1000
ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻣﻘﺎﻻت ﺧﺮدي ﻫﺴﺘﻨﺪ، اﻣﺎ ﭘﺎدﺷﺎﻫﺎﻧﯽ ﮐﻪ در ﮐﻮه ﻫﺎ ﭘﺮورش ﻣﯽ ﯾﺎﺑﻨﺪ، ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ اﻓﺮادي ﻧﺎﺗﻮان و ﺑﯽ ﺧﺮد ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻠﮑﻪ از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ واﺳﺘﺜﻨﺎﯾﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻫﺎي ﺣﻤﺎﺳﻪ اﻧﺪ. ﺷﺎﻫﺎﻧﯽ ﮐﻪ در ﺑﺎﻻ ﻧﻘﻞ ﺷﺪ ﺑﺪون اﻏﺮاق ﺑﺎارزش ﺗﺮﯾﻦ ﺷﺎﻫﺎن ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ اﻧﺪ ﮐﻪ ﮐﺸﻮر را از ﺗﻬﺪﯾﺪات ﺧﺎرﺟﯽ ﻧﺠﺎت ﻣﯽ دﻫﻨﺪ و ﺗﺎ ﺣﺪودي اﺣﯿﺎ ﮐﻨﻨﺪه ي ﺟﺎﻣﻌﻪ ي ﺑﺤﺮاﻧﯽ ﭘﯿﺶ از ﺧﻮد ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه ي دو ﺧﻮﯾﺶ ﮐﺎري ﮐﻮه ﻫﺎﺳﺖ، ﯾﮑﯽ ﻧﻘﺶ زاﯾﺎﯾﯽ، ﺣﯿﺎت و ﻧﺸﻮ و ﻧﻤﺎي آن ﻫﺎ و در ﮐﻨﺎر و ﻫﻢ ﻋﻨﺎن آن، ﻧﻘﺸﺸﺎن در ﭘﺎﻟﻮده ﺳﺎزي ﺑﺸﺮﯾﺖ از ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺪي. ﻫﺮآﻧﮑﻪ ﺑﺮ ﻓﺮاز ﮐﻮه ﻫﺎ ﮔﺎم ﻣﯽ ﻧﻬﺪ، در ﺟﻬﺎن ﺗﺨﻢ ﻧﯿﮑﯽ ﻣﯽ ﭘﺮاﮐﻨﺪ و ﯾﺎ اﮔﺮ ﻧﻬﺎدش ﺑﺪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺗﺨﻤﺶ از ﺟﻬﺎن ﻣﺤﻮ ﻣﯽ ﮔﺮدد. در اداﻣﻪ ﺑﯿﺶ ﺗﺮ ﭘﯿﺮاﻣﻮن اﯾﻦ وﯾﮋﮔﯽ ﺑﺤﺚ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. در ﺣﻘﯿﻘﺖ ﮐﻮه ﻫﺎ ﻧﻘﺶ زاﯾﺸﯽ و ﭘﺮورشِ دﻫﻨﺪﮔﯽ اﻫﻮراﯾﯽ و ﺳﭙﻨﺪي دارﻧﺪ و آن ﻫﺎ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ در ﭘﺮورش اﻓﺮاد ﺗﺄﺛﯿﺮﮔﺬارﻧﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻮﺟﺪ ﺗﺮﺑﯿﺖ و رﺷﺪ ﻣﺜﺒﺖ و اﻧﺴﺎﻧﯽ آن ﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﻫﺴﺘﻨﺪ.3 - دادﮔﺮي ﯾﮑﯽ از وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎي ﮐﻮه ﻫﺎ ﻧﻘﺶ دادﮔﺮاﻧﻪ ي آن ﻫﺎﺳﺖ. ﮐﻮه ﻫﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻗﺪاﺳﺘﯽ ﮐﻪ دارﻧﺪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻣﮑﺎن ﻫﺎ ﺑﺮاي اﺟﺮاي ﻋﺪاﻟﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ. در اﺳﻄﻮ ره ﻫﺎي زردﺷﺘﯽ ﻧﯿﺰ ﻋﺪاﻟﺖ ﺑﺮ ﻓﺮاز ﮐﻮه ﻫﺎ ﺑﺮﻗﺮار ﻣﯽ ﺷﻮد. ﺳﻪ اﯾﺰد ﻣﻬﺮ، رﺷﻦ و ﺳﺮوش ﺑﺮ ﻓﺮاز ﮐﻮه اﻟﺒﺮز ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ اﻋﻤﺎل اﻧﺴﺎن ﻫﺎ ﻣﯽ ﭘﺮدازﻧﺪ. آن ﻫﺎ اﻋﻤﺎل اﻧﺴﺎن ﻫﺎ را از ﺧﺎﻧﻪ ي ﺳﺮود ﺧﺎرج ﻣﯽ ﺳﺎزﻧﺪ و ﺑﻪ ﺷﮑﻠﯽ دﻗﯿﻖ ﺑﺎ ﻗﺮار دادﻧﺸﺎن در ﺗﺮازوﯾﯽ ﻣﯽ ﺳﻨﺠﻨﺪ. اﮔﺮ اﻋﻤﺎل ﻧﯿﮏ ﻓﺮد ﺑ ﺮ اﻋﻤﺎل ﺑﺪ ﻓﺰوﻧﯽ داﺷﺖ، او را ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺘﺶ ﻣﯽ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪ، اﮔﺮ اﻋﻤﺎل ﺑﺪ ﺑﺮ اﻋﻤﺎل ﻧﯿﮏ ﭼﺮﺑﯿﺪ، وي را ﺑﻪ دوزخ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و اﮔﺮ اﻋﻤﺎل ﻧﯿﮏ و ﺑﺪش ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﻮد، در ﻫﻤﯿﺴﺘﮕﺎن ﺟﺎي اش ﻣﯽﻫﯿﻨﻠﺰ،) . دﻫﻨﺪ1386 : 96 اﯾﻦ دادﮔﺮي در( ﺣﻤﺎﺳﻪ ﻫﻢ در ﺑﺎﻻي ﮐﻮه ﻫﺎ اﻧﺠﺎم ﻣﯽ ﺷﻮد، ﯾﻌﻨﯽ ﮐﻮ ه ﻫﺎ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﮑﺎن ﺑﺮﻗﺮاري ﻋﺪاﻟﺖ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽ ﮔﺮدﻧﺪ. در اﯾﻦ ﺟﺎ ﺑﻪ دو ﻣﻮرد ﻣﻬﻢ اﺷﺎره ﻣﯽ ﮔﺮدد: ﺿﺤﺎك در اوﺳﺘﺎ ﯾﮑﯽ از دﯾﻮان اﺳﺖ. وي داراي ﺳﻪ ﺳﺮ، ﺳﻪ ﭘﻮزه و ﺷﺶ ﭼﺸﻢ اﺳﺖ و ﺑﺪﻧﺶ از اﻧﻮاع ﻣﻮذﯾﺎت اﻧﺒﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. او در ﺻﺪد ﺧﺎﻣﻮش ﮐﺮدن ﺷﻌﻠﻪ ي آﺗﺶ ﻣﻘﺪس ﺑﺮﻣﯽ آﯾﺪ ﮐﻪ ﺟﻢ ﻣﺎﻧﻊ او ﻣﯽ ﮔﺮدد و او ﻫﻢ ﺑﻪ اﻧﺘﻘﺎم اﯾﻦ ﻋﻤﻞ، ﺟﻢ را ﺑﺎ اره ﺑﻪ دو ﻧﯿﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. اﻣﺎ ﺣﻼوت ﭘﯿﺮوزي ﺿﺤﺎك ﭼﻨﺪان ﭘﺎﯾﺪار ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ، ﭼﺮا ﮐﻪ ﻓﺮﯾﺪون او را از ارﯾﮑﻪ ي ﻗﺪرت ﺑﻪ زﯾﺮ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ و ﺑﺮ ﭘﺎدﺷﺎﻫﯽ ﺑﯿﺪادﮔﺮاﻧﻪ اش ﭘﺎﯾﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ. رواﯾﺖ ﻓﺮدوﺳﯽ در ﮐﻠﯿﺖ و ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺑﻪ رواﯾﺖ اوﺳﺘﺎ ﻧﺰدﯾﮏ اﺳﺖ. ﺑﺮ آن ﮔﻮﻧﻪ ﺿﺤﺎك را ﺑﺴﺘﻪ ﺳﺨﺖ ﺳﻮي ﺷﯿﺮﺧﻮان ﺑﺮد ﺑﯿﺪار ﺑﺨﺖ ﻫﻤﯽ راﻧﺪ او را ﺑﻪ ﮐﻮه اﻧﺪرون ﻫﻤﯽ ﺧﻮاﺳﺖ ﮐﺂرد ﺳﺮش را ﻧﮕﻮن ﺑﯿﺎﻣﺪ ﻫﻢ آﻧﮕﻪ ﺧﺠﺴﺘﻪ ﺳﺮوش ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﯾﮑﯽ راز ﮔﻔﺘﺶ ﺑﻪ ﮔﻮش ﮐﻪ اﯾﻦ ﺑﺴﺘﻪ را ﺗﺎ دﻣﺎوﻧﺪ ﮐﻮه ﺑﺒﺮ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﺗﺎزﯾﺎن ﺑﯽ ﮔﺮوه ﻣﺒﺮ ﺟﺰ ﮐﺴﯽ را ﮐﻪ ﻧﮕ ﺰﯾﺮدت ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﺳﺨﺘﯽ ﺑﻪ ﺑﺮ ﮔﯿﺮدت

٢٠٠٢ زا ﻪﮑﻠﺑ ،ﺪﻨﺘﺴﯿﻧ دﺮﺧﯽﺑ و ناﻮﺗﺎﻧ يداﺮﻓا … · ٢٠٠٢ ٢٠٠٢ تﻻﺎﻘﻣ ﻪﻋﻮﻤﺠﻣ زا ﻪﮑﻠﺑ ،ﺪﻨﺘﺴﯿﻧ

  • Upload
    others

  • View
    11

  • Download
    0

Embed Size (px)

Citation preview

  • ٢٠٠٢

    ٢٠٠٢

    مجموعه مقاالت

    خرد نیستند، بلکه از یابند، نه تنها افرادي ناتوان و بیها پرورش میخردي هستند، اما پادشاهانی که در کوهترین شاهان نقل شد بدون اغراق باارزشاند. شاهانی که در باالهاي حماسهترین شخصیتترین واستثناییمهم

    پیش ي بحرانیي جامعهدهند و تا حدودي احیا کنندهاند که کشور را از تهدیدات خارجی نجات میشاهنامههاست، یکی نقش زایایی، حیات و کوهکاريي دو خویشدهندهاز خود هستند. بنابراین این موضوع نشان

    سازي بشریت از هر گونه بدي. هرآنکه بر فراز عنان آن، نقششان در پالودههمها و در کنار ونشو و نماي آنگردد. در پراکند و یا اگر نهادش بد باشد، تخمش از جهان محو مینهد، در جهان تخم نیکی میها گام میکوه

    اهورایی دهندگیِها نقش زایشی و پرورشتر پیرامون این ویژگی بحث خواهد شد. در حقیقت کوهادامه بیشها ها نه تنها در پرورش افراد تأثیرگذارند، بلکه موجد تربیت و رشد مثبت و انسانی آنو سپندي دارند و آن

