22
ل از استد تقریر دیویسنتقادیرسی ا بر بروناکیته پاتنم علیه شکیان گرا1 ئی حمید ع نژاد2 ، مد علی حجتی سید مح3 ( اریخ دریافت مقاله: ت09 / 08 / 1394 - ی:یخ پذیرش نهای تار12 / 03 / 1395 ) چکیده ار زهرهت به فت را نسبردی است که حصول معرهان خارج رویکت به جاکیت نسب شکیهای هکن میمد نام خارج هستن در مورد جهان کهتنهی بهرویکهرد مب ایهن ر نءهای اا برخهی ا انهد داکااس فرضیۀ شک لی است که بر اس استد نه صورتا جمله روش ا است بندی شدهی که هایبهولنهای بر مب که پاتنم ب لی است ، استد استتی مقابله شداکیین شک با چناس آن بر اسویکرد برون رل این اسهتداضر به تقریر دیویس ا در مقالۀ حا استی طرح کرد معنایی زرایرسهید بءث و برطقی آن را موریل منه و به روش تءل پرداخت ار داد بهرهاننها ن در انته ایهمویکرد برونبول ر است که ب شد دادان خهارج جهت بهاکیت نسب شک یدزای د معنایی زرایتنی بر دسته را که مب رد می هستنداکانه فرضیات شکاص ای خا اد دیگهری موارر مبنا ب کندر نمیاکانه نی فرضیات شک ارامی زهر به تم فت را نسبتمکان حصول معر توان ا ه دری کههای ه فی دانست خارج هستند، منت مورد جهان کلیدواژه ها:ج، بهرونهان خهار جهت بهاکیت نسب شک، پهاتنم، دیهویس،ی معنهایهی زرای فرضیهاکانه ی شک1 این مقاله مستخرجا ا رساله دکتری آبایئی ع نژاد است2 بیت مدرس ترنگالسفه دان فی دکتری، زرونجو دان Email: [email protected] 3 نیار دان مسؤولویسندبیت مدرس، ن ترنگالسفه دان ف زرو ی م سم ا ک ه و ف فلس چهل و سال نه، شمارۀ م اول، ابستان بهار و ت1395 ص ص96 ه75 Falsafe va Kalam-e Eslami Vol. 49, No.1, Spring & Summer 2016

فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

  • Upload
    others

  • View
    6

  • Download
    0

Embed Size (px)

Citation preview

Page 1: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

بررسی انتقادی تقریر دیویس از استدالل

1گرایانه پاتنم علیه شکاکیتبرون

3سید محمد علی حجتی ،2نژاد حمید عالئی

(12/03/1395تاریخ پذیرش نهایی: -09/08/1394تاریخ دریافت مقاله: )

چکیده

ههایی شکاکیت نسبت به جهان خارج رویکردی است که حصول معرفت را نسبت بهه زهرار دانهد برخهی اا انءهای ایهن رویکهرد مبتنهی بهر که در مورد جهان خارج هستند ناممکن می

هایی کهه بندی شد است اا جمله روشنه صورتاستداللی است که بر اساس فرضیۀ شکاکابر اساس آن با چنین شکاکیتی مقابله شد است، استداللی است که پاتنم بر مبنهای ببهول

زرایی معنایی طرح کرد است در مقالۀ حاضر به تقریر دیویس اا این اسهتدالل رویکرد برونایهم در انتهها ننهان بهرار داد پرداخته و به روش تءلیل منطقی آن را مورد بءث و بررسهی

زرایی معنایی دیدزا شکاکیت نسبت به جهان خهارج داد شد است که ببول رویکرد برونکند بر مبنای موارد دیگهر ای خاص اا فرضیات شکاکانه هستند رد میرا که مبتنی بر دسته

ههایی کهه در توان امکان حصول معرفت را نسبت به تمامی زهرار فرضیات شکاکانه نیر نمی مورد جهان خارج هستند، منتفی دانست

زرایهی معنهایی، پهاتنم، دیهویس، شکاکیت نسبت به جههان خهارج، بهرون ها: کلیدواژه ی شکاکانه فرضیه

است نژاد عالئی آبای دکتری رساله اا مستخرج مقاله این1 Email: [email protected] داننجوی دکتری، زرو فلسفه داننگا تربیت مدرس 2 زرو فلسفه داننگا تربیت مدرس، نویسند مسؤول داننیار 3

فلسفه و کالم اسالمی 1395بهار و تابستان ، اولم، شمارۀ نهسال چهل و

75ه96 صص

Falsafe va Kalam-e Eslami

Vol. 49, No.1, Spring & Summer 2016

Page 2: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

1395تان بهار و تابس، اول، شمارۀ نهم، سال چهل و فلسفه و کالم اسالمی 76

. درآمد1

شکاکیت نسبت به جهان خارج رویکردی است که امکان حصول معرفت نسبت به جهان هایی که در مورد حصول معرفت نسبت به زرار داند در این رویکردخارج را منتفی می

شود که ای دیگر دانسته میداشتن نسبت به زرار جهان خارج هستند مستلرم معرفتشود فرضیۀ شکاکانه توصیفی است اا جهان، اا آن یاد می« فرضیۀ شکاکانه»تءت عنوان

تعارف ما اا اوضاع ای که با ادراکات ما ساازار است ولی در عین حال با درک مزونهبهتبیینی اا جهان ارائه « خمر مغردرون»جهان متفاوت است برای مثال فرضیۀ شکاکانۀ

ها مغرهایی هستیم که درون مواد مغری برار داریم و تمامی دهد که در آن ما انسانمی شودادراکات ما ناشی اا القائاتی است که توسط یک رایانه پینرفته به مغر وارد می

[25, p.5-6] ،در چنین شرایطی ازر من ادراک کنم که یک صندلی در مقابل من است معرفت ندارم ایرا در وابع هیچ « یک صندلی در مقابل من است»نسبت به زرارۀ

ای در مقابل من نیست بنابراین برای معرفت نسبت به این زرار باید بدانم که صندلیای در مورد که معرفت نسبت به هر زرار فرضیۀ شکاکانه بربرار نیست شکاک اا این

زیرد که ما جهان خارج مستلرم معرفت نسبت به کذب فرضیۀ شکاکانه است، نتیجه میای در مورد جهان خارج معرفت نداریم ایرا ما شهوداً نسبت به کذب نسبت به هیچ زرار

ه شهود ما را فرضیۀ شکاکانه معرفت نداریم بوت استدالل شکاکانه در این نکته است کدر مورد توانایی حصول معرفت نسبت به جهان خارج، در تقابل با شهود دیگرمان مبنی

دهد بنابراین باید به نءوی به ی شکاکانه برار میبر عدم معرفت نسبت به کذب فرضیه این تقابل پاسخ داد شود تا ادعای معرفت در مورد جهان خارج پذیرفتنی باشد

شد در جهت ردِّ استدالل شکاکانه، بر اساس های ارائهجمله پاسخ [ اا34-33، ص2]کند که پذیرش شود پاتنم استدالل میزرایی معنایی نامید میرویکردی است که برون

شودزرایی معنایی منجر به ردِّ شکاکیت در مورد جهان خارج میدیدزا برون[25, p.15] ی در خمر نیستیم و در نتیجه استدالل دانیم که مغراا نظر پاتنم ما می

شکاکیت نسبت به جهان خارج منت ج نیست تقریرهای متفاوتی اا استدالل پاتنم ارائه توان به تقریر دیویس اا آن اشار نمود دیویس بیان شد است که اا این بین می

-یکی خودبه نءو پرازمات« خمر هستم درونمن مغری »کند که اا نظر پاتنم جملۀ میویرانگر است در ادامه، پس اا معرفی رویکرد شکاکیت نسبت به جهان خارج و بیان

زرایانۀ پاتنم در رد آن، تقریر دیویس اا این استدالل بیان شد و مورد استدالل برون بررسی و نقد برار زرفته است

Page 3: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

77 زرایانه پاتنم علیه شکاکیتبررسی انتقادی تقریر دیویس اا استدالل برون

. شکاکیت نسبت به جهان خارج2

ناسانه در سراسر تاریخ فلسفه به انءای ششکاکیت فلسفی به عنوان دیدزاهی معرفتمختلف وجود داشته است ادعای بائلین به این رویکرد هموار نفی امکان دستیابی به

است ازرچه این رویکرد ای خاص، و یا نفی امکان مطلق معرفت بود معرفت در حوا آن در پی پذیری معرفت نظر داشته است، بر حسب روشی که بر اساس هموار به امکان

شود، ای اا مباحث فلسفی که در آن ادعای معرفت میاثبات مدعای خود است، و حوا شکاکیتی که در مقالۀ ]203-200، ص4[شود بندی میهای متفاوتی تقسیمبه دسته

حاضر مورد نظر است، شکاکیتی نسبت به جهان خارج است که بر اساس استدالل، و با انه، شکل زرفته است های شکاکاستفاد اا فرضیه

