84

Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

Embed Size (px)

DESCRIPTION

Tehran University Medical Journal (TUMJ), the first and the oldest monthly medical journal in iran. Published since 1942

Citation preview

Page 1: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012
Page 2: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

دانشگاه علوم پزشكي تهران

مجله دانشكده پزشكي 1390 بهمن 11شماره 69دوره

دانشكده پزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران :صاحب امتياز رضوي امامينسيد حسدكتر :مدير مسؤول

نادره بهتاشدكتر :سردبير

محمد علي نويان اشرفدكتر :مدير اجرايي انشوراي دبير

دكتر نگار سجاديان،دكتر نيما رضايي، دكتر عليرضا خوشنويسان، دكتر شاهين آخوندزاده، دكتر صديقه برنا، دكتر جمشيد حاجتي، جواد قاضي مير سعيد، دكتر سيد دكتر محمود قاضي خوانساري،پور، دكتر رامش عمرانياهللا عطايي، دكتر نعمت خردمند، دكتر علي عرب

دكتر مهري كدخدايي، دكتر سينا مرادمند، دكتر زينت نادياحتمي، دكتر محمد علي نويان اشرف هيأت تحريريه

پريچهر پاسبخش، دكتر ك بهار، دكتر پروين پاساالر، بابدكتر فرناز آموزگار هاشمي، دكتر دكتر محمود اكبريان، ناصر ابراهيمي درياني،دكتر عليرضا شعباني،دكتر دكتر مسعود ستوده،نژاد، مهرناز رسولي دكتر فاطمه داوري تنها، دكتر زهرا حالجي،دكترحسين خان، دكتر زاهد

السادات موسوي، اعظمدكتر سيد محمدجواد مرتضوي، دكتر زاده، دكتر محمد كجباف محمدرضا ظفرقندي،دكترپور، احمدرضا طالئيدكتر محمدرضا هادياندكتر دكتر مرضيه وحيد دستجردي، بهروز نبئي،جواد ميكائيلي، دكتر محمددكتر

هيأت تحريريه بين المللي ،)استراسبورگ( افشين گنجي دكتر، )لندن( محمدرضا كشتگر دكتر ،)فيالدلفيا( جواد پرويزي دكتر ،)شيكاگو( فرهناك اسديدكتر

)پنسيلوانيا( پرويز هنجني دكتر،)فلوريدا( شهال مسعوددكتر انويراستار

بهنام هاشميسيد دكتر دكتر وحيد نيكويي، ، دكتر محمد علي نويان اشرف، دكتر نادره بهتاش

همكاران دفتر مجله سحر صديق، معصومه عسگري، آرزو كميزانيراحله رمضاني، حسين چايچي،

، دفتر مجله202 خيابان پورسينا، دانشكده پزشكي، ساختمان آموزش، طبقه اول، شماره تهران، خيابان قدس، :نشاني ir.ac.tums@medjournal: پست الكترونيك ir.ac.tums.tumj://http :آدرس الكترونيك

login/ir.ac.tums.journals://http: Online submission ، 88962510: تلفكس، 6447/14155 صندوق پستي

.گيرد مصوبه كميسيون نشريات علوم پزشكي كشور، به نويسندگان مقاالت اين مجله امتياز ارتقاي علمي پژوهشي تعلق ميبراساس )رايگان( بهرنگ :ليتوگرافي، چاپ و صحافي نسخه1000 :تيراژ

:نمايه شده در

SCOPUS, EMBASE, Cambridge Scientific Abstracts (CSA), CAB Abstracts (CABI), Chemical Abstract Service (CAS),

DOAJ, Psych Info, ULRICH΄S, Index Copernicus, IMEMR, EMR Beta, SID, Magiran, Iran Medex

Page 3: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

مجله دانشكده پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي تهران

1390 بهمن 11شماره 69دوره

1390 بهمن، 11 ، شماره 69دوره ي تهران، كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

663............................................................پرفيوژن قلب ايزوله موش صحرايير -هاي ايسكمي توسين در دوره دنبال تجويز اكسي بهMB -كاهش كراتين كيناز پور رودسري حميدرضا صادقي، مريم مقيميان مسعود عالي انوري،، مهديه فقيهي عليرضا ايماني،، مريم خوانساري

In vitro.........................................................671هاي منونوكلئر خون محيطي در شرايط سلول و Wehi-164 ثيري رده سلوليكاثر ايزوسوربايد بر فعاليت ت فاطمه زهرا رضوان مدني، قاسمي فاطمه حاجي

678...................................................................................................كولون در موش صحراييبر سرطان دندروزومي- كوركومينيبكتر محافظتي اتاثر

محمدعلي محققي صالح عزيزيان،، محمود خانيكي علي محمد عليزاده،، سربلوكيمحمدنبي

686.................................................................................هاي اپيتليال انسان اي سلول ي دندريتيك مشتق از مونوسيت، بر روي اليه تغذيهها بلوغ سلوليالقا فرح فرخي ،نوروز دليرژ، معصومه اسدي ،وحيد نجاتي، بخش ميثم گنجي

695..............................................هاي توليدكننده انسولين به سلول ريزي با منشاي مونوسيت هاي قابل برنامه ر تمايز سلولها د اثر مايع رويي كشت فيبروبالست فاطمه تنهاي كالته سبز ،شهرام جوادي، نوروز دليرژ ،فرح فرخي، حوا چاپاري

703.................................بالغ نر صحرايي هاي موش اكومبنس هسته پوسته در آن تزريق از ناشي اي هتغذي تغييرات بر سكوربيكآ اسيد يكخورا درماني پيش اثر ماهاني اسماعيلي سعيد، بدره فيروزه، نژاد عباس مهدي، ساالري سحر

710...................................................يكمك Tهاي لنفوسيتهاي پاسخ ترانس رتينوييك اسيد در آنسفالوميليت تجربي خود ايمن و نقش آن در-اثر درماني آل قاسم مسيبي، رحيم حب نقي، نوروز دليرژ، سيد ميثم ابطحي فروشاني

718.....................................................................................ارآزمايي بالينيك: ليه پيونديكدر گيرندگان اهش هيپرتروفي بطن چپدر ك اثر سيروليموس بتول قرباني يكتا، حسين ساطع ،دوست فرحناز نيك، داريوش كمال هدايت ،فرشته سدادي، سيد عبدالحسين طباطبايي، پور محسن صدقي

725......................... جراحي تعويض مفصل زانودر ترومبوآمبوليك لوگيري از حوادثج داروي جديد خوراكي ضد ترومبين مستقيم در دابيگاتران اتكسيالت،اثر پور سعيد رجب، علي يگانه حسين فراهيني،، حسيني غالمرضا شاه مهدي مقتدايي،

730........................................انكود كدر ها م و اندامك تحتاني شهاي در جراحي هنگام خروج از بيهوشيآژيتاسيون درمان مقايسه تاثير ميدازوالم و كتامين بر حميده دانش، پروين ساجدي، غالمرضا خليلي

فهرست

Page 4: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

1390بهمن،11 ، شماره69مجله دانشكده پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي تهران، دوره

راهنماي نويسندگانطور كامل رعايت شـده و از آيين نگارش زبان فارسي به -1-1: اصول كلي -1هاي دقيق و رسايي در زبان فارسي دارند، كار بردن كلمات خارجي كه معادل هب

يـك نـسخه اصـل و سـه ( مقاالت ارسالي در چهار نـسخه -1-2 .خودداري شود مطالـب مقالـه فقـط بـر روي -1-3 .دنـد تهيه و تحويل دفتر مجله گر ) نسخه كپي

صورت يك ستوني و يك خط درميـان بـا رعايـت حاشـيه ه و ب A4طرف كاغذ يك -1-4 .گذاري شوند تايپ گردند و همه صفحات شماره) متر حداقل دو سانتي(الزم

و در ساير مجالت مان براي ساير مجالت ارسال نگردد طور همز مقاله ارسالي به مقالـه لـوح فـشرده -1-5 .به چاپ نرسيده باشد ) ليسي و غيره حتي به زبان انگ (با اعمال آخرين اصالحات مورد نظر، پس ) باالترياWord 2003 با برنامهترجيحاً(

نوع مقاالت پذيرفتـه -1-6 .از دريافت نامه پذيرش مقاله، به دفتر مجله ارايه گردد ن بـا تجربـه كـافي و از نويـسندگا ( مقـاالت مـروري ،تحقيقـي شده شامل مقاالت

در انجـام -1-7 .باشـد و گـزارش مـوردي مـي ) صاحب تأليفات در موضوع مقاله نحوه -2 .پژوهش، اصول اعالميه هلسينكي و ضوابط اخالق پزشكي رعايت گردد

عنـوان : بايـستي شـامل ) صفحه عنـوان ( صفحه اول -2-1: تحقيقيتنظيم مقاالت درجه علمي و آدرس دقيق كليـه نويـسندگان خانوادگي نويسندگان، مقاله، نام و نام

محل انجام پژوهش، مسئول مقاله و ) E-mailاز جمله كد پستي، تلفن، دورنگار و ( صفحه دوم و سوم شامل خالصة فارسي و انگليسي -2-2. تاريخ ارسال مقاله باشد

كلمه بيـشتر 250بايست از چكيده مقاله نمي . باشـد و كلمات كليدي انگليسي مي ،هـا ، يافتـه بررسـي ، روش زمينـه و هـدف و در چهار پاراگراف با عناوين باشد. سـازماندهي شـود ) واژه 7 و حـداكثر 3حـداقل (كليدي كلمات گيري و نتيجه

د لحـاظ در تهيه چكيده با چهار عنوان فـوق مـور 1-2-2-1شود نسبت توصيه مي باشـد و در بايد كـامال منطبـق بـا چكيـده فارسـي چكيده انگليسي. قرار گيرد

Keywordsو Background ،Methods ،Results، Conclusion هاي بخش بايـستي شـامل اصـل مقالـه -2-3 . كلمه باشد 230-250و در حدود تهيه گردد

اي انجام شده اطالعات قبلي و زمينه -1 :يك صفحه شامل : مقدمه :موارد زير باشد سؤاالت بدون پاسخي كه اين -3 ضرورت انجام تحقيق -2 با ذكر رفرانس و سابقه

بيان اين موضـوع كـه چگونـه نتـايج ايـن تحقيـق و گويد ميها پاسخ تحقيق به آن اختصارات تعريف اصطالحات تخصصي يا -4. تواند به رفع ابهامات كمك كند مي

به نحوي بايد نوشته شود كه : بررسي روش. به نحو روشن هدف تحقيق -6علمي طراحـي : شـامل ، را تكـرار كنـد نويـسنده مقالـه آن، تجربه اي بتواند با هر خواننده

مـدت زمـان -)مـثال كوهـورت ( آن و علت انتخاب روش مطالعه جزئيات : تحقيقهـاي ها و نمونه سوژه -2 ي پژوهش مكان اجرا وزمان -1 .گيري اجراي طرح و پي

ايـن قـسمت (گيري و منطق تعداد نمونه روش نمونه . مالك انتخاب ومورد آزمون هاي ورود و الك م -)گيرد بسيار مهم است و در ابتداي امر مورد كارشناسي قرار مي

اخـالق در رعايت مـوازين -4 .نحوه جمع آوري اطالعات -3 .خروج به مطالعه نام كـشور و شـركت -7هاي آماري آزمون -6گيري ابزارهاي اندازه -5 پژوهش

رعايـت اصـول علمـي -1: دقيـق ارايـه نتـايج :ها يافته. ها دستگاه سازنده مواد و -Range (2 ميانـه بـا -حدود اطمينـان گزارش ميانگين با -گزارش عدد با درصد (

كننـده هاي مهم و تعيـين جز يافته به دست آمده ههاي ب پرهيز از نشان دادن همه يافته بـه ازاي كه طوري به حداقل تعداد ممكن با از جدول و نمودار مناسباستفاده -3

نمودار بايـد كه ، ضمن اين يا نمودار استفاده شود جدول يكحه تايپي صف سههر

قـرار عنوان جدول باالي آن و در نمـودار زيـر آن و باشد سياه و سفيد و دوبعدي با توجه به محدوديت صفحات مجله، بديهي اسـت از تكـرار .)با ذكر شماره (گيرد

، اند در جـداول و بـالعكس بايـد اجتنـاب نمـود رايه مطالبي كه در متن آورده شده ادست آمده ههاي ب آثار و اهميت يافته -1 :بحث .دنجداول و نمودارها فارسي باش

ذكر نتايج تحقيق مـشابه ديگـران و ذكـر مغـايرات و مـوارد -2ها و محدوديت آن توضـيح مـوارد -4توضيح علت تفاوت بين نتايج اين تحقيق با بقيه -3كننده نقض

ي بـراي ادامـه يراهنمـا -5 دست آمـده هپذيري نتايج ب اربرد عملي و قابليت تعميم كدر مجموع ارايه آنچه كه از اين تحقيق به علم اضـافه شـده ، تحقيق خود يا ديگران

طور قطعـي به و شودكار گرفته شده در متن بايستي قيد هشماره منابع ب : منابع .استضـمن انطبـاق كامـل تعـداد . ضـافه گـردد ترتيـب ا از عدد يك شروع و به بايـد

ترتيب ظهور، بهها متن دقيق رفرانسمحتواي مقاله و ليست انتهايي آن، هاي رفرانسمنـابع .باشـد نحوه تنظيم منـابع بـه شـرح ذيـل مـي . در فهرست منابع آورده شوند

نـام / عنوان كتاب / فصل/ عنوان/ فصل/ نام نويسنده / خانوادگي نام: (صورت كتاب هب :صفحات/ سال/ محل انتشار/ نام ناشر/ ويسندگان كتابن

Nochols DH, Randall CL. Massive eversion of the vagina. In: Nichols DH, Randall CL, editors. Vaginal Surgery. 3rd ed. Baltimore: Williams Wilkins; 1989. p. 328-57.

سـال / عنوان كامـل ژورنـال / نوان مقاله ع/ نام)/ خانوادگي نام: (صورت مقاله همنابع ب ــز .1 :مثال. صفحات/ شماره مجله/ انتشار ــح مهرانگي ــسين، پورناص ــاني ح . كاوي

در جمعيـت TCIاعتباريابي و هنجارسازي پرسشنامه سرشـت و مـنش كلـونينجر .98 تا 89صفحات : 2، شماره 63 سال ؛1384، مجله دانشكده پزشكي. ايراني

:الكترونيكمقاله نشريه در نسخه CDI, Clinical Dermatology Illustrated [monograph on CD-ROM]. Reeves JRT, Maibach H. CMEA Multimedia Group, Producers. 2nd ed. Version 2.0 Scan Diego: CMEA; 1995.

هـا بايـستي همـراه توضـيحات آن ها، نمودارها و جداول مربوط به مقاله به عكس - .گـذاري گـردد آورده شـود و شـماره (text)ر دنباله متن اصلي مقالـه جداگانه و د

هاي اسكن شده استفاده از در ارايه عكس . كيفيت تصاوير ارسالي بايد مطلوب باشد صـورت هاي ارسـالي بايـستي بـه عكس . ضروري است 600dpiرزولوشن حداقل

نـام نـسخه كپـي رنگـي و در پـشت عكـس شـماره آن، سهاصل باشد، به انضمام .تصوير ثبت گردد نويسنده و جهت نصب

صفحه اول توضيحات ارايه شـده در -3- نحوة تنظيم مقاالت گزارش موارد -3 صفحه دوم و سوم شامل خالصه فارسي و انگليسي و كلمـات -3-1، 2-1قسمت

كلمـه بيـشتر 100خالصه گزارش موردي نبايـستي از . باشد كليدي انگليسي مي شرح حـال بيمـار يـا قدمه، م :اله بايستي شامل موارد زير باشد اصل مق -3-3 .باشد و حداكثر كلمه بيشتر نبوده 1500 از گزارش مورد و بحث مجموعاً : بحث ،مورد . مشابه مقاالت تحقيقي است منابع-3-4 . جدول يا تصوير ارايه شوددو ايـن گونـه مقـاالت بـراي ارايـه آخـرين -4-1: نحوه تنظيم مقاالت مـروري -4

نويسنده در زمينـه موضـوع -4-2. باشدهاي علمي درباره يك موضوع خاص يافتههيـأت تحريريـه مجلـه در -5 .بايست صاحب نظر و داراي مقاله باشـند مقاله مي

و از پـس دادن آزاد اسـت ) با تأييد مؤلف (قبول يا عدم قبول و يا اصالح مقاله هـا و مقـاالت مـسئول نوشـته نويـسندگان -6 .باشد مقاله و ملحقات آن معذور مي

اسـتفاده از -7 .مدافع مطالب چـاپ شـده از مقالـه خـود در مجلـه خواهنـد بـود .مندرجات مجله با ذكر كامل مأخذ آزاد است

Page 5: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

موشپرفيوژن قلبر -هاي ايسكمي توسين در دوره دنبال تجويز اكسي بهMB -كاهش كراتين كيناز

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

پرفيوژن قلب ايزوله ر -ايسكميهاي در دوره توسين تجويز اكسيدنبال به MB -كاهش كراتين كيناز موش صحرايي

مريم خوانساري مهديه فقيهي، *عليرضا ايماني

مريم مقيميانمسعود عالي انوري، پور رودسري حميدرضا صادقي

فيزيولوژي، دانشكده پزشكي، دانشگاه گروه .تهران، تهران، ايرانعلوم پزشكي

آذر، 16 ميدان انقالب، خيابان ،تهران :نويسنده مسئول*

خيابان پورسينا، دانشگاه علوم پزشكي تهران، دانشكده 021-66419484: تلفن پزشكي، گروه فيزيولوژي

E-mail: [email protected]

21/08/1390: تاريخ پذيرش04/05/1390: تاريخ دريافت مقاله

هاي ناشي از ايسكمي و در ارزيابي آسيب هك استيي ايميوشيب شاخصMB -كراتين كيناز: زمينه و هدف

در طي ايسكمي و پرفيوژن مجددتوسين اكسيتجويز اثر مطالعه ايندر . گيرد انفاركتوس قلبي مورد سنجش قرار ميتوسين، نيتريك اكسايد، پروستاسايكلين و كرونري و نيز نقش گيرنده اكسيمايع MB -سطح كراتين كيناز بر پرفيوژن مجدد / ميتوكندريايي در قلب ايزوله مدل ايسكميفسفات آدنوزين تريبه ستهواب پتاسيمي هاي انالك النگندورف دستگاه به شده و جدا قلب،صحرايي موشپس از بيهوش كردن: روش بررسي . استزيابي شدهار

.شد ايجاد مجدد پرفيوژن دقيقه 120 متعاقبا و ايسكمي دقيقه 30 پرفيوژن مجدد، /گروه ايسكمي در. يافت مي انتقالها، ساير گروه در . شدرساني خون دقيقه25دت م بهميك دقيقه انتهاي ايسپنجتوسين از توسين، اكسي در گروه اكسي

ننده غيراختصاصي كمهار(، اتوسيبان )ننده نيتريك اكسايد سنتازكمهار(نيم -ال ترتيب توسين به قبل از پرفيوژن اكسي فسفات آدنوزين تريهاي پتاسيمي وابسته به مهاركننده كانال(ينات يهيدروكسي دكو -5 ،)توسين گيرنده اكسي

ها، سطح آنزيم در تمامي گروه. پرفيوز شدند) ننده غيراختصاصي سيكلواكسيژنازكمهار(و ايندومتاسين ) ياييميتوكندرچنين ميزان جريان مايع كرونري هم. گيري گرديد اندازه در مايع كرونري در انتهاي پرفيوژن مجددMB -كراتين كيناز

توسين، در گروه اكسيتوسين اكسي موالر10-11 غلظت استفاده از :ها يافته . شددر فواصل زماني مشخصي سنجيدهاستفاده از هر داد و اهشك داري يطور معن هپرفيوژن مجدد ب / در مقايسه با گروه ايسكميرا MB -آنزيم كراتين كيناز

ن كراتيتوسين سبب كاهش سطح آنزيم تجويز اكسي: گيري نتيجه.حذف نمود توسين را اثر اكسيا ه نندهكمهاريك از ينات و ايندومتاسين سبب يهيدروكسي دكو -5 نيم، - استفاده از اتوسيبان، ال در مايع كرونري گرديده وMB -كيناز

. شدMB -كراتين كينازمقدار توسين بر اهندگي اكسيكمهار اثر

.MB -توسين، كراتين كيناز اكسي مجدد، پرفيوژن/ ايسكمي: ليديكلمات ك

عنوان بهIschemic Heart Disease (IHD) قلبكبيماري ايسكمييابي باشد و ضرورت دست ي از اولين داليل مرگ و مير در دنيا ميكي

ارآمد و مطمئن بسيار احساس كهاي درماني يا حفاظتي به استراتژيهاي رد سلولكبرقراري سريع جريان خون براي حفظ عمل. شود مي

مي ضروري است، اما با برقراري مجدد جريان كسعضله قلبي دچار اي پرفيوژن -ده ايسكميـمدت، پدي خون در بافت دچار ايسكمي طوالني

ه خود سبب ايجاد آسيب وسيع ميوكارد كگردد مجدد ايجاد مي

معرفي و شناخت منظور به مطالعات فراواني نونك تا1.شود مي ناشي هاي آسيب اه آنك م كبا تا بتوان شده انجام درماني هاي روش

سازي در شرطي. داد اهش كقلب در مجدد را پرفيوژن -ايسكمي از شيوهعنوان به (Postconditioning) طي ايسكمي و پرفيوژن مجدد

انفاركتوس و اندازهمنظور بهبود عملكرد قلب، كاهش درماني جديد بهدر مدل ايسكميك 2و3.كاهش مرگ و مير بيماران معرفي شده است

ايسكمي -هاي كوتاهي از پرفيوژن مجدد دوره،سازي ع شرطياين نو

مقدمه

چكيده

663-670، 1390 ، بهمن11 ، شماره 69 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 6: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانمريم خوانساري

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ابتداي پرفيوژن مجدد ايجاد شده و مدت و در انتهاي ايسكمي طوالني پرفيوژن -هاي ناشي از ايسكمي موجب حفاظت قلب در برابر آسيب

اند كه رهايي موضعي مطالعات نشان داده4.گردد مجدد مييدها آغازگر پاسخ يكينين و اپيو يهايي نظير آدنوزين، براد آگونيست

حفاظتي بوده و اين پاسخ را از طريق تحريك انواع رسپتورهاي هاي حفاظتي مكانيسم5.كنند غشاء شروع ميها يني پروت- Gمزدوج با

رسد هدف نظر مي شوند كه به از طريق مسيرهاي متعددي فعال مياست كه در طي نشان داده شده . ها اثر بر ميتوكندري باشد نهايي آنفسفات آدنوزين تريهاي پتاسيمي حساس به ، كانالسازي شرطي

ها انالك اين .شود ميتوكندريايي باز شده و منجر به حفاظت قلبي مي دارند، سزايي هب نقش ها ميتوكندري ماتريكس حجم و اندازه تنظيم در ماتريكس داخل به يون پتاسيم ،ها آنبازشدن با ه كطوري به

در ماتريكس حجم و شدن اندازهكوچ كاز و شده وارد ريميتوكند عمل اين با و ندك مي مجدد جلوگيري پرفيوژن -ايسكمي طي

سيكلواكسيژناز 6.شود مي ميتوكندري حفظ عملكرد و ساختمانآنزيمي است كه در بافت قلبي فعاليت داشته و منجر به سنتز

ه شده است كه از طرفي ديگر، نشان داد. گردد پروستاسايكلين مي/ توليد پروستاسايكلين توانسته است سبب كاهش آسيب ايسكمي

پرفيوژن مجدد شود چرا كه مهار اين آنزيم با استفاده از ايندومتاسين، با كاهش سطح پروستاسايكلين منجر به افزايش اختالل عملكردي در

هايي است نيتريك اكسايد از ميانجي 7.بطن ايسكميك گرديده است در مطالعاتي گزارش شده 8.دخالت دارد سازي شرطيمسير كه در

يدها با يكينين و اپيو هايي نظير آدنوزين، برادي است كه آگونيستهاي پتاسيمي وابسته به آدنوزين توليد نيتريك اكسايد و بازكردن كانال

فسفات ميتوكندريايي سبب القاي حفاظت قلبي شده و مهار توليد تريفسفات آدنوزين تريهاي پتاسيمي حساس به نالنيتريك اكسايد و كا

در دهه گذشته 4و8و9.كند ميتوكندريايي اين اثر حفاظتي را حذف ميتوسين ديدگاه جديدي در مورد اعمال هورمون نوروهيپوفيزي اكسي

طور موضعي نيز در قلب توليد و توسين به اكسي .وجود آمده است هبشده وسين در قلب شناساييت چنين رسپتور اكسي هم. شود آزاد مي

توسين در تعديل فرايندهاي ايمني و التهابي دخالت اكسي10و11.است دخيل در واسطاكسيداني بوده و بر چندين دارد زيرا داراي اثر آنتي

و كاهش رهايي پاتوژنز التهاب مانند تحريك رهايي نيتريك اكسايد افزايش توليد توسين در قلب سبب اكسي12.كند اثر مي6اينترلوكين

تواند موجب اثرات اينوتروپي و و مي 8نيتريك اكسايد شدهتوسين با عالوه بر اين، اكسي10و11.منفي در قلب گرددكرونوتروپي

ب افزايش گوانيل سيكالز محلول تحريك توليد نيتريك اكسايد، سبچنين قبال مشخص شده هم13.گردد ميقلبعضالني هاي سلولدر

ها توسين، تحريك توليد پروستاگالندين اصلي اكسياست كه عملكرد تجويزلذا در اين مطالعه به ارزيابي اثر 14.در اندام توليد مثلي است

در انتهاي فاز ايسكمي و ابتداي فاز پرفيوژن مجددتوسين اكسيموش در در مايع كرونري MB -بر سطح آنزيمي كراتين كيناز

توسيني، نيتريك اكسايد، تور اكسيصحرايي پرداخته شده و نقش رسپ ميتوكندريايي وفسفات آدنوزين تريپتاسيمي حساس به هاي كانال

.ه استآن مورد بررسي قرار گرفت درسايكلينپروستا

در گروه 1389- 90 در سال (Experimental)پايه علوم اين مطالعه

اه علوم پزشكي تهران انجام شده وفيزيولوژي دانشكده پزشكي دانشگ گرم استفاده 250-300 سر موش صحرايي نر در محدوده وزني72 از

و روشنايي ساعت 12 ساعت تاريكي 12 شرايط در حيوانات. گرديد داري نگه C 4±24 دماي در غذا و به آب محدوديت بدون دسترسي

هپارين واحد500ل از بيهوشي، به حيوانات نيم ساعت قب. شدند ميفاقي تزريق شده و سـپس بيهوشي با تزريق داخل صورت داخل ص به

حيوان بعد از . شد انجام مي) mg/kg60(صفاقي تيوپنتال سديم سپس . شد سينه باز مي قفسه بيهوشي كامل تحت جراحي قرار گرفته و

از زير 4-0 و نخ سيلك رتروگراد كانوله شدهآئورت جهت پرفيوژن سينه قدامي كرونر عبور داده، قلب را از قفسهشاخه نزولي شريان

. يافت رده و به دستگاه النگندورف جهت پرفيوژن انتقال ميكخارج =، كلرور سديم25 =كربنات سديم بي( كربناتي كربس هينسلت بافر بي

، 5/2 =، كلريد كلسيم2/1، سولفات منيزيم 7/4 =، كلريد پتاسيم5/118عنوان به) ليتر در مول ميلي11 = و گلوكز2/1 =فسفات پتاسيم بي

، C 37زمايش آدما در طول مدت . شد محلول پرفيوژن استفاده مي حفظ =pH 3/7-4/7 آب و متر سانتي70-80فشار محلول پرفيوژن

ايسكمي موضعي با بستن شاخه نزولي شريان قدامي كرونر . گرديد ميمودن نخ ايجاد شده و پرفيوژن مجدد نيز با باز ن توسط نخ سيلك

چپ، از بطن داخل فشار گيري براي اندازه. گرديد ور برقرار ميكمذ

روش بررسي

664

Page 7: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

موشپرفيوژن قلبر -هاي ايسكمي توسين در دوره دنبال تجويز اكسي بهMB -كاهش كراتين كيناز

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

كه از طريق كاتتر ) متر جيوه ميلي 4-8 با فشار( آبي از بالون التكس پردر ابتدا از طريق . شد با ترانسديوسر فشاري ارتباط دارد استفاده مي

ده برش كوچك ايجاد شده روي دهليز چپ، بالون را وارد دهليز نمو تغييرات. از دريچه ميترال نيز عبور داده تا در بطن چپ تثبيت گردد و

بيولبدستگاه به ترانسديوسر فشاري طريق از پچ بطن فشار(Biolab, Iran)، ثبت و مانيتور طي آزمايش، در همواره و شده منتقل

شد مي داده اجازه قلب به مراحل جراحي، يافتن پايان از پس. شد مي 15 حدود( ند كپيدا سازش جديد با شرايط زماني ورهدك ي در تا

از تر م كضربان تعداد داراي قلب اگر ور،كمذ مدت از پس). دقيقه تر م كچپ بطن فشار يا) دقيقه در ضربه 150 از تر مك( محدوده نرمال

مطالعه، اين در .گرديد مي حذف مطالعه از بود، جيوه متر ميلي 70 ازآن متعاقب و موضعي ايسكمي قيقهد 30 تحت تمامي حيوانات

MB -كراتين كيناز سطح آنزيم .گرفتند قرار مجدد پرفيوژن دقيقه120 مورد پرفيوژن مجددانتهايمايع كرونري در در )واحد در ليتر(

هك استيي ايميوشيب شاخص MB -نازيك نيكرات. قرار گرفتسنجش ع در مطالعات طور شاي ه و بابدي يم شيافزا وكارديم نكروز هنگام در

آزمايشگاهي و در ارزيابي انفاركتوس قلبي مورد سنجش قرار چنين در انتهاي زمان پايه، انتهاي ايسكمي و در دقايق هم15.گيرد ميآوري شده و مقدار پرفيوژن مجدد، خروجي كرونر جمع120 و 60

ارزيابي ميزان جريان . گرديد ليتر در دقيقه محاسبه مي آن برحسب ميلي تمام داروهاي16.باشد مي نري شاخصي براي ارزيابي عملكرد بطنكرو حيوانات مطالعه اين در. شدند تهيه (Sigma Co., Aldrich) از وركمذ :شدند تايي تقسيم هشت گروه 9 به تصادفي صورت به

در اين گروه قلب موش صحرايي : پرفيوژن مجدد/ گروه ايسكمي. يوژن مجدد قرار گرفتند دقيقه پرف120 دقيقه ايسكمي و 30تحت

دقيقه انتهايي ايسكمي، پنج در اين گروه از:توسين گروه اكسي .دقيقه پرفيوز شد 25مدت موالر به10-11 توسين با دوز اكسي

10مدت به موالر10-6 با دوز نيم - ال در اين گروه: نيم-الگروه .مدت پرفيوز شد دقيقه قبل از ايسكمي طوالني

دقيقه قبل از 10در اين گروه : توسين اكسي+ نيم-الگروه توسين با دوز دقيقه پرفيوز شد و اكسي 10مدت بهنيم - الايسكمي،

.تجويز گرديددقيقه 25 دقيقه انتهايي ايسكمي پنج موالر از 11-10اتوسيبان با دقيقه قبل از ايسكمي،10در اين گروه : گروه اتوسيبان

.قه پرفيوز شد دقي10مدت موالر به 10-8دوز

دقيقه قبل از 10در اين گروه : توسين اكسي+ اتوسيبان گروه توسين با دوز دقيقه پرفيوز و اكسي10مدت ايسكمي، اتوسيبان به

.دقيقه پرفيوز گرديد 25 دقيقه انتهايي ايسكمي پنج موالر از 11-10

دقيقه قبل از 10در اين گروه : يناتيهيدروكسي دكو -5 گروه دقيقه 10مدت به10-6 با دوزينات يهيدروكسي دكو - 5، ايسكمي

. پرفيوز شد

10در اين گروه : توسين اكسي+ يناتيهيدروكسي دكو -5گروه دقيقه 10مدت بهيناتيهيدروكسي دكو -5دقيقه قبل از ايسكمي،

دقيقه انتهايي پنجاز موالر10-11 توسين با دوز پرفيوز شد و اكسي . گرديدتزريققيقه د 25مدت ايسكمي به

دقيقه قبل از 10در اين گروه : توسين اكسي+ گروه ايندومتاسين توسين با دوز دقيقه پرفيوز و اكسي10مدت ايسكمي، ايندومتاسين به

. گرديدتزريقدقيقه 25 دقيقه انتهايي ايسكمي پنج موالر از 11-10 آوري جمع مجدد پرفيوژن 120دقيقه در خروجي كرونر جريان

از استفاده با آن در موجود MB -كراتين كيناز آنزيم و ميزان دهشبا و) ، تهران، ايرانآزمون پارس تكشر( آماده و اختصاصي هاي كيت

Roche Hitachi Modular DP) اتوآناليزور دستگاه از استفاده

Systems; Mannheim, Germany) هاي داده.شدند گيري اندازه ارزيابي وشده تاندارد از ميانگين گزارش خطاي اس±ميانگين صورت به

. شد توكي انجام تكميلي آزمون و طرفه كي واريانس آناليز با آماري05/0P< دار در نظر گرفته شد اختالف معني.

قلبي كراتين آنزيم تغييرات: MB -تغييرات آنزيم كراتين كيناز

نشان داده شده 1 نمودار مطالعه در مورد هاي گروه در MB -كيناز /هاي ايسكمي در گروهMB -كراتين كيناز راست كه در آن مقدا

7/18±9/1 و7/135±6/16 ترتيب توسين به پرفيوژن مجدد و اكسيدار اهش معنيكتوسين سبب واحد در ليتر بوده و استفاده از اكسي

)01/0P< (آنزيم كراتين كيناز- MB ايسكميدر مقايسه با گروه / همراهيناتيهيدروكسي دكو -5استفاده از .پرفيوژن مجدد شده بود

سطح برتوسين اهندگي اكسيكحذف اثر توسين سبب با اكسيكراتين داري مقدار طور معني شده و بهMB -آنزيمي كراتين كيناز

پرفيوژن/سطح گروه ايسكمي افزايش يافته و به) >MB) 01/0P -كيناز

هايافته

665

Page 8: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانمريم خوانساري

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

دار معني تفاوت وجود): >01/0P (* .اند شده داده نشان خطاي استاندارد از ميانگين± ميانگينصورت به مقادير .هاي مختلف مايع كرونري در گروهMB -سطح آنزيم كراتين كيناز: 1-نمودار .پرفيوژن مجدد /كميگروه ايس با مقايسه در دار معني تفاوت وجود): >01/0P( **، توسين گروه اكسي با مقايسه در

. در مقايسه با زمان پايه در داخل هر گروه>05/0P * .اند شده داده نشان خطاي استاندارد از ميانگين± ميانگينصورت به مقادير .هاي مختلف ميزان جريان مايع كرونري در گروه: 2-نمودار

متاسين نيز در نيم و اتوسيبان و ايندو - ال استفاده از. مجدد رسيد

و توسين اكسي+ توسين و اتوسيبان اكسي+ نيم -هاي ال گروهتوسين اهندگي اكسيكتوسين سبب حذف اثر اكسي+ ايندومتاسين

را ) >MB) 01/0P - كراتين كيناز داري مقدار طور معني شده و بهسطح گروه بهMB -كراتين كيناز افزايش داده و سبب بازگشت مقادير

در MB -سطح آنزيمي كراتين كيناز. ن مجدد شدپرفيوژ /ايسكمي

666

Page 9: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

موشپرفيوژن قلبر -هاي ايسكمي توسين در دوره دنبال تجويز اكسي بهMB -كاهش كراتين كيناز

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

اتوسيبان و ،يناتيهيدروكسي دكو - 5هاي هايي كه مهاركننده گروهكار برده شدند تفاوت توسين به تنهايي و بدون اكسي نيم به -ال

.پرفيوژن مجدد نداشت /دار با گروه ايسكمي معني درداري يماري تفاوت معنآاز نظر : تغييرات ميزان جريان كرونري

ميزان. وجود نداشتهاي مورد مطالعه بين گروهانتهاي زمان پايه در انتهاي ايسكمي ) داخل گروهي( داري يطور معن ي بهجريان كرونر

پرفيوژن مجدد در مقايسه با زمان پايه كاهش 120 و 60دقايق و در جريان ميزان در اين مطالعه تاثيري برتوسين يافته و استفاده از اكسي

ميزان ها نيز ساير گروه در . نداشتوركهاي مذ ي در طي دورهكرونراهش كهاي ايسكمي و پرفيوژن مجدد ري در طي دورهرونكجريان .داري در مقايسه با زمان پايه در داخل هر گروه داشت معني

نتهاي در اتوسين ه تجويز اكسيكدهد نتايج مطالعه حاضر نشان مي

دار مقدار آنزيم اهش معنيك مجدد موجب پرفيوژن ابتدايايسكمي وپرفيوژن مجدد شده و / در مقايسه با گروه ايسكميMB -كراتين كيناز

پرفيوژن مجدد -توانسته است قلب را از آسيب ناشي از ايسكميتوسين با استفاده از اتوسيبان، مهار مهار گيرنده اكسي. ندكمحافظت

هاي پتاسيمي نيم، مهار كانال -نيتريك اكسايد با استفاده از التوليد هيدروكسي -5فسفات ميتوكندريايي توسط وابسته به آدنوزين تري

و مهار سيكلواكسيژناز با استفاده از ايندومتاسين در ينات يدكو .توسين گرديد هاي مختلف سبب مهار اين اثر اكسي گروه

كه استفاده از است اده شده قبال در اين آزمايشگاه نشان دسازي شرطي پيش(پرفيوژن مجدد - ايسكمييتوسين قبل از القا اكسي

هاي ناشي از سبب حفاظت قلب در برابر آسيب) Preconditioningيا هاي اما با توجه به محدوديت10.پرفيوژن مجدد شده است -ايسكمي

ه اثر، در اين مطالعسازي شرطي پيشكارگيري مدل موجود در بهي استفاده از نيع در طي ايسكمي و پرفيوژن مجدد سازي شرطيپرفيوژن مجدد ابتداي فاز ايسكمي وفازانتهاي توسين در طي اكسي

اند كه در ايجاد مطالعات متعددي نشان داده .مورد بررسي قرار گرفتهاي شيميايي ميانجيسازي در طي ايسكمي و پرفيوژن مجدد شرطي

هايي مانند و پروستاگالندين2و17تريك اكسيدمختلفي مانند نيهاي نقش داشته و در نهايت منجر به باز شدن كانال7پروستاسايكلين

2و18.فسفات ميتوكندريايي شده است پتاسيمي وابسته به آدنوزين تريتوسين را داشته و در اين انايي توليد اكسيطور موضعي تو قلب به

نيز توسين ين اكسييپروت -Gراستا وجود گيرنده غشايي و وابسته به بر روي قلب مشخص گرديده است، اما مشاهده شده است كه غلظت

تواند منجر به فعال شدن گيرنده وازوپرسيني توسين مي باالي اكسيV1تور فعال شدن رسپ10و11. در قلب نيز گردد V1 باعث انقباض شديد

ه فعاليت رسپتورهاي اندوتلياليك شود در حالي شريان كرونر مي در اين مطالعه نقش 19و20.گردد منجر به گشادي عروق ميتوسين اكسي

مورد بررسي قرار نگرفته است اما با توجه به V1گيرنده وازوپرسيني سين شده تو اكسي توسين سبب حذف اثر كه مهار گيرنده اكسي اين

توسين با تحريك اكسيردا دتوان گفت كه احتمال است، بنابراين مينظر در مطالعه حاضر به .شده است سازي شرطيبه گيرنده خود منجر

توسيني با تحريك توليد نيتريك رسد كه تحريك گيرنده اكسي ميهاي پتاسيمي وابسته به اكسايد توانسته است منجر به باز شدن كانال

فسفات ميتوكندريايي ميوكارد شده و از اين طريق سبب تريآدنوزينقبال در مطالعاتي گزارش . شده باشدMB -كاهش آنزيم كراتين كيناز

توسيني سبب تحريك توليد شده است كه تحريك گيرنده اكسيو اثر حفاظتي 10و21گردد نيتريك اكسايد در ميوكارد ايسكميك مي

ن كبد ممكليه و كفيوژن مجدد در پر -توسين بر آسيب ايسكمي اكسي از طرفي نيتريك 22و23.علت آزاد شدن نيتريك اكسايد باشد هاست ب

هاي هاي مهمي است كه با فعال كردن كانال اكسايد يكي از ميانجيفسفات ميتوكندريايي در قلب سبب پتاسيمي وابسته به آدنوزين تري

ته به آدنوزين هاي پتاسيمي وابس كانال 2و18.شود ايجاد حفاظت ميهاي قلبي سبب تنظيم و تعديل در ميوسيت فسفات ميتوكندريايي تريرد قلبي شده و تحت شرايط هيپوكسي و ايسكمي سبب كعمل

در شرايط هاي پتاسيمي اين كانال24.شوند حفاظت قلب ميدنبال ايسكمي يا هيپوكسي فيزيولوژيك فعال نيستند، اما ديده شده به

اهش ك براي توجيه 25.شوند ماكولوژيك فعال ميو بعضي عوامل فارها، انالكاين هاي بافتي در اثر باز شدن مرگ سلولي و آسيب

تنظيم 26،ها لسيم در ميتوكندريكهايي از قبيل مهار جذب انيسمكممطرح سيژنكهاي فعال ا و توليد گونه27ها حجم و اندازه ميتوكندري

ه توسط محققين، مشاهده شد هاي انجام در بررسي 28و29.اند شدهدر ) فاز اوليه( دقيقه اول پرفيوژن مجدد 5-10گرديده است كه طي

افزايش يافته و بالفاصله پروستاسايكلين، مقدار توليدكقلب ايسكمي

بحث

667

Page 10: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانمريم خوانساري

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

شدت بهپروستاسايكلينپس از آن در طي فاز ثانويه پرفيوژن مجدد توليد به اين دليل، بيان شده است كه در واقع .يابد مي كاهش

پرفيوژن /هاي ناشي از ايسكمي آسيب نه تنها درپروستاسايكلينناگهاني آن در طي فاز ثانويه مجدد دخالت ندارد بلكه افت شديد و

بنابراين . ها داشته است سزايي در ايجاد آسيب پرفيوژن مجدد نقش بهاي در طي فاز پرفيوژن مجدد كه بتواند با فعال اعمال هرگونه مداخله

پروستاسايكلينن آنزيم سيكلواكسيژناز منجر به افزايش سطح كردتواند منجر به حفاظت گردد يا از كاهش آن جلوگيري نمايد، مي

30.پرفيوژن مجدد شود /هاي ناشي از ايسكمي ميوكارد در برابر آسيبكينين در طي تجويز برادي حفاظتي ناشي از در همين راستا اثر

قرار گرفته و گزارش گرديد كه پرفيوژن مجدد مورد آزمايش در طي پرفيوژن مجدد پروستاسايكلينكينين از طريق توليد برادي

گردد چرا كه استفاده از ايندومتاسين سبب كاهش آسيب ميوكارد مي در مطالعه حاضر نيز 7.كينين شده است سبب حذف اثر حفاظتي براديدد توانسته توسين در طي پرفيوژن مج نشان داده شد كه تجويز اكسي

است سبب حفاظت ميوكارد شود و مهار آنزيم سيكلواكسيژناز توسط بنابراين . ايندومتاسين منجر به حذف اين اثر حفاظتي شده است

توسين رسد كه بخشي از اثر حفاظتي ناشي از اكسي نظر مي محتمل به. باشد در طي پرفيوژن مجددپروستاسايكليندليل افزايش سطح به

ه با القاي ايسكمي و در ادامه با برقراري كطالعه نشان داد نتايج اين مداري پيدا اهش معنيكميزان جريان مايع كرونري پرفيوژن مجدد

گيري از اين ه سبب پيشكتوسين نتوانسته سيكند و استفاده از اك ميه سنجش ميزان جريان كرونري شاخصي براي كاز آنجا . اهش گرددك

ه كرسد نظر مي بنابراين در اين مطالعه بهرد بطني استكارزيابي عملاهش مقدار آنزيم كتوسين توانسته است سبب ه اكسيك رغم آن علي

رسد نظر مي شود، ولي با توجه به اين شاخص بهMB -كراتين كينازشايد ارزيابي اثر . رد بطني نداشتكتوسين تاثيري بر عمل ه اكسيك

انتخاب شده قابل مشاهده هاي رد بطني در زمانكتوسين بر عمل اكسي .تري باشد نبوده و نياز به بررسي در زمان طوالني

هاي مهم گيري از شاخص ه شايد با بهرهكرسد نظر مي از طرفي بهيافته بطن چپ يا حاصل ضرب ديگري مانند سنجش فشار توسعه

توسين بر عملكرد بطن فشار بطني در تعداد ضربان بتوان اثر اكسيتوسين در انتهاي ايسكمي اكسيتجويز .تري كرد دقيقچپ را ارزيابي

MB -كاهش سطح آنزيم كراتين كيناز سبب و ابتداي پرفيوژن مجدد - 5 نيم، - ارگيري اتوسيبان، الك گرديده و بهدر مايع كرونريينات و ايندومتاسين سبب مهار اثر كاهندگي يهيدروكسي دكو

. شده استMB -كراتين كينازنزيم آتوسين بر ميزان اكسينامه تحت عنوان اين مقاله حاصل بخشي از پايان: سپاسگزاري

در توسين اكسي ناشي از Post conditioning اثر مكانيسمبررسي" قلب ايزوله موش اي ناحيه پرفيوژن مجدد- ايسكميبرابر ضايعات

با حمايت 1389-90 در مقطع كارشناسي ارشد در سال "يي نرصحرا .باشد ميزشكي تهران دانشگاه علوم پ

1. Balakumar P, Singh H, Singh M, Anand-Srivastava MB. The

impairment of preconditioning-mediated cardioprotection in pathological conditions. Pharmacol Res 2009;60(1):18-23.

2. Hausenloy DJ. Signalling pathways in ischaemic postconditioning. Thromb Haemost 2009;101(4):626-34.

3. Hausenloy DJ, Yellon DM. Preconditioning and postconditioning: underlying mechanisms and clinical application. Atherosclerosis 2009;204(2):334-41.

4. van Vuuren D, Lochner A. Ischaemic postconditioning: from bench to bedside. Cardiovasc J Afr 2008;19(6):311-20.

5. Hausenloy DJ, Ong SB, Yellon DM. The mitochondrial permeability transition pore as a target for preconditioning and postconditioning. Basic Res Cardiol 2009;104(2):189-202.

6. Garlid KD, Dos Santos P, Xie ZJ, Costa AD, Paucek P. Mitochondrial potassium transport: the role of the mitochondrial ATP-sensitive K(+) channel in cardiac function and cardioprotection. Biochim Biophys Acta 2003;1606(1-3):1-21.

7. Penna C, Mancardi D, Tullio F, Pagliaro P. Postconditioning and intermittent bradykinin induced cardioprotection require cyclooxygenase activation and prostacyclin release during reperfusion. Basic Res Cardiol 2008;103(4):368-77.

8. Buyukates M, Kalaycioglu S, Oz E, Soncul H. Effects of ischemic preconditioning in human heart. J Card Surg 2005;20(3):241-5.

9. Zaugg M, Schaub MC. Signaling and cellular mechanisms in cardiac protection by ischemic and pharmacological preconditioning. J Muscle Res Cell Motil 2003;24(2-3):219-49.

10. Houshmand F, Faghihi M, Zahediasl S. Biphasic protective effect of oxytocin on cardiac ischemia/reperfusion injury in anaesthetized rats. Peptides 2009;30(12):2301-8.

11. Gutkowska J, Jonkowski M, Mukaddam Daher S, Mccann SM. Oxytocin is a cardiovascular hormone. Braz J Med Biol Res 2000;33(6):625-33.

12. Jankowski M, Bissonauth V, Gao L, Gangal M, Wang D, Danalache B, et al. Anti-inflammatory effect of oxytocin in rat myocardial infarction. Basic Res Cardiol 2010;105(2):205-18.

13. Costa-E-Sousa RH, Pereira-Junior PP, Oliveira PF, Olivares EL, Werneck-de-Castro JP, Mello DB, et al. Cardiac effects of oxytocin: is there a role for this peptide in cardiovascular homeostasis? Regul Pept 2005;132(1-3):107-12.

14. Soloff MS, Jeng YJ, Copland JA, Strakova Z, Hoare S. Signal pathways mediating oxytocin stimulation of prostaglandin synthesis in select target cells. Exp Physiol 2000;85 Spec No:51S-58S.

References

Khansari M. et al. 668

Page 11: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

Reducing CK-MB levels following oxytocin during ischemia and reperfusion periods in isolated rat heart

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

15. Yilmaz A, Yalta K, Turgut OO, Yilmaz MB, Ozyol A, Kendirlioglu O, et al. Clinical importance of elevated CK-MB and troponin I levels in congestive heart failure. Adv Ther 2006;23(6):1060-7.

16. Duan X, Ji B, Yu K, Liu J, Hei F, Long C. Pharmacological postconditioning protects isolated rat hearts against ischemia-reperfusion injury: the role of mitochondrial permeability transition pore. ASAIO J 2011;57(3):197-202.

17. Penna C, Cappello S, Mancardi D, Raimondo S, Rastaldo R, Gattullo D, et al. Post-conditioning reduces infarct size in the isolated rat heart: role of coronary flow and pressure and the nitric oxide/cGMP pathway. Basic Res Cardiol 2006;101(2):168-79.