    نیز هستند.دادگري-3

    ها ها به خاطر قداستی که دارند بهترین مکانهاست. کوهي آنها نقش دادگرانههاي کوهیکی از ویژگیشود. سه ایزد مهر، ها برقرار میهاي زردشتی نیز عدالت بر فراز کوهرهبراي اجراي عدالت هستند. در اسطو

    ي سرود ها را از خانهها اعمال انسانپردازند. آنها میرشن و سروش بر فراز کوه البرز به بررسی اعمال انسانر اعمال بد سنجند. اگر اعمال نیک فرد بسازند و به شکلی دقیق با قرار دادنشان در ترازویی میخارج می

    کنند فرستند، اگر اعمال بد بر اعمال نیک چربید، وي را به دوزخ منتقل میفزونی داشت، او را به بهشتش می) این دادگري در 96: 1386دهند. (هینلز، اش میو اگر اعمال نیک و بدش با هم برابر بود، در همیستگان جاي

    گردند. در برقراري عدالت محسوب میترین مکانها مهمهشود، یعنی کوها انجام میهم در باالي کوهحماسهگردد:جا به دو مورد مهم اشاره میاین

    ضحاك در اوستا یکی از دیوان است. وي داراي سه سر، سه پوزه و شش چشم است و بدنش از انواع گردد و او میآید که جم مانع ي آتش مقدس برمیاست. او در صدد خاموش کردن شعلهموذیات انباشته شده

    ماند، کند. اما حالوت پیروزي ضحاك چندان پایدار نمیاو هم به انتقام این عمل، جم را با اره به دو نیم میدهد. روایت اش پایان میکشد و بر پادشاهی بیدادگرانهي قدرت به زیر میچرا که فریدون او را از اریکه

    است.فردوسی در کلیت و ساختار به روایت اوستا نزدیک سوي شیرخوان برد بیدار بخت بر آن گونه ضحاك را بسته سخت

    خواست کآرد سرش را نگونهمیراند او را به کوه اندرونهمی

    به خوبی یکی راز گفتش به گوش آنگه خجسته سروشبیامد همگروهببر همچنان تازیان بیکه این بسته را تا دماوند کوه

    به هنگام سختی به بر گیردتزیردت مبر جز کسی را که نگ

  • ٢٠٠٣نهمین همایش بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی

    به کوه دماوند کردش به بندبیاورد ضحاك را چون نوند )1/53: ج1389(فردوسی،

    کشد، او دو بار قصد طور که در ابیات فوق آشکار است، فریدون ضحاك را در دماوند به بند میهمانجایی که در اساطیر زردشتی ضحاك نماد بدترین آفریدگان و مرگش یکی از کند، اما از آنکشتن ضحاك را می

    ها از گردد؛ چون هنوز زمان مقرري که بديمقدمات پایان جهان است، سروش خجسته مانع از این امر میاب ي زمین رخ بر بندند، فرانرسیده است. ضحاك تا آن زمان باید بر فراز دماوند زندانی بماند. دلیل انتخپهنه

    ها و نقش مثبت آنها در باورهاي مردمان، ریشه در همان این کوه براي اجراي عدالت افزون بر اهمیت کوهدانند. در ها و جایگاه برقراري عدالت میاندیشه اساطیري زردشتیان دارد که دماوند را محل قضاوت روان

    اهریمنی، پتیارگی و ستم باید بر فراز حقیقت این قله با اجراي عدالت ارتباطی تنگاتنگ دارد و ضحاك نماد سرچشمه و منبع عدالت یعنی دماوند عقوبت گردد.

    هاست. کند، مسأله پناه آدمیان از بیداد به آنها را تأیید میي کوهمورد دیگري که به نوعی نقش دادگرانهرا ببوسد و در پی آن اش هايدهد شانهاش سخن گفته شد، به ابلیس اجازه میضحاك که پیش از این درباره

    کشند و مغزشان روید. این مارها خوراکشان مغز آدمی است. هر روز دو جوان را میبر دو کتفش مارهایی میهاي ارمایل و گرمایل وارد دربار بین به نامکه دو خورشگر پاکدین و پیشکنند. تا اینرا خوراك این مارها می

    رهانند و به جاي مغز او از مغز وان را از جور ضحاك میشوند و هر روز یکی از این دو جضحاك می-کنند و سپس آن جوان را به پناه بردن به کوه فرا میگوسفند براي سیر کردن ماران ضحاکی استفاده می

    ي دیگري هم بینیم کوه در این بخش از داستان پناهگاهی براي رهایی انسان از بیداد است. نمونهخوانند. میاش به دست یابد، پایان پادشاهیدهد، این است که ضحاك در پی خوابی درمیستان رخ میکه در این دا

    هاي سست شود تا با نابودي وي پایهفریدون است. پس در پی او از دیاري به دیار دیگر رهسپار میاز ستم گیرد تا جایی که مادر فریدون براي رهایی فرزند در نظر میحکومت خود را مستحکم نماید. پناه

    ضحاکی در امان بماند، کوه است.چنین گفت با مرد زنهار داردوان مادر آمد سوي مرغزار

    فراز آمده است از ره بخردي استاي در دلم ایزدي استکه اندیشهکه فرزند و شیرین روانم یکی استهمی کرد باید کزین چاره نیست

    ستانشوم تا سر مرز هندوببرم پی از خاك جادوستانبرم خوبرخ را به البرز کوهشوم ناپدید از میان گروه

    )1/38: ج1389(فردوسی، تري مکان امنشود، این است که براي رهایی از جور، کوهاي که در این ابیات دیده میترین نکتهمهم

    جهت اجراي تواند آن را مکان مناسبی براي تدارك و آمادگیهاي جهان است و بشر مینسبت به سایر بخشگیرد و حتی ي آسیب قرار میشود در آستانهعدالت در نظر بگیرد، چه وقتی فریدون در مرغزار نگهداري می

  • ٢٠٠٤

    ٢٠٠٤

    مجموعه مقاالت

    گردد، اما پس از حضور در کوه دیگر از آسیب اش توسط لشکریان ضحاك نابود میگاو برمایه و محل زندگیماند.در امان می

    ر بودن و وجود حیوانات درنده همیشه بهترین پناه براي رهایی العبوالبرز به خاطر صعببه هر حال کوهبینیم که نواحی آنها از مصائب و بیدادهاي واقع در نجد بوده است. اگر به تاریخ ایران رجوع کنیم، میانسان

    اند. دیدهتر آسیب میاند یا الاقل کمشده، در امان بودههایی مداومی که به فالت ایران میسوي البرز از یورشها در شاهنامه به پناهگاهی براي بشر جهت رهایی از بیداد بدل گردند.پس پر بیراه نیست کوه

    پاالیندگی-4مزبور ي قداست، ویژگی اي به دورند. شاید در کنار مسألههایی پاك هستند و از هر آلودگیها مکانکوه

    اي است بسیار پاك و باید از هر باشد. آتش پدیدههاها بر فراز کوهدومین دلیل براي قرار گرفتن آتشکدهتوانستند نزدیک گذراندند، میترین تطهیرها را میاي به دور باشد. به آتش بهرام تنها موبدانی که سختآالینده

    ه ککردند که مبادا آن را بیاالیند. دلیل اینپوشیدند و از روبندهایی استفاده میشوند و آنان نیز باید دستکش میبار 1128توانستند به این آتش مقدس نزدیک شوند، روند دشوار تطهیر آن بود. این آتش را مردم عادي نمی

    ها بر پاکی این عنصر سپند داللت دارند. ي این) همه372: 1386کردند. (هینلز، در طول یک سال تطهیر میو قداستش جاي گیرد و کجا بهتر پاکیکننده است، باید در مکانی متناسب باآتش که تا این حد پاك و پاك

    ها همراه و مکمل ها جاي داشتند و کوههاي زردشتی بر باالي کوههاي دور غالب آتشکدهها؟ در گذشتهاز کوهاند.ها براي پاکسازي بشر از هر آلودگی و زشتی بودهاین آتشکده

    ازد، داستان زال زر است. زال وقتی از سها را آشکار میترین داستان شاهنامه که نقش پاکسازي کوهمهمشود پدر، او را موجودي منحوس و اهریمن بنامد.شود سپیدموست. همین مسأله باعث میمادر زاده می

    ي بدنشانچه گویم از این بچهکشانچو آیند و پرسند گردنپلنگ و دورنگ است و گرنه پري استي دیو چیست؟گویم که این بچهچه

    )1/107: ج1389(فردوسی،گونه کند، تا نابود شود و بدینکند و در کنار البرز کوه رهایش میسام، زال را از خانه و کاشانه دور می

    اش از نحوستش در امان بماند. خود و جامعهاز آن بوم و بر دور بگذاشتندبفرمود پس تاش برداشتند

    )1/107: ج1389(فردوسی، جا برد. در اینترین کوه اساطیري ایران، یعنی البرز میو او را برفراز مهمدهدسیمرغ زال را نجات می

    دارند. هر دوي سیمرغ و البرز، که نامشان در حماسه ملی ایران با هم عجین شده است، خویشکاري یکسانیحقیقت زالی گیرند. در ها موجوداتی مقدس و آرمانی هستند که نقش تعلیم و پاالیندگی زال را برعهده میاین

    ي سیمرغ به فراز واسطهاي دور افتاده رها شود، بهکه قرار بود براي نجات یافتن بشر از نحوستش در نقطه

  • ٢٠٠٥نهمین همایش بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی

    که پس از گذر سالیان، زال در اش دیگرگونه شود. طرفه اینرود تا در آنجا سرنوشت و هستیکوه البرز میقدمی و فرهمندي نی همراه بوده است، با خوشگردد و نامش که در آغاز با زشتی و بدشگوجهان شهره می

    شود.عجین میپی پور با فرهیاز آن نیکبه سام نریمان رسید آگهی

    )1/108: ج1389(فردوسی، گردد. وي پس از هبوط از شود. زال از این پس به پدر حماسه بدل میجا روند حماسه دگرگون میاز این

    شود که بس با وجود پیشینش متفاوت است. او دیگر نه تنها موجودي میالبرز و پالوده شدن در آن، تبدیل به هایش، روح حماسه گرياهریمنی نیست، بلکه وجودي اهورایی و حتی نیمه ایزدي است که با تدبیرها و چاره

    شود. ترین رویدادها و نجات بخش ایران زمین در تنگناها تبدیل میساز مهمگردد و به چارهقلمداد میگیري:جهنتی

    اند. ایرانیان هاي مختلف برخوردار بودهاي در میان مردم سرزمینها از دیرباز از اهمیت و اعتبار ویژهکوه-اي داشته است. در میان ویژگیها این ویژگی تبلور ویژهاند و در اساطیر آنهم از این قاعده مستثتنی نبوده

    است. یکی بیش از سایرین در شاهنامه جلوه داشته ویژگیها ذکر شده است، چهار هاي مختلفی که براي کوهگردد. اول در قالب هبوط و هاي مختلف در شاهنامه رؤیت میبه شکلها تقدس است. این ویژگیاز این

    عروج انسان، دیگري به صورت محل پیدایش آتش به عنوان سپندترین عنصر در فرهنگ ایرانی، سوم محل مردان و بقه اجتماعی یعنی کاتوزیان بر فراز آن. چهارم به صورت ظهور دینترین طقرار گرفتن مقدس

