23
ﺗﻴﻄﺲ ﺑﻪ رﺳﺎﻟﻪ ﺗﻴﻄﺲ ﺑﻪ رﺳﺎﻟﻪThe Epistle to Titus دارانيمان ا برای مقدس کتاب تفسيردارانيمان ا برای مقدس کتاب تفسير نو شتهونالد د مکليام ويونالد د مکليام ويwww.muhammadanism.org February 4, 2008 Farsi ﻣﻔﺎﻫﻴ درك ﻣﻨﻈﻮر ﺑﻪ ﺗﻔﺴﻴﺮي ﻛﺘﺎب اﻳﻦ ﻣﻮﺟﻮدِ در اﺳﺖ آﻣﺪه در ﺗﺤﺮﻳﺮ رﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﻘﺪس ﻛﺘﺎب. در ﺷﻴﻮه ﻛﺘﺎب اﻳﻦ ﻧﮕﺎرش ي ﺳﻌﻲِ ﺿﻤﻦ و ﺟﺴﺘﻪ ﺑﻬﺮه ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻓﻦ ﺻﺤﻴﺢِ اﺻﻮل از ﻛﻪ ﺑﻮده آن ﺑﺮ ﻧﻤﺎﻳﺪ اراﺋﻪ را روان و ﺳﺎده ﻣﺘﻨﻲ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﺗﻔﺴﻴﺮ، اﺻﻮل ﺑﻪ وﻓﺎداري. اﻧﺘﺨﺎب ﺣﺎﺿﺮِ ﻛﺘﺎب ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ و اﻧﻔﺮادي ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﺮاي اي ﻛﺘﺎبِ ﮔﺮوﻫﻲ ﺑﻮد ﺧﻮاﻫﺪ ﻣﻘﺪس. Believer’s Bible Commentary by William MacDonald This is a Bible commentary that makes the riches of God’s Word clear and easy for you to understand. It is written in a warm, reverent, and devout and scholarly style. It is a good choice for your personal devotions and Bible study. © 1995 by William MacDonald., Believer’s Bible Commentary, Thomas Nelson Publishers, Nashville, TN, pp. 2383. — All Rights Reserved —

تفسیر رساله به تيطس

Embed Size (px)

DESCRIPTION

کتابخانه مسیحیت

Citation preview

Page 1: تفسیر رساله به تيطس

رساله به تيطسرساله به تيطسTThhee EEppiissttllee ttoo TTiittuuss

تفسير کتاب مقدس برای ايماندارانتفسير کتاب مقدس برای ايمانداران شتهنو

ويليام مک دونالدويليام مک دونالد

www.muhammadanism.org February 4, 2008

Farsi

در . كتاب مقدس به رشته تحرير در آمده است درمِ موجود اين كتاب تفسيري به منظور درك مفاهيبر آن بوده كه از اصولِ صحيح فن تفسير بهره جسته و ضمنِ سعيي نگارش اين كتاب شيوه

بنابراين، كتابِ حاضر انتخاب . وفاداري به اصول تفسير، همچنان متني ساده و روان را ارائه نمايد .مقدس خواهد بود گروهيِ كتاباي براي مطالعات انفرادي و شايسته

BBeelliieevveerr’’ss BBiibbllee CCoommmmeennttaarryy by

WWiilllliiaamm MMaaccDDoonnaalldd

This is a Bible commentary that makes the riches of God’s Word clear and easy for you to understand. It is written in a warm, reverent, and devout and scholarly style. It is a good choice for

your personal devotions and Bible study.

© 1995 by William MacDonald., Believer’s Bible Commentary, Thomas Nelson Publishers, Nashville, TN, pp. 2383.

— All Rights Reserved —

Page 2: تفسیر رساله به تيطس

- ٢ -

مقدمهاستادانه نگاشته چنانباشد و اصلي آموزه مسيحي مي شامل جوهرةچنان است، ولي اين رساله هر چند كوتاه«

».گردد مي مسيحي زندگي و دانش هايشده كه شامل تمامي نياز (Martin Luther)مارتين لوتر —

ميان كتب مقدسدر منحصر به فردجايگاه ) الف

اين اند؛ نوشته شدهمي پير و با تجربه خاد توسط اي كوچك و هاين سه باب كوتاه در نوزده قرن پيش در جزيراي باشد كه اشته باشد؟ عطايا، اگر تنها كلمهتواند براي مسيحيان قرن بيستم د اي مي رسالة كوچك چه مكاشفه

.پولس براي تاريخ كليسا و مسيحيان بالغ اوليه در اين رساالت بر جاي گذاشته است

ن كتاب در تعليم به شبانان سهمي دارد باشد و اي القدس نيز مي ولي اين رساله همچنين كالمي از جانب روحموضوع مشايخ و حمايت و تشويق كار ايشان همان تعاليمي است . تواند جايش را پر كند كه هيچ كتابي ديگر نمي

موازي متون تكرار اين مطالب، سخنان زائد نيست بلكه همانند اكثرِ. شوند كه در اول تيموتائوس نيز يافت مياخالقي مشخص نين نكه خدا چقدر آرزو دارد قومش قواشوند بر اي عتيق يافت ميدر عهدمقدس كه خصوصاً كتاب

.كند را درك كنند تأكيد ميباشد كه با موازنه زيبايي راجع به افزوني آموزه فيض نوشته مي 14-11 :2احتماالً ممتازترين پيام در تيطس

.شده است

نويسنده) بد و نويسنده رساله به تيطس و مباحثي كه در مورد آن وجود دارد را در به مقدمه رساالت شباني نظر بيندازي

.آنجا خواهيد يافت

تاريخ نگارش) جبه علت شباهت محتوا و كلمات در اين رساله، اعتقاد بر اين است كه تيطس در زمان نگاشته شدن رساله اول

له در زماني بين نگاشته شدن رساله اول و به هر حال اين رسا. تيموتائوس يا كمي زودتر از آن نوشته شده است 64يين تاريخ دقيق آن ممكن نيست ولي بين تعاگر چه . دوم تيموتائوس نوشته شده و نه بعد از دوم تيموتائوس

.احتماالً مكان نوشته شدن آن مكادونيه بوده است. تواند باشد ميالدي مي 66ميالدي و

موضوعزمينه و سپ) د

Page 3: تفسیر رساله به تيطس

- ٣ -

به مقدمه رساالت شباني نگاه (مشابهت دارد شبانيرساالت ديگر كه تيطس در آن با لياص محتوايدر كنار از اينكه يك ايماندار چگونه بايد به آموزه فيض در انجام اعمال دهد ارائه ميي شرح مختصرتيطس ). كنيد

اهري خوش هستند و امروزه بسياري هستند كه با آموزه فيض ظ. ايمانان زينت بخشد نيكويش در برابر ديدگان بيچنين رفتاري غلط است و باعث سو تفاهم در . اي ندارند ايمان عالقه زياد به انجام اعمال نيكو يا حتي افراد بي

.شود درك فيض حقيقي مي

هم تو قدغن خوا اين سخنان امين است و در اين امور مي«: كند بندي مي پولس محتواي رساله را به خوبي جمع ).8 :3(» مال نيكو مواظبت نمايندكه به خدا ايمان آورند، بكوشند كه در اعجا بليغ فرمايي تا آن

تيطس طرح كلي

)4-1 :1( سالمها. 1 )9-5 :1(مشايخ در كليسا . 2

)16-10 :1(اشتباه در كليسا . 3

)15-1 :2(عملكرد شبان در كليسا . 4

)11-1 :3(تشويق كردن در كليسا . 5

)15-12 :3(گيري نتيجه. 6

تفسير )4-1 :1( سالمها .1

غالم آقاي افضل خود معرفي به عنواناول او خود را . پولس هم غالم خدا و هم رسول عيسي مسيح بود 1:1گويد و بعد از اول او از تسليم و سرسپردگي خود سخن مي. فرستاده خداوند حاكم به عنوانكند و دوم مي

.بوسيله انتصاب آسماني به رسول تبديل گشت او بوسيله انتخاب شخصي غالم شد ولي .اقتدارشپيشرفت . باشد ميكه در دينداري است هدف خدمت او پيشرفت ايمان برگزيدگان خدا و معرفت آن راستي

سوي ايمان پس از تواند به معني به ايمان آوردن ايشان باشد يا همان تغيير گرايش يا هدايت ايشان به ايمان ميفهميم كه پولس رسول ، معرفت راستي به نظر در بر دارنده دومين مفهوم است، ما ميكه عبارتاز آنجا . نجات

تحصيل ـ پيشرفت دانش ) 2گان خدا؛ يدهبشارت ـ پيشرفت ايمان برگز) 1: و هدف اساسي بوده استمنظورش درا كه مسيح فرمان داد انجيل را به همة امتها موعظه كرده و آن مطالبي :است 20 :28اين همان متي . ايشان از راستي

تر كردن ايمان برگزيدگان خدا به سراغ آموزه برگزيدگي پولس رسول بدون تعاريف براي واضح. تعليم دهيمشود كه تا اين حد راجع به آن تعاليم غلط، سو تفاهم و بحث پيش مقدس يافت مي اي در كتاب كمتر آموزه. رود مي

دهد كه خدا افراد خاصي را در مسيح پيش از بنياد عالم برگزيده تا يم ميخالصه، اين آموزه تعل به طور. آمده باشد ).4 :1سيانافس(عيب در حضور او باشند دنيا جدا شده و مقدس و بياز

Page 4: تفسیر رساله به تيطس

- ۴ -

گان ايجاد پيشرفت در ايمان برگزيده عاملي در دست خدا براي به عنوانپولس پس از اينكه از رسالت خود اين امر . كند كه اين راستي در دينداري است تي سخن گفت حاال اين را اضافه ميخدا و رسيدن آنان به معرفت راس

بدين معناست كه ايمان مسيحي بر پايه تقدس حقيقي استوار است و اين امر براي راهنمايي انسانها به عملكرد هيچ . گرفته استباشد مورد پذيرش ايمان مسيحي قرار عيب در زندگي ايماني كه مستلزم پاكي مي مقدسانه و بي

وقتي كه او باالي منبر بود، مردم آرزو «: تر از واعظي باشد كه راجع به او گفته شده تواند نامتجانس چيز نميكردند كه ديگر هرگز دوباره آمد، آرزو مي از منبر به ميان ايشان مي وقتي كهكردند كه او هرگز پايين نيايد و مي

».باالي منبر نرودبشارت ـ ) 1اين مأموريت فقط راجع به . لس در ارتباط با انجيل تأكيدي سه گانه داشتمأموريت پو 2 :1

د بلكه تحصيل ـ پيشرفت دانش ايشان از راستي، زمان حال؛ نبو) 2پيشرفت ايمان برگزيدگان خدا، زمان گذشته و .ـ به اميد حيات جاوداني، زمان آينده نيز بود انتظار) 3همچنين راجع به به طوركلمة اميد . گويد ميراث زمان حال و هم اميد آينده سخن مي به عنوانز حيات جاودان هم عهدجديد ا

كنيم، حيات نجات دهنده اعتماد مي به عنواناي كه ما به مسيح از لحظه. غير مشخصي مضمون نگرديده استگرديم ز عمل رهايي بخش او ميين بركات ناشي او وارث) 24 :5حنا يو(باشيم ث دارا ميميرا به عنوانجاودان را

