پايان كار آسمان و زمين

http://kharamid.blogfa.com/post-792.aspx, WWW.HARUNYAHAY.COMPREPARED [email protected] Dr F.Dejahang, BSc CEng, BSc (Hons) Construction Mgmt, MSc, MCIOB, .MCMI, PhD

خداوند ابدی کالم کریم قرآن

كار پايانو آسمان

زمين

http://kharamid.blogfa.com/post-792.aspx

http://www.harunyahay.com/

mailto:[email protected]

الرحمن الله بسمالرحيم

کریم قرآنابدی کالم

خداوند

زمين و آسمان كار پايانمخلص: الروف عبد دكتر نويسنده

آيهء در بزرگ سورهء 104خداي: مي‌فرمايد انبيا مباركهء

كطي( ماء الس نطوي يوم( للكتب جل الس

را آسمانها بزرگ، هنگامهء »روزمي‌پيچيم« درهم طومار مانند

( ع مهدي حضرت قيام و (ظهور

از يكي روشني به مباركه آيهء ايندنياي عمر رسيدن پايان به مظاهر

: مي گويد و نموده بيان را ماديدر آسماني، پديده هاي و اجرام

طوماري چونان محشر هنگامهء. مي شوند پيچانده درهم

زمين و آسمان كار پايان

اين با ارتباط در جديد علم موقف ببينيم اكنونچيست؟ قرآني آيهء

و مظاهر اينکه امكان جديد علم ديدگاه از آيامتصور شوند، پيچانده درهم هستي پديده هاي

خير؟ يا است در جديد علم ره آوردهاي و يافته ها مالحظهء با

تا است آمده علم كه مي كنيم مالحظه باره، اينكريم قرآن علمي اعجاز بر نيز ميدان ين درا

. دهد گواهي

زمين و آسمان كار پايان( ع مهدي حضرت قيام و (ظهور

Surat‌Al-'Anbyā'‌(The‌Prophets)‌-‌ األنبياء سورة21:104

Surat‌Al-'Anbyā'‌(The‌Prophets)‌-‌ األنبياء سورة

Sahih InternationalThe‌Day‌when‌We‌will‌fold‌the‌heaven‌like‌the‌folding‌of‌a‌

[written]‌sheet‌for‌the‌records.‌As‌We‌began‌the‌first‌creation,‌We‌will‌repeat‌it.‌[That‌is]‌a‌promise‌binding‌

upon‌Us.‌Indeed,‌We‌will‌do‌it.Pickthall

The‌Day‌when‌We‌shall‌roll‌up‌the‌heavens‌as‌a‌recorder‌rolleth‌up‌a‌written‌scroll.‌As‌We‌began‌the‌first‌creation,‌We‌shall‌repeat‌it.‌(It‌is)‌a‌promise‌(binding)‌upon‌Us.‌Lo!‌

We‌are‌to‌perform‌it.Farsi

) همان ) سپس می‌پیچیم، هم در طوماری چون را آسمان که روز آن دراست وعده‌ای این بازمی‌گردانیم؛ را آن کردیم، آغاز را آفرینش که گونه

. داد خواهیم انجام را آن قطعا و ما، بر

21:104

Surat‌Az-Zumar‌(The‌Troops)‌-‌ الزمر سورة

39:67

Surat‌Az-Zumar‌(The‌Troops)‌-‌ الزمر سورة

Sahih‌InternationalThey‌have‌not‌appraised‌Allah‌with‌true‌appraisal,‌while‌the‌earth‌entirely‌will‌be‌[within]‌His‌grip‌on‌the‌Day‌of‌Resurrection,‌and‌the‌heavens‌will‌be‌folded‌in‌His‌right‌hand.‌Exalted‌is‌He‌and‌high‌above‌what‌they‌associate‌

with‌Him.Pickthall

And‌they‌esteem‌not‌Allah‌as‌He‌hath‌the‌right‌to‌be‌esteemed,‌when‌the‌whole‌earth‌is‌His‌handful‌on‌the‌Day‌

of‌Resurrection,‌and‌the‌heavens‌are‌rolled‌in‌His‌right‌hand.‌Glorified‌is‌He‌and‌High‌Exalted‌from‌all‌that‌they‌

ascribe‌as‌partner‌(unto‌Him).Farsi

زمین تمام که حالی در نشناختند، است شایسته که گونه آن را خدا آنهاخداوند او؛ دست در پیچیده آسمانها و اوست قبضه در قیامت روز در

می‌پندارند او برای که شریکیهایی از است بلندمقام و منزه

39:67

Surat‌Fuşşilat‌(Explained‌in‌Detail)‌-‌ فصلت سورة

41:10

آن در برکاتی و داد قرار استواری کوه های زمین در اودر - همه ینها فرمود، مقدر را آن غذایی مواد و آفرید

! - کنندگان تقاضا نیاز اندازه به درست بود روز چهار

Surat‌Fuşşilat‌(Explained‌in‌Detail)‌-‌ فصلت سورة41:11

Surat‌Fuşşilat‌(Explained‌in‌Detail)‌-‌ فصلت سورة

Sahih InternationalThen‌He‌directed‌Himself‌to‌the‌heaven‌while‌it‌was‌smoke‌and‌said‌to‌it‌and‌to‌the‌earth,‌"Come‌[into‌being],‌willingly‌or‌by‌compulsion."‌They‌said,‌"We‌

have‌come‌willingly."Pickthall

Then‌turned‌He‌to‌the‌heaven‌when‌it‌was‌smoke,‌and‌said‌unto‌it‌and‌unto‌the‌earth:‌Come‌both‌of‌

you,‌willingly‌or‌loth.‌They‌said:‌We‌come,‌obedient.Farsi

به و آن به بود؛ دود بصورت که حالی در پرداخت، آسمان آفرینش به سپس ) ( : �و اطاعت روی از خواه ، گیرید شکل و آیید وجود »به داد دستور زمین