    - کنند و در نهایت به شکل محلی براي جنگپارسایان بر باالي آن و نقش کلیدي که در همین مکان ایفا میهاي ش، برخی از نقها به دنیاي حماسهها و ورود آنهاي مقدس و مهم. افزون بر این، با تغییر شکل اسطوره

    گردد. یکی از این ها تقویت میي گیتیگ آنشود و جنبهها و موجودات دیگري محول میها به پدیدهکوهکنند میها زندگیهایی که بر فراز کوهها است که این نقش در شاهنامه به انسانها حیات و زایایی آنویژگی

    - ها برترین شاهان و بزرگیابند، اینزاده و رشد میشود. برخی از شاهان و پهلوانان شاهنامه در کوهمنتقل مییابند، حتی یک مورد پتیارگی، بدذاتی ها پرورش میترین پهلوانان شاهنامه هستند. در میان بزرگانی که در کوه

    ي دیگري است که گذارد. دادگري مؤلفهها صحه میشود که خود بر اهمیت این مکانو ناشایستگی دیده نمیترین دشمنان ایران هاي شاهنامه و یکی از بزرگدهد. ضحاك یکی از بدترین شخصیتها رخ میهبر فراز کو

    شود، در کنار این موضوع بسیاري از افراد در شاهنامه براي رهایی از بیداد به در کوه البرز به بند کشیده میسازد. پاالیندگی ویژگی ا برجسته میها در شاهنامه ري کوهشوند. این موارد نقش دادگرانهها پناهنده میکوه

    سازند و به سوي اهورایی شدن پیش ها هر عنصر ناپاکی را پالوده میهاي شاهنامه است. این مکاندیگر کوهیابد، زال است که عمالً مدبر شاهنامه و رمز ترین شخصیتی که در شاهنامه در کوه پاالیش میبرند. مهممی

    ها که قابل اصالح و پاکسازي مقیم کوهت. افزون بر این موجودات اهریمنیي استاد توس اسخرد در حماسهها باشد.گردند و این هم شاید تأکید دیگري بر نقش پاکسازي کوههاي مختلفی نابود مینیستند، به شکل

    کتابنامه:). از اسطوره تا حماسه، اول، تهران، سخن. 1388آیدنلو، سجاد (-1

  • ٢٠٠٦

    ٢٠٠٦

    مجموعه مقاالت

    سوم، تهران، قطره.بهمن سرکاراتی،يترجمهسطوره بازگشت جاودانه،). ا1390(میرچاالیاده،-2اول، تهران، سروش.نصراللّه زنگویی،يترجمهس، قدس و نامقدم،)1375(میرجاالیاده،-3). پژوهشی در اساطیر ایران، ویراستار: کتایون مزداپور، نهم، تهران، آگه.1391بهار، مهرداد، (-4). نگاهی به تاریخ اساطیر ایران باستان، تحریر سیروس شمیسا، اول، تهران، علم. 1388رداد (بهار، مه-5). فرهنگ اساطیر ایران باستان، اول، تهران، آبگین رایان.1388آبادي، محمد (خرم-6). اوستا، شانزدهم، تهران، مروارید.1391دوستخواه، جلیل (-7اول، تهران، بهجت. ،)ندیدادو). کتاب مغان (1385(هاشمرضی،-8هاي جهان،ترجمه:علی اصغر سعیدي، سوم، تهران، نشر چشمه.ي حماسه).گنجینه1385شالیان، ژرار (-9

    ). حماسه سرایی در ایران، نهم، تهران، امیرکبیر. 1389صفا، ذبیح اهللا (-10ول، تهران، نشر روزنه.). شاهنامه، به اهتمام: توفیق سبحانی، ا1385فردوسی، ابوالقاسم (-11). بندهش، ترجمه: مهرداد بهار، سوم، تهران، توس.1385فرنبغ، دادگی (-12). آب و کوه در اساطیر هند و ایرانی، دوم، تهران، هرمس. 1389اهللا (قرشی، امان-13شم، زرین: پژوهشی در جادو و دین، ترجمه: کاظم فیروزمند، ش). شاخه1388فریزر، جیمز جرج (-14

    تهران، آگاه. ). مازهاي راز، چهارم، تهران، مرکز. 1391الدین (کزازي، میر جالل-15). رؤیا، حماسه، اسطوره، ششم، تهران، مرکز. 1390الدین (کزازي، میرجالل-16ي ایران، نقد و بررسی: مهرداد بهار، ). بنیادهاي اسطوره و حماسه1388کویاجی، جهانگیر کوورجی (-17تهران، آگاه.سوم،

    ). اسطوره زال، اول، تهران، توس. 1379مختاري، محمد (-18). نزهه القلوب، تصحیح محمد دبیرسیاقی، اول، قزوین: حدیث امروز.1381مستوفی، حمداهللا، (-19ي مطالعات فرهنگی. ). روایت پهلوي، اول، تهران، مؤسسه1367میرفخرایی، مهشید (-20)، شناخت اساطیر ایران، ترجمه: ژاله آموزگار و احمد تفضلی، دوازدهم، تهران، 1386هینلز، جان (-21

    نشر چشمه. ها در ایران، دوم، تهران، فرهنگ معاصر. واره). فرهنگ اساطیر و داستان1389یاحقی، محمد جعفر (-22

  • ٢٠٠٧نهمین همایش بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی

    بررسی و تحلیل مضامین اخالقی برگرفته از قرآن کریمدر شعر ابن یمین فریومدي

    1میه حسنعلیانساستادیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه اصفهان

    چکیدهقرآن کریم از ابتداي نزول خود بر پیامبر رحمت (ص) تأثیري ژرف بر همگان داشته است. از جمله

    ها هاي مختلف هستند و ابن یمین فریومدي از آناند شاعران در دورهافرادي که تأثیرات بسیار از قرآن گرفتهی نبوده و بدون شک نه تنها از الفاظ قرآنی جهت غناي اشعار خود بهره گرفته بلکه از معانی واال و مستثن

    هاي قرآنی در شعر خود استفاده کرده است. مفاهیم و ارزشاز این رو مقاله حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی اشعار ابن یمین را مورد کنکاش علمی قرار داده و

    نی مورد استفاده توسط شاعر را بررسیده است. مفاهیم و معانی قرآ، صبر، حکمت قناعتهاي تحقیق بیانگر آن است که ابن یمین به معانی واالي قرآنی چون ترین یافتهمهمها در اشعار خود پرداخته است. آخرت گرایی نظر داشته و به آنیاد مرگ و قرآنی،

    اهیم واال.قرآن کریم، ابن یمین، معانی و مفها:کلیدواژهـ مقدمه:1

    هاي اثرپذیري ادیبان و به خصوص شاعران با طبع حساس و شاعرانه خود از قرآن کریم از یکی از جنبههمان ابتداي نزول این معجزه جاویدان، مفاهیم و مضامین اخالقی و حکمی موجود در قرآن است که شاعران

    اند. گیري از آنها بر غناي شعر خود افزودهبا بهرهاز سوي دیگر بررسی این مفاهیم و مضامین اخالقی و حکمی در آثار بزرگان ادبیات میزان توجه و اهتمام

    دهد. و ازسوي سوم اخالق و مفاهیم آن به عنوان هاي دینی نشان میادیب (شاعر یا نویسنده) را به آموزهو اسالمی همیشه مورد توجه ادباي هاي دینی هاي اصلی فرهنگ ایرانی و نیز تحت تأثیر آموزهیکی از زمینه

    فارسی بوده است.یکی از شاعران شیعی قرن هشتم ابن یمین فریومدي است که توجه وي به اخالقیات در شعرش زبانزد

    هاي دینی را که از پدر فاضل خویش فرا گرفت و خود به نوعی عامل به آنها همگان بوده است. وي آموزهکرد در شعرش به کار گرفته و آنها را به دیگران توصیه کرده است. اجرا میبود و در زندگی زهدمآبانه خود

    از این رو مقاله حاضر به بررسی مفاهیم حکمی و مضامین اخالقی برگرفته از قرآن کریم در شعر ابن پردازد. یمین می

    شده است. اي نیز استفاده روش مورد استفاده در پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است و از روش کتابخانه

    1 . [email protected]

  • ٢٠٠٨

    ٢٠٠٨

    مجموعه مقاالت

    هایی چند درباره ابن یمین انجام شده که اشاره به برخی از آنها نسبت به پیشینه تحقیق اینکه پژوهشخالی از لطف نخواهد بود:

    از منوچهر اکبري، در ضمیمه مجله دانشکده » دنیاگریزي و جهان ستیزي در قطعات ابن یمین فریومدي«ـ .122تا 95، از ص 2، ضمیمه شماره 1380ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران،

    ، 1383از رحمان مشتاق مهر، در نامه پارسی، » کار در خراسان قرن هشتمابن یمین خیامی محافظه«ـ . 78تا 65، ص 33شماره . 30تا 7، ص 45، شماره 1388، از علی اکبر احمدي دارانی، آینه میراث، »حافظ و ابن یمین«ـ هایی از مکتب اسالم، ، از رحمان مشتاق مهر، درس»ث در شعر ابن یمین فریومديتأثیر قرآن و حدی«ـ . 59تا 49، ص 7، شماره 44، سال 1383

    مقاله اخیر اگر چه در ده صفحه تأثیر قرآن و حدیث را بررسیده ولی بیشتر به کاربرد الفاظ قرآنی در شعر ابن یمین اشاره داشته و کمتر به مفاهیم پرداخته است.

    ـ ابن یمین فریومدي: 2امیر محمود بن یمین الدین طغرایی فریومدي خراسانی معروف به ابن یمین در اواخر قرن هفتم در

    ). صاحب 416، 1373فریومد متولد شد و در سایه عنایت و توجه پدر فاضل خود تربیت یافت (یاسمی، ع، زاهد، عرفان مذاق، درویش مشرب و داراي ادیبی فاضل، شاعر، قان«کند: ریحانۀ األدب از وي چنین یاد می

    صفات حمیده و خصال پسندیده و از اکابر عرفا و ارباب سیر و سلوك به تکمیل و تهذیب آداب و اخالق اش متوسط بوده باز هم صوري و معنوي پرداخته و با زراعت امرار معاش نمودي و با آنکه قریحه شعري

    و نصایح و شهامت و عزت نفس و علو همت و مفاسد چاپلوسی و اشعار او به وواسطه اشتمال بر اخالقمذمت رهین منت بودن ناکسان و مطالب حکمت و عرفان محل توجه دانشمندان و نقل مجلس شاه و وزیر و

    ، ابن یمین). 1349(مدرس، » برنا و پیر شده ودر مضمون خود بی نظیر ودر حکم امثال دائر استدرگذشت و در فریومد در کنار قبر پدرش به خاك سپرده شد 769سال وي بعد از عمري طوالنی در

    ). 951: 2، 1369(صفا، ـ حکمت و اخالق: تعریف، اهمیت: 3

    است. هنگام مراجعه به فرهنگ لغت معانی مختلفی » مكح«کلمه حکمت در اصل عربی بوده و از ریشه شود:اشاره مییابیم که در اینجا به برخی از آنها براي این واژه می

    »). مكح«فارس، اند (ابندانسته» بازداشتن«برخی معناي اول این ریشه را »). مكح«منظور، شناخت بهترین چیزها با برترین دانشها (ابن

    دارد (طریحی، در اصطالح حکمت این گونه تعریف شده است که: علمی که انسان را از کار زشت باز می»). مكح«

  • ٢٠٠٩نهمین همایش بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی

    ز قابل تأمل است که معناي لغوي واژه در هنگام ارائه تعریف از اصطالح حکمت مد نظر علما این نکته نیبوده است مثال طریحی با نظر به معناي بازداشتن حکمت را تعریف کرده است.

