14
ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪﺎوري، ﺳﺎل دوم، ﺷﻤﺎرهّ ي اﺧﻼق در ﻋﻠﻮم و ﻓﻨ ﻫﺎي1 و2 ، ﺑﻬﺎر و ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن86 * ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه ي ﻣﺴﺌﻮل: ﺗﻠﻔﻦ2220321 - 0711 ، E-mail: [email protected] 59 ﻣﺎﻫﻴﺖ و دﻳﺪﮔﺎه ﻫﺎي اﺧﻼق زﻳﺴﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺑﺎ ﻛﻴﺪ ﺑﺮ دﻳﺪﮔﺎه اﺳﻼﻣﻲ دﻛﺘﺮ اﺣﻤﺪ ﻋﺎﺑﺪي ﺳﺮوﺳ ﺎﻧﻲ1 * ، دﻛﺘﺮ ﻣﻨﺼﻮر ﺷﺎه وﻟﻲ2 و دﻛﺘﺮ ﺳﻴﺪﻣﺼﻄﻔﻲ ﻣﺤﻘﻖ داﻣﺎد3 1 . اﺳﺘﺎدﻳﺎر ﺗﺮوﻳﺞ و آﻣﻮزش ﻛﺸﺎورزي داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم ﻛﺸﺎورزي و ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﮔﺮﮔﺎن2 . داﻧﺸﻴﺎر ﺗﺮوﻳﺞ و آﻣﻮزش ﻛﺸﺎورزي داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻴﺮاز3 . اﺳﺘﺎد ﺣﻘﻮق و ﻓﻠﺴﻔﻪ اﺳﻼﻣﻲ داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﻴﺪ ﺑﻬﺸﺘﻲ اﻣﺮوزه، وﺧﺎﻣﺖ ﺑﺤﺮان ﻫﺎي زﻳﺴﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺗﺎ ﺣﺪي اﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﻴﺎت اﻧﺴﺎن و ﺳﺎﻳﺮ ﻣﻮﺟﻮدات ﺑﺮ ﻛﺮه ﺧﺎﻛﻲ را ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻃﺮه اﻧﺪاﺧﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ دﻟﻴﻞ، ﻣﺒﺎﻧﻲ ﻧﻈﺮي ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪه ﺗﻌﺎﻣﻞ اﻧﺴﺎن ﺑﺎ ﻃﺒﻴﻌﺖ ، از ﺟﻤﻠﻪ اﺧﻼق، ﻣﻮرد ﺗﻮ ﺟﻪ ﻋﻼﻗﻪ ﻣﻨﺪان ﺑﻪ ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ ﻣـﻲ ﺑﺎﺷـﺪ و ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ اﺧﻼق زﻳﺴﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﻣﻨﺎﺳﺐ، از ﺿﺮورﻳﺎت ﺣﻔﺎﻇﺖ و ﺑﻬﺮه ﺑﺮداري از ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ ﻣﺤﺴﻮب ﻣـﻲ ﮔـﺮدد. اﺧـﻼق زﻳـﺴﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ راﻳﺞ، ﺑﺮ ﻃﻴﻔﻲ از ﻣﺒﺎﻧﻲ ارزش ذاﺗﻲ ﻗﺮار دارﻧﺪ ﻛﻪ اﻧﺴﺎن ﻣﺤﻮري و زﻳﺴﺖ ﺑﻮم ﻣﺤﻮري، دو ﺳﺮ آن را ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲ د ﻫﻨ ﺪ اﻣﺎ، در ﺳﺎل ﻫﺎي اﺧﻴﺮ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻣﻨﺎﺳﺐ اﻧﺴﺎن ﺑﺎ ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ ﻃﺒﻴﻌ و راه ﺣﻞ ﺑﺤﺮان ﻫﺎي زﻳﺴﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ در ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﺒﺎﻧﻲ دﻳﻨﻲ و ﻣﻌﻨﻮي ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻣﻲ ﺷﻮد. در ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺳﻌﻲ ﺷﺪه اﺳﺖ ﺗﺎ دﻳﺪﮔﺎه ﻫﺎي اﺧﻼق زﻳﺴﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ دو ﭘﺮﺳﺶ اﺳﺎﺳﻲ اﺧﻼق درﺑـﺎره" ﻛﺎﻧﻮن ارزش ذاﺗﻲ" و" ﻌﻴﺎر ﻋﻤﻞ اﺧﻼﻗﻲ" ﺗﺸﺮﻳﺢ ﺷﻮﻧﺪ و ﻧﺸﺎن داده ﺷﻮد ﻛﻪ ﭼﺮا ﺗﺒﻴﻴﻦ اﺧﻼق زﻳﺴﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ دﻳـﺪﮔﺎه ﺧﺪا ﻣﺤﻮري، دﻳﺪﮔﺎﻫﻲ ﺟﺎﻣﻊ ﺗﺮ ﺑﺮاي ﺣﻔﺎﻇﺖ از ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ. در اداﻣﻪ ﻧﻴﺰ، ﺑﺎ ارﺋﻪ ر ﻫﻴﺎﻓﺖ ﺧـﻮد ﺑـﻮم ﺷﻨﺎﺳـﻲ، ﺗـﻼش ﺷـﺪه اﺳﺖ ﺗﺎ رﻫﻴﺎﻓﺘﻲ در اﺧﻼق زﻳﺴﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎي ﺧﺪا ﻣﺤﻮر ي اراﺋﻪ ﮔﺮدد ﻛﻪ ﺑﺎ اﻟﻬﺎم از اﻧﺴﺎنﻌـﺪ ﺷﻨﺎﺳﻲ اﺳـﻼم و ﺑـﺎ ﺗﺎﻛﻴـﺪ ﺑـﺮ ﺑ روﺣﺎﻧﻲ ﻧﻔﺲ اﻧﺴﺎن، ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻣﻨﺎﺳﺐ اﻧﺴﺎن و ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ را ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎي ﺧﻮدﺷﻨﺎﺳﻲ و ﺻﻴﺎﻧﺖ ﻧﻔﺲ ﺑﻨﺎ ﻣﻲ ﻧﻬﺪ. ﻛﻠﻴﺪ واژه ﻫﺎ: اﺧﻼق زﻳﺴﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ، ﺑﺤﺮان زﻳﺴﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ، ﺧﺪا ﻣﺤﻮري، ﺧﻮد ﺑﻮم ﺷﻨﺎﺳﻲ اﻣﺮوزه، ﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻣﻮرد ﺗﻬﺪﻳﺪ اﺳﺖ زﻳﺮا، اﻧﺴﺎن ﺑﺎ ﻛﻤـﻚـّ ﻓﻨ ﺎوري، ﻗﺎدر اﺳﺖ ﺗﺎ در ﺳﻄﺢ ﺮه زﻣﻴﻦ، ﺑﻪ ﺗﺨﺮﻳﺐ ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ اﻗﺪام ﻛﻨﺪ) 1 .( ﺑـﺮوز ﺑﺤﺮان ﻫﺎي زﻳﺴﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﻣﻮﺟﺐ ﻃﺮح اﻳﻦ ﭘﺮﺳﺶ ﺷﺪ ه اﺳﺖ ﻛﻪ آﻳـﺎ ﻣﺤـﻴﻂ زﻳﺴﺖ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ اداﻣﻪ رﻓﺘﺎر ﻓﻌﻠﻲ اﻧﺴﺎن ﻫﺎ را دوام ﺑﻴﺎورد؟ ﻫﺮ روز ﺑﺮ اﻳﻦ آ ﮔـﺎﻫﻲ اﻓﺰوده ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ ﻧﻤﻲ ﺗﻮان ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﺼﺮف ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺟﻬﺎن اداﻣﻪ داد) 2 ( و ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎي ﺗﻨﮕﻨﺎﻫﺎي زﻳﺴﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ در ﻫﻤﻪ ﺟﺎ آﺷﻜﺎر ﺷﺪه اﺳﺖ. اﮔﺮﭼﻪ اراﺋﻪ آﻣﺎر و اﻃﻼﻋﺎت ﭘﻴﺮاﻣﻮن وﺿﻌﻴﺖ ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ ﻻزم اﺳﺖ اﻣﺎ، ﺑﻴﺶ از اﻳﻦ ﻛـ ﺑﻪ اﻃﻼﻋﺎت ﻋﻠﻤﻲ درﺑﺎره ﺧﺴﺎرات وارد ﺷﺪه ﺑﻪ ز ﻣـﻴﻦ ﻧﻴـﺎز ﺑﺎﺷـﺪ ، ﺑـﻪ ﺗـﻮاﻓﻘﻲ درﺑﺎره ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ رﻓﺘﺎر ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺳﻴﺎره ﻧﻴﺎز اﺳﺖ) 3 .( در اﻳﻦ ﺷﺮاﻳﻂ، اﻧـﺴﺎن ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﭘﺮﺳﺶ ﺳﺨﺖ ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ اﻓﺮاد ﺧﻮاﻫﺎن ﺑﻪ ﺣـﺪاﻛﺜﺮ

اخلاق زیست محیطی

Embed Size (px)

Citation preview

86، بهار و تابستان 2 و 1هاي ي اخالق در علوم و فناوري، سال دوم، شماره فصلنامه

E-mail: [email protected] 59 ،0711- 2220321 تلفن :ي مسئول نويسنده *

زيست محيطي با اخالقهاي و ديدگاهماهيت

كيد بر ديدگاه اسالميأت

3داماد سيدمصطفي محققدكتر و 2ولي منصور شاهدكتر ، *1انيتاحمد عابدي سروسدكتر

استاديار ترويج و آموزش كشاورزي دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان. 1

شيرازدانشيار ترويج و آموزش كشاورزي دانشگاه . 2

دانشگاه شهيد بهشتي و فلسفه اسالمي حقوقاستاد. 3

�����

. بر كره خاكي را به مخاطره انداخته استو ساير موجودات انسان حياتمحيطي تا حدي است كه هاي زيست امروزه، وخامت بحران

باشـد و مـي مندان به محيط زيست جه عالقه مورد تو ، از جمله اخالق، مباني نظري تعيين كننده تعامل انسان با طبيعت به همين دليل،

اخـالق زيـست . گـردد برداري از محيط زيست محسوب مـي محيطي مناسب، از ضروريات حفاظت و بهره تبيين نظريه اخالق زيست

در ، د اما هند بوم محوري، دو سر آن را تشكيل مي محوري و زيست كه انسان دارند بر طيفي از مباني ارزش ذاتي قرار رايج، محيطي

