289
: وان ن ع ه ان ي م اي ي س ا غّ ل ي م ي نع رسا لا طه ا گا اي% پ ه ن« ام پ» دا خ گاه اي% پ لاع ط ا ي ن رسا, ت ن. غّ ل ي م اي ي س ا ه ان ي م وري ردا گ اس ي ع: ي ز ي ز ع ن م ه ب ماه1388 « 1 »

yerevan.icro.iryerevan.icro.ir/uploads/117_179_Azarbayejan.doc · Web viewبزرگترین گروه سیاسی، جبهه خلق آذربایجان است که در 1989 به رهبری

  • Upload
    others

  • View
    5

  • Download
    0

Embed Size (px)

Citation preview

عنوان: آسياي ميانهپايگاه اطلاع رساني مبلّغ

«به نام خدا»

پايگاه اطلاع رساني مبلّغ.نت

آسياي ميانه

گردآوري : عباس عزيزي

بهمن ماه 1388

جمهوری آذربایجان نسبت به دو جمهوری ارمنستان و گرجستان، شرقیترین جمهوری است که منطقه حاشیه دامنههای جنوبی کوههای قفقاز را اشغال کردهاست. این جمهوری که در شرق منطقه قفقاز در کنار ساحل غربی دریای خزر واقع شدهاست. در جنوب با جمهوری اسلامی ایران و در غرب با جمهوری ارمنستان و ترکیه، در شمال غربی با جمهوری گرجستان و در شمال با جمهوری خود مختار داغستان واقع در روسیه فدراتیو هم مرز است. بخش اصلی سرزمین آذربایجان بین انتهای جنوب شرقی قفقاز علیا، انتهای جنوب شرقی قفقاز سفلی و کوههای تالش قرار دارد تنها 10٪ این کشور پوشیده از جنگل است و بخش وسیعی از این جمهوری زمینهای پست اطراف رودخانه کورا، که از شمال غربی دریای خزر جریان دارد و شعبه آن رود ارس که در امتداد مرز با ایران واقع شده، را شامل میشود.

این جمهوری با مساحتی حدود 33400 مایل مربع یا 86600 کیلومتر مربع از کشور سریلانکا بزرگتر و هم اندازه کشور پرتقال است. آذربایجان شامل جمهوری خود مختار «نخجوان» است که در جنوب غربی آن قرار گرفته و به دلیل سیاستهای ضد اسلامیشوروی سابق توسط سرزمین ارمنستان از آن کشور جدا شدهاست آذربایجان همچنین شامل منطقه خود مختار ناگورنو قره باغ نیز میباشد.

· جمهوری آذربایجان حدود 5/8 میلیون نفر جمعیت دارد و ملتهای گوناگونی از قبیل روسها، یهودیهای تالشها و آذریها را در خود جای دادهاست .

· جمهوری آذربایجان دارای بیش از 65 شهر میباشد که پایتخت آن باکو بوده و مهمترین شهرهای آن عبارتند از: باکو، سومگائیت، گنجه، سازمان، قاضی محمد گویچای، پولاخ قوبا، لنکران، آستارا، نفت چالا شکی و.....

جمهوری آذربایجان دارای یک سیستم ریاست جمهوری و نهاد قانونگذاری منتخب میباشد. احزاب و سازمانهای سیاسی مختلفی یک اپوزوسیون فعال تشکیل میدهند. بزرگترین گروه سیاسی، جبهه خلق آذربایجان است که در 1989 به رهبری ابوالفضل ایلچی بیگ تاسیس شد که به عنوان اولین رئیس جمهور بعد از دوره کمونیستی در ژوئن 1992 انتخاب شد. اکثر رهبران احزاب به اصول دمکراتیک و به نوعی اقتصاد بازار معتقدند.

· در سیستم حکومت مستقل دموکراتیک آذربایجان دین را از سیاست جدا کردهاند و اگر کسی جدانبودن سیاست از دین را ترویج کند آن را مجرم دانسته و مجازات میدهند.

· انتقال حکومت به دموکراسی و بازار آزاد شامل معرفی یک واحد پول جدید و یک قانون و سالی جدید است. سیاست حکومت آذربایجان بر صلح و دوستی و روابط اقتصادی با همه کشورهای جهان است.

· در حال حاضر بزرگترین مشکل حکومت جمهوری آذربایجان جنگ با همسایه خود ارمنستان نسبت به اراضی است که هر دو کشور آن را متعلق به خود میدانند.

· تشکیلات حکومتی جمهوری آذربایجان جنگ با همسایه خود ارمنستان نسبت به اراضی است که هر دو کشور آن را متعلق به خود میدانند.

· تشکیلات حکومتی جمهوری آذربایجان همانطور که توسط قانون اساسی 1978 خود مشخص شده همانند حکومت اتحاد جماهیر شوروی سابق است. بالاترین ارگان اقتدار دولت یک شورایعالی است که نهاد «پرزیدیوم» و شورای وزیران را که عالیترین ارگان اجرایی و اداری است انتخاب میکند.

دولت در این جمهوری مستقیما توسط ریاست جمهوری منصوب میشود که هر 4 سال یک بار رئیس جمهور انتخاب میگردد. رئیس جمهور منتخب، نخست وزیر و شورای وزیران را منصوب میکند. انتصاب آنها بایستی توسط مجلس تصویب شود.

ریاست دولت به عهده رئیس جمهوری بوده و شورای دولتی شامل مشاور سیاست اقتصادی، مشاور مسائل انسان دوستانه، مشاور حقوقی و مشاور کار با نهادهای محلی و منطقهای دولتی میگردند.

· به لحاظ تقسیمات کشوری، جمهوری آذربایجان دارای یک جمهوری خود مختار «نخجوان» و یک منطقه خود مختار «ناکورنو قره باغ » است.

· جمهوری خود مختار نخجوان دارای یک مجلس عالی ویک مجمع وزیران است که ریاست هر یک به طور جداگانه تعیین میگردد. و مطقه ناگورنو قره باغ دارای یک شورایعالی است. در 10 دسامبر 1991 طی انجام رفراندومیآرامنه قره باغ استقلال خود را اعلام کردند اما جمهوری آنان از طرف جامعه بینالمللی به رسمیت شناخته نشد. جمهوری خود مختار نخجوان دارای یک مجلس عالی و یک مجمع وزیران است که ریاست هر یک به طور جداگانه تعیین میگردد.

در 23 سپتامبر 1989 پیش نویس قوانینی در مورد حاکمیت سیاسی و اقتصادی توسط شورایعالی آذربایجان منتشر شد و قانون اساسی در مورد حاکمیت جمهوری سوسیالیستی آذربایجان در سال 1990 م مورد تصویب قرار گرفت.

اولین مدارس در این سرزمین در قرن 5 میلادی به وجود آمد بعد از فتح اعراب در قرن هفتم در مساجد، مکتبهایی برای آموزش و گسترش اسلام تاسیس شد که در آن قواعد عربی و قرآن تدریس میشد قبل از 1920 جمهوری آذربایجان به عنوان یک مرکز مهم آموزش در میان مسلمانان امپراطوری روسیه مطرح بود. اولین مدارس برای دختران مسلمان این منطقه در باکو و گنجه به همت اصلاح طلبانی چون حاجی زینالعابدین تقی اف در اوایل قرن بیستم تاسیس گردید.

در حکومت شورایی شوروی سابق یک سیستم آموزشی بسیار گستردهای جاد شده بود و سطح سوادآموزی از 1/8٪ در سال 1926 به بیش از 99٪ در سال 1970 افزایش یافت. در حال حاضر بیسوادی این جمهوری ریشهکن شدهاست.

سیستم آموزش و پرورش در آذربایجان از سیستم روسیه درآمدهاست و به نوعی سیستم ترکیه و به تبع آمریکا را به خود گرفته است ولی نتیجه چندانی ندادهاست. سطح تحصیلات در حال فعلی رفته رفته کیفیت خود را از دست میدهد باید گفت دانشگاه و مدارس دینی نیز در آن فعالیت دارند.

به موجب آمار 91-1990 در این جمهوری 4441 دبیرستان وجود دارد که 000/379/1 دانش آموز در آن مشغول به تحصیلند، در 80 آموزشگاه حرفهای در این جمهوری بیش از 000/70 دانشجو وجود دارد. 00/105 دانشجو در 17 انستیتوی آموزش عالی فعالیت دارند انستیتوهای تخصصی در این جمهوری متخصصینی را جهت کار در صنایع تربیت میکنند.

در29-1928 مدارس سیستم نوشتن خود را از عربی به لاتین تغییر دادند. در سال 1339 سیستم نوشتن به الفبای روسی تغییر کرد. در حال حاضر زبان اصلی آموزش آذری است اما مدارس نیز در این جمهوری وجود دارد که دارای آموزش به زبانهای روسی، گرجی و ارمنی میباشند.

طبق آمار سال 1988- 5/79٪ دانش آموزان در مدارس روزانه به زبان آذربایجانی آموزش میبینند. این درصد برای زبان روسی 5/18 و زبان ارمنی 9/1 میباشد. دو مدرسه نیز از زبان گرجی به عنوان زبان آموزش استفاده میکنند.

در بخش آموزش عالی اغلب مسائل فنی به زبان روسی تدریس میشود. اما تمایل جهت استفاده بیشتر از زبان آذری در این جمهوری وجود دارد.

در حال حاضر 2300 دانشجوی آذری در خارج از کشور تحصیل میکنند که 2200 نفرآنان درترکیه، 7 نفر درآلمان، 12نفر در ارمنستان، 4 نفر در چین، 5نفر در مصر و بقیه در کشورهای دیگر و به خرج همان کشورها به سر میبرند.