ما اميد . كامل و عملي نخواهيم چشيد به طورهاي ابديمان پا نگذاريم به خانه ي كهولي عمالً لذت آنها را تا زمانمان را در بر كرديم و داريم يعني منتظر حيات جاودان هستيم تا در شكل نهايي خود وقتي كه بدنهاي جالل يافته

).7 :3س؛ تيط21-20 :3پيانفيل(بيماري، غم و رنج و مرگ آزاد شديم، آن را دريافت كنيم براي هميشه از گناه، تر از كالم خدائي كه دروغ نتوان گفت هيچ چيز مطمئن. اميد ما مطمئن است چون خدا آن را وعده داده است

ته است هيچ ريسكي وجود در ايمان آوردن به او و آنچه گف. باشد دهد نمي شود و كسي را فريب نمي و فريفته نمي .تر از ايمان داشتن مخلوق به خالقش نيست در حقيقت هيچ چيز منطقي. ندارد

اوالً، خدا از ازل . شود اين امر در دو طريق درك مي. خدا از زمانهاي ازلي، وعده حيات جاودان را داده استورند حيات جاودان عطا كند و آنچه كه او آ تصميم گرفته بود كه به همة آناني كه به خداوند عيسي مسيح ايمان مي

تواند به معني بركات نجات باشد كه شامل وعده مسيح موعود در اي بود يا مي تصميم گرفته بود مشابه وعده .ود گفت قبل از تاريخ به وقوع پيوسته استش اين در ازل يا مي. شود مي 15 :3ش پيداي

ريزي كرده بود مكشوف يات جاوداني را كه در ازل طرحين اين برنامه پر شكوه حخدا در زمان مع 3 :1ايماندار تفكر مبهمي از زندگي پس از . كامل مكشوف نكرده بود به طوراو اين برنامه را در عهد عتيق . ساخت

فسادي را روشن كه موت را نيست ساخت و جيات و بي«. بهام با آمدن نجات دهنده ناپديد شدولي ا. مرگ داشتندو خبر خوش به پولس و ديگر رسوالن در تحقق حكم نجات دهنده ). 10 :1دوم تيموتائوس(» وسيله انجيلگردانيد ب

. ما خدا سپرده شد كه اين يعني اطاعت از مأموريت بزرگ ولي اين تيطس كيست؟. باشد، فرزند حقيقي پولس بر حسب ايمان عام نامه خطاب تيطس مي 4 :1

، او احتماالً از )3 :2طيانغال(هاي پولس داريم، يك يوناني كنده در سه تا از نامهما دو زندگينامه از دو اشاره پراسپس اين بحث مطرح ). 4 :1ستيط(طريق خدمت پولس به خداوند عيسي مسيح ايمان آورده و تولد تازه يافته بود

Page 5: تفسیر رساله به تيطس

- ۵ -

مبني بر نجات بوسيله داشتند از يك سو پيامي بود كه پولس و ديگران اعالن مي. شود كه انجيل حقيقي چيست ميو ) و حفظ شريعت(از طرفي ديگر يهودياني بودند كه بر ختنه تأكيد داشتند . فيض از طريق ايمان بعالوه هيچ چيز

. تيطس در اين مباحثه به يك مورد امتحان مبدل گشت. كردند كه شهروندان درجه يك ملكوت خدا هستند ادعا ميأي شورا اين بود ر. والن جلسه مالقاتي داشته باشدتا با مشايخ و رس) 1 :2غال( پولس و برنابا او را به اورشليم بردند

كه يك غير يهودي مثل تيطس مجبور به اجراي شريعت يهود و نگه داشتن آداب و رسوم يهودي براي نجات يافتن بديل به خلقتي تازه در بلكه، يهوديان و امتها ت. گشتند بايست، به امتها تبديل مي امتها نمي). 11 :15اعمال(نيست

.شدند ايمان به عيسي مسيح مييك حالل مشكالت در قرنتس و به عنوانبعدها تيطس به يكي از همكاران با ارزش پولس تبديل شد، كه

العمل قرنتيان تيطس بعداً مجدداً در مكادنيه به پولس پيوست، او از شنيدن عكس وقتي كه. نمود كريت خدمت ميرفيق و همكارش در خدمت سخن به عنوانپولس از او ). 16–7،13-5 :7؛ 13 -12 :2دوم قرنتيان(در توبه شاد شد

دانيم كه پولس و تيطس در چه زماني در كريت بودند، ولي عموماً قطع نمي به طورما ). 23 :8دوم قرنتيان(گويد مي .ه استعقيده بر اين بوده است كه اين پس از اولين زنداني شدن پولس در روم بود

او در اوره دوم زنداني شدنش همراه پولس . شود يافت مي 10 :4آخرين اشاره به تيطس در دوم تيموتائوس پولس ممكن . دهد كه او از دلملطيه، يوگوسالوي امروزي، نقل مكان كرده است بود ولي سپس پولس گزارش مي

.او يك مرد تنهاي متروك بوده استاست او را بدانجا فرستاده باشد، ولي لحن آيه طوري است كه گويي

تواند بدين معنا باشد اين مي. گويد اش در ايمان عام سخن مي فرزند حقيقي به عنوانپولس رسول از تيطس پولس همچنين . باشد اي براي تغيير گرايش تيطس بوده است ولي اين ضرورتاً بدين معنا نمي كه پولس وسيله

ولي ممكن است ). 2: 1اول تيموتائوس(ي خود در ايمان خطاب قرار داده است فرزند حقيق به عنوانتيموتائوس را پس اين ). 1 :16اعمال(پولس را براي بار اول مالقات نمود يك شاگرد ايماندار بوده باشد ي كهكه تيموتائوس زمان

با پولس قرار داشتند تواند به اين معنا باشد كه اين مردان جوان از لحاظ كيفيت روحاني در ديدي مشابه عبارت مي .كردند و در خدمت به او كمك مي

در اين متن، فيض يعني قدرت . پولس براي اين سرباز جوان خود آرزوي فيض و رحمت و سالمتي داردي سالمتي يعن. رحمت، شفقت براي نيازهاي عميق انسان است. آسماني كه براي زندگي و خدمت مورد نياز است

ها از جانب خداي پدر و نجات دهنده ما عيسي اين. پرتي در همة شرايط و حواسآزادي از اضطراب، وحشت، تلويحي مساوي بودن كامل اين منابع فيض، رحمت و به طوراز اين رو، روح خدا . مسيح خداوند داده خواهند شد

.كند سالمتي يعني پدر و پسر را بيان مي

)9-5 :1(مشايخ در كليسا .2

Page 6: تفسیر رساله به تيطس

- ۶ -

كريت را درك كرد، چيزهايي مشخصي در آنجا وجود داشت كه هنوز نياز به اصالح كه پولس هنگامي 5 :1بايست ساكت شوند، و نياز مبرمي به راهنمايي روحاني در جماعت اي در آنجا بودند كه مي داشتند، معلمين كذبه

.او تيطس را براي اصالح اين مشكالت در آنجا ترك كرد .كليسايي كريت وجود داشتشايد بهترين حدس اين است كه كريتياني كه . يم كه ايمان مسيحي چگونه اولين بار به كريت رفتدان ما نمي

با خبر خوش انجيل باز گشتند و آن كليساهاي محلي متعاقباً ) 11 :2لاعما(در روز پنطيكاست در اورشليم بودند .تأسيس گرديدند

به دانيم كه او ما مي. ني با هم در كريت بودندمائن باشيم كه پولس و تيطس در چه زتوانيم مطم همچنين نميداد ، ولي شرايط به سختي اجازه مي)12 :27لاعما(زنداني در سفر خود به روم به كريت با كشتي وارد شد عنوان

اي به بودن پولس در روم براي اولين بار الن هيچ اشارهوساعمال ر كه از آنجا. نه خدمت كندكه او در كليساها آزاداتوانيم سفرنامه پولس را از ، ما ميمقدس ب با انجام مكرر يك عمل كارآگاهانه كتا. ر بين راه بوقوع پيوسته استو د

.آيد باز سازي كنيم خود او بدست مي هاي اشاراتي كه در نوشتهاو تيطس را در كريت ). تركيه غربي امروزي(اول، پولس از ايتاليا بر سر راهش به آسيا به كريت رفت

هاي در افسس او تيموتائوس را مأور كرد تا آموزه. ، او به افسس، مركز استان آسيا سفر كرد)5 :1ستيط(گذاشت واسپس او از طريق كشتي از درياي اژه به ). 3،4 :1اول تيموتائوس(شد اصالح كند اشتباهي را كه در آنجا پخش مي

ود كه در زندان تصميم گرفته بود به محض آزاد مكادونيه رفت تا به مقصد اول خود برود و آن مقصد فيلپي ب ي كهباالخره، او از جنوب غربي يونان به نيكاپوليس سفر كرد، يعني جاي). 26 :1پيانفيل(شدنش از آنجا ديدن كند

).13 :2ستيط(قصد داشت زمستان را در آنجا بسر برد و منتظر تيطس بماند

الي صد شهر در كريت وجود داشته است و كليساها احتماالً بر طبق نوشته هومر در اين زمان در حدود نود .در هر شهري نياز بود تا مشايخي تعيين شود. اند در بسياري از اين شهرها وجود داشته

مشايخ در باباتي ظمالح

رهبري روحاني در براي ي تمام عياركه داراي شخصيت شود گفته ميبالغي به مسيحيانمشايخ در عهد جديد، شود از كلمه يوناني كه به شخص بالغ روحاني اطالق مي )پير( نام شيخ. داران هستند محلي ايمان جماعت

presbuteros ) كه در انگليسي بهpresbyter كلمه يوناني . ترجمه شده است) تبديل شدهepiskopos يا »اسقف« كهورد استفاده قرار م گله خداشبانان نوان مسئوليت آنان به عه به مشايخ و ترجمه گرديده همچنين براي اشار »ناظر«

.گرفته استدر . رود همچنين عموماً براي اشاره به همان اشخاص به كار مي به داليل زير» اسقفان«و »مشايخ« عناوين

(episkopoi)ناظران ، او ايشان را 28كند؛ در آيه را از افسس دعوت مي (presbuteroi) ، پولس مشايخ17 :20اعمال در (episkopoi)ن اشرايط اسقف. كند ، پطرس به همين شكل از اين الگو استفاده مي2 –1 :5در اول پطرس . ندخوا مي

.هستندمشابه اساساً 1در تيطس (presbuteroi)مشايخ و نيز شرايط 3اول تيموتائوس

Page 7: تفسیر رساله به تيطس

- ٧ -

ين معني را در ولي اين كلمه هرگز ا. هاي جديد، اسقف به معني ناظر در شوراي كليسا آمده است در ترجمهمقدسي يعني حضور اسقفان متعدد در كليسا و نه يك اسقف براي اين الگوي كتاب: تعهد جديد دارا نبوده اس

.كليساهاي متعدددن، تعليم دادن و باه گرفت چون امروزه شبان مسئول موعظه كرتهمچنين نبايد شيخ را با شبان امروزي اش

عموماً اعتقاد بر اين است كه چنين شخصي در كليساي اوليه . باشد مي رباني در كليساي محلي تقسيم كردن عشاءسيستم . همين —) 1:1پيانفيل(اند جماعت اوليه مركب از مقدسين، اسقفان و شماسان بوده. وجود نداشته است

.دفتري وابسته به شبانان تا قرن دوم ميالدي وجود نداشتتواند مقدسين را ي دارد كه با قوت مسيح قيام كرده مييك شبان در عهد جديد يعني كسي كه عطاي مخصوص