    ، درست داورى کردن در/ درباره موقعیتهاي دشوار، »حکم کردن«اند: حکمت یعنی همان و یا برخی گفتهگیري و عمل درست و از اقتضائات حکمت است و یا علم همراه با عمل؛ سخن اي تصمیممقدمه الزم بر

    .)97ـ 96موافق با حق؛ سخن معقول دور از حشو (جرجانی، ). 268: 2الهدي، دهد (علمدانشی که آدمی به کمک آن افعالش را از روي تدبیر و اتقان انجام می

    یا علم است و یا انجام کار خوب و درست، زیرا کمال فخر رازي می گوید: مراد از حکمت در قران انسان در دو امر است شناخت حق به خاطر خود آن و شناخت خیر به خاطر عمل به آن. اولی به علم و

    ). 72: 7تا، ادراك با واقع و دومی به انجام عدل و صواب بر می گردد (فخر رازي، بیااست از: حکمت عملی و نظري و هر یک از این دو اند که عبارتبراي حکمت دو تقسیم ذکر کرده

    حکمت مربوط به مسائل خاصی است. حکمت نظري علم مابعد الطبیعۀ، ریاضی، علم طبیعی را در بر دارد و ). 18، 1385حکمت عملی مربوط به تهذیب اخالق، تدبیر منازل، سیاست مدن است (طوسی،

    شود بیشتر مربوط به ابن یمین که در این بحث ارائه میهاي ها و حکمتبا توجه به آنچه گذشت آموزهحکمت عملی است؛ چه ابن یمین در شعر خود بر تهذیب خلق، رعایت جانب اخالق و انصاف در امور

    تأکید داشته است. شاید تعریف ابن منظور همان تعریف مناسب براي حکمت دینی باشد که مصداق بارز آن شناخت

    خداست.)، ارسطو در 1524، 1337(دهخدا،» است و به معناي سجیه، سیرت استعمال می شوداخالق جمع خلق«

    ترین هدف نوشتار اخالقی راهنمایی بشر به خیر و سعادت مهم«تعریف اخالق اینگونه بیان داشته است که: ن خیر تریتر و بهتر است و عالیاست و اخالق در پی این است تا نشان دهد که چه شکلی از زندگی مطلوب

    ترین خیر مأموریت انسانی آدمی در چیست، تا چون این خیر معلوم شد وظیفه وي دنبال کردن آن باشد عالیتواند به سعادت دسترسی است و آن تکمیل فضایلی است که نفس شایستگی آن را دارد و به وسیله آن می

    ). 18، 1361(ارسطو، » یابدداوند سبحان پیامبران را براي ترویج اخالق و نیکو در ضرورت اخالق و اهمیت آن همین بس که خ

    بدان که خداي تعالی بر مصطفی (ص) ثنا گفت بر خوي نیکو و گفت: وإنک لعلی «ساختن آن فرستاده است تر چیزي که اندر و گفت: عظیم» اند که تا مکارم اخالق را تمام کنمخلق عظیم و رسول گفت: مرا فرستاده

    ). 3، 1387(غزالی، » ترازو نهند خوي نیکوستشود که افعالی بدون تأمل و نویسد: خلق به حالتی از نفس گفته مییحیی بن عدي در تعریف اخالق می

    تفکر و به صورتی ناخواسته از وي صادر می شود (همان).

  • ٢٠١٠

    ٢٠١٠

    مجموعه مقاالت

    علماي اخالق هم از حکمت نظري و هم حکمت عملی باخبرند هم درباره بود و نبود و هم درباره باید «اي به فالن خلق مبتال شود پایانش سقوط و هالکت گویند اگر فرد یا جامعهگویند مثال مینباید سخن میو

    ماند این سخن از بود اي از فضایل اخالقی طرفی بندد از قداست برخوردار می شود و میاست و اگر جامعهمند شود هم در دنیا و هم در آخرت گوید جامعه باید چنین باشد تا سعادتو نبود است و باید و نباید هم می

    ). 27، 1379(جوادي آملی، » و جامعه نباید آنچنان باشد تا شقاوتمند نگردداساس شعر خوب احساسات شدیده و اخالق عالیه شاعر است و براي شناخت شعر خوب «از دیگر سو

    ). 3، 1371(بهار، » آوریمشرح حال و شرح اخالق شاعر را به دست مین اخالقی در شعر ابن یمین:ـ مضامی4

    در این بخش از مقاله خوانشی دقیق از دیوان ابن یمین صورت گرفته و با تأمل در مضامین اخالقی شعر هایی که برگرفته از قرآن کریم بود اشاره شده است. وي به نمونه

    ـ یاد مرگ: 1ـ 4نسان یادآوري می کند که زندگی این شود و این نکته را به ادر قران در مورد مرگ آیات چندي یافت می

    : 3[آل عمران ﴾کُلُّ نَفْسٍ ذَائقَۀُ الْموت﴿ها طعم مرگ را خواهند چشید: ندارد و همه انسانجهان دوام و بقایی] و این که انسان هر کجا باشد مرگ به سراغ وي خواهد آمد و راه 57: 29و عنکبوت 35: 21و نیز انبیا 185

    ]78: 4[نساء ﴾أَینَما تَکُونُوا یدرِکْکُم الْموت ولَو کُنْتُم فی برُوجٍ مشَیدةٍ﴿واهد داشت: فراري وجود نخابن یمین نیز به این نکته اشاره داشته و این گونه سروده است:

    ـ قناعت: 2ـ 4قناعت به معناي اکتفا کردن به اندك از آنچه مورد نیاز انسان است، زیاده طلبی نداشتن در خرج و صرف

    در آیات قران به .مال و هر چیزي، اندازه نگه داشتن، حرص و طمع نداشتن و ضد اسراف کاري می باشده هر کسی نشان نمی دهند و به اصطالح با سیلی صورت خود را افرادي اشاره شده است که نیاز خود را ب

    للْفُقَرَاء الَّذینَ ﴿سرخ نگاه می دارند و قناعت پیشه می کنند و خداوند به انفاق به ایشان دعوت کرده است: غْنیاء منَ التَّعفُّف تَعرِفُهم بِسیماهم لَا أُحصرُوا فی سبِیلِ اللَّه لَا یستَطیعونَ ضَرْبا فی الْأَرضِ یحسبهم الْجاهلُ أَ

    ها را برادران روي نهی شده است و قران آن] و نیز از اسراف و زیاده273: 2[بقره ﴾یسأَلُونَ النَّاس إِلْحافًا] 27: 17[اسراء ﴾نُ لرَبه کَفُوراإِنَّ الْمبذِّرِینَ کَانُوا إِخْوانَ الشَّیاطینِ وکَانَ الشَّیطَا﴿شیطان نامیده است:

    دارد:کند و وي را از حرص و آز بر حذر میابن یمین مخاطب خود را به قناعت دعوت می

    پس بکیوانش میکشی ایوان اینکه حصن حصین همی سازي

    )480تکونوا خوان (آیت أینما تا بدانی که چیست حاصل آن

    گوي مراد از خم چوگان روزگار ایدل نصیحتم بشنو تا برون بري

  • ٢٠١١نهمین همایش بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی

    همین توجه به قناعت است که باعث پیدایش طبع مناعت در انسان شده و وي را از روي آوردن به دارد: دیگران و طلب حاجت از وي نمودن باز می

    هاي انسان را در طمع و حرص و آز می داند: شاعر منشأ همه بدبتی

    ناعت را صاحب همه جهان می داند: و یا صاحب ق

    ـ مشورت: 3ـ 4آن کریم در دو سوره به این امر مهم اشاره فرموده، و سوره چهل و دوم نیز به همین نام اختصاص یافته قرفَبِما رحمۀٍ منَ اللَّه لنْت لَهم ولَو کُنْت فَظا ﴿:فرمایداش، چنین میدر خطاب خداوند به پیامبر گرامی.است

    ونْ حیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مغَللَى اللَّهکَّلْ عفَتَو تزَمرِ فَإِذَا عی الْأَمف مهشَاوِرو مرْ لَهتَغْفاسو منْهع ففَاع کآل ﴾ل]]159: 3عمران

    خواهد که در کارها با آنان مشورت کند؛ اگر چه در واقع خداوند عزوجل در این آیه، از پیامبر میفرماید: اش صحه بگذارد. عالمه طباطبایی میاین کار خوب و پسندیدهخداوند با این بیان خواسته است بر

    خداوند در این آیه، این سیره حسنه و پسندیده پیامبر را امضا کرده است؛ چرا که آن حضرت پیش از نزول کرد و در کار جنگ احد نیز با آنان مشورت کرده بود؛ در حالی که این آیه ازآیه، با یاران خود مشورت می

    ).56: 4جمله آیاتی است که در خصوص جنگ احد بر پیامبر(ص) نازل شده است (

    )410سیمرغ وار قاف قناعت کن اختیار (خواري مکش ز حرص چو مرغان خانگی

    )479ور بود حاتم احتمال مکن (منت از دوست بهر دنیایی

    در میان خالیق عالمکه میشود واقع هر بالیی

    منشأ آن بال ز بیش و ز کمچون نکو بنگري طمع باشد

    از بهشت برین برون آدمگر نبودي طمع نیفتادي

    بسترد وارهد ز محنت و غمهر که نقش طمع ز لوح ضمیر

    )476گر دلی بایدت خوش و خرم (از طمع دور باش ابن یمین

    پادشاهان جهان جمله گداي تو شونداگر اقلیم قناعت شودت زیر نگین

    عارفان طالب خاك کف اي تو شونددست نفس تو چو کوته شود از شاخ مراد

    )368تا بزرگان جهان طالب راي تو شوند (از طمع روي بگردان و قناعت بگزین

  • ٢٠١٢

    ٢٠١٢

    مجموعه مقاالت

    خداوند متعال در سوره شورا نیز در ستایش مؤمنان، به برخی از کارهاي خوب آنها اشاره فرموده، چنین ] 38: 42[شوري ﴾و مما رزقْناهم ینْفقُونَبینَهمو الّذینَ استَجابوا لرَبهِم و أَقاموا الصالةَ و أَمرُهم شُورى﴿:گوید

    فرماید: این آیه اشاره دارد که آنان اهل رشد و رسیدن به واقعیت هستند عالمه طباطبایی در ذیل آیه مبارکه می)18 :63 .(

    شمرد: ابن یمین در شعر خود به امر مهم مشورت فراخوانده مزایا و محاسن آن را می

    نده است و معموال بعد از استشاره و استفاده از آراء اگر چه ابن یمین توکل را از یاد نبرده و به آن فرا خواو نظرات و دیگران باید کار را به خدا واگذار کرد و بر او توکل نمود:

    ها : ـ شکر و سپاس از نعمت4ـ 4تنها بر هر نعمتی شکري واجب است بلکه هر شکري نیز خود نیاز به سپاس و شکر دارد از اوصاف نه