مباني ديني و معنوي بازگشت به هاي زيست محيطي در حل بحران و راه يطبيعمحيط زيست تعامل مناسب انسان با هاي اخير سال

اخالق دربـاره با توجه به دو پرسش اساسي محيطي اخالق زيست هاي ديدگاهحاضر سعي شده است تا در مقاله . شود جستجو مي

مبتني بر ديـدگاه تشريح شوند و نشان داده شود كه چرا تبيين اخالق زيست محيطي "عيار عمل اخالقي م" و "كانون ارزش ذاتي "

تـالش شـده ،شناسـي بـوم خـود هيافت با ارئه ر نيز، ادامهدر .باشد ميتر براي حفاظت از محيط زيست جامعديدگاهي ، محوري خدا

شناسي اسـالم و بـا تاكيـد بـر بعـد كه با الهام از انسان ارائه گردد ي است تا رهيافتي در اخالق زيست محيطي بر مبناي خدا محور

. نهد روحاني نفس انسان، تعامل مناسب انسان و محيط زيست را بر مبناي خودشناسي و صيانت نفس بنا مي

شناسي بوم خود، محوريخدا ،بحران زيست محيطي ، زيست محيطياخالق :ها كليد واژه

����

ـ انسان با كمـك زيرا، استتهديد مورد حيط زيست طبيعي م ،امروزه ،اوري فن

بـروز ).1( ره زمين، به تخريب محيط زيست اقدام كند كسطح در است تا قادر

كه آيـا محـيط ه است اين پرسش شد طرح زيست محيطي موجب هاي بحران

گـاهي هر روز بر اين آ ها را دوام بياورد؟ رفتار فعلي انسان ادامه تواند زيست مي

)2(توان همانند گذشته به مصرف منابع جهان ادامه داد شود كه نمي افزوده مي

ارائه اگرچه . آشكار شده است محيطي در همه جا هاي تنگناهاي زيست نشانه و

ه بيش از اين كـ الزم است اما، وضعيت محيط زيست پيرامون اطالعات آمار و

، بـه تـوافقي نيـاز باشـد مـين به ز وارد شده به اطالعات علمي درباره خسارات

در اين شرايط، انـسان ). 3 ( است رفتار نسبت به اين سياره نياز چگونگي درباره

بايد به اين پرسش سخت پاسخ گويد كه هنگامي كه افراد خواهان به حـداكثر

هاي اخالق زيست محيطي با تاكيد بر ديدگاه اسالمي ماهيت و ديدگاه: سروستاني و همكاران احمد عابدي

60

برداري بيش از حد و تخريـب توان از بهره رساندن سود خود هستند چگونه مي

چگونه زندگي كـردن موجود، در واقع چالش . )4( منابع طبيعي جلوگيري كرد؟

در ايـن ).5( قبوالندن اين چگونگي به افـراد اسـت ،بر روي زمين نيست بلكه

، اشاره كرد 1992توان به بيانيه هشدار دانشمندان به بشريت در سال راستا، مي

برنـده جـايزه 105 و از جملـه كـشور 72 از دانشمند 1000كه در آن بيش از

اي اعالم نمودند كه براي توجه به زمـين، اخـالق و شـيوه با انتشار نامه نوبل،

بايد حركـت عظيمـي را برانگيـزد و اين اخالق مي . نگرش جديدي الزم است

ميل را وادارد كه تغييرات الزمـه را ايجـاد هاي بي ها و انسان رهبران، حكومت

مختلـف افـراد اخالق در حفاظت از محـيط زيـست، با درك اهميت ). 6(كنند

پيرامون اخالق زيست محيطـي ارائـه يهاي ها و رهيافت نظريهاند تا سعي كرده

و 5ريگـان ، 4، كليكـات 3، تيلور 2رولستون ،1لئوپولدتوان به از بين آنها مي . دهند

ضرورت بـسط جايگـاه اخالقـي بـه سـاير بيانبا اين افراد . اشاره كرد ، 6نائس

در آن، برخي ق زيست محيطي معتقدند كه هركدام به نوعي از اخال موجودات،

از جايگاه اخالقي برخوردار ،بوم زيستبوم و يا كل اجزاي زيست و يا ها از گونه

دهد كه آن نوع اخالق زيست محيطي را پيشنهاد مي ،ريگانبراي مثال، .است

لئوپولـد در مقابـل، . موضعي قوي در حمايت از حيوانات دانست توان آن را مي

بوم محور اسـت كـه در آن، نوعي اخالق زيست معتقد به اخالق زمين، ه با ارائ

درست است كه به حفظ انسجام، ثبات و زيبايي زمين با محيط زيست رفتاري

هـاي هـا و رهيافـت ارائـه نظريـه هاي انجام شده در اگرچه تالش . كمك كند

نـد منيازهمچنـان جهـان اند اما، در جاي خود با ارزش اخالق زيست محيطي،

.اي جامع در اين رابطه است نظريه

����� � ���

تحليلـي بـا ايـن هـدف تهيـه شـده اسـت كـه -مقاله حاضر با روش توصيفي

هـاي موجـود با طـرح ضـرورت اخـالق زيـست محيطـي، مهمتـرين ديـدگاه

ــرح ــمن ط ــوند و ض ــي ش ــه معرف ــن رابط ــتدر اي ــين اهمي ــان در تبي ادي

ـ از ديـد اسـالمي راي ايـن منظـور اخالق زيست محيطي، رهيافتي مناسـب ب

.ارائه گردد

1- Aldo Leopold 2- Holmes Rolston 3- Paul Taylor 4- Baird Callicott 5- Tom Regan 6- Arne Naess

الزم است؟اخالق زيست محيطيچرا

واقعيت اين است كه در تعاريف متداول توسعه، ابعـاد معنـوي و اخالقـي،

هـاي دخالت با پرسش اين است كه آيا و) 7(گيرند چندان مورد توجه قرار نمي

يا ايـن توسعه برآمد،محيطي ناشي از از عهده مسايل زيستتوان ميمديريتي

محيطي در طريق ايجاد اخالق زيست ازكه نقشي نيز بايد براي ميراث معنوي

هـاي تـاريخي از ريشه واقعيت اين است كه ).8(دنياي سكوالر كنوني جست؟

هاي فلسفي، مذهبي و اخالقي ما نسبت به زيست محيطي، ديدگاه هاي بحران

ها، كمتر سخني به ميان ها و زشتي ا و خوبي ها و نبايده ها، بايد آنها يعني ارزش

ترين شكل در فراگيراين مباحث در حالي كه، بدون پرداختن صحيح به . آيد مي

فلسفي و اخالقي آنها، هر چه از تباه شدن محيط زيست و ضـرورت حفـظ آن

تـا درك و شـناخت اخـالق اهميـت ). 9(گفته شود، راه به جايي نخواهيم برد

دانـشمندان و بـسياري از متخصـصان محـيط زيـست، حدي است كه اغلـب

در زمينه ،اما ).10(دانند حفاظت محيط زيست را يك موضوع مهم اخالقي مي

تشريح حـوادث و فجـايع زيـست محيطـي، بـه وراي ابنوع اخالقي كه بتواند

پراگماتيسم رود و درك و احساس جديـدي را از جايگـاه مخلوقـات در جهـان

ـ به به طور سنتي، اخالق ).11(جود دارد كمبود و ارائه دهد، ين تعريف روابـط ب

نظران، بنا بر نظر برخي صاحب پرداخته است و افراد و جامعه وابط بين افراد و ر

كند، اخالقي كه رابطه دوجانبه بين انسان و زمين، حيوانات و گياهان را تنظيم

ـ از نظر آنان، . است وجود نداشته تا كنون ، ن جـزء سـوم گسترش اخالق بـه اي

، يــك فرصــت انقالبــي و ضــرورتي محــيط زيــسترابطــه انــسان بــا يعنــي

كـه عالئـق شود بيشتر احساس مي امروزه، اين نياز ). 12(محيطي است زيست

گي چگـون ، نكته مهم ق ساير موجودات، متعادل شود زيرا در مقابل عالئ انسان

رو، از ايـن ). 13 ( است انساني هاي جمعيت غيرانساني در برابر آسيب حفاظت از

به اخالق زيست محيطي به عنوان مبنايي بـراي پاسـخگويي بـه ايـن قبيـل

. شود ها توجه مي دغدغه

ها، به ترديـد و هاي انسان تغييرات ايجاد شده در طبيعت به وسيله فعاليت

ضرورت ارزيابي مواضع اخالقي نسبت به طبيعت منجر شده است و به دنبـال

ا تعريف مجدد بايدها و نبايدها در ارتباط با محـيط محيطي ب آن، اخالق زيست

به دليل در واقع، . ه است شدزيست و ارزيابي موقيعت بشر نسبت به آن مواجه

هايي كـه بايـد بـراي اصـالح يـا تغييـر شـكل تعامـل نبود توافق پيرامون راه

ساز انسان با محيط زيست، دنبال شوند، پيشنهادهاي گوناگون و اغلـب مشكل

ــضادي ــنمت ــاره در اي ــدهب ــه ش ــد ارائ ــب . ان ــشتر در قال ــشنهادها بي ــن پي اي

86 و تابستان، بهار2 و1هاي شماره سال دوم،ق در علوم و فناوري،ي اخال فصلنامه

61

ــست ــالق زي ــا اخ ــاعي ي ــار اجتم ــراي رفت ــاري ب ــاي هنج ــي، الگوه محيط

).14(اند سازي شده مفهوم

بيني محيطي، تاثيري است كه جهان ضرورت اخالق زيست ديگر از داليل

باورهـاي ). 15(هاي اخالقي، بر رفتارهاي فـردي و جمعـي دارنـد و راهنمايي

و باورهـا دربـاره هـا بيني، به عنوان نظامي از گـرايش زيست محيطي يا جهان

رفتارهــاي حفــاظتي يــا كننــده و محــيط زيــست، تعيــين رابطــه بــين انــسان

هاي مرجعي هستند كه هنگام تعامل با محيط زيست از آنها اسـتفاده چارچوب

ر ما اولين چيـزي اسـت طرز فك كه توان گفت ميدر اين رابطه ). 16(شود مي

گذاري اجـزاي مختلـف دهي چگونگي ارزش شود و با شكل كه وارد محيط مي

لــذا، نــوع . )17 (كنــد بــوم، چگــونگي رفتــار مــا بــا آن را تعيــين مــي زيــست