با كمال احترام، كار شبانان و مشايخ مشابه است؛ هر دوي اينها ). 12- 11 :4 يانافسس(براي كار خدمت بنا كند . اند ولي اين دو گروه هرگز مساوي نبوده. اند تا از گله خدا محافظت نموده و به آن خوراك بدهند دعوت شده

يك شيخ معموالً بين يك جماعت محلي دائماً ي كهن دارد كه يك شبان به مسافرت بشارتي برود در حالامكا .ماند مي

:وظيفه مشايخ در جزئيات قابل توجه زير داده شده است؛ 5 :3اول تيموتائوس؛ 28 :20لاعما(كنند ايشان از كليساي خداوند محافظت نموده و آن را شباني مي .1

).2 :5اول پطرسن حفاظت كنند وابر حمالت هم از داخلي و هم از بيررايشان گوش به زنگ بوده تا از كليسا در ب .2

).31- 29 :20لاعما(

اول ؛ 12 :5اول تسالونيكيان (كنند ايشان بوسيله راهنمايي و نه حكومت گله را هدايت مي .3 ).3:5اول پطرس؛ 17 ،7 :13انيان؛ عبر17 :5تائوستيمو

اول (آورند كنند از اشتباه در مي دهند و كساني كه آن را رد مي موده و تعليم ميايشان كالم را موعظه ن .4 ).11- 9 :1س؛ تيط17 :5تيموتائوس

).4 :16؛ 6- 5 :15لاعما(كنند ايشان در مسايل و مشكالت اخالقي و تعليمي حكميت مي .5

).3 :5اول پطرس؛ 7 :13انيانعبر(اي براي گله هستند ايشان بوسيله زندگي خود نمونه .6

).1 :6طيانغال(اند ايشان در پي احياي ايمانداراني هستند كه در گناه افتاده .7

).17 :13انيانعبر(ايشان مواظب جانهاي مسيحيان در كليساي محلي هستند .8

).15-14 :5 بيعقو(دهند خصوصاً در برابر بيماري ايشان خدمت دعا را انجام مي .9

).30 :11لاعما(كنند ميايشان به مسائل مالي مقدسين فقير رسيدگي .10

ايشان، انسانهاي داراي عطا را تشخيص داده و آنهايي را كه خداوند دعوت كرده در كار خود سهيم .11 ).14 :4اول تيموتائوس(گردانند مي

گرديدند واضح است كه در كليساي اوليه، مشايخ بوسيله رسوالن و نمايندگان ايشان انتصاب مير حال اين امر بدين معنا نيست كه رسوالن و نمايندگان ايشان قدرت داشتند كه يك به). 5 :1س؛ تيط23 :14لاعما(

Page 8: تفسیر رساله به تيطس

- ٨ -

بايست يك آمادگي آسماني و هم يك اراده بشري وجود براي اسقف شدن، هم مي. انسان را به يك شيخ مبدل كنند، ولي انسان )28 :20لاعما(تواند يك انسان را به يك اسقف يا كشيش مبدل سازد القدس مي فقط روح. داشت ميبايد اين همكاري آسمان و بشر وجود داشته ). 1 :3اول تيموتائوس(بايست اشتياق آن را در خود داشته باشد مي

.باشدهمة ايمانداران براي اولين بار كليساهاي محلي تأسيس يافتند، هيچ شيخي در آنجا وجود نداشت؛ ي كهزمان

از گذشت زمان، خداوند اشخاص بخصوصي ار آماده كرد تا اين ولي پس . در كليساي رسوالن نوايمان بودندكه در زمان رسوالن هنوز عهد جديد به شكل كامل نوشته نشده بود، مسيحيان از آنجا . دهند خدمت مهم را انجام

بر . دانستند فقط رسوالن و همكاران ايشان مي. دانستند كه شرايط و وظايف مشايخ در كليسا چيست از اين رو نميكردند كه با معيارهاي آسماني سازگار بوده و ايشان را در جمع به پايه همين آگاهي، ايشان انسانهايي را انتخاب مي

.كردند اسقفي يا شيخي نامدگذاري ميما وقتي كه. دانيم كه يك شيخ كيست و چه كاري بايد انجام دهد ما مي. امروزه ما عهدجديد كامل را داريم

اول (دهيم كه او كيست كند اين را تشخيص مي بينيم كه فعاالنه خرمت مي ط را مييك انسان واجد شرايدر اينجا مسئله برگزيدگي ما مطرح نيست بلكه ). 17 :13انيانعبر(كنيم و از او اطاعت مي) 12 :5تسالونيكيان

.تشخيص آناني كه خدا براي كار خود بلند كرده استشنويم كه اگر بعضي وقتها ما مي. شوند و اينجا در تيطس يافت مي 7-1 :3شرايط مشايخ در اول تيموتائوس

اين گفته از ارزش و اقتدار . توانيم داشته باشيم اينها شرايط يك اسقف هستند پس امروزه ما هيچ اسقفي نميير هيچ چيز غ. كاهد مقدس و بوسيله گفتن تلويحي اينكه آنها براي امروز معنايي ندارند مي هاي كتاب نوشتهما به شريعت روحاني خودمان خيانت . باشد تر از تطبيق نداشتن معيارهاي داده شده در كالم با امروز ما نمي منطقي

.كنيم گرا برخورد مي آل مقدس زياد ايده با كتاب ي كهكنيم زمان ميرفتاري اشتباه هيچ حكم يا تعليم غلط يا. باشند يعني راست و كامل مالمت مي مشايخ كساني هستند كه بي 6 :1

بدين معنا نيست كه آنها بدون گناه اين امر . شود كه بتوان بر ضد آن ايشان را محكوم كرد از ايشان صادر نميشوند، بيدرنگ آن را به خدا اعتراف كرده و از شخصي عذرخواهي هستند بلكه اگر اشتباهات كوچكي مرتكب مي

. كنند ران ميكنند و اگر قادر باشند آن اشتباه خود را جب مي) 1: توان حداقل به هفت شكل درك كرد دومين شرط اين است كه ايشان شوهر يك زن باشند و اين امر را مي

او نبايد پس از ) 4اونبايد پس از طالق ازدواج مجدد انجام دهد ) 3او نبايد طالق بگيرد ) 2او بايد ازدواج كند در ) 7اي داشته باشد او نبايد زن صيغه) 6يك مرد چند زنه باشد او نبايد ) 5مرگ همسر اولش مجدداً ازدواج كند

.كل، او بايد يك شوهر وفادار و نمونه اخالقيات واال باشداگر عبارت شوهر يك زن به معناي اين باشد كه يك مرد بايد ازدواج كند، پس بر طبق اين مفهوم بايد او

مطمئناً براي يك شيخ بهتر . گويد كه فرزندان او بايد مومن باشند ميطبيعتاً فرزندان نيز داشته باشد، چرا كه اين آيه ولي اينكه اين . تواند با مشكالت خانواده در كليسا برخورد كند تر مي است كه خانواده داشته باشد؛ او هوشمندانه

.آيه هرگونه تجرد را ممنوع كند يا آنرا شرطي براي شيخ شدن قرار دهد مشكوك است

Page 9: تفسیر رساله به تيطس

- ٩ -

بايست طالق گرفته باشد چون نجات دهنده تعليم داد كه در مورد االً بدين معنا نيست كه او نميتماين آيه اح ). 9 :19؛ 32 :5متي(مسئله زنا طالق جائز است

براي مثال، ايمانداري كه كامالً . تواند اين آيه به معناي نهي ازدواج مجدد پس از طالق باشد همچنين نمي .ايمانش دوباره ازدواج كند و او مسئوليتي در قبال او ندارد د ممكن است همسر بيگير تقصير است و طالق مي بي

ايمان صورت ت و ازدواج مجدد توسط اين طرف بيكه پيمان ازدواج اول بوسيله طالق شكسته شده اساز آنجا .گرفته است آن مرد ديگر آزاد است تا ازدواج كند

باشد كه اگر مردي پس از مرگ همسر اولش است اين مي تفسيري كه نشان دهنده شايستگي كار يك شيخزن مادامي كه «: گفته شده است 39 :7دوباره ازدواج كند خطا كرده است و اين بر طبق اصل اخالقي اول قرنتيان

اما هرگاه شوهرش مرد آزاد گرديد تا به هر كه بخواهد منكوحه شود، ليكن در . شوهرش زنده است، بسته است .»خداوند فقط

اي يك مرد چند زنه باشد يا زن صيغه بايست مشخصاً عبارت شوهر يك زن بدين معناست كه يك شيخ نمي .بايست نمونه پاكي براي گله باشد خالصه، اين يعني زندگي زناشويي او مي. داشته باشد

قبول داريم كه ما اكثر. بايست فرزندان مومن داشته باشد و از تهمت فجور و تمرد بري باشند بعالوه او مييك ي كهزمان). 6 :22لامثا(كنند است والدين مسئول راهي هستند كه فرزندان ايشان طي مي مقدس معتقد كتاب

اگر چه يك پدر . روند شود، فرزندان عموماً در پي نمونه والدينشان مي خانواده در كالم خدا تربيت و سالك ميتواند دعا كند كه خداوند راهي مثبت در كالمش و محبتش لي ميتواند براي نجات فرزندانش تصميم بگيرد و نمي

.براي او باز كند تا وي بدون رياكاري و ناسازگاري در زندگيش به سوي خدا به پيش رودمقدس مسئوليت را بر گردن پدر ها ولخرج بوده و در برابر اقتدار والدينشان تمرد كنند، كتاب اگر بچه

اش را به خوبي كنترل كند، اگر پدر نتواند خانواده. اند راط هر دو در كالم خدا منع شدهآسان گيري و اف. اندازد ميتلويحي در هر مورد در به طوركه همين اصل اخالقي وانست يك شيخ خوب باشد، از آنجا پس نخواهد ت

).5 :3اول تيموتائوس(مقدس در مورد مشايخ آمده است كتابجع به اينكه فرزندان مومن مستلزم اين است كه آنها در خانه تحت اقتدار اي وجود دارد را در اينجا مسئله

دهيم و بهر ما نظريه اول را ترجيح مي. شان جدا هستند شود كه از خانه والدينشان باشند يا شامل حال كساني نيز مي .حال بايد به ياد داشته باشيم كه تربيت خانواده يكي از اصول كلي شخصيت است

او در قبال جماعت خدا . جماعت مال او نيست كه وي ناظر آن شده است. خداست لياسقف وك 7:1مطمئناً اين تكرار براي —مالمت باشد شود كه او بايست بي براي بار دوم مشخص مي. دهد اش را انجام مي وظيفه

مي و هم از لحاظ او بايد مردي باشد كه هم از لحاظ تعلي —است كه هيچ شكي نداشته باشيم ستهيشا. تأكيد استكند كه گويي اگر مردي سرد سخت بوده و خود سرانه كار . اخالقي درجه وااليي داشته و نبايد خودرأي باشد

يك شيخ . تواند و اگر سركش و نافرمانبردار است پس براي مقام رهبري روحاني مناسب نيست نمي گريهيچكس د .كمبود خويشتنداري نيز در اينجا مد نظر است. حاكم مستبد يكيك ميانجي يا شفاعت كننده است و نه

Page 10: تفسیر رساله به تيطس

- ١٠ -

اگر شخصي تندخو . داند چگونه خودرأي بودن خود را كنترل كند او مي. باشد تندمزاجشخصي نبايدوي . دهد باشد، هرگز آنرا بروز نمي