نرخ با سوادی در تاریخ 1374 شمسی (1992 ) میلادی عبارتند از :

نرخ باسوادی در کشور 3/96 ٪

سنین اصلی مدرسه 0/5 ٪

جمعیت در حال آموزش33 ٪

تحصیلات عالیه

26/2٪

در مدارس آموزش و پرورش در آذربایجان تا 11 سال آموزش میبینند و پس ازگرفتن مدرک لیسانس (در آذربایجان به آن دیپلم گفته میشود) به مقطع فوق لیسانس (آسپرانتور ) وارده شده و سپس مقطع دکترا را طی میکنند. البته در حال حاضر دانش آموزان در آذربایجان رغبت چندانی به تحصیل ندارند.

جمهوری آذربایجان در مقایسه با سایر جمهوری های شوروی به جهت منابع وسیع نفت از موقعیت ممتازی برخوردار است اهمیت ژئوپلیتیک این در دراستای تجارت نفت در منطقه و موقعیت جغرافیایی این کشور امکان توسعه تجارت با کشورهای همجوار و منطقهای را فراهم میسازد. همجواری آذربایجان با کشورهای ایران، روسیه، اکراین و ترکیه برقراری روابط اقتصادی تجاری از راه خشکی به ویژه با بهرهگیری از خطوط لوله انتقال نفت و گاز موجود و یا توسعه ٱن را تشویق میکند.

· تجانس فرهنگی و زبانی جمهوری آذربایجان با بخشهایی از جمهوری اسلامیایران، در کنار تمایل اکثریت مردم این جمهوری به دین اسلام و مذهب تشیع زمینه مناسبی برای توسعه همکاری و بهبود روابط میباشد

· آذربایجان با موقعیت جغرافیایی خود قادر است به عنوان پلی، بخش مهمیآز جمهوریهای شوروی ایران و کشورهای حوزه دریای سیاه و فدراسیون روسیه را در زمینههای مختلف مهیا سازد.

· وجود تاسیسات برق و تولید الکتریسیته و سدها که از قدرت آب استفاده میکنند در رودخانه مرزی ارس، گذشته از ایجاد انرژ ی بسیار زیاد برای هر دو کشور جمهوری آذربایجان و ایران نقش مهم در روابط و قرار دادهای دو جانبه و در مذاکرات و برنامههای ECOایفا میکند.

· جمهوری آذربایجان کشور محصوری است که به رغم دارا بودن خط ساحلی در دریای خزر، از دسترسی به دریای آزاد محروم است، بهترین راهترانزیت این به اقیانوس از طریق جمهوری اسلامیآیران میسر میباشد در این رابطه جمهوری آذربایجان خود کشور ترانزیتی برای جمهوریهای گرجستان و فدارتیو روسیه جهت عبور از ایران و رسیدن به اقیانوس هند و خلیج فارس محسوب میشود.

· از طرفی دیگر موقعیت این جمهوری نسبت به همسایگان غربیاش وضعیت برتری است. جمهوری گرجستان و ارمنستان و حتی ترکیه میتوانند از طریق این جمهوری و عبور از دریای خزر راه مناسبی جهت دسترسی و ارتباط با جمهوریهای آسیای مرکزی از جمله تاجیکستان، قرقیزستان، ازبکستان، و ترکمنستان در ساحل شرقی دریای خزر در اختیار داشته باشند.

· جمهوری آذربایجان بر خلاف همسایه غربی خود ارمنستان از نظر منابع انرژی به ویژه نفت خام بسیار غنی است و به عنوان یک عرضه کنند مهم تجهیز است و وسایل حمل و نقل صنعت نفت قلمداد میگردد. 72٪ تولید نفت آذربایجان که حدود 244 هزار بشکه نفت در روز میشود از فلات قاره دریای خزر تامین میگردد. نفت خام حوزههای آذربایجان به علت سبک بودن، در صد ناچیز سولفور و حجم زیاد بازدهی بنزین، حائز اهمیت فراوان است.

به طور خلاصه جمهوری آذربایجان به دلایلی از موقعیت استراتژیکی ویژهای در منطقه برخوردار است:

1. داشتن ساحلی به طول 800 کیلومتر با دریای خزر.

2. وجود یکی از بزرگترین و با اهمیتترین بنادر دریای خزر یعنی بندر باکو در این کشور.

3. داشتن راهی نسبتاً هموار که در مسیر روسیه به خلیج فارس ونیز ایران به اروپای شرقی قرار گرفتهاست .

4. برخورداری از منابع غنی نفتی.

بعد از انقلاب اکتبر 1917، حکومت شوروی یک سیاست ضد مذهبی برای ریشه کن کردن مذاهب را در پیش گرفت. تحت قوانین این رژیم، روشنفکران به سوی افکار و برنامههای سکولاریستی هدایت الفبا همراه بود به مذهب نیز رسوخ کرد و تلاش وسیعی جهت تضعیف اسلام که به عنوان مانعی در راه نوسازی سیاسی و فرهنگی قلمداد میشد صورت گرفت. تشکیلات ظاهری مذاهب، مشخصترین و در نتیجه آسیب پذیرترین هدفهای حکومت بود.

کمونیستها اقدامات ضد مذهبی خود را در مورد اسلام با بستن هزاران مسجد و مدرسه دینی آغاز کردند، سپس به تدریج دادگاههای شرع و سازمان اوقاف منحل نمودند. زمانی که مساعدترین شرایط برای مسلمانان جهان وجود داشت، انجام فرائض مذهبی چنان که در کشورهای اسلامی معمول بود برای مسلمانان این کشور آسان نبود . با این همه عجیب است که آنها همچنان وفاداری مذهبی خویش را حفظ کردهاند.

مراکز مذهبی کلیه جنبههای اجرایی اسلام در اتحاد شوروی را زیر نظر داشتند، آنها تحت نظر شورای امور مذهبی که خود وابسته به شورای وزیران اتحاد شوروی بود قرار داشتند .

چهار مرکز مذهبی وجود داشت که هریک مسئول منطقه خاصی بود، یکی از این مراکز مذهبی ماورای قفقاز است که ادارهای ن مرکز در باکو قرار دارد.

مذهب رایج در این مرکز مسلمان شیعه و سنی و حنفی است. حوزه قضائی این مرکز مسلمانان ساکن جمهوریهای ارمنستان، آذربایجان و گرجستان را در بر میگیرد. ریاست این مرکز به عهده یک شیعی است در حالی که نایب رئیس آن سنی است.

در جمهوری آذربایجان دین بیش از 90 % مردم، اسلام بوده و بقیه اکثرا مسیحی و حدود 25190تفر یهودی میباشند.

تقریباً 70٪ آذربایجانیهای مسلمان شیعه و 30٪ آنان (سنی حنفی مذهب) هستند. مرکز مذهبی ماورای قفقاز که در باکو قرار دارد نظارت بر امور مذهبی مسلمانان ارمنستان، آذربایجان و گرجستان را برعهده دارد. همچنین اجتماعات مسیحی که عمدتاً نمایندگان ارتدکس روسیه و گروهی از ارامنه به نام رهروان ارمنی میباشند وجود دارد.

مسجد جمعه شیعیان به نام «تازه پیر» و مسجد جمعه اهل تسنن به نام «اژدر بیک» در باکو از یکدیگر جدا هستند اما بسیاری از مساجد کوچکتر مشترکا مورد استفاده قرار میگیرند.

جمهوری آذربایجان یکی از مراکز مهم اسلامی در سالیان قدیم بودهاست و هنوز ارتباط قومیبا تاریخ اسلامیبا میراث درخشان معماری هنر اسلامی دارد. بیش از 5000 مکان با معماری اسلامی در این جمهوری وجود دارد.

(گروههای غیر اسلامی

· مسیحیت: بین مسیحیها «لیسای محبت» از شهرت بیشتری برخوردار است فعالیت آنان رو به زوال است ولی به علت پشتیبانی مالی آنان از سوی واتیکان و حمایتهای غربی به طورکلی از صحنه خارج نخواهند شد.

· جمعیت بین المللی کریشنا این جمعیت وابسته به هندوستان میباشد آنان در آذربایجان برای خودشان معبد ساختهاند و کتب مختلف را ترجمه و منتشر کردهاند و کلاسهای مختلف در سطوح مختلف تشکیل دادهاند و زبان سانسکریت نیز آموزش میدهند.

(گروههای اسلامی غیر شیعی

· وهابیت: وهابیت از طرف کشورهای عربی حمایت میگردد وجناحهای مختلف اهل سنت را جذب کردهاست و در باکو مسجدی به نام ابوبکر ساختهاند و به علت دارا بودن جمعیت انبوه، کمیته دینی از آنان حمایت میکنند و در نماز جمعه سه طبقه مسجد و حیاط وسیع پر از جمعیتی باغ بر ده هزار نفر میشود. هر چند نسبت به قبل فعالیتشان رو به زوال است و میانشان تفرقهای جاد شدهاست .

· نورچیها: اینان وابسته بهترکیه بوده و در لباس روشنفکران ملی ظاهر میشوند و بیشتر در مراکز دولتی و آموزشی فعالیت میکنند از نفوذ ترکیه به نفع خودشان استفاده میکنند و به صورت سازمان یافته تبلیغات خودشان را انجام میدهند آنان در این کشور کلاسها و مدارس غیر دینی نیز باز کردهاند ولیکن در کنار ریاضیات و شیمی و فیزیک دین و مذهب خودشان را نیز القاء میکنند فارغ التحصیلان این مدارس هر سال در کنکور مقامات بالایی را کسب میکنند.

· اهل سنت میانهرو: دارای روحانیون سابق اهل تسنن هستند که مثل روحانیون سابق شیعی فعالیت میکنند.