ما با محيط زيست تا حد زيادي به چگونگي درك ما از رابطه خود بـا آن رفتار

يست ارزش قائليم، تعيين كننـده اين كه ما چگونه براي محيط ز . وابسته است

بينـيم و بـراي بـه اين است كه نقش و عملكرد خود را بر زمـين چگونـه مـي

. كنيم اشتراك گذاردن اين منابع با ديگران، چگونه رفتار مي

مباني اخالق زيست محيطي

بـا ايـن همـواره ها انسان. به طور كلي، اخالق راهنماي عمل انسان است

اند كه چه رفتاري درست است؟ چه رفتاري ناشايست اسـت روبرو بوده پرسش

توان مطالعه و معيار درستي يا اشتباه بودن يك عمل چيست؟ اخالق را نيز مي

فلسفي رفتار درست و اشـتباه و قـوانين و اصـولي دانـست كـه بايـد رفتـار را

اخالق بـا تعيـين معيارهـا بـراي تمييـز رفتـار درسـت از ). 13(راهنمايي كند

ست، و با مشخص كردن محدوده رفتار درست از طريـق اعمـال بايـدها و نادر

و رعايـت اصـول آن، دانـد نبايدها، آزادي لجام گسيخته انسان را مـردود مـي

. ضامن حفظ يكپارچگي اجتماع است

ــي ــت از ارزش را م ــودن طبيع ــذيرش خــالي نب ــوان ســرآغاز اخــالق پ ت

يـده اسـتوار اسـت كـه اخالق زيست محيطي بر ايـن ا . محيطي دانست زيست

هـا و طبيعـت را نيـز شـامل اخالق بايد به شكلي گسترش يابد تا روابط انسان

در قالـب مـسايل با محيط زيست بررسي روابط اي بر اين باورند كه عده. شود

و شروع حمايت از اخـالق زيـست ) 3(شود اخالقي، به عصر حاضر مربوط مي

نست كه با رشد پـذيرش جنـبش ميالدي دا 1960توان از دهه محيطي را مي

اي از محيطـي، شـاخه اخـالق زيـست ). 4(زيست محيطي، همراه بوده اسـت

شـود محسوب مي 1هاي اساسي اخالق زيستي و از حيطه )18(فلسفه كاربردي

اي از واقعيـات سـرگردان پيچيـده بايد قادر باشد تا ميان مجموعه مي كه )19(

اخالق زيست سعي ). 3(ساني، داوري كند هاي ان ها و ارزش تجربي، ايدئولوژي

كـه چـرا بايـد براي اين منظـور اسـت مند و جامعي داليل نظام ارائه محيطي،

هـا و محـيط زيـست طبيعـي وجـود داشـته باشـد و روابط اخالقي بين انسان

مطالعه رفتـار درسـت و اشـتباه در درون يـك محـيط زيـست ،توان آن را مي

محيطي، ايجاد اين، نقش اصلي اخالق زيست بنابر ).15(مشخص، تعريف نمود

).12(راي رفتار نسبت به طبيعت است بموانع دروني اخالقي در آحاد جامعه

عبارتنـد از آنهـا . مهم وجـود دارد ها و نظريات اخالقي دو پرسش در نظام

يـا 2عمـل درسـت ) 2چه چيزي بـه طـور ذاتـي ارزشـمند اسـت؟ و ) 1: )20(

در ه نوع عملي است و معيار فعل اخالقي چيـست؟ از نظر اخالقي چ 3نادرست

طرح اخالق در لذا، . جايگاه اخالقي برخوردار است انسان از فقط اخالق سنتي،

هـاي انـساني در مقابـل محيطي نيازمنـد بررسـي مجـدد ارزش مباحث زيست

جايگـاه " فلسفي پيرامـون مباحث .هاي جهان طبيعت و اجزاي آن است شارز

كه آيـا امكـان دارد استاين موضوع شامل اختصاصا ، محيط زيست "اخالقي

ارزش ذاتي در موجودات غيرانساني موجود باشد؟ و آيا وجود ارزش ذاتي بـراي

نظريـه ارزشـي ).21(توجيه حفاظت از محيط زيست طبيعي، ضروري اسـت؟

ارزش " و "ارزش ذاتـي "، بين دو نـوع مورد استفاده در اخالق زيست محيطي

هـا، هـا، گونـه ، جمعيـت 4تمام موجودات منفرد زنده، تـوده زنـده براي "ابزاري

. )15(شـود بدون ادراك، تمـايز قائـل مـي 5اندازهاي ها و حتي چشم بوم زيست

ارزش ابزاري به ايـن . يابد ارزش ذاتي معموال در مقابل ارزش ابزاري، معنا مي

وابـسته مفهوم است كه ارزش يك شيء به ارزشي كه براي اشـياء ديگـر دارد

ذاتـي بـه ايـن در حالي كه، ارزش . است واال هيچ گونه ارزشي نخواهد داشت

مفهوم است كه يك شيء بدون اين كه براي شيء ديگري ارزشمند باشـد يـا

براي مثـال، آنهـايي كـه معتقدنـد طبيعـت . نفسه داراي ارزش است نباشد، في

حضور انسان و يا داراي ارزش ذاتي است، بر اين موضوع تاكيد دارند كه بدون

. برداري انسان از طبيعت، باز هم طبيعت به خودي خود داراي ارزش است بهره

محيطي و از دو حيطه اساسي اخالق زيست(Bioethics) اخالق زيستي -1

).19( تشكيل شده است (Medical Ethics)اخالق پزشكي

2- Right 3- Wrong 4- Biomass 5- Landscapes

هاي اخالق زيست محيطي با تاكيد بر ديدگاه اسالمي ماهيت و ديدگاه: سروستاني و همكاران احمد عابدي

62

1محيطي در غرب، به دو دسته اخالق انسان محور در اين رابطه، اخالق زيست

، قابل تقسيم است و طـي چهـار تـا پـنج 2و اخالق مبتني بر احساس و آگاهي

گرايـان طرفـدار و عـين 3ارزشـي گرايـان دهه اخير، مباحث عميقي بين ذهـن

ها به يك ارزياب نيـاز اولي، معتقد است كه ارزش . به وجود آمده است 4طبيعت

در همـين . )22(طبيعـت اسـت بـه ارزش ذاتـي ي، معتقد كه دوم حالي دارند در

هـاي ان مبنـاي گـرايش گيري ارزشي به عنو رابطه، برخي ديگر بين سه جهت

): 25 و24 ،23 (اين سه عبارتند از. دان زيست محيطي، تفكيك قائل شده

كه در آن مشكالت زيست محيطي 5گيري ارزشي خودخواهانه جهت) الف

. آسيب برساندفردتواند به مي

كه در آن مشكالت زيـست 6گيري ارزشي نوع دوستي اجتماعي جهت) ب

. تواند به ديگر افراد آسيب برساند محيطي مي

كه در آن، طبيعـت 7محور بوم زيست يا محور گيري ارزشي زيست جهت) ج

ارزشـي گيري از آنجا كه جهت . مستقل از منافع انسان داراي ارزش ذاتي است

، دوري از تخريب محـيط زيـست را بـه خـاطر منـافع انـسان مهـم ب و لفا

بـه ايـن ترتيـب، در . )25(محور هستند ، يكسان و انسان اين دو دانند، پس مي

ترين منبع تفكيك اخالق زيست محيطـي يفلسفه زيست محيطي معاصر، اصل

اخـالق انـسان در . باشد مي 9محور و غيرانسان 8محور ناشي از دو ديدگاه انسان

ها داراي جايگاه اخالقي هستند و تخريب محيط زيـست تـا فقط انسان ،محور

ديـدگاه ،در حالي كـه . كه منافع انساني را تحت تاثير قرار دهد مهم است آنجا

ر با رد اين نظر، جايگاه اخالقي را بـه سـاير موجـودات زنـده يـا محو انسان غير

دهد و معتقد اسـت كـه تـاثيرات بـر بوم به عنوان يك كليت، تعميم مي زيست

هـا، محيط زيست، موضوعي است كه صرف نظر از پيامدهاي آن براي انـسان

).13(داراي اهميت است

ادرست از منظـر ، پرسش دوم، يعني پرسش درباره عمل درست يا ن سپس

پاسـخ اخالقي بـه نحـوي بـه ايـن پرسـش ه هر نظري . شود اخالق مطرح مي

انـد كـه ناشـي از مبـاني ها در بسياري موارد با هـم متـضاد اين پاسخ . اند گفته

امـا اخـالق زيـست . شناسي آنها اسـت شناسي و ارزش شناسي، شناخت هستي

1- Anthropocentric Ethics 2- Sentience Based Ethics 3- Value Subjectivists 4- Nature Objectivists 5- Egoistic Value Orientation

6- Social-Altruistic Value Orientation 7- Biocentric or Ecocentric Value Orientation 8- Anthropocentric View

9- Non Anthropocentric View

هنجاري نظريه اخالق توان در قالب سه مي محيطي، حداقل در غرب نوين، را

مورد بررسي قرار دارد كه به اندازه كافي تنوع دارند تا مباحث مرتبط بـا معيـار

) الـف ):26؛ 13(هـا عبارتنـد از ايـن نظريـه . عمل اخالقـي را پوشـش دهنـد

گـرا اسـت، در اين نظريه كه مشهورترين شـكل اخـالق نتيجـه . 10گرايي فايده

حداكثر شادي بـراي اكثريـت افـراد نتيجه مطلوب براي يك عمل، رسيدن به

است و معيار اصلي براي ارزشيابي درستي يك كار، مجموع يا متوسط منفعت

در اين نظريه، ارزش اخالقي يك . 11گرايي وظيفه) ب. براي يك جمعيت است

بـه ايـن معنـا كـه . عمل به نتايج ربطي ندارد بلكه، به نوع عمل وابسته است

) ج. جـام شـده باشـد صول اخالقي درست ان عملي درست است كه بر اساس ا

در اين نظريه، معيار عمل اخالقي، فضايل و رذايـل هـستند و . 12گرايي فضيلت

. شـود هاي شخصيتي و منش او توجه مـي در آن، بيشتر به فاعل فعل و ويژگي

در اين نظريه، اگر فاعل در انجام يك رفتار از انگيزه شايسته برخوردار باشـد و

رفا به دليل ارزش و فضيلت بودن آن انجـام داده باشـد، عملـي آن رفتار را ص

مند و اخالقـي را انجـام داده اسـت و در غيـر ايـن صـورت، آن رفتـار فضيلت

.اخالقي نيست

اخالق زيست محيطيمتداول هاي رهيافت

معيار " و "كانون ارزش ذاتي "با توجه به دو پرسش اساسي اخالق، يعني

در اخالق زيست محيطي قابل شناسايي 13ها هيافت، طيفي از ر "عمل اخالقي

15گرايـي ، صـيانت 14گرايـي حفاظـت : ها عبارتند از ترين اين رهيافت رايج. است

شناسـي ، بـوم 18، اخـالق زمـين 17، حقـوق حيوانـات 16شناسي اجتماع ، بوم )27(

).20( 23 و پايداري22، توسعه پايدار21، نيكداري20، اكوفمينيسم19ژرفانگر

10- Utilitarianism

11- Deontology

12- Virtue-oriented

توان شيوه عمل در يك نظام دانست كه تجسم فلسفه آن رهيافت را مي -13

).31(نظام است

14- Conservationism 15- Preservationism 16- Social Ecology 17- Animal Right 18- Land Ethic 19- Deep Ecology 20- Ecofeminism 21- Stewardship 22- Sustainable Development 23- Sustainability

