقعیت مکانی و جغرافیایی دو شهر مورد مطالعه نواحی که داشته¬اند قرار ارتباطی مهم راه یک سر بر جنوب و جنوب غربی ایران را به بخشهای شمالی متصل می کرده است. با یادآوری فقر منابع آبی در این محوطه و اینکه خاک آن نیز از نوع Loom است و خاکی فقیر برای کشاورزی است . روشن است که دلیل ایجاد این دو شهر این زیرا نمود از کشاورزی جستجو غیر در عملکردی را

منطقه شرایط الزم برای کشت و کار و تولید محصوالت نمی فرهنگی وسیع محوطه این ساکنان یقینًا و نداشته

توانسته اند در امور زراعی توفیق چندانی بیابند. یکی از نکات مهم درباره این دو شهر تجربه دوره تحولی انتقال از دوره ساسانی به اسالمی است. همانطور که می دانیم با فروپاشی نظام حکومتی ساسانی و روند تدریجی تغییر دین، تغییرات شگرفی در ساختارهای اجتماعی ایرانیان پدید آمد که تحوالت اساسی در نظام اجتماعی آنان را به این تغییرات در ساختار و شکل شهرهای دنبال داشت و

ایرانی تأثیرگذار بود و انعکاس خود را باقی گذاشت .دارند وجود نیز دارابگرد مانند دیگری شهرهای البته، کاربری یقینا لیکن اند کرده تجربه را تحوالت این که و موقعیت مکانی شهر میتواند به عنوان عامل موثری در استمرار و انقطاع حیات آن نقش ایفا نماید. به عنوان مثال، آنکه دلیل به بیشاپور و اردشیر خوره دارابگرد، شهرهای مستقیمًا مورد استفاده فرمانروایان ساسانی بوده اند ممکن آنکه گیرند حال قرار اسالمی بی مهری حکام مورد بود دارای زیاد بسیار احتمال به و واقع کویر دل در ویگل کاربری متفاوت بوده. به هر حال به نظر می رسد با توجه به ترک آگاهانه این شهرها تمامی عناصر و اجزای آنها به صورت نسبتًا سالم باقی مانده و فقط با ماسه مدفون شده است. لذا محوطه هایی وسیع و پر اهمیت را پیش رو داریم که چنانچه به طریق علمی مورد مطالعه قرار گیرد با توجه به قابلیت های باالیش قادر است پاسخ بسیاری از ابهامات موجود در زمینه وضعیت شهرهای ایران در انتقال از عصر ساسانیان به دوران اسالمی و روند شهرسازی ایران را ارائه

نماید.

محوطه باستانی ویگل در 10 کیلومتری جنوب شرقی شهر آران و بیدگل در موقعیت 34.00 شمالی و منطقه 51.30 نظر از است. شده واقع اصفهان استان شمال در شرقی اقلیمی منطقه ویگل طبق تقسیم بندی انواع اقلیم در ایران

جزء گروه خنک – خیلی گرم و خشک استتابش شدید خورشید در معرض منطقه اینکه به توجه با است و بخش قابل مالحظه این تابش جذب مي شود دما در این محدوده چنانچه اشاره شد بسیار باالست و تغییرات ساالنه دما در آن کامالً مشخص است برآیند این وضعیت دمایي عدم وجود رطوبت و اتالف شدید انرژي تابشي در

Page 45: GAMANE2 Rearrange

45

شب است که باعث افت دمای محل در شبها مي گردد لذا نوسان دمایي در طول شبانه روز و فصول تنوع زیادي

دارد. طول در زیرزمینی آبهای ذخیره از ناشی منطقه آبهای هزاران سال می باشد و مسیر حرکت قنات ها نشان می دهد که این سفره های آب زیرزمینی در غرب و جنوب این منطقه یعنی رو به جانب ارتفاعات کرکس قرار داشته اند. با توجه به اقلیم این منطقه تنها راه دسترسی به این طی در که واقعیتی است بوده قنات، احداث آبی منابع بوده آن اطراف و منطقه کاشان کننده آب تأمین قرنها است- روندی که همچنان نیز وجود دارد. این کمبود خود بخود آب را به عنوان ماهیتی گرانبها تبدیل می-کرده که به بهترین صورت ممکن بایستی از آن استفاده می شده کشاورزی مصارف برای آن بکارگیری امکان عماًل لذا

وجود نداشته است.

پیشینه تاریخیهر چند داده های باستانشناسی معّرف یک محوطه بزرگ اند که سابقه سکونت در آن به دوره ساسانی می رسد اّما رّد چندانی از این شهر در تاریخ باقی نمانده و در مجموع که بطوری است، موجود زمینه این در اندکی اطالعات تنها متنی که نامی از ویگل و شهر مجاور آن هراسکان در آن برده شده دیوان سید ابوالرضا راوندی قاسانی شاعر شیعی مرام و متولی و مدرس مدرسه مجدالدین کاشان است . وی در دیوان خود ضمن شرح یک رخداد مصیبت آمیز تاریخی که در اواخر دوره سلجوقی بطور عموم ناحیه کاشان و شهرها و آبادی های اطراف آنرا تحت تاثیر قرار داده، به نام این شهرها نیز اشاره کرده است. آنچه از اشعار راوندی بر می آید حاکی از هجوم سپاهیان ملک سلجوق هجری 532 سال االول ربیع در ملکشاه محمدبن بن قمری به کاشان و آبادی های اطراف آن از میمه و مشهد این محاصره و...، آباد نوش و بادرود و نطنز تا اردهال شهرها و قتل بزرگان و غارت اموال مردم است این حمله خوارزمشاه کمک با راوندی گفته طبق که محاصره و نیز همراه بوده چند ماه به درازا می انجامد و در نهایت خیراندیش و سخاوتمند خواجگان از یکی وساطت با بن بن فضل عبداله ابوالقاسم نام مجدالدین به کاشانی محمود کاشانی که ضمنًا احداث و تعمیر بناهای متعددی

مدرسه جمله از آن اطراف های آبادی و کاشان در مجدالدین منسوب به اوست با پرداخت 7000 دینار سکه را این ماجرا راوندی شرح قائله ختم می شود. زر سرخ تحت عنوان شعری طوالنی بنام »نونیه« در دیوان خود آورده است. این شعر با مقدمه ایی مشتمل بر گالیه شاعر از اوضاع زمانه و احوال روزگار و شکایت از بیداد روزگار اند داشته روا چه مردم بر ظالمان اعصار تمام در که آغاز شده و به سرنوشت اقوام پیشین و بیداد سالطین و فرجام آنان اشاره نموده و سپس به شرح هجوم سپاهیان سلجوقی و ستم و حتک حرکت آنان بر مردم آن دیار می پردازد. چنانکه او می گوید : وقتی به ما حمله کردند که برای مقابله با آنان هیچ سپاهی گرد نیاورده و حمله آنان را پیش بینی نکرده بودیم و نیز: آنگاه در هراسکان کاری عذابی نیز ویگل بر و است نشدنی فراموش که کردند

سخت نازل شد.و کوچک های پشته از حاضر حال در ویگل محوطه بزرگ ماسه ای تقریبًا تثبیت شده تشکیل یافته که سطح آن با انبوه درختچه های طاق پوشیده شده است. در این محوطه بزرگ دو قلعه یکی در شرق و دیگری در غرب وجود دارد که بافت شهری، در یکی از بخش جنوبی و قلعه شرقی در قلعه غربی- و در دیگری یعنی شرقی- بخش های غربی، شرقی و جنوبی آنها شکل گرفته است . پیش از شروع بررسی چنین به نظر می رسید که تمامی محوطه معرف شهر بزرگی است که دارای دو قلعه می باشد و این نکته ای استثنایی در نوع خود بود، حتی برای نگارنده این ذهنیت را پیش آورد که ممکن است ساکنان شهر مدتی پس از سکونت از یک قسمت به قسمت دیگر به عدم توجه با بررسی پایان در اما باشند. جابجا شده وجود هر گونه آثاری بر روی سطح بخش میانی آنها و تجمیع داده ها معلوم شد که با دو ساختار شهری کامال مجزا روبرو هستیم که هر کدام دارای یک قلعه هستند و یک فاصله 800 متری میان آنها وجود دارد . شایان ذکر است در طی گمانه زنی هایی که نگارنده به منظور تعیین محدوده این محوطه در زمستان 1387 به انجام رسانده وجود یک فاصله حدود 250 متری میان این دو شهر با تایید رسید که نشان داد عمال در این محدوده دو شهر در نزدیکی و مجاورت هم ساخته شده اند که هر دو در یک زمان شکل گرفته اند و نیز در یک زمان متروک شده اند.

Page 46: GAMANE2 Rearrange

46

نام با آنها با توجه به تشخیص دو شهر، محدوده های های محوطه شرقی و محوطه غربی نامگذاری و از هم تفکیک شدند. شایان ذکر است منتهی الیه محوطه غربی ساسانی دوره های سفال از مملو بزرگ محدوده یک این مکان وجود دارد که مبین حضور دوره ساسانی در است . با آغاز دوره اسالمی ساکنان طی یک جابجایی مکانی به طرف شرق و جنوب شرقی در محوطه غربی شهر را گسترش داده و یک محدوده جدید سکونتی را برای خود تعریف کرده اند. در شهر شرقی سکونت دوره ساسانی در همان مکان خود به حیاتش ادامه داده است، محدوده ای که براساس مستندات باستانشناسی تا پیش و داشته حیات سلجوقی دوره انتهای و مغول حمله از مصادف با زمان مذکور برای همیشه متروک شده است. از نظر نامگذاری هر چند چنانکه پیشتر گفته شد از نام داریم و هراسکان خبر ویگل نام های به دو شهر این این با توان می را شهر دو این از کدامیک اینکه اما اسامی نامگذاری کرد هنوز هیچ مدرک مستدلی در دست کار در سهولت برای شد ذکر که همانطور لذا نداریم، با عنوان های محوطه شرقی و محوطه را آنها تحقیق

غربی نامگذاری کرده ایم. این بخش از محوطه در منتهی الیه شرقی واقع شده و قلعه محوطه این در موجود معماری اثر ترین شاخص ایی است که با ارتفاعی مشرف بر محله ها احداث شده کنیم. قلمداد باید های حکومتی قلعه نوع از را آن لذا چنانکه می دانیم یکی از ویژگی های شهرهای اسالمی اینکه به توجه با ارک حکومتی است که یا قلعه وجود بسیاری از عناصر دیگر شهری مانند بازار، مسجد، حمام و بافت شهری پیرامون شکل می گرفته اند نقشی انتظام ابعاد است. داشته عهده بر شهرسازی مقوله در دهنده این قلعه 100×100 متر بوده و محور آن شمال غرب به جنوب شرق می باشد. مصالح اصلی معماری این قلعه را چینه و خشت تشکیل می دهد. ابعاد خشت های به کار رفته در این قلعه 8×40×40 سانتیمتر است که در برخی قسمت های تحتانی بارور و پاره ایی از فضاهای درونی که بقایایی از آنها باقیمانده به خصوص برای طاق زنی استفاده کرده اند . در سطح قلعه تعداد معدودی آجر نیز برابر 5×20×20 سانتیمتر دارند و ابعادی وجود دارد که نشان می دهد در بعضی از قسمت های قلعه از آجر نیز

به عنوان یک مصالح معماری فرعی با درجه اهمیت ثانوی داخلی فضاهای عمده بخش متاسفانه اند. کرده استفاده این قلعه در سال های اخیر بر اثر اقدامات سوداگران اموال نیز بکارگیری لودر تخریب و زیر و رو شده و تاریخی و

اطالعات خاصی از آن مستفاد نمی شود.این قلعه با دیوارهای بلند قطور که ضخامت آنها در برخی از برخی به 3 متر می رسد محصور شده، در قسمت ها قسمت ها نیز ارتفاع باقیمانده دیوار به 10 متر می رسد که در نمای رو به داخل آثاری همچون داغ طاقچه و طاق ها باقی مانده بر بدنه هنوز مشهود است و نشان می دهد که واحدهای فضایی درون قلعه دست کم به صورت سه طبقه و به ترتیبی کاماًل متراکم احداث شده بوده اند. مشخصات موجود به طور کامل موید حضور یک حاکم در این ارگ است و بر وجود یک سیستم نظارتی حکومتی داللت دارد. شایان ذکر است لودر تخریب گر در طی عملیات انهدامی خود از گوشه جنوب غربی وارد شده و پس از چند حرکت قسمت تمامی و بارو جز به تقریبا که و عرضی طولی داخلی قلعه را شامل می شود از گوشه شمال شرقی خارج

شده است.سفالی های یافته توزیع و محوطه این بررسی براساس غربی- خط یک امتداد در شهر این استقراری الگوی اتاق و فضاها به توجه با شهر این جهت است. شرقی محور شمال دارای آمد بیرون ها ماسه دل از که هایی

غرب- جنوب شرق- عمود بر محور قبله- است.با ورود به دوره اسالمی ساکنان شهر یک نقطه دیگر در مجاورت شرق محدوده اولیه خود را برای گسترش شهر انتخاب کرده اند به همین خاطر است که قلعه عماًل باعث ایجاد افتراق در محدوده استقرار دوره ساسانی شده و آنرا به دو پاره تقسیم کرده است. پس در این محوطه عماًل تشخیص قابل جداگانه شهرسازی و استقراری دوره دو است؛ دوره ساسانی و دوره اسالمی. به عنوان یک رخداد مهم حداقل بخشی از محدوده استقراری دوره ساسانی با ورود به دوره اسالمی متروک شده و شهر جدید در یک این ذکر با البته است داده شده دیگر گسترش محدوده استفاده قابل برخی ساختارهای از است ممکن که نکته شهر دوره ساسانی در دوره اسالمی نیز استفاده شده باشد. این در حالی است که در محوطه شرقی با توجه به فقدان یک مکان مشخص متعلق به دوره ساسانی نگارنده معتقد

Page 47: GAMANE2 Rearrange

47

انتقال از دوره به تداوم سکونت در همان مکان در حین ساسانی به اسالمی است و به همین خاطر اثری از شهر دوره ساسانی روی سطح موجود نیست زیرا شهر ساسانی در دل شهر دوره اسالمی مستهلک شده ولی با کاوشهای باستان شناسی می توان به این حقیقت پی برد. در واقع از دوره ساسانی به اسالمی در واقع دو انتقال در مبحث شهر هر کدام راهی جداگانه را در این زمینه طی کرده اند. استقرار دوره ساسانی در محوطه غربی شایان ذکر است در سطح محوطه بطوری که است پررنگ و بسیار غنی انباشتی از سفالهای این دوره در حد خیره کننده موج می زند ، منظره ایی که در بدو ورود به این محوطه هر بیننده

ایی را تحت تاثیر قرار می دهد.

بهار در ویگل باستان شناسی محوطه کاوش اول فصل و تابستان 1389 به انجام رسید و در نتیجه آن اطالعات بر دگرگونی نگرشها نسبت مهمی حاصل آمد که عالوه مهمترین کرد. چندان دو را آن اهمیت محوطه این به چلیپایی پالن با ساختمان یک حفاری فصل این یافته امتداد محور شمال بنا در این ابعاد 10×11 متر است. با غربی- جنوب شرقی- جهتی که در دوره اسالمی نیز شهر در راستانی آن شکل گرفته و گسترش یافته- می باشد. برای احداث این ساختمان، تمامًا از مصالح گل به عنوان تنها ماده ساختمانی این بنا استفاده شده بدین صورت که دیوارها و جرزها را فقط با چینه ساخته اند- درست همان سنتی که در بناهای دوره بعدی یعنی اسالمی این محوطه تا پایان آن دیده می-شود. کف بنا و ازاره آن تا ارتفاع 70 سانتیمتری با الیه نازکی از گچ روکش شده که اثر سه بار تجدید و اصالح بر روی آن مشهود است و سپس از قسمت ازاره به باال، بدنه چینه ایی دیوارها که سطحی نسبتًا هموار شده دارد با یک رنگ قرمز اخرایی تمامًا رنگ آمیزی شده است. پالن ساختمان دارای چهار دهانه ورودی می باشد که ابعاد و اندازه آنها با همدیگر تطابق ندارد و از این لحاظ آن دو ضلع در و دارد را ها طاقی چهار به شبیه پالنی بخشهایی از یک رواق موجود است که اگر طرح بنا را به صورت متقارن فرض کنیم احتمااًل تمامی بخش مرکزی را در برمی گرفته است.شواهد نشان می دهد که پس از احداث این ساختمان دهانه شمال شرقی آن با افزودن یک ساختار ساخته شده از قطعات پیش ساخته گچی مسدود

شده که با گسترش این ساختار رو به شمال غربی سکویی ادامه پایه آتشدان تا مقابل اند که با سه پله ایجاد کرده می یابد . با توجه به اینکه اثر رنگ قرمز روی دیوار و ازاره مشهود همچنان دهانه این بدنه روی بر وضوحًا گچی از احداث ساختمان در الحاقات در زمانی پس است، این همان دوره ساسانی به انجام رسیده که به موجب آن دهانه بیرونی اش، قطع با فضا های آن ارتباط و مسدود شده شده است. این الحاقات خود جنبه ایی آیینی داشته و در

راستای عملکرد ساختمان پدید آمده بوده اند. بدست آتشدان یک پایه بنا این میانی نقطه در درست آمد؛ این پایه با استفاده از گچ در قسمت دو سکوی زیرین به شکلی قلوه سنگ و گچ در ساقه مرکزی و مقادیری بسیار مستحکم ساخته شده ، در مرکز این ساقه یک منفذ مدور به عمق10 سانتیمتر و قطر 5 سانتیمتر وجود دارد که احتمااًل محل قرار دادن یک میله فلزی یا چیزی مشابه آن بوده که برای استحکام بیشتر به عنوان یک آرماتور در آن کار گذاشته شده و آتشدان و مجمر مربوطه را بر روی آن

نصب کرده بوده¬اند. سکوی سانتیمتر، 180×180 آتشدان این زیرین مربع رویی آن 147×147 سانتیمتر و قطر پایه در بخش زیرین 133 سانتیمتر که قطر آن در باالترین قسمت ساقه به 50

سانتیمتر ختم می شود.این ساقه که با گچبری و ایجاد شیارهایی تداعی گر گل لوتوس است دارای 38 پره می باشد در چهارگوش سکوی مربع شکل اولی چهار فرورفتگی مربع شکل وجود دارد که احتمااًل شی در درون آنها قرار داده می¬شده و مقادیری بقایای گچبری نیز پیرامون این آتشدان بدست آمد که بر روی کف پراکنده بودند و حاوی نقوش معمول در گچبری دوره ساسانی اند، این گچبری ها احتمااًل به نحوی با این

آتشدان مرتبط بوده اند. هیچ اثری از آوار بر روی کف این بنا مشاهده نشد و تمامی آن با ماسه پر شده بود. دهانه شمال غربی این بنا با نهادن 40×40×8 و سانتیمتر 38×38×8 اندازه دو با خشتهایی سانتیمتر تیغه شده است. با توجه به اینکه این تیغه را بر به قطر 35 سانتیمتر که روی کف روی یک الیه ماسه گچی بنا پس از رهایی آن پوشیده شده، ساخته اند حاکی از این است که در دوره اسالمی پس از اینکه مدتی این بنا متروک بوده و این الیه ماسه کف آن را گرفته برای مدتی

