18
1393 ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﺍﻥ ﻧﻘﺶ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺳﯽ ﺩﻭﺭﻩ ﭘﻨﺠﻢ ﺟﻠﺴﻪ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖﻫﺎﯼ ﻗﺎﺿﻴﺎﻥ ﺣﺴﻴﻦ: ﻣﺪﺭﺱECollaborative for Civic Education ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﮊﻩ ﺗﻮﺍﻧﺎ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯽﺑﺎﻳﺴﺖ ﺑﺎ ﺫﮐﺮ ﻧﺎﻡ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺗﻬﻴﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﻮﺩ. ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩﻫﺎﯼ ﻏﻴﺮ ﺗﺠﺎﺭﯼ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻴﭻ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﻨﻔﻌﺘﯽ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺮﺩﺍﺭﯼ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ﻏﻴﺮ ﺗﺠﺎﺭﯼ ﺍﮔﺮ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮﯼ ﺩﺭ ﻣﻄﻠﺐ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﻴﺪ، ﺷﻤﺎ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﺣﺎﺻﻞ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﺤﺖ ﻣﺠﻮﺯ ﺍﺷﺘﺮﺍﮎ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﮐﻨﻴﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺑﺪﻧﻪ ﺍﺻﻠﯽ ﺍﻃﻼﻋﺖ، ﺍﻳﻦ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎECollaborative for Civic Education ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺮﺍﮎ ﮔﺬﺍﺭﻳﺪ.ECollaborative for Civic Education

ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

  • Upload
    others

  • View
    5

  • Download
    0

Embed Size (px)

Citation preview

Page 1: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

زمستان 1393

يادداشت های جلسه پنجم دوره دموکراسی و نقش شهروندان

مدرس: حسين قاضيان

    

  

E­Collaborative for Civic Education   اين مطلب به پروژه توانا مربوط به سازمان ­   اختصاص  اختصاص دارد و استفاده از آن می بايست با ذکر نام سازمان تهيه کننده انجام شود.

­ اين مطلب برای استفاده های  غير تجاری می باشد و برای هيچ گونه منفعتی بهره برداری نخواهد شد.  غير تجاری

­ اگر می  خواهيد هر گونه تغييری در مطلب وارد کنيد، شما می  توانيد حاصل کار را تنها تحت مجوز  اشتراک

  E­Collaborative for Civic Education منتشر کنيد و برای ايجاد بدنه اصلی  اطالعت، اين تغييرات را بايد با

 E­Collaborative for Civic Education  به اشتراک گذاريد.

 

  

Page 2: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

مرکز آموزش مدنی

دموکراسی و نقش شهروند

درس گفتار ٥ – در باب بنيادهای اجتماعی دموکراسی: نقش جامعه مدنی

واژگانی که بايد شناخت(autonomy) جامعه مدنی خودگردانی

(egalitarian ) برابری خواه (civility) مدنيت

(hegemony ) سروری، تفوق، استيالء، برتری، هژمونی (polyarchy) تعددساالری

(social pluralism) تکثرگرايی اجتماعی (social capital ) سرمايه اجتماعی

دولت جامعه

فهرست مطالب ۱ – جامعه مدنی چيست؟

۲ – اهميت فکرت جامعه مدنی در چيست؟ ۳ – جايگاه جامعه مدنی در نظام های دموکراتيک، خودکامه، و تماميت خواه از دهه ۱۹۳۰ ميالدی تا دهه ۱۹۸۰، چه بود؟

٤ – نقش جامعه مدنی در اروپای شرقی در اواخر سده ۲۰ ميالدی چه بود؟ ٥ – جايگاه و نقش جامعه مدنی در مغرب زمين از سال های ۱۹۹۰ ميالدی به اين سو چه بوده است؟

٦ – کارکردهای جامعه مدنی در نظام های دموکراتيک کدام اند؟

يادداشت های درسی

پيشگفتار موضوع اين درس گفتار نقش جامعه مدنی به عنوان بنياد اجتماعی دموکراسی است.

درس گفتار مجزايی به نقش سازمان های جامعه مدنی در جوامع در حال  گذار از خودکامگی به دموکراسی اختصاص خواهد يافت.

دريابيم می خواهيم و دموکراتيکبوده حيات در مدنی جامعه سازمان های نقش کرد، خواهد جلب خود به را ما توجه اينجا در آنچه

که کدام رفتارهای انسانی در حيات سازمانی جامعه مساعد اين گونه سازماندهی هستند.

اين از خاصی توجه می کند، روشن تر را آن نقش گذشته، سده چند طی در مدنی، جامعه ايده يعنی فکرت، اين تاريخ که آنجا از

زاويه به اين موضوع خواهيم داشت.

۱ – جامعه مدنی چيست؟ در جامع ترين تعريف خود، جامعه مدنی هر آنچه را در جامعه مستقل از دولت بوده و سازماندهی خودگردان دارد، شامل می گردد.

2

www.tavaana.org ­ www.civiced.org 

Page 3: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

آن● جامع تعريف در را آنچه از بخشی هستند، مدنی جامعه از دقيق تری تعريف خواهان فن اهل از برخی حال، اين با

گنجيده است کنار گذاشته، بخشی ديگر را مورد تأکيد قرار می دهند.

جامعه● از شده داده  دست  به  تعاريف از بسياری می شود؟ محسوب مدنی جامعه از بخشی سازماندهی شده اقتصاد آيا

يا اجتماعی حيات از بخشی ظاهرا فعاليت هايی چنين که چرا نمی دانند آن از جزئی را سازماندهی شده اقتصاد مدنی،

فعاليت های مدنی بخ شمار نمی روند.

oاقتصادی قدرت پخش و توزيع که آنجا از است، دموکراتيک جوامع در مدنی جامعه نقش ما موضوع اگر

شمار به آزادی از دفاع در مدنی جامعه اصلی دفاعی سنگرهای از يکی متعدد اقتصادی بازيگران ميان

می رود، پس شايد گنجاندن اقتصاد در تعريف جامعه مدنی نيز کار درستی باشد.

oکه کنيم پيروی صاحب نظرانی از دسته آن تعاريف از که است بهتر درس گفتار اين در خود مقاصد برای ولی

عرصه اقتصادی را از جامعه مدنی جدا می کنند.

تعريف▪ گونه اين را مدنی جامعه پرينستون، دانشگاه پيشرفته مطالعات موسسه از ، والزر 1 مايکل

خانواده، محوريت با که ارتباطی شبکه های سلسله نيز و غيراجباری هم گرايی «فضای است: کرده

ايمان، منفعت، و ايدئولوژی شکل می گيرند.»

جامعه▪ استانفورد، دانشگاه از دايموند لری سياسی، علوم برجسته صاحب نظران از ديگر 2 يکی

سازماندهی شده اجتماعی حيات داوطلب محور و باز «عرصه است: کرده تعريف گونه اين را مدنی

و مبتنی بر يک نظم قانونی يا يک سلسله مقررات مشترک.»

عرصه▪ ديده به را آن بايد باشيم داده دست به مدنی جامعه از متعصبانه تعريفی بخواهيم آنکه بدون

بی شماری مقاصد اهدافو به دستيابی برای که بنگريم اجتماعی سازماندهی داوطلبانه و خودگردان

تشکيل شده، و مستقل از دولت و سياست و جدا از عرصه اقتصادی عمل می کند.

شما چه فکر می کنيد؟  (به پرسش های مطرح شده در پايان بخش بعدی اين درس گفتار مراجعه کنيد)

۲ - اهميت فکرت جامعه مدنی در چيست؟ در اينجا، هويت و اهميت جامعه مدنی را از طريق بررسی برجسته ترين صور آن در تاريخ معاصر، روشن خواهيم کرد.

که● نوع آن به مدنی جامعه فکرت تاريخ - «دولت» با تمايز در «جامعه» (rise to prominence)   فرازآمدگی  

موضوع بحث ما است، در انگلستان سده ۱۷ ميالدی آغاز شده است.

oمشروعيت فلسفی بنياد عنوان به جامعه فرازآمدگی شاهد انگلستان، در ۱۸ميالدی سده آغاز و ۱۷ سده پايان

حکومت ديگر، عبارت به يا قانون، واسطه به محدودشده حکومت بر مبتنی دولتی عنوان به و دولت،

مشروطه بود.

oاجتماعی مختلف گروه های برای را آزادی ها انواع که است حکومتی دولتی چنين برجسته ويژگی های از يکی

و خاصه برای گروه های مذهبی، روا می دارد.