86 و تابستان، بهار2 و1هاي شماره سال دوم،ق در علوم و فناوري،ي اخال فصلنامه

63

اسـت 1گـرا محيطي منبع گرايي نمود اخالق زيست نتگرايي و صيا حفاظت

. گيـرد ها در نظـر مـي طبيعت را به عنوان منبعي وسيع براي استفاده انسان كه

ــت ــد در حفاظ ــل باي ــن دلي ــه اي ــست ب ــيط زي ــف مح ــزاء مختل ــي، اج گراي

گــذاري ، ارزشيــيگرا امــا صــيانت.حفــظ شــوند كــه ارزش اقتــصادي دارنــد

اطمينـان از بـراي و بر صيانت از طبيعت كند د مي راقتصادي صرف طبيعت را

ــه ــوع گون ــام ،اي تن ــايي نظ ــي، زيب ــاي طبيع ــده و ه ــا آين ــال ي ــتفاده ح اس

شناسي اجتماع بر اين باور است كه تمام بوم ).14(، تاكيد دارد از طبيعت انسان

ــي ــي م ــاعي ناش ــشكالت اجتم ــي، از م ــست محيط ــشكالت زي ــوند م ش

تواننـد بـه شـناختي نيـز نمـي ها، مشكالت بوم و بدون عزم جدي براي حل آن

حقــوق حيوانــات، در . )28(روشــني درك شــده و يــا بــر طــرف شــوند

بـد و علـت آن را يا مـي حقوق و وظايف به حيوانات يا سلـسله زيـستي، بـسط

داننـد برخورداري حيوانات از هوشياري يا خودآگاهي و ظرفيـت اسـتدالل مـي

ـ به طوري كـه ) 13( حقـوق اخالقـي ن رهيافـت معتقدنـد برخـي مـدافعان اي

اخـالق زمـين، نقـش در . به هيچ وجه از حقوق انساني كمتـر نيـست حيوانات

مـستلزم كـه كنـد انسان از يـك فـاتح بـه يـك عـضو سـاده آن، تغييـر مـي

. اسـت ) زمـين (قائل شدن حرمت براي ساير اعضاء و احترام براي كل اجتماع

جتمـاعي بـه نحـوي اسـت كار اخـالق زمـين گـسترش محـدوده مرزهـاي ا

. تــا خــاك، آب، گياهــان، جــانوران يــا بــه طــور كلــي، زمــين را در بــر گيــرد

از نظر اخالق زمين چيـزي از نظـر اخالقـي صـحيح اسـت كـه بـه انـسجام،

شناســـي در بـــوم).29(ثبـــات و زيبـــايي اجتمـــاع زيـــستي كمـــك كنـــد

زيــست بــه هــاي موجــود بــراي حفاظــت از محــيط ژرفــانگر، تــالش

شناسي ژرفانگر قابل تقسيم اسـت كـه نگر و بوم شناسي سطحي نبش بوم دو ج

جنـــبش اول، بـــه دنبـــال مبـــارزه عليـــه آلـــودگي و اتـــالف منـــابع بـــا

. هـــدف افـــزايش ســـالمتي و ثـــروت كـــشورهاي توســـعه يافتـــه اســـت

مفيـدتر اسـت و نگـر شناسـي سـطحي شناسي ژرفانگر ادعا دارد كه از بـوم بوم

. دانــد ژرفــانگر را يــك وظيفــه اخالقــي مــيشناســي حركــت بــه ســمت بــوم

ــوم ــعار ب ــايج ش ــمند در نت ــا ارزش ــزار ام ــاده در اب ــانگر، س ــي ژرف ، 2شناس

از طريق وحدت با بقيـه 3شناسي ژرفانگر به دنبال تكامل نفس بوم .)30(است

هـا، اشياء است و رسيدن به آن را از طريق يگانگي فرد بـا سـاير افـراد، گونـه

1- Resourcism 2- Simple in Means, Rich in Ends 3- Self Realization

دانـد و معتقـد اسـت تكامـل نفـس، در ممكن مي 4اندازها ها و چشم بوم زيست

ــه ــه معنــاي تجرب در تنــوع اســت كــه 5يــابي هويــتنهايــت كمــال خــود، ب

اكوفمينيـسم، پيونـدهاي بـين فمينيـسم و .گيـرد قرار مـي 6در مقابل بيگانگي

ــوم ــلطه ب ــل س ــر دارد و عم ــد نظ ــي را م ــا زن و 7شناس ــرد ب ــط م را در رواب

دهد و معتقد است كه هر دو نوع سلطه بايـد نقد قرار مي انسان با طبيعت مورد

ــرود ــين ب ــت، . از ب ــه طبيع ــسان ب ــه زن و ان ــرد ب ــت، ســتم م ــن رهياف در اي

و )32( از يكديگر قابل تفكيك نبوده و بايد همزمان مورد بررسي قـرار گيرنـد

بـر زن و و متقابـل همزمـان زيـست محيطـي كـه سـلطه هر نظـام اخـالق

بگيرد، در بهترين حالت ناقص و در بدترين حالـت، نامناسـب را ناديده طبيعت

انسان نسبت به ساير مخلوقات خداونـد 8در نيكداري، بر پيشكاري ).33( است

تاكيد دارد كه مـا صـاحب زمـين رهيافت اين . شود و حفاظت از آنها تاكيد مي

گاه مطلق نبـوده اسـت بلكـه، مراقبـت از نيستيم و سلطه انسان بر زمين، هيچ

ما فقط پيشكار هـستيم و از مـا خواسـته . مخلوقات به انسان واگذار شده است

ــان ــات، هم ــا مخلوق ــت ب ــده اس ــت، ش ــته اس ــد خواس ــه خداون ــور ك ط

به طور مقدس و خردمندانه رفتار كنيم و هنگامي كه نتوانيم چنين كنيم، زمين

ــي ــان م ــد زي ــه . )2(بين ــوالاگرچ ــدار معم ــعه پاي ــداري و توس ــاهيم پاي ، مف

شـوند امـا، ايـن مفـاهيم هاي اخالقي در نظـر گرفتـه نمـي ه عنوان رهيافت ب

اي رشـته هاي بين الشتپايداري . )34(توانند بر حسب اخالق تشريح شوند مي

)35( اسـت محيطـي ت ـالمللي بـراي آميخـتن اهـداف اقتـصادي و زيـس بين

). 36(شود ناميده مي 9نسلي بين) عدالت(كه بايد چيزي را دربرگيرد كه انصاف

بـرداري از منـابع، توسعه پايـدار نيـز فرآينـد تغييـري اسـت كـه در آن، بهـره

هــا و ســوگيري توســعه فناورانــه و تغييــرات نهــادي، گــذاري هــدايت ســرمايه

هـاي بـالقوه نـسل فعلـي به صورت هماهنگ در راسـتاي افـزايش توانمنـدي

كننـد نـساني، عمـل مـي هاي ا و نسل آينده براي برآورده كردن نيارها و آرمان

ــت ). 37( ــور اس ــسان مح ــدار، ان ــعه پاي ــي . توس ــوع را م ــن موض ــوان از اي ت

درك مــدرن از توســعه پايــدار نتيجــه گرفــت كــه ديــدگاهي ابــزاري نــسبت

شناسـانه بـين انـسان و طبيعـت به طبيعت دارد و معتقـد بـه جـدايي هـستي

).38(است

4- Landscapes 5- Identification 6- Alienation 7- Dominance 8- Steward 9- Intergeneration Equity

هاي اخالق زيست محيطي با تاكيد بر ديدگاه اسالمي ماهيت و ديدگاه: سروستاني و همكاران احمد عابدي

64

.محيطي بر اساس نحوه پاسخگويي به دو پرسش اساسي اخالق زيست هاي اخالق مقايسه رهيافت -1جدول

كانون ارزشي اساس ارزشيابي

)فضيلت(شناسي هستي )وظيفه(بايسته شناسي )پيامد(فرجام شناسي

شناسي اجتماع؛ توسعه پايدار بوم گرايي صيانت گرايي حفاظت انسان محور

حقوق حيوانات؛ اخالق زمين زيست محور

نيكداري؛ پايداري اكوفمينيسم شناسي ژرفانگر بوم حوربوم م زيست

).34(: منبع

دليل ديگر، تاكيد توسعه پايدار بر انسان به عنوان هدف توسعه و توجه به ابعاد

امـا . هاي فعلي و نسل آينده اسـت زيست محيطي به دليل تامين منافع انسان

محوري توسعه پايـدار هاي انسان تري به ماوراي ريشه پايداري، به طور گستره

شـود كـه بـوم محـور، نزديـك مـي رود، تا حدي كه به يك نظريه زيـست مي

بـا توجـه بـه مـوارد مطـرح شـده ). 34(شباهت به اخالق نيكداري نيـست بي

تـوان آنهـا را بـر مبنـاي هاي اخـالق زيـست محيطـي، مـي پيرامون رهيافت

، خالصـه 1ول چگونگي پاسخ به دو پرسش اساسي اخالق، بر اساس شرح جد

.كرد

ارزش ذاتي برخاسته از اديان: 1خدامحوري

بسياري بر اين باورند كه بحران زيـست محيطـي در واقـع يـك بحـران

توانـد مهمتـرين و جدايي دين از زندگي دنيوي، مي ) 39(معنوي و ديني است

، به شدت 2شناسي انساني هاي زيست محيطي باشد زيرا، بوم عامل بروز بحران

ير باورهاي انسان نسبت به ماهيت و طبيعت انسان، يعني ديـن، قـرار تحت تاث

هاي مذهبي بـر رفتـار با اهميت يافتن تاثير باورهاي اخالقي و ارزش ). 6(دارد

، تاكيـد بـر )40(نسبت به ديگران و از جمله رابطه با ساير موجودات و گياهان

د بـه سـنت هاي زيست محيطي در بازگشت مجـد حل بحران اين است كه راه

توان به گفتگوهاي زيست محيطـي در اين رابطه مي ). 41(اديان جستجو شود

المللي رهبـران روحـاني و براي مثال، گردهمايي بين . در بين اديان، اشاره كرد

در ريـو و 1992 در مـسكو، 1990 در آكـسفورد، 1988اي ه در سال 3پارلماني

مـداران و سـران سياسـت در كيوتو كه در آنهـا رهبـران اديـان جهـان، 1993

هـاي زيـست هـا، حـل بحـران در اين گردهمـايي . )6(ضور داشتند حكشورها

1- Theocentrism 2- Human Ecology 3- Global Forum of Spiritual and Parliamentary Leaders

