اینست صفات خوارجاز آنها برحذر باشید!!!
مترجم باللغة الفارسیة
تأ لیفعبدالمنعم مصطفی حلیمة
-أبو بصیر الطرطوسي-
رذبرحاینست صفات خوارج از آنها باشید!!!
ترجمه کتابهذا هي خصال خوارج فأحذروها
تألیف
شیخ عبدالمنعم مصطفی حلیمه»حفظه الله«
أبو بصیر الطرطوسی
تر جمهابن عبداللطیف بابکرخیل
أبومصعب الخراسانیwww.abubaseer.bizland.com
بسم الله الرحمن الرحیم
إن الحمد لله نحم]]ده و نس]]تعیه و نس]]تغفره، و نعوذ بالله من شرور أنفسنا و من سیئات أعمالنا ، من یه]]ده الل]]ه فال مض]]ل ل]]ه ، و من یض]]لل فال
2
ه]]ادي ل]]ه ، و أش]]هدوا أن ال إل]]ه إال الل]]ه وح]]ده الشریک له ، و أشهد أن محمدا عبده و رسوله.
الذین أیها یا} آمن]]وا وال تقات]]ه ح]]ق الل]]ه اتق]]وا تموتن سلمون وأنتم إال 102 :، االیة(عمران .)ال{م
رجمه:ای کسانیکه ایمان آورده اید! از الله آنگونهت که ترسیدن از او شایس]]ته اس]]ت، بترس]]ید و نمیری]]د
مگر اینکه مسلمان باشید. يا أيها الذين آمنوا اتقوا الله وقولوا قوال سديدا،}
يصلح لكم أعمالكم ويغفر لكم ذنوبكم ومن يطع الله-70 االی]]ة: االح]]زاب،{.ورسوله فقد فاز فوزا عظيما
71. ترجم]]ه: ای کس]]انیکه ایم]]ان آورده ای]]د! از الل]]ه بترس]]ید، و س]]خن درس]]ت ) وح]]ق ( بگویی]]د، ت]]ا الل]]ه کارهایتان را برای تان اصالح کن]]د، و گناه]]ان ت]]ان را بیآمرزد، وهرکس ک]]ه از الل]]ه و رس]]ول اش اط]]اعت
کند، یقینا به کامیابی عظیمی نائل شده است. م]]]]ع وكون]]]]وا الله اتق]]]]وا آمن]]]]وا الذین أیها یا}
ادقین .119 االیة: ) التوبة(.{الص ترجم]]]ه: ای کس]]]انیکه ایم]]]ان آورده ای]]]د از الل]]]ه
بترسید و با راستگویان باشید.كم ال أنفسكم علیكم آمنوا الذین أیها یا } من یضر بما فینبئكم جمیعا مرجعكم الله إلى اهتدیتم إذا ضل
.105 االیة: المائده(،).{تعملون كنتم ترجمه: ای کسانیکه ایمان آورده اید! مراقب خ]]ود باشید اگر شما هدایت یافته باشید، گمراهی کسانی ک]]ه گم]]راه ش]]ده ان]]د ب]]ه ش]]ما زی]]انی نمی رس]]اند،
3
بازگشت همه ی شما به سوی الله است، آنگاه ش]]مارا از آنچه عمل کردید؛ آگاه می سازد.
فی ادخل]]وا آمن]]وا الذین أیها یا} لم ة الس]] وال كافیطان خط]]]وات تتبع]]]وا .{مبین ع]]]دو لكم إنه الش]]]
.208 :االیة البقره(،) ترجم]ه: ای کس]انیکه ایم]ان آورده ای]د! همگی ب]ه اس]]الم ) و اط]]اعت کام]]ل الل]]ه ( در آیی]]د، و گامه]]ای شیطان را پیروی نکنید، بدرس]]تی ک]]ه او ب]]رای ش]]ما
دشمن آشکار است. كف]]]]روا الذین تطیع]]]]وا إن آمن]]]]وا الذین أیها یا}
ابكم على ی]]]ردوكم رین فتنقلب]]]وا أعق]]] آل).{خاس]]].149: االیة عمران(،
ترجم]]ه: ای کس]]انیکه ایم]]ان آورده ای]]د! اگ]]ر از کسانیکه کافر شده اند، اط]]اعت کنی]]د، ش]]ما را ) ب]]ه
کفر ( بر میگردانند، آنگاه زیان دیده بر می گردید.اما بعد:
حقا که راست ترین و درست ترین س]]خنان کت]]اب الله، و بهترین هدایت، هدایت محمد صلی الل]]ه علی]]ه وسلم اس]ت، و ب]دترین ام]ور، ام]ور ح]ادث و نوپی]دا میباشد، و هر نوپیدایی بدعت، و هر بدعتی ضاللت و
گمراهی است، و هرگمراهی در آتش جنهم.و بعد.
برای یک خارجی شرط نیست که از هنگام تول]]د و پیدایش اش خارجی باشد، تا آنکه بس]]اده گی ب]]االی آن حکم خ]]ارجی ب]]ودن را م]]رتب نم]]ایم ... بلک]]ه این صفت کسبی میباشد .. و گاهی چ]]نین ش]]خص م]]دت ه]]ای ط]]ویلی از عم]]رش را پش]]ت س]]ر گذش]]تانده میباشد، و از میان اه]]ل س]]نت و جم]]اعت میباش]]د ..
4
اما بعدا تحت تأثیر عوامل و اسباب کس]]ب و حص]]ول علم بشکل خطاءی آن، و یا بسبب محی]]ط و اح]]والی که شخص در آن زن]]دگی دارد، این خص]]لت ) خ]]ارجی بودن ( را کسب میکند، تا جائیکه این خصلت او را در خود میپیچاند و ب]]ه انح]]راف و گم]]راهی میکش]]اند، و آنگاهس]]]ت ک]]]ه او خ]]]ارجی وی]]]ا ب]]]رعکس م]]]رجیء میگ]]]ردد .. وی]]]ا اینک]]]ه ص]]]فات و خص]]]لت و منهج و مشرب سائر اهل بدعت و هواء را بخ]ود میگ]یرد .. و به مانند عمل آنانان عمل میکند و ب]]ه اخالق و رفت]]ار آنانان متصف میشود، و برابر است که خود این همه
را بداند یا نه .. ! همانطوریک]]ه از ن]]بی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم درینمورد روایت است که میفرماید: ) ک]]ل مول]]ود یول]]د علی الفط]]رة . وفي روای]]ة عن]]د الترم]]ذي: یولد علی الملة. ف]]أبواه یهودان]]ه، او ینص]]رانه، أو
یمجسانه. البخاري. ترجم]]]ه: ه]]]ر ن]]]وزادی در فط]]]رت ) مؤح]]]د و م]]ؤمن ( تول]]د میگ]]ردد، و در روایت ن]]زد ترم]]ذی آمده است: بر ملت ) اسالم و توحید ( تولد میآبد، س]]پس وال]]دینش او را یه]]ودی و نص]]رانی و ی]]ا
مجوس میگرداند. و میفرماید: ) فوالذي نفس]]ي بی]]ده إن أح]]دکم لیعمل بعمل أهل الجنة حتی ما یکون بینه و بینها إال ذراع، فیسبق علیه الکتاب، فیعمل بعم]]ل أه]]ل
النار فیدخلها. متفق علیه. ترجمه: قس]]م ب]]ه آن ذات ك]]ه ج]]ان من بدس]]ت اوست، که یكی از شما عمل اه]]ل جنت را انج]]ام میدهد، تا آنكه بین او و بین جنت فاصله ی]]ك ذراع باقی نمی ماند، اما كت]]اب ) قض]]ا و ق]]در ( ب]]ر او
5
س]]بقت جس]]ته، و او عم]]ل اه]]ل جهنم را انج]]اممیدهد و داخل آن میگردد.
و جماعات به مانند افراد؛ ن]]یز اک]]ثرا در هنگ]]ام نشأت و ابتداء خ]]ویش در فط]]رت س]]الم و س]]نی میباشند ... باوجود اهم]]االت و اش]]تباهات و ع]]دم التفات به ارزش های صحیح شرعی .. ام]]ا همین اشتباهات کوچک و اس]]باب ب]]اعث میش]]ود ت]]ا این جماع]]ات ب]]ه س]]وی انح]]راف کش]]انیده ش]]وند .. و سپس با مرور زمان این انحراف انکشاف یافته و تا حدی بزرگ میشود که ت]]رمیم و بازگش]]ت از آن خیلی مشکل میباشد .. آنگاهست که این جماعات به جماعت های بدعی و گمراه تبدیل میش]]وند ... و گاهی این گمراهی ب]]ه منهج غل]]و و غالت انته]]ا پیدا میکند .. و گاهی هم ب]]ه س]]وی منهج جف]]اء و
ارجاء. همچن]]ان منهج خ]وارج دارای ی]ک دروه و عص]ر تاریخی مشخصی نمی باشد، ک]]ه ظه]]ور و زوال، و آثار سلبی مخرب ایش]]انرا در ی]ک عه]د و عص]ر مشخص تاریخی ب]]ه مطالع]]ه و بررس]]ی گ]]یریم .. بلکه خوارج بر مبن]]ای - اخالق و غل]]و - ایش]]ان در ه]]ر عص]]ر ش]]ناخته میش]]وند، طوریک]]ه جم]]اعتی ازیشان در یک ق]]رن ظ]]اهر میش]]ود و بع]]دا ازبین م]]یرود، س]]پس در ق]]رن بع]]دی جم]]اعت دیگ]]ری ازیشان با عین اخالق و غلو سر بیرون میآورند .. تا جائیکه آخرین شان یکجا با مسیح دج]]ال ظه]]ور میکن]]]د و علی]]]ه مؤم]]]نین بقت]]]ال میپردازن]]]د .. همانطوریکه در حدیث میآید: ) ینشأ نشء یقرأون الق]]]رآن ال یج]]]اوز ت]]]راقیهم، کلم]]]ا خ]]]رج ق]]]رن
6
قطع ( ، قال ابن عم]]ر: س]]معت ن]]بی ص]]لی الل]]ه علیه وسلم یقول: ) کلما خرج قرن قط]]ع ( أک]]ثر من عش]]رین م]]رة ) ح]]تی یخ]]رج في عراض]]هم
[. ترجم]]ه: گ]]روه و جم]]اعتی ظه]]ور1ال]]دجال (.] خواه]]د ک]]رد ک]]ه ق]]رآن را میخوانن]]د ام]]ا از گل]]وی شان تجاوز نمیکند، و پیوسته ی]]ک ق]]رن پی ق]]رن دیگر ظهور میکنند، از ابن عم]]ر روایت اس]]ت ک]]ه میگوی]]د: از ن]]بی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم ش]]نیدم بیشتر از از ده ب]]ارگفت ک]]ه: ) پیوس]]ته ه]]ر ق]]رن ظه]]ور میکنن]]د (، ت]]ا آنک]]ه )دج]]ال ازمی]]ان لش]]کر
بزرگ شان بیرون میآید(. و میفرماید: ) ال یزال]]ون یخرج]]ون ح]]تی یخ]]رج
[. 2آخرهم مع الدجال (.] ترجمه: همواره ظه]]ور میکنن]]د ت]]ا آنک]]ه آخ]]رین
شان با دجال یکجا بیرون میشود.
میگوی]]د:495/28ابن تیمیة در مجموع الفتاوی نبی صلی الله علیه وس]]لم ب]]ر عالوه این اح]]ادیث برای ما خبر داده است که آنها ] یع]]نی: خ]]وارج [ پیوسته تا هنگ]]ام خ]]روج دج]]ال ظه]]ور میکنن]]د، و مسلمانان به این امر اجماع کرده ان]]د ک]]ه خ]]وارج ص]]رفا در همین گ]]روه ] کس]]انیکه ب]]ر علی]]ه علي رضی الله عنه خروج کرده بودند [ و همچن]]ان در عین صفات و خصائل مختص نمیباش]]ند، از همین جهت ص]]حابه این اح]]ادیث را ب]]ه گون]]ه مطل]]ق آن
حمل میکردند. ه. .174. صحیح سنن ابن ماجه: 1 ، وقال: فیه االزرق بن قیس وثقه231/6. أخرجه الهیثمي في مجمع الزوائد 2
ابن حبان، و بقیة رجاله رجال الصحیح.
7
و خوارج گ]]روهی اس]]ت ک]]ه ذم و رد ایش]]ان، و تحذیر و اجتناب از آنانان و از شر ش]]ان ب]]ه زب]]ان نبی صلی الله علیه وسلم، و جمی]]ع س]]لف ص]]الح وارد آمده است، همانطوریکه نبی صلی الله علیه وس]]لم میفرمای]]د: ) الخ]]وارج کالب أه]]ل الن]]ار (.
[3.]ترجمه: خوارج سگان جهنم هستند.
و میفرماید: ) س]]یخرج ق]]وم في آخ]]ر الزم]]ان، أح]]]داث األس]]]نان - أی ض]]]عار الس]]]ن - س]]]فهاء األحالم، یقول]ون من خ]]یر ق]ول البری]]ة، ال یج]]اوز أیمانم حناجرهم، یمرق]]ون من ال]]دین کم]]ا یم]]رق السهم من الرمیه، فأینم]ا لقیتم]وهم ف]اقتلوهم، ف]]إن في قتلهم أج]]را لمن قتلهم ی]]وم القیام]]ة.
متفق علیه. ترجمه: زود است در آخر زمان گ]روهی ب]یرون آی]]د ک]]ه کم س]]ن و س]]ال، و س]]فیه وکم عق]]ل هستند، ب]]ا به]]ترین و دلکش ت]]رین س]]خنان ح]]رف میزنند، اما ایمان هایشان از گل]]و هایش]]ان پ]]ائین نمیرود، از دین چنان بیرون میروند آنچنانک]]ه ت]]یر از ب]]دن ش]]کار ب]]یرون م]]یرود ) کنای]]ه از س]]رعت خروج شان از اسالم (، پس هرکجائی که بایش]]ان روبرو شدید ایش]]انرا بکش]]ید، زی]]را ب]]رای کس]]یکه آنها را میکشد اجر و ثواب زی]]ادی در روز قی]]امت
است.
، میگویم: در دنیا نیز این وصف نبی صلی الله143. صحیح سنن ابن ماجه: 3 علیه وسلم در مورد شان صدق میکند، آن هنگامیکه علیه مسلمانان و مؤحدین
و علماء ایشان صدا های خویش را ) به تکفیر و به احترامی ( بلند میکنند، وآنان را به ناحق متهم میسازند ... والله المستعان!
8
و از یسیر بن عمرو روایت اس]]ت ک]]ه روزی ب]]همعت هلسهل ابن أحنف گفت: ) النبي ص]]لی س]]
يئا الخ]]وارج في يق]]ول الله علیه وس]]لم :ق]]ال ش]] يخ]]رج: الع]]راق قب]]ل بي]]ده وأه]]وى يقول، سمعته
رءون ق]]وم من]]ه رآن، يق]] ت]]راقيهم، يج]]اوز ال الق]] من يمرقون هم م]]روق اإلسالم مية من الس]] (.الر
متفق علیه. آي]]ا از ن]]بی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم درترجم]]ه:
در حالیک]]ه:گفت ای؟ ش]]نيده چ]]يزى مورد خ]]وارج بهخ]]ویش نبی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم ب]]ا دست
از اشاره میکرد، ش]]نیدم ک]]ه میگفت: عراق سوى ق]]رآن كه ب]]یرون میش]]ود جم]]اعتى ط]]رف اين به كند نمى تج]]]]]اوز گلویش]]]]]اناز اما خوانند مى
كه همانگونه. ش]]وند مى خ]]ارج اس]]الم از س]]رعتشود مى خارج شكار بدن از سرعت به تير
و در روایت ن]]زد مس]]لم آم]]ده اس]]ت: ) فق]]ال: سمعته - و أشار بیده نحو المشرق: قوم یق]]رأون القرآن بألستنهم ال یع]]دو ت]]راقیهم، یمرق]]ون من ال]]دین کم]]ا یم]]رق الس]]هم من الرمی]]ه (. ترجم]]ه: گفت: بلی ش]]نیده ام، در حالیک]]ه ب]]ا دس]]ت خ]]ود بط]]رف مش]]رق اش]]اره میک]]رد، گفت: گ]]روهی ظه]]ور میکن]]د ک]]ه ق]]رآن را ب]]ا زبانه]]ای خ]]ویش میخوانند در حالیکه ) اثر آن ( از گلویش]]ان پ]]ائین نمیرود، از دین چن]]ان ب]]ه س]]رعت خ]]ارج میش]]وند چنانکه تیر از بدون شکار خارج میش]]ود؛ و ش]]رق
مدینه، همانا عراق است. و از أبي ذر، روایت اس]]ت ک]]ه ن]]بی ص]]لی الل]]ه علیه وسلم گفت: ) سیکون بعدي من أمتي قوم]]ا
9
یقرأون القرآن، ال یج]]اوز حل]]وقهم، یمرق]]ون من الدین کما یمرق السهم من الرمیة، ثم ال یعودون فیه، هم ش]]رار الخل]]ق و الخلیق]]ة (. ترجم]]ه: زود است بعداز من از میان امتم گروه ظهور کند ک]]ه قرآن میخوانند اما از گلوی شان پ]]ائین نمی رود، از دین بسرعت بیرون میشوند چنانچه تیر از بدن شکار بیرون میشود، و سپس به آن بر نمیگردن]]د، آنه]]ا ب]]دترین مخلوق]]ات الل]]ه هس]]تند ] الخل]]ق: انس]]]انها والخلیق]]]ة: حیوان]]]ات و چه]]]ار پای]]]ان[، عبدالله بن صامت میگوید: زمانیک]]ه این ح]]دیث را برای رافع بن عمرو برادر حکم ابن عمرو غفاری ب]]ازگو ک]]ردم، گفت: من هم این چ]]نین از رس]]ول
[.4الله صلی الله علیه وسلم شنیده ام.] و از أبي أمامة روایت است ک]]ه میگوی]]د: ) ش]]ر قتلی قتل]]وا تحت أدیم الس]]ماء، و خ]]یر قتی]]ل من قتلوا، کالب أهل النار، قد ک]]انوا ه]]ؤالء مس]]لمین فص]]اروا کف]]ارا. قلت: ی]]ا أب]]ا أمام]]ة ه]]ذا ش]]يء تقوله؟ قال: بل سمعته من رسول الله صلی الله
[.5علیه وسلم.] ترجمه: ) خوارج ( بدترین مرده گانی است ک]]ه در زی]]ر آس]]مان زمین کش]]ته میش]]وند، و به]]ترین کشته ش]]ده گ]]ان کس]]انی هس]]تند ک]]ه این س]]گان جهنم آنانان را میکشند، ایش]]ان زم]]انی مس]]لمان بودند ام]]ا بع]]داز اس]]الم خ]]ویش ک]]افر ش]]ده ان]]د، گفتم: ای أبو أمامة این همه را تو میگوی؟ گفت: خیر، بلکه این هم]]ه را از رس]]ول الل]]ه ص]]لی الل]]ه
علیه وسلم شنیده ام..140. مسلم، ابن ماجه، صحیح سنن ابن ماجه: 4.146. صحیح سنن ابن ماجه: 5
10
و از نبی صلی الله علیه وسلم روایت است که میگوید: ) هم ش]]رار أم]]تي، یقتلهم خی]]ار أم]]تي (
[. ترجم]]]]ه: آنه]]]]ا ب]]]]دترینان امتم هس]]]]تند، و6] بهترین]]ان امتم ایش]]انرا میکش]]د، و علی بن ابي طالب رضی الله عنه با آن]]ان در منطق]]ه نه]]روان
جنگید و بسیاری ازیشانرا کشت.
و از نبی صلی الله علیه وسلم روایت است که میگوید: ) سیکون في أمتي اختالف و فرقة، قوم یحسنون القیل و یسئون الفعل، یقرؤون القرآن ال یج]]اوز ت]]راقیهم، یمرق]]ون من ال]]دین م]]روق السهم من الرمیة، ال یرجعون ح]]تی یرت]]د الس]]هم علی فوقه، هم شر الخلق و الخلیقة، طوبی لمن قتلهم و قتلوه، ی]]دعون إلی کت]]اب الل]]ه و لیس]]وا منا في شيء، من قاتلهم کان أولی بالل]]ه منهم،قالوا: یا رسول الله ما س]]یماهم، ق]]ال: التحلی]]ق.
