32
ربیتلسفه تعلیم و ت فربیتلسفه تعلیم و تی ف دانشجویجمن علمی نشریه انه خوارزمینشگا داصیلي حضرت توصیه تحo آملي جوادي آیت السفه به کودکان آموزش فo دموکراسي شهروندي وسنادي محتواي التها دo ربیت تحولي نظام تنامه درسی ملی نقد برo

FalsafehTalimoTarbiat 2

Embed Size (px)

DESCRIPTION

نشریه فلسفه تعلیم و تربیتصاحب امتیاز: انجمن علمی فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه خوارزمی

Citation preview

Page 1: FalsafehTalimoTarbiat 2

تعلیم و تربیت فلسفه

نشریه انجمن علمی دانشجویی فلسفه تعلیم و تربیت

دانشگاه خوارزمی

o توصیه تحصیلي حضرت آیت اهلل جوادي آملي

کودکان به فلسفه آموزش oشهروندي و دموکراسي

اسناد محتواي داللتهاي oتحولي نظام تربیت

o نقد برنامه درسی ملی

ن کا د کوی ا بر فلسفه بی مر موزش آ ه رگا کا چندین

برگزاری

Page 2: FalsafehTalimoTarbiat 2

صاحب امتیاز:انجمن علمی فلسفه تعلیم و تربیت خوارزمی

مدير مسئول :

غالمحسن پناهي

سر دبیر :

فاطمه بندلي زاده

اعضای هیات تحريريه : محسن بهلولي فسخودي- حامد صبوري- مريم پورآقا- غالمحسن پناهي بندلي فاطمه صفائي- -محمد حسین بیجنوند فرامرز شمايلي- حامد

زاده- بهرام مرادی

طراحی و صفحه بندی :

خاک پاک

پست الکترونیک:[email protected]://education-philosophy.blogfa.com

نیز شوند پرسیده بايد که اي ويژه هاي پرسش به کردن همواره گزينش، گونه هر در خرد آنکه با شود. مي ديده از گزينش باشد سخن گفتن اين اگر جز )زيرا دارد نقشي بي معني است( با اين حال،هم برگزيدن خرد چون راهبر ،و تصمیم به پیروي کردن از آن و هم تصمیم به فرو گذاردن آن، تصمیم و گزينشي است که چه بسا از دايره خرد بیرون است. از خواهش ها، نیروهاي کور و تمايالت پنهان گرفته تا در بسا چه آدمي هستي ژرفاي از برخاسته شور و ايمان اي به کوششهاي آن،به گونه برانگیختن خرد وجهت دادن بنیادي مي نکته بس اين به توجه دقیق و درکار. ند موثر تواند ما را از سويي به راز گوناگوني انديشه هايي که به رغم خردمندانه بودن، با يکديگر متفاوت و گاه متضادند آگاه کند واز سوي ديگر، زمینه اي گردد براي رهايي از آنگونه ساده انگاري که خردمندانه يافتن يک انديشه را دلیل کافي انکار انديشه هاي متفاوت و مخالف با آن مي شمارد و بدين سان انديشه يک بودن خردمندانه انجامد. مي انديشي جزم به بیش از هر چیز در نسبت میان بنیادها و نتیجه آن انديشه هاي متفاوت،انديشه بنیادهاي گزينش با اينرو از است. شوند،پديد شمرده خردمندانه توانند مي همه که متفاوتي توانند آمد. با آنکه بايد کوشید تا گزينش اصل ها و بنیاد ها کار اين شد گفته همچنانکه ولي باشد خردمندانه نیز گذشته اين از و گیرد نمي صورت آساني به و همیشه چنانکه کانت نشان داد کارايي خرد در همه حوزه ها يکسان نیست.با نظر داشتن به اينگونه نکته ها در خواهیم يافت که معیار نقد نیز همیشه و درباره همه انديشه ها يکسان نیست."کانت"( کتاب )در ياسپرس چنانکه که روست اين از يک رد و نقد معیار ترين دقیق حتي کند مي يادآوري در ويژه به را منطقي تناقض يا دور يافتن انديشه،يعني نشان تنهايي به و همیشه توان نمي بزرگ هاي فلسفه نادرستي آنها شمرد. برگزيدن هر معیار و هر ديدگاهي براي نقد هر انديشه اي روا نیست،از اينرو با آنکه تکیه بر تناقص کار به است، کافي منطقي بسته نظام يک رد و نقد براي ناروا خواهد بسا ها چه انديشه از بسیاري درباره آن بردن به ديدگاه ساده منطق سنتي،رد يک با توجه آنکه با بود،و انديشه همانا اثبات انديشه متناقض با آن است و اثبات يک انديشه به معني رد انديشه هاي متناقض يا متضاد با آن ؛ با اين همه به کار بردن چنین معیاري براي ارزيابي هر انديشه و در هر زمینه اي روا نیست. ناديده گرفتن اين نکته مي جزم از رهايي براي است اي وسیله خود که را نقد تواند انديشي،به زمینه اي براي جزم انديشي بدل کند.هم از اين و پايه عقیده، مسلک، مذهب بر کار کساني که روست که مي متضاد يا و متفاوت هاي انديشه نقد به ويژه مکتبي مي عرضه فلسفه پوشش در که آنگاه حتي پردازند و ديدن مانع آمیز،هم تعصب نیست.پايبندي شود،فلسفي دريافتن کاستي ها و خطاهاي انديشه خود و خودي است و و متفاوت هاي انديشه حقیقت پذيرفتن و ديدن مانع هم بر شناخت،تکیه مقام در همچنانکه سان بدين مخالف. همدلي و هماهنگي شرطي است الزم و بايسته،در مقام نقد افسون شدگي،شرط بويژه و شیفتگي از رهايي به کوشش بدان جاست که بي آن، همه تا اهمیت آن نخست است و اين از بود. خواهد معني بي و بنیاد بي داوري و نقد کار

روست که کانت نقد و نقادي را با مقدس انگاشتن ناسازگار چون چیز هیچ نقد، و انديشه مقام در که چرا بیند مي مقدس است بیرون از دايره سنجش و پرسش قرار نمي گیرد. را مريدي بي که کساني خالف بر نیچه- "زرتشت" و آنان را به نامرادي مي دانند - به ترک پیروان مي گويد و انکار خود مي خواند چرا که نگاه او به سوي آزادگاني است که از پیروي بدر آمده و به رهروي رسیده باشند. بدين سان اي آزاده يعني حقیقي فیلسوف درخور داوري و نقد کار است که شوق به شناسايي و دوستداري دانايي، او را هم از پرواي از هم و رهاند مي خويش و خود سوداي و سود بیگانه. وي نه در دام شیفتگي و سرسپردگي است و نه در بدان تا چگونگي اين ستیزي.اهمیت بیگانه و تعصب بند جاست که هر کس آن را فروگذارد،در هر پايه و مايه اي که يک آن چون از کانت که - فیلسوف مقام حقیقي باشد،از آرمان ياد مي کند - فرومي افتد. چنین کسي خواه هايدگر باشد و خواه بسي فراتر از او،حتي هگل با همه تاثیرش در تفاوت پايبندي،زمینه و آزادي تفاوت فلسفه. تاريخ روند که - هوشمندي و زيرکي با حقیقي، معني در خردمندي گاه از آن چون به کارگیري ابزار گونه خرد تعبیر مي شود - و مصلحت انديشي- در معني نادرست آن يعني تنها در بند سود و زيان خود بودن- است. در اين معني و بر اين زمینه است که جالل الدين مولوي زيرکي را فرو مي گذارد و گاه هوش را در پیوند با طراري مي بیند و حافظ، سینه پر آتش بر مي گزيند. چنین انديشیه بر مصلحت را پر آب و ديده - شرط برترين و نخستین راه، اين پیمودن در که است شرطي که بسي برتر از همه نکته هاي فني و آموختن است - همانا آزادي است؛راهي که اگر بدرستي پیموده شود - به سخن دقیق تر- آغازش رهايي، يعني در بند نبودن و مقصد و داوري نیروي آوردن کار به يعني آزادي، فرجامش و گزينش خردمندانه و يا گزينشي بر بنیاد دانايي و شناسايي

است.زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست

نیست اکراه هیچ جای گويد چه هر ما حق در در طريقت هر چه پیش سالک آيد خیر اوست

نیست گمراه کسی دل ای مستقیم صراط در تا چه بازی رخ نمايد بیدقی خواهیم راند

نیست شاه مجال را رندان شطرنج عرصه چیست اين سقف بلند ساده بسیارنقش؟

نیست آگاه جهان در دانا هیچ معما زين اين چه استغناست يا رب؛ وين چه قادر حکمت است؟

نیست! آه مجال و هست نهان زخم همه کاين صاحب ديوان ما گويی نمی داند حساب

نیست هلل حسبه نشان طغرا اين کاندر هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو

نیست درگاه بدين دربان و حاجب و ناز و کبر بر در میخانه رفتن کار يک رنگان بود

نیست راه فروشان می کوی به را خودفروشان هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست

نیست کوتاه کس باالی بر تو تشريف نه ور بنده پیر خراباتم که لطفش دايم است

نیست گاه و هست گاه زاهد و شیخ لطف نه ور حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالی مشربیست

نیست جاه و مال بند اندر دردی کش عاشق

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

31

فهرست مطالب مندرج صفحه

1- سرآغاز ، مدير مسئول 3

2- سخن سردبیر 3

3-تحلیل مسأله ي »از دست دادن فرصت« درنظام

تعلیم و تربیت و ارائه ي راهکارهاي پیشگیرانه 4

4- مصاحبه اي پیرامون الزامات تربیت معلمان 5

5- اهمیت و ضرورت پرورش تفکر انتقادي در دنیاي

کنوني 7

6- محمد حسین صفائي)معلم نمونه کشوري( 9

7- گزارش سمینار و کارگاه آموزشي )2( 10

8- آموزش فلسفه به کودکان شهروندي و

دموکراسي 14

9- نقد برنامه درسي ملي 16

10- تعلیم و تربیت ديني 18

11-توصیه تحصیلي حضرت آيت اهلل جوادي آملي 23

12- داللتهاي محتواي اسناد تحولي نظام تربیت

رسمي عمومي در امر تربیت 24

13- تعلیم و تربیت لیبرال از نگاه پل هرست 26

14- مربیگري فلسفه براي کودکان)سرپرست

دکتر يحیي قائدي( 28

15- معرفی کتاب 28

16- سفسطه 29

17- خرد معیار نقد فلسفی 30

Page 3: FalsafehTalimoTarbiat 2

خرد معیار نقد فلسفی

دکتر میر عبدالحسین نقیب زاده و براي روشنگري فلسفي که براستي و گفتگوي حقیقي بر شدن چیره براي که گفتگويي از است، نگري روشن يا سپرس جزم اينروست که از ديگران است، متمايز است. انديشان و نیست انگاران را مخالف گفتگو مي شمرد و بر آن است که آنان ويژگي طبیعي و حقیقي گفتگو را از میان مي آنرا تاکید مي کند و بر دوستانه بودن گفتگو برند، سقراط گفتگوي افالطون و گذارد؛ مي سوفیستي جدال روياروي سقراطي را سررشته اي مي گیرد براي رسیدن به ديالکتیک و خود با گفتگوي و فلسفیدن روش و فلسفي سیر چون بدين سان نقد را چون کشاکش انديشه ها، درست به درون با انديشیدن مي آورد. همراهي و همگامي روند ديالکتیکي گفتگو قسمي توان مي نیز را فلسفه تاريخي تحول روند گفتن آنکه از بیش که همدلي زمینه بر گفتگويي شمرد: باشد، شنیدن است. گفتیم که معیار نقد فلسفي، بیش از هر اين است که خرد نه يک واقعیت اما نکته چیز خرد است. بلکه تنها يک امکان است: امکاني که فقط در جريان زمان و آزمون هاي زندگاني مي تواند شکفته شود و به کار آيد. راه يافتن به درون روند زنده و ديالکتیکي تحول تاريخي، خود اينگونه است. شکوفايي اين اهمیت با بس هاي زمینه از تنها نه رايي، رويکرد يعني رفتن و ديدن و همراهي و هم پرورنده خرد بلکه پرورنده و پديد آورنده حالت ها و هنرهايي و باز انديشه از برخورداري شکیبايي، بردباري، چون است رهايي از پیشداوري ها؛ يعني هنرهايي که درست انديشیدن، داوري درست و نقد حقیقي جز بر بنیاد آنها ناشدني است. انديشه ترين درست و درست انديشه تنها را خود انديشه پنداشتن، نه تنها ما را از دريافتن انديشه هاي ديگر، متفاوت مي باز نیز آنها گرفتن جدي از حتي گاه بلکه مخالف، و دارد. و اين حالتي است که نه تنها در بسیاري از نافیلسوفان اين شود. مي ديده نیز فیلسوفان از شماري در گاه بلکه چگونگي، نقد را از معناي درست آن دور مي کند زيرا نکته بنیادي اين است که نقد هیچ انديشه اي روا نیست مگرآنکه نخست به معنايش راه يافته و آن را بدرستي دريافته باشیم و اين شرطي است بس با اهمیت که چه بسا از آنرو برآورده نمي شود که تنها از ديدگاه خود نگريستن و انديشه خود را

مطلق انگاشتن اجازه آن را به ما نمي دهد.از آن نافیلسوف جزم گرايي - يعني خطري که فیلسوف و در امان نیستند - ما را به ويژه از دريافتن اين نکته بس با افقي گشاينده زندگاني، عرصه هر که دارد مي باز اهمیت است از افق هاي بي شمار و جلوه اي است ويژه از واقعیتي که تنها در آن عرصه رو مي نمايد. تنها با ديدن و دريافتن اين نکته است که مي توان، هم از حقیقت هاي بسیار سخن گفت و هم به ورطه آنگونه نسبي نگري که به انکار حقیقت از سويي که است آنگاه شدني کار اين نیفتاد. انجامد، مي

را انداز چشم هر و ديدگاهي به وابسته را نگرش هرگونه افقي از افق هاي بي شمار بدانیم و از سوي ديگر با خودداري به اش، ويژه از جلوه هاي برخي به واقعیت کاستن فرو از ماست، تصورهاي از فراتر همواره که سرشاري آن انکار برنیايیم. اينگونه نگرش ما را از سويي از جزم گرايي - يعني حقیقت را به آنچه خود دريافته و شناخته ايم محدود کردن انگاشتن همه بي حقیقت از ديگر، از سوي و رهاند مي -از ديگر، سوي از باز و برآمدن، انکار به و ها انديشه پراکندگي و پريشان انديشي، يعني گاه يک انديشه يا عقیده را به مقام حقیقت مطلق بر کشیدن و گاه انديشه يا عقیده در از توان اين چنین مي نگرشي با دارد. باز مي را، ديگر افتادن به دو ورطه جزم گرايي و نیست انگاري که چه بسا امان در است، همراه ديگري به درافتادن با يکي از گريز بنیادي که دستیابي به اين نکته ناديدن و درنیافتن ماند. دانش مطلق و فراگیر نه با وضعیت انساني ما به طور کلي - چنانکه کانت روشن کرد - سازگار است و نه با وضعیت هاي ويژه فرهنگي، اجتماعي و تاريخي که همواره و به گونه اي جزم اصلي زمینه اند؛ گرفته میان در را ما ناپذير گريز انديشي و دعوي برخورداري از حقیقت مطلق و دانش فراگیر هر و نیست ديدگاه بي ديدي هیچ که نکته اين است معین هاي وضعیت به است بسته اي گونه به ديدگاهي انساني، فرهنگي و تاريخي، نکته و درسي است که بیش از آموخت: توان مي فلسفه تاريخي تحول بررسي از چیز هر نکته اي که نه تنها آموزه هاي فیلسوفان گوناگون بلکه حتي آن روشنگر و گواه نیز جزمي فلسفه خود تاريخي تحول است. اما همچنانکه هر گونه نگرش، هر گونه نقد نیز، همواره از ديدگاه و پايگاهي است و نقد فلسفي را نیز با همه تاکیدي که بر خرد دارد،از آن گريز و گزيري نیست. گوناگوني فلسفه ها و نظام هاي فلسفي نیز بیش از هر چیز به همین زمینه درجات به البته - آنها همه آنکه با يعني گردد. مي بر متفاوت - با تکیه بر خرد و خردورزي به پیش مي روند و از اين رو خردمندانه اند؛ با اينهمه متفاوت اند و گوناگون و گاه اين به بسا چه سان بدين يکديگر. روياروي و ناسازگار انديشه مي رسیم که کارخرد نیز بر زمینه هايي صورت مي گیرد که همواره به گونه اي در آن موثرند. يعني به همان و ها از کوشش بسیاري انگیزه عادي مردم درکار سان که کششها را بايد در قلمرو ندانستگي و به مثل، در اليه هاي کار در کرد؛ جستجو پنهان درتمايالت و دانستگي زيرين فیلسوفان نیز چه بسا گرايش ها و گزينش هايي هم از آغاز، درکارند: گرايش ها وگزينش هايي که اگر برگرداندن آنها به زمینه هاي تاريک ندانستگي روا نباشد، به هرروي به زمینه هايي بر مي گردند که خرد زادگاه آنها نیست ؛ از چگونگي ناشناخته ژرفاي از آنچه تا گرفته تاريخي و فرهنگي هاي هستي آدمي - که خرد جز جنبه اي از آن نیست - برمي خیزد. سخن به هیچ رو درانکارنقش فیلسوفان در شناختن و راه پويندگان همه میان نیست.از خرد ارج داشتن پاس فرهنگ هیچ گروهي درخردورزي به پايه و پايگاه اينان نمي گزينشي همواره ژرفا در که است اين برسر سخن رسد. درکار است: گزينشي بنیادي که آغاز است و انجام و همان است که به کوشش هاي خرد جهت مي دهد و تاثیرش نه رو در حتي بلکه پاسخها، و ها پرسش چگونگي در تنها

سرآغاز مدیر مسئول

هدف مشترک تمام سیاست ها و برنامه هاي پژوهش و فناوري در اقتصادي، مختلف ابعاد در کشور جايگاه ارتقاي ، ملي سطح اجتماعي ، سیاسي و ... است . اگر با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبري ، مشخصه بارز دهه پیشرفت و عدالت را پیشرفت در علم و فناوري بدانیم ، برنامه هاي پژوهش و فناوري بايد زمینه ساز اين پیشرفت باشند و البته نیازمند ابزاري هستیم تا نسبت اجراي اين

برنامه ها با پیشرفت کشور مشخص گردد .سیاست مختلف سطوح در متنوعي اقدامات ، اخیر سالهاي در گذاري اجرايي و پژوهشي در کشور با هدف توسعه کمي و کیفي تالش ، پژوهش اعتبار افزايش ، است رسیده انجام به پژوهش هاي اولويت اعالم ، پژوهشي هاي سیاست ابالغ و تدوين براي کانون تشکیل شورايي هاي ساختار تشکیل ، بخشي و ملي دستاوردهاي تخصصي تنها نمونه هايي از اقدامات انجام شده طي سالهاي اخیر مي باشد با وجود تمام اين اقدامات به نظر نمي رسد که پژوهش و فناوري با مسیر توسعه اقتصادي و اجتماعي عجین بهانه به کردن عمل اي جزيره مويد خود اين که باشد شده استقالل بخش هاي مختلف مي باشد به اين مورد عدم استقبال و يا حداقل کم توجهي قشر جوان و تحصیل کرده را هم مي توان به بخشي میان شکاف اين تعمیق و ايجاد بر ديگري عامل عنوان افزود ، انجمن فلسفه تعلیم و تربیت بر آن است تا از اين طريق با اطالع رساني بیشتر به فرهیختگان ، گامي هر چند هم کوچک در ايجاد تحرک و پويايي در اين نسل که سرمايه هاي عظیم نیروي بر ، است عزيز ايران کشورمان واالي جايگاه ارتقاء براي انساني دارد . آنچه حاصل آمده، محصول نیت خالص و جهاد گونه اساتید دانشگاه خوارزمي در تربیت و تعلیم فلسفه انجمن دانشجويان و رشد مقوله تقويت و توسعه به تعالي حق حضرت عنايات پرتو علمي و ارتقاء سطح توجه دانشجويان عزيز به اين مهم مي باشد، در پیمودن اين مسیر صمیمانه از همکاري تمامي بزرگواراني که برگزاري طريق از بستر اين ايجاد و انجمن اين گیري در شکل همايش علمي و انتشار اين مجموعه الکترونیکي که خود محل و بويژه استاد باشد انديشه هاي دانشجويان مي تبادل براي مکاني بزرگوار آقاي دکتر قائدي مدير محترم گروه فلسفه تعلیم و تربیت و ساير اساتید گروه ، جناب آقاي دکتر علي عسکري معاون محترم جناب ، دانشگاه شناسي روان و تربیتي علوم دانشکده آموزشي آقاي آزادي دبیر مسوول انجمن هاي علمي و دوست و برادر عزيز انجمن محترم دبیر صبوري حامد آقاي جناب مان ارجمند و فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه که رکن رکین و عامل شکل گیري محترم اعضاي ساير کنار در هست و بوده انجمن اين پويايي و انجمن صمیمانه تقدير تشکر نموده و توفیق روز افزون آنان را در راستاي خدمت به تعلیم و تربیت کشور از حضرت احديت مسالت نمايم، امید است اين فعالیت هاي خالصانه، مورد رضايت خداوند

متعال قرار گیرد غالمحسن پناهي

سخن دبیر انجمن به نام خداوند جان و خرد کز اين برتر انديشه بر نگذرد خیلي ها زيسته اند بر اين زمین اما اندک اند نام هايي که به يادنام هاي کمابیش با از کتاب هايي اند.کتابخانه ها پر است مانده مشابه در هر رشته اي، ادبیات، تاريخ، فلسفه، هنر و علوم مختلف. اما برخي نوشته ها داستان دارند کسي ننوشته آنها را تا مخاطب دريوزه کند ننوشته تا نانش چرب تر شود، ننوشته تا نوشته باشدننوشته تا استادياريش،دانشیاري شود، ننوشته تا فضلش را بپراکند. مي داني آن دسته از کتاب ها اندک اند و همان ها هستند که مي مانند چه بخوانندشان چه نخوانند که در طريق تکلیف حرفي که داري به حق مي نگاري،گوشي بود و هوشي که مراد دل يافته اي و اگر نبود خوشا تو را که خرمن خاموشي را آتش شک نیافروخته اي که آنان را که تفاوت آفتاب را از کرم شب تاب توان بازشناختنآن آيد،مرسوم تر بماند((خوش ابدالدهر مرکب جهل نیست))در است که آغاز دفتر را چیز ديگري باشد جز اين،در دومین نوشته اي از اين دست،اما همین جاست که درد آغاز مي شود،جايي که عادت مي شکند و خرد کنکاش مي کند و اگر به بار نشیند انسان زاده مي شود نه در مفهوم مرسوم چشم و دهان و بیني. ياد دارم چندين سال پیش اول راه دانشجويي در دانشگاه شیراز، استاديمحمد دکتر ها، دانشجو داشتند مي دوستش بسیار که داشتیم و سبزگون سیمايي با گمانم، بود يزد در جايي اهل مزيدي، مهربان...همه چیز هاي عالم اگر گم مي شد لبخند بر لبان ايشانبراي باشد،کلیدي کمکي بود آماده همیشه بود. پیدا هنوز گشايش،در اين روزها که سالمت را نمي خواهند پاسخ گفت کلید بودن خود گرانبها نعمتي است هرچند هیچ قفلي گشايش نیابد به آن.نیک مي دانم در اتاقش هنوز هم باز است، مانند دلش به روي دوستي، وارد اتاقش که مي شدي نگاهت که مي کرد مي دانستيو صبورانه شنود مي بگويي، تواني مي دلت خواهد مي چه هر پاسخش پیام دوستي و آشنايي است، سالها پیش آن دور دستهااستادي حق جوان اساتید از خیلي گردن به بود خوانده درس داشت،جالب آنکه دانشجويان آن روزش کمي تا قسمتي ناشکیببود.گويي که همان سري بر استاد همچنان و روزمرگي شلوغ و دانشگاه آسمان از اگر که خوري مي را هايي ستاره افسوس به نجیب آنگونه از دردي که آوردي نیست هم نیست، فروافتند جان احساس کند، که تحفه اين رنگارنگ ترين پیشرفت هاي مانبودنش براي روزي آنچه از است شدن تهي انسان براي آدمها همه چیز مي داد و امروز براي بودن. ياد سخن نجیب استاد حاجيبا شوري که همیشه افتم مي هاي درس در کالس نژاد حسین براي او دانش از معلم بینش من، میزند))دوستان فرياد زيبا تدريس بسیار مهم تر است(( و دريغا که اگر تعلیم و تربیت جامهکالم ماند استاد،آنچه فروگذارد عشق کسوت و کند تن بر بازار حکیم سعدي))ترسم نرسي به کعبه اي اعرابي کاين ره که تو مي روي به ترکستان است((. يکي از کتاب هايي که استاد با حرارت واز فلسفه(( به ))درآمدي کتاب کرد مي تدريس عشق اي گونه دکتر نقیب زاده بود.کتاب را که خواندم طعمش متفاوت بود انگار کسي مي دانسته چه مي خواهد بگويد،از استاد در مورد کتاب و نويسنده اش پرسیدم،گاهي دلت مي خواهد چیزي که مي شنويما مي گويي،همان زبان از بگويي، جانا سخن بلند يا مي خواني بود که من حس مي کردم بعد دو کتاب ديگر از استاد نقیب زاده خريدم يکي را همان زمان خواندم و ديگري را سالها بعد زماني کهکانت مورد در تحقیقي کاردان ياد دکتر زنده براي مي خواستم بنويسم. و آخرين نوشته اي که از استاد خواندم يک سال گذشته

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

303

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

Page 4: FalsafehTalimoTarbiat 2

به نه معنا اين به دانش اشکال البته شود. تعريف دانش معناي مجموعه اي از اطالعات بلکه روش هاي پیچیده درک تجربه اي است که آدمي کسب کرده و به طور علني قابل اين بر آيند. مي بدست يادگیري راه از و بوده تشخیص اساس تعلیم و تربیت در واقع رشد توانايي ها مرتبط با آن و کیفیات ذهني است. هر يک از اشکال دانش دربردارنده رشد اين از و ارتباطي هاي مهارت تفکر قضاوت، خالق، تخیل حد تا که است اين آن اساسي خصوصیات و است قبیل ممکن با شرحي دقیق، ارائه دهنده درکي صريح از مفهوم و ابهام زدايي از اشکال تفکر است. دانش را هرگز نبايد صرفا کرد. اظهارات سمبولیک درک از پیکرده وسیعي عنوان به اين اظهارات تنها وجوه عام روش هايي هستند که در آنها تجربه بشري شکل مي گیرد. آنها به اين خاطر مهم هستند که رشد ذهني عیني هستند هايي مولفه بخودي خود که تجربه از آگاهي دانش، کسب گیرد. مي صورت آنها در ساختارمند و سازمان يافته اي است که به يک شیوه کامال خاص معنادار شده و تنوع دانش آدمي شکل دهنده اشکال تجربه و ديدن آموختن دانش کسب است. متفاوت کامال ناشناخته اين از به غیر به شیوه اي است که کردن جهان بوده است. ذهن اساسا دربردارنده تجربه اي است که توسط طرح هاي مفهومي گوناگون ابراز مي شود بنابراين تعلیم و دانش خود توسط محتوايش و محدوده در لیبرال تربیت دارد. با رشد ذهن سروکار اين رهگذر از و معین مي شود تمايز میان اشکال گوناگون دانش که اصوال طرح هاي تعلیم بر مبتني کامال امروزه کنند مي هدايت را تربیت و خصوصیات مفهومي، منطقي و روش دانشي است. خصوصیت باقي خود قوت به البته تربیت و تعلیم هماهنگ و جامع مفهوم اين تعريف اساسي بخش اين خصوصیت زيرا است هستند. تعلیم و تربیت لیبرال مسقیما با رشد ذهن در دانش عقالني سروکار دارد. اين نوع از تعلیم و تربیت در پي رهايي ذهن براي دستیابي به خیر به کمک دانش است و هیچگونه حدي ندارد به غیر از آنچه که ضرورتا بواسطه ماهیت دانش عقالني به آن تحمیل شده است. اين ويژگي ضروري دانش و خوب از بد کذب، از ، صدق عام معیار يک با که است هنجاري چنین يک وجود شود. داده تمیز خطا از درست است که به دانش عینیت مي بخشد و اين به نوبه خود به شباهت بخشد. مي عینیت لیبرال تربیت و تعلیم مفهوم ديگر میان تعلیم و تربیت لیبرال و معناي يوناني آن برگرفته براي اي وسیله را تربیت و تعلیم که است آن عنوان از رهانیدن ذهن از خطا و توهم مي داند. همانگونه که زندگي خوب يعني جستجوي شکل خاصي از دانش عقالني، که اين دانش با ارائه داليل موجه مي شود، به نظر هرست اين بخش

ضروري تعلیم و تربیت لیبرال محسوب مي شود.

کارگاه 10 از بیش برگزاری به کودکان فلسفه آموزش مربی

اول بخش در ابتدا روز نخستین در کنندگان شرکت به آموزشي کارگاه معرفي کوتاهي از خود سپس و پرداخته نسبت خود را با فلسفه بیان کودکان براي

را ايران در کودکان براي فلسفه با آشنايي نحوه ي و میزان و کردند شرح دادند، از نکات جالب توجه در اين بخش ابراز شگفتي متقابلي بود چنین زمینه بودن از خود آگاهي عدم از کنندگان شرکت برخي که فعالیتي در ايران و متقابال برگزارکنندگان و فعالین اين عرصه از عدم آگاهي دوستان شرکت کننده از فلسفه براي کودکان در ايران داشتند، به اي اشاره اجمال طور به سخن ابتداي در قائدي دکتر چنانچه شرکت هاي سوال به و کرده ايران در فعالیت زمینه اين تاريخچه به قائدي دکتر جلسه ادامه گفتند.در پاسخ زمینه اين در کنندگان صورت مختصري با پرسش و پاسخ در اجتماع پژوهشي تفکر و ذهنیت شرکت کنندگان در مورد فلسفه براي کودکان را واکاوي کرده و سپس مورد ايران مرزهاي از خارج در مثال ذکر با را برنامه اين تاريخچه بررسي قرار دادند.برنامه عصر نیز به صورت کارگاه آموزشي برگزار شد و باتجربه مربیان مشارکت با کارگاه هاي فعالیت هم ديگر روزهاي در کودکان با حضور که برنامه روز سومین جلسه آغاز کرد.در پیدا ادامه برگزار شد کارگاه اتمسفر ديگري پیدا کرد و آنچه پیشتر مورد بررسي نظري قرار گرفته بود بیشتر در جلوه عمل رخ نمود.حضور فعال کودکان و اشتیاق ايشان در اجتماع پژوهشي بارقه امیدي بود براي آينده اي که در آن انسان ها انديشیده سخن مي گويند و انديشیده عمل مي کنند.

دل و راندند مي زبان بر سخناني کودکان بخش اين در که زيبا چه اين در و بزرگساالن از تر دقیق حتي دادند مي نشان هايي نگراني اجتماع پژوهشي افکار خود و بیان شفاهي آن ها را صیقل مي دادند به سوهان نظرهاي ديگر شرکت کنندگان و در سعي مدام بودند براي تغییر و تصحیح نگرشها و افکار خود.باشد که اين راه ادامه يابد با رهروان

معرفی کتابتازه. سده فلسفي هاي نگرش به نگاهي

بیستمنوشته: میرعبدالحسین نقیب زاده

ناشر: طهوري 8-80-6414-964-978 شابک:

تعداد صفحات: 536اطالعات چاپ: قطع رقعی/جلد گالینگور - 1387

عنوان به کودکان کوچک: فیلسوفان فیلسوف

کندی، ديويد وايت، ديويد جواناهینز، يحیی قائدی)مترجم(

• تعداد صفحه: 200 • نشر: آيیژ • شابک: 978-964-970-163-9

• قطع کتاب: وزيری • وزن: 500 گرم

به نیت که حاال کرده چیزي نوشتن وزين غايت به بودم درخور ژستي و گرفته بودم و به دور دست هاي انديشه سرک مي کشیدم، يکیشان آمد، رشته افکارم که پاره شد هیچ در پي انجام حرکات ناموزون براي شکار آنجانب اين از دست از سرير خردورزي به زير کشیده شوم، نزديک بود جنابان پشه.انگار با پیشرفت ما اينها نیز مسیر تکامل پیموده اند، موشک هاي هدايت شونده هم اينقدر دقیق نمي نشینند توي مخ مي تزيیني ماهي که جايي بودم رفته پیش روز آدم.چند خوبند،البد اينا گفت: مي اش دستي کنار به آقايي فروختند، ماهي ها را مي گفت، زبان بسته اند وقتي خسته شدي از بودنشان را شوکران انگار ندارند. وجود ديگر کن خاموش را اتاق چراغ ريخته اي دقیق توي حلق سقراط حاال بگیر بخواب. شب بخیر. راست مي گفت قديم ها همسايه پايیني ما يک خروس و چندتا مرغ داشت، خیلي شبیه اين پشه بودند گاه و بي گاه سر و صدا پرستیژ به توجه فالني گفتند اينقدر ها همسايه کردند، مي آپارتمان که جاي اند! از کجا آمده ندارد معلوم نیست اجتماعي نمي که کارها چه مرغ تخم تا دو براي ببین نیست، مرغداري کنند مردم...آقا اينقدر گفتند که سر همه شان را به باد دادند، اما همسايه پسر موسیقي پخش ها،دستگاه شديم راحت راستي برنامه برايش شود شود،مي مي روشن زمان چه است مشخص ريزي برنامه که شده فالن فالن هاي مرغ اما کرد ريزي نداشتند،کافي بود گربه اي از روي ديوار عبور مي کرد که حاال بیا درستش کن هي قد قد قدا مي کردند، قد قدشان زخم مي زند به روان مثل همین پشه خودمان که يک جاهايي را مي زند که قبل از گزيدن نمي داني همچین جايي در بدنت وجود دارد، اين همه سم و حشره کش، محافظ هاي در و پنجره در عجبم از کدام نمي شان چاره باز ببندي را ها روزنه تمام آيند،اگر مي روزنه کني، بابا صد رحمت به مگس صدا دارد اما مثل تیر مشقي است دارد که آقا اين فهمد نمي اصال نه يکي اين ندارد، خونريزي میگزدش هزارتا لقب دارد، صدنفر جلوش خم و راست مي شوند. را جمع مي کني که هالکش توان خود تمام اينکه وقتي جالب کني مي شود پهپاد رادارگريز، حاال بیا پیدايش کن. باور کن اگر دکارت کمي بیشتر انديشیده بود حتما مي گفت: گزيده مي شوم گرفت را خرمگسش و چخوف آنتوان طعم دهانم هستم. پس انگار، اسب را بگذار کارش را بکند چکار داري هي نیش میزني، اسب صاحب دارد کلي حساب کرده روي محصول اين سال، تازه با چشم هاي بسته يک شايد اسب، اسب عصاري باشد بخواهند عمر دور خودش بگردد تو چکاره اي آخر؟ عادت کرده ايم همه میدارد بر را تلويزيون کنترل که باشد،کسي ما کنترل در چیز انگار چیزي رفته توي چشممان،کسي که پاسخ نه مي دهد انگار پسربچه اين فکر مي کنم تنم، خوب که در فرومي کند چیزي اينقدر سخت بعضي شان، ندارند ها پشه از فامیل هم کم هاي لبخند جور مي کنم از يک جايي دور، مي دوزم گوشه لبم براي حشره جاي به کاش کنم مي آرزو دلم در اما مادرشان، و پدر بهان]1[ برندان بگیرند. آرام جا يک اينها بسازند چیزي کش حرمسرا های خواجه به را منتقدان ايرلندی، نويس نمايشنامه مانند می کند که تولید مثل و باروری را مي دانند،اما خود توان ديده آنهمه بیچاره گويد، مي راست خوب ندارند. را زايندگی هوسراني را زشتي را اگر مي توانست تصمیم بگیرد حتما هزارتا

فرزند فرهیخته به جامعه مفتخوران دربار هديه مي کرد مانند

اربابانش، بايد اين کاغذ هاي سفید را کسي سیاه کند چه کسي بهتر از شما، بفرمايید اينجا هرکار مي خواهید انجام دهید، سخت انسان ها که روزهايشان را سیاه نوشتید، يک نیست مثل همان قلم مي خواهد براي فتح، نشد مچاله اش کنید. اين همه شنیده ايد برخرمگس معرکه لعنت، چه کسي اين همه دشنام را برخود مي ها روز آن داشتم اي فرهیخته دوست کرد؟ خواهد هموار پا و دست رسمي و اسم اينکه براي کوچک هاي انسان گفت پشه اين دست از شوند. مي گالويز بزرگ هاي انسان با کنند اين پشه پنبه کرد.چه خوب مي شد را افکارم تمام رشته امروز هم کنترل از راه دور داشت، فکر کنم بزودي چیزي هدايت شونده بند پشه نگويي را اين خواندي اگر کنند. درست هم اين براي ها پشه بعضي نداريم، را کش حشره انواع نشده، اختراع اينجا اصال بمیرند... آيند نمي زبان خوش با باور کن! اند، پشه خیلي برو بخواني؟ مجبوري مگر گیري؟ مي ايراد هي چرا تو خود

بخواب. شب بخیر. راستي چراغ را هم خاموش کن. ]1[ Behan, Brendan

مجسمه هاحامد شمايلیگفتید: آيد؟ می يادتان ديدم، می که بود خواب فقط اوايل تو به را موضوعی کند می سعی يا شده هوشیار ناخودآگاهت هشدار دهد. اما آن روز صبح که به پارک رفته بودم و مثل هر روز می دل و درد آن با و بودم نشسته مادر مجسمه روبروی رفتم افتادند. آن های پايه جان به آمدند نفر چند کردم،ديدم می جدا هايشان پايه از را ها مجسمه چه برای پرسیدم: جلو، کنید؟ کسی جوابم را نداد، انگار سوال بی جايی کرده بودم، حتی نیمکت روی برگشتم کرد، نگاهم هم چپ چپ آنها از يکی تند تند و برندش می مرمت برای شايد کردم فکر و نشستم از جلوی چشم هايم محو تا برای مجسمه مادر زدم را حرفهايم شد. دکتر چیزی نمی گويد و می نويسد. به خانه که برمی گشتم می حمل کولشان روی را ای مجسمه دارند جوان چند ديدم کنند و من لبخند زدم و از کنارشان رد شدم، حتی خسته نباشید هم گفتم. وقتی به خانه رسیدم ديدم دو لیوان نشسته روی میز است، فهمیدم که پدر و مادرم صبحانه شان را خورده اند و رفته پدر خواندم را آن روی ياداشت يخچال، سر رفتم بیرون، اند نوشته بود: امشب يک جلسه کاری دارم، منتظرم نباش. بعد کمی کار کردم مثال اتاق ها را مرتب کردم، خسته که شدم روی کاناپه نشستم. يادم افتاد هنگامی که سالنه سالنه از پله ها باال می آمدم از پنجره وانتی را ديدم که مجسمه برنز بزرگی را حمل می کرد؛ دکتر نیم نگاهی به او می کند و می نويسد. روبروی عکس مادرم باز خواب ديدم برد. تا همانجا خوابم آنقدر حرف زدم نشستم و با هیچکس دارم، جان خودم فقط اند،ديدم شده مجسمه همه هیچ کس حرف نمی زند و فقط ماشین ها دسته دسته مجسمه ها را در خیابان ها جابجا می کنند. از خواب که پريدم، رفتم کنار پنجره تا سرم را بیرون کنم و هوا بخورم که ديدم مجسمه جلوی خانه مان سر جايش نیست. باز آمدم نشستم روی کاناپه، تلفن را و گیر پیام روی رفت که گرفتم را مادرم ی شماره و برداشتم دادم. گوش تلفن بوق ممتد به صدای مدتها تا من و قطع شد امروز من گفتم: او به پیچید. قفل در مادرم کلید دسته صدای بارها ديدم مجسمه های شهرمان را می برند، گفتم: از پنجره نگاه نیست. جايش سر هم مان خانه جلوی میدان ی مجسمه کن بهتر ام، گفت: نکرده توجهی آمدن هم و موقع دانم نمی گفت: است سری به شما بزنم. دکتر چیزی نمی گويد و فقط می نويسد. بینم می کنم می نگاه خوب که هم شما اتاق به دکتر آقای

مجسمه مرد متفکر جايش نیست...

کم که گفتن،گوهري براي آشناي سخني طعم همان بازهم بود يافتن نام آوري،همانند براي قلم اين همه ياب گشته در هیجان زياد و درشت ريز آرزوهاي زندگي مکاره.در بازار در اصل کاالي داريم،يکي از آنها براي من کالس استاد بود،چیز هايي را نمي شودها کم شمارند،دردا کلمه گويم چقدر با خود مي نوشت همیشه که همین کم شمار ها را هم مسخ کرده ايم.مهر امسال در دانشگاه خوارزمي)تهران(ايستاده بودم، آمد، گرم بودم انگار دوستي قديمي را انتظار مي کشي که بعد از سالیان ببیني، همان بود که بايد مينه... فهمي مي نه که چیزي از نوشتن سود چه نه اگر و بود گوشزدي ساده، اگر همان که بايد باشیم نباشیم يک اشتیاق را مي کشیم رويايي را به خاک مي سپاريم.زندگي استاد مالک است،اگر زبان بر مداري و دل بر طريق دگر دانشگاه چیزي جز...ياد نخواهد داد. سه نقطه را خودمان پر خواهیم کرد. استاد نقیب زاده سپاس

.که آن همه صبوري را پاسداشت، يکي بودن کتاب و کاتب))عنان به میکده خواهیم تافت زين مجلس

که وعظ بي عمالن واجب است نشنیدن(( حافظ

مستحب بود به درگاه تو بودن همه شبواجب اما به تو دل بستن و عاشق ماندنکیست حاجت نبرد از در درگاه تو دوستسخت آن است که در شان تو اليق ماندنعمر طي مي شود اي دلبر شیرين گفتارحیف باشد همه در دام دقايق ماندنباغ سبزي است در اين شهر به يمن قدمتترس ات از باد خزان نیست شقايق ماندن؟ياد تو معني طوفان و دلش در حرکاتموج سختي است اگر زنده به قايق ماندنموسم روي تو دارد دل افسرده دوستکاش مي شد همه در ياد حدائق ماندندرس دادي و نوشتي و همان گونه شديو چه زيباست که در بند حقايق ماندنيار مي پرسد از ايمان دلت وقت نیازچاره ات چیست صبوري،به جز عاشق ماندن

تقديم به استاد

فرامرز بیجنونددکتري دانشجوي فلسفه تعلیم و تربیت

دانشگاه خوارزمي»از دست دادن فرصت« ،)Loss Of Chance(ي حیطه در اي مسأله اخالق بوده، و به معناي تمام دادن دست از اي بالقوه هاي موقعیت اثر در که باشد مي اشتباه و يا قصور از جانب داده رخ ديگر، اشخاص

بحثي موضوع، اين است. چندسال در که باشد مي معنوي خسارت ي زمینه در حقوقي قرار يافته توسعه کشورهاي از بسیاري جدي توجه مورد اخیر

گرفته است.سیستم منظر از توان مي را فرصت« دادن دست »از ي مسأله تعلیم و تربیت و روابط استاد- شاگردي نیز مورد تحلیل قرار داد. از امکان مربي، يا سهوي و عمدي اشتباه اثر بر که معنا اين به دست دادن چه فرصتها و توانايي هاي بالقوه اي در متربي وجود دارد، و سپس با استفاده از تحلیل موضوع، راهکارهاي پیشگیرانه

چه مي تواند باشد.به عنوان مثال، معلمي که به هر دلیل ناآگاهانه و غیر تعمدي)اعم از؛ ارزيابي نادرست تحصیلي از شاگرد، رفتار تحقیر آمیز با شاگرد، عدم توجه جدي به استعداد شاگرد در زمینه اي خاص، عدم توجه ترک موجب ناخودآگاه طور به شاگردو...(، خانوادگي شرايط به بالقوه ي او را از شکوفايي توانايي هاي تحصیل شاگرد مي شود، خود که از راه تحصیل امکان پذير مي بود )اعم از اينکه شاگرد مي توانست با ادامه ي تحصیل در آينده، يک پزشک، معلم، مهندس و يا يک هنرمند توانا شود( بازداشته است و باعث از دست دادن موضوع، تحلیل به توجه با است. شده شاگرد براي فرصتها اين و ظريف بسیار مبحث اين از اساتید و معلمان آگاهي جهت از بوجود آمدن مسأله ي »از دست دادن فرصت« در جلوگیري پیشگیرانه راهکارهاي ي ارائه به بايد تربیت، و تعلیم نظام

پرداخت.