    إِنْ شَکَرْتُم وآمنْتُم وکَانَ اللَّه شَاکرًا ﴿داند: خداوند شکور است و او خود را نسبت به شکرگزاران شاکر میي اوست اگر چه این هاوند سپاس از نعمت] و نیز یکی از مظاهر ذکر و یاد خدا147: 45[نساء ﴾علیما] در قرآن خداوند متعال 34: 14[ابراهیم ﴾وإِنْ تَعدوا نعمت اللَّه لَا تُحصوها﴿ها قابل شمارش نیست: نعمت

    فَاذْکُرُونی ﴿ها برحذر داشته است فرموده است: بندگان را به ذکر و یادش فراخوانده و از ناسپاسی نعمت] 152: 2[بقره ﴾رْکُم واشْکُرُوا لی ولَا تَکْفُرُونِأَذْکُ

    ابن یمین کفران نعمت را حتی از کفر بدتر دانسته است:

    ـ دوري از دنیاطلبی و دنیاپرستی:5ـ 4

    گلبن باغ دولتش بشکفتشاوره کرد هر که در کارها م

    در جهان با دو شخص باید گفتهر مهمی که باشد از بد و نیک

    همچو الماس در تواند سفتاوال آنکه او بحق گویی

    )354با تو بیرون بیاورد ز نهفت (ثانیا با کسی که صورت صدق

    تعقل کن تعقل کن تعقلبه هر کاري که خواهی کردن اول

    توکل کن توکل کن توکلمکن اي جان من از کس شکایت

    آن نه کفران که عین کفرانستشکر انعام منعم ار نکنی

    )346که مثنی کفر کفرانست (هست کفران فزون ز کفر از آن

  • ٢٠١٣نهمین همایش بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی

    سوره 64از ویژگی هاي دنیا در قرآن این است که دنیا بازیچه ایست که ارزش دل بستن ندارد. در آیات زخرف دنیا به عنوان لهو و لعب معرفی گردیده است و در آیات دیگر به بازیچه 35محمد و 36عنکبوت،

    ا لَعب ولَهو وزِینَۀٌ وتَفَاخُرٌ بینَکُم وتَکَاثُرٌ فی الْأَموالِ اعلَموا أَنَّما الْحیاةُ الدنْی﴿فرماید: هاي دنیا اشاره نموده، میآخرَةِ عذَاب شَدید ومغْفرَةٌ والْأَولَاد کَمثَلِ غَیث أَعجب الْکُفَّار نَباتُه ثُم یهِیج فَتَرَاه مصفَرا ثُم یکُونُ حطَاما وفی الْ

    و نَ اللَّهالْغُرُورِم تَاعنْیا إِلَّا میاةُ الدا الْحمانٌ و20: 57[حدید ﴾رِضْو[از مصادیق زهد و عدم دل بستن به دنیا این است که بر طبق آیه قرآن کریم از خوشی دنیا شادان نبوده و

    ]23: 57[حدید ﴾ا بِما آتَاکُملکَیلَا تَأْسوا علَى ما فَاتَکُم ولَا تَفْرَحو﴿از حوادث بد آن غمگین نباشد:

    و یا سروده است که:

    متَاع قَلیلٌ ثُم مأْواهم جهنَّم وبِئْس ﴿در بسیاري از آیات قرآن از دنیا به عنوان کاالي مختصر یاد شده است:اده197: 3[آل عمران ﴾الْم [﴿یمأَل ذَابع ملَهیلٌ وقَل تَاع117: 16[نحل ﴾م [

    مین این مضمون را این گونه بیان داشته است: ابن ی

    ـ توجه به شناخت نفس:6ـ 4هاي الهی محدود به عالم بیرون نیست بلکه درون در قران کریم به این مطلب اشاره شده که آیات و نشانه

    ] و نیز در حدیث 53: 41[فصلت ﴾سنُرِیهِم آیاتنَا فی الْآفَاقِ وفی أَنْفُسهِم﴿است: آدمی نیز نشانه و آیت الهیابن یمین در ببان این مطلب آورده است:» من عرف نفسه فقد عرف ربه«وارد شده که:

    فس آدمی بر اساس آنچه در قرآن کریم وارد شده داراي مراتب و درجاتی است که نفس البته قابل ذکر نترین آنهاست و انسان باید آن را بشناسد و از پیروي هوا و هوسش باز دارد؛ چرا که دایم به اماره خطرناك

    1کند.ها امر میبدي

    . انواع نفس انسانی عبارت است از: 1]8و 7: 91[شمس ﴾فْسٍ وما سواها فَأَلْهمها فُجورها وتَقْواهاونَ﴿ـ نفس ملهمه: 1

    )410میدار ممکنات جهان جمله در شمار (شادان مشو زنیک و زبد هم غمین مباش

    مخور اندوه آن که چیزي نیستگر جهانی ز دست تو برود

    هم مشو شادمان که چیزي نیستعالمی نیز ار بدست افتد

    )350درگذر از جهان که چیزي نیست (ذر استبد و نیک جهان چو بر گ

    )408برکن دل از جهان که متاعیست مختصر (گر آرزو عزت جاوید بایدت

    )20خود را بدان که عارف خود عارف خداست (ایدل گرت شناختن راه حق هواست

  • ٢٠١٤

    ٢٠١٤

    مجموعه مقاالت

    باید آن را از پاي خود درآورد تا داند که انسان سالک در راه خدا ابن یمین هواپرستی را چون خاري میتوان راه رفتن یابد:

    ـ روزي معین و به دست خداست: 7ـ 4ا و ههاي دینی این امر مسلم می شود که خدا به جهت عالم و آگاه بودن به همه زمانبا تأمل در آموزه

    وما ﴿صالح همه موجودات مقدار رزق و روزي برایشان مشخص کرده است. آیات زیر به این امر اشاره دارد: ] و نیز 6: 11[هود﴾نٍمنْ دابۀٍ فی الْأَرضِ إِلَّا علَى اللَّه رِزقُها ویعلَم مستَقَرَّها ومستَودعها کُلٌّ فی کتَابٍ مبِی

    ]60: 29[عنکبوت ﴾کَأَینْ منْ دابۀٍ لَا تَحملُ رِزقَها اللَّه یرْزقُها وإِیاکُمو﴿فرمود:ابن یمین در چند جاي دیوان به این مسأله اشاره دارد:

    و یا سروده است که:

    خورد:و این که هر کس روزي خود را می

    البته نباید از نر دور داشت که اگر چه رزق و روزي مشخص و معین است ولی باید با تالش و کوشش به . ابن یمین از اشاره به این مطلب غافل نبوده است:دنبال آن بود

    ]96: 20[طه ﴾وکَذَلک سولَت لی نَفْسی﴿ـ نفس مسوله: 2]53: 12[یوسف ﴾وما أُبرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْس لَأَمارةٌ بِالسوء إِلَّا ما رحم ربی﴿ـ نفس اماره:3]2: 75[قیامت ﴾ولَا أُقْسم بِالنَّفْسِ اللَّوامۀِ﴿ـ نفس لوامه:4]28ـ 27: 89[فجر ﴾یا أَیتُها النَّفْس الْمطْمئنَّۀُ ارجِعی إِلَى ربک راضیۀً مرْضیۀً﴿نفس مطمئنه:ـ5

    )8خار هوا (جهد کن کز پاي خود بیرون کنیایدل ار خواهی گذر بر گلشن دار البقا

    گردد بجهد بیش از آن و پیش از این واصل نمیاند رزق مقسومست و وقت آن معین کرده)386(

    نه بجد و جهد دادستندکوشش در است روزي خلق به ب

    گر چه مردم در آن فتادستنداز تکاپوي رزق نگشاید

    گر چه دست دست برگشادستندبی بر و بار ماند برگ چنار

    تاج زر بر سرش نهادستندباز نرگس فکنده سر در پیش

    )402هر کسی را هر آنچه دادستند (تا بدانی که طلعست همه

    بیقین دان کسی نخواهد خوردهر چه رزق تو باشد اي درویش

    )405نتوانی بجهد حاصل کرد (وآنچه روزي دیگران باشد

  • ٢٠١٥نهمین همایش بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی

    ـ رضا:8ـ 4توجه دارند رضا و رضایتمندي است رضا در لغت به یکی از مسائل مهمی که به خصوص عارفان به آن

    دانند و نیز شادمانی دل به آنچه معناي خشنود شدن است (دهخدا) و اهل سلوك آن را لذت بردن در بال میومنْ ﴿). در قرآن این گونه آمده است که: 1378که پیش آید و یا رفع کراهت و تحمل مرارت (سجادي،

    ]. 125: 5[نساء ﴾أَسلَم وجهه للَّه وهو محسنٌ واتَّبع ملَّۀَ إِبرَاهیم حنیفًا واتَّخَذَ اللَّه إِبرَاهیم خَلیلًاأَحسنُ دینًا ممنْ منظور از نیکوکاري هر گونه نیکی با قلب «در این آیه تسلیم مطلق در برابر خدا و نیکوکاري بیان شده است:

    از پیامبر (ص) سؤال شده منظور از احسان چیست؟ فرمود: هر عملی در مسیر بندگی و زبان و عمل است او تو را ببیند و دیگر پیروي از بینی و اگر تو او را نمی بینیخدا انجام دهی آنچنان باشد که گویا خدا را می

    ). 144، 1380(مکارم شیرازي، » آیین پاك ابراهیم است: 57[حدید ﴾لکَیلَا تَأْسوا علَى ما فَاتَکُم ولَا تَفْرَحوا بِما آتَاکُم﴿ناد به آیه خواجه نصیر الدین طوسی با است

    رضا خشنودي است و آن ثمره محبت است و مقتضاي عدم انکار «] رضا را این گونه تعریف کرده است: 23(همان).» است چه در ظاهر و چه در باطن و چه در دل و چه در قول و ه در فعل

    داند که اولین آن رضا به قضاي الهی است (اصول کافی، کتاب مام علی (ع) ایمان را داراي چهار رکن میاالهی رضا بقضائک «االیمان والکفر). وحضرت سید الشهداء در آخرین نجوایش با خالق هستی چنین فرمود:

    ). 157: 1(مطهري، » تسلیما ألمركکند:گذرد دعوت میی بر انسان میابن یمین به رضایتمندي از آنچه در زندگ

    و یا این گونه بیان داشته که:

    ـ تواضع: 9ـ 4هاي ن پرداخته شده تواضع و فروتنی است. در نصیحتهاي اخالقی مهم که در قران به آیکی از ارزش

    ]، و یا از 18: 31[لقمان ﴾ولَا تُصعرْ خَدك للنَّاسِ ولَا تَمشِ فی الْأَرضِ مرَحا﴿لقمان به فرزندش آمده است:

    زحمت چه کشی ز بهر جستنگفتند چو هست رزق مقسوم

    گشتست حواله گه معینگفتم که بلی ولی از این پیش

    )494وآن دگري بروم و ارمن (روزي یکی بمصر و شامست

    )386گردد بجهد (کانه خواهی زآسمان حاصل نمیهر چه میاید ز نیک و بد بدان خرسند باش

    )389گر نکویی و گر بدي باشد (بقضا دادنت رضا اولی

  • ٢٠١٦

    ٢٠١٦

    مجموعه مقاالت

    حمنِ الَّذینَ وعباد الرَّ﴿صفات بندگان خدا تواضع است که قرآن ضمنی به آن اشاره دارد آن جا که فرمود: ]63: 25[فرقان ﴾یمشُونَ علَى الْأَرضِ هونًا وإِذَا خَاطَبهم الْجاهلُونَ قَالُوا سلَاما