!) ( : ! » می گیریم شکل و می آییم طاعت رو�ی از »ما گفتند آنها » اکراه خواه

41:11



21:30


Sahih InternationalHave‌those‌who‌disbelieved‌not‌considered‌that‌the‌heavens‌and‌the‌earth‌were‌a‌joined‌entity,‌and‌We‌separated‌them‌and‌made‌from‌water‌every‌living‌thing?‌Then‌will‌they‌not‌believe?

PickthallHave‌not‌those‌who‌disbelieve‌known‌that‌the‌heavens‌and‌the‌earth‌were‌of‌one‌piece,‌then‌

We‌parted‌them,‌and‌we‌made‌every‌living‌thing‌of‌water?‌Will‌they‌not‌then‌believe?

Farsiو بودند، پیوسته هم به زمین و آسمانها که ندیدند کافران آیا

آب از را زنده‌ای چیز هر و کردیم؛ باز یکدیگر از را آنها ما ! ! نمی‌آورند؟ ایمان آیا دادیم؟ قرار

21:30

Surat‌Al-Ĥijr‌(The‌Rocky‌Tract)‌-‌ الحجر سورة

15:85

Surat‌Al-Ĥijr‌(The‌Rocky‌Tract)‌-‌ الحجر سورة

Sahih InternationalAnd‌We‌have‌not‌created‌the‌heavens‌and‌earth‌

and‌that‌between‌them‌except‌in‌truth.‌And‌indeed,‌the‌Hour‌is‌coming;‌so‌forgive‌with‌

gracious‌forgiveness.Pickthall

We‌created‌not‌the‌heavens‌and‌the‌earth‌and‌all‌that‌is‌between‌them‌save‌with‌truth,‌and‌lo!‌the‌Hour‌is‌surely‌coming.‌So‌forgive,‌(O‌Muhammad),‌

with‌a‌gracious‌forgiveness.Farsi

بحق� جز است، دو آن میان را آنچه و زمین و آسمانها ما ] رسید ]= خواهد فرا قطعا قیامت‌ موعود ساعت و نیافریدیم؛

!) طرز) به آنها از پس، می‌رسد او به کس هر جزای ومالمت ) نادانیهایشان بر را آنها و کن صرف‌نظر شایسته‌ای

ننما(!

15:85

http://quran.com/15/85

Surat‌Ţāhā‌(Ta-Ha)‌-‌طه سورة

20:6

Surat‌Ţāhā‌(Ta-Ha)‌-‌طه سورة

Sahih InternationalTo‌Him‌belongs‌what‌is‌in‌the‌heavens‌and‌what‌is‌on‌the‌earth‌and‌what‌is‌between‌

them‌and‌what‌is‌under‌the‌soil.Pickthall

Unto‌Him‌belongeth‌whatsoever‌is‌in‌the‌heavens‌and‌whatsoever‌is‌in‌the‌earth,‌and‌whatsoever‌is‌between‌them,‌and‌

whatsoever‌is‌beneath‌the‌sod.Farsi

آنچه و زمین، در آنچه و آسمانها، در آنچه اوست آن از ! ) است ) پنهان خاک زیر در آنچه و دو، آن میان

20:6

Surat‌Al-'Anbyā'‌(The‌Prophets)‌-‌ األنبياء سورة21:16


Sahih InternationalAnd‌We‌did‌not‌create‌the‌heaven‌and‌earth‌and‌that‌between‌them‌in‌play.

PickthallWe‌created‌not‌the‌heaven‌and‌the‌

earth‌and‌all‌that‌is‌between‌them‌in‌play.Farsi

از آنهاست میان در را آنچه و زمین، و آسمان ما ! نیافریدیم بازی روی

21:16

مشاهدهء با قديم االيام از انساناين كه مي ديد سر چشم به ستارگانو سير حال در آسماني، موجوداتبا مي گيرند فاصله همديگر از سفرچشم با مشاهده حال، عين در آنكهبسيار را ستارگان اين مسلح غير

مي دهد نشان هم به .نزديك


حقيقت در چه است، اين از غير واقعيت كه حالي درشكل به و قياسي مسافت هاي به ستارگان امر

آنها دليل اين به فقط ما و اند دور هم از حيرت آوريزمين از آنها فاصلهء كه مي بينيم هم به نزديك را

است زياد .بسياربلكه نمانده متوقف حد همين به حاضر عصر در بشر يافته هاي

ما كه آسماني اجسام و اجرام این كه مي داند عالوتا بشر امروزهداراي اكثرا مي پنداشتيم، كامل الجسامه قديم زمانهاي در را آنهافضاي عالوهء به �خالي، فضاهاي اين و مي باشند خالي فضاهاي