در فرهنگ امروز ما اين مسئله ممكن است خيلي ابتدايي به نظر برسد تا حدي كه . اشدب ميگساروي نبايد ها نوشته شده مقدس براي تمام فرهنگ اما بايستي به ياد داشته باشيم كه كتاب. شايد نيازي به ذكر آن به نظر نرسد

شود، خطر افراط و رفتار مي در كشورهايي كه شراب بعنوان يك نوشيدني معمولي توسط مسيحيان استفاده. است .مسئلة عدم كنترل نفس در اينجا مطرح است. ناشايست وجود دارد

استفاده از روي اعتدال آن به . شود مقدس بين استفاده از شراب و سو استفاده از آن تفاوت قائل مي كتابفهميم عنوان يك آشاميدني مجاز است و اين را از تبديل آب به شراب توسط عيسي در عروسي قانا مي

اول (راي درمان نيز توسط پولس براي تيموتائوس سفارش شده است استفاده آن ب). 11- 1 :2يوحنا(؛ 10 :20سوء استفاده از شراب و زياده روي در نوشيدن در امثال ). 6 :31مزمور. ك.؛ همچنين ر23 :5تيموتائوس

اگر چه پرهيز كامل از خوردن شراب در كالم نيامده است ولي شرايطي وجود دارد . محكوم شده است 29-35 :23شود تر مي ه در آن خوردن شراب منع شده است و آن زماني است كه خوردن شراب باعث لغزش برادري ضعيفكتوجه زيادي به اين آيه در آمريكاي شمالي شده است و شمار بسياري از مسيحيان به طور كامل از ). 21 :14روميان(

.اند خوردن الكل دست كشيدهب نيست بلكه افراط در استفاده از آن كه موجب ايجاد سر و صدا براي يك شيخ، مسئله منع كامل شرا

.شود مي ايم ما شنيده. او نبايد به اجبار فيزيكي بوسيله ضربه زدن به ديگران متوسل شود. همچنين او نبايد خشن باشد

اين رفتار غير . ندا اي يا يك سيلي به اعضاي خود براي تنبيه ايشان وارد ساخته كه بعضي از كشيشان ناخواسته ضربه .صبورانه براي يك اسقف منع شده است

بايست طماع پول باشد و آرزوي ثروتمند شدن داشته باشد بلكه به مفهوم شغلي آن بايد براي پول او نمياحساس و ظلم، حرص براي طال، بي«: اين امر صحيح است چنانچه ساموئل جانسون گفته است. دغدغه باشد بي

نقره يا طال يا لباس كسي را «: تواند بگويد ، يك شيخ واقعي همصدا با پولس مي».ن فاسد استآخرين مفاسد انسا ).33 :20لاعما(» طمع نورزيدم

ها باز باشد و براي درب خانه او بايد هميشه براي غريبه. بايست مهمان دوست باشد يك اسقف مي 8 :1خانه او بايد مكان شادي براي مسيحيان . هستندكساني كه مشكالت شخصي دارند و يا ستمديده و دل شكسته

.هر مهماني مثل خود خداوند پذيرفته شود ي كهباشد، جاي

گفتار، فعاليتها و معاشرتهاي او بايد ظاهر سازد . ي خيرر و چيزهامردم خي —او بايد خير دوست باشد پس . ها بري است كه وي از همه اشتباهات و مالمت

همين كلمه در تيطس . اين كلمه به معناي محتاط، با خرد و آقاي خودش است. باشدبايست خير انديش او مي .مفهوم خرد انديشي با صفا و وقار و اخالص آمده است ي كهمورد استفاده قرار گرفته است جاي 12 ،6 ،5 ،2 :2

Page 11: تفسیر رساله به تيطس

- ١١ -

ام به خويشتن در ارتباط با خدا او بايد مقدس باشد و در احتر. او بايد در رفتارش با ديگران عادل باشديعني . »پرهيزكاري است... ثمره روح «: گفت 23 -22 :5اين همان است كه پولس در غالطيان . بايست پرهيزكار مي

اگر چه قدرت انجام اين كار . تحت كنترل و اطاعت مسيح در آورده استكه شخصي همه شهوات و لذات خود را . كاري نيز از جانب ايماندار وجو داشته باشدشود، بايد نظم و هم القدس عطا مي فقط از جانب روح

بايست مصرانه تعاليم سالمت روحاني را كه خداوند عيسي و او مي. عيب باشد اسقف بايد در ايمان بي 9 :1فقط در آن زمان است كه او قادر خواهد بود به مقدسين . اند حفظ كند رسوالنش براي ما در عهد جديد تعليم داده

.گويند خاموش كند ا تزريق كند و صداي كساني را كه بر ضد راستي سخن ميعيبي ر آموزه بيبايد توجه داشته باشيم كه چيزي راجع به قدرت . اينها شرايط راهنمايي در يك جماعت كليسايي محلي است

.شود تر شدن كار يك شيخ در رهبري كليسا مي جسماني، كه بگوييم حتي يكي از اين شرايط باعث موفقآيد تصوير تصويري كه از اين قسمت از يك شيخ خدا ترس به دست مي. رد ديگر نيز بايد بيان شوديك مو

بندد، و همين كند، قرارداد تعميرات ساختمان را مي ردي نيست كه سخنراني را آماده كرده، مخارج را پرداخت ميمبوسيله تشويق، فرمان، ترغيب، توبيخ بايست يك شيخ حقيقي عميقاً از لحاظ زندگي روحاني و كليسايي مي! و بس

.دهد براي كليسا نمونه باشد و اصالحاتي كه انجام مي

)16- 10 :1(اشتباه در كليسا .3وجود داشت يعني همه آزاد بودند تا در جلساتي كه بوسيله روحأالقدس »آزادي روح« در كليساي اوليه 10 :1

پس اي برادران «: كند توصيف مي 26 :14قرنتيان را در اولپولس چنين جلسه بازي . شد شراكت كنند هدايت مياي دارد، مقصود اين نيست كه وقتي جمع شويد، هر يكي از شما سروري دارد، تعليمي دارد، زباني دارد، مكاشفه

ت تا از طريق آلي است كه روح خدا در آن آزاد اس اين وضعيت ايده. »بنا بشود به جهتاي دارد، بايد همه ترجمهد شما شاهد اي است كه وقتي چنين آزادي باش ولي طبيعت بشري به گونه. اعت سخن بگويداعضاي مختلف جم

.كنند ا با تعاليم غلط روح را اطفا مياشخاصي هستيد كه نظم ر

پولس فهميده بود كه بايد يك رهبر روحاني قوي براي كنترل . اين در كليساي كريتيان بوقوع پيوسته بودواجد كه كامالً او همچنين فهميده بود كه در مسح كردن مشايخي . حفظ آزادي روح وجود داشته باشدو نظميها بي

كند كه بر طبق آنها نبايد در بنابراين در انجا او وضعيتهايي را باز گو مي. شرايط هستند بايد بسيار مواظب باشد .مسح كردن مشايخ در كليسا عجله نمود

كردند بودند كه اقتدار رسواالن را به چالش در آورده و تعاليم ايشان را نقض مي ياوه گويان بسياري برخواستهبجاي آن، سخنان . گفتند كه هيچ مزيتي براي روحانيت نداشت ايشان طوري سخن مي. آنها فريبنده و متمرد بودند

.كشاند ايشان مردم را از راستي به اشتباه مي

Page 12: تفسیر رساله به تيطس

- ١٢ -

بودن داشتند ولي به مسيحيان كه ي ني معلمين يهودي كه ادعا كسعمشكل سازان اصلي همان اهل ختنه بودند ياين يعني رد كـردن عملـي شايسـتگي كـار . كردند كه ايشان بايد ختنه شده و شريعت موسي را حفظ كنند تأكيد مي

.مسيحاشد، ب ايشان بايد بياموزند كه جماعت كليسا يك دموكراسي نمي. دهان اين گونه اشخاص بايد بسته شود 11 :1

كه بايد جلوي تعاليم كند آيا اين آيه بيان مي. ساختند مي آنجا خانه را بالكل واژگون. و اين آزادي بايد محدود باشددوم (دهيم هم گرفت؟ اين روش معمول آنهاست شان مي هاي خصوصي زيان آوري كه ايشان در خانه

اي براي كسب وسيله به عنوانندارند و از خدمت ايشان پولي. هاي اشان نيز مشكوك است انگيزه ).6 :3تيموتائوستواند با حفظ شريعت و سنن لطف الهي را كسب كند و پيام ايشان اين است كه انسان مي. كنند معاش استفاده مي

آنها براي كسب . نمودند گرها او را تشويق به حفظ شريعت مي حتي اگر زندگيي فاسد و آلده باشد اين شريعت .دادند م ناشايست ميسودي قبيح تعلي

كند كه مردمان كريت چگونه افرادي بوده و بايد چگونه با ايشان در اينجا پولس به تيطس يادآوري مي 12 :1او از . اين وصف تند و غير معمول حقيقي بود كه معلمين كذبه درباره خصوصيات كريتيان گفته بودند. رفتار كند

اپيمنيدز ايشان را . كند زيسته است نقل قول مي كريت ميبل از ميالد در ق 600اپيمنيدز يكي از شاعراني كه حدود آيد كه همة مردم شهر اين خصوصيات به نظر مي. كاره خوانده بود پرست بي وحوش شرير و شكمدروغگو و

. دگفتن آنها از روي عادت و اجبار دروغ مي. اند شان بوده است ولي عده كمي مستثني قطعاً وجود داشته طبيعي .نمودند ايشان همانند حيوانات وحشي بودند و از هوسهاي خود پيروي مي

پولس افراد خام و غير قابل . كند پولس رسول صحت اين خصوصيات توصيف شده را تصديق مي 13 :1ولي پولس به تيطس ! اعتمادي را پيش رو داشت ـ همين براي نااميد شدن از هر خدمتي در ميان ايشان كافي بود

ترين انسانها نيز از طريق انجيل براي شرور. نويسد كه از مردم يا جماعت دست بكشد يا ايشان را ترك كند نميكند تا ايشان را به سختي توبيخ فرمايد تا در ايمان مسيحي، بنابراين پولس به همكارش توصيه مي. اميد هست

نمونه خواهند بود بلكه در كليساهاي محلي روزي اين انسانها نه تنها براي ايمانداران. صحيح يا سالم باشندخدمت، فعاليت به جهتاين متن براي مسيحياني كه در سرزمينهاي سخت جهان . مشايخي خدا ترس خواهند بود

ولي از طريق . اثر مردماني خشن، شلوغ و بي). شود؟ و چه زمين غير سختي پيدا مي(كند تشويق كننده است مي .تبديل شدن چنين مردماني به انسانهايي مهربان، پاك و مقدسين پر ثمر وجود داردانجيل هميشه رويايي براي

هاي يهود و احكام مردماني كه از شود كه بر ضد افسانه در ادامه توبيخ معلمين كذبه، به تيطس حكم مي 14 :1ميت انساني و مراسم و گرايان در دنيايي مملو از مذاهب خيالي و حاك يهودي. جويند هشدار دهد راستي انحراف مي

اين همان است كه پولس . كردند خوردنها و نخوردنها و غذاهاي نجس و پاك و روزهاي مقدس و غيره زندگي ميكه چنين چيزها هر چند در عبادت نافله و فروتني و آزاد بدن صورت «: نويسد مي 23 :2راجع به آن در كولسيان ».وري نداردپر تن اي براي رفع حكمت دارد، ولي فايده

