35
391 ه علمی فصلنام ـ پژوهشی تار یم خ اس سال هفدهم ، شماره سومیز پای5931 سلاره مسل ، شم76 جستار ی حضرت عباسعقابر نقد حضور ا د در شبه قاره هن داریخ دریافت: ت31 / 33 / 91 ید: تاریخ تأی41 / 1 / 99 حمدطاهر عباس م* س ی د علمدار حس ی ن شاه** نسبسی را می شنااهن شا توایار تاز نتا اا ک شادالعاز مطا ای ا بهدیت بسیار کارای اجتداعی و حتی فقهی ااب مناساتنن ایعیای شااژه با و نسب آگاهی شناسی عباسعقابره ای کر بای اند ها با علایار مااهتیا کر ا میتاب اس مندرجا اسهدن ب نعوان زاد اتألیف( ا کر ساافت 3131 ا ) قنان عباسی علو بعدی استستفاکه مناب سند مورک ا تنهاار تبا جانن راها اواناده مایون علوی هوان ا هند ه اعوانفد آمدند و طا هنی ب ه شاوند منسوبشان بددن انرسی کرستای ب ب نوشتار اتناکسا مورک ا منابنتساب ا ی اوانعو زاد ا تاب: عنی س ن هاشمی میزا زان قطبی می ونسواصة ا خاب منا باجع با م راا نتیا اسات و باار کاکه ااوی ررک وا موثخ و حد تارنساب ا رجالیاحتدا ا باب سوم نیاتا رجی ندارک وجوک ها وستتاب ن کو رسیده* سطح چهارلعالمیةعة المصطفی ا جام: [email protected] . ** ریخ اهلری تا دانشجوی دکت بیت، عة المصطفی جاملعالمی ا ة: [email protected] .

دنه هراقهبش ر{ سابع ترضح باقعا روضح دقن ر{ یراتسجhiq.bou.ac.ir/article_21539_2736f86544e9b18e66e4819dd...نام هنکنیا ان ما ؛تنخاد

Embed Size (px)

Citation preview

391

خ اسالمیپژوهشی تار ـفصلنامه علمی

سوم، شماره هفدهمسال

76، شماره مسلسل 5931 پاییز

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

41/1/99تاریخ تأیید: 31/33/91 تاریخ دریافت:

* محمدطاهر عباس 3

** شاه نیعلمدار حس دیس 4

ای از مطالعاا شاد ک ا از نتا تاار ی توان شااه شناسی را مینسب

و ژه با ای شایعیان اساتن منااب اجتداعی و حتی فقهی کارای اهدیت بسیار ب

کر اهتیاار ماا علای با های اند ی کر باره اعقاب عباسشناسی آگاهینسب

قن( ا 3131 افت کر ساا )تألیف زاد األعواننهدن ب اساس مندرجا تاب می

اواها را ن جان تباار تنها سند مورک استفاکه مناب بعدی است علو ان عباسی

شاوند ه ی ب هند آمدند و طا ف اعوان هند ه ا نون علوی هواناده مای

اندن بد شان منسوب

زاد األعووان ی ا انتساب مناب مورک اساتناک ا نوشتار ب ای ب رسی کرست

را با م اجع ب منااب خالصة األنسوا و میزان قطبی میزان هاشمی عنی س تاب:

رجالی انساب تار خ و حد ث مورک وا اوی ر ار کاکه اسات و با ا ا نتی ا

رسیده کو تاب ن ست وجوک هارجی ندارک و تاب سوم نیا با احتداا

[email protected]: جامعة المصطفی العالمیةسطح چهار *

[email protected] :ةالعالمی جامعة المصطفی، بیت دانشجوی دکتری تاریخ اهل **

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

391

قن( اسات ا مطالاب آن 627م حوم عالم حلی )من خالصة األقوالوی هدان ر

عون »ب ای اثبا ا مدعا افی نیستن هدچنی اثبا تار ی ش صیتی ب نام

و هلیف عبدالقاکر گیالنای از مساتندا از نسل حض عباس« رطب شاه

آ دنشده ب ندیارائ

،یقطب زانی، مخالصة األنساباألعوان، ، زادیعل بن عباس اعقاب: دواژگانیکل

.یهاشم زانیم

مقدمه

قناره زدند ی قاره هند هستند که از زمان قدیم در اینن شنبه اَعوان، یکی از اقوام شبه

ای دینز در شن کنند و عمدتاً در کوهستان دمک در ایالت پنجناب پاکسنتان، و عنده می

ب دد. ب خی اعوان، این ادعا را داردد کنه از لانان دن،اد، س می لدهیاده ایالت پنجاب هند به

رسند. بن اینن منی طالب ابی بن امی مؤمنان، علیحض ت سبشان به د ادد و سلسله ع ب

و جدشان به دام عون، اواخ ق ن پنجم یا اواین قن ن 3اساس، آدان سادات علوی هستند

قناره در شنبه ، به هند آمد و آدجا مادد ار شد و توسط او، دس حض ت عبناس 4ششم

1شودد. دامیده می« اناَعو» ست ش پیدا ک ده است و به مناسبت اسم جدشان،

هسنتند، عمندتاً دو دا فته دمادد، کسادی که ادعا داردند از اعقناب حضن ت علنی

های موجود اختالف شدیدی داردد. یکی از آدان دامه ای از اعوان هستند که در دسب طایفه

ق.( بنه امین 13حنفینه بنن دسنب آدنان از ط ینر ف زدندان مامند قائ است که سلسله

دسبشنان از ط ینر ف زدندان کند کنه سلسنله وهی دیگ ادعا می 1سد.ر می مؤمنان

و 6کننند و در د ایت، دسب یکدیگ را رد می 9رسد می حض ت عباس، به امی مؤمنان

ینا 996این است که ه دو، دسبت به این مطلب اتفاق دظ داردد که قطب شاه م. جالب

دسب آد ا ق ار دارد. شنایان توجنه اسنت کنه هن دو طایفنه، د ین ، در سلسله 7ق.(113

مادند عه از همان منطقه، بزر ان علمای شیکنند؛ ولی ب خی مستندات و شواهدی ارائه می

نا را رد ادعنای سنیادت آد م.(، به تألیف کتاب اشاره دموده و 3966هندی م. باق ه عالم

76، شماره مسلسل 5931 سوم، پاییزهفدهم، شماره سال

399

که سیادت، ام ی است دادد؛ درحالی ادعایی بدون دلی می ک ده است؛ زی ا سیادت آدان را

در یک کتاب سعی شده کنه دسنب شود. همچنین، فته: ام وزه، که بدون دلی ثابت دمی

بنا کتنب معتبن ه ادسناب ب سنادند؛ ولنی آن دسنب، امی مؤمنانبه حض ت اَعوان را

1.طابقت دداردم

به هند اعقاب امیر مؤمنانپیشینه ورود

توان س زمین هند را به فاطمی و غی فاطمی ، میدظ باث اعقاب امی مؤمناناز

دخستین ف د فاطمی، شخصی به دنام عبنداا اشنت ، ی،تقسیم ک د. ب اساس منابع تاریخ

البتنه در زمنان بعندی، 9وارد هنند شند. 393ف زدد مامد دفس زکینه بنود کنه در سنا

قناره بنه مشنم ی به صورت ست ده در شبهخصوص از ق ن ششم به بعد، سادات فاطم به

حنفیه در قن ن سنوم بن خوردد؛ اما سادات غی فاطمی از ف زددان عم األط ف و مامد می

شناسنان، به فته دسنب 34ای داشتند. ، جمعیت قاب توجه33و منصوره 30در س زمین ملتان

و به فته 31از ف زددان عم األط ف وارد ملتان شد ق.(340در زدده 31جعف الملک ملتادی

ق.( در ش مولتان اف ادی از اعقاب عم األط ف صاحب امالک بسیاری 446ابودلف م.

ق.( وارد ش منصوره شد، تعداد کثین ی از 119وقتی مسعودی م. 101در سا 39بوددد.

خالصه اینکنه مننابع تناریخ، 36حنفیه را در آدجا دیده است. بن ف زدد عم األط ف و مامد

ادند و قاره هند ذک ک ده حنفیه را در شبه بن جغ افیا و ادساب، اعقاب عم األط ف و مامد

اینن اسنت ا ن در مننابع در دیامده است. سنؤا ، علی بن هیچ ذک ی از اعقاب عباس

خصوص این موضوع میزی دق دشده، مطور این مطلب رواج یافته است؟

ع تاریخچه موضو

قاره ف دی به دام مولوی حیدر حدود صد سا پیش، قب از استقال پاکستان، در شبه

37تاریخ علوو بودن طایفه اعوان، کتاب ق.(، ب ای اثبات ادعای علوی3147ده در علی زد

ادعنا کن د کنه ،در م اسنم ع وسنی 31خنینا ان دامنه خواددن دسنب را دوشت و به دلی

هنا، اختالفنات جندی دامه رسد؛ ولی در این دسب حنفیه می بن دسب اعوان به مامد سلسله

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

396

وجود داشت.

را زاد األعوان( کتاب 39ق.3139ق. ف دی به دام دورالدین سلیمادی زدده 3139در سا

م تبنه ادعنا کن د کنه اعنوان از دسن حضن ت دخستین که ویرسد به دظ می 40دوشت.

ارائه ک د. وینا طبینب غنالم دبنی، دامه جدیدی را هستند و دسب طالب ابی بن عباس

م.( را به دگارش کتنابی 3909کسی بوده است که دورالدین سلیمادی و حیدر علی زدده در

در تثبیت این ادتساب تشویر ک ده باشد. طبیب غالم دبی، همچننین اقندام بنه ادتشنار و

از تألیفنات حیدر علی ب ای ردّ اینن دظن ، بعند ه مند 43توزیع رایگان این دو کتاب دمود؛

زاد دویسننده ؛ البته جالب این است که خنود دوشت 44تاریخ حیدر الدین، کتابی به دام دور

تاریخ حیدر دسبت به کتاب زاد األعوانه حا ، کتاب از قوم اعوان دبوده است. به األعوان

و بن ای پخنش مجندد آن، 41رواج بیشت ی پیدا ک د و طبیب غالم دبی، آن را ماپ کن د

زی ا به مان وی، این کتاب مستند به مننابع معتبن بنود. 41هزینه بسیاری دیز ص ف شد؛

دسب را بیشنت شواهدی وجود دارد که طبیب غالم دبی و دیگ ان سعی داشتند این سلسله

رواج دهند؛ از جمله آن شواهد این است که:

و بنا توجنه بنه وضنعیت 49م. سه م تبه ماپ شده بود3941تا سا زاد األعوانکتاب

ماپ منین کتابی تا سه دفعه، قاب تأم است. عالوه بن آن، علمی و ف هنگی آن زمان،

دامه علوی اعوان را ذک ک ده کنه ، دسبزاد األعواندورالدین در ضمن مع فی منابع کتاب

دوشته شده و م معتصم باا روی آن دسخه خطی آن به زبان ع بی توسط علمای بغداد

46توادد با پ داخت شصت روپیه دامه را بگی د، می خواهد این دسب وجود دارد و ه کسی می

زدنده 41الدین ف دی به دام حسام با األعوانو همچنین، بعد از ماپ 47کپی آن را بگی د.