است نهفته نيز آنها تركيبي ماهيت داخل در .بيروني،


هم نوين دانش از بهره گيري با بشرهر كه مي داند نيز را حقيقت این اكنون

مشخص نظام پيرامون مادي جسمدارد دوراني حركت خويش .داخلي

كه شمسي نظام همانند درستدر زيادي سيارگان آن پيرامون

.چرخش اند


اين در ذكر قابل نمونه هاي از كهمي اتم نظام منظم حركت رابطه

خالي مافضاي كه تفاوت اين با باشدمشاهده شمسي نظام در را

فضاي مشاهدهء از اما مي كنيم،كوچكي دليل به اتمي نظام خالي

ناتوانيم؛ آن حجم بي نهايت


در كه آنجاست به تا اتم حجم كوچ�كي چهنظام این كامل مشاهدهء ح�تي ح�اضر حال

براي موجود علمي ابزارهاي تمام با نيزمي رسد نظر به محال .بشر

نام اتم كه مي دانيم همه وصف اين باكه است الكترونهايي از مجموعه يي

نيستند چسبنده و متصل همديگر به ،


خالي گاه هاي آنها ميان در بلكهدارد وجود بزرگي .نسبي

نظر در را آهن از قطعه يي ما اگر مثال، طور بهآن ذرات كه م�ي كنيم م�شاهده امر ظاهر در بگيريم

كه حالي در اند، متصل و چسبيده هم به شديدا حجم از بيشتر اتم واحد يك در 10000000 الكترونها


نمي كنند 1بر اشغال را آن مساحت ازواقع در باقي مانده، مساحت و

تشكيل را اتم درون خالي ميدانهايتصوير يك ما اگر كه طوري به مي ده

و الكترون جزء دو از بزرگ شده قطعا كنيم، مشاهده را اتم پروتوندو اين ميان فاصله كه ديد خواهيم

به نزديك مي باشد 350جزء، يارد .


م�ادي موجودات تمام كه است آن سخن اين معنيبه و متراكم بسيار امر ظاهر در كه اجسامي آن حتي

تركيب داخل در مي رسند، نظر �به هم چسبيده هم . مي باشند خالي فضاهاي محتوي خويش، وجودي

ميان از را خالي فضاهاي اين بتوانيم ما اگر نتيجه درپيچيده هم در بي نهايتي طور به مادي اجسام برداريم،بمب توليد جمله آن از و مواردي در بشر كه مي شوند،

طور به را داخلي فضاهاي اين است توانسته اتميگرداند محدود و متراكم اجسام، درون در .نسبي


نجومي دانشمندان كه است چنين اينبه ما اگر كه مي رسند نتيجه اين به نهايتاداراي كه را انساني يك جسم مثال طورداخل خالي فضاهاي از باشد، قد متر سهمانده باقي كميت كنيم، تجريد وجودشحتي كه است ناچيز حدي به آن وجود

نمي باشد هم ذكر .قابل


همه بتوانيم ما اگر ترتيب همين بهنحوي به را كائنات در موجود چيزو داخلي فضاي كه بپيچانيم درهم

آن در گردد، نابود آنها اندرونياليتناهي كائنات كلي حجم صورت

قطر برابر سي حجم از بيشتر كنونيبود نخواهد خورشيد !كرهء


به كائنات فعلي وسعت كه حالي دركهكشانهاي دورترين كه است اندازه يي

سال ميليونها اليتناهي فضاي در شده كشفدارد فاصله ما خورشيد از .نوري

وسعت نظر از كائنات فعلي موجوديت كه معني این بهمقايسه قابل هم اجرام و كهكشانها بزرگترين با هرگز

سي هم اگر حتي كه خورشيد به رسد چه نمي باشداجرام با مقايسه در و اليتناهي فضاي در شود، برابر

نمي آيد حساب به نيز ناچيزي بسيار ذرهء .اليتناهي


آن رهيافت هاي و جديد علم بنابراين،آيهء علمي تفسير تا شده اند بسيج همه

به آن بشري حد در را فوق مباركهءعظيم رازهاي از رازي و كشيده تصوير

دنياي مادي آفرينش پايان رسيدن بهو قرآني تعبيرات راستاي در را كنونيآشكار اسالمي حقهء عقايد با منطبق

.گردانند


يوم [ آيهء تفسير علمي، دست آوردهاي سايهء در امروزه [ بگوييم بتوانيم اگر بلكه نيست، مشكل تنها نه ماء الس نطويبا را دنيا كار »قيامت« بزرگ هنگامهء در بزرگ پروردگار كه

سنت هاي همان كمربند در و خلقت قانونمندیهاي روشصورت اين در مي نمايد، يكسره �خويش �آفرينش بدويخود، نيز رابطه اين در علم ره آورد كه بگوييم مي توانيم

مي باشد فوق مباركهء آيهء عيني .تفسيرزمين كار پايان با رابطه در كريم قرآن ديدگاه به اكنون

مي پردازيم.چيست؟ زمينه اين در بشر علمي يافته هاي مي بينيم ابتدا


عصر به بشر اينکه از قبلبگذارد، قدم تكنولوژي

به كه ملحداني و مادي گرايانبه عقيده نداشتند، باور الهي اديان

طور به و زمين عمر پايان يافتنمادي خلقت كار پايان يافتن عام،

مي پنداشتند خرافه نوعي .را


اين علمي پيشرفت هاي با اماو فروريخت كهنه پندارهاي

هيچ علم، روشنايي در اكنونديني عقيدهء منكر كسي

كائنات و زمين عمر پايان يافتن.نيس�ت


يافته بنا پايه اين بر زمين كار پايان بارهء در دانشمندان اوليهء نظرياتانرژي و نور به مستقيما زمين موجوديت و حيات ادامهء چون كه بود