در جمهوری، مسیحیان و مسلمانان به صورت مسالمتآمیز فعالیت میکنند و از ابتدا نیز مشکل خاصی بین مسیحیان و مسلمانان پیش نیامدهاست و بین شخصیتهای دینی هر کدام رابطه خوبی برقرار میباشد. و به طور کلی فعالیتهای مسلمانان بیشتر و موثرتر از فعالیت مسحیت است و در حال فعلی از ناحیه مسیحیت تهدید و خطر جدی خاصی محسوس نیست و تنها تهدید مهم از ناحیه وهابیت است که از نظر حکومت و دولت، محدودیتی ندارد و با آزادی کامل تبلیغ میکنند در حالی که دولت با هر تبلیغ کننده تشیع رفتار خوبی نداشته و به شکلهای گوناگونی آنان را آزرده میسازند.

همانطور که در انتها قسمت 5 (ادیان و مذاهب) خاطر نشان گردید گروههای اسلامیشیعه، اهل سنت میانه رو، نورچیها، وهابیت و .... در جمهوری آذربایجان وجود داشته و به فعالیت میپردازند.

وضعیت موجود ( فعالیتهای تبلیغی شیعی)

در حال حاضر (در زمان دولت الهام) وضعیت تبلیغی شیعی مناسب میباشد و عزاداریها، تبلیغ شیعی و بزرگداشت مراسم اعیاد شیعی و ولادتها و شهادتهای معصومین(ع) نسبت به قبل آزادتر شدهاست ومشکلات قبل را ندارد.

بهترین زمان فعالیت تبلیغی شیعی در ماه محرم و در رمضان است هر چند هر جا که امکان و زمینه تبلیغ باشد شیعه تبلیغ میکند. دولت اجازه چندانی به ارائه برنامههای شیعی درباره اهل بیت از طریق تلویزیون نمیدهد. از آن جائی که بهترین رسانه تبلیغی صدا وسیما میباشد و همچنین سایتهای اینترنتی و غیره،... باید شیعه بتواند خود را بهای ن فرصتها نزدیکتر نماید.

گروهها و مراکز فعال شیعی منطقه

گروههای شیعی از قبیل جمعیت آلمال، جمعیت اهلبیت و جمعیت کمیل در باکو مشغول به فعالیتهای تبلیغی شیعی میباشند.

به عنوان نمونه گروه کمیل فعالیتهای زیادی در راستای خدمت به مردم انجام میدهند و بر جوانان تاثیرات خوبی دارند. این گروه در بازار باکو، فروشگاههایی را دارند که از آن طریق جوانان را به اسلام و تشیع جذب میکنند هر هفته شبهای جمعه مراسم دعای کمیل بر کزار میکنند و جوانان را به مراسم دعوت میکنند و مسئولین آن گروه که حدود 40 نفر میباشند مورد احترام مردم وجوانان میباشند.

كشور گرجستان

1. موقعیت جغرافیایی

گرجستان در مرکز و غرب منطقه قفقاز واقع شدهاست . از شمال با جمهوری فدراسیون روسیه با سرزمین کراسنودار، استان خود مختار قره چای – چرکس، جمهوری خود مختار کابادرینو بالکار، جمهوریهای خود مختار چچن، (اینگوش و داغستان) در شرق و جنوب با جمهوری آذربایجان و در جنوب با جمهوری ارمنستان و ترکیه هم مرز است. مساحت آن 5/69 هزار کیلومتر مربع و جمعیت آن در سال 1990، 5395841 نفر داشتهاست . در ترکیب این جمهوری «جمهوری خود مختار آبخازیا» ،« جمهوری خود مختار آجارستان»، « استان خودمختار استیای جنوبی» قرار دارد. این جمهوری 65 ناحیه اداری ( رایون)، 52 شهر و 60 شهرک دارد. شهرهای مهم و بزرگ آن بعد از تفلیس عبارت از: کوتائیسی، روستاوی، باتومی، و سوخومی، میباشد. و در مناطق مسلمان نشین شهرهای کاردابان و مارنئولی قابل ذکر است.

گرجستان سرزمین رودخانههای کوهستانی پر آب است تعداد رودخانههای این جمهوری بالغ بر 25 هزار رودخانهاست که با دو حوضه آبریز دریای خزر و دریای سیاه تعلق دارد.

در گرجستان دریاچههای کوچکی به نام های پاراوانی، کارتساخی، پالئوستومی، و ریستا وجود دارد که مساحت آنها بر روی هم تقریبا برابر 160 کیلومتر مربع است.

حدود 39 در صد از اراضی گرجستان جنگلی است که در آن درختان موز، بلوط، شاه بلوط و در ارتفاعات بلند درختان کاج سفید، کوکنار و کاج، گونههای غالب را تشکیل میدهند.

از جانوران مهم گرجستان میتوان از بز کوهی، آهو، گرگ، خرس قهوهای، گوزن، گربه جنگلی دله، گورکن و تعدادی دیگر نام برد گرجستان زیستگاه مناسبی برای انواع پرندگان و ماهیهاست.

گرجستان سرزمینی است که دارای پستی و بلندیهای فراوان است. این کشور با گسترش در امتداد عرضی، به سه منطقه بزرگ مورفولژیکی تقسیم میشود. منطقه کوهستانی قفقاز کبیر (به زبان گرجی کاوکوسیونی)، فلات گرجستان جنوبی (قسمت واقع در فلات ماورای قفقاز) و دشتهای بین کوهی (جدا کنندهي مناطق و بلندیهای نسبتا کم ارتفاع).

2. سیستم حکومتی

با تحول پروستریکا که«شواردنادزه» رهبری قبلی گرجستان به عنوان وزیر خارجه شووری از دستیاران طراح آن یعنی گورباچف به شمار میآمد، زمینه لازم برای ابراز نارضایتیهای قدیمیبخصوص در مورد مسائل قومی جمهوریها فراهم آمد. طرحهای مرزبندی استالین در گرجستان نیز همچون اکثر جمهوریها دملی چرکین ایجاد کدره بود که با آغاز دوران «پروستریکا» و«گلاسنوست» این دمل سرباز نمود و گرجستان کوچک دستخوش تشنجهای قومیگردید و از سال 1989 میلادی ابخازها و استیها خواهان جدایی گرجستان و پیوستن به روسیه شدند و رفته رفته زمینه جنگ داخلی را فراهم شد. در رفراندوم اکتبر سال 1990 و دو ماه قبل از فروپاشی شوروی گرجیها بهاست قلال خود رای دادند و در ماه می 1991 م «گامسا خوردیا» که ضد کمونیست بود به ریاست گرجستان برگزیده شد «گامسا خوردیا» ضمن داشتن گرایشات ملیگرایانه شدید در طرفداری از گرجیها از پیوستن به کنفدراسیون کشورهای مشترک المنافع امتناع ورزید. این موضعگیری موجب پیدایش جنگ داخلی بین طرفداران و مخالفین عضویت در این کنفدراسیون گردید مبارزهی با جدایی طلبان ابخاز و لغو خود مختار «استیای جنوبی» نیز آشوبهای داخلی را در گرجستان شدت بخشید. شرایط داخلی به گونهای شد که «گامساخوردیا» پس از چند هفته مقاومت سر سختانه، تفلیس را ترک نمود و از طریق استیای شمالی به چچن پناهنده شد. با روی کار آمدن «ادوارد شواردنادزه» آشوبهای داخلی نه تنها خاتمه نیافت بلکه جدایی طلبان ابخاز که از حمایت تسلیحاتی واطلاعاتی روسیه برخوردار شدند گرجستان را در بحران جدی قرار دادند و هنگامیک ه «شواردنادزه» از غرب برای خاتمهای ن آشوب کمک خواست و روسیه را به دخالت در اوضاع داخلی گرجستان متهم نمود روسیه به غرب هشدار داد که گرجستان بخش استراتژیک روسیه میباشد آری روسها در گرجستان به یک مبارزه طلبی خزنده و بی سر و صدا با دامن زدن بر آتش شورشها و درگیریهای دو نژاد جدایی طلب ابخاز و گرجستان نیروهای پاسدار صلح روسی حائل میان ابخاز و این کشور هستند.

همچنین وجود مناقشه قومیگرجستان مربوط به درگیریهای خیابانی آذریهای بورچالی و گرجیها در جنوب گرجستان و در مناطق آذرینشین بونیس و دومانیس و بیشتر ازهمه در مارنولی بود. این حوادث میتوانست به یک قیام گسترده توسط حدود 500 هزار آذری ساکن در سه منطقه مهم جنوب گرجستان تبدیل شود و روابط این کشور را با آذربایجان تیره و تار نماید. در حال حاضر با اتخاذ سیاستهای خاص و توازنی رئیسجمهور گرجستان ادوارد شوارد نادزه با وجود جدائی ابخازیها و استیها و خود مختاری آجاریها وایجاد سازش میان گرجیها، ارمنیها و آذریهای ساکن اوضاع تا حدود زیادی در کنترل دولت میباشد.

در تاریخ 24 آگوست سال 1995، قانون اساسی جدید توسط پارلمان گرجستان به تصویب رسید این قانون جایگزین قانون اساسی نوامبر 1992 در مورد تعیین قدرت دولت گردید. (قانون مذکور بعنوان یک قانون اساسی موقت مورد استفاده قرار گرفت)

3. سیستم آموزشی وسطح تحصیلات

ساختار نظام آموزشی

بدون شک در آستانه قرن بیست ویکم آموزش وتعلیم و تربیت یکی از شاخصهای توسعه به شمار میآید به واسطه فقدان ساختاری پویا و هدفدار در امر آموزش، نظام تربیتی جامعه دچار خسران و سر در گمیگشته و در نهایت حرکت را کند و یامختل مینماید سیستم تعلیم و تربیت در جمهوری گرجستان بر پایههای نظام آموزشی سوسیالیستی بنا گشته لکن در سالهای اخیر دستخوش تحولات شدهاست .

