بسم اهللا الرحمن الرحیم

INSPIRE

2

بسم اهللا الرحمن الرحیم

INSPIRE

نویسنده: محسن امیراصالنیFaceBook: Mohsen Amiraslani

INSPIRE

3

قسمت اول

ص ذکرتفصیل

عسقحم

Inspire

INSPIRE

4

Inspireهم شدن و مؤید شدن، بارگرفتن، لقاح کردن، الهام شدن، الهام گرفتگی، تأثیرپذیري، ملبارور

القدس (معنی جدید).شدن به روحاستعداد ذاتی چیست؟

شود و الهام شدگی چیست؟ ی الهام میانبه چه کس

استعداد باطنی، شعور پنهان!هاي ترقی روحی و تجارب زندگیخاصی وجود دارد که در نتیجۀها استعدادهايدرون انسان

صورت ذاتی در موضوعی شود فردي که بهآید و این مسئله باعث میوجود میمکرر به) شود.Inspireهاي بیشتري نسبت به دیگري دارد بسیار زودتر تأثیر پذیرد و ملهم (تجربهپذیرد و رقصیدن ها را میتر از دیگران آموزشفردي که در رقصیدن بهتر و سریعلامثبراي

کاري از هنرهاي هاي پیشین خود رقصنده یا ورزشگیرد به احتمال زیاد در زندگیرا یاد میرزمی و کاتاهاي انفرادي و نمایشی بوده است.

هاي قبلی مال زیاد در زندگیگیرد به احتشخصی که زبان انگلیسی را بهتر از دیگران فرا میاند و به همین نمودهمیصحبتکه به زبان انگلیسی کرده است زندگی میخود در مناطقی

گیرد.تر فرا میدلیل این زبان را راحتبینیم که درك عمیقی از معنویت و حتی در علوم باطنی، عرفان و معنویت ... اشخاصی را می

که دیگري چنین استعداد و تمایلی را ندارد!شوند، در حالیعلوم عرفانی دارند و عارف میشود که رشد عرفانی و درك معنوي در یک روح هاي مکرر معنوي و عرفانی باعث میزندگی

شدت افزایش یافته باشد!نسبت به دیگران بهوپیشرفته

INSPIRE

5

زنبورعسلبرند خانه و بناها که باال میها و درختانو پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که در کوه

1.کن

اید که به نپرسیدهداما چرا از خو؛ایدو این مثالی عجیب است این آیه را بسیار خواندهبردید وحی تنها بر پیامبران صورت که گمان میشود؟ در حالیوحی میچگونهزنبورعسل

گیرد!میکند؟خداوند چگونه به زنبورعسل وحی میآیابه راستیشود؟شود و به بقیۀ زنبورها وحی نمیآیا تنها به زنبورعسل (نحل) وحی میشود!؟آیا به پروانه یا گنجشک نیز وحی می

وحش و در تحقیقاتی که از زندگی زنبورهاي عسل شده است، هاي مستند حیاتدر برنامههايها و فسیلکلونی (کندو) شش ضلعی و منظمی دارند که در سنگوارهزنبورها ایم: دیده

،ها در همین اندازهها و شش ضلعیها نیز این خانهدست آمده از هزاران سال پیش آنبه!اندمزه بودهشکل و

اند و برخی تنها وظیفۀ بارور کردن ملکۀ خود را بر برخی از زنبورها کارگر و برخی نگهبانساختۀ در کندوهاي پیشهرحال شاید صدها سال است که زنبورهاي عسل عهده دارند. به

ها و باالي سازند و نه روي ارتفاعات و داربستهاي خود را میها و روي زمین خانهانسانها!صخره

کند، کند؟ و اگر وحی میآید که آیا خداوند دیگر به زنبورها وحی نمیو این سؤال پیش میسازند؟هاي خود را نمیها النهچرا در ارتفاعات و صخره

وش یک زنبورعسل چقدر است که بتواند وحی خداوند را دریافت کند...؟ یعنی مگر هبساز؟!گوید.... خانۀ خود را در ارتفاعات ندایی در قلب زنبورعسل می

شویم و این همان وحی است!ما توسط شعور باطنی خویش هدایت میرسند و ي میاکنند و به ساحل جزیرههاي بالغ که هزاران مایل را سفر میپشتالكدنیا آمدن فرزندانشان نیز کنند و در زمان بهکنند، سپس آن مکان را ترك میگذاري میتخم

ذي من ٱلنحل أن ٱوأوحى ربک إىل -1 ﴾٦٨لشجر ومما يـعرشون ﴿حنل/ٱجلبال بـيوتا ومن ٱخت

INSPIRE

6

اند و نخواهند ها هرگز پدر و مادر خویش را ندیدهپشتدر آن مکان وجود ندارند! الكآموزند!شناخت. بنابراین به همدیگر چیزي نمی

روند کنند و به هزاران مایل دورتر میوس شنا میها در اقیانپشتپس چگونه بچه الكسؤال: که محل زندگی پدر و مادر و اجدادشان است؟

وحی!همانوسیلۀ شعور باطنی وپاسخ: بهInspireبنابراین همۀ موجودات عالم به نوعی وحی خاص خود را دارند، یعنی به نوعی

شوند!میالبته بین (ترین و متفکرترین موجودات عالم ماده هستند، ها باهوششکی نیست که انسان

ها در برخی از مسائل از دیگري اما برخی از آنایم)، م موجوداتی که تاکنون شناختهتمابااستعدادتر و توانمندتر هستند.

مانند نوابغ، مخترعین و مکاشفین!شوند.میInspireخویش ها توسط شعور باطنیتمام این گروه

پیامبران، نوابغی از نوع مخترعین نیستند، بلکه ایشان را باید از مکاشفین بدانیم!گیرند، بلکه به اکتشاف و مکاشفه سازند و فرا نمیها چیزي را نمیبه عبارت دیگر آن

رسند... می.وإنک لتـلقي القرآن من لدن حکيم عليم

به میزان درجات واالي شعور باطنی، استعداد الهی و دانش Inspireو این حس القاءشدگی نهفتۀ ایشان بستگی دارد.

برد، روح خویش را بر هریک از بندگانش که بخواهد القاء او کسی است که درجات را باال می2.تا مردم را از روز دیدار بترساندکندمی

ترین سطح وحی بر آدمی مخلوقات است، شایسته است که باالو از آنجایی که انسان اشرف گونه عسل و بینیم که زنبورعسل هزاران سال است که اینبنابراین اگر میصورت گیرد،

سازد، به این خاطر است که هزاران سال است این شعور کندوهاي شش ضلعی خود را میشود.حفظ میهاي بعدي نیز شود و در نسلباطنی در نسل او منتقل می

﴾١٥لتالق ﴿غافر/ٱلروح من أمره على من يشاء من عباده لينذر يـوم ٱلعرش يـلقي ٱلدرجات ذو ٱرفيع -2

INSPIRE

7

در مراتب وحیکنندگانکنندگان و دریافتارسال

اي که باشد باشد!؟ و در هر زمینهسخن به اشاره، آیا هر سخنی به اشاره، الهام و وحی میالهام است.

کنند مشکالت و سؤاالت خود را به دو طریق پیدا می،هامسائل و پیچیدگیلاصدر ها انسانواسطۀ فرد دیگري؛ یعنی یا از کسی کمک، یا مستقیم و با واسطه و یا غیرمستقیم و بدون

ها کسی از درون به آنگویاگیرند یا اینکه روش دیگري وجود دارد. راهنمایی و ارشاد میشود و یا ها باعث روشنایی میاي در ذهن آناندازد و با جرقهگوید به یادشان میرا میچیزي

شود!ها راهکاري الهام میدر معنی دیگر به آنهاي گذشته هایی اساطیري، زندگیاما ریشۀ این الهامات از کجاست! از خود ما، یعنی تجربه

پاتی توسط شخص یا منبعی با شخص و یا...؟ ریشۀ این الهامات در از روح ما و یا تلهکجاست؟

توان مطالبی را به تفصیل بیان کرد.میInspireدر تفسیرنابراینبخاصی است که احتمال دارد هر شخص استعداد ذاتی، هوش باطنی یا شعور باطنی، ویژگی

رو شود.در مسائلی با آن روبهاي از ما گیریم یا شخصی در یادگیري مسئلهچیزي را زودتر از دیگران یاد میچرا اینکه ما

تعدادتر است! بااسکنید؟ا شعور باطنی را تکذیب میآیا شما استعدادهاي نهفته یاهللا وحی شد؟قرآن چگونه بر محمدرسول

﴾٦منل/﴿وإنک لتـلقي القرآن من لدن حکيم عليم !شودء میاو حقا و حقیقتا بر تو آیات قرآن، از جانب خداوند حکیم و علیم، إلق

دیگر معنی این آیه این است:وجه شوي!میInspireکریم قرآنتوسطتو

پیش از تو بودند وحی گونه به تو و کسانی کهاینعسقحمفرماید: و در جایی دیگر مینمودیم!

INSPIRE

8

ـــک وإىل ٢﴾ عســـق ﴿شـــوری/١حـــم ﴿شـــوری/ ـــک ٱ﴾ کـــذ لـــک يـــوحي إلي ـــز ٱللـــه ٱلـــذين مـــن قـبل لعزي﴾٣حلکيم ﴿شوری/ٱ

این چنین خداي عزیز حکیم به سوي تو و به سوي انبیاي قبل از تو وحی * عسق. * حم. فرستاد. می

آیات خداوند تأویل و تفسیر شود هوبه کسی وحی شود تا توسط اگر قرار باشد قرآن دوبارهبار دیگر جبرئیل و فرشتۀ اهللا. اما این، یعنی محمدرسول»آن شخص همان محمد است«

نام پروردگارت.دهند که بخوان بهی او را در افق مخاطب قرار نمیوحشود)!شود (القاء میمیInspireبلکه قرآن به او

شود...!ء میاما سؤال اینجاست که چگونه به رسول القا)٤٣(فصلت/ما يقال لک إال ما قد قيل للرسل من قـبلک إن ربک لذو مغفرة و ذو عقاب أليم

شود. به راستی که پروردگار به تو جز آنچه به پیامبران پیش از تو گفته شده است گفته نمی.استتو داراي آمرزش و دارنده کیفري پردرد

شود، شک داري از اهل ذکر بپرس!فرماید: اگر در آنچه که بر تو وحی میدر جایی دیگر میشک مما أنـزلنا إليک فسئل الذين يـقرؤن الکتاب من قـبلک لقد جاءک احلق من ربک فإن کنت يف

)٩٤(يونس/رتين فال تکونن من املم سمانی] آایم در تردیدي، از کسانی که پیش از تو کتاب [سوي تو نازل کردهو اگر از آنچه به

سوي تو آمده است. پس زنهار از بپرس. قطعا حق از جانب پروردگارت بهها نازل شد،بر آن.تردیدکنندگان مباش

)٤٣(حنل/إليهم فسئـلوا أهل الذکر إن کنتم ال تـعلمون نوحيو ما أرسلنا من قـبلک إال رجاال دانید، کردیم گسیل نداشتیم. پس اگر نمیو پیش از تو [هم] جز مردانی که بدیشان وحی می

ها نازل شده است بپرسید!کسانی که ذکر (ص ذکر) بر آناز اند، یعنی شدهInspireها هستند، یعنی کسانی که مانند محمد Inspireاهل ذکر همان

را تجربه حمها صورت گرفته است، یعنی بعدي از ابعاد بر آنتوسط قرآنالقاء و باروري فکراند. نموده

INSPIRE

9

شوند!؟شوند و برخی دیگر نمیمیInspireاما چگونه برخی از افراد کنم!میرا بیان به یاري حق، برخی از دالیل آنشوند، هر دو از یک پدر و مادر هستند و تربیتی یکسان دارند؛ گاهی دو برادر دوقلو بزرگ می

اي خاص بسیار بااستعدادتر از دیگریست! علت این حادثه ها در یادگیري مسئلهاما یکی از آنشود؟میInspireشدت بیشتري نسبت به برادرش چیست و چرا یکی از این دو به

﴾٥٦ألوىل ﴿جنم/ٱلنذر ٱذير من هذا ن رسان کسی، نیست جز یکی از رسوالن پیشین.این رسول آگاهی

شریعت بنابراین محمد همان موسی، همان عیسی، همان نوح و همان ابراهیم صاحبتوضیحاتی داده شده).3است(در مراتب المر و در کتاب رسوالن

رسان قبلی است، رسان نیز همان آگاهیبیاید، این آگاهیو اگر قرار باشد که پیامبري جدید یعنی پیامبر بعدي نیز همان محمد است! و راهش راه محمد است.

درست کنند، روند و دین خود را کامل میتمام رسوالن الهی، مسیر انبیاء پیشین خود را میرود.هاي اجداد خود را میپشتپشتی که مسیر الكمانند الك

شود و این شود، یعنی از قرآن به او وحی میمیInspireاست که با قرآن محمد کسیاست.4ص والقرآن ذي الذكر موضوع یکی از تفاسیر

) شدة هر قومی را بر ملتش خواهد فرستاد ولی ایشان او را Inspireخداوند ذکر (پیامبر نمایند.تکذیب می

ناهم بل فيهن من و األرض و السماوات لفسدت أهواءهم احلق اتـبع لو و عن فـهم بذکرهم أتـيـ﴾٧١/املؤمنون﴿معرضون ذکرهم

هاست تباه ها و زمین و هرکه در آنکرد، قطعا آسمانها پیروي میهاي آنو اگر حق از هوسرسول القاء شدهها از [پیروي] ایم، ولی آنرا به آنان دادهرسوالنشانشد. [نه!] بلکه می

.رویگردانند

5است.ايدهندهآگاهیقومىهربراى

کتاب رسوالن؛ نوشته: محسن امیراصالنی-3سورة ص-4

INSPIRE

10

روشنقرآنىوص ذکرجز] سخن[ایننیست؛وىخوردرونیاموختیمشعراوبه] ما[و6.نیست

تفصیل کلمۀ ص ذکر﴾ کم أهلکنا مـن قــبلهم ٢لذين کفروا يف عزة وشقاق ﴿ص/ٱ﴾ بل ١لذکر ﴿ص/ٱلقرءان ذي ٱص و

ــاص ﴿ص/ ــادوا والت حــني من ــن قـــرن فـن ــال ٣م هم وق لکــافرون هــذا ٱ﴾ وعجبــوا أن جــاءهم منــذر مــنـلمـأل ٱنطلـق ٱ﴾ و ٥ا واحـدا إن هـذا لشـيء عجـاب ﴿ص/لئاهلـة إلــهٱ﴾ أجعـل ٤ساحر کـذاب ﴿ص/

هم أن ــذا يف ٦صربوا على ءاهلتکم إن هذا لشـيء يــراد ﴿ص/ٱمشوا و ٱمنـ عنـا لئـاخرة ٱلملـة ٱ﴾ مـا مسـا يـذوقوا ٱعليه ﴾ أأنزل ٧ختالق ﴿ص/ٱإن هذا إال لذکر من بـيننا بل هـم يف شـک مـن ذکـري بـل لم

﴾٨عذاب ﴿ص/که کافران در سرکشی و * . رسول یا خاصیت القاءشدگی داردص، سوگند به قرآن که

کار ها را که هالك کردیم، وقتی به فریاد آمدند که کار ازپیش از آنان چه نسل* خالفند. رسانی از خودشان به سویشان آمده و کافران گویند این و تعجب کردند که بیم* گذشته بود.

چگونه خدایان را یک خدا کرده این چیزي سخت عجیب است. * جادوگري دروغگو است. و اشراف و بزرگانشان به راه افتادند و گفتند بروید و با خدایانتان بسازید که این خود روشی *

* تواند باشد. ایم و این به جز دروغ نمیها نشنیدهچنین چیزي از دیگر ملت* لوب. است مطدرها همه بهانه است بلکه اینان از تذکار من چگونه از بین ما قرآن به او نازل شود؟ این

اند.اند چون هنوز عذاب را نچشیدهشک

﴾٧/الرعدلکل قـوم هاد ﴿-5﴾٦٩/يس﴿الشعر و ما يـنبغي له إن هو إال ذکر و قـرآن مبني و ما علمناه -6

INSPIRE

11

قسم به قرآن صاحب ذکر...کند. و از آن حفاظت میکندمیرا نازل ذکر خداوند

﴾٩لذکر وإنا له حلافظون ﴿حجر/ٱإنا حنن نـزلنا طور هایم و ما آن را ب) را نازل کردهیا رسول صاحب مراتب ذکراین ماییم که این ذکر (قرآن

. قطع حفظ خواهیم کرد

ابتدایی است.ةدهنده)، همان انذارکننداین انذارکننده (آگاهی﴾٤٣فصلت/﴿ما يـقال لك إال ما قد قيل للرسل من قـبلك

.شودبه تو جز آنچه به پیامبران پیش از تو گفته شده است گفته نمىاي دیگر می فرماید:و خداوند در آیه

دانید،نمىاگرپس. نداشتیمگسیلکردیممىوحىبدیشانکهمردانىجز] هم[توازپیشو7دانید.نازل شده است بپرسید اگر نمیذکرها کسانی که به آناز

که پس از وفاتش همه گفتند: پس طور که گفتم یوسف آخرین پیامبر خدا نبود، درحالیهماناهللا) و پس از موسی، اهللا)، موسی(رسولاز او دیگر پیامبري نخواهد آمد. بعد از یوسف(رسول

که اعتقاد تمام مذهبیون اهللا) نازل شد، درحالیپس از وي محمد(رسولاهللا) وعیسی(رسولها دیگر پیامبري نخواهد آمد!این بوده است که پس از پیامبر آن

لن لتم و لقد جاءکم يوسف من قـبل بالبـيـنات فما زلتم يف شک مما جاءکم به حىت إذا هلک قـ عث الله من بـعده رسوال کذلک يضل الله من هو مسرف مرتاب ﴾٣٤/غافر﴿8يـبـ

اند، یعنی کسانی آید؛ اما اهل ذکر آمدهالبته شکی نیست که پس از محمد نیز پیامبري نمیدهندگان) هستند که قرآن (آگاهیشود. اینان رسوالن الهی ها نازل میکه ذکر (قرآن) بر آن

شود، البته نه تنها قرآن بلکه تورات و انجیل و زبور و تمام کتب آسمانی، ها نازل میبر آنروي زمین هستند.هگردد. اینان حجت خدا بگاهی بر اهل ذکر، وحی و نازل می

﴾٤٣/النحل﴿سألوا أهل الذکر إن کنتم ال تـعلمون و ما أرسلنا من قـبلک إال رجاال نوحي إليهم فا

﴾٤٣/النحل﴿و ما أرسلنا من قـبلک إال رجاال نوحي إليهم فاسألوا أهل الذکر إن کنتم ال تـعلمون -7تابودیدتردیددرهموارهآوردشمابراىآنچهازوآورد،شمابراىآشکاردالیلین،اازپیشیوسفیقین،بهو-8

افراطگرراکههرخداگونه،این.» انگیختبرنخواهدرااىفرستادههرگزاوازبعدخدا:«گفتیدرفت،دنیاازکهوقتى.گذاردمىراهبىاست،شکاك

INSPIRE

12

وحی به مردانیفرماید: ما پیش از تو نیزاهللا) در قرآن میخداوند خطاب به محمد(رسولبپرسید از اهل ذکر حقیقت آن رااهللا) پس نمودیم (حد فاصل زمانی موسی و محمدرسولمی

اگر باور ندارید.هم من مل نـقصص عليک و ما کان و لقد هم من قصصنا عليک و منـ أرسلنا رسال من قـبلک منـ

ن مبطلو لرسول أن يأيت بآية إال بإذن الله فإذا جاء أمر الله قضي باحلق و خسر هنالک ال ﴾٧٨/غافر﴿حکایتتوبر] راماجرایشان[راآنانازبرخى. کردیمروانهرافرستادگانىتوازپیشمسلماو

اجازهبىکهنرسدرااىفرستادههیچوایمنکردهحکایتتوبرراایشانازبرخىوایمکردهکهآنجاستوشودمىداورىحقبهبرسدخدافرمانچونپس. بیاورداىنشانهخدا

.کنندمىزیانکارانباطلبرد و برد، بلکه از کلمۀ مردان نام میو در اینجا خداوند کلمۀ پیامبران و انبیاء را به کار نمی

کرده این یعنی پیش از محمد نیز وحی الهی قطع نشده بود و خداوند به افرادي وحی میاند.شناختهرا میصاحبان ذکراهللا و برخی دیگر نیز این اهل وحی یا است و محمدرسول

ال يف ضالل قالوا أ و مل تک تأتيکم رسلکم بالبـيـنات قالوا بـلى قالوا فادعوا و ما دعاء الکافرين إ ﴾٥٠/غافر﴿

» چرا«:گویندمى»نیاوردند؟شماسوىبهروشندالیلپیامبرانتانمگر«:فرمایدمى.»نیستبیراههدرجزکافراندعاىولىبخوانیدپس«:گویندمى

﴾٥٧/غافر﴿خللق السماوات و األرض أکبـر من خلق الناس و لکن أکثـر الناس ال يـعلمون بیشترولىاست،مردمآفرینشاز] شکوهمندترو[تربزرگزمینوهاآسمانآفرینشقطعا.دانندنمىمردم

بنابراین وظیفۀ همۀ مؤمنان حقیقی است که تحقیق کنیم و اهل ذکر را پیدا کنیم و بپرسیم اهللا) و هاي دیگري به غیر از محمد(رسولکه آیا ذکر (قرآن) و کتب آسمانی دیگر به انسان

اهللا) نازل شده است یا خیر!؟موسی(رسول﴾ ٥٠/األنبياء﴿أنـزلناه أ فأنـتم له منکرون و هذا ذکر مبارک

کنید؟مىانکارراآنهمبازآیا. ایمکردهنازلراآنرسولی است کهاینو

INSPIRE

13

م راجعون ﴾٦٠/املؤمنون﴿و الذين يـؤتون ما آتـوا و قـلوبـهم وجلة أنـهم إىل رو[استترسانهایشاندلکهحالىدردهند،مى] خداراهدر[دادندراآنچهکهکسانىو

گشت.بازخواهندپروردگارشانسوىبهکه] دانندمى

بوا بالکتاب و مبا أرسلنا به رسلنا فسوف يـعلمون ﴾٧٠/غافر﴿الذين کذتکذیبایمداشتهگسیلبدانراخودفرستادگانکهراآنچهو] خدا[کتابکهکسانى

دانست.خواهندزودىبهاند،کرده

ناک من لدنا ذکرا ﴿ ﴾٩٩/طهکذلک نـقص عليک من أنـباء ما قد سبق و قد آتـيـ(مراتب قرآنىخودجانبازتوبهمسلماورانیممىحکایتتوبرپیشیناخبارازگونهاین

ایم.دادهذکر)القدس دوباره بر انسانی چون محمد اهللا) نیز صاحب ذکر بوده است و روحقطعا محمد(رسول

کند.القدس را به هر یک از بندگانش که بخواهد القاء مینازل شده است و خداوند روحنا إليک روحا من أمرنا ما کنت ميان و لکن جعلناه نورا و کذلک أوحيـ تدري ما الکتاب و ال اإل

﴾ ٥٢/الشورى﴿نـهدي به من نشاء من عبادنا و إنک لتـهدي إىل صراط مستقيم وچیستکتابدانستىنمىتو. کردیموحىتوسوىبهخودمانامرازروحىگونه،همینو

بهبخواهیمراخودبندگانازکههرکهگردانیدیمنورىراآنولى] است؟کدام[ایماننه.کنىمىهدایتراستراهبهخوبىبهتوکهراستىبهونماییممىراهآنۀوسیل

اي از کند و پارههرچند وقت در میان خداوند در میان مردان، بندگانی را به رسالت انتخاب میکند و گاهی ممکن است آیاتی از قرآن در شأن وسیلۀ ایشان بر مردم نازل میآیاتش را به

نازل گردد. صاحب ذکر (یعنی ص) و گاهی قرآنی عربی صنزولی جدید و تأویلی جدید بر توسط ایشان براي مردم بیان و شود و آیات و تأویل خاص قرآنمی نازل میبر رسولی عج

یعنی ص ترین دلیل نزول ذکر (صاحب ذکر) است. (گردد و این بزرگبه آسانی قابل فهم میشود)فردي که ذکر بر او نازل می

INSPIRE

14

نا فيه من الو ﴾١١٣/طهعيد لعلهم يـتـقون أو حيدث هلم ذکرا ﴿و کذلک أنـزلناه قـرآنا عربيا و صرفـسخنهشدارهاانواعازآندروکردیمنازلعربىقرآنى] صورتبه[راآنگونهاینو

.بیاوردآنانبراىتازهپندى] رسول[یاگیرند،پیشدرتقواراهآنانشایدآوردیم،

)14ظهور رسول حی (حمعجبتم أن جاءکم ذکر من ربکم على رجل منکم ليـنذرکم و لتتـقوا و لعلکم تـرمحون أو ﴾٦٣/األعراف﴿تاآمدهشمابراىپروردگارتانجانب(صاحب ذکر)ازخودتان،ازمردىبرکهکردیدتعجبآیا

»گیرید؟قراررحمتموردکهباشدوکنیدپرهیزگارىشماتاودهدبیمراشما

للناس ما نـزل إليهم و لعلهم يـ ﴾٤٤/النحل﴿تـفکرون بالبـيـنات و الزبر و أنـزلنا إليک الذکر لتبـنيتاآوردیم،فرودتوسوىبهراقرآناینو] فرستادیم[هانوشتهوآشکاردالیلبا] راآنانزیرا[

.بیندیشندآنانکهامیدودهىتوضیحاستشدهنازلایشانسوىبهراآنچهمردمبراىص و القرآن دارد! ترین کتاب الهی، قرآن است و این کتاب قابلیت القاءپذیري در نتیجه مهم

9شود.فردي در تأویل و معانی جدیدتر دوباره نازل میتوسط! یعنی قرآن ذي الذکر

اي نیستند، بلکه ایشان همان جدید و تازهاین صاحبان ذکر (صادها) رسوالن و انذارکنندگاننمایند.انذارکنندگان پیشین در اعصار بسیار گذشته هستند که تولد تازه را تجربه می