ای در مورد جهان خارج امری بابل در شرایط متعارف، ادعای معرفت نسبت به زرار « اماکنون بر روی صندلی ننستههم»دانم که کنم میببول است برای مثال من ادعا می

شماری وجود های بیهمچنین واضح است که زرار « دو دست دارم»دانم که و یا میها معرفت ندارد برای مثال کسی تعداد واژزان موجود در کسی نسبت به آندارند که

تعداد »که ای مانند اینداند و بنابر این به زرار کانت را نمی سنجش خرد نابکتاب معرفت ندارد با این حال « هرار تا استکانت دویست ناب خرد سنجشواژزان کتاب

ق آن شرایط، معرفت به صدق یا کذب آن زرار توان شرایطی را فرض کرد که با تءقمیزونه نیست که نتوان حاصل شود در نتیجه، ازرچه این معرفت مءقق نند است، این

ای معرفت داشت برخالف مورد اخیر، مواردی وجود دارند که بر نسبت به چنین زرار ثال، با استناد به ها معرفت پیدا کرد برای متوان نسبت به بعضی زرار اساس دالیلی نمی

ای که دربردارندۀ تعداد سیارات توان به زرار علم فیریک و مءدودیت ابراری فعلی، نمیموجود در جهان است معرفت داشت در این شرایط نیر عدم امکان حصول معرفت به

ی بوای ای که صرفاً در نتیجههای علمی و ابراری است و بنابراین ویژزیدلیل مءدودیتشود برخالف موارد یاد شد ، شکاکیت ای اا آن باشد مءسوب نمیراکی ما و منخصهاد

توانیم نمی علی االصولها کند ما انساننسبت به جهان خارج دیدزاهی است که ادعا میهایی که در مورد جهان خارج هستند معرفت داشته باشیم عدم امکان نسبت به زرار

ای که نسبت به زرار یی به این معنی است که فرض اینهامعرفت در مورد چنین زرار در مورد جهان دارای معرفت هستیم، با برخی اا احکامی که شهوداً پذیرفتنی هستند در

ها بابلیت دستیابی به معرفت تنابض است دروابع ادعای شکاک این است که ما انسان [p.8-11 ,18]ریم هایی که در مورد جهان خارج هستند را ندانسبت به زرار

Page 4: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

1395تان بهار و تابس، اول، شمارۀ نهم، سال چهل و فلسفه و کالم اسالمی 78

1های شکاکانهکند که بر فرضیهشکاک برای اثبات ادعای خود استداللی ارائه میشود که متفاوت اا وضعیت ها شرایط ممکنی توصیف میاستوار است در این فرضیه

های معمول است ولی اا شرایط معمول تمایرناپذیر است در شرایطی که در فرضیههمانند شرایط معمول، ادراک یک صندلی در مقابل من، شود، شکاکانه توصیف میشود شکاک بر اساس دانسته می« یک صندلی در مقابل من است»توجیه باور به زرارۀ

دهد که ادراک فرد نسبت به امری، هم با فرض وجود های شکاکانه ننان میفرضیهازار است بنابراین وابعی آن در جهان خارج و هم با فرض عدم آن در جهان خارج سا

توان اا صرف ادراک چیری در جهان خارج نتیجه زرفت آن چیر موجود است نمیتوان که یا باید به طریقی، و با توسّل به معیاری بابل ببول، ننان دهیم مینتیجه این

شود تفکیک کرد، و یا میان شرایط معمول و شرایطی که در فرضیه شکاکانه مطرح می [p.74-75 ,9]توان نسبت به جهان خارج معرفت داشت یم نمیکه بپذیراین

های شکاکانه به لءاظ ساختار منابه فرضیۀ شیطان خبیث دکارت هستند فرضیهترین شکِّ ممکن، و البته در جهت استوار بنا دکارت این فرضیه را به عنوان مبنایی

نویسد: کند او مینهادن ساختمان معرفت، معرفی میکار[ که بدرتش اا اهریمنی شریر ]و بسیار مکار و فریبکنم کهین فرض میبنابرا

انگارم کاریش کمتر نیست تمام توان خود را در فریفتن من به کار بسته است میفریببینم، ها، اشکال، صداها و تمام اشیای خارجی دیگری که میکه آسمان ]هوا[، امین، رنگها استفاد باوری من اا آنکه این اهریمن برای صید خوش فقط اوهام و رویاهایی باشد

یک اا حواس کنم که دست، چنم، زوشت، خون و هیچکند خود را چنین تصور میمی ]34، ص3[دانم ها میی آنرا ندارم و به خطا خود را واجد همه کند، صورت جدیدتری پیدا کرد است که به فرضیۀشرایطی که دکارت توصیف می

« های در خمر ذهن»منهور است تقریر پاتنم اا این فرضیه در مقالۀ 2مغر درون خمر [p.6-8 ,25]این زونه است

فرض کنید یک داننمند شرور توسط عمل جراحی مغر خمر : درونفرضیۀ مغریای اا مواد مغری برار دهد انتهای شخصی را اا بدنش خارج کند و آن را داخل خمر

ای عصبی این مغر به یک رایانۀ بسیار پینرفته متصل است این رایانه به زونه هایرشته

1. skeptical hypothesis 2. brain in a vat

Page 5: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

79 زرایانه پاتنم علیه شکاکیتبررسی انتقادی تقریر دیویس اا استدالل برون

چیر مانند فرستد که مغر دچار این توهم شود که همههای عصبی را به مغر میپیامشرایط معمول است در وابع تجربیات این مغر درست مانند وبتی است که هنوا اا بدن

چه در شرایط معمول جریان دیگر مانند آن آن شخص خارج نند بود ولی مننأ آنتواند فرستد این رایانه میهای عصبی است که رایانه به مغر میداشت نبود ، بلکه پیام

ای تغییر دهد که او فکر ای را در آن فرد ایجاد کند و خاطرات او را به زونههر تجربهتواند نه تنها برای یک کند همینه این وضعیت جدید را داشته است چنین وضعیتی می

توان فرض کرد که داننمند ها وجود داشته باشد حتی میفرد، بلکه برای تمام انسانطور اتفابی چنان حاصل شد است که شروری نیر در میان نیست و وضعیت جهان به

ها دارای وضعیت مغر درون خمر باشند در این حالت، برای مثال، هنگامی تمامی انسانکنند در وابع نه زوشی وجود دارد که بننود و نه رد با یکدیگر صءبت میکه دو ف

دهانی که صءبت کند و نه حتی صدایی که انتقال یابد، بلکه تنها توسط رایانۀ هوشمند 1شود جا میدو درونش برار دارد جابههایی که مغر آنهای الکتریکی میان خمر پیام

وجود دارد این است که هموار برای آن علّتی نکتۀ مهمی که در مورد ادراکات ما خارجی در نظر داریم، ازرچه ممکن است این علت بر ما مکنوف نباشد به همین دلیل است که دکارت اهریمن مکاری را به عنوان مننأ این توهم معرفی کرد است و پاتنم

ه چنین وسیلۀ یک رایانه پینرفتکند که بهوجود یک داننمند شرور را فرض مینماید حتی ازر چنین داننمندی نیر وجود نداشته باشد، باید ادراکاتی را ایجاد می

االصول چیری اا بیرون ادراکات را به ذهن من القا کند ممکن است زفته شود که علیکند و بنابراین که ادراکات مننأیی بیرونی نداشته باشند، تنابضی ایجاد نمیفرض این

(identity)همانیکند به طور ضمنی فرض شد است که معیار ایندر شرایطی که پاتنم تنریح می 1

ودش است که مغر او یکسان بابی بماند بنابراین فرد، مغر اوست به این معنی که یک فرد تا امانی خهای متفاوت، و یا براردادن آن درون یک خمر ، فردیت آن شخص جایی مغر او میان بدنبا جابه

ی اخیر به این معنی نیست که فرضیه مغر درون خمر تنها به رویکردهای ماند نکتهیکسان بابی میانگار اا تبعات امکان وضعیت مغر در خمر در امان زانهفیریکالیستی مربوط شد و رویکردهای دوجا که باشد، اا آن (property dualism)انگاری در ویژزیباشند ازر رویکرد ما نسبت به ذهن، دوزانه

های های غیرمادی ذهن برخاسته اا مغر هستند، با برار دادن مغر درون خمر همچنان ویژزیویژزیانگاری شان وجود خواهند داشت همچنین ازر رویکرد دوزانهیذهنی همانند وضعیت ببل

جا که ارتباط روح غیرمادی با جهان فیریکی اا را پذیرفته باشیم، اا آن (substance dualism)جوهری زیرد، نتایج فرضیه مغر درون خمر همچنان بربرار است طریق مغر صورت می