[7 .] ترجم]]ه: نزدی]]ک اس]]ت در می]]ان امتم اختالف و تفرقه ایجاد شود، گروهی از آنها نیک گفتار و بد کردار دارند، و قرآن میخوانند اما از گلو هایش]]ان پائین نمیرود ] یعنی: مفهوم آنرا نمی دانند و در قلب هایشان قرآن و ایمان داخ]]ل نمیگ]]ردد و ب]]ه قرآن عمل نمیکنند، در حالیکه ش]]عار ش]]ان ق]]رآن میباشد [، و از دین چنان بسرعت خ]]ارج میش]]وند چنانچه تیر از ش]]کار خ]]ارج میش]]ود، و دوب]]اره ب]]ه
: إسناده حسن.298/12. قال ابن حجر في الفتح 6 ، صححه آلبانی في التخریج، و3543. رواه أبو داود، مشکاة المصابیح: 7
التحلیق: بمعنی بیرون کردن مو از ریشه آن میباشد، یعنی تراشیدن ریش ونهایت کوتاه کردن آن.
11
دین بر نمیگردند، همانطوریکه تیر خارج ش]]ده ب]]ه کمان بر نمیگردد ، ایشان بدترین مخلوق]]ات روی زمین هستند، و خوشا بحال کسیکه آنها را بکش]]د و یا بدست ایشان کشته شود، آنانان بسوی کتاب الل]]]ه م]]]ردم را دع]]]وت میکنن]]]د در حالیک]]]ه در کوچک]]ترین چ]]یزی ب]]ر منهج و راه و روش ] ن]]بی صلی الله علیه وسلم و صحابه [ نیست و پ]]یروی نمیکنن]د، کس]یکه ایش]نانرا بکش]د س]]زاوار ت]ر ب]ه رحمت الله نسبت به آنه]]ا اس]]ت، ص]]حابه گفتن]]د: چهره و صورت هایشان چگونه است، ن]]بی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم گفت: تراش]]یدن، و مبالغ]]ه در
کوتاهی موی سر و ریش. و از سعید بن جهمان روایت است که میگوی]]د: ن]]زد عبدالل]]ه بن أبی أوفی آم]]دم، و او شخص]]ی نابین]]اه ب]ود، ب]ر او س]الم ک]ردم، ب]رایم گفت کی هس]]]تی؟ گفتم: من هس]]]تم س]]]عید بن جهم]]]ان، گفت: پدرت چه کار میکند؟ گفتم: ارزق]]ه -فرق]]ه ای از خوارج- او را کشته است، گفت: الله ازرقه را لعنت کند، الله ارزق]]ه را لعنت کن]]د، از رس]]ول الله صلی الله علیه وس]]لم ب]]رای م]]ا روایت ش]]ده است که میگوی]]د: آن]]ان س]]گ ه]]ای جهنم هس]]تند، گفتم: آیا تنها ازرقه چنین است یا هم]]ه خ]]وارج؟
[.8گفت: همه خوارج.]
و از علی بن ابي ط]]]]الب روایت اس]]]]ت ک]]]]ه میگوید: ) أني سمعت رسول الله صلی الله علی]]ه وس]]لم یق]]ول: یخ]]رج ق]]وم من أم]]تي یق]]رأون
، وقال: رجاله ثقات، و قد حسنه235/6. أخرجه الهیثمي في مجمع الزوائد 8.542الوداعي في الصحیح المسند:
12
القرآن؛ لیس ق]]راءتکم إلی ق]]راءتهم بش]]يء، وال ص]]التکم إلی ص]]التهم بش]]يء، وال ص]]یامکم إلی صیامهم بش]]يء، یق]]رأون الق]]رآن، یحس]]بون أن]]ه لهم و ه]]و علیهم، ال تج]]اوز ص]]التهم ت]]راقیهم، یمرق]]]ون من اإلس]]]الم کم]]]ا یم]]]رق الس]]]هم من
الرمیة. مسلم. ترجم]]ه: من از رس]]ول الل]]ه ص]]لی الل]]ه علی]]ه وسلم شنیدم ک]]ه میگفت: گ]]روهی از می]]ان امتم ظهورهم میکند که چنان قرآن میخوانند که قرآن خواندن شما در مقابل آنان هیچ است ] از لح]]اظ کثرت قرآن خواندن [، و نماز میگذارن]]د ک]]ه نم]]از شما در مقابل نماز آنان هیچ است ] یع]]نی: زی]]اد نم]]از میخوانن]]د و ط]]ول قی]]ام و رک]]وع و س]]جده خویش بیش]]تر میکنن]]د [، و روزه ش]]ما در مقاب]]ل روزه آنانان هیچ معلوم میشود، و قرآن میخوانند و گم]]ان میکنن]]د ک]]ه ایش]]ان از ق]]رآن و ق]]رآن ازیشان است ] یعنی: خود را اه]]ل ق]رآن و عم]]ل کننده به دستورات قرآن تص]]ور میکنن]]د [، و نم]]از ش]]ان از گل]]و هایش]]ان تج]]اوز نمی کن]]د ] یع]]نی: ق]]رآنی ک]]ه در نم]]از میخوانن]]د [، و از اس]]الم ب]]ه چنان سرعت خارج میشوند که تیر از ب]]دن ش]]کار
خارج میشود. و مراد از ) لیس قراءتکم إلی قراءتهم بشيء، وال صالتکم إلی صالتهم بشيء، وال ص]]یامکم إلی صیامهم بشيء ( قلت عبادت غیر آنان در مقاب]]ل کثرت و زیادت عبادت آنان میباشد، ت]]ا جائیک]]ه در وجود شان نشانه های عبادت آش]]کار گ]]ردد ... از
13
همین لحاظ عبادت غیر ازیشان در مقابل عب]]ادتآنان هیچ معلوم میشود!
و در حدیث دیگر نبی صلی الله علیه وس]]لم در مورد شان میفرماید: ) یتعمقون في الدین ح]]تی
[.9یخرجوا منه کما یخرج السهم من الرمیة (. ] ترجم]]ه: در دین چن]]ان تش]]دد و تعم]]ق و غل]]و میکنن]]]]د ت]]]]ا جائیک]]]]ه از آن ب]]]]یرون میش]]]]وند،
همانطوریکه تیر از بدن شکار بیرون میشود. و میفرماید: ) رجالن ما تنالهما شفاعتي: إمام ظلوم غشوم، و آخر غال في الدین مارق من]]ه (.
[. ترجم]]ه: دو ش]]خص اس]]ت ک]]ه هیچ به]]ره و10] نص]]یبی از ش]]فاعت من در روز قی]]امت نخواه]]د داشت، امام ظ]]الم و فریبک]]ار ب]]ا رعیتش، و غل]]و کنن]]ده در دین ت]]ا جائیک]]ه از دین ب]]یرون میش]]ود، وغ]]یره اح]]ادیثی ک]]ه در ذم ایش]]ان وارد گردی]]ده است، بدلیل منهج و غل]]و و زی]]اده روی ک]]ه در آن
قرار دارند.
پس ح]]اال اگ]]ر گفت]]ه ش]]ود: خ]]وارج را مشخص]]ا مع]]]رفی کنی]]]د .. و ص]]]فات آن]]]انرا ب]]]رای م]]]ا برشمارید، و همچنان بگوید که در زمان حاضر چه
کسانی خوارج هستند؟ در ج]]]واب میگ]]]ویم: از ص]]]الحیت هیچ ف]]]ردی نیست که هرگونه ای که بخواهد یکتعداد اف]]راد را داخل منهج خ]]وارج بس]]ازد، و گ]]روهی دیگ]]ر را از صفت خارجی بودن براءت بدهد .. بدلیل آنکه این
. أخرجه أحمد، وغیره، و صححه شیخ ناصر فی کتاب، ) السنة ( البن أبي 9عاصم.
. أخرجه ابن أبی عاصم في السنة، و صححه الشیخ ناصر في التخریج. 10
14
امر در شریعت ثابت میباشد، و خوارج از ص]]فات، اصول و اخالق و رفتار شان .. ش]]ناخته میش]]وند، بنا هرکسیکه ب]]ه اخالق و ص]]فات ایش]]ان متص]]ف گ]]ردد و از اص]]ول ایش]]ان پ]]یرون کن]]د از جمل]]ه خوارج میباش]]د، هرچن]]د اس]]م و ن]]ام خ]]وارج را از باالی خویش دور کن]]د، و بزب]ان از خ]]وارج ب]]راءت خویش را اعالن کند، و بر خ]]ویش گم]]ان ب]]ودن از اه]ل س]نت و جم]اعت را نمای]د .. و ب]رعکس ه]ر ف]]ردی ک]]ه ب]]ه ص]]فات و اخالق خ]]وارج متص]]ف نباشد، و از اصول ایشان پیرون نکند .. پس او از جمل]]ه خ]]وارج نمی باش]]د .. هرچن]]د بعض]]ی ه]]ا ایشانرا متهم به خ]]ارجی ب]]ودن کنن]]د، و آن]]انرا از
جمله خوارج قرار بدهند! پس مهم آنست که شخص و همچن]]ان جماع]]ات بای]]د خ]]ویش را در مقایس]]ه ب]]ا اخالق و ص]]فات و اصول خوارج قرار بدهند .. تا آنکه ببینند .. آیا ب]]ا خوارج در امری از امور مشابهت دارند یا خ]]یر؟ و سپس منهج حق را که اهل سنت و جماعت بر آن ق]]رار دارد ب]]رای خ]]ویش جس]]تجو ک]]رده و از آن
پیروی کنند.
ح]]اال ب]]ه مهم]]ترین و برجس]]ته ت]]رین أص]]ول، ص]]فات و اخالق و رفت]]ار خ]]وارج مختص]]را اش]]اره
میکنیم: تکفیر اعیان مسلمانان به گناهان و معاص]]ی.1
کبیره؛ آن گناهان که کفر و ش]]رک نمی باش]]د، و حکم نم]]ودن ب]]ه جاوی]]دان ب]]ودن اص]]حاب چ]]نین
15
گناه]]ان در آتش جهنم، بمانن]]د؛ جاوی]]دان ب]]ودنمشرکان و کافران.
رأیيكاز یزید الفقیر روایت است که میگوید: از آرائی خوارج خوشم آمد و دلباخته و شیفته آن رأی - یعنی: اعتق]]اد ب]]ه جاوی]]دان ب]]ودن ص]]احبان
[، روزی ب]]ا11گناهان کبیره در جهنم است- ش]]دم] س]]پسیکتعداد زیادی جهت ادای حج روانه شدیم،
ب]]ر م]]ردم ) جهت بی]]ان عقی]]ده خ]]وارج و دع]]وت پس بس]]وی ش]]هربس]]وی آن ( ب]]یرون گردی]]دیم!
رفتیم و دیدیم که آنج]]ا ج]]ابر بن عبدالل]]ه -ک]]ه ب]]ه ستونی تکیه زده بود - برای مردم احادیث رس]]ول الل]]ه ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم را بی]]ان میک]]رد، و هنگامیکه جابر از جهنمیان یاد آوری کرد، ب]]رایش گفتم: ای مصاحب رس]]ول الل]]ه ص]]لی الل]]ه علی]]ه وسلم این چگونه حرفی است که شما میزنی]]د، و
كلم]]ا أرادوا أن يخرج]]واالل]]ه متع]]ال میفرمای]]د: ] . ترجم]]ه: هرگ]]اه20[، الس]]جدة/منه]]ا أعي]]دوا فيها
بخواهن]]د از آن خ]]ارج ش]]وند، ب]]ه آن ب]]از گردان]]ده شوند. پس این چیست که تو میگ]]وئی؟ گفت: آی]]ا ق]]]رآن میخ]]]وانی؟ گفتم: بلی، گفت: آی]]]ا مق]]]ام محمد را خوانده ای، و آن]]را میشناس]]ی؟ ) یع]]نی: آنچیزی که الله نبی صلی الله علی]]ه وس]]لم را ب]]ه آن مبعوث گردانیده است ( گفتم: بلی، گفت: آن مقام محمد صلی الله علیه وس]]لم مق]]ام س]]توده ای است که بسبب آن و فض]]لیت ک]]ه دارد الل]]ه از جهنم ه]]رکی را بخواه]]د و ب]]ه ه]]ر مق]]داری ک]]ه بخواهد خارج میسازد، س]]پس از ) پ]]ل ( ص]]راط و
. در روایت اللکائی ) شرح اعتقاد اصول اهل سنت و الجماعة ( این زیادت 11نیز آمده است که میگوید: و آن هنکام من نوجوان بودم. ) مترجم (.
16
از عبور مردم از باالی آن یاد آوری ک]]رد، و من از آن ترس]]یدم ک]]ه مب]]ادا س]]خنانش را ب]]ه خ]]اطر بسپارم، زیرا عقیده جابر برآن بود که م]]ردم پس از آنکه داخ]]ل جهنم میش]]ود دوب]]اره از آن ب]]یرون میآیند، یعنی: به مانند چوپ های سوخته از جهنم بیرون آورده میشوند و سپس از نهر از نهر ه]]ای جنت انداخت]]]]ه میش]]]]وند، و در آن غس]]]]ل داده میش]]وند، س]]پس بمانن]]د کاغ]]ذ س]]فید از آن نه]]ر بیرون میآیند، ما بازگشتیم و با خود گف]]تیم، وای ب]]ر ش]]ما! می بینی]]د ک]]ه این پ]]یر م]]رد چگون]]ه ب]]ر رسول الله صلی الله علیه وسلم دروغ می بندد؟ و برگشتیم، و به الله سوگند که بع]]داز آن واقع]]ه جز یک شخص کسی از ما عقی]]ده ی خ]]وارج پی]]دا
نکرد. مسلم. و مراد از این قولش که گفت: ) از میان ما جز یک شخص کسی دیگر عقیده خ]]وارج پی]]دا نک]]رد ( دال برین اس]]ت ک]]ه بع]]داز ش]]نیدن آنچ]]ه ص]]حابی رس]]ول الل]]ه ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم ج]]ابر بن عبدالله بیان کرد، از می]]ان کس]]ی دیگ]]ر ب]]ر ب]]االی مردم خروج و تج]]اوز نکردن]د و محرم]]ات ایش]]انرا
زیر پا نساختند - جز یک شخص. و همچن]]]ان فوائ]]]دی زی]]]ادی دیگ]]]ر ن]]]یز درین احادیث موجود میباشد .. از جمل]]ه ابط]]ال م]]ذهب خوارج در تکفیر ص]]احبان گناه]]ان کب]]یره از اه]]ل قبل]]]]ه، و حکم ب]]]]ر جاوی]]]]دانی ایش]]]]ان در آتش جهنم ... که از اعتراض ش]]ان ب]]ر ب]]االی ج]]ابر بن عبدالله، واضح میشود، آنگاهی ک]]ه او اح]]ادیثی را
17
از نبی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم مب]]نی ب]]ر خ]]روجگنهکاران اهل قبله از آتش جنهم روایت میکرد.
ش]]یخ االس]]الم ابن تیمی]]ه در مجم]]وع الفت]]اوی میگوید: خوارج .. اولین کسانی بودن]]د ک]]ه481/7
اهل قبله را بسبب انج]]ام گناه]]ان تکف]]یر کردن]]د، بلکه بسبب آنچیزهای ک]]ه خ]]ود ایش]]ان آن]]را گن]]اه
آنانرا تکفیر نمودند... و خ]]ون ایش]]انرامیشمردند حالل دانستند .. و گفتن]]د: م]]ردم ج]]ز م]]ؤمن و ی]]ا کافر بوده نمی توانند، و م]]ؤمن کس]]ی اس]]ت ک]]ه جمیع واجبات را انج]]ام میده]]د و جم]]ع معاص]]ی و گناه]]ان را ت]]رک مینمای]]د، و کس]]یکه چ]]نین انج]]ام نداد پس او ک]افر ب]]وده و جاوی]]دان در آتش جهنم میباش]]د، س]]پس هرکس]]یکه ب]]ا این س]]خن ش]]ان مخ]]الفت میک]]رد آن]]انرا ن]]یز تکف]]یر میکردن]]د و
ایشانرا از جمله ی کافران قرار میدادند.ا-ه.
میگوید: و خ]]وارج279/3و در مجموع الفتاوی اولین کس]]انی بودن]]د ک]]ه مس]]لمانان را بس]]بب ارتکاب گناهان تکفیر کردن]]د، و همچن]]ان کس]]انی را که با بدعت ایشان مخالفت میک]]رد ن]]یز تکف]]یر
کردند، و خون و مال ایشانرا حالل دانستند.ا-ه. بلکه م]]ا میگ]]ویم: خ]]وارج مس]]لمانان را بس]]بب گمان بدی که نس]]بت ب]]ه مس]]لمانان دارن]]د تکف]]یر میکنند، و به شبهات و امور محتم]]ل و متش]]ابه .. و بسبب آن اموری که اجتهادی اس]]ت و ی]]ا در آن اختالف میباشد تکفیر میکنند، و بر مبنای هواء و ه]]وس خ]]ویش و آن ام]]وری را ک]]ه خ]]ود گن]]اه میشمارند در حالیکه در دین و شریعت الل]]ه گن]]اه
18
نیست ایش]]انرا ک]]افر و مش]]رک و من]]افق خط]]اب میکنند .. و با مخ]]الفین خ]]ویش ن]]یز چ]]نین رفت]]ار میکنن]]د .. و همین اس]]ت ص]]فت خ]]وارج در م]]ورد اه]]ل گناه]]ان کب]]یره ، و ش]]اید هم براب]]ر ب]]ه این صفت باشند که ما آنرا بیان کردم وی]]ا نس]]بت ب]]ه این هم غلو کنند و جلوتر بروند، ه]]ر چن]]د بگوین]]د ما اهل قبله را بسبب گناهان تکفیر نمی ک]]نیم .. در حالیکه مردم را بسبب گناهانی تکف]]یر میکنن]]د که مرتکب گناه]]انی غ]]یر از گناه]]ان کب]]یره ش]]ده اند، و بسبب اموری مس]]لمانان را تکف]]یر میکنن]]د ک]]ه در می]]ان علم]]اء م]]ورد اختالفی اس]]ت، و ی]]ا اموری اجتهادی اس]]ت ک]]ه ص]]احبان آن می]]ان ی]]ک
ثواب ویا دو ثواب قرار دارند! و از نش]]انه ه]]ای خ]]وارج اینس]]ت ک]]ه هرگ]]اه ببینند، یکی از مخالفین ایشان عمل نیکی انج]]ام میدهد او را بسبب آن عملش توص]]یف نمیکنن]]د .. بلک]]]ه بس]]]رعت او را رد و ذم میکنن]]]د .. و او را ریاکار .. منافق .. خائن .. دست نشانده .. دشمن الله و رسول و دشمن مؤمنان .. خطاب میکنند و بر صدق نیت و والء و توجه آنشخص شک میکنند، ب]]دون آنک]]ه دلی]]ل و ی]]ا بین]]ه ای ب]]ر ق]]ول خ]]ویش داشته باشند .. و ایشانرا به الق]]اب و اس]]م ه]]ای ی]]اد میکنن]]د ک]]ه م]]ترادف و هم مع]]نی ب]]ا تکف]]یر ایش]]ان میباش]]د، طوریک]]ه میگوین]]د: دروغ گ]]و ب]]ه الله، دشمن الله ... دش]]من جه]]اد و مجاه]]دین ... مح]]]ارب جه]]]اد و مجاه]]]دین .. خ]]]ائن ... دس]]]ت نش]]انده .. جاس]]وس دش]]من ک]]افر ... خ]]دماتگار لش]]کر ط]]اغوت، خ]]دمت گ]]ذار من]]افع خ]]ارجی ..
19
وغیره اصطالحات و کلم]]ات و الق]]اب م]]ترادف .. ب]]ه این مفه]]وم، ک]]ه کف]]ر و تکف]]یر مخ]]اطب و
خروجش از اسالم از آن استنتاج میگردد! در حالیکه در ح]]دیث ص]]حیح از ن]]بی ص]]لی الل]]ه علیه وس]]لم روایت اس]]ت ک]]ه میگوی]]د: ) من دع]]ا رجال بالکفر أو ق]ال: ع]]دو الل]ه، ولیس ک]]ذلک، إال
حار علیه (. مسلم. ترجمه: هرگاه فرد شخصی را به کلمه ای کف]ر بخواند، و یا برایش بگوید: دشمن الله، در حالیک]]ه او چنین شخصی نباشد و چنین وصفی را نداشته باشد، جز این نیس]]ت ک]]ه آن حکم ب]]ر خ]]ودش ب]]ر
میگردد. و از نشانه هایشان اینست که ایشان بر ش]]مار گناه]]]ان ] کب]]]یره و ص]]]غیره [ می افزاین]]]د .. در حالیک]]ه در ج]]واز و ع]]دم ج]]واز آن ام]]ر اختالف و نظر وج]]ود دارد و از ام]]ور اجته]]ادی میباش]]د .. و ایشان با پیروی از هواء ... و شبهات .. و اس]]باب گمراه کننده، و جهالت که دامنگیر ش]]ان اس]]ت .. آن موارد را با چشمان خودشان و یا ع]]وام م]]ردم گناهان کبیره به شمار میآورن]]د .. بلک]]ه بیش]]تر از آن ، آن ام]]ور را کف]]ر ب]]واح میدانن]]د .. ت]]ا آنک]]ه دروازه تکفیر بروی شان باز شود .. و با این ک]]ار خ]]]ویش محرم]]]ات ش]]]رعی را ب]]]ر خ]]]ویش حالل میگردانند .. و این صفتی است که خ]]وارج اوائ]]ل نیز بر آن قرار داشتند و مسلک شان در تکف]]یر و
حکم بر اشیاء و امور همچنین بود!
