6
ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﻣﻠﻲ ﭘﻮﺷﺎﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻛﺸﻮﺭ ﺑﺔ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﻣﺒﺎﺭﻛﺒﺎﺩ!2 ﺷﻤﺎﺭﺓ ﺳﻰ ﻭ ﭘﻨﺠﻢ ﺟﻤﺸﻴﺪﻯ5692 ﺧﻮﺭﺷﻴﺪﻯ ـ1392 ﺑﻬﻤﻦ/ﺩﻟﻮ27 ﻳﻜﺸﻨﺒﻪ. ﹈﹢﹋ ،ر آن ا﹩︐ ،﹫﹠﹊ ری﹋ ﹎﹡ دی﹨﹩﹡ا﹍﹡ دن ﹟﹫ اي از ﹛﹠ ﹢﹫︐ ا46 ﺭﻭﺯﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺕ ﺗﺎ35 | ﻣﺤﻤﺪﺍﻛﺮﺍﻡ ﺍﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪ| 2 ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺻـ| ﻣﺤﻤﺪﺍﻛﺮﺍﻡ ﺍﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪ| ﺍﺷـــﺮﻑ ﻏﻨﻰ ﺍﺣﻤﺪﺯﻯ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻧﺎﻣﺰﺩﺍﻥ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺕ ﺭﻳﺎﺳـــﺖ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺖ. ﺍﻭ ﺩﺭ" ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ" ﺟﻤﻬﻮﺭﻯ ﺍﺯ ﻣﺸﻜﻞ ﺧﻮﺩ ﺑﺎ ﻭﺍژﺓ ﻛﻪ ﻭﻯ(1392 ﺩﻟـــﻮ2) ﺁﺳـــﺘﺎﻧﺔ ﻣﺒﺎﺭﺯﺍﺕ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺗﻰ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻛﺮﺩ ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺍﺭﺩ؛ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ" ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ" ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎ ﻛﻠﻤﺔ" ﺩﻫﺎﺗﻰ" ﺁﺩﻡ ﻭﻃﻨﺪﺍﺭ ﻭ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ ﺭﺍ ﻳﻜﺠﺎ ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﻝ» ﻣﻮﺻﻮﻑ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﻛﻪ . ﺍﻣﺎ ﻧﻜﺘﺔ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﺮﺳـــﺶ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺩﺭ ﻣﺸـــﻜﻞ« ﻛﺮﺩﻩ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﻮﺻﻮﻑ ﺑﻪ ﻭﺍژﺓ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ ﺑﺮﻣﻴﮕﺮﺩﺩ. ﺍﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻭﺍژﻩ ﭼﻪ ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭﻯ ﺍﺯ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ ﭼﻴﺴﺖ؟ﺩﺭ ﻭﻻﻳـــﺖ1949 ﻣﺘﻮﻟﺪﺳـــﺎﻝ) ﺍﺷـــﺮﻑ ﻏﻨـــﻰ ﺍﺣﻤﺪﺯﻯ ﺑﺮﺧﻼﻑﺁﻧﻜﻪﺧﻮﺩﺭﺍﺩﻫﺎﺗﻰﻣﻰﮔﻮﻳﺪ،ﺩﺭﺻﻔﺤﺔﺭﺳﻤﻰ( ﻟﻮﮔﺮ ﻳﻜﻰﺍﺯﺗﻜﻨﻮﻛﺮﺍﺕﻫﺎﻯﻣﺴﻠﻜﻰﻣﺤﺪﻭﺩ" ﻣﺒﺎﺭﺯﺍﺕﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺗﻰﺍﺵ ﻣﻌﺮﻓﻰ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ. ﻭﻯ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻯ ﻏﺮﺑﻰ ﻭ" ﺩﺭ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﻯ ﺩﻣﻮﻛﺮﺍﺳﻰ ﻭ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﻯ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺰﻳﺖ ﻫﺎﻯ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﻯ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﻭ ﻛﺸﻮﺭ ﻫﺎ ﺑﻬﺮﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﺷﺮﻑﻏﻨﻰﺍﺣﻤﺪﺯﻯﺍﺯﺗﺤﺼﻴﻞﻳﺎﻓﺘﮕﺎﻥﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩﻫﺎﻯﺍﻣﺮﻳﻜﺎﻳﻰ ﺗﺎ ﺳﻄﺢ ﺩﻛﺘﻮﺭﺍ ﺍﺳﺖ. ﺍﻭ ﻋﻠﻮﻡ ﺳﻴﺎﺳﻰ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﻣﺮﻳﻜﺎﻳﻰ ﺑﻴﺮﻭﺕ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻛﻠﻤﺒﻴﺎﻯ ﺍﻳﺎﻻﺕ ﻣﺘﺤﺪﻩ ﺍﻣﺮﻳﻜﺎ ﺩﺭﺟﺔ ﻋﻠﻤﻰ ﺩﻛﺘﻮﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩ. ﻭﻯ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﺭﺩ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﻭ2001 ﺳﺎﻝ ﺍﻳﺎﻻﺕ ﻣﺘﺤﺪﻩ ﺍﻣﺮﻳﻜﺎ ﺷـــﻮﺩ، ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺟﺎﻥ ﻫﺎﭘﻜﻨﺰ ﺍﻣﺮﻳﻜﺎ، ﭘﺮﻭﻓﻴﺴﻮﺭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺷﻨﺎﺳﻰ ﺑﻮﺩ. ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﺭﻭﺯ ﺩﻧﻤﺎﺭﻙ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺳﺎﺑﻘﺔ ﻛﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ. ﻧﺎﺳﺎﺯﮔﺎﺭﻯ ﻳﻚ ﭘﺮﻭﻓﻴﺴﻮﺭ21 ﺩﺭ ﻗﺮﻥ"ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ" ﺑﺎ ﻭﺍژﺓ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﺷﻮﺭﺍﻯ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻰ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﺍﺯ ﻧﺎﻣﺰﺩﻯ ﺩﺍﻛﺘﺮ ﻋﺒﺪﺍﷲ ﻋﺒﺪﺍﷲ ﺑـﻪ ﺩﻭﺍﻡ ﺍﻋـﻼﻡ ﺣﻤﺎﻳـﺖ ﻫـﺎﻯ ﻣـﺮﺩﻡ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴـﺘﺎﻥ ﻭ ﮔـﺮﻭﻩ ﻫـﺎﻯ ﺳﻴﺎﺳــﻰ ﺍﺯ ﻧﺎﻣــﺰﺩﻯ ﺩﺍﻛﺘــﺮ ﻋﺒــﺪﺍﷲ ﻋﺒــﺪﺍﷲ، ﻧﺎﻣــﺰﺩ ﺭﻳﺎﺳــﺖ ﺟﻤﻬـﻮﺭﻯ، ﺍﻳﻨﺒﺎﺭ ﺷـﻮﺭﺍﻯ ﻫﻤﺒﺴـﺘﮕﻰ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴـﺘﺎﻥ، ﺣﻤﺎﻳﺖ ﺧــﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻴــﻢ ﺍﺻﻼﺣــﺎﺕ ﻭ ﻫــﻢ ﮔﺮﺍﻳــﻰ ﺍﻋــﻼﻡ ﻧﻤــﻮﺩ. ﺭﻳﻴﺲ ﺷـﻮﺭﺍﻯ ﻫﻤﺒﺴـﺘﮕﻰ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ، ﺩﺭ" ﻏﺎﺯﻯ ﻧﻮﺍﺯ ﺗﻨﻰ" ﻫﻤﺎﻳﺸـﻰ ﻛـﻪ ﺑـﻪ ﻫﻤﻴـﻦ ﻣﻨﺎﺳـﺒﺖ ﺩﺍﻳـﺮ ﺷـﺪﻩ ﺑـﻮﺩ، ﺍﻋـﻼﻡ ﻧﻤﻮﺩ ﻛـﻪ ﺁﻧـﺎﻥ ﭘـﺲ ﺍﺯ ﻫﻔﺘـﻪ ﻫـﺎ ﺗﺄﻣـﻞ ﻭ ﺭﺍﻯ ﺯﻧـﻰ، ﺩﺍﻛﺘـﺮ ﻋﺒـﺪﺍﷲ ﻋﺒـﺪﺍﷲ ﻧﺎﻣـﺰﺩ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺕ ﺭﻳﺎﺳـﺖ ﺟﻤﻬـﻮﺭﻯ ﺭﺍ ﺷﺎﻳﺴـﺘﻪ ﮔﺰﻳﻨﺶ ﻳﺎﻓﺘﻨـﺪ ﻛـﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳـﻰ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﺤـﺮﺍﻥ ﻭ ﻧﺠـﺎﺕ ﻣـﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﺼﻴﺒﺖ ﻫﺎﻳﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺍﻣﻨﮕﻴﺮ ﺷﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ. ﺭﻳﻴـﺲ ﺷـﻮﺭﺍﻯ ﻫﻤﺒﺴـﺘﮕﻰ ﺍﻗـﻮﺍﻡ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴـﺘﺎﻥ، ﺩﺭﻫﻤﻴـﻦ ﺣـﺎﻝ ﺗﺎﻛﻴــﺪ ﻧﻤــﻮﺩ ﻛــﻪ ﺑــﺮﺍﻯ ﺗﺎﻣﻴــﻦ ﻭ ﺗﺤﻜﻴــﻢ ﻭﺣــﺪﺕ ﻣﻠــﻰ ﺩﺭ ﻛﺸـﻮﺭ، ﺣﻤﺎﻳـﺖ ﺍﺯ ﺩﺍﻛﺘـﺮ ﻋﺒﺪﺍﷲ ﻋﺒـﺪﺍﷲ، ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻭ ﻣﻌﻘﻮﻟﺘﺮﻳﻦ ﮔﺰﻳﻨــﻪ ﺑــﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﻴــﻢ ﺍﺻﻼﺣــﺎﺕ ﻭ ﻫــﻢ ﮔﺮﺍﻳــﻰ ﺷﺎﻳﺴــﺘﮕﻰ ﺭﻫﺒـﺮﻯ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳـﻰ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻛﺸـﻮﺭ ﺩﺭ ﺷـﺮﺍﻳﻂ ﺣﺴـﺎﺱ ﻛﻨﻮﻧﻰ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺩﺍﻛﺘـﺮ ﻋﺒـﺪﺍﷲ ﻋﺒـﺪﺍﷲ، ﺿﻤـﻦ ﻗﺪﺭﺩﺍﻧـﻰ ﺍﺯﻳـﻦ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺷـﻮﺭﺍﻯ ﻫﻤﺒﺴــﺘﮕﻰ ﺍﻗــﻮﺍﻡ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴــﺘﺎﻥ، ﺗﺎﻛﻴــﺪ ﻧﻤــﻮﺩ ﻛــﻪ ﺍﻳــﻦ ﺍﻋــﻼﻡ ﺣﻤﺎﻳـﺖ ﺑـﺮ ﺍﺳـﺎﺱ ﻣﻌﺎﻣﻠـﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺗـﻰ ﻧﻴﺴـﺖ، ﺑﻠﻜـﻪ ﺑﺨﺎﻃـﺮ ﺭﺿـﺎﻯ ﺧﺪﺍﻭﻧـﺪ ﻭ ﺧﺪﻣـﺖ ﺑـﻪ ﻣـﺮﺩﻡ ﺻـﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺘـﻪ ﺍﺳـﺖ ﻛﻪ ﺷﺎﻳﺴﺘﺔ ﺗﻘﺪﻳﺮ ﻭ ﺍﻣﺘﻨﺎﻥ ﺍﺳﺖ.