Page 6: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

1395تان بهار و تابس، اول، شمارۀ نهم، سال چهل و فلسفه و کالم اسالمی 80

را ایجاد نکرد باشد، بلکه توسط خود همی بود که عاملی اا خارج آنتوان دچار تومیذهن فرد به وجود آمد باشد زفتۀ اخیر به این معنی درست است که تجربۀ فردی که دچار توهم است توسط ذهن خود او ایجاد شد باشد در این حالت برای مثال فرد دچار

ای است ولی دروابع خواب ول نگارش مقالهتوهم است که بر روی صندلی ننسته و منغجاست که اجرایی که در این توهم وجود دارند توسط خود ذهن ایجاد است منکل این

اند و برای مثال فرد اا پیش صندلی را به طور مستقیم ادراک کرد است بنابر این نند شد، وجود که توهمی که ذهن خودش به وجود آورد است دارای مءتوا بابرای این

1ادراکی که مننأ خارجی داشته باشد ضروری استمعادل با « من مغری درون خمر هستم»باید توجه داشت که شک در صدق زرارۀ

خمر ، توصیف شرایطی درونشکاکیت نسبت به جهان خارج نیست فرضیۀ شکاکانۀ مغریراکی و متعلقات ما نسبت به بوای اد 2نگریاست که با درک شهودی حاصل اا درون

ای در بر ندارد این فرضیه به این معنی است ادراکمان ساازار است و به خودی خود نتیجهخمر شرح درونزونه باشد که پاتنم در فرضیۀ مغریکه منطقاً ممکن است اوضاع جهان آن

رد خمر رادرونتوان فرضیۀ مغریی اخیر این است که اساساً نمیداد است نتیجۀ نکتهکند که کرد ایرا صرف این فرضیه اصالً ادعایی در مورد تءقق آن ندارد شکاک نیر ادعا نمی

کنیم این فرضیه متءقق شد است و ما وابعاً در جهان مغرهای درون خمر اندزی میدانیم مغری درون خمر زیرد این ادعا است که ما نمیچه مورد استفادۀ شکاک برار می آن

وجیه این ادعا این است که دلیل و معیاری بیرون اا ذهن و جهانی که آن را ادراک نیستیم تخمر بضاوت درونکنیم نداریم تا به وسیلۀ آن در مورد وبوع و یا عدم وبوع فرضیۀ مغریمی

« مغری درون خمر نیستیم»دانیم که کنیم، و در نتیجه نمیای در مورد جهان نسبت به هیچ زرار توان که نمیممکن است ادعا شود بیان این

خارج معرفت داشت در وابع معرفتی نسبت به جهان خارج است و چنین بیانی

مءصول ذهن هستند و چیری در بیرون مننأ وجود آن ازر کسی ادعا کند که همان تصورات نیر 1

آلیستی برزرید است و اساساً دیدزا شکاکیت نسبت به جهان خارج نیست، در وابع رویکردی اید شود؛ ایرا اا پیش پذیرفته است که چیری در جهان وابعاً موجود نیست پذیرش برای او مطرح نمی

ببولی به همرا دارد که بررسی این تبعات، ت فلسفی غیربابلآلیستی به معنی اخیر تبعارویکرد اید ی این مقاله است خارج اا مءدود

2. introspection

Page 7: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

81 زرایانه پاتنم علیه شکاکیتبررسی انتقادی تقریر دیویس اا استدالل برون

توان نسبت نمی»است چنین برداشتی نادرست است خود این زرار که 1متنابض خودمعرفتی نسبت به جهان خارج « ای در مورد جهان خارج معرفت داشتبه هیچ زرار های زرار ، که نتیجۀ استدالل شکاکانه است، معرفتی نسبت به بابلیتنیست این

نسبت به هیچ »شناسا است باید توجه داشت که ازر کسی ادعا کند که شناختی فاعل است ایرا به فرض دروابع ادعای خود را نقض کرد « توان معرفت داشتای نمیزرار

ا نیر معرفت ندارد و در نتیجه فرض صدق صدق ادعایش، نسبت به همین زرارۀ مورد ادعتوان ای نمیزرار نسبت به هیچ»شود بنابراین این زرار که آن منجر به کذبش می

جا که ادعای شکاکیت در مورد جهان خارج دروابع کاذب است ولی اا آن« معرفت داشتساس شکاکیتی موضعی است، فرض صدبش مستلرم کذبش نیست چنین شکاکیتی بر ا

شود و بنابراین اا پیش پذیرفته است که حدابل نسبت به اعتبار کاربرد استدالل طرح میکه بیان شد ادعای شکاک این است که کسی نسبت به اصول منطق معرفت داریم چنان

ای در معرفت ندارد اا طرفی ازر نسبت به زرار « من مغری درون خمر نیستم»زرارۀ ، «یک صندلی در مقابل من است»باشم، برای مثال بدانم که مورد جهان معرفت داشته

دانم مغری درون خمر نیستم ایرا ازر مغری در خمر باشم دیگر شود که مینتیجه میتوانم نسبت به زرارۀ یادشد معرفت داشته باشم در نتیجه، و بنابر باعدۀ رفع تالی، نمی

ای را جا که هر زرار عرفت ندارم اا آنم« یک صندلی در مقابل من است»نسبت به زرارۀ ای در مورد شود که نسبت به هیچ زرار توان به جای زرارۀ فوق برار داد، نتیجه میمی

ای در توان نسبت به زرار که نمیبنابراین شکاک در باور به این جهان خارج معرفت ندارم ای دلخوا در مورد جهان زرار Pمورد جهان خارج معرفت داشت موجه است فرض کنید

بدون هیچ xو فاعل شناسای Pجا که زرارۀ یک فاعل شناسا باشد؛ اا آن xخارج، و هستند xو هر فاعل شناسای Pبیانگر هر زرارۀ xو Pاند، متغیرهای شرطی انتخاب شد

:[p. 625-626 ,15]زونه است شکل اصلی استدالل شکاکانه این داند که مغری درون خمر نیست می xفت داشته باشد، معر Pنسبت به xازر ه 1

داند که مغری درون خمر نیست نمی xه 2

Pداند که نمی xبنابراین ه 3رویکردهای متفاوتی در مورد چنین استداللی وجود دارد برخی ایراد چنین

ریر اولیۀ دانند تق( می1در مقدمۀ ) 2هایی را در استفاد اا اصل بستار معرفتیاستدالل 1. self-contradictory 2. the principle of epistemic closure

Page 8: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

1395تان بهار و تابس، اول، شمارۀ نهم، سال چهل و فلسفه و کالم اسالمی 82

ای معرفت داشته باشد، و کند که ازر شخص نسبت به زرار اصل بستار معرفتی بیان میای دیگر باشد، آن شخص نسبت به زرارۀ جدید نیر بداند که آن زرار مستلرم زرار

کنم و برای مثال هنگامی که من یک صندلی را در مقابل خودم ادراک می 1معرفت دارد که در ، باید به این«دانم یک صندلی در مقابل من استمی»کنم که میبر این اساس ادعا

صورت ادراک من اا صندلی ام نیر علم داشته باشم، در غیر اینآن امان دچار توهم نبود شود برخی نیر بیان توجیهی برای معرفت نسبت به زرارۀ حاکی اا آن مءسوب نمی

( اا استدالل 2مر نیستیم و بنابراین مقدمۀ )دانیم مغری درون خاند که شهوداً میکرد داند ولی توجیه ( اا این استدالل را مردود می2اند پاتنم نیر مقدمۀ )شکاکانه را رد کرد

دست زرایی معنایی بهای است که اا ببول رویکرد بروناو برای رد این مقدمه، نتیجهکاذب است و « رون خمر هستممن مغری د»دانم جملۀ کند که میآید او ادعا میمی

« مغری درون خمر نیستم»دانم که بنابراین می

. استدالل ضدشکاکانه پاتنم3

ای را برای معنی اسامی انواع طبیعی ویژزی« معنای معنا»ای با عنوان پاتنم در مقاله2شودنامید می« زرایی معناییبرون»کند که اثبات می

ن زرایی معنایی بیا برون[24]چه در جهان مستقل اا واسطۀ آنای بهکند که معنی اسامی انواع طبیعی تا انداا می

ول است یا که آیا این اصل بابل ببرسد، در مورد اینازرچه اصل بستار معرفتی شهوداً پذیرفتنی به نظر می 1

اند که این اصل، حدابل در شکل شناسان استدالل کرد های متفاوتی وجود دارد برخی معرفتخیر، دیدزا ی آن، بربرار نیست برای مثال برخی بر اساس تءلیلی متفاوت اا تءلیل کالسیک معرفت سعی اولیهای که اساس بابل ببول نبودن نتیجهاند عدم اعتبار اصل بستار معرفتی را ننان دهند برخی نیر بر کرد

ی این انتقادات در نتیجه[pp. 2-4 ,21]دانندزیرند، آن را معتبر نمیشکاکان با استفاد اا این اصل میای مربوط به تقریرهای متفاوتی اا اصل بستار معرفتی ارائه شد است تفاوت این تقریرها تا انداا

