4
ﻣﯽﺷﻮد اﺟﺘﻤﺎﻋﯽاﺿﺎت اﻋ وارد ﭘﻨﻬﺎ ﺻﻮرت ﺑﻪ ﺷﮑﺴﭙ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺷﮑﺴﭙ ﻣﺮگ ﺳﺎﻟﮕﺮد ﭼﻬﺎرﺻﺪﻣ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﺑﻪ( ﺑﯿﺎن آزادیﺻﺪای) اﯾﻨﺪﮐﺲﻠﻪی وﯾﮋهﻧﺎﻣﻪی ﺳﺮﻣﻘﺎﻟﻪی ﺟﻮ ر: ﺳﺮدﺑ ﻗﻠﻢ ﺑﻪزاﻧﮋادﯾﻦﻪی ﺗﺮ: ﻣﻘﺪﻣﻪ ﺳﺎﻟﮕﺮد ﭼﻬﺎرﺻﺪﻣ آﺳﺘﺎﻧﻪی در ﮐﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻣﻌﺮ را ﺷﮑﺴﭙ وﯾﮋهﻧﺎﻣﻪی ﺳﺎﻧﺴﻮر، در اﯾﻨﺪﮐﺲﻠﻪی ﺳﺮدﺑ ﺟﻮ ر ﺳﺮاﺳﺮ در دﺷﻮار ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺑﺎی درﮔ و ﺳﺎﻧﺴﻮر زدن دور ﻣﻨﻈﻮر ﺑﻪ اوﺎﯾﺸﻨﺎﻣﻪﻫﺎی از اﺳﺘﻔﺎده ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ﺑﺮرﺳﯽ ﺑﻪ او ﻣﺮگ و روﻣﺌﻮ از ﺟﺪﯾﺪ ﭘﯿﺸﮕﺎﻣﺎﻧﻪی اﺟﺮای و ﺟﻨﻮ آﻓﺮﯾﻘﺎی آﭘﺎرﺗﺎﯾﺪ دوران در اﺗﻠﻠﻮ ﺗﺎ ﺑﺎﻟﯿﻮودی اﻗﺘﺒﺎسﻫﺎی از ﻣﯽﭘﺮدازد، دﻧﯿﺎ. ﺻﺮﺑﺴﺘﺎن و ﮐﻮزوو ﺗﺌﺎﺗﺮﻫﺎی ﻣﯿﺎن ژوﻟﯿﺖ ﭘﺮداﺧﺘﻪ آنﻫﺎ ﺑﻪ ﻣﯽﺑﺎﯾﺴﺖ اﻣﺎ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ، راﺣﺖ داﺳﺘﺎنﻫﺎ ﮔﺎه. ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﻣﺎ ﺑﻪ اﺟﺘﻤﺎع درﺑﺎرهی درﺑﯿﺎﯾﺪ، ﮐﻪ ﺷﮑﻠﯽ ﻫﺮ ﺑﻪ ﺗﺌﺎﺗﺮ. ﺷﻮد ﻣﺎﻧﻊ اﻃﺮاف در را ﺧﻮد راه ﮐﻪ اﺳﺖ ﺑﺎزﯾﮕﺮا ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ ﻣﯽﮐﺸﺪ، ﭼﺎﻟﺶ ﺑﻪ را ﻣﺎ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ واﻗﻌﯿﺖﻫﺎی ﮐﻪ داﺳﺘﺎنﻫﺎ ﮔﻔ اﯾﻦ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ«ﺗﺎر» ﯾﺎ« ﭘﺬﯾﺮشﻣﻮرد» ﺎﯾﺸﻨﺎﻣﻪﻧﻮﯾﺴﺎن ﮐﺎرﻫﺎی اﺟﺮای اﺳﺘﺒﺪادی، و اﻗﺘﺪارﮔﺮا ﮐﺸﻮرﻫﺎی در. ﺑﯿﺎﺑﻨﺪ.ﯽﺷﻮد داده اﺟﺎزه آنﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﺎدی درﺣﺎﻟﺖ ﮐﻪدازﻧﺪ ﻣﺸﺨﺼﯽ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺪﻫﺪ ﺑﺎزﯾﮕﺮان ﺑﻪ را اﻣﮑﺎن ﺑﺮﭽﻨﺎن ﺗﻮرﻫﺎ ﮐﻪ ﺟﺎ در اﻣﺎ. اﺳﺖ ﺗﻮر ﺑﺪون ﮐﺮدن ﺑﺎزی ﺗﻨﯿﺲ ﻣﺎﻧﻨﺪ آزاد ﺷﻌﺮ ﻧﻮﺷ ﮐﻪ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﺷﺎﻋﺮ ﻓﺮاﺳﺖ راﺑﺮت اﺟﺮاﻫﺎی ﺷﻮد، روﺑﺮو ﻣﺴﺌﻮﻟ ﺳﻮی از ﺳﺮﺳﺨﺘﺎﻧﻪﺗﺮیﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ اﺳﺖ ﮑﻦ ﺟﺪﯾﺪ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﺎن ﮐﺎر و ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺧﻮد ﺟﺎی ﺳﺮ