وسیلۀ صاحبان ذکر بر احکام خود را دوباره بهبنابراین خداوند سخنان خود و فرامین و کند.بندگانش نازل می

ست ال قرآن جنگیدم و از میان شما کسی ومحمد(ص) که فرمودند: من براي نزاشاره به روایت معروفی از پیامبر - 9الزمان) است.محمد(صاحبآلکه براي تأویل قرآن خواهد جنگید و او قائم

INSPIRE

15

دين فـتـعاىل الله الملک احلق و ال تـعجل بالقرآن من قـبل أن يـقضى إليک وحيه و قل رب ز﴾١١٤/طهعلما ﴿

توبرآنوحىآنکهازپیشقرآن،] خواندن[دروحقبرفرمانرواىخدا،استبلندمرتبهپس.»بیفزاىدانشمبرپروردگارا،:«بگوومکنشتابیابد،پایان

للناس ما نـزل إليهم و لعلهم يـ تـفکرون بالبـيـنات و الزبر و أنـزلنا إليک الذکر لتبـني﴾٤٤/النحل﴿تاآوردیم،فرودتوسوىبهراقرآناینو] فرستادیم[هانوشتهوآشکاردالیلبا] راآنانزیرا[

.بیندیشندآنانکهامیدودهىتوضیحاستشدهنازلایشانسوىبهراآنچهمردمبراى

!10بر هر قومی هدایتگري وجود دارد

اهللا) بر او ذکر (قرآن) نازل شده است، کند پس از محمد(رسولدر هر صورت مردي ادعا میکه باور بیشتر مردمان آخرالزمان این است که هم در زمانیچیز عجیبی در این دوران است آن

ختم نبوت صورت گرفته است و دیگر خداوند رسوالنش را براي هدایت بشر نخواهد فرستاد نماییم.بررسی میصقت را در سورة و حال این حقی

﴾٥٦ألوىل ﴿جنم/ٱلنذر ٱهذا نذير من رسان کسی، نیست جز یکی از رسوالن پیشین.این رسول آگاهی

* آرى،.داراي قابلیت القاءشدگیقرآنبهسوگند. صادبه نام خداوند بخشنده و مهربان * هالكایشانازپیشکههانسلبسیار* چه.اندستیزهوسرکشىدرورزیدندکفرکهآنان

و هشداردهندهاینکهاز* و.نبودگریزمجالدیگرولىخواندند،فریادبه] راما[کهکردیمشیادساحرىاین،«:گویندمىکافرانودرشگفتندآمدهبرایشانخودشانازايدهندهآگاهی11.»استعجیبىچیزواقعااینداده؟قرارواحدىخداىرا] متعدد[خدایان* آیا.است

﴾٧/الرعدلکل قـوم هاد ﴿-10﴾ کم أهلکنا من قـبلهم من قـرن فـنادوا و ٢/ص﴿﴾ بل الذين کفروا يف عزة و شقاق ١/صص و القرآن ذي الذکر ﴿-11

هم و قال الکافرون هذا ساحر کذاب ٣/ص﴿الت حني مناص ﴾ أ جعل اآلهلة إهلا ٤/ص﴿﴾ و عجبوا أن جاءهم منذر منـ﴾٥/ص﴿عجاب ء واحدا إن هذا لشي

INSPIRE

16

ون أوعجبتم أن جاءکم ذکر من ربکم على رجل منکم ليـنذرکم و لتتـقوا و لعلکم تـرمحناه و الذين معه يف ٦٣، ﴿األعراف بوه فأجنيـ بوا بآياتنا إنـهم کانوا ﴾ فکذ نا الذين کذ الفلک و أغرقـ﴾٦٤/األعراف﴿قـوما عمني

جانبازقرآنخودتان،ازشود)مردى (کسی که بر او قرآن نازل میبرکهکردیدتعجبآیاموردکهباشدوکنیدپرهیزگارىشماتاودهدآگاهیراشماتاآمدهشمابراىپروردگارتان

بودندکشتىدروىباکهراکسانىواوماوکردندتکذیبرااو* پس»گیرید؟قراررحمتکورگروهىآنانزیرا؛کردیمغرقپنداشتنددروغراماآیاتکهراکسانىودادیمنجات

.بودند] دل[

رجل منکم ليـنذرکم و اذکروا إذ جعلکم خلفاء من أوعجبتم أن جاءکم ذکر من ربکم على﴾٦٩/األعراف﴿بـعد قـوم نوح و زادکم يف اخللق بسطة فاذکروا آالء الله لعلکم تـفلحون

شمابراىپروردگارتانجانبازپندى (مراتب ص)خودتان،ازمردىبرکهکردیدتعجبآیانوح،قومازپسراشما] خداوند[کهرازمانىآوریدخاطربهودهد؟هشدارراشماتاآمده

آورید،یادبهراخداهاىنعمتپس. افزودشماقوتبرخلقت،درودادقرار] آنان[جانشینان.»شویدرستگارکهباشد

خلفاء من بـعد عاد و بـوأکم يف األرض تـتخذون من سهوهلا قصورا و و اذکروا إذ جعلکم﴾٧٤/األعراف﴿تـنحتون اجلبال بـيوتا فاذکروا آالء الله و ال تـعثـوا يف األرض مفسدين

بهزمیندروگردانید] آنان[جانشینانعاد] قوم[ازپسراشماکهراهنگامىآوریدیادبهوهاکوهازوکردیدمىاختیارهایىکاخ] خودبراى[آنهاىدشتدر. داد] مناسب[جاىشمافسادبهسرزمیندروآوریدیادبهراخداهاىنعمتپس. تراشیدیدمى] زمستانى[هایىخانه

.»برمداریدوسیلۀ ایشان آشکار اي از ابعاد رسول حق است که قرآن حقیقی بهمرتبهصدر واقع این

کند.شود و تأویل پیدا میمی

INSPIRE

17

﴾٦٩/يس﴿و ما علمناه الشعر و ما يـنبغي له إن هو إال ذکر و قـرآن مبني روشنقرآنىودهندهآگاهیرسول جزایننیستوىخوردرونیاموختیمشعراوبه] ما[و

.نیستقطعا خداوند رسول خود را خواهد فرستاد و دین خود را دوباره زنده خواهد نمود و بشر

دست خواهد آورد.آخرالزمان دین و اعتقادي کامل و اصل را بهين کله و کفى بالله شهيدا هو الذي أرسل رسوله باهلدى و دين احلق ليظهره على الد

﴾٢٨/الفتح﴿تمامبرراآنتاساخت،روانهدرستآیینباهدایت،] قصد[بهراخودپیامبرکهکسىاوست.کندمىکفایتخدابودنگواهوگرداندپیروزادیان

(رسول) را بینی شده است که قوم لجوج آخرالزمان، این حقیقت و این ذکر هرچند که پیشوسیلۀ ایشان بر مردم آسان خواهد ساخت. در هر نخواهد پذیرفت. اما خداوند قرآن را به

صورت خداوند وعده داده است که مؤمنان را یاري دهد و خداوند این حق را نسبت به متقین داند.بر خود واجب می

ا يسرناه بلسانک لتبشر به ﴾٩٧/مرميالمتقني و تـنذر به قـوما لدا ﴿فإمنمردمونویدبدانراپرهیزگارانتاساختیمآسانتوزبانبررا] قرآن[اینماحقیقت،در

.دهىبیمبدانراجوستیزهاهللا، تاکنون چندین بار این قرآن بر اهل ذکر نازل و محمدرسولتوسطاز زمان نزول قرآن

اند و به تأویل شده است. هرچندکه معتقدیم بیشتر مردم این واقعیت را در تاریخ نادیده گرفتهفرماید:اي از قرآن است که میاند و تأییدکنندة این سخن آیهفراموشی و روزمرگی گذرانده

م حمدث إال استمعوه و هم يـلعبون ما يأتيهم من ذک ﴾٢/األنبياء﴿ر من رو از شنیدندراآنکنانبازىاینکهمگرنیامد،پروردگارشانازاىتازهذکر (رسول)هیچ

کنارش گذشتند.و گاهی بسیاري از آیات در شأن نزول حوادث و ماجراهاي زمان پیامبر نیست (هرچند که

کند ست). اما نزول ذکر در واقع نزول محمدي دوباره است که دین خدا را تکمیل میهظاهرا رسوالنش تعبیر با(الرسل) آمده است قرآن و آیاتش الرطور که در تفسیر کلمۀ و همان

رسولی واحد. توسطا گردد و نه تنهمی

INSPIRE

18

اهللا و رسوالن و صاحبان ذکر پس از او آمده بنابراین هرآنچه که در عصر حیات محمدرسولپیشینیان ) خواهد آمد و این ذکري است که هم تأویل14(حمحیبار نیز با رسول است، این

که گردد و این حقیقتی استهاي امروز مراتب جدید رسول حق را شامل میو هم تأویلتر از انکار کردنش باشد.شاید درکش سخت

﴾٢٤/األنبياء﴿هذا ذکر من معي و ذکر من قـبلي بل أکثـرهم ال يـعلمون احلق فـهم معرضون (القائی)ذکر استاین.» بیاوریدرابرهانتان«:بگواند؟گرفتهخودبراىخدایانىاوجاىبهآیاوشناسندنمىراحقبیشترشانبلکه!] نه. [بودهمنازپیشکهالقائیواستمنباکههر.رویگردانندآنازنتیجهدر

نزول 1412کنند، چندین سال است که بر حماین قرآن کنونی که تمام مسلمین قرائت میمراتبی از ظهور این رسول ن است هایی که در آبینیتک حوادث و پیشپیدا کرده است و تک

است.حی﴾٥٠/األنبياء﴿و هذا ذکر مبارک أنـزلناه أ فأنـتم له منکرون

کنید؟مىانکارراآنهمبازآیا. استخجستهپندىایمکردهنازلراآنکه] رسول[اینونخواهد بود، بلکه این اتفاق از و دیگر حوادث ذکر شده در قرآن مربوط به زمان رسول قبلی

طور که فرموده است:باشد، همانهاي قرآن با قابلیت القاءشدگی میویژگی﴾٢/ص﴿﴾ بل الذين کفروا يف عزة و شقاق ١/صص و القرآن ذي الذکر ﴿

اند.ستیزهوسرکشىدرورزیدندکفرکهآنان* آرى،.داراي ذکرقرآنبهسوگند. صادالبته این بدان معنی نیست که هر صاحب ذکري آمده باشد پس از او دین حق بر جهان

این اتفاق خواهد افتاد؛ زیرا این وعدة 14حمرسولافراشته شود، بلکه تنها پس از ظهور) زمین 14خداوند در تورات و انجیل و زبور و قرآن بوده است که همانا پس از نزول ذکر (حم

ندگان شایستۀ من وارث خواهند شد.را ب نا يف الزبور من بـعد الذکر أن األرض يرثـها عبادي الصاحلون ﴾١٠٥/األنبياء﴿و لقد کتبـ

خواهندارثبهماشایستهبندگانرازمینکهنوشتیمظهور ذکرازپسزبوردرحقیقت،درو13.برد

یا همان رسول حی14حم-12: محسن امیراصالنینویسندهه شود به کتاب حقیقت بهشت ازمراجع-13

INSPIRE

19

يـقال لک إال ما قد قيل للرسل من قـبلک إن ربک لذو مغفرة و ذو عقاب أليم ما﴾٤٣/فصلت﴿کهراستىبه. شودنمىگفته(در وحی)استشدهگفتهتوازپیشپیامبرانبهآنچهجزتوبه

.استپردردکیفرىدارندهوآمرزشداراىتوپروردگار

ا أنت منذر و لکل قـوم هاد ﴾٧/الرعد﴿و يـقول الذين کفروا لو ال أنزل عليه آية من ربه إمنفقطتو] پیامبراى» [است؟نشدهنازلايبا او معجزهچرا«:گویندمىاندشدهکافرکهآنانو

خواهد بود و هدایتگري!رهبرىقومىهربراىواىدهندهآگاهی

﴿ ١٧/القمرو لقد يسرنا القرآن للذکر فـهل من مدکر﴾گیرد؟وسیلۀ صاحب ذکر (ص) آسان ساختیم، آیا کسی پند میبهراقرآنقطعاو

و در معنایی دیگر... ٢٢/القمرفـهل من مدکر ﴿و لقد يسرنا القرآن للذکر﴾

گیرند.کسانی که پند میوسیلۀ صاحب مراتب ص نازل خواهد شد براي بهقرآنقطعاوگردد.وسیلۀ رسول حی آشکار میبسیاري از تأویل آیات همچون حروف مقطعه به

آن ذکر شده بنابراین با توجه به آیاتی که در رابطه با نزول مجدد قرآن و قابلیت القاءشدگی اي نازل خواهد نمود همچنان که پیش از است خداوند این کتاب را دوباره بر انسان برگزیده

آن نازل نموده است.

INSPIRE

20

در مراتب ظهور رسول حیجيعل لکم نورا متشون به و يا أيـها الذين آمنوا اتـقوا الله و آمنوا برسوله يـؤتکم کفلني من رمحته و

﴾٢٨/احلديد﴿يـغفر لکم و الله غفور رحيم اید، از خدا پروا دارید و به پیامبر او بگروید تا از رحمت خویش شما اي کسانی که ایمان آورده

و بر شما برکت] آن راه سپرید [را دو بهره عطا کند و براي شما نوري قرار دهد که به.خدا آمرزنده مهربان استزیراببخشاید خواهد به رسولی که وجود ندارد ایمان بیاوریم؟!آیا خداوند از ما میاهللا) است، هرچند که شأن نزول اولیۀ تنها مربوط به پیامبر(محمدرسولآیا این آیات

گونه است!آیات اینایمان صآوردن به ذکر (همان صاد) است و ما باید به اما شاید مقصود خداوند، ایمان

اي بیاوریم! یعنی رسولی که در زمان ما خواهد بود و نه رسولی که مربوط به دوران گذشتههرحال، اگر قرار باشد خداوند رحمتی عظیم بر بندگانش ایم. بهاست که ما در آن زمان نبوده

اهللا توسط این بندگان درك شود و رسولی با وجود زم است که حضور رسولجاري کند، الخارجی داشته باشند.

هم من هدى الله هم من و لقد بـعثـنا يف کل أمة رسوال أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت فمنـ و منـبني حقت عليه الضالل ﴾٣٦/النحل﴿ة فسريوا يف األرض فانظروا کيف کان عاقبة المکذ

خدا را بپرستید و از «اي برانگیختیم [تا بگوید:] و در حقیقت، در میان هر امتی فرستادهاو را] هدایت کرده و از [پس، از ایشان کسی است که خدا» طاغوت [فریبگر] بپرهیزید.

ایشان کسی است که گمراهی بر او سزاوار است. بنابراین در زمین بگردید و ببینید فرجام .تکذیب کنندگان چگونه بوده است

در هر امتی چه در گذشته، چه اکنون و چه آینده، رسولی از طرف خداوند وجود داشته قطعا ها و طاغوتنماید و و خداوند تنها توسط رسوالنش بر خلق خود اتمام حجت میاست

کنندگان نیز و عاقبت تکذیبکند ز زندگی اجتماعی مردم دور میوسیلۀ ایشان اشیاطین را بهمشخص خواهد شد.

ایم.گونه که در طول تاریخ همیشه شاهد این سیر بودههمان

INSPIRE

21

نـهم بالقسط و هم ﴾٤٧/يونس﴿ال يظلمون و لکل أمة رسول فإذا جاء رسوهلم قضي بـيـو هر امتی را پیامبري است. پس چون پیامبرشان بیاید، میانشان به عدالت داوري شود و بر

.آنان ستم نروداي رسولی قرار داده است و گونه گفته شده است: خداوند براي هر امت و جامعهدر واقع این

و در هر مقطعی از زمان، موعد نزول گاه حساب و کتاب بدون حضور رسول معنی ندارد هیچاین رسوالن فرا خواهد رسید و قضاوت نهایی هر امتی پس از نزول رسول آن امت صورت

گیرد.میدهد و نه یک رسول خداوند در چندین جا از کتاب، رسوالنش را خطاب قرار می

کند اشاره میهامحمد) را و این نشانگر حیات واقعی و فیزیکی رسوالن است و به آن(حضرتصالحی دارد.ها انتظار اعمالببینید و از آنها را که آن

﴾٥١/املؤمنون﴿يا أيـها الرسل کلوا من الطيبات و اعملوا صاحلا إين مبا تـعملون عليم دهید نچه انجام میاي پیامبران، از چیزهاي پاکیزه بخورید و کار شایسته کنید که من به آ

.دانایمخواهد بگوید؟به نظر شما این آیه چه چیزي را می

اهللا) چیست؟به محمد (رسولمنظور از این آیه خطاب﴾ ٤٥/الزخرف﴿و اسأل من أرسلنا من قـبلک من رسلنا أ جعلنا من دون الرمحن آهلة يـعبدون

رحمان، خدایانی که ]رسوالن ما که پیش از تو گسیل داشتیم جویا شو آیا در برابر [خدايو از ایم؟مورد پرستش قرار گیرند مقرر داشته

﴾٢٠٨/الشعراء﴿و ما أهلکنا من قـرية إال هلا منذرون دهنده)(رسوالن آگاهیو هیچ شهري را هالك نکردیم مگر آنکه براي آن هشداردهندگانی

.بودو حتی در زمان خود پیامبر نیز امکان دارد که به حضور رسوالن اشاره شده باشد و از پیامبر

خواهد که اگر در توحید و در مراتب رحمان مشکلی (صاحب ذکر و مراتب رسالت) میصیا عصر خود در این رابطه سؤال نمایند.دارند از رسوالن هم

INSPIRE

22

﴾٤٥/الزخرف﴿من أرسلنا من قـبلک من رسلنا أ جعلنا من دون الرمحن آهلة يـعبدون و اسأل رحمان، خدایانی که ]و از رسوالن ما که پیش از تو گسیل داشتیم جویا شو آیا در برابر [خداي

ایم؟مورد پرستش قرار گیرند مقرر داشتهنمایند و با مفسرین در تفسیر این آیه سخنان عجیب و غریبی را بیان میهرچند که برخی

که این آیه مستقیما خواهند کالم صریح خداوند را واژگونه جلوه دهند، درحالیصدها ترفند میشناسیم) به پاسخ ها را نمیعصر خود (که ما آنکند که از رسوالن همبه پیامبر اشاره می

برسد.سؤال و تردیدذهن خود هرجهت اعتقاد ما با توجه به آیات قرآن این است که در هیچ زمانی یک رسول واحدي به

اما برخی اند و خواهند بود؛ ها و جوامع بودهوجود نداشته است و رسوالن همیشه در بین امتاهللا و برخی دیگر تکذیب و شوند مانند محمد و موسی و عیسی رسولتأیید و بزرگ داشته می

شوند و این سیر همیشگی تاریخ بوده است.دشمنان کشته میتوسطشود، مگر اینکه خداوند اراده فرمود و آیتی نازل نمود مبنی بر اینکه جوامع و شهرها نابود نمی

ها افزوده شود.پیش از آن رسولی بر آن﴾٧لله أحدا ﴿جن/ٱوأنـهم ظنوا کما ظننتم أن لن يـبـعث

کند. احدي را مبعوث نمیدیگرهم مثل شما پنداشتند که خداجنیان

يف ضالل قالوا أومل تک تأتيکم رسلکم بالبـيـنات قالوا بـلى قالوا فادعوا و ما دعاء الکافرين إال ﴾٥٠/غافر﴿

» ؟چرا: «گویندمی» به سوي شما نیاوردند؟مگر پیامبرانتان دالیل روشن «گویند: می.»دعاي کافران جز در بیراهه نیستپس بخوانید. ولی«گویند: میشود که پیروي از آن آیین و دین بر همۀ اي، رسولی بر خلق آشکار میدر هر دوره«

»خواهد.ترین حقی است که خداوند از ما میعصرانش واجب خواهد شد و این واجبهم

INSPIRE

23

ين کله و کفى بالله شهيدا هو الذي أرسل رسوله باهلدى و دين احلق ليظهره على الد﴾٢٨/الفتح﴿

اوست کسی که پیامبر خود را به [قصد] هدایت، با آیین درست روانه ساخت، تا آن را بر تمام (این آیه اشاره به ظهور رسول حق .کندت میادیان پیروز گرداند و گواه بودن خدا کفای

باشد.)میمحمد؛ زیرا در باشد و نه حضرتالزمان) می(صاحب14مصداق این آیه پیامبر، رسول حیو

محمد دین اسالم بر تمام ادیان عالم غالب نشد و این اتفاق تنها پس از نزول زمان حضرترخ خواهد داد.ص

عث الله من ميوت بـلى وعدا عليه حقا و لکن أکثـر الناس ال و أقسموا بالله م ال يـبـ جهد أميا﴾٣٨/النحل﴿يـعلمون

وند دیگر کسی را مبعوث خدا سوگند یاد کردند که خداهترین سوگندهایشان بو با سخت.داننداو حق است، لیکن بیشتر مردم نمی. آري، [انجام] این وعده برنخواهد نمود

) جهان را یکسره پر از عدالت و درستی خواهد 14وعدة خداوند این است که رسول حق (حمگردد. کرد و ایجادکنندة بهشت وارثین می

هم قـوة و آثارا أومل يسريوا يف األرض فـيـنظروا کيف کان عاقبة الذين کانوا من قـبله م کانوا هم أشد منـ﴾ ذلک بأنـهم کانت ٢١/غافر﴿يف األرض فأخذهم الله بذنوم و ما کان هلم من الله من واق

﴾ ٢٢/﴿غافرنه قوي شديد العقاب تأتيهم رسلهم بالبـيـنات فکفروا فأخذهم الله إ ها [زیسته]اند چگونه بوده است؟ اند تا ببینند فرجام کسانی که پیش از آنآیا در زمین نگردیده

ها از ایشان نیرومندتر [بوده] و آثار [پایدارتري] در روي زمین [از خود باقی گذاشتند]، با آن* .گناهانشان گرفتار کرد و در برابر خدا حمایتگري نداشتنداین همه، خدا آنان را به کیفر

ها] انکار آوردند ولی [آناین [کیفر] از آن روي بود که پیامبرانشان دالیل آشکار برایشان می*.زیرا او نیرومند سخت کیفر است؛ها را گرفتپس خدا [گریبان] آن.کردندمی

که عصر است، در حالیبین رسول حی و رسول حق تفاوتی است؛ زیرا منظور از رسول حی پیامبران زنده و هم- 14داریم، چه در قید حیات باشند و چه نباشند.رسول حق همۀ پیامبرانی است که به نبوت ایشان اعتقاد

INSPIRE

24

قسمت دوم

ه به زبان سادعسقحمتفسیر (امی)

Inspired

ام!من القاء شده

INSPIRE

25

يهم ويـعلمهم ٱلذي بـعث يف ٱهو لوا عليهم ءاياته ويـزک هم يـتـ حلکمة وإن ٱلکتاب و ٱألميني رسوال منـ﴾٢کانوا من قـبل لفي ضالل مبني ﴿مجعه/

دانستند)(یعنی قومی که خواندن و نوشتن هم نمیمردم عادياوست خدایی که میانها را از لوث از همان مردم برانگیخت تا بر آنان آیات وحی خدا تالوت کند و آنپیغمبري

جهل و اخالق زشت پاك سازد و شریعت کتاب سماوي و حکمت الهی بیاموزد با آنکه پیش و گمراهی بودند. از این همه در ورطه جهالت

گونه به تو و کسانی که پیش از تو بودند وحی نمودیم.اینحم عسق:ـــک وإىل ٢﴾ عســـق ﴿شـــوری/١حـــم ﴿شـــوری/ ـــک ٱ﴾ کـــذ لـــک يـــوحي إلي ـــز ٱللـــه ٱلـــذين مـــن قـبل لعزي

﴾٣حلکيم ﴿شوری/ٱداراي مراتبی تفصیلی است که یکی حمتوضیح دادم 15طور که قبال در کتاب ملکوتهمان

است، یعنی مرتب در دنیایی )از این مراتب حی شدن و میت شدن(زنده شدن و مردن(البته در این تأویل)شویم!دیگر (البته موازي) متولد میمیریم و در دنیايمی

اشاره به علم است، یعنی عو این همان معنی دنیا و آخرت(دیگري) است و حرف شدن؛ یعنی به رشد معنوي و پختگی الزم رسیدن و یافتن و سویهآوردن دانش، تعلیمدستبه

به معنی سویه شدن است.16سبه معنی قرآن است و قحرف

کتاب ملکوت؛ نویسنده: محسن امیراصالنی-15ها هاي موفقیت به تعداد تمام انسانبه صورت مفرد آمده است. ولی راهکهداردالمستقیمصراطاي به ص؛ اشاره-16

باشد که او باید پیدا کند. از این رو میوجود دارد و راه موفقیت، عاقبت به خیري و سعادت هر انسان در مسیر واحديصراط المستقیم وجود دارد!

با آیا صراط مسیر اوست یا مسیر ما...؟ صراط همان نقشه و راه سعادت و کالمی است که براي انسان مشخص شده تا تا در مسیر روشن آن به هدف واالیش در زندگی برسد. صراط همان پیشنهادي است که قبل از تولد به انسان داده شد

گام بردارد؛ این مسیر در عالم قبل از تولد یا عالم ذر به هرکسی نشان داده شده است و تنها او این مسیر » هو«سوي بهکنند اند آن را فراموش میدانند باید آن مسیر را در زندگی بپیمایند، چون انسانها با آنکه میپیماید. برخی از انسانرا می

همان سبک زندگی، اهداف زندگی و الگوهاي فکري، صراطکنند. ها مسیر خود را گم میشوند. آنمیو دچار نسیانشوند و مسیر ها در زندگی دنیوي خود دچار خطا میباشد... بیشتر انساناجتماعی، اخالقی و ایدئولوژي هرفردي می

ها باید روند...! آنکنند و به بیراهه میمیکنند، یعنی راه خود را گماصلی و از قبل پیشنهاد شدة خود را گم می

INSPIRE

26

1400الهام (وحی) شد و بیش از اهللابر محمدرسولدر مرحلۀ اول، قرآن توسط فرشتۀ وحیدست هاي مختلف بهسال در دین اسالم متولد و وفات نمود و دانش کافی قرآنی را در زندگی

) شد... یعنی Inspire(ملهمآورد و هربار که در قالب مسلمانی در دنیا متولد شد از قرآن دانسته است و حتی اسرار تأویالت قرآنی را نمیمحمد نخستین هنوز تفصیل برخی از اسرار و

شدن Inspireدانست، مگر در زمانی که پس از بارها تأثیرپذیري و مقطعه را نیز نمیحروفاز قرآن، حقایق و اسرار و معانی کتاب بر ایشان القاء پذیرفت!

