148
ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺭﺷﺪ ﺍﺳﺮﺍﺭ یا خودی تکامل مکتب نظر ازسان ان پیشرفت رموز توسط: حمید احمد بشیر داکتر سعید دستگیرم غ داکتر وهمند م احمدیل خل داکتر سال1383

اسرار رشد شخصیت

  • Upload
    pendar1

  • View
    2.074

  • Download
    8

Embed Size (px)

Citation preview

Page 1: اسرار رشد شخصیت

اسرار رشد شخصيت یا

رموز پیشرفت انسان از نظر مکتب تکامل خودی

:توسط

داکتر بشیر احمد حمید

داکتر غالم دستگیر سعید

و

داکتر خلیل احمد مهمند

1383سال

Page 2: اسرار رشد شخصیت

اسرار رشد شخصیت : نام کتاب داکتر بشیر احمد حمید، داکتر خلیل احمد مهمند و داکتر غالم دستگیر سعید : نویسنده انجمن حمایت از فرهنگیان : ناشر

اول : نوبت چاپ جلد 500: تیراژ چاپ اول مطبعه صنعتی شعیب: محل چاپ

. حق چاپ و نشر برای ناشر محفوظ است

تقریظ

ش دیگر برای خود یابیپوی

از پدیده ها و جانوران دیگر نمی دانیم، بدون شک دنیای آنان هم پیچیده گی ها و دشواری های شگفت آوری

مگر چون انسانیم و جزء از اقیانوس ناپیدا کناری که نامش بشر است، در مورد . در پهنة خویشتن شناسی دارد

ه های دیگر پروردگار می توانیم سخن بگوییم، بیاندیشیم و در ویژه گی ها و پرابلم های خود بهتر از آفرید

. شگفتی بمانیم

یک انسان به حیث یک فردی از افراد جامعه بشری، از نگاه فزیکی در این فضای پهناور بیش از جای یک

درخت کوچک را اشغال نمی کند، ولی آنگاه که بخواهیم که دست و آستین برای شناخت دقیق و مؤفقانة وی

باال زنیم، می بینیم که این مخلوق عجیب آنقدر گسترده، فراخ و پیچیده است که درست مانند دریای بزرگی که

چنانکه در دل تاریخ از امروز به پیش هر قدر به گذشته ها برگردیم، در می . نه آغازش پیدا باشد و نه فرجامش

از . اعی، دینی، اخالقی وغیره همین انسان استیابیم که محور اندیشه و تالش هر نظام فرهنگی، سیاسی، اجتم

مدنیت کهن آشور و کلده، مصر و چین، زردشتی و بودایی تا ادیان برحق الهی همه وهمه برای انسان، شناخت

او و موقیعت او در این جهان هستی کوشیده اند و اگر از هر چیزی دیگری سخن رانده اند، هم برای همین

ر دیگر چشم بر هم ببندیم و برای یک آن جهان هستی را بدون انسان تصور کنیم، به تعبی. انسان بوده است

چهره این کره زمین زیبا و رنگارنگ از همه زرق و شکوه، از همه تحول و تکامل برهنه خواهد بود و آنگاه نه

. سخنی از تکنالوژی معنی دارد و نه تسخیر کیهان

که فالسفه و اندیشمندان بر شناخت انسان تأکید کرده و در آن به بنا بر همین اهمیت و ارزشمندی انسان بوده

کاوش پرداخته اند و از بعد های گوناگون اخالقی، روانی، عرفانی، تجربی، اقتصادی، زبانشناسی و جوانب دیگر

فرجام ویژه گی ها و چهره های اورا به بررسی گرفته اند و به نتایجی رسیده اند که معترف اند کارشان هنوز به

. نرسیده است

کتاب حاضر نیز تالشی در همین راستاست که نویسنده گان پر تالش آن کوشیده اند گامی در این راستا بر گام

نوشته حاضر اگرچه با استفاده از منابع . های دیگر بیافزایند و برگی روی برگ های دیگر در این عرصه بگذارند

Page 3: اسرار رشد شخصیت

و کتب متعدد نشر یافته در این عرصه به نگارش آمده ولی در آن از مختلف دینی، عرفانی، ادبی، سایکولوژیکی

تجارب انفرادی بر اساس گفتگو و مصاحبه که خود یکی از میتود های پژوهش نوین است، بهره گرفته شده

. است و همین جنبه را می توان دستاورد خوب نویسنده گان شمرد

ت این است که عنایت به عرصه خودشناسی و رشد منش عالی چیزی دیگری که در باره این اثر سزاوار گفتن اس

به صورت خود آگاه و از درون، عنوانی است که در کشور ما بدان یا توجه نشده ویا اگر مورد دلچسپی قرار

گرفته، شمار کتب، مضامین در این عرصه خیلی اندک است و آن هم از دیدگاه معینی که مورد عالقه صنف

.از این نگاه می توان این اثر را بیشتر یک ابتکار خیلی به جا و با ارزش خواند. گان استخاصی از خواننده

آرزو می کنم راهی را که این کوهنوردان باز کرده اند، دیگران هم بدان توجه فرمایند تا بتوان به معرفت و نتایج

فرجام بحران ها به مصایبی مبتال به خصوص در شرایط کنونی که جامعه ما در . بیشتر در این زمینه دست یافت

است که بیش از نیم این مصایب خواهی نخواهی به خودشناسی فردی و خودشناسی جمعی و ملی باز می

. گردد

افراد آگاه برخود که تصمیم دارند از خویشتن خویش نمونة اعالیی برای یک انسان واال بسازند، اگر یک جامعه

. انشهر یا مدینة فاضلة خواهد بود که افالطون و فارابی به دنبال آن بوده اندرا تشکیل دهند آن جامعه همان آرم

و این که کشور ما روزگاری آرمانشهر عزیزی گردد که همه آرمان های خوب انسانی و شریفانة خود را در آن

. تنها و تنها به برکت آگاهی انفرادی و جمعی میسر است و بس. بیابیم

گان عزیز به مناسبت و موفقیت شان در زمینه نگارش این اثر تبریک گفته، قلم های در فرجام برای نویسنده

. شان را پرکار تر و سریع تر می خواهم

با عرض حرمت

اسدالله جاهدی

عضو کدر علمی فاکولتة شرعیات پوهنتون کابل

اظهار امتنان نشده و لی به نحوی از انحا در تهیه و ترتیب این کتاب سهیم بوده از تمام اشخاص ذیل و تمام آنهایی که نام شان در این جا ذکر

: اظهار امتنان می کنم اند،

از محترم آیت الله محمد آصف محسنی، محترم پروفیسور سید الف شاه غضنفر، محترم دکتور فیروز الدین فیروز، محترم دکتور

شرکت نمایند و راز های پیشرفت شان را صادقانه با ا در مصاحبه هات انورالحق جبارخیل، محترم دکتور کیهان ناطق که حاضر شدند

ما در میان گذارند؛

Page 4: اسرار رشد شخصیت

از محترم حمید هامی، محترم اسدالله جاهدی، محترم میرویس امیری و محترم عبدالله فرامرز که با حوصله مندی تمام پیش نویس

؛.نمودنداین کتاب را مطالعه و تصحیح نموده و در طرح کمپیوتری آن همکاری

از محترم اسد الله ولوالجی، محترم صدیق چکری، محترم عبدالله فرامرز، محترم محمد حسن رستاقی، محترم داکتر احمد جان که

با ایراد نظریات سازنده بر غنامندی این اثر افزودند؛

یسر ساختند؛ از تمام همکاران موسسه مواظبت خانواده های افغان که برای من فرصت نوشتن این کتاب را م

از مادر مهربان، خانم عزیزم، تمام اعضای فامیل خودم و اعضای فامیل داکتر سعید و داکتر مهمند که با بردباری بار مسؤولیت

خانواده گی را به دوش گرفته و به ما فرصت تهیه و ترتیب این کتاب را میسر گردانیدند؛

.از همه و همه یک بار دیگر جهانی سپاس و امتنان

پیشگفتار

بیایید قبول کنیم که این مجموعه یک : نخستین تمنای ما از خواننده گان عزیز، قبل از همه، این است که

آب بحر کافی نیست، که تر "در حقیقت کتاب وصف انسان را . بخش کوچکی از حقایق شخصیت انسان است

د که تمام اسرار شخصیت انسان را دریافته هیچ کسی ادعا کرده نمی توان ".کنیم سر انگشت و صفحه بشماریم

ولی در عین زمان حقیقت مبرهن دیگر این است که هر . است و در چند صفحه به خواننده گان تقدیم بدارد

" خود"بیاندیشد، به " خود"قدم در راه تحقیق و کشف این اسرار به دو جهان می ارزد؛ می ارزد که انسان به

.را دریابد" خود"بیاید و یاد آوری کرده اند، سری است " من"که بسیاری از نویسنده گان و عارفان ما از آن، گاهی هم، با کلمه " خودی"

. از اسرار بس عمیق و شگرف خلقت

کرده و خواسته است تا بسیار مسایل اعم از اخالقی، " خود"کسی که بیشتر از سایرین وقت را صرف تشریح

را در این کلمه تشریح کند داکتر محمد اقبال الهوری ) قرن بیست( د سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمانه خو

و از همین سبب در این رساله جا جایی بعضی از ابیاتی این فیلسوف عالی مقام . فیلسوف بزرگ عالم شرق است

.را خواهید دید

جتماعی که جنگ و الابالی تنها از البالی کتاب های فلسفه و یا شعر نیافته، بلکه در بین ا را" خود"اما ما این

.گری های چپ و راست همه دار و ندار شان را به باد فنا داده بود، پیدا کردیم

Page 5: اسرار رشد شخصیت

سه نفر با هم در دوران تحصیل دوست می شوند و بعدأ در می یابند که وجوه مشترکی با هم دارند که می تواند

نان آور (ب درس می خوانند، هر سه پدر از جمله هر سه در فاکولته ط. شیرازه دوستی شان را محکم نگهدارد

را از دست داده و با فقر و گرسنه گی دست و پنجه نرم می کنند، و یگانه میراثی که از پدر به ارث برده ) خانه

.اند، صرف طرز دید و تفکری است که راجع به انسان و زنده گی دارندالابالی گری که در و دیوار وطن را گرفته است، این دوستی به اندیشیدن مشترک، برای رهایی از بیهوده گی و

شب ها و روز ها می گذرد و جر و بحث و مطالعه و تجربه باالی نظریات و . صمیمی تر و نزدیک تر می گردد

.فرضیات مختلفی صورت می گیردت سال بحث و مطالعه مشترک تصمیم به نوشتن این کتاب گرفتیم که در حقیق10و باالخره بعد از گذشت

.این کتاب نتیجه همین مطالعات، تجارب و جرو بحث های ده ساله می باشددر حقیقت با نوشتن این کتاب ما قدمی را جهت شناخت اسرار شخصیت انسان برداشته و ضمنا می خواهیم به

این وسیله حلقه تفکر و مطالعه و تحقیق خود را از طریق شناسایی سایر همصنف ها و همراهان خود وسعت

از همین جهت نام مکتب تکامل خودی را برگزیدیم، و می خواهیم که تا رموز پیشرفت و تکامل انسان . بخشیم

را مطالعه، تحقیق و تجربه کرده تا در نهایت بتوانیم از این طریق در بهبود زندگی خود وهمنوعان خود کار

صیت عالی را بسازند لهذا برای ساختن چون افراد با شخصیت عالی می توانند جامعه یی با شخ .مثمری بکنیم

. یک افغانستان نو و یک جامعه با نام و نشان عالی اولین کار رشد شخصیت افراد آن است

تا اینجای مکتب، آنچه در این کتاب آمده است، مطالعه و تحقیق و تجربه سه نفری است که با استفاده از همین

را که تا اکنون داشته اند مدیون همین مکتب می دانند و می طرز دید حرکت نموده و تمام دست آوردهای

خواهند این تجارب خود را با سایرین شریک بسازند تا از یک طرف سایرین نیز بتوانند از آن استفاده مفید کنند

.و از طرف دیگر با ارایه نظریات سازنده خود در غنامندی هر چه بیشتر این مکتب سهم بگیرند

، در جوار زیارت عالمه ) هجری شمسی1382عقرب ( هجری قمری مطابق 1424رک رمضان در اول ماه مبا

سید جمال الدین افغانی واقع پوهنتون کابل تصمیم به نوشتن این کتاب گرفته شد و مسؤولیت تحریر، تنظیم و

.سپرده شد) بشیر احمد حمید(ترتیب آن به این جانب

است که از " خودی"یر این کتاب ادامه تحقیق و مطالعه روی همان طوری که گفته شد، هدف عمده از تحر

تمام خواننده گان عزیز تمنا می کنم تا نظریات، پیشنهادات و مالحظات خویش را در مورد موضوع با ما در

.جریان بگذارند

از ما در خدمت خواهیم بود تا با شما خواننده گان عزیز یکجا در غنامندی هرچه بیشتراین مکتب شخصیت س

کوشیده تا بتوانیم وجیبه خویش را منحیث یک انسان در برابر سایر همنوعان و در نهایت در برابر خداوند متعال

.به سر برسانیمنا گفته نباید گذاشت که مشکالت فراوانی، از جمله عدم دسترسی به بیشتر شخصیت های موفق و تحقیق در

کتاب به وجود آمد که امید است در آینده این نقص را جبران مورد زنده گی شان، در جریان تهیه و ترتیب این

. نموده و بر وزن تجربی آن بیفزاییم

Page 6: اسرار رشد شخصیت

چون نویسنده گی یک کار خیلی دشوار است و دانش : در اخیر یک نکته دیگری را قابل ذکر می دانم و آن اینکه

رد مکتب تکامل خودی دست و تجربه خیلی زیاد می خواهد، و من نه منحیث نویسنده بلکه منحیث یک شاگ

امیدوارم تا دانشمندان عزیز زبان و ادبیات دری نارسایی های دستوری این کتاب به این کار خطیر زده ام،

رهنمود های استادانه ای شان ما را یاری بخشند تا در چاپ بعدی کتاب به دیده اغماض نگریسته وبا را

.تصحیح و تجدید نظر به عمل آید

یر احمد حمیدداکتر بش 1383 اسد سال 25

فهرست مطالب TOC \o "1-3" \h \z \u مقدمه

شتن این رسالهضرورت به نو مکتب تکامل خودی در مورد این رساله

بخش اول معرفت خودی

)انسان منحیث فرد( خودی چیست؟

مل خودیتکا آیا خودی در هرکس تکامل کرده می تواند؟

آفرینش آدم علم و دانش انسان

کرامت انسانی تسخیر طبیعت توسط انسان

شناخت خیروشر )اراده انسان(قدرت انتخاب

اصلی انسان مقام

Page 7: اسرار رشد شخصیت

موانع و مشکالت رسیدن به هدف خود شناسی

خودی از نظر روانی اول خود اصلی یا حقیقی دوم خود فعلی یا واقعی

چرا بعضی ها به خود اصلی نزدیک می شوند و بعضی نه خودی شاخص های تکامل

نکات عملی بخش اول شما خودتان هستید

باالی خودتان حساب کنید شما اشتباه نیستید

چرا روی خودتان شرط نبندید خودی در حال حرکت به سوی کمال است

بخش دوم تفاهم

)فرد در اجتماع( افهام و تفهیم

اجزای افهام و تفهیم افهام و تفهیم چگونه صورت میگیرد

مشکالتی که در اثنای افهام و تفهیم به میان می آید نکات عملی در مورد اصل تفاهم

افهام و تفهیم یک پروسه فعال باید باشد افهام و تفهیم پروسه دوامدار است

صداقت و راستی اساس تفاهم است بگذارید تا مردم شما را همان طوری که هستید بشناسند

نمودن مردم استپیش شرط اساسی ایجاد تفاهم قبول تشویق و یاد آوری خوبی ها و موفقیت های مردم تفاهم را ساده تر می سازد

بدهید مهارت گوش کردن را درخود تکامل احترام متقابل

ده نکته ی عملی در عین افهام و تفهیم شفاهی بخش سوم

شآموز )خودی در حال تکامل(

آموزش چگونه صورت میگیرد نیت آموزش اول

Page 8: اسرار رشد شخصیت

)کسب دانش(دوم آموزش فکری یا ذهنی )کسب مهارت(سوم آموزش تمرینی

)پخته شدن مهارت(چهارم آموزش عملی یا تجربی مشکالت اساسی در پروسه آموزش

قدم نخست یا نیت قدم دوم یا آموزش فکری

قدم سوم یا تمرین قدم چهارم در جریان عمل و تجربه

استعداد و موضوع سن و سال در آموزش نکات عملی در مورد اصل آموزش هر لحظه فرصت آموزش است

مربیان خوبی در اطراف مان موجود است هیچ وقت برای آموزش دیر نیست

آموزش مانند غذا است به آن هر روز ضرورت داریم وقتی موضوعی را به دیگران بفهمانیم بهتر از همه خودمان آن را می فهمیم

ارتباط دانش و مهارت جدید با دانش و مهارت قدیم از اشتباه کردن نهراسید

یکی از بهترین راه های آموزش عمل کردن است ا هر چه بیشتر به زنده گی تان ارتباط بدهیدمهارت و دانش جدید ر

بخش چهارم صبر

)هدفمندی( صبر مجبوری نیست

صبر هدفمندی ویا حرکت به سوی هدف است صبر و هدفمندی مظهر اراده است

صبر و عبادت مشخص ساختن هدف

اهداف کاذب حرکت های بی هدف

بیصبریترس و نکات عملی در مورد بخش دوم یا صبر

روزانه ایتان نیز ضرورت داریدشما به صبر در کار های اراده ایتان را در کار های خورد و عادی روزمره تقویت کنید

بگذارید تا مردم اهداف تان را بدانند اهداف ضمنی

Page 9: اسرار رشد شخصیت

هدفمندی را تمرین کنید کوشش کنید که هدف تان را مشخص کنید

خود را ارزان نفروشید صبر را به معنی اصلی آن به کار ببرید

خش پنجمب خرج

)استفاده مؤثر از امکانات( شناخت امکانات و منابع

امکانات از نظر معرفت خودی امکانات از نظر اصل تفاهم

امکانات از نظر آموزش امکانات از نظر صبر و هدفمندی

بررسی امکانات هفتگانه اول وقت

اداره و کنترول وقت دوم امکانات مادی

اول نظر تفریطی در مقابل امکانات مادی نظر افراطی در مورد امکانات مادیدوم

)مکتب تکامل خودی(سوم نظر اعتدالی سوم مهارت ها

کار گرفتن از مهارت ها چهارم احسان

احسان یک عادت طبیعت است اهم می سازدکسی که احسان می کند زمینه تکامل خود و سایرین را فر

احسان را با اسراف مغالطه نکنید پنجم عادت

تغییر عادات نادرست ششم ذهن برتر

ذهن برتر یا مجموع امکانات همسفران هفتم نیایش

دعا و نیایش از نظر روانشناسی دسترسی به ذهن ناخود آگاه

نقش دعا و نیایش در ارتباط با ذهن ناخود آگاه

Page 10: اسرار رشد شخصیت

TOC \o "1-3" \h \z \u

بنام خداوند مهربان

مقدمه

به خود خز یده و محکم چو کهساران زی

چوخس مزی که هوا تیز و شعله بیباک است ) "اقبال" XE عالمه اقبال(

ضرورت به نوشتن این رساله

از زنده گی چی می خواهند، هدف : که سوا ل شده است کهاز اشخاص متعددی از اصناف و طبقات مختلفی

ا در کدام حالت می عمده ایشان در زنده گی چیست، بزرگترین آرزوی شان کدام است و یا باالخره خود ر

به صورت جالب در بین تمام کسانی که به این سواالت جواب داده . خواهند ببینند تا از زنده گی راضی باشند

اند، صرف نظر از این که چه کاره بوده اند، وضع زنده گی شان از چه قرار بوده است و یا چقدر درس خوانده

اکثریت ). مده در طرز بیان و یا جمله بندی جواب بوده استتغییر ع(بوده اند مشابهت عجیبی دیده می شود

ایشان داشتن اقتصاد قوی را یک هدف عمده در زنده گی می دانند ، تعدادی هم در پهلوی آن، داشتن عزت و

آبرو و موقف قابل احترام را در بین اجتماع هدف عمده دانسته اند، عده ای رسیدن به مقامات بلندی را که هم

تصادی خوبی داشته باشند و هم از موقف و اهمیت اجتماعی در بین مردم برخوردار باشند هدف دانسته عاید اق

اند، برخی دیگر رفع کامل تشویش درونی ورهایی از ترس، بیچاره گی و غریبی و عده ای هم آرزو دارند که یک

یک تعداد رسیدن به قله های بلند . دانسان نمونه و ممتازی باشند که در بهبودی زنده گی مردم اثر داشته باشن

.علم و دانش را که بتواند هم برایشان نام و هم نان حالل تهیه کند از جمله آرزو های بلند خود دانسته اند

وقتی پاسخ های تصنیف شده خالصه گردد گفته می توانیم که تمام مردم یا حد اقل اکثریت آنان برای رسیدن

. ذیل می تپند و یا آرزوی رسیدن به آن را دارندبه برخی یا تمام از اهداف که نه تنها از نظر ضروریات اولیه زنده گی محتاج نبوده وبلکه بتوانند به دیگران هم :مأمونیت اقتصادی: اول

. کمکی بکنند که برای دیگران قابل قبول و احترام بوده و در زنده گی دیگران اثری خوبی :موقف مناسب اجتماعی: دوم

. توانند داشته باشندبکه از دغدغه های درونی و تشویش ها و ترس های مختلف رهایی جسته با خود در : آرامش روحی: سوم

. آرامی و صلح زنده گی کنند

Page 11: اسرار رشد شخصیت

یک انسان سالم و صحتمند در زنده گی باید حتما همین آرزو ها را داشته باشد، برای رسیدن به اینها کار کند و

. اجتماعی و قانونی هر فرد استاین یک حق طبیعی، برای رسیدن به این اهداف خوب همه و همه تالش می کنند و در حقیقت به امید رسیدن به همین آرزو هاست

اما متأسفانه می بینیم که در عمل عده ای محدودی به صورت نسبی به این آرزو های . که زنده گی می کنند

.ا نزدیک هم شده نمی توانندخود می رسند و بیشتر مردمان حتی به آنههر کس در زندگی روزمره به یک سلسله موضوعات و پرسشها که در ذیل ذکر خواهند شد بر خورده و هر کدام

همین طرز دید و نحوه خاص جواب به این . به نحوه خود به آن اندیشیده وجوابی به آنها ارایه می دارد

. ار رشد شخصیت انسان ها می باشد و معی موضوعات و پرسشها است که شاخص موفقیتاین کتاب اساسا به معرفی مکتب تکامل خودی ونحوه برداشت این مکتب به ارتباط همین موضوعات پرداخته

. است در زنده گی آیا گاهی فکر کرده اید که تعدادی از مردم:؟راز موفقیت انسان های بزرگ چیست ·

بدر می آیند؟ البته در موفق بودن آنها راز هایی نهفته است که اگر پی هر کاری را که می گیرند موفق

ما با بعضی از این . فاش شود بسیاری از آنها خیلی ساده بوده که هر کس قادر به انجام آن می باشد

اشخاص مصاحبه نموده و این راز را از خود آنها پرسیده ایم، و بعد آن را از نظر روانکاوی، جامعه

.شما می توانید که آن را از البالی متن این کتاب پیدا نمایید. مذهبی تحلیل نموده ایمشناسی و هم این یک آرزوی تقریبا همه گانی است پس به این خواست جهانی همه انسان ها : آرزوی پولدار شدن ·

ده اند و آنها چی کر. چه می شود که عده ای محدودی آن هم به طور نسبی به هدف شان رسیده اند

به خاطر این که در تمام موارد . است از زبان خودشان بشنویمکدام طریقه هارا به کار گرفته اند بهتر

بهتر است این نکته را . نکات شبیه را جمع نموده و آن را تحلیل کرده باشیم کمی تامل به کار است

. خود در صفحات این کتاب پیدا نموده و در نظر بگیرید XE ناپلیون هیل. این موضوع که دارایی چیست نزد تمام مردم کامال واضح نیست :ییدارا ·

یکی از فالسفه امریکایی در این مورد نظریات خوبی ارایه نموده است که بعضی از "ناپلیون هیل"

ال سو. بهتر است اول خود را آماده به دانستن معنی دارایی بسازید. آنهارا در این کتاب خواهید یافت

عمده این است که آیا دارایی همین پول است و بس؟آیا تصویری که ما از خود در ذهن داریم ویا آن :ارزش تصویر ذهنی در موفقیت انسان ها ·

شخصیتی که در ذهن برای خود درست کرده ایم باالی ما کدام تاثیری دارد؟ آیا خوشبختی و بد

دث بیرونی و خارج از کنترول ما است ویا این که جز عمده آن در بختی زنده گی ما بیشتر ناشی از حوا

. ذهن ما و تحت کنترول خود ما قرار دارد

جواب های زیادی مطرح شده است؛ دالیل زیادی گفته شده است؛ و اسباب نهایت زیادی پیشنهاد گردیده است

مرام از . ها و شکست ها، را تشریح کنندتا علت به هدف رسیدن ها و نرسیدن ها، یا بهتر است بگوییم موفقیت

بسیاری . این تشریحات این بوده است که چطور، به کدام وسیله و به چی ذریعه انسان می تواند به هدف برسد

Page 12: اسرار رشد شخصیت

در این تالش بوده اند که محیط چگونه باید باشد؛ سایرین باید چی کنند؛ و یا مردم چگونه باید باشند تا

. شخصی به هدفش برسدکتب تکامل خودی در تالش این حقیقت است که این علت ها و یا حد اقل دالیل عمده و اساسی این رمز اما م

به این ترتیب ضرورت به . را در خود انسان پیدا کند، مسؤولیت خود مان را در زنده گی مان روشن بسازد

. چه باید کرد تا به موفقیت رسیدنوشتن این رساله به میان می آید تا نشان داده شود که از کدام راه باید رفت،

به شرط این که شخص به راستی هدفی داشته باشد تا باید به آن برسد، یعنی ازحالت بیهوده گی و بی هدفی

. برآمده باشد

Page 13: اسرار رشد شخصیت

مکتب تکامل خودی

ای طرز دید خاصی است که انسان را بر مقصد از نام مکتب در این رساله راه، روش، طریقه، سلوک و باالخره

البته برای هر قدم و هر گامی از حرکت خود دالیلی دارد، که انسان در روشنی . رسیدن به هدفش یاری رساند

آن دالیل و حقایق عملکرد های خود را توجیه و خود را ارزیابی می کند که آیا در راه درست و صحیح در

وان است و باالخره این راه و روش در حرکت است یا خیر؛ به سوی هدف تعیین شده اش می رود یا به بیراهه ر

. زنده گی او تغییر مثبتی را آورده است که به آن افتخار کند یا این که خیر

خود را شناختن و باز یافتن است؛ خود را در روشنی ارشادات . مکتب تکامل خودی فرار از بیهوده گی است

درک این واقیعت است که خداوند پاک . ستن استالهی، در ارتباط با جهان حاضر منحیث یک انسان واقعی دان

ما را خلیفه یا جانشین خود در زمین معرفی کرده است؛ کوشش برای رسیدن به چنین حالتی است که بتوانیم

این افتخار را واقعا کسب کنیم؛ از نظر مکتب تکامل خودی، رسیدن به هدف یعنی انسان شدن، انسانی که

. و او را نماینده خود در زمین معرفی کرده استخداوند او را وصف کرده است

صورت می گیرد که چه امکانات و ) هر فردی از بنی آدم(در مکتب تکامل خودی مطالعه در مورد خود انسان

تحقیق روی این موضوع است که انسان چگونه می تواند . منابع را در اختیار دارد و کدام موانع سد راهش است

هدف واالیش برساند؛ بدون در نظر گرفتن این که دیگران برایش چه کرده اند، چه کرده می خودش، خود را به

تکامل خودی یعنی رشد شخصیت و بزرگی خودی است؛ انسان شناسی است؛ و قدر و . توانند، یا چه باید بکنند

فرد می آموزد که مکتب تکامل خودی به . قیمت دادن به انسان است و یا به عباره دیگر، انسان ساالری است

. موقف و مقام او بلند تر از آنست که سر بنده گی و تسلیمی و توقع به غیر از پروردگار مهربانش فرود آورد

پیرو مکتب تکامل خودی . تسلیم شدن و داشتن توقع صرف به یک قدرت که آن خداوند رحیم است جواز دارد

. روح خودش می جوید واین قدرت الیزال را بهتر از همه جا در خودش، در قلب

دانیم، و ما به او از رگ گردنش نزدیکتریم هاى نفس او را می یم و وسوسه ما انسان را آفرید )قرانکریم-سوره ق آیه شانزدهم(

ویا

هنگامی که آن را نظام !آفرینم من بشرى را از گل می«: و به خاطر بیاور هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت

» !م و از روح خود در آن دمیدم، براى او به سجده افتیدبخشید

) قرانکریم-سوره ص آیه هفتاد و یک(

Page 14: اسرار رشد شخصیت

و هم . زمین و آسمان من گنجایش مرا ندارد، به جز قلب مؤمن

)حدیث قدسی (. مکتب تکامل خودی دستاورد چند نفر محدودی نیست؛ و کدام شخص یا گروه خاصی مؤسس آن نمی باشد

از روزی که بشر به ". قدیمی تر از کوه ها و دریا هاست" حقیقتی است که به گفته مهاتما گاندی تکامل خودی

هر چند مردمان گاهی به بیراهه رفته اند . این کره خاکی قدم نهاده است در واقعیت شامل این مکتب شده است

پیام همه پیغمبران همین . اندولی انسان های بزرگ در همه اعصار آنان را به پیروی از این مکتب فراخوانده

بوده است که انسان باید از تسلیم شدن، و بنده گی این و آن بگذرد و مقام خود را دریابد و بداند که انسان بهتر

از آن بت های سنگی و چوبی و فلزی و کاغذی است؛ یا بلند تر از آن است که به همنوع خود سر بنده گی و

ر تسلیمی جز به آن قدرت الیزالی نباید کرد که نه در وهم می آید و نه در بنده گی و اظها. سجود خم کند

. گمان، نه زمین گنجایش آن را دارد و نه آسمان ها

پیام اکثر شخصیت های بزرگ جهان بشریت این بوده است که انسان باید خودش را دریابد، خود را ارزان

.در خود بجوید؛ خودش را مسؤول سرنوشت خودش بداندنفروشد و به خود عقیده داشته باشد؛ همه چیز را آری، دمیدن احساس مسؤولیت؛ دادن حق و صالحیت انتخاب؛ این است اساس مکتب تکامل خودی و پیام

. اکثریت انسان های بزرگ، و جان کالم فرستاده گان خداوند الیزال

متکی بودن به سایرین، قرار دارد به مکتب تکامل خودی همان طوری که در نقطه مقابل با بنده شدن و

در پی تالش یافتن حد وسط . همانسان، با این که کسی دیگران را مطیع و برده خود قرار دهد، نیز مخالف است

وقتی یک . و نقطه اعتدال است که انسان با وجود متکی بودن به خود چگونه با دیگران در تفاهم زیست کند

د قدر و قیمت و منزلت قایل می شود، در حقیقت این است طریقه شناخت او از انسان خود را می شناسد، به خو

وقتی ما به خود منحیث یک انسان احترام قایل می شویم پس هیچ دلیلی نمی تواند ما را از . سایر انسان ها

.احترام به سایر انسان ها باز داردنیز شامل خود بسازد، انسان های دیگر را نه تکامل خودی به معنی رشد خودی به طرفی است که دیگران را

بداند؛ از درد آنها بنالد؛ در خوشی ) خود بزرگ و متکامل(تنها منحیث همنوع بلکه منحیث بخشی از خودش

شان ببالد و در شکست و موفقیت شان شریک و همدم و همراه باشد؛ در مقابل شان احساس مسؤولیت نماید،

.بع آنها مستفید شده است و می شودزیرا همیشه از امکانات و مناخود خواهی، که در حقیقت می توان آن را برعکس تکامل خودی، کوچک ساختن و حقیر ساختن خودی گفت،

.یک بیماری اخالقی است که از هیچ رو نمی تواند در مکتب تکامل خودی جایی داشته باشد

مکتب جاگزینی برای سایر عقاید و اصول مذهبی، و موضوع اخیر در مورد مکتب تکامل خودی این است که این

و مفکوروی نیست؛ بدین معنی که هدف از مکتب تکامل خودی این نیست که کسی باید تغییر مذهب و یا دین

Page 15: اسرار رشد شخصیت

یا مسلک بدهد، بلکه هدف این است که فهم، درک و باالخره برخورد بهتری نسبت به حقایق و واقعیت های

ی زنده گی اش ایجاد کند تا به وسیله آن هر شخص بتواند خود را به مقام اصلی واقعیت ها مربوط به انسان و

.انسانیت برساند

در مورد این رساله

طوری که قبال گفتیم مکتب تکامل خودی از قدیم االیام وجود داشته و مردمان زیادی در اعصار گوناگون در

ط پاک کردن بعضی گرد و غبار است از روی آن که در طی کار ما در اینجا فق. این رابطه کار هایی کرده اند

سالهای دراز روی آنرا پوشانیده است؛ هم چنان ارتباط دادن حقایق این مکتب یک بار دیگر با دستاورد های عصری علم و دانش

. بشری در روشنی احکام دینی می باشد

کسی بخواهد که آن را ثبوت کند وقت و زمان چیزی را ثبوت کنیم و اگر منظور این نیست که ما می خواهیم

به مانند خورشید خودشان از طرف دیگر این حقایق. خیلی زیاد می خواهد که از حوصله این رساله خارج است

بدون این که به ثبوت برسانیم که خورشید موجود است یا خیر می برای خود دلیل هستند و ما می خواهیم

ولی شما می توانید بدون این که در مورد . انرجی موجود در آن را بررسی کنیم طریقه استفاده از خواهیم

. نورخورشید و اجزای آن نظر یا دلیلی داشته باشید از نور و انرجی آن بهره ببرید گر دلیلت باید از وی رو متاب آفتاب آمد دلیل آفتاب

ما این حقایق را بیشتر ازقران کریم : این فرموده خداوند گرفته ایم کهاز

!یقین دارند) به آن(وسایل بینایی و مایه هدایت و رحمت است براى مردمی که ) قرآن و شریعت آسمانی(این

)سوره الجاثیه آیه بیست( بلخی، سید جمال الدین "موالنا:جالل الدین" XE موالنا جالل الدین( و از تحقیقات محققین اسالمی

XE "افغانی، عالمه اقبال "سید افغانی:ل الدینجما XE "الهوری ، عالمه صالح الدین "اقبال

و "استاد علی:شریعتی" XE ، داکتر علی شریعتی "عالمه صالح الدین:سلجوقی" XE سلجوقی

ب برای خواننده گانی که از دین اسالم و کتا. که منابع خیلی معتبر این مکتب اند، بهره برده ایم) سایرین

.معلومات داشته باشند فهم و درک آن آسان تر خواهد بود) قرانکریم(آسمانی آن XE ، ماکسول مالتز "ناپلیون هیل" XE نظریات و مطالعات بعضی نویسنده گان غربی مانند ناپلیون هیل یانگ ، "زیگموند:فروید" XE ، داکترزیگموند فروید "البر:کامو" XE ، البرت کامو "ماکسول:مالتز"

وسایرین نیز در ضمن تحلیل و کوشش گردیده است تا در قالب شرقی ترجمه گردیده واز مطالعات آنها نیز بهره

Page 16: اسرار رشد شخصیت

کار به خاطر ارتباط دادن موضوعات این کتاب با تجارب علمی و تحقیقات دانشمندان جهان صورت این. گیریم

. گرفته استورد مطالعه قرار داد، هم از نظر مذهبی و عقیدوی و هم از نظر البته هر موضوع را می توان از دو نگاه مختلف م

علمی و تجربی، و ما حد اعظم کوشش خود را نموده ایم تا به هر دوی این ابعاد نظری بیندازیم و یا هر موضوع

رد را از دیدگاه های مختلفی بررسی کنیم به طور مثال دین در این مورد چه نظر دارد و علم و تجربه در این مو

.چه ارمغانی دارد

زمانی و مکانی موجود مرتبط باشد، مصاحبه های اختصاصی با البته بخاطری که موضوعات بیشتر به شرایط

قابل . تجارب و نظریات آنان را در موارد خاصی از این رساله خواهید خواند. صورت گرفته است اشخاص موفق

تجارت، علم، اداره ، سیاست وغیره که در عرصه های مختلف مانندتذکر می دانیم که این مصاحبه ها با افرادی

: دو موضوع را در قسمت این مصاحبه ها با اهمیت می دانیم. موفق شناخته شده اند صورت گرفته است ما با تمام آنها نتوانستیم تماس بگیریم، یعنی نام اول این که اشخاص موفق و خوب در افغانستان زیاد اند که

. ی که در اینجا ذکر شده است همان کسانی اند که ما توانستیم با ایشان تماس حاصل کنیمکساندوم این که مصاحبه با اشخاص در زمینه های خاصی صورت گرفته است که شخص مذکور در آن زمینه

یالت موفقیت های داشته است، اما نمی توان انکار کرد که هر کس در زنده گی شکست ها، اشتباهات، و تما

خاص سیاسی، مذهبی و عقیدوی خودش را دارد که ما به آن جنبه های شخصیت شان کاری نداریم، منظور ما

قابل تعمق این .فقط دانستن تجارب و نظریات آنها در موارد خاصی است که آنها را به موفقیت رسانیده است

صیتی بسازند و خود را در اجتماع مطرح است که این اشخاص توانسته اند از بیهوده گی برایند، برای خود شخ

. کنند، که این کار خودش به ذات خود یک موفقیت درراه رشد شخصیت شمرده می شودهر کجا خوبی . نهایت کوشش به عمل آمده است که تا در این رساله بیشتر به خوبی ها و زیبایی ها توجه شود

آن را دریابیم، طرز عملکرد آن را تفسیر کنیم، و باالخره از آن را می یابیم باید آن را ببینیم، تحلیل کنیم، فواید

از نظر مکتب خودی هر انسان خودش مختار است که در دنیا خوبی ها را سرمشق زنده گی قرار بدهد . بیاموزیم

تخته های سیاه زیاد است، اما ) این دنیا(شاگرد مکتب خودی در حال آموزش است، در مکتب . یا بدی ها را

د تنها از نوشته های سفیدی که به واسطه تباشیر باالی تخته سیاه بوجود آمده است می آموزد و توجه به شاگر

بدی ها، نقص ها و زشتی ها مانند همان سیاهی تخته در همه جا است، هر کس عیبی، ضعفی و . آنها دارد

یدی و خوبی را می جوید، آن را نقصی دارد، اما شاگرد این مکتب به آن سیاهی کاری نداشته، در هر سیاهی سف

.تحلیل می کند، از آن می آموزد و به آن مصروف است : "اقبال" XE به گفته عالمه اقبال

گفتم که شر به طینت خامش نهاده اند گفتا که خیر او چو نبینی همه شر است

Page 17: اسرار رشد شخصیت

اما با آن هم . ی ها و نواقص صورت گرفته استدر بعضی جاهایی از این رساله به ناچار تماسی با بعضی زشت

در غیر آن . کوشش شده است که این تماس ها به حد اقل باشد و آن هم در جایی که نهایت ضروری بوده است

.شما در این رساله همیشه با زیبایی ها و خوبی ها و فضیلت ها و روشنی سرو کار خواهید داشت :سرحلقه این مکتب می گوید "موالنا:نجالل الدی" XE موالنا جالل الدین

گویم چو غالم آفتابم همه ز آفتاب نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم

هر بخش در حقیقت یک صنفی از این . در این رساله مکتب تکامل خودی در پنج بخش تشریح شده است

شیمای ذیل اصول مکتب تکامل خودی را . ن می کنندمکتب است که مجموعا اصول عمده تکامل خودی را بیا

.نشان می دهد

اصول مکتب یتکامل خود

خرج

آموزش

تفاهم

صبر

معرفت خودی

در این بخش حقایق در مورد خود انسان، توانایی های ذاتی، امکانات بالقوه و هدف : بخش اول معرفت خودی

الت ایدیال و اصلی که در این بخش می یابیم که انسان در یک ح. انسان منحیث یک فرد تشریح گردیده است

همانا خلیفه خداوند در روی زمین است خلق شده است، اما وقتی که خود را در این زمین می یابد با یک عالم

در حقیقت با پیدایش یک سیر نزولی نموده است، وظیفه و هدف انسان در زنده گی . نقص و ضعف همراه است

شاخص های که انسان با . ر داده و به مقام اصلی اش برسانداین است که دوباره خود را در یک سیر صعودی قرا

در این بخش اصل .استفاده از آنها خود را ارزیابی کند که آیا به راه درست روان است یاخیر، تشریح شده است

کوشش . متکی بودن به خود، باالی خود حساب کردن، و در یک کلمه خود را باز یافتن، تشریح گردیده است

Page 18: اسرار رشد شخصیت

تا تصویر ذهنی درستی از انسان ایجاد گردد، تا شخص با استفاده از این تصویر ذهنی زمینه رشد شده است

. شخصیت خود را میسر بسازد

در این بخش ما می بینیم که منحیث یک شاگرد مکتب تکامل خودی با : )تفاهم(بخش دوم فرد در اجتماع

ز خود بسازیم؛ زیرا تکامل خودی یعنی دیگران را در دیگران چگونه در تفاهم زیست کنیم؛ سایرین را چگونه ا

خود شامل ساختن است، دیده می شود که چگونه از این تفاهم و همزیستی به نفع هدف مان استفاده کنیم، و

افهام و تفهیم، منحیث وسیله مؤثر . همکاری متقابل در کدام حالت و به چه ترتیبی با سایرین بوجود می آید

مراحل، اسلوب، و مشکالت در اثنای افهام و تفهیم به . فاهم، مورد تحلیل قرار گرفته استبرای رسیدن به ت

که ) مکالمه، مباحثه، مذاکره و مفاهمه(مراحل افهام و تفهیم به ترتیب . صورت مفصل تحلیل گردیده است

. باالخره به تفاهم می انجامند، مورد مطالعه قرار گرفته است

پروسه آموزش تحلیل مقصد آموزش مورد بحث قرار گرفته؛):آموزش(تکامل بخش سوم خودی در حال

شده است؛ مشکالتی که عموما در جریان آموزش بمیان می آیند و مانع آموزش میگردند بحث گردیده

چرخ آموزش که متشکل از چهار قدم . راه های عملی بخاطر انکشاف این اصل پیشنهاد گردیده است .است

مشکالتی که در این چهار . است مورد بررسی قرار گرفته است) کسب دانش، کسب مهارت، و تجربهایجاد نیت،(

و راه های حل آن بحث شده قدم ایجاد می گردد و مانع پیشرفت پروسه آموزش می گردد تحلیل گردیده

. است

فضیلت انسان های فضیلت صبر مورد تحلیل قرار گرفته است؛ این که صبر :بخش چهارم صبر و هدفمندی

بحث شده؛ ارتباط صبر ص "پیغمبر:محمد" XE بزرگ و هدفمند بوده است، صبر در اخالق حضرت محمد

راه های عملی ایکه صبر، . با هدفمندی، ارتباط هدفمندی با اراده و تقویت اراده مورد مطالعه قرار گرفته است

، )قرانی(همه این موضوعات از جنبه های مذهبی . هدفمندی و اراده را در انسان تقویت کند بازگو شده است

. تاریخی، علمی و تجربی تحلیل شده و نتایج عملی آن در نکات عملی خالصه گردیده است

در این بخش منابع و امکاناتی که انسان در دست دارد و طرز :بخش پنجم خرج یا استفاده معقول از منابع

دست داشته را به صورت مؤثرتر استفاده ست، چگونه می توانیم منابعاستفاده از آن مورد بحث قرار گرفته ا

در این بخش . کنیم؛ این اصل که هر چیز در دنیا بهایی دارد که باید پرداخته شود، اصل اساسی این بخش است

االخره و ب. می بینیم که انسان به دو نوع امکانات دسترسی دارد، یکی امکانات بالفعل و دیگری امکانات بالقوه

از نظر مکتب تکامل ) و نیایش وقت، امکانات مالی، مهارت ها، احسان، عادت، ذهن برتر،(امکانات هفتگانه

. خودی بررسی گردیده است

Page 19: اسرار رشد شخصیت

بخش اول

معرفت خودی

)انسان منحیث فرد(

اصول مکتب یتکامل خود

خرج

آموزش

تفاهم

صبر

معرفت خودی

خودی چیست؟

وقتی یک . چیز را نسبت به خود میسنجد و می دانداساسا شناخت انسان از جهان بیرون طوری است که همه

منطفل شروع به شناخت می کند اول از خود شروع می کند اعضای بدن خود را می شناسد که این دست

من است و این بازیچه من است ، اینجا خانه من است، آن پدر من است و باالخره این مادر مناست ، این پای

این زن را ( دارد ارتباط خودش در حقیقت درحدی است که به ن نسبت به خارجو واضحا شناخت انسا. است

که من ( و از طرف دیگر این شناخت وابسته به احتیاج متقابلی است که دارد ) می شناسم زیرا مادر من است،

ر این همه د). به شیر، محبت ، نوازش، و محافظت ضرورت دارم و او به ارضای غریزه مادری ضرورت دارد

را با سایرین در ارتباط می آورد و همان است ، خودی واقعی است که انسان حقیقت مظهر خودی انسان

نیز امکاناتش ها و احتیاجات مسؤولیت ساحه شناخت او وسیع تر می گردد در مقابل به تدریج طوری که

.زیاد تر می شود تکامل خودی

دلت می لرزد از اندیشه مرگ

Page 20: اسرار رشد شخصیت

زریری مانند زرد ز بیمش به خود بازآ، خودی را پخته تر گیر

اگر گیری، پس از مردن نمیری ) "اقبال" XE عالمه اقبال(

شناخت طفل در ابتدا خیلی . به تکامل شروع می کند مان در حقیقت خودیارتباط و شناختبا ازدیاد

در ابتدا به تدریج شروع به شناخت خود می نماید و بنا . نمی شناسدمحدود بوده و حتی اعضای بدن خود را هم

بعدا مادرش را می شناسد و به درجه امکانات و . نیز ناچیز و منحصر به خودش استمسؤولیت و امکاناتش

ن بعدا مسؤولیت هایش در مقابل مادرش ازدیاد می یابد، بعد ها این شناخت به سایر اعضای خانواده و به همی

ترتیب به اطفال دیگر، همسایه ها ، همصنفی ها و دوستان نیز رسیده و بالمقابل امکانات و مسؤولیت هایش نیز

و به همین ) باید نسبت به بزرگان خانواده احترام کند و در مقابل از حمایه آنها برخوردار گردد.( زیادتر می گردد

او هم رشد می کند اینجا خودی او در حقیقت ترتیب می بینیم که هر قدر یک شخص رشد می کند خودی

به تحقیق گفته می توانیم که خودی . شامل همه موجوداتی می شود که با او در تماس و به نوعی در ارتباط اند

و شخصیت یک نفری که تمام مردم وطنش را از خود می داند و درمقابل آنان احساس مسؤولیت می کند به

.سی است که تنها به خانواده خودش و حتی بعضا صرف به خود می اندیشدمراتب رشد یافته تر از آن ک

انسان نیز واضحا دیده می شود که با رشد خودی و شخصیت در حقیقت شناخت، امکانات و مسؤولیت های

یک انسان رشد نیافته تنها شخص خودش است ؛ درحالی که در یک شخص در نزد خودی.ازدیاد می یابند

ته سایرین نیز در جمله خود او محسوب می شوند زیرا او از امکانات آنها استفاده می کند در مقابل آنها رشد یاف

به همین ترتیب وقتی خودی به . مسؤولیت دارد و یا به عباره دیگر آنها را می شناسد و با آنها در ارتباط است

دیاد می یابد فرد خود را با تمام انسان کمال رشد خود می رسد یعنی شناخت وسیع تر می گردد و مسؤولیت از

ها یکی دیده و همه آنها را از خود می داند همه را اعضای یک پیکر می داند، از امکانات آنها به صورت مستقیم

یا غیر مستقیم استفاده می کند وبه همین ترتیب در مقابل آنها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم مسؤولیت

علیه "شیرازی:سعدی" XE سعدی میبرد، و در خوشی شان شریک است چنانچهدارد، از رنج آنها رنج

:رحمه در این رابطه میفرماید اند یکد یگر اعضای بنی آدم

که در آفرینش زیک جوهر اند چو عضوی به درد آورد روزگار

قرار نما ند دگر عضو ها را

جانوران ، نباتات و جمادات . االخره انسان با رشد خودی می تواند که سایر اجزای طبیعت را نیز از خود بسازدو ب

از امکانات آنها مستفید شود و در مقابل . می توانند شامل خودی شوند و انسان با آنها نیز سروکاری داشته باشد

.بیاوردآنها احساس مسؤولیت نماید وباالخره آنها را در جز خود

Page 21: اسرار رشد شخصیت

به همین ترتیب این رشد شخصیت و خودی می تواند از ماورای این طبیعت نیز براید و انسان به حدی به رشد

او می داند که . و کمال برسد که شروع به شناخت قدرت ماورای طبیعه نموده و از قید زمان و مکان آزاد گردد

.ماورای این همه، قدرت دیگری هم است و عدم شوبرون از ورطه بود فزون تر زین جهان کیف وکم شو خودی تعمیر کن در پیکر خویش معمار حرم شو "پیغمبر:ابراهیم" XE چو ابراهیم

) "اقبال" XE عالمه اقبال(. انسان وقتی به این شناخت می رسد که این قدرت ماورای طبیعی را نیز با خود در تماس صمیمی می یابد

موضوع خودی مطرح است موضوع این که این قدرت و دانش و حکمت بی نهایت به چه ترتیبی و با اینجا بازهم

این شناخت و ارتباط هم در جمله خودی او می آید و اینجاست که خودی . چه عمقی با خودش در ارتباط است

در اختیارش است و همه امکانات در این حالت تمام کاینات در جمله خود می آید .به رشد و کمال می رسد

از چوکات در اینحالت خودی. بالمقابل او در مقابل همه مسؤول است و در هر حرکت مسؤولیت نهفته است

از جمله مثال های بسیار واضح این نوع . فراتر می رود ) که تنها من فردی مطرح باشد(کوچک و محدود فردی

.خودی می توان شخصیت پیامبران را ذکر کرد بهترین نمونه است؛ او مانند ما یک انسان بود و آب و نان می خورد ص "پیغمبر:محمد" XE محمدحضرت

قد وقامت و قیافه اش مانند همه ما . و در بازار ها گشت و گذار می کرد و برای رفع احتیاجات خود کار می کرد

او هنوز چهارصد سال می گذرد اماامروز از وفات او حدود هزار و. انسان ها بود هیچ فرقی از سایرین نداشت

زنده است و پیروانش را رهنمایی می کند امروزه می بینیم که پیروان او بیشتر از نام پدر و مادر و بهترین

تا . دوستان خود روزانه نام او را به نیکویی یاد می کنند و به این ترتیب خود را به او نزدیک احساس می کنند

بود و با هر نسلی نام او به نیکویی یاد خواهد شد و در راهش انسان ها از جان و مال و دنیا است او زنده خواهد

. زن و فرزند و دارایی خواهند گذشتاگر خوب دقت شود خودی او در حقیقت به اندازه رشد و کمال کسب کرده بود که از محدوده زمانی و مکانی و

خود ، به آن مظهر قدرت و اراده و دانش و حکمت خود را قرابت و دوستی و هموطنی گذشته بود او به حبیب

شناخت او به آن درجه رسیده بود که تمام انسان ها را برادر خود می شناخت، هدف او . نزدیک ساخته بود

رهایی برادرانش از ظلمت و جهل بود ، مسؤولیت او به اندازه خودی او بزرگ شده بود که از جان و مال و همه

مسؤولیت خود می گذشت و زن و فرزند و خانواده و دوست و جان و مال نمی توانست او را از چیزش در راه

تا امروز ملیاردها نفر . اینها همه اجزای کوچک خودی او شده بود، نه کل خودی او. ایفای مسؤولیتش برگرداند

. خواهند کردبه نام او و به این که پیرو او هستند و در راه او قدم می زنند فخر کرده اند و XE و سایر پیغمبران مانند عیسیص "پیغمبر:محمد" XE اگر در شخصیت حضرت محمد

دقت شود ع "پیغمبر:ابراهیم" XE و ابراهیمع "پیغمبر:موسی" XE ، موسیع "پیغمبر:عیسی"

خود را به منبع . دخواهیم دیدکه آنها خودی را به اندازه ی رشد داده اند که به آن مقام از انسانیت رسیده ان

Page 22: اسرار رشد شخصیت

قدرت و علم حکمت رسانیدند با استفاده از آن امکانات بی نهایت مسؤولیت خود را منحیث یک انسان واقعی

هدف از یاد آوری نام این بزرگمردان این است که آنها مانند ما انسان بودند رشد نمودند و . موفقانه اجرا نمودند

سایرین شوند به ما انسان ها عمال نشان بدهند که به چه ترتیب می به آن مرحله ی از کمال رسیدند تا الگوی

پیروان آنها با پیروی از رهنمایی های شان خودی را توانستند به . توان خودی را به آن درجه از رشد رسانید

، بزرگ تر از آن بود که به "سید افغانی:جمال الدین" XE مثال سید جمال الدین. حدی کافی رشد دهند

هنوز در ایرانی بودن، افغانی بودن ، ترکی بودن و ( یاد شود م قریه ، ولسوالی ،والیت، مملکت و حتی مذهبنا

ولی آشکار این است که او از محدوده ی ) این که او سنی بود، شعیه بود یا وهابی بود مناقشه هایی موجود است

در قید زمان و مکان معین باشد، فراتر و بلند خودی فردی که بتواند اورا متعلق به یک گروپ محدود نماید که

بوده تا خودی زیادتر یک موضوع ذهنی و عقیدتی خیلی با اهمیت این است که رشد موضوعی. تر رفته بود

مادی محض، یا به عباره دیگر اساس و تهداب آن را عقیده تشکیل داده و وسایل مادی اجزایی اند که صرف در

چنانچه تعمیر یک عمارت بدون داشتن یک . ذهنی ویا عقیدتی میسر خواهند شدصورت موجودیت آن تهداب

این اندام زیبا واین چهره دلکش و یا این دارایی پدر نبود که سید جمال الدین. تهداب مناسب متصور نیستXE "انسانی را به آن مقام شامخ رسانید، بلکه آن عقیده راسخ او به مقام واالی "سید افغانی:جمال الدین

: "موالنا:جالل الدین" XE به گفته موالنا جالل الدین. بود که او را برتر ساخته ای برادر تو همان اندیشه یی مابقی تو استخوان و ریشه یی

Page 23: اسرار رشد شخصیت

آیا خودی در هرکس تکامل کرده می تواند؟

شخصیت یک پدیده عمومی است یعنی هر کس می تواند که خودی اکنون سوال پیدا می شود که این تکامل

اد مخصوصی را گذاشته است که باید بدهد و یا این که خداوند در ذات بعضی مردم استعد را تکامل

. نیافته و ابتدایی و بیچاره خلق کرده است کنند و بسیاری دیگر را همین طور تکامل تکامل

از نظر مکتب تکامل خودی خالق همه ی ما انسان ها همان یک خدای رحیم و مهربان و بارحم و غنی و عادل و

با این همه مهربانی و رحم و عدل و هزاران صفت نیک چی . ستخبیر و توانا ست که زبان از صفت او عاجز ا

خلق کرده دشمنی با ما داشته باشد که ما و یا بعضی از ما را بیچاره و بی استعداد وبدبخت و غیر قابل تکامل

). نعوذ بالله(باشد : را چگونه معرفی کرده است این خدای مهربان از زبان فرستاده اش انسان

دم آفرینش آ

قرار خواهم ) اى نماینده( من در روى زمین، جانشینی «: هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت) به خاطر بیاور(

زیرا موجودات زمینی ! (دهی که فساد و خونریزى کند؟ آیا کسی را در آن قرار می»! پروردگارا«: فرشتگان گفتند» .داد

اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت . به فساد و خونریزى آلوده شدنددیگر، که قبل از این آدم وجود داشتند نیز،

دانم که شما من حقایقی را می«: پروردگار فرمود» .کنیم آوریم، و تو را تقدیس می ما تسبیح و حمد تو را بجا می) است،

بعد آنها را به . آموخترا همگی به آدم ) علم اسرار آفرینش و نامگذارى موجودات( سپس علم اسماء ».دانید نمی

منزهی «: فرشتگان عرض کردند !گویید، اسامی اینها را به من خبر دهید اگر راست می«: فرشتگان عرضه داشت و فرمود

این ) و اسرار(آنان را از اسامی ! اى آدم«: فرمود » .تو دانا و حکیمی; دانیم اى، نمی ما چیزى جز آنچه به ما تعلیم داده! تو

آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمانها و زمین را «: هنگامی که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود» . کنموجودات آگاه

هنگامی را که به فرشتگان ) یاد کن(و » !و نیز میدانم آنچه را شما آشکار میکنید، و آنچه را پنهان میداشتید! میدانم؟

و به خاطر (جز ابلیس که سر باز زد، و تکبر ورزید، ; دهمگی سجده کردن» !براى آدم سجده و خضوع کنید«: گفتیم

.از کافران شد) نافرمانی و تکبرش

)سوره البقره آیه سی ام تا سی و چهارم(

که ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم، )سوره التین آیه چهارم(

وح خود دمیده است موضوع بسیار مشهوری آفریده است و بعدا در او از ر معنی این که خداوند آدم را از خاک

این را یک تشریح فلسفی در مورد خلقت انسان است که تقریبا همه فالسفه به آن تماس گرفته اند، و اکثریت

Page 24: اسرار رشد شخصیت

خواص ) در جایی دیگری از قران( »گل سیاه بوی گرفته«بعضی ها به این عقیده اند که خاک یا . می دانند

نشان می دهد که مانند سایر موجودات است و حتی پست تر از بسیاری از آنها، و فزیکی و کمیاوی وجود مان را

به هر ترتیب، بعدا روح خداوند در او . بسیاری هم خاک را نشانه ناتوانی و نادانی و بیچاره گی مان دانسته اند

یا به عباره دیگر، . دمیده شده است این روح خداوند درحقیقت مظهر بلندی، دانایی ، توانایی و روشنی است

و باعث افتخار ماست ، باید به آن فخر کنیم و آن . همان خواصی است که مارا از سایر موجودات متمایز میسازد

خالصه این که آن همه پستی و ناتوانی و . را سمبول نزدیکی خود به خداوند خود و مظهر دوستی اش بدانیم

. بلندی و توانایی و دانایی مبدل کرده استنادانی را خداوند با دمیدن روح خود در ما به علم و دانش انسان

!دانست یاد داد و به انسان آنچه را نمی همان کسی که بوسیله قلم تعلیم نمود،

)سوره علق آیه چهارم و پنجم(

وانید که در آیا گفته می ت. خداوند بعد از این که روح خود را در آدم دمید به او نام های تمام مخلوقات را یاد داد

این دنیا یا این کاینات به غیر از نام چی چیزی موجود است؟ تمام د نیا عبارت از نام هاییست که با دانستن آن

کتله وانرجی و نور و اتوم و هسته و امواج . (نام ها ما درحقیقت تمام دنیا و کاینات را می دانیم و می شناسیم

به این ترتیب ).ایی اند که این کاینات از آنها تشکیل شده استالکترو مقناطیسی و روابط آنها همه نام ه

خداوند می گوید که در نهاد انسان آن علمی را گذاشته است که او را قادر ساخته است تمام کاینات و مخلوقات

.را بشناسد و به آن علم داشته باشد کرامت انسانی

هنگامی که آن را نظام ! آفرینم من بشرى را از گل می«: ان گفتو به خاطر بیاور هنگامی را که پروردگارت به فرشتگ

» !ز روح خود در آن دمیدم، براى او به سجده افتیدبخشیدم و ا

)مویکو هفتادو سوره ص آیه هفتاد(

و از انواع روزیهاى; حمل کردیم) بر مرکبهاى راهوار(و آنها را در خشکی و دریا، ; ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم

. ایم، برترى بخشیدیم و آنها را بر بسیارى از موجوداتی که خلق کرده; نان روزى دادیمپاکیزه به آ )سوره االسراء آیه هفتادم(

تسخیر طبیعت توسط انسان

هایی است در این، نشانه; و ستارگان نیز به فرمان او مسخر شمایند; و شب و روز و خورشید و ماه را مسخر شما ساختا

! گیرند وهی که عقل خود را به کار میبراى گر

)سوره النحل آیه دوازدهم(

Page 25: اسرار رشد شخصیت

است ) مهمی(هاى در این نشانه; او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوى خودش مسخر شما ساخته

!کنند براى کسانی که اندیشه می

)سوره الجاثیه آیه سیزدهم(خداوند انسان را قابل این . و قابلیت شناخت طبیعت محدود نمی شودظرفیت و بزرگی انسان تنها با داشتن علم

زیرا خداوند .دانسته است که تمام طبیعت را تسخیر کند یعنی قوای سرکش طبیعت را به نفع خود رام کند

تمام پیشرفت های انسان از سفر به مهتاب گرفته تا . خود گفته است که این همه را برای مان رام کرده است

حقیق اعماق ابحار و اختراع کمپیوتر و انترنیت و شکستاندن اتوم و هسته ای آن در مقابل این ظرفیتی بالقوه ت

خیلی ناچیز اند و باید انسان آن قدر در تسخیر طبیعت به پیش برود که دیگر از قوای ی که انسان دارد

ده نمی توانیم با درک قوانین طبیعت سرکش طبیعی بیمی نباشد و کار های را که امروز حتی فکرش را هم کر

و آنچه هنوز انسان موفق به آن نشده است رام کردن کامل زمان است، تا کنون . و استفاده از آن باید انجام بدهد

در (انسان توانسته است که در صرف وقت صرفه جویی زیادی به عمل آورد، مثال امروز مسافه های چندین ماهه

طی می شود، در ظرف چند ثانیه می توان که پیامی را از طریق ) به واسطه طیاره (در ظرف چند ساعت) سابق

اما با . و غیره )که در سابق قابل درک هم نبود(انترنیت از افغانستان به امریکا فرستاد و دو باره جوابش را گرفت

کرده است ، که معلومدار وجود آن هنوز هم نا چیز است، چون خداوند گفته است که شب و روز را برایمان رام

.شب و روز نمایانگر زمان است، پس روزی فرا خواهد رسید که انسان در ماورای زمان نیز قدم بگذارد شناخت خیروشر

را به او الهام کرده ) شر و خیرش(منظم ساخته، سپس فجور و تقوا ) آفریده و(و قسم به جان آدمی و آن کس که آن را

و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ; د را پاك و تزکیه کرده، رستگار شدهکه هر کس نفس خو است،

! ساخته، نومید و محروم گشته است

)سوره الشمس آیه هفتم الی دهم(

خداوند به انسان این بزرگی را اعطا . یکی دیگر از راز های کرامت انسان در درک و شناخت او از خیر و شر است

.را بشناسد و یکی را از دیگری تمیز بدهد) زیبا و زشت، نیکی و بدی(که بتواند خیر و شر فرموده است )اراده انسان (قدرت انتخاب

شناخت خیر و شر کافی نیست، خداوند مهربان به انسان قدرت انتخاب یکی از این دو راه را اعطا فرموده است

این راه غلط و می توانید که یکی از این دوراه را انتخاب او به ما نشان داده است که این راه درست و ). ضمیر(

.کنیداما انسان آن را بر ; ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوه

، )!تم کردچون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود س(او بسیار ظالم و جاهل بود، ; دوش کشید )سوره االحزاب آیه هفتادو دوم(

Page 26: اسرار رشد شخصیت

انسان بار مسؤولیت عظیمی را برداشته است که سایر اجزای طبیعت از قبول آن امتنا ورزیده اند ، به گفته

: "شیرازی:حافظ" XE حافظ آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه فال به نام من دیوانه زدند

هر چند که کسی بار مسؤولیت بزرگی را عهده دار می گردد به همان اندازه بزرگی او همه به یک نظر هستند

و قبول بار مسؤولیتی که زمین و آسمان و کوه ها از گرفتن آن عاجز مانده است و آن را انسان متبارزمی گردد

است ارادهسؤولیت همانا این بار امانت و م. برمی دارد این در حقیقت بیشتر بر کرامت و بزرگی وی می افزاید

که نوع انسان را از سایر انواع جدا میسازد به او شکوه و عظمت می بخشد و در عین زمانی که او را مسؤول

اعمال خودش می سازد به او صالحیت الزم را می دهد که راه خود را خودش انتخاب کند، یا این که خودش را

ین موجودات قلمداد کند یا این که به معراج عالی و مقام اصلی در گودال بد بختی انداخته و در میان بد تر

در حالیکه زمین و آسمان و کوه ها ودیگر اجزای طبیعت از . خودش که نماینده خدا در روی زمین است برسد

خود اراده یی ندارند و تابع و پیرو قوانین طبیعی اند، انسا ن می تواند که قوانین را نقض کند و خود دوباره

تصور کنید در زمانی که برده داری یک قانون انسانی و غیر قابل تغییر پنداشته می شد آن انسان . وانین بسازدق

بزرگی که برای اولین بار قانون برده داری را ملغی قرار داد و اعالم کرد که در قلمرو او دیگر هیچ کسی نمی

کرده بود آیا می توان او را با کوه و دریا ندازه تکاملتواند انسانی را برده خود خطاب کند، آیا خودی او به چه ا

هرچند برده داری کدام قانون طبیعی نبود (مقایسه کرد که از قوانین خود قدمی پا فراتر گذاشته نمی توانند،

ولی قانونی که زور مندان وضع کرده بودند و همه گی آن را قبول داشتند در آنزمان یک چیز طبیعی تلقی می

).شد قابل تذکر می دانیم که انواع حیوانات هر چند از نظر بیولوجیکی و ظاهری با انسان شباهت های قابل مالحظه

دارند، هرچند تکامل کنند هیچ کدام نمی توانند که آدم شوند زیرا تمام قوای خوب و بد آنها را طبیعت و غیر

طور مثال قوای جنسی و تولید نسل در اکثر به(خودشان رهبری و کنترول می کند و از خود اراده ندارند

حیوانات توسط طبیعت اداره می شوددر مواقع خاصی از سال فعال می گردد و در سایر مواقع خاموش است، به

همین طور تمام عقل و هوشیاری آنها به خاطر ارضای غرایز طبیعی شان مانند غریزه های خوردن و حفظ

مین سبب نه برایشان بهشتی وعده داده شده است و نه هم از دوزخی و از ه) حیات خودشان صرف می شود

در دست بر عکس، آدم مسؤول عملکرد های خودش شناخته می شودو آینده خودش. ترسانیده شده اند

.خودش داده شده است هر کس در گرو اعمال خویش است، ) آرى( )سوره المدثر ایه سی وهشتم(

Page 27: اسرار رشد شخصیت

که به انسان قوت می دهد تا برای خودش هدف ایجاد کند و برای رسیدن به آن و در حقیقت همین اراده است

.اراده یعنی هدفمند بودن، هدف ساختن و به هدف رسیدن است. هدف گام برداردو این در بین تمام انواع زنده جان تنها خاصه انسان است که به اراده خود هدف تعیین کند و برای رسیدن به

. آن هدف تالش کند

اصلی انسان مقام

آیا مقامی بزرگ تر از این سراغ دارید؟ این . خود خطاب کرده است) نماینده(خداوند انسان را در زمین خلیفه

گفته نشان می دهد که انسان آن توانایی و لیاقت را دارد که به چنین مقام برسد که در حقیقت رسیدن به خدا

این در حقیقت حالتی است . که خداوند برایش تعیین کرده استاست و این است مقام و مقصد و هدف انسان

که انسان می تواند به آن صفاتی موصوف شود که فعال ما خداوند را به آن وصف می کنیم و از روی آن خداوند

ه ب. بشناسیم و یا در وهم و گمان ما بیاید زیرا ما هیچگاه قادر نخواهیم شد که ذات خداوند را. را می شناسیم

در حقیقت همه این صفاتی را که ما از روی آن خداوند را می شناسیم "اقبال" XE گفته عالمه اقبال

. درحقیقت صفات خود ماست ، صفات خود حقیقی و اصلی ماست که خلیفه خداوند در روی زمین می باشد می کند زیرا بهترین این که خداوند ما را به بهترین صورت آفریده است در حقیقت همین مطلب را افاده

خداوند است و انسان در حقیقت نماینده آن بهترین است، آن بهترینی که خود را به ما از رگ جان نزدیک تر

.گفته است !مرحبا انسان با این عظمتت

: به این ترتیب چنین نتیجه می گیریم کهده است و به شکل بالقوه از امکانات بی پهنایی هر انسان ذاتا خوب ، توانا ، زیبا ، با اراده و هدفمند آفریده ش

بدهد و تا به اندازه به پیش برود که درخور مقام اصلی و به این ترتیب می تواند خودی را تکامل. برخوردار است

.اش گردد رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند

بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت

یم وصف مقام اصلی و ایدیالی انسان است، هدف انسان است ویا آن جایگاهی است که تا اینجا آنچه ذکر کرد

ولی در عمل هر فرد باید رسیدن به این مقام را از یک مرحله پایینی .باید هر فرد بنی آدم خود را به آن برساند

ت بالفعل پا به عرصه یعنی هر انسان زمانی که تولد می شودبا یک مقدار محدودی از امکانا. بالفعل شروع کند

ما از یک حالت . گویی هر انسان باید یک قوس نزولی و صعودی را بپیماید تا به اصل خود برسد. وجود میگذارند

به یک حالت ضعف و ناتوانی با امکانات ) به شکل بالقوه( اما ظاهر نمی باشد برتر و اصلی که در ذات ما است

این حرکت . ت صعودی به سوی رسیدن به اصل خود می کنیمبسیار محدود بالفعل شروع به حیات و حرک

Page 28: اسرار رشد شخصیت

در جریان زنده گی ما باید آن خود اصلی و جوهری مان . صعودی از زمان تولد شروع و تا دم مرگ ادامه می یابد

.را ظاهر بسازیم یا به آن برسیم ویا به عباره دیگر تکامل کنیم

تا به کمال (شوید همه شما پیوسته از حالی به حال دیگر منتقل میشود، که و سوگند به ماه آنگاه که بدر کامل می

). برسید

)سوره انشقاق آیه هژدهم و نزدهم(

"موالنا:جالل الدین" XE به گفته موالنا جالل الدین هر کسی کو دورماند از اصل خویش

باز جوید روزگار وصل خویش

Page 29: اسرار رشد شخصیت

سیدن به هدفموانع و مشکالت ر

در حرکت به سوی رسیدن به اصل خود، ما موانع زیادی را باید عبور نماییم که اکثر آن موانع در خود ما نهفته

، نا سپاسی ) بیخبری از هدف ( ، نا صبوری )بیخبری از خود اصلی و حقیقت( مهمترین این موانع نادانی .است

، زود نا امید شونده و زود مغرور شونده ) وهای باالقوه درونی اشباز هم بیخبری از خود و نیر(از نعمت خداوندی

. است )از فقر، مرگ، گرسنه گی، و غیره(، ترس )ظاهر بینی و بیخبری از اصل حقیقت خودش(این موانع در حقیقت حرکت انسان را کند تر ساخته و حتی که بعضا او را به بیراهه میکشانند و به عوض این که

این موانع در حقیقت حجاب های می باشد که . خود اصلی اش برسد از آن به فرسنگ ها دور می رودانسان به

انسان را از خودش، از خود جوهری اش دور نگه می دارد و نمیگذارد تا آنچه که در حقیقت هست عمال خود را

.یر خوانده می شودو چون انسان نتواند این حجاب ها را برکنار زند همان است که بد و شر. بنماید تا زیاد تر با این نقایص تماس بگیریم اما یک حقیقت را در این مورد باید گفت در این رساله ما نمی خواهیم

که همه ی این بدی ها، موانع یا حجاب ها از جمله داشته های جوهری انسان به شمار نمی رود، یا به عباره

آنچه شخصی را جاهل جلوه می دهد عدم آگاهی . ه موجود نیستدیگر چیزخاصی به نام جهالت، ترس و غیر

وقتی انسان . است، عدم آگاهی نسبت به خودش، ارتباط خودش با جهان، و نادیده گرفتن اصل آموزش است

حاضر نیست که چیزی بیاموزد به این دلیل که او همه چیز را می داند ، درحقیقت از اصل آموزش سر پیچی

. ه به زودی در اثر نارسایی به جاهل مشهور می شودکرده و همان است ک آنچه به نام ترس مشهور شده است و مادر اکثریت بدبختی های انسان ها شمرده می شود، چیزی جز نا دیده

شخصی که نتواند آخر کار را ببیند، هدف واالیی نداشته باشد، بخاطر رسیدن به هدف آماده . گرفتن صبر نیست

حمت نباشد، در حقیقت می تواند دست به هر فجایع اخالقی بزند، ترس از گرسنه گی ، ترس کشیدن زجر و ز

از بی خانه گی، ترس از بی روزگاری، ترس از حقیر شدن، و غیره است که انسان ها را به دزدی، سودخواری،

. رشوه خواری، قتل، زنا، بخل و هزاران گناه دیگر میکشاند غرور بیجا و فرد گرایی میخوانند چیزی جز نتیجه تبارز عقده حقارت نیست، بی آنچه را مردم خودخواهی،

کسی که خود را عرضه و بی مقدار و بی معنی می داند، از . خبری از خود اصلی و بزرگی واقعی انسان است

ا از سایر ترس این که مبادا دیگران به این عقیده ی او پی برند دست میزند به خودستایی، خودخواهی، و خود ر

او فکر می کند که به این ترتیب صاحب شخصیتی می گردد، بیخبر از آنکه خودی . انسان ها بلند تردانستن

او به کرامت انسانی عقیده یی ندارد، چون در دل . اصلی و شخصیت اصلی انسان در حقیقت بلند تر از آن است

ارد، و همین است که هزاران رذیلت دیگر مانند خود را بی عرضه می داند در ظاهر دیگران را نیز چنین میپند

در حالی که انسان با شناخت اصلیت خود در حقیقت . غیبت، بد گویی، کینه توزی و غیره از او سر میزند

Page 30: اسرار رشد شخصیت

دیگران را نیز از همان آیینه دیده و همه گی را مورد احترام قرار می دهد و با استفاده از اصل تفاهم کوشش می

سان ها در چنان تفاهم زیست کند که گویی همه یک پیکر و یک جسم اند، همان طوری که کند که با سایر ان

. همه یک روح هستند و شکست میخوانند، در حقیقت تصویری است که خود آنچه را بعضی انسان ها بدبختی و بیچاره گی و ناکامی

که او حاضر نیست که بهای چیزی را که شان در ذهن میسازند، اکثر ناکامی های انسان از اثر این حقیقت است

کسی که صبر ندارد، نمی تواند . باید بدست بیاورد باید اول بپردازد، یا حد اقل برای پرداخت آن آماده باشد

منتظر نتیجه باشد، کسی که حاضر نیست بیاموزد خود را مجهز با مهارت بسازد، انسانی که حاضر نیست

ول کند و خود را به آنها بشناساند و به این ترتیب با سایرین در تفاهم زنده گی دیگران را بشناسد، درک کند، قب

کند در حقیقت خود را در یک زندانی قفل نموده است و از خود تصویر بدبختی به نمایش گذاشته و توقع دارد

. که سایرین هم این بدبخت بودن او را تایید کنند و به او دل بسوزاننداصول و فضیلت هایی تشریح شده است که با استفاده از آن می توان این مشکالت را خود به بلی در این رساله

.خودی حل کرد، دیگر جایی باقی نمی ماند که به تشریح رذیلت ها مصرف شود

Page 31: اسرار رشد شخصیت

خود شناسی

خود را با این حدیث شریف که بنام حدیث عرفان نفس مشهور است آغاز " کیمیای سعادت"امام غزالی کتاب

مقصد ما از خودشناسی معرفت از خود ".هر که خود را بشناسد، پروردگار خود را شناخته است: " نموده است

ما می توانیم همه حقایق دنیا را انکار کنیم به " ما است و بیشتر متوجه این حقیقت غیر قابل انکار می باشد

".غیر از موجودیت خود مارا طوری که است بشناسد زیرا آن ذات مبارک از وهم و عقل و گمان ما ج در واقع هیچ کس نمی تواند که خدا

...باال تر و مبری از همه چیز های است که برای ما قابل شناخت است مانند زمان و مکان و شکل و اندازهتیب پس یگانه راه شناخت و معرفت این است که بیاییم تا خود را بشناسیم و از خود شروع کنیم و به این تر

.قدمی در راه خدا شناسی بگذاریم زیرا خداوند ما را نماینده خود در زمین معرفی نموده است "اقبال" XE به گفته عالمه اقبال

به که با نور چراغ ته دامان سازیم طاقت جلوه ی سینا نه تو داری و نه من

مظهر و یا حتی خود جهان اکبر است، آنچه در عالم، و انسان"تبریزی "تبریزی:شمس" XE از نظر شمس

آدمی، . و آنچه در آدمی یافت می شود در آنها وجود ندارد. در انواع موجودات است، همه در آدمی یافت می شود

."و گنج گمشده را باید تنها در خود بجوید، نه در بیرون از خود. خود گنج خویشتن است بدهیم میرسیم را بشناسیم، و به خود معرفت حاصل کنیم و این خود را تکاملو اگر ما کوشش کنیم تا خود

: به صدق این آیه شریفه که. به جایی که می توانیم خدا را نیز در خود ، در قلب خود بیابیم

دانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتري هاى نفس او را می ما انسان را آفریدیم و وسوسه )شانزدهمسوره ق آیه (

: و حدیث قدسی . زمین و آسمان من گنجایش مرا ندارد ، به جز قلب مومن

خودی از نظر روانی

شامل دو جزء هستیم و یا بهتر بگوییم هر کدام ما متشکل از دو شخص هستیم که از این نظر ما انسان ها همه

و گاهی کامال مخالف همدیگر می هر چند هردوی آن در یک وجود واحد جمع شده است ولی با هم فرق دارند

هر کدام ما بار ها تجربه کرده ایم که در ذهن یا در دل با خود مشوره کرده ایم ، نظر گرفته ایم و حتی . باشند

یکی از .گویی کسی در درون ما است که ما را از بعضی کار ها منع می کند یا به بعضی کار ها تشویق می کند

باشیم ویا باید باشیم ویا بهتربگوییم منحیث یک دیالی ما است که می خواهیمآن دو همان خود اصلی و ای

Page 32: اسرار رشد شخصیت

انسان شایسته گی آن مقام را داریم و به صورت ناخود آگاه در تالش رسیدن به آنیم و دیگری خود واقعی یا

چند فعلی مان است یا همان خودی که تظاهر می کند و دیگران نیز آن را می بینند و می شناسند که هر

. واقعی است یعنی قابل دید است اما تمام آن چیزی نیست که در حقیقت ماییم

اول خود اصلی یا حقیقی

که از زنده گی چی می خواهند یا در زنده گی چی هدفی دارند اکثریت وقتی با اکثریت مردم مصاحبه شده

مناسب اجتماعی و مأمونیت اطمینان روحی، سالمت بدنی، موقف(همان اهداف کلی را بیان می کنند

بدین معنی که در یک حالت . این چهار عنصر در حقیقت یک تجلی از خود اصلی یا ایدیالی است). اقتصادی

ایدیال هر شخص می خواهد که این دوگانه گی روانی را از بین ببرد و یک شخص باشد؛ یا به عباره دیگر کاری

یا به ؛ از نظر جسمی در رنج و درد نباشد)اطمینان روحی(اشد ناراضی ب ازاو را نکند که آن خود دیگرش

عباره دیگر بار دوش سایرین نبوده و بلکه به اندازه توانایی داشته باشد که باری را از دوش سایرین بردارد

و هم کامال غرق در خود کوچک خود نشده و به سایرین هم رسیده گی کرده بتواند و به آنها ) سالمت بدنی(

شان بدهد که وجودش در این دنیا آن قدر ها هم بی اهمیت و ناچیز نیست و در بین اجتماع انسانی از اهمیت ن

و باالخره از فقر و تنگدستی و بیچاره گی ترسی نداشته باشد ) موقف مناسب اجتماعی(و ارزشی برخوردار است

نداشته از احسان و نکوکاری منع اش نکند ا و و این ترس او را به دزدی و قتل و کاله برداری وغیره رذالت ها

و در چنین یک حالتی معلومدار است که انسان نه تنها به سایرین بدی نمی کند بلکه ).مأمونیت اقتصادی(

یعنی چنین نتیجه گیری می شودکه انسان ناخود آگاهانه حالت ایدیالی . باعث خوشبختی آنها نیز می گردد

ین خواستن چنان به نظر می رسد که گویی این حالت مثالی در ذات خودش نهفته را می خواهد، و ا) مثالی(

است، یک خود برینی که نمایانگر کمال آدمیت است ذاتا در نهاد آدمی نهاده شده است، و تمام طپیدن ها و

ان خود کوشش ها برای رسیدن به آن حالت مثالی است، یا به عباره دیگر تالش انسان همیشه بخاطر تبارز هم

این یک حقیقت است که خداوند متعال ما را ذاتا قوی ، عاقل ، با اراده و هدفمند . برین ذاتی اش می باشد

در یک دنیای مملو از نقص و نواقص قرار می گیریم ذاتا به سوی کمال و آفریده است و در عین این که

که به الی در حرکت هستیم و می خواهیمهر کدام بسوی هدف وا. و به جانب تعالی حرکت می کنیم تکامل

. بی نهایت یا اصل خود برسیم :بزرگ را به یاد بیاوریم "موالنا:جالل الدین" XE تکرار احسن خواهد بود که این بیت موالنای جالل الدین

هرکسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش

ی روان انسان نشان می دهد که هر انسان در از نظر روانی دارای یک قدرت عظیمی است که او را در مطالعه باال

. یک حالت بلندی از نظر عقلی و یا روانی نسبت به تمام زنده جان های دیگر قرار می دهد در یک .است یکی هم موضوع تعیین هدف با اراده از جمله مطالعاتی که باالی روان انسان صورت گرفته است

یک موش در یک اتاقک پر از . تجربه تفاووتی که میان انسان و حیوانات دیگر را در یافته اند بسیار جالب است

دهلیز های پر خم و پیچ قرار گرفته و باید وی از دهلیز های مذکور گذشته و به غذای که در نهایت دیگر اتاقک

Page 33: اسرار رشد شخصیت

زیادی که منتهی به راه های کور می شد باالخره همان یک موش مذکور بعد از تالش های. قرار داشت میرسید

در مرتبه های بعدی موش بدون این که زیاد به . راهی را که به غذا میرسید پیدا نموده و خود را به غذا رسانید

.زحمت شود غذا را دریافت نمود تا این که به راه اصلی کامال بلد شد و در اولین کوشش خود را به غذا رسانید

دانشمندانی که این تجربه را اجرا مینمودند در مرتبه بعدی محل غذا را تغییر دادند و باز موش را رها کردند تا

به غذا خود را برساند، این بار نیز موش خود را در اولین کوشش به همان دهلیزی که قبال به غذا منتهی می

را خالی از غذا یافت زیرا جای آن را تغییر داده شد رسانید اما متاسفانه که چیزی دستگیرش نشد و آن محل

دانشمندان منتظر بودند تا مگر موش مذکور دوباره به کوشش خود ادامه بدهد و غذا را که در گوشه . بودند

دیگری جابه جا شده بود برساند اما موش دیگر اصال کوششی نکرد و همانجا انتظار ماند تا باالخره این انتظار به

. انجامیدمرگ وی

این تجربه یک حقیقت مهمی را نشان می دهد که این تنها انسان است که برای خود هدف ایجاد می کند و اگر

. راه انتخابی او را به هدف نرسانید می تواند راه خود را تغییر داده و از طریقی جدیدی خود را به هدف برساند

ث از بین رفتن نسل های از حیوانات شده است ولی همین موضوع باعث شده است که حوادث طبیعی که باع

برعکس همان موانع طبیعی باعث شده است تا انسان به فکر راه بیرون رفت از آنها شده و خود را به این مرحله

ی از تکامل که اکنون ما می بینیم برساند و هیچ جای شکی نیست که از این هم فراتر در راه تکامل و پیشرفت

.گذاردبیشتر قدم میتوجه کنید . یکی دیگر موضوع موفقیت جویی روان آدمی است که بیشتر در پروسه آموزش تظاهر می کند

طفلی که بار اول می خواهد که یک شی را از زمین بگیرد به چه مشکل این کار را می کند یا اگر بخواهد که بار

وقتی که بار اول می خواهد که گپ بزند با چه ویا . اول قدم بزند به چه دشواری این کار را به سر می رساند

و یا خود ما وقتی یک کار رابار اول انجام می دهیم می بینیم که . مشکلی خود را باالی کلمات حاکم می سازد

چقدر سخت است و چه اندازه مشکل است اما وقتی که آن را یکبار به موفقیت انجام دادیم بار دوم برای ما

طور مثال ما برای گرفتن قطعی گوگرد از باالی میز کدام مشکلی نداریم و این به خیلی آسان می شودبه

مسافه های دور و درازی را می پیماییم . خاطری است که ما حد اقل یکبار در این کار به موفقیت رسیده ایم

ی خود را در ولی بی خبر از این که باید کدام عضالت خود را تقبض بدهیم و کدامهایش را توسع بدهیم قدمها

درحقیقت ظرافت های خیلی عمیق و مغلق در تمام این کار ها نهفته است (کجا و به چه قوت به زمین بزنیم

همه اینکار هارا صرف به این ). که دماغ ما آن را کنترول می کند اما ما فعال به آنها حتی پی برده هم نمی توانیم

د گرفته ایم ویا به عباره ی دیگر حد اقل یکبار در انجام آن کار خاطر به آسانی انجام می دهیم که آن ها را یا

و روان ما حرکات درست را که به موفقیت می انجامد در خاطره حفظ می کند و برعکس موفق شده ایم

حرکات ناقص و غلط ما را فراموش می کند یعنی روان انسان به یک میکانیزم که ما آن را موفقیت جویی

حرکات موفقیت آمیز را ثبت می به خاطر رسیدن به موفقیت می طپد ، در جریان آموزش. ستمینامیم مجهز ا

. نماید و در خاطره حفظ نموده و در مرتبه های بعدی از آن حرکت ها بخاطر رسیدن به موفقیت کار می گیرد .رده نمی توانیمخالصه خداوند مان مارا چنان زیبا و با قدرت آفریده است که اصال ما فکرش را هم ک

Page 34: اسرار رشد شخصیت

ذاتا ما به طرف کمال در حرکت هستیم و همه تجارب نشان داده اند که هر انسان در حال تکامل و پیشرفت

. است و به همین ترتیب نوع انسان نیز روز به روز درتکامل وپیشرفت است در حقیقت دانسته یا اگر این موضوع را بخواهیم که با بعد فلسفی که در باال ذکر کردیم ربطی داده باشیم

نداسته هر کدام ما، صرف نظر از این که چقدر درس خوانده ایم ، چه اندازه دارایی داریم ، چه اندازه مقام

که آن آدمی که خداوند وصف اش را کرده است و سزاوار نام اجتماعی داریم و چی کاره هستیم ، می خواهیم

که نقص های را که در ذات مان به عاریت ام ما می خواهیمهر کد. است، باشیم" خلیفه خدا در روی زمین"

و . گذاشته اند زدوده و پاک و خالص شویم، و انسان با نیروی عظیمی برای رسیدن به این هدف خلق شده است

در حقیقت خود اصلی در همه کس، صرف نظر از همه مسایل، یک تجلی قوی دارد و همه انسان ها به آن

.ه رسدن به آن می کوشندآشنایی دارند و ب

دوم خود فعلی یا واقعی

در پهلوی این همه حقایق، می بینیم که همه مردم یکسان نیستند، درجامعه دو نفر مشابه یافت شده نمی

به سویه های مختلف ما می بینیم که در اطراف مان اشخاص موفق، شکست خورده، خوشبخت، بدبخت. تواند

لخی است که ناچار قبولش کنیم، از ملیون ها نفر یکی پیدا می شودکه تاریخ یک این واقعیت ت. موجود اند

مملکت را تغییر بدهد، در بین هزاران نفر صرف یکی در صدر قرار می گیرد و ملیون ها نفر در جهان برای خود

دیگری متفاوت با آن هم هر کس از هر نگاه با . یک شخص را الگو قرار داده و می خواهند که مانند او باشند

است حاالنکه در قبل دیدیم که نیروهای فوق العاده و دسترسی به علم و قدرت بی نهایت در ذات هر فرد ما به

. شکل بالقوه گذاشته شده است و هر کدام مان منحیث یک انسان به آن نیروی بی نهایت دسترسی داریمن است که در اثر تاثیرات محیطی به ما) عکس العملی(خود واقعی مان در حقیقت یک شخصیت عکسوی

در مقابل این که با ما چگونه برخورد می شود، از ما چه توقع برده می . تدریج شکل می گیرد و یا واقع میشود

شود، سایرین به ما چه اندازه اهمیتی قایل اند، و درمورد ما چه اندازه معلومات دارند ما ظاهر خود را می آراییم

به همین دلیل هر کدام از ما و شما در هر محیط ). عکس العمل نشان می دهیم( دهیم و خود را تبارز می

ما عین آن شخصی که در محل کار میباشیم در خانه نیستیم ، برداشتی را که در . انسان های متفاوتی هستیم

ر معاینه خانه آن شخصیت ما که در زیر چپن سفید داکتری د. خانوادهاز ما دارند همکاران مان از ما ندارند

ما نمی گوییم . تظاهر می کند کامال متفاوت است با آن شخصیت ما که در پیش زن و اوالد مان تجلی می کند

حقیقت این . که این کار بدی است یا خوبی ، مقصد این است که حقیقت همین است که باید قبولش کنیم

. ایجاب آن در تغییر استاست که شخصیت واقعی ما در هر زمان و مکان نظر به اقتضا و در حالیکه این شخصیت . شاید سوال پیدا شود که پس چرا نام خود واقعی را باالی این شخصیت میگذاریم

انسان همیشه در تغییر و تبدل است و در حقیقت ما در هر جای و نزد هر کس یک ماسک متفاوتی را بر روی

د داد و بیداد می کنیم و شخصیت خشن و جدی داریم درعین زمانی که باالی یک زیر دست خو. خود میکشیم

وقتی در مقابل کمره فلمبرداری تلویزیون قرار می . در مقابل آمر مافوق خود انسان آرام و متینی جلوه می کنیم

در . گیریم کامال شخص دیگری هستیم ولی زمانی که کمره خاموش شد آنا به شخص دیگری مبدل می گردیم

Page 35: اسرار رشد شخصیت

ی مختلف نظر به این که با کی ها صحبت می کنیم از خود شخصیت های متفاووتی را محافل رسمی و شخص

می دانیم که آن شخصیت اصلی ما به هیچ وجه نتواسته است ) هر کدام ما(در حالی که خود ما . تبارز می دهیم

.که در جامعه تظاهر کند

باز هم همین خود واقعی یا فعلی ) چند رویی هاو بلکه (در جواب باید گفت که بلی با وجود این همه دورویی ها

فقط چیزی را که می بینند و احساس می کنند واقعی می دانند ) همه گی به شمول خود ما(زیرا مردم . ما است

.

ما میگویند که شریعت ظاهر را میبیند یعنی اگر دو نفر شاهدی داده نتواند که فالن ) علمای شریعیت(متشرعین

ن بود و در زنده گی حد اقل یکبار نماز خواندن یا کلمه خواندن اش را دیده اند، ادای نماز جنازه شخص مسلما

به همین ترتیب وقتی کار به قضا و محکمه میکشد عملکرد اشخاص و . در باالی میت آن شخص حرام است

و به همین ترتیب . اید اونتیجه آن عمل باالی مدعی علیه مورد تحقیق قرار می گیرد نه ایدیال ها و نه هم عق

خداوند فرموده است که عمل ما را اندازه می کند،آنها سنگین است، همان ) عمل(کسانی که میزانهاى ! در آن روز، حق است) اعمال، و سنجش ارزش آنها(وزن کردن

بخاطر ظلم و ستمی آنها سبك است، افرادى هستند که سرمایه وجود خود را،) عمل(و کسانی که میزانهاى ! رستگارانند

. اند کردند، از دست داده که نسبت به آیات ما می

)سوره االعراف ایه هشتم و نهم(

و به همین دلیل است که قران کریم همیشه در هر جاییکه ایمان و عقیده درست را امر فرموده است با آن

در حقیقت خود واقعی مان . )می کنند آنانکه ایمان آوردند و اعمال صالحه (عمل نیک را نیز ضمیمه کرده است

همان عملکرد های مان است که با آن خود را در بین جامعه ، فامیل، محل کار و خالصه در نزد سایرین تبارز

واقعی است یعنی واقع شده . ویا بهتر بگوییم همان شخصیت مان که سایرین می بینند و می شناسند. می دهیم

قابل دید است، ) در زمان معین( مکانی تبارز کرده است؛ فعلی است یعنی فعال است، یا نظر به شرایط زمانی و

. و شاید در زمان دیگری به شکل دیگری دیده شود

چرا بعضی ها به خود اصلی نزدیک می شوند و بعضی نه

اه بوده تا کنون چنین نتیجه گرفته شد که تمام انسان ها از نظر شخصیت اصلی افراد خوب، هدفمند و خیرخو

.ولی این شخصیت واقعی یا فعلی است که تفاوتهای را بین آنها به میان می آوردبا وجودیکه تمام انسان ها ذاتا دارای عین امکانات برای رسیدن به بهترین وبلندترین اهداف میباشند، در عمل

ند پولدار باشند و تالش درحالیکه همه می خواه .چنین نیست به اصطالح یکی پادشاه و دیگری گدا می گردد

میورزند تا پولدار بوده و از مامونیت اقتصادی برخوردار باشند در عمل دیده می شودکه یک تعداد به همین

همه می خواهند تا در اجتماع از موقف .مقصد خود رسیده و یک تعداد دیگر در فقر و تنگد ستی به سر میبرند

Page 36: اسرار رشد شخصیت

و توسط مردم احترام شوند در حالیکه صرف عده محدودی به این خوب برخوردار بوده داری شهرت نیک بوده

تا از صحت خوب جسمی برخوردار بوده واز آرامش کامل روحی و روانی تمام ما می خواهیم. هدف میرسند

یعنی با وجود این که خالق مهربان ما در . برخوردار باشیم ولی وقتی در عمل می بینیم اکثرا چنین نیست

کوتاهی نکرده و ما را به بهترین صورت آفریده است، در واقع اکثریت ما نمی توانیم خود را خلقت ما هیچ

. باشیم، شویم آنطوری که شایسته آنیم جلوه بدهیم و یا بهتراست بگوییم نمی توانیم آنچیزیکه می خواهیم

اف کلی خود برسیم و یا از خود دلیل این که چرا نمی توانیم با وجود داشتن این همه امکانات با لقوه ، به اهد

بعضی از این نظریات قرار ذیل . یک شخصیت موفق بسازیم چیست؟ در این رابطه نظریات مختلف موجود است

: است اول نظریه طالع

به عقیده آنها هر کوششی بی فایده است، زیرا طالع . بار ها شنیده ایم که بعضی ها از طالع ناسازگار شاکی اند

گفته آنها چندین بار در نزدیکی موفقیت رسیده اند ولی صرف در اثر بی طالع بودن به آن نرسیده اند به . ندارند

. و شکست خورده انداز نظر دین مقدس . اگر به این نظریه از دید گاه مذهبی غور نمایم، دیده می شود که باهم ساز گار نیستند

ب اراده آزاد می باشد می تواند به خود هدفی تعیین نماید اسالم، انسان خلیفة خداوند در روی زمین بوده و صاح

خداوند مهربان ما را به اجرای اعمال و فعالیت های نیک امر فرموده است ودر مقابل آن اجر و . و به آن برسد

در حالی که از نظر معتقدین نظریه طالع کوشش وفعالیت معنی نداشته و صرف این . پاداش نیک وعده داده است

از نگاه عملی این نظریه تشویق به بیکاره گی و . ویا نداشتن طالع است که تعیین کننده سرنوشت استداشتن

تنبلی نموده و به عوض اعتقاد به اوامر خالق مهربان انسان را تشویق به عقیده به یک شی موهومی خارج از

. کنترول بنام طالع می نمایدا ناشی از اراده خداوندی دانسته و اراده انسان را که او هم ناشی از بعضی ها هم قدمی فرا تر رفته و همه چیز ر

به عقیده این اشخاص هر کاری که ما می کنیم در حقیقت کار . اراده و قدرت خداوندی است نادیده می گیرند

و ما اگر کسی را می کشیم درحقیقت او را خدا کشته است . خداوند است و ما از خود اصال هیچ صالحیتی نداریم

مقصر نیستیم، اگر کار خوبی از ما سر میزند باز هم کار خداوند است و ما هیچیم، به عقیده این مردم چون

بعضا این مردم تا اندازه پیش میروند که از .خداوند همه کار هارا می کند پس برای ما جایی باقی نمی ماند

به . عملی آن بیکاره گی و بیچاره گی و تنبلی استو این عقیده ایست که نتیجه . وجود خود هم انکار می کنند

در . و رفته رفته اصال زنده گی بی معنی می شود. نظر این مردم دوزخ و بهشت و اجر و پاداش کدام معنی ندارد

دنیای که به وجود ما نیازی نیست، و از ما هیچ کاری ساخته نیست و همه چیز از قبل، در یک زمان گذشته،

و کسی دیگری است که همه پالن هارا ساخته و عملی می سازد آیا ما می توانیم که خوشبینانه پالن شده است

زنده گی کنیم، آیا ما می توانیم که زحمت بکشیم و سرنوشت خود و سایرین را بسازیم، آیا چنین دنیایی به این

. زحمت میارزد که راجع به آن حتی فکری کنیم

Page 37: اسرار رشد شخصیت

ملکت همه گی به همین عقیده باشند و همه دست زیر االشه بنشینند و شما خوب فکر کنید اگر ملت یک م

منتظر قضا و قدر باشند، بخود زحمت ندهند که برای بهبود زندگی خود کاری کنند ، هیچ کس خود را مسؤول

چه آینده یی خواهد داشت و چگونه می تواند که وجودی چیزی نداند و به خود صالحیت چیزی را ندهد،

همه گی خواب و همه کار هارا به خداوند واگذار شده و قدرت خداوند را دلیلی به بی کاره گی ، . شدداشته با

: به اینگونه افراد چنین هوشدار می دهد خداوند ج در قران کریم. تنبلی و فحشای خود بیاورندو نه چیزى را ; و نه پدران ماشدیم خواست، نه ما مشرك می اگر خدا می«: گویند می) براى تبرئه خویش(بزودى مشرکان

. کیفر ما را چشیدند) طعم(و سرانجام ; گفتند کسانی که پیش از آنها بودند نیز، همین گونه دروغ می» !کردیم تحریم می

اساس پیروى دارید؟ پس آن را به ما نشان دهید؟ شما فقط از پندارهاى بی) بر این موضوع(آیا دلیل روشنی «: بگو

.زنید نهاى نابجا میکنید، و تخمی می )سوره االنعام آیه یکصدو چهل و هشت(

و پیروی کنید نیکو ترین آنچه را فرو فرستاده شده به سوی شما از جانب پروردگار تان پیش از آنکه بیاید به شما عذاب

خدا و هر آینه ناگهان و شما بی خبرباشید، از ترس از این که گوید شخصی وای پشیمانی من بر تقصیر کردن من در حق

من بودم از تمسخر کننده گان، یا گوید اگر خدا هدایت می کردی مرا البته می شدم از متقیان ، یا گوید، وقتی که از

نزدیک ببیند عذاب را، کاش رجوعی میبود تا باشم از نیکو کاران، آنگاه خداوند فرماید آری آمد پیش تو آیات من پس

. و شدی از کافراندروغ داشتی آن را و تکبر کردی )سوره الزمر آیه پنجاو پنج الی پنجاه ونه( و مردم را به نام اصال این طبقه از مردم از نقص دانش انسان ها به ذات کبریایی استفاده ی سؤ نموده اند

را وقتی که عقیده به خداوند ج به دنیای تاریک و نامعلومی غرق کرده اند، اینان به خداوند ج عقیده ندارند ، زی

به خودشان، که حقیقت غیر قابل انکار هستند، عقیده نکنند، به محیط به قانون ، و اوامر خداوندی عقیده نداشته

عقیده و ایمان آنان در حقیقت صرف بهانه یی است برای فرار . باشند، چگونه می توانند به خدا ج عقیده کنند

ی باشد درحقیقت همه چیز به شمول قران و حضرت محمداگر انسان به چنین عقیده. شان از بار مسوولیتXE "اگر خداوند از قبل تعیین ) نعوذ بالله(ص و فرموده هایش نیز بیهوده به نظر می آید "پیغمبر:محمد

نموده است که مارا به بهشت ببرد پس ما چه ضرور است که به خود زحمت بدهیم، و به همین ترتیب اگر ما

، هرچند که کوشش کنیم و خود را بیاالییم بیفایده است پس بهتر است که روزگذرانی سزاوار دوزخ باشیم

. نموده و دو روزه دنیا را به بیهوده گی سپری نماییمبیخبر اند، این حقیقت را که خداوند به انسان عقل و خرد، دانش به نیکی و ) انسان(این مردم از حقیقت خود

راه خوب و بد داده است و در مقابل نیکی و بدی که ما می کنیم پاداش تعیین بدی و اراده آزاد برای انتخاب

آنها فقط از یک . به کلی درک نکرده اند) زیرا ما این کار را از روی عقل و تدبیر و اراده می کنیم(نموده است

یای تنبلی و تن حقیقت که خداوند علم و قدرت بی نهایت دارد سؤ استفاده نموده، خود و دیگران را به یک دن

فرموده است هر که خود را شناخت خدای خود صو همین که آنحضرت. آسایی و بی مسوولیتی تشویق می کنند

را شناخت در حقیقت همین مطلب را افاده می کند که شناخت خداوند کار آسانی نیست ما آنقد علم داده نشده

Page 38: اسرار رشد شخصیت

گر در این مورد زیاد تحقیق می کنیم فکر خسته و بیچاره ایم که خداوند را بشناسیم و در مورد او نظر بدهیم و ا

زیرا در این صورت ما خدا را در . شده و به حیرت فرو میرویم و همه دنیا به شمول خود ما هیچ به نظر می آید

زمان و مکانی که خود مقید آن هستیم می جوییم، در حالی که خداوند از این زمان و مکان قابل سنجش ما

و چون ما نمی توانیم وجودی را بدون در نظر داشتن زمان ومکان تصور کنیم نمی توانیم در مورد مبری است،

: می گوید "اقبال" XE و همین جاست که داکتر محمد اقبال )ذات خداوند هم تصوری داشته باشیم به که با نور چراغ ته دامان سازیم

طاقت جلوه ی سینا نه تو داری و نه من از نظر علم روان شناسی انسان همیشه . از نظر علمی موضوع عقیده به طالع چیزی به جز تلقین به نفس نیست

تلقین پذیر می باشد یعنی خود را آماده پذیرش وقایع و پیشآمد ها میسازد مثال یک متعلم مکتب که در ریاضی

ر حقیقت همین ادعا یک تلقین منفی بوده خوب نیست ادعا می کند که استعداد فراگرفتن ریاضی را ندارد که د

همین موضوع تلقین اساس هیپنوتیزم را تشکیل می دهد .که باعث تنبلی شاگرد موصوف در ریاضی شده است

چنانچه امروزه با استفاده از اصول هیپنوتیزم مریض بدون این که ادویه بیهوشی اخذ نماید صرف به واسطه

. نماید تحت عمل جراحی قرار می گیردتلقین این که درد را احساس نمی : یک تحلیل جالب دیگری نیز در مورد طالع موجود است

: میفرماید خداوند متعال در قران کریم

پس هر که کرده باشد همسنگ یک ذره عمل نیک ببیند آن را ، و هر که کرده باشد همسنگ یک ذره عمل بد ببیند آن

را ، )تسوره الزلزال آیه هفت و هش(

غایب نمی شوداز وی هموزن ذره در آسمان و نه در زمین و نه خرد تر از آن و نه بزرگتر از آن مگر ثبت است در کتاب

ظاهر، )سوره سبا آیه سوم(

این محاسبه اعمال تنها منحصر به روز قیامت نیست در حقیقت ما در این زنده گی هم می توانیم نتایج اعمال

این حقیقتی است که هیچ کس از آن انکار کرده نمی . یم و از آن لذت و یا رنج ببریمخوب و بد خود را ببین

تواند ، یک قانون طبیعی است ، اگر گندم بکاریم گندم می روید و اگر جو بکاریم جو می روید و اگر در بین

.گندم یا جو کدام دانه دیگری که اصال ما متوجه آن نباشیم موجود باشد آن هم می رویدبعضی اعمال ما آن قدر به ظاهر کوچک و ناچیز می باشد که نه خود ما متوجه آن می شویم و نه هم دیگران،

. یگانه کسی که متوجه آن می شودو همه را ثبت می کند همان خداوند است که سریع الحساب باریک بین است

ن که ما متوجه آنها باشیم وبعد از این اعمال خورد و کوچک ما همه روزه تکرار شده و ثبت می شود بدون ای

در یک فرصت مناسب نتیجه آن معلوم می شود که یا به ما خوبی یا بدی می آورد و همین است گذشت زمان

که چون ما نمی توانیم این ارتباط بسیار ضعیف را بشناسیم، تحلیل کنیم و ارتباط بدهیم آن را به گردن طالع

Page 39: اسرار رشد شخصیت

طالع می گوییم و بعدا این عقیده به خوش طالع بودن یا بد طالع بودن مانند میزنیم و خود را خوش طالع یا بد

یک زنجیره باعث ایجاد تلقین مثبت یا منفی در نزد ما شده و در زنده گی ما آن قدر از اهمیت زیاد برخوردار می

و عمل و نظریات گردد که هیچ کس نمی تواند ما را قناعت بدهد که این خوش طالعی و بد طالعی در اثر سعی

. خود ما بوده است نه از خارج : میفرماید خداوند در قران کریم

در می گذرد ) در حالی که(وهرچه برسد به شما از مصیبت ها پس به سبب گناهی است که بعمل آورد دستهای شما، و

ا . ز بسیاری

)سوره الشوری آیه سی ام(

این بدین . ام معما نبوده و یا کدام پدیده خارج از کنترول ما نیستبه همین طور از نظر علمی عقیده به طالع کد

این خود ماییم که به خود طالع خوب یا بد درست . معناست که این خود مآیم که طالع خود را تعیین مینماییم

و مکتب تکامل خودی طالع هر کس را به دست و اراده خودش بسته می داند همان طوری که خداوند . می کنیم

:یفرمایدمو باید که تأمل کند هر شخص که چه چیز فرستاده است برای فردا و بترسید از خدا هر آینه خدا خبر دار است به آنچه

.میکنید )سوره الحشر آیه هژده ام(

هر شخصی با آنچه کرد در گرو است، )سوره المدثر ایه سی و هشتم(

این جهان کوه است و فعل ما ندا باز می آید ندا ها را صدا

) "موالنا:جالل الدین" XE موالنا جالل الدین( دوم نظریه تاثیر محیط

یعنی در حقیقت این فامیل، اجتماع ومحیط .بسیاری به این عقیده اند که محیط نقش سر نوشت سازدارد

درست می باشد مثال طفلی که در یک قریه این نظریه تا اندازه. ماحول است که سرنوشت ما را تعیین می کند

دور افتاده افغانستان که در آن حتی مکتب وجود ندارد ودر یک خانواده غریب تولد وپرورش یافته است بعید به

.نظر می رسد درآینده رییس جمهور امریکا گرددگردد که اصال با رییس اما هیچ گاهی نمی توانیم رد کنیم که بسیار ممکن است که آن طفل انسان بزرگی

تاثیر محیط قطعی و صدفیصد نبوده و نمی تواند اراده آزاد انسان را سلب .جمهور امریکا قابل مقایسه نباشد

بسا دیده شده است که از عین محیط . نزول دهد) خلیفه خداوند در روی زمین(نموده و وی را از مقام واالیش

در حالی که یک برادر کامال . گی افراد کامال متفاووتی سر بلند کرده اندو عین خانواده و تحت عین شرایط زنده

بیسواد و بیکاره و بار دوش جامعه بار می آید برادر دیگرش در عین محیط شخص مثبت و فعالی می گردد که

Page 40: اسرار رشد شخصیت

د موانع و بدین معنی که اراده و عمل کرد انسان می توان. تاثیرات مثبتی باالی زنده گی سایرین نیز می نماید

.تاثیرات محیطی را برطرف نموده و حتی از محیط های ناسازگار به نفع هدف و اراده اش استفاده نمایدمحیط در این که ما چه کاره شویم یا چی کسبی را فرا بگیریم یا نان خود را از کدام راه به دست بیاوریم تاثیر

. از هر محیطی می تواند بوجود آید ) انسان واقعی(ست زیادی دارد اما چیزی که مکتب تکامل خودی درپی آن ا

دقت شود دیده می شود که بهترین نمونه های شخصیت و عالی ترین افرادی که توانستند زنده اگر به تاریخ

گی هزاران و ملیون ها نفر را تغییر بدهند و نام خود را در کتاب جاویدانه گی به نیکی ثبت کنند در محیط

نا سازگار و در شرایط بسیار بحرانی پا به عرصه وجود گذاشته اند ، و خودی را به درجه عالی های بسیار

XE ، حضرت موسیع "پیغمبر:ابراهیم" XE از زنده گی پیغمبران مانند ابراهیم. رسانیدند تکامل XE زنده گی سید جمال الدین گرفته تاص "پیغمبر:محمد" XE و حضرت محمدع "پیغمبر:موسی"در "مهاتماگاندی" XE ، و مهاتما گاندی "اقبال" XE ، عالمه اقبال "سید افغانی:جمال الدین"

، داکتر "مارتین:لوتر" XE ، مارتین لوتر "ابراهام:لینکلن" XE لینکلن و به همین ترتیب ابراهام شرق

مه و همه نمایانگر این وغیره در غرب ه "البرت:انشتین" XE ، انشتین "زیگموند:فروید" XE فروید

. داده اند حقیقت است که آنها در شرایط بسیار ناگوار محیطی، به دنیا آمده و خودی را تکامل سوم نظریه مکتب تکامل خودی

ضمیر کن فکان غیر از تو کس نیست نشان بی نشان غیر از تو کس نیست

زیست ره در نه تر بیباک قدم به پهنای جهان غیر از تو کس نیست

) "اقبال" XE عالمه اقبال(مکتب تکامل خودی انسان را از دو دیدگاه مذهبی و علمی به صورت همزمان مورد مطالعه قرار می دهد، و

نظریات را بعد از موفقیت عملی آن مطالعات خود را در محک عمل و تجربه مورد امتحان قرار داده و برتری

. تایید می کنداین مکتب انسان را جهان اکبر دانسته و علت های موفقیت و شکست او را در خود او جسته واو را قادر به

از نظر این مکتب انسان جز به ذات کبریایی خالق مهربان خود که او هم . کنترول نمودن آن علت ها می داند

زشاهرگ وجودش است، برایش از پدر و مادر مهربان تر است، در او از روح خود دمیده است و برایش نزدیک تر ا

اورا به بهترین صورت یعنی به شکل خودش آفریده است، نمی تواند به چیز دیگری سر تسلیم فرود آورده و

م و قدرت و حکمت و مکتب تکامل خودی انسان را با آن بحر بی کرانی از لطف و مهربانی و عل. بنده گی نماید

به همین ترتیب انسان را صاحب امکانات بی نهایت بالقوه دانسته و همه این . اراده ملکوتی در ارتباط می داند

از نظر این مکتب . امکانات را در خود او که درحقیقت خلیفه خداوند در روی زمین است جستجو می نماید