Page 48: GAMANE2 Rearrange

48

توسط افرادی عامی مورد استفاده قرار گرفته است. وجود این بنا با این کیفیت معرف حامیانی رسمی و حکومتی است که آن را بر پا داشته اند و در درجه نخست شهر بودن این مکان در دوره ساسانی را تایید می کند و دوم این که موید حضور یک سازمان حکومتی و سیاسی در دوره ساسانی ناشناخته تاکنون که است مرکزی ایران از نقطه این در مانده و اطالعاتی از آن در تاریخ موجود نیست. انباشت زیاد بخشهای مجاور شمال شرقی این بنا از وجود ساختمانهای مهم دیگری در کنار آن خبر می دهد که در صورت توفیق

در آینده نزدیک در دستور کار کاوش قرار خواهد گرفت.دیگر های نمونه با عمده تفاوت چندین ویگل آتشکده از آنرا که دارد ساسانی دوره های آتشکده شده شناخته دیگران متمایز و به عنوان بنایی استثنایی معرفی می کند. یکی از این تفاوت ها مربوط به ساختار و مصالح بکار رفته )terra pesse (در این بنا می باشد. این بنا تماما از چینهاز نازک و ضخیم بصوزت ساخته شده . همه دیوارها اعم )mud brick(هم خشت از حتی اند شده ایجاد چینه استفاده نشده است. شایان ذکر است در سایر بناهای بررسی شده موجود در این محوطه نیز از همه دیوارها از چینه بنا شده اند و از خشت صرفا برای طاق زنی استفاده شده است. بکارگیری چینه سنتی کهن است که بهترین مصالح برای ساختمانهای منطقه کویر می باشد سنتی که قرن ها ادامه نوسانات با مقابله برای موجود امکان بهترین و داده شده حرارتی کویر می باشد. باید در نظر داشت درمعماری مذهبی از مصالح سنگ با استفاده ساسانی چهار طاقی ها معموال و گچ بنا شده اند در حالیکه این بنای مذهبی مدل دیگری را نشان می دهد. در محدوده اطراف وی کل و در فاصله اندکی از آن، چهار طاقی های دیگری از جمله نیاسر) بفاصله نطنز) ، کیلومتری( بفاصله 20 کیلومتری(، خرمدشت) 30بفاصله 60 کیلومتری(، سپرو) بفاصله 100 کیلومتری(و قلعه دار) بفاصله 180 کیلو متری( ) دو نمونه اخیر توسط نگارنده کشف شده اند(و نخلک ) بفاصله 250 کیلومتری(در اطراف نایین و چهار طاقی آتشکوه در حوالی دلیجان در فاصله 120 کیلومتری وجود دارند که همه از سنت رایج دوره ساسانی که در سایر چهار طاقی های دیگر در فارس و دیگر نقاط دیده میشود و از مصالح سنگ و گچ در ساخت آ<ها ساتفاده سنت بنا این ساخت در این بر بنا اند. کرده تبعیت شده معماری دوره ساسانی برای چهارطاقی ها زیرپا نهاده شده و

از یک ماده ساختمانی غیر معمول استفاده شده است. بدنه های داخلی و بیرونی این بنا تا ازاره)dado( با روکش دوره چند اثر که شده پوشانده گچ از )plaster نازکی) تجدید در آن مشهود است و از ازاره به باال تمامی سطوح داخلی با رنگ قرمز اخرایی رنگامیزی شده است، کیفیتی بندیان درگز اخیر در که بجز نمونه کشف شده درسالهای در خراسان در شرق ایران در مکان دیگری مشاهده نشده است. در شهر شرقی نیز قسمتی از یک بنا دیده می شود که با همین رنگ پوشانده شده است. استفاده از این رنگ سنتی است کهن که دربرخی بناهای دوره پیش از تاریخ در سیلک در همین منطقه نیز دیده می شود و بعدها تبدیل به یک اصل تزیینی در ساختمانهای روستای ابیانه در نزدیکی

وی گل گردید. آمد بدست بنا این دیوار تزیین از در حین کاوش قسمتی pale پریده) رنگ زرد رنگ به قلب تعدادی نقاشی که yeallow( را نشان می دهد. این نقاشی در نوع خود بی نظیر است و تا کنون هیچ نمونه ایی از آن در بناهای مذهبی دوره ساسانی و حتی سایر بناهای دیگر این دوره گزارش ُمشت یک برابر تقریب بطور کدام هر قلبها است. نشده هستند که سر آنها حالت مایل دارد. متاسفانه در این فصل کردن مشخص برای )sondage سونداژ) انجام امکان طی در قطع بطور نشد. مشخص تزیین این حضور دوره دوره های بعدی این تزیین با گچ پوشانده شده است. بطور احتمال این تزیین می تواند به دوره اول این بنا مربوط باشد.

این آتشکده از نظر موقعیت مکانی نیز با سایر نمونه های دیگر تفاوت دارد، بطور معمول چهارطاقی ها در حومه شهر ها و یا محدوده خارج از شهر ها و گاهی روی تپه های و صخره های مرتفع واقع بودند حال اینکه این آتشکده درست در درون بافت شهری ساخته شده و از این نظر با شهر سازی ارتباط یک برقراری اینجا در ندارد. تطابق ساسانی دوره نزدیک میان مذهب و مردم دیده میشود، کیفیتی که در دوره اسالمی شاهد حضور آن هستیم و مسجد با بافت شهر پیوند نزدیک دارد. در مقایسه با سایر چهارطاقی های موجود در

همین منطقه این تفاوت کامال مشهود است. مربعی شکل ساختار یک آتشکده شمالی دهانه گوشه در گچی دیده می شود که در مرکز آن یک دایره توخالی قرار دارد و چهار مکعب گچی کوچک در هر یک از گوشه های آن قرار داشته است. این ساختار خاص نشان دهنده انجام

Page 49: GAMANE2 Rearrange

49

است، اصلی فضای به ورود حین در ناشناخته مراسمی تا بناهای مشابه مراسمی که در مذهب زرتشتی در سایر کنون مشاهده نشده است. این اثر در طی دوره اسالمی با مسدود کردن این دهانه با یک دیوار خشتی پوشانده شده

است.وجود این تفاوت ها ما را بر این وامی دارد که این بنا را یک ساختمان مذهبی استثنایی معرفی نماییم. این تفاوت ها زیر پا گذاری و تخطی از سنت های رایج موجود را نشان می دهد و از این لحاظ می توان احتمال تعلق آن به یک فرقه مذهبی خاص را عنوان کرد که بر این اساس به سازندگان

اجازه این تغییرات را داده است.با اسالمی دوره در ساکنان شهر برخورد دیگر نکته یک این بناست، شواهد باستانشناسی هیچ گونه تخریب عمدی در این بنا را نشان نمی دهند بلکه حاکی از رها کردن آن و عدم بی احترامی به آن می باشد. حتی وقتی از این بنا در دوره اسالمی استفاده شده هیچ تخریبی در آن صورت نگرفته است. ضمنا این بنا به مسجد تبدیل نشده است و از این لحاظ این نظریه که با آمدن اسالم به ایران برخی آتشکده ها به مسجد تبدیل شده اند را مورد تردید قرار می

دهد.سلجوقی دوره پایان تا اسالمی دوره طی شهر دو این سطح افت دلیل به نگارنده نظر به و اند بوده مسکون آبهای زیرزمینی مجبور به ترک آن و تشکیل دو شهر آران و بیدگل در کنار هم شده اند. دو شهری که سنتهای کهن شهر های اولیه و رقابت شدید را میان خود حفظ کرده اند و تا چند سال قبل فقط با یک خیابان از هم تفکیک می شدند. مردمی که هنوز هم با وجود تشکیل یک شهر در هم با مشارکت و همدیگر قبول به حاضر اخیر سالهای نیستند زیرا از نظر فرهنگی و لهجه با هم تفاوت اساسی

دارند.

Page 50: GAMANE2 Rearrange

50

Page 51: GAMANE2 Rearrange

51

Page 52: GAMANE2 Rearrange

52

Page 53: GAMANE2 Rearrange

53

Page 54: GAMANE2 Rearrange

54

Page 55: GAMANE2 Rearrange

55

مقدمه:و ها تپه حریم و عرصه تعیین منظور به زنی گمانه محوطه های باستانی یکی از شیوه ها و راهکارهای جلوگیری از تخریب آنها بر اثر رشد و توسعه بی رویه ساخت و سازها زمینهای کردن گسترده همچنین و روستاها ، شهرها در که تپه مشکین محوطه است. کشاورزان توسط کشاورزی در جنوب شرقي شهر پرندک واقع شده بخشهایي از عرصه و حریم آن به خصوص در ضلع جنوبی دارای مالکیت خصوصی است و مالک این بخش از محوطه در سالیانه گذشته اقـدام به کاشت باغ پسته و خاکبـرداي و کندن کانالي در این قسمت کرده است .با توجه به وجود آثار سطحی و زیر سطحی در این قسمت و مشکالت حقوقي بوجود آمده در این زمینه و به بنا این محوطه، غیرمجازدر حفاریهاي افزایش همچنین پیشنهاد رئیس محترم سازمان میراث فرهنگي ، صنایع دستي با زني گمانه پژوهشي برنامه مرکزي استان گردشگري و هدف تعیین عرصه واقعي و پیشنهاد حریم آن با مجوز شماره شناسي باستان پژوهشکده 1386/3/9 مورخ 251/1652به دست نتایج مقاله این در که انجام شد هیأتي*** توسط

آمده از این گمانه زني و بررسیهاي سطحي ارائه مي گردد.موقعیت جغرافیایی و اقلیمی شهرستان زرندیه:

شهرستان زرندیه که در شمال غربی استان مرکزی واقع شهرستان به شمال از ، ساوه شهرستان به جنوب از شده شهریار، کرج و قزوین ، از شرق به شهرستان رباط کریم و از

غرب به شهرستان رزن محدود می گردد. مرکز این شهرستان شهر مامونیه در مختصات جغرافیایی 18دقیقه درجه و35 جغرافیایی طول و30دقیقه درجه 50 ( دریا سطح از 1270متری ارتفاع ودر جغرافیایی عرض جغرافیای استان مرکزی ، 1360 : 220( و در 88 کیلومتری واقع ساوه غرب شمال و42کیلومتری تهران غربی جنوب است. مساحت این شهرستان 98/130 کیلومترمربع که 14 آن جمعیت و گیرد می بر در را استان مساحت از درصد این ) 1384 ، مرکزی استان سالنامه است.) نفر 12093شهرستان دارای 4 شهر و 2 بخش بنام خرقان و مرکزي

است.و زرندیه شهرستان غرب شمال در خرقان بخش شهرستان ساوه در مختصات جغرافیایی 57درجه و49 دقیقه طول جغرافیایی و20 درجه و35 دقیقه عرض جغرافیایی در ارتفاع 1900 متری از سطح دریا واقع شده است. این بخش دارای 3 دهستان به نامهای الویر‚ علیشار و دوزج با مساحت 35 و سکنه از خالی روستای 103 با کیلومترمربع 1305این شهری نقطه تنها و است.مرکز سکنه دارای روستای بخش رازقان است. )آمار نامه سازمان برنامه و بودجه استان

مرکزی ،1370 : 18(شمال و زرندیه شهرستان شرق در مرکزي بخش شهرستان ساوه در مختصات جغرافیایی 30 درجه و50دقیقه طول جغرافیایی و18 درجه و35 دقیقه عرض جغرافیایی در ارتفاع1370 متری از سطح دریا واقع شده و دارای 3 دهستان به نامهای حکیم آباد‚ خشکرود و رودشور است. مساحت این بخش 2809 کیلومتر مربع با 168 روستای خالی از سکنه

و144 روستای دارای سکنه است. )همان ، 19- 18(کیلومتری شمال در42 مامونیه این بخش شهر مرکز غرب ساوه و از دیگر نقاط شهری این بخش می توان از

شهر زاویه و پرندک نام برد . آب وهوای شهرستان زرندیه را می توان به دو ناحیه کوهستانی ودشت تقسیم نمود که نواحی کوهستانی آن را بخش خرقان ونواحی جلگه ای را بخش مرکزی تشکیل می دهند ، هوای بخش مرکزی معتدل وخشک بوده وبیشترین صفر باالی سانتیگراد درجه تابستانها40 در حرارت درجه

*مدرس گروه باستان شناسی دانشگاه کاشان و سرپرست هیأت گمانه زنی و تعیین حریم مشکین تپه

** عضو هیأت علمی گروه باستان شناسی دانشگاه کاشان ، دهقان اعظم : از بودند عبارت پژوهشی برنامه این هیأت ***اعضای معصومی امید ، یوسفیان حامد ، کوهی مجید ، رحیمی قاسم ، عباسی امیر بردار نقشه جیریایي آقاي و بطیار محبوبه ، روستایی ، شیرزاد غالمرضا ،آقاي جناب توجه بذل از اینجا نمایم.در مي تشکر آنها خوب همکاري از و دستي صنایع ، فرهنگي میراث سازمان پیشین محترم رئیس حسیني دفتر پیشین محترم سرپرست آبادي لعل آقاي ، مرکزي استان گردشگري دارم.همچنین را قدرداني و تشکر کمال زرندیه شهرستان فرهنگي میراث استان فرهنگی میراث پژوهشي بخش مسئول شراهی اسماعیل آقای از سپاسگزارم. بود، ایشان دوش بر هیأت مسولیتهاي از بسیاري که مرکزي

نتایج گمانه زنی و تعیین حریم مشکین تپه)مشکویه( دکتر محمدرضا نعمتی * دکتر رضا نوری شادمهانی**

Page 56: GAMANE2 Rearrange

56

وکمترین آن در زمستان ها به 8 درجه زیر صفر می رسد، میزان باران سالیانه در این بخش 200تا 300 میلی متراست

)جغرافیای آبادیهای کشور،1360 : 220( پاییز آن خشک وزمستان آن نسبتا سرد و توام با بارندگی است. قسمتی از بارندگی به صورت برف است که فقط چند روز یا چند ساعت دوام می یابد. در شبهای زمستان هوا بسیار سرد می شود. بخش خرقان به علت وجود ارتفاعات دارای )جغرافیای باشد. می بیشتر بارندگی با سردتر وهوای آب

استان مرکزی ، 1375 : 21(تشیع مذهب وپیرو مسلمان عموما شهرستان این مردم

هستند. زبان مردم این شهرستان ترکی وفارسی است . اهالی روستاهای ویدر‚ امیر‚ وسمق‚ ورده و... در بخش به قزوین نشینان تات با بودن مرز هم دلیل به خرقان زبان وگویش خاص آن منطقه صحبت می کنند. )ساالری

)19: 1379، در این شهرستان رودخانه دایمی و پر آب وجود ندارد در رازقان فصلی رودخانه این شهرستان در موجود رود و پرندک شهر جنوب در رود سه رودخانه و خرقان بخش

است . وضعیت چین خوردگی منطقه ساوه عامل تشکیل سه دشت در سطوح مختلف با ویژگیهای متفاوت می باشد که یکی از این دشتها ، دشت زرند می باشد که در شهرستان زرندیه قرار دارد. دشت زرندیه با ارتفاع متوسط1260 متر از سطح دریا جزو حوزه آبریز رودخانه شور است. حدود 5025 کیلومتر مربع وسعت این دشت آبرفتی و بقیه آن را ارتفاعات تشکیل داده است. آب وهوای این منطقه خشک وکویری

بوده و متوسط بارندگی حدود 150 میلیمتر در سال است . این دشت فاقد رودخانه دایمی است و رودخانه فصلی کوچکی بنام سه رود در فصولی از سال در انتهای جنوبی دشت آبهای زیر زمینی را زهکشی کرده و به رودخانه شور حدود 122 از دشت تخلیه شده آب کل میزان ریزد. می طالقانی باشد.)مختاری می سال در مکعب متر میلیون ،1376 :355، 356( از مهمترین کوههای این شهرستان می توان به کوه قلیچ در کیلومتری 3 در رستم کوه و غرب شمال کیلومتری 17متری 200 در خوجین وکوه مرکزی بخش شرق جنوب جنوب رازقان با ارتفاع 2321 متر و کوه سیچان چشمه در 3 کیلومتری جنوب شرق رازقان در بخش خرقان اشاره کرد .

وضعیت اقتصادی در بخش خرقان منحصر به کشاورزی و دامداری به روش سنتي است که در سطح متوسطی قرار دارد. کشت دیم 70 و آبی 30 کشاورزی را در بر می گیرد و شامل کشت گندم ، جو ، لوبیا ، نخود ، سیب زمینی و میوه آب باشد. می گردو و انگور ، بادام مثل درختی های سر کشاورزی بستگی به میزان آب سطی و ریزش باران دارد.

در بخش مرکزی نیز گندم ، جو ، ذرت ، پنبه ، انار ، انجیر وهلو عمده ترین فرآورده های کشاورزی هستند آب نیمه و ژرف چاههای و کاریزها از منطقه این کشاورزی

ژرف تامین می گردد .به درختان توان این شهرستان می گیاهی پوشش از گز، زبان گنجشک ، ارجین و یولقون و گیاهان بو مادران ، شیرین بیان ، گل گاوزبان ، گل بنفشه ، خاکشیرو پرسیاوش که کاربرد دارویی دارند و پوشش گیاهی برای چرای دام و91( 220: 1369 آبادیهای کشور‚ )جغرافیای کرد. اشاره در سالهای اخیر مردم این شهرستان به پرورش شترمرغ در

سطح وسیعی روی آورده اند.سیمای تاریخی مشکویه ) مشکین تپه ( :

کیلومتری 50 در آن های ویرانه امروزه که مشکویه شمال شرق ساوه و 1/5 کیلومتری جنوب شرق پرندک واقع است در نزد بومیان منطقه به » قلعه ُمشکی یا ُمشکوی« معروف است. اما این تپه در تاریخ 56/1/22 در فهرست آثار با شمارة 1361به و تپه عنوان مشکین ایران تحت ملی

ثبت رسیده است.دربارة واژه مشکویه معانی مختلفی بیان شده: مشکویه به فتح اول و تحتانی آخر، بمعنی ُمشکوی است که بتخانه و حرمسرای سالطین و همچنین نام نوایی ست از موسیقی ) خلف تبریزی، 1362 : 2017 (. خلوتخانه شیرین و خسرو را نیز می گویند و به معنی کوشک و باالخانه باشد مطلقًا، خواه کوچک و خواه بزرگ و بعضی باالخانه کوچک را مشکو و باغچه را هم گفته اند ) همان : 2015 (. اما معنای دیگری که بدین صورت گرفت. نظر در توان می واژه این برای مشکویه را کلمه مرکبی دانست که از دو جزء مشک و ویه تشکیل شده است. » ویه » پسوند دارندگی است، بنابراین واژه ایجاد شده به معنی محل یا جای است که مشک داشته است. بر این اساس می توان احتمال داد که در گذشته های این منطقه گله های آهو می زیستندکه نه چندان دور در با شکار آنها تولید مشک صورت می گرفته است. بنابراین

Page 57: GAMANE2 Rearrange

57

شاید بتوان چنین فرض نمود که مشکویه محلی برای تولید مشک بوده است. منابع جغرافیایی روستایی دیگری به نام مشکاذین در نزدیکی ری اشاره دارند که جزء اول نام آن با جزء اول نام مشکویه یکی است ) یاقوت، 1991 : 135/5 (. اما با استناد به دالیل زیر می توان محوطه مشکین تپه را

با مشکویه مذکور در متون کهن منطبق دانست:1 ـ موقعیت مکانی و فواصل مشکویه با ری و ساوه که در امروزین مشکین با وضعیت اشاره شده بسیار بدانها متون

تپه منطبق است.2 ـ با استناد به متون کهن می توان تغییر آبادی کوچک

مشکویه به شهری متوسط را محتمل دانست. جغرافیایی موقعیت دلیل به کهن متون نویسندگان ـ 3مشکویه تا قرن هشتم هجری به کرات از این آبادی اولیه )شهر ثانویه ( یاد کرده اند. اما از این زمان به بعد دیگر نام و نشانی از مشکویه پیدا نیست. این ویژگی نیز با سفالهای پراکنده بر سطح محوطه دمساز است. زیرا هیچ قطعه سفالی از ادوار پس از ایلخانان در این محوطه مشاهده نمی شود.