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

4 29

دادن دست »از ي مسأله تحلیل فرصت« در نظام تعلیم و تربیت وارائه ي راهکارهاي پیشگیرانه

دمی با سفسطه ح.ص

Page 5: FalsafehTalimoTarbiat 2

الزامات پیرامون ای مصاحبه

تربیت معلمانتربیت و تعلیم فلسفه دکتری دانشجوی اکبرزاده )فهیمه

دانشگاه خوارزمی(به نام آنکه هستی را نام از اوست

معلمی مقامی واال، ارزشمند و حائز اهمیت است، چرا که معلم در رابطه با آموزش و پرورش افراد و به تبع آن جامعه، نقش کلیدی و به بر عهده دارد. شايستگی اخالقی، علمی و فنی معلم حساسی همراه عواملی چند موجب تحقق اهداف مطلوب نظام تربیتی می گردد، که کسب اين شايستگی ها بیش از هر چیز در گرو آموزش از آنجا که و تربیت مناسب، صحیح و نظام مند معلم، می باشد. متخصصین و افراد صاحب تجربه باالخص در رشته تعلیم و تربیت و حوزه معلمی با مسائل و مشکالتی که در اين زمینه وجود دارد آشنايی بیشتری دارند و در رابطه با راهکارهای رفع آن عالوه بر نمايند می نظر اعمال تری گسترده بینش و نگرش با دانش، مصاحبه ايی با تنی چند از اساتید و معلمان بزرگوارصاحب تجربه )دانشیار، قائدی يحیی دکتر آقای جناب جمله از تخصص و عضوهیئت علمی و مديرگروه رشته فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه خوارزمی(، جناب دکتر علیرضا محمودنیا )استاديار و عضو هیئت جناب و خوارزمی( دانشگاه تربیت و تعلیم فلسفه رشته علمی معلم و تربیت و تعلیم فلسفه دکتری )دانشجوی صفائی آقای کاستی به توجه تحصیلی1392-1391(با سال در کشور نمونه و چرايی و معلم با رابطه در پرورش و آموزش در موجود های

چگونگی تربیت معلم ، انجام گرفته است .1- الزامات تربیت معلمان متعهد از نظر اخالقی و علمی در جامعه تربیت از مانع الزاماتی چه نبود تعبیر ديگر به يا کدامند امروز

معلمان متعهد بوده و است؟جناب آقای دکتر يحیی قائدی: برای تربیت معلمانی که واقعا معلم باشند، بايد دو ويژگی را مد نظر داشت. نخست ويژگی های شخصیتی است که در میان ويژگی های شخصیتی مهمترين آنها

عالقمندی و دوست داشتن شاگردان استاو به عهده فرد متقاضی معلمی است. اين ويژگی نخست رعايت بايد به درون خود نگاهی بیندازد و از خود بپرسد آيا کودکان را از صمیم قلب دوست دارد؟ آيا کودکان ديگر را همانند کودکان خود يا همانند برادران و خواهران خود دوست دارد؟عزت نفس، اصالت و پیشینه خانوادگی که فرد با آن احساس ارزشمندی کند، برخی ديگر از ويژگی های شخصیتی است که در فرصتی ديگر می توان

به آن پرداخت.از ويژگی های اکتسابی می توان به توانايی فلسفه ورزی معلمان اهمیت از اکتسابی های ويژگی ديگر به نسبت که کرد اشاره پرسیدن و انديشیدن توان معلمی اگر است. برخوردار بیشتری به را توانايی همین بتواند و باشد داشته را اساسی سواالت شاگردان نیز منتقل کند، کار ديگری الزم نیست انجام دهد. برای

بازنگری بايد انجام گیرد؛ سیستم تربیت معلم اينکه دو کار فوق معلمانی بايد گزينش در آموزش. در هم و گزينش در شود،هم انتخاب شوند که سرهايی افراشته داشته باشند و با افتخار به شغل اول خود، معلمی را انتخاب کرده باشند. در آموزش چنین افرادی الجرم الزم است در گزينش کسانی که قرار است به آنها آموزش

دهند يعنی استادان معلمان توجه شود.جناب آقای دکتر محمودنیا: بهتر است سئوال به صورت مثبت تربیت خوب معلم توان می چگونه که صورت اين شود،به بیان

نمود؟ که در جواب می توان گفت انتخاب و گزينش مناسب بر اساس افراد؛ انگیزه و شخصیتی های ويژگی و علمی های صالحیت کار؛ به برای شروع آنان آماده سازی و معلمان تربیت و آموزش ومهارت دانش به دسترسی معلمان جهت آموزش ضمن خدمت اهمیت و فرهنگیان؛ارزش اقتصادی مشکالت حل جديد؛ های قائل شدن برای معلم و جايگاه اجتماعی او؛ برخوردار بودن معلم برای الزامات مهم از جمله قانون اختیار در چارچوب و آزادی از

تربیت معلم خوب می باشد.جناب آقای صفايی: افرادی بايد جذب نظام آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان شوند که دارای صالحی های علمی و شايستگی از هر چیز زيرا معلم بیش باشند، ،اجتماعی و اخالقی خانوادگی های جنبه تمامی در آموزان دانش برای مناسبی الگوی بايد و فرهنگی فقر که دچار فردی عهده از مهم اين و باشد تربیتی پرورش و آموزش در حاضر معلمان آيد. برنمی است اجتماعی و آموزش داران عهده عنوان به واردان، تازه باالخص ابتدايی پرورش حساسترين دوره تحصیلی بايد آموزشهای خاص ببینند ، زيرا آنان که بیشتر می دانند بايد برای کسانی استفاده شوند که

بیشتر نیاز دارند.1- نقش و اهمیت فلسفه تعلیم و تربیت در کارآيی و کارآمد بودن

معلمان چگونه و تا چه اندازه است؟جناب آقای دکتر قائدی: فلسفه تعلیم و تربیت از دو طريق می تواند به کارآمدی معلمان کمک کند که وابسته به دو معنايی است که می توان برای فلسفه تعلیم و تربیت در نظر گرفت. نخست به معلمان کمک کند تا آثار فلسفی و فلسفه تعلیم و تربیت را مطالعه کنند و از اين طريق پی ببرند که تاريخ تفکر بشری و تاريخ تفکر درباره تعلیم و تربیت پیشینه طوالنی دارد و متوجه شود که او

به نه معنا اين به دانش اشکال البته شود. تعريف دانش معناي مجموعه اي از اطالعات بلکه روش هاي پیچیده درک تجربه اي است که آدمي کسب کرده و به طور علني قابل اين بر آيند. مي بدست يادگیري راه از و بوده تشخیص اساس تعلیم و تربیت در واقع رشد توانايي ها مرتبط با آن و کیفیات ذهني است. هر يک از اشکال دانش دربردارنده رشد اين از و ارتباطي هاي مهارت تفکر قضاوت، خالق، تخیل حد تا که است اين آن اساسي خصوصیات و است قبیل ممکن با شرحي دقیق، ارائه دهنده درکي صريح از مفهوم و ابهام زدايي از اشکال تفکر است. دانش را هرگز نبايد صرفا کرد. اظهارات سمبولیک درک از پیکرده وسیعي عنوان به اين اظهارات تنها وجوه عام روش هايي هستند که در آنها تجربه بشري شکل مي گیرد. آنها به اين خاطر مهم هستند که رشد ذهني عیني هستند هايي مولفه بخودي خود که تجربه از آگاهي دانش، کسب گیرد. مي صورت آنها در ساختارمند و سازمان يافته اي است که به يک شیوه کامال خاص معنادار شده و تنوع دانش آدمي شکل دهنده اشکال تجربه و ديدن آموختن دانش کسب است. متفاوت کامال ناشناخته اين از به غیر به شیوه اي است که کردن جهان بوده است. ذهن اساسا دربردارنده تجربه اي است که توسط طرح هاي مفهومي گوناگون ابراز مي شود بنابراين تعلیم و دانش خود توسط محتوايش و محدوده در لیبرال تربیت دارد. با رشد ذهن سروکار اين رهگذر از و معین مي شود تمايز میان اشکال گوناگون دانش که اصوال طرح هاي تعلیم بر مبتني کامال امروزه کنند مي هدايت را تربیت و خصوصیات مفهومي، منطقي و روش دانشي است. خصوصیت باقي خود قوت به البته تربیت و تعلیم هماهنگ و جامع مفهوم اين تعريف اساسي بخش اين خصوصیت زيرا است هستند. تعلیم و تربیت لیبرال مسقیما با رشد ذهن در دانش عقالني سروکار دارد. اين نوع از تعلیم و تربیت در پي رهايي ذهن براي دستیابي به خیر به کمک دانش است و هیچگونه حدي ندارد به غیر از آنچه که ضرورتا بواسطه ماهیت دانش عقالني به آن تحمیل شده است. اين ويژگي ضروري دانش و خوب از بد کذب، از ، صدق عام معیار يک با که است هنجاري چنین يک وجود شود. داده تمیز خطا از درست است که به دانش عینیت مي بخشد و اين به نوبه خود به شباهت بخشد. مي عینیت لیبرال تربیت و تعلیم مفهوم ديگر میان تعلیم و تربیت لیبرال و معناي يوناني آن برگرفته براي اي وسیله را تربیت و تعلیم که است آن عنوان از رهانیدن ذهن از خطا و توهم مي داند. همانگونه که زندگي خوب يعني جستجوي شکل خاصي از دانش عقالني، که اين دانش با ارائه داليل موجه مي شود، به نظر هرست اين بخش

ضروري تعلیم و تربیت لیبرال محسوب مي شود.

کارگاه 10 از بیش برگزاری به کودکان فلسفه آموزش مربی

اول بخش در ابتدا روز نخستین در کنندگان شرکت به آموزشي کارگاه معرفي کوتاهي از خود سپس و پرداخته نسبت خود را با فلسفه بیان کودکان براي

را ايران در کودکان براي فلسفه با آشنايي نحوه ي و میزان و کردند شرح دادند، از نکات جالب توجه در اين بخش ابراز شگفتي متقابلي بود چنین زمینه بودن از خود آگاهي عدم از کنندگان شرکت برخي که فعالیتي در ايران و متقابال برگزارکنندگان و فعالین اين عرصه از عدم آگاهي دوستان شرکت کننده از فلسفه براي کودکان در ايران داشتند، به اي اشاره اجمال طور به سخن ابتداي در قائدي دکتر چنانچه شرکت هاي سوال به و کرده ايران در فعالیت زمینه اين تاريخچه به قائدي دکتر جلسه ادامه گفتند.در پاسخ زمینه اين در کنندگان صورت مختصري با پرسش و پاسخ در اجتماع پژوهشي تفکر و ذهنیت شرکت کنندگان در مورد فلسفه براي کودکان را واکاوي کرده و سپس مورد ايران مرزهاي از خارج در مثال ذکر با را برنامه اين تاريخچه بررسي قرار دادند.برنامه عصر نیز به صورت کارگاه آموزشي برگزار شد و باتجربه مربیان مشارکت با کارگاه هاي فعالیت هم ديگر روزهاي در کودکان با حضور که برنامه روز سومین جلسه آغاز کرد.در پیدا ادامه برگزار شد کارگاه اتمسفر ديگري پیدا کرد و آنچه پیشتر مورد بررسي نظري قرار گرفته بود بیشتر در جلوه عمل رخ نمود.حضور فعال کودکان و اشتیاق ايشان در اجتماع پژوهشي بارقه امیدي بود براي آينده اي که در آن انسان ها انديشیده سخن مي گويند و انديشیده عمل مي کنند.

دل و راندند مي زبان بر سخناني کودکان بخش اين در که زيبا چه اين در و بزرگساالن از تر دقیق حتي دادند مي نشان هايي نگراني اجتماع پژوهشي افکار خود و بیان شفاهي آن ها را صیقل مي دادند به سوهان نظرهاي ديگر شرکت کنندگان و در سعي مدام بودند براي تغییر و تصحیح نگرشها و افکار خود.باشد که اين راه ادامه يابد با رهروان

معرفی کتابتازه. سده فلسفي هاي نگرش به نگاهي

بیستمنوشته: میرعبدالحسین نقیب زاده

ناشر: طهوري 8-80-6414-964-978 شابک:

تعداد صفحات: 536اطالعات چاپ: قطع رقعی/جلد گالینگور - 1387

عنوان به کودکان کوچک: فیلسوفان فیلسوف

کندی، ديويد وايت، ديويد جواناهینز، يحیی قائدی)مترجم(

• تعداد صفحه: 200 • نشر: آيیژ • شابک: 978-964-970-163-9

• قطع کتاب: وزيری • وزن: 500 گرم

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

285

Page 6: FalsafehTalimoTarbiat 2

از دانش به براي دستیابي لیبرال در پي رشد ذهن تربیت آن چیزي است که نسبت به آن بیروني محسوب مي شود اگر اما واقعیت عیني است. الگوي و اين همان ساختار که دانش نه به عنوان درک واقعیت بلکه صرفا به عنوان درک طرح جايگزين چیزي چه شود، گرفته نظر در تجربه ارائه که شود مي دانشي در مراتبي سلسله و هماهنگ دهنده الگو و نظم براي تعلیم و تربیت است؟ هم چنین اگر دانش نه به عنوان چیزي که ريشه در نوعي واقعیت دارد در نظر گرفته شود، چه چیز مي تواند توجیه اي براي تعلیم و

تربیتي باشد که تنها بر حسب دانش تعريف شده است؟اين اهمیت دادن نشان براي و خصوص اين در هرست مسائل مطرح شده به بررسي گزارش کمیته تعلیم و تربیت اين گزارش او در به عقیده دانشگاه هاروارد مي پردازد که نگرش کالسیک درباره اهمیت دانش براي ذهن به نحو قابل اين عقیده که متافیزيک واجد مالحظه اي تضعیف شده و به دست اما اگرچه رد نشده واقعیت غايي است، از دانشي فراموشي سپرده شده است. تعلیم و تربیت لیبرال را بايد بر و تعلیم از نحوه اين کرد. درک ذهن خصوصیات حسب تربیت به دنبال دست يافتن به برخي از توانايي ها است که عبارتند از تفکر موثر، تفکر ارتباطي، قضاوت مناسب و تمیز سخن منطقي تفکر نوعي از بايد موثر تفکر در ها. ارزش از کلي حقايق کسب براي قابلیت نوعي داشتن که گفت موارد جزيي و استنتاج امور جزيي از قوانین کلي است. اين نوع از تفکر همان توانايي تحلیل يک مساله و ترکیب مجدد ارتباطي تفکر اما است. تخیل قوه از استفاده با ها مولفه چیزي فراتر از منطق محض است و شامل مهارت انديشیدن نوع اين است. روزمره زندگي در ارتباط ايجاد در خصوص

تفکر شامل تفکر خیالي و شاعرانه از نوع اين به عبارتي نیز میشود. تفکر شامل مهارت هايي هم چون که است شنیدن و گفتن سخن در نهايت منجر به نوعي هنر عالي گفتگو کردن مي شود. قضاوتهاي ارزشي مرتبط شامل توانايي دانش آموز در حمل قلمرو کامل ايده ها بر اساس قلمرو تجربه است و اين همان هنر ارتباط موثر میان نظريه با عمل، انتزاع با واقعیت و تفکر با کنش است. در نهايت نوبت تمیز ارزش ها است. اين توانايي شامل و ارزش گوناگون انواع تمیز به و آنهاست با متناسب اهمیت نوعي آگاهي از ارزش هاي خاص

هم چون بازي جوانمردانه و خويشتن داري و يا ارزش هاي عقالني مانند عشق به حقیقت و ارزشهاي زيبايي شناختي ارزش چنین به تعهد اين بر عالوه و خوب ذوق مانند به

هايي در اداره زندگي است.سه مرحله تفکر موثر )effeCtive(، شامل تفکر منطقي تخیلي و )reLatiOnaL( ارتباطي ،)LOgiCaL(نوع سه با مطابق کامال ترتیب به )imaginative(علوم و اجتماعي علوم طبیعي، علوم حوزه در يادگیري انساني است. از آنچه که درباره تفکر موثر گفته شده کامال مشخص است که اين مرحله عنواني برگزيده براي نوعي از نوعي آوردن بدست آن ماحصل که است ذهني فعالیت توانايي است که الاقل در اصل به شکل عمومي قابل توصیف احساس يا رياضي مساله يک حل مانند است، آزمايش و مسئولیت در خصوص تصمیم گیري براي حق راي يا تحلیل هنگامي تنها موثر تفکر واقع در هنري. اثر يک مقبولیت صورت مي گیرد که پیامدهاي يک فعالیت ذهني توسط آن هستند مناسب دانش و مهارت داراي که کساني از دسته مورد تشخیص و قضاوت قرار گیرد زيرا در غیر اينصورت اين مرحله کاربرد مهمي نخواهد داشت. در خصوص تمامي اين اشکال چهارگانه تفکر بايد نوعي معیار عمومي وجود داشته باشد. اما معیارهاي عمومي که از طريق آنها اعمال هر يک نیستند. قرار گیرد يکپارچه توانايي ها مورد قضاوت اين از مناسب گیرند مي قرار موثر تفکر عنوان تحت که آنهايي

فهم زيبايي شناختي هستند. کننده گمراه کامال بخش وحدت اصطالحات از استفاده است، اين مساله براي درک تفاوت اشکال میان واقعي بسیار هاي از ما درک و دانش مختلف آنها با مرتبط ذهني فرايندهاي شايد دارد. حیاتي کامال نقش کاربرد به میل اين متاسفانه است دوراني يادگار واحد مفاهیم مشابه دانش اشکال تمامي که به را آنها اگرچه تصور مي شدند، نمي يکي منطقي ساختار لحاظ که بودند معتقد زيرا دانستند عملکردهاي بازتاب منطق قوانین در موجود شناسي روان دقیق يک بنابراين هستند. موجه تفکر برداشت منسجم از تعلیم و تربیت لیبرال بايد کامال بر حسب اشکال

بتوان است ممکن که چرا کنند، توجه آن به بايد ايران تربیت تنهايی به اين اما کرد تشويق فلسفی آثار مطالعه به را معلمان نمی تواند منجر به برآمدن توانايی فلسفه ورزی شان شود، بنابراين بايد راهکارهای ديگری برای آموزش ،ايجاد و افزايش تفکر فلسفی

به کار گرفته شود.فلسفه تعلیم و تربیت در عین حال می تواند فضای نقادی تربیتی

ايجاد کند و اين را به مدرسه نیز منتقل نمايد.می تربیت و تعلیم فلسفه نقش محمودنیا: دکتر آقای جناب و جهان - هستی به نسبت معلم نگرش توسعه به کمک تواند انسان؛ ايجاد بصیرت نسبت به ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت و شغل معلمی؛ انتخاب اهداف باالخص اهداف آرمانی و غايی؛ ايجاد نظم منطقی و نظم روانشناختی در برنامه ريزی آموزشی و درسی؛ های مهارت کارگیری به و دروس ارائه در مطلوبتر سازماندهی

آموزشی باشد.جناب آقای صفايی: فلسفه تعلیم و تربیت بیشتر به نگرش معلم توجه و کمک می کند . نوع نگاه معلم به دانش آموز، توجه به روح کالس ، درک عناصر درهم تنیده تربیت و.... از جمله مواردی است در تربیت و تعلیم فلسفه و باشد می مرتبط معلم نگرش با که

شکل گیری اين نگرش نقش مهمی دارد.می مسائلی چه امروز جامعه در معلمان اصلی های چالش

باشد؟)گزينش، آموزش و نگهداری(به مربوط معلمان مشکل مهمترين قائدی: دکتر آقای جناب به اهمیت تربیت و نقش آن در آنان است. نظر جايگاه و منزلت تحول همه جوانب زندگی، نقش معلم نیز بايد به جايگاهی در خور و آموزش معلمان، گزينش نیست، چنین که حال يابد، ارتقا نگهداری شان را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. وقتی معلمی جايگاه نمی در آن تصاحب برای شديدی رقابت نباشد اول يا خور در گیرد و در اين صورت گزينش افراد قوی ديگر مطرح نخواهد بود. گیرندگان آموزش هم و دهندگان آموزش هم خود نوبه به اين با نیز را شان نگهداری و دهد می قرار تأثیر تحت را معلمی

دشواری مواجه می کند.کرامت و عزت اقتصادی؛ مسايل آقای دکتر محمودنیا: جناب آزادی- موضوع حاکم؛ مديريتی های شیوه و ساختار اجتماعی؛ نوين آموزشی؛ فناوری نوآوری؛ تکنولوژی و مهارتهای خالقیت و اطالعات و پیشرفت سريع دانش از جمله چالش های موجود برای

معلمان می باشد.جناب آقای صفايی: انتخاب و جذب افرادی که از لحاظ علمی و معلمان آموزش برای است. مهم بسیار باشند شايسته اخالقی به و تعهد انگیزه، عالقه، تجربه، دارای که شوند انتخاب افرادی طور کلی نگرش، مهارت و دانش کافی و مناسب باشند. همچنین به روز بودن محتوا و روشی که در آموزش معلمان اعمال می شود، ، نظم ، جدی گرفتن و امکانات، شرايط زمانی و مکانی توجه به نظارت از جمله مواردی است که در آموزش های ضمن خدمت و دانشگاه فرهنگیان بايد در نظر گرفته شود. چالش های اقتصادی، با سیاسی، اجتماعی و... از جمله چالش هايی است که در رابطه نگهداری معلمان مطرح است. از لحاظ اجتماعی بايد جايگاه معلم از کارمند به محقق و پژوهشگر و همچنین نوع نگاه جامعه به وی، از نگاه شئ انگارانه به فردی که تربیت انسان ها را بر عهده دارد

تغییر يابد. با اين تغییرات مسلما معیشت او هم تغییر خواهد کرد.های چالش نمودن کمرنگ پتانسیل فرهنگیان دانشگاه آيا -3

مرتبط با تربیت معلمان را دارد؟فرهنگیان دانشگاه کنم نمی تصور قائدی: دکتر آقای جناب به مربوط مشکل دهد.اساسا انجام زمینه اين در کاری بتواند سیاست ها و فرايند هاست نه مکان ها. دانشگاه فرهنگیان اگر در دانشگاه مثل تواند می حداکثر کند، کار خود کیفیت باالترين خوارزمی يا تهران باشد، با اين تفاوت که آنها هم کاری نکرده اند. معلم تربیت مراکز به سطحش و نقش فرهنگیان دانشگاه اگر

تقلیل يابد ممکن است اوضاع تربیت معلمان را بدتر کند.جناب آقای دکتر محمودنیا: ايجاد دانشگاه فرهنگیان در کوتاه در ولیکن نمايد کمرنگ را معلمان چالشهای است ممکن مدت دراز مدت آسیب های جدی به تعلیم و تربیت و نظام آموزش و پرورش دارد.زيرا دانشگاه های حرفه ای عمدتا به واقعیات موجود و - علوم پیشرفت و اجتماعی تحوالت از و شوند می مشغول

پژوهش های علمی..... غفلت می نمايندکند عمل برنامه با اگر فرهنگیان دانشگاه صفايی: آقای جناب شايد بتواند در جذب و آموزش موفق عمل نمايد اما در نگهداری نمی تواند و در اين مورد وظیفه ای هم ندارد؛ زيرا هدف دانشگاه با دانشی و مهارتی ازلحاظ متخصص معلمان تربیت فرهنگیان بنابراين باشد، می جديد و آکادمیک های شیوه از استفاده باشد فرهنگیان دانشگاه وظیفه اينکه از بیش معلمان نگهداری

برعهده دولت است. 4- مهمترين شاخص های گزينش نیروی انسانی در تربیت معلم انقالب از بعد معلم گزينش نوع با مرتبط های آسیب و کدامند

اسالمی چه می باشد؟گزينش، های شاخص مهمترين قائدی: دکتر آقای جناب انگیزه و خانوادگی اصالت و مندی عالقه داوطلبان، شخصیت انقالب، از پس معلم گزينش آسیب مهمترين باالست. سطح با آن کردن جايگزين و معلمی های ويژگی به توجه از غفلت در کل است ممکن که گرچه است ديگری عمومی های ويژگی

شاخص های مناسبی باشد اما مختص معلمان نیستند.جناب آقای صفايی: شاخص هايی که برای گزينش معلمان در نظر گرفته می شود بايد تمامی ابعاد معلم يعنی ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی، اخالقی، علمی و... را در نظر بگیرد و فقط بعد اعتقادی مالک نباشد . سالمت جسمی ، روانی و شخصیت رشد يافته معلم تربیت و آموزش تحت که فراگیرانی که است مهم اين جهت از تربیت يافته رشد و سالم افرادی نیز گیرند می قرار معلم يک

شوند.

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

627

Page 7: FalsafehTalimoTarbiat 2

اهمیت و ضرورت پرورش تفکرانتقادي در دنیاي کنوني

سیدهادی موسوی

از که اطالعاتي و دانش میزان رسد مي نظر به امروز دنیاي در از بیش فراهم مي شوند؛ ارتباطي انواع وسايل و ها رايانه طريق از آنها مي باشد. در چنین شرايطي افراد در استفاده حد توانايي لزوم ادامه نقش استادان و معلمان به منزله مخزن دانش و ايفاي نقش سخنران و منتقل کننده اطالعات کمتر احساس مي شود. و به جاي آن اهمیت افزايش مهارت شاگردان در تفکر و استدالل و پردازش اطالعات و نهايتا بکارگیري آنها خود نمايي مي کند. اين در حالي است که بسیاري از محافل آموزشي به جاي پرداختن به پرورش قابلیت هاي فکري افراد ، همچنان بر يادگیري مطالب و اطالعات از طريق حفظ کردن و انباشتن آنها در ذهن و در نتیجه شرايط موجود آموزش و ترويج سبک انفعالي آموزش، تأکید کرده و ادامه مي دهند. با توجه به نظام هاي آموزشي در سراسر جهان خوشبختانه اين حالت انفعالي در برخي کشورها در حال دگرگوني است و حرکت براي پرورش قدرت و استعدادهاي فکري شاگردان هم در ادبیات و اصول اولیه در حال توسعه تفکر انتقادي و هم در انواع نو ظهور مواد درسي مشاهده مي شود و بسیاري از دانشگاه ها، دبیرستان ها و حتي مدارس ابتدايي در حال آزدمون روشهايهستند آموزان دانش به انتقادي تفکر آموزش مختلف و متعدد )مايرز ، 1986 به نقل از پیشه گر، 1383(. توجه به شناخت بستر ذهني افراد و توانايي هاي آنها در تفکر انتقادي که به شهرونداناقتصادي، فردي، اجتماعي، ابعاد به نسبت جامع و نقاد ديدي سیاسي و ... داده و آنها را با اصول بنیادين مردم ساالري آشنا مي کند و شاگردان را در کسب موقعیت هاي تحصیلي و جامعه را درکرد. خواهد کمک بالنده توسعه و رشد جريان گرفتن سرعت سه که دارند اعتقاد صاحبنظران از برخي ،)1383 )پیشه گر، بايد تربیت و تعلیم که دارد وجود – اجتماعي فرهنگي نیروي زمینه استمرار آنها را فراهم کند . اين سه نیرو عبارتند ازآزادي،بدون بايد فرد آموزشي، غني محیط يک در مشارکت. و کثرت جهت دادن به طور آزاد و متفکرانه به کاوش بپردازد. آموخته هاياين در حالي بردارد. تعالي گام به سوي خود را وحدت بخشد و درسي ريزي برنامه و نظارت انجمن که که )aSCd( است ، ضمن باشند دنیا مي آموزشي نظام هاي اعضايش عامل تحول فعالیتهاي از انتظاراتي چه که خود اعضاي ز ا سنجي نظر يک تربیتي دارند ؟ به اين نتیجه رسید که هشتاد و دودرصد ) %82(انتظارات از يکي عنوان به تفکر آموزش به ، خود پاسخ در آنها تنها نه مدارس اغلب متاسفانه اما اند. کرده اشاره بیتي تر مهم چنین رسالتي را فراموش کرده اند، بلکه در جهت خالف آن گام بر مي دارند. ) گالوپ ، 1985 به نقل از شعباني ، 1378( عالوه بر

هايي مقوله در انتقادي تفکر پرورش الذکرضرورت فوق موارد فرايند در خود وآمادگي تقويت ب(. ساالري، مردم الف( چون جهاني شدن )يا رفتن به سوي دهکده جهاني که امروز يک صورت تند وسیل آسا به خود گرفته است( و تناسب با ويژگي هاي عصرانتقادي تاثیرتفکر فزاينده آن ج(. و تحوالت تغییر و فرا صنعتي مي اشاره آنها به زير در که است بررسي قابل رواني برسالمت

شود الف(مردم ساالري

بشر پس از سالها کوچ نشیني به سکونت گاههاي دائمي روي آوردوبراي آمدند بوجود آن شهرها تبع وبه داد توسعه را وکشاورزي اين گرفت شکل وديوانساالري حکومتي نظامهاي شهرها اداره نفر( يک )حکومت پادشاهي بین مستمر طور به حکومتها روند اين بود نوسان در متنفذ( جمعي )حکومت واريستوکراسي ادامه داشت تا اينکه در اوائل قرن بیستم شکل جديدي از حکومتبر مردم حکومت ( ساالري مردم جديد شکل اين آمد بوجود حکومتي نظام نوعي را ساالري مردم اگرچه گرفت نام مردم( منبعث از تفکر غرب مي دانند وپیشینه آن را به دولت شهرهاي يونان باستان مي رسانند ، اما اين شکل حکومت با تفکر قرآني ما نیز ارتباط تنگاتنگ دارد ) تاکید بسیار بر واژه الناس درسوره هايبر سرنوشت مردم حاکمیت بر کثیري آيات تاکید و کريم قرآن خويش از جمله : ان اهلل ال يغیرما بقوم حتي يغیروا مابانفسهم و...(اصول به منوط دموکراسي وتحکیم تقويت استقرار، که آنجا از ( ارکان و...(، قانون بر سرنوشت خود، حاکمیت مردم )حاکمیت انتخاب گفتگو، ( دموکراتیک وارزشهاي و...( مطبوعات ، احزاب و...( انتقادي تفکر و مشارکت ، وتسامح تساهل ، عادالنه و آزاد است. همچنین پژوهش هاي اخیر )شفلر و پیترز،1991 به نقل از عباسي ، 1380( نشانگر آن است که تفکر منطقي يک پیش نیازتربیت در را انتقادي تفکر گاتمن است. موفق شهروندان براي انتقادي به او تفکر دموکراتیک مرکز توجه قرار مي دهد. به نظر

از لیبرال تربیت و تعلیم نگاه پل هرست

محسن بهلولی)دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت(شکل ارزشمندترين لیبرال تربیت و تعلیم هرست، نگاه از برنامه از آن در توان اما هنگامي مي تربیت است. و تعلیم ريزي درسي بهره برد که محتواي روشني از آن ارائه شود. به عقیده هرست با در نظر گرفتن برداشت هاي متفاوتي که از اين عنوان شده است، به معناي مثبت و دقیق، اين نوع از است. مبتني دانش نفسه في ماهیت بر تربیت و تعلیم هرست در ابتداي بحث خود به واکاوي ريشه هاي تعلیم و تربیت لیبرال در يونان باستان مي پردازد. به عقیده او باور هاي نگره در ريشه تربیت و تعلیم از نوع اين به يونانیان فلسفي روزگار آنها داشت که نخست بر اهمیت دانش براي ذهن و دوم درباب رابطه میان دانش و واقعیت تاکید داشتند. به ذهن متمايز و فعالیت خاص نخست مقوله در خصوص صرف ماهیت خاص آن همانا جستجوي دانش است. کسب دانش منجر به خشنودي و رضايت ذهن مي شود که از اين بنابراين میکند. پیدا دست خود مناسب غايت به راه ماهوي لذا عنصر و دانش، جستجوي خیر ذهن جستجوي به شمار به عنوان يک کلیت زندگي خوب به در دستیابي از ذهن انسان چیزي بیش با آن که اين ديدگاه میايد. در به آن متمايز کامال ويژگي ذهن داشتن اما است، محض با کاربرد بودند که ذهن باور اين بر اين گروه شمار میايد. درست استدالل، به ماهیت واقعي چیزها پي برده و قادر به انسان لذا است، ها آن تغییرناپذير و نهايي واقعیت درک عقايد و آراء و کننده گمراه ظواهر اساس بر تواند نمي مشکوک به زندگي خود ادامه دهد. دانش کلیتي است که از گوناگون سطوح داراي که شده تشکیل مراتبي سلسله جزيي چیزهاي به نسبت دانش از دانش تمامي هستند. قرار هماهنگ و جامع طرح يک در ناب، هستي تا گرفته روي اين از میدهند. شکل را شناخت از الگويي که دارند ايده تعلیم و تربیت لیبرال هم چون فرايندي به نظر میرسد

که صرفا و کامال با جستجوي دانش سروکار دارد. ايده براي هرست معتقد است که نظريه ها پشتوانه مهمي و تعلیم همه از مهمتر و تربیت و تعلیم در موجود هاي ارائه آن براي صريح اي توجیه و هستند لیبرال تربیت حسب بر عیني لحاظ به تربیت و تعلیم تعريف میدهند. قلمروي آن شکل مي گیرد و ساختار و محتوايش با اشکال ها آن مراتبي سلسله و دروني روابط و هماهنگي و دانش

و تعلیم از نگرشي هیچ ديدگاه اين در شود. مي تعیین تربیت بر حسب دانش و مهارت هاي مفید و کاربردي وجود ويژگي نوع سه داراي تربیت و تعلیم از شکل اين ندارد. منحصر بفرد است. اول اينکه به پشتوانه نظريه هاي فلسفي، و آراء نه و درست افکار پايه بر که است قطعیتي داراي بنا شده است که ديگر ارزش هاي موقتي يا ناپايدار عقايد دانش اينکه دوم هستند. آن فاقد تربیت و تعلیم اشکال و تعلیم اينرو از میايد شمار به بشر مزيت خود بخودي ارزش واجد آدمي ذهن خرسندي مقام در لیبرال تربیت است، ارزشي که مبتني بر مالحظات سودانگارانه يا حرفه اي نیست. سوم اينکه تعلیم و تربیت لیبرال امري اساسي براي در زندگي چه درباره او انديشیدن از چگونگي آدمي درک مقام فردي يا جمعي به شمار میايد. وجه تسمیه اين نوع از انسانهاي که مختص است اين خاطر به نه تربیت و تعلیم را تربیت و تعلیم نگرش، نوع اين بلکه برده، نه و بود آزاد در دانش يعني جستجوي عقل راستین واقعیت با مطابق نظر گرفته است. لذا تعلیم و تربیت لیبرال بر اساس ماهیت دانش و نه شور و اشتیاق شاگردان و يا خواسته هاي جامعه

و هوسهاي سیاستمداران شکل گرفته است.بر خالف بسیاري از فالسفه تحلیلي، هرست تعلیم و تربیت پي در که داند مي دار معني و اختیاري فعالیت نوعي را رشد و شکوفايي افراد بوده و از اين حیث ضرروتا دربردارنده است اين او اساسي پرسش است. ارزش درباب مالحظاتي و متافیزيکي رئالیسم هاي نظريه به که کساني آيا که پذيرش براي اي توجیه ندارند، عقیده شناسي شناخت و تعلیم زيرا دارند. نوع اين از تربیت و تعلیم از مفهومي

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شری ن

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

26 7

Page 8: FalsafehTalimoTarbiat 2

به عقالني تفکر باشد. مي عقیده تلقین مقابل در مانعي عنوان شاگردان کمک مي کند تا انتخابهاي دشوار نمايند و موارد سیاسي را تعقیب کنند. حرکت در اين زمینه باعث مي شود شاگردان دربا نمايند. فکر منطقي خوب، زندگي به مربوط پرسشهاي مورد براي اساسي به عنوان مهارت انتقادي تفکر امر که اين به توجه مشارکت عاقالنه در يک جامعه مردم ساالر شناخته شده است و در دنیاي مدرن به عنوان مهارت ضروري مورد حمايت مي باشدآموزان بايد دانش ،)1385 ، از حبیبي نقل به )آندولینا، 2001، داراي تفکر منتقدانه باشند. چون تفکر انتقادي اين کار را براي آن ها ممکن مي سازد تا حقیقت را در میان به هم ريختگي حوادث و اطالعاتي که همه روزه آن ها را احاطه مي کنند، جستجو کنند )جانسون ، 2002(، و در موقعیت هاي روزمره از تفکر انتقادي که تفاوت بین موفقیت و شکست در هر کار داده شده را به وجود مي آورد )آندولینا، 2001، به نقل از حبیبي 1385(، استفاده نمايند وممکن درک ترين کامل به رسیدن که انتقادي تفکر هدف به است، دست يابند. چون درک کردن و فهمیدن به فرد اجازه مي دهد تا عقايد و معاني را که پشت سر هر چیز مهم وجود دارد را آشکار سازد )جانسون، 2002 ( ب( تقويت وآمادگي خود درکه جهاني دهکده سوي به رفتن )يا شدن جهاني فرايند و است( گرفته خود به آسا وسیل تند صورت يک امروز و تحوالت تغییر و فرا صنعتي ويژگي هاي عصر با تناسب

فزاينده آن در حالي که با ورود به دوران فرا صنعتي و عصر اطالعات به دلیلهاي يافته سريع تغییر و تحول دانش، انفجار مانند ويژگیهايي از و تربیت و تعلیم عرصه در هوشمند ماشینهاي علمي، حضور همه انتقال امکان نه علمي، معرفت قطعیت عدم مهمتر همه نه و دارد وجود - خاص رشته يک در حتي - علمي يافتهاي دلیل، همین به شود. مي احساس زمینه اين در ضرورتي

متخصصان تعلیم و تربیت و برنامه ريزانعلمي، حقايق انتقال جاي به درسي نگرشهاي و روشها تقويت ، پرورش علمي را توصیه مي کنند وبه جاي تولیدمورد را فرايند علمي، حقايق مجدد که معتقدند آنها اند. داده قرار توجه حقايق کسب جاي به آموزان دانش علمي بايد به روش کسب حقايق علميحقايق انباشت جاي به و کنند. توجه چگونه که بیاموزند ذهن، در علمي و بگیرند، تصمیم کنند، فکر شخصا درباره امور مختلف و تفکر قضاوت کنند.بايد آموزش فرايند در آموزان دانش نظريات فهم حسي، ادراک بتوانند را خود نقاد و علمي تفکر و مختلف

مستلزم اهدافي چنین به رسیدن دهند. رشد و کنند تقويت با موقعیتي و فرصت چنین است. يادگیري مطلوب فرصتهاي از اطاعت و تقلید به ترغیب و القا کردن، موعظه دادن، دستور ديگري به وجود نخواهد آمد. زيرا محدود ساختن تعلیم وتربیت به انتقال و حفظ حقايق علمي رشد طبیعي دانش آموزان را محدود

.خواهد ساختاز زير چاپ در اينکه از بنايراين در عصري که کتب درسي قبل آيند کهنه مي شوند و در دنیايي که به سرعت در حال تغییر است و واقعیت هاي پیچیده اقتصادي، اجتماعي، محیطي و اخالقي به سرعت راه خودشان را به ساختارهاي زندگي فردي و اجتماعي هر شخصي وارد کرده اند، و فرايند جهاني سازي در حال تحقق استابزارهايي با را خود بايست مي کنند جهاني را ما آنکه از پیش تقويت وآماده کنیم در غیر اين صورت قبل از آنکه جهاني شويمکه افرادي تربیت لزوم اساس اين بر کرد، خواهند جهاني را ما به و حتي ضروري الزم باشند، انتقادي تفکر هاي مهارت داراي نظر مي رسد. چرا که به گفته پاول و الدر،)2000( بايد هر فردي با اين واقعیت ها رو به رو و مواجه شود تا بتواند بر مشکالت اين عصر، چیره گردد. ولي آيا دانش آموزان ما براي برخورد و مواجهه با اين پیچیدگي ها در مدرسه چیزي ياد مي گیرند؟ آيا آنها براي تشخیص کمبودهايشان، تواضع انديشمندانه را گسترش داده اند وبا را شان ناداني تا اند آورده وجود به را خردمندانه استقامت ها انگاري ساده و شعارها فراسوي به که کنند جايگزين دانشي مي رود؟ آيا آن ها در حال يادگیري مهارت هاي عقالني متناسب

با اين واقعیت ها هستند ؟ ج(. تاثیرتفکر انتقادي برسالمت رواني

براساس شواهدي که برکني وکارابنیک ،1995( بدست داده اند به اين نکته تاکید شده که بین تفکر انتقادي وآسیب رواني رابطهانتقادي تفکر از که افرادي ديگر عبارت به دارد وجود معکوس رواني وآسیب بیشتر رواني سالمت از هستند برخوردار باالي کمتري برخوردارند و برعکس افرادي کهاز هستند کمتري تفکرانتقادي داراي

آسیب رواني بااليي رنج مي برندجديد، جهان در اينکه آخر نکته و بعنوان را تفکر مهارتهاي بايد هرفردي مهارتهاي زندگي، در خود پرورش دهد و اين امر براي معنا بخشي به جهاني که بهو است شدن پیچیده حال در شدت جامعه در زندگي براي همچنین دموکراتیک و توسعه يافته، امکان شرکتدارد. ضرورت صنعتي هاي رقابت در واينشتاين،1991به نقل از اسالمي،1382(باعث زمینه اين در تربیت است معتقد مي شود تا دانش آموزان در مورد مسايل

مربوط به زندگي منطقي فکر کنند

تقويت با نفس عزت ارتقاء و تربیت فرايند مراحل تمامي خودپنداره مثبت در مربیان و متربیان

8- انسان موجودي آزاد و صاحب اختیار داللت : بهره گیري از روش هايي که همراه با آزادي عقالني، انديشه ،آزادي پذيري مسئولیت تقويت موضوع يعني

آزادي فعالیت،آزادي بیان و ...درفرايند تربیت باشد 9- معرفت ،میل ،باور،اراده و عمل مداوم عناصر اصلي تکوين

هويت در انسان داللت : مجموعه عناصر برنامه درسي شامل اهداف ، محتوي ، روش هاي ياددهي – يادگیري ، ارزشیابي و ... بايد منجر به تقويت معرفت، میل، باور،اراده و عمل مداوم در مربیان و

.متربیان گردنداجتماعي؛ و بعدي)فردي چند هويت داراي انسان -10 ،ديني،ملي،قومي،خانوادگي،جنسي،حرفه اي انساني)جهاني(

...و داللت : بايد در مجموعه عناصر برنامه درسي شامل اهداف ،... و ارزشیابي ، – يادگیري ياددهي هاي روش ، محتوي

.توجه به تقويت تمامي ابعاد و انواع هويت گردد

1- انطباق با نظام معیار ديني مويد بايد مي رفته کار به هاي روش و محتواي : داللت

.ارزش هاي ديني باشند2- اولويت تربیت اعتقادي ،عبادي و اخالقي

در تربیت از نوع اين تحقق جهت در ويژه تدبیر : داللت ساحت اين بودن چتر حفظ و تربیت فرآيند مجموعه تربیتي درفرايند برنامه ريزي براي ساير ساحت هاي تربیتي؛ فناوري ، علمي سیاسي؛ ، اجتماعي ؛ بدني ، زيستي

اقتصادي ، حرفه اي و هنري ، زيباشناسي3- عقل ورزي

و مراتب تمامي سطوح اين اصل مهم در به توجه : داللت سازي زمینه و تربیت فرايند ريزي برنامه و سیاستگذاري ياب،عقل هدايت عقل رسیدن فعلیت به جهت در مربیان از درست تشخیص عمل، و شناخت مقام در ورزي

نادرست،تشخیص خوب از بد در متربیان4- عدالت تربیتي

تربیتي در براي تحقق عدالت بستر سازي مناسب : داللت ، فردي هاي ويژگي به توجه با تربیت هاي مولفه تمامي جنسیتي ، خصوصیات منطقه اي ، قومي ، محلي و ...جهت

برخورداري عادالنه همگان از حق بر تربیت 5- پويايي و انعطاف پذيري

انعطاف جامعه، در تغییر پديده با فعال مواجهه : داللت موقعیت و اقتضائات با متناسب تربیت هاي مولفه پذيري

هاي خاص تربیتي ضمن حفظ اصول و معیارها 6- اعتدال

داللت : توجه به تمامي ابعاد زندگي،توازن در تمامي فعالیت ها و برنامه هاي تربیتي و عدم افراط و تفريط و يک سونگري

با توجه به نظام معیار ديني در فرايند تربیت7- تدريج و تعالي مرتبتي

داللت : ارتقاء سطح توانمندي ها و شايستگي هاي مربیان وو وسع حسب بر تدريجي و اي مرتبه صورت به متربیان

سعي آنان8- يک پارچگي و انسجام

داللت : پرهیز از يک سو نگري و حصر توجه به برخي مولفه ها ، ابعاد و ساحت ها و تفکیک عناصر در فرايند تربیت

9- آينده نگري داللت :آشنايي مربیان با مطالعات آينده پژوهي جهت پیش بیني دقیق و واقع بینانه آينده جامعه و چالش هاي پیش رواتخاذ رويکردي فعال و ، تربیتي امر سیاستگذاري هاي در تحوالت به نسبت مطلوب( آينده )تبیین نگرانه آينده اجراي و طراحي آينده، اجتماعي و سیاسي فرهنگي راهبردهاي تربیتي مناسب در جهت مواجه متربیان با چالش هاي پیش رو و استفاده از نقاط قوت و فرصت ها و تبديل

تهديدها و نکات ضعف به فرصت ها و نقاط قوت10- پاسخ گويي و نظارت

داللت : پاسخ گو بودن مربیان و متربیان نسبت به عملکردتربیتي آثار مسئولیت پذيرش الهي، تکلیف برابر در خود و مربیان عملکرد مداوم پايش و نظارت خود، اقدامات

متربیان در تمامي سطوح جهت بهبود مستمر و مداوم

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

825

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

انتقادي تفکر از که افرادي از هستند برخوردار باالي وآسیب بیشتر رواني سالمت رواني کمتري برخوردارند و داراي که افرادي برعکس هستند کمتري تفکرانتقادي از آسیب رواني باالیي رنج

مي برند.

Page 9: FalsafehTalimoTarbiat 2

در محدود گروه سه به موجودات تقسیم با به سپس له معظم اظهار به عرش از فرش ، فراطبیعت و دارای قدرت سیر طبیعت داشتند: قرآن کريم موجودات را به سه قسم تقسیم کرده است ، مي کنند، حرکت اول نیمه در که هستند موجوداتي اول قسم مانند جمادات، حیوانات و نباتات. اينها در محدوده طبیعت حرکت يک شايد اينکه مانند است مشخص رشدشان يعنی مي کنند، مقدار خاک در گذشت چندين قرن تبديل به يک سنگ گرانبها شود , يا نباتات بر اثر تغذيه و تنمیه، به شجر مثمر مي رسد و اگر مي رسد. خیالي و وهمي تجرد مرحله به هم کند رشد حیواني همه اينها قلمرو رشدشان مشخص است يعنی اينها در اين نیمه اول راه بسر مي برند و هیچ کدام به عرش بار نمی يابند و موجودی

الهي نمی شوند. ايشان ادامه دادند: قسم دوم از موجودات فرشتگان هستند که در نیمه دوم يعنی فراطبیعت به سر می برند، بنابراين هم موجودات نیمه اول گسسته از نیمه دوم اند و هم موجودات نیمه دوم منقطع از نیمه اول اند، و تنها انسان است که مي تواند از تراب و تین شروع بار يابد. يعني انسان تواناست که هم نیمه الهي بکند و به عرش اول را طي کند هم نیمه دوم را طي کند هم اينها را بهم مرتبط کند و بشود جامع األطراف، چنین موجودي شأنیت و صالحیت اين

را دارد که بشود خلیفةاهلل. آيت اهلل جوادی آملی با اشاره به مقام واالی انسان از منظر قران

کريم اذعان داشتند: انسان دارای شانیت و شرفی است که در قرآن کريم مورد مخاطب ک کادح إلي ربک کدحا خدا واقع می شود که ﴿يا أيها النسان إنفمالقیه﴾، لذا اگر کسي خود را نشناخت يا ارزان فروخت, مغبون مي شود، و اين زيان و اگر در دنیا نیز ظهور نکند، در قیامت که که آنجا شکوفا مي شود، مي فهمند ارزش ها و حق ظاهر مي شود

ضرر کردند. و طالب اينکه بر تاکید با فرمايشات پايانی فراز در له معظم دانشجويان بايد به گونه ای درس بخوانند که بتوانند اين درس را

به نسل بعدی هم منتقل کنند، بیان داشتند: حداقل همت يک دانشجوي دانشگاه يا طالب حوزوي اين است که اين کف به ديگري منتقل کند استادانه اين درسي که مي خواند اتالف اگر کسي درس خواند پايین تر اين از است درس خواندن عمر است. اگر کسي درس بخواند و نتواند مدرس خوب باشد يقین امانت هاي علوم اين اينکه براي است کرده تلف را عمرش بداند الهي است. اگر کسي از کتابي به کتاب ديگر رفت و نتوانست آن کتاب قبلي را به خوبي تدريس کند اين مطمئن باشد عمر خود را

تلف کرده است. حضرت آيت اهلل جوادی آملی مرحله غايی تحصیل علم را ، تطهیر محصل و سپس انتقال علوم به جامعه به نحوی که جامه نیز طیب

و طاهر شود، دانستند.منبع:

www.esranews.org

داللتهاي محتواي اسناد تحوليعمومي رسمي تربیت نظام

در امرتربیت

سوسن دکتر کشاورز

نحوه استخراج : ترکیب مباني و اصول منبع : مباني نظري تحول بنیادين در نظام تعلیم و تربیت رسمي عمومي جمهوري اسالمي ايران - شوراي عالي انقالب

فرهنگي - 1390الف-مباني انسان شناختي

و بیروني تهديدهاي و مخاطرات انواع معرض در 1-انسان دروني و داراي انواع محدوديت ها

داللت : گام اول حرکت ، ضرورت تربیت آدمي2- انسان نیازمند به هدايت در روند تکوين هويت

حرکت شروع براي توانمند مربیان وجود ضرورت : داللت آدمي، اولین مربي خداوند ، سپس پیامبران و امامان )ع( و بعد از آن با تاسي به سیره اسوه هاي حسنه ساير افراد در

کسوت مربيتعالي و تکوين روند در انسان اساسي نقش بودن دارا -3

هويت خودداللت : توجه به نقش اساسي متربي در فرايند تربیت

4- وجود خصوصیات متفاوت در آدمياز روش ها و شیوه هاي يکساندر : عدم بهره گیري داللت مواجه و تعامل با مربیان و متربیان و توجه به الگوهاي رشدويژگي به توجه با همراه تغییرات بودن متربیان،تدريجي

هاي مشترک و متفاوت متربیان 5- وجود استعدادهاي طبیعي متنوع و قابل رشد درآدمي

و منعطف هايي روش و محتواي از گیري بهره : داللت و مربیان تعالي و ارتقاء و بالندگي هاي زمینه که متنوع درسي هاي برنامه قالب در سازد پذير امکان را متربیان تجويزي غیر و )انتخابي( تجويزي نیمه تجويزي)اجباري(،

اختیاري6- وجود فطرت الهي در انسان

داللت : اهداف و محتواي و روش هاي طراحي شده بايد به ترتیبي باشد که ظرفیت هاي بالقوه الهي متربیان را به

فعلیت برساند7- برخورداري انسان از کرامت ذاتي و اکتسابي

در کريمانه هاي روش و محتواي از گیري بهره : داللت

منابع پیشه گر، آذر .)1383(. رابطه بین سبک يادگیري و تفکر انتقادي دانشجويانکارشناسي نامه پايان تهران. دانشگاه هاي شهر فني مهندسي و انساني علوم

ارشد ، دانشکده روانشناسي وعلوم تربیتي دانشگاه عالمه طباطبايياول سال اجتماعي مطالعات کتاب محتواي ارزيابي مجید.)1385(. ، حبیبي متوسطه بر اساس مهارت هاي تفکر انتقادي از ديدگاه مولفان واعضاي شوراي برنامه ريزي ناحیه يک مشهد، پايان نامه کارشناسي ارشد دانشگاه عالمه طباطبايیبر روي تاثیر روش حل مساله به صورت کارگروهي شعباني، حسن. )1378(. تفکر انتقادي و پیشرفت تحصیلي دانش آموزان پاية چهارم ابتدايي شهر تهران.