چگونه شکسپیر به صورت پنهانی وارد اعتراضات اجتماعی میشود

Embed Size (px)

DESCRIPTION

سرمقاله‌ی ویژه‌نامه‌ی مجله‌ی ایندکس (صدای آزادی بیان) به مناسبت چهارصدمین سالگرد مرگ شکسپیر به قلم سردبیر:ریچل جولی ترجمه‌ی شیرین میرزانژاد

Citation preview

Page 1: چگونه شکسپیر به صورت پنهانی وارد اعتراضات اجتماعی میشود

چگونه شکسپربیربر به صورت پنهاىبنىبی وارد اعربتربراضات اجتماعی می‌شود

سرمقاله‌ی ویژه‌نامه‌ی جممجمجله‌ی ایندکس (صدای آزادی بیان) به مناسبت چهارصدمنبینبن سالگرد مرگ شکسپربیربر به قلم سردبربیربر:رجبیجبچل جوىللىلی

ترمججمجمه‌ی شربیربرین مربیربرزانژاد

مقدمه:

رجبیجبچل جوىللىلی سردبربیربر جممجمجله‌ی ایندکس در سانسور، ویژه‌نامه‌ی شکسپربیربر را معرىففىفی می‌کند که در آستانه‌ی چهارصدمنبینبن سالگرد مرگ او به بررسی چگونگی استفاده از مبنمبمایشنامه‌های او به منظور دور زدن سانسور و درگربیربری با مسائل دشوار در سراسر ىببىبی و اجرای پیشگامانه‌ی جدید از رومئو و دنیا می‌پردازد، از اقتباس‌های بالیوودی تا اتللو در دوران آپارتاید آفریقای جنو

ژولیت میان تئاترهای کوزوو و صربستان. تئاتر به هر شکلی که دربیاید، درباره‌ی اجتماع به ما می‌گوید. گاه داستان‌ها راحت نیستند، اما می‌بایست به آن‌ها پرداخته

شود. گفنبتنبن داستان‌هاىبیىبی که واقعیت‌های اجتماعی ما را به چالش می‌کشد، نیازمند بازیگراىبنىبی است که راه خود را در اطراف مانع بیابند. در کشورهای اقتدارگرا و استبدادی، اجرای کارهای مبنمبمایشنامه‌نویسان «مورد پذیرش» یا «تارجبیجبخی» می‌تواند این

امکان را به بازیگران بدهد که به موضوعات مشخصی بربپربردازند که درحالت عادی به آن‌ها اجازه داده مبنمبمی‌شود. رابرت فراست شاعر می‌گوید که نوشنبتنبن شعر آزاد مانند تنیس بازی کردن بدون تور است. اما در جاىبیىبی که تورها مهھمهمچنان بر سر جای خود هستند و کار نویسندگان جدید ممممممکن است با جممجمخالفت سرسختانه‌تری از سوی مسئولنبینبن روبرو شود، اجراهای