ه صورت تاقیر میدادی، دوشت و در این کتاب، ب نسب األعوانعنوان م.( کتابی به3941در

یش را تنا دسنب خنو هنا را م تنب دمنود و دامنه وجو ک د و دسب از م دم منطقه خود پ س

الدین، مورد تأیید و تمجید این کار حسام 49دوشت. با األعوانف زددانِ عون قطب شاه، در

76، شماره مسلسل 5931 سوم، پاییزهفدهم، شماره سال

397

ای که آخ این کتاب دوشته، پس طبینب ب خی اف اد ق ار فت و به همین علت، در تتمه

کنند و همچننین الدین تشک منی باشد. در آن، از حسام غالم دبی، به دام مظف حسین می

وی در آن 10کسادی را مورد ستایش ق ار داده که در آینده منین کاری ادجام خواهنند داد.

از دویسننده ینا از 13دسب را به قیمت م نار آدنه توادند این سلسله تتمه دوشته که م دم می

، اعالمینه با األعووان در ضمن، آخ کتاب 14دریافت کنند.« زدد ادیلطف »ف وشی کتاب

دسنب خنود را بنه مناپ توادد سلسنله ازای یک روپیه می عمومی ماپ شده که ه کس به

11ب سادد.

زمینه سیاسی و اجتماعی

حناکم بنود و بنا وجنود آزادی، اقنوام پسنت 11قاره، دظام کاست از زمان قدیم در شبه

هنای مختلنف، مادنند: کفاشنی، همیشه زدد ی سختی داشنتند. شنناخت آدنان بنا ح فنه

شنددد و اقنوام ها پست شم ده می آرایشگ ی، آهنگ ی و یا دجاری بوده است و این ح فه

تح هنم ب ای رفع این تبعیض، مسنلمادان فنا 19شناختند. ها می ف ودست را دیز با این ح فه

کاری دک ددد و با وجود تغیی دین و مذهب در این س زمین، تفاوت طبقاتی به جای خنود

در 17و تا زمان استعمار، این اختالف طبقاتی اجتماعی همچننان ادامنه یافنت. 16باقی مادد

قاره مسناوی بوددند و کسنادی کنه بنه آدنان بیشنت خندمت دظ آدان، تمامی طبقات شبه

یافتند؛ مه از طبقه با دست باشند، مه از طبقنه ف ودسنت. ی میک ددد، اهمیت بیشت می

11جامعه، اصالحات اجتماعی و اقتصادی ادجنام دهنند. حاکمانِ غالب سعی داشتند که در

این اصالحات، باعث آغاز تاو اجتماعی بود و از این ط یر، ب ای اقوام ف ودست ف صتی

ک ددد و این، باعث دناراحتی اقنوام ب تن پیش آمده و ب خی اف اد موقعیت ب ت ی را کسب

19شده بود.

اف اد اقوام ف ودست باوجود این موقعیت ب ت دزد حاکمان ادگلیس، در جامعنه بنه دیند

شددد و شاید به همنین علنت، ب خنی اقنوام کنه موقعینت اجتمناعی حقارت دگ یسته می

و مون در میان 10د بزدنددداشتند، سعی ک ددد که خود را به یکی از د،اد ب ت و دجیب پیود

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

391

رودد و احت ام خاصی داردد، ب خی سعی داشتند که مسلمادان، سادات دس ب ت به شمار می

خنوبی مشن ود خود را به این طایفه منتسب کنند و این مطلب، در ب خی کتب معاص بنه

13است.

ای در این عص ، مطلب م می که باید به آن توجه ک د، این بود که دولت ادگلیس بن

تثبیت و دوام اقتدار خویش، اطالعات م بوط به م دم هند را به صنورت تاقینر میندادی

این امن ، 14آوری و ثبت ک د؛ از جمله، تمام اقوام و قبای م دم هند را دیز ثبت دمود. جمع

عنوان اقوام تاز ی موقعیت و مقامی پیدا ک ده بوددد، سعی دمایند به باعث شد اقوامی که به

خته شودد و کسادی که با این تاقیقات مخالف بوددد، از خود واکنش دشان داددد؛ ب ت شنا

کنه از طن ف حاکمنان بنودن اعنوان را از جمله، طایفه اعوان طبیب غالم دبی، غی ع بی

النس و ادگلیس مط ح شده بود، دپذی فت و سعی ک د با ص ف هزینه بسیار، ادعای ع بی

ب ای این کار، دخست مولنوی حیندر 11را به اثبات ب سادد.از اعقاب امی مؤمنان بودن خود

علی و سپس دورالدین سلیمادی را تا یک ک د که در خصنوص اینن موضنوع، کتنابی را

کتابی است که در آن، زاد األعوانپس، را دوشت. زاد األعوانتألیف کنند و دورالدین، کتاب

ذکن شنده اسنت و از اینن لانان، حنایز علی بن تاریخ و تداوم اعقاب حض ت عباس

اهمیت است که آبشخور و س منشأ تأثی در همه منابع بعدی شده است. بناب این، در اینن

شده خصوص د ی و مستنداتِ ارائه ، بهزاد األعواندوشته سعی شده است که ادعای کتاب

دسب علوی اعوان، مورد ب رسی ق ار ی د. ب ای سلسله

علمی نورالدین سلیمانی شخصیت و جایگاه

اطالعات مندادی درباره این دویسنده وجود ددارد. همه اطالعاتی که در دست س است،

النندین دننام وی، مولننوی دننور فتننه شننده اسننت. بووا األعوووانو زاد األعووواناز کتنناب

ق در روستای کُف ی، واقنع در 3490حاجی دور مامد افغادی است که در سا بن سلیمادی

مان تاصنیالت پ داخنت؛ امّنا اینکنه هنا بنه به ددیا آمند. سنا 11ون سکیس منطقه س

تاصیلش کجا بود و فعالیت علمی او مه بوده، معلوم دیست. فقط در ش ح حا خودش در

76، شماره مسلسل 5931 سوم، پاییزهفدهم، شماره سال

399

فارسی و ع بنی، ایضاح المجدد ، تألیفات خود را ذک ک ده است؛ مادند: با األعوانکتاب

که درباره دسب علویان اسنت، با األعوان. کتاب ألعوانبا او تاریخ سلیمانی، نور األسناد

دسنب لسنه هم احتما ً درباره تاریخ س تاریخ سلیمانیدوشته شده و کتاب زاد األعوانبعد از

باشد. خود دویسنده می

بوا و زاد األعووان وضوح روشن دیست؛ زی ا جنز دو کتنابِ جایگاه علمی دویسنده، به

توان فت کنه ادد، آثار دیگ وی در دست س دیست؛ ولی می که درباره دسب اعوان األعوان

سنّت، تفسی و تاریخ داشته اسنت؛ دویسنده، اطالعات کافی درباره حدیث، فقه، رجا اه

ی این دو کتاب، به این موضوعات پ داخته است. همچنین، به زبان ع بی و مون در به

فارسی تسلط داشته است.

معرفی و ساختار کتاب

دسب اعوانِ منتسب به حضن ت ، دخستین کتاب به زبان اردوست که سلسلهزاد األعوان

19ق.( تا عون قطب شناه 340طالب م. ابی بن علی بن عباس بن را از عبیداا عباس

کند. این اث ، مشتم ب م ار فص و یک خاتمه است: مع فی می 16ق.( و ف زددادش996

اوّ : شام مباحث کلیات، مع فی خود دویسنده، مع فی منابع، شن افت حسنب و فص

وخنوی ، صنفات و خلنر دشنین وکار و شغ ، مذهب، مناطر اعوان دسب، کفو بودن، کسب

17اعوان، د،اد و فق ای اعوان.

هاشم، زدد ادی حض ت عبدالمطلب، حضن ت ابوطالنب م. فص دوم: درباره دسب بنی

ق.(، 63 م. ق.(، امنام حسنین 90 م. ، امنام حسنن مؤمننان ، امین بعثت(30

حنفینه م. بنن ق.(، مامد63طالب م. ابی بن علی بن ق.(، عم 63علی م. بن حض ت عباس

باشد. می ق.( و ازدواج و ف زددان امی مؤمنان13

بننن فصنن سننوم: بننه بیننان دسننب عباسننی علننوی ف زدنندان حضنن ت عبنناس

اختصاص یافته است.( طالب ابی بن علی

که شام عون قطب شاه علوی قادری 11شاهی استفص م ارم: درباره اعوان قطب

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

400

باشد. و ف زددادش می

که در دست س دیست.دارد خاتمه: کتاب مذکور، یک خاتمه

لیفأسبب ت

مؤلف درباره سبب تألیف کتابش دوشته است:

دامنه ه در منورد تناریخ و دسنب . از ط ف ب خی اف اد طایفه اعوان تقاضا شده بود کن 3

اعوان کتابی بنویسم.

. ف دی به دام طبیب غالم دبی که رئیس طایفه اعوان، در منطقه خویش بود، حندود 4

ق. بعد از دیدار دویسنده با حکیم غالم دبی در هور، 3139دامه دوشت و سپس در سا ده

دامه دسب»کید بسیاری ک د که وی درباره تألیف این موضوع اص ار ورزید و ب این دکته تأ

« و تاریخ، بدون مدرک کتب قدیمی تألیف دشود.

ادند . مند ف د ب جسته ادگلیسی و اقوام دیگ ، به دسب اعوان شب ات جدی وارد ک ده1

که پاسخ به آن، بسیار ض وری است و غالم دبی، تمامی هزینه ماپ و ادتشار را به ع نده

19 فت. زاد األعوانالدین در کتاب نورروش

دسنب حضن ت این است کنه تمنامی اشنخاص در سلسنله زاد األعوانروش دویسنده

طالنب ابنی بنن عبناس بنن ک دن یک شخصیت از عبینداا را بعد از عنوان عباس

ق.(، ش ح حا و جایگاه علمنی و شنج ه 996ق ن م. 139ق.( تا عون قطب شاه و. 340

و 90کنند ارائنه منی خالصة األنسا و میزان قطبی، میزان هاشمیط یقت، آن را از سه کتاب:

سپس، ب ای تثبیت موقعیت ه ف د، حوادث تاریخی از جمله: اسامی پادشناهانِ سن زمین

کنند تنا ع ب، مص ، اددلس و هند، و دیز حوادث م نم و ب جسنته آن زمنان را بینان منی

مطالنب را ،هماهنگی زمادی ایجاد شود. عالوه ب آن، هنگام مستندک دن مطالب خنویش

سخن مؤلف را از دصوصی که توادد که خوادنده دمی ای وده هبمب م و کلی ارائه ک ده است؛

از منابع دق شده، متمایز سازد. منین ت کیبنی، موجنب خواهند شند کنه خوادننده اعتبنار

76، شماره مسلسل 5931 سوم، پاییزهفدهم، شماره سال

403

دصوص را به دظ ات مؤلف دیز تس ی دهد.