هاي ديگر نمونه). 7(محيطي از طريق پيوند علم و دين مورد تاكيد قرار گرفت

در شـيكاگو و در سـال 1993 در سـال 4برگزاري پارلمان اديـان جهـان شامل

پيرامـون محـيط 2001ن در سـال ، برگزاري سمينار تهرا 5تاون در كيپ 1999

، برگزاري نشست سران جهان و رهبـران اديـان )42(؛ 6زيست، فرهنگ و دين

و برگزاري اولين همايش اسالم )43( 2000 در مقر سازمان ملل متحد در سال

. باشد در تهران مي1378در سال و محيط زيست

ر آمـادگي شواهد فوق بيانگر اين واقعيت هستند كه نسبت به گذشته، بـش

ديـدگاه جهـاني به صـورتي كـه ،ات اديان دارد مبيشتري را براي پذيرش تعلي

نسبت به دين تغييـر كـرده اسـت و بـه آن بـه عنـوان عـاملي مـوثر در رفـع

. )7(شود هاي زيست محيطي، توجه مي بحران

هاي زيست با اين شرايط، وقت آن رسيده است تا انسان براي حل بحران

اين موضوع مـا را بـه كـانون . سنت تاريخي اديان رو آورد محيطي، مجددا به

خداگرايي، رهيافتي خدامحور . شود ارزشي ديگري به نام خداگرايي رهنمون مي

نسبت به جهان است كه ناشي از ايمان ديني به اين موضوع است كه خداونـد

).44(خالق و نگهدارنده زمين است

تلقـي مـشتركي از خـدامحوري در اين رابطه بايد گفت كه تمامي اديان،

، آيـين بـودا يـا آيـين هنـدو ندارند به طوري كه، برخي از مذاهب شرقي مانند

تـوان بـه گيرند كه از آن مـي طبيعت يا اجزاي آن را به عنوان خدا در نظر مي

امـا اديـان ابراهيمـي ماننـد اسـالم، مـسيحيت و يـا . ياد كـرد 7خداگرايي همه

اد دارنـد و از نظـر آنهـا، جهـان هـستي مخلـوق يهوديت، به خداي واحد اعتق

.خداوند واحد است

4- Parliament of World’s Religions 5- Cape Town 6- Tehran Seminar on Environment, Culture and Religion 7- Pantheism

86 و تابستان، بهار2 و1هاي شماره سال دوم،ق در علوم و فناوري،ي اخال فصلنامه

65

.محيطي اديان ابراهيمي بر اساس نحوه پاسخگويي به دو پرسش اساسي اخالق زيست اخالق -2جدول

چه چيزي بطور ذاتي ارزشمند است؟

داراي ارزش و شايـسته توجهـات ليلهمين د به ند و مخلوق خداوند ) كل هستي (تمامي مخلوقات زنده و غير زنده محوريخدا

.باشند اخالقي مي

محسوب شود؟نادرست درست يا ،شود يك عمل چه چيزي باعث مي

.دستورات الهي براي ارتباط با زيست بومانجام )وظيفه شناسي(خداشناسي

.هاي تحقيق يافته: منبع

است كه هايي اگرچه طرز تلقي اديان غيرابراهيمي از طبيعت، شامل آموزه

تواند در حفاظت از محيط زيست طبيعي كاربرد داشته باشد، اما آنهـا مـورد مي

طور كه ذكر شد، در خدامحوري اديان ابراهيمي، همان .بحث اين مقاله نيستند

بنابراين، مراقبت از محيط زيست، مراقبـت . خداوند خالق و نگهدار زمين است

گرچه برخي به اين ديدگاه، ايـراد ا. از چيزهايي است كه متعلق به خداوند است

اند زيرا، معتقدند انسان را نـسبت بـه سـاير موجـودات در انسان محور را گرفته

بيند، اما بايد گفت كه اگرچـه انـسان در اديـان ابراهيمـي اي متفاوت مي مرتبه

متفاوت از بقيه مخلوقات است ولي، انسان بـه دليـل مـسئوليتي كـه در قبـال

ايـن چنـين . به محـيط زيـست نيـز مـسئوليتي ويـژه دارد خداوند دارد، نسبت

گيري درباره محـيط زيـست، مسئوليتي مستلزم اين است كه در هنگام تصميم

). 44(پيامدهاي ممكن بر ساير موجودات زنده ناديده گرفته نشود

به اين ترتيب، در اديان ابراهيمي، پرسش پيرامون اين كـه چـه چيـزي از

به اين معنا كه، . شود ست، بر حسب خدامحوري ارائه مي ارزش ذاتي برخوردار ا

ارزش ذاتي در جهان هستي متعلق به خداوند است و ارزش ساير مخلوقات بـر

از اين رو، تمامي اجـزاي طبيعـت بـه دليـل ايـن . اين مبنا قابل تعريف هستند

. شوند و انسان وظيفه دارد تا از آنها مراقبـت كنـد ارتباط از ارزش برخوردار مي

توان گفت معيار عمل اخالقي نيز در چنين نگرشي، بـر مبنـاي انجـام لذا، مي

. 1وظايفي استوار است كه با خداشناسي بر عهده انسان گذارده شده است

عمل به دستورات خداوند درباره چگونگي رفتار با محيط زيست طبيعي از

آنها موظف است هاي بارزي است كه در اديان ابراهيمي، انسان به انجام نمونه

و رفتار وي با طبيعت با توجه به اين دستورات، قابل ارزيـابي اخالقـي خواهـد

خداشناسي متضمن آگاهي يافتن بر چيزي است كه خداوند مردم را بدان -1

).45(مكلف ساخته است

توان اخالق زيست محيطـي اديـان ابراهيمـي را بـا توجـه بـه دو لذا، مي . بود

در دين اسـالم، هماننـد اديـان . ، نشان داد 2پرسش اساسي اخالق، در جدول

خويش و همچنـين عمـل بـه مسيحي و يهودي، مالكيت خداوند بر مخلوقات

وظايف و دستورات خداوند در ارزيابي رفتار انسان بـا محـيط زيـست طبيعـي،

توان بيني اسالم در خدامحوري را مي هاي جهان مسلم است اما، يكي از ويژگي

. مرتبط دانست"محيط بودن خداوند بر همه چيز"به مفهوم

وانـد رهيافـت ت تبيين اخالق زيست محيطي بر اسـاس ايـن مفهـوم مـي

محيط زيست طبيعي فراهم آورد كه فراگيرتري را براي تعامل مناسب انسان با

. در ادامه بيان شده است

در قرآن آيات زيادي وجود دارند كه در آنها، خداوند به عنوان تنهـا خـالق

سـوره اعـراف، 185 تـوان بـه آيـه براي مثـال، مـي . هستي معرفي شده است

سـوره 4 سوره نور و آيه 45 سوره اعراف، آيه 54عام، آيه سوره ان 101 هاي آيه

هـاي اسـالم، اين حقيقت در حالي اسـت كـه طبـق آمـوزه . سجده، اشاره كرد

خداوند نه تنها خالق هستي است بلكه محـيط بـر آن و همـه چيـز محـاط در

54 و آيـه 3 سـوره نـساء 126، آيه 2 سوره هود 92 براي مثال، آيه . خداوند است

.5، بر محيط بودن خداوند بر همه چيز داللت دارند4لتسوره فص

رهطي أعز عليكم من الله و اتخذتموه وراءكم ظهريا إن ربي بما قال يا قوم أ -2

.تعملون محيط .ء محيطا شي و لله ما في السماوات و ما في األرض و كان الله بكل -34- بة من لقاء رفي مري مبكلأال إنه أال إنه هم حيط شيء م. در قرآن را يكي از تعبيرهاي نزديك به"المحيط"واژه ) 47(داماد محقق -5

داند و از آن به عنوان نقطه آغاز هرگونه تالش براي واژه محيط زيست ميشناخت ديدگاه اسالم نسبت به محيط زيست و تعامل انسان با آن، ياد

.كند مي

هاي اخالق زيست محيطي با تاكيد بر ديدگاه اسالمي ماهيت و ديدگاه: سروستاني و همكاران احمد عابدي

66

.بيني پرورشي پيرامون طبيعت جهان-2نگاره .گرايانه پيرامون طبيعت بيني مداخله جهان-1نگاره

هاي جاري پيرامون ارتبـاط خداونـد بـا براي مقايسه اين ديدگاه با ديدگاه

اشاره كرد كه درباره محيط زيـست 1ردنتوان به نظر اريو انسان و طبيعت، مي

ــان ــي، دو جه ــه گراي ــي مداخل ــن بين ــا ف ــه ي ــي گرايان ــا 2گراي ــي ي و پرورش