یرفته شد است و زاهی نیر با تغییرات بسیار جریی همرا است دیدزاهی است که در مورد توجیه پذبرای مناهد شرحی کاملی اا رویکردهای متفاوت نسبت به اصل بستار معرفتی و تقریرهای متفاوت

با این حال در این مقاله فرض شد است که تقریری بابل ببول اا [20]و [13] آن مراجعه کنید به( اا استدالل شکاکانه را رد 2ی )زرایی معنایی مقدمهجا که رویکرد برونآناین اصل وجود دارد اا

کند، به بیان و دفاع اا تقریری بابل ببول اا اصل بستار معرفتی پرداخته نند است میبخنی اا این مقاله را که حاوی [23] "معنا و مرجع"ی دیگری با عنوان پاتنم پیش اا آن در مقاله 2

به عنوان "معنای معنا"ی زرایی معنایی او است عیناً بیان کرد است با این حال مقالهرویکرد برون معرِّف رویکرد پاتنم معروف شد است

Page 9: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

83 زرایانه پاتنم علیه شکاکیتبررسی انتقادی تقریر دیویس اا استدالل برون

را بیان کنم، « آب»شود برای مثال ازر من واژۀ شناسا وجود دارد متعیِّن میفاعلچه در توصیفاتی که همرا با آن در ذهن دارم برای تعیّن معنی آن کافی نیست آن

، نیر در این معنا نقش دارد چنین H2Oشود، و به عبارتی می نامید « آب»جهان خارج ای برای ارجاع نیر نیاا دارد تا بتواند تبیین مناسبی اا نءوۀ تعیین ادعایی به نظریه

معروف شد 1مرجع اسامی انواع طبیعی ارائه کند این نظریه که به نظریۀ علّی ارجاعف یک اسم، و اا جمله اسامی انواع کند که معنای کاربردهای مختلاست، بیان می

اند پاتنم بر اساس این طبیعی، به ماهیتی داللت دارد که با آن در یک ارتباط علّی بود کند دیدزا استداللی علیه رویکرد شکاکیت نسبت به جهان خارج ارائه می

با کارزیری دیدزا معناشناختی برای مقابله های مهم استدالل پاتنم بهاا ویژزی، [25]« مغرهای در خمر »ای با عنوان شناسانه است پاتنم در مقالهدیدزاهی شناخت

زرایی معنایی اشار کند، شرایط الام برای باانمود یک چیر که به دیدزا برونبدون اینتوان چیری را باانمود چیر کند نتیجۀ این بررسی این است که هنگامی میرا بررسی میر زرفت که تءت یک رابطۀ علّی با آن چیر در ارتباط باشد در نتیجه، دیگری در نظ

ای که تءت یک انجیرۀ علّی با مرجع خود بربرار معنی واژزان نیر بر اساس رابطهچه بیان شد، منخص است که بیان اخیر در وابع شود بنابر آنکنند متعیِّن می می

اژزان، و در نتیجۀ آن، مءتوای حاالت زرایانۀ پاتنم نسبت به معنی ورویکرد برونزرایانۀ پاتنم در این مقاله منءصر به اسامی انواع التفاتی ذهنی است رویکرد برون

2شود طبیعی نبود ، و تمامی انواع واژزان و حاالت التفاتی ذهن را نیر شامل میمود یک توانیم ببول کنیم که وجود یک رابطۀ علّی برای باانبر اساس شهودمان می

چیر توسط چیر دیگر الام است برای مثال، در نظر بگیرید یک هنرمند تصویری اا پلی کند اا اتفاق منابه پل خواجو در شهر اصفهان چه ترسیم میدلخوا ترسیم کند و آنتوان بیان کرد که این تصویر باانمود پل خواجو است ایرا آن باشد در این حالت نمی

صد ترسیم پل خواجو را نداشته و کامالً بر حسب تصادف تصویری منابه هنرمند اصالً بآن رسم کرد است به عنوان مثال دیگر فرض کنید کودکی که به تاازی بادر به تکلّم 1 casual theory of reference

زرایی معنایی پاتنم شود اا برونیاد می "زرایی در توجیهبرون" دیدزا دیگری که اا آن با عنوان 2که شناسی است در حالیی شناختزرایی در توجیه مربوط به حوا است برونکامالً متمایر

ی شرحی اا این شود برای مناهد زرایی معنایی در مبءث سمانتیک و معناشناسی مطرح می برون [11]ها مراجعه کنید به دیدزا

Page 10: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

1395تان بهار و تابس، اول، شمارۀ نهم، سال چهل و فلسفه و کالم اسالمی 84

را بیان کند در « برج میالد»طور اتفابی با کنار هم برار دادن اصوات، واژۀ شد است، بهباانمود برج میالد در شهر تهران است ایرا او « میالدبرج »توان زفت این حالت نیر نمی

را نننید است با توجه به « برج میالد»هرزر برج میالد را ندید است و حتی واژۀ توانند خود، نمیخودی توان زفت که صرف تصاویر و یا واژزان، بهچنین مواردی می

توسط یک تصویر یا واژ یا هر چه برای باانمود چیری باانمود چیر دیگری باشند آناست که معطوف به آن چیر باشد در موارد 1چیر دیگر الام است، وجود حیثیتی التفاتی

یاد شد ، شخص هنرمند باید بصد ترسیم پل خواجو را داشته باشد تا بتوان زفت طرح ر به برج بصد اشا« برج میالد»او باانمود پل خواجو است؛ و کودک باید اا بیان واژۀ

میالد را داشته باشد تا بتوان آن را باانمود برج میالد در نظر زرفت برای وجود چنین بصدیتی در یک شخص، الام است او بتواند دربارۀ چیری که بصد دارد به آن اشار

چنین فکری دارای منخصۀ بصدمندی یا وجه التفاتی است این 2کند، فکر کند ای علّی نداشته باشد، ممکن نیست ص با آن شیی مواجههبصدیت تا امانی که شخ

بنابراین، برای وجود هرزونه باانمودی، وجود یک رابطۀ علّی میان شخص و چیری که ای، بدون وجود چنین رابطه[p.316-321 ,17]بصد باانمود آن را دارد ضروری است

توان در بالب اخیر را می تواند بصد ارجاع به آن چیر را داشته باشد مطلبشخص نمی اصل ارتباط علّی بیان کرد

دهد که یک عبارت ابانی تنها هنگامی به یک شیی ارجاع می اصل ارتباط علّی: 3واسطۀ یک انجیرۀ علّی مناسب با آن شیی در ارتباط باشد به

کند که در پاتنم با بیان تقریر خود اا فرضیه شکاکانه، این پرسش را مطرح میکه مغرهایی توانند در مورد اینهایی درون خمر باشند، آیا میها مغرکه انسانصورتی

در خمر هستند بیاندینند یا حرفی برنند یا خیر اا نظر پاتنم پاسخ منفی است او بر ها مغرهایی که انسانکند که فرض اینزرایی معنایی ادعا میاساس ببول رویکرد برون

1 intentionality

ر مورد آن حالتی ذهنی داشته باشد برای ی چیری این است که بتواند دمنظور اا فکر کردن دربار 2 و "برج میالد مرتفع است"و یا شک کند که "پل خواجو در اصفهان وابع است"مثال باور کند که

ی علّی ارجاع همانند رویکرد کریپکی به این مسئله است کریپکی نیر با رویکرد پاتنم در مورد نظریه 3ی توصیفی در مورد اسامی خاص و اسامی انواع طبیعی که نظریه دهدهایی ننان میی استداللارائه

پذیرد برای مناهد دیدزا ی علّی ارجاع را برای این اسامی را مینادرست است و به جای آن نظریه [19]های کریپکی در این مورد مراجعه کنید به و استدالل

Page 11: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

85 زرایانه پاتنم علیه شکاکیتبررسی انتقادی تقریر دیویس اا استدالل برون

است و بنابراین ممکن نیست ما مغرهایی درون 1ویرانگر ه درون خمر هستند، خودچه در جهان توانند مانند آنها میخمر انساندرونخمر باشیم ازرچه در فرضیۀ مغری

ها فکر کنند، بر اساس اصل ها را به کار ببرند و در مورد آنمعمول وجود دارد، واژ ها ارجاع د که ما در جهان معمول به آنتوانند به چیرهایی ارجاع بدهنارتباط علّی، نمی

ها ها مغرهایی درون خمر باشند، یک ارتباط علّی میان نامدهیم در جهانی که انسانمیتوان صرف یک تصویر را نمی کهو اشیای وابعی در جهان وجود ندارد بنابراین همانند این

ان واژزانی یکسان نیر به دلیلی برای باانمود هویتی در جهان خارج دانست، صرف بیمعنی ارجاع به هویتی ثابت در جهان نیست ازر کسی مغری در خمر باشد، هیچ