4 ـ نام قلعه ُمشکی یا مشکوی که بر افواه جاریست را می توان تحریف شدة مشکویه دانست.

در صفحات قبل اشاره داشتیم که شهرها و برخی روستاهای از اند که بیش اقبال را داشته این حاشیة شاهراه خراسان یا برده نام دیگر شهرها و روستاها در کتابهای جغرافیایی توصیف شوند. زیرا در این مسیر طوالنی مأموران دو دیوان برید ) پست ( و خراج ) مالیات ( دائمًا در حال تردد بودند و بی شک این دو نهاد نقش بسیار مهمی در ترقی توأمان :1980 . Elbabour( کردند می ایفا مختلف شهرهای

.) 2موقعیت جغرافیایی مشکویه، گذشته از اهمیت اقتصادی آن، در خور توجه است و سبب شده که این شهر در تقسیمات اسالمی نویسان جغرافی آثار در و شود وارد ری اداری همواره مورد بحث قرار گیرد. نخستین سند از ابن خردادبه صاحب کتاب المسالک الممالک است که به هنگام تحریر کتاب، ریاست کل برید را در منطقه جبال بر عهده داشت ) رود گر کیادارا ، 1376 : 50 ( نوشتار او راجع به بزرگراهها و منزلگاهها، تصویر زنده ای از این راهها و تأسیسات وابسته به آنها و منازل بین راهی در اوائل قرن سوم هجری قمری ارائه می نماید. ابن خردادبه نخست از راهی آغاز می کند که از بغداد به سوی شمال تا آسیای میانه و به سوی مشرق

دربارة کوتاه مالحظاتی با همراه یابد. می امتداد هند تا تقسیم اداری و خراج ) کراچکوفسکی :122(. ابن خردادبه در میان شهرها و روستاهای این شاهراه به نام مشکویه هم اشاره دارد و می نویسد که بین مشکویه و ری 11 ایستگاه .)20 :1370 خردادبه، ابن ( دارد وجود راهی میان چاپار بنابراین المسالک و الممالک را نخستین کتابی می توان دانست که نام مشکویه در آن ذکر گردیده است. نکته دیگر اینکه ابن خردادبه بر خالف جغرافی نویسان بعدی از چاپار خانه های شهر ساوه ذکری به میان نیاورده است. آیا می توان چنین پنداشت که مشکویه در اوائل قرن سوم هجری قمری برای مسافران این شاهراه شناخته شده تر از ساوه اما می است این سؤال دشوار به دقیق پاسخی بود؟ارائه توان احتمال دادکه بخش اعظم اسامی مندرج درمسالک و الممالک مربوط به چاپارخانه های است که به منزلگاههای پستی ایران پیش از اسالم در آن مکانها دایر بوده است ) بتوان مشکویه را رودگر کیادارا : 51(. براین اساس شاید

روستایی پیش از اسالمی قلمداد نمود.نویس دیگری است که در کتاب خود ابن رسته جغرافی نموده، تألیف ق . ه 290 سال در که النفیسه االعالق به مشکویه منزلگاههای حاشیه شاهراه خراسان میان در ابن برخالف رسته ابن خوشبختانه است. پرداخته نیز و مشکویه جغرافیایی موقعیت بیان به صرفًا خردادبه فاصله آن با شهرهای قبل و بعد بسنده نکرده بلکه وصف ( است آورده عمل به نیز روستا این از مختصری بسیار او می توان از نوشته .) 197 – 196 : ابن رسته، 1380 دریافت که برخالف نواحی اطراف مشکویه از قبیل خشک بودند، مشکویه زار رود و قریه طزره که کم آب و شوره باغچه قصر آن می جوشید با توجه به چشمه ای که در های پسته بود. پسته باغهای میان در سرسبز ای واحه مشکویه هریک به اندازه بادام بودند و به مرغوبیت مشهور ) همانجاها (. امروزه نیز مهمترین محصول کشاورزی این ناحیه را می توان پسته دانست حتی به فاصله چند ده متری جنوب مشکین تپه باغ پسته بسیار وسیعی واقع است. در پیشینیان« وجود داشت که بناهای از مشکویه » قصری » تصاویری از چوب« داشت. سقف آن نیز با نقاشی ها و بپذیریم اگر .) ) همانجاها بود تزئین شده الوان رنگهای منظور از » پیشینیان » حکومت ساسانی و یا حکومتهای قبل از آن است، پیشینه مشکویه حتی به قبل از اسالم هم

Page 58: GAMANE2 Rearrange

58

می رسد. مورد دیگری که ابن رسته بدان اشاره نموده، چشمه ایست آن از خروج از پس و داشته جریان قصر باغچه در که ) همانجا است کرده آبیاری می را اطراف مشکویه مزارع (. مشکویه از این نظر بسیار شبیه ری است. چون آنجا هم در کنار آبهای تحت االرضی و سطحی، بخشی از آب مورد نیاز شهر از چشمه علی تأمین می شد. در مشکویه به غیر از این چشمه که هم اکنون خشک و خاموش است منابع دیگر تأمین آب چون قنات و چاه آب نیز وجود داشته است. دارد اشاره هم موضوع این به خود نوشتار در رسته ابن ستانده می باج مسافران از وینده قریه در ری حاکم که است ) همانجا( از آنجا که این روستا مابین همدان و ساوه بود ) همانجا ( می توان مرز غربی کوره ) استان( این مسئله گفته را در نزدیکی همدان در نظر گرفت. ری محققانه زرین کوب را مورد تأیید قرار می دهد که در اواخر قرن سوم، حوزه مالیاتی ساوه از همدان جدا شده بود ) زرین

کوب ، 1387 : 72 (.نام مشکویه در آغاز قرن چهارم ق در کتاب الخراج قدامه بن جعفر دیده می شود. قدامه که همانند ابن خردادبه به منصب صائب البریدی دست می یابد درکتاب خود بیشتر از همه به وصف راههای پستی ) برید ( و والیات توجه دارد ) کراچکوفسکی، 131 (. قدامه در میان آبادی ها، شهرها و منزلگاههای مسیر همدان ـ نیشابور به مشکویه هم اشاره می کند که در 8 فرسخی ساوه و 15 فرسخی ری قرار دارد ) قدامه ، 1370 : 37 – 41 (. او در مورد مشکویه می نویسد ( « است ری مجاور و همدان ناحیه پایان مشکویه که« قدامه : 100 و 181 (. با توجه به این موضوع می توان گفت حدود ایالت جبال ظرف فقط26 سال با تغییراتی همراه است. زیرا دیدیم که ابن رسته در سال 290ه . ق باج ستاندن حاکم ری را در آبادی وینده که حد واسط همدان و ساوه بود می دانست. بر این اساس ساوه شهری بود از ایالت ری. اما با استناد به نوشته قدامه ساوه به کوره همدان تعلق دارد چون

مرز میان کوره ری و کوره همدان آبادی مشکویه است. به متعلق و را مجاور ری قدامه مشکویه است که درست کوره )استان ( ری می داند اما حسن بن محمد بن حسن قمی مؤلف تاریخ قم ) تألیف 378 ه . ق ( مشکویه را یکی .) 58 : قمی، 1361 ( است آورده بشمار قم های دیه از البته با استناد به نوشته مقدسی، قم در قرن چهارم هجری

قمری یکی از نواحی کوره ) والیت ( ری قلمداد می شده است ) مقدسی : 574/2 (. این بحث را بدین شکل می توان جمع بندی کرد که در قرن چهارم هجری قمری ناحیه قم و حد جنوبی کوره از روستاهای مشکویه یکی قدامه از غیر به است. شده می محسوب ری ) استان (جغرافی نویسان قرن چهارمی دیگر نظیر استخری،جیهانی، ابن حوقل و مقدسی از مشکویه به عنوان یکی از آبادیهای استخری،ابن نوشته اند. برده نام خراسان شاهراه حاشیه حوقل و جیهانی کاماًل شبیه یکدیگر است که البته به نظر می رسد این تشابه بدلیل تأثیری باشد که ابن خردادبه بر جغرافی نگاران پس از خود می گذارد ) رضا، 1374: 411 (. اینان فاصله مشکویه تا ری را دو مرحله ) استخری ، 1368 :74 و مقدسی، 2/ 592 ( و دو منزل ) ابن حوقل، 1366 : 126 و جیهانی، 1368: 149 ( می دانند. ضمنًا استخری و ابن حوقل بر این مسئله اشاره دارند که ساوه گاهی از اعمال ) توابع ( ری و گاهی از اعمال جبال است ) استخری، 74، انتزاع از نوشتار آنها داستان ابن حوقل،126 (. این بخش ساوه از ری و اتصال به همدان و یا برعکس را بازگو می

کندکه در نوشته های پیشینیان نیز به آن اشاره شده بود. متأسفانه جغرافی نویسان قرن پنجم هجری قمری اشاره ای ـ ولو مختصر ـ به مشکویه نکرده اند اما در قرن ششم تنها شریف ادریسی است که در کتاب خود »نزهه المشتاق فی االفتراق االفاق« از مشکویه نام برده و فاصله آنرا با ری 21 میل و با ساوه 27 میل در نظر گرفته است ) االدریسی، 1992 : 2/ 675 (. تمام آبادیها و شهرهای مذکور در نزهه کتابهای در شده منعکس شهرهای و آبادیها با المشتاق جغرافیایی پیشین انطباق دارند اما بعضی فواصل با تغییراتی تا مشکویه 21 میل معادل 32 همراهند. مثاًل فاصله ری معادل میل 27 ساوه و مشکویه میان فاصله و کیلومتر 42 کیلومتر برآورد شده است. البته نیک می دانیم که این فواصل با واقعیت منطبق نیست و بنابراین در زمینة تعیین مسافتها به ادریسی اعتماد نمی توان کرد ) کراچکوفسکی ، 229 ( .زیرا وقتی که از میل سخن می گوید معلوم نیست که مقصود او میل فرنگی است یا عربی ) رضا، 1377 : 334 می نباشد، پیشینیان آثار از مقتبس ادرسی مطالب اگر )توان آنرا سند با اهمیتی دانست که نشان می دهد مشکویه تا تاریخ تألیف کتاب یعنی 644 ه . ق / 1154 م به حیات

خویش تداوم بخشیده است.

Page 59: GAMANE2 Rearrange

59

مشکویه از نشانی آن در که دیگری جغرافیایی منبع اما می یابیم »معجم البلدان« یاقوت حموی است. یاقوت که در روزگار حمالت مغوالن تا اوایل ایلخانان می زیست در از است شهرکی مشکویه « : نویسد می مشکویه وصف توابع ری که از آنجا تا ری دو مرحله است و در مسیر ساوه

قرار دارد. « ) یاقوت الحموی، 1991 :5/ 135(.همانگونه که می بینیم نوشته یاقوت با نوشته دیگر جغرافی نویسان تفاوت چندانی ندارد مگر در یک چیز. اینکه یاقوت مشکویه را شهرک نامیده است. به نظر می رسد مشکویه، آبادی کوچک قرن سوم هجری قمری که بسان واحه ای سرسبز در میان کویر طراوت داشت در قرون ششم و هفتم هجری وسعت یافته و به شهری کوچک تبدیل شده است مراصد کتاب در صرفًا مغول ایلغار از پس مشکویه نام .االطالع علی االسماء االمکنه و البقاع بغدادی آمده است. از آنجا که این کتاب مختصری است از معجم البلدان یاقوت، این بر بار حمله مغول زیان تأثیر آنکه متوجه بی بغدادی شهر باشد، عینًا جمله یاقوت را تکرار کرده است ) بغدادی، 1955: 1276 (. بنابراین با قاطعیت می توان نوشت که نام از حمله مغول در هیچ متن جغرافیایی دیده مشکویه پس نمی شود. از مهمترین دالیل آن می توان تغییر مسیرهای اصلی بویژه شاهراه خراسان پس از هجوم مغول و استقرار سلسله ایلخانیان در ایران دانست. پس از انتخاب سلطانیه به جای ساختند مغوالن که شاهراهی پایتخت، عنوان به اینکه از همدان به ساوه و ری برود، مستقیمًا بطرف شمال از بنابراین رفت. می سلطانیه به خرقان و درگزین راه از هیچ یک از شهرهای بزرگ نمی گذشت ) لسترنج : 246(. بدیهی است در چنین شرایطی باید انتظار داشت مشکویة نیمه ویران روز به روز تحلیل رفته و به انزوای بیشتر هم

فرو رود. پیشینه پژوهشی:

در بین سالهای 1354- 1352 منطقه ساوه که شهرستان هوشنگ آقای توسط شد مي شامل هم را زرندیه فعلی عظیم زاده مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت و محوطه پرند ک جنوب شرقی کیلومتري 1/5 در که تپه مشکین واقع شده در سال 1354 مورد بررسی قرار گرفت و تاریخی که وی برای این محوطه ارائه داده است بین دوره سلجوقی

تا پایان دوره تیموری است .محوطه تاریخی مشکین تپه:

یا تپه مشکوی در 1/5 تپه باستانی مشکین محوطه کیلومتری جنوب شرقی شهر پرندک و در حد فاصل خط آهن تهران – جنوب و اتوبان تهران- ساوه )کیلومتر55( طول دقیقه 20 و درجه 35 جغرافیایی مختصات در و جغرافیایی و 50 درجه و 41 دقیقه عرض جغرافیایی قرار

دارد ) نقشه شماره 1(. محوطه مشکین تپه با مساحتی در حدود 50 هکتار )500×1000 متر ( در جهت شمالی- جنوبی امتداد دارد و در بیشتر قسمتها دارای ارتفاعی حدود 3 تا 4 متر از سطح زمینهای مجاور است و تنها در بخش جنوب شرقی ارتفاع

آن به حدود 10 متر می رسد ) تصویر شماره 1 (. دسترسی به محوطه از طریق جاده خاکی که از گوشه جنوب شرقی شهر پرندک منشعب می شود ، میسر است. آهن راه متری غرب محوطه مسیر فاصله حدود 200 از

تهران- جنوب عبور می کند. بخش شرقی محوطه را زمینهای کشاورزی و قسمت ماهورهای تپه شمال در و پسته باغهای را آن جنوبی کم ارتفاع طبیعی احاطه کرده است. در فاصله 500 متری در دارد. قرار پرندک شهر سیلوی محوطه شرقی شمال جنوب محوطه دو رشته قنات در جهت غربی- شرقی قرار دارند که طی چند سال اخیر بطور کامل تخریب و بدون

استفاده رها شده اند. در سطح تپه حفاریهای غیرمجاز بی شماری انجام شده ، بطوریکه کمتر جایی در سطح آن دست نخورده باقی بیشتر اهالی گفته به (.بنا 2 شماره تصویر ( است مانده شده حفر جو سود افراد توسط انقالب اوایل در گودالها اند. بر اثر حفاریهاي غیر مجاز در محوطه بقایاي معماري و مواد فرهنگی زیادي همچون سفال ، شیشه ،فلز ،سرباره استوانه اي شکل توپیهاي ها ی آهن،جوش های کوره، درپوشهای کوچک ، انواع کاشیها ، ،آجر کوره سفالگري بقایاي ظروف سنگي ،سنگهاي آسیاب و... در ، و بزرگ

سطح محوطه دیده مي شود.معماری:

نتیجه در دارد وجود درمحوطه که معماری بقایای حفاریهاي غیرمجاز مشخص شده اند. بقایاي آثار معماري مشخص شده معموال با مصالح سنگ در پی ، آجر ، خشت ، چینه و بندرت سنگ در دیوارها ساخته شده اند و گچ ، آجر و کاشی را بعنوان تزئینات در دیوارها بکار برده اند. برخی

Page 60: GAMANE2 Rearrange

60

6 ، 25×25×5 ،23×23×4 ابعاد به آجرهایی با دیوارها از ،17×17×3 ،22×22×4 ،29× 20×4 ،20× 20×4 ، 38×38×از تلفیقی با دیگر برخی و ، 5×20×32 سانتیمتر 4×8×3برخی در و سانتیمتر 30×30×6 ابعاد به خشتهایی و آجر از دیوارها از سنگ استفاده شده است. مالت بکار رفته در از از گل و در دیوارهای آجری دیوارهای خشتی و سنگی گل از بندرت و آهک و گل آهک، و گچ مخلوط مالت

استفاده شده است. مهم ترین وبزرگترین فضای معماری موجود در محوطه مشکین تپه در بخش جنوب شرقی قرار دارد که به نظر می رسد ارگ شهر باشد ) تصویر شماره 3 (. این فضای معماری ارتفاع 10متر بابعاد 20×50 متر در جهت شرقی- غربی و مرتفع ترین قسمت مشکین واز مصالح خشت وچینه ساخته

شده است.سفال:

بیشترین سفالهای سطحي محوطه از نوع بدون لعاب و اغلب دارای خمیره قرمز آجری با پوشش نخودی در دو پوشش و با خمیره بیرونی ظرف در بخش و گاهی طرف نخودی و خمیره و پوشش قرمز آجری دارند. این نوع سفالها دارای پخت مناسب و چرخ ساز و تعداد اندکي دست ساز و شامل درپوش، کاسه، کوزه ، تنگ و خمره های کوچک و بزرگ هستند. از ویژگیهاي این نوع سفال ها تزیینات پرکار شکل به کنده تزئینات شامل تزیینات این که است آنها ، گیاهی ، هندسی استامپی ، حیوانی و هندسي ، گیاهی حیوانی ، ترکیبي و کتیبه دار ، قالب زده هندسی و گیاهی ،

تزیینات افزوده و تزیینات انگشتی مي باشد. سفالهای لعابدار موجود در سطح محوطه نسبت به سفالهای بدون لعاب درصد کمتری را در بر مي گیرد و شامل سفالهاي لعاب پاشیده ، زرین فام ، اسگرافیاتو ، لعابهاي تک رنگ و

نقاشي زیر لعاب هستند. عالوه بر آثار معماري و سفال در سطح محوطه کاشیهایي به ابعاد مختلف و به شکل شش ضلعي ، مستطیلي و مربع ، اي فیروزه لعابهاي با کنده و قالبي اسلیمي تزئینات با الجوردي و آبي کم رنگ ، قطعات شیشه به رنگهاي سبز، اکسیده و مفرغي آهني اشیاء اي و الجوردي، فیروزه آبي شده شامل تیغه های چاقو ، خنجر و دسته خنجر ، گل میخ