حنا ادد. البتنه در ضنمن شن ح مطالب در موارد متعددی، بدون دشادی دقیر ذک شده

آمده است که مون شج ه ط یقت طیار در اینن سنه کتناب دیامنده، در اینن قاسم بن طیار

توان ف مید که وی شج ه ط یقت از این می 93کنم. کتاب، شج ه ط یقت طیار را ذک دمی

همه اف اد را از همین سه کتاب دق ک ده است.

تناب: ا علوی تا ف زددان قطب شاه، مامد و عبداا را از سه کاحا عبید وی از ش ح

حا ف زددان مامد و ذک ک ده و سپس، ش ح خالصة األنسوا و میزان قطبی، میزان هاشمی

دق دموده است. دیگ به هم اه کتب میزان قطبیو میزان هاشمیعبداا را از

توان در تنالش مؤلنف بن ای تفکینک های اجتماعی در تألیف این کتاب را می ادگیزه

وجو دمود؛ مه اینکه اعی، با مباحث د،ادی و دسبی جستشدن بین شغ و طبقه اجتم قائ

آمنده را جنواب داده اسنت؛ از های پنیش ها و مالش هایی را مط ح ک د که اشکا او باث

شنودد، بنه های م م این بود: طایفه اعوان که با کار و هن خود شنناخته منی جمله اشکا

آرایشنگ ، خنینا ان، موسنیقار، شودد؛ مادند: کفناش، قالیبناف، طبقات مختلفی تقسیم می

دورالدین متوجه این مالش اجتماعی طایفه اعوان بود. به همین دلی ، در 94 و غی ه. کوزه

مقدمه خود، باث اکتساب را مط ح ک د و دظام طبقاتی موجود را مورد دقد ق ار داد و سعی

91د، جدا کند.دمای دمود که حساب د،اد را با کارهایی که ادسان با آن کسب درآمد می

محتوای کتاب

دامنه ق.(، دسنب 3139الدین زدنده دوردر اینجا باث اصلی درباره دسب علویان است.

جعفن ، علنی، ه، حسن، حمز، عبید اادق ک ده است: ین را من اعقاب حض ت عباس

91ه ثادی، یعلی و عون.قاسم، طیار، حمز

دامه تا حمزه ثادی، به جز جعف و طیار و قاسم، در کتاب شایان توجه است که همین دسب

القاسم بن حمزة »منین دق شده است: 343ق.( ص 746عالمه حلی م. خالصة األقوال

«طالب. أبی بن علی بن العباس بن عبداهلل بن الحسن بن حمزة بن علی بن

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

404

عباس بن عبیداهلل

دوشته اسنت کنه عبینداا تق یبنی خالصة األنسا و میزان هاشمیدویسنده به دق از

ق.( بود و دام مادرش سکینه بنت 331 و امام باق از اصااب امام سجاد ق.(336

عبدالمطلب بود. او زاهدت ین اف اد در زمان خنویش و مادنند جندّ خنود، بن عباس بن عبداا

علی ذکن بن ق و یک سا پیش از قیام زید340ت عبیداا را تاریخ وفاشجاع بود. سپس،

دموده است.

نقد و بررسی:

ق.( به استناد هیجده دسابه 113ی حدوداً خصوص ابودص بخار . تمام کتب ادساب، به3

96عباس ذکن کن ده اسنت. بن 99دخت عبداا« لبابه»عباس را بن عبیداا دام مادر مع وف،

97کننند. ذک منی « هلباب»، هسکین یعباس را به جا بن دخت عبداا ب،همچنین، کتب ادسا

در مننابع موجنود یافنت در ش ح حنا عبینداا بینان دمنوده، کهمطالبی ین پس، دورالد

شودد. دمی

سنا 9991. در کتب تاریخی و ادساب، زمان وفات وی دیامده است؛ ولی سنّ وی را 4

، یعننی زمنان شن ادت 63 و دت عبیداا را سا ادد. با توجه به اینکه ا سا ذک ک ده

ق 336ق.( ف ض کننیم، در اینن صنورت دینز وفنات وی، 63 علی بن حض ت عباس

خواهد بود.

آمنده اسنت: کشنی از خالصوة األنسوا و مینزان به دق از صناحب زاد األعووان در .1

بعد از سالم و درود، پیشادی عبیداا را امام صادق کهکند روایت می بصیر بن حمدویة

99و بدون عیب است. حبوسید و فت: تو مادند پدرم هستی. سند مذکور، واض

در رجننا کشننی، ذکنن ی از عبیننداا ف زدنند حضنن ت ایننن در حننالی اسننت کننه

از 60عبنداا قمنی بن درباره عیسی خالصة األقوالدیامده است. ثادیاً، در علی بن عباس

( به دق از کشی با همین سند و با همین عبارت، دق شنده کنه ام صادقاصااب ام

و جالنب اینکنه همنین « البیت. أدت منا أه »پیشادی او را بوسید و فت: امام صادق

76، شماره مسلسل 5931 سوم، پاییزهفدهم، شماره سال

401

شنود. سنپس، در عبداا با تفصی بیشت یافنت منی بن درباره عیسی رجال کشیعبارت در

تعبین هافزون ب آن، ماتم اسنت کن 63«هذا الط یر واضح.»آمده است: خالصة األقوال

در « البینت مننا أهن »باشد؛ زی ا تعبی « البیت أدت منا أه »هم تغیی یافته از « أدت أبی»

64و منابع دیگ ، از ط ف ائمه به کار ب ده شده است. رجال کشی

63 عبیداهلل علوی بن حسن

، حسنن را از خالصوة األنسوا و میوزان قطبوی ، اشومی میزان هبدون ذک دشادی دقیر از

ق.( و شخصیتی باعظمت ذک ک ده است. دام مادر وی را 311 م. اصااب امام صادق

ق و در 310جعفن طینار دوشنته اسنت و تناریخ وفنات وی، بن عبیداا بن م یم، دخت علی

قب ستان بقیع دفن شده است.

نقد و بررسی:

ب خنی مننابع، درحالش ذک دشده است. البتنه حت اجم، ش . در کتب رجالی شیعه و3

61ادد. عنوان أمّ ولد ذک دموده مادرش را بدون اینکه اسمش ذک شود، به

ادعا دمود که بیشت توان پس، می 69سا ذک شده است. 67. در کتب ادساب، سنّ وی 4 .توضیاات او، فاقد مستندات زم در کتب رجا ، ادساب و ت اجم است

علوی اهللعبید بن حسن بن ةحمز

حسن مثنی بن حسن، رقیه بنت جعف بن حمزةوی از سه کتب مذکور دق ک ده که مادر

ویند: او در سنا حندود سنپس، منی 66بود و در ضمن، فضای او را دیز دق دموده است.

و دینز فنت: منأمون م. 67ق. از ددیا رفت و در بغداد در مقناب قن یش مندفون شند 390

م. ق.(، اوّلین خلیفه عباسی بود که منذهب شنیعه را اختینار کن د و امنام رضنا 431

، حمزه را ب ای حمایت ی د که مأمون ق.( را ولیع د خود ک د. سپس، از این دتیجه می401

61مذهب شیعه از مدینه به بغداد احضار ک ده، همه ف زددان حمزه شیعه شده بوددد.

و بررسی:نقد

حسنن علنوی بنه صنورت مسنتق بن حمزةحا . در کتب قدیمی رجا شیعه، ش ح3

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

401

دسب حمزه ثادی ذک شنده و آدچه در منابع آمده، فقط اسم او در ضمن سلسله دیامده است

بدون مستند دق شده است « قی »البته در ب خی کتب معاص ، درباره وی با لفظ 69است.

بوده و بنه « ابوالقاسم»لقبش دیز 70ق.( بوده است.401 م. که او از اصااب امام رضا

دامه دوشت و دسنتور داد کنه ق.( به وی431، مأمون م. سبب شباهت با امی مؤمنان

73صدهزار درهم به ایشان عطا شود.

. اینکه دام مادر حمزه، رقیه بوده، درست دیست؛ زی ا آد ایی که اسم مادر وی را ذک 4

ده رقیه بنت جعف . 74ادد؛ حارث بنت فض را مط ح دموده ادد، دام أم ک ده

و یا در مقام بیان ف زددان وی، 71حسن دپ داخته بن . منابع یا به ذک دام دخت ان جعف 1

را از ف زددان جعف « رقیه»دخت ی به دام ق.(117فقط مجدی م. 71ادد. دامی از رقیه دب ده

79ذک ک ده است؛ ولی باز به این موضوع که وی مادر حمزه بوده، اشاره دک ده است.

دربناره خالصة األقووال در الدین ذک دموده، حسن که دور بن حمزةی از ت جمه . قسمت1

قمیص د سی حلو الوجه حسن الشمائ علیه»ق.( دق شده است؛ 441فضا م. بن حسن

رسد: دویسنده این عبارت را با تغیی اددک، به دظ می 76«.ماض و رداء د سی و فی رجله

عبدال حمن بن دیز در رجا شیعه، سنان 77ق.( فته باشد.441ضا م. ف بن از ت جمه حسن

لَ ُنم سوره ادبیا إِنَّ الَّذِینَ سَنبَقَت 303(، یکی از مصادیر آیه از اصااب امام صادق

71مِنَّا الْاُس نَى( بیان شده است.

79.ما اختالف استق.(، 431شدن مأمون م. . شیعه9

که او و ف زددادش شیعه شده و به دعوت مأمون م. ه. مدرکی درباره حمزه یافت دشد6

ق.( به بغداد آمده باشند؛ زی ا ا منین بود، حتماً در منابع به آمندن حمنزه بنه بغنداد 431

شد. میاشاره

ق.(، مأمون را شیعه دشان 401 م. شاید دویسنده به ج ت و یتع دی امام رضا. 7

حسن علنوی در بغنداد همنوار بن حمزةخواسته که راه را ب ای آمدن داده و از این ط یر،

کند.

