32
ی از غربزدگیستزدای ماهنامة بنیاد و سیای از غربزدگیستزدای و سیا بنیاد ماهنامۀرسپاسی می علیویورکنشگاه نینه، دا و خاورمیامیت اسستاد مطالعا ا فرجی مهدیویورکنشگاه نینه، دا و خاورمیامیت اسنشجوی دکتری مطالعا دا مقدمهانی درتة ایرآشوب مدرنییخ پرز تارق از بخشی ا دقیلیه عرضة تحلیین مقال هدف ااسی” “غیرسیهای بر خاستگاهین مقاله در است. ما حکومت پهلوی اانی پای سالهایان غربزدگی تجسمد که در گفتمرکز خواهیم کر تمی حکومت ضدمدرنیستدئولوژی ایه در آن، حکومت از یکسو خواهیم کرد کبی توجهت غری به وضعیً میکند. مشخصا پیداسبی را فرهنگی مناگر، فضای دی از سوی میزند ور ایران” فراگی دست به نوسازی “مادیسا خبرعیت غامض چه بد. این وض میکنل فراهمدیکادئولوژی ضدمدرن را ای نوعی برایدیکالبیون را، به دست انقازی غرببنزلة عروسک خیمهشب از سرنگونی حکومت، به مه باشد.گی کردمک بزر جریان کقویت این و به ت دادهA l i Mirsepassi and Mehdi Faraji, “Bonyad Monthly and the Depoliticization of Gharbzadegi,” Iran Namag, Volume 2, Number 2 (Summer 2017), 2-32. و خاورمیانه و نیزمیت اسان مطالعااد دپارتم، استAli Mirsepassi <[email protected] > رسپاسی می علییگرای فراملیرتاند ازو عباراز آثاد، برخی ا متعدتوه بر مقاویورک است. عنشگاه نیسی دا جامعهشنا دپارتمانوشنفکری گفتمانهای ر؛ان مدرن ایراسی در دموکر؛وشنگریان و ر، ایراسیم سی اس؛ ایراناسی درشة سیر اندی دید، فردرة احمد دربای مستند فیلم2015 ین، در سال. همچن دموکراسیقت یاران و حقی در ایاست نوسازی و سی کرده است.یهیدگر ایران، ته ها معروف به و خاورمیانهمیت اسان مطالعای دپارتم دانشجوی دکتر،Mehdi Faraji <[email protected]> فرجی مهدیستارئت مدیره و ویراران، عضو هی تهنشگاهسی فرهنگی داآموختة دکتری جامعهشنارک و دانشویو نشگاه نی دا نوبرتارد بوده است. هارونشگاه پژوهشگر دا2011 ست و در سالنامع فارسیزبات جوان مطالعاة انجم خبرنام ایران” ازاب تکنولوژی درگان در ب نخبن” و “گفتمان ایران درتمدن شدت “فرایند م و مقال تمدنییاس و تحلی الون،گیرد و هماکن بر میان را در ایره دروزمر و زندگی ر، فرهنگت دینیاش تحوزة پژوهشست. حور او جمله آثابی است.انقن پسا ایرادانگی دراستهای مریق دربارة سیال تحق در ح

یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

  • Upload
    others

  • View
    0

  • Download
    0

Embed Size (px)

Citation preview

Page 1: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

ماهنامة‌بنیاد‌و‌سیاست‌زدایی‌از‌غرب‌زدگی‌ 2

ماهنامۀ بنیاد و سیاست زدایی از غرب زدگی

علی میرسپاسیاستاد‌مطالعات‌اسالمی‌و‌خاورمیانه،‌دانشگاه‌نیویورک

مهدی فرجیدانشجوی‌دکتری‌مطالعات‌اسالمی‌و‌خاورمیانه،‌دانشگاه‌نیویورک‌

مقدمهدر‌ ایرانی‌ مدرنیتة‌ پرآشوب‌ تاریخ‌ از‌ بخشی‌ از‌ دقیق‌ تحلیلی‌ عرضة‌ مقاله‌ این‌ هدف‌بر‌خاستگاه‌های‌“غیرسیاسی”‌ این‌مقاله‌ ما‌در‌ پهلوی‌است.‌ پایانی‌حکومت‌ سال‌های‌ایدئولوژی‌ضدمدرنیستی‌حکومت‌تمرکز‌خواهیم‌کرد‌که‌در‌گفتمان‌غرب‌زدگی‌تجسم‌پیدا‌می‌کند.‌مشخصاً‌به‌وضعیت‌غریبی‌توجه‌خواهیم‌کرد‌که‌در‌آن،‌حکومت‌از‌یکسو‌دست‌به‌نوسازی‌“مادی”‌فراگیر‌ایران‌می‌زند‌و‌از‌سوی‌دیگر،‌فضای‌فرهنگی‌مناسبی‌را‌برای‌نوعی‌ایدئولوژی‌ضدمدرن‌رادیکال‌فراهم‌می‌کند.‌این‌وضعیت‌غامض‌چه‌بسا‌خبر‌از‌سرنگونی‌حکومت،‌به‌منزلة‌عروسک‌خیمه‌شب‌بازی‌غرب،‌به‌‌دست‌انقالبیون‌رادیکال‌

‌داده‌و‌به‌تقویت‌این‌جریان‌کمک‌بزرگی‌کرده‌باشد.

A l i Mirsepassi and Mehdi Faraji, “Bonyad Monthly and the Depoliticization of Gharbzadegi,” Iran Namag, Volume 2, Number 2 (Summer 2017), 2-32.نیز‌ و‌ و‌خاورمیانه‌ اسالمی‌ دپارتمان‌مطالعات‌ استاد‌ ‌،Ali Mirsepassi <[email protected] > علی میرسپاسی دپارتمان‌جامعه‌شناسی‌دانشگاه‌نیویورک‌است.‌عالوه‌بر‌مقاالت‌متعدد،‌برخی‌از‌آثار‌او‌عبارت‌اند‌از‌فراملی‌گرایی‌در‌اندیشة‌سیاسی‌در‌ایران؛‌اسالم‌سیاسی،‌ایران‌و‌روشنگری؛‌دموکراسی‌در‌ایران‌مدرن؛‌گفتمان‌های‌روشنفکری‌و‌سیاست‌نوسازی‌در‌ایران‌و‌حقیقت‌یا‌دموکراسی.‌همچنین،‌در‌سال‌‌2015فیلمی‌مستند‌دربارة‌احمد‌فردید،‌

معروف‌به‌هایدگر‌ایران،‌تهیه‌کرده‌است.مهدی فرجی‌<Mehdi Faraji <[email protected]، دانشجوی‌دکتری‌دپارتمان‌مطالعات‌اسالمی‌و‌خاورمیانه‌نشگاه‌نیویورک‌و‌دانش‌آموختة‌دکتری‌جامعه‌شناسی‌فرهنگی‌دانشگاه‌تهران،‌عضو‌هیئت‌مدیره‌و‌ویراستار‌ داخبرنامة‌انجمن‌مطالعات‌جوامع‌فارسی‌زبان‌است‌و‌در‌سال‌‌2011پژوهشگر‌دانشگاه‌هاروارد‌بوده‌است.‌نوبرت‌الیاس‌و‌تحلیل‌تمدنی‌و‌مقاالت‌“فرایند‌متمدن‌شدن‌در‌ایران”‌و‌“گفتمان‌نخبگان‌در‌باب‌تکنولوژی‌در‌ایران”‌از‌جمله‌آثار‌اوست.‌حوزة‌پژوهشی‌اش‌تحوالت‌دین،‌فرهنگ‌و‌زندگی‌روزمره‌در‌ایران‌را‌در‌بر‌می‌گیرد‌و‌هم‌اکنون،‌

در‌حال‌تحقیق‌دربارة‌سیاست‌های‌مردانگی‌در‌ایران‌پساانقالبی‌است.

Page 2: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

3 ایران نامگ، سال ۲، شمارۀ ۲، تابستان ۲۰۱۷/۱۳۹۶

حکومت‌پهلوی‌در‌مقام‌نیرویی‌سکوالر‌و‌در‌حال‌نوسازی‌از‌جانب‌طبقة‌متوسِط‌در‌حال‌‌رشد‌با‌بحران‌مشروعیت‌و‌مشارکت‌سیاسی‌مواجه‌بود.‌با‌نگاهی‌به‌گذشته‌متوجه‌می‌شویم‌که‌حکومت‌به‌‌جای‌باز‌کردن‌فضای‌دموکراتیک‌در‌کشور‌دست‌به‌قمار‌بسیار‌خطرناک‌و‌مهلکی‌زد.‌حکومت‌ایدئولوژی‌ضدغربی‌و‌ضدسکوالر‌گفتمان‌غرب‌زدگی‌را،‌که‌مخالفان‌چپ‌و‌مذهبی‌آن‌را‌تقویت‌کرده‌بودند،‌تصاحب‌کرد‌تا‌از‌جنبش‌در‌حال‌‌رشدی‌سیاست‌زدایی‌کند‌که‌برگرفته‌از‌ایدئولوژی‌غرب‌زدگی‌بود‌و‌کوشید‌آن‌را‌به‌‌

مثابه‌پدیده‌ای‌فرهنگی‌تقویت‌کند.

شخصیت‌های‌فکری‌و‌فرهنگی‌نزدیک‌به‌دربار‌به‌شدت‌به‌پروژة‌غرب‌زدگی‌پر‌و‌بال‌ـ‌کسانی‌مثل‌سیدحسین‌نصر،‌احسان‌نراقی،‌داریوش‌شایگان،‌احمد‌ دادند.‌این‌افراد‌ــ‌که‌به‌نخبگان‌طبقة‌حاکم‌تعلق‌داشتند،‌عمدتاً‌در‌غرب‌تحصیل‌کرده‌ فردید‌و‌دیگران‌ـبودند‌یا‌آنکه‌مثل‌هانری‌کربن‌غربی‌بودند.‌در‌این‌مطالعه،‌صرفاً‌بر‌مطالب‌منتشرشده‌در‌ماهنامة‌بنیاد‌تمرکز‌خواهیم‌کرد‌که‌بنیاد‌اشرف‌پهلوی‌آن‌را‌تأسیس‌کرده‌بود‌و‌از‌

آن‌حمایت‌مالی‌می‌کرد.

در‌اسفند‌1355،‌فقط‌دو‌سال‌قبل‌از‌انقالب،‌بنیاد‌اشرف‌پهلوی‌ماهنامه‌ای‌با‌‌نام‌بنیاد‌به‌سردبیری‌علیرضا‌میبدی‌منتشر‌کرد.‌مجله‌هدف‌عمدة‌خود‌را‌توجه‌به‌مهم‌ترین‌کرد.‌ اعالم‌ کشور‌ تاریخ‌ از‌ مهمی‌ بسیار‌ برهة‌ در‌ ایران‌ فرهنگی‌ و‌ اخالقی‌ وضوعات‌ مشمارة‌آغازین‌ماهنامه‌با‌یادداشتی‌از‌اشرف‌پهلوی‌شروع‌می‌شود.‌اشرف‌پهلوی‌در‌این‌یادداشت‌با‌تشریح‌مأموریت‌مجله،‌تحلیل‌خود‌را‌از‌مصائب‌تمدن‌ها‌در‌جهان‌معاصر‌عرضه‌می‌کند.‌او‌می‌نویسد:‌“ما‌در‌مرحلة‌گذار‌به‌سوی‌مدنیت‌نویی‌هستیم‌که‌بی‌ساز‌به‌ اشاره‌ای‌ اینکه‌هیچ‌ یافت.”‌1بدون‌ به‌آن‌دست‌ اندیشه‌نمی‌توان‌ و‌برگ‌فرهنگ‌و‌فرهنگ‌مدرن‌بشود،‌این‌“مدنیت‌نو”‌درون‌سنت‌های‌گذشتة‌ایران‌قرار‌داده‌می‌شود:‌“برای‌ملت‌هایی‌که‌دارای‌یک‌تمدن‌و‌فرهنگ‌دیرینه‌هستند،‌آینده‌همچون‌تابلوی‌آفرید.”‌2 مطلوب‌ و‌ دلخواه‌ شکل‌ به‌ را‌ آن‌ می‌توان‌ که‌ است‌ دست‌نخورده‌ای‌ و‌ سفید‌اشرف‌پهلوی‌در‌ادامه‌برای‌مشکالت‌بشر‌نسخه‌ای‌“معنوی”‌می‌پیچد.‌او‌برای‌“احیاء”‌

خاستگاه‌های‌معنادار‌فرهنگی‌هویت‌ملی‌ایرانیان‌فراخوان‌می‌دهد:

و‌ گردد‌ گسترده‌تر‌ و‌ غنی‌تر‌ آموزشی‌ و‌ پژوهشی‌ فرهنگی،‌ نهادهای‌ اندازه‌ ر‌ هآماده‌سازی‌ افزوده‌شود،‌ افراد‌جامعه‌ بینش‌معنوی‌ و‌ میزان‌دانش‌ بر‌ هر‌چقدر‌

1اشرف‌پهلوی،‌“فضایی‌برای‌اندیشیدن،”‌بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌1)اسفند‌1355(،‌3.

2پهلوی،‌“فضایی‌برای‌اندیشیدن،”‌3.

Page 3: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

ماهنامة‌بنیاد‌و‌سیاست‌زدایی‌از‌غرب‌زدگی‌ 4

به‌ بود.‌ خواهد‌ ساده‌تر‌ آن‌ مسائل‌ و‌ آینده‌ با‌ مواجهه‌ برای‌ انسانی‌ مجموعه‌های‌این‌اعتبار‌می‌توان‌گفت‌ضروری‌ترین‌مسئله‌برای‌جهان‌امروز‌راهیابی‌بیشتر‌به‌

“معنی”‌و‌“فضیلت”‌و‌گستردن‌آن‌در‌رابطه‌ها‌و‌نسبت‌های‌بشری‌است.3

بسیار‌جالب‌است‌که‌در‌همین‌زمان‌گروه‌های‌مخالف‌حکومت،‌به‌خصوص‌گروه‌های‌مذهبی،‌با‌ادبیات‌مشابهی‌در‌حال‌بسیج‌توده‌ها‌علیه‌حکومت‌بودند.‌هدف‌این‌گفتمان‌مخالف‌سلطنت‌پهلوی‌و‌مشخصاً‌سیاست‌های‌فرهنگی‌“غرب‌زده”اش‌بود.‌فساد‌سیاسی‌را‌ گفتمانی‌اش‌ موضع‌ می‌شد،‌ نکوهش‌ و‌ آن‌سرزنش‌ بابت‌ رژیم‌ که‌ هم‌ اخالقی‌‌ای‌ و‌

متناقض‌تر‌می‌کرد.

اشرف‌پهلوی‌ماموریت‌ماهنامة‌بنیاد‌را‌چنین‌توضیح‌می‌دهد:

و‌هستی‌خویش‌یک‌ ثروت‌ اختصاص‌همة‌ با‌ که‌ بود‌ آرزوی‌همیشگی‌من‌ این‌منزلگاه‌علمی‌و‌فرهنگی‌و‌هنری‌ایجاد‌کنم‌تا‌مکانی،‌ولو‌کوچک‌برای‌رفت‌و‌آیندها،‌گفت‌وشنودها‌و‌خالقیت‌های‌فکری‌و‌ذهنی‌همة‌کسانی‌باشد‌که‌در‌قلمرو‌فرهنگ‌و‌دانش‌بشری‌تالش‌می‌کنند.‌اکنون‌که‌این‌بنیاد‌تأسیس‌شده‌است،‌امیدوارم‌بتوانیم‌در‌راه‌توسعة‌علم‌و‌دانش‌و‌شناساندن‌بیشتر‌تمدن‌و‌فرهنگ‌شناسایی‌ به‌ عالقه‌مندان‌ و‌ پژوهشگران‌ پشتیبانی‌ و‌ تشویق‌ و‌ جهانیان‌ به‌ ایران‌نقش‌فرهنگ‌ایران‌در‌تمدن‌جهان‌و‌باالخره‌نیل‌به‌آرمان‌های‌صلح‌و‌بهره‌مندی‌جامعة‌انسانی‌از‌حقوق‌بشر،‌گام‌های‌مؤثری‌برداریم،‌و‌این‌بنیاد‌را‌“مکتبی”‌برای‌

پژوهش‌ها،‌نواندیشی‌ها،‌و‌ارتباط‌های‌جهانی‌متفکران‌بسازیم.4

نشست‌ سی‌وچهارمین‌ در‌ پهلوی‌ اشرف‌ سخنرانی‌ به‌ بنیاد‌ ویژه‌نامة‌ صفحة‌ اولین‌بین‌المللی‌حقوق‌بشر‌در‌سازمان‌ملل‌اختصاص‌دارد.‌او‌در‌میانة‌سخنرانی‌از‌اعالمیة‌حقوق‌بشر‌انتقاد‌می‌کند:‌“در‌حقیقت،‌اعالمیة‌جهانی‌که‌میراث‌اندیشه‌ها‌و‌طرز‌تفکر‌غربی‌می‌باشد،‌خالی‌از‌نقص‌نیست.‌نقائصی‌که‌بیش‌از‌آنکه‌به‌اصول‌مندرج‌در‌آن‌بستگی‌داشته‌باشد،‌ناشی‌از‌بی‌اعتنایی‌به‌پاره‌ای‌از‌واقعیات‌می‌باشد.”‌5اشرف‌پهلوی‌استدالل‌یک‌حکومت‌استبدادی‌سکوالر‌را‌منعکس‌می‌کند.‌ایدة‌محوری‌این‌استدالل‌این‌است‌که‌اگرچه‌ما‌به‌طور‌کلی‌طرفدار‌مدرنیته‌و‌دموکراسی‌هستیم‌و‌از‌“اصول”‌از‌دنیا‌می‌خواهیم‌که‌شرایط‌ این‌‌حال‌ با‌ استقبال‌می‌کنیم،‌ سیاست‌های‌دموکراتیک‌

3پهلوی،‌“فضایی‌برای‌اندیشیدن،”‌3.

4پهلوی،‌“فضایی‌برای‌اندیشیدن،”‌3.5اشرف‌پهلوی،‌“انسان،‌جهان‌سوم،‌حقوق‌و‌عدالت،”‌

بنیاد،‌شمارة‌ویژه‌)فروردین‌1357(،‌3.