Page 2: چگونه شکسپیر به صورت پنهانی وارد اعتراضات اجتماعی میشود

چخوف، شکسپربیربر و سیسرو می‌تواند فرصت‌هاىبیىبی هرچند اندک اجبیجبجاد کند. به مناسبت چهارصدمنبینبن سالگرد مرگ شکسپربیربر، مبیمبم به نوشته‌های فرزند اسربتربراتفورد و این‌که چرا مهھمهمچنان در سرتاسر جهان اجرا می‌شوند. در این مسشمسماره نگاهی می‌انداز

یکی از چالش‌های تئاتر این است که باید مهھمهمواره برای مبتمبماشاچیان قابل درک باشد، چه جوان، چه پربیربر و چه هرکس دیگر میان این دو. مبنمبمایش‌های شکسپربیربر شجاعانه، صرحتیحتح و درباره‌ی مسائل معمول و مشخص است. بدون شک به مهھمهمنبینبن دلیل است که نوشته‌های او برای زماىبنىبی بدین‌حد طوالىبنىبی موثر واقع شده است، در حاىللىلی که دیگر نویسندگان به دست فراموشی

سربپربرده شده‌اند. این جذابیت و ارتباط، مهھمهمچنان برای نویسندگان یک چالش است. پس از دوران دانشگاه، به مدت چند ماه در تئاتر «هال ک» مشهور و افسانه‌ای در مسشمسمال شرق انگلستان مشغول به کار شدم که توسط جان گادبر، مبنمبمایشنامه‌نویس و مدیر ترامبیمبم هربنربری این جممجمجموعه اداره می‌شد. کاری که گادفر در این شهر کارگری که کمربتربر کسی در آن فکر می‌کرد:«بیایید امشب بریه مبنمبمایش ببینیم!» اجبنجبجام داد، این بود که مبنمبمایشنامه‌هاىبیىبی را نوشت و کارگرداىبنىبی کرد که به نظر می‌رسیدند درباره‌ی مردم

عادی و مسائل عادی باشند. مشهور‌ترین آن‌ها، «بانسرها»، درباره‌ی کساىبنىبی است که مسئول امنیت درب ورودی کلوب‌های شبانه هستند. [ت.م: بانسر به کساىبنىبی می‌گویند که در کلوب‌های شبانه و بارها کار می‌کنند و با کنربتربرل ورود افراد و اخراج افراد دردسرساز مسئول برقراری نظم و امنیت آن‌جا هستند.] بانسرها داستاىبنىبی جالب و خنده‌دار درباره‌ی زندگی عادی بود. بسیاری از مردم برای می‌زدند‐ بار شربیربر توزیع ماشنبینبن‌ میلیون‌ها که جاىبیىبی ‐نزدیک هال از جممجمحقری جببجبخش در تئاتر کوچک سالن به آن دیدن ىببىبی است و به خانواده‌ها و می‌آمدند. مردمی که در حالت عادی به تئاتر مبنمبمی‌رفتند فکر می‌کردند که بسیار هم کار خودوستانشان هم می‌گفتند که مبنمبمایش خنده‌داری است و به این ترتیب مردم بیشربتربر و بیشربتربری به دیدن مبنمبمایش‌های گادبر می‌رفتند. یک ماه پیش دوباره بانسرها را خواندم و متوجه شدم (فکر می‌کنم فراموش کرده بودم) که این مبنمبمایش چربیربزی بیشربتربر از یک مبنمبمایش خنده‌دار بود. در این مبنمبمایش مسائل واقعی درباره‌ی این‌که مردم چطور زندگی می‌کنند، رویایشان تفاسربیربر مهم. مسائل سخت. مسائل می‌شود. مطرح کند تغیربیربر باید چربیربزی چه و می‌آیند کنار زندگی با چطور چیست،

اجتماعی. هبنهبهفته در میان شوخی‌ها. گاه می‌سازد. به این دلیل است که گاه دولت‌ها از آن می‌ترسند. و به این تئاتر این‌گونه ما را از زندگی فراتر از شهرهامبیمبمان آدلیل است که در جاىبیىبی دیگر، و جبتجبحت نوع دیگری از حکومت، مبنمبمایشی مانند بانسرها می‌تواند پیام اجتماعی‌اش را از زیر تیغ سانسورچیاىبنىبی که فکر مبنمبمی‌کنند این مبنمبمایش چربیربزی جز گفتگوی چند مرد چاق و کچل که دربان یک کلوب شبانه‌ی