18. Penna C, Rastaldo R, Mancardi D, Raimondo S, Cappello S, Gattullo D, et al. Post-conditioning induced cardioprotection requires signaling through a redox-sensitive mechanism, mitochondrial ATP-sensitive K+ channel and protein kinase C activation. Basic Res Cardiol 2006;101(2):180-9.

19. Hupf H, Grimm D, Riegger GA, Schunkert H. Evidence for a vasopressin system in the rat heart. Circ Res 1999;84(3):365-70.

20. Vincent JL, Su F. Physiology and pathophysiology of the vasopressinergic system. Best Pract Res Clin Anaesthesiol 2008;22(2):243-52.

21. Alizadeh AM, Faghihi M, Sadeghipour HR, Mohammadghasemi F, Imani A, Houshmand F, et al. Oxytocin protects rat heart against ischemia-reperfusion injury via pathway involving mitochondrial ATP-dependent potassium channel. Peptides 2010;31(7):1341-5.

22. Tuğtepe H, Sener G, Biyikli NK, Yüksel M, Cetinel S, Gedik N, et al. The protective effect of oxytocin on renal ischemia/reperfusion injury in rats. Regul Pept 2007;140(3):101-8.

23. Düşünceli F, Işeri SO, Ercan F, Gedik N, Yeğen C, Yeğen BC. Oxytocin alleviates hepatic ischemia-reperfusion injury in rats. Peptides 2008;29(7):1216-22.

24. Fujita A, Kurachi Y. Molecular aspects of ATP-sensitive K+ channels in the cardiovascular system and K+ channel openers. Pharmacol Ther 2000;85(1):39-53.

25. Zhao TC, Kukreja RC. Late preconditioning elicited by activation of adenosine A(3) receptor in heart: role of NF- kappa B, iNOS and mitochondrial K(ATP) channel. J Mol Cell Cardiol 2002;34(3):263-77.

26. Murata M, Akao M, O'Rourke B, Marbán E. Mitochondrial ATP-sensitive potassium channels attenuate matrix Ca(2+) overload during simulated ischemia and reperfusion: possible mechanism of cardioprotection. Circ Res 2001;89(10):891-8.

27. Korge P, Honda HM, Weiss JN. Protection of cardiac mitochondria by diazoxide and protein kinase C: implications for ischemic preconditioning. Proc Natl Acad Sci U S A 2002;99(5):3312-7.

28. Forbes RA, Steenbergen C, Murphy E. Diazoxide-induced cardioprotection requires signaling through a redox-sensitive mechanism. Circ Res 2001;88(8):802-9.

29. Pain T, Yang XM, Critz SD, Yue Y, Nakano A, Liu GS, et al. Opening of mitochondrial K(ATP) channels triggers the preconditioned state by generating free radicals. Circ Res 2000;87(6):460-6.

30. Engels W, Van Bilsen M, De Goot M, Lemmense P, Willemesen P, Reneman R, et al. Ischemia and reperfusion induced formation of eicosanoids in isolated rat hearts. Am J Physiol 1990;258(4):1865-71.

669

Page 12: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكاران 102

1390من، به11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Tehran University Medical Journal; Vol. 69, No. 11, February 2012: 663-670

Reducing creatine kinase-MB levels following oxytocin administration during ischemia-reperfusion periods in isolated rat heart

Maryam Khansari M.Sc. Alireza Imani Ph.D.* Mahdieh Faghihi Ph.D. Masood Aali Anvari M.Sc. Maryam Moghimian Ph.D. Hamid Reza Sadeghipour Roodsari Ph.D. Department of Physiology, School of Medicine, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran.

* Corresponding author: Dept. of

Physiology, School of Medicine, Tehran University of Medical Sciences, Poor Sina St., 16 Azar St., Enqelab Sq., Tehran, Iran. Tel: +98-21-66419484 E-mail: [email protected]

Received: July 26, 2011 Accepted: November 12, 2011 Background: Creatine kinase is a cardiac biomarker that is used for the assessment of

ischemic injuries and myocardial infarction. The present study was designed to

evaluate effects of oxytocin administration during ischemia and reperfusion periods on

CK-MB levels in the coronary effluent of isolated rat heart and the possible role of

oxytocin receptor, nitric oxide (NO), prostacyclin and mitochondrial ATP-dependent

potassium channels in this regard.

Methods: Male wistar rats (n=8) were anesthetized with sodium thiopental and their

hearts were transferred to a Langendorff perfusion apparatus. All animals were

randomly divided into nine groups as follow; in the ischemia-reperfusion group, hearts

underwent 30 min of regional ischemia followed by 120 min of reperfusion. In oxytocin

group, hearts were perfused with oxytocin 5 min after ischemia induction for 25 min. In

other groups, 35 min prior to oxytocin perfusion, atosiban (a non-specific oxytocin

receptor blocker), L-NAME (an NO synthase inhibitor), indomethacin (a non-specific

cyclooxygenase blocker) and 5-HD (a specific mKATP channel blocker) were perfused

for 10 min. In all groups, we measured CK-MB levels in the coronary effluent at the end

of reperfusion. Moreover, coronary flow (mL/min) was measured at baseline, during

ischemia period and 60 and 120 min after reperfusion.

Results: Oxytocin administration significantly reduced CK-MB level in oxytocin group

as compared to ischemia-reperfusion group. Administration of atosiban, L-NAME,

indomethacin and 5-HD prior to oxytocin perfusion abolished the effects of oxytocin on

CK-MB levels.

Conclusion: Administration of oxytocin during ischemia and reperfusion periods

deceased CK-MB levels but infusion of atosiban, L-NAME, 5-HD and indomethacin

inhibited oxytocin from exerting its effects.

Keywords: MB creatine kinase, ischemia-reperfusion, oxytocin.

Abstract

Page 13: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

اي منونوكلئر خون محيطيه و سلولWehi-164اثر ايزوسوربايد بر فعاليت تكثيري رده سلولي

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

هاي منونوكلئر خون محيطي سلول و Wehi-164 ثيري رده سلوليكاثر ايزوسوربايد بر فعاليت ت In vitroدر شرايط

*قاسمي فاطمه حاجي

فاطمه زهرا رضوان مدني

شناسي، دانشكده پزشكي، دانشگاه ايمني گروه .شاهد، تهران، ايران

خيابان شهيد ، شاورزك بلوار ،تهران: نويسنده مسئول*

،1415635111: پستي دك، 31 شماره ،زاده برادران عبداله 021-88964792: تلفن 141557435: صندوق پستي

E-mail: [email protected]

21/08/1390: تاريخ پذيرش23/07/1390: تاريخ دريافت مقاله

هاي ايسكميك قلبي، ايزوسوربايد ترين داروهاي مورد استفاده براي درمان بيماري يكي از رايج :زمينه و هدف

نندگي عروق، موجب ك بوده و با اثر گشاد(NO donor) دهنده نيتريك اكسايدكاين دارو ي. باشد مينيترات ديهاي حيواني موجب مهار ايزوسوربايد در مدل. شود تومور مي بافتافزايش جريان خون و دسترسي مواد شيميايي به

دليل ويژگي دهندگي اثرات ضد التهابي ايزوسوربايد بهچنين به هم .گردد آنژيوژنز و كنترل رشد و متاستاز تومور مي اثر ايزوسوربايد بر فعاليت تكثيري رده سلولي ، در مطالعه حاضر.اشاره شده است آنتريك اكسايد ني

: روش بررسي .خون محيطي نرمال مورد بررسي قرار گرفته استهاي منونوكلئر و سلولWehi-164فيبروساركومايي هاي مختلف ها در مجاور غلظت ، سلولFetal Calf Serum (FCS)%10 حاويRPMIها در محيط شت سلولكپس از

ساعت قرار داده شدند و 72 و48، 24هاي زماني در فاصله) موالر4×10-6 - 6/1×10-3(ايزوسوربايد دي نيترات مورد سنجش قرار .M.T.Tآميزي با تريپان بلو و نترل با دو روش رنگكسپس ميزان تكثير سلولي در مقايسه با گروه

طرفه مورد و كنترل با كمك آزمون آماري آناليز واريانس يكت آمده بين گروه تستدس اختالف نتايج به. گرفتهاي چنين سلول و همWehi-164 ميزان تكثير سلولي در رده سلولي فيبروساركومايي :ها يافته .بررسي قرار گرفت

داري با گروه معنيهاي مختلف ايزوسوربايد تفاوت منونوكلئر خون محيطي نرمال مورد مطالعه، در حضور غلظتدر اين مطالعه ايزوسوربايد تأثيري بر فعاليت تكثيري رده سلولي فيبروساركومايي : گيري نتيجه.نترل نشان ندادك

Wehi-164ه كاحتماال فعاليت ضد توموري ايزوسوربايد . هاي منونوكلئر خون محيطي نرمال نشان نداد و سلول .ديگري غير از سيتوتوكسيسيتي است) هاي(انيسمكه به متوسط ديگر محققين گزارش شده است، وابست

.هاي منونوكلئر خون محيطي ، سلولWehi-164 ثير،كايزوسوربايد، ت: ليديكلمات ك

، Isosorbide Dinitrate (ISDN)نيترات ديداروي ايزوسوربايد دري رايج ودار Nitric Oxide (NO donor)دهنده نيتريك اكسايد

ه نشان دادPipili-Synetosمطالعه در 1و2.هاي قلبي است درمان بيماريهاي آنژيوژنز در مدل ننده رشد، متاستاز وك كه ايزوسوربايد مهارشد

دليل اثرات ضد التهابي ايزوسوربايد را بهVallance 3.باشد حيواني ميويژگي دهندگي نيتريك اكسايد اين دارو، در بيماري التهابي روده

هده است كداده شان ـ نش،Martellettiات عـالـ در مط4.ردـكزارش ـگ

هاي مهاجرت لكوسيت مانع از ICAM-1 و IL-4ايزوسوربايد با مهار هاي مغزي در بيماران اندوتليال به بافتهاي فعال از بين سلول

اثر چندين عامل Hung 5.گردد شده و موجب مهار التهاب مي ميگرني C-Reactiveنيترات را بر اسپاستيك از جمله ايزوسوربايد دي آنتي

Protein (CRP)حساس بسيار(HS-CRP) در مبتاليان به آنژين را HS-CRPاهش سطح ك و يك كرونري مورد مطالعه قرار داداسپاست

چنين اثرات هم6.ردكور اعالم كبعد از درمان با داروهاي مذ براي (NO)يد ايتريك اكسنسيتوتوكسيك و آپوپتوتيك دهندگان

ميتوكندريايي پذيري ي در نفوذدليل ايجاد تغييرات هاي توموري به سلول

مقدمه

چكيده

671-677، 1390 ، بهمن11 ، شماره 69 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 14: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانقاسمي فاطمه حاجي

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

7.نشان داده شده است) از ميتوكندريCانتقال و رهاسازي سيتوكروم (وابسته به (عالوه اثرات ضد پروليفراسيون سلولي نيتريك اكسايد هب

و نيز 8(Rat)هاي فيبروبالست قلب رت در سلول) هاي پتاسيمي كانال از چرخه سلولي عضالت صاف عروق ريه و G0 و G1مهار مراحل

نشان Perrotta مطالعه 9. گزارش شده استNOالقاي آپوپتوز توسط نيترات سبب از جمله ايزوسوربايد ديNOان و دهندگNOه كداد

هاي سرطاني تر روي سلول مكموتراپي با دوز كافزايش اثر داروهاي با توجه به اثرات ضد توموري و ضد التهابي 10.شوند مي

كثيري يك در اين مطالعه اثر ايزوسوربايد بر فعاليت ت3-6،ايزوسوربايد و)Wehi-164ايي فيبروساركومهاي سلول(رده سلولي سرطاني

Peripheral Bloodخون محيطي نرمال هاي منونوكلئر سلول

Mononuclear Cells (PBMCs) شد، بررسي.

بوده (Experimental)تجربي پايه علوم مطالعات نوع از مطالعه اين

.شده است انجام 1389 سال در ي دانشگاه شاهدكده پزشكدر دانش و

متيل دياسترپتومايسين، سيلين، ، پنيRPMIمحيط كشت : مواد ، فايكول هايپاكDimethyl Sulfoxide (DMSO)سولفوكسايد

(Ficoll hypaque) و تريپان بلو از(Sigma Co., USA) شدتهيه . (Gibco Co., USA) از Fetal Calf Serum (FCS)گوساله سرم جنين

-2,5-diphenyl-(dimethylthiazol-2-yl -4,5) .خريداري گرديد

tetrazolium bromide -3 (M.T.T.)از (Merck Co., Germany) تهيه Soha) توسط Isosorbide Dinitrate (ISDN)داروي خالص . گرديد

helal Co., Iran)خانه، 24 و 96شت كهاي پليت. به ما هديه شد NUNCت كدار استريل از شر هاي درب شت و لولهكهاي فالسك

(Falcon Co., USA)خريداري گرديد . هاي سلول: اي خون محيطي هسته كهاي ت جداسازي سلول

ليتر خون هپارينه ميلي10-15 از (PBMCs) اي خون محيطي هسته كت Boyumول هايپاك طبق روش كبا استفاده از فاي افراد داوطلب سالم

يفوژ، با قرارگيري خون روي محلول فايكول و سانتر11.جدا شدند. شوند اليه شناور ميكها بر سطح محلول فايكول و در ي لنفوسيت

اين اليه لنفوسيتي با پيپت پاستور استريل برداشته شده و پس از سه . شدها استفاده براي انجام آزمايشRPMI 1640 بار شستشو در

از بانك سلولي Wehi-164 رده سلولي فيبروساركومايي: رده سلولي، در محيط كشت In vitroور ايران تهيه و در شرايط انستيتو پاست

، كشتCO2%)5( و C 37 در دمايFCS%10 و RPMI 1640حاوي .داده شد

ابتدا : نيترات هاي مختلف از داروي ايزوسوربايد دي تهيه غلظت داري نگه -C 20 حل و تا زمان استفاده در دمايDMSOدارو در

4×10-6-6/1×10-3ي ها غلظت ها، سلول تيمار هنگام در سپس. شد . تهيه گرديدRPMI 1640 كشتموالر از دارو در محيط

هاي سه ها در شرايط رشد اپتيمم به گروه سلول: ها تيمار سلول و Wehi-164 از سلول cell/ml104×2 چاهكي تقسيم شده و به تعداد

cell/ml105×2از PBMCs 96هاي كشت طور جداگانه در پليت به . كشت داده شدندFCS% 10 حاوي RPMI 1640شت كحيط خانه در م

هاي ديگر در نظر گرفته شده و گروه عنوان شاهد در يك گروه به 4×10-6-6/1×10-3(هاي مختلف از ايزوسوربايد مجاورت غلظت

. ساعت انكوبه شدند72 و 48، 24مدت به) موالرهاي تمنظور سنجش تاثير غلظ به: ثير سلوليكگيري ميزان ت اندازه

ثير سلولي، در پايان كهاي زنده و ميزان ت مختلف دارو بر درصد سلولآميزي ساعت، از دو روش رنگ72 و 48، 24هاي انكوباسيون زمان

استفاده .M.T.T و Trypan Blue dye exclusion (TB) با تريپان بلوآميزي اساس روش رنگ: آميزي تريپان بلو روش رنگ) الف 12و13.شد

هاي زنده و جذب آن لو، عدم جذب رنگ توسط سلولتريپان ب با (Viability) هاي زنده درصد سلول. هاي مرده است توسط سلول

درصد . شود هاي زنده و مرده محاسبه مي شمارش مستقيم سلولل كهاي زنده به تعداد هاي زنده برابر است با تعداد سلول سلول ساعت انجام 72 و48، 24 اين سنجش در سه دوره زماني12.ها سلول و48، 24 اين آزمايش در سه دوره زماني: .M.T.Tروش ) ب. گرفت

، رنگ سنجي است كه .M.T.Tمبناي تست . ساعت انجام شد72هاي زرد رنگ تترازوليوم شدن كريستال براساس احيا شدن و شكسته

وسيله آنزيم سوكسينات دهيدروژناز و به.M.T.Tميايي يرمول شبا ف پس از اتمام 13.باشد رنگ نامحلول مي هاي آبي ريستالتشكيل ك

ساعت، محيط 72 و48، 24 از سه دوره زمانيكانكوباسيون در هر ي 200 دور ريخته شده و به هر چاهك ككشت رويي هر چاه

. شد افزوده ميFCS%10 حاوي RPMI 1640ميكروليتر محيط كشت ضافه نموده و به هر چاهك ا)M.T.T. )mg/ml5 محلول μl20سپس

روش بررسي

672

Page 15: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

اي منونوكلئر خون محيطيه و سلولWehi-164اثر ايزوسوربايد بر فعاليت تكثيري رده سلولي

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

. داديم قرار ميC 37 دماي درCO2 ساعت در انكوباتور چهارمدت بههاي بنفش رنگي بر سطح ريستالكباسيون اتمام زمان انكوبعد از را از داخل .M.T.Tمتعاقبا محيط حاوي . گرديد ها ايجاد مي سلول ايزوپروپانول اسيدي μl100رده و به هر چاهك كها خارج چاهك هاي ريستالكايزوپروپانول اسيدي موجب حل شدن . شد ميافزوده

ميزان جذب نوري در طول ف هر چاهك شده و سپس كموجود در (ELISA reader) خوان متر با استفاده از دستگاه االيزا نانو570موج

. شد هر چاهك محاسبه مي هاي زنده در ميزان سلول خوانده شده و (TB) آميزي با تريپان بلو ات رنگدست آمده در آزمايش هاي به داده

شده و ميانگين و 5/11ويراست SPSSافزار آماري ، وارد نرم.M.T.T و و Wehi-164مورد رده سلولي دست آمده در معيار نتايج به انحراف

هاي مختلف داروي ايزوسوربايد، تعيين غلظت درPBMCsچنين هم، ANOVA طرفه نس يكاستفاده از روش آناليز واريا گرديده و سپس با

. شود دار در نظر گرفته مي معني>05/0P. مورد مقايسه قرار گرفتندهاي مختلف دارو بر فعاليت تكثيري نمودارهاي مربوط به تأثير غلظت

. رسم شدندExcelافزار هاي مختلف در نرم ها در زمان سلول

ثيري رده سلولي كيترات بر فعاليت تن اثر داروي ايزوسوربايد دي -1

فواصل درWehi-164هاي فيبروساكومايي سلول: فيبروساكومايي

هاي مختلف از داروي ساعت در مجاورت غلظت72 و 48، 24زماني ثيري كنتايج تاثير ايزوسوربايد بر فعاليت ت. ايزوسوربايد قرار گرفتند

. شده است نمايش داده)B و A (1 نموداردر Wehi-164سلول A و B آميزي تريپان بلـو و هاي رنگ گر نتايج روش نمايان ترتيب به

M.T.T. 1نمـودار چـه در چنـان . هستند )A و B( شـود، مـشاهده مـي در Wehi-164هـاي ثير سلول كداري بر ميزان ت معني ايزوسوربايد تاثير

فواصل مختلف زماني مورد آزمايش در اين مطالعه نـسبت بـه گـروه هاي ايزوسوربايد، بين يك از غلظت عالوه در هيچ هب. نشان نداد كنترل

سـاعت تفـاوت 72 و 48، 24هـاي هاي زنـده در زمـان درصد سلول .داري مشاهده نشد معنيهاي نيترات بر فعاليت تكثيري سلول اثر داروي ايزوسوربايد دي-2

PBMCs :هاي سلولPBMCsساعت 72 و 48، 24فواصل زماني ، در . هاي مختلف از داروي ايزوسوربايد قرار گرفتند اورت غلظتدر مج

در PBMCsهاي ثيري سلولكنتايج تاثير ايزوسوربايد بر فعاليت تدهنده ترتيب نشان بهB وA. نمايش داده شده است)B و A (2نمودار

چه در چنان. هستند.M.T.Tآميزي تريپان بلو و هاي رنگ نتايج روشداري بر شود، ايزوسوربايد تاثير معني شاهده مي م)B و A (2نمودار ، در فواصل مختلف زماني مورد PBMCsهاي ثير سلولكميزان ت

عالوه در هب. نترل نشان ندادكآزمايش در اين مطالعه نسبت به گروه هاي زنده در هاي ايزوسوربايد، بين درصد سلول از غلظتكي هيچ .داري مشاهده نشد ساعت تفاوت معني72 و 48، 24هاي زمان

سـاعت در مجـاورت 72 و 48، 24ي هـا زمان در Wehi-164هاي فيبروساكومايي سلول .Wehi-164ثيري رده سلولي فيبروساكومايي كنيترات بر فعاليت ت اثر ايزوسوربايد دي : 1-نمودار ..M.T.Tآميزي تريپان بلـو و هاي رنگ گر نتايج روش نمايان B و B( .A و A (1ل كدر ش Wehi-164ثيري سلول كعاليت ت نتايج تاثير ايزوسوربايد بر ف . )mM6/1-004/0 (هاي مختلف ايزوسوربايد غلظت .دار معني>05/0P. آزمايش مختلف سه از،معيار انحراف±ها، ميانگين داده

هايافته

673

h24 h 48 h 72

6/1 8/0 4/0 2/0 04/0 004/0 0 (mM)غلظت ايزوسوربايد

120 100 80 60

40 20 0

ول سل

صددر

نده

ي زها

A

h 24 h48 h 72

6/1 8/0 4/0 2/0 04/0 004/0 (mM)غلظت ايزوسوربايد

4/1 2/1 1 8/0 6/0 4/0 2/0 0

رلكنت

/ول

سلداد

تع

B

Page 16: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانقاسمي فاطمه حاجي

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

هـاي مختلـف ساعت در مجاورت غلظـت 72 و 48، 24ي ها زمان در PBMCs .(PBMCs) هاي منو نوكلئار خون محيطي ثيري سلول كتنيترات بر فعاليت اثر ايزوسوربايد دي :2-نمودار ±هـا، ميـانگين داده ..M.T.Tآميـزي تريپـان بلـو و هـاي رنـگ گـر نتـايج روش نمايـان B وB( .A و A (2 لكدر شـ PBMCs نتايج تاثير ايزوسوربايد بر فعاليـت تكثيـري . )mM6/1-004/0 (ايزوسوربايد

.دار معني>05/0P. آزمايش مختلف سهمعيار از انحراف

دست آمده از اين تحقيق بين ميزان تكثير سلولي بر اساس نتايج بهدر PBMCsچنين و همWehi-164هاي فيبروساركومايي سلولبا )mM6/1-004/0 (نيترات ديهاي مختلف ايزوسوربايد غلظت، 24هاي چنين بين هر غلظت با گروه كنترل در زمان ديگر و هم يكداري مشاهده ، تفاوت معنيIn vitro ساعت انكوباسيون در 72 و 48هاي زنده درصد سلول هاي دارو، چنين در هر يك از غلظت هم. نشد

.داري نشان ندادند ساعت، اختالف معني72 و 48، 24هاي بين زمانمطالعات محدودي در مورد اثرات ضد توموري ايزوسوربايد وجود

هاي حيواني انجام و در مدلIn vivoلب در شرايط غادارند كه بر اساس اطالعات موجود تاكنون تأثير ايزوسوربايد بر 3و14و15.اند شده

مورد مطالعه PBMCsهاي فيبروساركومايي و يا ثيري سلولكفعاليت ت .قرار نگرفته است

نشان NO روي چند دهنده Parinandi عمل آمده توسط تحقيق بهنيترات در مقايسه با نيتروآسپرين، اثر داده است كه ايزوسوربايد دي

هاي سرطان تخمدان انسان سلولقابليت حيات تري در كاهش كم In vitroهاي اندوتليال عروق گاو در پالتين و سلول مقاوم به سيس

در مطالعه ما . ندك نتايج مطالعه ما را تأييد ميداشته است كه تا حدي-Wehiهاي ثيري سلولكنيترات تأثيري بر فعاليت ت ايزوسوربايد دي

در مطالعه حاضر تنها از داروي . نشان ندادPBMCsو 164 مشمول اين NOنيترات استفاده شد و ساير دهندگان ايزوسوربايد دي

ات چند داروي دهنده نيتريك مطالعه نبودند و لذا امكان مقايسه اثر، اختالف Parinandiتفاوت ديگر مطالعه ما با . اكسايد وجود نداشت

ممكن Parinandiهاي مورد بررسي است و تفاوت نتايج ما و سلول .ها نسبت به داروها باشد است ناشي از حساسيت متفاوت سلول

و روش آميزي با تريپان بلو عالوه ما در مطالعه خود از روش رنگ هبM.T.T.كه براي سنجش تكثير سلولي استفاده كرديم در حالي

Parinandi از روش تعيين Viabilityكارگيري ه سلولي با بRedox-

sensitive Alamar blue15. استفاده كرد ، In vitroدر شرايط Hajighasemiعمل آمده توسط هدر مطالعه ب

داري بر يگونه تأثير معن چنيترات هي نشان داده شد كه ايزوسوربايد دي Vascular Endothelial cell ميزان توليد فاكتور رشد اندوتليال عروق

Growth Factor (VEGF) هاي سلولي لوسميك نداشته توسط ردهصورت غيرمستقيم تواند به ميHajighasemi نتايج مطالعه 16.است

VEGF چراكه ميزان توليد16.نتايج مطالعه حاضر باشد تأييدي برنظر به. هاي مولد آن باشد گر ميزان تكثير سلول حدي نشان تواند تا مي در VEGFنيترات بر ميزان توليد رسد عدم تأثير ايزوسوربايد دي مي

ممكن است تا حد زيادي ناشي از عدم تأثير Hajighasemiمطالعه هاي مورد مطالعه نيترات بر فعاليت تكثيري سلول ايزوسوربايد دي

16.الذكر باشد ق فوقتحقيهاي مبتال روي موش Pipili-Synetos در مطالعه ديگري كه توسطعمل آمد، مشاهده شد كه ه ب1995به كارسينوم ريه در سال

نيترات موجب كاهش ايزوسوربايد مونونيترات و ايزوسوربايد دي

بحث

674

h24 h 48 h 72

6/1 8/0 4/0 2/0 04/0 004/0 0 (mM)غلظت ايزوسوربايد

120 100 80 60 40

20 0

ول سل

صددر

نده

ي زها

A

4/1 2/1

1 8/0

6/0 4/0

2/0 0

رلكنت

/ول

سلداد

تع

6/1 8/0 4/0 2/0 04/0 004/0 (mM)غلظت ايزوسوربايد

h 24 h48 h 72 B

Page 17: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

اي منونوكلئر خون محيطيه و سلولWehi-164اثر ايزوسوربايد بر فعاليت تكثيري رده سلولي

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

هاي سرطاني ريه چشمگيري در رشد، آنژيوژنز و متاستاز سلول علت تفاوت نتايج مطالعه ما با تحقيق 3.شود ميIn vivoحيوان در

تواند ناشي از اختالف در رده ميPipili-Synetos عمل آمده توسط هبمطالعه حاضر در . سلولي مورد مطالعه و شرايط آزمايشگاهي باشد

تحقيق خود را Pipili-Synetosكه انجام شد در حاليIn vitroشرايط مطالعاتي وجود دارند مبني بر 3.اند اده انجام دIn vivoدر شرايط

و 9شوند كه بعضي از دهندگان نيتريك اكسايد موجب آپوپتوز مي اينهاي و در غلظت8اكسايد سبب مهار تكثير سلوليكه خود نيتريك اين

يك از اين مطالعات از ليكن در هيچ4.شود باال موجب آپوپتوز ميكه براي مهار تكثير جه به اينبا تو. ايزوسوربايد استفاده نشده است

ممكن 17،ندوژن مورد نياز استا نيتريك اكسايدسلول غلظت كافي از ميزان الزم براي داخل سلول بهNOاست در مطالعه حاضر سطح NOعمر زيرا در بعضي شرايط، نيمه. توقف رشد سلولي نرسيده باشد

تبديل كه در داخل سلول به فرم غيرفعال كوتاه بوده و يا اين 17.گردد مي

-Pipili اثرات مهاري ايزوسوربايد بر رشد تومور كه در مطالعه

Synetos،هاي غير از طريق مكانيسم 3 گزارش شده استمانند مهار هاي ضد توموري ديگري سيتوتوكسيك بوده و مكانيسم

و يا اثرات ضد التهابي ايزوسوربايد از طريق كاهش بيان 3و14آنژيوژنزICAM-1اي است كه پيچيدهفرايندزايي يك آنژيوژنز يا رگ 5.د باشن

و نقش 18شوند هاي جديد از شبكه رگي موجود توليد مي طي آن رگهاي متعددي از مولكول 18.مهمي در گسترش و متاستاز تومور دارد

هاي چسبنده هاي التهابي، مولكول جمله فاكتورهاي رشد، سايتوكين 19و20.زها و غيره در آنژيوژنز نقش دارندينايسلولي، ماتريكس متالوپروت

، فعاليت آنتي آنژيوژنز ايزوسوربايد مونونيترات از Näslund در مطالعهدر Basic Fibroblast Growth Factor (bFGF) طريق اثر مهاري آن بر

In vivo14. گزارش شده است دنبال بهICAM-1، كاهش بيان مولكول چسبنده Martellettiچنين هم

هاي چسبنده نقش مولكول 5.مصرف ايزوسوربايد را گزارش كردبنابراين يك مكانيسم احتمالي اثر ضد 19. در آنژيوژنز دارندمهمي

وژنز از طريق كاهش توموري ايزوسوربايد ممكن است مهار آنژيعمل آمده توسط هدر مطالعات ب .هاي چسبنده باشد مولكول

Vallance دليل ويژگي دهندگي التهابي ايزوسوربايد به، اثرات ضدبا توجه به نقش مهم 4. اين دارو گزارش شده است درنيتريك اكسايد

اثرات ضد توموري ايزوسوربايد 21،التهاب در ايجاد و رشد توموربر اساس نتايج مطالعه . تواند ناشي از اثرات ضد التهابي آن باشد مي

هاي مورد استفاده ها و زمان غلظتنيترات در حاضر، ايزوسوربايد ديهاي فيبروساكومايي گونه اثر توكسيكي بر سلول در اين مطالعه هيچ

Wehi-164 چنين و هم PBMCs چنين در مطالعه اخير هم. نداد نشان ساعت، 72 ساعت به 24با طوالني شدن زمان انكوباسيون دارو از

و Wehi-164كومايي رهاي فيبروسا سمي بر سلول گونه اثر هيچهاي كه بعضي از غلظت با توجه به اين. مشاهده نشد PBMCsچنين هم

مورد استفاده ايزوسوربايد در اين مطالعه، باالتر از دوز معادل مصرفي ها در بيماران هستند، الزم است كه اثرات ايزوسوربايد بر ساير سلول

قرار مورد بررسي In vitro و In vivo در شرايط) نرمال و سرطاني(تواند اطالعات مفيدي در نتايج حاصل از اين مطالعات مي. گيرند

. دست دهد هخطر آن براي بيماران ب مورد نحوه تجويز دارو و دوز بي PBMCsهاي نيترات براي سلول عدم توكسيسيته ايزوسوربايد دي

هاي خطر بودن مصرف دارو در زمان و بيايمنيدهنده تواند نشان مي. نوني دارو باشدكحتي دوزهاي باالتر از دوزهاي مصرفي طوالني و يا

مورد بررسي In vivoه اين فرضيه در مطالعات كاما ضروري است .قرار گيرد

نيترات كه در رسد اثرات ضد توموري ايزوسوربايد دي نظر مي به ناشي از اثرات مهاري دارو 3و15،مطالعات ديگران گزارش شده است

) غير از فعاليت تكثيري(هاي توموري لولهاي س بر ساير فعاليت In vivoاي در عالوه احتمال دارد كه فاكتورهاي مهاركننده هب. باشد

با . قابل بررسي نيستندIn vitroنقش داشته باشند كه در مطالعات ه اخيرا براي برخي از داروهاي متداول در درمان ك توجه به اين

ر تاثيرات شناخته شده هاي قلبي اثرات ديگري عالوه ب بيماريهاي اثر ضد تر مكانيسم بررسي دقيق22و23.قبلي گزارش شده استز اهميت بوده و نياز به مطالعات ينيترات حا توموري ايزوسوربايد دي

و In vivoهاي سرطاني و نرمال در شرايط در مورد سلولتري بيشIn vitroدارد .

: نامه تحت عنوان ر پايانبخشي از اين مقاله حاصل كا: سپاسگزاريبررسي تأثير ايزوسوربايد بر فعاليت تكثيري سلول فيبروساركومايي "

Wehi-164" كد (1389-90 در مقطع دكتري پزشكي در سالباشد كه در دانشكده پزشكي دانشگاه شاهد اجرا مي) پ -82/371

.شده است

675

Page 18: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانقاسمي فاطمه حاجي

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

1. Freund Y, Delerme S, Boddaert J, Baker E, Riou B, Ray P.

Isosorbide dinitrate bolus for heart failure in elderly emergency patients: a retrospective study. Eur J Emerg Med 2011;18(5):272-5.

2. Mitchell JE, Ferdinand KC, Watson KE, Wenger NK, Watkins LO, Flack JM, et al. Treatment of heart failure in African Americans--a call to action. J Natl Med Assoc 2011;103(2):86-98.

3. Pipili-Synetos E, Papageorgiou A, Sakkoula E, Sotiropoulou G, Fotsis T, Karakiulakis G, et al. Inhibition of angiogenesis, tumor growth and metastasis by the NO- releasing vasodilators, isosorbide mononitrate and dinitrate. Br J Pharmacol 1995;116(2):1829-34.

4. Vallance BA, Dijkstra G, Qiu B, van der Waaij LA, van Goor H, Jansen PL, et al. Relative contributions of NOS isoforms during experimental colitis: endothelial-derived NOS maintains mucosal integrity. Am J Physiol Gastrointest Liver Physiol 2004;287(4):G865-74.

5. Martelletti P, Stirparo G, Morrone S, Rinaldi C, Giacovazzo M. Inhibition of intercellular adhesion molecule-1 (ICAM-1), soluble ICAM-1 and interleukin-4 by nitric oxide expression in migraine patients. J Mol Med (Berl) 1997;75(6):448-53.

6. Hung MJ, Cherng WJ, Cheng CW, Yang NI. Effect of antispastic agents (calcium antagonists and/or isosorbide dinitrate) on high-sensitivity C-reactive protein in patients with coronary vasospastic angina pectoris and no hemodynamically significant coronary artery disease. Am J Cardiol 2005;95(1):84-7.

7. Peng GW, Tingwei BC, Naoyoki T, editors. Nitric Oxide Donor: For Pharmaceutical and Biological Applications. Germany, Weinheim: Wiley-VCH Verlag GmbH and Co. KGaA; 2005.

8. Liou JY, Hong HJ, Sung LC, Chao HH, Chen PY, Cheng TH, et al. Nicorandil inhibits angiotensin-II-induced proliferation of cultured rat cardiac fibroblasts. Pharmacology 2011;87(3-4):144-51.

9. Wedgwood S, Black SM. Molecular mechanisms of nitric oxide-induced growth arrest and apoptosis in fetal pulmonary arterial smooth muscle cells. Nitric Oxide 2003;9(4):201-10.

10. Perrotta C, Bizzozero L, Falcone S, Rovere-Querini P, Prinetti A, Schuchman EH, et al. Nitric oxide boosts chemoimmunotherapy via inhibition of acid sphingomyelinase in a mouse model of melanoma. Cancer Res 2007;67(16):7559-64.

11. Böyum A. Separation of leukocytes from blood and bone marrow. Introduction. Scand J Clin Lab Invest Suppl 1968;97:7.

12. Moldéus P, Högberg J, Orrenius S. Isolation and use of liver cells. Methods Enzymol 1978;52:60-71.

13. Mosmann T. Rapid colorimetric assay for cellular growth and survival: application to proliferation and cytotoxicity assays. J Immunol Methods 1983;65(1-2):55-63.

14. Näslund I, Norrby K. NO and de novo mammalian angiogenesis: further evidence that NO inhibits bFGF-induced angiogenesis while not influencing VEGF165-induced angiogenesis. APMIS 2000;108(1):29-37.

15. Parinandi NL, Sharma A, Eubank TD, Kaufman BF, Kutala VK, Marsh CB, et al. Nitroaspirin (NCX-4016), an NO donor, is antiangiogenic through induction of loss of redox-dependent viability and cytoskeletal reorganization in endothelial cells. Antioxid Redox Signal 2007;9(11):1837-49.

16. Hajighasemi F, Mirshafiey A. The effect of Isosorbide Dinitrate on vascular endothelial growth factor production by human leukemic cell lines in vitro. TUMJ 2009;66(12):872-7.

17. Sang JR, Chen YC, Shao GB, Huang XJ. Effect of nitric oxide on the proliferation of AGS gastric cancer cells. Chin J Cancer 2010;29(2):158-62.

18. Sucak GT, Aki SZ, Yüzbaşioğlu B, Akyürek N, Yağci M, Bağriaçik U, et al. Prognostic value of bone marrow microvessel density and angiogenic cytokines in patients with multiple myeloma undergoing autologous stem cell transplant. Leuk Lymphoma 2011;52(7):1281-9.

19. Simon-Assmann P, Orend G, Mammadova-Bach E, Spenlé C, Lefebvre O. Role of laminins in physiological and pathological angiogenesis. Int J Dev Biol 2011;55(4-5):455-65.

20. Carnevale D, Cifelli G, Mascio G, Madonna M, Sbroggiò M, Perrino C, et al. Placental growth factor regulates cardiac inflammation through the tissue inhibitor of metalloproteinases-3/tumor necrosis factor-α-converting enzyme axis: crucial role for adaptive cardiac remodeling during cardiac pressure overload. Circulation 2011;124(12):1337-50.

21. Matkar SS, Durham A, Brice A, Wang TC, Rustgi AK, Hua X. Systemic activation of K-ras rapidly induces gastric hyperplasia and metaplasia in mice. Am J Cancer Res 2011;1(4):432-445.

22. Hajighasemi F, Hajighasemi S. Effect of propranolol on angiogenic factors in human hematopoietic cell lines in vitro. Iran Biomed J 2009;13(4):223-8.

23. Hajighasemi F, Mirshafiey A. Propranolol effect on proliferation and vascular endothelial growth factor secretion in human immunocompetent cells. J Clin Immun Immunopathol Res 2010;2:22-7.

References

Hajighasemi F. et al. 676

Page 19: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

Tehran University Medical Journal; Vol. 69, No. 11, February 2012: 671-677

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

The effects of isosorbide dinitrate on in vitro proliferation of WEHI-164 cells and peripheral blood mononuclear cells

Fatemeh Hajighasemi Ph.D.* Fatemeh Zahra Resvan Madani M.D. Department of Immunology, Faculty of Medicine, Shahed University, Tehran, Iran.

* Corresponding author: Dept. of

Immunology, Faculty of Medicine, Shahed University, Shahid Abdollahzadeh St., Keshavarz Blvd., 1415635111 Tel: +98-21-88964792 E-mail: [email protected]

Received: October 15, 2011 Accepted: November 12, 2011 Background: Isosorbide dinitrate has been broadly used in the treatment of various

ischemic heart diseases. Isosorbide is a nitric oxide donor which increases blood flow

to tumors through vasodilatation and consequently accelerates the access of chemo-

drugs to them. Furthermore, this drug has inhibitory effects on angiogenesis, tumor

growth and metastasis in vivo. Moreover, its ant-inflammatory effects have also been

reported. In the present study we evaluated the effects of isosorbide on the proliferative

activity of fibrosarcoma WEHI-164 cell line and peripheral blood mononuclear cells

(PBMCs).

Methods: WEHI-164 fibrosarcoma cells and human PBMCs were cultured in complete

Roswell Park Memorial Institute (RPMI) 1640 medium with 10% fetal bovine serum and

2×104 cells/mL for WEHI-164 and 2×105 cells/mL for PBMCs. The cells were then

incubated at the exponential growth phase with different concentrations of isosorbide

(4×10-6−1.6×10-3 M) for 24, 48 and 72 hours. Subsequently, isosorbide effects on

proliferation of the cells were evaluated by trypan blue dye exclusion (TB) test and

MTT assay. Statistical comparisons between groups were made by analysis of variance.

Results: The proliferative activity of WEHI-164 fibrosarcoma cells and human PBMCs

treated with different concentrations of isosorbide, did not show any significant

difference with untreated control cells.

Conclusion: The results of this study showed that isosorbide neither had any

significant effects on the proliferative activity of fibrosarcoma WEHI-164 cells nor on

human PBMCs. Our findings suggest that anti-tumoral effects of isosorbide reported by

other investigators may be mediated through non-cytotoxic mechanisms.

Keywords: Isosorbide, mononuclear cell, proliferative, wehi-164.

Abstract

Page 20: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

سرطان كولونپيشگيري حاوي كوركومين در دندروزومنقش

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكنشگاه علوم پزشي، داكده پزشكمجله دانش

كولون در موش صحراييبر سرطان يدندروزوم - كوركومينيبك ترمحافظتي اتاثر

1سربلوكيمحمدنبي

3محمود خانيكي، *2علي محمد عليزاده 2محمدعلي محققي، 2صالح عزيزيان

مواد، دانشگاه تهران، ز تحقيقات زيستك مر-1 .تهران، ايران

يكز تحقيقات سرطان، دانشگاه علوم پزشك مر-2 .تهران، تهران، ايران

ي تهران، ك گروه پاتولوژي، دانشگاه علوم پزش-3 .تهران، ايران

جتمع ، مشاورزك انتهاي بلوار ،تهران :نويسنده مسئول*

ز ك مر، انستيتو سرطان ايران،)ره(خميني بيمارستاني امام 021-61192501: تلفن تحقيقات سرطان

E-mail: [email protected]

11/08/1390: تاريخ پذيرش12/07/1390: تاريخ دريافت مقاله

رونده و در ادامه سريع و پيشه دوره شروع آن طوالني بودهكاي است فرايند چند مرحلهكسرطان ي :زمينه و هدف

. اند ردهكهاي توموري را تاييد رد آن بر سلولكو عمل مطالعات گذشته اثر آنتي توموري كوركومين. باشد ميها، ساخت نانوذره ي از آنكه يكارايي و اثربخشي كوركومين صورت گفته كافزايش هاي مختلفي براي روش

-يب كوركومينك مطالعه حاضر جهت بررسي اثر محافظتي تر.تر سربلوكي بوده استك توسط ددندروزومسر موش صحرايي نژاد فيشر 40: روش بررسي .ي بر سرطان كولون در مدل حيواني طراحي شده استدندروزوم

آزوكسي ليه حيوانات داروي كارسينوژنيك ك. تقسيم شدنددندروزوم -نترل، كوركومين و كوركومينك گروه سهبه هاي كوركومين و حيوانات در گروه. ردندكدريافت هفته دومدت بار و به كاي ي هفته) mg/kg s.c. 15(متان

ترتيب هفته بعد از آخرين تزريق آن، به14 هفته قبل از تزريق آزوكسي متان تا دودندروزوم از -كوركومينلون حيوانات خارج و تحت در پايان مطالعه، كو. دريافت نمودنددندروزوم -يب كوركومينك و تر%2/0كوركومين

ميانگين تعداد ضايعات، نسبت هسته به :ها يافته .نوهيستوشيمي قرار گرفتندومطالعه هيستوپاتولوژي و ايمكاتنين در گروه -هاي گابلت و ناهنجاري ساختاري و نيز بيان بتا اهش سلولكاي، سيتوپالسم، عدم پوالريته هسته

تر مكنترل ك نسبت به گروه دندروزوم -يب كوركومينكمار با كوركومين و ترهاي تي نترل باال بود اما در گروهكنتايج مطالعه : گيري نتيجه).>05/0P(رد كاهش پيدا كشدت يبي بهكداري در گروه تر ل معنيكش ه به كطوري هشد ب

پيشگيري سرطان ارايي كوركورمين درك نانوذره مناسب جهت افزايش ك يعنوان هدهد دندروزوم ب حاضر نشان مي .ار رودك هتواند ب كولون مي

.كوركومين، دندروزوم، سرطان كولون، موش صحرايي: ليديكلمات ك

ه دوره شروع آن كباشد اي مي فرايند چند مرحلهكسرطان يهدف اصلي در . باشد رونده مي طوالني بوده و در ادامه سريع و پيش

ردن، مهار و يا كند كطان توسط مواد طبيعي يا سنتتيك پيشگيري سرطور ه اين نگرش ب1.باشد زايي مي ردن فرايند سرطانكوس كمع

رد كه موجب عملكمند روي مسيرهاي داخل سلولي غيرطبيعي هدفدست ه بر اساس نتايج ب.باشد ز ميكاند، متمر غيرطبيعي سلولي شده

(Curcumin) نـر كوركوميـظيعي نـي طبيـبات غذايـيكآمده، برخي تر

اين مسيرها و در نتيجه درمان يا تاخير توانايي تعديل يذاتطور به

كوركومين2و3.هاي مختلف دارند را در گونهزايي فرايند سرطان(Turmeric) ) 1,7يا همان زردچوبه در زبان فارسي با فرمول-bis[4-

hydroxy-3-methoxyphenyl]-1,6-heptadien-3,5-dion( ،زرد رنگ تواند وارد غشاي ول فلورسنت هيدروفوبيك و خيلي سريع ميكمول

و مي اثر آنتي توموري كوركومينكشواهد بسيار مح. سلول شود مطالعات 3و4.اند ردهكهاي توموري را تاييد رد آن بر روي سلولكعمل

In vivoو In vitroه كوركومين سرطان را در كاند زيادي نشان دادهتواند مهار و رشد تومور مي) آنژيوژنز(زايي له پيشرفت، رگسه مرح

مقدمه

چكيده

678-685، 1390 ، بهمن11 ، شماره 69 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 21: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانسربلوكيمحمدنبي

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

هاي زايي را بر روي رده تواند اثر مهار سرطان كوركومين مي4.ندكبد، لوسمي، پانكراس و پروستات كسلولي سينه، تخمدان، كولون،

هاي مختلف سلول اثر كوركومين بر آپوپتوز بر رده. داشته باشدشده مقدار بر اساس مطالعات انجام 5و6.باشد توموري ثابت شده مي

گرم روزانه افزايش داده شود ميلي800تواند تا ي كوركومين ميكخورا مطالعات گذشته نشان 1.ه اثر توكسيسيتي بر بدن داشته باشدك بدون آن

ه زمان احتباس كوركومين در نتيجه دفع سريع آن در بدن كدادند وتاه كوركومين در نتيجه احتباس وتاه است بنابراين اثرات درماني كك

هاي مختلفي براي افزايش روش7.شود آن در گردش خون محدود ميها، ساخت ي از آنكه يكارايي و اثربخشي كوركومين صورت گفته ك

8. بوده استSarboloukiتوسط ) دندروزوم(نانوپارتيكل مخصوص رسي ويروسي قابل دست هاي غير حال حاضر تعدادي از حاملين ژن در

حامل كترين عوامل مورد نياز براي ي مهم. و يا در حال توسعه هستندي مثبت، كتريكال ، باركوچكسازي آسان، سايز مناسب، شامل آماده

قابل حذف شدن با محيط زيستي، سمي نبودن، قابليت زنده ماندن ه كهاي تجربي ما نشان داد داده9.باشد اربرد آسان آن ميكپوسته آن و

حامل مناسب كها داراي خصوصيات مورد نياز ي مدندروزوها دندروزومه كانوني نشان داد ك وپي همكروسك نتايج مي8.باشند مي

اندازه علت هه بكهستند ) نانومتر10-100با اندازه (هايي نانوذره 100-4000اندازه هاي ميزبان به تريكراحتي درون با هشان بكوچك

ل مواد كش ها به دندروزومه ك به اينبا توجه. گيرند نانومتر جاي ميارآيي كدهند، هاي مختلف انتقال ژني را انجام مي درون سلول طبيعي به

شت ك توكسيسيتي در مطالعات ج نتاي10.ندك ها را قابل مالحظه مي آنها خنثي بوده، ه دندروزومكدهد هاي حيواني نشان مي سلول و مدل

ردني كطور باور ن ههاي باال ب ه در غلظتكدر واقع بسيار جالب است در مطالعات زيادي 11.دهند مي از اثرات مخرب را نشان نمييهيچ عال

در دانشگاه تربيت مدرس صورت گرفته، Sadeghizadehه توسط كهاي رده بر In vitro در محيط دندروزوم -يب كوركومينكاثربخشي تر

ه كته شد مختلف مطالعه شد و نتايج قابل توجهي گرف سلوليمختلف نسبت به دندروزوم - يب كوركومينكدهنده اثربخشي تر نشان

پيرو لذا). تحت داوري(باشد كوركومين تنها در محيط كشت ميمطالعه اران در دانشگاه تهران و دانشگاه تربيت مدرس،كمطالعات هم

دندروزوم - يب كوركومينكحاضر جهت بررسي اثرات محافظتي تر .يواني طراحي شده استبر سرطان كولون در مدل ح

ز تحقيقات كپژوهشي در مر -صورت تجربي مطالعه حاضر به

تا 1388ماه سال ي تهران از شهريوركسرطان دانشگاه علوم پزشهاي سر موش40 روي بر مطالعه. انجام گرفت1389ماه سال اسفند

سن با ) پاستورتحقيقاتموسسه شده از تهيه( فيشرصحرايي نر نژاد درصد و با 50 و رطوبت C 25-23 داري در دماي هفته و نگهسهي اصول اخالقهيلك. ي انجام شدك تاري- ل روشناييك ساعت سي12

ي و مطالعات انسانيشگاهي آزماواناتيار با حك مطابق با اصول مطالعه . تهران انجام گرفتيكمصوب دانشگاه علوم پزش