Page 4: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

5 ایران نامگ، سال ۲، شمارۀ ۲، تابستان ۲۰۱۷/۱۳۹۶

خاص‌ما‌را‌درک‌کند.‌این‌طرز‌استدالل‌تا‌آنجا‌پیش‌می‌رود‌که‌از‌دنیا‌می‌خواهد‌صرفاً‌به‌آنها‌اعتماد‌کرده‌و‌درک‌کند‌که‌“واقعیت‌ها”ی‌جوامع‌آنها‌مستلزم‌شیوه‌های‌کاماًل‌متفاوت‌به‌‌کار‌بستن‌و‌مفهوم‌سازی‌حقوق‌بشر‌و‌دموکراسی‌است.‌اشرف‌پهلوی‌معتقد‌

است‌که‌خودمختاری‌و‌حاکمیت‌دولت‌باید‌مقدم‌بر‌حقوق‌انسانی‌شهروندان‌باشد:

در‌اینجا‌الزم‌به‌‌تذکر‌است‌که‌به‌هنگام‌تصویب‌اعالمیة‌جهانی‌حقوق‌بشر،‌حتی‌تعیین‌سرنوشت‌ و‌ به‌‌حق‌خودمختاری‌ نیز‌لحظه‌ای‌ آن‌ پرحرارت‌ترین‌مدافعان‌ملت‌ها‌نیاندیشیدند‌و‌بدین‌گونه،‌در‌حقیقت‌تمامی‌حقوق‌مدنی‌و‌سیاسی‌را‌که‌

مورد‌تأکید‌اعالمیة‌جهانی‌است‌از‌آنان‌سلب‌کردند.6

او‌تا‌آنجا‌پیش‌می‌رود‌که‌با‌مطرح‌کردن‌موضوع‌عدالت‌اقتصادی‌و‌برابری،‌گفتمان‌حقوق‌بشر‌را‌نقد‌می‌کند:‌“در‌مورد‌استثمار‌اقتصادی‌جهان‌سوم‌بایستی‌متذکر‌گردید‌که‌مبارزه‌در‌راه‌شناخت‌این‌استثمار‌به‌عنوان‌سدی‌مرتفع‌در‌راه‌تحقق‌بخشیدن‌به‌حقوق‌بشر‌هنوز‌به‌پایان‌نرسیده‌است.”‌7اشرف‌پهلوی‌در‌بخش‌دیگری‌از‌سخنرانی‌اش‌

می‌گوید:

نباید‌از‌مد‌نظر‌دور‌داشت‌که‌این‌نظم‌در‌اجتماع‌های‌مختلف‌چهره‌های‌متفاوت‌داشته‌و‌به‌مسائل‌ویژه،‌سنن،‌فرهنگ‌و‌درجة‌تکامل‌مدنی‌و‌سیاسی‌آن‌اجتماع‌از‌ یکنواخت‌ و‌ کورکورانه‌ استفادة‌ که‌ است‌ دلیل‌ بدین‌ ‌. ‌. ‌. بود‌ خواهد‌ وابسته‌معیارهای‌مشترک‌در‌همه‌جا‌امکان‌پذیر‌نیست‌و‌همکاری‌بین‌المللی‌جز‌با‌محترم‌شمردن‌این‌واقعیات‌میسر‌و‌مثمر‌ثمر‌نخواهد‌بود‌.‌.‌.‌منظور‌آن‌است‌که‌دیگر‌کسی‌نباید‌طریقة‌زندگی‌و‌عقاید‌خود‌را‌به‌دیگران‌تحمیل‌کند.‌عصر‌استثمار،‌

جنگ‌و‌زورگویی‌سپری‌شده‌و‌دوران‌همکاری‌و‌تفاهم‌فرا‌رسیده‌است.‌8

دیدگاه‌اشرف‌پهلوی‌واقعاً‌گیج‌کننده‌است.‌او‌در‌ابتدا‌می‌خواهد‌نشان‌دهد‌که‌حکومت‌پهلوی‌متعهد‌به‌دموکراسی‌و‌حقوق‌بشر‌است،‌اما‌در‌عین‌حال‌از‌گفتمان‌استعماری‌مراحل‌تمدنی‌استفاده‌می‌کند‌تا‌تلویحاً‌بگوید‌که‌ایرانیان‌در‌حال‌حاضر‌به‌‌لحاظ‌فرهنگی‌عقب‌مانده‌تر‌از‌آن‌اند‌که‌برای‌دموکراسی‌و‌حقوق‌بشر‌کامل‌آماده‌باشند.‌اعتقاد‌آتاتورک‌دربارة‌ترکیه‌هم‌همین‌بود.‌اشرف‌پهلوی‌حتی‌یک‌گام‌پیش‌تر‌می‌رود‌و‌اعالمیة‌جهانی‌حقوق‌بشر‌را‌به‌این‌علت‌که‌به‌خاص‌بودگی‌ها‌و‌تفاوت‌های‌محلی‌توجه‌نکرده‌است،‌

6پهلوی،‌“انسان،‌جهان‌سوم،‌حقوق‌و‌عدالت،”‌3.

7پهلوی،‌“انسان،‌جهان‌سوم،‌حقوق‌و‌عدالت،”‌3.8پهلوی،‌“انسان،‌جهان‌سوم،‌حقوق‌و‌عدالت،”‌163.

Page 5: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

ماهنامة‌بنیاد‌و‌سیاست‌زدایی‌از‌غرب‌زدگی‌ 6

به‌لحاظ‌فرهنگی‌امپریالیستی‌می‌داند.‌از‌نظر‌او،‌اعالمیة‌حقوق‌بشر‌به‌‌منزلة‌ایده‌ای‌تاریخ‌بومی‌و‌خاص‌بودگی‌های‌فرهنگی‌تمدن‌های‌ غربی،‌بدون‌در‌نظر‌گرفتن‌ اصالتاً‌جهان،‌به‌دنبال‌تحمیل‌نوعی‌همسان‌سازی‌حقوقی‌کورکورانه‌‌بر‌همة‌تمدن‌هاست.‌او‌به‌‌وضوح‌بیان‌می‌کند‌که‌اجرای‌حقوق‌بشر‌و‌سیاست‌های‌دموکراتیک‌برای‌ایران‌در‌مرحلة‌تمدنی‌کنونی‌اش‌مناسب‌نیست.‌عماًل،‌چنان‌که‌خواهیم‌دید،‌دیدگاه‌متناقض‌

اشرف‌پهلوی‌در‌اغلب‌مطالب‌منتشرشده‌در‌مجلة‌بنیاد‌هم‌تکرار‌شده‌است.‌

غرب زدگی حکومتیماهنامة‌بنیاد‌حاوی‌مطالبی‌است‌که‌بسیار‌شبیه‌گفتمان‌های‌غرب‌زدگی‌احمد‌فردید‌و‌جالل‌آل‌احمد‌است.‌محبوبیت‌این‌گفتمان‌های‌روشنفکری‌در‌یک‌مجلة‌پرمخاطب،‌آن‌هم‌در‌مجله‌ای‌که‌بنیاد‌اشرف‌پهلوی‌حامی‌آن‌است،‌نشان‌دهندة‌سیاست‌زدایی‌شدن‌از‌ایدئولوژی‌غرب‌زدگی‌است.‌ماهنامة‌بنیاد‌این‌ایدئولوژی‌سیاست‌زدایی‌شده‌را‌به‌‌کار‌گرفت‌تا‌نوعی‌روایت‌“اصیل‌فرهنگی”‌برای‌حاکمیت‌سلطنت‌پهلوی‌بسازد،‌در‌حالی‌‌که‌هم‌زمان‌و‌ناخواسته‌در‌حال‌ضربه‌زدن‌به‌رژیمی‌بود‌که‌از‌باال‌مشغول‌نوسازی‌شده‌بود.‌نکتة‌جالب‌توجه‌این‌است‌که‌حکومت‌پهلوی‌که‌در‌مواجهه‌ای‌تمام‌عیار‌با‌نیروی‌بسیج‌شدة‌اسالم‌سیاسی‌قرار‌گرفته‌بود،‌در‌خصوص‌استفاده‌از‌گفتمان‌غرب‌زدگی‌با‌آن‌اشتراک‌نظر‌داشت.

غرب‌زدگی‌ از‌ آل‌احمد‌ منظور‌ بود.‌ سیاسی‌ مفهومی‌ اساساً‌ غرب‌زدگی‌ آل‌احمد،‌ برای‌ـ‌اجتماعی‌دربارة‌موجودیت‌تاریخی‌ایران‌مدرن‌بود.‌به‌‌لحاظ‌سیاسی،‌ توصیفی‌سیاسی‌ـاو‌غرب‌زدگی‌را‌در‌قالب‌نوسازِی‌استبدادِی‌از‌باال‌به‌پایین‌شرح‌می‌داد:‌طرحی‌مخرب،‌استعماری‌و‌خودکامه‌برای‌تغییر‌اجتماعی.‌آل‌احمد‌عموماً‌به‌حکومت‌خودکامة‌پهلوی‌اشاره‌می‌کرد.‌با‌این‌‌حال،‌همچون‌برخی‌دیگر‌از‌دیدگاه‌های‌پسامدرن‌معاصر،‌آل‌احمد‌هیچ‌شیوة‌بدیلی‌برای‌ایران‌متصور‌نبود‌که‌از‌مدرنیته‌استقبال‌کند.‌دیدگاه‌او‌مدل‌توسعة‌پهلوی‌را‌یگانه‌مدرنیتة‌ممکن‌تصور‌می‌کرد:‌دیدگاهی‌متأثر‌از‌اگزیستانسیالیست‌های‌رمانتیک‌آلمانی‌و‌فرانسوی.‌به‌‌پیروی‌از‌این‌دیدگاه‌های‌ضدمدرن،‌آل‌احمد‌به‌سنت‌سیاسی‌ جایگزین‌‌ به‌‌عنوان‌ علما،‌ عاملیت‌ و‌ اسالمی‌ سنت‌های‌ یعنی‌ ایرانی،‌ گذشتة‌از‌ غرب‌زدگی‌ سیاسی‌ بازسازی‌ این‌ بود.‌ معتقد‌ معاصر‌ نوسازی‌ مدل‌ برابر‌ در‌ ممکن‌فاصله‌ است،‌ از‌مدرنیته‌ فردید‌ هایدگری‌ رادیکال‌ نقد‌ آن،‌که‌ اصلی‌ فلسفی‌ خاستگاه‌را‌رد‌می‌کرد.‌در‌مقام‌ از‌غرب‌زدگی‌ برداشت‌سیاسی‌آل‌احمد‌ قویاً‌ بود.‌فردید‌ گرفته‌منتقد‌متافیزیک‌غربی‌و‌منتقد‌تقدس‌زدایی‌اومانیستی‌از‌تصور‌انسان،‌فردید‌بارها‌از‌

ناتوانی‌آل‌احمد‌در‌درک‌معنای‌فلسفی‌درست‌این‌عبارت‌“معنوی”‌انتقاد‌کرده‌بود.

Page 6: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

7 ایران نامگ، سال ۲، شمارۀ ۲، تابستان ۲۰۱۷/۱۳۹۶

مطالب‌مجلة‌بنیاد‌و‌ایدئولوژی‌حکومت‌پهلوی‌به‌‌طرز‌تناقض‌آمیزی‌به‌توضیحات‌فردید‌از‌غرب‌زدگی‌نزدیک‌است.‌9می‌توان‌چنین‌گفت‌که‌آل‌احمد‌از‌غرب‌زدگی‌استفاده‌کرد‌به‌ متمایل‌ روشنفکران‌ اما‌ کند،‌ نکوهش‌ را‌ محمدرضاشاه‌ دیکتاتوری‌ سیاست‌های‌ تا‌پهلوی‌و‌برخی‌افراد‌نزدیک‌به‌رژیم‌از‌فهم‌فردیدی‌از‌مفهوم‌غرب‌زدگی‌استفاده‌کردند‌

تا‌به‌حاکمیت‌سیاسی‌استبدادی‌مشروعیت‌بخشند.

ایران در دوراهی اخالقی و فرهنگیماهنامة‌بنیاد‌از‌اسفند‌‌1355تا‌آبان‌1357،‌ماهانه‌و‌در‌مجموع‌در‌قالب‌‌20شماره‌منتشر‌شد.‌بنیاد‌مرکز‌فکری‌مهمی‌برای‌بسیاری‌از‌روشنفکران‌شناخته‌شدة‌ایرانی‌وجود‌ میانشان‌ گسترده‌ای‌ عالقة‌‌ بنیاد‌ در‌ مطلب‌ انتشار‌ برای‌ می‌رسد‌ به‌‌نظر‌ و‌ بود‌داشت.‌به‌تیراژ‌واقعی‌مجله‌دسترسی‌نداریم،‌اما‌شواهدی‌وجود‌دارد‌که‌نویسندگان‌“به‌‌ مجله،‌ انتشار‌ از‌ بعد‌ ماه‌ را‌جدی‌می‌گرفتند.‌چند‌ زمان‌مجله‌ آن‌ روشنفکران‌ و‌“صفحات‌ می‌گیرند‌ تصمیم‌ مجله‌ مسئوالن‌ رسیده،”‌ مقاالت‌ و‌ مطالب‌ تراکم‌ خاطر‌مجله‌را‌افزایش‌دهند.”‌10در‌مدت‌زمانی‌کوتاه،‌مجله‌مجبور‌می‌شود‌مجدداً‌صفحاتش‌را‌افزایش‌دهد،‌به‌طوری‌که‌مجله‌به‌‌100صفحه‌می‌رسد.‌11محبوبیت‌بنیاد‌تا‌جایی‌پیش‌می‌رود‌که‌در‌شمارة‌11،‌مجله‌نام‌بیش‌از‌‌100نفر‌از‌نویسندگان‌و‌شاعرانی‌را‌فهرست‌می‌کند‌که‌مطالبشان‌در‌انتظار‌چاپ‌است.‌12همچنین،‌روزنامة‌لبنانی‌الشرق‌با‌سردبیر‌مجله‌مصاحبه‌ای‌صورت‌می‌دهد‌و‌در‌گزارشی‌بنیاد‌را‌“یکی‌از‌معتبرترین‌فرهنگی‌ و‌ ادبی‌ آثار‌ معرفی‌ “در‌ که‌ می‌کند‌ معرفی‌ ایران”‌ فرهنگی‌ و‌ ادبی‌ نشریات‌

جهان‌عرب‌و‌جهان‌سوم‌تالش‌می‌کند.”‌13

هدف‌ما‌در‌اینجا‌نشان‌دادن‌ایدئولوژی‌ضدمدرن‌سیاست‌زدایی‌شدة‌ماهنامة‌بنیاد‌است.‌بدین‌منظور،‌با‌مطالعة‌تمامی‌شماره‌های‌مجله‌همة‌مطالب‌مرتبط‌با‌بحث‌را‌تحلیل‌کرده‌ایم،‌چنان‌که‌همة‌مطالب‌چاپ‌شده‌در‌‌20شمارة‌بنیاد،‌اعم‌از‌سرمقاله‌ها،‌مقاالت،‌نامه‌ها،‌ تبلیغات،‌ مصاحبه‌ها،‌ کتاب،‌ نقد‌ شعر،‌ پژوهشی،‌ مقاالت‌ کوتاه،‌ یادداشت‌های‌گزارش‌ها‌و‌مقاالت‌ترجمه‌شده‌بررسی‌شدند.‌سپس،‌همة‌ارجاعات‌و‌نقل‌قول‌هایی‌را‌که‌به‌‌نوعی‌با‌موضوعات‌غرب/شرق،‌مدرنیته،‌نوسازی،‌پیشرفت،‌تکنولوژی،‌مصرف‌گرایی،‌سرمایه‌داری،‌اسالم،‌معنویت‌و‌تمدن‌مدرن/تمدن‌ایران‌باستان‌مرتبط‌بودند‌مقوله‌بندی‌

9البته‌استفادة‌فردید‌از‌غرب‌زدگی‌بعد‌از‌انقالب‌بسیار‌سیاسی‌و‌نزدیک‌به‌معنای‌مورد‌نظر‌آل‌احمد‌بود.

10بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌7)مهر‌1356(،‌1.

11بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌8)آبان‌1356(،‌1.12بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌11)بهمن‌1356(،‌1.

13نقل‌شده‌در‌بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌8)آبان‌1356(،‌99.

Page 7: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

ماهنامة‌بنیاد‌و‌سیاست‌زدایی‌از‌غرب‌زدگی‌ 8

کردیم.‌در‌جدول‌زیر‌فراوانی‌بیشترین‌مطالبی‌آمده‌است‌که‌طی‌دو‌سال‌در‌‌20شمارة‌بنیاد‌منتشر‌شده‌است.‌

مجله‌ گردانندگان‌ و‌ سردبیر‌ که‌ می‌دهد‌ نشان‌ به‌‌وضوح‌ مجله‌ شمارة‌ ‌20 مرور‌سیاست‌گذاری‌و‌هدف‌مشخصی‌برای‌مجله‌داشتند‌و‌بر‌آن‌بودند‌که‌به‌آنچه‌“بحران”‌اخالقی‌و‌فرهنگی‌در‌ایران‌و‌احتماالً‌جهان‌می‌دانستند‌واکنش‌نشان‌دهند.‌از‌نظر‌آنها،‌ایران‌فردا‌باید‌بین‌فضای‌تمدنی‌غربی‌و‌شرقی‌یکی‌را‌انتخاب‌کند.‌14علیرضا‌میبدی،‌سردبیر‌بنیاد،‌در‌مصاحبه‌ای‌که‌اخیراً‌با‌او‌صورت‌گرفت،‌دیدگاه‌خود‌در‌آن‌دوران‌را‌

چنین‌توضیح‌داد:‌

فکر‌کردم‌که‌ما‌بر‌سر‌دوراهی‌ایستاده‌ایم.‌]ما‌باید‌تصمیم‌می‌گرفتیم:[‌شرق‌یا‌و‌کتاب‌‌ بود‌ را‌مطرح‌کرده‌ مفهوم‌غرب‌زدگی‌ و‌ بود‌ آمده‌ آل‌احمد‌ غرب؟‌خب،‌احسان‌نراقی،‌آنچه‌خود‌داشت‌ز‌بیگانه‌تمنا‌می‌کرد،‌منتشر‌شده‌بود‌و‌مبحث‌شرق‌و‌غرب‌خیلی‌مبحث‌مطرح‌و‌محوری‌ای‌بود‌در‌دانشگاه‌و‌در‌محیط‌های‌

دانشجویی‌و‌محیط‌های‌روشنفکری‌و‌رسانه‌ها.‌15

به‌‌نظر‌می‌رسد‌سردبیر‌و‌مؤسسان‌بنیاد‌غرب‌و‌شرق‌را‌در‌نوعی‌تقابل‌دوتایی‌صریح‌قرار‌داده‌بودند.‌این‌جهان‌بینی‌را‌در‌مطالب‌اکثر‌نویسندگان‌مجله‌می‌توان‌دید.‌از‌نظر‌آنها،‌مؤلفه‌های‌فرهنگی،‌اخالقی،‌تاریخی،‌تمدنی‌و‌حتی‌روان‌شناختی‌هویت‌ایرانی/شرقی‌از‌مختصات‌خاصی‌برخوردار‌بود‌که‌در‌تقابلی‌آشکار‌با‌اشکال‌وجودی‌و‌فکری‌غرب‌قرار‌می‌گرفت.‌این‌موج‌از‌متفکران‌ایرانی‌تالش‌می‌کردند‌نشان‌دهند‌شرق،‌به‌‌صورت‌

فالسفة‌ و‌ روشنفکران‌ از‌ بسیاری‌ ‌،1350 دهة‌ 14طی‌

مأموریت‌ دربارة‌ فراوانی‌ به‌‌ پهلوی‌ حکومت‌ با‌ مرتبط‌تمدنی‌و‌اخالقی‌ایران،‌آسیا‌و‌شرق‌نوشتند‌که‌شاید‌در‌ تمدن‌ها‌ گفتگوی‌ بین‌المللی‌ کنفرانس‌ در‌ آن‌ اوج‌سال‌‌1356بود.‌مشخصاً‌شایگان‌و‌نراقی‌در‌برانگیختن‌

این‌‌حال،‌ با‌ داشتند.‌ مشارکت‌ تمدنی‌ ایدئولوژی‌ این‌این‌ایدئولوژی‌در‌برخی‌سخنرانی‌های‌شاه‌هم‌مشاهده‌

می‌شود.کالیفرنیا،‌ لوس‌آنجلس،‌ میبدی،‌ علیرضا‌ با‌ 15مصاحبه‌

‌16فروردین‌1394.