1 Michael Walzer 2 Larry Diamond)

3

www.tavaana.org ­ www.civiced.org 

Page 4: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

فيلسوف● که فکرتی و جامعه فرازآمدگی - الک جان سياسی فلسفه در (Community) اجتماعی باهماد برجستگی

انگلستان در ليبرال مشروطه حکومت يافتن استقرار به می کرد، ياد باهماد عنوان تحت آن از الک جان انگليسی

ويژه به و اجتماعی مختلف گروه های رواداری و شده محدود آن اختيارات که حکومتی شدن مستقر به يعنی بازمی گردد،

گروه های مذهبی در آن نهادينه شده است.

به● ، مدنی حکومت باب در دوم رساله عنوان تحت الک جان تاثيرگذار بسيار کار قالب در نخستين بار برای «جامعه»3

جايگاهی برجسته دست يافت.

oاين که معنی بدين دارد، اولويت و تقدم دولت بر جامعه که کرد استدالل الک جان که بود خود دوم رساله در

جامعه است که دولت زا مجاز می دارد و مشروعيت دولت مبتنی بر رضايت جامعه است.

oبنيادين طبيعی حقوق از است موظف دولت که می دهد رضايت دولت از فرمانبرداری به رو آن از تنها جامعه

و سلب ناشدنی که همه افراد به طور برابر از آن ها برخوردارند، حفاظت کند.

o«دارد ارزانی بايد که را خيرهايی يا «خدماتی دولت که صورتی در و بنابراين، - انقالب حق و الک جان

به توسل با حتی خيزد، بپا دولت عليه و کند سلب وی از را خود رضايت تا دارد حق نيز جامعه ندهد، ارائه

خشونت.

oجامعه در اخالقی اقتدار که چرا برعکس، نه و دارد، اولويت و تقدم دولت بر که است جامعه اين بنابراين،

تاکيد آن بر الک رابطه اين در که نکاتی مهم ترين از يکی نخست. وهله در نه الاقل دولت، در نه و است نهفته

دارد اين است که قدرت دولت صرفا اشتقاقی است، يعنی تنها مشتقی از قدرت جامعه است، و نه برعکس.

و● خشک است ممکن ولی شده، بيان درخشان نثری با اگرچه الک، استدالل - آمريکا در او انديشه و الک بازظهور

انتزاعی و زياده از حد آکادميک به نظر برسد.

oاعالن و آمريکا استقالل اعالميه قالب در ميالدی ۱۷۷٦ در و نماند باقی آکادميک تنها الک رساله ولی

استقالل مستعمرات آمريکايی بريتانيا از اين کشور، دوباره ظهور کرد.

o،توماسجفرسون آمريکايی، روشنگری عصر چهره های برجسته ترين از يکی توسط آمريکا استقالل اعالميه

آمريکای در بريتانيا سيزده گانه مستعمرات سوی از نمايندگی به و آمريکا قاره ای کنگره سوی از و شد نوشته

شمالی، رسما منتشر شد.

حماسی● بيان می دارد. اعالن ليبرال مشروطيت بر مبتنی را حکومت که است بيانيه ای عنوان به آمريکا استقالل اعالميه

آن از پس و آمريکايی سياسی چشم انداز در نخست راهنما، چراغی همچون جفرسون، توسط الک سياسی حقوق نظريه

آمريکا ۱۷۷٥ انقالب گفت، اين باره در شاعری بعدا که همانطور يافت. درخشش جهان شمول تری، سياسی سپهر در

وسيله ای شمالی، آمريکای در بريتانيايی مستعمره سيزده استقالل اعالميه شد.» شنيده دنيا جای همه در که بود «تيری

بود که صدای تير را به گوش جهانيان رساند.

ويژگی● برجسته ترين و باشد ليبرال مشروطيت بر مبتنی که است برخوردار مشروعيت از حکومتی اعالميه، اين بيان به

آن قدرت محدود حکومتی است که بر پايه رضايت حکومت شوندگان بنا شده باشد.

oآنان به متعلق حاکميت که مردمی را داده شده رضايتی که می کرد استدالل چنين فوق اعالميه گذشته، اين از

است می توانند پس بگيرند.

oکه شد تبديل داغی بحث به و نماند باقی آکادميک و علمی بحث يک تنها الک جان نظريه که می بينيم بنابراين

در مرکز يک مبارزه سياسی باورنکردنی قرار گرفت، مبارزه ای که تا به امروز نيز ادامه دارد.

3 Second Treatise of Civil Government (1690)

4

www.tavaana.org ­ www.civiced.org 

Page 5: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

oدر الک جان آنچه (يا می ناميم جامعه ما آنچه آمريکا، استقالل اعالميه در - جامعه اخالقی برتری و تقدم4

(the people) «مردم» عنوان تحت آن از جفرسون توماس ناميد، (community) باهماد دولت، با   تمايز

يک فرمانروايی تحت خود طبيعی حقوق از پاسداری برای تا کرده اند قبول که آن هايی تمامی يعنی می کند، ياد

ياد بشر حقوق عنوان تحت آن از امورزه اکثرا ما که چيزی همان يعنی – کنند زندگی مشترک حکومت

می کنيم.

oبه باشد، آن از اجازه کسب به مشروط سياسی قدرت تشکيل که را (society) جامعه آمريکايی ها ،۱۷۷٦ در

عنوان ميزبان و منشا اخالقی حق فرمانروايی دولت، در مرکز تخيل سياسی خود قرار دادند.

منفردی● چيز جامعه البته باشد. دولت از مجزا که است چيزی آن جامعههر از منظور معنايی، چارچوب اين                در

نيست و از چيزهای زيادی تشکيل شده است.

oميان شدن قائل تمايز برای و است پيچيده ای چيز جامعه که آنجا -از مدنی جامعه و جامعه تشريح و توضيح

استفاده مدنی جامعه اصطالح از می کند، ايفا آن تباهی در يا سالمت در آن ها از يک هر که نقشی و آن اجزاء

می شود.

oبه که می گيرد قرار مطالعه مورد سو آن از مدنی جامعه اوقات -برخی سياسی نظم در مدنی جامعه نقش

تعداد به را جامعه اگر شود: برده پی  آن کليت در اجتماعی – سياسی نظم عدم کارکرد يا کارکرد چگونگی

نقش ايفای و آنان ميان همکاری می توان چگونه کنيم، تقسيم يکديگر از مستقل بازيگران و سازمان ها زيادی

از سوی آن ها را در گذار به دموکراسی و حفظ يک جامعه آزاد پس از گذار متصور شد؟

اثر● در که بود کسی نخستين فرانسوی، اشراف زاده توکويل»، دو -«الکسی آمريکا از فرانسوی اشراف زاده يک بازديد5

غيردولتی و اجتماعی اليه های از عينی و تجربی برآوردی ، آمريکا» در «دموکراسی عنوان تحت خود ماندگار6

متأثر و برنخاسته وسطی قرون تاريخی بطن از آن سياسی فرهنگ اروپايی، جوامع برخالف که داد دست به جامعه ای

از ريشه های آن نبود.

oوی است. آشکار آن در اجتماعی برابری حد بدين تا که است جامعه ای می کند، شگفت زده را توکويل آنچه

بسيار طيف آمريکايی مدنی جامعه می کند. تحليل و تجزيه را آن طبيعت و گذاشته بحث به را مدنی جامعه نقش

بودند، آمده وجود به متفاوت و متعدد مقاصدی با که نمايشمی گذارد به را داوطلبانه ای تشکل هايی از وسيعی

«تجاری، صنعتی، دينی، اخالقی، جدی، بيهوده...»

oتشکل های از آمريکايی ها که «استفاده ای عنوان تحت فصلی -در می گويد مدنی جامعه باب در توکويل آنچه

آن ها به که سياسی تشکل های آن وی منظور که می دهد توضيح توکويل می کنند»، مدنی حيات در عمومی

امکان می دهند تا در برابر استبداد از خود دفاع کنند، نيست.

در▪ آمده اند وجود به غيرسياسی مقاصد با که مدنی تشکل های از دسته آن «تنها که می کند اضافه وی

اين بحث مد نظر او قرار می گيرند.»