وجود دارد. در 100 متری جنوب محوطه و 250 متري شرق خط

راه آهن تهران - جنوب و در وسط باغ پسته با مختصات جغرافیایی 286ً 20َ 35ْ طول جغرافیایی و 484ً 41َ 50ْ عرض جغرافیایی تپه اي به ابعاد 4×30×50 متر در جهت شرقی- غربی وجود دارد که اطراف و سطح آن را بوسیله

لودر تسطیح کرده اند.زیادي سفال قطعات تپه این هاي دامنه و سطح در . است متفاوت محوطه سطح سفالهاي با که دارد وجود اغلب سفالهاي سطحي با خمیره و پوشش رقیق نخودی که تعدادي از آنها داراي تزئینات کنده بشکل خطوط افقی با نقش برگ و همچنین یا استامپي ، عمودي و مورب و منقوش به شکل دو خط عمودی موازی و لوزیهای متصل اند. تعداد به هم بصورت عمودی با رنگ سیاه نقش شده هستند. قرمز پوشش و خمیره داراي نیز سفالها از کمي

عالوه بر اینها سفالهاي نوع آشپزخانه نیز وجود دارد.در فاصله 30 متري شمال محوطه بر روي تپه ماهورهاي زیادي تعداد متر 30×20 بابعاد اي محدوده در طبیعي سنگ ، ها ،خراشنده ها تیغه ریز شامل سنگي ابزارهاي های مادر و سنگ های دور ریز وجود دارد که تنوع جنس

و رنگ سنگها قابل تامل است.گمانه زني محوطه مشکین تپه:

بعد از بررسي سطح و اطراف محوطه ، گمانه هایي شرقي شمال ضلع از اثر واقعي عرصه تعیین منظور به متر 2×1 گمانه 30 آن جهت چهار در و شروع محوطه کاوش شد.این گمانه ها خارج از عرصه قابل مشاهده و در مکاني که به زمینهاي کشاورزي آسیب نرساند ، انتخاب و به محض رسیدن به آثار معماري و یا الیه باستاني کاوش گمانه متوقف و گمانه بعدي به فاصله دورتري نسبت به آن

حفاري مي شد.گمانه هاي شماره 1تا8 :

گمانه هاي 1تا 8 در شمال شرق ، شمال و شمال شرق محوطه به فاصله 50 تا 100 متر نسبت به هم بین 1تا 3 این گمانه ها داراي الیه هاي طبیعي . متر حفاري شدند شامل خاک رس سفت ، رسوبات نرم ماسه اي رگه هاي اثر بودند ) تصویر یا زرد و قرمز که فاقد هر گونه الیه و

شماره 4 (.گمانه هاي شماره 9 تا 15 و 30:

گمانه هاي مذکور در غرب و جنوب غرب محوطه وعمق آنها بین 30 تا 250 سانتیمتر بود. گمانه هاي 11 ، 14و 15

Page 61: GAMANE2 Rearrange

61

داراي الیه هاي طبیعي و فاقد سفال و یا هر اثر دیگر بودند. از گمانه 9 و 10 به ترتیب در عمق 70 و 30 سانتیمتري بابعاد 6×30×30 با خشتهایي دیواري و آجر و آوار خشت سانتیمتر و مالت گچ و از گمانه هاي 12 و 13 به ترتیب در عمق 110 و 150 سانتیمتري بقایاي سه اسکلت انساني به دست آمد که در جهت شرقي – غربي و صورت به سمت جنوب غرب دفن شده بودند . روي این اسکلتها یک الیه ماسه نرم وجود داشت و بهمراه آنها هیچ شئي دفن نشده

بود ) تصاویر شماره 5 ،6 و 7 ( ) طرح شماره 1 ،2 و3(.گمانه هاي شماره 16 تا 25 :

تا 240 بین 200 و این گمانه ها در جنوب محوطه سانتیمتر عمق داشتند.گمانه هاي 16 ، 21و 25 داراي الیه هاي طبیعي و فاقد سفال و یا هر اثر دیگر بود.گمانه هاي 20 ، 22 ، 23 و 24 تا عمق 150 داراي سفال و از آن به بعد داراي الیه هاي طبیعي بودند. از گمانه 17 آوار دیوار خشتي ، سانتیمتر 24×24×4 بابعاد آجرهایي با فرش آجر کف ،بقایاي یک با مالت گچ و گل و دیواري آجري و خشتي اسکلت در عمق 145 سانتیمتري و گمانه 18 و 19 داراي الیه هاي دست نخورده فرهنگي بودند ) تصاویر شماره 8

و 9 (.گمانه هاي شماره 26 تا 29 :

عرصه به نزدیک و محوطه شرق ضلع در ها گمانه این انتخاب و تا عمق 205 سانتیمتر کاوش شدند و همه آنها تا 1/5 متري داراي سفال و از آن به بعد داراي الیه طبیعي

بودند.

حاصل سخن : با توجه به بررسي هاي انجام شده ، کاوش 30 گمانه محوطه آمده دست به فرهنگي مواد و سفالها مطالعه و مشکین تپه را مي توان به سه دوره پارینه سنگي جدید ،

دوره اشکاني و اسالمي تاریخ گذاري کرد.خود به را محوطه وسعت بیشترین که اسالمي بخش جنوبي شمالي جهت در متر 850 طول ( داده اختصاص آثاري داراي غربي( شرقي جهت در متَر 550 عرض و ایلخاني است. بخش اواخر دوره تا اولیه اسالمي از قرون جنوب ، جنوب شرقي و مرکزي محوطه مسکوني که ارگ یا بخش حاکم نشین در جنوب شرق واقع شده، بخش غربي و جنوب غربي را گورستان و شمال و شمال غرب آن را بخش

استوانه این قسمت توپي هاي از بر گرفته که صنعتي در اي مخصوص کوره سفالگري، جوش کوره و بقایاي ظروف تغییر شکل داده بوفور وجود دارد .با توجه به شواهد موجود تا پنج یکي به نظر مي رسد که این محوطه در قرن سه از مراکز مهم تولید سفال بوده و اوج شکوفایي و رونق آن بر اساس یافته ها و متون تاریخي متعلق به این دوره بوده است. در دوره ایلخاني بر اساس شواهد به دست آمده کوره هاي سفالگري تقریبًا بطور کامل تخریب و حتي در بعضي موارد از توپي هاي کوره بعنوان مصالح در دیوارها استفاده کرده اند. این محوطه از دوره ایلخاني رونق خود را از دست داده بطوریکه از این دوره به بعد هیچ اثري از این محوطه

در متون تاریخي و جغرافیایي دیده نمي شود. در جنوب بخش اسالمي و متصل به آن تپه اي وجود دارد که با توجه به سفالهاي قرمز و منقوش سطحي و همچنین دوره به ،متعلق شماره گمانه از آمده دست به سفالهاي

اشکاني است. تعداد طبیعي ماهورهاي تپه روي بر و محوطه شمال در ، ها ،خراشنده ها تیغه ریز شامل سنگي ابزارهاي زیادي سنگ های مادر و سنگ های دور ریز متعلق دوره پارینه

سنگي جدید به دست آمد.عرصه واقعي این محوطه با توجه به گمانه هاي کاوش شده در جهت شمالي جنوبي و عرض 550 به طول 1000متر متر در جهت شرقي ) مساحت55 هکتار (مشخص گردید. حریم درجه یک محوطه نیز در قسمت شمالي ، شرقي و تهران آهن راه ریل تا غربي ضلع در و 100متر جنوبي

جنوب پیشنهاد مي گردد.فعالیت کشاورزی و کند و این محوطه هرگونه در عرصه کاو ممنوع و در حریم درجه آن یک کشاورزی با عمق کم بالمانع است ولی هرگونه ساخت و ساز و فعالیتهای عمرانی

ممنوع می باشد ) نقشه شماره 2 (.

Page 62: GAMANE2 Rearrange

62

منابع

ـ ابن حوقل ، 1366 ، صوره االرض ، ترجمه و توضیح دکتر جعفر شعار، انتشارات امیر کبیر

ـ ابن خردادبه ، 1371 ، مسالک و ممالک ، ترجمه سعید خاکرند ، انتشارات موسسه مطالعات و انتشارات

تاریخی.ـ ابن رسته )احمد بن عمر بن رسته اصفهانی (1365

، االعالق النفیسه ، ترجمه و تعلیق دکتر حسین قره چانلو ، تهران انتشارات امیر کبیر.

ـ استخری ‚ ابوسحق ابراهیم ‚ 1368‚ المسالک الممالک ، به اهتمام ایرج افشار ، تهران انتشارات

علمی و فرهنگی.ـ االدریسی، شریف، 1992، کتاب نزهه المشتاق فی

افتراق االفاق، تصحیح فؤاد سزگین، فرانکفورت : معهد تاریخ العلوم العربیه و االسالمیه.

ـ الحموی، یاقوت ، 1991، معجم البلدان، جلد پنجم، بیروت دارصادر.

- آمار نامه استان مرکزی ، 1379 ،1380،1384، سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان مرکزی ،

معاونت آمار و انفورماتیک.ـ بغدادی، صفی الدین عبدالمومن بن عبدالحق،

1955، مراصد االطالع علی اسماء االمکنه والبقاع، تحقیق و تعلیق علی محمد البجاوی، الجزء الثالث،

داراالحیاء الکتب العربی.

ـ جغرافیای استان مرکزی ،1375 ،وزارت آموزش و پرورش.

ـ خلف تبریزی ، محمد حسین ،1376 ،برهان قاطع ، به اهتمام محمد معین ،ج2 ،چ6 ، تهران ، انتشارات

امیرکبیر.ـ رضا، عنایت هللا، 1374، " ابن خردادبه " در دایره

المعارف اسالمی، جلد چهارم، صص 414 ـ 409 .ـ رودگر کیادارا، ایرج، 1376، مروری بر تاریخ

پست ایران، تهران: نگین.ـ زرین کوب، غالمحسین، 1387 ،" فتح ایرا ن به

دست اعراب و پی آمد آن"، تاریخ ایران کمبریج، از ظهور اسالم تا آمدن دولت سلجوقیان) از فروپاشی

دولت ساسانی تا آمدن سلجوقیان (، گردآورنده : ریچارد فرای، ترجمه حسین انوشه جلد چهارم،

تهران: امیر کبیر، صص 52 ـ 9 .

ـ ساالری عبدهللا ، 1379، فرهنگ مردم کوهپایه ساوه ‚ چاپ اول ، تهران ، انتشارات میراث فرهنگی

کشور.ـ سیفی ، قمی تفرشی ، مرتضی ،1370 ، مروری بر جغرافیای تاریخی ساوه ، انتشارات مجید ، چاپ اول.

ـ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور و جمهوری اسالمی ایران ،1369، ساوه ، جلد 37 ، سازمان

جغرافیایی نیروهای مسلح.

ـ قدامه بن جعفر، 1370، کتاب الخراج، ترجمه حسین قره چانلو، تهران: البرز.

ـ قمی، حسین ابن محمد، 1361، تاریخ قم، تصحیح جالل الدین همدانی، تهران : انتشارات توس.

ـ کراچکوفسکی . ا . ی، 1384 ، تاریخ نوشته های جغرافیایی در جهان اسالمی، تهران، علمی و

فرهنگی. ـ لسترنج . گای، 1364، جغرافیای تاریخی سرزمین

های خالفت شرقی، ترجمه محمود عرفان، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.

ـ مقدسی، ابوبکر محمد ابن احمد، 1361، احسن التقاسیم فی معرفه االقالیم، ترجمه دکتر علی نقی

منزوی، جلد اول و دوم، تهران، انتشارات مؤلفان و مترجمان ایران.

- Elbbour,. M, 1980: "An Alternative Approach to Medieval Islamic Urbanism"in systems of Cities : An Altrrnative Approach to Middle Eastern Urbanism, at the annual meeting of the Association of American Georgraphers, Louisville, Kentucky, April 16 – 13.

Page 63: GAMANE2 Rearrange

63

نقشه شماره 1: موقعیت مشکین تپه ) سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح(مقیاس: 1/25000

Page 64: GAMANE2 Rearrange

64

تصویر شماره 1 : محوطه مشکین تپه، دید از غرب

تصویر شماره 2: گودال های حفاری غیر مجاز

Page 65: GAMANE2 Rearrange

65

تصویر شماره 3 : ارگ و بخشی از محدوده مسکونی مشکین تپه

تصویر شماره 4: گمانه شماره 1 و قطعه سفال های آن

Page 66: GAMANE2 Rearrange

66

تصویر شماره 5: گمانه شماره 9 و قطعه سفال های داخل آن

Page 67: GAMANE2 Rearrange

67

طرح شماره 1: طرح سفال های گمانه شماره 9

Page 68: GAMANE2 Rearrange

68

تصویر شماره 6: گمانه شماره 11 و قطعات استخوان در داخل آن

Page 69: GAMANE2 Rearrange

69

طرح شماره 2: بقایای اسکلت انسان در داخل گمانه شماره 2

Page 70: GAMANE2 Rearrange

70

تصویر شماره 7: گمانه شماره 13 و بقایای اسکلت انسانی

Page 71: GAMANE2 Rearrange

71

طرح شماره 3: بقایای اسکلت انسانی

Page 72: GAMANE2 Rearrange

72

19ره

شمانه

گما :8

ره شما

ر وی

صت

تصویر شماره 9: قطعه سفال های بدست آمده از گمانه شماره 19

Page 73: GAMANE2 Rearrange

73

نقشه شماره 2: عرصه و حریم پیشنهادی مشکین تپه ) مشکویه (

Page 74: GAMANE2 Rearrange

74

مقدمه: خاک و آب با تنگاتنگي ارتباط تمدنها شکل گیري دارد، و همیشه آب به همراهش آباداني است و در سرزمین ایران همواره از پدیدة خشکسالي واهمه بوده و هست و به همین خاطر در طول ادوار گذشته و حتي امروز نیز تدابیر و قنات ها ایجاد مثال بعنوان مي نمایند. اتخاذ را ویژه اي و انبارها آب کردن درست یا و بندها و و سدها کاریزها یخچال ها و غیره... همه حکایت از ادامه حیات تمدنهاست. را فزاینده اي شکل آباداني و آب گیالن سرزمین در اّما دارد. موهبت الهي باعث شکل گیري تمدنهاي گسترده اي در طول ادوار پیش از تاریخ و دوران تاریخي و همچنین دوران اسالمي، گردیده است که یکي از بزرگترین پدیده هاي شکل گیري همان رودخانة قزل اوزن یا سفید رود است که ژاک دمرگان اولین بررسي کننده منطقه گیالن در حدود

یکصد سال پیش چنین توصیف نموده است: و مخلوق نیز گیالن است. نیل هدیة مصر »همانگونه همین به و مي باشد«. سفیدرود یا اوزن قزل محصول گیالن منطقة از را عظیمي تمدنهاي ما که است خاطر تمدن گنجینه هاي از مي توان شاهد بعنوان داریم سراغ مارلیک، تمدن کلورز، تمدن آق اولر، مریان، تول، تندوین و صدها تمدن ارزنده دیگر این سرزمین یاد کرد. هر چند متأسفانه بعضي از آثار تمدني آن از حفاریهاي علمي بدست نیامده، ولي باز خود حکایتي است. سابقه تاریخ بررسیهاي باستان شناختي منطقه گیالن در حدود یکصد سال پیش بر مي گردد ولي هنوز تمام این خطه مورد بررسي و شناسایي کامل قرار نگرفته است و علیرغم گذشت سالیان دراز هنوز ناشناخته هاي بیشماري از تمدن هاي گیالن باقي است. و منطقه تمدن ندارند: کاملي جواب ذیل سئواالت همواره گیالن از چه زماني شروع شده است؟ دستاوردهاي تمدني این خطه چیست؟ و اصواًل تاریخ بررسیهاي باستان شناختي منطقه چگونه آغاز شده است؟ و جایگاه تمدن و فرهنگ براي کجاست؟ در ایران فالت تمدن در گیالن منطقه پاسخگویي به این سئواالت تاریخ باستان شناختي منطقه

الزامي است و لذا در این مقاله به بررسي آن مي پردازیم.

موقعیت: استان گیالن برقسمتي از ارتفاعات شمالي ایران شامل: دامنه هاي شرقي کوهستانهاي تالش از خط الرأس ارتفاعات تا جلگه ساحلي دریاي خزر و بخشي از البرز غربي، از حوضة که مي شود اطالق گیالن جلگه تا شاهرود درة انتهائي نواري ساحلي با پهنائي متغیر و امتدادي متفاوت، مجموعة کوهستانهاي فوق را در ارتباط با دریاي خزر قرار مي دهد. بخش جنوبي مرز تا در شمال آستارا رود از این سرزمین عمارلو در حاشیه شاهرود در جنوب به ترتیب بین 36 درجه و 36 دقیقه و 3 ثانیه و 38 درجه و 27 دقیقه و 7 ثانیه عرض شمالي در امتداد شمال غربي – جنوب شرقي کشیده شده و در جهت مداري، از قلل مرتفع بغروداغ یا بکروداغ )دهستان گرگانرود جنوبي( در مغرب تا مرزهاي غربي استان مازندران در مشرق به ترتیب بین 48 درجه و 34 دقیقه و 25 ثانیه و 50 درجه و 26 دقیقه و 42 ثانیه طول شرقي گسترده شده

است.1 این استان با مساحتي در حدود 14709 کیلومتر مربع در کرانة غربي دریاي خزر واقع است و از شمال به آبهاي ساحلي دریاي خزر، از غرب به اردبیل، از شرق به مازندران و از جنوب به استان هاي زنجان و قزوین، محدود مي گردد.

طول آن از شمال غربي به جنوب شرقي، 225 کیلومتر و عرض آن از 25 تا 105 کیلومتر تغییر مي نماید2 این استان داراي 11 شهرستان 34 شهر 27 بخش 95 دهستان و 3043 آبادي که 2862 آبادي داراي سکنه و 181 آبادي خالي از و مي باشند3 نفر 2204047 آن جمعیت کل و بود، سکنه آستارا، از: عبارتند آن شهر یازده و رشت شهر آن مرکز رودسر رودبار، رشت، طالش، انزلي، بندر اشرفیه، آستانه

صومعه سرا، فومن و الهیجان، لنگرود. حال با توصیف شمه اي از منطقه گیالن به بیان سئوال کاوشهاي و بررسیها تاریخ سابقه مي پردازیم: مقاله اصلي باستان شناختي منطقه گیالن از چه زماني آغاز شده است؟

موضوع را در دو بخش بررسي مي نمائیم. 1- بررسیها و کاوشهاي باستان شناختي هیأت هاي ایراني. 2- بررسیها و کاوشهاي باستان شناختي هیأت هاي مشترک

ایراني و خارجي.

