م او به نام بی نا

مدیریت کل نکر

Embed Size (px)

DESCRIPTION

 

Citation preview

به نام بی نام او

دکتر محمدعلی طاهری

کلیۀ‏حقوق‏و‏امتیاز‏برای‏استاد‏محمدعلی‏طاهری‏محفوظ‏می‏باشد.‏

نام کتاب: مدیریت کل نگرمؤلف: استاد محمدعلی طاهری

موضوع: مدیریت، هدف، هوش و تصمیم سازمانی از منظر فراکل نگری. INTERUNIVERSAL PUBLISHING ناشر: انتشارات عرفان حلقه

شابک: 978-0-9854491-1-7لیتوگرافی و چاپ: گروه هنری دو امتیازی

چاپ اول: فروردین 1391تیراژ: 10000 نسخه

فهرست مطالب

مقدمه.................................................................................................7

بخش اولمدیریتازمنظریدیگر.....................................................................11

بخش دومهدفسازمانی....................................................................................35هوشسازمانی....................................................................................41مسیرومقصد.....................................................................................44هوش.................................................................................................48رفتارسازمانی.....................................................................................5155.........................................................)Aتیپ)خاکافزارینرمطبع56..............................................................)B)تیپآبافزارینرمطبع57................................................................)C)تیپبادافزارینرمطبع59............................................................)Dآتش)تیپافزارینرمطبعآلرژیذهنیوروانی.........................................................................63

بخش سومنوآوری..............................................................................................69

بخش چهارم

علممدیریتیاهنرمدیریت...............................................................79تصمیمسازمانی..................................................................................86

بخش پنجممروریبرمباحث...............................................................................91

مدیریت کل نگر

مقدمه

درسال1388استادمحمدعلیطاهری،بنیانگذارطب�هایمکملایرانی،فرادرمانیوسایمنتولوژی،بهدعوتدانشکدۀمدیریتدانشگاهعلومپزشکیایراندریککارگاهآموزشیمباحثتازهایراباعنوانمدیریتکلنگرارائهکردندکهدراینمجموعه

گردآوریشدهاست.فیلماینکارگاهآموزشیکمابیشدراختیارهمگانقرارداردامامتنحاضربهمنظوروتبدیل پیادهسازی در است بدیهی میشود. تقدیمعالقهمندان آسانتر بهرهبرداریجملههایمحاورهایبهمتنمکتوب،هموارهتغیراتیاعمالمیشود،گرچهاینتغییراتاثربخشو انتقالمفاهیمراآسانترکردهاستممکناستلحنکالمراازآهنگ

مطبوعکالمایشانکمیدورسازد.ازآنجاکهبرخیازمطالباینمجموعهفقطدرهمینجلساتتوسطایشانمطرحشدهاستمقصودازثبتوانتشاراینمجموعه،حفظمالکیتمعنوینظریههاوبیانات

ایشاناست.

بخش اول

11مدرییت از منظری دیگر

مدیریت از منظری دیگر

برایآشناییبارویکردیجدیدازمدیریت،مبتنیبرنگرشکلنگر،ضروریاستباطرحچندفرضیهوبنیاننظریزمینۀبحثفراهمآید.

نگرش در کیفیت. و کمیت است؛ بررسی قابل منظر دو از موضوعی هر اول:کّمی،اطالعاتکمیتپذیرموردبررسیقرارمیگیرد.ازنقطهنظرسازمانیاطالعاتمربوطبهساعتورود،خروجوغیبتکارکنان،میزانحقوق،اضافهکاریوحجمکارهایانجامشدهاطالعاتکمیتپذیرهستند.امابرخیدادههایسازمانیکمیتپذیرنیستند.انگیزۀکارکنان،شوقایشانهنگامحضوردرمحلکاروکیفیتانجامکاراموریغیرکمیتپذیرهستند.گرچهمابااینمفاهیمآشناییداریم،امادرمحاسباتما

نمیگنجد.برایمثالاگرمدیریبداندیکیازکارکنانهرروزصبحکهازخواببیدارمیشودویادشمیافتدکهبایدبهمحلکاربرود،بابیمیلیتماموحستنفررختخوابراترکمیکند،آیامیتواندایناطالعاترادرفرآیندهایکمیتیمربوطبهویدخالتدهد.بدیهیاستآنفردبیانگیزههممانندبقیهرأسساعتمیآیدوشایداضافهکارهمبایستد؛یااگرکسیکارحساسیبامدیرداشتهباشدازمنشیاو،حالشراجویامیشود

مدرییت کل نگر12

واگرمنشیتوصیهنکرد،قرارمالقاترابهبعدموکولمیکند.پسهمهمیدانیمروزیکهحالخوبینداریم،خالقیت،توانمندیوپیشرفتکارتحتالشعاعقرارمیگیردومیزانخستگیوخطاافزایشمییابد.یعنیهمهمیدانیمانجامکار،صرفحضورفیزیکیدریکمحلنیست.لذااینامکانوجودداردکهیکمدیرازفردیبخواهد

درمحلکارحضورفیزیکینداشتهباشدوفقطکیفیتکارمدنظرشباشد.بدینترتیبباتعریفمدیریتکیفیتگرا،ازچیدمانسازمانیگرفتهتاتعریفنیرویکاروسرمایه،متفاوتازمبحثکمیتیخواهدبود.برایرسیدنبهمفهوممدیریتکلنگر،الزماستکهاجزاءبهخوبیشناساییوتعریفشوندتاتعریفدرنگرشکلیدقیقباشد.لذابایددرمفاهیمیهمچونبازدهوسودآوری،معنیدقیقرضایتطرفینوپرهیزازهرگونهتشعشعمنفی،بازیابیشودوتأثیردرازمدتآنبرسودمالی

محاسبهشود.انسانازدومنظرقابلبررسیاست.یکیمنطق،دانش،فن،روشمندی،استدالل،استنتاجوامثالآنکههمگیبرپلۀعقلاستواراست؛دیگریذوق،شوق،وجد،سرور،انگیزه،دلسوزی،فداکاریونظیرآنکهدرقالبعقالنینمیگنجدوبرپایۀاصولعقلیقابلایجادواثباتنیست.درنگرشعرفانیوفلسفیبهاینمرتبهدروجودانساناصطالحاًگفتهمیشود:׳׳عشق׳׳.هیچیکازملزوماتپلۀعقلبرایبعدکیفیکاراییندارد.آیامیتوانبهکارکنانآموزشدادتابااشتیاقبهکارمشغولشوند؟آیادلسوزی

کسیکمیتپذیراستوسنجیدهمیشود؟درمدیریتکیفیتگرابایداولویتبندیایجادشودتامعلومگرددارزشمندترینچیزیکهدراختیارمدیرقراردارد،چیست؟بنابراینبایدسرمایهازنوتعریفشود.آیاسرمایه،صرفاًاندوختۀمالیاست؟آیاپولبدونانسانزایشوافزایشخواهدداشت؟همچنینبایدمعلومشودخالقیتکهازهرمدیریانتظارمیرودمبتنیبراصولعقلیاستیاخارجازآن؟آیاانگیزۀکارکناندرچارچوبکمیتمیگنجد؟وآیاسازمان

هوشمندبایکمدیرخالقوکارکنانافسردهمعنیخواهدداشت؟دوم:درتعریفدانشمنداناز IQ*ومجموعهتعاریفیکهازانواعهوشارائهشده

IQ:Intelligence Quotientعلمدنیایتعریف*

13مدرییت از منظری دیگر

است،فقطشناساییوپرورشتوانمندیهایذهنبشریدیدهمیشود.قابلیتهایینظیر:استدالل،استنتاج،استقراء،تداعی،تجسم،محاسبه،آمار،تخمین،تجزیهوتحلیل،فهم،

حافظه، بکارگیری تطابق، طبقهبندی، استنباط، تصمیم، تشخیص، ارزیابی، قیاس،جستجو،بهرهگیری و تحقیق استداللی، کشف زمان، احساس اطالعات، چیدمانانتزاعی،مدیریتبحران، ازاطالعاتفیزیکیوحواسپنجگانه،بهرهگیریازتعقلپرسشگری،آزمون،درکمکانی-بصری،شناساییرنگ،خط،فرم،فضاوتجسموبازنماییگرافیکی،مهارتبهکارگیریکلبدنبرایبیانافکارواحساساتوسهولتدربکارگیریاندامبرایتعادل،چاالکی،هماهنگی،قدرت،انعطافپذیریوسرعتتواناییدرک،تشخیصوتبدیلواجرایاشکالموسیقیاییکهمستلزمشناساییریتم،

مدرییت کل نگر14

ارتفاعیاملودی،طنینیارنگمایۀیکموسیقیاست،تواناییدرکوتمایزحاالتروحیمقاصد،انگیزههاواحساساتدیگرانکهمستلزمشناختحاالتچهره،صداها،اشاراتودیگرنشانههاستوتواناییتحتتأثیرقراردادنگروهیازمردمونیزشناختخو، و خلق انگیزهها، و مقاصد درونی، حاالت و محدودیتها تواناییهاو و خودتمایالت،خویشتنداری،انضباط،ادراکوعزتنفس،مهارتدرشناختوطبقهبندیگیاهان،جانورانومحیطپیرامون،قدرتبهکارگیریلغاتبهصورتشفاهیوکتبی،مهارتکنترلهیجاناتنظیرخشم،شادی،غم،ترسوتواناییبرقراریارتباطمطلوببادیگراندرهریکازاینحاالتوتواناییموقعیتگزینی،خودپنداری،درکمعنی

مرگ،زندگی،سرنوشتو...)روانشناسیگاردنر(.اکنونجایاینپرسشاساسیپیشمیآیدکهاگراینمجموعهتوانمندیهاهوشنظر به چیست؟ ) Wisdom ( عقل تعریف پس میشود، نامیده ) Intelligence (ازدایرۀاطالقیک تاریخیبزرگشدهاندکه اشتباه دانشمنداندچاریک میرسدبهخالقیتو قراراستهوش، انسانیخارجاست.اگر قابلیتهای برمجموعه لفظتواناییایجادآنچهتاکنوننبودهاستتوسطانسانبیانجامد،چهکسیمیپذیردکهحتیاستدالل،استنتاج،استقراء،تجزیهوتحلیل،فهم،قیاس،ارزیابی،تشخیصواستنباطازجنسایجادوخلقباشد؟چهبرسدبهبهرهگیریازحواسپنجگانه،بکارگیریحافظه

ومهارتبکارگیریکلبدن!هوشقابلیتبهوجودآوردنوخلقکردناستوکمیتپذیرنیست.پسبایدمیان IQ *بهمعنیکیفیتهوشیبا WQ *بهمعنیکمیتعقلیتفاوتقائلبود.خالقیت،قابلسنجشکّمینیستامارابطۀمستقیمباذوقوشوقووجدوسروردارد.اگرمفاهیمعقلوهوشبادقتدرانسانبازشناساییشود،متوجهمیشویمتمامیآموزشهاازمهدکودکتادانشگاهمبتنیبراستفادۀبهترازعقلبودهاستنهپرورشخالقیت.آنچهیکسازماننیازداردجستجویچیزیاستکهوجودندارد.اگرچیزیوجودداشتهباشدو

روشیبیاموزیمتاآنرابیابیم،کشفاستداللیکردهایمکهبرپلۀعقلاست.سوم:آیامفاهیمیهمچونهویت،شخصیت،رفتارومدیریتراانسانایجادکرده

استیاپیشازآنکهانسانپابهعرصهبگذاردوجودداشتهاند؟

WQ :Wisdom Quantity ,IQ :Intelligence Qualityسایمنتولوژیتعریف*

15مدرییت از منظری دیگر

شخصیتعبارتازظهورهرجزءدرعالمهستیاست.هرآنچهکهدراکوسیستمحضوردارد،ظهوروتجلیاشیکشخصیتاستکهمنجربهیکرفتارمیشود.رفتارتمامیاجزایهستیجهتدارهستند.پستمامیاجزایهستیدارایهویتهستند.یکاتمسدیمشخصیتیداردکهمنجربهرفتارهایویژۀآنمیشود.هویتشنیزنشاندهندۀ

جهترفتارهایاوست.

شخصیت،رفتاروهویتهیچیکازاجزایاکوسیستموابستهبهانساننیست.پیشازآنکهانسانیدرمنظومۀشمسیباشدواززمانیکهجرمفشردهبهتراکمبحرانیوانفجاربزرگرسید،اکوسیستمدارایهویت،شخصیتورفتاربودهاست.همینکه

میگوییمتراکمبحرانی،یعنیرفتاریکهبانظارتاکوسیستمانجامشدهاست.تمامیذراتشرکتکنندهدرتحوالتاکوسیستمدارایشخصیتهستند.وقتیباسدیمروبهروهستیم،بطوردقیقمیدانیمباچهشخصیتیسروکارداریموخواصآنرامیشناسیم.همینطورمیدانیمکلرچهشخصیتیدارد.ازتلفیقدوشخصیتثابت،شخصیتثابتدیگریپدیدمیآیدکهباعنواننمکطعامآنرامیشناسیم.البتهدرمبحثمیدانشعوریخواهیمگفتکهایناجزاءدارایشعورثابتنسبیهستند.یعنی

درمیدانشعوریخاص،سدیمرفتاردیگریازخودبهنمایشمیگذارد.مجموعشخصیتهایاجزاییکمجموعه،شخصیتدیگریراشکلمیدهدکهآنرابهعنوان׳׳شخصیتسیستم׳׳میشناسیم.یکسازمان،رفتار،شخصیتوهویتیداردکهبهدقتقابلارزیابیاست؛همانگونهکهدرعرفسازمانیبراییکتشکیالت،شخصیتحقوقیقائلهستیم.منظورهویتوشخصیتاسمینیست؛بلکهدرمواجههبایکسازمان،میتوانیمتشخیصدهیماینسازماندرموقعیتهایگوناگونچهرفتارو

شخصیتیراازخودبروزمیدهد.

RIÃe ±\US¨oe

nITÎn S¿] SļÀ SÃ~h{

ÁroºH ÏjILU«Tvi( ©o¶ » k²¼U ) oÃÃûU

شکل1

مدرییت کل نگر16

مهمتریننقششخصیتییکسازمان،هماهنگیمیاناجزاءاست.بنابراینازجملهوظایفمهممدیریکسازمان،هماهنگیمیاناجزایسازماناست.اجزایمهمیکاعتبارات،اموال سازمان، یک اصلی سرمایۀ آیا میشود. شناخته آن سرمایۀ سازماننیروی سازمان یک اصلی سرمایۀ کلنگر، مدیریت منظر از است؟ آن تجهیزات وانسانیاست.پسهماهنگیمیاناجزایسازمانیبهمعنیایجادتعادلمیانرفتارهاو

شخصیتهایتشکیلدهندۀسازمانیامدیریترفتاراست.درواقعمبانیمدیریتکلنگر،الهامگرفتهازمدیریتحاکمبرهستییااکوسیستماست.هرگاهجزئیازاکوسیستمتعادلرابرهمزندمدیریتبهنحویتعادلرابرسیستمحاکممیکند.حتیبرایانطباقسیستمباشرایطجدید،دراجزایخودجهشایجاد

میکند.ازاصولمهمآناستکهرفتار،شخصیتوهویتهرجزء،هنگامیمعناداردکهدرکنارسایراجزاءدیدهشود.لذاتعریفشخصیتبراییکجزءبهتنهاییبیمعنیاست.اگردرتماماکوسیستمفقطیکاتمسدیموجودداشتهباشد،شخصیتآنقابلتعریفنخواهدبود.یعنیتنهاباوجودمجموعهایازاجزاءاستکههویت،شخصیتورفتارشانتعریفپذیرمیشود.میتوانادعاکردهیچجزئیازهستیبهتنهاییوجوداجزاء این است.مجموعۀ اجزایخود نداردویکسازمانمحتاجتکتک مستقل

شخصیتسازمانراشکلمیدهد.اگربرایاکوسیستمیکشخصیتمستقلقائلباشیم،ناچاربهتعریفاکوسیستمهایمجاورخواهیمبودتابرایایناکوسیستمشخصیتوهویتمعناداشتهباشد.بنابراینبایددرجستجویعواملدیگریخارجازایناکوسیستمباشیمکهدرشخصیتآنمؤثراست.مجموعاینعواملتحتهویتهایواحدیقراردارندکهدرسایمنتولوژیبا

عنوانتئوریجهانهایمجاورموردبررسیقرارمیگیرد.موضوعاستقاللاکوسیستمازانسان،ثابتمیکندپیشازپیدایشانساندرکرۀخاکی،ابتدابیشمارشخصیتطراحیشدهاست.درهرجزئیازاکوسیستمکهپیشازانسانوجودداشتهاست،اعمازجمادات،گیاهانوحیواناتیکشخصیتظهوردارد.نجابتاسب،وقارتمساح،درندهخوییگرگ،ذخیرهسازیمورچه،برنامهریزیموریانهومیلبهتولیدمؤثرزنبورعسل،همگیبیانگرشخصیتهریکازاجزاءمی�باشند.بطور

17مدرییت از منظری دیگر

مثالباشنیدننامزنبورعسل،شخصیتخاصآنبهذهنمیآید.شخصیتهایمتعددومتنوعیکهاکنوندراکوسیستممشاهدهمیکنیم،محصولمیلیونهاسالشکلدهی،طراحیوفعالیتآناست.ایناکوسیستماستکهمرگوزندگیراطراحیمیکند.درحقیقتاکوسیستمنقشمهموتعیینکنندهایدرجهانپیرامونیمادارد.بدیهیاستهرآنچهاکوسیستمانجاممیدهددرادامۀارادۀالهیاست.آنچهاکنوندربارۀاکوسیستممیگوییم،ارتباطیبانگرشماتریالیستیکههمۀهستیرادرآنخالصهمیکند،ندارد.موضوعسخنماشناساییوتبیینسلسلهمراتبیاستکهدرخلقتاعمالشدهاست.اینارادۀخداونداستکهمرحلهبهمرحلهاسبابمهندسیخلقتراپدیدارساختهوبرایاجرایهرنقشهای،اسبابولوازمآنراپیشاپیشطراحی

وایجادکردهاست.الگویی عظیم، کتاب یک مثابۀ به هستی مطالعۀ با مسیر، این چگونگی شناخت

بیبدیلبرایمدیریتنافذبهمامیآموزد.به نزد آنکه جانش در تجلی است همه عالم کتاب حق تعالی است

درواقعبامطالعۀکتابمبینهستی،بهنقاطضعفطراحیهایبشریپیمیبریمونقایصعملکردبشردرمورداکوسیستمبرماآشکارمیشود.اینمطالعهبهمانشانمیدهدچگونهمیلیونهاسالتالشاکوسیستمصرفشکلدهیاینهمهشخصیتو

k²¼U

©o¶

SÃ~h{

Â÷¤H»

oÃÃûU

Sļ
«Tvi

nITÎn

ÁjI¶ ÂTvÀ ·I¿]

S¨oe -

¸ÃºH¼¤ -

IÀ ·Hkö -

RIÃe -

... -

´TvÃw ¼¨H

(ÏoT¹¨ ®¶Iø)

ºI¿Ã¨ n¼÷{

ºI¿Ã¨ RIÃe

ºI¿Ã¨ Á»oú

Hki ¢²Ii - bHoö

Ák¹µ{¼À

(jI\ÄH ¾z£º)

kò¼U ̼¹U jI\ÄH ®¶H¼ø

ÂÄI¿º ϼ~d¶

(kò¼U ôi) Áo\¶ ¾Ã²»H jH¼¶

Ï»H ϼ~d¶

شکل2

مدرییت کل نگر18

رفتارفراوانوگوناگونشدهاستواکنونهمهرایکپارچهبهماعرضهمیکند.اگرتکتکشخصیتهایموجوددرهستیرابررسیکنیم،بامجموعهایآکندهازتضادروبروخواهیمشد.شخصیتگرگوبره،هردومخلوقیکاکوسیستمهستند.درواقعاینهمهشخصیتمتضادخلقشدهاستتابهماارائهشودواینماهستیمکهبایدازمیانبی�نهایتشخصیتیکیرابرگزینیم.بایدتصمیمبگیریممیخواهیمدرزندگی،گرگباشیمیابره؟بهمااختیارتفویضشدهاستتاازمیاناینهمهشخصیتهایگوناگونومتضاد،مطابقاشتیاقوادراکمان،شخصیتمطلوبرابرگزینیم.تمامشخصیتهایطراحیشدهدراکوسیستمثابتهستندوتنهاماهستیمکهدرانتخابشخصیتخود

اختیارداریم.شخصیتیکعقرب،انتخابیواختیارینیست. نیش عقرب نه از ره کین است اقتضای طبیعتش این است

کنیم انتخاب که ماست نوبت اکنون است. اینگونهخلقکرده را عقرب خالق،همچونعقربنیشزهرآلودنثاردیگرانکنیمیانه.پرسشهستیازانسانایناستکه:׳׳ایانسانتوچههدیهایبرایعالمهستیداریوتوچهنقشیراایفاخواهیکرد؟׳׳سراسرهستی،همۀاکوسیستموتمامشخصیتهابهانسانارائهمیشوندتاانسانمعلوم

کندچهچیزیرابههستیارائهخواهدکرد.چهارم:یکیازوظایفمهمانسان،چگونگیمدیریتبرداشتههایخویشتناست.بدینمنظوربایدابتداداشتههایخودرابشناسد.بنابراینهستیشناسیوخودشناسیمقدمبردانشمدیریتاست.ابتداشناساییداشتهها،سپسآموختنبهرهبرداریومدیریتهرآنچهراکهدارد.تالشانسانبرایشناختخودوهستیهموارهبااینپرسشاساسی

آغازشدهاستکه: ׳׳من کیستم؟׳׳

اینپرسشبهلحاظکمیت،یکسؤالسادهاست.اماارزشاینسؤالازنظرکیفیچهاندازهایاست؟آیاپرسشهایبشریدرمسیرخودبهسمتباکیفیتترشدنپیشرفتهاستیابیکیفیتی؟امروزهبشردرفنودانشپیشرفتهایچشمگیریداشتهاست.امابایددیداهمیت،ارزشوجایگاهکیفیاختراعاتکنونیمهمتراستیااخترعاتاولیه؟اختراعفضاپیمایشاتلجایگاهمهمتریدرروندپیشرفتاختراعاتداشتهاستیااختراع

19مدرییت از منظری دیگر

ماشینبخار؟بیشکاختراعشاتلبرپایۀاختراعماشینبخاربودهاستوجهشفناوریدراختراعماشینبخارباشاتلقابلمقایسهنیست.بهبیاندیگرگرچهاختراعشاتلبرماشینبخاربرتریکّمیداردامااختراعماشینبخاربهلحاظکیفیمهمترازشاتلاست.اینمقایسهمیتواندهمچنانادامهیابد.ماشینبخاربدونکشففلزممکننبود.پسکشففلزدرتاریخعلماهمیتبیشتریدارد.همچنانکهکشفآتشبرکشففلزبرتریکیفیدارد.ازاینمنظرباگذشتزمانواوجگیریسطحعلموفناوری،کیفیت،ارزشواهمیتایندستاوردهاروبهافولبودهاست.درحالحاضر׳׳علم׳׳پرسشهایپاسخدادهنشدۀمتعددومتنوعیدارد.ازکوانتومگرفتهتاارتعاشذراتبنیادی.گرچهاینپرسشهابهلحاظکّمیروبهپیشرفتبودهاند،اماهنوزعمقواهمیتنخستینسؤالبشرکهپرسید׳׳منکیستم؟׳׳برجایخویشباقیاست.بهراستيپاسخبهاینپرسشکه׳׳منکیستم؟׳׳مهمتراستیاپاسخبهسؤاالتعلمدرزمینۀوحدتنیروها؟اگربشرازخودنمیپرسید׳׳منکیستم؟׳׳،انگیزۀدیگریبرایدانستنبیشتردرموردهستیوجودمیداشت؟اگربشرمیتوانستبهاینپرسشهاپاسخیدرخوردهد،آیادیگرجاییبرایپرسشهایدیگرباقیمیماند؟بشرامروزانبوهیازاطالعاتراجمعآوریکردهاستوهمین،سببغرورعلمیاوشدهاست.اکنونزمانآنرسیدهتابراینهمهدانش

خودارزشگذاریکندوبداندچهمیزانبهحقیقتدستیافتهاست.