20
اهل اسالم را میکشند و با ایشان به جن]]گ و.2 قت]]ال میپردازن]]د؛ و در مقاب]]ل، اه]]ل ش]]رک و بت پرستی را ترک میکنن]]د: همانطوریک]]ه ن]]بی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم در م]]ورد ایش]]ان میفرمای]]د: ) یقتلون أه]]ل اإلس]]الم، و ی]]دعون أه]]ل األوث]]ان،
لئن أدرکتهم ألقتلنهم قتل عاد (. متفق علیه. ترجمه: مس]]لمانان را میکش]]ند و ک]]افران و بت پرستان را ترک میگویند، اگر من آن]]انرا دری]]ابم
همچون هالکت قوم عاد ایشانرا میکشم. و ابن عم]]ر رض]]ی الل]]ه عنهم]]ا میگوی]]د: ) إنهم انطلق]]وا إلی آی]]ات ن]]زلت في الکف]]ار، فحملوه]]ا علی المؤمنین (. البخاري. ترجمه: اینها آی]]اتی را ک]]ه در م]]ورد کف]]ار ن]]ازل ش]]ده اس]]ت، ب]]ر ب]]االی مس]]لمانان حم]]ل میکنن]]د؛ بن]]ا ب]]االی آن]]ان احک]]ام ک]]افران را م]]رتب س]]اخته و ب]]ا ایش]]ان ب]]ه مانن]]د
کافران معامله میکنند .. ! پس هرکسیکه در خود و در منهج که ق]]رار دارد چنین غلظت و شدت را بر علیه مسلمانان میبیند .. و حق]]وق و حرم]]ات آن]]انرا نقض میکن]]د .. پس بداند که در وجود او خصلتی از خصائل مشار الیه خوارج موجود میباشد .. و او براه معک]]وس راه و منهج ن]]بی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم و اص]]حابش رض]]ی الل]]ه عنهم و ارض]]اهم در ح]]رکت میباش]]د،
محمدهمانطوریک]]]ه اللل]]]ه متع]]]ال میفرمای]]]د: ]ار رحم]]اء رسول الله والذين معه أشداء على الكف
. ترجمه: محمد ) صلی الله علیه29[، الفتح/بينهم وس]]لم ( رس]]ول الل]]ه اس]]ت، و کس]]انی ک]]ه ب]]ا او
21
هستند، ب]]ر ک]]افران س]]خت گ]]یر ) و ش]]دید ( و درمیان خود مهربانند.
در حالیک]]]ه اگ]]]ر ب]]]ه این غالت دی]]]ده ش]]]ود شدیدترین کسان بر علیه مسلمانان و بهترینان و علم]]اء ایش]]ان میباش]]ند .. و هم]]واره در پی عیب جوئی و ذم و تخریب و خطاء هایشان هستند .. و همیشه بر علیه ایشان سخن میزنند .. و ب]]ر آن]]ان و منهج ش]]ان طعن و ت]]وهین میکنن]]د و ایش]]ان را در موارد و اجتهاداتی که شائسته نیست ج]]رح و رد ) بلکه تکفیر ( میکنند .. دقیقه و ساعتی را بر علی]]ه مش]]رکان و ک]]افران س]]خن نمی گوین]]د، در حالیکه روز ها و ساعت ها ب]]ر علی]]ه مس]]لمانان و علماء ایشان سخن میزنند و همه کوشش ها و رد و بدگوئی های خویش را به سوی ایشان متمرک]]ز س]]اخته و جهت میدهن]]د ... در حالیک]]ه در ح]]دیث صحیح از نبی صلی الله علیه وسلم روایت اس]]ت ک]]ه میگوی]]د: ) س]]باب المس]]لم فس]]وق، و قتال]]ه کفر (. متفق علیه. ترجمه: دشنام دادن مس]]لمان
[، و12فس]ق و کش]تن و جنگی]دن ب]ا وی کف]ر اس]ت.] میفرمای]]د: ) المس]]لم من س]]لم المس]]لمون من لس]]انه و ی]]ده (. متف]]ق علی]]ه. ترجم]]ه: مس]]لمان خوب آنست که مسلمانان از زبان و دست اش در ام]]]ان باش]]]د. و میفرمای]]]د: ) س]]]باب الم]]]ؤمن
[. ترجم]]ه: دش]]نام13کالمش]]رف علی الهلک]]ة (.] دادن به مؤمن چون نظ]]ارت ک]]ردن از هالک خ]]ود
است.
. درینجا مراد از کفر ، کفر دون کفر، یا کفر اصغر میباشد. )مترجم(. 12.3586. صحیح الجامع: 13
22
و میفرمای]]د: ) ی]]ا معش]]ر من آمن بلس]]انه ولم ی]]دخل اإلیم]]ان قلب]]ه، ال تغت]]ابوا المس]]لمین، و ال تتبعوا عوراتهم، فإن من أتبع عوراتهم یتب]]ع الل]]ه عورته، و من یتب]]ع الل]]ه عورت]]ه یفض]]حه الل]]ه في
[. ترجم]]ه: اگ]]ر گ]]روهی ک]]ه ب]]ه زم]]ان14بیت]]ه (.] خویش ایمان آورده اید اما ایم]]ان ب]]ه داخ]]ل قلب هایتان نشده است، غیبت مس]]لمانان را نکنی]]د، و ازیشان عیبجوئی ننماید، و بدانی]]د هرگ]]اه یکی از شما ازیشان عیبجوئی کرد الل]]ه عیب هایش]]ان را آشکار میسازد، و آنکه را که الل]]ه عیبت ه]]ایش را آش]]کار کن]]د در داخ]]ل خان]]ه اش او را شرمس]]ار و رس]]وا میکن]]د. و میفرمای]]د: ) من رمی مس]]لما بشيء یرید شینه به ، حبسه الله علی جسر جهنم
[. ترجمه: کسیکه م]]ؤمن15حتی یخرج مما قال (.] را دشنام دهد و بخواه]]د از وی ب]]ه بس]]ان دش]]نام دادن عیبجوئی کند، او را در پ]]ل جهنم موق]وف و محبوس نگه میدارد ت]]ا آنک]]ه از آنچ]]ه گفت]]ه اس]]ت برآید ] یعنی: با تراضی خصم ی]]ا دی]]دن ع]]ذاب ب]]ه
قدر گناه [. و از نش]]انه هایش]]ان درینم]]ورد .. اس]]تخفاف و استهانت خون و محرمات مسلمانان .. و قت]]ل و کشتار ایشان ب]ر مبن]ای دالی]ل و اس]باب واهی و باط]]ل .. مانن]]د تت]]رس .. و قص]]د قت]]ل ک]]افران و عدم داشتن قصد و نیت در قتل مسلمانان .. و یا اینک]]ه ه]]دف از کش]]تن ایش]]ان جن]]گ ب]]ا کف]]ار است ... و یا آن تعداد مسلمانانی را ک]]ه میکش]]ند میگویند ایشان حکم مرتدین را بخود گرفته ان]]د ..
.4083. صحیح سنن أبی داود: 14.4086. صحیح سنن أبي داود: 15
23
ویا اینکه ب]]ا مرت]]دین م]]واالت ک]]رده ان]]د .. وی]]ا در مقابل مرتدان سکوت اختیار کرده اند .. ویا اینکه ایش]]ان همس]]ایگی مرت]]دان را اختی]]ار ک]]رده و ب]]ا مرتدان در یک ناحیه و منطقه زندگی میکنن]]د .. و ی]]ا اینک]]ه ب]]ا کش]]تن ایش]]ان - ب]]زعم خودش]]ان - میخواهن]]د انتق]]ام ب]]رادران مس]]لمان خ]]ویش و انتق]]ام هت]]ک حرم]]ات ایش]]انرا بگیرن]]د! .. وغ]]یره چنین دالئل و حجج ک]]ه هیچگون]]ه مس]]تند ش]]رعی معتبر در دین الله برای آن موجود نمی باشد .. تا بواس]]طه آن خ]]ون مس]]لمانان معص]]وم ال]]دم را
بریزانند و هدر بشمارند! و در ح]]دیث ص]]حیح از ابن عب]]اس روایت اس]]ت که میگوید: ) نظ]]ر رس]]ول الل]]ه ص]]لی الل]]ه علی]]ه وسلم إلی الکعبه فقال: مرحب]]ا ب]]ک من بیت، م]]ا أعظمک و أعظلم حرمتک، وللمؤمن أعظم حرم]]ة عند الله منک، إن الله ح]]رم من]]ک واح]]دة، و ح]]رم من المؤمن ثالثا: دمه، ومال]]ه، و أن یظن ب]]ه ظن
[. ترجمه: نبی صلی الله علی]]ه وس]]لم16السوء (.] بسوی کعبه نگاه ک]]رد و گفت: خوش]]ا بح]]الت چ]]ه نی]]ک خان]]ه ای هس]]تی، و چ]]ه ب]]زرگ م]]نزلت و حرمتی نزد الله داری، اما حرمت مؤمن نسبت به تو نزد الله بزرگتر است، همانا الله یک مرتبه ت]]را حرام قرار داده است، ام]]ا م]]ؤمن را س]]ه مرتب]]ه: خ]]ونش را، م]]الش را، و اینک]]ه ظن و گم]]ان ب]]د
نسبت به وی داشته باشی. و میفرمای]]]د: ) إذا ش]]]هر المس]]]لم علی أخی]]]ه سالحا؛ فال تزال مالئک]]ة الل]]ه تلعن]]ه ح]]تی یش]]یمه
.3420. السلسلة الصحیحة: 16
24
هرگاه مسلمان بس]]وی ب]]رادر[. ترجمه: 17عنه (. ] مسلمان خویش با سالح خود اش]]اره كن]]د، مالئ]]ك پیوسته او را لعنت میكند تا آنكه آن]]را از ب]]االی او
. و میفرمای]]د: ) إن المالئک]]ة لتعلن أح]]دکمبردارد إذا أشار إلی أخیه بحدیدة، و إن کان أخاه ألبی]]ه و أمه (. مسلم. ترجمه: همانا مالئک یکی از شما را ک]]ه ب]]ا شمش]]یر ) س]]الح ( خ]]ویش بس]]وی ب]]رادر مس]]لمان خ]]ویش اش]]اره میکن]]د لعنت مینمای]]د، هرچند او برادر پدر و یا مادری وی باشد ] یع]]نی: هرچن]]د از روی م]]زاح و ش]]وخی اینک]]ار را انج]]ام
داده باشد [. و این وعی]]د ش]]دیدی در ح]]ق کس]]ی اس]]ت ک]]ه بط]]رف مس]]لمان ب]]ا س]]الح خ]]ود اش]]اره میکن]]د .. هرچن]]د از روی م]]زاح و ش]]وخی اینک]]ار را انج]]ام داده باش]]د .. پس اس]]تحقاق کس]]انیکه ب]]ر ب]]االی خان]]]ه ه]]]ا و زمین و ج]]]اده ه]]]ا و راه رو ه]]]ای مس]]لمانان .. تان]]ک ه]]ا و بمب افگن]]د ه]]ا و م]]وتر های ضد ماین خ]]ویش را بح]]رک در میآورن]]د ازین وعید چه ان]]دازه خواه]]د ب]]ود .. در حالیک]]ه بس]]بب این اعمال و رفتار ایشان به حاصالت و مزارع ده ه]]ا و ص]]دها مس]]لمان آس]]یب میرس]]انند و خ]]ون ایش]]]ان را بن]]]احق میریزانن]]]د .. قب]]]ل از آنک]]]ه کوچکترین اهتمامی در جهت دریافت جواز و عدم ج]]واز این اعم]]ال، و قت]]ال و خ]]ونریزی خ]]ویش
نموده باشند ..؟!! همانطوریک]]ه از ن]]بی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم درینم]]ورد روایت اس]]ت ک]]ه میفرمای]]د: ) ال ی]]زال
. و معنی ) حتی یشیمه عنه ( ، یعنی: تا آنکه از3973. السلسلة الصحیحة: 17باالی او بر دارد.
25
الم]]ؤمن في فس]]حة من دین]]ه، م]]ا لم یص]]ب دم]]احراما (. البخاري.
ترجمه: م]]ؤمن پیوس]]ته در ف]]راخی و گش]]ادگی دین خود است، مادامیکه خونی را بن]]احق نریخت]]ه
باشد.و میفرمای]]د: ) من آذی مؤمن]]ا فال جه]]اد ل]]ه (.
[. ترجمه: آنکه مؤمنی را اذیت میرس]]اند جه]]اد18]وی پزیرفته نمی شود.
ج]]رأت و جس]]ارت ب]]ر ب]]االی بزرگ]]ان أمت و.3 رفعت و برت]]ر بی]]نی خودش]]ان نس]]بت ب]]ه آن]]ان؛ چنانچه نه عالم و نه بزرگی را احترام میکنند .. و نه هم ایشانرا تأیید مینمایند، جز کسانیکه هواء و خواهشات و بدعت هایشانرا تأیید کن]]د، و ب]]ه ه]]ر مقداری که با خواهشات و هواء و بدعت هایشان م]]وافقت نماین]]د ب]]ه هم]]ان ان]]دازه ب]]ه او اح]]ترام میگذارن]]د .. و این ام]]ر از خصوص]]یات و ص]]فات برجس]]ته و ب]]ارز خ]]وارج میباش]]د .. همانطوریک]]ه نخستین خارجی در اسالم و بزرگ خوارج - یع]]نی ذو الخویصره - بر باالی سید مخلوقات .. و ع]]ادل ترین مردمان - فداه نفسي- جسارت و گس]]تاخی نموده بود .. و برای حبیب صلی الله علیه وس]]لم گفت: از الله بترس ای محمد .. و ع]]دالت کن من
[.19میبینم که تو عدالت را مراعات نمی کنی !!] طوریکه در حدیث صحیح از أبي س]]عید الخ]]دری روایت است که میگوید: ) أن رجال غ]]ائر العی]]نین، ن]]]اتئ الج]]]بین، کث اللحی]]]ة مش]]]رف الوجن]]]تین،
.6378. صحیح الجامع: 18. أتق الله یا محمد .. إعدل یا محمد ما أراک تعدل!! 19
26
محلوق الرأس، فقال: یا محم]]د ات]]ق الل]]ه! فق]]ال النبي صلی الله علیه وسلم: ویلک! أولست أح]]ق أه]]ل األرض أن یتقي الل]]ه .. فمن یطی]]ع الل]]ه إذاعصیته، فیأمنني علی أهل األرض، وال تأمنوني؟! فسأل رجل من القوم قتله. أراه خالد بن الولی]]د. فمنعه النبي صلی الل]]ه علی]]ه وس]]لم، فلم]]ا ولی، قال النبي صلی الله علیه وس]]لم: إن من ضئض]]ئ ه]]ذا قوم]]ا یق]]رأون الق]]رآن ال یج]]اوز حن]]اجرهم، یمرقون من اإلس]]الم م]]روق الس]]هم من الرمی]]ة، یقتلون أهل اإلسالم، و یدعون أهل األوث]]ان، لئن
أدرکتهم ألقتلنهم قتل عاد (. متفق علیه. ترجمه: شخص که چشمان ف]]رو رفت]]ه در س]]ر، پیش]]انی اش برآم]]ده، و ریش پ]]ر م]]وی، رخس]]ار های بلن]د، و س]]ر تراش]]یده داش]]ت، ب]]رای رس]]ول الله صلی الله علیه وسلم گفت: ای محمد از الله بترس و عدالت کن! نبی ص]لی الل]ه علی]ه وس]]لم گفت: وای برتو .. آیا من سزا وار ت]]رین مردم]]ان روی زمین به ترس از الل]]ه نیس]]تم؟ و اگ]]ر من از الله نافرم]]انی کنم پس چ]]ه کس]]ی از او اط]]اعت خواهد ک]]رد، در حالیک]]ه الل]]ه م]]را ب]]ر ب]]االی اه]]ل زمین امین مقرر کرده است، و شما بر باالی من اعتماد ندارد؟ شخصی برخواست . بگانم خالد بن ولید. ک]]ه او را بکش]]د، ام]]ا ن]]بی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وسلم او را مانع شد، و هنگامیکه برگش]]ت گفت: همانا از نسل شخص گروهی پیدا خواهد ش]]د ک]]ه قرآن میخوانند، اما از گلوی شان ف]]رو نمی رود، و از اسالم بچنان سرعت بیرون میش]]وند ک]]ه ت]]یر از ب]]]دن ش]]]کار ب]]]یرون میش]]]ود، مس]]]لمانان را
27
میکشند، و مش]]رکان و بت پرس]]تان را میگذارن]]د، اگر من آنانرا دری]]افتم همچ]]ون هالکت ق]]وم ع]]اد
[.20ایشانرا میکشم.] و در روایت دیگر نزد مسلم آم]]ده اس]]ت ک]]ه او گفت: ) یا رس]]ول الل]]ه اع]]دل! ق]]ال رس]]ول الل]]ه صلی الله علیه وس]]لم: ویل]ک! و من یع]]دل إذا لم أعدل ... ؟ (! ترجمه: ای رسول الله ع]]دالت کن؟ نبی صلی الله علیه وس]]لم گفت: وای برت]]و! اگ]]ر من ع]]دالت نکنم پس چ]]ه کس]]ی ع]]دالت خواه]]د
کرد...؟.
آم]]ده231/6و ن]]زد الهیثمي در مجم]]ع الزوائ]]د است که او گفت: ) والله یا محم]]د م]]ا ع]]دلت في القسمة من]]ذ الی]]وم!! فغض]]ب رس]]ول الل]]ه ص]]لی الله علیه وس]]لم غض]]با ش]]دیدا ثم ق]ال: و الل]]ه ال تجدون بعدي أحدا اعدل علیکم م]]ني، قاله]]ا ثالث]]ا ثم قال: یخرج من قبل المشرق رج]]ال ک]]ان ه]]ذا منهم ه]]دیهم هک]]ذا یق]]روؤن الق]]رآن ال یج]]اوز تراقیهم یمرقون من الدین کما یمرق السهم من الرمی]]ة ال یرجع]]ون إلی]]ه ووض]ع ی]]ده علی ص]]دره، سیماهم التحلیق ال یزالون یخرج]]ون ح]]تی یخ]]رج آخرهم، فإذا رأیتموهم ف]]اقتلوهم – قاله]]ا ثالث]]ا –
. کشتن مسلمان با تکفیر یک مسلمان برابر است، همانطوریکه خوارج اکثرا مسلمانانرا 20 تکفیر میکنند و گاهی میکشند و گاهی هم نمی کشتند، بدلیل این قول نبی صلی الله علیه
، ترجمه:6269وسلم که میفرماید: ) من رمی مؤمنا بکفر فهو کقتله (- صحیح الجامع: کسیکه مؤمنی را به کفر متهم نماید ) در حالیکه وی چنین نباشد ( اینکار به مانند کشتن وی
است، و میفرماید: ) إذا قال الرجل ألخیه: یا کافر فهو کقتله ولعن المؤمن کقتله (- صحیح . ترجمه: زمانیکه شخص برای برادرش بگوید: ای کافر، این قول بمانند کشتن710الجامع:
وی است، و لعنت کردن مؤمن نیز بمانند کشتن وی است، و در صحیح البخاری میآید: ) ومن لعن مؤمنا فهو کقتله، ومن قذف مؤمنا بکفر فهو کقتله (. ترجمه: کسیکه مؤمنی را
لعنت کند اینکار به مانند کشتن وی است، و تهمت کفر بر باالی مؤمن بمانند کشتن ویاست. ) مترجم (.