بينـي نخـست، هـوش و روح در جهـان . كنـد ، را مطـرح مـي 3گرايي بوم زيست

رفتار است در حالي گر انسان، تعيين كننده اصول اخالقي و هدايت جوي رقابت

) چگونه رفتار كنيم (يين كننده اصول اخالقي كه در ديدگاه دوم، طبيعت هم تع

ايـن دو . باشـد مي) چنين رفتار كنيم چرا بايد اين (و هم راهنماي قوانين رفتار

.)46( نشان داد 2 و 1هاي توان در نگاره بيني را مي جهان

گرايي نيز هاي رقيب پيرامون محيط زيست بيني مذكور، كه ديدگاه در دو جهان

اند كـه زا تلقي شدهداوند، انسان و طبيعت، سه جوهره مج شوند، خ محسوب مي

تـوان گفـت كـه بـه از اين رو، مي . ارتباط آنها با يكديگر، سلسله مراتبي است

بينـي همچنين، جهان . محوري، وارد است گرايانه، ايراد انسان بيني مداخله جهان

پرورشي سعي دارد تا انسان را وادار نمايد كه اصول اخالقي را از محيط زيست

، كسب كند اما، به اين ديـدگاه نيـز ايـرادي وارد پيرامون خويش يعني طبيعت

ولـي، ديـدگاه . است كه به طرفداران جدايي دين از زندگي دنيـايي وارد اسـت

طرح محيط بودن خداوند بر تمـام هـستي، ايـن روابـط را بـه نحـو بااسالمي

مناسـب بـراي اي كند و مفهومي كامال متفاوت و پشتوانه تري ترسيم مي دقيق

. دهـد نگر را براي حفاظت از محيط زيست، ارائه مي بيني كل جهان نياز به يك

توان در پاسخ به اين نيـاز درك كـرد كـه تـالش بيني را مي اهميت اين جهان

1- O’Riordan

2- Interventionist Mode or Technocentrism 3- Nurturing Mode or Ecocentrism

مدرنيسم، بـه جـاي محور به وسيله پست بيني غيـرانسان براي ارائه يك جهان

از طبيعـت اي باشد كه باعث جدايي انسان موانع دوجانبه اين كه بر مبناي حل

بايـد بـر گرايان مدعي آن هستند، مي زيست ، يعني آن چيزي كه محيط شود مي

بين انسان و 4هضم انسان در طبيعت به نحوي استوار باشد كه مجددا يگانگي

. )48( 5تمام مخلوقات از جمله طبيعت را به خوبي كشف و درك كنيم

كپـارچگي تباط و يمحيط بودن خداوند بر تمامي مخلوقات، بيانگر نوعي ار

به اين صورت قابـل يكپارچگياين . است كه بين انسان و طبيعت حاكم است

درك است كه در آن، خداوند بر تمام هستي و اجزاي آن، احاطه و سلطنت تام

دارد و لذا، انسان و طبيعت با قرار داشتن در اين حوزه، همگي به يك سرمنشاء

انـسان بـا طبيعـت در ديـدگاه بـه ايـن صـورت، رابطـه . واحد متكي هـستند

بايد با اين حقيقت درك شود كه خداوند نه تنها خـالق خدامحوري اسالمي مي

بـه . 6تمام هستي است بلكه بر تمامي مخلوقات خويش نيز احاطـه كامـل دارد

4- Unity

به نحوي كه ) 7(باشد اين تفكر برخواسته از تفكر توحيدي اسالم نيز مي-5

قرآن، نتيجه گرايش به توحيد را وحدت، جامعيت و قرب به خداوند و نتيجه

ناموزوني، تجزيه، انحالل و دوري از خداوند گرايش به شرك را كثرت، تفرقه،

). 45(نمايد معرفي مي

نبايد تصور كرد كه احاطه خداوند به همه موجودات شبيه احاطه هرگز -6

دليل بر زيرا، چنين تصوري هواى پيرامون كره زمين به كره زمين است

وابستگى همه ،منظور از احاطه پروردگار به همه چيز. محدوديت است

، در عالم هستى،به تعبير ديگر. دات در ذاتشان به وجود مقدس او استموجو

همه متكى ،و بقيه موجوداتتر وجود ندارد يك وجود اصيل و قائم به ذات بيش

مخلوقات همه ، اگر اين ارتباط از ميان برداشته شودوو وابسته به او هستند

.)336تفسير نمونه، جلد بيستم، ص. (شوند فانى و معدوم مى

86 و تابستان، بهار2 و1هاي شماره سال دوم،ق در علوم و فناوري،ي اخال فصلنامه

67

اين ترتيب، مفهوم يگانگي انسان و طبيعت، كه براي حفاظت از محيط زيست

. گردد تر ترسيم مي ي جامعشود، در چارچوب ضروري دانسته مي

براي ترسيم برتري كانون ارزشي خدامحور در حفاظت از محـيط زيـست،

، مقايـسه هاي ارزشي رايج در اخـالق زيـست محيطـي كانون توان آن را با مي

خـدا شود كه بدانيم اهميت اين مقايسه هنگامي بهتر درك مي ).3جدول (كرد

ه بيـشترين تـاثير را بـر حفاظـت از كند ك ، عوامل مهمي را تقويت مي محوري

پـذيري انـسان ليـت يگانگي انسان و طبيعت، مـسئو : محيط زيست دارند يعني

. نسبت به محيط زيست، ضمانت اجرايي و فراگيري

ممكن است اين پرسش مطرح شود كه در اخالق زيست محيطي اسالمي

تـوان يكه بر مبناي خدا محوري و خداشناسي استوار است چه رهيـافتي را مـ

پيـشنهاد ايـن مقالـه، رهيافـت . براي حفاظت از محـيط زيـست بـه كـار بـرد

. است1شناسي بوم خود

رهيافت اخالق زيست محيطي: شناسي خودبوم

ادي و ـدر مكتب توحيدي اسالم، نفس انسان، واحـد و متـشكل از دو بعـد مـ

شمه وي سرچـ كه كارهاي اخالقي انسان از بعد روحاني نفـس 2اني است ـروح

چيزي كه موجـب بـروز رفتارهـاي اخالقـي در به عبارت ديگر، آن . گيرند مي

نكته مهم ايـن اسـت ).49(دارد شود، در نفس روحاني انسان ريشه انسان مي

گيرنـد و كه تمام رذايل اخالقي از خود غير واقعي يا خود حيواني، نـشات مـي

همـواره، . كند امر مي ها و فضايل اخالقي خود واقعي يا خود ملكوتي، به خوبي

بــين خــود واقعــي و خــودغيرواقعي، درگيــري وجــود دارد و هــر يــك از آنهــا

بـا . خواهند زمام امور انسان را در دست گيرند تا رفتار انسان را جهت دهند مي

توجه به ايـن واقعيـت و بنـابر كـانون ارزشـي خـدا محـور و معيـار ارزشـيابي

را در اخـالق زيـست شناسـي بـوم خودتـوان رهيافـت خداشناسي اسالمي، مي

. محيطي اسالمي معرفي كرد

1- EgoEcology

دو با هم، نفس انساني را است كه اين "من" يا دو "خود"انسان داراي دو -2

و ديگر "خود واقعي"يكي . دهند ، تشكيل مي"وجود واحد"به عنوان يك

بندي به معناي آن البته اين تقسيم. است"خود غيرحقيقي" يا "ناخود"

بلكه انسان از يك . جود باشد مو"من اصيل"نيست كه در انسان دو خود يا دو

خود واقعي برخوردار است و يك ناخود، يا خود غيرواقعي كه ممكن است آن

).49(را با خود واقعي اشتباه بگيرد

گردد شناسي در اخالق زيست محيطي بر مبناي خودشناسي بنا مي خودبوم

، 3زيرا، كليد بهبود وضعيت اخالقي انسان، شـناخت ماهيـت يـا نفـس خـويش

انـسان بـا شـناخت نفـس خـويش، خـود را در برابـر بـه ايـن ترتيـب، . است

ني خويش خواهد ديد كه به وي اجازه انجـام هـر رفتـاري را هاي درو بازدارنده

اين موضوع درباره ارتباط انسان با محيط زيست طبيعي نيـز صـادق . دهند نمي

زيـرا، انـسان بـدون . شناسي، به همين دليل اسـت است و انتخاب نام خودبوم

توانـد تـوجيهي بـراي اخـالق و بهبـود شناخت ماهيت واقعي نفس خود، نمي

.خالقي خويش در تعامل با محيط زيست، دارا باشدوضعيت ا

شناسي، تالش براي حفاظت از محيط زيست تنهـا در صـورتي در خودبوم

موفقيت آميز است كه انسان با خود غيرواقعي مبارزه كند و خود واقعي خويش

توانـد خود واقعي انسان كه ماهيتي ملكوتي يا خدايي دارد، مي . را پرورش دهد

صـفات خداونـدي، نحوي شكوفا شود تا قابليت خود را با تجلـي با پرورش به

به عبارت ديگر، اگر نفس واقعي انسان شكوفا شود، بـا خداشناسـي . بروز دهد

بـه ايـن صـورت، دو معيـار اخـالق . خواهد توانست به خدا محوري دست يابد

زيست محيطي اسالمي يعني، خدا محوري و خداشناسي در رفتار بـا طبيعـت،

توانـد رخ دهـد كـه انـسان بـا اين فرآيند به اين صورت مـي . شوند مي محقق

از . رسـد خودشناسي يعني شناخت نفس واقعي و پرورش آن، به خداشناسي مي

هـاي آن انجامد كه ويژگي رو، خودشناسي به خداشناسي و خدا محوري مي اين

كـه از آن شناسي با مفهومي سـروكار دارد رو، خودبوم از اين . قبال بحث گرديد

ــي ــاد م ــس ي ــزت نف ــام صــيانت و ع ــه ن ــد ب ــاد خداون ــا ي ــز ب ــه ج ــود ك ش

). 50(امكان پذير نيست

هـاي يافتـه : منبع(شناسي در اخالق زيست محيطي خودبوم فرآيند -3نگاره

)تحقيق

3- Ego

هاي اخالق زيست محيطي با تاكيد بر ديدگاه اسالمي ماهيت و ديدگاه: سروستاني و همكاران احمد عابدي

68

.هاي ارزش ذاتي رايج در اخالق زيست محيطي مقايسه كانون ارزشي خدا محور با كانون -3جدول

ــانون ارزش معيارهاي مقايسه كــ

يگانگي بين انسان و ذاتي

طبيعت

پذيري نسبت به مسئوليت

محيط زيست

فراگيري ضمانت اجرايي

انسان و طبيعت دو جوهره انسان محوري

مجزا هستند

نسبت به طبيعت ناشي از مسئوليت

ها است مسئوليت نسبت به انسان

تا حدي كه منافع انسان به خطر

بيافتد

حدود به انسانم

انسان صرفا با موجودات زنده زيست محوري

اشتراكاتي دارد

انسان صرفا نسبت به برخي موجودات

زنده مسئوليت دارد

تا حدي كه رفاه برخي جانداران به

خطر بيافتد

هاي جاندار محدود به گونه

م مسئول انسان نسبت به كل زيست بو بوم مرتبط است انسان با زيست بوم محوري زيست

است

تا حدي كه ثبات و انسجام زيست

بوم به خطر بيافتد

محدود به اجزاي تشكيل

بوم دهنده يك زيست

انسان با تمامي مخلوقات خدا محوري

خداوند مرتبط است

انسان نسبت به خداوند و مخلوقات او

مسئوليت دارد

تا حدي كه مخلوقات خداوند به

خطر بيافتند

نا متناهي

.هاي تحقيق تهياف: منبع

توان چنين گفت كه صيانت و عـزت نفـس، در ارتباط با محيط زيست مي

تعامل مناسب انسان با محيط زيست طبيعي و در نتيجـه حفاظـت از آن را بـه

دنبال خواهد داشت زيرا، كسي كه با خودشناسي و صيانت از نفس واقعـي، بـه

هـاي از راهنمـايي ات نيز خداشناسي رسيده باشد در رفتار خويش با سايرمخلوق

در مقابل، كسي ). 3نگاره (گيرد بهره مي اي الهي است كه وديعه نفس روحاني

گزينـد، كند و نفس حيواني را بـراي خـود بـر كه نفس واقعي خود را فراموش

مانعي دروني براي محدود كردن رفتار در اختيار نخواهد داشت و لـذا رفتـار بـا

كند و طبيعت را جـز ابـزاري بـراي وي، پيروي مي طبيعت از تمايالت حيواني

تـوان همان اتفاقي اين را مي . واهد ديد ــويش نخ ـتيابي به اميال و رفاه خ ـدس

هاي زيست محيطي بر اساس آن قابـل تحليـل اسـت، دانست كه بروز بحران

راسـتاي توليـد حد و حصر انسان بـر طبيعـت و اسـتثمار آن در سلطه بي يعني

.يش رشد اقتصاديبيشتر و افزا

شناسـي بـا تاكيـد بـر شـناخت و صـيانت نفـس آوردهـاي خودبـوم دست

ــيط زيـــست ــت از محـ ــراي حفاظـ ــب را بـ ــزار مناسـ ــسان، ابـ ــي انـ واقعـ