pirozi_35

Embed Size (px)

DESCRIPTION

 

Citation preview

Page 1: pirozi_35

پيروزي ملي پوشان فوتبال كشور بة همگان مباركباد!

2

يكشنبه 27 بهمن/دلو 1392 خورشيدى ـ 5692 جمشيدىشمارة سى و پنجم

. ﹈﹢﹋ ،ا﹎ آن ﹋ر ﹩︐ ،﹫﹠﹊ ری﹋ ﹎﹡ اي از ﹫﹟ دن ﹡﹍ا﹡﹩ ﹨ی ﹢د﹛﹠ ﹢﹫︐ا

روز46تا انتخابات

35

| محمداكرام انديشمند |

ادامه صـ 2

| محمداكرام انديشمند |

اشـــرف غنى احمدزى يكى از نامزدان انتخابات رياســـت جمهورى از مشكل خود با واژة"شهروند"سخن گفت. او در آســـتانة مبارزات انتخاباتى ابراز كرد(2دلـــو1392) كه وى آدم"دهاتى" است و با كلمة "شهروند" مشكل دارد؛ هر چند موصوف اظهار داشت كه«وطندار و شهروند را يكجا استعمال كرده مى تواند». اما نكتة قابل پرســـش و بحث در مشـــكل موصوف به واژة شهروند برميگردد. او با اين واژه چه مشكل

دارد و برداشت وى از شهروند چيست؟واليـــت احمدزى(متولدســـال1949در غنـــى اشـــرف لوگر)برخالف آنكه خود را دهاتى مى گويد، در صفحة رسمى مبارزات انتخاباتى اش"يكى از تكنوكرات هاى مسلكى محدود در دولت افغانستان"معرفى مى شود. وى در كشورهاى غربى و در فضاى دموكراسى و شهروندى تحصيل و اقامت داشته و از تمام مزيت هاى شهروندى در اين جوامع و كشور ها بهره گرفته

است. اشرف غنى احمدزى از تحصيل يافتگان دانشگاه هاى امريكايى تا سطح دكتورا است. او علوم سياسى را در دانشگاه امريكايى بيروت به پايان رساند و سپس از دانشگاه كلمبياى اياالت متحده امريكا درجة علمى دكتورا بدست آورد. وى قبل از آنكه در سال 2001 وارد سياست افغانستان از طريق سازمان ملل متحد و

اياالت متحده امريكا شـــود، در دانشگاه جان هاپكنز امريكا، پروفيسور انسان شناسى بود. او در دانشگاه اروز دنمارك نيز به

عنوان استاد سابقة كار دارد.