Page 41: اسرار رشد شخصیت

م و غیر قابل کنترولی چون طالع و موانع غیر قابل عبوری انسان بزرگتر از آنست که تحت تاثیر عوامل موهو

تمام امکانات و عوامل موفقیت را در خود دریافته و شکست را یک قدم به طرف هدف . چون محیط قرار گیرد

انسان موجود هدفمندی است که بیباکانه به سوی مقام . دانسته و علت آن را نیز در خود جستجو می نماید

. مهربان برایش الیق دیده است درحرکت استواالی که خداوند نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد

پید ا شد حسن لرزید که صاحب نظری مجبور جهان فطرت آشفت که از خاک

خود گری خود شکنی خود نگری پیداشد ازل شبستان خبری رفت زگردون به

شد پیدا دری پرده ای پرد گیان حذر ) "اقبال" XE عالمه اقبال(

و دسترسی به قدرت بی پهنای هستی دارد، این به اساس این مکتب چون خود اصلی ما کامل و درست است

د است به خود ما در حقیقت نقطه ی ارتباط مان است باسایر کاینات و تمام امکاناتی را که در این دنیا موجو

.صورت با لقوه در اختیار دارداین همه امکانات ، توانایی ها و خوبی ها در کدام جای بلند و دور از دسترسی ما گذاشته نشده است فقط و

این مربوط به ما است که تا چه اندازه می توانیم مظهر همان خودی باشیم که خداوند . فقط در خود ما است

اندازه در واقعیت و در عمل این خود خود را تبارز می دهیم و تا کدام اندازه به خود تا چه . وصفش را کرده است

. عقیده داریم

نخواهد برداشت هیچ بردارنده بار گناه دیگری را، وآ نکه نرسد آدمی را مگر آنچه عمل کرده است، و آنکه سعی آدمی

تمام، و انکه بسوی پروردگار تست منتهی همه ) اداشیا پ(دیده خواهد شد، باز داده خواهد شد بحسب آن سعی جزای

. امور ) سوره النجم آیه سی و هشت الی چهل و دو( تمام علت ها . به این اساس دلیل عمده تمام موفقیت ها ویا شکست ها مان را فقط در خود فعلی مان می جوید

می دهیم و در این که ظاهرخود را چگونه و عکس العمل های مان که بنابر مواقع خاصی انجام در عمل کرد ها

مسؤولیت عمده به دوش خود ما و طرز العمل های مان است که درشرایط گوناگون .تبارزمی دهیم موجود است

به این ترتیب مکتب تکامل خودی از فلسفه وخیال بافی و تیوری محض قدمی پا فراتر .آن را انجام می دهیم

. ه خود می گیردنهاده و شکل عملی و تجربی را بو به همین دلیل است که ما این مکتب را یک مکتب فلسفی محض گفته نمی توانیم و هم نمی خواهیم که با

مکتب تکامل خودی حقایقی را مطرح می کند که باالی . دلیل و برهان محض حقانیت آن را به ثبوت برسانیم

ل قبول بوده و در عمل امکانیت و حقانیت خود را تیوری های علمی استوار باشد، از نظر مذهبی و عقیدوی قاب

.به اثبات برساند

Page 42: اسرار رشد شخصیت

XE یکي از چهره هاي موفقی که قادر شدیم با وي در مورد رموز پیشرفت و ترقي هایش صحبت کنیم، داکتر کیهان

ست از فاکولته طب فارغ شده و در ظرف سه چهار سال محدود توان1374ناطق است، که در سال "ناطق:کیهان"

او یکي از مشاورین ارشد وزارت صحت است که در احیا و ایجاد سیستم صحي فعلي . برتري خود را عمال به ثبوت برساند

افغانستان سهم کلیدي داشته است و این حقیقت از نظر هیچ کسي که در افغانستان در بخش صحت عامه کار مي کند،

. پوشیده نیستهمه "و پیشرفت در کدام جایي گذاشته نشده است که انسان برود و آنرا بگیرد، داکتر کیهان معتقد است که موفقیت

چیز به شمول موفقیت و شکست در خود مان است، ما هستیم که سرنوشت خود را مي سازیم، درحقیقت اولین و مهم

و تالش زیادي و این مسؤولیت کار ساده یي نیست، زحمت . ترین کسي هستیم که در مقابل خود مان مسؤولیت داریم

اما او از . در محیطي که داکتر کیهان زنده گي و کار مي کرد صد ها امثال او نیز زنده گي و کار مي کردند." مي خواهد

او مي خواهد . بین صد ها نفر موفقیت خود را تضمین کرد، و این را برایش نه محیط مهیا ساخت و نه هم چانس و طالع

خالصه کند، و حق به جانب هم است، ولي نباید فراموش " تالش یا کوشش" یک کلمه که تمام رمز موفقیت خود را در

کرد که کسي مي تواند کمر انجام این قدر تالش و کوشش را بسته نماید که خود را مسؤول سرنوشت خود بشمرد، و

ود بار ها وقتي که من خ. متیقن باشد که چون مسؤولیت اش را به خوبي انجام مي دهد به هدف اش نیز رسیدني است

کسي . خواسته ام با او مالقات شخصي داشته باشم، سه چهار ساعت بعد از ختم ساعات رسمي موفق به این امر شده ام

) آنچه برایش مقرر کرده اند و در مقابل آن برایش مزد مي دهند(که همه روزه سه یا چهار ساعت بیشتر از ساعات رسمي

قت سر نوشت خودش را بدست خود گرفته و با خود تعهد نموده است که باید موفق کار کند، و زحمت میکشد در حقی

.شود

Page 43: اسرار رشد شخصیت

شاخص های تکامل خودی

خودی را می شاخص عالمه قابل دید و اندازه گیری است که توسط آن به صورت غیر مستقیم درجه تکامل

: توان محاسبه کرد به طور مثالبه چه اندازه است، و این شناخت چه ) و ماوارای طبیعتسایرین ، طبیعت ( شناخت ما از خارج --

. اثری را باالی زنده گی خود ما و سایرین انداخته استبسیار ساده، هر قدر که شناخت و علم ما از خارج زیاد تر باشد و عمال تاثیر مثبت این شناخت را می بینیم در

با کشف تیوری نسبیت "البرت:انشتین" XE حقیقت خودی ما زیاد تر تکامل کرده است مثال انشتین

خاص در اثردقیق شدن در طبیعت حقیقتی را شناخت و به سایرین معرفی کرد که تا آن وقت هیچ کس به آن

این شناخت او جهان فزیک را تغییر داد و قدمی بسیار عالی برای پیشرفت تکنالوژی بود و متوجه نشده بود،

. ی باالی زنده گی سایرین دارد کامال واضح استاین که پیشرفت تکنالوژی چی اثر

شناخت سایرین از ما به چه اندازه است، چقدر مردم ما را در پرتو همان خود اصلی و انسانی مان --

می شناسند، را آنچنان که بود می شناسند از وقت زنده ص "پیغمبر:محمد" XE اگر ببینیم چقدر مردم حضرت محمد

اکثرا قیافه ظاهری اورا ندیده اند و این مهم هم نیست زیرا خودی . تر از ملیونها نفر خواهد شدگی او تا حال بیش

کارکرد . یافته اوست در قیافه و ظاهر نیست مردم چیزی را در او دیده اند که نمایانگر همان خودی تکامل

مسؤولیت های را که به دوش داشت های او و خود واقعی او منعکس کننده ایدیال های او و خود اصلی اش بود،

و تاثیراتی را که در زنده گی مردم داشت این چیز هاست که جز خودی اصلی او بود خودی که از محدوده ی

.زمان و مکان گذشته بود و در هر حرکت و هر نفس در واقعیت تجلی داشت

به چه اندازه به خود اصلی مان نزدیک شده ایم،-- شدن یعنی از خود کوچک و حقیر فردی که همه چیز را صرف به ذات خود بخواهیم برتر به خود اصلی نزدیک

به سایرین خواستن، زنده گی نه برای ارضای شدن، سایرین را از خود قبول کردن، آنچه به خود می خواهیم

به خود غرایز طبیعی کردن بلکه برای رسیدن به هدف و رسیدن به حقیقت اصلی خود، این است نزدیک شدن

که معتقد شد بدون این ) اساس گذار مکتب عدم خشونت( "مهاتماگاندی" XE مثال مهاتما گاندی. اصلی

زمانیکه بشر از فرط خشونت با بم اتم به فرق واین را که از خشونت کار گرفته شود می توان به حق رسید

پیرو داشت و اکنون نیز نام اودر جمله ی در آن زمان هزاران کوبیدند عمال به اثبات رسانید؛ همدیگر می

گاندی راه رسیدن به خود اصلی را صفر کردن خودی فردی . بهترین شخصیت های محبوب دنیا درج است

Page 44: اسرار رشد شخصیت

خودی به اندازه ی بود که خود فردی در مقابل آن به این صفر ساختن در حقیقت تکامل. پیشنهاد می کند

.فر تقرب نمایدکوچکترین حالت برسد ویا به اصطالح به ص چقدر مردم بر ما اعتماد دارند و به چه اندازه ما را دوست دارند،--

بهتر است بگوییم که ما باالی چقدر مردم اعتماد داریم و به چه اندازه آنها را دوست داریم، هر دو عبارت در

ا ما در مورد خود مان ساده واقع یک حقیقت را نشان می دهند، واز طرفی این آسان تر است که اندازه شود زیر

انسان ها بیشتر خوب اند تا این که بد، : "می گوید "البر:کامو" XE البر کامو. تر قضاوت کرده می توانیم

اصل موضوع این نیست، بلکه اصل موضوع اینجاست که انسان ها کم و یا بیش نادان اند، و این است که فضیلت

وجود جوهری ندارد، آنچه در دنیا است خوب است و زیبا است، اما در حقیقت بدی . "یا ننگ شمرده می شود

هیچ کس کار بدی را به خاطر . بدی مردم نمایانگر عدم آگاهی شان از حقیقت است که می تواند برطرف گردد

طرز. آنکه آنکار بد است نمی کند، بلکه برای انجام آن کار دالیلی دارد که از طرز دید نا آگاه نشأت کرده است

و اگر بدی های مردم را ناشی از عدم آگاهی شان بدانیم . دید غلط است که یکی دست به قتل و دزدی میزند

.بیشتر قابل قبول، اعتماد و دوست داشتن می شوندو به گفته دیگر آنهایی که ظاهرا بد اند بیشتر به توجه و پرورش و دوست داشتن نیاز دارند، شاید فقدان این

و اگر آنها ببینند که . کی باعث بوجود آمدن این طرز دید و عکس العمل های نادرست شده باشدچیز ها در کود

. قابل اعتماد اند و مردم ایشان را دوست دارد بی شک در آنها تغییر بنیادیی به میان خواهد آمد چقدر مسؤولیت را ما در مقابل چه کسانی به عهده گرفته ایم ،--

صیت یک ریس جمهور یا رهبر در قد و قواره و شکل ظاهری او نیست بلکه به خاطر فرض مثال احترام به شخ

این است که او مسؤولیت عظیمی را در مقابل عده زیادی از مردم به دوش گرفته است و متعهد به کار خطیری

. شده است که هر کس نمی تواند به عهده بگیرددر کوشش اجرای آن هستیم، یا درجه موفقیت مان چقدر از این مسؤولیت را اجرا کرده ایم و یا --

در اجرای مسؤولیت به چه اندازه است، فکر کنید چقدر رییس جمهور هارا دیده اید یا در مورد شان شنیده اید . مثال باال را باز هم در نظر می گیریم

ند که مسؤولیت های شان اما فعال عده محدودی مورد احترام وقابل قبول است زیرا صرف آن عده محدود توانست

. را درست تر انجام بدهند

چقدر امکانات را به شکل بالفعل در اختیار داریم یعنی از آن عمال کار می گیریم --دو نفر را در نظر بگیرید یکی کسی را که صاحب یک فابریکه است و در فابریکه او صد ها نفر کار می کنند و از

ند و دیگری یک نفر بیکاری را که هیچ چیزی به غیر ازیک شکم گرسنه ندارد که آنطریق امرار معاش می کن

مجبور است آنرا به هر طریقی که شده سیر کند و نتواند هیچ خوبی به کسی برساند زیرا خودش محتاج و فاقد

کرده است؟ به نظر شما خودی در کدام آنها بیشتر تکامل. امکانات است

Page 45: اسرار رشد شخصیت

. کرده است زیادتر تکاملالبته که خودی شخص اولی : در مورد این شاخص ها آمده است توجه کنید به مثالی که در قران کریم

را که از جانب خود، رزقی نیکو به او ) با ایمانی(و انسان ; برده مملوکی را که قادر بر هیچ چیز نیست: خداوند مثالی زده

شکر مخصوص خداست، ! آیا این دو نفر یکسانند؟; کند داده، انفاق میایم، و او پنهان و آشکار از آنچه خدا به او بخشیده

!دانند ولی اکثر آنها نمی )سوره النحل آیه هفتادو پنجم(

و سربار ; و قادر بر هیچ کارى نیست; دو نفر را، که یکی از آن دو، گنگ مادرزاد است: زده است) دیگر(خداوند مثالی

آیا چنین انسانی، با کسی که امر به عدل و داد ; دهد کارى بفرستد، خوب انجام نمیاو را در پی هر ; باشد صاحبش می

؟ !کند، و بر راهی راست قرار دارد، برابر است؟ می )سوره النحل آیه هفتادو ششم(

اندیشید؟ پس چرا نمی! آیا نابینا و بینا مساویند؟... )سوره االنعام آیه پنجاه(

خودی را معلوم کرد و ست که می توانند اندازه شوند و از طریق آنها اندازه تکاملاین شاخص های بسیار ساده ا

خودی کدام معما و پدیده موهومی نیست بلکه یک حقیقت قابل دید، فهم و اندازه گیری نشان داد که تکامل

اید این شاخص را برای این که درجه تکامل خودی را اندازه کنیم، ب .بوده و درنهایت خیلی ساده و عملی است

به یاد . در خود مورد مطالعه قرار بدهیم، بعدا با گذشت زمان پیشرفت در هر کدام آنها را در خود اندازه کنیم

داشته باشید که نباید شاخص ها را در خود با معیارات دیگران سنجید، ما هیچ وقتی نخواهیم توانست که

خداوند ما را برای . ا کسی دیگری شویم و الزم هم نیستشویم، انشتین شویم ی "مهاتماگاندی" XE گاندی

. را در خود بیابیم نه این که دیگران را در خود بجوییم) خلیفه خداوند(این خلق کرده است که خود اصلی

Page 46: اسرار رشد شخصیت

نکات عملی بخش اول

شما خودتان هستید

ین تملق می کند کسی که به سایر: "میگفت "عالمه صالح الدین:سلجوقی" XE صالح الدین سلجوقی

شاید توقعی مادی داشته باشد که به واسطه آن تملق بخواهد بدست بیاورد اما کسی که به خودش تملق می

بیایید با شجاعت خود را قبول کنیم، خود را . به جز دروغ و فریب دادن خودش -کند چه چیزی توقع دارد

خود را قبول ندارند و همیشه در تالش این بسیاری گویی ." همان طوری که هستیم بشناسیم و قبول کنیم

این دروغ به مردم . هستند تا به دروغ خود را غیر آنچه هستند و بد تر از آن این که مانند سایرین ثابت کنند

.نیست ، دروغ به خود است، خود را فریب دادن استگان شویم مهم نیست ما بخاطر این که ما نتوانسته ایم رییس جمهور شویم، یا نتوانسته ایم که محبوب همه

خود مان ارزش داریم، اگر ارزش ما کم است یا زیاد، مهم نیست مهم این است که هر کدام ما یک انسان ، یک

همین . موجود منحصر به فردی هستیم که تا دنیا است مانند ما پیدا نخواهد شد و نه درگذشته پیدا شده است

ه فردی هستند که هیچ کدام شان بخاطر شبیه شدن به کسی دیگری ترتیب هر انسان دیگر موجودات منحصر ب

عالمه صالح :سلجوقی" XE پس بیایید که به گفته عالمه صالح الدین سلجوقی. آفریده نشده اند

: و این حقیقت مهم را در مورد خود درک کنید که" شجاعانه خود را قبول کنید" "الدین، "شما"هستید، " خودتان"پست تر نیستید، برتر نیستید، خیلی ساده : در رابطه با شما حقیقت این است که

به عنوان یک شخصیت با هیچ شخصیت دیگری رقابت نمی کنید، چون خیلی ساده روی کره . هستید" شما"

زمین شخصیت دیگری مثل شما یا در طبقه خاص شما پیدا نمی شود، شما یک فرد منحصر به فرد هستید،

قرار نیست که مثل دیگران . نیستید و هیچ وقت نمی توانید مثل شخص دیگری بشویدمثل هیچ شخص دیگری

خداوند کدام انسان قالبی نیافریده است، هر کسی را که . شوید، و دیگران هم قرار نیست که مثل شما شوند

.آفریده است منحصر به فرد استخوب ، بد ، مننفور، : بطورمثال.ران میسنجند را با معیارات دیگ دلیل این که شخص خود را نمی پذیرد، خود

عادل، سخی، و غیره که اکثرآ مردم وقت زیاد را تلف می کنندکه خود را با این صفات عیار کنند تا سایرین در

برای تعیین ارزش خود اگر از این معیارات استفاده شود مشکل است خود را . مورد شان قضاوت خوب کنند

ام اشخاص موفق و انسان های بزرگ را بسیار ذکر می کنیم البته این بدین معنی نیست ما در اینجا ن. قبول کرد

زیرا چون نمی توانیم که مانند کسی دیگری شویم دوچار افسرده گی . که حتما ما خود را با اینها مقایسه کنیم

. و دلتنگی شده خود را شخص بی لیاقتی می یابیماستفاده از این معیارات ارزیابی کنیم، از خود بپرسیم که آیا آنچه که واقعآ بهتراست که عوض این که خود را با

من میخواهم آن را انجام بدهم انجام داده ام، ویا چطور می توانم این سؤتفاهم را حل کنم ویا از خود بپرسید

ود را از سایرین که آیا کار های من موثر بوده ویا خیر به عوض این که خوبی وبدی ، موفقیت و عدم موفقیت خ

Page 47: اسرار رشد شخصیت

بپرسیم از خود بپرسیم که آیا چقدر به طرف هدف خود روان شده ام ، تا چه اندازه در راه درست به سوی

ارزش واقعی انسان در نزد خودش و خداوند در این است که تا چه حد توانسته است . هدفم روان هستم

و یا به عباره ساده تر خوبی . ین گفته است، باشدنمایانگر یک انسان واقعی که خداوند او را خلیفه خودش در زم

. شما در حرکت تان به سوی کمال است نه در نقطه ایکه رسیده ایدبه جای این که خود را با سایرین و میعارات دیگران مقایسه کنید بهتر است که امروز خود را با دیروز خود و

.ب بهتر می توانید که در مورد خود قضاوت کنیدفردای خود را با امروز تان مقایسه کنیم، به این ترتی

باالی خودتان حساب کنید

سالها دل طلب جام جم از ما می کرد

آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

) "شیرازی:حافظ" XE حافظ(

و همزمان امید های نو را می آفریند و مشکالت نو را بوجود آورده طبیعت همیشه در مسیر پیشرفت خود

و او را برای جنگیدن با مشکالت نو دعوت می . انسان ها را برای در آغوش گرقتن آروزوهای نو فرا می خواند

این خواستن ها و تالش ها کار یک روزه نیست، تا فرد حیات است باید بااین زشتی ها و زیبای ها سروکار . کند

مبارزات از انسان می خواهد که به خود متکی باشد باالی خود حساب کند وباالی خود تمام این. داشته باشد

اطمینان بر خود داشتن حالتی است که شخص نظر مثبت و معقول در مورد خود و . اطمینان داشته باشد

و در فرد باالی توانایی خود معتقد بوده و احساس می کند که باالی افکار عقاید. حالت خود داشته باشد

. زنده گی اش کنترول دارد مجموع

کسی که خود را هیچ میپندارد ایمانش کم است، و او که می گوید من همه چیز هستم و برای اثبات ادعایش

این به معنی تکبر و خود پرستی نیست، اگر دیگران چنین فکر می . کمر همت میبندد درست فکر می کند

کافی است که آن را ایمان ، اعتقاد ، اطمینان و حضور خداوند در وجود کنند بگذارید که بکنند، برای ما همین

. مان بدانیمچرا خود را قبول نکنید و باالی خود حساب نکنید، یک عالم امکانات و استعدادهای بالقوه در اختیار دارید و اگر

از این همه امکانات و خود پشت کنید هرگز خود را قبول نکنید، به خود اطمینان نداشته و به این خود

.استعدادهای که خداوند در وجود شما گذاشته است استفاده کرده نمی توانید

شما اشتباه نیستید

هرکسی در زنده گی اشتباه می کند، این یک قانون کلی است و الزمه آموزش است، تا اشتباه نکنید قدم درست

ه برای آموزش هر مهارتی اشتباه کردن از الزمه مشخص در پروسه آموزش خواهیم دید ک. گذاشته نمی توانید

آن است، در حقیقت در جریان حرکت به سوی هدف و در جریان آموزش است که میکانیزم خودکار موفقیت ما

مشکل بعضی .میز را فراموش و حرکات موفق را در دماغ ثبت می کندآبه فعالیت می افتد، حرکات اشتباه

. ، در حالیکه اشتباه یک عمل ما است نه خود مایکی می پندارندد را با اشتباهات شان مردم در این است که خو

Page 48: اسرار رشد شخصیت

آنانکه اشتباه نمی کنند مرده "مثل مشهور را نشنیده اید که . اگر امروز اشتباه کردیم فردا اصالح می کنیم

درست . ن فرق کنیداشتباه کردن به شخصیت تان هیچ لطمه نمیزند صرف اگر خود را با اشتباهات تا". گانند

همه در تالش رسیدن به . انسان کامل تا حال آفریده نشده استاست که کامل نیستید همه همینطور اند اصال

.چنین انسانی هستند دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر

"کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست "

"ت می نشود، جسته ایم مایاف" گفتند آنکه یافت می نشود، آنم آرزوست"گفت

) "موالنا:جالل الدین" XE موالنا جالل الدین(هر کسی اشتباه می کند ولی آنکسی در راه درست است که از اشتباه می آموزد و می داند که باید به پیش

. رفت

و یا به گفته صالح الدین سلجوقی د را به ناحق کامل می دانندکسانیکه زیاد از اشتباه میترسند در اصل خوXE "اینها چون در عمل می بینند که کاری از دست شان " به خود متملق اند" "عالمه صالح الدین:سلجوقی

شوله خوده " ساخته نیست و حتما اشتباه خواهد شد از ترس دست به هیچ کاری نمی زنند و به گفته عامه

شما هیچ . و دیری نخواهد گذشت که نه شوله ای خواهد ماند و نه پرده ای". و پرده خوده می کنندمیخورند

گاهی اشتباهی خلق نشده اید و نه هم اشتباه هستید، اگر اشتباهی می کنید ، همه می کنند مهم این است که

.شما در حرکت به سوی کمال هستید

چرا روی خودتان شرط نبندید

بیرون زتو نیست، هرچه در عالم هست

!از خود بطلب، هر آنچه خواهی که تویی

) "موالنا:جالل الدین" XE موالنا جالل الدین(

از نظر روانشناسی اکثر این مردم به خود شان . بعضی از مردم را دیده باشید که مبتال به مرض قمار هستند

اینها زنده گی شان را تسلیم پر های . ی خودشان حساب نمی کنند، و خودشان را قبول ندارنداعتماد ندارند، رو

قطعه یا دانه های کمسایی می کنند و توقع دارند که این چیز ها برایشان خوشبختی به ارمغان بیاورد، بدون

. این که خود شان کدام نقشی داشته باشند

چرا روی . ماد کند هرگز بخت خود را به دست دیگری نمی دهدکسی که خود را قبول کند، و به خود اعت

شاید هر حرکتی اشتباه از آب . خودتان شرط نبندید و با شهامت برای بدست آوردن اهداف تان حرکت نکنید

براید شاید هر عملی شکست داشته باشد اما اینرا باید دانست که اگر بنشنیم تا از نتیجه هر عملی کامال

اشتباه رفتن به مراتب .ل کنیم در حقیقت هیچ گاهی قادر نخواهیم بود که کاری از پیش ببریماطمینان حاص

بهتر از این است که دست زیر االشه بنشینید ، در حال حرکت می توانید اشتباهات خود را اصالح کنید ، در

.حالت ایستایی از سیستم هدایت خود کار و میکانیزم موفقیت شما کاری ساخته نیست

Page 49: اسرار رشد شخصیت

بیایید که سرنوشت تان را به دست خود تان بگیرید، خود برایتان اهدافی تعیین کنید و خود برای بدست

آوردنش کار کنید، زحمت بکشید، منتظر ننشینید که دیگران به شما مرحمتی بکنند، یا چانس و طالع و وغیره

ز های دیگری توقع داشته باشیم، همه از ضرور نیست از مردم و یا چی. چیز ها برایتان خوشبختی به میان بیاورد

دارند، هیچ کسی دلسوزتر از خودتان به خودتان نیست، پس از هیچ کس خفه، یخود کار ها، اهداف و نیاز های

.و قهر نباشید، تنها از خود توقع داشته باشید

ج بی بهایی دست بیابید کلید همه خوشبختی ها در نزد خود تان است اگر از آن استفاده کنید می توانید به گن

و در غیر آن هیچ کسی برای خدمت کردن به شما و رسانیدن شما به اهدافتان کدام تعهد نامه ندارد، خود تان

برای رسانیدن خود به خوشبختی ها با خود تهعد نمایید و باالی توانایی ها، ظرفیت ها و امکانات خودتان شرط

. ببندید

مال است خودی در حال حرکت به سوی ک

هستند و همه روزه چیز های نوی دارید که کودکان بیشتر از همه کس در حال تکاملاین حقیقت را قبولآیا

خود را به کمال رسیده فکر نمی کنند، همه وقت در این بیشتر به این سبب است که کودکان . را فرا می گیرند

سوال می کنند ، تمرین می کنند، اشتباه می کنند، و آموزش را درک می کنند، بیباکانه خود نیاز به تکامل

در حقیقت خودی در نزد همه انسان ها در حال کمال . می کنند تجربه می کنند وباالخره میاموزند و تکامل

بعضی ها خودرا به کمال رسیده می دانند ، خود را بسیار دانسته . می کند است و این است که انسان تکامل

خودی دیوار بلندی میسازند و اینها به دور تکامل. خودی دیگر مقامی نمی یابند ای تکاملفکر می کنند، و بر

نیاز ندارند، از هیچ کسی حاضر نیستند چیزی را بیاموزند زیرا خود را خود را گول می زنند که دیگر به تکامل

بند، نه رسول و نه مردمان را بلکه خود نها نه خدا را می فریآ و به فرموده خداوند ج .از همه بلند تر می پندارند

. را می فریبند

این خود بزرگ بینی کاذب در حقیقت یک مظاهره ی از عقده حقارت است که شخص می خواهد به واسطه

به گفته بزرگان خود بزرگ بینی واقعی هیچ وجود ندارد . این بزرگ منشی کاذب عقده حقارت خود را ارضا کند

گتر از آنیم که در تصور بیاید اما این مشخصه هر انسان است تنها از ما نیست و کسی به زیرا ما در حقیقت بزر

مانند کودکان از اشتباه . بیابد این مقام اصلی رسیده می تواند که خودرا بیباکانه در حرکت به سوی تکامل

.اشدکردن، پرسیدن و یاد گرفتن هیچ شرمی نداشته باشد و هر روز او بهتر از دیروز او ب

.پایان میبخشیم "اقبال" XE و اینک بحث پیرامون معرفت خودی را با چند بیتی از عالمه اقبال

تو شمشیری زکام خود بیرون آ

بیرون آ از نیام خود بیرون آ نقاب از ممکنات خویش برگیر

مه و خورشید وانجم را به بر گیر

Page 50: اسرار رشد شخصیت

شب خود روشن از نور یقین کن

ید بیضا برون از آستین کن

Page 51: اسرار رشد شخصیت

بخش دوم

تفاهم

)فرد در اجتماع(

اصول مکتب یتکامل خود

خرج

آموزش

تفاهم

صبر

معرفت خودی

!تا سخنان مرا بفهمند; و گره از زبانم بگشاى! و کارم رابرایم آسان گردان; ام را گشاده کن سینه! پروردگارا

)وره طه آیات بیست و پنجم الی بیست و هشتس(

!اگر دوستان بدانندی که ما، در حق ایشان، چه می اندیشیم، و چه دولت می خواهیم ، پیش ما جان بدادندی

)تبریزی "تبریزی:شمس" XE شمس(

نده گی خود را شاگرد مکتب خودی نمی تواند که دور از اجتماع و سایر انسان ها زنده گی کند، نمی تواند که ز

چنین فکر و تدبیری از مکتب تکامل . طوری برنامه ریزی کند که به بد و خوب سایرین کاری نداشته باشد

تکامل خودی یعنی خودی را به حالتی رسانیدن است که سایرین در جمله . خودی به فرسنگ ها به دور است

بلکه جزی از خود بزرگ و تکامل یافته به خودی قرار گیرد، اجتماع نه منحیث یک تعداد انسان های همنوع

.حساب آید

Page 52: اسرار رشد شخصیت

هدف کلی از تفاهم دراینجا عبارت از این است که انسان با سایرین یک ارتباط صمیمی و راستین برقرار نماید،

این ارتباط صمیمی . که طی آن یک دیگر خویش را با تمام معنی بشناسند، درک کنند، و باالخره قبول کنند

شودکه همدیگر خویش را از خود بدانند، و برای رسیدن به کمال آدمیت یکی دیگر را یاری و وسیله یی می

و در چنین حالتی خودی در انسان به اندازه ی قابل مالحظه رشد می کرده باشد که طی آن . همکاری نمایند

که در اثر افهام و خودی از محدوده فردی برآ مده و سایرین را نیز در بر می گیرد چنین حالتی تفاهم است

.تفهیم به میان می آیدمعنی ضمنی آیه . ( به ما می آموزد که سرنوشت هر فرد انسان با تمام بشریت ارتباط مستحکم دارد قران کریم

)ذیلو هر ; که هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روى زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته...

...انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده استکس، )سوره المایده آیه سی و دوم(

با استفاده از آن ما می توانیم از . تفاهم یکی از وسایلی است که ما را به خود اصلی مان بیشتر نزدیک تر میسازد

این وسیله مارا با سایرین در چنان یک . بالفعل مستفید شویمآن همه نیروی که بالقوه در اختیار داریم به شکل

اگر ما در زنده گی با . ارتباط صمیمی در می آورد که به خاطر همکاری با همدیگر از تمام تالش کار میگیریم

یک نفر در تفاهم زنده گی کنیم در حقیقت می توانیم هر کدام از دو نفر از دو چند و حتی چند چند نیرو ،

به همین ترتیب اگر این حلقه را هر قدر وسیع تر . استفاده کنیم و امکانات به خاطر رسیدن به هدفتوان

برایمان بیشتر می ) به گفته بعضی ها چانس(بسازیم می بینیم که به همان اندازه امکانات رسیدن به هدف

نهایی که با ما در تفاهم به سر میبرند و در عین زمان بدون این که از نیرو و توان ما کاسته شود امکانات آ. گردد

.بیشتر می شودزیرا ما در حقیقت توانایی ها و امکانات خود را شریک می سازیمشناخت و رفاقت و دوستی و برادری و همدردی و همکاری همنوایی وده ها مقوله دیگر صرف نتیجه

که این مقوله ها در پیشرفت اشخاص به و ما در عمل می بینیم. درست با سایرین و ایجاد تفاهم است مفاهمه

تفاهم است که دو یا چند نفر کامال بیگانه باهم را چنان دوست میسازد که یکی در . چی اندازه مؤثر بوده و است

راه دیگری از جان خود میگذرند، و بر عکس سؤ تفاهم و یا هم عدم تفاهم می تواند که دو یا چند نفر از اعضای

ه سالها در یک دسترخوان نان خورده اند و یکجا در یک منزل به سر برده اند دشمن همدیگر عین خانواده را ک

.بسازدهمه معتقد به . عمال ما در جامعه می بینیم که شناخت ها و روابط دوستانه به چه اندازه در زنده گی مهم است

را به کسی برساند اول به آن این هستیم و در عمل هم دیده می شود که هر کس بخواهد خوبی و یا نیکی

هم این روابط را یکی از قران کریم. کسانی می رساند که با اوشان روابط دارد، دوستی دارد و شناخت دارد

.حقایق طبیعی اجتماع دانسته و رعایت اقارب ، و دوستان را ضروری دانسته است خدا مقرر داشته اولی هستند، مگر اینکه بخواهید نسبت و خویشاوندان نسبت به یکدیگر از مؤمنان و مهاجران در آنچه...

.نوشته شده است) الهی(این حکم در کتاب ; به دوستانتان نیکی کنید )سوره االحزاب آیه ششم(

Page 53: اسرار رشد شخصیت

البته افهام و تفهیم درست در محکم کردن روابط . و همه این دوستی ها و روابط نیک نتیجه تفاهم درست است

با . هم چنان در ایجاد روابط و دوستی های جدید از جمله شرایط عمده و اساسی استو دوستی های موجود و

البته از . را نیز دوست بسازیم) حتی دشمنان( ایجاد تفاهم درست می توانیم دوستان خود را دوستتر و سایرین

که منحیث یک این ماییم . نظر مکتب تکامل خودی این اصل بیشتر متکی است به خود مان و عملکرد خود مان

تفاهم صرف زمانی به وجود آمده می تواند که ما بتوانیم با . انسان مکتبی و هدفمند باید ایجاد تفاهم کنیم

درجه موفقیت هر کس، در زنده گی، به در اخیر میتوانیم به طور خلص بگوییم که . سایرین افهام و تفهیم کنیم

.اشصورت مستقیم ارتباط دارد به تعداد دوستان واقعی

Page 54: اسرار رشد شخصیت

افهام و تفهیم

مورد بحث قرار بدهیم در می یابیم که تمام اگر بخواهیم که موضوع افهام و تفهیم را از دید گاه قران کریم

در حقیقت افهام و تفهیم است، همه جا دالیل، بحث ها، قصه ها، مثال ها، منطق، و گفتگو را در می قران کریم

در قران ) ن مانند گفتند، میگویند، خواهند گفت، بگو، بگویید وغیرهو مشتقات آ(تکرار کلمه گفتن . یابیم

به تحقیق قران شریف یک . نشان می دهد که این کتاب جاوید در حقیقت مجموعه ایست از افهام وتفهیم کریم

معجزه از نظر افهام و تفهیم شمرده می شود، در آن تمام موضوعات مهم زنده گی انسان مورد بحث، گفتگو و

پیغمبران علیهم . حقیق قرار گرفته است و در حقیقت انتقال معلومات، هدایت، رهنمایی، و راهیابی استت

ص آنحضرت خدواند در قران کریم. الصلوات و السالم همه در حقیقت نمونه های برینی از افهام و تفهیم هستند

:را چنین می فرماید! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدالل و مناظره کن! نمابا حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت

.یافتگان داناتر است و او به هدایت; داند چه کسی از راه او گمراه شده است پروردگارت، از هر کسی بهتر می

)سوره النحل آیه یکصد و بیست و پنج(

Page 55: اسرار رشد شخصیت

اجزای افهام و تفهیم

رتباط بسیار ساده و جزیی که عبارت از مکالمه است شروع می شودو افهام و تفهیم یک پروسه ایست که از یک ا

در این میان ارتباط میان اشخاص در سطوح مختلف و به منظور . باالخره به مفاهمه و ایجاد تفاهم ختم می شود

:شکل ذیل اجزای مختلف افهام و تفهیم را نشان می دهد. های مختلف صورت میگیرد

تفاهم مفاهمه

مذاکره

مباحثه

مکالمه

زای افهام و تفهیم و ارتباط شان با تفاهماج

ساده ترین شکل افهام و تفهیم است، وقتی با کسی سالم علیکی پیدا می کنیم و آهسته آهسته به :مکالمه

در اینجا عموما دو نفر یا هم . اصطالح سر صحبت باز می شود در حقیقت پروسه افهام و تفهیم شروع می شود

با سالم و معرفی سطحی عمومامکالمه . هر دلیلی مواجه می شوند که صحبت کنندچند نفر، با هم بنا بر

.همدیگر و در عین احترام متقابل و به شکل بسیار مؤدبانه و تشریفاتی آغاز می شود

اگر مکالمه های عادی تعقیب شود، و پیش برده شود اشخاص آهسته آهسته موضوعی را که از یک :مباحثه

در مباحثه بیشتر ابراز نظر باالی یک . شان ربطی داشته باشد مورد مباحثه قرار می دهندنگاه با همه گی

دو نفر یا . موضوع، که عموما در اول چندان جدی نمی باشد، و بعدا میتواند بسیار جدی شود، آغاز می گردد

مدیگر خود را رد کنند، چند نفر در مورد موضوع نظریات مختلفی می داشته باشند، که اکثرا بدون آنکه ه

موضوع مباحثه می تواند مختلف باشد، این . هرکس کوشش می کند تا حقانیت عقیده خود را به اثبات برساند

موضوعات از اجندای یک جلسه رسمی گرفته، تا موضوعات کاری، و باالخره سیاست دولت، تمایالت و

. ر قبال عراق و غیره مسایل، فرق می کندخصوصیات شخصی رهبران سیاسی و حتی سیاست خارجی امریکا د

در اکثر مباحثات که بعد از مکالمه شکل میگیرد، خود موضوع چندان مهم نمی باشد، بلکه این که اشخاص با

Page 56: اسرار رشد شخصیت

یک شخص هدفمند که می . دلچسپی عقاید و نظریات خود را بیان می کنند، از اهمیت زیاد برخوردار است

تدریج پیش ببرد و کوشش می کند که در رد نظریات طرفین خود چندان خواهد پروسه افهام و تفهیم را به

زیرا اکثر موضوعات درچنین مباحثات آن قدر اهمیت ندارد که با رد کردن آن احساسات . تمایل نشان ندهد

بلکه در صورت درک این مطلب که موضوع چندان قابل بحث یا جالب نیست به . گوینده آن را جریحه دار کرد

مورد مباحثه را تغییر می توان، با مهارت بدون این که به شکل واضح از طرفین خواسته شود، موضوعآسانی

یک نوع مباحثه دیگر در جلسات رسمی نیز موجود است که در آن موضوع مباحثه از قبل تعیین شده است . داد

تلفی مطالعه می شودو هر کس یک در اینجا موضوع از دیدگاه های مخ. و نمی توان موضوع را کامال تغییر داد

.بعدی از موضوع را دیده و نظر می دهد، و موضوع را از چشمی می بیند که برایش جالب باشد

در اینجا ست که بر خالف مباحثه موضوع مورد مذاکره از اهمیت برخوردار است، و هر یک از طرفین :مذاکره

بهترین مثال ساده آن . بدست آوردن یک امتیاز هستندبه موضوع اهمیتی قایل اند، و یا در حقیقت خواهان

در اینجا هردو طرف می خواهد . مذاکره ایست که در اثنای خرید و فروخت یا عقد یک قرار داد صورت میگیرد

که در مقابل یک امتیاز، امتیازی بدست بیاورد، فروشنده می خواهد که در مقابل متاع قیمت خوبتری بگیرد و

هر کدام کوشش می کنند که امتیازی را که . هد در مقابل قیمت متاع بهتری را بدست بیاوردخریدار می خوا

درحقیقت هردو طرف، . می دهند پر ارزش نشان بدهند و در مقابل امتیاز طرف مقابل را کم اهمیت وانمود کنند

ی کنند و باالخره در را در نظر دارند، کوشش م در ذهن، یک حد بهترین برای خود و یک حد اقل قابل قبول

یک . توافق می کنند) برای هردو طرف قابل قبول باشد(یک حد متوسط که مفاد هردو طرف تأمین شده بتواند

و اگر دوستان از چنین مذاکرات . مثال دیگر آن اجرای یک کاری است که یک شخص از دوست خود می خواهد

اگر می : "ضرب المثلی است که می گوید. می گرددموفقانه بدر آیند زمینه پیشرفت افهام و تفهیم میسر

معامله در حقیقت یک نتیجه همین مذاکره است که بیشتر ". خواهی کسی را امتحان کنی با او معامله کن

.عالقه مندی و دلچسپی مردم را عمال نشان می دهد و صداقت یا عدم صداقت به محک تجربه گرفته می شود

مذاکره یک پروسه افهام و تفهیم پر ارزش است، در اینجا نیز ارزش ها مطرح است، مفاهمه هم مانند :مفاهمه

و از اینرو یک پروسه مهم در افهام و تفهیم . همکاری مطرح است، و امتیاز دادن و امتیاز گرفتن دیده می شود

رد و بدل در مفاهمه عموما یک موضوع خاص مطرح نمی باشد، می تواند موضوعات زیادی . تلقی می شود

شوند، اینجا افهام و تفهیم شکل کلی تر را می گیرد و کوشش طرفین در این است که همدیگر خود را خوبتر

بشناسند، بهتر از حال و احوال یکدیگر باخبر شوند، از جزییات زنده گی، طرز دید، اهداف و مقاصد، دستاورد ها،

کوشش به خاطر این است که . ی یکدیگر مطلع شوندتوانایی ها، امکانات و هم مشکالت، موانع و جنجال ها

دالیل این که چرا نسبت به یک . انسان ها همدیگر خود را درک کنند، وشرایط را از دیدگاه همدیگر ببینند

موضوع نظر خاصی دارند باید واضح شود، و به عباره دیگر اشخاص در خصوصیات زنده گی همدیگر داخل می

ن موضوع است که چگونه دو یا چند شخصیت مختلف نقاط مشترکی را دریابند و شوند و بحث و تالش روی ای

Page 57: اسرار رشد شخصیت

با همدیگر زیاد تر صمیمی شوند، باالی همدیگر اعتماد کنند و باالخره این پروسه رفته رفته باید به تفاهم

.بیانجامد

افهام و تفهیم چگونه صورت میگیرد

خود را به یک ) که همه را در یک کلمه پیام میخوانیم(برای این که بخواهیم فهم ، درک ، نظر یا احساس

پیام دریافت کنیم در حقیقت چندین کار الزم است که انجام شخص دیگر انتقال بدهیم و هم از طرف مقابل

:یا به عباره دیگر پروسه افهام وتفهیم مراحل مختلفی را می پیماید. بگیرد. قابل انتقال بدهیم باید به یک شکل قابل انتقال درآورده شود به طرف م اولتر از همه پیامی که می خواهیم

ادای آنها همه و همه رمزهایی است که حرف ها، کلمات، جمالت ، همراه با طرز بیان، طرز ترکیب کلمات، طرز

وقتی که کسی کلمه نان را به زبان می آورد شنونده که. به شکل قراردادی ما انسان ها آنهارا قبول کرده ایم

. حتما نان را دیده است و مزه آن را چشیده است در فکر خود مجسم می کند که منظور از کلمه نان چیست

به . این سه حرف نون، الف و نون درحقیقت یک بسته قابل انتقال از اصل نان است که همه آن را قبول کرده ایم

باید در یک بسته قابل انتقال بسته بندی همین ترتیب هر پیام را به خاطر این که به طرف مقابل برسانیم اوال

مثال کلمات قابل انتقال –فکر، نظر، احساس، فهم، و درک مطالبی استند که تنها در قالب همین رمز ها . کنیم

.می باشند

مثال در کاغذ می .ما این بسته های پیام را در یک محیطی رها می سازیم که به شنونده منتهی می گردد: دوم

می ) ایمیل(، یا این که در کمپیوتر تحریر می کنیم و از طریق پست الکترونیکی )افهام و تفهیم کتبی(ویسیم ن

، یا از طریق امواج برقی به وسیله تیلیفون ارتباط می گیریم، یا این که مستقیما با )افهام و تفهیم برقی(فرستیم

مقصد این که این بسته های پیام . برسد) ا شفاهیافهام وتفهیم رویاروی ی(شخص مخاطب خود ارتباط داریم

که اکثرا این محیط های جنجالی نیز در شکل و اندازه بسته های پیام تاثیری می (باید از یک محیط بگذرند

.و به مخاطب برسند) کند

ها از یک فلتر البته این پیام. مخاطب این بسته های پیام را، که همه رمز های قراردادی اند، اخذ می کند: سوم

مخصوصی در ذهن می گذرد، به این معنی که سلیقه و عالقه ی شخصی که پیام را اخذ می کند در ) صاف کن(

.این که چه مقداری و کدام بخشی از پیام را با کدام درجه اهمیت می داند در شکل پیام تغییری می اندازد

در . ا پیام تشکیل می دهد و این پیام تحلیل می گرددمخاطب بسته های رسیده را باز می کند، از آنه: چهارم

.تحلیل پیام، درجه فهم، دانش، تجربه، و عقاید طرف سهم بارزی را ایفا می کند

و . کسی که پیام را گرفت جواب آن را دوباره به عین شکلی که شخص اول آن را فرستاده بود می فرستد: پنجم

و در حقیقت تمام این پروسه ها با تمام . م تشکیل داده و تحلیل می کندشخص اولی این جواب را اخذ ، باز، پیا

Page 58: اسرار رشد شخصیت

ولی بخاطر باید باشد که تمام این کار ها را ذهن ما به بسیار سرعت انجام می دهد، . جزییات آن تکرار می گردد

این فعالیت ها همه) خودکار(چون آن را زمانی یاد گرفته ایم، تمرین کرده ایم، و اینک ذهن ما بطور اوتوماتیک

.را به سرعت انجام می دهد

:اگر بخواهیم این پروسه را در یک شکل نشان بدهیم قرار ذیل خواهد بود

ميحطی که پيام بايد از آن عبور کند

مشکالتی که در اثنای افهام و تفهیم به میان می آید

اعث قطع ، و گاهی ب)سؤتفاهم(مشکالت افهام و تفهیم که گاهی باعث نقص مفاهمه، گاهی باعث درک غلط

.پروسه افهام تفهیم می گردد عموما در یکی از پروسه های که در باال ذکر شد به میان می آید

اول اثنای ترتیب پیام

اکثرا مشکالت در این مرحله ناشی از کمبود کلمات و سمبول های است که باید احساسات، و نظریات را به

را ندانیم نمی توانیم که پیام خود را به قسمی انتقال بدهیم که یک اگر ما زبان انگلیسی . واسطه آنها انتقال داد

ویا اگر از زبان و سویه مخاطب خود اطالعی نداشته باشیم افهام و تفهیم . شنونده انگلیسی زبان آن را فهم کند

ثنای معموال در نوشته وافهام وتفهیم تحریری این مشکل بیشتر محسوس است اکثرا ما در ا. مشکل می گردد

بسیار . نوشته کلمات درست و جمالت درستی را نمی یابیم که بتواند نماینده گی از آنچه در ذهن ما است بکند

که ما برای یک موضوع در نظر گرفته ایم نزد شخص مقابل مان معنی ) کلمه یا عبارت(امکان دارد که رمزی

بسیاری به زبان برانند اما کسی که طعم تلخ کلمه گرسنه گی را شاید. غیر آنچه ما فکر می کنیم داشته باشد

Page 59: اسرار رشد شخصیت

آنرا در زنده گی واقعا چشیده باشد آنرا به یک گونه می فهمد و کسی دیگری که گرسنگی را ندیده باشد به

.گونه دیگری

دوم محیطی که پیام از آن عبور می کند

اگر یک . تاثیر زیادی داشته باشدمحیطی که در آن افهام و تفهیم صورت می گیرد، می تواند که باالی موضوع

موضوع را باشخصی در خانه اش، به شکل روبرو صحبت کنید یا این که در تیلیفون صحبت نمایید و یا هم

یا مثال اهمیت یک . توسط نامه مکالمه کنید، خواهید دید که در هر مورد عکس العمل طرف فرق می کند

شکل دوستانه در یک محیط آرام، و یا هم توسط تیلیفون موضوع در یک جلسه رسمی اگر مطرح شود، یا به

در حقیقت محیطی که افهام و تفهیم در آن صورت می گیرد تاثیر قابل مالحظه یی در درجه . فرق می کند

.افهام وتفهیم دارد سوم سلیقه مخاطب

ش جالب است ، کدام سلیقه و طرز دید و این که مخاطب در کدام حالت قرار دارد ، چی فکر می کند، چی برای

موضوع می تواند مشکل او را حل کند، او را در راهی که می رود رهنمایی کند ، به او مفاد دارد، موضوع برایش

در ) صاف کن(در طرزافهام و تفهیم خیلی اهمیت دارد مانند یک فلتر ... آشنا است ، یا تازه گی دارد، و غیره

.تواند مشکالتی را خلق کندمقابل پیام های وارده قرار گرفته و می در یک تجربه ده موضوع مختلف در یک متن واحد جمع و به یک گروپی از شنونده گان گفته شده بعد از

گذشت چند روزی وقتی از هر فرد گروپ خواسته شد که موضوعات آن متن را بازگو کنند دیده شد که هر کس

. مهم دانسته و با اهمیت خاص و در اول بازگو کرده اندنظر به حالت خود، به سلیقه خود یکی از موضوعات را

اگر در یک جلسه رسمی رفته باشید می بینید که هر کس کوشش می کند از یک بیانیه موضوعات مهم آن را

یادداشت کند ، اگر در اخیر نوشته های همه گی را بررسی کنید در می یابید که هر کدام موضوعات مختلفی را

ند و درحقیقت تمام بیانیه بعدا برایشان صرف به اندازه همان قدر که یادداشت کرده اند مهم یادداشت کرده ا

.بوده است وآن هم موضوعاتی بوده است که به نظر خودشان اهمیت داردعموما موضوعات ذیل از نظر یک شنونده یا مخاطب ازاهمیت زیاد برخوردار است، و به اصطالح از فلتر عبور می

:کنند موضوعاتی که به کار روزانه شخص سر و کار دارد، - موضوعاتی که به مشکل فعلی اش سر می خورد، - آن موضوعاتی که به نقاط قوی اش مربوط می شود، - کند و راه هایی را نشان می دهد،موضوعاتی که شخص را به سوی هدفش نزدیک می - آن موضوعاتی که به آن از قبل آشنایی دارد، - معلوماتی که باالی معلومات قبلی کسی بیافزاید بدون آنکه آنها را رد کند، - از بازگو کردن آن عاجز بوده است،آن معلوماتی که در ذهن به صورت گنگ داشته است ولی - آن موضوعاتی که در ذهن به درستی آن عقیده دارد ولی خود از گفتن آن بنا بر هر دلیلی عاجز بوده، -

Page 60: اسرار رشد شخصیت

موضوعاتی که شخص معتقد هست که درآن مورد صاحب نظر هست و اطالعات دارد -

چهارم تحلیل پیام ها

اگر یک صفحه کتاب را ده نفر بخوانند هر کدام شاید آن را به یک طرزی تحلیل کنند که از دیگری فرق داشته

زیرا هر پیام . سطح دانش، تجربه و آگاهی انسان از یک موضوع در قسمت تحلیل پیام اهمیت زیادی دارد. باشد

ه مشکالت و موانعی که در اثنای افهام وتفهیم به صورت کلی تمام یا کل موضوع را نمی تواند انتقال بدهد نظر ب

موجود است، اکثرا اشاره ی به یک موضوع دارند یا یک قسمتی از یک واقعیت را بازگو می کنند که قسمت

این موضوع خصوصا در زمانی مشکل را ایجاد می کند که . دیگر آن را شنونده یا گیرنده از خود تکمیل می کند

طح دانش ، تجربه و آگاهی طرف مقابل خود چندان با خبر نباشد یا این که در این قسمت گوینده ی پیام از س

ناتکمیل و بی مفهوم می ماند یا این که آنگاه یا افهام و تفهیم به سؤتفاهم می انجامد یا. چندان توجه نکند

.قطع می گردد

پنجم جواب

م نمی شود، باید جواب نیز داشته باشد تا هر دو طرف افهام و تفهیم با ارسال پیام و یا جذب و تحلیل آن خت

شخصی که جواب می دهد در حقیقت عین عملیه های . متقاعد شوند که افهام و تفهیم صورت گرفته است

تشکیل داده و به طرف مقابل ) پیام(از آنچه دریافته است دوباره یک بسته قابل انتقال . قبلی را تکرار می کند

به این ترتیب . ص گیرنده هم عین عملیه های اخذ و تحلیل را در ذهن خود انجام می دهدارسال می کند و شخ

دیده می شودکه امکان اشتباهات در هر مرحله دو چند می باشد و این موضوع افهام و تفهیم را یک پروسه

.مملو از اشکاالت و کمبودات میسازددر می یابیم که برای این که بتوانیم با مردم در تفاهم اگر بخواهیم که تمام بحث خود را نتیجه گیری نماییم

زیست نماییم، به افهام و تفهیم ضرورت داریم، پروسه افهام و تفهیم یک کار مشکل و مملو از اشکاالت و

اشتباهات است، و یک سؤ تعبیر ما از یک شخص باعث شده می تواند که به تفاهم نرسیم، از شخصی خفه

.ده شویم و یا بعضا به خطا خوش باور شویم و گول بخوریمشویم، جنگ کنیم، آزربرای این که افهام و تفهیم ما را به تفاهم نزدیک بسازد با در نظر داشت تحلیالت صورت گرفته باید در جریان

.عمل بعضی نکات را در نظر بگیریم

Page 61: اسرار رشد شخصیت

نکات عملی در مورد اصل تفاهم

شدافهام و تفهیم یک پروسه فعال باید با

این بدین معنی است که . کسی که می خواهد تفاهم ایجاد کند باید کوشش کند که این کار را فعاالنه انجام بدهد

از نظر . با وی افهام و تفهیم کنیم برویم و منتظر ننشینیم که او نزد ما بیاید باید ما پشت کسی که می خواهیم

تفاهم با ما شکایت کنیم بلکه این را از جمله وجایب خود مکتب تکامل خودی ما حق نداریم ازسایرین بنا بر عدم

.بشمریم که باید با سایرین ایجاد تفاهم نماییمانسان هدفمند که معتقد به مکتب تکامل خودی است هیچ گاهی منتظر نمی نشیند تا دیگران برای او زمینه

در محیطی که ما زیست . مینه می سازداو فعاالنه در حرکت است و خودش برای خود ز. تفاهم را مساعد بسازند

می کنیم شرایطی زیادی مساعد است که یک شخص هدفمند از آن می تواند به نفع تفاهم با دیگران استفاده

مراسم عروسی، مراسم فاتحه خوانی، دعوت ها ، جلسات رسمی و خالصه بسیاری از حاالت است که در آن . کند

عموما در این حاالت صحبت های زیادی . می گذرانند عت ها را با هممردم جمع می شوند و دقایق و حتی سا

مکالمه و مباحثه با افراد گوناگون صورت . بین افراد در مواردی انجام می گیرد به گفته بعضی ها قصه می کنند

حظه می گیرد اما بسیاری از این مکالمه ها و بحث ها بزودی ختم می شود، گویی صرف برای گذشتاندن چند ل

بوده است، در حالیکه شخص هدفمند که در تالش رسیدن به تفاهم است این مکالمه های سرسری را اولین قدم

.در راه رسیدن به تفاهم دانسته و در کوشش پیشبرد آن است

افهام و تفهیم پروسه دوامدار است

اییم، و هم نباید توقع داشته افهام وتفهیم باید تکرارشود با یک نشست نمی توانیم همه موضوعات را حل نم

باشیم که در یک دیدن و صحبت طرف مقابل توانسته است مطلب و هدف مارا درک کند، و ما از او، یا او از ما،

اگر یک تیر انداز را مد نظر . شناسایی کامل پیدا کرده ایم؛ باید بار ها رفت و بارها تکرار کرد تا به هدف رسید

مد نظر می گیرد ولی می خواهد تا تیرش به مرکز دایره اصابت کند این کار را بعد از بگیریم یک دایره بزرگی را

البته که تفاهم هم مانند این مثال فعالیت . کوشش زیاد با تکرار چندین تیر اندازی می تواند موفقانه به سر برساند

کنیم و لهو خیلی کوچک و ولی نباید فراموش کرد که هر مرتبه یی که کوشش می . و تکرار زیاد می خواهد