در حال حاضر، در جمهوری گرجستان 250 دانشگاه و موسسه آموزش عالی فعال میباشند از این تعداد 24 دانشگاه دولتی و رسمیآست و بیش از 200 دانشگاه دیگر به صورت آزاد فعالیت دارند. برای تاسیس دانشگاه آزاد از سال 1991 تا 1995 مجوز صادر میشد اما به دلیل افزایش سریع و مختل شدن مکانیزم آموزش از ابتدای سال 1996 ارئه مجوز توسط وزارت آموزش متوقف گردیدهاست . مدارک فارغالتحصیلان در مراکز آزاد از نظر دولت رسمیت ندارد و قابل ارزیابی نمیباشد. نحوه آموزش هم اکنون در قالب دانشجویان روزانه، شبانه و مکاتبهای برنامهریزی شدهاست و بنا به اخبار واصله حذف سیستم مکاتبهای در دستور کار وزارت آموزش قرار دارد.

در حال حاضر، در جمهوری گرجستان 250 دانشگاه و موسسه آموزش عالی فعال میباشند از این تعداد 24 دانشگاه دولتی و رسمیآست و بیش از 200 دانشگاه دیگر به صورت آزاد فعالیت دارند. برای تاسیس دانشگاه آزاد از سال 1991 تا 1995 مجوز صادر میشد؛ اما به دلیل افزایش سریع و مختل شدن مکانیزم آموزش، از ابتدای سال 1996 ارائه مجوز توسط وزارت آموزش متوقف گردیدهاست. مدارک فارغ التحصیلان در مراکز آزاد از نظر دولت رسمیت ندارد و قابل ارزیابی نمیباشد. نحوه آموزش هم اکنون در قالب دانشجویان روزانه، شبانه و مکاتبهای برنامه ریزی شدهاست. و بنا به اخبار واصله حذف سیستم مکاتبهای در دستور کار وزارت آموزش قرار دارد در دانشگاههای دولتی حدود 103 هزار دانشجو و در دانشگاههای آزاد 35 هزار دانشجو به امر تحصیل اشتغال دارند. دانشجویان پس از چهار سال تحصیل، درجه باکالاور (معادل لیسانس) و در صورت ادامه تحصیل تا 2 سال دیگر درجه ماکسیتر (که معادل فوق لیسانس) و را دریافت نمایند

در حال حاضر تحصیلات در دانشگاههای دولتی رایگان میباشد و تعداد مورد نیاز دانشجویان را دولت مشخص میکند نحوره ورود دانشجویان به دانشگاهها و موسسات علمی سراسری نیست و مطابق سیستم گذشته میباشد بدین صورت که دانشجویان پس از انتخاب رشته مورد نظر 2 تا 5 امتحان را به صورت شفاهی و کتبی باید با موفقیت بگذرانند بر اساس نوع رشته انتخابی تعداد امتحانهای ورودی متغییر است در این نوع گزینش چنانچه داوطلبی دریکی از امتحانات نا موفق باشد مجبور خواهد بود سال تحصیلی بعد جهت شرکت درامتحانات ورودی دانشگاه اعلام آمادگی نماید. این شیوه گزینش دانشجو دارای اشکالات عدیدهای میباشد از آن جمله میتوان به اعمال نظر شخصی و پایمال شدن حقوق دیگر داوطلبان اشاره کرد استادان در دانشگاههای دولتی رسمی ودر استخدام وزارت آموزش هستند اما استادان دیگری نیز از مراکز تحقیقاتی و مطالعاتی برای آموزش و تدریس به صورت حق التدریس دعوت میشوند در حال حاضر از استادان خارجی در نظام آموزشی استفاده نمیشود و چنانچهاست اد خارجی اعلام آمادگی نماید طرف گرجی ( به لحاظ موقعیت اقتصادی داخلی) مبلغ ناچیزی را به عنوان حق التدریس ارائه و در عوض شرایط مناسب جهت اقامت را تامین میک ند در همین راستا یکی از مشکلات اصلی نظام آموزش در گرجستان مثبت ارزیابی نکردن مدارک فارغ التحصیلان دانشگاهی این کشور توسط اغلب کشورها میباشد در این خصوص وزارت آموزش این کشور تلاش دارد. تا سطح آموزش را بهاست انداردهای بین المللی نزدیک نماید قانون آموزش و پرورش در قالب لایحه از جانب دولت به مجلس ارائه و پس از بررسی به تصویب خواهد رسید هم اکنون برنامه اصلاحیه سیستم آموزش و پرورش گرجستان بر اساس پیشنهاد وزارت آموزش و تصویب رئیس جمهور انجام میگیرد و در این خصوص در سالهای اخیر حذف دروسی مانند ماتریالیسم دیالتیک یا کمونیسم علمی و همچنین تجدید نظر در کتب تاریخی به ویژه در بخش روابط 200 ساله اخیر با روسیه صورت پذیرفتهاست. قانون اساسی گرجستان تحصیلات در مدارس تا کلاس نهم را به طور رایگان پیش بینی نمودهاست. همچنین در دانشگاههای دولتی، دانشجویان از امکانات تحصیل رایگان برخوردارند. در گرجستان مدارسی به زبانهای روسی، ارمنی و آذری وجود دارد که کتب این مدارس تا کنون از کشورهای روسیه، ارمنستان و آذربایجان بصورت رایگان دریافت و متقابلا در اختیار محصلان قرار داده میشد. اما کتب در سایر مدارس و دانشگاهها باید توسط دانش آموزان و دانشجویان خریداری گردد و دولت هیچ گونه یارانهای بابت کتابهای آموزشی پرداخت نمیکند. از جمله تغییراتی که در دوره پیشدانشگاه به وجود آمده به مدت تحصیل در مدارس است که مجموع آن به 12 سال هم رسیدهاست . از اول تا ششم (دروه ابتدائی)، از هفتم تا نهم (دوره پایه) و از (دهم تا دوازدهم) اخیراً فقط بخشی از هزینهها را دولت تقبل میکند. نوع مدارس نیز تغییر یافتهاست .

4.ویژگی و اهمیت استراتژیکی کشور

وجود سواحل طولانی دریای سیاه درغرب این کشور و کوههای قفقاز در شمال و رودخانهها و دشتهای مرکزی آن سبب برخورداری گرجستان از آب و هوای بسیار معتدلی شده کهاین عامل خود امکانات طبیعی بسیار مناسبی را برای توریسم و کشاورزی و تولید محصولاتی نظیر چای و مرکبات و تو تون که در هیچ نقطه دیگر شوروی به عمل نمیآید، فراهم ساختهاست. از طرف دیگر وجود بنادر سوخومی و پوتی و باطومی در کنار این دریا موقعیت ویژه اقتصادی ونظامی را برای گرجستان ایجاد کردهاست این ویژگیها در طول تاریخ تا به امروز انگیزه قدرتهای منطقهای نظیر یونان، ایران، رم، ترکیه و روسیه، برای دستیابی بهاین سرزمین حاصلخیز(استراتژیک) بودهاست .

ارتباط این کشور با دریای سیاه در حال حاضر و پس از فروپاشی شوروی و استقلال جماهیر آن برای دو جمهوری دیگر قفقاز یعنی آذربایجان و ارمنستان که فاقد ارتباط با دریا هستند، حیاتی است و برای ایران نیز به عنوان آلتر ناتیو مناسبی برای ترکیه و برای روسیه ( با توجه به مشکلات این کشور با اکراین ) هم اهمیت زیادی دارد.

گرجستان نیز با وقوف بهاین اهمیت خود یکی از محورهای ارتباطات سیاسی منطقهای خود را همکاری ترانزیتی با کشورهای همسایه قرار داده و قصد استفاده از این امتیاز در جهت کسب اعتبار سیاسی منطقهای را دارد. در همین راستا گرجستان میکوشد تا به عنوان یک وزنه متعادل کنند در ارتباط با قطبهای مناقشه و رقابت که در همسایگی آن هستند، محسوب گردد. از طرف دیگر دسترسی به دریا یکی از عوامل استقلال طلبی سرسختانهای ن جمهوری محسوب میگردد، زیرا گرجیها احساس میکنند که با داشتن این امتیاز میتوانند روی پای خود بایستد.

منطقه قفقاز از سوی سه کشور مهم یعنی روسیه، ایران و ترکیه محاصره شدهاست . در این منطقه، دردرجه اول مستلزم شناخت تمایلات و امکانات سه کشور اول و درجه دوم شناخت حقایق حاکم بر روابط میان سه کشور محاط و در نهایت به دست آوردن درک صحیح از روابط این سه کشور بیرونی به صورت مجزاست. البته تمایلات فراوانی در قدرتهای اروپایی، آسیای دور و آمریکا برای بدست آوردن جای پای مناسب در این منطقه وجود دارد و برخی از آنها نیز از زمان فروپاشی شوروی سابق تا امروز تلاش کردهاند تاهم از طریق ترکیه و هم از طریق سازمانهای بین المللی و هم به صورت مستقل در این منطقه، جایگاهی برای خود فراهم آورند. روابط میان کشورهای منطقه قفقاز با سه کشور محیط به منطقه یعنی روسیه، ایران و ترکیهاست . تجربه صد سال اخیر و روندهای قابل تشخیص برای آینده، با حفظ ثبات سایر شرایط روشن مینماید که روسیه تمایلی به توسعه روابط سه کشور منطقه قفقاز با ترکیه ندارد. علت چیست؟ دلایل واضح امر آن است کهترکیه عضو ناتو است و ناتو در صدد استقرار موشکهای اتمی خود در ترکیه میباشد.

( موشکهایی که از پایگاههای آلمان غربی سابق برچیده شدهاند) پایگاه دریایی سینوپ در دریای سیاه مرکز استقرار ایستگاههای آمریکاست که تمام منطقه قفقاز را پوشش میدهد و بالاخره از همه مهمتر آنکهترکیه با استفاده از این امکانات در صدد باز کردن ژئوپلیتیک خود به سمت شرق است که با منافع روسیه در تعارض به سر میبرد پس هر نوع سرمایهگذاری اضافه درخصوص روابط با ترکیه که خطهای قرمز روسیه را مغشوش گرداند، ناامنی و بی ثباتی درونی ایجاد خواهد نمود.