هنگامیکهبشرازخودپرسید:׳׳منکیستموخالقمنوهستیکیست؟׳׳دانشيدرحدصفرداشت.اکنونانبوهيازدانشراگردآوردهاست،اماهنوزنميتواندپاسخیدرخوربهاولینپرسشبشریبدهد.هوشظاهریبشردرکشفپدیدههاوگسترشعلومروبهفزونیاستوهوشباطنییابصیرتاوروبهکاهشاست.هوشظاهری،عقلتنازعبقااست.همینعقلاستکهموجبگسترشعلومشدهاست.منشاءغرورعلمیبشرهمینهوشظاهریاستکهبهآن IQ میگویند.باوجودپیشرفتهایعلمیوتکنولوژیکیکهثمرۀهوشظاهریاست،بشرروز�به�روزازبصیرتدورشدهوموانع

درونیاشمانندغروربیشترشدهاست.

بسیار شتافت بادیه این در گرچه دل خورشید بتافت هزار من دل اندر

ندانست ولی موی شکافت یک موی راه نـیـافـت ذره ای کـمـال به آخر

مدرییت کل نگر20

هوشحقیقی،بصیرت،روشنبینی،سادگیروانیوتعالیرادرپیداردوسببارتقایکیفیبشروتکاملباطنیفردمیشود.برایتفکیکمفهومحقیقیهوشاز

مفهوممصطلحآن،هوشرادردونوعنامگذاریمیکنیم:-هوشظاهري)عقلمعاش(

-هوشباطنی)بصیرت(هوشظاهريمفهومياستکهباعددسنجیدهمیشود،اماعددوکمیتدرهوشباطنی،کاربردیندارد؛چراکهبهبُعدکیفیانسانمربوطمیشود.هوشظاهريهمانعقلاستوباگذشتزمانهرچههوشظاهریبهسویشکوفاییرفتهاست،هوش

باطنیروبهافولگذاشتهاست.

بشرامروزیبهناکارآمديایننوعهوشیاIQپيبردهاست.ازهمینروبهمفهوميبهنامهوشهیجانیرسیدهاست.درایننوعهوشروشهايارتباطسالم،مؤثرومفید،محبوبیتومقبولیت،تصمیمگیري،حلمسأله،خودآگاهيوشناختتوانمنديهانقاطقوتوضعف،تفکرنقادانه،تفکرخالقانه،درکمتقابل،کنترلاسترسوکنترلهیجانبرهیجاناتآموزشداده افرادتکنیکهایغلبه به مثال برای آموزشدادهميشود.میشود.سوألیطرحمی�شودکه،آیاآرامشدرنسلهایگذشتهبیشتربودهاستیادرنسلکنونی؟برايچارهاندیشيهیجاناتنسلجوان،ازکجابایدآغازکرد؟کودکانماباوجودانواعاسبابسرگرمیوارضایهیجانات،بازهمقابلکنترلنیستندودائمحوصلهاشانسرمیرود.ایننسلازنظرهوشظاهریازنسلهایپیشینجلوتراست.تیز،زبلوآشناباحقوحقوقخودوبهراحتیگلیمخودراازآببیرونمیکشد.یک

شکل3

21مدرییت از منظری دیگر

بچۀچهارسالهبهپدرشمیگویدوسایلترادراطاقمننگذار،اتاقمشلوغمیشود!درنسلپیشینخانوادۀهشتنفرهدرسهاتاقباهمزندگیمیکردند.امروزهبچهيپنجسالهبهپدرشمیگوید،هنگامرانندگیمراقبماشینباشچوناینماشینمالمنمیشود!یعنیمیداندچهچیزهاییدرآیندهبهاوخواهدرسید.اماایننسلزیرکودانا،بههماننسبتبصیرتشپاییناست.برايحلاینمسأله،ریشهرادرکجابایدجستوجوکرد؟آیابافراگیريچندتکنیک،مسائلایننسلحلميشود؟اندیشمندانحاضرنقطۀضعفرایافتهاندامابازبرايرفعآنبهکمیتاندیشيرويآوردهاند.برایحلریشه�ایاینمسائلبایدبهمفهومهوشباطنییابصیرتتوجهکنیمکهعملکنترلدرونیاست

ودرنسلجدیدروبهافولگذاشتهاست.ناخودآگاهمیگوییم:خدا یادجمالتودستوراتگذشتگانمیافتیم گاهیکهاما بودند بیسواد ظاهر به گرچه داشته�اند. بصیرت و بینش چقدر کند، رحمتشانحرفهاییمیزدندکههرچهبیشتربهآنمیاندیشیم،بیشتربهعمقآنپیمیبریم.نسلجدیدازاینبصیرتوژرفنگری،تهیامابسیارزرنگاستوراههاییبرایتنازعبقاپیدامیکندکهبهعقلنسل�هایپیشیننرسیدهاست.همهرافریبمی�دهدوهیچچیزیجلودارشنیست.چونعاملکنترلدرونییابصیرتدراوضعیفشدهاست.اینهوشباطنی)بصیرت(استکهمی�تواندهوشظاهری)عقلمعاش(راکنترلوهدایتنماید.

هدفمندیزرنگیهاوباهوشیهایظاهری،درگروبصیرتوهوشباطنیاست.هدفمندیوهدایتهوشباطنی،هویتافرادرارقممیزند.بیهویتینسلجدیدناشیازکاهشبصیرتاست.هنگامیکهبصیرتنباشد،فردجهتراگممیکندونمیداندبایددرجستجویچههدفیباشد؛چوننمیداندکیستوبرایچهاینجاستوبهکجابایدبرود.گمشدنهویت،سردرگمیرادرپیدارد.علومرابهخوبیمیآموزد،امانمیداندبایدآنرادرچهمسیریبهکارگیرد.اینسردرگمیسطوحمختلفیداردودرسطحفرد،بیقراری،بیهدفیوپوچیرابههمراهدارد؛درسطحمدیریتیکسازمانمشاهدهميشودباوجودافرادماهر،هدفسازمانیکاملیوجودندارد.درسطحیککشور،سیاستواستراتژیرهبرکشور،حملهوجنگ،تجاوزواشغالکشوردیگرمیشود.نمیداندجهتصحیحکدامسمتاست؛چونقدرتدارد،بهدیگریتعدیمیکند.اگردقیقبنگریماکنونتمامجهاندرتمامسطوحهمینرویهرادنبال

مدرییت کل نگر22

میکند.تاجاییکهمجالشوجوددارد،بتازوپیشبرو!اینمیشودهدفانسانودستورالعملمدیریتسازمانیکهتحتامرشماست.تاقدرتداریپیشرویکن!اینتاختوتازها،بحرانآفریناست.بحرانیکهتاریخثابتمیکندهیچفردیسالمازآن

بیروننیامدهاست.چهفردباشد،چهسازمانوچهکشور.عامل و میگیرد سرچشمه وجودی هدفمندی و باطنی هوش بصیرت، از هویتکنترلدرونیشخصیتورفتارفرداست.کنترلرفتارافرادباامرونهیامکانپذیرنیست.مدیرانکنوني،دائماکارشانامرونهیاستتاسازمانشانپیشرفتکندوکارمندانهمتظاهربهاطاعتمیکنند،چونرزقشانرادردستمدیرمیبینندنمیتواننددرمقابلمدیربایستندوبگویندایندستورعملینیستیاانجامنمیدهند.میگویند:چشم!امادرعملمیبینیمهیچتحولمثبتیدرسازمانهارخنمیدهد.یکسازمانهمدارایهوشظاهریوهوشباطنیاست.هوشظاهریفریبمیخورد.مدیریکهبراساسهوشظاهریسعیدرارتقایسیستمخوددارد،دچارخطامیشودوفریبمیخورد.البتههیچفریبکاریوحقهایپایدارنمیماندامایکسازمانبااتکابرهوشظاهریبهمقصدنخواهدرسید.آنچهکهیکسازماننیازدارد،هوشباطنی)بصیرت(استتامسبب

مصونیتازانحرافدرمسیرشود.هر است. حاکم قاعده همین نیز آموزشی نظام�های در استعدادها پرورش امر برپرورشيبدوناتکابرپلۀعشقوصرفاًمتکيبرهوشعقالنیوقواعدمنطقی،محکومبهشکستاست؛زیرااتفاقاتیدرونانسانمیافتدکهبامنطقسازگارینداردوانساندرفرازونشیبوتحوالتدرونی،رفتارهاییازخودبروزمیدهدکهعقالنینیست.همۀانسانهادورههاییداشتهاندوکارهاییکردهاندکهخیلیبرایآنارزشقائلندوازآنبهنیکییادمیکنند،چونانجامآنکارهابهدورازمنفعتطلبیبودهاست.برايهمۀماپیشآمدهاستکهدرزندگيبرکارهاییاصرارداشتهایمواطرافیانماراازآن

منعکردهانداماانجامدادهایم.

اگریکمدیرتمامهدفشرابرسودومنفعتمتمرکزکند،نخواهدتوانستمدیریتکاملیرااعمالکند.همهچیزدرمنافعشناختهشدهبراییکسازمانخالصهنمیشود.

نی خرد باشد عشق عقل آن جوید کزان سودی بردالابالی

23مدرییت از منظری دیگر

گاهییکعملکردخارجازتحصیلمنفعت،درطوالنیمدتتضمینهاییبراییکسازمانایجادميکندکهدرمحاسباتنميگنجد.اگریکسازمانراکاملبنگریم،دست به را خود کارمندان دل که مدیری است. انسانی نیروی آن عنصر مهمترینآورد،ممکناستهرگزنتواندمحاسبهکندکهخدمتگذاریمتقابلآنکارمندچهمیزانمنافعسازمانراتضمینخواهدکرد.برعکسدلخوریونارضایتیقلبییکنفرمیتواندیکسازمانرادچارعوارضیکندکهتشخیصآنفقطازعهدۀیکمدیرداناوبصیربرمیآید.ازمهمترینارکانیکسازمانکهاغلبازنظرهادورمیماند،رضایت قلبی نیروی انسانیاست.اگرازنگاهکالنبهآننظرشود،حتیدرسودآوریاست مهم برایکارفرمایش احساسکند است.کارگریکه مالیسازمانهممؤثرکهاودرآفتابسوزانبهکارمشغولاست،هرگزمشابهکارگریکهمیداندبرایکارفرمامشقتاواهمیتندارد،دلسوزینمیکند.ممکناستکارفرماباخریدیککالهحصیریویککلمنآبیخ،هزینهایاندکراصرفکندکهسرباربهشمارآید.امااگراینخریدراازرویحسهمنوعدوستیوبامحبتانجامدهدواینباوررادرکارگرایجادکندکهبهسختیودشواریکاراومیاندیشد،کارگرنیزچناندرصرفهجوییمصالحیاسرعت،دقتوکیفیتکارجبرانخواهدکردکهکارفرماچندینبرابرهزینه،سودخواهدبرد؛مشروطبهاینکهبرایظاهرسازیوبدونعمقوباطنعملیانجامندهد.درمقابلکارمندیکهباورداشتهباشدمدیراندلسوزاونیستند،هرگزبادلسوزیکارانجامنخواهددادوهموارهسعیمیکندروشهایکنترلیکهمحصولهوشظاهریاسترادوربزندوازکارکمبگذارد.گاهينیزبابیتوجهیجلویضرررانميگیردویاحتیتخریبانجامميدهد.درحقیقتواکنشبیتوجهیطوالنیبشریتبهعنصرنیرویانسانیدرسازمانها،سببطرحموضوعمحوریتانسان

درعصرکنونیشدهاست.بنابراین است. اکوسیستم شخصیت زیرمجموعۀ ما، شخصیت که دانستیم پنجم:ضروریاستنسبتبهشخصیتاکوسیستمشناختبیشتریپیداکنیماماروشصحیحشناخت،حرکتبهباطنوعمقاستنهحرکتدرسطح.شخصیتاکوسیستم،تابعهویتآناست.بدوندرکهویتآننخواهیمتوانست،شخصیتشراتحلیلکنیم.واضحاستهرگاهانسانبهعنوانیکعنصربااختیاربرخالفقاعدۀاکوسیستمحرکت

مدرییت کل نگر24

کندبهبنبستمیرسدوبحرانایجادمیکند.چراییاینرخدادوواکنشنهادینهشدهدراکوسیستمبدونتبیینحقیقتنهفتهدرهستی،ممکننخواهدبود.

واقعیتیکهدرجهانباآنروبهروهستیموحقیقتیکهبهآنپیمیبریم،هموارهدوروییکسکههستند.بررسیواقعیتوجودیاینعالم،کارعلم) Science (است.علم،واقعیتهارازیرنظرمیگیردوقواعدآنراکشفمیکندوروابطمیانواقعیتهایجهانرابیانمیکند.اماسکۀجهانهستی،رویدیگریهمداردکهحقیقتوجودی

است.حقیقتوجودي،درصددکشفپشتصحنهیکپدیدهاست.ومنظم فرضکنیدواردسازمانیمیشویدوهمۀکارمندان،آراسته،خوشبرخوردمشغولبهکارهستند.درنگاهاولخواهیدگفت،چهسازمانمنسجموموفقیاست.واقعیتوجودیاینسازمانهمینراگواهیمیدهد.امابهمحضآنکهبایکیازعالی شغل چه حالتان! به ׳׳خوش بگویید: و شوید بیپیرایه صحبتی وارد کارمندانوکاملیدارید.׳׳اگرآنکارمندباشمابیپردهباشدميگوید:׳׳دستبردلمنگذار׳׳وسپسازپشتصحنۀآنسازمانميگوید.اوازحقیقتوجودیآنسازمانپردهبرداشتهاست.اکنونضروریاستپشتپردۀایناکوسیستموجهانمادیراشناساییتیغهایدر اگر مثالآغازمیکنیم. بایک ببریم. پی بهحقیقتوجودیآن و کنیمدستداشتهباشیموآنرابهسرعتحولمحوریدرمیانهاشبچرخانیم،استوانهایراخواهیمدیدکهواقعیتدارداماحقیقتندارد؛زیرامحصولحرکتآنتیغهاستواگربایستددیگراستوانهایوجودنخواهدداشت.براساسکشفدانشفیزیک،اتمکهمبنایساختارمادهاست،محصولحرکتالکترونحولهستهاست.بهعبارتدیگرهرمادهایکهپیرامونخودمیبینیمازاجزایریزیبهناماتمساختهشدهاست.آیااتم

واقعیتدارد؟

شکل4

25مدرییت از منظری دیگر

اگرالکترونازحرکتبایستدفقطیکهستهوجودخواهدداشت،پساتمحقیقتبهنمایش واقعیتوجودیاشرا نداردوآنچهازفضایپیرامونخودمیبینیمصرفاًگذاشتهاستواگرالکترونازحرکتبایستد،حجمکرۀزمیندرابعادیکتوپ،تنزلمییابد.درهستۀاتمهمارتعاشاتبنیادینوجودداردواگرالکترونبههستهملحقشودوازاتمفقطهستهباقیبماند،سوألیمطرحمی�شودکهآیاهستۀاتموجودداردیانه؟بدیهیاستآنچهمحصولحرکتاست،حقیقتندارد.هستۀاتمهمفقطواقعیتوجودیرابهنمایشمیگذارد.دانشفیزیکذراتبنیادینراتابیستوچهارمرتبهشناساییکردهاستومدعیاستکوچکترینذرۀبنیادیناتم،تارنامداردکهاگرازارتعاشبایستد،دیگرچیزیوجودنخواهدداشت.بنابراینجهانهستیمادیازحرکتآفریدهشدهاستومجازیاست؛اگرحرکتازآنگرفتهشود،چیزیوجودنخواهد

داشت.

برآن ازآننظرضروریاستکهسیستموسازمانیکه کلنگریدرمدیریت،مدیریتخواهیمکردراابتدابهخوبیشناساییکنیم.اینشناختبایدازسطحواقعیتوجودیبهحقیقتوجودیگسترشیابدتاحرکتازظاهربهباطنکاملگردد.حرکتایندومحصولحرکتهستندو داد نشان ما به باطنآن، به انرژی׳׳ ׳׳ماده ازظاهرحقیقتوجودیآنهاحرکتاستودرپسواقعیتوجودیآنهاچیزیجزحرکتوجودندارد،اکنونجایداردازمنظرفراکلنگری،بهتفسیرجهانهستیبپردازیمتاجهانهستیومدیریتحاکمبرآنرابهعنوانالگویمدیریتکلنگرموردشناساییقراردهیم.درمدیریتکلنگر،محدودهایبرایشناختوجودنخواهدداشت؛ازعلم

وفلسفهگرفتهتامذهبوعرفان،تماماًدراینحیطۀوسیعخواهندگنجید.میکائیل استواراست. پایۀحکمرانیچهارملکمقرب بر ازمنظرمذهبی،جهان

شکل5

مدرییت کل نگر26

سلسلهقوانینارتزاقجهانهستیازیکدیگررارقممیزند.دراکوسیستمهرجزئیازجزئیدیگرروزیمیگیردوازایننظرهمۀاجزایهستیبههمپیوستهاند.یعنیهیچذرهایازاکوسیستمبهتنهاییمعناندارد.نظاممدیریترزقوروزیذراتتشکیلدهندۀاعمالمرگو تعادلاکوسیستمو اعمالمیشود.عامل میکائیل ناحیۀ از اکوسیستمنیزدرحیطۀمیکائیلاست.مفاهیمیمانندجهشیاموتاسیوندراکوسیستم زندگیهرگزتصادفینیستوتابعشخصیتودرنهایتمحصولهویتاکوسیستموتحتمدیریتمیکائیلاست.عزرائیلیاقانونتولدومرگنیزتحتفرمانمیکائیلعملمیکند.اصرافیلملکزماناستوجبرائیلملکمدبرتماممالئک.اینچهارملکمقربدرادبیاتیاترمینوژلویمذهببیانمیشوندواگربخواهیمآنهارادرفلسفه،

علمیاعرفانجستجوکنیمبهواژههاوتعاریفدیگریبرخواهیمخورد.

عرفانخاستگاهشناختکیفیهستیاستواینشناختبرپلۀعشقاستواراست.و میآید پیش ׳׳ دل کار ׳׳ عرفانی اصطالح در است، وشوق ذوق از هرجاسخنکیفیتشناسیواردعملمیشود.برایمثالمفهومحرکتکهدرعلموفلسفهتعریف

میشود،دردنیایعرفاناینگونهمطرحاست:

·IvºH SÃ~h{

©o¶

k²¼U

ÁjI¶ ÂTvÀ ·I¿]

S¨oe -

¸ÃºH¼¤ -

IÀ ·Hkö -

... -

´TvÃw ¼¨H

(ÏoT¹¨ ®¶Iø)

ºI¿Ã¨ Á»oú

ºI¿Ã¨ n¼÷{

ºI¿Ã¨ RIÃe

Ák¹µ{¼À

(jI\ÄH ¾z£º)

·I¿] ¾£±e

ÂLõ¤ »j

Hki

شکل6

27مدرییت از منظری دیگر

همینمفهومحرکتبهزبانعلمی،نظریۀکوانتوماست.روزیکهعرفایایرانیدرکیفیتشناسیهستیبهمفهومحرکتذراترسیدند،پیبردندجهانهستیازرقصآفریدهشدهاست.سپسدانستنددرپساینرقصآهنگیدرنواستواینآهنگخود

ازسازیانتشارمییابدوهرسازینیازمندمطربیاست.

ویا:

برخیگمانکردندمنظورازایننوعبیانها،عیشونوشوالابالیگریاست.اماحدیثمطربعالیترینحدیثهستیاست؛زیرامطربخداونداستوسازیرابهصدادرآوردهکههمۀعالمرابهرقصآوردهاست.همانطورکهگفتیم،اکوسیستمطیفمتنوعیازشخصیتهارابهماعرضهکردهاستوهدفمندیرفتارهایمبتنیبراینشخصیتهارامدیریتمیکند.هدفمندی،تعادلونظمحاکمبرسازمانعظیماکوسیستم،ناشیازهدایتینهادینهدرجزءجزءآندارد؛همانگونهکهرقصاجزایبیشمارتحتفرمانموسیقیاستوآهنگیکهنواختهمیشودآفریدۀسازاست،تمامیمخلوقاتدرحرکاتیموزونتابعقوانینآفریدهشدهازسویهوشمندیهستند.سلسلهمراتبخداوند،هوشمندی،قوانینواعداددربیانفلسفیمنطبقباچینشمطرب،ساز،

موسیقی)قانون(ورقصدربیانعرفانیاست.

که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما راحدیث مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو

جان و دل و جام و جامه در رهن شرابمائیم و می و مطرب و این کنج خراب

عشق حیران بام و در بر ما و غوغاست فغان در ذره هر ذره زبان است رقص

ندارد نردبان که بام آن زبان ندارد کند چه اما بیان ندارد دگر رقص جز

شکل7

مدرییت کل نگر28

رقصموزوناجزایهستینشانۀهدفمندیوسازماندهیدقیقوعمیقیدرهستیاستوهرتوازنوتعادلمدیریرادررأسطلبمیکند.بدینصورتدرعرفان،مشاهدۀهستیمارابهوجودخداوندرهنمونمیگرداند.همینمدیراستکهرفتارهارا

تحتشخصیتهاوشخصیتهاراتابعهویتهارقممیزند.هوشمندی،ساز،روحالقدسیاجبرائیل،عاملجاریشدنحکمتوشعوریفراگیر

برجهانهستیاست.بهعبارتیعاملهرحرکتیدرهستی،شعوروآگاهیاست.پساگرتاکنونتصورشدهبوداکوسیستمازمادهوانرژیتشکیلشدهاست،اکنوندرجستجویهدفمندیاینمجموعه،بهمفهومیازهوشمندی،شعوریاآگاهیحاکمبرآنپیمیبریم.دریکسازمان،سرمایه،تجهیزات،امکانات،اعتباراتوسختافزارهاکناریکدیگرگردآمدهاندوآنچهاینمجموعهراهدفمندمیکندآگاهیوهوشمندیاعمالشدهبرسیستمازناحیۀمدیراست.بنابراینجهانمتشکلازدوعنصرمادهوانرژینیستبلکهعنصرسومیبهنامهوشمندی،آگاهییاشعورنیزدخیلاست،البتهمادهوانرژینیزخودمحصولآگاهیاستوجهانیکساختارداردوآنشعوراست.ماده

وانرژیتجلیهوشمندیمیباشند.

ازمنظردیگرذراتبنیادیندرمادهمحصولحرکتندواگرقانونحرکتدرآنهانباشدچیزیبهناممادهوجودندارد.هرجزئیازذراتبنیادینکهازحرکتبایستدبه

شکل8

ضد شعور

ضد ماده

اَبَر شعور

شعور

ضد انرژی

انرژی ماده

29مدرییت از منظری دیگر

جزئیدیگرتبدیلمیشود.توقفالکتروندرحرکتحولهستهوملحقشدنآنبهپروتونهستهوتبدیلآنبهنوترونسببتشکیلستارۀنوترونیباحجمیصدهابرابرکوچکترازمادهمیگردد،اینروندهمچنانادامهداردتابهذرۀبنیادینکوآرکمیرسیمکهاگرازحرکتبایستدتبدیلبهتارمیگردد.تارکوچکترینذرۀموجوددرعالممادهاستکهاگرازارتعاشبایستدازدسترسعلمفیزیکخارجمیگردد.باتعریفیکهازشعورارائهشدمیتوانکشفکردکهتارتبدیلبهشعورمیگردد.فوتوننیزبهعنوانذرۀتشکیلدهندهیکیازانواعانرژی،اگرازحرکتبایستدازدسترسعلمفیزیکخارجمیشود.سلسلهقوانینیکهدستورالعملحرکتیذراتبنیادیندرمادهوانرژیراشکلدادهاند،مخلوقشعوروخالقاعدادند.بانگاهازاینمنظرنتیجهمیگیریم:مادهوانرژیتجلیشعوریاهوشمندیاست؛مانندسازمانیکهتجلیآفرینشذهنییکمدیراست.جهانپیرامونمامحصولقوانیناست.چهارقانوناصلیکهدرعلمفیزیککشفشدهاستعبارتنداز:قانونجاذبۀمیدانگرانش،میدانمغناطیسی،میدانهستۀضعیفومیدانهستۀقوی.آنچهاینقوانینرابنیاننهادهاستهوشمندیحاکمبرآنهاست؛امادرموردخالقآنشعوریاهوشمندیحاکمبرهستیهیچگونهتوصیفینمیتوانارائهکرد.بهبیاندیگرفصلمشترکماده،انرژیوشعور،اطالعاتاست.اینتبادلاطالعاتاستکهحرکتازآنزائیدهمیشودومادهوانرژیراشکلمیدهد.