تاریخ بررسیهاي باستان شناختي منطقه گیالنعلي صدرائي*

* عضو هیئت علمي ، پژوهشکده باستان شناسي ، سازمان میراث فرهنگي صنایع دستی و گردشگري

Page 75: GAMANE2 Rearrange

75

هیأت هاي شناختي باستان کاوشهاي و بررسیهاي -1ایراني:

توسط گیالن منطقه در پژوهش و کاوش اولین هیأت هاي داخلي در سال 1334 توسط حبیب اهلل صمدي و »ُتماجان« و »اُمام« مناطق در وي که گرفت صورت به منجر که نمود گمانه زني و بررسي به اقدام گرمابک« شده یاد منطقه در تاریخ از پیش دورة از قبوري کشف

گردید4. و کاوشها 1340 دهه در وقفه سال شش از پس فوق دهة در و یافت ادامه ایراني هیأتهاي بررسیهاي تحقیقات محسن مقدم در شرق گیالن انجام گرفت. وي کوه« »سیاه »بویه« »اُمام« جمله از مختلف مناطق نیز و )سردچال( »نیاول« »غیاث آباد« »زرچال« »شیرچاک« »پیرکوه عمارلو« را مورد بررسي و کاوش قرارداد که منجر دوره تا میالد از قبل دّوم اواخر هزاره از آثاري به کشف

ساساني گردید5. حفاري »چراغعلي تپه« توسط دکتر عزت ا... نگهبان بین سالهاي یافت در فاصلة به مارلیک شهرت بعدها که 1341-1340 که با همکاري مؤسسه باستان شناسي دانشگاه تهران و اداره کل باستان شناسي کشور انجام گرفت یکي از گنجینه هاي بي نظیر منطقة گیالن کشف شد که تاکنون دهها مقاله و کتاب راجع به این مجموعه چاپ شده است و آثار متعلق به قبور سالطین و یا سرداران محلي منطقه

گیالن مي باشد که در هزارة اّول زندگي مي کردند6. در زاهداني معمار و ایماني منوچهر 1342 سال در منطقه منجیل از »سمیران یا سیراوان« که مربوط به قرن سوم و چهارم هجري مي باشد گزارشي را تهیه نموده اند7. سني« »دره گورستان در حاکمي علي 1343 سال در و به منجر که نمود شناسي باستان کاوش به اقدام رودبار در سال 1344 و اول ق.م گردید8. از هزاره آثاري کشف هیأت مذکور در روستاي »جوبن« رودبار و جنوب قبرستان عمومي آن اقدام به کاوشهاي باستان شناسي نمودند که در نتیجه آثاري از هزاره اول قبل از میالد کشف شد و نیز به بررسي و کاوش در منطقة »رستم آباد« »کافرکتي« »گنج پر« »لیلي جان« و »ناوه« اقدام نمودند که اکثر محوطه هاي مذکور گورستانهاي هزاره اّول و بعضًا آثاري از دوره پارت ها فوق سال در همچنین مي گرفت9. بر در را ساساني ها و »کنیج« مه« گل »تپه بررسي به کامبخش فرد سیف اهلل

»کالر« و »احمدآباد« پرداخته که آثار مناطق یاد شده نیز در و را شامل مي شود10 اشکاني دوره و اّول شامل هزاره همان سال باز گزارشي از سعید گنجوي و محمود کردواني از »دخه« که دخمه هاي سنگي دوره اشکاني موجود است11. هیچ یک از گزارشهاي ذکر شده چاپ نشده است و اکثراً بصورت گزارشهاي اداري در مرکز اسناد و مدارک فرهنگي

نگهداري مي شود. در تابستان 1345 هیأتي به سرپرستي جهانگیر یاسي و محمد رحیم صراف در منطقه رحمت آباد رودبار به بررسي پرداختند و از محوطه هاي »لمه کشي« »قلعه کول« »تپه »فتحکوه« و »آغوذبن« دره« »سیاه »شهران« کلشي« »ناوه« گزارش ارائه نمودند12. و در همان سال رضا معمار زاهداني گزارشي از قریه »کنیج« و محوطة »بدآب شفت« ارائه نمود13و همچنین جواد بابک راد از تپة »بران« در قریه بر هیأت هاي ذکر شده داده اند14.عالوه ارائه رشي گزارش گزارش هاي علمي حاکمي از »لیلي جان« و »ناوه« را نیز باید ذکر کرد15. گزارشهاي مذکور نیز چاپ نگردیده است.

در سال 1346 نیز منطقه گیالن مورد بررسیهاي باستان در حاکمي علي بررسي به مي توان آنها جمله از شناختي منطقه رستم آباد رودبار اشاره کرد که در سالهاي بعدي نیز کلورز17 منطقه در کاوشهایي همچنین کرد16 و پیدا ادامه انجام داد. عالوه بر کاوش در کلورز اعضاء هیأت مذکور از جمله شهیدزاده، معتمدي، کوثري و معصومي و کردواني و... در نقاط دیگر به بررسي و کاوش پرداختند.18 و همچنین جعفر رهنمون در سال فوق در اصطلخ جان و رحمت آباد و

رودبار به بررسي پرداخت19 . در سال 1347 نیز بررسي و کاوشهایي در منطقه رودبار و چاک« »خرسه در شهیدزاده و راد20 بابک جواد توسط گورستان باستاني داماش بخش عمارلو و سندس رحمت آباد، سفلي اشکور دیماجانکش باستاني گورستان در کاوش و دیر رود سي پل توسط سید محمود موسوي و کاوش در مي توان کردواني محمود توسط رودسر رحیم آباد بخش باستان شناسي در سال بررسیها و کاوشهاي اشاره کرد21. 1348 در منطقه اشکور علیا و همچنین در کرفس چاک. خرسه چاک توسط سید محمود موسوي22 و یحیي کوثري و بررسي منطقه شیمام و کلورز و شهران توسط عبدالحسین

شهیدزاده را مي توان نام برد23 .پژوهشها و کاوشهاي باستان شناسي از سال 1351 تا 1357

Page 76: GAMANE2 Rearrange

76

در »لسبو« و »اشکور« در منطقه رودسر منجیل به کشف آثاري از هزاره اّول ق.م تا دوره پارتي شد. کار میداني فوق انجام گرفت. و در سال 53- توسط سید محمود موسوي

1352 در »لسبو« اشکور سفلي رودسر به کاوش پرداخت که یک محوطه اسالمي بود و در سالهاي 55-1353 در مناطق »لشکستان« چشمه« »زرگر »میارکشه« جان« »شاه »سنجددره« »سخانیان« که محوطه هاي فوق نیز از نیمه دوم هزاره دوم و نیمه اول هزاره اول قبل از میالد تا دوره ساساني را شامل مي شدند به بررسي و گمانه زني پرداخت. و از سال 57-1355 در قلعه کوتي کاوش نمود که متعلق به

عصر آهن – پارتي بود24 . بعد از پیروزي انقالب اسالمي پژوهشها و کاوشهاي گزارش چند و گردید. وقفه دچار مدتي شناسي باستان کوتاه از بازدیدها و گزارشهاي سالهاي اولیه انقالب موجود از روحاني درویش و توحیدي گزارش آنها جمله از است محوطة »شهران« و سفیدرود در سال 59-1358 نمونة این

بررسیهاست25 . و در سال 1360 منطقه پشت کارخانه سیمان لوشان توسط مهدي رهبر مورد بررسي و گمانه زني قرار گرفت26 .

و در سال 1361 احمد تهراني مقدم به همراه خزائي در رضوانشهر قلعه رودخان، گوراب و کلفت فومن اقدام به گمانه زني نمودند27. و در همان سال یک برنامه اضطراري گرفت28 . انجام اشکور سفلي توکاس گورستان در کاوش در سال 1362 سید محمود موسوي در قریه سیبون رودبار رضا محمد 1364 سال در و . نمود29 گمانه زني به اقدام به رودبار رستم آباد مزگت، اسپیَد و جوبن در خلعتبري

گمانه زني پرداخته است30. و در سال 1365 محمد رضا خلتعبري در دو گورستان تالش اقدام به کاوش نمود31 و همچنین به بررسي شهران، 1366 سال در و نمود. اقدام سلسال قلعه و کش موزان اشرفیه آستانه محمد سید آقا بقعه بررسي و شناسایي به و برج آجر پامنار بازار گسگر مي توان اشاره نمود. در سال جان« »اصطلخ محوطه حریم تعیین و گمانه زني 1367رودبار توسط محمد رضا خلعتبري انجام گرفت32. در سال رضا توسط چاي نرگس حریم تعیین و گمانه زني 1368صدر کبیر33 و ادامة کار کاوش در شهران توسط محمد رضا

خلعتبري صورت گرفت34 . در سال 1369 بررسي و شناسایي غرب سفیدرود تا مرز

ییالقي فومن به مرکزیت رودبار بوسیلة محمد رضا خلتعبري انجام شد که در این بررسي محوطه ها و بناهاي ذیل مورد ارائه 1374 سال در آن گزارش که گرفت قرار شناسایي

گردید. »قلعه کول، کلورز )هزاره اول ق.م( محوطه دوگامیان، گورستانهاي جوکین )1( )2()3()4()5( که از هزاره اّول ق.م تا دوره ساساني را شامل مي شدند، گورستان لویه الف، ب، ج، محوطه دارستان، محوطه شوئیل، گورستان چربه )الف( الف تا ساساني( گورستان شمام اّول ق.م )هزاره )ج( )ب( )پارتي( گورستان شمام ب )هخامنشي – ساساني( گورستان پشته )ساساني( امامزاده هاشم )1( و )2(، گورستان مازیان، گورستان دیزکوه، گورستان نقله بر )الف( و )ب( و گورستان اّول امین آباد )هزارة اّول ق.م( گورستان جمشیدآباد )هزاره گورستان اّول ق.م( )هزاره 2 و 1 بجارگاه گورستان ق.م( سرامرز )هزاره اّول ق.م( و گورستان جوین )هزاره اّول ق.م(35 همچنین در سال 1369 رضا صدر کبیر دو گمانه زني و تعیین حریم در روستاي جوبن و همچنین در روستاي »هلل

رود« رودسر انجام داد36.رضا محمد اضطراري برنامه یک در در سال 1370 خلعتبري37 در کلورز شروع به کاوش نمود که محوطه فوق یک قبرستان هزاره اّول قبل از میالد تا دورة پارتي را شامل نیز توسط حاکمي مورد کاوش قرار گرفته قباًل مي شد که بود که نتایج کاوش کلورز در سال 1371 بعنوان پایان نامه کارشناسي ارشد در گروه باستان شناسي دانشگاه تهران مورد دفاع قرار گرفت38. همچنین بررسي و شناسایي قلعه لیسار هشتپر طوالش و بقعه سلطان محمود شاه دینوري طالش40

توسط رضا صدر کبیر انجام گرفت. در سالهاي 72-1371 باز بر اساس یک برنامه اضطراري نیز در محوطة باستاني »وسکه« و »میانرود« در مسیر جاده فوق( جاده )احداث نتیجة در که خلخال به فومن اصلي سالهاي در خلعتبري رضا محمد بود گردیده پدیدار آثاري ذکر شده به محوطه هاي مذکور اعزام و اقدام به کاوش نمود که در نتیجة آثاري از اواخر هزارة دوم پیش از میالد توسط

هیأت کشف شد41. در سال 1373 محمد رضا خلعتبري یک بررسي مقدماتي در محوطة آق اولر را شروع کرد که محوطة مذکور یکي از مي شود42. محسوب تاریخي دوران گورستانهاي بزرگترین کارشناسي رسالة آبیار منصور 1373 سال در همچنین و

Page 77: GAMANE2 Rearrange

77

ارشد خویش را که چگونگي تدفین مردگان در منطقه گیالن را شامل مي شد دفاع نمود که رسالة مذکور اطالعات بسیار جامعي را از شیوه تدفین از نیمه دوم تا اواخر نیمه اّول هزاره اول قبل از میالد را شامل مي شود که با توجه به کاوشها و آثار مکشوفه و موجود در موزه ملّي ایران به تدوین این رساله پرداخته است. و در مجموع قبرستانهاي »مارلیک، قلعه کوتي، کلورز، لمه زمین، دره شهران، لسلوکان، نصفي، جوبن، امام، تماجان، شیرچاک، سیاه کوه، نوروز محله، خرم رود، وسکه، آق اولر، جیالخانه، حس زمیني، خواجه داود کپرو، تالش کپرو،

واجالیک، جیزجیز، قاال،«43 را شامل مي شود. در سال 1374 اصغر مقري گمانه زني در کهنه ماسوله سه انتشار فوق سال در همچنین و داد44 انجام را فومن از از یکي گیالن کتاب عنوان تحت کتاب مجموعة جلد ارزشمندترین پژوهشهاي استاني به چاپ رسید که اطالعات جملة از مي شود شامل را گیالن استان از کاملي و جامع مقالة دو شامل که موسوي، محمود سید ارزش با مقاالت مي باشد گیالن تاریخي بناهاي و گیالن شناسي باستان احمد پور تقي محمد نوشته متبرکه بقاع مقالة همچنین و تاریخي جکتامي، و همچنین اطالعات آخر مقاله جغرافیاي برد45. که محوطه ها نام را مي توان نوشته جعفر حمامي زاده

بناهاي استان مذکور را بیان داشته اند. ادامه کاوش در گورستان باستاني »آق اولر« توسط محمد رضا خلعتبري در سالهاي اخیر بویژه در منطقه تالش زوایاي تاریک این خطه را بیشتر روشن مي سازد. این کاوشها از سال 1378 با تدوین یک برنامة جامع و طوالني آغاز گردید46 و کرد47. پیدا ادامه کاوش این فصل دومین 1379 سال در همچنین از پایان نامه کارشناسي ارشد رشته باستان شناسي بقعه هاي معرفي و رهبر گنجه تحت عنوان شناسایي تورج مذهبي گیالن در سال 1377 باید یاد کرد48. و همچنین از دو بررسي بهروز همرنگ باید ذکر کرد که خطه گیالن را مورد شناسایي قرار داده است که اولي در خصوص راههاي باستاني استان گیالن است49 و دیگري در خصوص بناهاي تاریخي استان گیالن50. این بررسي ها بصورت قراردادي توسط اداره کل میراث فرهنگي استان با پژوهشگر صورت گرفته است.

تاریخ فعالیت هاي باستان شناختي استان گیالن در دهة توسط مریان تاریخي محوطه کاوش فصل سومین با 80برنامة بر عالوة کرد51. پیدا ادامه خلعتبري رضا محمد از قدیمي ترین مساجد تاریخي فوق الذکر گمانه زني در یکي

رضا توسط رضوانشهر در مزگت اسپي یعني گیالن استان صدر کبیر انجام پذیرفت که نتایج حاصله از این پژوهش در باستان شناسي معماري پایان نامة کارشناسي ارشد در رشته

ارائه گردید52. گورستان در تالش منطقه در کاوش 1381 سال در ادامه پیدا کرد که تاریخي تول توسط محمد رضا خلعتبري نمایان گردید.53 تمدن منطقه ذکر شده از ارزشمندي نتایج عالوه بر برنامة پژوهشي فوق الذکر یوسف فالحیان بررسي کرد54. آغاز عمارلو منطقه در را شاهرود رودخانه حاشیه همچنین در سال 1381 گزارشي از محمد رضا خلعتبري در خصوص بافتهاي تاریخي عصر آهن در منطقه گیالن ارائه

گردید55. در سال 1382 دومین فصل کاوش در گورستان تاریخي توسط محمد رضا تالش تندوین اولین فصل کاوش و تول برنامة 1382 سال در همچنین کرد56. پیدا ادامه خلعتبري دکتر توسط مارلیک محوطه حریم تعیین و زني گمانه

مستوفي و حمید فهیمي ناتمام ماند. در سال 1383 سومین فصل کاوش گورستان تاریخي تول و دومین فصل کاوش تندوین توسط محمد رضا خلعتبري در منطقه تالش ادامه پیدا کرد57. عالوه بر حفاري مذکور کاوش گردید. آغاز خلعتبري رضا محمد توسط نیز کلورز محوطه توسط دیلمان خسروخاني محوطه در گمانه زني همچنین یوسف فالحیان58 و گمانه زني در قلعه رودخان فومن توسط شهرام رامین59 از دیگر برنامه هاي اجراء شدة استان گیالن بود. عالوه بر برنامه هاي ذکر شده اداره کل میراث فرهنگي و گردشگري قراردادي با مؤسسه پیشین پژوه منعقد نمود که قرار شناختي باستان بررسي مورد استان آن شهرهاي طي در خصوص جهاني ولي از گزارش یک همچنین گرفت60. به 1384 سال در گیالن تاریخي قالع پژوهش و بررسي

انجام رسید61. تعداد 1383 سال در شدة ذکر گزارشهاي بر عالوة فعالیتهاي پژوهشي منطقه گیالن توسط محمد از پنج جلد رضا خلعتبري از چاپ خارج شد که نتایج ارزشمندي از خطه

گیالن را شامل مي شوند62.تالش و ادامة حفاري منطقه بر در سال 1384 عالوه کلورز توسط محمد رضا خلعتبري، پژوهشکده باستان شناسي همایش بین المللي باستان شناسي ایران حوزه شمال و شمال شرق در آبان ماه برگزار نمود که پنج سخنراني از فعالیت هاي

Page 78: GAMANE2 Rearrange

78

تالش منطقه ادامة حفاري بر در سال 1384 عالوه باستان پژوهشکده خلعتبري، رضا محمد توسط کلورز و شناسي همایش بین المللي باستان شناسي ایران حوزه شمال و شمال شرق در آبان ماه برگزار نمود که پنج سخنراني از استان گیالن باستان شناسي در فعالیت هاي پژوهش هاي بود. اولین سخنراني از استان گیالن مربوط به محمد رضا باستان نتایج بر »تحلیلي عنوان تحت که بود خلعتبري شناسي تول گیالن« ارائه نمود. دومین سخنراني از استان عنوان تحت که بود نوکنده جبرئیل به مربوط گیالن »گزارش کاوش هاي مشترک ایران و ژاپن در گیالن بیان کرد. سومین سخنراني مربوط به یوسف فالحیان و تحت شناسایي و بررسي یافته هاي معرفي و طبقه بندي عنوان در حوزة رودخانه شاهرود )عمارلو( بود. چهارمین سخنراني از استان گیالن مربوط به ولي جهاني بود که تحت عنوان »گمانه زني در اسپي مزگت« ارائه کرد. و پنجمین سخنراني از استان گیالن مربوط به سخنراني شهرام رامین بود که

قلعه رودخان فومن را بیان داشتند63.

2( بررسیها و کاوشهاي هیأتهاي مشترک ایراني و خارجي: در واقع تاریخ بررسیهاي باستان شناختي منطقه گیالن بیش از یکصد سال پیش است. نخستین بار ژاک دمرگان آوریل 13 تا 1889 اکتبر 25 از فرانسوي باستان شناس 1890 مناطقي از استان گیالن را مورد بررسي قرار داد64. دمرگان هانري برادرش همراه به وي 1901 سال در و باز راهي منطقة گیالن گردید. طالش منطقه اي که بیشتر توجه دمرگان را بخود جلب کرد. وي در خواجه داود کپرو، کپرو »حسن تاش حالیک مرداغي، شکرالدره، چیالخانه، زمیني« »آق اولر« و »دوخالیان« را مورد کاوش قرار داد. از قبل اّول اوائل هزاره تا از هزاره دوم را آثار این تاریخ

میالد معرفي کرد65. ایراني مشترک هیأت هاي بررسیهاي و کاوشها اّما بیشتر شامل هیأت هاي ژاپني در منطقه گیالن و خارجي مي باشد که در سال 1956 تا 1965 طي ده سال پنج فصل کاوش توسط اداره کل باستان شناسي ایران و هیأت ژاپني به سرپرستي اگامي )Egami( در محوطه هاي باستاني، و ، »نوروزمحله« خرم رود، کند تپه لسلوکان، کوتي قلعه از آثاري به کشف »حسني محله« »کوه بس« که منجر

آغاز عصر آهن I تا دوره ساساني گردید66.

