Click here to load reader
Upload
exit-theatre
View
233
Download
20
Embed Size (px)
DESCRIPTION
اما: نمایشنامهای از هاوارد زین برگرفته از وبسایت هاوارد زین ترجمهی گروه تئاتر اگزیت - شیرین میرزانژاد
Citation preview
بزرگداشت اِما گلدمن: آنگونه که من زیستم
اما: مبنمبمایشنامهای از هاوارد زین برگرفته از وبسایت هاوارد زین
گزیت (شربیربرین مربیربرزانژاد) ترمججمجمهی گروه تئاتر ا
٢٧ ژوئن زادروز اما گلدمن (٢٧ ژوئن ١٨۶٩- ١۴ می ١٩۴٠) است؛ آنارشیسىبتىبی که از اولنبینبن مدافعان آزادی بیان، کنربتربرل مججمجمعیت، برابری و استقالل زنان، و سندیکاها بود. هاوارد زین پس از خواندن کتاب «یاغی در هببهبهشت»، بیوگراىففىفی اما گلدمن نوشتهی رجبیجبچارد درینون، اتوبیوگراىففىفی اما گلدمن «آنگونه که من زیستم» را مطالعه کرد. او به عنوان یک مورخ با مدرک دکربتربرا، متعجب شد که چطور در طول جبتجبحصیالتش هرگز فرد این بود، اینجا باشکوه زن «این است. جبنجبخوانده چربیربزی گلدمن اما دربارهی آنارشیست، فمینیست، تندخو و عاشق زندگی.» زین «آنگونه که من زیستم» را به دوست بسیار را او «آن گفتهی به که داد قرار گردانش شا کالسی تکلیف عنوان آزاد، روحیهی بودم: یافته من که یافتند را چربیربزی مهھمهمان گلدمن در آهبنهبها داشتند.
جسور، ایستاده در مقابل مقامات، نربتربرس و مهھمهمانگونه که عنوان کتاب میگوید، زندگی و قواعد و قواننبینبن که آنگونه نه میخواست، خود که مهھمهمانگونه میزیست، را خود و داد ادامه کالسهایش در او نوشتههای از استفاده به زین میگفتند.» مقامات
مبنمبمایشنامهای نربیربز دربارهی او با نام «اِما» نوشت.
پرترهی اما گلدمن از جممجمجموعهی «مهھمهمهی قهرمانان ما سابقهی کیفری دارند». اثر شان رجبیجبچمن
متىبنىبی که در زیر میآید بریدهای از فصل ١٠ کتاب «هاوارد زین صحبت میکند» با عنوان «اما گلدمن، آنارشیسم و مقاومت در برابر جنگ» است که هاوارد زین در آن میکند؛ بازگو میشود یاد آن از «مِیدِی» عنوان به که را هِیمارکت مسئلهی
حادثهای که منجر به پایبندی مادامالعمر گلدمن به کنشگری شد.
اما گلدمن در حال سخربنربراىبنىبی برای مججمجمعیت گرد آمده در میدان یونیون نیویورک، ٢١ می ١٩١۶
«من مبنمبمایشنامهای دربارهی اما گلدمن نوشتم و باید تصمیم میگرفتم. زندگی او طوالىبنىبی و پربار بود و مهھمهمیشه در یک اثر هربنربری این مشکل وجود دارد که کدام جببجبخش را شامل شود و کدام را شامل نشود. او زندگی سرشاری داشت، از این رو من کار را با او به عنوان دخربتربر نوجوان مهاجری در روچسربتربر نیویورک که در کارخانهای کار میکرد شروع کردم. در سال ١٨٨۶ در زمان مسئلهی هیمارکت جهشی در مهھمهمیشه من میدانید؟ هیمارکت مسئلهی دربارهی مسشمسما از نفر چند میدهد. رخ او سیاسی گاهی آرایگربیربری میکنم تا جممجمجبور نشوم آجبنجبچه که مهھمهمه میدانند را بازگو کنم. البته مشکلی با بازگو کردن آجبنجبچه مبیمبم که برامبیمبمان یادآوری شود! دوباره و دوباره. مسئلهی مردم میدانند ندارم—باالخره ما مهھمهمه نیاز دار
هیمارکت در دل مبارزات سراسری در کشور برای هشت ساعت کار روزانه اتفاق افتاد.