76، شماره مسلسل 5931 سوم، پاییزهفدهم، شماره سال

409

جعفر علوی

مع فنی کن ده و جزو اصااب امنام رضنا حمزه علوی را مادثی جلی بن او جعف

.« ی ن علنى الندین... المنأمودَ »ف منوده: ذک ینا بنن او و آدمه دربار است. دیز امام رضا

ادند. ه دمودهاستفاد «اق وا...»و « ة...اجتمعت الصحاب»چنین، در کتب ب ای او از تعبی هم

10ق. بیان شده است.430م ش مند سا بعد از

نقد و بررسی:

حمنزه بنن رجالی، ادساب و ت اجم و غی ه، ذکن ی از جعفن . در کتب تاریخی، روایی،3

را ذک دک ده است. « جعف »دیامده است و همچنین، کسی در ضمن دام ف زددان حمزه،

دسب منادرش را حمزه را أم کلثوم بنت حسن ذک ک ده و سلسله بن جعف . او دام مادر 4

بنن حسنین بنن رسادده است؛ ولی در کتب ادساب که ف زددان حسنن به امام حسین

13ادد، دخت ی به دام أم کلثوم بنت حسن ذک دشده است. حسین را ذک ک ده بن علی

م. درست دیست؛ منون رواینت امنام رضنا زک یا، بن آدمک دن جعف به . ملار1

ه جالب این است ک 14ه است.ین فتآدم را مأمون ب دق.(، در منابع رجالی شیعه، تن ا 401

غیوا دامنه لغنت بنه « صنم »ه و ب ای توضیح معننای خوادد« صمی»زک یا را بن آدموی

غیناث در ه کن ؛ درحنالی باشند ش ی دزد اصنف ان منی « صم»ه کند ک میه بسند 11اللغات

دیامده است.« صم»، مکادی به دام اللغات

و بکین بنن عبنداا ه دربنار را « اق وا...»و «ة...اجتمعت العصاب». عالمه حلی، تعبی 1

11ت.اسه دراج م. ق ن دوم هج ی( دق ک د بن جمی

جعفر بن علی

وادمود ک ده است و دنام امد تقیجعف را جزو اصااب امام م بن او شخصیت علی

جعف ذک دموده است. سنپس، دربناره مقنام بن مادرش را زینب بنت داود از اعقاب عبداا

هایی دوشته که از آن زمان تا به ام وز مورد مختلف کتاب های او فته: وی در زمینه علمی

. خودش هنم رکنن امامینه و بیت داشت 000/40او، بیش از دیوان استفاده امامیه بوده و

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

406

19ق وفات یافت.419معلم آد ا بوده و در سا

نقد و بررسی:

حمزه و همچنین، دام زینب بننت بن جعف بن در منابع شیعه و سنّی، شخصی به دام علی

جعف مع فی شده، وجود بن عنوان مادر علی جعف و به بن قاسم هم که از دس عبدا بن داود

عبناس، در رجنا بنن اا دعبین بن حسن بن حمزة بن عنوان علی دداردد. البته ت جمه به

حمزه، موثر بود و روایات کثی ی را دق دموده بن ابومامد، علیاست؛ از جمله: شیعه آمده

16اسنت. ق.( حندیث دقن کن ده 311 م. و وی کتابی داشته که از امام موسی کاظم

17ال دی ذک ک ده اسنت. الاسین علم بن ق.( ب ای علی746حلی م. ه ی را عالموت جمه

، 11تصنیفات وی تا زمان تألیفات میزان قطبی و...همچنین، بعید، بلکه غی ممکن است که

باشد و مؤلفان امامیه هم از آن خب دداشته باشد. هامامی ہاز ق ن دوم تا ششم مورد استفاد

علی بن قاسم

ذکن دمنوده و او را و امام زمان علی را از اصااب امامین عسک یین بن قاسم

و مننادرش را از اعقنناب امننام القنندر و کثی الانندیث مع فننی کنن ده شخصننیتی جلینن

همچننین، دویسننده دربناره 19به دام زینب بنت علی، یاد دموده است. الاسین بن علی

قاسنم بنه دعنای امنام حسنن بنن و دت ف زددش، طینار، روایتنی ذکن کن ده کنه طینار

ق.( متولد شد.460 م. عسک ی

نقد و بررسی:

که دمازی شاه ودی م. سنّت، از وی ذک ی دشده است؛ منان . در منابع شیعه و اه 3

دسنب البتنه در کتنب رجنالی، در سلسنله 90 فته است. «وهلم یذک »در مورد او، ق.( 310

، قاسنم علنی بنن عباس بن عبیداا بن حسن بن حمزة بن علی بن قاسم بن حمزة

93شده است.عنوان پدر حمزه ذک به

( را کنه از زدده در حیات امام حسن عسنک ی مامد لایادی بن عنبه، قاسم . ابن4

ق.( ذکن 460 م. بوده، از اصااب امنام حسنن عسنک ی اعقاب حض ت عباس

76، شماره مسلسل 5931 سوم، پاییزهفدهم، شماره سال

407

94دموده است.

، قاسنم را ف زدند مامند دامه ف زدندان حضن ت عبناس . آقای م عشی در دسب1

ابویعلی کنه در حلنه مندفون اسنت، بن حمزة، پدر لایادی ذک ک ده است که همین قاسم

91باشد. می

موسنی، دربناره ابنوعلی بنن هنارون بنن . روایت تولد طیار با همنین منتن، از مامند 1

رسند به دظ منی 91دق شده است. ( صاابی امام جعف صادقس بن همام بن مامد

که با دخ و تص ف و تغیی اددک در ب خی اسامی، مثالً به جای ابومامد هارون، مامند

هارون، دوشته شده است.

طیار علوی

او طیار را شیخ امامیه و دابغه زمان خویش فت و منین شخصیتی بیان ک د کنه هن

« أظ ُ مِنَ الشَّمس»دش ب د و وجو خصوص علمای تشیع، از وجود او ب ه می ای، به شیعه

ه کتناب: ذک آن در سن عدم به دلی ه ط یقت، بوده است. همچنین، علت عدم بیان شج

99است. خالصة األنسا و میزان قطبی، میزان هاشمی

نقد و بررسی:

. با تکیه ب کتب حدیث، رجا ، طبقات، ادساب، تاریخ و منابعی از این دست، دامی از 3

توان یافت. وی دمی

بایست عالوه بن . با توجه به اینکه وی شخصیتی مط ح و مش ور توصیف شده، می4

کنه در ودنه آورددند؛ همنان سنّت دیز از وی ذک ی بنه مینان منی منابع شیعی، منابع اه

ق.( و عالمه حلی م. 116ق.(، سید م تضی م. 131خصوص اف ادی مون شیخ مفید م.

سنّت، هنیچ ذکن و ه و ده در منابع اه یعدر منابع شکه ده ق.( رخ داده است؛ درحالی746

دامی از وی به میان دیامده است.

ق.( بنا همنین 746عالمنه حلنی م. ، ذک ک ده درباره طیار علویکه او کلماتی را .1

رسد، پیش به دظ می 96مع فی ک ده است.را ق.( 160حسن شیخ طوسی( بن الفان، مامد

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

401

منین ذک دک ده است. مذکور را ایناز عالمه حلی، کسی عبارت

و حندیثی رجالی در کتب قاسم طیاربن و حمزه جعف بن احوا دریافت . به ج ت عدم1

و اینن حنذف از جادنب 97ادد ک ده حذف خود های دامه دسب از را اسم دو این ، ب خیهشیع

از مناپ که در پاکستان بعند است؛ درحالی آد ا، تأییدکننده دو شخصیت خیالی و ساختگی

های خود دامه ادد، در کتب و شج ه تا ام وز، کسادی که به این حقیقت پی دب ده زاد األعوان

تنوان فنت کنه طینار پس، ب اساس آدچه ذک شد، منی 91پایبنددد. زاد األعوانب شج ه

علوی، یک شخصیت ساختگی است.

حمزه ثانی علوی

طیار را اه ثقه دزد اه حدیث دامیده و مقام و منزلت بسنیاری بن ای او بن حمزةوی

ق ذک دمنوده و 190و او را ف د عابد و زاهد مع فی ک ده است و وفات او را حدوداً دوشته

لما مات والده » فته: تا اینکه .« ... أمه فاطمة بنت اسد الفاروقی» ته: فدرباره مادرش

99«ما و... .هعنلزم علی نفسه ان یصلی

نقد و بررسی:

باشند؛ درسنت دمنی « لما مات والده». عبارت کتاب، از لاان ادبی مشک دارد؛ زی ا 3

دد؛ مگ اینکه فته شنود کنه مف د است و ضمی تثنیه هما( به آن ب دمی« والد»مون

پدر و مادر دویسد که وقتی الف تثنیه از دست کاتب افتاده باشد؛ زی ا در ت جمه روایت، می

آورد. جا ایشان فوت شد، ایشان ب دفس خود زم ک د که از ط ف این ا دماز و غی ه، به

شنود؛ طیار ذک ک ده، در منابع رجالی شیعه یافت دمی بن حمزة. آدچه دویسنده درباره 4

ق.( ذکن 430یاینی م. بن و کتب دیگ ، درباره صفوان خالصة األقوالبلکه این عبارت در

رسد، دویسنده با دخن و تصن ف در اینن رواینت، آن را بن ای و به دظ می 300شده است

طیار ذک دموده است. بن حمزة

. وی، اسم مادر حمزه را فاطمه بنت اسند فناروقی یناد دمنوده کنه بعند از تفانص، 1

76، شماره مسلسل 5931 سوم، پاییزهفدهم، شماره سال

409

به یقین رسیده است « فاروقی»ولی با واژه است؛ دسب مادرش را کام پیدا دک ده سلسله

دکته جالب اینکه دسب مادر 303است.« فاروق»خطاب، ملقب به بن که فاطمه از اعقاب عم

دسب ذک دنموده است. را در این سلسله« اسد»جایی دام وی را ذک ک ده، ولی در هیچ

قاسم مع فی شنده و بن حمزةعنوان . در منابع رجالی و حدیثی شیعه، شخصی که به1

، «ثقنه »عننوان در کتب رجا ذک دینده، او را بنه شج ه کام وی تا امی مؤمنان

زمان وفنات وی ذکن دشنده 304ادد. مع فی ک ده« صاحب تألیف کتب»و « کثی الادیث»

توان فت کنه وی در هنگنام غیبنت صنغ ی است؛ ولی با توجه به دق حدیث از او، می

301ق. زدده بوده است.119ادد که او در سا خی علمای معاص دوشتهزدد ی ک ده است. ب

پس، مطالبی که دورالدین آد ا را ذک ک ده، مورد تأیید منابع رجالی و حدیثی شنیعه قن ار

دگ فته است.