تعداد مطالب موضوع29نقد‌تمدن‌غرب‌)اندیشه/سبک‌زندگی/تکنولوژی/خشونت/بی‌عدالتی(

24عظمت‌تمدن‌ایرانی19اسالم،‌عرفان‌و‌معنویت

16دوگانة‌شرق/غرب

جدول‌1.‌عمده‌ترین‌مقوالت‌ماهنامة‌بنیاد،‌شماره‌های‌‌1تا‌‌20)اسفند‌‌1355تا‌آبان‌1357(

Page 8: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

9 ایران نامگ، سال ۲، شمارۀ ۲، تابستان ۲۰۱۷/۱۳۹۶

ایران،‌به‌‌شکل‌خاص،‌ویژگی‌های‌ذاتی‌و‌منحصربه‌فردی‌دارد‌و‌می‌کوشیدند‌ کلی،‌و‌که‌هویت‌و‌سیاست‌به‌‌هم‌متصل‌شوند.‌در‌کل،‌چند‌جهت‌گیری‌کالن‌در‌میان‌این‌متفکران‌دیده‌می‌شود:‌اول،‌معتقد‌بودند‌تمدن‌آریایی‌سنگ‌بنای‌همة‌تمدن‌های‌جهان‌است.‌دوم،‌معتقد‌بودند‌روح‌یا‌معنویت‌و‌اخالق‌شرقی/ایرانی‌در‌تمدن‌ایران‌باستان‌و‌اسالمی‌در‌جهان‌منحصربه‌فرد‌است.‌سوم،‌به‌عصر‌طالیی‌ایران‌در‌دوران‌باستان‌و‌دوران‌اسالمی‌معتقد‌بودند.‌چهارم،‌این‌متفکران‌به‌قابلیت‌نهفته‌در‌تمدن‌ایرانی‌اعتقاد‌داشتند‌و‌معتقد‌بودند‌ایران‌می‌تواند‌همچون‌ققنوس‌سر‌از‌خاکستر‌بردارد.‌پنجم،‌با‌مشخص‌کردن‌این‌ویژگی‌های‌منحصربه‌فرد،‌پیش‌بینی‌می‌کردند‌که‌ملت‌ایران‌می‌تواند‌ایدئولوژیک‌ ایده‌های‌ این‌ کند.‌ اقتباس‌ در‌عین‌حفظ‌هویت‌خود‌ را‌ تکنولوژی‌مدرن‌را،‌که‌در‌منازعه‌با‌غرب‌شکل‌گرفته‌بود،‌می‌شود‌در‌سه‌مقولة‌کلی‌قرار‌داد:‌قابلیت‌

فرهنگی‌ایرانیان،‌معنویت‌یا‌عرفان‌شرقی/ایرانی‌و‌منحصربه‌فرد‌بودن‌تمدن‌آریایی.‌

۱. برتری فرهنگ ایران باستانبسیاری‌از‌مقاالت‌بنیاد‌تقابل‌شدید‌بین‌“فرهنگ”‌ایرانی‌و‌غربی‌را‌برجسته‌می‌کنند.‌در‌این‌زمینه،‌ایران‌به‌دو‌شکل‌تصویر‌می‌شد:‌یا‌به‌منزلة‌امپراتوری‌ایران‌باستان‌در‌دوران‌پیش‌از‌اسالم‌یا‌چونان‌بخشی‌از‌تاریخ‌گسترده‌تر‌اسالمی‌در‌دوران‌پس‌از‌اسالم؛‌که‌هر‌دو‌همچنان‌پیشامدرن‌اند.‌غرب‌یا‌فرهنگ‌غربی‌برحسب‌سلطة‌علم‌و‌تکنولوژی‌تعریف‌می‌شود،‌به‌گونه‌ای‌که‌گویی‌در‌زندگی‌و‌فرهنگ‌غرب‌چیزی‌جز‌تکنولوژی‌وجود‌ندارد.‌آنچه‌‌به‌‌طرز‌قابل‌‌توجهی‌از‌این‌تصاویر‌غایب‌است‌اوالً‌ایراِن‌واقعاً‌موجود‌و‌معاصر‌سلطنت‌پهلوی‌است‌و‌ثانیاً،‌جهان‌هنری‌و‌ادبی‌غرب.‌عزت‌اهلل‌همایون‌فر‌در‌مطلبی‌

به‌وضوح‌این‌طرز‌فکر‌را‌بیان‌می‌کند:

ما‌در‌کار‌علم‌و‌تکنیک‌از‌جهان‌غرب‌عقب‌هستیم‌.‌.‌.‌اما‌در‌کار‌فرهنگ‌.‌.‌.‌نه‌‌تنها‌از‌جهان‌غرب‌عقب‌نیستیم،‌بلکه‌در‌بسیاری‌جهات‌می‌توانیم‌سرمشق‌جهان‌بشری‌باشیم.‌آن‌چنان‌که‌در‌گذشتة‌دور‌و‌نزدیک‌این‌ما‌بودیم‌که‌الفبای‌صلح‌و‌آشتی‌بین‌فرزندان‌آدمی‌و‌رسم‌الخط‌آسایش‌و‌آرامش‌خیال‌را‌برای‌انسان‌ها‌ـ‌و‌نه‌هنرهای‌ آفریدیم.‌و‌این‌ما‌بودیم‌که‌در‌کار‌هنرها‌سازنده‌و‌هنرهای‌ارشادی‌ــ‌یادگارهای‌خوبی‌به‌تاریخ‌تقدیم‌کرده‌ایم‌.‌.‌.‌دنیای‌ دیوانه‌و‌شهوانی‌این‌عصر‌ـ

‌،1 سال‌ بنیاد،‌ صلح،”‌ “سفیر‌ همایون‌فر،‌ 16عزت‌اهلل‌شمارة‌‌1)اسفند‌1355(،‌4.

Page 9: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

ماهنامة‌بنیاد‌و‌سیاست‌زدایی‌از‌غرب‌زدگی‌ 1010

تکنیک‌زده‌و‌مسموم‌شده‌از‌علم‌امروز‌به‌فرهنگ‌درخشانی‌نیاز‌دارد‌که‌چراغدار‌چنین‌فرهنگی‌نه‌برتراند‌راسل‌و‌ژان‌پل‌سارتر‌و‌آلبر‌کامو‌می‌تواند‌باشد‌و‌نه‌

آندره‌موروا‌و‌امیل‌لودویک.16

در‌شمارة‌‌3بنیاد،‌نامه‌ای‌از‌فردی‌با‌‌نام‌جزایری‌از‌سوئد‌منتشر‌شد‌که‌از‌مسئوالن‌بنیاد‌می‌خواهد‌با‌مردم‌سوئد‌ارتباط‌برقرار‌کنند‌تا‌فرهنگ‌و‌تمدن‌ایرانی‌را‌به‌آنها‌بشناسانند.‌17نویسنده‌از‌اینکه‌مردم‌سوئد‌شناخت‌کمی‌از‌عظمت‌فرهنگ‌و‌تمدن‌ایران‌دارند‌اظهار‌تأسف‌می‌کند‌و‌معتقد‌است‌که‌“ایران‌زادگاه‌فرهنگ‌و‌کالم‌فارسی‌است‌و‌تمدن‌بشری‌از‌این‌چشمة‌جوشان‌و‌گوارا‌بهره‌های‌ارزنده‌و‌بیکران‌برده‌است‌و‌این‌حق‌مسلم‌هر‌انسانی‌

است‌که‌از‌چنین‌منبع‌الهام‌بخش‌اندیشه‌و‌خالقیت‌های‌فکری‌آگاهی‌باید.”18

سعید‌فاطمی،‌روزنامه‌نگار‌و‌سیاستمداری‌که‌زمانی‌هم‌دستیار‌شخصی‌مرحوم‌مصدق‌بود،‌در‌مطلبی‌دربارة‌نقش‌نمادها‌در‌ایران‌باستان‌بحث‌می‌کند‌و‌به‌هشدار‌می‌دهد‌که‌

غرب‌زدگی‌تمدن‌ایرانی‌را‌به‌فراموشی‌می‌سپارد.‌فراموش‌کردن‌اینکه‌ما‌کیستیم‌و‌چه‌فرهنگ‌درخشانی‌را‌پشت‌سر‌گذاشته‌ایم‌خیانتی‌است‌نابخشودنی.‌ما‌وطنمان‌را‌باید‌بشناسیم،‌فرهنگ‌آن‌را‌بررسی‌کنیم‌و‌به‌جوانان‌خودمان‌بفهمانیم‌که‌وارث‌چه‌نیروی‌معنوی‌جاویدانی‌هستیم.‌این‌وظیفة‌همة‌ما‌است‌و‌اگر‌کوتاهی‌

کنیم‌فردا‌پشیمان‌تر‌از‌امروز‌خواهیم‌بود.‌19

ایران‌ واقعیت‌های‌ تا‌ استفاده‌می‌شود‌ گفتمان‌غرب‌زدگی‌ از‌ به‌‌نظر‌می‌رسد‌ اینجا‌ در‌معاصر‌و‌همچنین‌جهان‌مدرن‌نادیده‌گرفته‌شود.‌فاطمی‌در‌عین‌حال‌که‌با‌استفاده‌می‌کند،‌ پرهیز‌ معاصر‌ ایران‌ در‌ واقعی‌ چالش‌های‌ دربارة‌ بحث‌ از‌ تمدنی‌ گفتمان‌ از‌ظاهراً‌خواستار‌بازگشت‌به‌ایران‌پیشامدرن‌و‌پیشااسالمی‌است.‌واقعاً‌“نیروی‌معنوی‌در‌ قدرتی‌ دارای‌چنین‌ اساساً‌ ایرانی‌ها‌ واقعی‌ زندگی‌ معناست؟‌کی‌ به‌چه‌ جاویدان”‌زندگی‌واقعی‌شان‌بوده؟‌فقدان‌تحلیل‌های‌جامعه‌شناختی‌و‌تاریخی‌در‌این‌مباحث‌به‌

‌شدت‌حس‌می‌شود.‌

در‌ویژه‌نامة‌بنیاد‌دربارة‌“جهان‌سوم:‌چالشی‌برای‌هویت،”‌شاعر‌و‌مترجم‌ادبی‌مدرن،‌فرخ‌تمیمی،‌یادداشتی‌می‌نویسد‌با‌عنوان‌“شرق‌یا‌غرب؟”‌تمیمی‌می‌نویسد:‌

17جزایری،‌“بگذارید‌یل‌های‌نوبل‌بدانند‌که‌ما‌نیز‌یلی‌

از‌یالنیم،”‌بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌3)خرداد‌1356(،‌21.18جزایری،‌“بگذارید‌یل‌های‌نوبل‌بدانند،”‌21

کهن،”‌ خدایان‌ اجتماعی‌ “نمادهای‌ فاطمی،‌ 19سعید‌

بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌7)مهر‌1356(،‌14.

Page 10: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

1111 ایران نامگ، سال ۲، شمارۀ ۲، تابستان ۲۰۱۷/۱۳۹۶

بنیاد،‌سال‌1،‌شماره‌‌10)دی‌2536(،‌21-20.

Page 11: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

ماهنامة‌بنیاد‌و‌سیاست‌زدایی‌از‌غرب‌زدگی‌ 1212

از‌ ایرانی،‌در‌چارچوب‌مرزهای‌وطنم‌می‌خواهم‌خودم‌را‌ امروز،‌من‌شرقی،‌من‌هجوم‌آثار‌منفی‌غرب‌در‌امان‌نگاه‌دارم.‌اینجا‌حربة‌من‌تنها‌“هویت‌ملی”‌است.‌می‌خواهم‌آثار‌خوب‌تمدن‌غربی‌را‌اخذ‌کنم‌و‌هویت‌ملی‌ام‌را‌نیز‌پاک‌و‌ناآلوده‌

حفظ‌کنم.‌مسئله‌این‌است‌و‌مسئلة‌غامضی‌است.20

خواست‌و‌آرزوی‌تمیمی‌برای‌اینکه‌انسانی‌“مدرن”‌باشد‌و‌همچنان‌به‌هویت‌ایرانی‌اصیل‌هم‌“تعلق”‌داشته‌باشد،‌احتماالً‌روایت‌گفتمانی‌رایج‌در‌میان‌اغلب‌روشنفکران‌ایرانی‌در‌دهة‌‌1350بود.‌این‌دیدگاه‌به‌‌وفور‌در‌شماره‌های‌متعدد‌بنیاد‌بیان‌شده‌است.‌شاهدیم‌که‌این‌دیدگاه‌در‌بحث‌های‌روشنفکری‌و‌حتی‌مؤسسات‌فرهنگی‌حکومتی‌هم‌طرح‌می‌شود.‌با‌این‌‌حال،‌هر‌چند‌جنبه‌های‌“مطلوب”‌تمدن‌و‌هویت‌ایرانی‌و‌اسالمی‌بیان‌می‌شود،‌اگرچه‌به‌‌صورت‌کلی‌و‌شعاری،‌اما‌به‌‌ندرت‌تالشی‌جدی‌دیده‌می‌شود‌که‌بیان‌کند‌چه‌چیزی‌در‌فرهنگ‌مدرن‌یا‌غربی‌“پسندیده”‌است.‌با‌در‌نظر‌گرفتن‌این‌واقعیت‌که‌شرق،‌ایران‌و‌اسالم‌به‌صورت‌گسترده‌نقطة‌مقابل‌غرب‌تعریف‌می‌شود،‌چنین‌تبیین‌هایی‌تقریباً‌غیرممکن‌است.‌این‌دوگانه‌سازی‌ها‌با‌قرار‌دادن‌معنویت‌شرقی‌

در‌مقابل‌مادی‌گرایی‌غربی،‌تفکر‌عقالنی‌و‌سلطة‌دانش‌تکنیکی‌برانگیخته‌می‌شود.

نمونة‌چنین‌گرایشی‌را‌در‌مقالة‌‌ناصر‌رنجبین‌با‌عنوان‌“غرب‌.‌.‌.‌و‌شرق‌.‌.‌.‌از‌دیدگاه‌انسان‌شرقی”‌می‌توان‌دید.‌رنجبین‌معتقد‌است‌که‌“شرق”‌برای‌اینکه‌از‌فرهنگ‌مدرن‌غربی‌در‌امان‌باشد،‌می‌بایست‌تکنولوژی‌مدرن‌غربی‌را‌به‌‌همراه‌سنت‌های‌خود‌استفاده‌کند‌و‌در‌این‌مسیر‌می‌تواند‌جهان‌“متشکل‌انسانی”‌و‌شکوهمندی‌را‌نیز‌در‌عالم‌خلق‌

کند:‌

انسان‌مشرق‌زمین،‌فارغ‌از‌پیدایی‌“تردید”‌در‌مغرب‌زمین،‌تمدن‌پاینده‌و‌ریشه‌دار‌خود‌را‌به‌یاری‌تفکر‌خویش‌می‌سازد.‌این‌انسان‌به‌تکنولوژی‌غرب‌“آری”‌می‌گوید‌و‌در‌برابر‌فرهنگ‌غرب‌و‌تفکر‌غربی‌که‌زود‌می‌پوسد‌با‌یک‌“نه‌بزرگ”‌پاسخ‌می‌گوید‌.‌.‌.‌انسان‌شرقی‌باید‌که‌با‌دست‌یافتن‌به‌برابری‌تکنولوژی‌به‌تعمیم‌با‌ را‌ انسانی‌ و‌جهان‌ بپردازد‌ دیار‌خود‌ و‌سنتی‌ فرهنگی‌ ارزش‌های‌ و‌گسترش‌برخورداری‌از‌تمدن‌کهن‌خویش‌و‌با‌بهره‌گیری‌از‌توازن‌ارزش‌های‌صنعتی‌به‌سوی‌یک‌جهان‌“متشکل‌انسانی”‌رهنمون‌شود.‌نه‌جبهة‌نوینی‌که‌در‌دو‌سوی‌

آن‌“انسان‌شرقی”‌و‌“انسان‌غربی”‌موضع‌گرفته‌باشند.21

20فرخ‌تمیمی،‌“شرق‌یا‌غرب؟”‌بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌10)دی‌1356(،‌30.

21ناصر‌رنجبین،‌“غرب‌.‌.‌.‌و‌شرق‌.‌.‌.‌از‌دیدگاه‌انسان‌شرقی،”‌بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌10)دی‌1356(‌‌32و‌36.