درب‌وداغان هستند باشد، به در برببربرد. اما نقش دیگر داستان‌ها، مبنمبمایش‌ها و هربنربر این است که آن‌ها قدرت شوراندن، اعربتربراض و گفنبتنبن چربیربزهاىبیىبی را دارند که به طور معمول مبنمبمی‌توان گفت. گاه داستان‌ها موجب می‌شوند آن‌چه عصباىبنىبی‌کننده، جبتجبحریک‌آمربیربز و خارج از عرف است، قابل پذیرش

به نظر برسد. گاه داستان می‌تواند به مکان‌هاىبیىبی برود که روزنامه‌ها مبنمبمی‌توانند، امامهھمهمچنان با واقعیت سروکار دارند. وحشت و اهبتهبهامات قدرت مسئله‌ی به تا کرد استفاده سِیلم جادوگران کمه‌ی جممجمحا از (١٩۵٢) آهنگری» مبنمبمایش «بوته‌ی کمات دوره‌ی مک‌کارىبتىبی و اهبتهبهام به «کمونربیربزمبنمبم» که منجر به بیکار شدن هزاران نفر و قرار گرفنبتنبن در لیست عمومی در جممجمحاکمات در ماساچوست (٣-١۶٩٢) بود که در آن گروهی از کمات جادوگران سیلم جممجمجموعه‌ای از جممجمحا سیاه شد بربپربردازد. [جممجمحاکمه قرار دادند و منجر به اعدام بسیاری از آن‌ها شد.][ت.م: جوزف ىبیىبی و جممجمحا مردم را به اهبتهبهام جادوگری مورد بازجوىبیىبی گسربتربرده درباره‌ی مک‌کارىبتىبی سناتور مججمجمهوری‌خواه آمریکاىبیىبی بود که در سال‌های ١٩۵٠-۵۴ مبتکر طرح جبتجبحقیقات و بازجونفوذ کمونربیربزم در زندگی عموم مردم آمریکا و جلوگربیربری از آن بود.] مردم، از پست‌چی‌ها تا هبتهبهیه‌کنندگان هالیوود احضار می‌شدند تا مستندات خود را به کمیته‌ی فعالیت‌های غربیربرآمریکاىبیىبی‌ ‐که هدف آن شناساىبیىبی و انزوای افراد با گرایش‌های چپ ک بود‐ارائه کنند. [ت.م: این کمیته در ابتدا در طول جنگ جهاىبنىبی دوم و دیدگاه‌های کمونیسىبتىبی به عنوان افراد خطرنابرای شناساىبیىبی افراد با گرایش‌های نازی تشکیل شده بود اما بعد از جنگ با هدف شناساىبیىبی عناصر نفوذ کمونربیربزم به فعالیت خود ادامه داد.] علربیربرغم فضای متشنج و سرشار از وحشت دوران «سرخ‌ زیر جبتجبخت»* که ستارگاىبنىبی مهھمهمچون چارىللىلی چاپلنبینبن

Page 3: چگونه شکسپیر به صورت پنهانی وارد اعتراضات اجتماعی میشود

و اورسون ولز را وادار به خروج از کشور کرد، میلر مهھمهمچنان قادر بود که مبنمبمایش‌هایش را به تولید برساند. پس از این مهھمهمه سال، کالسیک اما مهھمهمچنان مرتبط است. [*سرخ‌ زیر جبتجبخت: ترکیىببىبی از سرخ به معنای کمونیست و ترس مهھمهمیشگی کودکان از هیوالهای زیر جبتجبخت است و اشاره به دوراىبنىبی دارد که با متشنج کردن فضا علیه تفکرات کمونیسىبتىبی، مردم را از وجود

کمونیست‌ها در نزدیکی خودشان می‌ترساندند.] کمات سیلم و مک‌کارىبتىبی برای آن‌ها که به آن فکر می‌کردند روشن بود. اما گاه آن‌ها که به کار سانسور شباهت‌های میان جممجمحا