    هاي زیر حاکی از توجه ابن یمین به تواضع ابن یمین به مقوله تواضع در اشعار خود پرداخته است. نمونهدر شعرش است:

    و یا این گونه سروده است:

    داند:ابن یمین آبرو و حفظ آن را در تواضع و فروتنی می

    داند:وي تواضع و افتاده بودن را باعث بزرگی و مناعت طبع می

    البته ذکر این نکته ضروري است که تواضع بر دو نوع است اول تواضع در برابر خدا و دوم تواضع در برابر مردم و در معاشرت با ایشان که هر آن چه در این باب از ابن یمین نقل شد در رابطه با تواضع در برابر

    خلق و مردم است. ـ اخالق نیکو: 10ـ 4

    را اي شده است. خداوند متعال رسولش (ص)هاي دینی به خلق نیک و رفتار حسن توجه ویژهدر آموزه]. 4: 68[قلم ﴾وإِنَّک لَعلَى خُلُقٍ عظیمٍ﴿ستاید: با خلق نیکو می

    رد و اخالق نیک دابار باشد بر حذر میابن یمین در خطاب به نفس وي را از این که در راه آخرت سنگینشمارد: باري و طی مسیر میرا مایه سبک

    )368عالمی معتقد صدق و صفاي تو شوند (و یقین پیشه کن جود و تواضع که بتحقیق

    کند بر سریر شرف سلطنتکسی کو طریق تواضع رود )349بود با فرومایگان مسکنت ( )349بود با فرومایگان مسکنت (تواضع بود با بزرگان ادب

    )435نی چو آتش از هوا در تاب و تفس (آبرو خواهی چو خاك افتاده باش )349بود با فرومایگان مسکنت (

    با خلق جهان بجاي می آردر باب تواضع آنچه دانی )349بود با فرومایگان مسکنت ( )419نزدیک کریم طبع مقدار (کند ترا تواضعکافزوده

    خاصه کاین راه بیکران باشدچون کنی کی رسی بمقصد خویش )349بود با فرومایگان مسکنت ( )369قطع این ره بیک زمان باشد (لیک ار خوي نیک همره تست

  • ٢٠١٧نهمین همایش بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی

    داند و دیگر چیزي از خدا میترین سرمایه خود و بیان داشته که انسان عاقل اخالق نیک را مهمخواهد: نمی

    تواند اخالق نیک را به دست آورد ولی ابن یمین آن را موهبتی از نکته قابل تأمل این که اگر چه آدمی میداند. جانب خدا می

    اخالق نیک نکوکاري و احسان به دیگران است:از مظاهر مهم

    ]. 77: 28[قصص ﴾ما أَحسنَ اللَّه إِلَیکوأَحسنْ کَ﴿و قرآن کریم نیز انسان را به نکویی دعوت کرده است: ـ صبر و شکیبایی: 11ـ 4

    تابی، زبان نگشودن به شکایت و نگهبانی اعضا و جوارج از اضطراب و داري از بیصبر در لغت نگهصبر در لغت حبس نفس است «گوید: نگرانی است (دهخدا). خواجه نصیر الدین طوسی درباره لغت صبر می

    وقت وقوع مکروه و ال بد آن منع باطن باشد از اضطراب و باز داشتن زبان از شکایت و نگاه از جزع به ). 41، 1361(طوسی، » داشتن اعضا از حرکات غیر معتاد

    هاست و هیچ ثمري خوب از اعمال و رفتار انسان ها و خوبیصبر و استقامت زیربناي کسب همه فضیلتشود. در قرآن آیات زیادي به صبر، صابران اختصاص چشیده نمیبدون صبر و شکیبایی به دست نیامده و

    اش رضایت خدا ] صبري مورد ستایش است که انگیزه7: 74[مدثر ﴾ولرَبک فَاصبِر﴿داده شده است. در آیه غَاء وجه والَّذینَ صبرُوا ابت﴿اند: باشد. از نظر قرآن صبر نوعی عبادت است و صابران مورد تجلیل قرار گرفته

    [رعد ﴾أُولَئک لَهم عقْبى الدارِربهِم وأَقَاموا الصلَاةَ وأَنْفَقُوا مما رزقْنَاهم سرا وعلَانیۀً ویدرءونَ بِالْحسنَۀِ السیئَۀَ 13 :20 .[

    خواند: ابن یمین در برخی ابیات، خود را به صبر و شکیبایی فرا می

    داند:وي صبر را از عالمات دانایی و خرد می

    خوي نیک ار عاقلی از هر چه داري خوشترست خوي نیک ار دادت ایزد هیچ دیگر گو مباش )343(

    مایه هردوشان نکوکاریستسود دنیا و دین اگر خواهی

    عین تقوا و زهد و دینداریستراحت بندگان حق جستن

    بیش بخشیدن و کم آزاریستگر در خلد را کلیدي هست

    )367اند (کاندر ازل بهر چه رود خامه راندهچه چاره ابن یمین رو صبور باش آري

    از عالمات بخردي باشدصبر در کارها چه نیک و چه بد

    )389هر قضایی که ایزدي باشد (بشتاب از تو رد نخواهد شد

  • ٢٠١٨

    ٢٠١٨

    مجموعه مقاالت

    خواند: ها فرا میريو نیز به صبر در بالها و گرفتا

    وبشِّرِ ﴿اند:ا اشاره شده و صابران بر مصیبت مورد تجلیل قرار گرفتههو نیز در قرآن به صبر بر مصیبت لَیهِمع کونَ أُولَئاجِعر إِنَّا إِلَیهو لَّهۀٌ قَالُوا إِنَّا لیبصم متْهابینَ إِذَا أَصابِرِینَ الَّذۀٌ الصمحرو هِمبنْ رم اتلَوص

    کند:ابن یمین نیز به صبر در مصیبت دعوت می]،157ـ 155: 2[بقره ﴾دونَوأُولَئک هم الْمهتَ

    ـ پرهیز از غیبت و بدگویی:12ـ 4از مضامین اخالقی مهم که در قران به آن توجه شده پرهیز از غیبت و بدگویی از دیگران است؛ چه این

    ها را از بین می برد. قرآن فرموده بدگویی، غیبت و ها و محبتها کدورت ایجاد کرده و اساس دوستیبدگویییا أَیها الَّذینَ آمنُوا لَا ﴿کند فرموده است: و استهزاء نمودن را از مظاهر ظلم و ستم معرفی میمسخره کردن

    ولَا تَلْمزُوا أَنْفُسکُم یسخَرْ قَوم منْ قَومٍ عسى أَنْ یکُونُوا خَیرًا منْهم ولَا نساء منْ نساء عسى أَنْ یکُنَّ خَیرًا منْهنَّ ]11: 49[حجرات ﴾تَنَابزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْس الاسم الْفُسوقُ بعد الْإِیمانِ ومنْ لَم یتُب فَأُولَئک هم الظَّالمونَولَا

    شود هر که در صدد عیب جویی هر که در آیات و اخبار ائمه اطهار (ع) تتبع داشته باشد بر او معلوم می«). و در 518، 1387(نراقی، » ترین ایشان استترین افراد انسان و رذلاست خبیثمردم و رسوا کردن ایشان

    ]. 1: 104[همزه ﴾ویلٌ لکُلِّ همزَةٍ لُمزَةٍ﴿قرآن هم آمده: ابن یمین در شعر خود از این عمل زشت باز داشته است:

    ـ همراه کردن قول با عمل:13ـ4

    صبر او را نکوترین کارستهر که در محنتی گرفتارست

    سهل باشد که عاقبت روزيزانتظار ار چه باشدش نوري

    یا از آن انتظار باز رهدیا قدم در ره مراد نهد

    به صبوري گشاده شد بستهایم و دانستهامتحان کرده

    بنشین و صبر کن که صبوري دواي اوستنشاندت اي دل اگر زمانه به غم می

    وآنکس که کرد این مثل خوش براي اوستبا دور روزگار نشاید ستیزه کرد

    بر دهد الحق سزاي اوستگر جان به باد با ژنده پیل پشّه چو پهلو همی زند

    هرگز به ذم کس نزنی پیش کس نفسنشوي اي عزیز من خواهی که خوار می

    به هر چه یاد می کنی پیش من ز کسزیرا که با تو کس نکند ماجرا در آنک

    وآن کس که شهره گشت به بد گفتن در جهان

    کس را به صحبتش نبود در جهان کس

  • ٢٠١٩نهمین همایش بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی

    قرار داده پوشانند سرزنش کرده و مورد توبیخهاي خود جامه عمل نمیقرآن کریم کسانی را که به گفتهیا أَیها الَّذینَ آمنُوا لم تَقُولُونَ ما لَا تَفْعلُونَ کَبرَ مقْتًا ﴿داند: است؛ چرا که آن را موجب خشم خداوند متعال می

    ]3ـ 61:2[صف ﴾عنْد اللَّه أَنْ تَقُولُوا ما لَا تَفْعلُونَخوانده، بلکه همراه ساختن قول با عمل را نیز ستوده ابن یمین در چند بیت زیر نه تنها به وفادار بودن فرا

    است:

    شمارد:و نیز آن را از نظر عقلی امري ناپسند می

    و یا گفته است:

    نتیجه: مضامین حکمی شعر ابن یمین نتایجی چند به دست آمد که عبارت است هاي اخالقی وبا تأمل در آموزه

    از:ـ ویژگی مهم اخالق در شعر ابن یمین پند و اندرز است.

    مدار چون وجدان بیدار جامعه و سخنش نداي این وجدان بوده که ـ وي به عنوان شاعري آگاه و اخالقشود. مینشیند وي را به مسیر کمال رهنمون در جان مخاطب می

    ترین مضامین اخالقی و مفاهیم حکمی برگرفته از قرآن در شعر ابن یمین عبارت است از: یاد مرگ، ـ مهمها، توجه به شناخت نفس، روزي معین و به دست خداست، رضا، قناعت، مشورت، شکر و سپاس از نعمت

    دن قول با عمل.همراه کرتواضع، اخالق نیکو، صبر و شکیبایی، پرهیز از غیبت و بدگویی،کتابنامه

    ـ قرآن کریم. ه). معجم مقاییس اللغۀ. قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسالمی. 1404ـ ابن فارس، احمد بن فارس. (نشر ادب حوزه. ه). لسان العرب. قم:1405ـ ابن منظور، محمد بن مکرم. (

    بهر یاران نو زیاران کهنبا وفا باش و وصل و فصل مکن

    )498شود بسخن (کار کرده نمیدر عمل کوش و ترك قول بگو

    )529با وي (هر قول که فعل نیست نزدیک خرد پسند ناید

    کدوي سر که بدي بایزید بسطامیاگر بروي ترش کار فقر راست شدي

    تغار نیل بدي شیخ احمد جامیوگر بخرقه ازرق تمام گشتی کار

    )524امام شهر شدي خرس در نکو نامی (وگر برقص کسی شهره و علم بودي

  • ٢٠٢٠

    ٢٠٢٠

    مجموعه مقاالت

    جوقی. تهران: انتشارات دانشگاه ). اخالق نیکو ماخوس. ترجمه و تمهید صالح الدین سل1381ـ ارسطو. (تهران.