Page 12: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

1313 ایران نامگ، سال ۲، شمارۀ ۲، تابستان ۲۰۱۷/۱۳۹۶

با‌عنوان‌ بیانی‌شاعرانه،‌محمدرضا‌تاجدینی‌در‌شعرش‌ با‌ را،‌منتهی‌ شبیه‌بحث‌فوق‌“شرق‌و‌غرب”‌تکرار‌می‌کند:

آن‌زمان‌که‌خورشید‌شرق‌به‌طاعون‌غرب‌آلوده‌گشت‌

شب‌قلمرو‌خود‌را‌وسعتی‌تازه‌بخشید‌‌.‌.‌.

اینک‌ای‌شرق‌عزیز!‌ای‌قافله‌ساالر‌روزهای‌پرشکوه‌

آیا‌دوباره‌تاج‌خورشید‌را‌بر‌تارک‌قبیله‌ام‌می‌نشانی؟‌

و‌شوکت‌دیرینه‌باز‌خواهد‌گشت؟‌کسی‌چه‌می‌داند؟‌

شاید‌هنوز‌

آتشی‌زیر‌خاکستر‌مانده‌باشد‌که‌شفا‌دهد‌طاعون‌قبیله‌مشرقی‌ام‌را‌

شاید‌کسی‌چه‌می‌داند؟22

تا‌تحلیل‌و‌ به‌‌خوبی‌نشان‌می‌دهد‌که‌کمترین‌تالشی‌صورت‌نمی‌گرفت‌ باال‌ مطالب‌بحثی‌جدی‌در‌این‌زمینه‌طرح‌شود‌یا‌حتی‌اندکی‌شواهد‌و‌مستندات‌برای‌این‌ادعاهای‌

پرطمطراق‌عرضه‌شود.

فقط‌چند‌ماه‌مانده‌به‌سقوط‌حکومت‌پهلوی،‌سردبیر‌بنیاد،‌علیرضا‌میبدی،‌در‌یکی‌از‌آخرین‌شماره‌های‌مجله‌در‌سرمقاله‌ای‌ضمن‌انتقاد‌از‌غرب‌صنعتی‌جهان‌سوم‌را‌به‌

قیام‌و‌کسب‌استقالل‌تشویق‌می‌کند:‌

بیستم‌ قرن‌ بازدارندة‌ گاه‌ و‌ کنترل‌کننده‌ سازنده،‌ غرب‌ صنعتی‌ کشورهای‌ اگر‌بودند،‌بی‌تردید‌قرن‌آینده‌قرن‌جهان‌سوم‌است.‌تجربة‌یک‌قرن‌قدرت‌فنی‌و‌

بنیاد،‌سال‌1،‌ تاجدینی،‌“شرق‌و‌غرب،”‌ 22محمدرضا‌شمارة‌‌10)دی‌1356(،‌37.

Page 13: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

ماهنامة‌بنیاد‌و‌سیاست‌زدایی‌از‌غرب‌زدگی‌ 1414

صنعتی‌که‌عارضه‌هایش‌انسان‌را‌از‌لحاظ‌مادی‌زورمند‌و‌مقتدر‌و‌از‌دید‌روحانی‌و‌معنوی‌مسکین‌و‌نیازمند‌کرد،‌جهان‌سوم‌را‌به‌سوی‌بیداری‌و‌هوشمندی‌سیاسی‌و‌معنوی‌سوق‌می‌دهد.‌یعنی‌جهان‌سوم‌می‌رود‌تا‌جای‌اسارت‌را‌به‌آزادی‌دهد‌.‌.‌.‌آری،‌اگر‌قرن‌بیستم‌قرن‌قدرت‌صنعتی‌و‌تکنولوژیک‌یک‌انسان‌بود،‌قرن‌

آینده‌قرن‌عظمت‌آزادی‌و‌انسان‌های‌آزاداندیش‌است.23

کوچک‌ترین‌نشانه‌ای‌دال‌بر‌عرضة‌دلیل‌و‌برهان‌در‌این‌شیوة‌بحث‌دیده‌نمی‌شود.‌بر‌چه‌اساسی‌می‌توانیم‌استدالل‌کنیم‌کشورهای‌غربی‌صرفاً‌به‌‌لحاظ‌مادی‌قوی‌اند؟‌وقتی‌

می‌گوییم‌جهان‌سوم‌مرکز‌معنویت‌است،‌مبنای‌استدالل‌ما‌چیست؟‌

در‌شمارة‌‌7بنیاد،‌ایرج‌وحیدی‌یادداشتی‌دربارة‌“احیاء‌سهم‌جهانی‌ایران”‌می‌نویسد.‌24او‌به‌احیاء‌علم‌به‌دست‌ایرانیان‌به‌‌مثابه‌جایگزینی‌برای‌سلطة‌علمی‌غرب‌اعتقاد‌دارد:

است.‌ انکارناپذیر‌ بشری‌ فرهنگ‌ و‌ علوم‌ توسعة‌ و‌ اشاعه‌ در‌ ایران‌ تاریخی‌ سهم‌هنگامی‌که‌با‌رجوع‌به‌تاریخ‌پی‌می‌بریم‌که‌دارالعلم‌ها‌و‌مدارس‌و‌مکاتب‌علمی‌ما‌همواره‌در‌طول‌تاریخ‌اهمیتی‌بس‌فراتر‌از‌دیگر‌مراکز‌علمی‌و‌مراکز‌فرهنگی‌و‌هنری‌جهان‌داشته‌است‌.‌.‌.‌آنچه‌در‌روزگار‌ما‌اهمیت‌و‌ضرورت‌دارد‌احیاء‌مجدد‌سهم‌جهانی‌ایران‌در‌قلمرو‌علوم‌و‌فرهنگ‌است.‌تنها‌از‌این‌راه‌اساسی‌و‌اقتدار‌تکنولوژیک‌و‌استقالل‌پژوهش‌ها‌ اقتدار‌علمی‌و‌ اصولی‌است‌که‌می‌توان‌و‌تحقیقات‌را‌تضمین‌کرد‌تا‌جهانیان‌ایران‌را‌نه‌به‌عنوان‌یک‌وارده‌کننده،‌بلکه‌به‌عنوان‌یک‌سازمان‌دار‌و‌مبادله‌کنندة‌اطالعات‌و‌پیام‌های‌پژوهشی‌بشناسد.‌25

خصومت‌شدید‌نسبت‌به‌بُعد‌فرهنگی‌غرب‌در‌شمارة‌‌14بنیاد‌نیز‌مشهود‌است.‌در‌این‌شماره،‌مصاحبه‌ای‌با‌مدیر‌سازمان‌خبرگزاری‌دولتی‌پارس‌)پانا(‌صورت‌گرفته‌است.‌تصویر‌روی‌جلد‌و‌عنوان‌مصاحبه‌تیتر‌“امپریالیسم‌خبری”‌را‌برجسته‌می‌کند‌و‌این‌خبرگزاری‌را‌به‌‌عنوان‌راه‌مقاومت‌در‌برابر‌“امپریالیسم‌خبری”‌معرفی‌می‌کند.‌بعد‌از‌گزارشی‌از‌ساختمان‌جدید‌و‌آخرین‌تجهیزات‌و‌وسائل‌ارتباطی‌مدرن‌دفتر‌خبرگزاری،‌مدیر‌خبرگزاری‌می‌گوید:‌

متأسفانه‌هنوز‌هستند‌خبرگزاری‌هایی‌که‌در‌انعکاس‌و‌نشر‌خبرهای‌مربوط‌به‌جهان‌سوم،‌اغلب‌و‌گاهی‌مطلقاً،‌به‌رویدادهای‌ناخوشایند‌و‌منفی‌این‌کشورها‌

23سردبیر،‌“آزادی‌در‌بی‌آرزوئی‌است،”‌بنیاد،‌سال‌2،‌

شمارة‌‌18)شهریور‌1357(،‌4-3.24ایرج‌وحیدی،‌“احیاء‌سهم‌جهانی‌ایران،”‌بنیاد،‌سال‌

1،‌شمارة‌‌7)مهر‌1356(،‌3.25وحیدی،‌“احیاء‌سهم‌جهانی‌ایران،”‌3.

Page 14: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

1515 ایران نامگ، سال ۲، شمارۀ ۲، تابستان ۲۰۱۷/۱۳۹۶

نیز‌ و‌ اجتماعی‌ و‌ ـ‌صنعتی‌ اقتصادی‌ـ و‌دستاوردهای‌ نشان‌می‌دهند‌ .‌عالقه‌ ‌. ‌.این‌گونه‌ خبری‌ فعالیت‌های‌ در‌ سوم‌ جهان‌ کشورهای‌ سیاسی‌ مثبت‌ تحوالت‌موقعیت‌ این‌ با‌ مقابله‌ راه‌ تنها‌ ‌. ‌. ‌. ندارد‌ جایی‌ جهان‌ بزرگ‌ خبرگزاری‌های‌

نامطلوب،‌پیدایش‌خبرگزاری‌های‌نیرومند‌و‌آگاه‌در‌جهان‌سوم‌است.26

“پروژة‌ برای‌ مجله‌ تبلیغات‌ در‌ را‌ غیرواقعی‌ هویت‌طلبانة‌ ادبیات‌ این‌ از‌ دیگری‌ نمونه‌نوشته‌شده‌ درشت‌ تبلیغاتی‌ آگهی‌ این‌ در‌صفحة‌ دید.‌ می‌توان‌ مهستان”‌ خانه‌سازی‌است:‌“شهری‌با‌هویت:‌آمیزه‌ای‌از‌سنت‌و‌تکنولوژی.”‌27اما‌جالب‌است‌که‌تصاویر‌این‌آگهی‌مجمتع‌های‌مسکونی‌مدرنی‌را‌نشان‌می‌دهد‌که‌هیچ‌فرقی‌با‌دیگر‌ساختمان‌ها‌

و‌برج‌های‌مدرن‌تهران‌ندارند.

۲. معنویت ایرانی در مواجهه با غرب بی روح‌اولین‌مقالة‌شمارة‌اول‌بنیاد‌اختصاص‌دارد‌به‌مصاحبه‌ای‌با‌شرق‌شناس‌و‌شیعه‌شناس‌فرانسوی،‌هانری‌کربن،‌با‌عنوان‌“مصاحبه‌با‌هنری‌کربن:‌شرق‌درون.”‌مصاحبه‌با‌نثری‌سختی‌ به‌‌ مصاحبه‌ طول‌ در‌ که‌ به‌طوری‌ است،‌ شده‌ نوشته‌ شاعرانه‌ بسیار‌ و‌ عارفانه‌یا‌ است‌ کربن‌ هانری‌ از‌ است‌ شده‌ مطرح‌ که‌ ایده‌هایی‌ آیا‌ که‌ داد‌ تشخیص‌ می‌توان‌

برداشت‌آزاد‌مصاحبه‌‌کننده.‌مصاحبه‌کننده‌در‌ابتدای‌مصاحبه‌می‌گوید:‌

آری،‌او‌شکاکیت‌عظیمی‌نسبت‌به‌حرکت‌سفینه‌های‌غرب‌دارد.‌این‌فرانسوی‌متفکر،‌که‌زائر‌آستان‌“ابن‌سینا،”‌“سهروردی”‌و‌“مالصدرا”‌است‌در‌ایران‌“کلید”‌مدنیت‌روحانی‌انسان‌را‌یافته‌است.‌او‌اسیر‌وسوسه‌های‌یک‌تاریخ‌بعید‌نیست.‌او‌به‌روحانیت‌حقیقی‌انسان‌نظر‌دارد.‌از‌این‌روست‌که‌وقتی‌با‌او‌سخن‌می‌گویی‌تحقق‌ و‌ می‌دهد‌ قرار‌ غرب‌ فلسفة‌ “ضدکلید”‌ برابر‌ در‌ را‌ اشراق”‌ “کلید‌ همواره‌

حقیقت‌تاریخ‌را‌در‌اتحاد‌مشرقیون‌جهان‌می‌داند.‌28

سراسر‌مصاحبه‌سرشار‌از‌تصاویر‌رمانتیک‌و‌شرق‌شناسانه‌از‌“شرق”‌و‌تصاویر‌تاریک‌از‌غرب‌است‌و‌روایتی‌ذات‌گرایانه‌از‌شرق‌و‌غرب‌به‌دست‌می‌دهد.‌در‌پاسخ‌به‌پرسشی‌

دربارة‌معنویت،‌کربن‌اشاره‌می‌کند‌که‌غربی‌ها

خبرگزاری‌ سازمان‌ به‌ می‌شود‌ مربوط‌ 26گزارش‌

مصاحبه‌ آن،‌ رئیس‌ جعفریان،‌ محمود‌ با‌ و‌ پارس‌برای‌ راهی‌ پارس:‌ “خبرگزاری‌ به‌ بنگرید‌ است.‌ شده‌نجات‌از‌امپریالیسم‌خبری،”‌بنیاد،‌سال‌2،‌شمارة‌‌14

)اردیبهشت‌1357(،‌‌47و‌74.27بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌2)اردیبهشت‌1356(،‌56.

شرق‌ فرانسوی:‌ فیلسوف‌ کربن،‌ هنری‌ با‌ 28“مالقات‌درون،”‌بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌1)اسفند‌1355(،‌6.

Page 15: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

ماهنامة‌بنیاد‌و‌سیاست‌زدایی‌از‌غرب‌زدگی‌ 16

معروق‌]اشتباه‌از‌متن‌است:‌مغروق[‌یک‌عالم‌حسی‌و‌علمی‌شده‌اند،‌در‌حالی‌که‌فلسفة‌اشراق‌نگاه‌به‌معنویت‌آدمی‌دارد‌.‌.‌.‌شما‌در‌سرزمینی‌می‌زیید‌که‌اندیشه‌های‌مالصدرا‌و‌ابن‌سینا‌را‌کنار‌گوش‌دارد.‌شما‌در‌عالمی‌سیر‌می‌کنید‌که‌“شیخ‌اشراق”‌مقیم‌آن‌است‌و‌باالخره‌شما‌در‌جهانی‌به‌سر‌می‌برید‌که‌همة‌عناصر‌برای‌متحول‌ساختن‌روحانی‌انسان‌در‌دسترس‌است‌.‌.‌.‌در‌جهان‌بیچاره‌و‌مستمند‌غرب‌آنچه‌نیست،‌روحانیت‌است‌.‌.‌.‌‌غرب‌شناخت‌چندانی‌از‌“انسان‌

اشراقی”‌ندارد،‌یعنی‌انسانی‌که‌می‌تواند‌جهانی‌را‌از‌این‌“ناآزادی”‌برهاند.29

این‌ایده‌های‌به‌ظاهر‌جذاب‌دربارة‌ایران‌که‌در‌سال‌‌1355مطرح‌می‌شود،‌کمترین‌ارتباطی‌با‌واقعیاتی‌‌نداشت‌که‌مردم‌در‌آن‌زمان‌در‌ایران‌تجربه‌می‌کردند.‌با‌این‌‌حال،‌این‌نویسندگان‌بخش‌مهمی‌از‌نخبگان‌فکری‌معاصر‌ایران‌را‌شکل‌می‌دادند‌که‌کربن‌و‌همکاران‌ایرانی‌اش‌را‌نیز‌شامل‌می‌شد.‌خیلی‌عجیب‌است‌که‌آیا‌واقعاً‌این‌افراد،‌که‌و‌ زندگی‌ واقعیت‌های‌ بودند،‌ کار‌ به‌‌ نهادهای‌مشابه‌مشغول‌ و‌ این‌مجلة‌حکومتی‌ در‌فرهنگ‌ایران‌آن‌زمان‌را‌نمی‌دیدند؟‌شاید‌برای‌فرار‌از‌اتفاقاتی‌که‌در‌حال‌وقوع‌بود‌و‌

مطبوعشان‌نبود،‌معنویت‌را‌انتخاب‌کرده‌باشند.

در‌پاسخ‌به‌این‌سوال‌که‌“راستی‌چگونه‌شد‌که‌با‌فلسفة‌شرق‌آشنا‌شدید‌و‌این‌چنین‌دل‌در‌گرو‌آن‌گذاشتید؟”‌کربن‌پاسخ‌می‌دهد:‌

من‌تحصیالت‌فلسفی‌خود‌را‌در‌سال‌های‌بیست،‌یعنی‌درست‌موقعی‌که‌اروپا‌اتین‌ نام‌ به‌ نزد‌معلمی‌ بتکاند،‌در‌ از‌تن‌خود‌ را‌ تا‌غبار‌جنگ‌جهانی‌ بود‌ رفته‌گیلسون‌آغاز‌کردم‌.‌.‌.‌ما‌در‌جستجوی‌معنای‌جدیدی‌در‌فلسفه‌بودیم‌.‌.‌.‌ما‌توانستیم‌از‌رهگذر‌مطالعات‌سده‌های‌میانه‌با‌فالسفة‌ایرانی،‌به‌ویژه‌ابن‌سینا،‌که‌شواهد‌موجودیت‌فکری‌او‌جابه‌جا‌در‌قرون‌وسطا‌به‌چشم‌می‌آمد،‌آشنا‌شویم.‌30

عمل‌ یک‌ آیا‌ شود‌ متحد‌ جهان‌ مشرقیون‌ می‌گویید‌ “وقتی‌ می‌پرسد:‌ مصاحبه‌کننده‌عمل‌ یک‌ بگوییم‌ اگر‌ می‌کنم‌ “فکر‌ می‌دهد:‌ جواب‌ کربن‌ می‌کنید؟”‌ مراد‌ را‌ سیاسی‌روحانی‌بهتر‌باشد.”‌مصاحبه‌کننده‌در‌ادامه‌می‌پرسد:‌“یک‌عمل‌روحانی‌در‌برابر‌غرب‌

‌29“مالقات‌با‌هنری‌کربن،”‌7.‌سبک‌نوشتار‌مصاحبه‌دربارة‌به‌اصطالح‌شرق‌معنوی‌و‌دیدگاه‌های‌کربن‌

دربارة‌معنویت‌گرایی‌در‌شرق،‌خصوصاً‌ایران،‌بسیار‌رمانتیک‌و‌شاعرانه‌است.‌به‌‌نظر‌می‌رسد‌

مصاحبه‌کننده‌بیش‌از‌آنکه‌دقیقاً‌جمالت‌کربن‌را‌به‌

فارسی‌ترجمه‌کرده‌باشد،‌بیشتر‌بر‌اساس‌احساسات‌و‌عالقه‌اش‌نسبت‌به‌کربن‌و‌ایده‌هایش‌مصاحبه‌را‌

گزارش‌کرده‌باشد.30“مالقات‌با‌هنری‌کربن،”‌8.