درجستجویمنشاءایناطالعات،بهشعورمافوقیاشعورکلمیرسیم.نگرشکیفیدرمدیریت،بهمباحثمدیریتاطالعاتومدیریتانرژیمیرسد.درنظربگیریدکهکارمندیکشرکتدرشرایطیایدهآلازنظرورزش،تغذیهوسالمتباانرژیمشغولبهکاراست.ناگهانتلفنیبهاوخبرناگواریمیدهند!اینکارمنددیگرتوانپیشینرانخواهدداشت.درمدیریتکلنگرعالوهبرانرژینوعاول،انرژینوعدومنیزبایدبازشناسیشودتادردایرۀمدیریتقرارگیرد.بدنانساننیازمندانرژیسوختوساز) ATP (است.اینانرژیازغذاییکهمیخوریمتأمینمیشود.اماوجودانسان نیازهایعاطفیوروانی انرژینوعدوم نیازدارد. نیز انرژیهایدیگری به ما

است.درواقعتأثیرپذیریدربرابرحوادثبیرونیتابعانرژینوعدوماستومدیریتیکسازمانودررأسآن،مدیریتمنابعانسانی،مستلزمشناختانرژینوعدومبهعنوان

مدرییت کل نگر30

عاملتعیینکنندۀاشتیاقنیروهایانسانیاست.یکمدیربایدبتواندبعدکیفیکارمندانخودرانیزمدیریتکند.همۀماباموضوعانگیزهواشتیاقدرکارآشناییداریم.همانکارمندیکهبایکخبرتلفنیانگیزهاشرابرایادامۀکارازدستدادهممکناستبایکخبردیگرتاپاسیازشبدرمحیطکاربماندوبهکارشادامهدهددرحالیکهانرژینوعاولبرایاوتأمیننشدهاست.انرژینوعدومبرایخودمدیر،ازهمهتعیینکنندهتراست.اگریکروزمدیربهدالیلیبیحوصلهواردسازمانخودشودتمامافرادمجموعۀخودراتحتتأثیرقرارمیدهد.برایاربابرجوعآنسازماننیزنحوۀتعاملکارمندانبسیارتعیینکنندهاست.بنابراینعواملانگیزشیمدیر،کارمندانوتعاملانگیزشیبااربابرجوعبهزیربخشهایدانشمدیریتسازماناضافهمیشود.اغلباینموضوعراباعنوانمدیریتبحرانمیشناسیم.درمدیریتکنونیتأمینانرژینوعدومدرغالبتشویقوتنبیهخالصهمیشود.حقیقتایناستکهبدونشناختبخشکیفیوجودانسان،اعمالمدیریتباابزاریاینچنینبهبنبستکشیدهمیشود.زیرابُعدکیفیانسانابزارمندنیستوراه�یابیبهبخشکیفیانسانمستلزمشناختراهکارهاییازهمانجنساست.مدیریتبرعملکردانسان،بدونشناختکیفیانسانممکننیست.انسانیکهازبُعدکیفییاعرفانیبهبلوغنرسیدهاست،نیازمندمحبت،تشویقوتمجیداست.بهقولشاعر:»نشینمسرراهیبهامیدنگاهی.«انسانگدایمحبتاستتاجاییکهاگرغذایجسمیاشتعییننشوداماازنظرانرژینوعدومسیرابشود،گرسنگیرافراموشمیکندواگرسیرباشدوگرسنۀمحبتتوانانجامکاریراندارد.یکمدیرهمنیازداردتاخودنماییکارمندانرامدیریتکندوهمبایدبتواندکارمندانخودرابهمرحلهایازضدضربهشدندرمقابلتخلیۀانرژیوتهاجماربابرجوعبرساند.کسیکهانسانرانشناختهاست،منشاءبسیاریازرفتارهایاورانمیداندواینسردرگمی

عاملاصلیسوءمدیریتاست.نیازهایانساندرسهطبقهخالصهمیشود:

-ثروت-قدرت-ستایش

نیازهایخودنظیرخوراک،مسکنوپوشاکرا تا ابتدادرجستجویپولاست

31مدرییت از منظری دیگر

تأمینکند.هنگامیکهتأمینشد،حسنیازشبهمنصبومقامبروزمیکندوسرانجامدغدغهاشستایشوتمجیداست.وقتیاثریماندگار،حکاکیشدهبرسنگازخودبهجایمیگذارد،تصویرهمهرادرحالکرنش،مقابلشمشاهدهمیکنیم.مظاهریهمچوناسکندر،ناپلئونوهیتلرازاینقبیلند.ممکناستازاینجهتکارمندیدریکاتاقنقشهیتلرراایفاکندوکارمنداندیگررابهزانودرآورد.بنابراینازملزوماتمدیریتسازمانی،بلوغکیفیتیوازمظاهرآنبینیازیازانرژینوعدوماستکهنظامیمبتنیبراستغناءازتشویق،تنبیهوتکلیفاست.تکاملیکسیستم،بهکمالنیرویانسانیآناست،نیروییکهدشارژنمیشودونیازبهشارژوتشویقندارد.افرادمعمولیشبیهبهجریانمتناوببرق) AC(،دائمدرنوسانانگیزشی)شارژودشارژ(قراردارند.ارتباطیمیشودوکاربردیمحدود استهالکسیستموسیم جریانمتناوبموجبدرلوازمیهمچونبخاریبرقی،موتورهایمتناوبوالمپهادارد.اماابزارهایدقیقهمچونکامپیوتر،تلفنهمراهوتلویزیونبهجریانمستقیم)DC(نیازدارند.همانگونهتغییرحالدرونی نیازدارندکهدائم بهمدیرانوکارمندانی کهسازمانهایباکیفیتنمیدهندودشارژناپذیرند،برخالفسیستمهایابتداییکهدائماًدچاربحرانمیشوند.نقشدیود،یکسوسازیجریانالکتریکیاست؛مدیریتکیفیت،سازوکاریرادر

انسانفراهممیکندکهازنوسانانگیزهواشتیاقبینیازگردد.بالغ سازمان است بدیهی بود. خواهد تعریف قابل نیز سازمانی بلوغ بدینترتیبدربرگیرندۀکارمندومدیریاستکهنیازمندیخودبهانرژینوعدومراساماندادهاست.ارتقایکیفیسازماندرگرویارتقایکیفیاعضاءودردرجۀاولمدیرآناست.اولویتدرکیفیتسنجی،توجهبههویتوشخصیتسازمانیاست.یکمدیر،مسئولساختنهویتوشکلدهیشخصیتسازمانخویشاست.هوشسازمانینیزازاجزائیاستکهدرنگرشجدیدبهمدیریتازنگاهکلنگری،قابلتعریفمیشود.

بخش دوم

35هدف سازمانی

هدف سازمانی

و سازمان برای هدفگذاری است، روبرو آن با مدیر یک که مباحثی جمله ازکارمنداناست.همۀمااشخاصیرادیدهایمکهعمریبراییکسازمانازجانودلمایهگذاشته�اندواکنوناحساسخسرانمیکنند.یأساینافرادازعدمشناختوسیلهوهدفنشأتمی�گیرد.هدفسازمانیکوچکهرگزنمی�تواندانگیزۀتالشهایعظیمگردد.یککارمندباهدفگذارینامتناسببااهدافیکهدرعمل،سازمانبرایاوتعیینکردهاست،پیشمی�رودوهنگامیکهعمرخدمتسازمانیاشبهسرآمد،احساسخسارتمی�کند؛زیرابههدفخویشنرسیدهاست.انگیزۀتالشهایخالصانۀاواهدافموهومیبودهکهازسازمانانتظارداشتهاست.ریشۀایناختالفدربخشیازوجودفردرقممیخوردکهدرنقشۀگستردۀانسان،بهاصطالحآنرافیلتربینشینامگذاریکردهایم.این از می�شوند، دریافت مغزی سنسورهای توسط که بیرونی حوادث و وقایعچارچوبخاصعبورمی�کنند.شدتوضعف،ارزشواهمیتاینوقایعنیزدرعبورازاینچارچوبتعیینمی�شوند.بطورمثالواکنشافرادمختلفدربرابرصدایانفجارباتوجهبهفیلتربینشیافرادمتفاوتاست.آیاصدایانفجاریمهیبتأثیرییکساندر

افرادمختلفمیگذارد؟

مدرییت کل نگر36

وقایعپسازدریافتدرسنسورهایمغزیازفیلتربینشیعبورکرده،سپسبهذهنمی�رسندوذهنادراکمارانسبتبهآنواقعهیاپدیدهتعریفمی�کند؛سپسروانمااحساساتحاصلازادراکاتمانرامشعوفمی�کند،بعدازآنمغزنسبتبهتحریکاحساساتمانواکنشنشاندادهودستورنهاییراصادرمی�کند.درانتهاایندستوردر

جسمبهزبانفیزیکترجمهشدهوتولیدهورمونشیمیاییمی�کند.حالاتفاقاتیکهپسازشنیدنصدایانفجاربهوقوعمی�پیونددرادنبالمیکنیم.پسازدریافتصداتوسطگوش،فیلتربینشیماوخامتقضیهراتوصیفمی�کند،ادراکحاصلازوصفقضیهدرذهن،بهروانمی�رود،احساساتایجادشدهدرروان،بهمغزمنتقلشدهودرنهایتبهزبانجسمترجمهمی�شودودرآخرشاهدواکنشجسمی

متفاوتمنتجازترشحهورمونهایشیمیاییمغزدرافرادمختلفخواهیمبود.

.

درنتیجهاینبینشمانسبتبهمسائلمختلفاستکهتعریفماازخوشبختیوبدبختیرارقممی�زند.پسیکیازمهمترینمواردیکهنیازبهآندریکسازمانحس

می�شود،برنامه�ریزی�هایبینشیاست.هرواکنشیکهنسبتبهمحیطپیرامونخودنشانمیدهیم،فرایندیداردکهتاآنرانشناسیم،امکانارزیابی،تحلیلوارتقایکیفیآنمیسرنخواهدشد.عمدتاًتصورمیشودواکنشهایمامحصولفرمانهایمغزیاست.اماواقعیتایناستکهمغزتنهانقشیکمترجم*رابرعهدهدارد.برایمثال،هنگامیکهباصداییمتفاوتروبهرو

*ترجمهبهزبانفیزیکوترجمهاززبانفیزیک

¬kºp VjH¼e pH joÎ S{HjoM » £±U poö

Âz¹ÃM oT±ÃÎ qû¶ §ÄqÃÎ ÁIÀn¼v¹w ÍÄI¤» » VjH¼e

¸Àl y¹¨H» ·H»n y¹¨H» qû¶ y¹¨H»

ÂÄIõÃ{ » ÂL~ø ÁIÀ ³IÃQ·kM ®µ÷²H u§ø

شکل9

37هدف سازمانی

میشویم،گوش)سنسورفیزیکی(آنرابهمغزمنتقلمیکند.سنسورهایمغزاینرخدادراازبخشمهمیعبورمیدهندکهواکنشمادرآنبخشرقممیخورد.

دهد،سپسروان انجام ذهنچهعکسالعملی میکند تعیین که است بخش آنچهواکنشینشاندهدودرنهایتمغز،واکنشرابهزبانفیزیکیعنیپیامشیمیاییوالکتریکیترجمهکندوسببواکنشبدنشود.آنبخشمهمرافیلتر بینشیناممیگذاریمزیراکانونادراکاتنهادینهشدهایاستکهتبدیلبهبینشماشدهاندوخارجازاختیارماعملمیکند.برایمثالواکنشهرفردنسبتبهخبرناگهانیمرگعزیزانشمتفاوتومبتنیبربینشوینسبتبهمرگاست.پسازعبوراینخبرازفیلتربینشیاستکهذهنسهمخودراانجاممیدهدومثاًلخاطراتیراکهباویداشتهاستمرورمیکند.رواننیزاینواکنشرادریافتمیکندواحساسدلتنگیرابهآنمیافزاید.سپسمجموعاینهابهمغزمیرسدوآنجاپسازترجمهبهزبانفیزیکسببمیشودمغزبهترشحبرخیهورمونهاوآنزیمهافرماندهد.خطااینجارخمیدهدکهنسبتموادشیمیاییدربدنموردآزمایشقرارمیگیردوبههمخوردنتعادلدرآندیدهمیشودوگمانمیروداینبرهمخوردنتعادلموادشیمیاییسببواکنشفردنسبتبهخبرمرگشدهاست.درحالیکهواکنششیمیاییبدن،درآخرینمرحلهرخدادهاستوخودمعلولعلتوسرمنشاءدیگریاستکهبهفیلتربینشیفردمربوطمیشود.بهعبارتدیگروقایعبیرونیازطریقسنسورهایفیزیکیدریافتوبهفیلتربینشیمخابرهمیشود.ازفیلتربینشیعمقوابعادواکنشتعیینمیشودوبامخابرهبهذهنسببواکنشذهنوسپسواکنشروانمیگردد.پسازآناینواکنشهادرمغزترجمهمیشودودرنهایتبهصورتپیامشیمیاییوالکتریکیدربدنبروزوظهورپیدامیکند.پرسشایناستکهانسانابتدامیترسد،سپسآدرنالیندربدنترشحمیشودویاچونبهفرمانمغزآدرنالینترشحمیشود،اومیترسد؟بهعبارتدیگرآیامغزخودتصمیممیگیرددرمقابلکدامصدا،خبریارخدادتصویریچهمیزانفرمانترشحآدرنالینبدهدویامکانیسمپیچیدهتریداردکهازاعماقوجودفردیعنیفیلتربینشییامحصولادراکاتوباورهاینهادینهشدهوناخودآگاهویاست،نشأتمیگیرد؟

دربخشفیلتربینشیهرفرد،اطالعاتپردازش�شدهجایگرفتهاستوبدوننیازبهفکریادقتبهطورناخودآگاهوغیرارادیدرتصمیمگیرینسبتبهواکنشدربرابرهر

مدرییت کل نگر38

رخداددخیلاست.حقیقتایناستکهابتدافردافسردهمیشود،سپسنتیجۀاینافسردگیکهریشهدرفیلتربینشیاودارد،درجسماوبهصورتبرهمخوردنتعادلبرخیموادشیمیاییبروزمیکند.متخصصیناعصابوروانبرایرفعاینمعضلاقدامبهبرقراریتعادلشیمیاییدربدنباافزودنیاکاستنمیزانیکمادۀشیمیاییمینمایندکهنشانۀدرماناست!ولیآنچهکهدرمانقطعیافسردگیاست،رفعسرمنشاءافسردگیدرفیلتربینشی

استکهواکنشذهن،روانومغزرارقممیزند.یکمدیر،هنگامیمیتواندبهجامعیتوهدایتهمهجانبۀسازمانخودنائلآیدکهازفرآیندواکنشاعضایسازمانشآگاهیداشتهباشد.واکنشهرفردنیزدرفیلتربینشیاشرقممیخورد.تفاوترفتاروشخصیتدرافراد،ریشهدراختالفبینشآنهادارد.برخیافرادباکوچکترینتغییردرسازماندچارافسردگییاواکنشتندمیشوندامابرخیدیگرسازگاریبیشتریدارندوتفاوت،ناشیازنوعبینشآنهاست.میزانرضایتمندیکهکیفیتکارهرفردرادرسازمانرقممیزند،تابعیازبینشفردنسبتبهخوشبختیاست.ممکناستیکفرددرسازمانباوجوددریافتیها،امکاناتوموقعیتعالیاحساسخوشبختینداشتهباشدولیفرددیگریباداشتنکسریازآنباوجوددریافتهایزیاد،عملکرد اول فرد بداند.درنتیجه همه،خودراخوشبخت

مناسبینداردودومیباکیفیتکارخودراانجاممیدهد.تحولدرفیلتربینشیافرادسازمان،رشدوشکوفاییدرکیفیتوارتقایمدیریتسازمانرارقممیزند.برنامهریزیهایبینشیمدیر،ضمانتصدمهناپذیریسازماناست.وهدف وسیله به نسبت نگرش بینش، ارتقای برنامههای تعیین�کنندهترین جمله ازاست.اینکهفردچهچیزیراهدفمیداندودرمسیررسیدن،بهچهوسایلیمتوسلمی�شود،نوعهدفیکهیکفردیاسازمانتعیینمیکند،تمامیمسیر،کیفیتطیمسیروواکنشهایاوراتعیینمیکند.آیاسازمانیکههدفشرقابتاستیاسازمانیکهرضایتمندیمخاطبراهدفقراردادهباسازمانیکهارتقایسطحآگاهیکارمندان

خودراهدفمیداند،برایرشدخودازیکقاعدهپیرویمیکنند؟برآنشخصیتششکلمیگیرد.هدف مبتنی یاسازمان،هویتیداردکه فرد هرووسیلهمبتنیبرهویتمعناپیدامیکند.کسیکههمسرشهدفاوستباازدستدادنش،خودنیزساقطمیشود.مدیریکههدفشبقایمرتبۀسازمانیاستبامدیر

39هدف سازمانی

دیگریکههدفارتقایسازمانخودرادنبالمیکند،درهویتتفاوتدارند.یکفرزند، میکنند. دنبال را هدفی چه خود هویت در سازمانش افراد بایدبداند مدیرتحصیالت،آرامش،ثروت،قدرت،شهرت،سالمت،امنیتیاریاست؟برنامهریزیهایبینشیسازمان،بایدهدفیاوسیلهبودنهریکازاینمفاهیمراموضوعآموزشخودقراردهد.باارتقایکیفینگرش،هیچیکازاینمفاهیمنمیتوانندهدفباشند.حتیآگاهی،معرفتواخالقوسیلهایبرایهدفیبزرگترندوازمنظریدیگر،هرآنچهکهامکانازدستدادنشوجودداردنمیتواندهدفباشد.ممکناستهدفیکفرددرزندگی،رسیدنفرزندشبهمراتبعالیباشد؛ناخلفشدنآنفرزندیاوقوعیکحادثه،اورادچارپوچیوبنبستمیکند.گاهیقویترینانگیزۀحضوریکفرددرسازمان،دوستانصمیمیاوست.اینهدفنیزمخاطرهانگیزخواهدبود.درواقعهدفزندگی،سنگبنایعمارتوجودیمااستولغزشآنقابلاغماضنخواهدبود.حتیمذهبیانمازکهستوندیننامیدهشدهاستتنهاوسیلهایبرایارتقاءونزدیکیبههدفاست.اقامۀنمازبهمعنیمقیمشدن،خودوسیلهایبرایهدفعالیدیگریاست.درامورزمینینیزبرخیامکاناتمهیانمیشودمگربامقیمبودندریکمحدودۀجغرافیایی.بنابراینخودمقیمشدننمیتواندهدفباشد.بسیاریازفعالیتهایزندگیبرایآرامشاستوهمینامردرهدفبودنآرامشایجادشبههمیکند.پرسشآناستکهخودآرامشرابهچهعلتینیازداریم؟کمااینکهبخشزیادیازهزینههایعمروزندگیماصرفتحصیالتمیشود.ونمیدانیمتحصیالتبرایچههدفیدنبالمیشود.بدینترتیببایدپرسیدزندگیبرایمدیریتاستیامدیریتبرایزندگی؟برایسازمانشهزینه را درعملمیبینیمیکمدیرحتیسالمتجسموروانخودمیکند؛پسزندگیصرفمدیریتشدهاست!وسیلهبودنثروت،قدرتوامنیتبدیهیاست؛همچنانکهسالمتنمیتواندهدفباشد.اگریکسازمانسالمتجامعهرابهعنوانهدفخودتعیینمیکند،منظورشمهیاکردنزمینههایارتقایاجتماعیو

نیلبهاهدافعالیاست.و سؤال اصلیترین میکنیم، پیدا ورود جایی به که هنگامی چیست؟ هدف امامهمترینموضوعآناستکه׳׳بدانیمبرایچهواردشدهایم؟׳׳مانیزوارداینعالمشدهایموعالیترینهدفماآنخواهدبودکهبدانیمبرایچهآمدهایموطبعاًآگاه

مدرییت کل نگر40

شویمازکجاآمدهایموبهکجاخواهیمرفت.براییافتنپاسخاینسهپرسشمهلتارتباط ایناکوسیستمچیست؟ بدانمجایگاهمندر تا محدودیدراختیارمناستشخصیتمنباشخصیتاکوسیستمچهصورتیدارد؟ورفتارمندرتعاملبارفتار

اکوسیستمچگونهخواهدبود؟

دراینمدتمحدودمهمترینموضوع،بازشناساییهدفازوسیلهاست.مهمترینتفاوتمیانهدفووسیلهآناستکهوسایلمیتوانندجایخودرابهیکدیگربدهندیاازبینبروند،اماهدفنمیتواندچنینباشد.بدیهیاستگرفتنوسیلهبهجایهدفوازبینرفتنآن،تالطمشدیدیدرانسانبهوجودخواهدآورد.یکیازنکاتیکهسببروشنگریذهننسبتبهاهدافسازمانیمیشودتفکیکمسیرازمقصداست.یکمدیربایدبداندهدفیراکهتماموقت،هزینهوسرمایهراصرفآنمیکندبرایچیستوآیاارزششرادارد؟بهاینمنظوردرهرلحظهمیتوانیدتصورکنیدبهروشیاعجابانگیزوبطورناگهانیبهآنمقصدرسیدهاید.اکنونمیتوانارزیابیکردمقصددرستتعیینشدهاست؟واینمقصدچهدستاوردیبرایسازمانداشتهاست.درواقعهرفردیاسازمانکههموارهمسیررافدایمقصدمیکند،زندگیرابهنابودیمیکشاند.چراکهزندگیازمسیرهاومقصدهاتشکیلشدهاستوچونمقصدهامفصلمیانمسیرهاهستند،زندگیچیزیجزمسیرهانیست.زندگییکسازمان،مسیریاستکهطیمیکندوسرمایهایمهمترازافرادخویشندارد؛بنابرایناگرهزینههنگفتیراصرفرسیدنبهمقصدهایگوناگونمیکند،بایدخودرادرآنمقصدتصورکندتابداندرسیدنبهآنچهاهمیتیداشتهاست.سازمانهاوافرادبیشماریپیوستهدرتکاپویمقصدهایگوناگونهستندواغلبمسیررافدایآنمیکنند.حقیقتآناستکهانسانقاتلزندگیخویشاست،زیرازماندرگذراستوشاهدیبرخسرانوزیان��سر׳׳زیانمااز ی ��خ

�خ �ل����خ �خ��س�ا لا �خ ا �ل�ع���سر، ا ماکهسرمایۀاصلیخودراازدستدادهایم.׳׳واآنجانشأتمیگیردکهمیخواهیمبرزمانمدیریتکنیمامانسبتبهآندیکتاتورراطوالنیترمیخواهیم. نمیخواهیمومقطعدیگری را میشویم.یکمقطعزمانیمدیریتزمانباسلطهبرآنمیسرنمیشود.شرطتسلطبرهرجزءازهستی،همفازی

گوشم نشنود دو نیز کسی هیچ کاین آمدن و رفتن من بهر چه بودوز

41هوش سازمانی

بر ازاکوسیستم اینجزءهوشمند باآناست.نتیجۀسلطهجوییعلیهزمان،واکنش�ص�عوا وا

�ت علیهمااست.سلولانفرادیاثرمخربترینسبتبهشکنجهبرزندانیدارد.�ل���ص��خر همفازبودنبازماناست.صبوریآننیستکهبخواهیمزمانرانگاهداریمیا �خ�اسازمان ارتقای و مدیریت است. زمان با همفازی و کنیم؛صبوری،همراهی تحملدرگروآموزشافرادوآشناییبامفهومهمفازیبازماناست.کسیکههموارهدرانتظارپایانساعتکاریسازماناست،اضطرابخودرابهدیگرانانتقالمیدهدوتمامیسازمانراازتشعشعاتمنفیوجودخودمتأثرمیکند.همنشینیبافردمضطرب،اضطرابآفریناست؛همانگونهکهنشستنکناریکفردافسردهبرهمنشینتأثیرگذاراست.اینانتقالراسرایتتشعشعاتیمینامیم.یکنفرباتشعشعمنفیمیتواندیکسازمانراتحتتأثیرقراردهد.امتناعپیامبراکرم)ص(ازمنعرطبخوردنکودکازهمینباببودهاست.درحقیقتآثارتشعشعاتیفردازظاهرکالماونافذتراست.آشناییبازبانتشعشاتیومهارتشعشعاتمنفیضمانتارتقایسازمانیاستوازوظایفمدیریتاست.سرایتتیکهایعصبیودیگرعوارضروانیبهدیگران،نزدروانشناسانوروانکاوانشناختهشدهاست.دراینسرایتآنچهانتقالپیدامیکندتشعشعشعوریمینامیم.هنگامیکهواردمحیطیکسازمانمیشویم رااصطالحاًپیشازآشناییباسازوکارشاخصهایکمیتی،تشعشعشعوریآنسازمانرادریافتمیکنیم.اینتشعشعبرتکتککارمندانومراجعهکنندگانتأثیرگذاراست.بخشیازمشکالتسازمانیناشیازاینتأثیراتتشعشعاتیاست.بدیهیاستتشعشعمدیرآثارمحسوستریبرسازمانخواهدداشت،کمااینکهآرمانگرایییکمدیریابینیازیاو

ازانرژینوعدومدرتشعشاتوجودیاوهویدامیباشد.