عالوه بر محققان ژاپني در سال 1960 پیترویلي تحقیقاتي را در اشکور سفلي انجام داد. این محقق جهت بررسي قالع در و داد قرار بررسي مورد نیز را منطقه مذکور اسماعیلیه شوئیل مرکز اشکور سفلي کاوشهایي انجام داد و نتایج کار خود را در کتاب دژهاي اسماعیلیان چاپ و منتشر ساخت67. در سال 1976 پس از اگامي، فوکائي و ماتسوتاني در ادامة دادند ادامه به تحقیقات خود پروژه دیلمان در حلیمه جان و چند فصل در آن به کاوش پرداختند و در نتیجه موجب کشف آثاري از هزاره اّو ل قبل از میالد تا دوره پارتي گردید. همچنین این هیأت در ادامه کار خود همزمان با حلیمه جان

در شهران نیز به بررسي و گمانه زني پرداخت68. که شناسي باستان کاوشهاي و تحقیقات آخرین منطقه اسالمي انقالب پیروزي از قبل خارجي هیأت هاي کشف به منجر که زمین«بود »لمه داده اند انجام گیالن

آثاري از اواخر هزاره دوم قبل از میالد گردید69. اّما با پیروزي انقالب اسالمي ایران کلیه فعالیت هاي هیأت هاي خارجي در ایران متوقف شد و در دو دهه انقالب و بررسیها و پژوهشها انجام به داخلي هیأت هاي همواره اخیراً اّما داده اند انجام را منطقه باستان شناختي کاوشهاي هیأت آلماني با هیأت ایراني براي نخستین بار بطور مشترک سال 1379 در منطقه اریسمان و وشنوه به کاوش پرداختند. و در سال 1380 هیئت مشترک ایران و ژاپن در منطقه کلورز همچنین و نمودند کاوش به اقدام جاللیه تپه و جوبن و در برنامه این ادامه که دادند قرار بررسي مورد را منطقه

سالهاي 1381 و 1382 و 1383 و 1384 انجام پذیرفت70.

ختم کالم: اّما با توجه به گستردگي آثار در خطه سرسبز گیالن و تنوع مختلف آن، متأسفانه تاکنون اطالعات جامعي از کل میراث فرهنگي این استان در دست نیست و اغلب تحقیقات و پژوهش هاي میداني در حیطه گورستانهاي تاریخي صورت گرفته است و بندرت به آثار دیگر پرداخته شده است. حتي استقرار بقایاي برگیرندة در که باستاني تپه هاي به کمتر منطقه مي باشند پرداخته اند و باز متأسفانه بیشترین خسارات غیر حفاریهاي و پدیده آن سرزمین فرهنگي میراث به را

مجاز و قاچاق اشیاء عنیقه وارد آورده است. در خاتمه با بیان این آمار مقاله را به پایان مي رسانم که از مجموع آثار و بررسیهاي) تا سال 84( ذکر شده تاکنون

Page 79: GAMANE2 Rearrange

79

743 اثر در این استان به ثبت آثار ملّي در آمده است که از این مجموعه آرامگاه 40 اثر، آسیاب 1 اثر، بازار 1 اثر، بنا 4 اثر، بند 1 اثر، پل 18 اثر، تپه 41 اثر، حسینیه 5 اثر، خانه 265 اثر، دروازه 3 اثر، ده 11 اثر، راه 1 اثر، رختشوي خانه 2 اثر، ساختمان 2 اثر، غار 12 اثر، قلعه 16 اثر، کاخ 9 اثر، کاورانسرا 10 اثر، کلیسا 1 اثر، گرمابه 6 اثر، گورستان 85 مناره اثر، 10 اثر، مسجد 2 مدرسه اثر، اثر، محوطه 207 1 اثر، میدان 1 اثر71 مي توان نام برد. انشاء ا... با پیگیري و تحقیقات متخصصان و مردم فرهنگ دوست این سرزمین

تک تک آثار جمع آوري و به جامعه علمي معرفي گردد.

توضیحات

شناسي زمین و طبیعي سیماي محمودي، فرج اله -1ابراهیم سرپرستي به اول، جلد گیالن، كتاب گیالن، ایران، انتشارات گروه پژوهشگران اصالح عرباني،

تهران، پائیز 1374، ص 55. 2- فومني، عبدالفتاح، تاریخ گیالن و مازندران، انجمن ساالنه و تألیف دبیرستان دولتي شاهپور رشت، رشت

1314 و 1315، ص ب. 3- مركز آمار ایران، آمارنامه استان گیالن در سال آذر 1372 گیالن، بودجه و برنامه سازمان ،1371

ص 1.تماجان« و گرمابك »حفریات حبیب هللا، 4- صمدي، تابستان مجله باستان شناسي، سال اول و دوم، بهار و

1338، صص 91. H.SAMADI, Les decouvertes fortuites Mazanderan et Gilan, dans Arts Asiatiques, vol. VI,1959 pp, 16 ,184-175fig.________ , Les decouvertes fortuites el Letat de la civilization Chez I,home premedique, Tehran, 1969,130 p,92 fig.________ , Les decouvertes fortuites el Kalardasht, Garmabak, Emam et Tomadjan )Mazanderan et duilan( Tehran 1959.46 p.44fig.________ , Les decouvertes fortuites II Kalardasht III, Garmabak, dans Art Asiatiques, vol VI, 1959 PP. ,187-175 22fig.

5- مقدم محسن، شرق استان گیالن، گزارش شماره فرهنگي مدارك و اسناد )مركز 1 ص گیالن ،13

سازمان میراث فرهنگي كشور.(سال پنجان بر »مروري عزت ا...، نگهبان -6میراث سازمان ،1376 تهران ایران، باستان شناسي

فرهنگي كشور، ص 147 به بعد میراث سازمان مارلیك، فلزي ظروف ، _______

فرهنگي كشور، تهران، 1368، مارلیك حفریات مقدماتي گزارش ، _______مؤسسه و شناسي باستان كل اداره تپه( )چراغعلي باستان شناسي دانشگاه تهران، )1341-1340( تهران

Page 80: GAMANE2 Rearrange

80

چاپ اول 1344، چاپ دوم 1356. _______ ، »گنجینة مارلیك« ماهنامه فرهنگ، شماره

اّول دي ماه 1340 صفحات 12-17. _______ ، »حفریات مارلیك« نشریه انجمن فرهنگ ،1341 اسفندماه ،1 شماره اّول سال باستان، ایران

صفحات 31-41مارلیك« حفریات درباره »مختصري ، _______مجله دانشكده ادبیات، دانشگاه تهران، شماره دوم، سال

یاردهم، دي ماه 1342، صفحات 145-235._______ ، مارلیك، گنیجنه اي از هنر ایران باستان، مجله مهر، شماره 48، اسفندماه 1354، صفحات 57-

56-52 و 9 و 8.در »مكشوفه زندگي افسانة جام طالي ، _______انساني علوم و ادبیات دانشكده مجله مارلیك« حفاري دانشگاه تهران، شماره پیامي 94-93 شماره 1 و 2 سال

23 بهار و تابستان 1355، صفحات 42-67.مجله ایران، هنر حیثیت مارلیك، جام ، _______دستاورد، سال اّول، شماره دهم، نشریه سازمان صنایع

دستي ایران، شهریور 1357، صفحات 35 و 7-12. تهران، اّول، جلد مارلیك حفاریهاي ، _______

1378، سازمان میراث فرهنگي كشور، چاپ اول.- E.O. NEGAHBAN, “The wonderful Gold Treasures of Marlik, dans The Illustrated London News, 28 April 1962, pp ,664-663 12 fig.______ , Fuether Finds from Marlik , Animal Figures and other objects, dans the Illustrated London News, -5May 1962, pp. 23 ,701-699 fig. ______ , The Royal Gold of Marlik Tepe, dans Horiazan Magazin v. November 1962 , pp, 4-1-100, fig______ , “A Breif Roport on the Excavations of Marlik Tepe and Pileh Qaleh, dans Iran, vol, 1964 ,2, pp, 19-13, v pl. ______ , , Men and Beasts in Pottery from Marlik burials, dans the Illustrated London News, 26 December 1064, pp, 1013-1011, pl. ______ , the Treasures of Marlik, dans Archaeology, vol, 1965 .18 pp. 7 ,112-109

fig. ______ , Notes on some objects from Marlik, dans Journal of Near Eastern studies vol XXIV, 1965.pp, 327-309, pl-LII-LXV. ______ , The Golden King of the Marlik Necropolis. Dans, the Illustrated London News, 8 May, 1965, pp, 6 ,27-26 fig.______ , Vestiges d’une civilization inconnue, dans Lecourrier de I’Inesco, Juin, 1966, pp, 21-16, fig. ______ , Marlik: Une Necropole royale, dans Archaeologie vivante, vol, I, 1968, pp,62-59, fig. ______ , Pottery figurines of Marlik, dans Memorial volume vth International congress Iranian Art and Archaeology, Tehran, 1968 )ed 1972( vol, I, pp, -14229 ,152 fig. ______ , The cylinder and stamp seals of Marlik dans Zusammenfassungch der fur den VII Internationalen congress fur Iranische Kunst und Archaologie vorgeschenen vortage, Munchen, 1967, IP.______ , the seals of Marlik Tepe, dans Journal of Near Eastern studies, Vol, XXXXVI, n 2,1977, pp 27 -102-81fig.______ , seals, of Marlik, dans Akten des VII Internationalen congresses fur Iranische kanst und Archaologie, Munchen, 10-7 September, 1976, Archaologische Mitteilungen aus Iran, Erganzungsbond 6, Berlin, 1979, pp, 44 ,137-108 fig. ______ , Pottery and Bronze Human Fiqurins of Marlik,Archaologischc Mittelungen, aus Iran, Neue Folge, Bd, 12,1979, pp, 180-179. carte. ______ , Metal vessels from Marlik )Prahistorsche Bronzefun de Abt, II, 3,

Page 81: GAMANE2 Rearrange

81

Band. Hrsg, H, Muller – karpe( Munchen 100 ,1983p. 63fig 5 pl, 20 pl, en couleur.______ , Maceheeds from Marlik, dans American Journal of Archaeology, vol 85, n,4, Oct, 1981, pp 10 ,378 ,367 fig.pl. -5964.______ , pendants from Marlik, dans Iranica Antiqua, vol XXIV [=Melanges P.Amiet II]. 1989. pp. 2 ,198-175 Mups. Xpl._______ , Horse and Mule Figurines from Marlik, dans Archaeologia Iranica et oerntalis. Miscellanea in Honorem Louis vanden Berghc )L.De Meyer B.E. Haerinck eds.(. vol. IGent 1989. pp.2 ,309-287maps, III PL.______ , Mosaic, Glass and frit vessels from Marlik, dans Essays in Ancient civilization presented to Helene J.kantor )A.Leonard 8,B.B Williams. Eds( [=studies in Ancient orientat civilization n 47]. Chicago 1989.pp 231-221 fig 40-33 PI37-34-.______ , silver vessel of Marlik with gold spout and impressed gold design dans Acta Iranica, vol.30 [=troisieme serie vol, xll. Iranica varia, papers in Honer of professor Ehsan Yarshater]. 1990.pp 151-144 pl. VII-XIV. ______ , weapons from Marlik [=Archaologische Mitteilungch aus Iran Erganzung sband 16] Berlin, 123 ,1995 p. 97 fig. 16 Charts. XVII pl III colour pl.

استان منجیل، گزارش زاهداني، معمار و ایماني -7 گیالن، سال 1342، گزارش شماره 37، )مركز اسناد و

مدارك فرهنگي(گیالن، استان علمي رودبار، هیأت 8- حاكمي، علي، سال 1343، گزارش شماره 16، )مركز اسناد و مدارك

فرهنگي( 1344 سال گیالن، استان بررسي هیأت ، _____ -9

گزارش هاي 39 تا 45، )مركز اسناد و مدارك فرهنگي(سال گیالن، استان بررسي سیف ا...، كامبخش فرد -101344، گزارش شماره 35، )مركز اسناد و مدارك فرهنگي(

11- گنجوي و كردواني، "گزارش دخمه هاي سنگي دخه" سال 1344، گزارش شماره 38، )مركز اسناد

و مدارك فرهنگي( 12- یاسي و صراف، بررسي عمارلو، رحمت آباد، رستم آباد، استان گیالن، سال 1345، گزارش شماره

8 )مركز اسناد و مدارك فرهنگي(

13- معمار زاهداني، رضا، گزارش كنیج و بدآب شفت، استان گیالن، سال 1345، گزارش شماره 36

و 34 )مركز اسناد و مدارك فرهنگي( 14- بابك رادجواد، بررسي تپه بران قریه رشي،

استان گیالن، سال 1345، گزارش شماره 31، )مركز اسناد و مدارك فرهنگي(.

15- حاكمي علي، بررسي لیلي جان و ناوه، استان گیالن، سال 1345، گزارش شماره 42، )مركز

اسناد و مدارك فرهنگي(. 16- حاكمي، علي، "بررسي رستم آباد رودبار" استان گیالن، سال 1346، گزارش شماره 40،

)مركز اسناد و مدارك فرهنگي(.-17 A.HAKEMI, Kaluraz et la civilization des Mardes dans Archeologic vivante, vol. I, 1968, pp.65-63. fig.______ , Kaluraz, dans, Iran, vol, ,7 1969, p.181 et Kaluraz, dans Iran. Vol,8,1970,p.183.______, Excarations in Kaluraz, Gilan, dans Bulletin ot the Asia Institute, n, 3, Shiraz, 1973, pp.3-1, fig.

18- حاكمي – كردواني – شهیدزاده، "بررسي رودبار" استان گیالن، سال 1346، گزارش شماره

10، )مركز اسناد مدارك فرهنگي(.- ایضاء – حاكمي – شهیدزاده – معصومي –

كوثري، رودبار، كلورز، استان گیالن، سال 1346، گزارش شماره 12 )مركز اسناد و مدارك فرهنگي -ایضاء – كردواني محمود، »جره رودبار« استان

گیالن، سال 1346، گزارش شماره 32، )مركز اسناد و مدارك فرهنگي(.

ایضاء _____، سید حیران رودسر، استان گیالن، سال 1346، گزارش شماره 26، )مركز اسناد و

مدارك فرهنگي(.

Page 82: GAMANE2 Rearrange

82

19- جعفر رهنمون، اصطلخ خان، رحمت آباد رودبار، استان گیالن، سال 1346، گزارش شماره 46، )مركز

اسناد و مدارك فرهنگي(. 20- بابك راد جواد، منطقه رودبار )قریه رشي(، استان گیالن، سال 1347 گزارش شماره 28، )مركز اسناد و

مدارك فرهنگي(.در گیالن، شناسي باستان محمود، سید موسوي -21 عرباني، اصالح ابراهیم سرپرستي به گیالن، كتاب تهران، پائیز 1374 گروه پژوهشگران ایران، ص 537 22- موسوي سید محمود، اشكور علیا رودسر، استان گیالن، سال 1348، گزارش شماره 33، )مركز اسناد

و مدارك فرهنگي(. 23- شهیدزاده عبدالحسین، رودبار، استان گیالن، سال مدارك و اسناد )مركز ،18 شماره گزارش ،1348

فرهنگي(. 24- موسوي سید محمود، باستان شناس گیالن، پیشین،

ص 538 _____ ، بررسي اشكور، لسبو، توكاس، استان گیالن، سال 1355، گزارش شماره 11، )مركز اسناد و مدارك

فرهنگي(.شهران، خان، اصطلخ روحاني، – توحیدي -25گزارش ،1358-59 سال گیالن، استان سفیدرود،

شماره 5، )مركز اسناد و مدارك فرهنگي(. 26- رهبر مهدي، بررسي و گمانه زني در منطقه پشت ،1360 سال گیالن، استان لوشان، سیمان كارخانه

گزارش شماره 14، )مركز اسناد و مدارك فرهنگي(. 27- تهراني مقدم – خزائي، گمانه زني در رضوانشهر استان گیالن، سال 1361، گزارش كلفت، گوراب، –

شماره 15، )مركز اسناد و مدارك فرهنگي(. 28- موسوي سید محمود، باستان شناسي گیالن، پیشین

ص 538. 29- موسوي سید محمود، رودبار قریه سیون، استان گیالن، سال 1362، گزارش شماره 17، )مركز اسناد

و مدارك فرهنگي(. جوبن، در زني گمانه رضا، محمد خلعتبري -30گزارش ،1364 سال گیالن، استان رودبار، رستم آباد

شماره 21، )مركز اسناد و مدارك فرهنگي(. كاوش مقدماتي گزارش رضا، محمد خلعتبري -31استان گیالن، سال 1365، تالش، باستاني در دو گور

گزارش شماره 23، )مركز اسناد و مدارك فرهنگي(.محوطه حریم تعیین و گمانه زني ، ______ -32سال گیالن، استان رودبار، جان اصطلخ و شهران

1367 )آرشیو مركز استان گیالن(.33- صدر كبیر رضا، گمانه زني و تعیین حریم نرگس چاي، استان گیالن، 1368، )آرشیو مركز اسناد استان

گیالن(.استان تهران، 34- خلعتبري محمد رضا، كاوش در گیالن، سال 1368، )آرشیو مركز اسناد استان گیالن(.محوطه اولیه »بررسي رضا، محمد خلعتبري -35هاي غرب سفیدرود استان گیالن« سال 1374 )مركز

اسناد و مدارك فرهنگي(در حریم تعیین و گمانه زني كبیر رضا، 36- صدر )آرشیو ،1369 سال گیالن، استان جوبن، روستاي

میراث فرهنگي مركز استان(.استاد 37- خلعتبري محمد رضا، كاوش در كلورز، راهنما ناصر نوروززاده چگیني، سال 1371، 208 باستانشناسي ارشد، گروه كارشناسي )مقطع صفحه،

دانشگاه تهران(38- رجوع شود به: صدرائي – توفیقیان، كتابشناسي در شناسي باستان ارشد كارشناسي پایان نامه هاي دانشگاههاي تهران، تربیت مدرس و آزاد اسالمي، )از سال 1343 تا 1378( مجله باستان پژوهي، تهران، تهران، دانشگاه شناسي باستان گروه علمي هسته

شماره 7، سال 1379، صص 59-67.39- صدر كبیر رضا، »بررسي و شناسایي قلعه لیسار )آرشیو ،1370 سال گیالن، استان طوالش« هشتپر

میراث فرهنگي مركز استان( 40- ____ »بررسي و شناسایي بقعه سلطان محمود شاه دینوري طالش، استان گیالن، سال 1370 )آرشیو

میراث فرهنگي استان(.41- خلعتبري محمدرضا، گزارش مقدماتي كاوش در دو گور باستاني در طالش، استان گیالن، سال 1371، گزارش شماره 23، )مركز اسناد و مدارك فرهنگي(

باستان شناسي 42- خلعتبري محمد رضا، كاوشهاي سال 1378 گیالن، استان تالش، فرهنگي حوزة در

جلد 1 )آرشیو پژوهشكده باستان شناسي(.در مردگان تدفین »چگونگي منصور، آبیار -43نیمه اواخر تا دوم هزاره دوم نیمه از گیالن منطقه اّول هزاره اّول قبل از میالد. استاد راهنما، دكتر بهمن فیروزمندي، سال 1373، )پایان نامه كارشناسي ارشد

باستان شناسي دانشگاه تهران(در گمانه زني مقدماتي گزارش اصغر، مقري -44)مركز ،1374 سال گیالن، استان ماسواله، كهنه

اسناد و مدارك فرهنگي(

Page 83: GAMANE2 Rearrange

83

45- اصالح عرباني ابراهیم، "كتاب گیالن" سه جلد، تهران 1374، گروه پژوهشگران ایران.