العلوی ةحمز بن یعلی

و در های متعددی داشته القدر بوده که کتاب درباره یعلی دوشته است که او ف دی جلی

301و عون، پس وی بوده است.ق. در بغداد وفات یافته 171 سا

نقد و بررسی:

درست دیست؛ مگ اینکه فته شنود کنه « کان له ولد العون». از دظ ت کیب ع بی، 3

عون، از ولد بد باشد یا بعد از ولد، این جمله جدا اده حساب شود.

که مش ور به قاسم باشند، موجنود « یعلی». در کتب رجا شیعه و ت اجم، ذک ی از 4

قاسم کنه بن حمزةسنّت دیز ذک ی از وی دیامده است. البته دیست. همچنین، در منابع اه

اش ابویعلی بود. ذک ش ذشت، کنیه

اریخ و دت ق بیان دموده و از ط فی، ت119تاریخ تولد یعلی را زاد األعوان. دویسنده 1

سالگیِ حمنزه، پسن ش 11ق ذک ک ده است. در این صورت، در سنّ 104پدرش را سا

دیست، ولی غی عادی و عجیب به اشود. ا مه این ام از دظ عقلی ما یعلی، متولد می

رسد. دظ می

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

430

یعلی بن عون

قناره ق.(، از اف اد م می است که خود و ف زددادش بنه شنبه 996ن 139یعلی بن عون

ش ت « اَعوان»قاره به هج ت ک ددد و بنا ب ادعای دورالدین، او د همین شخص در شبه

الدین به این شخصیت بیشت از دیگ ان پ داخته است؛ تنا جنایی کنه رو، دور یابد. ازاین می

یعلی و ف زددادش اختصاص داده است. خالصنه فتنار وی، بن یک بخش کتاب را به عون

سننّی ق.(963ی یعلی شیعه بود و بعد از مالقات با عبندالقادر یالدن بن این است که عون

رسد و بنه دسنتور وی، بنه همن اه دو ف زدندش: می 309شود و توسط او به م تبه قطب می

بنوده و او باعنث « قطنب »عننوان رود و آدجنا بنه عبداا و مامد، ب ای تبلیغ به هند می

که اسنمش مش ور شد و مون« قطب شاه» و در هند به لقب زاران دف شدهآوردن اسالم

ش ت یافتند. عون و ف زدندادش، در هنند بنا « اَعوان»بود، او د وی در هند به « عون»

ش به هم اه دو ف زددعون به زدان کفار ازدواج ک ددد و صاحب ف زدد شددد و بعد از مدتی،

306ر بغداد مادددد.بغداد ب شتند. عون در آدجا مُ د و دو ف زددش، د

نقد و بررسی:

قاسم اسنت. سنپس، بنه دقن از سنه بن یعلی، مش ور به یعلی بن . وی فته که عون3

شود. کتاب، ب ای او مند اسم ذک ک ده که در هیچ کتابی یافت دمی

که عون از دس عباس بوده باشد؛ بلکنه ه. تا این زمان، مدرک و مستندی پیدا دشد4

، هیچ شخصی زاد األعوانتوان فت که تا پیش از تألیف کتاب ینان میاطم ب خالف آن، به

در کتب: رجنا ، تن اجم، ادسناب، طبقنات، در ف زددان حض ت عباس« عون»به دام

ق.( که به زبان فارسی 746 م. مالیهای شود. حتی در کتاب حدیث و یا تاریخ یافت دمی

ذک دشده است ف زددان حض ت عباس دسب ادد، این دام در سلسله یا اردو دگاشته شده

حض ت عبناس و پیش از تألیف این کتاب، کسی ادعا هم دداشت که وی از ف زددان

است.

ق. ذک کن ده اسنت؛ یعننی 996ق.، و وفات او را 139. دویسنده، تاریخ تولد عون را 1

سا عم ک ده و معمّ بوده است. جالب این است که وی بعد از مالقات با عبدالقادر 317

76، شماره مسلسل 5931 سوم، پاییزهفدهم، شماره سال

433

کند و آدچه سبب سنّت را اختیار می جیالدی صوفی، مذهب شیعه را ت ک ک ده، مذهب اه

بود، این بود که خاله عون، همس عبدالقادر بود و از ط فی، خالنه مالقات وی با عبدالقادر

یا 170امّا با توجه به اینکه عبدالقادر، در سا 307عبدالقادر به دام عایشه، همس عون بود؛

سالگی بنه بغنداد 31رود و در سن ق. از ددیا می963ق. متولد شده و 193یا 190یا 173

ت از عون است! سا کومک 93 ، از این لاان، عبدالقادر301آمده

آمند؛ هند را از عبدالقادر فت و سپس به « قطب». به قو دورالدین، عون، منصب 1

آمد و سنپس، من دم بنه او هند دوشته: عون، به 309و 301ولی در جای دیگ ، مثالً ص

. این دو بیان، با یکدیگ تعارض داردد.داددد« قطب»لقب

دظی ی ب ای ست ش اسالم در هنند ادجنام بزرگ و بی . این شخصیت وا ، خدمت9

که هزاران دف از م دم آن را ادجام دداده باشد؛ منانهند داده که شاید تا به ام وز کسی در

با وی بیعت ک ده، مسلمان شددد و حتی همس ان او که از اقوام کفار بوددد و دیز ف زددادش

توان پذی فت که تناریخ، اینن توصیف، مطور میاز این زدان، همگی اسالم آورددد؛ با این

شخصیت م م را ف اموش ک ده باشد و ام وز هیچ اسم و رسمی از او وجود دداشته باشد.

، در کتب موجود است؛ مون در اه تصوف، شج ه ط یقنت . سلسله ط یقت قادریه6

د پیش از کتاب اد هقائالن به اعقاب عون، تا این زمان دتوادست ولی 309اهمیت بسیاری دارد؛

، هکتب م بوطئه کنند؛ ضمن اینکه در ، مستند علمی معتب ی را در این زمینه ارازاد األعوان

330شود. یافت دمی« عون قطب شاه»اسم

دربناره شخصنیت عنون دسنت دوم، اوّ و حتنی در مننابع . در منابع اصی و دست7

حنا ِ ق. شن ح 3139ه در سا م تب الدین، دخستین اطالعاتی یافت دشده است؛ تا اینکه دور

آورده اسنت. خالصوة األنسوا و میزان قطبی ، میزان هاشمیعون را در کتاب خود به دق از:

این 333ام وزه دوازده دظ مختلف درباره عون وجود داشته باشد. همین ام ، باعث شده که

کند. بیشت میعدم اطمینان ما را ،اختالف دظ ، با توجه به دیافتن هیچ اث ی در منابع قبلی

قاره دیست؛ بلکنه دویسنده، ادعا ک ده است که ف زددان عون قطب شاه فقط در شبه. 1

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

434

ولی هنوز مدرک و مستندی معتب ارائنه 334کنند؛ در ای ان و س زمین ع ب هم زدد ی می

ده، عنون دشده است که در ای ان یا س زمین ع بی و حتی در بغداد که به فته خود دویسن

ای از ، دشاده331بعد از ب شت از هند در بغداد در ذشت و دو ف زددادش در آدجا باقی مادددد

بودن منین دهنده مشکوک و موهوم این شخصیت وجود داشته باشد. این مطلب دیز دشان

شخصیتی است.

منابع زاد األعوان

بنه دظن کنه 331ق.(، ف ست صد کتب را ارائه ک ده است3139الدین زدده در دور .3

امنا دسنب را خواهد به این ط یر، کتاب خود را معتب و مستند دشنان دهند؛ رسد، می می

میوزان ؛ 339مطبوعنه بین وت ،الندین شنامی قطنب دوشته میزان قطبیمناص اً از سه کتاب:

بدون اسم مؤلف، خالصة األنسا ، مطبوعه مص ؛ و دوشته مو دا هاشم شاه بغدادی هاشمی

طبنع و اطالعات دیگ مادنند ، در خصوصارائه ک ده است. افزون ب این 336مطبوعه مص

ی هاشم شاه را با الفاظالدین و قطبالبته ه است؛ میزی دگفته، این سه دربار تاریخ طباعت

کنند. توصنیف منی 337«دظین بیمورّخ »یا « ماه رجا ذشتگان»و « عالم تاریخ»مث :

است. دیز در بعضی موارد، کلماتی همچون ه تصوفرایج ا، واژه 331شج ه ط یقت کلمه

هنم بنه مشنم « القنائم المنتظن صناحب الزمنان سنالم اا عل نیم اجمعنین( الحجة»

339خورد. می

ن زمان از بقیه کتب استفاده ک ده است؛ اما هیچ ذک ی از ای وی ب ای بیان حوادث، هم

بایند دامه است، دسب کهموضوع اصلی که درحالی؛ شود دسب در آن منابع یافت دمی سلسله

. شد با کتب معتب ادساب، ت اجم، طبقات، تاریخ و حدیث مستند می

وده اطالعناتی دربناره قاره هند، هیچ های موجود در شبه . بعد از م اجعه به کتابخاده4

قناره ای در شنبه شد. همین ام ، موجب شده که عنده سه کتاب یادشده و مؤلف آدان پیدا د

ادند: هب خنی دوشنت 340این سه کتناب، وجنود خنارجی دداردند. ههند اعتقاد داشته باشند ک

شنان، ممکنن های ع بی استفاده ک د کنه اثبنات وجنود خنارجی الدین، از منین کتاب دور

76، شماره مسلسل 5931 سوم، پاییزهفدهم، شماره سال

431

اسامی این سه کتاب و دویسند ادش در ف ارس، اعنم از کتنب ف سنت و 343دخواهد بود.