Page 16: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

1717 ایران نامگ، سال ۲، شمارۀ ۲، تابستان ۲۰۱۷/۱۳۹۶

مشرقی‌ اما‌ باشید،‌ غرب‌ در‌ می‌توانید‌ “شما‌ که‌ می‌دهد‌ توضیح‌ کربن‌ غیرروحانی؟”‌بیاندیشید‌و‌زندگی‌کنید.‌یا‌در‌شرق‌باشید‌و‌غربی‌عمل‌نمایید.‌پس‌اگر‌من‌شرق‌را‌

می‌گویم،‌منظورم‌شرق‌درون‌است.”31

در‌سومین‌شمارة‌بنیاد،‌سردبیر‌مجله،‌علیرضا‌میبدی،‌در‌یادداشتی‌با‌عنوان‌“بحران‌‘من’”‌بحثی‌شبیه‌بحث‌غرب‌زدگی‌جالل‌آل‌احمد‌مطرح‌می‌کند:

به‌ باانسان‌ انساِن سهم‌ ‌. ‌. ‌. جداست‌ جهان‌ این‌ از‌ لحظه‌ هر‌ “من”‌ غرب‌ در‌کمترین‌میزان‌رسیده‌.‌.‌.‌آری،‌غرب‌تاریخ معکوس‌را‌گزیده‌است:‌من‌خود‌را‌به‌حالت‌اشیاء‌یا‌به‌کالم‌بهتر‌به‌ماهیت وسائل و ابزار‌نزدیک‌و‌نزدیک‌تر‌.‌پس‌شگفت‌ ‌. ‌. است.‌ دورتر‌شده‌ و‌ دور‌ انسان‌ ماهیت‌ و‌ از‌حقیقت‌ و‌ ساخته‌عکس‌ حالت‌ در‌ همه‌چیز‌ غرب‌ تاریخی‌ زندگی‌ قوالب‌ در‌ می‌بینیم‌ اگر‌ نیست‌خویش‌مصداق‌پیدا‌کرده‌است:‌اخالق معکوس، مفاهیم معکوس، هدف های

معکوس، عدالت معکوس، حریت معکوس و دموکراسی معکوس.32

مختلف‌ ایدئولوژی‌های‌ از‌ کلکسیونی‌ تأثیر‌ تحت‌ میبدی‌ بحث‌ منطق‌ می‌رسد‌ به‌‌نظر‌است.‌تحلیلی‌شبه‌مارکسیستی‌از‌ازخودبیگانگی‌انسان‌مدرن‌با‌بازنمایی‌عرفانی‌و‌تقریباً‌اگزوتیک‌از‌“شرق.”‌این‌ساختار‌بحث‌بسیار‌شبیه‌به‌ایده‌هایی‌است‌که‌فردید‌و‌کربن‌

دربارة‌معنویت‌شرقی‌طرح‌کرده‌اند:

وقتی‌شرق‌را‌در‌برابر‌غرب‌قرار‌می‌دهیم‌یک‌نکتة‌امیدانگیز‌حاصل‌می‌شود‌و‌آن‌اینکه‌شرق‌حیای‌خود‌را‌.‌.‌.‌هنوز‌محفوظ‌داشته‌و‌بحران‌من‌تا‌به‌آن‌حد‌گستاخ‌نشده‌است‌که‌انساِن باانسان‌را‌مبدل‌به‌انساِن بی انسان‌کند.‌عاملی‌که‌از‌حفظ‌این‌حیا‌حمایت‌می‌کند‌فرهنگ من شرق‌است‌که‌.‌.‌.‌هنوز در برابر وسوسه های انسان غرب، آگاه و ناخودآگاه مقاومت می کند.‌.‌.‌.‌در‌غرب،‌این‌انسان‌نیست‌که‌پیش‌می‌تازد‌و‌پیش‌می‌رود.‌این‌اشیاء‌و‌انسان مقرون به انسان‌نیست‌که‌ این‌ اشیاء‌است‌که‌روزبه‌روز‌فربه‌تر‌و‌پیشرفته‌می‌شود.‌آری،‌

غول‌می‌شود،‌این‌ماشین‌است‌که‌نسناسی‌غریب‌شده‌است.‌33

‌31“مالقات‌با‌هنری‌کربن،”‌8.32علیرضا‌میبدی،‌“بحران‌‘من،’”‌بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌

‌3)خرداد‌1356(،‌4.‌تأکیدات‌در‌متن‌اصلی‌آمده‌اند.

اصلی‌ متن‌ در‌ تأکیدات‌ ‌.4 ‘من،’”‌ “بحران‌ 33میبدی،‌آمده‌اند.

Page 17: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

ماهنامة‌بنیاد‌و‌سیاست‌زدایی‌از‌غرب‌زدگی‌ 1818

بنیاد‌ با‌عنوان‌“استیالی‌دهشتناک”‌در‌ یادداشت‌دیگری‌دربارة‌سلطة‌غرب‌بر‌شرق‌آمده‌که‌فردی‌با‌‌نام‌دکتر‌پژوهش‌آن‌را‌نوشته‌است.‌بحث‌نویسنده‌بر‌مبنای‌دوگانة‌

شرق‌معنوی‌و‌غرب‌تکنولوژیک‌و‌غیراخالقی‌است.‌نویسنده‌معتقد‌است‌که

ماشینی‌ تمدن‌ زیرا‌ دارد،‌ برتری‌ او‌ بر‌ که‌ بفهماند‌ شرق‌ به‌ می‌کند‌ سعی‌ غرب‌اما‌همین‌غرب‌فراموش‌کرده‌است‌که‌دین‌ او‌آموخته‌است.‌ و‌تکنولوژی‌را‌به‌او‌شرقی‌است‌.‌.‌.‌غرب‌بی‌رحم‌و‌سنگدل‌و‌خودخواه‌و‌مغرور‌است‌.‌.‌.‌غرب‌بیدار‌ و‌شرق‌ است‌ نداده‌ به‌شرق‌ نکبت‌چیزی‌ و‌ تباهی‌ و‌ فساد‌ و‌ بدبختی‌ جز‌زنجیرهای‌اسارت‌فکری‌و‌سیاسی‌و‌اقتصادی‌مخرب‌را‌پاره‌خواهد‌کرد‌.‌.‌.‌و‌با‌توجه‌به‌سنت‌های‌کهن‌خود‌رسم‌غرب‌گرایی‌و‌غرب‌زدگی‌را‌درهم‌خواهد‌کوبید‌.‌.‌.‌هر‌آنچه‌انسانی‌است‌از‌شرق‌است‌و‌آنچه‌مادی‌و‌تجاری‌است‌از‌غرب‌که‌غرب‌

تاجر‌است‌و‌کاالی‌او‌خون‌انسان‌ها‌و‌سرمایه‌اش‌غارت‌کشورهاست.34

در‌همین‌شماره،‌مرور‌کتاب‌تصوف‌اثر‌نصراهلل‌سیف‌‌پور‌فاطمی‌نیز‌منتشر‌شده‌است.‌در‌ابتدای‌این‌مطلب‌آمده‌است:‌

تصوف‌ایرانی‌پهنای‌اندیشه‌های‌شرق‌و‌غرب‌را‌در‌هم‌نوردیده‌و‌گنجینة‌پربار‌نبوغ‌شرقی‌داستان‌عشق‌و‌ایمان‌را‌از‌دیار‌عاشقان‌و‌سالکان‌به‌سرزمین‌ابرقدرت‌ها‌کشانیده‌است؛‌جهانی‌که‌هر‌روز‌صدها‌جنایت‌در‌آن‌رخ‌می‌دهد،‌جهانی‌مرده‌از‌تغزل،‌جهان‌مرده‌از‌معنی،‌جهانی‌مرده‌از‌حضور‌عشق.‌و‌در‌این‌جهان‌است‌که‌انسان‌غربی‌به‌سوی‌شرق‌مشتاقانه‌پر‌می‌گشاید‌.‌.‌.‌نضج‌تصوف‌معلول‌حوادث‌سیاسی‌و‌اجتماعی‌دوران‌پرآشوبی‌بود‌که‌بر‌ایران‌گذشت‌و‌تحوالت‌عظیم‌فکری‌به‌بار‌آورد‌که‌پرتو‌درخشان‌آن‌امروز‌در‌غرب‌همچون‌شرق‌جهانگیر‌شده‌است.35

این‌سبک‌انشاءنویسی‌که‌به‌‌طرز‌عجیبی‌احساسی‌و‌پرسوز‌و‌گداز‌است‌و‌فقط‌بخش‌هایی‌از‌آن‌را‌در‌این‌مقاله‌آورده‌ایم‌و‌ظاهراً‌در‌آن‌زمان‌متداول‌بوده،‌حاوی‌کمترین‌استدالل‌تاریخی‌ مستندات‌ بر‌ بحث‌ها‌ اینکه‌ بر‌ دال‌ نشانه‌ای‌ هیچ‌ است.‌ معناداری‌ و‌ منطقی‌به‌شیوه‌ای‌ را‌ تقابل‌شرق/غرب‌ ایدة‌ ندارد.‌بحث‌ها‌صرفاً‌ باشد‌وجود‌ استوار‌ یا‌شواهد‌

رمانتیک‌و‌احساسی‌تکرار‌می‌کنند،‌منتهی‌به‌قلم‌نویسنده‌های‌گوناگون.

34پژوهش،‌“استیالی‌دهشتناک:‌غرب‌‘مغزها’ی‌شرق‌را‌بی‌وطن‌کرد،”‌بنیاد،‌ویژه‌نامه‌)فروردین‌1357(،‌‌47و‌74.

‌35“مرور‌کتاب‌تصوف‌نوشتة‌نصراهلل‌سیف‌پور‌فاطمی،”‌بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌6)شهریور‌1356(،‌74.

Page 18: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

1919 ایران نامگ، سال ۲، شمارۀ ۲، تابستان ۲۰۱۷/۱۳۹۶

سعید‌فاطمی‌مقالة‌دیگری‌در‌شمارة‌‌14بنیاد‌با‌عنوان‌“خام‌بدم،‌پخته‌شدم،‌سوختم”‌نوشته‌است‌که‌به‌تحقق‌نفس‌معنوی‌مولوی‌اشاره‌دارد.‌36فاطمی‌می‌نویسد:‌

مولوی‌و‌اندیشه‌هایش‌نمودار‌یکی‌از‌درخشان‌ترین‌تجلیات‌روح‌ایرانی‌است‌که‌معنویت‌مشرق‌زمین‌را‌به‌مفهوم‌واقعی‌نمودار‌می‌سازد.‌او‌و‌ناله‌های‌جانسوزش‌نمونه‌ای‌از‌روح‌عمیق‌و‌عرفانی‌و‌ادب‌کم‌نظیر‌شرق‌و‌به‌خصوص‌ایران،‌سرزمین‌

اندیشه‌های‌عالی‌انسانی‌و‌گاهوارة‌تمدن‌مشرق‌زمین،‌است.‌37

ضیاء‌نور‌هم‌در‌نوشته‌‌دیگری‌اندیشة‌معنوی‌مولوی‌و‌ایدة‌وحدت‌وجود‌در‌مثنوی‌را‌در‌چندین‌مقاله‌شرح‌می‌دهد.‌38

در‌شمارة‌‌20بنیاد،‌مقاله‌ای‌به‌قلم‌ابراهیم‌صفائی‌با‌عنوان‌“خیام‌و‌مترلینگ”‌آمده‌است.‌39صفائی‌معتقد‌است‌که‌ایده‌های‌مشترکی‌بین‌موریس‌مترلینگ‌و‌خیام‌وجود‌با‌ آفرینش‌ رازهای‌ و‌ حیات‌ فلسفة‌ دربارة‌ مترلینگ‌ برداشت‌ و‌ نظریه‌ “گاهی‌ دارد:‌فیلسوف‌ خیام،‌ مکتب‌ در‌ مترلینگ‌ گویی‌ که‌ دارد‌ شباهت‌ چندان‌ خیام‌ اندیشه‌های‌عالی‌قدر‌ما،‌نیز‌درس‌خوانده‌و‌برخی‌از‌دریافت‌های‌فکری‌خود‌را‌از‌این‌منبع‌الهام‌گرفته‌است.”‌40این‌مقاله‌هم‌مثل‌مقاالت‌فوق‌و‌بخش‌قابل‌توجهی‌از‌مقاالت‌بنیاد‌تالش‌می‌کند‌که‌نشان‌دهد‌تقریباً‌هیچ‌ایدة‌جدید‌و‌اصیلی‌در‌غرب‌وجود‌ندارد‌و‌همة‌آنچه‌را‌که‌ارزشمند‌و‌قابل‌‌توجه‌است‌قباًل‌شخصیت‌های‌ادبی‌و‌فرهنگی‌ایرانی‌گفته‌اند.‌

3. منحصربه فرد بودن تمدن آریایییونان‌ دهد‌ نشان‌ می‌کند‌ تالش‌ فاطمی‌ سعید‌ اسطوره‌شناسی،‌ دربارة‌ مصاحبه‌ای‌ در‌ـ‌در‌اینجا‌آریایی‌به‌‌عنوان‌ باستان‌هیچ‌گاه‌چیزی‌برای‌عرضه‌نداشته‌و‌این‌تمدن‌آریایی‌ـ

ـ‌بوده‌که‌زیربنای‌سایر‌تمدن‌ها‌بوده‌است.‌او‌ادعا‌می‌کند‌که شرقی‌تعریف‌می‌شود‌ـ

را‌ اساطیر‌ و‌ تمدن‌ فرهنگ‌ ضعیف‌ترین‌ یونان‌ مردم،‌ از‌ بسیاری‌ تصور‌ برخالف‌داشته‌است‌و‌تمام‌مظاهر‌به‌ظاهر‌قاطع‌و‌پایدار‌آن‌وام‌گرفته‌شده‌از‌مشرق‌زمین‌و‌به‌ویژه‌تمدن‌آریایی‌است‌.‌.‌.‌تمدن‌به‌ظاهر‌بزرگ‌و‌شکوهمند‌یونان‌چیزی‌جز‌

36سعید‌فاطمی،‌“خام‌بدم،‌پخته‌شدم،‌سوختم،”‌بنیاد،‌

سال‌2،‌شمارة‌‌14)اردیبهشت‌1357(،‌8.37فاطمی،‌“خام‌بدم،‌پخته‌شدم،‌سوختم،”‌10.

مثنوی‌ در‌ آن‌ جلوة‌ و‌ وجود‌ “وحدت‌ نور،‌ 38ضیاء‌

معنوی،”‌بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌2)اردیبهشت‌1356(،‌

.25-20‌،2 سال‌ بنیاد،‌ مترلینگ،”‌ و‌ “خیام‌ صفائی،‌ 39ابراهیم‌

شمارة‌‌20)آبان‌1357(،‌37.40صفائی،‌“خیام‌و‌مترلینگ،”‌38.

Page 19: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

ماهنامة‌بنیاد‌و‌سیاست‌زدایی‌از‌غرب‌زدگی‌ 2020

تمدن‌وام‌گرفته‌شده‌از‌کشورهای‌شرقی‌و‌ایران‌نیست،‌یونانی‌ها‌بیشترین‌تأثیر‌را‌از‌مصر‌گرفتند‌.‌.‌.‌]و[‌تمدن‌مصری‌ها‌در‌بیشتر‌موارد‌از‌تمدن‌آریایی‌گرفته‌شده‌است‌.‌.‌.‌برتری‌فرهنگ‌و‌تمدن‌آریایی‌بر‌دیگر‌تمدن‌های‌کهن‌.‌.‌.‌به‌گواهی‌

تاریخ‌و‌اکتشافات‌به‌ثبوت‌رسیده‌است.41

در‌ و‌ می‌نوشت‌ مطلب‌ مجله‌ برای‌ منظم‌ صورت‌ به‌ که‌ بود‌ افرادی‌ جمله‌ از‌ فاطمی‌سال‌اول‌انتشار‌مجله‌تقریباً‌در‌هر‌شماره‌یک‌نوشته‌یا‌مصاحبه‌دربارة‌ایران‌باستان‌دارد.‌در‌همة‌این‌مطالب‌رویکرد‌کلی‌او‌نشان‌دادن‌عظمت‌تمدن‌آریایی‌است.‌پیام‌بنای‌سایر‌تمدن‌های‌دنیاست.‌جالب‌ آریایی‌سنگ‌ این‌است‌که‌تمدن‌ اصلی‌فاطمی‌است‌که‌این‌اظهارات‌بیش‌از‌آنکه‌متکی‌بر‌تحلیل‌و‌شواهد‌تاریخی‌باشد،‌بازتاب‌جو‌انسانی،”‌فاطمی‌ برای‌مثال،‌در‌مقالة‌“سی‌قرن‌سرود‌ تبلیغاتی‌غالب‌آن‌دوره‌است.‌دربارة‌“بربریسم‌غرب‌در‌برابر‌روحانیت‌شرق”‌می‌نویسد.‌او‌شرق‌را‌“نماد‌وجدان‌بزرگ‌زرتشت‌ اندیشه‌های‌ و‌ ایران‌ تمدن‌ با‌ یونانیان‌ آشنایی‌ است‌ معتقد‌ و‌ می‌داند‌ بشری”‌باعث‌شد‌که‌یونانیان‌“بسیاری‌مزایای‌انسانیت‌و‌راستی”‌را‌فراگیرند.‌42فاطمی‌معتقد‌است‌که‌“چه‌از‌جهات‌معنوی‌و‌فکری‌و‌چه‌از‌نظر‌اساطیری‌سنت‌های‌هندوایرانی‌در‌زمینه‌های‌مختلف‌بر‌اندیشه‌های‌یونانی‌برتری‌دارد‌و‌نژاد‌آریایی‌هماره‌طالیه‌دار‌تمدن‌بزرگ‌انسانی‌در‌زمینه‌های‌مختلف‌بوده‌است.”‌43ظاهراً،‌آریایی‌واژه‌ای‌اساسی‌است‌که‌فاطمی‌برای‌ستایش‌فرهنگ‌ایران‌باستان‌به‌کار‌می‌برد.‌فاطمی‌در‌جایی‌دیگر‌می‌گوید:‌

قدرت‌ ولی‌ داشت،‌ تماس‌ و‌ تضاد‌ ایرانی‌ تمدن‌ با‌ یونانی‌ تمدن‌ قرن‌ ده‌ نزدیک‌معنوی‌ایران‌همیشه‌این‌تمدن‌را‌به‌صورتی‌تحت‌سلطة‌خود‌نگاه‌داشت‌و‌حتی‌از‌مرزهای‌ترکستان‌تا‌چین‌آن‌را‌گسترش‌داد‌.‌.‌.‌اشاعة‌مهرپرستی‌در‌سرزمین‌یونان‌و‌به‌خصوص‌روم‌قدیم‌نخستین‌گامی‌است‌که‌رابطه‌و‌نفوذ‌معنوی‌ایران‌

قدیم‌را‌روشن‌می‌کند.‌44

او‌به‌‌تفصیل‌توضیح‌می‌دهد‌که‌مناسک،‌ادیان‌و‌اسطوره‌ها‌در‌یونان‌و‌روم‌قدیم‌ریشه‌در‌ایدة‌ایرانی‌میترائیسم‌دارد.‌در‌مقاله‌ای‌دیگر‌این‌بحث‌را‌ادامه‌می‌دهد‌و‌معتقد‌است‌اشکال‌ در‌ و‌ پیدا‌کرد‌ نفوذ‌ دیگر‌سرزمین‌ها‌ به‌ ایرانی”‌ از‌سرزمین‌های‌ مهر‌ “ستایش‌

رؤیای‌ ‌. ‌. ‌. اساطیر‌ “گفت‌وشنود:‌ فاطمی،‌ 41سعید‌

)اردیبهشت‌ بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌2 انسان،”‌ قهرمانی‌.64-63‌،)1356

42سعید‌فاطمی،‌“سی‌قرن‌سرود‌انسانی،”‌بنیاد،‌سال‌

1،‌شمارة‌‌4)خرداد‌1356(،‌‌17و‌66.43فاطمی،‌“سی‌قرن‌سرود‌انسانی،”‌67.