28
شر الخلق و الخلیقة، قالها ثالث]]ا، و ق]]ال حم]اد ال یرجعون فیه، وفي روایة ال یزالون یخرجون حتی
[. ترجم]]ه: ب]]ه الل]]ه21یخرج آخرهم مع الدجال! (.] س]]وگند می بینم ک]]ه از آغ]]از ام]]روز در تقس]]یم غنایم ع]]دالت را مراع]]ات نمیک]]نی! آنگ]]اه رس]]ول الل]]ه ص]]لی الل]]ه علی]]ه قه]]ر ش]]د و ش]]دیدا غض]]ب گرفت، سپس گفت: به الله سوگند که بع]]داز من کسی را نخواهید یافت که نسبت ب]]ه من برب]]االی شما عادلتر باشد، واین گفته خ]]ویش را س]]ه ب]]ار تک]]]رار ک]]]رد، و س]]]پس گفت: از ج]]]انب مش]]]رق مردانی بیرون میش]]وند ک]]ه این ش]]خص برایش]]ان الگ]]و میباش]]د، و بمانن]]د همین ش]]خص ق]]رآن را میخوانن]]د ام]]ا از گل]]وی ش]]ان پ]]ائین نم]]یرود، از اسالم چنان خارج میشوند ک]]ه ت]]یر از ب]]دن ش]]کار خارج میشود، و سپس به آن بر نمیگردند و آنگ]]اه نبی صلی الل]]ه علی]]ه وس]]لم دس]]تش را ب]]ر ب]]االی س]]ینه اش گذاش]]ت، و گفت: م]]وی ه]]ای س]]ر و ص]]ورت ش]]ان تراش]]یده اس]]ت ] و ی]]ا اینک]]ه در کوت]]اهی آن خیلی مبالغ]]ه میکنن]]د [، و یپوس]]ته ظهور میکنند تا آنکه آخرین شان ب]]یرون میش]]ود، پس هرگ]]اه ب]]ا ایش]]ان مواج]]ه گردیدی]]د ایش]]انرا بکشید – و این گفته خویش را سه بار تکرار ک]]رد – بدترین مخلوقات روی زمین هستند – این گفته خویش را نیز سه بار تکرار کرد- و حم]]اد میگوی]]د: آنان هرگز به اسالم دوباره بازگشت نمی کنند، و در روایت دیگر از نبی صلی الله علیه وسلم آمده
( ، وقال شعیب األرنوؤط : إسناده صحیح لغیره، دون قوله: حتی19783. رواه أحمد ) 21 (: حتی یخرج آخرهم19809یخرج أخرهم، وهی هنا مختصره، توضحها الروایة األتیة برقیم: )
مع الدجال. ) مترجم (.
29
است: پیوسته ظهور میکنند تا آنک]]ه آخ]]رین ش]]انبا مسیح دجال خارج میشود.
و نزد ابن أبي عاصم در کت]]اب ) الس]]نة ( آم]]ده اس]]ت: ) أقب]]ل رج]]ل من ب]]ني تمیم یق]]ال ل]]ه ذو الخویصرة، فوقف علی رسول الل]]ه و ه]]و یعطي الناس، قال: یا محمد قد رأیت ما صنعت في ه]]ذا الیوم! فقال رسول الله صلی الل]]ه علی]]ه وس]]لم: أجل، فکیف رأیت؟ قال: لم أرک ع]]دلت! فغض]]ب رسول الله صلی الله علیه وس]]لم فق]]ال: ویح]]ک إذا لم یکن العدل عندي فعن]]د من یک]]ون؟! فق]]ال عمر: یا رسول الل]]ه أفال نقتل]]ه؟ ق]]ال: ال، دع]]وه، فإنه سیکون له شیعة یتعمق]]ون في ال]]دین ح]]تی یخرجوا منه کما یخ]]رج الس]]هم من الرمی]]ة، ینظ]]ر في النصل – وهي حدیدة السهم – فال یجد ش]]یئا، ثم ینظ]]ر في الق]]دح – ریش]]ة الس]]هم – فال یوج]]د
[. ترجم]]]ه:22ش]]]يء، س]]]بق الف]]]رث و ال]]]دم (.] شخص]]]ی از ب]]]نی تمیم ک]]]ه او را ذو الخویص]]]ره میگفتند، روی برتافت و در مقابل نبی صلی الله علیه وسلم ایستاده شد در حالیکه نبی صلی الل]]ه علی]]ه وس]]لم در تقس]]یم غن]]ایم مش]]غول ب]]ود، او گفت: ای محم]]د من در تم]]ام این روز ت]]را دی]]دیم که چه انجام دادی! ن]]بی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم گفت: خ]]وب، چگون]]ه دی]]دی؟ گفت: دی]]دیم ک]]ه ع]]دالت نمی ک]]نی! آنگ]]اه ن]]بی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وسلم شدیدا قهر شد و گفت: وای برتو! اگر من ص]]احب ع]]دالت نباش]]م پس چ]]ه کس]]ی ص]]احب
. أخرجه ابن أبي عاصم في السنة، وقال الشیخ ناصر في التخریج: إسناده 22.930جید، و جاله کلهم ثقات:
30
عدالت است؟ عمر گفت: ای رسول الله آی]]ا او را نکشیم؟ نبی صلی الله علیه وس]]لم گفت: نخ]]یر! او را بگذارید همان]]ا از نس]]ل این ش]]خص گ]]روه و فرقه ای ب]]یرون خواه]]د آم]]د ک]]ه در دین تش]]دد و غل]]و میکنن]]د، ت]]ا جائیک]]ه از آن خ]]ارج میش]]وند، همچنانکه تیر از بدن شکار خ]]ارج میش]]ود، س]]پس به سوی تیر نگ]]اه ک]]رد ک]]ه هیچ چ]]یزی از خ]]ون و آلودگی در آن مشاهده نمی شود ، و بعدا به آهن که در نوک تیر است نگاه کرد دید که هیچ خ]]ون و آل]]ودگی در آن نیس]]ت، پس گفت: از آل]]وده گی و
خون سبقت گرفته است. و مراد نبی صلی الل]]ه علی]]ه وس]]لم ازین ق]]ول ) س]]بق الف]]رث و ال]]دم ( س]]رعت ت]]یر، و س]]رعت اصابت آن به بدن پرنده و س]]پس خ]]ارج ش]]دن آن از ط]]رف دیگ]]ر پرن]]ده میباش]]د .. یع]]نی قت]]ل از سرعت خارج شدن خون از بدن حیوان ی]]ا پرن]]ده، تیر از وجودش خارج میشود بدون آنک]]ه ب]]ه خ]]ون آلوده شود، و خروج خ]]وارج از دین ن]]یز ب]]ه چ]]نین سرعت اتف]]اق می افت]]د .. ت]ا جائیک]]ه ت]]یر بس]]بب سرعتی که دارد با خون ملوث و رنگین نمی شود .. و همین است س]]رعت خ]]روج خ]]وارج از دین، و
بیرون شدن شان از آن! و از عقبه بن وس]]اج روایت اس]]ت ک]]ه میگوی]]د: ) ک]]ان ص]]احب لي یح]]دثني عن ش]]أن الخ]]وارج و طعنهم علی أمرائهم فحججت فلقیت عبدالله بن عم]]رو، فقلت ل]]ه: أنت من بقی]]ة أص]]حاب رس]]ول الل]]ه، وق]]د جع]]ل الل]]ه عن]]دک علم]]ا و أن]]اس به]]ذا العراق یطعنون علی أمرائهم، و یش]]هدون علیهم
31
بالض]]اللة، فق]]ال لي: أولئ]]ک علیهم لعن]]ة الل]]ه و المالئکة و الناس أجمعین، أتی رسول الل]]ه بقلی]]د من ذهب و فض]]ة فجع]]ل یقس]]مها بین أص]]حابه فقال رجل من أه]]ل البادی]]ة، فق]]ال: ی]]ا محم]]د و الله لئن أمرک الله أن تعدل فم]]ا أراک أن تع]]دل! فقال: ویحک من یعدل علیه ] أو علیک [ بع]]دي؟! فلما ولی قال ردوه رویدا، فقال النبي صلی الله علی]]ه وس]]لم: إن في أم]]تي أخ]]ا له]]ذا یق]]رؤون القرآن ال یجاوز تراقیهم کلما خرج]وا ف]اقتلوهم،
[. ترجمه: من یک دوس]]ت داش]]تم ک]]ه از23ثالثا (.] صفات و خصایل خوارج ، و طعن و توهین ایشان بر باالی حکام و زمامداران ش]]ان حک]]ایت میک]]رد، پس من با او به گفتگو و محاجه پرداختم، آنگاه با عبدالله بن عمرو مواجه ش]]دیم، و ب]]رایم گف]]تیم: تو از جمله آن اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم میباشی که امروز در میان ما زنده هستی، و الله برای تو علم ] و فهمی از ق]رآن و س]]نت [ نص]]یب گردانی]]ده اس]]ت، درین س]]رزمین ع]]راق مردم]]]انی ظه]]]ور ک]]]رده ان]]]د ک]]]ه ب]]]ر ام]]]راء و زمامداران شان طعن و توهین روا میدارند، و ب]]ه ض]]اللت و گم]]راهی ایش]]ان گ]]واهی میدهن]]د، پس برایم گفت: آنان کسانی هستند که لعنت الل]]ه، و مالئک و جمیع مردم]ان ب]ر باالیش]ان باش]د، زی]را ] من شاهد بودم روزی [ رسول الل]]ه ص]]لی الل]]ه علیه وسلم در حالیکه در دست اش گردن بندی از طال یا نقره بود آمد و آنرا میان اصحابش تقس]یم کرد، شخص بادیه نشینی برایش گفت: ای محم]]د
. رواه ابن أبي عاصم في السنة، وقال الشیخ ناصر في التخریج: إسناده 23.934صحیح علی شرط البخاري:
32
به الله سوگند که الله ت]]را دس]]تور داده اس]]ت ت]]ا عدالت را جاری دارد، اما من میبینم که تو عدالت نمی ک]]نی! ن]]بی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم ب]]رایش گفت: وای بر تو چه کسی بغ]]یر از من ع]]دالت را برباالی تو مراعات کرده میتواند؟! چون آنش]]خص رو برت]]افت ن]]بی ص]]لی ال]]ه علی]]ه وس]]لم گفت: بگذاری]]د ب]]رود ] روی]]دا: یع]]نی رف]]ق و لط]]ف و مهرمانی، و همچنان رفتار مناسب و میانه را نیز گویند [، در أمتی من ب]]رادرانی ب]]رای وی خواه]]د بود ] و ظهور خواهد ک]]رد [، ک]]ه ق]]رآن میخوانن]]د ام]ا از گل]و هایش]ان پ]]ائین نم]]یرود، چ]ون هری]]ک ازیشان ظه]]ور ک]]رد او را بکش]]ید- و این گفت]]ه را
سه بار تکرار نمود-. پس ببینید که حتی بهترین مخلوقات صلی الله علیه وسلم از رفتار و خویش برت]]ر بی]]نی ه]]ا .. و زبان درازی ها .. و تیز زبانی و وق]]احت و ج]]رأت و جس]]ارت ش]]ان .. در ام]]ان نب]]وده اس]]ت، پس چگونه ممکن است رعایت حال دیگران را کنند؟ و تصور کنید که آیا کسانی غ]]یر از ن]]بی ص]]لی الل]]ه علیه وسلم از رفتار و خود برتر بینی ها و تکبر و سوء ظن و شک و شر شان در امان بوده میتواند
..؟! همانطوریک]]ه از علی بن أبی ط]]الب ب]]ه اثب]]ات رسیده است که روزی وی در نماز فج]]ر ب]]ود، ک]]ه ناگهان فردی از خوارج باالی وی صدا زد و گفت:
ركت ليحبطن عمل]]ك ولتك]]وننای علی ] لئن أش]]رين . ترجم]]ه: اگ]]ر ش]]رک65[، الزم]]ر/من الخاس]]
آوری یقنن]]ا اعم]]الت ) تب]]اه و ( ن]]ابود میش]]ود، و
33
[،فاصبر إن وعد الله ح]]قعلی در جوابش گفت: ] ، ترجمه: پس صبر کن بیگمان وع]]ده ای60الروم/
[.24الله حق است (.] و این گون]]ه اس]]ت تک]]بر و خ]]ود برت]]ر بی]]نی، و جرأت و جس]]ارت و از ح]]د گ]]ذری ش]]ان ب]]ر ب]]االی بزرگ]]ان امت و بهترین]]ان ش]]ان، ت]]ا جائیک]]ه ب]]رای خویش اجازه میدهند، ت]]ا علم]]اء و بزرگ]]ان دین را نصحیت و امر ب]]المعروف و نهی از منک]]ر کنن]]د و آنانرا کوچک بشمارند و تحقیر کنن]]د و خط]اء ک]]ار
[.25تر نسبت به خود ببینند!]
و در مسند، امام أحم]]د از زی]]د بن وهب روایت میکند که گفت: ) قدم علي رض]]ي الل]]ه عن]]ه علی ق]]وم من أه]]ل البص]]رة من الخ]]وارج فیهم رج]]ل یقال له الجعد بن بعج]]ة، فق]]ال ل]]ه: أت]]ق الل]]ه ی]]ا علي، فأنک میت! فقال علي رضي الله عن]]ه: ب]]ل مقتول ضربة علی هذا تخضب هذا – یع]]ني لحیت]]ه من راسه – عهد معهود، مقض]]ي، و ق]]د خ]]اب من افتری، و عاتب]]ه فی لباس]]ه، فق]]ال علي: م]]ا لکم وللباس، هو أبعد من الکبر، و أجدر أن یقت]]دي بي
[. ترجمه: علی رض]ی الل]]ه عن]]ه ن]]زد26المسلم (.] قومی از اهل بصره که از خوارج بودن]]د رفت، در
، إسناده صحیح.2469. قال الشیخ ناصر في اإلرواء: 24 . این حرف به این معنی نیست که بزرگان امت و علماء از خطاء معصوم 25
هستند، بلکه نشان دهنده جرأت و جسارت و تکبر خوارج را نشان میدهد، همانطوریکه قبال نیز یاد آوری شد، که اولین خارجی در اسالم حتی خود را
بهتر و عادل تر از رسول الله صلی الله علیه وسلم میدانست و خواست او را امر بالمعروف و نهی از منکر نماید، در حالیکه او نبی و فرستاده ای الله بود و
بخاطر اقامه عدالت در روی زمین مبعوث گردیده بود. ) مترجم (. : إسناده703. رواه أحمد في المسند، و قال الشیخ شاکر في التخریج، 26
صحیح.
34
میان ایشان شخصی بود ک]]ه او را جع]]د بن بعج]]ه میگفتن]]]د: او ب]]]رای علی گفت: ای علی از الل]]]ه ب]ترس، ت]و حتم]ا میم]یری! علی رض]ی الل]ه عن]]ه ب]]رایش گفت: نخ]]یر! بلک]]ه من کش]]ته میش]]وم و اینجاها به شمش]]یر زده میش]]ود – یع]]نی: ریش و سرش – وعده ای محکم، و امری از قب]]ل فیص]]له شده است، و تباه و زیانکار میش]]ود کس]]یکه ] ب]]ه این امر [ افتری میبندد، و علی را در لباس]]ی ک]]ه پوشیده بود سرزنش کرد، علی برایش گفت: این لباس را چه شده است که از آن عیب میگیرید، در حالیک]]ه از تک]]بر خ]]الی و دور میباش]]د، و س]]زاوار است که با همین لباسی که پوشیده ام مسلمانی
به من اقتداء کند. و مراد ازین قولش ) عهد معهود ( یع]]نی: ن]]بی صلی الله علیه وسلم وعده کرده بود که او کشته خواهد شد، و این چیزی است که حتما اتفاق می افتد .. و همانطور نیز شد، قسمیکه او رضی الله عن]]ه بدس]]ت یکی خ]]وارج کش]]ته ش]]د، و آنش]]خص عب]]]]]دالرحمن بن ملجم الم]]]]]رادي یکی از غالت خوارج بود ... الله بحساب شان برس]]د آنگون]]ه ای
که شائسته شان است!
و از عبیدالله بن أبي رافع غالم آزاد شده ن]]بی صلی الله علی]]ه وس]]لم روایت اس]]ت ک]]ه میگوی]]د: ) أن الحروریة لما خرجت، و ه]]و م]]ع علي بن أبي ط]]الب رض]]ي الل]]ه عن]]ه، ق]]الوا: ال حکم إال لل]]ه – أرادوا أن علیا رضي الله عن]]ه لم یحکم بم]]ا أن]]زل الله، لما حکم الرجال في شأن خالفه مع معاوی]]ة
35
و من معه من أهل الشام! – قال علي: کلمة ح]]ق أرید بها باط]]ل، إن رس]]ول الل]]ه ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم وص]]ف ناس]]ا، إني ألع]]رف ص]]فتهم في هؤالء، یقولون الحق بألستنهم ال یجوز هذا منهم- و أش]]ار إلی حلق]]ه – من أبغض خل]]ق الل]]ه إلی]]ه.
مسلم. ترجم]]ه: زمانیک]]ه حروری]]ه علی]]ه علی بن أبی ط]]]]الب خ]]]]روج و قی]]]]ام کردن]]]]د، میگفتن]]]]د: ] فرم]]انروائی و ) قض]]اوت و داوری ( تنه]]ا از آن الله است [، و م]]راد ش]]ان ازین ح]]رف اینب]]ود ک]]ه علی بن أبي ط]]الب رض]]ی الل]]ه عن]]ه – حکم بم]]ا ان]]زل الل]]ه نمی کن]]د- آنزمانیک]]ه علی بعض]]ی از افراد را در قضیه اختالف که میان او و معاوی]]ه و کسانی از اهل شام که با معاویه بود حکم و داور قرار داد! علی در جواب شان گفت: کلمه ای حق اس]]ت ام]]ا از آن اراده ای باط]]ل دارن]]د، همان]]ا رسول الل]]ه ص]]لی الل]]ه علی]ه وس]]لم مردم]]انی را مع]]رفی ک]]رده اس]]ت، ک]]ه من در وج]]ود اینه]]ا آن صفات و خصوصیات را میبینم، حق را بزبان های خویش میگوین]]د، ام]]ا از گل]]و هایش]]ان پ]]ائین نمی
رود، و بدترین مخلوقات نزد الله میباشند. و از أبي حفص روایت اس]]ت ک]]ه او از عبدالل]]ه بن أبي أوفی که آنان با خوارج میجنگیدند و پس]]ر بچه ای با ایشان بود که با خوارج یکج]]ا ش]]ده ب]]ود شنیده بود که آن پسر ص]]دا در می]]آورد و میگفت: ای فیروز! ای ف]]یروز! این عبدالل]]ه بن أبي أوفی است، پس فیروز گفت: از به]]ترین مردم]]ان ب]]ود اگر هجرت میکرد! یعنی: اگر همراه ب]]ا خ]]وارج ب]]ا
36
آن منطق]]ه و ناحی]]ه ک]]ه رفت]]ه بودن]]د م]]یرفت! عبدالله گفت: این دشمن الله چه میگوید؟ برایش گفته شد: میگوید که ت]]و به]]ترین کس]]ان میب]]ودی اگر ] با ایشان [ هج]]رت میک]]ردی! گفت: هج]]رتی بع]]د از هج]]رتم ب]]ا رس]]ول الل]]ه ص]]لی الل]]ه علی]]ه وسلم؟! در حالیکه از نبی صلی الله علی]]ه وس]]لم شنیده ام که میگفت: خوشا بح]]ال کس]]یکه آن]]انرا
[.27میکشد و یا بدست آنان کشته میشود (.] و از ازرق بن قیس روایت اس]]ت ک]]ه میگوی]]د: ) کن]]ا ب]]األهواز نقات]]ل الحروری]]ة، فبین]]ا أن]]ا علی جرف نهر، إذا رجل یصلي، و إذا لجام داب]]ة بی]]ده، فجعلت الدابة تنازعه،و جعل یتبعها – قال ش]]عبة: هو أبو برزة األسلمي – فجعل رج]]ل من الخ]]وارج یق]]ول: اللهم افع]]ل به]]ذا الش]]یخ! فلم]]ا انص]]رف الشیخ، قال: إني سمعت قولکم، و إني غزوت مع رسول الله صلی الله علیه وسلم ست غزوات، أوهدت تیس]]یره- أي س]]بع غ]]زوات، و ثم]]اني، و ش]] کیف کان ییسر علی الناس و ال یش]]دد علیهم – و إني إن کنت أن أراجع مع دابتي، أحب إلي من أنأدعها ترجع إلی مألفها، فیشق علي (. البخاري.