    شناسی. تهران: چاپخانه سپهر. ). سبک1356ـ بهار، محمدتقی. (). کتاب التعریفات. چاپ گوستاو فلوگل، الیپزیگ، چاپ افست بیروت 1845بن محمد. (ـ جرجانی، علی

    1978 .رآن). قم: نشر اسراء. ). تفسیر موضوعی قرآن کریم (مبادي اخالق در ق1379ـ جوادي آملی، . (

    نامه. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. یاسمی). لغت1377اکبر. (علیـ دهخدا،تا). التفسیر الکبیر. بیروت: دار إحیاء التراث العربی. ـ فخر رازي، محمد بن عمر. (بی

    ). فرهنگ اصطالحات و تعبیران عرفانی. تهران: طهورر. 1378ـ سجادي، سید جعفر. (). تاریخ ادبیات در ایران. تهران: فردوس. 1369ـ صفا، ذبیح اهللا. (

    ). أوصاف األشراف. تهران: انتشارات هدي. 1361ـ طوسی، نصیر الدین. (اخالق ناصري. تصحیح و توضیح مجتبی مینوي و علیرضا حیدري. چاپ ششم. ). 1385ـ ـــــــــ. (تهران: خوارزمی.

    ). رسائل الشریف المرتضى، قم: چاپ مهدى رجائى. 1410. (بن حسینالهدى، علیـ علم). کیمیاي سعادت. به کوشش حسین خدیو جم. تهران: انتشارات علمی 1387ـ غزالی، محمد بن محمد. (

    و فرهنگی. ). دیوان ابن یمین. به اهتمام حسینعلی باستانی راد. تهران: انتشارات کتابخانه 1344ـ فریومدي، ابن یمین. (

    یی. سنااألدب فی تراجم المعروفین. تبریز: شفق. ). ریحانۀ 1346ـ مدرس، محمدعلی. (

    ). حماسه حسینی. تهران: صدرا. 1366ـ مطهري، مرتضی. (. تهران: دار الکتب 19). تفسیر نمونه. با همکاري جمعی از نویسندگان. چ 1380ـ مکارم شیرازي، ناصر. (

    اإلسالمیۀ. ن.). معراج السعادة. تصحیح رضا مرندي. تهران: بی1387د. (ـ نراقی، حاج مال احم

  • ٢٠٢١نهمین همایش بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی

    مضامین پایداري در انقالب مشروطیت با محوریت عارف قزوینیاشرف حسنوند

    ي کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه آموختهدانش1دکتر ابراهیم واشقانی فراهانی

    انشگاه پیام نوراستادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دچکیده

    شود که تحت تأثیر شرایطی چون اختناق و استبداد عنوان ادب پایداري معموالً به آثاري اطالق میستیزي و مبارزه با بیداد داخلی یا تجاوز گریزي و قانونهاي فردي و اجتماعی، قانونداخلی، نبود آزادي

    آید. از آنجا که بخش بزرگی از اجتماعی پدید میهاي سیاسی، فرهنگی، اقتصادي و بیرونی در همۀ حوزهماهیت و هویت ادبیات پایداري با فرهنگ عمومی جوامع درهم تنیده شده، در ایران اسالمی ما هم از دیرباز

    توان دید و در دوران معاصر در هایی از ادب پایداري را در متون پهلوي و همچنین شاهنامۀ فردوسی مینمونهالدین کند و شاعرانی چون میرزادة عشقی، سیداشرفدب پایداري جلوهاي ویژه پیدا میانقالب مشروطه ا

    دهند. عارف قزوینی یکی از ترین فعالیت را در این زمینه انجام میگیالنی و فرخی یزدي وعارف قزوینی بیشاً به مبارزه و خواه ایران بود که در راه هدف واالي خود قلماً و قدمفعاالن سیاسی و روشنفکران آزادي

    بینی و افشاگري بر علیه استعمارگران و حکام زر و زور و مستبد پرداخته و در عین حال هم از لحاظ جهاني خود عمل نکرد و تیغ انتقادش حاکم و وزیر و حتی خواهانههم از جهت عملکرد جداي از باورهاي آزادي

    نی در مقابل استعمارگران دفاع کرد و لبۀ تیز تیغ انتقاد شاه را هم در بر گرفت و با تمام وجود از ایران و ایرارا بر شاهرگ متجاوزان گذاشت و تا آخرین نفس از وطن و عشق به وطن سرودولقب شاعر ملی مشروطه را

    به حق به خود اختصاص داد. ادب پایداري، عارف قزوینی، ادب، مشروطه، استبداد، استعمار.ها:کلیدواژه

    . مقدمه:1است که براي اعتراض علیۀ ظلم و بیداد و مقابله با حاکمان اياومت، شامل هر سروده یا نوشتهادب مق

    شود و هدف از آن بیدار کردن مردم و ترغیب آنان علیۀ جور و تجاوز بیگانگان سروده یا نوشته میشوند، از سروده میدوستیخواهی و نوعخواهی، عدالتپیشگان عصر است. این آثار که با تکیه بر آرمانستم

    لحاظ مضمون، مقاوم و تسلیم ناپذیرند و از نظر لفظ و آهنگ، برانگیزاننده و شورانگیز. هاست و در هیچ قالب ملی و یا چارچوب اجتماعی مفهوم پایداري، مفهومی عام در فرهنگ همۀ ملت

    ي است. در واقع پایداري شکافد و مخاطب آن ژرفاي وجدان عام بشرگنجد، بلکه مرزهاي قومی را مینمیمفهومی خاص است با مصادیقی جهانی که جدا از باورهاي سیاسی و آیینهاي مذهبی و تفکرات اجتماعی یک ملت وجود مستقلی ندارد و مردم دنیا به هر شکل و زبانی و در هر سطحی از فرهنگ و تمدن که باشند

    1 [email protected]

  • ٢٠٢٢

    ٢٠٢٢

    مجموعه مقاالت

    » لویی آراگون«توان به کشورهایی هم چون فرانسه در حوزة ادب پایداري فعالیتهایی داشتهاند. از جمله میو » جبرا ابراهیم جبرا«، فلسطین »حکمت«، ترکیه »پتوفی«، مجارستان »لورکا«، اسپانیا »پابلو نرودا«شیلی

    توان به دورة باستان شوري، آمریکاي التین، ویتنام و از جمله ایران اشاره کرد. ادب پایداري را در ایران میتوان گفت که در شعر دوران بندي کرد. در واقع میاز مشروطه و مشروطه تا انقالب اسالمی دستهیعنی پیش

    مشروطه موضوع پایداري در برابر ظلم و بیداد، ناآگاهی و استبداد و آلودگی صاحبمنصبان و طمع همسایگان ها و ذهن شدر شعر و آثار شاعري چون عارف قزوینی به اوج خود می رسد و همین امر جاي پرس

    هایی را براي بسیاري از افراد به وجود می آورد که:مشغولیاي از زنجیرة ادب پایداري محسوب کرد؟ آیا عارف قزوینی را می توان حلقه

    هاي فکري، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی روزگار عارف قزوینی که موجب بروز مضامین پایداري در زمینهشعر وي شد، چه بود؟

    پایداري در شعر عارف قزوینی به لحاظ موضوع و محتوا چیست؟هاي حوزهنمودهاي ادبی پایداري در شعر عارف قزوینی چگونه است؟

    بحث:-2ي لغوي:ادب پایداري، تعریف و ریشه-2-1

    پایداري از نظر لغوي به معناي ایستادگی کردن، با کسی در امري برابري کردن، استواري و ضدیت کردن شود که عنوان ادب پایداري، معموالً به آثاري اطالق می»). پایداري«ت کردن است(معین، ذیل است و مقاوم

    گریزي و قانون هاي فردي و اجتماعی، قانونتحت تأثیر شرایطی چون اختناق و استبداد داخلی، نبود آزاديگیرند، بنابراین کل میهاي ملی و فردي و ... شهاي قدرت، غضب و غارت سرزمین و سرمایهستیزي با پایگاه

    هایسیاسی، فرهنگی، اقتصادي و جان مایۀ این آثار مبارزه با بیداد داخلی یا تجاوز بیرونی در همۀ حوزهکه ايتوان گفت هر نوشته یا سرودههاي ضد آزادي است. در واقع میاجتماعی و ایستادگی در برابر جریان

    دهد در حوزة ادب پایداري جاي اخلی یا تجاوز بیگانگان نشان میها را در برابر عوامل استبداد دمبارزة ملتگیرد.می

    ادب پایداري در جهان:-2-2هاست و با یک نگاه کوتاه و گذرا به پیشینۀمفهوم پایداري و مقاومت، مفهومی عام در فرهنگ همه ملت

    ماندگار و جاویدان است. ادب یابیم که این حوزه محشون از آثارهاي جهان درمیادب پایداري ملتحوزةجغرافیایی خاص نبوده و نیست و هر ملتی که پایداري خاص یک کشور یا ملت و محدود به یک حوزة

    هاي اخالقی و دینی و اجتماعی است کمابیش دراین داراي هویت ملی ،فرهنگی و تاریخی و معتقد به ارزشتوان نشان و ردپایی از عنصر پایداري را یافت ، ادب اند و درآثار ارزندة جهان میحوزه آثاري خلق کرده

    پایداري هر چند ممکن است در کشورهاي مختلف به اشکال مختلفی بروز و نمود پیدا کند اما داراي

  • ٢٠٢٣نهمین همایش بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی

    خمیرمایۀ واحدي است و آن هم حفظ هویت، اصالت و استقالل طلبی در برابر تهاجم بیگانگان است که در مرام وانگیزهاي قابل ارزیابی و سنجش است و باید در نظر داشت که ادب هر اندیشه و اعتقادي و با هر

    هاي مذهبی و تفکرات اجتماعی یک ملت وجود مستقلی مقاومت و پایداري جدا از باورهایسیاسی و آیینندارد.