خود انرژي و گرما زمان مرور به هم خورشيد و است وابسته خورشيدحدي به خورشيد انرژي كه وقتي همان بنابراين پس مي دهد، دست از را

حيات بخش عناصر با را زمين نتواند ديگر خورشيد كه برسد تنزل ازرسيد خواهد فرا زمين كار پايان هم وقت همان رساند، مدد .خويش

و زمين ميان اكماالتي پيوندهاي قطع چهزمين فاتحهء سرعت به تواند مي خورشيد،خورشيد بدون زمين كه رو آن از بخواند؛ را

نيست قادر ح�يات ادامهء به .قطعا


زماني دير فرضيه اين امايافته هاي چه نماند، پايدار

ساختند ثابت علمي جديدترصورت به خورشيد كهرا خويشتن خودجوش

مي كند .نوسازي


پايان يافتن خطر سال ها ميليون تا اقل حد پساين بر هم و نيست متصور خورشيدي انرژي

براي حيات بخش منابع فقدان از ترس اساس،ميباشد بي مورد زودیها اين به هم .زمين

فرضيه، اين پايه هاي سست شدن بازمين سقوط احتمال از دانشمندان

نمودند صحبت خورشيد كرهء .در


) ( ع جعفر بن موسي امام

( ع مهدي حضرت قيام و (ظهور


) ( ع جعفر بن موسي امام

بزرگ « دانشمند جينز« جيمس : مي گويد باره اين در نجومي

يك به منسو�ب ما »زميندر كه است كوچكي مستعمرهءفضاي از افتاده دور گوشهء يك

است شده واقع .اليتناهي


مي كنيم، سفر آن روي بر وقتي كه ما موطنمي آيد، ما نظر به هولناكي و عظيم كرهء

مانند، غبار كوچك بي نهايت ذرهء يك جز چيزينيست نجومي دهشتناك و بيكرانه فضاي »در

» : مي گويد كائنات توسعهء با ارتباط در اوپري« لوردو ازل اب�تداي تصور و تصوير از ما عقل هاي »چنانکهاز ما انديشه هاي همچنان است، ناتوان ابد انتهاي

مي ب�اشد ناتوان نيز مكان آخرين و اولين .تخيل


بي همه چهارگانه جهاتفرازي هر باالي نهايت اند؛زير بر و برتر، فرازهاييشيب هاي سراشيبي، هر

دارد وجود ديگر .»بي نهايت


نهايت بي وسعت اين كه است روشن پسبا سيارگان و ستارگان تصادم از كائنات،

اگر كه طوري به مي نمايد جلوگيري زمينمطرح را تصادمي چنين احتمال بخواهيم

�سيارهء تصادم احتمال كه بگوييم بايد نماييم،يك تصادم احتمال همانند زمين، با ديگريدر ديگري كشتي با فارس درخليج كشتي

است مديترانه .درياي


پايان يافتن نظريهء بنابراين،برخورد دليل به زمين عمر

نيز ديگر، سيارات با آننيست مسلطي .نظريهء


علميي حقيقت جديدترين و آخرينعمر پايان يافتن قضيهء در كه

داوري كرسي بر آسمان و زمينبه حدي تا را خود است، نشستهدر قرآن در شده مطرح حقايق

گردانيده همآهنگ رابطه اين .است


اين با كه ميباشد »اشعاعي« عناصر كشف بر مبتني علمي حقيقت اينخود، نوبهء به كه يي عمليه مي شود؛ ميسر اتم شكستن هم در عناصر

ازنيوترونها بعضي آزادشدن از كه است، ويرانگري عظيم نيروي زايندهءكه ديگري هاي اتم و مي آيد پديد ديگر اتمهاي شكستن درهم قصد بهنهايت در و پرداخته ديگر يي مجموعه شكستن درهم به بالنوبه خودمتقابل »تأثير را آن دانشمندان كه مي آورند وجود به را يي پديده

ناميده اند .مسلسل«

عنصر در بالفعل طور به عمليه اينوجودآمدن به سبب كه »يورانيوم«

است شده تجربه گرديد، اتمي .بمب


ديگري نيروي اينجا درعمليهء از كه هست هماتمها آزادشدن متضاد

مي آيد .پديد


اتم دو تداخل از است عبارت عمليه اينسنگين اتم يك ساختن براي يكديگر در

رونما هيدروژن بمب در كه آنسان وزن تر؛ .گرديد

به كه است هيدروژني بمب ايجاد عمليه همينرونما خورشيد در مسلسل و مستمر گونهء

در. هميشه خورشيد كرهء اينکه دليل پ�س مي شوددر نيز مي باشد، آت�ش مذاب شعله هاي جوشش حال

است نهفته امر .همين


مورد نوين دانش در آنچهمي باشد، همگان اعترافالكتريستهء از اتم تشكيل

و پروتون يا مثبتيا منفي الكتريستهء

است .الكترون


همديگر با تعداد در الكترون و پروتونبار اتم تركيب در گاهي و مي باشند مساوي

كه مي آيد وجود به متعادل تري الكتريكياست نوترون آن .اسم

سال اواخر در علمي كردند 1955حلقات اعالم ميالديبه لورنس« »ارنست نام به اتمي دانشمندان از يكي كه