رسالة دکتري ، دانشگاه تربیت مدرس عباسي ، عفت. )1380(. بررسي مهارت هاي موثر بر پرورش تفکر انتقادي در برنامه درسي جامعه شناسي دوره متوسطه در سال تحصیلي 80-1379، رساله

دکتري، دانشگاه تربیت معلم، تهرانBrackney, B. e., & Karabenick, S. a. (1995)Psychopathology and academic performance: the role of motivation and learning strategies. Journal of Counseling Psychology, vol. 42, no. 465-456 ,4.Johnson , e. B . )2002(. Contextual teaching and learning : what it is and why its here to stay . united kingdom . Corwin Press.

بررسي دیدگاههاي فلسفي دربارۀتعلیم و اطالعات فناوري نسبت

و تربیتدکتر سعید ضرغامي دانشیار دانشگاه خوارزميآخرين همچون اطالعات فناوري حضور به توجه با فناورانه، دستاورد گسترده درتعلیم و تربیت همانند ساير جنبه ها و رويدادهاي تعلیم و تربیت،

نیازمند پرسش خردمندانه يا فلسفي است. در اين پژوهش ديدگاههايتعلیم و تربیت مورد گوناگون فلسفي دربارۀ فناوري اطالعات در حوزه بررسي و تحلیل قرار گرفته و با توجه به شباهت ها و تفاوت هايي که در مباني نظري اين ديدگاهها وجود دارد، به سه گروه تقسیم شده اند: ديدگاه نخست يعني مدرنیزم، فناوري اطالعات را وسیلة فکر آدمي مي داند که به سبب نگاه مشتاقانه و آرماني به فناوري، در اين مقاله به اين ديدگاه لقب نگاه »رؤيايي« داده شده است. ديدگاه انتقادي در تقابل بااين ارزشي طرفي بي از ناشي مشکالت به نظر با و مدرنیزم ديدگاه ديدگاه در به کارگیري فناوري اطالعات شکل گرفته است.ديدگاه مذکور به بررسي و تحلیل پیامدهاي منفي و مخرب فناوري اطالعات مي پردازدتأسف و نادرست اطالعات فناوري به مدرنیزم نگاه که است معتقد و ديدگاه است. داده شده »تراژيک« نگاه لقب آن به رو اين از باراست. پست مدرنیزم با درنورديدن مرزهاي سنتي، فراسوي ساختارهاي ثابت و تقسیم بنديهايي چون سوژه و ابژه، جنسیت، طبقه اجتماعي و نژاد ميبه گیرد. مي مدد تفسیر چون هايي شیوه از منظور اين براي و رود همین دلیل در اين مقاله به آن لقب نگا ه »دگرگوني« داده شده است. به نظر مي رسد ديدگاهها در روندي تکاملي شکل گرفته اند، اما حتي نگاه »دگرگوني« نیز به تنهايي راهگشا نیست؛ از اين رو در با هم نگري و در پیش گرفتن الگوي چرخه اي مرکب به ديدگاهها )به جاي الگوي خطي تکاملي( استلزاماتي براي سیاستگذاري و طراحي فناوري اطالعات

در آموزش پیشنهاد شده است. ادامه در شماره بعد

محمد حسین صفائي)معلم نمونه کشوري(

بر ما است که به نمايندگي از تمام فعاالن انجمن هاي علمي و تمام دوستان دانشکده علوم دانشگاه روانشناسي و تربیتي خوارزمي به شما عضو محترم و تعلیم فلسفه علمي انجمن نمايیم، عرض تبريک تربیت

انتخاب شايسته شما به عنوان جناب آقاي محمد حسین صفائي معلم نمونه کشوري در سال جاري براي ما موجب افتخار بوده و ضمن آرزوي موفقیت هاي روز افزون براي شما کسب اين افتخار انجمن علمي تبريک داريم. نیز عرض ارجمند گروه اساتید به را

فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه خوارزميمحمد حسین صفائي)معلم نمونه کشوري(

متولد 1355 شهرستان بهشهر استان مازندران، سرگروه آموزشي يک ناحیه پرورش و آموزش اداره آموزگار و دبستاني ي دوره دانشگاه تربیت؛ و تعلیم ي فلسفه دکتري دانشجوي • ساري خوارزمي تهران • فوق لیسانس تاريخ و فلسفه آموزش و پرورش از ابتدائي آموزش لیسانس • تهران مدرس تربیت دانشگاه از

دانشگاه ازاد اسالمي واحد قائم شهر... ابتدائي • ديپلم دانشسراي مقدماتي رشته آموزش • 21 سال سابقه ي خدمت در آموزش و پرورش

انتفاعي( ابتدائي )دولتي و غیر • 8 سال سابقه مديريت مدارس در ايران اسالمي جمهوري مدارس در تدريس سابقه سال 2 •)روش ساري شريعتي دکتر فرهنگیان دانشگاه مدرس • آلمان تربیت، و تعلیم ي فلسفه و اصول اجتماعي، مطالعات تدريس

روش تدريس رياضي(رياضي،روش تدريس )روش فرهنگیان خدمت ضمن مدرس •روش اجتماعي، مطالعات تدريس روش تجربي، علوم تدريس محتواي تولید ملي، درسي برنامه پژوهش، و تفکر تدريس ، آموزشي مواد کاربرد و تولید بنیادين، تحول الکترونیکي، سند

سنجش و ارزشیابي آموزشي(پرورش و آموزش اداره پژوهش و تحقیقات ي کمیته عضو •

ناحیه يک ساريآموزش اداره کل ابتدائي دوره ي آموزشي • عضو سرگروه هاي

و پرورش استان مازندران.استان پرورش و آموزش اداره کل تدريس • داور جشنواره هاي

مازندران • مولف کتاب روش تحقیق براي کودکان و نوجواناناداره کل ابتدائي دوره ي نوروزي پیک تألیف کمیته ي • عضو

آموزش و پرورش استان مازندرانناحیه پرورش و آموزش اداره ي پژوهي در اقدام اول • رتبه ي

يک ساري و رتبه ي برتر اقدام پژوهي استان مازندراناداره کل اولیا و مربیان انجمن • مدرس استاني آموزش خانواده

آموزش و پرورش استان مازندران

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

249

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

Page 10: FalsafehTalimoTarbiat 2

کارگاه و سمینار گزارش آموزشي با حضور دکتر پیلگرنفلسفه دکتري دانشجوي اکبرزاده فهیمه از گزارشي

تعلیم و تربیت دانشگاه خوارزميرا آغازگر لیپمن قائدي، آقاي دکتر در آغاز نشست، جناب برنامه فلسفه براي کودکان يا فلسفه در عمل دانست. به زعم چرا که بود درگیر مسئله اين با ابتدا در لیپمن ايشان نیستند، دلیل کننده درخواست و پرسشگر دانشجويانش دوره در را منطق مانند دروسي مسئله اين حل براي وي هايي براي دانشجويان ارائه نمود اما مشکل مذکور حل نشد، و پرسشگري روح فراگیري که رسید نتیجه اين به لیپمن علت جويي مهارت هايي هستند که بايد از کودکي آن را در که نمود اشاره قائدي همچنین دکتر داد. پرورش کودکان موضوع و عنوان نشست برگرفته از تز دکتري خانم پیلگرن مطرح با کرد سعي پیلگرن دکتر خانم سپس باشد. مي نمودن مثال موش و مرواريد و پرسش از حضار که ترجیح مي دهند موش باشند يا مرواريد؟ ذهن آنها را درگیر کرده و بحث را آغاز نمايد، بعد از گفت و شنود پاسخ ها، وي با به چالش کشیدن پاسخ هاي حضار از آنها خواست در رابطه با فلسفه که افزود ادامه در و نمايند بازانديشي انتخاب خود چنین سوال هايي را براي تفکر و آگاهي به اين مسئله که يک سوال مي تواند پاسخ هاي متعددي داشته باشد، مطرح مي کند. خانم پیلگرن با اشاره به گفتگوي سقراطي، گفتگو را بسیار مهم بر شمرد و بیان داشت پیشرفت يک جامعه به نحوي که شرايطي فراهم شود و همه شهروندان بتوانند در گفتگوهاي باز و برابر شرکت نمايند و پديده ها را معنابخشي نمايند بسیار حائز اهمیت است، چنین فضايي به معلمان و توجه مفاهیم به تر نیز کمک مي کند که عمیق فراگیران اشاره آدلر]1[ بخشي سه يادگیري به سپس وي نمايند. نمود که: بخش اول آن شامل گردآوري دانش سازمان يافته است، در اين مرحله معلم بايد بداند چه چیزي را مي خواهد و ها مهارت تقويت و آموزش دوم بخش دهد، آموزش توانايي هاي ادراکي است،که دانش فراگرفته شده در مرحله به معلم نقش همچنین شود مي کارگرفته به اينجا قبل هر بداند مربي که صورت اين به نمايد مي تغییر مربي

فراگیر در چه سطحي قرار دارد و بر اساس آن براي توسعه سوم بخش نمايد، مشخص تمرين فراگیر ايده ها و ارز ش ها )ساخت يا خلق( مي باشد، در بتواند که برسد درکي به بايد فراگیر بخش اين که دارد وجود هايي ايده زيرا باشد مولد و خالق نمايد و ايده هاي جديدي خلق بايد آنها با فراگیر نقش معلم نیز در اينجا از نقش فرادست به همراه اين در فلسفه نقش همچنین نمايد، مي تغییر بخش پررنگ مي شود. خانم دکتر پیلگرن در ادامه روند سمینار و کارگاه آموزشي، براي اجراي کارگاه آموزشي))آموزش فلسفه ورزي به کودکان با استفاده از تعدادي سقراطي((، گفتگوهاي از دانشجويان)دانشجويان در مقطع دکتري،کارشناسي اجراي براي قبل از و بودند کارشناسي و ارشد عملي اجراي براي را بود( شده هماهنگ کارگاه

گفتگوي سقراطي دعوت نمود. در ابتدا از دانشجويان شرکت کننده تقاضا نمود نظر خود را در رابطه با تصويرکودکي که نمايش پاورپوينت توسط و ترسیم آلماني]2[ نقاش توسط داده شده بود بیان نمايند. پیش از شروع بحث خانم پیلگرن قواعدي را براي گفتگو مشخص نمود و به دانشجويان نسبت

به اجراي قواعد مذکور تذکر داد: براي گفتگوي بايد شیوه اي از شرکت کنندگان - هرکدام بحث، در زياده گويي از پرهیز بنابراين باشند، داشته خود قطع کردن بحث و موارد اينچنیني ممکن است بحث را از

هدف خود دور نمايد... - شرکت کنندگان بايد راجع به هرچه بیان مي کنند از قبل

تفکر نمايند مي که نقشي از را خود هدف بايد کنندگان شرکت -

خواهند در بحث داشته باشند مشخص نمايند - جواب کوتاه و رد شدن بدون قصد در تفصیل و توصیف

پاسخ - وجود و تعیین هدف براي کل گروه يا ناظر با فقط نه و يکديگر با کنندگان - صحبت شرکت

مربي -هنرخوب و دقیق گوش دادن به حرف و نظرات ديگرشرکت

کنندگان در گفتگو دفاع بحث خود از قیمت هر به نبايد گفتگو و بحث در -

کنیم چرا که هدف يادگیري توام با احترام است -جدل و مناظره براي برنده شدن نیست بلکه نوعي همکاري

فکري مي باشد تفاوت معمولي و روزمره گفتگوهاي با سقراطي -گفتگوي کند مي مطرح مقابل طرف که را هايي ايده ما زيرا دارد

نقادانه تحلیل مي کنیم. نداشته بحث در نهايي و قطعي پاسخ به رسیدن -انتظار

باشیم - آمادگي روبروشدن با پاسخ هاي چالش برانگیز که به آنها

عادت نداريم - آمادگي براي بازنگري و تغییر نظر در صورت لزوم

خانم پیلگرن اذعان نمود اينجاست که مي دانیم چرا سقراط خود را يک ماما معرفي نمود، زيرا سقراط به دانش آموزان نمايند، متولد را خود ذهن هاي ايده تا کند مي کمک به را آنها و نمايد اي مطرح مي تازه و پیاپي پرسش هاي تعاملي يادگیري وي نظر از سازد. مي وادار مداوم تفکر نتیجه بهتري دارد و در واقع با اين تعامالت،گفتگوها صورت مي گیرد و ما با گفتگو و پرسش به درک تازه اي مي رسیم،

براي کودکان فراهم آورد که دربردارنده خود ارزيابي آنها در برآورد رويه در باال بیان شده، باشد؟

رويه هاي موجود در تعلیم و تربیت ديني:وجود اهدافي ديني تربیت و تعلیم اصلي اهداف میان در دارند که متعلق به مرحله رشد کودکان در درک هويت خود موضوعات تمامي میان از است. ديگران با ها آن ارتباط و بیشترين ديني تربیت و تعلیم درسي، برنامه در مندرج اعمال و اين قبال رويه هاي خود دارد که را در مسئولیت رويه ها در بطن هر چیزي قرار دارد که ما در برنامه تعلیم و تربیت ديني در تالش براي انجام آن هستیم. تعلیم و تربیت بودن يگانه تشخیص و آگاهي خود به را کودکان ديني در میکند. ترغیب خود هويت از درکشان رشد و خويش عین حال تعلیم و تربیت ديني گوناگوني و تنوع را ارج مي در افراد مشارکت از و تشويق را ديگران به احترام و نهد ساختن جامعه شان تقدير میکند. اين بدين معني است که به را افراد ارزش ديني تربیت و تعلیم به ما رويکردهاي رسمیت مي شناسد با هرگونه قابلیت فیزيکي، جنسیتي يا پیشینه نژادي و فرهنگي. )مترجم: همانند آنچه در اين آيه ا خلقنکم إن الناس شريفه قرآن بدان اشاره رفته است: يأيها من ذکر و أنثي و جعلنکم شعوبا و قبائل لتعارفواإن أکرمکم

علیم خبیر.حجرات13( أتقاکمإن اهلل عند اهللبراي اجراي چنین رويکردي تعلیم و تربیت ديني بايد تمرکز ديگران سوي به مثبت گرايشهاي رشد روي بر را خود بگذارد. به اين معنا که ما بايد از گروه بندي کلیشه اي افراد از تنوع وسیع منابعي که در سنن مختلف اجتناب کنیم و وجود دارند بهرهمند شويم. ما بايد نسبت به زباني که بکار میبريم آگاه باشیم و از تعمیم هاي گسترده اجتناب کرده و از دسته بندي بر حسب جنسیت و نژاد آگاه باشیم. ما بايد به مانند نظر به کودکان که نقطه نظر ديگران نشان دهیم خود آنها معتبر است و اينکه تفاوت چیزي نیست که باعث شرمندگي کسي شود. برخي از والدين از رويکردهاي مذهبي جهاني تعلیم و تربیت ديني نگران هستند. آنها ممکن است که شناخت زيادي از خود نداشته باشند و نسبت به ادياني که با آنها آشنايي ندارند مشکوک باشند. ديگر والدين ممکن عقیده است ممکن يا باشند داشته خصومت دين با است راسخ داشته باشند که تعلیم و تربیت ديني نبايد بخشي از تا آموزگاران الزم است باشد. همانگونه که آموزش مدارس اطمینان بايد باشند قائل احترام احساسات اين به نسبت به رسیدن براي والدين با توانیم مي ما که کنند حاصل

هدف و ارزش آنچه که انجام میدهیم ارتباط برقرار کنیم. نتیجه گیري:

تعلیم و تربیت ديني بخش مهمي از تعلیم و تربیت محسوب مي شود و به درک کودکان نسبت به چشم اندازهاي خود به زندگي و ديگر مردمان ياري مي رساند. الزم است که اين رويکرد با اعتماد به نفس و حساسیت کامل انجام شود و به اين نکته اذعان داشته باشد که دين نقش مهمي در زندگي افراد ايفاء مي کند. در عین حال دين مي تواند امري بحث برانگیز باشد و اينکه ما مي توانیم به کودکان مهارتهايي را ياد بدهیم که سروکارشان با موضوعات چالش برانگیز است امري سرنوشت ساز به حساب میايد. در پايان اينکه تعلیم و تربیت ديني خوب و يادگیري را محدود به محتوايي که ياد مي دهیم نمي کند بلکه بیشتر درباره روشي است که ما با آنها برخورد مي کنیم و رويکردها. هدف ما در حقیقت بايد کمک به کودکان براي درک اين وجه از جهاني باشد که در

آن زندگي مي کنند.

آیت حضرت تحصیلی توصیه اهلل جوادی آملی

اگر کسي درس بخواند خوب مدرس نتواند و تلف را عمرش باشد کرده است حضرت آيت در آملی جوادی اهلل درس جلسه اولین سال در خود اخالق در که جديد تحصیلی المللی بین بنیاد محل اسراء وحیانی علوم

ايراد توصیه هايی به طالب و دانشجويان مبنی بر برگزار شد، به گزارش به . پرداختند بعد نسل به ها آموخته انتقال ضرورت خبرنگار اسراء نیوز؛ حضرت آيت اهلل جوادی آملی با اشاره به شروع سال تحصیلی جديد حوزوه و دانشگاه فرمودند: سال تحصیلي ما بايد با دو حس شروع بشود: يک حس ظاهري که آن را همه ما فقد فقد علما« يکي هم حس دروني که مي دانیم »من فقد حسا

قرآن کريم اينگونه می فرمايد ﴿إن تتقوا اهلل يجعل لکم فرقانا﴾ قرار گیرد، بايد مورد توجه اين دو حس که له در تشريح معظم اگر گفتند بزرگان که کرده ايد تجربه و شنیده ايد اگر فرمودند: کسي نابینا بود و حس بصر را از دست داد او از تشخیص رنگ ها و می کريم قرآن اما است درست مطلب اين است، محروم مناظر اين است که مي گويیم فرمايد ما يک حرف جديدي داريم و آن در قسم يک است بیرون در قسم يک است قسم دو اين حس درون » در بیرون همین چشم و گوشي است که مي بینیم، ولی چشم آن کسي اگر است، ناديدني گوش و چشم يک درون در نصیبش غیبي بینايي راه از که علومي از داد دست از را درون

مي شود بی بهره خواهد بود . ايشان ادامه دادند: اينکه مي بینید علوم برخي ها چه در حوزه چه در دانشگاه کارآمد نیست و نه تنها مشکل جامعه که حتی مشکل خود او را هم حل نمی کند، براي اين است که او به همان اصل اين اصل دومي که و يعنی تجربه حسی بسنده کرده است اولي

رهاورد وحي است را رعايت نکرده است. آيت اهلل جوادی آملی در بخش ديگر از سخنان خود با بیان اين فرمودند: نیست، الهی مرآت انسان اندازه به موجودی هیچ که درست است همه موجودات آينه و آيت الهي اند، اما هیچ موجودي به اندازه انسان مرآت الهي نیست و چون هیچ موجودي به اندازه انسان مانند هم موجودي هیچ لذا نیست الهي مرآت انسان

صالحیت خالفت الهي را ندارد.

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

1023

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

Page 11: FalsafehTalimoTarbiat 2

چنین مي تواند کودکان را با ديگر کودکان مدارس، مناطق و کشورهاي ديگر مرتبط کرده و به بحث از سنتهاي ديني و فرهنگي آنها بپردازد. پايگاه داده ها، دوربین هاي ديجیتالي، پیوند ديني تربیت و تعلیم وجوه با میتوانند پردازها واژه

داشته باشند.آموزش تعلیم و تربیت ديني از راه بحث:

يک شیوه مهم براي آموزش تعلیم و تربیت ديني و يکي از از آن پیروي شده است راههايي که صريحا در سنن ديني است که کودکان اين مهم است. راه بحث کردن از گفتگو و ابراز عقايد و هم چنین روشن کردن درک براي فرصتي فرصتي چنین ارائه با باشند. داشته رقیب هاي ديدگاه موضوعات درباره جدي بحث مشتاق کودکان از بسیاري آنها براي فضايي تواند مي ديني تربیت و تعلیم و هستند افکار و احساسات خود را بتوانند با اطمینان تا فراهم آورد بیان کنند. کودکان بايد بفهمند که پاسخ هاي کوتاه و فوري در تعلیم و تربیت ديني وجود دارد، اما فرايند انديشیدن و بحث کردن درباره دين ويژگي مهم تعلیم و تربیت ديني به حساب مي آيد. کودکان بايد به پرسش در باب پاسخ هاي براي زماني بايد آنها شوند. ترغیب آنها به شده ارائه انديشیدن درباره کارهايشان و سهیم شدن در انديشه ديگر افراد کالس داشته باشند. به اين نحو کودکان ياد مي گیرند بلکه که نه تنها برخي مهارتهاي ارزشمند را فرا مي گیرند خصوص در گیري نتیجه به قادر آنها که فهمند مي

موضوعاتي هستند که مطالعه کرده اند.او است مهم بسیار ها فعالیت اين در خالل آموزگار نقش هم چنین مي تواند احساس ها و نگرشهاي بسیار شديدي براي دقیق هستند. کامال بررسي نیازمند بیاورد که بوجود رسیدن به اين هدف تثبیت قواعدي مورد نیاز است که پیش الزم انتظارات با بايد کودکان میشود. تقويت بحثي هر از براي رفتار در خالل بحث آشنا شده و احساس اطمینان و راحتي خیال براي بیان ديدگاه هايشان را داشته باشند. هم چنین، کودکان براي مشارکت در بحث خصوصا در رابطه با موضوعات حساس نبايد تحت فشار قرار گیرند. آموزگار الزم

است تا توجه خود را متمرکز بر روي بحث کرده و آن را مديريت کند به گونه اي که کودکان در صورت تمايل فرصت الزم براي شرکت در بحث را داشته باشند. در عین حال الزم است درباره آنها هاي ديدگاه آموزگار تا موضوعات را اداره کند، تا کجا او مي تواند ديدگاه هاي شخصي خويش را آشکار کند؟ آيا او مي تواند با ديدگاه او ديدگاه مخالف که کودکاني آيا شود؟ چالش وارد هستند به نیازي که دارد وجود موضوعاتي بحث در مورد آنها نیست براي نمونه از تا نیستیم مجاز ما آيا اينکه عبارتهاي نژادپرستانه در اين مدرسه

استفاده کنیم؟ارزيابي:

ارزيابي در تعلیم و تربیت ديني يک اخیر سالیان در انگیز بحث موضوع

بوده است. درحالیکه بسیاري مي توانند شاهد امکان ارزيابي مهارتها، مانند وجوه ديگر باشند دين از کودکان شناخت ارزش ها و رشد شخصي هم چونان مساله اي بحث برانگیز برخي که است اين است مشخص که آنچه میايد. نظر به چیزها وجود دارند که ما نمي توانیم به ارزيابي آنها بپردازيم و نه خواهان اين کار هستیم. ارزيابي تاثیري که مطالعه يک دين مي تواند بر روي زندگي يک کودک به جاي بگذارد به از يک کودک توانیم نمي ما و است ارزيابي قابل دشواري بخواهیم که به اين مساله پاسخ دهد بلکه تنها مي توانیم او را به اين کار دعوت کنیم. ارزيابي در تعلیم و تربیت ديني تاثیرات و نتايج بتواند آن با آموزگار که باشد ابزاري بايد در روي کودکان بر را آن تاثیر حالیکه در را آموزش خود نظر دارد بررسي کند. در نمونه زير اهداف آموزشي بازنويسي به عنوان معیار ارزيابي نشان دهنده اين هستند که آموزگار چه جستجوي در بايد خود درس هدف به رسیدن براي

چیزي باشد.نمونه

اهداف آموزشيبراي خاصي جاي خانه چرا که فهمید خواهد کودک •

يهوديان است )يادگیري درباره دين(خاص مکان يک آنها خانه که بفهمد تواند مي • کودک

به حساب میايد )يادگیري از راه دي(معیار ارزيابي:

مکان خانه چرا که دهد توضیح تواند مي کودک آيا •خاصي براي يهوديان است؟ )يادگیري درباره دين(

ببرد؟ پي ايشان خانه اهمیت به تواند مي کودک آيا •)يادگیري از راه دين(

محتواي درس:کودک با مزوزاه )جعبه کوچک حاوي متن وصل شده به در

ورودي خانه( و جشن شبات در هر هفته آشنا میشود.نمونه )مستمر(

فعالیت ها شامل:اداره کردن و بحث در خصوص مصنوعات )دين( يهودي و

اينکه آنها نشانه چه چیزي هستندچه ما براي خانه اينکه از بحث

معنايي داردطراحي آويزه هاي ديوار خانه مان

مدرک )من در آثار يا پاسخهاي آنها به دنبال چه چیزي هستم؟(

را چیزي چه کودکان نوشتاري: اثر ديوار هاي آويزه روي نوشتن براي خانه انتخاب مي کنند؟ آيا اين نشان آنها براي خانه که است اين دهنده

داراي اهمیت است؟کودکان آيا کالس خالل در بحث: مي توانند انديشه هايشان درباره خانه

هايشان را بیان کنند؟ در خاتمه درس آيا کودکان مي توانند توضیح دهند که آنها از چه مصنوعاتي آنها معني و میکنند استفاده

چیست؟لختي انديشیدن:

چگونه آموزگار مي تواند فرصت هايي

پرسش مشترک از طريق گفتگوي مشترک اين تعامالت را شکل مي دهد. وي از دانشجويان شرکت کننده درخواست نمود نقشي را که مي خواهند در بحث داشته باشند مشخص نموده و پشت برگه اي يادداشت نمايند تا در پايان بحث آن و نمايند مقايسه اند نموده ايفا بحث در که نقشي با را همچنین براي شروع بحث دانشجويان را به نگاه کردن به عکس، فکرکردن به آن درون ذهن خود و با توجه به پرسش مطرح شده )پیدا نمودن اين کودک پشت درب اتاق هتلي آن به نسبت که واکنشي و ايد گزيده اقامت آن در که کودک( نامتعارف ظاهري به شکل توجه با داشت خواهید پاسخ کارگاه در کنندگان ادامه شرکت در و نمود. تشويق هاي گوناگون خود را در رابطه با سوال مطرح نمودند، در خالل اين پرسش و پاسخ ها، سوال هاي ديگري پديد مي نمود. مي تر غني را بحث روند گفت بتوان شايد که آمد )شايد بتوان گفت گاهي اوقات نیز سوگیري هاي اعتقادي، زياده گويي ها و مواردي پیش مي آمد که بحث را تغییر مي داد و با راهنمايي هاي غیرمستقیم خانم پیلگرن روند گفتگو

سیر قبلي خود را بازمي يافت.( - سواالت حضار در رابطه با اجراي عملي گفتگوي سقراطيدانشجوي حاضر: نظر خود شما در رابطه با تصوير، و نقش

شما در اين گفتگو چه بود؟که سوالي با رابطه در من دادن نظر پیلگرن: دکتر خانم مطرح شد ممکن نبود زيرا اگر وارد بحث مي شدم بر روند بعنوان هماهنگ تاثیر مي گذاشت. نقش من طبیعي بحث پرسیدن همان گفتگو اين در من مشارکت و بود کننده

سوال بود.دانشجوي حاضر: با پرسش ها و پاسخ ها ايده اي متولد نشد بلکه ايده هاي متولد شده از قبل به گونه اي تکرار شد و آيا

اين ارزش گفتگو را کمرنگ نمي نمايد؟خانم دکتر پیلگرن: هدف از اين گفتگو فکر کردن و عمیق و هدايت و است پرسش طرح با موضوع به کردن نگاه تر مهم کل در ها، ايده رشد براي ها ايده به دادن جهت و ذهن کشیدن چالش به و کردن فکر چگونه يادگیري

نظرات خود و ديگران است.

دانشجوي حاضر: ما در برخورد با مسئله با کل آن مواجهیم نه با جزئیات آن، اما ما کلیات را حذف نموده و به جزئیات توجه مي نمايیم که مي تواند در هر سطحي بسیار آسیب زا باشد. در اين بحث مهم آسیب ديدن کودک است نه اينکه به گفتگو اين در که واشکالي است نمادي و نشانه داراي به کلیت ماجرا مي شرکت کنندگان وارد است بي توجهي

باشد. شرکت به متني توانستم مي من پیلگرن: دکتر خانم کنندگان بدهم که قبل از شروع بحث مطالعه نمايند ولي با تصوير و پرسش از آن بحث را شروع نمودم تا بارش فکري صورت بحث فرايند در تري بیني پیش غیرقابل و بیشتر گیرد و شرکت کنندگان آزادانه نظرات خود را مطرح نمايند.گفتگوي تفسیري بهترين شکل گفتگو است چرا که در آن به نتیجه معیني نمي رسیم و اين باعث متوقف نشدن روند تفکر است. در اجراي اين بحث ما در ابتدا با هدف شخصي همان که اولیه هدف روي زياد و نموديم شروع گروهي و زيرا ننموديم تمرکز است مطرح شده به سوال پاسخگويي هدف اين است که دانشجويان بحث نقادانه و احترام آمیزرا ياد بگیرند نه اينکه پاسخ آنها با توجه به نگاه کلي و يا جزئي ايشان شخصي نظرات دادن ارائه و کردن فکر مهم باشد

است .- ارزيابي چگونگي پیش رفتن گفتگو

نامتعارف اوصافي با را کودکي اگر سوال: آزادانه بیان -1مي نشان العملي عکس چه ببینید خود اتاق درب پشت دهید)ناديده گرفتن قضیه/ کلیت قضیه و توجه به آن و...(، در اين قسمت بعنوان قسمت اولیه افراد به فکر کردن وادار مي شوند. در ارزيابي اين بخش بايد گفت شرکت کنندگان با نگاه کردن به تصوير و فکر کردن به چرايي و چگونگي آن که هايي زمان مگر نمودند، مطرح آزادانه را خود نظرات بعلت پیشگیري از به انحراف کشیده شدن فرآيند گفتگو به آنها در رابطه با نوع و زمان پاسخ دهي شان تذکر داده مي

شد.2- تحلیل متني: توجه به اجزا بعنوان مثال کودک مذکور را نیز اين بخش ارزيابي نمودن، در انسان فرض يا و شیطان

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

2211

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

باید دیني تربیت و تعلیم رشد روي بر را خود تمرکز سوي به مثبت گرایشهاي معنا این به بگذارد. دیگران بندي گروه از باید ما که کلیشه اي افراد اجتناب کنیم و از تنوع وسیع منابعي که در سنن مختلف وجود دارند بهره

مند شویم.

Page 12: FalsafehTalimoTarbiat 2

بايد متوجه بود که پیش فرض هاي ذهني،تجربي و تحصیلي شرکت کنندگان در تحلیل و تفسیر متن بسیار اثرگذار بود، به اين دلیل گاهي مشاهده مي شد سوگیري هاي اعتقادي، نظراتي مبتني بر پیش فرض هاي ايجاد شده توسط تجارب

شخصي گفتگو را دگرگون مي کرد.مي همواره کودک مثال بعنوان ارزيابانه: هاي پرسش -3بین در که هايي پرسش نه؟ يا شود متولد گناه بي تواند با از شرکت کنندگان در رابطه گفتگو توسط خانم پیلگرن به تا شد مي پرسیده وکوتاه اي اشاره بصورت نظراتشان تفکر به و کشانیده چالش به را آنها هاي پاسخ اي گونه بیشتر وادار نمايد، برخي از مشارکت کنندگان از موضع خود شديدا به دفاع پرداخته و حاضر به بازانديشي نبودند و بعضي و بازنگري به حاضر و داده تغییراتي خود موضع در ديگر بودند. يشان ها پاسخ و پرسش با رابطه در بیشتر تفکر با روبرو شدن در گاها که آمادگي عدم گفت بتوان )شايد پاسخ هاي متفاوت اتفاق مي افتاد و عدم انعطاف در پذيرش از رشد دادن، نشان بعضا مخالف و ديگران نظرات منطقي

نايافتگي برخي مهارت ها در مشارکت کنندگان بود.(4- توجه به کلیت و جزئیات قضیه و تحلیل نهايي از هر دو

بخشبايد گفت برخي مشارکت کنندگان اين قسمت ارزيابي در اين معني به انساني( )با ديد نمودند توجه به کلیت قضیه که يک کودک فارغ از شکل ظاهري اش به هرحال کودک است و نیازمند مراقبت و کمک، ايشان جنبه انساني قضیه جزئیات به توجه با ديگر اي عده دادند، قرار مدنظر را ظاهري کودک در پي رديابي ريشه و منشا کودک بودند و تصمیم به کمک يا امتناع از آن را در گرو مشخص شدن اين برخي به توجه با بحث نهايي تحلیل دانستند،که امر سوگیري ها و انحرافاتي که در بحث پیش آمد ناتمام ماند، در رابطه با اين روند، خانم پیلگرن بار ديگر تاکید نمود هدف ما از اين گفتگو اين نبود که ببینیم چه کسي درست و چه کنندگان مشارکت واداشتن فکر به گويد مي غلط کسي هدف اصلي گفتگو است. براي اتمام ديالوگ و تفکر دست به دکتر خانم هاي صحبت تکمیل در بزنید! گیري نتیجه براي ورزي فلسفه هدف قائدي دکتر آقاي جناب پیلگرن، نمود اذعان و برشمرد مستقل تفکر توانايي را کودکان تکرار به اينکه نه باشد داشته را خود نظر بايد هرکسي کلمات و جمالت ديگران بپردازد که اين اتفاق بايد با ايجاد بنابراين بیافتد، اتفاق و پرورش مهارت هايي، راي کودکان در اين گفتگو هدف رسیدن به نتیجه نهايي نبود بلکه هدف مي پديد گفتگو درون از که است هايي مهارت يادگیري

آيد.در ادامه دکتر قائدي در رابطه با اهمیت گفتگوي سقراطي به رو سنتي فلسفه در باالخص گفتگو اينکه دلیل افزود: فراموشي رفته و ديگر شیوه ها جايگزين آن شده، در وهله اول غفلت از ويژگي اساسي آدمي و دلیل ديگر تفکري است که روش هاي جديد را از روش گفتگو کارا تر و موثرتر مي داند، ولي به مرور زمان انديشمندان متوجه شدند که اينگونه نیست و حتي گفتگو را درمان دردهاي اجتماعي برشمردند، فیلسوفاني نظیر هابرماس،گادامر، برخي از اگزيستانسیالیست

ها ، پست مدرنیست ها و... از اين جمله اند .دکتر قائدي شرايطي را بیان نمود که در گفتگو الزم است که انسان رواني حاالت تغییر شود، توجه شرايط اين به

امري دشوار است در رابطه با گفتگو مهمترين موردي است که بايد مدنظر قرار گیرد. حضور در جمع ها و دانستن اين موضوع که يک ديدگاه ثابت و نهايي وجود ندارد، يادگیري انعطاف پذير بودن و اينکه ديگران هم ممکن است ديدگاه از را فرد تواند مي اينچنیني موارد و باشند داشته هايي

لحاظ رواني براي حضور موثر در گفتگو آماده سازد.برشمرد: چنین نیز را گفتگو عمده مشکالت قائدي دکتر نتیجه گرايي از گفتگو/ گمان فرد به اينکه چون نظري داده است بايد به هر قیمتي از آن دفاع نمايد / عدم انعطاف در پذيرش نظرات ديگران، وي همچنین در پاسخ به اينکه چرا روش سقراطي؟ گفته ي مشهور سقراط » بصیرت حقیقي، جمله اين تفسیر در و نمود بیان را جوشد« مي درون از اثربخش و بیرون کارا از تزريق شده بیان داشت که دانش بن در افراد کردن گرفتار سقراط روش رو اين از نیست مهم بنابراين شوند، انديشیدن به وادار که بود بستي آموزش برنامه کار ها. مهمترين انديشه نه است انديشیدن که شوند وادار است: همین نیز کودکان به ورزي فلسفه

بیانديشند.خانم دکتر پیلگرن در ادامه صحبت هاي دکتر قائدي اينگونه بیان داشتند: در گفتگوي انديشمندانه کل داستان اين است که چگونه فکر کنیم، نهايت اين است که فراگیران با روحیه نقادانه تحلیل کنند، عنصر ضروري بحث نیز چگونگي ادامه و انديشمندان است از اي ايجاد جامعه گفتگو است، هدف ياد و تنهايي فکر کنند فراگیران که چگونه در به ياددادن گرفتن اين نکته که براي ادامه بحث،فراگیر با همه احترامي موافقت او نظر با است قائل مقابل طرف نظرات براي که ننمايد و اين عمل فکري در تنهايي فراگیر نیز اتفاق بیفتد که دستیابي به اين مهارت احتیاج به تمرين زياد و مکرر با يک گروه دارد، چرا که با تمرين است که مهارت هاي)تفکر( فلسفي وي رشد مي نمايد. در بیان دکتر پیلگرن فلسفه با کودکان فلسفه براي کودکان نیست ولي در طیفي قرار مي گیرد که شبیه آن مي شود. وي اضافه نمود وقتي قصد ما رسیدن به تصمیم مشترک يا اجماع است گفتگوي هدفمند الزم است، در خالل گفتگوها اهمیت به ارزش هاي انساني به هدف مذکور حائز اهمیت مي باشد که P4C در رسیدن مي تواند بهتر از ديگر روش ها عمل نمايد. وي سپس ازگام هاي روش شناختي سخن گفت که اهداف مشترکي را دنبال

مي کنند: - گام هاي روش شناختي:

گام اول: توافق روي قاعده هاي بحث گام دوم: بازگشايي يا گشايش/ که با پرسش شروع مي شود نمي هدف به باشد مطلق طور به P4C بخواهیم )اگر

بکار معمول راهکار از ها نمونه برخي زير در است. مهمي رفته در تعلیم و تربیت ديني آمده است.

آموزش تعلیم و تربیت ديني از راه داستان:بشر نوع که است هايي شیوه ترين کهن از يکي داستان براي بازتاب تجارب خويش بکار برده است. در اديان داستانها جهان مهم اديان تمام و دارند گوناگوني اهداف و مقاصد چنین دارند. را خودشان خاص داستانهاي از اي مجموعه توانند چیزهايي را درباره ماهیت خداوند داستان هايي مي آشکار کنند و مي توانند چیزي درباره جهاني که ما در آن زندگي مي کنیم يا راهنمايي درباره اينکه چگونه مي توان يک زندگي خوب داشت ارائه کنند. هدف از تعلیم و تربیت ديني معرفي اين داستانها به کودکان براي کمک به آنها در اينکه چگونه ديگران خداوند و جهان فهم چیزهايي درباره

اطرافشان را درک مي کنند است.کودکان به داستانهايي ارائه آموزگاران، روي پیش چالش است تا براي آنها فرصتي جهت تفسیر داستانها و فهم معناي آنها فراهم آورد. برولي و پالمر بحث کردن درباره متوني را توصیه مي کنند که به کودکان اجازه مي دهد تا خودشان از برخي ارائه دهند. تفسیر و پرسش هايي درباره داستانها داستان هاي اديان ممکن است بخاطر مفاهیم انتزاعي، زبان نباشند. مناسب نوجوانان براي نامتعارف و بیگانه متن يا آموزگار نیازمند اين است که مطمئن شود تا آنها داستانهاي شان را بفهمند و به پرسش هاي حاصل از آن پاسخ دهند، کودکان براي آنها کاربرد خصوص در آنها اينکه از پیش تصمیم بگیرند. در اين نمونه مورد بحث، آموزگار بايد از اين امر خاطر جمع باشد که ارائه او از داستان و بحثهاي مربوط به آن به کودکان در درک اينکه چگونه مسیحیان معتقدند زندگي مسیحیان به خواست خداوند بستگي دارد کمک مي

کند.مطالعه موردي:

سال 10 و 9 کودکاني با و است دبستان آموزگار جولي سروکار دارد. در آموزش ديني کالس)دانش آموزان( مطالبي درباره اينکه)حضرت(مسیح کیست و عقیده مسیحیان درباره از مطالعه، کودکان به عنوان بخشي آموزند. او چیست مي دريافتند آن در که خواندند را نیکوکاري آدم داستان

که داد ياد او به که)حضرت(مسیح عاشق همسايه ات باش. جولي موضوع مسیح که داد توضیح اينگونه را دشوار سوال به پاسخ در را داستان کرده مطرح مسیحي آموزگار يک است. او سپس از کودکان خواست که تصوير و يک ببندند را چشمان خود که بیاورند ذهن به را تلويزيوني داستاني را که به آنها گفته شده است براي را خودش جولي دهد. نشان را اصلي متن خواندن با جلسه اين از مسیحیان درک و چگونگي انجیل اين داستان آماده کرد. او فهرستي از از میخواهد که را هايي پرسش است آنها ممکن يا و بپرسد کودکان که از او بپرسند را آماده میکند. او هم اين به ممکن پاسخهاي چنین او میگیرد. نظر در نیز را پرسشها

به کودکان زمان به روايت خود تعريف میکند و را داستان میدهد تا تصاوير را در ذهن خود مجسم کنند.

بحث با واکنش کودکان نسبت به داستان پیش رفت و توجه کودکان به چگونگي رفتارشان با ديگران جلب شد، خصوصا کالس جلسه پايان در ندارند. دوستشان که کساني با کودکان به اين نتیجه رسیدند که براي مسیحیان هر کسي به و باشند ديگران عاشق بايد آنها و است ايشان همسايه

افراد نیازمند کمک کنند.آموزش تعلیم و تربیت ديني از راه مصنوعات :

تنها راه باور آوردن يک سنت در کالس درس و ارائه تجربه است. مذهبي مصنوعات از استفاده کودکان به اول دست کار به را اشیايي پرستش براي ديني سنتهاي از بسیاري و هم چون يادآور شده آنها به را تا حضور خداوند میبرند پلي براي درک خداوند براي آنها باشد. بايد به کودکان زمان داد تا به بررسي اشیايي بپردازند که براي آنها فرصتي فراهم آورد تا بفهمند که چگونه اشیاء در يک سنت مذهبي نقش بازي میکنند و راه احترام گذاشتن به اشیاي مقدس مذهبي

را به آنها بیاموزد.آموزش تعلیم و تربیت ديني از راه مکانهاي پرستش:

ايفا مذهبي سنتهاي از بسیاري در محوري نقش پرستش با پرستش مرتبط هستند نیز چنین میکند و مکانهايي که جايگاهي دارند. پرستش در خانه يا بناهاي خاص صورت مي گیرد. اما براي اکثر دينداران پرستش مي تواند در هر زمان و مکاني صورت گیرد. بسیاري از مذاهب داراي جايگاه هاي مخصوص براي زيارت هستند مانند شهرها، رودخانه ها، کوه ها، که داراي اهمیت خاصي هستند و افراد از آنها بازديد مي مانند مذهبي خاص مکانهاي به مدارس از بسیاري کنند. هر از بازديد دارند. دسترسي معابد و کلیساها ها، کنیسه براي مطالعه وجوه يک زيادي اين مکانها فرصتهاي از يک بر بايد اي مطالعه چنین بر تاکید کند. مي فراهم سنت بناها باشد. ديني اعضاي يک سنت براي بناها اين اهمیت

بخودي خود اهمیتي ندارند بلکه مهم کارکردشان است. آموزش تعلیم و تربیت ديني از راه تصاوير:

انتقال معاني بهره گرفته مي براي از تصاوير اديان اکثر در کودکان به براي کمک ارزشمندي منابع تصاوير اين شود. در کاوش و بررسي اديان است. کودکان مي توانند با بررسي براي تصاوير ساير و ها عکس آثار، بوسیله آن آنچه که هنرمند شناسايي انتقال آموزه هاي ديني دارد سعي در مي کودکان بنابراين شوند. ترغیب هاي موزايیک چرا که بفهمند توانند زيبا بسیاري از مساجد را تزيین کرده از يک تصاوير مسیح اينکه چرا يا اند

کشور به کشور ديگر متفاوت است.کاربرد فناوري اطالعات در تعلیم و

تربیت ديني:فناوري کاربرد براي زيادي فرصتهاي اطالعات در تعلیم و تربیت ديني وجود زياد سايتهاي حاوي اينترنت دارد. مفیدي براي ارائه اطالعات در سنتهاي کالسهاي براي هايي ايده و مذهبي ها سايت از بسیاري هستند. درس تورهاي مجازي براي بازديد از مکانهاي پرستش و جالب را دارند. اينترنت هم

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

12 21

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

روي پیش چالش ئه ا ر ا ، ن ا ر گا ز مو آکودکان به داستانهایي است تا براي آنها فرصتي و داستانها تفسیر جهت فراهم آنها معناي فهم

آورد.

Page 13: FalsafehTalimoTarbiat 2

شود که کودکان چه چیز درباره يک دين خاص مي آموزند و هم چنین اينکه کودکان ممکن است که از اين مساله چه چیزي در رابطه با زندگي خودشان بیاموزند. هم چنین الزم از آنها يادگیري کودکان و تجربه قبلي نیازهاي به تا است دين توجه شود. اين آموزگار را به کاربرد بسیار مفیدتري از راهکارها و محتواي تعلیم و تربیت ديني سوق میدهد. بايد و فعالیتهاي خواندن بر روي تاکید نشان ساخت که خاطر ديني درک تا ندهد اجازه کودکان به است ممکن نوشتن مشکل فعالیتها گونه اين با آنها اگر دهند نشان را خود از قلمرويي کاربرد تواند مي فعالیتها تنوع باشند. داشته موجب و ساخته امکانپذير کودکان براي را ها مهارت دسترسي طیف وسیعي از آنها به مطالب آموزشي شود. اين

اصول در پشت برگه با مثال نشان داده شده است.نمونه

درس: معرفي يک کودک مسلمانرده سني: 6 تا 7 سال

اهداف:يادگیري درباره دين: کودکان بفهمند که مسلمان بودن بر

زندگي روزمره آنها تاثیر گذار است.با هايي شباهت که کند درک کودکان دين: از يادگیري

زندگي خود آنها وجود دارد.آن در که دارند خاطراتي دفتر کودکان قبلي: تجربه فعالیتهاي خود را براي يک هفته يادداشت مي کنند. آنها از مي بحث مختلف کودکاني میان هاي تفاوت و ها شباهت

کنند.منابع: ويديوي: آب، ماه، شمع، درخت و شمشیر

محتوا: چگونگي و خاطراتشان درباره کودکان به يادآوري •

شباهت و تفاوتي که آنها با ساير کودکان دارند.زندگي به آنها اينکه خصوص در کودکان به توضیح •آنها از کنند. دقت مسلمان خانواده از پسر يک روزمره مسلمان کودکاني درباره چیز چه قبال آنها که بپرسید دارند، وجود کالس در مسلماني کودکاني اگر میدانستند. خیلي خوب است. يک فهرست از مشاهدات کودکان فراهم کنید. آنها را به شناسايي چیزهاي عادي و نه ضرورتا مرتبط با دين ترغیب کنید،مانند اينکه کودکاني مسلمان به پارک کنند مي نگاه ويديو به درحالیکه بخواهید آنها از میروند. فهرست خود را بررسي کنند تا ببینند نیازي به اضافه کردن و مسلمان پسر زندگي میان ها شباهت جستجوي و

خودشان وجود دارد.چه کالس اينکه خصوص در و بدهید، نشان را ويدئو •مقدار توان درک و يادگیري دارد نظر بدهید. کار را متوقف

کنید و اگر الزم بود دوباره شروع کنید.ياد چیز چه که بپرسید کودکان از دادن نشان از • پس گرفته اند و چیزهايي را به فهرست اولیه خود اضافه کرده و

آن را اصالح کرده اند.لختي انديشیدن:

رئوس مطالب اين درس را ارزيابي کرده و آن را در محتوا و راهکارهاي مربوط با اعمال خودتان انعکاس دهید.