كتاب گیالن، شناسي باستان محمود، سید موسوي -گیالن، جلد 1، صص 501 الي 546.

- _____ بناهاي تاریخي گیالن، كتاب گیالن، جلد 1، 22 547 الي 555.

- پور احمد جكتامي محمد تقي، بقاع متبركه و اماكن مذهبي گیالن، جلد 1، صص 557 الي 580.

- خمامي زاده جعفر، جغرافیاي تاریخي، جلد 1، صص 494 الي 499.

باستان شناسي 46- خلعتبري، محمد رضا، كاوشهاي ،1378 تابستان ،1 جلد تالش، فرهنگي حوزه در

306 صفحه مصور. 47- خلعتبري، محمد رضا، كاوشهاي باستان شناسي در حوزه فرهنگي تالش، 1379، )آرشیو پژوهشكده

باستان شناسي( بقعه معرفي و شناسایي تورج، گنجه، رهبر -48بیاني، سال استاد راهنما دكتر سوسن مذهبي گیالن، 1377، )مقطع كارشناسي ارشد رشته باستان شناسي

دانشگاه تهران(.باستاني راههاي بررسي الهي نیا، و همرنگ -49استان گیالن، سال 1378، )آرشیو پژوهشكده باستان

شناسي(.50- همرنگ، بهروز، نگرشي بر ابنیه مذهبي گیالن،

سال 1378، )آرشیو پژوهشكده باستان شناسي(.در كاوش فصل سومین خلعتبري، محمد رضا -51محوطه مریان تالش، سال 1380 )آرشیو پژوهشكده

باستان شناسي(.شناسي باستان رشته ارشد كارشناسي پایاننامة -52پایاننامه كارشناسي ارشد رشته توسط ولي جهاني و ارائه خالقي كشاورز فاطمه خانم توسط معماري

گردیده است. باستان شناسي 53- محمد رضا خلتعبري، كاوشهاي ،1381 گیالن، تول تالش باستاني محوطه هاي در

)آرشیو پژوهشكده باستان شناسي(.حوزه شناسي باستان بررسي فالحیان، یوسف -54رودخانه شاهرود، 1381، )آرشیو پژوهشكده باستان

شناسي(.تاریخي بافتهاي 55- محمد رضا خلعتبري، گزارش عصر آهن، 1381، )آرشیو پژوهشكده باستان شناسي(56- محمد رضا خلعتبري، كاوشهاي باستان شناسي، تندوین گیالن، تالش، تول و باستاني در محوطه هاي

1382، )آرشیو پژوهشكده باستان شناسي(57- محمد رضا خلعتبري، كاوشهاي باستان شناسي در محوطه هاي باستاني تالش، 1383، )آرشیو پژوهشكده

باستان شناسي(58- یوسف فالحیان، گزارش تكمیلیمحوطه قلعه خسرو

دیلمان، 1383، )آرشیو پژوهشكده باستان شناسي(59- شهرام رامین، گمانه زني در قلعه رودخان فومن،

.1383رشت، جمله از استان شهرهاي از تعدادي -60از تعدادي توسط ... و رضوانشهر انزلي، آستارا، همكاران پژوهشكده انجام پذیرفته ولي تاكنون نگارنده

گزارشهاي مذكور را مالحظه ننموده است. تاریخي قالع پژوهش و بررسي جهاني، ولي -61

گیالن، 1383، )آرشیو پژوهشكده باستان شناسي(.62- پنج مجلد چاپ شده به قرار زیر است:

- الف( محمد رضا خلعتبري، كاوشهاي باستان شناسي رود، میان و وسكه تالش، باستاني محوطه هاي در گیالن، اداره كل میراث فرهنگي و گردشگري استان

گیالن، 1383.در باستان شناسي كاوشهاي ، ______ ب( -اداره تالش، تول گیالن، گیالن، باستاني محوطه هاي گیالن، استان گردشگري و فرهنگي میراث كل

.1383در باستان شناسي كاوشهاي ، ______ ج( -تندوین، تهران، تالش، مریان – باستاني محوطه هاي سازمان میراث فرهنگي و گردشگري )پژوهشگاه(،

.1383- د( دو جلد دیگر ترجمه انگلیسي الف و ب مي باشند. شناسي باستان بین المللي همایش مقاالت چكیده -63ایران، حوزه شمال و شمال شرق، تهران پژوهشكده

باستان شناسي، سال 1384.64- دمرگان ژاك، مطالعات جغرافیایي هیئت علمي فرانسه در ایران، جلد اول، ترجمه دكتر كاظم ودیعي،

انتشارات چهر، ص 258 به بعد. 65- آبیار منصور، پیشین، ص 40، همچنین، موسوي

سید محمود، پیشین، ص 520.

Page 84: GAMANE2 Rearrange

84

66- N.EGAMI, Figurative pottery in prehistoric Iran dans orient, the report of the society for near Eastern studies in Japan vol 1960 ,1, pp.58-53 Pl I-III.

_____ N. Egami.s. Fukai, S.Masuda, Dailamon, the Excavations of Chalekuti and Vasuiken 1960, Tokyo 73 ,1965 p.10 fig, xc Pl. _____ N. EGAMI, T. Sono,J, IKEDA, S.FUKAI, preliminary Report on the Ex=cavations of Partho – Sasanian Graves at Hassani Mahaleh and Ghalekuti sites, Dailaman District in 1964 dans the Memories of the Institute of oriental culture the university of Tokyo, n,,35 1965, pp, 161-137.- N.EGAMI S.FUKAI, s. MASUDA, Dailaman II, the Exacavations at Noruzmahle and Khoramrud 1960. Tokyo, 57 ,1966p. 23 fig LVI Pl. - N.EGAMI, J.IKEDA, Anthropological studies of west Asaiat, Human Remains from the tombs in Dailmahiztan. I, Tikyo 26 ,1963 p. XVII Pl.

67- موسوي سید محمود، پیشین، ص 527.68- T. Sono, S.FUKAI Dailaman II, the excavations at Hassani Mahle and Ghalekuti 1964, Tokyo, 73 ,1968 p.fig LXXXVIIIPL.- S.FUKAI, J IKEDA, Dailaman IV, the Excavations at Ghaleisuti and I, 1964, Tokyo, 37 ,1971p, fig. Lvii pl. - ______ A study of a Glass Bawl Excavated at Hassani Mahaleh in Dialman dans the memoris of the Institute of oriental culture the university of Tokyo,n,36,1965,pp,-122fig.- ______ , T.MATSUTANI , preliminary Report of survey and soundings at Halymchyan 1976, dans orient Vol XIII

1977,pp,12 – 52-41 pl.- ______ , ______ , Halimehjani, the Excavations at shahpir 1976, the Institute of oriental culture, the university of Tokyo., The Tokyo university Iraq – Iran Archaeological Expedition Report 16, Tokyo 71 ,1980p. 2 fig 40 pl. - ______ , Lasulkan, dans Reallexikon der Assyriotogie und Vorderasiati schen Archaologeo Bd Vl, Lief 1983 ,8/7, p 511.- ______ , T,Matsutani, pieliminary Report of survey and soundings at Halimehjan, 1987, daus orient. Report of the socerty for near Eastern studies in Japan Vol, XVI 1980 PP. 21 ,172-149 PL.- ______ , ______ Halimehjan II, the Excavations at Lamenzamin 1978, The Tokyo university Iraq – Iran Archaeological Expedition Report 18. Tokyo, 80 ,1982 p,63pl.

69- آبیار منصور، پیشین ص 41.شدة انجام پژوهشهاي و تحقیقات از اطالع جهت -به شود رجوع كیالن منطقه باستاني آثار به مربوط

چهار جلد BIBLIO GRAPHIE ANALYTIQUE DE

L’IRAN ANCIENتهیه شده و جلد واندنبرگ لوئي آن توسط كه سه جلد تهیه استیونس و هرنیك بنامهاي نفر دو آن چهارم

گردیده است.

70- گزارش مشترك هیئت ایراني و ژاپني در سالهاي 1380 الي 1384 در منطقه گیالن

71- آمار از اداره كل شوراي ثبت آثار ملّي ایران اخذ گردیده است. بدین وسیله از زحمات همكاران ارجمندم

در این اداره كل تشكر و قدرداني مي نمایم.

Page 85: GAMANE2 Rearrange

85

چکیده: های شیوه گیری شکل کانونهای از یکی همواره اصفهان معماری، در ایران و سرزمینهای مجاورش به ویژه در دوران مختلف اسالمی بوده است. با روی کار آمدن ایلخانان، توسعه های جلوه و سلجوقی بناهای دار میراث که آنها معماری خاص هنر اسالمی آنها بود، همچنان به روند پیشرفت خود ادامه داد و شاهکارهای معماری چه از حیث طراحی و چه از لحاظ آمودی در سراسر قلمرو آنها ظهور کرد. بنای منار جنبان تلفیق در دوران این موفق های معماری از یکی اصفهان، معماری می فنون و شگردهای با اسالمی تجلی های هنر باشد. از شاخصه ها و ویژگیهای مهم به کار رفته در این بنا، رعایت قواعد دینامیکی فیزیک و ایستایی در مناره های آن است. هر چند تاکنون در مورد این بنا که دارای شهرت جهانی است سخن زیاد به میان آمده، مقاله حاضر به برآیندی جامع

پیرامون خصوصیات این بنای مهم می پردازد.کلید واژه ها: اصفهان، منار جنبان، ایلخانی، دینامیک،

مقدمه:را منطقی و مستقیم تحول راه معماری سبک ایران در معماری مهم از خصوصیات ارگانیک وحدت که کرده طی گرائی، نماد از برداری بهره به میل است. ایرانی اسالمی- و است صرف بخشیدن جلوه از فراتر که تزیین به عشق تمایل به استفاده از رنگ و میل شدید به استفاده محاسبات مجال ایرانی معماری در که است مراتبی سلسله ریاضی، دوره ساختمانی آثار براند14:1385(. هیلن یابند) می ظهور ایلخانیان مرحله ای از تاریخ پیوستة معماری اسالمی ایران است که اشکال و فرمهای دوره های قبل و خصوصیات طرح ایلخانی دوره معماران کند. می منعکس را آنها جزئیات و همه نقشه ها و مصالح و روش ساختمانی دوره سلجوقی را اقتباس کردند. در واقع می توان گفت که معماری سلجوقی شکل ابتدائی معماری دوره ایلخانی است و در طی یک دوره سیصد ساله ی معماری در ایران مسیر منظم تکامل را طی کرده است)گدار1368: 243(. در این دوران، مجتمعها اغلب پیرامون مقبره بانی مجتمع یادمانی یا فردی محترم پدید می مجتمع و سلطانیه بناهای مجموعه آن های نمونه از آمد. : 1365 ویلبر برد)دونالد نام میتوان را غازان شنب تدفینی

35(. یکی از ویژگیهای معماری این دوره بهره گیری بیشتر از هندسه در طراحی معماری است.گوناگونی طرحها در این دوره از دوران دیگر بیشتر است. بهره گیری از هندسه و تنوع در طراحی در تهرنگ ساختمان در نهاز و نخیر )بیرون زدگی

و تورفتگی( در آن نمودار میشود)پیرنیا 56:1373(. در ساختمانهای دوره ی ایلخانی اهمیت زیادی به عمودیت آثار مقایسه با و است شده داده منتخب اشکال ظرافت و سلجوقی نسبت طاق ها تغییر داده شده است و طاق ها از نظر بلندی به اندازه های افقی شان بلند شده اند و ستونچه های گوشه به تعداد زیادتر و نزدیکتر به هم قرار گرفته و خطوط داده شده تمرکز بنا، عمدا قدرت ساختمانی و دارند باریکتر است. دیوارهای ضخیم ایوان دورة سلجوقی جای خود را به دیوارهایی بلند داده است که پنجره ها در قسمت مرتفع قرار دارند. حد فاصل خارجی و داخلی دیوار ها و جرزها در عمق کار شده و به همین جهت دیوارهای ضلعی نازک و جرزهای شبستان داخل در آورند. می وجود به را ای گوشه سنگین را که نقاطی نازکی می ساختند و فقط به همان را دیوارها تمام سنگینی گنبد بر روی آنها بود، ضخیم می ساختند)شیال بلر و جاناتان بلوم 15:1381(. معماری دورة ایلخانی هم جنبة این دوره در . امپراطوری و هم جنبة محلی داشت عظمت نفوذ عناصرخارجی در قسمت معماری زیاد نبود) کیانی 1382

.) 56-57 :در جزئیات تزئینات آجرکاری، گچبری و تزئینات کاشیکاری این کمال دقت و ظرافت صورت گرفته است. آجرکاری در دوره نه به قوت دوره سلجوقی ولی همچنان در بنا به عنوان تزئین استفاده شد. تلفیق آجر و کاشی یکی از شیوه های رایج دارد؛ بناها تزئین در محسوسی نقش دوره، این در آمودی نمونه های از این نوع تزئین در بنای منارجنبان اصفهان نیز دیده می شود. استفاده از کاشی کاری به صورت معرق نیز از شیوه های تزئینی بناهای این دوره است. بعضی موارد تزئین بنا با باال آمدن دیوارهای آن در یک زمان انجام شده و در تزئینی پوشش رسیده اتمام به ساختمان وقتی دیگر موارد روی بنا ساخته شده است)پوپ1370: 74(. تغییرات طرح آجر چینی ازیران و مقبرة برجی چلبی اوغلو، در سلطانیه مواردی همزمان بنا ساختمان و تزئینی طرح که دهد می نشان را باال رفته است. ولی نمونه هایی که پس از اتمام بر روی آنها

بررسی ساختار بنای منار جنبان اصفهان مجید منتظر ظهوری*

* دانشجوی دکتری باستان شناسی دانشگاه تهران

Page 86: GAMANE2 Rearrange

86

دورة مغول که در آن مقبرة شیخ عمو عبداهلل قرار گرفته و در گوشه های ایوان جنوبی یک جفت مناره وجود دارد. ایوان بنا دارای چفد باربر پنج اوهفت می باشند که به صورت استادانه ای اجرا شده است و در قسمت تویزه ها تزئینات کاشی به کار رفته است. یک راه پلة مارپیچی در ضلع شمال شرقی بنا برای دسترسی به سقف ایوان در نظر گرفته شده ، همچنین داخل مناره ها پله های به صورت مارپیچی می باشد که دسترسی از ویژگیهای پذیر می سازد. یکی امکان را به نوک مناره ها منارجنبان تقارن نسبت به یکی از محورهای اصلی می باشد. هنگامی که یکی از مناره ها به نوسان در می آید منار دیگر با آن شروع به نوسان می کند، طوری که ارتعاش هر دو مناره برای ناظر بیرون از بنا کاماًل مشهود است . منبع اصلی تأمین کننده نور این بنا، ورودی طبقه اول بنا می باشد. منابع دیگر نور عبارتند از : پنجره هایی که در سه نمای بنا تعبیه شده اند و همچنین یک منبع نوری مربوط به دستگاه پله می باشد که

پنجرة کوچکی این منظور را تأمین می کند .ایوان : ارتفاع ایوان بقعه 10 متر و دارای خصوصیات ربع اول قرن 4 هجری بوده که در دوره ایلخانی ساخته شده است)تصویر دیگر بنای چندین بر خالف ساختمان این ظاهراً .)3 شماره ناحیه ی اصفهان پس از اتمام ساخت تزئین شده است. احتمال می رود که ایوان به تناسب ساختمان های اطراف آن ساخته شده باشد. زیرا اگر به عنوان بنای جداگانه ساخته می شد شاید بتوان محرابی در جهت صحیح تا نقشه آن معکوس می شد های دهنه با طاقدار ایوان ساخت. آن داخلی دیوار محور بر طرفین و راهرو می باشد. نوع طاق سازی که در ایوان اصلی و دهانه های راهرو دیده می شود، شبیه طاقهای مقبره الجایتو نیم طاق یا ای قطعه نوع طاق از که باشد در سلطانیه می است که به صورت طاق ضربی پوشیده شده است و طاقهای ضربی همان انحنای طاقهای متقاطع را دارند؛ ولی این انحنا به وسیله تزئینات طاق گرفته شده است. ایوان این بنا از هفت جرز تشکیل شده که سه تا در هر طرف به هم وصل شده اند)طرح شماره 2 و 3(. این ایوان دارای حاشیه های تزئینی با کاشیکاری الجوردی به صورت معرق، روی طاق ها و باالی قوسهای بدنه داخل ایوان همراه آجرکاری است. نمونه های این تزئینات را در بناهای دوران ایلخانی مانند مسجد اشترجان اصفهان و گنبد

سلطانیه شاهد هستیم.ظاهر شدن ایلخانی دوره معماری از خصوصیات : ها مناره و باریکتر به صورت که است ایوان باالی از ها مناره جفت

تزئین شده متعددند)شیال بلر و جاناتان بلوم25:1381(. این از آنجا معلوم است که سوراخهای چوب بست های روی سطح بنا گرفته نشده اند و چوب بست وقتی برداشته می شده که تزئینات کاماًل به اتمام رسیده که، بنای منار جنبان اصفهان از

این دسته بناها محسوب می شود )پیرنیا 1386: 222(موقعیت و پیشینة بنای منارجنبان :

منارجنبان بر سر راه اصفهان به نجف آباد در روستایی به نام : 162()تصویر .) لطف اهلل هنرفر 1346 کارداالن قرار دارد بر است ای بقعه حقیقت در اصفهان منارجنان .)1 شماره نام عمو عبداهلل که در ذیحجه به عابد و زاهد مزار شیخی سال 716 هجری قمری بنا شده است. ایوان منارجنبان یکی آغاز تک در ایران است. ایلخانی ابنیة سبک نمونه های از ساختمان به را )منارجنبان( مناره دو بعدها که بوده ایوانی مربوط آن، ای فیروزه و هایی الجوردی کاشی اند. افزوده به دوران ایلخانی می باشد که قابل مقایسه با کاشیکاریهای اشترجان است)هیلن براند1385: 74(. مناره ها در یک مرحله مناره از اند. شده اضافه مذبور ایوان به مجزا، ساختمانی های هم عصر با این بنا میتوان به مناره های مسجد جامع اشترجان، سلطان بخت آغا، قوشخانه و دارالضیافه که همگی ارتفاع در اصفهان قرار دارند، اشاره کرد)کیانی1383: 331(. بنا با محاسبه مناره ها 17/5 متر بلندی دارد که ارتفاع ایوان به تنهای 10 متر است)طرح شماره1(. بر مزار متوفی قطعه سنگی مرمر قرار داده اند که سورة یس از قرآن کریم حاشیة آن را زینت داده است)تصویر شماره 2(. کتیبه های دیگری نیز در این آرامگاه هست که از آن جمله: کتیبه ای از سنگ مرمر باالی سنگ اصلی که از عمو عبداهلل به عنوان یک مرد پرهیزگار و زاهد نام می برد و تاریخ آن را نیز ذکر می کند

)رفیعی مهرآبادی1352: 95(ساختمان بنای منارجنبان :