ناسازگارى يك پروفيسوربا واژة "شهروند" در قرن 21

حمايت شوراى همبستگى اقوام افغانستاناز نامزدى داكتر عبداهللا عبداهللا

بــه دوام اعــالم حمايــت هــاى مــردم افغانســتان و گــروه هــاى ــت ــزد رياس ــداهللا، نام ــداهللا عب ــر عب ــزدى داكت ــى از نام سياسجمهــورى، اينبار شــوراى همبســتگى اقوام افغانســتان، حمايت خــود را از تيــم اصالحــات و هــم گرايــى اعــالم نمــود. "غازى نواز تنى" رييس شــوراى همبســتگى اقوام افغانستان، در همايشــى كــه بــه هميــن مناســبت دايــر شــده بــود، اعــالم نمود كــه آنــان پــس از هفتــه هــا تأمــل و راى زنــى، داكتــر عبــداهللا عبــداهللا نامــزد انتخابات رياســت جمهــورى را شايســته گزينش يافتنــد كــه توانايــى مديريت بحــران و نجــات مــردم از مصيبت

هايى را كه دامنگير شان شده است را دارد.رييــس شــوراى همبســتگى اقــوام افغانســتان، درهميــن حــال

ــى در ــدت مل ــم وح ــن و تحكي ــراى تامي ــه ب ــود ك ــد نم تاكيكشــور، حمايــت از داكتــر عبداهللا عبــداهللا، بهترين و معقولترين ــتگى ــى شايس ــم گراي ــات و ه ــم اصالح ــوده و تي ــه ب گزينرهبــرى و توانايــى مديريت كشــور در شــرايط حســاس كنونى

را دارند.داكتــر عبــداهللا عبــداهللا، ضمــن قدردانــى ازيــن تصميم شــوراى ــالم ــن اع ــه اي ــود ك ــد نم ــتان، تاكي ــوام افغانس ــتگى اق همبســى نيســت، بلكــه بخاطــر ــه انتخابات ــر اســاس معامل حمايــت برضــاى خداونــد و خدمــت بــه مــردم صــورت گرفتــه اســت

كه شايستة تقدير و امتنان است.

ناسازگارى يك پروفيسور با واژة "شهروند" در ...

Page 2: pirozi_35

2

در دومين مناظره ميان نامزدان رياســـت جمهورى، جاى زلمى رسول خالى بود و او، به دليل هاى نامعلومى حاضر به مناظره نشده بود؛ اما دكتر عبداهللا عبداهللا، قيوم كرزى و اشرف غنى احمدزى، در شبكة يك، به مناظره پرداختند. موضوع اصلى مناظره، بر سر

برنامه هاى اقتصادى و سياست خارجى اين نامزدان بود.در اين مناظره، نخست، دكتر عبداهللا عبداهللا به ايجاد بانك هاى زراعتى براى رشـــد زراعت، تسهيل در توزيع زمين براى ايجاد فابريكه ها به تاجران ملى؛ رفع مشكل انرژى از طريق منابع داخلى؛ تصويب قانون و پاليسى هاى مشخص براى جلب سرمايه گذارى

هاى خارجى تاكيد كرد.از جانب ديگر، به گونة جالبى، دكتر اشرف غنى احمدزى گفت: «قيمت گندم را تقويت مى كنيم؛ تثبيت بهاى گندم براى تقويت كودكان ضرورى است.»! و دكتر عبداهللا عبداهللا، ديدگاه اشرف غنى احمدزى را براى تثبيت بهاى گندم، پرسش برانگيز دانست.

داكتر "عبداهللا عبداهللا هم چنان گفت كه براى ســـاختن برنامة اقتصادى به جاى اســـتفاده از مشـــاورين خارجى، بايد از مردم

افغانستان مشورت گرفته شود.آقاى عبداهللا گفت: «شـــراكت تجارت ميان دولت و ســـكتور

خصوصى، مى تواند در رشد اقتصاد موثر باشد.»آقاى عبـــداهللا، نخســـتين نامـــزد در ايـــن مناظره بـــود كه گفت:«افغانستان، زمينة خوب توليد انرژى؛ به ويژه برق را دارد و از منابع آبى، مى شود اين انرژى را به گونة بهتر به دست آورد و در بهبود رشد اقتصادى، با استفاده از آب ها، كار اثرگذار انجام داد.»

دكتر عبداهللا عبداهللا افزود: «براى عملى سازى تعهدات «توكيو»، نياز به گام هاى عملى است نه نوشتن روى كاغذ.»

در حالى كه اشرف غنى احمدزى گفت كه تمام پول هايى كه در كابل بانك مصرف شده، دوباره به خزينه دولت بر گردانده شود. با اين حال، دكتر عبداهللا، يك گام پيش تر گذاشته، گفت: «اين تنها مسالة كابل بانك نيست، بل كه بايد به تمامى پرونده هاى فساد و قانون شكنى در كشور بدون استثنا، رسيده گى قانونى صورت

گيرد.»داكتر عبداهللا عبداهللا براى رشـــد اقتصادى، ارادة مبارزه با فساد تيمش را قوى دانســـته، گفت: «زمانى كه از اراده سياسى براى مبارزه با فساد ادارى سخن مى زنيم نبايد استثنا قايل شويم، زيرا ما نياز داريم تا لقب «فاسدترين كشور» را از نام افغانستان پاك كنيم.»در بخش ديگر، اشـــرف غنى احمدزى، گفت كه افغان ها، 42 ميليارد دالر در اختيار دارند كه مى تواند سرمايه گزارى آن، جاى

كمك هاى خارجى را به دولت افغانستان بگيرد.در پاسخ به اين طرح اشرف غنى، دكتر عبداهللا گفت كه پولى كه شـــهروندان افغانستان در داخل افغانستان در اختيار دارند، تنها 4 ميليارد دالر است، نه 42 ميليارد؛ 42 ميليارد دالر، پول كسانى هست كه آوردن و ســـرمايه گزارى كردن آن، ناممكن است و دولت

آينده، نبايد با خيال پردازى، به پيش برود.آقاى عبداهللا به استفاده از منابع معدن و آب و نيروى بشرى جوان

افغانستان، در راه بهبود وضعيت اقتصادى تاكيد كرد.در بخش سياســـت خارجى و امضاى پيمان امنيتى ميان كابل و واشنگتن، اشرف غنى احمدزى به شرط هاى رييس جمهور تاكيد كرد؛ قيوم كرزى نيز از موقف برادرش حامد كرزى پشتى بانى داشت، ولى دكتر عبداهللا عبداهللا، گفت: «استفاده از تروريسم به

جاى سياست خارجى، مشكل آفرين است.»آقاى عبداهللا، با اشاره به اشرف غنى احمدزى، گفت كه متن پيمان امنيتى را همين دوستان حاضر آماده كرده بودند، ولى چرا همين شـــرط هاى رييس جمهور را در متن نياوردند؟ چرا اين متن را

ناقص ساختند كه امروز براى امضايش شرط مى گذارند؟او گفت كه باور كامل دارد كه پشت شرط هاى رييس جمهور، گپ هاى ديگر نهفته است، اگر منافع افغانستان مدنظر مى بود، بايد

در متن اين پيمان، اين شرط ها عمال درج مى شد.داكتر عبداهللا عبداهللا گفت: «ما خواهان امضاى اين موافقت نامه هســـتيم و بهتر است كه سرنوشـــت اين موافقت نامه، پيش از

انتخابات روشن شود.آقاى عبداهللا گفت: «دوستانى كه مسووليت گفت وگو با امريكا را داشت چرا حاال شرط دارند؟ (منظورش اشرف غنى احمدزى

بود.)او گفت كه حكومت كنونى، با سياست هاى خارجى نادرستش، اعتبار دولت افغانستان را در سطح ملى و بين المللى از ميان برده، معلوم نيست كه دوست ما كيست؟ دشمن ما كيست و نيز ثبات

وجود ندارد.او به گونة صريح گفت كه موجوديت مشكل تاريخى «ديورند»،

نبايد مانع مبارزه در برابر رفت و آمد هراس افگنان شود.در پايان، دكتـــر عبداهللا عبداهللا، در پاســـخ به چگونگى نتايج انتخابـــات، گفـــت: «از رييس جمهور كـــرزى مى خواهم كه

كميسيون انتقال قدرت را ايجاد كند.