هوش سازمانی) IQ (باطنیهوشیابصیرتبا) WQ (ظاهریهوشتفاوتعنوانباآنچهتمامیقابلتعریفاست.درایتسازمانی نیز براییکسازمان افرادتعریفکردیم، برایمانعازبیتوجهیمدیربهمشکالتشخصیحتییکعضوازسازمانمیشود؛زیراکوچکتریننقطهضعفبهلحاظکمیتمیتواندبیشترینتأثیرگذاریمنفیرابهلحاظکیفیتبرجایگذارد.ازمنظرمدیریتکلنگریکفردازمشکالتشخصیخودجدا

مدرییت کل نگر42

نیستویکسازماننیزنمیتواندازدرونیاتاعضایآنجداباشد.نکتۀدیگرچیدمانافراددرسمتهایسازمانیشایستهاست.برخیافرادصرفاًتابعدستوراتهستندودرمقابلهیچاتفاقیواکنشنشاننمیدهند.حتیاگرپیشرویشانضایعهایرخدهد،خنثیرفتارمیکنندزیرادراینمورددستوریبهآنهادادهنشدهاست.سازمانیکههمۀاعضایآنمنتظردستورباشند،سازمانیمردهاست.مدیریکسازمانهوشمندبههرذره،اطالعاتکلهستیرادادهاست.یک الهاممیگیردکه ازاکوسیستمیسلولحاویاطالعاتکلبدناستویکموجودزندهاطالعاتتمامیموجوداتدیگررانیزدرخودنهفتهدارد.دریکسازمانکیفیت�گرانیزتکتکاعضاءخودکاربه بهمعنیدسترسیهمگانی این البته هستندوبرهویتکلیسازماناشرافدارند.اطالعاتطبقهبندیشدۀسازماننیستاماسازمانیکهدرآنهیچیکازاعضاءنسبتبهفرآیندپیشوپسخودآگاهیندارند،دچاراختاللخواهدبود.یکمدیرهوشمند،اعضاءسامانمیدهدووظایف بررشدخالقانۀتکتک رامبتنی آموزشسازمانیسازمانیرامبتنیبرشکوفاییهرعضوتعیینمیکند.ازایننظرارتقایسازمانیتبدیل׳׳سازماناستاتیک׳׳به׳׳سازماندینامیک׳׳است.بهاینمعنیکهِسمتسازمانیهرعضومانعپویاییاونمیشود.یکسازمانپویاهرگزدربرابررخدادهایغیرمترقبهکمرخمادامهمیدهد. نقایصوتکامل بازسازیخویش،جبران بهطورمستمربه نمیکندوتفاوتسازمانزندهباسازمانمردهدرنحوۀمدیریتوآموزشاعضایآناستکه

چگونهبهخوداتکایی،پویاییوبازسازیخودبپردازند.ازدیگرویژگیهایسازمانهوشمندمدیریتبحراناست.ممکناستیکسازمانتواناییمقابلهبایکحادثۀپیشبینینشدهراداشتهباشداماآرامشوتسلطخودراهنگامرویاروییباآنازدستبدهددراینصورتهیچیکازتوانمندیهابهکارنخواهدآمد.چنینسازمانیشبیهفردیاستکهدراثرشوکیکحادثه،یارایبرقراریتماستلفنیبایکمرکزفوریتیراهمندارد.ازنظرسازمانآتشنشانیمأموریکهبادیدنو نظرعاطفی از بههمریختگیمیشودمردوداستوجراحیکه یکحادثهدچاراحساسیدرگیرصدماتوجراحتهایبیمارمیشودخطرآفریناست.سازمانپویادرهرلحظه،آمادگیرویاروییبابحرانرادارد.شناساییزمینههایبحرانوروشهایمهارآنازوظایفمدیریکسازمانهوشمنداست.آنچهسازمانهابهعنوانمدیریت

43هوش سازمانی

بحرانمیشناسندبهطورعمدهچالشهایسودآوریونوساناتباعرضهوتقاضااست،اماازنظرمدیریتکلنگرگاهیموضوعاتپیشپاافتادهایکهبحرانتلقینمیشوندبهصورتآتشزیرخاکسترباقیمیمانندوروزیخسارتهایجبرانناپذیریرابهبارمیآورند.برایمثالنارضایتییککارمندمیتواندآثارسوئیدرسازمانبرجایگذاردکهازمحاسباتخارجاست.حقیقتیکسازمانباواقعیتآنتفاوتدارد.ممکناستدرواقعیتیکسازمان،نظمتشکیالتیوآراستگیظاهریدیدهشود،امادرحقیقتافرادشکلدهندۀاینسازمان،بادرونیاتازهمگسیختهوکمترینپایبندیبرابرمدیرخود باشند.درواقعیتهمۀکارمنداندر قرارگرفته تعهددرکنارهم وسرتعظیمفرومیآورند،امابایددیددرحقیقتچهچیزیازدلشانمیگذرد.تلفیقمیانواقعیتوحقیقتازجملهمباحثمدیریتکلنگریاست.اصطالح׳׳بهشتنقد׳׳بههمینموضوعاشارهدارد.دربررسیسازمانهاگاهمیبینیمبرخیمدیرانافقهاییترسیممیکنندکههرگزبهآندستنمییابند.اگرتشکیالتیبخواهددرارتقاءسازمانیخودبهایدهآلیدستیابدضروریاستنقشهمسیریکهمنتهیبهآنآمالاسترابشناسد.حقیقت،آنهدفعالیومطلوبسازمانیاست؛واقعیت،شرایطموجودیاستکهبایدازمسیرآنبهحقیقتدستیافت.یکمدیرهوشمنددرواقعیت،حقیقتودرونحقیقت،واقعیتراجستجومیکند.حقیقت،ایدهآلسازماناستوواقعیت،شرایطموجوداست.اعضاییکسازمانضمننظرداشتنبهافق�هایمتعالی،واقعیتوشرایطموجودرانیزدرنظرمی�گیرند.اگرهدفیکسازمانکمارزشباشدودرمسیرنیلبهآنهیچیکازنیازهایضروریکارمندانلحاظنشود،محکومبهشکستاست.کارمندیکهخواستههایشتأمیناستبیآنکهنیازبهتشویقداشتهباشد،دلسوزیبیشتریخواهدداشتوازلطماتیجلوگیریمیکندکههرگزدرمحاسباتیکمدیرنمیگنجد.اسرافهایهنگفتسازمانیکهمدیرانهرگزنمیتوانندبهخاطرآنکسیراتوبیخکنند،ریشهدرهمینموضوعدارد.سازمانهوشمند،فاقدتشویق،تنبیهوتکلیف

استوبراشتیاقیکایکاعضایآناستواراست.سازمانهوشمندمجهزبهسامانۀعیبیابیورفعنقیصۀخودکاراستومدیریتکیفیتگراراطلبمیکندکهدرآنرضایتشغلیدرتمامسطوح،اصلتلقیمیشود.کیفیتگراییدرگروشناختهویتسازمانیاستوهویتسازمانیبهشناختهویت

مدرییت کل نگر44

شخصیاعضایشوابستهاست.نیرویکاریکهصرفاًبهدنبالشغلاستتادرآمدیبهسازمانخویشهویتبخشد.در انگیزۀمتعالیاستنمیتواند فاقد باشدو داشتهعینحالسازمانکیفیتگرانمیتواندحقوقکارمندانرانادیدهبگیردبهاینبهانهکهآرمانهایمتعالیدارد.بنابرایندرسازمانهوشمند،دستمزدمتناسبباشرایطکاروامکاناتمهیابرایکار،جایگاهخودراداردوافقعالی،اهدافانسانی،ایدهآلمتعالیسازمانی،مرتبۀخویشرادارد.ازیکپزشکانتظاردرمانبدوندستمزدنیستامااگرجانبیماریدرخطرباشدوتضمینیبرایپرداختدستمزدوجودنداشتهباشد،ایناهدافآرمانیمتعالییکپزشکاستکهتصمیماورارقممیزندواگرباانگیزۀمتعالیتصمیمبهانجامعملیگرفت،هرگزباپرداختمالیقابلجبراننخواهدبود.

مسیر و مقصدمنظورازمسیرومقصدرادرمثالیروشنمیکنیم.ممکناستشخصیسالهابرایخریدیکخانهدویدهباشد.درانتهاهنگامیکهدردفترثبتاسنادنوشتهمی�شود:׳׳ثبتباسندبرابراست׳׳ونقطۀنهاییرامیگذارند،درصفرثانیهفردمالکشدهوبهمقصدرسیدهاست.ازآنلحظهمسیربعدیبرایمقصدیدیگرآغازمیشود.بنابراینتفکرمقصدگراییکهطالبمسیرنیست،زندگیرانمیخواهد.ایننادیدهگرفتنزندگیومسیرچهانفرادیباشدوچهسازمانی،رویکردیاستکهزندگیراتباهمیکندوهمهرافدایمقصدمینماید.درسازمانیبامدیریتمقصدگراهیچ�کسزندگینخواهدکردوهمهدراینسرگردانیمیمانندکه׳׳زندگیبرایسازماناستیاسازمانبرایزندگی؟׳׳ایننکتهخودمالکومیزانیبرایمدیریتصحیحاست.هرتصمیمیکهدرپیشرویمدیرقرارمیگیردبایدازخودبپرسدآیاحاصلاینتصمیمبهنفعزندگی

استیازندگیهزینۀآنتصمیماست.ازجملهآسیبهایمدیریتیتفکرسیاهوسفیدیاصفرویکاست.کهبهمعنیتصمیمگیریخشک،بیروح،خالیاززندگیونادیدهگرفتنحقایقهستیاست.درایننوعمدیریتقاطعیتهایافراطیوسختگیریهایدیکتاتورانه،توانمندیمدیریتیبهشمارمیآید.امامدیریتکلنگرباالهامازحقیقتهستیرویکردیانعطافپذیرانهدارد.همانگونهکهمیانصفرویکبینهایتعددوجودداردومیانسفیدوسیاهطیفی

45مسیر و مقصد

ازانواعخاکستریهادیدهمیشود،قطعیتدرتصمیمگیری،بااصالتدادنبهزندگیمنافاتدارد.حتیدانشدیجیتالکهمبنایاختراعکامپیوتربودهاستاکنونباتئوریفازیدررقابتافتادهاست؛نظریهایکهسیستمعاملهایمجازیفاقدصفرویکراطرحریزیکردهوهمهچیزرافازیمیبیند.دومدیرراکهیکیانعطافپذیراستواصالتبهزندگیمیدهدودیگریدچارجزمیتدرتصمیمگیریاستومقصدرااصلمیداند،باهممقایسهکنید.درنگرشاولی،تفکرکیفیتگراییومسیرگراییامورشغلیدر به ودرحاشیۀزندگی داردبایدزندگیکرد اعتقاد استکه حاکمسازماننیزپرداختوهرگزسازماننمیتواندهدفباشد؛بلکهوسیلهایبرایارتقاءکیفیتزندگیاست.درتفکرمسیرگرا،هیچیکازاجزایزندگیبهفراموشیسپردهنمیشودبلکههرروزوهرلحظهدارایجایگاهوارزشاست.درمقابل،تفکرمقصدگراکهنگاهیبرحسبکمیتدرتصمیمگیریدارد،فضاییرابرسازمانتحمیلمیکندکهافرادفقطمیآیندومیروندتاحقوقیبگیرندوزندگیرابگذرانند.فرقزیادیمیان

زندگیکردنوزندگیراگذراندنوجوددارد.یکیازمنظرهایدیگرکهگشودنآندردانشمدیریت،ضروریاستموضوعبرای نسبیتاست.مفهومسودومنفعتنسبیاست.یکمدیردرهرتصمیمگیریسودآوریومنفعت،بایدازخویشبپرسدآیااینمنفعتنسبتبهتمامجوانب،موجبارزشافزودهاست؟ممکناستدرنگاهاولمفیدبودنرقابتبدیهیتلقیشود.امااگرمفهومرقابتراواکاویکنیم،بهدوتصمیممیرسیمکهیارقیبراحذفکنیمویاتولیدراافزایشبدهیم.اماافزایشتولیدخودعاملبرهمخوردنتعادلعرضهوتقاضاستکهاگربهآنتوجهنشودبهبحرانتورمتولیدمنجرمیگردد.وضعیتیتبلیغ اندیشیدند آن برای که وچارهای است آنروبرو با کنونی دنیای اکنون کهدرنتیجه است. انبوه تولیدات بیشتر باهدفخرید مصرفگراییوجوسازیکاذبافرادحجمزیادیازنقدینگیخودراصرفخریدکاالهایگوناگونمیکنندبدونآنکهباخودبیاندیشندآیاواقعاًبهآننیازداشتهاند؟بنابراینمفیددانستنرقابتمطلقنیست.تولیدنیزتازمانیمفیداستکهبهتبلیغاتوادارکنندهبرایمصرفگراییمنتهینشود.همچنینمدیریتتولیدیکهصرفاًزمینهسازافزایشتولیدگردد،بهنفعسازمانعملنکردهاست.شایدبسیاریازشرکتهایبزرگورشکستۀامروزیاگردرترسیم

مدرییت کل نگر46

هدفرقابتوافزایشتولید،مطلقگرایینمیکردنداکنونبهسقوطکشیدهنمیشدند.درحالحاضرثروتهایهنگفت،کارخانجاتوسیعوکارگرانفراوان،بهسوددهیوتولیدمنتهینمیشود.اینرکود،محصولغفلتازنسبیتدرمنفعترقابتاست.سازمانیکهبهرقابترومیآورد،شخصیتحقیقیسازمانخویشرانیافتهاستوجایگاهخودراازمنظرفراکلنگرینمیداند.چنینسازمانیدرصدداسترقیبخویشبنابرایندیریازودنوبتخودشفرامیرسد.درمدیریتکلنگر، راسرنگونکند.سازمانموجودیزندهتلقیمیشودکهدرتعاملبادیگرسازمانهاامکانحیاتخواهدداشت.بالندگیشخصیتاینسازماننیزبهمراوداتباسازمانهایدیگروابستهاست.قانوننسبیتبرجهانپیرامونماحاکماستوتاآنرانشناسیممصونازآثارسوءناشی

ازنادیدهگرفتناینقانوننخواهیمبود.درکمفهومنسبیتبهطورمطلقناشیازمطالعۀکتابهستیاست.درمضریامفیدبودنحوادثیهمچونزلزله،آتشفشانیاصاعقه،قانوننسبیتاستکهحکمصادرمیکند.ازیکمنظراگرآتشفشانوزلزلهبررویکرۀزمینرخنمیدادهنوزتمامکرۀزمینراآبفراگرفتهبودواگرصاعقهنبوداکسیژنبهازنتبدیلنمیشدوامکانحیاتدرزیرچترالیۀازنمهیانمیگردیدبنابراینمضریامفیدبودنهرچیزبهنسبتآنوابستهاست.ویتامین A اگربهاندازهمصرفشودمفیداستواگربیشازاندازهاستفادهشود،مضرخواهدبود.همچنینشیطاندرهستینقشیراایفامیکندکهجایگزینینداردو

اگرشیطاننبودجستجویکمالوخداجوییمعنانداشت.

قندشیرینحیاتآور،زهریمهلکبرایبیماردیابتیاست.بنابراینتمامیآنچهآفریدهشده،نعمتاستوچیزیبهنامنقمتوجودندارد.اعتقادبهایناصلمیتواندبر آثارعملکردآن و نقشدهدکهمحصولسازمانی راچنان ذهنیتیکسازمان

اعضایسازمانبهکلیدگرگونشود.ازدیگرقوانینیکهیکمدیرنبایدازآنغفلتکند،مالکیتاست.آنچهدارایی

در جهان نباشد مطلق بد پس در زمانه هیچ زهر و قهر نیسترا پایبند دگر پا را مریکی

بد به نسبت باشد این را هم بدانکه یکی را پا دگر را بند نیستمریکی را زهر دگر را چو قند

47هوش

ومایملکسازمانبهشمارمیآید،همگیموقتواعتباریاست.ممکناستگمانکنیموسیلۀنقلیۀمابرایهمیشهتحتمالکیتماست.امامراجعهبهآمارنشانمیدهددرهرساعتهزاراننفردرجهانمالکیتخودرانسبتبهوسیلۀنقلیهاشانازدستمیدهند.حتیمالکیتنسبتبهبدن،زیبایی،زکاوتو...اعتباریوموقتاست.اکنونجایاینپرسشاستکهمادرواقعمالکچهچیزیهستیم؟بدیهیاستمیتوانازدومنظرواقعیتوحقیقتبهاینپرسشپاسخداد.درواقعیتمالکخانه،َمرکب،بدن،زیبایی،هوشوبستگانهستیم؛امادرحقیقتمالکهیچیکازآنهانیستیموهمگیتااطالعثانویدراختیارماقراردارند.تعیینمایملکواقعیوحقیقیبهشناختشخصیتواقعیوحقیقیکمکمیکند.شخصیتحقیقییکسازماناقتضامیکندزندگیاعضایسازمانفدایکارآییبیشتردرسازماننگردد.بازدهکمیتییکسازماندرمقایسهباهزینههاقابلارزشگذاریاست.کارآییفوقالعادهبهقیمتشیوعبیماریهایگوناگونذهنیوروانیدراعضاوبهتبعدرسازمان،ارزشیندارد.مدیریتکیفیتگراصرفاًبهآنچهایجادشدهاستتوجهنمیکند؛بلکهمحاسبهمیکندبهچهقیمتیایجادشدهاست.اینارزشگذاریثمرۀشخصیتحقیقیسازمانیاست.اگراینشخصیتحقیقیدچاراختاللگردد،تصمیمهایمدیریتیمبتنیبرآنبهدورازمنفعتسازمانی

خواهدبود.¾Ã²»H SÃ~h{ (ôÃd¶) ÂMIvT¨H SÃ~h{

¾¶IºoM " ¸¶ " ½k{ ÁqÄn

nHqÎH ³oº

£ãe SÃ~h{

Áoì ´Ãµ~U

(µv] » ºH»n ,¹Àl) nITÎn

Â÷¤H» SÃ~h{ nHqÎH ³oº

¾¶IºoM " ¸¶ " oÄmQ

¾ÄmûU

شکل10

مدرییت کل نگر48

هوشاینکهقدمتواولویتبا׳׳هوش׳׳بودهاستیابا׳׳عقل׳׳پرسشیتعیینکنندهاست.یکسامانۀمنطقیرادرنظربگیرید.ایجادآنسامانهبااستفادهازآن،دومقولۀکاماًلمتفاوتاست.هوش،آفرینشوایجادمنطقاستوعقلبهکارگیریوقابلیتاستفادهازمنطقاست.بنابرایننهتنهاایندومقولهباهمتفاوتبنیادیندارندبلکهمراتبیویژهرادردایرۀتعریفخودمیگنجانند.هوشاولسپسعقلاول،هوشدومسپسعقلدوم،هوشسومسپسعقلسومو....ازاینمنظربخشیازحاالتوجودیماکهزیرمجموعۀپلۀعشقاستهمچونذوق،شوق،حیرت،تعجب،ایثار،محبتو...بههوشبازمیگردد.ملزوماتهوشهمانلوازمانگیزش،ذوقوشوقاست.اگرذوقدرخاطریکهحزنداشتهباشدشکفتهنمیشود"کیشعرترانگیزد،خاطرکهحزینباشد"،انگیزشیبرایهوشنیزوجودنخواهدداشت.خالقیت،هوشوانگیزشدرمرتبۀبیابزاریقراردارد.همانگونهکهدانش،فن،روش،استداللو...ابزارمندهستند.لذاکسیکهبرپلۀعشق

تکیهدارددروصفاهلعقلمیسراید:

اشارهبهاینکهابزارپلۀعقلدردنیایعشقکاراییندارد.همچنانکهبرایعاشقشدنتوصیهواستداللجایگاهیندارد.

درقرناخیرجستجوبراییافتنکیفیتهوشبهاکتشافکمیتعقلیمنتهیشد.کهدردانشروانشناسیبه IQ شهرتداردوبهمعنیقابلیتوتوانمندیاستفادهازچارچوبهایمنطقیمتنوعاست؛مانندهوشبصری،هوشموسیقایی،هوشاجتماعیویاحتیهوشهیجانیوهوشمعنوی.درحالیکهاینهاهمگیازکمیتعقلیخبرمیدهندکهبایدبا WQنمایشدادهشود.همینکهبرایمیزان IQ عددتعیینمیشود،گواهآناستکهباعقل،ابزاروکمیتسروکارداریم.قدرتخالقیت،آفرینشیاایجاد،میزانعددیندارد.هوشذاتی،عامونهفتهاستوبایدبیدارشود.اینهوشنیست. ارثی باطنی׳׳میشناسیم ׳׳هوش به ازاصطالحاترایج،آنرا تمایز برای کهالهامودسترسیبهاطالعاتیخارجازحیطۀوجودیمانبه درحقیقتفراینددریافت

آموختنی نه بود آمدنی عشق ای بی خبر از سوختن و سوختنی

بود چوبین استداللیان پای چوبین سخت بی تمکین بودپای

49هوش

واسطۀفعالشدنسنسورهایفراذهنیمهیامیشود.وجودماسه�گونهسنسور،حسگریاروزنۀورودیدارد. سنسورهای فیزیکیکهدرآستانۀدرکفیزیکیمخابرهمیکنند،سنسورهای ذهنیکهدرآستانۀدرکذهنیعملمیکنندوسنسورهای فراذهنیکهآستانۀدرکیفراترازآگاهیهایدرونذهندارندوامکاندسترسیبهاطالعاتهستیودریافتالهامرامیسرمیسازند،همانچیزیکهبااصطالح׳׳جرقۀذهنی׳׳رایجاست.درحقیقتجرقههایذهنیاتفاقیوتصادفینیستندبلکهعالیترینسنسورهابههمینمنظوردروجودماتعبیهشدهاستوفقطنیازبهتحریکدارد.هوش،اکتسابینیستوبایادگیریافزایشپیدانمیکند.ارتقایهوشباطنیبافعالشدنسنسورهایفراذهنیامکانمییابد.بنابراینهرآنچهبهتوانمندیهایفردیبازمیگرددوبایادگیریافزایش

مییابددرحیطۀعقلمیگنجد.قدرتاستدالل، مینامیم. عقل را بکارگرفتن قابلیت و مهارت توانایی، هرگونهاستنباط،قابلیتتشخیصتصویروصدا،توانمندیتعاملبادیگران،انطباقبامحیط،کنترلهیجاناتو...درچارچوبتوانمندیهاومهارتهاودرمحدودۀعقلمیگنجد.سازماننیزبهمثابۀموجودیزندهدارایهوشاستکهقابلیتایجادوخالقیتسازمانیرادرآنرقممیزند.سازماندینامیکیاپویا،سازمانیاستکههمۀاجزایآننسبتبهکارکردخودتحتآموزشقرارگرفتهاندودرحوزۀکاریخویشبهدنبالآفرینش،خالقیتوانگیزشهاهستند.درمقابلسازمانهایاستاتیکیاایستادچارچناناینرسیورخوتیهستندکهگاهیمشاهدهمیکنیدیکناهنجاریدرگوشهایازسازمانسالهاوجودداردوبهراحتیقابلبرطرفکردناستاماهیچشخصیانگیزۀاصالحآنبهحد ارتقایکیفی برایتحول،نوآوریو افراد انگیزۀ راندارد.درچنینسازمانیصفررسیدهاستوهرکسبهاندازهایدرحیطۀوظیفۀسازمانیخودعملمیکندکهموردبازخواستقرارنگیرد.بدیهیاستهرکسدرتکاپوینزدیکیبهمحورمرکزیسازماناست.غافلازاینکهیکآبدارچیهممیتواندفضایخالقانهبرایخویشایجادکندوهرروزرابهتروباانگیزهترازدیروزسپریکند.درسازمانهایایستانهتنهاهوشسازمانیغیرفعالاست،بلکهازچهرۀبیرونیسازمانیضعفعقلسازمانیهویدااست.سازمانیکهمواداولیۀعالیدریافتمیکندومحصولنازلارائهمیدهدفاقدعقلسازمانیمطلوباست.بدینترتیبمیتوانجایگاهورتبۀعقلسازمانیوهوش