در حقیقت ما بعضا مجبور هستیم که تمام مراحل افهام و . ناچیز و کوتاه باشد از اهمیت زیادی برخوردار است

.تفهیم را بپیماییم تا به تفاهم برسیم و این وقت کار دارد

خود محاسبه کنید و ببینید که را در نظر بگیرید با ) آنهای را که باالی شان حساب می کنید(دوستان واقعی تان

متیقن خواهید شد که وقت . چقدر وقت را در بر گرفته است که به این درجه دوستی و صمیمیت رسیده اید

Page 62: اسرار رشد شخصیت

در یکی دو صحبت باالی کسی به ناحق . پس چرا در مورد دیگران عجوالنه فکر شود. زیادی را صرف کرده اید

د که تا حال چقدر در اصل شخصیت اونفوذ کرده اید، تا چه از خود بپرسی. قضاوت نکنید که آدم خراب است

اندازه از زنده گی خصوصی او معلومات دارید، آیا اهداف زنده گی او را می دانید، آیا راه ها و روش های رسیدن به

در شده اید هدف او را می دانید، آیا از مشکالتی که او با آنها دست و گریبان است خبر دارید، و باالخره آیا شما قا

که موقیعت هارا از دیدگاه او ببینید و از طرف دیگرشما چقدر دریچه شخصیت تان را بروی او باز کرده اید، او از

البته که . اگر کوشش شود تا به این سواالت جواب درست پیدا شود تفاهم ایجاد می گردد. شما چه درکی دارد

مراحل افهام و تفهیم حوصله و تکرار می خواهد، تا باالخره به پیمودن تمام. اینها وقت و سعی و تالش کار دارد

نشنیده اید که کوه هر قدر بلند هم باشد باز هم باالی خود . مرحله مفاهمه برسیم، مأیوس نشوید، به پیش بروید

.راه دارد، بنا هیچ کوشش بی فایده نیست

صداقت و راستی اساس تفاهم است

به دروغ نمی شودبه . باید راست گفت، صادق بود و صداقت را در عمل نشان داد. تمفاهمه با دروغ در تضاد اس

شاید کسی یکی دوبار با استفاده از دروغ بتواند برای خود جایی پیدا کند اما به هیچ وجه نمی تواند . تفاهم رسید

تفاهم را نمی شودبه دروغ و .این گفته که بار کج به منزل نمی رسد کامال در اینجا صدق می کند. آن را نگه دارد

اگر یک روز یا دوروزی بتوان کسی را فریب داد اما به زودی چلوصاف از آب . یا فریب دادن کسی به دست آورد

در مراحل اول افهام و تفهیم که مقصد و هدف خاصی مطرح نیست بسیاری افراد . می براید و رسوایی بار می آورد

ز یک سیاستمدار پشتیبانی می کنند، به دروغ راجع به مسایلی که اصال در آن عادتا دروغ می گویند، به دروغ ا

موارد هیچ معلومات ندارند نظر می دهند، و به دروغ مجلس را گرم میسازند، اما باید به خاطر داشت که برای

به شمار می رود، پیشبرد افهام وتفهیم تا این که به مرحله مفاهمه برسد صداقت وراستی از جمله ضروریات اولیه

.و در مرحله یی که موضوع مفاهمه مطرح می شوددروغ در آن هیچ جایی ندارد از نظر مکتب تکامل خودی جایز نیست زیرا به زودی به عادت دروغ گفتن، حتی در مسایل بسیار عادی روزمره،

.تبدیل شده و مانع پیشرفت پروسه افهام و تفهیم و رسیدن به تفاهم می گردداگر عمری را با . متوجه نشده اید که رفاقت های ظاهری همیشه زود گذر بوده و در اخیر رنجش در پی داردآیا

کسی در رفاقت بسر ببریم اما کوشش نکنیم که شخصیت اصلی خود مان را برایش آشکار کنیم ویا شخصیت

ن به خاطری که مردم از همرنگ جماعت شدن و به دهل هر کس رقص کرد. اصلی او را دریابیم بی فایده است

ماخوش باشند و یا دل مردم را به دست بیاوریم در مکتب تکامل خودی کفر محض است زیرا در آن کمتر

مزاح و نیشخندی با یک نفر را نمی توان در زمره مفاهمه آورد همچنانکه از . صداقت و راستی دیده می شود

هیچ کاری کرده نمی توانیم و این در حقیقت تفاهم چنین رفیقی نمی توان توقع همکاری داشت برایش واقعا

.زیرا ما نتوانسته ایم که پروسه افهام و تفهیم را پیش برده و به جایی برسانیم. نیست

اصل . ما باید کوشش کنیم که به خاطر رسیدن به تفاهم در عین افهام و تفهیم چهره اصلی خود را نمایان کنیم

و به همین ترتیب خوبی ها و زیبایهای زیادی در . ا باید آن را در ماسک پوشانیدما بسیار زیبا و نیک است چر

Page 63: اسرار رشد شخصیت

طرف مقابل ما موجود است که همه حقیقت اند چرا به آنها توجه نکنیم و شیرازه دوستی و صمیمت مان را با آن

بدهیم اگر همیشه در مقابل هرکس بخواهیم که خود را با ظاهر وی همنوا و همسان نشان. محکم نکنیم

درحقیقت در حق او ، در حق خود و هم در حق دوستی مان خیانت کرده ایم، باید کوشش شود اصلیت ها برمال

.گردند بگذارید تا مردم شما را همان طوری که هستید بشناسند

طوری که قبال گفتیم ما منحیث یک شاگرد و پیرو مکتب تکامل . به این ترتیب تفاهم ساده تر ایجاد می گردد

خودی معتقد هستیم که در اصل ما یک انسان کامل ، نیک و زیبا هستیم اما باز قبول کردیم که شخصیت

ما یک عالم نقص و نواقص داریم، کمبودی ها و کاستی های فراوانی در . واقعی مان از این خود ایدیالی فرق دارد

د که کوشش ما این است تا آن خود اما این را نباید فراموش کر. شخصیت واقعی یا فعلی مان دیده می شود

این یک کوشش و تالش . حقیقی و اصلی مان را که پنهان شده است هویدا کنیم و درحقیقت به آن برسیم

در حقیقت هر قدم ناچیز که در این راه . هیچ اشکالی ندارد-همیشه گی مان است تا دم مرگ پی آن میرویم

ای مان هدفی است، ما از هدفی به هدف بلند تر همیشه در میگذاریم یک موفقیت است و هر قدم بعدی بر

هیچ اشکالی ندارد که اگر ما واقعا کامل نیستیم باید قبول کنیم . حرکت هستیم راه دور و هدف خیلی بلند است

که در دنیا هیچ کس کامل مطلق نیست اصال انسان کامل در این دنیا وجود خارجی ندارد و کامل ترین شخص

کوشش در . پس از این خود واقعی مان نباید شرم داشته باشیم. که بطرف کمال در حرکت استکسی است

پنهان کردن آن بی فایده و ضیاع وقت و انرژی است بهتر است که خود را شجاعانه با همه نقص و نواقص و

خود واقعی مان را هیچ کس از ما توقع ندارد که ما انسان کامل باشیم و اگر ما. کمبودی های مان قبول کنیم

این صادقانه تر و . در یک ماسک دروغی کمال پنهان کنیم در حقیقت مخالف هدف تفاهم حرکت کرده ایم

هر کس .نه باالتر از آن و نا پایین تر از آن. خوبتر خواهد بود که خود را آنچنان که هستیم به مردم معرفی کنیم

اما اگر این بهترین بودن را نتوانید در حرف بفهمانید هیچ از نظر خود بهترین است، و این یک حقیقت است،

منظور از افهام و تفهیم این نیست که . پروا ندارد، بگذارید که در عمل ثبوت شود که شما واقعا بهترین هستید

انسان برتری خود را به ثبوت برساند، بلکه درک واقعیت، و فهماندن درست طرف از واقعیت است، فراموش

.که شما بخاطر ثبوت برتری خود افهام و تفهیم نمی کنیدنکنید البته این یک حقیقت است که شناخت و درک سایرین از شما مستقیما باالی شخصیت شما اثر دارد؛ یعنی اگر

مردم شما را خوب یا بد بدانند شخصیت شما در مقابل آن ها به شکل خوب یا بد تبارز می کند، ولی این دلیل

اند که شما خود را غیر از آنچه هستید بنمایید، بلکه خوبی ها و زیبایی های واقعی دارید که جزی شده نمی تو

.از شخصیت تان است، بگذارید مردم آن ها را ببینند و شما را در روشنی آن بشناسندکه ما بهترین داشته واقعی مان که ما به آن افتخار می کنیم و از جمله خوبی های مان است یکی این است

این حقیقتی است که . منحیث یک شاگرد مکتب تکامل خودی در راه کمال با عقیده راسخی در حرکت هستیم

باید مردم آن را در ما دریابند این که به کجا رسیده ایم چندان مهم نیست ، مهم این است که ما در حرکت

دروغ نیست ما متعد شده ایم که در این راه ما هدف ما و روش ما معلوم است، این چیز های موهومی و . هستیم

این خودش بهترین افتخار است صرف نظر از این که سرعت ما چقدر است و فعال به کجا . راه به پیش میرویم

Page 64: اسرار رشد شخصیت

درک کنند به این ترتیب شما بگذارید که مردم این گوهر واقعی شخصیت تان را ببینند، بشناسند و . رسیده ایم

را کامال باز گذاشته اید و به دیگران فرصت داده اید تا شما را آنطوری که در حقیقت دریچه شخصیت خود

این قسمی افهام و تفهیم ساده تر می شودشاید طرف مقابل نیز مانند شما دریچه شخصیت . هستید بشناسند

مفاهمه اش را بروی شما باز کند و شما بتوانید همدیگر را به صورت واقعی درک کنید و این جاست که میتونید

.کنید و به تفاهم برسید پیش شرط اساسی ایجاد تفاهم قبول نمودن مردم است

شما نمی توانید با کسی که بد تان می آید و میخواهید در عین صحبت او را تحقیر و توهین نمایید، توقع ایجاد

حقیقت اگر خوبی را مکتب تکامل خودی هر کس را ذاتا واصال خوب ونیک می داند و در. تفاهم داشته باشید

سراغ نکنید و آن را در هر جا و در هر کس نیابید، شما حتما بدی را خواهید یافت، زیرا بدی وجود جوهری

بدین ترتیب مکتب تکامل . ندارد و هر جا که فضیلت ها وخوبی ها نادیده گرفته شود بدی اظهار وجود می کند

.از این دو عنصر مخالف خود را روبرو کنیدخودی معتقد است که شما می توانید با هر یکی به عباره دیگر انسان ها معموال در مقابل شما از خود یکی از دو شخصیت خود را تبارز می دهند یا شخصیت

اصلی و انسانی خود را که شما می خواهید ببینید و دیگری شخصیت غیر اصلی یا عکسوی خود را که در ضمن

این وابسته . ر اثر نا همگونی ها و رویداد های ناخوش برای خود تشکیل داده اندجار و جنجال های زنده گی د

اگر به فکر تعرض و رد نمودن سر صحبت را شروع . به خود تان است که به کدام روی وی خود را مقابل کنید

گردد کنید در این حالت شخصیت مخاطب تان حالت دفاعی را به خود میگیرد، دسترسی به آن غیر ممکن می

.و هر کوششی منحیث یک تعرض تلقی شده و دفاع می گردداگر منظور تفاهم باشد باید اول خود را تلقین کنیم . این وابسته به ما است که چگونه با طرف، مقابل می گردیم

که طرف ما قابل قبول است ، خوب است و نیک است هرچند نکات قابل مالحظه ی دارد که به ما قابل قبول

موضوع طرز دید . ما باید بدانیم که این درک ما است و حتمی نیست که ما درست و حق به جانب باشیمنیست ا

است شاید طرف ما موضوع را از جانب دیگری و از زاویه دیگری می بیند که اگر ما هم به جای او باشیم همین

ش قبول کردیم و کوشش ما در به هر ترتیب وقتی کسی را با همه خوبی ها و بدی های. طور فکر خواهیم کرد

از نظر . این باشد که او را درک کنیم، تا این که در موردش قضاوت کنیم موضوع تفاهم ساده تر می گردد

خودی ما باید قبول کنیم که اصلیت و ذات اشخاص خوب و قابل قبول است و این همه بدی های که به نظر

ه شرایط بوجود آمده اند و می توانند که از بین بروند یا حد می رسد اصلی نیستند ، شکل گرفته اند ، و نظر ب

و برعکس آنچه در هر انسان بال استثنا موجود است خوبی های است که . اقل از تظاهر شان جلوگیری کرد

لهذا کوشش کنید که خوبی . خداوند در نهادش گذاشته است و ما می توانیم خود را به آن خوبی ها مواجه کنیم

XE به این گفته مهاتما گاندی. هر کس بیابید و خود را با آنها مواجه بسازیدها را در .در بد ترین مردم خوبی ها موجود است: اعتماد داشته باشید که گفته است "مهاتماگاندی"

گفتم که شر به فطرت خامش نهاده اند گفتا که خیر او نشناسی همین شر است

) "اقبال" XE عالمه اقبال(

Page 65: اسرار رشد شخصیت

یاد آوری خوبی ها و موفقیت های مردم تفاهم را ساده تر می سازدتشویق و

خداوند انسان ها را خوب، توانا و برای رسیدن به موفقیت آفریده است ذات طوری که قبال نیز یادآوری نمودیم

و انسان چنین است و اصل شخصیت وی همین است اما بعدا نظر به این که ما خود را با چگونه محیطی در گیر

دار می یابیم و از خود در بر سایرین و واقعات چگونه عکس العمل نشان می دهیم باعث می شودکه دیگران مارا

این نظر مردم بعضا به خود انسان قابل قبول گردیده و خودش هم خود را نا . بد ، نا توان و شکست خورده بدانند

توانایی ها، خوبی ها و موفقیت های خود را نادیده و در این حالت بسیاری از. توان و شکست خورده میپندارد

اما . از نظر مکتب تکامل خودی این یک حالت تحت نورمال یا بیماری تلقی شده که باید مداوا شود. میگیرد

.خوشبختانه بسیاری از مردم که می بینیم در وضیعت خوب تر از این قرار دارند

همه در . ها ، خوبی ها و موفقیت های خود به خوبی با خبر هستندبسیاری از مردم از استعداد ها ، توانایی

همین راه گام بر میدارند و کوشش می کنند تا به دیگران نیز چنین چیزهای را عمال نشان بدهند و خودشان از

که می کند ضمنا استعداد ها، موفقیت ها و توانایی های مردم زمانی بیشتر و سریع تر تکامل. آن حظ ببرند

عینا مانند نوری است که اگر در یک جسم . توسط دیگران درک شوند و دوباره به خود شان منعکس گردند

اگر چنین است پس چرا ما خود را در مقابل . شفاف و پاک بتابد انعکاس نموده و روشنی آن بیشتر می گردد

ین ترتیب هم به آنها خدمتی نموده به ا. سایرین مانند شیشه شفاف و پاک نسازیم و نور آنهارا منعکس نکنیم

.ایم و هم خود ما باعث ازدیاد نور و روشنی می شویمهر کس در زنده گی کارهای خوبی انجام می دهد، هر شخص توانایی های خوبی دارد و هر انسان روزی شاهد

ک کنیم ، بهتر بهتر است که این خوبی هارا بشناسیم ، دریابیم و در. و لهو کوچک، می باشد موفقیت های،

وقتی با آنها زمینه صحبت فراهم می گردد بهتر . است استعداد ها و توانایی های اطرافیان مان را ببینیم و بدانیم

است که صادقانه آنهارا بازگو کنیم ، به همان ترتیبی که هستند و ما درک می کنیم نه در بازگو کردن مبالغه

طرف . خوبی ها و موفقیت ها راآن چنانی که درمی یابیم انعکاس بدهیمعینا مانند شیشه نور. کنیم ونه کوتاهی

مقابل از این که ما یکی از حقایق شخصیت او را درک کرده ایم واقعا راضی خواهد شد و این موضوع او را کمک

مان به او می کند تا بیشتر به ما اجازه بدهد که به درک شخصیت او بپردازیم و او را بهتر بشناسیم و در عین ز

این یک قدم بسیار خوب و قابل مالحظه در راه ایجاد . اجازه می دهیم تا او هم در مورد ما حقایقی را بداند

.تفاهم است

بدهید مهارت گوش کردن را درخود تکامل

افهام وتفهیم تنها به معنی صحبت کردن نیست بلکه یک ارتباط دو طرفه است که از یک طرف صحبت نموده و

گوش کردن یکی از مهارت های است که بسیاری از مردم . طرف دیگر باید به سخنان طرف مقابل گوش داداز

اگر ما به حرف های طرف مقابل گوش . آن را نادیده می گیرند و همین است که افهام و تفهیم را مشکل میسازد

هنگام افهام و تفهیم گپ خود را بسیاری از مایان در . نکنیم درحقیقت نخواسته ایم که افهام و تفهیم کنیم

میزنیم و در زمانی که طرف مقابل مان صحبت می کند ما در ذهن خود مشغول ترتیب دادن جمله بعدی که

Page 66: اسرار رشد شخصیت

در این ضمن ما نمی توانیم که طرف مقابل خود را درک کنیم و حتی بسیار امکان . باید بگوییم، می باشیم

اقع می شودکه ما با شنیدن یک قسمتی از حرف طرف مقابل که وی را غلط درک کنیم زیرا بسیار و دارد

بسیار واقع می شودکه این قضاوت قبل از . متباقی را خود حدس بزنیم و در مورد یک قضاوت قبل از وقت کنیم

وقت در ذهن مان حک شودو نگذارد که حرف های طرف مقابل را قبول کنیم و همین است که در پی رد کردن

ویا این که طرف مقابل متقاعد می شودکه . جای این که به مفاهمه برسیم به مناقشه میرویم به می براییم و

ویا این که از گفتن گپ های دل . حرف هایش برای ما چندان دلچسپ نیست و از ادامه افهام وتفهیم ابا میورزد

و کم اهمیت خویش که دریچه ایست به سوی ایجاد تفاهم خودداری نموده و به گفتن حرف های سطحی

.میپردازد

بدهید اولتر از همه الزم است این اصل را قبول کنید که برای این که مهارت گوش دادن را در خود تکامل

هرکس وقتی با شما صحبت می کند، خصوصا در عین صحبت های جدی ، همان موضوعاتی را صحبت می کند

ه شما هستید چندان مهم نباشد اما باید بدانید که شاید در موقعیتی ک. که نزد وی از اهمیت برخورداراست

و این که طرف مقابل طوری صحبت می کند . شرط عمده ایجاد تفاهم و مفاهمه مثمر درک طرف مقابل است

که به شما چندان به درد بخور هم نیست بدانید که این موضوعات برای او با اهمیت است و این موضوع شما را

.ابل کمک فراوان می کنددر شناخت و درک طرف مق

:نکات ذیل از جمله عالیمی است که نشان می دهد کسی سخنان مخاطب اش را گوش می کند یا خیربدین معنی که برای روشن شدن موضوع سوال مطرح می کند، در جایی که نتوانست معنی : گوش کردن فعاالنه

بحث و دلیل آوردن با مثال های زنده سهم درست را درک کند خواهان انداختن روشنی بیشتر می گردد، در

.می گیرداگر شما به سخنان کسی به دقت گوش بدهید می توانید حدس بزنید که به تعقیب یک موضوع : تعقیب صحبت

ویا به عباره دیگر شما با گوش دادن . کدام موضوع را خواهد گفت یا از این گفته چنین نتیجه خواهد گرفت

. در عین مسیر با صحبت کننده قرار بدهیددقیق می توانید خود راکسی که به دقت به سخنان کسی دیگرگوش می کند با تحریکات بسیار جزیی تحریک نگردیده و توجه

اما بر عکس اگر کسی به اندک ترین تحریک مانند شنیدن یک صدای آهسته از بیرون . پریشان نمی گردد اش

و تفهیم را اخالل و توجه خود را به تحریک بیرونی معطوف کند باید و غیره جریان افهام ، دیدن یک منظره ،

.دانست که وی شنونده خوب نیستدر جریان صحبت کردن مقابل می توان از طرز دلیل، موضوع بحث ، آوردن مثال ، تایید یا رد کردن یک

وضوع بسیار با اهمیت این م.موضوع به این حقیقت پی برد که طرف به سخنان گوش داده بوده است و یا خیر

زیرا بعضا اتفاق میافتد که دو نفر در عین صحبت کردن، بدون این که واضحا موضوع را تغییر بدهند یا است،

این یک حالتی است که هیچ . اینکه خود شان متوجه باشند، باالی دو موضوع کامال متفاووت صحبت می کنند

Page 67: اسرار رشد شخصیت

ی کنند و درحقیقت هر کدام مشتاق صحبت کردن و حرف زدن یک از طرفین به سخنان طرف مقابل گوش نم

.هستند که این یک افهام و تفهیم کامل نیست و به جایی نمی رسدبه یاد داشته باشید که خاموش بودن محض کدام فضیلت نیست، همانطوری که سخن گفتن حکمتی میخواهد،

از گوش کردن درک کردن و فهمیدن طرف متوجه باشید که هدف. خاموش بودن نیز دلیلی باید داشته باشد

است؛ شاید در اثنای گوش کردن نیز شخصی سخن بزند، سوال کند، وضاحت بخواهد، و درک خود را از مطلب

به شکل جواب ارایه بدارد ولی با آنهم نشاندهنده گوش کردن است یعنی خاموشی محض و اجتناب از سخن

.گفتن هیچ کدام ارزشی ندارد

قابلمتاحترام

که افهام وتفهیم میکنید، احترام نداشته باشید، افهام و تفهیم به ) یا کسانی(اگر به شخصیت و خودی کسی

بهتر است که مردم را احترام کنید، البته این احترام نباید . طرف پیشرفت و آنچه شما توقع دارید نمی رسد

ه اصل تفاهم با دروغ کامال در تضاد است، بلکه شکل نمایشی و یا دروغی داشته باشد، باز هم تکرار می کنیم ک

احترام کاذب و دروغی عینا مانند . باید ما کوشش کنیم که مخاطب خود را به راستی و به صداقت احترام کنیم

اصال برای احترام مردم ما به دروغ احتیاجی نداریم، زیرا در حقیقت . چاپلوسی است که نتیجه معکوس می دهد

ا صرف نظر از این که چکاره هستند، چقدر پول دارند، در کدام پست ایفای وظیفه مینمایند، چقدر همه انسان ه

در حقیقت همه . دانش دارند و یا چه مهارتی دارند، صرف به خاطر این که انسان هستند قابل احترام می باشند

ی قرار دارد مهم نیست، بلکه برادران همدیگر هستیم، اگر یک برادر در یک وضیعت و دیگرش در وضیعت متغیر

مهم این است که خداوند همه ما وشما را به عین طریق آفریده است، همه از خاک آفریده شده ایم، و در همه

آیا این که همه ما انسان ها فرزندان یک پدر هستیم، برای احترام کردن . ی مان روحی از خداوند موجود است

کافی نیست؟حیث یک انسان و منحیث یک امانت دار خداوند، احترام دارید باید بدانید که سایر و اگر شما به خود تان من

اگر به آنها احترام نکنید، سخنان تان را گوش نمی کنند، به شما اصل خود را . انسان ها هم مانند شما هستند

.نشان نمی دهند، یا به عباره دیگر با شما از زیر دل گپ نمی زنند، و اعتماد نمی کنندپس بهتر است که منحیث یک انسان هدفمند و در حرکت به سوی تکامل با مردم در عین افهام وتفهیم از راه

احترام نزدیک شوید، به این ترتیب وزن الفاظ تان سنگین تر می شودو شما می توانید که پروسه افهام و تفهیم

فات ظاهری و رسمی و هم چاپلوسی که ولی متوجه شوید که این احترام از تشری. را مؤفقانه به پیش ببرید

و در یک کلمه احترام باید صادقانه، واقع بینانه و نشان دهنده صمیمیت . مسایل دیگری هستند باید فرق شود

.باشدمردم در اثنای گفتگو روانکاوی شما ، "محمد آصف:محسنی" XE به گفته آیت الله محمد آصف محسنی

کسی را تحقیر کنید، و بخواهید که در عین صحبت با وی از صداقت و یعنی اگر در ذهن تانرا می بینند،

برای این که مردم را احترام کنیم به دروغ احتیاجی . احترام دم بزنید، متیقن باشید که شما خود را گول زده اید

Page 68: اسرار رشد شخصیت

را راضی نیست قلبا آنها را دوست داشته باشید و احترام کنید، دالیل واقعی زیادی وجود دارد که قلب تان

.بسازید

ده نکته ی عملی در عین افهام و تفهیم شفاهی

هردو به این نظر اند که "داکتر انور:جبارخیل" XE شیخ محمد آصف محسنی و داکتر انور الحق جبارخیل

زیرا در آن نه تنها کلمات حرف می زنند بلکه . بهترین طریقه افهام و تفهیم، همان افهام و تفهیم رویارویی است

.صرف از زبان انسان ها به روان همدیگر سر و کار دارند، و یا می دانند که کدام گپ از دل بر می خیزد و کدام

به گفته معروف سخنی که از دل بر . کوشش شود سخنان با احساس و به اصطالح از زیر دل گفته شوند )1

.خیزد بر دل نشیندنا می گردیم ضرور است تا به موضوعاتیکه به طرف مقابل جالب است عطف خصوصآ با کسانیکه جدیدآ اش )2

.توجه صورت گیرددر جریان سخن گفتن با مردم ضرور نیست از شهکار های خودحرف بزنیم و کوشش نمایم تا بزرگی خود )3

.عجله نکنید، بگذارید خوبی ها خودش نمایان می شوند. را ثبوت سازیمکوشش کنید، خوبی های شخصیت . تعریف و یاد آوری خوبی های مردم را باید عادت خود بسازید )4

تا به پیشرفت هایی نایل آیند، شناسایی کنید و انسان ها را که آنها را موفق ساخته است، و برایشان کمک کرده

.در مورد آن بخش از شخصیت سایرین صحبت کنید کم خواهد نباید از کس بدگویی و غیبت نمایید، این عمل اعتبار تان را نزد شنوندهدر جریان صحبت نمودن

.کرد، زیرا وی فکر خواهد کرد که شما به عین شکل بدگویی و غیبت او را نیز برای دیگران خواهید کرد

آنها فتنه و فساد ، میان)شیطان بوسیله سخنان ناموزون(چرا که ! سخنی بگویند که بهترین باشد«: به بندگانم بگو

!همیشه شیطان دشمن آشکارى براى انسان بوده است; کند می

)سوره االسراء آیه پنجاه و سوم(

در جریان افهام و تفهیم با مردم باید به طرف مقابل دیده و تا اندازه امکان کوشش صورت گیرد تا به )5

دانشمندان به این عقیده اند . ریچه ضمیر نا خود اگاه وی میباشدزیرا چشم انسان د. چشمان طرف نگاه نماییم

اگر در جریان مکالمه با . که اضافه تر از نود فیصد فعالیت های انسان به شمول افهام و تفهیم نا خود اگاه اند

می کسی به طرف وی نگاه نکنیم این داللت به این می کند که یا ازطرف خوش ما نمی آید و یا این که دروغ

.گوییمموضوع مهم دیگر عبارت از حرکات موزون و مناسب اعضای بدن مانند سر، شانه و دستان ما در جریان )6

البته مهم است که این حرکات در وضاحت بیشتر موضوع و در پروسه افهام و تفهیم کمک . مفاهمه می باشد

روسه افهام وتفهیم از اهمیت خاصی بر خوردار موضوع حرکات وجهی و تبارز احساسات از طریق سیما، در پ .کند

Page 69: اسرار رشد شخصیت

و یا به اصطالح صمیمانه در حد امکان باید کوشش کرد که در جریان مکالمه با مردم، یک سیمای. است

.پیشانی باز داشته باشیملند صحبت کرد نباید آن قدر ب. اندازه بلندی و یا پستی صدا در جریان مکالمه خیلی مهم می باشد )7

در عین زمان نباید آن قدر آهسته صحبت کرد که که طرف مقابل نتواند . تا طرف مقابل را به اصطالح کر بسازیم

این یک موضوع خیلی مهم بوده و همیشه وقت باید در جریان مکالمه ، آواز خود را از نظر . آواز ما را بشنود

البته هر محل . وجود در محیط بیرون بررسی نماییمبلندی و یا پخشی آن با در نظر داشت سر وصدای م

.ومحیطی خواهان خصوصیتی هستند که در نظر باید داشته باشیمهر قدر جمالت کوتاه و پر معنی بگوییم برای شنونده جالب می شود، و برای ما هم در این که )8

یل که در آن جمالت معترضه وارده می شود، هم جمالت طو. تسلسل گفتار مان را گم نکنیم کمک می کند

برای این که تسلسل گفتار هم از نزد . تسلسل گفتار را مخشوش نموده و هم برای شنونده خسته کن می گردد

خود مان و هم از نزد شنونده گم نشود، و هم شنونده بفهمد که ما چی می گوییم باید در هر مرتبه یی که ما می

شاید ما موضوعات مهم زیادی در ذهن داشته . راجع به یک موضوع مهم صحبت کنیم صحبت کنیم، خواهیم

باشیم اما متوجه باشید که اگر تمام آنها را بگویید از اهمیت تمام آنها کاسته شده و شنونده نه تنها متوجه

باشد چند در صورتی که ضرورت . اهمیت آنها نمی شودبلکه صحبت تان بی مفهوم و غیر قابل فهم می گردد

موضوع مهم باید همزمان صحبت شود الزم است تا آنها را اول از نظر اهمیت درجه بندی کنیم، آن موضوعی را

که از همه مهمتر است به حیث اصل موضوع در اول گفته و موضوعات دیگر را منحیث اجزای مهم آن با موضوع

برایش چند موضوع مهم گفته شد، بلکه شنونده اصلی ارتباط منطقی بدهید، تا این که شنونده متوجه نشود که

متیقن شود که یک موضوع مهم را که دارای اجزای مهمی بوده است شنیده است و در این صورت مردم سخن

و در صورتی که چنین کاری امکان نداشته باشد و موضوعات را نتوانیم تحت یک عنوان مهم . تان را میفهمد

همیت شان کاسته شود، در اینصورت فکر کنید که بیشتر از یک یا چند مرتبه بیاورید، شاید بترسید که از ا

بعدا موضوع اول تان را، . صحبت می کنید، مثال در اول بگویید که من راجع به سه موضوع مهم صحبت میکنم

.که براستی یک موضوع است، صحبت کنید و بعدا راجع به موضوعات دوم و سوم شروع کنیدبخاطر آنکه بتوانیم حد اعظم معلومات را در جریان مذاکره به دست بیاوریم ضرور است همیشه بحث )9

در هر دو مالقات های رسمی . (را به تدریج از حالت خیلی رسمی و جدی آن به یک حالت صمیمانه مبدل سازیم

ساده را از یک بحث رسمی و مطمین باشید که همه به شمول ریس جمهور ها یک مکالمه). وغیر رسمی

باید دانست که انسان ها ذاتا تشریفاتی نیستند و تشریفاتی بودن یک حالت غیر . تشریفاتی ترجیح می دهند

و خیلی تشریفاتی انرژی زیادتر کار است لذا یک حالت رسمی طبیعی برای همه بوده و از این که برای حفظ

د که همه انسان ها صرف نظر از موقف و مقام و دانش و دیگر داشته بهتر است فکر کنی. همه را خسته میسازد

اگر آنها را یک برادر، خواهر، مادر، پدر، ویا عضو یک خانواده بدانیم، . های خود مانند ما و شما یک انسان هستند

می توانیم و مسؤولیت های فامیلی شان را در نظر بگیریم، ضعف ها و مجبوریت هایشان را در نظر بگیریم بیشتر

.از تشریفاتی بودن براییم

Page 70: اسرار رشد شخصیت

مثآل اگر طرف مقابل نمی خواهد موضوعی افشا . در جه محرمیت موضوعات باید همیشه در نظر باشد )10

گردد و یا عالقه ندارد به ارتباط موضوع خاصی با کسی صحبت نماید باید به صورت خصوصی صحبت صورت

.ن داده شود که محرمیت موضوع را در نظر گرفته ایدو باید عمال نشا. گیرد

Page 71: اسرار رشد شخصیت

بخش سوم

آموزش

)خودی در حال تکامل(

اصول مکتب یتکامل خود

خرج

آموزش

تفاهم

صبر

معرفت خودی

»!علم مرا افزون کن! پروردگارا«: و بگو...

)سوره طه آیه یکصد وچارده(سیدن به هدف هدف کلی از آموزش در اینجا کسب مهارت های است که ما را به رسیدن به هدف مان و یا ر

که آن مهارت های الزم را یاری رسانیم مان کمک می کند و همچنان دیگران) رسیدن به خودی اصلی(کلی

و از طرف . آموزش خواهان سعی و تالش و کوشش است که راحت طلبی در آن جایی ندارد .را کسب کنند

میشه در تالش رسیدن است و دیگر شاگرد مکتب تکامل خودی هیچ وقت به هدف نهایی نمی رسد اما ه

زیرا هر وقتی که انسان خود را به هدف رسیده و کامل دانست . درحقیقت همین تالش خودش هدف می گردد

. همان لحظه زوال او شر وع می گردد

:می گوید "اقبال" XE داکتر اقبال همه سوز نا تمامم، همه درد آرزویم

Page 72: اسرار رشد شخصیت

م به گمان دهم یقین را، که شهید جستجویمنظور ما از کلمه مثبت . به عباره دیگر آموزش عبارت از آوردن تغییر مثبت در سلوک مان به شکل ارادی است

منظور از . آن تغییراتی است که سلوک و رفتار مان را به طرف نزدیک شدن به شخصیت اصلی مان باعث شود

ب علم بدون تغییر در طرز عمل دانش بهبودی در طرز رفتار و طرز عمل کرد مان است؛ کس کسب علم و

. عالم بی عمل زنبور بی عسل را ماند. آموزش مکمل گفته نمیشود در -آموزش تنها به مکتب رفتن و کتاب خواندن یا مطالعه نیست آموزش می تواند در جریان کار صورت بگیرد

یگری اجراکند، در جریان افهام و اثر یک اشتباه در اثنای کار انسان می آموزد که باید آن کار را باید به شکل د

ببینیم که دیگران در مورد خاصی چگونه عمل می کنند، در اثر تفکر و - تفهیم و گوش کردن صورت بگیرد

فکر این که چه کرده ام و چگونه می توانستم یا می توانم فالن کار را بهتر انجام بدهم و - تحلیل صورت بگیرد

فقط از خداوند بخواهیم که ما . ی توان آموخت و آموخت و هم آموختاندخالصه در همه حاالت و از همه کس م

.را توفیق به اموزش بدهد از وظایف عمده ی هر انسان است، مسؤولیت است و همینکه خداوند برای انسان چشم و گوش و یآموزش یک

مانا استفاده از آنها بخاطر قوه تفکر و تعقل داده است در مقابل همه اینها ما مسؤولیت داریم، و این مسؤولیت ه

. آموزش استو براى شما، گوش و چشم و عقل قرار ; دانستید و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمی

!داد، تا شکر نعمت او را بجا آورید

)سوره النحل آیه هفتادو هشت(

.ش و چشم و دل، همه مسؤولنداز آنچه به آن آگاهی ندارى، پیروى مکن، چرا که گو

)سوره االسرا آیه سی وشش(

.خداوند آموزش را دریچه یی به سوی فضل و بخشش خویش معرفی کرده است

و به هر کس دانش داده شود، خیر فراوانی داده ; دهد می) و شایسته بداند(دانش و حکمت را به هر کس بخواهد ) خدا(

.گردند متذکر نمی) کنند، و را درك نمیاین حقایق (و جز خردمندان، . شده است )سوره البقره آیه دو صد و شصت و نهم(

آنچه در سابق بعضی روحانیون کلیسا ها به مردم از دانش و آموزش علم و حکمت تعبیر می کردند و آن را تنها

حضرت محمدآموزش علم کلیسا میدانستند بعد از طلوع خورشید اسالم ملغی قرار داده شده است، منظور ازXE "وقتی میگفت پی آموزش علم بروید هرچند در چین هم باشد، تنها علوم دینیص "پیغمبر:محمد

بود که منبع علم ص نبود، زیرا بهترین محل آموزش چنین علوم در آن زمان محضر آنحضرت)مسجد و کلیسا(

علم و دانش ضرورت دارد، چی مسایل و روشنی بود، بلکه منظور این است که انسان در تمام ابعاد به آموزش

دینی باشد یا دنیوی، تفکر باید در تمام جزییات این طبیعت صورت بگیرد، وقتی که خداوند به ما گفته است که

Page 73: اسرار رشد شخصیت

طبیعت را برای مان تسخیر کرده است، اینک مسؤولیت انسان است که در جزییات طبیعت برود و رازهای آن را

این آموزش تنها منحصر به نشستن در مکتب، . انسان و انسانیت استفاده شودبر مال بسازد تا از آن به سود

تفکر . مدرسه، مسجد، کلیسا و یا هم در غار های کوه نیست، آگاهانه برآمدن است و کسب علم و مهارت است

.ستدر تجارب و عمل ا, در عقب تیلیسکوب ها, انیستیتوت ها, موزش در مکاتب آتعقل و, در البراتوار هاست

و چهارپایان را ! خویشتن گردید مدافع آشکار از) او موجودى فصیح، و(و سرانجام ; ارزشی آفرید انسان را از نطفه بی

و در آنها براى ! خورید و از گوشت آنها می; در حالی که در آنها، براى شما وسیله پوشش، و منافع دیگرى است; آفرید

به صحرا ) صبحگاهان(گردانید، و هنگامی که را به استراحتگاهشان بازمیشما زینت و شکوه است به هنگامی که آنها

پروردگارتان ; رسیدید کنند که جز با مشقت زیاد، به آن نمی آنها بارهاى سنگین شما را به شهرى حمل می! فرستید می

تا بر آنها ; او االغها را آفریدهمچنین اسبها و استره)! که این وسایل حیات را در اختیارتان قرار داده(رؤوف و رحیم است

; نشان دهد) به بندگان(و بر خداست که راه راست را . دانید آفریند که نمی سوار شوید و زینت شما باشد، و چیزهایی می

او کسی است که از آسمان، آبی . کند هدایت می) به اجبار(و اگر خدا بخواهد، همه شما را ! ها بیراهه است اما بعضی از راه

برید، نیز از گیاهان و درختانی که حیوانات خود را در آن به چرا می) همچنین(و ; ستاد، که نوشیدن شما از آن استفر

مسلما در این، ; رویاند ها می ، براى شما زراعت و زیتون و نخل و انگور، و از همه میوه)آب باران(خداوند با آن . آن است

و ستارگان نیز به فرمان او ; ب و روز و خورشید و ماه را مسخر شما ساختاو ش. نشانه روشنی براى اندیشمندان است

) عالوه بر این،! (گیرند براى گروهی که عقل خود را به کار می) از عظمت خدا،(هایی است در این، نشانه; مسخر شمایند

ن، نشانه روشنی است براى در ای; ساخت) فرمان شما(مخلوقاتی را که در زمین به رنگهاى گوناگون آفریده نیز مسخر

و زیورى براى ; ساخت تا از آن، گوشت تازه بخورید) شما(او کسی است که دریا را مسخر ! شوند گروهی که متذکر می

به تجارت (شکافند تا شما بینی که سینه دریا را می و کشتیها را می; از آن استخراج کنید) مانند مروارید(پوشیدن

هاى ثابت و محکمی افکند تا و در زمین، کوه! شاید شکر نعمتهاى او را بجا آورید; هره گیریداز فضل خدا ب) پردازید و

) شب هنگام(و ; عالماتی قرار داد) نیز(و . هایی ایجاد کرد، تا هدایت شوید و نهرها و راه; لرزش آن را نسبت به شما بگیرد

! شوید؟ آیا متذکر نمی! آفریند؟ چون کسی است که نمیآفریند، هم آیا کسی که می. شوند به وسیله ستارگان هدایت می

)سوره النحل آیه چهارم الی هفده ام(

, بلکه آموزش تغیر آوردن است در سلوك و اعمال, موزش تنها کله را از معلومات مملو کردن نیستآمنظور از

ل یعنی شخصی با وجود علم بی عم. علم بي عمل و دانشي که در سلوك انسان تغیري نیاورد به هیج نمي ارزد

آموختن علم، مانند جاهالن عمل کند، و در واقعیت فرق بین او و بین جاهل شده نمی تواند و حتی که گفته

.می توانیم که او از جاهل بد تر خواهد بود، زیرا بعد از کسب علم و دانش باز هم چیزی نمی داند

رسند، تا بعد از علم و ترین سنین باالى عمر می از شما به نامطلوب بعضی; میراند سپس شما را می; خداوند شما را آفرید

!خداوند دانا و تواناست; آگاهی، چیزى ندانند

)سوره النحل أیه هفتاد (

Page 74: اسرار رشد شخصیت

کسی که واقعا می آموزد، اعمال و سلوک او بهبود می یابد، و این بهبود به وضاحت از طرف سایرین قابل دید

. ه گی قابل اندازه گیری استاست، و این آموزش به ساد

سه سال متواتر مطالعه و تفکر در قران :"می گوید "داکتر انور:جبارخیل" XE داکتر انورالحق جبارخیل

کریم، زنده گی مرا عوض کرد، توانستم معنی زنده گی را بفهمم و زنده گی برایم لذت بخش شد و آموختم که

."به چه هدف و چگونه باید زنده گی کنم

آموزش چگونه صورت میگیرد

تقریبا همه چیز را می آموزد از نان خوردن، تا گپ .انسان از زمانی که تولد می شودشروع به آموزش می کند

نیوتن که با . زدن و راه رفتن گرفته تا نوشته و خواندن و تحلیل کردن و نو آوری همه و همه چیز را یاد میگیرد

را گرفته است و اکثریت پیشرفت های تکنالوژی امروزی مدیون اوست روزی کشفیات خود لقب پدر فزیک

طفلی کوچکی بود که گپ زدن و راه رفتن را یاد نداشت اما او آموخت نه تنها گپ زدن و نان خوردن را آموخت

.بلکه توانست برای خود در عالی ترین سطوح علم جای مناسبی پیدا کندتیب است فرضیات زیادی به سطوح مختلفی طرح شده است و اینجا ما ساده این که پروسه آموزش به چی تر

. ترین تشریح این پروسه را بیان می کنیم

آموزش در حقیقت از چندین قدمی که همه با هم در یک ارتباط زنجیری قراردارند و همدیگر خویش را تکمیل

. آموزش می بینیدمی کنند تشکیل گردیده است که آنرا در شیمای ذیل به نام چرخ

آموزش تمرينی ) کسب مهارت(

ميکانيزم هدفجويی

ميکانيزم موفقيت

سعی، ارتباط با دانش قبلی،

اتامکان

ايجاد نيت آموزش يک مهارت جديد

آموزش فکری ) کسب دانش(

آموزش تجربی

تصميم واراده

چرخ آموزش

Page 75: اسرار رشد شخصیت

نیت آموزش اول

این نظر در مغز تحلیل می گردد، . یک نظریه در ذهن ایجاد می گردد که باید یک مهارت جدید آموخته شود

برای شروع . ددتکرار می شود، و به اندازه عمیق می گردد که منحیث یک ضرورت واضح و حتمی قبول می گر

مثال کسی که یک . به حرکت آوردن چرخ آموزش تصمیم و اراده از جمله شرایط عمده محسوب می گردند

لسان جدید را می آموزد، اوال قبول می نماید که آموختن این لسان جدید برایش ضرور است، سپس این نظر

ه ضرورت حتمی می گردد و اراده و تصمیم را می کند تا باالخره احتیاج آن احساس می گردد و باالخر تکامل

مثال شخص متیقن می شود که برای این که فالن پست را در یک موسسه بدست بیاورد . به حرکت می اندازد

.باید حتما لسان انگلیسی را یاد بگیرد

)کسب دانش(دوم آموزش فکری یا ذهنی

گیرد و راههای عملی که این آموزش را از نظر به عمل امکانات موجوده برای آموزش مورد مطالعه قرار می

تیوری ها، نظریات ، قوانین ، مقررات ، تجارب دیگران همه و همه در ذهن داخل شده تحلیل شده و . بیاورد

افهام و تفهیم در این مرحله از آموزش رول کلیدی دارد، بدون افهام و تفهیم آموزش . آماده عملکرد می گردد

می تواند؛ و هر قدر افهام و تفهیم به صورت بهتر، فعاالنه و هدفمندانه صورت بگیرد درجه صورت گرفته ن

رفتن به صنف و مکتب، مطالعه کتب، شاگردی کردن همه و همه مراحلی استند که به .آموزش بلند میرود

د که حتما باید فرضا در مثال باال بعد از این که شخص مطمین گردی. واسطه آنها انسان دانش کسب می کند

یک معلم قواعد گرامری زبان لسان انگلیسی را بیاموزد شروع می کند به خواندن کتاب های انگلیسی، ویا نزد

در این مرحله ذهن شروع به کار می کند تا آنچه را به پیشرفت آموزش ضرورت است جمع آوری . را فرا میگیرد

بیشتر و هم بعضي امکانات میباشد و مهمتر از همه، ارتباط این مرحله از آموزش خواهان سعی و تالش . نماید

دادن این دانش جدید با آنچه که در قبل آموخته شده است، رول عمده در موفقیت این قدم ازچرخ آموزش را

مثال اگر کسی عملیه جمع را در ریاضی قبال به خوبی آموخته است، عملیه ضرب را می تواند . دارا می باشد

بیاموزد، به شرطی که بتواند که آن مهارت و دانش سابقه اش در مورد جمع اعداد را، با این دانش ساده تر

.جدید، ضرب اعداد، در ارتباط بیاورد

Page 76: اسرار رشد شخصیت

)کسب مهارت(سوم آموزش تمرینی

هر مهارت جدید باید تمرین شود، در عمل تجربه شود و یا بهتر بگوییم عملی گردد تا پروسه آموزش به طرف

در اول ها انسان هر مهارت جدید را با یک عالم اشتباه تمرین می کند، مثال راه رفتن . کمیل شدن پیش برودت

اول یک طفل که با بسیار مشکل و با اشتباهات زیادی صورت می گیرد تمرینی است که برای آموزش قدم زدن

آن را تمرین کند، گپ بزند، بنویسد یا در مثال باال کسی که لسان جدیدی را می آموزد باید. شرط حتمی است

طوری که قبال نیز بیان گردید ظرفیت انسان برای . ، بخواند و بشنود تا مهارت شکل عملی را به خود بگیرد

آموزش بینهایت زیاد است و خداوند انسان را طوری خلق کرده است که باید همه چیز را بیاموزد تا بتواند تمام

به این ترتیب در وجود ما میکانیزمی موجود است که آن ). تسخیرکند(یاورد طبیعت را تحت اراده خود ب

نامیده اند، فعالیت این میکانیزم طوری است که در جریان آموزش تمرینی دماغ انسان میکانیزم موفقیت را

ولی حرکاتی را که منجر به موفقیت می گردد به شکل اوتومات ثبت می کند تا در آینده از آن کار بگیرد

فرضا بار ها مهارت بایسکل رانی را تمرین می کنیم ، . حرکات اشتباهی را به زودی در ورطه فراموشی می سپارد

اما . اشتباه می کنیم ، و میافتیم یا جلو از نزد مان می رود ، نمی توانیم که بایسکل را در مسیرش نگه بداریم

هات مان کم شده و باالخره به جایی می رسیم که خود همین که یکی دوبار موفق به این کار شویم دیگر اشتبا

ویا . ما هم متوجه نمی شویم که چگونه بایسکل را در مسیرش راست نگه بداریم و از افتیدنش جلوگیری کنیم

میافتد و باز هم کوشش مي کند و , کوشش مي کند, هم راه رفتن خودش یك مهارت است که یك طفل میاموزد

. ست که در بزرگي حتی فراموش مي کند که اصال چگونه راه میرودباالخره نتیجه اش ایناین موفقیت در اثر تکرار نیست زیرا اگر در اثر تکرار باشد باید ما اشتباهات را زیاد تر کنیم زیرا در جریان

ود بلکه این پدیده بنابر خاصیت خ. تمرین و آموزش اشتباهات بیشتر از حرکات موفقیت آمیز تکرار می گردد

خود (ذهن و مغز ما است که همان میکانیزم موفقیت است که دماغ ما حرکات موفقانه را به صورت اوتوماتیک

.حفظ کرده و توسط آن آموزش را تکمیل می کند) به خودی

)پخته شدن مهارت(چهارم آموزش عملی یا تجربی

عمال از . ر آمد باید در عرصه عمل گذاشته شودبعد از این که مهارت جدید تمرین گردید و از تمرین موفقانه بد

فرق بین آموزش تمرینی و تجربی در این است که در آموزش تمرینی نتیجه کار . مهارت جدید کار گرفته شود

مثال اگر یک نفر مهارت . مهم نیست وهدف آموزش است ، اما در آموزش تجربی نتیجه کار نیز اهمیت دارد

باالی مودل های اناتومیک و یا باالی هر چیز دیگر غیر انسان تمرین می کند زرقیات یا مهارت نرسنگ را

اما در عینی که آن مهارت را باالی انسان . هدفش فقط و فقط آموزش است و نتیجه آن زرقیات مطرح نیست

در این جریان است . انجام می دهد تنها موضوع آموزش مطرح نیست ، اینجا نتیجه کارنیز اهمیت دارد

برعالوه فعالیت میکانیزم موفقیت که حرکات موفقانه را ثبت می کند میکانیزم دیگری که آن را میکانیزم که

و این به شکلی است که مهارت جدید رفته رفته خود به . هدف جویی می نامند در روان ما به فعالیت می افتد

از . ریبا تخصصی را به خود می گیرد اینجا آموزش شکل تق. خود ما را به هدفی که داریم نزدیک تر میسازد

جمله تمام حرکات موفقانه که به واسطه میکانیزم موفقیت به خاطر سپرده شده است تنها حرکاتی که ما را

Page 77: اسرار رشد شخصیت

ثبت شده بود نیز می کنند و حتی در این حالت بعضی حرکات موفقانه که قبال بهتر به هدف میرساند تکامل

مثال در عین آموختن زبان انگلیسی یکی از حرکات موفقانه ادای . شودبه یک محل فراموشی گذاشته می

آن تلفظ صحیح به از نظر تلفظ بود و به خاطر سپرده شده بود، اکنون در آموزش تجربی صحیح یک کلمه

اینجا شخص می آموزد که کلمه را در یک . ادای مخصوص یا به اصطالح انگلیسی آن اکسینت تبدیل می گردد

مخصوص به ادای امریکایی ، انگلیسی یا هندی تلفظ کند که معنی جمله و حتی پیام به طرف مقابل که جمله

در اینجا میکانیزم هدف جویی است که فعالیت می کند و انسان را به هدف . واضح شود چگونه شخصی است

باز هم نظریات ایجاد می در اینجا . است نزدیک بسازد) افهام و تفهیم درست(این آموزش که اصال مفاهمه

گردد که فرضا لسان انگلیسی را به کدام سویه ضرورت دارد، به کدام ادا باید سخن بزند ، چگونه با این زبان

. جدید مفاهمه کند وغیره و همین است که چرخ آموزش دوباره تکرار می گردددر آنجا نیز دانشی موجود . ا اجرا می کنندیک مثال دیگر در این مورد تجاربی است که دانشمندان در البراتوار ه

. است، و می خواهند بدانند که آیا همان دانش موجود عملی شده می تواند یاخیر، در عمل امکان دارد یا خیر

زیرا . امروزه این بخش از آموزش از اهمیت زیادی برخوردار بوده و بدون آن علم و دانش ناقص شمرده میشود

طق سازگار بیاید، از جنبه نظری بسیار خوب معلوم شود، و مورد پسند اکثریت واقع بسیاری از مسایل با من

. گردد؛ اما همین که در تجربه و در عمل موفق نشود، ارزشی ندارد

دراخیر باید گفت که پروسه آموزش به تمام این چهار مرحله نیاز دارد و آن هم نه به یکبار بلکه برای همیش تا

نباید فراموش کرد که این پروسه هیچ گاهی به آخر . طرف تکمیل شدن و پخته شدن بروداین که آموزش به

نمی رسد، مانند یک زنجیر یکی پشت دیگری باید تکرار شوند و هرگاهی که یکی از این پروسه های آموزش

کامل ختم شود آموزش ختم می شودو همین است که گفته اند هر گاهی که به این نتیجه رسیدید که اکنون

. شده ام و دیگر به آموختن نیازی ندارم ، همان لحظه سقوط تان شروع می شود

یک موضوع دیگر این که چهار پروسه آموزش که بیان شد ضرور نیست که به همین ترتیبی که در اینجا آمده

عملی یا از آموزش تمرینی شروع کند ، یا حتی از آموزش است بیاید بلکه می تواند فرض مثال یک شخص

مثال های آن را در نزد اشخاصی می . تجربی شروع کند و بعدا به آموزش فکری و یا ایجاد نیت قدم بگذارد

یابیم که فرضا شاگرد نجار یا خیاط یا گلکار بوده اند و آن هم بعضا نه بخاطر نظری که در آنها ایجاد شده بود

.بلکه یا به جبر خانواده از خوردی یا هم تصادفیاما چیزی که بازهم تکرار می کنیم زیاد مهم است این است که باید این چرخ آموزش از هر نقطه ای که شروع

. می شود باید تکمیل شود و ادامه بیابد ، در غیر آن آموزش ناقص خواهد بود

مشکالت اساسی در پروسه آموزش

می توانیم که مشکالت آموزش را به گونه ذیل اگر مراحل زنجیره یی آموزش در شکل باال در نظر گرفته شود،

.در گام های مختلف پروسه آموزش تصنیف کرده وتحلیل کنیم

Page 78: اسرار رشد شخصیت

قدم نخست یا نیت

بسیاری در این مرحله مشکل دارند ، شخصی را می شناسیم که سی ساله است بنا بر هر مشکلی نتوانست

ته شد که سواد یاد بگیرد ولی هیچ عکس العملی نشان از اوخواس. مکتب را ادامه بدهد وبنا اکنون بیسواد است

نداده است، به این که چرا نمی خواهد سواد یاد بگیرد جواب می دهد که حاال وقتش نیست، یا این که اگر یاد

مشکل اساسی در اینجاست که این دوست ما نمی تواند خود را در . بگیرد چی فایده ، وقت ندارد ، و غیره دالیل

اصال نیتی که باید سواد یاد بگیرد نزد او تشکل نکرده است، هر گاه او قادر شود . زش داخل نمایدپروسه آمو

فکر کند که سی سال دیگر نیز به همین منوال خواهد گذشت و سی سال بعد او یک مرد شصت ساله ی بیسواد

ه باشد بعدا چی کارهای را انجام یا این که بتواند فکرکند که اگر سواد داشت. خواهد بود شاید بتواند کمک کند

هدفمندی که در قسمت باال از آن ذکر . خواهد داد که اکنون، درعالم بیسوادی نمی تواند، نیز شاید اثری کند

کردیم می تواند یک نسخه خوب برای رفع این مشکل باشد، زیرا انسان هدفمند خود را در حال حرکت می

حرکت خود، برای رسیدن به هدف، به وسایلی ضرورت است که استفاده از بیند و طبعا برای ادامه یا سرعت در

اما اگر در زنده گی هدفی به جز از روز . هر وسیله یی درقدم اولتر از همه خواهان آموزش یک مهارت است

ه به نظر گذرانیدن نباشد ویا انسان نتواند که توانایی و اراده و باالخره خودی اصلی خود را بداند زنده گی بیهود

می آید در بین دریای قرار می گیرد و خود را اسیر امواج و طوفان های تندی می بیند و نمی داند که این امواج

برای او صرف همین لحظه وجود دارد آینده ی اصال موجود . او را به کجا میبرند و آخر کار چی خواهد شد

. نیست زیرا او نمی بیندل حرکت دیدن، این است بهترین نسخه برای رفع مشکل قدم نخست آموزش هدفمندی یعنی خود را در حا

. تا این که نظر ونیت ایجاد شود که باید انسان مهارتی را کسب کند. است قدم دوم یا آموزش فکری