يكشنبه 27 بهمن/دلو 1392 خورشيدى ـ 5692 جمشيدىشمارة سى و پنجم

﹑م ﹫وزی

چى كسى پيروز مناظرة 1 بود؟... بدون ترديد اگر اشرف غنى احمدزى مانند صد ها هزار هموطن ديگر مان كه در كشورهاى عربى خليج فارس(عربستان سعودى، كويت، امارات متحده عربى، قطر، عمـــان) زندگى و كار ميكـــرد، ديگر به مزيت شهروندى آشـــنا نمى شد و از واژة شهروند هم سر در نمى آورد. زيرا در ميان اين عرب هاى مســـلمان نفتى، يك فردى هر چند مسلمان تر از خودشان هم كه عرب و نسل اندر نسل از سرزمين شان نباشد، اجنبى و عجم اســـت. حق شـــهروندى ندارد. حق مالكيت ندارد. از آزادى هاى مدنى و اجتماعى محروم است و اگر يك قرن هم در آنجا كار كند و عرق بريزد، شـــهروند آن

كشور شمرده نمى شود. اما جناب اشـــرف غنى احمدزى كـــه در بالد ليبرال و دموكراسى غرب تحصيل و اشتغال داشته اند و نه تنها واژة شـــهروند را به خوبى ميدانند كـــه مقوله و پديدة برآمده از تحوالت اجتماعى و سياسى غرب و انديشه هاى لبرال غربى است، بلكه با مزيت و امتياز شهروندى

هم در آن جوامع اقامت و اشتغال داشته اند. شـــهروند كه به زبان انگليسى Citizen و به فرانسوى

Citoyen و به آلمانى Burger گفته مى شود، عضو جامعه در يك پيكره واحد سياســـى يا كشور است كه اصطـــالح بـــه و "تابـــع" "رعيـــت"، برخـــالف

عاميانه"وطندار"، داراى حقوق مدنى ميباشد. شـــهروندى بيان يك هويت مشـــترك است كه تمام هويـــت هاى فرهنگى و اجتماعـــى را در بر مى گيرد. شهروند انسان آزاد و آگاه است كه با آزادى و آگاهى تصميم مى گيرد و در حيات سياسى و اجتماعى نقش

ايفا مى كند. شهروند انسان آزاد و مختارى است كه بر اساس منافع و مصالح خود، با آزادى، آگاهى و اختيار تصميم مى گيرد كه در كدام صنف و گروه اجتماعى عضو شود، در انتخابات به چه كســـى رأى دهـــد و كدام طرح و

نظرية سياسى را بپذيرد و كدام را نپذيرد؟ رعيت و تبعـــه و يا به قول پروفيســـور اشـــرف غنى احمدزى"وطندار"، با شـــهروند متفاوت است. وطندار يك اصطـــالح عاميانه در كوچه و بازار ميان عام مردم است كه بار سياسى و اجتماعى به معنى و مفهوم مدرن و علمى ندارد. در حالى كه شهروند يك مقولة مدرن سياسى و اجتماعى است كه پس از عصر روشنگرى و رنســـانس وارد مقوالت سياســـى و اجتماعى و دانش

سياست و دولت شد. افراد شهروند در يك كشور و جامعة شهروندى، جامعة آزاد، قانونمنـــد، مدرن و خردگرا اســـت. روابط ميان شـــهروند و دولت بر مبناى وجايب دوجانبه و متقابل و در چهارچوب قانون تنظيم مى شود. در حالى كه تبعه و رعيت، مطيـــع زمام دار و مقهور اراده و حاكميت او

است. شهروندى بر مبناى فرديت اســـتوار است. شهروند از هويت هاى اتنيكى، قبيله اى، مذهبى، نژادى و موقعيت اجتماعى امروز و گذشـــتة خود و بســـتگانش، كسب هويت نمى كنـــد. فرديت او و قابليت هاى فردى براى

وى هويت ساز است. شهروند بر خالف رعيت، وطندار و تبعه، در تعين نظام سياســـى و تعين زمام دار و يا زمـــام داران خود و در تدويـــن و تصويب قوانيـــن اداره و مديريت جامعه و كشـــور نقش مهم ايفا مـــى كند. اين نقـــش و ارادة شهروندان است كه در يك كشـــور، دولت-ملت را شكل ميدهد. بدون شهروند و جامعة شهروندى، روند ملت سازى و تشكيل دولت-ملت به فرجام نمى رسد. و از سوى ديگر، شهروند واقعيت حضور و وجود خود را در جامعه و كشور با حضور و وجود دولت-ملت يا

دولت مدرن ملى يافته مى تواند. شـــهروند در يك جامعة شـــهروندى بجاى آنكه آدم انفعالى باشد، فاعل است. شهروند در سرنوشت سياسى و غيرسياسى جامعه و كشور خود مشاركت مى كند و ســـهم مى گيرد. با انحصارگرايـــى و تماميت خواهى مخالف است. نه سلطه گرى دارد و نه سلطه پذير است.

و شـــهروندى با ســـه عنصر مدنى، سياسى و اجتماعى پيوند مى خورد. يعنى شـــهروند در جامعه و كشور از آزادى هـــاى مدنـــى، از حقوق اجتماعى و سياســـى

برخوردار ميباشد. وقتى در افغانســـتان رئيس جمهور و دولتى بخواهد كه دولت مدرن ملى را شكل دهد و يا مرحلة دولت-ملت سازى را بســـوى كمال ببرد، تحول جامعه از رعيت و وطندار به شـــهروند، از وظايف و وجايب اساســـى و

اصلى وى است. وقتى اشرف غنى احمدزى ناسازگارى خود را با واژة شـــهروند ابراز مى كند، اين نگرانى ايجاد مى شود كه خداى ناخواسته پروفيسور قرن بيست و يك و برگشته از جامعة ليبرال غربى و شهروند اين جامعه اگر برياست شهروندى، جامعة بجاى برســـد، افغانستان جمهورى جامعة ارباب رعيتى بســـازد. خود را به ذات همايونى ملوكانه و مـــردم را به رعيت و وطندار گوش به فرمان

خود تبديل كند.من خواهان جامعة شـــهروندى در افغانستان هستم. هر نامزد انتخابات رياســـت جمهورى كه با واژه و مقولة "شهروند" مشكل داشته باشد، من با او مشكل دارم. من در سدة 21، عصر ماهواره و كمپيوتر، عصر شهروندى و جهانى شـــدن نمى خواهم در افغانستان فردى رئيس جمهور باشـــد، كه جامعـــه را از شـــهروند به رعيت برگرداند و نظام اجتماعى ارباب رعيتى به شـــيوة نظام

ارباب رعيتى قرون وسطى بسازد.

ناسازگارى يك پروفيسور با واژة "شهروند" در ...