مدرییت کل نگر50

سازمانیرابرایهرمجموعهتعیینکرد.در کارکنان از ابتدا ارائهشدکه داروسازیطرحی کارخانۀ دریک پیش سالهابطور را میرسد نظرشان به کاریخود حیطۀ در که نوینی ایدۀ تاهر شد خواستمکتوبارائهکنند.البتهقولپاداشهایینیزدادهشد.نتیجهباورنکردنیبود.تحوالتیگاهجزئیاماکارآمدگزارششدکههرگزبهفکرمدیراننمیرسید،درمرحلۀبعدیخواستیمروشهایجلوگیریازاتالفمواداولیهودیگرخسارتهاپیشنهادشود.اینطرحسببشدهرروزوهرساعتافرادضمنکاربهتحولسازمانخودبیاندیشندوهرچهمیکنندموردارزیابیقراردهند.بدینترتیبهوشسازمانیارتقاءیافتوپسازمدتیمایکسازمانزندهوهوشمندداشتیم.بنابراینهوشسازمانینهفتهبایدبیدارشودوکیفیتهوشیافزایشیابد.هوشچیزینیستکهبتوانآنراایجادکرد.یعنیهوش،محصولوزائیدۀکاریافرآیندینیست.هوش،اکتسابینیستاماعقلاکتسابیسنسورهای باید برایخالقیت ببخشد. دیگری به را نمیتواندخالقیت است.کسیفراذهنیفعالشود.نظریهپردازیهمچوناینیشتیندرمعرضیکآگاهیقرارگرفت.درزمانویبسیاریافرادبامدارجعلمیباالتربودنداماهیچیکازچنانبهرۀهوشباطنیباالییبرخوردارنبودند.جرقۀذهنیبرایکسیرخمیدهدکههوشباطنیدراوفعالشدهباشد.الهامهاوآگاهیهاییکهدریافتمیکنیمبههوشظاهریارتباطیندارد.برعکس،اغلبمیبینیمکسانیکههوشباطنیباالییدارندنسبتبهدیگرانیابصیرت،هوشظاهریرا باطنی ازهوشظاهریکمتریبرخوردارهستند.هوشکنترلمیکند.درآمارهاقابلجستجواستکهاغلبتبهکارانحرفهایکهجنایاتسازمانیافتهرارهبریمیکنندازهوشظاهریفوقالعادهایبرخوردارند.ازطرفینیزهرچهافرادبهلحاظظاهریباهوشترند،افسردگیشانبیشتراست.ایننشانمیدهدکههوشظاهریبرایانسانکافینیستواورابهقهقرامیبرد.لذانیازمندهدایتهوشباطنیاستکهبهطورمدامتعادلفردرابرقرارنمایدوموجبآرامششود.نسلجدیدبهدالیلگوناگونازنظرظاهریباهوشترازنسلپیشیناست.دلیلاینبیقراریهاو

بیحوصلگیهاهوشظاهریاست.درنظامهایآموزشیرشدنیافته،دانشآموزانیدراولویتقرارمیگیرندکهصرفاًازهوشتحصیلیفوقالعادهایبرخوردارهستند،یعنینرمافزاریادگیریویادآوریایشان

51رفتار سازمانی

بهترازدیگرانعملمیکندودرآزمونهانمرۀخوبیدریافتمیکنند.درحالیکهحتیازنظرهوشظاهرینیزنمرۀامتحانیمالکنمیباشد.اغلبدانشآموزانبیشفعالیکهدرایننظامهایآموزشیموردتنبیهقرارمیگیرندازهوشسرشاریبرخوردارهستند.اگربیقراریایندانشآموزانریشه�یابیشودبهپاسخنگرفتنفعلوانفعاالتدرونی

دراثرفعالبودنهوشباطنیبازمیگردد.

رفتار سازمانی اول است.گروه نرمافزارها از دوگروه تولدمحصول بدو از انسان هر رفتارهایکه دوم گروه و برنامه ریزی شده׳׳ ׳׳من را است شده برنامهریزی تولد از کهپیشازآغازتشکیلنطفهوزندگیجنینیازمحیطپیرامونیخودتأثیرمیپذیردرا׳׳من اولیۀفردراشکلمیدهد.هیچ برنامهریزیشدهشخصیت برنامه پذیر׳׳مینامیم.مندونوزادیباشخصیتیکسانمتولدنمیشود،حتیاگرتکتخمکیبوده،بدنیشبیههمداشتهباشندکهبهآنهادوقلومیگویند.تفاوتشخصیتدردوقلوهاواضحاست.׳׳منبرنامهریزیشده׳׳بامابهدنیامیآید،اما׳׳منبرنامهپذیر׳׳اکتسابیاستوبستهبهمحیطرشدمتفاوتاست.برایمثالنرمافزاروجداندرملتهاواقواممختلفیکساننیست.مجموعهنرمافزارهاییکهبامامتولدمیشوندعبارتنداز:نرمافزاراصلی)فطرت(،نرمافزارنهاد)غریزه(،نرمافزاربنیاد)طینت(،نرمافزارروحهادی،نرمافزارروحجمعی،نرمافزارناخودآگاهییاحافظۀجمعی،نرمافزارژن،نرمافزاراشتراکیمیانجنینومادردردورانبارداری.برایمثالاینکهمادردردورانبارداریچهموسیقیهاییگوشدادهویاچهحوادثیپیراموناورخدادهاست،درشکلگیرینرمافزارهایجنینمؤثر

است.نرمافزارژنویژگیهاوقابلیتهایجسمانیرابهجنینانتقالمی�دهد.

)نمودارمنبرنامهریزیشدهومنبرنامهپذیر(-

مدرییت کل نگر52

ÁoÄmQIº ÁoÃw ®ÅH

·I¶p ¸ÄoU ½IU¼¨ nj ¾\ÃTº ϼ~e ®ÅH

ÁroºH ®¤Hke ýoÅ ¾M ®ÄIµU ®ÅH

ÁroºH ¸ÄoU ½jIw ¾M ®ÄIµU ®ÅH

j¼i ¾M þõø ®ÅH

Rm² ¾M ®ÄIµU ®ÅH

[ºn pH Án»j ®ÅH

ÂL±ö yÄITw ®ÅH

ÂL±ö nI~dºH ®ÅH

ÂL±ö S÷ÿ¹¶ ®ÅH

ÁoÄmQ ½qëºH nHqÎH ³oº

j¼i j¼]» pH ÂÀI¬A nHqÎH ³oº

Áo¬ ¼\Tv] nHqÎH ³oº

ÂL±ö SÃÿè nHqÎH ³oº

¾M ®Ã¶

SLX¶

¾M ®Ã¶

Âÿ¹¶

ÂMIÄpnH » tIä ,}ÃhzU nHqÎH ³oº

ÁH ¾zÄn ÁIÀjHk÷TwH nHqÎH ³oº

¦ÃºI¬nH oÃü ÁIÀ t»oÄ»

(A » B ) Ì ¼º

b»n nHqÎH ³oº

(±ÅH S¿] » SļÀ)

nHqÎH ³oº

Â÷µ] tI§÷ºH

nHqÎH ³oº

Â÷µ] tI§÷ºH ¾ÊÎIe

·Hn»j ¨HoT{H nHqÎH ³oº

¸Ã¹] » njI¶ ¸ÃM ÁnHjnIM

(RoõÎ) ±ÅH nHqÎH ³oº

"¸¶"½k{ ÁqÄn ¾¶IºoM

(¾Ã²»H SÃ~h{)

jI¿º

·r

jIùM nHqÎH ³oº

ÁnHqÎH ³oº ÍLö

nHqÎH ³oº

jo§±µø

nHqÎH ³oº

½qÄoü

nHqÎH ³oº ·r

nHqÎH Shw ·r

ÁnHqÎH Shw ÍLö

S£±i ¢õ¹¶ nHqÎH ³oº

(¾ÄIQ ¢õ¹¶)

ÂUIÃe ÁIÀpIú ¾M Âļ«hwIQ ®ÅH

k²¼U ·I¶p nj ÏI÷Î oÃü ÁIÀ ¾¶IºoM

"¸¶"·ITwjHj

"¸¶"ÍÎHk¶

nIÃTiH

׳׳من برنامه ریزی شده׳׳

شکل11

53رفتار سازمانی

·Hk]» nHqÎH ³oº

(¤°iH ÂMIÄpnH)

jn»AoM nHqÎH ³oº

(RIø°öH ¹ÃM yÃQ » tke)

y¹ÃM nHqÎH ³oº

(½k{ ¸ÃÃ÷U ®ÃL¤ pH RIø°öH)

y¹Äq¬ nHqÎH ³oº

(RIø°öH JIhTºH)

nHqÎH ³oº

(o§Î) RIø°öH ·I¶kÃa

cÄozU nHqÎH ³oº

RIø°öH

þz¨ nHqÎH ³oº

RI¶¼±÷¶ pH RIø°öH

jI\ÄH nHqÎH ³oº

RI¶¼±÷¶ pH RIø°öH

}ÃhzU nHqÎH ³oº

(RIø°öH pH RIø°öH)

tIä nHqÎH ³oº

(RIø°öH IM RIø°öH)

ÂMIÄpnH nHqÎH ³oº

®ÃXµU nHqÎH ³oº

» S¤j ,¾]¼U nHqÎH ³oº

q¨oµU

ÁIÀ t»oÄ»

(A » B) ¦ÃºI¬nH oÃü

¹Àl ÂeHoö nHqÎH ³oº

k¹µÎkÀ ´v\U nHqÎH ³oºÏIÃi

k¹µÎkÀ

ÂM ÏIÃi

(´À») ýkÀ

´v\UnHqÎH ³oº

(ϼ¿\¶ âÂ{)

´v\UnHqÎH ³oº

(³¼±÷¶ âÂ{)

®ÃhUnHqÎH ³oº

(RIø°öH jI\ÄH) ·r

ue

ÂÄH»IvM

ue

ÂÄIza

ue

ÂÄIļM

ue

ÂÄI¹ÃM

ue

ÂÄH¼¹{

Ák¹M ¾Twj) ¾Mo\U nHqÎH ³oº

(·A pH Áoì ¾\ÃTº » RIø°öH

Ho£TwH nHqÎH ³oº

(®¨ ¾M Eq] Áoì ¾\ÃTº)

ywoQ boö nHqÎH ³oº

ZIT¹TwH nHqÎH ³oº

(Eq] ¾M ®¨ Áoì ¾\ÃTº)

ÁjoMnI¨ nHqÎH ³oº

(RIø°öH ·jo¨ ½jIÃQ ½¼dº)

óIL¹TwH nHqÎH ³oº

ÂøHkU nHqÎH ³oº

(RIø°öH ¸Äq«ÄI] RIø°öH)

ϯkTwH nHqÎH ³oº

¾LwId¶ nHqÎH ³oº

» ¾Äq\U nHqÎH ³oº

RIø°öH ®Ã±dU

¾ÃLzUnHqÎH ³oº

(RIø°öH ¾M RIø°öH)

¡Hk~¶ nHqÎH ³oº

(RIø°öH ÁI\M RIø°öH)

¹ÀlHoÎ ÁIÀ ½kºoì

§ÄqÃÎ ÁIÀ ½kºoì¹Àl ÁIÀ ½kºoì

"¸¶"oÄmQ ¾¶IºoM

׳׳من برنامه پذیر׳׳

شکل12

مدرییت کل نگر54

نرمافزارروحجمعینیزهمچونآینهایکرویبرفرازکلجهانعملمیکندکهمادرکانونآنقرارداریم.بازتاباندیشههایماتوسطنرمافزارروحجمعیدرهمۀاز میتواند شدن׳׳ میلیاردر شبه یک ׳׳تب فراگیری مثال مییابد.برای انتشار هستیعوارضانعکاسدرروحجمعیباشد.براساسپژوهشهایروانشناسانحیواناتنیزروحجمعیدارند.درآزمایشهاآمدهاستمیمونهایجزیرهایراآموزشدادهاندتاسیبزمینیراقبلازخوردنبشویند،پسازمدتیهمینرفتاردرجزایردیگرنیزگزارششد.ترسکودکانازتنهایینیزریشهدرناخودآگاهیبشردارد،زیراجنیندردورانبارداریتحتتأثیرروحجمعیوناخودآگاهجمعیاست.میلبهساختنوسپستخریبکردنومیلبهخیروشر،مثبتومنفی،درنرمافزارفطرتنهفتهاست.دیدهایم

کهکودکانآناسباببازیراکهبیشتردوستدارند،آخرسرتخریبمیکنند.

نرمافزاربنیادکهازمؤثرترینبرنامههادریکنوزاداستشاملدونوعبرنامهاست.الف- برنامه های ثابت:ماننداصلتمایلبهلذت،اصلدوریازدرد،اصلحصولنتیجهدرکوتاهترینزمان،اصلتمایلبهآسانترینهاو....تمایلبهآسانترینروشدرانسان،نوعرفتارراتعیینمیکند.برایمثالاگرساکنانیکساختمانکهسالهاازراهپلهاستفادهمیکردهاندواکنونمدتیاستصاحبآسانسورشدهاند،باخرابیآنروبهروشوند،دیگرحاضرنیستندحتییکطبقهراازراهپلهبروند.بدنانساننیزبهمحضآنکهانرژیسادهتریراشناخت،انرژیهایپیچیدهترراپسمیزند.نسل

Â÷µ] ½I¬Aj¼iIº

Â÷µ] b»n ¾¹ÃÄA

شکل13

55طبع رنم افزاری

گذشتهغذاهایچرب،روغنحیوانیودنبهراترجیحمیداد،درحالیکهنسلحاضرنمیتوانندآنراتحملکنند.اعتیادبهشکالتازتمایلبهمصرفغذاهایسنتیکاستهاست.زیراسوختوسازآندربدنسادهتراستوریشۀاعتیادرادراینجابایدجست.طبع نرمافزاریاست. و سختافزاری طبایع بر مبتنی که متغیر: برنامه های ب- در اساس براین میکند. پیدا ارتباط افراد تیپ و فیزیکی ظاهر به سختافزاریمورفولوژیافرادبهچهارتیپصفراوی،سوداوی،بلغمیودمویمزاجتقسیممیشوند.اماطبعنرمافزاریازمشخصههایفیزیکیمستقلاستوشاملچهارگروهمیشود.

)A طبع نرم افزاری خاک )تیپ׳׳طبعخاک׳׳شکلپذیری،قابلیترشد،یادگیریوامکانشکوفاییاینگروهرانشانمی�دهد.اطفالدستهبندیشدهدراینگروهقابلیتسازش�پذیریباالییدارند؛باهمۀافرادوگروه�هایمختلفسنیبطورسریعکنارمی�آیندوروحیۀهمکاریباالییدارند.درپیرویازبرنامه�هایکالسیکونظموانضباطمشکلیندارندواگرتحتبرنامه�هایآموزشیحسابشدهایقراربگیرند،امکانرشداجتماعیبسیارچشمگیریخواهندداشت؛ولیاینگروهازخالقیتباالییبرخوردارنیستندوفقطبرنامه�پذیرهایخوبیهستند.کودکاناینگروهبهسادگیدرمهدوکودکعجینمی�شوند،بهانۀمادرراکمترمی�گیرندوافرادیغیرازاعضایخانوادهمی�توانندآنهارابهسادگینگهدارینمایند.دربزرگسالی،اینافرادبیشتردنبالمشاغلثابتوزندگیباثباتهستندوازانجامکارهاییکنواختوکسلکننده،خستهنمی�شوند.درمسائلخانوادگیپایبند،وتمایلبهحفظکانونخانوادهدراینگروهازسایرگروه�هابیشتراست.آنهامحافظه

کار،دوراندیشواهلبرنامه�ریزیهستند.میلبهسازشوکنارآمدنمسالمت�آمیزدراینگروهزیاداستوطبعخاکیآنانباعثمی�شودتابخواهنددلهمهرابهدستآورندوفردیازآناننرنجد؛درنتیجهتحتفشاراحساسیشدیدیقرارمی�گیرندودرمعرضبیماری�هایروان�تنیقراردارند.اینگروهظاهریتیزوباهوشدارندولیدرواقعهوشظاهریوعقلمعاشاستکهبیشتربهچشممی�خورد.درس�خوان�هایحرفه�ایوهمۀآنهاییراکهنظامآموزشیبهعنوان׳׳تیزهوش׳׳می�شناسد،دراینگروهجایدارند؛ولیدرواقعآنهابیشترماشین�های

مدرییت کل نگر56

حافظههستندوهمگیآنهاازهوشباطنیبهمعنایدارابودنقدرتخالقیت،برخوردارنیستند.حافظهجزئیازعقلوجزئیازهوشنیست؛بلکهبانکاطالعاتیثبتوضبطوقایعاست.درتعریفرایج IQ،حافظهنیزجزئیازهوشبهشمارمیآیددرحالیکهحافظهحکمهاردسیستم*راداردواطالعاترادراختیارعقلقرارمیدهد.اصوالًمخترعین،مبتکرینواندیشمندانبزرگبهطورقطعجزءایندستهازتیزهوشانقرارنداشته�اندونمراتآنهانیزمعموالًخیلیدرخشاننبودهاست.اینگروهبطورمعمولهمیشهدچاراضطراب،نگرانیودلشورههستندکهمباداآیندهآبستنحوادثیباشدکهثباتزندگیآنانرابرهمزند.بطورکلیریشۀنگرانیایشانبرهمخوردنثباتیاست

کهآرزویشرادارند.

)B طبع نرم افزاری آب )تیپابتکار و خالقیت از و هستند اشراق و الهام دارای نوزادی دوران از گروه اینفوقالعادهایبهرهمندمی�باشند.دورانتحصیلیاینعدهباآفرینشهایتجسمیوادبیفوقالعادهمانندکاردستیوانشاءنویسیهمراهاست.هرآنچهکهنیازبهقدرتتخیلعمیقداشتهباشدبرایاینگروهشیریناستامادرکارهایکلیشهایوتکراریدچارکسالتمیشوندوازنظردریافتنمرهکارنامۀتحصیلیدرخشانیندارند.نظامهایآموزشیرشدنیافتهاینگروهراطردمیکنند.زندگیدرکناراینگروهبسیارمشکلاستزیراهرلحظهدردنیاییویژهسیرمیکنندکهاغلببادنیایدیگرانمتفاوتاست.درظاهررفتارشانخلقرفتارهایویژهومنحصربهفرددیدهمیشود.بیشتردرتخیالتخودغوطهورندوبازیگوشیشانسببمیشودازامتیازاتظاهریمحرومبماننداماسنسورهایفراذهنیآنهاازدیگرانفعالتراستوقابلیتدریافتقویتریدارد.بطورکلیازاینمنظر،دانشآموزانبازیگوشویژگیهایمنحصربهفردیدارندکهبایدکشفشودلذابایدتحتآموزشهایجداگانهقراربگیرندوبطورانفرادیزیرنظر

باشند.

)Hard Disk Drive(.باشدمیاطالعاتدائمیسازیذخیرهآنوظیفۀکهاستکامپیوترقطعاتاز*

57طبع رنم افزاری

اطفالدارایاینطبع،هموارهدرحالانجامبازیهایخیالیباخودمی�باشند،همیشهدرحالغوطهخوردندریکفکروخیالیهستندحتیاگرظاهرشانچیزیرانشانندهد.اغلبهنرمندان،مخترعان،مکتشفان،آهنگسازان،طراحانواندیشمندانازاینگروههستند.اینگروهبیشازهمهنیازدارندتاازطرفدیگراندرکشوند.اغلبنیزایناتفاقرخنمیدهدوایشاندرانزوامیمانندوچوننمیتوانندازمحیطخودتأییدبگیرندموردتمسخرقرارمیگیرند.موفقیتایشاندرگرودرکاطرافیاناستواگرطبعایدهآلگراوزودرنجآنهاازسویدیگرانموردتوجهقرارنگیردبهطغیانکشیدهمیشود.لذااغلبزندگیموفقیندارند.زیرادنیایویژۀخودرادارندوکنارآمدنبا

ایشاندشواراست.بیشازسایرگروههادرمعرضابتالبهبیماریهایاتوایمیون)حملۀسیستمایمنیسرطانها، انواع رماتوئید، آرترید پسوریازیس، لوپوس، ،MS نظیر بهخودش( بدنبیماریهایذهنیوبیماریهاییکهدراثراختاللشعوریعارضمیشود،قراردارند.بیشترینمیلبهتضاددراینگروهاست،اماتضادیسازندهکهبطورپیوستهباچراهاوچگونههابهدنبالتحولوآفرینشاست.بیماریهایاینگروهنیزازهمینتضادنشأتمیگیرد.هوشباطنیدراینگروهسببمهارهوشظاهریشدهاستلذاظاهریآرامباهوش�ترین)هوش بهنظرنمیآیندحالآنکهدرزمرۀ باهوش دارندودرنگاهاول

باطنی(گروهقراردارندوبسیاررومانتیک،حساسوزودرنجمی�باشند.اینگروهمؤدب،وقتشناس،مردم�داروطرفدارحقوحقیقتاست.بطورمعمولزودترازموقعسرقرارخودحاضرمی�شوندوازوقتناشناسیوتأخیربشدتناراحت

می�شوند.

)C طبع نرم افزاری باد )تیپمادرانازتحرکفوقالعادۀایشاندردورانجنینی،حکایتهادارند.حرکتپویااینطبع با افراد برای اینگروهاستوهرمحیطی برجستهترینویژگی ودینامیکنرمافزاری،بستهومحدوددیدهمیشودزیراایشانآراموقرارندارندودرپوستخودنمیگنجند.اگرتحرکازاینگروهسلبشودومحیطکاریایستاوآرامیبراین

گروهتحمیلشود،بهرهوبازدهکاریایشانبهشدتافتمیکند.

مدرییت کل نگر58

افرادباطبعنرمافزاری C بهمشاغلپرتحرکیهمچونخلبانی،رانندگیبینشهری،پشتیبانیوتدارکاتگرایشدارندواغلباینگروه،خطرپذیریمهاجرترادارند.

برخالفگروه A،اینگروهازکارهاییکنواختوتکراریخستهمیشوندونیازمندتحولوتغییرمستمردرزندگیخودهستندوبهاستقبالآنمیروند.آنهابطورمرتبدرحالپریدنازیکشاخهبهشاخه�ایدیگرهستند.شایددرنگاهاول،اطرافیاندربارۀاینگروهچنینقضاوتکنندکهپشتکاریاثباتشخصیتندارند،درحالیکهایشانبیشازدیگرانپشتکاردارندواگرشرایطفراهمباشداستقامتشاندرمسیرهایپرفرازونشیب،بیشازدیگراناست؛دراصل،بنیادناآرامآنهاهموارهبدنبالچیزیمی�گرددو

ازاینبابتسخت�کوشهستند.بهنسبتفراوانتراست.اگراینتیپهای آمارطالقوتغییرشغلدراینگروه،شخصیتیباسنجشهاییدردورۀمهدکودکودبستانتشخیصدادهشوند،ازبسیاری

ناهنجاریهایاجتماعی،سازمانیوخانوادگیکاستهمیشود.ازمنظرذهن-روانشناسیکلنگر)سایمنتولوژی(،هریکازاینویژگیهادرطبع

نرمافزاریبنیادقابلتعریفوتکاملاست.اولیهگزارشمیشود افرادتشخیصدادهنشود،دررویارویی اگرطبعنرمافزاریگروهیازکودکاندرمحیطآموزشیروحیۀتخریبدارندوخطرآفرینهستند.بدیهیاستنقصآگاهیازطبعنرمافزاریاینگروه،بهمحدودیت،توبیخیامحرومیتخواهدانجامید.درحالیکهاگربهاینکودکیادانشآموز،وظایفپرتحرکسپردهشود،همباریازدوشسرپرستانبرداشتهمیشودوهمزمینۀرشدوشکوفاییویمهیامیگردد.برعکساگراینافرادمحدودترشونددچارطغیانشده،عالوهبرایجادمانعبرمسیر

شکفتناستعدادهایشان،انرژیفراوانیصرفمهارایشانمیگردد.درخانوادهنیزشاهدتمایلاینگروهبهاستمرارفعالیتدرروزهایتعطیلوپرهیزازخمودیورخوتخواهیمبود.فقدانشناختکافیازاینموضوعمیتواندزمینۀچالشرافراهمآورد.همچنیندریکسازمان،ازاینمنظروظیفۀمدیر،خطیرترونیازمندکسبآگاهیهاییازویژگیهایکارکنانخواهدبود.بهرهوریبهترازسرمایۀنیروی

انسانیاینگروهمستلزمشناختبیشتریازافرادخواهدبود.شناختطبعنرمافزاریوتیپولوژی،لیستدقیقیازویژگیهایگوناگونافرادارائه

59طبع رنم افزاری

میدهدکهبامقایسۀچندخصیصهمیتوانطبعنرمافزاریفردرامشخصکردوطوریاوراتوصیفکردکهمخاطببیاندیشدشماسالهاباویزندگیکردهاید.