، )=10n(نترل ك: گروهسهحيوانات به : مطالعههاي مورد گروهتقسيم ) =15n(دندروزوم -و كوركومين) =15n (%2/0كوركومين

ليه ك هفته سازگاري حيوانات با محيط جديد، سهبعد از . شدند صورت هب داروي آزوكسي متانهاي هفتم و هشتم، حيوانات در هفته

هفته دومدت بار و به كاي ي ، هفتهmg/kg15دوز زيرجلدي با - جهت بررسي اثرات محافظتي تركيب كوركومين12.دريافت كردند

22يبات فوق از هفته چهارم تا هفته ك، تغذيه حيوانات با تردندروزومالزم به . ادامه داشت) هفته بعد از آخرين تزريق آزوكسي متان14(راحتي در آب محلول ه بدندروزوم - يب كوركومينكه تركر است كذ

حل گرديده سپس به محلول بافر فسفاتي كوركومين ابتدا در بوده ولليه حيوانات ك، 22در پايان هفته . آب آشاميدني حيوانات اضافه شد

.اتانازي شده و كولون تحت مطالعه هيستوپاتولوژي قرار گرفتم كشتن حيوان با اتر، شكدر پايان مطالعه، بعد از : ارزيابي مطالعه

سپس كولون را . امل خارج گرديدكطور ها به حيوان باز شده و رودهپس از . رده و با نرمال سالين شستشو داده شدكصورت طولي باز هب

صورت هليه بكبد، ريه و كها مثل ها و ساير ارگان آن رودهدر پايان براي . وپي از نظر داشتن تومور بررسي شدندكروسكما

10ر فرمالين هاي مختلف كولون را د بررسي هيستوپاتولوژي، قسمتهاي پارافين كرده و جهت انجام برش در بلوكس كدرصد في

تهيه سطح تمام برش دو حداقل كبلو از هر سپس. گيري شد قالب دو برش مجددا ،بافت از متر ميلي يك حدود رفت از بعد و گرديده ائوزين -هماتوكسيلين روش به آميزي رنگ مورد و شده تهيه ديگر موردOLYMPUS–BX51 وپكروسكمي توسط ها الم. گرفتند قرار

جيتاليـدي هاي سـكع برش، املكمقطع سطح از و گرفته قرار مطالعه

روش بررسي

679

Page 22: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

سرطان كولونپيشگيري حاوي كوركومين در دندروزومنقش

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكنشگاه علوم پزشي، داكده پزشكمجله دانش

. تهيه شدند OLYMPUS-DP12 دوربين كمك باقطعات : ائوزين- آميزي هماتوكسيلين با رنگشناسي مطالعه بافت

بندي شده از لحاظ ميزان غيرطبيعي بودن بافت درجه آميزي رنگعنوان خصوصيات بهذيل، پارامتر پنجه اين غيرطبيعي بودن با ك شدند،

:، امتيازدهي شدندهاي ديسپالزي و نئوپالزي كولوني و ويژگي ،)%50>: 2، %25-50: 1، %25<: 0( نسبت هسته به سيتوپالسم -1اليه و فقدان استراتيفيكشن، كپوشش ت: 0( استراتيفيكشن اپيتليال -2 عدم پوالريته -3، )استراتيفيكشن شديد: 2سط، استراتيفيكشن متو: 1

: 2پوالريتي متوسط هسته، : 1ها، پوالريتي مناسب هسته: 0(اي هستهمحتوي : 0(هاي گابلت اهش سلولك -4، )هم ريخته هامال بكپوالريتي

فقدان شديد : 2هاي گابلت، فقدان متوسط سلول: 1گابلت طبيعي، : 1شده، ساختار حفظ: 0(اختاري ناهنجاري س-5، )هاي گابلت سلول

.)هم ريختگي شديد هب: 2هم ريختگي متوسط، هب گرفتهنمونه، مورد آزمايش قرار هر برش از چهارحداقل در ادامه

ها جهت تعيين ناهنجاري دام از اين نمونهك هرامتيازهايه جمع كرا 10نمره ثر ك كولون حداهاي سرطانمعموال . گرديد استفاده بافت 13.سب نمودندك را صفرامتياز هاي كولون نرمال گيرند و كريپت مي

و Bax هاي نيي پروتاني بي بررسيبرا: نوهيستوشيميومطالعه ايمت سازنده ك طبق سفارش شريميستوشينوهومياز روش اكاتنين -بتا :استفاده گرديد ريشرح ز به (Santa cruz) هي و ثانوهي اوليباد ي آنتتيك

و سپس با يده آبي،ريگ ني ابتدا پارافيكرومتري مپنج يها برش ها ژن ي آنتيابيباز. انكوبه شدنددروژني هدي درصد پراكسسهمحلول

مدت بهC 98 يدر دما) =6PH (تراتيها در بافر س با قراردادن نمونه هي اوليباد يها با آنت در مرحله بعد نمونه. صورت گرفتقهي دق15با غلظت كاتنين - و بتاBax (SC-7480, Santa cruz) نوكلونالوم

بعد از شست و . شب انكوبه شدندكيمدت بهC 4 ي در دما100/1 Bax دازي پراكسمي كونژوگه به آنزهي ثانويباد يشو با بافر فسفات، آنت

(SC-7480, Santa cruz)پس از . ها اضافه شد به نمونهكاتنين - و بتا ي ديدر معرض سوبستراها فسفات، نمونه شست و شو با بافر

نيي پروتي حاويها محل. قرار گرفتندقهي دقهشت يبرا نيدينوبنزيآمBax نديآ ي در ميا مرحله به رنگ قهوهنيدر ااتنين ك-و بتا .ها گرفت و المت صورسي هرنيلي با هماتوكسي افتراقيزيآم رنگ

يمك مهي از روش استاندارد نجي نتاري تفسيبرا 14.مونته شدندH-scoreاستفاده شدري طبق فرمول ز : H-score= Pi (i+1)ه در آن كi

پذيري ، رنگ3 =دي شدپذيري رنگ (پذيري معادل شدت رنگ Piو )0 =پذيري رنگ، عدم 1 =في ضعپذيري ، رنگ2 =متوسط

ها جهت آناليز آماري داده . استهاي رنگ گرفته سلولمعرف درصد ي بين مكهاي براي مقايسه داده. گرديداستفاده 16ويراست SPSSاز

ها داده. آناليز واريانس دوطرفه استفاده شد ها از آزمون آماري گروه . استاندارد نشان داده شده استي خطانيانگيم ±نيانگيصورت م هب

- آميزي معمول هماتوكسيلين روش رنگ ه بهكدر مقاطع بافتي

هاي نترل سلولكدر گروه ) 1جدول (شده بودند ائوزين تهيه هاي غيرعادي مشاهده گرديدند پالستيك، نئوپالستيك و كريپت ديس

). 1 لكش(باشد ماده آزوكسي متان ميزايي سرطانگر تاثير ه نشانك چنين ميانگين تعداد ضايعات، نسبت سيتوپالسم به هسته، هم

هاي اي، كاهش سلول ه، عدم پوالريته هستاپيتليالاستراتيفيكشن هاي تيمار با كوركومين و گابلت و ناهنجاري ساختاري در گروه

وده درـتر ب مـروه كنترل كـ نسبت به گدندروزوم -ب كوركومينـتركي

ائوزين -آميزي هماتوكسيلين هاي هيستوپاتولوژي با رنگ شاخص :1-جدول

گروه شاخص

-كوركومين كوركومين نترلك دندروزوم

15 15 10 حيواناتتعداد *53/1±91/0 5/2±7/1 تعداد ضايعه

5/0±57/0*

*86/0±36/0 27/1±46/0 5/1±53/0 به سيتوپالسم نسبت هسته

*43/0±51/0 *93/0±6/0 4/1±52/0 اپيتليالاستراتيفيكشن

*57/0±51/0 07/1±59/0 3/1±48/0 اي عدم پوالريته هسته

*93/0±62/0 27/1±7/0 5/1±53/0 هاي گابلت اهش سلولك

*64/0±75/0 07/1±7/0 4/1±52/0 ناهنجاري ساختاري

نيمـه :شناسـي هاي بافـت مشاهده درجات ناهنجاري . ميانگين خطاي استاندارد ±ميانگين: ها داده، )%50>:2، %25-50: 1، %25<: 0( نسبت هسته به سيتوپالسـم -1 : امتيازدهي هاي اخصش .يفيكــال -2 ــدان :0( استراتيفيكــشن اپيتلي ــسته -3، )شــديد: 2متوســط، : 1، فق ــه ه ــدم پوالريت اي عفقدان : 1طبيعي، : 0(هاي گابلت اهش سلول ك -4، )هم ريخته هامال ب ك: 2متوسط، : 1مناسب، : 0(

ـ : 1شـده، ساختار حفـظ : 0( ناهنجاري ساختاري -5، )فقدان شديد : 2متوسط، هـم ريختگـي هب .دار معني)نترلكايسه با گروه مق( >05/0P * .)شديد :2 ومتوسط

هايافته

680

Page 23: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانسربلوكيمحمدنبي

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ها ائوزين و متوسط امتيازهاي ناهنجاري -آميزي هماتوكسيلين شناسي از ضايعات با رنگ نماي بافت: 1-شكلA- 2 =ي ساختاريناهنجار و 2 = گابلتيها اهش سلولك، 1 =يا هستهتهيفقدان پوالر، 0 =اليتلي اپكشنيفاتياستر، 1 =توپالسمينسبت هسته به س (6گروه كوركومين با نمره( ،B -يب ك گروه تر

نترل با نمره ك گروه -C ،)1 =ي ساختاريناهنجار و 1 = گابلتيها اهش سلولك، 1 =يا هستهتهيفقدان پوالر، 1 =اليتلي اپكشنيفاتياستر، 1 =توپالسمينسبت هسته به س (5دندروزوم با نمره -كوركومين ).400H&E x) (2 =ي ساختاريناهنجار و 2 = گابلتيها اهش سلولك، 2 =يا هستهتهيفقدان پوالر، 1 =اليتلي اپكشنيفاتياستر، 2 =توپالسمينسبت هسته به س (9

نوهيستوشيميوهاي ايم شاخص:2-جدول

گروه

شاخص دندروزوم -كوركومين كوركومين نترلك

15 15 10 تعداد حيوانات*55/1±5/0 5/2±55/0 كاتنين -بتا

7/0±1/1*

Bax 2/0±4/0 3/0±8/0* 35/0±2/1*

1H-score= Pi(i+، i: (امتيازدهي طبق فرمول ذيل. ميانگين خطاي استاندارد± ميانگين:ها داده درصد Piو )0 =پذيري رنگ، عدم 1 =في، ضع2 =متوسط، 3 =ديشد (پذيري معادل شدت رنگ

.دار معني)نترلكمقايسه با گروه ( >05/0P * .هاي رنگ گرفته سلول

دنـدروزوم -داري در گروه تركيب كوركـومين طور معني كه به صورتي

).1، شكل 1جدول ( كاهش پيدا كرده است شدت به كـاتنين در -در مطالعه ايمونوهيستوشيمي، ميزان بيـان پـروتيين بتـا

هاي كنترل نسبت به گروه دندروزوم -گروه تيمار با تركيب كوركومين اهش پيدا كرده است كه نشانه اثربخـشي ايـن شدت ك و كوركومين به

باشـد تركيب در پيـشگيري از سـرطان كولـون در مـدل حيـواني مـي عنوان يـك پـروتيين به Baxچنين درصد بيان پروتيين هم). 2جدول (

ــروه ــك در گ ــومين پروآپوپتوتي ــب كورك ــومين و تركي ــاي كورك -ه پيـدا داري افـزايش طـور معنـي نسبت به گـروه كنتـرل بـه دندروزوم

).2جدول (كرده است

ه ميانگين تعداد ضايعات، نسبت كمطالعه حاضر نشان داده است اي، ، عدم پوالريته هستهاپيتليالهسته به سيتوپالسم، استراتيفيكشن

كاتنين -هاي گابلت و ناهنجاري ساختاري و نيز بيان بتا اهش سلولكزاي گر اثربخشي داروي سرطان باال بوده و بياننترل كدر گروه

باشد اما اين پارامترها در آزوكسي متان در كولون موش صحرايي مي نسبت دندروزوم -يب كوركومينكهاي تيمار با كوركومين و تر گروه

داري در ل معنيكش ه به كطوري هتر شده است ب مكنترل كبه گروه رده است نشانه كهش پيدا اكشدت بهدندروزوم -گروه كوركومين

عنوان حامل مناسب در اثربخشي هارايي نانوپارتيكل دندروزوم بك .باشد از سرطان كولون در موش صحرايي ميكوركومين در پيشگيري

كول اصلي در مولككاتنين ي -ه بتاكمطالعات گذشته نشان دادند ايي ز عامل مهم در سرطانكعنوان ي رساني داخل سلولي به مسير پيام

دستگاه گوارش نظير معده و كولون شناخته شده است و نيز ارتباط 15و16.اي و شدت بيماري نشان داده است كاتنين هسته - م بتاكبين ترا

Wanitsuwan صورت كاتنين به -ه پيدايش بيش از حد بتاك نشان دادز يهاي كولوركتال بسيار حا اي در پيشگويي نتايج سرطان تجمع هسته -آيد كه بتا مي چنين برKorinekهاي چنين از يافته هم17.اهميت است

نتايج مطالعات 18.باشد كاتنين در رشد نئوپالستيك كولون دخيل مي

بحث

A B C

681

Page 24: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

سرطان كولونپيشگيري حاوي كوركومين در دندروزومنقش

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكنشگاه علوم پزشي، داكده پزشكمجله دانش

آزوكسي متان در مطالعه حاضر زاي سرطانگذشته با اثرات داروي جاديه كوركومين از اكاند متعدد نشان دادهقاتيتحق .خواني دارد هم

شرفتي نموده و سرعت رشد و پيريجلوگ ي توموريها سلوله كنشان داده شده است . دهد ياهش مكها را از سرطانياريبس

از ياري در بسسي آپوپتوزي خاص باعث القاي در دوزهاكوركومين در ي نقش مهمها يتوكندريم. است شدهي سرطانيها سلولدن آزاد شيكوركومين رو. دارندسيها و آپوپتوز سلولونيفراسيپرول موثر P53 آزاد و ثبات يها كالي راددي، تول از ميتوكندريC توكروميس

چنين هم.دهد ي خود را نشان مكي اثرات آپوپتوتبيترت نيبوده و بدشود و ي مها يتوكندري مي غشايري نفوذپذشيكوركومين باعث افزا

در حال يها سلولي پروتئازوم رويها نندهك مهارري سارينظ. داردافتهيزي تمايها نسبت به سلوليتر ي اثر قوونيفراسيپرول

اهش رشد ك باعث ي، بافت سرطانوژنزيكوركومين با مهار آنژ ني را در اي تلومرازتي فعالنيچن همشده و ي سرطانيها سلول يها تور رشد سلولك ماده با مهار فانيا. دهد ياهش مكها سلول و وژنزي از آنژ)نيتنپوئويآنژ( آن ي اختصاصرندهي گ وي عروقالياندوتل

نموده و يري جلوگي توموريها در سلولدي جدي عروق خونليكتش اثرات ي كوركومين دارايل كطور هب 19-24.كند يها را متوقف م رشد آنخاطر ه بهعمدطور به اثرات ني بوده و اي و ضدسرطانيضدالتهاب يرهاير مس مها،ي سلوليها مي آنزي آن روري و تاثيدانياكس ياثرات آنت .هاست سلولي و چسبندگوژنزي در سطوح مختلف، آنژگناليارسال س

يها و القا ژنيبردار نسخهي روكوركومين ريبا توجه به تاث يدرمان يمي و شيريگشيه بتوان از آن در پكرسد ينظر م بهسيآپوپتوز

ل اصلي در استفاده از كوركومين، جذب ك مش25.سرطان استفاده نمودهاي مختلفي براي افزايش لذا روش7 در بدن بودهآن يعو حذف سر

ها، ساخت حامل ي از آنكه يكارايي و اثربخشي آن صورت گرفته ك 8. بوده استSarboloukiتوسط ) دندروزوم(نانوپارتيكل مخصوص

. ارايي كوركومين انجام شده استكمطالعات زيادي جهت افزايش Anand استري هاي پلي انوپارتيكلهاي رهايشي ن ه سيستمك نشان دادم محلول در كامل ويابي ع يبات هيدروفوب و افزايش دستكبراي تر

ه ك نشان داد 2010 در سال 26.باشند آب نظير كوركومين مناسب مي Poly-lactic-co-glycolic acid دار شده با نانوذره پسولككوركومين

(PLGA) در محيط In vitroني، در هاي سرطا موجب مهار رشد سلولهاي سرطاني نتيجه افزايش بازجذب اين نانوذره توسط سلول

ه اثرات ك نشان داد Yallapچنين در مطالعه ديگر هم27.شود ميهاي سرطاني متاستاتيك بعد از درماني كوركومين روي سلول

28.يابد افزايش ميPLGAهاي دار نمودن آن با نانوپارتيكل پسولكه نيمه عمر كوركومين در كنشان دادند Sahoo و Mohanty تازگي به

29.يابد دار نمودن آن با گليسرول منوليت نيز افزايش مي پسولكنتيجه ه اثرات كوركومين لود شده با كمطالعات مشابه ديگر نشان دادند

فيبرينوژن موجب افزايش درماني آن در محيط آزمايشگاهي دار پسولكه كده شد نشان داIn vivoچنين در مطالعات هم30.گردد مي

يل ميسل موجب افزايش خاصيت كنمودن كوركومين جهت تش و نيز ساخت نانوپارتيكل 31گردد ولون ميكسرطاني آن بر سرطان ضد

بد شده كارايي آن بر سرطان ككوركومين با كيتوسان موجب افزايش ه كدهد ميطور واضح نشان هشن بكيف نتايج بيان و ترانس 32.است

. دارند رافياك ردكناچيز عمل م وكمقدارهاي خيلي درها دندروزوم، زيست در محيط ها پذيري آن نار قابليت تخريبك اين موضوع در

فرد و جذاب هها حاملين بسيار منحصر ب ه دندروزومكدهد نشان ميعنوان ها به شود دندروزوم بيان مي ه در زيركمواردي بنابر10.هستند

هاي حيواني مدل هاي ميزبان و درون سلولحاملين ژني يا دارويي به ،، ارزان در محيط زيستپذيري قابليت تخريب: شوند پيشنهاد مي

ها يب آنكباشد، تر اربر ميك برايو مساعدها بودن آنخنثي، غيرسمي يب ساختماني ضعيفي را ايجاد كترعامل دارويي كييا DNAبا جدا و آن را درل دارويي يا عام DNAآساني از تواند به ه ميكند ك مي

ار دركقابليت انجام فايت بسيار باال وك ها دندروزوم ،سلول آزاد مقايسه با بعضي از در. دارندDen/DNAنسبت م دركبسيار مقدار

ارآمد عمل كامال خوب و كتريايي كهاي با محصوالت تجاري و ميزبان قابل دارويي وهاي ژني ترين و بهترين حامل احتماال ساده نند وك مي

ه شامل كيب ساده كبار با تر كه تنها يكحيواناتي .دسترس هستندونيزاسيون اند، ايم تزريق شدهDen/DNA كنسبت بسيار اند

رده ك ثابت ،ساله تجربيات پنج .دهند ميمدت را توسعه طوالنيمحيط ها نه تنها در دندروزوم،ها پذيري آن رغم زيست تخريب علي 10.باشند ميپايداريعات با دماي پايين نيز مقاوم و ما ه درك، بلكخش

ل اصلي در كحدودي مش ه تاكدهد بنابراين مطالعه حاضر نشان ميهاي مناسب نظير توان با الحاق نانوپارتيكل جذب كوركومين مي

ار بسيار مهم و مطمئن در ك به آن برطرف شود و راه دندروزوم و درمان پيشگيري در قيمت ورده طبيعي و ارزانآمصرف اين فر

682

Page 25: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانسربلوكيمحمدنبي

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

اينافراد را به مصرف باشد و بايستي ميالعالج هاي صعب بيماريميلي و شناخت مسيرهاي سيگنالينگ كمطالعات ت. نمودترغيب مواد

گيري و انجام حال پي جهت روشن شدن نقش اين نانوذره در كعنوان ي هدهد دندروزوم ب نتايج مطالعه حاضر نشان مي .باشد مي و پيشگيريارايي كوركورمين در كارتيكل مناسب جهت افزايش نانوپ

.ار رودك هتواند ب درمان سرطان كولون مي

بررسي "اين مقاله حاصل طرح تحقيقاتي تحت عنوان : سپاسگزاري دندروزومي بر سرطان كولون در مدل - اثرات نانوپارتيكل كوركومين

ي وكپزشز تحقيقات سرطان دانشگاه علوم ك مصوب مر"حيوانيباشد مي3562د ك به 1387خدمات بهداشتي درماني تهران در سال

خيريه مرحومه ه ملي تحقيقات سرطان وكحمايت مالي شبه با ك .سهرابي اجرا شده است

1. Aggarwal BB, Sundaram C, Malani N, Ichikawa H. Curcumin: the

Indian solid gold. Adv Exp Med Biol 2007;595:1-75. 2. Aggarwal BB, Shishodia S. Molecular targets of dietary agents for

prevention and therapy of cancer. Biochem Pharmacol 2006;71(10):1397-421.

3. Lin JK. Molecular targets of curcumin. Adv Exp Med Biol 2007;595:227-43.

4. Varalakshmi Ch, Ali AM, Pardhasaradhi BV, Srivastava RM, Singh S, Khar A. Immunomodulatory effects of curcumin: In-vivo. Int Immunopharmacol 2008;8(5):688-700.

5. Khar A, Ali AM, Pardhasaradhi BV, Varalakshmi CH, Anjum R, Kumari AL. Induction of stress response renders human tumor cell lines resistant to curcumin-mediated apoptosis: role of reactive oxygen intermediates. Cell Stress Chaperones 2001;6(4):368-76.

6. Johnson JJ, Mukhtar H. Curcumin for chemoprevention of colon cancer. Cancer Lett 2007;255(2):170-81.

7. Yang KY, Lin LC, Tseng TY, Wang SC, Tsai TH. Oral bioavailability of curcumin in rat and the herbal analysis from Curcuma longa by LC-MS/MS. J Chromatogr B Analyt Technol Biomed Life Sci 2007;853(1-2):183-9.

8. Sarbolouki MN, Sadeghizadeh M, Yaghoobi MM, Karami A, Lohrasbi T. Dendrosomes: a novel family of vehicles for transfection and therapy. J Chem Technol Biotechnol 2000;75(10):919-22.

9. Ledley FD. Nonviral gene therapy: the promise of genes as pharmaceutical products. Hum Gene Ther 1995;6(9):1129-44.

10. Sadeghizadeh M, Ranjbar B, Damaghi M, Khaki L, Sarbolouki MN, Najafi F, et al. Dendrosomes as novel gene porters-III. J Chem Technol Biotechnol 2008;83(6):912-20.

11. Pourasgari F, Ahmadian S, Salmanian AH, Sarbolouki MN, Massumi M. Low cytotoxicity effect of dendrosome as an efficient carrier for rotavirus VP2 gene transferring into a human lung cell line : dendrosome, as a novel intranasally gene porter. Mol Biol Rep 2009;36(1):105-9.

12. Rao CV, Tokumo K, Rigotty J, Zang E, Kelloff G, Reddy BS. Chemoprevention of colon carcinogenesis by dietary administration of piroxicam, alpha-difluoromethylornithine, 16 alpha-fluoro-5-androsten-17-one, and ellagic acid individually and in combination. Cancer Res 1991;51(17):4528-34.

13. Takahashi M, Mutoh M, Kawamori T, Sugimura T, Wakabayashi K. Altered expression of beta-catenin, inducible nitric oxide synthase and cyclooxygenase-2 in azoxymethane-induced rat colon carcinogenesis. Carcinogenesis 2000;21(7):1319-27.

14. Yamada Y, Yoshimi N, Hirose Y, Matsunaga K, Katayama M, Sakata K, et al. Sequential analysis of morphological and biological properties of beta-catenin-accumulated crypts, provable premalignant lesions independent of aberrant crypt foci in rat colon carcinogenesis. Cancer Res 2001;61(5):1874-8.

15. Polakis P. Wnt signaling and cancer. Genes Dev 2000;14(15):1837-51.

16. Oyama T, Yamada Y, Hata K, Tomita H, Hirata A, Sheng H, et al. Further upregulation of beta-catenin/Tcf transcription is involved in the development of macroscopic tumors in the colon of ApcMin/+ mice. Carcinogenesis 2008;29(3):666-72.

17. Wanitsuwan W, Kanngurn S, Boonpipattanapong T, Sangthong R, Sangkhathat S. Overall expression of beta-catenin outperforms its nuclear accumulation in predicting outcomes of colorectal cancers. World J Gastroenterol 2008;14(39):6052-9.

18. Korinek V, Barker N, Morin PJ, van Wichen D, de Weger R, Kinzler KW, et al. Constitutive transcriptional activation by a beta-catenin-Tcf complex in APC-/- colon carcinoma. Science 1997;275(5307):1784-7.

19. Joe B, Vijaykumar M, Lokesh BR. Biological properties of curcumin-cellular and molecular mechanisms of action. Crit Rev Food Sci Nutr 2004;44(2):97-111.

20. Sharma RA, Gescher AJ, Steward WP. Curcumin: the story so far. Eur J Cancer 2005;41(13):1955-68.

21. Bengmark S. Curcumin, an antioxidant and natural NFkappaB, cyclooxygenase-2, lipooxygenase, and inducible nitric oxide synthase inhibitor: a shield against acute and chronic diseases. JPEN J Parenter Enteral Nutr 2006;30(1):45-51.

22. Duvoix A, Morceau F, Delhalle S, Schmitz M, Schnekenburger M, Galteau MM, et al. Induction of apoptosis by curcumin: mediation by glutathione S-transferase P1-1 inhibition. Biochem Pharmacol 2003;66(8):1475-83.

23. Duvoix A, Blasius R, Delhalle S, Schnekenburger M, Morceau F, Henry E, et al. Chemopreventive and therapeutic effects of curcumin. Cancer Lett 2005;223(2):181-90.

24. Thangapazham RL, Sharma A, Maheshwari RK. Multiple molecular targets in cancer chemoprevention by curcumin. AAPS J 2006;8(3):E443-9.

25. Kelloff GJ, Crowell JA, Steele VE, Lubet RA, Malone WA, Boone CW, et al. Progress in cancer chemoprevention: development of diet-derived chemopreventive agents. J Nutr 2000;130(2S Suppl):467S-71S.

26. Anand P, Kunnumakkara AB, Newman RA, Aggarwal BB. Bioavailability of curcumin: problems and promises. Mol Pharm 2007;4(6):807-18.

27. Anand P, Nair HB, Sung B, Kunnumakkara AB, Yadav VR, Tekmal RR, et al. Design of curcumin-loaded PLGA nanoparticles formulation with enhanced cellular uptake, and increased

References

Sarbolouki M.N. et al. 683

Page 26: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

Effects of curcumin-dendrosome on colon cancer

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

bioactivity in vitro and superior bioavailability in vivo. Biochem Pharmacol 2010;79(3):330-8.

28. Yallapu MM, Gupta BK, Jaggi M, Chauhan SC. Fabrication of curcumin encapsulated PLGA nanoparticles for improved therapeutic effects in metastatic cancer cells. J Colloid Interface Sci 2010;351(1):19-29.

29. Mohanty C, Sahoo SK. The in vitro stability and in vivo pharmaco-kinetics of curcumin prepared as an aqueous nanoparticulate formulation. Biomaterials 2010;31(25):6597-611.

30. Rejinold NS, Muthunarayanan M, Chennazhi KP, Nair SV, Jayakumar R. Curcumin loaded fibrinogen nanoparticles for cancer drug delivery. J Biomed Nanotechnol 2011;7(4):521-34..

31. Gou M, Men K, Shi H, Xiang M, Zhang J, Song J, et al. Curcumin-loaded biodegradable polymeric micelles for colon cancer therapy in vitro and in vivo. Nanoscale 2011;3(4):1558-67.

32. Duan J, Zhang Y, Han S, Chen Y, Li B, Liao M, et al. Synthesis and in vitro/in vivo anti-cancer evaluation of curcumin-loaded chitosan/poly(butyl cyanoacrylate) nanoparticles. Int J Pharm 2010;400(1-2):211-20.

684

Page 27: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكاران 102

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Tehran University Medical Journal; Vol. 69, No. 11, February 2012: 678-685

Protective effect of dendrosomal curcumin combination on colon cancer in rat

Mohammad Nabi Sarbolouki Ph.D.1 Ali Mohammad Alizadeh Ph.D.2* Mahmod Khaniki M.D.3 Saleh Azizian M.D.2 Mohammad Ali Mohaghgheghi M.D.2 1- Zistmavad Research Center, Tehran University, Tehran, Iran. 2- Cancer Research Center, Cancer Institute, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran. 3- Department of Pathology, School of Medicine, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran.

* Corresponding author: Cancer Research

Center, Cancer Institute of Iran, Imam Khomeini Hospital, Keshavarz Blvd., Tehran, Iran. Tel: +98-21-61192501 E-mail: [email protected]

Received: October 04, 2011 Accepted: November 02, 2011 Background: Cancer is a multistep process that develops very rapidly after its onset.

Previous studies have confirmed antitumor effects of curcumin (1,7-bis (4-hydroxy-3-

methoxyphenyl)-1,6-heptadiene-3,5-dione; diferuloylmethane) that can potentially

prevent colon cancer development with low side-effects. Different methods have been

performed to increase the efficiency and effectiveness of curcumin among which

dendrosome, a nanoparticle created by Sarbolouki et al. was used in this study. The

present study was undertaken to evaluate the effects of dendrosomal curcumin on rat

colon cancer.

Methods: In this study which was performed in Cancer Research Center of Tehran

University of Medical Sciences in 2010 year, forty rats were equally divided into

control, curcumin and curcumin-dendrosome groups. Animals received azoxymethane

(15 mg/kg s.c.), a carcinogen, once a week for two weeks. Curcumin (0.2%) and

curcumin-dendrosome were administered to the respective animals 2 weeks before the

first and 14 weeks after the last azoxymethane injections. Eventually, colorectal

specimens from tumoral and adjacent non-tumoral mucosal tissues were fixed in 10%

formaldehyde, and passaged and embedded in paraffin. Histopathological and

immunohistochemical studies were performed on the specimens.

Results: The mean number of lesions, nuclear/cytoplasmic ratio, epithelial

stratification, loss of nuclear polarity, goblet depletion, structural abnormality and beta-

catenin expression were higher in the control group compared to curcumin and

curcumin-dendrosome groups. These parameters had significantly decreased in the

dendrosomal curcumin group (P<0.05).

Conclusion: The present study shows that dendrosome can be used as a suitable

nanoparticle to increase curcumin efficiency in the prevention or treatment of colon

cancer.

Keywords: Colon cancer, curcumin, dendrosome, rat.

Abstract

Page 28: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

اي سلول اپيتليال انسان هاي دندريتيك مشتق از مونوسيت، بر اليه تغذيه بلوغ سلوليالقا

1390بهمن،11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

هاي اپيتليال انسان اي سلول هاي دندريتيك مشتق از مونوسيت، بر روي اليه تغذيه بلوغ سلوليالقا

*1بخش ميثم گنجي

1معصومه اسدي، 1وحيد نجاتي 1 ، فرح فرخي2نوروز دليرژ

، دانشگاه شناسي، دانشكده علوم زيست گروه-1 .، اروميه، ايراناروميه

ي، كده دامپزشكنولوژي، دانشوايم گروه -2 .، اروميه، ايراندانشگاه اروميه

اروميه، اروميه، جاده نازلو، دانشگاه: نويسنده مسئول*

: يدپستشناسي، ك دانشكده علوم، گروه زيست 0935-9689985: تلفن 5715915199

E-mail: [email protected]

17/02/1390: تاريخ پذيرش03/12/1389: تاريخ دريافت مقاله

باشند و امروزه عالقه مي قادر به القاي پاسخ ايمني بر عليه تومور (DC)هاي دندريتيك سلول: زمينه و هدف

شده براي درمان هيارهاي اراك در ميان راه. ها در ايمونوتراپي تومور وجود دارد ارگيري اين سلولك اي در به فزايندهتر به نند با تحقيقات بيشك و محققين تالش مياست اي يافته هاي دندريتيك جايگاه ويژه سرطان، استفاده از سلول

هاي منظور توليد سلول ه اين تحقيق ب. نندكارآمدتري در شرايط آزمايشگاه دست پيدا كهاي دندريتيك سلولبخشي از : روش بررسي .نوتراپي تومور انجام شده استوارآمد براي استفاده در امر تحقيقات و ايمكدندريتيك

محرك و (IL-4) 4- اينترلوكينچسبند در حضور ميكه به پالستيك (PBMC) اي خون محيطي هسته كهاي ت سلول ،(A375)هاي اپيتليال سلولو TNF-α, PLY-IC روز نيز با دومدت روز و بهپنجمدت به (GM-CSF) گرانولوسيت

مورد خواري تعيين فنوتيپ، قدرت بيگانه، بررسي مورفولوژيكهاي تمايزيافته سپس بر روي سلول .شت داده شدكميزان و لوژنآ (MLR)نش مختلط لكوسيتي كشده در وا هاي توليد توانايي سلولطور همين؛ارزيابي قرار گرفت

داراي مقادير با اين روشهاي دندريتيك توليدشده سلول:ها يافته .هاي توليدشده مورد سنجش قرار گرفت ينكسايتو بودند CD14 سطحي ولكلوم و مقدار پايين بيانCD80 ،CD83 ،CD86 ،HLA-DRسطحي هاي ولكلو بيان ميباال بودند و Tهاي باالي لنفوسيتكمناسب و قدرت تحري داراي توانايي فاگوسيتوزي دندريتيكها چنين اين سلول هم

شده هاي دندريتيك توليد امل سلولكدهنده بلوغ ه نشانك بودند IL-12مقادير بااليي از سايتوكين قادر به ترشحمدتر با توانايي ايمونوتراپي آاركهاي دندريتيكي توليد سلولهاي اپيتليال پوست منجر به سلول :گيري نتيجه.باشد مي

.گردند در شرايط آزمايشگاهي مي (DC1) هاي دندريتيك از نوع يك سلولچنين باعث توليد همو تومور

.سلول دندريتيك، مونوسيت، سلول اپيتليال، بلوغ سلول: ليديكلمات ك

ها رفته بيماري رفته،با تغييرات بنيادي شيوه زندگيدر قرن اخير، هاي نوظهوري ها شاهد بيماري نيز تغييرات عميقي داشته و انسان

،شندهكهاي جهت درمان اين بيماري بدين. چون سرطان و ايدز شدنددر راس تحقيقات علمي قرار گرفت و دانشمندان بسياري را به خود

شده براي درمان سرطان، هيكارهاي ارا در ميان راه. مشغول نموده استاي جايگاه ويژهDendritic Cells (DC) هاي دندريتيك استفاده از سلول

هاي ولـ به سل،تر شـقات بيـنند با تحقيـك ن تالش ميـافته و محققيـي

بعد از 1-3.نندكارآمدتري در شرايط آزمايشگاه دست پيدا كدندريتيك

ه كدر درمان سرطان، دانشمندان دريافتند ها ارآيي اين سلولكاثبات ارايي در محيط كها را به بهترين نحو و با بهترين چگونه اين سلول

يها ه سلولكته توجه داشت ك نين به ايدبا 4.نندكشت توليد ك موثر تر يش دست نخورده بT يها ردن سلولك بالغ در فعال يتيكدندر

بالغ يتيك دندريها ول سليدتول ي براي مختلفيها باشند و روش يم انواع يتيك، دندريها مختلف سلوليها مجموعهيرز. وجود دارد

يها سلول ييه تواناكنند ك ي ميك را تحريمني ايها مختلف پاسخ ك محريت به ماهTh2 نسبت به Th1 پاسخيختن در برانگيتيكدندر

مقدمه

دهيكچ

686-694، 1390 بهمن، 11 ، شماره 69 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 29: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانبخش ميثم گنجي

1390 بهمن، 11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ه توسط خود ك ييها ايتوكين سيا و يتيك دندريها سلولننده ك فعال سلول با ين تماس اين ح در اطراف دريا و يتيك دندريها ولسل

ه كدهد ي نشان ميرمشاهدات اخ. دارديشود، بستگ ي ميد تولTسلول فاصله ر را فقط دTh1ننده ك القايها يتوكينا سيتيك، دندرهاي سلولن است كه ممكند، ك ي ميدشدن تول پس از فعال ي محدوديزمان بالغ جهت يتيك دندريها سلول يياربرد نهاك را در يالتكمش

ه كشود يها باعث م ي نگرانينا. ندك سرطان مطرح يه عليناسيونواكس يناسيون مناسب در واكسيتيك دندرهاي دنبال سلول دانشمندان به

يتيك،ن عامل بلوغ سلول دندري منبع و بهترينسرطان باشند تا بهترمنظور استفاده ه به امروز4.ار گرفته شودك ه سرطان بيتراپيمونوجهت ا-ها را از سلول آن،هاي دندريتيك براي ايمونوتراپي سرطان از سلول

هاي خون محيطي توليد مغز استخوان و يا مونوسيت+CD34هاي مستلزم +CD34 سازهاي از پيشيتيك دندريها سلولتوليد . نندك مي

منظور افزايش بهG-CSF و يا تزريق بيوپسي و تهيه مغز استخوان به تيمار ،ها باشد و هر دوي اين روش ها در خون محيطي مي تعداد آن

براي رفع اين 5.همراه دارد اضافي نياز دارد و خطراتي را براي بيمار بههاي بسيار هاي دندريتيك را با روش ل در ابتدا دانشمندان سلولكمش

د اربركآمده براي دست هتنها تعداد ب ه نهكردند ك پيچيده جداسازي ميهاي آزمايشگاهي اين اريك ان دستكه امك بل،افي نبودكدرمانگاهي

هاي اختصاصي توموري ژن ها با آنتي جمله مجاورسازي آن ها از سلولاندازي پاسخ اختصاصي، وجود نداشت، بنابراين امروزه منظور راه به

ها در شرايط آزمايشگاهي بهترين روش ازدياد و توليد اين سلولسلول دندريتيك 6.باشد ها مي ت روي اين سلولانجام مطالعا

اي هاي ريشه از سلول) ژن كننده آنتي اي عرضه هاي حرفه سلول(+CD34هاي نابالغ به صورت سلول مغز استخوان منشا گرفته و به

ها بعد از شوند آن ها مستقر مي هاي مختلف مهاجرت و در آن بافتكه فرآيند بلوغ را آغاز اينالتهابي ضمن ژن و عوامل پيش دريافت آنتي

كنند، مهاجرت به گره لنفاوي را نيز شروع و تا رسيدن به اين محل ميهاي سيتوپالسمي زياد و بيان باالي به سلول دندريتيك بالغ با دندانه

تبديل و توانايي CD86 و CD80 تحريكي كمك و MHC I, IIمولكول ولي از 7.كند نخورده را پيدا مي دستTهاي تحريك لنفوسيت

هاي سفيد خود محيطي گلبول% 1تر از ها كم كه اين سلول آنجاييها براي يابي به تعداد كافي از آن دست،دهند انسان را تشكيل مي

كه تا اين،كاربردهاي تحقيقاتي و درماني با محدوديت مواجه بود

ه با استفاد،هاي خون محيطي نوسيتوها را از م توليد انبوه اين سلولهاي سلول 8.يد ابداع گردTNF-α و GM-CSF ،IL-4هاي از سايتوكين

هاي محيطي به بافت لنفاوي با دندريتيك هنگام مهاجرت از بافته از ماتريكس خارج سلولي، ك استرومايي كوچكهاي محيط

هاي اپيتليال، ها نظير سلول تورهاي محلول و انواع مختلفي از سلولكفايل شده، ك تش غيره، مونوسيت و اندوتليال وفيبروبالست، ماكروفاژ

كوچكهاي ه اين محيطكشواهد زيادي وجود دارد . يابد تماس ميهاي دندريتيك ايفا رد سلولكدر تنظيم عمل استرومايي نقش مهمي را

هاي اپيتليال عالوه بر ه سلولكچنين بايد توجه داشت مه. نندك ميها داراي عملكردهاي ديگري ژن نتيآي در برابر كداشتن نقش سد فيزي

كعنوان ي چنين به هم. باشند ها مي يتوكين و كموكيناچون ترشح س همها اين سلول. كنند مديالتور در التهاب مجاري هوايي ايفاي نقش مي

: ها مانند هاي التهابي و يا كموكين يتوكيناقادر به توليد انواعي از سGM-CSF، IL-1ß، IL-6، IL-8، TGF، Cotaxinو با توجه 9و10باشند مي هاي دندريتيك براي القا و بررسي ه در حال حاضر از سلولك به اين

دليل گردد و به هاي حيواني و انسان استفاده مي پاسخ ايمني در مدلهاي فيزيولوژيك از يك طرف و ناهمگون بودن وجود تفاوت

اين يهاي توموري انسان و فشار ناشي از درمان در القا سلولعمل آمده بر روي ناهمگوني باعث گرديده تا نتايج مطالعات به

از . طور دقيق در مورد انسان قابل انطباق نباشد هاي حيواني به مدلدندريتيك هاي طرف ديگر استفاده باليني از واكسيناسيون با سلول

كه خطراتي را براي بيمار باليني، ضمن اين بدون انجام مطالعات پيشدليل پيچيدگي عوامل مؤثر در پاسخ ايمني ميزبان، هدر بر دارد، ب

هدف از 11.آساني ميسر نخواهد بود تجزيه و تحليل نتايج حاصل به استفاده منظور هب ،ارآمدك يتيك دندريها سلوليد تولانجام اين تحقيق،

منظور هب. در نظر گرفته شد ، تومورنوتراپيويم و ايقاتدر امر تحقهاي اپيتليال پوست انسان بر ماس مستقيم سلول تاثير تتحقق اين امرهاي شده از مونوسيت هاي دندريتيك مشتق رد سلولكتمايز و عمل

تا زمينه براي انجام ،شد بررسيخون محيطي در شرايط آزمايشگاهي .هاي دندريتيك فراهم گردد آزمايشات باليني و بهبود كيفيت سلول

هاي دندريتيك د سلولـمنظور تولي بهپژوهشي -طالعه تجربين مـاي

بررسيروش

687

Page 30: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

اي سلول اپيتليال انسان هاي دندريتيك مشتق از مونوسيت، بر اليه تغذيه بلوغ سلوليالقا

1390بهمن،11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

تا شهريور 1388انساني مناسب ايمونوتراپي تومور از تيرماه سال ده زيست فناوري دانشگاه اروميه ك پژوهشClean room در 1389

Cleanصورت استريل، در فضاي هار، بكتمام مراحل . صورت گرفت

roomهاي كاري ام مراحل مربوط به دستانجام رسيده است و تم ه بردن مواد، تهيه سوسپانسيون كشت، برداشت، اضافه كسلولي از جمله

هاي مختلف و غيره زير هود اي از آزمايش سلولي، قسمت عمدهاي هسته كهاي ت ابتدا سلول .انجام رسيد داراي جريان هواي المينار به

از Peripheral Blood Mononuclear Cell (PBMC)خون محيطي براي اين منظور مقدار .نمونه خون افراد داوطلب استخراج گرديد

ليتر محيط كشت ميلي100با ) U/ml200(ليتر خون هپارينه ميلي100(Gibco Co., UK) RPNI-1640شده رقيق گرديد سپس خون رقيق

نشده بود قرار آرامي بر روي فايكول كه حجم آن برابر خون رقيق بهمدت بهg800شده و فايكول با سرعت موعه خون رقيقگرفت و مج

اي خون محيطي هسته هاي تك سلول. دقيقه سانتريفوژ گرديد15)PBMC (شده جمع شده بودند كه در حد فاصل فايكول و خون رقيقمنظور حذف دست آمده به ه بPBMCآوري گرديد و آرامي جمع به

لوط و با سرعت مخRPMI-1640 فايكول همراه آن با محيط كشتg450با هاي حاصل مجددا سلول . دقيقه سانتريفوژ گرديد10مدت به

ها، منظور حذف پالكت بار به مخلوط و اينRPMI-1640محيط كشت PBMC با سرعت g200دقيقه سانتريفوژ گرديد و تعداد و 10مدت به

آمده با دست هاي خون محيطي ب هسته هاي تك ميزان زنده بودن سلول به تعداد PBMCهاي سلول 6.تفاده از رنگ تريپان بلو تعيين گرديداس

ليتر در هر فالسك ميليپنجمقدار ليتر و به سلول در هر ميلي4×106سيلين حاوي پنيRPMI-1640 در محيط كشت T25كشت

)U/ml100( استرپتومايسين ،)g/ml100 (و FBS) 10 (%دومدت به انكوبه %) 90(و رطوبت %)C 37، CO2 )5 ساعت در شرايط دماي

هايي كه به فالسك بعد از اتمام زمان انكوباسيون سلول. گرديد خارج كنچسبيده بودند با دو بار شستشوي آرام، جدا شده و از فالس

هاي دندريتيك در دو مرحله صورت گرفت كه توليد سلول. گرديدند GM-CSFهاي يتوكيناهاي چسبنده تحت تاثير س در مرحله اول سلول

هاي دندريتيك نابالغ تبديل شدند و در مرحله دوم به سلولIL-4و هاي ، به سلول(A375)هاي اپيتليال ها در حضور سلول اين سلول

ها را هاي چسبنده كه اكثريت آن به سلول. دندريتيك بالغ تبديل شدند GM-CSFدادند محيط كشت جديد به اضافه ها تشكيل مي نوسيتوم

)U/ml1000( و )U/ml500 (IL-4 (Sigma Co., USA) اضافه و در روز سوم مجددا ).مرحله اول(كشت داده شد روزپنجمدت به

هاي حاوي سلول به فالسكIL-4 و GM-CSFهي از بمقادير مشاشده با هاي دندريتيك نابالغ توليد در روز پنجم سلول .اضافه گرديد

رداشت به فالسك بmM5/0( EDTA ( حاويPBSاستفاده از بافر پوشيده شده بود (A375)هاي اپيتليال ديگري، كه كف آن از سلول

،ml/ng10( TNF-α (ها و به آن12منتقل گرديدند%) 80با تراكم (MCM) 25 (% و)ng/ml20 (POLY-IC (Sigma Co., USA)عنوان به

ژن عنوان آنتي به) k562(هاي سرطاني عوامل بلوغ و عصاره سلول و از هاي دندريتيك برداشت شدند در روز هفتم سلول. گرديداضافه

و Tهاي نظر مورفولوژي، فنوتيپ و قدرت تحريك تكثير لنفوسيت االيزاوسيله كيت ه بIL-12 و IL-10هاي ميزان ترشح سايتوكين(Peprotech Co., USA)هاي اپيتليال سلول . مورد سنجش قرار گرفتند

A355تهيه گرديدند و در فالسك كشت سلولي سلولي ايرانك از بان T75 در محيط كشت RPMI-1640سيلين حاوي پني)U/ml100( ،

،C 37 در شرايط دماي%) 10 (FBSو ) g/ml100 (استرپتومايسينCO2 )5 (% و رطوبت)كشت داده شدند%) 90.