يعا الذي له ملك السماوات واألرض ال إله إال هو حييي قل يا أيـها الناس إين رسول الله إليكم مجكم تـهتدون ومييت فآمنوا بالله ورسوله النيب األمي الذي يـؤمن بالله وكلماته واتبعوه لعل

﴾۱۵۸اعراف/﴿ه سوى همه شما هستم همان [خدایى] که فرمانروایى بگو اى مردم من پیامبر خدا ب

میراند پس به کند و مىها و زمین از آن اوست هیچ معبودى جز او نیست که زنده مىآسماناست که به خدا و کلمات او ایمان دارد (امی)اىنخواندهخدا و فرستاده او که پیامبر درس

.شویدبگروید و او را پیروى کنید امید که هدایت

حـم عـسـق ـــک وإىل ٢﴾ عســـق ﴿شـــوری/١حـــم ﴿شـــوری/ ـــک ٱ﴾ کـــذ لـــک يـــوحي إلي ـــز ٱللـــه ٱلـــذين مـــن قـبل لعزي

﴾٣حلکيم ﴿شوری/ٱقبل از تو وحی کسانیاین چنین خداي عزیز حکیم به سوي تو و به سوي * عسق. * حم. فرستاد. می

شود و ... زیرا فقط خداوند است که انسان را رهنمون میاهدنا الصراط المستقيم بگویند: مسیرشان را پیدا کنند... و بسیار مند شویم. پس ما باید تواند کمک کند تا مسیرمان را پیدا کنیم و سعادتداند و میتنها اوست که این مسیر را می

مسیرمان را پیدا کنیم و راه سعادت را بیابیم.

INSPIRE

27

گونه بر هو و کسانی که شود، نشانگر این است که ایناگر معانی واقعی این حروف کشف شده است. پس وحی به حروف و معانی وسیعی در این حروف اند وحی میقبل ایشان بوده

صورت گرفته است و بدین ترتیب:و در نهایت الحی: حی= زنده شدن روح و همان حقیقت روح القدس و القاء روح القدسحـ:

اشاره به رسول حی است.است.و همان محمدمحسن، محسنین= هم:

علم= آموخت، علم را.عـ:.طـسـمدر س-سویه بشودس:کننده = بر علیه ظلمکاري انجام دهد؟ قائم کیست؟ قیامقیامت، قائم، قائم باید چه-قرآنق:

عسقمراتب حمتفصیلدر) و ٣(اعلی/) و الذي قدر فـهدى٢الذي خلق فسوى (اعلی/)١(اعلی/سبح اسم ربک األعلى

) إال ما ٦) سنـقرئک فال تـنسى (اعلی/٥(اعلی/) فجعله غثاء أحوى٤الذي أخرج المرعى (اعلی/ر إن نـفعت الذکرى٨رک لليسرى (اعلی/) و نـيس ٧شاء الله إنه يـعلم اجلهر و ما خيفى (اعلی/ ) فذک

) الذي يصلى النار الکربى ١١) و يـتجنبـها األشقى (اعلی/١٠) سيذکر من خيشى (اعلی/٩(اعلی/) و ذکر اسم ربه ١٤کى (اعلی/) قد أفـلح من تـز ١٣) مث ال ميوت فيها و ال حيىي (اعلی/١٢(اعلی/

نيا (اعلی/١٥فصلى (اعلی/ ر و أبقى (اعلی/١٦) بل تـؤثرون احلياة الد ) إن هذا ١٧) و اآلخرة خيـ)١٩) صحف إبراهيم و موسى (اعلی/١٨لفي الصحف األوىل (اعلی/

و آنکه * .همان که آفرید و هماهنگی بخشید* .ه پاکی بستاينام پروردگار واالي خود را بو پس [از چندي] آن را خاشاکی . * که چمنزار را برآوردو آن* .گیري کرد و راه نموداندازهسروش غیبی] بر تو خواهیم خواند، تا ۀوسیلزودي [آیات خود را بههما ب* .گون گردانیدتیره

و * .داندخواهد، که او آشکار و آنچه را که نهان است میجز آنچه خدا . * فراموش نکنیکس آن* .پس پند ده، اگر پند سود بخشد* .گردانیمترین [راه] را فراهم میبراي تو آسان

کس که همان. * داردبخت، خود را از آن دور میو نگون* .زودي عبرت گیردهکه ترسد، بکس که رستگار آن* .یابدمیرد و نه زندگانی میمیگاه نه در آنآن. * در آتشی بزرگ درآید

INSPIRE

28

لیکن [شما] زندگی دنیا * .و نام پروردگارش را یاد کرد و نماز گزارد. * خود را پاك گردانیدهاي قطعا در صحیفه* .که [جهان] آخرت نیکوتر و پایدارتر استبا آن. * گزینیدرا بر می

.راهیم و موسیهاي ابصحیفه. * گذشته این [معنی] هست

...سنـقرئک فال تـنسىزودي بر تو خواهیم خواند و تو فراموش نخواهی کرد.به

ذو مرة فاستـویقرار گرفتن)سدوباره سویه شده (یعنی در مراتب

شده است، Inspireاهللا کسی است که دو بار توسط این قرآن محمدرسولانداینکه گفتهکریم دوباره بر اند که قرآنماض است حتی عوام نیز این موضوع را شنیدهمطلبی غیرقابل اغ

سال 23و یکبار دیگر جزیی و در طول ةدفعپیامبر نازل شده است به عبارتی یکبار کلی و رسالت ایشان.

البته این معنی دیگري نیز دارد.شده "س"ایشان در او سویه به این معنی است کهذو مرة فاستـویشدن این دو مرتبه سویه

است.تواند ذکر (قرآن) را دریافت یکبار در عالم ملکوتی و یکبار در عالم ناسوتی، یعنی کسی می

نماید که پیش از آن در عالم ملکوت ذکر (قرآن) بر او القاء شده باشد و در زندگی ناسوتی کند.آورد و به عبارتی دریافت میتنها به خاطر می

است و سطح دیگر بدین معنی است که رسول حق ابتدا حمعسقو این یک سطح از مراتب شود.است، اما پس از چندي مطالب و وحی با جزئیات کامل میکنندهدریافت

یک از رسوالن در زمان ام که هیچدانم و در کتب تاریخی و قرآن خواندهو من این را میپرست هر وقت که اند... بلکه این مردم مردهد را نیافتهحیاتشان احترام و جایگاه حقیقی خو

ها را مقدس، واال و ماورائی نمودند آنشدند و فوت میاین رسوالن الهی کشته میزنده و حی نیز خواهد بود مانند اصحاب کهفی که نمودند... و این اتفاق در انتظار رسولمی

کند و پس از این رجعت، مدتی در بین میپس از سیصد و چندي سال خداوند ایشان را زنده

INSPIRE

29

کنند و مردم همچنان به رجعت ایشان شک و تردید داشتند، اما پس از مردم زندگی میکنند و به دنبال ساختن گنبد و بارگاه برایشان هستند. ها را تکریم میمرگشان آن

نـهم أمرهم ٱه حق وأن لل ٱوکذ لک أعثـرنا عليهم ليـعلموا أن وعد لساعة ال ريب فيها إذ يـتـنازعون بـيـيانا ربـهم أعلم م قال ٱفـقالوا لذين غلبوا على أمرهم لنتخذن عليهم مسجدا ٱبـنوا عليهم بـنـ

﴾٢١﴿کهف/آنچه که باید خدا حق است و در ةها مطلع کردیم تا بدانند که وعدسانی را از آنبدینسان ک

کردند، گفتند بر غار ها مناقشه میتردیدي نیست، وقتی که میان خویش در کار آنرخ دهد ها بنائی بسازید پروردگار به کارشان داناتر است و کسانی که در مورد ایشان غلبه یافته آن

گاهی خواهیم ساخت. ها عبادتغار آنبودند گفتند بر تر از مردمان عصر آنجلس کنیم و کارمان سختزودي از کهف خود خروج میما نیز به

پی رویم تازه به ارزش رسولیباشد و تکذیبمان خواهند کرد، اما زمانی که از دنیا میمیکه در انتظاري تري و مشکل بزرگدادنداش میبرند که باید در زمان حیاتش یاريمی

است! زیرا برخی ظهور انسانی فریبکار رو خواهم دید موضوع دجالنزدیک خود را با آن روبهدهد و اند که افراد را فریب میو یک چشم و مدعی مسیحیت یا مهدویت را پیشگویی نموده

کشاند!سوي گناه و بدي میبههایم را تک آیات الهی کتابا نزول تکاین اتهام را بسیاري به ما خواهند زد هرچند که من ب

زودي خواهند گفت او دانم بهکنم، اما مینویسم و اهللا و عقل و حکمت را ضامن آن میمیزمان، مهدي و مسیح دیگري خواهد آمد. امامدر آخرالزمان دجال است و

اما واقعا آخرالزمان چه زمانیست؟رسد؛ زیرا ت بشر بر روي زمین کی به پایان میداند که زمان و موعد حیاواقعا چه کسی می

بینی کرده بودند که در این سال زمین با شهاب پیش18و اینکاها17چندین سال پیش مایاها

پوست در جنوب مکزیک و شمال آمریکاي مرکزي و نام تمدنی قدیمی در همین مایاها، نام گروهی از اقوام سرخ-17ي بارانی هامنطقه است. مایاها که از مشهورترین قبایل سرخپوست بودند، معموال شهرهایشان را در دل جنگل

آوردهاي بسیار هاي بسیار پیشرفتۀ آمریکاي مرکزي بوده که دستساختند. قوم مایاها پدیدآورندة یکی از تمدنمیبندي شده است شناسی و ریاضیات داشته است. تاریخ مایاها به سه دورة مهم بخشچشمگیري در هنر، معماري، ستاره

INSPIRE

30

رسد! اما نه شهاب سنگی برخورد کرد و کند و کل حیات عالم به پایان میسنگی برخورد میام گونه که خواندهاست و آن2014چی آرومه! و االن سال نه زمین نابود شد و شکر خدا همه

زمین زمان باقیست! و در شاید حداقل بیش از یک میلیارد سال به پایان حیات خورشید و کرةکند جز مردمانش و جنگ و اتم!زمین را تهدید نمیحال حاضر نیز خطري کرة

سال 100100یا 100یا 10داند که آخرالزمان چه زمانیست! کس دقیقا نمیهرحال هیچبهدیگر، معلوم نیست!

و قرآن نیز هرگز به کلمۀ آخرت یا آخرین و آخرالزمان اشاره ننموده، بلکه کلمۀ آخري در گوییم نفر لغت عربی به معنی دیگري یا بعدي است؛ اما وقتی در فارسی به شخصی می

ر آخري یعنی که نفرود در حالیآخري، سریعا ذهن او به سراغ آخرین نفر یا فرد انتهایی میفرد دیگري (فرد بعدي)!

گویند پیامبر آخرالزمان و اینکه محمد پیامبر آخرالزمان بوده است، یعنی انتهاي و اینکه میدانیم هزاروچهارصد سال پیش آخرالزمان نبوده و شاید بهتر است که همه میزمان!؟ در حالی

ترجمه شود.این جمله تغییر کند و آخرالزمان به معنی زمان دیگر ترین اعتقاداتم که آن را ام یکی از بزرگطور که در کتب یس، رستگاران و ملکوت گفتههمان

ام در این است که در هر زمانی خداوند پیامبر و از قرآن و عقل و حکمت گرفتهاند مانند ها قرار داده، البته تعدادي مبین و آشکار بودهاي براي هدایت انساندهندهآگاهی

اي دیگر در نقش فیلسوفان و مروجان اخالق و سی و عیسی و محمد و ابراهیم و عدهمو

دوران کالسیک یا عصر طالیی و دورة پساکالسیک یا افول این تمدن هاي پیشاکالسیک یا زندگی ابتدایی و و دورانرا شامل می شود.

ساحل اقیانوس آرام آمریکاي جنوبی از پادشاهی هاي مستقل بسیار کوچکی تشکیل شده ، میالدي15تا قرن - 18ها مثل آنکردند.و صلح میگشتنداول برمیۀاما دوباره سرخان، کردندها اغلب به یکدیگر حمله میاین پادشاهیبود.

شدن به تهاجمبه جاي تنها متوسل، یعنی اینکا، هاسپس یکی از این پادشاهی. یونان باستان بودنددولت شهرهايهم یک امپراطوري تشکیل دادند.ها حفظ کرد. به تدریج اینکاها باآنشروع به غلبه بر دیگران کرد و کنترلش را بر

به معنی چهار منطقه tawantin suyuها در واقع خودشان را تاونیتین سویوآن. گفتندنمیها به خودشان اینکاآنها از میان توانند با آنشان میاینکاها باور داشتند که خدایان و اجداد در گذشته.نامیدندمیمتحد (مثل ایاالت متحده)

مردم باور ؛ زیراروحانیون درجامعه اینکاها خیلی قدرت داشتندهاي دیگر ارتباط برقرار کنند. ها و نشانهفال، آرزوهاها را در توانستند نشانهها میدیدند. آنها را هرجایی میها را بخوانند. روحانیون نشانهتوانستند نشانهها میداشتند که آن

.هاي آتش یا در سیر رشد گیاه ببینندشعله

INSPIRE

31

اي دیگر نیز اند مانند سقراط و ارسطو و بودا و زرتشت و داالیالما و... و عدهنیکی بودهاند و چندان مشهور نیستند.رسوالن خاص و برگزیده و قبایلی خاص بوده

19ها خداوند پیامبري قرار داده بود.آنهیچ امتی نبوده است مگر اینکه بر

گونه نبوده است که خداوند تنها بر خاورمیانه نظر رحمت داشته باشد و تمام پیامبرانش و اینرا در این مناطق فرستاده باشد...

و پیامبرانی که قبال سرگذشتشان را برایت سرائیدیم و پیامبرانی که داستانشان را برایت 20یان خدا با موسی به نحوي ناگفتنی سخن گفت.ایم و از آن منگفته

داند و شاهدي از اهل نیز او را تأیید نموده و من معتقدم کسی که خود را فرستادة خداوند مینموده و بابت این سوي نیکی و سعادتمندي و اخالق شایسته هدایت میها را بهاست و انسان

رسول خداست...!نموده قطعا اوهدایت از مردم اجري دریافت نمیاند از روي الگوها و هایی که به دریافت وحی معتقد بودهالبته برخی پس از رسوالن، آن

پرداختند و امامت مردمان دین خود را بر ها میبه هدایت انسانخود،هاي پیامبرانشیوهکه ها افرادي هستندشود بلکه آنوحی نمی(این امامان)هاگرفتند ولی به آنعهده می

معموال از یاران و حواریون نزدیک یک رسول هستند که گاهی بر اثر سفارش رسوالن به رسند و برخی نیز به سفارش امام پیشین امت، هدایت و امامت و رهبري امت امامت امت می

دهند. بنابراین یک امام، رسول خدا نیست!آن رسول را ادامه میدر عین حال که هر دو از رسوالن الهی هستند اما انبیاء انبیاء نیز با رسوالن متفاوت هستند

تري از وحی در سطحی باالتر قرار دارند و ایشان خبرآوران (نباء) و متصالن به کالم عمیقهستند. بنابراین برخی از پیامبران رسول هستند و برخی دیگر هم نبی و هم رسول هستند.

﴾٥٤لوعد وکان رسوال نبيا ﴿مرمي/ٱإنه کان صادق لکتاب إمساعيل ٱذکر يف ٱو اي پیامبر بود. در این کتاب اسماعیل را یاد کن که وي درست وعده ، و فرستاده

قرآن، حقایقی در این خصوص را به من المو آیات ابتداي سورة عنکبوت و حروف مقطعۀ ها را در دنیا (حیات وند قبل از اینکه انسانکند و آن حقیقت این است که خداوحی می

﴾٢٤بشريا ونذيرا وإن من أمة إال خال فيها نذير ﴿فاطر/حلق ٱإنا أرسلناک بـ-19﴾١٦٤لله موسى تکليما ﴿نساء/ٱورسال قد قصصناهم عليک من قـبل ورسال مل نـقصصهم عليک وکلم -20

INSPIRE

32

طور که در قرآن آزماید و همانها را میگیرد و آنهایی از بشر میکنونی) ببرد آزمونگیرد و گرفته است تأیید رسوالن و ترین آزمونی که خداوند از بشر میاید بزرگخوانده

هاي ببریم خداوند تنها انسانپیامبران زمان خود است و این باور اشتباهی است که گماناسرائیل و زمان ها فقط براي عاد و ثمود و بنیآزموده و این آزمونهزاران سال پیش را می

آزماید ها را به پیامبران عصر خود میگویم خداوند انسانصدر اسالم بوده است، بلکه من میگیرد و نه پیامبران مان را میآوردن به رسوالن زمان خودکردن یا ایمانو از ما آزمون تکذیب

اعصار گذشته! به معنی این آیات توجه کنید:

رکــوا أن يـقولــوا ءامنــا وهــم ال يـفتـنــون ﴿عنکبــوت/ٱ﴾ أحســب ١امل ﴿عنکبــوت/ ﴾ ولقــد ٢لنــاس أن يـتــــبلهم فـلـــيـعلمن ٱفـتـنـــا ﴾ أم حســـب ٣لکـــاذبني ﴿عنکبـــوت/ٱصـــدقوا ولـــيـعلمن لـــذين ٱللـــه ٱلـــذين مـــن قـ

﴾٤لسيئات أن يسبقونا ساء ما حيکمون ﴿عنکبوت/ٱلذين يـعملون ٱشوند و آزمایش ایم رها میاند به صرف اینکه بگویند ایمان آوردهآیا مردم گمان کرده* . الم

ما کسانی را که قبل از ایشان بودند بیازمودیم، باید خداوند راستگویان با اینکه* شوند؟ نمیکنند ها که عمل زشت میو یا آن* دروغگویان را مشخص سازد. را معلوم کند و باید حتما

کنند. گیرند چه بد حکمی است که ایشان میاند که از ما پیشی میپنداشته

نویسم...تان میسخنان عجیب یک پیامبر را برایو اکنون شک و یقین

اهللا) بینیم که خداوند مرتب به رسولش (محمدرسولآیاتی را میدر بسیاري از جاهاي قرآنکند که تو فرستادة ما هستی، آیاتی مانند: القاء و تأکید می

صراط مستقيم ﴾ على ۳يس/﴾ إنك لمن المرسلني ﴿۲يس/﴾ والقرآن احلكيم ﴿۱يس/يس ﴿﴾۴يس/﴿

بر راهى * تو از [جمله] پیامبرانىکه قطعا* آموزسوگند به قرآن حکمت* ]یاسینیس[*راست

INSPIRE

33

شود شک داري، از کسانی که قبل از تو فرستادیم اگر تو نسبت به آنچه بر تو وحی میبپرس.

21همانا ما تو را بر حق فرستادیم.

﴾٢٥٢لمرسلني ﴿بقره/ٱحلق وإنک لمن ٱنـتلوها عليک بـلله ٱتلک ءايات خوانیم و همانا تو از پیامبرانی. حق بر تو میهاي خداست که ما بهاین آیت

قا لمـا بــني يديـه مـن ٱلکتاب بـٱوأنزلنا إليک حکـم بـيـنهم مبـا أنـزل ٱعليـه فــلکتـاب ومهيمنـا ٱحلق مصـد﴾٤٨لله ﴿مائده/ٱ

هاي قبلی و مسلط بر ایم مصدق باقیمانده از کتابحق بر تو نازل کردهاین کتاب را هم که به.ها است پس در بین مسلمانان طبق آنچه خدا نازل کرده حکم کنحفظ آن

﴾١٠٥نـزل وما أرسلناک إال مبشرا ونذيرا ﴿اسرا/حلق ٱحلق أنزلناه وبـٱوبـرسـان قرآن را به حق نازل کردیم و به حق نازل شـده اسـت و تـو را جـز نویـدبخش و بـیم

ایم. نفرستاده

﴾٢٤ر ﴿فاطر/حلق بشريا ونذيرا وإن من أمة إال خال فيها نذيٱإنا أرسلناک بـرسـانی در آن رسان فرستادیم و هیچ امتی نیسـت مگـر بـیم حق بشارت دهنده و بیمما ترا به

بوده.

ين ﴿زمر/ٱلله خملصا له ٱعبد ٱحلق فـٱلکتاب بـٱإنا أنزلنا إليک ﴾٢لددر حالی که دین را خالص بـراي ما کتاب را به حق بر تو نازل کردیم پس خدا را عبادت کن

او بدانی.

لوها عليک بـٱتلک ءايات ﴾٦لله وءاياته يـؤمنون ﴿جاثيه/ٱحلق فبأي حديث بـعد ٱلله نـتـ

حق بعنـوان بشـیر و نـذیر هما تو را ب؛ ﴾١١٩جلحـيم ﴿بقـره/ٱبشريا ونذيرا وال تسأل عن أصحاب حلق ٱإنا أرسلناک بـ-21شوند نیستی. ها که دوزخی میده فرستادیم و تو مسئول آنرسان و بیممژده

INSPIRE

34

کنیم با این حال بعد از سخن خدا و آیات حق بر تو تالوت میها همه آیات خداست که بهاینآورند. او دیگر به چه سخنی ایمان می

د که کنآید که چرا خداوند این قدر به پیامبرش تأکید میدائم بر ذهن من این مطلب میشود حقیقت است!!؟فرستاده و رسول خداوند است و آنچه بر او وحی می

شوند و اي که منتخب میکه پیامبري یا پیامبران در همان مرتبهزمانیو نکتۀ دیگر اینکه آیابینند، همین مشاهده برایشان کافی نیست؟ پس چرا القدس را میفرشته یا جبرئیل یا روح

باید ایشان تا این حد به خودشان شک داشته باشند که خداوند بخواهد دائم شک را از ذهن و اندیشۀ ایشان بزداید؟

اي ندارم جز اینکه اسراري از زندگی براي اینکه این مطلب را برایتان شرح دهم چارهو من در این کتاب حق را نقل کنم و خداوند را شاهد بگیرم در صدق را)المر(خود و اسرار رسالت

نوشتارم.مرا قطع کند و به حیاتم پایان دهد!خداوند بخواهد رگ گردن دروغ بگویم امیدوارم و اگر

ــن رب ــل م ــالمني ﴿ٱتنزي ــا بـعــض ﴾٤٣حاقــه/لع ن ــو تـقــول عليـ ﴾ ألخــذنا منــه ٤٤ألقاويــل ﴿حاقــه/ٱول﴾٤٦لوتني ﴿حاقه/ٱ﴾ مث لقطعنا منه ٤٥ليمني ﴿حاقه/ٱبـ

کلمه از پیش خود جعل و اگر پیامبر حتی یک * بلکه نازل شده از ناحیه پروردگار عالم است. شـریان قلـبش را و سـپس * گیریم. با دست تواناي خود او را می* کند و به ما نسبت دهد.

.کردیمقطع می

(رسول امی)پیامبر درس نخواندهيهم ٱلذي بـعث يف ٱهو لوا عليهم ءاياته ويـزک هم يـتـ حلکمة وإن ٱلکتاب و ٱويـعلمهم ألميني رسوال منـ

﴾٢کانوا من قـبل لفي ضالل مبني ﴿مجعه/دانستند)(یعنی قومی که خواندن و نوشتن هم نمیمردم عادياوست خدایی که میان

ها را از لوث از همان مردم برانگیخت تا بر آنان آیات وحی خدا تالوت کند و آنپیغمبريجهل و اخالق زشت پاك سازد و شریعت کتاب سماوي و حکمت الهی بیاموزد با آنکه پیش

از این همه در ورطه جهالت و گمراهی بودند.

INSPIRE

35

)٥٠(انبياء/و هذا ذکر مبارک أنـزلناه أ فأنـتم له منکرون کنید؟را انکار میباز هم آنایم، آیا و این رسولی است که آن را نازل کرده

هایی را در نمودم و بارها روایات و داستانهاي پیش مطالعاتی در زمینۀ وحی و الهام میسالگاهی پیامبر ها آمده بود کهاین رابطه خوانده بودم و حتی آیاتی در قرآن که در تفسیر آن

نمودند و گاهی نیز وي را (جبرئیل) در افق صورت انسانی زیباروي مشاهده میجبرئیل را بهنمودند!مطالبی را به وي القاء مینمودند و ایشان الهی مشاهده می

هایی بیرونی براي انسان مهم است! اما گاهی نشانهیشان پرسیده بودند پیامبر از کجا متوجه صادق خواندم که گویا از اامامروزي روایتی از حضرت

ها از جلوي چشمان ایشان کنار شود به رسالت رسیده است؟ و ایشان فرموده بود که پردهمیرود!می

شود که آیا هرکس به بیداري و ، سؤالی در ذهنم ایجاد میطالبو حال با توجه به این مالت رسیده است...؟تواند ادعا کند که به رستحول درونی (یقظه) برسد می

) شدن Inspireاما چیز عجیبی که وجود دارد تفاوت نوع به رسالت رسیدن و القاءشدگی (هاست!انسان

ام که هر یک به شکل خاصی این کیفیت را تعریف و بارها در احوال رسوالن الهی خواندهاند.نموده

الت و برگزیدگی حال چگونه است که در این عصر جدید انسانی (مانند من) مدعی رسشود!؟می

گویا دوست دارم شخصی مرا بازجویی یا بازپرسی کند و از من بپرسد که تو چگونه به رسالت رسیدي؟

پرسم و بارها نیز این آیۀ قرآن را که البته این سؤالی است که چندین سال است از خود میفرماید:خداوند می

لصدق إذ جاءه أليس يف جهنم مثـوى للکافرين ٱوکذب بـلله ٱفمن أظلم ممن کذب على ﴾٣٢﴿زمر/

پس کیست ستمکارتر از کسی که بر خدا دروغ ببندد و سخن راستی را که آمده تکذیب کند؟ آیا پنداشته که در دوزخ جایی براي کفار نیست.