راهکارهاي تعلیم و تربیت ديني:چگونه اينکه خصوص در زيادي مطالعات 1960 دهه از تعلیم و تربیت ديني بايد نقش موثري در تعلیم و تربیت ايفا رويکردهاي .)2000 )گريمیت است گرفته صورت کند گوناگوني در هواداري از تعلیم و تربیت ديني در مدت اين

که محور شناخت رويکردهاي از است، شده ارائه سالها رويکرد تا میشوند نامیده پديدارشناسانه رويکرد عموما اين دارد.اگرچه تاکید کودکان معنوي رشد بر که تجربي اما دارند، متفاوتي فرضهاي پیش و مبنا اغلب رويکردها ويژگي اصلي آنها اين است که معتقدند تعلیم و تربیت ديني بلکه نیست، خاص اديان به مربوط واقعیتهاي ارائه تنها تشويق و ترغیب کودکان در پرداختن به مطالب و موضوعات به نحوي معنا دار است که به آنها اجازه مي دهد تا درباب

آنچه که به آنها معرفي شده است تامل کنند.آنچه که هم چنین مي توان تصديق کرد اين است که تعلیم تحريک به روش ارائه نیازمند امکان تا حد ديني تربیت و از طیفي و اول دست تجارب از که است سريع و کننده ديني تربیت و تعلیم ديگر ويژگي باشد. مند بهره منابع براي کودکان به فرصت گذاشتن اختیار در بر آن تاکید پاسخگويي به مطالب، بحث کردن، يا ارائه پاسخهاي خالقانه هر و است پیچیده پديده يک دين است. مسائل به آنها موضوعي نیازمند اين است که متناسب با سن و توانايي هاي به دين کل معرفي در تالش جاي به شود. ارائه کودکان کودکان بهتر آن است که دين را بر اساس زندگي بچه اي که در آن سنت ديني پرورش يافته است به آنها نشان دهیم. و بچه آن زندگي میان راحتي به توانیم مي نحو اين به خودشان ارتباط برقرار کنیم و آنها مي توانند آنچه را که مي را باشد متفاوت خانواده يک در يافتن پرورش شبیه تواند مالحظه کنند. اين مساله هم چنین مي تواند مانع از ايجاد يک تصوير کلیشه اي و تعمیم هاي مبهم درباره دين مورد از بسیاري براي ديني مفاهیم از برخي باشد. مطالعه و است دشوار پردازند مي آن مطالعه به که بزرگساالني کامال مطالعه براي دين از وجوهي چنین اينکه شناسايي کامال مساله باشد کودکان سن با متناسب و بوده مناسب

را افراد و شناختي پیش شناختي وجه گام اين در رسیم، مي معلوم را ذهني عرصه همچنین نمايیم، مي مشخص کنیم تا بر اساس آن حرکت کنیم، همه افراد گروه نیز براي بیان آزادانه حق يکساني دارند و اين آغاز گفتگو است که ما ايده هاي ديگران و ديگران ايده هاي ما را بشنوند و تحلیل

و تفسیر نمايند.( گام سوم: تحلیل/ يعني فاصله گرفتن از ايده اولیه در ذهن و ايده بازانديشي به فراگیر اينکه براي وقت دادن اختصاص

ذهني خود بپردازد.رسیده آن به گفتگو خالل در آنچه ارزشیابي چهارم: گام

ايم.با رابطه در کرديم؟ رعايت را گفتگو قواعد آيا پنجم: گام

خود گفتگو چگونه گفتگو نموديم؟-پرسش و پاسخ:

روش شبیه )P4C( گفتگوي روش آيا حاضر: دانشجوي لیپمن مي باشد و يا با آن متفاوت است؟

خانم دکتر پیلگرن: به نوعي توسعه همان روش مي باشدجناب آقاي دکتر قائدي: برنامه لیپمن برنامه درسي منظمي راهنماي رابطه اين در 12 تا اول کالس براي که است کند، مي پیگیري را مشخص مهارت سي و دارد آموزشي مهارتهايي مانند: گوش دادن، استدالل کردن، خالصه کردن، از وسیعتر بسیار لیپمن برنامه و.....؛ کردن مخالفت برنامه)اجرا شده( دکتر پیلگرن است و در واقع برنامه ايشان

توسعه عملي فرآيندهاي بخشي از اين مهارت ها مي باشددانشجوي حاضر: آيا اين روش در مدارس سوئد هم اجرا مي

شود؟اين نوعي به قاره هاي مختلف پیلگرن: در کل خانم دکتر روش اجرا مي شود ،ما نیز در چندين مدرسه سوئد آن را به کار گرفته ايم باالخص در سن چهارسالگي پیش از دبستان براي اينکه کودکان ياد بگیرند چگونه صحبت کنند و چگونه

گوش فرا دهند.دکتر قائدي: در ايران نیز تجاربي از اين دست مخصوصا در براي اصلي مشکل ولي دارد وجود دبستاني پیش دوران پذيرش عدم مقاطع، و مدارس ديگر در روش اين توسعه

رسمي از طرف مسئوالن و دولت )آموزش و پرورش( است.بگويیم معلم به که موضوع اين همچنین پیلگرن: دکتر سواالتي را بپرسد که خود جوابش را نمي داند تازگي دارد و معلم مي ترسد که نتواند کالس را کنترل نمايد و اين دلیل

ديگري براي عدم توسعه اين روش است.آقاي دکتر برخورداري )مدرس گروه فلسفه تعلیم و تربیت فلسفه از شما منظور ها بحث اين در خوارزمي(: دانشگاه

چیست؟خانم دکتر پیلگرن: تاکید ما در اين مباحث بیشتر به روي

فلسفیدن است نه فلسفهآقاي دکتر قائدي: اين تلقي از فلسفه يک انحراف از فلسفه زيرا است، فلسفه ما کار حاضر حال در وگرنه است بوده دلیل اين به نیست، چیزها خواندن فلسفه گفت: سقراط ايشان نوشته و کتابي از خود به جاي نگذاشت با اين ديدگاه خوانده غلط دوهزارسال که مفاهیمي از نبايد هیچگاه ما فلسفیدن از را فلسفه و بدهیم راه به دل اند هراسي شده

جدا بدانیم.کنار ها فرض پیش گفتگو عمل در آيا برخورداري: دکتر

گذاشته مي شود؟قسمت در که داريم تاريخي کدام هر ما پیلگرن: دکتر OPening اين کار را انجام مي دهیم و آن را به کنار مي گذاريم، ولي ما در هر صورت نمي توانیم پیش داوري ها را تا آوريم بیرون مي از ذهن را آنها فقط بلکه بگذاريم کنار ديگران هم در مورد آن فکر کنند و شايد اين منجر به تغییر و بازنگري در پیش فرض هاي ثابت انگاشته شده در ذهن ما

گردد.دانشجوي حاضر: آيا فلسفه براي بزرگساالن هم وجود دارد

در رابطه با آن مختصري صحبت نمايیددکتر پیلگرن: فلسفه براي بزرگساالن هم داريم، انسان هايي که سرطان دارند، زناني که دچار خشونت خانوداگي و تجاوز به فلسفه وسیله به ما که و... سالمندان اند، گرفته قرار معنابخشي تجربه هاي ايشان مي پردازيم تا بتوانیم با نگرش آنها کمک به همچنین و نمايیم آنها کمک به تري وسیع خود مخرب بعضا و غالب تفکرات در بازنگري به نمائیم

بپردازند.است ممکن فلسفه آغاز کودکان، فلسفه در قائدي: دکتر بین که دعوايي در مثال متن. يا و تصوير نه باشد بازي بخواهد فراگیران از تواند مي مربي آيد مي پیش کودکان درباره فعالیت هاي بدني و اتفاقاتي که برايشان پیش آمده صحبت نمايند و نظرات خود را ابراز نمايند و در خالل اين گفت و شنود هدايت شده، فراگیران مهارت هايي را بیاموزند

و به بازنگري در افکار و رفتار خود ترغیب شوند.مدل با رابطه در ديگر بار پیلگرن دکتر خانم ادامه: در

يادگیري خود و سه ستون آن صحبت نمود :منتقل فراگیران به بايد که دانشي شامل اول ستون -1نمايیم: که در اينجا نقش اولیه معلم در آموزش دانشجو مي باشد، 2- ستون دوم تقويت مهارت ها 3- ستون سوم تفکر

براي خالقیت مي باشددرسي ريزي برنامه گروه خواه)مدرس حسیني دکتر آقاي دانشگاه خوارزمي(: با توجه به کاربردن مدل يادگیري شما در دوره پیش از دبستان، مدل شما براي کدام فعالیت هاي فوق برنامه استفاده مي شود؟ و آيا براي سازگار کردن اقلیت هاي فراگیران)زباني، نژادي و...( از اين روش استفاده نموده

ايد يا خیر؟دکتر پیلگرن:درتمامي زمینه ها و موضوعات مي توان از اين پژوهشي هاي تجربه رياضي، در مثال نمود استفاده روش زباني، اين روش موجب مهارت هاي از استفاده نشان داده تفکر انتقادي، ارتباطات اجتماعي و مهارت هاي ديگري هم فراگیران در ويژه تفکر ايجاد شود.دکترقائدي:هدف مي اينگونه باشد فلسفیدن تلقي نمي شود زيرا نیست زيرا اگر که فلسفیدن ضد القاء و تلقین است، همچنین راهکار ما در تفکرانتقادی سوي به گرايي نسبي از حرکت روش اين

است. ]1[

mOrtimeradLer

]2[ marianna gartner ی

رزمخوا

اه شگ

دانت

ربیو ت

یم تعل

فه لس

ی فجوی

نش دا

میعل

ن جم

ه انشری

ن

20 13

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

Page 14: FalsafehTalimoTarbiat 2

آموزش فلسفه به کودکان شهروندي و دموکراسي

دکتر يحیي قائدي – دانشیار دانشگاه خوارزميمقدمه

در دنیا در چند دهه اخیر فلسفه و آموزش فلسفه،به عنوان روشي براي پرورش قوه تفکر،مجددا مورد توجه قرار گرفته است. برنامه آموزش فلسفه به کودکان از دو جهت اهمیت به ما مدارس اينکه دلیل به سو يک کند،از مي پیدا مؤسساتي براي انتقال دانش به حافظه دانش آموزان تبديل شده اند و به شدت از هدف اصلي خود به دور افتاده اند و از سوي ديگر به دلیل آنکه آموزش فلسفه به کودکان که امروز قرارگرفته است، درنظام آموزشي در دنیا بسیار مورد توجه ما بسیار مورد غفلت واقع شده است و حتي تعداد مقاله ها و تعداد از باشد شده نوشته زمینه دراين که هايي کتاب انگشتان دست هم کمتر است. جامعه ما که درحال گذران و آزمايش فرايند دموکراسي است،صرفا به يک دانشمند خوب نیاز ندارد به يک شهروند خوب در يک جامعه دموکراتیک دهندگان، رأي بدون اي جامعه چنین است.در نیاز هم و مصرف کنندگان و مديران والدين اعضاي هیأت منصفه، ) قائدي، 138 داد) انجام توان کاري عاقل و خردمند،نمي و برابر ونهادهايي عقالني مؤسساتي ومنصف، آزاد جوامع مشارکتي را در دل خود ايجاد مي کنند، آنها شهرونداني را پرورش مي دهند که نقاد و خالق هستند، اما اين صفت ها مستلزم تعقل و داوري است و تالش براي پرورش داوري و تعقل بدون دخالت فلسفه ورزي همانند اجراي نمايش نامه

هملت است بدون شاهزاده دانمارک) لیپمن 1991(به فلسفه آموزش با شهروندي و دموکراسي ارتباط

کودکانکه چیست شهروندي و دموکراسي پرسید بايد اکنون

آموزش فلسفه به کودکان مي تواند به آن کمک کند؟و است خصوصیات و ها ويژگي چه داراي دموکراسي چه داراي بايد دموکراتیک جامعه دريک شهروندان خصوصیاتي باشند؟ دموکراسي مستلزم آزادي است. جامعه آزاد و انساني که درآن زندگي مي کند بايد انتخاب کند و انتخاب مناسب مستلزم عقل ورزي و داوري است. شهروند خوب کسي است که حدود آزادي خود را تشخیص دهد، و مناسب هاي تصمیم کند، گیري تصمیم انتخاب براي و تعقل فرايند هاي از استفاده با که هايي هستند تصمیم جامعه و خوب شهروند باشند. گرفته صورت قضاوت هاي فرايند از استفاده مستلزم حال درعین دموکراتیک

پژوهش و نقادي است. چه آن وقت که شهروندان در مقابل گزينه هاي مختلف قرار مي گیرند بايد بتوانند به پژوهش و قرار نقادي رامورد مختلف هاي گزينه و بپردازند بررسي دهند. از آنجا که کلیه فرايند هاي دموکراتیک امور انساني هستند که بین اجتماعات انساني اتفاق مي افتند، شهروندان دريک جامعه دموکراتیک درعین حال بايد بتوانند با يکديگر اي برنامه کودکان به فلسفه آموزش برنامه کنند. گفتگو است که درآن همه فرايند هاي فوق گنجانده شده است. به طور خالصه مي توان گفت که دموکراسي مستلزم 1( آزادي، 2(انتخاب 3( تعقل و داوري 4(پژوهش و داشتن رويه علمي 5(داشتن رويه انتقادي 6( و توانايي گفتگو دو نفر و چند نفر

است .فردي آزاديهاي و وحقوق کودکان به فلسفه آموزش

کودکان نبود آموزش فلسفه بهتر آيا بايد پرسید که اين صورت در براي بزرگساالن درنظر گرفته مي شد؟ گرچه آموزش فلسفه براي همگان الزم است، اما براي کودکان ضروري تر به نظر را کودکان سالگي 18 سن تا توان نمي چه رسد، مي انتخاب، بدون گفتگو، بدون دموکراتیک، غیر درمحیطي داوري و عقل ورزي،پرورش داد آنگاه به يک باره ازآنها انتظار

داشت که شهرونداني درخدمت جامعه دموکراتیک باشند. پرورش عقالنیت از طريق آموزش و پرورش وسیله اي براي وفاق اجتماعي درحقوق اساسي دموکراسي به شمار مي رود.

دموکراسي بیان گر آن است که هر کس داراي حق آموزش حکومتي قدرتي به فردي، حقوق اين حال هر به است. تبديل مي شود که با نفوذ در زندگي افراد از طريق آموزش ايفاي است، تربیت آنها نقش که معلماني توسط اجباري نقش مي کند. اين اقتدار ممکن است، مانند اشکال رسمي غیر آموزش مختلف اشکال نظیر يا و باشد آشکار آموزش ساختن توانمند براي است ممکن ويا باشد پنهان رسمي،

دانش آموزان به صورت باز يا دگرگون ساز باشد. يا حقوق از شاگردان کنترلي، نیز و حمايتي داليل به حق نیستند برخوردار معلمان درمقابل يکسان مسئولیتي مخالفت به همراه آزادي و اقتدار، اساس ايده تفکر انتقادي آموزشي نظام قیود ازطريق درمدارس انتقادي است.تفکر از بلکه تنها آموزش مي دهند، نه محدود مي شود.معلمان کنند. مي کنترل را شاگردان رفتار تنبیه و انضباط طريق چنین در انتقادي تفکر که نیست معنا بدان امر اين نظامهايي قابل تشويق نیست، بلکه بکار گیري تفکر انتقادي ممکن است منجر به مجموعه اي از نابساماني ها و تخريب وارد انتقادي تفکر هنگامیکه موجود شود. قیود درمورد ها شود،وضعیتي مي اخالقي قضاوت و فکري آزادي حوزه

میسازد.

مفاهیم:تربیت و تعلیم و است بزرگساالنه فعالیت يک اساسا دين دين درون انتزاعي مفاهیم درک به قادر را کودکان ديني کودک ديني، تربیت و تعلیم راه از هدف، اين با میکند. شروع به رشد سواد مذهبي خود میکند. آنها شروع به درک فرهنگ لغت و دستور زبان دين میکنند به گونه اي که قادر به اظهار صريح انديشه هاي خود و گفتگو با ديگران باشند. يکي از بهترين شیوه هاي تحقیق درباره مفاهیم مذهبي با درک و شناخت با کردن برقرار ارتباط در سعي نوجوانان، میان آشتي بررسي نمونه براي باشد. مي آنها پیشین مسیحیان مي تواند با بحث از تاسف يا آمرزش شروع شود که در آن کودکان تجارب زندگیشان را به اشتراک میگذارند. راه ديگر استفاده از ادبیات کودکان براي بوجود آوردن بحث

مرتبط با مفاهیم مذهبي خاص شرلي ))داگر داستان است. است موضوعاتي حاوي هاگز(( مانند شکست، با مفاهیمي که پديده هاي خاص در و قرباني

ارتباط است.نگرش ها:

تربیت و تعلیم ديگر وظیفه ديني رشد گرايشهاي مثبت در خصوص خود، ديگران و جهان اطرافمان است. تعلیم و تربیت ديني دربردارنده بررسي ارزشها و آنها پاگرفتن چگونگي و زندگي بر آنها تاثیر چگونگي روزمره ما است. تعلیم و تربیت که است اخالقي تالشي ديني در آن کودکان شروع به بررسي با آنها مسئولیتهاي و روابط نحو اين به میکنند. ديگران

تعلیم و تربیت ديني سهم مهمي در تعلیم و تربیت معنوي، تربیت و تعلیم و )SmSC( فرهنگي و اجتماعي اخالقي، شهروندي و )PShe( بهداشتي و اجتماعي شخصي،

کودکان ايفا میکند.برنامه ريزي:

از يکي ديني، تربیت و تعلیم براي ريزي برنامه هنگام نخستین مالحظات اين است که کدام اديان مسلط هستند؟ تنها سنت هاي از مدارس ديني ترجیح میدهند که برخي مدارس اکثريت ولز، و انگلستان در دهند. آموزش را خود حمايت مورد که هستند درسي برنامه از پیروي به مايل مقامات محلي است که داراي محتوايي چند مذهبي است. اين امري)البته ( مورد قبول است که تالش براي گنجاندن اديان متعدد در يک محل موجب سردرگمي کودکان میشود. به همین خاطر مطالعه ژرف دو يا سه سنت به بررسي سريع سنن بیشتر ترجیح دارد. بسیاري از مدارس با بررسي ادياني مي شروع شود مي ارائه محلي انجمن يا مدارس در که کنند. کامال مشخص است اگر مدارس خودشان را به عنوان امکانات بگیرند، نظر در به جهاني اجتماع يک از بخشي

بیشتري در به روي آنها مي گشايد.از اين نظر بسیاري از مدارس طراحي بلند مدتي براي تعلیم انجام کودکان توانايي و سن حسب بر ديني تربیت و میدهند. برخي داراي يک رويکرد کلي هستند که مطابق آن دارد. اختصاص مختلف سني هاي گروه به موضوعات مدارس بنابراين مي توانند به بررسي سنت ها به يکي از اين سه شیوه بپردازند. آنها مي توانند هر زمان بر روي يک دين نحوه بپردازند. آن مطالعه به عمیق نحو به و کنند تمرکز ديگر اينکه آنها مي توانند از يک رويکرد موضوع محور براي ببرند، بهره متعدد سنن میان مشترک بررسي خصوصیات رويکرد قبیل. اين از و مذهبي مراسم عبادت، نمونه براي تربیت و تعلیم رويکرد آن در که است درسي میان ديگر ديني به ساير حوزه ها بسط يافته يا تعلیم و تربیت ديني را اين نمايد. مبتني خاص مکانهاي مانند خاصي موضوع به طوالني ريزي برنامه که بود خواهد معنادار زماني رويکرد مذهبي گاهشمار بازتاب مدت باشد به گونه اي که آيین هاي مذهبي را بتوان همان زمان که جشن را آنها مذهبي جامعه مي گیرد مورد مطالعه قرار داد. بايد مدت بلند ريزي برنامه يعني باشد پیشرفت نشانگر موضوعات ارائه شده در سالیان مورد را مدارس در گذشته

بازنگري قرار دهد.بايد دين بررسي مورد ابعاد هاي توانايي و سن با مطابق خصوصیات اين باشد. کودکان قبیل از عملي وجوه شامل هاي جشن مقدس، متون خوردن، غذا آداب مذهبي، قبیل اين از و زندگي سبک بايد چنین هم اما است، عقايدي مطالعه دربردارنده باشد که زيربناي چنین اعمالي موضوعات خداوند، ماهیت درک نمونه، براي دارد، قرار اخالقي و عقیده به زندگي پس از مرگ. يک راهنماي مفید که است کساني عنوان به کودکان ي بررسي،تجربه براي در هر سنت مذهبي آنها اگر میشود. ريزي برنامه برايشان بار آمده باشند از آن سنت چه تجربه اي مي توانند بدست شده آشنا است ممکن داستانهايي چه با باشند؟ آورده

باشند؟ از مفهوم نیايش چه میدانند؟برنامه ريزي میان مدت در تعلیم و تربیت ديني نیاز به زمان و منابع در دسترس دارد. اين نوع برنامه ريزي که احتماال به بررسي به منجر انجامید خواهد طول به هفته مدت شش سطحي مطالبي مي شود که فرصت کافي به کودکان براي تامل در خصوص آموزه ها را نمي دهد. فعالیتهاي گزينش و مهارت اساس درک، بر را متنوعي رويکردهاي بايد شده شناخت پیشین کودکان در اختیار بگذارند. نمودار فصل بعد از اي دامنه کردن کاسه که چگونه يک دارد اين از نشان و مي است پذير امکان با خواسته هاي کودکان موضوعات

تواند مهارتهاي آنها را رشد و گسترش دهد.تربیت ديني، در تعلیم و برنامه ريزي يک درس در هنگام بايد مشخص نظر گرفتن دو نوع هدف آموزشي مهم است.

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

1419

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

Page 15: FalsafehTalimoTarbiat 2

Primary CurriCulum- TeaChingThe FoundaTion SubjeCTS

by roSemary boyS)ediTor(, elaine SPink, kaTe buChanan,

dave CoulbeCk, Su SayerSreligiouS eduCaTion

تعلیم و تربیت دینيداراي تربیت و "تعلیم

ماهیتي دیني است". "آلفرد نورث وایتهد"

پشت به داريم عادت و داريم را سرمان باالي آسمان "ما خوابیده و به آسمان خیره شويم و از اين بحث کنیم که آيا آسمان را کسي بوجود آورده است يا اينکه تصادفي ساخته

شده است." "مارک تواين "مقدمه:

تقريبا تمامي جوامع در سرتاسر تاريخ درکي ديني از جهان آن در ما که است جهاني دهنده شکل دين اند. داشته زندگي مي کنیم و تا به امروزه ادامه داشته است. تا جايي که ما از خودمان به عنوان يک جامعه پیشرفته جهاني آگاه در ديني اندازهاي چشم از وسیعي قلمروي با ما هستیم، جهان مواجه هستیم. براي میلیونها نفر دين بخش بنیادين زندگي هدايت براي بخش معنا نیرويي و بشري تجربه براي الزم ويژگي فاقد دين نیز ديگران براي است. انسانها وجه برتر زندگي آنهاست اما اين افراد نیز در جوامعي زندگي مي کنند که داراي قوانین، گاهشمار و فرهنگي است که بر آن حالت اين در است. گرفته شکل مذهبي سنت اساس دسته از کساني که در مناسک صوري مذهبي شرکت نمي کنند با اينحال درکي معنوي از تجربه آدمي را به رسمیت به که اند يافته رشد جديد عصر رسوم در و شناخته

جستجوي آدمي براي تعالي اذعان دارند.کودکان که است نظر ضروري به اي زمینه يک چنین در پیچیده و متنوع نیازهاي با امروز جهان در شده بزرگ به ما که از کودکاني بسیاري آشنا شوند. بشر نوع مذهبي آنها درس میدهیم متعلق به جوامع مذهبي هستند و برخي باب در تعمق فرايند درگیر کودکان تمامي اما نه. ديگر زندگي سرمدي و جاودان مي شوند. لذا تعلیم و تربیت ديني زندگیشان سیر شخصي در آنها به ديني( تربیت و )تعلیم کمک میرساند. تعلیم و تربیت ديني به کودکان فرصت تامل درباب عقايد، ارزشها و سبک زندگیشان را میدهد و در عین حال شروع به کاوش عقايد، ارزشها و شیوه زندگي ديگران پرورش ديني خلط با نبايد ديني تربیت و تعلیم مي کند. رويه و عقايد و جوامع ها خانواده در حیطه کودکان شود. هاي سنت زندگیشان را فرا مي گیرند. آنها به دنبال کردن اين شوند. مي ترغیب سنت پذيرفتن و خانواده مسیر کودکان با داستانها، سنت ها، و شیوه زندگي جامعه مذهبي پرورشي چنین شوند. مي آشنا هستند آن به متعلق که

حافظ خانواده و جامعه است که البته اين بخشي از اهداف تعلیم و تربیت ديني در مدارس داراي تربیت مذهبي نیست. تعلیم و تربیت ديني به دنبال تغییر موضع کودکان در يک کودکان براي را فرصت اين عوض در نیست. ديني سنت مي که اي گونه به جهان مذاهب درباره تا میاورد فراهم

تواند باعث غناي زندگي آنها شود بیاموزند.جايگاه تعلیم و تربیت ديني در برنامه درسي

شناخت و درک:يکي از اهداف اصلي تعلیم و تربیت ديني براي کودکان رشد آنچه به درک آنها شروع آنهاست. شناخت و درک مذهبي که دين خوانده میشود مي کنند و به کندوکاو درباره برخي از اين از سنت هاي اصلي مذهبي جهان مي پردازند. يکي حتي اما باشد آنها خود سنت همان تواند مي ها سنت کودکاني که به يک سنت مذهبي خاص تعلق دارند شروع به رشد درک خود از عالم، جايگاه خود در جهان و چگونگي با کنند. مي ديگر هاي محیط و ديگران با ها آن ارتباط در خصوص تعمق به شروع کودکان ديني تربیت و تعلیم پرسش هايي مي کنند که از عاليق دائمي آدمي هستند و مي توانند به کندوکاو درباره شباهت ها و تفاوت هاي میان هايي پرسش چنین اين به گوناگون جوامع هاي پاسخ

بپردازند.مهارت ها:

تعلیم و تربیت ديني درباره انتقال شناخت هاي مجزا نیست. يک بخش مهم از اين فرايند پیشرفت مهارتهايي است که با برآيد.تعلیم و از عهده چنین شناختي تواند آن کودک مي انتقادي تربیت ديني به پیشرفت مهارت هاي تفکر و تامل به قادر را کودک ديني تربیت و تعلیم میکند. کمک از بحث و اطرافش عالم و جهان درباره آگاهانه قضاوتهاي ديگران عقايد به پاسخگويي و فرادادن گوش و اهمیت

اغلب بگیرد. درنظر آنرا بايد معلم و آيد مي پديد سیاسي مردم ممکن است در خصوص صالحیت معلم ترديد داشته نظارت دولتي تحت کارمند عنوان يک به نیز معلم باشند. سیاسي قرار دارد )روزنو، 1993(. معلمان بین توقعات عموم مردم و تقاضاهاي بنگاههاي سیاسي قرار مي گیرند. آموزش نظام نیز و آن ارزيابي و رسمي درسي برنامه طريق از بازرسي مدرسه، بیش از حد تحت کنترل است. معلمین کار آنها دهند: مي انجام مقررات اين درخالل را خود آموزش روزانه وارد کالس مي شوند و تقاضاي سیاسي خارج را در تعامل با دانش آموزان تعديل مي کنند.آنها ممکن است تنها اين هنگامیکه اما باشند آگاه ها محدوديت و تضادها از موضوع وارد آموزش تفکر و آموزش افراد مي شود، تضادهاي و مبهم شرايط اين در کردن شود.کار مي نمايان زيادي پیچیده و کنار زدن محدوديت ها چالش اصلي معلمان است.تفکر ضرر به شرايط اغلب که است شده باعث امر همین انتقادي شاگردان و نیز پرورش خردورزي شان تمام شود. به پرورش در دنیا آموزش هاي نظام اغلب دلیل همین شهرونداني مناسب يک جامعه دموکراتیک که توانايي تفکر انتقادي و خردورزي داشته باشند،احساس شکست مي کنند چنین که است مدعي کودکان به فلسفه آموزش برنامه

محدوديت هايي را حذف و يا حداقل کاهش داده است. P4Cويژگیهاي

يادگیري هم و تفکر هاي مهارت کودکان هم براي فلسفه پژوهش محور را مد نظر قرار مي دهد اين برنامه باتوجه به آرمانهاي بلند و اهداف تربیت دريک جامعه آزاد که ارزشهاي سیاسي و اجتماعي آن شفاف است، در جايگاهي روشن قرار و گسترش يعني برنامه، اين پشتیباني اصول گیرد مي و مدرسه فعالیتهاي تمام در آموزان، دانش تفکر پرورش تحصیلي پیشرفت دارد وقصد کند مي نفوذ آن کارکنان هاي ريشه سازد. متأثر دروس تمام در را آموزان دانش پژوهش فلسفي و آموزش فلسفه به کودکان ،از بررسي هاي ممکن ها پراگماتیست گیرد. مي نشأت مختلفي فلسفي است روي برخي از جوانب آن اثر گذاشته باشند.اين برنامه به بنا است. پذيرفته اثر سقراط هاي انديشه از شدت به به فرد آنجا شروع مي شود که از دانايي عقیده سقراط،راه ناداني خود پي مي برد.نقش معلم مي تواند شبیه نقش ماما باشد. يعني معلم بايد پرش هاي خود را به گونه اي بپرسد معلم گردد. افکار ) زاده شدن ( آشکار شدن به منجر که ايده کند. مي کمک ها انديشه شدن زاده به ماما همانند پراگماتیست پیرس،فیلسوف کار از که پژوهشي اجتماع سرچشمه مي گیرد،يکي ديگر بنیاد هاي اين برنامه است. او بلکه مشارکت نیستم، دانش،شنونده تولید در ما گويد مي داريم. دانش يک امر مسلم نیست، بلکه امري قابل تفسیر و توضیح است. ديويي کاربرد هوش مشارکتي را در يادگیري مدارس که گفت مي او داشت قبول مسأله حل روش به باشند.مدرسه بخش مهمي اجتماع هايي مشارکتي بايستي به درآن توانند مي جوانان و کودکان که است جامعه از مشارکتي پژوهش تمرين در يابند. پرورش شهروند عنوان ردپاي تئوري انتقادي را نیز مي توان يافت. همان تئوري که روي قابل انتظار بودن تغییرات اجتماعي، تجديد ساختار و نیاز دانش آموزان براي بدست آوردن زبان و چارچوب هاي انتقادي براي تجزيه و تحلیل محدوده وسیعي از موضوع ها موجود،تأکید مي قدرتي به چالش کشیدن ساختار هاي و

کند. امروز يک محرک قانوني براي مفهوم افزايش مشارکت گیري تصمیم هاي فرايند از وسیعي محدوده در کودکان ملل سازمان کودک حقوق کنوانسیون در که دارد وجود پژوهشي قلب در که عمیقي باورهاي است. آمده متحد ديدگاههاي از است نهفته کودکان با انتقادي و مشارکتي است. گرفته نشأت آموزشي و سیاسي فلسفي،اجتماعي، براي شهروندان متنوع و فعال آزاد،مشارکت جامعه دريک و فردي بشر،آزادي حقوق مانند هايي ارزش از حفاظت از درجامعه مشارکت براي کودکان است. ضروري مساوات همان سنین کودکي و در زمینه هايي که براي آنان معني نظر در نقشي آنان براي که هايي زمینه ساير و است دار گرفته شده است. بايستي تشويق شوند و فضا براي مشارکت آنان مهیا شود. اهداف و مقاصد آموزش در يک دموکراسي فقط اين نیست که آموزش مهارت هاي پايه را براي اطمینان اندازه به همان بلکه نمايد. اقتصادي جامعه فراهم از ثروت و عمومي هاي بخش ي روزمره هاي نیاز و مسائل بايد مشارکتي دهد.طبیعت قرار توجه مورد را خصوصي دموکراسي برآموزش اخالقي غیر مستبدانه داللت دارد، زيرا مي گويد شهروندان بايد خود را کنترل کنند.کلي )1995( مي گويد : دريک جامعه آزاد، اصول اخالقي بايستي از طرف اينکه به صورت غیر نه افراد مورد پذيرش واقع شوند خود انتقادي تحمیل شوند.آنها بايستي در انتخاب آزاد باشند و از و آن کانتي مفهوم نشود.در تحمیل برايشان چیزي خارج انتخاب کند را قانوني بايستي آزاد واقعي،شهروند درمفهوم زمینه در آگاهي يک پرتو در و کند مي پیروي آن از که خیر خواهي جمعي به جامعه خود،بايد اين کار را انجام دهد. مسئولیتهاي با متناسب بايستي فردي استقالل اصول اجتماعي باشد. مدارس روي اين حقیقت که بچه ها از سنین کودکي مستعد و عالقمند به ابعاد عقالني، منطقي شهودي گذاري سرمايه توانند مي هستند عمل و فکر اخالقي و

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

18 15

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

Page 16: FalsafehTalimoTarbiat 2

تفکر پرورش براي اي العاده خارق فرصت نمايند.مدارس دانش آموزان دارند.

پژوهش فلسفي و شهروندي کودکان پژوهش فلسفي براي کودکان با تأکید روي تمرين شفاهي، کند مي فراهم قوي ابزاري آزادي، تمرين و داستاني بیان به همساالن خود گوش توانند مي کودکان آن بوسیله که را معاني و بگذراند مشارکت به را خود هاي تجربه دهند، با را خود ديدگاههاي که گیرند مي ياد کنند.آنها کشف اعتماد بنفس بیان کنند و مي دانند که حرفهاي آنان شنیده مورد و عالقه مورد هاي پرسش توانند مي آنها مي شوند. يک در که دهند مي تشخیص آنها بپرسند. را خود توجه ساختار مطمئن و در يک فضاي پشتیبان و امن مي توانند کودکان براي فلسفه معني اين در دهند انجام را کار اين حقوق تمرين و توسعه به کمک براي خوبي بسیار روش هاي شهروندي باشد.ايده مي عنوان شهروندان به کودکان به آنان تعامل قوانین مورد در را هايي بحث بخود خود با يکديگر ايجاد خواهد کرد.اين روش مي عنوان يک گروه تواند چالش ها را به سمتي جهت دهد که موجب گسترش اقتدار کودکان در مدرسه شود. کندي )1999( استدالل مي قاطع نقش فلسفي، پژوهش بودن شفاهي طبیعت کند جامعه پست مدرن دارد که غرق در اطالعات نوشتاري است او ادعا مي کند که عدم ارزش گذاري تاريخي به توانايي بچه ها براي استدالل، جزء الينفک اختصاص دادن موقعیت آنان در درجه دوم اهمیت از نظر سیاسي و گروهي بدون اختیار اقلیت مي باشد. مانند ساير گروههاي اجتماعي نظیر زنان، قرار حاشیه در سنتي طور به ،کودکان فقرا و قومي هاي انتظار داشت با چنین وضعیتي چگونه مي توان اند. گرفته که در خدمت يک جامعه دموکراتیک قرار گیرند. بدون در بايد آنها کودکان، استداللي و عقلي توانايي گرفتن نظر چگونه از خود محافظت کنند. در يک جامعه متنوع و متکثر و در جامعه اي که داده هاي ضد و نقیض، خوب و مخرب، به آزاد کننده وجود دارد، چه سپر حمايتي فاسد کننده و والدين، مربیان و آيا ما در نقش آنها وجود دارد؟ جز عقل غیر نظامي)آموزشي( محصول خود که مداران سیاست اگر کنیم؟و محافظت آنها از توانیم مي هستیم، عقالني بتوانیم، کار درستي انجام داده ايم؟ برنامه آموزش فلسفه به کودکان از طريق اجتماع پژوهشي کالس درس به کودکان هاي ايده برروي کنند، تمرين را گفتگو تا کند مي کمک جمعي و گروهي تمرکز کنند، به نظرهاي يکديگر گوش فرا و گیري تصمیم قدرت و بگذارند احترام يکديگر به دهند، کنند. تقويت خود در را مختلف هاي گونه درمورد داوري وضع را يکديگر با تعامل قوانین خود که آموزند مي آنها کنند و بر رعايت آن پافشاري کنند و در عین حال عواقب عدم رعايت آنرا تمرين کنند. آنها پي مي برند که تنها آنها نیستند که نظراتي دارند و تنها کساني نیستند که معتقدند نظراتشان درست است از اين رو انعطاف پذير و غیر متعصب بار مي آيند. آنها در ضمن تعامل قواعد اخالقي و منطقي را برده مشهور فالسفه از نامي اينکه بدون کنند مي کشف

باشند يا شنیده باشند. منابع به فلسفه آموزش نظري مباني بررسي )1383 ( يحیي ، 1-قائدي

کودکان تهران ، انتشارات دواوين2-LIPMAN‚M. (1991).THINKING IN EDUCATION . CAMBRIDGE UNIVPRESS3 . ROSENOW ‚E . (1992) . PLATO ‚DEWEY AND THE PROBLEM OF THE TEACHER AUTHORITY ‚JOURNAL

OF PHILOSOPHY OF EDUCATION : 2)27)

نقد برنامه درسي مليبه قلم استاد محمود مهرمحمدي

اين يادداشت به مناسبت برگزاري نشست نقد برنامه درسي تاريخ در معلم( تربیت خوارزمي) دانشگاه در ملي 1392/2/25 به رشته تحرير در آمده و خواستگاه سوالي که وگرنه است. نشست همان آمده، هم يادداشت عنوان در با توجه به طرح اين موضوع در پست هاي قبلي شايد من نشست اين در گشتم. نمي باز مضمون اين به ديگر و پژوهش سازمان نمايندگان میان که محورگفتگوهائي سازي آشکار و توضیح مقام در که آموزشي، ريزي برنامه و منتقدان درگرفت بودند، برنامه درسي ملي ظرفیت هاي )که به باور من به عنوان يکي از منتقدين شرکت کننده در اين گفتگو کامال خودجوش و از پیش تدبیر نشده بود( بحث درباره میزان همسوئي و هماهنگي میان دو سندي بود که تالش در مدافعین است. منعکس يادداشت اين عنوان در را ملي درسي برنامه کنند اثبات را همسوئي اينکه براي امکان که بردند رينگي گوشه اين به جهت( بي )شايد فراخي را براي نقد فراهم مي ساخت. خصوصا آنگاه که در قبال اظهارات کلي مبني بر عدم همسوئي در ابعاد متعدد و صرفا اظهار امیدواري که ايکاش چنین نمي بود، رسما و در مقام مطالبه از بنده که به خاطر سوابقم در تولید سند ملي دارم و داشته اصرار نقد خط اين بر طبیعي طور به و خواستار طرح مصاديق ناهمخواني شدند. اين مطالبه همان مضامین برخي تا داد قرار من اختیار در را رينگ گوشه از بیشتر با تفصیل را برنامه درسي اصلي مورد استفاده در محدوده در من توضیحات دهم. قرا نقد مورد زاويه اين زماني که در اختیار داشتم کافي نبود و بدين سبب تصمیم خوانندگان با را ها ناهمخواني اين مناسبت اين به گرفتم عالقمند مرور کنم تا بدين وسیله هم گزارشي از جلسه داده کنم. بیان بتوانم کمتر با محدوديت را مطالبم و هم باشم نخست، الگوي هدف گذاري که در برنامه درسي ملي مطرح و نظري عنوان يک دستاورد به بارها و بارها آن از و شده اينکه ياد مي شود مورد توجه قرار گرفت. من ضمن بومي نمي دانم چگونه يک چارچوب که در خدمت احصاء هدف تلقي اعتنا قابل دستاورد يک تواند مي گیرد مي قرار ها شود و مستوجب اين همه حمد و ستايش، در جلسه توضیح همانند که بود افتاده اي گونه به اتفاق اين ايکاش دادم بلوم معروف در شناسائي حیطه هاي کاري را که بنجامین به است داده انجام پیش سال 50 حدود انجام اهداف حسي و عاطفي شناختي، گانه سه هاي حیطه جداسازي حرکتي مي پرداخت. در اين الگو يا جدول شناسائي اهداف ، ابعاد سه گانه بلوم به 5 مورد افزايش يافته و اين حتما يک وجهي از دستاورد بومي مورد ادعاست. يعني به همان حیطه جاي به عقل عناوين) دستکاري با البته گانه سه هاي حسي جاي به عمل و عاطفي جاي به ايمان شناختي، حرکتي( ، دو عنصر يا بعد ديگر با عنوان اخالق و علم نیز اضافه شده است. اين اقدام اشکاالت و نقاد هايي که متوجه تربیت و تعلیم منابع تخصصي و در بوده بلوم بندي طبقه فراوان به چشم مي خورد را در دو محور توسعه داده تا جائي که مي توان گفت ايکاش همان طبقه بندي بلوم را با تمام الگوي جديد ارائه اشکاالتش حفظ مي گرديم و به صرافت حیطه به بلوم تفکیکي نگاه در يکي اشکال افتاديم. نمي

يافته امتداد تنها نه عنصر 5 اين شناساتي در که هاست بلکه توسعه نیز يافته است. اشکال دوم اينکه دو عنصر اضافه شده منطق مندرج در طبقه بندي بلوم را به هم ريخته و از کرده پیدا مغشوشي کامال وضعیت تقسیمات منطق حیث از اخالق و علم يعني شده اضافه عنصر دو که چرا است. جنس سه مورد ديگر نیستند و بیشتر صبغه محتوائي دارند. و مبهم عناصر اين مقسم يا تقسیم منطق گونه بدين مخدوش شده است. از منظر همسوئي با سند ملي به عنوان سند باالدستي بايد اشاره کنم که آنچه در مباني نظري سند ملي آمده است اوال نگاه تفکیکي به اهداف را بر نمي تابد و سازي يکپارچه در سعي شايستگي مفهوم بر تکیه با حسي و شناختي،عاطفي ابعاد در يادگیري دستاوردهاي حرکتي داشته است، و ثانیا با تاکید بر ساحت هاي يادگیري در واقع بحث حوزه هاي محتوائي را با اين بحث خلط نکرده سند نظري مباني منظر از بخواهیم اگر من نظر به است. را اهداف شناسائي جدول يا گذاري هدف الگوي ملي و ها آن ساحت يک ضلع که را بايدجدولي سازيم مجسم ضلع ديگر آن شايستگي ها در ابعاد سه گانه بلومي هستند

در نظر بگیريم.جايگاه ذيل توان مي را همسوئي نا موارد از مورد دومین مفهوم هويت در دو سند جستجو کرد. در حالیکه در مباني نظري سند ملي، هويت يک مفهوم کلیدي و زيربنائي است که مي توان ادعا کرد با توسعه آن به ابعاد مشترک) شامل اليه هاي جهاني، اسالمي و ملي( و اختصاصي ) شامل قومي، و رسمي تربیت نظري بناي )... و جنسیتي زباني، ديني، عمومي و خصوصا الگوي نظري زيرنظام برنامه درسي استوار گشته يا با تکیه بر آن قابلیت تبیین و توضیح يافته است ، چنین از هرگز هويت مفهوم ملي درسي برنامه سند در پراکنده و به شکل تنها برخوردار نیست. اهمیتي جايگاه و حقیقتا توسعه نیافته اين مفهوم با صراحت ) مثال در اصلي با عنوان تقويت هويت ملي( و تلويحي ) مثال در اصل توجه به تفاوت ها( مورد اشاره قرار گرفته تا جائي که گوئي در پرهیز از محوريت بخشیدن به مفهوم هويت و نظرورزي بر مبناي آن تعمد يا عجزي وجود داشته است. در سند ملي با تکیه به مفهوم توسعه يافته هويت و تعقیب داللت هاي آن افتاده است اتفاقي برنامه درسي الگوي زيرنظام در طراحي مي درسي برنامه داد چگونه نشان توان مي راحتي به که تواند به تربیت در بعد تکوين هويت مشترک اهتمام ورزدکه واقع قهر و مهري بي مورد اختصاصي هاي هويت تکوين نشوند و به واقع اتفاقي در صحنه تعلیم و تربیت رقم بخورد که با توجه به هر دو بعد، نظام آموزش در جمهوري اسالمي ايران به يک اندازه از نظام هاي بسته و توتالیتر و نظام هاي

لیبرال فاصله بگیرد. سومین ناهمخواني باز هم ريشه در همان منظر تفکیکي يا يکپارچه به جريان تربیت داشتن دارد. بررنامه درسي ملي با بکارگیري به محابا و به دور از توجیه عقلي و علمي مفاهیمي چون برنامه درسي و تربیتي و حوزه هاي يادگیري و تربیت چرخشي صد و هشتاد درجه اي از منويات تدوين کنندگان مباني نظري سند ملي را به نمايش گذاشته است. يعني در حالیکه در تدوين مباني نظري سند ملي تالش ها معطوف و تعلیم دوگانه مانند آفرين مساله هاي دوگانه رفع به تربیت يا آموزش و پرورش و برنامه و فوق برنامه بوده است، برنامه مانند يگانه هايي از اشاره شد حضرات همانگونه که درسي و حوزه هاي يادگیري دو گانه ساخته و تحويل داده

در سلیقه به بايد نمي عنوان هیچ به را موضوع اين اند! بکارگیري الفاظ و اصطالحات تقلیل داد و آن را امري جزئي و فاقد اهمیت تلقي کرد. اينجا با مساله زبان سروکار داريم که به قول ويتکنشتاينن راهبر انديشه است و تنها مرکب آن يگانه از پرهیز يا ها سازي گانه دو اين در يعني نیست. سازي انديشه هايي ) به زعم نگارنده ناصواب( در باب تربیت اندرکاران سند ملي در نهفته است که دست آن ماهیت و اند. داشته آن ترمیم و اصالح به نظر سازي يگانه جريان چون در اين زمینه در پست هاي ديگر هم اشاراتي داشته ام

در اينجا به بحث تفصیلي تر وارد نمي شوم.چهارمین ناهمخواني به اصرار مدافعان برنامه درسي ملي به همسوئي با الگوي نظري بررنامه درسي در سند ملي باز مي گردد که ادعائي کامال خالف واقع است. يعني الگوي نظري نه و روح نه که کند مي پیشنهاد را درسي برنامه نوعي شاهد ملي درسي برنامه در آنچه با سازگاري آن جسم از همخواني اين دادن نشان براي مدافعان ندارد. هستیم جمله به مفاهیم کلیدي بکار رفته در الگوي نظري زيرنظام و تجويزي نیمه تجويزي، گانه سه مفاهیم ( درسي برنامه برنامه طراحي در مثال که کنند مي اشاره تجويزي( غیر است. گرفته قرار استفاده مورد تفکر پرورش درسي جديد بر را حمل ها ادعا و اظهارات اين خواهم نمي چون من اين ندارم که در نیز قصد و بکنم عدم صداقت گوينده آن از دعوت به بپردازم، مدعا نادرستي توضیح به مجال برنامه الگوي نظري برنامه درسي در تامل بر روي مدافعان در چگونه مفاهیم اين دريابند تا کنم مي بسنده درسي تا بايد رسوخ کند برنامه درسي میاني و خرد سطح کالن، عملي نمونه گفت. سخن آنها به بودن وفادار از بتوان بکارگیري اين مفاهیم در سطوح میاني و خرد را در رساله عالمه دانشگاه آموخته دانش کیان مريم خانم دکتري طباطبائي و عضو هیئت علمي کنوني دانشگاه خوارزمي مي

توان يافت که به برنامه درسي هنر ابتدائي اختصاص دارد.منبع:

www.SedayeSanad.BLOgfa.COm

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

16 17

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

Page 17: FalsafehTalimoTarbiat 2

تفکر پرورش براي اي العاده خارق فرصت نمايند.مدارس دانش آموزان دارند.