همانا كه است يافته دست جديدي خطرناك كشفبا مي باشد »پروتون« جنس از الكتريكي بار موجوديت

مثبت نه است منفي الكتريكي بار اين كه تفاوت .اين


الكتريكي، منفي بار داراي پروتون ايندر زمين كرهء پيرامون را طبقه يي

است داده تشكيل جو بااليي .سطوحاين وجود كه است اين مهم نهايت نكتهء

طبيعت، با مغاير الكتريكي وسيع بارممكن كه است پديده يي خطرناكترين

بنمايد؛ را آن تصور بشري عقل است


درهم بنيادين عنصر يك ذرات از ذره يي اگر زيراپديدهء اين وجود درنظرداشت با شود، شكسته

يك يا ذره يك فقط شكستن درهم از طبيعي، غيربه مسلسل« متقابل »تأثير عمليه همان اتم،

مواد همه تركيب در آب كه آنجا از و مي آيد وجودآب از جزئي �كه افتد اتفاق چنين اگر است، داخل

و هيدروژن يعني خود، تركيبي دوبخش بهدر آن اتمهاي از اتم يك و شود منقسم اكسيژن

بود؟ خواهد چه نتيجه بشكند، هم


و است مشتعلي گاز هيدروژن، كه نيست شكيمي كند، كمك آن اشتعال به هم رهاشده اكسيژن

گاز به هيدروژن شوند، رها اكسيژن ذرات اگر پسشد خواهد تبديل بي مهاري .مشتعل

چشم يك از دركمتر كه است آن عمليه این معنيجويبارها و اقيانوس ها درياها، همه آب زدن، هم به

گشت خواهد مبدل سركشي و مشتعل آتش .به


بود؟ خواهد همنوا روند همين با زمين پايان آيا خوب در كريم قرآن زيرا شد؛ خواهد چنين كه گفت مي‌توان حتم طور به

:7و 6آيات مي‌گويد طور سورهء[ لواقع[ ربك عذاب إن المسجور، والبحر

كافران بر پروردگارت عذاب البته فروزان، آتش درياهاي به »قسمشد« خواهد واقع

آيه در :6و مي‌گويد تكوير سورهء[ رت[ سج البحار وإذا

گردند« شعله‌ور آتش چون درياها كه هنگامي »وآيهء در :3و مي‌گويد انفطار سورهء

[ رت[ فج البحار وإذاگردند« منفجر درياها كه هنگامي »و


تركيب هم با هيدروژن اتمهاي از اتم دو چون ومي آيد وجود به »هليوم« آنها تركيب از شوند،بي كرانه يي عظيم آتشفشان هليوم، وجود از ودر را كائنات عرصهء تمام كه آمد خواهد پديد

كه است زمان آن در و گرفت خواهد برمي شود آتش يكپارچه هم .آسمان

آيهء در كريم قرآن رحمن 37چنانکه سورهء:مي گويد


) فكانت ماء الس انشقت فإذاكالدهان) وردة

تا شود شكافته آسمان كه »آنگاهروغن چون و سرخ گون گل چون

گردد« روان و مذاب


آيات در :9و 8و مي گويد معارج سورهءالجبال( وتكون كالمهل، ماء الس تكون يوم

كالعهن)و شود گداخته فلز آسمان كه »روزي

شود« زده پشم چون كوه ها



آيات در سوره 16و 15و همين:مي گويد

وى للش اعة نز لظى، ها إن كالبلكه مي پندارند، كه است چنان »نهتا است شعله ور آنها بر دوزخ آتش

را اندامشان و صورت و سربسوزاند«


آيهء در مي گويد 77و نحل سورهء :ه الل إن أقرب هو أو البصر كلمح إال اعة الس أمر وما

قدير شيء كل على �بيش آن از نزديك تر يا زدن، هم بر چشم مانند به قيامت كار «

تواناست« چيز همه بر خداوند البته و نيستروشني و صريح پيام فوق، مباركهء آيات

علمي شدهء مطرح حقايق كه دارندساخته مبرهن كامال را آنها تفسير فوق،

.است


كه مي سازد واضح اخير آيهء اما وكنوني مرحلهء رسيدن پايان به جرياندر فقط و سريع بسيار كائنات، خلقت

يك از بيش و است واحد آن يكاندازهء به كه را زماني كوچك لحظهءاز كمتر حتي يا زدن هم بر چشم يك

. نمي گيرد بر در بود، خواهد آن


پروتون يك دليلي هر به اگر نوين، دانش نظر ازاز يكي در مثبت پروتون يك با آسمان از منفي

هرگز صورت آن در نمايد، پيدا تماس اتمهاكه را ناگهانيي ويراني محدودهء و ميزان نمي توان

بر در را كائنات همهء خارق العاده، سرعتي باوقوع صورت در چه نمود؛ تصور گرفت، خواهد»واحد اصل حقيقت در ويراني حالتي، همچوزمين، نبات، حيوان، انسان، كه را آفرينش«

نشانگاه ... در باشند، مي مادي كائنات و آسمان. است داده قرار خود

چنين كه مي كند اثبات علم بلي؛پيوستن پايان به عامل احتمالي

. مي باشد زمين وجو�دبه فقط نمي تواند نيز قبيل اين از پديده يي هر كه است روشن و

و پيوسته هم به سلسلهء آفرينش، زيرا بماند؛ محدود زميندرون در ويراني كه آنجا از و است منسجمي نهايت زنجيرهءشكي بنابراين، مي گيرد انجام آسمان و زمين آفرينش اتمهاي