اما نرمافزاریهستند. یاچندطبع ازدو تلفیقی اغلب افراددرواقعیتجامعه البتهبازشناسیاینگروههاازیکدیگروآشناییباویژگیهایهریک،تصویریواضحاز

مهمترینسرمایۀسازمانیراارائهخواهدکرد.دربررسیهامشاهدهمیشودبرخی AB،گروهی AC وبعضی BC هستند.دربخشبرنامهپذیرنرمافزاری،اینامکانوجودداردکههریکازاینگروههابادریافتهایی

تحتمدیریتسازمانیبهتعادل ABC برسند.

)D طبع نرم افزاری آتش )تیپدارندگاناینطبعپویاییزیادیداشته،آراموقرارندارند.اینگروهازدورانجنینیمخرب،تندخو،عصبیوخشنبوده،مانندیکآتشفشانهرلحظهامکانفوراندارند.خالقیتاینافراددرخدمتانهدامونابودکردنونقشههایخطرناکپیشمیرود.مادران،دورانبارداریایشانرابهسختیسپریکردهاند.اینگروهدردورانکودکیهموارهدرحالانجامیککارمخربهستندبطوریکهبزرگساالنازاینکهچگونهیکطفلقادربهچنینطراحی�هاینبوغآمیزمخربانه�ایمی�شوددرحیرتوتعجبهستند.بهنظرمی�رسدکهآنهاازکارتخریبیواذیتوآزارارضاءشدهوبهنوعیازخرابکاریلذتمی�برند.اینگروهدرسنینباالترافرادیشجاع،گستاخ،باتجربه،بیمحابا،باتمایلبهحدوحصروسیریناپذیربهسلطهگریوگسترشقلمروخواهندبود.بسیارپرهیجانمی�باشند،درضمنآمادۀطغیانآنیهستندبخصوصدرشرایطی

کهموافقمیلآنهانباشد.اگرطبعاینافراددر׳׳من برنامه ریزی شده׳׳تحتتأثیر׳׳من برنامه پذیر׳׳مهارشودویاتوسطواکنشدفاعیروانیتثبیتگردد،روحیۀماجراجویاینگروهدرمسیرمثبتومفیدپرورشخواهدیافت؛امااگرمهاریوجودنداشتهباشدتاتظاهربهخشونتوتخریبعلنیپیشخواهندرفتزیرااینگروهتمایلیبهظاهرالصالحبودنوکسبوجهۀشایستهندارندالبتهپرهیزنهادینۀاینگروهازتظاهرووانمودکردنبهآنچهنیستندمانعانباشتانرژیپتانسیلمنفیدرونیمیشود.لذااینگروهاغلبازنظرجسمیسالم

مدرییت کل نگر60

وبهدورازبیماریهایروانتنیهستندکهدرگروه A و B مشاهدهمیشود.سالمتجسمیایشانمحصولفقدانرفتاردوگانهاست.

اینگروهازنظرظاهریباهوشبهشمارمیآیندامادرمسیرخالفومقاصدمنفیازهوشخودبهرهمیبرند؛وبطورمعمولبی�خیال،بی�تعهد،بی�مسئولیتووقت�ناشناساهل و نمی�آورند حساب به را کسی اصوالً ندارند. چندانی خاطر دغدغه و هستندپروا بی و وخیلیرک ندارند دیگرانگذشت به نسبت نیستند. افراد مراعاتحالبرخوردمی�کنند.آنهاقادرندبهخوبیحقخودراازدیگرانبگیرنددرعینحالیکه

تمایلزیادبهبرتریبردیگراندارند.گرایشهایطبعنرمافزاریآتشدروجودهرفرد،باتعادلمیانسهطبعدیگروپذیرشنرمافزاریبرنامههاییمهارمیگردد.درشخصیتایدهآل،ویژگیهایبالقوهایکهدرسهگروه ،A B و C بیانشدبهنحویبالفعلمی�شودکهتعادلآنمهارتمایالت

بالقوۀموجوددرتیپ D رابهدستمی�گیرد.ایدهآلنهاییدرموردطبعهاینرمافزاری،تعادلمیانسهنوعتیپبرایمهارطبع

نرمافزاریآتشاست.

لزومشناختاینتیپهایشخصیتیازدورانکودکیبرایهمۀافرادازآنجااهمیتتابه برنامۀآموزشیهستند نیازمندیکنوع اینگروهها، از پیدامیکندکههریکشکوفایی،تعادلوتکاملشخصیتینائلآیند.بهرهبرداریبهینهازسرمایۀاصلیسازمانیعنیمنابعانسانی،درگروشناختدقیقطبعهاینرمافزاریوترسیممسیرتعاملیبا

هریکازاینگروههاست.هرمدیریفارغازایناطالعات،بهچیدمانیازنیروهایانسانیدستخواهدیافت

A

D

B Cشکل14

61طبع رنم افزاری

رادرپیخواهدداشت. انرژی اتالف بیشترینعارضهو و بازده احتمالکمترین کهدرحالیکهشناختوضعیتتعادلیتکتککارکنانازنظرطبعهاینرمافزاری،بهآسانیچیدمانایدهآل،تقسیموظیفۀشغلیمناسبوانتظاراتشایستهازهرفردسازمانی

وهرترکیبشکلدادهشدهرادرپیخواهدداشت.هدف،بهترینبهرهبرداریازبخشبرنامهریزیشدهباطراحیهوشمندانهبرایبخشبرنامهپذیرخواهدبود.اینمهم،درِگروآشناییعمیقبابخشهایبرنامهریزیشدهو

برنامهپذیرنرمافزار�هایوجودیانسانوشناختازعواملمحیطیخواهدبود.

جداولمربوطبهتمایالتاولیۀبنیادیدرسنینمختلف:

تیپ Dتیپ Cتیپ Bتیپ Aتمایالت اولیۀ بنیادی

þمهر طلبی، سازش طلبی، سکون طلبی

þعزلت طلبی

þتغییر طلبی

þبرتری طلبی

تیپ Dتیپ Cتیپ Bتیپ Aتمایالت اولیۀ بنیادی در کودکان

þتمایل به جذب دیگران

þتمایل به انجام بازی های خیالی

þتمایل به جنب و جوش، تمایل به تنوع

þتمایل به خرابکاری و شرارت، تند خویی

مدرییت کل نگر62

تیپ Dتیپ Cتیپ Bتیپ Aتمایالت اولیۀ بنیادی در نوجوانان

þتمایل به رفتارهای کالسیک و موجه

þتمایل به دریافت الهام، کارهای تخیلی

þتمایل به ماجراجویی و کسب تجارب جدید

þتمایل به عصیان، پرخاشگری

تیپ Dتیپ Cتیپ Bتیپ Aتمایالت اولیۀ بنیادی در جوانان

þتمایل به شکوفایی کالسیک

þتمایل به رفتارهای خاص، خودکشی

þتمایل به ماجراجویی، تمایل به اعتیاد

þتمایل به بی بندوباری، آزار رسانی

تیپ Dتیپ Cتیپ Bتیپ Aتمایالت اولیۀ بنیادی در میانساالن

þتمایل به رفتارهای دوگانه، انجام کار تکراری

þتمایل به ابداع، ایجاد

þتمایل به جستجوگری، تنوع، طالق

þتمایل به کارهای خالف، سلطه جویی

تیپ Dتیپ Cتیپ Bتیپ Aوضعیت هوش ظاهری و باطنی

þهوش ظاهری

þهوش باطنی، خالقیت مثبت

þهوش ظاهری خالق نما، ظاهر باهوش

þهوش باطنی، خالقیت منفی و مخربانه

63آلرژی ذهنی و روانی

آلرژی ذهنی و روانیموضوعدیگریکهذیلرفتارسازمانیبایدموردتوجهقرارگیرد،حساسیتذهنیوروانیاست.همانگونهکهبرخیافرادازنظرجسمیدچارآلرژیهستند،آلرژیذهنی

وروانینیزقابلتعریفاست.بامطالعۀفرآیندواکنشدربرابررخدادهایبیرونیدرمییابیمهرحادثهکهآثارآنتوسطحسگرهایاسنسورهایمغزی)سنسورهایفیزیکی(کههمانحواسپنجگانهاند،دریافتمیشود،ابتداازیکفیلتریاغربالدروجودانسانعبورمیکندکهدراصطالح

آنرافیلتربینشیمینامیم.و است فرد نهادینهشدۀ آگاهیهای و ادراکات تجربیات، مخزن بینشی* فیلترمجموعه�ایازنرمافزارهایدرونیدرآنجایدارند.فیلتربینشیاستکهتعیینمیکندیکرخدادبیرونیقابلانتظاریاغیرمترقبهخواندهشود.درحقیقتواکنشهایگوناگونافراددربرابریکواقعۀثابتبیرونی،ریشهدرتفاوتفیلتربینشیآنهادارد.بنابراین

برایاصالحرفتار،اصالحبینشضروریاست.آسیبدیگریکهدررفتارتظاهرمیکندوریشهدرفیلتربینشیدارد،آلرژیذهنیوروانیاست.برایمثالطیفقابلتوجهیاززوجهایدرآستانۀطالق،دلیلیکهبرایاغماضی قابل بسیارکوچکو ارائهمیدهندخطاهای ناتوانیدرتحملهمسرخوداستکهدروهلۀاولنهتنهانمیتوانددلیلطالقبهشمارآیدبلکهخندهدارهمبهنظرمیرسد،مانندبازگذاشتندرخمیردندانتوسطهمسرش؛کهبایدبطورعمیقیبررسیکردچهروندیدرونفردشاکیسپریشدهاست.بارنخستکهفردبااینصحنهمواجهمیشود،فیلتربینشیآنراطبیعیتلقیمیکندزیراامرپیش�وپاافتادهایاستواحتمالفراموشیوجوددارد،هنگامیکهباردیگربااینصحنهروبهرومیشودحساسیتبیشترینسبتبهاینعملپیداکردهاستزیراانتظارتکرارآنرانداشتهاست.هربارکهاینعملتکرارمیشودباکاهشانتظار،حساسیتذهنیوروانیافزایشپیدا

میکند.

*برایآشناییبیشتربافیلتربینشیبهکتاب»بینشانسان«مراجعهشود.

مدرییت کل نگر64

׳׳مادرت بههمسرشمیگوید اینمسألهمیانزوجهاشناختهشدهاست.روزاولمیشود.جایی انباشته و تشدید اینحساسیت ، ... و روزسوم دوم، روز ...׳׳ گفت:میرسد،بهمحضآنکهمیگوید:׳׳مادرت׳׳،تمامیذهنوروانفردبههممیریزد.دردادگاهکهحاضرمیشودقاضیمیپرسد:׳׳اینکهمسألۀمهمینیست!׳׳امافردحاضربهتحملاینشرایطنیست.زیراظاهرهرلفظ،یکنقلقولسادهاست،امادرپسآن

یکعاملنرمافزاریقویبرایتخریبذهنورواننهفتهاست.مثالدیگریموضوعراروشنترمیکند.اگرفردیجاییمشغولاستراحتباشدوقطرۀآبیرویصورتشبچکد،ازجامیپردتاببیندبرایچهایناتفاقافتادهاستامابههمنمیریزد،اگرهمینقطرۀناچیزپنجدقیقهبهطورمستمررویصورتفردبچکدامانفردبریدهمیشود.بهظاهراتفاقمهمینیستاماباهرقطره،حساسیتفردبیشترمیشودتابهتخریبذهنوروانفردمیانجامد.اگرهمینقطره،بارانیاناشیازآبشارباشد،ممکناستمدتهاادامهداشتهباشدوحتیحسفردخوشایندترشود،علتآناستکهچکیدنآببارانیاآبشاردرفیلتربینشیتعریفشدهاستودورازانتظار

نیستتاحساسیتبرانگیزباشد.آلرژیازآسیبهاییاستکهمیتواندفرد،خانواده،جامعهیاسازمانرادچاراختاللنماید.گاهیدرسازمان،مدیریکجملهرابیانمیکندوکلسازمانرابرهممیزند.بهظاهرمنطقینیستچنینواکنشیدربرابریکجملۀسادهرخدهداماهنگامیکهبهپسزمینهوپیشینۀسازمانبازمیگردیم،یکحساسیتنهفتهوانباشتهراخواهیمیافت.منشاءاینحساسیت،امورتعریفنشدهوخالفانتظاراست.دراغلبسازمانهااینحساسیتهاقابلشمارشاستوممکناستبرایافرادخارجآنسازمان،کودکانهتلقیشود.درحالیکهبرایافرادسازمانبسیارجدیوتعیینکنندهاست.اینحساسیتبهیکدیگرباشد. نسبت یاگفتارمدیرانوکارکنانهربخش رفتار به نسبت میتواندسازمانیمیتواندازنظربهداشتذهنوروانبهسالمتدستیابدکهازاینآلرژیهامصونگردد.همانگونهکهآلرژیهایذهنیوروانیاینامکانراداردتابهآلرژیجسمیبیانجامد،دریکسازماننیزآلرژیذهنسازمانیمیتواندبهتقابلهایفیزیکیوظاهرینیزمنتهیگردد.باروشنشدنمفهومآلرژیسازمانی،یکگامبهتعریف

سازمانبهعنوانیکموجودزندهنزدیکترمیشویم.

65آلرژی ذهنی و روانی

Â]nIi ÍÄI¤» » VjH¼e

Án¼Î ÁIÀ ®µ÷²H u§ø

nHj ·I¶p ÁIÀ ®µ÷²H u§ø

(·H»n » ¸Àl ÁIÀ ¾¶IºoM yÃQ) Âz¹ÃM oT±ÃÎ

¸Àl y¹¨H»

nIÊTºH ®MI¤ ÁIÀ ¾¶IºoM nIÊTºH ®MI¤oÃü ÁIÀ ¾¶IºoM

¸Àl ÁjIø y¹¨H» ¹Àl Áro²A

·H»n ÁjIø y¹¨H» ·H»n y¹¨H»ÂºH»n Áro²A

q@@@û@@@¶ ¾M n¼Twj n»kÅ

q@û@¶ y¹¨H»

شکل15

بخش سوم

69نوآوری

نوآوری و ابتکار ابداع، اختراع، بهموضوعات ارائهشدهدرجشنوارههاییکه آثار به اگرنوآوریمیپردازندنگاهیبیافکنیم،درمییابیمتشخیصاینکهچهاثریواقعاًنوآوری

استپیچیدهومشروطبهزمینههایمقدماتیاست.وقتییکفردیایکسازماندستاوردیراارائهمیکندومدعیاستجنبۀنوآوریدرآنلحاظشدهاست،نتیجهنیازسنجیبازاربودهاست.ازنگاهمبتکر،پاسخگوینیازیدربازاربودهاست،نومحسوبمیشودوبایددربازارارائهشود.آیابازاراینکارنورامیپذیرد؟بدینترتیبقضاوتدرموردنوآورانهبودنیکمحصولپیچیدهمیشود.

مالکقضاوتعادالنهدراینزمینهچیست؟درواقعامروزهآنچهبهعنواننوآوریشناختهمیشود،محصولآزمونوخطاستوضریبهوشیدرآنکمتریناثررادارد.بطورعمدهنیزبهبهرهگیریازاطالعاتفیزیکیوحواسپنجگانهمربوطمیشود.بخشینیزمدیریتبحراناستیعنیاینکهدر

مدرییت کل نگر70

شرایطبحران،چگونهیکموضوعمدیریتشود،نوآوریتلقیمیشود.برخیدیگرمربوطبهدرکبصریومکانیمیشودمانندشناساییرنگ،فرم،فضاوقدرتتجسمآن.درواقعتجسمآنچیزیکهوجودداردازدایرۀعقلخارجنمیشودزیراعقل،مجموعهنرمافزارهاییاستکهحافظهرابهخدمتمیگیردوپسازرؤیتمیتواندخلقدوبارهانجامدهد.اگرچیزیتجسمشودکهوجودندارد،خلقوایجاد

رخدادهاست؛اینعملازنظرمابههوشمربوطمیشود.بهعنوانهوشظاهریمطرحمیکنیم، را ماآن تعریفهایهوشکه از بخشیدرحقیقتهمانعقلاستوبهمهارتدربکارگیریکلبدنبرایافکارواحساساتو قدرت هماهنگی چاالکی، تعادل، بکارگیری در سهولت مانند میشود مربوطمستلزم که است مربوط موسیقیایی اشکال تشخیص به دیگر انعطافپذیری.بخششناساییریتم،ارتفاعملودی،تواناییفهموتمایزحاالتروحیاستمانندشناختتوانمندیهای شناخت دیگر بخش نشانهها. دیگر و صداها،اشارهها چهره، حاالتدرونیدرکنترلخلقوخویوخویشتنداری،انضباط،عزتنفسوتحتتأثیرقراردادندیگراناست.حتیازمهارتدرطبقهبندیگیاهانوحیواناتهمدرکتابهایروانشناسیبههوشتعبیرشدهاست؛کهازنظرماهمۀاینموارددردایرۀعقلمیگنجد.باعنوانهوشمعنویمطرحکردهاندکهعبارتاست ازهوشرا شاخۀدیگریو توانمندی پای باز اما هنر. و زندگی،سرنوشت،عشق فهممرگ، ازخودپنداری،تشخیصدرمیاناستنهخلقوایجاد،پساینهانیزبخشیازعقلبهشمارمیآیند.درتعریفانواعهوشاستفادهازحافظهنیزدرزمرۀانواعهوشبرشمردهمیشود.حافظهموضوعجداگانهایاستکهعقلوهوشنیست،بلکهبایگانیاطالعاتاستکهبدون

آنفعالیتهوشوعقلامکانپذیرنیست.مگر نیست ممکن وهوش درعقل هیچحرکتی استکه آن در اهمیتحافظهمانندیکهاردکامپیوترویکماشین اماخودحافظهعملکردی بهپشتوانۀحافظه،امااز حفظ�کنندهوثبت�کنندهرادارد.ممکناستیکنفرحافظۀقویداشتهباشدقدرتاستداللوفهمنازلیبرخوردارباشدهمینطورممکناستیکفردباحافظۀقویازقابلیتایجادوخالقیتبیبهرهباشد.ازنظرکلیحافظهدرخدمتعقلاستوجزئیازآنبهشمارمیرودوعقلهمدرخدمتهوشاست.همانطورکهعقل

71نوآوری

بهعنوان نیزمیتوان سازمانیوهوشسازمانیقابلتعریفاستحافظۀسازمانیرابایگانیاطالعاتوتجربههاییکسازمانتعبیرکرد.

مجموعهفعالیتهاییازسازمانکهبهخلقوایجادچیزهاییمربوطمیشودکهنبودهاست،هوشسازمانیعنوانمیگیرد.

البتهازیکمنظرکلی،هرچیزیکهماخلقمیکنیم،درهستیوجودداشتهاستامانههستیمادیپیرامونمایادنیایخیالوعقلوذهنما؛اگرذهنماباالهاماتوبرقرارکندوآگاهیدریافت ارتباط ازخودش دنیایخارج با فراذهنی گیرندههایکند،بهاینفرآیندهوشخواهیمگفت،مانندالهاماتشاعرییاکشفمسألۀعلمیکهجرقۀآنباافتادنسیبازیکدرختزدهشدهاستیایکنتموسیقیکهناگهانبهذهنهنرمندجاریمیشود.ازویژگیهایایننوعآگاهیهافرامکانوفرازمانبودنآنهاستیعنیادراکآندرصفرثانیهرخمیدهدوبهمکانفردهمبستگیندارد.وقتیالهامدریافتمیشوداغلبسروشکل،فرموصورتیهمندارد،فقطیکحجماطالعاتاستکهبهتدریجگستردهمیشود؛اگریکآگاهیدرقالبزمانوبهمرورشکلبگیرد،جرقۀذهنینیست.جرقۀذهنیتابعزماننیستودرپییکفکرنمیآید؛

آنچهدرامتداداندیشهبهذهنخطورمیکند،یککشفاستداللیبیشنیست.نکتۀدیگرآناستکهجرقۀذهنی،زبانندارد.هرفردباهرزبانیدرمعرضاینآگاهیوجرقۀذهنیقرارگیرد،بخشیازذهنشکهفرازباناستآنرادریافتمیکند

وسپسبهزبانفردترجمهمینماید.بطورکلی،آستانۀدرکهایانسانبرسهقسمتقابلتعریفاست.امورحسیودرک فیزیکی،تجزیهتحلیلهاییکهفرآینددرونیذهناستبا باآستانۀ فیزیکی،درک فراذهنیقابل باآستانۀ الهامیوجرقههایذهنی درک ذهنیوامور آستانۀ

دریافتهستند.طبعاًآنچهازفراسویذهنواردمیشود،فرازباننیزخواهدبود.آنچههنگامخوابرؤیتمیکنیم،بهدلیلبستهبودنچشم،نمیتوانددرآستانۀدرکفیزیکیباشد.اینرؤیتمربوطبهآستانۀدرکذهنیاست،همینطورتشخیصفرکانس50کهبرایچشمامکانندارد،درآستانۀدرکفیزیکیقرارنداردامادرآستانۀدرکذهنیاستوبههمیندلیلتماشاینورالمپیکهبافرکانس50خاموشوروشنمیشوداگرچه

مدرییت کل نگر72

بصورتنورپیوستهدیدهمیشود،موجبخستگیذهنمیشود.ذهنمجموعه�ایازنرمافزارهایمختلفاستکههرتصمیمانسانازایننرمافزار�هاعبورمیکند.چرابعضیافراددرزمانهایخاصیدچارافسردگی،پریشانیواضطرابمیشوند؟چرابرخیهنگامورودبهمکانهاییویژهدچارحاالتناخواستهمیشوند؟چرابرایعدهای،تداعییکحادثه،تبعاتذهنیوحتیجسمیرادرپیدارد؟برایمثالدریکشوخی،فلفلراداخلیکگلخاصمیریزندکهاولینباراستیکنفرآنرادیدهاست،بومیکشدودچارمشکلمیشود،ناخواستههربارویآنگلراببیندهمانمشکلبرایشتداعیمیشود،درحالیکهدیگرازفلفلخبرینیست.اینتداعیهاوحسهایناخواستهنشانمیدهدکهواکنشهایذهنیوبهتبعآنجسمی،تابعفرآیندیاستکهنرمافزارهایذهنیدرآنحرفاولرامیزند.شایددیدهباشیدکسانیراکهمیگویندمنازاینرنگمتنفرم،اماهیچدلیلینمیتواندبرایآنبیاورد؛اینمسئلهبهناخودآگاهیومجموعهنرمافزارهایذهنیفردبازمیگردد،بدینترتیبهررفتاریکهازمادرظاهرسرمیزند،ازنرمافزارهاییدرپشتپردۀذهنمانپیرویمیکند.تفاوتنرمافزارهایافراددرلحظههایبحرانیترمانندوقوعیکانفجار،ظهوراز بسیارشدیدتر نفرواکنشی نداردویک راهم نفرکمترینواکنش میکند.یکمعمولنشانمیدهد.دلیلهرکدام،مجموعهنرمافزارهاییاستکهازآغاززندگیدر

ناخودآگاهافرادنصبشدهاست.ایننرمافزارهادرچندطبقهقابلتعریفاست.یکدستهازنرمافزارهاباعنوانمنبرنامهریزیشدهوشخصیتاولیهبامامتولدمیشوندکهآنهاراجداازنرمافزارفطرت،نرمافزارقابل طبقه چهار میشود متولد که نوزادی هر در میشناسیم. نهاد عنوان به

مشاهدهاست:- نرم افزار نهاد

- نرم افزار بنیاد- نرم افزار ژن

- نرم افزار اشتراکی دوران بارداری بین مادر و جنیننرمافزاراشتراکیعاملانتقالحسهایآرامش،اضطرابیاهررخدادیاستکهمادردردورانبارداریدچارشدهاستوازطریقایننرمافزاربهنوزادانتقالمیدهد.