پژوهش فلسفي و شهروندي کودکان پژوهش فلسفي براي کودکان با تأکید روي تمرين شفاهي، کند مي فراهم قوي ابزاري آزادي، تمرين و داستاني بیان به همساالن خود گوش توانند مي کودکان آن بوسیله که را معاني و بگذراند مشارکت به را خود هاي تجربه دهند، با را خود ديدگاههاي که گیرند مي ياد کنند.آنها کشف اعتماد بنفس بیان کنند و مي دانند که حرفهاي آنان شنیده مورد و عالقه مورد هاي پرسش توانند مي آنها مي شوند. يک در که دهند مي تشخیص آنها بپرسند. را خود توجه ساختار مطمئن و در يک فضاي پشتیبان و امن مي توانند کودکان براي فلسفه معني اين در دهند انجام را کار اين حقوق تمرين و توسعه به کمک براي خوبي بسیار روش هاي شهروندي باشد.ايده مي عنوان شهروندان به کودکان به آنان تعامل قوانین مورد در را هايي بحث بخود خود با يکديگر ايجاد خواهد کرد.اين روش مي عنوان يک گروه تواند چالش ها را به سمتي جهت دهد که موجب گسترش اقتدار کودکان در مدرسه شود. کندي )1999( استدالل مي قاطع نقش فلسفي، پژوهش بودن شفاهي طبیعت کند جامعه پست مدرن دارد که غرق در اطالعات نوشتاري است او ادعا مي کند که عدم ارزش گذاري تاريخي به توانايي بچه ها براي استدالل، جزء الينفک اختصاص دادن موقعیت آنان در درجه دوم اهمیت از نظر سیاسي و گروهي بدون اختیار اقلیت مي باشد. مانند ساير گروههاي اجتماعي نظیر زنان، قرار حاشیه در سنتي طور به ،کودکان فقرا و قومي هاي انتظار داشت با چنین وضعیتي چگونه مي توان اند. گرفته که در خدمت يک جامعه دموکراتیک قرار گیرند. بدون در بايد آنها کودکان، استداللي و عقلي توانايي گرفتن نظر چگونه از خود محافظت کنند. در يک جامعه متنوع و متکثر و در جامعه اي که داده هاي ضد و نقیض، خوب و مخرب، به آزاد کننده وجود دارد، چه سپر حمايتي فاسد کننده و والدين، مربیان و آيا ما در نقش آنها وجود دارد؟ جز عقل غیر نظامي)آموزشي( محصول خود که مداران سیاست اگر کنیم؟و محافظت آنها از توانیم مي هستیم، عقالني بتوانیم، کار درستي انجام داده ايم؟ برنامه آموزش فلسفه به کودکان از طريق اجتماع پژوهشي کالس درس به کودکان هاي ايده برروي کنند، تمرين را گفتگو تا کند مي کمک جمعي و گروهي تمرکز کنند، به نظرهاي يکديگر گوش فرا و گیري تصمیم قدرت و بگذارند احترام يکديگر به دهند، کنند. تقويت خود در را مختلف هاي گونه درمورد داوري وضع را يکديگر با تعامل قوانین خود که آموزند مي آنها کنند و بر رعايت آن پافشاري کنند و در عین حال عواقب عدم رعايت آنرا تمرين کنند. آنها پي مي برند که تنها آنها نیستند که نظراتي دارند و تنها کساني نیستند که معتقدند نظراتشان درست است از اين رو انعطاف پذير و غیر متعصب بار مي آيند. آنها در ضمن تعامل قواعد اخالقي و منطقي را برده مشهور فالسفه از نامي اينکه بدون کنند مي کشف

باشند يا شنیده باشند. منابع به فلسفه آموزش نظري مباني بررسي )1383 ( يحیي ، 1-قائدي

کودکان تهران ، انتشارات دواوين2-LIPMAN‚M. (1991).THINKING IN EDUCATION . CAMBRIDGE UNIVPRESS3 . ROSENOW ‚E . (1992) . PLATO ‚DEWEY AND THE PROBLEM OF THE TEACHER AUTHORITY ‚JOURNAL

OF PHILOSOPHY OF EDUCATION : 2)27)

نقد برنامه درسي مليبه قلم استاد محمود مهرمحمدي

اين يادداشت به مناسبت برگزاري نشست نقد برنامه درسي تاريخ در معلم( تربیت خوارزمي) دانشگاه در ملي 1392/2/25 به رشته تحرير در آمده و خواستگاه سوالي که وگرنه است. نشست همان آمده، هم يادداشت عنوان در با توجه به طرح اين موضوع در پست هاي قبلي شايد من نشست اين در گشتم. نمي باز مضمون اين به ديگر و پژوهش سازمان نمايندگان میان که محورگفتگوهائي سازي آشکار و توضیح مقام در که آموزشي، ريزي برنامه و منتقدان درگرفت بودند، برنامه درسي ملي ظرفیت هاي )که به باور من به عنوان يکي از منتقدين شرکت کننده در اين گفتگو کامال خودجوش و از پیش تدبیر نشده بود( بحث درباره میزان همسوئي و هماهنگي میان دو سندي بود که تالش در مدافعین است. منعکس يادداشت اين عنوان در را ملي درسي برنامه کنند اثبات را همسوئي اينکه براي امکان که بردند رينگي گوشه اين به جهت( بي )شايد فراخي را براي نقد فراهم مي ساخت. خصوصا آنگاه که در قبال اظهارات کلي مبني بر عدم همسوئي در ابعاد متعدد و صرفا اظهار امیدواري که ايکاش چنین نمي بود، رسما و در مقام مطالبه از بنده که به خاطر سوابقم در تولید سند ملي دارم و داشته اصرار نقد خط اين بر طبیعي طور به و خواستار طرح مصاديق ناهمخواني شدند. اين مطالبه همان مضامین برخي تا داد قرار من اختیار در را رينگ گوشه از بیشتر با تفصیل را برنامه درسي اصلي مورد استفاده در محدوده در من توضیحات دهم. قرا نقد مورد زاويه اين زماني که در اختیار داشتم کافي نبود و بدين سبب تصمیم خوانندگان با را ها ناهمخواني اين مناسبت اين به گرفتم عالقمند مرور کنم تا بدين وسیله هم گزارشي از جلسه داده کنم. بیان بتوانم کمتر با محدوديت را مطالبم و هم باشم نخست، الگوي هدف گذاري که در برنامه درسي ملي مطرح و نظري عنوان يک دستاورد به بارها و بارها آن از و شده اينکه ياد مي شود مورد توجه قرار گرفت. من ضمن بومي نمي دانم چگونه يک چارچوب که در خدمت احصاء هدف تلقي اعتنا قابل دستاورد يک تواند مي گیرد مي قرار ها شود و مستوجب اين همه حمد و ستايش، در جلسه توضیح همانند که بود افتاده اي گونه به اتفاق اين ايکاش دادم بلوم معروف در شناسائي حیطه هاي کاري را که بنجامین به است داده انجام پیش سال 50 حدود انجام اهداف حسي و عاطفي شناختي، گانه سه هاي حیطه جداسازي حرکتي مي پرداخت. در اين الگو يا جدول شناسائي اهداف ، ابعاد سه گانه بلوم به 5 مورد افزايش يافته و اين حتما يک وجهي از دستاورد بومي مورد ادعاست. يعني به همان حیطه جاي به عقل عناوين) دستکاري با البته گانه سه هاي حسي جاي به عمل و عاطفي جاي به ايمان شناختي، حرکتي( ، دو عنصر يا بعد ديگر با عنوان اخالق و علم نیز اضافه شده است. اين اقدام اشکاالت و نقاد هايي که متوجه تربیت و تعلیم منابع تخصصي و در بوده بلوم بندي طبقه فراوان به چشم مي خورد را در دو محور توسعه داده تا جائي که مي توان گفت ايکاش همان طبقه بندي بلوم را با تمام الگوي جديد ارائه اشکاالتش حفظ مي گرديم و به صرافت حیطه به بلوم تفکیکي نگاه در يکي اشکال افتاديم. نمي

يافته امتداد تنها نه عنصر 5 اين شناساتي در که هاست بلکه توسعه نیز يافته است. اشکال دوم اينکه دو عنصر اضافه شده منطق مندرج در طبقه بندي بلوم را به هم ريخته و از کرده پیدا مغشوشي کامال وضعیت تقسیمات منطق حیث از اخالق و علم يعني شده اضافه عنصر دو که چرا است. جنس سه مورد ديگر نیستند و بیشتر صبغه محتوائي دارند. و مبهم عناصر اين مقسم يا تقسیم منطق گونه بدين مخدوش شده است. از منظر همسوئي با سند ملي به عنوان سند باالدستي بايد اشاره کنم که آنچه در مباني نظري سند ملي آمده است اوال نگاه تفکیکي به اهداف را بر نمي تابد و سازي يکپارچه در سعي شايستگي مفهوم بر تکیه با حسي و شناختي،عاطفي ابعاد در يادگیري دستاوردهاي حرکتي داشته است، و ثانیا با تاکید بر ساحت هاي يادگیري در واقع بحث حوزه هاي محتوائي را با اين بحث خلط نکرده سند نظري مباني منظر از بخواهیم اگر من نظر به است. را اهداف شناسائي جدول يا گذاري هدف الگوي ملي و ها آن ساحت يک ضلع که را بايدجدولي سازيم مجسم ضلع ديگر آن شايستگي ها در ابعاد سه گانه بلومي هستند

در نظر بگیريم.جايگاه ذيل توان مي را همسوئي نا موارد از مورد دومین مفهوم هويت در دو سند جستجو کرد. در حالیکه در مباني نظري سند ملي، هويت يک مفهوم کلیدي و زيربنائي است که مي توان ادعا کرد با توسعه آن به ابعاد مشترک) شامل اليه هاي جهاني، اسالمي و ملي( و اختصاصي ) شامل قومي، و رسمي تربیت نظري بناي )... و جنسیتي زباني، ديني، عمومي و خصوصا الگوي نظري زيرنظام برنامه درسي استوار گشته يا با تکیه بر آن قابلیت تبیین و توضیح يافته است ، چنین از هرگز هويت مفهوم ملي درسي برنامه سند در پراکنده و به شکل تنها برخوردار نیست. اهمیتي جايگاه و حقیقتا توسعه نیافته اين مفهوم با صراحت ) مثال در اصلي با عنوان تقويت هويت ملي( و تلويحي ) مثال در اصل توجه به تفاوت ها( مورد اشاره قرار گرفته تا جائي که گوئي در پرهیز از محوريت بخشیدن به مفهوم هويت و نظرورزي بر مبناي آن تعمد يا عجزي وجود داشته است. در سند ملي با تکیه به مفهوم توسعه يافته هويت و تعقیب داللت هاي آن افتاده است اتفاقي برنامه درسي الگوي زيرنظام در طراحي مي درسي برنامه داد چگونه نشان توان مي راحتي به که تواند به تربیت در بعد تکوين هويت مشترک اهتمام ورزدکه واقع قهر و مهري بي مورد اختصاصي هاي هويت تکوين نشوند و به واقع اتفاقي در صحنه تعلیم و تربیت رقم بخورد که با توجه به هر دو بعد، نظام آموزش در جمهوري اسالمي ايران به يک اندازه از نظام هاي بسته و توتالیتر و نظام هاي

لیبرال فاصله بگیرد. سومین ناهمخواني باز هم ريشه در همان منظر تفکیکي يا يکپارچه به جريان تربیت داشتن دارد. بررنامه درسي ملي با بکارگیري به محابا و به دور از توجیه عقلي و علمي مفاهیمي چون برنامه درسي و تربیتي و حوزه هاي يادگیري و تربیت چرخشي صد و هشتاد درجه اي از منويات تدوين کنندگان مباني نظري سند ملي را به نمايش گذاشته است. يعني در حالیکه در تدوين مباني نظري سند ملي تالش ها معطوف و تعلیم دوگانه مانند آفرين مساله هاي دوگانه رفع به تربیت يا آموزش و پرورش و برنامه و فوق برنامه بوده است، برنامه مانند يگانه هايي از اشاره شد حضرات همانگونه که درسي و حوزه هاي يادگیري دو گانه ساخته و تحويل داده

در سلیقه به بايد نمي عنوان هیچ به را موضوع اين اند! بکارگیري الفاظ و اصطالحات تقلیل داد و آن را امري جزئي و فاقد اهمیت تلقي کرد. اينجا با مساله زبان سروکار داريم که به قول ويتکنشتاينن راهبر انديشه است و تنها مرکب آن يگانه از پرهیز يا ها سازي گانه دو اين در يعني نیست. سازي انديشه هايي ) به زعم نگارنده ناصواب( در باب تربیت اندرکاران سند ملي در نهفته است که دست آن ماهیت و اند. داشته آن ترمیم و اصالح به نظر سازي يگانه جريان چون در اين زمینه در پست هاي ديگر هم اشاراتي داشته ام

در اينجا به بحث تفصیلي تر وارد نمي شوم.چهارمین ناهمخواني به اصرار مدافعان برنامه درسي ملي به همسوئي با الگوي نظري بررنامه درسي در سند ملي باز مي گردد که ادعائي کامال خالف واقع است. يعني الگوي نظري نه و روح نه که کند مي پیشنهاد را درسي برنامه نوعي شاهد ملي درسي برنامه در آنچه با سازگاري آن جسم از همخواني اين دادن نشان براي مدافعان ندارد. هستیم جمله به مفاهیم کلیدي بکار رفته در الگوي نظري زيرنظام و تجويزي نیمه تجويزي، گانه سه مفاهیم ( درسي برنامه برنامه طراحي در مثال که کنند مي اشاره تجويزي( غیر است. گرفته قرار استفاده مورد تفکر پرورش درسي جديد بر را حمل ها ادعا و اظهارات اين خواهم نمي چون من اين ندارم که در نیز قصد و بکنم عدم صداقت گوينده آن از دعوت به بپردازم، مدعا نادرستي توضیح به مجال برنامه الگوي نظري برنامه درسي در تامل بر روي مدافعان در چگونه مفاهیم اين دريابند تا کنم مي بسنده درسي تا بايد رسوخ کند برنامه درسي میاني و خرد سطح کالن، عملي نمونه گفت. سخن آنها به بودن وفادار از بتوان بکارگیري اين مفاهیم در سطوح میاني و خرد را در رساله عالمه دانشگاه آموخته دانش کیان مريم خانم دکتري طباطبائي و عضو هیئت علمي کنوني دانشگاه خوارزمي مي

توان يافت که به برنامه درسي هنر ابتدائي اختصاص دارد.منبع:

www.SedayeSanad.BLOgfa.COm

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

16 17

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

Page 18: FalsafehTalimoTarbiat 2

Primary CurriCulum- TeaChingThe FoundaTion SubjeCTS

by roSemary boyS)ediTor(, elaine SPink, kaTe buChanan,

dave CoulbeCk, Su SayerSreligiouS eduCaTion

تعلیم و تربیت دینيداراي تربیت و "تعلیم

ماهیتي دیني است". "آلفرد نورث وایتهد"

پشت به داريم عادت و داريم را سرمان باالي آسمان "ما خوابیده و به آسمان خیره شويم و از اين بحث کنیم که آيا آسمان را کسي بوجود آورده است يا اينکه تصادفي ساخته

شده است." "مارک تواين "مقدمه:

تقريبا تمامي جوامع در سرتاسر تاريخ درکي ديني از جهان آن در ما که است جهاني دهنده شکل دين اند. داشته زندگي مي کنیم و تا به امروزه ادامه داشته است. تا جايي که ما از خودمان به عنوان يک جامعه پیشرفته جهاني آگاه در ديني اندازهاي چشم از وسیعي قلمروي با ما هستیم، جهان مواجه هستیم. براي میلیونها نفر دين بخش بنیادين زندگي هدايت براي بخش معنا نیرويي و بشري تجربه براي الزم ويژگي فاقد دين نیز ديگران براي است. انسانها وجه برتر زندگي آنهاست اما اين افراد نیز در جوامعي زندگي مي کنند که داراي قوانین، گاهشمار و فرهنگي است که بر آن حالت اين در است. گرفته شکل مذهبي سنت اساس دسته از کساني که در مناسک صوري مذهبي شرکت نمي کنند با اينحال درکي معنوي از تجربه آدمي را به رسمیت به که اند يافته رشد جديد عصر رسوم در و شناخته

جستجوي آدمي براي تعالي اذعان دارند.کودکان که است نظر ضروري به اي زمینه يک چنین در پیچیده و متنوع نیازهاي با امروز جهان در شده بزرگ به ما که از کودکاني بسیاري آشنا شوند. بشر نوع مذهبي آنها درس میدهیم متعلق به جوامع مذهبي هستند و برخي باب در تعمق فرايند درگیر کودکان تمامي اما نه. ديگر زندگي سرمدي و جاودان مي شوند. لذا تعلیم و تربیت ديني زندگیشان سیر شخصي در آنها به ديني( تربیت و )تعلیم کمک میرساند. تعلیم و تربیت ديني به کودکان فرصت تامل درباب عقايد، ارزشها و سبک زندگیشان را میدهد و در عین حال شروع به کاوش عقايد، ارزشها و شیوه زندگي ديگران پرورش ديني خلط با نبايد ديني تربیت و تعلیم مي کند. رويه و عقايد و جوامع ها خانواده در حیطه کودکان شود. هاي سنت زندگیشان را فرا مي گیرند. آنها به دنبال کردن اين شوند. مي ترغیب سنت پذيرفتن و خانواده مسیر کودکان با داستانها، سنت ها، و شیوه زندگي جامعه مذهبي پرورشي چنین شوند. مي آشنا هستند آن به متعلق که

حافظ خانواده و جامعه است که البته اين بخشي از اهداف تعلیم و تربیت ديني در مدارس داراي تربیت مذهبي نیست. تعلیم و تربیت ديني به دنبال تغییر موضع کودکان در يک کودکان براي را فرصت اين عوض در نیست. ديني سنت مي که اي گونه به جهان مذاهب درباره تا میاورد فراهم

تواند باعث غناي زندگي آنها شود بیاموزند.جايگاه تعلیم و تربیت ديني در برنامه درسي

شناخت و درک:يکي از اهداف اصلي تعلیم و تربیت ديني براي کودکان رشد آنچه به درک آنها شروع آنهاست. شناخت و درک مذهبي که دين خوانده میشود مي کنند و به کندوکاو درباره برخي از اين از سنت هاي اصلي مذهبي جهان مي پردازند. يکي حتي اما باشد آنها خود سنت همان تواند مي ها سنت کودکاني که به يک سنت مذهبي خاص تعلق دارند شروع به رشد درک خود از عالم، جايگاه خود در جهان و چگونگي با کنند. مي ديگر هاي محیط و ديگران با ها آن ارتباط در خصوص تعمق به شروع کودکان ديني تربیت و تعلیم پرسش هايي مي کنند که از عاليق دائمي آدمي هستند و مي توانند به کندوکاو درباره شباهت ها و تفاوت هاي میان هايي پرسش چنین اين به گوناگون جوامع هاي پاسخ

بپردازند.مهارت ها:

تعلیم و تربیت ديني درباره انتقال شناخت هاي مجزا نیست. يک بخش مهم از اين فرايند پیشرفت مهارتهايي است که با برآيد.تعلیم و از عهده چنین شناختي تواند آن کودک مي انتقادي تربیت ديني به پیشرفت مهارت هاي تفکر و تامل به قادر را کودک ديني تربیت و تعلیم میکند. کمک از بحث و اطرافش عالم و جهان درباره آگاهانه قضاوتهاي ديگران عقايد به پاسخگويي و فرادادن گوش و اهمیت

اغلب بگیرد. درنظر آنرا بايد معلم و آيد مي پديد سیاسي مردم ممکن است در خصوص صالحیت معلم ترديد داشته نظارت دولتي تحت کارمند عنوان يک به نیز معلم باشند. سیاسي قرار دارد )روزنو، 1993(. معلمان بین توقعات عموم مردم و تقاضاهاي بنگاههاي سیاسي قرار مي گیرند. آموزش نظام نیز و آن ارزيابي و رسمي درسي برنامه طريق از بازرسي مدرسه، بیش از حد تحت کنترل است. معلمین کار آنها دهند: مي انجام مقررات اين درخالل را خود آموزش روزانه وارد کالس مي شوند و تقاضاي سیاسي خارج را در تعامل با دانش آموزان تعديل مي کنند.آنها ممکن است تنها اين هنگامیکه اما باشند آگاه ها محدوديت و تضادها از موضوع وارد آموزش تفکر و آموزش افراد مي شود، تضادهاي و مبهم شرايط اين در کردن شود.کار مي نمايان زيادي پیچیده و کنار زدن محدوديت ها چالش اصلي معلمان است.تفکر ضرر به شرايط اغلب که است شده باعث امر همین انتقادي شاگردان و نیز پرورش خردورزي شان تمام شود. به پرورش در دنیا آموزش هاي نظام اغلب دلیل همین شهرونداني مناسب يک جامعه دموکراتیک که توانايي تفکر انتقادي و خردورزي داشته باشند،احساس شکست مي کنند چنین که است مدعي کودکان به فلسفه آموزش برنامه

محدوديت هايي را حذف و يا حداقل کاهش داده است. P4Cويژگیهاي

يادگیري هم و تفکر هاي مهارت کودکان هم براي فلسفه پژوهش محور را مد نظر قرار مي دهد اين برنامه باتوجه به آرمانهاي بلند و اهداف تربیت دريک جامعه آزاد که ارزشهاي سیاسي و اجتماعي آن شفاف است، در جايگاهي روشن قرار و گسترش يعني برنامه، اين پشتیباني اصول گیرد مي و مدرسه فعالیتهاي تمام در آموزان، دانش تفکر پرورش تحصیلي پیشرفت دارد وقصد کند مي نفوذ آن کارکنان هاي ريشه سازد. متأثر دروس تمام در را آموزان دانش پژوهش فلسفي و آموزش فلسفه به کودکان ،از بررسي هاي ممکن ها پراگماتیست گیرد. مي نشأت مختلفي فلسفي است روي برخي از جوانب آن اثر گذاشته باشند.اين برنامه به بنا است. پذيرفته اثر سقراط هاي انديشه از شدت به به فرد آنجا شروع مي شود که از دانايي عقیده سقراط،راه ناداني خود پي مي برد.نقش معلم مي تواند شبیه نقش ماما باشد. يعني معلم بايد پرش هاي خود را به گونه اي بپرسد معلم گردد. افکار ) زاده شدن ( آشکار شدن به منجر که ايده کند. مي کمک ها انديشه شدن زاده به ماما همانند پراگماتیست پیرس،فیلسوف کار از که پژوهشي اجتماع سرچشمه مي گیرد،يکي ديگر بنیاد هاي اين برنامه است. او بلکه مشارکت نیستم، دانش،شنونده تولید در ما گويد مي داريم. دانش يک امر مسلم نیست، بلکه امري قابل تفسیر و توضیح است. ديويي کاربرد هوش مشارکتي را در يادگیري مدارس که گفت مي او داشت قبول مسأله حل روش به باشند.مدرسه بخش مهمي اجتماع هايي مشارکتي بايستي به درآن توانند مي جوانان و کودکان که است جامعه از مشارکتي پژوهش تمرين در يابند. پرورش شهروند عنوان ردپاي تئوري انتقادي را نیز مي توان يافت. همان تئوري که روي قابل انتظار بودن تغییرات اجتماعي، تجديد ساختار و نیاز دانش آموزان براي بدست آوردن زبان و چارچوب هاي انتقادي براي تجزيه و تحلیل محدوده وسیعي از موضوع ها موجود،تأکید مي قدرتي به چالش کشیدن ساختار هاي و

کند. امروز يک محرک قانوني براي مفهوم افزايش مشارکت گیري تصمیم هاي فرايند از وسیعي محدوده در کودکان ملل سازمان کودک حقوق کنوانسیون در که دارد وجود پژوهشي قلب در که عمیقي باورهاي است. آمده متحد ديدگاههاي از است نهفته کودکان با انتقادي و مشارکتي است. گرفته نشأت آموزشي و سیاسي فلسفي،اجتماعي، براي شهروندان متنوع و فعال آزاد،مشارکت جامعه دريک و فردي بشر،آزادي حقوق مانند هايي ارزش از حفاظت از درجامعه مشارکت براي کودکان است. ضروري مساوات همان سنین کودکي و در زمینه هايي که براي آنان معني نظر در نقشي آنان براي که هايي زمینه ساير و است دار گرفته شده است. بايستي تشويق شوند و فضا براي مشارکت آنان مهیا شود. اهداف و مقاصد آموزش در يک دموکراسي فقط اين نیست که آموزش مهارت هاي پايه را براي اطمینان اندازه به همان بلکه نمايد. اقتصادي جامعه فراهم از ثروت و عمومي هاي بخش ي روزمره هاي نیاز و مسائل بايد مشارکتي دهد.طبیعت قرار توجه مورد را خصوصي دموکراسي برآموزش اخالقي غیر مستبدانه داللت دارد، زيرا مي گويد شهروندان بايد خود را کنترل کنند.کلي )1995( مي گويد : دريک جامعه آزاد، اصول اخالقي بايستي از طرف اينکه به صورت غیر نه افراد مورد پذيرش واقع شوند خود انتقادي تحمیل شوند.آنها بايستي در انتخاب آزاد باشند و از و آن کانتي مفهوم نشود.در تحمیل برايشان چیزي خارج انتخاب کند را قانوني بايستي آزاد واقعي،شهروند درمفهوم زمینه در آگاهي يک پرتو در و کند مي پیروي آن از که خیر خواهي جمعي به جامعه خود،بايد اين کار را انجام دهد. مسئولیتهاي با متناسب بايستي فردي استقالل اصول اجتماعي باشد. مدارس روي اين حقیقت که بچه ها از سنین کودکي مستعد و عالقمند به ابعاد عقالني، منطقي شهودي گذاري سرمايه توانند مي هستند عمل و فکر اخالقي و

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

18 15

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

Page 19: FalsafehTalimoTarbiat 2

آموزش فلسفه به کودکان شهروندي و دموکراسي

دکتر يحیي قائدي – دانشیار دانشگاه خوارزميمقدمه

در دنیا در چند دهه اخیر فلسفه و آموزش فلسفه،به عنوان روشي براي پرورش قوه تفکر،مجددا مورد توجه قرار گرفته است. برنامه آموزش فلسفه به کودکان از دو جهت اهمیت به ما مدارس اينکه دلیل به سو يک کند،از مي پیدا مؤسساتي براي انتقال دانش به حافظه دانش آموزان تبديل شده اند و به شدت از هدف اصلي خود به دور افتاده اند و از سوي ديگر به دلیل آنکه آموزش فلسفه به کودکان که امروز قرارگرفته است، درنظام آموزشي در دنیا بسیار مورد توجه ما بسیار مورد غفلت واقع شده است و حتي تعداد مقاله ها و تعداد از باشد شده نوشته زمینه دراين که هايي کتاب انگشتان دست هم کمتر است. جامعه ما که درحال گذران و آزمايش فرايند دموکراسي است،صرفا به يک دانشمند خوب نیاز ندارد به يک شهروند خوب در يک جامعه دموکراتیک دهندگان، رأي بدون اي جامعه چنین است.در نیاز هم و مصرف کنندگان و مديران والدين اعضاي هیأت منصفه، ) قائدي، 138 داد) انجام توان کاري عاقل و خردمند،نمي و برابر ونهادهايي عقالني مؤسساتي ومنصف، آزاد جوامع مشارکتي را در دل خود ايجاد مي کنند، آنها شهرونداني را پرورش مي دهند که نقاد و خالق هستند، اما اين صفت ها مستلزم تعقل و داوري است و تالش براي پرورش داوري و تعقل بدون دخالت فلسفه ورزي همانند اجراي نمايش نامه

هملت است بدون شاهزاده دانمارک) لیپمن 1991(به فلسفه آموزش با شهروندي و دموکراسي ارتباط

کودکانکه چیست شهروندي و دموکراسي پرسید بايد اکنون

آموزش فلسفه به کودکان مي تواند به آن کمک کند؟و است خصوصیات و ها ويژگي چه داراي دموکراسي چه داراي بايد دموکراتیک جامعه دريک شهروندان خصوصیاتي باشند؟ دموکراسي مستلزم آزادي است. جامعه آزاد و انساني که درآن زندگي مي کند بايد انتخاب کند و انتخاب مناسب مستلزم عقل ورزي و داوري است. شهروند خوب کسي است که حدود آزادي خود را تشخیص دهد، و مناسب هاي تصمیم کند، گیري تصمیم انتخاب براي و تعقل فرايند هاي از استفاده با که هايي هستند تصمیم جامعه و خوب شهروند باشند. گرفته صورت قضاوت هاي فرايند از استفاده مستلزم حال درعین دموکراتیک

پژوهش و نقادي است. چه آن وقت که شهروندان در مقابل گزينه هاي مختلف قرار مي گیرند بايد بتوانند به پژوهش و قرار نقادي رامورد مختلف هاي گزينه و بپردازند بررسي دهند. از آنجا که کلیه فرايند هاي دموکراتیک امور انساني هستند که بین اجتماعات انساني اتفاق مي افتند، شهروندان دريک جامعه دموکراتیک درعین حال بايد بتوانند با يکديگر اي برنامه کودکان به فلسفه آموزش برنامه کنند. گفتگو است که درآن همه فرايند هاي فوق گنجانده شده است. به طور خالصه مي توان گفت که دموکراسي مستلزم 1( آزادي، 2(انتخاب 3( تعقل و داوري 4(پژوهش و داشتن رويه علمي 5(داشتن رويه انتقادي 6( و توانايي گفتگو دو نفر و چند نفر

است .فردي آزاديهاي و وحقوق کودکان به فلسفه آموزش

کودکان نبود آموزش فلسفه بهتر آيا بايد پرسید که اين صورت در براي بزرگساالن درنظر گرفته مي شد؟ گرچه آموزش فلسفه براي همگان الزم است، اما براي کودکان ضروري تر به نظر را کودکان سالگي 18 سن تا توان نمي چه رسد، مي انتخاب، بدون گفتگو، بدون دموکراتیک، غیر درمحیطي داوري و عقل ورزي،پرورش داد آنگاه به يک باره ازآنها انتظار

داشت که شهرونداني درخدمت جامعه دموکراتیک باشند. پرورش عقالنیت از طريق آموزش و پرورش وسیله اي براي وفاق اجتماعي درحقوق اساسي دموکراسي به شمار مي رود.

دموکراسي بیان گر آن است که هر کس داراي حق آموزش حکومتي قدرتي به فردي، حقوق اين حال هر به است. تبديل مي شود که با نفوذ در زندگي افراد از طريق آموزش ايفاي است، تربیت آنها نقش که معلماني توسط اجباري نقش مي کند. اين اقتدار ممکن است، مانند اشکال رسمي غیر آموزش مختلف اشکال نظیر يا و باشد آشکار آموزش ساختن توانمند براي است ممکن ويا باشد پنهان رسمي،

دانش آموزان به صورت باز يا دگرگون ساز باشد. يا حقوق از شاگردان کنترلي، نیز و حمايتي داليل به حق نیستند برخوردار معلمان درمقابل يکسان مسئولیتي مخالفت به همراه آزادي و اقتدار، اساس ايده تفکر انتقادي آموزشي نظام قیود ازطريق درمدارس انتقادي است.تفکر از بلکه تنها آموزش مي دهند، نه محدود مي شود.معلمان کنند. مي کنترل را شاگردان رفتار تنبیه و انضباط طريق چنین در انتقادي تفکر که نیست معنا بدان امر اين نظامهايي قابل تشويق نیست، بلکه بکار گیري تفکر انتقادي ممکن است منجر به مجموعه اي از نابساماني ها و تخريب وارد انتقادي تفکر هنگامیکه موجود شود. قیود درمورد ها شود،وضعیتي مي اخالقي قضاوت و فکري آزادي حوزه

میسازد.

مفاهیم:تربیت و تعلیم و است بزرگساالنه فعالیت يک اساسا دين دين درون انتزاعي مفاهیم درک به قادر را کودکان ديني کودک ديني، تربیت و تعلیم راه از هدف، اين با میکند. شروع به رشد سواد مذهبي خود میکند. آنها شروع به درک فرهنگ لغت و دستور زبان دين میکنند به گونه اي که قادر به اظهار صريح انديشه هاي خود و گفتگو با ديگران باشند. يکي از بهترين شیوه هاي تحقیق درباره مفاهیم مذهبي با درک و شناخت با کردن برقرار ارتباط در سعي نوجوانان، میان آشتي بررسي نمونه براي باشد. مي آنها پیشین مسیحیان مي تواند با بحث از تاسف يا آمرزش شروع شود که در آن کودکان تجارب زندگیشان را به اشتراک میگذارند. راه ديگر استفاده از ادبیات کودکان براي بوجود آوردن بحث

مرتبط با مفاهیم مذهبي خاص شرلي ))داگر داستان است. است موضوعاتي حاوي هاگز(( مانند شکست، با مفاهیمي که پديده هاي خاص در و قرباني

ارتباط است.نگرش ها:

تربیت و تعلیم ديگر وظیفه ديني رشد گرايشهاي مثبت در خصوص خود، ديگران و جهان اطرافمان است. تعلیم و تربیت ديني دربردارنده بررسي ارزشها و آنها پاگرفتن چگونگي و زندگي بر آنها تاثیر چگونگي روزمره ما است. تعلیم و تربیت که است اخالقي تالشي ديني در آن کودکان شروع به بررسي با آنها مسئولیتهاي و روابط نحو اين به میکنند. ديگران

تعلیم و تربیت ديني سهم مهمي در تعلیم و تربیت معنوي، تربیت و تعلیم و )SmSC( فرهنگي و اجتماعي اخالقي، شهروندي و )PShe( بهداشتي و اجتماعي شخصي،

کودکان ايفا میکند.برنامه ريزي:

از يکي ديني، تربیت و تعلیم براي ريزي برنامه هنگام نخستین مالحظات اين است که کدام اديان مسلط هستند؟ تنها سنت هاي از مدارس ديني ترجیح میدهند که برخي مدارس اکثريت ولز، و انگلستان در دهند. آموزش را خود حمايت مورد که هستند درسي برنامه از پیروي به مايل مقامات محلي است که داراي محتوايي چند مذهبي است. اين امري)البته ( مورد قبول است که تالش براي گنجاندن اديان متعدد در يک محل موجب سردرگمي کودکان میشود. به همین خاطر مطالعه ژرف دو يا سه سنت به بررسي سريع سنن بیشتر ترجیح دارد. بسیاري از مدارس با بررسي ادياني مي شروع شود مي ارائه محلي انجمن يا مدارس در که کنند. کامال مشخص است اگر مدارس خودشان را به عنوان امکانات بگیرند، نظر در به جهاني اجتماع يک از بخشي

بیشتري در به روي آنها مي گشايد.از اين نظر بسیاري از مدارس طراحي بلند مدتي براي تعلیم انجام کودکان توانايي و سن حسب بر ديني تربیت و میدهند. برخي داراي يک رويکرد کلي هستند که مطابق آن دارد. اختصاص مختلف سني هاي گروه به موضوعات مدارس بنابراين مي توانند به بررسي سنت ها به يکي از اين سه شیوه بپردازند. آنها مي توانند هر زمان بر روي يک دين نحوه بپردازند. آن مطالعه به عمیق نحو به و کنند تمرکز ديگر اينکه آنها مي توانند از يک رويکرد موضوع محور براي ببرند، بهره متعدد سنن میان مشترک بررسي خصوصیات رويکرد قبیل. اين از و مذهبي مراسم عبادت، نمونه براي تربیت و تعلیم رويکرد آن در که است درسي میان ديگر ديني به ساير حوزه ها بسط يافته يا تعلیم و تربیت ديني را اين نمايد. مبتني خاص مکانهاي مانند خاصي موضوع به طوالني ريزي برنامه که بود خواهد معنادار زماني رويکرد مذهبي گاهشمار بازتاب مدت باشد به گونه اي که آيین هاي مذهبي را بتوان همان زمان که جشن را آنها مذهبي جامعه مي گیرد مورد مطالعه قرار داد. بايد مدت بلند ريزي برنامه يعني باشد پیشرفت نشانگر موضوعات ارائه شده در سالیان مورد را مدارس در گذشته

بازنگري قرار دهد.بايد دين بررسي مورد ابعاد هاي توانايي و سن با مطابق خصوصیات اين باشد. کودکان قبیل از عملي وجوه شامل هاي جشن مقدس، متون خوردن، غذا آداب مذهبي، قبیل اين از و زندگي سبک بايد چنین هم اما است، عقايدي مطالعه دربردارنده باشد که زيربناي چنین اعمالي موضوعات خداوند، ماهیت درک نمونه، براي دارد، قرار اخالقي و عقیده به زندگي پس از مرگ. يک راهنماي مفید که است کساني عنوان به کودکان ي بررسي،تجربه براي در هر سنت مذهبي آنها اگر میشود. ريزي برنامه برايشان بار آمده باشند از آن سنت چه تجربه اي مي توانند بدست شده آشنا است ممکن داستانهايي چه با باشند؟ آورده

باشند؟ از مفهوم نیايش چه میدانند؟برنامه ريزي میان مدت در تعلیم و تربیت ديني نیاز به زمان و منابع در دسترس دارد. اين نوع برنامه ريزي که احتماال به بررسي به منجر انجامید خواهد طول به هفته مدت شش سطحي مطالبي مي شود که فرصت کافي به کودکان براي تامل در خصوص آموزه ها را نمي دهد. فعالیتهاي گزينش و مهارت اساس درک، بر را متنوعي رويکردهاي بايد شده شناخت پیشین کودکان در اختیار بگذارند. نمودار فصل بعد از اي دامنه کردن کاسه که چگونه يک دارد اين از نشان و مي است پذير امکان با خواسته هاي کودکان موضوعات

تواند مهارتهاي آنها را رشد و گسترش دهد.تربیت ديني، در تعلیم و برنامه ريزي يک درس در هنگام بايد مشخص نظر گرفتن دو نوع هدف آموزشي مهم است.

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

1419

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

Page 20: FalsafehTalimoTarbiat 2

شود که کودکان چه چیز درباره يک دين خاص مي آموزند و هم چنین اينکه کودکان ممکن است که از اين مساله چه چیزي در رابطه با زندگي خودشان بیاموزند. هم چنین الزم از آنها يادگیري کودکان و تجربه قبلي نیازهاي به تا است دين توجه شود. اين آموزگار را به کاربرد بسیار مفیدتري از راهکارها و محتواي تعلیم و تربیت ديني سوق میدهد. بايد و فعالیتهاي خواندن بر روي تاکید نشان ساخت که خاطر ديني درک تا ندهد اجازه کودکان به است ممکن نوشتن مشکل فعالیتها گونه اين با آنها اگر دهند نشان را خود از قلمرويي کاربرد تواند مي فعالیتها تنوع باشند. داشته موجب و ساخته امکانپذير کودکان براي را ها مهارت دسترسي طیف وسیعي از آنها به مطالب آموزشي شود. اين

اصول در پشت برگه با مثال نشان داده شده است.نمونه

درس: معرفي يک کودک مسلمانرده سني: 6 تا 7 سال

اهداف:يادگیري درباره دين: کودکان بفهمند که مسلمان بودن بر

زندگي روزمره آنها تاثیر گذار است.با هايي شباهت که کند درک کودکان دين: از يادگیري

زندگي خود آنها وجود دارد.آن در که دارند خاطراتي دفتر کودکان قبلي: تجربه فعالیتهاي خود را براي يک هفته يادداشت مي کنند. آنها از مي بحث مختلف کودکاني میان هاي تفاوت و ها شباهت

کنند.منابع: ويديوي: آب، ماه، شمع، درخت و شمشیر

محتوا: چگونگي و خاطراتشان درباره کودکان به يادآوري •

شباهت و تفاوتي که آنها با ساير کودکان دارند.زندگي به آنها اينکه خصوص در کودکان به توضیح •آنها از کنند. دقت مسلمان خانواده از پسر يک روزمره مسلمان کودکاني درباره چیز چه قبال آنها که بپرسید دارند، وجود کالس در مسلماني کودکاني اگر میدانستند. خیلي خوب است. يک فهرست از مشاهدات کودکان فراهم کنید. آنها را به شناسايي چیزهاي عادي و نه ضرورتا مرتبط با دين ترغیب کنید،مانند اينکه کودکاني مسلمان به پارک کنند مي نگاه ويديو به درحالیکه بخواهید آنها از میروند. فهرست خود را بررسي کنند تا ببینند نیازي به اضافه کردن و مسلمان پسر زندگي میان ها شباهت جستجوي و

خودشان وجود دارد.چه کالس اينکه خصوص در و بدهید، نشان را ويدئو •مقدار توان درک و يادگیري دارد نظر بدهید. کار را متوقف

کنید و اگر الزم بود دوباره شروع کنید.ياد چیز چه که بپرسید کودکان از دادن نشان از • پس گرفته اند و چیزهايي را به فهرست اولیه خود اضافه کرده و

آن را اصالح کرده اند.لختي انديشیدن:

رئوس مطالب اين درس را ارزيابي کرده و آن را در محتوا و راهکارهاي مربوط با اعمال خودتان انعکاس دهید.