میشود. وارد پلیس است. جریان در گو شیکا در بنبینبنامللململلی کشاورزی شرکت کارگران اعتصاب صحنهای عادی است: پلیس در برابر اعتصابکنندگان. اما پلیس به سوی اعتصابکنندگان شلیک کرده گو مرکز مهمی برای فعالیتهای رادیکال و و تعدادی از آنان را به قتل میرساند. در آن زمان شیکاگروههای آنارشیسىبتىبی بود. آنارشیستها یک جبتجبجمع اعربتربراضی در میدان هیمارکت ترتیب میدهند. جبتجبجمعی منفجر پلیس نربیربروهای میان در مببمبمب یک میبرد، یورش مججمجمعیت سوی به پلیس اما است، مسامللملمتآمربیربز یک وقىبتىبی اما است. کرده مببمبمبگذاری کسی چه که مبنمبمیداند هیچکس تروریسىبتىبی. مجحمجملهی یک میشود، مجحمجملهی تروریسىبتىبی اتفاق میافتد، دیگر مهم نیست که میدانید یا مبنمبمیدانید. باید کسی را تعقیب کرد. گو را پیدا کردند. پلیس باید کسی را پیدا کند. به مهھمهمنبینبن خاطر هشت نفر از سران آنارشیست در شیکاهیچ کس مبنمبمیتواند مببمبمبگذاری را به آهبنهبها نسبت دهد، اما باالخره آنارشیست هستند. ما قواننبینبن توطئه را مبیمبم. قواننبینبن توطئه بسیار جالبند. با قانون توطئه میتوانید هر کس را به هر چربیربزی متهم کنید. الزم دار
نیست کاری کرده باشید تا در دادگاه سیاسی توطئه در جایگاه متهم قرار گربیربرید. از این رو به سرعت این هشت نفر را به جرم توطئه برای قتل جممجمحکوم به اعدام میکنند. اِما گلدمن از این موضوع مطلع است. کار به دادگاههای عاىللىلی میکشد. سیستم قضاىبیىبی آمریکا سیستم شگفتانگربیربزی است. هنگامی که خطاىبیىبی فاحش در سطوح پاینبینبنتر رخ میدهد، غلبه بر آن در دادگاههای عاىللىلی اغلب بسیار دشوار است، چرا که دادگاههای عاىللىلی خود را در رسیدگی به موضوعات جممجمحدود میسازند. آهبنهبها میگویند:«هیئت منصفه مبیمبم جزئیات حقوىفقىفی و قاضی حقایق این پرونده را در نظر گرفتهاند، پس تنها موضوعی که باید به آن بربپربرداز
مبیمبم.» به هر حال، دیوان عاىللىلی ایلینوی حکم را تایید کرد. است و ما مبنمبمیتوانیم حقایق را نادیده بگربیربر
تصویر هفت نفر از هشت شهید حادثهی هیمارکت
گاهی را مسئلهی هیمارکت تبدیل به موضوعی جهاىبنىبی شد. یکی از آن موضوعاىبتىبی بود که ذهن مردم آرا موضوعات این از بسیاری خود دوران در ما کرد. مشغول خود به میدیدند را ىببىبیعدالىبتىبی که داشتهامبیمبم: رزنرببربرگها [١]، مومیا ابومججمجمال [٢]، و مبتمبمام پروندههاىبیىبی که تبدیل به حرکتهای جهاىبنىبی شدند. اعالم ایلینوی عاىللىلی دیوان به تلگراىففىفی در شاو برنارد جورج بود. اینگونه هم هیمارکت مسئلهی گر ایالت ایلینوی باید هشت نفر از شهروندانش را از دست بدهد، هببهبهربتربر است این هشت نفر از کرد:«ااعضای دیوان عاىللىلی ایلینوی باشند.» این هم کمکی نکرد. چهار نفر از آهبنهبها به دار آوجبیجبخته شدند و هنگامی که خرببربرش منتشر شد و به گوش اما گلدمن رسید، او را تا سرحد خشم برانگیخت. او کمی بعد روچسربتربر
را ترک کرد، خانوادهاش را ترک کرد، مهھمهمسرش را ترک کرد، مهھمهمسری که در سن پاینبینبن برایش در نظر گرفته شده بود. او به نیویورک رفت و به گروه کوچکی از آنارشیستها پیوست.
آرامگاه گلدمن در گورستان فارست هوم ایلینوی، در نزدیکی آرامگاه اعدامشدگان هیمارکت
سال در شوروی برای جاسوسی جرم به که بودند آمریکاىبیىبی شهروندان رزنرببربرگ اثل و جولیوس [١]١٩۵٣جممجمحکوم به اعدام شدند.
[٢] مومیا ابومججمجمال در سال ١٩٨١ به اهبتهبهام قتل یک افسر پلیس بازداشت و زنداىبنىبی شد وىللىلی به دلیل روشن نبودن موضوع، پروندۀ قضاىبیىبی او تا ژانویه ٢٠١٢ در انتظار اعدام بود. او به عنوان "شاید هببهبهربتربرین و شناخته شده زنداىبنىبی در ردیف مرگ در جهان" توسط روزنامه نیویورک تامبیمبمز شناخته شد. او در ژانویه
کنون مهھمهمچنان در زندان به سر میبرد. ٢٠١٢ از انتظار اعدام حذف شد و ا