    ادب پایداري، یک مفهوم خاص با مصادیق جهانی است و مردم دنیا با هر مشرب و مرامی و هر رنگ و با عنوان ادب پایداري دارند و نویسندگان ی و در هر سطحی از فرهنگ و تمدن در ادبیات خود حوزهايزبان

    » لویی آرگون«توان به اند، از آن جمله میاي بودهو شاعران آنان در این زمینه خالق اثر یا آثار نفیس و ارزندهرسالت خود را حفظ هویت و اصالت و بزرگترین شاعر ادب پایداري فرانسه اشاره کرد. این شاعر بزرگ

    تنها شاعري که دفتري ماالمال از احساسات زمان جنگ به یادگار گذاشت. «بیند و فرهنگ فرانسه می- احساساتی که از زمان نخستین آگهی بسیج همگانی تا لحظه لبخند زدن پاریس آزاد شده همگی آن را در می

    هاي مهم ادب پایداري آمریکاي التین است وي یکی از چهره» اپابلونرود). «270: 1371(شکري غالی،» یافتندپایداري مردم شیلی را در برابر نظام زورگو و ستمگر حاکم با زیبایی » خوانمتو را می«در شعري تحت عنوان

    در واقع یک مفهوم انتزاعی و ذهنی با عنوان سرزمین پایداري و «کشاند نرودا تر به تصویر میهر چه تمامدهد و شاید به همین دلیل است که شعر وي در بستر مت را بر مفهوم رایج وطن و میهن ترجیح میمقاو

    ).1357:210(تفضلی، » آزادیخواهی ملل جهان جریان داردنیز یکی از مشهورترین نویسندگان ادب پایداري سیاهان است و در اثر معروف خود » هریت بیچر استو«

    نویسی خلق هاي پایداري در عرصۀ داستانانگیزترین نمونهترین و هیجانانیکی از درخش» ي عمو تُمکلبه«شاعر ملی مجارستان » شاندر و پتوفی«وجوي عدالت اجتماعی بوده است که در جست» لورکا«است و یا کرده

    هاي انبیاب«سرایندة شعر » جبرا ابراهیم جبرا«توان به هاي درخشان شعر پایداري در روزگار ما میاز نمونهاش را جراحتی در چشمانش وطن اشغال شده«و یا محمود درویش شاعر مقاومت ملی فلسطین که » تبعید

    هاي اخیر بارزترین نمونه ادب پایداري را که در قالب مفاهیمی مثل دین و در پرتو اشاره کرد.در سال» داندمیانقالب «کند در ادبیات ۀ دین ظهور پیدا مییابد و با درون مایهاي مذهبی به شکل تازه تجدید حیات میقیام

    مشاهده کرد.» انتفاضه فلسطین«و » اسالمی ایرانادب پایداري در ایران پیش از مشروطه:-2-3

    بخشی بزرگ از ماهیت و هویت ادبیات پایداري با فرهنگ اسالمی ایرانی در هم تنیده شده از این رو توان با تحلیل درونی ادبیات کالسیک ایران مورد بررسی قرار میها و نمودهایی از ادبیات پایداري راجلوه

    جستجو کرد.زیرا حماسه در میان هایی از ادب پایداري را در قالب ادب حماسی و اسطورهايداد. و گونههنگام وقوع حادثه، تکیه بر مفاخر کهن و «ترین کاربرد را در حوزة ادب پایداري دارد. انواع ادبی بیش

    نخستین اثر «). از این رو 26: 1380(کاکایی، » شودواطف و غرایز در آثار ادب حماسی نمودار میتحریک عحماسی که در متون پهلوي به دست ما رسیده، یادگار زریران است که در آن جنگی با انگیزة پاس داشت

  • ٢٠٢٤

    ٢٠٢٤

    مجموعه مقاالت

    گر چون داستان بهرام هاي دیتوان به کتاب). عالوه براین می1377:34(تفضلی، » دهدفرهنگ دینی رخ میچوبین، رستم و اسفندیار، کارنامۀ اردشیر بابکان، داستان پیران ویسه، کتاب بندهشن، مینوي خرد و خوتاي

    ترین اثر ادبی که بیانگر پایداري ایرانیان در برابر دشمنان خارجی است نامک اشاره کرد. اما بدون شک بزرگایستادگی و دالوري قوم ایران را در برابر اششی از جاودانهشاهنامۀ فردوسی است.حکیم ابوالقاسم در بخ

    تورانیان به تصویر کشیده است. در واقع شاهنامه بر اوج قلۀ شعر گذشته در پایداري ملت ایران در مقابل دشمنان خارجی داد سخن داده است. شاهنامه سراسر دعوت به خرد و دادگري و مردانگی و پاکی و مبارزه با

    خردي و تجلی روح بلند و آرمانگرایی و وجود فضیلت طلبی سرایندة آن است ایستادگی تباهی و بیفساد و هاي جنگ با دشمنان خارجی است، طغیان و پایداري نمادین کاوة آهنگر در مقابل دیوان و تورانیان از نمونه

    است:براي پایداري در مقابل حکام ظالم زمانهدر برابر ضحاك بیدادگر، استعارهايزمشک وزعنبر سرشته نبودفریدون فرح فـــرشته نبود

    )252: 1361به دادودهش یافت آن نیکویی تودادودهش کن فریدون تویی (فردوسی، تواند بیگانه با فرهنگی عمومی جامعه باشد چنان که با زبان رایج عصر خویش ارتباط ادب پایداري نمی

    کند و در تاریخ اي که در دوران معاصر آبشخورهاي متعدد و متنوعی پیدا میتنگاتنگ و محکم دارد به گونههاي کسب استقالل هستند با بروز آراء و عقاید فلسفی و دینی هایی نظیر ایران که به نوعی گرفتار زمینهملت

    یعه هاي شهاي متعدد حکومتشود. و در شعر شاعران شیعه و قیامادب پایداري در شکلی خاص ترسیم میسازند و چون آل بویه و اسماعیلیان و در دورة صفویه حاکمیت مذهب تشیع اقتدار خود را بر ایران برقرار می

    مقام فراهانی و -هاي ایران و روس در آثار بزرگانی مثل قائمدر ادبیات پیش از مشروطه هم در دورة جنگگزینند نمود و جلوة به مردم عصر برمیادیب پیشاوري که توسل به تاریخ گذشته را براي آگاهی و اندرز

    کند.پیدا میویژهايادب پایداري در انقالب مشروطه:-2-4

    و این ناسازگاري در کشور ما پایداري و مقاومت چیزي است که با وجود ناسازگارها معنا پیدا میکند-ی شاعران به اوج خودمیهاي ملی و میهنهمزمان با انقالب مشروطیت و جنگ جهانی اول متأثر از گرایش

    در دوران سلطنت ناصرالدین شاه عوامل و موجباتی پدید آمد که هر کدام به تنهایی در پیدایش «رسد. هاي آزادیخواهی مؤثر بودند و اشخاص مانند میرزا ملکم خان ناظم الدولۀ اصفهانی که عضو وزارت اندیشه

    هاي متعدد و بسیار مفیدش انقالبی شود رسالهچاپ میامور خارجه ایران است و روزنامۀ قانون او در لندنشود.آورد و باعث بیداري و پاشیدن تخم نهضت انقالبی در ایران میدر طرز فکر ایرانیان پدید می

    ترجمۀ مقاالت میرزا فتحعلی آخوندزاده، رساالت و اشعار میرزا آقاخان کرمانی، جراید فارسی که در مصر هاي پی در پی در روسیه تزاري، شود، شکست روسیه از ژاپن و جنبشمنتشر میو هندوستان و استانبول

    شود تار و پود سازمان فاسد انقالب روسیه و انعکاس جنگ آن به وسیلۀ روزنامۀ مالنصرالدین باعث می

  • ٢٠٢٥نهمین همایش بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی

    ل اجتماع ایران دچار تزلزل شود و طبقۀ حاکم ایران را از طرز ادارة قدیمی متوحش سازد و مردم براي قبوهاي اول قرن سیزدهم تحولی اساسی و انتخاب راه و روش نوین زندگی اجتماعی که بذر آن از همان نیمه

    پور، آرین»(هجري پاشیده شده بود به تدریج و تأنی رشد و نمو کند و انقالب مشروطیت را به وجود آورد1372 :962.(

    در برابر ظلم و ناآگاهی و استبداد، شود تا شاعران موضوع پایداري انقالب مشروطه خود بستري می- دهند. چنانکه محمد تقی بهار خطاب به محمد علی شاه میآلودگی صاحب منصبان در رأس همه امور قرار

    سراید:)127: 1372پور،کش است حال خوش ملت از او ناخوش است (آرینواي به شاهی که رعیت

    ابل حوادث روزگار خود و جامعه بحران زده و شاعران زمان مشروطه بهترین شعر پایداري را در مقاند. شاعري چون میرزادةعشقی شاعر میهنی و آزادیخواهی تنها به عدالتی آن زمان سرودهسراسر تبعیض و بی

    نظیري که دارد با مقاالت سیاسی تند و تیز مردم را کند و با شجاعت بیسرودن شعرهاي انقالبی قناعت نمیرود که در روزنامۀ قرن کند و در مبارزه تا آنجا پیش میلیسم و عمال آنان دعوت میبه مبارزه علیۀ امپریا

    آید و او را شود و حکومت به ستوه میسراید و روزنامه توقیف میبیستم اشعار موهنی نسبت به رضاخان می).344: 1382کنند(حاج سید جوادي، سالگی ترور می31در سن

    ی جز وطن و میهن در سر ندارد و براي دفاع از آب و خاك اجدادي و گویا این شاعر آزاده هیچ عشقکند:پردازد و وثوقالدوله را در غزلی با عنوان ملت فروش خطاب میمی1919مخالفت با قرار داد

    کنداي وثوق الدوله ایران ملک بابایت نبود تا که بفروشی به آن کو زرفشانی می)1373:16(حائري،

    هاي هنري ترین شخصیتساز ایران یکی از جذابترین تصنیفترین و برجستهف قزوینی بزرگیا عارسال با تمام 16از روزي که انقالب مشروطیت در این سرزمین روي داد به مدت «فرهنگی دوران مشروطیت

    باس شعر هاي ملت در لهاي مهیج و بیان خواستهوجود با انقالب همقدم و همگام بود و به واسطۀ نطقکرده است و از تهیج احساسات ملت بر علیه دستگاه ظلم و بیدادگري نارضایتی خود را از اوضاع نمودار می

    ). عارف این آمیختۀ آزادگی و پیچیدگی، 1382:241(حاج سید جوادي، » کردحکام و زمامداران کوتاهی نمیسمی شاعر انقالب مشروطیت ایران را به با تعصب غریزي خود به مفاهیم وطن و آزادي معنا داد و مقام ر

    : مقدمه).و این سلسله با سید اشرف الدین گیالنی و الهوتی شاعر آزادة ایران 1388دست آورد(سپانلو، فرخی یزدي ادامه می یابد.

    مروري کوتاه بر زندگانی عارف قزوینی:-2-5ین به دنیا آمد تحصیالت اولیه ي خود ه.ش)در قزو1285میرزا ابوالقاسم، فرزند مال هادي وکیل در سال (

    را در مقدمات فارسی و عربی در مکتب خانه گذراند از دوران کودکی آثار ذوق و نبوغ در سیماي او پیدا بود ش) موسیقی و آواز را نزد 1271-2از کودکی از ذوق موسیقی نصیبی وافر داشت و از این رو در سال هاي (

  • ٢٠٢٦

    ٢٠٢٦

    مجموعه مقاالت

    سالگی 16در نزد حسین واعظ هم به فن روضه خوانی مسلط شد. از حاج سید صادق خرازي فرا گرفت و به سرودن شعر پرداخت و در اندك زمانی آوازه ي شعر و آواز دلکش او در تهران و شهرهاي دیگر پیچید.

    هاي آخر عمر خود را که مصادف با ). عارف این شاعربزم و رزم دورة مشروطیت سال11: 1381(عارف، شاه و قلع و قمع مخالفان وي بوده در همدان گذرانید، به احتمال زیاد عارف در همدان روي کار آمدن رضا

    به میل و رضایت خود نبوده است و به دستور حکومت دیکتاتوري که وجود این شاعر وطن پرست را به همن ب2ترین تصنیف ساز ایران درترین و برجستهصالح نمی دانست تبعید کردند. این شاعر ملی و بزرگ

    چشم از جهان فرو بست و در صحن آرامگاه بوعلی سینا به خاك سپرده شد.1312آثار عارف قزوینی:- 6- 2

    صد و پنجاه غزل و قطعه و قصیده و مثنوي و تصنیف و مجموعۀ آثار عارف قزوی