[ب]]ودیم و ب]]ا خ]]وارج28ترجم]]ه: م]]ا در اه]]واز] حروری]]]ه میجنگی]]]دیم، و در حالیک]]]ه من در کن]]]ار نه]]ری ق]]رار داش]]تم، دی]]دیم ک]]ه شخص]]ی نم]]از میگذارد و لجام مرکبش را بدست گرفته است، و چ]]ون م]]رکب میخواه]]د ح]]رکت کن]]د آن م]]ر او را بطرف خود میکش]]د، ش]]عبه گفت: آن ش]]خص أب]]و ب]]رزه اس]]لمی ب]]ود- آنج]]ا شخص]]ی از خ]]وارج ب]]ود
.906. رواه أبي عاصم في السنة، وحسنه الشیخ ناصر في التخریج: 27. شهری در میان بصره و فارس ) ایران (. 28
37
برایش گفت: یا الله کار این پیر مرد را بس]]از ] و او را تباه و زیان بار گردان [، زمانیکه آن پیر مرد از نم]]از ف]]ارغ ش]]د، گفت: من ح]]رف ه]]ایت را شنیدیم و همانا من با رسول الله صلی الله علیه وسلم در شش غزوه، ی]]ا هفت غ]]زوه وی]]ا هش]]ت غزوه ، حضور داش]]تم، و گ]]واه ب]]ر آس]]انگیری وی بودم، - یعنی دیده ام که چگونه او بر باالی م]]ردم آسان میگرفت و س]]خت نمیگ]]رفت- و این ب]]رایم بهتر است که با مرکب خویش برگردم نس]]بت ب]]ه آنکه بگذارم این حیوان به آبخور خ]]ویش برگ]]ردد،
و سپس شرایط زندگی بر من گران آید. و اینگونه ب]]ود روی]]ه و رفت]]ار ش]]ان ب]]ا بزرگ]]ان صحابه .. در حالیکه ایشان سابقه نص]]رت و جه]]اد با نبی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم را داش]]تند .. پس رفتار شان با کسانیکه غیر از صحابه هس]]تند .. و بزرگان و نیکان که بعداز ص]]حابه آمدن]]د .. چگون]]ه خواه]]د ب]]ود؟ .. و این ج]]رأت و جس]]ارت و تک]]بر شان به شدیدترین وجه آن نسبت به رفت]]ار ش]]ان با صحابه و تابعین و بزرگ]]ان امت و علم]]اء ت]]ا ب]]ه امروز موجود میباشد .. قسمیکه ب]]ه هیچ کس]]یکه ب]]ا ه]]واء و خواهش]]ات و جه]]الت و غل]]وی ش]]ان مخالفت میکند اح]]ترام نمی گذارن]]د .. هرچن]]د آن شخص از بزرگان امت و بهترینان سلف و از آئمه علم و فض]]لیت باش]]ند .. و س]]ابقه جه]]اد و ا بتالء در راه الله را در کارنامه خ]]ویش داش]]ته باش]]د .. که با کوچکترین اختالف با ایشان .. آنانرا به ظلم و فسق و کفر متهم میسازند .. و القاب مجرمان و گناهکاران .. و گمراهان و خیانت گران و ح]]رب
38
با الل]]ه و رس]]ول را ب]]ه ایش]]ان نس]]بت میدهن]]د ..عیاذا بالله!
و در حدیثی از نبی صلی الل]]ه علی]]ه وس]]لم ب]]ه اثبات رس]]یده اس]]ت میفرمای]]د: ) لیس من أم]]تيغیرنا، و یع]]رف من لم یج]]ل کبیرن]]ا، و ی]]رحم ص]]
[. ترجمه: از امت من نیس]]ت کس]]یکه29لعالمنا (.] بزرگ ما را احترام و اکرام نکند، و ب]]ر کوچ]]ک م]]ا شفقت و مهربانی نداشته باشد، و حق ع]]الم م]]ا را نشناس]]د، و میفرمای]]د: ) أقیل]]وا ذوي الهیئ]]ات
به مع]]روف كس]]یکه هرگاه[. ترجمه: 30عثراتهم (.] یگن]]اه م]]رتكب يا دچارلغزش ، نيست تباهي شرو
ب]]رای و ب]]ود، ك]]اري نيكو و مطيع م]]رد يا گردي]]د، و مواخ]]ذه را او شد گن]]اه و خطا بارمرتكب اولين
نكنيد. مجازاتع بي میگوی]]د: ) ص]]لی زی]]د بن ث]]ابت علیش]]
جن]]ازة، فق]]ربت الی]]ه بغلت]]ه لیرکبه]]ا، فج]]اء ابن عباس، فأخذ برکابه، فقال زی]]د: خ]]ل عن]]ه ی]]ا ابن عم رسول الله صلی الله علیه وسلم ، فقال ابن عباس: هکذا أمرن]]ا أن نفع]]ل بالعلم]]اء و الک]]براء، فقبل زی]]د بن ث]]ابت ی]]ده، وق]]ال: هک]]ذا أمرن]]ا أننفعل بأهل بیت نبین]]ا ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم (.
[31.] ترجم]]ه: زی]]د بن ث]]ابت ب]]االی جن]]ازه ای نم]]از خواند، سپس به قاطر خویش نزدیک شد ت]]ا آنک]]ه سوار آن شود، آنگ]]اه ابن عب]]اس از راه رس]]ید، و
.96. رواه أحمد وغیره، صحیح الترغیب: 29.4053. صحیح سنن أبي داود: 30 : أخرجه الطبراني، و الحاکم، و63/1. قال العراقي في تخریجه لإلحیاء 31
البیهقي، قال الحاکم: صحیح اإلسناد علی شرط مسلم.
39
رک]]اب ق]]اطر زی]]د بن ث]]ابت را ب]]ا دس]]ت محکم گرفت، زید گفت: بگذار ق]]اطر ب]]رود ای پس]]ر عم رسول الل]]ه ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم، ابن عب]]اس برایش گفت: بر ما دستور داده شده است ک]]ه ب]]ا علماء و بزرگان خویش اینچنین عمل کنیم، آنگ]]اه زید بن ثابت دستان ابن عباس را بوس]]ید و گفت: اینچنین امر شده ایم که ب]]ا اه]]ل بیت ن]]بی ص]]لی
الله علیه وسلم عمل کنیم. پس این خوارج غالت و گ]]ردن کلفت چ]]ه به]]ره ای ازین اخالق بلن]]د و رفی]]ع و ن]]اب س]]لف ص]]الح دارند .. و چه بهره ای ازین توجیه]]ات ن]]بی ص]]لی الله علیه وس]]لم دارن]]د .. ک]]ه در م]]ورد بزرگ]]ان و اهل علم و فضلیت و در م]]ورد حق]]وق، اح]]ترام و بزرگداش]]]ت و گرامیداش]]]ت آن]]]ان بی]]]ان نم]]]وده
است ..؟!
خروج و قیام بر علیه زمامداران مس]]لمان و.4 عادل: یکی از صفات و خصوصیات منهج خ]]وارج، خ]]روج و قی]]ام ب]]ر علی]]ه مس]]لمانان و زمام]]داران مسلمان ش]]ان .. و ه]]رکس دیگ]]ری ک]]ه ب]]ا رأی و نظر شان موافقت نباشد و آنچ]]ه میگوین]]د نگوی]]د است، و همچنان خروج علیه کس]]انیکه آن]]ان را در گن]]اه و خط]]اء و ب]]دعت .. و س]]وء ظن و ش]]ک ب]]ر باالی مسلمانان میبینند .. همانطوریک]]ه ب]]ر علی]]ه عثمان، علی و معاویه .. رض]ی الل]ه عنهم أجمین خروج و قیام کردند .. و بر باالی امت و فرزندان این امت ش]]میر و س]]الح را بک]]ار بس]]تند .. و راه ایش]]ان را قط]]ع کردن]]د و مالش]]ان را ربودن]]د و
40
خودشان و فرزن]]دان ش]]انرا بقت]]ل رس]]انیدند .. و چنین رفتار را با حکام و زمامداران ب]]ني أمی]]ه و عباسی ها و کسانی بعداز ایشان آمدند نیز انجام
دادند ...! و از نش]]انه ه]]ای خ]]وارج اینس]]ت ک]]ه هرگ]]اه مس]]لمانی حک]]ومت و قض]]اوت و ام]]ور را بدس]]ت گیرد .. قبل از آنکه وی به کار خ]]ویش ب]]پردازد .. او را به اسباب و الوازم کفر مواج]]ه س]]اخته .. و تکفیر میکنند، و چون به کار خ]]ویش آغ]]از کن]]د .. ظالم تر از آن ب]]االی او واق]]ع میش]]وند – ت]]ا آنک]]ه اسباب و مقدمات خروج و ریختان]]دن خ]ون وی را
تهیه دیده باشند ..! همچن]]ان خ]]وارج در هنگ]]ام حکم ب]]االی چ]]یزی التفات دقیق و الزم به جمیع ج]]وانب و اج]]زاء آن به خرج نمی دهند ... تا آنکه برعالوه ج]]وانب ش]]ر آن جوانب خیر آنرا نیز مشاهده کنن]]د .. وی]]ا آنک]]ه بتوانن]]د تم]یزی می]]ان مص]الح و مفاس]]د آن م]ورد قای]]ل ش]]وند ... و این انص]]اف و حقی اس]]ت ک]]ه ایش]]]ان آن]]]را نمیشناس]]]ند ، از همین جهت آن]]]را رعایت نیز نمیکنند ... بلکه توانائی آن]]را ندارن]]د .. و فقط جواب شر و سلبی موجود در آن ش]]یء و ام]]ر را میبینن]]د ... و در م]]ورد ص]]احبان آن ام]]ور جانب سلبی احکام را مرتب میگردانند .. ت]]ا آنک]]ه زمینه خروج و قیام و ریختاندن خون مسلمانان )
و تکفیر شان ( بناحق برایشان مساعد گردد!
مس]]أله: موق]]ف خ]]وارج در قس]]مت خ]]روج و-قیام برعلیه حکام و زمامداران چه میباشد ..؟
41
در نخست بای]]د بگ]]ویم: زمام]]داران ب]]ه ص]]ورت عموم به سه ص]]نف و کتگ]]وری تقس]]یم میش]]وند: حاکم و زمامدار مسلمان و عادل ... هرگاه کسی بر علیه این حاکم و زمامدار خروج و قیام کن]]د .. و بخواهن]]د او را ع]]زل کن]]د وی]]ا بقت]]ل برس]]اند .. الزم است تا همراه و در صف این زمام]]دار علی]]ه ایشان و بغاوت شان جنگیده شود، و با ایش]]ان و همچن]]]ان کس]]]انیکه هم]]]راه ش]]]ان اس]]]ت نبای]]]د کوچکترین تسامح و رفق ص]]ورت گ]]یرد .. و درین حکم می]]ان اه]]ل علم هیچگون]]ه اختالفی موج]]ود
نمیباشد. دوم: ح]]اکم و زمام]]دار مس]]لمان ظ]]الم، ک]]ه ش]]دیدا م]]رتکب س]]متگری و ظلم میگ]]ردد .. پس هرگاه علیه چنین زمامدار خ]]روج و قی]]ام ص]]ورت گ]]یرد .. به]]تر اس]]ت بح]]ال خودش]]ان گذاش]]ته شوند .. تا زمانیکه مسلمانان عوام از ظلم و شر و تجاوز و قتال شان در امان باش]]ند .. و حرم]]ات و مص]]الح ایش]]انرا نقض نک]]رده باش]]ند .. و اگ]]ر چنین کردند آنگاه کشتن و جنگیدن با ایش]ان الزم
بوده تا آنکه به عقب برگردانده شوند. همانطوریکه از علی بن أبی طالب رض]]ی الل]]ه عنه روایت است که میگوی]]د: اگ]]ر ایش]ان – یع]نی خوارج – با امام عادلی مخالفت نمایند، با ایش]]ان بجنگید و ایشانرا بکشید، و اگر با ام]]ام ظ]]الم ب]]ه مخ]]الفت پرداختن]]د، ب]]ا ایش]]ان نجنگی]]د و ایش]]انرا نکش]]ید، زی]]را درینص]]ورت ایش]]ان ح]]رفی دارن]]د-
[.32یعنی: تأویل دارند! ] . إن خالفوا إماما عدال فقاتلوهم، و إن خالفوا إماما جائرا، فال تقاتلوهم، 32
: إسناده صحیح.315/12فإن لهم مقاال . اي تأویال! – قال ابن حجر في الفتح
42
سوم: حاکم و زمامدار کافر و مرتد؛ که کف]]ر و ارت]]داد و ع]]داوت و دش]]منی اش ب]]ا ش]]ریعت و مسلمانان صریح و آشکار است .. آنگاه ب]]ر جمی]]ع مس]]لمانان ج]]دا از خ]]وارج و تجمع]]ات ش]]ان الزم است که علیه وی خروج و قیام کنند .. و ایش]]ان درین کسانی هستند که شعار و بیرق .. اص]]ول و ارزش ها و مبانی شان و بخاطر امری که قیام و خروج کرده اند مستقل و ممییز و ج]]دا از اص]]ول و ارزشهای خوارج میباشد .. پس هرگاه با چ]]نین حالتی مسلمان مواجه گردد الزما بای]]د هم]]راه ب]]ا ایشان علیه حاکم و زمامداران کافر و مرتد به پ]]ا خیزن]]د و ب]]ه قت]]ال بپردازن]]د .. ام]]ا بای]]د قواع]]د و ارزش ها و احکام شرعی که دفع مفسده و ضرر بزرگ، با ضرر و مفس]]ده کوچ]]ک و کم را توص]]یه میکند در نظر داشته باشند و رعایت کنند .. والله
أعلم.
غدر، عدم وفاء به عهد .. استخفاف به وعده.5 ها و خیانت در امانات از خصلت ها و صفات دیگر خوارج میباشد؛ طوریکه حرمت معاهدات و پیمان ها و قرار داده]]ا را رع]]ایت نمیکنن]]د .. بن]]ا غ]]در و پیم]]ان ش]]کنی از خصوص]]یات برجس]]ته و ص]]فات پیوسته و چسپیده به ایش]]ان میباش]]د .. و همگ]]ام با پیمان شکنی .. قتل و خونریزی نیز میکنند .. و محرم]]]ات و ارزش ه]]]ای ش]]]رعی را زی]]]ر پ]]]ا میگذارن]]د .. و تنه]]ا ب]]ه آن امان]]ات و محرم]]ات و پیمان ها و عهود ارج میگذارند ک]]ه ن]]زد خودش]]ان
التزام به آن و رعایت آن الزم دیده میشود!
43
الذين ينقضون عهد اللهالله متعال میفرماید: ] من بعد ميثاقه ويقطعون ما أمر الله به أن يوصل
رون دون في األرض أولئك هم الخاس]]]] [،ويفس]]]] . ترجمه: کسانیکه پیم]]ان الل]]ه را ، پس27البقرة/
از انعقاد و محکم ساختن آن می ش]]کنند، و آنچ]]ه را ک]]ه الل]]ه دس]]تور داده ب]]ر ق]]رار س]]ازند، قط]]ع نم]]]وده و در روی زمین فس]]]اد میکنن]]]د، اینه]]]ا
زیانکارانند.
از مصعب بن سعد بن أبي وقاص روایت اس]]ت ک]]ه میگوی]]د: از پ]]درم در م]]ورد م]]راد این آیت
پرسیدم، گفت: آنان حروریه اند، یعنی: خوارج. و سعد بن أبی وقاص به الله قسم یاد میکرد و میگفت: ) والل]]]]ه ال]]]]ذي ال إل]]]]ه إال ه]]]]و إنهم
[. ترجمه: به الل]]ه ایک]]ه ج]]ز او هیج33الحروریة (.]اله و معبود دیگر نیست، ایشان حروریه هستند.
و از نش]]انه ه]]ای ش]]ان درینم]]ورد اینس]]ت ک]]ه شدیدا پابندی خویش را به احترام و رعایت پیمان و عهود نشان میدهند، و طوری وانم]]ود مینماین]]د ک]]ه هرگ]]ز عه]]د و پیم]]انی را نقض نمی کنن]]د و نمیشکنند .. و خیانت روا نمی دارند، و آنرا نقص در دین و م]]]روؤت و م]]]ردانگی .. و همفک]]]ری و یاری رسانی با کافران .. میشمارند .. در حالیک]]ه همه ای این موارد با ک]ار کرده]ا و کوش]ش ه]ا و مطالبات و ظاهر حال شان که در آن قرار دارن]]د و پیمان شکنی که آنرا انجام میدهند .. در تعارض
. أنظر تفسیر القرطبي لآلیة الکریمة الورد ذکرها أعاله. و حروریة: خوارج 33 را میگوید: زیرا اولین بار خوارج در منقطه حروراء جمع شده و از همانا بیرون
شدند از همین جهت بعضی ها ایشانرا حروریه میگویند. ) مترجم (.
44
میباش]]]د .. أعاذن]]]ا الل]]]ه من ش]]]رهم، و س]]]وءأخالقهم!
و در ح]]دیث از ن]]بی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم روایت است که میگوید: ) إن الغادر ینصب له لواء یوم القیامة، فیقال: هذه غ]]درة فالن بن فالن (.
متفق علیه. ترجم]]ه: ب]]رای ه]]ر عه]]د ش]]کن در روز قی]]امت بیرقی نصب میشود، و گفت]]ه میش]]ود این عالمت
عهد شکنی فالن پسر فالن است.
و میفرمای]]د: ) من أمن رجال علی دم]]ه فقتل]]هفأنا بريء من القاتل، وإن کان المقتول کافرا (.
[. ترجمه: کس]]یکه بخ]]اطر حف]]ظ خ]]ون و ج]]ان34] خویش پناه بخواهد اما آن شخص او را بکشد، من از آن قاتل ب]]یزار هس]]تم هرچن]]د مقت]]ول ک]]افری باشد. و میفرماید: ) من قتل نفسا معاه]]دة بغ]]یر
[.35حلها، حرم الله علیه الجنة أن یشم ریحه]]ا (.] ترجمه: هرکسیکه فرد معاه]]دی را بن]]احق بکش]]د،
الله حتی بوی جنت را بروی حرام میگرداند. و میفرماید: ) إذا اطمأن الرجل إلی الرجل، ثمب ل]]ه ی]]وم القیام]]ة قتله بعد ما اطم]]أن إلی]]ه، نص]]
[. هرگاه فردی برای فرد دیگر امان36لواء غدر (.] داد سپس بعد از امان او را بقتل رسانید، در روز
.440. رواه النسائي و غیره، السلسلة الصحیحة: 34.4423. صحیح سنن النسائي: 35 . وغیره نصوص زیاد شرعی دیگر که دال357. رواه الحاکم، صحیح الجامع: 36
بر تحریم و ذم پیمان شکنی و غدر میباشد .. و بیانگر آنست که عاقبت أمان و رعایت عهد ، امان و رعایت عهد است، و عاقبت غدر و پیمان شکنی ، غدر و
پیمان شکنی .. و این مسأله را کمی با تفصیل بیشتر در کتاب خویش) االستحالل ( به بحث و بررسی گرفته ایم.
45
قی]]امت ب]]ر وی ب]]یرق عه]]د ش]]کنی و غ]]در نص]]بمیشود.
اس]]تناد و پ]]یروی از تش]]ابهات دین: طوریک]]ه.6 محکمات را ترک گفته به دنبال متشابهات میروند و در اط]]راف آن میچرخن]]د ) و تم]]ام احک]]ام را از هم]]ان ی]]ک حکم قی]]اس میکنن]]د (، و ب]]ه بحث و گفتگو و جدال میپردازند، در حالیکه آن متشابه را بد تفسیر و تأویل کرده اند، و ) نظ]]ر ب]]ه جه]]ل و نقصان در علوم شرعی ( در فهم آن خطاء کرده ان]]د و محکم]]ات زی]]ادی را بس]]بب آن رد نم]]وده و نادی]]ده گرفت]]ه ان]]د ... و آن متش]]ابه را حکمی ب]]ر باالی محکم قرار داده ان]د .. در حالیک]]ه محکم ب]]ر
متشابه راجح است.