در را اندكي بسيار بسيار لحظهء يك از بيش عمليه اين كه نيستگرفت نخواهد .بر


آيات اولين در را حالت اين كريم قرآنمي نمايد توصيف چنين انفطار :سورهء

وإذا انفطرت، ماء الس إذاالبحار وإذا انتثرت، الكواكب

فجرتو شود شكافته آسمان كه »هنگامي

كه زماني و ريزند فرو ستارگان كه هنگاميگردند« منفجر درياها

انشقاق سورهء در همچنين:مي فرمايد

وأذنت انشقت، ماء الس إذااألرض وإذا وحقت، ها لرب

فيها ما وألقت مدت،ت وتخل


شكافته آسمان كه »هنگاميفرا گوش حق فرمان به و شود

پذيرد را او فرمان كه سزد و دهدمنبسط زمين كه هنگامي و

دل درون چه هر و شود ساختهافكند« بيرون را همه داشته


آسمان ساختن ويران آري؛همهء با كائنات و زمين ودر خويش، عظمت اينمطلقهء قدرت برابر

ساده عمليهء يك پروردگارنيست .بيش

امور در بزرگ پروردگار هرچند و به توسل از � عدما و ايجادا � تكوينيهمه كائنات چه است نياز بي اسبابامر و اراده چراي و چون بي فرمانبرتا مي آيد اينجا در علم اما ميباشند، او

ديني اعتقادات حقانيت بر گواهي .باشد


ندارد اشكالي هيچ هم عقيدتي نظر از وقرآن كه كائنات ويرانسازي جريان كه

در نيز را آن تصاوير و اشكال حتيتصوير به روشن چنين اين تابلوهاي

يا و توقف دادن با فقط است، كشيدهو كوچك جزء يك ساختن دگرگون

اتمها حركت قانونمندي نظام از بي مقدار.باشد


از بخشي در كريم قرآنصحنه هاي تصويرپردازيآوردن پايان به هولناك

در مادي، كنوني آفرينشحج سورهء آيات اولين

:مي گويد


زلزلة إن كم رب قوا ات اس الن ها أي ياترونها يوم عظيم، شيء اعة السأرضعت عما مرضعة كل تذهل

وترى حملها حمل ذات كل وتضعبسكارى هم وما سكارى اس الن

شديد ه الل عذاب ولكن

» ! زلزلهء كه باشيد پرهيزگار و خداترس مردمان ايسختي واقعهء و بزرگ بسيار حادثهء قيامت روزرا سختي و بزرگ هنگامهء روز آن بود، خواهد

. هول از شيرده زن هر كه روزي مي كنيد مشاهدهح�مل بار آبستن هر و كند فراموش را خود طفل

و بيخود روز آن وحشت از را مردم و بيفكند را خود . ليكن و ن�يستند مست كه صورتي در بنگري مست

است سخت بسيار خ�داوند »عذاب

ميزان با ارتباط در اماهم در جريان از كه عذابيساختن ويران و ريختاندندر مي شود، پا بر آفرينش

معارج 14تا 11آيات سورهء:مي فرمايد


من يفتدي لو المجرم يودوصاحبته ببنيه، يومئذ عذابتؤويه، تي ال وفصيلته وأخيه،ثم جميعا األرض في ومن

ينجيه


دارند « دوست روز آن در مجرمينتوانستي كاش كه مي كند آرزو و

هم و برادر همسر، فرزندان،هميشه كه را قبيله اش خويشان

كه را كه هر هم و كردند حمايتشخود فداي است، زمين روي در

يابد نجات عذاب ان از و »گرداند

آيات در عبس 37تا 33و سورهء:مي‌فرمايد

من المرء يفر يوم ة، الصاخ جاءت فإذالكل وبنيه، وصاحبته وأبيه، وأمه أخيه،

يغنيه شأن يومئذ منهم امرئبه « تكان دهنده صداي و فرياد آن كه آنگاه

هر كه است روزي روز آن رسيد، ايشان گوشپدرش و مادر از و مي گريزد برادرش از شخصچنان كس هر روز آن در فرزندانش، و زن از و

نپردازد كس هيچ به كه است خود كار »گرفتار


كه عظيمي هولناك تصويرهاياند نتوانسته دانشمندان هرگز

زنده، حالت اين با و د�قت اين بهدر هرچند نمايند توصيف را آن

تصويرها و رانده سخنها باب اين. كشيده اند هم


از آياتي پرتو نجومدر موقعيتنحل سورهء

گوشه يي نحل سورهء در عزوجل خدايبر را بندگانش بر خود احسان و فضل ازآيات از يك هر در شك بدون و مي شمارد

علمي عميق بس معاني س�وره، اينآيات در جمله از است؛ كه 8� 5نهفته

مي فرمايد:

ومنافع دفء فيها لكم خلقها واألنعامحين جمال فيها ولكم تأكلون، ومنها

وتحمل تسرحون، وحين تريحونإال بالغيه تكونوا لم بلد إلى أثقالكم

رحيم، لرءوف كم رب إن األنفس بشقلتركبوها والحمير والبغال والخيل

تعلمون ال ما ويخلق وزينة

براي « كرد، خلق بشر نوع انتفاع براي را چهارپايان وآنها گوشت از و است منافعي و رفاهيت آن در شماآنگاه است، زيبايي شما براي آنها در و مي خوريد غذارا آنها كه هنگامي و برمي گردانيد چراگاه از را آنها كه