INSPIRE

36

(داستان و مردم را گمراه کند به سرنوشت سامريقطعا اگر کسی به دروغ ادعاي نبوت کند شود!خیر نخواهد شد و ملعون تاریخ میبهشود و حداقل اینکه او عاقبتسامري) دچار می

ام، اما بهتر است در مورد خودم چیزهایی را برایتان بنویسم من همۀ این آیات را بارها خواندهها و کالمم نباشد!نمایی در نوشتهبزرگاي دروغ و و خداوند را شاهد بگیرم که ذره

ــرتى علــى ٱومــن أظلــم ممــن للــه کــذبا أو قــال أوحــي إيل ومل يــوح إليــه شــيء ومــن قــال ســأنزل مثــل مــا ٱفـليـوم ٱلمالئکة باسطوا أيديهم أخرجـوا أنفسـکم ٱو لموت ٱلظالمون يف غمرات ٱلله ولو تـرى إذ ٱأنزل

﴾٩٣انعام/حلق وکنتم عن ءاياته تستکربون ﴿ٱلله غري ٱهلون مبا کنتم تـقولون على ٱجتزون عذاب حی شده ولی چیزي یا بگوید به من وده دروغی بر خدا ببندکس کو کیست ستمگرتر از آن

کنم؟ اگر ببینی زودي من نیز مانند آنچه خدا نازل کرده نازل مییا گوید بهبه او وحی نشدههاي خویش گشوده و گویند جانهايهاي مرگند و فرشتگان دستکه ستمگران در گرداب

هاي وي گردنکشی از آیهگفتید و ناحق میهخویش برآرید امروز به گناه آنچه درباره خدا باید سزایتان عذاب خفت و خواري است. کردهمی

این را بدانید که...دربارة من،بنابراینرا با چشمانم مشاهده ننمودم حتی در عالم دیگريالف) من هرگز جبرئیل یا هر فرشتۀ وحی

رؤیا!اي ندایی و صیحهاي شناور در هوا ندیدم یا کالمی از کوه یاب) هرگز مانند موسی شعله

آسمانی نشنیدم...!ام.بخشی از بیرون نشنیدهج) تاکنون هیچ صداي الهام

س و حتی سیگار گردان و آمفتامین و گرایک از مواد مخدر و داروهاي رواناز هیچاکنوند) ام!استفاده ننموده

تجربه نیمه هوشیاري را وقت مشروبات الکلی ننوشیده و هرگز حالت مستی و هـ) هیچام!ننموده

سالگی تجربه نمودم، 15الی 14را در سن 22تنها یک احساس خاص از حلول روحانیلی...وهم در یک ظهر تابستانی، احساسی از لرزش و حسی شیرین و عمیق با انرژي خاصی که آن

ه تمام وجودم را فرا گرفت و از آن به بعد ذهنم بسیار عمیق و موشکاف گشت و از آن تاریخ ب

کند.خداوند روح را بر هر یک از بندگانش که بخواهد القاء می-22

INSPIRE

37

داد و بدین شدگی به من دست میبعد هر چند روز در میان احساس فیلسوف بودن و الهامکنند و هر سؤال و هر ام را باز میکردم گویا جمجمهشکل که هر از چند گاهی حس می

ها شروع به نوشتن و تفسیرهاي چیزي توانم پاسخگو باشم... در آن زمانابهام خاصی را میدم...نمواز طرف خود می

پس از چندي، احساس لذت واالیی را در موقع عبادت و تالوت کتاب حق (قرآن) و خواندن کردم و صورت عجیب تعبیر میآوردم. رؤیاهایی را بهدست میهاي علمی و معنوي بهکتاب

شد و من که پس از البته این تعابیر نه از درون ذهن بلکه از عالمی دیگر برایم راهنمایی میدیدم در شد، میوقتی رؤیایی از طرف افرادي بیان میساله بودم گاهی 18-17نی آن جواگویند گویی شخص دیگري به ذهن من تعابیر خاصی از که این افراد رؤیایشان را میزمانی

کند...آن را القاء مینوشتم که پیش ازتر، دفترهایی داشتم که در آن چیزهاي عجیبی میدر آن سنین و حتی قبل

خبر بودم...ها بیآن خود از آناي به کشف و یافتن خداوند نداشتم؛ زیرا او را هرگز گم نکرده بودم که او را بیابم، عالقه

هاي زیادي در رابطه با تفاسیر بلکه هر از چندگاهی تفسیر آیات برایم بسیار مهم بود، کتابها نیستم، اما روزي نکر آننشست هرچند که میک بر دلم نمیآیات قرآن خواندم اما هیچ

روایتی از پیامبر خواندم در این خصوص که قرآن داراي بطنی است و در بطن آن نیز بطنی و تا هفتاد بطن دارد!

وجود آورد تا و این روایت شاید اولین جرقۀ ذهنی را در من ایجاد کرد و این لذت را در من بهفهم و درك بسیاري از آیات به بیرون تراوش به ذهنم اجازه دهم که گفتارهاي درون مرا از

دهد!و دست آوردم و پس از چند سال بیشتر آیات قرآن را تأویل نمودمتعابیر عجیبی از قرآن به

درست مانند روش تعبیر خواب!حروف مقطعۀ قرآن برایم کشف شد!دعی بودند که اند و مهاي بسیاري در زندگی من آمدهالبته از دوران کودکی و تاکنون انسان

گفتم استغفراهللا!زدم و میزمان هستی! من هم لبخند میتو امامدیدند یا مدعی بودند به ایشان الهام شده هاي زیادي این موضوع را یا در خواب میو انسان

گذرد از نوجوانی تاکنون افراد سال از سنم می37است و همچنان تاکنون که بیش از اند که در بیداري یا خواب یا الهاماتشان ستان و شاگردانم مدعی بودهبسیاري از خانواده یا دو

INSPIRE

38

زمان و پیامبر آخرالزمان اهللا یا امامهمان محمدرسول"محسن"ها گفته شده است که به آناست!

کردم حالتی تدافعی و اضطراب بود و ها تنها حسی که پیدا میهاي آندر کل نسبت به خوابکردم که چه رفتار و ادعایی را از خود به نمودم و به این فکر میار میهمیشه از خداوند استغف

هایی را ها نقش بسته است که چنین خواباینان القاء کردم که همچین چیزي در ذهن آنبینند!؟می

ام و در آن استادي و زیرا من به حداقل چیزي که در سیر و سلوك و معنویت خویش رسیدهرم موضوع تحلیل و تعبیر خواب است و تاکنون هزاران هزار رؤیا برایم مهارت نسبتا زیادي دا

دانم که این را نیز میام که ندانم تعبیر آن چیست و نقل شده است و تقریبا رؤیایی را نشنیدهو ها!هاي ما چیزي نیست جز آرمانهاي ماست و اندیشهبیشتر رؤیاهاي ما نتیجۀ اندیشه

ما!مالیخولیاییهاياندیشهآرزوها و گاهیزمان هستم ذهنیت و انتظاري است که در پس شاید این احساس که من پیامبر خدا یا امام

صورت روحانی با این راز درونی من تلقین ها به نوعی بهذهن این افراد وجود دارد یا آنرو، این احساس را دربارة من دارند.شوند و از اینمیترین رازم را به شما بگویم؛ از کودکی در رؤیاها و هم در بیداري بزرگخواهم راستی می

بینی شد که روزي پیامبر خداوند خواهم شد! (آیا دچار جنون خود بزرگبه من الهام می!)؟امبوده

هایی که خواندم نقل شده بود که پس از تر که شدم و در مدرسه و در کتاباما بزرگعسکري بوده و زمان فرزند امامفرستد و اینکه امامامبري نمیمحمد خداوند دیگر پیحضرت

بعد از چندي غایب شده است و در انتهاي جهان ظهور خواهد نمود و بر علیه ظلم و ستم واهد جنگید!خ

تر شدم و پا به سن گذاشتم از برخی از رفتارها و گناهانم که البته بلی... کمی که بزرگشد به این نتیجه رسیدم که شدم و نمازهایم که گاهی قضا میدانستم گناه است مطلع نمی

و اعمال توانم با خوب بودنمن هرگز یک انسان ماورایی نیستم، بلکه تنها و حداکثر میطور که در تبدیل شوم، همانعسگري)حسنبنهحجزمان (تن یار امام313درست به یکی از

چنین یارانی خواهند داشت!روایات خوانده بودم ایشان در زمان ظهور،

INSPIRE

39

هاي آخر کردم و سالشدگی به شدت خود را دور میهرجهت از این افکار و حس الهامبهخواندن پرداختم. کار بازرگانی و سودآوري را بسیار دوست دبیرستان را به کار کردن و درس

زدیک شوم، هاي زیادي کمک کنم و به خداوند نتوانستم به انسانداشتم؛ زیرا با پول میاي که توانستم هر وسیلهراحتی میکردم، بههاي عجیبی داشتم، با کسی دعوا نمیویژگی

ترسیدم، هرگز با کسی دوست داشتم به دیگري ببخشم! بسیار سبک بودم و از مردن نمیگفتم حتی اگر به ضررم باشد و بستم که بشکنم و خالف آن ثابت شود. راست میعهدي نمی

هاي جنسی زیاد ز من برنجد، عالقۀ زیادي به عشق و ازدواج داشتم و احساسطرف مقابل ااما هرگز مرتکب زنا نشدم، به شدت به امانت و اینکه پول کسی را در کسب و کار به حرام بخورم حساس بودم و احساس بسیار بدي داشتم که باید به دیگران همیشه کمک کنم و از

انداختم و عاشق کمک ه سختی و زحمت فراوانی میگویم بد که خود را باین جهت میترسیدم که نکند دل دانستم و به شدت از این مسئله میکردن به پدر و مادرم بودم و می

آمیزي معتقد بودم و بسیار دوستشان داشتم ها را بشکنم، به دعاي ایشان به شکل اغراقآنکردند و واهرم گاهی به شدت اذیتم میالبته ایشان نیز مرا بسیار دوست داشتند، برادران و خ

که ترین مشغلۀ ذهنی من بود، در حالیزدند و معنویت جذابهایی بد به من میتهمتاي چندان مذهبی نبودیم، ولی در تمام دوران زندگیم احساس خاصی از حسادت را از خانواده

ندان و زیر حکم اعدام هایی که در زکردم حتی تمام سالناحیۀ دوستان و برادرانم احساس میآید و...)شد! (بگذریم گاهی انسان به ستوه میها و آزارهایشان کم نمیبودم. از این حسادت

افته بودم که پیامبر خدا نیستم از جمله اینکه مصون از خطا و گناه یها دلیل براي خودم دهترین ن خود داشتم که مهمها دلیل براي پیامبر بودتوانستم بیاورم و دهاي نمینبودم و معجزه

سوي خداوند و حقیقت و درستی رهنمون دانستم هرکسی را چگونه بهمیها این بود که آنشد و هیچ زدم به من الهام میهایی که باید میکنم و به شدت در این مواقع چیزها و حرف

.داد مگر اهداف و سرنوشت رسوالنهدفی در زندگی به من آرامش نمیآوران الهی و مگر حالت رسوالن و پیامتوانستم تجسم نمایم را در هیچ حالتی نمیمخود

سرگذشت ایشان!)٩٩(طه/کذلک نـقص عليک من أنباء ما قد سبق و قد آتـيناک من لدنا ذکرا

.ایمجانب خود قرآنی دادهرانیم و مسلما به تو از این گونه از اخبار پیشین بر تو حکایت می

INSPIRE

40

تصمیم گرفتم به دانشکدة روانشناسی بروم البته نه اینکه بخواهم دکتراي روانشناسی بگیرم تا به پول و شهرت و شغل مهمی دست یابم، بلکه عالوه بر درمان روح و روان افراد، خود را

توانی باید و میگوید تونیز روانکاوي کنم و ببینم چرا دائم احساس عمیقی در درونم میها و افراد دنیا را اصالح نمایی!اندیشه

درون عوالمبنابراین روانشناسی را براي درمان و تکذیب خودم برگزیدم تا با نفس و انسان ودادند چیزي جز جهل و تاریکی و اطالعات آشنا شوم! اما متأسفانه آنچه در دانشگاه درس می

همچنان با احساس سنگین رسالت درونی و بیرونی هاي ضد و نقیض نبود و من و نظریهدرگیر بودم...

دادم و آن هم مربوط به دوران سربازي اي را برایتان سربسته شرح میکمی پیشتر باید حادثهشود! من سرباز یگان مهندسی نیروي هوایی در شهر بندرانزلی، پادگان میان پشته من می

بودم!زخانه و کتابخانۀ کوچک آن بهترین فرصت بود براي فضاي دور از خانه و حسینیۀ سربا

گرفتیم و مطالعه و تزکیۀ نفس! بیشتر روزها را با تعدادي از دوستان مؤمن و خوب روزه میدادم البالغه مطالبی زیبا و اخالقی شرح میها، احادیث و روایات ائمه و نهجبرایشان از کتاب

تر هاي فراوان و نماز شب و از همه مهم، عبادتشدکم بر تعداد این افراد افزوده میو کمصورت اختیاري نگهبان پاس دوم ها برایم بسیار پربرکت بود. بنابراین بهمطالعۀ نیمه شب

بردم...کردم و بسیار لذت میایستادم و در جایی مخصوص تا سحر مطالعه میخوابگاه می) 21هاي ماه رمضان (شب از شبهمۀ شرایط خوب و معمولی بود تا اینکه ناگهان در یکی

وقتی در حال عبادت در زمستانی سرد بودم احساسی عجیب و ادراکی اتفاق خاصی افتاد هرحال پس از آن هرگز دانم نقل کنم. بهالعاده از شب قدر را تجربه نمودم که صالح نمیفوق

دم و البته به دست نیاورهاي پیش بههاي قدر سالیک از شبچنین حس و ادراکی در هیچتوانم انکارش کنم اما واقعیت این است که از آن روز به بعد دیگر هیچ وجه هم نمیهیچ

تر نیست، تر و باارزشها برایم جذابچیزي و هیچ راهی جز راه اهللا و هدایت و ارشاد انسانترین انسان روزگار شوم!حتی اگر مشهورترین و ثروتمندترین و پرمشغله

سوي هدفی واال ت که احساس و ادراکی عمیق از آن شب قدر در وجودم مرا بههاساالن سالخوانم چیزي بر هر بار که قرآن را میشوم، تر میکشاند، هر سال پربارتر و پر دانشمی

و فهممشود، علت نزول اولیه و علت تأویل ثانویۀ آن را میافزوده میاز عالم دیگر معلوماتم

INSPIRE

41

کنم هنوز وحی آن برایم کامل برایم هنوز آشنا نیست و احساس میحتی برخی از آیات که کنم و به نشده بود و واقعیت این است که من با قرآن مطالبی را در آن خصوص دریافت می

شود.من القاء می﴾٦منل/﴿وإنک لتـلقی القرآن من لدن حکيم عليم

.شودالقاء میاز نزد حکیمی دانا به توتردید قرآن و بیبه شدت دانش باال و ازلی و خاصی نسبت به عوالم به خصوص برزخ و دوزخ و بهشت دارم

ام در تضاد و اختالف است...که متأسفانه با تمام آن چیزهایی که در کتب مذهبی خواندهتمام اتفاقاتی کنم کنم، احساس میدر بیشتر ساعات روز احساس سفر در زندگی کنونی می

ام مثل یک خواب است، ارتباط زیادي با عالم ملکوت و برزخ که در این زندگی تجربه نمودهدارم! دقیقا و خیلی بهتر از این دنیا که االن در حال نوشتن در آن هستم، از آن طرف اطالع

کند...دانم و ذهنم را اذیت میدارم... البته چیزهایی را هم نمیانسان از چه زمانی خلق شد و گفتار خداوند و مالئک در هنگام خلق بشر و این اینکه دقیقا

دانم!مباحثه چه بوده! چیز دقیقی نمیستگاري و رخواهم اال ام نمیاز خداوند نیز هیچ پاداشی بابت کارهاي نیکی که انجام داده

رضایت و تقرب او...، گاهی به ندرت حوادث و اتفاقاتی را از دهم خردم کندبه افکار فلسفی و سنگین اجازه نمی

دهم که این قرآن به من کنم و از آن بیشتر اینکه شهادت میبینم و احساس میآینده می(ص ذکر) هستم و کسی که قرآن بر او دوباره صالهام شده است (نازل شده) و من همان

).﴾٦﴿جنم/ذو مرة فاستـوینازل شده است (همان کیفیت ها را دانم و به نوعی آنسرنوشت و حوادث بیشتر رسوالن الهی را میازلیصورت گویا به

بار در بدنی جدید و اهللا هستم که اینکنم من همان محمدرسولاحساس میام... تجربه نموده...امبا اسمی جدید متولد شده

ها اشاره برخی از آندهد که بهصورت تأویلی در قرآن رخ میحوادثی در آینده براي من بهام.نمودهمانند: شوم!من در زمانی که موسی میشوم!من در زمانی که داود می

INSPIRE

42

شوم!من در زمانی که یوسف میشوم!و من در زمانی که سلیمان می

ام، احساس و ادراك و دانشی که به من و چندین سال است که به مشکل بدتري برخوردهوسیلۀ این قرآن، رسول خدا و بر صراط مستقیم هستی و از طرف خداوند نازل بهگوید تو می

اي.شده﴾ على صراط مستقيم ۳يس/﴾ إنك لمن المرسلني ﴿۲يس/﴾ والقرآن احلكيم ﴿۱يس/يس ﴿

﴾٥لرحيم ﴿يس/ٱلعزيز ٱتنزيل ﴾۴يس/﴿بر راهى * تو از [جمله] پیامبرانىکه قطعا* آموزحکمتسوگند به قرآن * ]یاسینیس[که خداي عزیز و رحیم آن را نازل کرده.*راست

اي است سنگین و غیرقابل اما این را بدانید که رسالت چیز قابل بیانی نیست، تنها وظیفهبازگشت!

خص)؛ تو یا صدایی نامشجبرئیلگویند (از طریق قرآن و نه از طریق فرشتۀ به من میسرنوشتی مانند ابراهیم را خواهی داشت!

هستی، یعنی کسی که قرآن بر او ص و الذکرگویند تو مصداق امروز این قرآن و به من مینازل شده است!براي اولین 1393اکنون در این کتاب قرار دادم در آخرین روزهاي ماه رمضان مطالبی که هم

یک از قرار دادم؛ زیرا تاکنون این اسرار را به هیچهاي خودمبار در آخرین کتاب و نوشتهام... زیرا معتقد هستم در این لحظه و در ام و ادعاي رسالت ننمودهدوستان یا شاگردانم نگفته

توانم به پایان برسانم و نه این مجموعه اگر این مطلب را ننویسم رسالت خویش را نه میمن نازل شده است)شروع کنم. (چند وقتی است که این آیه بر

لله يـعصمک من ٱلرسول بـلغ ما أنزل إليک من ربک وإن مل تـفعل فما بـلغت رسالته و ٱيا أيـها ﴾٦٧لکافرين ﴿مائده/ٱلقوم ٱلله ال يـهدي ٱلناس إن ٱ

اصال)نرسانی(تو نازل شده برسان و اگر نکنی هناحیه پروردگار باي فرستاده ما آنچه را از دارد زیرا خدا کافران را هدایت مردم نگه می)شر(پیغام پروردگار را نرساندي و خدا تو را از

. )رساندبه مقاصدشان نمی(فرمایدنمی

INSPIRE

43

دهم، میبودن را براي دیگري ترجیح به شدت از مشهور شدن نفرت دارم و رهبري و رأسها اهللا را بیشتر از ریاست بر آنکنم بلکه پایین بودن و خدمت به خلقتظاهر به تواضع نمی

دوست دارم.گذارم حقی جلوي من پایمال شود.روم و نمیوجه زیر بار حرف زور نمیبه هیچك هستم.هر سخن حقی را به بهترین سخن و روش میتوانم بیان کنم، صریح و رکنندگان بر علیه ظلم و ستم باشم و نه از جباران و اهم از مصلحین و قیامخومی

زورگویان و جنگجویان..از جنگ و درگیري و قهر و دشمنی نفرت دارم حتی با دشمنانمکنندگان) بزرگی بشوم.آرزویم این است که مصلح (اصالح

موضوعاتی است که برایم نوشتن ترین و دشوارترین نویسم سختاکنون میمطالبی که همل کنم.مدانم تا آخر عمر باید احساس تمسخرشدگی را با خویش حآن دشوار است؛ زیرا می

دانم که عبور از مراتب ابراهیمیه، یعنی عبور از آتش! و این بدان و این واقعیت تلخ را نیز میرا ایفا نماید، اوال معنیست که هرکس بخواهد در دنیا نقش یا مسئولیت همچون ابراهیمی

همه چیز حتی اسماعیلش را باید قربانی کند! و گاهی باید همسران و فرزندانش را در بیابانی رها کند و به دنبال آب (آگاهی ازلی و جاري بر انسان) بگردد!

پس قبول رسالت، یعنی از دست دادن دنیا، یعنی از دست دادن زنان و فرزندانت و مشکل ر شروع رسالتش در واقع انزجار و طرد اوست!دیگر ابراهیم د

شود از طرف پدرش، مادرش، برادرش و...ابراهیم طرد میشاید بگویید در این موقع نزدیکان انسان باید به چون ابراهیمی افتخار نمایند که به چنین

داند که وقتی در جایی مانند دادگاه و قضات وکس مانند من نمیرسد! اما هیچمقامی مینمایند.گیري با چه حس تمسخر و سنگینی، نگاهی عاقالن بر سفیه میبازجویان قرار می

﴾٤١لله رسوال ﴿فرقان/ٱلذي بـعث ٱوإذا رأوک إن يـتخذونک إال هزوا أهـذا ه خدا به گویند) آیا این است آنک(و میگیرندات نمیو چون تو را ببینند جز به مسخره

پیغمبریش بر انگیخته است؟ دانی چه حسی دارد حیوانی که در قفس است و دور اید؟ آیا میوحش رفتهحال به باغآیا تابه

کنند و...؟خندند و نگاه میاند و به او میهایی جمع شدهتا دور آن انسان

INSPIRE

44

ام...جر کشیدهام... حداقل در تمام مدت حبسم از این حس زمن این حس را تجربه کردهکه اوال اعتقادي به هیچ پیامبر و امامی ندارند و ثانیا و مطمئن هستم بسیاري از مردمی

اي هستی هرچند که کنند که تو رسول تازهوجه قبول نمیمعتقدین به رسوالن نیز به هیچبگویی من رسولی تازه نیستم!