73نوآوری

بطورکلیایننرمافزارهافیلترهاییدرمسیررفتارهاوواکنشهایماهستند.یکگروهازفیلترهابینشیوگروهیدیگرَمنِشیهستند.فیلترهایمنشیبهتیپنرمافزاریافرادمرتبطاست.تیپسختافزاریهمانچهارگروههستندکهدرطبسنتیبهچهارنوعمزاجمیشناسندکهدرهرکدامیکیازاخالطچهارگانهغلبهدارد.یعنیسوداویمزاج،صفراویمزاج،بلغمیمزاجودمویمزاج،اماجزاینتقسیمبندییکتیپنرمافزاریهموجودداردکهماازآنبهعنوانتیپ A)خاک(، B)آب(، C)باد(و D)آتش(یادکردیم.دلیلاصلیثابتبودنشخصیتافرادهمیننرمافزارهاهستند.برخیگمانمیکنندشخصیتقابلتغییرنیستامااگرایننرمافزارهاموردشناساییدقیققراربگیرند

وروشهایاصالحیآنهامعلومشود،امکانتغییرشخصیتوجودخواهدداشت.هویت تابع نیز وشخصیت است نرمافزارها( از )مجموعه�ای تابعشخصیت رفتاراست.هویتهرکسپایههایاصلینرمافزاهایاومی�باشد.دریکسازماننیز،رفتار،شخصیتوهویتقابلتعریفاست.تصمیمسازمانیتوسطمدیریتگرفتهمیشودویکمدیربستهبهنوع׳׳منبرنامهریزیشده׳׳و׳׳منبرنامهپذیر׳׳فرد،تصمیممیگیرد.مدیریکهمسیرگرااست،تصمیماتیمیگیردوسازمانخودرابهسمتوسوییمیبردورفتاروشخصیتیازسازمانخودارائهمیکندکهبهکلیباشخصیتسازمانی

کهمدیریمقصدگرادارد،متفاوتاست.مدیریکهازحساسیتویژهایبرخورداراستورخدادهایبیرونیبراعصابوآرامشذهنیواحساساتشاثرمستقیمدارد،چگونهمانندمدیریکهمستقلازدنیای

بیرون،احساساتخودراکنترلمیکندرفتارخواهدکرد؟و روان و ذهن سالمتی وقت، که میبینیم برخی خانوادگی و فردی زندگی درباشدو پیرامونیاشاننظمویژهایداشته جسمخودراصرفآنمیکنندکهمحیطکوچکترینخللدرایننظم،آرامشآنهارابرهممیزند.اگرچنینفردیدرمقاممدیریتیکسازمانباچنینتالطمواعوجاجیتصمیمگیرندهباشد،سازمانرادچار

بحرانخواهدکرد.چنینمدیریفاقدتفکرنسبیتیاست.مدیرصفرویکیاسیاهوسفید،بسیاردچاراشتباهخواهدشدزیرامیانصفرویکبینهایتعددومیانسفیدوسیاهبینهایترنگوجوددارد.مدیریکهفقطبردوحالتپافشاریمیکند،سازمانرادچارفشارشدید

مدرییت کل نگر74

خواهدکردودرتصمیمگیرینیزدچارتخطیخواهدشدچراکهشرایطوموقعیتهایزیادیرادرپیشفرضهایذهنیخودندارد.درنظراویککارمندبایدمطیع،دقیقیاداراییکشرطویژهباشدویابایداخراجشود؛درچنینشرایطیامکانتعاملسازمانی

میانمدیروکارمندممکننخواهدبود.به تا یکسازمان،میتواندازخانوادۀدونفره�ایکهفقطهمسرهستندآغازشودمیروندیک سفر به هم با که نفر چند شود. منتهی موجود سازمانهای عظیمترینتصمیمگیری، مدیریت، نیازمند زمانیکههمسفرند تا و میدهند تشکیل را سازمانهدفگذاری،نگاهکیفیوتمامیعواملدخیلدریکسازمانهستند.یککالسدرس،یکمطبپزشک،یکفروشگاهکوچکویکتعمیرگاهنیز،یکسازمانیک کلیتخودش در و شده تشکیل سازمانهایی مااز پیرامون اکوسیستم هستند.سازمانعظیماست.اکوسیستم�هاوسازمان�ها،رفتار،شخصیتوهویتدارند.روابطسازمانیدریکاکوسیستمحرفنخسترامیزند.هرمجموعهایکهبهعنوانسازمانو تغییرمیکند بودن زنده از ما تعریف بدینترتیب است. زنده میشناسیم،بیشک

مشاهدهخواهیمکردکههیچچیزغیرزندهایوجودندارد.هرآنچهدرموردمدیریتسازمانگفتهشد،زمانیثمربخشمیشودکهدروجودافرادنهادینهشودوبطورخودکارعملکند.طبیعیاستفردیکهفیلترهایبینشیومنشییانرمافزارهایشاورابهنوعیهدایتکنند،نخواهدتوانستبادستورالعملوتوجهصرفبهنکاتیکهدرستیآنهارادریافته،تصمیمدرستبگیرد.ایناطالعاتبرایشناختبیشتردرونخویشاستتابهمعرفتنفسوخودشناسیبرسیموبدانیمهرجزءازنرمافزاروجودمانبایدچگونهباشدتامسیرصالح،کمالودرستیراطیکند.اینمسیرصحیحوکمالبانرمافزارفطرتکهدرهمهثابتاست،مطابقتدارد.اگرنکتههاییکهبیانمیشودومابهدرستیآنهاگواهیمیدهیم،دشواربهنظرمیرسندبهعلتدورافتادنازفطرتاست؛بهمحضعملیشدنهریک،نرمافزارفطرتکهدراصلوجودماتعبیهشدهاستوقابلتغییرنیست،آنراتأییدمیکند.همیشهمسیرفطریومسیرکمالباجوششومیلعمیقدرونیطیمیشود،دورماندنازفطرت،دشواری

ومشکالتیبههمراهدارد.آسانگرفتندرزندگی،یکتصمیممطابقفطرتاست.نسلجدیدتصورمیکننداگر

75نوآوری

درقدیم،مسائلراآسانمیگرفتندچارهاینداشتندواکنونکهماامکاناتگوناگونداریمبایدهمهچیزمطابقمیلماباشد.ایننگرشغلطاست؛اگردرگذشتهناچاربودندپسچرااضطرابوتشویشنداشتند؟هرچهبهعقببازمیگردیم،بصیرتبیشتربودهاستوبراساسادراکاتیکاردنیاراسختنمی�گرفتند.بهتجربهدرککردهبودندکهآسانویاسخت،زمانمی�گذردوآسان�گرفتنسببمیشودتاخودبهسالمتوآرامشعبورکنندچونزندگینمیکردندتابهمقاصدموهومدرآرزویخوددست

پیداکنندبلکهدرپیآنبودندتامسیرزندگیرادریابند.پنهانودرونی ایننگرشها،دسترسیبهصفحهکلیدعظیم رمزعملیشدنهمۀهریکازماست.روشنکردنهرکلید،مجرایکمکبهدرکهرمرحلهراممکنمیکند.درغیراینصورتصرفاًازنظرتئوری،امکاندستیابیبهاینمفاهیمایدهآل

غیرممکناست.یکنکتۀدیگردرموردسازمان،آلودگیشعورییعنیسرایتاختاللشعورییاتشعشعشعوریمنفیاست.یکمدیرکهدارایاختاللشعوریاستمیتواندیکسازمانرادچارآلودگیشعوریکند.بهعبارتدیگراجزاییکسازماندچارمِتاستاز)انتشار(می�شوندوشعورمعیوببههمهجاسرایتمیکند.هنگامیکهذهنیکسازمانبههمریختهاستایناختاللشعوریبهآسانیبههمهجاسرایتمیکندبرایمثالیکمدیربدبینمیتواندذهنافرادسازمانرابیماروبدبینکند.فرآیندیشبیهسرطاندربدن،دریکسازماننیزقابلتعریفاست.براینزدیکشدنبهادراکاینفرایند،سازمانیرادرنظربگیریدکههمۀاعضایآنازصبحکهبایکدیگرمالقاتمیکنندبهیکدیگرتشعشعشعوریمثبتهدیهمیدهندیاسازمانیکهاعضایآنتشعشعشعوری

منفیحوالهمیکنند.

بخش چهارم

79علم مدرییت یا هنر مدرییت

علم مدیریت یا هنر مدیریتازمنظرجدیدیکهمدیریتراموردبررسیقرارمیدهیم،میتوانقابلیتهایعلموویژگیهایهنررابهآناطالقکرد.مدیریت،دانشسازماندهی،چیدماناطالعاتبهداشتههاییکسازماناست؛مدیریت،یکهنراستزیراوظیفۀ وهدفبخشیارتباطمیانشخصیتاجزاءمختلفسازمانرابرعهدهدارد.منشاءتمایزعلموهنربهتفاوتهایعقلوهوشبازمیگردد.عقل،توانمندیهاینرمافزاریذهناستوهوش،قابلیتادراکاتوجرقههایذهنیاست.همانگونهکهایندو،وجودانسانراکاملمیکنند،یکسازماننمیتواندتنهابادیدگاههایعلمیمدیریتشود.چنانچهنگرشهنریصرفبهروابطمیانانسانهادریکسازمان،برایمدیریتکافینیست.دربحثهایآغازینبهنحوۀمدیریتاکوسیستمدرهماهنگیمیانبیشمارشخصیتهاواجزایگوناگوناشارهشد.ازایننظراکوسیستمخودمیتواندبهعنوانیکسازمان،اینسازمانکهخوددارایهویت،شخصیتورفتارویژه�ایاست، الگوواقعشود.

مدرییت کل نگر80

وظیفۀهماهنگیمیانخصیصهها،شخصیتهاورفتارهایاجزایعالممادیرادارد.اگرسازمانرابهمثابۀاکوسیستمیبدانیم،هرآنچهموردنیازمدیریتاسترامیتواندرآنجست.وظیفۀاصلیمدیرکشفاستعدادها،استفادهازهرعضوسازمانیدرجایخودوایجادهماهنگیمیانآنهاست.مدیریکهازاکوسیستم،الهاممیگیرداجزایمتضادراوحدتمیبخشدوشخصیتهایمتنافرراهدفمندمیگرداند؛بدینترتیببهسازمان

خودهویتبخشیدهاست.توجهبهدوپلۀعقلوعشق،دانشوشوق،تیزهوشیوبصیرتمارامتوجهدودنیایگوناگونمیکند.دنیایابزاروکمیتودنیایبیابزاریوکیفیت.علموهنرهریکجداگانهجایگاهیبرهردوپلۀعقلوعشقدارند.تلفیقمیانکمیتوکیفیت،علموهنر،سازمانپویاوزندهراسامانمیدهد.درمقامتمثیلموتورمحرکهمنیازبهبنزینبرایانفجاروحرکتداردوهممحتاجروغنیاستکهحرکتراتسهیلکند.یکمدیرنیزدرکنارتصمیماتمنطقیبایدبعدکیفیتیراچاشنیمدیریتخودکند.درآیۀشریفۀ׳׳اناهللیأمرکمبالعدلواالحسان׳׳بههمینموضوعاشارهشدهاستکهادارۀیکسازمانباعدالتمطلقوبدوناحسانمحکومبهشکستاست.واژۀعدلبهمضامینیاشارهداردکهبرپلۀعقلاستواحسانجنبههایاشتیاقیمدیریتراتداعیمیکند.البتهخودعلمنیزحاویبحثهایکّمیوکیفیاست.هرابزاریکهمحصولفنوعلماستدربخشکّمیمشخصههاییداردکهازکیفیتآنابزارمجزامیباشد.بهعنوانمثالمدیریکهتصمیمبهخریدیکژنراتوربرقمیگیرد،همبایددرموردمصرف،و بازده وهمدرموردویژگیهایکیفیتیهمچوناستحکام، وات،وحجمدستگاهاستهالکپذیریتصمیمبگیرد.مدیرتوانمندبایدبتواندمیانابعادکّمیوکیفیتوازنوتعادلبرقرارکند.برایمثالطیفوسیعیازگوشیهایتلفنهمراهدربازاروجودداردکهگرانترینآنهاصدهابرابرارزانترینآنهاقیمتدارد.بیشکتفاوتکیفیفراوانیمیاناینگوشیهاوجوددارد.برقراریتعادلمیانکمیتوکیفیتوانتخابمحصولیکههمکیفیتمناسبیداشتهباشدوهمازنظرکّمیبهصرفهباشد،هنراست.چراکهممکناستگوشیارزانقیمتیانتظاراتخریداررابرآوردهسازد.بدینصورتکارمهندسیوطراحییکسیستمدرمحاسباتکّمیخالصهنمیشودوبستهبهاینکهقراراستچهخطتولیدیباچهکیفیتیطراحیگردد،محاسباتکّمیتحت�الشعاعآنقرار

81علم مدرییت یا هنر مدرییت

میگیرد.دیدهایممدیرانیراکهبهظاهرصرفهجوییتحسینبرانگیزیانجامداده�اند.اماهنگامیکهازافقباالتریمینگریم،ضرروزیانیچندینبرابرآنصرفهجوییبر

سازمانتحمیلشدهاست.هنرمدیریتنیزازدوجنبۀکیفیوکّمیقابلبررسیاست.برایمثالمدیریکهتصمیمبهتشویقکارمندخودداردبایددوجنبهرادرنظربگیرد.ازنظرکّمیتصمیممیگیردباکارمندخودیکفنجانچایبنوشدیامعادلحقوقیکماهبهحساباوواریزکنداماازنظرکیفیممکناستتشویقسنگینتراثریبهمراتبکمترازتشویقسبکترداشتهباشدوکارمنداوبگویداوحاضرنشدیکفنجانچایبامنبخورد.

بنابراینواریزآنمبلغبهحسابمنارزشیندارد.

Âص¨

Âص¨ Â@ÿ@è

Â@ÿ@è

´±ø SÄoÄk¶ o¹À

یکمدیربرایاستخدامنیرویانسانیچهویژگیهاییرابایدلحاظکند؟برایمثالدونفریکیبامدرکدکتراودیگریفاقدمدرکولیباتوانمندیذاتیدربازاریابیوروابطعمومینامزدسمتمدیریتفروشهستند.استعدادیابی،انتخابگزینۀبرترومطالبۀمسئولیتمتناسبباشرایطکّمیوکیفینیرویانسانیازوظایفمدیراست.توجهبهدوجنبۀکّمیوکیفیبدیهیاستاماهنریکمدیرایجادوبرقراریتعادلمیان

ایندوجنبهاست.ازنگاهفراکلنگریهرجزءازهستییکسازمانزندهبهشمارمیآید.ایننگاهمابهیکسازماناستکهپویایییاایستاییآنرارقممیزند.اگربهعنوانیکسازمانزندهدیدهشود،راهکارهایپویاییآنپیداخواهدشدواگرمردهتلقیشودحتیاگرزندهباشدبامدیریتمبتنیبرنگرشغلطدچارتنشهایغیرقابلجبرانودرنهایتایستاییومرگمیشود.برایمثالمدیریکهازکارمندانخوداطاعتمحضازدستوراتی

شکل16

مدرییت کل نگر82

ثابتراطلبمیکندسازمانخودرابهمرگمیکشاند،زیراکارمندان،انعطافپذیری،بهیکسامانۀ و ازدستمیدهند را درکشرایطوقدرتتصمیمگیریدرلحظهکامپیوتریناتواندرتصمیمگیریبدلمیگردند.برعکسمدیریکهبرایتکتکانتخابوتصمیمگیریمیگذارد،زمینۀرشدوپویاییآنهارا کارمندانخودحیطۀ

فراهممیسازدوتعالیسازمانیراتضمینمینماید.هرسازماننسبتبهخودشخصیتیحقیقیدارد.بنابراینبایدسالمتزیرمجموعۀخودراتضمینکند.سازمانیکهاهدافبلندپروازانهرابهقیمتبهخطرافتادنسالمتاولویتهارا نیست.زیرامدیرآنسازمان متعالی اعضایخوددرمینوردد،سازمانیبرای یامدیریت برایمدیریتاست نمیداندزندگی مخدوشساختهاستوهنوززندگیاست.سازمانواقعنگرهمهچیزرافدایمقصدمیکند.درچنینسازمانیدو

نوعانتخابوجوددارد:صفرویک.پیشازایندانستیمفداکردنمسیربرایمقصد،تباهیزندگیاست.یکسازمانهرقدرمقاصدعالیداشتهباشد،زندگیدرمسیراولویتاوست.مدیریتمقصدگراانرژیهایخودراصرف تمامی سازمانی کارمندانچنین درمینوردد، را اولویتهااهدافسازمانمیکنند.اینمسیرمحکومبهشکستاستزیرامقصدگراییدرمدیریتنوعیبیماریسازمانیتلقیمیشود.ازنشانههایدیگربیماریسازمانیآناستکهبرایمثالدوکارمنددریکاتاقنمیتوانندیکدیگرراتحملکنند.چنینمعضالتیناشیازذهنسازمانیاستومدیران،طراحانذهنسازمانخویشهستند.ریشۀاینمشکلچیدمانیاستکهمدیردرسازمانترتیبدادهاستوهرکسدرتالشاستبهنحویکاذبخودرابهمرکزیتاینچیدماننزدیککند.اینرقابتکاذبسببفداشدنارزشهاییمیگردد.بنابراینطراحیوچیدماناینسازمانارزشگرانبودهاست.فداشدنارزشهابههرقیمتیدرسازمان،مخربوزمینۀسقوطسازمانیاست.طراحیتشکیالتسازمانی،مدیریتورهبریسازمان،بایددرسمتوسویاهدافزندگیباشد.زندگیخودحاویارزشهایغیرقابلانکاروثابتیاستکهاگرفعالیتسازمانیآنرانقضکندمحکومبهشکستاست.یکمدیربایدازعلموهنربهرهمندباشدتاسازمانیپویا،زندهوانعطافپذیرراطراحیکند.نادیدهگرفتنبعدهنریبهطراحیسازمانیمنتهیمیشودکهافراددرآنتنهانقشیکرباترابازیمیکنند

83علم مدرییت یا هنر مدرییت

وافرادیکهدرصددحفظهویتانسانیخودهستنددرچنینسازمانیدوامنمیآورند.ممکناستبهنظربرسدیکسازمانمنظمدرکشوریهمچونژاپن،کارمندانخودازدورنما نیستزیراتصویری اینقضاوتدقیق اما راهمچونرباتخواستهاست.شویم نزدیک ژاپنی شرکت یک در کارمندی فکری فضای به اگر میدهد. ارائهو دقیق برنامهریزی صرفاً میداند. عبادت همچون را کارش او که متوجهمیشویمنظمسیستمی،گواهسازمانواقعگراومدیریتمقصدگرانمیباشد.اغلبسازمانهاییکهدرصدداعمالنظمشکنندهبرکارمندانهستند،دراهدافسازمانیخودازدیگربیرونی برنامهریزیپوستۀ امادریکسازمانژاپنی،نظمو سازمانهاعقبمیمانند.سازماناستکهبهچشممیآیدواگراینپوستهکنارزدهشود،درالیههایزیرینارزشهایعمیقحاکمبرتفکرکارمندانمشاهدهخواهدشد.نظیراینکهیککارمندکوچکترینوظیفۀسازمانیخودرابهعنوانیکعبادتمیداند.درچنینسازمانی،میشود. نزدیکتر ایشان حقیقیی شخصیت به روزبهروز کارمندان واقعی شخصیتنزدیکیشخصیتواقعیبهشخصیتحقیقیبهمعنیاکتسابشخصیتارزشییاتعالیشخصیتاست.ازثمراتشخصیتارزشیآناستکهابتدااشتیاقافرادبهاستقبالبا کارهامیرودودرپسخودتالشرامیآورد.کارمندانچنینسازمانیصبحراانگیزهوشادابیآغازمیکنندوعصربهرغمخستگیجسمی،انبساطخاطرناشیازفعالیتیمؤثرراباخودبهمنزلمیبرند.درمقابلسازمانیکهکارمندانآنبهجایعرضۀتخصصخود،درچالشتخریباعصابخویشهستندوکسیدرآنبهخودکفاییو

شکوفایینمیرسد،دارایمدیریتیشکنندهوانعطافناپذیراست.

ذهنسازمانی،متشکلازذهنمجموعۀافرادآنسازماناست.بنابراینبیماریذهنیمقابل،یکسازمانمیتواندذهن انحرافسازمانمیگردد.در زمینۀ افرادسازمان،اعضایخودرابهنحویهدفمندسازدکهمسیریهدفمندوسالمترادرپیشگیرد.