برعکس این حالت در روابط ایران و روسیهاست . سیاست خارجی جمهوری اسلامیآیران نشان دادهاست که اولا در منطقه قفقاز، منافع حیاتی روسیه را به رسمیت میشناسد و ثانیا، مخالف حضور بحرانزای دولتهای خارج از منطقه در قفقاز است و ثالثاً روابط خود را با این کشورها کاملا شفاف و روشن نگه داشتهاست .

جمهوری گرجستان با دارا بودن پنج امتیاز محوری، مهمترین کشور منطقه قفقاز به شمار میرود.

امتیاز اول: تثبیت اوضاع سیاسی واجتماعی که مهمترین نمودهای آن کنترل بحران آبخازی، انجام همه پرسی قانون اساسی، برگزاری انتخابات پارلمانی و انتخابات ریاست جمهوری است.

دوم : شروع جهش اقتصادی با رشد 20 درصدی در تولید ناخالص داخلی بعد از 6 سال تجربه رشد منفی.

سوم: توفیق در تبثبیت نرخ برابری پول ملی (لاری) در مقابل ارزهای معتبر خارجی از حدود یک سال پیش تاکنون.

چهارم : به دست آوردن فرصت منحصر به فرد برای انتخاب شدن به عنوان مرکز مالی و پولی در منطقه شوروی سابق.

پنجم : در اختیار داشتن امکانات حمل و نقل جادهایو ریلی برزخ قفقاز که برای توسعه فعالیتهای اقتصادی اروپا، بخصوص آلمان با جمهوری اسلامیآیران، آسیای دور وشرق آفریقا حائز اهمیت است.

این پنج محور ضروری می سازد که جمهوری اسلامیآیران، گرجستان را به عنوان نقطه کانونی فعالیتهای خود در منطقه قفقاز انتخاب نماید.

5.ادیان و مذاهب

الف) تاریخ دینی

گرجستان در قرن چهارم میلادی پس از ارمنستان به دین مسیج گروید و این دین در میان مردم نفوذ فراوانی یافت به نحوی که دستورات مقتدرانه یزدگرد دوم و فیروز پادشاه ساسانی برای تغییر دین زرتشتیگری موثر نیفتاد، تا اینکه گرجیان همراه ارامنه شورشهای بزرگی بر پا نمودند به طوریکه شاهان ایرانی از دستورات خود عدول نموده و به تخریب آتشکدهها در این دو خطه رضایت دادند.

با حمله اعراب بهای ران گرجستان نیز در طول جنگ و گریزهای طولانی همراه دیگر سرزمینهای قفقاز تحت انقیاد مسلمانان در آمد و بر خلاف ارمنستان، گرجیان مانند آلبانیها اسلام آوردند. این سرزمین بعبارتی از سرحدات شمالی عالم اسلام به شمار میآمد و مدتها مانند نقاط دیگر قفقاز، ولی کمتر از ایشان تحت هجوم ترکان خزر یا روسها قرار میگرفت.

از نوشتههای سیاحان مسلمان بر میآید که یکی از نقاط ورود ایشان یا تجار خزر به سرزمین روسها بنادر یا شهرهای فعلی گرجستان بودهاست . در اثر تماس زیاد مردم این سرزمین و امپراطوری بیزانس خصلتهای گرایش به مغرب زمین و آیین مسیحیت در ایشان زنده بود، به طوری که در ابتدای قرن یازدهم میلادی در عصر«داوید دوم» گرجستان که با استفاده از ضعف نظارت سلسلههای ترک بر ایران برای مدتی استقلال یافته بود وشاهان ارمنی تبار بر آن حکم میراندند، مجددا به مسیحیت گروید.

مذاهب : ارتدکس روسی 10%، ارتدکس گرجی 65 %، ارتدکس ارمنی 8 %، مسلمان 11 %، مذاهب دیگر 6 %

6.وضعیت مسیحیت ، اسلام و مسلمانان

اهمیت مسیحی شدن گرجستان را، که در طی سلطنت کنستانتین کبیر در حدود 330 میلادیروی داد، تاثیر آن در هنر، ادبیات، فرهنگ و به طور کلی در روش زندگی گرجیها نمیتوان به خود برآورد کرد. این تبدیل دین در سنتهای گرجی، یونانی و ارمنی به یک کنیز مقدسی از کاپادوکیا به نام نینوی مقدس، نسبت داده میشود که دارای نیروی معجزهگر شفا بخش بود این زن، یک ملکهای بریای به نام نانا را که از بیماری مرموزی رنج میبرد شفا داد، و مورد توجه و اعتماد او قرار گرفت. پادشاه گرجستان به نام مایریان به نوبه خود به هنگام شکار بهای ین عیسوی درآمد و آن در زمانی بود که در تاریکی (که احتمالا بر اثر کسوف روی داده بود) راه خود را گم کرد و سپس هنگامیک ه از خدای عیسویان استمداد نمود تاریکی به روشنی مبدل شد. اگر چه مسیحیت تا سده ششم به عنوان مذهب رسمی درلازیکا پذیرفته نشد، در شورای نیقیه در 325 میلادی، اسقفهایی هم از ترابوزان، ( بندر عمده لازیکا) و هم از بیچوینتا ( پیتیونت)، بندر سوق الجیشی در مقر مطران در ساحل آبخازیا، شرکت جستند. بدین ترتیب تا سال 330 میلادی اوضاع سیاسی در تبدیل دین گرجستان شرقی تاثیر بخشید و این سرزمین دین رسمی رومیان را قبول کرد و طبقه حاکمهای بریا آن را بدون مخالفت پذیرفت گرجیها و ارمنیها به صورت پاسداران عیسویت در شرق در آمدند و از این تاریخ به بعد حیات فرهنگی واوضاع اجتماعی آنان از فرهنگ ایران زردتشتی به دور شد و بعدها ازتمدن اسلامی جهان عرب نیز کناره گرفت و به مراکز ارتدکس عیسوی متمایل شد و تحت تاثیر حیات اجتماعی و فرهنگ مادی آن قرار گرفت.

در روایات بعدی توجه خاصی به مطالب مربوط به «صلیب واقعی» و پیراهن بی درز عیسی مسیح شدهاست که میگفتند آن را یهودیان از کوه جلجتا به متسخته بردند و بعد از مصلوب شدن عیسی در آنجا نگاهداری کردند این افسانه در سنتهای باستانی امت یهود در گرجستان تا اندازهای اعتبار دارد. زیرا حتی پیش از ماموریت تبلیغی نینو، عیسویت در گرجستان دارای پیروانی بود مطالب بعضی از سنگ قبرهای قدیمی یهودیان که در این بخش از گرجستان به دست آمده به وسیلهاست ادگ. و. تسه رتلی مورد بررسی قرار گرفته و به چاپ رسیدهاست.

این تبدیل دین به عیسویت، که برای گرجیها نتایجی عظیم داشت همراه با حوادثی تاریخی بود که یک نسل پیش از آن، عیسویت در ارمنستان پیروز شده بود. در این سرزمین، تیرداد شاه، گریگوری مقدس معروف به نوارنی را به طرزی وحشتناک شکنجه کدر و ریپ سیم، گایانه و باکرههای ملازم او را به قتل رساند، و پس از چند سال جنون به عیسویت گروید. (شکنجههای وحشتناکی که بر گریگوری مقدس وارد آمد، بر روی دیوارهای کلیسای ارمنی در جلفای جدید نزدیک به اصفهان، به تصویر کشیده شدهاست ).

فعالیتهای تخریبی مسیحیان

با توجه بهای نکه مذهب رسمیگرجستان مسیحی ارتدکس است. لذا فعالیت مسیحیان در شهر بوسیله مدرسه و کلیسا فعال است. در ضمن تلاش میکند با زدودن فرهنگ اسلامی در سطح شهر تفلیس آثار معماری اسلامی و پیشینه تاریخی را نابود سازد برای نمونه:

در منطقه میدان شهر تفلیس و در بالای تپهای که مشرف به مسجد جامع و حمام شاه عباس است و در کنار قلعه شیخ سنان و نائین قلعه نیز کلیسایی بوسیله یک فرد باز نشسته ارتش گرجستان که جدیدا کشیش شده ساخته شدهاست . همچنین ساخت کلیسا درشهرهای مسلمان نشین به تدریج احداث میشود بنظر میرسد دولت گرجستان قصد دارد با ساختن این کلیساها شناسنامه شیعی و اسلامیشهرهای آذرینشین را مخدوش کند برای نمونه ساخت کلیسا در شهر شیعه نشین گاردابان به بهانه ساختن محل عبادت برای مردم و آوارگان جنگ آبخازیا از آن جملهاست ؛ موضوع از این قرار است که در گاردابان بعد از درگیری آبخازیها تعدادی از آوارگان گرجی و سوان آبخازی به گاردابان کوچ کرده و از طرف دولت در منطقه گاردابان مستقر شدهاند سوانها قومیبیفرهنگ و عقب مانده هستند در فرهنگ گرجی وقتی بخواهند به کسی توهین کنند میگویند مثل سوانها است با حضور اینها در منطقه با کمک مسلمانان گاردابان اینان کلیسا ساختند و در مارنئولی نیز پارکی بود که قرار بود مسجد ساخته شود قرار است در قسمتی از پارک کلیسا بسازند علت این امر این است کهای ن کشور را مسیحی نشین نشان بدهند.

تاریخ اسلام در گرجستان

در سال 640 میلادی قفقاز به دست مسلمانان فتح شد. تعداد زیادی از اهالی قفقاز اسلام آوردند، و حتی گرجستان نیز اسلام بعنوان دین رسمیآعلام شد تا اینکه دواید دوم (1125-1099) مسیحیت را مجددا بر قرار کرد و وضع را به حالت سابق برگرداند.