... ميدان هوايى ديگر داخلى بمنظور سهولت در حمل و نقل هوايى داخلى بهبود خواهـــد يافت كه اين امكانات رويهمرفتـــه خود را با معيار هـــاى رقابتى بازار هاى بين

المللى همسو خواهد ساخت.• انرژى برق تا پايان ســـال 1389 بدسترس حد اقل 65 فيصد خانواده ها، 90 فيصد تاسيســـات غير رهايشى در شـــهر هاى بزرگ و حد اقل 25 فيصـــد خانواده ها در دهات، قرار خواهد گرفـــت. مصارف انرژى برق از حد اقل 75 فيصد مصرف كنندگان شـــبكه ملى نيروى برق اخذ خواهد گرديد. يك استراتيژى به منظور انكشاف و اســـتفاده از انرژى هاى قابل تجديد تا پايان سال 1386

ايجاد خواهد شد. • تا پايان سال 1389يك فضاى مناسبى جهت استخراج معادن افغانستان ايجاد خواهد شد، فضاى سرمايه گذارى و زير بنا ها، بمنظور جذب ســـرمايه گذارى مســـتقيم

خارجى و داخلى در اين راستا بهبود خواهد يافت.• تا پايان ســـال 1385 استراتيژى هاى دائمى آب صحى و آبيارى ايجاد خواهد شـــد و 30 در صد آب از شبكه

هاى بزرگ آبرسانى تا پايان سال 1389 تأمين ميگردد.• تا پايان سال 1389، ظرفيت ادارات شهردارى ها تقويت خواهد شد تا بتوانند روند انكشاف شهر ها را اداره كنند و خدمات شهرى را به طور مؤثر و كارآ انجام دهند و در راستاى بر آورده ساختن اهداف انكشافى افغانستان در

ظرف پانزده سال با زمينه هاى سرمايه گذارى ها...ادامه دارد ...

افغانستان در هالة ...

ليبرال هايى كة تفكر طالبانى دارند نبايد اردوى ما را غيراسالمى بدانند

Page 3: pirozi_35

3

يكشنبه 27 بهمن/دلو 1392 خورشيدى ـ 5692 جمشيدىشمارة سى و پنجم

ليبرال هايى كة تفكر طالبانى دارند نبايد اردوى ما را غيراسالمى بدانند

آقاى احمدزى! واقعا نمى دانيد؟ يا دروغ مى گوييد؟ در نخســـتين روزهـــاى نامـــزدى، دكتر اشـــرف غنى احمدزى، كه «لقب ســـاخته گى دومين متفكر جهان» را در پســـوند نامش جا داده اند، وعـــدة ايجاد يك ميليون شـــغل را داد. انـــگار او فكر مى كرد كه افغانســـتانيان، گوســـفندانانى اند كه به هيچ صورت، به صورت عملى اين وعده، فكر نخواهند كـــرد و حتا، آقاى احمدزى، نمى دانست شهروندان افغانستان، فكرى براى عملى بودن

و نبودن اين طرح غيرواقع بينانه داشته باشند.يك ميليون شـــغل، با درآمد كم تر از 2 ميليارد دالر كه چهاريك هزينه هاى دولتى را تهيه كرده نمى تواند، چى

گونـــه ايجاد مى شـــود؟ از كدام منابع مالـــى؟ با كدام امكانات و به چى كارى؟ در كدام كارخانه كه از كدام

پول درست مى شود؟اين تنها طرح غير واقع بينانه و غيرعملى دكتر اشرف غنى احمدزى نبود. او در مناظرة تلويزيونى طلوع نيوز، بازهم طرح ديگرى داد كه به هيچ روى با ســـاختارهاى بودجه يى و زمينه هاى موجود در افغانستان، تطبيق شدنى نيست.

آقاى احمدزى در اين مناظرة تلويزيونى، طرح جالبى را ارايه كرد كه مى خواهم اين جا با شـــما روى آن اندكى

بحث كنيم.آقاى احمدزى گفت: «من طرح ساختن 500 هزار واحد ساختمانى براى كسانى كه داراى سرپناه شخصى نيستند

را در اولويت هاى كارى ام دارم.»حاال اگر كسى بيايد و كمى روى اين طرح، اين بزرگ

وار بحث كنيم.گيريم كه زمين براى اعمار اين واحدهاى ساختمانى را دولـــت تهيه كند، حاال بياييد ببينيم كه بودجة اعمار آن، به چى اندازه مى شـــود: «به گونة نمونه، اگر دولت ايشان

ضرورت دارند تا وعدة خود را عملى ســـازند، البته در صورتى كه اين يك ميليارد دالر را ساالنه هميشه داشته باشند و به دولت دارى و هزينه هاى ديگر مصرف نكنند

و نيز، به ماموران دولت، معاش ندهند!در مناظـــرة نامزدان در تلويزيون يك نيز، طرح جالب و

خنده دارى از سوى اشرف غنى احمدزى ارايه شد.او گفت كه افغان ها 42 ميليـــارد دالر در اختيار دارند و

اين پول را مى شود در افغانستان سرمايه گزارى كرد.اين در حالى اســـت كه دكتر عبداهللا عبداهللا، در پاسخ به اشـــرف غنى احمدزى گفـــت كه پولى كـــه در اختيار شهروندان افغانستان است، تنها 4 ميليارد دالر است و 42 ميليارد دالر پولى كه اشـــرف غنى مى گويد، پولى است كه شـــهروندان افغانســـتان در داخل و خارج در اختيار دارند. مسلما پولى كه شهرواندان خارج از افغانستان در اختيار دارند، عالقه يى به ســـرمايه گزارى آن در داخل ندارند، چون خودشـــان نيز، تابعيت ديگر كشـــورها را

دارند و آن جا نيز وطن آنان است.ســـه طرح غيرعملى و غيرواقع بينانـــة ايجاد يك ميليون شغل، ساخت 50000 واحد ســـاختمانى در يك سال و اعالم كـــردن 42 ميليارد دالر پول افغانســـتانيان(دولت افغانستان، اختيار ســـرمايه گزارى آن را نداد)، نشان داد كه آقاى اشرف غنى احمدزى، يا واقعا نمى داند و يا هم بـــراى فريب دادن مردم و گرفتـــن رأى آنان، دروغ مى

گويد.بهتر است اين شمار نامزدان انتخابات رياست جمهورى، بيابند، اگر نمى دانند، بيش تر مطالعه كننـــد و معلومات طرح هاى عملى را ارايه دهند و در پى فريب دادن مردم

براى جلب راى شان نباشند.

در ساختن هر واحد ســـاختمانى، از نهايت اقتصاد كار بگيرد و نظر به نرخ روز يك واحد ســـاختمانى بســـيار ابتدايى بســـازد، حداقـــل هزينة آن، بـــه 30 هزار دالر آمريكايى خواهد رســـيد؛ پس اعمـــار 500 هزار واحد

ساختمانى:500,000x30,000 = 150,000,000,000 يعنـــى 150

مليارد دالر آمريكايى، در پنج سال.