اضافه▪ و کرده اشاره سازمان ها گونه اين کثير تعداد به وی سياسی، غير تشکل های تسلط بر تاکيد با

می کند که تشکل های سياسی تنها بخش کوچکی از حيات مدنی آمريکايی را تشکيل می دهند.

4 The moral primacy of society 5 Alexis de Tocqueville (1805-58) 6 Democracy in America (2 vols., 1835 & 1840)

5

www.tavaana.org ­ www.civiced.org 

Page 6: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

o- تشکل» «هنر مقابل در بزرگ» «مردان يا دموکراتيک اجتماعی نظم مقابل در اشرافی اجتماعی نظام

پيش زمينه های از متاثر جوامع در که هستند بزرگ مردان اين که است استوار مبنا اين بر توکويل استدالل

کارستانی که است حالی در اين و می گيرند، دست به را نوين کارستان های ابتکار اشرافی، فرهنگی و تاريخی

تشکل های که اشرافی، عقبه ای از برخاسته بزرگ مردانی نه خود، پس در همواره آمريکا در دست اين از

مدنی و داوطلبانه را به همراه دارد.

oبه آن ها ضعيف اند؛ و مستقل شهروندان همه دموکراتيک، ملت های -در مدنی جامعه سازمان های کليدی نقش 

داوطلبانه همکاری اگر شد خواهند ناتوان آن ها همه نتيجه در ببرند... پيش از را کاری بتوانند سختی به تنهايی

برای شدن متشکل حق می کنند زندگی دموکراتيک کشورهای در که آن هايی اگر نگيرند... ياد را يکديگر با

اگرچه شد، خواهد روبرو بزرگی خطر با آن ها استقالل باشند، نداشته آن به تمايلی يا نداشته را سياسی مقاصد

به عادت گاه هيچ اگر ديگر، طرف از بدارند. محفوظ را خود کار و کسب و ثروت زيادی مدت به بتوانند

گرفت خواهد قرار خطر معرض در آنچه نيآورند، دست به را خود عادی زندگی در انجمن آوردن وجود

و داده دست از بزرگرا کارهای بردن پيش به يک تنه عادت يکسو از که مردمانی بود. خواهد تمدن اساس

ديری باشند، نکرده کسب نيز را کاردستجمعی طريق از آن ها پيشبرد و شدن متشکل عادت ديگر سوی از

نخواهد انجاميد که در ورطه توحش و بربريت فرو می روند.

oافرادی يا فردی گاه هر توکويل، استدالل به -بنا آمريکا در مدنی انجمن های و سازمان ها قدرت و تنومندی

همت امر اين در ديگران حمايت جلب به انجمن تشکيل با ببرند، پيش به را عقيده ای آمريکا در بخواهند

هم دوردست از که می شوند تبديل قدرتی به بلکه نبوده، تنها ديگر افراد اين بعد به لحظه اين «از می گمارند.

قابل رويت بوده، و عملکرد آن ها الگويی می شود برای ديگران و به حرف شان گوش داده می شود.»

oآمريکا در چيزی «هيچ توکويل، گفته -به دارند را بيشتری مطالعه و توجه شايستگی مدنی جامعه انجمن های

تشکل های خارجی ناظر وقتی کشور.» اين اخالقی و عقيدتی انجمن های مگر نيست توجه شايسته بيشتر

تشکل ها ديگر ولی می کنند؛ جلب خود به را وی توجه شدت به می کند، مشاهده را کشور اين صنفی و سياسی

هم دليل اش می کنيم، آن ها از غلطی برداشت بگيرند، قرار ما توجه مورد هم اگر يا می مانند دور ما توجه از يا

اين است که «ما کمتر چنين چيزهای را مشاهده کرده» و به آن ها عادت نداريم.

oتوجه بايد برابرطلب: جوامع در مدنی جامعه تشکل های -جايگاه آمريکا در نامشهود» «تشکل های ضرورت

در کرديم ياد آن ها از که ديگری (سياسی) تشکل های از اگر اهميت شان مدنی تشکل های گونه اين که داشت

پيشرفت است؛ علمی هر مادر شدن متشکل علم دموکراتيک، کشورهای در نيست. کمتر نباشد، بيشتر آمريکا

در هر علم ديگری به پيشرفت در اين علم وابسته است.

oمشاهده اين به باالخره توکويل خود، مشاهدات -در برابرطلب جوامع در مدنی جامعه تشکل های جايگاه

اداره آن ها واسطه به و بوده استوار آن ها بر بشری جامعه که مقرراتی و قوانين تمام ميان «در که، می رسد

و هنر بمانند، متمدن يا رسيده تمدن به مردم که باشد قرار اگر است: واضح تر و دقيق تر بقيه از يکی می گردد،

مهارت تشکيل انجمن بايد به همان نسبتی که برابری در سطح جامعه ارتقاء پيدا می کند، ارتقاء يابد.»

o۲٦ تنها گذاشت آمريکا به پا که زمانی که فرانسوی، جوان اشراف زاده ای توکويل، -آنچه توکويلی بصيرت

شرايط پايه بر که آن هايی ويژه به و دموکراتيک، جوامع اندازه چه تا که بود اين بود دريافته داشت، سال

مدنی جامعه در که اجتماعی اند ساختار يک و سياسی فرهنگ يک به وابسته شده اند، بنانهاده برابری خواهی

بتواند در آن ها نقش رهبری کننده خود را بازی کند.

6

www.tavaana.org ­ www.civiced.org 

Page 7: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

يعنی● می رود، شمار به او راه ادامه دهنده حدودی تا که کسی و «هگل» آلمانی -فيلسوف مدنی جامعه و مارکس هگل،7

دنيای در آنچه از که کردند پايه گذاری اروپا در را مدنی جامعه از سنتی خود نوبه به يک هر ، مارکس» «کارل8

خارج مطلب اين حوصله از داشتند بيان آن ها آنچه از عمده ای بخش اگرچه بود. متفاوت بسيار می شناسيم انگليسی زبان

موضوعاتی اهم خالصه طور به اينجا در ايشان، نظريات تأثيرگذاری تداوم و دو اين گفته های اهميت به نظر ولی است

را که اين فيلسوفان آلمانی در اين ارتباط بيان کردند، از نظر می گذرانيم.

oبيش و کم که داد دست به مدنی جامعه از تعريفی هگل ، حقوق» «فلسفه عنوان تحت خود آثار از يکی در9

است اجتماعی عرصه های از حوزه ای آن مدنی جامعه وی، عقيده به که است اين آن و داشته رواج هم هنوز

که ميان خانواده از يک سو و دولت از سوی ديگر قرار دارد.

oچرا است، تضاد به آلوده و رقابتی عرصه ای که همکاری فضای آنچنان نه مدنی جامعه هگل، عقيده به ولی

که حوزه اقتصادی و تضادها و رقابت های ذاتی آن را نيز دربرمی گيرد.

به▪ را مشاهداتخود هگل از بعد گرچه که توکويل عقيده -به مدنی جامعه مقام و جايگاه از کاستن

برابری که سرزمينی عنوان به آمريکا نگرفت، قرار وی تاثير تحت ولی درآورد تحرير رشته

مدنی انجمن های مديون را خود نجات است، بوده برخوردار زيادی اهميت از آن در اجتماعی

يکی که همانطور هگل، برای ولی می دادند. تشکيل را آمريکا اجتماعی پايه های اينها است: خويش

مقاصد به معطوف مدنی جامعه اعضای از يک «هر است، گفته وی درباره صاحب نظران از

هگلی، ديدگاه از نيست.» اهميت حائز وی برای اصال ديگری چيز هيچ و است؛ خودش فردی

جامعه مدنی چيزی نيست مگر «فروپست دنيايی از خودخواهی عالم گير.»10

تک روی های▪ از ناشی که ذاتی اش بی نظمی از را مدنی جامعه بايد که است دولت اين هگل عقيده به

خودخواهانه است، نجات دهد.