Page 13: تفسیر رساله به تيطس

- ١٣ -

: نويسد او مي. دهد گويد به كساني كه نياز به جزئيات بيشتري دارند توضيح مي آنچه كه پولس بعداً مي 15 :1ايمانان را هيچ چيز پاك نيست، بلكه فهم و ضمير ايشان نيز هر چيز براي پاكان پاك است، ليكن آلودگان و بي«

».ملوث استيك حقيقت قطعي در هم شرايط زندگي به عنواناست را از متن پاكاگر ما كلمات هر چيز براي پاكان،

ولي مردم عمالً از اين . همه چيز پاك نيست حتي براي كساني كه ذهنشان پاك است! بيرون بكشم، در اشتباه هستيماين . اند آميز و حتي خود فساد اخالقي استفاده كرده هاي مستهجن، فيلمهاي وسوسه آيه براي فرار از ناپاكي مجله

).16 :3دوم پطرس(همان چيزي است كه پطرس از آن تحت عنوان هالكت كننده نام برده است مقدس محكوم آلودي كه در كتاب اجازه بدهيد واضحاً درك كنيم كه اين آيه هيچ ربطي به چيزهاي گناه

كند ل غير اخالقي صحبت نميپولس درباره مسئ. المثلي بايد در نور متن درك شود اين گفته ضرب. اند ندارد شدهگويد كه ربطي به اخالقيات ندارند و در واقع سنتي و مربوط به آداب و رسوم بلكه او راجع به مسائلي سخن مي

نمونه واضح اين امر، خوردن . كند سيحي تحت فيض زندگي مييهوديان زير شريعت بودند ولي يك مزندگي وم خدا در عهدعتيق بودند منع شده بود ولي خداوند عيسي وقتياين امر براي يهوديان كه ق. گوشت خوك است

اين امر را عوض ) 15 :7قسمر(كه گفت هيچ چيز وجود ندارد كه به درون انسان وارد گردد و او را ناپاك سازد ا ام«: پولس اين حقيقت را بازگو كرد). 19 :7قسمر(او با گفتن اين جمله همة خوراكها را پاك اعالن كرد . كرد

وقتي كه). 8:8اول قرنتيان(» سازد زيرا كه نه به خوردن بهتريم و نه به نخوردن بدتر خوراك، ما را مقبول خدا نميمنظورش اين است كه براي يك ايماندار تولد تازه يافته همة خوراكها » هر چيز براي پاكان پاك است«: گويد او مي

هيچ خوراكي نيست كه به بدن وارد شده و بتواند . چيز پاك نيستايمانان هيچ پاك هستند، ولي براي آلودگان و بيتواند او را ناپاك بسازد شود همان است كه مي انسان را ناپاك بسازد بلكه آنچه كه از دل انسان صادر مي

اگر زندگي باطني شخصي ناپاك باشد، و به خداوند عيسي مسيح ايمان نداشته باشد، پس هيچ ). 23-20 :7قسمر(چيز نياز دارد كه او پيش از هر. كاري انجام نخواهد دادرعايت احكام خوردن براي او . براي او پاك نيستچيز

اي مجاني دريافت كند تا اينكه بخواهد آن را از طريق حفظ آداب و هديه به عنوانتغيير گرايش داده و نجات را در اينجا مسئله آلودگي ظاهري مطرح . اسد استايمان و وجدان ايشان ف ذهن و افكار مردم بي. رسوم بدست آورد

. نيست بلكه فساد و شرارت درونيكند كه مدعي گويد و راجع به ايشان عنوان مي گرا سخن مي پولس ظاهراً از معلمين كذبه يهودي 16 :1

مسيحي هستند ولي كنند كه ايمانداران ايشان ادعا مي. كنند باشند، ولي به اطفال خود او را انكار مي معرفت خدا ميپولس رسول براي ظاهر ساختن شخصيت آنها ايشان را مكروه و متمرد . عملكرد ايشان با ادعايشان سازگار نيست

در ديدگاه خدا، اعمال آنها از روي . رفتار شخصي ايشان شرورانه بود. خواند هر عمل نيكو مردود مي به جهتو دهد كه با آيا محبت مسيحي به پولس اجازه مي. ارزش است خدا بياعمال نيك چنين افرادي براي . نااطاعتي بود

محبت هرگز با گناه به نرمي ! چنين زبان تندي راجع به اين اشخاص سخن بگويد؟ جواب يك بلي محكم استنمودند و احترامي مي اين مردمان از انجيل منحرف شده و به كار و شخصيت خداوند عيسي بي. كند برخورد نمي

.كنار آمدن و نرمي كردن با چنين فريب دهندگاني گناه است. دادند انسانهاي ديگر را فريب ميجانهاي

Page 14: تفسیر رساله به تيطس

- ١۴ -

)15- 1 :2(عملكرد شبان در كليسا .4

ايشان با رفتار خود حقايق بزرگ . يمقدس آميز بود تا كتاب هجومعلمين كذبه بيشتر يك زندگي زندگي 1 :2رابي شهادت مسيحي را بوسيله مدعيان داشتن زندگي مقدس اندازه تواند خ چه كسي مي. كردند ايمان را رد مي

خادم خداوند . اين است كه سخنان شايسته تعليم صحيح را بگويند )و همة خادمين خداوند(بگيرد؟ وظيفه تيطس اين آيه عمالً نكته كليدي اين رساله. بايد شكاف وحشتناك بين لبهاي قوم خدا و زندگيهايشان را مسدود بسازد

اي از اين اعمال نيكو هاي زنده آيات بعدي نمونه. زندگي عملي بر طبق تعليم صحيح و انجام اعمال نيكو —است .دهد به ما ارائه مي

رويم ـ نه مشايخ بلكه كساني كه از لحاظ سن جسماني و بلوغ پير اول از همه به سراغ مردان پير مي 2:2ولي در مفهوم كلي منظور ين به معناي ميانه روي در خوردن شراب است ا اصوالً. ايشان بايد هشيار باشند. هستند

بايست با وقار و محترم باشند، بله، ولي خواهشاً ـ ايشان مي. رو باشند ه ايشان بايد در همة شرايط ميانهاين است ككهولت سن انسان . بايست در ايمان صحيح باشند مردان پير مي. ديگران به اندازه خودشان مشكل دارند! نه افسرده

و . دار هستند ر هستند شكرگزار، خوش بين و مردمآناني كه در ايمانشان وفادا. كند حس مي را تلخ و بدگمان و بيمحبت خود خواه نيست؛ محبت در فكر ديگران است و خويشتن را فداي . ايشان بايد در محبت صحيح باشند

باشد و كهولت سن سبب ناتواني جسمي و ضعف مي. شندبايست در صبر صحيح با كند و ايشان مي ديگران ميمانند در زير سختيها از خود ثبات و پايداري نشان در تحمل امتحانها وفادار مي ي كهآنان. تحملش سخت است

.دهند ميهاي ايشان بر مسائل فكر كه انديشه ما را از زنان بي] خدايا. [باشندسيرت متّقي ن بايد در همچنيزنان پير 3 :2

كه پولس در اينجا بكار ) ديابولوس(ناني واژة يو. باشندگو غيبتاشخاصي نبايدايشان ! بيهوده متمركز است، برهاناي بسيار مناسب است چراكه غيبت همراه با اين واژه. اي است كه براي شرير استفاده شده است ه برده، همان واژ

در واقع ايشان نبايستي اسير هيچگونه . ايشان نبايستي اسير شراب باشند. بدخواهي از اساس كاري است اهريمنيدر كليسا به ايشان سپرده نشده است، اما زنان پير موظّف عامهاگرچه خدمت تعليم . دارويي باشند غذا، نوشيدني، يا

!تواند ارزش چنين خدمتي را بسنجد چه كسي مي. اند به تعليم در خانه شدهمقدس و تجربه عملي او را سالها خواندن و مطالعه كتاب. بياموزد زنان جوان خرَدتواند به خصوصاً مي 4:2در غير . هاي با ارزش به كساني كه در حال شروع كردن زندگي خود هستند بدهد سازد كه مشاوره قادر مي

در . اينصورت هر نسل جديدي محكوم است كه آنها را با سختي بياموزد، و اشتباهات گذشتگان را تكرار نمايدنهاده شده است، هر جوان با حكمتي بذرهاي دوستي با زنان پيركه در اينجا مسئوليت تعليم بر عهدة حالي

. مسيحيان ديندار پير را كاشته و در جستجوي مشورت و اصالحات ايشان است

ولي اين چيزي بيشتر از بوسيدن وي در حـين رفتـنش . يك زبان جوان بايد بياموزد كه شوهرش را محبت كندتواند بوسيله آنها نشان دهـد كـه شـوهرش را دوسـت هاي بيشماري است كه او مي اين شامل راه. ر كار استبه س

Page 15: تفسیر رساله به تيطس

- ١۵ -

گيـري بـدون مشـورت او، بوسـيله دارد؛ بوسيله آگاه ساختن او از اينكه وي سر خانه است، بوسـيله عـدم تصـميم اي ارتباطي در همه وقـت، بوسـيله منـع ه درنگ، بوسيله بخشيدن بدون شرط، بوسيله باز نگاه داشتن راه اعتراف بي

.كردن خويشتن از انتقاد يا تحقير شوهرش در برابر ديگران و بوسيله پشتيباني در حين سختيهابوسيله خواندن و دعـا كـردن بـا ايشـان، —ت كنند بايست آموخته شود كه فرزندان خود را محب به ايشان مي

بوسيله حضور در خانه و بردن و آوردن ايشان به مدرسه يا براي بازي، بوسيله تنبيه ايشان بطوز منصـفانه و از روي .و جهنم —متانت و بوسيله آماده كردن ايشان براي خدمت خداوند بجاي زندگي كردن در دنيا

اين يعني حس خوبي نسبت به چيزهايي كه براي . عليم داده شود تا خردانديش باشندبه زنان جوان بايد ت 5 :2بايست پاك بوده و نسبت به شوهرانشان وفادار باشند ايشان مي. شان مناسب است داشته باشنديحي برايزندگي مس

نها بايد درك كنند كه اين آ. بايست خانه نشين باشند ايشان مي. و از ناپاكي در افكار، كالم يا اعمالشان بپرهيزندهاي خود بايست سعي كنند تا در خانه تر مي زنان مسن. شود است كه اجامش باعث جالل خدا ميخدمتي آسماني

يك همسر و مادر به خداوند خدمت كنند تا اينكه در صفت و تجارت بوده و از خانه و خانواده خود به عنوانبياموزند كه چگونه براي ديگران زندگي —م داده شود كه نيكو باشند بايست تعلي به زنان جوان مي. غافل شوند

بايست مطيع شوهران خود ايشان مي. كنند، مهمان نواز بوده يا بخشنده و مهربان باشند و خود خواه و طماع نباشندبايست و مياگر زني از شوهرش با استعدادتر باشد بجاي سلطنت بر ا. باشند و آگاه باشند كه مرد سر خانه است

اگر او . سر بيشتر فعال بوده و به كليساي محلي خدمت بيشتري كند به عنوانوي را تشويق و كمك كند تا در خانه همة اينها . و بجاي ايرادگيري از او وي را تشويق كند دچار وسوسه و ايراد گيري شد، زنش بايد مانع وسوسه شده

پولس از طريق اين نامه زندگيهاي قوم خدا را كه باعث . بار شدناعت براي حفظ كالم خداست از متهم شدن يا بي .كند شوند، توبيخ مي رسوايي كالم خداوند مي