هاي ولكلوشده از لحاظ بيان م هاي دندريتيك توليد فنوتيپ سلولCD83، CD14 ،CD80 ،HLA-DR و CD86وسيله استفاده از ه ب با (DAKO Co., Denmark)گرهاي سطحي هاي ضد نشان بادي آنتي

FACSCalibor (Becton Dickinson Co., USA) فلوسايتومتريدستگاه توانايي . شد آناليز CellQuestافزار سنجش و نتايج حاصل با نرم

فاده از بيد التكس هاي دندريتيك توليدشده با است فاگوسيتوز سلول و دستگاه FITC( (Sigma Co., USA)با نژوگهوك(فلورسانت

روز (و حالت بالغ ) روز پنجم(فلوسايتومتري در دو حالت نابالغ هاي منظور سنجش قدرت سلول چنين به هم.شدارزيابي ) هفتم

از نظر تحريك تكثير ) هاي محرك سلول(دندريتيك توليدشده واكنش مختلط لكوسيتي ) دهنده هاي پاسخ سلول (Tهاي لنفوسيت

(MLR)لنفوسيت 105 گرفت كه براي اين منظور تعداد آلوژن، انجام هاي دندريتيك با سلول) 1:20 و1:10 ،1:5(هاي مختلف با نسبت

گرد در محيط اي ته خانه96ميكروپليت روز درپنجمدت مخلوط و به lμ200اني در حجم انس+ABسرم % 10، به اضافه RPMI-1640كشت

سپس . رطوبت كشت داده شدند% 90 و C 37 ،)5 (%CO2در دماي شده دار متيل تيميدين نشانCiμ5/1 در روز پنجم به هر خانه مقدار

688

Page 31: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانبخش ميثم گنجي

1390 بهمن، 11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ساعت ديگر 18مدت اضافه و به(Amersham Co., UK) [3H]با با استفاده از Tهاي انكوبه گرديد و سپس ميزان تكثير لنفوسيت

گر بتا و دستگاه شمارش Cell harvester (ICN Co., -UK)دستگاه (Wallac-Finland) ميزان ترشح . شد سنجشIL-12 و IL-10 از

.شدارزيابي االيزاوسيله كيت هشده ب هاي دندريتيك حاصل سلول اه بك Tهاي توسط لنفوسيت INF-γ و IL-4چنين ميزان ترشح هم

سنجش االيزايت ك كمك به شده بودند كهاي دندريتيك تحري سلولهاي دندريتيك بدون نترل، توليد سلولكدر اين تحقيق، در گروه . شد

هاي اپيتليال انجام گرفت و در گروه ديگر استفاده از تماس سلولم هاي دندريتيك تحت تاثير تماس مستقي توليد سلول) 1 تيمار(

SPSS انجام پذيرفت و نتايج با برنامه) A375(هاي اپيتليال سلولصورت ميانگين بيان شد و ها به تمامي داده. ررسي شدب 17ويراست

شد استفادهOne Way ANOVAبراي مقايسه نتايج فنوتيپ از آزمون ها در هاي بالغ و نابالغ سلول منظور آناليز تفاوت بين حالت هو ب

منظور مقايسه هب. انجام شد Student’s t-testفاگوسيتوز، آزمون Tukey's test و One Way ANOVA بين گروهي، آزمون هاي تفاوت

. دار در نظر گرفته شد معني>05/0Pها انجام شد و در تمامي يافته . شد آناليزCUREXPERT 0.7افزار نرمبا االيزاچنين نتايج تست هم

يان هاي دندريتيك، درصد ب گر در سطح سلول با بررسي پنج نشان

با استفاده از HLA-DR و CD14 ،CD80، CD83 ،CD86هاي ولكمولصورت ميانگين هه نتايج آن بكدستگاه فلوسايتومتري مشخص گرديد

ه كگونه همان. ه شده استي ارا1ها، در جدول ولكدرصد بيان مولبه در گروه كنترل % 24/15 از مقدارCD14شود ميزان بيان مشاهده مي

دار، اهش يافته ولي داراي اختالف معنيك 1 تيمار در% 24/9مقدار در گروه % 35/26از CD80ول كلويان مبنسبت به هم نيستند و ميزان

ه اين افزايش داراي ك افزايش يافته 1در تيمار % 66/53 مقدار كنترل بهول كلويان مبچنين ميزان هم. باشد نترل ميكدار با گروه اختالف معني

CD83 افزايش 1در تيمار % 36/59مقدار نترل بهك گروه در% 58/36 از نترل كدار با گروه يافته كه اين افزايش نيز داراي اختالف معني

گروه كنترل در% 98/24 ازCD86ول كلوباشد و ميزان بيان م مي افزايش يافته است و نيز ميزان بيان 1 در تيمار% 14/47 مقدار به

در % 78/89مقدار كنترل بهدر گروه % 25/56 ازHLA-DRلكول ومدار افزايش يافته است كه اين مقادير داراي اختالف معني1تيمار

).1جدول (باشند نترل ميكنسبت به گروه هاي دندريتيك نابالغ با استفاده از روش خواري سلول قدرت بيگانه

يتومتري انتايج فلوس. فلوسايتومتري مورد بررسي قرار گرفته كهاي دندريتيكي ه ميانگين درصد سلولك داد آمده نشان دست به

روز (نترل در حالت نابالغ كاند در مورد گروه خواري انجام داده بيگانه% 56/4بوده است و در حالت بالغ اين مقدار به % 13/24) پنجم

دار اختالف معني=049/0Pبا وجود اهش يافته است و اين مقادير كهاي ميانگين درصد سلول1ورد تيمار چنين در م هم. ديگر دارند با هم

% 68/36اند در حالت نابالغ خواري انجام داده ه بيگانهكدندريتيكي اهش يافته است و ك% 24/1بوده است و اين مقدار در حالت بالغ به

ديگر دارند اما بين دار با هم اختالف معني=038/0Pاين مقادير نيز با دار مشاهده ري تفاوت معني از لحاظ آما1گروه كنترل و تيمار

هاي دندريتيك رد سلولكمنظور سنجش عمل به ).1نمودار (شود نمينش ك وايها در القا نترل، توانايي آنك و گروه 1توليدشده در تيمار

لوكوسيتي آلوژنيك مورد مطالعه قرار گرفت و نتايج حاصل نشان داد تر وانايي بيش داراي ت1هاي دندريتيك توليدشده در تيمار ه سلولك

هاي دندريتيك گروه هاي آلوژن نسبت به سلول ثير سلولك تيدر القا Count Per Minute (CPM) صورت ميانگين هنتايج ب(باشند نترل ميك

ها از نظر آماري ، اما تفاوت آن) نمايش داده شده است2در نمودار از IL-4 و INF-γميزان ترشح سايتوكين .باشد دار نمي معنينترل و تيمار كهاي دندريتيك گروه ه توسط سلولك، Tهاي وسيتلنف آوري شده در تست جمعق مايع رويي ـ شده بودند از طريكـ تحري1

ـ م :1-جدول ـ درصـد ب نيانگي و CD14 ،CD80، CD83 ،CD86 يهـا ولكـ مول اني

HLA-DR1 و تيمار نترلكشده در گروه دي تولكيتي دندريها در سطح سلول

HLA-DR

CD86

CD83

CD80

CD14

گروه كنترل 24/15 35/26 58/36 98/24 25/56

1تيمار 24/9 66/53 36/59 14/47 78/89

034/0* 048/0* 048/0* 039/0* 071/0

P آزمون آماري مورد استفاده در جدول )>05/0P (دار نسبت به گروه كنترل وجود اختالف معني *

One Way ANOVAباشد مي.

هايافته

689

Page 32: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

اي سلول اپيتليال انسان هاي دندريتيك مشتق از مونوسيت، بر اليه تغذيه بلوغ سلوليالقا

1390بهمن،11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

هاي دندريتيك گـروه كنتـرل و خواري در سلول ميانگين درصد بيگانه : 1-نموداردار بـين حالـت بـالغ و نابـالغ وجـود اخـتالف معنـي *( در حالت نابالغ و بـالغ 1تيمار

05/0P<(

ـ مقايسه ميانگين نتايج حاصـل از وا : 2-نمودار بـا اسـتفاده از متيـل MLRنش ك 1نترل و تيمار ك گروه دردار تايميدين نشان

Tهـاي از لنفوسيت IFN-γ و IL-4هاي ميانگين ميزان ترشح سايتوكين : 3-نمودار هاي دندريتيك تحريك شده بودند كه توسط سلول

هـاي از سـلول IL-12 و IL-10هـاي ميانگين ميزان ترشـح سـايتوكين : 4-نمودار

)>05/0P با گروه كنترلدار تالف معني وجود اخ*(دندريتيك در حالت بالغ

هـاي هاي اپيتليال و مونوسيت ، سلول )كنترل و تيمار (هاي دندريتيك سلول: 1-شكل )وسكوپ معكروسكبرداري با مي سكع( )X 400(خون

MLR، و ميـانگين نتـايج قرار گرفتيزا مورد سنجش يت اال كوسيله هب IL-12ميزان . نشان داده شده است 3ار در نمود ng/mlها بر حسب آنشت از كـ هاي دنـدريتيك در روز هفـتم ترشح شده از سلول IL-10و

يزا مورد سنجش قـرار وسيله تست اال هها ب طريق مايع رويي اين سلول آورده 4 در نمـودار ng/mlهـا بـر حـسب ه ميانگين نتايج آن كگرفت

، بـين گـروه IL-12شده است و مشاهده گرديـد كـه در مـورد ترشـح چنـين هـم . )=049/0P( دار وجود دارد اختالف معني 1كنترل و تيمار

وســيله ميكروســكوپ ههــاي كــشت داده شــده بــ مورفولــوژي ســلول

MLR

80000

70000

60000 50000

40000 30000

20000

ينانگ

مي

CP

M

1تيمار

گروه كنترل

1DC:5T 1DC:10T 1DC:20T T به DCنسبت

اپيتليال

)تيمار(دندريتيك

مونوسيت

)كنترل(دندريتيك

690

Page 33: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانبخش ميثم گنجي

1390 بهمن، 11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ه كـ و مشاهده گرديد شدهاي مختلف بررسي يينما معكوس با بزرگ ـ تـر شـده بودنـد و زوا ها بـزرگ نوسيتوهاي دندريتيك از م سلول د ي

).1ل كش(رده بودند كسيتوپالسمي پيدا

دليل مجموعه وسيعي از ههاي دندريتيك ب سلولتازگي به

ها، نترل آنكهاي ايمني و يا اربردهاي بالقوه در زمينه تقويت پاسخكتوليد و القاي بلوغ در اين . نظر محققين را به خود جلب نموده است

اربردهاي زيادي در زمينه كتنها نهها در شرايط آزمايشگاهي سلولهاي چون بيماري ها و اختالالت سيستم ايمني هم درماني سرطان ايمني

م بر كهاي حا انيسمكتر م بيشكان دركه امكخود ايمني دارد، بلسلول 13.آورد سيستم ايمني در شرايط داخل بدن را نيز فراهم مي

عنوان اند بعد از بلوغ و بهنوتراپي بايد بتووآل براي ايم دندريتيك ايده اختصاصي را در Tهاي سلولهاي اصلي بلوغ، ي از مشخصهكي

هاي ولكه ابزارهاي آن براي اين امر، مولكند ك كنهايت توان تحريهاي چسبندگي و ولك، مولCD40 ،CD80/86 ي مثلك تحريكمك

هاي دندريتيك بالغ از طرفي سلول. باشد ميIL-12هايي مثل ينسايتوك. بر سطح خود باشندCD14اي از يافته اهشكبايست داراي مقادير مي

در CD14لكول وگونه كه در نتايج مالحظه گرديد ميزان بيان م هماناهش در كه اين ك نسبت به گروه كنترل كاهش يافته است 1تيمار

بر اثر CD14برداري از ژن اهش نسخهكواسطه واقع در حين بلوغ و بهIL-4واسطه تماس ههاي دندريتيك ب سلول 14.دهد ه، رخ مي اضافه شد

يكي از نكات مورد بحث در و15يابند بلوغ مياپيتليالهاي با سلول در سطح اين MHC IIهاي دندريتيك بالغ، افزايش بيان مورد سلول

ول در قالب كه در مطالعه حاضر، بيان اين مولكباشد ها مي سلولشده مورد هاي توليد طح سلول در سHLA-DRسنجش ميزان بروز

طور كه مالحظه گرديد ميزان بيان اين بررسي قرار گرفت و همان نسبت به گروه كنترل، 1هاي دندريتيك تيمار لكول در سطح سلولوم

واسطه هتواند ب اي داشته است كه اين مسئله مي مالحظه افزايش قابلهاي مهم سلول يكي از ويژگي.باشد مياپيتليالهاي تماس با سلول و CD80هاي لكولونوتراپي، بيان باالي موآل براي ايم دندريتيك ايده

CD86طور كه در نتايج مالحظه باشد و همان ها مي در سطح اين سلولميزان به1 در تيمار CD86 و CD80هاي لكولوگرديد ميزان بيان م

چشمگيري نسبت به گروه كنترل افزايش يافته است كه اين مسئله اپيتليالهاي وسيله سلول ه بDCهاي دهنده القاي بلوغ در سلول نويدهاي هاي مورد بحث در سلول يكي ديگر از شاخص. باشد مي

باشد، ها مي در سطح اين سلولCD83ول كلودندريتيك، ميزان بيان مها بوده و هنوز نقش نوگلوبولينوگر جزو ابرخانواده ايم اين نشان

ول كرسد اين مول نظر مي البته به. از ابهام استاي اصلي آن در هاله با توجه به نتايج 16.تاثير نباشد سطحي در تنظيم ايمني سلولي بي

هاي دندريتيك تيمار گردد كه سلول آمده اين نظريه مطرح مي دست هبهاي بهتري نسبت به هاي فنوتيپي داراي مولفه از لحاظ شاخص1

كه Andrewين نتايج با گزارش ا. باشند هاي گروه كنترل مي سلولهاي بلوغ سلولك باعث تحرياپيتليالهاي عنوان كرد سلول

17.خواني دارد شوند هم دندريتيك مشتق از مونوسيت ميهاي دندريتيك خواري سلول ويژگي مورد بحث بعدي قدرت بيگانه

هاي دندريتيك با تغيير وضعيت از حالت رود سلول انتظار مي. استهاي الزم براي اخذ خواري و تمامي ويژگي بالغ، قدرت بيگانهنابالغ به

ار را از دست كهاي سطحي الزم براي اين ژن از جمله گيرنده آنتي ك تحرينهايتدر ژن و داده و در عوض قدرت عرضه آنتي

از اين 1هاي دندريتيك تيمار سلول. نندك را تقويت Tهاي سلولها در ري نشان دادند و اين سلوللحاظ نيز نسبت به گروه كنترل برتبيد فاگوسيتوز ذرات التكس تر در حالت نابالغ داراي توانايي بيش

به گروه كنترل بودند و هنگامي نسبت) FITCنژوگه با وك(فلورسانت در مورد 18.شدت كاهش يافت بهكه بالغ شدند توانايي فاگوسيتوزشان

هاي دندريتيك لولوسيله س ه بTهاي تكثير لنفوسيتكقدرت تحري(MLR)هاي گونه كه مشاهده گرديد سلول ، همانDC 1 در تيمار

تري ثير بيشك ترده بودند و سببك كتر تحري ها را بيش لنفوسيتواسطه بلوغ ه افزايش تحريك نيز بهكتوان گفت لذا مي. شده بودند

ي ك تحريكمكهاي ولكبيان مول باالتر وHLA-DRتر و بيان بيش 1هاي دندريتيك تيمار توسط سلولCD80, CD86مثل تر بيش برانشيال اپيتليال نيز گزارش كرد كه دو نوع سلول Atsuta 19.باشد ميتوانند باعث القاي بلوغ در ميIL-15لوئوالر از طريق توليد آو

Tهاي تكثير لنفوسيتكهاي دندريتيك شوند و توانايي تحري سلولهاي دندريتيك سلول 20. را افزايش دهندهاي دندريتيك وسيله سلول هب

اين . كننده را كنترل نمايند تنظيمTهاي توانند عملكرد لنفوسيت مي Iهاي كالس و اينترفرونIL-12هاي يتوكيناها از طريق ترشح س سلول

بحث

691

Page 34: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

اي سلول اپيتليال انسان هاي دندريتيك مشتق از مونوسيت، بر اليه تغذيه بلوغ سلوليالقا

1390بهمن،11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

هاي دندريتيك اگر سلول. كنند نقش مهمي در ايمني ذاتي ايفا ميIIو نسبت به IL-12نند ميزان توليد كت ك حرDC1سمت در طي بلوغ به

IL-10س اگر ميزان توليد كتر خواهد بود و برع بيشIL-10 نسبت به IL-12سمت هاي دندريتيك به تر باشد سلول بيشDC2خواهند رفت .DC1هاي داخل در القاي پاسخ ايمني سلولي و مبارزه با پاتوژن

هاي ه با پاتوژنبادي و مبارز در توليد آنتيDC2سلولي موثر است و ه در بخش نتايج كگونه همان21و22.ندك خارج سلولي ايفاي نقش مي

نسبت به گروه كنترل 1 در تيمار IL-10 به IL-12مشاهده گرديد نسبت 1شده در تيمار هاي دندريتيك توليد افزايش يافته است بنابراين سلول

ژني ت آنتي در پاسخ به تحريكاTهاي لنفوسيت .باشند ميDC1از نوع و بر پردازند ها مي يتوكينادر داخل و خارج از بدن به توليد انواع س

ژن و نيز محيط ظريف اطراف آنتيهاساس نوع، مقدار و مسير عرض يعني Tها دو نوع سلول همراه تحريكات ساير سلول بهTهاي سلول

Th1 و Th2ها انواع خاصي از آيند كه هر كدام از آن وجود مي ه ب Th1يتوكين شاخص اعنوان س بهIFN-γ. كنند ها را ترشح مي يتوكيناس

فعال شدن . شود شناخته ميTh2يتوكين شاخص اعنوان س بهIL-4و تر بازوي سلولي و يا هومورال ها به تقويت بيش هر يك از اين سلول

و Th1 پاسخ يه در ايمونولوژي تومور القاكانجامد سيستم ايمني مي، IFN-γ هايي چون يتوكينا سهت ايمني سلولي با واسطبه تبع آن تقوي

IL-12 و غيره با تقويت پاسخ ضد توموري، تحليل تومور و بهبود شده هاي توليد يتوكينابيماري همراه است، بنابراين آگاهي از نوع س

ژني خاص به اتخاذ تصميم در پاسخ به تحريك سيستم ايمني با آنتي 23و24.ندك ي مييسزا هبود بيماري كمك باسخ ايمني و بهدر مورد روند پ

نمايندگان عنوان بهIFN-γ وIL-4بر اين مبنا، در اين مطالعه سنجش مورد سنجش قرار گرفت و چون Th2 و Th1يتوكيني اهاي س تيپ

شود طور استنباط مي تر بود، اين بيش1 در تيمار IL-4 به IFN-γنسبت Th1سمت را بهTهاي لنفوسيت1هاي دندريتيك تيمار كه سلول .اند ردهكپالريزه

Rimoldi رد ك روده بر روي عملاپيتليالهاي ه سلولكرد ك گزارشهاي ه سلولكرد ك گزارش Sierro 25.هاي دندريتيك موثرند سلولهاي دندريتيك و ، باعث فعاليت سلولCCL20 روده از طريق اپيتليال

امروزه پژوهشگران در هك با توجه به اين26.شوند ها مي مهاجرت آنهاي دندريتيك در شرايط آزمايشگاهي هستند، يفيت سلولكپي بهبود

هاي رد سلولكشود تاثير عوامل بلوغ ديگر بر روي عمل پيشنهاد ميچنين تاثير عوامل بلوغ فوق در هم. دندريتيك مورد بررسي قرار گيرد

.ل قرار گيردامكها مورد بررسي ها از جمله آلرژن ژن عرضه ساير آنتي اپيتليالهاي دهد كه سلول آمده از اين تحقيق نشان مي دست نتايج به

هاي دندريتيك مشتق از مونوسيت پوست، باعث القاي بلوغ سلولهاي دندريتيك گردند و باعث بهبود فنوتيپ و عملكرد سلول مي در شرايط آزمايشگاهي DC1چنين باعث توليد هم. شوند مينوتراپي تومور وها در ايم توان از اين سلول اين ميگردند، بنابر مي

.تري وجود دارد تر نياز به مطالعات بيش براي اثبات بيش،ردكاستفاده

1. Banchereau J, Palucka AK. Dendritic cells as therapeutic vaccines

against cancer. Nat Rev Immunol 2005;5(4):296-306. 2. Bernhard H, Disis ML, Heimfeld S, Hand S, Gralow JR, Cheever

MA. Generation of immunostimulatory dendritic cells from human CD34+ hematopoietic progenitor cells of the bone marrow and peripheral blood. Cancer Res 1995;55(5):1099-104.

3. Li YL, Wu YG, Wang YQ, Li Z, Wang RC, Wang L, et al. Bone marrow-derived dendritic cells pulsed with tumor lysates induce anti-tumor immunity against gastric cancer ex vivo. World J Gastroenterol 2008;14(46):7127-32.

4. Kalinski P, Urban J, Narang R, Berk E, Wieckowski E, Muthuswamy R. Dendritic cell-based therapeutic cancer vaccines: what we have and what we need. Future Oncol 2009;5(3):379-90.

5. Banchereau J, Briere F, Caux C, Davoust J, Lebecque S, Liu YJ, et al. Immunobiology of dendritic cells. Annu Rev Immunol 2000;18:767-811.

6. Delirezh N, Moazzeni SM, Shokri F, Shokrgozar MA, Atri M, Kokhaei P. Autologous dendritic cells loaded with apoptotic tumor cells induce T cell-mediated immune responses against breast cancer in vitro. Cell Immunol 2009;257(1-2):23-31.

7. Caux C, Massacrier C, Vanbervliet B, Dubois B, Durand I, Cella M, et al. CD34+ hematopoietic progenitors from human cord blood differentiate along two independent dendritic cell pathways in response to granulocyte-macrophage colony-stimulating factor plus tumor necrosis factor alpha: II. Functional analysis. Blood 1997;90(4):1458-70.

8. Caux C, Dezutter-Dambuyant C, Schmitt D, Banchereau J. GM-CSF and TNF-alpha cooperate in the generation of dendritic Langerhans cells. Nature 1992;360(6401):258-61.

9. Stoeck M, Kromer W, Gekeler V. Induction of IL-15 mRNA and protein in A549 cells by pro-inflammatory cytokines. Immunobiology 1998;199(1):14-22.

10. Nishimura H, Yajima T, Naiki Y, Tsunobuchi H, Umemura M, Itano K, et al. Differential roles of interleukin 15 mRNA isoforms generated by alternative splicing in immune responses in vivo. J Exp Med 2000;191(1):157-70.

11. Kalinski P, Urban J, Narang R, Berk E, Wieckowski E, Muthuswamy R. Dendritic cell-based therapeutic cancer vaccines: what we have and what we need. Future Oncol 2009;5(3):379-90.

References

Ganji Bakhsh M. et al. 692

Page 35: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكاران 102

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Inducing maturation of monocyt-drived dendritic cells on human epithelial cells feeder layer

12. Kanto T, Kalinski P, Hunter OC, Lotze MT, Amoscato AA. Ceramide mediates tumor-induced dendritic cell apoptosis. J Immunol 2001;167(7):3773-84.

13. Regamey N, Obregon C, Ferrari-Lacraz S, van Leer C, Chanson M, Nicod LP, et al. Airway epithelial IL-15 transforms monocytes into dendritic cells. Am J Respir Cell Mol Biol 2007;37(1):75-84.

14. Bitton RJ. Cancer vaccines: a critical review on clinical impact. Curr Opin Mol Ther 2004;6(1):17-26.

15. Stick SM, Holt PG. The airway epithelium as immune modulator: the LARC ascending. Am J Respir Cell Mol Biol 2003;28(6):641-4.

16. Scholler N, Hayden-Ledbetter M, Dahlin A, Hellström I, Hellström KE, Ledbetter JA. Cutting edge: CD83 regulates the development of cellular immunity. J Immunol 2002;168(6):2599-602.

17. Thorley AJ, Goldstraw P, Young A, Tetley TD. Primary human alveolar type II epithelial cell CCL20 (macrophage inflammatory protein-3alpha)-induced dendritic cell migration. Cell Mol Biol 2005;32(4):262-7.

18. Henry F, Boisteau O, Bretaudeau L, Lieubeau B, Meflah K, Grégoire M. Antigen-presenting cells that phagocytose apoptotic tumor-derived cells are potent tumor vaccines. Cancer Res 1999;59(14):3329-32.

19. Nguyen XD, Eichler H, Dugrillon A, Piechaczek C, Braun M, Klüter H. Flow cytometric analysis of T cell proliferation in a mixed lymphocyte reaction with dendritic cells. J Immunol Methods 2003;275(1-2):57-68.

20. Atsuta J, Sterbinsky SA, Plitt J, Schwiebert LM, Bochner BS, Schleimer RP. Phenotyping and cytokine regulation of the BEAS-

2B human bronchial epithelial cell: demonstration of inducible expression of the adhesion molecules VCAM-1 and ICAM-1. Am J Respir Cell Mol Biol 1997;17(5):571-82.

21. Steinbrink K, Wölfl M, Jonuleit H, Knop J, Enk AH. Induction of tolerance by IL-10-treated dendritic cells. J Immunol 1997;159(10):4772-80.

22. Macatonia SE, Hosken NA, Litton M, Vieira P, Hsieh CS, Culpepper JA, et al. Dendritic cells produce IL-12 and direct the development of Th1 cells from naive CD4+ T cells. J Immunol 1995;154(10):5071-9.

23. Sozzani S, Allavena P, D'Amico G, Luini W, Bianchi G, Kataura M, et al. Differential regulation of chemokine receptors during dendritic cell maturation: a model for their trafficking properties. J Immunol 1998;161(3):1083-6.

24. Macatonia SE, Hosken NA, Litton M, Vieira P, Hsieh CS, Culpepper JA, et al. Dendritic cells produce IL-12 and direct the development of Th1 cells from naive CD4+ T cells. J Immunol 1995;154(10):5071-9.

25. Rimoldi M, Chieppa M, Vulcano M, Allavena P, Rescigno M. Intestinal epithelial cells control dendritic cell function. Ann N Y Acad Sci 2004;1029:66-74.

26. Sierro F, Dubois B, Coste A, Kaiserlian D, Kraehenbuhl JP, Sirard JC. Flagellin stimulation of intestinal epithelial cells triggers CCL20-mediated migration of dendritic cells. Proc Natl Acad Sci U S A 2001;98(24):13722-7.

693

Page 36: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

Tehran University Medical Journal; Vol. 69, No. 11, February 2012: 686-694

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكزشي، دانشگاه علوم پكده پزشكمجله دانش

Inducing maturation of monocyte-derived dendritic cells on human epithelial cell feeder layer

Meysam Ganji Bakhsh M.Sc.1*

Vahid Nejati Ph.D.1 Masoumeh Asadi M.Sc.1 Nowruz Delirezh Ph.D.2

Farah Farokhi Ph.D.1

1- Department of Biology and Embryology, Faculty of Science, Urmia University, Urmia, Iran. 2- Department of Immunology, Faculty of Veterinary Medicine, Urmia University, Urmia, Iran.

* Corresponding author: Dept. of Biology,

Faculty of Science, Urmia University, P.O. Box 5715915199, Nazlou Road, Urmia, Iran. Tel: +98-935-9689985 E-mail: [email protected]

Received: February 22, 2011 Accepted: May 07, 2011 Background: Nowadays, dendritic cells (DCs) have a special place in cancer treatment

strategies and they have been used for tumor immunotherapy as they can induce

immune response against tumor cells. Researchers have been trying to generate

efficient dendritic cells in vitro; therefore, this research was done to generate them for

use in research and tumor immunotherapy.

Methods: This study took place at Urmia University in 2010-2011 years. In this study

plastic adherent monocytes were incubated with granulocyte-macrophage colony

stimulating factor (GM-CSF) and interleukin-4 (IL-4) for five days. Finally, fully

matured and stable DCs were generated by 48 hours of incubation in a monocyte

conditioned medium (MCM) containing tumor necrosis factor-α (TNF-α) and epithelial

cells. Phenotypic and functional analysis were carried out by using anti-CD14, anti-

CD80, anti-CD86, and anti-CD83 monoclonal antibodies, and by determining their

phagocytic activity, mixed lymphocyte reaction (MLR) and cytokine production,

respectively.

Results: Dendritic cells were produced with high levels of surface molecule, i.e. of

CD80, CD83, CD86, HLA-DR, expression and low levels of CD14 expression. Dendritic

cells showed efficient phagocytosis and ability to stimulate T-lymphocytes. Moreover,

dendritic cells could secrete high levels of interleukin-12 (IL-12) cytokine which was

depictive of their full maturation. Measurement of the produced cytokines showed the

generation of type-1 dendritic cells (DC1).

Conclusion: Our study showed that skin epithelial cells could induce maturation of

monocyte-derived dendritic cells (DCs). This feeder layer led to the production of

efficient dendritic cells with the ability to be used for tumor immunotherapy.

Keywords: Cell maturation, dendritic cells, epithelial cells, monocyte.

Abstract

Page 37: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

هاي توليدكننده انسولين مونوسيت به سلوليريزي با منشا هاي قابل برنامه ها در تمايز سلول اثر مايع رويي كشت فيبروبالست

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

مونوسيتيريزي با منشا هاي قابل برنامه ها در تمايز سلول شت فيبروبالستكاثر مايع رويي ننده انسولينكهاي توليد به سلول

1فرح فرخي، *1حوا چاپاري

3شهرام جوادي، 2نوروز دليرژ 1فاطمه تنهاي كالته سبز

دانشگاه ، ده علومكدانش شناسي، زيست گروه -1 .، اروميه، ايرانميهارو

ي، كده دامپزشكنولوژي، دانشوايم گروه-2 .، اروميه، ايراندانشگاه اروميه

ي، كده دامپزشك، دانشعلوم درمانگاهي گروه-3 .، اروميه، ايراندانشگاه اروميه

دانشكده ه،ياروم دانشگاه ه،ياروم :نويسنده مسئول* 5715915199: ، كد پستييشناس ستيز گروه علوم،

0914-4030280: تلفنE-mail: [email protected]

04/03/1390: تاريخ پذيرش03/02/1390: تاريخ دريافت مقاله

ها توجه دانشمندان را براي ان تمايز به انواع سلولكام وسازي وهاي بنيادي در ن هاي سلول ويژگي: زمينه و هدف

در اين مطالعه توانايي تمايز . رده استكخود جلب ننده انسولين بهك هاي ترشح ها در توليد سلول استفاده از اين سلول و مايع رويي تورهاي رشدكساز تحت اثر فا هاي انسولين به سلول) PCMOs( مونوسيتي با منشاساز پيشهاي سلول

محيط هاي خون محيطي رت، در مونوسيت: روش بررسي .ها مورد بررسي قرار گرفته است شت فيبروبالستكRPMI 15 با %FBS ،IL-3 ،MCSF و -Mercaptoetanolمدت ها به سلول سپسشت داده شدند،ك روز ششمدت به

ز قرار كها و گلو شت فيبروبالستكع رويي ماي% 15وتين آميد، ك ني،HGF، EGF روز در محيط تمايزي حاوي 15در مراحل مختلف غلظت انسولين، و وس بررسي كوپ معكروسك ميوسيله بهها تغييرات مورفولوژي سلول. گرفتند مورد بررسي قرار DTZآميزي اختصاصي توليد انسولين با رنگچنين هم .سنجيده شدراديوايميونواسي يت كتوسط .دار در نظر گرفته شد معني>05/0P و ه استفاده شدOne-Way ANOVAها از روش داده در تجزيه و تحليل .گرفتها ه اين سلولك تبديل شدند PCMOsهاي تمايززدايي شده و به سلول MCSF و IL-3 در پاسخ به ها مونوسيت:ها يافته

هاي تمايز يافته مانند ژي سلولمورفولو. ندشتشت تمايزي داكساز را در محيط هاي انسولين توانايي تمايز به سلول). >05/0P( بود PCMOsاز تر هاي حاصل از تمايز بسيار بيش هاي بتا بوده و ميزان انسولين در مايع رويي سلول سلولهاي به سلول PCMOsهاي رت عوامل تمايز شت فيبروبالستكوتين آميد و مايع رويي كني ،EGF، HGF: گيري نتيجه

هاي خون هاي حاصل از تمايززدايي مونوسيت سلول نتايج اين تحقيق،با توجه به. تندهس انسولينتوليدكننده .تمايز يابندها شت فيبروبالستكساز در حضور مايع رويي هاي انسولين به سلولتوانند مي) PCMOs(محيطي رت

.ها شت فيبروبالستك يمايع روي ،ساز هاي انسولين سلول ، مونوسيت يساز با منشا هاي پيش سلول: ليديكلمات ك

نيافته با قدرت هاي تخصص ، سلول(Stem cells) هاي بنيادي سلولتوانايي : باشند ه داراي دو ويژگي اصلي ميكثير زياد هستند كت

اين 1.(Differentiation) قابليت تمايز و (Self renewal) خودنوسازيطور نامحدودي تقسيم شوند و شت بهكمحيط د در هستنها قادر سلول

تورهاي رشد به انواع كبا ايجاد بستر رشد و نمو و تاثير برخي از فاهاي بنيادي در اين توانايي سلول. هاي مورد نظر تمايز يابند سلول

-ه قادرند در شرايط فراهمـكباشد ها مي ني آنـويكهاي ت ژنارتباط با

نند و با توليد كايط بدني خود را بيان شت، مشابه شركمحيط شده در

هاي ها تمايز سلول را در جهت تبديل شدن به سلول ينيانواع پروته با هدف مساعد نمودن شرايط كمطالعاتي 2.تخصصي پيش ببرند

ها ي در اين سلولكهاي ژنتي اريك هاي بنيادي و يا دست شت سلولكپيوند و جايگزيني هاي مناسب براي ها به سلول منظور تبديل آن به

گير شده، چشم هاي مختلف انجام ديده در بيماري هاي صدمه سلولهاي بنيادي در درمان بسياري از پتانسيل انواع مختلف سلول واست

مشتمل بيماري ديابت، 3.ننده استكها از جمله ديابت اميدوار بيماري ليسممتابو در اختالل از كه است مزمن هاي بيماري از اي مجموعه بر

مقدمه

چكيده

695-702، 1390 ، بهمن11 ، شماره 69 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 38: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانحوا چاپاري

1390ن، بهم11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

انسولين سطح كاهش اختالل، اين بروز منشاي شود، مي ناشي گلوكز يا يك ديابت نوع( هاي بتاي پانكراس علت تخريب سلول بهپالسما

انسولين اثرات برابر در ها سلول مقاومت يا )ديابت وابسته به انسولينهاي استفاده از سلول 4.است ) يا غيروابسته به انسولين2ديابت نوع (التي نظير كننده انسولين با مشكهاي توليد يادي در ايجاد سلولبن

ها از بدن، توليد پايين انسولين، ميزان استحصال دشوار اين سلولز كهاي توليدشده در تعديل گلو باالي آپوپتوز و عدم توانايي سلول

اربردي خيلي ك لذا ما از سلول درماني 5،روست هخون و غيره روبهاي شناسي سلول تر در زمينه زيست طالعات بيشفاصله داشته و به ا

ها در مغز مونوسيت. يافتن منابع جديد سلولي نياز داريم بنيادي وه كساز هاي بنيادي خون سازهاي سلول استخوان توسط پيش %3-8 شوند و در حدود شود، ساخته مي مونوبالست ناميده مي

مسئول ها اين سلول. دهند يل ميكها را در خون تش لكوسيتو ها بادي آنتيكمك فاگوسيتوز مواد خارجي در بدن هستند و به

ها از جريان خون مونوسيت. نندك ها را شناسايي مي ها، پاتوژن كمپلماننند، سپس به ماكروفاژها و دندريتيك ك ها مهاجرت مي به ديگر بافت

6.يابند مقيم آن بافت تمايز ميDendritic Cells (DC)هاي سلهاي حاصل از ها قابليت تمايززدايي داشته و سلول يتمونوس

هاي توانند به انواع سلول هاي خاص تمايزي مي تمايززدايي در محيطفيبروبالست 7و8.بدي و غضروفي تبديل شوندكساز، انسولينهاي بافت ه همه انواع رشتهكبند است ترين سلول بافت هم فراوان

ها در انواع ند اين سلولك را سنتز مياي بند و مواد آلي ماده زمينه همشوند و با ترشح عوامل مختلف در رشد و ها يافت مي مختلف بافت ي نظيريتورهاك با ترشح فاها اين سلول ،ها دخالت دارند تمايز سلول

IL-6, M-CSF, GM-CSF, IFN-β هاي دندريتيك موثر امل سلولك تدر Fibroblastد فيبروبالستي تورهاي رشك با ترشح فاچنين هم 9.باشند مي

Growth Factors (FGFs)وين پانكراس كهاي بتا و ت رد سلولك در عملننده ك هاي ترشح اين مطالعه، گام نويني در توليد سلول 3.نقش دارند

هاي خون محيطي رت در محيط تمايزي و انسولين از تمايز مونوسيت .باشد ها، مي شت فيبروبالستكتحت تاثير مايع رويي

ده كشـ در پژوه(In vitro)شگاهي ـصورت آزماي اضر بهـالعه حـمط

انجام 1389 تا بهمن 1388آوري دانشگاه اروميه از آذر زيست فن با متوسط وزني Wistarهاي نر نژاد در اين تحقيق از رت. گرفت

gr200نه حيوانات ه از خاك هفته، پنج تا چهاربا سني در حدود و .ده علوم دانشگاه اروميه تهيه شده بود، استفاده شدكدانش

Fibroblasts Conditionedها شت فيبروبالستكتهيه مايع رويي

Media (FCM) :از رده سلولي هاي فيبروبالست مورد استفاده، سلولC6-rat brain fibroblastسلولي انستيتو پاستور كاز بانه كباشد مي

در حضور DMEM (Sigma Co., USA)شت ك محيط با و ايران تهيه U/ml100، (Gibco Co., UK) يا سرم جنين گاوي FBS درصد 10 و CO2 %5 استرپتومايسين در انكوباتور با ml/gµ100سيلين و پني

ثير شد و بيش كها ت ه سلولك پس از اين.شت داده شدك C 37 دمايها دور ريخته ويي سلولرد، مايع ر كشت را پرك كف فالسك% 90از

، با محيط RPMI-1640 (Gibco Co., UK) بار شستشو با دوو بعد از ساعت مايع 24پس از . انكوبه شد،FBS %10 و RPMI-1640شت ك

با سرعت دقيقه پنج مدت ها برداشته و بعد از سانتريفوژ به رويي سلولrpm3000دشها استفاده شت فيبروبالستكعنوان مايع رويي به.

اي خون هسته كهاي ت گيري از رت و جداسازي سلول خوندر بيهوشي : Peripheral Blood Mononuclear Cells (PBMC)محيطي

با سرنگ هپارينه از قلب خون گرفته ها از كلروفرم استفاده شده و رت گاه خون رقيق شد و آن PBSبا ) U/ml200( هپارينه خون. شد

Histopaque-1083 (Sigma Co., USA)ي رو آرامي به PBS شده با رقيق مجموعه .نشده بود، ريخته شد رقيق خون حجم آن برابر با حجم هك

سرعت و دقيقه 30 مدت هب Histopaque-1083 شده و خون رقيقg400 اي خون محيطي هسته هاي تك سلولو سانتريفوژ گرديد

(PBMC) جمع شده بودند هيستوپك و پالسماكه در حد فاصل را منظور حذف دست آمده به هب PBMCآوري گرديد و آرامي جمع به

10مدت به g250 مخلوط و با سرعت PBS با، همراه آنهيستوپك مخلوط و PBSهاي حاصل مجدداً با سلول. گرديددقيقه سانتريفوژ

مدت به g250با سرعت PBMCمنظور حذف پالكت همراه بار به اينرنگ بلو تريپان از استفاده با زنده هاي سلول. شد دقيقه سانتريفوژ 10

جداسازي 10.شمارش شدند نوري وپكروسكمي شده و با درصد 10حدود درها مونوسيت: PBMCها از ساير مونوسيت

علت تمايل زياد به ها اين سلول. شود را شامل مي PBMC هاي سلولاز ساير چسبند و ميكف فالسك ساعت انكوباسيون به دوبعد از

روش بررسي

696

Page 39: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

هاي توليدكننده انسولين مونوسيت به سلوليريزي با منشا هاي قابل برنامه ها در تمايز سلول اثر مايع رويي كشت فيبروبالست

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

تعداد به PBMCهاي سلولبه اين منظور . شوند ها جدا مي ولسل خانه همراه با محيط 12سلول در هر خانه پليت 5/4-5/3×106

RPMI-1640 با U/ml100سيلين و پنيml/gµ100 استرپتومايسين .رطوبت انكوبه گرديد% 90و C 37 ،5 %CO2 ساعت در دوريخته و

،ز اتمام زمان انكوباسيونبعد ا :ها تمايززدايي از مونوسيتهايي كه به فالسك نچسبيده بودند با دو بار شستشوي آرام جدا سلولها تشكيل نوسيتوها را م هاي چسبنده كه اكثريت آن به سلول. شدند ng/ml5 Recombinant Rat محيط كشت جديد به اضافه،ندهد مي

MCSF (ProSci Co., USA)، ng/ml4/0 Recombinant Rat IL-3 beta (ProSci Co., USA)و µmol/ml140از -Mercaptoethanol

(Sigma Co., USA)،هاي ك از چاهك جهت تمايززدايي در هر يه بعد از اين ك روز ريخته شد ششمدت پليت حاوي مونوسيت به

ريزي با منشا مونوسيت هاي قابل برنامه ها به سلول مدت، مونوسيتProgrammable Cells of Monocytic Origin (PCMOs)تبديل

7و8.گردند مي

شت اين ك: ها تحت اثر مواد تمايزي و قرار دادن آنPCMOsشت كنترل كدر گروه . نترل انجام گرفتكها به دو صورت تيمار و سلول

فقط محيط PCMOs، بر روي ششبعد از برداشت مايع رويي در روز ي در گروه ريخته شد ولFBS% 15 وRPMI-1640شت جديد يعني ك

ng/ml10 EGF Recombinant rat اضافه تيمار محيط جديد به(ProSci Co., USA)و ng/ml20 ازRecombinant rat HGF،

(Institute of Immunoligy Co., Ltd-Japan)، mmol/ml10وتين ك نيز ك گلوmmol/ml5ها و شت فيبروبالستكمايع رويي % 15آميد،

.حت اثر اين مواد قرار گرفتند روز ت15مدت به ريخته شد وشده از هاي كشت داده مورفولوژي سلول: وپيكروسكمطالعه مي

- وسيله ميكرو ه تا مرحله نهايي بها مونوسيتاولين مرحله كشت يات ي جز.شدهاي مختلف بررسي يينما سكوپ معكوس با بزرگ

در ها هاي سلول كشت و ويژگيه در طي دوريتغييرات مورفولوژيك .ه گرديده استي بخش نتايج اراتمايززدايي و تمايز درمراحل

بعد : (DTZ) آميزي اختصاصي ديتيزون ها با رنگ بررسي تمايز سلول ديتيزون از پودر mg10 ، ابتدا)پس از مرحله تمايز( روز21از

(Merck Co., Germany)متيل سولفوكسايد ليتر دي ميليكر ي د(DMSO)قه در دماي دقي20مدت حل گرديد و به C 15 -داري نگه

شت موجود در هر خانه از كليتر محيط ازاي هر ميلي سپس به. شد

در مرحله بعد اين . از اين رنگ اضافه گرديدµl10اي، خانه12پليت پس از . دقيقه در انكوباتور قرار داده شدند30 تا 15مدت ها به سلول

آرامي سه ها به ها خارج شده و سلول شت خانهكطي اين مدت محيط محيط ml2 شستشو شدند، در مرحله آخر به هر خانه PBSمرتبه با

وس بررسي كوپ معكروسكها در زير مي شت اضافه گرديد و سلولك 11.ندك طور اختصاصي رنگ مي هاي انسولين را به گرانولDTZ. شدند

ششدر روزهاي : راديوايميونواسيسنجش ميزان انسولين با روش از ليتر ميلييك، در حدود )تمايز از مراحل تمايززدايي وبعد (21و

ساعت در يكه ك نترل، بعد از اين كهاي تيمار و مايع رويي سلول آوري شده و با ز قرار گرفتند، جمعك گلوmmol/L20معرض

. سنجيده شد(Millipore Co., USA) انسولينراديوايميونواسييت ك ،Gamma counterط دستگاه نهايت غلظت انسولين توس در

(PerkinElmer lifesciences)چنين ميزان انسولين م معلوم شد و هها ه ابتدا در محيط سلولكدرون سلولي نيز به اين ترتيب سنجش شد

روش ها به پس از چند دقيقه، سلول خته و ريmM/L1 اسيد استيك كمك دستگاه سونيكاتور به ي از سطح پليت جدا وكانيكم

(Soniprep 150, UK) سرعتها با نمونهگاه آن. خرد گرديدند rpm1500غلظت انسولين در مايع دقيقه سانتريفوژ و 30مدت به و

مراحل،تمامي در.گيري شد اندازهراديوايميونواسيرويي با روش SPSSثبت رسيدند و نتايج با برنامه رار بهكها با سه مرتبه ت آزمايش

-Oneها از روش دادهتجزيهدر . بررسي شد تفسير و 16ويراست

Way ANOVA وTukey’s test 05/0مقدار استفاده شد وP<دار معني . انجام گرفتExcelافزار ترسيم نمودارها در نرم. در نظر گرفته شد

هاي خون محيطي رت، مونوسيت: تغييرات مورفولوژيكي

ها تحت تاثير هستند، اين سلولكوچك و لكش رويكهايي سلولMCSF ،IL-3 و -Mercaptoethanol روز، از لحاظ شش، بعد از

ها در زير ميكروسكوپ تر شده و برخي از سلول اندازه بزرگشوند يعني صورت دوتايي و در حال تقسيم مشاهده مي وس بهكمع

نند و ك دا ميها تمايززدايي شده و توانايي تقسيم دوباره را پي مونوسيتشوند و از تر مي تدريج بزرگ ها به نيز در طول مرحله تمايز، سلول

لي كش گيرند و حالت مثلثي به خود مي روي خارج شده وكحالت

هايافته

697

Page 40: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانحوا چاپاري

1390ن، بهم11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ثير و تغيير كها ضمن ت ، سلول)1ل كش( هاي بتا دارند شبيه به سلولنيز دارند، ) اي حالت خوشه به( يل كلنيكي، تمايل به تشكمورفولوژي

م كها تدريج از تعداد آن هرده و بكنترل تغيير پيدا نكهاي گروه لولس ).B -2ل كش( ميرند ها مي سلول شده و

اين رنگ، روي را شناسايي: DTZآميزي با نتايج حاصل از رنگبندي انسولين ضروري كند و از آنجا كه اين عنصر براي بسته مي

توايا را كه داراي محتـهاي ب لولـطور اختصاصي س تواند به است، مي

نمـايي وس با بـزرگ كوپ مع كروسك مي اها ب تغييرات مورفولوژي سلول : 1-شكلهـاي سـلول : B ،هاي خون محيطـي رت مونوسيت: A، )آميزي بدون رنگ (×200

روز21يافته بعد از هاي تمايز سلول :C، ششزدايي در روز حاصل از تمايز

ها را به رنگ قرمـز آجـري در بااليي هستند، رنگ كرده و آن انسولين يعني بعد از مرحلـه تمـايز، 21ها در روز آميزي سلول با رنگ 11.آوردرنــگ در زيــر هــاي آجــري صــورت تــوده هــا را بــه ســلولتــوان مــي

تغييرات مورفولوژيكي و 2شكل . ميكروسكوپ معكوس مشاهده كرد .دهد و كنترل را نشان ميهاي گروه تيمار پذيري سلول رنگ

غلظت انسولين در مايع رويي : ميزان سنتز و ترشح انسولين و 21ها بعد از مراحل تمايززدايي و تمايز يعني در روز شش و سلول

سونيكيت، با كيت پس از 21نيز غلظت انسولين درون سلولي در روز RIA (Millipore Co., USA) رشحه مت غلظت انسولين.گيري شد اندازه

با روز شش ) >05/0P(داري اختالف معني21در گروه تيمار در روز ها انسولين توليد روز مرحله تمايزيابي، سلول15دارد، يعني در طي

گونه نبوده و تفاوت كه در مورد گروه كنترل اين حال آن. اند كرده 21زان انسولين مايع رويي در روز شش و در مي)>05/0P(داري معني

ـ نتـرل ك هـاي تيمـار و پـذيري سـلول مورفولـوژي و رنـگ : 2-شكل وسـيله هبگروه تيمار : DTZ ،Aآميزي و با رنگ ×200نمايي وس با بزرگ كوپ مع كروسكمينتـرل كهـاي گـروه سلول: Bاند، آجري در آمده هاي انسولين به رنگ ه گرانول ك

.شود م ميكا ه تدريج از تعداد آن اند و به ردهكتغيير ن

A

B

C

B

A

698

Page 41: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

هاي توليدكننده انسولين مونوسيت به سلوليريزي با منشا هاي قابل برنامه ها در تمايز سلول اثر مايع رويي كشت فيبروبالست

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ng/mlها بر حسب غلظت انسولين در مايع رويي سلول: 1-نمودار

.باشد مي) >05/0P(دار اختالف معني*

و غلظت انسولين درون سـلولي در روز ) 1نمودار (شود مشاهده نمي

با گـروه كنتـرل دارد ) >05/0P(داري گروه تيمار اختالف معني در 21 ).2نمودار (

ان كام رد،كهاي داراي عمل ديده با سلول هاي صدمه جايگزيني سلولدهد، اين ها مي ها را به آن ها يا اندام رد طبيعي بافتكبرگشت عمل

. لي درمان جايگزيني سلول يا طب ترميمي استكاصل بنيادي روش هاي سلولسال و هاي بنيادي بزرگ هاي بنيادي يعني سلول انواع سلول

شان در خودنوزايي و پرتواني، ابزار دليل ظرفيت بنيادي جنيني بههاي مطالعات در مدل3.قدرتمندي براي آينده طب ترميمي هستند

تواند هاي بنيادي مي ه پيوند مشتقات سلولكحيواني نشان داده است ينسون، ضايعات كهاي مزمن از جمله ديابت، پار خيلي از بيماري

اما در رابطه با 12.ندكآميزي درمان طور موفقيت را به غيرهنخاعي وهاي مدت و موثر بافت يابي به ترميم ثابت و طوالني انسان، براي دست

سال و جنيني انساني هاي بنيادي بزرگ ديده با استفاده از سلول صدمههاي هاي موجود سلول رده - 1: بايد مواردي را در نظر گرفت از جمله

ثريت اين كاربرد نيستند چون اكنيني انساني مناسب براي بنيادي ج كتعيين ي - 2 .اند دست آمده ههاي مغذي حيواني ب ها روي اليه رده

هاي بنيادي ه بتوان نوع سلولكولي كهاي مول سري از شاخص ثبات -3 .ص دادـطور مناسب تشخي هني انساني را بـسال و جني بزرگ

ng/mlسلولي بر حسب لين درون غلظت انسو:2-نمودار

.باشد مي) >05/0P(دار اختالف معني*

ثير كهاي بنيادي طي ت هر دو نوع سلول هاي ردهكاريوتيپي

براي پيوند و ترميم بافتي -4 .دقيق داردآزمايشگاهي، نياز به ارزيابي هاي بنيادي تمايز نيافته براي توليد سلولهاي حجيم از شتكنياز به ل سياسي، يمسا -5 .ي اختصاصي براي پيوند ضروري هستندها سلول

هاي استفاده از سلول نشده در زمينه توليد و مذهبي، اخالقي حلاين موارد و نيز موانع ديگر منحصر به . بنيادي جنيني انساني