مذهب،”‌ یک‌ تاریخی‌ “رمزشناسی‌ فاطمی،‌ 44سعید‌

بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌8)آبان‌1356(،‌43.

Page 20: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

2121 ایران نامگ، سال ۲، شمارۀ ۲، تابستان ۲۰۱۷/۱۳۹۶

“حضور‌ عنوان‌ با‌ دیگرش‌ مقالة‌ در‌ کرد.‌45 پیدا‌ نمود‌ آپولون‌ همچون‌ محلی‌ خدایانی‌اسطورة‌پیشین‌در‌متن‌تفکر‌امروز”‌از‌ضرورت‌اسطوره‌ها‌در‌زندگی‌باستان‌و‌میراث‌آنها‌

در‌زندگی‌مدرن‌بحث‌می‌کند.‌46

همچنین،‌مقاله‌تحقیقی‌دیگری‌با‌عنوان‌“مقدمه‌ای‌بر‌تاریخ‌تمدن‌و‌فرهنگ‌ایران‌باستان”‌از‌اردشیر‌خدادایان،‌استاد‌دانشگاه‌ملی‌وقت،‌در‌بنیاد‌منتشر‌شده‌است‌که‌از‌دورة‌باستان‌تا‌قرون‌میانه‌را‌بررسی‌می‌کند.‌نویسندة‌مقاله‌تالش‌می‌کند‌نشان‌دهد‌چطور‌علی‌رغم‌حمالت‌متعدد‌به‌ایران‌در‌طول‌تاریخ،‌میراث‌آریایی‌دوام‌آورده‌است.‌47مقاله‌بخش‌دومی‌هم‌دارد‌که‌به‌زبان‌ها‌و‌ادبیات‌پیشااسالمی‌می‌پردازد‌و‌اوستا‌را‌در‌طول‌تاریخ‌بررسی‌می‌کند.‌48همچنین،‌خدادیان‌گاتاهای‌زرتشت‌را‌به‌منزلة‌گنجینة‌تمدن‌ایرانی‌مرور‌کرده‌است.‌49هرچند‌این‌مقاالت‌به‌‌منظور‌نشان‌دادن‌“شکوه‌و‌عظمت”‌گذشتة‌ایران‌نوشته‌

شده،‌اما‌به‌ندرت‌تالش‌جدی‌‌تاریخ‌نگارانه‌یا‌تحلیل‌انتقادی‌در‌آنها‌دیده‌می‌شود.

45سعید‌فاطمی،‌“جهانشمولی‌یک‌مذهب،”‌بنیاد،‌سال‌

1،‌شمارة‌‌9)آذر‌1356(،‌25-24.متن‌ در‌ پیشین‌ اسطوره‌های‌ “حضور‌ فاطمی،‌ 46سعید‌

)مرداد‌1356(،‌ بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌5 امروز،”‌ تفکر‌.23-18

47اردشیر‌خدادایان،‌“مقدمه‌ای‌بر‌تاریخ‌تمدن‌و‌فرهنگ‌)اردیبهشت‌ ‌14 شمارة‌ ‌،1 سال‌ بنیاد،‌ باستان،”‌ ایران‌

.32-19‌،)1357بنیاد،‌سال‌1،‌ اوستائی،”‌ “ادبیات‌ 48اردشیر‌خدادایان،‌

شمارة‌‌18)شهریور‌1357(،‌33-32.49اردشیر‌خدادایان،‌“سیری‌در‌ادبیات‌و‌زبان‌های‌پیش‌‌،)1357 )مرداد‌ ‌17 شمارة‌ ‌،1 سال‌ بنیاد،‌ اسالم،”‌ از‌

.19-18

بنیاد،‌سال‌1،‌شماره‌‌4)خرداد‌2536(،‌17-16.

Page 21: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

ماهنامة‌بنیاد‌و‌سیاست‌زدایی‌از‌غرب‌زدگی‌ 2222

هویت ایرانی و دلهره های مدرنشمارة‌‌10بنیاد‌ویژه‌نامه‌ای‌است‌دربارة‌“جهان‌سوم:‌مبارزه‌برای‌هویت.”‌تقریباً‌همة‌مطالب‌این‌شماره‌به‌میزگردهایی‌مربوط‌می‌شود‌که‌برنامة‌هفتگی‌تلویزیون‌کانال‌‌2در‌آن‌ایام‌پخش‌می‌کرد‌و‌بسیاری‌از‌روشنفکران‌در‌آن‌شرکت‌داشتند.‌علیرضا‌میبدی،‌

سردبیر‌بنیاد،‌هم‌زمان‌مجری‌این‌میزگردهای‌تلویزیونی‌هم‌بود.

غرِب “خوب،” “بد،” “دهشتناک”ـ‌اجتماعی‌و‌برنامه‌های‌نوسازی‌خود‌افتخار‌ حکومت‌پهلوی‌به‌دستاوردهای‌اقتصادی‌ـمی‌کرد.‌رسانه‌های‌دولتی‌و‌بسیاری‌از‌نهادهای‌حکومتی‌مشغول‌نوعی‌پیکار‌تبلیغاتی‌گسترده‌بودند‌تا‌فراگیری‌برنامة‌نوسازی‌حکومت‌پهلوی‌در‌ایران‌را‌نشان‌دهند.‌حداقل‌حکومت‌خود‌را‌به‌شکل‌سطحی‌به‌‌منزلة‌سلطنتی‌مدرن‌و‌در‌حال‌نوسازی‌معرفی‌حکومت‌ پهلوی‌ حکومت‌ بودند‌ معتقد‌ هم‌ حکومت‌ مخالفان‌ که‌ است‌ جالب‌ می‌کرد.‌مدرن‌مغروری‌و‌در‌حال‌تغییر‌دادن‌ایران‌بر‌اساس‌مدل‌های‌غربی‌است.‌با‌این‌‌حال،‌پهلوی،‌ حکومت‌ می‌دهد.‌ نشان‌ را‌ دیگری‌ حقیقت‌ پهلوی‌ ایدئولوژی‌ دقیق‌تر‌ بررسی‌)اواخر‌دهة‌‌1340و‌دهة‌1350(،‌رویکردی‌ضد‌ اواخر‌دورة‌محمدرضاشاه‌ به‌ویژه‌در‌مدرن/غربی‌اتخاذ‌کرد.‌این‌رویکرد‌در‌صفحات‌مجلة‌بنیاد‌به‌‌وضوح‌مشاهده‌می‌شود.‌

‌بنیاد،‌شمارة‌‌12/13)فروردین‌2537(،‌8-7.

Page 22: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

2323 ایران نامگ، سال ۲، شمارۀ ۲، تابستان ۲۰۱۷/۱۳۹۶

تقریباً‌همة‌نویسندگان‌بنیاد‌مرزبندی‌آشکار‌و‌اگزیستانسیالی‌بین‌آنچه‌بُعد‌مثبت‌غرب‌می‌دانستند،‌یعنی‌تکنولوژی‌و‌علم،‌و‌سیاست‌و‌فرهنگ‌فاسد‌غرب‌ترسیم‌می‌کردند.‌حتی‌برخی‌همچون‌رضا‌داوری‌اردکانی‌مواضع‌رادیکال‌تری‌داشتند‌و‌سلطة‌تکنولوژی‌و‌سکوالریسم‌در‌غرب‌را‌به‌سبب‌به‌اصطالح‌بحران‌معنویت‌و‌اخالق‌سرزنش‌می‌کردند.‌

با‌این‌‌حال،‌برخی‌دیگر‌به‌امکان‌اقتباس‌تکنولوژی‌غرب‌معتقد‌بودند.‌

در‌ویژه‌نامة‌نوروز‌‌1357بنیاد،‌علیرضا‌میبدی‌یادداشت‌بلندباالیی‌با‌عنوان‌“نوروزها‌دیروزها”‌نوشت‌و‌در‌آن‌با‌حسی‌بسیار‌نوستالژیک‌از‌روزهای‌خوب‌از‌دست‌‌رفته‌یاد‌کرد.‌میبدی‌هر‌چیز‌قدیمی‌ای‌را‌که‌در‌گذشته‌وجود‌داشته‌با‌حسرت‌تمام‌با‌مشابه‌به‌ از‌دست‌‌رفته‌متعلق‌ این‌روزهای‌ جدیدش‌مقایسه‌می‌کند.‌جالب‌است‌که‌ظاهراً‌فقط‌چند‌سال‌پیش‌بوده‌اند‌که‌نویسنده‌به‌‌وضوح‌آن‌روزها‌را‌به‌‌یاد‌می‌آورد.‌برای‌مثال،‌میبدی‌انواع‌محصوالت‌و‌پدیده‌های‌فرهنگی‌و‌مادی‌قدیمی‌از‌دست‌رفته‌را‌با‌حسرت‌تمام‌با‌انواع‌جدید‌آن‌مقایسه‌می‌کند:‌برنامه‌های‌رادیویی‌قدیمی‌را‌با‌برنامه‌های‌بی‌بی‌سی‌،‌“دوپیازه‌آلو”‌را‌با‌کالباس‌و‌سوسیس،‌شربت‌خاکشیر‌را‌با‌پپسی‌کوال،‌حمام‌عمومی‌را‌با‌حمام‌های‌جدید،‌دستمال‌یزدی‌را‌با‌کیف‌سامسونت،‌“سقا‌که‌کوچه‌ها‌پاریس”‌ “از‌ فرنگی‌ها”ی‌ با‌“صوفی‌ را‌ با‌ماشین‌آب‌پاش،‌عرفا‌ را‌ را‌آب‌پاشی‌می‌کرد”‌برگشته،‌“آنان‌که‌حرمت‌ها‌را‌نگه‌می‌داشتند”‌را‌با‌“منورالفکر”انی‌که‌“به‌قنسول‌سالم”‌می‌کنند،‌زورخانه‌را‌با‌فوتبال،‌سرکه‌شیرة‌“قوت‌قلب‌را”‌با‌قرص‌“نوالژین،”‌عشق‌های‌با‌“صلوات”‌دیروز‌را‌با‌“جوانان‌دیوسیرت‌و‌دخترهای‌فریب‌خورده”‌امروز،‌دیدوبازدید‌نوروزی‌را‌با‌سفرهای‌نوروزی،‌درشکه‌را‌با‌تاکسی‌‌تلفنی،‌اخبار‌کوچه‌و‌خیابان‌را‌با‌

ژورنالیسم‌و‌غیره.50

در‌یادداشتی‌دیگر‌در‌همین‌شماره‌با‌عنوان‌“یک‌قبیله‌غربی‌در‌میان‌قومیت‌ایرانی”‌طرز‌فکر‌مشابهی‌را‌در‌خصوص‌از‌دست‌رفتن‌هویت‌“واقعی”‌ایرانی‌می‌بینیم:‌

پاره‌ای‌از‌.‌.‌.‌نوکیسه‌ها‌به‌فرزندان‌خود‌عماًل‌چنین‌تفهیم‌کرده‌اند‌که‌برای‌ارتزاق‌بهتر،‌تظاهر‌بهتر،‌نخوت‌و‌تکبر‌طبقاتی‌بهتر،‌نان‌بهتر،‌آب‌بهتر،‌میز‌بهتر،‌باید‌ایرانی‌بدتری‌بود.‌ماساچوست‌و‌لندن‌و‌نیس‌را‌بر‌یزد‌و‌شیراز‌ما‌ترجیح‌میدهند‌.‌.‌.‌آنها‌یک‌قبیلة‌غربی‌در‌میان‌قومیت‌ایرانی‌اند.‌قبیله‌ای‌که‌طرز‌سلوک،‌رفتار،‌

کردار‌و‌معاشرت‌و‌مباشرتش‌کمترین‌تشابهی‌با‌آدمیت‌ایرانی‌ندارد.

50علیرضا‌میبدی،‌“نوروزها‌دیروزها،”‌بنیاد،‌شمارة‌ویژه‌)فروردین‌1357(،‌11-8.

Page 23: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

ماهنامة‌بنیاد‌و‌سیاست‌زدایی‌از‌غرب‌زدگی‌ 2424

انگلیسی‌ پایین‌ سنین‌ از‌ فرزندانشان‌ می‌دهند‌ ترجیح‌ که‌ را‌ والدینی‌ حتی‌ نویسنده‌امریکایی‌ و‌ اروپایی‌ مدارس‌ به‌ تحصیل‌ برای‌ را‌ فرزندانشان‌ که‌ کسانی‌‌ یا‌ بگیرند‌ یاد‌

می‌فرستند‌شدیداً‌سرزنش‌می‌کند.51

در‌همین‌شماره،‌محمدحسین‌عادلی‌مطلبی‌با‌عنوان‌“شیفتگی‌مصرف”‌دارد.‌نویسنده‌معتقد‌است‌که‌صنعتی‌شدن‌و‌نوسازی‌در‌کشورهای‌در‌حال‌توسعه‌منجر‌به‌گسترش‌معادلة‌ ترسیم‌ با‌ او‌ است.‌52 “تنهایی”‌ این‌مصرف‌گرایی‌ پیامد‌ و‌ مصرف‌گرایی‌می‌شود‌عصر‌ فاجعه‌آمیز‌ “معادلة‌ او‌ نظر‌ از‌ که‌ وابسته،”‌ مصرفی=انسان‌ گرسنه=انسان‌ “انسان‌ماست،”‌برداشت‌خود‌را‌از‌“انسان‌امروز”‌بیان‌می‌کند‌و‌می‌پرسد:‌“به‌راستی‌می‌توان‌

آیا‌زندگی‌را‌زیست‌به‌‌هنگامی‌که‌آن‌را‌گم‌کرده‌ایم؟”53

مصاحبه‌ای‌با‌مهرداد‌اوستا،‌شاعر‌و‌منتقد‌ادبی،‌دربارة‌رابطة‌ادبیات‌و‌عرفان‌نیز‌در‌بنیاد‌آمده‌است.‌اوستا‌بعد‌از‌شرح‌بی‌همتا‌بودن‌ادبیات‌عرفانی‌در‌ایران،‌می‌گوید:‌

در‌زمانی‌که‌ما‌قرار‌داریم،‌نه‌تنها‌در‌ایران،‌شاید‌در‌همة‌دنیا،‌بشر‌امروز‌به‌خاطر‌همین‌پیشرفت‌های‌تکنیکی‌و‌صنعتی‌و‌تمدن‌به‌آن‌چنان‌وضعی‌رسیده‌است‌که‌فراغت‌فکری‌ندارد.‌و‌هر‌چه‌زمان‌پیش‌تر‌برود‌و‌صنعت‌و‌علم‌و‌تمدن‌مظاهر‌و‌ معنوی‌ مسائل‌ به‌ رو‌کردن‌ فرصت‌ و‌ اندک‌تر‌ فکری‌ فراغت‌ این‌ بیابد،‌ تازه‌ای‌

قدرت‌اندیشیدن‌را‌از‌بشر‌امروز‌بیشتر‌خواهد‌گرفت.54

در‌شماره‌‌4بنیاد‌بحثی‌دربارة‌زبان‌فارسی‌وجود‌دارد.‌یک‌قطعة‌دو‌پاراگرافی‌کوتاه‌از‌فردید‌با‌عنوان‌“اکنون‌زدگی‌فرهنگستان”‌آمده‌است.‌در‌کنار‌آن،‌یادداشت‌ها‌و‌مطالب‌

دیگری‌نیز‌هست‌که‌صرفاً‌ایدة‌فردید‌را‌تکرار‌می‌کنند.‌فردید‌می‌گوید:

ویران‌ زبان‌که‌خانه‌وجود‌است‌در‌جهان‌ مارتین‌هیدگر‌می‌گویم‌ با‌هم‌سخنی‌است.”‌بله،‌زبان‌امروز‌زبان‌نوسازی‌است.‌زبان‌صنعت‌است.‌زبان‌اوضاع‌و‌احوال‌جدید‌است،‌اما‌زبان‌تفکر‌نیست.‌و‌حتی‌زبان‌هنر‌هم‌از‌زبان‌تفکر‌جدا‌شده‌است.‌زبان‌امروز‌در‌خدمت‌اوضاع‌و‌احوال‌جهان‌است‌و‌زبان‌بشر‌امروز‌افساری‌است‌برای‌استیال،‌سیطره‌و‌تفوق‌بر‌موجود‌و‌بر‌هرچه‌که‌هست.‌زبانی‌که‌فرهنگستان‌

بنیاد،‌ ایرانی!”‌ قومیت‌ میان‌ در‌ غربی‌ قبیلة‌ ‌51“یک‌شمارة‌ویژه‌)فروردین‌1357(،‌35-34.

52محمدحسین‌عادلی،‌“شیفتگی‌مصرف،”‌بنیاد،‌شمارة‌ویژه‌)فروردین‌1357(،‌42.