كنـد كـه حفـظ شناسي اين باور درونـي را تقويـت مـي خودبوم. آورد فراهم مي

بايـد در راسـتاي خداشناسـي بـرداري بهينـه از آن مـي محيط زيـست و بهـره

با كليه مخلوقات خداوند از جمله طبيعت باشد و انـسان بـه آميز رفتار احترام و

بايــد خــود را بــه صــفات الهــي عنــوان جانــشين خداونــد بــر زمــين نيــز، مــي

ــان ــي امك ــس واقع ــيانت نف ــا ص ــد ت ــصف نماي ــذير مت ــود پ ــن. ش رو، از اي

يـست پردازند، با محـيط ز هايي كه به حفظ و صيانت از نفس واقعي مي انسان

تــوان آوردهــاي آن را مــي چنــان رفتــاري خواهنــد داشــت كــه دســت

:به صورت زير ارائه كرد

زيرا انـسان خليفـه خداونـد بـر . رد سلطه بدون مسئوليت انسان بر طبيعت ) 1

. شود دار خداوند محسوب مي زمين است و امانت

زيـرا انـسان خـود را هماننـد ديگـر مخلوقـات . همزيستي با محيط زيست ) 2

بـه ايـن ترتيـب، . داند كه همه آنها يك منـشاء دارنـد داوند بر زمين مي خ

اي متشكل از موجودات انسان نه تنها از طبيعت جدا نيست، بلكه در شبكه

.زنده و غير زنده قرار دارد

زيرا از انسان خواسته شده است . جلوگيري از استثمار طبيعت و اتالف منابع ) 3

نـابودي اديق آن، تخريـب محـيط زيـست و تا به فساد در زمين كه از مص

.ها است، نپردازد بوم زيست

طور كه انسان برتـرين زيرا همان . پذيري نسبت به رفتار با طبيعت مسئوليت) 4

دار مهمترين امانت خداوند بـر زمـين، يعنـي اختيـار و مخلوق است، امانت

يـت اگر تمام هستي مسخر انـسان اسـت، همـين واقع . باشد آزادي، نيز مي

تائيد كننده مسئوليتي است كـه او در برابـر رفتارهـاي خـويش بـا محـيط

.زيست دارا است

86 و تابستان، بهار2 و1هاي شماره سال دوم،ق در علوم و فناوري،ي اخال فصلنامه

69

زيـرا انـسان نـه تنهـا موظـف بـه . حفاظت و بهبود وضعيت محيط زيست ) 5

از . بايـد آن را بهبـود بخـشد حفاظت از مخلوقات خداوند، است، بلكـه مـي

وي كه تكامل شناسي بر بهبود وضعيت محيط زيست به نح رو، خودبوم اين

. آن تضمين گردد، استوار است

زيرا بـا تكامـل نفـس و . تقدس محيط زيست به دليل ارتباط آن با خداوند ) 6

ــوق ــه مخل ــز ك ــست ني ــيط زي ــات، مح ــامي مخلوق ــانگي تم درك يگ

توانـد اين مفهوم، خود مي . گيرد خداوند است مورد احترام و تقدس قرار مي

ــو ــراي جل ــم ب ــي مه ــده درون ــك بازدارن ــه ي ــاندن ب گيري از صــدمه رس

.محيط زيست باشد

زيـرا ايـن . هاي زيست محيطـي اسـت فراموش كردن خويش باعث بحران ) 7

آيند كه انسان با كنار نهادن ياد خداونـد، به اين دليل به وجود مي ها بحران

هـاي حيـواني كند و اسير اميال و خواسـت نفس واقعي خود را فراموش مي

. شود خويش مي

ن، تخريب محيط زيست انعكاسي از فراموش كـردن خداونـد و بـه بنابراي

شود تا انـسان تبع آن، فراموش كردن نفس واقعي خويش است كه موجب مي

هاي حيواني خويش و بدون در نظر گرفتن جايگاه خـود در با پيروي از خصلت

ــا ــستي ب ــزاء ه ــسجم اج ــاط من ــشخيص ارتب ــاتواني در ت ــي ن ــستي، يعن ه

داوند بر تمام هستي، به سمتي سوق پيدا كند كـه بـا خـود يكديگر و احاطه خ

هـاي خـويش حتـي بـه بهـاي تخريـب محوري، به دنبـال ارضـاي خواسـته

. محيط زيست، برآيد

ــود ــت خ ــوم رهياف ــار، در ب ــتي رفت ــا نادرس ــتي ي ــر درس ــي از نظ شناس

گرا شبيه است كه در آن، انسان با ياد خداوند، ضـمن ابتدا به يك نظريه وظيفه

نمايـد كـه بـراي رورش نفـس واقعـي، دسـتورات و الزامـاتي را رعايـت مـي پ

امـا، . تعامل بـا محـيط زيـست طبيعـي از طـرف خداونـد تعيـين شـده اسـت

ــم ــم ك ــي، ك ــي الزام ــول اخالق ــي، اص ــس واقع ــوغ نف ــا بل ــرور و ب ــه م ب

ــي ــجايايي در م ــورت س ــه ص ــشخص در ب ــفاتي م ــازنده ص ــه س ــد ك آين

ــد ــد ش ــسان خواهن ــار ان ــن. رفت ــنش اي ــوي و م ــفات، خ ــت ص ــاي ثاب و ه

ــي ــب م ــداري را موج ــي پاي ــاد م ــضايل ي ــه ف ــا ب ــه از آنه ــوند ك ــود ش . ش

بــه ايــن ترتيــب، اصــول و الزامــات اوليــه رفتــار بــا طبيعــت كــه از صــيانت

از نفس واقعـي و خداشناسـي، ناشـي شـده باشـند، بـا اسـتمرار يـاد خداونـد،

ــي ــرورش م ــسان پ ــضايلي را در ان ــار ف ــه معي ــد ك ــا دهن ــار ب ــابي رفت ارزي

. شوند طبيعت مي

����� ���

ـ و حفاظت از محيط زيست، نحوه رفتار انسان بـا طبيعـت براي دگي ـروش زن

راهنماي به عنوان ارهايي ــموعه رفت ـتنظيم مج از اين رو، . تغيير يابد بايد وي

در اين راستا، علم اخالق كه با توجه به . ، ضروري است تعامل انسان با طبيعت

انـسان هـاي رفتار درستي و نادرستي و ها و نبايدها ها به تبيين بايد ام ارزش نظ

تبيين رفتارهاي انسان با در قالب اخالق زيست محيطي و به منظور پردازد، مي

، تعيـين اصـول و اخـالق زيـست محيطـي وظيفـه . بسط يافته اسـت طبيعت،

ت از آسـيب معيارهايي است كه بر روابط انسان بـا طبيعـت بـه منظـور ممانعـ

ايــن اصــول بــا ايجــاد . دنبــه طبيعــت و حفاظــت از آن، حــاكم باشــرســاندن

انسان با طبيعـت درستبه دنبال تصحيح رفتار نا ، اخالقيهاي دروني بازدارنده

در يك طرف كه مطرح شده است ها يك طيف از ديدگاه در اين راستا، . هستند

و با محـور اند ي انسان قائل كه ارزش ذاتي را صرفا براهايي هستند ديدگاه، آن

رفـع بـراي بايد در خدمت انسان و و، معتقدند كه محيط زيست مي اقرار دادن

قرار دارند كه بـراي هايي ديدگاه، طيف در طرف ديگر .باشدوي هاي نيازمندي

و جداي از اهميتـي اند زنده، ارزش ذاتي قائل كليه مخلوقات، اعم از زنده و غير

باشند، حفـظ و حراسـت از آنهـا را ضـروري اراد براي انسان د توانن كه آنها مي

.دانند مي

گرا در تبيين رابطـه هاي كل اين در حالي است كه، به دليل نياز به ديدگاه

بخش نبودن راهكارهاي به كار رفته بـراي انسان و طبيعت و همچنين رضايت

طبيعـت تعامـل انـسان بـا درمباحث ديني و معنوي حفاظت از محيط زيست،

نسبت به ها گيري گرايش اديان به شكل واقعيت اين است كه، . اند يافتهاهميت

سازند كـه مبنـايي بـراي بيني و اخالقي را مي كنند و جهان طبيعت، كمك مي

بـه مـا كمـك اديان. روند به شمار مي هاي فرهنگي جوامع ها و ارزش گرايش

ـ هاي ها و روش د تا راه نكن مي ا مـورد ارزيـابي و ا طبيعـت ر ارتباط فعلي خود ب

. دهيم و نوع سازگار با محيط زيست را دنبال كنيم قرار بازنگري

اساسي اخالق يعني چه چيزي اخالق زيست محيطي ديني به دو پرسش

بودن يك عمل چيـست؟ نادرست بطور ذاتي ارزشمند است؟ و معيار درستي يا

هـا بـه ترتيـب ايـن پاسـخ . دهنـد هاي متداول مي از نظريه ي هاي متفاوت پاسخ

در ايــن بــين، تعــاليم اســالمي، پاســخ . عبارتنــد از خــدامحوري و خداشناســي

ايـن مفهـوم از . كنـد تري را پيرامون پرسش درباره ارزش ذاتي ارائه مـي جامع

ارزش ذاتي، از ويژگي مهم، يعني محيط بودن خداوند بر همـه چيـز برخـوردار

شود كه در آن، انگي عالم هستي مي است كه موجب ارائه مفهومي عميق از يگ

هاي اخالق زيست محيطي با تاكيد بر ديدگاه اسالمي ماهيت و ديدگاه: سروستاني و همكاران احمد عابدي

70

اي است رابطه بين انسان، طبيعت و خداوند به شكلي منحصر به فرد و به گونه

كه تخريب محيط زيست، صدمه رساندن به يكپارچگي عـالم هـستي و آيـات

شود و لذا، موانع دروني پايدارتري را براي جلوگيري از صـدمه خداوند تلقي مي

شناسـي، تالشـي بـراي ارائـه خودبوم. آورد راهم مي رساندن به محيط زيست ف

شناسـي رهيافتي خدامحور در اخالق زيست محيطي است كه با الهام از انسان

اسالم و با تاكيد بر بعد روحاني نفس انسان، تعامـل مناسـب انـسان و محـيط

ــي ــا م ــس بن ــيانت نف ــي و ص ــاي خودشناس ــر مبن ــست را ب ــا زي ــد و ب نه

تـوان آن را پاسـخگوي نيـاز انـسان رهيافـت، مـي هـاي ايـن توجه به ويژگي

امروز در تعامل با طبيعت يعنـي، ايجـاد حـس يگـانگي بـا تمـامي مخلوقـات

.خداوند دانست

�����

1. Bourdeau P. The man-nature relationship and environmental ethics. Journal of Environmental Radioactivity 2004; 72: 9-15.