راهکارهاي تعلیم و تربیت ديني:چگونه اينکه خصوص در زيادي مطالعات 1960 دهه از تعلیم و تربیت ديني بايد نقش موثري در تعلیم و تربیت ايفا رويکردهاي .)2000 )گريمیت است گرفته صورت کند گوناگوني در هواداري از تعلیم و تربیت ديني در مدت اين

که محور شناخت رويکردهاي از است، شده ارائه سالها رويکرد تا میشوند نامیده پديدارشناسانه رويکرد عموما اين دارد.اگرچه تاکید کودکان معنوي رشد بر که تجربي اما دارند، متفاوتي فرضهاي پیش و مبنا اغلب رويکردها ويژگي اصلي آنها اين است که معتقدند تعلیم و تربیت ديني بلکه نیست، خاص اديان به مربوط واقعیتهاي ارائه تنها تشويق و ترغیب کودکان در پرداختن به مطالب و موضوعات به نحوي معنا دار است که به آنها اجازه مي دهد تا درباب

آنچه که به آنها معرفي شده است تامل کنند.آنچه که هم چنین مي توان تصديق کرد اين است که تعلیم تحريک به روش ارائه نیازمند امکان تا حد ديني تربیت و از طیفي و اول دست تجارب از که است سريع و کننده ديني تربیت و تعلیم ديگر ويژگي باشد. مند بهره منابع براي کودکان به فرصت گذاشتن اختیار در بر آن تاکید پاسخگويي به مطالب، بحث کردن، يا ارائه پاسخهاي خالقانه هر و است پیچیده پديده يک دين است. مسائل به آنها موضوعي نیازمند اين است که متناسب با سن و توانايي هاي به دين کل معرفي در تالش جاي به شود. ارائه کودکان کودکان بهتر آن است که دين را بر اساس زندگي بچه اي که در آن سنت ديني پرورش يافته است به آنها نشان دهیم. و بچه آن زندگي میان راحتي به توانیم مي نحو اين به خودشان ارتباط برقرار کنیم و آنها مي توانند آنچه را که مي را باشد متفاوت خانواده يک در يافتن پرورش شبیه تواند مالحظه کنند. اين مساله هم چنین مي تواند مانع از ايجاد يک تصوير کلیشه اي و تعمیم هاي مبهم درباره دين مورد از بسیاري براي ديني مفاهیم از برخي باشد. مطالعه و است دشوار پردازند مي آن مطالعه به که بزرگساالني کامال مطالعه براي دين از وجوهي چنین اينکه شناسايي کامال مساله باشد کودکان سن با متناسب و بوده مناسب

را افراد و شناختي پیش شناختي وجه گام اين در رسیم، مي معلوم را ذهني عرصه همچنین نمايیم، مي مشخص کنیم تا بر اساس آن حرکت کنیم، همه افراد گروه نیز براي بیان آزادانه حق يکساني دارند و اين آغاز گفتگو است که ما ايده هاي ديگران و ديگران ايده هاي ما را بشنوند و تحلیل

و تفسیر نمايند.( گام سوم: تحلیل/ يعني فاصله گرفتن از ايده اولیه در ذهن و ايده بازانديشي به فراگیر اينکه براي وقت دادن اختصاص

ذهني خود بپردازد.رسیده آن به گفتگو خالل در آنچه ارزشیابي چهارم: گام

ايم.با رابطه در کرديم؟ رعايت را گفتگو قواعد آيا پنجم: گام

خود گفتگو چگونه گفتگو نموديم؟-پرسش و پاسخ:

روش شبیه )P4C( گفتگوي روش آيا حاضر: دانشجوي لیپمن مي باشد و يا با آن متفاوت است؟

خانم دکتر پیلگرن: به نوعي توسعه همان روش مي باشدجناب آقاي دکتر قائدي: برنامه لیپمن برنامه درسي منظمي راهنماي رابطه اين در 12 تا اول کالس براي که است کند، مي پیگیري را مشخص مهارت سي و دارد آموزشي مهارتهايي مانند: گوش دادن، استدالل کردن، خالصه کردن، از وسیعتر بسیار لیپمن برنامه و.....؛ کردن مخالفت برنامه)اجرا شده( دکتر پیلگرن است و در واقع برنامه ايشان

توسعه عملي فرآيندهاي بخشي از اين مهارت ها مي باشددانشجوي حاضر: آيا اين روش در مدارس سوئد هم اجرا مي

شود؟اين نوعي به قاره هاي مختلف پیلگرن: در کل خانم دکتر روش اجرا مي شود ،ما نیز در چندين مدرسه سوئد آن را به کار گرفته ايم باالخص در سن چهارسالگي پیش از دبستان براي اينکه کودکان ياد بگیرند چگونه صحبت کنند و چگونه

گوش فرا دهند.دکتر قائدي: در ايران نیز تجاربي از اين دست مخصوصا در براي اصلي مشکل ولي دارد وجود دبستاني پیش دوران پذيرش عدم مقاطع، و مدارس ديگر در روش اين توسعه

رسمي از طرف مسئوالن و دولت )آموزش و پرورش( است.بگويیم معلم به که موضوع اين همچنین پیلگرن: دکتر سواالتي را بپرسد که خود جوابش را نمي داند تازگي دارد و معلم مي ترسد که نتواند کالس را کنترل نمايد و اين دلیل

ديگري براي عدم توسعه اين روش است.آقاي دکتر برخورداري )مدرس گروه فلسفه تعلیم و تربیت فلسفه از شما منظور ها بحث اين در خوارزمي(: دانشگاه

چیست؟خانم دکتر پیلگرن: تاکید ما در اين مباحث بیشتر به روي

فلسفیدن است نه فلسفهآقاي دکتر قائدي: اين تلقي از فلسفه يک انحراف از فلسفه زيرا است، فلسفه ما کار حاضر حال در وگرنه است بوده دلیل اين به نیست، چیزها خواندن فلسفه گفت: سقراط ايشان نوشته و کتابي از خود به جاي نگذاشت با اين ديدگاه خوانده غلط دوهزارسال که مفاهیمي از نبايد هیچگاه ما فلسفیدن از را فلسفه و بدهیم راه به دل اند هراسي شده

جدا بدانیم.کنار ها فرض پیش گفتگو عمل در آيا برخورداري: دکتر

گذاشته مي شود؟قسمت در که داريم تاريخي کدام هر ما پیلگرن: دکتر OPening اين کار را انجام مي دهیم و آن را به کنار مي گذاريم، ولي ما در هر صورت نمي توانیم پیش داوري ها را تا آوريم بیرون مي از ذهن را آنها فقط بلکه بگذاريم کنار ديگران هم در مورد آن فکر کنند و شايد اين منجر به تغییر و بازنگري در پیش فرض هاي ثابت انگاشته شده در ذهن ما

گردد.دانشجوي حاضر: آيا فلسفه براي بزرگساالن هم وجود دارد

در رابطه با آن مختصري صحبت نمايیددکتر پیلگرن: فلسفه براي بزرگساالن هم داريم، انسان هايي که سرطان دارند، زناني که دچار خشونت خانوداگي و تجاوز به فلسفه وسیله به ما که و... سالمندان اند، گرفته قرار معنابخشي تجربه هاي ايشان مي پردازيم تا بتوانیم با نگرش آنها کمک به همچنین و نمايیم آنها کمک به تري وسیع خود مخرب بعضا و غالب تفکرات در بازنگري به نمائیم

بپردازند.است ممکن فلسفه آغاز کودکان، فلسفه در قائدي: دکتر بین که دعوايي در مثال متن. يا و تصوير نه باشد بازي بخواهد فراگیران از تواند مي مربي آيد مي پیش کودکان درباره فعالیت هاي بدني و اتفاقاتي که برايشان پیش آمده صحبت نمايند و نظرات خود را ابراز نمايند و در خالل اين گفت و شنود هدايت شده، فراگیران مهارت هايي را بیاموزند

و به بازنگري در افکار و رفتار خود ترغیب شوند.مدل با رابطه در ديگر بار پیلگرن دکتر خانم ادامه: در

يادگیري خود و سه ستون آن صحبت نمود :منتقل فراگیران به بايد که دانشي شامل اول ستون -1نمايیم: که در اينجا نقش اولیه معلم در آموزش دانشجو مي باشد، 2- ستون دوم تقويت مهارت ها 3- ستون سوم تفکر

براي خالقیت مي باشددرسي ريزي برنامه گروه خواه)مدرس حسیني دکتر آقاي دانشگاه خوارزمي(: با توجه به کاربردن مدل يادگیري شما در دوره پیش از دبستان، مدل شما براي کدام فعالیت هاي فوق برنامه استفاده مي شود؟ و آيا براي سازگار کردن اقلیت هاي فراگیران)زباني، نژادي و...( از اين روش استفاده نموده

ايد يا خیر؟دکتر پیلگرن:درتمامي زمینه ها و موضوعات مي توان از اين پژوهشي هاي تجربه رياضي، در مثال نمود استفاده روش زباني، اين روش موجب مهارت هاي از استفاده نشان داده تفکر انتقادي، ارتباطات اجتماعي و مهارت هاي ديگري هم فراگیران در ويژه تفکر ايجاد شود.دکترقائدي:هدف مي اينگونه باشد فلسفیدن تلقي نمي شود زيرا نیست زيرا اگر که فلسفیدن ضد القاء و تلقین است، همچنین راهکار ما در تفکرانتقادی سوي به گرايي نسبي از حرکت روش اين

است. ]1[

mOrtimeradLer

]2[ marianna gartner ی

رزمخوا

اه شگ

دانت

ربیو ت

یم تعل

فه لس

ی فجوی

نش دا

میعل

ن جم

ه انشری

ن

20 13

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

Page 21: FalsafehTalimoTarbiat 2

بايد متوجه بود که پیش فرض هاي ذهني،تجربي و تحصیلي شرکت کنندگان در تحلیل و تفسیر متن بسیار اثرگذار بود، به اين دلیل گاهي مشاهده مي شد سوگیري هاي اعتقادي، نظراتي مبتني بر پیش فرض هاي ايجاد شده توسط تجارب

شخصي گفتگو را دگرگون مي کرد.مي همواره کودک مثال بعنوان ارزيابانه: هاي پرسش -3بین در که هايي پرسش نه؟ يا شود متولد گناه بي تواند با از شرکت کنندگان در رابطه گفتگو توسط خانم پیلگرن به تا شد مي پرسیده وکوتاه اي اشاره بصورت نظراتشان تفکر به و کشانیده چالش به را آنها هاي پاسخ اي گونه بیشتر وادار نمايد، برخي از مشارکت کنندگان از موضع خود شديدا به دفاع پرداخته و حاضر به بازانديشي نبودند و بعضي و بازنگري به حاضر و داده تغییراتي خود موضع در ديگر بودند. يشان ها پاسخ و پرسش با رابطه در بیشتر تفکر با روبرو شدن در گاها که آمادگي عدم گفت بتوان )شايد پاسخ هاي متفاوت اتفاق مي افتاد و عدم انعطاف در پذيرش از رشد دادن، نشان بعضا مخالف و ديگران نظرات منطقي

نايافتگي برخي مهارت ها در مشارکت کنندگان بود.(4- توجه به کلیت و جزئیات قضیه و تحلیل نهايي از هر دو

بخشبايد گفت برخي مشارکت کنندگان اين قسمت ارزيابي در اين معني به انساني( )با ديد نمودند توجه به کلیت قضیه که يک کودک فارغ از شکل ظاهري اش به هرحال کودک است و نیازمند مراقبت و کمک، ايشان جنبه انساني قضیه جزئیات به توجه با ديگر اي عده دادند، قرار مدنظر را ظاهري کودک در پي رديابي ريشه و منشا کودک بودند و تصمیم به کمک يا امتناع از آن را در گرو مشخص شدن اين برخي به توجه با بحث نهايي تحلیل دانستند،که امر سوگیري ها و انحرافاتي که در بحث پیش آمد ناتمام ماند، در رابطه با اين روند، خانم پیلگرن بار ديگر تاکید نمود هدف ما از اين گفتگو اين نبود که ببینیم چه کسي درست و چه کنندگان مشارکت واداشتن فکر به گويد مي غلط کسي هدف اصلي گفتگو است. براي اتمام ديالوگ و تفکر دست به دکتر خانم هاي صحبت تکمیل در بزنید! گیري نتیجه براي ورزي فلسفه هدف قائدي دکتر آقاي جناب پیلگرن، نمود اذعان و برشمرد مستقل تفکر توانايي را کودکان تکرار به اينکه نه باشد داشته را خود نظر بايد هرکسي کلمات و جمالت ديگران بپردازد که اين اتفاق بايد با ايجاد بنابراين بیافتد، اتفاق و پرورش مهارت هايي، راي کودکان در اين گفتگو هدف رسیدن به نتیجه نهايي نبود بلکه هدف مي پديد گفتگو درون از که است هايي مهارت يادگیري

آيد.در ادامه دکتر قائدي در رابطه با اهمیت گفتگوي سقراطي به رو سنتي فلسفه در باالخص گفتگو اينکه دلیل افزود: فراموشي رفته و ديگر شیوه ها جايگزين آن شده، در وهله اول غفلت از ويژگي اساسي آدمي و دلیل ديگر تفکري است که روش هاي جديد را از روش گفتگو کارا تر و موثرتر مي داند، ولي به مرور زمان انديشمندان متوجه شدند که اينگونه نیست و حتي گفتگو را درمان دردهاي اجتماعي برشمردند، فیلسوفاني نظیر هابرماس،گادامر، برخي از اگزيستانسیالیست

ها ، پست مدرنیست ها و... از اين جمله اند .دکتر قائدي شرايطي را بیان نمود که در گفتگو الزم است که انسان رواني حاالت تغییر شود، توجه شرايط اين به

امري دشوار است در رابطه با گفتگو مهمترين موردي است که بايد مدنظر قرار گیرد. حضور در جمع ها و دانستن اين موضوع که يک ديدگاه ثابت و نهايي وجود ندارد، يادگیري انعطاف پذير بودن و اينکه ديگران هم ممکن است ديدگاه از را فرد تواند مي اينچنیني موارد و باشند داشته هايي

لحاظ رواني براي حضور موثر در گفتگو آماده سازد.برشمرد: چنین نیز را گفتگو عمده مشکالت قائدي دکتر نتیجه گرايي از گفتگو/ گمان فرد به اينکه چون نظري داده است بايد به هر قیمتي از آن دفاع نمايد / عدم انعطاف در پذيرش نظرات ديگران، وي همچنین در پاسخ به اينکه چرا روش سقراطي؟ گفته ي مشهور سقراط » بصیرت حقیقي، جمله اين تفسیر در و نمود بیان را جوشد« مي درون از اثربخش و بیرون کارا از تزريق شده بیان داشت که دانش بن در افراد کردن گرفتار سقراط روش رو اين از نیست مهم بنابراين شوند، انديشیدن به وادار که بود بستي آموزش برنامه کار ها. مهمترين انديشه نه است انديشیدن که شوند وادار است: همین نیز کودکان به ورزي فلسفه

بیانديشند.خانم دکتر پیلگرن در ادامه صحبت هاي دکتر قائدي اينگونه بیان داشتند: در گفتگوي انديشمندانه کل داستان اين است که چگونه فکر کنیم، نهايت اين است که فراگیران با روحیه نقادانه تحلیل کنند، عنصر ضروري بحث نیز چگونگي ادامه و انديشمندان است از اي ايجاد جامعه گفتگو است، هدف ياد و تنهايي فکر کنند فراگیران که چگونه در به ياددادن گرفتن اين نکته که براي ادامه بحث،فراگیر با همه احترامي موافقت او نظر با است قائل مقابل طرف نظرات براي که ننمايد و اين عمل فکري در تنهايي فراگیر نیز اتفاق بیفتد که دستیابي به اين مهارت احتیاج به تمرين زياد و مکرر با يک گروه دارد، چرا که با تمرين است که مهارت هاي)تفکر( فلسفي وي رشد مي نمايد. در بیان دکتر پیلگرن فلسفه با کودکان فلسفه براي کودکان نیست ولي در طیفي قرار مي گیرد که شبیه آن مي شود. وي اضافه نمود وقتي قصد ما رسیدن به تصمیم مشترک يا اجماع است گفتگوي هدفمند الزم است، در خالل گفتگوها اهمیت به ارزش هاي انساني به هدف مذکور حائز اهمیت مي باشد که P4C در رسیدن مي تواند بهتر از ديگر روش ها عمل نمايد. وي سپس ازگام هاي روش شناختي سخن گفت که اهداف مشترکي را دنبال

مي کنند: - گام هاي روش شناختي:

گام اول: توافق روي قاعده هاي بحث گام دوم: بازگشايي يا گشايش/ که با پرسش شروع مي شود نمي هدف به باشد مطلق طور به P4C بخواهیم )اگر

بکار معمول راهکار از ها نمونه برخي زير در است. مهمي رفته در تعلیم و تربیت ديني آمده است.

آموزش تعلیم و تربیت ديني از راه داستان:بشر نوع که است هايي شیوه ترين کهن از يکي داستان براي بازتاب تجارب خويش بکار برده است. در اديان داستانها جهان مهم اديان تمام و دارند گوناگوني اهداف و مقاصد چنین دارند. را خودشان خاص داستانهاي از اي مجموعه توانند چیزهايي را درباره ماهیت خداوند داستان هايي مي آشکار کنند و مي توانند چیزي درباره جهاني که ما در آن زندگي مي کنیم يا راهنمايي درباره اينکه چگونه مي توان يک زندگي خوب داشت ارائه کنند. هدف از تعلیم و تربیت ديني معرفي اين داستانها به کودکان براي کمک به آنها در اينکه چگونه ديگران خداوند و جهان فهم چیزهايي درباره

اطرافشان را درک مي کنند است.کودکان به داستانهايي ارائه آموزگاران، روي پیش چالش است تا براي آنها فرصتي جهت تفسیر داستانها و فهم معناي آنها فراهم آورد. برولي و پالمر بحث کردن درباره متوني را توصیه مي کنند که به کودکان اجازه مي دهد تا خودشان از برخي ارائه دهند. تفسیر و پرسش هايي درباره داستانها داستان هاي اديان ممکن است بخاطر مفاهیم انتزاعي، زبان نباشند. مناسب نوجوانان براي نامتعارف و بیگانه متن يا آموزگار نیازمند اين است که مطمئن شود تا آنها داستانهاي شان را بفهمند و به پرسش هاي حاصل از آن پاسخ دهند، کودکان براي آنها کاربرد خصوص در آنها اينکه از پیش تصمیم بگیرند. در اين نمونه مورد بحث، آموزگار بايد از اين امر خاطر جمع باشد که ارائه او از داستان و بحثهاي مربوط به آن به کودکان در درک اينکه چگونه مسیحیان معتقدند زندگي مسیحیان به خواست خداوند بستگي دارد کمک مي

کند.مطالعه موردي:

سال 10 و 9 کودکاني با و است دبستان آموزگار جولي سروکار دارد. در آموزش ديني کالس)دانش آموزان( مطالبي درباره اينکه)حضرت(مسیح کیست و عقیده مسیحیان درباره از مطالعه، کودکان به عنوان بخشي آموزند. او چیست مي دريافتند آن در که خواندند را نیکوکاري آدم داستان

که داد ياد او به که)حضرت(مسیح عاشق همسايه ات باش. جولي موضوع مسیح که داد توضیح اينگونه را دشوار سوال به پاسخ در را داستان کرده مطرح مسیحي آموزگار يک است. او سپس از کودکان خواست که تصوير و يک ببندند را چشمان خود که بیاورند ذهن به را تلويزيوني داستاني را که به آنها گفته شده است براي را خودش جولي دهد. نشان را اصلي متن خواندن با جلسه اين از مسیحیان درک و چگونگي انجیل اين داستان آماده کرد. او فهرستي از از میخواهد که را هايي پرسش است آنها ممکن يا و بپرسد کودکان که از او بپرسند را آماده میکند. او هم اين به ممکن پاسخهاي چنین او میگیرد. نظر در نیز را پرسشها

به کودکان زمان به روايت خود تعريف میکند و را داستان میدهد تا تصاوير را در ذهن خود مجسم کنند.

بحث با واکنش کودکان نسبت به داستان پیش رفت و توجه کودکان به چگونگي رفتارشان با ديگران جلب شد، خصوصا کالس جلسه پايان در ندارند. دوستشان که کساني با کودکان به اين نتیجه رسیدند که براي مسیحیان هر کسي به و باشند ديگران عاشق بايد آنها و است ايشان همسايه

افراد نیازمند کمک کنند.آموزش تعلیم و تربیت ديني از راه مصنوعات :

تنها راه باور آوردن يک سنت در کالس درس و ارائه تجربه است. مذهبي مصنوعات از استفاده کودکان به اول دست کار به را اشیايي پرستش براي ديني سنتهاي از بسیاري و هم چون يادآور شده آنها به را تا حضور خداوند میبرند پلي براي درک خداوند براي آنها باشد. بايد به کودکان زمان داد تا به بررسي اشیايي بپردازند که براي آنها فرصتي فراهم آورد تا بفهمند که چگونه اشیاء در يک سنت مذهبي نقش بازي میکنند و راه احترام گذاشتن به اشیاي مقدس مذهبي

را به آنها بیاموزد.آموزش تعلیم و تربیت ديني از راه مکانهاي پرستش:

ايفا مذهبي سنتهاي از بسیاري در محوري نقش پرستش با پرستش مرتبط هستند نیز چنین میکند و مکانهايي که جايگاهي دارند. پرستش در خانه يا بناهاي خاص صورت مي گیرد. اما براي اکثر دينداران پرستش مي تواند در هر زمان و مکاني صورت گیرد. بسیاري از مذاهب داراي جايگاه هاي مخصوص براي زيارت هستند مانند شهرها، رودخانه ها، کوه ها، که داراي اهمیت خاصي هستند و افراد از آنها بازديد مي مانند مذهبي خاص مکانهاي به مدارس از بسیاري کنند. هر از بازديد دارند. دسترسي معابد و کلیساها ها، کنیسه براي مطالعه وجوه يک زيادي اين مکانها فرصتهاي از يک بر بايد اي مطالعه چنین بر تاکید کند. مي فراهم سنت بناها باشد. ديني اعضاي يک سنت براي بناها اين اهمیت

بخودي خود اهمیتي ندارند بلکه مهم کارکردشان است. آموزش تعلیم و تربیت ديني از راه تصاوير:

انتقال معاني بهره گرفته مي براي از تصاوير اديان اکثر در کودکان به براي کمک ارزشمندي منابع تصاوير اين شود. در کاوش و بررسي اديان است. کودکان مي توانند با بررسي براي تصاوير ساير و ها عکس آثار، بوسیله آن آنچه که هنرمند شناسايي انتقال آموزه هاي ديني دارد سعي در مي کودکان بنابراين شوند. ترغیب هاي موزايیک چرا که بفهمند توانند زيبا بسیاري از مساجد را تزيین کرده از يک تصاوير مسیح اينکه چرا يا اند

کشور به کشور ديگر متفاوت است.کاربرد فناوري اطالعات در تعلیم و

تربیت ديني:فناوري کاربرد براي زيادي فرصتهاي اطالعات در تعلیم و تربیت ديني وجود زياد سايتهاي حاوي اينترنت دارد. مفیدي براي ارائه اطالعات در سنتهاي کالسهاي براي هايي ايده و مذهبي ها سايت از بسیاري هستند. درس تورهاي مجازي براي بازديد از مکانهاي پرستش و جالب را دارند. اينترنت هم

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

12 21

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

روي پیش چالش ئه ا ر ا ، ن ا ر گا ز مو آکودکان به داستانهایي است تا براي آنها فرصتي و داستانها تفسیر جهت فراهم آنها معناي فهم

آورد.

Page 22: FalsafehTalimoTarbiat 2

چنین مي تواند کودکان را با ديگر کودکان مدارس، مناطق و کشورهاي ديگر مرتبط کرده و به بحث از سنتهاي ديني و فرهنگي آنها بپردازد. پايگاه داده ها، دوربین هاي ديجیتالي، پیوند ديني تربیت و تعلیم وجوه با میتوانند پردازها واژه

داشته باشند.آموزش تعلیم و تربیت ديني از راه بحث:

يک شیوه مهم براي آموزش تعلیم و تربیت ديني و يکي از از آن پیروي شده است راههايي که صريحا در سنن ديني است که کودکان اين مهم است. راه بحث کردن از گفتگو و ابراز عقايد و هم چنین روشن کردن درک براي فرصتي فرصتي چنین ارائه با باشند. داشته رقیب هاي ديدگاه موضوعات درباره جدي بحث مشتاق کودکان از بسیاري آنها براي فضايي تواند مي ديني تربیت و تعلیم و هستند افکار و احساسات خود را بتوانند با اطمینان تا فراهم آورد بیان کنند. کودکان بايد بفهمند که پاسخ هاي کوتاه و فوري در تعلیم و تربیت ديني وجود دارد، اما فرايند انديشیدن و بحث کردن درباره دين ويژگي مهم تعلیم و تربیت ديني به حساب مي آيد. کودکان بايد به پرسش در باب پاسخ هاي براي زماني بايد آنها شوند. ترغیب آنها به شده ارائه انديشیدن درباره کارهايشان و سهیم شدن در انديشه ديگر افراد کالس داشته باشند. به اين نحو کودکان ياد مي گیرند بلکه که نه تنها برخي مهارتهاي ارزشمند را فرا مي گیرند خصوص در گیري نتیجه به قادر آنها که فهمند مي

موضوعاتي هستند که مطالعه کرده اند.او است مهم بسیار ها فعالیت اين در خالل آموزگار نقش هم چنین مي تواند احساس ها و نگرشهاي بسیار شديدي براي دقیق هستند. کامال بررسي نیازمند بیاورد که بوجود رسیدن به اين هدف تثبیت قواعدي مورد نیاز است که پیش الزم انتظارات با بايد کودکان میشود. تقويت بحثي هر از براي رفتار در خالل بحث آشنا شده و احساس اطمینان و راحتي خیال براي بیان ديدگاه هايشان را داشته باشند. هم چنین، کودکان براي مشارکت در بحث خصوصا در رابطه با موضوعات حساس نبايد تحت فشار قرار گیرند. آموزگار الزم

است تا توجه خود را متمرکز بر روي بحث کرده و آن را مديريت کند به گونه اي که کودکان در صورت تمايل فرصت الزم براي شرکت در بحث را داشته باشند. در عین حال الزم است درباره آنها هاي ديدگاه آموزگار تا موضوعات را اداره کند، تا کجا او مي تواند ديدگاه هاي شخصي خويش را آشکار کند؟ آيا او مي تواند با ديدگاه او ديدگاه مخالف که کودکاني آيا شود؟ چالش وارد هستند به نیازي که دارد وجود موضوعاتي بحث در مورد آنها نیست براي نمونه از تا نیستیم مجاز ما آيا اينکه عبارتهاي نژادپرستانه در اين مدرسه

استفاده کنیم؟ارزيابي:

ارزيابي در تعلیم و تربیت ديني يک اخیر سالیان در انگیز بحث موضوع

بوده است. درحالیکه بسیاري مي توانند شاهد امکان ارزيابي مهارتها، مانند وجوه ديگر باشند دين از کودکان شناخت ارزش ها و رشد شخصي هم چونان مساله اي بحث برانگیز برخي که است اين است مشخص که آنچه میايد. نظر به چیزها وجود دارند که ما نمي توانیم به ارزيابي آنها بپردازيم و نه خواهان اين کار هستیم. ارزيابي تاثیري که مطالعه يک دين مي تواند بر روي زندگي يک کودک به جاي بگذارد به از يک کودک توانیم نمي ما و است ارزيابي قابل دشواري بخواهیم که به اين مساله پاسخ دهد بلکه تنها مي توانیم او را به اين کار دعوت کنیم. ارزيابي در تعلیم و تربیت ديني تاثیرات و نتايج بتواند آن با آموزگار که باشد ابزاري بايد در روي کودکان بر را آن تاثیر حالیکه در را آموزش خود نظر دارد بررسي کند. در نمونه زير اهداف آموزشي بازنويسي به عنوان معیار ارزيابي نشان دهنده اين هستند که آموزگار چه جستجوي در بايد خود درس هدف به رسیدن براي

چیزي باشد.نمونه

اهداف آموزشيبراي خاصي جاي خانه چرا که فهمید خواهد کودک •

يهوديان است )يادگیري درباره دين(خاص مکان يک آنها خانه که بفهمد تواند مي • کودک

به حساب میايد )يادگیري از راه دي(معیار ارزيابي:

مکان خانه چرا که دهد توضیح تواند مي کودک آيا •خاصي براي يهوديان است؟ )يادگیري درباره دين(

ببرد؟ پي ايشان خانه اهمیت به تواند مي کودک آيا •)يادگیري از راه دين(

محتواي درس:کودک با مزوزاه )جعبه کوچک حاوي متن وصل شده به در

ورودي خانه( و جشن شبات در هر هفته آشنا میشود.نمونه )مستمر(

فعالیت ها شامل:اداره کردن و بحث در خصوص مصنوعات )دين( يهودي و

اينکه آنها نشانه چه چیزي هستندچه ما براي خانه اينکه از بحث

معنايي داردطراحي آويزه هاي ديوار خانه مان

مدرک )من در آثار يا پاسخهاي آنها به دنبال چه چیزي هستم؟(

را چیزي چه کودکان نوشتاري: اثر ديوار هاي آويزه روي نوشتن براي خانه انتخاب مي کنند؟ آيا اين نشان آنها براي خانه که است اين دهنده

داراي اهمیت است؟کودکان آيا کالس خالل در بحث: مي توانند انديشه هايشان درباره خانه

هايشان را بیان کنند؟ در خاتمه درس آيا کودکان مي توانند توضیح دهند که آنها از چه مصنوعاتي آنها معني و میکنند استفاده

چیست؟لختي انديشیدن:

چگونه آموزگار مي تواند فرصت هايي

پرسش مشترک از طريق گفتگوي مشترک اين تعامالت را شکل مي دهد. وي از دانشجويان شرکت کننده درخواست نمود نقشي را که مي خواهند در بحث داشته باشند مشخص نموده و پشت برگه اي يادداشت نمايند تا در پايان بحث آن و نمايند مقايسه اند نموده ايفا بحث در که نقشي با را همچنین براي شروع بحث دانشجويان را به نگاه کردن به عکس، فکرکردن به آن درون ذهن خود و با توجه به پرسش مطرح شده )پیدا نمودن اين کودک پشت درب اتاق هتلي آن به نسبت که واکنشي و ايد گزيده اقامت آن در که کودک( نامتعارف ظاهري به شکل توجه با داشت خواهید پاسخ کارگاه در کنندگان ادامه شرکت در و نمود. تشويق هاي گوناگون خود را در رابطه با سوال مطرح نمودند، در خالل اين پرسش و پاسخ ها، سوال هاي ديگري پديد مي نمود. مي تر غني را بحث روند گفت بتوان شايد که آمد )شايد بتوان گفت گاهي اوقات نیز سوگیري هاي اعتقادي، زياده گويي ها و مواردي پیش مي آمد که بحث را تغییر مي داد و با راهنمايي هاي غیرمستقیم خانم پیلگرن روند گفتگو

سیر قبلي خود را بازمي يافت.( - سواالت حضار در رابطه با اجراي عملي گفتگوي سقراطيدانشجوي حاضر: نظر خود شما در رابطه با تصوير، و نقش

شما در اين گفتگو چه بود؟که سوالي با رابطه در من دادن نظر پیلگرن: دکتر خانم مطرح شد ممکن نبود زيرا اگر وارد بحث مي شدم بر روند بعنوان هماهنگ تاثیر مي گذاشت. نقش من طبیعي بحث پرسیدن همان گفتگو اين در من مشارکت و بود کننده

سوال بود.دانشجوي حاضر: با پرسش ها و پاسخ ها ايده اي متولد نشد بلکه ايده هاي متولد شده از قبل به گونه اي تکرار شد و آيا

اين ارزش گفتگو را کمرنگ نمي نمايد؟خانم دکتر پیلگرن: هدف از اين گفتگو فکر کردن و عمیق و هدايت و است پرسش طرح با موضوع به کردن نگاه تر مهم کل در ها، ايده رشد براي ها ايده به دادن جهت و ذهن کشیدن چالش به و کردن فکر چگونه يادگیري

نظرات خود و ديگران است.

دانشجوي حاضر: ما در برخورد با مسئله با کل آن مواجهیم نه با جزئیات آن، اما ما کلیات را حذف نموده و به جزئیات توجه مي نمايیم که مي تواند در هر سطحي بسیار آسیب زا باشد. در اين بحث مهم آسیب ديدن کودک است نه اينکه به گفتگو اين در که واشکالي است نمادي و نشانه داراي به کلیت ماجرا مي شرکت کنندگان وارد است بي توجهي

باشد. شرکت به متني توانستم مي من پیلگرن: دکتر خانم کنندگان بدهم که قبل از شروع بحث مطالعه نمايند ولي با تصوير و پرسش از آن بحث را شروع نمودم تا بارش فکري صورت بحث فرايند در تري بیني پیش غیرقابل و بیشتر گیرد و شرکت کنندگان آزادانه نظرات خود را مطرح نمايند.گفتگوي تفسیري بهترين شکل گفتگو است چرا که در آن به نتیجه معیني نمي رسیم و اين باعث متوقف نشدن روند تفکر است. در اجراي اين بحث ما در ابتدا با هدف شخصي همان که اولیه هدف روي زياد و نموديم شروع گروهي و زيرا ننموديم تمرکز است مطرح شده به سوال پاسخگويي هدف اين است که دانشجويان بحث نقادانه و احترام آمیزرا ياد بگیرند نه اينکه پاسخ آنها با توجه به نگاه کلي و يا جزئي ايشان شخصي نظرات دادن ارائه و کردن فکر مهم باشد

است .- ارزيابي چگونگي پیش رفتن گفتگو

نامتعارف اوصافي با را کودکي اگر سوال: آزادانه بیان -1مي نشان العملي عکس چه ببینید خود اتاق درب پشت دهید)ناديده گرفتن قضیه/ کلیت قضیه و توجه به آن و...(، در اين قسمت بعنوان قسمت اولیه افراد به فکر کردن وادار مي شوند. در ارزيابي اين بخش بايد گفت شرکت کنندگان با نگاه کردن به تصوير و فکر کردن به چرايي و چگونگي آن که هايي زمان مگر نمودند، مطرح آزادانه را خود نظرات بعلت پیشگیري از به انحراف کشیده شدن فرآيند گفتگو به آنها در رابطه با نوع و زمان پاسخ دهي شان تذکر داده مي

شد.2- تحلیل متني: توجه به اجزا بعنوان مثال کودک مذکور را نیز اين بخش ارزيابي نمودن، در انسان فرض يا و شیطان

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

2211

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

باید دیني تربیت و تعلیم رشد روي بر را خود تمرکز سوي به مثبت گرایشهاي معنا این به بگذارد. دیگران بندي گروه از باید ما که کلیشه اي افراد اجتناب کنیم و از تنوع وسیع منابعي که در سنن مختلف وجود دارند بهره

مند شویم.

Page 23: FalsafehTalimoTarbiat 2

کارگاه و سمینار گزارش آموزشي با حضور دکتر پیلگرنفلسفه دکتري دانشجوي اکبرزاده فهیمه از گزارشي

تعلیم و تربیت دانشگاه خوارزميرا آغازگر لیپمن قائدي، آقاي دکتر در آغاز نشست، جناب برنامه فلسفه براي کودکان يا فلسفه در عمل دانست. به زعم چرا که بود درگیر مسئله اين با ابتدا در لیپمن ايشان نیستند، دلیل کننده درخواست و پرسشگر دانشجويانش دوره در را منطق مانند دروسي مسئله اين حل براي وي هايي براي دانشجويان ارائه نمود اما مشکل مذکور حل نشد، و پرسشگري روح فراگیري که رسید نتیجه اين به لیپمن علت جويي مهارت هايي هستند که بايد از کودکي آن را در که نمود اشاره قائدي همچنین دکتر داد. پرورش کودکان موضوع و عنوان نشست برگرفته از تز دکتري خانم پیلگرن مطرح با کرد سعي پیلگرن دکتر خانم سپس باشد. مي نمودن مثال موش و مرواريد و پرسش از حضار که ترجیح مي دهند موش باشند يا مرواريد؟ ذهن آنها را درگیر کرده و بحث را آغاز نمايد، بعد از گفت و شنود پاسخ ها، وي با به چالش کشیدن پاسخ هاي حضار از آنها خواست در رابطه با فلسفه که افزود ادامه در و نمايند بازانديشي انتخاب خود چنین سوال هايي را براي تفکر و آگاهي به اين مسئله که يک سوال مي تواند پاسخ هاي متعددي داشته باشد، مطرح مي کند. خانم پیلگرن با اشاره به گفتگوي سقراطي، گفتگو را بسیار مهم بر شمرد و بیان داشت پیشرفت يک جامعه به نحوي که شرايطي فراهم شود و همه شهروندان بتوانند در گفتگوهاي باز و برابر شرکت نمايند و پديده ها را معنابخشي نمايند بسیار حائز اهمیت است، چنین فضايي به معلمان و توجه مفاهیم به تر نیز کمک مي کند که عمیق فراگیران اشاره آدلر]1[ بخشي سه يادگیري به سپس وي نمايند. نمود که: بخش اول آن شامل گردآوري دانش سازمان يافته است، در اين مرحله معلم بايد بداند چه چیزي را مي خواهد و ها مهارت تقويت و آموزش دوم بخش دهد، آموزش توانايي هاي ادراکي است،که دانش فراگرفته شده در مرحله به معلم نقش همچنین شود مي کارگرفته به اينجا قبل هر بداند مربي که صورت اين به نمايد مي تغییر مربي

فراگیر در چه سطحي قرار دارد و بر اساس آن براي توسعه سوم بخش نمايد، مشخص تمرين فراگیر ايده ها و ارز ش ها )ساخت يا خلق( مي باشد، در بتواند که برسد درکي به بايد فراگیر بخش اين که دارد وجود هايي ايده زيرا باشد مولد و خالق نمايد و ايده هاي جديدي خلق بايد آنها با فراگیر نقش معلم نیز در اينجا از نقش فرادست به همراه اين در فلسفه نقش همچنین نمايد، مي تغییر بخش پررنگ مي شود. خانم دکتر پیلگرن در ادامه روند سمینار و کارگاه آموزشي، براي اجراي کارگاه آموزشي))آموزش فلسفه ورزي به کودکان با استفاده از تعدادي سقراطي((، گفتگوهاي از دانشجويان)دانشجويان در مقطع دکتري،کارشناسي اجراي براي قبل از و بودند کارشناسي و ارشد عملي اجراي براي را بود( شده هماهنگ کارگاه

گفتگوي سقراطي دعوت نمود. در ابتدا از دانشجويان شرکت کننده تقاضا نمود نظر خود را در رابطه با تصويرکودکي که نمايش پاورپوينت توسط و ترسیم آلماني]2[ نقاش توسط داده شده بود بیان نمايند. پیش از شروع بحث خانم پیلگرن قواعدي را براي گفتگو مشخص نمود و به دانشجويان نسبت

به اجراي قواعد مذکور تذکر داد: براي گفتگوي بايد شیوه اي از شرکت کنندگان - هرکدام بحث، در زياده گويي از پرهیز بنابراين باشند، داشته خود قطع کردن بحث و موارد اينچنیني ممکن است بحث را از

هدف خود دور نمايد... - شرکت کنندگان بايد راجع به هرچه بیان مي کنند از قبل

تفکر نمايند مي که نقشي از را خود هدف بايد کنندگان شرکت -

خواهند در بحث داشته باشند مشخص نمايند - جواب کوتاه و رد شدن بدون قصد در تفصیل و توصیف

پاسخ - وجود و تعیین هدف براي کل گروه يا ناظر با فقط نه و يکديگر با کنندگان - صحبت شرکت

مربي -هنرخوب و دقیق گوش دادن به حرف و نظرات ديگرشرکت

کنندگان در گفتگو دفاع بحث خود از قیمت هر به نبايد گفتگو و بحث در -

کنیم چرا که هدف يادگیري توام با احترام است -جدل و مناظره براي برنده شدن نیست بلکه نوعي همکاري

فکري مي باشد تفاوت معمولي و روزمره گفتگوهاي با سقراطي -گفتگوي کند مي مطرح مقابل طرف که را هايي ايده ما زيرا دارد

نقادانه تحلیل مي کنیم. نداشته بحث در نهايي و قطعي پاسخ به رسیدن -انتظار

باشیم - آمادگي روبروشدن با پاسخ هاي چالش برانگیز که به آنها

عادت نداريم - آمادگي براي بازنگري و تغییر نظر در صورت لزوم

خانم پیلگرن اذعان نمود اينجاست که مي دانیم چرا سقراط خود را يک ماما معرفي نمود، زيرا سقراط به دانش آموزان نمايند، متولد را خود ذهن هاي ايده تا کند مي کمک به را آنها و نمايد اي مطرح مي تازه و پیاپي پرسش هاي تعاملي يادگیري وي نظر از سازد. مي وادار مداوم تفکر نتیجه بهتري دارد و در واقع با اين تعامالت،گفتگوها صورت مي گیرد و ما با گفتگو و پرسش به درک تازه اي مي رسیم،

براي کودکان فراهم آورد که دربردارنده خود ارزيابي آنها در برآورد رويه در باال بیان شده، باشد؟

رويه هاي موجود در تعلیم و تربیت ديني:وجود اهدافي ديني تربیت و تعلیم اصلي اهداف میان در دارند که متعلق به مرحله رشد کودکان در درک هويت خود موضوعات تمامي میان از است. ديگران با ها آن ارتباط و بیشترين ديني تربیت و تعلیم درسي، برنامه در مندرج اعمال و اين قبال رويه هاي خود دارد که را در مسئولیت رويه ها در بطن هر چیزي قرار دارد که ما در برنامه تعلیم و تربیت ديني در تالش براي انجام آن هستیم. تعلیم و تربیت بودن يگانه تشخیص و آگاهي خود به را کودکان ديني در میکند. ترغیب خود هويت از درکشان رشد و خويش عین حال تعلیم و تربیت ديني گوناگوني و تنوع را ارج مي در افراد مشارکت از و تشويق را ديگران به احترام و نهد ساختن جامعه شان تقدير میکند. اين بدين معني است که به را افراد ارزش ديني تربیت و تعلیم به ما رويکردهاي رسمیت مي شناسد با هرگونه قابلیت فیزيکي، جنسیتي يا پیشینه نژادي و فرهنگي. )مترجم: همانند آنچه در اين آيه ا خلقنکم إن الناس شريفه قرآن بدان اشاره رفته است: يأيها من ذکر و أنثي و جعلنکم شعوبا و قبائل لتعارفواإن أکرمکم

علیم خبیر.حجرات13( أتقاکمإن اهلل عند اهللبراي اجراي چنین رويکردي تعلیم و تربیت ديني بايد تمرکز ديگران سوي به مثبت گرايشهاي رشد روي بر را خود بگذارد. به اين معنا که ما بايد از گروه بندي کلیشه اي افراد از تنوع وسیع منابعي که در سنن مختلف اجتناب کنیم و وجود دارند بهرهمند شويم. ما بايد نسبت به زباني که بکار میبريم آگاه باشیم و از تعمیم هاي گسترده اجتناب کرده و از دسته بندي بر حسب جنسیت و نژاد آگاه باشیم. ما بايد به مانند نظر به کودکان که نقطه نظر ديگران نشان دهیم خود آنها معتبر است و اينکه تفاوت چیزي نیست که باعث شرمندگي کسي شود. برخي از والدين از رويکردهاي مذهبي جهاني تعلیم و تربیت ديني نگران هستند. آنها ممکن است که شناخت زيادي از خود نداشته باشند و نسبت به ادياني که با آنها آشنايي ندارند مشکوک باشند. ديگر والدين ممکن عقیده است ممکن يا باشند داشته خصومت دين با است راسخ داشته باشند که تعلیم و تربیت ديني نبايد بخشي از تا آموزگاران الزم است باشد. همانگونه که آموزش مدارس اطمینان بايد باشند قائل احترام احساسات اين به نسبت به رسیدن براي والدين با توانیم مي ما که کنند حاصل

هدف و ارزش آنچه که انجام میدهیم ارتباط برقرار کنیم. نتیجه گیري:

تعلیم و تربیت ديني بخش مهمي از تعلیم و تربیت محسوب مي شود و به درک کودکان نسبت به چشم اندازهاي خود به زندگي و ديگر مردمان ياري مي رساند. الزم است که اين رويکرد با اعتماد به نفس و حساسیت کامل انجام شود و به اين نکته اذعان داشته باشد که دين نقش مهمي در زندگي افراد ايفاء مي کند. در عین حال دين مي تواند امري بحث برانگیز باشد و اينکه ما مي توانیم به کودکان مهارتهايي را ياد بدهیم که سروکارشان با موضوعات چالش برانگیز است امري سرنوشت ساز به حساب میايد. در پايان اينکه تعلیم و تربیت ديني خوب و يادگیري را محدود به محتوايي که ياد مي دهیم نمي کند بلکه بیشتر درباره روشي است که ما با آنها برخورد مي کنیم و رويکردها. هدف ما در حقیقت بايد کمک به کودکان براي درک اين وجه از جهاني باشد که در

آن زندگي مي کنند.

آیت حضرت تحصیلی توصیه اهلل جوادی آملی

اگر کسي درس بخواند خوب مدرس نتواند و تلف را عمرش باشد کرده است حضرت آيت در آملی جوادی اهلل درس جلسه اولین سال در خود اخالق در که جديد تحصیلی المللی بین بنیاد محل اسراء وحیانی علوم

ايراد توصیه هايی به طالب و دانشجويان مبنی بر برگزار شد، به گزارش به . پرداختند بعد نسل به ها آموخته انتقال ضرورت خبرنگار اسراء نیوز؛ حضرت آيت اهلل جوادی آملی با اشاره به شروع سال تحصیلی جديد حوزوه و دانشگاه فرمودند: سال تحصیلي ما بايد با دو حس شروع بشود: يک حس ظاهري که آن را همه ما فقد فقد علما« يکي هم حس دروني که مي دانیم »من فقد حسا

قرآن کريم اينگونه می فرمايد ﴿إن تتقوا اهلل يجعل لکم فرقانا﴾ قرار گیرد، بايد مورد توجه اين دو حس که له در تشريح معظم اگر گفتند بزرگان که کرده ايد تجربه و شنیده ايد اگر فرمودند: کسي نابینا بود و حس بصر را از دست داد او از تشخیص رنگ ها و می کريم قرآن اما است درست مطلب اين است، محروم مناظر اين است که مي گويیم فرمايد ما يک حرف جديدي داريم و آن در قسم يک است بیرون در قسم يک است قسم دو اين حس درون » در بیرون همین چشم و گوشي است که مي بینیم، ولی چشم آن کسي اگر است، ناديدني گوش و چشم يک درون در نصیبش غیبي بینايي راه از که علومي از داد دست از را درون

مي شود بی بهره خواهد بود . ايشان ادامه دادند: اينکه مي بینید علوم برخي ها چه در حوزه چه در دانشگاه کارآمد نیست و نه تنها مشکل جامعه که حتی مشکل خود او را هم حل نمی کند، براي اين است که او به همان اصل اين اصل دومي که و يعنی تجربه حسی بسنده کرده است اولي

رهاورد وحي است را رعايت نکرده است. آيت اهلل جوادی آملی در بخش ديگر از سخنان خود با بیان اين فرمودند: نیست، الهی مرآت انسان اندازه به موجودی هیچ که درست است همه موجودات آينه و آيت الهي اند، اما هیچ موجودي به اندازه انسان مرآت الهي نیست و چون هیچ موجودي به اندازه انسان مانند هم موجودي هیچ لذا نیست الهي مرآت انسان

صالحیت خالفت الهي را ندارد.

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

1023

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

Page 24: FalsafehTalimoTarbiat 2

در محدود گروه سه به موجودات تقسیم با به سپس له معظم اظهار به عرش از فرش ، فراطبیعت و دارای قدرت سیر طبیعت داشتند: قرآن کريم موجودات را به سه قسم تقسیم کرده است ، مي کنند، حرکت اول نیمه در که هستند موجوداتي اول قسم مانند جمادات، حیوانات و نباتات. اينها در محدوده طبیعت حرکت يک شايد اينکه مانند است مشخص رشدشان يعنی مي کنند، مقدار خاک در گذشت چندين قرن تبديل به يک سنگ گرانبها شود , يا نباتات بر اثر تغذيه و تنمیه، به شجر مثمر مي رسد و اگر مي رسد. خیالي و وهمي تجرد مرحله به هم کند رشد حیواني همه اينها قلمرو رشدشان مشخص است يعنی اينها در اين نیمه اول راه بسر مي برند و هیچ کدام به عرش بار نمی يابند و موجودی

الهي نمی شوند. ايشان ادامه دادند: قسم دوم از موجودات فرشتگان هستند که در نیمه دوم يعنی فراطبیعت به سر می برند، بنابراين هم موجودات نیمه اول گسسته از نیمه دوم اند و هم موجودات نیمه دوم منقطع از نیمه اول اند، و تنها انسان است که مي تواند از تراب و تین شروع بار يابد. يعني انسان تواناست که هم نیمه الهي بکند و به عرش اول را طي کند هم نیمه دوم را طي کند هم اينها را بهم مرتبط کند و بشود جامع األطراف، چنین موجودي شأنیت و صالحیت اين

را دارد که بشود خلیفةاهلل. آيت اهلل جوادی آملی با اشاره به مقام واالی انسان از منظر قران

کريم اذعان داشتند: انسان دارای شانیت و شرفی است که در قرآن کريم مورد مخاطب ک کادح إلي ربک کدحا خدا واقع می شود که ﴿يا أيها النسان إنفمالقیه﴾، لذا اگر کسي خود را نشناخت يا ارزان فروخت, مغبون مي شود، و اين زيان و اگر در دنیا نیز ظهور نکند، در قیامت که که آنجا شکوفا مي شود، مي فهمند ارزش ها و حق ظاهر مي شود

ضرر کردند. و طالب اينکه بر تاکید با فرمايشات پايانی فراز در له معظم دانشجويان بايد به گونه ای درس بخوانند که بتوانند اين درس را

به نسل بعدی هم منتقل کنند، بیان داشتند: حداقل همت يک دانشجوي دانشگاه يا طالب حوزوي اين است که اين کف به ديگري منتقل کند استادانه اين درسي که مي خواند اتالف اگر کسي درس خواند پايین تر اين از است درس خواندن عمر است. اگر کسي درس بخواند و نتواند مدرس خوب باشد يقین امانت هاي علوم اين اينکه براي است کرده تلف را عمرش بداند الهي است. اگر کسي از کتابي به کتاب ديگر رفت و نتوانست آن کتاب قبلي را به خوبي تدريس کند اين مطمئن باشد عمر خود را

تلف کرده است. حضرت آيت اهلل جوادی آملی مرحله غايی تحصیل علم را ، تطهیر محصل و سپس انتقال علوم به جامعه به نحوی که جامه نیز طیب

و طاهر شود، دانستند.منبع:

www.esranews.org

داللتهاي محتواي اسناد تحوليعمومي رسمي تربیت نظام

در امرتربیت

سوسن دکتر کشاورز

نحوه استخراج : ترکیب مباني و اصول منبع : مباني نظري تحول بنیادين در نظام تعلیم و تربیت رسمي عمومي جمهوري اسالمي ايران - شوراي عالي انقالب

فرهنگي - 1390الف-مباني انسان شناختي

و بیروني تهديدهاي و مخاطرات انواع معرض در 1-انسان دروني و داراي انواع محدوديت ها

داللت : گام اول حرکت ، ضرورت تربیت آدمي2- انسان نیازمند به هدايت در روند تکوين هويت

حرکت شروع براي توانمند مربیان وجود ضرورت : داللت آدمي، اولین مربي خداوند ، سپس پیامبران و امامان )ع( و بعد از آن با تاسي به سیره اسوه هاي حسنه ساير افراد در

کسوت مربيتعالي و تکوين روند در انسان اساسي نقش بودن دارا -3

هويت خودداللت : توجه به نقش اساسي متربي در فرايند تربیت

4- وجود خصوصیات متفاوت در آدمياز روش ها و شیوه هاي يکساندر : عدم بهره گیري داللت مواجه و تعامل با مربیان و متربیان و توجه به الگوهاي رشدويژگي به توجه با همراه تغییرات بودن متربیان،تدريجي

هاي مشترک و متفاوت متربیان 5- وجود استعدادهاي طبیعي متنوع و قابل رشد درآدمي

و منعطف هايي روش و محتواي از گیري بهره : داللت و مربیان تعالي و ارتقاء و بالندگي هاي زمینه که متنوع درسي هاي برنامه قالب در سازد پذير امکان را متربیان تجويزي غیر و )انتخابي( تجويزي نیمه تجويزي)اجباري(،

اختیاري6- وجود فطرت الهي در انسان

داللت : اهداف و محتواي و روش هاي طراحي شده بايد به ترتیبي باشد که ظرفیت هاي بالقوه الهي متربیان را به

فعلیت برساند7- برخورداري انسان از کرامت ذاتي و اکتسابي

در کريمانه هاي روش و محتواي از گیري بهره : داللت

منابع پیشه گر، آذر .)1383(. رابطه بین سبک يادگیري و تفکر انتقادي دانشجويانکارشناسي نامه پايان تهران. دانشگاه هاي شهر فني مهندسي و انساني علوم

ارشد ، دانشکده روانشناسي وعلوم تربیتي دانشگاه عالمه طباطبايياول سال اجتماعي مطالعات کتاب محتواي ارزيابي مجید.)1385(. ، حبیبي متوسطه بر اساس مهارت هاي تفکر انتقادي از ديدگاه مولفان واعضاي شوراي برنامه ريزي ناحیه يک مشهد، پايان نامه کارشناسي ارشد دانشگاه عالمه طباطبايیبر روي تاثیر روش حل مساله به صورت کارگروهي شعباني، حسن. )1378(. تفکر انتقادي و پیشرفت تحصیلي دانش آموزان پاية چهارم ابتدايي شهر تهران.

رسالة دکتري ، دانشگاه تربیت مدرس عباسي ، عفت. )1380(. بررسي مهارت هاي موثر بر پرورش تفکر انتقادي در برنامه درسي جامعه شناسي دوره متوسطه در سال تحصیلي 80-1379، رساله

دکتري، دانشگاه تربیت معلم، تهرانBrackney, B. e., & Karabenick, S. a. (1995)Psychopathology and academic performance: the role of motivation and learning strategies. Journal of Counseling Psychology, vol. 42, no. 465-456 ,4.Johnson , e. B . )2002(. Contextual teaching and learning : what it is and why its here to stay . united kingdom . Corwin Press.