باشد، و رد پيوند مييل تراتوم كه تشكهاي بنيادي جنيني سلولهاي بنيادي ابت با سلوله قبل از درمان ديكالتي هستند كمش

منبع ك، يافتن يبنابراين 3.سال و جنيني بايد در نظر گرفته شوند بزرگه در حال حاضر جهت كهايي ارآيي بهتر نسبت به سلولكجديد با

.، از اهميت بااليي برخوردار استروند ار ميك هسلول درماني بRuhnke انند تو هاي خون محيطي انسان مي مونوسيت نشان داد كه

در يك شوند وتمايززدايي IL-3 وMCSFهاي ينتحت تاثير سايتوك ,Hepatocyte Growth Factor (HGF) روزه در حضور 15دوره

Epidermal Growth Factor (EGF), Nicotinamideهاي به سلول نيز نشان داد كه Pufe 7.شبه جزاير پانكراتيك تمايز پيدا كنند

مايززدايي ش بعد از يك مرحله تهاي خون محيطي مو مونوسيتريزي شدن و تمايز را دارند و توانستند مونوسيت توانايي دوباره برنامه در 8. تمايز دهنددوهاي توليدكننده كالژن تيپ را به كندروسيت

هاي خون محيطي رت به تحقيق حاضر، ظرفيت تمايزي مونوسيتن محيطي هاي خو مونوسيت. ساز بررسي گرديد هاي انسولين سلول

و بتا مركاپتواتانول در MCSF ،IL-3رت پس از جداسازي، تحت تاثير

بحث

4/1

2/1

1

8/0

6/0

4/0

2/0

0

ي روي

يع ر ما

ن دسولي

ت انغلظ

(ng/

ml)

كنترل

تيمار

6روز 21روز

* 4/1

2/1

1

8/0

6/0

4/0

2/0

0

ون در

ينسول

ت انغلظ

ي لولس

(ng/

ml)

تيمار كنترل

*

699

Page 42: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانحوا چاپاري

1390ن، بهم11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

يريزي با منشا هاي قابل برنامه به سلول روز تمايززدايي شده وشش ه كوس نشان داد كوپ معكروسكبررسي با مي. مونوسيت تبديل شدند

و ) 1 لكش(تر از مونوسيت بوده ها از لحاظ اندازه بزرگ اين سلولهاي حاصل از پس از اين مرحله، سلول. يي تقسيم دارندتوانا

و HGF ،EGFتورهاي رشد كتمايززدايي مونوسيت تحت اثر فاها در شت فيبروبالستكنيكوتين آميد و گلوكز در حضور مايع رويي

ه كترتيب ساز تمايز يافتند، بدين هاي انسولين روز به سلول15مدت لي كروي به شكن مرحله از حالت ها در اي تغييرات مورفولوژي سلول

دست هاي به و نيز داده) 1ل كش(هاي بتا بوده است شبيه به سلول در )>05/0P(داري ه تفاوت معنيكآمده و نمودارهاي رسم شده

هاي حاصل از تمايززدايي ميزان انسولين موجود در مايع رويي سلولو تفاوت ) 1نمودار (هاي تمايزيافته را در گروه تيمار و سلول

در ميزان انسولين درون سلولي بين گروه تيمار )>05/0P( داري معني DTZآميزي با چنين نتايج رنگ و هم) 2نمودار (دهد نترل نشان ميكو ننده ك هاي ترشح به سلولPCMOدهنده تمايز نشان) A -2 لكش(

وMCSFيبي كها در پاسخ به درمان تر مونوسيت. باشد انسولين ميIL-3 ،شان را از سر رده و تقسيم سلوليكي پيدا يتمايززدايي جز (PCMOs) مونوسيت منشاي با ساز پيشهاي گيرند، اين سلول مي ك مدار7.اي و هپاتوسيت تبديل شوند هاي جزيره ند به سلولنتوا مي

هاي خون دهد مونوسيت ه نشان ميكاي وجود دارد نندهكمتقاعد سازنده انسولين تحت درمان با هاي تواند به سلول محيطي رت مي

جمعيت سلولي Zhao پيش از اين. تورهاي رشد خاص تمايز يابندكفارده بود، ك را گزارش Pluripotent) پرتوان( هاي مشتق از مونوسيت

ها گفته ثيري و مورفولوژي اين سلولكالبته با توجه به فعاليت توسيله آن ه بهكانيسم دقيقي ك م13. فرق دارندPCMOs شود با مي

PCMOs ه كشود هنوز نامشخص است ولي واضح است ايجاد مي 7.در اين فرآيند نقش دارد M-CSF ،IL-3يب كتر

ز، كو، گلEGF و HGFرشد تورهاي كما در مرحله تمايز، از فا تمايز در يها جهت القا شت فيبروبالستكوتين آميد و مايع رويي كني

PCMOs نون، كحقيقات انجام شده تادر بسياري از ت. رديمكاستفاده كي) mmol/ml30-20( زكه غلظت باالي گلوكاثبات شده است

مولد هاي هاي بنيادي به سلول ننده قوي در جهت تمايز سلولكالقاهاي سمت سلول ها به ريزي مجدد سلول انسولين بوده و سبب برنامه

ز در جهت تغذيه ك در اين مطالعه استفاده از گلو14.گردد بتا مي

ز، قبل از كها با گلو ها بوده و عالوه بر اين تيمار سلول سلولها، باعث افزايش شده از سلول گيري غلظت انسولين ترشح اندازه

ه ترشح انسولين كچرا . شود ها مي غلظت انسولين در مايع رويي سلوللي از ويتامين كوتين آميد نيز شك ني7.ز استك رفتار وابسته به گلوكي

B3 شده و در خوبي شناخته ديابتوژنيك آن به ليت آنتيفعاه ك است اين 15. ديده شده استيكهاي حيواني در ديابت نوع بسياري از مدل

افزايش توده سلولي در جزاير النگرهانس، ماده عالوه بر تمايز وز و جلوگيري از آپوپتوز كها به گلو باعث افزايش حساسيت سلول

ها شت فيبروبالستك مايع رويي 16و17.شود هاي تمايزيافته مي سلول تورها وكه اين فاك است (FGFs) تورهاي رشد فيبروبالستيكداراي فاهاي بتا و تكوين پانكراس نقش رد سلولكهايشان در عمل گيرندههمراه مايع رويي بهAه افزودن اكتيوين ك نشان داد Jianjie 3.دارند

راسي از ه باعث توسعه اندودرم پانككها شت فيبروبالستكوين پانكراس كوسيله نوتوكورد در طول ت توليدشده به هاي ولكمول

هاي ، باعث رشد و تمايز سلولEGFهمراه گردد، به پشتي جنيني ميهاي بنيادي جنيني انساني، بدون نياز به اليه ي پانكراس از سلولاپيتليالشح در مرحله جنيني، نوتوكورد با تر18.شوند ننده حيواني ميك تغذيه

Pdx1باعث فعال شدن ژن ) FGFsاز خانواده ( FGF2 و Bاكتيوين ليدي در تكوين پانكراس محسوب كتور ك فاكي Pdx1 .شود ميننده انسولين و كهاي توليد تور براي تنظيم بيان ژنكشود، اين فا مي

چه گفته شد، پس با توجه به آن 3.تمايز خود پانكراس ضروري استزدايي هاي حاصل از تمايز سلول سيد كهتوان به اين نتيجه ر مي

هاي سازنده هاي خون محيطي رت توانايي تمايز به سلول مونوسيت، نيكوتين EGF و HGFدر حضور انسولين، در شرايط آزمايشگاهي و

روشتواند ميه اين كها دارند شت فيبروبالستكآميد و مايع رويي ه روزي بتوانيم ك آن، به اميد جديدي براي سلول درماني ديابت باشد

ه به سهولت و فراواني در كهاي خون خود فرد ديابتي از مونوسيت .نيمكامل وي استفاده كدسترس است، در جهت درمان

نامه تحت عنوان پايان) بخشي از(اين مقاله حاصل : سپاسگزاريهاي خون نوسيتوها بر تمايز م اثر مايع رويي كشت فيبروبالست"

هاي توليدكننده انسولين در شرايط محيطي رت به سلول و كد 1390ارشد در سال در مقطع كارشناسي"آزمايشگاهي

باشد كه با حمايت دانشكده علوم و پژوهشكده زيست مي 2- 2008 .وري دانشگاه اروميه اجرا شده استآ فن

700

Page 43: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

هاي توليدكننده انسولين مونوسيت به سلوليريزي با منشا هاي قابل برنامه ها در تمايز سلول اثر مايع رويي كشت فيبروبالست

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

1. Watt FM, Hogan BL. Out of Eden: stem cells and their niches.

Science 2000;287(5457):1427-30. 2. Parivar K. Stem cells biology. In: Parivar K. Embryology. 8th ed.

Tehran: Mobtakeran Publications; 2008. p. 306-20. 3. Khodadadi L, Jafari H, Farrokhi A, Pirouz M, Baharvand H.

Production insulin producing cell and diabetes treatment. In: Baharvand H. Differentiation and Application of Stem Cells. Tehran: Biology Home Publications; 1387. p. 163-89.

4. Tierney LM, McPhee SJ, Papadacis MA. Current medical diagnosis and treatment international edition. New York: Lange Medical Books, McGraw-Hill; 2002. p. 1203-15.

5. Vaca P, Martín F, Vegara-Meseguer JM, Rovira JM, Berná G, Soria B. Induction of differentiation of embryonic stem cells into insulin-secreting cells by fetal soluble factors. Stem Cells 2006;24(2):258-65

6. Swirski FK, Nahrendorf M, Etzrodt M, Wildgruber M, Cortez-Retamozo V, Panizzi P, et al. Identification of splenic reservoir monocytes and their deployment to inflammatory sites. Science 2009;325(5940):612-6.

7. Ruhnke M, Ungefroren H, Nussler A, Martin F, Brulport M, Schormann W, et al. Differentiation of in vitro-modified human peripheral blood monocytes into hepatocyte-like and pancreatic islet-like cells. Gastroenterology 2005;128(7):1774-86.

8. Pufe T, Petersen W, Fändrich F, Varoga D, Wruck CJ, Mentlein R, et al. Programmable cells of monocytic origin (PCMO): a source of peripheral blood stem cells that generate collagen type II-producing chondrocytes. J Orthop Res 2008;26(3):304-13.

9. Smith RS, Smith TJ, Blieden TM, Phipps RP. Fibroblasts as sentinel cells. Synthesis of chemokines and regulation of inflammation. Am J Pathol 1997;151(2):317-22.

10. Mazzucchelli R, Amadio M, Curreli S, Denaro F, Bemis K, Reid W, et al. Establishment of an ex vivo model of monocytes-derived macrophages differentiated from peripheral blood mononuclear cells (PBMCs) from HIV-1 transgenic rats. Mol Immunol 2004;41(10):979-84.

11. Neshati Z, Matin MM, Bahrami AR, Moghimi A. Differentiation of mesenchymal stem cells to insulin-producing cells and their impact on type 1 diabetic rats. J Physiol Biochem 2010;66(2):181-7.

12. Stock PG, Bluestone JA. Beta-cell replacement for type I diabetes. Annu Rev Med 2004;55:133-56.

13. Zhao Y, Glesne D, Huberman E. A human peripheral blood monocyte-derived subset acts as pluripotent stem cells. Proc Natl Acad Sci U S A 2003;100(5):2426-31.

14. Tang DQ, Cao LZ, Burkhardt BR, Xia CQ, Litherland SA, Atkinson MA, et al. In vivo and in vitro characterization of insulin-producing cells obtained from murine bone marrow. Diabetes 2004;53(7):1721-32.

15. Roche E, Jones J, Arribas MI, Leon-Quinto T, Soria B. Role of small bioorganic molecules in stem cell differentiation to insulin-producing cells. Bioorg Med Chem 2006;14(19):6466-74.

16. Chen LB, Jiang XB, Yang L. Differentiation of rat marrow mesenchymal stem cells into pancreatic islet beta-cells. World J Gastroenterol 2004;10(20):3016-20.

17. Timper K, Seboek D, Eberhardt M, Linscheid P, Christ-Crain M, Keller U, et al. Human adipose tissue-derived mesenchymal stem cells differentiate into insulin, somatostatin, and glucagon expressing cells. Biochem Biophys Res Commun 2006;341(4):1135-40.

18. Jiang J, Au M, Lu K, Eshpeter A, Korbutt G, Fisk G, et al. Generation of insulin-producing islet-like clusters from human embryonic stem cells. Stem Cells 2007;25(8):1940-53.

References

Chapari H. et al. 701

Page 44: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكاران 102

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Tehran University Medical Journal; Vol. 69, No. 11, February 2012: 695-702

Effects of fibroblasts conditioned media on differentiation of programmable cells of monocytic origin to insulin-producing cells

Havva Chapari M.Sc.1* Farah Farokhi Ph.D.1 Nowruz Delirezh Ph.D.2 Shahram Javadi Ph.D.3 Fatemeh Tanhaye Kalate Sabz M.Sc.1 1- Department of Biology, Faculty of Science, Urmia University, Urmia, Iran. 2- Department of Immunology, Faculty of Veterinary Medicine, Urmia University, Urmia, Iran. 3- Department of Clinical Sciences, Faculty of Veterinary Medicine, Urmia University, Urmia, Iran.

* Corresponding author: Dept. of Biology,

Faculty of Science, Urmia University, Urmia, Iran. Postal Code: 5715915199 Tel: +98-914-4030280 E-mail: [email protected]

Received: April 23, 2011 Accepted: May 25, 2011 Background: The characteristic of stem cells in self renewal and differentiation to

different types of cells has stimulated the interests for using stem cells as a starting

material for generating insulin secreting cells. We’ve evaluated the differentiation

potential of Programmable cells of monocytic origin (PCMOs) into insulin producing

cells effected from the growth factors and fibroblasts conditioned media (FCM).

Methods: Peripheral blood monocytes of rat were cultured for 6 days in RPMI with 15%

FBS, β- mercaptoethanol, MCSF and interleukin-3. Then, these cells were incubated in

differentiation media with HGF, EGF, Nicotinamide, 15% fibroblasts conditioned media

and glucose for 15days. Morphological differences of cells were studied by invert

microscope. In several stages, the amounts of insulin in supernatant of cells were

measured by radioimmunoassay kit. Also productions of insulin from differentiated

cells were studied with DTZ special staining.

Results: In response to MCSF and IL-3, monocytes dedifferentiated. These

programmable cells of monocytic origin (PCMOs) were capable of differentiating into

insulin producing cells in differentiation media. The morphology of differentiated cells

was similar to Beta cells and the amount of insulin in supernatant of differentiated cells

was much higher than PCMOs (P<0.05).

Conclusion: HGF, EGF, Nicotinamide and fibroblasts conditioned media are

differentiation factors of PCMOs into insulin producing cells. According to the results

insulin producing cells can be differentiated from programmable cells of monocytic

origin in presence of fibroblasts conditioned media.

Keywords: FCM, Iinsulin-producing cells, PCMOs.

Abstract

Page 45: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

موش اكومبنس هسته پوسته در آن تزريق از ناشي اي تغذيه تغييرات بر يكخورا سكوربيك آاسيد اثر

1390 بهمن، 11 ، شماره69ان، دوره ي تهركي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

هسته پوسته در آن تزريق از ناشي اي تغذيه تغييرات بر آسكوربيك اسيد يكخورا درماني پيش اثر بالغ نر صحرايي هاي موش اكومبنس

ساالري سحر *نژاد عباس مهدي بدره فيروزه ماهاني اسماعيلي سعيد

دانشگاه علوم، دهكدانش شناسي، زيست گروه .ايران رمان،ك باهنر، شهيد

دهكدانش, باهنر شهيد دانشگاه كرمان، :نويسنده مسئول*

0913-1409009: تلفن شناسي زيست گروه, علومE-mail: [email protected]

07/09/1390: تاريخ پذيرش10/07/1390: تاريخ دريافت مقاله

مغزي عبور و - از سد خونيSVCT2 و فعاالنه از طريق ناقل شود اسيد آسكوربيك در مغز سنتز نمي :زمينه و هدف

هاي مختلف مغز پستانداران از جمله پوسته هسته اكومبنس هاي باال و با انتشاري غير يكنواخت در قسمت در غلظتاهش ك در پوسته هسته اكومبنس باعث آسكوربيكتزريق اسيد در مطالعات قبلي مشخص گرديد كهشود، ذخيره مي

ي بر تغييرات كصورت خورا ه بآسكوربيكدرماني با اسيد در تحقيق حاضر به بررسي اثر پيش،تغذيه شده است وش صحرايي نرسر م 63: روش بررسي .پردازيم اي ناشي از تزريق آن در پوسته هسته اكومبنس مي تغذيه

ه گروه درماني شامل ك:بندي شدند گروهترتيب ذيل درماني به گروه اصلي درماني و پيش به دو) گرم 280-220(ننده دوزهاي متفاوت ك هاي دريافت و گروه)سكوربيكآكننده حالل اسيد دريافت (شاهدگروه نترل، گروه ك

)µg/rat250مدت ميكروليتر و بهكت در پوسته هسته اكومبنس به حجم يهمه تزريقا ،آسكوربيكاسيد ) 10 ،50 ودرماني گروه پيش. ساعت تكرار شد12گيري غذا توسط قفس متابوليك اتوماتيك و هر روز انجام شد، اندازهچهارو سپس دوزهاي كردند ميرا با روش گاواژ معدي دريافت ) mg/kg100 (آسكوربيك روز اسيد 15مدت هبكه تزريق اسيد :ها يافته .ردندكرا دريافت ) تزريق درون پوسته هسته اكومبنس(هاي درماني گروهرشده در كذ

اهش دريافت غذا گرديد كباعث ) >05/0P (داري صورت معني ه ب10 ،50 وµg/rat250دوزهاي در همهآسكوربيكيب موثر در تنظيم تغذيه ك تركيعنوان ه بآسكوربيكاسيد : گيري نتيجه.درماني اثري روي نتايج فوق نداشت و پيش

.زي آن در پوسته هسته اكومبنس نداردكي تاثيري بر اثر مركصورت خورا هدرماني ب باشد و انجام پيش مي

.آسكوربيك، هسته اكومبنساسيد تغذيه، ،درماني پيش: ليديكلمات ك

الغري و چاقي لهجم از متابوليسمي و اي تغذيه هاي ناهنجاري اكومبنس هسته. هستند فزوني به رو امروزي جوامع در مفرط

هيپوتاالموس در شده انجام پردازش از بعد را واگي هاي ورودي و مستقيم آناتوميكي ارتباطات واسطه هب آن پوسته 1ند،ك مي دريافت

رفتارهاي نترلك در دارد جانبي هيپوتاالموس با هك غيرمستقيمي دهد مي نشان اخير مطالعات 2.است دخيل) خوردن و بلع (اي تغذيه

1دارد، نقش تغذيه زكمر اتونوميكي تنظيم در اكومبنس هسته هك رـجزاي روي كيـاتونومي راتـاث لهـوسي هـبه عمدطور به روند نـاي هك

C ويتامين 3.گيرد مي صورت ها آديپوسيت و ها هپاتوسيت النگرهانس،

: شود مي ذخيره ينيپروت نوع دو توسط دارانپستان هاي سلول در-Sodium-Vitamin C Co سديم - آسكوربات كوترانسپورتر

Transporter (SVCTs) هگزوزي هاي ناقل و (GLUTs)، و GLUT1 طريق از C ويتامين اكسيده لكش آسكورباتدهيدروGLUT3 شود، مي منتقل SVCT ايزوفرم نوع دو شامل SVCT1 و SVCT2 آسكوربات يعني ويتامين اين احياي لكش فعاالنه هك باشد مي

و نخاعي -مغزي مايع پالسما، در آسكوربيك اسيد 4نند،ك مي منتقل را موالر ميلي 2/1 و 2/0 ،05/0 هاي غلظت در ترتيب هب پستانداران مغز

هاي سلول در SVCT2 پذير اشباع و فعال انتقالي سيستم 5شود، مي حفظ

مقدمه

يدهكچ

703-709، 1390 بهمن، 11 ، شماره 69 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 46: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانساالري سحر

1390بهمن،11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

كي با فعاالنه آسكوربات دهد مي اجازه 6يد،يروكو هكشب تليال نورواپي به سپس و نخاعي -مغزي مايع به پالسما از اي مرحله دو انيسمكم

صورت به آسكوربيك اسيد بزرگ دوزهاي 7.يابد انتقال ها نورون داري معني طور هب مغز در را آسكوربيك اسيد غلظت وريدي داخل

اسيد خالف بر وريدي لداخ آسكورباتدهيدرو اما 8دهد، نمي افزايش مغزي -خوني سد در موجود GLUT1 طريق از تواند مي آسكوربيك

افزايش را مغزي آسكوربيك اسيد غلظت و شود مغز وارد شدت هب 8.دهد

بعضي سنتز در كوفاكتوري نقش بر عالوه ويتامين اين ارژيك، گابا انتقال در نورومدوالتور كي عنوان هب و نوروترانسميترها

با مرتبط رفتارهاي و كولينرژيك ارژيك، دوپامين ارژيك، اماتگلوت جسم مانند مغز مناطق از بسياري در آسكوربيك اسيد 9.باشد مي ها آن

10.است شده يافت اكومبنس هسته و هيپوكمپ هيپوتاالموس، مخطط، هاي نورون از دوپامين رهايش هك است داده نشان اخير مطالعات

هاي آگونيست 11است، همراه سكوربيكآ اسيد با دوپامينرژيك هسته و مخطط جسم در را سلولي خارج آسكوربات ميزان دوپامين بعضي در ماده اين شده گفته حتي 12.دهند مي افزايش اكومبنس و 13ندك مي عمل مغز در دوپامين آنتاگونيست يك عنوان هب ها غلظت اكومبنس هسته درون را آمفتامين مت با شده القا دوپامين رهايش

در (AAO) اكسيداز آسكوربات دوطرفه تزريق 14.دهد مي اهشك AAO اما رده،كن ايجاد رفتاري هاي فعاليت در تغييري پشتي هيپوكمپ

هم و آسكوربات سطح در هم سريع اهشك باعث مخطط جسم داخل ميانگين صحرايي هاي موش در 15.است شده رفتاري هاي فعاليت در روز به نسبت% 20-60 شب طول در مغز كآسكوربي اسيد سطح ليك

شود مرتبط تيكحر رفتار به تواند مي تفاوت اين است، تر بيش بيش تواند مي مخطط جسم آسكوربيك اسيد حيوانات اين در چه چنان

اسيد 16.باشد متغير غيرفعال و فعال وضعيت بين برابر دو از اشتها نندهك تنظيم نوروترانسميترهاي از بعضي سنتز براي آسكوربيك

در. است ضروري دوپامين و سروتونين نفرين، نوراپي ،NPY مانند شده وزن اهشك باعث آن غذايي دريافت اهشك هندي چهكخو

چهكخو در صفاقي درون صورت هب C ويتامين با درماني پيش 17.است و اند داشته غذايي محروميت ساعت 24 هك هايي گروه در هندي غذايي محروميت ساعت 24 دنبال هب اغذ دريافت هك هايي گروه در C ويتامين سطوح از متفاوتي الگوهاي دهد مي نشان اند، داشته

است نكمم هك دارد وجود هندي چهكخو مغز مختلف هاي قسمت هك ارگانيسمي در C ويتامين وسيع رديكعمل طيف به شود مرتبط

با انيدرم پيش چنين هم 18.است شده القا اي تغذيه متفاوت الگوهاي رفتن بين از افزايش باعث تواند مي سوري موش در آسكوربيك اسيد

شده القا Loss Of the Righting Reflex (LORR) شدن راست رفلكس اكومبنس هسته پوسته در آسكوربيك اسيد تزريق 19.شود اتانول با

واسطه هب و شود نمي ساخته مغز درو 20شده تغذيه اهشك باعث روش عمده و شود مي برداشته خون از انتشار و عالف انتقال انيسمكم

يكخورا طريق از انسان و صحرايي موش در ويتامين اين به دسترسي آسكوربيك اسيد با درماني پيش اثر بررسي به حاضر تحقيق در. است

پوسته در آن تزريق از ناشي اي تغذيه تغييرات بر يكخورا صورت هبسوال ين، پاسخ به احاضر يقتحق هدف. پرداختيم اكومبنس هسته

صورت هب) آسكوربيك اسيد( C ويتامين غالب فرم افزودن هك ستا اكومبنس هسته در تزريقي آسكوربيك اسيد بر اثري طوالني گاواژ .ندك مي اعمالتغيير

در) 10/9/1389 تا 3/2/1389 (ماه هفت مدت هبجربي ت مطالعه اين انجام رمانك باهنر شهيد دانشگاه علوم دهكدانش شناسي ستزي بخش در Wistar نژاد نر، صحرايي موش سر 63 تعداد آزمايش اين در. شد

حيوانات. گرفتند قرار بررسي مورد گرم، 220-280 وزني محدوده درجه و يكتاري ساعت 12 و روشنايي ساعت 12 شرايط تحت

غذا و آب مصرف در يتمحدود بدون و C 3±22 شده تنظيم حرارت: شدند تقسيم گروه دو به ابتدا حيوانات اين .شدند مي داري نگه .درماني پيش هاي گروه ،درماني هاي گروه

شاهد گروه، )نخورده دست (نترلك گروه: درماني هاي گروه، )آسكوربيك اسيد حالل عنوان هب سالين نرمال نندهك دريافت(

اسيد) 10 ،50 و µg/rat250( دوزهاي نندهك دريافت هاي گروه .اكومبنس هسته پوسته در آسكوربيك

اسيد روز 15 مدت هب ها گروه همه: درماني پيش هاي گروه سپس و دريافت معدي گاواژ روش با mg/kg100 دوز با آسكوربيك

تزريق صورت هب را آسكوربيك اسيد 10 ،50 و µg/rat250 دوزهاي .دردنك دريافت اكومبنس هسته پوسته داخل

بررسيروش

704

Page 47: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

موش اكومبنس هسته پوسته در آن تزريق از ناشي اي تغذيه تغييرات بر يكخورا سكوربيك آاسيد اثر

1390 بهمن، 11 ، شماره69ان، دوره ي تهركي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

- كتامين مخلوط با حيوانات: گذاري انولك و جراحي روش ,.Alfasan Co)و )mg/kg4 گزايالزين و mg/kg60 كتامين (گزيالزين

Netherlands)، داخل پريتوان صورت هب(IP) شدند هوش بي . سوزن سر (دوطرفه صورت به اكومبنس هسته پوسته گذاري انولك

با واتسون - پاكسينوس اطلس طبق بر) راهنما كانول 22 شماره دستگاه از استفاده با) =mm6/5DV= ،8/0ML= ،7/1AP( مختصات

سر از 20.شد انجام) Stoeling Co., USA (بازويي تك استريوتاكس يكپزش دندان سوزن سر و ها كانول درپوش عنوان هب 25 شماره سوزن چپي از ها كانول تثبيت براي چنين هم تزريق، كانول براي 27 شماره

. گرديد استفاده يكپزش دندان سيمان و كعين

اسيد درماني، پيش گروه در دارو تزريق براي: دارو تزريق دوز با) L-Ascorbic acid, Sigma A-7506, USA (آسكوربيك

mg/kg100 معده وارد گاواژ لوله كمك هب متوالي روز 15 مدت هب و ساعت 12 هر غذا گيري اندازه مدت اين در شد، مي حيوانات

تزريق براي. شد انجام آخر و اول روز در حيوانات وزن گيري اندازه از بعد درمان، پيش و درمان گروه دو هر در زيكمر لكش هب دارو

كي هاميلتون سرنگ كمك به ،)هفته كي( بهبودي دوره طي و جراحي اتيلن پلي لوله از استفاده با حباب راندن پيش كنيكت با و روليتريكمي

پوسته در 27 شماره سوزن سر و متر سانتي 20 طول هب 10 شماره زمان مدت 20ميكروليتر، كي تزريق حجم. شد انجام اكومبنس هسته سپس گرفت، مي صورت متوالي روز چهار مدت به و دقيقه كي تزريق

TSE) متابوليك قفس درون ها موش تزريق، بار هر از بعد دقيقه 20

Co., Germany) گذاشته مصرفي آب و غذا ريگي اندازه براي شد، راركت ساعت 12 هر مصرفي غذاي گيري اندازه شدند، مي

شد، مي انجام آزمايش چهارم و اول روز نيز حيوانات وزن گيري اندازه فرمالين در ها آن مغز و شده جدا حيوانات سر آزمايشات، اتمام از بعد تهيه با سپس شد، مي داده قرار شدن سكفي جهت درصد 20

ويبرواساليس دستگاه از استفاده با رونيكمي 150-200 هاي برش(WPI Co., USA)، تزريق جايگاه صحت نيسل آميزي رنگ روش با و

طي زيكمر تزريق به مربوط هاي داده .گرفت مي قرار بررسي مورد (One Way ANOVA) طرفه كي واريانس آناليز از استفاده با روز چهار اختالف هك مورد هر در و گرفتند ارقر تحليل و تجزيه مورد و استفاده Tukey’s test از اختالف محل مقايسه براي بود داري معني

05/0P< مقايسه براي. شد گرفته نظر در داري معني سطح عنوان هب

Student’s آناليز از) دوگانه هاي گروه (درمان پيش با درمان هاي گروه

t-test گرديد استفاده.

گروه دو اين بين هك داد نشان شاهد و نترلك هاي گروه مقايسه مقايسه در. ندارد وجود بررسي مورد متغيرهاي در داري معني اختالف صورت هب آسكوربيك اسيد دريافت اول روز 15 در غذا مصرف ميزان درماني، پيش گروه در شاهد و نترلك گروه با) mg/kg100( يكخورا دو هر در چنين هم ،)1 نمودار (شود نمي ديده داري معني الفاخت

چهار طي غذا مصرف ميانگين ليك طور هب درماني پيش و درماني گروه و µg/rat250 (استفاده مورد دوزهاي تمام در هك دهد مي نشان روز مصرف توانسته اكومبنس هسته پوسته در آسكوربيك اسيد) 10 ،50 µg/rat10 دوز ه كطوري هب ، دهداهشك ريدا معنيصورت را به غذا شاهد گروه با مقايسه در و ،)>001/0P (با نترلك گروه با مقايسه در در و ،)>01/0P (با درمان گروه در و) >05/0P (با درمان پيش گروه در

با شاهد و نترلك گروه با مقايسه در 250 و µg/rat50 دوزهاي)001/0P<(، دان شده غذا مصرف اهشك باعث) مقايسه در ،)2 نمودار

گروه به نسبت درمان گروه درماني، پيش گروه با درماني گروه اين اما است داشته تري بيش اهشك غذا مصرف ميزان درمان پيش

).3 نمودار( نيست دار معني اهشك

)7n=( ،6/0P=

آسكوربيك اسيد دريافت روز 15 يط غذا مصرف ميزان مقايسه: 1-نمودار درماني پيش گروه در شاهد و نترلك گروه با) mg/kg100 (يكخورا صورت هب

).=7n( شود نمي مشاهده ها گروه بين داري معني اختالف هك داد نشان

هايافته

705

Page 48: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانساالري سحر

1390بهمن،11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

* vs sham 05/0P< ،** vs sham 01/0P< ،*** vs control 001/0P< ،+ vs sham 001/0P<

)اكومبنس پوسته درون تزريق (روز چهار غذاي مصرف ميزان قايسهم: 2-نمودار و نترلك گروه با آسكوربيك اسيد )10 ،50 و µg/rat250 (مختلف هاي گروه در

دوزهاي نندهك دريافت گروه سه هك داد نشان درماني پيش و درماني گروه در شاهد ).=7n( اند شده غذا مصرف در داري معني اهشك باعث آسكوربيك اسيد متفاوت

در رفته ارك هب دوز سه هر در آسكوربيك اسيد دهد مي نشان نتايج روز 15 و داده اهشك را مصرفي غذاي مقدار اكومبنس هسته پوسته پوسته داخل در دوزها همان تزريق بعد نيز و آسكوربيك اسيد گاواژ نتايج ديگر عبارت هب ند،ك نمي ايجاد نتايج در تفاوتي اكومبنس هسته

داد نشان يكخورا صورت هب آسكوربيك اسيد با درماني پيش از حاصل در مشابهي پژوهش در. ندارد آن زيكمر اثر بر تأثيري هيچ هك

باعث هفته 16 مدت هب ياكخور آسكوربيك اسيد از استفاده خرگوش نكمم هك 21است، شده بدن وزن و آب نوشيدن غذا، دريافت افزايشاسيد اكسيداني آنتي اثرات جانوري، هاي گونه تفاوت به است

مقايسه در آن يكخورا صرفا اربردك و تزريق زمان مدت آسكوربيك، با يكخورا درماني پيش تأثير عدم علت. شود مربوط حاضر تحقيق با

AA دستگاه در ويتامين اين جذب: باشد دليل چندين تواند مي هك شود مي انجام SVCT2 و SVCT1 هاي گيرنده واسطه هب گوارش اسيد مقدار دليل بدين واقع در و 6و22هستند پذير اشباع سيستمي

و ببرد، باال را خوني سطح خيلي تواند نمي تغذيه بر مازاد آسكوربيك پذيري اشباع علت هب باشد يافته افزايش خوني سطح هم مقداري اگر

وسيله هب شده افزوده ارمقد 6مغزي، -خوني سد در زيكمر هاي گيرنده در. ندك عبور زيكمر هاي گيرنده پذير اشباع سد از نتوانسته گاواژ هاي سيستم و آسكوربيك اسيد سد دليل هب شده گفته رابطه همين

تيـح ،CNS در كـآسكوربي دـاسي رايـب ويـق ليـخي ومئوستازيـه

7/0P=

دوزهـاي در درمـاني گروه با يدرمان پيش گروه غذاي مصرف مقايسه: 3-نمودار)µg/rat250 درون تزريـق ( طـي دوره چهـار روز آسـكوربيك اسيد )10 ،50 و

.)=7n( شود نمي مشاهده ها گروه در داري معني اختالف داد نشان) اكومبنس پوسته

اسيد غلظت وريدي داخل صورت به آسكوربيك اسيد بزرگ دوزهاي

اما 8دهد، نمي افزايش داري معني طور هب مغز در را آسكوربيك تواند مي آسكوربيك اسيد خالف بر وريدي داخل دهيدروآسكوربات

و شود مغز وارد مغزي -خوني سد در موجود GLUT1 طريق از افزايش تورهاكفا از تعدادي توسط را مغزي آسكوربيك اسيد غلظت است مهم نيز تزريق متابوليت نوع هك است اين دهنده نشان هك 8دهد،

با متناسب داده نشان قبلي مطالعه. ندك ايجاد متفاوتي اثرات تواند مي و اي روده جذب ميزان غذايي جيره در آسكوربيك اسيد مقدار افزايش باال آن با متناسب نيز آن مغزي و خوني غلظت و يابد نمي افزايش

غذا مصرف اهشك باعث آسكوربيك اسيد زيكمر تزريق 22.رود نمي هك دارد وجود احتمال اين 20.دارد مطابقت قبلي هنتيج با هك است شده در تغذيه بر را خود مهاري اثر مستقيم طور هب بتواند آسكوربيك اسيد در اطالعي گونه هيچ خصوص اين در هك ندك اعمال اكومبنس هسته مداخله با را خود اشتهايي ضد اثرات هك اين يا و نيست دست

سيستم قبيل از تغذيه زيكمر تنظيمي هاي سيستم طريق از غيرمستقيم ها هورمون و اي روده پپتيدهاي كوليني، استيل دوپاميني، يدي،ياپيو

سيستم و يديياپيو سيستم تأثير رابطه همين در 23.دهد انجام 26دوپامينرژيكي، سيستم و 25تحريكي، آمينه اسيدهاي 24گاباارژيكي،

اين در است رسيده اثبات به غذا دريافت بر اكومبنس هسته در هسته ارتباطات با رابطه در بسياري آناتوميكي اطالعات خصوص خودمختار هاي نترلك آن تبع به و 2جانبي هيپوتاالموس با اكومبنس

بحث

706

Page 49: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

موش اكومبنس هسته پوسته در آن تزريق از ناشي اي تغذيه تغييرات بر يكخورا سكوربيك آاسيد اثر

1390 بهمن، 11 ، شماره69ان، دوره ي تهركي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

با همراه آسكوربيك اسيد رهايش 1.دارد وجود گوارشي سيستم شده رها موضع در را ها آن متابوليسم تواند مي نوروترانسميترها بعضي خواهد دخالت ها آن فيزيولوژيك ردكعمل در طريق بدين و تنظيم

سبب اكومبنس پوسته در دوپامينرژيكي هاي نورون فعاليت. ردك 26.شود مي غذا دريافت اهشك

هاي ترمينال و دندريت روي D2 و D1 دوپاميني رسپتورهاي پاسخ اما 27و28دارند، وجود اكومبنس زكمر و پوسته در سيناپسي پيش هك شده داده نشان. هستند ديگركي از متفاوت تغذيه به ناحيه دو اين

دوپامينرژيك تعديل براي مهم آناتوميكي سوبستراي كي اكومبنس نوروترانسميتري هاي سيستم از ديگر يكي 29.است اي تغذيه رفتار با سيستم اين هك آنجا از و 30است، يديياپيو سيستم تغذيه نندهك تنظيم

بخشي هك دارد وجود انكام اين لذا 31.دارد عمل تداخل آسكوربات اكومبنس يديياپيو سيستم ردكعمل در مداخله طريق از تأثيرات از هك است شده گزارش. باشد شده اعمال غيرمستقيم يا مستقيم طور هب

NMDA رسپتور فعاليت با مرتبط آسكوربيك اسيد سطح تنظيم باعث سپتورر اين رقابتي غير نندهكمسدود MK-801 چه چنان باشد مي و مخطط جسم در آسكوربيك اسيد سلولي خارج سطوح اهشك

طريق از آسكوربيك اسيد شايد بنابراين 32شود، مي اكومبنس هسته اجرا به را خود تأثيرات از بخشي بتواند ميانجي اين ارك در مداخله سير هاي موش در را غذا دريافت چشمگيري طور هب MK-801. بگذارد

شرايط تحت و نرمال شرايط تحت هاي موش و غذا از محروم و 25.دهد مي افزايش خوردن، غذا پايان انداختن تأخير به با مطبوع غذاي

ترشح روي آسكوربيك اسيد هك است شده مشخص هك آنجا از

از يكي پروالكتين چنين هم و 33دارد، بازدارنده اثر پروالكتين غذا دريافت ايشافز باعث هك است تغذيه نندهك نترلك هاي هورمون

طريق از را خود اثر آسكوربيك اسيد است نكمم لذا 34.شود مي آنجا از .باشد ردهك اعمال غذا دريافت روي پروالكتين ترشح اهشك در نتوانست روز 15 مدت هب يكخورا صورت هب آسكوربيك اسيد هك

و ندك ايجاد تغييري زيكمر آسكوربيك اسيد توسط شده ايجاد پاسخ را آسكوربيك اسيد هك شاهد و نترلك گروه با مقايسه در طور همين

در داري معني تغيير نتوانست نيز اند ردهكن دريافت زيكمر صورت هب اسيد تأثير عدم علت بنابراين ند،ك ايجاد صحرايي هاي موش تغذيه

به مربوط شايد آن زيكمر اثر بر درماني پيش صورت هب آسكوربيك قبلي مطالعات هك باشد 6يديكورو هكشب و 4روده، در آن جذب ماهيت

اسيد غلظت افزايش با متناسب سيستم اين اند ردهك تأييد نيز اسيد دريافت افزايش با زمان هم هك چنان ندارد اراييك آسكوربيك داد نشان نتايج 22.يابد مي اهشك نيز اي روده جذب ميزان آسكوربيك

تغذيه اهشك عثبا اكومبنس هسته پوسته داخل آسكوربيك اسيد هك طريق از هك اين احتمال نيست، معلوم آن دقيق انيسمكم اما شود مي

بعيد باشد تغذيه در مؤثر نوروترانسميترهاي ساير ردكعمل در مداخله .رسد نمي نظر هب

نامه تحت عنوان پايان) بخشي از(اين مقاله حاصل : سپاسگزاري بر تعامل آن با سكوربيكآدرماني خوراكي با اسيد بررسي اثر پيش"

دوپاميني در پوسته هسته اكومبنس بر تغذيه در D2آگونيست گيرنده 1390 در مقطع كارشناسي ارشد در سال "هاي صحرايي نر بالغ موش .باشد كه با حمايت دانشگاه شهيد باهنر كرمان اجرا شده است مي

1. Mehendale S, Xie JT, Aung HH, Guan XF, Yuan CS. Nucleus

accumbens receives gastric vagal inputs. Acta Pharmacol Sin 2004;25(3):271-5.

2. Robinson SD. The effect of hypothalamus and nucleus accumbens on orosensory fat preferences in rat: A literature review. Pharmacology and Experimental 1998;258:208-14.

3. Steffens AB, Strubbe JH, Balkan B, Scheurink JW. Neuroendocrine mechanisms involved in regulation of body weight, food intake and metabolism. Neurosci Biobehav Rev 1990;14(3):305-13.

4. Savini I, Rossi A, Pierro C, Avigliano L, Catani MV. SVCT1 and SVCT2: key proteins for vitamin C uptake. Amino Acids 2008;34(3):347-55.

5. Spector R, Johanson C. Micronutrient and urate transport in choroid plexus and kidney: implications for drug therapy. Pharm Res 2006;23(11):2515-24.

6. Hakvoort A, Haselbach M, Galla HJ. Active transport properties of porcine choroid plexus cells in culture. Brain Res 1998;795(1-2):247-56.

7. Qiu S, Li L, Weeber EJ, May JM. Ascorbate transport by primary cultured neurons and its role in neuronal function and protection against excitotoxicity. J Neurosci Res 2007;85(5):1046-56.

8. Huang J, Agus DB, Winfree CJ, Kiss S, Mack WJ, McTaggart RA, et al. Dehydroascorbic acid, a blood-brain barrier transportable form of vitamin C, mediates potent cerebroprotection in experimental stroke. Proc Natl Acad Sci U S A 2001;98(20):11720-4.

9. Harrison FE, May JM. Vitamin C function in the brain: vital role of the ascorbate transporter SVCT2. Free Radic Biol Med 2009;46(6):719-30.

10. Wen L, Chun F, Mei H. Opposite effects of sulpiride and SCH23390 on ethanol-induced striatal ascorbic acid release in

References

Salari S. et al. 707

Page 50: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكاران 100

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Oral ascorbic acid pretreatment on feeding changes following its injection in nucleus accumbens shell in rats

intact and 6-hydroxidopamine lesioned rats. Brain Res 2000;869:31-8.

11. Baptista T, Contreras Q, Teneud L, Albornoz MA, Acosta A, Páez X, et al. Mechanism of the neuroleptic-induced obesity in female rats. Prog Neuropsychopharmacol Biol Psychiatry 1998;22(1):187-98.

12. Phebus LA, Roush ME, Clemens JA. Effect of direct and indirect dopamine agonists on brain extracellular ascorbate levels in the striatum and nucleus accumbens of awake rats. Life Sci 1990;47(15):1317-23.

13. Sahraei H, Aliabadi AA, Zarrindast MR, Ghoshooni H, Nasiri A, Barzegari-Sorkheh AA, et al. Ascorbic acid antagonizes nicotine-induced place preference and behavioral sensitization in mice. Eur J Pharmacol 2007;560(1):42-8.

14. Pierce RC, Rowlett JK, Rebec GV, Bardo MT. Ascorbate potentiates amphetamine-induced conditioned place preference and forebrain dopamine release in rats. Brain Res 1995;688(1-2):21-6.

15. Rebec GV, Wang Z. Behavioral activation in rats requires endogenous ascorbate release in striatum. J Neurosci 2001;21(2):668-75.

16. Rice ME. Ascorbate regulation and its neuroprotective role in the brain. Trends Neurosci 2000;23(5):209-16.

17. Parsons KK, Maeda N, Yamauchi M, Banes AJ, Koller BH. Ascorbic acid-independent synthesis of collagen in mice. Am J Physiol Endocrinol Metab 2006;290(6):E1131-9.

18. Kaplan B, Çetin F, Elbeg S. The effects of vitamin C administration, acute food deprivation, and acute food intake on vitamin C levels in different brain areas of guinea pigs. Int J Vitam Nutr Res 2010;80(3):197-204.

19. Wu CF, Zhang HL, Liu W. Potentiation of ethanol-induced loss of the righting reflex by ascorbic acid in mice: interaction with dopamine antagonists. Pharmacol Biochem Behav 2000;66(2):413-8.

20. Badreh F, Abbasnejad M, Derakhshani A, Jonaidi H. Interaction between ascorbic acid and dopamin D2 receptor in the nucleus accumbens shell in response to feeding. Int J Biol Chem 2009;3:132-41.

21. Sallam SMA, Nasser MEA, Yousef MSH, El-morsy AM, Mahmoud SAS, Yousef MI. Influence of Aluminum Chloride and ascorbic acid on performance, digestibility. Caecal microbial activity and biochemical parameters of rabbits. Res J Agriculture Biol Sci 2005;1:10-6.

22. Groff JL, Gropper SS, Hunt SM. The water soluble vitamins. In: Groff JL, Gropper SS, Hunt SM. Advanced Nutrition and Human Metabolism. 2nd ed. Minneapolis: West Publishing Company; 1995. p. 222-37.

23. Coll AP, Yeo GS, Farooqi IS, O'Rahilly S. SnapShot: the hormonal control of food intake. Cell 2008;135(3):572.e1-2.

24. Znamensky V, Echo JA, Lamonte N, Christian G, Ragnauth A, Bodnar RJ. gamma-Aminobutyric acid receptor subtype antagonists differentially alter opioid-induced feeding in the shell region of the nucleus accumbens in rats. Brain Res 2001;906(1-2):84-91.

25. Echo JA, Lamonte N, Christian G, Znamensky V, Ackerman TF, Bodnar RJ. Excitatory amino acid receptor subtype agonists induce feeding in the nucleus accumbens shell in rats: opioid antagonist actions and interactions with mu-opioid agonists. Brain Res 2001;921(1-2):86-97.

26. Varma M, Torelli GF, Meguid MM, Chai JK, Blaha V, Laviano A, et al. Potential strategies for ameliorating early cancer anorexia. J Surg Res 1999;81(1):69-76.

27. Koshikawa N, Kitamura M, Kobayashi M, Cools AR. Contralateral turning elicited by unilateral stimulation of dopamine D2 and D1 receptors in the nucleus accumbens of rats is due to stimulation of these receptors in the shell, but not the core, of this nucleus. Psychopharmacology (Berl) 1996;126(3):185-90.

28. Setlow B. The nucleus accumbens and learning and memory. J Neurosci Res 1997;49:515-21.

29. Kelly AE, Baldo BA, Part WE, Will MJ. Corticostriatal-hypothalamic circuitry and food motivation integration of energy, actin and reward. Physiol Behav 2005;86(5):773-95.

30. Ragnauth A, Moroz M, Bodnar RJ. Multiple opioid receptors mediate feeding elicited by mu and delta opioid receptor subtype agonists in the nucleus accumbens shell in rats. Brain Res 2000;876(1-2):76-87.

31. Enrico P, Esposito G, Mura MA, Fresu L, De Natale G, Miele E, et al. Effect of morphine on striatal dopamine metabolism and ascorbic and uric acid release in freely moving rats. Brain Res 1997;745(1-2):173-82.

32. Gu PF, Yang JY, Wu CF, Li W, Shang Y. Frontal decortication eliminates drug-induced ascorbic acid release in the striatum but not the nucleus accumbens of freely moving rats. Brain Res 2005;1033(2):194-201.

33. Shin SH, Stirling RG, Hanna S, Lim M, Wilson JX. Ascorbic acid potentiates the inhibitory effect of dopamine on prolactin release: a putative supplementary agent for PIF. Endocrinol Exp 1990;24(1-2):151-8.

34. Gerardo-Gettens TB, Moore J, Stern JS, and Horwitz BA. Prolactin stimulates food intake in a dose-dependent manner. Am J Physiol Regul Integr Comp Physiol 1999;256(1 Pt 2):R276-R80.

708

Page 51: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

Tehran University Medical Journal; Vol. 69, No. 11, February 2012: 703-709

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

The effect of oral ascorbic acid pretreatment on feeding changes following injection in nucleus accumbens shell in adult male rats

Sahar Salari M.Sc. Mehdi Abbasnejad Ph.D.* Firuzeh Badreh M.Sc. Saeed Esmaeili Mahani Ph.D. Department of Biology, Faculty of Science, Shahid Bahonar University of Kerman, Kerman, Iran.

* Corresponding author: Dept. of Biology,

Faculty of Science, Shahid Bahonar University, Kerman, Iran. Tel: +98-913-1409009 E-mail: [email protected]

Received: October 02, 2011 Accepted: November 28, 2011 Background: Ascorbic acid (AA) is not synthesized in the brain but it is actively

transported through blood-brain barrier by SVCT2 cotransporter and it is stored in high

concentrations with heterogeneous distribution in areas such as nucleus accumbens

shell (AcbSh) in the mammalian brain. Previous studies have shown that Ascorbic acid

injection into AcbSh decreases feeding; therefore, in the present study we evaluated the

effects of oral Ascorbic acid pretreatment on changes in feeding upon its injection in

AcbSh in adult male rats.

Methods: Sixty-three adult male rats (220-280 g) were divided into five treatment and

five pretreatment groups. The treatment groups included the control (intact) group,

sham-operated Ascorbic acid group that received normal saline as vehicle, and three

other groups that received different doses of ascorbic acid (10, 50 and 250 µg/rat) by

injection into AcbSh for four days. The pretreatment groups received Ascorbic acid

(100 mg/kg) for 15 days via gastric gavage before receiving the aforementioned doses

in treatment groups into intra nucleus AcbSh. Feeding measurement was repeated every

12 hours by automatic metabolic cage.