چون این قدم اولین گام عملی بخاطر آموزش است اکثرا مشکالتی را که مردم در قسمت آموزش بیان می

. این مرحله است، زیرا در این مرحله است که آموزنده به مربی، وسایل آموزش و وقت ضرورت داردکنند در

مشکالتی که دراین مرحله از زبان مردم شنیده شده است نبودن مربی درست، عدم دسترسی به وسایل آموزشی

سه آموزش می گردد، اما تا جایی این مشکالت به راستی مانع پرو. و نداشتن وقت کافی برای آموزش بوده است

آرزوی کسب مهارت جدید به چه اندازه قوت . یک موضوع دیگر این است که قدم پیشتر به چه ترتیب بوده است

داشته است، یا به عباره دیگر ضرورت به کسب مهارت جدید به چی اندازه است، درک این که این مهارت جدید

ک می کند، اگر این موضوعات حل شود یعنی آرزوی آموزش انسان را تا چی اندازه برای رسیدن به هدفش کم

به هدف تبدیل شود، و بهترین راه رسیدن به هدف باشد و راه های دومی و سومی چندان موجود نباشد مشکل

. را می شودحل کرد بخش اخیر این کتاب را با دقت بخوانید، این یک حقیقت غیر قابل انکار است که برای بدست آوردن یک چیز

باشد نمی تواند " کم در مقابل هیچ"کسی که معتقد به اصل . گرانبها باید از یک داشته گرانبهای خود خرج کرد

Page 79: اسرار رشد شخصیت

برای . چیز گرانبهای را بدست بیاورد، دنیا را همین قسم ساخته اند که هر چیز بهایی دارد که باید پرداخته شود

البته که در مقابل . شته مان است باید صرف کنیمآموزش مهمتر از همه وقت را که بهترین و گرانبهاترین دا

مهارت جدیدی را که می تواند ما را به هدف مان برساند بدست میاوریم، شاید صرف وقت کافی نباشد، باید چیز

خوشی و خوشگذرانی، پول و امکانات . های دیگری را هم از دست داد، که هیچ کدام قیمتی تر از وقت نیست

اکثرا ما اوقاتی را با دوستان در تفریح و مزاح بدون هیچ هدفی ضایع می . آموزش شودمادی نیز باید صرف

کنیم یا پول را بعضا به راه های به مصرف می رسانیم که به هیچ وجه مهمتر از آموزش مهارت جدیدی که به

داری آموزش برسند، اینها همه داشته های مان است که باید در قدم اول به مصرف خری. آن نیاز داریم، نیست

اما . مانند میوه و ترکاری است که دکاندار می خواهد به زودی آنها را به فروش برساند در غیر آن می پوسند

بعضا باید امتعه قیمتی تر خود را هم خرج کنیم از مقادیر زیادی پول، وقت زیادتری، وظیفه و بسیاری از خوشی

که آموزش مهارت جدید به چی اندازه برای مان مهم است، به همان های روزمره مان باید بگذریم نظر به این

. اندازه باید باالیش مصرف کنیمپابند هستند بسیار جدی " کم در مقابل هیچ" خالصه مشکل در این مرحله بیشتر در نزد آنهاییکه به عقیده

افهام و تفهیم است، اگر یک مشکل دیگر در این مرحله نقص در. است در غیر آن می شودکه آن را حل کرد

. پروسه افهام و تفهیم را بهبود بخشیم بسیاری از مشکالت این مرحله از آموزش خود به خودی حل می شوند

.مراجعه کنید به نکات عملی در بخش تفاهمیکی دیگر از مشکالت در این عرصه تنگ نظری در مقابل علم است، بعضا علم چیزی می گوید که از نظر منطق

ساده ما قابل قبول نیست و ما بعضی از این مطالب را در جریان مطالعه در می یابیم، در این خصوص نباید

شاید حقیقت خالف سلیقه و نظر . متعصب و تنگ نظر بود باید مطالعه و تحقیق را دوام داد تا حقیقت را دریابیم

بلکه باید در جستجوی علم و کسب . ستما باشد، نباید چشمان خود را ببندیم و ادعا کنیم که خورشید نی

. دانش با چشمان باز حرکت کنیم

قدم سوم یا تمرین

. تا هر مهارت جدید را تمرین نکنیم گفته نمی توانیم که آن را فرا گرفته ایم این . بعضی ها دو مرحله اول آموزش را به خوبی می گذرانند اما وقتی به تمرین می رسند توقف می کنند

هم سعی و تالش و انرجی می خواهد ومهم تر از همه در این قسمت تکرار عملی مهارت در حالتی است مرحله

در این اثنا آموزنده اشتباهات زیادی را مرتکب می شود شاید ده . که هنوز از آن کدام نتیجه عملی توقع نداریم

درستی اجرا کردیم دیگر کار آسان می بار کوشش کنیم اما هر ده بار اشتباه کنیم اما وقتی یکبار مهارت را به

اینها نمی . مشکل اساسی در این قدم متوجه آن عده از اشخاصی است که از اشتباه کردن می ترسند. شود

خواهند که اشتباه کنند و در عوض باید آن قدر در آموزش ذهنی کوشش کنند تا این که وقتی تمرین می کنند

اشتباه کردن یکی از قدم های الزمی آموزش است، هیچ : راموش کرد که نباید یک حقیقت را ف. اشتباه نباشد

یعنی آموزش تا زمانی که انسان اشتباه نکند و آن اشتباهات اصالح . آموزش بدون اشتباه ممکن نیست

مهارت های زیادی را می شود که حتی در عمل تمرین کرد به شرطی که نتیجه . کامل گفته نمی شود نگردد

Page 80: اسرار رشد شخصیت

مثال بهترین موقع برای تمرین سخن رانی در بین یک . مهم نباشد و صرف آموزش مطرح باشد) رینتم(عملکرد

.جمع روزهایست که مردم به هر عنوانی جمع می شوند مثال مراسم عروسی، فاتحه خوانی، جلسات و غیرهبزرگی را که می تواند انسان یگانه اشتباه " "ماکسول:مالتز" XE به گفته نویسنده امریکایی ماکسول مالتز

به یاد دارید گاهی که بار اول خواسته باشید سوزنی را تار کنید، یا ."بکند این است که از اشتباه کردن بهراسد

کدام کار شبیه آن که محتاج دقت و احتیاط زیادی باشد، در اثنای آن کار دست تان لرزه کرده است، اگر

این . ثرا در آن دست تان میلرزد و آنچه میخواهید به کاغذ نمی آیدبخواهید خطی را بسیار مقبول بنویسید اک

حالت را لرزه احتیاط می نامند و در حقیقت یک پدیده کامال طبیعی است و هر انسان آن را تجربه کرده است،

صورت این لرزه عموما در حالتی به میان می آید که کاری را درست نمی دانیم ولی توقع داریم که به بهترین

. تمرین کردن بهترین راه عالج این کمبودی است. آن انجام بدهیمکسی که تمام دنیا را در . به یاد داشته باشید که در پروسه آموزش کسب دانش و مطالعه محض کافی نیست

ون دروس مکتب، پوهنت. روی نقشه مطالعه کرده باشد به هیچ وجه ادعا کرده نمی تواند که او دنیا را دیده است

اما برای این که عمال از این شناخت خود از . ها و سایر موسسات تحصیلی مانند دیدن دنیا در روی نقشه است

. دنیا کار بگیرید باید واقعا به دنیا سفر کنید، نقشه کافی نیست

قدم چهارم در جریان عمل و تجربه

فمندی شروع شده باشد این بهترین مرحله در این جریان مهمترین نکته هدفمندی است، اگر آموزش بنابر هد

اما کسی که . است که بیشتر به هدف متوجه و عمیق شویم، و در حقیقت میکانیزم هدفجویی را تحریک کنیم

کدام هدفی ندارد ، یا هدفش برایش آن قدر گنگ و مبهم است که اصال خودش هم نمی داند که از آموزش

خواهد بود که پروسه آموزش عملی ویا تجربی را موفقانه به پیش مهارت جدید چی می خواهد بسیار مشکل

یکی دیگر از خواص این مرحله این است که باید باز هم ایجاد نظریه و نیت آموزش کند تا زنجیره آموزش . ببرد

اگر کسی را می بینید که سالهاست مهارت خاصی را . تکمیل شود یا بهتر بگوییم چرخ آموزش در حرکت بیافتد

عین شکل انجام می دهد و هیچ تغییری در آن نمی آید و یا جریان آموزش را تکرار نمی کند بدانید که در به

ایشان . مثال آن را در جامعه ما در بعضی از داکتران طب می بینیم. مرحله آموزش تجربی موفق نبوده است

ه در عمل می رسند سالهای سال را با مراحل اول و دوم و سوم را بسیار موفقانه سپری می نمایند اما وقتی ک

همان دانش سابقه می گذرانند و چون پروسه آموزش از نزد شان می رود بسیاری تنها به دکاندارانی تبدیل می

بعضی مردم بدون این که به این مسایل توجه داشته . شوند که نام چند مشکل صحی و نام چند دوا را یاد دارند

ن داکتر بسیار با تجربه است زیرا سی سال است که در فالن شفاخانه یا کلینیک باشد عقیده می کنند که فال

باید این حقیقت را قبول کرد که اگر چرخ آموزش یکبار ایستاد سی سال چی که اگر صد سال هم . کار می کند

ش برود و در یک شفاخانه کار کند تجربه او صفر خواهد بود زیرا تجربه یک پروسه آموزش است که باید به پی

. باز نظر و نیت آموزش ایجاد کند، دانش جدید باید کسب شود، تمرین شود و باز هم تجربه شود

Page 81: اسرار رشد شخصیت

استعداد و موضوع سن و سال در آموزش

بسیاری از مردم معتقد هستند که آنها استعداد . یک سوال عمده که به آن مواجه شدیم موضوع استعداد است

کس بعضی دیگر را مثال می دهند که استعداد خوبتر دارند مهم تر این که خوب برای آموزش ندارند ، بر ع

که به شکل ذاتی بعضی مردم با استعداد و بعضی استعداد را یک قدرت خارق العاده و خاصه بعضی ها می دانند

اگیری یا بعد از مصاحبه های متعدد دریافتیم که مقصد اکثریت از استعداد، قدرت فر. بی استعداد خلق شده اند

یاد گیری سریع می باشد یعنی اگر یک شاگرد یک درس را در ظرف یکساعت یاد بگیرد و دومی در ظرف

دوساعت گفته می شود که شاگرد اولی با استعدادتر است و اگر شاگرد سومی این درس را در ظرف دوساعت

. هم یاد نگیرد وی بی استعداد گفته می شود استعداد مصاحبه گردیده دریافته شده است که ایشان زیاد تر از سایرین در پروسه وقتی با تعدادی از اشخاص با

آموزش فعال بوده اند، و کوشش نموده اند، حتی بعضی هایشان در یکتعداد موضوعات کامال بی استعداد شمرده

. می شوند، و علت هم این بوده است که در آن قسمت کوشش نکرده اندکه در فراگرفتن ریاضی استعداد خوب دارند اما در مسایل هنری مانند رسامی و بعضا در مثال کسانی هستند

نتیجه این که هر فرد می تواند در . موضوعات اجتماعی مانند تاریخ، ادبیات وغیره بی استعداد شمرده شده اند

ر فراگیری کدام مهارت یک قسمت با استعداد و در بعضی قسمت های دیگر بی استعداد باشد، نظر به این که د

. بیشتر زحمت می کشدهمچنان کسانی که با استعداد شمرده شده اند، اصال موضوعاتی را که میاموزند خوبتر می توانند با آنچه یاد

که در حقیقت اینها به خوبی ارتباط اصول آموزش را در چرخ آموزش . دارند، و با زنده گی عملی ارتباط بدهند

تی که یک مهارت، یا دانش کسب می گردد، در حقیقت این یک زمینه برای فرا گرفتن مهارت و دریافته اند، وق

. دانش دیگر است، خشتی است که می شودباالی آن خشت دیگری را گذاشته و پروسه آموزش را به پیش برد

هر موضوع داشته دیده شده است، اشخاصی که با استعداد تلقی شده اند، در حقیقت دید، و یا تفکر عمیق تر به

اند، کوشش نموده اند که هر مهارت و دانش جدید را با اندوخته های قبلی خویش به نحوی در ارتباط در آورند

.و به این ترتیب چرخ آموزش را با سرعت بیشتر به حرکت می آورند و آن را همیشه درحرکت نگه میدارندکه به نبوغ و استعداد او نه تنها "ور سید الف شاهپروفیس:غضنفر" XE پروفیسر داکتر سید الف شاه غضنفر

دانشمندان داخلي بلکه دانشمنداني به سطح بین المللی اعتراف دارند، و کشفیات و نظریات او ثبت انجمن هاي علمي

ر با پروفیسو. این استعداد را ناشی از زحمت کشی و تالش شبانه روزی و خسته گی ناپذیر می داند. بین المللي شده است

با وجودیکه لرزش دست راست به او . سال عمر دارد به طور مداوم به مطالعه و تحقیق ادامه می دهد78وجودیکه فعال

اجازه نوشتن نمی دهد، با وجود آن وی با کمک دست چپ دست راست خود را محکم گرفته و از لرزش آن جلو گیری

زماني : " پروفیسر مي گوید. ي دارد که خودش بازگو کرده است جالب موصوف قصه. نموده از نوشتن دست بر نمی دارد

در جریان درس هاي مکتب خواستم تا زبان انگلیسي را نیز )1323سال (که درمکتب نرسنگ وقت درس مي خواندم

من با خود مي . بیاموزم، اندک اندک به دانش من نسبت به انگلیسي افزوده مي شد که رخصتي هاي زمستاني فرا رسید

بروم همین قدر انگلیسي که یاد گرفته ام شاید ) لوگر(ندیشیدم که اگر در جریان رخصتي هاي زمستاني به خانه ا

فراموشم شود لهذا تصمیم گرفتم تا اگر بتوانم زمستان را در شفاخانه علي آباد بمانم و در این جریان بتوانم هم کتاب

پرسیدن از داکتران شفاخانه به دانش و مهارت انگلیسي خود هاي بیشتري را مطالعه کنم و هم با ارتباط گرفتن و

Page 82: اسرار رشد شخصیت

همین بود که بعد از تالش زیاد با رییس شفاخانه موافقه کردم تا در مقابل سه وقت نان من شب و روز در . بیافزایم

ها باید با داکتر ها و نرس ) چون شاگرد مکتب نرسنگ بودم(شفاخانه کار کنم و در هر بخشي که ضرورت داشتند

روزي یک عسکر . مرا در شعبه البراتوار دادند و با تکنیشن البراتوار در کار هاي فزیکي همکاري مي کردم. همکاري کنم

اردو که شاکي از مریضي شکر بود توسط مسؤولین اردو به شفاخانه معرفي شده بود تا داکتر ها نظر بدهند که اگر عسکر

مسؤولیت داکتر ها بسیار سنگین بود زیرا بسیار اوقات . غیر محارب بسازندموصوف واقعا مرض شکر داشته باشد او را

واقعات دروغي نیز بودند که مي خواستند چنین سندي بگیرند و اگر ثابت مي شد داکتر ها براي عسکري سند جعلي تیار

د شود باید ادرار وي را براي این که مریضي شکر در نزد عسکر موصوف تایی. کرده اند مسؤولیت آن بدوش داکتر مي بود

در صورت موجودیت، یک عالمه تشخیصیه مرض شمرده (معاینه مي کردند تا ببینند که قند در ادرار موجود است یا نه

بود، اما داکتر ها و متخصص البراتوار نمي توانستند به آساني این ) موجود(در معاینه اول قند در ادرار مثبت ). مي شود

از بردن نام هاي شان در این جا ( بالخره داکتر ها ا قبول کنند، زیرا سایر عالیم مرض موجود نبودمعاینه البراتواري ر

با هم جر و بحث کردند و در اخیر به این نتیجه رسیدند که عسکر مذکور شاید بوره را در بین نمونه ) اغماض مي شود

از عسکر مذکور خواستند تا در مقابل . ده است ادرار وي مثبت ش ادرار خود مخلوط نموده باشد و از سبب آن قند

چشمان دوکتوران ادرار نماید تا از آن نمونه گرفته شود اما نتیجه باز هم مثبت بود، باز هم داکتر ها جلسه کردند و این

رنج و یا هم از طریق س) سند مثاني(بار به این نتیجه رسیدند که حتما عسکر مذکور به شکل پنهاني یا از طریق کتیتر

XE داکتر غضنفر." سوزن بوره را قبل از معاینه داخل مثانه خود نموده است که در معاینه قند مثبت معلوم مي شودمن که یک شاگرد یا پیشخدمت شعبه بودم و تمام جریان را : " ادامه مي دهد "پروفیسور سید الف شاه:غضنفر"

فکر شدم و این سوال به ذهنم خطور کرد که آیا براستي اگر تعقیب مي کردم بدون این که کسي برایم توجه کند، به

کسي در ادرار خود بوره بیاندازد نتیجه معاینه مثبت مي شود یا خیر؟ به خاموشي رفتم و دو نمونه از عین ادرار را گرفتم

نه را اجرا نمودم در یکي از آن چند قاشق بوره انداختم و خوب مخلوط نمودم و بعدا معای .که در آن قند منفی بود

در ادار بود که خاصیت تعامل قوي با گلوکوز آزاد را دارد و اگر چنین Fehling معاینه عالوه کردن مرکب فهلنگ (

تعامل صورت مي گرفت و رنگ ادرار تغییر مي کرد نتیجه به این مي شد که در ادرار قند موجود است زیرا با این مرکب

با تعجب مشاهده کردم که نتیجه در هردو نمونه منفي است، وقتي این ) ا تغییر داده استتعامل نموده و رنگ ادرار ر

موضوع را به سایر داکتر صاحب ها، و متخصص البراتوار در میان گذاشتم همه به صحت آن متوجه شدند و عسکر مذکور

."از بهتان رهایي یافت) سکروز( م دانستم که انداختن بوره که از جمله قند های دو قیمته بعد ها وقتي این تجربه را با مطالعاتم ارتباط داد

است در ادرار نتیجه معاینه را تغیر نمي دهد، زیرا مرکب عالوه شده در ادرار با گلوکوز آزاد تعامل کرده مي تواند در حالي

ده و قند سکروز را ساخته است که گلوکوز موجود در سکروز آزاد نیست و از قبل با ماده دیگری بنام فروکتوز تعامل کر نتیجه اخر این که استعداد بیشتر از آنکه یک موضوع ذاتی یا خارق العاده گی باشد، ارتباط می گیرد به درجه

کوشش، ارتباط دادن درست موضوع مورد آموزش به دانش و مهارت های قبلی، و به حرکت نگه داشتن چرخ

.آموزش می باشد

Page 83: اسرار رشد شخصیت

ر مورد اصل آموزشنکات عملی د

هر لحظه فرصت آموزش است

ما باید به خاطر داشته باشیم که هر لحظه زنده گی برای مان یک فرصت خوبی برای آموختن و یا آموختاندن

هرکس . می باشد صرف اگر ما متوجه شویم و این فرصت را از دست ندهیم یک مهارت و یا جزی از یک مهارت

قیم به ما حاضراست که چیز های را بیاموزاند یا از ما بیاموزد صرف باید ما متوجه به شکل مستقیم یا غیر مست

آموزش بهترین وسیله تکامل و پیشرفت است، انسانی که در راه تکامل خودی قدم میزند، هر . این نکته باشیم

چنین شخصی لحظه به آموزش نیاز دارد، و در عین زمان در می یابد که هر لحظه امکان آموزش است، زیرا

همواره در حرکت است، و در جریان حرکت به سوی هدفی روان است، و در هر لحظه بر توانایی های خود می

کسی که در پی آموزش مداوم است، می بیند که در اطرافش چقدر امکانات مهیا است، اما اگر در پی . افزاید

لف آموزش را در نظر بگیریم دیده می شودکه اگر قدم های مخت. آموزش نباشیم این امکانات را نخواهیم دید

بر دانش خود بیافزاییم، –حد اقل یکی از قدم های چهار گانه آموزش را هر لحظه می توانیم رشد بدهیم

، همه ی این قدم ها در -- تمرین کنیم، تجربه کنیم، و باالخره ضرورت به آموزش را در خود انکشاف بدهیم

فن صحبت کردن را بیاموزیم، خواهیم مثال می خواهیم. را کمک می کند و پیشرفت آموزش حقیقت رشد

دید که درهر جایی می توان در مقابل یک یا چند نفر این مهارت را تمرین کنیم، مواقع خاصی می رسد که آن

بیعی را تجربه کنیم، البته اشتباهاتی را مرتکب خواهیم شد و کمبوداتی را احساس خواهیم کرد، این پدیده ط

است، و جریان آموزش را کمک می کند، ضرورت آموزش بیشتر، ضرورت کسب دانش بیشتر و تکرار تمرین را

. تقویت می کند

مربیان خوبی در اطراف مان موجود است

استادان و مربیان خوبی در اطراف مان موجود است که می توانند به ما در اندک زمانی مطالب و مهارت های

فرصت های مناسب زیادی در زنده گی به صورت مداوم می . باید از آنها مطالب را فرا گرفت. موزانندزیادی را بیا

آید که باید از آن استفاده نموده و با در نظر داشت اصل تفاهم خود را با این مربیان آشنا و دوست بسازیم و

از آنها بیاموزیم گیرید، هر کدام شاید یا نظری داشته مردم را دست کم ن. مطالب و مهارت های را مستقیما

باشند که در دانش شما خواهد افزود ویا هم آن نظر به طور غیر مستقیم در شما الهامی را پیدا می کند، و یا

هم آن نظر به اندازه یی ضعیف است که با مقایسه با دانش و مهارت خود، در خود پیشرفتی را احساس می

نتیجه این که هر کس می تواند به شما در پیشرفت تان در . خواهد گردیدکنید و این امر باعث تشویق تان

لذا ضرور است که موضوعی را که در جریان فرا گرفتن آن هستید بی مهابا با هر کس . مورد آموزش کمک کند

ترتیب دیگر در جریان بگذارید، نظریات او را در مورد بخواهید، نظریات خودتان را بدهید، بحث کنید، و به این

Page 84: اسرار رشد شخصیت

شاید چنین مربیان هیچ گاهی نفهمند . خودتان متوجه خواهید شد که بر دانش و مهارت تان افزود می گردد

. که به شما چیز هایی را آموختانده اند، پروا ندارد، آن قدر مهم نیست، می توانید بعدا از آنها تشکری کنید

هیچ وقت برای آموزش دیر نیست

خوبی است ، هر آن امکان دارد به آموزش شروع کنیم و به زودی در خواهیم یافت که اشتباه هر لحظه وقت

کسی که خود را برای آموزش پیر ویا بزرگ می داند درحقیقت می خواهد تنبلی خود را به این . نکرده ایم

به آموزش ولی منحیث یک شخص هدفمند و در حال حرکت انسان تا اخرین لحظه عمر . ترتیب پنهان کند

شخصی که بیسواد است، و می گوید اکنون پیر شده است و سواد چه به درد او خواهد خورد، در . ضرورت دارد

حقیقت اراده کرده است که باید تا اخیر عمر بیسواد باقی بماند، اگر او اراده خود را تغییر بدهد و شروع به

داشتن سواد بگذراند، و شاید او عمری درازی داشته آموختن کند، شاید حد اقل چند سال اخیر عمر خود را با

بسیاری از مردان بزرگ در سنین بزرگ شروع به . باشد، که طی آن بتواند کار های بس عظیمی را انجام بدهد

برای آموزش هر لحظه که اراده شود، بهترین وقت مناسب . کار های مهمی کرده و نتایج مهمی بدست آورده اند

آموزش را تا دم مرگ دارد، و هرگاهی که این ظرفیت را از دست داد یا از حالت نورمال انسان ظرفیت. است

و حتی بر خالف نظر یک تعدادی از . ، و یا این که مرده است)تکلیف دماغی پیدا کرده است(خارج شده است

ت و می توان مردم، ظرفیت آموزش در سنین پیشرفته بیشتر است زیرا دانش و معلومات قبلی نیز بیشتر اس

خشت های بنای مهارت جدید را در باالی بنیاد دانش و معلوماتی که از قبل داریم بگذاریم، به این ترتیب زودتر

. و هم خوبتر می آموزیم

آموزش مانند غذا است به آن هر روز ضرورت داریم

شاگرد مکتب . ان بس استهیچ گاهی نمی شودکه ما آن قدراز غذا سیر شویم که بگوییم تا آخر عمر برای م

هر روز مهارت جدیدی را در می یابد و رفتار وسلوک . تکامل خودی هر روز و هر ساعت در حالت آموزش است

ثابت نیست در حرکت است هر روز در تغییر است و این تغییر نشان دهنده کسب . او بهتر از دیروز اوست

ی بعد می بینند و در می یابند که تغییرات زیادی در دوستانش که اورا چند. مهارت جدیدی در زنده گی اوست

و این . سلوک ورفتارش مشاهده می شوداز سبب این است که در این مدت او مهارت های نوی را آموخته است

از طرف دیگر اگر شخصی به این نظر رسید که دیگر چیزی . یکی از بهترین شاخص پیشرفت به شمار می رود

زیرا جهان علم، و فن مهارت همه . که بیاموزد، همان لحظه سقوط او شروع می شودبرایش باقی نمانده است

Page 85: اسرار رشد شخصیت

غفلت از آموزش عقب مانی از این کاروان است، و . روزه در پیشرفت است، در تغییر است، و در نو آوری است

. عقب مانی در زنده گی است، و مخالف تکامل، که مقصد این مکتب است، می باشد

ا به دیگران بفهمانیم بهتر از همه خودمان آن را می فهمیموقتی موضوعی ر

این یک حقیقت غیر قابل انکار است که هر گاهی بخواهیم یک موضوع را به دیگران بفهمانیم بیشتر از همه

در جریان تدریس و آموختاندن دیگران خود ما هم در عین زمانی که . کس اولتر خود مان آن را یاد می گیریم

یم یکی از جمله شاگردان هستیم و حتی که بهترین شاگردان، زیرا بسیاری از موضوعات را ما در معلم هست

دلیل اول این است که ما تمام فکر و حواس مان را به کار می . جریان تدریس و تعلیم به دیگران میاموزیم

ر دانش ما نسبت به موضوع گیریم تا موضوع مورد نظر را خوب بفهمیم تا به دیگران بفهمانیم و در این ضمن د

همچنان یکی از خواص عمده آموزش که تمرین است به وقوع می پیوندد، ما در حقیقت در . افزوده می شود

جریان تدریس و تعلیم مهارت خود را تمرین می کنیم که این خود باعث افزایش دانش و مهارت مان در موضوع

. مذکور می گرددست که همیشه باید در تالش بود تا دانش و مهارت های مان را با سایرین قسمت نتیجه عملی از این گفته این ا

کنیم در این قسمت کردن نه تنها از ما چیزی کم نمی شود بلکه در کیفیت و کمیت آن دانش و مهارت مان

به همان طوری که ما همه. هیچگاه چانس یاد دادن موضوعی را به سایرین از دست ندهید. افزوده می شود

به همان . وقت در جستجوی دریافت استادان و مربیون هستیم باید در تالش دانش آموزان و شاگردان نیز باشیم

ترتیب که ما هر لحظه در تالش انکشاف مهارت های خود هستیم، فکر کنید که دیگران نیز چنین اند، به آنها

به دیگران تقسیم کنید، در پهلوی این که کمک کنید، آنچه را می دانید و به درستی آن مطمین هستید، حتما

در دانش و مهارت تان به این ترتیب پیشرفت می کنید، در حقیقت یک وجیبه و وظیفه انسانی تان را در مقابل

.سایرین انجام می دهید

ارتباط دانش و مهارت جدید با دانش و مهارت قدیم

یب و ذاتی یا خارق العاده بحث می کنند، در حقیقت استعداد که مردم همه وقت از آن منحیث یک پدیده عج

عبارت از همین موضوع است که چگونه می توان از دانش و مهارت های داشته، استفاده به عمل آورد و دانش

. جدید را روی آن انبار کردیار دارند، دو شخص را در نظر بگیرید، هر دو می خواهند یک خانه اعمار کنند، هردو عین امکانات را در اخت

و شخص دوم در یک . شخص اولی دیوار های خانه را باالی تهدابی که از قبل موجود بوده است، بلند می کند

به . نقطه دیگری از نو تهداب زمین را می کند، تهداب بلند می کند و باالی آن دیوار های خانه را بنا می کند

. واهد کردوضاحت دیده می شودکه شخص اول زود تر خانه را آباد خبه همین ترتیب هر کدام از ما و شما، چیز هایی را می دانیم، دانش کم یا زیاد، ولی درست، در بعضی موضوعات

داریم که همانند همان تهداب است، و هر دانش و مهارت جدید را می توانیم که در باالی آن اعمار کنیم؛ به

. شرطی که بتوانیم این دو را به هم ارتباط بدهیم

Page 86: اسرار رشد شخصیت

از اشتباه کردن نهراسید

باید این موضوع را همیشه در خاطر . قبال نیز دیدیم که اشتباه کردن در جریان آموزش اجتناب ناپذیر است

داشته باشید، و به خود تلقین کنید که تا اشتباه نکنم درست نمی آموزم، به این ترتیب ترس از این که مبادا

از مردمی که نمی توانند درست بیاموزند، از اشتباه کردن می ترسند، و آن بسیاری. اشتباه کنم از میان می رود

هم به سببی است که خود را بسیار مهم می دانند ، فکر می کنند که مردم باالی آنها بسیار حساب می کنند، و

ل خودی کفر چنین طرز فکر از نظر مکتب تکام. عقیده مردم باالی شان خراب می شود اگر اشتباه کنند، حتما

اگر . اصال آموزش نه تنها عیبی نیست، بلکه یک افتخار بزرگ است. است، و مانع بزرگی در مقابل اصل آموزش

پس بهتر این است که صادق باشیم، صداقت این است که . مردم را امروز به دروغ فریب بدهیم شاید فردا نتوانیم

یم اما مهم این است که ما میاموزیم و زود مهارتی را ما در جریان پروسه آموزش هستیم، شاید اشتباهی کن

فردا کاری را می کنیم . کسب می کنیم که تا امروز آن را نداشته ایم، افتخاری را کسب می کنیم که نداشته ایم

نه .که امروز آن را انجام داده نمی توانیم، و بسیاری شاید نتوانند آن را فردا انجام بدهند، این است افتخار واقعی

این که از ترس این که مبادا پلنگ کاغذی شخصیت مان در آب رسوایی غرق شود، تمرین نکنیم، تجربه نکنیم،

و متیقنا چنین شخصیت های کاغذی یک روزی نه یک روزی رسوا می شوند، و آنگاه . از کسی پرسان نکنیم

.ینندشرمساری آن به مراتب بیشتر از آنست که اشتباهات انسان را سایرین بب

یکی از بهترین راه های آموزش عمل کردن است

شاید در جریان . هر مهارت جدیدی محتاج عمل است، بدون عمل نمی توان پروسه آموزش را مکمل دانست

هر اشتباه در . عمل ما مرتکب اشتباه شویم اما این دلیل شده نمی تواند که ما بخاطر آموختن عمل نکنیم

ترین مربی و استاد باشد، به شرطی که این اشتباه به حیات خود ما و یا دیگران تمام جریان عمل می تواند به

آن مهارتی که در جریان عمل کسب می شود ویا توسط عمل کرد پخته می گردد به آسانی از خاطر نمی . نشود

. تفاده نمود خودی اس از آن می توان به نفع تکامل. رود و در ضمن مهارتی است که به درد انسان می خورد

پس بهتر است هر . مهارتی که در عمل آن را امتحان نکرده اید باالی آن نه شما و نه هم دیگران مطمین اند

مهارت جدیدا آموخته را در عمل تجربه کرد و اگر مهارت و دانشی را در عمل به کار نگیریم پس چیست فرق

می داند آن مهارت را انجام نمی دهد، و ما هم انجام زیرا کسی که ن. میان ما و میان کسی که آن را نمی داند

. نمی دهیم، و در واقعیت هیچ فرقی میان ما نیست

مهارت و دانش جدید را هر چه بیشتر به زنده گی تان ارتباط بدهید

اگرچه این موضوع کامال اشکار است و قابل ذکر نیست، اما تاکید است که در جریان پروسه آموزش باید هر

دانش و مهارت جدید باید با زنده گی در ارتباط نزدیک آورده شود، دیده شود که چگونه و از کدام طریق این

به این ترتیب اولین شرط به حرکت آوردن . مهارت یا دانش جدید می تواند در زنده گی عملی مفید واقع شود

هدفمندی که در بخش بعدی از آن چرخ آموزش را که نیت آموزش است بهتر تقویت می کنیم و از طرف دیگر

Page 87: اسرار رشد شخصیت

چنین مهارت و دانش بیشتر جنبه عملی . بحث خواهد شد، بیشتر تقویت شده پروسه آموزش را کمک می کند

.پیدا خواهد کرد، و بیشتر پخته تر خواهد گردید سایر بعضی ها کوشش می کنند که چیز هایی را بیاموزند تا در بعضی شرایط خاصی مانند محفل ها، جلسات، و

آموزش به چنین نیتی هیچ گاهی به . نها هم چیز هایی می دانند آجاها به رخ مردم بکشند، و نشان بدهند که

نتیجه نمی رسد، هدف ما از آموزش باید بهتر ساختن سلوک و روش زنده گی مان باشد، با استفاده از آموزش

ل چگونه از مهارت و دانش جدید استفاده کنیم، چگونه خود را به اهداف زنده گی مان نزدیک تر کنیم، و در عم

به یاد داشته باشید که برتری انسان در . این بهتر است که انگیزه آموزش باشد تا تبارز ذات و نشان دادن برتری

بسیاری از مردم مطالب . و دانش محض اهداف اش، و حرکت اش به سوی آن اهداف است، نه در طرز کالم

اما نه تنها انسان های برتر قبول شده نمی توانند بلکه در عمل زیاد نقص های داشته نندزیادی را بخوبی می دا

و سلوکش . بهتر شده استپس دانشمند واقعی و آنکه واقعا آموخته، همان کسی است که عمل. اند

بخش چهارم

صبر

)هدفمندی(

اصول مکتب یتکامل خود

خرج

آموزش

تفاهم

صبر

معرفت خودی

. هدفمندی نداشته باشد، مانند کسی است که هیچ فضیلتی ندارداگر کسی تمام فضیلت ها را کسب کند اما

تمام اصول مکتب تکامل خودی در حقیقت به دور این اصل می چرخند و آن را تقویت می کنند، زیرا بدون

Page 88: اسرار رشد شخصیت

صبر وهدفمندی انسان به ماشین، یا به یک جسم مفعولی تبدیل می شود که برای اهداف سایرین زنده گی می

. کند

ا خواننده گان عزیز کلمه صبر را بار ها شنیده اند و در معنی آن نیز کدام تردیدی نداشته اند، صبر را مطمین

بار ها بنده گان خود را یقینا از جمله اساسات اخالق انسانی می دانیم، و یقین داریم که خداوند در قران کریم

اما یک موضوعی را که بسیاری ها . ه فرموده استبه صبر امر فرموده است، و به صابران آینده درخشان را وعد

متوجه نشده اند و ما در اثنای مصاحبه با بسیاری از دوستان متوجه این نکته شدیم که کلمه صبر را مردم

بیشتر در اوقاتی به کار می برند که به یک فاجعه یی دوچار میگردند و از دست شان هیچ کاری ساخته نیست،

اگر کسی یکی از دوستان را از دست می دهد سایرین برای تسلیت . ناچار صبر می کنندبهو به گفته خودشان

او برایش صبر جمیل می خواهند ویا اگر کسی از دست ناسازگاری روزگار، ظلم و ستم، ویا هر چیز دیگری

به شکوه و شکایت سر بدهد مردم او را به صبر ترغیب نموده بدین ترتیب کلمه صبر به معنی تن دادن

. مشکالت، خاموشی، و یا سکون استعمال شده استدرست است که به گریه و شکوه و شکایت تا حال هیچ مرده یی زنده نشده است، و یا احساس رنجش و شکایت

در هیچ جایی سودی ندارد ولی نکته مهم این است که باوجود اینهمه صبر نباید به فراخواندن به سکون ترجمه

. شود صبر را اکثرا در حاالتی استعمال می کنند که هیچ کدام راه بیرون رفت از مشکل وجود نداشته از طرف دیگر

باشد و تنها و تنها سکون و منتظر بودن به کدام واقعه تصادفی و یا تاثیر خارجی یگانه چاره باشد یا به عباره

. ساده تر صبر را یک پدیده اجباری دانسته اند

و بعد اخالقی آن دقیق تر مورد مطالعه قرار می دهیم و می بینیم ) قرانکریم( عقاید مذهبی اکنون صبر را از نظر

. که چگونه می شود صبر را یکی از اصول مکتب تکامل خودی و مترادف با هدفمندی دانست

: میفرماید خداوند مهربان در قران کریم

) حقیقت(که ایمان آوردند، و کار های نیک کردند، و دیگران را به حق و قسم به زمان که انسان در زیان است، مگر آنان

. توصیه نمودند، و به صبر توصیه نمودند )سوره والعصر قران کریم (

و هم؛

و استعانت بجویید به صبر و به نماز

Page 89: اسرار رشد شخصیت

)45سوره البقره آیة ( بزرگترین شجاعت صبر "ست که کرم الله و وجهه آمده ا "ابن ابی طالب:علی" XE در سخنان حضرت علی

".است XE ، حافظ"صبر تلخ است ولی بر شیرین دارد" از جمله -ضرب المثل های فراوانی در مورد صبر وجود دارد

: شیرازی می گوید "شیرازی:حافظ" گویند سنگ لعل شود در مقام صبر

آری شود ولیک به خون جگر شود )حافظ(

مجبوری نیستصبر

سوالی مطرح می شودکه آیا امکان دارد یک پدیده یی را که کامال اجباری باشد یعنی خارج از اراده انسان باشد

. یک موضوع اخالقی نامید؟ برای این که این سوال بیشتر واضح شود آن را با یک مثال روشن می سازیمیگانه راهی که . ه برای سه روز زندانی می شودیک شخصی را در نظر می گیریم که در یک اطاق کامآل بست

آیا گفته می توانید عملی را که شخص مذکوردر . برایش باقی می ماند همانا انتظار برای آزادی می باشد و بس

یک عمل اخالقی بوده است؟ ) در اطاق ساکت باقی ماندن(طی این سه روز انجام داده است باخود داشته باشد و سگ نیز به همرای صاحبش در اطاق گرسنه و حاال تصور کنید که آن شخص یک سگ نیز

. تشنه در عالم بیچاره گی و مجبوریت باقی مانده استاگر عمل آن شخص را صبر بدانیم پس نظر شما در مورد حیوان چیست، چی فرق است میان صبر او و

صاحبش؟ اخالق یک عمل زمانی اخالقی شمرده می شودکه مقصد از آوردن این مثال این است که واضح شود، از نظر علم

کسی که عمل اخالقی را انجام می دهد در حقیقت می تواند که آن را نکند . با اراده انجام شود، نه به اجبار

. یعنی کامال مجبور نیستشته صبر هم منحیث یک فضیلت اخالقی زمانی از اهمیت برخوردار است که انسان راه دومی غیر از صبر هم دا

.باشد ولی صبر را ترجیح بدهد را به صبر امر فرموده است،صسیری به تاریخ می کنیم و می بینیم چی زمانی خداوند ج آنحضرت

بلی، آن زمانی است که عقاید باطله و رسم و عادات جاهلیت در بین مردم مکه به اوج خود رسیده است، در این

بر میخیزد و مردم را از بت پرستی و جاهلیت منع می کند، ص "پیغمبر:محمد" XE حضرت محمد هنگام

در این ضمن . به اوشان راه و روش درست را نشان می دهد، و به راه عقل و منطق و حقانیت فرا می خواند

بزرگان قوم که ازبازار کعبه و بت های موجود در آن بازار تجارت خویش را گرم می بینند این دعوت گر حق را

را توهین، تحقیر، و شکنجه می دهند و تهدید به صی بر منافع مادی شان می پندارند، آنحضرت دشمن بزرگ

در کوچه و بازار در سر راه او خار می اندازند و اطفال و زنان را وظیفه می دهند که از باالی بام . قتل می کنند

Page 90: اسرار رشد شخصیت

کسی را که با او نزدیک می شودنیز ها باالی او کثافات را بیاندازند، هم کیشان او را شکنجه می دهند و هر

XE اگر حضرت محمد"در عین زمان راه دیگری را هم پیشنهاد می کنند، . تهدید به مرگ می کنند از دعوت خود دست بکشد ما حاضر هستیم با وی مصالحه کنیم، ما حاضر هستیم که ص "پیغمبر:محمد"

که خدایان ما ا کاری نداشته باشد، از او نمی خواهیمخدای او را قبول کنیم ولی به شرطی که او به خدایان م

را بپرستد بلکه او فقط بر علیه خدایان ما تبلیغ نکند، در عوض اینکار هر قدر مال و دارایی که خواسته باشد

تمام بزرگان قوم برایش آماده می سازند، هر کدام از دختران و زنان قریش را که می خواهد برایش به زنی می

". و او را بزرگ و رهبر قوم خویش بر می گزینیمگیریم : آنحضرت را به صبر امر می کندجدر چنین یک حالتی خداوند

و صبر کن و نیست صبر تو مگر به توفیق خدا، و اندوه مخور بر ایشان و مباش در تنگدلی از آنکه مکر می کنند، هر آیینه

. ند، استخدا با پرهیزگاران و آنانکه نیکوکاری می کن ) قران کریم -سوره النحل آیات یکصد وبیست و شش الی یکصد و بیست و هشت(

صبری که خداوند پیغمبرش را برآن میخواند کدام عمل اجباری نیست بلکه یک پدیده اخالقی و یا بهتر است

. بگوییم یک عمل انسانی استخوبی است، در یک طرف شکنجه و ظلم و اگر از نظر ظاهری دیده می شود پیشنهاد بزرگان قوم مصلحت

باید یکی ص "پیغمبر:محمد" XE تهدید به مرگ و در طرف دیگر چنین پیشنهاد مادی خوب، حضرت محمد

را می پذیرفت، یا به راه و روش و هدف خود باقی می ماند و آنچه بر سرش از ظلم وشکنجه میامد صبر می کرد

هایی یافته و بزرگ قوم می شد، به خدایان باطل قوم که منبع درآمد و یا این که از این همه ظلم و شکنجه ر

ایشان بود، و تمام نگرانی بعضی از آنها نه از خاطر عقیده و دین مزخرف شان بلکه به خاطر از دست دادن منافع

. پرسودی می کرد مادی ایشان بود، کاری نمی داشت و به این ترتیب معامله ای به ظاهر از بیچاره گی مجبور نبود که صبر کند ، بلکه ص "پیغمبر:محمد" XE جاست که حضرت محمدموضوع در این

. صبر او دلیل دیگری داشت

صبر هدفمندی ویا حرکت به سوی هدف است

، بلی صبر صرف در "صبر نظر داشتن به انجام کار است" تبریزی میگفت "تبریزی:شمس" XE شمس

انسانی که به سوی هدفی در حرکت است به صبر نیاز دارد، و . در کار باشد) فیهد(حالتی مجاز دارد که انجامی

XE خداوند کریم حضرت محمد. باالخره صبر یکی از راه های رسیدن به هدف است : مصطفی را چنین به صبر امر میفرماید "پیغمبر:محمد"

Page 91: اسرار رشد شخصیت

، و خدا را به بزرگی یاد ) اعمال بد شان و روز بازپرساز نتیجه(ای مرد جامه بر خود پیچیده ، برخیز و مردم را بترسان

کن ، و جامه را از هر آالیش پاک گردان، و از ناپاکی دوری گزین و بر کسی که احسان میکنی منت مگذار، و به خاطر

. رضای خداوندت به آنچه به تو می رسد ، صبر داشته باش )سوره المدثر آیه یکم الی ششم قران کریم (

خداوند به حبیب اش امر می کند که برخیز، این دیگر در آن زمانی که هنوزخورشید اسالم درحالت طلوع وقتی

قرارداشت و تعداد مسلمانان هم انگشت شمار بود، دشمنان هر لحظه در پی فتنه انگیزی تازه یی بودند و

باور کنید، . ، کار آسانی نبودصالحیت عام و تام در از بین بردن هر کسی که به منافع شان سد می شد داشتند

این دعوت در آن زمان سخت ترین کاری بود که یک انسان می توانست بکند، اما وقتی که خداوند به پیغمبرش

صبر را منحیث یک وسیله معرفی می کند دیگر به معنی خمودی و سکون و بی حرکتی نیست، بلکه در ضمن

سان هایی است که به سوی هدفی در حرکت اند و اگر ما یک حرکت فعاالنه و هدفمند است، صبر خاصه ان

.اجازه داشته باشیم که مترادف صبر کلمه دیگری را استعمال کنیم همانا هدفمندی خواهد بود

صبر و هدفمندی مظهر اراده است

در نیز گفته شد، صبر خاصه انسان های هدفمند است، کسی که در زنده گی پی هدف واالیی طوری که قبال

حرکت است به مشکالت و موانع زیادی برمی خورد و اینجاست که صبر یک وسیله خوب، برای تقبل زحمات و

به معنی دیگر صبر همین هدفمندی است، تالش بخاطر . مشکالت، به خاطر رسیدن به هدف شمرده می شود

س العمل صبر گفته نمی تنها نشان دادن و یا نشان ندادن عک. رسیدن به هدف، و عمل به خاطر حرکت است

. شودعکس العمل آن عده از حرکاتی است که به جواب یک تنبیه خارجی یا داخلی به وجود می آید، بعضی عکس

العمل ها شرطی است مثال به شرطی که دست خود را به آتش نزدیک می سازیم، میسوزد و به طور ناخود آگاه

.آن را دوباره پس میکشیماز جمله غرایز . العمل دیگر نیز دارد که آن را عکس العمل های غیر شرطی گفته اندانسان یک نوع عکس

طبیعی، فرضا یک طفل وقتی تولد می شوداحساس گرسنه گی می کند، بدون آنکه از قبل آن را یاد گرفته

س گرسنه گی او فقط طبیعتا احسا. باشد، یا در اثر رشد به میان بیاید، و یا گرسنه گی را تجربه کرده باشد

عکس العمل های غیر شرطی . نموده وقتی که مادر پستان را به دهنش میگذارد شروع می کند به خوردن شیر

که بدون تنبیه خارجی تحریک می شوند و از جمله ضروریات حیات به شمار میروند زیاد اند از جمله غریزه

های تبارز ذات، وغیره همه و همه از جمله خوردن و نوشیدن، غریزه جنسی، غریزه حفظ حیات یا ترس، غریزه

. اجزای شخصیت هر انسان بوده و همه وهمه در این حیات به ارضا ضرورت دارنددر حقیقت می بینیم که اکثر اعمال انسان در زنده گی همین عکس العمل ها، چی شرطی یا غیر شرطی

یا این که با تنبهات داخلی عرض اندام می ) شرطی(هستند، که یا به مقابل تنبهات خارجی به وجود می آیند

روز تا شب طپیدن ها، و کوشش ها ی مان به خاطر پیدا کردن نان درحقیقت عکس ).غیر شرطی(کنند

Page 92: اسرار رشد شخصیت

العملی است که به مقابل غریزه خوردن و حفظ حیات انجام می دهیم، این همه کوشش های مان به خاطر

های است که در اثر تنبیه غریزه جنسی ویا هم پدری و مادری خانواده و زن و اوالد در حقیقت عکس العمل

دوستی و دشمنی مان در حقیقت عکس العمل های اند که در اثر تنبهات انجام می دهیم، قهر و جنگ و

. انجام می دهیم) غریزه تبارز ذات و غیره(خارجی دیگران، وهم در اثر تنبهات داخلی

ه انسان ها انجام می دهند در واقعیت عکس العمل هستند، اینها به اراده اگر خوب دقت شود اکثر اعمالی ک

چندان ارتباط ندارند، طبیعت انسان حکم می کند که باید این عکس العمل ها انجام شوند، در صورتی که

گرسنه است باید به عجله آنچه در دسترس است بخورد یا بخاطر پیدا کردن یک لقمه نان زحمت بکشد، تماما

حیوان نیزبسیاری از این غرایز را دارد، آنها نیز بخاطر حفظ حیات، شکم سیری، و ارضای . اجبار طبیعت است

غریزه جنسی می طپند، آنها نیز در مقابل تنبهات خارجی عکس العمل نشان می دهند، اگر حیوان آرامی را آزار

مان فرار می کند، قهر می شود، خوش می بدهیم برای خالصی از این آزار یا با ما جنگ می کند، یا از دست

شودو مانند انسان ها عکس العمل نشان می دهد که همه و همه در واقعیت اجبار طبیعت است، خداوند ج

. همین قسم خلق کرده استولی درعین زمان انسان آن چیزی را دارد که حیوان فاقد آنست و آن اراده است، اراده آن داشته انسان است که

فرق بین انسان و سایر موجودات را نشان می دهد، اراده است که انسان دست به فعالیت های می زند که عمال

اراده است که انسان با وجود گرسنه بودن می . بر خالف غریزه و بر عکس تنبهات خارجی و داخلی می باشد

ات خود را به خطر می اندازد تا با گرسنه دیگری تقسیم کند، اراده است که انسان حی تواند یک نان خود را

خود را به اهدافی بلندتر برساند، اراده است که انسان از بسیاری لذت های حاضر می گذرد تا هدفی را در آینده

می سازد و برای ) غریزه(بدست بیاورد، و باالخره اراده است که انسان برای خود اهدافی غیر از اهداف طبیعت

نه عکس ( و نتیجتا فعالیت های که انسان در اثر اراده انجام می دهد عمل .رسیدن به آن زحمت می کشد

. است) العملبعضی ها ترس داشتند که با انکشاف دادن صنعت کمپیوتر در جهان نشود روزی که این کمپیوتر های قوی و

ورت گرفت و چابک کار های را انجام بدهند به ضرر بشریت بیانجامد، مطالعات و جر و بحث های زیادی ص

باالخره دریافتند که کمپیوتر، و هر آنچه غیر از انسان است، یگانه کمبودی که دارند این است که از خود اراده

ندارند، با تمام قوت و قدرت باز هم در مقابل تنبهات است که عکس العمل نشان می دهند، آنها نمی توانند

اگر کمپیوتر برخالف بشریت . که بر خالف بشریت باشدخود برای خود هدفی بسازند و عملی را مرتکب شوند

کاری هم بکند عکس العملی است که آن را انسان ها موجب می شوند و تا این که انسان فاسد نشده و کمپیوتر

و همین بود که اجازه انکشاف . را در راه منفی استفاده نکند آن بیچاره ها هیچ عملی را مرتکب شده نمی توانند

. پیوتر به انسان ها داده شدبیشتر کم

عمل غیر از عکس العمل است، عمل ارتباط نزدیک با اراده دارد، و اراده در حقیقت همان قدرت انسان است که

XE او را قادر میسازد برای خود اهدافی در دراز مدت تعیین کند ویا به گفته ی شمس

Page 93: اسرار رشد شخصیت

به صبر ضرورت دارد زیرا غرایز همیشه به ارضا تمایل و این انسان است که . آخر کار را ببیند "تبریزی:شمس"

دارند، غریزه حفظ حیات امر می کند که فالن کار را نکن که خطر دارد، غریزه تبارز ذات می گوید به هر

ترتیبی که است برتری خودت را به سایرین نشان بده، غریزه جنسی هم به شدت میل به ارضا شدن دارد بدون

ولی کرامت و بزرگی انسان در همین است که این غرایز را به راه های هدایت . که به چی طوردر نظر گرفتن این

می کند که از افراط شان جلوگیری کند و حق سایرین هم تلف نشود، و غرایز که وسایل حیات اند به حدی

. نی در خواهد آمدفعالیت کنند که به حیات ضرورت است نه بیش از آن زیرا در آنصورت زنده گی به شکل حیوا مردم را به اسالم دعوت کرد، در حقیقت مخالف اکثر غرایز ص "پیغمبر:محمد" XE وقتی که حضرت محمد

خود اقدام می کرد، خود را به خطر انداختن، لذات و مفاد مادی را در نظر نگرفتن، زنده گی شخصی را فدای

ت، مسافرت و غربت و باالخره ابا ورزیدن از قدرت و اجتماع کردن، قبول کردن گرسنه گی، تشنه گی، مشکال

و همان اراده بود که او را به . توانایی که بعد ها بدست آورد، همه و همه بر خالف طبیعت و غرایز طبیعی بود

فعالیت آورده بود، او اراده کرده بود که باید حقانیت دین جدید را عمال به ثبوت برساند و این حقیقت را به تمام

از اینرو تمام زنده گی او عکس العمل نشان دادن یا عکس العمل نشان ندادن نبود، بلکه عملکرد . مردم بفهماند

های بود که ضمیر آگاهش به او میفرمود و خداوند ج برایش وحی نازل می کرد و برای انجام این اعمال و

ر را منحیث یک وسیله در خدمت رسیدن به آن هدف واالیش بود که به صبر ضرورت داشت و خداوند ج صب

. اراده ی او برایش معرفی نمود

صبر و عبادت

صبر با عبادت ارتباط بسیار صمیمی دارد، تمام انواع عبادت به صبر ضرورت دارند که حتی می توان صبر را نیز

ت، خداوند ج یک موضوع بسیار مهم در اینجا قابل ذکر است که عبادت ضرورت انسان اس. یک نوع عبادت خواند

انسان را به عبادت امر فرموده است نه به خاطر اینکه، نعوذ بالله، خودش ضرورت داشته است، بلکه این انسان

در حقیقت عبادت هم یک وسیله رسیدن به حقیقت است، عبادت . است که برای بهبود خودش باید عبادت کند

و این که انسان . رسیدن به هدف کمک می کندخودش هدف نیست اما بهترین وسیله ایست که انسان را برای

.خداوندش را عبادت می کند باالی هیچ کسی منت گذاشته نمی تواند زیرا او اینکار را برای خودش کرده است

اسالم آوردن خود را بر من منت نگذارید، بلکه خداوند بر شما منت «: بگو; اند نهند که اسالم آورده آنها بر تو منت می

! راستگو هستید) در ادعاى ایمان( که شما را به سوى ایمان هدایت کرده است، اگر نهد می )سوره الحجرات آیه هفده ام( درپهلوی سایر مسایل درعبادت دو موضوع زیاد با اهمیت است،

یکی تقویت اراده، و دوم یاری خواستن از قدرت الیزالی

Page 94: اسرار رشد شخصیت

ن را از ماشینی گری بیرون میکشد، یا به عباره دیگر عبادت انسا "اقبال" XE عبادت به گفته محمد اقبال

یک فعالیتی است که بیشتر از اراده منشأ می گیرد و انسان را از بنده طبیعت و غرایز بودن، میکشاند، چون

عبادت در قسمت ارضای غرایز طبیعی کاری نمی کند، از اینرو مشکل به نظر می رسد، و زحمت به کار دارد، اما

شخصی که یک ماه رمضان روزه می گیرد و در . قابل این زحمت در حقیقت اراده انسان را تقویت می کنددر م

مقابل غریزه خورد و نوش مقاومت می کند در حقیقت اراده اش را تقویت می کند تا با تقویت این اراده انسان

هیچ گاهی نمی تواند که از باالی یک حیوان . بودن خود، و برتری خود را نسبت به سایر موجودات نشان بدهد

یک غذای آماده ناخورده بگذرد، و در حالی که گرسنه است هیچ گاهی نمی تواند غذای خود را با همنوع خود

همان غریزه در انسان نیز موجود است، به . تقسیم کند چون غریزه حکم می کند و حیوان کامال تابع غریزه است

این که انسان در پهلوی آن اراده هم دارد، می تواند در حالی که گرسنه است او هم حکم می کند اما به فرق

این اراده ی او که باعث برتری او از حیوان شده است . غذا نخورد، و آنچه بدست می آورد با سایرین تقسیم کند

. در اثر عبادت تقویه می شودو کامل می گردداد آوری آن قدرت عظیمی است که ما تنها به او تسلیم هستیم و عبادت در پهلوی تقویت اراده عبارت از ذکر و ی