شود؛ حتی در خود مص و های مختلف، یافت دمی ت اجم و ف ست خطی یا ماپیِ کتابخاده

344ادد، اث ی از این سه کتاب در دست س دیست. ه بی وت دیز که این کتب در آدجا ماپ شد

حا و تاریخ تولد و م گ و مقنام دفننِ ش حدظ بیش از حد در دق مطالب و . اتفاق1

یامن عجیبن اخنتالف در آد نا، و دیز دیافتن حتی یک منورد شده از سه کتاب مذکور ارائه

وفنات و مقنام ، مادند: تناریخ تولند در کتب مختلف، وجود اختالف در مواردی موناست؛

و هند د حد سنوق منی منبع وا هرا ب ام ی طبیعی و رایج است. دبودِ اختالف، خوادنده دفن،

ب د. مؤلف را زی سؤا می

. بعضی کتب که عناوین آدان در ف ست ارائه شده، مورد استناد ق ار دگ فتنه اسنت؛ 1

نامه علوو نسبحمزه علوی؛ و دسخه خطی بن جعف دوشته عروة الوثقی دسخه خطی مادند:

که بنه قنو 341السعادتمفتاح کنز شده توسط علمای بغداد؛ و به زبان ع بی، م تب اعوانی

ثبنت شنده اسنت؛ 341هباشد و قیمنت روی آن، شنش روپین مطبوعه ای ان میوی، کتاب

است. که پو رایج در ای ان، تومان بوده درحالی

عالمنه حلنی م. خالصوة األقووال . با توجه به مشاب ت عبارات ع بی این کتناب بنا 9

عالمنه حلنی باشند کنه در خالصة األقووال رود که این کتاب، همان ق.(، احتما می746

ذاشنته خالصة األنسوا دام آن را ،بدون ذک مؤلفدست س دویسنده ق ار فته و او دیز

ب خنی درباره األقوال خالصة در حلی عالمه که عباراتی را دویسنده، رسد، می دظ است. به

.است دموده ذک خود مورد در ،اصلی منبع ذک بدون ،هک د ذک علما و اصااب

خالصة األنسا ادعای پیداشدن

زاد األعووان که در خالصة األنسا کنند که ب خی بدون دلی منطقی و علمی، ادعا می

349باشند؛ ق.( منی 3490از آثنار منال مامند دجنف ک منادی ه،مع فی شند مطبوعه مص

بودن این کتاب اشاره دک ده است؛ مون بعضی صن فاً تنا حند که کسی به مطبوعه درحالی

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

431

را بدون ذکن خالصة األنسا ولی دورالدین ادد؛ اسم، این کتاب را در حا ت وی ذک ک ده

تنوان بدی ی است که ص فاً به ج ت تشابه اسمی دمی 346است. همص فت همؤلف، مطبوع

.تاب استادعا ک د که این، همان ک

خالصة األقووال ، همان خالصة األنسا ه احتما دارد ک زاد األعوانبا مندرجات ه با توج

الندین ضیاءه خواجم. توسط 3931ا وست 31به تاریخ دامه دوشتنِ د؛ زی ا باشه حلی عالم

خالصوة کتناب 341م.( و خواستن3917قاضی امجد حسین اعوان بهم.( 3949 347سیالوی

الدین جما عنوان تألیف به خالصة األنسا ، و شم دن 349مه حلی از ویعال تألیف األنسا

310این احتما است.ید ؤم ،یوسف حلی بن الاسن

نتیجه

بنا زاد األعووان با توجه به روش، ماتوا، منابع و مسنتندات و مقایسنه مطالنب کتناب

توان به های در دست س در زمینه: ادساب، رجا ، ت اجم، طبقات، تاریخ و حدیث، می کتاب

دتایج ذی دست یافت:

کتننابی اسننت کننه در آن، تنناریخ و تننداوم اعقنناب حضنن ت ، دخسننتینزاد األعوووان. 3

ذک دیده و از این لاان، حایز اهمیت بوده، آبشنخور و تأثی نذار در علی بن عباس

حدود بیسنت سنا پنیش، منقنو تش در کتناب ه شده است؛ تا اینک 313ابع بعدیهمه من

چهره دوشته آقای ربادی خلخالی راه یافت. ام وزه، کتاب هاشم چهره درخشان قمر بنیفارسی:

شدن در حوزه علمیه قم، به منبع و مصدر اصلی درباره این موضنوع به دلی ماپ درخشان

314تبدی شده است.توادد در باث عنوان مستند اصلی و علمی تلقی ک د و دمی توان به . این کتاب را دمی4

دسب یا دق وقایع تاریخی، جایگاهی داشته باشند؛ زین ا مسنتندات مادند و موضوع م می

هنای از کتناب تنا عنون، خصنوص شن ح حنا افن اد واقنع از عبینداا بنه دسنب، سلسله

منابع موجود اصلی و معتبن ن اینکه ش ح حا آد ا با ال ویه فته شده است؛ ضم مج و

دسب را ارائه کن ده اسنت و ب خنی کتابی است که این سلسله . این دخستینمطابقت ددارد

76، شماره مسلسل 5931 سوم، پاییزهفدهم، شماره سال

439

ادد. کار فته اف اد ب ای ت ویج و تثبیت آن، تمام سعی خود را به

یزان قطبوی مباشند که میان آد ا کتاب دسب، عمدتاً از سه کتاب می . مستندات سلسله1

داشناخته هستند. میزان هاشمیو

باشد ق.( می746عالمه حلی م. خالصة األقول، همان خالصة األنسا کتاب احتما ً . 1

حنا آد نا، از وجود اف اد و ش ح اینکهدامیده است؛ افزون ب خالصة األنسا وی آن را که

لاان مستندات تاریخی مورد ت دید است.

و که از دس حضن ت عبناس « عون قطب شاه»صیتی به دام شخاثبات ب ای .9

وین،ه باشنند؛ بنه کافی دمی ه از دظ علمیشد همستنداتِ ارائخلیفه عبدالقادر یالدی باشد،

دیامده است. اوّ ه ذک ی از او در منابع دستکآد

باشد و بنا دسبی که در این کتاب ذک شده، فاقد مستندات و ارزش علمی می . سلسله6

عننوان منبنع مسنتق تلقنی ، بنه زاد األعووان توان فت که مسنتندات منفن ده احتیاط می

شودد. دمی

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

436

ها نوشت پی

بودن نسل اعوان را مولوی حیدرعلی و نیز بودن یا غیرعرب . گفتنی است که اختالف عرب1

ق.( چند قول در این 1111الدین )زنده در خصوص نور اند و به نورالدین در تألیف خود ذکر کرده

؛، 1م، ص 1191لیکترک پریس، طبع ا، باب األعوانالدین، مورد بیان نموده است. )سلیمانی، نور

(11تا، ص جا، بی ، بیتاریخ علویحیدر علی،

. در ذیل احوال عون ذکر کرده که وی مذهب اهل سنّت را بعد از ورود عبد القادر جیالنی به 9

، نشر حکیم مظفر حسین آوان منزل موچی دروازه زاد األعوانالدین، بغداد پذیرفت. )سلیمانی، نور

( 191الهور، ص

.111، پیشین، ص زاد األعوانالدین، . نور1

.11، پیشین، ص تاریخ علوی. حیدر علی، 1

دل ؛ شاه 151 ص مهر، آشیانه :قم ،البنین أمّ الخالئق کریمةحسین، وزیر ابوالحسنین . علوی،5

تاریخشرافت، احمد شریف نوشاهی، سید م؛9112األعوان، ، نشر افکاراألعوان تحفة اعوان،

.115و 911نوشاهیه، ص معارف اداره و پاکستان، ایران فارسی تحقیقات ، مرکزعباسی

علی است. بن حنفیه است یا از اعقاب عباس بن . یعنی قطب شاه، از اعقاب محمد2

که ذکرش خواهد آمد، هر دو طایفه خود را به وی منسوب « عون قطب شاه». فردی به نام 7

حال رساند. البته درباره شرح می خویش را به امیر مؤمناننسب کنند و از طریق او، سلسله می

وی، اختالف نظر دارند.

، نشر حافظ سید ریاض حسین نقوی )فاضل مشرقیات( خطیب جامع الفتاوی. منور حسین، 8

. 117و 112جوهر کالونی سرگودها، ص شیعه

، 8م، ج 1127دار التراث، ، بیروت:تاریخ األمم والملوک )تاریخ طبری(جریر، . طبری، محمدبن1

.11ص

76، شماره مسلسل 5931 سوم، پاییزهفدهم، شماره سال

437

باشد که اهالی آنجا مسلمان بودند و در قرن سوم و . یکی از شهرهای قدیمی و معروف هند می11

چهارم هجری، اسماعیلیان در این سرزمین حاکم بودند.

باشد که اهالی آنجا مسلمان و تجار . یکی از شهرهای قدیمی، بزرگ و معروف در سند می11

معجم امیه، این اسم گذاشته بود. )حموی، مرحله فاصله دارد. عامل بنی 19ملتان بودند و از

( 911، ص 5م، ج 1171ق/ 1111، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، البلدان

. 111، ص 1ق، ج 1111، قم: دار الهجرة، مروج الذهبمسعودی، .19

.511، ص 9 اهلل مرعشی، ج ، قم: کتابخانه آیتلباب األنسابی، ق. بیه11

م، 1121ق/ 1181، نجف اشرف: منشورات المطبعة الحیدریة، الثانیة، عمدة الطالبعنبه، . ابن11

.115ص

. 911، ص 5، پیشین، ج معجم البلدان. حموی، 15

.111، ص 1، پیشین، ج مروج الذهب. مسعودی، 12

ق 1115الدین در سال م. نوشته شده است. نور1812در سال زاد األعوان. این کتاب، پیش از 17

ذکر کرده و نظر وی را نقد نموده است. زاد األعوانرا در مآخذ تاریخ علویدر تألیف خود،

قاره، خنیاگران، طایفه خاصی هستند که از لحاظ موقعیت اجتماعی، پست به شمار . در شبه18

خصوص در مراسم شادی مانند عروسی کارشان، خنیدن، بهگویند. می« میراثی»روند و به آنها می

است.

، باب األعوان الدین، تاریخ تألیف آن را همین ذکر کرده است )نور باب األعوان هدر مقدمون چ .11

(1ص پیشین،

نوشت. باب األعوانق. کتاب دیگری به نام 1111الدین در سال . همچنین، نور91

، پیشین، مقدمه.باب األعوانالدین، ؛ نور912ن، ص ، پیشیکریمة الخالئق. علوی، 91

م. چاپ شد. 1199در سال م. نوشته شد و بعد از وفات مؤلف،1111، در سال تاریخ حیدری. 99

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

431

األعوان تحقیق ، کشمیر: نشر ادارهاهی علوی اعوانتاریخ قطب ش، خان اعوان حمد کریم)م.

(11آزادکشمیر، ص پونچه راوالکوت سنگوله دبن منزل اعوان سنگوله،

.7، پیشین، ص باب األعوان. نورالدین، 91

.911و 911. همان، ص 91

.911. همان، ص 95

قاره در آن زمان، روپیه بوده است؛ البته هنوز هم در کشور پاکستان و هندوستان، پول . پول شبه92

رایج، روپیه است.

.11، 1، پیشین، ص زاد األعوان. نورالدین، 97

ولی آمد؛ دنیا به بساری ناحیه در( پاکستان کشمیر) پونچه منطقه در اَعوان، دینال حسام . ملک98

نام به انجمنی خود، یاران برخی همراه. م1119 سال در. نیست معلوم او وفات و تولد زمان

نامه نسب آن، در و کرد تألیف را األعوان نسب تاریخ کتاب وی،. کرد تأسیس «کانفرنس اعوان»

.کرد مرتب را شاه قطب عون فرزند دو از اَعوان، علوی اعقاب مدعیان

. 912ص پیشین،، باب األعوانالدین، . نور91

.911. همان، ص 11

چهارم روپیه. قاره هند؛ برابر یک . پول خُرد در شبه11

.912، پیشین، ص باب األعوان. نورالدین، 19

. همان.1134. caste system.