Results: The results indicated that all injected doses of Ascorbic acid (10, 50 and 250

µg/rat) into nucleus accumbens shell decrease food intake (P<0.05) in rats and oral

Ascorbic acid pretreatment had no effects in this regard.

Conclusion: Our findings show that ascorbic acid is an effective factor in feeding

regulation. Oral pretreatment seems to have no influence on the central effects of

ascorbic acid in the nucleus accumbens shell.

Keywords: Ascorbic acid, food intake, nucleus accumbens, pretreatment.

Abstract

Page 52: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

يكمك Tپاسخ لنفوسيت يك اسيد در آنسفالوميليت تجربي خود ايمن و نقش آن دريترانس ريتينو-آل

1390، بهمن11 ، شماره69دورهي تهران،كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

هاي پاسخ اسيد در آنسفالوميليت تجربي خود ايمن و نقش آن دررتينوييكترانس -اثر درماني آل يكمك Tهاي لنفوسيت

*1سيد ميثم ابطحي فروشاني

1نوروز دليرژ 2رحيم حب نقي

3قاسم مسيبي

،يكده دامپزشك دانش،شناسي روبكمي گروه -1 .ايران اروميه، دانشگاه اروميه،

،يكده دامپزشك دانش،پاتوبيولوژي گروه-2 .ايران اروميه، دانشگاه اروميه،

،يكده پزشك دانش،شناسي ايمني گروه -3 .ايران، ك ارا،كي اراكدانشگاه علوم پزش

، دانشگاه اروميه، جاده سرو، اروميه: نويسنده مسئول*

شناسي روبكگروه مي، يكده دامپزشكدانش 0913-3000470: تلفن

E-mail: [email protected]

08/09/1390: تاريخ پذيرش11/08/1390: تاريخ دريافت مقاله

مشخص (EAE)من تجربي خوداي را در پاتوژنز آنسفالوميليتIL-17تحقيقات اخير نقش اساسي :زمينه و هدف

.هاي خودالتهابي مورد توجه قرار گرفته است نشك در مهار واFoxP3+Tregهاي رد سلولكچنين عمل هم. نموده استبوده است، ولي اين (ATRA) اسيد كييرتينو ترانس-گر ايمني آل ه مطالعات قبلي مويد نقش تعديلك با وجودي

بر ATRAدر اين مطالعه اثرات درماني . اند توجيه شدهTh1/Th2هاي سبت سايتوكيناثرات عمدتاً بر مبناي تغيير در ن MOG35-55 با استفاده از پپتيد EAEبيماري : روش بررسي .شدي ارزيابي كم كTهاي هاي لنفوسيت و پاسخEAEروند

. رأسي قرار گرفتندهفتها در دو گروه سپس موش. القا شدC57BL/6 هاي ماده امل فروند در موشكو ادجوانت روز(م درمانگاهي در گروه درماني ياز زمان بروز عال )روز در ميان كي ؛ازاي هر راس بهATRA) μg500درمان با

)33 روز(ها شتار موشكم تا زمان يعال. نترل تنها حالل دارو را دريافت نمودندكگروه زمان، هم .آغاز گشت) 12 FoxP3+Tregهاي فراواني سلول وELISA ا بها ، ميزان توليد سايتوكينMTT آزمون اثير بكميزان ت .روزانه ثبت گرديد

داري طور معني م بهي پس از بروز عالATRAتجويز :ها يافته .هاي طحالي سنجيده شد بين سلول فلوسيتومتري درابدار توليد اهش معنيك ،هاي جداشده از طحال مجدد پادگني در سلولكدنبال تحري به. رديدموجب تخفيف بيماري گ

هاي فراواني سلول. ثير لنفوسيتي، مشاهده گرديدكاهش تكزمان با هم IFN-γ وIL-17التهابي هاي پيش سايتوكينFoxP3+Treg يا سطح وIL-10هاي با اين وجود نسبت. داري نيافت معني تغييرIFN-γ: IL-10 و IL-17: IL-10 اهش ك

هاي خود ثير لنفوسيتكاهش تكم بيماري، ضمن ي بعد از بروز عالATRAجويز ت: گيري نتيجه.يافتداري معني .گردد ميEAEالتهابي، موجب بهبود هاي ضد هاي توليدي به نفع سايتوكين نيگر و تغيير نسبت سايتوك نشكوا

.فوسيتيپاسخ لن يك اسيد،ي رتينوترانس-مولتيپل اسكلروزيس، آنسفالوميليت تجربي خودايمن، آل: ليديكلمات ك

Experimental Autoimmuneايمن آنسفالوميليت تجربي خود

Encephalomyelitis (EAE)بيماري قابل القا و خودالتهابي ك، ي عنوان هاست به ه سالك، باشد يزي در جانوران مكسيستم اعصاب مر

مورد Multiple Sclerosis (MS)مدل تجربي بيماري اسكلروز متعدد به بافت (+CD4)ي كمك Tهاي حمله لنفوسيت1.گيرد ياستفاده قرار م

مطالعات . نمايد يعصبي نقش مهمي در پاتوژنز هر دو بيماري بازي م توسط شدهدـل سايتوكيني توليـه پروفايـكرده است كص ـقبلي مشخ

ي نقش اساسي در وسعت و نوع ضايعات كمك Tهاي تيلنفوس

يا طور گسترده تا همين اواخر به2.نمايد ي بيماري بازي مپاتولوژيكنقش (IFN-) گاما مولد اينترفرونTh1 يها ه سلولكپذيرفته شده بود

يل كه تشك در حالينند،ك ي بازي مMS و EAEاصلي را در پاتوژنز با اين وجود 2-4.باشد يبخش م داراي اثرات حفاظتTh2 يها سلول

ي دچار نقصان در اينترفرون گاما و يا ها مشخص شده است موشتنها ، نه12 و يا گيرنده اينترلوكين 12 اينترلوكين P35گيرنده آن، جز

تري شدت بيش ه بيماري را باك بل،مقاوم نيستند EAE بيماري يبه القا T يها شف رده جديدي از سلولكا اين مساله ب 3-5.دهند ينشان م

مقدمه

كيدهچ

710-717، 1390 ، بهمن11 ، شماره 69 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكزشده پكمجله دانش

Page 53: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانسيد ميثم ابطحي فروشاني

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

از جمله 17 اينترلوكين .تا حدودي حل شد Th17نام ي بهكمكه نقش ك باشد يي مكمك لنفوسيت شاخص اين رده هاي يتوكينسا

هاي زايي بسياري از بيماري مهمي در پيشبرد روند التهاب و بيماري ي از تنظيم متقابلكبرخي شواهد حا عالوه، به5-7.دخودايمن دار

+T CD4+ CD 25)ي تنظيمي كمك Tهاي لنفوسيت و Th17هاي سلول

FoxP3+) يا (FoxP3+Treg)نقش مهمي را در دسته اخير . باشد ي ميك اسيد يترانس رتينو- آل 8و9.كند ي بازي مايجاد تحمل به خود،

داراي هكباشد ي متابوليت فعال ويتامين آ مك، ي)ATRA ،ينيتريتينو(منظور يبات بهكاين تر. استگر ايمني اثرات ضد سرطاني و تعديل

10.ار رفته استك ه بلوسمي پروميلوسيتييس و زادرمان آكنه، پسوريي ا گيرنده هسته ترجيحي به يب از طريق اتصالكعمده اثرات اين تر

Retinoic Acid Receptor (RAR) رتينوييكگيرنده اسيد موسوم به يبات كه ترك در گذشته نشان داده شده است 11.گيرد يصورت م

از هاي خود ايمن بيماريهاي جانوري ويتامين آ برروي برخي از مدل و آنسفالوميليت آلرژيك خود 13ديابت 12، كوليت10،قبيل آرتريت

صورت Th17شف ك اما اين مطالعات در زمان قبل از .موثرند 14ايمنتوجيه Th1/Th2هاي يتوكينساتغيير در تعادل ثراً بر مبناي كگرفته و ا

بعد از ATRAدر اين مطالعه، ضمن بررسي اثرات درماني . اند شدههاي ، اثرات آن بر روي لنفوسيتEAE يشروع عاليم درمانگاه IL-17هاي اينترفرون گاما، ثير، توليد سايتوكينكطحالي از نظر ميزان ت

مورد ارزيابي FoxP3+Tregهاي چنين فراواني سلول و همIL-10و .قرار گرفته است

- صورت موردي هه بكتجربي است - اي اخلهاين مطالعه از نوع مد

ده زيست ك در پژوهش1390دين لغايت شهريورماه ر و از فروشاهديجامعه مورد مطالعه، شامل .انجام شده استفناوري دانشگاه اروميه

شش با محدوده سني C57BL/6 نژاد (Inbred)هاي ماده خالص موشاز انستيتو پاستور ه كباشد مي گرم 8/18 با متوسط وزن هفتههشتتا

اين حيوانات پس از خريداري در شرايط .ايران خريداري شده بود .داري شدند افي نگهكاستاندارد آب، غذا، دما و نور

-M-E-V-G-W) با توالي MOG33-55 پپتيد μg200مقدار : EAE يالقا

Y-R-S-P-F-S-R-V-V-H-L-Y-R-NG-K) 95و درجه خلوص%

(Anaspec Co., USA) در μL100 بافر فسفات سالين (PBS) و μL100 امل ك ادجوانت فروند(Sigma Co., USA) مخلوط ومقدار . صورت زيرجلدي در ناحيه پشت هر موش تزريق گرديد به

ng400سرفه سم سياه (Sigma Co., USA)در حجم نيز μL300 PBS صورت داخل صفاقي تزريق ساعت بعد به48در روز تزريق پپتيد و

ها روزانه مورد ارزيابي روند بيماري و تغييرات وزن موش15.گرديداز مقياس زير جهت ارزيابي شدت بيماري استفاده . قرار گرفت

فلج :ت دم، دوكاختالل در حر :كعدم بروز بيماري، ي :صفر: ديگرد فلج دو پا، : پا، پنجكفلج ي :اختالل در راه رفتن، چهار: شدن دم، سه

16.مرگ :ا، هفتفلج چهار دست و پ: شش 14 : اسيدرتينوييكترانس -آل با EAEهاي مبتال به درمان موش

رأسي با شرايط هفت بيماري به دو گروه يرأس موش پس از القاروز پس از بروز عاليم 21سان تقسيم شده، تا كسني و وزني ي :شرح زير تحت درمان قرار گرفتند درمانگاهي به

در mg/ml4/0ميزان بهATRA (Sigma-USA)استوك : گروه مطالعهPBS 2 حاوي% DMSOهاي پس از تقسيم دارو در لوله . حل گرديد

ردن كنوبت، اقدام به فريز ميزان مورد نياز جهت تزريق در هر كرايو بهمنظور ارزيابي اثرات به. گرديد تا زمان مورد نظر-C 20 دارو در

روز كي ام به تجويزروي بيماري در حال جريان، اقد بر درماني دارو،پس از بروز اولين ) ازاي هر رأس بهATRA) μg500در ميان داروي

هاي در همه موش) بيمارييروز پس از القا 12(عاليم درمانگاهي انتخاب دوز تزريقي بر .صورت داخل صفاقي گرديد گروه مطالعه به

هاي بيماري خود ايمن بر روي ساير مدل مبناي مطالعات گذشته 10و17و18. گرفته استصورت

ه در حجم مشابه با ك بودند EAEهاي مبتال به موش :گروه شاهد پس 12روز ( هاي گروه م در تمام موشيگروه قبلي پس از بروز عال

. قرار گرفتند) دارونما (DMSO %2 حاوي PBS با درمان تحت )از القاه از نظر سن، جنس و وزن مشابه با دو ك C57BL/6 رأس موش هفت. عنوان گروه سالم غير بيمار در نظر گرفته شدند وه قبلي بودند، بهگر

MOG33-55ها فرايند ايجاد بيماري را بدون دريافت پپتيد اين موش .ن با دارونما قرار گرفتنداها تحت درم زمان با آن هم رده وكطي

هاي در سوپ رويي شت سلولي طحال و سنجش سايتوكينكتهيه اقدام ) پس از القا33روز (عد از آغاز درمان هفته بسه: شت طحالك

تحت شرايط استريل ها موشطحال . دشها ردن موشكبه نخاعي

روش بررسي

711

Page 54: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

يكمك Tپاسخ لنفوسيت يك اسيد در آنسفالوميليت تجربي خود ايمن و نقش آن دريترانس ريتينو-آل

1390، بهمن11 ، شماره69دورهي تهران،كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

RPMI-1640شت ك محيط ml5 در شدن قطعه بعد از قطعهو خارج (Sigma Co., USA) 10 حاوي% ،FBS (Gibco Co., Germany) له

ي سيمي جهت تهيه سوسپانسيون سلولي از توربافت حاصل . گرديد دقيقه 10مدت پس از سانتريفوژ به.متر عبور داده شد ميلي2/0قطر به

دست ه ب سلولي بر روي رسوبها،RBC منظور حذف به،g200در دقيقه ضمن افزودن پنجبعد از . دشننده افزوده ك بافر ليزml5آمده

ml10 مدت ده دقيقه در بهبار ديگرشت ك محيطg200 سانتريفوژ FBS %10 حاوي RPMIشت ك در محيط سلوليوب رسسپس. شد ، سوسپانسيونپس از شمارش. ون در آورده شديحالت سوسپانس به

ها در اين سلول. از آن تهيه شدcell/ml106×2تعداد بهسلولي با غلظت MOG33-55 خانه در حضور پپتيد24شت كهاي تيپل

g/ml505 ساعت در انكوباتور حاوي 72مدت به% CO2 داده شتك .آوري شد ها جمع پس از طي اين مدت مايع رويي آن. شدند

هاي شت سلولكي يهاي موجود در مايع رو سنجش سايتوكينهاي يتك از IL-17 و IFN-γ ،IL-10 هاي سنجش سايتوكينبراي: طحال

بر طبق دستورالعمل و (Bendermed Co., Germany)ي مربوطه يزااال . گرديدها اقدام دام از آنكمندرج در دفترچه راهنماي هر

پس از طي :MTTهاي ايمني با روش ثير سلولكبررسي ميزان توني حاوي ي سوسپانسها، دنبال شمارش سلول ، به ذكر شدهمراحل

cell/ml106×1تهيه شد و μl100هاي ك چاه ازك ي از آن در هر رار بدون كبراي هر نمونه سه ت. ريخته شداي ته تخت خانه96پليت MOG33-55 يد از پپتµg/ml50رار در حضور كور پادگن و سه تحض

شتك از محيطكدر سه چاهنيز عنوان بالنك به. در نظر گرفته شدRPMIگذاري در انكوباتور خانه ساعت گرم72بعد از . استفاده شد

-mg/ml5 MTT )3محلول از μl25 به هر چاهك CO2 %5حاوي در ) دي فنيل تترازوليوم برومايد-5،2-)ايل-2دي متيل تيازول - 4،5(

PBSگذاري خانه ساعت ديگر گرمچهارمدت بهه وفزوده شد، اهاي زنده و در توسط سلولMTT ماده يدر اين مدت احيا. گرديده با افزودن ك ديهاي فورمازون گرد ريستالكيل كثير سبب تشكحال ت

در گ شدت رن سپس .در آمدحالت محلول بهDMSO ميكروليتر 100 بر اساس رابطه زيرك تحريشاخصتعيين و nm490طول موج

ك تحريشاخص .محاسبه گرديد

جهت ارزيابي :ي تنظيميكمك Tهاي ارزيابي لنفوسيت يا به) +T CD4+ CD 25+ FoxP3(ي تنظيمي كمك Tهاي لنفوسيت

(eBioscience Co., UK) يت فلوسيتومتريكاز FoxP3+Treg اختصارطور خالصه، سوسپانسيوني به. ل مربوطه استفاده گرديدكتوبر طبق پر. تهيه شدμl100 سلول در حجم 1×106هاي طحالي حاوي از سلول

آميزي رنگCD25 و CD4رهاي سطحي كها براي مار در ابتدا سلولهاي ها با بافر تراوا كننده براي ورود پادتن سپس غشاي سلول. شدند داخل ماركرگاه آن. لول، تراوا و تثبيت گرديددرون س بهFoxP3ضد

بعد از شستشوي رنگ اضافي، . آميزي شد رنگFoxP3 سلوليحالت معلق آميزي به رنگمخصوص ها در حجم مناسبي از بافر سلول

,.DAKO، (Partec Co با دستگاه فلوسيتومتري،هدرآورده شد

Germany) افزار ا نرم ب نيزنتايج حاصل. مورد سنجش قرار گرفتندCellQuest ورد آناليز قرار گرفتم 2ويراست.

مرتبط با (Nonparametric) هاي ناپارامتري جهت مقايسه داده و جهت Mann-Whitney U-testم درمانگاهي از آزمون يشدت عال

طرفه كسه ميانگين تغييرات وزن از آزمون آناليز واريانس ييمقا(ANOVA) وTukey’s testها نيز با روش ساير داده. د استفاده ش

Student’s t-test05/0ها در تمام بررسي. مقايسه شدندP<عنوان بههاي آماري در ليه بررسيك. دار در نظر گرفته شده شد سطح معنيم نمودارها ي انجام شد و براي ترس17 ويراست SPSSافزاري محيط نرم

صورت ها به داده. استفاده شد) Microsoft Excel )2007 افزار از نرمMean± SEMگزارش گرديد .

دست آمده ميانگين شدت ناتواني نورولوژيك در هاساس نتايج ب بر

ATRAهاي مبتال و تحت درمان با طول دوره درمان در موش) 16/4±13/0(نسبت به گروه مبتال ولي بدون درمان ) 14/0±1/3( ثر شدت بيماري نيز دركميانگين حدا). >0005/0P( باشد تر مي مك

در مقايسه با ) 8/5±18/0(هاي مبتال و تحت درمان گروه موش). =014/0P(تر بود مك) 28/4±42/0(هاي مبتال ولي بدون درمان موش

ميانگين شدت بيماري ثركروز حداكه پس از القا 18نار روز كدر دهنده تفاوت و گروه نشانم بين دي، مقايسه تغييرات روزانه عالاست پس از 33 تا 23م در بازه زماني روزهاي يدار در شدت عال معنيبررسي تغييرات وزن در بين ).1نمودار ( باشد بيماري مييالقا هاي مبتال به انگين وزن موشـه ميكاي تحت مطالعه نشان داد ه روهـگ

هايافته

712

Page 55: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانسيد ميثم ابطحي فروشاني

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

هاي ي مختلف بين گروهمقايسه ميانگين شدت بيماري در روزها: 1-نموداردار اختالف معنيدهنده نشان*. ( آغاز شده است12درمان با آترواستاتين از روز .مختلف

)05/0P<(باشد مبتال ميو گروه تحت درمان - بين گروه مبتال.(

در IL-10 و IFN-، IL-17 هاي سه ميانگين غلظت سايتوكينيمقا: 3-نمودارشت در حضور پپتيد ك ساعت 72هاي طحالي پس از شت سلولكسوپ رويي

MOG.) **0005/0(دار در سطح دهنده اختالف معني نشانP< ( دهنده اختالف نشان *و .)باشد ميمبتال و گروه گروه مبتال و تحت درمان بين ) >005/0P(دار در سطح معني

EAEهاي مبتال به و موش) گرم 16±16/0(نشده و درمانEAE و ) 1/20±14/0( هاي سالم در قياس با موش) 7/17±4/0(شده ندرماها نشان اين يافته). >0005/0P(باشد تر مي مكداري طور معني به ATRA هاي مبتال ولي تحت درمان با ه ميانگين وزن موشكدهند مي

اهش كتري مكميزان نشده به هاي مبتال ولي درمان نسبت به موشدهنده تفاوت ه تغييرات روزانه نشانمقايس). >0005/0P( يابد مي

پس 33 تا 26دار وزن بين دو گروه اخير در بازه زماني روزهاي معني مجدد كدنبال تحري به). 2نمودار (باشد بيماري ميياز القا

شت ميزان توليد ك در محيط MOGهاي طحالي با پپتيد لنفوسيت اهش ـكداري معنيطور بهIL-17 و IFN-التهابي شـهاي پي توكينـساي

مبتال و EAEمبتال به هاي سالم، مقايسه ميانگين تغييرات وزن بين موش: 2-نمودار دهنده نشان*(. آغاز شده است 12 از روز ATRAدرمان با .ATRA تحت درمان با EAEبه

).باشد مبتال ميو گروه تحت درمان - بين گروه مبتال)>05/0P(دار اختالف معني

پـس از MOG با پپتيـد كهاي طحالي در تحري ثير لنفوسيت كمقايسه ت : 4-نمودار گروه مبتال و تحت درمان بين) >05/0P(دار در سطح دهنده اختالف معني نشان *( . ساعت 72

.)باشد ميمبتال و گروه

IL-10كه افزايشي در سـطح سـايتوكين ضـد التهـابي با وجودي . يافت

مقايـسه ). 3نمـودار (دار نبـوده اسـت معني افزايش شود، اين ديده مي ــسبت ــه IFN-ن ــي IL-17 ب ــزايش معن ــاكي از اف ــروه ح دار آن در گ و IL-10 بـه IFN-هـاي زمان نسبت هم. باشد مي ATRA كننده دريافت

IL-17 به IL-10 كننده نيز در گروه دريافتATRA داري را كاهش معني MTTيـن تغييـرات، نتـايج تـست در كنـار ا ). 1جدول (دهد نشان مي

ATRAحاكي از كاهش در ميزان تكثير لنفوسيتي در گروه درمـاني بـا دنبـال تحريـك مجـدد در قياس با گروه مبتال ولي بـدون درمـان، بـه

نمـودار (باشد در محيط كشت مي MOGهاي طحالي با پپتيد لنفوسيت، سـطح هـاي فلوسـيتومتري بر اساس نتايج حاصـل از آنـاليز داده ). 4

در گروه ) +T CD4+ CD 25+ FOXP3(مي ـي تنظيكمك Tهاي لنفوسيت

33 30 27 24 21 18 15 12 9 6 3 0 روز پس از القا

سالم تحت درمان-مبتال مبتال24

22 20 18 16 14 12

ن نگي

ميازن

و)

)گرم

سالم تحت درمان-مبتال مبتال

33 30 27 24 21 18 15 12 9 6 3 0 روز پس از القا

7 6

5 4 3 2 1 0

رييما

ت بشد

ن نگي

ميا

مبتال تحت درمان -مبتال

5/2 2

5/1

1

5/0

0

كيحري

ص تشاخ

تحت درمان-مبتال مبتال

INF- IL-10 IL-17

1400

1200 1000

800

600 400

200 0

Pg/

ml

713

Page 56: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

يكمك Tپاسخ لنفوسيت يك اسيد در آنسفالوميليت تجربي خود ايمن و نقش آن دريترانس ريتينو-آل

1390، بهمن11 ، شماره69دورهي تهران،كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

روش هـاي تنظيمـي بـه لنفوسـيت فراوانـي اي از نتـايج بررسـي نمونه: 1-شكل

در مجمـوع +CD4هـاي ننده درصد لنفوسـيت ك بيان RN1هاي موجود در سلول .فلوسيتومتري +T CD 25هـاي صد لنفوسـيت ننده درك بيانQB2ع مرب .باشد هاي استحصالي از طحال مي سلول

FOXP3+ در گيت RN1باشد مي.

نـشده نـسبت بـه گـروه درمـان ) 8/23±22/1(شـده مبتال ولي درمـان

1در شكل ). =22/0P(داري پيدا نكرده بود تغيير معني ) 72/0±65/20( در يك نمونه از هـر گـروه Tregهاي چگونگي فرآيند محاسبه سلول

.ه شده استنشان داد

طور معمـول پـس از بـروز عاليـم هاي خود ايمن به درمان بيماري

گـر نشكهاي خود وا هاي لنفوسيت ه كلون ك درمانگاهي يعني در زماني داراي يافتـه هـاي تمـايز يافته و تبديل به سلول ثيركاي ت طور گسترده به

يـن در حـالي اسـت كـه عمـده ا. دگيـر اند، صورت مـي رد شده كعملصـورت بـه ATRAگر ايمني هاي گذشته در مورد اثرات تعديل يبررس تجـويز اقدام به در اين مطالعه 10و12و13.تگيرانه صورت گرفته اس پيش

گروههاي در تمامي موشكم ناتواني نورولوژييدارو پس از بروز عال

EAEي مبـتال بـه هـا هاي توليـدي در مـوش مقايسه نسبت سايتوكين :1-جدول ATRA شده با نشده و درمان درمان

ها نسبت

ها گروه :IL-17γIFN-

:IL-10γIFN-

IL-17: IL-10

ATRA 74/0±61/3 85/0±14/5 79/0±93/3شده با درمان ،مبتال 95/11±78/0 54/17±18/2 97/1±2/0 مبتال

P 02/0 0005/0< 0005/0<

ه در اين شرايط، كدهد دست آمده نشان مي هيج بنتا. استشدهدرماني ماي باليني و تغييرات وزن نسبت به ن موجب بهبود در ATRAتجويز زمان با تعديل طور هم اين بهبودي نسبي به. گردد نترل ميكگروه ، MOGثير لنفوسيتي در پاسخ به كاهش تكصورت هاي ايمني به پاسخو IL-17ك و پاتوژني يالتهاب ش پيهاي يتوكيناهش توليد ساكنار كدر

IFN- باشد يم. IL-17 سايتوكين اصلي و شاخص رده سلولي Th17اين . باشد ي م

ه بر روي طيف كالتهابي قوي بوده سايتوكين پيشكسايتوكين يرده و موجب آزادسازي انواع مدياتورهاي كها اثر از سلوليا گسترده

، G-CSF و IL-6 ،IL-8 ،GN-CSFهاي يتوكينسا التهابي از قبيلنقصان 5.گردد يمينازها ي و متالوپروتCXCL10 وCXCL1هاي موكاينك

منجر به ايجاد بيماري بسيار EAE يدنبال القا هب در اين سايتوكين، در IL-17رد اصلي كعمل 19.گردد تر و همراه با تأخير مي ماليم

19و20.باشد ي مغزي م- ستن سد خونيك شMS و EAEايمونوپاتوژنز شده با پادگن ميليني هاي ايمن در موشIL-17ننده ك هكتجويز پادتن بلو

ها در مغز شده و متعاقب آن از بروز بيماري مانع بروز كموكاين و تعداد IL-17 ه بين سطحك گزارش شده است 5.شود يجلوگيري م

اينترفرون 20. ارتباط وجود داردMS فعال در افراد مبتال به يها كپالسيژن و نيتريك ك فعال ايها القاي واسطهبا) Th1شاخص (گاما

21. ميكروگليال در پاتوژنز بيماري نقش دارديها اكسايد در سلولو نقش اساسي در ايجاد Th17 يها ه سلولك در حاليرسد يمنظر به

، نمايد يمنقش بازي التهاب و شكست سد خوني مغزي پيشبرد 6.ايجاد ضايعات بافتي دخيل باشند در Th1 يها سلول

ننده ك در گروه دريافته ك IL-17 به IFN-دار نسبت معنيافزايشATRA اثربخشي ارهاي كاز جمله سازون است ك، ممگرديد مشاهده

ورود ه كطور جالب توجهي گزارش شده است به. رژيم دارويي باشد

بحث

714

Page 57: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانسيد ميثم ابطحي فروشاني

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

سطح تر بودن در صورت بيش به بافت مغزي تنها Th17 يها سلول 22.گيرد صورت مي ،Th1 يها در قياس با سلولTh17 يها سلول Th1 در سير پاتوژنز خود ايمني قبل از 17 مولد اينترلوكين يها سلول

ست سد خوني كرده و با ايجاد شرايط التهابي و شكبه بافت مهاجرت در عين حال 19.دارند يها را فراهم م مغزي زمينه ورود ساير سلول

منظور بهTh17ت كنيازمند مشار Th1ي ها سلوله كسد ر يمنظر به اين عوامل منجر به بيان مجموعه.باشندايجاد التهاب و تخريب بافتي

نقش Th1قياس با ر دTh17ي ها سلوله كاين نظريه شده است 5.نمايند تري را در ايجاد بيماري بازي مي مهم

IL-10 هابي و ممانعت هاي الت ردن پاسخك را در محدود مهمي، نقش IL-10ه سطح ك با وجودي23.نمايد بازي مي ، بافتيهاي يباز ايجاد آس

دار داري را نشان نداد، ولي تغيير معني معنيافزايشدر اين مطالعه منجر به تغيير توازن به نفع IL-10 به IL-17 و IL-10به IFN-نسبت

اهش كد در توان ميترتيب شده و بدينIL-10سايتوكين ضد التهابي اهش ك. نمايد ت ك مشارATRAتحت درمان با شدت بيماري در گروه

تبع آن و بهMOG مجدد با پپتيد كثير لنفوسيتي در پاسخ به تحريكت ديده شد، ATRAه در گروه درماني با كهاي اتوراكتيو اهش لنفوسيتك

هاي گذشته نيز بررسي .باشد اهنده شدت بيماري ميكاز جمله عوامل صورت وابسته به دوز به ATRAلنفوسيتي ثيركت از اثرات ضديكحا

هاي و سلولFoxP3+Tregهاي تعادل بين لنفوسيت 14و22.بوده استهاي خود نقش مهمي را در پيشگيري و مهار بيماريIL-17ننده كتوليد

نشان ATRA در مورد In vitroنتايج مطالعات 8و9و21.كند ايمن بازي مي موجب Th17 يها اهش سطح سلولكزمان با هم ATRA هك است داده

در بدن نيز 11.گردد يم FoxP3+Treg يها افزايش سطح سلوليك ي موجود در روده با توليد اسيد رتينو+CD103هاي دندرتيك سلول نيازمند FoxP3+Treg يها امل سلولك ت25.دارندرد مشابهي كعمل

TGF-βه ك در حالي. استTGF-β التهابينار سايتوكينك در IL-6 اين در 26و27.گردد در موش ميTh17 يها امل سلولكموجب پيشبرد ت

در سطح يدار افزايش معنيحاضر ه در مطالعه كحالي است ه ك بايد توجه داشت .گرديد مشاهده نFoxP3+Treg يها سلول

هاي يتوكينسا حضورشده و نترلك در شرايط In vitroمطالعات طور تواند به ينمگيرد و همواره يمهينه صورت ننده در حد بك پالريزه

مشاهده Mucida گذشته نيز ر د. باشدIn vivoگر شرايط بيانق دقيشده با هاي مبتال به ليستريا مونوسيتوژن درمان ه در موشكرده بودند ك

اهش ك يا طور قابل مالحظه بهTh17 يها سطح سلوليكياسيد رتينو يها داري در سطح سلول عنيه تغيير مك ، بدون آنيابد يم

FoxP3+Tregمبود كه كمحققين پيشنهاد نموده بودند . رخ دهدTGF-

βيها ننده تمايز سلولكتور محدودك فا FoxP3+Tregدنبال تجويز بهاين احتمال نيز مطرح شده است 25.باشد ميها به موشيكياسد رتينو

يها سلوليل كهاي التهابي مانع تش يطمح در IL-6ه سطح باالي كFoxP3+Tregه تجويز ك ر حالي د28. گرددATRAهاي در موش

BALB/Cاهش سطح كب مبتال به كوليت خود ايمن موجIL-17 و جويز آن به ت29،ت گشته اسFoxP3+Tregي ها سلولافزايش فراواني

يها سلول مبتال به ديابت موجب افزايش در سطح NODهاي موشFoxP3+Tregي ها سلول بدون تغيير در سطحTh1717.ت شده اس

يل تفاوت در محيط سايتوكيني ايجاد دل بهتواند يمها گونه اختالف ينا اين مسلماً.ي نژادي باشدها تفاوتدليل ماهيت بيماري و يا شده به

اهش كحال ر در ه. باشد يم تر گستردهموارد نيازمند تحقيقات تواند تعادل ي مره شد،ها اشا ه در باال به آنكهاي پاتوژنيك يتوكينسا

. تغيير دهدFoxP3+Tregهاي مهاري را به نفع سلول پس از بروز EAE موجب بهبود روند ATRAه ك در نهايت اين

گر و نشكهاي خود وا ثير لنفوسيتكاهش تكم در همراهي با يعالهاي ضد التهابي نفع سايتوكين هاي توليدي به تغيير نسبت سايتوكين

در ارتباط با MS در خون افراد مبتال به IL-17ي سطح باال. گردد مي ما درمان هاي يافتهبر اساس 19. بوده استIFN-βعدم پاسخ نسبت به

را IL-17اهش سطح ك موجبات MS در مدل موشي بيماري ATRAبا ه افزودن اين ك گردد يبنابراين اين احتمال مطرح م. دارد يفراهم م

.داراي اثرات سودمندي باشد درماني اين افراد يمدارو به رژ تحت عنوان نامه اين مقاله حاصل بخشي از پايان: سپاسگزاري

عمومي داروهاي آتورواستاتين و اسيد ارزيابي اثرات تجويز"ي و سيماي كمك Tهاي يك بر پالريزه شدن پاسخ لنفوسيتيرتينو

ستوپاتولوژيك آنسفالوميليت تجربي خودايمن در موش يباليني و هC57BL/6"و 1389شناسي در سال تراي تخصصي ايمنيك در مقطع د

در .ه با حمايت دانشگاه اروميه اجرا شده استكباشد مي1145د كده زيست كشهنان پژوكاركنگارندگان از زحمات مجموعه پايان

چنين آزمايشگاه و همي دانشگاه اروميهكده دامپزشك دانشووري آ فنمال ك گاه علوم پزشكي اراكشناسي دانشكده پزشكي دانش ايمني

.ر را دارندكتقدير و تش

715

Page 58: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

يكمك Tپاسخ لنفوسيت يك اسيد در آنسفالوميليت تجربي خود ايمن و نقش آن دريترانس ريتينو-آل

1390، بهمن11 ، شماره69دورهي تهران،كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

1. Pahan K. Neuroimmune pharmacological control of EAE. J

Neuroimmune Pharmacol 2010;5(2):165-7. 2. Lees JR, Iwakura Y, Russell JH. Host T cells are the main

producers of IL-17 within the central nervous system during initiation of experimental autoimmune encephalomyelitis induced by adoptive transfer of Th1 cell lines. J Immunol 2008;180(12):8066-72.

3. El-behi M, Rostami A, Ciric B. Current views on the roles of Th1 and Th17 cells in experimental autoimmune encephalomyelitis. J Neuroimmune Pharmacol 2010;5(2):189-97.

4. Jäger A, Dardalhon V, Sobel RA, Bettelli E, Kuchroo VK. Th1, Th17, and Th9 effector cells induce experimental autoimmune encephalomyelitis with different pathological phenotypes. J Immunol 2009;183(11):7169-77.

5. Korn T, Oukka M, Kuchroo V, Bettelli E. Th17 cells: effector T cells with inflammatory properties. Semin Immunol 2007;19(6):362-71.

6. Murdaca G, Colombo BM, Puppo F. The role of Th17 lymphocytes in the autoimmune and chronic inflammatory diseases. Intern Emerg Med 2011;6(6):487-95.

7. Fletcher JM, Lalor SJ, Sweeney CM, Tubridy N, Mills KH. T cells in multiple sclerosis and experimental autoimmune encephalomyelitis. Clin Exp Immunol 2010;162(1):1-11.

8. O'Connor RA, Taams LS, Anderton SM. Translational mini-review series on Th17 cells: CD4 T helper cells: functional plasticity and differential sensitivity to regulatory T cell-mediated regulation. Clin Exp Immunol 2010;159(2):137-47.

9. Oukka M. Interplay between pathogenic Th17 and regulatory T cells. Ann Rheum Dis 2007;66 Suppl 3:iii87-90.

10. Nozaki Y, Yamagata T, Sugiyama M, Ikoma S, Kinoshita K, Funauchi M. Anti-inflammatory effect of all-trans-retinoic acid in inflammatory arthritis. Clin Immunol 2006;119(3):272-9.

11. Elias KM, Laurence A, Davidson TS, Stephens G, Kanno Y, Shevach EM, et al. Retinoic acid inhibits Th17 polarization and enhances FoxP3 expression through a Stat-3/Stat-5 independent signaling pathway. Blood 2008;111(3):1013-20.

12. Osanai M, Nishikiori N, Murata M, Chiba H, Kojima T, Sawada N. Cellular retinoic acid bioavailability determines epithelial integrity: Role of retinoic acid receptor alpha agonists in colitis. Mol Pharmacol 2007;71(1):250-8.

13. Zunino SJ, Storms DH, Stephensen CB. Diets rich in polyphenols and vitamin A inhibit the development of type I autoimmune diabetes in nonobese diabetic mice. J Nutr 2007;137(5):1216-21.

14. Racke MK, Burnett D, Pak SH, Albert PS, Cannella B, Raine CS, et al. Retinoid treatment of experimental allergic encephalomyelitis. IL-4 production correlates with improved disease course. J Immunol 1995;154(1):450-8.

15. Costa O, Divoux D, Ischenko A, Tron F, Fontaine M. Optimization of an animal model of experimental autoimmune encephalomyelitis achieved with a multiple MOG(35-55)peptide in C57BL6/J strain of mice. J Autoimmun 2003;20(1):51-61.

16. Skundric DS, Zakarian V, Dai R, Lisak RP, Tse HY, James J. Distinct immune regulation of the response to H-2b restricted epitope of MOG causes relapsing-remitting EAE in H-2b/s mice. J Neuroimmunol 2003;136(1-2):34-45.

17. Van YH, Lee WH, Ortiz S, Lee MH, Qin HJ, Liu CP. All-trans retinoic acid inhibits type 1 diabetes by T regulatory (Treg)-dependent suppression of interferon-gamma-producing T-cells without affecting Th17 cells. Diabetes 2009;58(1):146-55.

18. Kinoshita K, Yoo BS, Nozaki Y, Sugiyama M, Ikoma S, Ohno M, et al. Retinoic acid reduces autoimmune renal injury and increases survival in NZB/W F1 mice. J Immunol 2003;170(11):5793-8.

19. Balasa R.T helper 17 cells in multiple scelerosis and experimental autoimmune encephalomyelitis. Romanian J Neurol 2010;9(4):181-8.

20. Jadidi-Niaragh F, Mirshafiey A. Th17 cell, the new player of neuroinflammatory process in multiple sclerosis. Scand J Immunol 2011;74(1):1-13.

21. Petro TM. Regulatory role of resveratrol on Th17 in autoimmune disease. Int Immunopharmacol 2011;11(3):310-8.

22. Stromnes IM, Cerretti LM, Liggitt D, Harris RA, Goverman JM. Differential regulation of central nervous system autoimmunity by T(H)1 and T(H)17 cells. Nat Med 2008;14(3):337-42.

23. Saraiva M, O'Garra A. The regulation of IL-10 production by immune cells. Nat Rev Immunol 2010;10(3):170-81.

24. Lovett-Racke AE, Racke MK. Retinoic acid promotes the development of Th2-like human myelin basic protein-reactive T cells. Cell Immunol 2002;215(1):54-60.

25. Mucida D, Park Y, Kim G, Turovskaya O, Scott I, Kronenberg M, et al. Reciprocal TH17 and regulatory T cell differentiation mediated by retinoic acid. Science 2007;317(5835):256-60.

26. Dong C. Mouse Th17 cells: current understanding of their generation and regulation. Eur J Immunol 2009;39(3):640-4.

27. Aranami T, Yamamura T. Th17 Cells and autoimmune encephalomyelitis (EAE/MS). Allergol Int 2008;57(2):115-20.

28. Korn T, Reddy J, Gao W, Bettelli E, Awasthi A, Petersen TR, et al. Myelin-specific regulatory T cells accumulate in the CNS but fail to control autoimmune inflammation. Nat Med 2007;13(4):423-31

29. Bai A, Lu N, Guo Y, Liu Z, Chen J, Peng Z. All-trans retinoic acid down-regulates inflammatory responses by shifting the Treg/Th17 profile in human ulcerative and murine colitis. J Leukoc Biol 2009;86(4):959-69. 

References

Abtahi Froushani S.M. et al. 716

Page 59: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكاران 102

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كانشگاه علوم پزشي، دكده پزشكمجله دانش

Tehran University Medical Journal; Vol. 69, No. 11, February 2012: 710-717

Therapeutic effects of all-trans retinoic acid on experimental autoimmune encephalomyelitis and its role in T-helper lymphocyte

responses

Seyyed Meysam Abtahi Froushani D.V.M.1* Norouz Delirezh Ph.D.1 Rahim Hobbenaghi D.V.SC2 Ghasem Mosayebi Ph.D.3

1- Department of Microbiology, Faculty of Veterinary Medicine, Urmia University, Urmia, Iran. 2- Department of Pathobiology, Faculty of Veterinary Medicine, Urmia University, Urmia, Iran. 3- Department of Immunology, Faculty of Medicine, Arak University of Medical Sciences, Arak, Iran. * Corresponding author: Dept. of

Microbiology, Veterinary Faculty, Urmia University, Sero Road, Urmia, Iran. Tel: +98-913-3000470 E-mail: [email protected]

Received: November 02, 2011 Accepted: November 29, 2011 Background: Recent studies have demonstrated an essential role for IL-17 in the

pathogenesis of experimental autoimmune encephalomyelitis (EAE). Furthermore, it

has been shown that FoxP3+Treg cells play an important role in the suppression of

autoinflammatory reactions. Although, previous studies have determined the

immunomodulatory potentials of all-trans-retinoic acid (ATRA), but these

immunomodulations have been mostly justified by alteration in Th1/Th2 cytokines. The

present study was carried out to investigate the therapeutic effects of ATRA on EAE and

its effects on T-helper cells responses.

Methods: EAE was induced by MOG35-55 peptide and complete Freund's adjuvant in

female C57BL/6 mice. The mice were allocated to two therapeutic groups (n=7 per

group). Treatment with ATRA (500 μg/mouse; every other day) was initiated in

treatment group on day 12 when they developed a disability score. EAE controls

received vehicle alone with the same schedule. Signs of disease were recorded daily

until day 33 when the mice were sacrificed. Splenocytes were tested for proliferation

by MTT test, cytokine production by ELISA and FoxP3+Treg cell frequency by

flowcytometry.

Results: ATRA significantly reduced the clinical signs of established EAE. Aside from

decreasing lymphocytic proliferation (P<0.05), ATRA significantly inhibited the

production of pro-inflammatory IL-17 (P<0.005) as well as IFN-γ (P<0.0005) upon

antigen-specific restimulation of splenocytes. FoxP3+Treg cell frequency and IL-10

levels were not altered significantly. However, IFN-γ to IL-10 and IL-17 to IL-10 ratios

decreased significantly (P<0.0005).

Conclusion: Parallel to reducing autoreactive lymphocyte proliferation and cytokine

production in favor of pro-inflammatory cytokines, all-trans-retinoic acid ameliorated

established experimental autoimmune encephalomyelitis.

Keywords: All-trans-retinoic acid, autoimmune response, experimental autoimmune encephalomyelitis, lymphocyte, multiple sclerosis.

Abstract

Page 60: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

ليه پيونديكدر گيرندگان اهش هيپرتروفي بطن چپدر ك اثر سيروليموس

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

: ليه پيونديكدر گيرندگان اهش هيپرتروفي بطن چپكدر اثر سيروليموس ارآزمايي بالينيك

*1پور محسن صدقي

2سيد عبدالحسين طباطبايي 2مال هدايتكداريوش ، 3فرشته سدادي 1ساطعحسين ، 2دوست فرحناز نيك

4بتول قرباني يكتا

، بيمارستان شريعتي،و عروققلب گروه -1، ي تهرانكدانشگاه علوم پزش، يكده پزشكدانش

.تهران، ايران، يكده پزشك دانش،قلب و عروق گروه -2

.، تهران، ايراني تهرانكدانشگاه علوم پزش دانشگاه ،يكده پزشك دانش،رولوژيفگروه ن -3

.، تهران، ايراني تهرانكعلوم پزش دانشگاه ،پزشكيفيزيولوژي، دانشكده گروه -4

.، تهران، ايرنآزاد اسالمي، واحد پزشكي تهران

راه جالل آل احمد، بزرگ ،تهران: نويسنده مسئول*

پستي دك، گروه قلب و عروق، شريعتي بيمارستان 021-61192647: تلفن 1411713135

E-mail: [email protected]

30/08/1390: تاريخ پذيرش07/05/1390: تاريخ دريافت مقاله

در مرگ و ميرترين علل ي از مهمك يLeft Ventricular Hypertrophy (LVH)هيپرتروفي بطن چپ :زمينه و هدف

.باشد ليه ميك در گيرندگان پيوند هدف مهمكرگرسيون هيپرتروفي در بطن چپ يو ليه است كگيرندگان پيوند و LVH بر و سيكلوسپورين Sirolimus (SRL) سيروليموس مطالعه باليني بررسي اثرات كهدف پژوهش حاضر در ي

تر شريعتي كليه در بيمارستان دكننده ك معيت مورد مطالعه بيماران دريافتج: روش بررسي .باشد ميها نآمقايسه گروه تقسيم دوبيماران بر اساس نوع داروي ايمونوساپرسيو تجويز شده به .باشند مي 1388-89هاي در سالتهران سال كها در ابتدا و پس از ي نآارديوگرافي و باليني كوكهاي ا شاخصه .گروه سيروليموس و سيكلوسپورين .شدند 36ه كند شد بررسي )زن% 40 نفر 22مرد و % 60 نفر 33( بيمار55در مجموع :ها يافته .ناليز شدآثبت و ، يبررس در eGFR .ندي شدندب طبقه) سيروليموس(در گروه % 5/34 ها نفر آن 19و ) سيكلوسپورين(در گروه % 5/65ها نفر آن2 به 713/53±7 از SRLگروه

m73/1ml/min 6±05/54عالوه ترشح پروتيين در ادرار در گروه به، رسيدSRL از 19/36±8به 86/36±11 از CNIدار بوده و در گروه ه اين اختالف معني رسيد كh24/mg 9/7±7/33 به 10±7/35

گيري نسبت به حالت پايه بعد از پي IVSD, PWD, LVMi, LVM اهشكهاي اكوكارديوگرافي در ارتباط با داده.رسيدگروه EF, RWT, EDD, FS هاي اكوكارديوگرافي داده .)>05/0P(دار بود يهد معنمقايسه با گروه شا در SRLگروه در

SRL05/0( سال نداشت كبعد از ي داري نسبت به گروه شاهد ي تفاوت معنP>(.مطالعه حاضر اولين : گيري نتيجهدهنده ه نشانك بودهصورت مطالعه باليني هب SRLي اكوكارديوگرافيك در مصرف يمطالعه در ايران با بررسي جز

.باشد ميLVH بر SRLاهنده كاثرات

.سيروليموس، ليه پيونديك گيرندگان ،هيپرتروفي بطن چپ :ليديكلمات ك

يكي Left Ventricular Hypertrophy (LVH)هيپرتروفي بطن چپ رگرسيون . در گيرندگان پيوند كليه استمرگ و مير ترين علل از مهم

هيپرتروفي در بطن چپ يك هدف مهم در گيرندگان پيوند كليه مدت همراه با كاهش بقا در طوالنيLVHه معموال كباشد چرا مي

كننده آنزيم مهارداروهاي ه ك مطالعات گذشته نشان داده است 1.استه تحت رژيم ك ياهش هيپرتروفي در بيمارانكباعث ل آنژيوتانسينمبد ن اثراتاي احتماال 2-4.گردد هستند مي(Cyclosporin) كلوسپورينـسي

هاي حيواني اثرات در مدل5.باشد ها مي اخل درمانواسطه تد به

نشان داده LVHاهش بار قلبي در ك بر Sirolimus (SRL) سيروليموسدهنده اثرات هاي انساني نشان مطالعات گذشته در نمونه5-7.شده است

يفيت كخون و در مقايسه با سيكلوسپورين بر بقا، فشارSRLبهتر و قوي بوده و داروي غير س جديدسيروليمو 8-12.باشد زندگي مي

هاي ضد ه با ويژگيكننده سيستم ايمني است ك كوبي با اثرات سرسم مورد توجه دانشمندان ههاي مختلف امروز انيسمكواسطه م هثيري بكت

چنين ليه در ايران و همكتوجه به آمار باالي پيوند با 13-15.استليه بر آن شديم تا با ك بيماران گيرنده ياربردي بودن پژوهش در بقاك

مقدمه

چكيده

718-724، 1390 ، بهمن11 ، شماره 69 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 61: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانپور محسن صدقي

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ارآزمايي باليني اثرات سيروليموس و ك مطالعه كپژوهش حاضر در ي .يمي مقايسه نماLVHسيكلوسپورين را بر

جمعيت مورد شود، انجام مينگر آيندهكوهورت صورت مطالعه به در تهرانشريعتير دكت ليه در بيمارستانكننده ك مطالعه بيماران دريافت

بيماران بر اساس نوع داروي .باشند مي1388- 89هاي سالگروه . گروه تقسيم شدنددوايمونوساپرسيو تجويز شده به

گروه تحت درمان با داروهاي دوهر ،سيروليموس و سيكلوسپورين ماه تحت دوبيماران هر .باشند ميآنزيم مبدل آنژيوتانسين ننده ك مهاراز .اي قرار گرفتند فشار خون با اسفيگمومانومتر جيوهگيري اندازه

شده قبل در اكوكارديوگرافي انجامLVHشرايط ورود به مطالعه وجود شامل ورود به مطالعههايمعيار .از شروع درمان ايمونوساپرسيو بود

طور مستمر و متوالي در به،رده باشدكليه دريافت كفرد پيوند ل درماني ك پروت،ت نمايدكوكارديوگرافي شري و اككلينيكهاي آزمون

بر اساس اكوكارديوگرافي در LVH ادامه دهد و نيزطور مرتب بهرا باال شامل خروج از مطالعه هايمعيار .داشته باشدوجود آغاز مطالعه

گيري پي عدم ، نوبت متواليدو در 85/130تر از بودن فشار خون بيشاكوكارديوگرافي در .آغاز مطالعه در LVH عدم ،مناسب از طرف بيمار

طبق راهنماي M-Modو بر اساس كا ماه انجام شد،12شروع و بعد از وسيله بهآننتايج و 4ا صورت پذيرفتكانجمن اكوكارديوگرافي آمري

Left .گزارش شد ،بوده از تحقيق آگاه نكارديولوژيست كشخص

Ventricular End Diastolic Diameter (LVEDD)، Inter Ventricular

Septal Thickness at end Diastole (IVSD)، Posterior Wall

Diameter (PWD) و Left Ventricular Mass (LVM) بر اساس عنوان بهLVH 4.محاسبه شد اكوكارديوگرافيهاي استاندارد در فرمول

2g/m96از تر در مردان و ضخامت بيش2g/m116 تر از ضخامت بيش بر LVM از تقسيم LVMi 4.شود تعريف مي Cut offعنوان در زنان به

Body Surface Area (BSA)يدآ دست مي ه ب. LVMبر اساس فرمول : 6/0+8/0]3

EDD -3[(IVSD+PWD+EDD)04/1LVM= آيد دست مي هب.