او را به بزرگی یاد می کنیم، از او مدد می . تنها به او سر سجود فرو میاوریم، و تنها از او متوقع هستیم

از او در مورد درستی راه و روشی که در پیش . و خود را مستقیما با او در تماس و ارتباط می یابیم خواهیم

اهداف خود را . گرفته ایم استمداد می جوییم و امیدواریم که او ما را به آن راه درست و مستقیم رهنمایی کند

) افراط و تفریط( که ما را به آن راه هدایت کند، ما را از بیراهه رفتن در ذهن میاوریم و از خداوند می خواهیم

. نگه داردو رحمت عام و (بخشنده و بخشایشگر است ) خداوندى که. (نیان استستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جها

و تنها از تو یارى ; پرستیم تنها تو را می!) پروردگارا. (مالك روز جزاست) خداوندى که). (خاصش همگان را فرا گرفته

ی که بر آنان غضب نه کسان; ما را به راه راست هدایت کن ، راه کسانی که آنان را مشمول نعمت خود ساختی. جوییم می

.و نه گمراهان; اى کرده

)سوره الفاتحه(

در این حالت ما در اثنای عبادت در حقیقت به خود، به راه و روش زنده گی خود، به اهداف خود، و به این

، حقیقت که پروردگار مهربان از ما دور نیست و با ما مستقیما در ارتباط است، و می توانیم از او استمداد بجوییم

این حالت ما را از ماشینی گری های علت و معلول و زحمات روزانه که اکثرا در اثر تنبهات . متوجه می گردیم

و به . درونی و بیرونی می باشد برای لحظه یی فراغت می دهد، و به ما وقت می دهد که لحظه یی با خود باشیم

گفته موالنا

کز بهر نان و بقل را چندین نشاید ماجرا

ین ترتیب با آن خود اصلی و ایدیالی مان ارتباط می گیریم، به او نزدیک تر شده و روح و روان مان را تازه به ا

می کنیم که هدف از زنده گی ما تنها نان پیدا کردن محض نبوده بلکه ما وظیفه و مسؤولیت بزرگتر دیگری نیز

Page 95: اسرار رشد شخصیت

دانسته " آنان را مشمول نعمت خود" ر داریم، و آن رسیدن به آن درجه ی از آدمیت است که خداوند ج آن

. است، و به تحقیق آن کسان انسان های حقیقی و اصلی هستند که ما بخاطر رسیدن به آن مقام می طپیم

وقتی ما متوجه این حقایق می شویم، و در عین این که خداوند ج را به استمداد می خواهیم ، خود را نیز

می گذاشته ایم در راه هدف اصلی مان، و همین است که ما می گوییم تلقین به نفس می کنیم، در حقیقت قد

. عبادت صبراست، عبادت هدفمندی است و عبادت راه به هدف رسیدن است

مشخص ساختن هدف

وقتی هدفمندی مطرح می شود، منظور این است که شخص باید خوب بداند که درزنده گی چی می خواهد،

از شکل آرزو براید، وقتی هدفمندی مطرح می شود، منظور . لی مشخص شودالبته ضرور است که این هدف خی

مقصد این . آرزو نیست، که شخص آرزو کند کاشکی ریس جمهور مملکت شود یا مانند فالن آدم باشد وغیره

.نیست که آرزو خوب است یا بد، بلکه منظور این است که هدفمندی از آرزو داشتن فرق دارد

علومات جمع کردن در مورد هدف است، این که هدف چیست، چی خصوصیاتی قدم اول برای خود م

فرضا اگر می خواهد که مقامی را بدست بیاورد، الزم است که در مورد آن مقام تا حد ممکن معلومات دارد،

می بدست بیاورد، از تمام جزییات آن، شخصی را که فعال در آن مقام کار می کند مطالعه کند، ببیند که چه

کند، تمام ابعاد زنده گی او را، کار او را، فعالیت های روزانه، مشکالت، سختی های آن کار، شرایطی را که برای

اگر یک شخص می خواهد پولدار شود، هدفش پولدار شدن است، باید . بدست آوردن آن مقام الزم است و غیره

را، همان نوت های کاغذی را، می خواهد، یا چیز مشخص بسازد که چقدر پول و سوال عمده این که او تنها پول

اگر . های دیگری که فکر می شود با پول بتوان خرید، در هر کدام این صورت ها در حقیقت اهداف مختلف است

. یک شخص تنها همان نوت های کاغذی را هدف قرار بدهد باید مقدار آن را تخمین بزند

یک اصل . رط رسیدن به آن آماده کردن تصویر ذهنی استقدم بعدی برای مشخص ساختن هدف و حتی ش

کلی است که قبل از بدست آوردن هر هدفی باید اول ذهن آماده ساخته شود، تمام جزییات آن هدف همچنان

که در واقعیت است داخل ذهن شود، شخص باید در ذهن خود را گاهی در حالی احساس کند که به هدف

این حالت حد اقل روزانه یکبار در ذهن تکرار شود، تا این که ته . لت قرار داردرسیده است و عمال در آن حا

در مثال باال بعد از این که تمام معلومات ممکنه جمع آوری . نشین شود و داخل بخش های اساس ذهن شود

ست گردید، شخص باید شروع کند به آماده ساختن ذهن خود برای بدست آوردن آن مقام و این بدان معنی ا

که شخص از قبل باید خود را شایسته آن مقام بداند، و مقام را نسبت به خودش بسیار باال ورسیدنش را ناممکن

.نپندارد

در قدم دیگر خرج یا مصارفی که باید شخص بپردازد تا هدف را بدست بیاورد و هم قبل از قبل راجع به

صول می کند، در حالی فکر باید کرد که گویی پرداخت بهای آن دستاورد های که از طریق رسیدن به هدف ح

کمی "زیرا این یک اصل است که هر چیز بهایی دارد که باید پرداخته شود در دنیا . هدف را بدست آورده است

Page 96: اسرار رشد شخصیت

مثال فرد مثال باال باید ببیند که برای بدست آوردن . به معنی اساسی آن وجود خارجی ندارد" در مقابل هیچ

ی را باید بپردازد، فرضا چقدر وقت را باید مصرف کند، چقدر انرژی را باید صرف کند، و هم مقام مذکور چه بهای

چه اندازه از سایر دارایی های خود مصرف کند تا مقام را بدست بیاورد، و همچنان بعد از بدست آوردن آن چی

. ان بپردازدامتیازاتی را صاحب خواهد شد، و بخاطر آن امتیازات چی بهایی را باید درآن زم

در کوشش عملی رسیدن به هدف از اصول پنجگانه تکامل خودی باید در عمل کار گرفت، صبر، تفاهم، آموزش

اینها باید چنان عملی شوند که گویی عادت شده باشند، از آنها . و خرج در حقیقت وسیله های اساسی استند

. د را حتما می دهند باید باور و یقین داشته باشیدنتایج بسیار معجزه آسا و برق آسا نخواهید، آنها نتایج خو

روان انسان یعنی میکانیزم هدفجویی باید وقت داده شود، یعنی ) اوتوماتیک(در اخیر باید به میکانیزم خودکار

زیاد فشار باالی دماغ و مغز و جسم ضرور نیست، وظیفه عمده انسان این است که هدف خود را تا اندازه آخر

سازد، آنچنانکه تمام جزییات آن حالتی را که گویی به هدف رسیده است، باید درذهن خود تصویر مشخص ب

بعد از آن خود را در اجرای امور عملی که تکامل خودی می خواهد، قرار بدهد، یعنی راه خود را روشن . کند

فعالیت میکانیزم خودکار اجرا می شود، ذهن انسان با) اوتوماتیک(دیگر کار اصلی به طور خود بخودی . کند

. هدفجویی پی هدف می رود، در خواب و بیداری در پی یافتن راه هایی می شودکه شخص را به هدف برساند

کوشش ارادی که باالی مغز و روان فشار می آورد، رفع شده و شخص از این که به هدف نرسیده است یا این که

کامال مانند این که تمام مقدمه های کاری را چیده و باالخره . بسیار کند پیش می رود، در تشویش نباید باشد

.کار را به شخص ماهر آن سپرده است، باید احساس راحتی نماید

مشخص ساختن هدف آنچنانی که در اینجا مطرح شد پروسه ی آسانی نیست، از جمله ده نفر صرف یک نفر

مشخص ساختن هدفش گردید به یقین میتوان گفت که او اگر بتواند آن را انجام بدهد، و هر کسی که موفق به

سختی و مشکل مشخص ساختن هدف در این است که هر انسان یک عالم آروز . را باید به هدف رسیده پنداشت

دارد، و هر روز زنده گی یک آرزوی جدید به ارمغان می آورد، اگر این آرزو ها دسته بندی شده بتوانند، آنهاییکه

می ا رزند به هدف تبدیل شوند، و آنهاییکه صرف در اثر عکس العمل های زمانی و مکانی بوجود آمده واقعا

ومانند باران بهاری دو باره خاموش خواهند شد، از دایره هدف خارج ساخته شود، دیگر برای مشخص اند،

آرزو ها عموما الزم مهم این است که آرزو از هدف باید فرق شود، .ساختن هدف کدام مشکلی باقی نمی ماند

زمانی که انسان در کار های نیست که واقعی باشند، و این آرزو ها گاه گاهی به سراغ انسان می آیند، و بعدا

باز در اوقات بیکاری و بعضی مواقع خاص روز مره خود غرق می شود، از بین میروند، فراموش میگردند، و بعدا

با یک طرف کردن این چنین آرزو ها یا فراموشی آنها قدم بسیار بزرگی در راه . دیگری به سراغ انسان می آیند

. مشخص ساختن هدف گذاشته می شود

ترک آرزو کردم رنج هستی آسان شد

Page 97: اسرار رشد شخصیت

وقتی هدف مشخص شد راه مشخص می شودو انرژی و وقت و منابع که در اختیار انسان است در همان راه

. ه هدفش میرساندمشخص به مصرف می رسد، و انسان را ب

برای این که بتوانیم آرزو های مختلف را تحت یک هدف جمع کنیم، اول باید آرزو های واقعی را از خیاالت جدا

بعد از این که تمام . کنیم، زیرا طوری که قبال نیز گفته شد بعضی از آرزو ها می توانند که غیر واقعی باشند

در نظر داشت آنها اهداف را مشخص ساخت، بهترین راه این است که یک آرزو های واقعی باقی ماند، می توان با

هدف بلند که در آن تمام آرزو های واقعی برآورده شود تعیین شود، به تعقیب آن اهداف کوچک تر که در مدت

مان های کوتاه تر قابل بدست آوردن اند باید تعیین گردند، به شرط آن که این اهداف در نهایت انسان را به ه

در این قمست باید تا حد ممکن واقع بین بود و موقعیت فعلی خود را که در کجا قرار . هدف بلندش برسانند

اما نباید فراموش کرد که محدود کردن خودی که انسان امکانات . داریم و به کجا می رویم، باید واضح ساخت

بسیاری به همین فکر که شاید . راه زدوده شودخود را نادیده گرفته و خود را حقیر بپندارد نیز باید از میان

شایسته گی آن را نداشته باشند، اهداف بلندی را نمی گزینند، اما باید باز هم تکرار کنیم که شما منحیث یک

منظور از واقع بینی در این است که اهداف . انسان شایسته گی هر مقامی را دارید، خود را محدود نسازید

ان را که رفته رفته شما را به هدف اصلی تان میرساند، به خوبی و با در نظر داشت واقعیت کوچکتر یا نزدیک ترت

به طور مثال اگر هدف بلند یک شاگرد مکتب این باشد که یک متخصص امراض قلبی در .باید ترتیب کنید

اکولته طب شدن، علم طب گردد، باید اهداف کوچک ترش، به پایان رسانیدن موفقانه مکتب، بعد از آن شامل ف

کسب تجارب بیشتر، و باالخره انجام دادن تحصیالت عالی به تعقیب آن فراغت موفقانه از فاکولته طب، بعدا

تخصصی در رشته مذکور همه اهدافی اند که شخص را باالخره به هدف عمده اش که متخصص امراض قلبی

ن اهداف خورد ترش داشته باشد زیرا این اهداف در اوایل باید شخص تمام توجه را به رسید. است می رسانند

است که او را به مقصد اش میرساند، اما در جریان هر قدم، هدف نهایی و اصلی اش از نظر دور نیست، و هر

.کاری را که می کند در حقیقت چشمش به هدف نهایی است، تا این که به آن برسد

.ان بدهیم قرار ذیل خواهد بوداگر بخواهیم که گفته های باال را در یک شکل نش

متخصص ماهر امراض

قلب

تحصيالت عالی در

مسلک ا ط

عملی تجربهدر طبابت پيدا کردن

مکتب را موفقانه به

پايان

در امتحان کانکور

موفق شدن

فاکولته طب را موفقانه

تکميل کردن اهداف نزديک

اهداف دورتر

هدف اصلی

Page 98: اسرار رشد شخصیت

ولی اگر شخص بخواهد یک عالم طب گردد و آرزوی دیگرش این باشد که یک هنرمند موفق تیاتر باشد، در

در اینجا است که شخص در بین آرزو های مختلف که هر کدام شخص را به طرفی . اینصورت مشکل خواهد شد

دو دلی قرار می گیرد، شاید چنین شخصی هیچ گاهی نتواند که تصمیم می کشاند، قرار گرفته و در یک حالت

و نه هم هنرمند بگیرد که یکی از این دو رشته را پیش ببرد، و بسیار احتمال دارد که نه کدام عالم طب گردد

که آیا در چنین حالتی باید انسان بخاطر تعیین هدف یک کار عمده بکند، و آن این است که ببیند. موفق تیاتر

کدام یک از اهداف زیاد تر مطابق اصل انسانی اوست، یا بهتر است بگوییم کدام یک بهتر او را به یک انسان

حقیقی نزدیک تر میسازد، در کدام حالت او خود را بیشتر راحت احساس می کند، و روح و روان او آرامش پیدا

خص بسنجد که بهای که باید برای رسیدن به و یک شاخص دیگر برای انتخاب این است که باید ش. می کند

یا به عباره دیگر آیا رسیدن به یکی از این دو هدف . این دو هدف بپردازد، و دستاورد آن چقدر باهم سازگار اند

زیرا اکثر آرزو ها بنا بر ذوق عامه، و نظر سایرین به مانند ). بها و ارزش(به بهایی که باید بپردازد، می ارزد یاخیر

عکس العمل درمقابل محیط تشکل می یابند، اما وقتی خوب سنجش شوند، آن قدر ها هم که فکر می شود یک

.نمی ارزند

بسیاری ها نمی توانند که یک هدف مشخص داشته باشند زیرا آرزو های زیادی دارند که تقریبا مخالف یکدیگر

ین یک مشکل عمومی است، تقریبا تمام مردم به ا. اند یا این که آرزو ها را نمی توانند در یک هدف جمع کنند

گرچه به راستی مشکل است که آدم بتواند از بعضی آرزو هایش بگذرد اما از طرف . این مشکل دوچار هستند

دیگر این هم مشکل است که یک آرزو آدم را به طرف شرق بکشاند و دیگرش به طرف غرب و توقع رسیدن به

های اند که جهت هر کدام شان به طرف مقابل دیگر شان است و وقتی که مانند ویکتور. هردو هم باشد

هر کدام به حصول ) محصله(مجموعه آنها گرفته شود یک ویکتور کوچک بدست می آید که از جمع الجبری

مانند شکل ذیل. آمده است، باعث ضیاع انرژی، وقت و توان انسان می گردد

+ =

مقداری از امکانات بيهوده مصرف

.ميشوند

ی را مشخص بسازید و با خود تعهد نمایید که برای رسیدن به این هدف خود را وقف اگر بتوانید برای خود هدف

XE به گفته آیت الله محمد آصف محسنی. خواهم کرد مطمین باشید که به هدف تان می رسید

یک روزي کاسه به کوزه کار ها طوري جور مي شود که تصور هم کرده نمي توانید، “ "محمد آصف:محسنی"

."و مي بینید که در یک قدمي هدف تان قرا گرفته ایدمي خورد،

Page 99: اسرار رشد شخصیت

شرط عمده داشتن هدف مشخص است، تالش های بسیار خسته کننده بدون هدف مشخص فقط ضیاع وقت و

. انرژی است

سرگذشت چاپ و نوشتن یکي از کتاب هایش را شرح مي دهد، او "محمد آصف:محسنی" XE شیخ آصف محسني

در آن زمان درعراق بودم و "..وي مي گوید . آن طبع و نشر شده است60ست که از جمله کتاب نوشته ا93اینک

و مي ) دست نویس آنرا(تدریس مي کردم، یکي از کتاب ها را با بسیار مشکالت، به کمک مالي شاگردانم، تمام کردم

که من آنچه در توان مي گفتم روزي به زیارت حضرت امیر رفتم و با زاري در دل . خواستم که آنرا طبع و نشر کنم

داشتم کردم، اما اکنون هر قدري که فکر مي کنم هیچ راهي در خاطرم نمي آید که به کمک آن بتوانم هزینه طبع و نشر

اکنون احساس بیچاره گي مي کنم و نمي دانم که چه . کتابم را بپردازم، از طرفي دیگر عزم کرده ام که کتاب را طبع کنم

." کنم

بعد از اندک زماني کتاب به بسیار خوبي طبع و نشر شد بدون آنکه من بیشتر در آن مورد تالش کرده " گوید شیخ مي

منظور این است که زمانی که هدف تان برایتان مشخص شد، دیگر جای تشویشی باقی نمی ماند، و متیقن باشید ." باشم

. که وسایل آن مهیا گردیده و به هدف می رسید

تکامل خودی بهترین هدف همان است که انسان را به هدف نهایی اش که همانا خلیفه خداوند ج از نظر مکتب

در این جمله بسیار اهداف را می توان تعیین کرد، و در . در روی زمین است، و به کرامت انسانی اش میرساند

رد، یکی این که رسیدن به تعیین نمودن اهداف کوتاه مدت چند فایده دا. مدت های کوتاه و دراز به آنها رسید

آنها در یک محدوده زمانی و مکانی خاص امکان پذیر است، دیگر این که وقتی انسان به یک هدف، و لو خیلی

و . کوچک، نیز برسد در حقیقت میکانیزم موفقیت در روان آدمی زیاد تر تشویق گردیده و بیشتر فعال می شود

داف در حقیقت یک قدم به هدف عمومی یا مرام خود نزدیک سوم این که با رسیدن به هر یک از چنین اه

. خواهیم شد

کسانی را که خداوند ج توصیف کرده است، و آنان صبر می کردند، بهترین اهداف داشته اند، با وجود این که

ه مانند اهداف خوردتری از قبیل موفقیت در زنده گی خانواده گی نیز داشته اند، آنها توانسته اند با وجود این ک

و اوالد و خانواده داشته باشند، مانند سایرین نان پیدا کنند، کار سایر انسان ها در یک دنیا زنده گی کنند، زوج

کنند اما اهداف بلند ترو راه و روش خاصی نیز داشته اند که به صبر ضرورت داشته است، آنها تنها به این که ما

یخواهند، چه هستند، و چه می کنند، در ظاهر عبادات مصروف مسلمان هستیم و بدون این که بدانند چه م

. نبوده اند، مسلمانان شعوری و انسان های هدفمند بوده اند

و آنانیکه چون پند داده می شودایشان را به آیات پروردگار ایشان کر و کور نیافتند به شنیدن آن ، و آنانیکه میگویند ای

و از فرزندان ما روشنی چشم و بکن ما را پیشوای متقیان آن جماعه جزا داده می پروردگار ما ببخش ما را از زنان ما

. شودایشان را محل بلند به مقابل آنکه صبر کردند

)سوره الفرقان آیه های هفتادو سه، هفتادو چهار و هفتادو پنج(

Page 100: اسرار رشد شخصیت

اهداف کاذب

به هدف دارند، مانند مرد تشنه بعضی مردم پی اهداف کاذب می روند و همین است که همیشه گله از نرسیدن

که در بیابان دنبال سراب می رود و هر چند که پیش می رود، سراب دور تر می شود، هیچ گاهی به هدف شان

در هر نقطه ایکه می رسند، می بینند که باز هم باید بروند، خسته می شوند، بد بین می شوند و . نمی رسند

از جمله مثال های این نوع اهداف یکی هم پولدار . چیزی دستگیرشان شودباالخره از پا می افتند بدون این که

شدن است، اگر خوب غورکنیم پولدار شدن یک هدف مشخص شده نمی تواند، آیا می ارزد که انسان همه چیز

خود را به خاطر پولدار شدن از دست بدهد، و اگر از دست هم بدهد در مقابل چقدر پول، آیا مقدار آن تعیین

آیا می توان یک شخصی . شده می تواند، آیا نفس به یک ملیون قانع می شود؟ یا به ده ملیون کامال مبهم است

را که در آخرین لحظات عمر، به یک مبلغ درشت دست یافته است، و بعد از لحظه یی جان داده است، به هدف

به طور مثال ده ملیون دالر را بدست رسیده تصور کرد؟ آیا می شودصبر کرد تا آخر عمر تا این که مبلغ

مال از بهر آسایش عمر است، نه عمر از بهر گرد " "شیرازی:سعدی" XE بیاوریم؟ در حالیکه به گفته سعدی

در حقیقت می خواهد با پول بعضی از چیز های دیگری را بدست کسی که می خواهد پولدار شود" . کردن مال

درست است که پول از جمله دارایی . ت به خود پول اهداف واقعی تر دانستآورد، که می شودآن چیز ها را نسب

مثال اگر پول نباشد، ذکات . ها محسوب می شودو با استفاده از آن بسیار نیکویی ها را می توان دریافت کرد

خریدن دادن امکان ندارد، حج رفتن امکان ندارد، حتی نان خوردن و نان دادن خانواده امکان ندارد، لباس

اما طوری که قبال . امکان ندارد، و خالصه امروز ما باید تمام احتیاجات خود را در مقابل پول بدست بیاوریم

ازعقیده و ایمان مان گفته شد و باز هم تکرار می کنیم، پول هد ف شده نمی تواند زیرا نمی ارزد که ما مثال

و یا نمی ارزد که ما در مقابل پول . ل ذکات بدهیم، و یا حج کنیمبگذریم تا این که پول پیدا کنیم و باز از آن پو

. آبرو و عزت خانواده خود را زیر پا کنیم تا این که با آن پول بتوانیم احتیاجات آنها را رفع کنیم

اما اگر اهداف واقعی را در نظر بگیریم، هیچ کدام شان پول پیدا کردن و حتی زیاد پیدا کردن آن را مانع نمی

شوند، در بسیاری از حاالت انسان وقتی به طرف اهداف بلند خود حرکت کند زمانی متوجه می شودکه اصال

شخصی (نداشتن پول آن قدر هم محسوس نمی شود، اگر باز هم مثالی را که در باال ذکر کردیم مد نظر بگیریم

بلند تر و واقعی تر معلوم می باز این یک هدف نسبتا) را که هدفش اخذ تخصص درتداوی امراض قلبی بود

شود، واضحا وقتی آن شخص به هدفش می رسد، به مردم خدمت می کند، مردم هم در مقابل این خدمت مزد

. خوبی به وی خواهند داد، و او پولدار خواهد شد

داوند هدف عمده ایکه مکتب تکامل خودی در پی آنست انسان شدن است، آن انسانی که درخور نام خلیفه خ

در زمین باشد، آن انسانی که مالیک به کرامت اش سر سجود گذاشته اند، آن انسانی که طبیعت را تسخیر می

کند، آن انسانی که باعث بهبود زنده گی سایرین می گردد، در زنده گی سایر انسان ها نقش دارد، و

زه در می یابد که پول و سایر اهداف چنین انسانی هر قدر به هدفش نزدیک تر می شود، به همان اندا واضحا

کاذب چقدر ناچیز هستند، چقدر خورد و کوچک هستند، و افسوس میخورند به حال آنکسانی که عمری را در

و آنهایی . تشنه و گرسنه و خسته و ناالن از دست داده اند و اکثر ایشان هم به آن نمی رسند پی این سراب ها

Page 101: اسرار رشد شخصیت

ز های را در این راه از دست داده اند که دیگر این پول نمی تواند یک هزارم هم که رسیده اند چون آن قدر چی

.آن را دوباره برایشان مسترد کند

من در هنگامي که محصل فاکولته طب "، "داکتر فیروزالدین:فیروز" XE به گفته داکتر فیروزالدین فیروز

اندن کارهم می کردم، زماني که داکتر شدم و مشکالت اقتصادي داشتم که برای رفع آن در پهلوی درس خو بودم

باالخره متیقن شدم که مشکالت اقتصادي چیزي نیست صاحب وظیفه و معاش شدم، باز هم مشکالت اقتصادي داشتم،

کامال حل شود، همیشه ما با آن سر دوچار خواهیم بود، اگر زنده گي خود را وقف پول پیدا کردن هم بکنیم و تمام که

را به دست بیاوریم باز هم مشکالت اقتصادي مان حل نخواهد شد زیرا در هر قدم ضروریات مان بیشتر مي شود، پول دنیا

و به اصطالح حرص مان ازدیاد مي یابد، پس بهتر دیدم که براي خود اهدافي داشته باشم ماوراي پول و آن وقت متوجه

و دیگر احساس نکردم که مشکالت اقتصادي دارم یا این شدم که در کیفیت زنده گي ام تغیر مثبتي رونما شده است،

." مشکالت بسیار جدي است

همان طوری که خود . یکی دیگر از چنین اهداف کاذب که اکثریت در پی آن روان اند، شهرت و محبوبیت است

فراط فعالیت را قربانی پول پیدا کردن یک افراط از غریزه خورد و نوش است، این هدف کاذب هم یک انحراف و ا

.غریزه تبارز ذات است

تمام انسان ها را خداوند ج قسمی ساخته است که احساس مهم بودن دارند، این را ما بنام غریزه تبارز ذات

گفتیم، هر کس می خواهد که مهم باشد، و دیگران این مهم بودن او را قبول کنند، به او از آن نگاه احترام کنند

ن بدانند، این یک غریزه مانند غریزه خورد ونوش است، یک چیز طبیعی است، و یک حق و او را برتر از سایری

اما وقتی ما آن را افراطی یا انحرافی می گوییم که انسان سایر غرایز و خواست های طبیعی . هر فرد است

اسند و محبوب خودش را فراموش کند، و تمام تالش او برای همین باشد که باید مشهور شود، و مردم او را بشن

وقتی این غریزه به هدف تبدیل شد به انحراف می گراید و عینا همان طوری که در قسمت پول . همه گان باشد

زیرا نمی . گفته شد، نه تنها انسان به آن نمی رسد بلکه ارمان و حسرت و بد بینی جای همه چیز را می گیرد

این هدف برسد، و باالخره تا کی ، تا چی وقت محبوب مردم ارزد که انسان از همه دارایی های خود بگذرد تا به

بودن، اصال چی ضرورتی است، آیا خداوند ج ما را برای همین هدف خلق کرده است که یک تعدادی برایمان

. قبول کنیم و خوش باشیم چاپلوسی کنند، و ما را مهم تر از همه بدانند و ما هم

حرکت های بی هدف

در صورتی که انسان هدف معینی نداشته باشد به آسانی برای هدف سایرین مورد استفاده قرار قبال گفته شد

یک موضوع که بسیار دیده شده است، تعداد زیادی از مردم برای خود رهبر، الگو، پیر یا مرشدی . می گیرد

س است و رهبران این موضوع در سیاست زیاد محسو. دارند که آنها را به سوی هدفی رهنمایی و رهبری کند

زیادی به نام های مختلفی توانسته اند یک تعدادی را به نام های مختلف و برای اهداف مختلفی به پیروی از

این یک کار بسیار . خود دور یک حلقه به نام های حزب، سازمان، جمیعت، تنظیم یا تحریک جمع نمایند

Page 102: اسرار رشد شخصیت

و سهم گیری مردم در آنها نمایانگر پیشرفت ضروری در یک جامعه متمدن است، یعنی تعدد چنین حرکت ها

. یک جامعه بوده و به مردم نیرو می دهد تا جلو زور گویی و یکه تازی گرفته شودولی یک نکته در این همه حرکت ها قابل ذکر است و آن این که چنین حرکت ها صرف زمانی حقیقی و درست

ارند یک جا جمع شده و تحت قیادت یکی از هم اند که یک تعدادی از مردم که اهداف مشترک و مشابه د

. هدفان خویش، که قابلیت قیادت و رهبری را داشته باشد، حرکت نمایند در غیر آن حرکت بی هدف می باشد

وقتی می گوییم حرکت بی هدف، این بی هدفی پیروان و یا دنباله روان است، که به پیروی کور کورانه از

متأسفانه بسیار . ن سیاست و چی در دنیای مذهب، عمری را ضایع می سازندشخصی تحت هر نام، چه در جها

زیاد مردم دیده می شوند که در چنین حرکت های بی هدف مصروف اند و منابع و امکانات و انرژی و قت و

. حتی جان های خود را در این حرکت ها از دست داده اند از کسی یا کسی را به رهبری پذیرفتن پیروی کردن: " می گوید "داکتر انور:جبارخیل" XE داکتر انورالحق جبارخیل

کار بدی نیست، زیرا هر کس نمی تواند رهبر شود، و ضرور است که بعضی انسان ها در تحت رهبری کسی دیگری حرکت کنند، اما

کت، چه سیاسی یا غیر صرف این عمل در حالتی مجاز دارد که به سوی هدف واالیی در حرکت هستیم و معتقدیم که این حر

و در هر موقعی که تشخیص دادیم که رهبر یا پیشرو حرکت از رفتن به سوی هدف . سیاسی، ما را به هدف مان نزدیک می کند

و این کار صرف از عهده کسی بر می آید که هدفمند . باید از پیروی چنین رهبری به زودی صرف نظر کرد انحراف کرده است،

." با چشمان باز و آگاهانه به پیش می روداست، و در هر حرکتی

انسان هدفمند نمی گذارد که شخصی به نام رهبر از توانایی ها و امکانات او استفاده سؤ نموده و به راهی برود

. که به هدف منتهی نمی شود

ین خود این گفته معنی این را نمی دهد که انسان نباید رهبری را قبول کند، و همیشه خود خواه باشد، ا

یکی از اصول مکتب .خواهی نیست، باید متوجه شد که انسان هدفمند همیشه در یک جمیعت حرکت می کند

و به این ترتیب شاگرد مکتب تکامل ) بعدا از آن به تفصیل بحث خواهد شد(تکامل خودی ایجاد ذهن برتر است

یعنی با کسی که . شرط عمده استخودی باید با یک جمیعت در حرکت باشد نه به تنهایی، اما هدفمندی

منزل مقصودش را نمی دانیم، و یا می دانیم که اوبه سوی هدفی غیر از آنچه ما می خواهیم در حرکت است و

قبول چنین کسی که با ما به سوی عین هدف . یا این که در راه نا درستی روان است، نمی توان هم گام شد

وقتی که مکتب تکامل خودی به ایجاد . مکتب تکامل خودی کفر استروان نیست به حیث پیرو یا رهبر از نظر

ذهن برتر فرا می خواند، منظور ایجاد جمیعتی از هم هدفان است، در آن مهم نیست که شما رهبر باشید یا

پیوند تان با سایر اعضای جمیعت به اساس هدف تان است، )چه رهبر باشید یا پیرو(پیرو زیرا در هر دو صورت

تجربه نشان . هردو ناقص می شود صورتی که هدف متفاووت باشد، راه متفاووت می شود و پیروی و رهبریدر

داده است که لکه بدنامی دامان پاک آن عده از رهبرانی را گرفته است که پیروان شان به هدفی غیر از آنچه

رو ساده در حرکت های نا سنجیده خودشان داشته اند حرکت می کردند، هما نطوری که جان و مال هزاران پی

.شده از دست رفته است و فاجعه های بزرگی را به بار آورده است

در یک حرکت هدفمندانه شما هر لحظه می توانید که جمیعت را ترک بگویید، اگر دریابید که هدف یا راه فرق

ل مقصد خود در حرکت شاگرد مکتب تکامل خودی دنبال شخص نمی رود، بلکه هدفمندانه دنبا. کرده است

. است

Page 103: اسرار رشد شخصیت

XE اگر من از راه محمد" که رض "بن خطاب:عمر" XE هدفمند آن شخصی بود که در جواب سوال عمر

: ، در حالی که دست به شمشیرش می برد، گفت" ص کجروی کنم و به بیراهه بروم شما چه می کنید؟ "پیغمبر:محمد"

. "با این شمشیر سرت را از تنت جدا می کنیم"

Page 104: اسرار رشد شخصیت

ترس و بیصبری

. انسان دونوع ترس دارد، یکی ترس طبیعی یا غریزی و دوم ترس اخالقی

یکی ترس طبیعی یا غریزی که هدف آن حفظ حیات فردی انسان است در وی از بدو تولد وجود داشته، و حتی

کار و تحرکیت باز این نوع ترس تا این که بسیار افراطی نشده و انسان را از. که در حیوانات هم موجود است

. یک پدیده نورمال است) خورد و نوش، جنسی، تبارز ذات، پدری و مادری وغیره(ندارد، مانند سایر غرایز انسانی

همین غریزه ترس است که وظیفه محافظت انسان را از نابودی دارد، و باعث می شودکه انسان خود را بیهوده به

. اید خود را محافظه کندخطر مواجه نساخته و در صورت بروز خطر ب

در حقیقت هدف آن حفظ حیات معنوی انسان است، که از دو طرف بر انسان متحمل دوم ترس اخالقی که

وجدان، ضمیر یا (و دیگری از طرف داخل ) پولیس و قضا و حقوق و محکمه(می شود، یکی از طرف خارج

). دانش ذاتی انسان به خیر و شر

ک اندازه ی نورمال است، که اگر به شکل درست و متناسب در نظر گرفته شوند تا هر دوی این نوع ترس تا ی

کمکی برای رسیدن انسان به اهداف بلند نماید در حقیقت همان فضیلتی است که مردم آن را شجاعت می

مهم این اما این ترس ها اکثرا به شکل افراطی یا انحرافی در انسان ها دیده می شوند، و یکی از اسباب. گویند

بلی چنین ترس در حقیقت . افراط و انحراف ترس که خود باعث هزاران رذیلت می گردد همانا بی صبری است

کرم "ابن ابی طالب:علی" XE در نصایح حضرت علی. یک حالت بی صبری و یا یقین نداشتن به آخر کار است

اکثریت اشخاص به علت داشتن . تبه حق که چنین اس. الله وجه آمده است که ترس بزرگترین گناه است

از همین جهت .چنین ترسی است که دست به اعمال نادرست زده و از مقام شایسته انسانی خود دور می مانند

یعنی هیج کدام منبع ترس ویا امیدی وجود . است که در کلمه طیبه می گویم که نیست هیج معبودی مگر الله

دکه شرک نیز در حقیقت ناشی از ترس بوده وآن مرضی است قرآن آن را در این جا دیده می شو. ندارد مگر الله

ترس از گرسنه گی، ترس از بیخانه گی و ترس از بعضی اشخاص همه به راستی . بزرگترین گناهان می پندارد

. گناه بزرگی بوده وباعث می گردند تا انسان از راه اصلی که همانا پرستش خداوند یکتا می باشد، منحرف گردد

و تنها از من بترسید ! از آنها نترسید. ترساند می) اساس، با سخنان و شایعات بی(این فقط شیطان است که پیروان خود را

اگر ایمان دارید

)سوره آل عمران آیه یکصد و هفتادو پنج(

چگونه می توان از این ترس ها رهایی یافت؟

Page 105: اسرار رشد شخصیت

عشق دلیر سازد و همه ترس ها : "پاسخ می دهدتبریز به این سوال، این گونه "تبریزی:شمس" XE شمس

".ببرد

و سایر عارفان به آن اشاره می کنند همانا یک حالت هدفمندی می "تبریزی:شمس" XE عشقی که شمس

وقتی که انسان هدف معینی دارد و زنده گی خویش را وقف رسیدن به هدفش می کند، و به درستی . باشد

شخصی که در یک . او را از راه نمی کشد دیگر ترس های انحرافی و افراطیراهی که می رود یقین کامل دارد

مقام اجتماعی یا سیاسی قرار می گیرد و امانت دار ملت می گردد، همین ترس انحرافی از آینده است که او را

ام هدف زنده به دزدی و اختالس و حتی قتل و سایر رذیلت ها وامی دارد، زیرا او کدام هدف بلند تری ندارد، تم

. گی اش مادیات می باشد

.مهمترین پیامی که خداوند انسان ها را به آن مژده داده است رهایی از ترس است

هر ) ستاره پرستان( اند، و کسانی که به آئین یهود گرویدند و نصارى و صابئان ایمان آورده) به پیامبر اسالم(کسانی که

گونه و هیچ; ند ، و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم استگاه به خدا و روز رستاخیز ایمان آور

.ترس و اندوهی براى آنها نیست

)سوره البقره ایه شصت ودو(

نه ترسی بر آنهاست و ; آرى، کسی که روى خود را تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است

. شوند نه غمگین می

)سوره البقره آیه یکصد و دوازدهم(

بلی چنین نوع ترس در حقیقت مخالف صبر است، یعنی کسی که صبر نکند به ترس مواجه می شود، انسان

قطعا در زنده گی به حاالتی دوچار می شودکه تحمل آن مشکل است، و حتی که بعضا آینده تاریک می نماید،

و غیره انسان را به وادار به ترس و بعدا وادار به صد ها رذالت می گرسنه گی و از دست دادن کار و نام ونان

اما آنهایی که صبر می کنند در حقیقت ترس را مهار کرده اند، هر مشکلی که در زنده گی باالیشان بیاید . کند

. آن را یک قدمی از زنده گی و آزمایش دانسته در راه خود با استقامت و صابر باقی می مانند

و بشارت ده به ; کنیم ها، آزمایش می همه ی شما را با چیزى از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوهقطعا

! صبر کننده گان

)سوره البقره آیه یکصد و پنجاه و پنج(

تمام پیغمبران و انسان های بزرگ وقتی که برای اصالح مردم مؤظف شده اند کاری که کرده اند همین بوده

ترس مایه همه بدبختی های انسان ها به ی و انحرفی مردم را بکاهند، زیرا این نوعتفااکه ترس های خراست

Page 106: اسرار رشد شخصیت

صبر و استقامت در میان وقتی راه و روش زنده گی درست باشد، زنده گی هدفی داشته باشد،. شمار می رود

ویکار بیاید، و زمانی که انسان برای باشد، وقتی عقیده به خداوند جای شرک را بگیرد، زمانی که منطق انسانی ر

که مهم ترین آن بدست آوردن خوشنودی خداوند ج و پیدا کردن نام خلیفه خداوند ج (بدست آوردن اهدافش

انفاق می کند، و از آنچه دوست دارد خرج می کند، سایر انسان ها را از خود می پندارد، ) در روی زمین است

و باالخره وقتی انسان . ان همکاری می کند، و از همکاری آنان مستفید می گرددبرای بهبود زنده گی آنها با ایش

به جز خداوند مهربانش هیچ قدرتی را نمی شناسد و از آن نمی ترسد و توقع نمی داشته باشد، و آن خداوند را

به رزایل نمی دیگر از ترس دست . به خود نزدیک تر از رگ جان می یابد، دیگر برایش جای ترس باقی نمی ماند

خزیده و محکم چو کوهساران می به خود"زند، و دیگر از ترس خود را از دست نمی دهد، به خود متکی است،

. و از هیچ چیزی نمی ترسد"زید

در بخش ) IMC(رییس موسسه هیأت بین المللي صحي "داکتر انور:جبارخیل" XE داکتر انور الحق جبار خیل

هژده سال قبل در حالي : " همچنان مؤسس موسسه خیریه ابن سینا در این مورد چنین مي گویدافغانستان و پاکستان و

تا حال به صورت موفقانه . توظیف شدمIMCکه در دیار مهاجرت به سر مي بردم، به صفت رییس موسسه امریکایي

. ر پاکستان اداره مي کنم والیت افغانستان و براي مهاجرین د27برنامه هاي عرضه خدمات صحي و عمراني را در

در تمام مدت انجام وظیفه هدف من خدمت بهتر . بزرگترین راز موفقیت من در این بوده است که هرگز ترس نداشته ام

به مردم و اداره سالم موسسه بوده است؛ هیچگاهي از این که از وظیفه برکنار شوم ترسي نداشته ام، و حتي فکر مي کنم

هم مي شدم، از این که هدف من عالي و راه من درست است و به خاطر کسب رضایت خداوند ج اگر از وظیفه بر کنار

کار مي کنم، هراسي نخواهم داشت زیرا هدف من حفظ مقام نبوده بلکه ادامه در راه بدست آوردن آرمان بلند انساني ام

ام بسیاري یکي از دالیل عمده براي سؤ ترس از دست دادن وظیفه و مق. است که هیچ کسي آنرا از من گرفته نمي تواند

در صورتي که انسان هدفمند باشد، و هدف اش باالتر از مسایل ظاهري مانند . استفاده از مقام و فساد اداري مي باشد

مقام و غیره باشد، هیچگاهي از فکر این که وظیفه را از دست بدهد، نهراسیده و در راه خود با ثبات باقي مانده و با رذایل

به نظر داکتر جبار خیل موفقیت اصلي در اجراي درست وظیفه و حرکت به سوي هدف است، ." و فساد آلوده نمي شود

. نه در حفظ مقام و یا کرسي

. خداوند ج انسان راه رهایی از چنین ترس ها را به خوبی به ما بیان نموده است

) ;از آنها پیروى کنید(بیایند که آیات مرا براى شما بازگو کنند، اگر رسوالنی از خود شما به سراغتان ! اى فرزندان آدم

، نه ترسی بر آنهاست )و در اصالح خویش و دیگران بکوشند(کسانی که پرهیزگارى پیشه کنند و عمل صالح انجام دهند

. و نه غمناك می شوند

)سوره المص ایه سی و پنجم(

از مخالفت فرمان (همانها که ایمان آوردند، و ! شوند ارند و نه غمگین میاولیاى خدا، نه ترسی د) دوستان و(آگاه باشید

این است آن ! هاى الهی تخلف ناپذیر است وعده; ند)و مسرور(در زندگی دنیا و در آخرت، شاد . کردند پرهیز می) خدا

!رستگارى بزرگ

Page 107: اسرار رشد شخصیت

)سوره یونس آیه شصت و دوم الی شصت و چهارم(

Page 108: اسرار رشد شخصیت

وم یا صبرنکات عملی در مورد بخش د

شما به صبر در کار های روزانه ایتان نیز ضرورت دارید

د، بلکه صبر و استقامت را می توان داشته باشیحتمی نیست که شما در کار های بسیار بزرگ به صبر ضرورت

در هر کاری موانع موجود است، به ثمر رسیدن هر عملی محتاج وقت . در کار های عادی روزمره نیز تمرین کرد

. ست، ناصبور نباشید، کار تان را ادامه بدهید، باالخره ثمرش را خواهید دیدا

اراده ایتان را در کار های خورد و عادی روزمره تقویت کنید

اگر در اخیر روز بسنجیم بسیاری از آنها را انجام روزانه ما تصامیم زیادی می گیریم، خورد و بزرگ، و بعدا

اما اکثرا این ها بهانه اند تا دالیل، دلیل اصلی این است . فی برای انجام ندادن آنها داریمنداده ایم، بهانه های کا

ست می کردیم، اهمیتی قایل نشده ایم یا نتوانسته یکه ما اراده را به کار نیانداخته ایم، برای کاری که می بای

برای این که اراده را . نتیجه را بگیریمایم که آن را به هدف مان ارتباط بدهیم، و باالخره صبر نکرده ایم که

تقویت کنیم، بهترین کار این است که در امور کوچک و ناچیزی که روزانه تصمیم می گیریم که باید انجام

و ما هم تشویق می . بدهیم، جدیت بخرج بدهیم، حتما آن را انجام بدهیم، به این ترتیب اراده تقویت می شود

.به کار بیندازیمشویم که باید اراده را

بگذارید تا مردم اهداف تان را بدانند

کسانی که بیشتر اهداف خود را پنهان می کنند، عقیده دارند که سایرین سد راه آنها می شود، و این یک نوع

همان طوری که در بخش . بد بینی و ترس از سایرین است که در حقیقت یک نوع پندار است تا یک حقیقت

د، بعضی مردم عقیده به طالع و چانس دارند، و چون خود را به آن تلقین می کنند این پدیده در اول گفته ش

نزد ایشان به یک حقیقت تبدیل می شودکه نمی شودآن را به آسانی رد کرد، همانطور وقتی کسی به عقیده

خودی یک اصل عمده اما از نظر مکتب تکامل. بدبینی با مردم باشد، مشکل است که این عقیده اش عوض شود

اگر ما نخواهیم مردم اهداف مان را بدانند چگونه می توانیم با آنها . افهام و تفهیم و ایجاد تفاهم با سایرین است

به این منظور یکی از اهداف افهام و تفهیم همین است که ما بتوانیم سایرین را از اهداف مان . تفاهم ایجاد کنیم

طوری که به اصطالح از گردن خود با یک گفتن خالص کنیم، برعکس باید مطمین اگاه بسازیم، آن هم نه به آن

شویم که آنها توانسته اند ما را درک کنند، و بدانند که ما در زنده گی چی هدفی داریم و متیقن باشید که در

.اینصورت مردم نه تنها برای شما مزاحمتی نخواهند کرد بلکه با شما همکاری نیز خواهند نمود

اهداف ضمنی

وریم، آاین اصول را باز به خاطر می. همانا اصول مکتب تکامل خودی استمنظور ما در این جا از اهداف ضمنی

اگرچه اینها اهداف اصلی انسان نیستند، اما چون ما آنها را منحیث وسایل رسیدن به اهداف اصلی مان قبول

Page 109: اسرار رشد شخصیت

شد، در خواب و در بیداری، در خانه و در محل کار، شب و کردیم، پس الزم است که همه وقت در خاطر مان با

فرضا هدف . مثال واضح می سازیم این موضوع را با. روز در همه جا رشد این اصول یک هدف ضمنی باید باشد

عمده در یک مراسم فاتحه خوانی شرکت کردن، اطعاف ادعیه به روح متوفی است، اما یک شخص هدفمند و

خودی که می خواهد از هر فرصتی به نفع تکامل خودی استفاده کند اهداف دیگری نیز از شاگرد مکتب تکامل

این رفتن دارد، از مستحکم کردن روابط با اشخاص آشنا به شمول بازمانده گان متوفی، دریافت دوستان جدید و

م و رسیدن به اصل انکشاف افهام و تفهی شروع کردن پروسه افهام و تفهیم با آنان که همه در حقیقت باعث

تفاهم اند، در پهلوی آن شاید کسانی را ببیند که بتواند با استفاده از این فرصت از آنها چیزی بیاموزد، ویا هم از

گفتار، کردار و تجارب سایرین به نفع پروسه آموزش مستفید گردد، اتکا به خود و باالی خود حساب کردن را

، و باالخره در انکشاف اصل استفاده مؤثر از منابع به نفع تکامل خودی هم می تواند درچنین مواقع تمرین کند

. ویا خرج نیز می تواند کارهای بکند، مثال احسان به بازمانده گان متوفی یا کسانی که در آنجا مالقات می کند

رشد و کار، اهداف ضمنی دارد که همانا در هرخالصه یک شاگرد مکتب تکامل خودی به غیر از هدف اصلی

. اصول این مکتب است و عملی نمودنانکشافمهم نیست هر گونه موسسه یی که باشد، چی دولتی ( شخصی که در یک موسسه کار می کند :یک مثال دیگر

موسسه برایش امتیازات . ، هدف عمده عبارت از فروش خدمت است در مقابل یک مقدار امتیازات)چی شخصی

این اولین و مهم ترین هدف در هر دو جانب است، اما یک . و مستفید می شودمی دهد و در مقابل از خدمت ا

کار . شخصی که می خواهد خودی را تکامل بدهد، در این ضمن اهداف ضمنی اش را هم در نظر می گیرد

کردن بهترین فرصت برای آموزش است، در جریان کار حتما با مردم در تماس است که خوبترین زمینه افهام و

فهیم و ایجاد تفاهم مطرح است، در جریان کار کردن بهترین فرصت برای تمرین خود اتکاییت و به خود متکی ت

برای کسب عادات خوب، که از جمله دارایی ها و امکانات به فرصتبودن مهیا است، در آن ضمن بهترین

قدم های عملی ایکه در این جا و باالخره برای هر یک از. ، موجود است)بعدا بحث خواهد شد(حساب می آید

یک چنین . به نام اصول تکامل خودی از آن بحث شد فرصت های مناسبی موجود است که باید رشد کنند

.شخصی همیشه در تکامل و پیشرفت است، کار امروز او در حقیقت زمینه پیشرفت فردایش را مهیا میسازد

هدفمندی را تمرین کنید

شد برای هدف دیگران کار می کند، این یک گفته ساده نیست، چندین عالم متبحر کسی که هدف نداشته با

کار گرفته می از انسان های بی هدف منحیث ماشین آالت. بعد از تحقیقات زیادی به این نتیجه رسیده اند

مین حاال پس بهتر است که از ه. کنندشود، حتی گفته می توانیم که مانند حیوانات از آنها بهره برداری می

بعد از این که یک هدف یا مقصد را برای تان تعیین کردید، در هر جایی در هر . هدفمند بودن را تمرین کنیم

کاری، در هر محیطی، وهر لحظه به یاد بیاورید که از این فرصت به هدف و مقصد خود چی بهره یی گرفته می

ایع نسازید، دارایی تان را مفت از دست ندهید، به گفته بعضی ها گپ مفت نزنید، وقت تان را مفت ض. توانم

به یاد داشته " . من باید از این شرایط به نفع هدف خود استفاده کنم" همیشه این فکر در ذهن تان باشد که

باشید که شما می خواهید که منحیث یک انسان زنده گی کنید، نه منحیث یک ماشین، شما برای خودتان

Page 110: اسرار رشد شخصیت

مهربان به شما امانتی بس عظیمی را سپرده است وآن زنده گی انسانی تان است که زنده گی می کنید، خداوند

به حیث یک انسان شما دارای اراده هستید، از شما پرسان خواهد شد، این امانت هم مفت داده نشده است،

گی ماشینی، با تلقین این حقایق به خود تان، از بیهوده گی و زنده. خداوند هم هدفی دارد، که خودش می داند

این تمرین را در اهداف خورد و کوچک تان بکنید و خود را به . ابید ی، رهایی میردنبه هدف دیگران کار ک

بیاد داشته باشید . اهداف بلند ترتان که در نهایت تکامل و انسان شدن به معنی واقعی آن است، آماده بسازید

انواع خوردنی ها سرو کار داشته باشد، غذا در دسترسی که در ماه مبارک رمضان یک مسلمان روزه دار شاید به

در حالیکه . دست و دهنش باشد، اما چون اراده کرده است که روزه بگیرد و هدفی دارد، از خوردن ابا می ورزد

به همین . یک حیوان هیچ گاهی نمی تواند که گرسنه باشد، در مقابل یک خوردنی قرار بگیرد و از آن نخورد

. بین انسان های بزرگ و کوچک هم در همین جاستترتیب فرق منتظر ماه رمضان نباشید، می توانید این تمرین را همه روزه با خود انجام بدهید، در هر کاری به آن ضرورت

دارید، در اثنای آموزش، در اثنای افهام وتفهیم، در کار های رسمی و غیر رسمی، در خانه و در بین دوستان

هیچ دارایی بیهوده و به مفت بدست نمی آید، وقت یکی از . ت می توانید آن را تمرین کنیدهمه جا و همه وق

آنهاست، پس چرا آن را بدون هدف، یا به هدف دیگران به مصرف برسانید، چرا از آن به هدف تان استفاده

. نکنید، این یکی از بهترین تمرینات برای هدفمندی است

خص کنیدکوشش کنید که هدف تان را مش

اگرچه این یک کار بسیار مشکل به نظر می رسد، اما فراموش نکنید که برای به هدف رسیدن شرط عمده و

آرزو . اساسی داشتن هدف مشخص است، تنها آرزو کافی نیست، باید خوب دقیق بدانید که چی می خواهید

مام آرزو ها یتان را بررسی ت. عموما غیر مشخص است و اگر بتواند مشخص شود در حقیقت هدف می گردد

کنید، ببینید کدام آن غیر واقعی است، آنها را به یکطرف بگذارید، اکنون شما میخواهید یک انسان هدفمند و با

آرزو های واقعی تان را . اراده باشید، آرزو های غیر واقعی جز شخصیت افراد ضعیف است، آنها را به دور اندازید

رسیدن به آنها پیش خود نقشه ها بکشید، در دل در مورد شان فکر کنید، تا بتوانید تحلیل و بررسی کنید، برای

خود را عادت بدهید که هر روز، چندین مرتبه، در مورد هدف .یک هدف مهم و بلند از آرزو های تان بسازید

که گویی به هدف تان دقایقی فکر کنید، تا می توانید در جزییات آن فرو روید، خود را در حالتی مجسم کنید

این طوری میکانیزم هدفمندی تان تقویت می شودو بیشتر هدفتان مشخص شده و به واقعیت می . رسیده اید

بهترین وقت فکر کردن در مورد اهدافتان بعد از ادای عبادت است، در چنین حالت ذهن نیمه هوشیار . رسد

بد نیست اگر در چنین حالت به امکانات . رددبیشتر فعال است و بیشتر تلقین پذیر می گ) ناخود آگاه تان(

بالفعل تان که فعال در اختیارتان است، و هم امکانات بالقوه تان که فعال در اختیار تان نیست اما منحیث یک

. انسان، خلیفه خداوند ج، بنده خداوند، می توانید از آن امکانات مستفید شوید، فکر کنید

Page 111: اسرار رشد شخصیت

خود را ارزان نفروشید

وری که بار ها در این رساله ذکر شده است، هر انسان دارای امکانات بالقوه خیلی زیاد برای رسیدن به اهداف ط

بسیار عالی خلق شده است، این بدین معنی است که انسان باید برای خود اهدافی بلند به اندازه مقام بلند

رسید، اما وقتی که رسیدید می بینید مطمین باشید که به هدف می . داشته باشد) منحیث یک انسان(خودش

که هدف تان خیلی کوچک بوده است، پس چرا از همین حاال برای خود اهداف بسیار بلند نداشته باشیم و با

البته این اهداف از آرزو های غیر واقعی فرق دارد، و ؟سازیمنگذشت زمان آهسته آهسته خود را به آن نزدیک

تری را در بطن خود داشته باشد ولی به هر حال هدف نهایی انسان باید به همچنان شاید چندین اهداف خورد

.همان اندازه ارزش داشته باشد که اگر انسان در راه رسیدن به آن از جان خود هم بگذرد بیارزدهیچ چیزی، حتی مرگ نمی تواند انسان را از . وقتی هدف تان روشن شد، مطمین باشید که به آن می رسید

مردن حق است، و این هم حق است که با این مردن انسان از بین نمی رود، اصال . هدفش مانع شودرسیدن به

. خلقت انسان این قدر هم ساده نیست که یک روزی تولد شود و بعد از گذشت زمانی بمیرد و کامال هیچ شود

مطمین باشید که اگر در راه یک . دباید یقین داشته باشید که انسان، این بهترین مخلوقات خداوند ج مرگ ندار

بعد قسم به خداوند که. هدف عالی قدم بگذارید، هیچ مرگی نمی تواند شما را از رسیدن به هدف تان باز دارد

شما شاهد عملکردهایتان خواهید بود، خواهید دید که کدام اعمال تان چگونه ثمری بار می آورد و اگر ،از مرگ

این زنده .لیون ها سال دوام کند شما از آن کارتان ملیون ها سال لذت خواهید بردکاری کنید که ثمر آن به م

گی فقط برای تعیین نمودن اهداف بلند، و انجام کار های مهم برای رسیدن به آن هدف است، پس این زنده

ید، آنچه سزاوار بلند فکر کن. گی تان را که ارزش آن را هیچ کس برایتان تعیین کرده نمی تواند ارزان نفروشید

یک انسان واقعی است و خود را دست کم نگیرید، تا کاینات است شما خواهید بود، یقین داشته باشید اگر هدف