به زنان بنا به صالحديد پولس اين خدمت. كند كه زنان جوان را تعليم دهد پولس به تيطس اصرار نمي 6 :2يك . شتندارفرما تا خرداديش باشند و خوي گويد كه مردان جوان را نصيحت ولي به تيطس مي. شود مسن داده ميهاي صهعردر همة . جواني زمان تعصب، انرژي فروان و تحريكات سوزنده است از آنجا كه —كلمه مناسب

.زندگي ايشان بايد بياموزند تا پرهيزكار و ميانه رو باشندمومي داشت او بايد در كسي كه در كليساها خدمتي ع به عنوان. پولس نصيحتي هم براي تيطس داشت 7 :2

بايست بر طبق صفا و وقار و تعالم او مي. بودند بايد تعليم و رفتار او موازي مي. بود همه چيز نمونه اعمال نيكو ميپولس با گفتن وقار . صفا يعني تعاليم او بايد مطابق با ايمان مقدسين نجات يافته باشد. اخالص بكار بده شود

هاي اخالص، كه در اكثر ترجمه. ن شونده تعاليم تيطس بايد با متانت و احساس بيامنظورش تأكيد بر اين است كتواند به هيچ طريقي باشد و اينكه معلم كالم خدا نمي ريا مي مقدس حذف شده است به مفهوم تعليم بي ب جديد كتا

.از راستي جدا شده و فاسد گرددكالم . توان آن را محكوم كرد ر هيچ شرايطي نميعيب چيزي است كه بدون استثناء د كالم صحيح بي 8 :2

. چنين خدمتي مقاومت ناپذير است. باشد صحيح بيدعيب از هرگونه آموزه نوظهور غلط، ناهنجار و زشت بري مي

Page 16: تفسیر رساله به تيطس

- ١۶ -

اي در زره ايماندار توانند رخنه گردند چون نمي كنند شرمنده مي عيب مخالفت مي با تعليم صحيح و بي ي كهآنان !باشد حثي موثرتر از يك زندگي مقدس نميهيچ ب. بيايند

مقدس وجود فرامين بايد به ياد داشته باشيم كه كتاب. فرامين مخصوص در اينجا براي غالمان وجود دارد 9 :2براي مثال، عهدعتيق زندگي چند زنه پاتريارخها را ثبت كرده ولي اين امر . كند كه لزوماً روا نيستند را عنوان نمي

داري را روا نداشته است؛ اربابان ايشان در روز خدا هرگز مصائب و جنايات برده. ه خدا نبوده استهرگز در ارادها را بوسيله استفاده از برده ءكند بلكه سو داري دفاع نمي بازپسين بايد به خدا پاسخ دهند و عهد جديد نيز از برده

داري الم خدا موعظه و تعليم داده شده است بردهدهد كه در هر جا ك تاريخ نشان مي. كند قدرت انجيل محكوم مي .محو گرديده است

داري وجود دارد و يك برده در مسيحيت شرايط بهتري از يك بده غير مسيحي ولي در اين بين هنوز هم بردهتواند شهادتي براي قدرت مسيح باشد و به آموزه خدا و نجات دهنده زينت يك غالم يا برده مسيحي مي. ندارداي باشد تواند نشانه اين مي! فضاي بيشتري در عهدجديد به غالمان اختصاص داده شده است تا به حاكمين .شدبخ

اطاعت ايشان به معناي ي كهغالمان مسيحي بايد مطيع باشند، بغير از زمان. براي اهميت آنها در ملكوت خداسرباز زده و صبورانه نتيجه منطقي اطاعت خود از در چنين مواردي ايشان بايد از اطاعت . نااطاعتي از خداوند باشد

هر . ايشان بايد با احترام در هر حالتي قانع باشند. مسيحيان متحمل شوند به عنوانخدا را كه رنج به همراه دارد . توانند آن را نسبت به مسيح داشته و بدانند كه مسيح به آنها پاداش خواهد داد دهند مي خدمتي كه ايشان انجام مي

اند كه آقايان خود را در روزهاي اوليه بسياري از غالمان اين بركت را يافته. بايست گستاخ باشند ايشان نميايمان و غالمان مسيحيت با خداوند عيسي روبرو كرده و اين بخاطر تفاوتهاي فاحش و بزرگ بين غالمان بي

.مسيحي بوده استيعني دزدي . آورند ان سر فرود در برابر وسوسه و گناه نمييكي از تفاوتهاي آشكار اين بود كه مسيحي 10 :2آيا جالب نيست كه غالمان مسيحي از . كرد اخالقيات مسيحي ايشان را در امانتداري حفظ مي... . كردند و نمي

ديگر غالمان قيمت بيشتري داشتند؟ در كل به ايشان تعليم داده شده بود تا ديانت كامل و حقيقي را از خود نشانآنچه كه . دادند بايست كامالً با ديانت بوده و تعليم نجات دهنده ما خدا را در هر وضعيتي زينت مي ايشان مي. دهند

.راجع به غالمان مسيحي صادق بود امروز بايد براي همه كارمندان و كارگران مسيحي صدق كنداعضاي خانواده خدا تأكيد كرده پولس بر رفتار همة. چهار آيه بعدي تصوير زيبايي از نجات ماست 11 :2 . دهد كه يكي از بزرگترين اهداف نجات ما داشتن يك زندگي كامالً مقدس است حاال نشان مي. است

مجازي با پسر به طوردر اينجا فيض خدا. زيرا كه فيض خدا كه براي همة مردم نجات بخش است، ظاهر شدهاو وقتي كهند عيسي از سياره ما مالقات نمود و خصوصاً فيض خدا زماني ظاهر شد كه خداو. خدا مترادف است

اي او براي كار كفاره. او نجاتي را مهيا ساخت كه براي همة مردم است. گناهان ما فدا كرد به جهتخودش را ولي فقط كساني واقعاً او . بخشش بال عوض و واقعي براي همة انسانها مهيا شد. نجات همة مردم جهان كافي است

مقدس چنين در اينجا يا در هيچ جاي ديگر كتاب. يابند خداوند و نجات دهنده بپذيرند نجات مي عنوان بهرا .نجات جهاني يك دروغ از جانب شيطان است. شود كه همه عاقبت نجات خواهند يافت اي يافت نمي گفته

Page 17: تفسیر رساله به تيطس

- ١٧ -

عبارت نهنه در . دهد دهد همچنين ما را در مدرسه تقديس آموزش مي ما را نجات مي همان فيضي كه 12 :2. باشد خدايي مي ديني است كه به معني بي اولي بي. اين مدرسه وجود دارند كه ما بايد ياد بگيريم آنها را تكرار كنيم

دومي شهوات دنيوي است ـ نه فقط گناهان جنسي، بلكه همچنين شهوت در دارايي، قدرت، لذت، شهرت يا هر .چيز ديگري كه ذاتاً دنيوي است

نبه مثبت، فيض به ما خرد انديش و عداوت را در قبال ديگران و دينداري را در حضور خدا آموزش از ج .اينجا مكان سفر ماست و نه خانه ابديمان. اينها خاصيتهايي هستند كه ما بايد در اينها دارا باشيم. دهد مي

تجلي ظهور —يابيم باركي الهام ميكنيم، بوسيله اميد م اگر چه ما در اين دنيا همچو غريبان زندگي مي 13 :2آيا بوسيله اين گفته ما ربوده شدن را در زمان ظهور مسيح براي . خداي عظيم و نجات دهنده خود ما عيسي مسيح

آيا اين به آمدن مسيح براي سلطنت دز يا )18-13 :4اول تسالونيكيان (كنيم؟ كليسايش در قوت و جالل درك ميسازد گردند و ملكوتش را بر زمين بر قرار مي پاي اندازش ميگردد و دشمنانش ن باز ميبا جالل به زمي ي كهزمان

گويد ـ آمدن مسيح براي بدن اشاره دارد؟ اساساً ما معتقديم كه پولس از مورد اولي سخن مي) 16- 11 :19شفهمكا(پادشاه باشد، ايمانداران بايد نوانبه عداماد يا چه به عنوانولي چه اين اشاره به آمدن او . عروس كليسا به آسمان

.آماده بوده و منتظر آمدن پر جالل او باشندكنيم كه هدف او از آمدن اولش و قرباني باشيم هرگز فراموش نمي در حيني كه ما منتظر بازگشت او مي 14 :2كرد بلكه تا ما را از هر او خودش را نه فقط براي نجات ما از گناه و مجازات گناه فدا . اي وي چه بوده است كفاره

شد اگر مجازات گناه برداشته شده ولي سلطه آن همچنان در زندگيهاي ما اين نجاتي ناقص مي. ناراستي برهاند .ماند باقي مي

كينگ جيمز با ظرافت 1611ترجمه سال . او همچنين خودش را فدا كرد تا امتي براي خود طاهر بسازداو نمرد تا ! وقات قوم خاص او هستيم ولي نه از طريقي كه او قصد داشت باشيمما اغلب ا. »قومي خاص«: گويد مي

ما را به قومي عجيب و غريب تبديل كند بلكه به قومي كه از طريق خاصي به او تعلق دارد ـ نه متعلق به جهان يا به غيرت ورزشكاران، ما . و او خود را در راه ما فدا ساخت تا ملك خاص او و غيور در اعمال نيكو باشيم. خودمان

. كنيم بايد به غيرت آمده و به اعمال نيكو ترغيب شويم سياستمداران و تاجران نگاه ميهمه چيز در آيات قبلي گفته شد —اينها چيزهايي هستند كه به تيطس مأموريت داده شد تا تعليم دهد 15 :2

هاي پر از را تشويق و ترغيب نمايد تا زندگي خواهد مقدسين او مي. و خصوصاً اهداف رنجهاي مسيح بين گرديدو او نبايد در . اعمال ديندارانه داشته و هرگونه مخالفت با تعاليم رسوالن حتي با كالم يا زندگي را توبيخ نمايند

هيچ كس تو را حقير . القدس هد حقير شود؛ در كمال اقتدار توبيخ نما يعني با اقتدار روح خدمتي كه انجام ميتيطس نبايد هيچ ترس راجع به جواني خود يا پيش زمينه غير يهودي خود يا هرگونه ناتواني طبيعي خود . نسمارد

.شد همة مورد باال عوض شوند گفت و اين باعث مي او كالم خدا را مي. داشته باشد

)11-1 :3(تشويق كردن كليسا .5

Page 18: تفسیر رساله به تيطس

- ١٨ -

هاي ايشان در قبال دولتشان كند كه مسئوليت تيطس همچنين به ايماندران كليساي كرتيان يادآوري مي 1 :3ممكن است رژيم ). 1 :13يانروم(اند نظريه مسيحيت اين است كه همة دولتها از جانب خدا مقرر شده. چيست

نبود دولت باعث . مملكتي خيلي ضد مسيحي يا غير مسيحي باشد ولي هر دولتي از نبودن هيچ دولتي بهتر استحتي اگر حاكمي خدا را شخصاً نشناسد، هنوز هم . توانند زياد در ناهنجاري دوام بيابند ناهنجاري است و مردم نمي

. مسحيان بايد مطيع حكام و سالطين باشند. خداوند در جايگاه خودش است و بايد به او احترام گذاشت مسح شدهدار بايد از اطاعت در آن مورد ولي اگر دولت مملكتي از ايماندار بخواهد كه از خدا نااطاعتي كند در آن زمان امين