وضعيتی▪ چنين بگيرد، دست به را مدنی جامعه دولت، باشد قرار اگر که است داده نشان تجربه ولی

به دموکراتيک، کشورهای در حتی همواره، ليبرال آزادی های که چرا انجاميد خواهد خودکامگی به

دولت روی نمی توان آن ها تداوم و حفظ برای و شده  ديده وی سوی از دولت چشم در خاری مانند

حساب کرد.

oدر تحقير جامعه مدنی، مارکس از هگل هم فراتر می رود

که▪ جامعه ای می دانست، کارگر طبقه برای برزخی را مدنی جامعه -مارکس مدنی جامعه و مارکس

کامال در دست طبقه حاکم قرار داشته و تسلط اين قشر بر آن نه آنچنان پنهان شده که بزک شده است.

تضادهای▪ از را مدنی جامعه بايد که است دولت اين هگل برای -اگر مدنی جامعه و دولت مارکس،

اخالقی ديدگاه از نيز مدنی جامعه از حتی دولت مارکس برای بدهد، نجات خودش درونی ذاتی

پست تر است.

پی● در بايد که نيست بيش فرمانروا و حاکم طبقه دست در ابزاری دولت مارکس، برای

يک انقالب کارگری از ميان برداشته شود.

7 G.F.W. Hegel (1770-1831) 8 Karl Marx (1818-1883) 9 The Philosophy of Right 10 a netherworld of universal egoism

7

www.tavaana.org ­ www.civiced.org 

Page 8: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

سر● به آن به کامل وابستگی در و است اقتصادی نظام زايده مدنی جامعه مارکس، برای

گذرا درنتيجه و ناکارآمد ناعادالنه، اقتصادی، زيرساختی بر متکی که روساختی می برد،

بوده که تنها با استثمار نيروی کار ممکن شده است.

می کرد،● جلب خود به را مارکس نظر اخص طور به که مدنی جامعه از عنصر آن

متشکل کارگران که بود باور اين بر مارکس ولی بود. کارگر طبقه و کارگری عنصر

نبوده و مجزا از يکديگرند.

oجنبشی ساخت، دگرگون می توان انقالبی جنبش يک با تنها را آن ها وضعيت

کارگران از متشکل متحد طبقه يک چارچوب در يکديگر به را آن ها که

صنعتی و آگاه به شرايط استثماری خود، پيوند زند.

oقديم اجتماعی نظم نابودی به که را انقالبی جنبش اين رهبری کمونيست حزب

و برقراری دموکراسی خواهد انجاميد، بر عهده دارد.

oگروه های تمام از شوروی جماهير اتحاد روسيه، در کمونيستی انقالب درنتيجه

و کرده مشروعيت زدايی بود شده استوار آنها روابط بر قديم نظم که اجتماعی

نظم نوين خود را جايگزين آن کرد.

حزبی▪ دولت ميان سلسله مراتبی روابط بر مبتنی کمونيستی نوين نظم

اين دو هر از روسيه در پساشوروی جامعه درنتيجه بود. افراد و

ماندگار مدنی جامعه يک بر مبتنی روابط از هم ماند، بی بهره روابط

نيروهای «تنها بين فردی. اعتماد بر متکی روابط از هم و

هيچ بودند. ک گ ب شبيه ديوانساالری های باقی مانده، سازماندهی شده

در بتواند که بود نمانده باقی ديگر اجتماعی پارسنگ و متقابل وزنه

آن ها ميان ملی منابع تقسيم و سازمان يافته نيروهای اين برابر

ريشه اليگارک ها و ک گ ب سابق افسران فرمانروايی کند. ايستادگی

در نابودی جامعه مدنی در طی انقالب کمونيستی روسيه دارد.

oمدنی جامعه مارکس، برای که می گيريم نتيجه -بنابراين ناپايدار مدنی جامعه

ساختاری پويا ولی ناپايدار در صحنه ای گذرا است.

در● کارگری انقالب که بود کرده پيش بينی -مارکس مدنی جامعه و مارکسيزم، گرامشی،

دراوايل ولی پيوست. خواهد وقوع ب غربی صنعتی سرمايه داری جوامع پيشرفته ترين

قرن بيستم مشخص بود که چنين چيزی روی نخواهد داد.

oآنتونيو» ايتاليايی، سياسی رهبر و نظريه پرداز که بود شرايطی چنين در

جامعه به آن رويکرد و مارکسيزم در اصالحاتی کار به دست ، گرامشی»11

مدنی زد.

oکه بود باور اين بر -گرامشی رضايت و اجبار مدنی: جامعه و دولت

خود استيالی طريق از که دولت، زور اعمال ابزار واسطه به نه سرمايه داری،

11 Antonio Gramsci (1891-1937)

8

www.tavaana.org ­ www.civiced.org 

Page 9: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

به مهندسی شده مردمی رضايت با که است آن فرهنگی تسلط و مدنی جامعه بر

کنترل خود تداوم می بخشد.

oبه شروع بايد کارگر طبقه گرامشی، باور به و -بنابراين بديل مدنی جامعه

تحت نهادهای در نفوذ طريق از را کار اين و کند خودش بديل جامعه ساختن

war of) موضعی» «جنگ يک با و مدنی جامعه در سرمايه داری    سلطه

position) انجام بدهد و به پيش ببرد.

oاين مدنی جامعه نهادهای به ايتاليايی مارکسيست های که بود بعد به جا اين از

سروسامان و سرمايه داری فرهنگی سازه های با تقابل به برده، هجوم کشور

دادن به سازه های فرهنگی بديل خودشان مشغول شدند.

oدرس با جنگ- از بعد ايتاليای برای گرامشی از الهام گرفته و متاثر برنامه ای

نهادهای به ايتاليايی کمونيست های که بود گرامشی آموزه های از گرفتن

دوم، جهانی جنگ پايان از پس کشور، اين مدنی جامعه دانشگاهی و فرهنگی

و دولت قضايی دستگاه به تا کردند تالش ديگر سوی از و بردند، هجوم

۱۹٤٥ از نمونه، عنوان به و ترتيب بدين کنند. پيدا نفوذ نيز محلی حکومت های

کمونيست حزب اعضای از يکی بولونيا شهردار ميالدی، ۹۰ دهه اوايل تا

ايتاليا بود.

شما چه فکر می کنيد؟ ۱ – به نظر شما کداميک از عناصر اجتماعی را بايد در جامعه مدنی گنجاند؟ چرا؟

۲ – اهميت اين رويکرد که جايگاه اصلی قدرت در جامعه است و نه در دولت، در چيست؟ آيا با چنين برداشتی موافقيد؟ چرا؟ ۳ – با کداميک از عقايد جان الک موافق يا مخالفيد؟ چرا؟

٤ – به نظر شما برای اينکه سازمان های جامعه مدنی از پويايی و رشد الزم برخوردار باشند، چه شرايطی بايد در جامعه وجود داشته باشد؟

٥ – برجسته ترين تفاوت های موجود در انگاشت توکويل، هگل، مارکس، و گرامشی از جامعه مدنی کدام اند؟

۳ - جامعه مدنی در نظام های دموکراتيک، خودکامه، و تماميت خواه از دهه ۱۹۳۰ ميالدی تا دهه ۱۹۸۰، در چه جايگاهی قرار داشت؟

از خودکامه و استبدادی جوامع و يکسو دموکراتيکاز جوامع در آن جايگاه مقايسه با را دموکراسی و مدنی جامعه ميان رابطه

سوی ديگر، بهتر می توان فهميد.

مجاز● خود جوامع درون در را سياسی و اجتماعی اقتصادی، فعاليت های از وسيعی طيف ليبرال دموکراسی های

می دارند.

در تباين با اين، ميزان خودکامگی جوامع استبدادی را می توان در شدت سرکوب جوامع مدنی آن ها جستجو کرد.●

به● تماما نه، چه و سازماندهی شده چه بيان، گونه هر بر دولتی کنترل با و خود کامل شکل در تماميت خواهی حال، اين با

فعاليت  دولت بنابراين، نمی ماند. دولت سياسی کنترل حيطه از خارج چيزی هيچ می انجامد. مدنی جامعه نابودی

اجتماعی در تمام سطوح آن را سياسی و سياست زده می کند.

