ویژه حسهایظهیری دکتر

پروردگار یاد با

(Earگوش )•. است تعادل حفظ و شنوایی اصلی عضو•: شنوایی بخش

انرژی تبدیل و تقویت هدایت، ، آوری جمع مسئول . است مغز به آن انتقال و الکتریکی انرژی به صوتی

: تعادلی بخشمی مخچه نظارت تحت و است مرتبط داخلی گوش بامی منتقل عضالت به مخچه از که هایی پیام و باشد

. شود می تعادل حفظ به منجر شود

به • گوش مکانی منظر :3از شود می تقسیم قسمتخارجی ) میانی( )External Earگوش گوش ،Middle

Ear ) داخلی( گوش ،Internal Ear)

خارجی ) (External Earگوشگوش )• الله خارجی( Auricleشامل گوش مجرای و

(External Acoustic Meatus)

گوش ) (Auricleاللهپوشیده • پوست بTا کTه باشTد مTی غضروفTی سTاختمانی

شدهگوش • مجرای به و کرده جمTع را صTوتی ارتعاشات

. کند می منتقل خارجیگوش )• باشد (: Lobuleنرم�ه مTی گوش تحتانTی قسTمت

همبند و چربTی بافTت محتوای و اسTت غضروف فاقTد کTه . باشد می

خارجی ) گوش External AcousticمجرایMeatus)

و Sمسیری • الله 2/5شکل از که است متری سانتی. است شده کشیده صماخ پرده تا گوش

و 1/3• غضروفی . 2/3خارجی است استخوانی داخلیبه • را شکلی مومی ماده که است ای ویژه غدد محتوی

سرومن ) نفوذ( Seromenنام از که کند می ترشح . کند می جلوگیری گوش داخل به غبار و گرد ذرات

میانی ) (Middle Earگوشاستخوان • داخل در که است مکعبی شکل به فضایی

. دارد قرار گیجگاهیصماخی )• حفره فضا این ( Tympanic cavityبه

گویند.پوشاننده • مخاط با ممتد مخاط با فضا این درونی سطح

. است شده مفروش حلقمی • رکابی و سندانی چکشی، های استخوانچه حاوی

باشد. • ) صماخ ) پرده خارجی جدار فاصل حد در ها استخوانچه

. دارند قرار داخلی جدار و

را • صوتی امواج و شده مفصل هم با ها استخوانچه این. کند می منتقل داخلی گوش به خارجی گوش از

پرده • کشنده عضله نام به عضله دو دارای فضا این. باشد می نیز رکابی و صماخ

تحتانی، • ، فوقانی جدارهای دارای صماخی حفره. باشد می خلفی و قدامی ، خارجی داخلی

خارجی جدار• . سازد می را جدار این صماخ پردهمخاط • با داخل از و پوست توسط خارج از صماخ چرده

. شود می پوشیدهزاویه • با صماخ گوش 55پرده مجرای به نسبت درجه

. دارد قرار خارجی

داخلی جدار•. باشد می استخوانییا • سوراخ نام به باال در یکی است، سوراخ دو دارای

بیضی ) قاعده( Fenestra vestibuliدریچه که. دارد قرار آن روی بر رکابی استخوان

یا • گرد سوراخ نام به ارد د قرار پایین در دیگر دریچهحلزونی ) ای( Fenestra cochleaدریچه پرده با که

. است شده پوشیده غشایی

خلفی جدارماستوئید • زائده هوایی سلولهای با سوراخی با

. شود می مرتیط گیجگاهی استخوان

قدامی جدارداخلی • کاروتید شریان .با است مجاورشنوایی • مجرای بواسطه بینی حلق طرفی جدار با

. باشد) ( می مرتبط استاش شیپوربه • تواند می مجرا این طریق از حلق های عفونت

. شود منتقل میانی گوش

فوقانی جدارحفره • از نازک استخوانی تیغه یک کمک با حفره سقف

. شود می جدا کرانیالمغز • گیجگاهی لوب و مغزی های پرده با با جدار این

. است مرتبط

تحتانی جدار•. است مجاور داخلی ژوگوالر ورید با حفره کف

داخلی (Internal Ear( گوشگیجگاهی • استخوان در و میانی گوش داخل سمت در

. رد دا قراربه • زیاد وخم پیچ . labyrinthبدلیل است موسوم•. است غشایی البیرنت و استخوانی البیرنت شامل

استخوانی البیرنت•: است بخش سه شامل

حلزون و دهلیز دایره، نیم مجاری

دایره نیم مجاریو • خلفی قدامی، فوقانی جهت سه در مجرا سه شامل

. ) باشد ) می افقی خارجیتوسط • مجرا سه شود 5این می باز دهلیز به سوراخ

.) هستند) مشترک سوراخ یک دارای مجاری از عدد دو

دهلیزفاصل • حد و میانی گوش داخل سمت در است فضایی

توسط خارج در و دارد قرار نیمدایره مجرای و حلزونسوراخ به داخل در و میانی گوش به بیضی سوراخ

. شود می مرتبط داخلی گوش

حلزونقطر . • با مارپیچی ای لوله است حلزون میلی 3شبیه

مخروطی محور حول که است پیچیده 2/5متر دورشده.

دو • ناقص بطور استخوانی ای تیغه با آن درونی مجرای. شود می بخش

سوراخ • به و دارد نام دهلیزی مجرای باالیی بخش. شود می ختم بیضی

سوراخ • به و دارد نام صماخی مجرای پایینی قسمت . شود می ختم گرد

• . دارد جریان لنف پری مایع مجرا این درون

: غشایی البیرنت

البیرنت • داخل در که است خم و پیچ پر فضاییمی پوشیده اندولنف مایع با و دارد قرار استخوانی

شود.• ، دایره نیم مجاری های بخش دارای البیرنت این

. باشد می حلزون و ساکول و اوتریکول

دایره نیم مجاریای • نیمدایره مجرای درون در کمتر قطری با غشایی

. است خود نام هم استخوانی.5با • شود می ختم اوتریکول به سوراخاتساع • اوتریکول به اتصال محل در مجاری از کدام هر

. گیرد می نام آمپول و یافتهتاج • نام به ساختمانی آمپول دارد( Crista( در وجود

و است حساس اندولنف مایع حرکات به نسبت که. دارد قرار آن در تعادلی عصب های رشته ابتدای

قرار • استخوانی البیرنت دهلیز در ساکول و اوتریکولدارد.

• . شوند می متصل بهم مجرایی توسط ایندو• . شود می باز اوتریکول به غشایی نیمدایره مجرایمجرای • با مرتبط Reunienساکول غشایی حلزون به

. شود میهایی • برجستگی ساکول و اوتریکول داخلی دیواره در

عصب های رشته ابتدای به که دارد وجود ماکوال نام به. باشد می مرتبط تعادلی

حلزونالبیرنت • حلزون درون که است نازک و غشایی ای لوله

. دارد قرار استخوانیکورتی • اجسام آن ای قاعده غشاء روی Cortisبر

organs. است شنوایی عضو که دارد قرار

زوج • ( 8عصب ( منشا داخلی گوش از تعادلی شنوایی مغزی. گیرد می

•: است قسمت دو دارای• : حلزونی ها شاخه پیام کورتی اجسام شنوایی سلولهای از

. کند می دریافت را•: دهلیزی شاخه

نیمدایره مجاری آمپوالی های تیغه در دارواقع مژه سلولهای از. شود می آغاز ساکول و اوتریکول ماکوالی و غشایی

کرانیال حفره وارد داخلی گوش سوراخ از هم همراه دو این. شود می