. شهري به را شما بارهاي و مي بريد چراگاه بهنمي توانستيد بدان بدنها مشقت با جز كه مي برند

و است مهربان و رؤوف شما پروردگار قطعا برسيد،مسخر تجمل و سواري براي را االغ و شتر و اسب

نمي دانيد هنوز كه هم ديگري چيزهايي و گردانيد شما ) مي آفريند ) شما سواري »براي

فرود در خويش فضل و رحمت به سپسو نموده اشاره آسمان از آب آوردن

:مي فرمايدلكم ماء ماء الس من أنزل ذي ال هو

تسيمون، فيه شجر ومنه شراب منهخيل والن يتون والز رع الز به لكم ينبت

مرات الث كل ومن واألعناب


نازل « آب شما براي آسمان از كه خدايي اوستتا دهيد پرورش را درختان و بياشاميد آن از تا كردسبزه اش و برگ از حيوانات و آن ميوهء از شماآب آن از شما زراعت هاي هم و شوند برخوردار

همه از و انگور و زيتون و خرما درختان برويد، بارانم�يوه جات »انواع

نعمت هاي توضيح راستاي در همچنان سوره آيات: مي روند جلو الهي

جوم[ والن والقمر مس والش هار والن يل الل لكم ر وسخ[ يعقلون لقوم آليات ذلك في إن بأمره مسخرات

ماه « و خورشيد و روز و شب هم وگردون در شما زندگاني براي را

آسمان ستارگان و ساخت مسخرساخت، مسخر خويش فرمان به را

خدا قدرت نشانه هاي كار اين دراست پديدار خرد اهل »براي


منه لتأكلوا البحر ر سخ ذي ال وهوحلية منه وتستخرجوا طريا لحما

تلبسونهاشما « براي را دريا كه خدايي اوست و ) حالل ) آبزيان گوشت از تا كرد مسخ�ر

موجود مواد و زيورها از و كنيد تغذيه آنبياراييد را تن و كرده استخراج آن »در


فوق الذكر، آيات ادامهء در سپسرحمت و فضل از ديگري انواع

و ساخته آشكار مردم بر را خويش:مي فرمايد

تميد أن رواسي األرض في وألقىتهتدون، كم عل ل وسبال وأنهارا بكم

يهتدون هم جم وبالن وعالمات


زمين « در بزرگ كوه هاي نيز ودر ناامني و اضطراب از تا بنهادو جويبارها و برهيد زمين روي

رهنمون را شما تا آفريد را راه هاو ديگر رهنماي نشانه هاي و باشندرهنمون ستارگان با آنها همچنين

»ميشوند

خلقت منافع ذكر باب در مباركه آيهء اين در قرآناين كه مي كند معرفي زمين لنگرگاه هاي را آنها كوه ها،است؛ رسالت عصر در مباركه آيهء علمي معجزهء خود

قدم علمي اكتشافات عصر به بشر كه زماني در چهتأكيد زمين حركت بر روشني به آيه اين بود، نگذاشته

حقيقت. اين بر آيه اين در قرآن اين، بر عالوه نهادعالمات راه ها؛ و جويبارها كوه ها، كه مينمايد تصريح

سفر و سير و حركت مقاصد تا اند مردم براي فارقهيي . در نيز ستارگان كه مي كنيم مالحظه نكنند گم را خويش

گرديده اند معرفي رآهنما تابلوهاي عنوان به آيه .اين


ستارگان كه نيست قرآن از آيه يي تنها اين حقيقت درآيات بلكه ميكند، معرفي رآهنما تابلوهاي عنوان به رااند؛ پرداخته حقيقت اين به نيز كريم قرآن در ديگري

مباركهء آيهء جمله مي گويد 97از كه انعام سورهء :

جوم الن �لكم جعل ذي ال وهووالبحر البر ظلمات في بها لتهتدوا

يعلمون لقوم اآليات فصلنا قد


ستارگان « كه خدايي اوستدر شما رهنمايي براي را

بيافريد بحر و بر تاريكیهايبراي را خود آيات ما البتهبيان تفصيل به فهم اهل

»نموده ايم

اين با قرآن كه راستي بهصدها كريمه، آيهء دوبشري علم از سال . است گرفته پيشي


توسط حقيقت اين بيان از قبل هرچنددر ستارگان كه بود آن بر عقيده نيز، قرآنكه كمي روشنايي با مهتابي غير شب هاي

را شب تاريكي از اندكي مي پراكنند،عمل رآهنما عنوان به نتيجه در و شگافته

ثابت نجوم علم پيشرفت هاي مگر مي كنند،رابطه، اين در آنها نور نقش كه ساخت

ونيست نبوده قضيه .تمامت


علم ره آوردهاي و بررسیها آري؛و ترتيب كه ساخت ثابت نجوماز آسمان در ستارگان موقعيت

اكنون تا قبل سال پنج هزارنيز آينده در و است بوده يكسان

ماند خواهد جا بر پا ترتيب .اين

دستخوش مدت اين طول در كه آنچه پسو خ�ورد سيارات و زمين است، بوده تغيير

. نجوم علماي مي باشند ديگر ريزهء:مي گويند

آدرس هيچ و آسمان اند عشاير سياراتزمين عشاير چنانکه ندارند؛ كوكبي ثابتو بوده انتقال و نقل حال در هميشه نيز