9

www.tavaana.org ­ www.civiced.org 

Page 10: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

oبه ۲۰ دهه اواخر از ماند، پابرجا ۱۹۹۱ تا ۱۹۲۲ از شوروی -اتحاد شوروی اتحاد در مدنی جامعه سرکوب

اين کرد. برخورد شدت به مخالفين با و کرد ممنوع را مستقل سياسی بيان و رفت تماميت خواهی سوی به بعد

نظام هيچ گونه تشکل مستقل از دولت را تحمل نمی کرد.

oمانند کشورهايی در شوروی اقمار مدنی جوامع -سرکوب شوروی اتحار اقمار در مدنی جامعه سرکوب

نبود، داد، رخ شوروی اتحاد در آنچه شدت به همواره اگرچه غيره، و مجارستان لهستان، بالتيک، کشورهای

ولی دست کمی از آن نداشت.

ميالدی،▪ ۱۹۸۰ از قبل تا بود، سرکوبگر کمتر بسيار آن استالينيستی پسا نظام که لهستانی در حتی

داشته وجود نداشت امکان دولت از مستقلی تشکل و سازمان گونه هيچ کاتوليک، کليسای استثنای به

باشد.

را▪ تشکل اين که اين جز نداشت چاره ای دولت که بود حدی به خود کليسای به لهستانی ها وفاداری

تحمل کند.

اداره▪ مخفی پليس و ک گ ب دستگاه سوی از بيش و  کم  ارتودوکس کليسای روسيه، خود در ولی

می شد.

oپديدار شوروی اقمار در شکاف نشانه های نخستين که بود ۱۹٥۳ در استالين مرگ از -پس آينده نشانه های

شد.

ميالدی،▪ ۸۰ دهه از پيش تا ولی بودند دولت کنترل در لهستان پيش آهنگی سازمان های اگرچه

رسمی ديدگاه های از مستقل اجتماعی و سياسی ديدگاه های می توانستند پيش آهنگی سردسته های

دولتی را با يگان های خود درميان بگذارند.

نظام▪ قالب در مدنی جامعه سرکوب همان که قضيه اصل در تغييری دست اين از استثناهايی ولی

تماميت خواه از نوع کمونيزم شوروی باشد ايجاد نمی کند.

شما چه فکر می کنيد؟ ۱ – چه نوعی از دخالت دولت در جامعه مدنی در دموکراسی به نظر شما دخالتی قابل قبول است؟

۲ – چه نمونه هايی از محدوديت يا کنترل ناعادالنه يا نامعقول جامعه مدنی می توانيد برشماريد؟ توضيح دهيد.

٤ - نقش جامعه مدنی در اروپای شرقی در اواخر سده ۲۰ ميالدی چه بود؟و مدنی جامعه فراز و مرکزی و شرقی اروپای کمونيست کشورهای در نامشروع حکومت برابر در مقاومت بررسی به حال

بازگشت سرکوب شدگان می رسيم.

به● که بود شرقی اروپای در استالينيستی پسا کمونيستی نظام های خصوصيت -ازقضا، دموکراسی به گذار از قبل

جامعه مدنی آن برجستگی و جايگاه مفهومی را داد که امروزه از آن برخوردار است.

اقماری● کشورهای روسی، تانک های توسط ۱۹٦۸ در پراگ بهار سرکوب از -پس شد زيرزمينی اجبارا مدنی کنش

اتحاد شوروی وارد يک نوع مرگ کاذب و رکود سياسی دوران برژنفی می شوند.

oو می رسيد نظر به بی فايده وضوح به نظام تغيير برای تالش و بيهوده روشنی به سياسی کنش بعد به اين از

هر کسی به دنبال کار خود بود.

10

www.tavaana.org ­ www.civiced.org 

Page 11: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

oدر خود حرفه ای و غيرسياسی زندگی از می توانند که طريقی هر به که بودند اين دنبال به مردان و زنان اکثر

محيط خانواده يا در حريم خصوصی خويش معنی بسازند.

نوزايش● شاهد که است سياست از خودخواهانه بريدگی شرايط همين در حال، اين با - آزادی مخفيگاه مدنی: جامعه

که آنجا از هستيم. ميالدی ۸۰ دهه اوايل و ۷۰ دهه اواخر در مدنی جامعه فکرت احيای و شرقی اروپای در فيلسوفان

يک از بيش چيزی بود مانده پابرجا هنوز کمونيستی استبداد از آنچه و نبود بيش تلخی بسيار خاطره ديگر استالينيزم

عرصه ای عنوان به را مدنی جامعه توانستند انديشمندان اين نبود، چسبيده قدرت به و فاسد استخوان بن تا خودکامه مشت

مستقل از خالقيت اخالقی و کنش مصون مانده از فساد دولتی، بازتعريف کنند.

در● مقاومت برنامه عنوان به مدنی جامعه فکرت بعد، به اين -از مرکزی و شرقی اروپای در سرکوب برابر در مقاومت

مرکزيت و موضوعيت بالتيک، کشورهای در و چکسلواکی لهستان، در ويژه به و شرقی اروپای در کمونيزم برابر

يافت.

اين● تالشدر شجاعت سرکوب، نيروهای برابر در که آن هايی بودند اندک شمار تنها آغاز -در اندک رهبرانی شجاعت

عرصه نوين را داشتند.

oزندان روانه و بازداشت داشت، تاکيد دولت از مستقل خالق بيان بر که هاول» «واتسالو چکسلواکی، د ر12

شد.

oنشانه به را ورشو تمام شناور» «دانشگاه نام به پديده ای همبستگی، جنبش برآمدن از پيش حتی لهستان، در13

مقاومت در برابر کمونيزم و علی رغم نيروهای سرکوب درنورديد و عمدا به کار خود به طور علنی ادامه داد.

oمدنی جامعه اينکه و کمونيزم باطل دور به دادن پايان به اميد که بود ۸۰ دهه در همبستگی جنبش ظهور با

بتواند کل جامعه را از چشم انداز تاريک آن نجات دهد، نيز جان تازه ای يافت.

اجتماعی▪ فعاليت بدمد، تازه ای جان «سياستضدسياسی» به تا بود آمده وجود به فضايی باالخره14

اخالقی مقاومت و اجتماعی خودسازماندهی و نکند، اکتفا زدن سوسو به تنها آن در دولت از مستقل

در آن سامان يابد.

جنبش▪ اين مقصود بود، شده زندانی بازداشتو فعاليت های اش دليل به که همبستگی رهبران از يکی

ناتوان نظر به نظامی و پليسی زور برابر در اگرچه اخالقی «مقاومت است: کرده بيان چنين را

می رسد ولی مانند دانه شنی در چرخ دنده های اين دستگاه عظيم ولی آسيب پذير عمل می کند.»

و▪ افکار تبادل آموزشو به و کند پرهيز هم آشکار سياسی کنش از اگر حتی مدنی جامعه «فکرت

در بزرگ بالقوه توان يک از هم باز کند، اکتفا مختلف گروه های اوليه منافع از حراست و اخبار

برابر تماميت خواهی برخوردار است.»

جامعه▪ نکند، سياسی کار آشکارا که زمانی -تا دموکراسی برای «النه ای» عنوان به مدنی جامعه

خالقيت يک شرايط خود درون در و رانده حاشيه به را دولتی دستگاه اندک اندک می تواند مدنی

شگرف را فراهم کند.

12 Vaclav Havel (1936-2011) 13 floating university 14 anti-political politics

11

www.tavaana.org ­ www.civiced.org 

Page 12: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

در● ۱۹۷۷ از هاول واتسالو رهبری به «۷۷ «منشور به معروف -جنبش ۷۷ منشور15

شد منجر مخملی انقالبی به نهايتا مدنی جامعه ردای کردن تن به با و شد آغاز چکسلواکی

که در ۱۹۸۹ توانست اين کشور را از زير سلطه اتحاد شوروی رها سازد.

در● که بود ميالدی ۸۰ دهه اواخر -در بالتيک کشورهای شهروندی کميته های16

شهروندی کميته های و رهايی بخش ملی جنبش های انواع بالتيک، حوزه کشورهای

سربلند کرده و خواهان استقالل و جدايی از اتحاد شوروی شدند.

اخالقی● تماميت و مدنی جامعه شرقی، اروپای در تماميت خواه نظام های شدن ضعيف با

بالقوه شخصيت انسانی روز به  روز توان تازه ای يافتند:

oاخالقی تماميت اين که شد تبديل اجتماعی کنش از عرصه ای به مدنی جامعه

انسانی می توانست در آن به بالندگی برسد.

oمقاومتی قالب در را جامعه خاموش اقشار پيش از بيش توانستند آن رهبران

فعال دوباره بيدار کنند.

oو دموکراسی به گذار در را نقشخود توانست مدنی جامعه که بود ترتيب بدين

سازمان دهی و تحکيم نهادهای آن ايفا کند.