اگر بر اثر اين . »بايد بيشتر از انسان اطاعت نمود خدا را مي«: انجام دهد 29 :5سرباز زده و اين را بر طبق اعمال او نبايد هرگز به شورش بر ضد دولت . نااطاعتي محكوم شود بايد مانند خداوند متحمل محكوميت خود شود

.آن بوسيله خشونت باشدبپيوندد يا در پس براندازي

مالحضاتي بر مسيحيان و اين دنياباشد اطاعت كنند و قبضهاي خود را ايمانداران بايد از قوانين كه شامل قوانين راهنمايي و رانندگي مي

بهر حال سه معقوله وجود دارد كه در آنها . در كل ايشان بايد شهرونداني قانونمند و محترو و مطيع باشند. بپردازند. باشد اينها مسائلي در باب اخذ راي، رفتن به جنگ و منصب اجباري مي. مسيحيان تفاوت زيادي با ديگران دارند

:مقدس يافت توان راهنماييهاي زير را در كتاب ها مي در مورد اين ).16 ،14 :17حنايو(مسيحيان در دنيا هستند ولي نه از آن .1؛ 17 :2؛ 19 :5اول يوحنا(خدا محكوم شده است كل سيستم دنيا در دستان شرير است و بوسيله .2

).31 :12حنايو .مأموريت مسيحيان اصالح دنيا نيست بلكه كمك به نجات انسانها و خارج شدن آنها از دنيا .3باشد ـ او بايد خود اگر يك ايماندار لزوماً شهروند يك كشور زميني است، ولي او شهروند آسمان مي .4

).11 :2اول پطرس؛ 20 :3پيانفيل(انجا ببيند را مثل زائر و يك غريبه در هيچ سربازي در حين انجام وظيفه نبايد خودش را درگير امور اين زندگي كند، مبادا كسي را كه او به .5

).4 :2دوم تيموتائوس(خدمت خوانده است ناراضي شود سفيران او، بايد اين به عنوانما ). 36 :18حنايو(» پادشاهي من از اين دنيا نيست«: خداوند عيسي گفت .6

.حقيقت را به دنيا بيان كنيم ).18 -17 :6دوم قرنتيان(مسيحيان بايد خود را از شرارت دور نگاه دارند . سياست ذاتاً فاسد است .7كند راست و صادق است رأي عادي به كسي كه فكر مي به طورگيري، يك مسيحي بايد در رأي .8

ما چگونه ). 17 :4يالدان(ه شرورترين انسانها را بلند كند ولي گاهي اوقات اين اراده خداست ك. بدهد دانيم كه اراده خدا در چنين مواردي چيست تا از او اطاعت كنيم؟ مي

Page 19: تفسیر رساله به تيطس

- ١٩ -

مسئله ديگر اين است كه آيا يك ايماندار بايد به جنگ برود يا نه؟ بحثهاي زيادي در مورد هر دو جنبه اين اصولي در زير . باشد موازنه شواهد نشان دهنده لزوم شركت كردن نمي آيد مسئله وجود دارد، ولي براي من بنظر مي

:اصول ديگري هم هستندبراي حل مسئله وجود دارند ولي بود، خدام من اگر پادشاهي من از اين جهان مي. پادشاهي من از اين جهان نيست«: خداوند ما گفت .1

).36 :18حنايو(» كردند تا به يهوديان تسليم نشوم جنگ مي ).52 :26متي(» هر كه شمشير گيرد، به شمشير هالك گردد«: و همچنين گفتا .2دشمنان خود را محبت «: كل فلسفه گرفتن جان يك انسان بر خالف تعاليم كسي است كه گفت .3

).44 :5متي(» نماييده بكنند خود را توانند در كشوري كه زندگي مي آناني كه مخالف دست دادن براي شركت در جنگ هستند مي

.شهروندان با وجدان يا ضد جنگ معرفي كنند عنواناند به اين نكته كه ايشان توجه كرده. اند از طرفي ديگر، بسياري از مسيحيان در جنگ با حرمت خدمت كرده

همچنين، زبان زندگي نظامي در . اند نيليوس و جوليوس در نوري مطلوب خدمت كردهدر عهدجديد افرادي مثل كر). 17- 10 :6سيانافس(تمثيلي براي نبرد روحاني ايمانداران مسيحي مورد استفاده قرار گرفته است وانبه عنكالم خدا

براي . ذاتاً اشتباه بود چطور ببينيم شخصي ديگري كه نظريه ديگري را قبول دارد محكوم يا داوري كند اگر سربازي .عقايد مختلف به اندازه كافي جا وجود دارد

—همه كارها محترم نيستند . منضبط، اين است كه براي هر كار نيكو مستعد باشد وظيفه ديگر يك مسيحيرسانند كه براي وش ميرشود و بعضي تُجار كاالهايي را به ف هاي تبليغاتي جديد بر پايه دروغ ساخته مي اكثر آگهي

از اين گونه مفاسد بايست در همة وجدانهاي نيكو مي. ن زيان آور هستنداسالمت روحاني، فكري و جسمي انس .جداً خودداري شود

خاص سخن گفتن به به طورمقدس در چند جا كتاب. يك مسيحي نبايد راجع به هيچ كس بدگويي كند 2 :3بايد آن را در هر زماني حتي در حيان يـ فرماني كه همة مس) 5 :23ل؛ اعما28 :22قيالحز(كند ضد حاكم را منع مي

ولي در اينجا دستور براي نگاه داشتن هر كس حتي از استهزا، تهمت، . اشته باشندزمانهاي جفا و سختي به ياد دچه درياهايي از غم و رنج خشك خواهند شد اگر مسيحيان از اين . احترامي لفظي منتشر شده است فحش يا بي

!فرمان ساده اطاعت كرده و هيچكس را بد نگويند ي كهزمان. در ايجاد مشاجره و نزاع دو طرف دخيل هستند .ما نبايد جنگجو باشيم بلكه در پي صلح بكوشيم

اي كوچك و كم اهميت كه آن را موعظه بر سر مسئله (Ironside)آيرون سايد . شخصي سعي كرد با دكتر نزاع كندشود كه يكي از ما در اشتباه كه ما به آسمان رفتيم، معلوم مي خوب برادر عزيز، زماني«: كرده بود جواب داد

.القدس به كل بحث خاتمه داد روح. »من باشمايم و شايد آن شخص بودهاو . بدون فكر كردن به خداوند عيسي مسيح سخت است كه راجع به اين كيفيت فكر كنيم. ما بايد ماليم باشيم

حلم، ادب و . و مما بايد كمال حلم را با جميع مردم بجا آوريم. رفتاري پر محبت، مهربان و صميمي داشتلزوماً اين به معني فروتنانه . هاي مسيحيت باشد آيد كه تعليم فروتني يكي از بهترين آموزه به نظر مي. اني استمهرب

Page 20: تفسیر رساله به تيطس

- ٢٠ -

ادب و . باشد و ديگران را در درجه اول اهميت ديدن و گفتن انجام دادن اعمال خوشايند فكر كردن به ديگران مياي خود گذشته تا به ديگران خدمت كند و در قدرداني كند، از فرصته مهرباني بجاي خويشتن به ديگران خدمت مي

.گرا نيست شخص حليم و با ادب و مهربان هرگز پررو، مبتذل يا پوچ. كند درنگ عمل مي براي محبت ديگران بيكند و بر اينكه اي اصيل بر نجات ما را عنوان مي بار ديگر در ميان قسمتي غني از تعاليم اخالقي، آموزه 3:3

:روند تعليم در اينجا بدين شدح است. كند ما داشتن يك زندگي مقدس با اعمال نيكوست تأكيد ميهرف نجات 3 وضعيت ما قبل از نجات، آيه .1 7–4آياتطبيعت نجات ما، .2 .8 نتيجه عملكرد نجات، آيه .3

در واقع دانيم كرديم همه چيز را مي ما كه ادعا مي. آميز نيست تجسم خدا از ما قبل از تفسير گرايشمان تملقما در قبال خدا . فهم بوديم و قادر به درك حقايق روحاني نبوديم و در انتخابها و اعمال خود حكيم نبوديم عمالً بي

ه راه راست را ما توسط شرير گمراه شده و هميش. نافرمانبدار بوديم و شايد حتي نسبت به والدين و حتي دولتنده انواع شهوات و عادتهاي ناپاكي بوديم كه شيطان ما را در ما ب. رسيديم داوري مي بست گم كرده و به بن

محبت و خودخواه ما كه بي. زندگي مسير تلخي بود از خبث و حسد در برابر ديگران. افكارمان بنده آنها كرده بودبريدن اليق نفرت بوديم و دعوا و مرافعه با همكارانمان و. كرديم بوديم بدبخت بوده و ديگران را نيز بدبخت مي

! مان گلوي رقيبان تجاريمان و عداوت با خانوادهما بايد از اين . گردد تصوير پريشان كننده فساد انسان بوسيله يك ليكن زيبا و عظيم از كالم خدا قطع مي 4 :3

. دهند بسيار شكرگزار باشيم تركيبات عطفي كه مداخله الهي را براي نجات انسان از هالكت خودش نشان مي .يشان را وسائل استداد جاده خدا در راه جهنم خوانده استشخصي ا

اين زماني به وقوع پيوست كه خداوند عيسي ... ليكن چون مهرباني و لطف نجات دهنده ما خدا ظاهر شد در مفهومي ديگر، نيكويي خدا و محبت او زماني به ما . خود را در حدود نوزده قرن پيش به جهان ظاهر ساخت

پسر محبوب خدا به جهان آمد تا براي به عنواناين تجسم صفات الهي بود كه . ما نجات يافتيمظاهر شد كه philanthropy عبارت انگليسياي كه براي مهرباني بكار رفته كلمه يوناني است كه كلمه. گناهكاران سركش بميرد

عنوان نجات دهنده ما خدا به . شود است؛ اين شامل محبت، دلسوزي و نيكويي مي از آن مشتق شده) دوستي بشر(قرباني به عنوانخداي پدر اشاره دارد ـ نجات دهنده ما در اين مفهوم كه او پسرش را به اين جهان فرستاد تا

چونكه او تاوان ) 13 :2(خداوند عيسي نيز نجات دهنده ما خدا خوانده شده است . بجاي ما، گناهانمان را كفاره كند .ما را پرداخت تا ما بخشيده شويممجازات الزامي گناهان

نجات دهنده مرد ي كهزمان. او ما را از گناه و مجازات همة گناهانمان نجات داد ـ گذشته، حال و آينده 5 :3ترين آن براي فهم انسان ترين حقايق انجيل، سخت ترين و واضح ولي يكي از ساده .همة اين گناهان را پوشش داد

تواند بوسيله داشتن يك زندگي است كه نجات بر پايه اعمال نيك نيست؛ هيچكس نميحقيقت اين . باشد نيز ميسان مقدس اين است كه ان شهادت استوار كتاب. روند انسانها خوب نيستند كه به بهشت مي. مسيحي، مسيحي گردد

انسان ). 11 :3؛ 16 :2طيان؛ غال6 :11؛ 16 :9؛ 5 -4:4؛ 20 :3يان؛ روم9 :2سيانافس(توانند نجات را كسب كند نمي

Page 21: تفسیر رساله به تيطس

- ٢١ -

تة ملوث هستند عمال عادالنه او در نظر خدا مثل لّتواند خودش را بوسيله اعمال نيكويش نجات دهد؛ همة ا نميبا داشتن يك زندگي مسيحي، مسيحي گردد و اين به يك دليل ساده است چون او در تواند او نمي). 6 :46عيااش(