با اینکه درباره وضع مسلمانان دوره تزار منابع و اطلاعات زیادی وجود ندارد این نکته کاملا روشن است که پیروان اسلام در زمان تزار در حدود قوانین آزادی عمل داشته و هیچ گونه منابع و رادعی برای فعالیت دینی انفرادی مسلمانان روسیه وجود نداشتهاست .

وضع روسیه از نظر مذهبی در دوره تزار تقریبا شبیه وضع سابق ایران بود، با این تفاوت که در ایران دین رسمی دین اسلام است ولی در آن دوره در روسیه دین رسمی، مسیحی بود، همانطوریکه فعلا در ایران ضمن رسمیبودن دین اسلام ، همه گونه آزادی مانند داشتن کلیسا و کنیسه، آزادی نشریات مذهبی حتی داشتن نماینده در مجلس برای اقلیتها و ادیان مختلف وجود دارد در آن زمان نیز ضمن رسمیبودن دین مسیح در روسیه همه گونه آزادی برای تاسیس مساجد، چاپ و انتشار کتب مذهبی مانند قرآن مجید و غیره برای اقلیت مسلمان آن دوره وجود داشتهاست. به طوری که در تفلیس پایتخت گرجستان که دارای دین رسمی مسیحی است هنوز آثار یک مسجد از مسلمانان در محله شیطان بازار وجود دارد که یادگار دوره تزاری است. این مسجد که در ساحل جنوبی رودخانه کورا قرار دارد، محل عبادت اقلیت مسلمان مقیم تفلیس بودهاست. در دوره تزار نه تنها در این شهر که یک شهر مسیحی است اجازه فعالیتهای اسلامی داده شده بود بلکه مسلمانان آنجا در روزهای تاسوعا و عاشورا نیز در همان محل نزدیک مسجد شیطان بازار، مراسم دینی را به جای میآورند.

کاترین کبیر در سال 1788 م در اورنبورگ به تاسیس مفتیگری معروف به مجمع روحانی محمدی رضایت داد. در سال 1831 مجمع دیگری در کریمه و دو مجمع دیگر در سال 1872 برای اهل تسنن و تشیع در ماورای قفقاز تاسیس شد مفتیگری در مواردی از قلمرو حقوق مدنی صاحب صلاحیت بود و میتوانست به طور رسمی و با برگزاری امتحانات منظم به تعلیم روحانیون اقدام کند تا نوعی آموزش یکسان را فراهم آورد تا اوایل قرن بیستم در امپراطوری روسیه بیش از 26000 مسجد و 24000 مدرسه دینی به وجود آمد. در این زمان علیه مسلمانان تبعیض قانونی وجود نداشت و از همان حقوق اتباع اسلام بهره مند بودند. روحانیون صاحب امتیاز ویژه شدند، از جمله از خدمات پستی مجانی برخوردار و از پرداخت مالیات معاف گردیدند. برای یگانهای نظامیتاتار افراد روحانی در نظر گرفته شد و همهای نها دلیل آزادی مسلمانان در روسیه تزاری بود.

در زمان تزار نیز مسلمانان روسیهای ن آزادی برخوردار بودند و میتوانستند صرفنظر از فعالیتهای داخلی با برادران دینی خود در سایر نقاط جهان نیز ارتباط برقرار کنند. همه ساله از قفقاز، ترکمنستان و تاجیکستان و غیره عده زیادی از مسلمانان روسیه نه تنها، برای ادای فرایض مذهبی حج عازم مکه میشدند بلکه قافلههای زیادی نیز به قصد زیارت مشهد و قم بهایران میآمدند.

در تمام این فعالیتهای مذهبی نه فقط حکومت تزار مانعی برای پیروان اسلام ایجاد نمیکرد بلکه از طرف دولت تسهیلاتی نیز به منظور رفاه حال مسلمین ساکن روسیه به عمل میآمد. آماری که منتشر شده نشان میدهد که در زمان تزار همه ساله قریب به 60 هزار نفر از مسلمانان روسیه به قصد زیارت حج از طریق ایران یا از طرق دیگر به مکه معظمه مسافرت میکردهاند.

بر اساس ماده 52 اتباع اتحاد جماهیر شوروی از آزادی انتخاب برخوردارند. به عبارت دیگر در اعتقاد به هر مذهب یا هیچ مذهب و همچنین در عبادت مذهبی یا تبلیغ بی دینی آزادند. در اتحاد جماهیر شوروی کلیسا از دولت و مدرسه از کلیسا جداست.

در نتیجه حاکمیت دولت شوراها تغییرات زیادی در اعتقادات اسلامی مردم شوروی به وجود آمد. در دهه اول استقرار این حکومت چند همسری و حجاب ممنوع شد. «شریعت» یا دادگاههایی که بر اساس احکام قرانی قضاوت میکردند ومدارس دینی و بسیاری از مساجد تعطیل شد. سازمان اوقاف از میان رفت و زیارت حج ممنوع شد گرفتن روزه و پرداخت زکات با موانع بسیاری روبرو گشت. چاپ قران و دیگر کتب مذهبی متوقف شد و کتب جدلی و ضد اسلامیبه شکلی سیل آسا انتشار یافت، و چون تبلیغات مذهبی ممنوع اعلام شده بود راهی برای مقابله با آنها نبود حضور در چند مسجد معدودی که همچنان بازمانده بودند بسیار دشوار و شرکت در مجالس ذکر اهل تصوف عملا ناممکن بود. در این زمان در کار تعلیم طلاب وقفه بوجود آمد و از همه مهمتر آن که تعلیم اصول دین به جوانان زیر 18 سال ممنوع بود همچنین با اقدامات گوناگون بعدی از پرورش خوک در مناطق مسلمان نشین گرفته تا منسوخ کردن خط عربی که خط قران است شیوه سنتی زندگی اسلامیبکلی دگرگون گشت.

جنگ جهانی دوم نقطه عطفی بود برای اسلام در شوروی. اگر چه وضع مسلمانان از آن زمان به بعد رو به بهبود گذاشت. اما برخی گروههای مسلمان (مانند تاتارهای کریمه، چچنها، اینگوشها، بالکارها و غیره ) بیش از هر زمان دیگر مورد آزار قرار گرفتند و بسیاری از ایشان جان خود را از دست دادند تحول واقعی با به رسمیت شناختن قانونی مراکز چهارگانه مذهبی از سوی دولت آغاز شد (قبل از انقلاب چهار مرکز مشابه مذهبی وجودداشت یکی در اوفا، یکی درکریمه، ودوتای دیگر در ماورای قفقاز) این مراکز مهم در انجام اموری مانند تعلیم و انتصاب علما، احیای مساجد و انتشار کتب مذهبی قدرت داشتند، اما در دوران حاکمیت دولت شوراها، این مراکز فتوا از میان رفت ودیگر هیچ مرکزی نبود که مسئولیت امور مذهبی و مساجد را رسماً عهده دار باشد. اگر برسمیت شناختن مراکز چهار گانه مذهبی نشانه مدارای دولت با مذهب نباشد، دست کم دلیلی است بر اعتراف رسمیبه وجود اسلام در شوروی. تعداد مساجد، رفته رفته افزایش یافت ( اگر چه اوایل دهه 1960، موج مخربی برای به تعطیل کشاندن مساجد آغاز شد) زیارت حج دوباره برای گروههای منتخبی از زائران آغاز شد. همچنین انتشار کتب مذهبی به میزان ناچیز مجاز شمرده شد. دو مدرسه مذهبی نیز دوباره فعالیت خود را آغاز کردند حتی تعدادی اندک از دانش آموزان اسلامیبرای ادامه تحصیلاتشان به دانشگاههای اسلامی خارج از کشور اعزام شدند در سالهای اخیر کنفرانسهای و سمینارهای بین المللی درباره مسائل اسلامی در شهرهایی مانند سمرقند ، تاشکند و دوشنبه برگزار شدهاست . نمایندگان علما در کنفرانسهای اسلامی خارج از کشور شرکت میکنند اگرچه مجاز دانستن این گونه فعالیتهای مذهبی از سوی دولت انگیزه مشخص سیاسی دارد، واقعیتی که بر هم

ه آشکار است) با این همه، نفس وجود چنین فعالیتهایی درشوروی خالی از اهمیت نیست.

ردیف

نام و نام خانوادگی

شغل

1

امیر حمدلی

مشاور رئیس جمهور

2

ورله حاجیف

رئیس دانشکده زبان عربی

3

واقف مصطفی یف

معاون استاندار

4

امین محمود اف

رئیس قسمت برنامه آذری زبان تلویزیون

مسلمانان گرجستان که سمتهای بالا دارند، عبارتند از:

لازم به ذکر است در شهرهای « گاردابان» و « مارنئولی» نیز مسلمانان دارای مسئولیت هستند.