در● مدنی جامعه بازسازی طريق از دموکراسی به گذار جهان.تجربه چهارگوشه در دموکراسی به گذار و مدنی جامعه

در مبسوط طور به را موضوع اين ما است. کرده سرايت دنيا نقاط ديگر به مختلف درجات به مرکزی و شرقی اروپای

درس گفتار مجزايی به بحث خواهيم گذاشت.

o،جنوبی کره تايوان، در مدنی جامه گسترده «بسيج ، دايموند لری گفته -به جنوبی آمريکای و آفريقا آسيا،

فراهم را کشورها اين در دموکراتيک تغييرات برای الزم فشار که بود جنوبی... آفريقای نيجريه، شيلی،

آورد.»

oاعمال پذيری موضوع به را خود توجه نظريه پردازان که بود تيان آن من ميدان تجربه شکست از -پس چين

جامعه مدنی به مقاومت در چين در برابر تماميت خواهی معطوف داشتند.

oفرهنگی گسترش با همراه مدنی جامعه انگاشت دارد؟بنابراين، جهانشمول اعمال پذيری مدنی جامعه آيا

اين شدن جهانشمول جهت در زيادی راه تاکنون آن، همزاد اجتماعی و اقتصادی توسعه و غربی ارزش های

از تاکنون مدنی جامعه فکرت فرهنگی»، «نسبيت گرايان ادعاهای علی رغم است. برداشته زاينده فکرت

گسترش جهانشمول قابل توجهی برخوردار بوده است.

شما چه فکر می کنيد؟ ۱ – از برآمدن جامعه مدنی در اروپای مرکزی و شرقی پيش از فروپاشی اتحاد شوروی، چه درس هايی می توان گرفت؟

۲ – فايده فکرت جامعه مدنی در چه نهفته است؟

٥ - جايگاه و نقش جامعه مدنی در مغرب زمين از سال های ۱۹۹۰ ميالدی به اين سو چه بوده است؟موضوع● که اجتماعی پايه و اقتصادی، پايه عقيدتی، يا ايدئولوژيک پايه دانست: پايه سه بر مبتنی می توان را دموکراسی

بحث امروز ما است.

15 Charter 77 16 Baltic Citizens’ Committees

12

www.tavaana.org ­ www.civiced.org 

Page 13: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

oبر مبتنی ليبرال دموکراسی بگوييم بهتر يا دموکراسی، که است باورهايی و انگاشت ها همه عقيدتی، پايه

ايدئولوژيکو اصول نيز و آن زيربنای حقوقی نظم و آن ها از متاثر نهادهای و شده بنا آن ها بر اساسی، قانون

آداب و رسوم شهروندی منطبق با آن را در بر می گيرد.

o.پايه اقتصادی تمام توان توليدی و توزيعی و خدماتی جامعه دموکراتيک را در بر می گيرد

را▪ متوسط يکطبقه نيازهای بتواند که باشد قوی آنقدر بايد دموکراسی اقتصادی -پايه کافی ثروت

و ميانه روی و طبقه ای چنين وجود دموکراتيکمستلزم جامعه اجتماعی ثبات و نظم سازد. برآورده

اعتدال متأثر از آن است.

حال▪ است. بازار اقتصاد بر مبتنی چيز هر پيشاز دموکراتيک نظم اقتصادی -سامانه بازار اقتصاد

چه دولت رفاه پرور و خدمات اجتماعی آن کوچک باشد و چه گسترده .

o،شديم يادآور که همان گونه که، نظمی می دهد، ارجاع دموکراسی اجتماعی نظم به اجتماعی پايه يا سوم پايه

با اجتماعی نظم اين است. قشری چنين وجود بر مبتنی اساسا و می شود شامل را گسترده متوسط طبقه يک

يا روابط تراکم آن ها، ميان روابط کيفيت و ميزان جامعه، اعضای سازماندهی چگونگی همچون موضوعاتی

برعکس فقدان روابط بين فردی و از اين قبيل، سروکار دارد.

باثبات،▪ دموکراسی های اصلی ويژگی های از -يکی (Social pluralism) اجتماعی   تکثرگرايی

است غيره و صنفی اقتصادی، قومی، مختلف گروه های تنوع و تعدد بر مبتنی اجتماعی تکثرگرايی

در قالب نظمی است که در آن هيچ يک از اين گروه ها بر کليت آن تسلط نداشته باشد.

که▪ است متنوعی سازمان های تعدد در تکثرگرا دموکراسی -ويژگی (Polyarchy) تعددساالری

است اين در تکثرگرا دموکراسی ويژگی مهم ترين رقابت اند. در يکديگر با سياسی نفوذ اعمال برای

متنوعی و متعدد افراد و گروه ها توسط قدرت بنابراين است. نشده متمرکز يکجا در تنها قدرت که

17 در قالب آنچه رابرت دال از آن تحت عنوان تعددساالری ياد کرده است، اعمال می گردد.

oو داشته وجود می تواند شرايطی در تنها سياسی آزادی - سياسی آزادی و تعددساالری، اجتماعی، تکثرگرايی

پوينده باشد که تکثرگرايی اجتماعی و تعددساالری در آن موجود باشد.

سلسله▪ يک بر مبتنی دموکراسی که است اين بحث اين در ما -منظور دموکراسی اجتماعی پايه های

يک اگر خورد. خواهد شکست دموکراسی اجتماعی، پايه های اين بدون است. اجتماعی پايه های

و آورد. درخواهد خود تسلط تحت نيز را سياست گروه اين کند، پيدا تسلط جامعه بر اجتماعی گروه

نخواهد کار در انتخابی و گزينه ديگر باشد، داشته خود تسلط تحت را چيز همه گروه يک تنها وقتی

بود.

فراوانی● و مهم دانشگاهی مطالعات آمريکا، در ويژه به و ميالدی ۲۰ سده اواخر -در مدنی جامعه و اجتماعی سرمايه

قلم به زمينه اين در کار تاثيرگذارترين گرفت. صورت دموکراسی در مدنی جامعه کارکرد چگونگی با رابطه در

و اجتماعی سرمايه مدنی: سنت های و «دموکراسی عنوان تحت ۱۹۹۳ سال در وی همکاران و پوتنام 18 رابرت

اصالحات چگونگی وی همکاران و پوتنام مهم، زمانی بازه يک در گرديد. منتشر ،« مدرن ايتاليای در مدنی 19 سنت های

در قالب حکومت های محلی در ايتاليا را به نسبت توزيع جغرافيايی آن ها مورد مطالعه قرار دادند.

17 Robert Dahl 18 Robert Putnam

19Making Democracy Work: Civic Traditions in Modern Italy

13

www.tavaana.org ­ www.civiced.org 

Page 14: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

نمی توانيم● را آن ها همه که حالی در است. بوده همراه مهمی پيآمدهای با آن ها -پژوهش های اجتماعی سرمايه انگاشت

از يکی داشت. خواهيم اشاره ای خود بحث مورد موضوع با ارتباط در پيآمدها اين مهم ترين به کنيم، مرور اينجا در

کار اين از پيش زمينه اين در هم ديگران که حالی در است. دموکراسی کارکرد بر اجتماعی» «سرمايه تأثير اينها،

اهميت حائز اينجا در ما بحث قالب در آنچه درآمد. کار از بحث برانگيز بسيار او همکاران و پوتنام مطالعات بودند، کرده

است، چيستی سرمايه اجتماعی و نحوه کارکرد آن در جامعه مدنی است.

معنی● به آن انسانی چارچوب در و آن مالی قالب در -سرمايه سرمايه ديگر انواع و اجتماعی سرمايه ميان تمايز

«شناخت و مهارت های فردی»، مقوله ای شناخته شده است.

oاستفاده و دادن شکل مترادفخود، تعاريف از يکی قالب در اجتماعی سرمايه سرمايه، اشکال اين با تباين در

را آن ها ميان در و گروه ها درون در همکاری که است مشترکی مفاهيم و ارزش ها معيارها، و شبکه ها «از

ممکن می سازد.»

oگروه های از که است داشته را کارکرد بهترين ايتاليا از مناطقی در دموکراسی که داد نشان پوتنام مطالعات

برخوردار خود، اهداف به دستيابی برای اجتماعی سرمايه بر متکی و متعدد اجتماعی خودسازمان يافته

بوده اند.