روند؛ گناهكاراني مردمان خوب نيستند كه به بهشت مي. يحي نداردخودش هيچ قدرتي براي داشتن يك زندگي مس !اند روند كه بوسيله فيض خدا نجات يافته به بهشت مي

در هر جا كه نجات حقيقي وجود دارد . ها نتيجه نجات هستند شود؛ اين اعمال نيك باعث نجات يافتن نمي. را نجات نداد چون اعمالي را به عدالت انجام داده بوديم خوانيم كه خدا ما بنابراين ما مي. اعمال نيكو وجود دارد

عدالت براي متجاوزان از خود طالب مجازات مرگ است؛ . نه عدالت ما —نجات محض رحمت او به ما رسيد .سازد كه تاوان مجازات آن پرداخت شده است رحمت عدالتي را ميسر مي

و در ) 17 :5دوم قرنتيان(گرايش واقعاً يك خلقت تازه است تغيير . خدا ما را بوسيله غسل تولد تازه نجات دادكه خداوند عيسي شاگردانش تعليم داد يعني اين همان است. انجا آن خلقت تازه به شكل غسل تعميد آمده است

غسل تولد تازه هيچ ربطي به). 10 :13 حنايو(سازد تنها غسل تولد تازه است كه لزوماً ناپاكي را از انسان پاك ميشود تعميد فقط يك پاكي بدن بوسيله آب است ولي پاكي روحاني بوسيله كالم خدا انجام مي. تعميد ندارد

سازد تعميد حتي يك سمبل اين غسل نيست؛ تعنيد موت ايماندار را با موت مسيح ظاهر مي). 3 :15حنايو( ).4 :6يانروم(

العاده در ما روح خدا تبديلي خارق. گويد ن ميالقدس است سخ اي كه از روح تولد تازه ما همچنين از تازگيالقدس روح! پوشاند اي در لباس ما مي پوشاند بلكه انسانيت تازه اي بر تن كهنه انيان نمي كند ـ لباس تازه ايجاد مي

.و كالم خدا وسيله انجام اين عمل است مأمور انجام تولد تازهالقدس هر ايمانداري از لحظه تولد تازه ساكن روح. ه نمودالقدس را به دولتمندي به ما اضاف خدا روح 6 :3

القدس از طريق نجات روح. القدس آنقدر با ارزش و پد جالل هست كه مجدداً به او اشاره شود روح. گردد ميدرست چنانچه لعنت فرعون به پسران يعقوب به وسيله يوسف رسيد، بركات . شود دهنده ما عيسي مسيح داده مي

.عيسي، يوسف ماست. رسد ناپذير روح اوست، از طريق خداوند عيسي به ما مي مل بركات وصفخدا كه شا؛ )5 آيه(القدس ، روح)4 آيه(خداي پدر : اند هر سه شخصيت تثليث اقدس در ارتباط با نجات عنوان شده

).6 آيه(خداي پسر گرديم بحسب اميد شده، وارث مي نتيجه فوري تولد تازه ما اين نيست كه ما به فيض او عادل شمرده 7 :3

از طريق نجاتي كه در مسيح عيسي هست، خدا بوسيله عمل اعجاب انگيز فيض ما را عادل . حيات جاوداني. همه كساني او را دوست دارند مهيا شده است به جهتبراي ارثي كه . شويم و ما به وارثان اوتبديل مي. شمارد مي

.باشد شود اميد ما مي و شبيه شدن ما با او تا به ابد ميهر چيزي كه شامل بودن ما با مسيح كنيم؟ اصل ، آيا ما بخش قبلي را يا بقيه آيه را درك مي»اين سخن امين است«: گويد وقتي كه پولس مي 8 :3

ايم، بايد بر طبق شايستگي همان دعوت باشد ما كه بوسيله چنين فيضي نجات يافته اين بحث به نظر اين مطلب مي .م كه داريم زندگي كنيمعظي

Page 22: تفسیر رساله به تيطس

- ٢٢ -

و اينها را در خدمت خود بكار ) بحث شد 7-1در آيات (كرد بايست بر اين چيزها تأكيد مي پولس ميتواند به اگر چه عبارت اعمال نيكو مي. بست تا ايمانداران كريتي بكوشند كه در اعمال نيكو مواظبت نمايند مي

تعاليمي كه ما را به . ي آن در كل همان عمل خوب و شايسته استمعني مشاغل محترمانه نيز باشد ولي مفهوم اصلهمه تعاليم بايد كاربردهاي شخصي و عملي . كنند عالي و مفيد هستند رفتار نيكوي يك مسيحي معتقد تشويق مي

.داشته باشندر پولس، در روزگا. البته در خدمت مسيحي هميشه دامهايي وجود دارد كه بايد از آنها بر حذر باشيم 9 :3

. وجود داشت... نا معقولي بر سر خوراكهاي پاك و ناپاك، قوانين سبت، نگهداشتن روزهاي مقدس و مباحثات .خواند ثمر و باطل مي منازعاتي بي. ها، چه آسماني و چه بشري وجود داشت نامه بحثهايي بر سر نسب

:ب از اين مسائل در دل خود جاي دهندخادمين خداوند در روزگار ما شايد نصيحت پولس را بوسيله اجتنا براي مثال، بحث قديمي بر پسر اينكه آيا در عشا رباني بايد . مشغوليت با روشهايي متغير از واقعيتهاي روحاني

گويي —از شراب مخمر استفاده كرد يا آب انگور، نان فطير يا نان معمولي، يك فنجان ساده يا فنجانهاي خاص !سائل مهمي هستندمقدس م اينها در كتاب

.محاجه كردن بر سر كلمات . تأكيد بر يك حقيقت، يا يك جنبه آن براي رد كردن همة حقايق مربوطه

.كه معناي آن پوچ گرددي مقدس تا جاي تفسير تمثيلي كتاب .كند بيرون كشيدن مسائلي از كالم به عنوان الهيات كه هيچكس را كمك نمي

.اند شده دهيو آن كش نيا هيبر عل يحيمس يبيصل يو جنگها ياسيمباحثات س ياز كالم به سو شانيا

!شود مسائلي طلف كردن در حالي كه دنيا دارد هالك مي انگيزي است؛ وقت را بر سر چنين چه تراژدي غماو معموالً يك نُت بر ويالُن خود دارد . كند يك بدعتگزار است شخصي كه بر اين مسائل زياد تأكيد مي 10 :3

كند و به زودي او در اطراف خودش گروهي از مردم با دورنمايي منفي را جمع مي. نوازد ا ميو تا مرگ همان رهيچ . كند و آموزه او در جدا كردن كليسا، كار تفريحي وي است او جماعت را تقسيم مي. گيرند بقيه از او فاصله مي

، چنين شخصي از كارش باز نايستاد، اگر پس از يكي دو هشدار. كليسايي نبايد با چنين مسائلي عدي برخورد كنداين اخراج بايد با اين اميد . بايد او را از كليساي محلي اخراج كرد و دگير مسيحيان بايد از ارتباط با او اجتناب كنند

.گيرد كه شخص بدعتگذار توبه كرده و در مورد كالم خدا به موازنه دست يابداز سوي كليسا انجام باشد، پولس رسول چنين فكر كند كه چنين شخصي تهديدي جدي براي كليسا نمياجازه ندهيد كسي 11 :3

او بوسيله تشكيل . رفتار او بيشتر ظاهر سازي است تا رفتار مسيحي. داند شخصي را مرتد و از خود ملزم شده ميرهاي شود چون سرسختانه به شرارت خود پس از هشدا او از خود ملزم مي. كند يك گروه يا دسته گناه مي

.دهد مسيحيان مسئول ادامه مي

)15-12 :3(نتيجه گيري .6

Page 23: تفسیر رساله به تيطس

- ٢٣ -

پولس تصميم داشت كه ارتيماس يا تيخيكس را . رساله با چند رهنمود كوتاه به تيطس به اتمام ميدرسد 12 :3 نسيا؛ كول21 :6 سيان؛ افس4 :20لاعما(ايم ما قبالً تيخيكس را مالقات كرده. براي تسلي تيطس به كريت بفرستد

آيد كه تيخيكس به افس فرستاده شد و نه به كريت، به نظر مي 12 :4از دوم تيموتائوس . ، ولي ارتيماس را خير)7 :4بايست به نيكوپوليس رسد، تيطس مي به محض اينكه او بدانجا مي. پس ارتيماس احتمالً بجاي او به كريت رفت

شهر به نام نيكوپوليس 7حداقل . را در آنجا بسر بردپولس عزيمت داشت تا زمستان ي كهكرد يعني جاي سفر ميدر آن روزگار وجود داشت، ولي اكثر مفسرين معتقدند كه تيطس يكي از آنها را كه در اپيرس واقع در يونان غربي

.بود مد نظر داشته استنامه پولس را شايد آنها كساني بودند كه. زيتياس خطيب و اپلس —شد تيطس بايد منتظر مهماناني مي 13 :3

كاتب، كسي كه به تفسير شريعت و —وجود داشت ) وكيل(در آن روزگار دو نوع خطيب . رساندند به تيطس ميدهم كه همان كاتب را در من ترجيح مي. داد در واقع كار وكيل مدافع را انجام مي ي كهپرداخت و كس قوانين مي

شايد او خوانده شده . تر است ايم ولي اولي محتمل داشت مانده ما در اينكه زيتياس به كدام تعلق. نظر داشته باشماگر او يك وكيل ). 9 آيه(بود تا به كمك تيطس برود و در حل مسائل شريعت موسي در كريت به او كمك كند

تنها اپلس ديگري كه نامش در عهدجديد آمده است ! بود مدافع قوانين اجتماعي بود، پس شخص صادقي بايد ميگويد كه كه پولس به تيطس مي وقتي. شايد اين همان مرد باشد. شود و اول قرنتيان ديده مي 28–24 :18ال در اعم

اين دو نفر را در سفر ايشان به سعي امداد كن منظورش ترغيب او براي مهمان نوازي از ايشان تا حيني كه در .باشد ريت هستند و بر طرف كردن نيازهاي مسافرتشان از آنجا ميك

داد كه مهمان نواز باشند و از مريضان و تعليم مي) كسان ما(تيطس ميدبايست به ديگر مسيحيان 14 :3بجاي كار كردن براي رفع . داغديدگان مراقبت نموده و در برابر كساني كه در احتياج هستند سخاوتمند باشند

سهيم شدن درآمد خود با ديگران بايست ديد مسيحيان داشته و براي هاي خود، ايشان مي احتياجات و خواستهشد كه ايشان از بدبختي و غم يك زندگي اين امر باعث مي). ب نگاه كنيد28 :4 به افسسيان(بودند حريص مي

.رها شوند) نسبت به نجات دهنده(ثمر و غير وفدارانه بيكشورهايي كه جمعيت در . تحيات پاياني نبايد چنان خوانده شود كه گويي تكراري و كم اهميت هستند 15:3

گيرند، اين كلمات منتقل كننده درجه عظيمي از محبت، مسيحيان كم است و آنها مورد جفا و تحقير قرار ميرسانند و از تيطس خواسته شده بود تا به همه كساني كه با پولس بدند به تيطس سالم مي. دوستي و تشويق هستند

اش را با همان محتوايي باالخره پولس نامه. دارد سالم برساند هر كس كه پولس و همكارانش را در ايمان دوست .رساند ـ فيض خداوند كه بر زندگيشان حاكم بود به اتمام مي

آمين. فيض با همگي شما باد