رسالت دارم.گویم که پیامبري هستم که به تازگی داعیه من نمی﴾٥٦ألوىل ﴿جنم/ٱلنذر ٱهذا نذير من گذشته. پیامبراناست از سنخ ايدهندهآگاهیاین پیامبر،

کنند.زدة تو، تو را تکذیب و البته طرد میپدران و برادران دین﴾٤٦هجرين مليا ﴿مرمي/ٱرمجنک و قال أراغب أنت عن ءاهليت يا إبراهيم لئن مل تنته أل

کنم و گفت: اي ابراهیم مگر از خدایان من رویگردانی؟ اگر بس نکنی تو را سنگسار میشوي. (طرد)گاه باید مدتی دراز از من جداآن

انگیز است که با آشکار شدن رسالتت، نزدیکان و برخی از عزیزانت و این بسیار سخت و غمبدهی! ... درست مانند ابراهیم!را از دست

کس خواهند او را در آتش بیاندازند هیچماند و آن روز که میدر هر صورت ابراهیم تنها میجرئت ندارد که شفاعت او را نزد نمرودیان بکند؛ زیرا هرکس که این سفارش را داشته باشد

به سرنوشت ابراهیم دچار خواهد شد.ترسم ام و نه دیگر از آن مین رسالت را چند سالیست که پذیرفتهکنم که من ایاما اعتراف می

خواهم نه فقط به عنوان فرستادة خدا، بلکه به عنوان فرستادة کنم و مینشینی میو نه عقبعقل و حکمت و دانش و درستی مابقی عمر خویش را به تعلیم و تعلم و مبارزه با شرك و

با 93ب بپردازم و این عهدیست که در ماه رمضان هاي باطل و ناصواپرستی و اندیشهبتاکنون با تمام مردم هایم را از همها و اندیشهخداي خویش بستم و دعوت و سخنان و آگاهی

ها سخن حقیست که دنیا به اشتراك خواهم گذاشت و کتب خاصی را نازل نمودم؛ زیرا اینسال است که در معرض القاءشدگی خداوند بر قلب من القاء نموده است و امسال چهاردهمین

)Inspireصورت گیرم و از این پس آن را به) از طرف قرآن سراسر حکمت و دانش قرار میدهم هرچند که هنوز هم بر خود شک دارم آشکار در اختیار پویندگان حق و درستی قرار می

دهم که من مالک سود اما به چیزي که شک ندارم ذکر خداوند است و این را شهادت می

INSPIRE

45

انم که در نهایت چه بالیی سر من و پیروانم خواهد آمد، تنها دوزیانی براي خود نیستم و نمیهاي الهی و تعابیر و صورت آشکار، پیاماي هستم که بهدهندهگویم که من آگاهیاین را می

دهم و بابت این کار هیچ مزد و تفاسیر خویش را از طریق کتب الهی در اختیارتان قرار میدگارم محفوظ است و من از مکلفین نخواهم بود. بر خواهم و اجر من نزد پروراجري نمی

یک ام و فرقی بین هیچآنچه که بر من و بر تمام پیامبران الهی وحی شده است ایمان آوردهاي دهندهپذیرید، به عنوان آگاهیها قائل نیستم و اگر مرا به عنوان رسول خدا نمیاز آن

کار بگیرید. باشد که رستگار شویم...را به(نذیر) بشناسید و سخنانم و کتب الهی نازل شده)٥٠(انبياء/و هذا ذکر مبارک أنـزلناه أ فأنـتم له منکرون

کنید؟را انکار میایم، آیا باز هم آنو این رسولی است که آن را نازل کرده

!!دیوانهپیامبرقلم و علق و... که خداوند پیامبرش را از ام در سورةبارها به آیاتی در کتاب حق برخوردهآوران و رسوالن دوران کند و اینکه چرا خداوند به پیامهرگونه جنون و دیوانگی برائت می

رنگ کم در اعصار آخرین این معجزات کمدهد، اما کمها و معجزاتی عجیب میگذشته نشانهشود!می

﴾٥١لذکر ويـقولون إنه لمجنون ﴿قلم/ٱليـزلقونک بأبصارهم لما مسعوا لذين کفروا ٱوإن يکاد خود بدخواهاند بعد از شنیدن قرآن تو را با چشم نزدیک است کسانی که کافر شدهو محققا

گویند او مجنون است. سرنگون کنند و میده است که چرا بیشتر از هزار سال است که سخن همیشگی و سؤال همیشگی من این بو

خداوند بشري را براي هدایت بشر، یعنی پیامبري آشکار و مدعی پیامبري نفرستاده است در هاي گذشته نیاز به منجی و ایجادکنندة دین و که بشر این عصر بسیار بیشتر از زمانحالی

ها سؤال دیگر...!آیین دارد و دههمتشان ها و گردد که قلبه دنبال بندگانی متعهد و قدرتمند میدانم شاید خداوند بنمی

شدن باشد تا قرآنش را بر او نازل بایستد، از هیچ نهراسد و آمادة ابراهیماستوار باشد، در راه او.کند

INSPIRE

46

ألمثال نضربـها للناس ٱلله وتلک ٱخشية لقرءان على جبل لرأيـته خاشعا متصدعا من ٱلو أنزلنا هذا ﴾٢١لعلهم يـتـفکرون ﴿حشر/

دیدي که خاشع و از ترس خدا او را میاگر این قرآن را بر کوهی نازل کرده بودیم مسلمازنیم تا شاید به فکر بیفتند. هایی است که براي مردم میشود. این مثلمتالشی می

عدة کار چندان سختی نیست حتی امامت هم چندان دشوار نیست...ظاهراشروع رسالتاند که از طرف مردم و پیروانشان به عنوان امام و رهبر خویش بسیاري در تاریخ امام بوده

اند، اما اند و بسیاري استادان معنوي و رهبران شاگردان و مریدان خویش بودهبرگزیده شدهپذیر است؟ه حد امکاناین رسالت تا چ

نفس دارد تا آخر تاریخ عمرش با ادعاي تر اعتمادبهآیا کسی تحمل و جرئت و از همه مهمپیامبري خود در مقابل تمام تهدیدها، تمسخرها و زجرهاي این امت لجوج ایستادگی کند؟

تواند با ادعاي نبوت خویش همچون مسیح، مصائب فراوان بکشد و آخر همآیا کسی میمصلوب شود؟

.آیا کسی حاضر است مانند موسی از امت خود به جاي پاداش، زجر و آزار ببیندلله وجيها ٱلله مما قالوا وکان عند ٱلذين ءاذوا موسى فـبـرأه ٱلذين ءامنوا ال تکونوا کـٱيا أيـها

﴾٦٩﴿احزاب/اید! همانند کسانی نباشید که موسی را اذیت کردند و خدا هان اي کسانی که ایمان آورده

موسی را از آنچه آنان گفتند تبرئه کرد و او نزد خدا آبرویی داشت.

ـــد تـعلمـــون أين رســـول ـــوم مل تــــؤذونين وق ـــيک ٱوإذ قـــال موســـى لقومـــه يـــا قـ ـــا زاغـــوا أزاغ للـــه إل للـــه ٱم فـلم﴾٥لفاسقني ﴿صف/ٱلقوم ٱلله ال يـهدي ٱقـلوبـهم و

دانید کـه مـن دهید با اینکه میو چون موسی به قوم خود گفت: هان اي قوم چرا مرا آزار میهایشـان را خدا به سوي شمایم پس وقتی مردم از راه حق منحـرف شـدند خـدا دل ةفرستاد

و خـدا مـردم فاسـق را )انحراف ظاهریشان را به انحراف باطنیشان سرایت داد(منحرف کرد کند. هدایت نمی

INSPIRE

47

هم لله ويـؤمن للمؤمنني ورمحة ٱلنيب ويقولون هو أذن قل أذن خري لکم يـؤمن بـٱلذين يـؤذون ٱومنـ﴾٦١لله هلم عذاب أليم ﴿توبه/ٱلذين يـؤذون رسول ٱللذين ءامنوا منکم و

برخی از آنان کسانی هستند که پیغمبر را آزار کنند و گویند او دهن بین است، بگو براي شما با ایمانان شما کند و براي دهن بین خوبی است به خدا ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق می

رحمتی است و کسانی که پیغمبر را اذیت کنند عذابی دردناك دارند. همه زجر بکشد تا جایی که آیا کسی حاضر است مانند محمد براي نجات مردمش آن

یک از پیامبران به قدر من از امتش آزار و اذیت ندید!؟فرمودند: هیچی صورت بگیرد و حمایت الهی و پیروزي و دانم که اگر روزي ادعاي رسالترا میو من این

و انتظارات عجیب تا ی فراوانفتح آشکاري صورت بگیرد... این تنها ابتداي کار است و رنجابد ادامه خواهد داشت و مردمانی که هرگز نه به تو و نه به رسوالن قبل از تو ایمان

اند تو را تکذیب و تمسخر خواهند نمود و حاصل تو در این دنیا تنها این است که بایدنداشتهطور که رسوالن صاحب عزم صبر پیشه کرد همان٢٣ی اهللا إن اهللا بصري بالعبادافوض أمری إل

و دشمنانی باشی باش با مردماناند، همیشه باید هراسان و خائف و در حالت آمادهصبور بودهخواهند خدایان خود را یاري کنند و جملۀ بگیرید و ببرید و که فقط و فقط با کشتن تو می

ستان فراعنۀ همۀ اعصار است!بکشید، شعار و دافرعونیان این روزگاران بسیار قدرتمندتر از فراعنۀ عصر موسی هستند و طور که گفتم همان

کند مگر به وحی (به اند و خدا با تو صحبت نمیتر شدهشیاطین نیز قدرتمندتر و پیچیدهالهی را از بطن ترین احکامترین و صحیحاشاره) سخن در لفافه و کنایه! و تو باید دقیق

پوشی کنی چشم(یارانت)فرزند و فرزندانتزن وتنه استخراج کنی!؟ باید ازهستی، یک(قربانیشان کنی).

دانم که در این دنیا هرکس که منافع خود را در خطر ببیند با تو وارد جنگ خواهد را میو ایند تو و پیروانت را خواهنها میشد! و مشکل اینجاست که تو مدعی صلح هستی ولی آن

گیرند. بکشند... هر کاري که انجام بدهی و مطابق میلشان نباشد از آن خرده میگویند عبادات به جز خدمت خلق نیست...!اگر زیاد عبادت کنی می

ألنـهار خالدين فيها وأزواج مطهرة ورضوان من ٱتـقوا عند رم جنات جتري من حتتها ٱأؤنـبئکم خبري من ذ لکم للذين قل - 23﴾١٥لعباد ﴿آل/عمرانٱلله بصري بـٱلله و ٱ

INSPIRE

48

اگر کمتر عبادت کنی خواهند گفت که زاهد به دنیا نیست!مرتضی نیست!و علیاهللاگویند این شیوة رسولاگر پیامبري ثروتمند باشی می

چرا از آسمان برایش کند و نیاز نمیگویند چرا خداوند این رسولش را بیاگر فقیر باشی می!فرستدگنجی و ثروتی نمی

معــه اء فـلعلــک تــارک بـعــض مــا يــوحى إليــک وضــائق بــه صــدرک أن يـقولــوا لــوال أنــزل عليــه کنــز أو جــا أنت نذير و 24﴾١٢لله على کل شيء وکيل ﴿هود/ٱملک إمن

دوست دارند هر وقت که عالقه داشتند برایشان معجزه و کرامات بیاوري تا به تو ایمان اگر این انسان واقعا فرستادة شوداي نازل نمیچرا از آسمان بر او معجزه:گویندبیاورند و می

؟داست!خو باز هم 25آوریم مگر اینکه بر ما از آسمان کتابی نازل کنی خواهند گفت ما به تو ایمان نمی

آوریم مگر اینکه خداوند و فرشتگان را بر ما نازل کنی.ایمان نمیمن نیستم چیزي به جز بشـري عـادي و تو در اینجا تنها پاسخی که باید بدهی این است که

26کند.که خداوند بر او وحی می

27.تو نیز مانند ما شخصی عادي هستی و فرقی بین ما و تو نیستو خواهند گفت

اي، اي از آیات را که به سویت وحی شده به ایشان نرسـانده نیاوردن کفار این باشد که) تو پارهشاید (علت ایمان -24دهنـده آگـاهی اي از طرف خدا با او نیامده؟ تو فقـط اي که بگویند: چرا گنجی بر او نازل نشده؟ و یا چرا فرشتهترسیده

هستی و خداوند نگاهبان و ناظر بر همه چیز است. لـذين أجرمـوا ٱللـه أعلـم حيـث جيعـل رسـالته سيصـيب ٱللـه ٱجاءتـهم ءايـة قـالوا لـن نــؤمن حـىت نــؤتى مثـل مـا أويت رسـل وإذا -25

آوریم اي به سویشان آید گویند هرگز ایمان نمین آیهو چو؛ ﴾١٢٤لله وعذاب شديد مبا کانوا ميکرون ﴿انعام/ٱصغار عند اند به ما نیز بدهند، خدا بهتر داند که پیغمبري خویش کجا نهد، کسانی که به گناه مگر آنکه نظیر آنچه پیغمبران را داده

.رسداند خفتی و عذابی سخت به ایشان میکردهها که میاند به زودي نزد خدا بخاطر آن نیرنگپرداختهنـا ٱوقال ﴾ ؛ ٢١سـتکبـروا يف أنفسـهم وعتــوا عتــوا کبـريا ﴿فرقـان/ٱلمالئکـة أو نــرى ربـنـا لقـد ٱلـذين ال يـرجـون لقاءنـا لـوال أنـزل عليـ

بینـیم . حقـا کـه را پروردگار خـویش را نمـی شوند یا چکسانی که معاد را منکرند گویند : چرا فرشتگان به ما نازل نمیروي بسیار.روي کردند ، زیادهخویش را سخت بزرگ شمردند و زیاده

نأتيکم بسلطان إال بإذن لله مين على من يشاء من عباده وما کان لنا أن ٱقالت هلم رسلهم إن حنن إال بشر مثـلکم ولـکن -26ها گفتند درست است که ما نیز جز بشـرهائی مثـل پیغمبرانشان به آن؛ ﴾١١لمؤمنـون ﴿ابـراهيم/ٱلله فـليتـوکـل ٱلله وعلى ٱ

ن خدا براي شما دلیل نهد و ما حق نداریم جز به اذهر کس از بندگان خویش بخواهد منت میهشما نیستیم، ولی خدا ببیاوریم و مؤمنان باید به خدا توکل کنند.

INSPIRE

49

﴾١٥٤لصادقني ﴿شعرا/ٱما أنت إال بشر مثـلنا فأت بئاية إن کنت من . اي بیاورگویی معجزهتو جز بشري مانند ما نیستی اگر راست می

﴾١٨٦لکاذبني ﴿شعرا/ٱمثـلنا وإن نظنک لمن وما أنت إال بشر پنداریم. تو جز بشري مانند ما نیستی و ما ترا دروغگو می

خداوند به تو گفتهکنند و تو باید نرمی کنی؛ زیرا در هر صورت در تمام عمر با تو درشتی می.ما تو را جز رحمتی بر جهانیان نفرستادیم:است

28.شودها و معجزاتی که بر پیامبران پیشین آمد بر تو نازل نمیچرا نشانهو باز خواهند گفت:

اي نازل کند.تواند هر وقت که بخواهد نشانه و معجزهو تو باید بگویی هیچ رسولی نمیــن قـبلــک وجعلنــا هلــم أزواجــا وذريــة و للــه ٱمــا کــان لرســول أن يــأيت بئايــة إال بــإذن ولقــد أرســلنا رســال م

﴾٣٨لکل أجل کتاب ﴿رعد/پیش از تو نیز پیغمبرانی را فرستادیم که همسران و فرزندانی داشتند و هـیچ پیغمبـري حـق

اي بیاورد که براي هر مدتی کتابی است. نداشت جز با اجازه خدا معجزهویی آن رسوالن تو و اگر بگبهپیامبران و امامان هزار سال گذشته ایمان دارند و نهها به آن

(ذکر) که بدان افراد ایمان داشتید همراه من است و من همان محمد، همان علی، همان

لرأي وما نـرى لکم ٱلذين هم أراذلنا بادي ٱتـبـعک إال ٱلذين کفروا من قومه ما نـراک إال بشرا مثـلنا وما نـراک ٱلمأل ٱفـقال -27نا من فضل بل نظنکم کاذبني ﴿هود/ بزرگان کفار قومش (در پاسخ) گفتند ما تو را جز بشري مثل خود ؛ ﴾٢٧عليـ

اي از ما که رأیی نپخته دارند و اصال ما بینیم که تو را پیروي کرده باشند، مگر افراد اراذل و فرومایهبینیم و ما نمینمیپنداریم. میبینیم، بلکه بر عکس، شما مسلمانان را مردمی دروغگوهیچ برتري در شما نسبت به خود نمی

ـذا يف ٱلذين کفروا من قـومه ما هذا إال بشر مثـلکم يريد أن يـتـفضل عليکم ولو شاء ٱلمأل ٱفـقال عنا لله ألنزل مالئکة ما مسم که کافر شدند در پاسخ نوح به مردم چنین گفتند که این شخص نیست جز اشراف قو؛ ﴾٢٤ألولني ﴿مومنون/ٱءابائنا

از جنس خواست رسولی بر بشر بفرستد حتماخواهد بر شما برتري یابد و اگر خدا میآنکه بشري است مانند شما که میایم. گوید از نیاکان خود نشنیدهفرستاد ما این سخنان را که این شخص میمالئکه می

ا أنت منذر ولکل قـوم هاد ﴿رعد/ٱيـقول و -28 کسانی که کافر شدند گویند ؛ ﴾٧لذين کفروا لوال أنزل عليه ءاية من ربه إمنرسانی و هر گروهی را رهبري هست.شود، تو فقط بیمچرا از پروردگارش آیتی به او نازل نمی

INSPIRE

50

اي کسی که در پاسخ به تو خواهند گفت: ها، حسن و همان حسین هستم و ذکر همراه آن29!اي بیش نیستیر) نازل شده است همانا تو دیوانهمدعی هستی بر تو ذکر (ص ذک

گویی بینی و غیبها پیشخواهند که چیزهایی را براي آنمخالفین و موافقین دائم از تو میتوانم از من هم مانند شما بشري عادي هستم و نمیها بگویی کنی اما تو دائم باید به آن

توانستم داوند خبر ندارد و اگر من میخکس از غیبهیچاز نظر توغیب آگاهی بیابم و30رسید!آوردم و هیچ بدي به من نمیوجود میگویی کنم قطعا براي خود سود فراوانی بهپیش

دانم که شخصی که مدعی حلول و نزول مراتب المر شده است، یعنی اینکه معتقد را میو اینهاي بنابراین تمام آزار و اذیتگانۀ خاصی از رسوالن را خواهد پیمود. است مراتب یازده

رسوالن پیشین را خواهد دید و امت و پیروان اسالم کنونی او تمام حوادث ذکر شده در کتاب اهللا را قدم به قدم و وجب به وجب خواهند پیمود!

گونه است احوال رسول مجنون...آري اینهستی و این مراتب (ص اندیشم که اگر خداوند از تو که ذکر هو،و گاهی به این موضوع می

و )٣١)٩(حجر/إنا حنن نـزلنا الذكر وإنا له حلافظون (ذکر) را بر تو نازل نموده است حمایت نمایداي براي اصالح و هدایت عالم مردم تو را رسول و امام و رهبر خود انتخاب نمایند چه برنامه

فرستد.مبین (آشکار) را جز براي همۀ جهانیان نمیو جهانیان داري؛ زیرا خداوند رسوالننویسم...و من امروز پاسخ عجیبی از کتاب حق (قرآن) برایت می

و گفتند اي کسی که بر تو ذکر نازل شده بی شک ؛ ﴾٦لذکر إنک لمجنون ﴿حجر/ٱلذي نـزل عليه ٱيا أيـها وقالوا -29اي. تو دیوانه

ا إلـهکم إلــه واحـد فمـن کـان يـرجـوا -30 ا أنا بشر مثـلکم يوحى إيل أمن لقـاء ربـه فـليـعمـل عمـال◌ صـاحلا وال يشـرک بعبـادة قل إمنشود، حق این اسـت کـه خـداي بگو من فقط بشري هستم همانند شما که به من وحی می؛ ﴾١١٠ربه أحدا ﴿کهف/

شما یگانه است پس هر که امید دارد که به پیشگاه پروردگار خویش رود باید عمل شایسته کند و هیچکس را در عبادت پروردگارش شریک نکند.

لسـوء إن أنـا إال نـذير ٱخلـري ومـا مسـين ٱسـتکثرت مـن ٱلغيـب لــٱلله ولو کنت أعلـم ٱا شاء قل ال أملک لنفسي نـفعا وال ضرا إال م بگو من اختیار سود و زیان خویش ندارم جز آنچه خـدا خواسـته اسـت اگـر غیـب ؛ ﴾١٨٨وبشري لقوم يـؤمنون ﴿اعـراف/

آورنـد رسان و نوید بخش براي گروهی که ایمان مـی رسید من جز بیمبردم و بدي به من نمیود بسیار میدانستم سمینیستم.

کنیم.کنیم و از او حفاظت میما ذکر (رسول یا مراتب ص ذکر) را نازل می-31

INSPIRE

51

فرماید: همانا ما ابراهیم را به تمام بالیا آزمودیم و سپس امامی براي مردم قرار خداوند می32دادیم.

حکمت و سویه نمودیم به ایشان ها را کامل و که آنفرماید: زمانیو در مورد رسوالنش می33حکم و نبوت دادیم!

ناه حکما وعلما وکذ لک جنزي ه ءاتـيـ ﴾٢٢لمحسنني ﴿يوسف/ٱولما بـلغ أشددهیم.و چون به رشد رسید علم و حکمتی به او دادیم و نیکوکاران را چنین پاداش می

هاي خاصی روش صحیح زندگی، آزادي و در عین ا به انسانمقصود خداوند این است که ابتددهد و سپس وي را رسالت هاي هدایت را از پیش آموزش میحال سعادتمندي و روش

بخشد!میجانبـه یعنـی افـزایش هـوش معنـوي، اجتمـاعی، و ما پیش از آن بر ابراهیم رشد (رشد همه

مودیم و پیش از آن بـر ایـن آمـوزش العادة دیگر) عطا نهاي فوقسیاسی و اقتصادي و هوشتوانست داشته و به تحقیق که ما در گذشته به ابراهیم آن رشدي را که میآگاه و عالم بودیم

34باشد دادیم و ما داناي حال او بودیم.

کند که پس از چندي من معتقد هستم که خداوند ابتدا کسی را به عنوان رسول انتخاب نمیدهد و بالعکس ابتدا دانش و علم حقیقی و لدنی او را افزایش میبدو دانش عطا کند، بلکه

گزیند.القدسی) و او را برمیالقدسی یا القاء روحدمد (نفخۀ روحسپس از روح خود در او می)١٥(غافر/وم التالق رفيع الدرجات ذو العرش يـلقي الروح من أمره على من يشاء من عباده لينذر يـ

القدسی) را بر هریک از القدس یا نفخه روحبرد و سپس روحش (روحاو درجات را باال میفرستد! تا مردم را از روز جدایی حق از باطل آگاهی دهد.بندگانش که بخواهد می

دهد و شاهدین و یاران او را در دنیا و آخرت یاري میخداوند رسولشو در نهایت اینکه:

ـــأمتهن قـــال إين ٱوإذ -32 ـــراهيم ربـــه بکلمـــات ف ـــال ال يـنـــال عهـــدي بـتلـــى إبـ ـــال ومـــن ذريـــيت ق ـــک للنـــاس إمامـــا ق لظـــالمني ٱجاعله حد کامل آن امتحانات را انجام بداد ، به هائی بیازمود و او بو چون پروردگار ابراهیم ، وي را با صحنه؛ ﴾١٢٤﴿بقـره/

ـ ریهوي گفت : من تو را امام خواهم کرد ابراهیم گفت : از ذ ـ ه ام نیز کسانی را ب ه امامـت برسـان، فرمـود عهـد مـن برسد.ستمگران نمی

ناه حکما وعلما وکذ لک جنزي ٱولما بـلغ أشده و -33 رسید و چون به حد رشدش؛ ﴾١٤لمحسنني ﴿قصص/ٱستـوى ءاتـيـ.دهیمپاداش میو این چنین به نیکوکارانو جوانی تمام عیار شد او را حکمت و علم دادیم

نا إبـراهيم رشده من قـبل وکنا به عالمني ﴿انبياء/-34 ﴾٥١ولقد ءاتـيـ

INSPIRE

52

نـيا ويـوم يـقوم ٱحلياة ٱلذين ءامنوا يف ٱإنا لننصر رسلنا و ﴾٥١ألشهاد ﴿غافر/ٱلدبه درستی که ما رسوالن خود را و آنان را که ایمان آوردند هـم در دنیـا و هـم در روزي کـه

کنیم. شوند یاري کرده و میبه پا خاسته میگواهانایمان آوردند جمعی از سادگان و هوهرچند که معتقد هستم در ابتدا افرادي که به رسول

آیند وجود میسرخوردگان و مستضعفان هستند، اما پس از چندي یاران حقیقی در این بین بهکه رسول خدا را به اندازة نفوسشان دوست دارند و با دشمنان خدا و رسولش دیگر دوست

ها پدران و برادران ایشان باشند.نخواهند شد حتی اگر آنأبـناءهم أو قـوما يـؤمنون بالله واليـوم اآلخر يـوادون من حاد الله ورسوله ولو كانوا آباءهم أو ال جتد

ميان وأيدهم بروح منه ويد خلهم جنات جتري من إخوانـهم أو عشريتـهم أولئك كتب يف قـلوم اإلهم ورضوا عنه أولئك حزب الله أال إن حزب الله هم حتتها األنـهار خالدين فيها رضي الله عنـ

﴾۲۲جمادله/المفلحون ﴿کسانى را که با خدا و رسولش قومى را نیابى که به خدا و روز بازپسین ایمان داشته باشند [و]

اند هر چند پدرانشان یا پسرانشان یا برادرانشان یا عشیره آنان باشند دوست مخالفت کردهیید کرده أها را با روحى از جانب خود تهاست که [خدا] ایمان را نوشته و آنبدارند در دل این

آورد روان است در مىهایىهایى که از زیر [درختان] آن جوياست و آنان را به بهشتها از او خشنودند اینانند حزب خدا آرى همیشه در آنجا ماندگارند خدا از ایشان خشنود و آن

.حزب خداست که رستگارانندبرند که شکست رسد در جایی که رسول او و تمام پیروانش گمان میفرا میو یاري خداوند

خواهند خورد و این وعدة هوست.لذين أجرموا وکان حقا ٱنتـقمنا من ٱلبـيـنات فـٱإىل قـومهم فجاءوهم بـرسلنا من قـبلک رسال ولقد أ

نا نصر ﴾٤٧لمؤمنني ﴿روم/ٱعليـها هاي روشن براي آنبه تحقیق قبل از تو رسوالنی به سوي قومشان فرستادیم معجزه

دند و ما از کسانی که جرم کردند انتقام گرفتیم و از ازل یاري مؤمنین حقی بود بر ما. آور

INSPIRE

53

﴾٣٨حج/﴿إن الله يدافع عن الذين آمنوا إن الله ال حيب كل خوان كفور کار ناسپاسى را خیانتکند، زیرا خدا هیچ اند دفاع مىقطعا خداوند از کسانى که ایمان آورده

.دوست ندارد

نـيا ويـوم يـقوم ٱحلياة ٱلذين ءامنوا يف ٱإنا لننصر رسلنا و ﴾٥١ألشهاد ﴿غافر/ٱلدبه درستی که ما رسوالن خود را و آنان را که ایمان آوردند هـم در دنیـا و هـم در روزي کـه

کنیم. شوند یاري کرده و میگواهان به پا خاسته می

مشکالت یک پیامبر!صبح و این باورهاباورهاي اشتباهی که پیش از تو وجود دارد مشکل بزرگی خواهد بود؛ زیرا

یقت آموزش داده شده و حاال که تو در جایگاهی قرار داري که صورت حقشب براي مردم بهتوانی به این زمین و این مردم بگویی آنچه دانی چگونه میاهللا را میتمام حقایق محمدرسول

ها خواهند گفت که کنید بیشتر آن اشتباه است! آنکه در تاریخ اسالمتان ذکر میها اشتباه است توانی بگویی که این حرفنمیاهللا فرموده است فالن و فالن و تومحمدرسولگویند مگر تو محمد هستی؟ و تو سرت ها میام! و آنگاه چنین چیزهایی را نگفتهو من هیچ

ترین و ها خواهند خندید و گفت که تو دیوانهگویی آري! آناندازي و میرا پایین میگوترین آدم روي زمین هستی...!دروغ

القدس نیست! و گویم که جبرئیل همان روحتفاوت داریم و من میما حتی در نوع وحی طور که در کتاب ملکوت شرح دادم).القدس فرشتۀ الهی نیست (همانروح

القدس (القاء روح الهی) دریافت نمودم گویی من حقایق القاء قرآن را در قلبم توسط روحتو میآورند.میها به تو ایمان نو نه جبرئیل! و به همین دلیل آن

﴾١٠٢لذين ءامنوا وهدى وبشرى للمسلمني ﴿حنل/ٱحلق ليثبت ٱلقدس من ربک بـٱقل نـزله روح طور که بر محمد و عیسی و موسی و رسوالن دیگر ها ایمان نخواهند آورد همانالبته آن

چیزي که دربارة تو خواهند گفت این است که این مطالب را اند و حداکثر هنوز ایمان نیاوردهها و غیره حتی اگر ها و انگلیسیدهند، احتماال اعراب، اسرائیلیکسی یا کسانی به تو یاد می

تو با زبان مادري برایشان مطالبی را بیان کنی باز هم خواهند گفت.