و از متشابهات ب]]ه دو دلی]]ل پ]]یروی میکنن]]د: از جهت فهم و اتب]]]]اع نص ش]]]]رعی؛ طوریک]]]]ه از متشابه پیروی میکنند تا آنکه هرگونه حکم را خود بخواهند با استفاده از همان نص شرعی متش]]ابه ب]]]]ر ب]]]]االی اش]]]]یاء و اش]]]]خاص حم]]]]ل کنن]]]]د، همانطوریکه فهم شان از واق]]ع ح]]ال نص و حکم و آن موردی که نص را باالی آن مرتب میگردانن]]د
[.. طوریک]]ه از آن نص و37ن]]یز متش]]ابه میباش]]د] م]]ورد مع]]انی و تفاس]]یر متع]]دد وج]]ود میداش]]ته باش]]]د؛ و حکم و م]]]ورد روش]]]ن و ص]]]ریح نمی باش]]د .. پس نص متش]]ابه را پ]]یروی میکنن]]د .. و ب]]االی م]]وارد و وق]]ائع متش]]ابه حم]]ل میکنن]]د .. و
. یعنی نص متشابه را باالی مورد متشابه حمل میکنند. 37
46
آنگاهس]]ت ک]]ه ش]]دت و غلظت ش]]ان و خط]]اء و اش]]تباهات ش]]ان و ظلم و ش]]ر ش]]ان مض]]اعف و
دوچندان میشود. و ب]]]ه اس]]]تدالل ه]]]ای خط]]]اء میپردازن]]]د .. و برداشت شان از وقائع و موارد خطاء و نادرس]]ت میباش]]د ... و بع]]داز آن از خ]]ود راض]]ی گش]]ته و چنین میپدارند که چه نیکو انج]]ام داده ان]]د و خ]]ود
را همواره برحق میدانند! همانطوریک]]]ه از ابن عم]]]ر روایت اس]]]ت ک]]]ه میگوی]]]د: ) إنهم انطلق]]]وا إلی آی]]]ات ن]]]زلت في الکف]]ار، فحملوه]]ا علی المؤم]]]نین (. البخ]]]اری. ترجمه: اینها آیاتی را که در مورد کفار نازل شده اس]]ت ب]]ر ب]]االی مؤمن]]ان حم]]ل میکنن]]د. و س]]پس
احکام کفر را بر باالی آنها جاری میکنند! ه]]و الذي أن]]زل علي]]كالل]]ه متع]]ال میفرمای]]د: ]
ر الكت]]اب من]ه آي]ات محكم]]ات هن أم الكت]]اب وأخ]ا الذين في قل]]وبهم زي]]غ فيتبع]]ون متشابهات فأم
ابه من]]ه ابتغ]]اء الفتن]]ة وابتغ]]اء تأويل]]ه [، آلما تش]] . ترجم]]]ه: او ذاتی اس]]]ت ک]]]ه کت]]]اب7عم]]]ران/
) قرآن ( را بر تو نازل ک]]رد، بخش]]ی از آن، آی]]ات محکم ) صریح و روشن ( اس]]ت، ک]]ه آنه]]ا اس]]اس کت]]اب اس]]ت، و ) بخش ( دیگ]]ر متش]]ابهات اس]]ت ) آن آی]]اتی ک]]ه درنگ]]اه اول مع]]انی و احتم]]االت مختلفی دارد و قابل تأویل اس]]ت، ولی ب]]ا رج]]وع ب]]]ه آی]]]ات محکم تفس]]]یر و مع]]]انی آن روش]]]ن میگ]]ردد (. ام]]ا کس]]انی ک]]ه در دلهایش]]ان ک]]ژی و انحراف است، برای فتنه جوئی ) و گم]]راه ک]]ردن
47
مردم ( و بخاطر تأویل آن ) ب]]ه دلخ]]واه خ]]ود ( ازمتشابه آن پیروی میکنند.
ابن کثیر در تفسیر این آیت میگوید: أبی امامه الب]]اهلی از ن]]بی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم روایت میکند که نبی صلی الله علیه وسلم در م]]ورد این
ا الذين في قل]]وبهم زي]]غق]]ول الل]]ه متع]]ال: ] فأمابه من]]ه [؛ گفت: آن]]ان خ]]وارجفيتبع]]ون م]]ا تش]]
هستند.ا-ه. و از ابن عباس روایت است که روزی نزدش از خوارج ی]]اد آوری ش]]د، و از ق]راءت ق]رآن توس]]ط خ]]]وارج ذک]]]ر بعم]]]ل آم]]]د، او گفت: ) یؤمن]]]ون
[. ترجم]]ه:38بمحکمه، و یهلکون عن]]د متش]]ابهه (.] در محکم]]]]ات آن در ام]]]]ان میمانن]]]]د، ام]]]]ا در
متشابهات آن هالک میگردند. و از علی رضی الله عنه روایت است که از وی
ق]]ل ه]]ل ننبئكمدر مورد این آیت پرس]]یده ش]]د: ] . ترجمه: بگ]]و: آی]]ا103[،الکهف/باألخسرين أعماال
شما را به زیان کارترین ) مردم ( در کارها ، خ]]بر دهیم. او گفت: گمان نمی کنم ج]]ز اینک]]ه خ]]وارج
[.39نیز از میان همین مردمان میباشند.] و از جمله همین استداللهای خطاء و متشابه و ظلم و از ح]]د گ]]ذری ش]]ان ب]]ود ک]]ه حکم قت]]ل و ارت]]داد را ب]]االی علی رض]]ی الل]]ه عن]]ه و س]]ایر مؤمنین که همراه با ایشان ب]]ود م]]رتب کردن]]د، و گفتند: علی مردان را در عوض امر و دستور الل]]ه عزوج]]ل حکم ق]]رار دارده اس]]ت، در حالیک]]ه الل]]ه
.40[،یوس]]]ف/إن الحكم إال للهمتع]]]ال میگوی]]]د: ]: إسناده صحیح.313/12. قال ابن حجر في الفتح 38.447/3. فتح القدیر، للشوکاني: 39
48
ترجمه: فرم]انروائی ) و داوری ( تنه]ا از آن الل]]ه است. پس مردان و اشخاص چ]]ه جایگ]]اهی دارن]]د در حالیکه حکم و قول الله عزوجل درینجا موجود
باشد؟ و ثانیا: گفتند: علی رضی الله عنه با معاوی]]ه و افرادی از صحابه که با او بودند جنگید، اما هرگ]]ز کنیز نگرفت، و اموال شان را به غنیمت نگ]]رفت، اگر آنان مؤمن بودند پس چرا با ایشان جنگی]]د، و اگر مؤمن نبودند چرا ام]]وال ش]]ان را ب]]ه غ]]نیمت
نگرفت و ازیشان کنیز و برده نگرفت. ثالثا: گفتند: او – یع]]نی علی – از ب]]االی ن]]امش لفظ امیر المؤمنین را دور کرده است، ) یعنی در هنگام قرار داد صلح با معاویه و اهل شام ص]]رفا علی بن أبی ط]]الب نوش]]ته بودن]]د ( ، پس اگ]]ر اوامیر المؤمنین نیست الزما امیر الکافرین است!
و زمانیک]]]ه ابن عب]]]اس رض]]]ی الل]]]ه عن]]]ه این اقوالشان را ش]]نید، ایش]]انرا در من]]اظره مش]]هور ت]اریخی اش ب]ا خ]وارج دع]وت نم]ود، و برایش]ان گفت: در مورد قولتان مب]]نی ب]]ر حکم ق]]رار دادن مردان به عوض امر و دس]]تور الل]]ه عزوج]]ل بای]]د بگویم، من دانا ت]]رین ش]]ما نس]بت ب]]ه کت]]اب الل]]ه عزوج]]ل هس]]تم و هرگ]]اه ش]]بهات ش]]ما را پاس]]خ گفتم باز میگردید؟ گفتند: بلی، پس گفت: همان]]ا الل]]ه عزوج]]ل حکم را از خ]]ویش ب]]رای م]]ردان در رب]]ع درهم ک]]ه مق]]دار ن]]اچیزی میباش]]د مح]]ول و منتق]]ل نم]]وده اس]]ت، س]]پس این آیت را تالوت
يد وأنتمکرد: ] ي]]ا أيه]]ا الذين آمن]]وا ال تقتل]]وا الص]دا فجزاء مثل م]]ا قت]]ل حرم ومن قتله منكم متعم
49
من النعم يحكم ب]]]ه ذوا ع]]]دل منكم...الی آخ]]]ر . ترجم]]ه: ای کس]]انیکه ایم]]ان95[، المائ]]دة/األیة
آورده ای]]د! در ح]]ال اح]]رام ش]]کار را نکش]]ید، و هرکس از شما به عم]]د آن را بکش]]د، بای]]د کف]]اره ای همانند آن از چهارپایان بدهد، ) بشرطی ( ک]]ه دو نفر عادل از شما ) برابر ب]]ودن ( آن]]را تص]]دیق کنند. و همچنان در مورد زوج و زوجه میفرمای]]د:
وإن خفتم شقاق بينهما فابعثوا حكم]]ا من أهل]]ه] .35[، النس]]اء/وحكم]]ا من أهله]]ا...الی آخ]]ر األیه
ترجم]]ه: واگ]]ر از اختالف و ج]]دائی می]]ان آن دو ) زن و ش]]]]وهر ( بیم داش]]]]تید، پس داوری را از خانواده شوهر و داوری را از خانواده زن ) تعیین
کنید و ( بفرستید. پس حاال شما بگوید که حکم قرار دادن م]]ردان در م]]ورد اص]]الح و رف]]ع اختالف و جلوگ]]یری از ریختاندن خون مسلمانان بهتر است، ی]]ا در م]]ورد چن]]د درهم ن]]اچیز و ی]]ا ح]]ل اختالف می]]ان زن و شوهر؟ و کدام یکی را افضل و به]]تر می بینی]]د؟ گفتن]]د: آن یکی را ) ک]]ه جلوگ]]یری از خ]]ونریزی میان مسلمانان میکند (، سپس ابن عب]]اس گفت: آیا ازین قول خویش بازگشتید؟ گفتن]]د: بلی. ابن عباس گفت: در مورد قول دوم ت]]ان ک]]ه میگوی]]د: علی جنگید اما ن]]ه کن]]یز و ب]]رده گ]]رفت و ن]]ه هم غنیمت، آیا حاضر بودید که مادرتان عائش]]ه را ب]]ه کنیزی بگیرد؟ و به الله سوگند اگ]]ر چ]]نین بگوی]]د: که او مادر ما نیست همانا از اسالم ب]]یرون ش]]ده اید، و اگر به کنیزی گرفتن او حالل بدانید بازهم از اسالم خارج شده اید، و حاال ش]]ما در می]]ان دو
50
گم]]راهی ق]]رار گرفت]]ه ای]]د، همان]]ا الل]]ه عزوج]]لهممیفرمای]]د: ] النبي أولى ب]]المؤمنين من أنفس]]
ه]]اتهم . ترجم]]ه: پی]]امبر6[،األح]]زاب/وأزواج]]ه أم نسبت به مؤمنان از خودشان س]]زاوارتر اس]]ت، و همسران او مادران آنها هستند. پس اگ]]ر بگوی]]د: که او مادر م]]ا نیس]]ت از اس]]الم خ]]ارج ش]]ده ای]]د. س]]پس گفت: آی]]ا ازین قولت]]ان ن]]یز بازگش]]تید ؟ گفتند: بلی: گفت: و در مورد س]]خن س]]وم ش]]ما که میگوید: علی لفظ امیر المؤم]]نین را از ب]]االی نامش دور کرد پس او امیر الکافرین است، ب]]رای شما دلیلی میآوریم که ] که قن]]اعت ش]]ما حاص]]ل شود [ و شما در روز حدیبیه گواه برآن امر بودید و رضایت نشان داده بودید، آن هنگامیکه نویسنده مشرکان أبوسفیان بن ح]]رب و س]]هیل بن عم]]رو ب]]ه علی گفتن]]د: ای علی لف]]ظ رس]]ول الل]]ه را از مقابل نام محمد صلی الله علیه وس]]لم پ]]اک کن، اگر ما میدانستیم که تو نبی و فرس]]تاده ای الل]]ه هستی هرگز با تو نمی جنگیدیم، و آنگ]]اه رس]]ول الل]]ه ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم گفت: ی]]ا الل]]ه ت]]و میدانی که من فرس]]تاده ای ت]]و هس]]تم، و س]]پس برای علی گفت: لفظ رسول الل]]ه را پ]]اک کن، و محمد بن عبدالله بن]]ویس؛ و ب]]ه الل]]ه س]]وگند ک]]ه رس]]ول الل]]ه ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم ب]]ه م]]راتب نس]]بت ب]]ه علی به]]ترین مردم]]ان ب]]ود، ام]]ا اس]]م رسول الله را از مقاب]]ل ن]]امش دور ک]]رد، پس ب]]ا شنیدن این استدالل ابن عباس در ح]]دود دوه]]زار
51
تن از خوارج بازگشتند اما بقیه به جنگ پرداختن]]د[. 40و همه کشته شدند.]
تعمق و زیاده روی و تشدد و غلو در دین: ت]]ا.7 درجه ای که هیچ صالح و زاهدی عبادت خویش را با عبادت آنها قیاس نمیتواند، همانطوریکه وصف شان در احادیث آم]]ده اس]]ت و قبال هم]]ه را ت]]ذکر دادیم، طوریک]]ه میآی]]د: ) یتعمق]]ون في ال]]دین .. لیس ق]]راءتکم إلی ق]]راءتهم بش]]يء، وال ص]]التکم إلی ص]]التهم بش]]يء، وال ص]]یامکم إلی ص]]یامهم بشيء .. وال ترون جهادکم مع جهادهم شیئا .. (. ترجمه: در دین چن]]ان غل]]و و تش]]دد میکنن]]د .. ک]]ه ق]]راءت و نم]]از و روزه و جه]]اد ش]]ما در مقاب]]ل ق]]راءت و نم]]از و روز و جه]]اد آنه]]ا هیچ معل]]وم
میشود. و هنگامیکه ابن عباس برای مناظره ن]]زد ش]]ان رفت: چون بر ایشان وارد گردید گفت: من مانن]]د این قوم هیچ قومی را ندیده ام که به این ک]]ثرت کوشش کنند، پیشانی هایشان از بس سجده زیاد الته]]اب بس]]ته اس]]ت، و دستهایش]]ان ب]]ه مانن]]د شتران از هم دریده و تاریک و داغ داغ و سفت و
[، و لباس ه]]ای شس]]ته ش]]ده41سخت شده است] ای برتن دارند، و چهره ه]]ای ش]]ان از بیخ]]وابی و ش]]ب زن]]ده داری دگرگ]]ون و متغ]]یر ش]]ده اس]]ت، چون بر ایشان سالم ک]]ردم گفتن]]د: خ]]وش آم]]دی
. قال الوادعي في کتابه صحیح دالئل النبوة: سنده حسن. 40 .»بقر« معادل و مترادف با »ثفن« میباشد که کنایه از کثرت و طول سجده41
بروی خاک میباشد،که داغ ها و دریده گی ها و سختی در کف دست و اطراف دست پیدا میشود، از همین جهت برای رئیس خوارج ) عبدالله بن وهب ( ذو
الثفنات میگفتند/ النهایة إلین اثیر ) مترجم (.
52
[، چ]]ه چ]]یزی ت]]را ب]]ه این ج]]ا42ای ابن عب]]اس]کشانیده است ... الخ.
و این امر از صفات برجسته ای شان است ک]]ه حتی در حق صحابه و ت]ابعین و بزرگ]ان و علم]]ای ص]]حابه بی اح]]ترامی و اس]]تخفاف میکردن]]د، در حالیک]]ه ش]]خص ب]]ه ح]]یرت میمان]]د ک]]ه چگون]]ه ب]]ا قومی بجنگند در حالیکه به تعمق در دین و ک]]ثرت
عبادت شناخته میشوند! و علی رضی الله عنه برایشان گفت: هرج]]ائی که میخواهید باشید و زیست کنید، ام]]ا بدانی]]د ک]]ه بین ما و شما یک عهدی از جانب الل]]ه وج]]ود دارد و آن اینکه هیچ خونی را بناحق و ح]]رام نریزانی]]د، و راه مردم را قطع نکنید ) قطاع الطریقی نکنید (، و بر باالی کسی ظلم روا ندارید، و اگ]]ر چ]]نین انجام دادید بدانید که جنگ میان م]]ا و ش]]ما ق]]ائم
گردیده است. و در ح]]]دیث از مس]]]لم بن أبي بک]]]رة و او از پدرش روایت میکن]]د ک]]ه گفت: ) أن الن]]بي ص]]لی الله علیه وسلم مر برجل ساجد وهو منطل]]ق إلی الص]]الة، فلم]]ا قض]]ی الص]]الة و رج]]ع إلی]]ه و ه]]و س]]اجد! ق]ال الن]]بي ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم: منر عن ذراعی]]ه، و یقت]]ل ه]]ذا؟ فق]]ام رج]]ل فحس]] اخترط سیفه و هذه، ثم قال: یا ن]]بي الل]]ه، ب]]أبي أنت و أمي کی]]ف أقت]ل رجال س]اجدا، یش]هد أن ال إله إال الله، و أنک محمد عب]]ده و رس]]وله؟! فق]]ال
. پس نگاه کنید: زمانیکه ابن عباس رضی الله عنه به ایشان سالم کرد، 42 سالم و تحیت اسالم ) یعنی: السالم علیکم ورحمة الله ( برایشان گفت، اما ایشان به او را به عبارت ) خوش آمدی ( پاسخ دادند، به اعتبار اینکه او کافر بوده و رد سالم و پاسخ اسالمی سالم به وی جواز ندارد، و از نواده های این
خوارج امروز نیز با مسلمانان چنین عمل و رفتار میکنند!
53
رسول الله صلی الله علیه وسلم: من یقتل هذا؟ فق]]ام رج]]ل فق]]ال: أن]]ا، فحس]]ر عن ذراعی]]ه، و اخترط سیفه حتی رعدت یده، فق]]ال: ی]]ا رس]]ول الله کیف أقت]]ل رجال س]]اجدا، یش]]هد أن ال إل]]ه إال الله، أنک محم]]د عب]]ده و رس]]وله؟! فق]]ال رس]]ول الله ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم: أم]]ا وال]]ذي نفس]]ي
[. 43بیده، لو قتلتموه لکان أول فتنة و آخرها (.] ترجمه: نبی صلی الله علیه وسلم بر شخصیکه در سجده ب]]ود و نم]]از میخوان]]د گذش]]ت، زمانیک]]ه نبی صلی الله علیه وس]]لم از نم]]از خ]]ویش ف]]ارغ ش]]د و برگش]]ت دی]]د ک]]ه آنش]]خص هم]]انطور در سجده است! نبی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم گفت: چه کسی این شخص را میکش]]د؟ س]]پس شخص]]ی بلند شد و شمشیرش را برداش]]ت، ام]]ا گفت: ای نبی الله پدر و مادرم فدایت باد ! چگونه شخص]]ی را بکشم در حالیکه وی در سجده قرار دارد، و ب]]ه یگانگی الله و نبوت و رسالت تو شهادت میدهد؟! رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت: چه کسی این ش]]خص را میکش]]د؟ ف]]ردی بلن]]د ش]]د و گفت: من، و شمشیرش را از غالف بیرون ک]]رد، س]]پس گفت: ی]]ا رس]]ول الل]]ه چگون]]ه شخص]]ی را ک]]ه در سجده قرار دارد بکشم، در حالیکه او به ال إل]]ه إال الله و محمد رسول الل]]ه ش]]هادت میده]]د، س]]پس رسول الله صلی الله علی]]ه وس]]لم گفت: ام]]ا ب]]ه ذاتی که جانم در دست اوست سوگند ک]]ه اگ]]ر او
را میکشتید اولین و آخرین فتنه میبود.
. رواه أحمد، و الطبراني، و ابن أبي عاصم في السنة، و صححه الشیخ ناصر 43في التخریخ.
54
و اکثریت کسانیکه مفتون و ش]]یفته و دلباخت]]ه ای منهج خ]]]وارج میباش]]]د، نوجوان]]]ان مس]]]لمان هس]]تند، و ب]]ه همین دلی]]ل ن]]یز دی]]ده میش]]ود ک]]ه ایشان در دین به تعمق و شدت و غلو میپردازن]]د،
و در عبادات زیاده روری میکنند .. ! و در ح]]دیث از ن]]بی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم روایت اس]]ت ک]]ه میفرمای]]د: ) إی]]اکم و الغل]]و في ال]]دین، فإنم]]ا هل]]ک من ک]]ان قبلکم ب]]الغلو في
[.ترجمه: آگاه باشید و اجتناب کنی]]د از44الدین (.] غلو و شدت در دین، زیرا همانا کس]]انیکه قب]]ل از ش]]ما بودن]]د بس]]بب غل]]و و ش]]دت در دینش]]ان ب]]ه هالکت رس]]یدند. و غل]]و در دین، ه]]ر آن ق]]ول و عمل و اعتقادی است ک]]ه از ح]]د مش]]روع در دین م]]ازاد ب]]وده و در نص]]وص کت]]اب و س]]نت وارد
نیآمده باشد. و میفرماید: ) إن الدین یسر، ولن یش]]اد ال]]دین
أحد إال غلبه (. البخاری. ترجم]]ه: بیگم]]ان دین الل]]ه آس]]ان اس]]ت، و هیچ فردی در دین غلو و سختگیری نمی کند جز اینک]]ه دین ب]]ر وی غ]]الب می آی]]د ] یع]]نی: از دین خ]]ارج
میگردد و هالک میشود [. میگوی]]]د: مش]]]اده1/117ابن حج]]]ر در الفتح
) س]]ختگری ( ب]]ا تش]]دید همان]]ا مغالب]]ه ) غلب]]ه ی]]افتن ( اس]]ت، و مع]]نی آن ن]]یز اینس]]ت ک]]ه : هرکس]]یکه در دین و اعم]]ال دی]]نی تعم]]ق ی]]ا غل]]و میکند و رفق و آسانگیری را ترک میکن]]د، ج]]ز این
.1283. رواه أحمد وغیره، السلسلة الصحیحة: 44
55
نیست که ناتوان میشود و دین بر باالی وی غالبمیآید. ا-ه.