Correction 8/0 ميوكارديوم و عدد Specific gravity 04/1عدد

factorباشد مي .Relative Wall Thickness (RWT) بر اساس فرمول2PW/EDDزيت كعنوان مر به44/0 حساب شده و ارزشCut off

Concentricعنوان بود به44/0>شود يعني اگر ضخامت تعريف مي

LVHعنوان بود به44/0تر يا مساوي مكاگر ضخامت وEccentric

LVHپالسماي سرم هر دو ماه براي كراتينين، 4.شود محسوب مي .دگيري ش ين ادرار اندازهياسيد اوريك و ليپيدها و پروت موگلوبين،ه

ه در صورت كسعي شد در هر گروه حجم نمونه باالتري وارد شود دليل مرگ يا رد پيوند در انتهاي مطالعه حجم خروج از مطالعه به

تحليل آماري از براي. شده در مطالعه وجود داشته باشد نمونه محاسبهها از جداول و توصيف داده براي،17 ويراست SPSSافزار نرم

ي مربوط به اكوكارديوگرافي پايه و مكقايسه مقادير ما و براينمودارهيفي در دو گروه كمتغيرهاي . استفاده شدPaired t-testنهايي از آزمون

2با آزمون 05/0ها داري در آزمون سطح معني و مقايسه= در نظر ليه موازين اخالقي موجود در آن كاصول بيانيه هلسينكي و .گرفته شد

و در اجراي طرح لحاظ رد توجه قرار گرفت پژوهش حاضر مودر .شد

در گروه %5/65ها نفر آن36ه كند شد بيمار بررسي 55در مجموع

بندي گروه سيروليموس طبقه در% 5/34 نفر آن 19سيكلوسپورين و ترين علت ابتال بيش. زن بودند% 40 نفر 22مرد و % 60 نفر 33. شدند در (GN) گلومرولونفريت، %21 نفر 12كليوي ديابت در يماري به بميانگين . بود% 20 نفر 11 در (PKD) كيستيك ليه پليك و %20 نفر 11

آورده شده 1 ماهه در جدول 12گيري متغيرها در ابتدا و پس از پي estimatedاوره، مساحت سطح بدن، سطح كراتينين، وزن،. است

Glumerular Filtration Rate (eGFR)گليسريد، اسيد ، تري، كلسترولموگلوبين در دو گروه سيروليموس و سيكلوسپورين بعد اوريك و ه

در .داري نداشت يحالت پايه تفاوت معن نسبت بهگيري پياز و ,IVSD, PWD LVMiرات يهاي اكوكارديوگرافيك تغي ارتباط با داده

LVM دار بود يايه معنحالت پ گيري نسبت به بيماران بعد از پي)05/0P<(. بررسي اثر SRLهاي اكوكارديوگرافيك در مقايسه بر داده

گروهIVSD هكننده از سيكلوسپورين نشان داد ك با گروه استفادهSRL0001/0 تر است مكداري نسبت به گروه شاهد يطور معن ه بP=

طور ه بSRL گروه PWD .)79/10±8/0 برابر در 2/1±24/12( 0001/0P=) 2/1±25/12تر است مكروه شاهد ـداري نسبت به گ يمعن

هايافته

روش بررسي

719

Page 62: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

ليه پيونديكدر گيرندگان اهش هيپرتروفي بطن چپدر ك اثر سيروليموس

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

مورد و شاهد در بيماران مورد مطالعه گيري در گروه فراواني ميانگين متغيرهاي مورد مطالعه در ابتداي مطالعه و بعد از پي :1-جدول

P متغيرها سيكلوسپورين سيرووليموس

انداردخطاي است ±ميانگين خطاي استاندارد ±ميانگين

)05/0P>( 9/3±94/67 9/3±57/68

9/5±9/68 5/5±9/68

وزن در ابتداي مطالعه وزن در انتهاي مطالعه

)05/0P>( 07/0±77/1 07/0±78/1

09/0±78/1 09/0±78/1

)2m( در ابتداي مطالعه(BSA) مساحت سطح بدن

)2m( مساحت سطح بدن در انتهاي مطالعه

)05/0P>( 26/0±32/1

14/0±27/1

2/0±2/1 2/0±2/1

(mg/dl) كراتينين سرم در ابتداي مطالعه

(mg/dl) سرم در انتهاي مطالعهكراتينين

)05/0P>( 63/39±8/4

6±42 4/5±0/40 0/6±5/41

(mg/dl) ابتداي مطالعه اوره سرم در (mg/dl) اوره سرم در انتهاي مطالعه

)05/0P>( 3/7±53

4/6±54

6/8±1/52

9/8±3/52

)2ml/min1.73 m( مطالعه در ابتداي(eGFR) وش گلومروليميزان ترا

)2ml/min1.73 m( ميزان تراوش گلومرولي در انتهاي مطالعه

)05/0P>( 6/60±185 6/42±209

2/49±8/191 5/42±5/194

(mg/dl) ابتداي مطالعه لسترول سرم درك

(mg/dl) مطالعهنتهايا كلسترول سرم در

)05/0P>( 6/55±148

42±2/156

1/83±8/165 6±156

(mg/dl)ابتداي مطالعه گليسريد سرم در تري (mg/dl)گليسريد سرم در انتهاي مطالعه تري

)05/0P>( 1/1±5 9/0±5/5

1/1±6/5 3/1±4/5

(mg/dl)ابتداي مطالعه اسيد اوريك سرم در (mg/dl) طالعهماسيد اوريك سرم در انتهاي

)05/0P>( 1/1±9/12 1/3±5/13

1±2/13 2/1±9/13

(g/dl)ابتداي مطالعه موگلوبين دره (g/dl)موگلوبين در انتهاي مطالعه ه

)05/0P>( 8/13±8/115

13/1±1/120

13±3/117 4/6±116

(mmHg) ابتداي مطالعه فشار خون سيستوليك در (mmHg) فشار خون سيستوليك در انتهاي مطالعه

)05/0P>( 52/5±1/77 5/3±2/80

7/7±8/77

9/5±4/78

(mmHg) ابتداي مطالعه فشار خون دياستوليك در (mmHg) فشار خون دياستوليك در انتهاي مطالعه

)05/0P>( 6/10±7/35

9/7±7/33

4/11±8/36 6/8±1/36

(mg/24h)ابتداي مطالعه دفع پروتيين ادراري در (mg/24h)دفع پروتيين ادراري در انتهاي مطالعه

0001/0P= 9/0±8/12

8/0±7/10

2/1±9/11

2/1±2/12 (mm) ابتداي مطالعه در(IVSD) دياستولانتهاي ضخامت ديواره بين بطني در (mm) دياستول در انتهاي مطالعه انتهايضخامت ديواره بين بطني در

)05/0P>( 7/4±2/47

7/4±3/47

1/11±7/44

4/9±9/46

(mm)لعه ابتداي مطا در (LVEDD) اندازه داخلي بطن چپ در انتهاي دياستول (mm) در انتهاي مطالعه اندازه داخلي بطن چپ در انتهاي دياستول

0001/0P= 7/0±0/13

9/0±9/10

18/1±1/12

2/1±2/12

(mm) ابتداي مطالعه در (LVPWD) چپضخامت ديواره خلفي بطن (mm) در انتهاي مطالعهچپ ضخامت ديواره خلفي بطن

)05/0P>( 06/0±5/0 04/0±5/0

1/0±49/0 07/0±51/0

RWTدر ابتداي مطالعه RWTدر انتهاي مطالعه

0001/0P= 5/35±8/243 6/32±1/193

0/50±5/220 1/53±3/229

(g) ابتداي مطالعه در (LVM)توده عضالني بطن چپ (g) توده عضالني بطن چپ در انتهاي مطالعه

0001/0P= 3/21±5/137 8/18±108

4/30±8/120 0/29±6/128

)2g/m( ابتداي مطالعه در(LVMi) عضالني بطن چپاندكس توده )2g/m( اندكس توده عضالني بطن چپ در انتهاي مطالعه

)05/0P>( 2/5±5/57 5/5±2/57

0/8±3/63 5/8±6/63

(%) ابتداي مطالعه در(LVEF) اي بطن چپ سر تخليهك

(%) اي بطن چپ در انتهاي مطالعه سر تخليهك

)05/0P>( 3/3±0/30 5/3±8/29

0/6±6/34 4/6±6/34

FS ابتداي مطالعه در (%)

FS انتهاي مطالعه در (%) BSA: Body Surface Area, IVSD: Inter Ventricular Septal Thickness at end Diastole, LVEDD: Left Ventricular End Diastolic Diameter, LVPWD: Left Ventricular Posterior Wall Dimensions, RWT= Relative Wall Thickness, LVM: Left Ventricular Mass, LVMi: Left Ventricular Mass Index, LVEF: Left Ventricular Ejection Fraction, FS: Fractional Shortening eGFR: estimated Glumerular Filtration Rate

720

Page 63: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانپور محسن صدقي

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

گيري در بيماران مورد مطالعه فراواني اثر تفاضل هر متغير در ابتدا و بعد از پي:2-جدول

P متغيرها سيكلوسپورين سيروليموس

خطاي استاندارد ±ميانگين خطاي استاندارد ±ميانگين

وزن پايه 24/0±0/0 -21/0±6/0 09/02( (BSA) مساحت سطح بدن 01/0±0006/0 -01/0±009/0 05/0

m(

(mmHg) فشار خون سيستوليك 1/0±1/0 -8/2±1/4 13/0

(mmHg) فشار خون دياستوليك -8/0±3/1 -5/1±1/3 28/0

(mg/dL) سرمكراتينين 1/0±0/0 2/0±0/0 82/0

)2ml/min1.73 m( ميزان تراوش گلومرولي -8/3±1/1 -3/4±0/1 92/0

(mg/dl) گليسريد سرم تري 9/46±8/9 -5/42±4/8 16/0

(mg/24 h) دفع پروتيين ادراري 0/8±6/0 7/6±0/2 53/0

(mg/dl) اسيد اوريك سرم 9/0±1/0 -7/0±5/0 01/0

(mg/dl)لسترول سرم ك -3/30±6/2 -4/52±0/24 06/0 (mm) انتهاي دياستول ضخامت بين بطني در -1/0±2/0 06/0±6/2 0001/0 (mm) (EDD) اندازه داخلي بطن چپ در انتهاي دياستول -3/14±1/2 -5/0±1/0 53/0

(mm) (PWD) انتهاي دياستول اندازه ديواره خلفي بطن چپ در -6/0±1/0 3/0±0/2 0001/0441/0 02/0±08/0 7/8±4/1-

RWT

28/0 82/0±3/0- 2/1±0/0-

FS (%) 2( (LVMi) طن چپاَندكس توده عضالني ب -5/18±7/7 0/9±5/29 0001/0

g/m(

(%) EF اي بطن چپ سر تخليهك -2/1±0/0 8/0±3/0 28/028/0 8/0±3/0 2/1±2/0-

FS (%) BSA: Body Surface Area, EDD: End Diastolic Diameter, PWD: Posterior Wall Diameter, RWT= Relative Wall Thickness, FS: Fractional Shortening, LVMi: Left Ventricular Mass Index, EF: Ejection Fraction

و سـيروليموس گيـري در گـروه در پايه و پس از پـي LVMiفراواني :1-نمودار )گيري پس از پي -2 ، پايه-1 (گروه سيكلوسپورين در بيماران مورد مطالعه

نـسبت داري معنيطور بهSRL گروه mm9/0±97/10 .(LVMi برابر در

ــم ــاهد ك ــروه ش ــه گ ــت ب ــر اس ــر در 0001/0P=) 29±6/138ت براب2g/m18±08/108) ( 1نمودار .(FS گروه SRL نسبت به گـروه شـاهد

شاهد نسبت به گروه SRL گروه 28/0P= .EFداري ندارد تفاوت معني ت بـه گـروه نـسب SRL گـروه 28/0P= .RWTداري ندارد تفاوت معني

نـسبت بـه SRL گروه 441/0P= .EDDداري ندارد شاهد تفاوت معني اثر تفاضل هر متغيـر در . =53/0Pداري ندارد گروه شاهد تفاوت معني

.آمده است 2گيري در بيماران در جدول ابتدا و بعد از پي

نسبت SRLوه در گرLVHرفت ترين يافته مطالعه حاضر پس مهم

ليه كگيرندگان درLVHاهش ك. بود CNIبه گروه سيكلوسپورين در SRLداري در گروه يطور معن ه بLVMi 1.شود باعث افزايش بقا مي

ته مهم ديگر در مطالعه حاضر كن .ردكاهش پيدا كساله كگيري ي پياهش ضخامت ك غالباً در اثر SRLشده در گروه مشاهدهLVHرفت پس

دار در سايز يه بدون تغييرات معنكافتد طن چپ اتفاق ميديواره ب

بحث

سيكلوسپورين سيروليموس

2 1

160,0000

140,0000

120,0000 100,0000

80,0000

60,0000 40,0000 20,0000

0,0000

LV

Mi (

g/m

2)

721

Page 64: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

ليه پيونديكدر گيرندگان اهش هيپرتروفي بطن چپدر ك اثر سيروليموس

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

و McMullenاين نتايج در توافق با مطالعه . باشد داخل بطن چپ ميShioiبا گزارشات اخير در توافقمطالعه حاضر 5و6.باشد مي Gao ه كاهش ضخامت ديواره خلفي بطن كواسطه ه بLVMiاهش كدهنده نشان

رفت هيپرتروفي اهش يا پسك باعث SRLو مراه بوده باشد ه چپ ميواسطه ه را بSRLمطالعات حيواني اين اثرات 7.گردد قلبي مي

5-7.دارد ثير سلولي اين دارو عنوان ميكهاي ضد ت انيسمكم در گزارشات قبلي دليل S6هاي هاي ريبوزوم ينيفسفريالسيون پروت

ا روند ترجمه ه با فسفريله شدن ريبوزوم5و7.اين امر عنوان شده استRNAگردد و از بين رفتن اين مسير در سازي متوقف مي يني به پروت احتماال IIآنژيوتانسين . شناخته شده استLVHعلت Boluyt14مقاله

شود و اين امر باعث افزايش سنتز ميS6هاي باعث فعاليت ريبوزومالبته . نمايد اين اثر را مهار ميSRLو 15گردد ين ميوسيت قلبي مييپروت

در تجويز توجه داشت در گزارشاتي از SRLبايستي به دوزهاي Diekmann اپيستاكسي بعد از SRLو گزارشات 16باشد موجود مي

ت پوستي بعد از استفاده از دارو موجود الك مشMaheديگر توسط ه كهد د نشان ميPaoletti گزارشات ديگري مانند مطالعه 17.است

در LVH اهشك در ه آنزيم مبدل آنژيوتانسيننندك داروهاي مهار ازSRL گروه درeGFR 4.هستندليه موثر كنندگان پيوند ك دريافت

2m73/1 ml/min 7±713/53 عالوه ترشح ه رسيد ب05/54±6 بهگرم ميلي( 7/33±9/7 به 7/35±10 از SRLين در ادرار در گروه يپروت از CNIده و در گروه دار بو يه اين اختالف معنكرسيد ) ساعت24در ين در ادرار در اين ياهش ترشح پروتك. رسيد19/36±8 به 11±86/36

هاي قبلي كه در گزارش با توجه به اين .ميت استاهيز مطالعه حاRoodnatافزايش پروتيين در ترشحات ادراري بيماران تحت درمان با

SRLدر تور موربيديتي استكفا كه ريسكو اين مساله 18 وجود داشت از اين جهت در Diekmannمطالعه حاضر وجود نداشت و مطالعه

ازSRL خون در گروه كراتينين سطوح 16. ما بودتوافق با مطالعهداري را نشان ياهش معنكه ك رسيد 1/0±27/1(mg/dl) به 2/0±32/1

22/1±2/0 به(mg/dl) 2/1±26/0 ازCNIاهش در گروه كداد اين ميت ها اه در نفروپاتي حاصل از گرفت كراتينينه سطوح كرسيد ه سيروليموس كهاي انيسمكدر مطالعات گذشته م 19.اي دارد ويژه

ردن ك فسفريله -1: هاي گذارد از شيوه ميLVHاثرات خود را بر جلوگيري - 3 5.ينيجلوگيري از سنتز پروت -S6 .2ين ريبوزومال يپروت

ه از ك P27-Kipمانعت روي واسطه م هاز پيشرفت رشد سلولي ب

ردن ك مهار -4 و 20وين سلولي استكهاي الزم براي ت ينيپروتIIآنژيوتانسين

اهش حجم ك تمام اين داليل باعث .ياد شده است 21ه در مطالعه كگردد ارديوگرافي ميكوك در اLVMiاهش كبافتي و

به 2g/m21±5/137 از حالت پايه SRLحاضر در گروه 2g/m18±8/108 مطالعات . ردكاهش پيدا كداري يعنطور م ه بهك رسيد

را CYP3A5. CYP3A4.1Bهاي ه آللك دهند بيماراني اخير نشان ميبنابراين . دارندSRLداري نياز به دوز باالي يطور معن هنند بك مل ميح

تواند نتايج بهتري را مي بيماران كولوژيكهاي فارما در آينده بررسي احتمال رد پيوند را با بررسي طور موثري در درمان پديد آورد و بهمطالعه حاضر محدوديت 22.بيني نمايد ماركرهاي خوني پيش

تر شريعتي تهران كزي بودن آن بود چون صرفاً در بيمارستان دكمر كتليوي و قلبي كهاي عالوه قوانيني براي انجام بيوپسي هانجام شده، ب

از درمان با ها قبل و بعد اين بافتكبراي بررسي الگوهاي پاتولوژيSRLه كباشد مطالعه حاضر اولين مطالعه در ايران مي. وجود نداشت

و سيكلوسپورين SRLي اكوكارديوگرافيك در مصرف يبه بررسي جزميت اه. باشد ميLVH بر SRLاهنده كدهنده اثرات نشانوپرداخته

دهنده اين ه مطالعات ديگر نشانكشود اين مسئله زماني روشن مياهش كتواند باعث خون نمي ه درمان با داروهاي ضد فشاركهستند

LVMi در درمان با CNIهاي قلبي به هر حال بيماري4. گرددليه بوده و حضور كترين دليل مرگ و مير در گيرندگان پيوند اصليLVHردن كآگهي منفي براي اين بيماران خواهد بود و برطرف پيش

در اين . ليه داردكرندگان پيوند را در گيي ويژه خود اياركل كاين مش و )=0001/0P(دار شد يطور معن ه بIVSDاهش ك باعث SRLمطالعه در اين مطالعه ). =0001/0P(دار شد يطور معن ه بPWDاهش كباعث

SRL اهش ك باعثLVMi0001/0(دار شد يطور معن ه بP=(. در ايندر .)<05/0P(دار نشد يطور معن ه بEDDاهش ك باعث SRLمطالعه

. نقش موثري داشته باشدLVHاهش كتواند در ميSRLاين مطالعه .خون است مستقل از اثرات تغييرات فشارLVHاثرات

اثر"نامه تحت عنوان پايان مقاله حاصلاين: سپاسگزاريدر مقايسه با سيكلوسپورين بر هيپرتروفي بطن چپ در سيروليموس

تر شريعتي تهران در سالكد ليه در بيمارستانكگيرندگان پيوند 1390 در سال قلبتخصصيفوق دكتري در مقطع "89-1388خدمات بهداشتي ي وكعلوم پزش باشد كه با حمايت دانشگاه مي

. اجرا شده استدرماني تهران

722

Page 65: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانپور محسن صدقي

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

1. Rigatto C, Foley R, Jeffery J, Negrijn C, Tribula C, Parfrey P.

Electrocardiographic left ventricular hypertrophy in renal transplant recipients: prognostic value and impact of blood pressure and anemia. J Am Soc Nephrol 2003;14(2):462-8.

2. Hernández D, Lacalzada J, Salido E, Linares J, Barragán A, Lorenzo V, et al. Regression of left ventricular hypertrophy by lisinopril after renal transplantation: role of ACE gene polymorphism. Kidney Int 2000;58(2):889-97.

3. Midtvedt K, Ihlen H, Hartmann A, Bryde P, Bjerkely BL, Foss A, et al. Reduction of left ventricular mass by lisinopril and nifedipine in hypertensive renal transplant recipients: a prospective randomized double-blind study. Transplantation 2001;72(1):107-11.

4. Paoletti E, Amidone M, Cassottana P, Gherzi M, Marsano L, Cannella G. Effect of sirolimus on left ventricular hypertrophy in kidney transplant recipients: a 1-year nonrandomized controlled trial. Am J Kidney Dis 2008;52(2):324-30.

5. Shioi T, McMullen JR, Tarnavski O, Converso K, Sherwood MC, Manning WJ, et al. Rapamycin attenuates load-induced cardiac hypertrophy in mice. Circulation 2003;107(12):1664-70.

6. McMullen JR, Sherwood MC, Tarnavski O, Zhang L, Dorfman AL, Shioi T, et al. Inhibition of mTOR signaling with rapamycin regresses established cardiac hypertrophy induced by pressure overload. Circulation 2004;109(24):3050-5.

7. Gao XM, Wong G, Wang B, Kiriazis H, Moore XL, Su YD, et al. Inhibition of mTOR reduces chronic pressure-overload cardiac hypertrophy and fibrosis. J Hypertens 2006;24(8):1663-70.

8. Campistol JM, Eris J, Oberbauer R, Friend P, Hutchison B, Morales JM, et al. Sirolimus therapy after early cyclosporine withdrawal reduces the risk for cancer in adult renal transplantation. J Am Soc Nephrol 2006;17(2):581-9.

9. Gonwa TA, Hricik DE, Brinker K, Grinyo JM, Schena FP; Sirolimus Renal Function Study Group. Improved renal function in sirolimus-treated renal transplant patients after early cyclosporine elimination. Transplantation 2002;74(11):1560-7.

10. Mota A, Arias M, Taskinen EI, Paavonen T, Brault Y, Legendre C, et al; Rapamune Maintenance Regimen Trial. Sirolimus-based therapy following early cyclosporine withdrawal provides significantly improved renal histology and function at 3 years. Am J Transplant 2004;4(6):953-61.

11. Russ G, Jamieson N, Oberbauer R, Arias M, Murgia MG, Blancho G, et al. Three-year health-related quality-of-life outcomes for sirolimus-treated kidney transplant patients after elimination of cyclosporine. Transpl Int 2007;20(10):875-83.

12. Oberbauer R, Segoloni G, Campistol JM, Kreis H, Mota A, Lawen J, et al. Early cyclosporine withdrawal from a sirolimus-based regimen results in better renal allograft survival and renal function at 48 months after transplantation. Transpl Int 2005;18(1):22-8.

13. Cannella G, Paoletti E, Delfino R, Peloso G, Molinari S, Traverso GB. Regression of left ventricular hypertrophy in hypertensive dialyzed uremic patients on long-term antihypertensive therapy. Kidney Int 1993;44(4):881-6.

14. Boluyt MO, Li ZB, Loyd AM, Scalia AF, Cirrincione GM, Jackson RR. The mTOR/p70S6K signal transduction pathway plays a role in cardiac hypertrophy and influences expression of myosin heavy chain genes in vivo. Cardiovasc Drugs Ther 2004;18(4):257-67.

15. Sadoshima J, Izumo S. Rapamycin selectively inhibits angiotensin II-induced increase in protein synthesis in cardiac myocytes in vitro. Potential role of 70-kD S6 kinase in angiotensin II-induced cardiac hypertrophy. Circ Res 1995;77(6):1040-52.

16. Diekmann F, Budde K, Oppenheimer F, Fritsche L, Neumayer HH, Campistol JM. Predictors of success in conversion from calcineurin inhibitor to sirolimus in chronic allograft dysfunction. Am J Transplant 2004;4(11):1869-75.

17. Mahé E, Morelon E, Lechaton S, Sang KH, Mansouri R, Ducasse MF, et al. Cutaneous adverse events in renal transplant recipients receiving sirolimus-based therapy. Transplantation 2005;79(4):476-82.

18. Roodnat JI, Mulder PG, Rischen-Vos J, van Riemsdijk IC, van Gelder T, Zietse R, et al. Proteinuria after renal transplantation affects not only graft survival but also patient survival. Transplantation 2001;72(3):438-44.

19. Nankivell BJ, Borrows RJ, Fung CL, O'Connell PJ, Allen RD, Chapman JR. The natural history of chronic allograft nephropathy. N Engl J Med 2003;349(24):2326-33.

20. Roque M, Cordon-Cardo C, Fuster V, Reis ED, Drobnjak M, Badimon JJ. Modulation of apoptosis, proliferation, and p27 expression in a porcine coronary angioplasty model. Atherosclerosis 2000;153(2):315-22.

21. Sadoshima J, Aoki H, Izumo S. Angiotensin II and serum differentially regulate expression of cyclins, activity of cyclin-dependent kinases, and phosphorylation of retinoblastoma gene product in neonatal cardiac myocytes. Circ Res 1997;80(2):228-41.

22. Anglicheau D, Le Corre D, Lechaton S, Laurent-Puig P, Kreis H, Beaune P, et al. Consequences of genetic polymorphisms for sirolimus requirements after renal transplant in patients on primary sirolimus therapy. Am J Transplant 2005;5(3):595-603.

References

Sedghipour M. et al. 723

Page 66: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

Tehran University Medical Journal; Vol. 69, No. 11, February 2012: 718-724

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكه علوم پزشي، دانشگاكده پزشكمجله دانش

Reduction of left ventricular hypertrophy by Sirolimus in kidney transplant recipients: a nonrandomized clinical trial

Mohsen Sedghipour M.D.1* Seyyed Abdol Hossein Tabatabaei M.D.2 Fereshteh Sadadi M.D.3 Darioush Kamal Hedayat M.D.2 Farahnaz Nikdoost M.D.2 Hossein Sate M.D.1 Batool Ghorbani Yekta Ph.D.4 1- Department of Heart, Shariati Hospital, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran. 2- Department of Heart, Faculty of Medicine, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran. 3- Department of Nephrology, Faculty of Medicine, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran. 4- Department of Physiology, Tehran Medical Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.

* Corresponding author: Dept. of

Cardiology, Shariati Hospital, Jalal Al Ahmad High way, Karegar Ave., Keshavarz Blvd., Tehran, Iran. Tel: +98-21-61192647 E-mail: [email protected]

Received: July 29, 2011 Accepted: November 21, 2011 Background: Persistence of left ventricular hypertrophy (LVH) in renal transplant

recipients is associated with unfavorable outcomes. Calcineurin-inhibitor (CNI)

nephrotoxicity is a major cause of morbidity and mortality after kidney transplantation.

In this study we compared sirolimus (SRL) with calcineurin-inhibitor as primary

immunosuppressants for the attenuation of left ventricular hypertrophy in renal

transplantation recipients.

Methods: In this prospective cohort study done in Shariati Hospital in 2010, we

evaluated the effects of sirolimus and CNI on LVH of 55 renal transplant recipients. The

cases (19) received sirolimus while the controls (36) received CNI while being matched

for age and duration of transplantation. Data regarding blood pressure (BP),

hemoglobin, serum creatinine, uric acid and lipid concentrations were assessed and

changes in left ventricular (LV) mass were evaluated by echocardiography over a one-

year follow-up.

Results: Left ventricular mass significantly decreased (P=0.0001) in the SRL group but

blood pressure did not differ between the two groups. LV mass and LV mass index both

decreased significantly (P≤0.05) but the difference was not associated with changes in

BP. The difference in interventricular septal thickness at end diastole (IVSD) and

posterior wall diameter (PWD) were significant (P≤0.05) in the SRL group but the

difference in end diastolic diameter (EDD) was not significant.

Conclusion: Conversion from CNI to SRL-based immunosuppressive therapy in RTRs

is safe and SRL may decrease LVH. SRL seems to be safe and improve renal function

without cardiac compromise in kidney transplant recipients.

Keywords: Calcineurin inhibitor protein, left ventricular hypertrophy (LVH), renal transplantation, sirolimus, transplant recipient.

Abstract

Page 67: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

Dabigatran etexilate جراحي تعويض مفصل زانودرانعقاد خوراكي ضد

1390 ، بهمن11 ه ، شمار69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ي ضد ترومبين مستقيم در جلوگيري از حوادث كخورا جديد، داروي دابيگاتران اتكسيالت اثر جراحي تعويض مفصل زانودرترومبوآمبوليك

حسيني غالمرضا شاه، مقتداييمهدي

يگانهعلي، حسين فراهيني

*پور سعيد رجب

مجتمع درماني حضرت رسول ، ارتوپدي گروه .، تهران، ايرانتهرانزشكي علوم پدانشگاه ، اكرم

خيابان ، خيابان ستارخان،تهران :نويسنده مسئول*

رم، گروه كمجتمع درماني حضرت رسول ا، نيايش 021-66507059: تلفن ارتوپدي

E-mail: [email protected]

08/09/1390: تاريخ پذيرش21/04/1390: تاريخ دريافت مقاله

مستقيم ترومبين نندهكمهارد انعقا داروهاي ضد، از معدود Dabigatran etexilateدابيگاتران اتكسيالت :زمينه و هدف

. باشد ميتطابق دوز دارويي ينياز بي پايش مستمر عوارض،نياز به عدم ،يكرا خومصرف آن شامل ويژگياست كه دنبال گزينه مناسبي جهت پيشگيري از ايجاد ترومبوآمبولي وريدي بهتواند ها، اين دارو مي اين برتريياتكا هب

بيمار 45 ام شد، انج"بررسي بيماران"روش ه بهكدر اين مطالعه : روش بررسي .باشدجراحي تعويض مفصل زانو انتخاب هاي مورد مطالعه، تحت عمل جراحي قرار گرفتند، ه در بيمارستانك مورد تعويض مفصل زانو 50 شامل گرم در ميلي110صورت بهدابيگاتران اتكسيالتجهت پيشگيري از ترومبوآمبولي وريدي پس از جراحي از . شدند سهبيماران در . روز استفاده شد10مدت رم در روز بهگ ميلي220 ساعت اول پس از جراحي و سپس 1-4طول

نوبت سونوگرافي داپلر وريدي در روز يازدهم انجام شد و مجدداً در انتهاي ماه كنوبت تحت معاينه قرار گرفته و يومبوز مورد تركل بيماران مورد نظر فقط در يكاز :ها يافته .اول و ماه سوم پس از جراحي مورد معاينه قرار گرفتند

وريدي در سونوگرافي روز يازدهم گزارش شد ولي بيمار فاقد عاليم باليني بوده و نيز در سونوگرافي مجدد در روز ساير بيماران هيچ عاليم باليني يا سونوگرافيك دال بر . گونه ترومبوزي مشاهده نگرديد ام و ماه سوم هيچ سي

: گيري نتيجه. ماهه بيماران مشاهده نشدسهوارضي در بررسي گونه ع در ضمن هيچ. ترومبوز وريدي را نشان ندادند روز جهت پيشگيري از ترومبوز وريدي پس از عمل 10مدت هگرم در روز ب ميلي220ميزان بهدابيگاتران اتكسيالت

.شود جراحي تعويض مفصل زانو توصيه مي

.ض مفصل زانو، ترومبوآمبولي وريدي، جراحي تعويدابيگاتران اتكسيالت ضد ترومبين مستقيم،: ليديكلمات ك

ي از ك ي(Thromboembolic diseases) هاي ترومبوآمبوليك بيماريدنبال عمل جراحي تعويض مفاصل هيپ ترين عوارض جدي به شايع

در . باشد نشانه اهميت آن مي%4ه وجود مرگ و مير كو زانو هستند ه آرتروپالستي بدون پروفيالكسي روتين انجام كهاي اوليه گزارش

موارد %2ه در ك بيماران ايجاد شد %50شد ترومبوز وريدي در ميترين شيوع ترومبوز وريدي در روز بيش 1و2.منجر به مرگ گرديد

دهنده لزوم و اهميت پيشگيري ه نشانكچهارم پس از جراحي است جهت تشخيص اين 3.باشد ه پس از عمل جراحي ميـدر روزهاي اولي

توان از عاليم باليني، سونوگرافي داپلر و ونوگرافي استفاده عارضه مي

ترومبوز از ايجادبراي جلوگيري استفاده از آسپيريندر مورد 4و5.ردك اختالف بين محققين Deep Vein Thrombosis (DVT) ي عمقوريد

نترل كند نياز به التي مانك استفاده از وارفارين با مش6و7.نظر وجود دارده مصرف آن را ك همراه است آزمايشگاهي و تداخالت داروييمداوم

هپارين با وزن (داروي تزريقي انوكساپارين 8و9.سازد ل ميكمشالتي مثل نياز به تزريق و ايجاد ك هم با مش)مولكولي پايين

با اين توصيفات، لزوم توليد داروي 3و10.ترومبوسيتوپني همراه استعارضه بوده، و مصرف آن راحت باشد، غير قابل مكه كيدي جدموثر

توانسته است دابيگاتران اتكسيالته در اين بين ك ار بودكان

مقدمه

چكيده

725-729، 1390 ، بهمن11 ، شماره 69 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 68: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانمهدي مقتدايي

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

هاي الزم براي مصرف در تاييديه و11و12پاسخگوي اين نيازها باشدشوري نياز كجهت مصرف اين دارو در هر 13.بيماران را اخذ نمايد

ت كشور و تاييد ادعاي شركن آمي به بررسي مجدد با بيماران بوه هدف اين كباشد سازنده و نيز بررسي عوارض ناشناخته دارو مي

طور قابل بهدابيگاتران اتكسيالت .باشد ميطرح بررسي موارد فوق باعث مهار فعاليت ترومبين وبرگشت به ترومبين متصل شده

صورت بهان تو ميبيني بوده و ظهور اثر آن سريع و قابل پيش. شود ميگرم ميلي300 تا 100دوزهاي . تجويز نمودي كدوز روزانه خورا كت

طور وسيع در چند اين دارو قبال به. ند اثر را دارروزانه بهترينClinical trial با تعداد بيماران زياد استفاده شده و نتايج اثبات

ت ك توسط شرDabigatran etexilateداروي 11و12.اي دارد شده(Boehringer ingelheim, Germany)شود توليد مي.

انجام (Case series method)روش بررسي بيماران اين مطالعه به

. طول انجاميد به1389مجموعه پژوهشي از تير تا اسفندماه . شد پنجطرفه و ك يTKA بيمار 40ه ك بودند نفر45مورد مطالعه بيماران

روزه داروي 10 دوره 50ه مجموعاً ك دوطرفه انجام شد TKA بيمار سه دوطرفه با فاصله حداقل TKA( استفاده شد دابيگاتران اتكسيالت

مورد 17 مورد زن و 28 ، ساله بودند79 تا 55بيماران ). ماه انجام شد مورد طرف 24طرفه، دو مورد پنجسمت مورد جراحي در .مرد بودندمعيارهاي خروج از مطالعه عبارت . چپ بود مورد طرف16راست و

ته مغزي اخير، جراحي ماژور، كدهنده، س ريزي هاي خون بود از بيماري و سه ماه اخيرنشده در طي نترلكته قلبي و فشار خون كتروما، س

ماه اخير، بيماري واضح ششريزي گوارشي و ادراري در طي خونته قبل از جراحي، هفيك در طي NSAIDsليوي و مصرف كبدي يا ك

بيمار وارد شده 45در بين . بدخيمي فعال و زنان در معرض حاملگي سهليه بيماران تا ك. دام شامل موارد فوق نگرديدندك به اين طرح هيچ

طور سرپايي تحت نظر روز پس از عمل در بيمارستان و سپس به در بيماران . بيمار از مطالعه خارج نگرديدند45دام از ك هيچ. بودند

.االنبيا تحت درمان بودند كرم و خاتما هاي حضرت رسول بيمارستان Dabigatranبيماران تحت درمان پيشگيري با : هاي درماني رژيم

etexilate ام با نPradaxa ،(Boehringer ingelheim Co., Germany)

220 جراحي و سپس ز ساعت پس ا1-4گرم طي ميلي110ميزان بهين بيماران از كجهت تس. روز قرار گرفتند10تا گرم روزانه ميلي

در Pethidine-Hameln ،(Darou Chekad Co., Iran)با نام دين يپت آمپول سفازولين. منزل استفاده شد ين دريبيمارستان و استامينوفن كد

(Cefazolin) ،(Darou Shafa Co., Iran) بار در چهار گرم وريدي يك (Sobhan Co., Iran)، (Cephalexin) ن سفالكسيروز در بيمارستان و

جزء دستورات روز در منزل10 بار در روز تا چهارگرم ميلي500كليه بيماران بالفاصله روز پس از عمل با .روتين همه بيماران بود

كدام از بيماران از هيچ. گذاري نسبي، راه رفتند كمك عصا با وزن Pneumatic)دارويي غير هاي ضد انعقاد ديگر اعم از دارويي و روش

compression device)يا (Compression stocking)ردندك استفاده ن. در جلوگيري از دابيگاتران اتكسيالتتاثير : گيري نتايج اندازه

روش باليني و سونوگرافي انجام دو به TKAترومبوآمبولي پس از هي روش باليني و آزمايشگادوطور مشابهي به عوارض نيز به. شد

ليه بيماران در طي مدت بستري و سپس ك. تحت بررسي قرار گرفت و آمبولي DVTاي تحت معاينه باليني از نظر ايجاد عاليم طور دوره به نوبت كجهت بيماران ي. ريزي قرار گرفتند ريدي و نيز خونو

جراحي انجام شد بعد از11سونوگرافي داپلر رنگي وريدي در روز .گرديد رارك ماه سونوگرافي تيك بيمار پس از كه البته در مورد يك

در روز قبل از عمل ) BUN, LFT INR, PTT, PT, CBC, Cr(آزمايشات هاي ليه نتايج جهت ارزيابيك. رار گرديدك تعمل روز پس از 10و

ليه بيماران در مورد چگونگي انجام طرح، فوايد ك به. بعدي ثبت گرديد داروي ضد كنياز به مصرف ي و دابيگاتران اتكسيالتو عوارض

توضيح داده شد و رضايت آنان TKAانعقاد پس از عمل جراحي صورت رايگان در اختيار دارو به.ت در مطالعه اخذ گرديدكجهت شر

.بيماران قرار گرفت و شركت سازنده، هزينه آن را تقبل نمود

در اين 1389 ماه تا پايان اسفندماهه از ابتداي تيرك بيماري 45ليه ك

امل استفاده كطور روزه دارو را به10ت داشتند، دوز كمطالعه شر . دام از مطالعه خارج نگرديدندك ردند و هيچك

220با استفاده از دوز : دابيگاتران اتكسيالتمثبت هاي تاثيرگونه مورد باليني از ترومبوز روز، هيچ10مدت به گرم دارو ميلي

هايافته

روش بررسي

726

Page 69: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

Dabigatran etexilate جراحي تعويض مفصل زانودرانعقاد خوراكي ضد

1390 ، بهمن11 ه ، شمار69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

در بررسي سونوگرافيك نيز . ريدي يا آمبولي ريوي گزارش نگرديدو بيمار ك مورد ترومبوز وريدهاي تيبيال خلفي در پاي چپ ييكتنها ه در ك بعد از عمل گزارش گرديد 11 ساله مونث در روز 76

سونوگرافي مجدد در پايان ماه اول و سوم هيچ شواهدي از ترومبوز ماه بعد عمل، ششها در بررسيگزارش نشد و بيمار تا آخرين

. لي نداشته استكگونه مش هيچگرم ميلي220با استفاده از دوز : Dabigatran etexilateعوارض

صورت باليني يا اي به گونه عارضه روز، هيچ10مدت دارو به از كي هيچ. دام از بيماران گزارش نگرديدك آزمايشگاهي در هيچه مربوط به كعلتي درمان دارويي را بهه ادامهكبيماران مجبور نشد

.دارو يا مربوط به بيمار باشد، قطع نمايد

هاي زيادي براي پيشگيري از ايجاد هاي گذشته تالش طي سال

ه در قالب مطالعات ك وريدي صورت گرفته است ترومبوآمبوليبر اساس مطالعات . اند ردهكمختلف، نتايج گوناگوني را گزارش

هيچ تاثير Foot pump وCompression bootي مثل كانيكهاي م روشم بوده و كها منفي روي بيمار ندارند ولي تحمل بيمار نسبت به آن

وتاه بستري در بيمارستان مورد استفاده قرار كفقط در دوره TKA پس از DVTعنوان پيشگيري اثر آسپرين نيز به14و15.گيرند مي

Hass و Westrich، Lotke ه در مطالعات كطوري شده نيست بهثابت با مصرف آسپرين گزارش شده TKAدنبال بهDVT% 73تا % 59

شود ولي داروي موثر نام برده ميكعنوان ي وارفارين نيز به2و8.استالت استفاده از اين دارو عبارتند از تداخالت دارويي، نياز به كمش

داروي 8و9.ريزي هور اثر تاخيري و خونتحت نظر گرفتن مداوم، ظ مداوم مراقبته نياز به ك داروي موثر كعنوان ي انوكساپارين نيز بهريزي و خوندارو ولي معايب آن تزريقي بودن باشد ندارد، مطرح مي

صورت اسپاينال و اپيدورال ه بيمار بهكويژه در مواردي هه بكباشد مي را افزايش عاليم عصبيحسي گرفته است خطر هماتوم و بي توصيه اين مقاالت استفاده از وارفارين يا انوكساپارين يا 3و10.دهد مي

روز 14مدت حداقل بهFoot compression deviceهمراه هر دو به ماه ادامه شش بايد تا DVTه در صورت وجود سابقه قبلي كباشد ميد، مصرف بيمار انجام ش388ه روي ك Lotkeدر مطالعه 7و9.يابد

دنبال جراحي تعويض مفاصل هيپ و زانو با آسپرين و وارفارين به درصد لخته در ونوگرافي در نقاط مختلف وريدهاي اندام 5/55

پارين ه آسپرين و انوكسا كWestrich در مطالعه 8.همراه بود تحتاني بيمار انجام شد منجر به 275 در TKAدنبال هفته بهچهارمدت بهترومبوز در گروه % 1/14ز در گروه آسپرين و ترومبو% 8/17

نوبتدوسونوگرافي با تشخيص ترومبوز ه روش كانوكساپارين شد 349ه در ك Fitzgerald در مطالعه 9. بود4-6هفته و 2-5در روز گروه ونوگرافي انجام شد، در و روش بررسي باليني بيمار به

اندام گزارش DVT% 26 وريدي و ترومبوآمبولي% 25انوكساپارين، % 45 وريدي و ترومبوآمبولي% 45شده در مقابل در گروه وارفارين

DVTشنده نيز در ك ريوي ترومبوآمبولي مورد ك اندام گزارش شد يسپرين آه اثرات ك Larson در مطالعه 3. گزارش شدوارفارينگروه

عالمت ترومبوز بي%15 و DVT %9/15 بررسي شد، TKAدنبال به انجام شد، Imperialeه توسط كدر متاآناليزي 6.گزارش گرديد

Compression stockingانوكساپارين را ارجح بر وارفارين، آسپرين و دنبال آرتروپالستي بهDVT نيز شيوع Westrichآناليز متار د7.دانست

؛ %53آسپرين، : دشگونه گزارش هاي ضد انعقاد اين دنبال روش به Compression device 17.%7، %29 انوكساپارين %45 وارفارين

استفاده روتين از انوكساپارين جهت مقاالت تا اينجا توصيه بهند ولي ك هاي تعويض مفاصل مي پس از جراحيDVTجلوگيري از

داروي جديد ضد انعقاداستفاده از انوكساپارين، جانبيعوارضخطر اشاره بهImperialeدر متاآناليز .ايجاب نمود را ديگري Fitzgerald در بررسي 7.ريزي در مصرف انوكساپارين شده است خونريزي و ترشح از محل عمل را خون%10ريزي ماژور و خون%6نيز

ل ديگر انوكساپارين، تزريقي بودن آن كمش. رده استكگزارش براي بررسي اثرات ،Eriksonبر مبناي مطالعات فوق، 3.باشد مي

از انوكساپارين دابيگاتران اتكسيالت يكداروي جديد ضد انعقاد خورا Randomized clinical trialدر اين 11و12.عنوان شاهد استفاده كرد به و دابيگاتران اتكسيالتصورت وسيع انجام شد، اثرات ه بهك

قرار گرفتند، مقايسه TKAه تحت عمل كانوكساپارين در بيماراني بيمار انجام شد، 1146ه در ك دابيگاتران اتكسيالتدر گروه . گرديدDVTدرصد و 5/0دار در درصد، ترومبوز عالمت6/4عالمت در بي گروه مقايسه در درصد بيماران ايجاد شد دريكريزي در خون

1/0دار در عالمتDVT درصد، 3/6عالمت در بيDVTانوكساپارين،

بحث

727

Page 70: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانمهدي مقتدايي

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

اين مطالعه و ساير . درصد موارد ديده شديكريزي در درصد و خون انجام شد تاييدكننده اثرات مشابه THA, TKAه در كالعات مشابهي مط

DVT نسبت به انوكساپارين در جلوگيري از دابيگاتران اتكسيالتدنبال جراحي تعويض مفاصل است و توصيه به مصرف اين دارو بهتحت نظر ي بودن و عدم نياز بهكنار موارد فوق، خوراكدر . نندك مي

ه باعث كباشد ز موارد مثبت اين دارو ميگرفتن و عدم عوارض، ا كه بر در تحقيق حاضر .شود پذيرش مناسب از طرف بيماران نيز مي

واضح ترومبوآمبولي انجام شد هيچ موردي از TKAمورد 50روي دابيگاتران اتكسيالت روزه 10دنبال مصرف باليني در بيماران به

ي بيماران ايجاد گير عارضه خاصي نيز در طي مدت پي. مشاهده نشدعالمت نيز از سونوگرافي داپلر استفاده بيDVTجهت بررسي . نشدهاي ونوگرافي و نيز تاييد سونوگرافي علت عوارض و هزينه ه بهكشد

DVT مناسب جهت تشخيص گري غربال روش كعنوان ي داپلر بهتواند داروي ميدابيگاتران اتكسيالته كرسد نظر مي به .باشد مي

TKAدنبال جهت پيشگيري از ترومبوآمبولي وريدي بهمناسبينسبت باال و نيز عدم پذيرش از بهل اين دارو قيمت كتنها مش. باشد مي

رسد با افزايش مصرف دارو نظر مي ه بهكباشد ها مي سوي بيمه .الت نيز حل شودكتدريج اين مش به

1. Weitz JI. Emerging anticoagulants for the treatment of venous

thromboembolism. Thromb Haemost 2006;96(3):274-84. 2. Haas SB, Tribus CB, Insall JN, Becker MW, Windsor RE. The

significance of calf thrombi after total knee arthroplasty. J Bone Joint Surg Br 1992;74(6):799-802.

3. Fitsgerald RH, Freedman KB, Brook KR. Enoxaparin versus warfarin for prevention of DVT after TKA. J Bone Joint Surg 2001;82-A:929-38.

4. Murdock LE, Hofmann AA, Friedman R. The role of duplex ultrasonography in the detection of deep-vein thrombosis in asymptomatic, postoperative total hip and knee arthroplasty patients. Orthop Trans, 1992;16:710.

5. Tremaine MD, Choroszy CJ, Gordon GH, Menking SA. Diagnosis of deep venous thrombosis by compression ultrasound in knee arthroplasty patients. J Arthroplasty 1992;7(2):187-92.

6. Larson CM, Maric RZ, Joe HK. Asprin and venous thromboemboli after knee replacement surgery. J South Orthopedic Assoc 2001;3A:215.

7. Imperial TF, Joseph TN, Koo KH. Comparison metanalysis of low anticoagolants affect the DVT after THA. JAMA 1994;16:882.

8. Lotke PA, Palevsky H, Keenan AM, Meranze S, Steinberg ME, Ecker ML, et al. Aspirin and warfarin for thromboembolic disease after total joint arthroplasty. Clin Orthop Relat Res 1996;(324):251-8.

9. Westrich GH, Haas SB, Mosca P, Peterson M. Meta-analysis of thromboembolic prophylaxis after total knee arthroplasty. J Bone Joint Surg Br 2000;82(6):795-800.