ـ 51م، ص 1111دهلی: قومی کونسل برای فروغ اردو زبان، ، تاریخ تمدن هند. محمد مجیب، 15

21.

.18م، ص 9111، الهور: فکش هاوس، تاریخ تحقیق کی نئ رحجانات. مبارک علی، 12

.151، ص 9ش، ج 1187، قم: نشر ادیان، تاریخ هند. پرسیوال، 17

76، شماره مسلسل 5931 سوم، پاییزهفدهم، شماره سال

439

.111م، ص 1112، الهور: مشعل بکس، جاگیر داری و جاگیر دارانه کلچر. مبارک علی، 18

.951م، ص 1111، الهور: مطبع گیالنی، ازواج الهند. ضیاء الملک، 11

.1م، ص 1871مطبع جیل: دیره اسماعیل خان، احوال اقوام هند،. تالبورت، تی. دبلیو ایج، 11

.12تا، ص ، کراچی: مکتبه محمود، بیتحقیق سید و سادات . عباسی، محمود،11

.19و 11تا، ص الهور: مشعل بکس، بی، دسترکت گزیتر. مرزا، شفقت تنویر، 19

. 9، پیشین، ص زاد األعوانالدین، . نور11

ای در ایالت پنجاب. . منطقه11

الدین از بغداد به هند آمد. که به گمان نور . اوّلین فرد از فرزندان حضرت عباس15

باشد. . تعداد آنها یازده فرزند می12

17 پایپند به طریقت هستند.. مراد از فقرا، صوفیای اعوان هستند که

18نسب است که به هند آمد. . بنا بر ادعای نویسنده، اوّلین فرد علوی

.9، پیشین، ص زاد األعوان. نورالدین، 11

51.در مباحثی آتی، درباره این سه کتاب بحث خواهیم کرد .

51 ،12، پیشین، ص زاد األعوان. نورالدین.

، دهلی: قومی کونسل برای فروغ اردو زبان، شاندار ماضیهندوستان کا . باشم، ای ـ ایل، 59

.911م، ص 1118

.17ـ 11، پیشین، ص زاد األعوان. نورالدین، 51

.111ـ 71همان، ص . 51

نسبت به لبابه با تحقیق اثبات کرده که مادر العباس. سید محمدرضا جاللی، در کتاب 55

عباس است؛ نه اینکه بنت عبداهلل بن او بنت عبیداهلل عباس، لبابه بوده؛ نه امامه. همچنین، بن عبیداهلل

مکتبة: ، کربالامیر مؤمنان سماته وسیرته بن العباس ابوالفضل، ، سید محمدرضا حسینی باشد. )جاللی

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

440

(929ـ 955ق ص 1111المقدسة، العباسیة العتبة مخطوطات ودار

الجوهرة فی نسب اإلمام وف بُرّی، ؛ تلسمانی معر81، ص سر السلسلة العلویة. بخاری، ابونصر، 52

، القاهرة: دار نسب قریش؛ زبیری، أبوعبداهلل، 57، بیروت: مؤسسة األعلم للمطبوعات، ص علی وآله

.917، القاهرة: دار المعارف، ص المعارفقتیبه، ؛ ابن71المعارف، ص

للنشر الرفاعی دار، الریاض: الجوهرة فی نسب النبی وأصحابه العشرة، . تلمسانی معروف بُرّی57

، المعارفقتیبه، ؛ ابن98، ص 1، پیشین، ج نسب قریش؛ الزبیری، 99، ص 9والتوزیع، ج والطباعة

.118، ص 5تا، ج ، بیروت: دار الصادر، بیالطبقات الکبریسعد، محمد، ؛ ابن92، ص 1پیشین، ج

اهلل العظمی المرعشی ة آیة، قم المقدسة: مکتبأنساب الطالبین المجدی فیمحمد، بن . علوی، علی58

. 911ق، ص 1111النجفی العامة،

.72، پیشین، ص زاد األعوان. نورالدین، 51

زمان. بود کاظم موسی امام و صادق امام اصحاب از سوم، قرن قمی عبداهلل بن . عیسی21

خاصی منزلت و احترام از صادق امام نزد در و نشده ذکر رجالی منابع در وفاتش، و تولد

چه و باشد زنده چه است؛ بیت اهل ما از عبداهلل بن عیسی: »فرمود او درباره امام. بود برخوردار

(،أختیار معرفة الرجال، تلخیص: شیخ طوسی )الکشی رجال عمر، کشی، محمدبن.« )برود دنیا از

(111 البیت إلحیاء التراث، ص قم: مؤسسة آل

.917ق، ص 1117مؤسسة نشر الفقاهة، ، خالصة األقوالیوسف، بن . حلی، حسن21

؛ همان، ج 71و 51، 59، ص 1ج ق،1117، مؤسسة نشر الفقاهة، األولی، الفهرست. طوسی، 29

.291و 291، 171، ص 9

.81ـ 77، پیشین، ص زاد األعوان. نورالدین، 21

21 ،911، پیشین، ص المجدی فی أنساب الطالبین. علوی.

25.همان .

76، شماره مسلسل 5931 سوم، پاییزهفدهم، شماره سال

443

العلوی، کان له اختصاص بموسی الکاظم سالم اهلل علیه، وقال بعض الثقات: الحسن بن حمزة. »22

ان موسی الکاظم کان قاعداً تحت ظل اذا طلع علیه شاب حلوالوجه حسن الشمائل علیه قمیص

نرسی ورداء نرسی وفی رجله نعل محضر فسلم علی موسی فقام الیه فرحبه فجالسا ساعةً فقاما

داماً فرجع موسی وذهب هو فقلت یا سیدی من هذا الشاب؟ قال: هو وکفه فی کف موسی فذهبه اق

(.« 917الحسن العلوی، من اهل قوله تعالی: إن الذین سبقت لهم منا الحسنى )انبیا، آیه حمزةبن

(81، پیشین، ص زاد األعوان)نورالدین،

.81، پیشین، ص زاد األعوان. نورالدین، 27

.81ـ 81. همان، ص 28

مؤسسة النشر اإلسالمی التابعة لجماعة المدرسین بقم قم: ،رجال نجاشی. نجاشی، ابوالعباس، 21

.191، پیشین، ص خالصة األقوالحلی، ؛121، ش 111ص ق،1112المشرفة،

ق، ج 1111المؤلف، األولی، ناشر: ابنمستدرک علم رجال الحدیث، ، علی، . نمازی شاهرودی71

.5111، ش 979، ص 1

.158، پیشین، ص عمدة الطالبعنبه، . ابن71

.71، پیشین، ص نسب قریش. الزبیری، 79

م، 9111ق/ 1191، بیروت: دار الکتب العلمیة، الثالثة، جمهرة انساب العربحزم، . اندلسی، ابن71

الشجرة ، ؛ فخر رازی11یة، پیشین، ص سرالسلسلة العلو؛ ابونصر بخاری، 15و 11، ص 1ج

مستدرکات علم ، ؛ نمازی12ق، ص 1111قم: مطبعة سید الشهداء، ساب الطالبیة،المبارکة فی أن

.151، ص 9، پیشین، ج رجال الحدیث

.71، پیشین، ص نسب قریش؛ الزبیری، 18پیشین، ص عمدة الطالب،، عنبه . ابن71

. 89ص پیشین،المجدی فی أنساب الطالبین، ، . علوی75

رجال ، فضال نقل شده است. )نجاشی بن ین عبارات درباره حسن. البته در کتب دیگر رجال نیز ا72

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

444

، 9، پیشین، ج رجال کشی؛ کشی، 11، پیشین، ص خالصة األقوال، ؛ حلی11، پیشین، ص نجاشی

(18همان، ص ؛811ص

.771، ش 111، پیشین، ص رجال کشی، کشی ؛121، پیشین، ص خالصة األقوال. حلی، 77

. 111، پیشین، ص رجال کشی؛ کشی، 121، پیشین، ص خالصة األقوال. حلی، 78

ش، 1181، قم: مؤسسه انصاریان، حیات سیاسی و فکری امامان شیعه. ر.ک: جعفریان، رسول، 71

.119ص

الموسی و أمه ام کلثوم بنت حسن بن اصحاب علی الرضا الحمزة العلوی، کان من بن اما جعفر. »81

طالب. هو محدث جلیل القدر. قال الکشی: اجتمعت ابی بن علی بن الحسین بن علی بن حسین بن

سپس، در صفحه بعد نقل کرده: « الصحابة علی الصحیح ما یصح عنه وأقروا له بالفقه فی آخرین.

المسیب بن الولید عن علی بن عیسى عن احمد بن عبد اهلل عن محمد بن قولویه عن سعد بن عن محمد»

ا علیه السالم شقتی بعیدة ولست وأصل إلیک فی کل وقت فممن أخذ الهمدانی، قال: قلت للرض

آدم الصمی المأمونین على الدین والدنیا بن حمزة العلوی أو من زکریا بن معالم دینی؟ قال: من جعفر

، زاد األعوان)نورالدین، « وتوفی هو فی البغداد سنة بضع وعشرین ومائتین ودفن فی مقبرة القریش.

(82ـ 85پیشین، ص

، پیشین، ص عمدة الطالب، عنبه ابن ؛71، پیشین، ص سر السلسلة العلویة. بخاری، ابونصر، 81

، پیشین، الشجرة المبارکةفخر رازی، ؛918، پیشین، ص المجدی فی أنساب الطالبین؛ علوی، 119

.18ص

، لیآدم القمی؛ ح بن ، ما روی فی زکریا1119، ش 858، ص 9، پیشین، ج رجال کشی، . کشی89

آدم قمی. بن ، زکریا1، ش 151، پیشین، ص خالصة األقوال

. 11و 19، ص 9، تهران: کانون معرفت، ج گ غیاث اللغاتفرهنالدین، غیاث ،ر.ک: رامپوری .81

.991و 115، 11، پیشین، ص خالصة األقوال. حلی، 81

76، شماره مسلسل 5931 سوم، پاییزهفدهم، شماره سال

441

وغیر ذلک، وله دیوان شعر کان... مثل علم الکالم والفقه واصول الفقه واألدب والنحو والشعر . »85

.« ...اإلمامیة منذ زمنه... إلی یومنا ۃوبکتبه استفاد ةیزید علی عشرین الف بیت وله مصنفات کثیر

(88ص پیشین، ، زاد األعوان)نورالدین،

نجف اشرف: منشورات داود، رجال ابن، داود ؛ ابن979، پیشین، ص رجال نجاشینجاشی، . 82

.181پیشین، ص خالصة األقوال، ؛ حلی، 118ق، ص 1119مطبعة الحیدریة،

.171، پیشین، ص خالصة األقوال. حلی، 87

کند. نقل میگزارش ق.(، از این سه کتاب تا قرن ششم 1111الدین )زنده . نور88

نه حسن العسکری وابنه محمد الهادی واب بن علی العلوی کان، من اصحاب علی بن و اما قاسم. »81