تان را به ملیون ها سال بعد هم طرح کرده باشید به آن خواهید رسید، لذت رسیدن به آن هدف را خواهید

میرند، و همیشه زنده اند، و از پیشرفت کار هایشان مطمین باشید که انسان های بزرگ هیچ گاهی نمی. چشید

XE حافظ. به این امر یقین داشته باشید و به آن مطمین باشید. به سوی هدف شان لذت میبرند

:، هدفمندی را عشق گفته استچی زیبا "شیرازی:حافظ"

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق دوام ما عالمی بر جریده ثبت است

صبر را به معنی اصلی آن به کار ببرید

آن را به معنی اصلی اش به کار بگیرید، ساده . صبر به معنی سکون نی بلکه به معنی حرکت به سوی هدف است

یی داشته برای این که به هدف تان برسید باید نقشه ها و پالن ها. تر بگوییم صبر اصرار و تداوم و فعالیت است

باشید، شاید پالن های تان درست عملی نشوند، شاید نتایج مطلوب بدست نیاید، ترس این که شاید به بیراهه

در چنین حاالت است که صبر یگانه سالح تان خواهد بود، به شما نیرو و . روان هستید دامنگیر تان خواهد شد

خودی نمی تکاملان هدفمند و پیرو مکتبانس. توان خواهد بخشید، و حرکت تانرا سرعت خواهد بخشید

بر میخیزد، و دو باره به حرکت ادامه وخواهد سکون اختیار کند تا دیگرا ن او را به هدفش برسانند، او می افتد

Page 112: اسرار رشد شخصیت

صبر را به معنی واقعی آن بکار بردن، یعنی . می دهد، مصر است، شله است، و آخر خود را به مقصد می رساند

ود را به هدف رسانیدن است، و این یک وسیله مؤثر برای یک انسانی است که می خواهد حرکت و فعالیت، و خ

. به مقام اصلی انسانیت برسد

: موالنای بزرگ چه خوب تصویر کرده استمن عاشق جانبازم، از عشق نپرهیزم

مست سر اندازم از عربده نگریزممن

" نپرهیزی ؟ کز عشق " گویند رفیقانم از عشق بپرهیزم پس با چه در آمیزم؟

و می سازم دمسازم، می سوزم پروانه در بیخودی و مستی می افتم و می خیزم

بخش پنجم

خرج

)اتاستفاده مؤثر از امکان(

اصول مکتب یتکامل خود

خرج

آموزش

تفاهم

صبر

معرفت خودی

.هرگز نیابید نیکویی را تا آنکه خرج کنید آنچه را دوست میدارید، و هر چه که خرج کنید خدا بوی دانا ست

)سوره آل عمران آیه بیست و نهم(

در مکتب تکامل خودی خرج کردن به معنی عمومی تر آن یعنی استفاده مؤثر از امکانات به منظور حصول

خرج کردن تنها ضیاع پول نیست، تنها صدقه دادن نیست، و تنها خریداری چیزی نیست، . ر می رودهدف، به کا

Page 113: اسرار رشد شخصیت

بلکه در اینجا مقصد ازکلمه خرج استفاده معقول از منابع و امکانات است برای رسیدن به تکامل خودی و نایل

:قت تشکیل می دهد کهاساس این بخش را یک حقی. شدن به مقام اصلی انسانیت که هدف نهایی انسان استاین بها عبارت از امکانات و منابع است که ما . دردنیا هیچ چیزی مفت بست نمی آید، باید بهایش پرداخته شود

. در اختیار داریم یا می توانیم در اختیار داشته باشیم شناخت امکانات و منابع

:، به دو گونه تقسیم شده استامکاناتی که انسان می تواند با استفاده از آن هدفش را حصول کند، یعنی آن امکاناتی که در دست ما است و از آنها به صورت )امکانات بالفعل(یکی امکانات دست داشته

همان مقداری که در (مستقیم هر لحظه می توانیم استفاده کنیم، مثال توانایی های بدنی ما، وقت، پول فزیکی

ی که در اختیار مان قرار دارد، مهارت های کاری که آموخته ایم؛ اینها همه ، وسایل و لوازم زنده گ)اختیار داریم

. امکانات با لفعلی اند که هر انسان یک مقداری از آنها را در اختیار دارد و می تواند از آن ها استفاده کند، )امکانات بالقوه( دوم امکاناتی که مستقیما تحت کنترول ما نیست ولی ما می توانیم از آنها استفاده کنیم

هدف عمده از معرفت خودی، تفاهم، آموزش، صبر و . یعنی قبل از استفاده باید به شکل بالفعل در آورده شوند

این امکانات . عبادت تماما همین است که انسان قادر شود تا از امکانات بالقوه برای رسیدن به هدف استفاده کند

هزار ص "پیغمبر:محمد" XE مثال حرکتی را که حضرت محمد. مکاننه محدود به زمان اند، و نه محدود به

سال قبل آغاز نمود اینک نیز ادامه دارد، امکانات کسانی که امروز این حرکت را ادامه می دهند در آن زمان

می یا در مثال دیگر تمام امکانات انسان که در قسمت تسخیر فضا امروز به کار . امکانات بالقوه محسوب می شد

رود، از قبیل مواد سوخت، و مواد ساختمانی سفینه و خود نیروی انسانی از مدت ها قبل در جهان به شکل

بالقوه موجود بوده است، اما زمانی که از این امکانات استفاده شد و انسان در مهتاب قدم نهاد، این امکانات به

.شکل بالفعل در آورده شد) چی بالفعل یا بالقوه( همین است که انسان را متوجه استفاده از امکانات جان کالم اصول مکتب تکامل خودی

زیرا نکته بسیار با ارزش این است که امکانات چه بالفعل، و چه بالقوه زمانی با اهمیت اند که شناسایی .بسازد

امواج الکترو در یک مثال دیگر. شده و خرج شوند یعنی به منظور رسیدن به هدف مورد استفاده قرار بگیرند

مقناطیسی که همین اکنون از آن در انترنیت، تلویزیون، رادیو، مخابره، ستالیت وغیره استفاده می گردد، از

زمان پیدایش طبیعت دراین جهان به شکل بالقوه موجود بوده اند، اما زمانی اهمیت پیدا کردند که شناسایی

ن امکانات در زنده گی امروزی به اندازه ی با اهمیت است ارزش ای. شدند و مورد استفاده قرار گرفتند) کشف(

که بدون آنها تمام تمدن امروزی برهم می خورد، در حالیکه در زمان های قبل از شناسایی آنها هیچ کدام

. ارزشی در تمدن آن زمان نداشتند

شناسایی کنیم و به چی یکی از اهداف عمده از تحریر این رساله همین است که دریابیم چگونه امکانات را

باید دانست که تمام انسان ها می توانند به . ترتیبی آنها را در راه رسیدن به هدف به شکل مؤثر به کار بگیریم

امکانات بی نهایت که در این جهان موجود است دسترسی پیدا بکنند و از آن استفاده نمایند، بدون این که از

:می گوید "اقبال" XE عالمه اقبال. شود کمیت یا کیفیت امکانات کاسته

Page 114: اسرار رشد شخصیت

دلگیر مشو ای غنچه ی نورسته

از این بستان سرا دگر چه خواهی لب جو، بزم گل، مرغ چمن سیر

صبح گاهی نوای شبنم، صبا، . کنیماکنون این امکانات را در مقایسه با اصول مکتب تکامل خودی، که تا اکنون مطالعه نمودیم، تحلیل می

امکانات از نظر معرفت خودی

دیده شد که انسان بیهوده نیست، یک موجودی است که امکانات الیتناهی برای ) معرفت خودی(در بخش اول

رسیدن به بلند ترین هدف دارد، خداوند ج انسان را با چنین نیرویی هست کرده است، و این همه وابسته به یک

اگر انسان خود را ضعیف و بیچاره . ان خودش این حقیقت را قبول کندحقیقت است و آن این که باید انس

بپندارد، و جهان خارج را در ضدیت با خود دریابد، و اگر انسان تمام انسان های دیگر را دشمن و رقیب خود

تسلیم فکر کند، و اگر انسان خود را به مانند یک پر کاهی افتیده در دریای حوادث، بدون کدام اراده و قدرتی،

و برعکس اگر انسان خود را در راه رسیدن به هدف واالیی مجهز . تقدیر و حوادث، فکر کند، همین طور می شود

با امکانات وسیع، بپندارد و تمام انسان های دیگر را نه تنها رقیب نی، بلکه جزی از خودش فکر کند، و خود را

جودات، هدفمند، با اراده و قوی تصور کند، باز هم نه منحیث یک موجود بی هدف و بی اراده بلکه بهترین مو

. حقیقت همین طور می شودکنه موضوع در این مطلب نهفته است که تصویری که ما از خود در ذهن داریم سرنوشت ما را میسازد، ما می

اشیم، توانیم در ذهن تصویری از یک شخص شکست خورده، بیچاره و مجبوری را که هیچ توانایی ندارد داشته ب

و در عین حال برعکس می توانیم که تصویری از یک انسان هدفمند و متحرکی که هر لحظه، افتان و خیزان، به

.سوی هدف واالیی با اراده و قدرت انسانی در حرکت است، داشته باشیمش می ما در تمام زنده گی ناخودآگاهانه تال. همین تصاویر درحقیقت زنده گی واقعی ما را تشکیل می دهد

کنیم تا تصویری را که از خود در ذهن داریم و خود آن را تشکیل داده ایم عمال ببینیم، به مردم هم به ثبوت

برسانیم و در عمل نشان بدهیم که ببینید من چنین چیزی هستم، و حتی که دنیا چنان است که من فکر

یعنی همان چیزی که ما در ذهن و جای تعجب در اینجاست که همیشه همین طور هم می شود، . میکنم

. ساخته ایم شکل واقعی را به خود می گیردمنظور از معرفت خودی در مکتب تکامل خودی یک نکته است و آن این که همین تصویری که انسان از خود

در ذهن میسازد باید درست باشد، خود را در راه درست، قوی و با اراده و هدفمند، در حرکت به سوی کمال و

چنین . رشد ببیند، و جهان خارج از خودش را هرچه بیشتر در نزدیکی و همنوایی با خود در این راه قبول کند

تصویر ذهنی اولین و مهمترین امکاناتی است که هر انسان بال استثنا به صورت بالقوه آن را در اختیار دارد، و

. می تواند به شکل بالفعل نیز از آن مستفید گردد :چه خوب می گوید: "موالنا:جالل الدین" XE ل الدینموالنا جال ای برادر تو همان اندیشه یی

Page 115: اسرار رشد شخصیت

مابقی تو استخوان و ریشه یی گر گل است اندیشه ی تو گلشنی

ور بود خاری تو هیمه ی گلخنی

امکانات از نظر اصل تفاهم

ساله دیدیم که انسان نمی تواند منحیث یک فرد مجزا از دیگران زنده گی کند و توقع هم در بخش دوم این ر

قدم دوم برای رسیدن به هدف بعد از این که تصویر درستی از خود در ذهن . داشته باشد که به هدف برسد

قبول کنیم، با آنها تفاهم می گوید که سایرین را باید درک کنیم، بشناسیم، و . ساختیم، برامدن در اجتماع است

جزی از خود مان هستند، انسان ها را دوست داشته در چنان صمیمیتی باید زیست کنیم که گویی کامال

باشیم، اشتباهات شانرا ناشی از عدم آگاهی شان بدانیم، و تمام حواس مان را بر خوبی ها، زیبایی ها، و توانایی

ه نکات قوی و خوبی هایشان بسازیم و باالخره خود را نیز با آنها هایشان داشته باشیم، خود آنها را نیز متوج

در چنین حالتی امکانات بالقوه ایکه در نزد سایرین قرار دارد به شکل بالفعل در اختیار قرار میگیرد، . بشناسانیم

کدام از درحقیقت هر دو شخصی که در تفاهم با هم زیست می کند از دو چند امکانات برخوردار اند، زیرا هر

هدف عمده از تفاهم همین است . امکانات دیگری مستفید می شوند، بدون این که از امکانات شان کاسته شود

که در حقیقت امکانات بالقوه را به شکل بالفعل در می آورد، و هر قدر دامنه تفاهم با سایرین توسعه بیابد به

. همان اندازه امکانات انسان نیز بیشتر می گردد

انات از نظر آموزشامک

طوری که قبال نیز گفته شد مهارت ها ودانش انسان از جمله بهترین امکانات و دارایی های وی محسوب می

. هدف از اصل آموزش در مکتب خودی چیزی جز انکشاف و توسعه همین امکانات و دارایی ها نیست گردد،

ه باید بیاموزد، از هر چیز حتی شکست ها، از هر شاگرد مکتب تکامل خودی همیشه خود را مسؤول می داند ک

انسان در هر لحظه در یکی از پروسه های چهار گانه . کس و در هر موقع بر دانش و مهارت های خود میافزاید

آموزش قرار دارد، یا این که کسب دانش نموده و ذهن خود را روشن میسازد، یا در عمل مهارت های کسب

د، یا این که مهارت ها را تمرین می کند، و یا این که برای آموزش بیشتر و کسب کرده اش را تجربه می کن

در همه حاالت بر امکانات او افزود می گردد، و در عین حال می آموزد . دانش بهتر فکر می کند و نیت می نماید

. که از این امکانات چطور می تواند به شکل مؤثرتر آن استفاده کند

Page 116: اسرار رشد شخصیت

ر صبر و هدفمندیامکانات از نظ

تنها موضوع داشتن یا نداشتن، بودن و یا نبودن امکانات مطرح نیست، بلکه شناسایی و استفاده از آنها مهم

است، و کسی می تواند از امکانات استفاده اعظمی نماید که به سوی هدفی روان است، و متیقن است که به

سان باید متیقن شود که هدفی دارد، و به هدفش صبر در یک کالم، همین مطلب است که ان. هدفش می رسد

تجربه نشان داده است که وقتی انسان به . رسیدنیست، در چنین حالتی است که او از امکانات استفاده می نماید

سوی هدف مشخصی در حرکت است، امکانات و منابع زیادی بخاطر رسیدن به هدفش، درسر راهش قرار می

که شخص هدفمند است که امکانات را شناسایی نموده و از آنها استفاده می گیرند، و اصل مطلب این است

. نمایدکشف عنصر رادیوم را توسط مادام کیوری "عالمه صالح الدین:سلجوقی" XE صالح الدین سلجوقی

که بعضی ها فکر می کنند به شکل تصادفی صورت گرفته است بسیار خوب ) برنده دو مرتبه یی جایزه نوبل(

یح داده است، او می گوید اگر رادیوم توسط یک چوپان در کوه های بدخشان در اثنای چرانیدن گوسفند ها توض

کشف می شد می توانستیم که آن را یک تصادف بنامیم، در حالیکه مادام کیوری و شوهرش انبار های از سنگ

هدف کشف حقایق نهفته در این های معدنی را در خانه ایشان جمع نموده بودند و هر روز مصروف تجربه به

سنگها بودند، این یک تصادف نبود بلکه نتیجه یک حرکت هدفمند بود که مادام کیوری را در قله ی بلندی از

میگویند در تجربه ایکه این دو عالم بزرگ انجام دادند و باالخره منجر به . مقام علم و اکتشافات کمیاوی جا داد

نگ را جمع نموده و مدتها را مشغول تجربه بودند تا این که چند گرام رادیوم کشف رادیوم گردید، چندین تن س

در یک کالم آنها هدفمند بودند، و صبر کردند تا هدف شان برآورده شود، امکانات خود به . را استخراج نمودند

. خود در مقابل چنین کسانی قرار می گیرند

Page 117: اسرار رشد شخصیت

بررسی امکانات هفتگانه

یکتعدادی از ) معرفت خودی، تفاهم، آموزش، و صبر(ز چهار اصل مکتب تکامل خودی در این بخش برعالوه ا

امکانات را بررسی می نماییم که اکثر انسان ها آنها را چی به شکل بالقوه یا بالفعل در اختیار دارند و می توانند

البته این . ل نزدیک کنندبا شناخت درست واستفاده مؤثر از آنها خود را به هدف برسانند، یا خودی را به کما

تمام امکانات نیست، بلکه مهم ) وقت، امکانات مادی، مهارت ها، احسان، عادت، ذهن برتر، نیایش(هفت قلم

.ترین هایی است که مکتب تکامل خودی آنها را از دیدگاه خاصی مورد بررسی قرار داده است اول وقت

ل مشهور در اکثر ممالک دنیا و به زبان های مختلف موجود بزرگان گفته اند که وقت طال است، این ضرب المث

.است و نشان می دهد که مردم از قدیم االیام وقت را در جمله دارایی ها و امکانات خود شمرده انداین اولین و مهم ترین دارایی است که ما داریم و هر لحظه از آن خرج می کنیم، صرف نظر از آنکه ما در مقابل

هستند و می خواهند متاعی " چیزی در مقابل هیچ"بدست میاوریم یا نه، پس کسانیکه به عقیده آن چیزی را

را بدون پرداخت بهای آن بدست بیاورند به راه غلط رفته اند زیرا باید وقت زیادتری را مصرف کنند که این خود

. پرداخت قیمت بیشتر از بهای آن متاع است

همه ما و . ، که مهم ترین همه دارایی هاست، از هیچ کس دریغ نفرموده است خداوند ج در اعطای این دارایی

شما صرف نظر از این که چه کاره هستیم ، چند عاید داریم، چی کاری را می کنیم، این دارایی را در اختیار

و زمانی که باید اکثرا دیده می شودکه انسان ها از این دارایی خود به شکل مسرفانه استفاده می کنند، .داریم

.از آن به شکل درست استفاده شود بهانه میاورند که وقت ندارنددر حقیقت وقت یک دارایی است که هر لحظه از دست مان می رود، هر لحظه مصرف می شود، چی در مقابل

زیان کرده به این ترتیب اگر این دارایی را به رایگان از دست دادیم درحقیقت . آن چیزی بدست بیاوریم یا خیر

.ایماند، و یکدیگر را مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده; سوگند، که انسان ها همه در زیانند) وقت(به عصر

! اند به حق سفارش کرده و یکدیگر را به صبر توصیه نموده

)سوره العصر(

ه به هیچ قیمتی نمی توانیم آن را اعاده این زیان بخاطر این است که ما چیزی را از دست می دهیم که دوبار

کنیم، در حقیقت هر لحظه برای انسان آن قدر اهمیت دارد که اگر در ارزش آن بپیچیم، به این نتیجه می

.رسیم که در هر لحظه یی از زنده گی ما ابدیتی نهفته است :خداوند متعال میفرماید

Page 118: اسرار رشد شخصیت

! بیند اى کار بد کرده آن را می و هر کس هموزن ذره!بیند ا میاى کار خیر انجام دهد آن ر پس هر کس هموزن ذره

)سوره الزلزله آیه هفتم و هشتم(

بخواهیم به زمان در اینجا کلمه ذره به معنی کوچکترین واحد کار یا عمل آمده است، و اگر ما این واحد را

است و ما در مقابل هر لحظه از یعنی هر لحظه ی از عمر ما قابل سنجش. بسنجیم معادل آن لحظه خواهد بود

و اگر ما این لحظات را از دست بدهیم در حقیقت ابدیتی را از دست داده ایم زیرا هر . عمر خود مسؤول هستیم

. لحظه سرنوشت ساز است

اگر کمی به رمز خلقت خود، منحیث یک انسان فکر کنیم، به وضاحت در می یابیم که وقت برای انجام کار باید

و آن هم به هدف بلندی که در خور انسان است، زیرا این زنده گی بدون هدف و بیهوده برای ما داده صرف شود

. نشده است

! شود؟ هدف رها می کند بی آیا انسان گمان می

)سوره القیامة آیه ششم(

مردم از آن شاکی اند، کمبود وقت است، بسیاری از کار ها را به دلیل این که وقت یک مشکلی که عموما

ندارند انجام نمی دهند، یا به تعویق می اندازند، در حالیکه هر کس بال استثنا، بیست و چهار ساعت وقت را همه

، حتی اگر وقت خود را با وقتی که در اختیار پدران مان بود مقایسه کنیم، در می یابیم که ما روزه می گذرانیم

تصور کنید که اگر کسی، دو .)نظر به شبانه روزی آنها( یم حتی در یک شبانه روز بیشتر از شش ماه وقت دار

صد سال قبل، یک پیام عاجل به دوست خود در امریکا می رسانید چند روز الزم بود که این پیام برسد و

اما امروز با استفاده از یک تیلیفون مبایل می توانیم در ظرف کمتر از یک ) شاید شش ماه(جوابش باز گردد

به همین ترتیب کار هایی را که امروز کمپیوتر برای . وست خود در دور ترین نقطه دنیا صحبت کنیمدقیقه با د

ما انجام می دهد با عین کار ها در سابق که همه با دست اجرا می شد مقایسه کنیم در می یابیم که امروز ما

قت نداریم بهتر است بگوییم که پس موضوع این نیست که ما و. بیشتر از شش ماه وقت در یک شبانه روز داریم

. وقت خود را نمی توانیم به درستی خرج کنیم

اداره و کنترول وقت

یکی از راههایی که برای استفاده مؤثراز وقت پیشنهاد شده است، این است که کار های که را برای انجام دادن

و از نظر این که چه وقت باید به اتمام ) چقدر مهم است(داریم، تحلیل کنیم، و آنها را اول از نظر اهمیت آنها

. به چهار صنف تقسیم کنیم )چقدر عاجل است(برسند

کمتر عاجلبسیار عاجل

Page 119: اسرار رشد شخصیت

بسیار

مهم

باید همین حاال شروع به انجام آن

. کنید

برایش یک وقت مناسب را اختصاص

. بدهید

ذار شوید، یا برایش یا به کسی دیگری واگ.به کسی دیگری آن را واگذار شویدکمتر مهم

. یک وقت اختصاص بدهید

طوری که در جدول فوق مشاهده می شود کار ها عموما به یکی از چهار صنف تصادف می کنند، البته تصمیم

این که کار چقدر مهم یا چه اندازه عاجل است، نسبی است، یعنی اگر چهار عمل همزمان در مقابل تان قرار

به همدیگر تصنیف کنید، درغیر آن در صورتی که یک کار داشته باشید، ضرورت به بگیرد باید آنها رانسبت

.تصنیف نیست و آن کار خود به خود در صنف بسیار مهم و بسیار عاجل می آید

یک طریقه دیگری که اکثر دانشمندان و بزرگمردان از آن کار گرفته اند، این است که هر شب با خود ساعتی را

زی را که پشت سر گذشتانده اند مورد ارزیابی قرار داده اند، فرضا امروز چند ساعت به خاطر تنها نشسته و رو

و مهمتر از همه این هدف خود کار کرده ام، چقدر خودی را تکامل داده ام، چه دستاورد هایی داشته ام،

و از آن استفاده یی چقدر وقت خود را ضایع ساختم، چگونه می توانستم که آن وقت خود را ضایع نسازم که

اگر خود را به چنین ارزیابی از خود عادت بدهیم بعد از مدتی اثر معجزه آسای آن را خواهیم .بهتر می نمودم

.دید

دوم امکانات مادی

دارایی های مادی از قبیل پول، موتر، خانه، لوازم زنده گی همه و همه امکاناتی اند که باید برای به هدف

بعضی ها . این امکانات زمانی اهمیت دارند که به طور مؤثر به مصرف برسند همه ی. خرج شوندرسانیدن انسان

داشتن چنین امکانات را که وسایل و ذرایع اند با اهداف و غایات اشتباه کرده و فکر می کنند که هدف از زنده

چنین نیست، اینها همه از اما در حقیقت. گی یعنی داشتن پول، خانه، موتر ویا سایر وسایل زنده گی است

جمله امکانات بسیار مهم و با ارزش در زنده گی هستند، که هیچکسی از ارزش آنها چشم پوشی کرده نمی

. تواند، اما این ارزش شان به این معنی نیست که هدف زنده گی انسان باشند

ست، که در پهلوی آن نظر در مورد امکانات مادی معموال دونظر، یکی تفریطی و دیگری افراطی موجود ا

. هم وجود دارد، که نظر مکتب تکامل خودی است اعتدالی

اول نظر تفریطی در مقابل امکانات مادی

چنین نظر از ما قبل اسالم . نظر رهبانی است که در حقیقت تفریطی در قایل شدن ارزش چنین امکانات است

در زمان سلطنت اموی ها، و بعدها در زمان یورش موجود بوده است، و کم کم در بین مسلمانان هم، خصوصا

قصه های زیادی در کتب مذهبی موجود است که نشان می دهد . چنگیزی ها شدت یافته و رشد نموده است

و عموما نتیجه . انسان های بزرگ به تمام امکانات مادی پشت پا زده اند، و یا به عباره دیگر ترک دنیا کرده اند

Page 120: اسرار رشد شخصیت

است که امکانات مادی مانع پیشرفت انسان به سوی تکامل گردیده و انسان واقعی همان چنین قصه ها همین

چنین طرز تفکر چون باعث عقب مانی زنده گی فردی و اجتماعی . است که ترک تمام این مادیات کند

کدام سودی به نفع تکامل انسان ها نداشته است در این اواخر از محب وبیت اکثرمردم گردیده است و عمال

از نگاه تاریخی چنین به نظر می رسد که این طرز دید و تفکر از زمان بودا وارد مذهب شده باشد، . افتیده است

میگویند بودا اول شهزاده ی بود که در دربار زیست می کرد اما در ضمن می خواست حقیقت را دریابد، و یا به

نع ساخته نمی تواند، و مانع حقیقت جویی اش می اما می بیند که دربار شاهی او را قا. آرامش روحی برسد

گردد همان است که ترک شاهی ودربار نموده و به کوه و جنگل در دامان طبیعت پناه می برد، و در یونان قبل

از مسیح نیز یکتعدادی از فالسفه به چنین نتیجه رسیدند که می گویند دیوجانیس یکی از بزرگان فالسفه در

مکانات مادی تنها و تنها یک ظرف سفالین داشت که با آن زمانی که تشنه می گردید آب می آن زمان از تمام ا

در . نوشید، وی آن ظرف سفالین را نیز زمانی که متوجه شد می تواند با استفاده از دست آب بنوشد، شکستاند

چنین طرز . ثیل می کندکتب اسالمی هم قصه ابراهیم پسر ادهم تقریبا عین قصه بودا و همان دیوجانیس را تم

: تفکر تفریطی در مقابل امکانات مادی عموما دو ریشه و یا دلیل دارد

اول این که بعضی از مردمان بوده اند که نهایت هدف زنده گی را آرامش روحی و یا یک حالتی می دانستند که

امکان نداشت، لذا آنها برای باید آرامش را در خود و در روح خود بیابند، چون در دنیای مادی چنین آرامشی

) مادی(چون این عالم آنها با عالم واقعی . خود در جهان روانی خود عالمی دیگری ساخته و به آن خوش بودند

چندان سازگار نبوده است، لهذا به تمام امکانات مادی و حتی به ارتباط با سایر انسان ها نیز پشت پا زده و خود

از زبان یکی از شیوخ "اقبال" XE عالمه محمد اقبال. رسیده اندرامش درونی عالم خود به اصطالح به آدر

و ص "پیغمبر:محمد" XE بزرگ طریقت، عبدالقدوس گنگهی، به ارتباط به معراج رفتن حضرت محمد

سوگند به خدا که، اگر من به آن نقطه رسیده بودم، هرگز به زمین : " بازگشت دوباره اش چنین روایت می کند

و اگر خوب دقت شود این چنین حالت در حقیقت در نقطه مخالف مکتب تکامل خودی قرار ." از نمی گشتمب

دارد، زیرا در اینجا خودخواهی و خود نگری فردی چنان محکم و قوی می شودکه ارتباط با سایرین، و دیگران را

تمام دنیا را آب ببرد باز هم به شامل خود ساختن، مفهوم خود را از دست می دهد، به نظر چنین مردمی اگر

"اقبال" XE اقبال. ایشان کدام زیانی نرسیده است زیرا عالم و جهان آنها باال تر از آنست که آن را آب ببردپیغمبر "اقبال" XE این دو نوع طرز دید را به نام های پیغمبرانه و صوفیانه یاد کرده است، به گفته اقبال

حی و کمال می رسد باز هم در دنیا و در بین مردم است زیرا هدف او رسیدن به چنین با این که به آرامش رو

آرامشی نیست بلکه وظیفه ی او دگر گون نمودن دنیا است، تحول اجتماع است و به پیش بردن سایر انسان ها

دن به چنین اما صوفی فقط به خود و آرامش خویش می اندیشد و حق دارد که بعد از رسی. به جانب کمال است

اگر این تصنیف را در این . مقامی دو باره در بین مردمی که هر لحظه آرامش او را بر هم می زنند، بر نگردد

. رساله کار گر شویم مکتب تکامل خودی در پی ایجاد یک طرز دید پیغمبرانه است

ند، زمانی می رسد که دوم یکتعدادی از متفکرانی که در تخیالت عمیق و بلند فلسفی و مذهبی غرق می شو

خود را با جهان واقعی کمتر در ارتباط می بینند، و حتی که متوجه می شوند که بسیار چیز ها را از دست داده

Page 121: اسرار رشد شخصیت

در این عقب مانی غریزه تبارز ذات شان صدمه می بیند، می خواهند این صدمه را از طریق دیگری جبران . اند

گران دارند ناچیز می خوانند و مردمی را که پی امکانات مادی کنند، همین است که همه چیز هایی را که دی

به گفته آنها، مرد کسی است که . میروند احمق خطاب می کنند، و بهترین زنده گی را در ترک دنیا می پندارند

از همه نعمات مادی چشم بپوشد، یعنی بلندی مقام انسان را در آن می سنجند که تا چی اندازه از امکانات

تبلیغ اینها به نفع دست شستن از امکانات مادی می باشد و می خواهند که به این . دست شسته استمادی

در غار های . ترتیب برای خود مقامی ایجاد کنند و باالخره غریزه خودخواهی و تبارز ذات خودشان را ارضا کنند

بی نیازی خویش را از دنیا، از کوه و در گوشه های خلوت و گلخن های حمام جای می گیرند و به این ترتیب

مردم و از امکانات مادی اعالم می دارند، اما حقیقت این است که چنین مردم همیشه محتاج مردم و همان

. امکانات مادی هستند

دوم نظر افراطی در مورد امکانات مادی

پیروان این گونه طرز یک نظرافراطی هم در مقابل این عقیده تفریطی در مقابل امکانات مادی موجود است،

تفکر از قدیم االیام در اجتماع انسانی موجود بوده اند و در زمان فعلی ما می بینیم که هر روزبر تعداد آنها

در اینجا امکانات مادی جای هدف را می گیرند، دیگر نمی توان آنها را امکانات مادی خواند، . افزوده می شود

به نظر پیروان این نظریه تکامل انسان به معنی پیدا کردن بیشتر . شده اندزیرا خود این امکانات به هدف تبدیل

امکانات مادی از نظر کیفی و کمی می باشد، به بسیار ساده گی، از چنین نظر، انسانی که پول داشت، نه تنها

همه را می عزت و آبرو دارد بلکه هر آن چیزی که بخواهد، از آرامش روحی گرفته تا اطمینان و کمال، همه و

البته به نظر چنین طرز تفکری اقتصاد غایه و هدف زنده گی است، از نگاه آنان دین، و مذهب . تواند داشته باشد

یعنی بدست آوردن هرچه بیشتر امکانات و سیاست، و اجتماع و همه و همه فقط و فقط به همین یک هدف،

مسایل مادی از جمله قدیمی ترین عقاید نوع انسان و این طرز دید و تفکر نسبت به . مادی، باید استفاده گردد

انسان های اولیه که همیشه خود را در معرض . همچنان از جمله اولین برداشت انسان منحیث یک فرد است

خطر، از قبیل خطرات طبیعی، حمله حیوانات وحشی، و حمله قبایل و افراد همنوع خود، می دیدند رفته رفته

که هر کسی که امکانات مادی بیشتر، سالح، قدرت انسانی، و سایر امکانات داشته باشد به این نتیجه رسیدند

. انسان متکامل تر است، و به این ترتیب دریافت هر چه بیشتر، امکانات مادی اولین و مهم ترین هدف می گردد

ذا را اولین هدف زنده همچنان هر فرد انسان وقتی که تولد می شود، گرسنه گی را اولین تهدید و شیر مادر و غ

و . و هر قدر که فقدان چنین امکانات احساس شود، به همان اندازه ارزش آن بیشتر می شود. گی در می یابد

همین است که یکی از پدیده هایی که در نتیجه دوران بحرانی و فقر و کمبود امکانات مادی مثال در زمان

می آید همین طرز تفکر و عقیده افراطی نسبت به ارزش قحطی ها، جنگ ها و شرایط ناگوار دیگر، بوجود

. امکانات مادی است

و باالخره چنین عقیده ی افراطی، گویی یکی از انواع عقده هایی است که در روان افراد و اجتماعات به میان می

ات انسان به آید، در چنین حالتی دسترسی به امکانات مادی به منظور این نیست که با استفاده از آن امکان

تکامل برسد، بلکه منظور این است که باید هرچه بیشتر امکانات مادی جمع آوری شود، که این بیشتر حرص

Page 122: اسرار رشد شخصیت

و همین است که هر چه افراد در طلب این امکانات بیشتر می طپند، و بیشتر بدست می . است، تا ضرورت

. صرف و خرج شان چندان بلند نمی رودآورند، به همان اندازه حرص شان نیز شدت می گیرد، در حالی که م

. چنین انسان ها نه با آرامش روحی می رسند، و نه هم به کمال انسانیت نزدیک می گردند

در بسیار جا ها بت پرستی را، که یکی از قدیمی ترین ادیان بشریت است، رد نموده است و آن را قران کریم

.بزرگترین اشتباه یک انسان می داند

کنید، مالك هیچ آنهایی را که غیر از خدا پرستش می; بافید پرستید و دروغی به هم می ز خدا فقط بتهایی را میشما غیر ا

روزى را تنها نزد خدا بطلبید و او را پرستش کنید و شکر او را بجا آورید که بسوى او بازگشت ; رزقی براى شما نیستند

! شوید داده می

)سوره العنکبوت، آیه هفدهم(

ظور از بت تنها همان بعل و مردود و یعوق و نسر و فسر و غیره نیست، بلکه منظور تمام امکانات مادی است من

که هدف انسان واقع می شوند، ویا اتکا به آنان به اندازه یی از افراط می رسد که در قلب انسان ها جای خدا را

ه امروز جای آنان را گرفته است پول، و کرسی و امروز از آن بتان ما کمتر اطالعی داریم، اما آنچ. می گیرند

بت های سنگی، فلزی و کاغذی که مطلوب و هدف انسان می گردد، واضحا خودی را از تکامل باز .سرمایه است

و اگر این نظریه افراطی بیشتر از این رشد کند، ترس این که تمام مبادی و فضایل اخالقی و انسانی را . می دارد

.وم بسازد، می رودمجروح و مصد

)مکتب تکامل خودی(سوم نظر اعتدالی

به این معنی که این امکانات را مانند رهبانان رد . مکتب تکامل خودی در مورد امکانات مادی نظر معتدل دارد

. نمی کند، و برعکس آنها را از جمله مهمترین امکانات و منابع به منظور رسیدن به هدف می داند

: یدخداوند ج میفرما

اینها در زندگی «: بگو! بگو چه کسی زینتهاى الهی را که براى بندگان خود آفریده، و روزیهاى پاکیزه را حرام کرده است؟

براى (در قیامت، خالص ) ولی; اگر چه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند(; اند دنیا، براى کسانی است که ایمان آورده

!دهیم را براى کسانی که آگاهند، شرح می) خود(ات این گونه آی» .خواهد بود) مؤمنان )سوره االعراف آیه سی و دوم(

اما نظر افراطی را نیز نمی پذیرد و امکانات مادی را هدف نمی داند بلکه آنها را تنها به حیث وسایل رسیدن به

.هدف قبول دارد

Page 123: اسرار رشد شخصیت

و اسبهاى ممتاز و چهارپایان و زراعت، در محبت امور مادى، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طال و نقره

، نزد )هدف برین(و سرانجام نیك ; است) مادى( سرمایه زندگی دنیایی نظر مردم جلوه داده شده است، اینها

. خداست

)سوره آل عمران آیه چهاردهم(

ما امکانات . مکتب تکامل خودی به دسترسی و استفاده از امکانات مادی مانند سایر امکانات تشویق می کند

. مادی را برای دو منظور ضرورت داریم

اول به خاطر پیشبرد امور عادی روزانه و زنده گی مان مانند خوراک، لباس، خانه، ادویه، وسایل اساسی زنده گی

. مانند فرش و ظر ف و امثالهم

ال بخاطر احسان مث. دوم به خاطر پیشرفت برای رسیدن به اهداف عالی زنده گی خود مان و تکامل خودی

نمودن، برای آموزش، برای رشد تفاهم، و غیره نیز امکانات مادی ضرورت داریم، لهذا این امکانات را که خداوند

. ج به شکل بالقوه در زمین و آسمان و در بر و بحر برای ما خلق کرده است، دریابیم و از آنها استفاده نماییم

:خداوند ج میفرماید

و ; ارزشی آفرید انسان را از نطفه بی! دهند او برتر است از اینکه همتایی براى او قرار می; را بحق آفریدآسمانها و زمین

در حالی که در آنها، براى شما ; و چهارپایان را آفرید! مدافع آشکار از خویشتن گردید) او موجودى فصیح، و(سرانجام

و در آنها براى شما زینت و شکوه است به هنگامی که ! خورید و از گوشت آنها می; وسیله پوشش، و منافع دیگرى است

آنها بارهاى سنگین شما را به ! فرستید به صحرا می) صبحگاهان(گردانید، و هنگامی که آنها را به استراحتگاهشان بازمی

وسایل حیات را که این(پروردگارتان رؤوف و رحیم است ; رسیدید کنند که جز با مشقت زیاد، به آن نمی شهرى حمل می

تا بر آنها سوار شوید و زینت شما باشد، و چیزهایی ; همچنین اسبها و استرهاو االغها را آفرید)! در اختیارتان قرار داده

و اگر خدا ! ها بیراهه است اما بعضی از راه; نشان دهد) به بندگان(و بر خداست که راه راست را . دانید آفریند که نمی می

او کسی است که از آسمان، آبی فرستاد، که ). ولی اجبار سودى ندارد;(کند هدایت می) به اجبار( را بخواهد، همه شما

. برید، نیز از آن است گیاهان و درختانی که حیوانات خود را در آن به چرا می) همچنین(و ; نوشیدن شما از آن است

مسلما در این، نشانه ; رویاند ها می ور، و از همه میوه، براى شما زراعت و زیتون و نخل و انگ)آب باران(خداوند با آن

و ستارگان نیز به فرمان او مسخر ; او شب و روز و خورشید و ماه را مسخر شما ساخت. روشنی براى اندیشمندان است

) ،عالوه بر این! (گیرند براى گروهی که عقل خود را به کار می) از عظمت خدا،(هایی است در این، نشانه; شمایند

در این، نشانه روشنی است براى ; ساخت) فرمان شما(مخلوقاتی را که در زمین به رنگهاى گوناگون آفریده نیز مسخر

و زیورى براى ; ساخت تا از آن، گوشت تازه بخورید) شما(او کسی است که دریا را مسخر ! شوند گروهی که متذکر می

به تجارت (شکافند تا شما بینی که سینه دریا را می شتیها را میو ک; از آن استخراج کنید) مانند مروارید(پوشیدن

هاى ثابت و محکمی افکند تا و در زمین، کوه! شاید شکر نعمتهاى او را بجا آورید; از فضل خدا بهره گیرید) پردازید و

Page 124: اسرار رشد شخصیت

)سوره النحل آیات سوم الی شانزدهم(

تمام امکانات مادی در حقیقت نعمات خداوند ج است که بر انسان ها ارزانی داشته است، و انسان ها باید که از

آنها به قسمی استفاده کنند که اوشان را به اهداف آنها استفاده کنند و شکر آن را بجا آورند، یا به عباره دیگر از

. اما اگر از چنین امکانات استفاده نگردد شاید انسان به اهداف عالی اش رسیده نتواند. عالی برساند

کسی . یکی از ضعف ها و موانع عمده در راه پیشرفت انسان ها کمبود یا عدم دسترسی به امکانات مادی است

رای پیشبرد امور زنده گی اش دسترسی نداشته باشد، همیشه در فکر رسیدن به همان که به امکانات مادی ب

همین است که . امکانات است، و حتی که فکر می کند همین امکانات هدف زنده گی را تشکیل می دهند

اکثر اعمالی را که در حالت عادی گناه محسوب کرده است در زمان مجبوری آن را خداوند ج در قران کریم

.حالل گفته است، اما صرف به همان اندازه که مجبوریت را برطرف کند

اگر او را ; ایم، بخورید و شکر خدا را بجا آورید اى که به شما روزى داده از نعمتهاى پاکیزه! اید اى کسانی که ایمان آورده

ا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، مردار، خون، گوشت خوك و آنچه را نام غیر خد) گوشت(خداوند، تنها ! کنید پرستش می

تواند و می(; آن کس که مجبور شود، در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد، گناهی بر او نیست) ولی. (حرام کرده است

. خداوند بخشنده و مهربان است) ;براى حفظ جان خود، در موقع ضرورت، از آن بخورد

)تادو سومسوره البقره آیه یکصدو هفتادو دوم و یکصدو هف(

خداوند، شنوا . مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد; خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدیها را اظهار کند

. اگر نیکیها را آشکار یا مخفی سازید، و از بدیها گذشت نمایید، خداوند بخشنده و تواناست. و داناست

)ل و نهمسوره النسا آیه یکصدو چهل و هشتم و یکصدو چه(

فقر و بدبختی و فاقه گی و غریبی در جوامع ویا در بین افراد، همین جنگ ویکی از بزرگترین نتایج شوم

بوجود آمدن طرز تفکر افراطی به اهمیت امکانات مادی است، کسی که گرسنه است تمام هدف زنده گی اش

هر گناه دیگر یک عذر پنداشته می شود، اگرچه مادی گرایی در چنین حاالت مانند . نان شکم سیر خواهد بود

زیرا انسان مجبور می شود که به چنین طرز دیدی بگراید، اما مشکل زمانی است که بعد از رفع حالت مجبوری

. نیز همان طرز تفکر باقی بماند

Page 125: اسرار رشد شخصیت

در مکتب تکامل خودی کار کردن، و پیدا کردن دسترسی به امکانات مادی از جمله اصول مهم به شمار می

رود، طوری که در قسمت اول این رساله نیز تذکر یافته است، یکی از معیارات تکامل خودی دسترسی و استفاده

به یاد داشته باشید که معیار تکامل شخصیت در مکتب تکامل خودی داشتن یا نداشتن . از امکانات مادی است

ی یک شخصی که با کار و فعالیت بیشتر محض امکانات مادی نیست، بلکه استفاده از امکانات است، مثال خود

توانسته است یک فابریکه یا موسسه یی را، که در آن تعدادی از مردم کار کنند و از آنطریق امرار معاش کنند،

ساخته است، تکامل یافته تر است نسبت به آن شخصی که ملیارد ها پول دارد ولی هیچ کسی، حتی خودش، از

.ی که هیچ ندارد و خودش محتاج یک لقمه نان استآن مستفید نمی گردد و یا کس

تکامل خودی در مجبوری و ناچاری و گرسنه گی هیچ معنی ندارد، و باید که انسان بتواند نه تنها مشکالت

اولیه خود را مرفوع بسازد بلکه باید زیاد تر کار کند، و زیاد تر پیدا بکند تا بتواند از این زیاده به زنده گی

. یز رسیده گی کنددیگران ن

را احسان کنیم، و این خود در حقیقت تشویق به ) زیاده از ضرورت و یا مفاد(خداوند ج میفرماید که باید مازاد

دسترسی به مازاد است، دست هیچ کسی بسته نیست که نباید تا فالن مقدار باید دریافت کند و بیشتر از آن

ی دریافت هر چه بیشترمازاد باشد، تا بتوان از آن به نفع تکامل کوشش نکند، بلکه کوشش باید بی نهایت و برا

. خودی استفاده کرد

اینچنین خداوند آیات را براى ). نیازمندى خود(از مازاد : کنند؟ بگو) خرج یا احسان(پرسند چه چیز انفاق و از تو می..

! سازد، شاید اندیشه کنید شما روشن می

)مسوره البقره آیه دو صدو نزده(

برای این که چگونه بتوانیم خود را قادر بسازیم که بیشتر به امکانات مادی دسترسی داشته باشیم، کدام فورمول

خاصی نداریم، صرف بخاطر باید داشت که تجربه ثابت کرده است که دسترسی انسان به امکانات مادی بیشتر به

داشته باشید، به امکانات مادی بیشتر نیاز خواهید هر قدر اهداف بلند تر و عالی تری–اهداف اش ارتباط دارد

داشت، و زمانی که در راه رسیدن به آن اهداف تان گام می بردارید، امکانات مادی هم مانند سایر امکانات در

اما اگر اهداف تان . خدمت تان خواهد بود، به شرطی که حد اقل از اصول مکتب تکامل خودی استفاده نمایید

باشد، مثال خود مادیات هدف باشد، به مشکل می توان به آن رسید، و اگر هم برسیم خواهیم ناچیز و کوچک

ولی می بینیم که تمام انسان های با . دید که آن قدر هم نمی ارزیده است که تمام عمر را صرف آن بسازیم

ه اند، امکانات زیادی مادی در اهداف عالی که خودی را تکامل داده اند، و خود را به مقام شایسته انسانی رسانید

اختیار شان قرار گرفته است، اما نباید فراموش کرد که آن امکانات جزیی از وسایل و ذرایع به هدف رسیدن

XE اگر حضرت محمد. بوده است، آنها بخاطر بدست آوردن مادیات حرکت نکرده بوده اند تحفه یی را که بزرگان قریش برایش پیشنهاد از حرکت خود مقصد مادی میداشت، حتماص "پیغمبر:محمد"

هدف بلند تر از آن مادیات صکرده بودند، می پذیرفت، و آنگاه همه چیز هیچ می شد، ولی برعکس آنحضرت

Page 126: اسرار رشد شخصیت

داشت، و زمانی رسید که تمام امکانات جزیرة العرب از او بود، و حتی که امروز امکانات، حتی جان های، ملیون

. راه او قربان می شودها نفر، از اوست و در

سوم مهارت ها

هر کسی بدون استثنا در بعضی از کار ها مهارت بیشتری دارد، حتما این مهارت را در طی پروسه آموزش کسب

کرده است، مثال صحبت کردن، نوشتن، تحلیل موضوعات، کار های دیگری از قبیل دریوری، آهنگری، نجاری

همه این . شاید کمتر کسانی دیگری این مهارت ها را به مانند وی داشته باشندهمه و همه مهارت های اند،

شخص در اختیار دارد، و از آنها باید برای رسیدن به هدف مهارت ها درحقیقت امکانات بالفعلی هستند که

یکی از آموزش، که . بسیاری از مهارت های دیگری اند که ما می توانیم که آنها را کسب کنیم. استفاده شود

اصول پنجگانه مکتب تکامل خودی است، در حقیقت توصیه به کسب مهارت های نو و دانش نو، و همچنان

.رشد و انکشاف مهارت های داشته و دانش فعلی، می باشد

کار گرفتن از مهارت ها

را کتمان و نباید آن . مهارت، هر مهارتی که باشد، در حقیقت فضلیتی است که خداوند ج بر ما داده است

این یک پروسه طبیعی است که از مهارت ها باید .نماییم، بلکه باید آن را آشکارا مورد استفاده قرار دهیم

شرایط زیادی پیدا می شوند، و فرصت های بیشماری در زنده گی می آید . استفاده شود، و در عمل آورده شوند

بعضا این ضرورت به اندازه ی نیست، یا شرایط که ضرورت به استفاده از مهارت های شخص احساس می شود،

در چنین حالتی نیز باید مهارت های خود را به استفاده بگیریم، . قسمی نیست که در مقابل آن پولی بدهند

نباید تنها و تنها به پول فکر کنیم، و در مقابل هر کاری توقع دریافت پول داشته باشیم، اکثرا سایر اجزای مزدی

. از اجرای مهارت های خود می گیریم بیشتر از پول ارزش دارند، باید آنها را هم در حساب بیاوریمرا که ما

وقتی ضرورت به یک مهارت شما احساس می شود، و در عین حال شما می دانید که با اجرای این مهارت کسی

در حقیقت با این کار تان چند نقدا به شما کدام پولی را نمی دهد، بازهم شما از مهارت تان استفاده می کنید

چیز حصول تان می شود که هر کدام ارزشی دارد که اکثرا بهتر از مقداری از پول است، که کار تان می ارزد،

ا .ز جمله این نتایج یکی این است که شما میاموزید

شود تا این که طوری که در بخش آموزش گفته شد هر مهارت ضرورت دارد که تمرین شود، یا در عمل تجربه

چرخ آموزش به حرکت بیافتد و باعث تکامل خودی گردد، شاید شما از اجرای مهارت تان در یک فرصت خاصی

هیچ چیزی از هیچ کسی دریافت نکنید، در اینصورت شما مزد خود را گرفته اید، زیرا مهارت تانرا عملی کرده

، به هر ترتیب حد اقل این مزد خود را بال استثنا بدست اید، شاید برایتان یک تمرین بوده است، و یا هم تجربه

.می آورید، و این خودش یک ارزش زیاد دارد که باید آن را بدانیم

Page 127: اسرار رشد شخصیت

، یکی از اهداف ضمنی شاگرد مکتب تکامل دیگر از نتایج اجرای مهارت تان پیشرفت در پروسه تفاهم است

این افهام و تفهیم تنها با . م کند تا به تفاهم بیانجامدخودی همیشه این است که با سایرین چنان افهام و تفهی

مرحله پیشرفته تر افهام و تفهیم که (صحبت کردن و صحبت شنیدن میسر نمی شود، چون مقصد از مفاهمه

وقتی که شما با اجرای . شناسایی و درک بیشتر از همدیگر است، ضرورت به عمل نیز دارد) به تفاهم می انجامد

متی به کسی یا کسانی می کنید، در عین حال یک قدم عملی در شناختاندن خود به سایرین نیز مهارت تان خد

دیگران حد اقل می فهمند، که شما چنین مهارتی را دارید، یعنی در افهام وتفهیم قدم نهایت . گذاشته اید

ین حالتی مردم، حد شاید در آینده باز هم به چنین مهارتی ضرورت احساس شود، و در چن. مهمی گذاشته اید

که شما بهترین کسی هستید که می توانید که برایش اقل آنهایی که با شما در ارتباط بوده اند، می دانند

اعتماد شود، و به این ترتیب شما شاید در آینده بتوانید که نتایج بیشتری مثال پول نیز از اجرای مهارت تان

نیست، زیرا شما با اجرای ) که اکثرا آن را قبول ندارند(خود نمایی اشتباه نکنید که این کار، . بدست بیاورید

مهارت تان در حقیقت ضرورتی را رفع کرده اید و خدمتی کرده اید؛ در حالیکه خود نمایی وقتی مطرح است که

. کدام ضرورتی نباشد و کدام خدمتی مطرح نباشد

ی که کسی به شما در مقابل اجرای مهارت تان مستقیما زیرا در حال. یکی دیگر از نتایج کار تان احسان است

و زمانی که شما با اجرای مهارت . مزدی نمی دهد، پس از شما توقع هم نمی کند که مهارت تان را عملی کنید

این احسان در . تان ضرورتی را، بدون این که از شما توقع برده شود، رفع می نمایید، لهذا احسان کرده اید

)به بخش مربوطه توجه کنید. (دریچه یی از امکانات را بروی شما باز خواهد کردحقیقت خودش

اکثر اشخاص موفق همین کار را تجربه کرده اند، آنها منتظر نبوده اند که همیشه در مقابل اجرای مهارت شان

عمل گرفته اند، و برایشان پول یا هر مزد مستقیم دیگری داده شود، بسیاری از اوقات آنها مهارت خود را در

ضرورتی را رفع کرده اند، درحالیکه خوب می دانستند که کسی در مقابل این عمل شان مزدی نمی دهد، اما

.نتیجه یی را که از این عمل شان گرفته اند به مراتب با ارزش تر از پول فزیکی و یا مزد مستقیم بوده است

نیز به حیث "گل محمد" XE هلوي سایر کارکنان، گل محمددر پ) فرانسوي(در دفتر موسسه دکتوران جهاني

کار قسمي بود که همزمان دو نفر نگهبان وظیفه اجرا مي کردند تا در جریان روز اگر کدام . نگهبان ایفای وظیفه مي نمود

ه از او توقع برده گل محمد به خود عادت داده بود که باید بیشتر از آنچ. کار اضافي پیدا مي شد، از آنان کار گرفته شود

او همیشه در هر موقع روز براي اجراي کار هاي که ضرورت مي شد، حاضر بود، یکي از کار ها روشن . مي شود، کار کند

گل محمد چون براي خود عادت داده .نمودن و تعقیب کار جنراتور بود، که کدام شخص خاصي مسوولیت آن را نداشت

کار هاي که برایش سپرده بودند باید انجام بدهد، بدون اینکه براي کسي چیزي بود که این وظیفه را در پهلوي سایر

بگوید یا کسي از او توقع داشته باشد، و اگر گاهي بیکار مي بود، در پاک کاري و ترمیم جنراتور که در آن مهارتي هم

هاي رسمي که سایرین خانه در پهلوي آن گل محمد همیشه، حتي اکثرا بعد از وقت. داشت، خود را مصروف مي نمود

رفته بودند، در صحن حویلي دفتر مصروف بعضي از کار هایي بود که هیچ کسي مسوولیت آن را نداشت و او خود را

Page 128: اسرار رشد شخصیت

و در این جریان ریس یا معاونین دفتر همیشه اگر به خدمتي ضرورت داشتند، مي دیدند که گل . مسؤول آنها دانسته بود

اینکار را بخاطر خوش ساختن دل آمرین انجام نمي داد، به اصطالح چاپلوسي نمي کرد، و محمد آماده است، او هیچگاه

ظاهرا هیچ کسي هم متوجه خدمات او نمي شد، او خود را به احسان نمودن عادت داده بود، شخصیت او همین طور

روزي وی از کمي معاش یا و بس، در مقابل آن کدام توقعي از آمرین هم نداشت و هیچ کسي به یاد نداشت که بود

. زیادي کار شکایت کرده باشد، یا از آمرین بخواهد که موقف او را تغییر بدهندروزی که آمرین متوجه مي شوند باید شخصی دیگری را استخدام کنند تا در بعضی از کار های دفتر لوژیستیک کمک

بل در موسسه موجود است؛ بدون اینکه در تصمیم نماید، همه به اتفاق هم نتیجه گرفتند که شخص مورد ضرورت از ق

به این ترتیب او در مدت کمی ترقی قابل . شان کدام دو دلی داشته باشند گل محمد را به موقف جدید انتخاب نمودند

به گفته مدیر موسسه تنها همان یک . فیصد افزایش یافت50مالحظه در موقف خود نمود و معاش اش نیز در حدود

عث شد که موصوف ترقی کند، و به گفته آمرین دفتر اگر او این عادت را ادامه بدهد، بدون شک، او بیشتر از عادت وی با

.این ترقی خواهد کرد

و راز موفقیت همه ی . از این چنین مثال ها در هر موسسه و در هر جایی که کار است، به صد ها یافت می شود

. ده از مهارت های شان بوده استآنها همان یک عادت احسان نمودن و استفاو دلیل عمده عقب مانی اکثریت اشخاصی که در حقیقت استعداد موفق شدن را دارند، ولی در زنده گی ناکام

می خواهند مردم احترام شان کنند، در حالیکه هیچ . اند، همین است که آنها همیشه توقعات قبل از وقت دارند

ارند مردم آنها را دانسته و فهمیده بدانند، در حالیکه عمال نشان نداده اند که خدمتی به کسی نکرده اند، توقع د

از چه مهارت های برخوردار اند، و خالصه قبل از این که کاری کرده باشند، از مردم توقع مزد دارند، که این

ه و همیشه ادعا چنین مردمی اکثرا ناراضی، عبوس و بد بین بود. عمل یک علت اساسی ناکامی ایشان است

دارند که در این دنیا عدالت وجود ندارد، کسی قدر علم و دانش و مهارت را نمی داند، کسی دیده ندارد

. خوبی ها را ببیند وغیره شکایت ها کهدر حالیکه عدالت و قدر علم و دانش و مهارت را دانستن، یک امر طبیعی است، و یک سنت الهی است، هیچ

نمی تواند از آن سر پیچی کند، به شرطی که انسان در عمل نشان بدهد که او علم و دانش کسی و هیچ نظامی

. و مهارت دارد و می تواند ترقی کند چهارم احسان

این یکی از . احسان به معنی انجام کاری یا اجرای خدمتی است خارج از آنچه از شخص توقع برده می شود

نسان در هر جا و در هر حالتی که است، می تواند از آن به شکل مؤثر مثال های امکانات بالقوه ایست که هر ا

. استفاده نماید، اما متأسفانه که اکثریت مردم گویی چشم دیدن این امکان را ندارنداحسان به مانند صبر و سایر اصول و اساسات مکتب تکامل خودی یک فضیلت اخالقی است نه یک موضوع

ل هشتصد افغانی مزد روزانه برای کسی کار می کند، توقع کسی که استخدام مثال شخصی در مقاب .حقوقی

نموده است این است که باید روزانه هشت ساعت برایش کار کند ومستخدم هم در جریان اجرای قرارداد، قبول

این یک موضوع حقوقی است، یعنی . کرده است که در مقابل هشتصد افغانی روزانه هشت ساعت کار می کند

ر مستخدم روزانه کمتر کار کرد، استخدام کننده می تواند از مزد اش بکاهد، و اگر استخدام کننده کمتر اگ

Page 129: اسرار رشد شخصیت

و اگر جنجالی برخیزد موضوع مربوط می شودبه . حقوق بدهد مستخدم در مقابل از ساعات کاری اش می کاهد

.حقوق و قضا کار روزانه نهصد افغانی بدهد، در اینصورت او به اما اگر استخدام کننده برای مستخدم در مقابل هشت ساعت

مستخدم احسان کرده است، و برعکس اگر مستخدم در مقابل هشتصد افغانی روزانه نه ساعت برایش کار کند،

اینجا موضوع حقوقی نیست، موضوع اخالقی است، زیرا . پس مستخدم به استخدام کننده احسان کرده است

هشت ساعت کار نه صد افغانی ندهد مستخدم نمی تواند ادعا کند که کار فرما حق اگراستخدام کننده در مقابل

همچنان برعکس اگر مستخدم در مقابل هشت صد افغانی نه ساعت کار نکند استخدام . او را تلف کرده است

.کننده ادعا کرده نمی تواند که حق او تلف شده استات و حتی مادر بسیاری از امکانات است که به این ترتیب به از نظر مکتب تکامل خودی احسان از جمله امکان

وقتی می گوییم احسان خدمت خارج از توقع است، همان . حیث وجیبه ی شاگرد مکتب خودی مطرح است

طوری که از ما کسی توقع احسان ندارد و این خود ما هستیم که تصمیم می گیریم که باید احسان کنیم، به

درصورت داشتن توقع از مردم . مقابل احسان خود باید کدام مزدی توقع نداشته باشیمهمین ترتیب ما هم در

شاگرد مکتب خودی احسان را . به خاطر این که احسان می کنیم، یک سوداگری است، نه کدام فضیلت اخالقی

سان می منحیث یک وسیله تکامل خودی اجرا می نماید و در مقابل احسان از خودش، نه از کسی که به وی اح

. کند، توقع دارد، و این توقع نیز رشد و تکامل خودی است که یک توقع به جا و واقعی است احسان یک عادت طبیعت است

این یک حقیقت است که خداوند ج با پیدایش ما، باالی ما احسان کرده است، زیرا ما را منحیث انسان، بهترین

و احسان خداوند ج را، . یدن به اهداف بلندی خلق کرده استمخلوقات، مجهز با بی نهایت امکانات و برای رس

.اگر دقت کنیم، هر روز احساس می کنیم ). نمی دانند(آورند ولی بیشتر مردم، شکر بجا نمی; کند خداوند نسبت به بندگان خود احسان می )سوره البقره آیه دو صدو چهل و سوم(

. استخداوند ج را برای بنده گانش وعده احسان دادهو ; هر کس کار نیکی بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد، و هر کس کار بدى انجام دهد، جز بمانند آن، کیفر نخواهد دید

. ستمی بر آنها نخواهد شد )سوره االنعام آیه یکصد و شصت(

مثال ما به همین ترتیب اگر در طبیعت توجه کنیم، احسان را منحیث یک عادت همیشه گی طبیعت می یابیم،

یکدانه گندم را در زمین می اندازیم، و بعدا می بینیم که از هر دانه گندم چندین دانه و باز از هر دانه آن

از یک دانه بادام یک درخت بادام که هر سال هزاران بادام برای ما به ارمغان . چندین دانه دیگر واپس می دهد

.می آورد، بوجود می آید

ی یک زمین نسبت به زمین دیگر در این است که مقدار و کیفیت حاصل اش بیشتر باشد، همان طوری که برتر

به همان ترتیب در اجتماع نیز انسان های متکامل تر همان هایی اند که بیشتر احسان می کنند، بدون آنکه از

Page 130: اسرار رشد شخصیت

انسان های نه آنها توقع برده شود مصدر خدمات میگردند، طبیعت اجتماع انسانی هم همینطور است که چنین

تنها عمال نشان می دهند که رشد یافته تر و متکامل تر هستند بلکه زمینه رشد و تکامل بیشتر خودشان را

. فراهم می سازند

کسی که احسان می کند زمینه تکامل خود و سایرین را فراهم می سازد

این کار را نه از برای کدام توقع مادی بلکه خداوند ج با وجود آنکه ما را به احسان توصیه می کند، میفرماید که

فقط منحیث وظیفه ی یک انسان متکامل باید انجام بدهیم، و در مقابل، خودش از درگاه بیچون خودش برای

به خاطر باشد که کلمه احسان یک کلمه عمومی است که . (کسی که احسان می کند وعده احسان می کند

). هم در بر میگیردبخشش، کرم، صدقه، خیرات و غیره را کنند، همچون باغی است که در نقطه خشنودى خدا، و تثبیت روح خود، انفاق میبراىکسانی که اموال خود را ) کار(و

و میوه خود را دو ) و از هواى آزاد و نور آفتاب، به حد کافی بهره گیرد،(بلندى باشد، و بارانهاى درشت به آن برسد،

. دهید، بیناست و خداوند به آنچه انجام می .) اداب و با طراوت استکه همیشه ش(چندان دهد

) و پنجمشصتسوره البقره آیه دو صدو (

. تجربه و تحقیق روی اشخاص موفق نشان داده است که تمام اشخاص موفق بال استثنا راه احسان را پیموده اند

یشتر از توقع کوشش می کند و بیشتر در بین شاگردان مکتب همان شاگردی بیشتر پیشرفت می کند که ب

درس می خواند، در محل کار نیز همان شخصی پیشرفت می کند که بیشتر از آنچه از او توقع می رود، کار می

مثال های زیادی در این زمینه موجود است، اگر خوب دقت کنید یکی از بزرگترین رموز پیشرفت اشخاص . کند

. موفق همین استمایان، آنعده از کسانی که بیشتر از توقع خدمت می کنند، حتی کار های را که مسؤولیت از دیدگاه کار فر

.مستقیم شان نیست، هم اجرا می کنند، شایسته آنند که باید رشد داده شوند

احسان را با اسراف مغالطه نکنید

!و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد..