INSPIRE

54

ــا يـع لــذي يـلحــدون إليــه أعجمــي وهـــذا لســان عــريب مبــني ٱلمــه بشــر لســان ولقــد نـعلــم أنـهــم يـقولــون إمن﴾١٠٣﴿حنل/دهد، زبان کسی که بدو اشاره ها گویند قرآن را فقط بشري بدو تعلیم میدانیم که آنما می

کنند عجمی است و این زبان عربی روشن است. میگویند تمام رؤیاهایی که دربارة کنند و میتو را شاعري دیوانه خطاب میها تا آخر عمرآن

کنند رؤیاهاي آشفته و جعلیست و قطعا اگر تو رسول خدا شود و مینبوت و ظهور تو بیان میهستی باید آیاتی مانند پیامبران پیشین بیاوري.

تـراه بل هو ٱبل قالوا أضغاث أحالم بل ﴾٥ألولون ﴿انبياء/ٱشاعر فـليأتنا بئاية کما أرسل فـخوانند بلکه پندارهاي مشوش و بلکه از این هم بدتر، آن را تزویر و نه تنها آن را جادو می

گویند اگر شاعر نیست پس کنند و میپرداز معرفی میرا شاعر خیالتونامند و بلکه افتراء میاي نظیر معجزه گذشتگان براي ما بیاورد.معجزه

﴾٨١ألولون ﴿مؤمنون/ٱبل قالوا مثل ما قال گویند!میگفتند به تو که به رسوالن قبلی میرا ینیانهمان سخن پیش،این مردم هم

نیز به تو ایمان خواهند آورد اما اینان به دنبال خداوند و رسالت و حق و درستی ايو البته عدهخواهند براي رسیدن به اهداف خود از تو استفاده کنند و ها افرادي هستند که مینیستند، این

ترین یارانت باشند خواهند از نزدیکظاهرا همیشه شبیه یک اسپانسر در کنارت هستند و میاسمشان به عنوان انصاراهللا ثبت شود، اما کافیست که کسی برخالف میل و رغبت و در تاریخ

روند و تکذیبت ها بربخورد...! به سرعت از کنارت میبه آنها چیزي بگوید تا سریعآنها پیروي کنی که دیگر کنند... و اگر هم بخواهی از تمام نظریات و مقاصد و اهداف آنمی

شود؛ رسالتت، راهت و اسالم! و خودت!چیز فاسد و تباه میهمهـــع ٱولـــو ـــماوات و ٱحلـــق أهـــواءهم لفســـدت ٱتـب نـــاهم بـــذکرهم فـهـــم عـــن ٱلس ألرض ومـــن فـــيهن بـــل ءاتـيـ

﴾٧١ذکرهم معرضون ﴿مؤمنون/ها است تباه ین و هر چه در آنها و زمو اگر حق تابع هواي نفس آنان شود همانا آسمان

خود رویگردانند. رسولرا فرستادیم و ایشان از رسولشانخواهد شد، نه، بلکه ما

INSPIRE

55

سوي نجات و رستگاري هدایت و هرقدر که بیشتر مردمان و مترفیان این دوران را بیشتر بهکنند.سوي آتش و جنگ و دشمنی تهدید میها بیشتر تو را بهکنی، آن

﴾٤١لنار ﴿غافر/ٱلنجاة وتدعونين إىل ٱوم ما يل أدعوکم إىل ويا قـ خوانم در عوض شما مرا به سوي شود مرا که شما را به سوي نجات میو اي قوم من! چه می

کنید. آتش دعوت میاعصار ها از تو انتظار دارند تا تمام مشکالت و سؤاالت و ابهاماتطور که گفتم آنهمان

ها فرستادة خدا نیستی!پیشین و حتی انبیاء گذشته را بدانی و حل کنی وگرنه تو از نظر آنها بفهمانی که ما همان رسوالن پیشین هستیم و شماها نیز همان خواهی به آنتو می

اي هاي جدیدي نیستیم، بلکه در آزمون دیگر یا نشئهمکذبان سابق و در واقع ما و شما انسانها به این تی جدید) دیگر خداوند دوباره ما را خلق نموده است تا ما و شما را بیازماید و آن(حیا

گویند وقت نمیها جدیدترین سوژه هستی و هیچآورند و تو براي آنسخنان ایمان نمیگوید اي را ببینید که میگویند بیایید انسان دیوانهاي فرستاده است بلکه میخداوند رسول تازه

کنیم.اي پیدا میشویم و حیات تازهتی ما مردیم دوباره از خاك زنده میوقــــال ــــق جد ٱوق تم کــــل ممــــزق إنکــــم لفــــي خل ــــزقـ ــــى رجــــل يـنبــــئکم إذا م ــــروا هــــل نــــدلکم عل يــــد لــــذين کف﴾٧﴿سبأ/

شما را به مردي رهنمون شویم که خبر آورده که خواهیدو آنان که کفر ورزیدند گفتند: آیا میآیید. چون شما پس از مرگ پاره پاره شدید دوباره به خلقت جدیدي در می

خب گیرم که به تو ایمان آوردند و از تو پذیرفتند که قرآن بر تو القاء شده است و صاحب ذکر ست که هنوز زمان تأویل ها از تو تأویل و حقایقی را خواهند خوا(ص ذکر) هستی، ولی آن

ها بفهمانی این ها و زمان پاسخ سؤاالتشان نرسیده است و هرچند که تالش کنی تا به آنآنشود و بر اثر حوادث و حقایقی که خداوند بخواهد نازل کتاب آرام آرام بر من نازل می

ها انتظار دارند که همگی و در یک زمان نزول صورت بگیرد.گردد آنمیـــال ـــه ٱوق ـــوال نــــزل علي ـــه فــــؤاٱلـــذين کفـــروا ل ـــک لنثبـــت ب ـــة واحـــدة کـــذ ل ـــاه تــــرتيال لقـــرءان مجل دک ورتـلن

﴾٣٢﴿فرقان/و آنان که کافر شدند گفتند: چرا قرآن یکجا بر او نازل نشد؟ چنین نازل شد تا قلب تو را به

و آن را به نظمی دقیق منظم کردیم.آن استواري دهیم

INSPIRE

56

ها یا اینترنت دارتر از این نیست که وقتی تصویر تو را در رسانهچیز برایشان خندهو هیچگویند آیا اینخندند و تمسخرکنان میهایشان اگر تو را در خیابان ببینند، میبینند یا بچهمی

همان فرستادة خدا و پیامبر جدید ماست!؟یارو،٣٥﴾٤١لله رسوال ﴿فرقان/ٱلذي بـعث ٱوإذا رأوک إن يـتخذونک إال هزوا أهـذا

که بخواهی اشاره کنی به اینکه هاست و واي بر تو زمانیتر از همۀ اینو البته راز تو بزرگمسیح آخرالزمان نیز هستی!

ـــا ضـــرب ـــر أم هـــو مـــا ﴾٥٧ذا قـومـــک منـــه يصـــدون ﴿زخـــرف/بـــن مـــرمي مـــثال إ ٱولم وقـــالوا أءاهلتـنـــا خيـ﴾ إن هو إال عبد أنـعمنا عليه وجعلناه مـثال ٥٨ضربوه لک إال جدال بل هم قـوم خصمون ﴿زخرف/

﴾٥٩لبين إسرائيل ﴿زخرف/و * اندازند. شود ناگهان قوم تو سر و صدا راه میو چون عیسی بن مریم مثل زده می

گویند: آیا خدایان ما بهتر است یا عیسی، این مثل را نزدند مگر به این منظور که با تو میو گر نه عیسی که خدا نبود) او نبود مگر * جدال کنند، بلکه اینان مردمی مصر در خصومتند.

ما بر او انعام کرده و او را مثلی براي بنی اسرائیل قرار دادیم. اي کهبندهتر از مشکالت پیامبران در هر صورت مشکالت یک پیامبر جدید این روزها بیشتر و پیچیده

کننده اعصار قدیم است و این چیزي است که براي هرکسی چه تأییدکننده و چه تکذیبباشد، پذیرفتنی است!

ر و باستانی بیشتر مشکالت مردم، سبک زندگی و اخالق و رفتار بود، مواد هاي اساطیدر زمانتر سردرگمی و مخدر و انحرافات جنسی و اخالقی و امکانات تفریحی فراوان و از همه مهم

سرگشتگی تا این حد نبود!همگی دچار کمپلکس (فشارهاي شدید و پیچیدة روانی) فراوانی هاي این دوره از زمانانسان

دهند اگـر دروغ نگوینـد اگـر اند! اگر کار نکنند، حیات خود را از دست میتند! همه گرسنههسحق کسی را نخورند در کارهایشان و مشاغلشان چندان موفق نخواهنـد شـد! خالصـه ماننـد

هاي پیشین نیستند که چند جور شـغل بیشـتر نبـود (دامپـروري، کشـاورزي، بازرگـانی، زمانغوغـا 36اعتقـادي، نهیلیسـم و اوانیسـم فقر، بیکاري، نژادپرستی، بیجنگ). بحران گرسنگی،

خدا به پیغمبریش برانگیخته است؟ گویند) آیا این است آنکه (و میگیرندات میو چون تو را ببینند به مسخره-35خدا انکارياعتقادي و بی-36

INSPIRE

57

کند و زمانی به تو بیشتر، ایمان خواهند آورد که بسیار پولدار و مهربان و بخشنده باشـی و میگیر هم نباشی و تنها در تئوري و اندیشه با تـو شـریک خواهنـد شـد و بـا تـو برعلیـه سخت

نخواهند جنگید و شهامت تکذیب وجدانشان را دربـارة تـو دشمنان مستضعفان و دشمنان تو گوینـد... تـو بـرو و هایی را به تو خواهند گفت که به موسی مینخواهند داشت و همان حرف

37ها را از این سرزمین بیرون کن و بعد ما با تو خواهیم آمد!آن

ها باشی و اي آنها جنگ و جهاد کنی، رسول خدخواهند عالوه بر اینکه براي آنیعنی میها را در ها را هم درمان کنی و بر ایشان همسرانی پیدا کنی و آناقتصاد و معیشت و جهل آن

اي پیدا نهایت به بهشت ببري! البته در این بین حواریون مختصر و البته از جان گذشتهمین خواهی کرد اما تعدادشان در برابر دشمنان و مکذبینت قابل مقایسه نیست و البته ه

کسان براي تو و تقویتت کافیست.﴾٦٤انفال/لمؤمنني ﴿ٱتـبـعک من ٱلله ومن ٱلنيب حسبک ٱيا أيـها

تو اند، تورا بس است.پیروکه مبر خدا و کسانی از مؤمنین اهان اي پیقطعا 313شاید یا 70یا 12تعداد این حواریون در تمام اعصار رسوالن محدود و یکیست،

صدهزار نفر به تو ایمان بیشتر نیستند! و متأسفانه خواهی دید که هرچند ظاهرا بیش از یکآورند اما حواریون واقعی که تو را در امر رسالت یاري کنند بسیار تعداد محدودي هستند.می

ر ایمان پرستان و شهیدپرستان، زمانی به تو بیشتو این را بدان که در نهایت این مردهآورند که در راه خدایشان و نجاتشان شهید شوي و پس از مردن و مصلوب شدنت تو را می

ها یا صدها سال بعد عدة دانند و پس از مرگ تو دهالقدس میمسیحی، مؤید شده به روحآوردن به داند که ایماندانی و خدایت نیز میزیادي بر تو ایمان خواهند آورد و البته تو می

اند نه کار مهمی است و نه کار چندان باارزشی و پس از تو عصر ما نبودهنی که همرسوالروایاتی به زبان تو خواهند آورد که دیگر پیامبري نخواهد بود یا اینکه تا هزارسال آینده دیگر

کنند و اي نیز اذهان عموم را به فوت تو مشکوك میظهوري صورت نخواهد گرفت! و عده

م ٱأمل تر إىل -37 خـوا لکتـاب لـئن أخـرجتم لنخـرجن معکـم وال نطيـع فـيکم أحـدا ٱلـذين کفـروا مـن أهـل ٱلذين نافـقوا يـقولـون إلآیا به وضع کسانی که نفاق ورزیدند نیندیشیدي که به ؛ ﴾١١إنـهم لکاذبون ﴿حشر/لله يشهد ٱأبدا وإن قوتلتم لننصرنکم و گویند: اگر مسلمانان شما را از دیارتان بیرون کنند ما نیز هایی که از اهل کتاب کافر شدند، میبرادران خود، یعنی به آن

اطاعت نخواهیم کرد و اگر با شما جنگ کنند بطور یقین و شما احدي را ابداةبا شما بیرون خواهیم شد و در بارمطمئنادهد به اینکه ایشان دروغگویند. یاریتان خواهیم نمود و خدا شهادت میحتما

INSPIRE

58

اي و دوباره بازخواهی گشت و از دشمنانت اي، بلکه به آسمان رفتهنمردهخواهند گفت توانتقام خواهی گرفت!

اند دانی که رسوالن پیروز خواهند شد و پیروز شدهدانی و میها را میو حال که تو همۀ این38تخفالیعقب و لماند حتی اگر کشته و مصلوب شوند چه خواهی کرد وقتی به تو الهام کرده

ارزش هم در این دنیاي بینشینی کنی آنتوانی از رسالتت عقب(برنگرد و نترس) چگونه میماند! دانی تنها خداست که میکه میدانی تنها خداست که دوستدار حقیقی تو می باشد!و میکند)کند (یعنی یحیی و یمیت میمیراند و زنده میدانی تنها خداست که تو را میو میگذاریست!دانی تنها خداست که شایستۀ عبادت و خدمتو می

خواهد و در چیز دیگر نمیخواهد از گلۀ رمیدة او شبانی کنی! هیچاو ارباب توست و از تو میبیند و دائم در گوش تو شنود و میهاي نبرد تو با فرعونیت خواهد بود، میتک لحظهتکگوید:می

نشینی نکن!عقبدست به عصا نباش... نترس و 39آیا خدا کافی نیست!

نفس دارند! خیـر تنهـا کـافی و ترسند! نه اینکه به خویشتن اعتمادبهو رسوالن در نزد او نمیکنند؛ زیرا به او اطمینان دارند، بیشتر از هر چیز از حکم او سرپیچی نمیحامی ایشان است...

ترسند چـه در گلسـتان باشـد و چـه در میشدن نو هرکس... و ابراهیم و ابراهیمیان از پرتابآتش!اناهللا و انا الیه راجعونرویم در هر لحظه...!میسوي خداوندما به

ـــــب يـــــا موســـــى أقبـــــل و -38 ـــــا رءاهـــــا تـهتــــــز کأنـهـــــا جـــــان وىل مـــــدبرا ومل يـعق لئـــــامنني ٱختـــــف إنـــــک مـــــن ال وأن ألـــــق عصـــــاک فـلمو این نیز بگفت که عصایت بینداز، همین که موسی عصا را دید که به سرعت و شدت به حرکت آمـد ؛ ﴾٣١﴿قصـص/

که گویا در جست و خیز مار سبک بالی است، پشت کرد و بگریخت به طوري که دیگر به پشت سر خـود نگـاه نکـرد، رس تو از ایمنانی. خطاب رسید اي موسی بیا و مت

ــا رءاهـا تـهتـــز کأنـهــا جـان وىل مــدبرا ومل يـعقــب يـا موســى ال ختــف إين ﴾ ؛ ١٠لمرســلون ﴿منــل/ٱال خيـاف لــدي وألـق عصــاک فـلمگریزان روي بگردانید و باز پس نگردید، اي کند عصاي خویش را بیفکن و چون آن را دید که چون مار جست و خیز می

دارند. موسی بیم مدار که پیغمبران در پیشگاه من بیم نمیآیا خدا کافی براي امور بنده خود نیست؟؛ ﴾٣٦لله بکاف عبده ﴿زمر/ٱأليس -39

INSPIRE

59

!آورپیامتر یک مشکالت بزرگشود که تو شهید و کشته نشوي؛ زیرا اگر شانس بیاوري و و این مشکالت زمانی بیشتر می

تري از تو باقی خواهد ماند و دینت کشته و شهید شوي که نام نیکدر راه خدا و رسالتت زود اي و با روحی آرام از دنیا خواهی رفت!را نیز به پروردگارت ادا کرده

، شروع اصلی مشکالتت بشوي40"﴾١إنا فـتحنا لک فـتحا مبينا ﴿فتح/"اما اگر پیروز شوي و و تکذیبات و انتظارات تو خواهد بود!

هزاران سال است که مردم از هر امام و رسولی انتظار دارند مسیح آخرالزمان یا مهدي و محمد باشد، یعنی کسی باشد که جهان را یکسره درستی و عدالت بگرداند و مؤمنان و آلقائم

شوند! گویا انتظارشان این است به محض مستضعفان حاکمان و وارثین بهشت روي زمینهمان زمان کل جهان به گلستان تبدیل شود و در حکومت و جامعۀ تو اینکه پیروز شوي،

ترین ظلمروي نداشته باشند، در هر لحظه کوچکمسئولین و پیروانت هیچ ظلم و ستم و کجگویند تو ناجی و موعود خداوند نیستی؛ زیرا اگر بودي در و آزاري که در جامعۀ تو ببینند میخواهند که تو عدالتی گسترده و ها میشد! در واقع اینجامعۀ تو چنین ظلمی به ما نمی

شدن آن یک شبه عجیب را یکسره در جامعۀ ایشان ایجاد کنی! اما آیا واقعا کار دنیا و درستاست؟

و خالصه اینکه اگر تو پیروز شوي دیگر از تو انتظار یک انسان عادي و فرهیخته و زمینی را ها شوي، بدین معنی که در دولت تو ا باشی و البته خداي آنخواهند مانند خدندارند، بلکه می

ها مسئولین و کارگزارانت باید هاي خود برسند و به نظر آنها و خواستهبه تمام آرزوها و عقدههاي ماورائی باشند که دیگر در جامعۀ تو اشتباهی و ظلمی مانند معصومین و مقربین و انساناین صورت یک روز در میان ایمان خودشان را نسبت به تو و گناهی صورت نگیرد و در غیر

از دست خواهند داد!وقت کنم و در حال حاضر هدفم این است که... یک رسول الهی هیچگاهی به این فکر می

به نباید حکومت دینی و اجتماعی داشته باشد و همیشه باید منزوي و در حاشیه باشد و هرگزندهند...!حکومت دینی تن تشکیل

به درستی که ما برایت فتحی نمایان کردیم.-40

INSPIRE

60

وقت امامان پس از پیامبر به فکر داشتن حکومت دینی کنم که چرا هیچگاهی به این فکر میعلی تا این حد از پذیرش حکومت دادند و حضرتنبودند و خودشان را در رأس امور قرار نمی

تري در این رابطه وجود دارد و آن مسئله این است که تو کرد و البته مشکل بزرگابا میدانی نه چندان باهوش و نابغه هستی و نه بر غیب، آگاهی و تسلط ودت بهتر از هرکسی میخ

به علت پایین بودن دانش در مسائلی -داري و در چیزي از امور احتمال دارد اشتباه کنی خواهی به این همه مریدان و مردمانت و عاشقان مهدویت یا رسالت خود آیا می- خاص

ام و احتمال دارد در بسیاري از امور اشتباه کنم و ستم که معصوم نبودهبگویی: من پیامبري هشما باید تنها در وحی و کالم حق پیرو من باشید و در امور عادي و دنیایی خود مشاورینی

خوب را در اختیار داشته باشید؟! بر تر این است که این مردم، پیامبر معصوم، متخصص، پولدار، پیشگو و مطلعمشکل بزرگ

خواهند و نه میخواهند و در واقع خدا را بر روي زمینهاي همۀ خالیق را میاسرار و اندیشهاي) هستی!دهندهآور (آگاهیتو که تنها پیام

و از تو در حد خدا انتظار دارند...توانی بگویی که باشی، نمیو اگر تو رسولی در این عصر اینترنت و سرعت تبادل اطالعات

آور خداوند در همین منطقه و همین کشور هستم! زیرا در جاهاي دیگري از دنیا یاممن تنها پکارها و مکتبی که داري ایمان ها و راههاي مؤمنی (البته محدود) به تو و اندیشهنیز انسان

شود... البته نه پذیرفته و جهانی، بلکه خواهند آورد و کمی زودتر آیین و مکتب تو جهانی میهاي جهانی اسم و نشان و کتب و ها و خبرگزاريه در جهان در سایتشناخته شد

هایی است که ترت با مردمان و سرزمینشود و مشکل اصلی و بزرگهایت معرفی میاندیشهاند، بلکه ایشان هیچ اعتقادي نه اینکه محمد، مسیح یا موسی آخرین و برترین پیامبران بوده

ت فرموده است و تو باید و موظفی که پیامبري نمایی بر خدایبه دین و رسالت ندارند، ولیتمام این مردم...

﴾٢٨سبأ/لناس ال يـعلمون ﴿ٱوما أرسلناک إال کافة للناس بشريا ونذيرا ولکن أکثـر دانند. ما تو را براي همۀ مردم فرستادیم ولی بیشتر مردم نمی

باز همیشه عریان! این مردمی که در تلویزیون اي داري براي این مردم هوسبرنامهحال چه ها یاد داد رابطۀ نامشروع چیست! شود به آنبینی، چگونه میو ماهواره و شوهاي خارجی می

حجاب چیست! ایمان چیست! زهد چیست! و تقوا چیست؟

INSPIRE

61

نقالبی و زاهد و باحجاب و سر به زیر و مشکل اینجاست که تو را یارانی بسیار مؤمن، باتقوا، ااي و آن اند و حال تو باید نسبت به آن چیزهایی که به اینان یاد دادهو نه اهل گناه فرا گرفته

تعادلی برقرار سازي و این تعادل باید عدالت چیزهایی که در خارجیان و اروپاییان وجود داردنیز باشد!

عمر خود را نیمه برهنه و در آغوش و سکس و... و کنی انسانی که بیشتر گاهی تعجب میشود و از حرام و شراب و دیسکو بوده است! اما به شدت پس از شروع رسالتت به تو جذب می

شود ولی برادري که با تو در یک خانه است و از تو جز حق و درستی و سالمت ها میبهترینم بیاورد فقط توقعاتش نسبت به تو آورد و اگر هروح و نفس ندیده است به تو ایمان نمی

شود تا یاري رساندنش! و حاال که مدعی رسالت و پیامبري شدي به من بگو در بیشتر میها و در اصالح سرزمین و دنیا تخصصی نداري و کسی هم از نیکوکاران و اموري که در آن

خوبان اطرافت در آن امور تخصص الزم را ندارند، چه کار خواهی کرد؟کردم من اگر جاي تو بودم ادعاي رسالت نمیدانم و مطمئن هستم که خواهی گفت: ته میالب

توانم، کسی دیگر را برگزین!گفتم خدایا من نمیو میگویم که چگونه یک رسول امی چون اما من امروز پاسخ تمام شبهاتت را خواهم گفت و مییی که سواد و اداره کند و چگونه موسامحمد توانست بهتر از هر فرمانروایی در امورش دنیا را

دانش فراوانی ندارد توانست فرعونیان را شکست دهد و مردمانش را از چون دریایی (رود نیل) عبور دهد و به سالمت و برکات فرود بیاید...

﴾٤٥احزاب/﴿ونذيرا ومبشرا شاهدا أرسلناک إنانيب لٱأيـهاياآنان قرار دادیم. آگاهی دهاي پیامبر اسالم ما تو را شاهد بر امت و نویدبخش و

41...فرستد تا دین او را بر کلیۀ ادیان پیروز گردانداوست که رسولش را میو خداوندم فرمود:

ين ٱحلق ليظهره على ٱهلدى ودين ٱلذي أرسل رسوله بـٱهو ﴾٢٨لله شهيدا ﴿فتح/ٱکله وکفى بـلداو کسی است که رسول خود را به هدایت و دین حق فرستاد تا دین حـق را بـر همـه ادیـان

ترین گواهی است. غالب سازد و این گواهی خدا کافی

ين کله ولو کره ٱحلق ليظهره على ٱهلدى ودين ٱرسوله بـلذي أرسل ٱهو -41 اوست که پیغمبرش ؛ ﴾٣٣لمشرکون ﴿توبه/ٱلد.ها غلبه دهد اگر چه مشرکان کراهت داشته باشنددینۀرا با هدایت و دین حق فرستاده تا آن را بر هم

INSPIRE

62

جمهور و دانشمندانی نیستند که یادت باشد رسوالن خداوند معلم و مهندس و مخترع و رئیسهایشان پیروز شود و گاه شکست ها و طرحهایی بدهند که گاهی برنامهها و طرحمهبرنا

بخورد!ها را بازیگردان امور و هایش آنخداوند بر اساس نقشهبلکه ایشان فرستادگانی هستند که

...دهدرسالتش قرار میدهد و نه موسی!خداست که موسی و یارانش را از دریا عبور میایندر واقع

فرستد و نه دهد و آیاتش را میوسیلۀ رسوالنش نشان میاین خداست که معجزات را بهورسوالن!

خواهد مؤمنان و نیکوکاران را نجات بخشد و نه رسوالن.و این خداست که میکند و نه رسوالن و این خداست که در هر لحظه به رسول امی و این خداست که اداره میدهد...هاي الزم را یاد میصص، تخصص(درس نخوانده) و غیر متخ

آیا در قدرت و مدیریت و تخصص خداوند شک داري؟پس در این آیه نیز شک نداشته باش...