10. Geerts WH, Pineo GF, Heit JA, Bergqvist D, Lassen MR, Colwell CW, et al. Prevention of venous thromboembolism: the Seventh ACCP Conference on Antithrombotic and Thrombolytic Therapy. Chest 2004;126(3 Suppl):338S-400S.

11. Eriksson BI, Dahl OE, Rosencher N, Kurth AA, van Dijk CN, Frostick SP, et al. Dabigatran etexilate versus enoxaparin for prevention of venous thromboembolism after total hip replacement: a randomised, double-blind, non-inferiority trial. Lancet 2007;370(9591):949-56.

12. Eriksson BI, Dahl OE, Rosencher N, Kurth AA, van Dijk CN, Frostick SP, et al. Oral dabigatran etexilate vs. subcutaneous enoxaparin for the prevention of venous thromboembolism after total knee replacement: the RE-MODEL randomized trial. J Thromb Haemost 2007;5(11):2178-85.

13. Europian Medicines Agency. European Public Assessment Report (EPAR). Pradaxa [Online] 2008 [cited 2011 Dec 15]; Available from:URL:http://www.ema.europa.eu/ema/index.jsp?curl=pages/medicines/human/medicines/000829/human_med_000981.jsp&mid=WC0b01ac058001d124&jsenabled=true#

14. Westrich GH, Menezes A, Sharrock N, Sculco TP. Thromboembolic disease prophylaxis in total knee arthroplasty using intraoperative heparin and postoperative pneumatic foot compression. J Arthroplasty 1999;14(6):651-6.

15. Westrich GH, Sculco TP. Prophylaxis against deep venous thrombosis after total knee arthroplasty. Pneumatic plantar compression and aspirin compared with aspirin alone. J Bone Joint Surg Am 1996;78(6):826-34.

References

Moghtadaee M. et al. 728

Page 71: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

Tehran University Medical Journal; Vol. 69, No. 11, February 2012: 725-729

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Dabigatran etexilate, a novel oral direct thrombin inhibitor, for preventing thromboembolic events after knee replacement arthroplasty

Mehdi Moghtadaee M.D. Gholamreza Shahhoseini M.D. Hosein Farahini M.D. Ali Yegane M.D. Saeed Rajabpour M.D.* Department of Orthopedic Surgery, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran.

* Corresponding author: Dept. of

Orthopedic Surgery, Rasoul Akram Hospital, Nyayesh St., Sattarkhan Ave., Tehran, Iran. Tel: +98-21-66507059 E-mail: [email protected]

Received: July 12, 2011 Accepted: November 29, 2011 Background: Dabigatran etexilate is one of the few direct thrombin inhibitors with

anti-coagulant activities and the following distinctive features: taken orally, no need to

closely monitor for complications, and no need for regular dose adjustments. Relying

on the above mentioned valuable advantages, dabigatran etexilate can be considered as

a premier choice for the prevention of venous thromboembolism after knee

replacement arthroplasty.

Methods: Forty five patients undergoing 50 knee replacement surgeries were included

in this case-series study undertaken in Hazrat Rasool Akram and Khatam-alanbia

Hospitals during 2010. Dabigatran etexilate was administered for the prevention of

venous thromboembolism after knee arthroplasty in doses of 110 mg in the first 1-4 h

after surgery followed by daily doses of 220 mg for 10 days. Patients were examined 3

times and a color Doppler sonography was performed on the 11th day to check for

venous thrombosis. Finally, the patients were re-examined at the end of the 1st and the

3rd months postoperatively.

Results: Only one out of 45 patients was diagnosed to have venous thrombosis on

sonography done on the 11th day but the patient did not have any symptoms and repeat

sonographies at the end of the 1st and the 3rd months postoperatively showed no

venous thrombosis either. No complications were witnessed in the patients in the 3-

month follow-up period.

Conclusion: Dabigatran etexilate (220 mg/d for 10 days) can be an effective drug

against venous thrombosis after total knee replacement surgeries.

Keywords: Dabigatran etexilate, direct thrombin inhibitors, knee replacement arthroplasty, venous thromboembolism.

Abstract

Page 72: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

مقايسه دو تركيب پيش دارو بر روي آژيتاسيون پس از عمل جراحي در كودكان

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

تحتاني هاي در جراحي هنگام خروج از بيهوشيآژيتاسيون درمان مقايسه تاثير ميدازوالم و كتامين بر انكودك ها در م و اندامكش

1غالمرضا خليلي *1پروين ساجدي 2حميده دانش

ز كهاي ويژه، مر بيهوشي و مراقبت گروه -1دانشگاه هاي ويژه، مراقبت تحقيقات بيهوشي و

.ي اصفهان، اصفهان، ايرانكعلوم پزشي، دانشگاه كده پزشك عمومي، دانشكپزش -2

.ي اصفهان، اصفهان، ايرانكعلوم پزش ، بلوار صفه، بيمارستان الزهرا اصفهان: نويسنده مسئول* بيهوشيهاي آموزشي، گروه ، دفتر گروه)س(

0311-7769721: تلفنE-mail: [email protected]

06/09/1390: تاريخ پذيرش27/10/1390: تاريخ دريافت مقاله

الت شايع در زمان ريكاوري كي از مشك ي(Emergence agitation) آژيتاسيون بالفاصله پس از عمل :زمينه و هدف

داروي بيهوشي ميدازوالم و كتامين را بر پيش در اين مطالعه ما بر آن شديم تا نقش دو. باشد ان ميكودكاً در خصوصبر روي كور ي باليني دوسويارآزماكاين : روش بررسي .نيمكان بررسي كودكنترل آژيتاسيون پس از عمل در كروي

. ها داشتند، انجام گرفت م و اندامكسمت تحتاني شروي ق مدت بر وتاهكتيو كه عمل جراحي الك ساله 1-6ان كودكوريدي mg/kg5/0وريدي و كتامين با دوز mg/kg1/0صورت تصادفي در دو گروه ميدازوالم با دوز بيماران به

چنين دارو، هم دنبال دريافت پيش ان، بروز و شدت آژيتاسيون بهكودكوضعيت رواني . دارو قرار گرفتند عنوان پيش بههاي بيهوشي، اكستوباسيون و دارو بر روي زمان ت درد، ارتباط بين درد و آژيتاسيون و اثر استفاده از پيشبروز شد

نفر 28 مطالعه مورد بيمار نفر 57 كل از :ها يافته .ان در دو گروه بررسي و مورد مقايسه قرار گرفتكودكاوري كريه تجويز ميدازوالم در مقايسه با كتامين ك دادنتايج نشان . داشتند قرار كتامين گروه نفر در 29 و ميدازوالم گروه درت آن بعد از و ميانگين طول مد) =03/0P(تر فراواني آژيتاسيون اهش بيشكداري باعث صورت معني تواند به مي

در رابطه با شدت آژيتاسيون، ميزان درد، مدت زمان ريكاوري و بيهوشي بين دو گروه ). =04/0P(عمل جراحي شود ه با توجه به اهميت استفاده از كرد كاين مطالعه مشخص : گيري نتيجه).<05/0P(داري وجود نداشت فاوت معنيت

نند اما كقادر هستند از بروز آژيتاسيون شديد جلوگيري ان ميدازوالم و كتامين هر دو دارو،كودكدارو در پيش .ندكنترل كتر از كتامين تواند آژيتاسيون را بيش ميدازوالم مي

.دارو، ميدازوالم، كتامين ، پيش پس از بيهوشيآژيتاسيون: ليديكلمات ك

ي ك يEmergence Agitation (EA)آژيتاسيون بالفاصله پس از عمل در 1.باشد الت شايع در زمان ريكاوري خصوصاً در اطفال ميكاز مش

گزارش % 3/5ختلف بروز آن مطالعات اپيدميولوژيك اوليه در سنين متا % 18از انكودكن در مطالعات بعدي بروز آن را در ك لي2.شده است

م يسري عال كعنوان ي ل آژيتاسيون بهك در 2-4.اند تخمين زده% 80تنهايي م زير را بهيه عالكي و يا ديسترس هيجاني تعريف شده كفيزي

زدن، چنگقراري، ردن، بيكگريه : شود هم شامل مي يا همراه با ن كه ممـكهدفي المي، لگد زدن و رفتارهاي هدفمند يا بيكتظاهرات

تواند شديد و اين عارضه مي2.هم باشند است داراي ارتباط منطقي با

ريزي طوالني باشد و بيمار را در معرض صدمه جسمي، درد يا خون از ساير 3و4.ندكچنين زمان ريكاوري را طوالني قرار دهد و هم

كودكمنظور مراقبت از الت پرستاري بهكت ناشي از آن مشالكمشهرچند اتيولوژي اين عارضه شناخته نشده است 4.باشد قرار مي بي

ه عبارتكاند تورهاي متعددي در ارتباط با آن مطرح گرديدهكولي فاسنين قبل از مدرسه، عصبي بودن، جراحي قبلي، قابليت : ازهستند

گوش و حلق و وهاي چشم جراحيدر دردحضور انطباق بيمار، و خصوص سوفلوران، ايزوفلوران بهعوامل استنشاقي استفاده از بيني،

شده درد و عصبي بودن در بين علل طرح2و5و6.طول مدت بيهوشي

مقدمه

چكيده

730-736، 1390 ، بهمن11ه ، شمار69 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 73: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانيغالمرضا خليل

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

صورت هاگرچه آژيتاسيون ب 7.اند ترين علل مطرح شده عنوان شايع بهدين، پرستاران و شود ولي علت نارضايتي وال خود برطرف مي به خود

ودكان كدارو در به پيش نياز8.باشد ميكودكاز نندهك افراد مراقبت و آسپيراسيون از پروفيالكسي دردي، بي ايجاد زدايي، عصبانيت جهت

.دارد وجود راحيج از بعد رواني آثار و كاردي برادياز جلوگيري جهت ينها، ميدازوالم و كتام بنزوديازپين مختلفي از جمله داروهاي

داروي يك پيش خصوصيت9و10.شود مي استفاده كودكان كردن آرامم بودن واضح عوارض كوتاه اثر وكخوب با شروع اثر سريع، زمان

بسيار شايع ان كودكآژيتاسيون پس از جراحي در 11.شود تعريف مينتايج مطالعات . ثابت شده است نترل آنكدارو در نقش پيشبوده ويب كيا تر كتامين و داروي ميدازوالم و ثر بودن پيشمورد مو قبلي در

در اين مطالعه بر .باشد ميقيض ن ضد و نترل آژيتاسيون كاين دو درصورت وريدي اي ميدازوالم و كتامين به آن شديم تا به بررسي مقايسه

نترل آژيتاسيون پس از بيهوشي در كبر روي دارو عنوان پيش و بهروش ه باكم كقسمت تحتاني ش ها و دامان با اعمال جراحي انكودك

اين .با ايزوفلوران بيهوش گرديدند، بپردازيم شده تعادلمبيهوشي .شود بار انجام مي مطالعه در نوع خود براي اولين

توضيح در مورد نحوه انجام طرح براي والدين و اخذ پس ازارآزمايي باليني در سال كاين مطالعه ان،كودكتبي از والدين كرضايت

. اصفهان انجام گرفته است)س( در بيمارستان آموزشي الزهرا 1387معيار . در دو گروه مورد مطالعه قرار گرفتندكودك 58اين مطالعه در

سالمتي معياردو و يكالس ك ساله با 1-6ان كودكورود به مطالعه American Society of Anesthesiologists اكانجمن بيهوشي آمري

(ASA)روي ) ساعت كتر از ي مك(مدت وتاهكه تحت اعمال جراحي كبيماران با . را شامل گرديد اند، م و اندام قرار گرفتهكقسمت تحتاني ش

ها، سابقه ساعت، سابقه مصرف باربيتوراتكعمل جراحي باالتر از يافتادگي ليوي، سابقه عقبكنارسايي حاد ريوي يا نارسايي شديد

حين خاص عوارض يا ريزي خون مثل بيهوشي ذهني، بروز عوارضسخت و ايجاد يرگذا لوله يا گذاري امكان لوله عدم جمله از عمل

بيماران واجد شرايط . توقف قلبي عروقي از مطالعه حذف گرديدنددارو در مطالعه بر اساس جدول اعداد تصادفي جهت دريافت پيش

شرايط اين بيماران از نظر وضعيت . رفتندي از دو گروه قرار گكيدارو ارزيابي رواني بر اساس شرح حال از والدين قبل از تجويز پيش

Slightly) مي ناآرام ك،(Calm) آرام ي از سه گروهكشد و در ي

anxious) اريكبدون هم و (Uncooperative) دارو 12.قرار گرفتندشامل دار دكاي ه صورت سرنگ دارو به توسط پرستار اتاق پيش

گرم در هر ميليپنج كتامين ليتر و گرم در هر ميلي ميليكميدازوالم يبيماران بر اساس جدول اعداد تصادفي در دو گروه .بود ليتر ميلي

,.Midazolex, Exir Co) گروه ميدازوالم كدر ي .شدند تقسيم مي

Iran) گروه ديگر كتامين در و(Hameln, Deutschland, Ketamin-

hameln)ميزان تزريق ميدازوالم . استفاده شد mg/kg/IV1/0 و كتامين mg/kg/IV5/0پايان مطالعه دهاي افراد وارد شده در تحقيق تا ك. بود

در صورت پيدايش عوارض شامل آپنه، سقوط اشباع . بسته باقي ماندژيتاسيون در كاردي يا تاكيكاردي و پيدايش آ سيژن شرياني، براديكا

تيوپنتال mg/kg5 بيهوشي در دو گروه با يالقا .ه ثبت گرديدنام پرسش micg/kg01/0 فنتانيل و micg/kg2م، و آتراكوريmg/kg5/0سديم،

كداري بيهوشي در دو گروه با ي آتروپين صورت گرفته و نگهMinimum Alveolar Concentration (MAC)50 ايزوفلوران و %N2O

سان و بر كع درماني در دو گروه يالگوي ماي. يافت ادامه ميO2در دارنده قبل از عمل و حين عمل با فرمول اساس جايگزيني مايع نگه

رفته در فضاي سوم و مايع از دست(Loading)جا ك و مايع ي1-2-4 پس از خاتمه . بر اساس نوع عمل جايگزيني شد4-6-8با فرمول

با اي عضالنيه نندهك اثر شل باقيمانده عمل داروهاي بيهوشي قطع ولوله تراشه بيمار و گرديدهوس كآتروپين مع استفاده از نئوستگمين و

از زمان تزريق (طول مدت بيهوشي .گرديد امل حفظ ميكتا بيداري ردن كزمان خارج ،)داروهاي بيهوشي تا زمان بستن داروهاي بيهوشي

ه ردن لوله تراشكاز زمان قطع داروهاي بيهوشي تا خارج (لوله تراشه از زمان ورود به ريكاوري تا(طول مدت ريكاوري و )كودك

درصورت بروز درد در .گرديد نامه ثبت مي در پرسش) ترخيص بيمار درمان mg/kg/IV1 ميزان ريكاوري بيماران با تزريق مپريدين به

پس از بيداري از بيهوشي بيماران دو گروه در ريكاوري از .شدند مي طول مدت آژيتاسيون، بروز درد، داروي و ، درجهمينظر پيدايش عالدوز مصرفي آن، زمان اكستوباسيون و نترل درد وكمصرفي براي

درجه آژيتاسيون .مدت بستري در ريكاوري مورد بررسي قرار گرفتند-Wong و ميزان درد بر اساس معيار 0-3شده از بر اساس معيار مطرح

روش بررسي

731

Page 74: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

مقايسه دو تركيب پيش دارو بر روي آژيتاسيون پس از عمل جراحي در كودكان

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Backer Face pain ratingپس از ثبت 13. شدندگيري و ثبت اندازه SPSSافزار ها از نرم نامه جهت تحليل داده موارد فوق در پرسش

-Mann-Whitney Uهاي آماري از آزمون.استفاده شد 17ويراست

testاي، جهت مقايسه متغيرهاي رتبهStudent’s t-test جهت ميانگين 2آزمون ي ومكمتغيرهاي

جهت مقايسه توزيع فراواني متغيرهاي در استفاده گرديدFisher’s exact testيفي و در صورت لزوم از ك

.شد دار در نظر گرفته مي عنوان مقادير معني بود، به>05/0Pكه صورتي

29 و ميدازوالم گروه نفر در 28 مطالعه مورد بيمار نفر 57 كل از

دليل هر از گروه ميدازوالم ب بيماكي .داشتند قرار كتامين گروه نفر در دو بررسي در . ساعت از مطالعه خارج شدكتر از ي بيهوشي طوالني

توزيع فراواني جنس اختالف و سن و وزن با رابطه در گروهچنين تفاوت وضعيت پايه رفتاري هم ).1جدول ( داري نبود معني

ه تكولي اين ن). 1جدول (دار نبوده است ان بين دو گروه معنيكودكها از گروهكافراد هر ي% 50تر از ه تقريباً در بيشكز اهميت است يحا

اند و ناآرامي ان در گروه آرام قرار گرفتهكودكوضعيت پايه رفتاري ه اين كان مورد مطالعه وجود نداشته است كودكدام از ك شديد در هيچ

فراواني بروز .وسيله قضاوت والدين بررسي شده است هامر بگروه كتامين و تر از مكننده ميدازوالم ك در گروه دريافتآژيتاسيون

از تر مكچنين ميانگين طول مدت آژيتاسيون در گروه ميدازوالم همه تجويز ميدازوالم كدهد ها نشان مي يافتهناي .گروه كتامين بود

داري توانسته صورت معني وريدي در مقايسه با كتامين وريدي به جدول(اهش دهد كيانگين طول مدت آن رافراواني آژيتاسيون و م

در رابطه با شدت آژيتاسيون تفاوت بين دو گروه از نظر شدت ).2ه در هر صورت هر كاين بدان معني است دار نبوده و آژيتاسيون معني

چنين مقادير هم. اند ردهكدو دارو از بروز آژيتاسيون شديد جلوگيري تفاده از ميدازوالم نسبت به با اسEAتر اهش بيشكننده كفوق تأييد ز ـني و شدت درد روز وـراواني بـف نظر از ).2جدول (باشد كتامين مي

هاي درماني خصوصيات بيماران مورد بررسي بر حسب گروه :1-جدول نيكتام دازوالميم ريمتغ /گروه

31/2±54/1 04/1±37/1 )سال( سن

5/12±53/3 3/11±9/2 )لوگرميك( وزن

%)3/10%/7/89(26/3 )9/17%/1/82( 23/5 زن /مرد جنس

20/9/0 14/14/0 1/2/3 :كودك هيپا رفتار

<05/0P .اند يا درصد بيان شده و معيار انحراف ±ها برحسب ميانگين داده

ريكاوري در دو گروه دردرجه درد پس از عمل و بروز طول مدت آژيتاسيون، شدت و،توزيع فراواني بروز :2-جدول

كتامين والمميداز

*P :يتاسيونژبروز آ منفي/مثبت :تعداد يمنف/مثبت :درصد

6/22

4/21 / %6/78%

10/19

5/34 / %5/65% 03/0

0/1/2/3 :شدت آژيتاسيون تعداد درصد

22،3،3،0

6/78 و 7/10 و 7/10 و 0

19،7،3،0

5/65 و 34/10 و 34/10 و 025/0

04/0 21±67/16 83/6±55/6 )دقيقه( طول مدت آژيتاسيون

:بروز درد يمنف/مثبت :تعداد منفي/ مثبت :درصد

8/20

6/28/ %4/71%

7/22

1/24/ %9/75% 7/0

3/0 22/4/3/0/0/0 20/4/1/1/2/0 0/1/2/3/4/5 :درجه درد

03/0 0%)0( 3%)5/37( نترل دارويي دردكنياز به

3/0 34/0±67/0 61/0±2/1 شدت درد

.دار بود معني >05/0P بود، Student’s t-test و 2 ،Mann-Whitney U-test آماري مورد استفاده هاي آزمون* .اند يا درصد بيان شده و معيار انحراف ±حسب ميانگين ها بر داده

هايافته

732

Page 75: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكارانيغالمرضا خليل

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ريكاوري وردن لوله تراشهكخارج بيهوشي،زمان طول مدت : 3-جدول نيكتام دازوالميم ريمتغ /گروه

1/38±7/12 1/35±7/15 )قهيدق( يهوشيب انزم مدت

48±05/2 45±01/1 )قهيدق( تراشه لوله ردنك خارج زمان مدت

60±1 60±3 )قهيدق( يكاورير زمان مدت

<05/0P .اند بيان شده معيار انحراف ±ها برحسب ميانگين داده

جـدول (داري مشاهده نشد ميانگين درد در بين دو گروه تفاوت معني

نتـرل درد بـا ك در سه نفر از بيماران گروه ميدازوالم نيـاز بـه تنها ).2نترل درد پيدا كدام از بيماران گروه كتامين نياز به ك هيچ مپريدين شد و

در ايـن مطالعـه .لذا مقايسه آماري بين دو گروه مقدور نـشد .ننمودنداز افراد گـروه ميـدازوالم و نيمـي از % 66ه تقريباً كچنين ديده شد هماند و ارتبـاط اند، دچار آژيتاسيون شده ه درد داشته ك گروه كتامين راداف

ايـن يافتـه، ايـن ). =02/0P(دار بوده است بين درد و آژيتاسيون معني نتـرل آن ك ه درد از عوامل موثر در بروز آژيتاسـيون اسـت و كتئوري در اين مطالعه سـه .بخشد شود را قوت مي اهش آژيتاسيون مي كباعث يگر شـامل طـول مـدت بيهوشـي، اكـستوباسيون و ريكـاوري د متغير

هاي موجود زمان بيهوشي، اكستوباسيون و بر اساس يافته . ارزيابي شد ). 3جـدول ( داري نداشـته اسـت ريكاوري در دو گروه تفاوت معنـي

چنين در رابطه با بروز عـوارض در اتـاق عمـل در هـر دو گـروه هم غيـره تنفـسي و -قلبيتوقف ريزي، عوارض ناخواسته از جمله خون

.دام از دو گروه رخ نداده استك در هيچ

ه تجويز ميدازوالم با دوز كدهد نتايج اين مطالعه نشان مي

mg/kg1/0 در مقايسه با كتامين با دوز mg/kg5/0صورت وريدي بهي آژيتاسيون تر فراوان اهش بيشكداري باعث صورت معني تواند به مي

در ). =04/0P(آن بعد از عمل جراحي شود و ميانگين طول مدت دار نبوده و اين رابطه با شدت آژيتاسيون تفاوت بين دو گروه معني

اند از بروز آژيتاسيون شديد ه هر دو دارو توانستهكبدان معني است ه ك مشخص گرديد Funkشده توسط در مطالعه انجام .نندكجلوگيري

كتامين و mg/kg 5/0 ميزان ي ميدازوالم بهكداروي خورا شپي اثر ميدازوالم وmg/kg6 ميزان به كتامين تنها از ،mg/kg3 ميزان به

mg/kg5/0 ه كدر اين مطالعه بيان گرديده .تر است تنهايي بيش بهافزايش % 90را تا دارو موفقيت آن يبي دو دارو جهت پيشكمصرفي تر

در 14.ي روي زمان ريكاوري داشته باشده اثرك بدون آن دهد، مي كتنهايي در ي به mg5/0ميزان ي بهك ميدازوالم خورا،Ghaiمطالعه ميدازوالم و mg5/2 ميزان يب كتامين بهكتر گروه ديگر در گروه وmg/kg25/0 ي باكصورت خورا يلوگرم وزن بهكازاي ام بهدك هر

روش موثر بوده ولي در روش دو هر .ر مقايسه گرديدندگدي كي 15.بيدار بوده است در هنگام جدايي از والدين آرام وكودكيبي كتر

داروي ميدازوالم ه استفاده از پيشك خاطرنشان شده Coleدر مطالعه البته در همين حال در مطالعه ديگري 16.دهد اهش ميكآژيتاسيون را

افزايش يافته گزارش داروي ميدازوالم دنبال پيش ميزان آژيتاسيون بهه كتامين ك بيان شده است Newtonچنين در مطالعه هم17.شده است

در زمان القاي بيهوشي، در زمان mg/kg1-5/0ميزان ار رفته بهك هباگرچه 18.شود ريكاوري باعث بروز واضح و بارز آژيتاسيون مي

ل دنبا ه ميزان بروز آژيتاسيون بهكمطالعات ديگري هم بيان داشتند اهش ك mg/kg6ميزان دارو، به عنوان پيش ي كتامين بهكمصرف خورا

هاي قبلي بوده تعدادي از يافته مطالعه اخير تأييدي بر3و19.يافته استداروي عنوان پيش ميدازوالم به كتامين و ه استفاده ازكدهد نشان مي و

بر اساس نتايج . اهش آژيتاسيون موثر بوده استكدو در تزريقي، هرشده، تفاوت بين دو گروه در رابطه با وضعيت پايه رفتاري هيرااولي ). =074/0P(دار نبوده است مديكاسيون معني ان در اتاق پرهكودك

كافراد هر ي% 50تر از ه تقريباً در بيشكز اهميت است يته حاكاين ناند و ان در گروه آرام قرار گرفتهكودكها وضعيت پايه رفتاري از گروه

در . ان مورد مطالعه رخ نداده استكودكدام از ك مي شديد در هيچناآراه استفاده از داروهاي كبيان شده Aldersonو Aouadمطالعه

ان در ريكاوري كودكمديكاسيون باعث بهبود وضعيت رفتار پايه پرهتر جدا وسيله قضاوت والدين در رابطه با راحت هه اين امر بكشود مي

بيهوشي بررسي شده كا و پذيرش ماسه ان از آنكودكشدن ه استفاده ازكننده اين مطلب هستند كها تأييد اين يافته20و21.استان ضروري است و جراحي كودكزدايي در جهت عصبانيت دارو، پيش

ن بعد اگرچه داليل آژيتاسيو .بدون آن براي بيماران ناخوشايند است كي ريسخوبي مشخص نيست ول از عمل با بيهوشي عمومي به

استفاده تورهاي آن از قبيل سنين قبل از مدرسه، نوع عمل جراحي، كفا ذكرتر درد در مقاالت مختلف طور شايع به واز سوفلوران، دسفلوران

بحث

733

Page 76: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

مقايسه دو تركيب پيش دارو بر روي آژيتاسيون پس از عمل جراحي در كودكان

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ه كشود شده حاضر نيز ديده مي در مطالعه انجام2و4و22و23.شده استاسيون اند، دچار آژيت ه درد داشتهكتقريباً نيمي از افراد هر دو گروه

). =02/0P(دار بوده است اند و ارتباط بين درد و آژيتاسيون معني شدهه استفاده از داروهاي ضد كاي ديگر نيز مطرح شده است در مطالعهشود ان ميكودكاهش آژيتاسيون در كچون استامينوفن باعث دردي هم

ه درد از عوامل مؤثر در كننده اين تئوري است كه اين مسئله تأييدك .شود اهش آژيتاسيون ميكنترل آن باعث كز آژيتاسيون است و برو

ه حدوداً نيمي از افراد هر دو كرد كته هم توجه كالبته بايد به اين ناند و اين مسئله اند درد نداشته ردهكه آژيتاسيون را تجربه كگروه ه درد تنها عامل در بروز كهاي حاصل از مطالعات مختلف يافته

هاي موجود بر اساس يافته 5و24و25.ندك شد را تأييد ميبا آژيتاسيون نميزمان بيهوشي، ريكاوري و اكستوباسيون در دو گروه تفاوت

ه كدهنده اين مسئله است و اين نشانداري نداشته است معنيخوشبختانه با مصرف ميدازوالم و كتامين مدت زمان بيهوشي،

چنين در مقايسه مريكاوري افزايشي نداشته است و ه اكستوباسيون وها نيز مويد اين يافته. دار نبوده است هم نيز تفاوت معني دو گروه با

در رابطه با بروز 14.باشند هاي مطالعات قبلي در اين زمينه مي يافتهه عوارض كرد كعوارض در اتاق عمل در هر دو گروه بايد اذعان

دام از ك تنفسي در هيچ- قلبيتوقفريزي و ناخواسته از جمله خونه نشان دادند كشده ه اين يافته با مطالعات انجامكدو گروه رخ نداده

مديكاسيون باعث بروز هيچ عنوان پره كتامين به استفاده از ميدازوالم وخواني اند، هم مدت نشده وتاهكعارضه ناخوشايندي در اعمال جراحي

ي از كيعنوان چنان به آژيتاسيون بعد از عمل جراحي هم 18و26.دارده نياز به مراقبت و كان است كودكالت شايع پس از جراحي در كمشه با توجه به اهميت كرد كاين مطالعه مشخص . امل داردكنترل ك

و كتامين mg/kg1/0ميدازوالم با دوز ان،كودكدارو در استفاده از پيشدو قادر دارو هر عنوان پيش به صورت وريدي، بهmg/kg5/0با دوز تواند نند اما ميدازوالم ميك بروز آژيتاسيون شديد جلوگيري هستند از

.ندكنترل كتر از كتامين آژيتاسيون را بيش 386205اين مقاله حاصل طرح تحقيقاتي شماره : سپاسگزاري

حمايت مالي دانشگاه علوم ه باكي اصفهان است كدانشگاه علوم پزش .ه استخدمات بهداشتي درماني اصفهان انجام گرفت ي وكپزش

1. Aouad MT, Nasr VG. Emergence agitation in children: an update.

Curr Opin Anaesthesiol 2005;18(6):614-9. 2. Voepel-Lewis T, Malviya S, Tait AR. A prospective cohort study

of emergence agitation in the pediatric postanesthesia care unit. Anesth Analg 2003;96(6):1625-30, table of contents.

3. Dalens BJ, Pinard AM, Letourneau DR, Albert NT, Truchon RJ. Prevention of emergence agitation after sevoflurane anesthesia for pediatric cerebral magnetic resonance imaging by small doses of ketamine or nalbuphine administered just before discontinuing anesthesia. Anesth Analg 2006;102(4):1056-61.

4. Voepel-Lewis T, Burke C, Hadden SM, Tait AR, Malviya S. Nurses' diagnoses and treatment decisions regarding care of the agitated child. J Perianesth Nurs 2005;20(4):239-48.

5. Fan KT, Lee TH, Yu KL, Tang CS, Lu DV, Chen PY, Soo LY. Influences of tramadol on emergence characteristics from sevoflurane anesthesia in pediatric ambulatory surgery. Kaohsiung J Med Sci 2000;16(5):255-60.

6. Guler G, Akin A, Tosun Z, Ors S, Esmaoglu A, Boyaci A. Single-dose dexmedetomidine reduces agitation and provides smooth extubation after pediatric adenotonsillectomy. Paediatr Anaesth 2005;15(9):762-6.

7. Holzki J, Kretz FJ. Changing aspects of sevoflurane in paediatric anaesthesia: 1975-99. Paediatr Anaesth 1999;9(4):283-6.

8. Galinkin JL, Fazi LM, Cuy RM, Chiavacci RM, Kurth CD, Shah UK, et al. Use of intranasal fentanyl in children undergoing myringotomy and tube placement during halothane and sevoflurane anesthesia. Anesthesiology 2000;93(6):1378-83.

9. Sathishkumar S, Malviya S, Dorje P. Management of emergence agitation. Anaesthesia 2007;62(5):530-1.

10. Kuratani N. Emergence agitation in pediatric anesthesia. Masui 2007;56(5):554-9.

11. Kanto JH. Midazolam: the first water-soluble benzodiazepine. Pharmacology, pharmacokinetics and efficacy in insomnia and anesthesia. Pharmacotherapy 1985;5(3):138-55.

12. Malviya S, Voepel-Lewis T, Ramamurthi RJ, Burke C, Tait AR. Clonidine for the prevention of emergence agitation in young children: efficacy and recovery profile. Paediatr Anaesth 2006;16(5):554-9.

13. Huskisson EC. Measurement of pain. Lancet 1974;2(7889):1127-31.

14. Funk W, Jakob W, Riedl T, Taeger K. Oral preanaesthetic medication for children: double-blind randomized study of a combination of midazolam and ketamine vs midazolam or ketamine alone. Br J Anaesth 2000;84(3):335-40.

15. Ghai B, Grandhe RP, Kumar A, Chari P. Comparative evaluation of midazolam and ketamine with midazolam alone as oral premedication. Paediatr Anaesth 2005;15(7):554-9.

16. Cole JW, Murray DJ, McAllister JD, Hirshberg GE. Emergence behaviour in children: defining the incidence of excitement and agitation following anaesthesia. Paediatr Anaesth 2002;12(5):442-7.

17. Lapin SL, Auden SM, Goldsmith LJ, Reynolds AM. Effects of sevoflurane anaesthesia on recovery in children: a comparison with halothane. Paediatr Anaesth 1999;9(4):299-304.

18. Newton A, Fitton L. Intravenous ketamine for adult procedural sedation in the emergency department: a prospective cohort study. Emerg Med J 2008;25(8):498-501.

References

Khalili Gh.R. et al. 734

Page 77: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

و همكاران 100

1390 ، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Midazolam versus Ketamine on management of emergence agitation in children

19. Kararmaz A, Kaya S, Turhanoglu S, Ozyilmaz MA. Oral ketamine premedication can prevent emergence agitation in children after desflurane anaesthesia. Paediatr Anaesth 2004;14(6):477-82.

20. Aouad MT, Yazbeck-Karam VG, Nasr VG, El-Khatib MF, Kanazi GE, Bleik JH. A single dose of propofol at the end of surgery for the prevention of emergence agitation in children undergoing strabismus surgery during sevoflurane anesthesia. Anesthesiology 2007;107(5):733-8.

21. Alderson PJ, Lerman J. Oral premedication for paediatric ambulatory anaesthesia: a comparison of midazolam and ketamine. Can J Anaesth 1994;41(3):221-6.

22. Aono J, Ueda W, Mamiya K, Takimoto E, Manabe M. Greater incidence of delirium during recovery from sevoflurane anesthesia in preschool boys. Anesthesiology 1997;87(6):1298-300.

23. Welborn LG, Hannallah RS, Norden JM, Ruttimann UE, Callan CM. Comparison of emergence and recovery characteristics of sevoflurane, desflurane, and halothane in pediatric ambulatory patients. Anesth Analg 1996;83(5):917-20.

24. Cravero JP, Beach M, Thyr B, Whalen K. The effect of small dose fentanyl on the emergence characteristics of pediatric patients after sevoflurane anesthesia without surgery. Anesth Analg 2003;97(2):364-7, table of contents.

25. Weldon BC, Bell M, Craddock T. The effect of caudal analgesia on emergence agitation in children after sevoflurane versus halothane anesthesia. Anesth Analg 2004;98(2):321-6, table of contents.

26. Raeder JC, Breivik H. Premedication with midazolam in out-patient general anaesthesia. A comparison with morphine-scopolamine and placebo. Acta Anaesthesiol Scand 1987;31(6):509-14.

735

Page 78: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

Tehran University Medical Journal; Vol. 69, No. 11, February 2012: 730-736

1390، بهمن11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Midazolam versus ketamine in the management of emergence agitation in children undergoing lower abdominal and limb surgeries

Gholam Reza Khalili M.D.1 Parvin Sajedi M.D.1* Hamideh Danesh M.D.2 1- Department of Anesthesiology, Anesthesiology and Critical Care Research Center, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran. 2- School of Medicine, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran.

* Corresponding author: Dept. of

Anesthesia and Critical Care, AL -Zahra Medical Center, Sofeh St., Isfahan, Iran. Tel: +98-311-7769721 E-mail: [email protected]

Received: January 17, 2011 Accepted: November 27, 2011 Background: Emergence agitation (EA) is a post-anesthetic problem which interferes

with a child’s recovery and presents a challenge in terms of assessment and

management. In this study, we compared the effects of midazolam and ketamine as

premedication in the management of EA in children aged 1-6 years.

Methods: In this prospective, randomized clinical trial study, 58 children aged 1-6

years who were undergoing general anesthesia for elective surgery in Alzahra Hospital

in Isfahan during 2008 until 2009. The patients were randomly assigned to receive 0.1

mg/kg midozolam (28) or 0.5 mg/kg ketamine (29) by IV route in the premedication

room. All patients received a standardized anesthetic regimen and isoflurane was used

for the maintenance of anesthesia. The incidence and severity of agitation (agitation

score), severity of pain (pain score), anesthesia, recovery and extubation durations

were recorded postoperatively.

Results: The prevalence of agitation in midazolam (21.4%) was lower than ketamine

group (34.5%; P<0.05). In addition, the duration of agitation in ketamine group

(21±16.67 min) was significantly higher than midazolam group (6.83±6.55 min),

(P<0.05). However, no significant differences were seen in agitation score, pain score,

anesthesia, recovery or extubation durations in the two groups (P>0.05).

Conclusion: The study showed that midazolam could reduce the frequency of agitation

better than ketamine but both drugs were able to reduce the severity of agitation after

short-time surgeries in young children.

Keywords: Emergence agitation, midazolam, ketamine, premedication.

Abstract

Page 79: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

                            

 ديبزنورقنيآنالراي پزشك دانشكدهمجله

http://tumj.tums.ac.ir/tumj

Page 80: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

1390بهمن،11 ، شماره69ي، دانشگاه علوم پزشكي تهران، دورهكده پزشكمجله دانش

14. Proof Reading: A computer printout is sent to the corresponding author for proof reading before publication in order to avoid any mistakes. Corrections should be marked clearly and sent immediately to the Journal office.

15. Abbreviations and symbols: use only standard abbreviations. Avoid using them in the title and abstract. The full term for which an abbreviation stands should precede its first use in the text unless it is a standard unit of measurement. Short communication when possible; follow the same structure as original papers.

16. The corresponding author will be supplied with 3 free issues.

17. Ethics: Ethical considerations must be addressed in the Materials and Methods section. 1) Please state that informed consent was obtained from all human adult participants and from the parents or legal guardians of minors. Include the name of the appropriate institutional review board that approved the project. 2) Indicate in the text that the maintenance and care of experimental animals complies with National Institutes of Health guidelines for the humane use of laboratory animals, or those of your Institute or agency.

18. Conflicts of interest: Authors must acknowledge and declare any sources of funding and potential conflicting interest, such as receiving funds or fees by, or holding stocks and shares in, an organization that may profit or lose through publication of your paper. Declaring a competing interest will not lead to automatic rejection of the paper, but we like to be made aware of it.

19. Page charges: There are no charges for publication in this Journal.

20. Copyright: Accepted manuscripts become the permanent property of the TUMJ and may not be reproduced, in whole or in part, without the written permission of the Editor.

21. Peer review process: All manuscripts are considered to be confidential. They are peer-reviewed by at least 2 anonymous reviewers selected by the Editorial Board. The corresponding author is notified as soon as possible of the editor decision to accept, reject, or require modifications. If the manuscript is completely acceptable according to the criteria set forth in these instructions, it is scheduled for the next available issue.

22. Disposal of material: Once published, all copies of the manuscript, correspondence and artwork will be held for 6 months before disposal.

The Final Checklist The authors must ensure that before submitting the manuscript for publication, they have taken care of the following: 1. Title page should contain title, name of the author/co-authors, their qualifications, designation & institutions they are affiliated with and mailing address for future correspondence, E-mail address, Phone & Fax number. 2. Abstract in Structured format up to 250 words. 3. References mentioned as stated in the Instruction to Authors section. 4. Tables should be typed on separate pages. 6. Make sure for Headings of Tables, their numbers and Captions of illustrations. Don’t repeat the information in tables if it is covered in the text. 7. Photographs / illustrations along with their captions. 8. Manuscript in Triplicate 9. Letter of Undertaking signed by all the authors. 10. Disclosure regarding source of funding and conflict of interest if any besides approval of the study from respective Ethics Committee/Institution Review Board. 11. Covering Letter 12. Floppy disk (latest version of windows) for on-line edition

Nadereh Behtash M.D. Editor-in-Chief, Tehran University Medical Journal P.O. Box: 14155-6447, Tehran, Iran. Tel/Fax: + 98-21-88962510 Email: [email protected] URL: http://tumj.tums.ac.ir and http://www.tumj.ir

The Editorial Board of the journal, reserves the right to accept or reject the article in any stage and any time or delete a part of the text, tables or figures, if necessary.

Page 81: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

1390 بهمن، 11 ، شماره 69مجله دانشكده پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي تهران، دوره

INSTRUCTION FOR AUTHORS:

1. Aims and Scope: The “Tehran University Medical Journal” (TUMJ) is the official scientific and clinical monthly publication of the Tehran University of Medical Sciences. It accepts Original Papers, Review Articles, Short Communications and Letters to the Editor in the fields of basic science and medicine. All correspondences should be addressed to: The Editor-in-Chief, Tehran University Medical Journal. P.O. Box: 14155-6447. Tehran, Iran Tel/Fax: + 98-21-88962510

2. Submission: Papers submitted for publication should describe original work, not previously published elsewhere, totally or partly. Manuscripts must be submitted only in Persian with English abstracts and should be written according to sound grammar and proper terminology. Submission is acceptable via Journal URL: http://journals.tums.ac.ir/login. The Manuscript must be accompanied by a covering letter to the Editor-in-Chief, including title and author(s) name and undertaking that it has not been published or submitted elsewhere, and should include: Title; No author(s) name; the Abstract; Introduction; Materials & Methods; Results; Discussion; Acknowledgement and References.

3. The title page: The complete title of the manuscript, the name of all the authors with their highest qualifications, the department or institution to which they are attached, address for correspondence with telephone numbers, e-mail, and Fax number.

4. The abstract (no more than 250 words) in structured format as Background, Methods, Results and Conclusion followed by 3 to 6 Keywords must be presented. Use terms from the Medical Subject Headings (MeSH) list of index medicus: (http://www.nlm.nih.gov/mesh/MBrowser.html).

5. Introduction: This should summarize the purpose and the rationale for the study. It should neither review the subject extensively nor should it have data or conclusions of the study [in Persian].

6. Materials & Methods: This should include exact method or observation or experiment. If an apparatus is used, its manufacturer’s name and address should be given in parenthesis. If the method is established, give reference but if the method is new, give enough information so that another author is able to perform it. If a drug is used, its generic name, dose and route of administration must be given. For patients, age, sex with mean age ± standard deviation must be given. Statistical method must be mentioned and specify any general computer program used. The Info system used should be clearly mentioned [in Persian].

7. Results: It must be presented in the form of text, tables and illustrations. The contents of the tables should not be all repeated in the text. Instead, a reference to the table number may be given. Long articles may need sub-headings within some sections (especially the Results and Discussion parts) to clarify their contents [in Persian].

8. Discussion: This should emphasize the present findings and the variations or similarities with other work done in the field by other workers. The detailed data should not be repeated in the discussion again. Emphasize the new and important aspects of the study and the conclusions that follow from them. It must be mentioned whether the hypothesis mentioned in the article is true, false or no conclusions can be derived [in Persian].

9. Acknowledgement: All contributors who do not meet the criteria for authorship should be covered in the acknowledgement section. It should include persons who provided technical help, writing assistance and departmental head who only provided general support. Financial and material support should also be acknowledged [in Persian].

10. Tables in limited numbers should be submitted with the captions placed above. Do not submit tables as photograph. Place explanatory matters in footnotes, not in the heading [in Persian].

11. Figures should be in limited numbers, with high quality art work and mounted on separate pages. The captions should be placed below. 12. The same data should not be presented in tables, figures and text, simultaneously.

13. References: Personal communications, manuscripts in preparation and other unpublished data are not cited in the reference list but may be mentioned in the text in parentheses. Identify references in the text by Farsi numerals in parentheses on the line. References should be typed, double-spaced, and separate from the text and numbered consecutively in the order in which they are mentioned in the text. (References cited in figures and tables, but not in the text, should be numbered consecutively following the text references.) Journal references should contain inclusive page numbers; book references specific page numbers. Indicate abstracts by the abbreviation ‘Abst’ and letters by ‘Lett’ in parentheses. Abbreviations of journals should conform to those used in Index Medicus, National Library of Medicine. The references should observe the following style: Periodicals: List all authors if six or fewer; otherwise, list first six and add ‘et al’. Do not use periods after the authors initials 1. Vimala N, Mittal S, Kumar S. Sublingual misoprostol versus oxytocin infusion to reduce blood loss at cesarean section. Int J Gynaecol Obstet 2006;92(2):106-10. 2. Patted SS, Goudar SS, Naik VA, Bellad MB, Edlavitch SA, Kodkany BS, et al. Side effects of oral misoprostol for the prevention of postpartum hemorrhage: results of a community-based randomised controlled trial in rural India. J Matern Fetal Neonatal Med 2009;22(1):24-8.

Books: Basmajian JV. Grant's Method of Anatomy. 11th ed. Baltimore: Williams Wilkins; 1989.

Chapter in book: Monks R. Psychotropic drugs. In: Wall PD, Melzack RA, editors. Textbook of Pain. 3rd ed. Edinburgh: Churchill Livingstone; 1994. p. 963-89.

Page 82: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

Tehran University Medical Journal

Volume 64, Number 8, November 2006

1390بهمن،11 ، شماره69ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Reducing creatine kinase-MB levels following oxytocin administration during ischemia-reperfusion periods in isolated rat heart......................................................................................................................663

Khansari M, Imani A, Faghihi M, Aali Anvari M, Moghimian M, Sadeghipour Roodsari H.R.

The effects of isosorbide dinitrate on in vitro proliferation of WEHI-164 cells and peripheral blood mononuclear cells.....................................................................................................................................671

Hajighasemi F, Resvan Madani F.Z.

Protective effect of dendrosomal curcumin combination on colon cancer in rat.......................................678

Sarbolouki M.N, Alizadeh A.M, Khaniki M, Azizian S, Mohaghgheghi M.A.

Inducing maturation of monocyte-derived dendritic cells on human epithelial cell feeder layer...............686

Ganji Bakhsh M, Nejati V, Asadi M, Delirezh N, Farokhi F.

Effects of fibroblasts conditioned media on differentiation of programmable cells of monocytic origin to insulin-producing cells..............................................................................................................................695 Chapari H, Farokhi F, Delirezh N, Javadi Sh, Tanhaye Kalate Sabz F.

The effect of oral ascorbic acid pretreatment on feeding changes following injection in nucleus accumbens shell in adult male rats...........................................................................................................703

Salari S, Abbasnejad M, Badreh F, Esmaeili Mahani S.

Therapeutic effects of all-trans retinoic acid on experimental autoimmune encephalomyelitis and its role in T-helper lymphocyte responses......................................................................................................710

Abtahi Froushani S.M, Delirezh N, Hobbenaghi R, Mosayebi Gh.

Reduction of left ventricular hypertrophy by Sirolimus in kidney transplant recipients: a nonrandomized clinical trial..................................................................................................................718 Sedghipour M, Tabatabaei S.A.H, Sadadi F, Kamal Hedayat D, Nikdoost F, Sate H, Ghorbani Yekta B.

Dabigatran etexilate, a novel oral direct thrombin inhibitor, for preventing thromboembolic events after knee replacement arthroplasty.........................................................................................................725

Moghtadaee M, Shahhoseini Gh.R, Farahini H, Yegane A, Rajabpour S.

Midazolam versus ketamine in the management of emergence agitation in children undergoing lower abdominal and limb surgeries..................................................................................................................730 Khalili Gh.R, Sajedi P, Danesh H.

Tehran University Medical Journal

Volume 69 Number 11 February 2012

Contents

Page 83: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012

Chairman: S.H. Emami Razavi Editor in Chief:

N. Behtash Executive Editor:

M.A. Noyan Ashraf Associate Editors:

SH. Akhondzadeh, A. Arab Kheradmand, N. Ataei, S. Borna, M. Ghazi Khansari, S.J. Ghazi Mirsaeed, J. Hajati,

M. Kadkhodaei, A. Khoshnevisan, S. Moradmand, Z. Nadiya Hatmi, M.A. Noyan Ashraf, R. Omranipoor, N.

Rezaei, N. Sajjadian Editorial Board:

M. Akbarian, F. AmoozegarHashemi, B. Bahar, F. Davari Tanha, N. Ebrahimi Daryani, M.R. Hadiyan,

Z. Hallaji, Z. Hussain Khan, M. Kajbaf Zadeh, M.J Mikaeli, A. Mousavi, S.M.J. Mortazavi, B. Nabaei,

P. Pasalar , P. Pasbakhsh, M. Rasooli Negad, A. Shaabani, M. Sotoodeh, A.R. Talaeipoor,

M. Vahid Dasjerdi, M.R. Zafarghandi International Board:

F. Assadi (Chicago), J. Parvizi (Philadelphia), A. Gangi (Strasbourg), M.R. Keshtgar (London), Sh. Masood (Florida),

P. Hanjani (Pennsylvania) Editors:

N. Behtash, S.B. Hashemi, V. Nikoui, M.A. Noyan Ashraf Office staff:

M. Asgari, H. Chaychi, A. Kamizani, R. Ramezani, S. Sadigh Publisher:

Tehran University of Medical Sciences

Office: Tehran University Medical Journal, Medical School, 202 Amouzesh building, Poursina Ave., Ghods St., Keshavarz

Blvd., Tehran, Iran, P.o. Box: 14155-6447, Tel: +98(21)88962510, Fax: +98(21)88962510,

Online submission: http://journals.tums.ac.ir/login, and http://tumj.tums.ac.ir, Email: [email protected]

TUMJ is indexed/ abstracted in:

SCOPUS, EMBASE, Cambridge Scientific Abstracts (CSA), CAB Abstracts (CABI), Chemical Abstract Service (CAS), DOAJ, Psych Info, ULRICH΄S, Index Copernicus, IMEMR, EMR Beta, SID, Magiran and Iran Medex

The Official Publication of Medical School, Tehran University of Medical Sciences

Volume 69 Number 11 February 2012

TUMJ

TEHRAN UNIVERSITY MEDICAL JOURNAL

Page 84: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.69, No.11, February 2012