[، فإنه من45 و میفرماید: ) علیکم هدیا قاصدا] [. ترجمه: برشماس]]ت46یغالب هذا الدین یغلبه (.]
پیروی از هدایت میانه روانه، زیرا ه]]ر آنک]]ه دریندین غلو کند دین بر او غلبه مینماید.
و میفرمای]]د: ) إن الل]]ه رفی]]ق یحب الرف]]ق فياألمر کله (. البخاری.
ترجم]]]ه: همان]]]ا الل]]]ه رفی]]]ق اس]]]ت، و رف]]]ق ] آسانگیری [ را در تمام ام]]ور دوس]]ت می]]دارد، و میفرماید: ) إن الرفق ال یکون في شيء إال زان]]ه وال ی]]نزع من ش]]يء إال ش]]انه (. مس]]لم. ترجم]]ه: همانا در هر چیزیک]]ه رف]]ق باش]]د آن]]را میآرای]]د، و نی]]ک میس]]ازد، و از ه]]ر چ]]یزی ک]]ه رف]ق و ن]]رمی
کشیده شود عیب ناک و زشت میگردد. و میفرمای]]]د: ) إن الل]]]ه رفی]]]ق یحب الرف]]]ق، یعطي علی الرفق ما ال یعطي علی العنف، و م]]ا ال یعطي علی ما سواه (. مس]]لم. ترجم]]ه: همان]]ا الله رفیق است ، لط]]ف و ن]]رمی و آس]]انگیری را دوست میدارد، و بر رفق و نرمی میدهد چیزی را که به عنف و شدت و س]]ختی نمیده]]د، و آنچ]]ه را برفق و نرمی میدهد که جز بر رفق بر هیچ چیزی
نمیدهد.
. یعنی راه و منهج معتدل و وسطی بدون افراط و تفریط. 45 ، و95. رواه ابن أبي عاصم في السنة، و صححه الشیخ ناصر في التخریج: 46
مراد از لفظ »یغالب« یعنی: توصل به تشدد و سختگیری .. و کناره رفتن از رفق و اعتدال .. تا جائیکه از رخصت های شرعی در جاهایکه الزم و سزاوار
است استفاده نمیکند.
56
و میفرماید: ) من یحرم الرف]ق یح]رم الخ]یر (. مسلم. ترجمه: کس]]یکه از رف]]ق و ن]]رمی مح]]رومگردید همانا از خیر و نیکی محروم گردیده است.
ص]]فات شخص]]ی و ف]]رعی خ]]وارج: طوریک]]ه.8 خوارج دارای بعضی صفات و خصوصیات شخصی
وطبیعی میباشند، مانند: اک]]ثریت خ]]وارج کم س]]ن و س]]ال هس]]تند، ازا.
همین جهت جهل دریش]]ان غلب]]ه دارد، ت]]ا جائیک]]ه اطراف و ص]]فوف ش]]ان از علم]]اء و راس]]خون در دین خالی میباشد .. و این امر مستفاد قول ن]]بی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وس]]لم اس]]ت ک]]ه میفرمای]]د: ) أحداث األسنان ( و میفرماید: ) یقرأون الق]]رآن بألس]]]نتهم ال یع]]]دو ت]]]راقیهم (، و میفرمای]]]د: ) یقرأون القرآن، یحسبون أنه لهم و هو علیهم ( و این همه بدلیل عدم فهم .. و عمل به مقتضای
نصوص میباشد! و همچنان این نصوص داللت ب]]ه هالکت ایش]]ان با متشابهات قرآن ن]]یز دارد .. در حالیک]]ه ایش]]ان کسانی هستند ک]]ه ب]]د انج]]ام میدهن]]د، در حالیک]]ه میپدارند چ]]ه نیک]]و انج]]ام داده ان]]د .. و همینط]]ور آیاتی را که در حق کافران نازل ش]]ده اس]]ت آن]]را بر باالی مس]]لمانان و مؤم]]نین حم]]ل میکنن]]د .. و
این صرفا کار جاهالن و نافهمان بوده میتواند!
غالب]]ا س]]فیه و احم]]ق میباش]]ند، طوریک]]هب. عاقبت کار های خویش را نمی س]]نجند .. و بعی]]د نیس]]ت ک]]ه از اعم]]ال و ک]]ار ه]]ای ک]]ه ک]]رده ان]]د
57
ب]]]زودی پش]]]یمان میش]]]وند و زی]]]ان میبینن]]]د .. همانطوریکه برای انجام یک عمل و بیان یک قول قبل از اثبات و به کرسی نشاندن آن خیلی عجله میکنن]]]د .. از همین لح]]]اظ از ریختان]]]دن خ]]]ون مردمان و مس]لمانان بن]احق و ب]ه ظن و ش]بهات هرگز احساس شرم و گناه نمی کنند .. و همچین در س]]ایر گناه]]ان ) و ب]]دعت ه]]ای ( ک]]ه م]]رتکب میش]]وند .. و این ام]]ر ن]]یز مس]]تفاد از ق]]ول ن]]بی صلی الله علیه وسلم میباشد که در وصف ایشان میفرماید: ) سفهاء األحالم ( و سفیه کسی است ک]]ه ع]]واقب اعم]]ال خ]]ویش را محاس]]به نک]]رده و
نمی سنجد!
جس]]ارت و گس]]تاخی، و بی ادبی و خ]]ویشج. برت]]]ر بی]]]نی .. و این ص]]]فت ش]]]ان از ج]]]رأت و جس]]ارت ش]]ان ب]]ر ) ب]]االی ن]]بی ص]]لی الل]]ه علی]]ه وسلم و ( بزرگان امت و ص]]حابه، و کس]]انیکه ب]]ه نیکی ازیشان پ]]یروی ک]]رده ان]]د ... ث]]ابت میباش]]د
همانطوریکه قبال نیز یاد آوری کردیم. تکبر و مک]]ابره و ب]]زرگ منش]]ی و نپ]]ذیرفتند.
حق، و کوچک شمردن و تحقیر م]]ردم .. و عن]]اد و [ .. و این امر47سرکشی از حق و جدال بر باطل]
نیز از جنگیدن شان بر اساس منهج باطل شان تا هنگام مرگ شان ثابت میباش]]د .. علی رغم آنک]]ه
قیام حجت نیز بر باالیشان صورت گرفته باشد!
. طوریکه در حدیث میاید: ) الکبر بطر الحق و غمط الناس ( . مسلم. ترجمه: تکبر آنست 47که حق را نپذیری ) و به آن عمل نکی ( و مردم را کوچک و حقیر بشماری. ) مترجم (.
58
این بعض]]]ی از مشخص]]]ات و ص]]]فات ذاتی و شخصی خوارج میباشد .. که بیان کردیم، پس ای خوانن]]ده! خ]]ود را از اتص]]اف ب]]ه این ص]]فات و گرفتن این خصائل نگهدار .. و اگر خ]]ود را ع]]اری ازین خصائص و صفات یافتی پس الله را حم]]د و ستایش کن .... و اگر در خویش تمام این ص]]فات و خص]]ایل را ی]]افتی ک]]ه قبال از آن ت]]ذکر بعم]]ل آوردیم .. پس ب]]]دان ک]]]ه ت]]]و خ]]]ارجی مطل]]]ق هستی .. و سگی از سگهای آتش جهنم میباشی، در صورتیکه از آنچه برآن قرار داری توبه و رجوع نک]]نی .. هرچن]]د بزب]]ان خ]]ویش ب]]ه ه]]زار مراتب]]ه خ]]ویش را اه]]ل س]]نت و جم]]اعت خط]]اب ک]]نی و باالی خویش اهل سنت و جماعت ب]]ودن را گم]]ان نمای .. زی]]را ) گ]]اهی زم]]ان میگوی]]د ام]]ا عم]]ل و ظاهر حال ش]]خص آن]]را تک]]ذیب میکن]]د ( و اعتب]]ار واقع حال ش]]خص دارد ن]]ه ظن و گم]]ان و ادع]]ای زب]]]ان او .. و اگ]]]ر در وج]]]ود ات خص]]]لتی ازین خصایل باش]]د .. پس در ت]]و خص]]لتی از خص]]ایل و صفتی از صفات خوارج موجود است، اما ب]]از هم ما چ]]نین ف]]رد را از جمل]]ه اه]]ل س]]نت و جم]]اعت میدانیم، اما برجستگی ای که از برجس]]تگی ه]]ای خ]]وارج در وج]]ودش اس]]ت آن]]را ن]]یز نش]]اندهی میکنیم .. و میگویم که در وجودت این خص]]لتی از خصایل خوارج موجود است .. و آنگ]]اه ب]]ر اوس]]ت ک]]ه ب]]ه عالج و دور س]]ازی آن خص]]لت از خ]]ویش بپردازد، قبل از آنکه ض]]خیم و مت]]ورم گ]]ردد و در وج]]]ودش انکش]]]اف نمای]]]د .. و این ام]]]ر ممکن میباش]]د .. و ب]]دان ک]]ه اینک]]ار به]]ترین راه جهت
59
رهائی یافتن از حص]]ول س]]ائر ص]]فات و خص]]ایل خ]]وارج و دیگ]]ر اه]]ل ب]]دعت و ه]]واء میباش]]د ..
أعاذنا الله .. اللهم آمین.
حاال اگر گفته شود: چگونه شخص میتواند خ]]ود را از واقع شدن در ص]فات خ]وارج .. و مش]ابهت
با ایشان دور و در امان دارد ؟ در جواب میگویم: اوال: التزام به کتاب و سنت؛ ب]]]ه فهم بزرگ]]]ان امت از ص]]]حابه و ت]]]ابعین و کس]]انیکه ب]]ه نیکی ازیش]]ان پ]]یروی ک]]رده ان]]د .. همانطوریک]]ه در ح]]دیث میآی]]د: ) إني ق]]د ت]]رکت فیکم ما إن اعتصمتم ب]]ه فلن تض]]لوا أب]]دا: کت]]اب
[.48الله، و سنة نبیه (.] ترجمه: من بعداز خویش در می]]ان ش]]ما چ]]یزی را ترک نموده ام، ک]]ه اگ]]ر ب]]ه آن متمس]]ک گردی]]د هرگز گمراه نمیشود، کتاب الله ، و سنت ن]]بی او
صلی الله علیه وسلم. و میفرمای]]]]د: )فإن]]]]ه من یعش منكم بع]]]]دي فس]]یری اختالف كث]]یرا، فعلیكم بس]]نتي و س]]نة الخلفاء المهدین الراشدین، تمسكوا به]]ا و عض]]وا علیها بالنواجذ، و أی]]اكم و مح]]دثاث األم]]ور، ف]]إن
[.49كل محدثة بدعة و كل بدعة ضاللة (.] ترجمه: زود است مردمان كه بعد از من زندگی میكنند اختالف]]ات زی]]ادی را خواهن]]د دی]]د، پس ب]]ر ش]]ما ) و آن]]ان اس]]ت ( ك]]ه از س]]نت من و س]]نت
.40. صحیح الترغیب: 48.4607. صحیح سنن أبي داود: 49
60
خلف]]ای ه]]دایت و راش]]ده پ]]یروی ك]]رده و ب]]ه آن متمسك شوند و با دندان های خ]]ویش آن]]را محكم گیرید، و از امور نو پی]]دا و اخ]]تراع ش]]ده ب]]ر ح]]ذر باشید، زی]]را ه]]ر ام]]ر نوپی]]دا ب]]دعت و ه]]ر ب]]دعت
ضاللت و گمراهی است. ثانیا: مالزمت با دوستان و هم صحبتان صالح و نیک؛ آنانکه بدون افراط و تفری]]ط ب]]ر منهج أه]]ل سنت و جماعت ق]]رار دارن]]د .. و اع]]تزال و دوری از مجالست و نشست و برخاست با اهل بدعت و ه]]]واء .. زی]]]را همانطوریک]]]ه گفت]]]ه میش]]]ود: ) الص]]احب س]]احب ( ، دوس]]ت و رفی]]ق گیرن]]ده است، یا ترا برب]اد میکن]د ی]ا اینک]ه نج]ات میده]د؛ همانطوریک]]ه در ح]]دیث از ن]]بی ص]]لی الل]]ه علی]]ه
الجليس مث]]لوسلم روایت است که میفرمای]]د: ) ون]]افخ المسك كحامل الس]]وء؛ والجليس الص]]الحا المسك فحامل الك]]]]ير؛ أن وإما يح]]]]ذيك، أن إم
ون]]افخ طيب]]ة، ريح]]ا منه تج]]د أن وإما من]]ه، تبت]]اع خبيثة ريحا تجد أن وإما ثيابك، يحرق أن إما الكير؛
و خ]]وب دوست و هم ص]]حبت مثال: ترجمه. [50]« يا و نمايد حمل را مشك كه است كسى مانند بد
حمل را مشك كه كسى بدم]]]]]د، را آتش ك]]]]]وره ده]]د، مى هديه شما به را آن از مقدارى يا كند مى
آن خ]]وش ب]]وى از يا نمايي]]د، مى خريدارى او از يا را آتش ك]]وره كه كسى اما ،ش]]ويد مى به]]ره مند
. متفق علیه. 50
61
آن بد بوى يا سوزاند، مى را شما لباس يا دمد مى.كند مى اذيت را شما
ید: ) الرجل علی دین خلیل]]ه، فلینظ]]رو ميفرما [. ترجم]]ه: ش]]خص ب]]ر دین51أح]]د من یخال]]ل (.]
دوست خویش است، پس متوجه باشید که ب]]ا چ]]هکسی دوستی میکنید.
و در اثری از عبدالل]]ه بن مس]]عود روایت اس]]ت فليع]]تزل دينه يك]]رم أن أحب منک]]ه میگوی]]د: )
ألصق مجالس]]تهم ف]]إن األه]]واء أص]]حاب مجالسة .الجرب ( من
ترجمه: هرکسیکه دوست دارد تا دین خویش را گ]]]رامی دارد پس بای]]]د از نش]]]تن در مج]]]الس و مص]]احبت أه]]ل ه]]واء و ب]]دعت دوری کن]]د، زی]]را نشتن و مجالست با آنان چسپناک تر از لکه ه]]ای
.[52]سیاه در لباس سفید است الو از حسن بصری روایت اس]]ت ک]ه میگوی]د: )
قلب]]ك«. ترجم]]ه: يمرض فإنه بدعة صاحب تجالس با صاحبان بدعت نشست و برخاست نداشته باش
زیرا قلب ترا مریض میسازد. و از م]]وارد اع]]تزال و دوری و اجتن]]اب از اه]]ل ه]]]واء و ب]]]دعت .. دوری و اجتن]]]اب از ش]]]نیدن سخنان و خوان]]دن کتابهایش]]ان میباش]]د .. خاص]]تا
.3545. رواه الترمذی و غیره، صحیح الجامع: 51 . الجرب: اعراب در عرف جرب لکه های سیاه در لباس سفید را میگویند، 52
طوریکه »الجرباء« آسمان را میگویند: بدلیل آنکه ستاره گان در آسمان سیاه وتاریک خال خال میدرخشند/مجمل اللغة البن فارس. مترجم.
62
زمانیکه شخص در مرحله ابتدائی تحص]]یل و طلب علم قرار داش]]ته باش]]د، ک]]ه ش]]دیدا در آن هنگ]]ام
نیازمند منهج حق و اعتقاد سالم است. اما هرکسیکه أبا ورزید و زیر ناوه دان و فاضل آب ایشان نشست .. و بعداز آن گمان کرد ک]]ه در امان خواهد ماند .. بداند که در وهم و خیال قرار دارد، و چیزی میگوید که غیر واقعی و غیر عملی
میباشد! ثالثا: مالزمت علم]]ای عام]]ل ب]]ه علم ش]]ان .. و مراجعه نزد ایشان .. خصوصا آن زمانیکه ش]]بهات و انحراف]]ات دیگ]]ران فک]]ر و ذهن ات را مش]]غول بسازد .. پس نزد ایشان برو و از آنان سؤال کن، تا آنکه شبه و انح]]راف ک]]ه در قلبت اه]]ل ه]]واء و بدعت انداخته ان]]د رف]]ع گ]]ردد، همانطوریک]]ه الل]]ه
فاسألوا أهل ال]]ذكر إن كنتم المتعال میفرماید: ] . ترجم]]ه: پس ) ای م]]ردم! (7[، األنبی]]اء/تعلم]]ون
اگ]]ر نمی دانی]]د از اه]]ل ذک]]ر ] ق]]رآن و س]]نت [ولبپرس]]ید. و میفرمای]]د: ] س]] ول]]و ردوه إلى الر
تنبطونه وإلى أولي األم]]ر منهم لعلم]]ه الذين يس]] . ترجمه: در حالیکه اگ]]ر آن ام]]ر83[،النساء/منهم
به پیامبران و ص]]احبان امورش]]ان ] بس]]بب علم و فقاهت و بصیرت دارای قدرت تشخیص هس]]تند [ ب]]]]]از می گرداندن]]]]]د، از حقیقت و درس]]]]]تی و
نادرستی اش آگاه میشدند.
63
رابعا: دعاء .. و هرگز این دعاء را در هر عزم و قصد و اراده خ]]ویش ت]]رک و فرام]]وش نکن، اگ]]ر ترک نمودی بدان که هالک ش]]دی .. و هم]]واره از الله متعال ه]]دایت و ایم]]ان و س]]المت خ]]ویش را بخواه .. و همچنان از شر فتنه های که از جوانب
ومن يه]]دمختلف رو بسوی تو کرده ان]]د، زی]]را.. ] الله فهو المهتد ومن يضلل فلن تج]]د لهم أولي]]اء
. ترجم]]ه: وه]]ر کس]]ی را ک]]ه97[،اإلسراءمن دونه الل]]]ه ه]]]دایت کن]]]د، پس او ه]]]دایت یافت]]]ه ی ) واقعی ( است، و هرکسی را ک]]ه گم]]راه س]]ازد، پس جز الله ) سرپرس]]تان ( و دوس]]تانی ب]]رای او
نخواهی یافت. و این همه موارد به عنوان اسباب و ل]]وازم ت]]و را کمک خواهد کرد تا از وقوع در شبهات خ]]وارج و انحرافات شان .. و سایر اهل بدعت و ه]]واء در
امان باشی .. و الله أعلم. و ح]]اال اگ]]ر کس]]ی بگوی]]د: ب]]رای م]]ا گروه]]ای خوارج معاصر را نشان بده .. و اسم ه]]ای ش]]انرا و اسم جماعات شانرا برشمار .. تا آنک]]ه ازیش]]ان
برحذر باشیم؟ میگ]]ویم: اس]]م ه]]ا و اس]]م گ]]ذاری ه]]ا زی]]اد هستند .. و بحث ما در مورد جرح و تعدیل فالن و عالن کس و جماعت نیست .. بلکه قص]]د و ه]]دف م]]ا از پ]]رداختن ب]]ه این موض]]وع بی]]ان م]]یزان و ترازوی است که خواننده گان بتوانند با اس]]تفاده
64
از آن این اس]]م ه]]ا و اس]]م گ]]ذاری ه]]ا را وزن کنند .. و برابر است که این اس]]م گ]]ذاری ه]]ای و اسم ه]]ا ب]]ه ه]]ر اس]]م و رس]]می باش]]ند و ب]]ه ه]]ر شخص و شخصیتی تعلق داش]]ته باش]]ند و خ]]ود را ب]]ه ه]]ر اس]]م و ن]]امی مس]]می ک]]رده باش]]ند .. و همچن]]ان بتوان]]د ت]]ا خ]]ود را از چ]]نین ص]]فات و خصائل دور نگهداشته و از صاحبان چنین ص]]فات و خص]]ایل تجری]]د نمای]]د .. و همینط]]ور موق]]ف و حالت خود را ب]]ا این م]]یزان وزن نمای]]د ک]]ه آن در وج]]ودش خص]]لتی از این خص]]ایل خ]]وارج موج]]ود است یا خیر اگر نیست پس به حال خ]]ویش ش]]کر بگوید و الله را ب]]ه پ]]اکی ی]]اد کن]]د، و اگ]]ر ص]]فتی ازین صفات در وجودش موجود بود، پس در ص]]دد عالج و رهائی خود از آن صفت و خصلت باشد، و این یک امر پسندیده ای میباشد که شخص متوجه خود شود و حالت و وض]]عیت خ]]ویش را ببررس]]ی گ]]یرد، و خ]]ود را محاس]]به کن]]د، قب]]ل از آنک]]ه در محاس]]به ی الل]]ه واق]]ع ش]]ود، و اگ]]ر در وج]]ودش کمبود و یا ب]]دی ب]]ود پس آن]]را اص]]الح کن]]د، و این کار بهتر از آنست که متکبرانه به آنچه ق]]رار دارد استوار بماند و سپس چنین بپن]]دارد ک]]ه چ]]ه نی]]ک انجام داده است، و س]]پس خ]]ود را از اه]]ل علم و تقوی، و پیرو قران و س]]نت ف]]رض نمای]]د، ت]]ا آن ذلت و زش]]تی را ک]]ه در آن ق]]رار دارد احس]]اس ننماید .. بلکه بهتر آنست که در صدد منهج ح]]ق و
65
قرار گرفتن در آن منهج باشد، همانطوریکه الل]]هألوا أه]]ل ال]]ذكر إنمتع]]ال ن]]یز میفرمای]]د: ] فاس]]
ربن]]ا ال. و میفرمای]]د: ]7[، األنبیاء/كنتم ال تعلمون تزغ قلوبنا بعد إذ هديتنا وهب لنا من لدنك رحم]]ة
اب ، ترجم]]ه: ی]]ا الل]]ه !8[،آل عمران:إنك أنت الوه دلهای ما را بع]]داز آنک]]ه م]]ا را ه]]دایت ک]]ردی ) از راه ح]]ق ( منح]]رف مگ]]ردان، و از س]]وی خ]]ود،
رحمتی بر ما ببخش براستی که تو بخشنده ای. و صلی الله وسلم علی سیدنا و نبینا و حبیبن]]ا
محمد، و علی آله و صحبه وسلم.و آخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین
»أبو بصیر الطرطوسي«ه.1433/7/15 م. 2012/5/25
www.abubaseer.bizland.com
66
ضمیمیه صفات خوارج بشکل مختصر
) أنهم أحداث األسنان (. البخاری، ترجمه: آنان.1کم سن و سال هستند.