نـيا ويـوم يـقوم ٱحلياة ٱلذين ءامنوا يف ٱإنا لننصر رسلنا و ﴾٥١ألشهاد ﴿غافر/ٱلدرا و آنان را که ایمان آوردند هم در دنیا و هم در روزي که به درستی که ما رسوالن خود

کنیم. شوند یاري کرده و میگواهان به پا خاسته میاي؟آیا در این آیه اندیشیده

ورسله ال نـفرق بــني أحـد لله ومالئکته وکتبه ٱلمؤمنون کل ءامن بـٱلرسول مبا أنزل إليه من ربه و ٱءامن عنا وأطعنا غفرانک ربـنا وإليک ﴾٢٨٥لمصري ﴿بقره/ٱمن رسله وقالوا مس

پیامبر به آنچه خدا بر او نازل کرد ایمان آورده و مؤمنان نیز همه به خدا و فرشتگان خدا و یک از پیغمبران خدا فرق ما میان هیچ)گفتند(آوردند وکتب و پیغمبران خدا ایمان

گذاریم و همه یک زبان و یک دل در قول و عمل اظهار کردند که ما فرمان خدا را نمیدانیم که بازگشت همه خواهیم و میآمرزش تو را می، پروردگارا!شنیده و اطاعت کردیم

سوي تو است. بهخواهم رسالتم را آشکار کنم و دیگر ی پیدا کردم که مینفسدانی چرا من چنین اعتمادبهمی

دست بر عصا نباشم؟

INSPIRE

63

دانم که نه نابغه هستم و نه ماورائی و ام و این را میهایم را نخوردهمن فریب افکار و اندیشهامور خاص و انسان عادي هستم ولی با این تفاوت کهاز خیلی جهات یکدانم کهاین را می

شود!نمیوحیشود و به توبه من وحی میبسیاريام!ها خبر نداشتهکارهایی را به من الهام کرده است که هرگز از آنو بارها خداوند راه

و بارها و بارها چیزهایی را یادم داده است که پیش از آن رابطه کسی به من چیزي نگفته ام! زیرا خداوند خود مستقیم و امامی نداشتهبود... من هرگز یک استاد معنوي و رسول

ها نه خودم و نه دیگري خبر وقت از آنبسیاري از چیزها را به من یاد داده است که هیچها و مطالعات من در تضاد بود و نداشته است و گاهی این مطالب همگی با باورها و ذهنیت

حق است و من پیش کردم... اما پس از چندي دیدمها امتناع میندر ابتدا نسبت به پذیرش آبردم، خداوند تاکنون هزار بار مرا از از آن واقعا در گمراهی و نادانی و سرگشتگی به سر می

ترسم خداوند نمیدریاي خروشانی که رخ خواهد داددریا عبور داده است، پس من از اینخواهم بار قبل از اینکه موسی به نزد فرعون برود بدو نشان داد که عصایت را اژدهایک

نمود!لنگم...اندازم و دیگر نمیو من امروز عصایم را برایت می

رساندن اهللا، در این رسالتم که آگاهیدر هر صورت این را بدان که من نیز مانند موسی کلیمنشینی رساندن مؤمنان است، نه از چیزي ترسیدم و نه از هدفم عقب(نذیر) و بشارت و یاري

به که در این دستگاه و مملکت هستند تنها کارشان بهنبودم که تا زمانیها کردم و مانند خیلیچه کردن و تعریف و تمجید کردن بوده است و به محض اینکه از این مملکت خارج و چه

شوند!چیز را منکر میشوند نه تنها این حکومت و دین، بلکه حتی مذهب و کتاب و همهمیخواستند که صبر اند دائم از من میدر جریان اهداف من بودهبسیاري از دلسوزان که تا حدي

هایم را آشکار نمایم!ها و اندیشهکنم و پس از آزادشدن از زندان و رفتن از این مملکت، کتابدادند اما من از رفتن به مجلس این البته ایشان از سر خیرخواهی چنین پیشنهادي را می

هایشان گردم حتی اگر ریسمانترسم و برنمیام که نمیتهترسم؛ زیرا پیشتر گففرعونیان نمیاژدها شود و عصاي من، ماري نگردد!

ها خارج کرد و در پناه من طلبکار اهللا و موالیم نیستم، هم اینکه هو مرا از جهل و تاریکیخود جاي داد برایم کافیست.

INSPIRE

64

﴾٣٦/زمر﴿اليس اهللا بکاف عبده ؟نیستآیا خدا براي بنده اش کافی

هایم را در اختیار و اشتراك همۀ مردم و نه تنها مؤمنان قرار و این کتب الهی و دیگر اندیشههایی که بین مردم کنم و در تمام این سالدادم و خود را اولین مسلمان به خود اعالم می

93هایی را گسترش ندادم، تنها به این دلیل که پس از رمضان بودم چنین ادعا و اندیشهبا دانستم و داوند وحی در این مورد را در من کامل کرد و به من آموخت آنچه را که نمیخ

ابالغ این کتاب من خروج خویش را از این کهف اعالم می نمایم.نفسی که به خدایم دارم حاضرم مانند ابراهیم به در هر حال من به خاطر هو و با اعتمادبه

شود! نه دلیل که مطمئن باشم این آتش گلستان میداخل آتش پرت شوم، البته نه به این من مطمئن هستم هرجا که اوست گلستان و بهشت من است و من تسلیم امر او هستم چه تو مرا تکذیب کنی و چه بر حق بودنم گواهی دهی برایم فرقی ندارد... به دنبال رضایت او

دانم!ام را هم پیروزي میهستم و نابوديباش و نترس!پس برایم نگران ن

ام تر به خود ندیدهو این را بدان هرچند من تاکنون جبرئیل را تا فاصلۀ درکمان نزدیکگویند)اهللا میگونه که در مورد محمدرسول(آن

ام و به نداي او و رسالتم شک اما خداوند جبرئیل را هر روز در رگ گردنم و در نمازهایم دیدهگویم اندازم و میاینک عصایم را میگردم و ترسم و نه برمیندارم و به امید او نه می

Inspire!شدمشود و من همان ص ذکر (صاحب ذکر قرآن) دهم این قرآن بر من وحی میو شهادت می

است! صاحب مراتب س و از فرستادگان هو هستم!"محسن"ستم و نامم هـذ ٱومن أحسن دينا ممـن أسـلم وجهـه للـه وهـو حمسـن واتـبـع ملـة إبــراهيم حنيفـا و للـه إبــراهيم خلـيال ٱخت

﴾١٢٥﴿نساء/م پروردگارش شده و نام او محسن است و پیروي تسلیچه آئینی بهتر از آن شخصی است که

گیرد.کند از آئین ابراهیم حنیف. همانا خداوند ابراهیم را دوست خویش میمی

﴾٥٦ألوىل ﴿جنم/ٱلنذر ٱهذا نذير من رسان کسی، نیست جز یکی از رسوالن پیشین.این رسول آگاهی

INSPIRE

65

دانم که دقیقا به موسی چه چیزهایی وحی شد! و به محمد چه چیزهایی وحی شد و و من میام چگونه خداوند دانم و دیدهابراهیم چگونه امام خداوند شد و بر ملکوت او واقف شد و می

دهد. ابراهیم را امامی براي مردم قرار میدامه خواهم داد.ها را ایک از ایشان را تکذیب ننموده و راه آنمن هیچ

المرسلینسالم علیالعالمینالحمداهللا رب

لعزيـــز ٱللـــه ٱلـــذين مـــن قـبلـــک ٱ﴾ کـــذ لـــک يـــوحي إليـــک وإىل ٢﴿شـــوری/عســـق﴾١﴿شـــوری/حـــم﴾٣حلکيم ﴿شوری/ٱ

این چنین خداي عزیز حکیم به سوي تو و به سوي انبیاي قبل از تو وحی * عسق. * حم. فرستاد. می

INSPIRE

66

قسمت سوم

حم

نزول کتاب

INSPIRE

67

حم عسقحروف مقطعه اشاره به رسول حیح :اشاره به محمد یا محسنم :علم اشاره به علمع :

اشاره به سویه شدن (کامل و آماده شدن)س :اشاره به قرآن و ظهور دین قیم و قیامتق :

نـهم بـ ﴾٤٧لقسط وهم ال يظلمون ﴿يونس/ٱولکل أمة رسول فإذا جاء رسوهلم قضي بـيـو (این بگومگوها تازگی ندارد) براي هر امتی رسولی است همین که رسولشان بیامد و رسالت

او دو دسته شدند، آن وقت خدا در بینشان به حق و عدالت ةبارامت درخود را ابالغ نمود، قضاوت نمود و در آخرت نیز ستم نخواهند شد.

وارثان کتاب

نا من عبادنا ﴿فاطر/ٱلذين ٱلکتاب ٱمث أورثـنا ﴾٣٢صطفيـ.ایم به میراث دادیمکردهگاه این کتاب را به آن کسانی از بندگان خود که انتخابشان آن

ناک سبعا من ﴾٨٧لعظيم ﴿حجر/ٱلقرءان ٱلمثاين و ٱولقد ءاتـيـایم با این قرآن بزرگ. دادهدو تایی،ما به تو هفت

INSPIRE

68

در مراتب کتاب و شناخت رسول حقــرى مــن دون ٱومــا کــان هـــذا ــه وتـفصــيل ٱللــه ولـــکن تصــديق ٱلقــرءان أن يـفتـ لکتــاب ال ٱلــذي بـــني يدي

﴾٣٧لعالمني ﴿يونس/ٱريب فيه من رب وضع این قرآن وضعی نیست که بتوان آن را به غیر خدا نسبت داد، هرگز، که این قرآن

چ تب آسمانی است، هیمصدق کتب آسمانی قبل از خود و جدا سازنده مطالب فشرده کرب العالمین است. تردیدي نیست که از ناحیه خداي

گردد، البته رسول مقصود از کتاب پیام، حکمت و چیزي است که بر اندیشۀ رسول ظاهر میظاهري و نه رسول باطنی...!

کند.به عنوان مثال در کتاب قرآن آیاتی وجود دارد که به تاریخ اشاره میدانیم که این بدان نماید... ولی میخداوند از آسمان کتابی نازل نمود و میدر هر صورت

گیرد آید و در دست بشر قرار میمعنی نیست که یک جلد کتاب از آسمان آرام آرام پایین مینماید.یا اینکه خداوند بشري چون پیامبران را مسئول کتابش می

حتی پیامبران نیز در زمان حیات خود کتابی از گونه است که خوانیم اینآنچه که در تاریخ میاند! بشر کتاب نازل شده در زمان هیچ پیامبري فرامین الهی براي بشر ننوشته و باقی نگذارده

آوري شد!را در زمان آن پیامبر ننوشته است، بلکه پس از ایشان سخنانشان جمعز کتابی به نام قرآن، صحیفه اهللا) در زمان حیات خود هرگمحمد(رسولبه عنوان مثال حضرت

آوري و و ... در نزد امت خویش قرار نداد، بلکه پس از او خلیفۀ اول، دوم یا سوم آن را جمعبه شکل امروزي درآوردند.

اهللا) نیز تا مدتی که ایشان در بین یارانش بودند هرگز کتابی توسط و در زمان عیسی(رسولدادند. بلکه پس از ایشان به دیگران تعلیم نمیایشان نوشته نشد و ایشان از روي کتاب

آوري نمودند اي از حواریون وي، سخنان و خاطرات و اتفاقات زمان وي را نوشته و جمععدهو اناجیل کنونی بیشتر شبیه یکسري کتاب تاریخی است و سخنان و روایاتی از زمان مسیح

ان خود موسی نوشته نشده است باشد. درست مانند کتاب تورات کنونی که در زمناصري میهاي امروزي اختراع نشده بود، بلکه خداوند و اصال در زمان موسی هرگز چیزي مانند کتاب

اي نازل نمود یا اینکه موسی فرامین تنها سخنان، فرامینی خاص و ده فرمان مهم را بر کتیبهمد.هایی حک نموده و به نزد قوم خود آالهی را در کوه طور بر روي سنگ

INSPIRE

69

زند که به فرستادگانش سؤال: پس ریشۀ کلمۀ کتاب چیست که خداوند دائم از آن مثال میکتاب نازل نموده است؟

هاي وحیانی است که در قلب و اندیشۀ رسول حی نازل پاسخ: در واقع کتاب همان اندیشهشود.می

و روایت شده که اي که خداوند بر پیامبر نازل نمود سورة علق است گفته شده اولین سورهخداوند این سوره را زمانی بر محمد نازل نمود که در غار حرا، در حال عبادت یا عزلت و تفکر

اقـرأ باسم ربک الذي خلق االمین) بر وي نازل شد و فرمود: اي (جبرئیل یا روحبود که فرشته...بخوان به نام پروردگارت که آفریده استیعنی

له (آیه) در آن لحظه چندین بار بر پیامبر تکرار شد و حال این سؤال در ذهن ما و این جمخواست تا آن را بخواند یا آید که آیا جبرئیل کتابی جلوي محمد گرفته بود و از او میپدید می

شنوید!؟ و اگر اهللا تنها حضوري از فرشتۀ وحی یا صداي ایشان را میاینکه محمدرسولدانم...!اهللا فرمودند: که خواندن نمیمحمدرسولگونه است چرااین

اهللا) دانست محمد(رسولیعنی کتابی جلوي او گذاشتند و گفتند بخوان...!؟ و آیا خداوند نمی42سواد خواندن ندارد؟

که این آیه اشاره به خواندن قرائتی ندارد، بلکه یعنی صدا کن و اجابت کن و یاري درحالیکن و ....

دانم...!گوید: من خواندن نمیاهللا) میولاما محمد(رسگوید گوید قل، بلکه میآید که چرا خداوند در قرآن نمیباز هم این سؤال در ذهن ما پدید می

اقرا؟سازد همچنان یکی از وسیلۀ رسوالنش نازل میهرحال اینکه چگونه خداوند کتاب را بهبه

بینیم مروز از پیامبران نقل شده است و ما میترین اسرار الهی است؛ زیرا آنچه که اعجیبشود... ها) همگی به عنوان کتاب آسمانی نام برده می(چه سرگذشت و چه سخنان آن

مخصوصا کتب تورات و اناجیل کنونی...تر کتابی مانند قرآن، تأییدکنندة این دو کتاب آسمانی تورات و انجیل است! و از همه مهم

اجیل در زمانی که قرآن نازل شد دیگر تمام تحریفات و تحوالت خود را که تورات و اندرحالی

دانستند.اهللا تا آخر عمرشان خواندن و نوشتن نمیمحمدرسولالزم است بدانید که -42

INSPIRE

70

میالدي از تورات و اناجیل بیان شده بود همین 7سپري نموده بودند و آنچه که در قرن ها را بخواند متناقضات عجیبی طرفی که آنتورات و اناجیل کنونی بود... که هر خوانندة بی

ها را تأیید کرده است؟ولی چرا قرآن کنونی آنبینددر این تورات و اناجیل میدر جایی از قرآن جمالتی خاص وجود دارد مانند قل....

گوید... مثال آید که چرا خداوند با این لفظ با بندگانش سخن میو سؤالی در ذهن ما پدید میمنزل ما به 3گوییم به فالنی بگو فردا ساعت فرستیم، میوقتی ما پیغامی براي فردي می

به منزل 3گوید: که ساعت فرستیم، میبیاید! و حال این رابط به شخصی که برایش پیغام میکه در جمالتی که با قل آمده است مانند:فالنی بیاید! در حالی

قل هو الله أحد قل أعوذ برب الناس قل أعوذ برب الفلق

عبادي الذين أسرفوا ....قل يا اید...روي نمودهبگو اي کسانی که در نفس خود زیاده

کس منکر این اهللا نازل شده است و هیچاي بوده است که بر محمدرسولکه این جملهدرحالیاي نیست که براي همۀ مردم نازل شده باشد!نیست! ولی جمله

که بر پیامبران نازل شد بیشتر جنبۀ خصوصی دارد و خواهم بگویم که کتب آسمانیو من میآمده است و این ذکرنه عمومی و قرآن همان پیامبر است مانند جاهایی از قرآن که کلمۀ

توان هم به معنی قرآن و هم به معنی پیامبر تأویل نمود.کلمه را میها فرستادیم؟بینید که ما ذکرشان را براي آن... آیا نمی

بـروا ءاياته وليتذکر أولوا کتاب ﴾٢٩أللباب ﴿ص/ٱأنزلناه إليک مبارک ليداست که ما به سوي تو نازلش کردیم تا در آیات آن تدبر کنند و در نتیجه مباركاین کتابی

خردمندان متذکر شوند. از پیامبران در زمان حیات خود کتابی از آیات الهی فراهم یکشاید به این دلیل بود که هیچ

ها در زمانی که ننمودند و این بدان معنی نیست که گمان ببریم آیات الهی و خواندن آن

INSPIRE

71

رسول خدا در بین ما نیست، برایمان سودمند نیست، بلکه مقصود من این است که کتاب اهللا فرماید:روست که خداوند میبدون رسولش تأویل و شأن نزول ندارد، از این

﴾٢حلکيم ﴿احقاف/ٱلعزيز ٱلله ٱلکتاب من ٱ﴾ تـنزيل ١حم ﴿احقاف/این کتابی است نازل شده از ناحیه خداي عزیز حکیم. * حم.

اکنون، کند، البته محمد در آن زمان و همبه رسول حی (همان محمد) اشاره میحمو این (رسول حی).14حم

شوند: افرادي که منکر کتاب آسمانی یا آسمانی بودن کتب هستند به دو دسته تقسیم میتماماسالم و دیگر ادیان را قبول ندارند و منکر آسمانی بودن،کلبههایی کهدستۀ اول؛ آن

یان هستند (مانند بیشتر کفار). اداهللا)، اهللا)، عیسی(رسولهایی هستند که اسالم و رسالت محمد(رسولاما دستۀ دوم؛ آن

ها اعتقاد اما به آسمانی بودن کتب الهی منصوب به آن،اهللا) را قبول دارندموسی(رسولان نیست بلکه کالم ندارند، یعنی معتقد هستند تورات، انجیل و قرآن سخنان خداوند از آسم

اهللا) یا دیگر پیامبران است. محمد(رسولالبته پیش از اینکه به درك بهتري از آسمانی و یا غیر آسمانی بودن یک کتاب الهی (دینی)

هاي مختلف و مکاتب متفاوت مذهبی، نسبت به برسیم الزم است بدانیم که تعریف دیدگاهها را موعه به صورت فشرده برخی از این دیدگاهدر این مجکهمسئلۀ رسالت چیز دیگریست

کنم.بیان میرسول خدا کیست؟ فرستادة خداوند کیست؟

ما يـقال لک إال ما قد قيل للرسل من قـبلک إن ربک لذو مغفرة و ذو عقاب أليم﴾٤٣/﴿فصلت

پروردگارکهراستىبه. شودنمىگفتهاستشدهگفتهتوازپیشپیامبرانبهآنچهجزتوبه.استپردردکیفرىدارندهوآمرزشداراىتو

INSPIRE

72

پیامبر آخر (رسولی دیگر)آید... بلکه اي نمیپیامبر جدید و دین تازهاهللامعتقد هستم که پس از محمدرسولبنده

شوند تا دین جدید دوباره نازل میهاي ها و نامها و بدنرسلین در قالبالمرسوالن قدیمی، اسالم فراگیر و بر همۀ ادیان غالب و پیروز گردد.

ين کله وکفى بـٱحلق ليظهره على ٱهلدى ودين ٱلذي أرسل رسوله بـٱهو لله شهيدا ٱلد﴾٢٨﴿فتح/

تا دین حق را بر فرستد)(میدین حق فرستاداو کسی است که رسول خود را به هدایت و ترین گواهی است. همه ادیان غالب سازد و این گواهی خدا کافی

٥٦/﴿النجمهذا نذير من النذر األوىل﴾.استنخستیندهندگانبیم] جمله[ازاىدهندهبیم] نیزپیامبر[این

م حمدث إال استمعوه و هم يـلعبون ما يأتيهم من ذکر من ﴾٢/﴿األنبياءر.شنیدندراآنکنانبازىاینکهمگرنیامد،پروردگارشانازاىتازهرسول (صاحب ذکر)هیچ

اتـقى و أصلح فال خوف عليهم يا بين آدم إما يأتيـنکم رسل منکم يـقصون عليکم آيايت فمن﴾٣٥/﴿األعرافو ال هم حيزنون

پسبخوانند،شمابرمراآیاتوبیایندشمابراىخودتانازپیامبرانىچونآدم،فرزنداناى.شوندمىاندوهگیننهوبودخواهدآنانبربیمىنهگراید،صالحوپرهیزگارىبههرکس

نا من عبادنا ﴿فاطر ﴾٣٢/مث أورثـنا الکتاب الذين اصطفيـدادیم.میراثبهبودیم،برگزیده] راآنان[کهخودبندگانآنبهراکتاباینسپس

وارثین کتاب در این آیه چه کسانی هستند؟سؤال: در اعصار پیامبران چیزي به چیز عجیبی که وجود دارد این است که طور که گفته شد: همان

هادر آن زمانخواننوشتند و افراد کتابنام کتاب وجود نداشته است و پیامبران، کتابی نمی

INSPIRE

73

شده. پس وارثین این وجود نداشته است و مطالب و سخنان، اکثرا سینه به سینه نقل میکسانی هستند؟داند، چهها را اهل کتاب و برگزیدگان میهاي الهی که خداوند آنکتاب

پاسخ: صاد (صاحب ذکر) و پیروان رسول حق همان وارثین کتاب اهللا هستند که به القاء دین آورند.قرآن ایمان می

حروف مقطعه الله لکم ا ﴾١٨نور/﴿يات و الله عليم حکيم آلو يـبـني

.سنجیده کار استکند و خدا داناي و خدا براي شما آیات [خود] را بیان میوسیلۀ کلمات و حروف تکمیل خواهد نمود. خداوند دین خود را به

﴾٨٢يونس/﴿و حيق الله احلق بکلماته و لو کره المجرمون .گرداند، هرچند بزهکاران را خوش نیایدو خدا با کلمات خود، حق را ثابت می

مراجعه نمایید):43جایی دیگر از قرآن فرموده است (به کتابی دیگر و خداوند در من دون الله و لکن تصديق الذي بـني يديه و تـفصيل الکتاب ال و ما کان هذا القرآن أن يـفرتى

﴾٣٧يونس/﴿ريب فيه من رب العالمني بلکه تصدیق . از جانب غیر خدا [و] به دروغ ساخته شده باشدو چنان نیست که این قرآن

باشد و توضیحی از آن کتاب است که در آن تردیدي [کننده] آنچه پیش از آن است می.نیست، [و] از پروردگار جهانیان است

اند و این آیه و جملۀ به ظاهر ساده، پاسخ تمام افرادي است که گمان بردهمطالعۀ این کتاب بار نازل گردید و دیگر خداوند پس از قرآن دیگر کتابی نازل ننموده است! البته قرآن یک

اش جدیدي بر آن افزوده نشده است، اما قطعا توسط فرستادهیک از رسوالن آیاتتوسط هیچهایی خواهد آمد.تفصیل خواهد شد و بر آیات قرآن، کتاب

﴾٢لعليم ﴿غافر/ٱلعزيز ٱله لٱلکتاب من ٱ﴾ تنزيل ١حم ﴿غافر/کتابی است نازل شده از ناحیه خداي عزیز علیم. * حم.

باشد که تفصیل مقصود از این آیات، کتب نازل شده توسط رسول حی (رسول حق) میحروف مقطعه و قرآن است.

میراصالنیاکتابی دیگر؛ نویسنده: محسن -43

INSPIRE

74

﴾٢لرحيم ﴿فصلت/ٱلرمحـن ٱ﴾ تنزيل من ١حم ﴿فصلت/اب نازل شده از ناحیه رحمان رحیم است. این کت* حم.

تفاسیر و تفاصیلی بر کتاب یس و کتابی دیگرهایی چون طس، الم، حم،و اینک کتابباشند.خداوند (قرآن) می) نازل ساخته است و این رسول، همان 14اش محمد یا حم(ها را بر بندهخداوند این کتاب

است.44رسول پیشین﴾٨٧و القرآن العظيم ﴿حجر/سبعا من المثاينو لقد آتـيناک

.و به راستی، به تو سبع المثانی و قرآن بزرگ را عطا کردیم

(هفت دوگانه)سبعا من المثانیها را جز اي است که در قرآن آمده است و تفصیل آنحروف مقطعه14، ابتدا هامقصود از آن

کتاب الهی توسط ایشان 14حروف تعداد 14اساس تفصیل این داند و بررسول حق نمیکنندة کتاب است.گردد که همگی تفصیل قرآن و روشننازل می

﴾١لقرءان وکتاب مبني ﴿منل/ٱطس تلک ءايات هاي قرآن و کتاب آشکار است. به نام خداي رحمان و رحیم . طس این آیه

عظیم نازل ساختیم.ما بر تو دو هفت و قرآندانند که قرآن کنونی که نزد مسلمانان است، تفسیر همه چیز نیست!همه می

فرماید: ما بر موسی الواحی نازل که خداوند میزیرا تورات نیز تفسیر همه چیز نبود... درحالیام)ها را شرح داده(در کتابی دیگر همگی آنساختیم که تفسیر همه چیز در آن است.

ء فخـذها بقـوة و أمـر قـومـک يأخـذوا ء موعظة و تـفصـيال لکـل شـي لواح من کل شي أل کتبنا له يف او ﴾١٤٥اعراف/﴿بأحسنها سأريکم دار الفاسقني

پس [فرمودیم:] براي او در هر موردي پندي و براي هر چیزي تفصیلی نگاشتیم،و در الواحآن را به جد و جهد بگیر و قوم خود را وادار کن که بهترین آن را فرا گیرند، به زودي سراي «

.»نمایانمنافرمانان را به شما می

.استنخستیندهندگانبیم] جمله[ازاىدهندهبیم] نیزپیامبر[این؛﴾٥٦/﴿النجمهذا نذير من النذر األوىل -44

INSPIRE

75

شود در الواحی مختصر و حال ممکن است این سؤال در ذهن شما ایجاد شود که چگونه میو محدود، تفسیر همه چیز نوشته شده باشد...؟

کند و تر بیان میصورت سري، اما واضحکه در قرآن نیز خداوند این موضوع را بهالیدرحفرماید:می

)١(يونس/الر تلک آيات الکتاب احلکيم .الف، الم، راء. این است آیات کتاب حکمت آموز

رسوالن مفسر آیات الهی هستند. (معنی این آیه به عبارتی دیگر)

)٢(جاثيه/تـنزيل الکتاب من الله العزيز احلکيم ) ١(جاثيه/حم*.فرو فرستادن این کتاب، از جانب خداي ارجمند سنجیده کار است* .حاء، میم

)١(هود/الر کتاب أحکمت آياته مث فصلت من لدن حکيم خبري استحکام یافته، سپس از جانب حکیمی آگاه، به الف، الم، راء. کتابی است که آیات آن

.روشنی بیان شده استاي که در کتاب آمده است همان سبع من المثانی هستند و در بلی! چهارده حروف مقطعه

تفصیل، تأویل و حقایق واقع این حروف جزء قرآن نیستند، بلکه تفسیر قرآن هستند و نزول ها قی کتاب است مبنی بر تفسیر حروف مقطعۀ این سورهبا کتبی که تفسیرکنندة حقی؛قرآن) بر رسول حق نازل خواهد 45المرآید و این حقایقی است که در بعد محمدیه (از مراتبمی

همگی توسط خداوند بر رسول اب دیگر وو کتهایی مانند طس، یس، حم، المشد و کتابحق نازل خواهد شد.