بررسي دیدگاههاي فلسفي دربارۀتعلیم و اطالعات فناوري نسبت

و تربیتدکتر سعید ضرغامي دانشیار دانشگاه خوارزميآخرين همچون اطالعات فناوري حضور به توجه با فناورانه، دستاورد گسترده درتعلیم و تربیت همانند ساير جنبه ها و رويدادهاي تعلیم و تربیت،

نیازمند پرسش خردمندانه يا فلسفي است. در اين پژوهش ديدگاههايتعلیم و تربیت مورد گوناگون فلسفي دربارۀ فناوري اطالعات در حوزه بررسي و تحلیل قرار گرفته و با توجه به شباهت ها و تفاوت هايي که در مباني نظري اين ديدگاهها وجود دارد، به سه گروه تقسیم شده اند: ديدگاه نخست يعني مدرنیزم، فناوري اطالعات را وسیلة فکر آدمي مي داند که به سبب نگاه مشتاقانه و آرماني به فناوري، در اين مقاله به اين ديدگاه لقب نگاه »رؤيايي« داده شده است. ديدگاه انتقادي در تقابل بااين ارزشي طرفي بي از ناشي مشکالت به نظر با و مدرنیزم ديدگاه ديدگاه در به کارگیري فناوري اطالعات شکل گرفته است.ديدگاه مذکور به بررسي و تحلیل پیامدهاي منفي و مخرب فناوري اطالعات مي پردازدتأسف و نادرست اطالعات فناوري به مدرنیزم نگاه که است معتقد و ديدگاه است. داده شده »تراژيک« نگاه لقب آن به رو اين از باراست. پست مدرنیزم با درنورديدن مرزهاي سنتي، فراسوي ساختارهاي ثابت و تقسیم بنديهايي چون سوژه و ابژه، جنسیت، طبقه اجتماعي و نژاد ميبه گیرد. مي مدد تفسیر چون هايي شیوه از منظور اين براي و رود همین دلیل در اين مقاله به آن لقب نگا ه »دگرگوني« داده شده است. به نظر مي رسد ديدگاهها در روندي تکاملي شکل گرفته اند، اما حتي نگاه »دگرگوني« نیز به تنهايي راهگشا نیست؛ از اين رو در با هم نگري و در پیش گرفتن الگوي چرخه اي مرکب به ديدگاهها )به جاي الگوي خطي تکاملي( استلزاماتي براي سیاستگذاري و طراحي فناوري اطالعات

در آموزش پیشنهاد شده است. ادامه در شماره بعد

محمد حسین صفائي)معلم نمونه کشوري(

بر ما است که به نمايندگي از تمام فعاالن انجمن هاي علمي و تمام دوستان دانشکده علوم دانشگاه روانشناسي و تربیتي خوارزمي به شما عضو محترم و تعلیم فلسفه علمي انجمن نمايیم، عرض تبريک تربیت

انتخاب شايسته شما به عنوان جناب آقاي محمد حسین صفائي معلم نمونه کشوري در سال جاري براي ما موجب افتخار بوده و ضمن آرزوي موفقیت هاي روز افزون براي شما کسب اين افتخار انجمن علمي تبريک داريم. نیز عرض ارجمند گروه اساتید به را

فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه خوارزميمحمد حسین صفائي)معلم نمونه کشوري(

متولد 1355 شهرستان بهشهر استان مازندران، سرگروه آموزشي يک ناحیه پرورش و آموزش اداره آموزگار و دبستاني ي دوره دانشگاه تربیت؛ و تعلیم ي فلسفه دکتري دانشجوي • ساري خوارزمي تهران • فوق لیسانس تاريخ و فلسفه آموزش و پرورش از ابتدائي آموزش لیسانس • تهران مدرس تربیت دانشگاه از

دانشگاه ازاد اسالمي واحد قائم شهر... ابتدائي • ديپلم دانشسراي مقدماتي رشته آموزش • 21 سال سابقه ي خدمت در آموزش و پرورش

انتفاعي( ابتدائي )دولتي و غیر • 8 سال سابقه مديريت مدارس در ايران اسالمي جمهوري مدارس در تدريس سابقه سال 2 •)روش ساري شريعتي دکتر فرهنگیان دانشگاه مدرس • آلمان تربیت، و تعلیم ي فلسفه و اصول اجتماعي، مطالعات تدريس

روش تدريس رياضي(رياضي،روش تدريس )روش فرهنگیان خدمت ضمن مدرس •روش اجتماعي، مطالعات تدريس روش تجربي، علوم تدريس محتواي تولید ملي، درسي برنامه پژوهش، و تفکر تدريس ، آموزشي مواد کاربرد و تولید بنیادين، تحول الکترونیکي، سند

سنجش و ارزشیابي آموزشي(پرورش و آموزش اداره پژوهش و تحقیقات ي کمیته عضو •

ناحیه يک ساريآموزش اداره کل ابتدائي دوره ي آموزشي • عضو سرگروه هاي

و پرورش استان مازندران.استان پرورش و آموزش اداره کل تدريس • داور جشنواره هاي

مازندران • مولف کتاب روش تحقیق براي کودکان و نوجواناناداره کل ابتدائي دوره ي نوروزي پیک تألیف کمیته ي • عضو

آموزش و پرورش استان مازندرانناحیه پرورش و آموزش اداره ي پژوهي در اقدام اول • رتبه ي

يک ساري و رتبه ي برتر اقدام پژوهي استان مازندراناداره کل اولیا و مربیان انجمن • مدرس استاني آموزش خانواده

آموزش و پرورش استان مازندران

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

249

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

Page 25: FalsafehTalimoTarbiat 2

به عقالني تفکر باشد. مي عقیده تلقین مقابل در مانعي عنوان شاگردان کمک مي کند تا انتخابهاي دشوار نمايند و موارد سیاسي را تعقیب کنند. حرکت در اين زمینه باعث مي شود شاگردان دربا نمايند. فکر منطقي خوب، زندگي به مربوط پرسشهاي مورد براي اساسي به عنوان مهارت انتقادي تفکر امر که اين به توجه مشارکت عاقالنه در يک جامعه مردم ساالر شناخته شده است و در دنیاي مدرن به عنوان مهارت ضروري مورد حمايت مي باشدآموزان بايد دانش ،)1385 ، از حبیبي نقل به )آندولینا، 2001، داراي تفکر منتقدانه باشند. چون تفکر انتقادي اين کار را براي آن ها ممکن مي سازد تا حقیقت را در میان به هم ريختگي حوادث و اطالعاتي که همه روزه آن ها را احاطه مي کنند، جستجو کنند )جانسون ، 2002(، و در موقعیت هاي روزمره از تفکر انتقادي که تفاوت بین موفقیت و شکست در هر کار داده شده را به وجود مي آورد )آندولینا، 2001، به نقل از حبیبي 1385(، استفاده نمايند وممکن درک ترين کامل به رسیدن که انتقادي تفکر هدف به است، دست يابند. چون درک کردن و فهمیدن به فرد اجازه مي دهد تا عقايد و معاني را که پشت سر هر چیز مهم وجود دارد را آشکار سازد )جانسون، 2002 ( ب( تقويت وآمادگي خود درکه جهاني دهکده سوي به رفتن )يا شدن جهاني فرايند و است( گرفته خود به آسا وسیل تند صورت يک امروز و تحوالت تغییر و فرا صنعتي ويژگي هاي عصر با تناسب

فزاينده آن در حالي که با ورود به دوران فرا صنعتي و عصر اطالعات به دلیلهاي يافته سريع تغییر و تحول دانش، انفجار مانند ويژگیهايي از و تربیت و تعلیم عرصه در هوشمند ماشینهاي علمي، حضور همه انتقال امکان نه علمي، معرفت قطعیت عدم مهمتر همه نه و دارد وجود - خاص رشته يک در حتي - علمي يافتهاي دلیل، همین به شود. مي احساس زمینه اين در ضرورتي

متخصصان تعلیم و تربیت و برنامه ريزانعلمي، حقايق انتقال جاي به درسي نگرشهاي و روشها تقويت ، پرورش علمي را توصیه مي کنند وبه جاي تولیدمورد را فرايند علمي، حقايق مجدد که معتقدند آنها اند. داده قرار توجه حقايق کسب جاي به آموزان دانش علمي بايد به روش کسب حقايق علميحقايق انباشت جاي به و کنند. توجه چگونه که بیاموزند ذهن، در علمي و بگیرند، تصمیم کنند، فکر شخصا درباره امور مختلف و تفکر قضاوت کنند.بايد آموزش فرايند در آموزان دانش نظريات فهم حسي، ادراک بتوانند را خود نقاد و علمي تفکر و مختلف

مستلزم اهدافي چنین به رسیدن دهند. رشد و کنند تقويت با موقعیتي و فرصت چنین است. يادگیري مطلوب فرصتهاي از اطاعت و تقلید به ترغیب و القا کردن، موعظه دادن، دستور ديگري به وجود نخواهد آمد. زيرا محدود ساختن تعلیم وتربیت به انتقال و حفظ حقايق علمي رشد طبیعي دانش آموزان را محدود

.خواهد ساختاز زير چاپ در اينکه از بنايراين در عصري که کتب درسي قبل آيند کهنه مي شوند و در دنیايي که به سرعت در حال تغییر است و واقعیت هاي پیچیده اقتصادي، اجتماعي، محیطي و اخالقي به سرعت راه خودشان را به ساختارهاي زندگي فردي و اجتماعي هر شخصي وارد کرده اند، و فرايند جهاني سازي در حال تحقق استابزارهايي با را خود بايست مي کنند جهاني را ما آنکه از پیش تقويت وآماده کنیم در غیر اين صورت قبل از آنکه جهاني شويمکه افرادي تربیت لزوم اساس اين بر کرد، خواهند جهاني را ما به و حتي ضروري الزم باشند، انتقادي تفکر هاي مهارت داراي نظر مي رسد. چرا که به گفته پاول و الدر،)2000( بايد هر فردي با اين واقعیت ها رو به رو و مواجه شود تا بتواند بر مشکالت اين عصر، چیره گردد. ولي آيا دانش آموزان ما براي برخورد و مواجهه با اين پیچیدگي ها در مدرسه چیزي ياد مي گیرند؟ آيا آنها براي تشخیص کمبودهايشان، تواضع انديشمندانه را گسترش داده اند وبا را شان ناداني تا اند آورده وجود به را خردمندانه استقامت ها انگاري ساده و شعارها فراسوي به که کنند جايگزين دانشي مي رود؟ آيا آن ها در حال يادگیري مهارت هاي عقالني متناسب

با اين واقعیت ها هستند ؟ ج(. تاثیرتفکر انتقادي برسالمت رواني

براساس شواهدي که برکني وکارابنیک ،1995( بدست داده اند به اين نکته تاکید شده که بین تفکر انتقادي وآسیب رواني رابطهانتقادي تفکر از که افرادي ديگر عبارت به دارد وجود معکوس رواني وآسیب بیشتر رواني سالمت از هستند برخوردار باالي کمتري برخوردارند و برعکس افرادي کهاز هستند کمتري تفکرانتقادي داراي

آسیب رواني بااليي رنج مي برندجديد، جهان در اينکه آخر نکته و بعنوان را تفکر مهارتهاي بايد هرفردي مهارتهاي زندگي، در خود پرورش دهد و اين امر براي معنا بخشي به جهاني که بهو است شدن پیچیده حال در شدت جامعه در زندگي براي همچنین دموکراتیک و توسعه يافته، امکان شرکتدارد. ضرورت صنعتي هاي رقابت در واينشتاين،1991به نقل از اسالمي،1382(باعث زمینه اين در تربیت است معتقد مي شود تا دانش آموزان در مورد مسايل

مربوط به زندگي منطقي فکر کنند

تقويت با نفس عزت ارتقاء و تربیت فرايند مراحل تمامي خودپنداره مثبت در مربیان و متربیان

8- انسان موجودي آزاد و صاحب اختیار داللت : بهره گیري از روش هايي که همراه با آزادي عقالني، انديشه ،آزادي پذيري مسئولیت تقويت موضوع يعني

آزادي فعالیت،آزادي بیان و ...درفرايند تربیت باشد 9- معرفت ،میل ،باور،اراده و عمل مداوم عناصر اصلي تکوين

هويت در انسان داللت : مجموعه عناصر برنامه درسي شامل اهداف ، محتوي ، روش هاي ياددهي – يادگیري ، ارزشیابي و ... بايد منجر به تقويت معرفت، میل، باور،اراده و عمل مداوم در مربیان و

.متربیان گردنداجتماعي؛ و بعدي)فردي چند هويت داراي انسان -10 ،ديني،ملي،قومي،خانوادگي،جنسي،حرفه اي انساني)جهاني(

...و داللت : بايد در مجموعه عناصر برنامه درسي شامل اهداف ،... و ارزشیابي ، – يادگیري ياددهي هاي روش ، محتوي

.توجه به تقويت تمامي ابعاد و انواع هويت گردد

1- انطباق با نظام معیار ديني مويد بايد مي رفته کار به هاي روش و محتواي : داللت

.ارزش هاي ديني باشند2- اولويت تربیت اعتقادي ،عبادي و اخالقي

در تربیت از نوع اين تحقق جهت در ويژه تدبیر : داللت ساحت اين بودن چتر حفظ و تربیت فرآيند مجموعه تربیتي درفرايند برنامه ريزي براي ساير ساحت هاي تربیتي؛ فناوري ، علمي سیاسي؛ ، اجتماعي ؛ بدني ، زيستي

اقتصادي ، حرفه اي و هنري ، زيباشناسي3- عقل ورزي

و مراتب تمامي سطوح اين اصل مهم در به توجه : داللت سازي زمینه و تربیت فرايند ريزي برنامه و سیاستگذاري ياب،عقل هدايت عقل رسیدن فعلیت به جهت در مربیان از درست تشخیص عمل، و شناخت مقام در ورزي

نادرست،تشخیص خوب از بد در متربیان4- عدالت تربیتي

تربیتي در براي تحقق عدالت بستر سازي مناسب : داللت ، فردي هاي ويژگي به توجه با تربیت هاي مولفه تمامي جنسیتي ، خصوصیات منطقه اي ، قومي ، محلي و ...جهت

برخورداري عادالنه همگان از حق بر تربیت 5- پويايي و انعطاف پذيري

انعطاف جامعه، در تغییر پديده با فعال مواجهه : داللت موقعیت و اقتضائات با متناسب تربیت هاي مولفه پذيري

هاي خاص تربیتي ضمن حفظ اصول و معیارها 6- اعتدال

داللت : توجه به تمامي ابعاد زندگي،توازن در تمامي فعالیت ها و برنامه هاي تربیتي و عدم افراط و تفريط و يک سونگري

با توجه به نظام معیار ديني در فرايند تربیت7- تدريج و تعالي مرتبتي

داللت : ارتقاء سطح توانمندي ها و شايستگي هاي مربیان وو وسع حسب بر تدريجي و اي مرتبه صورت به متربیان

سعي آنان8- يک پارچگي و انسجام

داللت : پرهیز از يک سو نگري و حصر توجه به برخي مولفه ها ، ابعاد و ساحت ها و تفکیک عناصر در فرايند تربیت

9- آينده نگري داللت :آشنايي مربیان با مطالعات آينده پژوهي جهت پیش بیني دقیق و واقع بینانه آينده جامعه و چالش هاي پیش رواتخاذ رويکردي فعال و ، تربیتي امر سیاستگذاري هاي در تحوالت به نسبت مطلوب( آينده )تبیین نگرانه آينده اجراي و طراحي آينده، اجتماعي و سیاسي فرهنگي راهبردهاي تربیتي مناسب در جهت مواجه متربیان با چالش هاي پیش رو و استفاده از نقاط قوت و فرصت ها و تبديل

تهديدها و نکات ضعف به فرصت ها و نقاط قوت10- پاسخ گويي و نظارت

داللت : پاسخ گو بودن مربیان و متربیان نسبت به عملکردتربیتي آثار مسئولیت پذيرش الهي، تکلیف برابر در خود و مربیان عملکرد مداوم پايش و نظارت خود، اقدامات

متربیان در تمامي سطوح جهت بهبود مستمر و مداوم

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

825

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

انتقادي تفکر از که افرادي از هستند برخوردار باالي وآسیب بیشتر رواني سالمت رواني کمتري برخوردارند و داراي که افرادي برعکس هستند کمتري تفکرانتقادي از آسیب رواني باالیي رنج

مي برند.

Page 26: FalsafehTalimoTarbiat 2

اهمیت و ضرورت پرورش تفکرانتقادي در دنیاي کنوني

سیدهادی موسوی

از که اطالعاتي و دانش میزان رسد مي نظر به امروز دنیاي در از بیش فراهم مي شوند؛ ارتباطي انواع وسايل و ها رايانه طريق از آنها مي باشد. در چنین شرايطي افراد در استفاده حد توانايي لزوم ادامه نقش استادان و معلمان به منزله مخزن دانش و ايفاي نقش سخنران و منتقل کننده اطالعات کمتر احساس مي شود. و به جاي آن اهمیت افزايش مهارت شاگردان در تفکر و استدالل و پردازش اطالعات و نهايتا بکارگیري آنها خود نمايي مي کند. اين در حالي است که بسیاري از محافل آموزشي به جاي پرداختن به پرورش قابلیت هاي فکري افراد ، همچنان بر يادگیري مطالب و اطالعات از طريق حفظ کردن و انباشتن آنها در ذهن و در نتیجه شرايط موجود آموزش و ترويج سبک انفعالي آموزش، تأکید کرده و ادامه مي دهند. با توجه به نظام هاي آموزشي در سراسر جهان خوشبختانه اين حالت انفعالي در برخي کشورها در حال دگرگوني است و حرکت براي پرورش قدرت و استعدادهاي فکري شاگردان هم در ادبیات و اصول اولیه در حال توسعه تفکر انتقادي و هم در انواع نو ظهور مواد درسي مشاهده مي شود و بسیاري از دانشگاه ها، دبیرستان ها و حتي مدارس ابتدايي در حال آزدمون روشهايهستند آموزان دانش به انتقادي تفکر آموزش مختلف و متعدد )مايرز ، 1986 به نقل از پیشه گر، 1383(. توجه به شناخت بستر ذهني افراد و توانايي هاي آنها در تفکر انتقادي که به شهرونداناقتصادي، فردي، اجتماعي، ابعاد به نسبت جامع و نقاد ديدي سیاسي و ... داده و آنها را با اصول بنیادين مردم ساالري آشنا مي کند و شاگردان را در کسب موقعیت هاي تحصیلي و جامعه را درکرد. خواهد کمک بالنده توسعه و رشد جريان گرفتن سرعت سه که دارند اعتقاد صاحبنظران از برخي ،)1383 )پیشه گر، بايد تربیت و تعلیم که دارد وجود – اجتماعي فرهنگي نیروي زمینه استمرار آنها را فراهم کند . اين سه نیرو عبارتند ازآزادي،بدون بايد فرد آموزشي، غني محیط يک در مشارکت. و کثرت جهت دادن به طور آزاد و متفکرانه به کاوش بپردازد. آموخته هاياين در حالي بردارد. تعالي گام به سوي خود را وحدت بخشد و درسي ريزي برنامه و نظارت انجمن که که )aSCd( است ، ضمن باشند دنیا مي آموزشي نظام هاي اعضايش عامل تحول فعالیتهاي از انتظاراتي چه که خود اعضاي ز ا سنجي نظر يک تربیتي دارند ؟ به اين نتیجه رسید که هشتاد و دودرصد ) %82(انتظارات از يکي عنوان به تفکر آموزش به ، خود پاسخ در آنها تنها نه مدارس اغلب متاسفانه اما اند. کرده اشاره بیتي تر مهم چنین رسالتي را فراموش کرده اند، بلکه در جهت خالف آن گام بر مي دارند. ) گالوپ ، 1985 به نقل از شعباني ، 1378( عالوه بر

هايي مقوله در انتقادي تفکر پرورش الذکرضرورت فوق موارد فرايند در خود وآمادگي تقويت ب(. ساالري، مردم الف( چون جهاني شدن )يا رفتن به سوي دهکده جهاني که امروز يک صورت تند وسیل آسا به خود گرفته است( و تناسب با ويژگي هاي عصرانتقادي تاثیرتفکر فزاينده آن ج(. و تحوالت تغییر و فرا صنعتي مي اشاره آنها به زير در که است بررسي قابل رواني برسالمت

شود الف(مردم ساالري

بشر پس از سالها کوچ نشیني به سکونت گاههاي دائمي روي آوردوبراي آمدند بوجود آن شهرها تبع وبه داد توسعه را وکشاورزي اين گرفت شکل وديوانساالري حکومتي نظامهاي شهرها اداره نفر( يک )حکومت پادشاهي بین مستمر طور به حکومتها روند اين بود نوسان در متنفذ( جمعي )حکومت واريستوکراسي ادامه داشت تا اينکه در اوائل قرن بیستم شکل جديدي از حکومتبر مردم حکومت ( ساالري مردم جديد شکل اين آمد بوجود حکومتي نظام نوعي را ساالري مردم اگرچه گرفت نام مردم( منبعث از تفکر غرب مي دانند وپیشینه آن را به دولت شهرهاي يونان باستان مي رسانند ، اما اين شکل حکومت با تفکر قرآني ما نیز ارتباط تنگاتنگ دارد ) تاکید بسیار بر واژه الناس درسوره هايبر سرنوشت مردم حاکمیت بر کثیري آيات تاکید و کريم قرآن خويش از جمله : ان اهلل ال يغیرما بقوم حتي يغیروا مابانفسهم و...(اصول به منوط دموکراسي وتحکیم تقويت استقرار، که آنجا از ( ارکان و...(، قانون بر سرنوشت خود، حاکمیت مردم )حاکمیت انتخاب گفتگو، ( دموکراتیک وارزشهاي و...( مطبوعات ، احزاب و...( انتقادي تفکر و مشارکت ، وتسامح تساهل ، عادالنه و آزاد است. همچنین پژوهش هاي اخیر )شفلر و پیترز،1991 به نقل از عباسي ، 1380( نشانگر آن است که تفکر منطقي يک پیش نیازتربیت در را انتقادي تفکر گاتمن است. موفق شهروندان براي انتقادي به او تفکر دموکراتیک مرکز توجه قرار مي دهد. به نظر

از لیبرال تربیت و تعلیم نگاه پل هرست

محسن بهلولی)دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت(شکل ارزشمندترين لیبرال تربیت و تعلیم هرست، نگاه از برنامه از آن در توان اما هنگامي مي تربیت است. و تعلیم ريزي درسي بهره برد که محتواي روشني از آن ارائه شود. به عقیده هرست با در نظر گرفتن برداشت هاي متفاوتي که از اين عنوان شده است، به معناي مثبت و دقیق، اين نوع از است. مبتني دانش نفسه في ماهیت بر تربیت و تعلیم هرست در ابتداي بحث خود به واکاوي ريشه هاي تعلیم و تربیت لیبرال در يونان باستان مي پردازد. به عقیده او باور هاي نگره در ريشه تربیت و تعلیم از نوع اين به يونانیان فلسفي روزگار آنها داشت که نخست بر اهمیت دانش براي ذهن و دوم درباب رابطه میان دانش و واقعیت تاکید داشتند. به ذهن متمايز و فعالیت خاص نخست مقوله در خصوص صرف ماهیت خاص آن همانا جستجوي دانش است. کسب دانش منجر به خشنودي و رضايت ذهن مي شود که از اين بنابراين میکند. پیدا دست خود مناسب غايت به راه ماهوي لذا عنصر و دانش، جستجوي خیر ذهن جستجوي به شمار به عنوان يک کلیت زندگي خوب به در دستیابي از ذهن انسان چیزي بیش با آن که اين ديدگاه میايد. در به آن متمايز کامال ويژگي ذهن داشتن اما است، محض با کاربرد بودند که ذهن باور اين بر اين گروه شمار میايد. درست استدالل، به ماهیت واقعي چیزها پي برده و قادر به انسان لذا است، ها آن تغییرناپذير و نهايي واقعیت درک عقايد و آراء و کننده گمراه ظواهر اساس بر تواند نمي مشکوک به زندگي خود ادامه دهد. دانش کلیتي است که از گوناگون سطوح داراي که شده تشکیل مراتبي سلسله جزيي چیزهاي به نسبت دانش از دانش تمامي هستند. قرار هماهنگ و جامع طرح يک در ناب، هستي تا گرفته روي اين از میدهند. شکل را شناخت از الگويي که دارند ايده تعلیم و تربیت لیبرال هم چون فرايندي به نظر میرسد

که صرفا و کامال با جستجوي دانش سروکار دارد. ايده براي هرست معتقد است که نظريه ها پشتوانه مهمي و تعلیم همه از مهمتر و تربیت و تعلیم در موجود هاي ارائه آن براي صريح اي توجیه و هستند لیبرال تربیت حسب بر عیني لحاظ به تربیت و تعلیم تعريف میدهند. قلمروي آن شکل مي گیرد و ساختار و محتوايش با اشکال ها آن مراتبي سلسله و دروني روابط و هماهنگي و دانش

و تعلیم از نگرشي هیچ ديدگاه اين در شود. مي تعیین تربیت بر حسب دانش و مهارت هاي مفید و کاربردي وجود ويژگي نوع سه داراي تربیت و تعلیم از شکل اين ندارد. منحصر بفرد است. اول اينکه به پشتوانه نظريه هاي فلسفي، و آراء نه و درست افکار پايه بر که است قطعیتي داراي بنا شده است که ديگر ارزش هاي موقتي يا ناپايدار عقايد دانش اينکه دوم هستند. آن فاقد تربیت و تعلیم اشکال و تعلیم اينرو از میايد شمار به بشر مزيت خود بخودي ارزش واجد آدمي ذهن خرسندي مقام در لیبرال تربیت است، ارزشي که مبتني بر مالحظات سودانگارانه يا حرفه اي نیست. سوم اينکه تعلیم و تربیت لیبرال امري اساسي براي در زندگي چه درباره او انديشیدن از چگونگي آدمي درک مقام فردي يا جمعي به شمار میايد. وجه تسمیه اين نوع از انسانهاي که مختص است اين خاطر به نه تربیت و تعلیم را تربیت و تعلیم نگرش، نوع اين بلکه برده، نه و بود آزاد در دانش يعني جستجوي عقل راستین واقعیت با مطابق نظر گرفته است. لذا تعلیم و تربیت لیبرال بر اساس ماهیت دانش و نه شور و اشتیاق شاگردان و يا خواسته هاي جامعه

و هوسهاي سیاستمداران شکل گرفته است.بر خالف بسیاري از فالسفه تحلیلي، هرست تعلیم و تربیت پي در که داند مي دار معني و اختیاري فعالیت نوعي را رشد و شکوفايي افراد بوده و از اين حیث ضرروتا دربردارنده است اين او اساسي پرسش است. ارزش درباب مالحظاتي و متافیزيکي رئالیسم هاي نظريه به که کساني آيا که پذيرش براي اي توجیه ندارند، عقیده شناسي شناخت و تعلیم زيرا دارند. نوع اين از تربیت و تعلیم از مفهومي

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شری ن

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

26 7

Page 27: FalsafehTalimoTarbiat 2

از دانش به براي دستیابي لیبرال در پي رشد ذهن تربیت آن چیزي است که نسبت به آن بیروني محسوب مي شود اگر اما واقعیت عیني است. الگوي و اين همان ساختار که دانش نه به عنوان درک واقعیت بلکه صرفا به عنوان درک طرح جايگزين چیزي چه شود، گرفته نظر در تجربه ارائه که شود مي دانشي در مراتبي سلسله و هماهنگ دهنده الگو و نظم براي تعلیم و تربیت است؟ هم چنین اگر دانش نه به عنوان چیزي که ريشه در نوعي واقعیت دارد در نظر گرفته شود، چه چیز مي تواند توجیه اي براي تعلیم و

تربیتي باشد که تنها بر حسب دانش تعريف شده است؟اين اهمیت دادن نشان براي و خصوص اين در هرست مسائل مطرح شده به بررسي گزارش کمیته تعلیم و تربیت اين گزارش او در به عقیده دانشگاه هاروارد مي پردازد که نگرش کالسیک درباره اهمیت دانش براي ذهن به نحو قابل اين عقیده که متافیزيک واجد مالحظه اي تضعیف شده و به دست اما اگرچه رد نشده واقعیت غايي است، از دانشي فراموشي سپرده شده است. تعلیم و تربیت لیبرال را بايد بر و تعلیم از نحوه اين کرد. درک ذهن خصوصیات حسب تربیت به دنبال دست يافتن به برخي از توانايي ها است که عبارتند از تفکر موثر، تفکر ارتباطي، قضاوت مناسب و تمیز سخن منطقي تفکر نوعي از بايد موثر تفکر در ها. ارزش از کلي حقايق کسب براي قابلیت نوعي داشتن که گفت موارد جزيي و استنتاج امور جزيي از قوانین کلي است. اين نوع از تفکر همان توانايي تحلیل يک مساله و ترکیب مجدد ارتباطي تفکر اما است. تخیل قوه از استفاده با ها مولفه چیزي فراتر از منطق محض است و شامل مهارت انديشیدن نوع اين است. روزمره زندگي در ارتباط ايجاد در خصوص

تفکر شامل تفکر خیالي و شاعرانه از نوع اين به عبارتي نیز میشود. تفکر شامل مهارت هايي هم چون که است شنیدن و گفتن سخن در نهايت منجر به نوعي هنر عالي گفتگو کردن مي شود. قضاوتهاي ارزشي مرتبط شامل توانايي دانش آموز در حمل قلمرو کامل ايده ها بر اساس قلمرو تجربه است و اين همان هنر ارتباط موثر میان نظريه با عمل، انتزاع با واقعیت و تفکر با کنش است. در نهايت نوبت تمیز ارزش ها است. اين توانايي شامل و ارزش گوناگون انواع تمیز به و آنهاست با متناسب اهمیت نوعي آگاهي از ارزش هاي خاص

هم چون بازي جوانمردانه و خويشتن داري و يا ارزش هاي عقالني مانند عشق به حقیقت و ارزشهاي زيبايي شناختي ارزش چنین به تعهد اين بر عالوه و خوب ذوق مانند به

هايي در اداره زندگي است.سه مرحله تفکر موثر )effeCtive(، شامل تفکر منطقي تخیلي و )reLatiOnaL( ارتباطي ،)LOgiCaL(نوع سه با مطابق کامال ترتیب به )imaginative(علوم و اجتماعي علوم طبیعي، علوم حوزه در يادگیري انساني است. از آنچه که درباره تفکر موثر گفته شده کامال مشخص است که اين مرحله عنواني برگزيده براي نوعي از نوعي آوردن بدست آن ماحصل که است ذهني فعالیت توانايي است که الاقل در اصل به شکل عمومي قابل توصیف احساس يا رياضي مساله يک حل مانند است، آزمايش و مسئولیت در خصوص تصمیم گیري براي حق راي يا تحلیل هنگامي تنها موثر تفکر واقع در هنري. اثر يک مقبولیت صورت مي گیرد که پیامدهاي يک فعالیت ذهني توسط آن هستند مناسب دانش و مهارت داراي که کساني از دسته مورد تشخیص و قضاوت قرار گیرد زيرا در غیر اينصورت اين مرحله کاربرد مهمي نخواهد داشت. در خصوص تمامي اين اشکال چهارگانه تفکر بايد نوعي معیار عمومي وجود داشته باشد. اما معیارهاي عمومي که از طريق آنها اعمال هر يک نیستند. قرار گیرد يکپارچه توانايي ها مورد قضاوت اين از مناسب گیرند مي قرار موثر تفکر عنوان تحت که آنهايي

فهم زيبايي شناختي هستند. کننده گمراه کامال بخش وحدت اصطالحات از استفاده است، اين مساله براي درک تفاوت اشکال میان واقعي بسیار هاي از ما درک و دانش مختلف آنها با مرتبط ذهني فرايندهاي شايد دارد. حیاتي کامال نقش کاربرد به میل اين متاسفانه است دوراني يادگار واحد مفاهیم مشابه دانش اشکال تمامي که به را آنها اگرچه تصور مي شدند، نمي يکي منطقي ساختار لحاظ که بودند معتقد زيرا دانستند عملکردهاي بازتاب منطق قوانین در موجود شناسي روان دقیق يک بنابراين هستند. موجه تفکر برداشت منسجم از تعلیم و تربیت لیبرال بايد کامال بر حسب اشکال

بتوان است ممکن که چرا کنند، توجه آن به بايد ايران تربیت تنهايی به اين اما کرد تشويق فلسفی آثار مطالعه به را معلمان نمی تواند منجر به برآمدن توانايی فلسفه ورزی شان شود، بنابراين بايد راهکارهای ديگری برای آموزش ،ايجاد و افزايش تفکر فلسفی

به کار گرفته شود.فلسفه تعلیم و تربیت در عین حال می تواند فضای نقادی تربیتی

ايجاد کند و اين را به مدرسه نیز منتقل نمايد.می تربیت و تعلیم فلسفه نقش محمودنیا: دکتر آقای جناب و جهان - هستی به نسبت معلم نگرش توسعه به کمک تواند انسان؛ ايجاد بصیرت نسبت به ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت و شغل معلمی؛ انتخاب اهداف باالخص اهداف آرمانی و غايی؛ ايجاد نظم منطقی و نظم روانشناختی در برنامه ريزی آموزشی و درسی؛ های مهارت کارگیری به و دروس ارائه در مطلوبتر سازماندهی

آموزشی باشد.جناب آقای صفايی: فلسفه تعلیم و تربیت بیشتر به نگرش معلم توجه و کمک می کند . نوع نگاه معلم به دانش آموز، توجه به روح کالس ، درک عناصر درهم تنیده تربیت و.... از جمله مواردی است در تربیت و تعلیم فلسفه و باشد می مرتبط معلم نگرش با که

شکل گیری اين نگرش نقش مهمی دارد.می مسائلی چه امروز جامعه در معلمان اصلی های چالش

باشد؟)گزينش، آموزش و نگهداری(به مربوط معلمان مشکل مهمترين قائدی: دکتر آقای جناب به اهمیت تربیت و نقش آن در آنان است. نظر جايگاه و منزلت تحول همه جوانب زندگی، نقش معلم نیز بايد به جايگاهی در خور و آموزش معلمان، گزينش نیست، چنین که حال يابد، ارتقا نگهداری شان را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. وقتی معلمی جايگاه نمی در آن تصاحب برای شديدی رقابت نباشد اول يا خور در گیرد و در اين صورت گزينش افراد قوی ديگر مطرح نخواهد بود. گیرندگان آموزش هم و دهندگان آموزش هم خود نوبه به اين با نیز را شان نگهداری و دهد می قرار تأثیر تحت را معلمی

دشواری مواجه می کند.کرامت و عزت اقتصادی؛ مسايل آقای دکتر محمودنیا: جناب آزادی- موضوع حاکم؛ مديريتی های شیوه و ساختار اجتماعی؛ نوين آموزشی؛ فناوری نوآوری؛ تکنولوژی و مهارتهای خالقیت و اطالعات و پیشرفت سريع دانش از جمله چالش های موجود برای

معلمان می باشد.جناب آقای صفايی: انتخاب و جذب افرادی که از لحاظ علمی و معلمان آموزش برای است. مهم بسیار باشند شايسته اخالقی به و تعهد انگیزه، عالقه، تجربه، دارای که شوند انتخاب افرادی طور کلی نگرش، مهارت و دانش کافی و مناسب باشند. همچنین به روز بودن محتوا و روشی که در آموزش معلمان اعمال می شود، ، نظم ، جدی گرفتن و امکانات، شرايط زمانی و مکانی توجه به نظارت از جمله مواردی است که در آموزش های ضمن خدمت و دانشگاه فرهنگیان بايد در نظر گرفته شود. چالش های اقتصادی، با سیاسی، اجتماعی و... از جمله چالش هايی است که در رابطه نگهداری معلمان مطرح است. از لحاظ اجتماعی بايد جايگاه معلم از کارمند به محقق و پژوهشگر و همچنین نوع نگاه جامعه به وی، از نگاه شئ انگارانه به فردی که تربیت انسان ها را بر عهده دارد

تغییر يابد. با اين تغییرات مسلما معیشت او هم تغییر خواهد کرد.های چالش نمودن کمرنگ پتانسیل فرهنگیان دانشگاه آيا -3

مرتبط با تربیت معلمان را دارد؟فرهنگیان دانشگاه کنم نمی تصور قائدی: دکتر آقای جناب به مربوط مشکل دهد.اساسا انجام زمینه اين در کاری بتواند سیاست ها و فرايند هاست نه مکان ها. دانشگاه فرهنگیان اگر در دانشگاه مثل تواند می حداکثر کند، کار خود کیفیت باالترين خوارزمی يا تهران باشد، با اين تفاوت که آنها هم کاری نکرده اند. معلم تربیت مراکز به سطحش و نقش فرهنگیان دانشگاه اگر

تقلیل يابد ممکن است اوضاع تربیت معلمان را بدتر کند.جناب آقای دکتر محمودنیا: ايجاد دانشگاه فرهنگیان در کوتاه در ولیکن نمايد کمرنگ را معلمان چالشهای است ممکن مدت دراز مدت آسیب های جدی به تعلیم و تربیت و نظام آموزش و پرورش دارد.زيرا دانشگاه های حرفه ای عمدتا به واقعیات موجود و - علوم پیشرفت و اجتماعی تحوالت از و شوند می مشغول

پژوهش های علمی..... غفلت می نمايندکند عمل برنامه با اگر فرهنگیان دانشگاه صفايی: آقای جناب شايد بتواند در جذب و آموزش موفق عمل نمايد اما در نگهداری نمی تواند و در اين مورد وظیفه ای هم ندارد؛ زيرا هدف دانشگاه با دانشی و مهارتی ازلحاظ متخصص معلمان تربیت فرهنگیان بنابراين باشد، می جديد و آکادمیک های شیوه از استفاده باشد فرهنگیان دانشگاه وظیفه اينکه از بیش معلمان نگهداری

برعهده دولت است. 4- مهمترين شاخص های گزينش نیروی انسانی در تربیت معلم انقالب از بعد معلم گزينش نوع با مرتبط های آسیب و کدامند

اسالمی چه می باشد؟گزينش، های شاخص مهمترين قائدی: دکتر آقای جناب انگیزه و خانوادگی اصالت و مندی عالقه داوطلبان، شخصیت انقالب، از پس معلم گزينش آسیب مهمترين باالست. سطح با آن کردن جايگزين و معلمی های ويژگی به توجه از غفلت در کل است ممکن که گرچه است ديگری عمومی های ويژگی

شاخص های مناسبی باشد اما مختص معلمان نیستند.جناب آقای صفايی: شاخص هايی که برای گزينش معلمان در نظر گرفته می شود بايد تمامی ابعاد معلم يعنی ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی، اخالقی، علمی و... را در نظر بگیرد و فقط بعد اعتقادی مالک نباشد . سالمت جسمی ، روانی و شخصیت رشد يافته معلم تربیت و آموزش تحت که فراگیرانی که است مهم اين جهت از تربیت يافته رشد و سالم افرادی نیز گیرند می قرار معلم يک

شوند.

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

627

Page 28: FalsafehTalimoTarbiat 2

الزامات پیرامون ای مصاحبه

تربیت معلمانتربیت و تعلیم فلسفه دکتری دانشجوی اکبرزاده )فهیمه

دانشگاه خوارزمی(به نام آنکه هستی را نام از اوست

معلمی مقامی واال، ارزشمند و حائز اهمیت است، چرا که معلم در رابطه با آموزش و پرورش افراد و به تبع آن جامعه، نقش کلیدی و به بر عهده دارد. شايستگی اخالقی، علمی و فنی معلم حساسی همراه عواملی چند موجب تحقق اهداف مطلوب نظام تربیتی می گردد، که کسب اين شايستگی ها بیش از هر چیز در گرو آموزش از آنجا که و تربیت مناسب، صحیح و نظام مند معلم، می باشد. متخصصین و افراد صاحب تجربه باالخص در رشته تعلیم و تربیت و حوزه معلمی با مسائل و مشکالتی که در اين زمینه وجود دارد آشنايی بیشتری دارند و در رابطه با راهکارهای رفع آن عالوه بر نمايند می نظر اعمال تری گسترده بینش و نگرش با دانش، مصاحبه ايی با تنی چند از اساتید و معلمان بزرگوارصاحب تجربه )دانشیار، قائدی يحیی دکتر آقای جناب جمله از تخصص و عضوهیئت علمی و مديرگروه رشته فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه خوارزمی(، جناب دکتر علیرضا محمودنیا )استاديار و عضو هیئت جناب و خوارزمی( دانشگاه تربیت و تعلیم فلسفه رشته علمی معلم و تربیت و تعلیم فلسفه دکتری )دانشجوی صفائی آقای کاستی به توجه تحصیلی1392-1391(با سال در کشور نمونه و چرايی و معلم با رابطه در پرورش و آموزش در موجود های

چگونگی تربیت معلم ، انجام گرفته است .1- الزامات تربیت معلمان متعهد از نظر اخالقی و علمی در جامعه تربیت از مانع الزاماتی چه نبود تعبیر ديگر به يا کدامند امروز

معلمان متعهد بوده و است؟جناب آقای دکتر يحیی قائدی: برای تربیت معلمانی که واقعا معلم باشند، بايد دو ويژگی را مد نظر داشت. نخست ويژگی های شخصیتی است که در میان ويژگی های شخصیتی مهمترين آنها

عالقمندی و دوست داشتن شاگردان استاو به عهده فرد متقاضی معلمی است. اين ويژگی نخست رعايت بايد به درون خود نگاهی بیندازد و از خود بپرسد آيا کودکان را از صمیم قلب دوست دارد؟ آيا کودکان ديگر را همانند کودکان خود يا همانند برادران و خواهران خود دوست دارد؟عزت نفس، اصالت و پیشینه خانوادگی که فرد با آن احساس ارزشمندی کند، برخی ديگر از ويژگی های شخصیتی است که در فرصتی ديگر می توان

به آن پرداخت.از ويژگی های اکتسابی می توان به توانايی فلسفه ورزی معلمان اهمیت از اکتسابی های ويژگی ديگر به نسبت که کرد اشاره پرسیدن و انديشیدن توان معلمی اگر است. برخوردار بیشتری به را توانايی همین بتواند و باشد داشته را اساسی سواالت شاگردان نیز منتقل کند، کار ديگری الزم نیست انجام دهد. برای

بازنگری بايد انجام گیرد؛ سیستم تربیت معلم اينکه دو کار فوق معلمانی بايد گزينش در آموزش. در هم و گزينش در شود،هم انتخاب شوند که سرهايی افراشته داشته باشند و با افتخار به شغل اول خود، معلمی را انتخاب کرده باشند. در آموزش چنین افرادی الجرم الزم است در گزينش کسانی که قرار است به آنها آموزش

دهند يعنی استادان معلمان توجه شود.جناب آقای دکتر محمودنیا: بهتر است سئوال به صورت مثبت تربیت خوب معلم توان می چگونه که صورت اين شود،به بیان

نمود؟ که در جواب می توان گفت انتخاب و گزينش مناسب بر اساس افراد؛ انگیزه و شخصیتی های ويژگی و علمی های صالحیت کار؛ به برای شروع آنان آماده سازی و معلمان تربیت و آموزش ومهارت دانش به دسترسی معلمان جهت آموزش ضمن خدمت اهمیت و فرهنگیان؛ارزش اقتصادی مشکالت حل جديد؛ های قائل شدن برای معلم و جايگاه اجتماعی او؛ برخوردار بودن معلم برای الزامات مهم از جمله قانون اختیار در چارچوب و آزادی از

تربیت معلم خوب می باشد.جناب آقای صفايی: افرادی بايد جذب نظام آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان شوند که دارای صالحی های علمی و شايستگی از هر چیز زيرا معلم بیش باشند، ،اجتماعی و اخالقی خانوادگی های جنبه تمامی در آموزان دانش برای مناسبی الگوی بايد و فرهنگی فقر که دچار فردی عهده از مهم اين و باشد تربیتی پرورش و آموزش در حاضر معلمان آيد. برنمی است اجتماعی و آموزش داران عهده عنوان به واردان، تازه باالخص ابتدايی پرورش حساسترين دوره تحصیلی بايد آموزشهای خاص ببینند ، زيرا آنان که بیشتر می دانند بايد برای کسانی استفاده شوند که

بیشتر نیاز دارند.1- نقش و اهمیت فلسفه تعلیم و تربیت در کارآيی و کارآمد بودن

معلمان چگونه و تا چه اندازه است؟جناب آقای دکتر قائدی: فلسفه تعلیم و تربیت از دو طريق می تواند به کارآمدی معلمان کمک کند که وابسته به دو معنايی است که می توان برای فلسفه تعلیم و تربیت در نظر گرفت. نخست به معلمان کمک کند تا آثار فلسفی و فلسفه تعلیم و تربیت را مطالعه کنند و از اين طريق پی ببرند که تاريخ تفکر بشری و تاريخ تفکر درباره تعلیم و تربیت پیشینه طوالنی دارد و متوجه شود که او

به نه معنا اين به دانش اشکال البته شود. تعريف دانش معناي مجموعه اي از اطالعات بلکه روش هاي پیچیده درک تجربه اي است که آدمي کسب کرده و به طور علني قابل اين بر آيند. مي بدست يادگیري راه از و بوده تشخیص اساس تعلیم و تربیت در واقع رشد توانايي ها مرتبط با آن و کیفیات ذهني است. هر يک از اشکال دانش دربردارنده رشد اين از و ارتباطي هاي مهارت تفکر قضاوت، خالق، تخیل حد تا که است اين آن اساسي خصوصیات و است قبیل ممکن با شرحي دقیق، ارائه دهنده درکي صريح از مفهوم و ابهام زدايي از اشکال تفکر است. دانش را هرگز نبايد صرفا کرد. اظهارات سمبولیک درک از پیکرده وسیعي عنوان به اين اظهارات تنها وجوه عام روش هايي هستند که در آنها تجربه بشري شکل مي گیرد. آنها به اين خاطر مهم هستند که رشد ذهني عیني هستند هايي مولفه بخودي خود که تجربه از آگاهي دانش، کسب گیرد. مي صورت آنها در ساختارمند و سازمان يافته اي است که به يک شیوه کامال خاص معنادار شده و تنوع دانش آدمي شکل دهنده اشکال تجربه و ديدن آموختن دانش کسب است. متفاوت کامال ناشناخته اين از به غیر به شیوه اي است که کردن جهان بوده است. ذهن اساسا دربردارنده تجربه اي است که توسط طرح هاي مفهومي گوناگون ابراز مي شود بنابراين تعلیم و دانش خود توسط محتوايش و محدوده در لیبرال تربیت دارد. با رشد ذهن سروکار اين رهگذر از و معین مي شود تمايز میان اشکال گوناگون دانش که اصوال طرح هاي تعلیم بر مبتني کامال امروزه کنند مي هدايت را تربیت و خصوصیات مفهومي، منطقي و روش دانشي است. خصوصیت باقي خود قوت به البته تربیت و تعلیم هماهنگ و جامع مفهوم اين تعريف اساسي بخش اين خصوصیت زيرا است هستند. تعلیم و تربیت لیبرال مسقیما با رشد ذهن در دانش عقالني سروکار دارد. اين نوع از تعلیم و تربیت در پي رهايي ذهن براي دستیابي به خیر به کمک دانش است و هیچگونه حدي ندارد به غیر از آنچه که ضرورتا بواسطه ماهیت دانش عقالني به آن تحمیل شده است. اين ويژگي ضروري دانش و خوب از بد کذب، از ، صدق عام معیار يک با که است هنجاري چنین يک وجود شود. داده تمیز خطا از درست است که به دانش عینیت مي بخشد و اين به نوبه خود به شباهت بخشد. مي عینیت لیبرال تربیت و تعلیم مفهوم ديگر میان تعلیم و تربیت لیبرال و معناي يوناني آن برگرفته براي اي وسیله را تربیت و تعلیم که است آن عنوان از رهانیدن ذهن از خطا و توهم مي داند. همانگونه که زندگي خوب يعني جستجوي شکل خاصي از دانش عقالني، که اين دانش با ارائه داليل موجه مي شود، به نظر هرست اين بخش

ضروري تعلیم و تربیت لیبرال محسوب مي شود.