) أنهم سفهاء األحالم (. البخاری، ترجمه: آنان.2کم عقل و سفیه و عاقبت نا اندیش هستند.
) یقولون ماال یفعلون – کما قال نبی صلی.3 الله علیه وسلم: یقولون من خیر قول البریة أو قال: یحسنون القول (. البخاری، ترجمه:
آنان بهترین و نیکو ترین سخنان را میگویند و نرم زبان هستند، در حالیکه آنچیزهای را که
میگویند به آن عمل نمی کنند. ) أنهم سیماهم التحلق أو التسبید(. البخاری..4
ترجمه: موی سر و ریش شان تراشیده شده ویا نهایت کوتاه میباشد.
) أنهم ال یجاوز أیمانم حناجرهم (. البخاری،.5 ترجمه: ایمان هایشان از گلوی شان پائین
67
نمیرود، ] یعنی ایمان و هدایت در قلب هایشان داخل نشده است، بدلیل حدیث: ) یا
معشر من آمن بلسانه ولم یدخل اإلیمان ( [.19قلبه.ص
) یخرجون من الدین کما یخرج السهم من.6 الرمیة ثم ال یعودون فیه (. متفق علیه،
ترجمه: از دین چنان به سرعت خارج میشوند که تیر از بدن شکار خارج میشود و سپس باز
نمیگردند ] کنایه: از سرعت خروج شان از دین تا جائی خودشان نیز این امر را نمی دانند و
احساس نمی کنند [. ) أنهم یخرجون من قبل المشرق (. البخاری..7
ترجمه: از جانب مشرق مدینه ] عراق، ایران ، و افغانستان .. [ ظهور میکنند، و درین مناطق
به کثرت موجود هستند. ) أنهم یقرأون القرآن ال یجاوز حناجرهم –.8
یعنی أنهم ضعفا فی فقه دین الله (. البخاری. ترجمه: قرآن را میخوانند اما از گلوی ایشان
پائین نمی رود، یعنی: در فقه دین و استنباطاحکام ضعیف هستند.
) یخرجون علی حین فرقه من الناس (..9 البخاری. ترجمه: در هنگام اختالف و کثرت
فرقه گرائی و تحزب و تعدد مذاهب در میانمردم بیرون میشوند.
) أنهم یجتهدون فی العبادات – حتی تحقرون.10 صالتکم مع صالتهم - أو لیس صالتکم إلی صالتهم بشيء و ال صیامکم إلی صیامهم
بشيء وال قراءتکم إلی قراءتهم
68
بشيء ...(.مسلم، ترجمه: در انجام عبادات خیلی میکوشند و زیادی روی میکنند، تا
جائیکه یک مسلمان غیر ازیشان نماز و روزه و قرائت قرآن خویش را در مقابل نماز و
روزه و قرائت ایشان هیچ میداند. ) أنهم شر الخلق و الخلیقة (. مسلم، و قال.11
أحمد بن حنبل: ) الخوارج قوم سوء ال أعلم فی األرض قوما أشر منهم (. السنة ألبي بکر
الخالل، ترجمه: ) أنهم یقتلون أهل اإلیمان و أهل اإلسالم و.12
یدعون أهل األوثان (. مسلم، ترجمه: آنها بدترین مخلوقات روی زمین هستند ] خلق: انسانها، الخلیقة: حیوانات و چهارپایان [، و امام أحمد بن حنبل میگوید: خوارج مردمان
بدی هستند، هیچ مردمی بدتر و شرور تر درروی زمین نسبت به آنان سراغ نداردم.
) أنهم یتعمقون في الدین حتی یخرجوا.13 منه (. السنة البن أبي عاصم، ترجمه: آنان در دین خیلی تعمق و تشدت و غلو میکنند تا آنکه
از آن خارج میشوند. ) أنهم یخروجون علی خیر فرقة من الناس (..14
البخاری، ترجمه: آنان بر علیه بهترینانمردمان روی زمین خروج و قیام میکنند.
) أنهم یدعون إلی کتاب الله، و لیسوا منه.15 في شيء (. صحیح أبی داود. ترجمه: آنان
بسوی کتاب الله دعوت میکنند، در حالیکه در هیچ چیز از آن قرار نداشته و بهره ای از آن
69
ندارند ] یعنی: قرآن را بدرستی نمی فهمندو به هیچ موردی از آن عمل نمی کنند [.
) أنهم ال یرون ألهل العلم و الفضل مکانة،.16 ولذا زعموا أنهم أعلم و أتقی من علی بن
أبي طالب و ابن عباس و سائر صحابه کبار سلف صالح رضی الله عنهم و ارضاهم (. ترجمه: آنان برای اهل علم و فضلیت هیچ جایگاهی قائل نیستند و احترامی به آنان
نمی گذارند، از همین جهت برخویش گمان کردند که نسبت به علی بن أبی طالت و ابن
عباس و سایر صحابه و کبار سلف صالح رضی الله عنهم و ارضاهم عالم تر و با تقوی
تر هستند. ) أنهم یتشدون في العبادة، فیتعبدون و.17
یتدینون حتی یعجبون من رآهم و تعجبهم أنفسهم (. العجب بالنفس سبب من أسباب
ضالل أهل البدع و هذا مدخل من مداخل الشیطان علی العباد و المجاهدین و الزهاد
مالم یعتصموا بالسنة ، ) السنة البن أبي عاصم – من حدیث أنس بن مالک(، و قال ابن
عباس: ) ولم أر قوما أشد أجتهادا منهم أیدیهم کأنها ثفن اإلبل، و وجوهم معلنة من
آثار السجود (. مجمع الزوائد، ترجمه: آنان در انجام عبادات خیلی غلو و افراط میکنند تا جائیکه بیننده و حتی خودشان بر باالیشان تعجب میکند، باب- تعجب باالی خویشتن از
اسباب ضاللت و گمراهی اهل بدعت و مدخل از مداخل شیطان بر باالی بنده گان و
70
مجاهدین و زهاد میباشد، تا زمانیکه به سنت تمسک نورزند؛ و ابن عباس میگوید: هیچ گروهی را ندیده ام که به بمانند آنان در
انجام عبادات کوشش کنند، تا جائیکه دستانشان به مانند دستان شتر سفت و
سخت شده، و پیشانی هایشان از بس سجدهزیاد التهاب بسته است.
) أنهم أنطلوا إلی آیات نزلت في الکفار.18 فجعلوها في المؤمنین (. البخاری، ترجمه:
آنان آیاتی را که در مورد کفار نازل شدهاست، بر باالی مؤمنان حمل میکنند.
) أنهم ال تجاوز صالتهم تراقیهم (. مسلم،.19 ترجمه: نماز هایشان از گلو هایشان پائین
نمی رود ] یعنی: سبب زیادت ایمان و خشیت و تقوی شان نمی گردد و مورد قبول واقع
نمی شود .. والله أعلم [. ) أنهم یسفکون الدم الحرام (. مسلم..20
ترجمه: آنان خونهای مسلمانان ) و غیر مسلمانان از اهل ذمه و امان .. را ( بناحق
میریزانند. قال علی رضی الله عنه: ) أنهم یقولون.21
الحق بألستنهم ال یجوز هذا منهم - و أشار إلی حلقه - من أبغض خلق الله إلیه، عندما
قالوا ) ال حکم إال لله (. مسلم، ترجمه: آنان سخنان حق و نیک را بزبان خویش میگویند،
اما هرگز از گلوی شان پائین نمی رود ] یعنی: به آن پایبند نیستند و به آنچه میگویند
قصد و اراده ای انجام آنرا ندارد [، و از
71
بدترین مردمان نزد الله میباشند ، آنهنگامیکه گفتند: ) فرمانروائی و داوری و قضاوت جز برای الله نیست (. از همین جهت در دنیا و
آخرت به مانند سگان جهنم ذلیل هستند. قال ابن تیمیه: ) أنهم أول من فارق جماعة.22
المسلمین و کفرهم بالذنوب (. مجموع الفتاوی، ترجمه: ابن تیمیه میگوید: آنان
اولین گروهی بود که از جماعت مسلمانان جدا شدند و مسلمانان را به بسبب انجام
گناهان تکفیر کردند. ) أنهم کلما خرج منهم قرن قطع (. ابن.23
ماجه، ترجمه: آنان پیوسته قرن بعد از قرنظهور میکنند اما ازبین میروند.
)ال یزالون یخرجون قرنا بعد قرن کلما هلک.24 قرن ظهر آخر، و یخرج في عراضهم الدجال-
او یکون آخر ظهورهم مع الدجال (. ابن ماجه، ترجمه: پیوسته قرن بعداز قرن بیرون
میشوند، در هرقرنی که هالک و نابود میشوند دوباره ظهور میکنند، تا آنکه دجال از
میان لشکر بزرگ شان بیرون میشود، ویا آنکه اخرین فردی ازیشان با دجال یکجا خارج
میشود. ) أنهم الذین في قلوبهم زیغ .. فیتبعون.25
متشابهات القرآن و الحدیث و یترکون المحکمات (. من تفسیر قول الله تعالی ) فأما الذین في قلوبهم زیغ فیتبعون ما
تشابه منه .. (. ألبی أمامة رضی الله عنه. الطبری، ترجمه: طبری از أبی امامه در
72
تفسیر این قول الله متعال میفرماید: آنان کسانی هستند که در قلبهای شان کژی و زیغ است، از همین جهت متشابهات قران و سنت پیروی کرده و به آن استناد میکنند و محکمات
آنرا ترک میگویند. ) أنهم یکفرون المسلم بکل ذنب و یقولون.26
یخرج من اإلیمان و یدخل الکفر (. شرح عقیدة الطحاویة . تحقیق أحمد شاکر، ترجمه:
آنان مسلمانان را بسبب تمام گناهان تکفیر میکنند، و میگویند: صاحب این گناهان از
مسمی ایمان خارج و داخل کفر داخلمیشوند.
) أنهم یکفرون العباد بالمتشابه .. کما في.27 قضیة حکم بما أنزل الله (، یعنی: آنان بنده
گان الله را در متشابهات تکفیر میکنند ..بمانند قضیه حکم بما أنزل الله
) أنهم أشد الناس عمال بالقیاس- و یکفرون.28 المسلمین بالقیاس، و یعترضون علی الکتاب
و السنة بالتأویل و القیاس، ) حتی زعموا الرجل کل دینهم علی القیاس (، و کثرت هذا
الصفتة فی الخوارج المتأخرین (. الملل و النحل، و الصواعق المرسلة البن قیم،
ترجمه: آنان کسانی هستند که بیشتر قیاس را انجام میدهند و به قیاس متمسک
میشوند .. و مسلمانان را بر مبنای قیاس تکفیر میکنند، و بر باالی کتاب و سنت بر
اساس تأویل و قیاس واقع میشوند و اعتراض میگیرند، تا جائی شخص فکر میکند
73
کل دینشان بر مبنای قیاس بناء شده باشد، و این صفت در خوارج متأخر بیشتر دیده
میشود. ) الجرأة علی الحق في الباطل .. و یسوء.29
خلقهم و أنهم متکبرون – کما تجروؤا علی سید الخلق صلی الله علیه وسلم، و رفع
انفسهم علی علي و ابن عباس رضی الله عنهم(. ترجمه: جرأت و جسارت شان بر
باالی حق ] یعنی: نپذیرفتن حق [ .. و جدال شان بر باطل ، و داشتن اخالق و رفتار بد و
متکبرانه. همانطوریکه بر باالی نبی صلی الله علیه وسلم جرأت و جسارت کردند، و برتر دانستن خویش از علی و ابن عباس رضی
الله عنهم. ) أنهم یکفرون کل من لم یقل برأیهم و.30
یستحلوا دمه و جوزا قتل األوالد و النساء المخالفین لهم- کما فعل سلفهم مع عبدالله
بن خباب رضی الله عنه و طفله و زوجته(. ترجمه: آنان تمام کسانیرا که موافق با رأی و
عقیده شان نباشد تکفیر میکنند، و خونهای ایشانرا حالل میشمارند، و قتل اوالد و زنان مخالفین شان را جواز میدهند- همانطوریکه
سلف شان با عبدالله بن خباب رضی الله عنهو طفل و زوجه ایش انجام داد.
) أنهم ال یرون إمامة اإلمام الجائر المسلم.31 مطلقا دون تفصیل(. ترجمه: آنان امامت
امام ظالم مسلمان را مطلقا بدون تفصیلجواز نمیدهند.
74
) أنهم یردون السنة إذا لم یرد صراحة ما.32 یؤیدها في القران (. قال شیخ االسالم ابن تیمیه: ) ال یتمسکون من السنة اال بما فسر مجملها دون ما خالف ظاهر القرآن عندهم
فال یرجمون الزاني وال یرون للسرقة نصابا (. مجموع الفتاوی، ترجمه: آنان سنت صحیح را در صورتیکه صریحا در قرآن مورد تأیید قرار
نگرفته باشد رد میکنند، شیخ االسالم ابن تیمیه میگوید: خوارج آن سنتی را که مخالف ظاهر نصوص قرآن باشد جز مجمل تفسیر
آن نمی پذیرند و به آن متسمک نمیشوند، لذا زانی را رجم نمی کنند و برای سارق نصابی
را نمیشناسند. ) أنهم کثیروا االختالف فیما بینهم فلذلک.33
کثرت فرقهم و خرج بعضهم علی بعض و ربما وضع الحدیث بعضهم علی بعض. ترجمه: آنان در میان خویش اختالف زیادی دارند، از
همین جهت فرقه ها و گروه های خوارج بسیار است، و بعضی شان بر بعضی دیگر
خروج میکند، و بعضی هایشان احادیثی) وعید ( را بر باالی بعضی دیگر حمل میکنند.
) أنهم یستدلون بآیات الوعید و یترکون آیات.34 الوعد (. ترجمه: آنان به آیات وعید استدالل و
آیات وعد را ترک میگویند. ) عندهم تقلب و عدم استقرار في األراء و.35
األحکام، لذا نرأهم یتعجلون و یسرعون في اصدار األحکام و تکفیر المسلمین ثم یعودون
و یقولون أننا نجتهد و نخطاء - (. ترجمه:
75
آنان اکثرا در آراء و احکامی که صادر میکنند ثابت نبوده و بعداز اصدار حکم سریعا رجوع میکنند، از همین جهت ایشانرا می بینیم که
در اصدار احکام و تکفیر مسلمانان عجله میکنند، و سپس از آن رجوع مینمایند، و
میگویند اجتهاد کردیم و در اجتهاد خویش بهخطاء مواجه شدیم.
) أنهم یحکمون علی القلوب و أتهامها و منه.36 الحکم باللوازم و الظنون (. ترجمه: آنان بر
اموری قلبی شخص حکم میکنند، و تهمت میبندند و از جمله بر اساس اسباب ظنی و
ظن و گمان حکم صادر میکنند ) و تکفیرمینمایند (.
) أنهم یدعون إلی اعتزال المجتمع المسلمین.37 فهجروا المدارس، و المعاهد، و الجامعات .. و التزام العلماء و کتبهم- و یقولون حسبنا
القرآن و السنه علی فهمنا، ویحسبون التزام فهم الصحابه و تابعین لهم بإحسان من القرآن و السنة، تقلیدهم .. لذا یکفرون الناس الملتزمون و متمسکون القرآن و السنة بفهم الصحابه- (. ترجمه: آنان به
دوری و اعتزال از مجتمعات مسلمانان دعوت میکنند، ازهمین جهت به مدارس، مکاتب،
پوهنتون و دانشگاه .. نمی روند، و به علماء و کتب شان التزام ندارند، و میگویند قرآن و
سنت بر اساس فهم خودما ما را کفایت میکند، و التزام به قرآن و سنت به فهم
صحابه و تابعین ایشان به احسان را تقلید
76
ایشان میگویند، از همین جهت کسانیرا که به قرآن و سنت به فهم صحابه و تابعین ایشان
به احسان متمسک هستند تکفیر میکنند. ) کثرة الجهل و عدم علماء فیهم، و یظهر.38
ذلک في مناظراتهم، کما ظهر في مناظهرتهم مع ابن عباس رضی الله عنه (.
ترجمه: کثرت جهل و عدم موجودیت علماء در میانشان، و این امر از میان مناظرات با
ایشان واضح میشود، همچنانکه از مناظرهابن عباس رضی الله عنه واضح است.
) أنهم کالب النار و شر قتلی تحت أدیم.39 السماء (. الترمذی. ترجمه: آنان سگان جهنم
و بدترین کشته گان تحت آسمان زمینمیباشند.
) وصفهم بعض السلف و العلماء بالفسق ،.40 ألنهم کثیرا فسق، و سئي األعمال .. و
یحسبون أنهم یحسنون صنعا(. ترجمه: بعضی از علماء ایشانرا به ارتکاب فسق توصیف کرده اند، زیرا ایشان اکثرا مرتکب فسوق
میشوند، و کار های بدی انجام میدهند، و درحالیکه گمان میکنند چه نیک انجام داده اند.
ترجمه و جمع و ترتیب مختصرصفات خوارج
أبن عبداللطیف »بابکرخیل« الثانية، جمادى02األربعاء، .م 2014/02/04
لهجرة.1435
77
سائر کتب مؤلفاألحکام السلطانیة و
السیاسة الشرعیةدفتر الثورة و الثوارخواطر و أفکار في فقه
الدعوة إلی الله المنهج في الطلب و
التلقی و اإلتباع مصطلحات و مفاهیم
شرعیه یجب تصحیحها
أحکام و مسائل رمضانیةالزواج و الطالق في
اإلسالم، مسائل و احکام« دراسة نقدیة لکتاب
هکذا علمتنی الحیاة «صید القلم » قطوف و
خواطر«حکم وفوائد جاد بها
الخاطر
78
البالء أنواعه و مقاصدهفقه االختالف عند أهل
السنة و أهل البدعصراع الحضارات
مفهومه، و حقیقته ودوافعه
من دخل دیا غیر المسلمین بعهد و
أمان ..الجهاد و السیاسة
الشرعیة، مناصحةومکاشفة
الغالم و الملکمبادرة الجماعة
اإلسالمیة المصریة .. هذه عقیدتنا و هذا الذي
ندعو إلیه الهجرة مسائل و أحکامتنبیه الدعاة المعاصرین
إلی األسس و المبادئ التي تعین علی وحدة
المسلمینمالحظات وردود علی
رسالة » مجمل مسائل اإلیمان العلمیة في أصول
العقیدة السلفیةالقانون اإلسالمي
أعمال تخرج صاحبها من الملة
شروط ال إله إال اللهتهذیب شرح العقیدة
الطحاویة.. األنتصار ألهل التوحیدالطاغوتتنبیه الغافلین إلی حکم
شاتم الله و الدین .. صفة الطائفة المنصورةالعذر بالجهل و قیام الحجةحقوق وواجبات شرعها الله
للعبادالطریق إلی استئناف حیاة
إسالمیة .. االستحالل حکم تارک الصالةحکم اإلسالم في
الدیموقراطیة .. لمن الحکممجموع الفتاویرسائل في اإلعداد و الجهادالشیعة الروافض طائفة
شرک وردة قواعد في التکفیر مذکرة في طلب العلم
79