*الله العزيز احلکيم تـنزيل الکتاب من *حم

مــن دون اللـه و لکــن تصـديق الــذي بــني يديــه و تـفصـيل الکتــاب ال و مـا کــان هـذا القــرآن أن يـفـرتى)٣٧(يونس/ريب فيه من رب العالمني

نویسنده: محسن امیراصالنیمراجعه شود به کتاب المر (رسوالن)؛ -45

INSPIRE

76

جانب غیر خدا [و] به دروغ از(کتاب نازل شده بر رسول حی)و چنان نیست که این قرآنباشد و توضیحی از آن بلکه تصدیق [کننده] آنچه پیش از آن است می،ساخته شده باشد

.کتاب است که در آن تردیدي نیست، [و] از پروردگار جهانیان استو این هفت کتاب نازل شده که در واقع، تکراریست بر تفصیل قرآن عظیم؛ در بعد محمدیه

) بر مردم نازل خواهد گردید.المروسیلۀ رسول حق (بهتوسط خداوند للناس ما نـزل إليهم و لعلهم يـتـف )٤٤(حنل/کرون بالبـينات و الزبر و أنـزلنا إليک الذکر لتبـني

را به سوي تو فرود آوردیم، تا ها [فرستادیم] و این قرآنزیرا آنان را] با دالیل آشکار و نوشته[.براي مردم آنچه را به سوي ایشان نازل شده است توضیح دهی و امید که آنان بیندیشند

سول (رسول الرتش را نازل ساخته و سپس توسط بنابراین قرآن کتابیست که خداوند کلماحق) تفصیل آیاتش را نازل خواهد نمود.

)١(هود/مث فصلت من لدن حکيم خبري الر کتاب أحکمت آياته الف، الم، راء. کتابی است که آیات آن استحکام یافته، سپس از جانب حکیمی آگاه، به

.روشنی بیان شده استبینید، تفاصیلی است که هاي قرآن میاي که در ابتداي سورهبنابراین چهارده حروف مقطعه

نازل شده و در واقع این حروف، باعث نزول کتب الهی از طرف بر رسول حق در بعد محمدیه) خواهد شد.14خداوند بر رسول حق (حم

شاید برخی بگویند: رسول حق، قرآنی جدید و کتابی ثانی آورده است...)١(منل/طس تلک آيات القرآن و کتاب مبني

.روشنگرطا، سین. این است آیات قرآن و [آیات] کتابی است، یعنی کتاب روشنگر، کتاب الهی (روشنگر قرآن)همان کتاب مبیناما این کتاب ثانی

دهندة بزرگ است.همان آگاهیالمر(قرآن) و )٢٣(فاطر/إن أنت إال نذير

.اي [بیش] نیستیدهندهآگاهیتو جز را در این آیات (کتابی دیگر، نازل شده توسط رسول حی)هاي کتاب ثانیبرخی از ویژگی

ببینید.

INSPIRE

77

رسـوله و الکتـاب الـذي أنــزل مـن يا أيـهـا الـذين آمنـوا آمنـوا باللـه و رسـوله و الکتـاب الـذي نــزل علـى)١٣٦(نساء/خر فـقد ضل ضالال بعيدا آلکتبه و رسله و اليـوم اقـبل و من يکفر بالله و مالئکته و

اید، به خدا و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاد و اي کسانی که ایمان آوردهها و پیامبرانش نازل کرده بگروید و هرکس به خدا و فرشتگان او و کتابالهایی که قبکتاب.بازپسین کفر ورزد، در حقیقت دچار گمراهی دور و درازي شده استو روز

ـر اللــه أبـتغــي ــزل إلــيکم الکتــاب مفصــال و الــذين آتـينــاهم الکتــاب يـعلمــون أفـغيـ حکمــا و هــو الــذي أنـ)١١٤(انعام/تکونن من الممرتين أنه منـزل من ربک باحلق فال

پس، آیا داوري جز خدا جویم؟ با اینکه اوست که این کتاب را به تفصیل به سوي شما نازل دانند که آن از جانب پروردگارت ایم میکرده است و کسانی که کتاب [آسمانی] بدیشان داده

.باشبه حق فرو فرستاده شده است. پس تو از تردیدکنندگان م

)١٧٠(اعراف/و الذين ميسکون بالکتاب و أقاموا الصالة إنا ال نضيع أجر المصلحني اند [بدانند که] ما اجر درستکاران را تباه زنند و نماز برپا داشتهو کسانی که به کتاب چنگ می

.نخواهیم کردها و مگر با کتاب،شود شناختب، یعنی او را نمیشود؛ مگر در مراتب کتارسول حق نازل نمی

اش! هاي الهیاندیشهبنابراین اگر قرار باشد دوباره محمدي نازل شود، او کسی خواهد بود که بتواند اختالف نظرها

روست که برایمان روشن سازد و از این،که در قرآن و کتب اهللا وجود داردرا و نکات تاریکی فرماید:خداوند در تفسیر ظهور رسول حق می

﴾١لمبني ﴿يوسف/ٱلکتاب ٱالر تلک ءايات (این آیه اشاره به نزول مراتب رسول حق در کتاب هاي کتاب روشن است.این، آیه*الر

است)توانند رسول حق و تمام کسانی که اهل کتاب (اهل درك حقیقی قرآن) هستند به راحتی می

طور که فرزندان خویش را سازد، درست همانها و کتبی بشناسند که نازل میرا با اندیشهشناسد. می

INSPIRE

78

ـــــون أبنـــــاءهم الـــــذين خ ـــــون الـــــذين آتـينـــــاهم الکتـــــاب يـعرفونـــــه کمـــــا يـعرف ســـــروا أنـفســـــهم فـهـــــم ال يـؤمن﴾٢٠انعام/﴿

شناسد، او ایم، همان گونه که پسران خود را می] به آنان دادهدرك کتابکسانی که کتاب [.آورنداند، ایمان نمیشناسد. کسانی که به خود زیان زده[پیامبر] را می

که » ص«شود، درست مانند میو رسول حق همان کتاب و روشنگر کتاب است که نازل الزمان است. یکی از مراتب صاحبکم یا صاحبهـل يـنظـرون إال ﴾٥٢اعـراف/﴿علم هدى و رمحـة لقـوم يـؤمنـون و لقد جئناهم بکتاب فصلناه على

ــوم يــأيت ــل قــد جــاءت رســل ربنــا بــاحلق فـهــل لنــا مــن شــفعاء تأويلــه يـقــول الــذين تأويلــه يـ نســوه مــن قـبهم مــا کــانو ــر الــذي کنــا نـعمــل قــد خســروا أنـفســهم و ضــل عــنـ ا يـفتـــرون فـيشــفعوا لنــا أو نـــرد فـنـعمــل غيـ

﴾٥٣اعراف/﴿ایم آنان کتابی آوردیم که آن را از روي دانش، روشن و شیوایش ساختهو در حقیقت، ما براي

آیا [آنان] جز در انتظار تأویل * .آورند هدایت و رحمتی استو براي گروهی که ایمان میاند آنند؟ روزي که تأویلش فرا رسد، کسانی که آن را پیش از آن به فراموشی سپرده

گرانی ما حق را آوردند. پس آیا [امروز] ما را شفاعتحقا فرستادگان پروردگار«گویند:میبازگردانیده شویم، تا غیر از آنچه ]هست که براي ما شفاعت کنند یا [ممکن است به دنیا

به راستی که [آنان] به خویشتن زیان زدند و آنچه را به دروغ » دادیم انجام دهیم؟انجام می*.ساختند از کف دادندمی در واقع آنچه که در این کتاب (قرآن) آمده است چیز چندان جدیدي نیست، بلکه همان

هاي اولیه آمده است. مطالبی است که در صحف موسی و ابراهیم و همان صحیفه﴾١٩اعلی/﴿صحف إبراهيم و موسى﴾١٨اعلی/﴿وىلأل إن هذا لفي الصحف ا

*.هاي ابراهیم و موسیصحیفه* [معنی] هست،هاي گذشته این قطعا در صحیفهوسیلۀ هاي رسول حق (مهدي) این است که این قرآن در مراتب محمدیه بهاز نشانه

گردد. بر او نازل می» سبع من المثانی«حروف مقطعه

INSPIRE

79

﴾٧٩واقعـه/﴿إال المطهـرون ال ميسـه ﴾٧٨واقعـه/﴿کتـاب مکنـون يف﴾٧٧واقعـه/﴿إنه لقـرآن کـرمي ﴾٨٠واقعه/﴿تـنزيل من رب العالمني

که جز پاك شدگان بر آن * در کتابی نهفته،* که این [پیام] قطعا قرآنی است ارجمند،*.وحیی است از جانب پروردگار جهانیان* دست نزنند،

خواندنی دیگري) شود و قرآنی (کتابرسولی قرآنی با آیات صحف اولی(قرآن) نازل مینماید.نازل می

يهم و يـعلمهـم الکتـاب و احلکمـة و أل هو الذي بـعث يف ا لـوا علـيهم آياتـه و يــزک هم يـتـ ميـني رسـوال مـنـ﴾٢مجعه/﴿ضالل مبني بل لفيإن کانوا من قـ

اي از خودشان برانگیخت، تا آیات او را بر آنان سوادان فرستادهاوست آن کس که در میان بیآنان] قطعا پیش از آن در [بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدیشان بیاموزد، و

.گمراهی آشکاري بودند

مــن دون اللـه و لکــن تصـديق الــذي بــني يديــه و تـفصـيل الکتــاب ال يـفـرتىو مـا کــان هـذا القــرآن أن ﴾٣٧يونس/﴿ريب فيه من رب العالمني

بلکه تصدیق ،و چنان نیست که این قرآن از جانب غیر خدا [و] به دروغ ساخته شده باشدکتاب است که در آن تردیدي نیست، تفصیل اینباشد و [کننده] آنچه پیش از آن است می

.] از پروردگار جهانیان استشکبی[ها (المؤمنون) المها نازل شده است، یعنی آنرقطعا کسانی که از قبل حقایق کتاب آسمانی ب

ایمان خواهند آورد. رسول قرآنیبه این علـيهم قـالوا آمنـا بـه إنـه و إذا يـتلـى﴾٥٢قصـص/﴿يـؤمنـون الـذين آتـينـاهم الکتـاب مـن قـبلـه هـم بـه

﴾٥٣قصص/﴿احلق من ربنا إنا کنا من قـبله مسلمني و * .گروند] میکتاب دیگرایم، آنان به [به ایشان دادهقرآنکسانی که قبل از آن، کتاب بدان ایمان آوردیم که آن درست است [و] از «گویند:شود، میچون بر ایشان فرو خوانده می

.» طرف پروردگار ماست ما پیش از آن [هم] از تسلیم شوندگان بودیمنازل خواهد نمود و این وعدة اوست. المر(د بار دیگر کتب خویش را بر رسول حیخداون (

INSPIRE

80

﴾١کهف/﴿الکتاب و مل جيعل له عوجا عبده احلمد لله الذي أنـزل علىستایش خدایی را که این کتاب [آسمانی] را بر بنده خود فرو فرستاد و هیچ گونه کژي در آن

.ننهادرسول حی از کهف (مراتب کهف) آیات مبین از کتب ایشان آشکار خواهد پس از خروجشد.

ل لکلماته و لن جتد من دونه ملتحدا و اتل ما أوحي إليک من ﴾٢٧کهف/﴿کتاب ربک ال مبداي و آنچه را که از کتاب پروردگارت به تو وحی شده است بخوان. کلمات او را تغییردهنده

.نیست و جز او هرگز پناهی نخواهی یافت

کتاب:7در واقع خالصۀ کالم و(ص ذکر)، Inspire-4،(رسول حق)یس-3(ملکوت)، حم- 2، (در مراتب آتش)طس-1کنندة (مبین) قرآن دیگر که کاملکتابی دیگر (-7الر (یوسفیه)، - 6(رسوالن)، المر-5

.قرآن عظیم هستنداست)

46(کتاب ثانی)کتابی دیگر

تأویل آن تغییر کند.که شأن و محل نزول واست نزول مجدد و القاء قرآن در بطنی جدید ) رخ خواهد داد، یعنی قرآن دوباره به ایشان نازل خواهد شد 14این حادثه در رسول حق (حم

و آیات بسیاري تأییدکنندة این مراتب نزول است و در واقع قرآن و تأویل خاصی که خواهد ات این کتاب، بیشتر آیآمد همگی مطالبی است که تأییدکنندة مراتب رسول حق است.

هاي آسمانی دیگر را تکمیل خواهد نمود.کتاب م مل و أ ربه من بآية يأتيناال لو قالواو ﴾١٣٣/طه﴿األوىل الصحف يف مابـيـنة تأ

اي از جانب پروردگارش سوي ما نیاورد مگر توضیح آن چیزها که در گویند: چرا معجزهست سوي ایشان نیامد.اهاي گذشته کتاب

المبین در اختیار و ناسخ و منسوخات آن در سال ظهور رسول حی و پس از فتحکتابی که آیاتی مشابه با قرآن- 46باشد.یاران هو قرار خواهد گرفت، نام دیگر آن کتاب ثانی می

INSPIRE

81

ناو أنـفسهم من عليهم شهيدا أمة کل يف نـبـعث يـوم و نـزلناو هؤالء علىشهيدا بک جئـيانا الکتاب عليک این ﴾٨٩/النحل﴿للمسلمني بشرىو رمحة و هدىو ء شي لکل تبـباشد.میدر مراتب نزول کتاب ثانیآیات ١٠األنبياء/﴿تـعقلون فال أ ذکرکم فيه کتابا إليکم أنـزلنالقد﴾

رسول حی، عربی و فارسی هستند، یعنی ترکیبی از قرآن و سبعا من هاي نازل شدةکتابکتاب دیگر پنهان خواهد بود.7کتاب آشکار و انتشار یافته و 7مثانی. (تعداد

من بـني ﴾ ال يأتيه الباطل ٤١/إن الذين کفروا بالذکر لما جاءهم و إنه لکتاب عزيز ﴿فصلتيد ﴿فصلت ﴾ و لو جعلناه قـرآنا أعجميا لقالوا لو ال ٤٢/يديه و ال من خلفه تـنزيل من حکيم مح

م وقـر فصلت آياته أ أعجمي و عريب قل هو للذين آمنوا هدى و شفاء و الذين ال يـ ؤمنون يف آذا﴾٤٤/و هو عليهم عمى أولئک يـنادون من مکان بعيد ﴿فصلت

، که قرآن به زبان آنان نازل شدهاینکیعنی مشرکین،کسانی که به قرآن کفر ورزیدنده در عصر نزولش کتابی که ن* در آتشند براي اینکه به کتابی نایاب کفر ورزیدند.ایشان

و * کند و نه تا قیامت کتابی که از ناحیه خداي حکیم حمید نازل شده.باطلی در آن رخنه میها آنکردیم آن وقت را غیر عربی نازل میکنندة آیات قرآن)(این کتب روشناگر ما قرآن

فصیح چرا آیاتش جداي از هم نیست و چرا با عرب به زبان غیر عربی و یا غیر:گفتندمیکند. بگو این قرآن براي کسانی است که ایمان بیاورند که اگر عرب باشند یا غیر صحبت می

آورند در حقیقت گوششان دچار عرب براي آنان هدایت و شفاء است و کسانی که ایمان نمیاي سنگینی شده و همین قرآن مایه کوري آنان است و به همین جهت در قیامت از فاصله

.وندشدور ندا میقم و مشهد نازل نشده ی مانندچرا قرآن بر علماي شهرهای:مکذبان نزول حی خواهند گفت

است؟ ٣١/الزخرف﴿عظيم القريـتـني من رجل علىالقرآن هذانـزل ال لو قالواو﴾ ٤٤/الزخرف﴿تسألون سوف و لقومک و لک لذکر إنه و﴾

زودي پس از تکذیبش خواهید ) رسول شما و مردمان شما خواهد بود و این را به14هو (حمفهمید.

INSPIRE

82

ا ﴾٥٨/الدخان﴿يـتذکرون لعلهم بلسانک يسرناه فإمنقرآن و حروف مقطعه توسط رسول حق تفصیل خواهد شد.

ا کتابا احلديث أحسن نـزل الله تلني مث ربـهم خيشون الذين جلود منه تـقشعر مثاين متشامن له فماالله يضلل من و يشاء من به يـهديالله هدىذلک الله ذکر إىل قـلوبـهم و جلودهم

﴾٢٣الزمر/﴿هاد م مربوط و به یکدیگر هبههمانند یکدیگرکه (کتبی)خدا بهترین سخن را نازل کرده کتابی

هایی که از پروردگارشان خشیت دارند از شنیدنش پوست بدنشان جمع منعطف است آنگردد این هدایت خداست که شود و در عین حال پوست و دلشان متمایل به یاد خدا میمی

کند و کسی که خدا گمراهش کند دیگر راهنمایی نخواهد بخواهد با آن هدایت میهرکه را داشت. ذانـؤمن لن کفرواالذين قال و موقوفون الظالمون إذ تـرىلو و يديه بـني بالذيال و القرآن م عند لکناأنـتم ال لو استکبـرواللذين استضعفواالذين يـقول القول بـعض إىل بـعضهم يـرجع ر

﴾٣١سبإ/﴿مؤمنني ست ایمان اهاي آسمانی که فعالکسانی که کافر شدند گفتند: هرگز به این قرآن و به کتاب

نزد پروردگارشان ایستاده باشند ببینی، خواهی دید آوریم و اگر ظالمان را در آن هنگام که نمیکه در دنیا ضعیف اندازند، کسانیکه با یکدیگر کشمکش نموده، جرم را به گردن یکدیگر می

گویند: اگر شما نبودید ما از مؤمنان بودیم.منشی کردند، میشمرده شدند، به کسانی که بزرگ اقل ربه من يات آعليه أنزل ال لو قالواو او الله عند اآليات إمن مبني نذير أناإمنلىالکتاب عليک أنـزلناأنايکفهم مل و أ ﴾٥٠/العنكبوت﴿ ذکرىو لرمحة ذلک يف إن عليهم يـتـ

﴾٥١/العنكبوت﴿يـؤمنون لقوم تنها نزد خداست و معجزاتها بر او نازل نشد بگو چرا معجزه:ها زدند از آن جمله گفتندحرف

آیا این معجزه برایشان کافی نیست که ما بر تو کتاب نازل * رسانی روشنگرم.من تنها بیمبراي درستی که در این، رحمت و تذکري است هشود، بکردیم و اینک بر آنان تالوت می

آورند.مردمی که ایمان می

INSPIRE

83

إىل يـتحاکمواأن يريدون قـبلک من أنزل ماو إليک أنزل مباآمنواأنـهم يـزعمون الذين إىل تـر أمل﴾٦٠النساء/﴿بعيدا ضالال يضلهم أن الشيطان يريد و به يکفرواأن أمرواقد و الطاغوت

پیش از تو نازل آنچهو نازل شده تو سويآنچه بهکنند به را که خیال مییکسانآیا ندیديمور أکه مخواهند محاکمه نزد حاکم طاغوتی ببرند، با اینبینی که مینمی،ایمان دارندشده

خواهد به ضاللتی دور گمراهشان است که می، آري این شیطانفر بورزندشدند به طاغوت ککند. يل و التـوراة يف عندهم مکتوبا جيدونه الذياألمي النيب الرسول يـتبعون الذين يأمرهم اإلجن

هاهم و بالمعروف هم يضع و اخلبائث عليهم حيرم و الطيبات هلم حيل و المنکر عن يـنـ و إصرهم عنـأولئک معه أنزل الذيالنور اتـبـعواو نصروه و عزروه و به آمنوافالذين عليهم کانت اليت األغالل

﴾١٥٧/عرافاأل﴿المفلحون هم را که وصف وي را نزد خویش در تورات و انجیل امیهمان کسان که آن رسول پیغمبر

دارد و دارد و از منکر بازشان مییابند پیروي کنند، پیغمبري که به معروفشان وا مینوشته میکند تکلیف گرانشان را با ها را حرامشان میکند و پلیديچیزهاي پاکیزه را حاللشان می

نی که بدو ایمان آورده و گرامیش داشته و دارد، کساها بوده است بر میقیدهایی که بر آنها خودشان رستگارانند.اند آناند و نوري را که به وي نازل شده پیروي کردهیاریش کرده

هم العلم يف الراسخون لکن و قـبلک من أنزل ماو إليک أنزل مبايـؤمنون المؤمنون و منـعظيما أجرا سنـؤتيهم أولئک اآلخر اليـوم و بالله المؤمنون و الزکاة المؤتون و الصالة المقيمني

﴾١٦٢النساء/﴿ی که یهاشان رسوخ یافته بود و داراي ایمان واقعی بودند از آنجای که علم در دلیهااما آن

ه به تو نازل شده و آنچه قبل از تو به چکند به اینکه بدانواقعی وادارشان میهمین ایمان عیسی نازل شده بود ایمان بیاورند و نیز نماز بخوانند و زکات بدهند و به خدا و روز قیامت

ایمان آورند، لذا ما به زودي اجري عظیم به آنان خواهیم داد. ٨٧احلجر/﴿العظيم القرآن و ثاين الم من سبعا آتـيـناک لقد و﴾

ایم با این قرآن بزرگ.ستوده داده(سوره حمد)ما به تو هفت آیه

INSPIRE

84

٢يوسف/﴿تـعقلون لعلکم عربيا قـرآنا أنـزلناه إنا﴾١/يوسف﴿المبني الکتاب آيات تلک الر﴾نامباالقصص أحسن عليک نـقص حنن الغافلني لمن قـبله من کنت إن و القرآن هذاإليک أوحيـ﴾٣/يوسف﴿ایم شاید تعقل که ما آن را قرآنی عربی نازل کرده* هاي کتاب روشن است.این، آیه-الر

سراییم کنیم (در ضمن) بهترین داستان را برایت میمیما با این قرآن که به تو وحی * کنید..خبران بوديگرچه پیش از آن از بی

رة قصصهم يف کان لقد يديه بـني الذيتصديق لکن و يـفتـرىحديثا کان مااأللباب ألويل عبـ﴾١١١/يوسف﴿يـؤمنون لقوم رمحة و هدىو ء شي کل تـفصيل و

ست، این سخنی نیست که ساخته باشند بلکه ادر سرگذشت آنان براي صاحبان خرد عبرتی چیز است، با هدایت و رحمتی براي تصدیق کتابیست که پیش از آن بوده و توضیح همه

گروهی که ایمان دارند. قا احلق ب الکتاب إليک أنـزلناو نـهم فاحکم عليه مهيمنا و الکتاب من يديه بـني لمامصد مبابـيـ

الله شاء لو و منـهاجا و شرعة منکم جعلنالکل احلق من جاءک عماأهواءهم تـتبع ال و الله أنـزل لوکم لکن و واحدة أمة جلعلکم يعا مرجعکم الله إىل اخليـرات فاستبقواآتاکم مايف ليبـ مبافـيـنبئکم مج

﴾٤٨املائدة/﴿ختتلفون فيه کنتم هاي قبلی و مسلط باقیمانده از کتابایم مصدقاین کتاب را هم که به حق بر تو نازل کرده

ها است پس در بین مسلمانان طبق آنچه خدا نازل کرده حکم کن و پیروي هوا و بر حفظ آنها، هوس آنان تو را از دین حقی که نزدت آمده باز ندارد، براي هر ملتی از شما انسان

کرد و در نتیجه یک خواست همه شما را امتی واحد میشریعتی قرار دادیم و اگر خدا میها را با دینی کرد و لیکن خواست تا شما امتشریعت براي همه ادوار تاریخ بشر تشریع می

سوي خیرات از یکدیگر سبقت بگیرید، که براي هر فرد فردتان فرستاده بیازماید، بنابراین بهالف سوي خدا است، در آن هنگامه، شما را بدانچه در آن اختکه بازگشت همه شما به

دهد.کردید خبر میمی

.این آیه تأییدکنندة کتب نازل شده توسط رسول حق می باشد

INSPIRE

85

نکم و بـيين شهيد الله قل شهادة أکبـر ء شي أي قل من و به ألنذرکم القرآن هذاإيل أوحي و بـيـاقل أشهد ال قل أخرىآهلة الله مع أن لتشهدون إنکم أ بـلغ مماء بريإنين و واحد إله هو إمن

﴾١٩/األنعام﴿تشرکون (تا من او را براي شما گواه بر رسالت تر است: چه چیزي در شهادت بزرگ) بگوبه این کفار(

خداي تعالی گواه بین من و شما است و این قرآن به من وحی شده که شما خود بیاورم؟) بگو و هرکه را که این قرآن به گوشش بخورد انذار کرده، هشدار دهم آیا (با چنین گواهی بزرگ)

دهید که با خداي تعالی خدایان دیگري هست؟ بگو من که چنین باز هم شما شهادت میدرستی که من است که او معبودي است یگانه و بهدهم، بگو حق مطلب همین شهادتی نمی

اید بیزارم.از هرچه که شما شریک خدایش پنداشته

سالم علی المرسلینرب العالمینالحمدهللا