استمرار حیات اسلام در شوروی سابق

مراکز چهار گانه مذهبی در دفاع از موقعیت اسلام در اتحاد شوروی بیفایده هستند. و در عمل کاری بیش از تبلیغات انجام نمیدهند. در تائید ادعای فوق دلایل بسیاری وجود دارد بدون شک این مراکز در ایجاد روابط میان شوروی بر خلاف روحانیون مسیحی هیچگونه نقشی در رابطه میان انسان و خدا نداشتند و مسئولیتی نیز در قبال رفاه معنوی سایر مسلمانان بر عهدهای شان نبود. وظیفه آنها اساسا تعبیر و تفسیر قوانین مذهبی بود. فتاوی آنها بیان پیشنهادات آنها و اغلب به موضوعاتی از قبیل این که کدام قسمت از نماز باید بلند قرائت شود محدود میشد. اشتغال به چنین امور در زمانی که مساجد بسته و مسلمانان تبعید شدند ممکن است ناچیز و بی معنی جلوه کند ولی بهر حال کار آنها ارائه راه حل برای مسائل فقهی جدید بر اساس استنتاج از اصول فقهی اسلام است. اما در این مورد که علمای شوروی بایدنماینده منافع همکیشان خود باشند باید گفت که آنان چنین ماموریتی نداشتند، تصور آنان بر این بود که به عنوان افرادی تحصیل کرده و مسئول باید برای کمک به جامعه اسلامی در حد توان خود بکوشند اما بیشتر از این نه از آنان انتظار میرود و نه لازم بود فعالیت کنند در مدتی که مسلمانان بخشی از اتحاد شوروی را تشکیل میداد قبل از آن در دورههای مختلف با فاصله متفاوت حداقل 70 سال و حداکثر 350 سال تحت سلطه حکومتهای روس بودهاند و در طول این زمانها سیاست حکومتهای روسی نسبت به آنها متفاوت بودهاست. اما حتی زمانی که مساعدترین شرایط برای مسلمانان وجود داشته، انجام فرائض مذهبی چنان که در کشورهای اسلامی معمول است برای مسلمانان این کشور آسان نبودهاست با این همه عجیب است که آنها همچنان وفاداری مذهبی خویش را حفظ کردهاند.

آنان همیشه در بیان عقاید خود آزاد نبودهاند بقای اسلام در حقیقت بیش از احیای آن مطرح بودهاست در قرن نوزدهم برای بسیاری این تصور پیش آمد که اسلام برای مسلمانان از نظر معنوی دیگر تهی شدهاست . هر چند تعداد زیادی از مسلمانان شوروی سابق ممکن است در انجام فرائض مذهبی کوتاهی کنند اما این مطلب چنانکه در ابتدا گفته شد مسلمان بودن آنان را نقض نمیکند آنچه در جهان اساس شناخته میشود اشتیاق فرد برای مربوط دانستن خود به اجتماع مسلمانان است. از این روی در دعوی مسلمانان شوروی سابق که خود را وابسته به اجتماع اسلامیمیدانند ریایا تفنن وجود ندارد . بدون شک ناسیونالیسم در ابقای اسلام در شوروی عامل موثری بودهاست اما ناسیونالیسم نه در مفهوم محدود قومی و نه به عنوان یک مفهوم سیاسی ، بلکه در مفهوم گسترده آن در مجموعه فرهنگ ، تاریخ و هویت یک ملت را در بر میگیرد. در طول زمانهای طولانی اسلام آنچنان آگاهی های اقوام ازبک، تاتار ، آوار و سایر اقوام مسلمان را شکل دادهاست که مشکل میتوان تصور کرد زمانی معنای خود را برای آنان از دست بدهد، اسلام و ناسیونالیسم تا بدین حد با هم یکی شده بودند و این خود تضمینی بر بقای اسلام در اتحاد شوروی بود. با وجود عدم انجام فرائض دینی در جمهوری های شوروی سابق نباید ناامید بود. ایجاد وضع اعتقادی بهتر بدون شک بستگی به نوع سیاست و برخورد دولت با مسلمانان دارد، اما مذهبی که ارزشهایی برای عرضه کردن دارد به دلیل عدم حمایت دولت از میان نمی رود . کلام آخر آن که اسلام برای بقای خود به چیزی بیش از افراد نیازمند است. امکاناتی از قبیل مساجد که مسلمانان در آن جمع شوند و نماز جماعت برگزار کنند و کرسی ائمه جماعات آموزش دیده و یا سفر مکه همه مطلوبند اما تعیین کننده نیستند.

اسلام در شوروی قادر بود وضع سیاسی موجود را مانند دورههای گذشته تحمل کند وبه بقای خود ادامه دهد.

اتحاد شوروی، بر خلاف روسیه تزاری سیاست آگاهانه و در عین حال با وجودی که توام با احتیاطی را برای استفاده از اسلام به خاطر مقاصد خودش در پیش گرفته بود. در این میان مراکز چهار گانه مسلمانهای شوروی، یکی از موثرترین حربههای تبلیغاتی شوروی در تبلیغ آزادی اسلام دراتحاد شوروی و برقراری ارتباط با دولتهای محافظه کار و طرفدار غرب چون عربستان سعودی و اردن و مراکش و سودان که هنوز دیپلماتهای شوروی را بدانها راه نیست بکار گرفته شد.

اعتقاد مردم به اسلام و وابستگی جامعه اسلامیبا وجود تبعیدیها و کشتارها و تحقیرها و ... هیچکدام نتوانست اسلام را از زندگی مسلمانان آسیای میانه و قفقاز حذف کند. عشق به خدا و پیامبر اسلام(ص) و تکریم قبور و مکانهای متبرکه مذهبی در کشورهای این مناطق توجه به اعیاد اسلامی و از همه مهمتر برگزاری مراسم عزاداری سالار شهیدان در کشورهای آسیای میانه و قفقاز با وجود سختگیری رژیم کمونیستی، همه عوامل مهمی در استمرار حیات اسلام در سخت ترین شرایط زندگی و تاریخ مردم مسلمان این منطقه بود.

درست است که اکثرا مسلمانان در کشورهای مذکور بیشتر وابستگی خود را به اسلام به صورت رسمی حفظ کردند و معرفت علمی و عملی به دین به حد بسیار نازلی بود ، اما این وابستگی با وزش اولین نسیم آزادی مذهبی، بر کالبد مسلمانان جانی دوباره دمید.

با وجود تلاش روسیه تزاری به حفظ و آرام سازی و مطیع سازی مسلمانان از طریق اعطای آزادیهای فردی، در مواردی که تزارها سعی در اعمال سیاست استعماری مینمودند بامقاومت قهرمانانه مردم قفقاز روبروشدند. برای نمونه مقاومت سی ساله یکی از پیشوایان مذهبی قفقاز به نام امام شامیل قابل ذکر است. نحوه نگرش تزارها به حقق مسلمانان بیشتر متکی بر حفظ حاکمیت تزاریسم بر مناطق مسلمان نشین بود و این شیوه نگرشی بر نحوه همان نگرش و سیاستهای اعمالی تزارها بر مسلمانان تاثیرات مختلفی داشت بطوری که در اواخر قرن شانزدهم در ایام حکمرانی تزار « فدرو» و بار دیگر در زمان تزار «آنا» درنیمه اول قرن هیجدهم و بالاخره در اواخر قرن نوزدهم تلاشهایی در جهت ریشه کن کردن اسلام از امپراطوری روسیه و مناطق مسلمان نشین به عمل آمد و هدف آن ابتدا جایگزینی مسیحیت به جای اسلام از طریق تبلیغات ضد اسلامی مرموزانه هیاتهای تبشیری کلیسای ارتدکس بود. در همه سیاستهای اعمالی بر مسلمانان روسیه یک هدف مد نظر بود و آن حفظ حاکمیت تزارهها با هر وسیله و تاکتیک ممکن بود.

در دروه بعد از خروشچف مقامات مسکو پرده آهنینی را که آسیای مرکزی وقفقاز را سالیان سال از دارالاسلام دور نگهداشته بود، به تدریج بالا زدند و در سال 1968 اتحاد شوروی با یک سیمای جدید اسلامیبر صحنه سیاسی خاورمیانه ظاهر شد و از آن تاریخ به بعد کرملین با احتیاط تمام از رهبران مسلمانهای خود بعنوان سفرای سیار و سخنگویان دستگاه در جهان اسلام استفاده میکرد اهداف این اقدام عبارت بود از:

1. نمایش آسیای میانه و قفقاز بعنوان دستاورد اقتصادی کمونیسم در مقابل تجارب سرمایهداری غرب.

2. نمایش آزادی و رفاه و رونق عمومیآسلام در اتحاد شوروی

3. ثبوت دوستی شوروی با جهان اسلام

سیاستهای اعمال شده از طریق کمونیستها بر مناطق مسلماننشین تقریبا عمومیت داشت و این شیوه تبلیغات در گرجستان و در مناطق مسلمان نشین رواج داشت. در کنار این تبلیغات، مناطق مسلمان نشین گرجستان شاهد اقدامات وحشیگرانه زمامداران شوروی بود. برای نمونه، در 15 نوامبر 1944، مقامات شوروی بدون هیچگونه اعلامیگروههای قومی منطقه مسختی جنوب گرجستان را بازداشت کرده و به آسیای میانه (اکثرا به قزاقستان و ازبکستان) کوچ دادند، بر اساس برآوردهایی که انجام شدهاست. حداقل 50000 نفر از آنها از فرط سرما و گرسنگی در طول راه تلف شدند. تعداد «مسختیهای» رانده شده حدود 10000تا 20000 نفر تخمین زده شد.

با فرو ریختن پایههای کمونیسم در اتحاد جماهیرشوروی سابق گرجستان نیز دستخوش تغییرات بسیاری شد. در مدت حکومت گامساخوردیا و تاکید او برعنصر گرجی، کشور در شرایط بسیار بیثباتی قرار گرفت. بیشترین آزارها علیه اقلیتهای آذری زبان و ارمنی های گرجستان آغاز شد به گونهایکه در مناطق بورچالی (آذری نشین) درجنوب گرجستان در شهرهای آذری نشین و مسلمان بوینس درمانیس و بیش از همه درمارنولی میان گرجیها و آذریها درگیریهای خیابانی بوقوع پیوست و مسلمانهای ایالتهای اجارستان و آبخازیها نیز به مخالفت با تبعیض و ظلم های هیاتهای حاکمه گرجستان پرداختند این مخالفت درایالت آبخازیها به درگیری نظامیآنجامید و گرجیهای مسلمان آجاری نیز با داعیه خود مختاری به مخالفت با حکومت مرکزی پرداختند. با به قدرت رسیدن شواردنادزه وسیاست حفظ توازن در سیاست خارجی و داخلی و تلاش در نزدیکی به اقلیتهای قومی درحال حاضر کشور در شرایط بهتری به لحاظ امنیتی و تشنجزدایی قرار گرفتهاست .