2. Rshm SMK. Care for Creation: Human Activity and the Environment. Libreria Editrice Vaticana, Vatican City 2000; 109 pp.

. آبـادي عبـدل اكبـر علي: ترجمه. قدم اول : اخالق. رابينسون ديو، گارات كريس .3

.1378شيرازه، تهران،

4. Kortenkamp KV, Moore CF. Ecocentrism and anthropocentrism: Moral reasoning about ecological commons dilemmas. Journal of Environmental Psychology 2001; 21: 261-272.

5. Fricker A. The ethics of enough. Future 2002; 34: 427-433.

6. Tucker M E, Grim J. Series foreword. In: Grim J A, Editor. Indigenous Traditions and Ecology. Harvard University Press, Massachusetts, 2001, pp.xv-xxxii.

درآمدي بر نگـرش اسـالم بـه : جهانبيني ديني و محيط زيست . زاده بهناز امين .7

.97-106، صفحات 30، شماره 28، سال 1381شناسي، محيط. طبيعت

8. Jenkins TN. Analysis, economics and the environment: A case of ethical neglect. Ecological Economics 1998; 26: 151-163.

عبدالحـسين : ترجمـه . مقـدمات و مقـاالت : اخالق محيط زيست . بنسون جان .9

. صفحه336، 1382، مشهد، انتشارات جهاد دانشگاهي. زاده وهاب

10. Ehrich PR. Human nature, nature conservation, and environmental ethics. BioScience 2002; 52(1): 31-43.

11. Holden A. In need of new environmental ethics for tourism.

Annals of Tourism Research 2003; 30(1): 94-108.

12. Sesin V. Environmental ethics and human interests: problems of mutual relations 2003. Available at: http://www.fondazionelanza.it/epa/abstract/sesin_full.pdf.

13. Oughton D. Protection of the environment from ionizing radiation: Ethical issues. Journal of Environmental Radioactivity 2003; 66: 3-18.

14. Abaidoo S. Human-Nature Interaction and the Modern Agricultural Regime: Agricultural Practices and Environmental Ethics. PhD Dissertation, Dept. of Sociology, University of Saskatchewan, Canada 1997; 305 pp.

15. Hatcher T. Environmental ethics as an alternative for evaluation theory in for-profit business contexts. Evaluation and Program Planning 2004; 27: 357-363.

16. Corral-Verdugo V, Bechtel R B, Fraijo-Sing B. Environmental beliefs and water conservation: An empirical study. Journal of Environmental Psychology 2003; 23: 247-257.

عليرضـا : ترجمـه . جايگـاه تنـوع اكولـوژيكي در توسـعه پايـدار . ميسر كريس .17

، مـشهد، انتـشارات دانـشگاه فردوسـي . امغـاني د كوچكي و عبدالمجيد مهدوي

1382.

18. Minteer B A, Corley E A. Manning R E. Environmental ethics

beyond principle? The case for a pragmatic contextualism. Journal of Agricultural and Environmental Ethics 2003; 17: 131-156.

19. O’neill O. Autonomy and Trust in Bioethics. Cambridge University Press, Cambridge 2002; 228 pp.

20. Brennan A, Yeuk-Sze L. Environmental ethics. In: Zalta E N, Editor. The Stanford Encyclopedia of Philosophy 2002. Available at: http://www.plato.stanford.edu.

86 و تابستان، بهار2 و1هاي شماره سال دوم،ق در علوم و فناوري،ي اخال فصلنامه

71

21. Paterson B. Ethics for wildlife conservation: Overcoming the human-nature dualism. BioScience 2006; 56(2): 144-150.

22. Pojman LP. Does nature have intrinsic value? Biocentric and ecocentric ethics and deep ecology. In: Pojman LP, Editor. Environmental Ethics: Reading in Theory and Application. Thomson Learning, London 2001, pp. 75-76.

23. Zelezny L, Schultz P W. Values as predictors of environmental attitudes: Evidence for consistency across 14 countries. Journal of Environmental Psychology 1999; 19: 255-265.

24. Bejerke T, kaltenborn B P. The relationship of ecocentric and anthropocentric motives to attitudes towards large carnivores. Journal of Environmental Psychology 1999; 19: 415-421.

25. Kaltenborn BP, Bjereke T. Associations between environmental value orientations and landscape preference. Landscape and Urban Planning 2002; 59: 1-11.

از مساله محوري تا : در. مقدمه مترجمان. پور مهدي حسني سيدحميدرضا، علي.26

. ادمونـد پنكـافس : نويـسنده . گرايي در اخـالق نقدي بر تحويل : گرايي فضيلت

. 1382دفتر نشر معارف، تهران، . پور رضا حسني و مهدي علي سيدحميد: ترجمه

27. Newton LH. Ethics and Sustainability: Sustainable Development and the Moral Life. Prentice Hall, New Jersey, 2002; 117 pp.

28. Bookchin M. What is social ecology? In: Sterba J P, Editor. Earth Ethics. Prentice Hall, London; 1995, pp. 245-259.

29. Leopold A. Ecocentrism: The land ethic. In: Pojman L, Editor. Environmental Ethics: Reading in Theory and Application. Thomson Learning, London; 2001, pp. 119-126.

30. Naess, A. The shallow and the deep, long-range ecological movement. In: Pojman L, Editor. Environmental Ethics: Reading in Theory and Application. Thomson Learning, London; 2001, pp. 147-149.

عليرضـا : ترجمـه . هـاي گونـاگون تـرويج راهنماي رهيافت . آكسين جورج اچ .31

مركز تحقيقات و بررسـي مـسايل روسـتايي وزارت جهـاد . كاشاني و جواد مير

.1370سازندگي، تهران،

32. Pojman LP. Ecofeminism and deep ecology. In: Pojman LP, Editor. Environmental Ethics: Reading in Theory and Application. Thomson Learning, London; 2001, pp. 189.

33. Warren K J. The power and the promise of ecological

feminism. In: Pojman LP, Editor. Environmental Ethics:

Reading in Theory and Application. Thomson Learning,

London 2001; pp. 189-199.

34. Gue L. The case for ethical inquiry in science and technology

policy. EcoAction Journal 2004; 2: 53-69.

35. Guertin, J D. Feature section: Tunneling and underground

space for sustainable development. Tunnelling and

Underground Space Technology 1996; 11(4): 373-375.

36. Cairns R D. On accounting for sustainable development and

accounting for the environment. Resource Policy 2006; 31(4):

211-216.

37. Jacob M. Toward a methodological critique of sustainable

development. The Journal of Developing Areas 1994; 28: 237-

252.

38. Gollagher M. The importance of traditional knowledge for

sustainability: An analysis of Equitation. In: Wooltorton S,

Marinova D, Editors. Sharing Wisdom for Our Future.

Environmental Education in Action: Proceedings of the

National Conference of the Australian Association for

Environmental Education. Australian Association for

Environmental Education, Sydney; 2006, pp.74-83.

39. Motavalli J. Stewards of the earth. The Environmental

Magazine 2002; 13 (6): 2-11.

40. Dwivedi O P. Satyagraha for conservation: Awakening the

spirit of Hinduism. In: Pojman L, Editor. Environmental Ethics:

Reading in Theory and Application. Thomson Learning,

London 2001; pp. 250-256.

، 1380نامه فرهنگستان علوم، . الهيات محيط زيست. مصطفي داماد سيد محقق .41

.7-30، صفحات 17، شماره 6سال

42. Tucker M E. Religions enter an ecological phase. The

Environmental Magazine 2002; 13(6): 12-14.

43. Shahvali M. A research epistemology and time scale for the

conservation of environment. In: International Conference on

Research Methodologies in Science, Engineering and

Technology. Imam Hossein University, Tehran 2006.

44. Bryant, J, la Velle L B, Searle J. Introduction to Bioethics. John

Wiley & Sons Ltd, Chichester 2005; 240 pp.

نامـه فرهنـگ، . محمـد آوينـي سيد: ترجمه. تئولوژي و توسعه . چيتيك ويليام .45

.51-63، صفحات 4، شماره 3، سال 1372

هاي اخالق زيست محيطي با تاكيد بر ديدگاه اسالمي ماهيت و ديدگاه: سروستاني و همكاران احمد عابدي

72

46. Gought S, Scott W, Stables A. Byond O’Riordan: Balancing anthropocentrism and ecocentrism. International Research in Geographical and Environmental Education 2000; 9(1): 36-47.

نامـه . زيـست از نگـاه اسـالم طبيعـت و محـيط . مـصطفي يدـداماد س قـ محق .47

.78-89، صفحات 13، شماره 4، دوره 1373فرهنگ،

48. Marshall A. A postmodern natural history of the world: Eviscerating the GUTs form ecology and environmentalism. Stud. Hist. Phil. Biol. & Biomed. Sci. 1998; 29(1): 137-164.

. صفحه254، 1383ا، تهران، انتشارات صدر. فلسفه اخالق. مطهري مرتضي .49

. صفحه102، 1362انتشارات پنگوئن، تهران، . اصالح نفس. ارفع سيدكاظم.50