کند، را بیان می« درخت»ارتباطی با درختی وابعی نداشته است و هنگامی که واژۀ ها در جهان وابع دارد، به درخت ارجاع ازرچه به لءاظ کیفی ذهنیتی همانند انسان

یک درخت در مقابل من »کند هنگامی که او بیان می[p.167-168 ,16]دهد نمیدهد و به ، در وابع به ادراک خاص خود هنگامی که درون خمر است ارجاع می«است

ی صادبی بیان کرد است پاتنم سه امکان را در مورد مرجع واژزان یک این معنی زرار اساس ادراکات القایی حسی به عنوان تصویری که بر -1کند: خمر بیان میمغردرون

خمر منجر درونی مغریهایی که در فرضیهالکترون -2مرجع آن واژ ایجاد شد است طور علّی مسئول ایجاد و ای که بهای رایانهبرنامه -3شوند به القای ادراکات حسی می

هر یک اا این زرایی،خمر است براساس رویکرد برونالقای ادراکات حسی به مغردرونموارد که بربرار باشد، منجر به ایجاد مءتوایی متفاوت برای جمالتی که مغر درون خمر

این مءتوا غیر اا مءتوایی است که واژزان و جمالت [p.13 ,25]شود کند، میبیان میدر شرایط معمول دارند ازر فرضیۀ شکاکانه صادق باشد، و در آن شرایط کسی بیان

به این معنی است که ما به معنای درون « ا مغرهایی درون خمر هستیمم»کند که مغرهایی در خمر هستیم ولی بسمتی اا فرضیۀ شکاکانه این است که ما به 2ایخمر

ای مغرهایی در خمر نیستیم، بلکه به معنایی که در جهان وابع مورد معنی درون خمر خمر صادق درونکه ازر فرضیه مغریه اینایم نتیجنظر است مغرهایی درون خمر

1 self-refuting

نی است که واژزان در شرایطی که ما مغرهایی درون خمر باشیم ای، معامنظور اا معنای درون خمر 2جا که در شرایط مغرهای درون خمر ما با اشیایی متفاوت اا زرایی معنایی، اا آندارند بنابر برون

شرایط معمول ارتباط علّی داریم، بنابراین معانی واژزان و در نتیجه مءتوای حاالت ذهنی معطوف به شرایط معمول است ها متفاوت ااآن

Page 12: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

1395تان بهار و تابس، اول، شمارۀ نهم، سال چهل و فلسفه و کالم اسالمی 86

کاذب است و بنابراین من مغری در « من مغری درون خمر هستم»باشد، این جمله که نویسد:خمر نیستم خود پاتنم چنین می

ما مغرهایی درون »زا معنای این بیان که ازر ما مغرهایی درون خمر باشیم، آنی در تصویر، یا چیری اا این نوع، ی درون خمر این است که ما مغرها« خمر هستیم

هستیم )ازر اصالً بیان ما معنای منخصی داشته باشد( اما بسمتی اا این فرض که ما مغرهایی درون خمر هستیم، این است که ما مغرهایی درون خمرۀ در تصویر نیستیم

« مغرهایی در خمر هستیمما »بنابراین، ازر ما مغرهایی در خمر باشیم، این جمله که کند )ازر اصالً چیری را بیان کند( به طور خالصه، ازر ما چیر نادرستی را بیان می

کاذب است در « ما مغرهایی در خمر هستیم»زا جملۀ مغرهایی در خمر باشیم، آن [p.15 ,25]نتیجه این جمله )ضرورتاً( کاذب است ای مبهم است همین ابهام باعث شد است که با این حال استدالل پاتنم تا انداا

های منابه آن بر اساس استدالل پاتنم و استدالل 1تقریرهای متفاوتی اا آن ارائه شود رود، این نکته استوار است که ابانی که در جوامع موجود در جهانی وابعی به کار می

یک »رود این جمله که یکار مخمر بهدرونمغرهای متفاوت اا ابانی است که در جهان ، یا فرم آوایی آن هنگامی که همین جمله توسط افراد بیان «درخت در مقابل من است

شود، هم در ابان فارسی جهان وابعی، و هم در ابان فارسی جهان مغرهایمیجاست که این جمله در جهان وابعی و جهان خمر وجود دارد تفاوت این درون

کند در جهان وابعی مدلول واژۀ های متفاوتی را بیان میر زرار خمدرونمغرهایخمر صرف درون، درختانی هستند که وابعاً وجود دارند ولی در جهان مغرهای«درخت»

کند به ای که این کیفیات را تولید میی رایانهشود و یا آن برنامهکیفیاتی که ادراک میکند، جا که معنا مدلول را تعیین میشوند اا آنشناخته می« درخت»عنوان مدلول واژۀ

خمر دو معنی دروندر جهان وابعی و در جهان مغرهای« درخت»شود که واژۀ نتیجه میزرایی معنایی این است که ابان متفاوت اا هم دارد دروابع نتیجۀ پذیرش رویکرد برون

خمر ، ازرچه در فرم روندفارسی در جهان وابعی و ابان فارسی در جهان مغرهاینوشتاری و آوایی عیناً همانند هم هستند، دو ابان متفاوت اا یکدیگرند در نتیجۀ این

های متفاوتی اا استدالل پاتنم ارائه کرد است برای بندی برای مثال بروکنر تقریرها و صورت1

بندی و ارایابی رایت صورت[10]و [8]، [6]ی این تقریرها و ارایابی هر یک مراجعه کنید به مناهد د مناهد کنی [26]توانید در اا استدالل پاتنم را نیر می

Page 13: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

87 زرایانه پاتنم علیه شکاکیتبررسی انتقادی تقریر دیویس اا استدالل برون

تفاوت، یک جملۀ منخص شرایط صدق یکسانی نخواهد داشت و ممکن است در ابان خمر کاذب باشد درونفارسی جهان وابعی صادق، و در ابان فارسی جهان مغرهای

داند این است که فرض صدق آن، یعنی ویرانگر می-که پاتنم این جمله را خوددلیل اینشود پاتنم اا استدالل فوق نتیجه بربرار بودن فرضیۀ شکاکانه، منجر به کذب آن می

که ما مغری درون زیرد ممکن نیست ما مغرهایی درون خمر باشیم ایرا فرض اینمیانجامد پاتنم در زرایی معنایی به تنابض میونخمر باشیم، به همرا ببول رویکرد بر

:نویسدچنین می انتهای استدالل خودچه به عنوان سنگ مءک آنامکان فیریکی را کهزراینی وجود دارد مبنی بر این

دهد بلمداد کند در چنین دیدزاهی صدق، صدق فیریکی؛ امکان، ممکن است وابعاً رخفیریکی خواهد بود ولی دیدیم که این رویکرد امکان فیریکی؛ و ضرورت، ضرورت

نادرست است وجود جهانی فیریکاً ممکن که در آن ما مغرهایی درون خمر باشیم، به چه این امکان را این معنی نیست که ما ممکن است وابعاً مغرهایی در خمر باشیم آن

[p.15 ,25]کند فیریک نیست، بلکه فلسفه است رد میین حال منخص نیست معنای مورد نظر پاتنم اا عدم امکان صدق فرضیۀ با ا

منطقاً ممکن نیست ما »دهد که شکاکانه چیست صرف استدالل پاتنم نتیجه نمیبرای رد شکاکیت نسبت به جهان خارج کافی است ننان « مغرهایی درون خمر باشیم

شود ۀ شکاکانه توصیف میزونه که در فرضیدهیم که جهانی که در آن برار داریم آنکنم منظور پاتنم که تغییری در استدالل ایجاد شود، فرض مینیست بنابراین، بدون این

دهد این پاتنم ننان می 1این است که در جهان وابع ما مغرهایی درون خمر نیستیم خمر دو زرارۀدروندر جهان وابع و جهان مغرهای« اممن مغری درون خمر »جمله که

کند و بنابراین شرایط صدق متفاوت دارد بر اساس این شرایط صدق، متفاوت بیان می [p.154-156 ,5]این جمله در هر دو جهان کاذب است

. تقریر دیویس از استدالل پاتنم4

به بیان تقریر خود اا استدالل « معمای منکل پاتنم»ای با عنوان دیویس در مقاله

هایی که به در تمامی جهان"زونه است: توان ننان داد که معنای مورد نظر پاتنم این در وابع می1لءاظ فیریکی دبیقاً منابه جهان وابع باشند، و بوای شناختی انسان مانند چیری باشد که در جهان

اا آنجا که "مر نیستیمزرایی معنایی در آن بربرار باشد، ما مغرهایی درون خوابع وجود دارد، و برون ام شرح دالیل درستی چنین تقریری خارج اا موضوع مقاله حاضر است، به بیان آن نپرداخته