بن محمد المهدی الحجة القائم المنتظر صاحب ـ سالم اهلل علیهم اجمعین ـ وأمه زینب بنت علی

طالب، وهو شیخ ابی بن علی بن علی الحسین بن محمد بن جعفر بن ابراهیم بن موسی بن الحسین

، پیشین، ص زاد األعوان)نورالدین، « ل القدر.اصحابنا ومقدمهم وله منزلة عظیمة، کثیر الحدیث، جلی

(11و 11

.11771، ش 951، ص 2، پیشین، ج مستدرک علم رجال الحدیث. نمازی، 11

.121، ش 111، پیشین، ص رجال نجاشی. نجاشی، 11

.121پیشین، ص عمدة الطالب،، عنبه . ابن19

ش، قم المقدسة.1121یخ الدین مرعشی، مرقوم در تار نویس حضرت آقای شهاب . شجره دست11

، 182، پیشین، ص داود رجال ابنداود، ؛ ابن11، ش 912، پیشین، ص خالصة األقوال. حلی، 11

.1119، ش 181، پیشین، ص رجال نجاشی؛ نجاشی، 1591ش

بن اسماعیل بن ذکریا بن داود بن القاسم العلوی، کان أمه حمیدة بنت عبداهلل بن اما الطیار. »15

هاشم، و هو شیخ عبدالمطلب بن بن نوفل بن الحارث بن عبداهلل بن الفضل بن یعقوب بن الفضل

والرجال والفقه واالصول والکالم االمامیة ورئیس الطائفة جلیل القدر، عظیم المنزلة، عارف باالخبار

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

441

واألدب وجمیع الفضائل تنسب الیه، وصنفه فی کل فنون االسالم وهو المهذب للعقائد فی الفروع

واالصول الجامعة بکماالت النفس فی العلم والعمل، وتوفی سنة ثلثین وثلثمائة من الهجرة وتوفی

(12ـ 11، پیشین، ص ألعوانزاد ا)نورالدین، « فی البغداد ودفن فی مقبرة القریش.

.17، ش 911پیشین، ص خالصة األقوال، . حلی، 12

.181و 178، 177پیشین، ص کریمة الخالئق،. علوی، 17

؛ 191و 111م، ص 9112آباد، افکار األعوان، ، اسالمة األعوانتحفدل اَعوان، . ر.ک: شاه18

.191و 115پیشین، ص ،عباسی تاریخ نوشاهی،

القاسم العلوی، کان أوثق... أهل زمانه عند اصحاب الحدیث وغیرهم بن الطیار بن أما الحمزة. »11

وأمه فاطمة بنت اسد الفاروقی، کان یصلی کل یوم خمسین ومائة رکعة ویصوم فی السنة ثلثة أشهر

هما ویخرج زکواة ماله کل سنة ثالث مراة وذلک ألنه لما مات والده لزم علی نفسه أن یصلی عن

ویزکی عنهما ویحج عنهما ویصوم عنهما وکل شیئ من البر والصالح یفعله لنفسه یفعله عنهما وکانت

له منزلة من الزهد والعبادة وولد سنة اثنتین وثلث مائة ومات لیلة الجمعة لسبعة خلون من المحرم

، پیشین، د األعوانزا)نورالدین، « سنة نیف وتسعین ثلث مائة ودفن فی البغداد وفی مقبرة القریش.

(17ص

، 112، پیشین، ص الفهرست؛ شیخ طوسی، 1، ش 171پیشین، ص خالصة األقوال،. حلی، 111

.152ش

.17، پیشین، ص زاد األعوان. نورالدین، 111

119 پیشین، ص الطوسی، رجال؛ شیخ طوسی، 121و 111، پیشین، ص رجال نجاشی، نجاشی

.191، پیشین، ص خالصة االقوال، ؛ حلی191

.98، ص 1پیشین، ج مستدرک علم رجال حدیث، . نمازی، 111

حمزة العلوی وهو المشهور بالقاسم وأمه خدیجة بنت ابراهیم الصدیقی، وکان بن اما یعلی. »111

76، شماره مسلسل 5931 سوم، پاییزهفدهم، شماره سال

449

شاعرا فاضال عالما ورعا عظیم الشأن رفیع المنزلة، وکان سمع الحدیث وله کتب کثیرة فی االمامیة

وهو جدّ األعوان وولد یعلی خمسة وثمانین وثالثة، وتوفی سنة ثلثة وغیرها، وکان له ولد العون

، زاد األعوان)نورالدین، .«وسبعین و أربع مائة من الهجرة، ودفن فی البغداد فی مقبرة القریش

(111پیشین، ص

هوالقطب . »رسند واالیی است که افراد معدودی به این مقام میه در تصوف، قطب، مرتب. 115

)ر.ک:.« فی ارضه اعنی عالم االمکان النه ارض وعالم الوجوب سماؤه والبد للخلیفة... خلیفة اهلل

(721م، ص 1111، لبنان: مکتبة ناشرون، موسوعة مصطلحات التصوف االسالمیرفیق العجم،

به بعد. 111، پیشین، ص زاد األعوان. نورالدین، 112

.111. همان، ص 117

؛ 19، ص 11م، ج 1187ق/ 1117ار الکتاب العربی، ، لبنان: دتاریخ اإلسالم. الذهبی، 118

.911، ص 1م، ج 1159، القاهرة: مطبعة السنّة المحمدیة، ذیل طبقات الحنابلةرجب، ابن

، به نقل از: 58ـ 55، ص موالنا حضرت سید حضرت مجدد الف ثانیه، زوار حسین شا. 111

ـ 912، ص م9111پریس، مشتاق ے، الهور: اشتیاق اخانقاه سرهند شریفها، محمد نذیر رانج

.25ـ 51تا، ص ، الهور: فیصل ناشران و تاجران کتب، بیاقتباس األنوار؛ قدوسی، اکرم، 911

گلزار ابرارتا؛ فضل احمد، حسن نظامی، بیه ناشر خواج، سیر االولیاءعلوی کرمانی، . 111

، تهران: ثمرات القدسبدخشی، میرزا لعل بیگ؛ مکتبه سلطان عالمگیر الهور: ، )ترجمه اذکار ابرار(

تذکره مشایخ محمد دین کلیم قادری، ؛ ق1172گی، هنعلوم انسانی و مطالعات فره گاهشپژو

، الهور: مشتاق بک مشایخ چشت ، خلیق احمد نظامیق؛ 1111ه، نوری کتابخان ، الهور:هقادری

پور رضا ، رامور شعراءمین مذکور عرفاء، علماء اه تاریخ فرشتهت فاطمه، کارنر کریم مارکیت؛ نگ

.م9111پور، الئبریری رام

.11و 11م، ص 9111، بخش حضرت نوشه گنج ، تنویر حسین ہزاد صاحب. نوشاهی، 111

دهن قاره‌در شبه در نقد حضور اعقاب حضرت عباس یجستار

446

.118، پیشین، ص زاداألعوان. نورالدین، 119

.191. همان، ص 111

.1ـ 5، پیشین، ص زاد األعوانالدین، . ر.ک: نور111

کند. نیز اسم مصنف را قطب شاه ، این کتاب را مطبوعه مصر معرفی میباب األعوان. در کتاب 115

(18، پیشین، ص باب األعوانعلوی نوشته است. )ر.ک: نورالدین،

، مطبوعه بیروت نوشته شده است.خالصة األنساب. 11پیشین، ص ، زاد األعواننورالدین، .112

.117و 81. همان، ص 117

باطنی. شجره طریقت، ه طریقت، یعنی تزکی رایج نیست.ه بین علمای امامیه، این واژ. 118

شوند. سلوک بیان میاهل در آن، معلّمان ه ای است ک سلسله

.11و 88، 81، پیشین، ص زاد األعوان. نورالدین، 111

11. شیر محمد اعوان، در یک مقاله برای دریافت اطالعات این سه کتاب، فهرست حدوداً 191

اره هند را ارائه نموده که به آنجا مراجعه کرده است. )اعوان، محبت ق های شبه مورد از کتابخانه

(59، پاکستان: اداره تحقیق األعوان، ص تاریخ علوی اعوانحسین،

.51، پیشین، ص تاریخ علوی اعوان. اعوان، 191

، لندن: طبع الفرقان اللتراث االسالمی؛ عیسی بدار الکتب المصریةهفهرس مخطوطات العربی. 199

م؛ 1111، القاهرة: معد المخطوطات العربیة، المعجم الشامل اللتراث العربی المطبوع، یةالصالح

های خطی ایران؛ سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسالمی فهرستگان نسخهمصطفی درایتی،

، تهران: مرکز دائرة المعارف بزرگ های فارسی فهرستوارره کتابش؛ احمد منزوی، 1111، ایران

آباد: مرکز تحقیقات ، اسالمفهرست مشترک نسخه خطی فارسی پاکستانهمو، ش؛ 1189اسالمی،

)دنا(، تهران: کتابخانه های ایران نوشت فهرستواره دستم؛ مصطفی درایتی، 1119ایران و پاکستان،

ش.1171موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسالمی،

76، شماره مسلسل 5931 سوم، پاییزهفدهم، شماره سال

447

2جعفر علوی است و قیمت پشت جلد کتاب نیز بن علی. به قول وی، مطبوعه ایران و تألیف 191

روپیه درج شده است.

قاره در آن زمان بوده است. . روپیه، پول رایج شبه191

.951و 911، پیشین، ص کریمة الخالئق. علوی، 195

.5، پیشین، ص زاد األعوانالدین، . نور192

. م. وفات یافت1191شد و در م. در سیال شریف متولد 1885باشد که سنّت می . از اکابر اهل197

م.9115، الهور: نوری کتابخانه، سنّت تذکره اکابر اهل، )محمد عبدالحکیم شرف

دانستند ق.( می792را تألیف حلی )م. خالصة األنسابدر آن زمان، آید که . از این نامه برمی198

کنند که در آن، نسب اوالد علی بیان شده است که در و برخی این کتاب را چنین توصیف می

اند. در این باره، ر.ک: کشورهای دیگر پخش شده

https://en.wikipedia.org/wiki/Al-Hilli#cite_note-libc-19 129. https://en.wikipedia.org/wiki/Qazi_Mian_Muhammad_Amjad

130. https://en.wikipedia.org/wiki/Al-Hilli#cite_note-libc-19

.192و 915، 911، 919ص پیشین،، تاریخ عباسی. نوشاهی، 111

.121و 151، 158، پیشین، ص کریمة الخالئق. علوی، 119