اين باره● در رشته، اين در مطرح نظريه پردازان از يکی فوکوياما، -فرانسيس اجتماعی سرمايه و دموکراسی ميان رابطه

می گويد:

oجای همه در تقريبا که چيزی است، متراکم مدنی جامعه يک مولد قائدتا اجتماعی سرمايه ذخيره «فراوانی

مدنی، جامعه (بدون است... شده شناخته مدرن ليبرال دموکراسی برپايی ضروری شرط عنوان به جهان

دموکراسی نيز در کار نخواهد بود.)»

oدولت دخالت از که می آورد وجود به محافظت شده فردی آزادی از فضايی باشد، ليبرال واقعا دموکراسی «اگر

در آن جلوگيری شده است.»

oدر که جامعه ای نشود، تبديل هرج ومرج به و درنغلتد انحطاط ورطه در سياسی نظم اين که باشد قرار «اگر

آن فضای محافظت شده به وجود آمده است بايد بتواند خود را سازماندهی کند.»

o«.جامعه مدنی پارسنگ قدرت دولت است و از افراد در برابر آن دفاع می کند»

oرا خود نمی توانند که افرادی آن و گذاشته ميدان به پا اغلب بايد که است دولت اين مدنی، جامعه غياب «در

سازمان داده و کارهای شان را پيش ببرند، سازماندهی کند.»

oپيش بينی توکويل که بود خواهد چيزی آن افراطی فردگرايی نتيجه نيست. آزادی افراطی فردگرايی «نتيجه

را جامعه نيازهای همه نيک خواه، پدری همچون بخواهد، که خير و گسترده دولتی استبداد همانا بود؛ کرده

برآورده کند.»

و● اجتماعی مختلف گروه های درون در هم اجتماعی -سرمايه اعتماد. شکل گيری اجتماعی: سرمايه کارکرد چگونگی

«اعتدال»، بر مبتنی است رفتاری باشد، اجتماعی سرمايه با منطبق که رفتاری دارد. کارکرد آن ها ميان هم و انسانی

«رواداری»، «معامله  به مثل» و «مدنيت.»20

ointerpersonal social) ميان فردی» اجتماعی «اعتماد پيدايش به منجر رفتاری چنين زمان مرور    به

(cooperative social life) تعاونی» اجتماعی «حيات آن بدون که مهم بسيار پديده ای می گردد، (trust    

ناممکن خواهد بود.

20 moderation, toleration, reciprocity, and civility

14

www.tavaana.org ­ www.civiced.org 

Page 15: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

oشبکه های قالب در همکاری با بتوانند مختلف سازمان های و افراد که می گردد منجر اجتماعی سرمايه وجود

متفاوت در عرصه های سياسی و اجتماعی در پی دستيابی به اهداف مشترک اقدام نمايند.

جوامع● انجمن های مشخصه های بارزترين از يکی که اجتماعی -سرمايه مدنی اجتماعی/جامعه سرمايه سکه روی آن

مدنی در دموکراسی های ليبرال توسعه يافته است، يک روی منفی هم دارد:

oو چسبندگی که دارند را خودشان مختص اجتماعی سرمايه نيز تروريستی و جنايی و مافيايی سازمان های

جنبه می تواند سازمان ها برخی در هبستگی پيوندهای بنابراين می سازد. ممکن را آن ها درون سازمانی انسجام

هستند درون گروهی و درون سازمانی همبستگی پيوندهای همين ديگر، سوی از باشد. داشته غيردموکراتيک

که به قطع رابطه ميان آن ها و جامعه می انجامند.

oاينها می تواند برعکس هم و باشد مختلف اجتماعی گروه های ميان پلی می تواند هم اجتماعی سرمايه بنابراين،

و بودن بسته دليل به قومی، سازمان های و گروه ها دموکراسی، به گذار در سازد. مجزا و دور هم از را

تبديل دموکراسی درست کارکرد برابر در مانعی به اغلب تشکل ها، اين درخودفرورفتگی يا خودمحوری

می شوند.

نتيجه گيرهای● و مشاهدات در توکويل که است رسيده بارزی جايگاه همان به بارديگر مدنی جامعه -اهميت نتيجه گيری

خود به آن رسيده بود.

شما چه فکر می کنيد؟ ۱ – در دموکراسی چه رابطه ای ميان آزادی، تکثرگرايی اجتماعی و تعددساالری وجود دارد؟

۲ – چه رابطه ای ميان سرمايه اجتماعی و دموکراسی ليبرال وجود دارد؟ ۳ – سرمايه اجتماعی از چه راه هايی می تواند به رشد و توسعه اعتماد کمک کند؟

٤ - تأثيرات بالقوه منفی سرمايه اجتماعی کدام اند؟

٦ - کارکردهای جامعه مدنی در نظام های دموکراتيک کدام اند؟يک در نيز ديگری مهم بسيار بالقوه و بالفعل کارکردهای مدنی جامعه است، شده بررسی اينجا در حال به تا آنچه از غير به

کارکردهای مدنی جامعه اگر کرد. مبالغه مدنی جامعه کارکردهای اهميت با ارتباط در بتوان سختی به دارد. ليبرال دموکراسی

خود را نداشته باشد، دموکراسی ليبرال به طور جدی متزلزل شده و به مخاطره خواهد افتاد. جامعه مدنی:

کار● اين مدنی جامعه است. مدنی جامعه کارکرد پايه ای ترين دولت، قدرت کردن محدود می کند. محدود را دولت قدرت

انجام آن اعتراضبه در مردمی بسيج و انتخابات در تقلب و فساد دولتی، قدرت از سوءاستفاده بر نظارت طريق از را

می دهد. چنين اعتراضی می تواند به سست کردن پايه های مشروعيت حکومت های غيردموکراتيک بيانجامد.

قدرت را توزيع و افراد را محافظت می کند. دومين و مهم ترين کارکرد جامعه مدنی توزيع و پخش قدرت است.●

oاست مراکز اين استقالل - سازمانی و گروهی وفاداری کنشو تفکر، متعدد مراکز آوردن وجود به طريق از

که به توزيع قدرت می انجامد.

o.کند محافظت مختلف اشکال به وی حقوق و فرد از می تواند مدنی جامعه تعاونی حيات طريق از قدرت توزيع

و افراد ميان اجتماعی و روان شناختی اقتصادی، سدی مانند آن تعاونی حيات و مدنی جامعه در عضويت

قدرت سياسی يا نيروهای اجتماعی که خواهان به تسليم کشاندن اراده فرد هستند، عمل می کند.

قابليت● در بايد را مدنی جامعه کليدی کارکردهای از ديگر يکی می زند. پيوند و کرده مرتبط يکديگر با را گروه ها و افراد

آن در ايجاد پيوند، رابطه، هم پيمانی و انسجام ميان افراد و گروه های اجتماعی جستجو کرد.

15

www.tavaana.org ­ www.civiced.org 

Page 16: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

oممکن که تهديدی دارند، يکديگر از افراد کردن جدا به تمايل کالن شهری مدرن جوامع ويژه به و مدرن جوامع

با می تواند مدنی جامعه شود. منتهی (social atomism) اتميزه شده» «جامعه ای به مختلف درجات به   است

عمل اجتماعی شدن تکه تکه روند برابر در انسجام دهنده نيرويی عنوان به اجتماعی، اعتماد شبکه های تقويت

کند.

o،رانده شده حاشيه  به  افراد اجتماعی سالمت احيا و اجتماعی آسيب های از جلوگيری با می تواند مدنی جامعه

دامان به باشند، خود هويت ترک به مجبور آنکه بدون نيز را غيره و قومی منزوی شده اقليت های و گروه ها

جامعه بازگرداند.

oجامعه اعتمادسازی، و شبکه سازی و جمعی حيات معيارهای تمرين برای الزم امکانات آوردن وجود به با

موارد فوق الذکر معيارهای آورد. فراهم را اجتماعی سرمايه تحکيم و تشکيل ضروری تجارب می تواند مدنی

زير را شامل می شوند:

مدنيت▪

تعامل  به مثل▪

رفتار اعتمادساز▪

اعتدال▪

رواداری▪

oنيز دموکراسی به گذار عرصه به جمله از و ديگر زمينه های به می تواند باال زمينه های از يک هر در تجربه

منتقل شود.