53عادلی،‌“شیفتگی‌مصرف،”‌46.با‌ رابطه‌ در‌ اوستا‌ مهرداد‌ با‌ “گفتگو‌ اوستا‌ 54مهرداد‌)مرداد‌ ‌17 ‌ شمارة‌ ‌،2 سال‌ بنیاد،‌ عرفان،”‌ و‌ ادبیات‌

.87-82‌،)1357

Page 24: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

2525 ایران نامگ، سال ۲، شمارۀ ۲، تابستان ۲۰۱۷/۱۳۹۶

]زبان‌فارسی[‌برای‌ما‌می‌سازد‌“اکنون‌زده”‌است‌و‌این‌زبان‌در‌آینده‌نمی‌تواند‌خالق‌فرهنگ‌و‌ادب‌و‌هنر‌ما‌شود.‌در‌حالی‌که‌باید‌در‌اندیشة‌زبان‌فردا‌بود،‌زبانی‌متناسب‌با‌نوسازی،‌متناسب‌با‌تفکر‌و‌از‌همه‌مهم‌تر‌متناسب‌با‌معنی.‌زبانی‌ورای‌انانیت‌و‌اکنون‌زدگی.‌برای‌یافته‌چنین‌زبانی،‌باید‌ابتدا‌مردم‌و‌خاصه‌جوان‌ها‌را‌با‌تفکر‌آشنا‌کرد‌و‌گذاشت‌که‌آنها‌خود‌زبان‌تفکر‌خویش‌را‌به‌تدریج‌بسازند.‌آنچه‌ما‌امروز‌داریم‌زبان‌مزاعم‌همگانی‌)رسانه‌های‌همگانی(‌است:‌زبان‌رادیوست.‌زبان‌

تلویزیون‌است.‌زبان‌روزنامه‌است‌که‌مردم‌نیز‌به‌ناچار‌از‌آن‌تبعیت‌می‌کنند.55

در‌همین‌شماره،‌میبدی‌در‌سرمقاله‌از‌زاویه‌ای‌دیگر‌در‌خصوص‌پاکسازی‌زبان‌بعد‌از‌مأموریت‌های‌سیاسی‌و‌استعماری‌بحث‌می‌کند.‌او‌می‌نویسد:‌

و‌ زمانی‌خطرناک‌ انسانی‌ بیگانه‌در‌یک‌مجموعة‌ و‌فرهنگ‌ زبان‌ ورود‌و‌حضور‌را‌ الزم‌ شرایط‌ و‌ بیانجامد‌ اقتصادی‌ و‌ به‌حضور‌سیاسی‌ که‌ است‌ هشداردهنده‌برای‌موجودیت‌و‌دوام‌استعمار‌بیگانه‌فراهم‌کند‌.‌.‌.‌خطر‌تازی‌زدگی‌پیشاروی‌ما‌نیست.‌درست‌پشت‌سر‌ماست.‌نفوذ‌و‌رسوخ‌زبان‌و‌فرهنگ‌غرب‌را‌هشدار‌دهیم‌

که‌پیش‌روی‌ماست.‌56

سقوط فرهنگی و اخالقی غربدر‌شمارة‌‌5بنیاد‌مصاحبه‌ای‌با‌رضا‌داوری‌اردکانی‌صورت‌گرفته‌است.‌در‌این‌مصاحبه،‌از‌داوری‌دربارة‌تاثیر‌تکنولوژی‌بر‌آیندة‌جهان‌سوم‌پرسیده‌اند.‌در‌پاسخ،‌داوری‌دیدگاه‌بسیار‌تاریک‌و‌هایدگری‌‌از‌فرهنگ‌غرب‌عرضه‌می‌کند:‌“از‌فلسفه‌دیگر‌نباید‌توقع‌داشت‌که‌تمدن‌غربی‌را‌نجات‌دهد.‌تاریخ‌غرب‌اگر‌آینده‌ای‌دارد،‌این‌آینده‌در‌تفکر‌آینده‌که‌فلسفه‌نیست‌تعیین‌می‌شود.‌ما‌هم‌چون‌شریک‌در‌تاریخ‌غرب‌شده‌ایم‌به‌این‌نکته‌باید‌توجه‌کنیم‌یا‌الاقل‌فعاًل‌دعوی‌نجات‌غرب‌را‌نداشته‌باشیم.”‌57البته‌جای‌تعجب‌ندارد‌که‌

در‌ادامه‌اشاره‌می‌کند‌که‌شاید‌آخرین‌امید‌غرب‌آمدن‌به‌آغوش‌شرق‌باشد:

اکنون‌]بشر‌.‌.‌.[‌می‌داند‌که‌زمام‌تکنولوژی‌به‌دست‌او‌نیست‌و‌حتی‌خود‌را‌اسیر‌و‌مقهور‌تکنولوژی‌می‌داند‌و‌در‌آرزوی‌آن‌است‌که‌حاکم‌بر‌تکنولوژی‌باشد‌.‌.‌.‌اگر‌می‌بینید‌که‌بعضی‌مستشرقان‌قبول‌عادت‌و‌آداب‌کهن‌شرق‌را‌به‌مردم‌عالم‌

55احمد‌فردید،‌“اکنون‌زدگی‌فرهنگستان،”‌بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌4)تیر‌1356(،‌5.

56احمد‌فردید،‌“اکنون‌زدگی‌فرهنگستان،”‌بنیاد،‌سال‌

1،‌شمارة‌‌4)تیر‌1356(،‌5.57رضا‌داوری،‌“دادوستدی‌فکری‌با‌دکتر‌رضا‌داوری،”‌

بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌5)مرداد‌1356(،‌32.

Page 25: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

ماهنامة‌بنیاد‌و‌سیاست‌زدایی‌از‌غرب‌زدگی‌ 2626

توصیه‌می‌کنند‌از‌آن‌است‌که‌وسیله‌برای‌تحقق‌آرزوی‌بهشت‌زمینی‌می‌جویند‌خود‌ باتدبیر‌ افراد‌ اینکه‌ اما‌ دهند.‌ نجات‌ نحوی‌ به‌ را‌ غرب‌ تمدن‌ می‌خواهند‌ و‌

می‌توانند‌سیر‌تاریخ‌را‌تغییر‌دهند‌وهمی‌است‌که‌از‌غرب‌آمده‌است.58

بحث‌ یک‌ با‌ و‌ می‌کند‌ سرزنش‌ را‌ غرب‌ متافیزیک‌ میبدی‌ علیرضا‌ مشابه،‌ بحثی‌ در‌سطحی‌هایدگری‌استدالل‌می‌کند‌که‌“سیاست‌دستگاه‌های‌قاهر‌غرب”‌بر‌این‌است‌که‌به‌“انسان‌مقهور‌جهانی‌یک‌خدای‌فرضی”‌بدهد.‌او‌“حضور‌الگوهای‌غربی”‌در‌غرب‌را‌“بسیار‌بدیهی”‌می‌داند،‌اما‌حضور‌این‌الگوها‌و‌ایده‌ها‌در‌شرق‌را‌از‌“ضد‌بدیهیات”‌می‌داند.‌59میبدی‌سپس‌استدالل‌می‌کند‌که‌این‌خاص‌بودگی‌هویت‌ایرانی‌است‌که‌آن‌را‌زنده‌نگه‌داشته‌است.‌از‌نظر‌او،‌انسان‌وجودی‌فیزیکی‌و‌فناپذیر‌است‌و‌فقط‌“تاریخ”‌است‌که‌او‌را‌“انقراض‌ناپذیر”‌می‌کند:‌“ایرانی‌اگر‌تا‌به‌حال‌مانده،‌به‌این‌خاطر‌است‌که‌با‌غنی‌ساختن‌فرهنگ‌و‌شعر‌و‌ادب‌و‌اخالق‌خود‌و‌با‌حرمتی‌که‌برای‌حقیقت‌و‌

فضیلت‌قائل‌شده،‌قصد‌تاریخ‌و‌نیل‌به‌هویت‌دائم‌را‌داشته‌است.”60

میبدی‌سپس‌با‌رویکردی‌معنویت‌گرایانه‌مفهوم‌“پیشرفت”‌را‌نقد‌می‌کند.‌به‌‌نظر‌او،‌این‌تشویش‌ اما‌“اکنون‌در‌ “انسان‌در‌غرب‌فکر‌می‌کرد”‌که‌در‌حال‌پیشرفت‌است،‌تحمل‌ به‌ “ملزم‌ را‌ خود‌ نباید‌ دیگر‌ ملت‌های‌ نگردد.”‌ آلوده‌تر‌ آلوده‌ زندگی‌ که‌ است‌“ایمان”‌ “سرنوشت”‌خود‌ و‌ تاریخ‌ به‌ باید‌ و‌ کنند‌ دیگران”‌ و‌خدای‌محتوم‌ سرنوشت‌داشته‌باشند،‌چرا‌که‌“اجتماعات‌بشری‌صاحب‌سرنوشت‌های‌واحد‌نیستند.”‌61جالب‌باید‌“سرنوشت‌خود”‌را‌به‌‌دست‌گیرد،‌درست‌چند‌ این‌پیشنهاد‌که‌یک‌ملت‌ است‌ماه‌قبل‌از‌انقالب،‌از‌جانب‌روشنفکر‌حامی‌حکومت‌و‌در‌مجلة‌مورد‌حمایت‌حکومت،‌

مطرح‌شده‌است.

شمارة‌‌9بنیاد‌به‌غرب‌زدگی‌اختصاص‌دارد.‌تصاویر‌جالل‌آل‌احمد،‌سیدحسین‌نصر،‌احمد‌فردید‌و‌برخی‌دیگر‌از‌روشنفکران‌ایرانی‌پشت‌جلد‌این‌شماره‌قرار‌دارد‌و‌“غرب‌یا‌شرق:‌میزگرد‌روشنفکری”‌عنوان‌آن‌است.‌اما‌در‌این‌شماره‌صرفاً‌یک‌مقاله‌دربارة‌در‌ که‌ است‌ آمده‌ میزگردهایی‌ مناسبت‌ به‌‌ تیتر‌ این‌ ظاهراً‌ و‌ دارد‌ وجود‌ غرب‌زدگی‌کانال‌‌2تلویزیون‌با‌اجرای‌میبدی‌در‌جریان‌بود.‌شاهرخ‌شمس‌در‌مقاله‌اش‌با‌عنوان‌

“غرب‌زدگی‌در‌نظام‌تولید”‌معتقد‌است:‌

59داوری،‌“دادوستدی‌فکری،”‌32.

60علیرضا‌میبدی،‌“وصال‌تاریخ،”‌بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌1)اسفند‌1355(،‌32.

61میبدی،‌“وصال‌تاریخ،”‌33.

62میبدی،‌“وصال‌تاریخ،”‌34.

Page 26: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

2727 ایران نامگ، سال ۲، شمارۀ ۲، تابستان ۲۰۱۷/۱۳۹۶

در‌شرق،‌انسان‌هنوز‌شباهت‌به‌‌خود‌را‌از‌دست‌نداده‌است.‌حال‌آنکه‌در‌غرب‌انسان‌می‌رود‌تا‌شباهت‌به‌‌خود‌را‌از‌دست‌بدهد.‌و‌این‌برخالف‌تصور‌نه‌‌به‌خاطر‌به‌علت‌حضور‌نوعی‌نظام‌تولیدی‌است‌که‌ نفس‌صنعت‌و‌تکنولوژی،‌بل‌صرفاً‌ریشه‌های‌آن‌را‌باید‌در‌انقالب‌صنعتی‌اروپا‌و‌وجدان‌تاریخی‌اش‌جستجو‌کرد:‌ـ‌اجتماعی‌بورژوازی.‌در‌این‌نظام،‌انسان‌در‌استخدام‌تولید‌است‌ وجدان‌سیاسی‌ـاقتصادی‌و‌سیاسی‌است،‌در‌خدمت‌ و‌تولید‌در‌استخدام‌سود‌و‌سود،‌که‌الزاماً‌

یک‌قشر‌مشخص.62

نویسنده‌در‌ادامه‌به‌نقد‌هر‌دو‌دیدگاه‌سرمایه‌داری‌و‌سوسیالیسم‌می‌پردازد‌و‌معتقد‌است‌که‌هر‌دو‌سیستم‌اقتصادی‌مشکل‌دارند‌چون‌هر‌دو‌جزیی‌از‌جهان‌غربی‌سکوالر‌مدرن‌هستند.‌اگر‌این‌بخش‌از‌استدالل‌نویسنده‌به‌‌سختی‌قابل‌فهم‌است‌و‌تناقض‌و‌سردرگمی‌نویسنده‌را‌نشان‌می‌دهد،‌نقل‌قول‌زیر‌خنده‌دار‌و‌به‌‌طرز‌عجیبی‌ساده‌لوحانه‌

به‌‌نظر‌می‌رسد:‌

یک‌جا‌ را‌ و‌سوسیالیستی‌ کاپیتالیستی‌ تولید‌ نظام‌ می‌زنیم،‌ غرب‌حرف‌ از‌ وقتی‌با‌ضدخود‌ اندازه‌ همان‌ به‌ امریکایی‌ و‌ اروپایی‌ پرولتاریای‌ که‌ چرا‌ می‌کنیم.‌ مراد‌سوسیالیستی‌ نظام‌ در‌ که‌ تفاوت‌ این‌ با‌ سوسیالیسم.‌ پرولتاریای‌ که‌ روبه‌روست‌و‌ تولید،‌ اسباب‌ و‌ ابزار‌ بر‌ مالکیت‌ که‌ است‌ گرفته‌ دولت‌ را‌ جای‌ضدخود‌ امروز‌رسالت‌ میان،‌ این‌ در‌ اوست.‌ دست‌ در‌ سیاست‌ اسباب‌ و‌ ابزار‌ بر‌ چیرگی‌ بالمآل‌انسان‌شرقی‌مبارزه‌با‌غرب‌و‌علی‌الخصوص‌صنعت‌و‌تکنولوژی‌نیست.‌بلکه‌مبارزه‌به‌گونة‌ را‌ انسان‌ بورژوازی‌است‌که‌ با‌وجدان‌ به‌یک‌کالم‌ و‌ و‌درونمایه‌ با‌شکل‌ابزار‌صنعتی‌و‌یک‌شبه‌انسان‌مصرف‌کننده‌درآورده‌است.‌پس‌اجازه‌بدهید‌ یک‌همین‌جا‌بگویم‌که‌وظیفه‌و‌رسالت‌انسان‌شرقی‌در‌حال‌حاضر‌جستجو‌برای‌یافتن‌یک‌نظام‌تولید‌شرقی‌است.‌نظامی‌که‌ریشه‌در‌شرافت‌اقتصادی‌داشته‌باشد.‌63

و‌ “تقلید‌ عنوان‌ با‌ مطلبی‌ بنیاد‌ ‌17 شمارة‌ در‌ تهران،‌ دانشگاه‌ استاد‌ مظلومان،‌ رضا‌سرسام‌های‌اجتماعی”‌نوشته‌است.‌نویسنده،‌که‌شخصیت‌سیاسی‌معروفی‌به‌طرفداری‌عوامل‌ و‌ خشونت‌ از‌ جامعه‌شناسانه‌ تحلیلی‌ تا‌ می‌کند‌ تالش‌ اتفاقاً‌ است،‌ حکومت‌ از‌مرور‌ را‌ “تقلید”‌ متفاوت‌ نظریه‌های‌ پژوهشی‌ مقاله‌ای‌ قالب‌ در‌ او‌ دهد.‌ دست‌ به‌ آن‌ایران‌و‌ از‌جمله‌ و‌ از‌کشورهای‌جهان‌ از‌بسیاری‌ با‌طرح‌مثال‌هایی‌ می‌کند‌و‌سپس‌

63شاهرخ‌شمس،‌“غرب‌زدگی‌در‌نظام‌تولیدی،”‌بنیاد،‌

سال‌1،‌شمارة‌‌9)آذر‌1356(،‌3.

Page 27: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

ماهنامة‌بنیاد‌و‌سیاست‌زدایی‌از‌غرب‌زدگی‌ 2828

امریکا،‌رابطة‌بین‌نمایش‌خشونت‌در‌رسانه‌ها‌و‌بازتاب‌آن‌در‌جامعه‌را‌شرح‌می‌دهد.‌برای‌سوتیتر‌ به‌‌صورت‌گزینشی‌ را‌ امریکا‌ در‌ مثال‌خشونت‌ اما‌دست‌اندرکاران‌مجله‌مقاله‌انتخاب‌می‌کنند،‌چنان‌که‌در‌نگاه‌اول‌به‌‌نظر‌می‌رسد‌مقاله‌در‌نقد‌خشونت‌در‌

امریکاست.64

René Dubos,( ُرنه‌دوبو‌ ـ‌فرانسوی،‌ امریکایی‌ـ از‌محیط‌‌شناس‌ در‌شمارة‌8،‌مقاله‌ای‌1982-1901(،‌چاپ‌شده‌است‌با‌عنوان‌“بر‌علیه‌تکنولوژی.”‌65جالب‌آنکه‌عنوان‌انگلیسی‌مقاله‌“در‌دفاع‌از‌محیط”‌است.‌نویسنده‌میکروبیولوژیست‌معروفی‌است‌و‌نوعی‌رویکرد‌تکامل‌گرایانة‌اجتماعی‌‌را‌پیشنهاد‌می‌کند‌که‌معتقد‌است‌می‌تواند‌بر‌مشکالت‌محیطی‌ابراز‌خوش‌بینی‌نسبت‌به‌آینده‌ با‌ او‌ ایجاد‌کند.‌ غلبه‌و‌در‌طبیعت‌تعادل‌اکولوژیکی‌معتقد‌است‌انسان‌این‌ظرفیت‌را‌دارد‌که‌معضالت‌زیست‌محیطی‌معاصر‌را‌رفع‌کند.‌اما‌عنوان‌مقالة‌منتشرشده‌در‌بنیاد‌گمراه‌کننده‌است.‌به‌‌نظر‌می‌رسد‌تعمدی‌در‌کار‌بوده‌

تا‌مقاله،‌برخالف‌نظر‌نویسنده،‌ضد‌تکنولوژی‌جلوه‌کند.‌

با‌عنوان‌“عصر‌فلزساالری”‌آمده‌است.‌66 مقالة‌دیگری‌در‌همین‌شماره‌از‌س.‌سهند‌نویسنده‌معتقد‌است‌در‌حالی‌‌که‌در‌عصری‌زندگی‌می‌کنیم‌که‌اسیر‌تکنولوژی‌و‌ماشین‌شده‌ایم،‌تصور‌می‌کنیم‌“فردی‌آزاد”‌هستیم.‌به‌‌نظر‌او،‌در‌این‌عصر‌هیچ‌راه‌گریزی‌از‌امواج‌“رسانه‌های‌گروهی”‌مثل‌رادیو‌و‌تلویزیون‌نیست‌و‌این‌پیام‌های‌پی‌درپی‌سیستم‌

عصبی‌انسان‌را‌“بی‌حس”‌‌و‌“فلج”‌کرده‌است.‌67

در‌همین‌شماره،‌مقاله‌ای‌از‌آرتور‌میلر‌ترجمه‌شده‌است.‌عنوان‌این‌مطلب‌که‌دربارة‌ادبیات‌و‌مصرف‌گرایی‌بحث‌می‌کند‌“ادبیات‌و‌جامعة‌مصرفی”‌است.‌68نویسندة‌مقاله‌رابطة‌نویسنده‌و‌خوانندگان‌در‌عصر‌مدرن‌را‌تحلیل‌می‌کند‌و‌معتقد‌است‌رسانه‌های‌همگانی‌و‌تولید‌انبوه‌به‌شناخته‌شدن‌نویسندگان‌و‌آثار‌ادبی‌کمک‌می‌کند.‌با‌این‌‌حال،‌مجله‌گزینشی‌عمل‌می‌کند‌و‌برخی‌جمله‌های‌خاص‌را‌برای‌سوتیتر‌انتخاب‌می‌کند‌تا‌نشان‌دهد‌میلر‌مخالف‌تکنولوژی‌و‌جهان‌مدرن‌است.‌چنان‌که‌پیش‌از‌این‌نیز‌نشان‌با‌ تا‌مطالب‌را‌ داده‌شد،‌مسئوالن‌مجله‌مدام‌چنین‌گزینش‌هایی‌را‌صورت‌می‌دادند‌

ایدئولوژی‌ضدمدرنیستی‌بنیاد‌سازگار‌کنند.