کارگاه 10 از بیش برگزاری به کودکان فلسفه آموزش مربی

اول بخش در ابتدا روز نخستین در کنندگان شرکت به آموزشي کارگاه معرفي کوتاهي از خود سپس و پرداخته نسبت خود را با فلسفه بیان کودکان براي

را ايران در کودکان براي فلسفه با آشنايي نحوه ي و میزان و کردند شرح دادند، از نکات جالب توجه در اين بخش ابراز شگفتي متقابلي بود چنین زمینه بودن از خود آگاهي عدم از کنندگان شرکت برخي که فعالیتي در ايران و متقابال برگزارکنندگان و فعالین اين عرصه از عدم آگاهي دوستان شرکت کننده از فلسفه براي کودکان در ايران داشتند، به اي اشاره اجمال طور به سخن ابتداي در قائدي دکتر چنانچه شرکت هاي سوال به و کرده ايران در فعالیت زمینه اين تاريخچه به قائدي دکتر جلسه ادامه گفتند.در پاسخ زمینه اين در کنندگان صورت مختصري با پرسش و پاسخ در اجتماع پژوهشي تفکر و ذهنیت شرکت کنندگان در مورد فلسفه براي کودکان را واکاوي کرده و سپس مورد ايران مرزهاي از خارج در مثال ذکر با را برنامه اين تاريخچه بررسي قرار دادند.برنامه عصر نیز به صورت کارگاه آموزشي برگزار شد و باتجربه مربیان مشارکت با کارگاه هاي فعالیت هم ديگر روزهاي در کودکان با حضور که برنامه روز سومین جلسه آغاز کرد.در پیدا ادامه برگزار شد کارگاه اتمسفر ديگري پیدا کرد و آنچه پیشتر مورد بررسي نظري قرار گرفته بود بیشتر در جلوه عمل رخ نمود.حضور فعال کودکان و اشتیاق ايشان در اجتماع پژوهشي بارقه امیدي بود براي آينده اي که در آن انسان ها انديشیده سخن مي گويند و انديشیده عمل مي کنند.

دل و راندند مي زبان بر سخناني کودکان بخش اين در که زيبا چه اين در و بزرگساالن از تر دقیق حتي دادند مي نشان هايي نگراني اجتماع پژوهشي افکار خود و بیان شفاهي آن ها را صیقل مي دادند به سوهان نظرهاي ديگر شرکت کنندگان و در سعي مدام بودند براي تغییر و تصحیح نگرشها و افکار خود.باشد که اين راه ادامه يابد با رهروان

معرفی کتابتازه. سده فلسفي هاي نگرش به نگاهي

بیستمنوشته: میرعبدالحسین نقیب زاده

ناشر: طهوري 8-80-6414-964-978 شابک:

تعداد صفحات: 536اطالعات چاپ: قطع رقعی/جلد گالینگور - 1387

عنوان به کودکان کوچک: فیلسوفان فیلسوف

کندی، ديويد وايت، ديويد جواناهینز، يحیی قائدی)مترجم(

• تعداد صفحه: 200 • نشر: آيیژ • شابک: 978-964-970-163-9

• قطع کتاب: وزيری • وزن: 500 گرم

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

285

Page 29: FalsafehTalimoTarbiat 2

به نه معنا اين به دانش اشکال البته شود. تعريف دانش معناي مجموعه اي از اطالعات بلکه روش هاي پیچیده درک تجربه اي است که آدمي کسب کرده و به طور علني قابل اين بر آيند. مي بدست يادگیري راه از و بوده تشخیص اساس تعلیم و تربیت در واقع رشد توانايي ها مرتبط با آن و کیفیات ذهني است. هر يک از اشکال دانش دربردارنده رشد اين از و ارتباطي هاي مهارت تفکر قضاوت، خالق، تخیل حد تا که است اين آن اساسي خصوصیات و است قبیل ممکن با شرحي دقیق، ارائه دهنده درکي صريح از مفهوم و ابهام زدايي از اشکال تفکر است. دانش را هرگز نبايد صرفا کرد. اظهارات سمبولیک درک از پیکرده وسیعي عنوان به اين اظهارات تنها وجوه عام روش هايي هستند که در آنها تجربه بشري شکل مي گیرد. آنها به اين خاطر مهم هستند که رشد ذهني عیني هستند هايي مولفه بخودي خود که تجربه از آگاهي دانش، کسب گیرد. مي صورت آنها در ساختارمند و سازمان يافته اي است که به يک شیوه کامال خاص معنادار شده و تنوع دانش آدمي شکل دهنده اشکال تجربه و ديدن آموختن دانش کسب است. متفاوت کامال ناشناخته اين از به غیر به شیوه اي است که کردن جهان بوده است. ذهن اساسا دربردارنده تجربه اي است که توسط طرح هاي مفهومي گوناگون ابراز مي شود بنابراين تعلیم و دانش خود توسط محتوايش و محدوده در لیبرال تربیت دارد. با رشد ذهن سروکار اين رهگذر از و معین مي شود تمايز میان اشکال گوناگون دانش که اصوال طرح هاي تعلیم بر مبتني کامال امروزه کنند مي هدايت را تربیت و خصوصیات مفهومي، منطقي و روش دانشي است. خصوصیت باقي خود قوت به البته تربیت و تعلیم هماهنگ و جامع مفهوم اين تعريف اساسي بخش اين خصوصیت زيرا است هستند. تعلیم و تربیت لیبرال مسقیما با رشد ذهن در دانش عقالني سروکار دارد. اين نوع از تعلیم و تربیت در پي رهايي ذهن براي دستیابي به خیر به کمک دانش است و هیچگونه حدي ندارد به غیر از آنچه که ضرورتا بواسطه ماهیت دانش عقالني به آن تحمیل شده است. اين ويژگي ضروري دانش و خوب از بد کذب، از ، صدق عام معیار يک با که است هنجاري چنین يک وجود شود. داده تمیز خطا از درست است که به دانش عینیت مي بخشد و اين به نوبه خود به شباهت بخشد. مي عینیت لیبرال تربیت و تعلیم مفهوم ديگر میان تعلیم و تربیت لیبرال و معناي يوناني آن برگرفته براي اي وسیله را تربیت و تعلیم که است آن عنوان از رهانیدن ذهن از خطا و توهم مي داند. همانگونه که زندگي خوب يعني جستجوي شکل خاصي از دانش عقالني، که اين دانش با ارائه داليل موجه مي شود، به نظر هرست اين بخش

ضروري تعلیم و تربیت لیبرال محسوب مي شود.

کارگاه 10 از بیش برگزاری به کودکان فلسفه آموزش مربی

اول بخش در ابتدا روز نخستین در کنندگان شرکت به آموزشي کارگاه معرفي کوتاهي از خود سپس و پرداخته نسبت خود را با فلسفه بیان کودکان براي

را ايران در کودکان براي فلسفه با آشنايي نحوه ي و میزان و کردند شرح دادند، از نکات جالب توجه در اين بخش ابراز شگفتي متقابلي بود چنین زمینه بودن از خود آگاهي عدم از کنندگان شرکت برخي که فعالیتي در ايران و متقابال برگزارکنندگان و فعالین اين عرصه از عدم آگاهي دوستان شرکت کننده از فلسفه براي کودکان در ايران داشتند، به اي اشاره اجمال طور به سخن ابتداي در قائدي دکتر چنانچه شرکت هاي سوال به و کرده ايران در فعالیت زمینه اين تاريخچه به قائدي دکتر جلسه ادامه گفتند.در پاسخ زمینه اين در کنندگان صورت مختصري با پرسش و پاسخ در اجتماع پژوهشي تفکر و ذهنیت شرکت کنندگان در مورد فلسفه براي کودکان را واکاوي کرده و سپس مورد ايران مرزهاي از خارج در مثال ذکر با را برنامه اين تاريخچه بررسي قرار دادند.برنامه عصر نیز به صورت کارگاه آموزشي برگزار شد و باتجربه مربیان مشارکت با کارگاه هاي فعالیت هم ديگر روزهاي در کودکان با حضور که برنامه روز سومین جلسه آغاز کرد.در پیدا ادامه برگزار شد کارگاه اتمسفر ديگري پیدا کرد و آنچه پیشتر مورد بررسي نظري قرار گرفته بود بیشتر در جلوه عمل رخ نمود.حضور فعال کودکان و اشتیاق ايشان در اجتماع پژوهشي بارقه امیدي بود براي آينده اي که در آن انسان ها انديشیده سخن مي گويند و انديشیده عمل مي کنند.

دل و راندند مي زبان بر سخناني کودکان بخش اين در که زيبا چه اين در و بزرگساالن از تر دقیق حتي دادند مي نشان هايي نگراني اجتماع پژوهشي افکار خود و بیان شفاهي آن ها را صیقل مي دادند به سوهان نظرهاي ديگر شرکت کنندگان و در سعي مدام بودند براي تغییر و تصحیح نگرشها و افکار خود.باشد که اين راه ادامه يابد با رهروان

معرفی کتابتازه. سده فلسفي هاي نگرش به نگاهي

بیستمنوشته: میرعبدالحسین نقیب زاده

ناشر: طهوري 8-80-6414-964-978 شابک:

تعداد صفحات: 536اطالعات چاپ: قطع رقعی/جلد گالینگور - 1387

عنوان به کودکان کوچک: فیلسوفان فیلسوف

کندی، ديويد وايت، ديويد جواناهینز، يحیی قائدی)مترجم(

• تعداد صفحه: 200 • نشر: آيیژ • شابک: 978-964-970-163-9

• قطع کتاب: وزيری • وزن: 500 گرم

به نیت که حاال کرده چیزي نوشتن وزين غايت به بودم درخور ژستي و گرفته بودم و به دور دست هاي انديشه سرک مي کشیدم، يکیشان آمد، رشته افکارم که پاره شد هیچ در پي انجام حرکات ناموزون براي شکار آنجانب اين از دست از سرير خردورزي به زير کشیده شوم، نزديک بود جنابان پشه.انگار با پیشرفت ما اينها نیز مسیر تکامل پیموده اند، موشک هاي هدايت شونده هم اينقدر دقیق نمي نشینند توي مخ مي تزيیني ماهي که جايي بودم رفته پیش روز آدم.چند خوبند،البد اينا گفت: مي اش دستي کنار به آقايي فروختند، ماهي ها را مي گفت، زبان بسته اند وقتي خسته شدي از بودنشان را شوکران انگار ندارند. وجود ديگر کن خاموش را اتاق چراغ ريخته اي دقیق توي حلق سقراط حاال بگیر بخواب. شب بخیر. راست مي گفت قديم ها همسايه پايیني ما يک خروس و چندتا مرغ داشت، خیلي شبیه اين پشه بودند گاه و بي گاه سر و صدا پرستیژ به توجه فالني گفتند اينقدر ها همسايه کردند، مي آپارتمان که جاي اند! از کجا آمده ندارد معلوم نیست اجتماعي نمي که کارها چه مرغ تخم تا دو براي ببین نیست، مرغداري کنند مردم...آقا اينقدر گفتند که سر همه شان را به باد دادند، اما همسايه پسر موسیقي پخش ها،دستگاه شديم راحت راستي برنامه برايش شود شود،مي مي روشن زمان چه است مشخص ريزي برنامه که شده فالن فالن هاي مرغ اما کرد ريزي نداشتند،کافي بود گربه اي از روي ديوار عبور مي کرد که حاال بیا درستش کن هي قد قد قدا مي کردند، قد قدشان زخم مي زند به روان مثل همین پشه خودمان که يک جاهايي را مي زند که قبل از گزيدن نمي داني همچین جايي در بدنت وجود دارد، اين همه سم و حشره کش، محافظ هاي در و پنجره در عجبم از کدام نمي شان چاره باز ببندي را ها روزنه تمام آيند،اگر مي روزنه کني، بابا صد رحمت به مگس صدا دارد اما مثل تیر مشقي است دارد که آقا اين فهمد نمي اصال نه يکي اين ندارد، خونريزي میگزدش هزارتا لقب دارد، صدنفر جلوش خم و راست مي شوند. را جمع مي کني که هالکش توان خود تمام اينکه وقتي جالب کني مي شود پهپاد رادارگريز، حاال بیا پیدايش کن. باور کن اگر دکارت کمي بیشتر انديشیده بود حتما مي گفت: گزيده مي شوم گرفت را خرمگسش و چخوف آنتوان طعم دهانم هستم. پس انگار، اسب را بگذار کارش را بکند چکار داري هي نیش میزني، اسب صاحب دارد کلي حساب کرده روي محصول اين سال، تازه با چشم هاي بسته يک شايد اسب، اسب عصاري باشد بخواهند عمر دور خودش بگردد تو چکاره اي آخر؟ عادت کرده ايم همه میدارد بر را تلويزيون کنترل که باشد،کسي ما کنترل در چیز انگار چیزي رفته توي چشممان،کسي که پاسخ نه مي دهد انگار پسربچه اين فکر مي کنم تنم، خوب که در فرومي کند چیزي اينقدر سخت بعضي شان، ندارند ها پشه از فامیل هم کم هاي لبخند جور مي کنم از يک جايي دور، مي دوزم گوشه لبم براي حشره جاي به کاش کنم مي آرزو دلم در اما مادرشان، و پدر بهان]1[ برندان بگیرند. آرام جا يک اينها بسازند چیزي کش حرمسرا های خواجه به را منتقدان ايرلندی، نويس نمايشنامه مانند می کند که تولید مثل و باروری را مي دانند،اما خود توان ديده آنهمه بیچاره گويد، مي راست خوب ندارند. را زايندگی هوسراني را زشتي را اگر مي توانست تصمیم بگیرد حتما هزارتا

فرزند فرهیخته به جامعه مفتخوران دربار هديه مي کرد مانند

اربابانش، بايد اين کاغذ هاي سفید را کسي سیاه کند چه کسي بهتر از شما، بفرمايید اينجا هرکار مي خواهید انجام دهید، سخت انسان ها که روزهايشان را سیاه نوشتید، يک نیست مثل همان قلم مي خواهد براي فتح، نشد مچاله اش کنید. اين همه شنیده ايد برخرمگس معرکه لعنت، چه کسي اين همه دشنام را برخود مي ها روز آن داشتم اي فرهیخته دوست کرد؟ خواهد هموار پا و دست رسمي و اسم اينکه براي کوچک هاي انسان گفت پشه اين دست از شوند. مي گالويز بزرگ هاي انسان با کنند اين پشه پنبه کرد.چه خوب مي شد را افکارم تمام رشته امروز هم کنترل از راه دور داشت، فکر کنم بزودي چیزي هدايت شونده بند پشه نگويي را اين خواندي اگر کنند. درست هم اين براي ها پشه بعضي نداريم، را کش حشره انواع نشده، اختراع اينجا اصال بمیرند... آيند نمي زبان خوش با باور کن! اند، پشه خیلي برو بخواني؟ مجبوري مگر گیري؟ مي ايراد هي چرا تو خود

بخواب. شب بخیر. راستي چراغ را هم خاموش کن. ]1[ Behan, Brendan

مجسمه هاحامد شمايلیگفتید: آيد؟ می يادتان ديدم، می که بود خواب فقط اوايل تو به را موضوعی کند می سعی يا شده هوشیار ناخودآگاهت هشدار دهد. اما آن روز صبح که به پارک رفته بودم و مثل هر روز می دل و درد آن با و بودم نشسته مادر مجسمه روبروی رفتم افتادند. آن های پايه جان به آمدند نفر چند کردم،ديدم می جدا هايشان پايه از را ها مجسمه چه برای پرسیدم: جلو، کنید؟ کسی جوابم را نداد، انگار سوال بی جايی کرده بودم، حتی نیمکت روی برگشتم کرد، نگاهم هم چپ چپ آنها از يکی تند تند و برندش می مرمت برای شايد کردم فکر و نشستم از جلوی چشم هايم محو تا برای مجسمه مادر زدم را حرفهايم شد. دکتر چیزی نمی گويد و می نويسد. به خانه که برمی گشتم می حمل کولشان روی را ای مجسمه دارند جوان چند ديدم کنند و من لبخند زدم و از کنارشان رد شدم، حتی خسته نباشید هم گفتم. وقتی به خانه رسیدم ديدم دو لیوان نشسته روی میز است، فهمیدم که پدر و مادرم صبحانه شان را خورده اند و رفته پدر خواندم را آن روی ياداشت يخچال، سر رفتم بیرون، اند نوشته بود: امشب يک جلسه کاری دارم، منتظرم نباش. بعد کمی کار کردم مثال اتاق ها را مرتب کردم، خسته که شدم روی کاناپه نشستم. يادم افتاد هنگامی که سالنه سالنه از پله ها باال می آمدم از پنجره وانتی را ديدم که مجسمه برنز بزرگی را حمل می کرد؛ دکتر نیم نگاهی به او می کند و می نويسد. روبروی عکس مادرم باز خواب ديدم برد. تا همانجا خوابم آنقدر حرف زدم نشستم و با هیچکس دارم، جان خودم فقط اند،ديدم شده مجسمه همه هیچ کس حرف نمی زند و فقط ماشین ها دسته دسته مجسمه ها را در خیابان ها جابجا می کنند. از خواب که پريدم، رفتم کنار پنجره تا سرم را بیرون کنم و هوا بخورم که ديدم مجسمه جلوی خانه مان سر جايش نیست. باز آمدم نشستم روی کاناپه، تلفن را و گیر پیام روی رفت که گرفتم را مادرم ی شماره و برداشتم دادم. گوش تلفن بوق ممتد به صدای مدتها تا من و قطع شد امروز من گفتم: او به پیچید. قفل در مادرم کلید دسته صدای بارها ديدم مجسمه های شهرمان را می برند، گفتم: از پنجره نگاه نیست. جايش سر هم مان خانه جلوی میدان ی مجسمه کن بهتر ام، گفت: نکرده توجهی آمدن هم و موقع دانم نمی گفت: است سری به شما بزنم. دکتر چیزی نمی گويد و فقط می نويسد. بینم می کنم می نگاه خوب که هم شما اتاق به دکتر آقای

مجسمه مرد متفکر جايش نیست...

کم که گفتن،گوهري براي آشناي سخني طعم همان بازهم بود يافتن نام آوري،همانند براي قلم اين همه ياب گشته در هیجان زياد و درشت ريز آرزوهاي زندگي مکاره.در بازار در اصل کاالي داريم،يکي از آنها براي من کالس استاد بود،چیز هايي را نمي شودها کم شمارند،دردا کلمه گويم چقدر با خود مي نوشت همیشه که همین کم شمار ها را هم مسخ کرده ايم.مهر امسال در دانشگاه خوارزمي)تهران(ايستاده بودم، آمد، گرم بودم انگار دوستي قديمي را انتظار مي کشي که بعد از سالیان ببیني، همان بود که بايد مينه... فهمي مي نه که چیزي از نوشتن سود چه نه اگر و بود گوشزدي ساده، اگر همان که بايد باشیم نباشیم يک اشتیاق را مي کشیم رويايي را به خاک مي سپاريم.زندگي استاد مالک است،اگر زبان بر مداري و دل بر طريق دگر دانشگاه چیزي جز...ياد نخواهد داد. سه نقطه را خودمان پر خواهیم کرد. استاد نقیب زاده سپاس

.که آن همه صبوري را پاسداشت، يکي بودن کتاب و کاتب))عنان به میکده خواهیم تافت زين مجلس

که وعظ بي عمالن واجب است نشنیدن(( حافظ

مستحب بود به درگاه تو بودن همه شبواجب اما به تو دل بستن و عاشق ماندنکیست حاجت نبرد از در درگاه تو دوستسخت آن است که در شان تو اليق ماندنعمر طي مي شود اي دلبر شیرين گفتارحیف باشد همه در دام دقايق ماندنباغ سبزي است در اين شهر به يمن قدمتترس ات از باد خزان نیست شقايق ماندن؟ياد تو معني طوفان و دلش در حرکاتموج سختي است اگر زنده به قايق ماندنموسم روي تو دارد دل افسرده دوستکاش مي شد همه در ياد حدائق ماندندرس دادي و نوشتي و همان گونه شديو چه زيباست که در بند حقايق ماندنيار مي پرسد از ايمان دلت وقت نیازچاره ات چیست صبوري،به جز عاشق ماندن

تقديم به استاد

فرامرز بیجنونددکتري دانشجوي فلسفه تعلیم و تربیت

دانشگاه خوارزمي»از دست دادن فرصت« ،)Loss Of Chance(ي حیطه در اي مسأله اخالق بوده، و به معناي تمام دادن دست از اي بالقوه هاي موقعیت اثر در که باشد مي اشتباه و يا قصور از جانب داده رخ ديگر، اشخاص

بحثي موضوع، اين است. چندسال در که باشد مي معنوي خسارت ي زمینه در حقوقي قرار يافته توسعه کشورهاي از بسیاري جدي توجه مورد اخیر

گرفته است.سیستم منظر از توان مي را فرصت« دادن دست »از ي مسأله تعلیم و تربیت و روابط استاد- شاگردي نیز مورد تحلیل قرار داد. از امکان مربي، يا سهوي و عمدي اشتباه اثر بر که معنا اين به دست دادن چه فرصتها و توانايي هاي بالقوه اي در متربي وجود دارد، و سپس با استفاده از تحلیل موضوع، راهکارهاي پیشگیرانه

چه مي تواند باشد.به عنوان مثال، معلمي که به هر دلیل ناآگاهانه و غیر تعمدي)اعم از؛ ارزيابي نادرست تحصیلي از شاگرد، رفتار تحقیر آمیز با شاگرد، عدم توجه جدي به استعداد شاگرد در زمینه اي خاص، عدم توجه ترک موجب ناخودآگاه طور به شاگردو...(، خانوادگي شرايط به بالقوه ي او را از شکوفايي توانايي هاي تحصیل شاگرد مي شود، خود که از راه تحصیل امکان پذير مي بود )اعم از اينکه شاگرد مي توانست با ادامه ي تحصیل در آينده، يک پزشک، معلم، مهندس و يا يک هنرمند توانا شود( بازداشته است و باعث از دست دادن موضوع، تحلیل به توجه با است. شده شاگرد براي فرصتها اين و ظريف بسیار مبحث اين از اساتید و معلمان آگاهي جهت از بوجود آمدن مسأله ي »از دست دادن فرصت« در جلوگیري پیشگیرانه راهکارهاي ي ارائه به بايد تربیت، و تعلیم نظام

پرداخت.

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

4 29

دادن دست »از ي مسأله تحلیل فرصت« در نظام تعلیم و تربیت وارائه ي راهکارهاي پیشگیرانه

دمی با سفسطه ح.ص

Page 30: FalsafehTalimoTarbiat 2

خرد معیار نقد فلسفی

دکتر میر عبدالحسین نقیب زاده و براي روشنگري فلسفي که براستي و گفتگوي حقیقي بر شدن چیره براي که گفتگويي از است، نگري روشن يا سپرس جزم اينروست که از ديگران است، متمايز است. انديشان و نیست انگاران را مخالف گفتگو مي شمرد و بر آن است که آنان ويژگي طبیعي و حقیقي گفتگو را از میان مي آنرا تاکید مي کند و بر دوستانه بودن گفتگو برند، سقراط گفتگوي افالطون و گذارد؛ مي سوفیستي جدال روياروي سقراطي را سررشته اي مي گیرد براي رسیدن به ديالکتیک و خود با گفتگوي و فلسفیدن روش و فلسفي سیر چون بدين سان نقد را چون کشاکش انديشه ها، درست به درون با انديشیدن مي آورد. همراهي و همگامي روند ديالکتیکي گفتگو قسمي توان مي نیز را فلسفه تاريخي تحول روند گفتن آنکه از بیش که همدلي زمینه بر گفتگويي شمرد: باشد، شنیدن است. گفتیم که معیار نقد فلسفي، بیش از هر اين است که خرد نه يک واقعیت اما نکته چیز خرد است. بلکه تنها يک امکان است: امکاني که فقط در جريان زمان و آزمون هاي زندگاني مي تواند شکفته شود و به کار آيد. راه يافتن به درون روند زنده و ديالکتیکي تحول تاريخي، خود اينگونه است. شکوفايي اين اهمیت با بس هاي زمینه از تنها نه رايي، رويکرد يعني رفتن و ديدن و همراهي و هم پرورنده خرد بلکه پرورنده و پديد آورنده حالت ها و هنرهايي و باز انديشه از برخورداري شکیبايي، بردباري، چون است رهايي از پیشداوري ها؛ يعني هنرهايي که درست انديشیدن، داوري درست و نقد حقیقي جز بر بنیاد آنها ناشدني است. انديشه ترين درست و درست انديشه تنها را خود انديشه پنداشتن، نه تنها ما را از دريافتن انديشه هاي ديگر، متفاوت مي باز نیز آنها گرفتن جدي از حتي گاه بلکه مخالف، و دارد. و اين حالتي است که نه تنها در بسیاري از نافیلسوفان اين شود. مي ديده نیز فیلسوفان از شماري در گاه بلکه چگونگي، نقد را از معناي درست آن دور مي کند زيرا نکته بنیادي اين است که نقد هیچ انديشه اي روا نیست مگرآنکه نخست به معنايش راه يافته و آن را بدرستي دريافته باشیم و اين شرطي است بس با اهمیت که چه بسا از آنرو برآورده نمي شود که تنها از ديدگاه خود نگريستن و انديشه خود را

مطلق انگاشتن اجازه آن را به ما نمي دهد.از آن نافیلسوف جزم گرايي - يعني خطري که فیلسوف و در امان نیستند - ما را به ويژه از دريافتن اين نکته بس با افقي گشاينده زندگاني، عرصه هر که دارد مي باز اهمیت است از افق هاي بي شمار و جلوه اي است ويژه از واقعیتي که تنها در آن عرصه رو مي نمايد. تنها با ديدن و دريافتن اين نکته است که مي توان، هم از حقیقت هاي بسیار سخن گفت و هم به ورطه آنگونه نسبي نگري که به انکار حقیقت از سويي که است آنگاه شدني کار اين نیفتاد. انجامد، مي

را انداز چشم هر و ديدگاهي به وابسته را نگرش هرگونه افقي از افق هاي بي شمار بدانیم و از سوي ديگر با خودداري به اش، ويژه از جلوه هاي برخي به واقعیت کاستن فرو از ماست، تصورهاي از فراتر همواره که سرشاري آن انکار برنیايیم. اينگونه نگرش ما را از سويي از جزم گرايي - يعني حقیقت را به آنچه خود دريافته و شناخته ايم محدود کردن انگاشتن همه بي حقیقت از ديگر، از سوي و رهاند مي -از ديگر، سوي از باز و برآمدن، انکار به و ها انديشه پراکندگي و پريشان انديشي، يعني گاه يک انديشه يا عقیده را به مقام حقیقت مطلق بر کشیدن و گاه انديشه يا عقیده در از توان اين چنین مي نگرشي با دارد. باز مي را، ديگر افتادن به دو ورطه جزم گرايي و نیست انگاري که چه بسا امان در است، همراه ديگري به درافتادن با يکي از گريز بنیادي که دستیابي به اين نکته ناديدن و درنیافتن ماند. دانش مطلق و فراگیر نه با وضعیت انساني ما به طور کلي - چنانکه کانت روشن کرد - سازگار است و نه با وضعیت هاي ويژه فرهنگي، اجتماعي و تاريخي که همواره و به گونه اي جزم اصلي زمینه اند؛ گرفته میان در را ما ناپذير گريز انديشي و دعوي برخورداري از حقیقت مطلق و دانش فراگیر هر و نیست ديدگاه بي ديدي هیچ که نکته اين است معین هاي وضعیت به است بسته اي گونه به ديدگاهي انساني، فرهنگي و تاريخي، نکته و درسي است که بیش از آموخت: توان مي فلسفه تاريخي تحول بررسي از چیز هر نکته اي که نه تنها آموزه هاي فیلسوفان گوناگون بلکه حتي آن روشنگر و گواه نیز جزمي فلسفه خود تاريخي تحول است. اما همچنانکه هر گونه نگرش، هر گونه نقد نیز، همواره از ديدگاه و پايگاهي است و نقد فلسفي را نیز با همه تاکیدي که بر خرد دارد،از آن گريز و گزيري نیست. گوناگوني فلسفه ها و نظام هاي فلسفي نیز بیش از هر چیز به همین زمینه درجات به البته - آنها همه آنکه با يعني گردد. مي بر متفاوت - با تکیه بر خرد و خردورزي به پیش مي روند و از اين رو خردمندانه اند؛ با اينهمه متفاوت اند و گوناگون و گاه اين به بسا چه سان بدين يکديگر. روياروي و ناسازگار انديشه مي رسیم که کارخرد نیز بر زمینه هايي صورت مي گیرد که همواره به گونه اي در آن موثرند. يعني به همان و ها از کوشش بسیاري انگیزه عادي مردم درکار سان که کششها را بايد در قلمرو ندانستگي و به مثل، در اليه هاي کار در کرد؛ جستجو پنهان درتمايالت و دانستگي زيرين فیلسوفان نیز چه بسا گرايش ها و گزينش هايي هم از آغاز، درکارند: گرايش ها وگزينش هايي که اگر برگرداندن آنها به زمینه هاي تاريک ندانستگي روا نباشد، به هرروي به زمینه هايي بر مي گردند که خرد زادگاه آنها نیست ؛ از چگونگي ناشناخته ژرفاي از آنچه تا گرفته تاريخي و فرهنگي هاي هستي آدمي - که خرد جز جنبه اي از آن نیست - برمي خیزد. سخن به هیچ رو درانکارنقش فیلسوفان در شناختن و راه پويندگان همه میان نیست.از خرد ارج داشتن پاس فرهنگ هیچ گروهي درخردورزي به پايه و پايگاه اينان نمي گزينشي همواره ژرفا در که است اين برسر سخن رسد. درکار است: گزينشي بنیادي که آغاز است و انجام و همان است که به کوشش هاي خرد جهت مي دهد و تاثیرش نه رو در حتي بلکه پاسخها، و ها پرسش چگونگي در تنها

سرآغاز مدیر مسئول

هدف مشترک تمام سیاست ها و برنامه هاي پژوهش و فناوري در اقتصادي، مختلف ابعاد در کشور جايگاه ارتقاي ، ملي سطح اجتماعي ، سیاسي و ... است . اگر با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبري ، مشخصه بارز دهه پیشرفت و عدالت را پیشرفت در علم و فناوري بدانیم ، برنامه هاي پژوهش و فناوري بايد زمینه ساز اين پیشرفت باشند و البته نیازمند ابزاري هستیم تا نسبت اجراي اين

برنامه ها با پیشرفت کشور مشخص گردد .سیاست مختلف سطوح در متنوعي اقدامات ، اخیر سالهاي در گذاري اجرايي و پژوهشي در کشور با هدف توسعه کمي و کیفي تالش ، پژوهش اعتبار افزايش ، است رسیده انجام به پژوهش هاي اولويت اعالم ، پژوهشي هاي سیاست ابالغ و تدوين براي کانون تشکیل شورايي هاي ساختار تشکیل ، بخشي و ملي دستاوردهاي تخصصي تنها نمونه هايي از اقدامات انجام شده طي سالهاي اخیر مي باشد با وجود تمام اين اقدامات به نظر نمي رسد که پژوهش و فناوري با مسیر توسعه اقتصادي و اجتماعي عجین بهانه به کردن عمل اي جزيره مويد خود اين که باشد شده استقالل بخش هاي مختلف مي باشد به اين مورد عدم استقبال و يا حداقل کم توجهي قشر جوان و تحصیل کرده را هم مي توان به بخشي میان شکاف اين تعمیق و ايجاد بر ديگري عامل عنوان افزود ، انجمن فلسفه تعلیم و تربیت بر آن است تا از اين طريق با اطالع رساني بیشتر به فرهیختگان ، گامي هر چند هم کوچک در ايجاد تحرک و پويايي در اين نسل که سرمايه هاي عظیم نیروي بر ، است عزيز ايران کشورمان واالي جايگاه ارتقاء براي انساني دارد . آنچه حاصل آمده، محصول نیت خالص و جهاد گونه اساتید دانشگاه خوارزمي در تربیت و تعلیم فلسفه انجمن دانشجويان و رشد مقوله تقويت و توسعه به تعالي حق حضرت عنايات پرتو علمي و ارتقاء سطح توجه دانشجويان عزيز به اين مهم مي باشد، در پیمودن اين مسیر صمیمانه از همکاري تمامي بزرگواراني که برگزاري طريق از بستر اين ايجاد و انجمن اين گیري در شکل همايش علمي و انتشار اين مجموعه الکترونیکي که خود محل و بويژه استاد باشد انديشه هاي دانشجويان مي تبادل براي مکاني بزرگوار آقاي دکتر قائدي مدير محترم گروه فلسفه تعلیم و تربیت و ساير اساتید گروه ، جناب آقاي دکتر علي عسکري معاون محترم جناب ، دانشگاه شناسي روان و تربیتي علوم دانشکده آموزشي آقاي آزادي دبیر مسوول انجمن هاي علمي و دوست و برادر عزيز انجمن محترم دبیر صبوري حامد آقاي جناب مان ارجمند و فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه که رکن رکین و عامل شکل گیري محترم اعضاي ساير کنار در هست و بوده انجمن اين پويايي و انجمن صمیمانه تقدير تشکر نموده و توفیق روز افزون آنان را در راستاي خدمت به تعلیم و تربیت کشور از حضرت احديت مسالت نمايم، امید است اين فعالیت هاي خالصانه، مورد رضايت خداوند

متعال قرار گیرد غالمحسن پناهي

سخن دبیر انجمن به نام خداوند جان و خرد کز اين برتر انديشه بر نگذرد خیلي ها زيسته اند بر اين زمین اما اندک اند نام هايي که به يادنام هاي کمابیش با از کتاب هايي اند.کتابخانه ها پر است مانده مشابه در هر رشته اي، ادبیات، تاريخ، فلسفه، هنر و علوم مختلف. اما برخي نوشته ها داستان دارند کسي ننوشته آنها را تا مخاطب دريوزه کند ننوشته تا نانش چرب تر شود، ننوشته تا نوشته باشدننوشته تا استادياريش،دانشیاري شود، ننوشته تا فضلش را بپراکند. مي داني آن دسته از کتاب ها اندک اند و همان ها هستند که مي مانند چه بخوانندشان چه نخوانند که در طريق تکلیف حرفي که داري به حق مي نگاري،گوشي بود و هوشي که مراد دل يافته اي و اگر نبود خوشا تو را که خرمن خاموشي را آتش شک نیافروخته اي که آنان را که تفاوت آفتاب را از کرم شب تاب توان بازشناختنآن آيد،مرسوم تر بماند((خوش ابدالدهر مرکب جهل نیست))در است که آغاز دفتر را چیز ديگري باشد جز اين،در دومین نوشته اي از اين دست،اما همین جاست که درد آغاز مي شود،جايي که عادت مي شکند و خرد کنکاش مي کند و اگر به بار نشیند انسان زاده مي شود نه در مفهوم مرسوم چشم و دهان و بیني. ياد دارم چندين سال پیش اول راه دانشجويي در دانشگاه شیراز، استاديمحمد دکتر ها، دانشجو داشتند مي دوستش بسیار که داشتیم و سبزگون سیمايي با گمانم، بود يزد در جايي اهل مزيدي، مهربان...همه چیز هاي عالم اگر گم مي شد لبخند بر لبان ايشانبراي باشد،کلیدي کمکي بود آماده همیشه بود. پیدا هنوز گشايش،در اين روزها که سالمت را نمي خواهند پاسخ گفت کلید بودن خود گرانبها نعمتي است هرچند هیچ قفلي گشايش نیابد به آن.نیک مي دانم در اتاقش هنوز هم باز است، مانند دلش به روي دوستي، وارد اتاقش که مي شدي نگاهت که مي کرد مي دانستيو صبورانه شنود مي بگويي، تواني مي دلت خواهد مي چه هر پاسخش پیام دوستي و آشنايي است، سالها پیش آن دور دستهااستادي حق جوان اساتید از خیلي گردن به بود خوانده درس داشت،جالب آنکه دانشجويان آن روزش کمي تا قسمتي ناشکیببود.گويي که همان سري بر استاد همچنان و روزمرگي شلوغ و دانشگاه آسمان از اگر که خوري مي را هايي ستاره افسوس به نجیب آنگونه از دردي که آوردي نیست هم نیست، فروافتند جان احساس کند، که تحفه اين رنگارنگ ترين پیشرفت هاي مانبودنش براي روزي آنچه از است شدن تهي انسان براي آدمها همه چیز مي داد و امروز براي بودن. ياد سخن نجیب استاد حاجيبا شوري که همیشه افتم مي هاي درس در کالس نژاد حسین براي او دانش از معلم بینش من، میزند))دوستان فرياد زيبا تدريس بسیار مهم تر است(( و دريغا که اگر تعلیم و تربیت جامهکالم ماند استاد،آنچه فروگذارد عشق کسوت و کند تن بر بازار حکیم سعدي))ترسم نرسي به کعبه اي اعرابي کاين ره که تو مي روي به ترکستان است((. يکي از کتاب هايي که استاد با حرارت واز فلسفه(( به ))درآمدي کتاب کرد مي تدريس عشق اي گونه دکتر نقیب زاده بود.کتاب را که خواندم طعمش متفاوت بود انگار کسي مي دانسته چه مي خواهد بگويد،از استاد در مورد کتاب و نويسنده اش پرسیدم،گاهي دلت مي خواهد چیزي که مي شنويما مي گويي،همان زبان از بگويي، جانا سخن بلند يا مي خواني بود که من حس مي کردم بعد دو کتاب ديگر از استاد نقیب زاده خريدم يکي را همان زمان خواندم و ديگري را سالها بعد زماني کهکانت مورد در تحقیقي کاردان ياد دکتر زنده براي مي خواستم بنويسم. و آخرين نوشته اي که از استاد خواندم يک سال گذشته

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

303

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

Page 31: FalsafehTalimoTarbiat 2

صاحب امتیاز:انجمن علمی فلسفه تعلیم و تربیت خوارزمی

مدير مسئول :

غالمحسن پناهي

سر دبیر :

فاطمه بندلي زاده

اعضای هیات تحريريه : محسن بهلولي فسخودي- حامد صبوري- مريم پورآقا- غالمحسن پناهي بندلي فاطمه صفائي- -محمد حسین بیجنوند فرامرز شمايلي- حامد

زاده- بهرام مرادی

طراحی و صفحه بندی :

خاک پاک

پست الکترونیک:[email protected]://education-philosophy.blogfa.com

نیز شوند پرسیده بايد که اي ويژه هاي پرسش به کردن همواره گزينش، گونه هر در خرد آنکه با شود. مي ديده از گزينش باشد سخن گفتن اين اگر جز )زيرا دارد نقشي بي معني است( با اين حال،هم برگزيدن خرد چون راهبر ،و تصمیم به پیروي کردن از آن و هم تصمیم به فرو گذاردن آن، تصمیم و گزينشي است که چه بسا از دايره خرد بیرون است. از خواهش ها، نیروهاي کور و تمايالت پنهان گرفته تا در بسا چه آدمي هستي ژرفاي از برخاسته شور و ايمان اي به کوششهاي آن،به گونه برانگیختن خرد وجهت دادن بنیادي مي نکته بس اين به توجه دقیق و درکار. ند موثر تواند ما را از سويي به راز گوناگوني انديشه هايي که به رغم خردمندانه بودن، با يکديگر متفاوت و گاه متضادند آگاه کند واز سوي ديگر، زمینه اي گردد براي رهايي از آنگونه ساده انگاري که خردمندانه يافتن يک انديشه را دلیل کافي انکار انديشه هاي متفاوت و مخالف با آن مي شمارد و بدين سان انديشه يک بودن خردمندانه انجامد. مي انديشي جزم به بیش از هر چیز در نسبت میان بنیادها و نتیجه آن انديشه هاي متفاوت،انديشه بنیادهاي گزينش با اينرو از است. شوند،پديد شمرده خردمندانه توانند مي همه که متفاوتي توانند آمد. با آنکه بايد کوشید تا گزينش اصل ها و بنیاد ها کار اين شد گفته همچنانکه ولي باشد خردمندانه نیز گذشته اين از و گیرد نمي صورت آساني به و همیشه چنانکه کانت نشان داد کارايي خرد در همه حوزه ها يکسان نیست.با نظر داشتن به اينگونه نکته ها در خواهیم يافت که معیار نقد نیز همیشه و درباره همه انديشه ها يکسان نیست."کانت"( کتاب )در ياسپرس چنانکه که روست اين از يک رد و نقد معیار ترين دقیق حتي کند مي يادآوري در ويژه به را منطقي تناقض يا دور يافتن انديشه،يعني نشان تنهايي به و همیشه توان نمي بزرگ هاي فلسفه نادرستي آنها شمرد. برگزيدن هر معیار و هر ديدگاهي براي نقد هر انديشه اي روا نیست،از اينرو با آنکه تکیه بر تناقص کار به است، کافي منطقي بسته نظام يک رد و نقد براي ناروا خواهد بسا ها چه انديشه از بسیاري درباره آن بردن به ديدگاه ساده منطق سنتي،رد يک با توجه آنکه با بود،و انديشه همانا اثبات انديشه متناقض با آن است و اثبات يک انديشه به معني رد انديشه هاي متناقض يا متضاد با آن ؛ با اين همه به کار بردن چنین معیاري براي ارزيابي هر انديشه و در هر زمینه اي روا نیست. ناديده گرفتن اين نکته مي جزم از رهايي براي است اي وسیله خود که را نقد تواند انديشي،به زمینه اي براي جزم انديشي بدل کند.هم از اين و پايه عقیده، مسلک، مذهب بر کار کساني که روست که مي متضاد يا و متفاوت هاي انديشه نقد به ويژه مکتبي مي عرضه فلسفه پوشش در که آنگاه حتي پردازند و ديدن مانع آمیز،هم تعصب نیست.پايبندي شود،فلسفي دريافتن کاستي ها و خطاهاي انديشه خود و خودي است و و متفاوت هاي انديشه حقیقت پذيرفتن و ديدن مانع هم بر شناخت،تکیه مقام در همچنانکه سان بدين مخالف. همدلي و هماهنگي شرطي است الزم و بايسته،در مقام نقد افسون شدگي،شرط بويژه و شیفتگي از رهايي به کوشش بدان جاست که بي آن، همه تا اهمیت آن نخست است و اين از بود. خواهد معني بي و بنیاد بي داوري و نقد کار

روست که کانت نقد و نقادي را با مقدس انگاشتن ناسازگار چون چیز هیچ نقد، و انديشه مقام در که چرا بیند مي مقدس است بیرون از دايره سنجش و پرسش قرار نمي گیرد. را مريدي بي که کساني خالف بر نیچه- "زرتشت" و آنان را به نامرادي مي دانند - به ترک پیروان مي گويد و انکار خود مي خواند چرا که نگاه او به سوي آزادگاني است که از پیروي بدر آمده و به رهروي رسیده باشند. بدين سان اي آزاده يعني حقیقي فیلسوف درخور داوري و نقد کار است که شوق به شناسايي و دوستداري دانايي، او را هم از پرواي از هم و رهاند مي خويش و خود سوداي و سود بیگانه. وي نه در دام شیفتگي و سرسپردگي است و نه در بدان تا چگونگي اين ستیزي.اهمیت بیگانه و تعصب بند جاست که هر کس آن را فروگذارد،در هر پايه و مايه اي که يک آن چون از کانت که - فیلسوف مقام حقیقي باشد،از آرمان ياد مي کند - فرومي افتد. چنین کسي خواه هايدگر باشد و خواه بسي فراتر از او،حتي هگل با همه تاثیرش در تفاوت پايبندي،زمینه و آزادي تفاوت فلسفه. تاريخ روند که - هوشمندي و زيرکي با حقیقي، معني در خردمندي گاه از آن چون به کارگیري ابزار گونه خرد تعبیر مي شود - و مصلحت انديشي- در معني نادرست آن يعني تنها در بند سود و زيان خود بودن- است. در اين معني و بر اين زمینه است که جالل الدين مولوي زيرکي را فرو مي گذارد و گاه هوش را در پیوند با طراري مي بیند و حافظ، سینه پر آتش بر مي گزيند. چنین انديشیه بر مصلحت را پر آب و ديده - شرط برترين و نخستین راه، اين پیمودن در که است شرطي که بسي برتر از همه نکته هاي فني و آموختن است - همانا آزادي است؛راهي که اگر بدرستي پیموده شود - به سخن دقیق تر- آغازش رهايي، يعني در بند نبودن و مقصد و داوري نیروي آوردن کار به يعني آزادي، فرجامش و گزينش خردمندانه و يا گزينشي بر بنیاد دانايي و شناسايي

است.زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست

نیست اکراه هیچ جای گويد چه هر ما حق در در طريقت هر چه پیش سالک آيد خیر اوست

نیست گمراه کسی دل ای مستقیم صراط در تا چه بازی رخ نمايد بیدقی خواهیم راند

نیست شاه مجال را رندان شطرنج عرصه چیست اين سقف بلند ساده بسیارنقش؟

نیست آگاه جهان در دانا هیچ معما زين اين چه استغناست يا رب؛ وين چه قادر حکمت است؟

نیست! آه مجال و هست نهان زخم همه کاين صاحب ديوان ما گويی نمی داند حساب

نیست هلل حسبه نشان طغرا اين کاندر هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو

نیست درگاه بدين دربان و حاجب و ناز و کبر بر در میخانه رفتن کار يک رنگان بود

نیست راه فروشان می کوی به را خودفروشان هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست

نیست کوتاه کس باالی بر تو تشريف نه ور بنده پیر خراباتم که لطفش دايم است

نیست گاه و هست گاه زاهد و شیخ لطف نه ور حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالی مشربیست

نیست جاه و مال بند اندر دردی کش عاشق

ی رزم

خوااه

شگدان

ت ربی

و تیم

تعلفه

لسی ف

جوینش

دامی

علن

جمه ان

شرین

31

فهرست مطالب مندرج صفحه

1- سرآغاز ، مدير مسئول 3

2- سخن سردبیر 3

3-تحلیل مسأله ي »از دست دادن فرصت« درنظام

تعلیم و تربیت و ارائه ي راهکارهاي پیشگیرانه 4

4- مصاحبه اي پیرامون الزامات تربیت معلمان 5

5- اهمیت و ضرورت پرورش تفکر انتقادي در دنیاي

کنوني 7

6- محمد حسین صفائي)معلم نمونه کشوري( 9

7- گزارش سمینار و کارگاه آموزشي )2( 10

8- آموزش فلسفه به کودکان شهروندي و

دموکراسي 14

9- نقد برنامه درسي ملي 16

10- تعلیم و تربیت ديني 18

11-توصیه تحصیلي حضرت آيت اهلل جوادي آملي 23

12- داللتهاي محتواي اسناد تحولي نظام تربیت

رسمي عمومي در امر تربیت 24

13- تعلیم و تربیت لیبرال از نگاه پل هرست 26

14- مربیگري فلسفه براي کودکان)سرپرست

دکتر يحیي قائدي( 28

15- معرفی کتاب 28

16- سفسطه 29

17- خرد معیار نقد فلسفی 30

Page 32: FalsafehTalimoTarbiat 2

تعلیم و تربیت فلسفه

نشریه انجمن علمی دانشجویی فلسفه تعلیم و تربیت

دانشگاه خوارزمی

o توصیه تحصیلي حضرت آیت اهلل جوادي آملي

کودکان به فلسفه آموزش oشهروندي و دموکراسي

اسناد محتواي داللتهاي oتحولي نظام تربیت

o نقد برنامه درسی ملی

ن کا د کوی ا بر فلسفه بی مر موزش آ ه رگا کا چندین

برگزاری