گماشته شده‌اند، اهل فکر کردن نیستند. برای مهھمهمنبینبن ایده‌ها از زیر دستشان درمی‌رود. و این می‌تواند مفید باشد. توجه که دسته آن برای تنها دارد. مبنمبمایشنامه‌هایش میان در زیادی بسیار قدرت و اهللهلھام جنجال، البته هم شکسپربیربر هم و به ژولیده‌ پربیربروان روحیه‌ی پنجم برای باال بردن هربنربری فصیح و خروشان خطابه‌ی است. روشن کمربتربر مبنمبمی‌کنند، رجبیجبخته‌اش برای این‌که به جنگ دمسشمسمىبنىبی بزرگ‌تر بروند به هیچ وجه آرام و از دور خارج شده نیست:«ما اندک مردان، ما اندک مردان سعادت‌مند، ما جرگه‌ی برادران، چه، هر آن‌که امروز در کنار من خونش را بریزد، می‌باید برادر من باشد.»

خطابه‌ی هربنربری پنجم هنوز هم می‌تواند در صف‌آراىبیىبی و جبتجبجدید قوای سربازان به کار آید. هنوز هم به نظر مرتبط و جهت‌دار به نظر می‌رسد. اما با این وجود، چون شکسپربیربر شکسپربیربر است، ایده‌ها و سخنانش بیش از دیگران از قلم قرمز و ىببىبی‌رحم سانسور می‌گریزد. احتماالً سانسورچی‌ها و حکومت‌ها با خود می‌اندیشند که :«سال‌ها از تارجبیجبخش گذشته است. مبنمبمی‌تواند

ضرری داشته باشد.» مبیمبمبابوه، شکسپربیربر ایده‌های اعربتربراض را از سد آن‌ها که چربیربزهاىبیىبی از این قبیل را وتو بدین‌ترتیب در برخی کشورها از مججمجمله زمهھمهمه این تئاتری کمپاىبنىبی‌های برای که او کشور در می‌گوید مبنمبمایشنامه‌نویس، مومجچمجموا، زازا الربیربزابتا می‌کرد. قاچاق می‌کنند، جممجمحدودیت وجود دارد، ظاهراً شکسپربیربر می‌تواند از میان سوراخ‌های تور رد شده و داستان‌های کهولت یک شاه (شاه لربیربر) و کم حا یک طوالىبنىبی روزهای آخرین که مبیمبمبابوه ز شهروندان برای این بربپربروراند. را سزار) (ژولیوس رهرببربر یک سرنگوىبنىبی

ساحللحلخورده را سربپربری می‌کنند بسیار مهم است. او می‌گوید نوشته‌های شکسپربیربر مهھمهمچنان در کارش اهللهلھام‌جببجبخش است. اما داشنبتنبن نشان شکسپربیربر مهھمهمیشه به این معنا نیست که تولیدات تئاتری از از قلمرو گسربتربرده‌ی قانون می‌گریزند. در سال ١٩٨١ در ترکیه، رویای نیمه‌شب تابستان مهھمهمزمان با به روی کار آمدن دولت نظامی، به روی صحنه رفت. آن‌گونه که سردبربیربر ترک ایندکس، کایا گنچ در این جممجمجله بیان می‌کند، هرگونه رویداد عمومی، مقاله‌ی روزنامه، شعر یا تولیدات هربنربری که کوچک‌ترین ذره‌ی جممجمخالفىبتىبی با مقامات نظامی به مهھمهمراه داشت، با جممجمجازات حتمی روبرو بود. این مبنمبمایش به نظر می‌رسید که رابطه‌ی میان الیت و بقیه‌ی اجتماع (شش‌نفری که در رویای نیمه‌شب تابستان، مبنمبمایش در مبنمبمایش را بازی می کنند) و این‌که چگونه پایگاه اجتماعی به عنوان ابزار قدرت استفاده می‌شود را برجسته می‌کند. هشت‌نفر از گروه بازیگری طی چند ماه