نمي باشند ثابتي آدرس .داراي


نجومي ثابت موقعيت هاي با ستارگان بنابراين،خوبي به شب هنگام در مي توانند دارند، كهزمين ساكنان براي را رآهنما تابلوهاي نقش

به مربوط بيشتر نقش اين و نمايند ايفاوروشني نور تا است آنان ثابت موقعيت هاي

. كتابي نخستين قرآن پس مي پراكنند كه اندكيوظايف و ستارگان بالغهء اهميت به كه است

است كرده اشاره مورد اين در .آنها


جيمس »سير پروفسور نجومي دانشمند : ما »اگر مي گويد ستارگان بارهء در جنيز«جويا شهر يك در را خانه يي آدرس بخواهيماز سپس و خيابان اسم از نخست شويم،

است شده واقع آن در كه خانه يي شمارهءتعداد ميان اين در اما مي كنيم، پرسش

شهرت دليل به كه هستند خانه ها از ديگريبه مخصوص عناوين و اسما داراي خود، زياد

مي باشند .خود

از بعضي است؛ چنين نيز ستارگان وضعيتدرخشش داراي كه مشهور ستارگان

خود به مخصوص نامهاي مي باشند، خاصييماني«، »شعري ستارهء مانند دارند، را

ستارهء »سماك«، رخشان ستارهء ( می عربی نامها »نسر« ستارهء »عيوق«،رخشندهء( ستاره هاي از آن امثال و باشند

.ديگر


موجود منازل اكثريت همچون ستارگان از بعضي اماتنظيم آدرس و شماره اسم، داراي شهر، يك در

. « ستارهء مانند مي باشند اين 27شده يي كه ،»�ولفالفبا حروف شدن تمام از بعد اعداد، با شماره گذاري

است گرفته .انجامكه مشهوري ستارگان از تعداد آن حتي

نيز خود به مخصوص نامهاي دارايداده قرار آدرس ها جدول در نيز مي باشند،

اند .شده


تلسكوب با جز كه ضعيفي ستارگان اماجدول نيز نمي باشند، رؤيت قابل

آدرس هاي مخصوص نقشهء و جداگانهآسمان در آنها اماكن و دارند را خود

. مانند است شده ساخته مشخص دقيقا « آن 359ستارهء معني كه ولف« « نجومي 359ستاره جدول در »

است .»ولف«

منظ�ر از آسمان ترتيب همين بهمشخص منط�قهء بيست به ستارگان،

اين همهء كه است گرديده تقسيمو جدول ها نقشه ها، داراي مناطق

با دقيقا و بوده خود معين آدرس هايساخته مشخص درجه بندي مقياس

اند .شده


مهمترين آنها، موقعيت هاي و ستارگان بنابراين،و بحري كشتيهاي ناخدايان كه هستند عالئمي

حتي و فضا در طيارهها بري، وسايل هدايت كنندگانپيدا را خويش راه آنها رؤيت از صحرا در كوچيان

مي كنند. از آنها راهياب دستگاه هاي چون كه دريايي قافله هاي بسيار چه وآنها نجات راه تنها مي كنند، گم را خويش سير خط و مي افتد كار

. بسيار چه و اند آسمان ستارگان گمراهي، و سرگرداني ازو كرده اند گم را خويش مقصد قاره ها مسير در كه مسافرانيو راه به را راهان گم كرده كه بوده اند ستارهگان اين سرانجام

گرديده اند رهنمون شان .مقصد


از امروزه ستاره شناسي، دانش و نجومي علوم تدريس و تحصيل كه است چنين اين . اين و مي باشد ترابري و راه و كشتي راني دانشكده هاي و كالج ها درسي مواد مهمترين

مي دهد گواهي كريم قرآن حقانيت بر روشني زبان با جديد علم كه است .چنين: گفت قبل قرن چهارده كريم قرآن كه آنگاه و

يهتدون هم جم وبالن وعالمات

مي شوند« رهبري ستارگان وسيلهء به بحر و بر تاريكيهاي در مردم / »و [16النحل]راه به را جستجوگر انسان و نموده جلب نجوم علم سوي به را انظار تا بود اين قرآن هدفكاوش زحمت خود به ستارگان بارهء در بخواهد بشر آنکه از قبل و گردد رهنمون آن صحيحداده قرار بشر اختيار در علم اين مسلمات حيث به را نجومي دانش كليات بدهد، پژوهش و

قرار خود معين موقعيت هاي در ثابتي ترافيكي عالئم همچون ستارگان كه سازد روشن و. مي باشند بيابانها و درياها مقاصد و منازل رهپويان رآهنمايي آمادهء و دارند

:// .55 . / / /? = _ =584 _ =12http www a net firas farisi page show det&id &select page:// .55 . / / / . ? = _ =574http www a net firas farisi index php page show det&id &selec

_ =12t page

http://www.55a.net/firas/farisi/?page=show_det&id=584&select_page=12

http://www.55a.net/firas/farisi/index.php?page=show_det&id=574&select_page=12

http://www.55a.net/firas/farisi/index.php?page=show_det&id=574&select_page=12

Education

پايان كار آسمان و زمين