ساختمان این بنای تاریخی در زمینی به مساحت 13/60×13 مترمربع در دو طبقه احداث شده است)هنرفر1350: 73(. این بنا دارای یک محور تقارن می باشد که توسط این محور ساده این ساختمان به دو قسمت کاماًل مشابه تقسیم شده است. شامل صحن بازی است که در سه طرف آن ساختمان های ایوان جنوبی گوشة نزدیک مدخل صحن دارد. وجود جدید ایوان جناحین به متصل صحن کناری های دیوار و است ایوان وسط در صحن جنوبی سمت در است. شده ساخته از است ایوانی در سمت شمالی صحن دارد. کوچکی وجود

Page 87: GAMANE2 Rearrange

87

ظریفتر ارائه شد. از نمونه های آن میتوان مسجد اشترجان و سلطان بخت آغا را نام برد) کیانی1383: 338(. این خصوصیت است. رفته بکار نیز اصفهان جنبان منار در ایلخانی معماری ارتفاع هر یک از دو مناره بنای منار جنبان از سطح لبه ایوان 7/5 متر با احتساب ایوان 17/5متر و فاصله محور مناره ها برابر 9/2 متر و قطر هر یک از مناره ها به طور متوسط برابر 1/20 متر می باشند)تصویر شماره 4()طرح شماره 4(. مناره ها از حیث مقیاس ارتباطی با ایوان ندارند و احتماال در یک مرحله ساخت و ساز مجدد به ایوان اضافه شده اند. مناره ها دارای پلکانی به صورت پله مارپیچی می باشد که دسترسی به باالی منارها را، امکان پذیر می سازد)طرح شماره 5(. مناره ها دارای تزئینات معقلی) تلفیق آجر و کاشی( بر روی قسمت ساقه و تاج است. کاربرد تزئینات معقلی را میتوان در آرایش بناهای قرن هفتم به بعد مشاهده کرد که دارای طرحهای متنوعی مانند پیچ تزئینی، مربع اریب، زیگزاگی و خطوط بنایی است)همان، 344(. طرح بکار رفته در تزیین معقلی مناره های این بنا لوزی های پیوسته

میباشد که از پایه تا زیر تاج مناره ها ادامه دارند. دربهای چوبی ورودی مناره ها از الحاقات دوره های بعد است. در باالی مناره ها چهار روزنه به ارتفاع cm80 وجود دارد که به منظور روشنایی داخل منار و یا محل اذان گفتن تعبیه شده است. اسکلت مناره ها از شش عدد چوب چنار که توسط دو ردیف بودند، تشکیل شده یکدیگر غالف شده به تخته های چوبی که بیشترین استفاده آنها از جهت استاتیکی بوده است)تصویر شماره 5(. در این بنا همانند دیگر بناهای دورة ایلخانان پله ها نیز در روی پله بنا سه این باشد. در به صورت مارپیچی می پشت بام قرار دارد که برای باال رفتن و رسیدن به دریچه هایی است که می توان به داخل مناره ها راه یافت. پله های دیگری دید باز آنکه برای و همچنین بنا از حفاظت برای جدیداً نیز کنندگان به راحتی بتوانند به پشت بام بنا راه پیدا کنند با چوب

ساخته شده است. از خصوصیات مناره های، بنای منار جنبان اصفهان این است که با حرکت دادن یکی از آنها، منارة دیگر نیز به حرکت در می آید؛ این حرکت باید در جهت جنوب شرقی به شمال غربی باشد و در غیر این صورت خسارتهای زیادی بنا را تهدید می کند. این خاصیت بنا به قدری عجیب و معجزه آسا جلوه می کند که

منارجنبان به عنوان بنای خاص مطرح شده است.

نمای داخلی و خارجی بنا:نمای خارجی: در نمای خارجی، طاق متقاطعی وجود دارد که از نیم ستون های زاویه های باال آمده و در سه گوشه طاق طرح آجر چینی وجود دارد. در جناحین نما نغول فرورفته مستطیل طاق کدام هر برروی که شود می دیده طبقه دو در شکل نوک تیزی ساخته شده است)تصویر شماره 6(. نغولهای پائین نیم ستون دارند و در داخل رأس طاق طرح ساده در گوشه، گچبری است. پنج ردیف سوراخ چوب بست پر نشده دیده می اند. در سه باال رفته از باالی نمای جناحین شود و مناره ها نمای خارجی دیگر فقط وجود دو الی سه پنجره که به صورت آجر چینی مشبک کار شده اند، دیده میشود. در نمای پشت، پنجره ای وجود دارد همچنین نورگیری های کوچکی نیز در پله دستگاه به نور دهی برای که به چشم می خورد نما دو

تعبیه شده اند.نمای داخلی: کف از آجر صاف پوشیده شده است. هر دو طرف دیوار ایوان دو نغول فرورفته و دو دهنه عمیق مستطیلی دارند. این نیم ستون های و اطاق شروع شده از کف باالتر نغولها دهنه است. تیز نوک آن باالی و دارند قالبی آجر ها گوشه ها با طاق تونلی پوشیده شده اند. سطح زیر طاقها آجر چینی پرکاری دارد که بعضی آجرها برجسته تر از سطح قرار گرفته اند که این آجر چینی ممکن است، در دورة بعد به عمل آمده

باشد)تصویر شماره 7(.نمونه های مشابه بنای منارجنبان:

عالوه بر منار جنبان اصفهان مساجدی دیگری که دارای مناره های جنبان باشند، نیز وجود دارد. از نمونه های آن میتوان به مسجد جامع اشترجان در اصفهان، مسجد سبزوار و مسجدی دوره به مربط مساجد این که کرد اشاره عراق در واقع هم ایلخانی و احتمااًل طراح این بناها یک نفر بوده است . در این مساجد بر خالف منار جنبان اصفهان که مناره ها در مرحله ای مجزا به ایوان افزوده شده اند، مسجد و مناره هایشان همزمان در یک مرحله ساخت و ساز بنا شده اند. در مساجد نامبرده با حرکت یک مناره، تنها مناره دیگر به حرکت در می آید ولی در منار جنبان اصفهان عالوه بر مناره ها، ساختمان بنا نیز به حرکت در می آید و این همان خصوصیت منحصر به فرد این است)کیانی1383: شده آن جهانی شهرت باعث که بناست

.)24بررسی ارتعاش مناره ها :

مقاومت و سختی یک سازه در برابر تغییرات و عوامل محرک

Page 88: GAMANE2 Rearrange

88

بسیار محسوس تر از مناره سمت راست است و بیشترین تغییر مکان در اثر وزن سازه در محل ستون زیر مناره سمت چپ و نوک مناره دیده می شود)سعیدی بروجنی 1380(. با توجه به آسیبهای شناسایی شده حفظ و مرمت این بنای ارزشمند

مساعدتهای جدی تر و مصرانه تری را می طلبد.نتیجه گیری :

هنر معماری ایران در طول تاریخ از تداوم کم نظیری برخوردار بوده است. این هنر بیان کنندة اندیشه، جهان بینی باورها و اعتقادات مذهبی و سنتهای مردمان این سرزمین است. نگاهی دیدگاههای از ایران معماری تکامل هنر و توسعه به کوتاه مختلف نشان می دهد که معماران این سرزمین از ایجاد یک سر پناه ساده)از روزگار بسیار کهن( تا ایجاد عظیم ترین و با شکوه ترین نمونه های معماری جهان، به جز هدفهای ساده و سرما گرما از بودن و مصون نظیر حل مشکالت مسکن نیازمندیهای به مسائل دیگری چون تقسیم فضاها براساس خطرات برابر در بودن کارآمد و جسمی و روحی گوناگون به توجه با ایران معماران اند. داشته فراوان توجه احتمالی، موقعیت اقلیمی و جغرافیایی این سرزمین پهناور در ابداعات و نوآوری، راه ترقی را پیموده و در ایجاد نوع پوششها، طاقها، ایوانها، طاقنماها، محراب ها، مناره ها و تزئینات گوناگون بنا در هر عصر و دوره ای شاهکارهای فراوانی به وجود آورده اند . در بنای منارجنبان طراح توانسته با ذوق و ابتکار و با توجه به آشنایی با قوانین دینامیک و محاسبات استاتیکی راهی برای پیشگیری از سقوط و رانش بنا ایجاد کرده و عمر این بنا را به طور علمی افزایش دهد. معمار طراح توانسته با بکارگیری و برانگیزد را فیزیک، شگفتی همگان دینامیکی قاعده این خاصیتی معجزه گون به آن بدهد؛ بکارگیری الوارهای چوبی و کرده چندان دو را موفقیت این ها مناره این ساختار در خاصیت االستیکی به آنها بخشیده است. هر چند بنای منار جنبان اصفهان دارای همتاهای می باشد که از لحاظ زمانی نیز در یک برهه، ساخته شده اند ولی آنچه این بنا را از دیگر بناهای همتایش مجزا می سازد، خصوصیات برتر آن است. در بنای منار جنبان اصفهان عالوه بر به حرکت در آمدن خود و آیند در می به حرکت نیز آن با مرتبط مناره، سازه های عینیت بیشتری دارد؛ خصوصیتی که مناره های جنبان دیگر فاقد آن می باشند. بنای منارجنبان عالوه بر این خاصیت از لحاظ فنون و سبک معماری و زیبا شناختی آمودی نیز قابل به معقلی عبارتی به یا کاشی و آجر تلفیق است؛ ستایش

خارجی بستگی به آرایش هندسی و فیزیکی اعضاء و مقطع اعضاء و مصالح به کاررفته در بنا دارد. با افزایش محاسبات استاتیکی در ساخت بناها میتوان ضریب رفتارهای سازگار سازه ها را ارتقاء داد. طبق قوانین دینامیکی فیزیک هر گاه یکی از دو شئی هم اندازه عمود که دارای یک تکیه گاه مشترک افقی باشند)اصطالحا هم فاز( به ارتعاش در آید متعاقبا شئی هم فاز دیگر نیز به ارتعاش در می آید. این خاصیت فیزیکی همان عاملی است که موجب مرتعش شدن مناره های این بنای معروف می شود)شاهین پور 1382(. برای تقسیم فشار از الوار چوبی از بنا تمام عناصر به طور یکسان روی وارده شده، تشکیل قسمت 6 از آنها از کدام هر که چنار جنس بدنه داخل در را ها آن .)6 شماره است)طرح شده استفاده مناره از باالی ساقه یعنی زیر تاج یا نعلبکی تا قسمت راه پله ها قرار داده همچنین در قسمت انتقال به لبه ایوان به کار رفته اند. این چوبها نقش مهم استاتیکی در ایستایی بنا دارند و حالت االستیکی به مناره می دهند و موجب میشوند حرکت آبادی لیل کنند)اخوان پیدا ارتعاشی تناوبی ها جریان مناره از جنوب را راست مناره سمت اگر .)558: و طاحونی1387 شرقی به شمال غربی حرکت دهیم باعث حرکت منارة سمت چپ و همچنین ساختمان آن می شود. محاسبات نشان داده اگر مناره ها در جهات دیگر، به جزء جنوب شرقی– شمال

غربی حرکت داده شوند، دچار آسیبهای جدی میگردند.آسیب شناسی بنا با توجه به تحلیلهای آنالیز استاتیکی:

طی سالهای متمادی، افزایش تعداد بازدیدکنندگان آسیبهای را برای این بنا در پی داشت. با توجه به مشخصات مصالح سنتی و مقادیر تنشهای مجاز آیین نامه ای و فشاری و کششی به دست آمده از آنالیز استاتیکی ساختمان منار جنبان و یکی از مناره های آن به صورت منفرد می توان نتیجه گرفت که سازه در محل تویزه ها مخصوصا تویزه وسط به دلیل آنکه تنش کششی و فشاری ایجاد شده در این محدوده ها، بیشتر شده دچار ضعف باشد، می ای نامه آیین مجاز تنشهای از نیاز دارد)تصویر شماره 8(. سازه در محل است و به تقویت ستونهای زیر مناره ها نیز به دلیل ایجاد تنشهای فشاری و کششی زیاد دچار آسیب دیدگی و نیاز به مقاوم سازی دارند. به دلیل افزایش بار در محل دستگاه پله این محل نیز دچار مشکل شده که همراه گسیختگی محل اتصال ایوان به مناره، نیاز به تقویت و مقاوم سازی دارند. افزایش تنشهای فشاری و کششی و برشی نسبت به تنشهای مجاز در مناره سمت چپ

Page 89: GAMANE2 Rearrange

89

هارمونی است، ایلخانی معماری شاخصه که آن در رفته کار اجرای است. آورده وجود به بنا ساختار با زیبای هماهنگی و باربر و همچنین باربر و غیر تویزه، چفد ها و قوسهای تاق و تنظیم تقسیم بار روی سازه ها نیز با مهارت صورت گرفته است. ایجاد طاقنماها در داخل و خارج بنا روی اسپرها، بنا را از حالت یکنواختی رهانیده و نهاز و نخیرهای اجرا شده، بعد زیبا شناختی

آن را ارتقاء داده است. با توجه به شهرت جهانی این بنا، حفظ و نگهداری آن از اهمیت و تحلیلها طی شده شناخته آسیبهای است. برخوردار خاصی آنالیزهای استاتیکی صورت گرفته، زنگ خطر را برای این بنا به صدا در آورده است؛ امید است تدبیر و درایت مسئولین راههای باید پایان را هموار سازد. در ارزشمند بنای این ابقای و حفظ میتواند، گذشتگان معماری ابتکارات گونه این داشت اذعان راهکاری پیش روی معماران امروز قرار داده تا با احیاء و حفظ این سنتهای معماری کهن، آشتی و پیوندی میان فرهنگ دیروز

و امروز برقرار کنند.

Page 90: GAMANE2 Rearrange

90

منابع:اخوان دلیل آبادی، محمد رضا و شاپور طاحانی)

1387(، تحلیل سازه ها، تهران، جهاد دانشگاهی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر.

براند، هیلن)1385(، معماری اسالمی، ترجمه باقر آیت هللا زاده شیرازی، تهران، روزنه.

پوپ، آرتور اپهام)1370 (، معماری ایران، ترجمه غالمحسین صدری، تهران، انتشارات فرهنگسرا.

پیرنیا، محمدکریم) 1370(، آشنایی با معماری اسالمی ایران، تهران، دانشگاه علم و صنعت.

رفیعی مهرآبادی، ابوالقاسم)1352(، آثار ملی اصفهان، تهران، سلسله انتشارات انجمن آثار ملی.

سعیدي بروجني، رویا)1380(، آنالیز دینامیكي سازه اي منارجنبان، بررسي آسیبهاي وارده براثر

ارتعاشات و چگونگي مرمت و بازسازي، پایان نامه دوره كارشناسي ارشد، دانشگاه هنر اصفهان.

شاهین پور، حمید)1382(، منارجنبان اصفهان)بررسي مكانیزم ارتعاشي(، نقدعلي حسین

زاده، تهران، پژوهشگاه میراث فرهنگي. شیال بلر و جاناتان بلوم )1381(، هنر و معماری

اسالمی، ترجمه یعقوب آژند، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها)سمت(.

كیاني، محمد یوسف)1382(، تاریخ هنر معماري ایران در دوره اسالمي، تهران، سازمان مطالعه و

تدوین )سمت(. کیانی، محمد یوسف)1383(، معماری ایران دوره

اسالمی، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها)سمت(.

كریم پیرنیا، محمد)1386(، سبك شناسي معماري ایراني، تدوین غالمحسین معماریان، تهران، نشر

سروش دانش. گدار، آندره)1360(، آثار ایران، ابوالحسن سروقد

مقدم، مشهد، آستان قدس رضوی، 4 جلد.

هنرفر، دكتر لطف هللا)1346(، اصفهان، نشر كتاب جوانان.

هنرفر، لطف هللا)1350(، گنجینة آثار تاریخی اصفهان، اصفهان، ثقفی.

ویلبر، دونالد)1365(، معماري اسالمي ایران در دوره ایلخانیان، ترجمه عبدهللا فریار، تهران،

انتشارات علمي فرهنگي .

Page 91: GAMANE2 Rearrange

91

تصویر شماره 1: موقعیت منارجنبان

تصویر شماره3:ایوان بناتصویر شماره 2:سنگ قبر عمو عبدهللا

Page 92: GAMANE2 Rearrange

92

تصویر شماره 5: کالفهای چوبی مناره هاتصویر شماره4:مناره ها

تصویر شماره 7: نمای داخلیتصویر شماره 6: نغول های نمای خارجی

Page 93: GAMANE2 Rearrange

93

تصویر شماره 8: نمای طاق و تویزه ها

طرح شماره 1: برش عمودی بنا

Page 94: GAMANE2 Rearrange

94

طرح شماره 2: نحوه پوشش سقف ایوان

طرح شماره 3: اجرای طاق و تویزه

Page 95: GAMANE2 Rearrange

95

طرح شماره 4:نمای مناره ها

Page 96: GAMANE2 Rearrange

96

رهمنا

ج تا

وان

لک، پ

دیرو

وای

نم:5

ره شما

ح طر

Page 97: GAMANE2 Rearrange

97

طرح شماره 6: نحوه اجرای مناره

Page 98: GAMANE2 Rearrange

98

اولین فصل کاوش آموزشی باستان شناسی دانشگاه کاشان از تاریخ 26 اردیبهشت 91 به سرپرستی آقایان ، دکتر محسن در 10 واقع آباد فیض در محوطه رشته این دانشجویان از نفر وبا حضور 27 علی صدرایی نوری، رضا دکتر ، جاوری

کیلومتری شمال شهر نوش آباد آغاز گزدید.با نحوه و عملکرد برنامه های میدانی باستان شناسی و یادگیری موارد در طی این برنامه عالوه بر آشنایی دانشجویان آموزشی، یافته های جالب توجهی از معماری متعلق به دوره ایلخانی مرکب از چندین فضا با ابعاد و کاربرد های مختلف مشخص گردید. این آثار همگی به لحاظ ساختاری فضا های ساده ای را شامل میشوند که بت چینه در قسمت دیوار ها و

خشت در بخش سقف ها ایجاد شده اند.محوطه ی فیض آباد محدوده ی وسیعی نزدیک به 150 هکتار را شامل میشود که دانشگاه کاشان در طی سالهای آتی نیز با همکاری پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری کشور در نظر دارد کاوش های آموزشی و

پژوهشی خود را به طور ساالنه در آن به انجام برساند.یکی از دستاورد های این برنامه برخورد با گونه ی خاصی ازفن سفالگری بود که تا کنون در محوطه های دیگر این دوره

و نیز ادوار بعدی گزارش نگردیده است.این فن لعاب دهی در میان فنون امروزی با عنوان مرمری شهرت دارد.

نمونه های موجود از این سفال نشان دهنده ی تسلط و آشنایی سفالگران این دوره بر روی آن بوده است.از آنجا که این فن در میان شیوه های لعاب دهی و تزیین سفالینه های دوره اسالمی تا کنون معرفی نشده مینوان آنرا تحت

عنوان "تکنیک فیض آباد" معرفی نمود.

محوطه فیض آباد

Page 99: GAMANE2 Rearrange

99

Page 100: GAMANE2 Rearrange

100

Page 101: GAMANE2 Rearrange

101

ض آبادسفال فی

Page 102: GAMANE2 Rearrange

102

1388

ی ود

ورن

شا کا

گاهنش

داسی

شنان

ستا با

وهگر

ش او

ن کایا

پ