)یه یکصد و چهل و یکمسوره االانعام آ( در نقطه بعضی ها احسان را با اسراف اشتباه می نمایند، برای وضاحت موضوع باید گفت که اسراف کامال

طوری که در تعریف احسان گفتیم خدمت بیشتر از توقع است، اسراف مصرف منابع . مخالف با احسان قرار دارد

نجام می شود که گفته می توانیم خارج از آنچه توقع برده بیشتری ا در احسان کار. بیش از حد معقول است

Page 131: اسرار رشد شخصیت

می شود، در حالی که در اسراف کار بیشتری صورت نمی گیرد عین کار با مصرف منابع و امکانات بیشتر صورت

اگر جنسی را می توانیم به ده افغانی بخریم، و آن را به بیست افغانی بخریم در پول ،بسیار ساده. می گیرد

اگر کاری را در ظرف یک ساعت انجام داده بتوانیم و آن را در دو ساعت اجرا کنیم، در وقت . ده ایماسراف کر

) نه ساعت به عوض هشت ساعت کار کردن(اسراف کرده ایم، در مثالی که قبال در مورد احسان ذکر گردید

فی است نه سپری نمودن اسراف نیست زیرا در یک ساعت کار اضافی شخص تولید بیشتر دارد و این کار اضا

بعضی از مردم می خواهند مثال بخاطری که دل کار فرما را خوش بسازند به ظاهر نشان می دهند . وقت زیاد

که بیشتر وقت را کار می کنند، در حالیکه این عمل شان یک ظاهر سازی مملو از توقع است، در حقیقت آنها

اف می کنند و همین است که چنین کاری ندرتا نتیجه مطلوب بیشتر از توقع کار نمی کنند بلکه در وقت اسر

، از نظر مکتب تکامل خودی،باید به خاطر داشت که. می دهد وحتی بعضا نتیجه معکوس به بار می آورد

.صداقت شرط عمده است

پنجم عادت

شودکه انجام دادن آنها عادات عبارت از کار های بسیار معمولی هستند که هر گاه تکرار شده بروند، زمانی می

به قول دانشمندی عادت به مانند ریسمانی . به بسیار ساده گی صورت گرفته و ترک شان بسیار مشکل می شود

است، که ما هر روز رشته نازکی به آن اضافه می کنیم، تا این که باالخره مجموعه این رشته ها چنان محکم و

اصال عادت یکنوع خاصی از عکس العمل است، که در . ودقوی می گردد که گسستن آن خیلی دشوار می ش

وقتی در مواقع مشابه همیشه یکنوع عکس العمل نشان بدهیم، بعد از مدتی . شرایط خاصی باید صورت بگیرد

زیرا ذهن ما قسمی برداشت می کند که گویا این حاالت و عکس العمل ها با هم . تبدیل به عادت می گردد

و ذهن انسان کوشش می کند که این تسلسل و ارتباط . دنچه کامال بی ارتباط هم بوده باشارتباط دارند، اگر

مین کند، که اگر گاهی نتوانیم آن عکس العمل همیشه گی را انجام بدهیم، باعث ناراحتی می أرا همیشه ت

که کار خوبی را که می گردد، که ناشی از برداشت غلط ذهن انسان می باشد، این ناراحتی مانند ناراحتی ایست

باید می کردیم، نکرده ایم، یا مانند آن که یک چانس را از دست داده ایم، و یا هم مثل این که اشتباهی را

.مرتکب شده ایم، و بعضا مثل این است که گویی کدام چیز قیمتی را گم کرده ایم

باال، در نتیجه عاداتی است که دارد، زیرا در حقیقت هر کسی در هر موقفی که است، چه خوب یا بد، پایین یا

این که چرا عادت در جمله امکانات و دارایی دلیل . فکر کردن، و عمل کردن انسان اکثرا از روی عادت است

های مان محسوب می شود این است که در اجرای کار های که برایمان عادت شده است، ما هیچ مشکلی

حتی بسیاری از اوقات بدون بخرج قت بسیار کم، با دقت بسیار ناچیز، ونخواهیم داشت، به مصرف انرژی و و

ما در زنده .دادن دقت آنها را انجام می دهیم و در حقیقت یک استفاده بسیار اقتصادی از سایر امکانات است

، وقت، و گی روزمره بسیاری کار ها را از روی عادت انجام می دهیم، بدون آنکه در طرز اجرای آنها دقت کنیم

از جمله می توان قدم زدن یا راه رفتن را ذکر کرد، از . انرژی زیادی به مصرف برسانیم آنها را اجرا می کنیم

خانه می براییم صرف در اول تصمیم می گیریم که مثال باید به دفتر برویم، بعدا دیگر فکر نمی کنیم که باید

ت پاهای خود را باید تقلص بدهیم، و کدام هایش را توسع قدم های خود را چه اندازه بگذاریم، کدام عضال

Page 132: اسرار رشد شخصیت

بسا کار های دیگر از قبیل طرز صحبت، طرز حرکات بدن در جریان صحبت کردن، تکیه کالم . و غیرهبدهیم

ضرور نیست . ها، نواختن آالت موسیقی و هزاران کاری که هر شخص روزانه انجام می دهد از روی عادت است

بسیار از فضایل و نیکی ها را نیز می توانیم مبدل به عادت بسازیم، .ر کدام از آنها دقت کندکه برای اجرای ه

آموزش، دوست داشتن و قبول نمودن مردم، صبر، احسان و همه فضایل اخالقی که باعث تکامل خودی می

د، آن وقت است که و زمانی که این فضیلت ها مبدل به عادت گردیدن. گردد می توانند به عادت تبدیل گردند

زیرا یک اصل اساسی اجرای این فضیلت ها این است که ما همیشه نمی . انسان می تواند از نتایج آنها سود ببرد

توانیم که اثرات خوب آنها را به صورت فوری ببینیم، و حتی در بسیاری از حاالت فقط اجرای یک بار آنها شاید

عادات گویی اعمال غیر ارادی هستند . دن بروند حتما نتیجه می دههیچ نتیجه ندهد، اما زمانی که تکرار شده

که از ما سر می زنند، ولی اراده ما می تواند که عادات خوب جدیدی ایجاد کند، شاید چند روزی مشکالت

، در )موختیم آزمانی که هنوز طفل بودیم و قدم زدن را می(داشته باشیم، همان طوری که در قدم زدن داشتیم

قدر عادی می کاربت کردن داشتیم و در صد کار دیگر، ولی به زودی تمام اشکاالت رفع شده و اجرای آن صح

. شود که خود ما هم متوجه نمی شویم

انسان هدفمند و با اراده می تواند که اکثر فضایل اخالقی و اصول مکتب تکامل خودی را برای خود عادت

د، مردم را دوست داشته باشد، مردم را قبول کند، خود را قبول کند، بسازد، خود را عادت بدهد که صادق باش

باالی خود اطمینان داشته باشد، صبر داشته باشد، اهداف ضمنی همیشه در پیش نظرش قرار داشته باشد،

و به همین ترتیب به هدف رسیدن، خوشبخت بودن، مطمین . احسان کند، بپرسد، بجوید و باالخره بیاموزد

این کار کمی مشکل است، اما کسی که می خواهد با اراده در راه . ب بودن را برای خود عادت بسازدبودن و خو

رشد خودی قدم بزند، باید مشکالت را قبول کند، حد اقل در اوایل کمی اشکال پیش خواهد آمد، اما بزودی

. رار و اصرار کار داردفقط تک. عادت تان شده است) فضایل اخالقی(خواهید دید، که بسیار کار های نیک

تغییر عادات نادرست

به همان طوری که می توانیم عادات خوب جدیدی برای خود بسازیم، می توانیم عادات نادرست را نیز ترمیم

مثال بار ها دیده ایم و یا . آن استکرتالبته به خاطر باشد که تغییر دادن عادت به مراتب ساده تر از . کنیم

که می خواست عادت به سگرت را ترک کند، برای اینکارمجبورا به عادات دیگری مثال نصوار، شنیده ایم، کسی

طوری که قبال نیز گفته شد، عادت عبارت از یک عکس . ساجق، حتی بعضی خوردنی های دیگر رو آورده است

ه عین ترتیب العمل خاصی است که ما در شرایط خاصی یا در مواقع مخصوصی همیشه آن عکس العمل را ب

همان ترتیبی که ایجاد یک عادت ایجاب وقت را می کند، تغییر دادن عادات نیز وقت می . انجام داده ایم

خواهد، انسان باید صبور، هدفمند و با اراده باشد تا بتواند عادات را تغییر بدهد، اما رویهمرفته تغییر دادن عادات

از نظر علمی عادات در حقیقت عکسات شرطی . عادات جدیدبه حالت مفید آن آسان تر است نسبت به ایجاد

است که ما در مواقع خاصی از خود بروز می دهیم، به مرور زمان ایجاد شده اند، و با دانستن همین حقیقت می

بیاد داشته باشیم که در جریان اجرای اموری که عادت شده اند . توانیم که آهسته آهسته آن را تغییر بدهیم

ه طور اوتومات کار می کند یا بهتر است بگوییم عکس العمل نشان می دهد، بسیار زیاد جزییات این ذهن ما ب

Page 133: اسرار رشد شخصیت

. عکس العمل مهم نیست، بلکه مهم خود عکس العمل است که باید از حالت ذهنی به حالت فعلی در آورده شود

م که در کدام حالت ویا شرایط فقط باید بدانی. با استفاده از این حقیقت می توانیم که عادت را تغییر بدهیم

در چنین حاالت می توانیم که آن عکس العمل را نه به شکل دهد، ب عکس العمل نشان می خواهدذهن ما

غیر ارادی که قبال اجرا می کردیم بلکه به شکل ارادی به یک ترتیب دیگری که برای مان مفید است انجام

به . مال جای عکس العمل قبلی را گرفته وبه عادت تبدیل میشودبدهیم، بعد از مدتی این عکس العمل جدید کا

. این ترتیب می توانیم از عادات غیر مفید و نادرست نیز منحیث یکی از امکانات برای رشد خودی استفاده کنیم

ششم ذهن برتر

ف و به چه ترتیب باید هر کاری را که می کنیم، اوال ذهن خود را به کار می اندازیم که باید آن کار به چه هد

صورت بگیرد، فکر کردن و ذهن را در مورد حرکت مان به کار انداختن در اکثر اعمالی که آنها را از روی اراده

در بسیاری از حاالت فکر مان درست کار نمی کند، شاید وقایع . انجام می دهیم امر حتمی و ضروری است

بعضی از مسایل بسیار ساده را زیاد مهم فکر کرده ایم، و مشکالتی بسیار مهم را ساده تلقی کرده ایم، یا برعکس

این یک . در راه رسیدن به هدف ایجاد می شود که در آن اثنا یقین می کنیم که در اول درست فکر نکرده بودم

از نواقص و کمبودی یپدیده طبیعی است، هر کس در زنده گی آن را یکی یا بار ها تجربه کرده است و یک

برای حل این مشکل یک راه حل بسیار خوب و عملی پیشنهاد گردیده است که . خودش دانسته استهای

. همین ذهن برتر است، که یکی از امکانات بسیار مهم و با لقوه به شمار می رود

ذهن برتر یا مجموع امکانات همسفران

و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراکنده !شدى) و مهربان(نرم ) مردم( رحمت الهی، در برابر آنان ) برکت(به

اما هنگامی که تصمیم گرفتی، ! و در کارها، با آنان مشورت کن! پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب. شدند می

. زیرا خداوند متوکالن را دوست دارد! بر خدا توکل کن) و! قاطع باش( )سوره آل عمران آیه یکصد و پنجاه و نهم(

تصور کنید به جایی سفر می کنید که هیچ گاهی به آنجا نرفته اید، حتما قبل از حرکت با خود فکر می کنید

که از کدام راه باید بروم، چی لوازم سفر باخود بگیرم، در چند روز به منزل خواهم رسید، راه چگونه خواهد بود،

و آب و سایر لوازم ضروری موجود است یا خیر و صد آب و هوا چسان خواهد بود، آیا در راه امکان دریافت غذا

بسیار احتمال دارد که وقتی در سفر هستید و از خانه دور شده اید، به مسایلی . ها موضوع دیگر از این قبیل

برای . برخورید که ذهن شما تا آن وقت به آن ها متوجه نشده بود، یا اگر هم شده بود درست فکر نکرده بود

نین حالتی بهترین کاری که باید قبل از حرکت می کردید این بود که با کسی یا کسان دیگری جلوگیری از چ

نیز مشورت می کردید، کوشش می کردید که با خود همسفری داشته باشید، و یا حد اقل با شما در فکر کردن

رذهن چند شخص اگ. در چنین حالتی معلومدار نتیجه بهتر و معقول تری بدست می آوردید. کمک می کردند

Page 134: اسرار رشد شخصیت

هدف مشخص و معینی را به صورت مشترک پیگیری کنند، نتیجه آن همانا ذهن برتر گفته می شود، یعنی اگر

ذهن بیشتر از یک نفر در مورد یک موضوع فکر کنند و بکار بیافتند، نتیجه عملی آن برتر از آنچه خواهد بود که

توانند به صورت همزمان در ارتباط با همدیگر کار کنند، این چند نفر می . تنها یک ذهن آن را اندیشیده باشد

که بهترین شکل آن است، اما انسان ها می توانند با گذشت صد ها سال نیز با هم در هدف مشترک تشریک

مساعی کنند که باز هم می توان آن را ذهن برتر گفت، مثال نتایج فکر انسان های صد هاسال قبل، با مطالعه

فکر و ذهن انسان امروزی را تقویت کرده و در نتیجه برایش استفاده از امکانات ذهن برتر را تواندآثارشان، می

.مهیا بسازد

زنده گی هم یک سفر است، به جانبی که تا حال مابه آنجا سفر نکرده ایم، هر کس هدفی و منزلی دارد اما هیچ

ولی با آن هم باید پذیرفت .و دوباره بازگشت کرده استکس ادعا کرده نمی تواند که او این سفر را پیموده است

. به حرکت شما و رسیدن تان به هدف ممد بسیار خوبی خواهد بود که ذهن برتر

مقوله ذهن برتر در حقیقت بیشتر متکی به دو اصل . داشتن ذهن برتر یکی از مهم ترین امکانات بالقوه است

ویا بهتر است بگوییم این دو اصل . "اصل آموزش"دیگری و "اصل تفاهم"مکتب تکامل خودی است؛ یکی

. مکتب خودی است که این امکان بالقوه را به شکل بالفعل در می آورد

و زمانی اصل تفاهم، ذهن برتر یعنی پیدا نمودن همسفر و همراه در جریان حرکت به سوی هدف است، از نظر

اولین گام این . افهام و تفهیم خوبی با سایرین داشته باشیممی توانیم از امکانات ذهن برتر مستفید گردیم که

به است که باید حد اقل یک تعدادی بدانند ما چی هدف داریم، چی می خواهیم، و از کدام طریق می خواهیم

یا به عباره دیگر صمیمیت مان حد اقل با یک تعدادی از مردم به اندازه ی باشد که همدیگر خود . هدف برسیم

در این جاست که می توانیم از نظریات، معلومات، توصیه ها، و . بشناسیم، درک کنیم و قبول کنیمرا خوب

. حتی همکاری عملی همدیگر برخوردار گردیم

اصال چرا وقتی به سوی هدفی روان هستیم کسان دیگری را هم باخود مان همسفر نسازیم، دوستان، اقارب و

و صمیمی هستیم، بهترین کسانی اند که در این سفر با ما همسفر شوند، اگر آنهایی که با ما در ارتباط هستند

ما بتوانیم بخوبی آنها را بفهمانیم حتما با ما می آیند، ضرور نیست که ما باید رهبر یا رهنما باشیم، بگذارید اگر

به سوی عین هدف کسی دیگری بهتر است، رهبر و رهنما باشد، مهم این است که باید با شما در یک راه و

نظریات . در چنین حالتی است که شما، چه رهبر باشید یا پیرو، از امکانات ذهن برتر برخوردار می گردید. بروند

. شما، معلومات شما، و دانش شما از آنچه سایرین دارند پربار می شود

که بجا خواهد بود اینجا در این ارتباط یک نظر بسیار جالب و مهم دارد "مهاتماگاندی" XE مهاتما گاندی

ذهن برتر تنها از همنشینی با همنظران و هم هدفان به وجود ذکر گردد، وی خود بار ها تجربه نموده است که

می آید نه با کسانی که به طرف بیهوگی روان اند، یا به عباره دیگر اگر شما به این هدف با کسی دوستی و

Page 135: اسرار رشد شخصیت

ید در حالیکه وی در یک راه کامآل مخالف شما روان است، نه تنها این نزدیکی کنید که گویا او را اصالح می کن

.که ذهن برتر به وجود نخواهد آمد بلکه احتمال لغزش شما نیز موجود است

بشنوید که سایرین . مشورت و گوش کردن نظریات سایرین اصل اساسی برای استفاده از امکانات ذهن برتر است

می گویند به شما جالب نباشد، شاید مستقیما سوال شما را جواب ندهند، اما چی می گویند، شاید موضوع که

همین جاست . به هر ترتیب هر کسی چیزی را می گوید که فکر می کند درست است، مهم است یا جالب است

نها که شما می توانید وقایع و فرصت ها را از دیدگاه سایرین نیز ببینید، سفری را که شما آغاز نموده اید آ

را پیش بینی می کنند، و کدام راه های حل را در ) مشکالت(چگونه می بینند، چه فرصت ها و کدام چالش ها

.نظر دارند، همه اینها ذهن شما را برتر می سازد

در زماني کار را به حیث معین مسلکي وزارت صحت "داکتر فیروزالدین:فیروز" XE داکتر فیروزالدین فیروز

کرد که وزارت صحت تنها به نام وجود داشت و برای تنظیم امور باید تمام سیستم تغییر داده می شد و افغانستان شروع

تعداد کمي از ناظران معتقد بودند که وي در این امر موفق . ضرورت به اداره چیان متعهد و ماهر احساس می گردید

د اما امکانات بالقوه یی را که او آنها را شناسایي و مورد خواهد شد، آنها کمبود تجربه، و دانش اداره وي را در وي مي دیدن

وی یک . ابتکاري را که او به کار برد در حقیقت استفاده از امکانات ذهن برتر است. استفاده قرار داد، متوجه نشده بودند

د دور هم در هسته قوي متشکل از افراد نخبه یي را که در موسسات غیر حکومتي و موسسات ملل متحد کار مي کردن

به گفته خودش پالن هاي کاري را مشترکا با تیم یکجایي طرح نمودند تا هر عضوي از تیم باید خود را . وزارت جمع کرد

در سیستم سهیم بداند، هر کس متیقن شود که صدایش شنیده مي شود، همه باید بدانند که هدف چیست، زیرا اهداف

تشکیل چنین هسته روند خوبي را آغاز کرد و نتیجه خوبي . را مسؤول بداندیکجایي طرح ریزي گردیدند، و هر کس خود

داکتر فیروز، به گفته خودش، به این افراد نخبه .داد که اکثریت ناظران متیقن شدند کار ها به موفقیت به پیش مي روند

مهم تر از همه این است که صداقت .صالحیت داد تا از دانش، و تجربه و قوت ابتکار خود شان به نفع امور استفاده کنند

و هدفمندي خود را به تمام اعضاي این ذهن برتر عمال نشان داد، و اعضاي تیم در عمل دیدند که موجودیت شان در

سیستم چقدر مهم است، و این خود حس مسؤولیت را در ذهن ها دمید و در حقیقت یک ذهن برتر در خدمت او قرار

و دانش او به سرعت بسیار خوبي پیشرفت کرد، و او خود متوجه بود که باید از این امکان در ضمن ظرفیت کاري. گرفت

.به شکل بسیار خوبي استفاده کند و خود را مجهز به دانش و تجربه اداره وي بسازد، که موفق هم شد

هفتم نیایش

ه تنها خودش مالک سرنوشت مکتب تکامل خودی، طوری که قبال نیز گفته شد، به این عقیده است که انسان ن

خودش است بلکه برای رسیدن به هدف عالی اش امکانات به نهایت برایش اعطا گردیده است، یکی از این

ارتباط ما . امکانات ارتباط داشتن با قدرت ال یزالی که منبع و نهایت علم و حکمت و خیر و عدل است، می باشد

ست، همان طوری که او از تمام افکار، عقاید، و اعمال مان آگاه و در با این قدرت بی مثال یک ارتباط دو جانبه ا

XE جریان است، صدای ما را می شنود، اگر از او چیزی را بخواهیم قبول می کند، و حتی به گفته عالمه اقبال . تقدیر ما را تغییر بدهد می توانیم از او بخواهیم که "اقبال"

Page 136: اسرار رشد شخصیت

از حق خواه گر ز یک تقدیر خون گردد جگر

تو اگر تقدیر نو خواهی دگر تقدیر حکم

زانکه تقدیرات حق ال انتهاست رواست

نده را، به هنگامی که مرا دعاى دعا کن! من نزدیکم:) بگو(و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند،

)!و به مقصد برسند(پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند ! گویم خواند، پاسخ می می )سوره البقره آیه یکصد و هشتادو ششم(

ز مردم غلط قبل از این که به بحث شروع کنیم قابل ذکر می دانیم که موضوع دعا و نیایش در بین دو گروه ا

یکی آن گروهی است که دعا را مانند وسیله معیشت خود ساخته اند، آنها فقط در کنجی . درک شده است

، و چه بسا انسان های ساده که می دهند که تمام کار های دنیا را با دعا انجام تظاهر می کنندغنوده اند و

می کوشند این ساده گی باید هر چه بیشتر در نها نیزآبخاطر خریدن دعا به آنها پول می دهند، و در مقابل

. بین مردم رواج پیدا بکند تا بازار آنان رونق پیدا کند

وقتی یک گروه به خاطر جبران نمودن ترس ها، تنبلی ها، بیکاره گی ها، طفیلی خوری ها و گریز از بار

روه دیگری آنهایی که چند روزی مسؤولیت از دعا مانند داروی مسکن یا تخدیر استفاده نمایند، به ناچار گ

مکتب خوانده و به اصطالح چشم و گوش شان تا اندازه یی باز شده است، و از دیدن آسمان خراش ها و زمین

خراش های خارج مات و مبهوت گردیده اند، وقتی به این طرز تفکر از دعا و نیایش می بینند، به ناچار با آن سر

د نموده آن را داروی مخدر و سبب عقب مانی مردم از کاروان تمدن می دانند دشمنی را گرفته و یکسره آن را ر

.

در . مطالعه کنیم، نخست باید ببینیم که کی ها دعا میکرده است اگر بخواهیم که دعا و نیایش را از قران کریم

بارزه در پهلوی پیغمبران دعا ها اکثرا از زبان پیغمبران و پیروان آنان، انانکه در میدان عمل و م قران کریم

، ع "پیغمبر:ابراهیم" XE ، ابراهیمع "پیغمبر:نوح" XE نوح. دوشادوش مقاومت می کردند، بیان شده است

"پیغمبر:محمد" XE ، و محمدع "پیغمبر:عیسی" XE ، عیسیع "پیغمبر:موسی" XE ، موسی عاسمعیلان سرخ جنگ در پهلوی پیغمبران جان بازی می کردند، در و آنهاییکه در مید. بوده اند که دعا می کردندص

عرصه حیات اجتماعی هر کدام وظیفه و مسؤولیتی داشته اند وعرق ریزی می کردند و در حیات فردی هم هر

.کدام عضو یک خانواده بوده اند و برای تأمین آرامش و معیشت خانواده خود کار می کرده اند

Page 137: اسرار رشد شخصیت

ما دعاى او را ! خواند) زمان، پروردگار خود را(هنگامی که پیش از آن ) به یاد آور(را "مبرپیغ:نوح" XE و نوح

; و او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات دادیم; مستجاب کردیم

)سوره االنبیا، آیه هفتادو ششم(

و تو ; کالت به من روى آوردهبدحالی و مش«): و عرضه داشت(هنگامی که پروردگارش را خواند ) به یاد آور(و ایوب را

» !مهربانترین مهربانانی

)سوره االنبیا، آیه هشتادو سوم(

اکنون ببینیم که اینها در کجا دعا می کرده اند، آیا تنها در عبادت خانه ها، یا در غار های کوه و دشت و بیابان

ل دیگری، دعا می کردند و مردم دور از مردم، و بدور از بار مسؤولیت فردی و اجتماعی بدون انجام کدام عم

دیگر تمام بار مسؤولیت آنان را بدوش داشتند؟

خیر، هرگز، آنها در بین مردم، در میدان معرکه، در عین مقاومت، در جریان اجرای امور فردی و اجتماعی خود،

ور مردم خود را به آنها هیچ گاهی کار و فعالیت و مبارزه و مقاومت و حل و عقد ام. هم چنان دعا می کرده اند

دعا در کنار از نظر اسالم " "استاد علی:شریعتی" XE به گفته داکتر علی شریعتی. دعا تعویض نکرده اند

مسؤولیت و در کنار کار نیست، بلکه دعای اسالمی پس از مسؤولیت و در ادامه رنج و کار و جهاد و صبر وجود

." دارد

» !دانند، تبعیت نکنید کسانی که نمی) و رسم(و از راه ; به خرج دهیداستقامت ! دعاى شما پذیرفته شد«: فرمود

) سوره یونس، آیه هشتادو نهم(

هم دعا می کرده است، زیرا خداوند مهربان، خود را به او نزدیک و ص "پیغمبر:محمد" XE حضرت محمد

.پذیرنده دعا معرفی کرده است

) » !است هاى آنها خواسته(کننده نزدیك، و اجابت) به بندگان خود(د، که پروردگارم از او آمرزش بطلبید، سپس به سوى او بازگردی..

)سوره هود، آیه شصت و یکم(

ولی دعا کردن و نیایش هیچ گاهی او را از کار و فعالیت باز نداشت، او همه این امور را هیچ گاهی با دعا تعویض

حاضر و ناظر بود، و از رهنمایی های خود مردم را فیض نکرد، همیشه در بین مردم، در تمام امورات اجتماعی

می بخشید، در میدان نبرد در پهلوی شان می ایستاد، و در مسجد نیز امام شان بود، در زنده گی روزمره هادی

دعا و نیایش او . و رهنما، در زنده گی خانواده هم یک پدر و یک شوهر و مانند هر انسان دیگر زنده گی می کرد

. ب و تقویت اراده و عمل او بوده استقوت قل

Page 138: اسرار رشد شخصیت

دعا و نیایش از نظر روانشناسی

و " خود آگاه ذهن"اکثر علمای روانشناسی ذهن انسان را متشکل از دو بخش دانسته اند، یکی بخش

. " ذهن ناخود آگاه"بخش دیگری

راده انجام می دهیم، مثال شما مسؤول تنظیم اعمالی است که آنها را آگاهانه و از روی ا،بخش خود آگاه ذهن

. همین اکنون خود آگانه به مطالعه این سطور همت گماشته اید

نه بر ده حصه از فعالیت های ذهن را تشکیل "زیگموند:فروید" XE بخش ناخود آگاه که به گفته داکتر فروید

مثال تنظیم . عمل می کند) تیکاوتوما(یا به طور بالنفسهی . می دهد به سطح آگاهی ما چندان ارتباط ندارد

بعضی از این اعمال ارادی معلوم می شوند مثال عکس العمل جنگ و . حرکات قلبی، شش ها، روده ها، وغیره

فرضا در خانه یی نشسته ایم، دفعتا از سقف خانه یک مار در پیش رویمان می افتد، از دیدن آن تکان می (فرار

ن می پرد، عضالت مان متقلص می شود، به سرعت ممکنه خود را از شر آن دور خوریم، از جا می پریم، رنگ ما

جنگ "، و یا با هر چه در دست مان بیاید برای دفاع از خود به مار حمله ور می شویم "فرار می کنیم"می کنیم

ده و سطح آگاهی این پدیده جنگ و فرار اگر چه بسیار ارادی به نظر می آید، اما متعلق به فکر و ارا" ) می کنیم

ما نیست، زیرا همه این فعالیت ها آن قدر به سرعت انجام می گیرد که نه به فکر کردن و اندیشیدن ارادی و نه

تمام این فعالیت ها در اثر فعالیت یک تعداد از اعضای داخلی . به تصمیم گرفتن شعوری و آگاهانه وقت می دهد

گیرد، بدین معنی که با تحریک شدن این غده یک ماده صورت می ) ادرنال(به شمول غده فوق الکلیه

داخل جریان خون شده و به سرعت به نفع این پدیده جنگ یا فرار، باالی اعضای بدن اوامر صادر می ) هورمون(

در اثر این اوامر مثال قلب به حرکات خود می افزاید تا مقدار بیشتر خون و مواد مغذی آن را به اعضای . کند

تا مقدار اضافی ) حجم خود را کم می سازند(، رگ های جلدی منقبض می گردد )تکان قلبی(پ کند حیاتی پم

حجم خود را (، رگ های خون عضالت و دماغ متوسع می شود)رنگ پریده گی(خون به اعضای حیاتی برسد

مثال روده –هضمی تا مقدار بیشتر خون را بگیرند و از مواد غذایی آن استفاده کنند، اعضای ) زیاد می سازند

ها به فعالیت خود می افزایند تا مقدار بیشتر مواد غذایی موجود را هضم و جذب کنند تا در جریان جنگ یا فرار

به این ترتیب در تمام اعضای بدن مان تغییراتی بوجود می آید، بدون این که آگاهی ما در . به مصرف برسد

.زمینه کاری بکند

ه انسان اهمیت زیادی دارد از جمله این که اکثر اعمال ما خصوصا در حالت های بحرانی فعالیت ذهن ناخود آگا

از نتیجه این بخش ذهن ما است، و تاثیر آن باالی ما قطعی است، بدین معنی که وقتی موضوعی از ناخود آگاه

ا دروغ و ریا و در اینج. حکم شود حکم قطعی است، دلیل نمی خواهد و از آن حکم سر کشی شده نمی تواند

از همین سبب علمای . ماسک وجود ندارد، هر آنچه از ناخود اگاه سرچشمه می گیرد عین حقیقت است

روانشناسی بسیار به این بخش ذهن توجه کرده اند تا اگر از اسرار آن سر در بیاورند و از آنطریق بسیاری از

. مشکالت شخصیتی انسان ها را مداوا کنند

Page 139: اسرار رشد شخصیت

ده است که ناخود آگاه در حقیقت مانند مغز یک کمپیوتر از معلومات انباشته شده است، و هر تحقیقات نشان دا

. گاهی که موضوعی به آن معلومات تماس می کند، عکس العملی که رخ می دهد، بسیار جدی و قطعی است

د که آسیبی برساند، مثال در مثال باال ناخود اگاه معلومات داشت که مار دشمن انسان است و به سرعت می توان

این معلومات از چند طریق داخل ذهن ناخود آگاه شده . و همین است که به سرعت عکس العمل نشان می دهد

: است

اول از بسیاری از معلومات به شکل ارثی از پدر و مادر به ارث برده می شود،

ندان رشد نکرده است، مثال از دوم تنبهاتی که در زمان طفولیت، هنگامی که هنوز ذهن خود آگاه انسان چ

از (زمان تولد تا سنین سه یا چهار سالگی ، این تنبهات شامل صداها، منظره ها، بو ها، تماس ها و غیره است

ول شخصیت انسان می دانند ، یعنی که شخصیت اصلی وهمین سبب بسیاری از علما سنین طفولیت را مس

). انسان در همین سنین ایجاد می شود

به . معلومات و تنبهات عمیق و قوی ایکه درطی عمر، بعد از سن سه چهار سالگی، به آن معروض بوده ایمسوم

این معلومات شاید دیدن یک منظره بسیار عادی . در آمده و داخل حافظه ناخود آگاه می گرددتلقینصورت

اده ایکه خود مان انجام داده بوده است که ذهن خود آگاه ما آن را فراموش نموده است، یا یک عمل بسیار س

. ایم، یا یک صدای که شنیده ایم و به آن اصال هیچ توجه نکرده ایم، و یا هم تلقینات سایرین بوده است

چهارم به نظر یکتعدادی از علمای روانشناسی، از جمله یانگ، ناخود آگاه فردی یک ارتباط همیشه گی با ناخود

ارد، بعضی مسایلی است که در ناخود آگاه تمام افراد یک اجتماع تاثیر می آگاه دسته جمعی یا اجتماعی نیز د

. ثر می پذیردأکند، نظر به این که فرد در آن اجتماع باشد، او هم ت

پنجم ناخود آگاه یک ارتباط صمیمی با عقل کل یا منبع علم و حکمت کاینات نیز دارد، گاهی از آن منبع نیز

به مانند ناخود آگاه فردی از قاطعیت برخوردار است، ازجمله وحی آمدن به اوامر صادر می شود، که عینا

. دن می باش پیغمبران و الهام

دسترسی به ذهن ناخود آگاه

ذهن ناخود آگاه با این همه اسراری که هنوز کامال کشف نشده است، باز هم کامال از دسترسی و کنترول

موضوع ارثی و تنبهات ( به جز دو دریچه که بروی ما بسته شده است دریافت ها نشان می دهد،. خارج نیست

از دیگر دریچه ها ما می توانیم که خود را به نا خود آگاه نیز برسانیم، و آن را نوسازی کنیم، به ) دوران کودکی

یافتن به راه .یاد داشته باشید که اراده انسان بزرگتر از همه چیز استترتیبی که خود ما می خواهیم ، به

ناخود آگاه اجتماعی از طریق اصل تفاهم و ساختن ذهن برتر امکان پذیر است، اگر خود تکامل یافته ما اجتماع

شاید این اجتماع کوچکتر از اجتماع اصلی یا یک (را هم شامل شود، اگر اجتماع که ما در آن زیست می کنیم

اشند، اگر بتوانیم همدیگر خود را قبول و درک کنیم، و با ما همسفر و هم عقیده و هم نظر ب) جزی از آن باشد

Page 140: اسرار رشد شخصیت

ذهن همه ما به یک هدف بیاندیشد، و همه به یک راه روان باشیم، می توانیم بگوییم که ناخود آگاه فردی ما با

.ناخود آگاه اجتماعی یکی شده است، یا حد اقل در تضاد نیستند

Page 141: اسرار رشد شخصیت

آگاهنقش دعا و نیایش در ارتباط با ذهن ناخود

یک موضوع عمده دیگر در این ارتباط عبارت از تلقین است، تلقین به این معنی که معلومات به عمیق ترین

قسمت از ذهن که آنجا با حقیقت ارتباط دارد، داخل می شود، و ناخود آگاه هم همان قسمتی از ذهن است که

قسم باشد، یکی این که دیگران ما را تلقین می تواند بدو . حقیقت است عین هر آنچه از آن صادر می شود

و دیگری این که ما خودمان خود را تلقین می کنیم، که آن را تلقین به . تلقین کنند، مثال در جریان هپنوتیزم

. نفس گفته اند

از نظر مکتب تکامل خودی است، زیرا در این مکتب ما می موضوع تلقین به نفس یک موضوع بسیار عمده

ود را نوسازی کنیم، حتی می توانیم که ناخود آگاه خود را خود مان ترمیم کنیم، در آن معلوماتی که خ خواهیم

تصویر ذهنی که قبال از آن تذکر . را که می خواهیم ، حفظ کنیم، و در حقیقت سرنوشت خود را خود بسازیم

انسان با اراده و هدفمند و اگر ما خود را تلقین کنیم که. داده شد، در حقیقت یک نوع تلقین به نفس است

موفقی هستم، این معلومات باالخره در آنجایی از ذهن جا گزین می گردد که به حقیقت تبدیل می گردد،

طوری که گفتیم یک قسمت از ذهن ما فقط با حقیقت ارتباط دارد، و برعکس اگر خود را تلقین کنیم که آدم

باز هم این معلومات اگر به همان قسمت ذهن داخل شد، ناالیق و ناکاره و شکست خورده و بدبختی هستم

. حقیقت می گردد

. دو موضوع در قسمت تلقین به نفس بسیار با اهمیت است، یکی موضوع عقیده و دیگری تکرار

از جمله معلومات همان های به قسمت های اساس ذهن ما جایگزین می گردند که به آنها عقیده، اطمینان، و

این بخاطری است که ذهن . ریم، در آنها هیچ شبه و شکی نداریم و برایمان عین حقیقت استایمان کامل دا

خود آگاه و هوشیار ما مانند یک پرده یا حجاب در مقابل ذهن ناخود آگاه قرار می گیرد، و زمانی که ما به

آگاهی را عبور می موضوعی عقیده می کنیم، و به آن ایمان میاوریم، در حقیقت این پرده و یا حجاب خود

کنیم، حتی اگر بعضی از موضوعات را نتوانیم از نظر عقل و منطق ذهن خود آگاه تحلیل کنیم، و بسنجیم، باز

هم چون در جز عقیده ما است، آن را گویی از راه دیگری عبور می دهیم که به این حجاب و پرده کاری نداشته

ن عشق و عقل می بینیم که همیشه ادیبان خواسته اند که عشق در ادبیات خود ما این نکات را تحت عنوا. باشد

.و عقل را مانند زنجیری که دست و پا را بسته می کند، می دانند . را بر عقل ترجیح بدهند

به هر ترتیب این بدین معنی نیست که ما منکر عقل و یا ذهن خود آگاه هستیم، بلکه خداوند همینطور مارا

آگاهی داخل ذهن خود بسازیم تا نشود داراده و عاقل، باید هر چیز را از راه عقل و خوساخته است، موجود با

که بعضی از مردم از این موضوع عقیده استفاده سوء کرده و خرافات را به نام عقیده در ذهن نا خود آگاه ما

اکثر احکام آن از نظر قران عقیده را طوری برنامه ریزی کرده است که خصوصا در دین اسالم. جاگزین کنند

Page 142: اسرار رشد شخصیت

افغانی "سید افغانی:جمال الدین" XE عقل درستی خود را به ثبوت میرساند، به گفته سید جمال الدین

، به "یگانه دینی است که حقانیت خود را با عقل و منطق انسانی و در تجربه به ثبوت می رسانداسالم "

گاهی مثال روح، که همیشه، ولو اگر انسان تمام کاینات را استثنای بعضی از مسایل بلند تر از توان عقل و خود آ

.تسخیر کند باز هم بلند تر از آن قرار می گیرد که عقل در موردش نظری بدهد

»!و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است; پروردگار من استامرروح از «: کنند، بگو سؤال می» روح«و از تو درباره

) را، آیه هشتادو پنجمسوره االس(

دارد به ذهن ناخود آگاه مهم این است که آنچه به عقیده و ایمان تبدیل شد، چی درست یا غلط، زیاد تر امکان

. برود، و زمانی که در آن بخش رسید، برای انسان عین حقیقت می گردد

ده بروند، هر روز، هر ساعت و از طرف دیگر، از جمله معلومات همان های شکل تلقین را می گیرند که تکرار ش

یا به عباره . همیشه به آن فکر کنیم، به آن بیاندیشیم، آن را تجربه کنیم، و باخود در مورد آنها مشوره کنیم

مثال عشق هایی را که . دیگر مغز و ذهن خود را با آنها به شکل دوامدار و خسته گی ناپذیر بمباردمان کنیم

ایم، در حقیقت همان تلقین بوده است که عاشق بیچاره شب و روز در زیبایی اکثرا قصه هایش را شنیده

معشوق فکر می کند، و باالخره روزی می شودکه اگر تمام دنیا بیایند و به ثبوت برسانند که معشوقه اش زیبا

یی زیرا موضوع زیبا. نیست، عاشق همه را کور خطاب می کند و تنها زیبایی را در معشوقه خود می بیند

معشوقه اکنون در آن قسمتی از ذهن جا گرفته است که دیگر در آنجا همه چیز منحیث حقیقت قبول می شود

بعضی از روان شناسان با استفاده از این حقیقت به مراجعین خود می گویند که . و ضرورت به عقل و ثبوت ندارد

و این باعث می شودکه افسرده " ار خوش هستمامروز من بسی"مثال روزانه یکهزار بار با خود تکرار بگوید که

. گی را بزداید

هردو را ترکیب کنیم، و با استفاده از ) موضوع عقیده و تکرار(ولی بهترین طریقه این است که این دو حقیقت

زیرا در نیایش . آن به ذهن ناخود آگاه خود دسترسی پیدا کنیم، و این ترکیب چیزی به جز نیایش و دعا نیست

که ما به آن ذاتی عقیده می کنیم که از پدر و مادر مان نیز به مهربانتر است، قدرت همه در دست اوست، است

اگر بخواهد به ما فضلی بدهد هیچکسی مانع وی شده نمی تواند، او به ما از رگ جان نزدیک تر است، دعای ما

ایش ما درحقیقت خود را به مرجع اصلی در نی. را می شنود و قبول می کند، و باالخره او وعده خالف نمی کند

نیرو، علم، قدرت، حکمت، و فضل ارتباط می دهیم، وقتی ما در نیایش هستیم، هیچ کسی مابین ما و این قدرت

کسی که می . بی مثال عایل شده نمی تواند، ما راسا با او در ارتباط هستیم، با او می گوییم و از او می خواهیم

در بین باشد، همانا مشرک است، ولو اگر این واسطه پیغمبر هم باشد، زیرا روح اسالم و خواهد واسطه و عایلی

Page 143: اسرار رشد شخصیت

انسان، هر انسان، مستقیما با پروردگار خود در ارتباط باید ،همه ادیان آسمانی و حقیقی این است که در نیایش

وقتی من در اطیع الله " د، به گفته شیخ ابوسعید ابوالخیر، که در جواب سلطان محمود غزنوی گفته بو. باشد

همین است که در مکتب تکامل خودی، ". غرق هستم، رسول را درآنجا راهی نیست، چه حاجت که به اولواالمر

. توقع از غیر الله کفر است، در اثنای نیایش واسطه آوردن شرک است، و هیچ دلیلی ندارد

ر از صمیم قلب صورت می گیرد، در حقیقت ما به وقتی که نیایش تکرار می شودو همه روزه حتی روزانه چند با

واسطه آن می توانیم ذهن ناخود آگاه خود را، همان بخشی از ذهن را که در خواب و بیداری، در مستی و

هوشیاری، در حاالت عادی و بحرانی، به سرعت و به بهترین شکل اعمال ما را کنترول می کند، تحت اراده ی

. خود در بیاوریم

مان را در طی عبادات ) مکتب(روزانه اهداف زنده گی مان را، اهداف ضمنی مان را، و راه و روش زنده گی اگر ما

که به ما کمک کند، ما را به و نیایش های خود با خداوند خود در میان می گذاریم و از او می خواهیم

. یقین که به آن می رسیمسرچشمه فیض و علم و قدرت و حکمت و خیر و عدل و زیبایی ارتباط بدهد، به

وقتی اهداف زنده گی مان در ذهن ناخود آگاه به حیث یک هدف حقیقی ثبت شد، دیگر در شب و روز در

خواب و بیداری، در هر حالت خود ذهن ناخود آگاه مان امکانات را شناسایی کرده و به ما حکم می کند که باید

ه می گوییم، شخص هدفمند، در بین بحری از امکانات قرار از آن ها استفاده کنیم، در چنین حالتی است ک

دارد، هیچ گاهی از بی طالعی، کم چانسی، و یا مخالفت دیگران شاکی نیست، بلکله می بیند که همیشه، و همه

کس با او در رسیدن به هدفش کمک می کند، تفاهم و ذهن برتر جای رقابت و دشمنی با مردم را می گیرد، و

. شخصیت انسانی امر حتمی و الزمی می گرددباالخره رشد

نیایش و دعا به آن ترتیبی که گفتیم بروی انسان دریچه دیگری را نیز باز می کند، ارتباط انسان را با عقل کل

و حکمت کاینات نیز مستحکم میسازد، الهام، منحیث یک امکان و منبع خوب دیگر، به سر وقت انسان می

گفتیم، رشد می کند، و درحقیقت انسان از نیروی خارق العاده یی که الزمه هر انسان رسد، ذهن برتر که قبال

. است، برخوردار می گردد

و رحمت عام و (بخشنده و بخشایشگر است ) خداوندى که. (ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است

و تنها از تو یارى ; پرستیم تنها تو را می!) پروردگارا. (تمالك روز جزاس) خداوندى که). (خاصش همگان را فرا گرفته

نه کسانی که بر آنان غضب ; راه کسانی که آنان را مشمول نعمت خود ساختی... ما را به راه راست هدایت کن. جوییم می

.و نه گمراهان; اى کرده

Page 144: اسرار رشد شخصیت

آمین

) الفاتحهسوره (

منابع و مأخذ

:منابع شرقی: الف

) آیت الله مکارم و ترجمه شاه ولی الله دهلوی رجمهت ( قران کریم. 1

کلیات عالمه محمد اقبال الهوری . 2

) موالنا جالل الدین بلخی(مثنوی معنوی . 3

) عالمه صالح الدین سلجوقی(مقدمه علم اخالق . 4

)یمحمود ابوریه، ترجمه غالم صفدر پنجشیری ومحمد حسین راض(مبارزه سید جمال الدین افغانی . 5

دیوان حافظ شیرازی. 6

) عالمه صالح الدین سلجوقی( تقویم انسان . 7

) ترجمه(از نو باید شناخت محمد پیغمبری که. 8

) داکتر علی شریعتی(دعا و نیایش . 9

) اوتو بیوگرافی مهاتما گاندی، ترجمه سازمان یونسکو(تجربه من با حقیقت . 10

) حمد اقبال الهوری، ترجمه احمد آرامداکتر م(احیای فکر دینی در اسالم . 11

)موالنا محمد جالل الدین بلخی(دیوان کبیر . 12

)دکتر ناصر الدین صاحب الزمانی( خط سوم . 13

)عالمه صالح الدین سلجوقی(افکار شاعر . 14

)عالمه صالح الدین سلجوقی(تجلی خدا در آفاق و انفس . 15

)عالمه صالح الدین سلجوقی(نقد بیدل. 16

)محمد شوکت التوفی، ترجمه صالح الدین سلجوقی(محمد در شیرخواره گی . 17

Page 145: اسرار رشد شخصیت

B. Western References(منابع غربی : ب ) ماکسول مالتز، ترجمه مهدی قراچه داغی(تصویر ذهنی . 18

) البر کامو(طاعون . 19

20. The Master Key to Riches (Napoleon Hell) 21. Understanding Management (Richard Daft, Dorothy Marcic)

22. Contemporary Business 2003 ( 23. Psychoanalysis (Sigmund Freud)

24. The Mind ( 25. Autobiography of Benjamin Franklin

26. Man, Memory and Machines (an introduction to cybernetics) (Corinne Jacker)

27. Our friend, The Atom (

28. Medical Physiology (Guyton)

فهرست نام اشخاص

INDEX \c "2" \z "1033"

ابراهیم 211, 49, 19, 18, پیغمبر 210, 183, 171, 138, 99, 88, 64, 50, 49, 45, 33, 28, 18, 16, 11, 9, 1, اقبال انشتین 53, 49, البرت جبارخیل

158, 152, 103, 93, داکتر انور جالل الدین

173, 62, 61, 47, 35, 29, 20, 12, 9, موالنا جمال الدین

Page 146: اسرار رشد شخصیت

219, 49, 20, 9, سید افغانی حافظ

166, 129, 60, 26, شیرازی سعدی

149, 17, شیرازی سلجوقی

175, 62, 58, 9, عالمه صالح الدین شریعتی

212, 9, استاد علی شمس

156, 136, 132, 66, 33, تبریزی علی

155, 129, طالبابن ابی عمر

154, بن خطاب عیسی

211, 19, پیغمبر غضنفر

117, 116, پروفیسور سید الف شاه فروید

214, 49, 10, زیگموند فیروز

209, 150, داکتر فیروزالدین 195, گل محمد

لوتر 49, مارتین لینکلن

49, ابراهام مالتز

113, 9, ماکسول محسنی

146, 93, محمد آصف محمد

213, 211, 192, 183, 170, 154, 136, 132, 131, 130, 100, 53, 49, 44, 19, 18, 14, پیغمبر

Page 147: اسرار رشد شخصیت

208, 88, 57, 54, 49, مهاتماگاندی موسی

211, 49, 19, پیغمبر 9, 3, ناپلیون هیل

نوحپیغمبر 212, 211,

کامو 54, 10, البر کیهان

51, ناطق

د، مالحظه و یا گفتگو در مورد این کتاب و هم در مورد در صورت داشتن هر نوع نظر، پیشنها

. مکتب تکامل خودی لطفا با ما در تماس شوید

: آدرس ما قرار ذیل است

جاپان، دفتر موسسه – سرک سوم قلعه فتح الله، مقابل کمپنی موتر سایکل ایران -کابل

مواظبت خانواده های افغان و انجمن حمایت از فرهنگیان

:یفون های ذیل در تماس شویدویا به تیل

070292184 داکتر بشیر احمد حمید

079320278و داکتر خلیل احمد مهمند

com.yahoo@2000bashirhamid: ایمیل