Page 14: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

1395تان بهار و تابس، اول، شمارۀ نهم، سال چهل و فلسفه و کالم اسالمی 88

کند که برای پذیرش او بیان می[14]است یه شکاکیت پرداخته زرایانۀ پاتنم عل بروناین استدالل، ببول دو مقدمه الام است مقدمۀ اول همان اصل ارتباط علّی است، و

میان 1ای جادویی یا درونیای اا ارجاع است که مبتنی بر رابطهمقدمۀ دوم ببول نظریهای است که هان خارج نباشد منظور اا رابطۀ درونی، رابطهواژزان ابانی و ماهیات در ج

بر اساس آن، پیوندی نازسستنی میان واژزان و ماهیات در جهان بربرار باشد با وجود توان ادعا کرد که واژۀ ای میان ابان و ماهیات جهان، دیگر نمیچنین رابطۀ درونی

ای در یگر، با پذیرش چنین رابطهتوانست به درخت ارجاع ندهد به بیان دمی« درخت»« درخت»و ممکن نیست 2خواهد بود« درخت»های ممکن نام درخت واژۀ تمامی جهان

ای درونی نام درخت باشد باید توجه داشت که ببول وجود رابطه« دریا»مثالً نام دریا و تضاد نیست زرایی معنایی در میان ابان و جهان، به خودی خود با ببول رویکرد برون

زرایی معنایی را پذیرفته باشد، یعنی بائل به این دیدزا باشد که ازر کسی رویکرد برونچه در جهان خارج وجود دارد در تعیّن معنی واژزان یا مءتوای حاالت ذهنی شخص آن

ای درونی تواند بپذیرد که رابطۀ ابان و جهان رابطهای ساازار میزونهدخیل است، بهای ها رابطهشوند که با آندر این حالت معنای واژزان توسط هویاتی متعیِّن می است

های مختلف فرض ببول تفاوت شرایط صدق جمالت در جهاندرونی دارند در وابع پیشای درونی میان ابان و جهان بربرار نیست نتیجه این است که پذیرفته باشیم رابطه

ای درونی میان ابان و جهان باشیم، در هر جهانی که واژۀ که ازر بائل به وجود رابطه ایندهیم و شرایط کار ببریم، به یک چیر منخص ارجاع میدرستی به را به« خمر »یا « ذهن»

صدق جمالت حاوی این واژزان یکسان خواهد بود در نتیجه، در این شرایط استدالل راین پاتنم باید پیش اا بیان استدالل ضدشکاکانۀ پاتنم اساساً بابل طرح نخواهد بود بناب

1 intrinsic relation

های مختلف کسی بیان کند که تنها یک واژ نیست که نام درخت است، بلکه در ابان ممکن است 2ای درونی میان یک نام خاص و تند و در نتیجه رابطههای مختلفی وجود دارد که نام درخت هسنام

هویتی که مربوط به آن است وجود ندارد ولی این نکته ازرچه نیاا به تبیین و توضیح دارد، منکلی توان کند برای مثال میای درونی میان ابان و جهان وجود دارد ایجاد نمیبرای این دیدزا که رابطهای درونی میان طور که رابطهای یکه نیست و همانیان ابان و جهان، رابطهادعا کرد که این رابطه م

و درخت در ”tree“ای درونی میان در ابان و درخت در عالم خارج وجود دارد، رابطه "درخت"ی واژ ی ابان و جهان را درونی ی دیدزاهی نسبت به ابان که رابطهعالم خارج نیر وجود دارد برای مناهد

]1[ند نگا کنید به دامی

Page 15: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

89 زرایانه پاتنم علیه شکاکیتبررسی انتقادی تقریر دیویس اا استدالل برون

خود ننان دهد که چنین رویکردی در مورد ابان بربرار نیست پاتنم به نتایج پذیرش کنند آزا رویکردهایی که رابطۀ میان ابان و جهان را به نءوی غیرمتعارف تبیین می

های ا نظریهآن دسته ا« های در خمر ذهن»بود است و به همین دلیل در ابتدای مقالۀ کند:کند او چنین بیان میهستند رد می 1هایی جادوییارجاع را که به بیان او نظریه

چه برای تصاویر فیریکی بربرار چیری که تنخیص آن اهمیت دارد این است که آنکند؛ باانمود طور کلی باانمود ذهنی، نیر صدق میاست، در مورد تصاویر ذهنی، و به

شود چه باانمود میانمود فیریکی، ارتباطی ضروری ]درونی[ با آنذهنی، همانند با [p.3 ,25]. ی جادویی است ای باازنت اندینهندارد فرض خالف زفتۀ اخیر، زونه

ای است که تبیین امری را به چیری رااآمیر منظور پاتنم اا اندینۀ جادویی، اندینهدهد اا نظر پاتنم رویکردی که رابطۀ میان ناشد تءویل و حدابل به همان انداا تبیین

های جادویی اندینه ای درونی و در نتیجه ضروری بداند، اا جملهابان و جهان را رابطهای ضروری میان ابان و جهان وجود فرض پاتنم این است که رابطهاست بنابراین پیش

باطی ضروری میان فرض را نپذیرد و بائل به وجود ارتندارد برای کسی که این پیشابان و جهان باشد، استدالل پاتنم دیگر درست نخواهد بود با این حال برای چنین شخصی اساساً شکاکیت نسبت به جهان خارج مطرح نخواهد بود ایرا ازر این شخص

االصول همین که ببول ای ضروری بداند، علیرابطۀ میان ابان و ماهیات جهان را رابطه ارد، دروابع پذیرفته است جهان وجود دارد کند ابان وجود د

خمر ، به نءو دروندیویس سپس با مطرح کردن این اید که فرضیۀ شکاکانۀ مغریاست، تقریری اا استدالل پاتنم ارائه داد است که به نءو 2ویرانگر-پرازماتیکی خود

ه استدالل پاتنم بابل ببولی مطابق با استدالل خود پاتنم است اا نظر او ازر صرفاً بخمر درون من مغری »ترین تقریر اا آن این است که جملۀ ببولمراجعه کنیم، بابل

خمر درون من مغری»ویرانگر در نظر بگیریم جملۀ -را به نءو پرازماتیکی خود« هستمویرانگر است که ازر توسط شخصی بیان شود، متضمن کذب -به این معنی خود« هستم

من وجود »ورد منابه به این جمله هنگامی است که کسی بیان کند خودش است مواضح است که بیان جملۀ اخیر متضمن وجود زویند است و بنابراین ازر کسی « ندارم

جملۀ کاذبی را بیان کرد است هدف دیویس آن است که ننان « من وجود ندارم»بگوید

1. magical 2. pragmatically self-refuting

Page 16: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

1395تان بهار و تابس، اول، شمارۀ نهم، سال چهل و فلسفه و کالم اسالمی 90

دارد او برای این کار ابتدا « ندارممن وجود »شکاکانه وضعیتی منابه جملۀ دهد فرضیۀکند و بر اساس آن به بیان تقریر خود دو ابان را مطرح می 1بودن مفهومیمعادل

[p.215-218 ,14]پردااد میبه لءاظ مفهومی معادل هستند ازر L2و L1های ابان بودن مفهومی دو ابان:معادل

وران سخن 2ند و )ب( جهان مفهومی و تنها ازر )الف( به لءاظ لغوی و نءوی معادل باش آن ابان به لءاظ معناشناختی یکسان باشد

ابانی است که به لءاظ مفهومی معادل ابان فارسی است Lحال فرض کنید ابان چنین خواهد بود:تقریر دیویس اا استدالل پاتنم در این صورت

منظور بیان یک عبارت تواند بهمی Lدر ابان « من مغری درون خمر هستم»جملۀ (1) شوند: 3صادق به کار رود ازر هردو شرط ایر تواماً برآورد

به موبعیت آن کاربر « خمر استدرون مغری x»و توسط مءمول Lالف( در ابان 4کند، ارجاع شود ابان که این جمله را بیان می

باشد Lت ابان اا جمله اظهارا« خمر هستم درونمن مغری »ب( اظهار این جمله که /ب را توأماً برآورد کند 1/الف و 1تواند هر دو مقدمۀ زرایی، کسی نمیاساس برون( بر2)

درون من مغری »توانند با بیان جملۀ نمی Lکدام اا کاربران ابان بنابراین، هیچ (3)اند توهای صدق این بیان نمیشرطای صادق را اظهار کنند ایرا پیشجمله« خمر هستم

به نءو پرازماتیکی « من مغری درون خمر هستم»توأماً بربرار باشد در وابع جملۀ ویرانگر است -خود

)یا ابانی که به لءاظ مفهومی معادل آن Lبنابراین، اا آنجا که من به ابان ( 4) کاذب است «خمر هستمدرونمن مغری»کنم، اظهار این جمله که است( صءبت می

دانم که مغری در خمر نیستم من می بنابراین( 5)