در حالى كه مجموع بودجة ســـاليانة دولت افغانستان در حدود 7 مليارد دالر آمريكايى است و اضافه تر از 60 در صد آن را هم كشـــورهاى كمك كننده به افغانستان مى پردازند و درآمد ساالنة كشـــور، فقط 1 مليارد دالر در

سال است.از حســـاب يك ميليارد دالرى درآمـــد دولت، جناب احمدزى، براى تكميل اين طرح شـــان، به 150 ســـال

رياســت انتخابــات نامــزد عبــداهللا، عبــداهللا دكتــر جمهــورى، مخالفــت جــدى خويــش را بــا فراينــد صلــح بــا تضــرع و عــذر پيشــه كردن حكومــت بــه

قاتالن مردم افغانســتان ابراز داشت.ــه شــمارى ــه پرســش ها و در واكنــش ب او در پاســخ بــى ــر طالبان ــف تفك ــا مخال ــه م ــت ك ــزدان، گف از نامبزرگ تريــن در كــه كســانى هســتند هســتيم. ــم ــوز ه ــا هن ــد، ام ــا درس خوانده ان ــگاه هاى دني دانش

تفكــر طالبانى دارند.عبــداهللا عبــداهللا بــا اشــاره بــه ديدگاه هــاى اشــرف

ايــن كــه اردوى ملــى غنــى احمــدزى، در مــورد

الحمــداهللا مــا اردوى كــه گفــت شــود، اســالمى تفكــر مخالــف «مــا گفــت: او اســت.؛ مســلمان طالبانــى هســتيم؛ هســتند كســانى كــه خودشــان در دنيــا زندگــى كــرده و در ليبرال تريــن كشــورهاى ــا ــد، ام ــا درس خوانده ان ــگاه هاى دني ــن دانش بزرگتري

هنــوز تفكر طالبانى دارند.»ــرع و ــا تض ــون، ب ــا، همين اكن ــت م ــه دول ــت ك او گفكــه حالــى در كنــد، صلــح مى خواهــد زارى، ــان ــا طالب ــربازان ب ــارزات س ــردم و مب ــت از م حكوم

حمايــت جدى نمى كند.آقــاى عبــداهللا گفــت كــه از يك ســو، دولــت پيوســته

طالبــان توســط مــا شــهروند ده هــا كــه روزى در ــان ــد و آن ــرادر مى خوان ــان را ب ــوند، آن ــهيد مى ش شرا عــذر مى كنــد، ولــى دولــت از ســوى ديگــر، هيــچ گاهــى از مــردم و قربانيــان حمايــت نمى كنــد، مــا

ايــن وضعيت را اصالح خواهيم كرد.ــت: ــرزى، گف ــوم ك ــا، قي ــن ديدگاه ه ــه اي ــخ ب در پاس«آقــاى عبــداهللا، خــوش دارد انتقــاد كنــد.» امــا، دكتــر عبــداهللا عبــداهللا در پاســخ گفــت: «انتقادهــا، بــراى اصــالح اســت، مــا اصالحــات مى آوريــم و بــه هميــن پيــدا كرده ايــم و در را درســت خاطــر، مشــكل ها

حكومــت آينده آن را اصالح مى كنيم.»

در نامــزدان تلويزيونــى مناظــرة بــه واكنش هــا، ــرار ــن ق ــوك از اي ــا، در شــبكة اجتماعــى فيس ب آريانبــود كــه كاربــران فيس بــوك، حرف هــاى دكتــر مــورد را رياســت جمهورى نامــزد عبــداهللا عبــداهللا

ستايش قرار داده اند.«دكتــر اســت: نوشــته روزنامه نــگاران از يكــى خــوب خيلــى مناظــره ايــن در عبــداهللا عبــداهللا

درخشيد.»ــران فيس بــوك، اســتقبال خوبــى از ده هــا تــن از كارب

گپ هاى آقاى عبداهللا داشــته اند.

| آژير هومن |

دكتر عبداهللا عبداهللا:

Page 4: pirozi_35

4

ابوالقاسم فردوسى

��یاد�ذاری ��ن �دهيكى روز شاه جهان سوى كوهگذر كرد با چند كس همگروه

پديد آمد از دور چيزى درازسيه رنگ و تيره تن و تيزتاز

دو چشم از بر سر چو دو چشمه خونز دود دهانش جهان تيره گون

نگه كرد هوشنگ با هوش سنگگرفتش يكى سنگ و شده پيش جنگ

به زور كيانى بيازيد دستجهانسوز مار از جهانجو برست

برآمد به سنگى گران سنگ خوردهم آن و هم اين سنگ بشكست خورد

فروغى پديد آمد از هر دو سنگدل سنگ گشت از فروغ آذرنگ

نشد مار كشته و ليكن ز رازپديد آمد آتش از آن سنگ باز

هر آنكس كه بر سنگ آهن زدىاز او روشنايى پديد امدى

جهاندار پيش جهان آفريننيايش هميكرد و خواند آفرين

كه او را فروغى چنين هديه دادهمين آتش آن گاه قبله نهاد

بگفتا فروغيست اين ايزدىپرستيد بايد اگر بخردى

شب آمد برافروخت آتش چو كوههمان شاه در گرد او با گروه

يكى جشن كرد آن شب و باده خوردسده نام آن جشن فرخنده كرد

منوچهرى

�ب ��ن �دهآمد اى سيد احرار، شب جشن سدهشب جشن سده را حرمت بسيار بود

برفروز آتش برزين كه در اين فصل شتاآتش برزين پيغمبر آذار بود

آتشى بايد چونان كه فروزد، علمشبرتر از دايرة گنبد دوار بود

آتش و دود چو دنبال يكى طاووسىكه براندوده به طرف دم او قار بود

مى خور اى سيد احرار در اين جشن سدهباده خوردن بلى از عادت احرار بود

عنصرى بلخى

�ده ��ن م�وک ��ار ا�تسده جشن ملوك نامدار است

ز افريدون و از جم يادگار است

زمين گويى كه امشب كوه طور استكزو نور تجلى آشكار است

گر اين روز است شب خواندش نبايدو گر شب روز شد، خوش روزگار است

همانا كاين ديار اندر بهشت استكه بس پرنور و روحانى ديار است

فلك را با زمين انبازى آمدكه رسم هر دو تن در يك شمار است

همه اجرام آن اركان نور استهمه اجسام اين اجزاى نار است

اگر نه كان بيجاده ست گردونچرا باد هوا بيجاده بار است

چه چيز است آن درخت روشنايىكه بر يك اصل و شاخش صد هزار است

گهى سرو بلند است و گهى بازيقينا گنبد زرين نگار است

گر ايدون كو به صورت روشن آمدچرا تيره دمش همرنگ قار است

گر از فصل زمستان است بهمنچرا امشب جهان چون الله زار است

عنايت اهللا باور باميك

�ده، ��راث �و�نگسده تاريخ فرهنگ من و توست

سده آيينة ننگ من و توست

سده از كشف آتش قصه داردسده ميراث هوشنگ من و توست

نقيب اهللا احرار

از ��ن �ده �وی �ھاری آ�داز جشن سده بوى بهارى آيدآهنگ پر از شور قنارى آيد

تا سبز شوى دوباره اى بلخ بريناى كاش دوباره روزگارى آيد

* * *

از چرخ زمانه سده ها ميگذرددنيا نگذشته، عمر ما ميگذرد

آبى كه رود به رود، بى برگشت استكشتى برجاست، ناخدا ميگذرد

نور محمد نورنيا

�دهتو مست سرود و من سكوت آهنگم

سنگين و صبور در كف هوشنگم

آتش زده و بهار افروخته اىبهمن بهمن به ديدنت دلتنگم

على رضا رحمانى

��ن ��ن آریادر مقدم بهار دل انگيز، واژه ها در كوچه هاى شهر من آواز ميدهند

حتى پرنده هاى مسافر كه رفته اند، در آمدن ترنم پرواز ميدهند

جشنى بزرگ در ره اين شهر آمده ست، جشنى كه سالهاى كهن را نوشته استحتى نهال سبز و بهارى كه در ره است، بر نبض سرد كشورم آغاز ميدهند