7.گروههای عمده مسلمانان

بعد از فرو پاشی شوروی، در آسیای مرکزی و قفقاز ترکیه با تمام توان در این مناطق حضور یافت. تازمانی که شواردنادزه اعتقاد داشت که خورشید گرجستان از روسیه طلوع میکند رقابتی بین ترکیه و گرجستان نبود ولی با متمایل شدن گرجستان به غرب، ترکیه قصد داشت به بازار مشترک اروپا بپیوندد و با عدم استقبال غرب به موفقیت چندانی دست نیافت. از طرفی گرجستان تمام تلاش خود را برای نزدیکی به اروپا را شروع کرد که با عدم رضایت ترکیه همراه بود در مسائل تبلیغی نیز بعد از به قدرت رسیدن ایلماز و کنارهگیری اربکان و عدم حمایت از کارهای تبلیغی در داخل و خارج، فعالیت تبلیغی ترکیه کاهش یافت.

ترکیه در سالهای پیش فعالیت زیاد و گستردهای درروستاها و شهرهای گرجستان داشت بطوریکه کمتر روستایی از هجوم فرهنگی تریه در امان ماند و انتخاب افراد از روستاها و شهرها برای تحصیل درترکیه موج قوی داشت بطوریه طلبههائیکه در گنجه در «مدرسهتربیت مربی» وابسته به سازمان مدارس زیر نظر ایران درس می خواندند و برای ادامه تحصیل در مدارس فوق در باکو پذیرش نشدند بوسیلهترکها جذب و برای ادامه تحصیل علوم دینی به کشور ترکیه رفتند. از طرفی به سبب برخوردمنطقی تجار و توریستهای ترکیه در گرجستان نسبت به آنان دید منفی وجود دارد مخصوصا اینکه اقلیت ارمنی گرجستان نسبت به عملکرد ضد ارامنه دولت ترکیه نظر مثبتی ندارد.

1. موقعیت جغرافیایی

پیشنیه تاریخی – جغرافیای

کشور جمهوری ارمنستان با مساحتی در حدود 30 هزار کیلومتر مربع و آب و هوایی کوهستانی در شمال غربی آسیا قرار گرفتهاست

این کشور آریایی نژاد، سابقا جزو قلمرو ایران بزرگ بوده که در حدود 160 سال پیش به موجب عهده نامهترکمانچای از کشور ایران جدا گردیده و جزو قلمرو حکومت شوروی سابق قرا رگرفت، و در حدود 6 سال پیش با اشتعال ایدههای استقلال طلبی، در این کشور انقلاب صورت گرفت و پس از آن به صورت مستقل و با حکومتی به مرکزیت شهر ایروان اداره میگردد.

این کشور از شرق با جمهوری آذربایجان، از شمال با جمهوری گرجستان، از غرب با کشور ترکیه، از جنوب غربی و جنوب با نخجوان و از جنوب با کشور جمهوری اسلامیآیران همسایهاست .

ارتباط جغرافیایی با جمهوری اسلامیآیران

مرز کشور جمهوری اسلامیآیران با جمهوری ارمنستان در ناحیه شمال غربی کشورمان، قسمتی از رود ارس است که در ناحیه نوردوز (در حدود 70 کیلومتری شهر جلفا) با شهر مرزی آگاراک ارمنستان – از طریق پلی بزرگ و ثابت که قابل تردد خودروهای سبک و سنگینی است – به هم اتصال زمینی دارند که هم اکنون این مرز محل تردد مسافرین (از طریق اتوبوسهای ایرانی و ارمنی) و کامیونها ترانزیت مخصوص حمل و نقل کالا میباشد.

تردد بین دو کشور جمهوری اسلامیآیران و جمهوری ارمنستان، ( اعم از حمل و نقل مسافر یا کالا) از طریق زمینی یا هوایی صورت میگیرد

حمل و نقل زمینی مسافر از طریق تهران بهای روان و بالعکس به وسیله اتوبوسهای ایرانی و ارمنی صورت میگیرد این خودروها از ایران باید مسیری 16 ساعته را

2. سیستم حکومتی

حکومت کشور ارمنستان، جمهوری است، که دارای سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه میباشد روسای قوه مجریه (رئیس جمهور) و اعضای مجلس قانونگذاری که 170 تن هستند. توسط مردم با انجام رفراندم عمومیآنتخاب میگردند. (که معمولا رفراندومها در این کشور با تشنجهای گروهی و درگیریهای فراوان مسلحانه و غیر مسلحانه همراهاست ، و برای کسب آرای بیشتر، افراد و گروهها از هر وسیلهای استفاده میکنند.

3. سیستم آموزشی و سطح تحصیلات

ارمنستان یکی از معدود کشورهایی است که در آن سالهاست که بیسوادی ریشه کن شدهاست و تمام مردم با سواد هستند. این کشور دارای دانشگاههای زیادی است که در رشتههای فنی و مهندسی مکانیک، فیزیک، شیمی، موسیقی، نجوم، مامایی، و بسیاری از تخصصهای پزشکی و ادبی خصوصا زبانهای روسی، انگلیسی، فارسی و فرانسه دانشجو میپذیرند و بیشتر از 50% مردم این کشور دارای تحصیلات دانشگاهی هستند کودکان در این کشور از شش سالکی به مدرسه میروند، که 5 سال دوره ابتدایی و چهار سال دوره دبیرستان را تا اخذ دیپلم طی مینمایند و پس از اخذ دیپلم متوسطه میتوانند چهار سال را برای اخذ لیسانس و دو سال فوق لیسانس و یک سال دکترا، تحصیل نمایند (راه یابی به دانشگاهها امری سهل و آسان است، اما تحصیل در آن و طی مدارج تحصیلی امری است، بس دشوار)، آگاهی سیاسی مردم و میزان دخالت مردم در امور سیاسی بسیار اندک است عموما عقیده دارند ، دخالت در امور سیاسی و یا اظهار نظر در امور سیاسی در بردارنده سودی برای ایشان نیست.

4. ویژگی و اهمیت استراتژیکی کشور

کشور ارمنستان که در بین کشورهای ترکیه آذربایجان، ایران، گرجستان و نخجوان قرار گرفتهاست ، و یکی از وجوه مشترک کشورهای ترکیه، آذربایجان، نخجوان و منطقه شمال غربی کشورمان ترک زبان بودن مردم آنهاست کهای ن وجه اشتراک بین این کشورها و ایدهای که از سالهای گذشته زمزمه آن بوسیله آتاتورک در مورد ایجاد ترکیه بزرگ در گوشهای مردم این نواحی نواخته شده بود، همه و همه باعث شدهاست کهای دهای جاد اتحادیه بزرگ ترک زبان، همچون امپراطور عثمانی قدیم ( که حد و مرز آن از ترکیه کنونی شروع شده و تا مغولستان ، تاتارستان، ترکمنستان، قزاقستان، قرقیزستان، و قسمتی از ایران باشد) از زمانهای گذشته در بین بعضی ملل و دولتهای این منطقه مطرح باشد.

کشور ارمنستان به سبب قرار گرفتن در میان آذربایجان و ترکیه و نخجوان، به مثابه مانعی در تحقق این ایده محسوب میگردد و از طرف دیگر چون عملی شدن چنین تفکّری با مصالح کشورجمهوری اسلامیآیران و روسیه در تضاد است حساسیت ویژهای را برای کشور ارمنستان بوجود آوردهاست و در عمل جمهوری اسلامیآیران برای ادامه ثبات در این منطقه نیاز به سرمایهگذاری هر چه بیشتر در این کشور را دارد، و روسیه ضمن اینکه از قدیم در این منطقه حفظ منافع کرده، بر حضور خود از طریق ابزارهایی چون فعالیت قوی سازمان جاسوسیK.G.B و نظارت آن بر فعالیتهای مهم این کشور و حفظ پایگاههای روسی و کنترل مرزها توسط سربازان روسیه به صورت پایدار تاکید دارد، ضمن اینکه آمریکا در این مورد سیاست دو گانهای را تعقیب میکند یعنی از طرفی سعی کرده با تقویت کشورهای آذربایجان و ترکیه در این کشورها منافع خود را حفظ کند و از سوی دیگر برای کنترل اوضاع داخلی کشور ارمنستان، در خود این کشور نیز حضور یابد.

5. ادیان و مذاهب

· شناسایی مذهب ارمنی

شاخصههای ارامنه (در مقایسه با سایر مذاهب مسیحیت)

مذهب ارمنی با وجود اینکه مسیحی بوده ولی جز هیچیک از شعب معروف مسیحیت یعنی کاتولیکها پروتستانها یا ارتدکسها نمیباشند. چون پروتستانها بر این اعتقادند، که ما آنچه باید از کلام خداوند (انجیل) و حضور روح القدس بدست میآوریم و نیازی به روحانی و رهبری برای هدایت نداریم، اصطلاحاً بهای ن فرقه کتاب بدست نیز میگویند.

ارتدکسها تعالیم مسیح را با تعالیم کهن(تعالیم شرقی و محلی خود) در آمیختند و در امور کلی و اصول دین به رهبر خود یعنی پاپ اقتدا میکنند (رهبریت آنها در کلیسای اعلم در یوگسلاوی است) و نوعی اشرافیت و تجملگرائی را ترویج میدهند و این اشرافیت و اختلاف طبقات اجتماعی را حتی در نوع نشستن در کلیسا ها لحاظ میکنند و کاتولیک ها معتقدند، قبل از هر چیز باید فردی را به عنوان راهنما (کشیش یا شبان) پذیرفت که او �