1 notionally equivalent

منظور اا جهان مفهومی، مجموعه تجارب و باورهای مضیّقی است که با عبارات ابانی در ذهن 2و شوند باورهای مضیّق باورهایی هستند که مءتوای مضیّق دارند کاربران آن ابان همرا میشود در وابع، جهان مفهومی چه در ذهن کاربران ابان است متعیِّن میمءتواینان تنها بر اساس آن

وران ابان، مجموعه مءتوای حاالت ذهنی مضیّقی است که کسانی که به آن ابان صءبت سخن کنند هنگام استفاد اا واژزان در ذهن دارند می

3 satisfy

کند بر زویند صدق می Lدر ابان "مغری درون خمر است x"ت: مءمول توان زفبه بیان دیگر می 4

Page 17: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

91 زرایانه پاتنم علیه شکاکیتبررسی انتقادی تقریر دیویس اا استدالل برون

x»کند که کاربر ابان باید بتواند بر اساس این عبارت که استدالل دیویس بیان میتواند هر دو که کسی نمیبه خودش ارجاع دهد علت این« خمر است درون مغری

ورد کند /الف را برآ1/ب را توأماً برآورد کند این است که ازر مقدمۀ 1/الف و 1مقدمۀ به این معنی است که مغری درون خمر است ولی ازر مغری درون خمر باشد و اظهار

کند این نیست که من ای که بیان میزرار « من مغری درون خمر هستم»کند که ام ایرا در این حالت با مغر و درخت وابعی در تماس علّی نبود ، بلکه مغری درون خمر

تماس علّی بود است که در تجربیات درون خمر وجود دارد به ای در با مغر و خمر *زیرند به ترتیب مغرای که در تجربیات درون خمر تءت تماس علّی برار میمغر و خمر

من »شود بنابراین ازر شخصی مغری درون خمر باشد و بیان کند که زفته می *و خمر *درون خمر *که من مغریکند این است ای که بیان می، زرار «مغری درون خمر هستم

Lاا جمله اظهارات ابان « خمر هستمدرون من مغری»هستم در نتیجه این جمله که من مغری »/ب را برآورد کند، به این معنی است که جملۀ 1نیست همچنین ازر مقدمۀ

ۀ آن بیان واسط ای که بهاا جمله اظهارات ابان اوست که زرار « خمر هستم درون ای را که من مغری درون خمر هستم ولی ازر او چنین زرار شود عبارت است اا این می

تواند مغر در خمر باشد ایرا مغر درون خمر با مغر و خمر در ارتباط بیان کند دیگر نمی( 4/ب بابل تصدیق است سطر )1/الف و 1علّی نبود است بنابراین تنها یکی اا مقدمات

که کند که در هر ابانی که به لءاظ مفهومی معادل ابان فارسی باشد، بیان اینان میبیکاذب است بنابراین چه به ابان فارسی صءبت کنیم و « من مغری درون خمر هستم»

کاذب است « من مغری درون خمر هستم»جملۀ *چه فارسیبا « خمر نیستم دانم که مغری درمن می»( نتیجه می زیرد: 5دیویس در سطر )

کنیم، کند تا امانی که ندانیم به چه ابانی صءبت میاین حال بروکنر بیان میای است حاکی اا چه زرار « من مغری درون خمر هستم»توانیم بدانیم که جملۀ نمی

خمر ، و یا درونایرا تا هنگامی که ندانیم در جهان وابعی هستیم یا در جهان مغرهای، *کنیم یا ابان فارسیتا هنگامی که ندانیم به ابان فارسی صءبت می به بیان دیگر

ممکن است کسی بگوید همین که [p.48 ,7]شرایط صدق جمالت ما منخص نیستند صادق است، برای حصول « ما مغرهایی در خمر نیستیم»این جمله که ننان دادیم

به آن موجه هستیم و باورمان معرفت به آن کافی است ایرا به آن باور داریم، در باورشود ناشی می« زرار »و « جمله»نیر صادق است ولی این نتیجه اا خلط میان مفاهیم

Page 18: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

1395تان بهار و تابس، اول، شمارۀ نهم، سال چهل و فلسفه و کالم اسالمی 92

ای شود ولی معرفت نسبت به مءتوای جمله، یا زرار صدق و کذب بر جمالت حمل میصادق است ولی « ما مغرهایی در خمر نیستیم»است که جمله حاکی اا آن است جملۀ

ای است که بیان زیرد مءتوای این جمله، یا زرار یری که متعلق باور ما برار میآن چای که کند تا ندانیم در کدام جهان هستیم، نسبت به مءتوای این جمله یا زرار می

دهد به خمرۀ وابعی ارجاع می« خمر »دانیم واژۀ کند معرفت نداریم یعنی نمیبیان میخمر وجود دارد مطلب اخیر نه تنها در مورد درونغرهایای که در جهان میا خمر

تقریر دیویس، بلکه در مورد هر تقریر جایگرینی اا آن و حتی خود استدالل پاتنم نیر شود لروماً نتیجه نمی« من مغری درون خمر نیستم»وارد است دروابع اا صدق جملۀ

اا پیش بدانیم که به ابانی ای بایدمن مغری درون خمر نیستم برای چنین نتیجهکنیم که در جهان وابعی وجود دارد در این حالت زام نهایی استدالل صءبت می

[p.164-165 ,5]زرایانه علیه شکاکیت مستلرم دور خواهد بود برون1

دانیم که به ابان دیویس به این مسئله آزا است ادعای او این است که ما شهوداً میکند که چنین نیست باید ادعای خود را یم ازر کسی فکر میکنفارسی صءبت می

اثبات کند در غیر این صورت ما در فرض صدق این شهود مءق هستیم در وابع ادعای کنم ازر فرض کنیم دانم به چه ابانی صءبت میدیویس این است که من پینینی می

کند و ابان ا آن صءبت میای، شخص باید بتواند میان ابانی که ببرای علم به زرار شود بسیاری اا دیگری که به لءاظ مفهومی معادل آن است تمایر بائل شود، نتیجه می

ای بسیار فهمیم چنین نتیجهکنیم را نمیجمالت موجود در ابانی که با آن صءبت می غیر معقول است

اخیر، برای صادق است بنابر نکتۀ Lدر ابان Tبداند که جملۀ Sفرض کنید شخص چیست و Lاا چه مطلبی حکایت دارد باید بداند که ابان Tبداند که جملۀ Sکه این

های دیگری که با آن مفهوماً و تمامی ابان Lالامۀ آن این است که بتواند میان ابان رسد و بنابراین حدابل معادل هستند تمایر بنهد این مطلب شهوداً پذیرفتنی به نظر نمی

طور پینین نسبت به کند که بهکه خالف آن اثبات ننود، شهود من تأیید میتا امانی ازر کسی چنین [p.220-224 ,14]کنم معرفت دارم مءتوای جمالتی که بیان می

شهودی را رد کند، باید نتایج آن را به شکل بابل ببولی توضیح دهد برای مثال باید کنیم معرفت نداریم، پس ی که بیان میتوضیح دهد که ازر ما نسبت به مءتوای جمالت

مراجعه کنید [22]در جهت اثبات دوری نبودن استدالل پاتنم به ی تالشی برای مناهد 1

Page 19: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

93 زرایانه پاتنم علیه شکاکیتبررسی انتقادی تقریر دیویس اا استدالل برون

کنیم ردِّ وجود معرفت نسبت به مءتوای جمالت ابان بر چه اساسی اا آن استفاد میاست دروابع ازر کسی چنین 1شود که خودمتنابضمنجر به شکاکیتی کلی می

شکاکیتی را ببول کند، بر اساس بیان خودش، نسبت به چیری که ببول کرد معرفت داند چه چیر را ببول کرد است چنین تبعاتی شهوداً غیربابل ببول هستند و نمیندارد

زرایانه علیه شکاکیت، و اا جمله های برونبا این حال تمامی تقریرهای استداللهای زرایی بتواند فرضیهکه برونتقریر دیویس، با مءدودیتی مواجه هستند برای این

زونه ارتباط علّی میان مغر درون خمر و جهان خارج شکاکانه را رد کند، نباید هیچای شکاکانه در نظر زرفت که در آن انجیرۀ علّی توان فرضیهوجود داشته باشد می

میالدی 2200 برای مثال فرض کنید داننمندی اا سال [p.86 ,26]منقطع نباشد صی را بیهوش کند او در طی این سفر شخای به چند برن پیش سفر میتوسط وسیله

جا طی یک عمل جراحی مغر این فرد در برد در آنمی 2200کند و با خود به سال میزیرد این شخص اا آن امان به بعد مغری است که به خمر برار میدرونشرایط مغری

تاازی درون خمر برار زرفته است حال فرض کنید او بر اساس ادراکات القایی آن ازرچه در این حالت او به درختی « درختی در مقابل من است»ه داننمند بیان کند ک

کند، بر اساس دهد که وابعاً موجود نیست و در نتیجه جملۀ کاذبی را بیان میارجاع میدر بیان او همان درخت در جهان وابعی است در نتیجه « درخت»زرایی معنای واژۀ برون