64رضا‌مظلومان،‌“تقلید‌وسرسام‌های‌اجتماعی،”‌بنیاد،‌سال‌2،‌شمارة‌‌17)مرداد‌1357(،‌4-‌7و‌97-86.

عبدالحسین‌ ترجمة‌ تکنولوژی،”‌ علیه‌ “بر‌ دوبو،‌ 65ُرنه‌آذرنگ،‌بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌10)دی‌1356(،‌17-14.66س.‌سهند،‌“عصر‌فلزساالری،”‌بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌

‌18)شهریور‌1357(،‌57.67سهند،‌“عصر‌فلزساالری،”‌86.

68آرتور‌میلر،‌“ادبیات‌و‌جامعة‌مصرفی،”‌ترجمة‌مهدی‌خاموش،‌بنیاد،‌سال‌1،‌شمارة‌‌16)تیر‌1357(،‌17-14.

Page 28: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

2929 ایران نامگ، سال ۲، شمارۀ ۲، تابستان ۲۰۱۷/۱۳۹۶

گروه‌ که‌ است‌ شده‌ برجسته‌ آپارتاید”‌ و‌ “نژادپرستی‌ دربارة‌ مقاله‌ای‌ ‌15 شمارة‌ در‌افریقای‌جنوبی‌می‌پردازد.‌69 بنیاد‌فراهم‌کرده‌و‌به‌تبعیض‌علیه‌سیاهان‌در‌ تحقیقی‌در‌شمارة‌‌16مطلبی‌از‌فرخ‌تمیمی‌منتشر‌شده‌است‌باعنوان‌“نامة‌سرگشاده‌به‌یک‌و‌ نژادپرستی‌ از‌ افریقای‌جنوبی،‌ به‌مسئوالن‌ نامه‌ قالب‌یک‌ در‌ تمیمی‌ عالیجناب.”‌70انجیل‌و‌محققان‌معروف‌آمده‌ از‌قرآن،‌ نامه‌نقل‌قول‌هایی‌ انتقاد‌می‌کند.‌در‌ آپارتاید‌است‌تا‌وضعیت‌نژادپرستی‌در‌افریقای‌جنوبی‌را‌نکوهش‌کند.‌در‌همین‌شماره،‌مقاله‌ای‌با‌عنوان‌“رویاهای‌مریکای‌سیاه”‌منتشر‌شده‌که‌مصاحبه‌با‌‌10نفر‌متخصص‌دربارة‌نژادپرستی‌در‌امریکاست.‌71همچنین،‌بر‌اساس‌سفرنامة‌دان‌جاکوبسن،‌مقاله‌ای‌دربارة‌

آپارتاید‌در‌افریقای‌جنوبی‌آمده‌است.72

رمان‌نویس‌ از‌ مقاله‌ای‌ و‌ دارد‌ تمرکز‌ نژادی‌ سیاست‌های‌ و‌ نژاد‌ بر‌ بنیاد‌ ‌19 شمارة‌شده‌ چاپ‌ آن‌ در‌ هارلم”‌ در‌ “زندگی‌ عنوان‌ با‌ هرکوس،‌ فرانک‌ ـ‌کارائیبی،‌ امریکایی‌ـاست.‌73بخش‌دوم‌مقالة‌دان‌جاکوبسن‌دربارة‌آپارتاید‌در‌افریقای‌جنوبی‌هم‌در‌این‌شماره‌آمده‌است.‌74مطلبی‌دربارة‌ظهور‌نازیسم‌در‌اروپا‌75و‌مقاله‌ای‌با‌عنوان‌“بازتاب‌چهرة‌زشت‌استعمار”‌از‌فیلم‌ساز‌سیاه‌پوست‌سنگالی‌دربارة‌مشکالتش‌برای‌فیلم‌سازی‌در‌این‌شماره‌منتشر‌شده‌است.‌76توجه‌داشته‌باشیم‌که‌این‌شمارة‌بنیاد‌در‌مهرماه‌‌1357منتشر‌شده‌است،‌اما‌دریغ‌از‌یک‌مقاله،‌تحلیل‌یا‌یادداشت‌دربارة‌حوادثی‌که‌

در‌ایران‌در‌حال‌رخ‌دادن‌بود.

شیزوفرنی فکری: ترس از مواجهه با واقعیتبود‌ مرتبط‌ بحثمان‌ با‌ که‌ را‌ بنیاد‌ در‌ منتشرشده‌ مطالب‌ همة‌ تقریباً‌ مطالعه،‌ این‌ در‌بررسی‌کردیم‌تا‌نشان‌دهیم‌به‌چه‌میزان‌ایدئولوژی‌ضدمدرنیستی‌در‌یک‌مجلة‌مورد‌

فاطمی،‌ سعید‌ نظر‌ زیر‌ بنیاد،‌ تحقیقات‌ 69گروه‌

‌15 شمارة‌ ‌،2 سال‌ بنیاد،‌ آپارتاید،”‌ و‌ “نژادپرستی‌)خرداد‌1357(،‌13-3.

عالیجناب،”‌ یک‌ به‌ سرگشاده‌ “نامة‌ تمیمی،‌ 70فرخ‌بنیاد،‌سال‌2،‌شمارة‌‌16)تیر‌1357(،‌13-12.

‌”،. ‌. ‌. سیاه‌ امریکای‌ “رویاهای‌ پیرس،‌ شیتا‌ 71پول‌‌18 شمارة‌ ‌،2 سال‌ بنیاد،‌ دستباز،‌ هادی‌ ترجمة‌

)شهریور‌1357(،‌22-20.72دن‌جکوبسون،‌“خاطرات‌و‌خطرات‌سفر‌به‌افریقای‌

فرح‌ ترجمة‌ خاک‌‌شده،”‌ انسان‌های‌ دیار‌ در‌ جنوبی:‌‌،)1357 )شهریور‌ ‌18 شمارة‌ ‌،2 سال‌ بنیاد،‌ برابری،‌

.28-23

فاجعه،”‌ و‌ پیروزی‌ آمیزة‌ “هارلم:‌ هرکوس،‌ 73فرانک‌ترجمة‌هادی‌دستباز،‌بنیاد،‌سال‌2،‌شمارة‌‌19)مهر‌

1357(،‌14-‌15و‌27.74دن‌جکوبسون،‌“خاطرات‌و‌خطرات‌سفر‌به‌افریقای‌

جنوبی‌2:‌بازوان‌بریدة‌استقالل،”‌ترجمة‌فرح‌برابری،‌بنیاد،‌سال‌2،‌شمارة‌‌19)مهر‌1357(،‌19-16.

75میلتون‌الرین،‌“میراث‌خواران‌هیتلر:‌گزارشی‌از‌احیاء‌‌،2 بنیاد،‌سال‌ برابری،‌ فرح‌ ترجمة‌ در‌غرب،”‌ نازیسم‌

شمارة‌‌19)مهر‌1357(،‌22-20.76ماهاما‌جانسون‌ترااوره،‌“بازتاب‌چهرة‌زشت‌استعمار،”‌)مهر‌ ‌19 شمارة‌ ‌،2 سال‌ بنیاد،‌ شفا،‌ پرویز‌ ترجمة‌

.37-23‌،)1357

Page 29: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

ماهنامة‌بنیاد‌و‌سیاست‌زدایی‌از‌غرب‌زدگی‌ 3030

حمایت‌حکومت‌رواج‌داشت.‌به‌‌نظر‌می‌رسد‌ماهنامة‌بنیاد‌نسبت‌به‌موضوعات‌حساس‌آن‌زمان‌ایران‌غیرسیاسی‌عمل‌می‌کرد،‌اما‌به‌‌وضوح‌و‌به‌شکلی‌گسترده‌درگیر‌فعالیت‌ایران‌ ‌1350 دهة‌ فکری‌ جریان‌های‌ تأثیر‌ تحت‌ کاماًل‌ مجله‌ بود.‌ پرمخاطره‌ای‌ فکری‌بود.‌در‌واقع،‌بنیاد‌فقط‌یک‌نمونه‌در‌میان‌بسیاری‌از‌نهادهای‌فرهنگی‌تحت‌حمایت‌

حکومت‌است‌که‌به‌تبلیغات‌بومی‌گرایانة‌ضدمدرنیستی‌می‌پرداختند.

یک‌مثال‌حضور‌منظم‌احمد‌فردید‌در‌تلویزیون‌ملی‌در‌دهة‌‌1350است.‌فردید‌بر‌اساس‌مطالعاتش‌از‌هایدگر‌روایتی‌ضدغربی‌از‌سنت‌گرایی‌دینی‌عرضه‌می‌کرد.‌آل‌احمد‌با‌نکوهش‌برنامة‌نوسازی‌اقتدارگرایانة‌رژیم‌پهلوی‌و‌استقبال‌از‌سنت‌های‌ایرانی‌به‌مثابه‌جایگزینی‌اصیل،‌ایدة‌“بازگشت‌به‌خویشتن”‌را‌سیاسی‌کرده‌بود.‌به‌‌طرز‌متناقضی،‌حکومت‌پهلوی‌دقیقاً‌همان‌زمانی‌که‌برنامة‌نوسازی‌دولتی‌پرشتاب‌و‌خشنش‌را‌اجرا‌می‌کرد،‌این‌گفتمان‌اصالت‌تمدنی‌را‌به‌‌همراه‌ادبیات‌ضدمدرن‌و‌ضدغربی‌اش‌از‌آِن‌خود‌کرد.‌در‌این‌مدار‌سردرگم،‌بنیاد‌با‌کمک‌مالی‌خواهر‌دوقلوی‌شاه‌فضایی‌فرهنگی‌برای‌اندیشیدن‌به‌مسئلة‌غرب‌زدگی‌فراهم‌ساخت.‌مجله‌به‌تضعیف‌مشروعیت‌رژیمی‌کمک‌می‌کرد‌که‌اتفاقاً‌از‌طریق‌مواضع‌فکری‌اش‌به‌‌دنبال‌حمایتش‌بود.‌مجله‌در‌عین‌حال‌که‌غرب‌را‌بردة‌عقالنیت‌اومانیستی،‌تکنولوژی‌و‌دستاوردهای‌مادی‌نشان‌می‌داد،‌

Page 30: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

3131 ایران نامگ، سال ۲، شمارۀ ۲، تابستان ۲۰۱۷/۱۳۹۶

ـ‌اسالمی‌استقبال‌می‌کرد‌و‌چهره‌های‌گفتمانی‌ از‌ایدة‌‌به‌‌شدت‌رمانتیک‌هویت‌ایرانی‌ـاین‌جریان‌ناتوان‌از‌هر‌تحلیلی،‌حتی‌سطحی،‌از‌واقعیت‌های‌سیاسی‌و‌اجتماعی‌موجود‌ایران‌بودند.‌در‌نهایت،‌واقعیتی‌که‌مجلة‌بنیاد‌همیشه‌منکرش‌شده‌بود‌چنان‌در‌برابر‌

چشمانش‌منفجر‌شد‌که‌نابودش‌کرد.‌

سردبیر‌و‌نویسندگان‌بنیاد‌با‌مشغول‌کردن‌خود‌به‌مأموریت‌احیای‌حقیقت‌“معنوی”‌و‌“عرفانی”‌ایران‌چنان‌اغوا‌شده‌بودند‌که‌نسبت‌به‌حوادثی‌که‌در‌کشور‌در‌حال‌وقوع‌بود‌کاماًل‌کور‌شده‌بودند.‌فقط‌در‌شمارة‌آخر‌مجله‌سردبیر‌به‌خوانندگان‌توضیح‌می‌دهد‌

که‌برای‌ادامة‌انتشار‌مجله‌با‌مشکل‌مواجه‌شده‌است:‌

بنیاد‌را‌می‌توان‌دوست‌داشت‌و‌می‌توان‌نداشت.‌نشریه‌ای‌است‌که‌سالمت‌نفس‌به‌شهادت‌همة‌شماره‌ها‌و‌همة‌ بنیاد‌ ‌. ‌. ‌. به‌حال‌حفظ‌کرده‌است‌ تا‌ را‌ خود‌صفحات‌دوسالة‌خود‌تیول‌احدی‌نبوده‌است.‌فضایی‌بوده‌است‌برای‌اندیشیدن‌.‌.‌.‌ما‌مانند‌هر‌ارگان‌و‌هر‌تجمع‌فکری‌دیگری‌گدای‌استقالل‌و‌آزادی‌اندیشه‌هستیم‌و‌این‌گدامنشی‌را‌با‌هیچ‌سرمایه‌ای‌معاوضه‌نمی‌کنیم.‌چرا‌که‌پیمان‌ما‌ابتدا‌با‌“وطن”‌و‌بعد‌با‌قلممان‌است‌و‌نه‌با‌هیچ‌چیز‌و‌هیچ‌کس‌دیگری.‌می‌دانیم‌نبیند.‌ را‌ بی‌وطن‌ زندگی‌ و‌ بمیرد‌ قلم‌ که‌ است‌ آن‌ بهتر‌ نباشد،‌ وطنی‌ اگر‌ که‌

Page 31: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

ماهنامة‌بنیاد‌و‌سیاست‌زدایی‌از‌غرب‌زدگی‌ 3232

بنابراین،‌به‌عشق‌وطن‌و‌عشق‌شما‌شیفتگان‌اندیشه‌و‌قلم‌است‌که‌می‌نویسیم.‌اگر‌این‌حق‌را‌کسی‌از‌ما‌ضایع‌کند،‌بی‌درنگ‌به‌خانه‌خواهیم‌رفت‌و‌عطایش‌را‌به‌لقایش‌خواهیم‌بخشید.‌از‌این‌روست‌که‌به‌‌یاری‌معنوی‌شما‌مستمندیم‌تا‌

آزادگی‌این‌نشریه‌کماکان‌حفظ‌شود.77

اما‌در‌واقعیت‌مسئله‌بسیار‌بزرگ‌تر‌از‌آن‌بود‌که‌بنیاد‌بتواند‌حلش‌کند‌و‌این‌شماره‌آخرین‌شمارة‌مجله‌بود‌که‌منتشر‌می‌شد.‌جالب‌اینکه‌نیروهایی‌که‌منجر‌به‌از‌بین‌

رفتن‌بنیاد‌شدند،‌درست‌مثل‌بنیاد‌به‌‌دنبال‌احیای‌“معنویت”‌ایران‌بودند.

با‌این‌‌‌حال،‌شیزوفرنی‌فکری‌ای‌که‌بنیاد‌دچارش‌شده‌بود،‌به‌‌هیچ‌وجه‌منحصر‌به‌این‌مجله‌نبود.‌گفتمان‌ضدمدرنیستی‌ای‌که‌در‌اکثر‌مطالب‌بنیاد‌بیان‌می‌شد،‌تجسم‌یک‌چرخش‌گفتمانی‌بسیار‌فراگیرتر‌در‌ایدئولوژی‌حکومت‌پهلوی‌در‌اواخر‌دهة‌‌1340و‌نهادهای‌فرهنگی‌و‌ نشان‌می‌دهد‌ دارد‌که‌ بسیاری‌وجود‌ بود.‌مستندات‌ دهة‌‌1350دانشگاهی‌بسیاری‌در‌آن‌دوره‌از‌جانب‌خاندان‌سلطنتی‌حمایت‌می‌شدند‌و‌همچون‌بنیاد‌به‌“جنگ‌فرهنگی”‌عجیب‌و‌خودتخربیگری‌در‌برابر‌ایده‌های‌مدرن‌مشغول‌بودند.‌بنیاد‌بخشی‌از‌این‌چرخش‌گفتمانی‌بزرگ‌تر‌در‌صورت‌بندی‌ایدئولوژیک‌حکومت‌بود.‌برای‌حکومتی‌که‌آشکارا‌“طرفدار‌غرب”‌و‌ظاهراً‌سکوالر‌بود،‌پذیرش‌گفتمان‌غرب‌زدگی‌

مخالفانش‌هم‌به‌‌لحاظ‌وجودی‌غیرممکن‌بود‌و‌هم‌به‌‌لحاظ‌سیاسی‌غیرعاقالنه.‌

)آبان‌ ‌20 شمارة‌ ‌،2 سال‌ بنیاد،‌ آزادی،”‌ 77“گدای‌.4‌،)1357

Page 32: یگدزبرغ زا ییادزتسایس و داینب ۀمانهام€¦ · یگدزبرغزاییادزتسایسود اینبةمانهام 4 هب.دوبدهاوخرتهداسنآلئاسموهدنیآابههجاومیاربیناسنایاههعومجم

3333 ایران نامگ، سال ۲، شمارۀ ۲، تابستان ۲۰۱۷/۱۳۹۶