امكان فصل تازه يى از عشق ميرسد، همراه لحظه هاى كهن جشن آريابر چهره و نگاه زمستان كشيد خط، گلها ترا بهانه ابراز ميدهند

پاينده باش كشورم! امروز روز تست، سرسبز باشى و هر روز برقرارمرادان اين قبيله به اميد زنده اند، دوران باشكوه ترا باز ميدهند

بشير شيوا

ب�خ مارحمتگه خداى تواناست بلخ مامهد هزار عارف داناست بلخ ما

در دفتر زمانه و تاريخ زنده گىيك سطر پردرخشش خواناست بلخ ما

كانون خانوادة بوزيد و مولوىگهوارة دقيقى و سيناست بلخ ما

شهنامة برادرى و متن باهمىشيرازة شكوه زمانهاست بلخ ما

پازند گاتها و اوستاى روزگارآيينة تجلى مزداست بلخ ما

اميد باغ هشت بهشتى كه گفته اندشك نيست اين كه خطة زيباست بلخ ما

در عرصه هاى مختلف عصر پيشرفتالگوى ناب، ورد زبانهاست بلخ ما

كى ممكن است تنگ نظرها نظر كنندچون روضة مبارك موالست بلخ ما

محمد اسحاق ثاقبى

از ��ۀ ��ن �ده ...آرامش نوبهار، آرامش سرد

آرامش مرغهاى آتش در تاك

آزادى من، مرغك بى روح و روان!اى بلخ من، اى ناله سرا، اى غمناك!

در پاى تو ميسرايم اى درگه مندر پاى تو از هفت بهار، از افالك

از قصة هفتخوان اسفند بخواناز بهمن، از آن درازدست چاالك

از قصة جشن سده، از شاهوشنگتا قصة ويرانى قوم سفاك

من نيستم اين غريب و از نسل كى اماز پشت فريدونم و اين است مالك

پرواز بكن هواى پرواز بياراز سوى او باز كمى ناز بيار

جشن سده را، هواى جشن سده رابا پيرهن مشعله پرداز بيار

اى چهرة مجروح من، اى آزادى!بر اين ره آخرشده آغاز بيار

آغاز بيار تا كه آغاز كنيمآغاز بيار و كمى آواز بيار

از هر در اين شهرولى مأيوسمبر من دو سه دروازة همراز بيار

زيبايى بلخ، بلخ آفت زه راآتش آتش، تمام آتشكده را

يادم بده از جشن مى و آتش پاكاز اوج شكوهمندى اش تا ته خاك

يكشنبه 27 بهمن/دلو 1392 خورشيدى ـ 5692 جمشيدىشماره سى و پنجم

متصدى صفحه: صالح محمد خليق

Page 5: pirozi_35

5

يكشنبه 27 بهمن/دلو 1392 خورشيدى ـ 5692 جمشيدىشمارة سى و پنجم

ء

بخش سوم و پايانى

• ميكانيسمى درمورد استقرار مقامات بلند پايه حكومت كه شامل سكتور عدلى، واليان واليات، قوماندانهاى امنيه و ســـاير بدنه هاى دولتى در واليات تا حد ولسواليها در طى شش ماه ايجاد ميگردد و در 12 ماه تعميل و در طى

24 ماه بصورت كامل تطبيق خواهد شد.• تا پايان ســـال 1385 واحد هاى ادارى به هدف كمك

مالى حدود بندى خواهد شد.• تا پايان سال 1389 تعينات بر اساس شايستگى و لياقت، سوابق كار و ارزيابى مبتنى بر اجراى كار در پست هاى خدمـــات ملكى، در تمام ســـطوح حكومت بشـــمول پايتخت (كابل)، ســـكتور عدلى و پوليس، تطبيق خواهد شـــد. حمايت هاى الزم بمنظور رشد ارتقاى ظرفيت ها در ســـكتور خدمات ملكى فراهم ميگردد تا مؤثريت اين ســـكتور ها در فعاليتهاى مربوط فراهم شـــود. برســـى اجراأت ساالنه كار مندان بلند پايه دولتى باالتر از رتبه

3 تا پايان سال 1386، صورت خواهد گرفت.• تا پايان ســـال 1385 معاهده ملل متحد در مورد فساد ادارى تصويب خواهد شـــد كه بر اســـاس آن قوانين مربوط داخلى كشور تا اخير سال 1387، ايجاد خواهد

شد.• تا پايان ســـال 1387 نفوس شمارى اجرا خواهد شد و

نتايج كامل آن به اطالع عامه رسانيده خواهد شد. • تا اواســـط سال 1385 حمايت كافى ادارى و تخنيكى فراهم خواهد شد تا وظايفى را كه شورا قانون اساسى به

شوراى ملى محول گرديده است طور مؤثر ايفا نمايند.• كميسيون مستقل انتخابات افغانستان داراى صالحيت كامل و ظرفيت و منابع الزم خواهد بود بايد تا پايان سال 1387 در موقفى باشـــد كه بتواند انتخابات را بشـــيوة دوامـــدار از لحـــاظ مالى راه انـــدازى نمايد. حكومت افغانستان مصرف انتخابات آينده را تا حد امكان از منابع خـــود تهيه خواهد نمـــود تمام مراحـــل تخنيكى اين

انتخابات تا پايان سال 1388 آماده خواهد شد.

تعهداتش در مورد حقوق بشـــر تعقيب خواهد گرديد ادارات انفاذ قانون و امنيت در دولت، روش و طرز العمل هايى را بمنظور جلو گيرى از دســـتگيرى و حبس هاى خود ســـرانه، شـــكنجه، باج گيرى و مصادره غير قانونى امالك، وضع خواهند نمود تا اين نوع اعمال را ريشه كن نموده آزادى بيان، بشـــمول آزادى رســـانه ها، تقويت خواهد گرديد، آگاهى از حقوق بشـــر مشـــمول نصاب تعليمى خواهد شد، اين آگاهى ها در ميان قانون گذاران و كارمنـــدان عدلى و ديگـــر ادارات حكومتى و مردم پخـــش خواهد گرديد. حكومت عهـــده دار نظارت بر حقوق بشر ميباشد و اين كار بصورت مستقالنه از سوى كميسيون حقوق بشـــر افغانستان انجام خواهد شد و ملل متحد تدابير مؤثرى را بمنظور حفاظت از حقوق بشـــر را پيگيرى خواهد نمود. كميســـيون مســـتقل حقوق بشـــر افغانســـتان، براى تحقـــق اهداف خويـــش، در رابطه بر نظارت، تحقيق، حفاظت و بهبود حقوق بشـــر، حمايت

خواهد شد. • تطبيق برنامـــه تحقق صلح، عدالت و مصالحه تا پايان

سال 1387 به پايه اكمال خواهد رسيد.انكشاف اجتماعى و اقتصادى:

زير بنا و منابع طبيعى• تا ســـال 1387 افغانســـتان داراى يـــك جاده حلقوى خواهد شد و به ترتيبى خواهد بود كه جاده هاى كه بنادر كشـــور هاى همسايه را به اين ســـرك حلقه وى اتصال ميدهد نيز شـــامل ميباشد.كه اين ســـركها در سال 1386 داراى يك نظـــام مالى توانمند بـــراى حفظ و مراقبت

خواهد بود.• تا پايان ســـال 1389 ميادين هوايـــى بين المللى كابل، هرات مجهز با معيار هاى جهانى بين المللى خواهد شد. كيفيت ميدان هوايى مزار شريف، جالل آباد و قندهار با ترميم خط پرواز، ايجاد سيستم هاى ايمنى پرواز ها ارتقا خواهد يافت و همچنان كيفيت هفت ميدان هوايى ديگر

• تا پايان ســـال 1389 چار چوب حقوقى، برنامه كارى ملى زنان افغانستان بطور كامل، تطبيق خواهد گرديد، در ظرف 15 ســـال آينده شـــركت زنان در تمـــام ادارات حكومتى، بشـــمول ادارات انتخابى و انتصابى ســـكتور

خدمات ملكى ، افزايش خواهد يافت.حاكميت قانون:

• تـــا پايان ســـال 1389، چهار چـــوب حقوقى مورد ضرورت مطابق احكام قانون اساســـى، بشـــمول قانون مدنى، جنايى و تجارى ايجاد خواهد گرديد و براى تمام نهاد هاى قضايى و تقنينى توزيع و بدســـترس كافه ملت

قرار خواهد گرفت.• در پايان سال 1385برسى عدم موجوديت پروسه عدلى مناســـب و اصالح طرز العمل هاى مربوط به جلو گيرى از فساد ادارى با برسى و نظارت آن آغاز و تا پايان سال 1389 بطور كامـــل تطبيق خواهد گرديد. اين اصالحات

اصالـــت نهاد هاى كليدى همچون وزارت عدليه، اداره عالى قضا و لوى حارنوالى و وزارت امور داخله وامنيت

ملى را تقويه مى بخشد. ثبت زمين:

• رونـــد ثبت حقوق مالكيت در تمام ســـاحات عمده شـــهرى ، تا پايان 1385 و تا سال 1387 در مناطق دور تر آغاز خواهد شـــد، يـــك دفتر عادالنه نظـــام براى حل منازعات زمين تا پايان ســـال 1386 ايجاد خواهد شد، ثبت زمين هاى قريه جات در پايان ســـال 1386 ايجاد

خواهد شد.• تا پايان ســـال 1389، حكومت توانايى دستگيرى ها و تعقيب قانونى، قاچاقبران و مامورين مفســـد را افزايش

خواهد داد. حقوق بشر:

• تا پايان سال 1389 ظرفيت حكومت براى گزارش دهى

| فايزه يحيايى رودباركى |

بخش چهاردهم| عبدالواحد سيدى |

شعر مقاومت و شعر جنگ در جهان

افغانستان در هالة ابهام و سر در گمى

... و آن چهره خشم و اعتراض اوست. بخصوص در شعر بلند «خشـــم خوشـــه ها» نزار قباني يك شاعر انقالبي و معترض اســـت. اعتراضي با صداي بلند به

جنايتكاران صهيونيست. اين شعر بعد از كشتار سال 1967 شكل گرفته است. شـــايد به نوعي بتوان اين شـــعر را با انگيزه نيكسون كشي و جشن انقالب شيلي نرودا مقايسه كرد. لحن تند و اعتراضي در هر دو شعر بسيار به هم شبيه است:« ... ماييم كه نقشه را ترسيم مي كنيم/ و تپه ها و دامنه ها را/ ماييم كه محاكمه را آغاز مي كنيم .../ اعراب كه به پندار شـــما در رويا بودنـــد/ بعد از حزيران به مزرعه مين بدل شـــدند/ هانوي تغييـــر مكان داد/ و ويتنام منتقل گشـــت/ در گلستان تاريخ همچنان گل مي رويد/ در بيابان هاي ســـودان.../ اعراب كه مي

گفتيد سنگ شده اند/ تغيير يافته اند...» و در ادامه اين شعر با لحظاتي ناب گره مي خورد. با

حوادثي تاريخي و بزرگ چون احد و كربال:« ... از احد مي آييـــم/ از بدر/ از غم هاي كربال مي آييم/ تا تاريخ را عوض كنيم/ و حروف عبري را از

اسامي خيابان ها پاك كنيم...»در ادبيات و شـــعر معاصر بنـــگالدش، نيز موضوع مقاومت، انعكاسي وسيع و زالل دارد. شعري از انيس

الزمان را ببينيد: «در بهار/ آنان هميشه باز مي آيند/ نه اينجا ميان گلها و شاخ و برگها/ در شكوه رنگهاي بسيار/ آنجا جايي كـــه قلبها در سرچشـــمه رود/ زندگـــي در هم مي آميزند/ آنان ديگر بار و ديگر بـــار باز مي آيند./ با غـــرور جواني و شـــور كار آنان به زندگي عشـــق ورزيدند/ و خاموشـــي مرگ را در آغوش كشيدند/

آنان زندگي شان را فدا كردند/ و باهر مرگ زندگي هاي بيشماري را رهايي بخشيدند...»

از ديگر شاعران معاصر بنگالدش كه با موضوع ايثار و گذشـــت، اشـــعاري زيبا ســـروده اند مي توان به اسكندر ابوجعفر و حسن حافظ الرحمان اشاره كرد. بخشي از شعر حسن حافظ الرحمان را با هم بخوانيم: «... آه مادر! كه در محله هاي پايين شهر سر مي كني/ مي تواني مـــرگ فرزندان بســـياري را از ياد ببري/ هنگامي كـــه فرزندي زنده را بر ســـينه خويش مي فشـــاري/ ما نيز همچون تو مادر!/ هنگامي كه تو را يافتيم/ از ياد مي بريم/ مرگ آن پنجاه شـــهيد را كه برادرانمان بودند/ زيرا دريافتيم آه مادر!/ كه آرزوي

تو چيست...» اســـكندر ابوجعفر نيز در شـــعر «نبرد ادامه خواهد داشـــت» از روحيه ايثار و جانفشـــاني ملت خويش

سخن مي گويد:« ... نيرنگ، خدعه و دسيســـه شبها را سياه كرده اند/ اما ما ارابه رانان زمانيم/ همواره در پاسداري خاموش خويش بيداريم/ مـــا آرامش خويش را قرباني كرده ايم/ مـــا امنيت خويش را فـــدا خواهيم كرد/ ترس هايمـــان را از ياد برده ايم/ از اســـتخوان هايمان نيز خواهيم گشـــت/ و هنگامي كه نياز باشد از خونمان

رودي روانه خواهيم كرد...» منابع:

-1 جلوه هايي از ايثار در شعر شاعران معاصر جهان، نويد شاهد، 1387

-2 فريده حســـن زاده، تنها بوى پائيز به مشـــام مى رسيد، جام جم، 4 مهر 1387

ادامه صـ 2

Page 6: pirozi_35

weekly

0786865006

[email protected]

پار گرافيك

www.facebook.com/piroozi نشانى فيسبوك:

طراحى:

يكشنبه 27 بهمن/دلو 1392 خورشيدى ـ 5692 جمشيدىشمارة سى و پنجم

گوشه هايى از فعاليت تيم اصالحات و هم گرايى به روايت تصوير