واژزان در جهان وابع و جهان مغرهای استدالل پاتنم که مبتنی است بر تفاوت معنی تواند بر اساس آن استداللی ای نیست و شکاک میدرون خمر ، بادر به رد چنین فرضیه

هایی نسبت به فرضیۀ شکاکانه ارائه کند با این حال باید توجه داشت که چنین فرضیهی که فرضیۀ خمر اا بدرت کمتری برخوردارند ازر بپذیریم که در شرایطدرونمغرهای

کند حدابل در برخی اا جوانب رابطۀ علّی با جهان وابع وجود دارد، شکاکانه توصیف میها که بر اساس آن رابطۀ علّی هستند معرفت توان نسبت به همان دسته اا زرار می

درختان وجود » به عنوان مثال ازر شخص بیان کند که [p.314-316 ,12]داشت ، جمالتی صادق بیان کرد است ایرا با درختان «ن سبر استبرگ درختا»و یا « دارند

تواند نتیجه بگیرد که نسبت وابعی در تماس علّی بود است بنابراین شکاک دیگر نمی توان معرفت داشت ای در مورد جهان خارج نمیزرار هیچ به . نتیجه 5

1. self-contradictory

Page 20: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

1395تان بهار و تابس، اول، شمارۀ نهم، سال چهل و فلسفه و کالم اسالمی 94

اساس شناسانه است شکاک برشکاکیت نسبت به جهان خارج رویکردی شناختتوانیم ها نمیزیرد که ما انسانهای بوای شناختی ما نتیجه میها و مءدودیتویژزی

ای در مورد جهان خارج به درستی ادعای معرفت کنیم کاری که نسبت به هیچ زرار شناسی ما در جهانی که در دهد این نیست که ننان دهد به لءاظ هستیپاتنم انجام می

من مغر در »دهد که این جمله که شود نیستیم، بلکه ننان مییفرضیۀ شکاکانه مطرح مزرایانۀ پاتنم علیه کاذب است بر اساس تقریر دیویس اا استدالل برون« خمر هستم

شکاکیت نسبت به جهان خارج، ازر بخواهیم نتیجه بگیریم که من در وابع مغری در بودن لِّ مسئلۀ دوریخمر نیستم، دچار دوری معرفتی خواهیم شد بنابراین ح

زرایانه نسبت به شکاکیت در مورد جهان خارج همگی منوط به اثبات های بروناستداللشوند با این حال عدم ببول مان میمعرفت پینین ما نسبت به مءتوای حاالت ذهنی

شود که با آن چنین معرفتی منجر به نفی معرفت نسبت به مءتوای جمالت ابانی مییم و این مسئله تبعاتی در بر دارد که شهوداً پذیرفتنی نیست بنابراین کنصءبت می

رسد که ببول کنیم برای معرفت داشتن نسبت به مءتوای جمالتی پذیرفتنی به نظر میهایی که متفاوت اا ابان ما کنیم، لرومی ندارد بتوانیم آن را اا ابانکه با آن صءبت می

آن هستند، تفکیک بائل شویم اا سوی دیگر باید هستند ولی به لءاظ مفهومی معادل ای که انجیرۀ علّی را های شکاکانهزرایی معنایی بادر به رد فرضیهتوجه داشت که برون

هایی نهایتاً بادر است کامالً منقطع نداند، نیست ولی شکاک با استفاد اا چنین فرضیهتوان بیان کرد ابراین در مجموع میها را منکر شود بنمعرفت ما نسبت به برخی اا زرار

های شکاکانه زرایی معنایی، تا اندااۀ بابل توجهی بدرت استداللکه ببول رویکرد برون کند نسبت به جهان خارج را تضعیف می

منابع، ص نظم و راا، «افالطون کراتیلفلسفۀ ابان در رسالۀ ( »1385مطلق، مءمود )بینای[ 1]

مس ، تهران: هر139-150

، ترجمۀ علی حقّی، بم: های امروای شناختنظریه( 1386پوالک، جان، کراا، جواف )[ 2] مؤسسۀ بوستان کتاب

، ترجمۀ احمد احمدی، تهران: ساامان مطالعه تأمالت در فلسفه اولی( 1385دکارت، رنه )[ 3] و تدوین کتب علوم انسانی )سمت(

کانی، تهران: انتنارات حکمت، ترجمه: جالل پیشناسیمعرفت(، 1390فیومرتون، ریچارد، )[ 4]

Page 21: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

95 زرایانه پاتنم علیه شکاکیتبررسی انتقادی تقریر دیویس اا استدالل برون

[5]. Brueckner, A., (1986). “Brains in a Vat”, The Journal of Philosophy,

Vol. 83, No. 3, pp. 148-167.

[6]. Brueckner, A., (1992a). “If I Am a Brain in a Vat, Then I Am Not a Brain in

a Vat”, Mind, Vol. 101, No. 401, pp. 123-128, Oxford University Press.

[7].Brueckner, A., (1992b). “Semantic Answer to Skepticism”, Skepticism, a

Contemporary Reader, Edited by Keith DeRose and Ted A. Warfield,

New York: Oxford University Press.

[8].Brueckner, A., (1994). “Knowledge of Content and Knowledge of the

World”, The Philosophical Review, Vol. 103, No. 2, pp. 327-343.

[9].Brueckner, A., (2011). “∼K∼SK”, Philosophical Issues, Vol. 21, The

Epistemology of Perception.

[10]. Brueckner, A , (2012). "Skepticism and Content Externalism", The

Stanford Encyclopedia of Philosophy, Edward N. Zalta (ed.), URL =

http://plato.stanford.edu/archives/spr2012/entries/skepticism-content-

externalism/

[11]. Carter, J. A., Kallestrup, J., Palermos, S. O., PritchardT Duncan, (2014).

“Varieties of Externalism”, Philosophical Issues, vol. 24, pp. 63-109. [12]. Christensen, D., (1993). “Skeptical Problems, Semantical Solutions”,

Philosophy and Phenomenological Research, Vol. 53, No. 2, pp. 301-321.

[13]. David, M., Warfield, T., A., (2008). “Knowledge-Closure and

Skepticism”, Epistemology: New Essays, Edited by Quentin Smith, New

York: Oxford University Press.

[14]. Davies, D., (1995). “Putnam’s Brain-Teaser”, Canadian Journal of

Philosophy, Vol 25, Num. 2, pp. 203-228.

[15]. Greco, J., (2007). “External World Skepticism”, Philosophy Compass,

Vol. 2, Num. 3, pp. 625-649, Blackwell Publishing Ltd.

[16]. Kallestrup, J., (2012). Semantic Externalism, New York: Routledge

[17]. Kirk, L., (1992), “Brains in a Vat, Subjectivity, and The Causal Theory of

Reference”, The Journal of Philosophical Research, Vol. 17, pp. 313-345.

[18]. Klein, P., (2015). “Skepticism”, The Stanford Encyclopedia of

Philosophy, Edward N. Zalta (ed.), URL= http://plato.stanford.edu/

archives/sum2015/entries/skepticism/ [19]. Kripke, S., (1972). Naming and Necessity, Oxford: Blackwell.

Page 22: فلسفه و کلام اسلامی · 1395 ناتسبات و راهب ،لوا ۀرامش ،مهن و لهچ لاس ،یملاسا ملاک و هفسلف 78 1هناکاکش یاههیضرف

1395تان بهار و تابس، اول، شمارۀ نهم، سال چهل و فلسفه و کالم اسالمی 96

[20]. Luper, S., (2011). “Cartesian Skepticism”, The Routledge Companion

to Epistemology, Ed. Sven Bernecker and Duncan Pritchard, pp. 414-424,

New York: Routledge.

[21]. Luper, S., (2012). "The Epistemic Closure Principle", The Stanford

Encyclopedia of Philosophy, Edward N. Zalta (ed.), URL=

http://plato.stanford.edu/archives/fall2012/entries/closure-epistemic/

[22]. Mueller, O. L., (2001). “Does Putnam’s Argument Beg the Question

against the Skeptic?”, Erkenntnis, Vol. 54, No. 3, pp. 299-320.

[23]. Putnam, H., (1973). “Meaning and Reference”, the Journal of

Philosophy, Vol. 70, No. 19, pp. 699-711.

[24]. Putnam, H., (1975). “The Meaning of Meaning,” Language, Mind and

Knowledge, Minnesota Studies in the Philosophy of Science, vol. 7, ed. Keith

Gunderson, pp. 131-193, Minneapolis: University of Minnesota Press.

[25]. Putnam, H., (1981). “Brains in a Vat”, Reason, Truth and History, pp.

1-21, Cambridge: Cambridge University Press.

[26]. Wright, C., (1992). “On Putnam’s Proof That We Are Not Brains-in-a-

Vat”, Proceeding of the Aristotelian Society, New Series, Vol. 92, pp. 67-94.