چنين● فقدان صورت در يا باشد نامناسب دولتی برنامه های که صورتی -در می شود دولتی برنامه های جايگزين و مکمل

خدمات و بگذارد اجرا مرحله به آن ها جای به را خود جايگزين يا مکمل برنامه های می تواند مدنی جامعه برنامه هايی،

الزم را در زمينه های مختلف ارائه کند.

o.اين برنامه های مکمل يا موازی می توانند در سطح تشکل های مدنی محلی يا ملی به مرحله اجرا گذاشته شوند

o،آموزشی مختلف سطوح در می توانند غيره و خصوصی بنيادهای صنفی، اتحاديه های دينی، سازمان های

تفريحی، بهداشتی و رفاهی، خدمات بديل خود را ارائه کنند.

يا● فرد ميان ميانجی عنوان به می تواند مدنی جامعه فعاليت های و -سازمان ها می کند ميانجی گری افراد و دولت ميان

فوق الذکر صنفی و مدنی تشکل های و سازمان ها در عضويت کند. عمل ديگر سوی از دولت و سو يک از خانواده

می تواند به بحث عمومی درباره مباحث و موضوعات مختلف دامن بزند.

از● را گسترده ای طيف می تواند مدنی جامعه تعاونی -حيات می دهد آموزش دموکراسی با ارتباط در را شهروندان

رابطه اين در می توانند مدنی جامعه سازمان های بخشد. ارتقاء دموکراتيک حيات تحکيم و تداوم برای الزم مهارت های

خدمات زير را ارائه دهند:

o.تکميل تالش های احزاب سياسی در تشويق و تحريک مشارکت سياسی

o.ابزاری جدا از احزاب سياسی برای تجميع، بيان و نمايندگی منافع مختلف به وجود بياورند

o.الگويی رفتاری برای پرهيز و جلوگيری از فساد و رفتارهای ناشايست به وجود بياورند

oدموکراسی کند. بازتوليد را خود مدام بايد دموکراسی که باشيم داشته ياد به همواره بايد - دموکراسی بازتوليد

بايد برای نيل به اين هدف، مدام نسل های جديد را در اين رابطه آموزش و تمرين بدهد.

16

www.tavaana.org ­ www.civiced.org 

Page 17: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

مناسبی▪ بسيار تمرينی ميدان های خود، عمومی سخنرانی های و نشست ها با مدنی جامعه سازمان های

برای نيل به اين هدف و پرورش مهارت های الزم برای تحکيم مشارکت و عضويت مدنی هستند.

از آيين های انتخاباتی و اخذ و شمارش آرا حراست کرده و بر آن ها نظارت می کند.●

موجب● مدنی مستقل و خودگردان سازمان های در مشارکت عضويتو است. رواداری و تکثرگرايی خودگردانی، مشوق

ارتقاء تجارب و ارزش های شهروندی دموکراتيک می شود.

oاز طريق ارتقاء آشنايی با تکثر اجتماعی

oاز طريق ارتقاء آموزش دموکراسی در مدارس و ارائه برنامه های آموزشی مناسب برای اين کار

را● آن ها و آورده وجود به فراطبقاتی و فرادينی، فراقومی، فراجناحی، پيوندهای مدنی، جامعه داوطلب محور سازمان های

ارتقاء می دهند.

جامعه مدنی، مدنيت و دموکراسی - سازمان های جامعه مدنی بدون عيب، نقص يا انحراف نيستند:●

oنقص های بالقوه: ارتقاء گسل های اجتماعی

oآزادی مقوله شدن منحرف به می تواند فردی آزادی های از سوءاستفاده مدنی: جامعه معايب و مخاطرات

بيانجامد.

قابل ▪ غير اخالقا يا ناخوشآيند مشکوک، گروه های تکشيل به می تواند آزادی مشکوک: گروه های

دفاع بيانجامد.

و▪ مشکوک گروه های کردن محدود در دولت دخالت به پديده ای چنين دولت: محدودکننده قدرت

دارد صدمه ديگران آزادی به است ممکن خود اين و می انجامد قانونی اگرچه دفاع قابل  غير اخالقا

کند.

غيرمنطقی،▪ سخنانی بيان به نبايد بيان آزادی نمونه، عنوان به نيست. بی بندوباری معنای به آزادی

آسيب ديگران وجدان آزادی به و باورها به راه اين از و بيانجامد نفرت انگيز حتی يا و ناخوش آيند،

برساند.

وفاداری▪ که جايی تا وفاداری نوع هر به ليبرال رواداری مثل: به معامله  و بيان آزادی ميان رابطه

ديگران را به مخاطره نياندازد، اجازه بيان آزاد می دهد.

«جامعه● چشم به آن کليت و جامعه به صاحب نظران از برخی که بود ميالدی ۱۸ قرن در مدنيت- تمرين و مدنی جامعه

مدنی» نگاه کردند.

oکه است معتقد زمينه اين در که است مطرحی صاحب نظران از يکی شيکاگو دانشگاه از شيلز» «ادوارد21

علی رغم پيوندی که ميان اين دو وجود دارد، جامعه ليبرال دقيقا با جامعه مدنی يکسان نيست.

مدنيت▪ او، ديد از است. نهفته مدنی جامعه مدنيت درجه در دو اين ميان کليدی تفاوت وی، باور به

بر عالوه مدنيت است. منشخوب و رفتار از بيش چيزی مدنيت است. منی جامعه اصلی فضيلت

«متضادهای» که است باور اين مستلزم شديدا که است سياسی کنشی درست، منش و رفتار

اجتماعی متعلق به همان جامعه و تشکيل دهنده هويت آن هستند.

اخالقی▪ يکمنظومه به متعلق همه که است معنی بدين کردن رفتار ديگران با مدنيت با و متمدنانه

هستند. بدين ترتيب، «بی تمدنی» منجر به «بيگانگی» می شود.

21 Edward Shils

17

www.tavaana.org ­ www.civiced.org 

Page 18: ﺵﺯﻮﻣﺁ ﺰﮐﺮﻣ¯رس_گفتار ٥ – در باب...ﺭﺩ ﮎﻻ ﻥﺎﺟ ﻪﭽﻧﺁ ﺎﻳ) ﻢﻴﻣﺎﻧﯽﻣ ﻪﻌﻣﺎﺟ ﺎﻣ ﻪﭽﻧﺁ ،ﺎﮑﻳﺮﻣﺁ

oمدنی جامعه نهادهای همه از که «جامعه ای آمريکايی، محقق اين باور -به مدنی جامعه در مدنيت تمرين

نمايش به عمل در را مدنيت که دارد نياز سياستمدارانی و شهروندان از کثيری تعداد به باشد، برخوردار

می گذارند.»

o.می برد سود قدرت جايگاه در مشهود مدنيتی با متمدن افراد گرفتن قرار از -جامعه مدنيت جستجوی در

که مدنيت، کند. نفوذ آن سطوح همه به بايد ولی باشد، متمرکز جامعه کليدی بخش های بر بايد اگرچه مدنيت

بيشتری مدنيت از که هر است: واگيردار و مسری پديده ای دارد، همخوانی سخت و جدی مناظره با کامال

برخوردار باشد، نزديکان و پيرامون خود را نيز تحت تأثير آن قرار می دهد.

oبخشی آن تمرين و است «خودگردانی» ضرورت تعصب-«خودانضباطی» برابر در سپری عنوان به مدنيت

از تمرين مدنيت است.

o.بدون مدنيت ميسر نيست (Ordered liberty) «آزادی منظم»

شما چه فکر می کنيد؟ ۱ – به عقيده شما بنيادی ترين کارکردهای جامعه مدنی در دموکراسی کدام اند؟ جامعه مدنی چگونه اين ها را عملی می کند؟

۲ – افراد چه منفعتی از مشارکت در جامعه مدنی می برند؟ ۳ – چه مخاطراتی می تواند در جامعه مدنی بروز کند؟

٤ – نقش و اهميت مدنيت در جامعه مدنی چيست؟

18

www.tavaana.org ­ www.civiced.org