شخصیت واقعی

شخصیت حقیقی= شخصیت ارزشی

مدرییت کل نگر84

بررسینسبتمیانشخصیتفردباشخصیتسازمانیاشخصیتجامعهوتأثیروتأثراتمتقابل،یکیاززمینههایبحثاست.شخصیتیکسازمانمیتواندسالمتشخصیتبازگرداند.همچنانکه آنها به یا کند سلب آنها از را سازمانی مدیریت تحت افرادشخصیتخانوادگیاش یا سازمانی شخصیت به نسبت میتواند نفر یک شخصیتجداگانهتعریفشود،ممکناستفرددرسازمانخودناهنجارودرخانوادههنجارباشدیابرعکس.چراکهآنچهدرسازمان،هنجارشخصیتیتعریفمیشودباشاخصههایازسطوح هنجارشخصیتیخانوادگیتفاوتدارد.یکپارچگیهنجارهایشخصیتیخانوادگیوسازمانیتاجامعۀبشریزمینۀتعالیشخصیتیاست.یکسازمانمیتواندسخاوتمنددر فرد یک که باشد تأثیرگذار خود کارمندان تنزلشخصیتی در چنانخانوادهرابهکارمندیتبدیلکندکهمتأثرازاختالفحقوقچندصدتومانی،طغیانکند.برعکستواناییآنراداردتاافقنگرشکارمندانخودراتاگذشتازرشوههایمیلیونیارتقاءبخشد.افرادیکهواردیکسازمانمیشونددرمدتزمانمعینیرنگوبویآنسازمانرابهخودمیگیرند.بدینترتیبممکناستافرادباسطحاندیشۀعالیبهافرادیکوتهنظرتبدیلگردند.افرادپسازطیمدارجعلمیوتجربی،جذبنمیرودشخصیت انتظار آنها از بنابراین باشند. داشته درآمدی تا سازمانیمیشوندارزشیسازمانیراازشخصیتمقصدگراتفکیککنندویاتفاوتهوشسازمانیباعقلسازمانیرابدانند.اینمدیرسازماناستکهباشناختذهنسازمانیوشکلدهی

آنوتنظیمروابط،مجموعۀافرادتحتسازمانخودراهدفمیبخشد.مدیرمدبر،درمختصاتانسانیاشرافداردوکمالسازمانیرامیشناسد.افرادجامعهتحتمدیریتسازمانهاکمالراتجربهخواهندکرد.ارزشمندترینسرمایۀیکسازماننیرویانسانیآناستکهدرصدراولویتداراییهایسازمانبهشمارمیآید.تعالیبخشیوایجادارزشافزودهدراینسرمایهازوظایفیکمدیربابصیرتاست.درنظربگیریدتجهیزاتوامکاناتکارخانه�ایبهمدتیکسالمتوقفبماند.اکنونفرضکنیدتمامیآنتجهیزاتتبدیلبهپولشدهاستویکسالراکدماندهاست.درحالتسومنیرویانسانیآنکارخانهیکسالبیکاربماند.ازمقایسۀاینسهدرمییابیمویژگیهایسرمایۀانسانیتاچهمیزانبادیگرسرمایههاتفاوتدارد.ایننیرویانسانیاستکهدرپولوتجهیزات،ارزشافزودهایجادمیکندویکمدیرازبکارگیری

85علم مدرییت یا هنر مدرییت

هرسهمورد،می�تواندسازمانیرابهبالندگیوشکوفاییبرساند.سرمایههایانسانیگاهینهفتهویاازدست�رفتهتلقیمیشوند.امادرشرایطویژهکارآییغیرقابلمقایسهایبادیگرسرمایههادارند.سرمایه،خالقیت،اعتمادیااعتبارازثمراتنیرویانسانیاست.گاهیکارتباطصمیمیودوستانه،سازمانیراازفروپاشیواعتبارات امکانات و تجهیزات با سازمانی انسان، یک نیز گاهی میبخشد. نجاتوصفناپذیررابهنابودیمیکشاند.کسیکهدرکارتجارتوبازرگانیاستوباپولسروکاردارد،بایدپولرابهخوبیبشناسد.چگونهممکناستمدیریکسازمانبدونشناختانسانبهموفقیتنائلآید.مدیریکهدرسودآوریمالیسازمانخودموفقاستالزاماًدرمدیریتکاملسازمانخودموفقنیستزیرابایدبررسیشوداینسودآوریمالیرابهقیمتهدردادنچهزندگیهایی،کشتنچهذوقهایی،زمینهسازیچهبیماریهاییوبیهودهگذاشتنچهاستعدادهاییبهدستآوردهاست.همانگونهکهانسانهادچاربیماریهایروانتنیمیشوندسازمانهانیزمیتواننددچارایننوعبیماریشوند.ازمصادیقآنسازمانهاییاستکهبهبهایدستیابیبهاهدافسازمانیخود،روابطانسانی،سالمتروانیوحتیجسمانیکارمندانخودرابهمخاطرهمیاندازند.محصولعملکردسازمانهایبیمارمتعدد،جامعهایبیماراست.تاحدیکهشمارافرادافسردهباورنکردنیاست.همچنینافرادیکهازشدتافسردگیحضورشاندریکجمع،انجمنیرامتأثرمیکندکهدراصطالحبهآنافسردگیتشعشعاتیمیگوییم.دیگرمراحلافسردگی،ذهنی،روانیوجسمیاست.درافسردگیجسمیآثاربیماریدرچهرهوبدننمایاناست.گاهتعدادقابلتوجهیازاینافراددرسازمانهاییبامدیریتایستاوغیرپویادیدهمیشوند.هرکارمندنمایندۀشخصیتسازمانیخویشاست.ازیکگفتگویصمیمیباکارمندکافیاستتاویژگیهایذهنیوروانیآنسازمانرادریابیموبیماریهایآنرابشناسیم.اغلبپسازدقایقیگفتگوازسازوکارهایپشت

صحنۀیکسازمان،مانیزدچاریأسمیگردیم.بیتوجهیبهالیههایدرونییکسازمانازنگرشغلطبهمدیریتناشیمیشود؛تلقیسادهلوحانهایکهمدیرراگردانندۀکارهایسازمانمیداند.باایننگرش،حتیپیش زمان طول در همچنانکه نمیکند. کمکی فرد به هم مدیریت اصول دانستنمی�رویمبردانشظاهریافراد،افزودهوازبصیرتآنهاکاستهمی�شود؛مدیریتنیزتابع

مدرییت کل نگر86

همینتالطماست.ازمیانمدیرانسنتیقدیمیبهافرادشاخصیبرمیخوریمکهرابطۀحکیمانهایباافرادتحتمدیریتخوددارند.ایناناغلبهمعلمرامورداستفادهقرارمیدهندوهمازهنربهرهمیبرند.امادرمدیرانجدیدتروگاهدرسازمانهایکالنتر،افزایشسطحآگاهیهایعلمیموجبعلمزدگی،یکسونگریوغفلتازارزشهای

انسانیمیگردد.یعنیتنزلنگرشبهمدیریتکارگردانی.باشد.اگرتاکنون بهگرداندنداشته نیاز تنها نهادبیجاننیستکه سازمان،یکچنیننگرشیبهسازمانهابودهاستبایدتحولیدرایننوعنگاهایجادکرد،"چشمهارابایدشست،جوردیگربایددید".ازمنظرفراکلنگریهرجزئیازعالمهستیزندهبهشمارمیآید.یکسازماننیزموجودیزندهاستکهسالمت،بیماری،کودکیوکهنسالیداردومیتواندزایندگیوفزایندگیداشتهباشد.غیرزندهدیدنسازمانمنشاءتناقضهاومعضالتیاستکهامروزهمیتواندربررسیونقدعملکردسازمانها،آنهارابرشمرد.اینکهبراییکسازمانزندهچهتمهیداتعملیبایداندیشیدتابهبالندگیبرسدفعاًلازموضوعسخنماخارجاست.سلسلهمباحثعملیکهمدیرانوکارکنانسازمانرابهاینمنظورتربیتمیکندودستاوردهایعینیآنکهقابلتحقیقوتجربهاست،بهدورههایعملیآمیختهباتئوریمربوطاست.دورههاییکههرآنچهبهلحاظنظریتعریفمیشود،نتایجعملیقابلتکراروتجربهداردوهردستورالعملیمبتنیبر

پشتوانۀنظریمنطقیوقابلاثباتاست.

تصمیم سازمانی تمام برخی تاجاییکه است. مدیرانسازمان،تصمیمگیری مهمترینوظایف ازتخصصمدیریتراچیزیغیرازحلمسألهواتخاذتصمیماتدقیق،صحیحوبموقعتئوریکوصددرصدعلمیباشدویاتلفیقی نمیدانند.تصمیمگیریمیتواندصرفاًاز بسیاری باشد. انسانی شاخصههای و عملی امکانات محیطی، شرایط و ازدانشتصمیمگیریهابررویکاغذبیعیبونقصاستامادرمحکتجربهواجرایعملیباموانعپیشبینینشدۀمتعددیروبهرومیشود.یکمدیربایدتوانمندیتصمیماتفوریراداشتهباشدامایککمخوابیسادهویاکشمکشبادیگریمیتواندمدیرراازاینتوانمندیساقطکند.تصمیمگیریازایننظرکهنوعیآفرینشتلقیمیشودمبتنی

87تصمیم سازمانی

برهوشباطنییابصیرتاست.پیشتردرموردهوشسازمانیوتفاوتآنباعقلسازمانینکتههاییبیانشد.نقدوتحلیلیکسازمانازنظرعقالنیسادهاست.بررسینحوۀگزینشکارکنان،نوعتصمیمگیریهایمدیریتیومنطقیصرفاًهزینههاینقدکّمیمبسوطیراارائهخواهدکرد.هرقدریکسازماندرمدیریتخودازاستدالل،بهره توانمندیهایعقلی بطورکلیمهارتهاو استنباط،تداعیو استنتاج،استقراء،جوید،منتجبهآفرینش،خلقوایجادنخواهدشد.کارکردعقلآناستتابرآفریدهایکهپدیدآمدهاستفرآیندیرانظیرمحاسبه،تخمین،آمار،تجزیهوتحلیل،تشخیص،قیاسوارزیابی،طبقهبندی،تطابق،چیدماناطالعات،فهموکشفاستداللیاجرانماید.اغلباختراعاتوابداعاتپیرامونمابراساسکشفاستداللیاستوخلقوایجادیدرآننخواهیدیافت.جمعآوریچندویژگیبطوریکجایاانتقالویژگییکسامانهبهسامانۀدیگرراامروزهابداعمیگویند.برایمثالالحاقضبطوپخشصوتوتصویروراهیاب) GPS (بهتلفنهمراهویااختصاصویژگیشفافیتازشیشهبهکیفوتولیدکیفهایشفاف،ابداعونوآوریقلمدادمیشود.سالهاموادشوینده،آبوتشتیبرایشستنبهکارگرفتهمیشد.یکنفراینهمهرادرکناریکالکتروموتورقراردادوماشینلباسشوییساختهشد.اینکارازجنسخلقوایجادنیست؛زیراتنها،محصولیکچیدمانجدیداست.باایننگرشاگرآنچهاختراعقلمدادمیشودموردارزیابی

مجددقرارگیرد،ندرتاًبهآفرینشوایجادسامانهایبرخواهیمخورد.

بخش پنجم

91مروری رب مباحث

مروری بر مباحث

ازیکمنظر،دونگرشبههستیقابلتعریفاست:نگاهکّمیونگاهکیفی.کّمیدیدنهستی،همانتجربۀعلومگوناگوناست.هرعلمازیکزاویهبهکمیتجهانهستینزدیکشدهاستتابنیانآنپدیدآمدهاستامااگربخواهیمپشتصحنهوحقیقتعلومرابشناسیمبایددیدمانراتغییردهیم.جهانهستیظاهروباطنیدارد.صفحۀظاهرهماناستکههمهرامشغولخودکردهاستامااگرقصدکشفحقیقتپشتپردهراکنیم،مسیردیگریپیشرویخواهدبود.نگاهبهانسانونگرشبهیک

سازماننیزمستثنیازاینقاعدهنیست.این،چکیدهایبودازبیاناتگذشتهواینکهمدیریتیکسازمانصرفاًجنبۀعلمیبانگاهمنطقیوعلمی ازعلموهنراست.اینگمانکهصرفاً بلکهآمیزهای ندارد؛هنری بُعد باشد. درست نمیتواند گرفت، برعهده را سازمان یک مدیریت میتوانمدیریتنیزمطابققاعدهازدومنظرکیفیوکّمیقابلبررسیاست.اگردرمدیریتبهجنبۀهنربودنآنتوجهشوداماازکیفیتاینجنبهغفلتشود،سازمانیبیهویت،

بیروحوخالیاززمینههایتعالیخواهیمداشت.

مدرییت کل نگر92

همچنینگفتهشدحتیاعمالعبادیومعنویکهبهنظرمیرسدبرایارتقایوجودبشربهانسانپیشنهادشدهاستنیزازدوجنبۀکیفیوکّمیبرخوردارهستند.جنبۀکّمینمازهمانشرایطومقدماتواحکاموآدابنمازاست.همچنانکهجنبۀکیفیمتوجهذوقوشوقانجامعبادتاستکهبهدلمربوطاستیعنیفردمیخواهدنمازشبهتر

باشدوبرایشثمرۀبیشتریداشتهباشد.مثالینیزمطرحشدکهوجودرابهسکهایتشبیهکردیمکهدورویآنواقعیتوحقیقتاست.واقعیت،حادثشدن،رخدادنواتفاقافتادناستوحقیقت،چگونگیوچراییاینرخداداست.بسیاریازوقایعشبیههمهستنداماوقتیبهعمقآنمینگریمازنظرچگونگیوچراییبهکلیباهمتفاوتدارند.بدونتوجهبهحقیقتیکعمل،پیبردنبهانگیزه،نتیجهوابعادآنبیمعنیاست.بهعنواننمونهبُعدواقعیوجودماهمینبخشمادیوفیزیکیاست.بدنمادیانسانواقعیتدارداماآیاحقیقتهمبنیادینتشکیلشدهاست اتموذرات ازمولکولو بدن این دارد؟واضحاستکهکههمگیدرحرکتهستند.یکتیغهکهحولمحوریدروسطخودباسرعتبهچرخشدرآیددرقالبیکحجماستوانهایمشاهدهمیشود.امااینحجمحقیقتندارد،اگرچهواقعیتداردودیدهمیشود.ذراتدرحرکتمادهنیزواقعیتداردچوندیدهمیشوندوحقیقتندارندزیرااگرحرکتازآنهاگرفتهشود،دیگرنخواهندبود.

مابهآنچهدیدهمیشود׳׳َمجاز׳׳میگوییم.اتم،فقطحرکت باشکافتذرات اینمفهومنزدیکشدهاست. به علمفیزیکمشاهدهمیشود،هرذرهکهازحرکتبازایستد،بهذرۀدیگریمیرسیمتادرنهایتتنهایکارتعاشبنیادینباقیمیماندکهاساسحقیقتماناست.باسلبحرکتازاینارتعاشبنیادین،واقعیتیبهناممادهوجودنخواهدداشت.َمجاز،حقیقتپشتصحنهاشباآنچهکهبهنظرمیرسدتفاوتدارد.اثباتمجازیبودناینعالمهستیازراههای

دیگرنیزممکناست.شمامیدانیدکههشتدقیقهطولمیکشدتانورخورشیدبهزمینبرسد،بنابراینوقتیخورشیدرادرآسمانمیبینیدتنهایکتصویرمجازیازآنرامشاهدهکردهایدمکانحقیقی پس ندارد. قرار میشود دیده که نقطهای آن در درحالیکهخورشیدخورشید،جایینیستکهدیدهمیشود.ازمنظرماهرجاییکهخورشیدرامیبینیم

93مروری رب مباحث

مکانمجازیاست.جاییکههشتدقیقۀدیگرقرارخواهدداشتمکانحقیقیاودراینلحظهخواهدبود.ستارگانیکهدرشبمیبینیمنیزهمینگونهاند؛برخیازنورهاییکهمیبینیمازستارگانیتابیده�اندکهمیلیونهاسالنوریبامافاصلهدارند.نوریکهازنزدیکترینستارهبهماپسازخورشیدتابیدهاست،مربوطبهچهارسالونیمپیشاستواکنونبهرؤیتمامیرسد.پسستارهایکهدرچشمماواقعیتدارد،مکانش

برایمامعلومنیست.

بهاینموضوعمبحثخمشفضاراهماضافهکنید،یعنیانحنایفضاسببمیشودهیچیکازاجرامسماویدرجایخوددیدهنشوند.فرکانسوطولموجنوریکهازاجرامسماویدیدهمیشودنیزدرواقعینبودنمکانآنهامؤثراستزیراوقتیمابهیکجرمنزدیکمیشویمطولموجنورکوتاهوهنگامیکهدورمیشویمطولموجزیادمیشود.برایمثال،هنگامیکهیکآمبوالنسازمادورمیشودطولموجصوتآنکشیدهوبمشنیدهمیشوددرحالیکهوقتیباسرعتبهمانزدیکمیشودامواج

صوتیفشردهوطولموجآنهاکوتاهوصدازیرشنیدهمیشود.امواجنورانینیزتابعهمینقاعدههستند،سرعتنزدیکشدنیادورشدنجرمهایآسمانیدرفرکانسنوریکهازآنهابهچشممامیرسدتأثیرداردواینفرکانسشکلورنگوروشنیآنهاراتعیینمیکند.پسباتغییرسرعت،ماجهانرابهگونۀدیگری

خواهیمدید.اکنونبایدپرسیدجهانهستیدرحقیقتچگونهاست؟جهانمجازی،جهانیاست

شکل17

مدرییت کل نگر94

کهتابعمختصاتناظراست.اگرمااکنونجهانرااینگونهمیبینیمدلیلبرآننیستکهجهاناینگونهاست،بلکهبهدلیلآناستکهشرایطدیدن،نظیرفرکانسچشم،

سرعتو...اقتضاءمیکنداینگونهببینیم.درنظربگیریدیکناظرباسرعتنورحرکتکند،اومحیطخودراچگونهخواهددید؟بدونشکاوفقطروبرویخودرامی�بیندزیرانورهاییکهازپیرامونبهسمتاومیآیندبهدلیلسرعتباالتریکهازنورداردبهاونمیرسندوپیشازآنکهبهاو

برسند،ویعبورکردهاست.پسمیتوانتصورکردکهاوپیرامونخودراتاریکمیبیندوازجهانهستیتنهایکروزنهوآنهمپیشرویخودخواهیددید.حتیدیدنبررویکرۀزمینودرنیزیکساننیست.یکخفاشجهانیراکهمیبیند، شرایطعادیبدونسرعتنورچگونهتوصیفخواهدکرد؟اوجهانرامانندیکصفحۀرادارودرابعادیحدوددویستمترمیبیند.یکمار،امواجفروسرخرامیبیندوبدنانسانرابهگونهایمشاهدهپنجاست، میکندکهدردوربینهایفروسرخدیدهمیشود.فرکانسچشمحلزونیایکعقابچگونهمیبینند؟ بیستهزاراست.یکحلزون فرکانسچشمعقابچگونهمیتوانبهیکتوصیفواحدازآنچههریکازاجزایجهانهستیمیبینند،

دستیافت؟چگونهمیتوانگفتجهانهستیدرحقیقتچگونهاست؟بدینترتیبجهانهستیمادی،ازدیدهرناظریکتعریفوتوصیفداردوهرهمه است ممکن دارد.پسچگونه منظر بینهایت ناظر، ویژگیهای به بسته مکان،درموردیکمنظرهاتفاقنظرداشتهباشند؟ایناختالفناشیازآناستکههیچکدامحقیقتراندیدهاند،بهقولجنابحافظ:׳׳چونندیدندحقیقترهافسانهزدند׳׳پس

میتوانپیبردکهاختالفافرادریشهدرعدمدرکحقیقتهستیدارد.اگربپذیریمکهزمینۀورودبههرموضوعیشناختآناستبنابراینهستیشناسیمقدمۀهمۀموضوعاتخواهدبود.شناختنکهدراصطالحبهآنعرفانگفتهمیشودنیزدومنظرکیفیوکّمیدارد.اماهنگامیکهسخنازعرفانبهمیانمیآید،منظورشناخت کیفیهرچیزاست؛چراکهسایرعلومبهجنبۀکّمیآنرسیدهاند.اساسعلومنیزدستخوش بامشاهدهآغازشد،مشاهده مختلف،مشاهدهاست.حتیریاضیات

شرایطناظراست.

95مروری رب مباحث

مجازبودندنیا،ایناقتضاراداردکهآنچهمشاهدهمیکنیمهمانچیزینباشدکهحقیقتدارد.حقیقتتمامآنچهدرهستیقابلمشاهدهاست،یکچیزواحداست.بدینترتیبتفاوتعمیقمیانشناختکیفیوکّمیملموسترمیشود.حقیقتحرکت،کهعاملاصلیپدیدآمدنهستیمادیاست،درعرفانموردشناساییقرارگرفتهاست:

دیننیز،ازاینقاعدهمستثنینیست.اگرمذهب،اصولرهرویباشدکهازکمیتسخنمیگوید؛عرفان،کیفیترهرویاست.دینبدونایندوبالهرگززمینۀپروازواوجرافراهمنخواهدساخت.عرفاننیزاصطالحاتیداردکهدرمجموع،ترمینولوژی׳׳رقص׳׳تعبیرمیکندوالزمۀرقصرا به ׳׳حرکت׳׳ از آنراشکلمیدهد.چنانچهآهنگیاموسیقیکهقوانیناستوابزارتولیدموسیقییاسازراهوشمندیحاکمبرهستیومطربونوازندهایکهسازرامینوازد،تنهامؤثردرهستیمعرفیمیکندکهبهزباندیگرآنمبدأراخدامینامیم.همانطورکهبدونشناختترمینولوژیهیچدانشی،مطالعهوفهمآنممکننیستدانستنترمینولوژیعرفاننیزبرایفهمآنضروریاست.است.مهمترین مقدم دانشی هر بر پس میآورد ارمغان به را هستی شناخت عرفان

موضوعدرهستیآناستکهمابدانیمآنچهمیبینیمحقیقینیست.

بخشزیادیازمباحثمعرفتی،صرفآنشدهاستکهاینموضوعمهمرابهانسانتفهیمکند.

ویا:

امـــا چـه کنـد ، زبـان نـداردهر ذره، پر از فغان و غوغا سـت جز رقـص دگـر، بیـان نـداردرقـــص اســــت، زبــــان ذره

علمي که تو را گره گشاید، بـطلـب آن نیست که هسـت مي نماید، بگذار

زان پیش که از تو جان برآید، بطلب آن هسـت که نیست مي نماید، بطلب

از خیـال جمله بگذر، تا جهان آید پدیدجز خیالي چشم تو، هرگز نبیند از جهان

تو بیدار روز حشر چون گردی ببینی کاین همه وهم است و پنداربه هـر آن چه دیده اي از آن، مثال استتو در خوابي و این دیدن، خیال است

مدرییت کل نگر96

همچنین:

یعنی شاه کلید نگرش معرفتی، شناخت مجازی بودن این عالم است. کسی که به درک مجاز رسید به کشف حقیقت یا راز هستی نائل خواهد شد.

اهلراز،حقیقترامیبینندواهلمجازواقعیتهارا.برایدیدنپشتپردۀرازبایدپردۀمجازراکنارزد.وظیفۀدنیایعرفانکنارزدناینپردهاست؛اگرانسانهاحقیقتراببیننددیگرنیازبههیچعاملتشویقییابازدارنده

نخواهندداشت.مذهبمجموعهایازبایدهاونبایدهاییاستکهبدوندرکحقیقتآندرعرفان،صرفاًاطاعتمحضخواهدبوداماراهپیشنهادیعرفانآناستکهپردهکنارزدهشودتاهمهچیزهستیهمانگونهکههسترخنماید.سپسفردیکهخودبهادراکرسیده،حقیقتراگزینشخواهدکرد.درنیایشهایرسولگرامیاسالماستکه:׳׳خداوندا!

�هی׳׳. ء کما ��ت�ا ��س���ش لا ی ا�خ ر �ل�����ه���م ا هرچیزراآنگونهکههستبهمننشانبده. ا

باتماشایحقیقتهستی،اولینچیزیکهجلبنظرمیکند،حرکتهمۀذراتهستیاست؛مجموعه�ایازحرکتهایمتوازن،متعادل،همسووهدفمندکهدرسازمانقانون باچهار هستی ذرات طبقهبندیحرکات در دارد. بیوقفهجریان عظیمجهانمهم،مواجهمی�شویمکههمۀحرکتهاتابعاینقوانینهستند:میدانگرانشی،میدانمغناطیسی،میدانهستۀضعیفومیدانهستۀقوی.دربررسیکیفیتاجرایدقیقاینقوانیناولیننتیجۀمنطقیآناستکهیکهوشمندی،آگاهییاشعوریبرکلاین

حرکاتحاکماست.قانونگذارهوشمندوهدایتهدفمندپشت برهستیو ازمجموعهقوانینحاکمپردۀایجادآنهوشمندیوشعور،پیبهایننکتۀمهممیبریمکههیچخطاونارساییواختاللیدرسیستماعمالنشدهاست.پساگراختاللیرخمیدهد،بدونشکانسان

مقصراست.

دانی ز چه روست توبه ناکردن منتحقیق حرام به است مجاز اهل بر

زیرا که حرام نیست می خوردن منمن گردن بر راز اهل خوردن می

شرمنده رهروی که نظر بر مجاز کردفردا که پیشگاه حقیقت شود پدید

97مروری رب مباحث

دربحثبیماریمیگوییم:منشاءبیمارینمیتواندآسمانیباشد،هرفردیکهبیماراست،عاملآنرابررویزمینجستجوکند.نسلگذشتهدربیمارییکنوزادسرطانیقانوناحتماالت،یک امازیرمجموعۀ نیست ازطرفیگاهیفردمقصر مقصراست.رانندۀمقصراورازیرمیگیرد.ازمنظرقوانین،اجرایکلیمجموعهمۀقوانیناصلاست.برایمثالقانونتولدومرگ،ظلمبهانساننیست.تمامیاینمباحثدرمورد

مدیریتسازماننیزمصداقدارد.قانونآنتروپییاخستگیوپیریدرموردیکسازماننیزمعنیدارد.برخیسازمانهانوزاد،برخیکودک،بعضیجوانوبعضیدرکهنسالیهستند.همانطورکهجوشخوردناستخوانوترمیمدرکهنسالیدشواراست،دریکسازمانپیروفرسودههم،ترمیمدشواراست.اگرارتقایکیفیهدفانساناست،هدفسیستمانسانیویکسازماننیزبایدباشد.ازطرفیارتقایکیفیبهمعنیضدضربهشدناست.یکسازمانمتعالیسازمانیضدضربهاستکهمدیریتآندشارژنمیشود،نیازمندانرژیتمجیدوستایشوتشویقنیستوعاملتنبیهبرایشمعنیندارد.سازمانیکهوابستگیدارد،هرگزبهتعاملنمیرسد.سازمانیکهدستورالعمل،نصیحتوفرمانهایامرونهیدر

آنجاریاست،راهبهکمالندارد.یکسازمانبایدتابعقانوناشتیاقباشد.تالطم،موجومصیبتازاجزایجداناشدنیدراینعالماستوسازمانیکهازاینهابگریزدراهبهکمالندارد.سازمانیکهخودراساختهوپرداختهمیکندوبهدلمشکالت

میرودتاخودرامحکبزند،باهرموجیکگامبهسویاوجپیشمیرود.�ل�ع��سر �ت��سرا ׳׳ براییکسازمانهممصداق �خ �مع ا همچنینقانوناوجوحضیض*یا׳׳ ا

داردوهرمرحلۀدشواریمسیرآرامیرادرپیدارد.

*برایآشناییبیشترباقانوناوجوحضیضوسایرقوانینحاکمبرجهانهستیبهکتاب»بینشانسان«مراجعهشود.