پس از آن با سرهای تراشیده سر از زندان درآوردند. مبنمبمایش از زیر تیغ سانسور فرار نکرد. مورد توجه قرار گرفت. جممجمجله‌ی به است، داده اجبنجبجام ترکیه در را اثر این از برداشت آخرین که آیدوغان کمال ترکیه، تئاتر پیشرو کارگردان ایندکس می‌گوید این مبنمبمایش ارتباطی قوی با مشکالت امروز ملتش دارد. او کشمکش میان اشتیاق و قانون، و رویای

جنگل که اشتیاق و برابری در آن حکمفرماست را به موازات یکدیگر می‌بیند. کس در مقاله‌ای بلند از رابطه‌ی عشق‐نفرىبتىبی که آمریکا با شکسپربیربر داشته و دارد صحبت می‌کند. در مسشمسماره‌ی اخربیربر، ژان فا** معتقد بودند که تئاتر نامناسب و غربیربرقابل قبول است و به هرزگی آن با اخم نگاه می‌کردند. [ت.م: بنیان‌گذاران پیورینبتنبن‌‌سده‌های در انگلیسی شده اصالح پروتستان‌های از گروهی نام پارسایان یا (Puritans :انگلیسی (به **پیورینبتنبن‌ها شانزدهم و هفدهم میالدی بود که پشتیبان پالودن کلیسای انگلستان از هر گونه رسم کاتولیک رومی بودند و اعتقاد ىبیىبی اصالح شده است. پیورینبتنبن‌ها بر این باور بودند که حال که خدا گروهی را داشتند که کلیسای انگلستان تنها به طور جزفرادست گروه دیگر گذارده، پس این فرودسىبتىبی باید در جامعه رعایت شود و فرودستان فرمان‌بردار فرادستان باشند. سخت گرفنبتنبن بر پیورینبتنبن‌ها در انگلستان، به کوچیدن شان به آمریکا اجبنجبجامید و با کوچ گسربتربرده‌ی پربیربروان این مکتب، پای این کیش به آمریکا هم گشوده شد و نوآبادهای انگلیسی کانون پیورینبتنبن‌ها شدند.] بنابراین این ملىبتىبی است دارای هسته‌ی کن سا که کس فا است. تضاد در بیان آزادی کشور، آن اساسی قانون اول متمم به پایبندی با که سانسور اساسی

Page 4: چگونه شکسپیر به صورت پنهانی وارد اعتراضات اجتماعی میشود

لس‌آجبنجبجلس است، توضیح می‌دهد که چرا شکسپربیربر مهھمهمچنان والدین را با مبنمبمایش‌هایش درباره‌ی مهھمهمه‌چربیربز ‐از خودکشی در «شکسپربیربر آمریکاىبیىبی نشریه‌ی سردبربیربر پاسربتربر، کرن گیل می‌کند. ناراحت قانوىبنىبی‐ سن زیر جنسی رابطه‌ی تا نوجواىبنىبی کس می‌گوید:«شکسپربیربر به ما از خود جممجمحرمانه‌مان می‌گوید و این مهھمهمان چربیربزی است که مردم از آن کوارترىللىلی» به ژان فا

می‌ترسند.» ىبیىبی مبنمبمایش‌های نویسندگان مورد پذیرش می‌تواند جممجمخالفت و اعربتربراض را در کشورهاىبیىبی که وجود هربنربرهای درحاىللىلی‌که از سومبنمبمایشی در آن‌ها به شدت کنربتربرل می‌شود، قاچاق کند، از سوی دیگر مهھمهمگام با حرکت ملت‌ها به سوی دموکراسی، جممجمخاطب عام نربیربز می‌بایست از تئاترش انتظار و طلب جممجمحتواىبیىبی برانگربیربزاننده‌تر، جبتجبحریک‌آمربیربزتر و علناً چالش‌برانگربیربز داشته باشد، مهھمهمچنان مبیمبم، که پذیرای اساتید جممجمحرز تئاتر است. ما مهھمهمه باید چشم‌به‌راه نشانه‌هاىبیىبی از آن زمان باشیم.ر ما در اجبتجبحاد این دو موفق شو

مطمئنم که این اجبتجبحاد چهره‌ی تئاتر قرن ٢١ را تغیربیربر خواهد داد.